مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند ۱۳۴۹ نشست ۲۳۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۴۹ نشست ۲۳۸
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۲۲
جلسه: ۲۳۸
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۲- ادامه بحث و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور و ارسال به مجلس سنا
۳- تصویب صورت جلسه روز سهشنبه ۱۱ اسفند
۴- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه آینده- ختم جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز پنجشنبه (۱۳) اسفند ماه ۱۳۴۹
مجلس ساعت دو و سی دقیقه بعدازظهر به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید. |
۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل
رئیس- اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود.
غایبین با اجازه آقایان:
دکتر اسفندیاری- آموزگار- بختیاری پور- دکتر رضوانی- دکتر صدر- خانلرقراچورلو- کور س.
غایبین مریض- آقایان:
مهندس اردلان- بهادری- خواجه نوری- مهندس ریاحی- سلیمانی کاشانی- ضیایی احمدی- دکتر ضیایی- مهندس فروهر- فروتن- دکتر متین- تیمسار وحدانیان- دکتر یگانگی.
۲-ادامه بحث و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور و ارسال به مجلس سنا
رئیس- وارد دستور میشویم کلیات آخر لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور مطرح است آقای دکتر دادفر بفرمایید.
دکتر دادفر- جناب آقای رئیس نمایندگان محترم مجلس شورای ملی بنده قبل از ورود در بحث کلیات آخر بودجه سال ۱۳۵۰ مملکت به یک مطلب اساسی اشاره میکنم و آن این است که شکرگذارم درگاه خداوندی را که فرصت داده و این امکان نصیب بنده و همکاران من شده است که در این بودجه وقتی صحبت میکنیم که مقارن است با خاتمه نیم قرن سلطنت افتخارآمیز دودمان پهلوی و مقارن است با آغاز نیمه دوم قرن پهلوی (صحیح است) و همچنین مقارن است با یک نقطه عطف تاریخی در روابط کشورهای تولیدکننده و صنعتی یعنی تولیدکننده مواد خام و کشورهای صنعتی که به طور کامل این نکته از طرف ناطقین بین محترم به خصوص جناب آقای دکتر الموتی لیدر محترم فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین طرف شورای ملی بررسی شد چرا من به این تقارن اشاره میکند باید ببینم کشور ما که خوشبختانه در سال آینده با یک مسئله بسیار مهم تاریخ ما یعنی جشنهای دو هزار و پانصد ساله بنیانگذاری شاهنشاهی ایران مواجه است در این نیم قرن
در انحنای تاریخ خود و در این قوس صعودی و نزولی تاریخ خودش به چه نقطهای رسیده بود و از چه نقطهای شروع کرد و به چه اوجی رسید و چه هدفی را دنبال میکند برای اشاره به این مطلب کافی است که بنده این جا بگویم که بودجه سال ۱۳۰۲ کشور ما یعنی دو سه سال بعد از کودتای فرخنده ۱۲۹۹ تنها ۲۳ میلیون قرآن بود یعنی دو میلیون تومان روزی که رضا شاه کبیر زمام امور این مملکت را در دست گرفت، ما میتوانیم اگر از دید تاریخی نگاه کنیم به حق بگوییم که مملکت ما در این سیر تاریخی خودش در این قوس متأسفانه نزولی خودش که بر اثر ۲ قرن آشفتهای و خواب غفلت و سهلانگاری از یک درجه عالی قدرت یک نقطه بسیار حضیضی رسیده بود با طلوع ستاره پهلوی این نقطه شروع صعود میکند و این منحنی به طرف صعود سیر میکند با چه قدمها و با چه پیشرفتهائی مسلماً همه ما لااقل در کتب خواندهایم که قبلاً سال ۱۲۹۹ وضع کشور ما چه بود اوضاع اقتصادی و سیاسی و نظامی ما در چه حد بود و چطور حکمت مرکزی وقتی حتی قادر نبود دروازههای تهران را اداره کند چگونه یک نیروی بیگانه به اسم پلیس در جنوب مستقر بود و چطور در شمال نیروهای بیگانه عملاً حکومت میکردند چگونه مجبور بودند بعضی ایرانیان برای اینکه بتوانند خود را حفظ کنند در مواقع اضطراری پرچمهای بیگانه را بالای سر در خانه خودشان بزنند این وقایع قبل از سال ۱۲۹۹ بود حتی تا جایی که در کشور ما کاپیتولاسیون بود یعنی حق قضاوت درباره اتباع خارجی را نداشتیم با طلوع ستاره پهلوی اوضاع دگرگون شد تا جایی که امروز شاهنشاه ما رهبر خردمند و عزیز ما و ملت ایران وقتی اراده میکند که باید نیروی انگلستان خلیجفارس را ترک کند با وجود این که مطلب در برنامه حزب محافظهکار انگلستان قید شده بود در موقع مقرر ترک میکند و تصمیم میگیرد حاکمیت و اداره خلیجفارس را به دست ایران و سایر کشورهای ذینفع در خلیجفارس بسپارد بودجة ما باید از این نظر بررسی میشود مخصوصاً از ذکر ارقام و داد جزئی خودداری میکنم به دلیل اینکه این اعداد را هم ناطقین محترم اقلیت و هم لیدر محترم اکثریت با کمال وضوح و دقت کامل بیان داشتند (یک نفر از نمایندگان - خیلی کامل و دقیق بود) اما شاید همه خوانندگان و آنها که به مذاکرات مجلس علاقهمند هستند نتوانند یا نخواهند این آمار جزئی توجه کنند و لذا من اگر مقایسههایی را اینجا مطرح خواهم کرد در سطح کلی است در سطحی است که هر کس بتواند این مقایسهها را در ذهن خودش مجسم نموده و نتیجهگیری کند فلسفه زندگی سیاسی ملت چیست؟ به این بایستی پی ببریم در هر بودجه اول باید هدف را شناخت هدف بودجة ما چیست؟ هدف بودجه یعنی هدف ملی ما چیست؟ دولت در تنظیم این بودجه و بودجههای نظیر بودجه امسال، بودجه درخشان و افتخارآمیز و غرور انگیز چه هدفی را دنبال میکند به اعتقاد من مملکت ما الان دو هدف بیشتر ندارد این هدف خط مشی کلی است که برای ما ترسیم شده و ابواب بودجه، خطوط بودجه، فصول بودجه، مخارج و درآمدها برای تعیین این دو خط مشی کلی است یکی اینکه ما میخواهیم هر چه زودتر در تمام زمینهها به عظمت و قدرت برسیم که در موارد صنعتی و چه در امور اقتصادی که در امور نظامی و چه سیاسی دوم اینکه رسیدن به آن عظمت و قدرت و رسیدن به اوج تاریخی که روزی در دنیای خودمان داشتیم؟ با رعایت اصول و ضوابط و جهات دموکراسی و تکیه بر افکار عقاید مردم در یک قالب انسانی و مردمی باشد، این دو هدف در تمام افکار و اعمال و بودجهها و قوانین ما منعکس است و این اهداف ناشی میشود از هدف ملی مملکت ما که این هدف توسط رهبر عالیقدر کشور ما برای مردم به وطن ما ترسیم شده و ما گام بر میداریم یعنی میخواهم بگویم همانطور که جناب آقای نخستوزیر در نطق خودشان فرمودند ما به تاریخ باستان برنمیگردیم من از زمان داریوش و کوروش که چند ماه بعد جشنهای ۲۵۰۰ ساله آنها برگزار میشود نمیخواهم مطلبی گفته باشم میخواهم بگویم دو قرن قبل در زمان نادر ما در دنیا ملتی بزرگ بودیم ما قدرت نظامی بزرگی داشتیم قدرت اقتصادی داشتیم از زمان نادر هنوز بیش از دو قرن نگذشته است در سال ۱۱۴۸ در دشت مغان تاجگذاری کرد (صحیح است) دو قرن و خورده سال است. که ما دارای یک نیروی نظامی بودیم که میتوانست بزرگترین امپراتوریهای نظامی آنروز را به زانو درآورد (صحیح است)
چه شد اقتصاد ما؟ راه ابریشمی را که شاه عباس کبیر ساخته بود ما اگر امروز جلب سیاحان داریم و برای این کار میخواهیم مهمانخانه بسازیم چهار صد سال قبل در سراسر این مملکت ۹۹۹ مهمانسرا ساخته شده است امروز نمایندگان محترم میروند و شاهد آن هستند اینها هنوز پابرجاست چهار صد سال کل برنامه حمایت از توریست در این کشور از کاروان از بازرگانی چه اهمیتی داشته است ما چنین ملتی بودیم تنها دارای نیروی نظامی نبودیم البته پلها، طرق و شورا حاکی از مدنیت اصیل ماست به علاوه سایر مفاخر از قبیل ادبیات و فرهنگ و هنر اگر این دو قرن بر ما گذشت رنسانس صنعتی در اروپا اوج گرفت ملتهای غرب به سوی تمدن صنعتی و اقتصادی پیش رفتند ما از این گذشته درخشان از این همه مدنیت غافل ماندیم چرا غافل ماندیم؟ باید ببینیم چرا غافل ماندیم چه کار باید بکنیم این همان چیزی است که تاریخ وطن ما بار دیگر ورق خورد شخصی به اسم رضا شاه کبیر ظهور کرد این ملت را نجات داد به ما خیلی چیزها داد رضا شاه به ما دانشگاه داد راه آهن سراسری داد، شخصیت ملی و فرهنگ ملی و بالاتر از همه وجود نازنین شاهنشاه آریامهر که توانستند این ملت را سریعتر از آنچه که پیشبینی میشد به سوی مدنیت واقعی و شخصیت واقعی سوق بدهد (احسنت) آقایان هدف ملی ما این هست ما یک ملت سرفراز و مستقل باشیم (آفرین) برای این هدف فداکاری لازم است فراموش نمیکنیم که وقتی در این مملکت اگر بحثی میشد کلاغی از درخت میپرید مردم میگفتند اشاره انگلیسیهاست خیلی دور نیست ده بیست سال قبل اگر صدایی بلند میشد میگفتند خارجیها این کارها را کردهاند ملت ما اعتماد و اعتقاد خودش را به اصالت ملی بر اثر دو قرن خوابآلودی دید بر اثر اشتغال میهن ما در شهریور ۱۳۲۰ از دست داده بود بیگانه پرستاران و بیگانگان برای ما دایرههای مهربانتر از مادر شده بودند تمام اینها از بین میرود ملت ما به آن استقلال و شخصیت خودش ایمان و اعتقاد پیدا میکند برای اینکه ما امروز میبینیم که رهبر کشور ما در شرق و در دنیا یکی از رهبران بزرگ جهان است (احسنت- احسنت) تا کسی اولی به خودش اعتماد و اعتقاد نداشته باشد تا کسی آن چیزی که اراده میکند اول خودش به آن مؤمن نباشد نمیتواند از آن بهرهگیری کند همین طور است درباره ملتها یک ملت وقتی قوی مستقل و رشید و مقاوم است که اول به خودش اعتماد و اطمینان داشته باشد این اعتقاد و اطمینان به تمام معنی کلمه خوشبختانه در اثر درایت و رهبری خردمندانه شخص اول مملکت در مملکت ما بهوجود آمده است (صحیح است) بودجه مملکت ما در اینجا بحث شده در این جا گفته شد که مثلاً بودجه آموزش و پرورش کم است و متناسب با نیاز جامعه ما نیست شاید مطلب درست باشد اما در هر بودجه یک اصل بزرگ را باید رعایت کنیم و آن اصل تعادل بودجه است آیا میتوان این که تمام عبارات مملکت را آنچه را که تحصیل کردیم به یک بخش یا به دو بخش اختصاص بدهیم ما باید ببینیم که رشد فرهنگ رشد آموزش و پرورش ما میزان پیشرفت کار آموزش و پرورش در این سنوات اخیرچه اندازه بوده است در قبل از انقلاب تمام دانشآموزان و دانشجویان که در مدارس ما درس میخواندند به دو میلیون نفر نمیرسید از انقلاب به این طرف به ۴ و نیم میلیون نفر رسید یعنی قبل از انقلاب اطفال لازمالتعلیم که به مدرسه میرفتند ۲۰% آنها را تشکیل میداد ولی الان ۸۰% آنها را تشکیل میدهد ما در کمتر از هشت سال توانستیم یک رکورد ۶۰% یعنی ۶۰% اطفال لازمالتعلیم وطن را به آموزشگاهها بفرستیم بنده میخواهم این رقم و این اندازه رشد و سرعت رشد را با یکی از کشورهایی نظیر خودمان یا یکی از کشورهای پیشرفته در زمانی که نظیر ما بود مقایسه کنم ببینم به کجا میرسیم آن وقت میبینیم ما در بخش آموزش و پرورش به نتیجهای که رسیدیم کمتر ملتی به آن رسیده یا توجه داشته است. دلیل آن معلوم است اصولاً پی بردهایم و از نیات رهبر خردمند ماست که باید ماه ریشه جهل و فقر را از این مملکت براندازیم ما الان پرچم مبارزه با بیسوادی را در سطح جهانی به دوش گرفتهایم آموزش و پرورش در سطح داخلی فقط منحصر به این بودجه، که در این لایحه عنوان شده است نیست در بخش خصوصی برای آموزش و پرورش و آموزش عالی اقدامات وسیعی میشود و نباید آموزش و پرورش را منحصر به وزارت آموزش و پرورش
بدانیم آموزش و پرورش را باید بشناسیم با تمام اعتباراتی که در فصول مختلف بودجه برای آموزش و پرورش اختصاص داده شده آموزش و پرورش در مدارس در آموزشگاهها و دبیرستانها و هنرستانهای فنی و حرفهای آموزش و پرورش از راه رادیو و تلویزیون که الان عرض خواهم کرد به چه اندازه مفید بوده برخلاف آنچه که گفته شد هدف از توسعه برنامههای تلویزیونی این نیست که ما سیم را بردیم به قصبات و شهرها که فقط در آنجاها تلویزیون برقرار بشود نه در برنامههای تلویزیونی و رادیویی ما چه اندازه آموزش میدهیم و چرا رادیو و تلویزیون را گسترش میدهیم برای این که میدانیم و احساس میکنیم که با این طریق آموزشی نتایجی غیر از آموزش کلاس و تحصیلی که در مدارس عنوان میشود و تدریس میشود به دست میآوریم آموزش و پرورش علاوه بر رادیو و تلویزیون در سرباز خانههای ما صورت میگیرد شما تصور میکنید خدمت مقدس سربازی فقط یک خدمت منحصر به فنون نظامی است نه اگر احیاناً در صفوف سربازان ما کسانی هستند که از نعمت سواد بهرهمند هستند در لباس سربازی سواد یاد میگیرند و خواندن و نوشتن یاد میگیرند آموزش در بخش خصوصی اعتباراتی که اختصاص داده میشود به تصویب بخش خصوصی، کمک به مدارس ملی چه از طریق دادن معلم و اعتبارات و وام برای ساختن مدارس عالی برای استخدام استادان و دبیران اینها در سطح کلی اگر همه این آموزشها را حساب کنیم و تمام تلاشهایی را که سپاهیان انقلاب در روستاها میکنند تمام تلاشهایی که در وزارتخانهها و دستگاههای عمومی و خصوصی برای افراد مورد احتیاج خودشان میکنند مثلاً وزارت کشور برای تربیت بخشدار کلاس دایر میکند یا وزارت پست و تلگراف برای تربیت تکنسینهای خود هم چنین وزارت بهداری برای تربیت ماماا و پرستار کلاس تشکیل میدهد وزارتخانههای مختلف برای کارهای مختلف آموزشگاههایی دارند علاوه بر همه اینها آموزشگاههایی که ارتش برای افسران و درجهداران خودش دارد دانشگاهی که ژاندارمری برای خودش دارد دانشکدههایی که شرکت ملی نفت برای خودش دارد تمام این آموزشگاهها را اگر از شکم این بودجه در میآوریم و جمع کنیم و یک کاسه کنیم به اعتقاد من به یک رقم ۳۰% میرسیم نمیدانم کدام مملکت را میتوانیم نمونه بیاوریم که ۳۰% از اعتبارات خودش را منحصر به امر آموزش و پرورش کرده باشد و به این آموزشگاهها باید پیکار با بیسوادی در سطح سالمندان را در سطح زنان را که اعتبار آن از بودجههای خصوصی و عمومی تأمین میشود اضافه کنیم (صحیح است) چرا این تلاش هست برای از بین بردن جهل عمومی است چون پی بردهایم مادامی که جهل عمومی بیسوادی از کشور ما ریشهکن نشده است ما نمیتوانیم دارای یک مملکت صنعتی و اقتصادی به معنی واقعی کلمه بشویم تا امروز اگر خارجی چنانچه خواسته است در این کشور مانع از رشد ما بشود مانع از رشد اقتصادی و صنعتی ما در مسیر مصالح خودش بشود یکی از شگردهایش بیسواد نگاهداشتن این ملت بود فراموش نکنید روزی که آن کسانی پیشقدم شدند ومدارس ابتدایی را که برای اولین بار که در تبریز چه در تهران تأسیس کردند با چه وضعی روبهرو شدن چگونه تکفیر شدند چگونه از حرفه خودشان ناچار شدند استعفا کنند چرا؟ برای این که استعمار نمیخواست سیستم فئودالیته نمیخواست این مملکت باسواد بشود بند یادم هست پشت همین تریبون بود، آمدم، این تاریخ نیست شاید چهارده پانزده سال قبل بود یک لایحهای که وزارت آموزش و پرورش وزارت فرهنگ سابق تقدیم کرده بود برای اینکه در دهاتی که دولت میخواهد مدرسه بسازد مالکین ده باید زمینی متناسب با آن مدرسه را رایگان در اختیار دولت بگذارند این مفهوم لایحه بود میدانید چه پیشنهادی آمد پیشنهاد آمد که این زمین نباید بیش از دویست متر باشد برای اینکه ممکن بود زاید بر ۲۰۰ متر باشد گفتند چه خبر است در صورتجلسه ثبت است ولی ۲۰۰ متر مربع و وقتی من پیشنهاد کردم که لااقل دو هزار متر مربع باشد در مجلس جنجال شد شاید بعضی از نمایندگان محترم که آن وقت تشریف داشتند شاهد هستید میدانید چرا؟ برای این که رژیم فئودالیته که که با نتیجه عصاره و چکیدة استعمار بود نمیخواست در این مملکت روستازاده درس بخواند
اصولاً با خود درس مخالف بود (صحیح است) اگر آن درس میخواند فئودالیسم به طور کلی متزلزل میشد اگر این فئودالیسم متزلزل میشد نفوذ خارجی اتوماتیک مان و به خودی خود متزلزل میشد به همین علت بود که برای اولین بار در وطن ما شاهنشاه ما در وهله اول برای مبارزه با بیسوادی اینچنین اهمیت قایل شدن که بالاتر از سطح ملی در سطح جهانی پرچمدار شدند این رژیم فئودالی که حامی بالقوه و بالفعل بیسوادی است نمیخواست دانش به روستاهای ما برود چون اگر روستازاده درس میخواند طبیب میشد به روستا برنمیگشت فئودال را قبول نداشت به آن سیستم تن در نمیداد و برای فئودال منفعتی ایجاد نمیکرد. بنده خودم وسیله مراغه و میاندوآب آن روز بودم در یکصد قریه سه هزار نفری لیلان زارعین مدرسهای ساختند در زمینی که از زارعین برای اینکه نه مالک حاضر شد کمک بکند و نه وزارت آموزش و پرورش حاضر شد که دبیر بدهد با چه اشکالات بالاخره دبیر پیدا شد آقای دکتر مهران آن وقت وزیر فرهنگ بودند و هنوز این دبیر به مدرسه نرفته بود که متواری شد ما متوجه شدید مباشر مالک از این آموزگار را کتک زده بود که متواری شده بود اینها واقعیت است امروز چرا به امر آموزش و پرورش به این اهمیت میپردازیم چون فکر میکنیم که وطن ما خواهد توانست به آن اوج و عظمت خودش برسد و افراد وطن ما همهشان با نور دانش و بینش مجهز باشند و برای همین امر است که با حسابی که عرض کردم ۳۰ در صد اعتبارات ما برای آموزش در سطح کنید مصرف میشود و باید به این آموزش اضافه کنیم آموزش حزبی را در اینجا راجع به نظام کلی حزب ایران نوین بحث شد بنده میخواهم این را عرض کنم آموزش را که ما اینجا مطرح میکنیم آموزشی است که در کلاسها برای محصلین داده میشود در سطح برنامه کلاسیک و برنامه مدرسه و دانشگاه و هیچ معلوم نیست کسی که مدرسه را یاد دانشگاه را تمام کرده باشد در امور سیاسی و معاشی خودش صاحب نظر باشد او در رشته فیزیک، شیمی، طبق هندسه ادبیات و در آنچه که میخواند دانشمند است اما نسبت به مسائل کلی وطنش ممکن است به کلی بیاطلاع باشد برای همین است که این یکی از برنامههای حزب ما وارد کردن آموزش حزبی است آموزش در حوزههای حزبی است، این برای وارد کردن مردم به امور اجتماعی و سیاسی و معاش وطن خودشان است که قطعاً احزاب دیگر هم همین برنامه را دارند ولی ما علاوه بر آموزش فرهنگی آنها را باید با آموزش سیاسی آشنا بکنیم مسائل جهانی و ملی را توضیح بدهیم و بفهمانیم که مصلحت ما چیست شور کنیم که مصلحت ما چیست تا ملت به مصلحت خودش پی ببرد و وقتی پی برد یکپارچه میشود کما اینکه امروز در این لحظه از تاریخ مردم به وطن ما همانطور که جناب آقای دکتر الموتی فرمودند براساس داشتن محبت و ارادت فقط به شاهنشاه به دولت نیست بر اثر داشتن اعتقاد است که یکپارچه و متحد است، ما معتقدیم که سیستم فعلی حکومت ما و رهبری شاهنشاه ما تنها راه رسیدن قافله به اوج تمدن و عظمت است (صحیح است) بنده در اینجا به اعتباری به برنامه پنج نخستوزیر و پنج دولت در بودجه شان صحبت کردهام در پشت همین تریبون، و در آنها جز این دولت به یک دولت دیگر هرگز جنبه موافقت نداشتم، صورت مذاکرات مجلس هست و من همیشه در ستون مخالف و در مخالف صحبت کردهام، اعتقاد دارم با این که دولت هویدا، همانطور که آقای الموتی گفتند با صداقت و اعتقاد و و با عشق دنبال آن هدف بزرگ و رسیدن به آن تمدن بزرگی است که شاهنشاه گفتند و در راه آن گام برمیدارند (صحیح است)، اگر این اعتقاد را نداشتیم امروز همه مردم یکپارچه، مانند یک مشت بر دهان اجنبی کوفته نمیشد (صحیح است) خیلی از کشورها سعی میکنند اتحاد و اتفاق و یکپارچگی به وجود بیاورند ولی موفق نمیشوند، چرا ایران موفق شده است برای اینکه افکار عمومی مردم پی برده است که کی خادم است و کی درست میگوید روزی در اینجا بزرگترین آرزوی و هدف ملی ما مبارزه با بیگانه برای تحصیل ۳۰۰ هزار لیره عواید در روز بود، میگفتند هر روز ۳۰۰ هزار لیره عواید ما را میبرد و این میشود ۲۵۰ میلیون دلار در سال، تنها از تفاوت بین عایدات که به ما نمیدادند سال آینده ۴۵۰ میلیون دلار فقط از بابت مابهالتفاوت میگیریم، کی این را به مملکت داد کی به این ملت خدمت میکند، این را ما
احساس میکنیم ملت هم احساس میکند، با آن عشقی که نخستوزیر صحبت میکردند با آن جذبهای که بیان میکردند که من میخواندم، این مرد میگوید که تاریخ از ما به نیکی یاد میکند همه عاشق وطنیم هر ایرانی عاشق وطن است، ما از اقلیت متشکریم که انتقادات آنها راهنمای ماست و احیاناً اگر ما اشتباهاتی داریم ممکن است جبران کنیم اما این مسئله را هم بگویم که ما سعی میکنیم کارهایمان بیاشتباه باشد اما در کجای دنیا میشود پیدا کرد یک فرد، یک شخصیت ولو انبیاء و اولیاء بتوانند اتفاق نظرات جامعه روز خودشان را جلب کنند اگر اینطور بود عیسویت جهانگیر میشد، اسلام جهانگیر میشد ملاحظه میفرمایید حتی در معنویت با توجه به مبدأ و در زمان واحد نمیشود همه افکار را متحد کرد ما هم ادعای این که همه نمایندگان محترم بالاتفاق با این بودجه موافق باشد همچنین ادعا و چنین توقعی نداریم اما ادعای ما این است که ما سعی میکنیم تا جایی که میدانیم، دولت ما سعی میکنند با تمام نیرو و امکاناتش صادقانه عمل کند و برای نیل به عظمت و قدرت گام برمیدارد، یک یک نکته را هم باید اینجا عرض کنم و آن اینست درد یک ملت، برای اینکه یک ملت با عظمت و قدرت باشد تکنیک، صنعت، اقتصاد مهم است ولی شرط اول نیست اینها مسائلی است که در زمان خیلی کوتاهی و در یک مدت محدودی میشود به آنها رسید کشورهایی که در دنیا سراغ داریم بهترین نمونه هستند فقط اقتصاد را پیش بردن فقط کارخانه ساختن، درجات ساختن کافی نیست که از یک ملتی ملت بزرگ بسازند یک ملت وقتی بزرگ است که به عظمت شخصیت و نبوغ رهبری کشورش ایمان داشته باشد اگر این ایمان حاصل شد ملتی بزرگ میشود (جوانشیر - بفرمایید باید فضیلت اخلاقی داشته باشد) بلی همینطور است امروز برنامهای در مملکت ما مطرح شده است که این ملت را به سوی تمدن بزرگ میبرد. تمدن بزرگ این نیست که اگر ما ۵ هزار کیلومتر جاده قدیم ۵۰ هزار کیلومتر داشته باشیم البته آن هم یکی از مظاهر آن تمدن بزرگ هست آن عظمت و آن قدرت و آن فضیلتی که در زمان کورش کبیر ایران داشت و در زمان شاه عباس کبیر و نادر ایران داشت در زمان شاهنشاهی، شاهنشاه آریامهر هم ادامه داشته باشد این آرزوی رهبر ما است و هدف ملت ماست ما باید سعی کنیم با تمام امکانات به طرف این هدف پیش برویم این یک هدف مقدس است و به سوی این هدف دولت ما پیش میرود گفتن این که بدست ۵ سال نیروی دفاعی ما در دنیا نقش جهانی داشته باشد رهبر ما به کرات فرمودهاند این به آن منظور نیست که تمام اعتبارات اقتصادی را صرف تقویت نیروی دفاعی بکنید ما قصد کشورگشایی نداریم چشم به اراضی و منابع دیگران نداریم، اما به یک توجه داریم و آن این است که دنیا بداند اگر چنانچه خواست روزی به ما تجاوز و تعدی بکند این تجاوز و تعدی برای او گران تمام خواهد شد و اگر این نکته واقف شوند و نیت ما همیشه محفوظ و مصون است برای رسیدن به این پیشرفت اقتصادی باید نیروی دفاعی را مجهز کنیم نیروی دفاعی جز شخصیت و غرور کشور ماست اگر نیروی دفاعی مجهز نداشتیم نمیتوانستیم حق خودمان را در شط العرب استیفا کنیم ما اگر نیروی دفاعی به آن قدرت نداشتیم نمیتوانستیم امروز بگوییم استعمار از خلیجفارس باید برود و بیرونش میکنیم اگر با اعتقاد شخص من نیروی دفاعی نداشتیم و مجهز نبودیم این ۴۵۰ میلیون دلار را به این سادگی به ما نمیدادند اینها همهاش اساس هدف ملی ماست سیاست بزرگ کشور ماست (صحیح است) ما این هدفها را تعقیب میکنیم، به یک چیز دیگر هم حزب ما که پاسدار انقلاب لقب گرفته توجه دارد و آن نیل به این هدفها در قالب رعایت اصول و ضوابط دموکراسی و آزادی است یکی از افتخارات نظام حزبی ما که توانسته از اصول اساس انقلاب اجتماعی ایران راه درک کند و در این راه گام بردارد هر روز یک گام تازه و مهمی بردارد از جمله سپردن کار مردم به مردم است هر سال دولت حزبی ما افتخار داشته است که یک قدم شجاعانه دیگر به طرف مردم بردارد و هر سال ما یک بخش مهمی از اختیارات مردم را به دست خودشان میسپاریم انجمنهای شهرستان و استان که ۶۴ سال در قانون اساسی ما فکر و قید شده دولت حزبی ما موفق به اجرایش و الان همانطور که در این بودجه ملاحظه میفرمایید ۵۰۷ میلیارد از اعتبارات عمرانی مملکت با
تصویب نمایندگان مردم و نظر آنها در اختیار استانداران قرار میگیرد اینها یک کار شوخی نیست، خانههای انصاف و شوراهای داوری، شوراهای آموزش منطقهای که تا کنون ۵۲ تا تشکیل شده و تمام اعتبارات را خودش خرج میکند، سپردن کار مردم به مردم را نمیشود دفعتاً واحد انجام داد، به محض اینکه اینها مجهز شدند و برنامهها و نقشهها از مراحل ابتدایی گذشت من حتم دارم در سال آینده میزان اعتبارات بخش ولایات بیشتر خواهد شد، لایحه نظام صنفی که از طرف دولت ما به مجلس داده شده است، شوراهای منطقهای در بودجه وزارت آموزش و پرورش من دیدم ۲۰۰ میلیون تومان برای وزارت آموزش و پرورش برای کاردانش در مرکز باقی مانده بقیه در اختیار شورای آموزش منطقی قرار گرفته که عدالت ما در روستاها رفته انجمنهای ده که آقای فرهادپور سوال کردند لایحهاش کی داده میشود بنده نشسته بودم و به استحضار رساندند که تا ۱۵ روز دیگر وزیر کشور برای تهیه این لایحه نه تنها از کارشناسان خودش بلکه از احزاب نماینده خواست از حزب مردم و حزب ایران نوین و در آنجا از حزب مردم آقای دکتر بابک حضور داشتند و حلاجی کردند این قانون را که قانون انجمن ده و کدخدایان ما موازی با اصول انقلاب ما میباشد چون این قانون که الان مجریه است مربوط به دوران قبل از انقلاب است، در مملکت ما یک اقدام بزرگی صورت میگیرد که عبارت از استعلام نظر مردم در تمام مراجع خود این احزاب یا آنهایی که در مجالس قبل بودند خوب میتوانند قضاوت کنند که نحوه حلاجی و بحث در بودجه قبلاً چه جور بود و الان چطور است، کیفیت تقدیم بودجه را جناب آقای دکتر الموتی فرمودند کاش فرصت داشتم و از حوصله و نمایندگان محترم سو استفاده میکردم و چند نطق مخالف و موافق را در اینجا میخواندم که ملاحظه میفرمودید آن وقتها مطالب در مورد بود که در چه زمینه بود و امروز در چه زمینهای است تصور نکنید سوق دادن مردم به طرف تحزب یعنی چه برای این که کشور ما به این منطق رسیده است برای دموکراسی و اعمال دموکراسی و جلب نظر مردم و جلب نظر باقی در رأی گرفته شده مردم جز از این طریق تحزب امکانپذیر نیست این راهی نیست که ما اختراع کرده باشیم این اصلی است که تمام کشورهای دموکراسی دنیا هر نوع دموکراسی که داشته باشند که دموکراسی شرق چه غرب با آن اعتقاد دارند مگر میشود در مملکتی گفت مشروطیت و آزادی داریم ولی حزب نداریم مثل اینکه شما بگویید خانهای داریم که در و پنجره ندارد آیا اسم آن را میشود گذاشت خانه؟ وقتی عذاب بودند مردم مختارند که هر صنفی که میخواهند بپیوندند و هر تزی که میخواهند انتخاب بکنند و مشکلات خودشان را مطرح کنند این یکی از بزرگترین مظاهر دموکراسی است به یکی از بزرگترین پیشرفتهای اجتماعی ماست، بزرگترین آموزشهای ملی و سیاسی وطن ماست و تأثیر عجیبی هم در افکار مردم داشته و خواهد داشت، حزب ایران نوین تنها رسالت این را ندارد که اکثریت قاطع در پارلمان را به دست بیاورد این حزب یا هر حزب دیگری که مدعی خدمتگزاری است باید بتواند در افکار مردم رسوخ کند این مدت میخواهد و در کشورهای پیشرفته هم همه افراد عضو یک حزب نیستند ولی کسانی که در این مکتب و در این سنگر خدمت میکنند یک وظیفه مافوق وظیفه ملی را به عهده میگیرند دقت در امور مملکت تبلیغ هدف و فلسفه ملی با گرفتن نظرات مردم انعکاس و رساندن آنها به رهبران و مدیران جامعه و در این هدف حزب ما با فریادهای درخشانی داشته است ولی ناطق محترم آقای پزشک پور لایحه مالیات بر درآمد را عنوان کردند و اظهار داشتند که نظام حزبی و حکومتی شما امکان داد است که از اراضی کمتر مالیات بگیرند باید عرض کنم در زمان این دولت این حزب قوانین گذشته است که شما در اطراف این تهران ۴۰۰ میلیون اراضی که مال دولت بوده و با آنها تجاوز شده بود استیفا شده و به ملکیت دولت درآمده و به تمام قوانین موضوع مالیاتی در این مسیر بوده است که ما میتوانیم عایدات را از گروهی که باید گرفته بشود عادلانه به دست بیاوریم و عادلانه که توزیع بکنیم اینها به انقلابی ایران یک خصوصیت داد و این خصوصیت شاید از خصوصیتهای منحصربهفرد انقلابهای تاریخ بوده و آن این است که هیچ یک از طبقات را تا مرحله از بین رفتن محکوم نکرد اما اگر آن طور که عنوان شد که بخواهیم سرمایهگذاری را محکوم و از بین ببریم یک بخش مهمی از
صنعت خودمان را معدوم کردهایم سرمایه دار باید امکان سرمایهگذاری داشته باشد کارفرما هم باید کارفرمای خوبی باشد کارگر هم باید کارگر خوبی باشد به جای اینکه ما کارفرما را در مقابل کارگر قرار بدهیم کارگر را در کارخانه سهیم کردیم و آنها را برادر کردیم برای اینکه تولید من بالاتر برود ما عوض جنگ طبقاتی صلح طبقات ایجاد کردیم و این فلسفه اساسی انقلاب ما در نتیجه یکی از تزهای مهم حزب ما بود (دکتر مدرسی- اصل انقلاب بود یا تز حزب شما) من در بیانات هم اشتباهی کردم مثل اینکه یک رقم را پانصد و هفت میلیارد ریال عرض کردم که پانصد و هفت میلیون تومان بوده که جناب آقای دکتر قهرمان تصحیح کردند متشکرم ملاحظه بفرمایید در بودجه که تقدیم شده چه اعتباری برای امور اجتماعی مثل آب، برق، بهداشت آموزش و پرورش تخصیص داده شده و چه اولویتهایی منظور شده گفتن این که معلم و قاضی محترم است آسان است کسی منکر این مطلب نیست مثل این که بگوییم در روشنایی دارد معلم البته محترم است قاضی فوقالعاده محترم است افسر ارتش خیلی شریف و محترم است همین طبقات جامعه محترم است کارگر و اصناف کارمندان دولت همه محترم هستند ما اگر بخواهیم اعتبارات خودمان را تقسیم کنیم باید ببینیم بهر بخشی چه میزانی باید تخصیص بدهیم تا تعادل بودجه و نیازهای جامعه برآورد بشود ما میگوییم هنوز ۲۰% از افراد لازمالتعلیم ما به مدرسه نمیروند بسیار خوب این برخلاف آنچه که ادعا شده کمال مطلوب نیست هرگز این بودجهها و اقدامات برای ملت ما و وطن ما و رهبر ما و بالمآل حزب ما کمال مطلوب و ایدهآل نیست اما این نتیجه و امکانات امروز است ما برنامهای داریم برای ده سال و بیست سال آینده که نیل به تمدن بزرگ است چطور میتوانیم بگوییم که این کمال مطلوب ماست ما این بودجهای را که داریم بهاینترتیب تقسیم کنیم و این تقسیم را بهترین طریقه رسیدن به یک نتیجه بهتر میدانیم اگر این تعادل را به این ترتیب اعمال نکنیم یک قالب غیرطبیعی و یک نظام غیر اصولی پیش میآید اگر تمام اعتبارات مان را صرف پرداخت فوقالعاده به اضافه کار به کارمندان بکنیم دیگر برای صنعت بهداشت و مدرسه چیزی نمیماند این مبلغ صد را باید با یک اصول و یک نظام بین بخشهای مختلف تخصیصی بدهیم و این همان چیزی است که ما اولویت میگوییم این کم شده این زیاد شده و در نتیجه باید بگوییم او که در نهایت ظرافت دقت تهیه شده چرا؟ بنده عرض میکنم هر علتی معلولی دارد از هر معلول پی به علت میبرند و از هر اثری پی به مؤثر میبرند در سنوات اخیر میبینیم که نتیجه اعمال این تعادل در بودجه و این سیاست تقسیم و تجزیه در فصول و بررسی کارشناسان بودجه برای ما نتیجه مطلوب داده و میبینیم در تمام بخشها پیشرفتها قابل توجه است و به وانت دیگر غیر قابل انکار است چرا این اصولی که پیریزی شده و این پیشرفتهایی بهعمل آمده به هم بزنیم در اینجا گفته شد که مدارس ملی و خصوصی برای بعضی سرمایهداران که بچههایشان را انجام میفرستند برای همه تعلیم و تربیت کامل میکنیم مثل اینکه فراموش کردید که مدرسه دولتی اگر در این کشور بهوجود آمد در زمان اعلیحضرت فقید که برای اولین بار فلسفهاش چه بود؟ این بود که تا آن روز آموزش و پرورش فقط در بخش خصوصی بعد در طول ۳۵۰ سال تاریخ شما کسی را سراغ دارید که یک دانشگاه یک مدرسه دولتی از طریق مالیات به وجود آورده باشد یا به او کمک کرده باشند اما اگر ما بودجه آوردیم برای سرمشق دیگران بود از چندین سال اصلاً باید امر آموزش و پرورش را به دست مردم بسپاریم اگر در این تحویل و تحول و اگر در فلان مدرسه معلم و مدیر مدرسهای حقالتدریس زیادی میگیرد این یک کار جزئی است باید تذکر داده و نقض را مرتفع کرد اما اصل مطلب را نمیشود منکر شد اگر وزارت آموزش و پرورش کمک نمیکرد و این اعتبارات را نمیداد و هزاران مدرسه دایر نمیشد تمام بودجه وزارت آموزش و پرورش جهت تعلیم افراد لازمالتعلیم تهران امروز را هم فقط کافی نبود چون حساب دارد باید دید هر کلاس چقدر خرج دارد این بودجه که به ۳۰% میرسد برای تهران تنها هم کفایت
نمیکرد اگر امروز میتوانیم در تهران برای آموزش و پرورش سرمایهگذاری با کنیم و برسیم به روستاها و شهرستانهایمان برای این است که ما توانستیم بخش خصوصی را تشویق به سرمایهگذاری کنیم النهایه اگر ضوابط این تشویق بد است اصلاح میشود باید تذکر داد و برطرف کند اما اصل فلسفه و اصل سیاست را نمیشود منکر شد پیشنهادهای کل، اظهار نظرهای کل برای جلب نظر طبقه ذینفع خیلی خوب است بنده هم میتوانم بگویم حقوق قضات کم است واقعاً هم کم است بنده هم معتقدم که قضات مردمان شریفی هستند افتخار میکنم که اگر سابق دیدارم قضاوت است اگر رتبهای دارم قضایی است بنده هم معتقدم تا در یک مملکتی قوه قضاییه به معنی کلمه مستقل نباشد آن جامعه به قوام و نظامی که شایسته یک کشور متمدن است نمیتواند برسد در این بحثی نیست انگلستان هرگز به نیروی دریایش افتخار نکرده اگر تفاخری کرده به دادگستریش بوده و اگر ایرادی هم به او گرفتند از دادگستری و احکام محاکش بوده که روزنامههای فرانسه گذاشتند زیر ذرهبین و گفتن که چرا اینطور شده هیچ وقت نگفته که چرا در جنگ ترافالگار شکست خورد یا کمپانی هند شرقی چرا اینطور شد ما هم اگر میخواهیم به تمدن بزرگ برسیم باید بدانیم که بدون داشتن یک قوه قضاییه واقعی، مستقل، عالم، وارد و در عین حال آشنا به وظایف خود یکی از پایههای این تمدن قوام نخواهد داشت (صحیح است) (جوانشیر- آقای دکتر دادفر که خیلی معذرت میخواهم نظریهای که فرمودید از نظر ملل غرب است که از نظر استعمار جهانی با همان متحدند ولی ملل شرق نسبت به دولتهای استعماری از جمله انگلستان نظرشان جور دیگری من فکر میکنم شما هم تأیید میفرمایید) بلی صحیح است ما به قوه قضاییه احترام داریم نتیجهای احترام این است که برسیم به روزی که قضات ما استقلال مالی داشته باشند استقلال مالی به معنایی که همکار محترم آقای پزشک او در اینجا گفته این نیست که مثلاً عوض این که رئیس حسابداری دادگستری یک ذیحساب وزارت دارایی باشد یک قاضی باشد چه فرق میکند قضات اگر رتبهای، حقوقی دارند مگر وزیر دادگستری یا معاون دادگستری میتواند کمتر بپردازد رتبه ۱۰ قضایی یک حقوقی دارد که آخر ماه میگیرند اگر دست قاضی باشد همانست دست وزیر هم باشد همان است استقلال قاضی مهم است ما باید برسیم به روزی که قاضی میتواند برای هزینه خودش به تشخیص خودش از خزانه دولت استیفای پول بکند چون ما آنچنان قاضی باید تربیت کنیم که تا آن اندازه دارای انصاف و فضیلت باشد پس قاضی باید از نظر مالی بینیاز باشد (پزشک پور - من نظرم این است که قاضی استقلال مالی پیدا کندنه این که رئیس حسابداری دادگستری قاضی بشود) در کیفیت اجرای این اصل کلی تزهای مختلفی هست که کشورهای مختلف اجرا کردند ولی آنچه که مسلم است این است که ما به قضات احترام داریم (صحیح است) آنها را معزز میشماریم نتیجه این احترام است که هم رئیس دولت و هم رئیس محترم مجلس شورای ملی و هم حزب ما در موارد مختلف این احترام را ابراز کردند و ما دیگر بتوانیم در هر موقعی بیش از آنچه کردیم برای خدمت به قوه قضاییه و قضات محترم کشور انجام خواهیم داد در این بحثی نیست یا در مورد معلمین، این درست است که مقام معلم قابل جبران با پول نیست درست است معلم از محترمترین صنوف جامعه هستند برای اینکه هر فردی به فرمایش مولا نمیخواستم جمله عربیش را بگویم من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً آن کس که به من یک حرف آموخت مرا بندی خود کرد به همین جهت احترام به معلم در دین ماست و آیین ماست اعمال ما هم احترام میگذاریم اما توجه داشته باشید با این که معلم هم در این وظیفه خطیر و مقدس که دارد نباید این وظیفه مقدس را تنها مبادله و معامله با پولی که میگیرد بکند معلم باید احساس کند پولی که از بابت حقالتدریس به او داده میشود اعاشه اوست وظیفه او یک وظیفه روحانی و مقدسی است خوشبختانه معلمین ما به این حقیقت واقفند آموزگاران و دبیران ما با تمام محرومیتهایی که داشتهاند و باید آنها را مرتفع کنیم. در ابن بودجه به نسبت زیادی مرتفع شده آنها به وظیفه خطیر خود اعتقاد دارند و وظیفه خودشان را به خوبی انجام میدهند این معلمین هستند که دو میلیون
و پانصد هزار نفر محصل را درس میدهند و امروز تعداد محصلین دبستانها و دبیرستانها و دانشگاهها به ۴ میلیون نفر رسیده من و شما وقتی محصل بودیم در این دانشگاه تهران سه دانشکده بیشتر نبود، حقوق، فنی و پزشکی و امروز نه تنها در محوطه دانشگاه تهران یک متر زمین خالی نمیتوانید پیدا کنید دانشگاهها و انستیتوهای زیادی را در مملکت ایجاد کردهاند در مملکت ما هشت الی ده دانشگاه مدرسه عالی، هنرستان عالی، پلی تکنیک وجود دارد که همه از نظر تجهیزات و کیفیت تدریس قابل مقایسه با زمانی که ما درس میخواندیم نیست در ظرف ۸سال از انقلاب این طرف چند دانشگاه تأسیس شده و دانشگاهها که توسعه پیدا کرده یک ملتی چه اندازه میتواند به امر آموزش و پرورش و جوانان خودش توجه داشته باشد آرزوی ما این است که دانشگاههای ما هر روز بیشتر توسعه پیدا کند راجع به مدارس حرفهای گفته شد که آموزش حرفهای پیشرفت چندانی نکرده و این کمال مطلوب شماست این هرگز کمال مطلوب ما نیست باید توجه داشته باشید که بخش آموزش حرفهای در کشور ما بعد از انقلاب تقریباً میشود گفت باب شده و عنوان شده قبل از ۱۳۴۱در مملکت مدرسه حرفهای نداشتیم و اگر داشتیم یکی دو تا و بدون تجهیزات و معلم و کادر بود برای تأسیس مدارس حرفهای عوامل و ابزاری غیر از تأسیس یک دبستان و دبیرستان معمولی لازم است مهمترین آن نیروی انسانی معلم و یا ماشین آلات است و تازه این تعلیمات حرفهای باید متناسب با رشد صنعتی ما باشد اگر زیادتر از رشد صنعتی ما باشد یک مسئله ثانوی میشود باید یک تعادلی بین نیروی جذب قدرت صنعتی با بخش تعلیمات حرفهای وجود داشته باشد و ما امروز خوشبختانه میبینیم به یک ترتیبی برقرار است نه بخش صنعتی ما بدون کارگر مانده و نه یک تکنسین بدون کار (پزشک پور- این را نفرمایید) به این ترتیب اگر احتیاج بیشتری هم داشته باشیم با کمال قدرت و با توانایی نیروی انسانی خود در این راه پیش خواهیم رفت چون آموزش حرفهای از پایههای اصلی پیشرفت صنعت ماست ما معتقدیم که باید این آموزش پیشرفت داشته باشد و با سرعت پیشرفت داشته باشد در این اصل با شما موافقیم و این سرعت چیزی نیست که تنها با پول بشود ایجاد کرد یعنی مثلاً به جای ۱۰۰هزار تومان بگوییم یک میلیون تومان به آموزش حرفهای اختصاص دادیم فردا به این تناسب آموزش حرفهای نمیتوانیم ایجاد کنیم و دایر بکنیم (دکتر حکیم شوشتری - ذوب آهن، سالی ۶۰۰نفر فرستاده است روسیه و هندوستان) (روحانی- سازمان برنامه سمیناری داشت با بخش خصوصی برای برنامهریزی و اشتغال نیروی انسانی و تعلیمات حرفهای) متشکرم، همانطور که اشاره کردند ده صنایع بزرگ ما مکلفند برای رفع احتیاجات خودشان کادر فنی تربیت کنند، ذوب آهن، کارخانجات ماشینسازی و حتی بخش خصوصی. ما میشنویم که بخش خصوصی در صنایع کشور برای رفع احتیاجات خودشان آموزشهای زیادی دایر میکنند و این امر در برنامه دولت هست باید پیشرفت بیشتری داشته باشد و این بخش توسعه پیدا خواهد کرد (پور بابایی - بفرمایید این قانون کار امروزی که اخیراً تصویب شد یکی از کارهای دولت است در این مورد) امروز آقای نخستوزیر در اینجا نطقی کردند و بنده هم مانند همة همکاران با تمام احساس خودم متوجه نکات ظریف این نقطه بودم یک مطلبی گفتند که خیلی اساسی است و آن همین مطلب است که مردمی ایران را امروز به صفوف حزب ایران نوین سوق داده و به دولت هویدا خوشبین کرده البته من مفهوم آن را میگویم نه عین جملات ایشان را ایشان گفته، ممکن است اشتباه بکنم، ممکن است بعضی امور را فراموش کنیم آماده انجام وظایف خود و در رسالت خود صداقت داریم امروز ملت ایران پی برده است که نظام حزبی، و کسانی که در سنگر این حزب برای این مملکت فعالیت میکنند در کمیسیونها و کمیتههای حزبی بحث میکنند همه این بحثها و بگو مگوها یک صادقانه و عاشقانه برای رسیدن به یک هدف است و آن نیل به عظمت و افتخار و غرور است (صحیح است- احسنت) این را مملکت پی برده است ممکن است هر فردی یا هر دولتی اشتباه بکند این همه وقایع تاریخی در دنیا اتفاق افتاده بزرگترین سیاستمداران هم ممکن است در یکی از اعمالشان آنچنان که لازم است مسائل را درک نکرده باشند اما خوشوقتیم که تا به حال
به حزب و دولت ما آنچنان اشتباهی نسبت داده نشده که احیاناً مصالح ملت را از یاد برده باشیم (صحیح است) این حزب کافی است که توانسته است نظام دموکراسی را در مملکت تعمیم بدهند و نظام صحیح مدیریت برقرار بکند و پیشرفتهای چشمگیر اقتصادی و صنعتی را در مملکت اداره بکند و بالاتر از همه توانسته است مجری صدیق و وفادار برای اهداف و نیات بزرگ شاهنشاه آریامهر در مملکت باشد (صحیح است- احسنت) بنده قصد اشاره به اعداد و ارقام را ندارم ناچارم به عنوانی یک فرد حزبی و یک نماینده مجلس و یک عضو فراکسیون حزب ایران نوین از رئیس محترم فراکسیون که در طی چندین ساعت با کمال دقت این ارقام را شکافتند تشکر کنم ایشان بار ما را سبک کردند اما اگر ما بعضی ایرادات شهری داریم، بعضی ایرادات منطقهای داریم میدانید از کجاست از اینجاست که سطح توقع بالا رفته خود من در این شهر در سال ۳۲قاضی بودم در دادگستری، در آپارتمانی که زندگی میکردم از آب انباری آب میخوردم که از جویهای روباز آب میآمد و این آب انباره پر میشد و ما پارچهای میبستیم به شیر آن برای اینکه آب آن که کرم میگذاشت چون هر سه ماه یک مرتبه تخلیه میشد و برای خوردن به قول جناب آقای رامبد این گاریها میآمدند و سطلی یک قران آب توزیع میکردند که هر خانواده یک دو سطل میخرید این قضیه خیلی دور نیست مربوط به ۱۵سال قبل است اما بنده وقتی در اروپا بودم در زمان ملی شدن نفت که داستان ملی شدن نفت ایران آن روز ایران را مثل امروز به سر زبانها انداخته بود ولی آن روز مطالبی که روزنامهها راجع به ایران مینوشتند ما محصلین ایرانی در پاریس غرق خجلت میشدیم ولی امروز مطالبی که مینویسند ما و دانشجویان ما غرق افتخار هستیم آن روز یک همکار دانشجوی من مقالهای از روزنامه فیگارو را به من نشان داد که در آنجا ترتیب توزیع آب تهران را نوشته بود و میگفت شما اینطور آب میخورید دیدم چه بگویم در ظرف ۱۵سال نه تنها تهران ما آب لولهکشی دارد بلکه تهران بزرگ تا ۵۰ سال با بستن سدهای کرج و فرحناز دارای ذخایر مطمئن آب شده نه تنها تهران هیچ شهر بزرگ و هیچ بخش بزرگ حتی دهات را باید عرض کنم نخواهد بود که از آب لولهکشی استفاده نکنند از وزارت آبادانی و مسکن از این نظر متشکریم که هر کاری که برای هر شهرستان میکند و هر اقدامی که در هر روستا میشود معاون پارلمانیش خودش را برای نمایندگان آن منطقه میفرستد من حساب کردم در حوزه انتخابیه بنده در ۲۷ده لولهکشی آب شده با مشارکت مردم و کمک وزارت آبادانی و مسکن در ظرف ۱۵سال ما مسئله آب را در سطح مملکت حل کردهایم این ترقی چشمگیر است این عجیب است برقی که در یک محدوده مخصوص در تهران داشتیم آن هم با ۲۰ شرکت خصوصی امروز صحبت از برق سرتاسری میکنیم روزی که ما در اروپا بودیم باترن که رد میشدیم و این پایههای فلزی را که الان در مملکت ما فراوان است در وسط مزارع میدیدیم نمیدانستیم چیست وقتی میپرسیدیم میگفتند این انتقال برق است خود من نمیدانستم و خجالت میکشیدم بپرسم است برق که این سیمها را لازم ندارد لابد یک کارخانهای دارد که توزیع میشود حالا صحبت شبکه برق سرتاسری مملکت است حالا میبینیم برق سد دز میرود به سفیدرود و آن یکی به سد ارس تا کرانههای گرگان از یک طرف اصفهان و از یک طرف شبکه دور دریاچه رضائیه همه به هم وصل میشوند و این پایههای فلزی که نشانهای چشمگیر و به قول همکار عزیزم آقای جوانشیر نشان مدنیت در تمام نقاط مملکت سر برآورده و این برق توزیع میشود و در اختیار صنعت و کشاورزی و چاه عمیق و احداث کارخانجات مختلف قرار میگیرد آن وقت ما میفهمیم که در ظرف ده دوازده سال چه تفاوتی حذف شده ما همه در تهران زندگی میکردیم روی سخن من به تمام مردم است هر که زندگی ۱۰-۱۵سال قبل خودش را مقایسه کند میبیند که سطح زندگیاش از کجا به کجا رسیده این رفاه عامه بر اثر مجاهدت شده بر اثر صداقت شده بر اثر کار شده و از همه بالاتر در اثر یک رهبری عالی با یک خطوط اصلی مشخص پیشرفت که طراح بزرگ کشور ما طرح کردند بهدست آمده (صحیح است - احسنت). ما چه میخواهیم؟ هر ایرانی دلش میخواهد که عظمت و قدرت مملکت را ببیند هیچ جای شبهه نیست منطق و عقل و دلیل است که
به شهادت قابل اثبات نیست به قول فقها دلیل عقلی است نقلی نیست به هر دلیل که ما میبینیم و به سنجش که ما بسنجیم در این مملکت هیچ کس به اندازه شخص اول مملکت آبادانی، عظمت، قدرت و سعادت مردم این مرزوبوم علاقهمند نیست (صحیح است) اگر چنانچه شما میبینید فرزندان ما را بعضیها در خارج اغفال میکنند یا بعضی منفی بافتها در قشر جامعه پیدا میشوند این قبیل حرکتها را هنوز متأسفانه آثار نفوذ شومی است که کشور ما بعد از شهریور ۱۳۲۰ بر اثر اشتغال خاک وطن ما به وسیله بیگانگان دچار شده است (صحیح است) امروز ما در یک منطقهای از دنیا قرار گرفتهایم همانطور که اشاره کردم بدون اینکه با ایسم یک کشوری سر و کار داشته باشیم اعم از اینکه شرق باشد یا غرب با همه ممالک دست دوستی دادهایم و سوی ترقی و پیشرفت با تزها و روشهایی ایرانی و متدها و راه حلهای ایرانی و برای ملت ایران و این بزرگترین افتخار دولت ما حزب ما است (احسنت) راجع به بهداشت صحبت شد یادمان نمیرود سنواتی که وقتی مرض تیفوس میآید به مملکت مرضی که از فقر و بدبختی میآید یا وقتی یک مرض دیگر شایع میشد به قول معروف در بیمارستانها مذکور کرم پیدا نمیشد. درست است که هنوز وضع تختخواب و بهداشت مثل سایر امور برای ما کمال مطلوب و ایدهآل نیست و ما باید روزبهروز بیشتر در این قسمت پیشرفت کنیم اما ۱۰ سال قبل از انقلاب کارگر ما نهتنها یک بیمارستان بلکه یک درمانگاه هم در اختیار نداشت ولی امروز کارگران ما بیمارستانهای مجهز سازمان بیمههای اجتماعی کارگران را در اختیار دارند. امروز پیشرفته بخش خصوصی در امر درمان قابل انکار نیست امروز بیمارستانهای ما کیفیت معالجه و مداوایش حتی قابل مقایسه با دو سال قبل نیست ما در دو سال گذشته یکی از سه کشوری بودیم که بر علیه سرخک مملکت را واکسینه کردیم اگر وبائی میرسد قبل از اینکه به مرز برسد تمام مردم وطن در طی یک مدت محدود واکسینه میشوند اما شنیدید که در بعضی از کشورهای همجوار ما این آلتور که در آنجا بود چقدر تلفات داد پی کشور مگر چه قدر به امر بهداشت میتواند بپردازد و البته این برای ما ایدهآل نیست و باز هم بهتر و بیشتر به جلو میرویم، یک مسئلهای عنوان شده راجع به این که چرا بعضی شرکتهای خارجی از اراضی زیر سد ما بهره برداری میکنند گرچه این مطلب در مورد تصویب لایحه کشت و صنعت به طور دقیق بحث شده ولی لازم دیدم تذکر بدهم که سدی که ساخته شده اگر ما کانالهای آبرسانی را هم بسازیم آن ایراداتی هم که از نظر پر شدن سد از گل و لای هست بر اثر اعمال روشهای علمی برطرف کنیم اگر زارع نداشته باشیم که این زمین را به بکارد یا ابزار کشت و کار نداشته باشیم فایدهاش چیست؟ الان در خوزستان در اراضی زیر سد دز این یک قضیه مالی نبود که خارجی بهرهبرداری کند اولاً این شرکتهایی که آمدهاند در ایران هستند و شرکتهای ایرانی هستند تا به نظریات و قوانین ایران هستند یکی از شرکای این شرکت کشت و صنعت یک شرکت خارجی است این شرکت سرمایه میآورد تکنیک میآورد و طرز بهرهبرداری میآورد و نتیجتاً وقتی سرمایهگذار ایرانی دید که فلان شرکت چطور بهرهبرداری میکرد و چطور محصول کاشت و برداشت و فروخت تشویق میشود که قسمت دیگر اراضی را برود و آباد کند (پزشک پور- نمیشود شرکت سهامی زراعی را پیاده کنیم بدهیم سرمایهگذار ایرانی یعنی به جای آن خارجی یک شرکت سهامی زراعی ایران بیاوریم؟) این که بحث شد جناب پزشکپور بحث در کیفیت قراردادها است بنده اصول را تذکر میدهم و وارد جزئیات نمیشوم درباره اینکه چطور وزارت آب و برق با اینها قرارداد بسته صحبت نمیکنم، عرض من این است که اگر میگوییم سد داریم، آب داریم، کانال داریم سد ما پر نمیشود اما کشاورز و نیروی انسانی با سرمایه به حد کافی و مهارت حتی برای بهرهبرداری نداریم نتیجتاً تمام این کارهای ما تا رسیدن به حد زارع هدر خواهد شد لذا باید به موازات ساختن سد به فکر بهرهبرداری از سد باشیم اگر خودمان امکاناتمان محدود است از سازمانهای خارجی استفاده بکنیم بعلاوه در این مملکت وقتی ما میتوانیم یعنی با اراده رهبر ما وقتی میفرماید که باید انگلستان از خلیج فارس برود میرود دیگر آمدن چهار تا
کشاورز اینجا و با دو تا تراکتور کار کردن که برای ما مسئلهای نیست اگر آمدند در کشور ما در یک نقطهای سرمایه گذاشتند و آباد کردند و تحت قوانین و نظامات ما یک گوشه مملکت آبادتر شد و بعد هم این کار خاتمه یافت و رفتند پی کار خودشان چه عیبی دارد (اخلاقی- اسمش نراقی است این سرمایه دار ایرانی است که اسم نراق معلوم است که ایرانی است) با توجه به بودجه ما در سال ۱۳۵۰ که به قول معروف یک بودجه رکودی است و در تمام تاریخ مشروطیت بودجهای به این عظمت به مجلس تقدیم نشده سال آینده ما شاهد جشنهای ۲۵۰۰ ساله هستیم بنده علاقه دارم که در این مطلب چند دقیقهای وقت نمایندگان محترم را اشغال کنم و این مطلب را مخصوصاً عرض کنم که برگزاری جشنهای ۲۵۰۰سایر نه یک هوس است و نه یک فانتزی برگزاری این جشنها آن اندازه برای بالا بردن غرور و شخصیت و فضیلت ملی ما اهمیت دارد (صحیح است) که ما باید افتخار کنیم که در این زمان در دنیا هستیم و شاهد برگزاری این جشنها این عظمت و افتخار میباشیم برگزاری این جشنها یکی از برنامههای کلی معتقد کردن مردم به قدرت خودشان معتقد کردن مردم به ملیت به استقبال به تاریخ و عظمت خودشان و معتقد کردن مردم به هدف آینده خودشان است و ما میخواهیم بگوییم ۲۵۰۰سال در این دنیا تاریخ شاهنشاهی و مدنیت داریم ما میگوییم دنیا! اگر امروز آمریکا و شوروی دو قطب مافوق قدرت جهان هستند در دو هزار سال قبل ایران و روم دو قطب مافوق قدرت جهانی بودند ما میخواهیم بگوییم اگر یک روزی در جنگ بینالملل اول دولت متفق در فرانسه نیرو پیاده کرد خشایار شاه ۲۰۰۰سال قبل ۵۰هزار نفر نیروی دریاییش را برد در یونان پیاده کرد آن وقت ما دارای آن چنان نیروی دریایی بودیم شما ببینید یک ملتی ۲۰۰۰سال قبل با مسائل فنی و تکنیکی آن روز به قول گز نفون و هرودت مورخین یونانی لااقل بتواند ۵۰هزار نفر سرباز از دریای مدیترانه بگذراند و در یونان پیاده کند دارای چه نیرو، چه عظمت، چه تشکیلات و چه قدرت دریایی میباشد ما میخواهیم بگوییم اگر ما حاکم بر خلیجفارس هستیم به خاطر این سابقه تاریخی است این جشنها به این خاطر برگزار میشود که ملت ایران بداند چه بوده کجا بوده و به کجا رسید و به کجا باید برسد این برای مردم به وطن ما غرور میآفریند، افتخار میآفریند نام کشور ما را بین کشورها بلند آوازه میکند توجه رؤسا و زعمای کشورها را به این ترتیب سابقة ادبی و تاریخ و فرهنگ و هنر ما جلب میکند و در نتیجه مقام معنوی ما را در بین کشورها بالا میبرد و وقتی بالا برده کشوری که به عنوان کشوری مستقل کشوری دارای مدنیت کشوری دارای تاریخ؛ دارای سنن و دارای اعتبارات فرهنگی شناخته شده، این کشور مصون از تعرض است، محترم است، احترام کشور جهت ظواهر کار نیست که قدرت نیست، یک شب خیلی چیزها لازم دارد تا بتواند بین سرها سر باشد و این جشنها به همین خاطر برگزار میشود، این مطالب را از این جهت عرض میکنم که دنیا بداند جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی یکی از ارکان این کارست همانطور که نیروی نظامی ما یکی از آنهاست و به هر صورت جشنهای ۲۵۰۰سال برای ما غرور، افتخار، شخصیت و عزت بیشتری تحصیل خواهد کرد و به خصوص در آستانه این جشنها یک افتخار جاودانی و جهانی کشورمان کسب کرد و تحت رهبری و مدیریت شاهنشاه آریامهر همانطور که در اینجا توضیح داده شد ما توانستیم در روابط مالی گروه کشورهای تولید کننده مواد خام و کشورهای صادر کننده مواد صنعتی اساس و پایهای بگذرانیم که الان بعضی از کشورهای تولید کننده گندم و پنبه، منگنز و زغالسنگ به فکر تشکیل اتحادیه آن نظیر اوپک و به فکر به دست آوردن مزایایی نظیر آنچه ما در نفت به دست آوردیم افتادهاند. اینها همه حاکی از پیشرفت و ترقی وطن ما است اینها همه حاکی از اینست که کشور مادر راهی که پیش میرود مجریان بودجه مأموران قابل هستند که میتوانند این اهداف را به دست بیاورند و ما امیدواریم سالیان سال شاهد پیشرفتهای روزافزون و بلکه نهتنها پیشرفت در زمینه مالی بلکه پیشرفت در تمام زمینهها باشیم تا جایی که لااقل در مورد اجتماعی در آن بخشهایی که وطن ما نیاز دارد از قبیل آموزش و پرورش و بهداشت بحث اینها را در بودجه نداشته باشیم اگر روزی بحث در بودجه این بود که در فلان جا درمانگاه بسازند امروز
بحث ما این است که ما در مملکت از بلایا و از امراض جلوگیری بکنیم و یک روزی که آن روز قطعاً دور نخواهد بود بحث ما باید این باشد که برای کیفیت کشف و تحقیق در فلان بیماریها و امراض چه یا چقدر بودجه تخصیص دادیم امیدواریم که در آینده نزدیک بحث بودجة ما به آن حد برسد و یک روز آرزو داریم و آن این است که نظام مدیریت مملکت تحت رهبری شاهنشاه بزرگ ما برقرار و پر دوام بماند (صحیح است- احسنت) ما و دیگران سربازانی هستیم هر کدام در سنگر خودمان آن چه از دستمان بر میآید عمل میکنیم سرباز را میشود دیگری جایگزین او بشود ولی این فرمانده است و افسران که پیدا کردن جانشین برای او مشکل است باید شاهنشاه در ایران پایدار بماند (احسنت) ما سربازان در اینجا خدمتگزاران این هستیم که در این صف چه در آن صف این خدمتگزاران وظیفه خود را به نحو به خوبی انجام خواهند داد و من مجدداً از دولت حزبی خودمان افتخار تقدیم چنین بودجه مشعشع و درخشانی را به مجلس داشته و در این چند سال اخیر با قدمهای عجیب به سوی پیشرفت گام برداشته و در دوران حکومت خودش بودجه مملکتی را لااقل به سه برابر رسانده تشکر و سپاسگذاری میکنم امیدوارم دولت حزبی و وزرای حزبی ما کارشناسان دستگاه ما با احساس مسئولیت عمیقی که در برابر شاهنشاه و مردم و مجلس شورای ملی دارند موفق و موفقتر باشند (احسنت –احسنت)
رئیس- آقای قاضی زاده بفرمایید.
قاضیزاده- با اجازه مقام معظم ریاست محترم مجلس شورای ملی، طرز تفکر مذهبی بنده امر میکند که این حقیقت را عرض کنم که این خدمات مشعشع که در سایر رهبری شخص اول مملکت به نفع این ملت و برای تعالی این کشور صورت گرفته است جز تأییدات الهی و توجیهات ذات و اقدس الهی چیز دیگری نیست و ما باید از خداوند تبارک و تعالی بخواهیم که شاهنشاه ما را برای این ملت حفظ کند (احسنت، آفرین) البته بودجهای که دولت تقویم مجلس شورای ملی کرده است ما که در وزارت دارایی بودیم و شاهد و ناظر تنظیم بودجهها بودیم برای ما بیش از هر کس محرز و مسلم است که بودجه بسیار جامع و مانعی است و از این جهت به دولت تبریک عرض میکنم باز هم وظیفه مفتری من امر میکند که به مصداق ((من لعم یشکر المخلوق لم یشکر خالق)) از توجهی که دولت حاضر به رفاه و آسایش کارمندان دولت نموده است از صمیم قلب اظهار تشکر بکنم که در وجود ۳۰۰ میلیون تومان برای مرحله اول قانون استخدام کشوری در نظر گرفته و ۱۵۰میلیون تومان یک پایه ترفیع برای کارمندان در مورد اشتباه محاسبهای که مورد انتظار کارمندان بود همینطور که عرض کردم طلسمی شده بود و این طلسم به دست دولت شکسته شد اظهار تشکر میکنم و از کمکی که به صندوق بازنشستگان و افزایش کمک کرد ۳۶ میلیون تومان اظهار تشکر و امتنان میکنم بنده این مطلب را میخواستم خلاصه عرض کنم و باز هم عرض میکنم که تضییع وقت نمایندگان محترم را ننماینم (احسنت) و به همین جهت مخصوصاً معانی فراوانی را ضمن جملاتی کوتاه بیان میکنم و عرض میکنم که کارمندان دولت که دارای اصلی دولتاند و باید به بهترین وجه از وجود آنان استفاده شود همیشه در خدمتگزاری مضایقه نکردهاند (صحیح است) و همه در این یک کلمه هم صدا هستند و آن اجرای نیات و منویات شخص اول مملکت است (صحیح است) امیدوارم که دولت حاضر برای اجرای منویات شاهنشاه بیش از پیش موفق و منصور باشد دولت نسبت به بازنشستگان و رفاه و آسایش وراثت کارمندان دولت هم عنایت کرده است و فلسفه این امر این است که به شاغلین این اعتماد را بدهد که در موقع بازنشستگی همانطور که کارمندانی در گذشته به این آب و خاک خدمت کردهاند مورد توجه هستند در آینده توجه داشته باشند که رفاه و آسایش آنها همیشه مطمح نظر دولت خواهد بود. بدیهی است تشویق کارمندان و رفاه و آسایش آنان موجب خواهد شد که کارها بهتر و سریعتر و با صرفه تر انجام و در نتیجه موجبات رضایت کامل مردم و شاهنشاه هم خواهد گردید از توجهی که به عرایضم فرمودند مخصوصاً از حوصه مقام ریاست اظهار تشکر مینمایم (احسنت).
رئیس- نظر دیگری در کلیت آخر لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور رأی میگیریم خانمها و آقایان نیک موافقند خواهش
میکنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای اظهار ملاحظات به مجلس سنا فرستاده میشود آقای دکتر یگانه بفرمایید.
دکتر یگانه (وزیر مشاور)- از طرف دولت اجازه میخواهم نهایت تشکر دولت را مخصوصاً از مقام ریاست و امعان نظری که نمایندگان محترم در مورد بودجه فرمودند به ساحت مقدس مجلس شورای ملی تقدیم کنم.
۳- تصویر صورت جلسه روز سهشنبه (۱۱) اسفند
رئیس - صورت جلسه صبح روز سهشنبه خدمت خانمها و آقایان توزیع شده نظری نسبت به آن صورتجلسه نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب میشود.
۴- قرائت دستور و تعیین موقع جلسه آینده -ختم جلسه
رئیس - دستور جلسه آینده قرائت میشود.
- ۱- گزارش شور دوم تمدید دوره موافقت نامه دولت شاهنشاهی ایران و چین ملی مربوط به همکاری فنی کشاورزی در مورد برنج شماره ترتیب چاپ ۱۶۶۴
- ۲- گزارش شور دوم تأسیس صندوق عمران مراتع شماره تجدید چاپ ۱۶۶۵
- ۳- گزارش شور دوم تشکیل سازمان تنقیح قوانین شماره ترتیب چاپ ۱۶۶۷
- ۴- گزارش شور اول واگذاری خانههای ساختهشده به زلزلهزدگان خراسان شماره ترتیب چاپ ۱۶۴۸
- ۵- گزارش شور دوم الحاق یک تبصره به قانون اعطای ششصد میلیون ریال اعتبار به بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران شماره ترتیب چاپ ۱۶۴۷
- ۶- گزارش شور اول اصلاح قانون اجازه و عضویت ایران در کمیته بینالمللی مشورتی پنبه شماره ترتیب چاپ ۱۶۵۸
- ۷- گزارش شور دوم راجع به ۴۴فقره تصویب -نامههای دوره فترت شماره ترتیب چاپ ۱۶۶۲
رئیس- با اجازه خانمها و آقایان جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده ساعت ۹صبح روز سهشنبه هفته آینده خواهد بود.
رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی.