مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ تیر ۱۳۳۸ نشست ۳۲۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۳۲۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دهم تیر ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱-طرح صورتمجلس
۲-بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری. دکتر دادفر. دولتشاهی
۳-اعلام تصویب صورتمجلس
۴-بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون کشور راجع به وظایف و اختیارات استانداران
۵-تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نائب رئیس) تشکیل گردید.
۱- طرح صورتمجلس
نائب رئیس- صورت اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان:
محمودی. حشمتی. کورس. دکتر امیر نیرومند. بوربور. دکتر پیرنیا. ذوالفقاری. مهندس اردبیلی. اورنگ. جلیلوند. سالار بهزادی. دادگر
غائبین بیاجازه- آقایان:
دکتر طاهری. اریه. فرشی. دکتر فریدون افشار. سلطانمراد بختیار
دیرآمدگان و زود رفتگان با اجازه آقایان:
بزرگنیا. جلیلی. صدرزاده
نائب رئیس- نسبت به صورتجلسه قبل اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) پس از حصول اکثریت تصویب صورتجلسه اعلام میشود.
۲-بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری - دکتر دادفر - دولتشاهی
نائب رئیس- نطقهای قبل از دستور آغاز میشود. آقای خلعتبری بفرمایید.
خلعتبری- بنده امروز میخواهم راجع به موضوع کشاورزی کشور و سرمایهگذاری در کشاورزی صحبت بکنم. بعضی اوقات مطالبی میخوانیم یا میشنویم مخصوصاً این که منشأ این اخبار مطبوعات خارجی است که اطلاعاتی از وضع کشور ما ندارند وظیفه خودم میدانم از لحاظ علاقه به کشاورزی مملکت و این که کشاورزی برای مملکت باقی بماند تذکراتی که به نظرم میرسد به عرض مجلس شورای ملی برسانم برای این که خیلیها هستند که به کارهای کشاورزی علاقه دارند ولی با کمال تأسف اطلاعات و تجربه ندارند و این فقد اطلاعات و تجربه ممکن است موجب صدماتی برای کشاورزی مملکت بشود. بنده خیلی مایل هستم همیشه مطلبی که عرض میکنم بدون دلیل هم نباشد تغییراتی در کشاورزی ممالک دیگر داده شده است و بعضی از خارجیها تصور میکنند که در ممالک خاورمیانه آن تغییرات لازم است که داده شود. بنده میخواهم با دلیل صحت عقیده و عرایض خودم را ثابت کنم. آقایان ملاحظه بفرمایید این مجله هفتگی تایم امریکا است یک مجله بسیار مهمی است شماره دو هفته گذشته این مجله را مخصوصاً خدمت جناب آقای ذوالفقاری تقدیم میکنم و از ایشان خواهش میکنم که آن را به آقای نخستوزیر نشان بدهند و بعد هم خود مجله را به بنده لطف کنند. در امریکای مرکزی و امریکای جنوبی تغییرات کشاورزی و اصلاحات ارضی دادند بعد از چندین سال تجربه و گزارشی که این مجله نوشته است و این مجله هم از مجلههای معروف و از معروفترین مجلات امریکا است و گزارش مخبرین و نوشتههای مدیرانش برای خود امریکاییها هم خالی از اهمیت نیست. در اینجا دو مطلب را ذکر کرده است یکی این که نقشه این اصلاحات ارضی در امریکای مرکزی و جنوبی برای از بین بردن مخالفین رژیمها بوده است. اشخاصی صاحبان اراضی را در این دو کشور از بین بردند که خودشان یک رژیم انقلابی تازه داشتند و مخالفین خودشان را خواستند از بین ببرند در صورتی که در ایران درست قضیه معکوس است یعنی اشخاصی که در امر کشاورزی و ملکداری هستند حتی مالکین بزرگی که داشتیم ثابت کردند که همیشه حاضر به فداکاری و جانبازی هستند (صحیح است) و اینها در سنوات جنگ اخیر میخ به چشم اجنبیها کردند و با پول خودشان و جیب خودشان در مقابل خارجیها ایستادگی کردند در آذربایجان و زنجان و مازندران و گیلان و فارس. بنابراین خیلی غیرعاقلانه است که ما بخواهیم طرفداران خویش را با راهنمایی غلط خارجیها از بین ببریم و خیلی خوشوقتم که مقامات مؤثر در مملکت متوجه شده به این که در وضع کشاورزی و اصول زمینداری و مالکیت در ایران اصلاحاتی باید کرد ولی نباید بدون مطالعه و عجله اقدامی کرد که مخالف مصلحت سیاسی و اجتماعی مملکت باشد دوم در این دو کشور امریکای جنوبی و مرکزی ۶۰ درصد سطح کشاورزی بعد از این تغییرات تنزل کرده است به جای این که ترقی بکند ۶۰ درصد تنزیل کرده است. پس این تجربه مخصوصاً سبب میشود که بنده بار دیگر عرایضم را تجدید بکنم که آقایان محترم همانطور که به دولت تذکر دادهام عرض میکنم بنده از این جهت برای کشاورزی خودمان نگران هستم که کشاورزی ما مطالعه نشده است یعنی یک مطالعه صحیح و کاملی در مملکت ما به عمل نیامده است. الان یک نمونه خدمتتان عرض میکنم مثلاً چغندر را، بنده پارسال به مشهد مشرف شدم یک روز استانداری حضور داشتم شورای کشاورزی را دعوت کرده بودند برای این که یک عوارضی شهرداری به چغندر ببندد و اعضای شورای کشاورزی مشهد مطالبی میگفتند که بنده آنها را یادداشت کردهام میگفتند یک هکتار زمین قریب ۲۵ تن چغندر میدهد که قیمتش ۱۶۰۰ تومان تا ۱۶۵۰ تومان است ۷۰۰ تومان خرج کود یک هکتار است خرج شیار دارد، خرج وجین دارد، خرج برگرداند زمین دارد، بنابراین در هر هکتار زمین ۶۰۰ تومان گیر مالک و کشاورز میآید مخصوصاً توجه بفرمایید با این وضع در مشهد ۴ تا ۵ سال منتهی تا تا ۱۰ سال دیگر خراسان میتواند زراعت چغندر را ادامه دهد. بنده معتقدم که بیشتر از این نمیتوانند ادامه دهند و زارعین میبایستی بیایند به شهرها برای کار کردن آن وقت دولت و سازمان برنامه سالی ۶۰ میلیون تومان عایدات کارخانه قند را حساب میکنند ولی حساب کشاورزان را نمیکنند کشاورز در محل باید درآمد کافی داشته باشد. مسئله دومی که میخواهم عرض کنم این است که اخیراً یکی از محترمین فارس نامهای به من نوشته که یک دهی دارم یا ۴ دنگ از یک ده را دارم و یک تراکتور خریدهام و این تراکتور خراب شده است و از کار افتاده کارهایی هم که داشتیم از دست دادیم خرج تراکتور کردیم خرج تعمیر تراکتور به قدری زیاد است که ما از عهده برنمیآییم و وسایل تعمیر هم نیست (خرازی- بانک کشاورزی آن تراکتورها را خریده) بنابراین مالکین و زارعین که تراکتور تهیه میکنند در فارس و در قسمتهای دور مملکت وقتی که نتوانند از تراکتورشان استفاده کنند معلوم میشود که وزارت کشاورزی ما یک برنامه صحیح ندارد و فقط تراکتور خریدن کافی نیست (صحیح است) باید تعمیرگاه باشد، وسایل باشد تا تراکتور خریدن صرف بکند در همدان گفتند قریب ۲۶۰ تا ۳۰۰ تراکتور هست که اکثرش از کارافتاده و قابل ستفاده نیست برای این که تعمیرگاه ندارند بنابراین این مسائل بنده را وادار کرد که توضیحات مفصلی و مطالبی درباره کشاورزی بگویم چون کشاورزی وقتی برنامه صحیح نداشت آن وقت نباید به کشاورزی انگولک کرد و کاری کرد که اشخاصی که وارد در کار کشاورزی هستند این کار را کناب بگذارند. آقای دکتر کاظمی رئیس قسمت کشاورزی سازمان برنامه میگفت رفتم در ترکیه یک قبرستانی از ماشینآلات اسقاط کشاورزی آنجا بود ترکها گفتند که ما ماشینآلات را ول کردیم و دوباره با گاو و اسب زراعت میکنیم اینها یک تجربیاتی است جلوی چشم ما این است که ما همهاش میخواهیم تراکتور بخریم بدون آن که قبلاً مطالعه کرده باشیم. این مطالب را باید تذکر داد خوب بنده این مطالب را عرض کردم با این حال زراعت کشور ما خواه ناخواه قسمت عمدهاش بایستی مکانیزه بشود این جبری و حتمی است خیلی از ممالک زراعتشان مکانیزه شده است ولی این که خیال میکنم واقعاً زراعت مکانیزه فایده داشته باشد در امریکا که از ۳۰ سال پیش این کار را شروع کردهاند فعلاً محصولات زراعتی به قدری زیاد شده که دولت مجبور است بازار تهیه کند و زراعت زیاد سعادت برای مملکت نمیآورد ولی ما از مکانیزه کردن زراعت ناچاریم چرا؟ برای این که طرحهای بزرگ درآمد کم کشاورز، نبودن وسایل در دهات و بودن وسایل بیشتر زندگی در شهرها و نبودن راهها در دهات مزد و درآمد بیشتر در شهر به تدریج قسمت عمده کشاورزان ما را به شهرها میکشاند وقتی که کشاورزان ما به شهرها آمدند ما خواه ناخواه زراعتمان را مکانیزه میکنیم. این را بنده دیگر نمیتوانم منکر بشوم و هنوز خیلی زود است اما زراعت مکانیزه دو چیز میخواهد بنده مسائل مربوط به مصلحت مملکت را با کسب وجهه و تظاهر فرق میدهم گفتنیها را باید گفت حالا یا مجلس یا دولت گوش نکردند. مطلب دیگری است زراعت مکانیزه آقایان احتیاج به دو مسئله دارد اول احتیاج به وسعت دارد دوم احتیاج به سرمایه دارد بلکه اول احتیاج به سرمایه دارد. زراعت مکانیزه تراکتور میخواهد، کامیاسن میخواهد، راننده میخواهد، مکانیسین میخواهد، وسایل تعمیر میخواهد اینها را وقتی که حساب کردید در هر حال تغییر مدل میخواهد اینها بدون سرمایه نمیشود و هر کس غیر از این بگوید توجه ندارد. دوم وسعت لازم دارد این که میگویند در دشت مغان میروند ۱۰ یا ۱۲ هکتار یا ۵۰ هکتار یا حتی صد هکتار هم درست نیست زراعت چغندر حداقل ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ هکتار زمین میخواهد. در امریکا ۷۰ تا ۸۰ هزار هکتار یک نفر زراعت میکند. آقایان که میگویند در خاورمیانه باید زراعت محدود باشد مثل پاکستان وعراق از سیصد هکتار بیشتر نباشد توجه ندارند چرا در مملکت خودشان هزارها هکتار یک کسی ممکن است کشاورزی بکند ولی در خاورمیانه چرا باید این طور محدود باشد این یک اصل سیاسی است این یک فکر سیاسی است و این راههایی که از جهت سیاسی است ما نباید قبول بکنیم به نظر بنده قبولش با مصلحت اجتماعی و اقتصادی ما مخالفت دارد. بنابراین ما اگر بخواهیم در آینده زراعت مکانیزه داشته باشیم بدون تردید باید سرمایه باشد و سرمایه راچه جور میشود داشت؟ حالا بنده شقوقش را میخواهم توجیه کنم که برای زراعت مکانیزه در ایران چه قسم میشود عمل کرد. بنده شنیدهام به خود من میگویند هر وقت صحبتی شده و کی ایراد کرده است دوستان من به خارجه رفتهاند در مهمانیها همیشه میبینم که میگویند که چرا در ایران املاک مزروعی مالیاتش کم است و این را یک نقطه ضعفی برای ما قرار دادهاند. همین کتابی است که دولت امریکا خودش منتشر کرده است و راجع به اصول حکومت امریکاست (ایسنشل امریکن گاورمنت) اولاً به موجب این کتاب و مطالب آن دو پنجم زمینهای زراعتی و زیر کشت امریکا را مستأجرین انجام میدهند یعنی سه پنجم آن را اشخاص و مالکین زراعت میکنند و دو پنجم را مستأجرین. بنابراین اصول و سیستم استیجاری معمول زراعت در امریکا هم هست در امریکا دو پنجم اراضیشان در دست مستأجرین است. دوم مساعدتهایی که میکنند میگویند که چرا در ایران مالیات املاک زروعی کم است شما مساعدتهایی که دولت به مالکین و کشاورزان در ایران میکند یک طرف حساب کنید و کمکهایی که در ممالک دیگر که سرمایهدارند میکنند حساب بکنید در یک طرف دیگر این مصاحبه وزیر کشاورزی امریکا آقای ازرا تافت بنسن در سال ۱۹۵۹ است به این رقم توجه بفرمایید نه هزار میلیون دلار از پول خزانهداری امریکا در مصرف خرید محصولات کشاورزی امریکا صرف شده است نه هزار میلیون دلار تمام بودجه امریکا ۷۲ هزار میلیون دلار است و قریب یک هشتم بودجهشان را صرف خرید مازاد محصول کشاورزان میکنند. در انگلستان چهارصد میلیون لیره بودجه دامداری است. اینها یک ارقامی است که هیچکس نمیتواند در آنها تردید بکند شما در این کتاب به جاهایی برمیخورید میبینید که طریق کمکشان به زارع و کشاورز و مالک چه جور است. چهار رقم بانک دارند بانک اولس امش فدرال لاند بانک است این بانک پول میدهد با چهار درصد فایده به افراد برای خریدن زمین، حیوانات زراعتی، ماشین آلات، اصلاح زمین ساختمان و تأدیه قروضشان. بانک دیگری است به اسم فدرال انترمدیت کردیت این شرکتها شرکتهای تعاونی است و مؤسساتی هستند در کار استقراضی وارد هستند پول میدهند اینها برای خرید زمین یعنی شرکتهای تعاونی و گلهداری و این قبیل مؤسسات کمک میکنند چند رقم دیگر قرض میدهند یکی بانک شرکتهای تعاونی است برای شرکتهای تعاونی و یکی هم به کشاورزان است به مدتهای زیاد و طولانی. چهار رقم بانک هست با اعتبارات کافی حتی بانک برای مستأجرین املاک کمک و قرض به عملجات زراعتی این عمله یا کارگری که در زمین کار میکند به هر زارع در سال از دوازده هزار تا ۵ هزار دلار قرض میدهد قرض چهل ساله میدهد. چند قسم کمک میکند یعنی دستگاه و وزارت کشاورزی فدرال امریکا این طریق به کشاورزان و مالکین کمک میکند. حالا در مقابل این حساب بفرمایید کمکهایی که ما میکنیم این بودجه سازمان برنامه است و این اعتبارات آن است این بودجه اعتبار ۷ ساله سازمان برنامه است که آقایان خودتان تصویب فرمودهاید.
نائب رئیس- جناب آقای خلعتبری وقت شخصی جنابعالی تمام شد از حالا از وقت آقای طباطبایی استفاده میکنید.
خلعتبری- اعتبار بانک کشاورزی ۳۵۰ میلیون است که در ۵ سال باید داده بشود. یکصد میلیون تومان هم که بانک کشاورزی داده شده بود به سازمان برنامه برگشت. من تقاضا میکنم آنهایی که میگویند در ایران چرا از املاک مزروعی مالیات گرفته نمیشود مثل سایر ممالک دیگر یک حساب دیگر هم بکنند که ممالک دیگر چه جور خرج برای کشاورزی میکنند یعنی دولت امریکا برای آن که کشاورزی خودش را نگهدارد مازاد محصولات کشاورزی را میخرد که بعد محصولات آن کشاورزی را بفروشد و این تفاوت را در نظر نمیگیرند و ما هم جواب صحیح به اینها نمیدهیم آن وقت در مطبوعات خودشان اغلب اوقات حرفهایی میزنند که هیچکدام اینها صحیح نیست. حالا بنده عرض میکنم برای زراعت مکانیزه برای هر دو سرمایه لازم دارد زراعت غیرمکانیزه همین زراعتی که الان ما داریم اگر متکی به سیستم آبیاری قناتها نباشد پایدار نیست سطح تولید ما باید زیاد بشود چرا نخود و لوبیا وقتی که صادر میشود گران میشود؟ برای این که کم است جلوگیری از صادرات غلط است باید میزان محصولات را در داخل زیاد کرد سطح کشت را در داخل باید آورد بالا. به ما میگویند که از لبنان چرا سیب و پرتقال میآورند، برای این که ما کم داریم سطح کشت باید بیاید بالا و یکی از وسایلش ازدیاد آب است. ازدیاد آب هم سرمایه لازم دارد. اگر شما دو سال پیش یک دستگاه مقنی را دوازده تومان میدادید حالا ۲۵ تومان است و سه سال دیگر ۵۰ تومان خواهد شد عمله به هفت تومان و بعضی جاها به ۹ تومان رسیده است این طرحهای بزرگ مزدها را بالا میبرد. کشاورزی ما باید هماهنگ با اینها باشد. یعنی نمیتوانید شما هم سیستم قنات داشته باشید هم قنات را تعمیر نکیند. البته یک چیز هست اگر ما اشتباه در کشاورزی در فرمولهای کشاورزی بکنیم به شما عرض میکنم که نتایجش چیست پس بنابراین با کمال شجاعت و صراحت باید معایب را گفت. سرمایه برای این دو نوع زراعت مکانیزه و غیرمکانیزه برای هر دو نوع لازم است. این سرمایه را کی باید بدهد؟ دولت؟ نه دولت منتهای سرمایهاش همین است که با ارقام اینجا نوشته است. فقط افراد باید سرمایه بگذارند افراد است که میتوانند سرمایه بگذارند و کشاورزی ایران را نگهدارند. ما الان زمینهای خالصه را خواستیم تقسیم بکنیم گیر کردیم برای این که نه سرمایه داریم برای ده و نه دستگاه ادارهکننده. ما کشاورزیمان احتیاج دارد یکی به سرمایه و یکی به دستگاه ادارهکننده، دستگاه ادارهکننده دولت ندارد و نمیتواند داشته باشد. بنابراین اگر دولت در امر اداره کشاورزی دخالت کند در امر اداره کردن دهات هم سالی پنج هزار میلیون تومان سرمایه لازم دارد و بعد از دو سال هم کشاورزی ایران خراب میشود و از بین میرود (صحیح است) چون این دستگاهها نشان دادهاند که برای این کار
صلاحیت ندارند و اما سرمایه، سرمایه هم سازمان برنامه میگوید دو هزار میلیون تومان احتیاج به قرض داریم تنها پولی که توانستیم به بانک کشاورزی از پشتوانه اسکناس بدهیم همین ۳۵۰ میلیون تومان است بودجهمان که کسر دارد پس بنابراین والله به خدا من به صراحت عرض میکنم که بدون مطالعه به کشاورزی ایران دست زدن اگر هم دانسته نباشد که مسلماً و اگر ندانسته هم باشد خیانت است والله اقدام بر خلاف مصلحت است کشاورزی ما را نه دولت میتواند اداره بکند نه سرمایهاش را دارد و اگر دولت بخواهد اداره بکند همان سیستم کلخوز بازی میشود. همان جهنمی که ما از آن نفرت داریم و بنابراین در آن جهنمی که الان همه دارند میسوزند و از کلخوز هیچ فایدهای و از سیستم زراعت اشتراکی نمیبرند ما چرا این سیستم را تقلید بکنیم در حالی که ما سیستم صحیح داریم. حالا بنده نمیخواهم ادعا بکنم ولی به نظر بنده سیستم کشاورزی ما از سیستم کشاورزی امریکا بالاتر و بهتر است حالا میپرسید چرا؟ ما فقیر هستیم سرمایه کم داریم، کشاورزی ما متکی به افراد است، متکی به مردم است، دولت اگر محصولات ما را نخرد زیاد اهمیت ندارد برای این است که گندم و جو را سالها دولت نخرید، برنج را سالها دولت نخرید سالها چایی را نخرید و از پارسال خرید پنبه را اختیاری میخرد خرما را دولت نمیخرد آنچه را هم که دولت میخرد... (صدرزاده- از خریدش هم فایده میکند) از خریدش هم فایده میکند توتون و چغندر را که میخرد یک را ده برابر و یکی را سی برابر به مردم میفروشد و بودجه خودش را تأمین میکند اما اگر دولت امریکا این سالی چندین هزار میلیون دلار را که به کشاورزی امریکا کمک میکند و مازاد محصولات آنها را میخرد اگر نخرد کشاورزی امریکا از بین میرود چون بازار فروش ندارد، چون آنقدر تولید کرده است که بازار فروشی ندارد مگر این که بیاید رقابت کند با مملکتهای دیگر بنابراین چرا یک سیستم کشاورزی که متکی به افراد مملکت است و یک اساس صحیح دارد آن را به خیال این که خارجیها مثلاً میگویند سیستم مالکین ایران درست نیست تغییر بدهیم امروز مالکین عمده خودشان عقیده دارند که این سیستم قابل دوام نیست سیستم بهتری برای این میشود تهیه کرد الان کشاورزی ایران روی شانه مالک متوسط است مالک متوسط ایران است که کشاورزی ایران را تا این تاریخ حفظ کرده است مالکین عمده هم که این همه راجع به آنها صحبت میشود همه اینها را که روی هم بگذاریم به قدر چند نفر مالک عمده ۸۰ هزار هکتاری امریکا درآمد ندارد، آنچه را هم درمیآورند بیشترش را در امر کشاورزی خرج میکنند. بنده معتقدم که این سیستم باید با مطالعه اصلاح بشود نه این که به عنوان اصلاح سیستم مالکیت متوسط را دچار خطر بکنیم و کشاورزی مملکت را رو به سقوط ببریم. دولت باید از هر عملی که کشاورزها و کشاورزی را مأیوس میکند و نگران میکند خودداری کند این که میگویند زمین را تقسیم بکنید کمونیسم از بین میرود این غلط است در ایالت گرالای هندوستان زمین را تقسیم کردند و دولت دست کمونیستها است این حرفها دیگر کهنه شده باید کاری کرد که افراد و آنهایی که الان در کشاورزی وارد هستند تشویق بشوند و سرمایه خودشان را وقت خودشان را، نیروی خودشان را صرف آبادی و پیشرفت کشاورزی بکنند چون اگر اینها از بین بروند دستگاه دولت نه سرمایه دارد نه دستگاه ادارهکننده دارد و حتماً کشاورزی ایران سقوط میکند و اگر کشاورزی ایران که به دست دولت افتاد هر روز اولیای دولت در محظور هستند که هزار تراکتور از این مملکت بخرند و هزار تا از آن مملکت بخرند هزار تا ماشین چاه از این مملکت و هزار تا از آن مملکت بخرند و اگر سیستم چاه و قنات از این مملکت رفت شما بدانید که سالی سیصد میلیون چهارصد میلیون باید ماشینآلات، چاه و تلمبه و اینها از ممالک خارجه باید خرید و این به صلاح ما نیست. ما این سیستم قنات و آبیاری کشاورزی خودمان را باید حفظ بکنیم والّا باید دائماً خریدار ماشینآلات خارجی باشیم این است که بههیچوجه اشخاصی که در امر کشاورزی ما وارد نیستند صلاح نیست در امر کشاورزی ایران اظهارنظر بکنند و دولتها در مورد کشاورزی بههیچوجه نباید اعتنا به اظهارات خارجیها بکنند برای این که مخالفین خود را از بین ببرند این کا را کردند و بحمدالله شالوده سیاسی و وضع مملکت ایران محکم است مگر این که خود ما اشتباه بکنیم و ایجاد اختلاف و تزلزل بکنیم. به نظر من باید با کمال شجاعت یک برنامه ده سالهای در کشاورزی معین کرد و به همه اطمینان داد که تا ده سال دیگر این وضع تغییر نمیکند چون عده زیادی از مردم به ما نامه نوشتهاند و گفتهاند که ما اطمینان نداریم که قنات ایجاد بکنیم ما اطمینان نداریم زراعتمان را بهتر بکنیم ما اطمینان نداریم سد بسازیم این سدهای بزرگ ده سال دیگر ممکن است عملی بشود آن وقت ممکن است پول نداشته باشیم ولی مسئله مهم این است که برای کشاورزی ایران سدسازی کوچک و سدسازی متوسط لازم است یک کسی که باید یک میلیون تومان یک سد بسازد این خیلی بهتر است اگر صد نفر باشند صد تا سد کوچک میسازند تا این که دولت یک سد بزرگ بسازد ساختن سد سرمایه میخواهد، اعتماد و اطمینان میخواهد مردم که اعتماد نکنند پولشان را صرف نخواهند کرد بنده وقتم در شرف اتمام است و میخواهم عرایضی بکنم اگر کسی هست پنج دقیقه وقتش را به من بدهد حرف خودم را تمام بکنم آقای دولتشاهی تشریف ندارند؟
دکتر دادفر- از وقت بنده استفاده بکنید.
خلعتبری- ۵ دقیقه از وقت آقای دکتر دادفر استفاده میکنم خیلی متشکرم. بنده میخواهم با کمال صراحت عرض کنم کشاورزی را اگر میخواهیم اصلاح بکنیم باید از طریقش اصلاح کرد. فرض بفرمایید که بگوییم میخواهیم ملک را از مالکین بگیریم این یک فرمول سادهای سات که قانون بنویسید و به مجلس بیاورید و تصویب بشود اما بگویید مالیات تصاعدی برای کشاورزی وضع بکنیم این غلط است اگر بگوییم مالیاتی وضع بکنیم که مالکین مجبور بشوند با دادن آن مالیت ده خودشان را از دست بدهند این فکر درستی نیست اما مملکتی که دولتش سرمایه ندارد و دستگاه ادارهکننده ندارد باید اجازه بدهد خود مردم در کار کشاورزی فعالیت کنند در زمان اعلیحضرت فقید چرا سه درصد مالیات میگرفتیم آن هم از دم در دروازه عوارض میگرفتند برای عدم تماس مأمور دولت با کشاورز بود که آن وضع اطمینانبخش را به وجود آوردند قبل از اعلیحضرت فقید هر سال قحطی در ایران بود گندم نبود ولی بعد از آن هر سال هزارها تن گندم و حبوبات میفروختیم به آلمان و ممالک دیگر، از پول آنها کارخانه میآوردیم و مملکت را آباد میکردیم. بنابراین مسئله مالیات را با امر کشاورزی نباید مخلوط کرد و اشخاصی که اطلاع در امر کشاورزی دارند حرف بنده را تصدیق میکنند که برای کشاورزی یک محیط مطمئن و امنی باید به وجود آورد که مردم با اطمینان سرمایه خودشان را به کار بیندازند و بنده با صراحت عرض میکنم بقای کشاورزی ایران بر این است که سرمایهگذاری در کشاورزی ایران تجویز بشود و محدود نشود و فعالیت کشاورزی محدود نشود مملکتی که نفتش کویر است و فاقد آب است نباید عمران و آبادی محدود بشود باید غیرمحدود باشد تا هر کس به وسیله احداث قنات و نهر و ایجاد سد هر مقدار که بتواند آب ایجاد بکند، جهتش را عوض میکنم فرض بکنیم بعد از ده سال این سدهای بزرگی که در نظر داریم همه ساخته بشود اگر تمامش ساخته شد بعد از کجا زارع میآورید چندین هزار میلیون تومان صرف این سدها خواهیم کرد این سدها وقتی ساخته شد ما زارع کم داریم ممکن است از عهده برنیاییم باید چه کار بکنیم از این سدها بایستی با زراعت مکانیزه استفاده کرد باید با تراکتور این زمینهای بزرگ را شخم کرد آن وقت است که میفهمیم سرمایه لازم است آن وقت است که این اشخاصی که الان وارد کشاورزی هستند و سرمایه گذاشتهاند باید از وجودشان استفاده کرد و اگر استفاده نکردیم این سدهای بزرگ که ساخته شد دولت باید دست روی دست بگذارد و تماشا بکند. این است که بنده نه فقط از لحاظ سیاسی بلکه از لحاظ اقتصادی مملکت لازم میدانم که در محیط کشاورزی مملکت یک اطمینان خاطری داده بشود و خیلی متشکرم از اعلیحضرت همایونی که مکرر در سفرهای خودشان در مصاحبههایی که فرمودند گفتند در ایران یک چند نفر مالک بزرگ بیشتر نیستند و ما هم اصلاحات ارضی که در ایران میکنیم همهاش با مطالعه است و خلاصه این که در ایران عدهای هم که همه چیز خودشان را برای کشاورزی گذاشتهاند. کشاورزان ایران و مالکین روی حساب کشاورزی نمیکنند والّا اگر هر کدامشان روی حساب میکردند باید همهشان بگذارند کنار تمام روی علاقه است من امیدوارم دولت اگر سیاست عاقلانه در این مورد اتخاذ بکند میتواند به دست خود مردم کشاورزی این مملکت را به پایهای برساند که محفوظ بماند و این در نظر آقایان باشد که ممالک دیگری هم هستند که روزی از لحاظ کشاورزی با ما رقابت بکنند ممکن است روزی امریکا با ما خوب نباشد اگر خواست با پنبه و گندم خودش با ما رقابت بکند یا اگر روسیه شوروی خواست رقابت بکند تکلیف ما چیست؟ اگر در عراق این انقلاب پیش نمیآمد سه سال دیگر عراق برای ما ایجاد خطر میکرد برنامههایی که در سایر ممالک از لحاظ کشاورزی دارد اجرا میشود. بعضی از این برنامهها برنامههایی است که احتمال موفقیت دارد بنابراین برای رقابت با این برنامهها باید کشاورزان را طوری تقویت کرد که روی علاقه به کار خود ادامه بدهند و بتوانند با فروشندگان خارجی و در مقابل کالای آنها رقابت بکنند و خارجیها نتوانند با رقابت به کشاورزی ما لطمه بزنند (احسنت - احسنت)
نائب رئیس- آقای دولتشاهی
نمایندگان - نیستند
نائب رئیس- آقای دادفر
دکتر دادفر- عرایض امروز بنده راجع به مطالبی است که پارسال هم من در اطراف این مطلب خیلی مطالعه کردم و طرحی در این مورد تهیه کردم و به نظر جناب آقای خلعتبری هم رساندم و با مشورت ایشان به نظر کانون وکلا هم رساندم اما چون فصل منقضی شد و از طرف دیگر وزارت دادگستری به من وعده داد که این
را به جریان خواهد گذاشت من آن طرح را مسکوت گذاشتم امروز خدمت آقایان توضیح عرض میکنم و مخصوصاً توجه آقایان را به این نکته جلب میکنم که در این مورد یک تدبیری بیندیشند بعضی از مسائل و امور هست که از بس تکرار شده در نظر ما عادی جلوهگر میشود در حالی که اهمیتش خیلی زیاد است. یک روزی در این شهر یک نفر جانی باالفطره یک افسر شرافتمند پلیس را در حین انجام وظیفه کشت. مدتها و شاید امروز افکار عمومی شدیداً متوجه این مسئله شد و تمام جراید و مطبوعات و در تمام محافل این مطالب ورد زبان مردم بود چرا؟ برای این که یک فرد کشته شده بود اما ما در خلال و در محاذات همین عمل هر روز در روزنامه میخوانیم که سه تا بچه دو تا بچه در حوض خفه شدهاند. من دیشب در روزنامه اطلاعات خواندم که در ماه گذشته فقط سی طفل در حوض خفه شدهاند. آقا از لحاظ قدرت فعاله مملکتی و حساب اقتصادی خفه شدن یک طفل ۷ ساله مساوی است با مرگ ۶ مرد پنجاه ساله یعنی اگر چنانچه ما عمر متوسط یک آدم را ۶۰ سال فرض بکنیم یک مرد ۵۰ ساله فقط ده سال از قوای فعالهاش باقی مانده است آن هم قوه فعالهای که روبه رکود است اما یک بچه شش ساله ۵۴ سال کار برای این مملکت خواهد کرد پس وقتی که یک بچه از بین میرود مثل این است که شش مرد پنجاه ساله از بین رفته است. ما اگر میبینیم که سی تا طفل در ماه گذشته در تهران در آب خفه شدند مثل این که دویست نفر مرد پنجاه ساله از نظر اقتصادی دی این مملکت از بین رفته است. این کار شوخی نیست مسلماً هیچ پدری و هیچ مادی هیچ خانوادهای دلش نمیخواهد که بچهاش خفه بشود اما این بیاحتیاطی باعث میشود که این اطفال از بین بروند چاره این کار چیست؟ آنچه که مسلم است عرف مملکت، سنت مملکت ایجاب میکند به این که مالکین و ساکنین کشور ایران عدت دارند حوض و آبانبار در ساختمانها بسازند یا برای زیبایی یا روی احتیاج، بنده آن طرحی که تهیه کرده بودم مفهومش این بنبود که حوض ساخته نشود بلکه مقصود این بود که پنجاه تومان، چهل تومان، شصت تومان میشود یک حوضی که در خانهای ساخته شده است رویش را نرده گذاشت که بچه در حفاظ باشد بنده خودم بچه داشتم در یک خانهای مستأجر بودم اول کاری که کردم با ۵۰ تومان یک نرده درست کردم و انداختم روی حوضم راحت شدم. حالا اگر چنانچه اطفال احتیاط نمیکنند و شعور این احتیاط را ندارند باید والدین او یا دولت در فکرش باشند. یک مثلی هم عرض میکنم که خطر از بین رفتن اطفال فقط به از بین رفتن خود بچه نیست این تولید فساد در خانوادهها میکند. بنده چند مورد را سراغ دارم که بعد از خفه شدن طفل پدرف مادر را طلاق داده که تو بیعرضهای و بچه را از بین بردهای اگر طلاق هم ندهد در آن خانواده یک یأس، یک حرمان و دلخوری و افسردگی حاصل میشود که تا سالها قابل جبران نیست. آقایان همه طفل دارند اگر خدای نکرده به شما خبر برسد که طفلتان خدای نکرده توی حوض افتاده و خفه شده است چه حالی پیدا میکنید. خوب باید برای این کار چارهای اندیشید خیلی آسان است طبق یک ماده واحدهای با قید دو فوریت میشود مالکین خانهها را به طور کلی مکلف کرد که در هر خانهای که اطفال کمتر از هفت سال اقامت دارند یک نرده برای حوض خانه بسازند چنانچه آن خانه در اجاره بود مستأجر بسازد و به حساب مالک بگذارد اما اگر چنانچه این کار را نکردن این کا را قتل بر اثر بیاحتیاطی یا بر اثر عدم رعایت نظامات دولت باید تلقی کرد و مسببین را مجازات کرد. بنده از نظر حقوقی میخواهم این مسئله را روشن بکنم. بنده میگویم اگر یک نفر طپانچه را به عنوان اسباببازی بدهد به دست یک بچه که بازی بکند این اسلحه باز بشود و بچه کشته شود قتل غیرعمد است. در یک خانهای که حوض هست اگر طفل سه سالهای باشد و در آن حوض بیفتد و خفه بشود این هم یک قتل غیرعمد است چه فرقی دارد؟ چون اینجا هم یک آلت قتال را در اختیار طفل گذارده است باید یک کاری کرد که از این وضعی که الان هست اطفال خلاصی پیدا بکنند بنده مخصوصاً در اینجا توجه دولت را به این نکته جلب میکنم و استدعا میکنم یک مطالعهای بکند ممکن است راهحل بهتری پیدا بشود و اگر تا یک هفته لایحهای با قید فوریت به مجلس ندهند بنده آن طرحی را که تهیه کرده بودم اگر توانستم نظر مساعد آقایان را جلب بکنم با قید فوریت تقدیم میکنم و اگر این طرح و این قانون باعث بشود که حتی جان دو نفر بچه خلاصی پیدا بکند باز هم ما کار خودمان را کردهایم اگر یک نفر هم بشود باز خوب است خلاصه این مطئله، مسئله بسیار مهمی است و از بس تکرار شده است برای ما عادی شده است در حالی که اهمیتش خیلی زیاد است این خطرناک است که در یک شهری مثل تهران هر روز صبح و عصر در روزنامه میخوانیم که سه نفر بچه در حوض یا در آبانبار خفه شدهاند این هیچ دلیلی جز سهلانگاری ندارد. ما برای سقط جنین چیزی که هنوز به دنیا نیامده ۱۵ سال حبس با اعمال شاقه داریم آن وقت یک طفلی که به چهار سالگی رسیده است هر روز پنج تا، شش تا، هفت تا را از دست بدهیم چرا باید فکری برای جلوگیری از این تلفات نکرد و من جداً از دولت تقاضا میکنم برای این کار یک چارهای بیندیشد (احسنت)
نائب رئیس- آقای دولتشاهی
دولتشاهی- پنجاه سال است که با کمال صمیمیت و فداکاری به این کشور خدمت کردهام و سال دهم است که افتخار همکاری با آقایان بزرگوار را دارم چون آخر عمر و آخر خدمتم در مجلس است و سال آخر است شایسته نمیدانم که آنچه را در ظرف پنجاه سال در خدمت کشور دیدهام از ابراز و اظهار آن برای آقایان بزرگوار مضایقه بکنم. به قول آن شاعر بزرگوار عرب که ترجمه شعرش به فارسی این شده است که به عرض میرسانم میگوید بودم زیر همین گنبد و این بارگاه روی همین مسند و این دستگاه گر چه توی جوانها هم پیدا میشود که قول شاعر بزرگوار را که میگوید هان ای دل عبرتبین از دیده نظر کن هان در نظر داشته باشند ولی یک جوانی هم میسازد
تاریخ که درس واقعات است یکسر همه از مزخرفات است
با کمال تأسف هم آن شعر را میبینید هم این شعر را حالا به قول آن شاعر من بودم که مقدمات مشروطه فراهم شد و مظفرالدین شاه مشروطیت داد آن روزی که صنیع حضرت به اینها حمله کرد من و برادرهایم و چند نفر دیگر که بدبختانه جز آقای یحیی دهخدا کسی از اینها باقی نمانده است مرحوم میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، علی اکبر دهخدا، نصرالله جهانگیر و برادر من در همین ضلع شمال غربی مسجد حجرهای داشتیم من بودم که محمدعلیشاه این کا را کرد و من با چشمم دیدم من بودم که به آن صورت مرحوم احمدشاه پادشاه شد و حالا با کمال تأسف من و آقای امیر ابراهیمی میدانیم که معلمین او را بد تربیت کردند از حیث اخلاق خوب بود ولی برای سلطنت خوب نبود. من بودم که اعلیحضرت فقید به چه صورت به سلطنت رسد من بودم که مال او چه شد، من بودم از سال ۱۳۲۰ که این اعلیحضرت جوان فعلی به سلطنت رسیدند من از نزدیک شاهد و ناظر این مرد بزرگوار بودم که در این هفده سال چهها برای مملکت نکرده است جانش را به کف دستش گرفته است و همه کار کرده است ولی با کمال تأسف باز عدهای هستند همان طور که اعمال پدر بزرگوارشان را نگذاشتند به نتیجهای که خود او میخواست برسد حالا هم باز یک دستهای هستند که همه اعمال او را خنثی میکنند (یک نفر از نمایندگان- نمیتوانند) چنانچه به خودشان عرض کردم که اگر صد یک آنچه را که شما خواستید و عمل کردهاید انجام شده بود امروز این مملکت بهشت بود. من ناظر بعد از جنگ مجلس بودم و آن وقت بنده عضو انجمن آذربایجان بودم انجمن او خانه فعلی آقای امیرحسینخان ایلخان بود که آقای تقیزاده رئیس انجمن بودند و مرحوم سیدجلیل اردبیلی نائب رئیس شجاع لشگر اردبیلی ناظم دو نفر نوکر بنده آنجا کشته شد یکی کرمالله و یک قاسم خود من صبح بعد از جنگ آنجا بودم اگر درویشخان سلطان خرج سیلهخوری که در دهات بنده منزل داشت نبود خود بنده هم نجات پیدا نمیکردم و امروز من نبودم. من بودم که سالارالادوله چه شد، من حضور داشتم که سالارالدوله پادشاه دمکرات ایران اعلام شد در سراب هر سین سالارالدوله عضویت دمکرات را قبول کرد او را دمکرات اعلام کردند امروز وقت کافی ندارم ولی مصمم هستم تا آخر دوره هر وقت بتوانم از مقام ریاست اجازه بگیرم و مطالبم را به عنوان یادگار در این مجلس بگویم و به یادگار بگذارم. من میدانم چه وضعی پیدا کرد که اول سالارالدوله چه بود و بعد دموکرات شد و تمام قشون مجاهد مأمور دستگیری سالارالدوله به دستور کمیته وقت طرف سالارالدوله با کمال تأسف اعلیحضرت فقید حیات ندارند والّا خودشان شاهد قضیهای بودند که به چه صورت بود چندین هزار نفر در اثر این رأی دمکرات شدن سالارالدوله به کشتن رفتف من بودم که جنگ اول بینالمللی شروع شد از آن کمیته دفاع ملی باز بدبختانه یک نفر بیشتر زنده نیست. کمیته دفاع ملی یک کمیته نبود کمیته دفاع ملی خلاق حکومت بود. باز آقای تقیزاده شاهدند که آن سندی که مرا روسها تهدید کردند پشت این تریبون به مجلس تقدیم میکردم من به مناسبت سن زیادم اکثر زمامداران فعلی و گذشته را میشناسم. من تنها آقای اتابکی را نمیشناسم تمام خانواده آقای اتابکی را میشناسم اکثریت آنها را من میدانم حالا هم اینجا عرض میکنم شایسته است که در یک همچو موقعی که یک پادشاهی به این محبوبیت و به این فداکاری دادیم و همهمان میدانیم که این جوان آزموده دنیادیده جانش هر روز کف دستش است و کوچکترین غفلتی برای خدمتگزاری و فداکاری این مملکت نکرده است باید امروز وجود او را مغتنم شمرد با کمال تأسف هنوز نمیتوانم همه عرایضم را به عرض مجلس برسانم برای این که قیدی دارم امیدوارم بتوانم به زودی این قید را بشکنم و بتوانم تمام مطالبم را پشت تریبون به عرض آقایان برسانم. در هر صورت امیدوارم که باز هم غفلت نشود. در خاتمه عرایضم عرض میکنم اکثر میبینیم که در رادیوها صحبت از جنایات و شنایع اعمال روسها است این قدر هم ما ناله نمیتوانیم بکنیم از دست آنها مگر دفعاتی که آمدهاند خبری دیدهاند بزرگترین قشونی که به ایران آمد از طرف دولت روس قشون ژنرال باراتف بود به قول خودشان از دست قرهکشی عاجز شدند با اطمینان عرض میکنم دو مرتبه دیگر
قضیه باراتف تجدید شد این همشهریهای عزیزم همشهریهای محترم شما یک قراول روسی را برمیداشتند و فرار میکردند از کرمانشاه تا قصرشیرین دوثلث لشکر ژنرال باراتف کشته شد و از بین رفت بدانند که آنقدرها هم صرفهای نمیبرند باید گفت این دم شیر است به بازی نگیر (احسنت) اگر قشون منظمی ما نداشتیم که واقعاً از جان و مال و عرض و ناموسشان گذشتند جنایاتی آنها کرده بودند ولی ارزان برای آنها تمام نشده است حالا هم آن مردم زندهاند حالا هم پادشاهی مثل محمدرضا شاه داریم که اگر خدای نکرده کوچکترین اتفاقی بیفتد همانطوری که فرمودند خودشان جلوی همه خواهند بود آن دفعه ما کسی را نداشتیم همانطور که آقای بزرگ ابراهیمی تذکر دادند همانطور که آن اصفهانی گفت ما بودیم ولی نادر نداشتیم حالا نادر داریم اگر تشریففرما بشوند باز هم همان بلاها به سرشان میآید (احسنت - احسنت)
۳ - اعلام تصویب صورت مجلس
نایب رئیس - تصویب صورت مجلس اعلام میشود.
۴ - بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون کشور راجع به وظایف و اختیارات استانداران
نایب رئیس - نطقهای قبل از دستور تمام است وارد دستور میشویم بقیه شور لایحه مربوط به وظایف و اختیارات استاندران مطرح است ماده ۱۱ قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۱ - در کارهای مربوط به تأمین ارزاق عمومی و رفع حوائج ضروری اهالی و حفظ انتظامات محل در موقع حوادث و سوانح طبیعی و غیرمنتظر که اقدامات سریع مأمورین دولت را ایجاب میکند کلیه مأمورین بدون استثنا مکلف هستند نظر استاندار را برای جلوگیری از پیشآمدهای نامطلوب سریعاً به موقع اجرا بگذارند.
نایب رئیس - نسبت به ماده ۱۱ اظهارنظری نشده و پیشنهادی هم نرسیده ماده ۱۲ قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۲ در مورد اعتباراتی که به وسیله ادارات هر شهرستان باید مصرف شود از قبول تهیه لوازم اداری و خواربار بیمارستانها و مؤسسات مشابه و همچنین تغییر ساختمان چنانچه شورای شهرستان ترک مناقصه را ضروری بداند و پیشنهاد نماید با تصویب استاندار ممکن است مناقصه ترک گردد در این صورت استاندار در مصرف آن اعتبار باید نظارت نماید.
نایب رئیس - آقای آقایان مخالفید بفرمایید
آقایان - بنده با اجازه آقایان اول میخواستم که طرز تدوین و تنظیم این ماده را با مواد قبلی مقایسه بکنم به طوری که از مباحثات در مواد قبلی استنباط شد به نظر بنده مطالعه و دقت کافی در این لایحه نشده است (صحیح است) مخصوصاً که سیستم مشروطه ما یعنی اصول قانونگذاری مشروطه ما که تفکیک قوای سه گانه است و حکومت مرکزی و مسئولیت وزرا در نظر گرفته نشده است نکات و تناقض زیادی که در این مواد هست اقتباس از سیستم ممالکی است که دارای حکومت ایالتی هستند مثل سویس و آمریکا بدون این که در نظر بگیرند که سیستم مشروطه ما با آنها تفاوت دارد آن ایالات خودشان یک حکومت دارند خودشان یک مجلس و استاندار دارند که به وسیله مردم انتخاب میشوند و اصلاً یک سیستم مشروطه دیگری است که ارتباط با سیستم مشروطه ما ندارد ولی در این ماده ۱۲ جناب آقای دکتر رضائی فرمودند که نمیدانم فلسفه این لایحه و قانون چیست فلسفه این لایحه همین ماده ۱۲ است جناب آقای خلعتبری فرمودند که ما با داشتن یک قانون سابق که کامل و صحیح و منطبق با اصول مشروطیت ایران که داریم چه احتیاج داریم همان را بفرستید مرور کنند و اجرا کنند جناب آقای خلعتبری در آن قانون این ماده ۱۲ نیست این ماده ۱۲ را بنده اینجا میخوانم قسمت به قسمت به عرض آقایان میرسانم اول نوشته شده در مورد اعتباراتی که به وسیله ادارات هر شهرستان باید مصرف شود این اعم است بعدش مثال زده است از قبیل تهیه لوازم اداری و خواربار بیمارستانها و مؤسسات شبانه و همین تغییر ساختمانها، تغییر ساختمانها بنده نمیدانم چیست (صدرزاده - شاید تعمیر ساختمانها باشد) به هر حال اول یک اجازه کلی داده شده است بعد هم مثال زده شده است یک جریانی که بالاخره زیاد مهم نیست بعد هم اختیار اجازه دادن ترک مناقصه به استاندار داده شده بعد هم گفته شده که استاندار باید نظارت در خرج بکند بنده تعجب میکنم چطور کمیسیون دارایی ما این اجازه را داده است ترک مناقصه آقایان معنیش خیلی واضح است یعنی در باز میکنند برای سوءاستفاده (صدرزاده - بدون مناقصه بشود) این اصطلاح جدیدی است بدون مناقصه، ترک مناقصه مفهومش این است که شما یک جنسی را از هر کس که دلتان میخواهد و به هر قیمتی که دلتان میخواهد بروید بخرید بدون این که کوچکترین سانگسیونی داشته باشد برای این که به موجب این ماده وقتی شما به یک کسی اجازه ترک مناقصه را بدهید یعنی اجازه بدهید از هر کس دلش میخواهد بخرد یا به هر کس مقاطعه بدهد به موجب این ماده ضمناً شما حکم تبرئهاش را به دستش میدهید اگر فردا آمدید گفتید که چرا گران خریدی میگوید صلاح من اینطور بود و این جنس مرغوب است من تصدیق میکنم که در بعضی موارد فوتی و فوری خدای نکرده یک سیلی میآید یک پلی خراب شود ملخ هجوم کند یا سقف یک بیمارستانی بریزد خوب در این طور موارد مناقصه غلط هست فوراً باید بیایند و بسازند اما در موارد دعاوی این موضوع ترک مناقصه به عقیده من به ضرر مملکت است ما قانون محاسبات عمومی داریم برای جلوگیری از همین سوءاستفادهها تمام دستگاههای مستقل نباید این اختیار را بگیرند که معاف بشوند از اجرای این تشریفات در صورتی که یک وزارتخانهای که وزیر دارد معاون دارد بازرس دارد مدیرکل دارد تابع این قانون است شما یک دستگاههایی که آن تشکیلات را ندارد و مسئولیت مستقیم هم در مقابل مجلس ندارند مختارند به ترک مناقصه بکنند بنده تصدیق میکنم که بعضیها به مناقصه و مزایده بدبین هستند دلیلش ساده است مطالعه نکردهاند دقت نکردهاند و شکایاتی میرسد از مناقصه این مناقصه که داده میشود بایستی در یک روز معین پیشنهاد دهندگان قرائت بشود و برنده شخص معینی است اگر خدای نکرده بخواهید به آن برنده اصلی ندهید و بخواهید اعمال نفوذ بکنید و یا به دیگری بدهید چه میشود فوراً اعتراض و شکایت و تلگراف و این قبیل جریانات پیش میآید که خیلیها را بدبین نسبت به مقررات کرده مسلماً اگر ترک مناقصه باشد و مناقصهای در بین نباشد اینها مینشینند در یک اطاق دربستهای و معامله میکنند میخرند و میفروشند و یا قرارداد ساختمانی را امضا میکنند کسی اعتراض نمیکند و کسی اطلاع ندارد از قیمت و از وضع آن معامله در یک اطاق دربسته مینشینند و یک معامله دوستانه انجام میشود و خلاصه مطلب بنده جداً مخالفم و تعجب میکنم که کمیسیون دارایی که بایستی حفظ این نوع امور را بکند از زیردستش در رفته بعد هم بیاییم به روی این نظارت در خرج بنده فکر نمیکنم که هیچ استاندار با وجدان لایق بیاید یک همچو مسئولیتی را قبول بکند مگر استاندار مهندس ناظر است یا حسابرس است یا حسابدار است استاندار چه جور میخواهد نظارت بکند اگر بهشان میگویند که باید نظارت کنید لابد بعداً یک مسئولیتی هم دارد معاملهاش را دیگری میکند اگر خدای نکرده سوءاستفاده است دیگری میکند استاندار باید جواب آن را بدهد میگویید تو ناظر این خرج بودی و این سوءاستفاده شده بنده از جناب آقای وزیر کشور استدعا میکنم که امر بفرمایید تحقیق بشود این ماده ۱۲ را کی تهیه کرده است و چه کسی مبتکر این ماده ۱۲ بوده و کی این را پیشنهاد کرده تا بلکه یک حقایقی روشن بشود در خاتمه عرایضم میخواستم استدعا کنم و جلب توجه دولت را بکنم به این که اخیراً لوایحی که تقدیم مجلس میشود با دقت و مطالعه کافی به مجلس نمیآید استدعا دارم جناب آقای نخستوزیر دستور اکید به وزارتخانهها مخصوصاً به دستگاههای مستقل بدهند که حداکثر دقت و مطالعه در لوایح تقدیمی به مجلس بشود برای این که این لوایحی که ناقصند و دارای معایبند وقتی تقدیم مجلس میشود از نظر حسن روابطی که بین مجلس و دولت هست کمیسیونها مایل نیستند که این لوایح را رد بکنند یا پس بدهند برای این که اصلاح بشود و برگردد برای این که فکر میکنند انعکاسش در بیرون خوب نباشد اما اگر دقت بیشتری در تنظیم این لوایح بشود البته وقت مجلس کمتر گرفته میشود این که میگویند بعضی از لوایح در مجلس زیاد میماند بنده اینجا صراحتاً عرض میکنم که هیچ لایحه خوبی، لایحهای که معایب کمی داشته یا نواقصی نداشته در این مجلس معطل نشده در یک جلسه یا دو جلسه کمیسیونها تصویب کردهاند و مجلس هم تصویب کرده است اما بعضی لوایح که ناقص است و معایب زیاد دارد اینها را کمیسیونها سعی میکنند رفو کنند درست کند اصلاً اشکالات اصولی درش هست که معطل میشود و بعدش تقصیر را متوجه مجلس میکنند و میگویند مجلس با سرعت کار نمیکند این صحیح نیست آقایان مجلس شورای ملی با منتهای سرعت در این سالهای اخیر به این لوایح رسیدگی کرده اگر خود لایحه قابل طرح نباشد و اگر خود لایحه دارای معایب و نواقص اصولی باشد همین معطلیها پیش میآید و بنده دیگر عرضی ندارم.
نایب رئیس - آقای رامبد مخبر کمیسیون کشور.
رامبد (مخبر کمیسیون کشور) - بنده از آقای آقایان کمال تشکر را دارم که مجال بحث در اطراف این ماده را دادند برای این که این ماده بخصوص از محاسن قابل توجه این لایحه است یعنی اگر اسم این لایحه را توجه بکنید که اختیارات استاندار و استانداران است و به مفهوم این ماده هم توجه بکنید آنوقت تصدیق خواهید فرمود که تنظیم کنندگان این ماده بخصوص با توجه به اوضاع و احوال استانداریها و فرمانداریها در شهرستانهای دور و بحثی که در مجلس پیش آمد که مرکزیت تمام امور در تهران نتیجه خوب نبخشیده این ماده را در این لایحه گذاردهاند، اگر ماده را ملاحظه بفرمایید توجه خواهید فرمود که تازه برای استاندار اول مسئولیتی قائل نشدند و بعد برای امکان قبول مسئولیت اختیارات داده از سه مطلب مختصر اینجا قابل توجه است در
این ماده چه عملی انجام میگیرد کی این عمل را انجام میهد و چه نتیجهای حاصل میشود عمل عبارت از این است ناظرین سیستم اوضاع استان یعنی شورای شهرستان رئیس دادگستری و رئیس دارایی شهردار و تمام رؤسا و نفرات طراز اول استان مینشینند تصمیمی میگیرند یک مرحله استثنایی هم گذاشتند که استاندار، با دزد سر گردنه که طرف نیستیم استاندار یعنی کسی که لااقل وزیر بوده کسی که رئیس دیوانعالی کشور بوده است کسی که مراحل عالی مملکت را کرده است میبیند و تصدیق میکند بنده استدعا دارم توجه بفرمایید که ناظر هزینه دارایی شهرستان خاش بیشتر حائز شرایط است یا استاندار آن محل برای تأیید نظریات رئیس دارایی آن محل پس ملاحظه فرمودید عملی که میشود تا به حال به دست مأمورین کوچکتر میشد به منظور تسریع و بهتر انجام گرفتن دادند دست شورای شهرستان اما باید دید چه چیز را دادند دست آقای استاندار ساختن سد دز را خرید آذوقه ارتش را فقط تعمیر مختصر فلان بیمارستان را که سقفش سر بیمار خراب نشود بنده استدعا میکنم این اشتباه چاپی را اصلاح بفرمایید و تغییر را تعمیر بفرمایید چه چیز را؟ خرید لوازم اداری یعنی اگر آقای استاندار هر روز رئیس ژاندارمری را احضار کرد و گفتند که وسیله نیست رئیس ژاندارمری را احضار کنیم تلفن ندارد و برای ۱۲۵ تومان خرید تلفن با تهران مکاتبه کردند معلوم شد رئیس اداره کل ژاندارمری برای گذراندن دوره چهار ماهه به امریکا رفته بود آن وقت استاندار حق دارد بعد از تصویب شورای شهرستان بگوید تلفن ۱۲۵ تومانی را بخرید بگذارید در اطاق رئیس ژاندارمری، یک مطلب آخری پیش میآید موضوع مناقضه است خود آقای فلیکس آقایان بهتر از بنده خبر دارند آنجا که در آن فساد واقعی پیش آمده در همان پاکتهای لاک و مهر شده مناقضه است و بدبختانه کمیسیونها هم جز موضوع سلب مسئولیت عملاً نشان داده است که هیچ مطلبی نیست در صورتی که اینجا صراحتاً به آقای استاندار گفتهاند که بعد از این که پیشنهاد شورای شهرستان را قبول کردی کار تمام نشده خودت ناظر مستقیم این خرج هستی یعنی پس فردا اگر جنابعالی توانستی بفرمایی که در آن روزی که پل وسط شهر را آب برده و تعمیر میکردند آن هم پل بیست هزار تومانی نه پل سفیدرود را سیمان برده است تنی صد تومان و صد و بیست تومان خریدند شما ناظر مستقیم و مسئول مستقیم هستی چرا این تفاوت قیمت پیدا شده بنابراین وقتی کسی نظارت دارد مسئول است بنده به توجه جناب آقای ارسلان خلعتبری تبریک عرض میکنم که فرمودند خیلی مطالب هست اگر قرار بشود که به تهران منعکس بشود و جوابش برسد اصل موضوع منتفی شده است باید استاندار صاحب اختیاراتی باشد اختیارات بدون وسیله جز تعارف و تشریفات چیزی نیست این اختیارات را هم از لحاظ تأمین نظر وزارت دارایی به شخص استاندار ندادهاند به شورای شهرستان که رئیس دارایی جزء آن است دادهاند که پس از تشخیص ضروریات آن هم نه کارهای بزرگ و برای این که وسعت کار روشن بشود گفتهاند از قبیل تهیه لوازم اداری یعنی خرید کاغذ و صندلی و تلفن، خواربار بیمارستانها، بنده وقت آقایان را نمیگیرم خودتان تشریف داشتید بعضی اوقات نتیجه مکاتبات به مرکز و نرسیدن بودجه بیمارستانها به جایی رسیده است که هر وقت از هر مسئولی در شهرستان سئوال کردند فقط شماره نامه را نشان داده است که جوابش نرسیده این را استاندار آنجا اجازه دارد بعد از این که شورای شهرستان صلاح دانست بگوید شیر مریض را بگیرید بدهید تصور نفرماییید صلاحیت این جمع ۱۲ نفری رئیس اداره و شخص استاندار بیشتر از ناظر هزینهای است که در اطاق وزارت دارایی نشسته و چون عضو کمیسیون حل اختلاف هم هست هفته به هفته پشت میزش پیدا نمیشود.
نائب رئیس- آقای عمیدی نوری موافقید؟
عمیدی نوری- بنده مخالفم
نائب رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی موافقید بفرمایید.
بزرگ ابراهیمی- جلسه قبل بنده عرایضی که کردم در لباس موافقت بود ولی تصور شد که بنده مخالفم بنده مخالف نبودم حالا هم عرض میکنم که باید شخصیت استاندار به قدری باشد که نظارت کامل او را در تمام استان روی همه کارها باشد اگر بیاییم فقط بگوییم استاندار آنجا بنشیند معذرت میخواهم مثل آلولوی سر خرمن فایده ندارد استاندار باید دارای تمام اختیاراتی باشد ک در مملکت نخستوزیر دارد البته با همان شرایط که قبلاً خدمتتان عرض کردم که استاندار را باید از شخصیتهای بارز تعیین کرد اما این که ایراد میکنم ترک مناقصه جناب آقای آقایان تشریف ندارند میخواستم درد دل کوچکی کرده باشم یک مناقصهای برای تهیه آب دشت مغان چهار سال پیش شروع شد در سند ثبتی که سازمان برنامه با آن کمپانی مبادله کرده است یک میلیون و دویست هزار تومان اجازه کار دارند و در آخر شرط شده است اگر بیست و پنج درصد اضافه هم لازم شد با موافقت سازمان برنامه آن کمپانی کار کند تصور میفرمایید که با همین سند و قرارداد با کمپانی چه معاملهای که کردند آقایان ۶۱ میلیون تومان دادند و هی گفتند باز کار کن اجازه بفرمایید این مناقصه و مزایده است اصل این قرارداد یک میلیون و دویست هزار تومان بود تا بیست و پنج درصد هم اضافه کار داشت بدون هیچ مطالعهای شصت میلیون دادند به این آقای مقاطعهکار آن یکی یک مناقصه دیگری چهار ماه پیش برای راهآهن بین خمین و کاشان (مهندس فروهر- بفرمایید پروندهاش را بیاورند) این را میگوییم که بدانید اصل معامله چهار میلیون تومان بوده است در شرکت در این کار شرکت کرده بودند بالاخره یک شرکت به یک شرکت دیگر سیصد هزار تومان میدهد که کنار برود این نتیجه مناقصههای مملکت است بنده معتقدم اگر استاندار دارای شخصیت بود میتواند با کمال قدرت به مسئولیت خودش از این مناقصهها صرفنظر کند و بالاخره به نفع مملکت است تحریف نکنید خیال نکنید این مطالبی که بنده عرض میکنم بیاساس است من مویم توی این استانداریها سفید شده خودم استاندار نبودم توی شهرهایی که استاندارنشین بوده است موی من سفید شده من میدانم که استاندار اگر شخصیت داشت چقدر میتواند مفید باشد (صحیح است) پس شما بفرمایید استاندارها را همان طور که عرض کردم صحیح انتخاب بفرمایید قول میدهم به شما که او میتواند بدون مناقصه برای شما به بهترین شرایط جنس بخرد اما یک عرایضی پریروز عرض کردم دیدم مثل این که یک قدری سوءتعبیر شد (امید سالار- خیلی خوب بود) عرض من را گوش بدهید چون من اسم چند نفر را آوردم مورد ملات یک عده رفته قرار گرفتم یکی سرتیپ فرزانگان بود که بهش ارادات دارم برای این که ما هم سنگر بودیم من ایراد دیگری داشتم نمیخواستم که پشت تریبون بگویم من میخواستم که پشت تریبون بگویم من میخواستم بگویم دولت سابق یک روزی این را آورد و جانی نشان داد برخلاف حقیقت اقلاً اعلام میکردید که رفتیم تحقیق کردیم در وزارت پست و تلگراف هیچ معاملهای این بدبخت نکرده بود ترک تبعیت هم نکرده و آن اعلامیهای که داده بودند دروغ بوده حالا هم اعلیحضرت امر کردند چون دیدند مرد پاکی است (دکتر شفیع امین- اعاده حیثیت باید بشود) این کارها....
نائب رئیس- این مربوط به ماده نیست آقای بزرگ ابراهیمی
بزرگ ابراهیمی- لازم است قربان این کارها را بکنند چشم مردم را باز کنید که بدانند کارشان درست است (احسنت- احسنت) به هر حال آقایان به عقیده بنده اگر استاندار قدرتمندی در استان باشد میتواند خدمات لازم را انجام بدهد و قبول مسئولیت هم بکند و برای مملکت هم مفید باشد باز با همان شرط اول که عرض کردم امیدوارم انشاالله تعالی در تعیین استاندارها جناب آقای اتابکی که از خانوادههای اصیل مملکت هستند دقت کنند (احسنت)
نائب رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- یکی از اشتباهاتی که در طرز تفکر پیدا میشود این است که عمل اجرایی غلط را مؤثر میدانند در بطلان یک اصل صحیح و همیشه استدلال میکنند که این اصل صحیح و همیشه استدلال میکنند که این اصل صحیح که از نظر مبنی و پر نسیب صحیح است چون بد اجرا شد گاهی یا بعضی بنابراین آن اصل غلط است (موسوی- اکثراً بد اجرا شده) حالا میرویم دنبال اصل به عقیده بنده اینجا صحبت اصل است بنده به عکس بعضی از رفقا معتقدم اصل مناقصه و اصل مزایده یک اصل بسیار صحیح و عالی است اگر خوب اجرا شود نتیجه خوب گرفته میشود اگر مجری بد داشته باشد نتیجه بد گرفته میشود و اگر مجری خوب داشته باشد نتیجه خوب گرفته میشود مثالش در همین مملکت ما مشهود شد ۲ سال است در همین مملکت اصل مزایده را در امر نفت اجرا کردیم اگر این اصل مهم مزایده را در امر بهرهبرداری از منابع نفت خودمان اجرا نمیکردیم من از آقایان میپرسم کجا ممکن بود به این نتیجه درخشان ۷۵ درصد سهم ایران تشویق شویم در اطاقهای دربست پیشنهادات با اعمال نفوذ و احیاناً با سوءاستفاده قبول میشد که سهم ما شاید از ۵۰ و ۵۰ هم ممکن بود کمتر بشود چه چیز این مطلب را پیش برد؟ اصل مزایده و اصل صحت عمل در اجرای مزایده ما نتوانستیم موفق شویم به این انقلاب اساسی در امر نفت که انقلابی در خاورمیانه و سرمشقی برای ملت ایران بود جناب آقای دکتر شاهکار شرحی مرقوم فرمودهاند در تأیید نظر بنده (دکتر شاهکار- بنده سند دارم) از کوکس یادداشتی به بنده لطف فرمودند که آقای لوکس یادداشتی به بنده لطف فرمودند که آقای کوکس یک کیلومتر راه را ۷۰۰ هزار تومان برآورده کرده در حالی که مناقصه چقدر شده باشد خوب است ۶۰ هزار تومان ۷۰۰ هزار تومان که بدون مناقصه در اطاق دربسته آقای کوکس برای شما برآورده کنند در مناقصه میشود ۶۰ هزار تومان پس چرا باید بگوییم مناقصه بد است مناقصه بد است برای این که بعضی مواقع شده است که در مزایده یا مناقصه تبانی هی میکنند خوب آقا آن کمیسیون و مأمورینی که میخواهند مزایده یا مناقصهای را اجرا بکنند آدم پاک بگذارند آدم درست بگذارند نتیجهاش خوب میشود پس نفرمایید اصل مزایده بد است اصل مناقصه بد است، اینجا تمام متأسفانه آنچه شده قوانینی که به مجلس میآید و از مجلس میگذرد همهاش این نمک تویش هست، همه جا این آقای رئیس اداره، این آقای رئیس مؤسسه حق دارد که ترک مناقصه بکند، چنانچه ما آمدهایم از سر تا پای عباراتی را که در این لایحه به عنوان استاندار داده شده که بنده عقیدهام این است که این لایحه تعارفاتی بیشتر
نیست فقط یک نمک کلام برای استاندار قائل شدیم که هر وقت دلش خواست این شورای شهرستان که ما این قدر برایش مقام قائل شدهایم و همهاش رؤسای ادارات شهرستان هستند تا آقای استاندار تقاضا کرد که آنها را تغییر بدهند وزارتخانه مربوطه مجوز است تغییر بدهد، اگر جناب استاندار دلش خواست در یک موضوعی مناقصه را ترک کند فوراً این کمیسیون فرمایشی این رؤسای اداراتی که در معرض تهدید او هستند و هر آن میتواند تغییرشان بدهد و آنها را تهدید کند، شورا تشکیل بدهند خود ایشان هم امر میکند که بنشینند و ترک مناقصه بکنند احیاناً هم میبینیم که در این کار منتفع میشوند و ممکن است یک مبالغی هم تقدیم آقای استاندار بشود من معذرت میخواهم که این را بگویم من وکیل عدلیهام من پروندههای استاندارهایی را در دوره قدرت اعلیحضرت فقید دیدهام چون وکیل عدلیه بودم در آن زمان من دیدم که استاندارهای قوی در دوره قدرت رضا شاه چه سوءاستفادههای قوی در دورت قدرت رضا شاه چه سوءاستفادههایی کردند، اینها آن روز این قدرتها را نداشتند این قدرتهای شخصی را به دستگاههایشان ندهید، سعی کنید که حکومت، حکومت قانون باشد شخصیت برای این است که اقتدار در اجرای قانون داشته باشند، در حکومت مشروطه هستیم ما در حکومت استبدادی دوره قدیم نیستیم که یک فرد فرمانفرمای یک استان حق داشته باشد مردم را چوب بزند ملاحظه بفرمایید ما یک قوانین مالی داریم یک اصول محاسباتی داریم و در آنجا هم یک پیشبینیهایی کردهایم جناب آقای رامبد بسیار خوشوقتم که روی احساسات و علاقهای که دارید فرمودید خواربار یک بیمارستانی لنگ است این در قانون محاسبات عمومی هست که تا فلان مبلغ را میتواند بدون مناقصه و با استعلام بها خریداری کند فلان مبلغش را باید اجازه بگیرد شما برای خواربار برای زخمبندی، برای این گونه امور کوچک چرا این تشریفات را قائلید به چه مناسبت میگویید شورای شهرستان و موافقت استاندار، متصدی بیمارستان راجع به خواربار میتواند بدون مناقصه خواربار تهیه کند، چرا این کار را بزرگ میکنید و میدهید دست استاندار، آن وقت این جوری عبارت مینویسید که در مورد اعتباراتی که به وسیله ادارات هر شهرستان، این کلی است یا جزئی جناب آقای دکتر عمید استاد دانشگاه این تمام اعتباراتی که برای ادارات هر استانی هست دربست در اختیار استاندار هست که هر وقت دلش خواست ترک مناقصه بکند و برای این که احساسات مثل جناب آقای رامبد را تحریک کنند یک خواربار بیمارستانها گذاشتهاند که فوراً جنابعالی با بیان فصیح خودتان احساسات را تحریک کنید و بفرمایید که آقا مگر میشود خواربار بیمارستان را گذاشت تا از تهران اجازه گرفت، این امر به استاندار هم ربطی ندارد میفرمایید که خواربار بیمارستانها و زخمبندی و اینها را رئیس بیمارستان بتواند تا فلان مبلغ بدون ترک مناقصه بخرد، اما این عنوان چرب را ندهید دست کسانی که هیچ وقت نمیتوانید از دستشان در بیاورید الان یکی از رفقا راجع به استانداری صحبت میکرد که هنوز اختیاری به او ندادهاند در یک امر موقوفهای که چند صد هزار تومان میشد به ۲۵ هزار تومان اجازه داده است الان میگفتند استانداریهای فعلی با قدرتهایی که دارند این کارها را میکنند با قدرتهایی که دارند این کارها را میکنند وای به حال آن وقت که یک اختیارات دیگری به آنها بدهند و بنده موافق هستم که راجع به امور خیلی فوری در ادارات اختیار ترک مناقصه و مزایده را در یک حدودی به رئیس ادارهاش بدهند و اما شورای شهرستان بنشیند بعد استاندار موافقت بکند بعد هم وضع شورای شهرستان را میدانید، مأمورین محکوم به رأی استاندارها هستند، این صحیح نیست به این جهت است که بنده این ماده را زائد میدانم و پیشنهاد حذف آن را دادهام.
نائب رئیس- آقای صدرزاده موافق هستید (صدرزاده- مخالفم) آقای دکتر شفیع امین موافق هستید (دکتر شفیع امین- مخالفم) آقای خلعتبری موافقید بفرمایید.
ارسلان خلعتبری- بنده با اصل قانون مخالف هستم ولی اگر بنا باشد قانون تصویب شود به نظر بنده این ماده آن قدرها هم ضرر ندارد که آقایان محترم تذکر دادند.
اولاً ماده این است که در مورد اعتباراتی که به وسیله ادارات هر شهرستان باید مصرف شود اولاً از نظر اداری و تشریفات و مقررات وزارتخانهها اعتباراتی که مصرف میشود دو نوع است، آن اعتباراتی که کوچک و بیاهمیت است و قابل توجه نیست آنها اعتباراتی است که ادارات شهرستانها باید مصرف بکنند و آن اعتباراتی که موجب نگرانی آقای عمیدی نوری و آقایان شده است آن اصلاً در مرکز است و به وسیله ادارات مصرف نمیشود.
مثلی عرض کنم ما در مازندران این راه آمل مثلی عرض کنم ما در مازندران این راه آمل و هراز به تهران ۶۰ کیلومتر مانده که تمام شود به وسیله مرکز انجام میشود، اما یک جاده صد و دویست هزار تومانی به وسیله اداره شهرستان ساخته میشود و خود مرکز کارهای عمده را نمیگذارد به استانها برسد بنابراین از این جهت نگرانی نیست، اجاز ه به دست خودشان است، مقصود این است کارهایی که فقط از لحاظ محل باید انجام شود مانند خواربار بیمارستان که مبلغ کمی است و زیاد نیست، مقصود قانون این است بعد هم اینجا تغییر نوشته شده باید تعمیر ساختمان باشد، نه تغییر جناب آقای دکتر عمید فرمودند این باید تعمیر ساختمانها باشد یک وقت تعمیر ساختمان ضرورت پیدا میکند و دخالت مرکز واقعاً نمیگذارد، خیلی موارد شده که دو سه سال تعمیر ساختمانها به تعویق افتاده فقط برای این که خواستهاند مناقصه بگذارند، خودم شاهد بودم در رشت در پل رود نزدیک رودسر این سال اول احتیاج پیدا کرد به پانصد تومان تعمیر، به مرکز نوشتند مناقصه بدهد نشد، سال دوم به ۵ هزار تومان نشد. سال سوم بنده رفتم ۱۵ هزار تومان باز هم تشریفات مانع شد نتیجه این شد که بعد از دو سال ۵۰۰ هزار تومان خرج آنجا کردند چون استاندار اختیار نداشت سدی در جای دیگر برای جلوگیری و حفاظت خواستند بسازند و یکی از شهرستانها مازندران محتاج مناقصه شد آمد به مرکز محلیها هم در مناقصه شرکت میکردند و به یک مقدار کمی نفع قانع بودند بعداً آمدند در تهران و در مناقصه شرکت کردند به دویست هزار تومان بردند و از دویست هزار تومان نوش جان کردند و اینها اگر در محل بودند لااقل از چشم مردم خجالت میکشیدند و ۱۵۰ هزار تومان از ۲۰۰ هزار تومان نمیخوردند به نظر بنده بهتر این است که اختیار به استاندار داده شود (احسنت)
نائب رئیس- آقای صدرزاده (صدرزاده- عرضی ندارم) آقای دکتر شفیع امین
دکتر شفیع امین- به طور کلی مناقصه و مزایدهها اغلب به ضرر دولت تمام میشود و طول مدت و از بین رفتن یک قسمتی است که میبایستی اصلاح بشود و عملاً دیدهایم کارهایی که ترک مناقصه شده و به دست اشخاص انجام گردیده خیلی فوری و بهتر انجام شده در این قسمتی که اجازه داده شود به استانداران بنده عقیده دارم به استاندار باید اختیار داد ولی در کارهای مالی صلاح نیست استاندار خودش را وارد بکند بنده در جلسه قبل عرض کردم استاندار نماینده عالی دولت و شاه در استان است اگر استاندار خوب باشد با قدرت معنوی خودش خواهد توانست کارها را انجام برساند ولی اگر بیاییم به او اجازه بدهیم و او را با کارهای مالی مشغول بکنیم صلاح نیست، جناب آقای وزیر کشور که خودشان علاقمند هستند و با علاقه شروع به کار کردهاند تصدیق میفرمایند که صلاح استاندار نیست که ما بیاییم به او اجازه بدهیم که ترک مناقصه و مزایده کند. اصولاً استاندار نباید خودش را با امور مالی آلوده کند و بهتر است که فقط در کلیه امور استان نظارت داشته باشد در ادارات مربوط نظارت داشته باشد تذکر بدهد و اگر بیاییم او را با کارهای مالی آلوده و گرفتار بکنیم اگر آدمی باشد درست این همیشه فکرش برای امضاء برای دستور ناراحت خواهد بود، بنابراین بهتر این است که هر اداره کار خودش را بکند و استاندار هم با نظارت معنوی کارها را از بین ببرد بنده عرض کردم که در آذربایجان در عرض ۲ سال ۲۳ و ۲۴ اشخاص خیلی خوبی استاندار بودند ولی عملاً دیدهایم که صلاح مملکت و صلاح استان نیست که در کارهای مالی دخالت کنند عرض کردم همهشان پاک هستند ولی دخالتشان به ضرر مملکت و به ضرر استان و به ضرر ادارات مربوطه است برای راهسازی اگر اداره راه بودجه دارد و نقشه تصویب شده دارد وزارت راه موظف است آن راه بسازد و استاندار که ناظر است فشار خواهد آورد که آن کار را اجرا بکند ولی نباید با دخالت و با دستوراتش او را ناراحت بکند امیدوارم جناب آقای وزیر کشور و آقای مخبر توجه بفرمایند.
نائب رئیس- آقای مخبر
هلاکو رامبد- بنده خیلی متأسفم که یک سوءتفاهمی پیش آمده ناگزیر اجازه بفرمایید این ماده ۱۲ را بخوانم در مورد اعتباراتی که به وسیله اداره هر شهرستان باید مصرف شود از قبیل تهیه لوازم اداری و خواربار بیمارستانها و مؤسسات مشابه و همچنین تعمیر ساختمانها چنانچه شورای شهرستان ترک مناقصه را ضروری بداند و پیشنهاد نماید با تصویب استاندار ممکن است مناقصه ترک گردد در این صورت استاندار در مصرف آن اعتبار باید نظارت نماید.
در اینجا آمدهاند عمل را به دست شورای شهرستان دادهاند و فقط برای این که یک مرحله دیگری هم در اینجا نظارتی قائل شده باشند به استاندار اختیار دادهاند که بگوید آری یا نه، این خود استاندار نیست که این عمل را میکند، بعد چنانچه استاندار موافقت کرد آزاد نگذاشتهاند، گفتهاند عمل را دستگاه مربوطه انجام میدهد جناب آقای دکتر امین هیچ آقای استانداری صندوق را پهلوی خودش نمیگذارد که پرداخت بکند اجازه بفرمایید این بحثی که جناب آقای عمیدی نوری فرمودند مأمورین شهرستان با نظر استاندار عزل و نصب میشوند اگر بخواهید در تمام امور تعمیم بدهید نتیجهاش این است که مسئول تمام دستگاه وزارت دارایی و این مناقصه و مزایده که نتایجش را دیدهایم شخص وزیر دارایی است برای این که اگر مأمورین شهرستان با توافق استاندار تعیین میشوند مأمورین وزارت دارایی با امضای مستقیم وزیر دارایی غیر از این است؟ بنابراین فقط توجه آقایان محترم را به این مطلب جلب میکنم که ترک مناقصه از طرف استاندار نیست فقط تأیید یا تکذیبش به استاندار اجازه داده شده است این یکی، دوم اگر استاندار تأیید کرد و مسئولیتش را هم گردنش گذاشتند این که رئیس اداره هر کاری دلش خواست بکند نیست و هر خلافی دیدند جلویش را میگیرند بنده در اینجا مطلب دیگری نمیبینم.
نائب رئیس- پیشنهادات واصله قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی
اینجانب پیشنهاد مینماید ماده ۱۲ از لایحه وظایف و اختیارات استانداران حذف شود.
فلیکس آقایان
پیشنهاد مینمایم ماده ۱۲ حذف شود.
عمیدی نوری
نائب رئیس- آقایان ماده ۱۳ مطرح است و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده سیزدهم- فرمانداران کل هم از این اختیارات استفاده خواهند نمود.
نائب رئیس- چون اظهار نظری نسبت به ماده ۱۳ نشده پیشنهادات قرائت میشود.
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم ماده ۱۳ قانون اختیارات استانداران حذف شود.
احمد مهران
نائب رئیس- پیشنهادات ارجاع میشود به کمیسیون ماده ۱۴ قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده چهاردهم- از تاریخ تصویب این قانون استانها به نام اصلی خود نامیده میشوند.
نائب رئیس- چون اظهار نظری نشده پیشنهادات ماده قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم کلیه ماده چهاردهم از لایحه حذف شود.
دکتر دادفر
نائب رئیس- ماده ۱۵ مطرح است و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۵- دولت مأمور اجرای این قانون است.
نائب رئیس- آقای فضائلی مخالفید بفرمایید
فضائلی- چون سخن از قانون و اجرای قانون است بنده خواستم از وقت استفاده بکنم و در همین ماده به مناسبت همین ماده نکاتی را که به نظر بنده لازم میرسد به عرض آقایان نمایندگان محترم و آقای وزیر کشور برسانم، این لایحه باید به اطلاعتان برسانم که در کمیسیون کشور حلاجی نشده و از عجایب روزگار است که آقای وزیر کشور سابق هم در تنها جلسهای که در کمیسیون کشور در این باره بحث شد اظهار بیاعتقادی نسبت به این لایحه و اذعان نارسایی مواد این لایحه را کردند ولی وعده کردند که وقتی این لایحه در شور دوم در مجلس مطرح شد نظریاتشان را بدهند، این لایحه در واقع همان طور که آقایان چندین دفعه فرمودند یک لایحهای است که جنبه تعارفی دارد و هیچ کاری را تغییر نمیدهد وقتی که یک فردی را جمع به حقوق وزارت کشور، حقوق اداری وزارت کشور مختصر مطالعهای دارد در همان ماده اول که نگاه کند میبیند که یک فردی این را نوشته است که اصلاً استحضار و اطلاع از حقوق وزارت کشور ندارد، آنجا که میگوید استاندار نماینده اول دولت است یک کسی که وارد در کار وزارت کشور باشد میداند آن کسی که این را نوشته است اصلاً اطلاع از این جریانات ندارد، استاندار نماینده اول دولت است یعنی چه؟ یعنی پیشکار دارایی هم نماینده دولت است؟ یعنی رئیس فرهنگ هم نماینده دولت است، نه آقا، استاندار تنها نماینده وزارتخانه خودشان هستند، ببینید این مطلبی است که حتی وزرای ما و وزارتخانهها نمیدانند اینها خیال میکنند استاندار نماینده وزارت کشور است استاندار نماینده هیئت وزیران است شما این مطلب را اگر خوب بتوانید به رؤسای ادارات، به سایرین تفهیم کنید، به رؤسای ادارات، به سایرین تفهیم کنید، آن وقت اختیارات استانداران روشن میشود یعنی همان اختیاراتی که دولت در تمام مملکت دارد آن اختیار را هم استاندار در حوزه خودش باید داشته باشد، یعنی با یک ماده تمام اختیاراتی که هیئت وزیران در مملکت دارند همان اختیارات به استاندار تفویض میشود حالا این مطلب مربوط بشود به امور مالی، سیاسی، اقتصادی، همه یکسان است متأسفانه این لایحه سر تا پا ناقص است و باید عرض کنم که حتی از قانونی که در دوره اعلیحضرت فقید گذشته است و اکنون ملاک عمل است باید گفت از جهاتی ناقصتر است اما مطلبی که محرک بنده شد که حضور آقایان و آقای وزیر کشور عرض کنم این است که یا نباید لایحهای آورد و یا اگر میآورید کامل آورد و کامل تصویب بکنیم در وزارت کشور هنوز مأمورین فهیم تحصیلکرده تجربه کرده هستند باید با مشورت آنها این کار را کرد مدتها از این بابت نشستهاند مطالعه کردهاند در میان بازنشستگان وزارت کشور، گفتیم بازنشسته دیگر این که ضرری ندارد که از افکار آنها استفاده کنند اشخاصی هستند که از تجربه و معلومات آ»ها برای خاطر تنظیم این لوایح باید استفاده شود این فریدونیها این سعید سمیعیها این عماد ممتازها مردانی هستند که زحمت کشیدهاند، خوش فکرند از نظریات اینها استفاده کردن و الله گناه نیست، بنده معتقدم که جناب آقای وزیر کشور خوب است دولت نسبت به این موضوع یک اهتمامی بفرمایند و در همین موقع که لایحه برمیگردد به کمیسیون کشور نظریات جامع خودشان را راجع به اصلاح این لایحه بیاورند والا این لایحه به این صورتی که هست نبودنش به از بودنش است و عدمش به از وجودش است.
نائب رئیس- پیشنهاداتی است مربوط به مواد الحاقی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد میکنم این ماده به لایحه اضافه شود.
مدت مأموریت استاندار حداقل دو سال است و قبل از انقضاء مدت مزبور تغییر استاندار به موجب تصمیم اکثریت هیئت وزیران صورت خواهد گرفت.
خلعتبری
ریاست محترم مجلس شورای ملی
اینجانب پیشنهاد مینماید ماده زیر به عنوان ماده الحاقیه اضافه شود.
ماده الحاقیه- هیچ یک از استانداران و یا فرمانداران نباید بیش از سه سال در محل مأموریت خود توقف نمایند مگر با تصویب هیئت وزیران
ابتهاج
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده ماده زیرا را پیشنهاد مینمایم که به مواد پانزده گانه لایحه اختیارات استانداران اضافه شود.
ماده- استانداران از بین اشخاصی انتخاب میشوند که واجد شرایط زیر باشند
۱- سابقه وزارت یا سفارتگیری یا سناتوری یا دور نمایندگی مجلس شورای ملی یا مقام عالی قضایی را احراز کرده باشند.
۲- در خدمات اجتماعی حسن شهرت کافی داشته باشد و به حسن نیت معروف گردیده باشد.
دکتر امیر حکمت
مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم ماده ذیل به صورت ماده الحاقی به لایحه وظایف و اختیارات استانداران اضافه شود
ماده الحاقی - تعقیب و محاکمه استانداران طبق قانون محاکمه وزراء به عمل خواهد آمد.
مهندس فروهر
نائب رئیس- آقای وزیر کشور
وزیر کشور (رحمت اتابکی)- فرمایشات آقایان نمایندگان محترم تا آنجایی که مربوط به کلیات و مواد لایحه اختیارات استانداران است مورد توجه و استفاده بنده قرار گرفت (احسنت) در اینجا بعضی از آقایان اختیارات بیشتری را برای استانداران خواستند و بعضی اختیارات کمتری را و ضمناً مطالب دیگری هم گفته شد چون این لایحه به کمیسیون میرود بهتر است در آنجا با کمک و معاضدت آقایان یک لایحه جامعی که منظور همگی تأمین بشود و به صلاح و صرفه مملکت باشد به مجلس بیاوریم بنده امیدوارم که آقایان نمایندگان محترم چه درباره این لایحه و چه در لوایح دیگری که برای وزارت کشور تقدیم خواهد شد نسبت به بنده و کارهای ما بذل مساعدت و کمک بکنند که بتوانیم خدمت موثری برای این مملکت انجام بدهیم (احسنت - احسنت)
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
نائب رئیس- شور اول این لایحه تمام است برای شور دوم با مجموع پیشنهادات به کمیسیون ارجاع میشود جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود دستور طبق صورتی که از لوایح منتشر شده است به ترتیب مطرح خواهد شد.
(مجلس ده دقیقه به ظهر ختم شد)
نائب رئیس مجلس شورای ملی - عماد تربتی