محتشم کاشانی (غزلیات)/نهال گلشن دل نخل نو رسیدهی اوست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (نهال گلشن دل نخل نو رسیدهی اوست) از محتشم کاشانی |
' |
نهال گلشن دل نخل نو رسیدهی اوست | بهار عالم جان خط نودمیدهی اوست | |
ز چشم او به نگه کردنی گرفتارم | که از نهفته نگههای برگزیدهی اوست | |
ز شیوههای خدا آفرین او پیداست | هزار شیوهی نیکو که آفریده اوست | |
به دست تنگ قبایی دلم گرفتار است | که هر که راست دلی حبیب جان دریدهی است | |
ازو کشنده تر است آن سیاه نا پروا | که چشم باده کش سرمهی ناکشیدهی اوست | |
چو میروی پی صیدی هزار گونه شتاب | نهفته در حرکتهای آرمیدهی اوست | |
به باغ او نروی ای طمع به گل چیدن | که زیب گلشن خوبی گل نچیدهی اوست | |
محل یار فروشی فغان که یاد نکرد | ز محتشم که غلام درم خریدهی اوست |