محتشم کاشانی (غزلیات)/فرمود مرا سجده‌ی خویش آن بت رعنا

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (فرمود مرا سجده‌ی خویش آن بت رعنا)
از محتشم کاشانی
'


فرمود مرا سجده‌ی خویش آن بت رعنا در سجده فتادم که سمعنا واطعنا
ما دخل به خود در می‌دیدار نگردیم ما حل له شارعنا فیه شرعنا
بودیم ز ذرات به خورشید رخش نی الفرع رئینا والی الاصل رجعنا
روزی که دل از عین تعلق به تو بستیم من غیرک یاقرة عینی و قطعنا
در زاریم از ضعف عمل پیش تو صد ره ضعف الفرغ الاکبر و یارب فزعنا
در دار شفایت مرضی دفع نکردیم لکن کسل الروح من الروح و قعنا
گر محتشم از غم علم عین نگون کرد انا علم البهجة بالهم رفعنا