محتشم کاشانی (غزلیات)/به قد فتنه گر چون در خرام آن نازنین آید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (به قد فتنه گر چون در خرام آن نازنین آید) از محتشم کاشانی |
' |
به قد فتنه گر چون در خرام آن نازنین آید | ز شوق آن قد و رفتار جنبش در زمین آید | |
چو آید بعد ایامی برون خلقی فتد در خون | اگر ماهی سهیلآسا برون آید چنین آید | |
به صیت حسن اول دل برد آنگه نماید رو | چو صیادی که دام افکنده صیدی را ز زین آید | |
ز رفتارش تن و جان در بلا وین طرفه کز بالا | بر آن رفتار از جان آفرین صد آفرین آید | |
به عزم سیر بام از قصر میخواهم برون آئی | چو خورشید جهان آرا که بر چرخ برین آید | |
بتی گفتند خواهد گشت در آخر زمان پیدا | کزو صد چشم زخم دیگرت در کار دین آید | |
اگر این است آن بت محتشم با خود مقرر کن | کزو صد زخم بر دل از نگاه اولین آید |