محتشم کاشانی (غزلیات)/ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز)
از محتشم کاشانی
'


ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز گوشه‌ی چشم تو دنباله کش لشگر ناز
ما به جان ناز کشیم از تو اگر هم روزی خط اجازت ده حسنت شود ازکشور ناز
نام جلاد بران غمزه منه کاندر قتل کار جلاد نباشد زدن خنجر ناز
دیده هرچند که گستاخ بود چون بیند تکیه‌ی نخل گران بار تو بر بستر ناز
بردرت منتظرند اهل هوس وای اگر در رغبت بگشایی و ببندی در ناز
سر آن نرگس پرحوصله گردم که ز من صد نگه بیند و یک ره نگرد از سر ناز
محتشم را شود آن روز سیه دفتر عمر که بشوئی تو ز بسیاری خط دفتر ناز