محتشم کاشانی (غزلیات)/آن کوست قبلهی همه کس قبلهی جود رو
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (آن کوست قبلهی همه کس قبلهی جود رو) از محتشم کاشانی |
' |
آن کوست قبلهی همه کس قبلهی جود رو و آن روست قبلهای که کند کعبهی رودررو آیینه ساز چشم من این شیشه ساخته نوعی که جز تو کس ننماید نکو درو ز آب و هوای لطف تو گلزار کام ماست باغ شکفته صد گل بیرنگ و بو درو داری دلی که هست محل ملایمت بد خوئی هزار بت تندخو درو کویت چه گلشن است که از دجلههای چشم جاری تراست خون دل از آب جو درو باید به آب داد کتابی که هیچ جا نبود حدیث حرمت جام و سبو درو زین کلبه نگذرید تماشاییان که هست دیوانهای از آن بت زنجیر مو درو