محتشم کاشانی (غزلیات)/آن مه که صورتش ز مقابل نمیرود
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (آن مه که صورتش ز مقابل نمیرود) از محتشم کاشانی |
' |
آن مه که صورتش ز مقابل نمیرود | از دیده گرچه میرود از دل نمیرود | |
زور کمند جذبه من بین که ناقهاش | بسیار دست و پا زد و محمل نمیرود | |
حاضر کنید توسن او کز سرشک من | ره پر گلست و ناقه درین گل نمیرود | |
طور من آن یگانه نمیآورد به یاد | تا با رفیق تو دو سه منزل نمیرود | |
مجنون صفت رمیده ز شهرم دل آنچنان | کش میکشند اگر به سلاسل نمیرود | |
تیغ اجل سزاست تن کاهل مرا | کاندر قفای آن بت قاتل نمیرود | |
در بحر عشق محتشم از جان طمع ببر | کاین زورق شکسته به ساحل نمیرود |