تفاوت میان نسخههای «شاهنامه/هوشنگ»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up, replaced: شاهنامهٔ فردوسی → شاهنامه using AWB) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== پادشاهی هوشنگ چهل سال بود == | == پادشاهی هوشنگ چهل سال بود == | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|جهاندار هوشنگ با رای و داد|به جای نیا تاج بر سر نهاد}} | {{ب|جهاندار هوشنگ با رای و داد|به جای نیا تاج بر سر نهاد}} | ||
{{ب|بگشت از برش چرخ سالی چهل|پر از هوش مغز و پر از رای دل}} | {{ب|بگشت از برش چرخ سالی چهل|پر از هوش مغز و پر از رای دل}} | ||
خط ۱۹: | خط ۲۰: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== بنیاد نهادن جشن سده == | == بنیاد نهادن جشن سده == | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|یکی روز شاه جهان سوی کوه|گذر کرد با چند کس هم گروه}} | {{ب|یکی روز شاه جهان سوی کوه|گذر کرد با چند کس هم گروه}} | ||
{{ب|پدید آمد از دور چیزی دراز|سیه رنگ و تیره تن و نیز تاز}} | {{ب|پدید آمد از دور چیزی دراز|سیه رنگ و تیره تن و نیز تاز}} | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
<br />[http://www.shahnameh.com/Epic/02Hooshang/0202P.html سرای شاهنامه] | <br />[http://www.shahnameh.com/Epic/02Hooshang/0202P.html سرای شاهنامه] | ||
− | + | ||
− | |||
[[رده:شاهنامه فردوسی]] | [[رده:شاهنامه فردوسی]] |
نسخهٔ ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۵۷
' | شاهنامه (هوشنگ) از فردوسی |
' |
پادشاهی هوشنگ چهل سال بود
جهاندار هوشنگ با رای و داد | به جای نیا تاج بر سر نهاد | |
بگشت از برش چرخ سالی چهل | پر از هوش مغز و پر از رای دل | |
چو بنشست بر جایگاه مهی | چنین گفت بر تخت شاهنشهی | |
که بر هفت کشور منم پادشا | جهاندار پیروز و فرمانروا | |
به فرمان یزدان پیروزگر | به داد و دهش تنگ بستم کمر | |
وز آن پس جهان یکسر آباد کرد | همه روی گیتی پر ز داد کرد | |
نخستین یکی گوهر آمد به جنگ | به آتش ز آهن جدا کرد سنگ | |
سر مایه کرد آهن آبگون | کزان سنگ خارا کشیدش برون |
بنیاد نهادن جشن سده
یکی روز شاه جهان سوی کوه | گذر کرد با چند کس هم گروه | |
پدید آمد از دور چیزی دراز | سیه رنگ و تیره تن و نیز تاز | |
دو چشم از بر سر، چو دو چشمه خون | ز دود دهانش جهان تیره گون | |
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ | گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ | |
به زور کیانی رهانید دست | جهانسوز مار از جهانجوی جست | |
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد | همان و همین سنگ بشکست گرد | |
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ | دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ | |
نشد مار کشته ولیکن ز راز | ازین طبع سنگ آتش آمد فراز | |
جهاندار پیش جهان آفرین | نیایش همی کرد و خواند آفرین | |
که او را فروغی چنین هدیه داد | همین آتش آنگاه قبله نهاد | |
بگفتا فروغیست این ایزدی | پرستید باید اگر بخردی | |
شب آمد برافروخت آتش چو کوه | همان شاه در گرد او با گروه | |
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد | سده نام آن جشن فرخنده کرد | |
ز هوشنگ ماند این سده یادگار | بسی باد چون او دگر شهریار | |
کز آباد کردن جهان شاد کرد | جهانی به نیکی ازو یاد کرد | |
چو بشناخت آهنگری پیشه کرد | از آهنگری اره و تیشه کرد | |
چو این کرده شد چارهٔ آب ساخت | ز دریایها، رودها را بتاخت | |
به جوی و به رود آب ها راه کرد | به فرخندگی رنج کوتاه کرد | |
چراگاه مردم بدان افزود | پراگند پس تخم و کشت و درود | |
برنجید پس هر کسی نان خویش | بورزید و بشناخت سامان خویش | |
بدان ایزدی جاه و فر کیان | ز نخجیر گور و گوزن زیان | |
جدا کرد گاو و خر و گوسفند | به ورز آورید آنچه بد سودمند | |
ز پویندگان هر چه مویش نکوست | بکشت و به سرشان برآهیخت پوست | |
چو روباه و قاقم چو سنجاب نرم | چهارم سمورست کش موی گرم | |
برین گونه از چرم پویندگان | بپوشید بالای گویندگان | |
برنجید و گسترد و خورد و سپرد | برفت و به جز نام نیکی نبرد | |
بسی رنج برد اندر آن روزگار | به افسون و اندیشهٔ بی شمار | |
چو پیش آمدش روزگار بهی | ازو مر دری ماند تخت مهی | |
زمانه ندادش زمانی درنگ | شد آن هوش هوشنگ با فر و سنگ |