سعدی (غزلیات 1)/نادر از عالم توحید کسی برخیزد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات 1) (نادر از عالم توحید کسی برخیزد) از سعدی |
' |
نادر از عالم توحید کسی برخیزد | کز سر هر دو جهان در نفسی برخیزد | |
آستین کشتهی غیرت شود اندر ره عشق | کز پی هر شکری چون مگسی برخیزد | |
به حوادث متفرق نشوند اهل بهشت | طفل باشد که به بانگ جرسی برخیزد | |
سنگوش در ره سیلاب کجا دارد پای | هر که زین راه به بادی چو خسی برخیزد | |
گرچه دوری به روش کوش که در راه خدای | سابقی گردد اگر بازپسی برخیزد | |
سعدیا دامن اقبال گرفتن کاریست | که نه از پنجهی هر بوالهوسی برخیزد |