سعدی (غزلیات)/یارا بهشت صحبت یاران همدمست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (یارا بهشت صحبت یاران همدمست) از سعدی |
' |
یارا بهشت صحبت یاران همدمست | دیدار یار نامتناسب جهنمست | |
هر دم که در حضور عزیزی برآوری | دریاب کز حیات جهان حاصل آن دمست | |
نه هر که چشم و گوش و دهان دارد آدمیست | بس دیو را که صورت فرزند آدمست | |
آنست آدمی که در او حسن سیرتی | یا لطف صورتیست دگر حشو عالمست | |
هرگز حسد نبرده و حسرت نخوردهام | جز بر دو روی یار موافق که در همست | |
آنان که در بهار به صحرا نمیروند | بوی خوش ربیع بر ایشان محرمست | |
وان سنگ دل که دیده بدوزد ز روی خوب | پندش مده که جهل در او نیک محکمست | |
آرام نیست در همه عالم به اتفاق | ور هست در مجاورت یار محرمست | |
گر خون تازه میرود از ریش اهل دل | دیدار دوستان که ببینند مرهمست | |
دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف | لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست | |
ممسک برای مال همه ساله تنگ دل | سعدی به روی دوست همه روزه خرمست |