سعدی (غزلیات)/پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (پیش رویت دگران صورت بر دیوارند) از سعدی |
' |
پیش رویت دگران صورت بر دیوارند | نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند | |
تا گل روی تو دیدم همه گلها خارند | تا تو را یار گرفتم همه خلق اَغیارند | |
آن که گویند به عمری شب قدری باشد | مگر آنست که با دوست به پایان آرند | |
دامن دولت جاوید و گریبان امید | حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند | |
نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس | که به شمشیر غمت، کشته چو من بسیارند | |
عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز | خواب میگیرد و شهری ز غمت بیدارند | |
بوالعَجَب واقعهای باشد و مشکل دَردی | که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند | |
یَعلَمُ الله که خیالی ز تنم بیش نماند | بلکه آن نیز خیالیست که میپندارند | |
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی | باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند | |
تا به بستان ضمیرت گل معنی بشکفت | بُلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند |