سعدی (غزلیات)/حسن تو دایم بدین قرار نماند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سعدی (غزلیات) (حسن تو دایم بدین قرار نماند) از سعدی |
' |
حسن تو دایم بدین قرار نماند | مست تو جاوید در خمار نماند | |
ای گل خندان نوشکفته نگه دار | خاطر بلبل که نوبهار نماند | |
حسن دلاویز پنجهایست نگارین | تا به قیامت بر او نگار نماند | |
عاقبت از ما غبار ماند، زنهار! | تا ز تو بر خاطری غبار نماند | |
پار گذشت آن چه دیدی از غم و شادی | بگذرد امسال و همچو پار نماند | |
هم بدهد دور روزگار مرادت | ور ندهد دور روزگار نماند | |
سعدی شوریده، بیقرار چرایی؟ | در پی چیزی که برقرار نماند | |
شیوه عشق اختیار اهل ادب نیست | بل چو قضا آید اختیار نماند |