تفاوت میان نسخههای «سعدی (باب اول در عدل و تدبیر و رای)/گزیری به چاهی در افتاده بود»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|گزیری به چاهی در افتاده بود|که از هول او شیر نر ماده بود}} | {{ب|گزیری به چاهی در افتاده بود|که از هول او شیر نر ماده بود}} | ||
{{ب|بداندیش مردم بجز بد ندید|بیفتاد و عاجزتر از خود ندید}} | {{ب|بداندیش مردم بجز بد ندید|بیفتاد و عاجزتر از خود ندید}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۳۱
' | سعدی (باب اول در عدل و تدبیر و رای) (گزیری به چاهی در افتاده بود) از سعدی |
' |
گزیری به چاهی در افتاده بود | که از هول او شیر نر ماده بود | |
بداندیش مردم بجز بد ندید | بیفتاد و عاجزتر از خود ندید | |
همه شب ز فریاد و زاری نخفت | یکی بر سرش کوفت سنگی و گفت: | |
تو هرگز رسیدی به فریاد کس | که میخواهی امروز فریادرس؟ | |
همه تخم نامردمی کاشتی | ببین لاجرم بر که برداشتی | |
که بر جان ریشت نهد مرهمی | که دلها ز ریشت بنالد همی؟ | |
تو ما را همی چاه کندی به راه | بسر لاجرم در فتادی به چاه | |
دو کس چه کنند از پی خاص و عام | یکی نیک محضر، دگر زشت نام | |
یکی تشنه را تاکند تازه حلق | دگر تا بگردن درافتند خلق | |
اگر بد کنی چشم نیکی مدار | که هرگز نیارد گز انگور بار | |
نپندارم ای در خزان کشته جو | که گندم ستانی به وقت درو | |
درخت زقوم ار به جان پروری | مپندار هرگز کز او برخوری | |
رطب ناور چوب خر زهرهی بار | چو تخم افگنی، بر همان چشمدار |