سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در انجمن روابط خارجی امریکا ۱ آذر ماه ۱۳۲۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سفر محمدرضا شاه پهلوی به ایالات متحده امریکا ۲۵ آبان ۱۳۲۸ - ۱۰ دی ۱۳۲۸ درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۲۸ خورشیدی تازی

نجات آذربایجان


آقای رئیس،
خوشوقتم از اینکه فرصتی یافته‌ام تا میهمانان محترم انجمن روابط خارجی را ملاقات نمایم.
امیدوارم این انجمن و سایر انجمن‌های نظیر آن همواره مساعی و مجاهدت‌های خیرخواهانه خود را برای تشیید و تحکیم روابط دوستانه ملل بر اصل تفاهم بهتری ادامه دهند. این روابط باید به قدری دوستانه باشد که کلمه روابط خارجی مفهوم خارجی نداشته باشد.
کلمه "خارجی" باید از بین برود و میان ملت‌ها چنان قرابتی به وجود آید که هر گونه غرابت را از میان بردارند.
این ایده‌آلی است که ما همه به آن عقیده داریم و همه باید برای حصول به آن جدیت نماییم.
در تاریخ بشر مواقعی بوده‌است (و هنوز هم اثری از آن هست) که ملل جز خودپرستی و پیروی از امیال خویش فکر دیگری نداشته‌اند، آنچه را که از خودشان نبوده خارجی و دشمن می‌دانسته‌اند و روابط خود با کشورهای خارجی را هم بر روی همین اصول قرار می‌داده‌اند.
ما اکنون در دوره دیگری زندگی می‌کنیم، عقاید و افکار ما ترقی کرده‌است. اکنون بهترین متفکرین بشر بر این عقیده‌اند که ملل باید روابط خود را بر اصول حسن تفاهم و علایق فرهنگی و اقتصادی و خیرخواهی پایه‌گذاری کنند. من از طرف کشور و ملت ایران می‌توانم بگویم که ما حاضریم فقط در تحصیل صلح جهانی با دیگران رقابت کنیم، ولی صلحی که در اثر همکاری و هم‌چشمی عادلانه و حسن تفاهم بین‌ملت‌ها تأمین می‌گردد.
هدف قرن پیش سعدی شاعر بزرگ ایران این اشعار را سروده و می‌گوید:
«بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار»
ولی گمان می‌کنم امشب شما مایلید من توضیحات بیشتری راجع به نظریه بین‌المللی ایران درباره دنیایی که مشغول پیشرفت به طرف ایده‌آل‌های مترقی‌تری است، ولی هنوز به حصول آن موفق نشده‌است، به سمع شما برسانم.
ایران پیش و بعد از جنگ بین‌المللی اول از دست دول خارجی صدمه بسیار دید. در جنگ جهانی دوم و بعد از آن نیز استقلال ایران تهدید گردید، ولی ایرانیان با شهامت و بزرگواری و استغنای طبع جبلی و اجدادی خویش و در کمال حسن تفاهم این صدمات را متحمل گردیدند.
شما امریکاییان که این همه به واشنگتن و بزرگان خود علاقه دارید، خوب متوجه خواهیدبود که ایرانیان حق دارند به مفاخر ملی خود ببالند و هنگام سختی و فشار با به یادآوردن عظمت ایران دوهزار و پانصد ساله و شجاعت و استقامت اجداد بزرگوار خودشان روحیه خود را تقویت کرده و خویشتن را برای مبارزه با مصائب آماده سازند.
تاریخ قرون گذشته امشب برای ما معنی خاصی دارد، ولی قبل از هر چیز من می‌خواهم شرحی راجع به خصوصیات اخلاقی که ما از اجداد خود به ارث برده‌ایم و در این دوره دوهزار و پانصد ساله سهم بزرگی در تشکیل و پیشرفت تمدن باختر داشته و حتی در این دنیای پر آشوب بعد از جنگ هم صفا و جلای خود را از دست نداده‌است، به سمع شما حضار محترم برسانم.
بیش از هزار سال قبل از ظهور مسیح، یک معلم بزرگ ایرانی به نام زرتشت ضمن تعلیمات خود گفت که دنیا را دو نیروی بزرگ، یکی "یزدانی" و دیگری "اهریمنی" اداره می‌کند و زندگی سعادتمند جز با پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک میسر نیست. نفوذ و تأثیر این فلسفه عالی در مذاهب یهود و مسیح و اسلام کاملاً هویدا است.
شک نیست که در زندگی کنونی ما اصل اخلاقی "پندار نیک" معنای خاص و بسیار مهمی دارد. اکنون که تمام ملل با منتهای جدیت در جستجوی حقیقت می‌باشند و می‌خواهند درست و نادرست را از هم تمیز دهند، این اصل اخلاقی اهمیت مخصوصی پیدا می‌کند. "پندار نیک" و طرز فکر صحیح ما را به طرف حقیقت سوق می‌دهد. دوهزار و چهارصد سال قبل به امر داریوش، شاهنشاه بزرگ ایران، این کلمات بر کوه بیستون کنده شده و هنوز هم به جا است:
«خداوند کشور ایران را از دشمن و از قحطی و از دروغ نگاه دارد.»
این کلمات هنوز فنا نپذیرفته و هم‌اکنون زنده است، نه تنها در کوه بیستون و کتیبه داریوش، بلکه در قلوب ایرانیان که پیوسته در جستجوی حقیقت می‌باشند.
هر روز صبح در رادیو تهران قطعاتی از شاهنامه فردوسی، شاعر محبوب ملی ما که بیش از هزار سال پیش می‌زیسته، خوانده‌می‌شود. سخنان میهن‌پرستانه او چه در حال حاضر و چه در قرون گذشته پیوسته محرک روحیه ایرانی بوده‌است. در یک جای شاهنامه این شاعر می‌گوید:
«چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یکتن مباد
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
به از آنکه کشور به دشمن دهیم»
با چنین کلمات و چنان سنن و افکار، شگفت نیست اگر ایرانیان توانسته باشند در مقابل تهاجمات دشمنان خونخوار و بی‌رحم خود دوام آورده و پس از هر شکستی سر راست کرده و مجدداً استقلال کشور خود را به دست آورند و آن را چون جان شیرین حفظ نمایند.
اگر اتفاقاً در این زمانه بی‌ثبات نیز استقلال و فرهنگ ملی و روش اصلی زندگی ما مورد تهدید قرار گیرد، ما همچنان که در قرون گذشته و در عصر حاضر در مقابل زور و استبداد از خود دفاع کرده‌ایم، در برابر هر گونه خطر جدید ایستادگی خواهیم کرد.
گمان نمی‌کنم لازم باشد که من در مقابل این شورا به لزوم دفاع از ایران و اهمیت سوق‌الجیشی آن برای امنیت خاورمیانه صحبت کنم.
آیا باعث تأسف نیست که ایرانی که قرن‌ها کمک معنوی و اخلاقی به تمدن بشری کرده‌است، اکنون در اثر نداشتن وسایل دفاعی مکفی فاقد تأمین برای ادامه زندگی خود باشد؟
آیا باید تاریخ مشعشع خدمات و موفقیت‌های ایران که چون آفتاب و چون کوه محکم است، اکنون به واسطه نداشتن وسایل دفاعی جدید در خطر افتد؟ شک نیست که داشتن وسایل دفاعی جدید یک امر قانونی است و تمام کشورهایی که قادر به فراهم آوردن آن می‌باشند، در کمال جدیت مشغول تهیه و توسعه آن هستند. ایران خواهان چیزی جز امنیت برای یک زندگی مسالمت‌آمیز نیست. ما موقعی می‌توانیم یک چنین زندگی شرافتمندانه داشته‌باشیم که از زمین‌ها و منابع طبیعی خود به تمام معنی استفاده کرده و عدالت اجتماعی خودمان را تثبیت نماییم. این عدالت اجتماعی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر باید بر اساس آسایش مادی استوار باشد.
امشب منظور من این نیست که راجع به جزئیات برنامه هفت ساله ایران صحبت کنم. بدون شک همه شما اطلاع دارید که نقشه این برنامه با کمک مهندسین مشاور امریکایی که برای این منظور استخدام شده‌اند، تنظیم گردیده‌است.
به طور خلاصه منظور از این برنامه توسعه کشاورزی و فرهنگ و بهداشت و صنایع و راه‌ها و وسایط نقلیه و مخابرات و بنادر و معادن و آبیاری و خانه‌سازی و سایر چیزهای اساسی دیگر است.
یکی از بزرگترین آرزوهای قلبی من استفاده عاقلانه و جدی از منابع سرشار طبیعی ایران است، ولی تعقب جدی و مؤثر این هدف‌های قانونی و مسالمت‌آمیز با وجود خطر تجاوز ممکن نخواهدشد. این خطر از هر نوع که باشد خاطر ایرانی را از رسیدگی به وظایف سنگین داخلی خود منحرف خواهدساخت.
امروز بعد از ظهر من خوشوقتی حضور در مرکز سازمان ملل را داشتم. دیدن مجمع عمومی و نمایندگان محترم آن همه کشورهای مختلف که کلیه آنها تابع منشور سازمان ملل می‌باشند و برای نگهداری صلح به دور هم گرد آمده‌اند، در من بی اندازه مؤثر واقع شد. دنیا چشم امید خود را برای صلح به لیک‌ساکسس دوخته‌است. در این محل به زبان‌های مختلف تکلم می‌شود و عقاید و افکار گوناگون ابراز می‌گردد و از ملل مختلف که دارای فرهنگ و آداب و رسوم و سنن گوناگون هستند نماینده در آنجا وجود دارد. وسیله‌ای که بتوان با آن مشکلات جهان را مرتفع ساخت در دسترس ما است، معهذا این وسیله چنانکه همه می‌دانیم و اعتراف داریم، کامل و تمام عیار نیست.
رئیس جمهوری امریکا غالباً اظهار داشته‌اند که علاقه دارند سازمان ملل متحد روزبه‌روز بهتر شود و مبانی آن نیرومندتر و استوارتر گردد. این علاقه و آرزویی است که همه در آن شریک و سهیم هستیم و ایران نقش خود را از این حیث که سازمان ملل را مفیدتر و مؤثرتر سازد، با صراحت و شوق رغبت تمام ایفا خواهدنمود.
این سازمان عالیقدر باید مظهر کامل و مؤثر امید و آرزوی بشری برای جلوگیری از بروز یک جنگ جهانی مخوف دیگر گردد.
من با اینکه خود راننده هواپیما هستم و با سرعت پرواز مأنوس و آشنا می‌باشم، با این حال هنگامی که با هواپیمای مخصوص رئیس جمهوری از ایران به این کشور پرواز کردم، خوب متوجه شدم که بین این دو کشور چه مسافتی وجود دارد. این جدایی اگر بر حسب کیلومتر سنجیده شود البته زیاد خواهدبود، ولی من به جرأت می‌توانم بگویم که این جدایی مسافت تنها جنبه جغرافیایی دارد. حقیقتی که به هیچ وجه با کیلومتر مسافت ارتباط ندارد، این است که شباهت ما به مراتب بیش از موارد اختلاف است.
تمدن ما یکی از باستانی‌ترین تمدن‌های جهان است و تمدن شما یکی از جوانترین آنها است، معهذا مواردی در این دو تمدن وجود دارد، که میان ما مشترک است. یکی از موارد شباهت ما فی‌المثل مناعت و عزت نفس شدید است. ایرانی نیز مانند امریکایی می‌خواهد در همه احوال جنبه فردی خود را حفظ کند. عدم امتیازات طبقاتی از موارد دیگر شباهت ما است. جمله معروفی که در اعلامیه استقلال امریکا مندرج است و می‌گوید: «همه افراد بشر مساوی و برابر خلق شده‌اند»، در هیچ جای دنیا به قدر ایران مفهوم نیست. در ایران نیز مانند امریکا لیاقت و کاردانی از صفحات مورد تکریم و احترام است. یک فرد ایرانی مانند امریکایی می‌تواند به قدر استعداد و لیاقت خویش از مدارج ترقی بالا برود. در آنجا نیز مانند اینجا ترقی و موفیقت اشخاص مورد تکریم و تجلیل است و این حقیقت در تمام شئون زندگی ما و در پارلمان ما و در امور بانک و تجارت ما و شئون علمی ما حکمفرما است.
همانطوری که در امریکا ترقی فردی که بر اثر تهذیب نفس و خویشتن‌داری به مقامی نائل شده‌باشد شگفت‌آور نیست، در ایران نیز فردی که بر اثر تهذیب و تکمیل نفس و پرورش استعداد و مواهب خویش احراز مقامی عالی کرده‌باشد همواره مورد عالیترین تکریم و ستایش واقع می‌گردد. این است نمونه‌ای چند از فوائد و ارزش دموکراسی که هر دو کشور از آن مشترکاً برخوردارند.
دو کشور ما با اینکه دریاها و اراضی وسیعی بین آنها فاصله است، روحاً و از لحاظ فروزندگی به یکدیگر خیلی نزدیک هستند. یکی دیگر از موارد شباهت ما قانون اساسی ما است. قانون اساسی ایران بر اصول دموکراتیک و آزادیخواهی استوار است.
میهمان شما امشب یک پادشاه مشرق‌زمین نیست که دارای اختیارات وسیع و قدرت فوق‌العاده باشد، بلکه پادشاه آزادی‌خواه و متجددی است که اختیارات وی از طرف قانون اساسی اعطاء شده و اگر پای مقایسه به میان آید، به جرأت می‌توانم بگویم که اختیارات وی به مراتب کمتر از اختیاراتی است که قانون اساسی سوئد به پادشاه خود تفویض نموده‌است.
با تأکید تمام می‌گویم اصلاحاتی که در قانون اساسی ما به عمل آمده طبق اصول و روش قانون اساسی صورت گرفته‌است. انتخابات ایران برای مجلس مدتی است شروع شده. دوره این انتخابات همانطور که قانون اساسی مقرر داشته، برای مدت دو سال است. انتخابات مجلس سنا هم تمام شده‌است.
تمام سعی و مجاهدت دستگاه‌های دولتی مصروف این بوده که انتخابات به طور عادلانه و دور از فساد صورت گیرد، و این کار چنانکه خود امریکاییان تشخیص می‌دهند، کار سهل و ساده‌ای نیست. ما همواره در مسیر دموکراسی پیش می‌رویم، زیرا ایمان داریم دموکراسی که فاقد روح دموکراتیک باشد، معنی و مفهومی نخواهدداشت.
تصور می‌کنم بعضی از امریکاییان اطلاع ندارند که ایران تقریباً به قدر اراضی امریکا که در خاور دره می‌سی‌سی‌پی (به استثنای نیوانگلند) قرار دارد، وسعت دارد. ایران کشوری است که در آنجا اجرای اصل چهار برنامه مستر ترومن نتایج مؤثری به بار می‌آورد. دولت و ملت ایران سرمایه‌های خصوصی امریکایی را حسن استقبال خواهندکرد و هر گونه تأمین لازم جهت این سرمایه‌ها فراهم خواهندساخت.
علاقمند هستیم که با کمک و مساعدت فنی مهندسین و مشاورین و کارشناسان صنعتی امریکا، برای پیشرفت اقتصادیات و تأمین رفاه و آسایش ایران کار کنیم و به این ترتیب وظیفه خویش را در ترقی دادن سطح زندگی مردم جهان ایفا نماییم.
ایران برای پیشرفت امور اقتصادی خویش و استقرار عدالت اجتماعی که بر اساس افزایش تولید و ترقی‌دادن سطح زندگی عمومی استوار باشد، احتیاج به مساعدت و همکاری امریکا دارد. دو کشور ایران و امریکا مدت‌ها است با یکدیگر ارتباط دارند و من امیدوارم که این ارتباط اکنون بیش از پیش توسعه یابد.
یکی از عواملی که این دو ملت را خیلی به یکدیگر نزدیک‌تر می‌سازد، علاقه هر دو ملت به مذهب است، گو اینکه میان مذهب آنها اختلاف باشد. من که پیرو اصول دیانت مقدس اسلام هستم ایمان به عدالت الهی دارم و یقین دارم که اساس تمام ادیان و مذاهب بزرگ جهان نیز بر این عقیده استوار است.
«گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی»