سخنان علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در آیین فراداشت منشور سپاس دانشگاههای ایران به پیشگاه علیاحضرت شهبانو ۲۸ اسفند ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی
شهبانو فرح پهلوی | پرتال علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی
سخنرانیها و پیامها و بیانات و مصاحبههای علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی |
دانشگاه تهران |
سخنان علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در آیین فراداشت منشور سپاس دانشگاههای ایران به پیشگاه علیاحضرت شهبانو ۲۸ اسفند ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی
دانشگاهیان ایران به پاس قدرشناسی عمیق از کوششهای ارزنده علیاحضرت شهبانو در حمایت از دانش و پژوهش در ایران، عصر روز پنجشنبه طی مراسمی که در دانشگاه تهران برگزار کردند، منشور سپاس به پیشگاه علیاحضرت شهبانو تقدیم داشتند. در این مراسم سرکار علیه بانو فریده دیبا، آقای امیرعباس هویدا نخستوزیر، آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، چند تن از وزیران کابینه، رؤسای دانشگاههای سراسر کشور، فرماندهان نیروی زمینی و ژاندارمری، گروهی از رؤسای هیئتهای سیاسی و نمایندگان دیپلماتیک کشورهای خارجی در دربار شاهنشاهی، استادان دانشگاههای ایران با بانوانشان حضور داشتند.
پس از تشریففرمایی علیاحضرت شهبانو به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، رؤسای دانشگاههای سراسر کشور با بانوانشان به حضور علیاحضرت شهبانو معرفی شدند. پس از آن علیاحضرت شهبانو به تالار فروغی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران تشریففرما شدند و آقای هوشنگ نهاوندی رئیس دانشگاه تهران، از طرف جامعه دانشگاهیان کشور سخنانی ایراد کرد. آنگاه منشور سپاسی بوسیله آقای قاسم معتمدی رئیس دانشگاه اصفهان به پیشگاه شهبانو تقدیم شد. این نخستین بار در تاریخ ایران است که چنین منشوری در یک روز و همزمان به تصویب مشترک شورای دانشگاههای ایران رسیده است.
علیاحضرت شهبانو پس از دریافت منشور سپاس پشت تریبون قرار گرفتند و سخنانی ایراد فرمودند:
از تصمیم شوراهای دانشگاههای کشور و از سخنانی که از جانب جامعه دانشگاهیان و اندیشمندان ایران در اینجا گفته شد، صمیمانه سپاسگزارم. شما از کوشش مستمر من در پیشبرد فعالیتها و برنامههای دانشگاههای کشور سخن گفتید، ولی لازم میدانم در این مورد متذکر شوم که چنین کوششی از جانب هر مقام ایرانی، به تناسب اختیارات و مسئولیتهایی که بر عهده او است، قسمتی از انجام وظیفه وی در پیشرفت نهضت بزرگ تجدید حیات ملی است که پیش از هر چیز بر پایه توسعه دانش تکیه دارد، زیرا عظمت و اعتلای واقعی هر جامعهای مسلماً مرتبط با سطح دانش آن است و طبعاً یک دانشگاه عالیترین تجلیگاه این دانش است. البته باید در توضیح این گفته مذکر شوم که مراد من از دانش تنها مفهوم ریاضی و مادی محدود آن نیست، بلکه منظورم مفهوم بسیار وسیعتری است که علم و فرهنگ و ارزشهای مادی و معنوی را با هم و به صورتی یکجا در بر میگیرد. رسالت واقعی یک دانشگاه را نمیتوان فقط در تدریس خشک واقعیات علیم خلاصه کرد زیرا اگر چنین باشد ماشینهای چاپ با دقتی بیشتر و خطایی کمتر بیشتر از انسانها جوابگوی چنین برنامهای خواهند بود. آنچه مایه اصلی این رسالت است نگاهبانی ارزشهای اندیشه و خلاقیت انسانی به موازات آموزش اطلاعات علمی و پژوهشهای فنی و تکنولوژی است.
رسالت پر افتخار
شما استادان ارجمند که عمر خود را وقف خدمت به دانش کردهاید، طبعاً بیشتر از هر کس بدین واقعیت آگاهید که توسعه اقتصادی و ترقی مادی یک اجتماع برای تأمین رفاه و سعادت آن لازم هست، ولی کافی نیست. زیرا انسانها میتوانند به برکت دانش، ثروتهای مادی را بیافرینند اما ثروتهای مادی به تنهایی نمیتوانند انسانهایی شایسته بسازند. آنچه نیروی محرکه اجتماعی و محور همه تحولات و تطورات تاریخ بشری است، ثروت نیست، نیروی آفریننده اندیشه انسان است که این ثروت را بوجود میآورد. به همین دلیل تمدنها و فرهنگها خالق تکنیک هستند و نه مخلوق آن و طی صدها و گاه هزارها سال دارالعلمها و دانشگاههای جهان این رسالت دشوار ولی پرافتخار را در کشاکش حوادث و در برابر نیروهای ظلمت و جهل و تعصب بخوبی ایفا کرده و ودیعه ارزشهای انسانی را که به دست آنها سپرده شده بود از نسلی به نسل دیگر انتقال دادند و به قول حافظ، این چراغ را از این خانه به آن خانه بردند. خواه در کشور ما که تاریخ آن تجلی حماسهای پر ارج در امر دفاع از ارزشهای اندیشه و فرهنگ ملی در گیرودار سهمگینترین حوادث تاریخ است و خواه در قسمت اعظم از دیگر جوامع جهان بشری، دارالعلمها در راه ایفای این رسالت جاودانی خود متحمل رنجهای بسیار شدند و قربانیهای فراوان دادند و با این همه در هیچ مورد از قبول این مسئولیت خطیر سر باز نزدند.
اگر در جهان گذشته با نظامهای دیرپا و استوار آن، وضع چنین بود، در جهان امروز که ارزشهای نظام کهن در حال فرو ریختن است و در عین حال هنوز ارزشهای نوینی به صورت قاطع جایگزین آنها نشده است، طبعاً رسالت مراکز دانش و فرهنگ که دانشگاهها عالیترین مظاهر آنند، بسیار خطیرتر و سنگینتر و ضمناً جهانیتر از هر وقت دیگر است.
جامعهیی نو
در مورد آنچه مربوط به کشور ما و در جامعه ما است، ما با همین واقعیت روشن روبرو هستیم. این کشوری است که اکنون جامعهای نو در آن پیریزی میشود و در چنین تلاشی دانشگاهها که وارث رسالت دارالعلمهای کهن هستند، وظیفه دارند که از یک طرف پرورشدهنده افراد شایسته نسل آینده کشور از لحاظ دانش مادی و کفایت و صلاحیت و تخصص فنی و از سوی دیگر نگهبان و مروج ارزشهای جاودانی و اصیل فرهنگ ایرانی و سنتهای ملی والای آن باشند.
مردان و زنانی تربیت کنند که در عین جهانی بودن- که لازمه دانش و فن است- عمیقاً ایرانی باشند و به موازات علاقه و احترام به علم و تکنولوژی بشری اصالت و رسالت ملی خویش را با همه وجود پاس بدارند. بدیهی است تأکید من بر این رسالت و اصالت ملی به معنی دوری از اکتساب و اقتباس بهترین اجزاء تمدنها و فرهنگهای دیگر نیست، زیرا این اکتساب اصولاً از آغاز، وجه امتیاز تمدن و فرهنگ ایرانی بوده است و ما پیوسته از این امتیاز برخودار بودهایم که فرهنگ و مدنیت خویش را از دیدگاهی جهانی و در ارتباط دائم با دیگر تمدنها پیشرفت دهیم. منتها در دنیایی که استیلای روزافزون تکنولوژی و مقتضیات جامعه مصرفی و مادی جامعه بشری را بحرانهای روحی و تشنّجات روزافزون اجتماعی دست به گریبان کرده است، این کوشش باید با کوشش موازی در دفاع از ارزشهای معنوی و ملی درآمیزد. جامعه ما و هر جامعه دیگری که به هویت ملی خود مؤمن و معتقد باشد، نیازمند مردان و زنانی بخصوص در سطح مدیریت و رهبری است که از ایمان ملی و فضیلت و صداقت در عمل، یعنی آنچه در ایران باستان در شمار پندار و گفتار و کردار نیک خلاصه شده بود، برخوردار باشند.
مدیران جامعه ایرانی چه امروز و چه فردا، باید در اعماق وجود و در همه آثار اندیشه و عمل خویش ایرانی باشند، ایرانی فکر کنند و برای ایران بکوشند. برای سعادت و مردم آینده سرزمینی بکوشند که در آن پدران و مادران آنها یکی از انسانیترین فرهنگهای تاریخ جهان را با ارزشها و سنتهای والای آن پدیدآوردهاند. حفظ و تقویت این هویت ملی و تأکید بر آن در هر مورد مسلماً وظیفه مقدسی است که بر عهده هر دانشگاه کشور است.
نکته دیگری که توجه بدان از نظر ایفای واقعی رسالت دانشگاهها ضرورت دارد احتراز از رکود و ایجاد یک محیط دائمی تحول و پیشرفت و حرکت است. همه میدانیم که هدف از انتقال دانش از نسلی به نسل دیگر انتقال و آموزش یک دانش راکد نیست، بلکه مشارکت مؤثر در تحول و پیشرفت دائم آن است و چنین امری طبعاً مستلزم گسترش تحقیقات و پژوهشهای خلاقه در همه شئون دانش بشری است تا به برکت آن راهحلهای اصیل اجتماعی و صنعتی و اقتصادی و فرهنگی برای همه رشتههای حیات ملی یافته شود.
موفقیت در چنین کوششی نیازمند سازمان پردامنه و نیرومند تحقیقاتی است و در چنین سازمانی سهم و نقش اساسی از آن دانشگاهها است. بدیهی است، دانشگاهها میباید دوشادوش فعالیتهای پژوهشی به گسترش برنامههای آموزش دائم و بازآموزی ادامه دهند تا بدین ترتیب نه تنها برای دانشجویان خود بلکه رای دیگر افراد علاقمند جامعه موجبات و امکانات همآهنگی با پیشرفت مداوم و بیوقفه دانش بشری را فراهم سازند.
پاس حرمت
آقایان رؤسای دانشگاهها- خانمها و آقایان.
یقین دارم همه شما در این مورد با من اتفاق نظر دارید که حسن انجام تمام این برنامهها و نیل به این هدفها جز در یک محیط انسانی سرشار از تفاهم و همکاری و احترام متقابل میان استاد و دانشجو و وقوف کامل هر دو طرف به وظایف و رسالتهای ملی و میهنی خود امکانپذیر نیست. اگر دانشجو حرمت استاد را که یک سنت اخلاقی و ملی کهن و پرارج فرهنگ ایرانی است، پاس ندارد و اگر استاد با همه توانایی خود در پیشرفت علمی و اعتلای اخلاقی دانشجوی خویش نکوشد و و در عین حال اگر اجتماع و مسئولان آن ارج و حرمت محیط پر احترام دانشگاه را رعایت نکنند، ایفای این رسالت یا غیر ممکن یا بسیار دشوار و بینتیجه خواهد بود.
پاسداری حرمت دانشگاه که بسیار از آن سخن میرود، وظیفهای است که هم با دانشجو وهم با استاد است. برای من مایه خوشوقتی است که در جامعه دانشگاهی و اندیشمند ایران، آگاهی و درک مسئولیتی عمیق نسبت بدین وظایف احساس میشود و طبعاً نیز نبایستی جز این باشد. مردان اندیشه و دانش در گذشته همواره پاسداران پر ایمان و فداکار هویت و موجودیت فرهنگ ملی ما بودهاند. اینان بودند که نهضتهای بزرگ ملی ایران را بنیاد نهادند و به مقیاس وسیعی سیر تحول تاریخ و مدنیت ما را رهبری کردند. امروز نیز همین اندیشمندان و دانشورانند که با الهام از فلسفه انقلاب شاه و ملت، ایفای رسالت دیرینه و سنتی خویش را در پیشرفت جامعه ایرانی به سوی دوران تمدن بزرگ بر عهده گرفتهاند. اطمینان دارم که ایفای چنین رسالتی برتر از توان آنان نیست زیرا در این راه میراث سرشار و کهنی که ارزشهای جاودانی فرهنگ ملی ما در آن نهفته است، پشتوانه و ضامن خلاقیت آنها است.
آرزوی من این است که بر اساس چنین پشتوانهای و با همت و کوششی شایسته آن، دانشگاههای ما نه تنها نقش خود را در تأمین پیشرفت مادی و معنوی جامعه ایرانی به بهترین صورت ایفا کنند، بلکه در عین حال ایفای همین نقش را در سازندگی دنیایی بهتر و جهانی سعادتمندتر به صورتی شایسته رسالت دیرین فرهنگ ایرانی به عهده گیرند. در این روز مقدس که آن را به شما و همه مسلمانان جهان شادباش میگویم و در آستانه نوروز فرخنده که امیدوارم بر همه شما مبارک باشد برای کلیه خدمتگزاران راستین ملت ایران توفیق خدمت هر چه بیشتر به شاهنشاه آریامهر و کشور و ملت خود و به تمام جامعه بشری را از درگاه خداوند بزرگ آرزو میکنم.
در پایان این مراسم علیاحضرت شهبانو با رؤسای دانشگاههای سراسر کشو عکسی به یادگار برداشتند و در ساعت هفده و ده دقیقه دانشگاه تهران را ترک فرمودند.
نوشتار منشور سپاس دانشگاههای ایران
نظر به سهم بزرگ علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران در پاسداری میراثها و سنتهای ملی و ترویج زبان و فرهنگ و ادب و هنر ایرانی، نظر به نقش برجسته علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران در پیشبرد دانش و ایجاد و پیشرفت و مؤسسات عالی آموزشی و پژوهشی، نظر به پشتیبانی بیدریغ علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران از گسترش و پیشرفت آموزش و پژوهش در سراسر کشور، نظر به عنایات خاص علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به دانشمندان و اندیشمندان و دانشگاهیان شایسته ایرانی و حمایتی که همواره از اعتلای حرمت علمی و تحقیق در جامعه ایرانی میفرمایند،
- نظر به علاقه و توجه علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به اصول و روشهای جدید آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان کشور،
- نظر به توجه خاص علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به توسعه و تشیید همکاری فرهنگی و هنری بین ملتهای جهان که تأثیر شگرفی در تحکیم مبانی تفاهم و دوستی در جامعه انسانی داشته است، نظر به توجه خاص علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به جنبههای انسانی و اجتماعی توسعه اقتصادی کشور،
- نظر به علاقه خاص علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به مسائل مربوط به حفاظت محیط زیست در ایران و دیگر کشورهای جهان،
- نظر به کوششهای پیگیر و بارور علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران در گسترش پوشش بهداشتی کشور و توسعه فعالیتهای خیریه و امداد اجتماعی و توجه خاص معظملها به ناتوانان و نیازمندان،
- نظر به نقش و تأثیر استثنایی رهبری علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران در ترقی و پیشرفت و اعتلای مقام زن ایرانی و
- نظر به اینکه علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران با صفات عالی انسانی خود مظهر کامل تقوی و اخلاق و اخلاص عمل و همه سنتهای معنوی مورد احترام جامعه ایرانی میباشند،
شورای دانشگاه تهران در هفتصد و هفتاد و چهارمین جلسه مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه جندی شاپور در نود و هشتمین جلسه مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه اصفهان در شصت و یکمین جلسه مورخه ۳ اسفند ماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه پهلوی در یکصد و شصت و پنجمین جلسه سوم اسفندماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه ملی ایران در چهارمین جلسه سال تحصیلی ۱۳۵۵-۱۳۵۴ مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه آریامهر در یکصد و هشتاد دومین جلسه مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه آزاد ایران در دهمین جلسه مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴، شورای دانشگاه تربیت معلم در ششمین جلسه سوم اسفندماه ۱۳۴۵، شورای دانشگاه سپاهیان انقلاب ایران در چهارمین جلسه مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴، و شورای رؤسای دانشگاههای کرمان، بوعلی سینا، بلوچستان، رضاشاه کبیر، گیلان، رازی، فارابی و فرح پهلوی در جلسه مشترک مورخ سوم اسفند ماه ۱۳۵۴ خورشیدی، به پیشگاه معظملها تقدیم دارند.
در روز مراسم تقدیم منشور سپاس مجموعهای چاپ و در اختیار شرکت کنندگان گذاشته شد که دانشنامههای دکتری افتخاری دانشگاههای ایران و جهان و جوائز تقدیمی و مناسبتهای آنها و نشانهای ایرانی و خارجی تقدیمی به علیاحضرت یاد شده بود.