ایجاد وحشت با اعدام جوانان ایران

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سوسیال دموکراسی گزارش پیشرفت جنبش مشروطه

جمهوری دموکراتیک نام دروغین برای جمهوری خلق

لیبرال دموکراسی


ایجاد وحشت با اعدام جوانان ایران

بامداد ۱۷ دی ماه ۲۵۸۱ شاهنشاهی، محمد مهدی کرمی و محمد حسینی اعدام شدند. تاکنون چهار مرد جوان که حق داشتند به رژیم سفاک اسلامی اعتراض کنند به دار آویخته شده اند. مردان جان باخته دادگاه درستی نداشتند، حق نداشتند که وکیلی را خود برگزینند، و حتی نتوانستند سند و مدرک هایی که رژیم مدعی بود علیه آنان داشته است را ببینند. همه ما می دانیم که این به اصطلاح دادگاه ها به هیچ روی شباهتی به یک دادگاه ندارد. هدف این به اصطلاح دادگاه ها که مجرمی را محاکمه کنند و حکم بر پایه قانون برایش صادر کنند،‌ بلکه هدف این است که با این حکم ها میان مردم ترس و وحشت ایجاد کنند. بیش از صد و ده روز است که انقلاب ملی در سراسر ایران آغاز شده است. ملت ایران با تظاهرات خود نشان داده است که دیگر رژیم اسلامی نمی خواهد. پاسخ رژیم اسلامی به تظاهرات مردم این بود که پاسداران و بسیج را به خیابان ها بفرستند، به دختران ایران تجاوز کنند، مردان و زنان ایران را آماج گلوله های خود قرار دهند، و بازداشت کنند و زندان ها بیافکنند. بر خلاف گذشته، بسیج و پاسداران دیگر نتوانستند با هر ترفندی که به کار بردند، تظاهرات را به پایان برسانند.

واکنش مردم ایران در برابر بسیج و پاسداران، این بود که خود را مسلح کنند. مردم کوکتل مولوتف ساختند و به مرکزهای بسیج و پاسداران پرتاب کردند، بنرهای رژیم را به آتش کشیدند، و پیکره های این آدمکشان در میدان ها را تل خاکستر کردند. با صادر کردن حکم های مفسد فی الارض و محارب با الله برای اعدام کردن ها، فاز نوینی برای ترور مردم ایران آغاز شده است. این حکم ها از دادگاه های انقلاب بیرون می آید و نه دادگاه های عادی. جمهوری اسلامی خود را برای پدید آمدن چنین روزی آماده ساخته بود، هنگامی که مردم انقلاب علیه حکومت اسلامی را آغاز کنند. اینان به درستی می دانستند که این روز خواهد آمد، روزی که مردم ایران حکومت اسلامی را دیگر نمی خواهد و از آن نفرت دارد . این روز فرارسیده است. رهبر و اعوان و انصارش باید چمدان ها را ببندند و نزد دوستانشان در مسکو پناه ببرند. ملت ایران اگر بپندارد که این بی شرمان و ایرانی کشان، با پای خودشان خواهند رفت، اشتباه است. رهبر و اطرافیانش هر شاخه حکومت اسلامی را به کار می گیرند تا با ترور و ترس مردم ایران را سرکوب سازند و وادار به واپس نشینی کنند و در خانه هایشان بمانند. ما بارها در این باره گفته ایم که حکومت در سه قوه بخش شده است که این سه قوه باید از یکدیگر جدا و مستقل باشند. قوه قانونگذاری یا مجلس، قوه مجریه یا دولت نخست وزیر و وزیران و وزارتخانه ها و سازمان ها و اداره های وابسته به دولت و سوم قوه دادوری همان قوه قضاییه که باید از یکدیگر جدا و مستقل باشن د. باز هم بارها گفتیم که این سه قوه در رژیم اسلامی از یکدیگر جدا و مستقل نیستند بلکه هر سه زیر کنترل رهبر می باشند. اکنون دستاورد دهشتناک این را می بینیم زمانی که سه قوه از یکدیگر جدا و مستقل نباشند. مجلس و دولت و قضاییه آن را انجام می دهند که دولت می خواهد. برای نمونه مجلس اسلامی تصویب می کند که بانوان ایران باید حجاب بر سر کنند و قوه قضاییه می گوید تنبیه برای بانوان مثلا ۵ سال یا مرگ است، یا می توانند بگویند که زنی مفسد فی الارض است و به مرگ محکوم می شود.

پلیس که بخشی از قوه مجریه یا دولت است، به مردان و زنان تجاوز می کنند و به آنها شلیک می کنند و هیچ کس نمی تواند مجرم را به دادگاه بکشد. امروز برای جهانیان روشن شده است که این حکومت یک دیکتاتوری مطلق اسلامی است. و دیکتاتوری که آن بالا نشسته و خود را رهبر می نامند فرقی با هیتلر و استالین ندارد. با مرگ این دو هیولا، دیکتاتوری های هیتلر و استالین به پایان رسیدند. هیتلر جهان را در آتش و جنگ فرو برد و در پایان خودکشی کرد. استالین ده میلیون ها تن از مردم روسیه را به اردوگاه ها برد و اعدام کرد. ما ایرانیان دیگر نمی توانیم صبر کنیم که رهبر دنیا را به آتش بکشد و میلیون ها ایرانی دیگر را به قتل برساند.

بیش از سی هزار ایرانی در زندان های رژیم هستند و به این شمار روز به روز افزوده می شود. این نشان می دهد که رهبر راه استالین را برگزیده است که هر کسی که علیه او باشد را به زندان بیافکند و یا به ارودگاه های مرگ بفرستد. این برای انقلاب ملی ایران و این تظاهرات چه معنایی دارد؟ هدف نخست انقلاب ملی براندازی رژیم اسلامی است. بر ملت ایران است که به زندان ها حمله کنند و زنان و مردان در بند را آزاد سازند. ما نباید پروانه دهیم که پیوسته هم میهنان ما ناپدید شوند و در جاهای پنهانی شکنجه شوند به قتل رسانده شوند و جسدشان در رودخانه ای یا بیابانی پیدا شود. ما پروانه نمی دهیم که این گونه ایرانیان را به قتل برسانند و قاتلان شناخته نشوند. شناسایی این جاها که فرزندان ایران در آن زندانی شده اند از خویشکاری های هر ایرانی است. الکساندر سولژ نیتسین نویسنده روسی در کتاب مجمع الجزایر کولاگ، سیستم زندان های پنهانی و اردوگاه های اجباری استالین را به نوشتار کشید. این کتاب که ۱۹۷۳ به چاپ رسید، دنیای سرکوب و غیرانسان سازی استالین در این زندان ها و ارودگاه ها را به جزییات روشن کرد و درباره آن نوشت. بخش نخست این کتاب صنعت زندان نام دارد و این واژگان باید برای شرایط دهشتناک کنونی در ایران ويژه شود.

در کنار زندان های رسمی چون اوین، هزاران زندان غیررسمی در ایران وجود دارد که در آن زنان و مردان بی گناه ایرانی شکنجه می شوند و به قتل می رسند. ما نیز به یک الکساندر زولژشنیتسین نیاز داریم تا این شکنجه گاه ها شناسایی شوند. همه این زندان ها برای یک هدف است و آن این است که رهبر هم چنان در جایگاهی که برای خودش ساخته است باقی بماند.

از آنجا که رژیم نمی تواند مستقیم میهن پرستان و مشروطه خواهان را دستگیر کند و یا به قتل برساند، تاکتیک دیگری اختراع کرده اند با پراکندن ضد اطلاعات، فرستادن کسانی که خود را میهن پرست می نامند، حزب و گروه درست می کنند و به نام مشروطه مشروطه خواه را شناسایی می کنند و آن دیگری با وجود از دست دادن عزیزانش برای خود دستک و دمبک می سازد، وان دیگری که به دروغ زندانی در ایران بود نیز گروه دارند و هریک سخنرانی می کنند و خارج از کشوری ها را منگ تر و گیج تر می کنند. با نگاهی به تلگرام و اینستاگرام و تویییتر تنها سبب تاسف و غم است.

با وجود فشار پروپاگاندهای رژیم، ویدیوهایی که مردم جان بر کف از ایران می فرستند و خبرهای اعدام جوانان بی گناه و تظاهرات میهن پرستانی که در برون مرز زندگی می کنند در برابر سفارت جمهوری اسلامی و وزارت خارجه کشوری که در آن زندگی می کنند، دولت های اروپایی که همدست جمهوری اسلامی هستند را زیر فشار می گذارد. در اروپا هدف پایه ایرانیان این است که سپاه پاسداران در لیست تروریست ها قرار گیرد. اگر پاسداران در لیست تروریست های اروپا درآیند، کشورهای اروپایی به یک بار می توانند سفر پاسدار و بسیجی ها را به اروپا ممنوع کنند،‌ حساب های بانکی و شرکت های آنان را مصادره کنند و فعالیت های اقتصادی آنان را بازایستانند. با این کار ابزار ترور رهبر فلج می شود.

ایرانیان میهن پرست و مشروطه خواه در برون مرز دست در دست ملت ایران که خواهان آنند که قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی بر اعتبارش بازگردد، یک پارچه اند. ما پروانه نمی دهیم که با پروپاگانداهای دشمنان ایران و خاینین به ایران راه مشروطه خدشه دار گردد.

وبگاه مشروطه دات اورگ پانزده سال پیش بنیاد نهاده شد، در زمانی که هیچ کس نمی خواست درباره مشروطه چیزی بشنود. دشمنان ایران گفتند که مشروطه به تاریخ پیوسته است،‌ مشروطه دمده شده است، ما می خواهیم قانون اساسی نوینی با الگوی قانون اساسی ایالت متحده آمریکا بنویسم. دشمنان ایران گفتند ما می خواهیم حزب درست کنیم و ملت ایران را در جعبه هایی پخش کنیم. سپس مردم ایران را ما آموزش خواهیم داد تا مغز شویی شوند و خود را به یک حزب بفروشند تا دیگران برایشان تصمیم بگیرند. بر پایه اندیشه های فاسد این کسان در برون مرز، تظاهرات میلیونی با الگوی گاندی می باید انجام شود. و در سیستم نوین در ایران، همه جنایت کاران و چپاولگران رژیم اسلامی بخشیده خواهند و همه یکدیگر را در آغوش خواهند گرفت. بعد کسی می آید با الگوی نلسون مندلا دشمن ایران و ایرانی که ایرانی نوین بر پا خواهد کرد. همواره ما این بیهوده گویی را به کناری نهاده ایم و بر مردم ایران تاسف خوردیم و تنها از مشروطه گفتیم. مشروطه جنبشی ایرانی بود و هست. و در آن زمان ایرانیان را از یوغ قاجار و اسلام رهانید و امروز نیز مشروطه ما را از یوغ و شر اسلامیون و کمونیست ها رهایی خواهد بخشید.

ما نباید فراموش کنیم که پدر بزرگان ما می بایستی که علیه قاجاریان و اسلامیون و ارتش روسیه بجنگند تا آزادی و عدالت را در ایران برقرار سازند.

نیاکان ما سرمشق ما هستند و به ما نیرو و دلیری می دهند و اطمینان به پیروزی در راه مشروطه.

پاینده ایران – جاوید شاه

برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران

و در اهتزاز پرچم سه رنگ زیبای شیر وخورشید نشان و تاجدار ایران