تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:AttentatAttemptShahanshahKakhMarmar21Farvardin1344.mp4|thumb|left|240px|سوءقصد به جان شاهنشاه برنامه‌ریزی شده از سوی دانشجویان کنفدراسیون]]
+
[[پرونده:ShahanshahMachineSaziArak2536b.jpg|thumb|left|200px|شاهنشاه آریامهر در فرودگاه مهرآباد پیش از پرواز به سوی اراک]]
[[پرونده:ShahanshahStudentsForeignUni1344.jpg|thumb|left|200px|دانشجویان بورسیه در کاخ سعدآباد به پیشگاه شاهنشاه بارمی‌یابند امرداد ۱۳۴۴]]
+
[[پرونده:ShahanshahAryaMehrHEPCOIndustriesArak2536.jpg|thumb|left|200px|شاهنشاه هنگام بازدید از کارخانجات هپکو]]
[[پرونده:SergeantIIBabaiyan21Farvardin1344.jpg|thumb|left|200px|استوار دوم باباییان گارد جاویدان]]
 
[[پرونده:SergeantIILashkary21Farvardin1344.jpg|thumb|left|200px|استوار لشکری گارد جاویدان]]
 
[[پرونده:GuardJavidanSergeantSariZaboli1344.jpg|thumb|left|200px|گروهبان ساری زابلی گارد جاویدان پس از فتنه ۱۳۵۷ به دست کنفدراسیونی‌ها و اسلامیون دستگیر و اعدام شد روانش شاد!]]
 
[[پرونده:BabaianLashgari.jpg|thumb|left|200px|آرامگاه دو جان‌باخته باباییان و لشگری در ابن‌بابویه در سال ۱۳۵۸ به دستور ابراهیم یزدی ویران شد]]
 
  
 +
'''[[بازدید اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر از صنایع سنگین اراک ۱۰ خرداد ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی]]''' - ۱۰ خردادماه ۲۵۳۶ شاهنشاه آریامهر برای بازدید از چند پروژه صنعتی در شهرستان اراک به آن شهرستان وارد شدند. در این سفر، هرمز قریب، رئیس کل تشریفات شاهنشاهی، و سپهبد طباطبایی در رکاب همایونی هستند. هنگام پرواز، شاهنشاه آریامهر از فرودگاه، اوامری به علم، وزیر دربار شاهنشاهی، دادند. در فرودگاه، مهندس شریف‌امامی رئیس سنا – اسداله علم وزیر دربار شاهنشاهی – ارتشبد ازهاری رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران – معینیان رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی – معاونان وزارت دربار و جمعی از مقام‌های لشکری و کشوری سرافرازی پسواز شاهنشاه آریامهر را در فرودگاه داشتند.
  
'''[[سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ ]]''' - روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ برابر با ۱۰ آپریل ۱۹۶۵ سرباز وظیفه  رضا شمس‌آبادی در کاخ مرمر به شاهنشاه ایران تیراندازی کرد. به شاهنشاه از این رویداد شوم آسیبی نرسید ولی  دو تن از درجه‌داران وفادار گارد شاهنشاهی کشته شدند. شمس‌آبادی نیز جا بجا کشته شد. هر سال در روز ۲۱ فروردین ماه برای اینکه از این ترور اهریمنی گزندی به جان شاهنشاه نرسید در سراسر کشور آیین نیایش برگزار شد و روز ۲۱ فروردین ماه روز نیایش نام گرفت.
+
شاهنشاه آریامهر از فرودگاه اراک رهسپار کوی کارگران شدند و از نمونه یکان‌های مسکونی دیدن فرمودند. سپس به شهر صنعتی اراک تشریف‌فرما شدند و واحدهای مسکونی کارکنان و کارمندان را مورد بازدید قرار دادند. شاهنشاه آریامهر به هنگام بازدید از واحدهای مسکونی شهر صنعتی اراک، لزوم ایجاد مسکن برای هر یک از افراد شاغل را سپارش فرمودند:
  
در پی سوءقصد به شاهنشاه، شش تن از هموندان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی که کوتاه زمانی پیش از انجام این رویداد اهریمنی به ایران بازگشته بودند، همراه با چند تن دیگر دستگیر شدند. این دانش‌آموختگان، کمونیست‌های مائوییست خطرناکی بودند که در پی براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران و برقراری حکومتی همانند کوبا، ویتنام و الجزایر از راه جنگ‌های پارتیزانی، کشتن سران کشور و ترساندن مردم پس از به پایان رساندن دوره‌های تروریستی وارد ایران شدند. پس از این رخداد شوم پلیس و سازمان امنیت و اطلاعات کشور بررسی گسترده‌ای را آغاز کردند.  
+
:"شاید از این به بعد ۵۰ درصد افرادی که وارد بازار کار می‌شوند، افراد بسیار جوانی باشند، به همین جهت ضروری است که در ایجاد مسکن برای کارکنان و کارگران و ایجاد واحدهای تک اتاقی در نظر گرفته شود. باید از نظر ایجاد مسکن محاسبات طوری انجام گیرد که در آینده علاوه بر رفع کمبود مسکن، واحدهای مسکونی اضافی نیز داشته باشیم."
  
رضا شمس‌آبادی ۲۷ ساله اهل شمس‌آباد کویر کاشان بود. شمس‌آبادی فرزند سومین شوهر مادر خود بود و تا چند سال پیش در کویر کاشان چوپان بود و زمانی نیز در حمام قریه "حسو" کار می‌کرد. شمس‌آبادی هفت سال پیش با خانواده خود به شهر کاشان آمد و در یک کارگاه پارچه‌بافی کاری پیداکرد. پس از مرگ پدرش وی که نان‌آور مادر پیرش بود از خدمت سربازی معاف شد. وی با [[حزب توده]] و [[جبهه ملی]] همدستی داشت و با گرفتن پول برایشان چاقوکشی می‌کرد و هیاهو راه می‌انداخت. شمس آبادی پیشینه شرارت داشت و بارها زیر پیگرد قانون قرارگرفته بود. با در دست داشتن معافی از خدمت سربازی، در سال ۱۳۴۲ شمس‌آبادی خود داوطلبانه وارد خدمت سربازی شد! و با کمک خائنین کمونیست رخنه کرده در ارتش شاهنشاهی ایران، نگهبان رده دوم گارد جاویدان شد. چند روز پیش از نوروز ۱۳۴۴ رضا شمس‌آبادی در نامه‌ای برای مادرش نوشت که تا روز بیستم فروردین به کاشان خواهد رفت.
+
شاهنشاه آریامهر پس از آن به کارخانه ماشین‌سازی اراک رفتند و به بازدید از کارخانه پرداختند. شاهنشاه آریامهر به هنگام بازدید از بخش‌های مختلف کارخانه ماشین‌سازی اراک لزوم مشارکت بیشتر این کارخانه را در ساخت پالایشگاه‌های نفت یادآور شدند و همکاری این کارخانه را با صنایع ذوب فولاد که در کارخانه جدید بندرعباس ایجاد شده است، سپارش فرمودند. شاهنشاه در این بازدید از اینکه کارخانه ماشین‌سازی اراک در ساختن دیگ‌های بخار کام یاب بوده است، ابراز خرسندی کردند و فرمودند:
  
شاهنشاه هر روز ساعت ۹ بامداد از کاخ با خودرو به کاخ مرمر می‌روند و در دفترکار خود به رسیدگی کارهای داخلی و خارجی می‌پردازند. هنگامی که شاهنشاه روز شنبه ۲۱ فروردین ماه  به روال همیشه  جلوی پلکان سرسرای کاخ از خودرو پیاده شدند تا وارد ساختمان دفترکار خویش در کاخ مرمر بشوند، سرباز وظیفه گارد که چهل متر دورتر از ساختمان و مسلسل به دست داشت آغاز به تیراندازی کرد و به سوی ساختمان دوید. هیچ یک از گلوله‌های شلیک شده به شاهنشاه نرسید ولی گلوله به باغبان کاخ خورد. اعلیحضرت وارد سرسرا شدند و به درون دفترکار خود رفتند. رضا شمس آبادی شتابان کوشش کرد که خود را به سرسرا برساند. با بلند شدن سدای نخستین رگبار مسلسل یکی از محافظین شاهنشاه که دورتر ایستاده بود به سوی کاخ دوید و به رضا شمس‌آبادی دو تیر شلیک کرد. رضا شمس‌آبادی در همین لحظه به یکی از محافظین درون سرسرا تیر زد و وی زخمی را کرد. شمس‌آبادی هنوز از پای درنیامده بود کماکان سرسرا را به رگبار مسلسل بست تا سرانجام با گلوله‌های دیگر محافظین به زمین افتاد و نابود شد. گارد جانباز شاهنشاه سخت زخمی شد و پیشمرگ دیگر نیز در خون خود غلتید.  پیشخدمت دیگر اعلیحضرت نیز از دست و بازو تیر خورد. در این روز شوم در درازای چند ثانیه دو تن از خدمتگزاران شایسته ایران جان باختند، پیشخدمت شاهنشاه و باغبان زخمی شدند و خائن انیرانی رضا شمس‌آبادی کشته و نابود شد.  
+
:"این کارخانه در این سطح از دانش و تکنولوژی می‌تواند در ساختن تجهیزات تکنولوژی پیشرفته‌تر سهیم باشد."
  
استوار باباییان نخستین کسی بود که که با سرباز خائن دشمن ایران روبرو شد و به رضا شمس‌آبادی که به سوی کاخ می‌دوید فرمان ایست داد، ولی شمس‌آبادی توجه نکرد، استوار باباییان دو تیر به سوی او شلیک کرد و او را زخمی ساخت. در این زمان رضا شمس‌آبادی تروریست همدست مائوییست‌ها، استوار باباییان را به رگبار مسلسل بست. استوار باباییان که هنوز نیمه جان بود کشان کشان خود را به شمس آبادی رساند و پاهای شمس آبادی را که می‌خواست از پلکان ساختمان کاخ مرمر بالا رود با دو دست گرفت و یک گلوله به پای او شلیک کرد تا شاید او را بازدارد. شمس آبادی استوار باباییان را به رگبار دوم مسلسل بست و به زندگی او پایان داد. شمس آبادی با وجود تیری که خورده بود، به پیش رفت و در سرسرای کاخ مرمر  با استوار لشکری روبرو شد و او را نیز به رگبار مسلسل بست. دست چپ استوار لشکری از بدنش جدا شد، با این همه استوار لشکری با دست راست تیری به سوی شمس آبادی خالی کرد و در دم جان سپرد. در این هنگام، هنوز رضا شمس‌آبادی جان داشت، شمس آبادی که شانه اول فشنگ‌ها را خالی کرده بود کوشش کرد که سی فشنگ شانه دوم را در مسلسل جا بیاندازد که یک سرباز دیگر گردان جاویدان مامور دیواره غربی کنار دفتر کار همایونی به نام گروهبان "ساری زابلی" سر رسید.  گروهبان زابلی نیز پنج تیر به شمس‌آبادی خالی کرد و سرانجام رضا شمس آبادی تروریست مزدور نابود شد. پس از فتنه شوم ۲۵۳۷ شاهنشاهی کنفدراسیونی‌ها استوار ساری زابلی را دستگیر و اعدام کردند.
+
شاهنشاه آریامهر پس از آن به محل کارخانه هپکو تشریف‌فرما شدند و پس از شنیدن گزارش محمود رضایی، مدیرعامل کارخانه، و بازدید از این کارخانه، در اجتماع بزرگی از مهندسان، کارمندان و کارگران کارخانه چنین فرمودند:
  
باغبان کاخ مرمر  و آقای سیدحسین حساس پیشخدمت ویژه شاهنشاه که آماج گلوله‌های شمس آبادی قرارگرفته بودند به بیمارستان رضا پهلوی تجریش برده شدند.
+
:از دیدن شما کارگران خوب و زحمتکش ایران و همچنین از پیشرفت کارهایی که از مرتبه آخر دیدار من از اینجا انجام گرفته است، خوشوقت هستم. روحیه مدیران، مهندسان و کارگران اینجا با پیشرفت سریع کار مطابقت می‌کند. در چند ماه پیش، در مسافرت به خوزستان، در صحبتی که با کارگران ذوب آهن احیای مستقیم داشتیم، اشاراتی کردم که در مدت زمانی که ما در پیش داریم، یعنی تا آن موقعی که ثروت‌های نفتی ما تمام بشود، ما باید مملکت ایران را طوری بسازیم که ثروت‌های تولیدشده از صنعت و کشاورزی بتواند نه فقط جای منابع فعلی ما را از نفت پر کند، بلکه لااقل دو برابر آن ثروت تولید بکند. زیرا آن موقع جمعیت ایران به دو برابر جمعیت فعلی خواهدرسید و چون می‌خواهیم از حالا بهتر زندگی بکنیم، پس ثروت تولیدشده ما از دو برابر هم باید به مراتب بیشتر باشد. این چطور ممکن است؟ از لحاظ برنامه و مسئولین آینده‌ریزی ایران صرف وجوه فعلی در ریختن زیربنای مملکت، در ریختن زیربنای صنعتی مملکت، در کشاورزی مملکت با سیاست‌های دوربینانه، بر اساس فلسفه رستاخیز ملت ایران، یعنی یک ملت خوشبخت، ملتی که بر اساس عدالت اجتماعی قرار گرفته باشد، یک ملتی که سیاست اشتراک در کارها، چه سیاسی چه اقتصادی، به حداکثر رسیده باشد و از طرف مردم مهیا شدن کامل از لحاظ علمی از لحاظ فنی، از لحاظ اختصاصی و مهارت و البته حداکثر تلاش برای تولیدات ملی هم به نفع مملکت و هم ضمناً به نفع خودشان است.
 
+
:در این زمینه سیاست‌های کلی ما از این قرار است، به چشم خودتان می‌بینید که زیربنای صنعتی و اقتصادی مملکت که می‌رویم روی صنایع سنگین که البته در پشت سر صنایع سنگین، صنایع سبک هم خودبه‌خود ایجاد می‌شود. یک نمونه صنایع سنگین و زیربنایی همین مجتمع صنعتی اراک است که بعضی از شما کارگران از روز اول به دنیا آمدنش را دیده‌اید و از آن روز تا به امروز ترقی آن را مشاهده کرده‌اید. ترقی آن قابل تقدیر است و تمام فلسفه انقلاب ایران در این مجتمع نمایانگر است. یکی ایران مترقی صنعتی، یکی ایرانی که بر اساس عدالت اجتماعی است، یعنی زندگی افراد خودش را تأمین می‌کند. زندگی افراد در قسمت صنعتی می‌تواند به این خلاصه شود، مسلماً در بخش‌های دولتی، و امیدوارم در بخش‌های خصوصی طرز فکر این باشد که یک شغل، یک مسکن و مقابل پرسنلی که درست می‌کنید مسکن باید در نظر گرفته بشود و فکر می‌کنم که شمایی که در اینجا زندگی می‌کنید و خانه‌هایتان هم نزدیک کارخانه است، به خوبی می‌فهمید که تا چه اندازه موضوع مسکن در بهتر کار کردن مؤثر است.
دستورهای شاهنشاه - شاهنشاه بازماندگان دو استوار جان باخته را مورد مهربانی قراردادند و دستورهایی را برای فراهم ساختن رفاه و سرپرستی خانواده‌های این دو سرباز میهن دادند. اعلیحضرت همایون شاهنشاه سرپرستی فرزندان جان باختگان استوار دوم آیت الله  لشکری و استوار دوم محمدعلی باباییان را پذیرفتند.  
+
:همین امروز می‌توانم بگویم که اگر کارمندان، مهندسان و کارگران کارخانه‌های محتمع اراک با طرح‌ریزی صحیح و بهره‌برداری کامل از کارخانجات و ماشین‌آلات هر وقت شما این کارخانجات را سود ده کردید، همان روز دستور خواهم داد که تا ۹۹ درصد سهام این کارخانه‌ها را تا ۴۹ درصد اول به شما کارگران و مهندسین و کارمندان اینجا و تا ۵۰ درصد به ملت ایران عرضه بکنند. این امر منوط به بهتر کار کردن، به بیشتر کار کردن، به تولید بیشتر و ارزان‌تر، رقابت در بازارها، چه داخلی و چه صادراتی، دارد و این امکان به وجود خواهدآمد که شما در سودی که به همت شما به دست آمده است، شریک و سهیم باشید. فکر می‌کنم سیاست شراکت در عموم کارهای مملکتی نتایج خوبی داشته باشد و ما این را از کسی تقلید نمی‌کنیم. شاید ایران بنیانگذار شراکت به حداکثر باشد. در مورد مشارکت مردم در تمام شئون زندگی خود، کما اینکه چندی پیش تأسیس بانکی برای فرهنگیان اعلام شد و در عرض چند روز تمام سهام آن فروش رفت. اینجا هم بازگفتیم در عرض ۳ سال تا ۹۹ درصد سهام بانک فرهنگیان به خود فرهنگیان عرضه بشود.
 
+
:در این دورنمای ده، یازده سال آینده که به خصوص ما باید به زیربنای مملکت توجه بکنیم و در این قسمت بخش دولتی، یک خدمت حساس دارد، گو اینکه میل داریم در بخش خصوصی هم حتی روز به روز بیشتر کار بشود، مثلاً در برنامه ششم اگر بشود، حتی بخش خصوصی یک سهم بیشتری از بخش دولتی داشته باشد، جای خوشوقتی خواهدبود و در برنامه هفتم باز هم بیشتر. در بخش دولتی گفتیم که ۹۹ درصد سهام به کارگران و کارمندان و سایر ملت عرضه خواهیم کرد و در بخش خصوصی ۴۹ درصد استحکامی که این سیاست به جامعه ایرانی می‌دهد، استحکامی است که ما در جاهای دیگری نمی‌بینیم، شرایط جامعه و شرایط زندگی و به هر صورت در سایر ممالک ما چنان سیاست شرکتی را که تا به حال ندیده‌ایم، به هر صورت ایران در اینجا پیشاهنگ است، ایران در خیلی کارها پیشاهنگ است. اگر هفده ماده انقلاب ما را ببینید، اگر کارهایی که تا به حال انجام داده‌ایم و کارهایی که در آینده انجام خواهیم داد، ببینید، ایران در خیلی از کارها همان طور که گفتم، پیشاهنگ است و این باعث حسدهای حقیقتاً مشمئزکننده شده است ، ولی این در پیشرفت ما و در راه کاروان ما به سوی تمدن و امیدوارم تمدن بزرگ، نمی‌تواند اثری داشته باشد، برای اینکه یکپارچگی ملت ایران هم اکنون در تمام تاریخ ایران سابقه نداشته و این یکپارچگی مرا امیدوار می‌کند هر چه زودتر و مطمئناً به هدف‌های ملی و میهنی خود برسیم. پس امید کامل دارم که در بازدید آینده خودم از این منطقه صنعتی، این مملکت نه فقط همین تفاوتی که در بین بازدید فعلی و بازدید قبلی در اینجا دیدم، بلکه سرعت پیشرفت حتی با آهنگ سریع‌تری پیش برود، برنامه‌های صنعتی ما تکمیل بشود، خانه‌های سازمانی تکمیل بشود و شما کارگران زحمتکش، کارگران ماهر، کارگران علاقمند، کارگرانی که شاید انشاءالله تا دفعه بعد مقدمات سهیم شدنتان در این کارخانجات فراهم بشود و اینجا را باز یک مرتبه دیگر به خواست خداوند از نزدیک ببینیم.
استوار دوم محمدعلی باباییان در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در قمصر کاشان زاده شد و پس از به پایان رساندن دبستان و دبیرستان در سال ۱۳۲۸ وارد خدمت شد. وی پس از گذراندن خدمت در دژبان برای گُردان جاویدان برگزیده شد. تا اینکه روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ در راه انجام وظیفه جان باخت. استوار محمد علی باباییان از سربازان شایسته‌ای بود به دریافت سپاسنامه "افتخار جاویدان سرافراز شده بود، در درازای خدمت خود بیش از ۵ نشان: رستاخیز، ۲۸ امرداد، نشان طلای کشور نروژ و نشان طلای کشور دانمارک را دریافت نموده بود. از استوار باباییان همسر و  سه پسرش بر جای ماندند.
 
 
 
استوار دوم آیت‌الله لشکری در سال ۱۳۰۵ در آبادی دو دانگه از روستاهای قزوین زاده شد. پس از به پایان رساندن دبستان و دبیرستان در سال ۱۳۲۶ وارد لشکر یکم پادگان مرکز شد. این پادگان پس از چند سالی به گارد شاهنشاهی دگرگون شد. استوار لشکری پس از گذراندن آموزشگاه گروهبانی به درجه گروهبان سومی رسید و از همان آغاز به خدمت گردان جاویدان درآمد. استوار لشکری با نشان دادن درستی و پاکی در تاریخ ۱ بهمن ماه ۱۳۴۰ برای خدمت در دسته نگاهبانی ویژه گردان جاویدان برگزیده شد. وی در دوره خدمت بارها از خود شایستگی نشان داد و بدین روی در سپاسنامه‌ای  به دریافت نشان "افتخار جاویدان" نایل آمد. شادروان لشکری در درازای خدمت خود به گرفتن نشان‌های رستاخیز خدمت، ۲۸ امرداد ماه و چند نشان از پرزیدنت‌های کشورها سرافراز شد. از استوار لشکری ۴ دختر و ۲ پسر از ۱۵ ساله تا ۵ ساله برجای ماند. همسر استوار لشکری گفت: سلامت وجود شاهنشاه برای ما بزرگترین سعادت است، شوهر من از شش سال قبل مامور مخصوس حفاظت شاهنشاه گردید. یک "لشکری" با افتخار خدمت به شاهنشاه و میهن از میان رفت ولی دو "لشکری" دیگر (اشاره به دو پسر استوار لشکری) به یادگار گذاشت. این دو بزرگ خواهند شد و جای پدرشان را خواهند گرفت.
 
 
 
جارنامه رسمی دولت - پس از رخداد شوم ۲۱ فروردین ماه در کاخ مرمر، بازجویی و بررسی‌های دامنه‌داری برای روشن ساختن چگونگی انجام این رخداد و یافتن محرکین از سوی مقامات انتظامی و امنیتی ارتش آغاز گردید. به دنبال آگاهی‌هایی که از بستگان و نزدیکان سرباز وظیفه رضا شمس‌آبادی به دست آمد، رفت و آمد شمس‌آبادی با احمد کامرانی، زاده سال ۱۳۱۸ خورشیدی در کاشان آشکار شد. احمد کامرانی تا کلاس پنجم دبیرستان محمودیه کاشان درس خوانده و رادیوساز بود. پس از بازجویی‌هایی  که درباره احمد کامرانی انجام یافت و آنچه خود کامرانی به زبان آورد، رو شد که نامبرده با دانستنی‌های فنی خود در کارخانه ارج کار می‌کرد. کامرانی در آن کارخانه با نشان دادن شایستگی فنی مورد توجه یکی از مهندسین کارخانه به نام مهندس احمد منصوری تهرانی مقدم قرارگرفت که به رفت و آمد و دوستی ژرف میان این دو کشیده شد. این رفت و آمد و نزدیکی پس از بیرون انداختن احمد کامرانی از کارخانه ارج و بازکردن یک مغازه رادیوسازی در جوادیه ژرفتر شد.  
 
 
 
مهندس منصوری دانش‌آموخته رشته برق از دانشگاه منچستر به هنگام تحصیل در انگلستان همانند برخی از دانشجویان با باورهای کمونیستی آشنا شد و به ایدئولوژی کمونیستی مائو گروید. دارندگان این ایدئولوژی آن چنان در این راه پیش رفتند که اندیشه‌های حزب منحله توده و کمونیسم شوروی را دیگر نپذیرفتند. مهندس منصوری با کسان زیر نیز رفت و آمد داشت: ۱- پرویز نیکخواه: رییس آزمایشگاه دانشکده صنعتی دانش‌آموخته رشته فیزیک از دانشگاه منچستر و رییس فدراسیون انجمن‌های دانشجویان ایرانی مقیم انگلستان ۲- منصور پورکاشانی: استاد دانشکده صنعتی دانش‌آموخته رشته نساجی از دانشگاه منچستر  و رییس انجمن دانشجویان ایرانی مقیم لندن  ۳- فیروز شیروانلو: کارمند موسسه فرانکلین و دانش‌آموخته در منچستر - شیروانلو مدتی قائم‌مقام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ریاست واحد هنری دفتر شهبانو فرح پهلوی را بر عهده داشت. سرهنگ شیروانلو، پدر فیروز در ساواک مترجم زبان روسی بود. فیروز با بورس تحصیلی ساواک به انگلستان رفت و به کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور پیوست.  ۴- محسن رسولی: مهندس برق در شرکت شبرنگ دانش‌آموخته دانشگاه ویلز در انگلستان  و هم‌بند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور
 
 
 
سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ را بخوانیم و بدانیم که دشمنان حکومت مشروطه خواستند که با این سوقصد، حکومت مشروطه را براندازند ولی در سال ۱۳۴۴ خورشیدی نتوانستند هدف‌های اهریمنی خود را به انجام برسانند ولی زیر نام کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور به رهبری خمینی فعالیت‌های خائنانه خود را ادامه دادند تا در روز ۲۲ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به هدف خود رسیدند و حکومت مشروطه پارلمانی ایران را برانداختند. [[سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴|سوءقصد به جان شاهنشاه را بخوانیم و یاد میهن پرستانی را که در راه پدافند میهن و شاهنشاه جان باختند گرامی داریم - روانشان شاد]]'''
 
 
 
</onlyinclude>
 
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۴


شاهنشاه آریامهر در فرودگاه مهرآباد پیش از پرواز به سوی اراک
شاهنشاه هنگام بازدید از کارخانجات هپکو

بازدید اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر از صنایع سنگین اراک ۱۰ خرداد ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی - ۱۰ خردادماه ۲۵۳۶ شاهنشاه آریامهر برای بازدید از چند پروژه صنعتی در شهرستان اراک به آن شهرستان وارد شدند. در این سفر، هرمز قریب، رئیس کل تشریفات شاهنشاهی، و سپهبد طباطبایی در رکاب همایونی هستند. هنگام پرواز، شاهنشاه آریامهر از فرودگاه، اوامری به علم، وزیر دربار شاهنشاهی، دادند. در فرودگاه، مهندس شریف‌امامی رئیس سنا – اسداله علم وزیر دربار شاهنشاهی – ارتشبد ازهاری رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران – معینیان رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی – معاونان وزارت دربار و جمعی از مقام‌های لشکری و کشوری سرافرازی پسواز شاهنشاه آریامهر را در فرودگاه داشتند.

شاهنشاه آریامهر از فرودگاه اراک رهسپار کوی کارگران شدند و از نمونه یکان‌های مسکونی دیدن فرمودند. سپس به شهر صنعتی اراک تشریف‌فرما شدند و واحدهای مسکونی کارکنان و کارمندان را مورد بازدید قرار دادند. شاهنشاه آریامهر به هنگام بازدید از واحدهای مسکونی شهر صنعتی اراک، لزوم ایجاد مسکن برای هر یک از افراد شاغل را سپارش فرمودند:

"شاید از این به بعد ۵۰ درصد افرادی که وارد بازار کار می‌شوند، افراد بسیار جوانی باشند، به همین جهت ضروری است که در ایجاد مسکن برای کارکنان و کارگران و ایجاد واحدهای تک اتاقی در نظر گرفته شود. باید از نظر ایجاد مسکن محاسبات طوری انجام گیرد که در آینده علاوه بر رفع کمبود مسکن، واحدهای مسکونی اضافی نیز داشته باشیم."

شاهنشاه آریامهر پس از آن به کارخانه ماشین‌سازی اراک رفتند و به بازدید از کارخانه پرداختند. شاهنشاه آریامهر به هنگام بازدید از بخش‌های مختلف کارخانه ماشین‌سازی اراک لزوم مشارکت بیشتر این کارخانه را در ساخت پالایشگاه‌های نفت یادآور شدند و همکاری این کارخانه را با صنایع ذوب فولاد که در کارخانه جدید بندرعباس ایجاد شده است، سپارش فرمودند. شاهنشاه در این بازدید از اینکه کارخانه ماشین‌سازی اراک در ساختن دیگ‌های بخار کام یاب بوده است، ابراز خرسندی کردند و فرمودند:

"این کارخانه در این سطح از دانش و تکنولوژی می‌تواند در ساختن تجهیزات تکنولوژی پیشرفته‌تر سهیم باشد."

شاهنشاه آریامهر پس از آن به محل کارخانه هپکو تشریف‌فرما شدند و پس از شنیدن گزارش محمود رضایی، مدیرعامل کارخانه، و بازدید از این کارخانه، در اجتماع بزرگی از مهندسان، کارمندان و کارگران کارخانه چنین فرمودند:

از دیدن شما کارگران خوب و زحمتکش ایران و همچنین از پیشرفت کارهایی که از مرتبه آخر دیدار من از اینجا انجام گرفته است، خوشوقت هستم. روحیه مدیران، مهندسان و کارگران اینجا با پیشرفت سریع کار مطابقت می‌کند. در چند ماه پیش، در مسافرت به خوزستان، در صحبتی که با کارگران ذوب آهن احیای مستقیم داشتیم، اشاراتی کردم که در مدت زمانی که ما در پیش داریم، یعنی تا آن موقعی که ثروت‌های نفتی ما تمام بشود، ما باید مملکت ایران را طوری بسازیم که ثروت‌های تولیدشده از صنعت و کشاورزی بتواند نه فقط جای منابع فعلی ما را از نفت پر کند، بلکه لااقل دو برابر آن ثروت تولید بکند. زیرا آن موقع جمعیت ایران به دو برابر جمعیت فعلی خواهدرسید و چون می‌خواهیم از حالا بهتر زندگی بکنیم، پس ثروت تولیدشده ما از دو برابر هم باید به مراتب بیشتر باشد. این چطور ممکن است؟ از لحاظ برنامه و مسئولین آینده‌ریزی ایران صرف وجوه فعلی در ریختن زیربنای مملکت، در ریختن زیربنای صنعتی مملکت، در کشاورزی مملکت با سیاست‌های دوربینانه، بر اساس فلسفه رستاخیز ملت ایران، یعنی یک ملت خوشبخت، ملتی که بر اساس عدالت اجتماعی قرار گرفته باشد، یک ملتی که سیاست اشتراک در کارها، چه سیاسی چه اقتصادی، به حداکثر رسیده باشد و از طرف مردم مهیا شدن کامل از لحاظ علمی از لحاظ فنی، از لحاظ اختصاصی و مهارت و البته حداکثر تلاش برای تولیدات ملی هم به نفع مملکت و هم ضمناً به نفع خودشان است.
در این زمینه سیاست‌های کلی ما از این قرار است، به چشم خودتان می‌بینید که زیربنای صنعتی و اقتصادی مملکت که می‌رویم روی صنایع سنگین که البته در پشت سر صنایع سنگین، صنایع سبک هم خودبه‌خود ایجاد می‌شود. یک نمونه صنایع سنگین و زیربنایی همین مجتمع صنعتی اراک است که بعضی از شما کارگران از روز اول به دنیا آمدنش را دیده‌اید و از آن روز تا به امروز ترقی آن را مشاهده کرده‌اید. ترقی آن قابل تقدیر است و تمام فلسفه انقلاب ایران در این مجتمع نمایانگر است. یکی ایران مترقی صنعتی، یکی ایرانی که بر اساس عدالت اجتماعی است، یعنی زندگی افراد خودش را تأمین می‌کند. زندگی افراد در قسمت صنعتی می‌تواند به این خلاصه شود، مسلماً در بخش‌های دولتی، و امیدوارم در بخش‌های خصوصی طرز فکر این باشد که یک شغل، یک مسکن و مقابل پرسنلی که درست می‌کنید مسکن باید در نظر گرفته بشود و فکر می‌کنم که شمایی که در اینجا زندگی می‌کنید و خانه‌هایتان هم نزدیک کارخانه است، به خوبی می‌فهمید که تا چه اندازه موضوع مسکن در بهتر کار کردن مؤثر است.
همین امروز می‌توانم بگویم که اگر کارمندان، مهندسان و کارگران کارخانه‌های محتمع اراک با طرح‌ریزی صحیح و بهره‌برداری کامل از کارخانجات و ماشین‌آلات هر وقت شما این کارخانجات را سود ده کردید، همان روز دستور خواهم داد که تا ۹۹ درصد سهام این کارخانه‌ها را تا ۴۹ درصد اول به شما کارگران و مهندسین و کارمندان اینجا و تا ۵۰ درصد به ملت ایران عرضه بکنند. این امر منوط به بهتر کار کردن، به بیشتر کار کردن، به تولید بیشتر و ارزان‌تر، رقابت در بازارها، چه داخلی و چه صادراتی، دارد و این امکان به وجود خواهدآمد که شما در سودی که به همت شما به دست آمده است، شریک و سهیم باشید. فکر می‌کنم سیاست شراکت در عموم کارهای مملکتی نتایج خوبی داشته باشد و ما این را از کسی تقلید نمی‌کنیم. شاید ایران بنیانگذار شراکت به حداکثر باشد. در مورد مشارکت مردم در تمام شئون زندگی خود، کما اینکه چندی پیش تأسیس بانکی برای فرهنگیان اعلام شد و در عرض چند روز تمام سهام آن فروش رفت. اینجا هم بازگفتیم در عرض ۳ سال تا ۹۹ درصد سهام بانک فرهنگیان به خود فرهنگیان عرضه بشود.
در این دورنمای ده، یازده سال آینده که به خصوص ما باید به زیربنای مملکت توجه بکنیم و در این قسمت بخش دولتی، یک خدمت حساس دارد، گو اینکه میل داریم در بخش خصوصی هم حتی روز به روز بیشتر کار بشود، مثلاً در برنامه ششم اگر بشود، حتی بخش خصوصی یک سهم بیشتری از بخش دولتی داشته باشد، جای خوشوقتی خواهدبود و در برنامه هفتم باز هم بیشتر. در بخش دولتی گفتیم که ۹۹ درصد سهام به کارگران و کارمندان و سایر ملت عرضه خواهیم کرد و در بخش خصوصی ۴۹ درصد استحکامی که این سیاست به جامعه ایرانی می‌دهد، استحکامی است که ما در جاهای دیگری نمی‌بینیم، شرایط جامعه و شرایط زندگی و به هر صورت در سایر ممالک ما چنان سیاست شرکتی را که تا به حال ندیده‌ایم، به هر صورت ایران در اینجا پیشاهنگ است، ایران در خیلی کارها پیشاهنگ است. اگر هفده ماده انقلاب ما را ببینید، اگر کارهایی که تا به حال انجام داده‌ایم و کارهایی که در آینده انجام خواهیم داد، ببینید، ایران در خیلی از کارها همان طور که گفتم، پیشاهنگ است و این باعث حسدهای حقیقتاً مشمئزکننده شده است ، ولی این در پیشرفت ما و در راه کاروان ما به سوی تمدن و امیدوارم تمدن بزرگ، نمی‌تواند اثری داشته باشد، برای اینکه یکپارچگی ملت ایران هم اکنون در تمام تاریخ ایران سابقه نداشته و این یکپارچگی مرا امیدوار می‌کند هر چه زودتر و مطمئناً به هدف‌های ملی و میهنی خود برسیم. پس امید کامل دارم که در بازدید آینده خودم از این منطقه صنعتی، این مملکت نه فقط همین تفاوتی که در بین بازدید فعلی و بازدید قبلی در اینجا دیدم، بلکه سرعت پیشرفت حتی با آهنگ سریع‌تری پیش برود، برنامه‌های صنعتی ما تکمیل بشود، خانه‌های سازمانی تکمیل بشود و شما کارگران زحمتکش، کارگران ماهر، کارگران علاقمند، کارگرانی که شاید انشاءالله تا دفعه بعد مقدمات سهیم شدنتان در این کارخانجات فراهم بشود و اینجا را باز یک مرتبه دیگر به خواست خداوند از نزدیک ببینیم.