تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲۸۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
 +
[[پرونده:RezaShahBozorg59.jpg|thumb|left|220px|اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سردودمان شاهنشاهی پهلوی]]
 +
[[پرونده:AliAkbarDavarJusticeMinister1306a.jpg|thumb|left|180px|علی اکبر داور وزیر دادگستری]]
 +
[[پرونده:Ettelaat13051120AdliyehAbolished1.jpg|thumb|left|180px|انحلال عدلیه بستن دکان ملایان]]
 +
[[پرونده:FarmanCapitalation6Ordi1306.jpg|thumb|left|180px|فرمان الغای کاپیتولاسیون ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶]]
 +
[[پرونده:CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307a.jpg|thumb|left|180px|]]
 +
[[پرونده:CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307b.jpg|thumb|left|180px]]
 +
[[پرونده:CapitulationAbolished21Ordibehesht1307a.jpg|thumb|left|180px|روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ کاپیتولاسیون ملغی شد و برای همیشه در ایران از میان برداشته شد]]
  
[[پرونده:Social Democracy.mp4|thumb|left|220px|سوسیال دمکراتی ایدئولوژی سیاسی که ثروتمند را ثروتمندتر و تهیدست را تهیدست تر می کند]]
+
[[پرونده:CapitulationAbolished21Ordibehesht1307b.jpg|thumb|left|180px|اعلام الغای کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷]]
  
'''[[لیبرال دمکراسی]]''' - لیبرال دمکراسی واژه دیگری است برای جنبش کاپیتالیستی یا سرمایه‌داری. امروزه حزب مشروطه در باره این می‌گوید که ایران می‌باید به سوی لیبرال دمکراسی سوق داده شود. لیبرال دمکراسی را علیه سوسیال دمکراسی بر پا می‌دارند. همانند سوسیال دمکراسی برای لیبرال دمکراسی نیز واژه پارسی وجود ندارد. امروزه هنگامی که درباره لیبرال دمکراسی گفتگو می‌شود واژه نئولیبرالیسم به کار گرفته می‌شود که به چم «بازار آزاد سرمایه‌داری» می‌باشد. بازار آزاد سرمایه‌داری یعنی خصوصی سازی، برداشتن یا کاهش دادن قانون‌های که درباره امور اقتصادی وجود دارد، گلوبالیزیشن یا جهانی شدن، تجارت آزاد، کاهش هزینه‌های دولت. شناخته شده‌ترین سیاستمدار نئولیبرالیسم مارگارت تاچر بود. شناخته شده‌ترین کمپانی‌های لیبرال اکونومی کمپانی‌های نفتی بودند، به ویژه بریتیش پترولیوم. نمونه‌ای با بریتیش پترولیوم می‌آوریم تا ببینیم لیبرال دمکراسی چگونه کار می‌کند.
 
  
بریتیش پترولیوم با نام انگلو –پرژن اویل کمپانی یا شرکت نفت ایران و انگلیس در ۲۵ فروردین ماه ۱۲۸۸ خورشیدی برابر ۱۴ آپریل ۱۹۰۹ در لندن ثبت شد. این کمپانی امتیاز بهره‌برداری از نفت ایران را برای ۱۶ سال داشت. بر پایه این قرارداد ایران می‌بایستی که شانزده درسد از بهره به دست آمده از فروش نفت ایران را دریافت دارد. اما چه اندازه نفت استخراج شود و به چه بهایی فروخته شود را شرکت نفت ایران وانگلیس تعیین می‌کرد. برای ترابر نفت شرکت نفت کمپانی دیگری به نام بریتیش تانکر کمپانی بنیاد نهاد. سودهای به دست آمده کمپانی تانکر انگلیسی کامل در دست انگلیس‌ها ماند و سهمی به ایران ندادند. تا سال ۱۹۷۴ به درازا کشید تا سرانجام نفت ایران ملی شد و در بیست و پنجمین سالگرد انقلاب شاه و مردم شاهنشاه ایران ملی شدن نفت را اعلام نمودند و در روز فرخنده ۴ امرداد ماه ۱۳۵۳ قانون ملی شدن نفت از مجلس شورای ملی گذشت. پنج سال پس از ملی شدن نفت ، شاه ایران ناچار به ترک ایران شد زیرا که از سال ۱۹۷۹ شاهنشاه دیگر حاضر نبودند نفت ایران را ارزان به غرب بفروشند. نئولیبرالیسم ابزار سیاسی کشورهای غربی است تا منافع اقتصادی خود را در جهان پیاده کنند و به دست بیاورند.
+
'''[[الغای کاپیتولاسیون در ایران ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی]]'''  کاپیتولاسیون در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی در ایران به دست توانای اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی ملغی شد و این لکه ننگ از چهره مام میهن پاک گردید. در روز ۱۴ امرداد ماه ۱۲۸۵ با انقلاب مشروطه سرانجام استقلال داخلی کشور ایران با خون پاک جوانان آزادی خواه به دست ملت ایران آمد. در روز ۲۰ اردیبهشت ماه استقلال قضایی و سیاسی ایران از پرتو نیروی توانای شاهنشاه ایران رضا شاه بزرگ به این سرزمین بازگشت. اگر در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۰۶ خورشیدی  در نتیجه ضعف دربار قاجار و سوء سیاست ایل قاجار، آبروی ملی ایران کهن لکه‌دار گردید، پس از ۱۰۰ سال در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۶ خورشیدی سرافرازی‌های باستانی میهن اردشیر بازگشت و اگر نادانی ایرانیان یک سد سال پیش سبب سرفکندگی ما در برابر دُوَل متمدنه گردید، کوشش و خرد شاهنشاه میهن‌پرست ایران در عصر حاضر آن را تلافی کرد و سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه در برگه تاریخ ایران مقابل  ۱۴ امرداد ماه عرض اندام نمود. این پیروزی بزرگ که زیر توجه و علاقه شدید شخص اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و کوشش وزیر دربار و هیات دولت و به دست توانای علی اکبر داور وزیر محترم عدلیه از آن ما شده است، شایان ستایش می‌باشد. ملت نجیب ایران این روز سعید را به نام روز «استقلال قضایی ایران» جشن می‌گیرند، خدمات خستگی ناپذیر زمامداران وقت و مردم تجددخواه ایران و به ویژه هیات محترم تجار و اصناف را که پیشگام در الغای این قید ننگین بودند تا ابد تهنیت خواهند گفت.
  
چرا یک حزب که بر خود نام مشروطه را نهاده است، زیر فرنام خود لیبرال دمکرات نوشته است و خود را با لیبرال دمکراسی پیوند می‌دهد که این برای هیچ ایرانی قابل فهم نیست. مشروطه جنبشی است که ایرانیان کوشش کردند تا از سیاست قاجاریان که از خارجیان وام بگیرند و امتیاز گمرکات و شیلات و راه‌ها و ... به آنان بدهند، خود را رها سازند. مشروطه خواهان در گام نخست جنگیدند تا یک پارلمان قدرتمند را بر روی کار بیاورند. یکی از مهمترین کارهای مجلس نخست این بود که قانونی تصویب کنند که هر گونه امتیاز به خارجی باید از مجلس شورای ملی بگذرد. مهمترین شاهکار مجلس شورای ملی از میان برداشتن قرارداد ننگین ۱۹۱۹ میان قاجاریان و انگلستان بود.
+
این مقررات برای اولین بار در ۱۸۲۸ میلادی پس از شکست ولیعهد عباس میرزا در جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار ۱۸۲۶ - ۱۸۲۸ با بستن [[عهدنامه ترکمانچای]] از سوی روسیه تزاری بر ایران تحمیل شد. فصل هفتم، هشتم و نهم معاهده ترکمانچای درباره مسایل حقوقی و جزایی اتباع روسیه در ایران می‌باشد. در ایران با بسته شدن [[عهدنامه ترکمانچای]] در روز ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی حق قضاوت کنسولی  در پاراگراف‌های هفت تا نهم گنجانیده شد. قراردادی که میان دولت‌های اروپایی و دولت عثمانی برای مسیحیان بسته شده بود، دولت روسیه آن را برای همه افراد روس در ایران به دولت ایران تحمیل کرد که بدین معنا بود که هیچ فرد دولتی ایران پروانه نداشت که به ساختمان یک روس  در ایران وارد شود، بدون اینکه پروانه ورود از سفارت روسیه را در دست داشته باشد. هم چنین برای همه روس‌ها که در ایران زندگی می‌کردند، تنها قوانین روسیه شامل آنها می‌شد. این قرارداد از آن روی دشواری‌های فراوان به بار آورد که کاپیتولاسیون که تنها برای یک گروه کوچک دیپلمات وضع شده بود به همه روس‌ها در ایران تعمیم داده شد. مورد بسیار ویژه محمد علی سلطان قاجار و خانواده اش بودند که در درازای [[انقلاب مشروطه]] گفتند که آنها تابعیت دولت روسیه را دارند و پاراگراف‌هایی از عهدنامه ننگین ترکمانچای را برای خود به اجرا درآوردند، در نتیجه ارتش روسیه برای حمایت از جان محمدعلی سلطان و خانواده‌اش به ایران لشکرکشی کرد و سرانجام وی به سفارت روسیه پناهنده شد و حقوق سالانه هشتاد هزار دلاری از دولت روسیه دریافت کرد و به اودسا رفت.
  
قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس قراردادی بود که در ۱۷ امرداد ۱۲۹۸ برابر با ۹ اوت ۱۹۱۹ میان دولت ایران و دولت انگلستان بسته شد و بر پایه این قرارداد استعماری، ایران کشوری تحت‌الحمایه انگلستان درآمد. این قرارداد با امضای حسن وثوق وثوق‌الدوله نخست‌وزیر و برادر بزرگ احمد قوام قوام‌السلطنه، اکبر میرزا صارم‌الدوله وزیر دارایی و فیروز میرزا نصرت‌الدوله (فرزند فرمانفرما) وزیر خارجه بسته شد.
+
پس از شکست ناصرالدین سلطان قاجار در جنگ هرات در ۱۸۵۶ میلادی معاهده پاریس بین دو دولت ایران و انگلستان بسته شد. در این پیمان انگلیس‌ها به دولت ایران برای اتباع انگلیسی که در ایران زندگی می‌کردند حقوقی را همانند حقوقی که در عهدنامه ترکمنچای به اتباع روسیه در ایران داده شده بود تحمیل کردند.
  
دومین شاهکار مجلس شورای ملی، منقرض کردن سلسله قاجار بود و به نام خوشبختی ملت ایران برگزیدن رضا شاه پهلوی به پادشاهی ایران. قاجاریان کشور ایران را ملک خصوصی خود می‌دانستند و به میل خود کشور ایران را چپاول می کردند. هنگامی که حکومت قاجاریان برانداخته شد میلیون‌ها پوند انگلیسی و روبل روسی قرض‌های خصوصی قاجاریان برای خوشگذرانی هایشان مانده بود که مردم ایران این قرض‌ها به دو دولت روس و انگلیس بازپرداخت کردند.
+
در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴  با رای مجلس شورای ملی سلسله قاجار منقرض شد و حکومت موقت از سوی نمایندگان ملت ایران به نخست وزیر رضا خان پهلوی داده شد. بر پایه [[قانون اساسی مشروطه]] مجلس موسسان برگزار شد و با تغییر اصل‌های ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی به شاهنشاهی ایران برگزیده شد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی خورد و در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه پهلوی در کاخ گلستان در مراسم باشکوهی تاج شاهنشاهی را بر سر نهادند.  
  
سومین کاری که رضا شاه بزرگ به انجام رساند تشکیل یک دولت قدرتمند بود که با سرمایه گزاری دولت، کارخانه‌های مورد نیاز مردم را بنیاد نهاده شد، مانند کارخانه قند و شکر کارخانه‌های پارچه بافی کارخانه حربر بافی و .... از شگفت‌آورترین کارهای رضا شاه بزرگ ساختن راه آهن سراسری ایران با پول ایران بود بدون اینکه ریالی از خارجی وام گرفته شود. همه کارهای رضا شاه بزرگ بر پایه قانون اساسی مشروطه انجام یافت و همه در تضاد با سیاست نئولیبرالیسم می‌باشند. نئولیبرالیسم یعنی کمپانی‌های خصوصی راه آهن را می‌سازند یا کارخانه قند و شکر و پارچه بافی را سرمایه اش را می‌دهند و می‌سازند. سود به دست آمده از فروش فرآورده‌های این کارخانه‌ها مستقیم به جیب این افراد سرازیر می‌شود.
+
در مجلس قانونگذاری ششم در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ فرمان [[رضا شاه پهلوی|اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی]] برای اصلاح وضع دادگستری ایران صادر شد. علی اکبر داور وزیر عدلیه نوین، برای رفرم قوه قضاییه برگزیده شد. نخست علی اکبر داور به بررسی اوضاع عدلیه پرداخت و دریافت که در سال ۱۳۰۵ بیش از ۲۰٬۰۰۰ پرونده وجود دارد که کسی به آن رسیدگی نکرده است، این پرونده‌ها یا قاضی نخواسته و یا ترس داشته که تکلیف آن را روشن کند. دشواری بزرگ دیگر این بود که در ایران دو سیستم قضایی وجودداشت، زیرا که قوانین شریعت برای مسلمانان معتبر بود و بیگانگانی که در ایران بودند، پروانه داشتند که اگر جرمی انجام دهند در کشور خودشان و در دستگاه قضایی خودشان و با قوانین خود محاکمه شوند. علی اکبر داور مامور شد که یک سیستم قضایی یکسان برای ایرانیان و بیگانگانی که در ایران زندگی می‌کردند را بنیاد نهد و دادگستری نوین و مدرن جایگزین آن شود.  
  
آنچه را که رضا شاه بزرگ آغاز کرد، محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در ابعاد بسیار بزرگتری ادامه داد. از زبان شاهنشاه بشنویم که چه انجام شده است:
+
در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ ساعت ۱۶ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ برای گشودن دادگستری نوین ایران به ساختمان دادگستری وارد شدند. در این آیین باشکوه آقایان قضات و مستخدمین درجه اول وزارت دادگستری از سوی آقای داور وزیر دادگستری به پیشگاه همایونی معرفی شدند. با سخنرانی پر شور اعلیحضرت رضا شاه پهلوی دادگستری نوین ایران  گشوده شد و اعلیحضرت همایون فرمان فراهم آوردن زمینه حقوقی در دادگستری برای الغا کردن کاپیتولاسیون را دادند:
  
شاهنشاه آریامهر جنگل‌های ایران دشت‌ها و چراگاه‌ها آب‌ها  و منابع زیرزمینی و روی زمینی را از افرادی که خود را مالک این ثروت خوانده بودند گرفت و ملی کرد.  
+
:::جناب اشرف رییس الوزرا
 +
:::در این موقع که تشکیلات جدید عدلیه شروع می‌شود، لازم می‌دانم اراده خود را در باب الغای کاپیتولاسیون این است که آن از نقطه نظر حفظ شئون و حقوق مملکت دارای کمال اهمیت است و خاطر نشان هیات دولت کنم که از طرف دولت موجبات ملغی شدن آن فراهم گردد. بنابراین آن جناب اشرف مامور است که موجبات اجرای این مقصود را فراهم سازد.  
 +
:::قصر پهلوی پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۰۶
  
آریامهر رژیم ارباب رعیتی را برکندند و زمین‌های کشاورزی را میان برزگران تقسیم نمود و از آنان کشاورزان مالک ساختند. آریامهر شاهنشاه ایران کارگران را در سود خالص کارخانه‌ها شریک نمودند. هم چنین شاهنشاه ایران از درآمد دولت شرکت ملی صنایع پتروشیمی را بنیاد نهادند. اگر محمدرضا شاه پهلوی آریامهر لیبرال دمکرات بود جنگل‌ها و آب‌ها و معدن‌های روی زمینی و زیر زمینی را در دست مالکان خصوصی رها می‌ساخت. فیودال‌های ایران کماکان بزرگ زمینداران ایران می‌ماندند و سهام کارخانه‌ها تنها در دست ثروتمندان می‌چرخید و کارگران دست خالی می‌ماندند. ساختن صنایع پتروشیمی به دست کمپانی‌های نفتی بین المللی انجام می‌یافت و سود به دست آمده به دست خارجی می‌افتاد. شاهنشاه خردمند ایران گفتند پس از فئودالیسم زمینداران، فئودالیسم جدیدی در ایران نمی باید وجود داشته باشد، مانند فئودالیسم صنعتی.
+
فرمان همایونی دایر بر الغای کاپیتولاسیون از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد. در روز دهم اردیبهشت ماه در مجلس شورای ملی حسن مستوفی نخست وزیر چنین گفت: البته خاطر آقایان نمایندگان مستحضر گردیده که اراده اعلیحضرت همایونی براین قرار گرفته است که مقررات کاپیتولاسیون در مملکت ایران به اسرع ما بمکن مرتفع ملغی شود. و بر طبق این اراده سینه دستخطی به افتخار بنده شرف صدور یافته است حاجت به توضیح نیست که حصول این مقصود مقدس چه اندازه برای مصالح مملکت مفید و ضروری است  منظور بنده در این موقع این است که خاطر محترم آقایان را متوجه سازم باینکه بنابر دستخط مبارک این موضوع یعنی فراهم ساختن موجبات الغاء کاپیتولاسیون از این به بعد هم مواد پرگرام هیئت دولت می‌باشد و مخصوصا خاطر محترم آقایان را مستحضریم نمایم و این که عملیات دولت اعلیحضرت شاهنشاهی در نیل به این مقصود کاملا مبتنی براصول مسلمه بین الملل و حقوق مشروعه دولت ایران خواهد بود. ...
  
معنای لیبرال دمکراسی را می‌توان در امریکا دید. کمپانی‌هایی که در سراسر دنیا فعال هستند مانند گوگل، مایکروسافت، و آمازون میلیاردها دلار سود به دست می‌آورند و در عمل مالیاتی به دولت امریکا نمی‌پردازند. تا به امروز همه امریکایی‌ها زیر پوشش بیمه درمانی قرار ندارند، چیزی که دراروپا یکی از بایدهاست. ما نیز در کشور عزیزمان ایران سیستم درمانی اروپا را می‌داشتیم، اگر شاهنشاه ایران سایه‌اش بر سر ما می‌ماند. کارگران آمریکایی در سود کارخانه‌ها سهیم نیستند، در جایی که کارگران ایرانی از سال ۱۳۴۱ با انقلاب شاه و ملت در سود کارخانه سهیم بودند، سیزده ماه حقوق داشتند، یک ماه تعطیلات در شمال ایران داشتند و غذای گرم و مقوی در کارخانه و استخر و وسایل ورزشی و سالن خواب در کارخانه.
+
سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷  اعلیحضرت همایون [[رضا شاه پهلوی]] توانستند کاپیتولاسیون را برای همه اتباع خارجی در ایران لغو نمایند. در این روز  نخست وزیر و وزیران کابینه و همه معاونین وزارتخانه‌ها از باشندگان مجلس شورای ملی بودند. نخست وزیر سخنرانی خود را چنین آغاز کرد: در یک سال پیش برای اجرای اراده همایونی، دولت تعهد الغای کاپیتولاسیون را کرد، و رییس دولت وقت آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی رسانید. امروز افتخار دارم که انجام آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم که همه در تحت یک قانون و به یک محکمه رجوع داده خواهند شد. هم چنین اظهار مسرت می‌شود از همه کشورها و دُوَلی که در این مسئله حسن نیت خود را ابراز داشتند.
  
راه آهن در امریکا از سوی کمپانی‌های خصوصی ساخته شد و چند تنی میلیاردر شدند. در ایران دولت راه آهن را ساخت و سود راه آهن برای مردم هزینه شد. کمپانی‌های نفتی در امریکا را کمپانی‌های خصوصی راه انداختند و انگشت شماری مانند خانواده راکفلر میلیاردر شدند. در ایران نفت ملی شد و سود به دست آمده برای عمران و آبادی کشور و رفاه مردم ایران خرج شد، مانند خانه سازی برای همه، تغذیه رایگان تحصیل رایگان  کمک هزینه تحصیلی تورهای بسیار ارزان در ایران و در خارج از کشور که بیشتر هزینه آن را دولت می‌پرداخت. سوبسید برق آب گاز و نان دیگر کالای نیازین مردم و بسیاری دیگر.
+
برای دریافتن مفهوم قرارداد وین درباره روابط سیاسی و برای همیشه پایان دادن سوءاستفاده دشمنان ایران و شاهنشاهان بزرگ پهلوی که به روال همیشگی دروغ پراکنی می کنند و از ناآگاهی مردم بهره گیری می نمایند، قرارداد وین درباره روابط سیاسی را بررسی می کنیم:
  
حزبی مانند حزب مشروطه که ادعا می‌کند که برای بازگرداندن پادشاهی در ایران می‌کوشد، پرسش این است که اینان چگونه می‌توانند خود را حزب مشروطه بنامند. مشروطه یک جنبش است و حزب نیست. مشروطه یعنی کانستیتیوشنال مونارکی یا حکومت پارلمانی شاهنشاهی با یک دولت قدرتمند و توانمند که بهترین را برای مردم کشور می‌خواهد و به انجام می‌رساند و پیوسته به دنبال برآوردن خواست‌های مردم ایران می‌باشد.
+
[[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] در تاریخ هیجدهم آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ برابر با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین به امضای نماینده مختار دولت شاهنشاهی رسید و دارای ۵۳ ماده و دو پروتکل می‌باشد.  [[قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی|‌قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی]] در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ برابر با ۱۳ اکتبر ۱۹۶۴ در مجلس شورای ملی مورد تصویب نهایی قرارگرفته و به دولت ابلاغ شده‌است.
  
لیبرال دمکرات یعنی دولت ضعیف و هر کسی باید خودش مواظب خودش باشد. مانند امریکا که هر کسی باید جور خودش را خودش از آب بیرون بکشد و دولت کاری به کار آدم‌ها ندارد. این مدل لیبرال دمکراسی برای جامعه‌ای مانند امریکا که مردمش ریشه‌ای ندارند و مهاجرین از سراسر جهان می‌باشد خوب است، هیچ یک میهنی ندارند، ریشه در جایی ندارند و امریکایی شده‌اند. این چیزی است که ملایان برای ایران می‌خواهند واردات آدم‌ها از کشورهای وامانده جا مانده افغانستان و پاکستان و کشورهای عربی سامی نژاد و به آنان شناسنامه ایرانی می‌دهند. جنگل‌ها و آب‌ها و چراگاه‌ها و ثروت‌های روی زمین و زیر زمین ایران را خصوصی کرده‌اند و میان خودشان تقسیم کرده‌اند. مانند زمان قاجار امتیاز جزیره کیش به چینی‌ها داده شده است. ملایان مانند قاجاریان، ایران را ملک خصوصی خود می‌دانند و آن را هر گونه که دلشان می خواهد چپاول می‌کنند و ایرانی را به قتل می رسانند. احمدی نژاد درست می‌گوید زمانی که در برابر رسانه‌ها ابراز می‌دارد که او یک لیبرال دمکرات است. روی جلد ماهنامه اندیشه پویا شماره ۷۳ را احمدی نژاد با لیبرال دمکراتی اش به خود اختصاص داده است.
+
بر اساس کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی دولت‌ها مسول حفاظت و تامین امنیت سفارتخانه‌های خارجی و دیپلمات‌ها در کشور خود هستند. کنوانسیون وین برای روشن ساختن وضع خدمت ماموران دولتی در کشورهای دیگر تنظیم شده‌است و امتیازاتی که هر دولت بر پایه آن به ماموران فرستاده شده از سوی سایر کشورها می‌دهد متقابل می‌باشد. یعنی همان مزایا را عینا در مورد ماموران فرستاده خود از سایر کشورها دریافت می‌دارد. بر پایه این کنوانسیون،  فرستادن افرادی از سوی دولت متبوعشان به مدتی کوتاه یا طولانی برای خدمت در کشورهای دیگر برای حفظ منافع و گسترش روابط کشورشان در زمینه‌های اساسی ،اقتصادی، فرهنگی، نظامی و غیره با کشور محل خدمت «''ماموریت''» نامیده می‌شود. در این کنوانسیون از سفیر به عنوان رییس ماموریت نام برده شده و سایر کارکنان ماموریت به سه گروه تقسیم شده‌اند: کارمندان سیاسی ، کارمندان اداری و فنی و خدمه ماموریت. گروه نخست که سفیر جز آنان است دیپلمات شناخته می‌شوند و دارای گذرنامه سیاسی هستند و از مصونیت سیاسی و امتیازات و مزایا برخوردار هستند. اعضای گروه دوم یعنی کارمندان اداری و فنی همانند ماشین نویس و اعضای گروه سوم یا خدمه ماموریت مانند راننده، غیر سیاسی به شمار می‌روند و گذرنامه خدمت در اختیار دارند و دارای امتیازات بسیار کمتری هستند که معمولاً به صورت متقابل بین دو کشور گیرنده و فرستنده تعیین می‌شود.
  
ملایان بر پایه لیبرال دموکراتی دولتی ضعیف بر پا کردند، ثروت کشور را برای خود ویژه ساختند و با پاسداران یک سازمان بین المللی راه انداختند مانند یک کمپانی بین المللی سرمایه داری که سازمان‌های و شعبه‌های دیگری دارد و میلیاردها دلار سود می‌برد. سپاه پاسداران سازمانی است که همه قاچاق‌ها به و از ایران زیر نظر آنها انجام می‌شود و به خرید و فروش اسلحه در جهان مشغول است. برای مردم ایران نه چیزی باقی می‌ماند و نه جایگاهی. در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان یعنی ایران ما، گرسنگی و بیکاری و بیماری فقر و سوتغذیه بی آیندگی چیره است. مردم را به حال خودشان گزاشته‌اند و آنان را به خدا و پیامبر حواله می‌دهند و حکومت و دولت با ثروت این کشور به خود مشغولند.
+
۲۸ اسفند ماه ۱۳۴۰ برابر با ۱۹ مارچ ۱۹۶۲ در دوره نخست وزیری دکتر علی امینی ، سفیر امریکا در تهران نامه‌ای به وزارت خارجه ایران نوشت : شرایط موجود ، وضعیت کارمندان مستشاری امریکا را روشن نمی‌کند. برای حل این مسله ، پیشنهاد می‌شود که این کارمندان از مزایا و مصونیت‌های '''کارمندان اداری و فنی''' امضا شده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ ۱۸ آپریل ۱۹۶۱ بهره مند شوند.
  
کسی که ایران را می‌خواهد نجات دهد نمی‌تواند مشروطه خواه و همزمان لیبرال دمکرات باشد. تنها آینده‌ای که ایران دارد مشروطه شاهنشاهی است. نه سوسیال دمکراتی و نه لیبرال دمکراتی که هر دو برای ایران یعنی ادامه بدبختی و بیچارگی.
+
در ۳ امرداد ماه ۱۳۴۳ مجلس سنا این قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی از [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] را تصویب کرد و به مجلس شورای ملی فرستاد.  
  
شگفت آور است که سوسیال دمکرات‌ها و لیبرال دمکرات‌ها یکدیگر را یافته‌اند و متحد شده‌اند همان اتحاد نامقدس سرخ و سیاه  نوین.
+
معاون سیاسی وزارت خارجه در سنا و مجلس شورای ملی بود اعلام کرد که مستشاران نظامی امریکا در ۳۸ کشور خدمت می‌کنند کشورهایی مانند یونان و کشورهای عضو پیمان ناتو و در همه این کشورها کنوانسیون وین شامل آنها می‌شود یعنی ایران استثنا نیست . پاراگراف ۳۷ کنوانسیون وین جلوی آن را نمی‌گیرد که دادگاه‌های کشور میهمان یا پذیرنده سوال جزای برای فردی را ، پرداخت غرامت، و غیره را روشن سازند زمانی که جرمی انجام یابد که در خارج از پیرامون خدمت نظامی آن‌ها می‌باشد.
  
آشکار است که سوسیال دمکرات‌ها فراموش کرده‌اند که کارگران ایران در بهشتی کار می‌کردند و این جرثومه‌های خیانت و پستی آمدند تا کارگران ایران را رهایی بخشند. امروز کارگران ایران گرسنه و درمانده و ماه‌ها حقوق نگرفته و شرمنده از خانواده هیچ یک از این کمونیست‌های خاین یادی از آنها نمی‌کند. نایود شوید با ایدئولوژی‌های بیمارتان.
+
پس از تصویب قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکااز بند دو کنوانسیون وین، دکتر مظفر بقایی کرمانی رهبر حزب کمونیستی زحمتکشان ایران که در سال ۱۳۲۶ به عنوان نامزداین حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت، صورت مذاکرات مجلس را از اداره تند نویسی مجلس به دست آورد و با نوشتن قسمت‌هایی از آن در جزوه‌ای، در تاریخ اول آبان ماه ۱۳۴۳ یعنی نزدیک به یک سال و نیم پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با عنوان "''هست یا نیست'' " (منظور این که کاپیتولاسیون هست یا نیست) از زنده کردن کاپیتولاسیون سخن گفت و آن را خفت بارتر از [[عهدنامه ترکمانچای]] خواند.
  
پاینده ایران – جاوید شاه – برقرار باد مشروطه شاهنشاهی ایران  
+
روح‌الله خمینی جلسه‌ای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در [[سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم|سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم]] وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید.
  
 +
سفارت امریکا در تاریخ ۱۸ آذر ماه ۱۳۴۸ طی نامه زیر به دولت ایران صریحا و رسما انصراف سفارت امریکا از مصونیت سیاسی را اعلام داشت. قانون [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] هم چنان در ایران و در گیتی معتبر است و مادامی که روابط بین‌الملل ، سفارتخانه‌ها ، فرستادگان ویژه و سازمان ملل متحد و دولت‌ها وجود دارند، کارمندان آنان زیر پوشش این قانون انجام وظیفه خواهند کرد.
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۸


اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سردودمان شاهنشاهی پهلوی
علی اکبر داور وزیر دادگستری
انحلال عدلیه بستن دکان ملایان
فرمان الغای کاپیتولاسیون ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶
CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307a.jpg
CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307b.jpg
روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ کاپیتولاسیون ملغی شد و برای همیشه در ایران از میان برداشته شد
اعلام الغای کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷


الغای کاپیتولاسیون در ایران ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی کاپیتولاسیون در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی در ایران به دست توانای اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی ملغی شد و این لکه ننگ از چهره مام میهن پاک گردید. در روز ۱۴ امرداد ماه ۱۲۸۵ با انقلاب مشروطه سرانجام استقلال داخلی کشور ایران با خون پاک جوانان آزادی خواه به دست ملت ایران آمد. در روز ۲۰ اردیبهشت ماه استقلال قضایی و سیاسی ایران از پرتو نیروی توانای شاهنشاه ایران رضا شاه بزرگ به این سرزمین بازگشت. اگر در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۰۶ خورشیدی در نتیجه ضعف دربار قاجار و سوء سیاست ایل قاجار، آبروی ملی ایران کهن لکه‌دار گردید، پس از ۱۰۰ سال در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۶ خورشیدی سرافرازی‌های باستانی میهن اردشیر بازگشت و اگر نادانی ایرانیان یک سد سال پیش سبب سرفکندگی ما در برابر دُوَل متمدنه گردید، کوشش و خرد شاهنشاه میهن‌پرست ایران در عصر حاضر آن را تلافی کرد و سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه در برگه تاریخ ایران مقابل ۱۴ امرداد ماه عرض اندام نمود. این پیروزی بزرگ که زیر توجه و علاقه شدید شخص اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و کوشش وزیر دربار و هیات دولت و به دست توانای علی اکبر داور وزیر محترم عدلیه از آن ما شده است، شایان ستایش می‌باشد. ملت نجیب ایران این روز سعید را به نام روز «استقلال قضایی ایران» جشن می‌گیرند، خدمات خستگی ناپذیر زمامداران وقت و مردم تجددخواه ایران و به ویژه هیات محترم تجار و اصناف را که پیشگام در الغای این قید ننگین بودند تا ابد تهنیت خواهند گفت.

این مقررات برای اولین بار در ۱۸۲۸ میلادی پس از شکست ولیعهد عباس میرزا در جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار ۱۸۲۶ - ۱۸۲۸ با بستن عهدنامه ترکمانچای از سوی روسیه تزاری بر ایران تحمیل شد. فصل هفتم، هشتم و نهم معاهده ترکمانچای درباره مسایل حقوقی و جزایی اتباع روسیه در ایران می‌باشد. در ایران با بسته شدن عهدنامه ترکمانچای در روز ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی حق قضاوت کنسولی در پاراگراف‌های هفت تا نهم گنجانیده شد. قراردادی که میان دولت‌های اروپایی و دولت عثمانی برای مسیحیان بسته شده بود، دولت روسیه آن را برای همه افراد روس در ایران به دولت ایران تحمیل کرد که بدین معنا بود که هیچ فرد دولتی ایران پروانه نداشت که به ساختمان یک روس در ایران وارد شود، بدون اینکه پروانه ورود از سفارت روسیه را در دست داشته باشد. هم چنین برای همه روس‌ها که در ایران زندگی می‌کردند، تنها قوانین روسیه شامل آنها می‌شد. این قرارداد از آن روی دشواری‌های فراوان به بار آورد که کاپیتولاسیون که تنها برای یک گروه کوچک دیپلمات وضع شده بود به همه روس‌ها در ایران تعمیم داده شد. مورد بسیار ویژه محمد علی سلطان قاجار و خانواده اش بودند که در درازای انقلاب مشروطه گفتند که آنها تابعیت دولت روسیه را دارند و پاراگراف‌هایی از عهدنامه ننگین ترکمانچای را برای خود به اجرا درآوردند، در نتیجه ارتش روسیه برای حمایت از جان محمدعلی سلطان و خانواده‌اش به ایران لشکرکشی کرد و سرانجام وی به سفارت روسیه پناهنده شد و حقوق سالانه هشتاد هزار دلاری از دولت روسیه دریافت کرد و به اودسا رفت.

پس از شکست ناصرالدین سلطان قاجار در جنگ هرات در ۱۸۵۶ میلادی معاهده پاریس بین دو دولت ایران و انگلستان بسته شد. در این پیمان انگلیس‌ها به دولت ایران برای اتباع انگلیسی که در ایران زندگی می‌کردند حقوقی را همانند حقوقی که در عهدنامه ترکمنچای به اتباع روسیه در ایران داده شده بود تحمیل کردند.

در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ با رای مجلس شورای ملی سلسله قاجار منقرض شد و حکومت موقت از سوی نمایندگان ملت ایران به نخست وزیر رضا خان پهلوی داده شد. بر پایه قانون اساسی مشروطه مجلس موسسان برگزار شد و با تغییر اصل‌های ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی به شاهنشاهی ایران برگزیده شد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی خورد و در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه پهلوی در کاخ گلستان در مراسم باشکوهی تاج شاهنشاهی را بر سر نهادند.

در مجلس قانونگذاری ششم در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ فرمان اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی برای اصلاح وضع دادگستری ایران صادر شد. علی اکبر داور وزیر عدلیه نوین، برای رفرم قوه قضاییه برگزیده شد. نخست علی اکبر داور به بررسی اوضاع عدلیه پرداخت و دریافت که در سال ۱۳۰۵ بیش از ۲۰٬۰۰۰ پرونده وجود دارد که کسی به آن رسیدگی نکرده است، این پرونده‌ها یا قاضی نخواسته و یا ترس داشته که تکلیف آن را روشن کند. دشواری بزرگ دیگر این بود که در ایران دو سیستم قضایی وجودداشت، زیرا که قوانین شریعت برای مسلمانان معتبر بود و بیگانگانی که در ایران بودند، پروانه داشتند که اگر جرمی انجام دهند در کشور خودشان و در دستگاه قضایی خودشان و با قوانین خود محاکمه شوند. علی اکبر داور مامور شد که یک سیستم قضایی یکسان برای ایرانیان و بیگانگانی که در ایران زندگی می‌کردند را بنیاد نهد و دادگستری نوین و مدرن جایگزین آن شود.

در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ ساعت ۱۶ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ برای گشودن دادگستری نوین ایران به ساختمان دادگستری وارد شدند. در این آیین باشکوه آقایان قضات و مستخدمین درجه اول وزارت دادگستری از سوی آقای داور وزیر دادگستری به پیشگاه همایونی معرفی شدند. با سخنرانی پر شور اعلیحضرت رضا شاه پهلوی دادگستری نوین ایران گشوده شد و اعلیحضرت همایون فرمان فراهم آوردن زمینه حقوقی در دادگستری برای الغا کردن کاپیتولاسیون را دادند:

جناب اشرف رییس الوزرا
در این موقع که تشکیلات جدید عدلیه شروع می‌شود، لازم می‌دانم اراده خود را در باب الغای کاپیتولاسیون این است که آن از نقطه نظر حفظ شئون و حقوق مملکت دارای کمال اهمیت است و خاطر نشان هیات دولت کنم که از طرف دولت موجبات ملغی شدن آن فراهم گردد. بنابراین آن جناب اشرف مامور است که موجبات اجرای این مقصود را فراهم سازد.
قصر پهلوی پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۰۶

فرمان همایونی دایر بر الغای کاپیتولاسیون از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد. در روز دهم اردیبهشت ماه در مجلس شورای ملی حسن مستوفی نخست وزیر چنین گفت: البته خاطر آقایان نمایندگان مستحضر گردیده که اراده اعلیحضرت همایونی براین قرار گرفته است که مقررات کاپیتولاسیون در مملکت ایران به اسرع ما بمکن مرتفع ملغی شود. و بر طبق این اراده سینه دستخطی به افتخار بنده شرف صدور یافته است حاجت به توضیح نیست که حصول این مقصود مقدس چه اندازه برای مصالح مملکت مفید و ضروری است منظور بنده در این موقع این است که خاطر محترم آقایان را متوجه سازم باینکه بنابر دستخط مبارک این موضوع یعنی فراهم ساختن موجبات الغاء کاپیتولاسیون از این به بعد هم مواد پرگرام هیئت دولت می‌باشد و مخصوصا خاطر محترم آقایان را مستحضریم نمایم و این که عملیات دولت اعلیحضرت شاهنشاهی در نیل به این مقصود کاملا مبتنی براصول مسلمه بین الملل و حقوق مشروعه دولت ایران خواهد بود. ...

سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی توانستند کاپیتولاسیون را برای همه اتباع خارجی در ایران لغو نمایند. در این روز نخست وزیر و وزیران کابینه و همه معاونین وزارتخانه‌ها از باشندگان مجلس شورای ملی بودند. نخست وزیر سخنرانی خود را چنین آغاز کرد: در یک سال پیش برای اجرای اراده همایونی، دولت تعهد الغای کاپیتولاسیون را کرد، و رییس دولت وقت آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی رسانید. امروز افتخار دارم که انجام آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم که همه در تحت یک قانون و به یک محکمه رجوع داده خواهند شد. هم چنین اظهار مسرت می‌شود از همه کشورها و دُوَلی که در این مسئله حسن نیت خود را ابراز داشتند.

برای دریافتن مفهوم قرارداد وین درباره روابط سیاسی و برای همیشه پایان دادن سوءاستفاده دشمنان ایران و شاهنشاهان بزرگ پهلوی که به روال همیشگی دروغ پراکنی می کنند و از ناآگاهی مردم بهره گیری می نمایند، قرارداد وین درباره روابط سیاسی را بررسی می کنیم:

قرارداد وین درباره روابط سیاسی در تاریخ هیجدهم آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ برابر با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین به امضای نماینده مختار دولت شاهنشاهی رسید و دارای ۵۳ ماده و دو پروتکل می‌باشد. ‌قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ برابر با ۱۳ اکتبر ۱۹۶۴ در مجلس شورای ملی مورد تصویب نهایی قرارگرفته و به دولت ابلاغ شده‌است.

بر اساس کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی دولت‌ها مسول حفاظت و تامین امنیت سفارتخانه‌های خارجی و دیپلمات‌ها در کشور خود هستند. کنوانسیون وین برای روشن ساختن وضع خدمت ماموران دولتی در کشورهای دیگر تنظیم شده‌است و امتیازاتی که هر دولت بر پایه آن به ماموران فرستاده شده از سوی سایر کشورها می‌دهد متقابل می‌باشد. یعنی همان مزایا را عینا در مورد ماموران فرستاده خود از سایر کشورها دریافت می‌دارد. بر پایه این کنوانسیون، فرستادن افرادی از سوی دولت متبوعشان به مدتی کوتاه یا طولانی برای خدمت در کشورهای دیگر برای حفظ منافع و گسترش روابط کشورشان در زمینه‌های اساسی ،اقتصادی، فرهنگی، نظامی و غیره با کشور محل خدمت «ماموریت» نامیده می‌شود. در این کنوانسیون از سفیر به عنوان رییس ماموریت نام برده شده و سایر کارکنان ماموریت به سه گروه تقسیم شده‌اند: کارمندان سیاسی ، کارمندان اداری و فنی و خدمه ماموریت. گروه نخست که سفیر جز آنان است دیپلمات شناخته می‌شوند و دارای گذرنامه سیاسی هستند و از مصونیت سیاسی و امتیازات و مزایا برخوردار هستند. اعضای گروه دوم یعنی کارمندان اداری و فنی همانند ماشین نویس و اعضای گروه سوم یا خدمه ماموریت مانند راننده، غیر سیاسی به شمار می‌روند و گذرنامه خدمت در اختیار دارند و دارای امتیازات بسیار کمتری هستند که معمولاً به صورت متقابل بین دو کشور گیرنده و فرستنده تعیین می‌شود.

۲۸ اسفند ماه ۱۳۴۰ برابر با ۱۹ مارچ ۱۹۶۲ در دوره نخست وزیری دکتر علی امینی ، سفیر امریکا در تهران نامه‌ای به وزارت خارجه ایران نوشت : شرایط موجود ، وضعیت کارمندان مستشاری امریکا را روشن نمی‌کند. برای حل این مسله ، پیشنهاد می‌شود که این کارمندان از مزایا و مصونیت‌های کارمندان اداری و فنی امضا شده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ ۱۸ آپریل ۱۹۶۱ بهره مند شوند.

در ۳ امرداد ماه ۱۳۴۳ مجلس سنا این قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی از قرارداد وین درباره روابط سیاسی را تصویب کرد و به مجلس شورای ملی فرستاد.

معاون سیاسی وزارت خارجه در سنا و مجلس شورای ملی بود اعلام کرد که مستشاران نظامی امریکا در ۳۸ کشور خدمت می‌کنند کشورهایی مانند یونان و کشورهای عضو پیمان ناتو و در همه این کشورها کنوانسیون وین شامل آنها می‌شود یعنی ایران استثنا نیست . پاراگراف ۳۷ کنوانسیون وین جلوی آن را نمی‌گیرد که دادگاه‌های کشور میهمان یا پذیرنده سوال جزای برای فردی را ، پرداخت غرامت، و غیره را روشن سازند زمانی که جرمی انجام یابد که در خارج از پیرامون خدمت نظامی آن‌ها می‌باشد.

پس از تصویب قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکااز بند دو کنوانسیون وین، دکتر مظفر بقایی کرمانی رهبر حزب کمونیستی زحمتکشان ایران که در سال ۱۳۲۶ به عنوان نامزداین حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت، صورت مذاکرات مجلس را از اداره تند نویسی مجلس به دست آورد و با نوشتن قسمت‌هایی از آن در جزوه‌ای، در تاریخ اول آبان ماه ۱۳۴۳ یعنی نزدیک به یک سال و نیم پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با عنوان "هست یا نیست " (منظور این که کاپیتولاسیون هست یا نیست) از زنده کردن کاپیتولاسیون سخن گفت و آن را خفت بارتر از عهدنامه ترکمانچای خواند.

روح‌الله خمینی جلسه‌ای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید.

سفارت امریکا در تاریخ ۱۸ آذر ماه ۱۳۴۸ طی نامه زیر به دولت ایران صریحا و رسما انصراف سفارت امریکا از مصونیت سیاسی را اعلام داشت. قانون قرارداد وین درباره روابط سیاسی هم چنان در ایران و در گیتی معتبر است و مادامی که روابط بین‌الملل ، سفارتخانه‌ها ، فرستادگان ویژه و سازمان ملل متحد و دولت‌ها وجود دارند، کارمندان آنان زیر پوشش این قانون انجام وظیفه خواهند کرد.