تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵۰۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
 +
[[پرونده:RezaShahBozorg59.jpg|thumb|left|220px|اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سردودمان شاهنشاهی پهلوی]]
 +
[[پرونده:AliAkbarDavarJusticeMinister1306a.jpg|thumb|left|180px|علی اکبر داور وزیر دادگستری]]
 +
[[پرونده:Ettelaat13051120AdliyehAbolished1.jpg|thumb|left|180px|انحلال عدلیه بستن دکان ملایان]]
 +
[[پرونده:FarmanCapitalation6Ordi1306.jpg|thumb|left|180px|فرمان الغای کاپیتولاسیون ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶]]
 +
[[پرونده:CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307a.jpg|thumb|left|180px|]]
 +
[[پرونده:CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307b.jpg|thumb|left|180px]]
 +
[[پرونده:CapitulationAbolished21Ordibehesht1307a.jpg|thumb|left|180px|روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ کاپیتولاسیون ملغی شد و برای همیشه در ایران از میان برداشته شد]]
  
[[پرونده:HIMShahanshahArymehrMourning5Amordad2539Shahanshahi.mp4|thumb|left|280px|اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران]]
+
[[پرونده:CapitulationAbolished21Ordibehesht1307b.jpg|thumb|left|180px|اعلام الغای کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷]]
[[پرونده:ShahanshahSadat26Dey2537.jpg|thumb|left|180px|انور سادات از شاهنشاه پیشباز رسمی می‌نمایند]]
 
[[پرونده:HIMShahanshahAryamehrPresidentSadaat26Dey2537a.jpg|thumb|left|180px|]]
 
[[پرونده:ShahanshahAryamehrShahbanouMorocco2537Shahanshahi3.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در مراکش]]
 
[[پرونده:HIMShahanshahAryamehrMorocco2537.jpg|thumb|left|180px|والاحضرت‌ها در مراکش به شاهنشاه و علیاحضرت می‌پیوندند]]
 
[[پرونده:HIMShahanshahArymehrPanama2538Shahanshahi1.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه آریامهر در شهر پاناما ۲۵۳۸ شاهنشاهی]]
 
[[پرونده:HIMShahanshahArymehrPanama2538Shahanshahi2.jpg|thumb|left|180px|]]
 
  
'''[[درگذشت اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران - قاهره ۳ امرداد ماه ۲۵۳۹ شاهنشاهی]]'''
 
  
اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در سن شصت سالگی روز یکشنبه ۳ امرداد ماه ۲۵۳۹ شاهنشاهی در بیمارستان نظامی معادی در شهر قاهره درگذشتند. انور سادات پرزیدنت مصر با کراوات سیاه در رادیو و تلویزیون این کشور با اعلام هفت روز عزای عمومی، درگذشت شاهنشاه ایران را به آگاهی همگان رسانید. انور سادات از مردم مصر به سبب پشتیبانی و میهمان نوازیشان از شاهنشاه ایران سپاسگزاری کرد و آن را یکی از پرافتخارترین رویدادهای زندگی خود نامید.  
+
'''[[الغای کاپیتولاسیون در ایران ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی]]'''  کاپیتولاسیون در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی در ایران به دست توانای اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی ملغی شد و این لکه ننگ از چهره مام میهن پاک گردید. در روز ۱۴ امرداد ماه ۱۲۸۵ با انقلاب مشروطه سرانجام استقلال داخلی کشور ایران با خون پاک جوانان آزادی خواه به دست ملت ایران آمد. در روز ۲۰ اردیبهشت ماه استقلال قضایی و سیاسی ایران از پرتو نیروی توانای شاهنشاه ایران رضا شاه بزرگ به این سرزمین بازگشت. اگر در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۰۶ خورشیدی  در نتیجه ضعف دربار قاجار و سوء سیاست ایل قاجار، آبروی ملی ایران کهن لکه‌دار گردید، پس از ۱۰۰ سال در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۶ خورشیدی سرافرازی‌های باستانی میهن اردشیر بازگشت و اگر نادانی ایرانیان یک سد سال پیش سبب سرفکندگی ما در برابر دُوَل متمدنه گردید، کوشش و خرد شاهنشاه میهن‌پرست ایران در عصر حاضر آن را تلافی کرد و سرانجام در روز  ۲۰ اردیبهشت ماه در برگه تاریخ ایران مقابل  ۱۴ امرداد ماه عرض اندام نمود. این پیروزی بزرگ که زیر توجه و علاقه شدید شخص اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و کوشش وزیر دربار و هیات دولت و به دست توانای علی اکبر داور وزیر محترم عدلیه از آن ما شده است، شایان ستایش می‌باشد. ملت نجیب ایران این روز سعید را به نام روز «استقلال قضایی ایران» جشن می‌گیرند، خدمات خستگی ناپذیر زمامداران وقت و مردم تجددخواه ایران و به ویژه هیات محترم تجار و اصناف را که پیشگام در الغای این قید ننگین بودند تا ابد تهنیت خواهند گفت.
  
روزنامه الاهرام در مقاله‌ای دیدگاه‌های پزشکان مصری شاه را نوشت و دکتر مایکل دوبیکی آمریکایی را مسئول مرگ شاهنشاه ایران خواند و نوشت: «هنگام جراحی، دکتر دوبیکی با کارد جراحی لوزالمعده شاهنشاه را زخمی کرد و پس از پایان عمل جراحی دکتر دوبیکی از لوله‌ای که بعد از عمل مایع‌های زاید را بیرون می‌کشد استفاده نکرد و در نتیجه چرک و خون و خون آبه در شکم ماند و به آبسه شکم انجامید که سبب مرگ شاهنشاه ایران شد.»
+
این مقررات برای اولین بار در ۱۸۲۸ میلادی پس از شکست ولیعهد عباس میرزا در جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار ۱۸۲۶ - ۱۸۲۸ با بستن [[عهدنامه ترکمانچای]] از سوی روسیه تزاری بر ایران تحمیل شد. فصل هفتم، هشتم و نهم معاهده ترکمانچای درباره مسایل حقوقی و جزایی اتباع روسیه در ایران می‌باشد. در ایران با بسته شدن [[عهدنامه ترکمانچای]] در روز ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی حق قضاوت کنسولی  در پاراگراف‌های هفت تا نهم گنجانیده شد. قراردادی که میان دولت‌های اروپایی و دولت عثمانی برای مسیحیان بسته شده بود، دولت روسیه آن را برای همه افراد روس در ایران به دولت ایران تحمیل کرد که بدین معنا بود که هیچ فرد دولتی ایران پروانه نداشت که به ساختمان یک روس  در ایران وارد شود، بدون اینکه پروانه ورود از سفارت روسیه را در دست داشته باشد. هم چنین برای همه روس‌ها که در ایران زندگی می‌کردند، تنها قوانین روسیه شامل آنها می‌شد. این قرارداد از آن روی دشواری‌های فراوان به بار آورد که کاپیتولاسیون که تنها برای یک گروه کوچک دیپلمات وضع شده بود به همه روس‌ها در ایران تعمیم داده شد. مورد بسیار ویژه محمد علی سلطان قاجار و خانواده اش بودند که در درازای [[انقلاب مشروطه]] گفتند که آنها تابعیت دولت روسیه را دارند و پاراگراف‌هایی از عهدنامه ننگین ترکمانچای را برای خود به اجرا درآوردند، در نتیجه ارتش روسیه برای حمایت از جان محمدعلی سلطان و خانواده‌اش به ایران لشکرکشی کرد و سرانجام وی به سفارت روسیه پناهنده شد و حقوق سالانه هشتاد هزار دلاری از دولت روسیه دریافت کرد و به اودسا رفت.
  
در روز ۵ امرداد ماه آیین رسمی تشییع و خاکسپاری شاهنشاه آریامهر با شکوه هر چه تمامتر زیر سرپرستی و ریاست مستقیم انور سادات انجام پذیرفت و پیکر اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر تا بازگشت به ایران در مسجد رفاعی قاهره به امانت به خاک سپرده شد. پرزیدنت ریچارد نیکسون، کنستانتین پادشاه پیشین یونان، سفیر ایالات متحده آمریکا در مصر، سفیر آلمان غربی، سفیر فرانسه، سفیر مراکش و سفیر اسراییل در کنار پرزیدنت سادات و علیاحضرت فرح پهلوی و والاحضرت‌ها در آیین باشکوه تشییع پیکر همایونی همراه شدند. از سفارت انگلیس در مصر کاردار سفارت فرستاده شد. آیین رسمی تشییع پیکر شاهنشاه آریامهر از کاخ عابدین آغاز شد، پیکر همایونی را بر عراده توپی که چند اسب آن را می کشیدند نهادند و با پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان تابوت را پوشاندند. کاخ عابدین کاخ رسمی رزیدنت پرزیدنت مصر است که پیشتر کاخ شاه مصر بود، همان کاخی بود که شاهنشاه آریامهر ملکه فوزیه را به همسری خود در آوردند و جشن باشکوه زناشویی همایونی در کاخ عابدین برگزار شد. در آغاز آیین رسمی خاکسپاری، سرود شاهنشاهی ایران نواخته شد. پنج کیلومتر فاصله میان کاخ عابدین و مسجد الرفاعی را علیاحضرت شهبانو و والاحضرت ها و پرزیدنت سادات و دیگر مشایعت کنندگان پیاده پیمودند.  
+
پس از شکست ناصرالدین سلطان قاجار در جنگ هرات در ۱۸۵۶ میلادی معاهده پاریس بین دو دولت ایران و انگلستان بسته شد. در این پیمان انگلیس‌ها به دولت ایران برای اتباع انگلیسی که در ایران زندگی می‌کردند حقوقی را همانند حقوقی که در عهدنامه ترکمنچای به اتباع روسیه در ایران داده شده بود تحمیل کردند.
  
<big>آخرین مصاحبه سپاوش بشیری با شاهنشاه آریامهر  در قاهره:</big>
+
در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ با رای مجلس شورای ملی سلسله قاجار منقرض شد و حکومت موقت از سوی نمایندگان ملت ایران به نخست وزیر رضا خان پهلوی داده شد. بر پایه [[قانون اساسی مشروطه]] مجلس موسسان برگزار شد و با تغییر اصل‌های ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی به شاهنشاهی ایران برگزیده شد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی خورد و در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه پهلوی در کاخ گلستان در مراسم باشکوهی تاج شاهنشاهی را بر سر نهادند.
  
'''سیاوش بشیری: اعلیحضرت چرا ایران را ترک فرمودند، کم نیستند کسانی که معتقدند شاهنشاه باید می‌ماندند و مملکت را ترک نمی‌کردند.'''
+
در مجلس قانونگذاری ششم در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ فرمان [[رضا شاه پهلوی|اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی]] برای اصلاح وضع دادگستری ایران صادر شد. علی اکبر داور وزیر عدلیه نوین، برای رفرم قوه قضاییه برگزیده شد. نخست علی اکبر داور به بررسی اوضاع عدلیه پرداخت و دریافت که در سال ۱۳۰۵ بیش از ۲۰٬۰۰۰ پرونده وجود دارد که کسی به آن رسیدگی نکرده است، این پرونده‌ها یا قاضی نخواسته و یا ترس داشته که تکلیف آن را روشن کند. دشواری بزرگ دیگر این بود که در ایران دو سیستم قضایی وجودداشت، زیرا که قوانین شریعت برای مسلمانان معتبر بود و بیگانگانی که در ایران بودند، پروانه داشتند که اگر جرمی انجام دهند در کشور خودشان و در دستگاه قضایی خودشان و با قوانین خود محاکمه شوند. علی اکبر داور مامور شد که یک سیستم قضایی یکسان برای ایرانیان و بیگانگانی که در ایران زندگی می‌کردند را بنیاد نهد و دادگستری نوین و مدرن جایگزین آن شود.  
  
شاهنشاه آریامهر:
+
در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ ساعت ۱۶ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ برای گشودن دادگستری نوین ایران به ساختمان دادگستری وارد شدند. در این آیین باشکوه آقایان قضات و مستخدمین درجه اول وزارت دادگستری از سوی آقای داور وزیر دادگستری به پیشگاه همایونی معرفی شدند. با سخنرانی پر شور اعلیحضرت رضا شاه پهلوی دادگستری نوین ایران  گشوده شد و اعلیحضرت همایون فرمان فراهم آوردن زمینه حقوقی در دادگستری برای الغا کردن کاپیتولاسیون را دادند:
::ماندن! نمی‌توانستم دیگر نمی‌شد. فشاری که امریکایی‌ها می‌آوردند روز به روز بیشتر می‌شد و دست آخر صورت تحمیل گرفت. آنها اصرار داشتند و تضمین می‌کردند که اگر بروم، دوری من، همه را آرام می‌کند و خودم هم از دور می‌توانم حوادث را به چشم دیگری بنگرم. البته دیدیم، همه دیدم که چه شد؛ ولی مگر می‌توانستم علیه امریکایی‌ها بمانم. به ویژه علیه ژنرالی که مخصوص این کار فرستاده شده بود؟ و از همه شگفتی انگیزتر آن که پس از رفتن من و از میان رفتن همه منافعشان، نیز، امریکایی‌ها دست از خصومت با من برنداشتند. در آینده خواهید دید می‌گویند که این من بودم که ژنرال هایزر را در نیمه راه قال گذاشتم.
 
  
'''سیاوش بشیری: اعلیحضرتا گفتگویی که از کنار تخت طاووس آغاز شده بود، اینک به قاهره رسیده است با تاریخی از روزهای بد. رویدادهای دردناکی این فاصله را پوشانده است. اجازه بفرمایید از تندرستی اتان بپرسم.'''
+
:::جناب اشرف رییس الوزرا
 +
:::در این موقع که تشکیلات جدید عدلیه شروع می‌شود، لازم می‌دانم اراده خود را در باب الغای کاپیتولاسیون این است که آن از نقطه نظر حفظ شئون و حقوق مملکت دارای کمال اهمیت است و خاطر نشان هیات دولت کنم که از طرف دولت موجبات ملغی شدن آن فراهم گردد. بنابراین آن جناب اشرف مامور است که موجبات اجرای این مقصود را فراهم سازد.  
 +
:::قصر پهلوی پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۰۶
  
شاهنشاه آریامهر:
+
فرمان همایونی دایر بر الغای کاپیتولاسیون از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد. در روز دهم اردیبهشت ماه در مجلس شورای ملی حسن مستوفی نخست وزیر چنین گفت: البته خاطر آقایان نمایندگان مستحضر گردیده که اراده اعلیحضرت همایونی براین قرار گرفته است که مقررات کاپیتولاسیون در مملکت ایران به اسرع ما بمکن مرتفع ملغی شود. و بر طبق این اراده سینه دستخطی به افتخار بنده شرف صدور یافته است حاجت به توضیح نیست که حصول این مقصود مقدس چه اندازه برای مصالح مملکت مفید و ضروری است  منظور بنده در این موقع این است که خاطر محترم آقایان را متوجه سازم باینکه بنابر دستخط مبارک این موضوع یعنی فراهم ساختن موجبات الغاء کاپیتولاسیون از این به بعد هم مواد پرگرام هیئت دولت می‌باشد و مخصوصا خاطر محترم آقایان را مستحضریم نمایم و این که عملیات دولت اعلیحضرت شاهنشاهی در نیل به این مقصود کاملا مبتنی براصول مسلمه بین الملل و حقوق مشروعه دولت ایران خواهد بود. ...
::از تب و لرز فراوان رنج می‌بردم. وضع سلامتیم روز به روز وخیم تر می‌شد. پزشکان من در مکزیک، بیماری من را اول یرقان و مالاریا و سپس سرطان تشخیص دادند. بیماری ای که به مدت شش سال به درمان آن مشغول بودم و تا حدودی تحت کنترل بود.
 
  
'''سیاوش بشیری: چه شد که خیال مسافرت به امریکا را مورد توجه قرار دادید؟'''
+
سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷  اعلیحضرت همایون [[رضا شاه پهلوی]] توانستند کاپیتولاسیون را برای همه اتباع خارجی در ایران لغو نمایند. در این روز  نخست وزیر و وزیران کابینه و همه معاونین وزارتخانه‌ها از باشندگان مجلس شورای ملی بودند. نخست وزیر سخنرانی خود را چنین آغاز کرد: در یک سال پیش برای اجرای اراده همایونی، دولت تعهد الغای کاپیتولاسیون را کرد، و رییس دولت وقت آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی رسانید. امروز افتخار دارم که انجام آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم که همه در تحت یک قانون و به یک محکمه رجوع داده خواهند شد. هم چنین اظهار مسرت می‌شود از همه کشورها و دُوَلی که در این مسئله حسن نیت خود را ابراز داشتند.
  
شاهنشاه آریامهر:
+
برای دریافتن مفهوم قرارداد وین درباره روابط سیاسی و برای همیشه پایان دادن سوءاستفاده دشمنان ایران و شاهنشاهان بزرگ پهلوی که به روال همیشگی دروغ پراکنی می کنند و از ناآگاهی مردم بهره گیری می نمایند،  قرارداد وین درباره روابط سیاسی را بررسی می کنیم:
::پزشکان مکزیکی، فرانسوی و امریکایی را که برای معالجه خود فراخوانده بودم، توصیه می‌کردند برای یک معاینه کلی به ایالات متحده امریکا سفر کنم. زیرا، تها بیمارستان‌های هوستون و نیویورک، امکانات درمانی کامل را برای معالجه بیماری من دارا بودند. با میل و رغبت به امریکا سفر نمی‌کردم از روزی که تهران را در ژانویه ۱۹۷۹ [۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی] ترک کردم، دولت امریکا هیچ وقت نسبت به یک سفر احتمالی من به آن کشور تمایلی نشان نداد. اما در یک نکته امریکایی‌ها هرگز تردیدی به جا نگذاشتند: «هر زمان که احتیاج مبرمی به درمان پزشکی داشتم و یا امنیت من در خطر باشد، می‌توانم به امریکا سفر کنم.»
 
  
'''سیاوش بشیری: این تضمین را چه کسی به شاهنشاه داد؟'''
+
[[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] در تاریخ هیجدهم آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ برابر با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین به امضای نماینده مختار دولت شاهنشاهی رسید و دارای ۵۳ ماده و دو پروتکل می‌باشد.  [[قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی|‌قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی]] در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ برابر با ۱۳ اکتبر ۱۹۶۴ در مجلس شورای ملی مورد تصویب نهایی قرارگرفته و به دولت ابلاغ شده‌است.
  
شاهنشاه آریامهر:
+
بر اساس کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی دولت‌ها مسول حفاظت و تامین امنیت سفارتخانه‌های خارجی و دیپلمات‌ها در کشور خود هستند. کنوانسیون وین برای روشن ساختن وضع خدمت ماموران دولتی در کشورهای دیگر تنظیم شده‌است و امتیازاتی که هر دولت بر پایه آن به ماموران فرستاده شده از سوی سایر کشورها می‌دهد متقابل می‌باشد. یعنی همان مزایا را عینا در مورد ماموران فرستاده خود از سایر کشورها دریافت می‌دارد. بر پایه این کنوانسیون،  فرستادن افرادی از سوی دولت متبوعشان به مدتی کوتاه یا طولانی برای خدمت در کشورهای دیگر برای حفظ منافع و گسترش روابط کشورشان در زمینه‌های اساسی ،اقتصادی، فرهنگی، نظامی و غیره با کشور محل خدمت «''ماموریت''» نامیده می‌شود. در این کنوانسیون از سفیر به عنوان رییس ماموریت نام برده شده و سایر کارکنان ماموریت به سه گروه تقسیم شده‌اند: کارمندان سیاسی ، کارمندان اداری و فنی و خدمه ماموریت. گروه نخست که سفیر جز آنان است دیپلمات شناخته می‌شوند و دارای گذرنامه سیاسی هستند و از مصونیت سیاسی و امتیازات و مزایا برخوردار هستند. اعضای گروه دوم یعنی کارمندان اداری و فنی همانند ماشین نویس و اعضای گروه سوم یا خدمه ماموریت مانند راننده، غیر سیاسی به شمار می‌روند و گذرنامه خدمت در اختیار دارند و دارای امتیازات بسیار کمتری هستند که معمولاً به صورت متقابل بین دو کشور گیرنده و فرستنده تعیین می‌شود.
::این موضوع را، آخرین بار، سفیر امریکا در باهاما زمانی که دولت باهاما به گمان من به سبب فشار دولت انگلیس از تجدید ویزای اقامت ما خودداری کرد تایید کرد. به هر حال، آن روزها مایل نبودم در امریکا زندگی کنم. من از جمله کسانی نیستم که به جایی بروم که میل پذیرفتن مرا ندارند. آن زمانی که صاحب قدرت بودم، تصور می‌کردم که اتحاد من با غرب، بر مبنای اتحاد و اعتماد دو جانبه برقرار است. شاید این اطمینان و اعتماد اشتباه بود. در ماه اکتبر، من بیمارتر از آن بودم که بیش از این از عزیمت به آنجا خودداری کنم، مشاوران من، مقدمات سفر را فراهم کردند و در ۲۲ اکتبر به سوی فرودگاه شهر مکزیک به راه افتادم. سفیر کبیر امریکا در مکزیکو سیتی نزدیک هواپیما ایستاده بود تا مدارک مورد لزوم را برای ورود به آمریکا آماده کند. او به احتمال، شاهنشاهی را که وسایل ارتباط جمعی، وی را متجاوز به حقوق بشر شناسانده بودند، با چنین چهره رنجوری پیش خود تصور نمی‌کرد. من تا سر حد مرگ بیمار بودم.
 
  
'''سیاوش بشیری: و این تاریخ چیزی است نزدیک به ۹ ماه پس از خروج شاهنشاه از ایران'''
+
۲۸ اسفند ماه ۱۳۴۰ برابر با ۱۹ مارچ ۱۹۶۲ در دوره نخست وزیری دکتر علی امینی ، سفیر امریکا در تهران نامه‌ای به وزارت خارجه ایران نوشت : شرایط موجود ، وضعیت کارمندان مستشاری امریکا را روشن نمی‌کند. برای حل این مسله ، پیشنهاد می‌شود که این کارمندان از مزایا و مصونیت‌های '''کارمندان اداری و فنی''' امضا شده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ ۱۸ آپریل ۱۹۶۱ بهره مند شوند.
  
شاهنشاه آریامهر:
+
در ۳ امرداد ماه ۱۳۴۳ مجلس سنا این قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی از [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] را تصویب کرد و به مجلس شورای ملی فرستاد.  
::بلی، نه ماه از روزی که ایران را ترک کرده بودم، گذشته بود. ماه‌های درد، ماه‌های تکان دهنده، ماه‌های تردید و پر از ابهام. قلب من از شنیدن اخبار اوضاع کشورم خون بود. هر روز خبرهای قتل، خونریزی، کشتار دستجمعی و مرگ دوستان و انسان‌های بی گناه به من می‌رسید. هیچ حرفی از جانب مدعیان امریکایی حقوق بشر شنیده نمی‌شد. مثل اینکه تمام تلاش آنها بر این بود تا رژیم به گمان آنها مستبد مرا از بین ببرند. این یک تجربه تلخ بود و به خود می‌گفتم که ایالات متحده و به طور کلی تمام کشورهای غربی معیارهای متضاد و دوگانه‌ای برای اخلاق و روابط بین‌المللی به کار می‌گیرند. در پیرامون این مسایل در نخستین روزهای اقامتم در اسوان با پرزیدنت سادات گفتگو می‌کردیم. اما ماجراهای پی در پی و رویدادهای ماه‌های اول اقامتم در مصر و بعدها مراکش به من فرصت کمی داد تا به تحلیل اساسی بپردازم.
 
  
'''سیاوش بشیری: اعلیحضرت، چنانچه اجازه فرمایند، این گفتگو را بر حسب تداوم زمانی پس از خروج شاهنشاه از ایران انجام دهیم و با این پرسش که تردیدهای امریکا برای پذیرفتن یا نپذیرفتن مقدم همایونی به ایلات متحده از کی آغاز شد.'''
+
معاون سیاسی وزارت خارجه در سنا و مجلس شورای ملی بود اعلام کرد که مستشاران نظامی امریکا در ۳۸ کشور خدمت می‌کنند کشورهایی مانند یونان و کشورهای عضو پیمان ناتو و در همه این کشورها کنوانسیون وین شامل آنها می‌شود یعنی ایران استثنا نیست . پاراگراف ۳۷ کنوانسیون وین جلوی آن را نمی‌گیرد که دادگاه‌های کشور میهمان یا پذیرنده سوال جزای برای فردی را ، پرداخت غرامت، و غیره را روشن سازند زمانی که جرمی انجام یابد که در خارج از پیرامون خدمت نظامی آن‌ها می‌باشد.
  
شاهنشاه آریامهر:
+
پس از تصویب قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکااز بند دو کنوانسیون وین، دکتر مظفر بقایی کرمانی رهبر حزب کمونیستی زحمتکشان ایران که در سال ۱۳۲۶ به عنوان نامزداین حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت، صورت مذاکرات مجلس را از اداره تند نویسی مجلس به دست آورد و با نوشتن قسمت‌هایی از آن در جزوه‌ای، در تاریخ اول آبان ماه ۱۳۴۳ یعنی نزدیک به یک سال و نیم پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با عنوان "''هست یا نیست'' " (منظور این که کاپیتولاسیون هست یا نیست) از زنده کردن کاپیتولاسیون سخن گفت و آن را خفت بارتر از [[عهدنامه ترکمانچای]] خواند.
::در اول، میل داشتم، پس از ترک ایران به امریکا سفر کنم، لیکن در حین اقامتم در مراکش از طریق دوستان امریکاییم که با دولت روابطی داشتند و از جانب برخی از اطرافیان دولت کارتر خبرهایی به من می‌رسید، این خبرها اگر چه دوستانه، اما بسیار محتاطانه بود. مثل این که اکنون هیچ زمان مناسبی برای آمدن شما نیست، شاید بهتر باشد، بعد بیایید، بهتر است، کمی صبر کنید. نزدیک به یک ماه گزارش‌هایی که به من می‌رسید گرم و دوستانه بود. اما من دیگر قصد مسافرت به امریکا را نداشتم. چگونه می‌توانستم به کشوری بروم که در سقوط من دخالت مستقیم داشت؟
 
  
'''سیاوش بشیری: شاهنشاه با چنین صراحتی از نقش امریکا در ویرانی ایران سخن به میان می‌آورند؟'''
+
روح‌الله خمینی جلسه‌ای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در [[سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم|سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم]] وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید.
  
شاهنشاه آریامهر:
+
سفارت امریکا در تاریخ ۱۸ آذر ماه ۱۳۴۸ طی نامه زیر به دولت ایران صریحا و رسما انصراف سفارت امریکا از مصونیت سیاسی را اعلام داشت. قانون [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] هم چنان در ایران و در گیتی معتبر است و مادامی که روابط بین‌الملل ، سفارتخانه‌ها ، فرستادگان ویژه و سازمان ملل متحد و دولت‌ها وجود دارند، کارمندان آنان زیر پوشش این قانون انجام وظیفه خواهند کرد.
::بیش از پیش این اعتقاد در من پیدا شده بود که امریکا حقیقتا نقش بسیار بزرگی را در سقوط من ایفا کرده است. این افکار در هفته‌ها و ماه‌های اقامت من در باهاما تایید شد.
 
  
'''سیاوش بشیری: چگونه و چه شد که شاهنشاه به باهاما رفتند؟'''
 
 
شاهنشاه آریامهر:
 
::من به باهاما رفتم زیرا فکر می‌کردم، می‌توانم استراحت کوتاهی داشته باشم، بی آنکه مزاحم دوستان خود پرزیدنت سادات و سلطان حسن دوم باشم. هر چند که تصمیم من برای ترک مراکش و رفتن با باهاما کاملا غیر مترقبه بود، اما فکر می‌کردم مسافرت راحتی خواهم داشت. به فرودگاه ناسائو که رسیدم متوجه شدم به دستور دوستم نلسون راکفلر، همه چیز به خوبی ترتیب داده شده است. با نمایندگان دولت باهاما برخورد خوبی داشتیم. اقامت در باهاما دوران راحتی نبود، بیشتر ساعات من صرف شنیدن اخبار جانگداز رادیو تهران می‌شد. دادگاه انقلابی مشغول به کار بود. هر روز اخبار وحشتناکی از کشورم به من می‌رسید. هفته‌های بدی را پشت سر گذاشتیم. در این ایام رابطه من با امریکا بسیار کم بود. شوارتز سفیر امریکا در آخرین دقایق اقامت من در باهاما یک بار تلفن کرد. لیکن مشاوران من، به طور مرتب با دیگر کارمندان سفارت امریکا در تماس بودند. از منابع خاصی آگاه شدم که خانواده من می‌توانند به امریکا بروند و هر زمانی که شخصا مایل باشم برای درمان پزشکی، می‌توانم به امریکا سفر کنم. به طور کلی نشانه‌هایی از عدم خشنودی واشنگتن از حضور من در باهاما دیده می‌شد. بی شبهه، این موضوع تاثیر فراوانی بر روی دولت باهاما می‌گذاشت. روابط ما با آنها، بسیار محترمانه و هم چنین محتاطانه بود. سه هفته پیش از پایان تاریخ ویزای اقامت ما، مشاوران من درخواست تجدید آن را کردند. مسئولان امر پاسخ دادند تا یک هفته دیگر ویزای خود را دریافت خواهیم کرد. اما ده روز پیش از زمان انقضای ویزای قبلی، مطلع شدیم که ویزای اقامت ما تجدید نخواهد شد. فرصت زیادی نداشتیم و مسئولان هم هرگز دلیلی برای این کار خود ارائه نکردند. نظر من در مورد تغییر روش آنها چنین بود. از خود می‌پرسیدم چه دلیلی وجود داشت تا از ما خواسته شود که باهاما را ترک کنیم؟ هنوز بریتانیا نفوذ فراوانی در مستعمره قدیم خود دارد و این نفوذ در همه مستعمرات بریتانیا وجود دارد. بریتانیا هر وقت میل داشت، می‌تواند نخ عروسک‌های خود را برای بازی جدیدی بکشد. در این گفتگوها، نظرات خود را پیرامون هدف‌های سیاسی انگلستان ابراز کرده‌ام و تاکنون هیچ تغییری در سیاست آنها ملاحظه نکرده‌ام. روش امریکایی‌ها در مقابل من بسیار محتاطانه و سرد بود، در حالی که بریتانیا همیشه روشی کینه توزانه در مقابل من داشت و به همین سبب نخست وزیر باهاما مایل به خارج شدن من از باهاما بود.
 
 
'''سیاوش بشیری: و به این ترتیب عازم مکزیک شدید؟'''
 
 
شاهنشاه آریامهر:
 
::دو روز پیش از عزیمت ما از باهاما، یکی از کارمندان عالی رتبه اداره مسایل خارجی، با مشاور من، مارک مورس، پیش من آمدند. وی مایل بود بداند که آیا تمایلی به اقامت در باهاما دارم یا نه؟ این گونه دو رویی و سیاست مزورانه را من بارها خارج از ایران تجربه کردم، زیرا هرگز ندانستم که امریکایی‌ها چگونه سیاستی را دنبال می‌کنند و تا چه حد قابل اطمینان هستند. حال چه می‌باید کرد؟ این مهمترین سوالی بود که برای من مطرح بود. مکزیک در راس کشورهایی قرار داشت که من به عنوان محل اقامت ترجیح می‌دادم. با شتاب تلاش برای پیداکردن محل مطمئنی در مکزیک شروع شد. هنری کسینجر با لوپز پرتیو رییس جمهوری مکزیک گفتگو کرد. دو روز قبل از این که ویزای ما در باهاما پایان یابد، دعوتنامه مکزیک رسید. در دهم ژوئن ۱۹۷۹ به طرف مکزیک پرواز کردیم و با عده‌ای همراهانم به کوئرناواکا رفتیم. پرزیدنت لوپز پرتیو دستورهای لازم را برای امنیت ما داده بود. حال من در این زمان نسبتا خوب بود. با پرزیدنت لوپزپرتیو تلفنی گفتگوهای بسیار دوستانه و محترمانه داشتیم. اکنون فرصت آن را داشتم تا به سیاست بین المللی و رابطه آن با رویدادهای ایران فکر کنم و دنیای آزاد را متوجه دگرگونی‌های کشور سازم.
 
 
'''سیاوش بشیری: و کتاب پاسخ به تاریخ محصول این زمان است.'''
 
 
::شاهنشاه آریامهر: شانزدهم سپتامبر ۱۹۷۹ در مکزیک کتاب « پاسخ به تاریخ » پایان یافت.
 
 
'''سیاوش بشیری: اجازه بفرمایید، بار دیگر به فرودگاه نیومکزیکو برگردیم. در لحظه‌ای که عازم آمریکا بودید.'''
 
 
شاهنشاه آریامهر:
 
::مکزیک را برای درمان به سوی نیویورک پشت سر گذاشتیم. من خسته بودم، تب شدیدی داشتم. همه چیز نامطمئن بود. هواپیما در گوشه خلوتی از فرودگاه نیویورک، دور از رفت و آمد مسافران عادی فرود آمد. احتیاطات امنیتی بسیار شدیدی پیش بینی شده بود. از عدم حضور خبرنگاران بسیار خوشخال بودم. سوار شدیم و به طرف بیمارستان به راه افتادیم. گروه پزشکانی که مرا معاینه و مراقبت می‌کردند، زیر نظر بنجامین کن انجام وظیفه می‌کردند. وی قبلا هم مرا در مکزیک معاینه کرده بود و سبب مسافرتم به نیویورک هم، او بود. صبح روز بعد، به معاینات کلی از من پرداختند، و تقریبا بیست و چهار ساعت بعد تحت عمل جراحی قرار گرفتم. پس از عمل جراحی یک بیانیه در پیرامون وضع سلامتی خود منتشر کردم. در این بیانیه متذکر شدم که در شش سال گذشته به سرطان غدد لنفاوی مبتلا و تحت درمان بوده‌ام، لیکن به خاطر منافع کشورم، این بیماری را پنهان نگاه داشته‌ام.
 
 
[[درگذشت اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران - قاهره ۳ امرداد ماه ۲۵۳۹ شاهنشاهی|دنباله آخرین مصاحبه شاهنشاه آریامهر را بخوانید و جامه سیاه بپوشید، ایران مستقل و سرفرازی را که رضا شاه بزرگ و محمدرضا شاه پهلوی آریامهر ساختند به دست تروریست های اسلامی و چپ، ویران و چپاول شده است  تا تروریست بین‌المللی گسترش یابد. بیش از پنج میلیون ایرانی در گوشه و کنار جهان پراکنده اند و بیش از هشتاد میلیون ایرانی در سرزمین ثروتمند خودشان نگران به دست آوردن تکه نانی برای خود و خانواده هستند -  روان دو پادشاه ایران ساز پهلوی شاد، یادشان در دل همه ایرانیان نژاده همواره زنده بماند]]
 
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۸


اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سردودمان شاهنشاهی پهلوی
علی اکبر داور وزیر دادگستری
انحلال عدلیه بستن دکان ملایان
فرمان الغای کاپیتولاسیون ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶
CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307a.jpg
CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307b.jpg
روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ کاپیتولاسیون ملغی شد و برای همیشه در ایران از میان برداشته شد
اعلام الغای کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷


الغای کاپیتولاسیون در ایران ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی کاپیتولاسیون در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی در ایران به دست توانای اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی ملغی شد و این لکه ننگ از چهره مام میهن پاک گردید. در روز ۱۴ امرداد ماه ۱۲۸۵ با انقلاب مشروطه سرانجام استقلال داخلی کشور ایران با خون پاک جوانان آزادی خواه به دست ملت ایران آمد. در روز ۲۰ اردیبهشت ماه استقلال قضایی و سیاسی ایران از پرتو نیروی توانای شاهنشاه ایران رضا شاه بزرگ به این سرزمین بازگشت. اگر در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۰۶ خورشیدی در نتیجه ضعف دربار قاجار و سوء سیاست ایل قاجار، آبروی ملی ایران کهن لکه‌دار گردید، پس از ۱۰۰ سال در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۶ خورشیدی سرافرازی‌های باستانی میهن اردشیر بازگشت و اگر نادانی ایرانیان یک سد سال پیش سبب سرفکندگی ما در برابر دُوَل متمدنه گردید، کوشش و خرد شاهنشاه میهن‌پرست ایران در عصر حاضر آن را تلافی کرد و سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه در برگه تاریخ ایران مقابل ۱۴ امرداد ماه عرض اندام نمود. این پیروزی بزرگ که زیر توجه و علاقه شدید شخص اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و کوشش وزیر دربار و هیات دولت و به دست توانای علی اکبر داور وزیر محترم عدلیه از آن ما شده است، شایان ستایش می‌باشد. ملت نجیب ایران این روز سعید را به نام روز «استقلال قضایی ایران» جشن می‌گیرند، خدمات خستگی ناپذیر زمامداران وقت و مردم تجددخواه ایران و به ویژه هیات محترم تجار و اصناف را که پیشگام در الغای این قید ننگین بودند تا ابد تهنیت خواهند گفت.

این مقررات برای اولین بار در ۱۸۲۸ میلادی پس از شکست ولیعهد عباس میرزا در جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار ۱۸۲۶ - ۱۸۲۸ با بستن عهدنامه ترکمانچای از سوی روسیه تزاری بر ایران تحمیل شد. فصل هفتم، هشتم و نهم معاهده ترکمانچای درباره مسایل حقوقی و جزایی اتباع روسیه در ایران می‌باشد. در ایران با بسته شدن عهدنامه ترکمانچای در روز ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی حق قضاوت کنسولی در پاراگراف‌های هفت تا نهم گنجانیده شد. قراردادی که میان دولت‌های اروپایی و دولت عثمانی برای مسیحیان بسته شده بود، دولت روسیه آن را برای همه افراد روس در ایران به دولت ایران تحمیل کرد که بدین معنا بود که هیچ فرد دولتی ایران پروانه نداشت که به ساختمان یک روس در ایران وارد شود، بدون اینکه پروانه ورود از سفارت روسیه را در دست داشته باشد. هم چنین برای همه روس‌ها که در ایران زندگی می‌کردند، تنها قوانین روسیه شامل آنها می‌شد. این قرارداد از آن روی دشواری‌های فراوان به بار آورد که کاپیتولاسیون که تنها برای یک گروه کوچک دیپلمات وضع شده بود به همه روس‌ها در ایران تعمیم داده شد. مورد بسیار ویژه محمد علی سلطان قاجار و خانواده اش بودند که در درازای انقلاب مشروطه گفتند که آنها تابعیت دولت روسیه را دارند و پاراگراف‌هایی از عهدنامه ننگین ترکمانچای را برای خود به اجرا درآوردند، در نتیجه ارتش روسیه برای حمایت از جان محمدعلی سلطان و خانواده‌اش به ایران لشکرکشی کرد و سرانجام وی به سفارت روسیه پناهنده شد و حقوق سالانه هشتاد هزار دلاری از دولت روسیه دریافت کرد و به اودسا رفت.

پس از شکست ناصرالدین سلطان قاجار در جنگ هرات در ۱۸۵۶ میلادی معاهده پاریس بین دو دولت ایران و انگلستان بسته شد. در این پیمان انگلیس‌ها به دولت ایران برای اتباع انگلیسی که در ایران زندگی می‌کردند حقوقی را همانند حقوقی که در عهدنامه ترکمنچای به اتباع روسیه در ایران داده شده بود تحمیل کردند.

در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ با رای مجلس شورای ملی سلسله قاجار منقرض شد و حکومت موقت از سوی نمایندگان ملت ایران به نخست وزیر رضا خان پهلوی داده شد. بر پایه قانون اساسی مشروطه مجلس موسسان برگزار شد و با تغییر اصل‌های ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی به شاهنشاهی ایران برگزیده شد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی خورد و در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه پهلوی در کاخ گلستان در مراسم باشکوهی تاج شاهنشاهی را بر سر نهادند.

در مجلس قانونگذاری ششم در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ فرمان اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی برای اصلاح وضع دادگستری ایران صادر شد. علی اکبر داور وزیر عدلیه نوین، برای رفرم قوه قضاییه برگزیده شد. نخست علی اکبر داور به بررسی اوضاع عدلیه پرداخت و دریافت که در سال ۱۳۰۵ بیش از ۲۰٬۰۰۰ پرونده وجود دارد که کسی به آن رسیدگی نکرده است، این پرونده‌ها یا قاضی نخواسته و یا ترس داشته که تکلیف آن را روشن کند. دشواری بزرگ دیگر این بود که در ایران دو سیستم قضایی وجودداشت، زیرا که قوانین شریعت برای مسلمانان معتبر بود و بیگانگانی که در ایران بودند، پروانه داشتند که اگر جرمی انجام دهند در کشور خودشان و در دستگاه قضایی خودشان و با قوانین خود محاکمه شوند. علی اکبر داور مامور شد که یک سیستم قضایی یکسان برای ایرانیان و بیگانگانی که در ایران زندگی می‌کردند را بنیاد نهد و دادگستری نوین و مدرن جایگزین آن شود.

در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ ساعت ۱۶ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ برای گشودن دادگستری نوین ایران به ساختمان دادگستری وارد شدند. در این آیین باشکوه آقایان قضات و مستخدمین درجه اول وزارت دادگستری از سوی آقای داور وزیر دادگستری به پیشگاه همایونی معرفی شدند. با سخنرانی پر شور اعلیحضرت رضا شاه پهلوی دادگستری نوین ایران گشوده شد و اعلیحضرت همایون فرمان فراهم آوردن زمینه حقوقی در دادگستری برای الغا کردن کاپیتولاسیون را دادند:

جناب اشرف رییس الوزرا
در این موقع که تشکیلات جدید عدلیه شروع می‌شود، لازم می‌دانم اراده خود را در باب الغای کاپیتولاسیون این است که آن از نقطه نظر حفظ شئون و حقوق مملکت دارای کمال اهمیت است و خاطر نشان هیات دولت کنم که از طرف دولت موجبات ملغی شدن آن فراهم گردد. بنابراین آن جناب اشرف مامور است که موجبات اجرای این مقصود را فراهم سازد.
قصر پهلوی پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۰۶

فرمان همایونی دایر بر الغای کاپیتولاسیون از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد. در روز دهم اردیبهشت ماه در مجلس شورای ملی حسن مستوفی نخست وزیر چنین گفت: البته خاطر آقایان نمایندگان مستحضر گردیده که اراده اعلیحضرت همایونی براین قرار گرفته است که مقررات کاپیتولاسیون در مملکت ایران به اسرع ما بمکن مرتفع ملغی شود. و بر طبق این اراده سینه دستخطی به افتخار بنده شرف صدور یافته است حاجت به توضیح نیست که حصول این مقصود مقدس چه اندازه برای مصالح مملکت مفید و ضروری است منظور بنده در این موقع این است که خاطر محترم آقایان را متوجه سازم باینکه بنابر دستخط مبارک این موضوع یعنی فراهم ساختن موجبات الغاء کاپیتولاسیون از این به بعد هم مواد پرگرام هیئت دولت می‌باشد و مخصوصا خاطر محترم آقایان را مستحضریم نمایم و این که عملیات دولت اعلیحضرت شاهنشاهی در نیل به این مقصود کاملا مبتنی براصول مسلمه بین الملل و حقوق مشروعه دولت ایران خواهد بود. ...

سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی توانستند کاپیتولاسیون را برای همه اتباع خارجی در ایران لغو نمایند. در این روز نخست وزیر و وزیران کابینه و همه معاونین وزارتخانه‌ها از باشندگان مجلس شورای ملی بودند. نخست وزیر سخنرانی خود را چنین آغاز کرد: در یک سال پیش برای اجرای اراده همایونی، دولت تعهد الغای کاپیتولاسیون را کرد، و رییس دولت وقت آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی رسانید. امروز افتخار دارم که انجام آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم که همه در تحت یک قانون و به یک محکمه رجوع داده خواهند شد. هم چنین اظهار مسرت می‌شود از همه کشورها و دُوَلی که در این مسئله حسن نیت خود را ابراز داشتند.

برای دریافتن مفهوم قرارداد وین درباره روابط سیاسی و برای همیشه پایان دادن سوءاستفاده دشمنان ایران و شاهنشاهان بزرگ پهلوی که به روال همیشگی دروغ پراکنی می کنند و از ناآگاهی مردم بهره گیری می نمایند، قرارداد وین درباره روابط سیاسی را بررسی می کنیم:

قرارداد وین درباره روابط سیاسی در تاریخ هیجدهم آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ برابر با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین به امضای نماینده مختار دولت شاهنشاهی رسید و دارای ۵۳ ماده و دو پروتکل می‌باشد. ‌قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ برابر با ۱۳ اکتبر ۱۹۶۴ در مجلس شورای ملی مورد تصویب نهایی قرارگرفته و به دولت ابلاغ شده‌است.

بر اساس کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی دولت‌ها مسول حفاظت و تامین امنیت سفارتخانه‌های خارجی و دیپلمات‌ها در کشور خود هستند. کنوانسیون وین برای روشن ساختن وضع خدمت ماموران دولتی در کشورهای دیگر تنظیم شده‌است و امتیازاتی که هر دولت بر پایه آن به ماموران فرستاده شده از سوی سایر کشورها می‌دهد متقابل می‌باشد. یعنی همان مزایا را عینا در مورد ماموران فرستاده خود از سایر کشورها دریافت می‌دارد. بر پایه این کنوانسیون، فرستادن افرادی از سوی دولت متبوعشان به مدتی کوتاه یا طولانی برای خدمت در کشورهای دیگر برای حفظ منافع و گسترش روابط کشورشان در زمینه‌های اساسی ،اقتصادی، فرهنگی، نظامی و غیره با کشور محل خدمت «ماموریت» نامیده می‌شود. در این کنوانسیون از سفیر به عنوان رییس ماموریت نام برده شده و سایر کارکنان ماموریت به سه گروه تقسیم شده‌اند: کارمندان سیاسی ، کارمندان اداری و فنی و خدمه ماموریت. گروه نخست که سفیر جز آنان است دیپلمات شناخته می‌شوند و دارای گذرنامه سیاسی هستند و از مصونیت سیاسی و امتیازات و مزایا برخوردار هستند. اعضای گروه دوم یعنی کارمندان اداری و فنی همانند ماشین نویس و اعضای گروه سوم یا خدمه ماموریت مانند راننده، غیر سیاسی به شمار می‌روند و گذرنامه خدمت در اختیار دارند و دارای امتیازات بسیار کمتری هستند که معمولاً به صورت متقابل بین دو کشور گیرنده و فرستنده تعیین می‌شود.

۲۸ اسفند ماه ۱۳۴۰ برابر با ۱۹ مارچ ۱۹۶۲ در دوره نخست وزیری دکتر علی امینی ، سفیر امریکا در تهران نامه‌ای به وزارت خارجه ایران نوشت : شرایط موجود ، وضعیت کارمندان مستشاری امریکا را روشن نمی‌کند. برای حل این مسله ، پیشنهاد می‌شود که این کارمندان از مزایا و مصونیت‌های کارمندان اداری و فنی امضا شده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ ۱۸ آپریل ۱۹۶۱ بهره مند شوند.

در ۳ امرداد ماه ۱۳۴۳ مجلس سنا این قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی از قرارداد وین درباره روابط سیاسی را تصویب کرد و به مجلس شورای ملی فرستاد.

معاون سیاسی وزارت خارجه در سنا و مجلس شورای ملی بود اعلام کرد که مستشاران نظامی امریکا در ۳۸ کشور خدمت می‌کنند کشورهایی مانند یونان و کشورهای عضو پیمان ناتو و در همه این کشورها کنوانسیون وین شامل آنها می‌شود یعنی ایران استثنا نیست . پاراگراف ۳۷ کنوانسیون وین جلوی آن را نمی‌گیرد که دادگاه‌های کشور میهمان یا پذیرنده سوال جزای برای فردی را ، پرداخت غرامت، و غیره را روشن سازند زمانی که جرمی انجام یابد که در خارج از پیرامون خدمت نظامی آن‌ها می‌باشد.

پس از تصویب قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکااز بند دو کنوانسیون وین، دکتر مظفر بقایی کرمانی رهبر حزب کمونیستی زحمتکشان ایران که در سال ۱۳۲۶ به عنوان نامزداین حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت، صورت مذاکرات مجلس را از اداره تند نویسی مجلس به دست آورد و با نوشتن قسمت‌هایی از آن در جزوه‌ای، در تاریخ اول آبان ماه ۱۳۴۳ یعنی نزدیک به یک سال و نیم پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با عنوان "هست یا نیست " (منظور این که کاپیتولاسیون هست یا نیست) از زنده کردن کاپیتولاسیون سخن گفت و آن را خفت بارتر از عهدنامه ترکمانچای خواند.

روح‌الله خمینی جلسه‌ای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید.

سفارت امریکا در تاریخ ۱۸ آذر ماه ۱۳۴۸ طی نامه زیر به دولت ایران صریحا و رسما انصراف سفارت امریکا از مصونیت سیاسی را اعلام داشت. قانون قرارداد وین درباره روابط سیاسی هم چنان در ایران و در گیتی معتبر است و مادامی که روابط بین‌الملل ، سفارتخانه‌ها ، فرستادگان ویژه و سازمان ملل متحد و دولت‌ها وجود دارند، کارمندان آنان زیر پوشش این قانون انجام وظیفه خواهند کرد.