اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری نیرنگ سیاسی برای پیشگیری از فروپاشی انقلاب اسلامی ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بازایستادن برنامه‌های عمرانی کشور و بازگشت به دوران پیش از مشروطه و اسلام حکومتی درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

برنامه عمرانی ششم ۲۵۳۷ - ۲۵۴۱ شاهنشاهی

شاه رفت مرگ آمد
دانشجویان خط امام تروریست‌های آموزش دیده پرچم آمریکا را به آتش می‌کشند
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358a9.jpg
AmericanEmbassyTehran1.jpg
تمبر یادبود اشغال سفارت آمریکا چاپ ۱۳۶۴
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358a.jpg
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358a4.jpg
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358b.jpg
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358c.jpg
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358j.jpg
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358d.jpg
آیت الله موسوی خویینی‌ها نماز اشغال سفارت را برگزار می‌کند

اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری نیرنگ سیاسی برای پیشگیری از فروپاشی انقلاب اسلامی ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ - روز ۱۳ آبان ماه سالگشت اشغال سفارت امریکا در تهران و گروگان گرفتن کارمندان سفارت برای چهار صد و چهل و چهار روز می‌باشد. برای همگان اشغال سفارت امریکا و گروگان گرفتن کارمندان آن سفارت در پیوند با بازگرداندن شاهنشاه آریامهر به ایران جلوه داده شد. ولی پشت پرده حقیقت به گونه‌ای دیگر بود، و آن برگزاری همه‌پرسی برای به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی بود تا رژیم لرزان اسلامی را استوار سازد. در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۵۸ بی‌درنگ پس از برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی بی سر و ته رژیم اسلامی مصوب مجلس خبرگان که هیچ شباهتی به قانون اساسی ندارد، گام‌های بنیادین برای استوار ساختن رژیم آخوندی برداشته شد. نخست خمینی دستور راه‌اندازی نیروهای بسیج را داد. راه‌اندازی نیروهای بسیج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سراسر کشور برای دفاع از تهدیدهای علیه جمهوری اسلامی از سوی مردم ایران برداشته شد. استراتژی مهم این بود که با فرستادن کماندوهای قتل، رهبران نیروهای مقاومت را به قتل برسانند و یا در خیابان‌ها، بسیجیان مسلح مردم ایران را به گلوله ببندند. والاگهر شهریار شفیق که در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸ به دست قاتلین فرقه تبهکار ترور شد، نخستین قربانی این استراتژی بود. رژیم تهدیدهای علیه رژیم ولایت فقیه را به چهار دسته بخش کرد ۱- تهدید نرم ۲- تهدید نیمه سخت (جنبش‌های مردم ایران بدون سلاح گرم برای براندازی) ۳- تهدیدهای اقتصادی/سیاسی از درون و بیرون از کشور و ۴- تهدید سخت (جنبش‌های مسلحانه مردم ایران برای براندازی رژیم آخوندی). اکنون پس از نزدیک به چهل سال بسیج یکی از مخوف‌ترین سازمان‌های نظامی مدافع رژیم اسلامی در ایران است. دومین گام پس از رفراندوم به اصطلاح قانون اساسی، گسترش سپاه پاسداران بازوی مسلح حزب جمهوری اسلامی و قلع و قمع ارتش ایران بود. گام سوم، لایحه پاکسازی و ایجاد محیط مساعد برای رشد نهادهای انقلاب اسلامی در وزارتخانه‌ها، دانشگاه‌ها ، بانک‌ها، و موسسات و کمپانی‌های دولتی که پیشتر به تصویب شورای انقلاب اسلامی رسیده بود، از سوی سازمان امور اداری و استخدامی کشور به همه سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها فرستاده شد، همه میهن‌پرستان از همه سازمان‌ها بیرون انداخته شدند، بسیاری به زندان‌های مخوف رژیم اسلامی افکنده شدند و شمار بسیاری نیز اعدام شدند.

روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ کوچی تازی سفارت امریکا در تهران به دست گروهی تروریست آموزش یافته اشغال شد. باید دانست که در روز ۱۴ آبان ماه سفارت بریتانیا در تهران اشغال شد و از دولت بریتانیا خواسته شد که نخست وزیر پیشین شاپور بختیار را به ایران بازگرداند ولی در شگفتی بسیار اشغالگران سفارت بریتانیا در شامگاه ۱۴ آبان ماه از سفارت بیرون رفتند. در روز ۱۶ آبان ماه ۱۳۵۸ در نامه‌ای که به سفارت آلمان فدرال نوشته شده بود، هشدار داده شده بود که اگر هموندان کنفدراسیون دانشجویی که در زندان‌های آلمان هستند آزاد نشوند، سفارت آلمان اشغال خواهد شد. باید گفت که برنامه اشغال سفارتخانه در تهران برای چندین سفارتخانه غربی ریخته شده بود و درخواست‌ها از هر سفارتخانه با دیگری متفاوت بود.

از روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ که اسلامیون قدرت را به دست گرفتند به اعدام و سرکوب مردم ایران پرداختند. واقعیت اشغال سفارت و گروگانگیری این بود که انقلاب اسلامی در حال پاشیده شدن بود و خمینی خواست همانند آتش زدن سینما رکس آبادان، رخدادی بوجود آورد تا جنگی که برای به دست آوردن قدرت در ایران به راه افتاده بود را از مردم ایران پنهان دارد.

رژیم اسلامی در دو استان آذربایجان و کردستان به بمباران و کشتار مردم ایران پرداخت. پس از اعدام صدها تن از سران مشروطه شاهنشاهی ایران، مردم از خواب بیدار شدند و دریافتند قول‌هایی که انقلابیون به آنها داده بودند دروغی بیش نبوده است، پاسداران انقلاب اسلامی به دلخواه دلاوران و بزرگان و مردم ایران را اعدام کردند، کمپانی‌ها، خانه‌ها و کارخانه‌های مردم را مصادره نمودند، به بانوان بی حجاب در خیابان‌ها یورش بردند، زنان و دختران زیبای ایران را پاسداران در خیابان‌ها دستگیر کردند و با خود بردند و به آنها تجاوز کردند و به قتل رساندند و سوزاندند.

جبهه ملی که در رویای حکومت بر ایران بود، تکان خورد و دریافت که علیه اسلامیون که روزی دست در دست یکدیگر نهادند تا شاهنشاهی پارلمانی ایران را سرنگون سازند، کاری نمی‌تواند بکند. در روز ۲۱ امرداد ماه ۲۵۳۸ شاهنشاهی جبهه ملی تظاهرات بزرگی علیه قانون نوین مطبوعات برای پدافند از آزادی مطبوعات و اعتراض به مصادره روزنامه آیندگان در دانشگاه تهران به راه انداخت. اسلامیون به این تظاهرات با به کار گرفتن چماق، چاقو، دشنه و سنگ یورش بردند و ساعت‌ها میان تظاهرکنندگان و اسلامیون جنگ درگرفت و از کنترل بیرون شد. بیش از ۲۷۰ تن به سختی زخمی شدند و به بیمارستان‌ها برده شدند.

خمینی دریافت که اکثریت مردم ایران برنامه‌های وی را برای برقراری ولایت فقیه نمی‌پذیرند. برای مردم ایران جمهوری اسلامی و ولایت فقیه که خمینی از آن می‌گفت آشکار نبود و نمی‌دانستند که خمینی از چه ایده‌ایی سخن می‌گوید. به هر روی مردم ایران یک دیکتاتوری دینی را نمی‌پذیرفتند.

در این آشفتگی و هرج و مرج در روز ۱۲ امرداد ماه ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان انجام شد. در این به اصطلاح انتخابات، روش رژیم نوین در ایران آشکار شد. همه گروه‌ها به روش انتخابات اعتراض کردند. اصغر سنجابی رییس ایل سنجابی و برادر دکتر کریم سنجابی رهبر جبهه ملی و از یاران خمینی به ویژه در درازای انقلاب اسلامی، و وزیر خارجه پیشین، نامه بلندبالایی به نخست‌وزیر نوشت و به آگاهی رساند که کریم سنجابی کاندیدای کرمانشاهان بوده است ولی پوسترهای انتخاباتی وی را گروه‌هایی از دیوار کندند، از سوی فرمانداری کرمانشاهان پهرست کاندیداها به انتخاب فرمانداری چاپ شد و نام دکتر کریم سنجابی در پهرست کاندیداها آورده نشد. در قصر شیرین افرادی با اسلحه مردم را تهدید به رای دادن به کاندیداهای خاصی نمودند و ماموران و مسولان دولت هیچ گونه واکنشی نشان ندادند. حزب توده نیز اعتراض کرد که در انتخابات مجلس خبرگان موارد خلاف بسیاری دیده شده است و نام کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی در حوزه‌ها نصب شده و ماموران از مردم خواستند که به این کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی رای بدهند و به ویژه ورقه رای بیسوادها را مسولان حوزه با نام‌های کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی پر کردند.

ستاد انتخاباتی حزب ملت ایران، سازمان چریک‌های فدایی خلق، گروه سیاسی پیمان گروه ائتلافی سازمان مجاهدین و بسیاری از گروه‌ها و حزب‌ها به روش انتخابات مجلس خبرگان اعتراض کردند. این انتخابات نشان داد که خمینی و همدستانش می‌دانستند که هیچگاه در یک رفراندوم آزاد برای تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی پیروز نخواهند شد. برای خمینی و همدستانش روشن بود که تنها با ترور و زور و تقلب در انتخابات، دروغ و ترساندن مردم می‌توانند قانون اساسی اسلامی را به مردم ایران بچپانند. برای اینان هم چنین روشن شده بود که مردم ایران، آنها را دشمنان خود می‌پندارند. بدین روی، خمینی و همدستانش برآن شدند که دشمنی برای مردم ایران بسازند و آنان را با آن دشمن مشغول دارند. این دشمن همان « آمریکای جهانخوار » بود. با پروپاگاندهای دروغ، سفارت امریکا اشغال شد و کارمندان سفارت به گروگان گرفته شدند. تاریخ اشغال سفارت امریکا برای یک ماه پیش از برقراری رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نهاده شد.

در روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ سفارت امریکا در تهران از سوی گروهی که آموزش دقیق برای اشغال سفارت و گروگان‌گیری دیده بودند اشغال شد. در روز ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸ رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی برگزار شد یعنی یک روز پس از برگزاری تاسوعا و عاشورا روزهای نمایش و تبلیغات برای شرکت در همه‌پرسی در سراسر کشور.

یورش به سفارت امریکا

معصومه ابتکار سخنگوی تروریست‌های اشغالگر سفارت امریکا

ساعت ده و سی دقیقه روز یکشنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ یک گروه چهار صد تا چهار صد و پنجاه تنی که خود را « دانشجویان پیرو خط امام » می‌نامیدند در خیابان تخت جمشید به راه افتادند و عربده کشان با دادن شعارها خود را به جلوی در اصلی سفارت امریکا امریکا رساندند. ساعت ۱۱ یورش به سفارت آغاز شد، با دستگاه‌هایی که همراه خود داشتند، زنجیرهای جلوی در بزرگ را بُریدند و به درون سفارت یورش بردند، گروهی نیز از دیوارهای سفارت بالا رفتند و به درون باغ سفارت امریکا پریدند. بی درنگ گروهی از یورش بَرندگان دو پلاکارد پارچه‌ای را که پیشتر آماده کرده بودند را بر دیوار سفارت آویختند. بر روی این پلاکاردها نوشته شده بود: « ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، به منظور اعتراض به جنایات امریکا و پناه دادن شاه مخلوق سفارت امریکا را اشغال کرده‌ایم » و روی پلاکارد دیگر نوشته شده بود « خمینی می رزمد کارتر می‌لرزد ».

ساعت یک پس از نیمروز رادیو ایران اشغال سفارت امریکا در تهران را با اطلاعیه شماره یک اشغال کنندگان این سفارت به آگاهی مردم ایران رساند.

این دانشجویان آموزش‌های تروریستی را ماه‌ها پیش دیده بودند و بسیار مجهز به سفارت امریکا یورش بردند و تا ساعت ۶ پس از نیمروز سه بیانیه نوشته شده‌اشان را خواندند و از بلندگوها پخش کردند. اشغال سفارت امریکا با تاکتیک‌های نظامی انجام شد و سه ساعت به درازا کشید، و با پرتاب گاز اشک آور از سوی تفنگداران امریکایی همراه بود. به اصطلاح دانشجویان خط امام در ساعت سه پس از نیمروز بیش از ۱۰۰ تن از کارمندان سفارت را که شماری تفنگدار امریکایی نیز در میان آنها بودند به گروگان گرفتند و با چشم بندها و دستبندهایی که همراهشان بود، چشم‌ها و دست‌های کارکنان سفارت امریکا را بستند و به جای دیگری بردند. نماز جماعت مغرب و عشا به امامت موسوی خوئینی‌ها در پهنه جلوی سفارت برگزار شد.

در مصاحبه‌هایی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با رسانه‌ها و خبرنگاران و فیلمبرداران داخلی و خارجی انجام دادند، گفتند که بر پایه نقشه‌ای که پیشتر کشیده بودیم یک گروه قرار شد به ساختمان‌های کناری و یک گروه به ساختمان اصلی یورش ببَرَند. بر پایه همین نقشه می‌بایست در آغاز همدستانمان در خیابان تخت جمشید و جاده قدیم پیرامون سفارت جای بگیرند و خیابان‌ها را ببندند تا نیروهای دیگر نتوانند ما را از سفارت بیرون کنند. گروگان گیری نیز عاملی باشد که ما در سفارتخانه بمانیم و از کارکنان سفارت اطلاعات به دست بیاوریم. گروگان گیری از ساختمان اصلی به این صورت آغاز شد که امریکایی‌ها حدود یک صد نفر هستند و شماری از آنها تفنگدارهای آمریکایی و شماری زن و مرد هستند. در میان گروگان‌ها، ایرانیانی که کارمند سفارت هستند نیز وجود دارند. تفنگدارها به تفنگ‌های دوربین دار، گاز اشک آور و احتمالا گاز سمی مسلح بودند. ما گمان می‌بردیم حرکت سیاسی ما با یک برخورد مسلحانه مواجه خواهد شد و اگر هنگام محاصره سفارت اقدام به تیراندازی کنند و دوستان ما شهید شوند، بی درنگ یکی از برادران و خواهران شهید شده را روی دست به خیابان ببریم و به مردم بگوییم که این جنایت از سوی سفارت امریکا صورت گرفته است.

ما نزدیک به دو ساعت با امریکایی‌ها به گفتگو پرداختیم و اگر به ما حمله نشود گروگانگیری خواهیم کرد ولی آنها از ساختمان بیرون نمی‌آمدند. سرانجام گروهی از برادران و خواهران شیشه‌های ساختمان را شکستند و به طبفه اول رفتند. کارمندان سفارت به طبقه دوم رفته بودند و گاز اشک آور به طبقه اول پرتاب کردند، ما نیز که پیش بینی پرتاب گاز اشک آور را کرده بودیم با دستمال‌های خیسی که همراه داشتیم جلوی دهان و بینی خود گرفتیم. برنامه ریخته شده به کندی پیش می‌رفت تا اینکه شماری به گروگان گرفته شدند و دیگران نیز تسلیم شدند. آنها اسلحه‌های دقیقی داشتند ولی در آخرین لحظه‌ها که تسلیم شدند اسلحه‌ها ناپدید شدند و ما حدس می‌زنیم که اسلحه‌ها را در گاو صندوق‌هایی در سفارت پنهان کرده‌اند، ما قصد داریم گاو صندوق‌ها را بگشاییم. ... کاردار در سفارت نبود به هر روی اگر لازم باشد کاردار را هم خواهیم گرفت (خنده خبرنگاران از شیرین زبانی این تروریست)


استعفای دروغین مهدی بازرگان و نیرنگ قانون اساسی

FakeConstitutionReferendomFormAban1358.jpg
حزب ایران رفراندوم قانون اساسی را تحریم کرد
تحریم رفراندوم از سوی پان ایرانیست‌ها
جبهه ملی: این قانون اساسی نیست تحریم رفراندوم
حزب توده: این قانون اساسی نیست ولی به آن رای بدهید
سازمان تروریستی بسیج علیه ملت ایران ۵ آذر ۱۳۵۸ بنیادگزاده شد
نهضت آزادی به ریاست مهدی بازرگان به رفراندوم آری می‌گوید
خمینی به سنی‌ها بروید رای بدهید حکومت مارا پایدار کنید
التماس دوم خمینی به ترک و بلوچ و کرد:رای بدهید و حکومت ما را پایدارکنید
در استان آذربایجان به جای رفراندوم آشوب بر پا شد

۱۲ آبان ماه ۱۳۵۸ هیات وزیران دولت موقت پیشنهاد لغو موافقتنامه همکاری میان ایران و امریکا را [۱] [۲]که در روز ۱۷ اسفند ماه ۱۳۳۷ (برابر با ۵ مارس ۱۹۵۹) از مجلس شورای ملی و ۲۰ اسفند ماه از مجلس سنا گذشته بود، تصویب و به شورای انقلاب فرستاد.

دولت امریکا به دادگاه لاهه شکایتی که بر پایه چهار کنوانسیون استوار بود برد،

۱- کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی [۳] قرارداد وین درباره روابط سیاسی که در تاریخ هیجدهم آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین به امضای نماینده مختار دولت شاهنشاهی رسیده و مشتمل بر ۵۳ ماده و دو پروتکل می‌باشد. قانون کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی دربرگیرنده یک ماده و متن قرارداد پیوست به آن که در تاریخ دوشنبه بیست و پنجم خرداد ماه ۱۳۴۳ به تصویب مجلس سنا رسیده بود در نشست روز سه شنبه ۲۱ مهر ماه ۱۳۴۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
۲- کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی [۴] کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی به تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۶۳ دستینه شد. این کنوانسیون دربرگیرنده یک پیشگفتار و هفتاد و نه ماده و پروتکل اختیاری درباره گرفتن تابعیت می باشد که آن نیز دربرگیرنده یک مقدمه و هشت ماده پروتکل اختیاری درباره حل اجباری اختلافات ناشی از تفسیر و اجرای مواد کنوانسیون است. قانون کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی دربرگیرنده یک ماده و متن کنوانسیون و دو پروتکل ضمیمه پس از تصویب مجلس سنا در جلسه روز دوشنبه ۱۳۵۳٫۱۰٫۱۶ در نشست روز یکشنبه چهارم اسفند ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و سه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
۳- عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوقی کنسولی بین ایران و دول متحده آمریکا [۵] عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی بین ایران و آمریکا که دارای یک مقدمه و بیست و سه ماده می‌باشد و در تاریخ بیست و سوم مرداد ماه ۱۳۳۴ مطابق با پانزدهم اوت ۱۹۹۵ در تهران به امضاء رسید. قانون عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی که مشتمل بر ماده واحده و متن عهدنامه ضمیمه است در جلسه سه‌شنبه بیست و هشتم اسفند ماه یک هزار و سیصد و سی و پنج به تصویب‌ مجلس شورای ملی رسید.
۴- قانون راجع به موافقتنامه همکاری بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت کشورهای متحده آمریکا


نخستین نشست دادگاه لاهه روز دوشنبه ۱۹ آذر ماه ۱۳۵۸ برگزار شد. رای نهایی دادگاه لاهه در روز ۲۴ آذر ماه صادر شد که در آن دادگاه به رژیم اسلامی در ایران دستور می‌دهد که بی‌درنگ و بدون استثنا همه شهروندان امریکایی را که در تهران به گروگان گرفته شده‌اند آزاد کنند و بر پایه قراردادهای دستینه شده میان دو کشور و حقوق بین المللی حفاظت کامل این عده را فراهم سازد. دادگاه لاهه هم چنین دستور داد که سفارت و کنسولگری‌‌های آمریکا به آمریکاییان بازگردانده شود. حکم دادگاه بین المللی لاهه که خواندن آن چهل دقیقه به درازا کشید به دولت‌های ایران و امریکا و هم چنین به دبیر کل سازمان ملل ابلاغ شد.



در روز ۱۴ آبان ماه ۱۳۵۸ مهدی بازرگان با تبانی که پیشتر با خمینی انجام داده بود استعفا نامه خود را به خمینی نوشت. خمینی بی‌درنگ کناره‌گیری مهدی بازرگان را پذیرفت و شورای انقلاب اسلامی را مامور اداره کشور و برگزاری همه پرسی قانون اساسی و انتخابات مجلس و فراهم ساختن زمینه برگزیدن رییس جمهور و پاکسازی انقلابی وزارتخانه‌ها نمود. مهدی بازرگان هر روز کماکان به نخست وزیری می‌رفت و به بررسی کارهای کشوری می‌پرداخت، تاتری که در آن برای مردم از همه جا بی خبر، « بازرگان مستعفی است » به روی صحنه می‌رود. مهدی بازرگان از آغاز تشکیل شورای انقلاب ماه‌ها پیش از ۲۲ بهمن ماه هموند شورای انقلاب بود. وی پس از پذیرفتن نیرنگ خمینی در روز ۱۷ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۷ کوچی تازی به نخست وزیری همزمان با نخست وزیری شاپور بختیار، از شورای انقلاب کناره گرفت.

۱۴ آبان ماه ۱۳۵۸ کنسولگری امریکا در شیراز نیز اشغال شد. گروهی نیز به نام دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز کنسولگری امریکا در تبریز را نیز اشغال کردند. تا برگزاری رفراندوم قانون اساسی، با خبرهایی از سفارت امریکا و گروگان‌ها و پنج روز روزه سیاسی، جشن‌های بزرگداشت چهاردهمین سده هجرت، هفته تحریم کالاهای آمریکایی، و هراس و ترسی که با زمزمه پاک سازی سازمان‌های دولتی به راه انداختند مردم ایران را در بیم و فشار روحی فرو بردند.

۱۵ آبان ماه ۱۳۵۸ بهشتی نایب رییس مجلس خبرگان، به همراه موسوی اردبیلی و باهنر در قم به دیدار خمینی رفتند. بهشتی گفت که کار بررسی متن قانون اساسی تمام شده و تنها در حدود ۱۵ اصل به نتیجه نهایی نرسیده که تا پایان هفته آینده متن کامل تهیه و تصویب قانون اساسی رسما اعلام خواهد شد.

خمینی که نگران چپاندن قانون اساسی جمهوری اسلامی به مردم ایران بود در دیداری با دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه اسپهان گفت: " بعد از اینکه ما قانون اساسی را ملاحظه اش کردیم و تصویبش کردیم به رای گذاشته می‌شود. ملت ما اگر بخواهند سردی بکند یکی از اموری که توطئه درش است این است که راجع به این قانون اساسی مردم را سرد کنند. از آنها بپرسید این قانون اساسی که شما می‌گویید که قانونی است ارتجاعی، کدامیک از موادش ارتجاعی است که دست رویش می‌گذارند روی « ولایت فقیه» . برای اینکه این یک طرح اسلامی است و آنها از اسلام می‌ترسند آنها اسلام را ارتجاعی می‌دانند، آنها از اسلامی می‌ترسند با کلمه اسلام بگویند ارتجاعی است. می‌گویند اینها می‌خواهند ما را به هزار و چهار صد سال پیش برگردانند. آنقدر به « ولایت فقیه » اثر مترقی بار است که در سایر این موادی که شما ملاحظه می‌کنید معلوم نیست."

با این سخنان خمینی تایید کرد که اکثریت مردم ایران ولایت فقیه را نمی‌خواهند و نمی‌پذیرند. خمینی گفت که رد کردن قانون اساسی یعنی توطئه که باید از آن جلوگیری شود. با این سخنان خمینی آشکار شد که رفراندوم قانون اساسی نمی‌تواند رفراندومی آزاد باشد. کسانی که رفراندوم را می‌بایستی سازمان دهند وظیفه داشتند که رفراندوم را به گونه‌ای دستکاری کنند تا به مردم بنوانند بگویند که اکثریت مردم ایران به قانون اساسی پاسخ « آری » داده‌اند. کسانی که امروز ادعا می‌کنند که ملت ایران به « ولایت فقیه » آری گفته است، دروغ این رفراندوم دستکاری شده را تکرار می‌کنند. در حقیقت، مردم ایران در سال ۱۳۵۸ ولایت فقیه را نپذیرفت و امروز نیز نمی‌پذیرد و حقیقت این است که جمهوری اسلامی بر پایه دروغ بنا شد.

۲۰ آبان ماه ۱۳۵۸ در نشست مجلس خبرگان تصمیم گرفته شد که نشان شیر و خورشید دیگر نشان حکومت ایران نباشد و باید از پرچم، ساختمان‌ها، نامه‌های اداری و ... برداشته شود. برای رژیم خمینی نشان دیگری انتخاب شد. این نشان، علامت مخصوص سیک‌های هند برای سپاسگزاری از خمینی هندی زاده و نیاکانش روی پرچم ایران قرارگرفت (اصل ۲۴). شیر و خورشید نشان سه هزار ساله کشور کهن ایران از پرچم سه رنگ ایران برداشته شد.

هم چنین مجلس خبرگان تصویب کرد که شورای نگهبان، نظارت بر انتخاب رییس جمهور، انتخابات مجلس شورای ملی و همه پرسی را به عهده دارد. آخوند محمد بهشتی نایب رییس مجلس خبرگان گفت که در بازسازی شورای انقلاب از هموندان پیشین شورا بهره خواهند گرفت و بازرگان عضو شورای انقلاب است. مهدی بازرگان هموندی خود را وابسته به پذیرش عضویت دو تن از وزیران کابینه خود نمود که اولی پیش نویس قانون اساسی را در پاریس نوشته و وزیر دیگر در گروه هیات حسن نیت کردستان عضویت دارد و از اعضای مجلس خبرگان بوده است.

سرانجام در نشست شش ساعته شورای انقلاب اسلامی در روز ۲۲ آبان ماه و با بودن ۱۳ تن از هموندان این شورا به آگاهی رسانده شد که رفراندم در روز ۱۱ آذر ماه برگزار می‌شود. شورای انقلاب در آغاز پنج هموند داشت که دو تن از آنان آیت الله سید محمود طالقانی و آیت الله مرتضی مطهری کشته شدند و آیت الله حسینعلی منتظری در روز ۲۲ آبان ماه از شورای انقلاب اسلامی کناره گرفت. نام هموندان شورای انقلاب اسلامی به آگاهی رسانده شد: ۱- علی اکبر معین فر دبیر دوم شورای انقلاب ۲- شیخ محمد بهشتی، سرپرست جهاد سازندگی و سرپرست وزارت دادگستری ۳- ابوالحسن بنی صدر، سرپرست وزارت خارجه و مسئول اداره امور دارایی و اقتصاد ۴- شیخ محمد جواد باهنر ۵- شیخ علی خامنه‌ای ۶- مهدی بازرگان ۷- شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سرپرست وزارت کشور ۸- صادق قطب زاده، سرپرست سدا و سیمای جمهوری اسلامی ۹- شیخ محمدرضا مهدوی کنی، سرپرست کمیته‌های انقلاب اسلامی و نماینده شورای انقلاب اسلامی در دادگاه‌های اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۰- شیخ سید کریم موسوی اردبیلی، سرپرست بنیاد مستضعفین ۱۱ - شیبانی رییس دبیرخانه ۱۲ - دکتر حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب ۱۳- عزت الله سحابی

۲۴ آبان ماه ۱۳۵۸ ساعت ۹ و سی دقیقه بامداد نشست پایانی مجلس خبرگان با بودن سفیرهای کشورهای اسلامی در ایران برگزار شد. بهشتی گفت قانون اساسی جمهوری اسلامی در ۱۲ فصل و ۱۷۵ اصل به امضای نمایندگان رسیده است. آنگاه نمایندگان مجلس خبرگان رهسپار قم شدند و یک کپی از قانون اساسی را به خمینی دادند. خمینی به نمایندگان گفت: "... با تمام قوه‌ای که داریم تعقیب کنیم که انشاالله مسایل تمام بشود و قانون اساسی تصویب گردد. نه همین مقدار که اکثریت داشته باشد. ما آن اکثریت که رفراندوم داشت آن اکثریت را طالبیم. اکثریت مردم مسلمانند، اما ممکن است که یک وقتی این هیاهویی که در اطراف این مسایل شده است و کسانی که می‌خواهند نگذارند این نهضت به ثمر برسد، تبلیغات سوء می‌کنند، مع الاسف بعضی از خودی مان هم بی توجه به مسایل، باز راجع به قانون اساسی صحبت‌هایی می‌کنند و این صحیح نیست. برای اینکه ملت این آقایان را تعیین کرده است و ما حق نداریم در چیزی که ملت تعیین کرده است، دخالت کنیم، ما تابع ملت هستیم. آقایان هم که خبره هستند قانون را به طوری که مردم می‌خواستند نوشتند و تصویب کردند و بعد از تصویب، صحبت کردن از اینکه فلان ماده چطوری است و یا با غرب نمی‌سازد درست نیست. ما تا آمدیم مغز این آقایان را از غرب زدگی خارج کنیم تا پشت هشتم شاید برسد و بشود این کار انجام شود. ... ما از خدای تبارک و تعالی می‌خواهیم که این مملکت را از این مفسده‌ها نجات بدهد و این مملکت و حکومت را مستقر کند که این حکومت اسلامی است."

اعتراض جمیعت‌ها، حزب‌ها، گروه‌ها و مردم به غیرقانونی بودن مجلس خبرگان و رفراندوم قانون اساسی

در روز ۲۷ آبان ماه ۱۳۵۸ جبهه ملی دیدگاه‌های خود را درباره رفراندوم قانون اساسی در روزنامه‌های پر تیراژ به چاپ رساند:

جبهه ملی ایران پیام تازه‌ای به شورای انقلاب و احزاب و دستجات سیاسی درباره چگونگی رفراندوم قانون اساسی به چاپ رسانید.
بنا بر اظهار مقامات مسئول رفراندوم برای قانون اساسی به زودی انجام خواهد شد. جبهه ملی ضمن تذکر این نکته اصولی که همه پرسی برای ۱۷۴ اصل خلاف عرف و مفهوم کلی رفراندوم است از شورای انقلاب انتظار دارد تا حداقل برای آگاهی مردم سرزمینمان از محتوای قانون اساسی به رسانه‌های گروهی به ویژه رادیو و تلویزیون دستور دهد تا فرصت و مجالی برای اظهار نظر مردم و گروه‌ها و احزاب سیاسی که نظرات انتقادی و اصلاحی دارند فراهم آورد تا با گفت و شنود و نقد و اصلاح در این مساله که بنیاد جامعه نوین ایران بر آن استوار خواهد بود، همگان آگاهانه بتوانند راه و رسم خود را انتخاب نمایند و این همه پرسی فقط بر پایه استفاده از هیجانات عمومی و تهییج احساسات پاک مذهبی و بدون آگاهی کامل از متن و محتوای قانونی که بر سرنوشت همگی حاکم خواهد بود برگزار نگردد. ضمنا از عموم طبقات مردم و احزاب و گروه‌های سیاسی و متفکران جامعه انتظار دارد با تایید درخواست جبهه ملی از شورای انقلاب راه را برای استفاده از وسایل ارتباط جمعی برای بیان نظرات اصلاحی و رعایت صلاح ملک و ملت هموارتر سازند.

در نشست‌های جمعیت‌ها، سازمان‌های سیاسی، جبهه ملی و گروه‌های گوناگون همه از مجلس خبرگان انتقاد می‌کردند که مجلس خبرگان از وظایفی که برای آن تعیین شده بود آشکارا منحرف شده است و حتی برخی از مصوباتش از آنچه که در اصل وکالتشان باشد غیرقانونی است.

۲۷ آبان ماه ۱۳۵۸ چگونگی برگزاری رفراندوم اعلام شد که شرکت کنندگان در آن با دو رای « آری » و « نه » قانون اساسی تصویب شده از سوی مجلس خبرگان را می‌پذیرند و یا رد می‌کنند. در این روز به صادق طباطبایی با تصویب شورای انقلاب پست سرپرستی اداره‌های نخست وزیری و سازمان‌های وابسته داده شد.

گروه سیاسی ایران امروز در اعلامیه خود به تاریخ ۲۴ خرداد ماه ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان را غیرمردمی اعلام داشت و آن را نفی کرد و امروز که قانون مصوب این مجلس به نظر خواهی گذاشته می‌شود علت نفی از سوی این گروه بر همگان آشکار شده است، زیرا در موارد غیر مردمی و نکات گوناگون علیه آزادی‌های فردی و اجتماعی آن بر همه مردم آگاه و دوراندیش روشن شده است. از آن جمله می‌توان پایمال شدن حقوق اکثریت کارگران و زحمتکشان، دهقانان، بانوان و روشنفکران که در مبارزه‌های انقلابی سهم بسیار بزرگی داشته و در به ثمر رسانیدن انقلاب ایران نقش سازنده و انکارناپذیر خود را به خوبی ایفا کردند نامبرد. تصویب ولایت فقیه که با اصول اسلام راستین مغایر بوده و در حقیقت مجلس خبرگان با عنوان کردن این ماده می‌خواهد استبداد ارتجاعی مطلق را بر ملت ایران تحمیل کند، با توجه به موارد یاد شده در بالا ضمن نفی این همه پرسی توجه مسئولان را به نکته‌های زیر جلب می‌نماید: ۱- مواد ضد آزادی و ضد مردمی این قانون هرگز مورد قبول و اطاعت ملت ایران نخواهد بود. ۲- کسانی که با صحنه سازی‌های مرتجعانه خود بخواهند چنین قوانینی را موجه جلوه دهند باید بدانند قانونی که منافع ایرانیان را در برنداشته باشد هرگز اجرا شدنی نخواهد بود.

۶ آذر ماه ۱۳۵۸ آیت الله منتظری امام جمعه تهران که برای دیدار با خمینی به قم رفته بود، نسخه‌هایی از قانون اساسی تصویب شده از سوی مجلس خبرگان را به آیت الله مرعشی نجفی و آیت الله گلپایگانی و شریعتمداری داد و به خبرنگار خبرگزاری پارس درباره قانون اساسی گفت: این نتیجه کار نمایندگان مجلس خبرگان که منتخب ملت بودند و این قانون اساسی باید به تصویب ملت ایران برسد تا ما وضع ثابتی پیدا کنیم. در شرایط فعلی که ما گرفتار دشمنان خارجی و ایادی داخلی آنها هشتیم، کارشکنی نسبت به قانون اساسی، ضربه زدن به اساس جمهوری اسلامی است، زیرا قانون اساسی پایه‌ها و اساس جمهوری اسلامی است و اگر بخواهند کشور ما بر اساس جمهوری اسلامی اداره شود باید با آن قانون تحکیم بشود و تحکیم آن به آرای ملت برسد.

۶ آذر ماه ۱۳۵۸ نهضت آزادی به رهبری مهدی بازرگان در اعلامیه‌ای از مردم ایران درخواست کرد که مردم اینک با قانون اساسی روبرو هستند که کمبودها و نواقص بسیار دارد و حتی از دیدگاه حقوقی و عملی از جنبه‌های گوناگون تناقض‌هایی دارد. اکنون کشور دچار بی قانونی و عدم ثبات سیاسی است و تصویب این قانون اساسی برای ما ثبات ایجاد می‌کند و قانون ناقص بهتر از بی قانونی است. از همه افراد، گروه‌ها و دسته‌ها و آحاد ملت دعوت می‌کنیم به این قانون اساسی رای مثبت دهید و جمهوری اسلامی را تحکیم بخشیم.

۷ آذر ماه ۱۳۵۸ حزب ایران در اعلامیه‌ای با اشاره به مبارزه‌های سی و پنج ساله حزب، با انتقاد شدید از مفاد قانون اساسی از همه ایرانیان خواست که در همه پرسی برای قانون اساسی شرکت نکنند. در این اعلامیه حزب ایران نوشت: ...ارتجاع این دشمن خانه زاد که هیچگاه از امپریالیسم دور نیفتاده، از پستان استعمارگران تغذیه می‌شده امروز در یک مقطع حساس و بحرانی تاریخ ما را در تنگنای باریک گیر انداخته و با شیوه محیلانه و مردم فریبانه و سواستفاده از احساسات پاک مذهبی می‌خواهد از راه تحمیل قانون اساسی ارتجاعی، آزادی‌های ما را پایمال کند....

۷ آذر ماه ۱۳۵۸ جبهه ملی درباره همه پرسی قانون اساسی نامه بلند بالا و سرگشاده‌ای به روح الله خمینی نوشت و از شورای انقلاب و مجلس خبرگان غیرقانونی و قانون اساسی که قانون اساسی نیست انتقادهای سختی کرد و درخواست بازایستاندن رفراندوم را نمود. در این نامه آمده است که وضع نابسامان کشور به جایی کشیده شده است که رهبر انقلاب نتوانسته‌اند نخست وزیر کشور را تعیین کند و این وضع برگرفته از طرز فکر و اعمال کسانی است که شورای انقلاب را تشکیل می‌دهند و پس از پیروزی انقلاب بر همه شئون کشور تسلط یافتند. اعضای شورای انقلاب که اکنون به طور جمعی شغل و مقام نخست وزیری را گرفته‌اند و دیگر مرکزهای حساس و مهم را زیر سرپرستی و قدرت خویش گرفته‌اند، رسما هر گونه انتقاد و و مخالفت را ممنوع اعلام کرده‌اند و دانسته و ندانسته کشور را به سویی می‌برند که منجر به تسلط یک قشر روحانی و یا نظام استبدادی بر مملکت خواهد شد که بازتاب‌های آن اضطراب آور است. تصویب این قانون اساسی در رفراندومی که انجام آن در روز ۱۲ محرم اعلام گردیده، با توجه به این که قشرهای مختلف مردم از مفاد و مفاهیم این قانون اساسی آگاهی ندارند و یک صد و هفتاد و پنج اصل قانون اساسی که از سوی گروهی از فقها و مجتهدان نوشته شده یک کار تخصصی حقوقی است که بررسی و آشنایی به آن برای اهل فن و صاحب نظران علم حقوق نیاز به زمان و دقت است چه رسد به مردم عادی و کسانی که به مسایل فقهی و حقوقی آگاهی و آشنایی ندارند و تاکنون هیچگونه کار جدی از سوی پایوران برای توضیح اصل‌های قانون اساسی برای همگان انجام نیافته است. قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان پر از ابهامات، تضادها و نارسایی است که برای سازماندهی آینده کشور و روابط اجتماع در زمینه‌های سیاسی و قضایی و اقتصادی و اداری را ناممکن می‌سازد. قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان فاقد اصول و مشخصات نیازین یک قانون اساسی است، افزون بر این نظام آینده سیاسی و حکومتی بر دو پایه متضاد قرارداده شده است، یکی پایه غیرانتخابی دربرگیرنده ولایت امر و شورای نگهبان و حکومت فقها و مجتهدین، و دیگر انتخابی در برگزیدن رییس جمهور و مجلس ملی و تشکیل شوراها. می‌توان به روشنی پیش بینی کرد که هرگاه این به اصطلاح قانون اساسی به اجرا گزارده شود تضاد و تفرقه در جامعه افزایش خواهد یافت و هرج و مرج حاکم بر جامعه زمینه را برای تسلط نظام استبدادی دینی فراهم خواهد ساخت.

۷ آذر ماه ۱۳۵۸ حزب پان ایرانیست به آگاهی رساند که در همه پرسی شرکت نحواهد کرد زیرا: ۱- جدایی سه قوه مجریه، مقننه، و دادگستری و استقلال آنها در این قانون اساسی وجود ندارد پس اصلا این قانون اساسی نیست ۲- دو اصل بنیادین حاکمیت ملی و هویت ملی از میان برداشته شده است ۳- انجام انتخابات مجلس خبرگان در شرایطی غیرعادی و نامناسب انجام گرفت و بسیاری از ایرانیان در انتخابات شرکت نداشتند ۴- جایگزین نمودن مجلس خبرگان با شمار اندکی هموند به جای مجلس موسسان غیرقانونی است ۵- گروه خاصی انتخابات مجلس خبرگان را انحصاری کردند و به دیگران مجال شرکت ندادند ۴- مدت وکالت مجلس خبرگان تنها یک ماه بود و هرگز اختیار تمدید مدت وکالت خود را نداشته‌اند.

۸ و ۹ آذر ماه سیرک بزرگ تاسوعا و عاشورا در تهران و دیگر شهرها برای پشتیبانی و تبلیغ و برانگیزاندن مردم به دادن رای مثبت به رفراندوم قانون اساسی برگزار شد. سینه‌زن‌ها و زنجیرزن‌ها در جلو و جمعیت عزادار به جای خواندن مرثیه و نوحه شعارهایی مانند همیشه در تایید جمهوری اسلامی و پشتیبانی از امام امت و علیه امپریالیزم آمریکا عربده می‌کشیدند. آخوندها در ردیف نخست راه می‌رفتند و شماری از سینه زنان کفن پوش با کفن‌هایی که شعارهایی در تایید جمهوری اسلامی به چشم می‌خورد دنبال آخوندها راه می‌رفتند. در شهرهای قم، مشهد، تبریز، کرمانشاه، اراک، یزد، شیراز، کازرون، اسپهان، سمنان، خرم آباد، شهر ری، ایلام، همدان، رضاییه، چالوص، میمه، کرمان، گرگان، گلپایگان، شهرضا، و دیگر شهرها به مردم فهماندند که مردم آماده شهادت در راه اسلام باشند و با پشتیبانی از اسلام استقلال کشور را نگاهبانی کنند! راه پیمایی‌ها و عزاداری‌ها همه در راه برانگیختن مردم به مردن برای اسلام و پایدار ساختن حکومت اسلامی با رای مثبت به رفراندوم بود. پس از ساعتی کفن‌پوشان و راه پیمایان حسین شعارها را به آمادگی برای دادن رای مثبت به قانون اساسی دگرگون کردند.

۱۰ آذر ماه ۱۳۵۸ آیت الله سید محمد صادق روحانی درباره قانون اساسی گفت سه رکن اصلی حکومت اسلامی چنین می‌باشند ۱- حکومت خدا بر مردم ۲- اجرای احکام و قوانین اسلامی از سوی پیامبر اعظم یا از سوی امام یا نواب آنها ۳- تشکیل مجلس شورا برای بررسی احکام موضوعاتی که حکم لزومی شرعی ندارد. وی گفت این قانون اساسی از نظر ما کاملا اسلامی است و وظیفه هر مسلمان شرکت در همه پرسی ۱۱ آذر ماه است و دادن رای مثبت به آن.

۱۰ آذر ماه ۱۳۵۸ آیت الله منتظری در نماز جمعه در دانشگاه تهران گفت که از همه خواهران و برادران درخواست می‌کنند که پایه‌های حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی را با رای مثبت خودتان در همه پرسی محکم کنید و ضربه به پایه‌های اسلام نزنید و راه امام حسین را پیروی کنید و آن حفظ اسلام است.

همه‌پرسی به اصطلاح قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان

همه‌پرسی به اصطلاح قانون اساسی ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸

۱۰ آذر ماه ۱۳۵۸ از دفتر خمینی نیز اعلامیه‌ای به اهالی کردستان، بلوچستان و ترکمن و دیگر اهل تسنن داده شد. پیشتر از اهالی کردستان، بلوچستان و ترکمن نامه‌ای به خمینی نوشته شده بود که در آن درخواست فرافکندن رفراندوم شده بود تا متن قانون اساسی اصلاح شود و یک قانون اساسی نوشته شود. در اعلامیه از دفتر امام این درخواست رد شد و دلیل آن را چنین نوشتند: "امروز با وضعی که کشور ما دارد که اساس اسلام در معرض خطر کفر است تعویق و تاخیر ولو برای چند روز خطر عظیم برای کشور و اسلام عزیز است. مطمئن باشید که خواست‌های شما از جمله خواست‌های قومی و ملی هم چون خواست‌های سایر قشرهای کشور مورد توجه است و انشالله تعالی موجبات آسایش خاطر همه فراهم می‌شود. از شما مسلمانان عزیز تقاضا می‌شود که به این قانون اساسی رای مثبت بدهید که موجب رضای خداوند متعال است."


۱۱ و ۱۲ آذر ماه ۱۳۵۸ همه پرسی قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان انجام شد. بسیاری از حزب‌ها و جمعیت‌های سیاسی و بسیاری از مردم این همه پرسی را تحریم کردند و رای ندادند. افزون بر حزب‌هایی که پیشتر رفراندوم را تحریم کرده بودند، سازمان‌های سیاسی کردستان همه رفراندوم را تحریم نمودند و مغازه‌ها و بازار را بستند. در استان سیستان و بلوچستان رفراندوم قانون اساسی تحریم شد. انبوهی از مردم بیش از ۳۰۰ تن فرمانداری ایرانشهر را محاصره کردند و صندوق‌های رای و اوراق و اسناد را نابود کردند. کانون فرهنگی سیاسی ترکمن نیز رفراندوم قانون اساسی را تحریم کرد و هموندان انجمن نظارت مرکزی در گنبدکاووس استعفا دادند.

۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸ آیت الله منتظری به هنگام دادن رای گفت: "این قانون اساسی صد در صد اسلامی است و ترقی و پیشرفت ما را تضمین می‌کند. وی افزود از همه برادران و خواهران کُرد، ترک، بلوچ، ترکمن، عرب زبانان ایران، و لُر که این رفراندوم را تحریم کرده‌اند، تقاضا می‌کنم که در این همه پرسی شرکت کنند و مطمئن باشند که حقوق آنها در سایه اسلام تامین خواهد شد و به زودی انتخابات نمایندگان مجلس شورای ملی و ریاست جمهوری نیز برگزار خواهد شد."

۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸ پس از چاپ و پخش اعلامیه آیت الله شریعتمداری درباره اصلاح ماده‌هایی از قانون اساسی و تحریم رفراندوم، مردم تبریز به خیابان‌ها ریختند و دست به راه پیمایی زدند و با شعارهایی چون «این قانون اساسی اصلاح باید گردد» به راه پیمایی پرداختند و اعلام داشتند که تا اصلاح قانون اساسی از دادن رای خودداری خواهند کرد.

۱۲ آذر ماه شهر تبریز در هرج و مرج فرورفت و رفراندومی انجام نشد. ۱۲ آذر ماه آیت الله شریعتمداری مردم آذربایجان را به آرامش فراخواند.

۱۴ آذر ماه ۱۳۵۸ روزنامه‌هایی که از سوی اسلامیون اداره می‌شدند، نوشتند که بیش از ۹۹ درصد رای دهندگان به قانون اساسی پاسخ مثبت داده‌اند و اکثریت عظیم رای دهندگان به قانون اساسی رای « آری » داده‌اند.

۱۵ آذر ماه ۱۳۵۸ به دستور شورای انقلاب اسلامی صادق قطب زاده از ریاست رادیو و تلویزیون برکنار شد. اداره این سازمان به شورایی به هموندی ۱- شیخ محمد موسوی خوئینی (رهبر اشغالگران سفارت امریکا و نماینده خمینی در این شورا) ۲- مهندس بهزاد نبوی ۳- غلامعلی حداد عادل ۴- احمد عزیزی ۵- مهندس ابراهیم پیراینده سپرده شد.

اعلام جنگ خمینی به مردم ایران - با نیروهای بسیج، سراسر ایران را میدان جنگ می‌کنیم

بسیج اسلامی آموزش بکار بردن کلاشینکف، یوزی و کالیبر ۴۵ و نارنجک علیه مردم ایران می‌بیند

۱۵ آذر ماه ۱۳۵۸ بی‌درنگ پس از برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان، خمینی دستور راه‌اندازی نیروهای بسیج را داد. وظیفه ستاد بسیج این بود که از سرنگونی مجلس خبرگان که به عنوان دولت اسلامی قدرت را در ایران در دست دارد و اعوان و انصار رژیم جلوگیری کند و مردم ایران را سرکوب نماید. رژیم تهدیدهای علیه رژیم ولایت فقیه را به چهار دسته بخش کرد ۱- تهدید نرم، ۲- تهدید نیمه سخت (جنبش‌های مردمی بدون سلاح گرم برای براندازی)، ۳- تهدیدهای اقتصادی/سیاسی از درون و بیرون از کشور و ۴- تهدید سخت (جنبش‌های مسلحانه مردم برای براندازی). اکنون پس از نزدیک به چهل سال بسیج یکی از مخوف‌ترین سازمان‌های نظامی مدافع رژیم اسلامی در ایران است. نیروهای بسیج از همان آغاز زیر مجموعه سپاه پاسداران بود.

خمینی رویدادهای سال‌های ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲ را در سر داشت و سرنگونی محمد مصدق، در آن زمان مردم ایران با رستاخیز و به پا خاستن خویش توانستند حکومت چهار روزه مصدق را سرنگون سازند. دخالت امریکا را خمینی با اشغال سفارت امریکا و گروگان گرفتن کارمندان سفارت، خنثی کرد. این بار خمینی کوشش کرد که با به راه انداختن نیروهای بسیج، مردم ایران را از هر گونه جنبش علیه مرکزهای قدرت اسلامی چون مجلس خبرگان و شورای انقلاب اسلامی و سرانجام رژیم ولایت فقیه بازدارند. استراتژی مهم این بود که با فرستادن کماندوهای قتل، رهبران نیروهای مقاومت را به قتل برسانند و یا در خیابان‌ها بسیجیان مسلح مردم ایران را به گلوله ببندند. والاگهر شهریار شفیق نخستین قربانی این استراتژی شد.

طرح ایجاد بسیج در گروه‌های مقاومت ۲۲ نفره سازمان یافت و بر پایه برنامه آموزش دقیق و آدمکشی علیه هر گونه مقاومتی آماده گردیدند. هر بیست و دو گروه یک گردان و هر ۲۲ گردان یک لشکر بسیج را تشکیل می‌دهد. داوخواهان (داوطلبان) مسلمان که از سن شانزده سالگی می‌توانند به بسیج بپیوندند، زیر سرپرستی سپاه پاسداران آموزش نظامی دیدند. ستادهای بسیج محلی در سطح شهر و بخش و روستا تشکیل شدند و از ۱۷ آذر ماه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آموزش آدمکشی را در مدرسه‌های تهران در بیش از ۱۰۰ نقطه پایتخت آغاز کردند . طرح بسیج از مسجدها آغاز گردید و در اجرای آن همه مسجدها با هم همکاری کردند. بسیجیان که لباس شخصی‌ها نیز نامیده می‌شوند، افرادی مسلح با داشتن حق شلیک به مردم ایران برای دفاع از نظام می‌باشند. پس از سال‌ها مردم ایران دریافتند که بیشتر بسیجیان از تبار تازی می‌باشند.

بسیجیان شانزده ساعت آموزش تئوری و یک روز تیراندازی داشتند. درونمایه درسی بسیجیان در آموزش دوره مقدماتی ایرانی کُشی: ۱- آموزش اسلحه ژ-۳ ، باز کردن و بستن و نگاهداری از اسلحه ۲- آموزش کامل اسلحه کمری کالیبر ۴۵ و مسلسل یوزی ۳- آموزش نارنجک پرتاب و خنثی کردن آن، آموزش مین و تله‌های انفجاری ۴- تاکتیک‌های ستادگیری، گروه بندی، سرکوب خیزش‌ها و دفاع از مرکزهای استراتژیک

تهران برای آموزش نظامی بسیج به هفت منطقه با آموزشگاه‌ها تقسیم گردید ۱- منطقه یک شمیران - جاده قدیم شمیران نرسیده به تجریش ایستگاه رضاییه ۲- منطقه دوم غرب تهران - میدان جمهوری اسلامی ساختمان هواشناسی ۳- منطقه سوم مرکز شهر - جای آموزش، ضلع غربی پادگان عشرت آباد روبروی کمیته شماره ۷ ؛ ۴- منطقه چهارم مرکز شهر - جای آموزش، میدان گمرک، خیابان رباط کریم اصلی، ساختمان پیشاهنگی (دفتر سپاه پاسداران کنونی) ۵- شرق تهران - جای آموزش نارمک خیابان سمنگان، پشت مسجد جامع ۶- جنوب تهران - میدان خراسان خیابان خاوران پارک فداییان اسلام

با شتاب فراوان بسیج کوشش به جذب خواهران و برادران مسلمان نمود و برای سرکوب مردم ایران آموزش نظامی داد.

ترور والاگهر شهریار شفیق در پاریس

والاگهر ناخدا شهریار شفیق
ترور والاگهر شهریار شفیق پاریس ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸

۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸ والاگهر ناخدا شهریار شفیق فرزند والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی از سوی تروریستی که از سوی مجلس خبرگان به پاریس فرستاده شده بود، مورد شلیک گلوله قرار گرفت و جان باخت. [۶]

۱۸ آذر ماه ۱۳۵۸ رادیو تلویزیون و استانداری تبریز از سوی مردم اشغال شد. مردم تبریز در شهر به تظاهرات پرداختند و برنامه‌های رادیو تلویزیون تبریز قطع شد. هم چنین دفتر حزب جمهوری اسلامی در رضاییه از سوی مردم اشغال شد و چند تن از هموندان حزب به گروگان گرفته شدند. مردم رضاییه به خیابان‌ها ریختند و و به هواداری از آیت الله شریعتمداری دست به تظاهرات زدند. از ۱۹ آذر ماه پاسداران انقلاب اسلامی بازوی مسلح حزب جمهوری اسلامی به رادیو تلویزیون و استانداری تبریز یورش بردند و مردم را به گلوله بستند و رادیو تلویزیون و استانداری را پس گرفتند. ۲۲ آذر ماه مردم تبریز و پیرامون از ساعت ۸ بامداد در خیابان‌های این شهر دست به تظاهرات زدند و خواستار اصلاح قانون اساسی شدند و در میدان بزرگ تبریز گردآمدند. در پایان، قطعنامه‌ای در ۱۰ ماده صادر شد که در آن خواستار تغییر قانون اساسی و محاکمه پاسدارانی شدند که از تهران و دیگر شهرها به تبریز آمده و مردم را به گلوله بستند، افزون بر آن، خواستار آزاد ساختن کسانی شدند که در چند روز گذشته دستگیر شده‌ بودند و در زندان انقلاب اسلامی زیر شکنجه و آزار بدنی قرار گرفته اند.

۲۱ آذر ماه ۱۳۵۸ حجت الاسلام خامنه‌ایی سرپرست سپاه پاسداران و هموند شورای انقلاب اسلامی و معاون وزارت دفاع به آگاهی رساند که ارتش به زودی از وابستگان به حکومت پیشین پاکسازی خواهند شد. شوراهایی درون ارتش پاکسازی را انجام خواهند داد. سپاه پاسداران بازوی مسلح حزب جمهوری اسلامی گسترش خواهد یافت و یک انضباط اسلامی در ارتش برقرار خواهد شد. بی درنگ سپاه پاسداران بندر پهلوی که از مهر ماه بسته شده بود کار خود را از سر گرفت و به آموزش تیراندازی و آدمکشی ۶۰ تن از خواهران و ۹۰ تن از برادران مسلمان بر پایه فرمان بسیج خواهران و برادران مسلمان پرداخت.

۲۱ آذر ماه ۱۳۵۸ لایحه پاکسازی و ایجاد محیط مساعد برای رشد نهادهای انقلاب در وزارتخانه‌ها، دانشگاه‌ها ، بانک‌ها، و موسسات و کمپانی‌های دولتی که به تصویب شورای انقلاب اسلامی رسیده بود از سوی سازمان امور اداری و استخدامی کشور به همه سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها فرستاده شد.

بن‌مایه