مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۷۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
جلسه ۱۷۹
صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه هشتم قوس ۱۳۰۱ مطابق دهم ربیعالثانی ۱۳۴۱
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید.
صورت مجلس یوم چهارشنبه هفتم قوس را آقای امیر ناصر قرائت نمودند
رئیس- صورت جلسه گویا ایرادی ندارد. آقای نجات (اجازه)
آقا میرزا محمد نجات- دیروز در آخر جلسه بنده خواستم عرض بکنم ولی عده برای مذاکرات کافی نبود حالا عرض میکنم. همه روزه از طرف مقام محترم ریاست جلسه سه ساعت و نیم قبل از ظهر اعلام میشود و اغلب آقایان در آن موقع تشریف نمیآورند و معلوم هم نیست جریمه میدهند یا خیر؟ لذا بنده پیشنهاد میکنم اگر آقایان مقتضی بدانند اسامی آقایانی که دیر تشریف میآورند و تا دو ساعت قبل از ظهر جلسه را معطل میکنند نوشته شده جزو غائبین محسوب شوند.
رئیس- پیشنهاد کنید تا رأی گرفته شود.
آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- عرض میکنم مطابق ماده یازدهم قانون اساسی قسم خوردهایم که به هیچ فردی از افراد این مملکت خیانت نکنیم یکی از مسائل که مدتی به مجلس آمده و معطل مانده است انتخابات بوشهر است بنده نمی دانم منتخب بوشهر کیست پوررضا است یا دیگری است به آن کار ندارم همین قدر تقاضا میکنم امر بفرمائید که راپُرت انتخابات بوشهر زودتر به مجلس آمده تکلیفش معین شود که بیش از این تضییع حقوق اهالی بوشهر نشده باشد. و ا گر واقعاً مخبر محظوری در این باب برای خودشان تصور میکنند استعفاء بدهند و دیگری را به جای خودشان منصوب کنند که زودتر تکلیف نماینده بوشهر معین شود.
رئیس- اینکه می فرمائید امر کنید کی امر کند؟
حاج میرزا عبدالوهاب- باید از طرف ریاست مجلس امر شود.
رئیس- مربوط به امر رئیس مجلس نیست.
آقای مساوات (اجازه)
آقا سید محمد مساوات- عرضی ندارم.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده دیروز در آخر جلسه اجازه خواستم ولی چون عده برای مذاکرات کافی نبود نتوانستم عرایضم را عرض کنم عرایض بنده دو قسمت و هر دو راجع به کمیسیون بودجه است. اولاً این جا به کرات به هیئت دولت اعتراض میشود که چرا بودجه آتیه را تهیه نمیکنند که به مجلس بفرستند بنده این مسئله را نمیفهمم در صورتی که بودجههای امسال از مجلس نگذشته دولت از روی چه زمینه میتواند بودجههای سنه آتیه را تهیه کند این بود که خواستم استدعا کنم که بودجههای امسال که از کمیسیون بودجه گذشته جزء دستور شود که هم تکلیف ادارات معین شود و هم زمینه به دست دولت بیاید. قسمت دیگر که خواستم از کمیسیون بودجه استدعا کنم راجع به پیشنهادی است که برای جلوگیری از ملخ شده است که زودتر آنرا به مجلس بفرستند زیرا دولت این پیشنهاد را برای جلوگیری از آفت ملخ نموده است و الآن موقع است که دولت اقدام نماید زیرا الآن یک قسمت از مملکت را ملخ گرفته است که اگر اقدام نشود عنقریب به ضررهای غیر منتظره دچار خواهیم شد.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- بنده عرضی ندارم فقط خواستم یادآوری بکنم این که آقای حاج میرزا عبدالوهاب فرمودند ما قسم خوردهایم که نسبت به افراد مملکت خیانت نکنیم، اولاً خوب است یک مرتبه دیگر قسم نامه را به دقت بخوانند. ما قسم خوردهایم نسبت به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمائیم و ابداً مسئله افراد در بین نیست البته خیانت علی الاصول در هر موقع بد است ولی وقتی که اعتبارنامه کسی را کمیسیون قدری به تأخیر انداخته باشد نمیتوان گفت خیانت به او اطلاع کرد لغت خیانت لغت خیلی بزرگی است و یک شعبه که یکی دو هفته اعتبارنامه را به تأخیر انداخته باشد نمیتوان به آن شعبه نسبت خیانت را اطلاق کرد.
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- بنده خواستم در جواب آقای ارباب کیخسرو عرض بکنم که بودجه سال جدید ربطی به بودجه سنه حاضر ندارد معطلی بودجههای سنه حاضر برای بی تناسبی آنها است و به همین جهت هم مجلس تا کنون نتوانسته است تصمیم قطعی برای آنها اتخاذ کند بودجه هر وزارتخانه مطابق نظریات وزیر آن وزارتخانه معین شده است. مثلاً در هر وزارتخانه برای ثبات یک طور حقوق معین کردهاند و در حقیقت از روی یک اصل کلی بودجهها نوشته شده است ولی برای سال آتیه قانون استخدام زمینه است و بودجههای سال حاضر زمینه برای بودجههای سال بعد نخواهد بود و یک مسئله راجع به دستور میخواستم عرض کنم که قانون مالیات سرشماری که مدتی است از طرف جمعی از آقایان پیشنهاد شده است و دیروز هم تقاضا کردم جزو دستور باشد و در دستور مقدم باشد.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله- بنده چون مخبر کمیسیون بودجه هستم راجع به اظهارات آقای ارباب صحیح نمی دانم که ساکت بمانم به این جهت عرض میکنم راجع به بودجه سنه جاری که اشاره فرمودند تصور میکنم خود آقای ارباب کیخسرو هم تصدیق بفرمایند که بر کمیسیون بودجه هیچ ایرادی وارد نیست کمیسیون بودجه اصرارهای خیلی زیاد از کابینه هائی که از اول سال روی کار آمدند یک بودجه هائی را خواست و به هر شکل بود آنها را از کمیسیون گذرانده و طبع و توزیع نمود. چنانچه آقایان مسبوقند بودجه عدلیه بودجه وزارت داخله وزارت خارجه قبلاً طبع و توزیع شده بودجه وزارت فواید عامه هم که از مجلس گذشته است. بودجه وزارت معارف هم اخیراً از کمیسیون گذشته و تصور میکنم تا ۴ پنج روز دیگر طبع و توزیع شود حالا چه شده است که این بودجهها بلاتکلیف مانده است لازم است توضیح بدهم. بودجه وزارت عدلیه که به مجلس آمد نمی دانم از چه نقطه نظر آقایان تقاضا کردند از دستور خارج شده و در خارج در آن مذاکره کنند و در خارج هم نه جمع میشود نه مذاکره میکنند و همینطور بلاتکلیف باقی مانده است. مقید به آن هم نیستند و این مسئله دیگر تقصیر کمیسیون نیست و بنده مخصوصاً از آقای منصورالسلطنه تقاضا کردم که جداً از مجلس درخواست کند که بودجه عدلیه به مجلس آمده و هر حرفی هم میخواهند در آن بزنند در مجلس علنی گفته شود. بودجه وزارت خارجه را آقای رئیس الوزراء نمی دانم به چه ملاحظه تقاضا کردند از دستور خارج شود و در آن ملاحظاتی نموده بعد به مجلس بفرستند. بودجه وزارت داخله هنوز جزء دستور نشده است و بنده تصور میکنم عیب نگذشتن این بودجهها این نبود که آقای حائریزاده فرمودند که چون از روی یک نظر مستقیمی معین نشده است به این واسطه بلاتکلیف مانده و از مجلس نگذشته است. این بودجه برای اول حمل ایت ئیل تا آخر حمل است حالا هم چهار ماه بیشتر به آخر سال نداریم و کمیسیون بودجه تصمیم داشت که به هر نحوی هست این بودجهها را از کمیسیون بگذراند واِلا اگر بنا بود این مسائل را در نظر بگیرد به این زودی ممکن نبود از کمیسیون این بودجهها بگذرد و کمیسیون فقط میل داشت که زودتر بودجهها بگذرد که برای سال آتیه هم این بودجهها و هم بودجه سال بعد که دولت مطابق قانون استخدام تهیه میکند زمینه شده و زودتر بگذرد البته آقایان تصدیق میکنند که در این مملکت هنوز یک بودجه صحیحی معین نشده ولو اینکه بودجه خرج هم باشد و برای آتیه اولین وسیله گذشتن بودجهها گذشتن همین بودجهها است ولو اینکه به هر ترتیب باشد چنانچه آقای ارباب تذکر دادند و بنده خیلی خوشوقتم که فرمایش ایشان برای بنده هم وسیله شد که تذکر بدهم که ما باید جدیت بکنیم و بودجههای هذهالسنه را به هر نحوی که هست بگذرانیم.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده عرضی ندارم.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- عرایض بنده گفته شد.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده عرض میکنم ماده دوم قانون اساسی مینویسد مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران است که در امور معاشی و سیاسی وطن خود مشارکت دارند ما نماینده عموم ملتیم و قسم هم خوردهایم نسبت به ملت خیانت نکنیم در این صورت به چه جهت ما باید حقوق ملت را تضییع کنیم؟ اگر می فرمائید وکیل بوشهر جزو ملت نیست آن را هم بفرمائید.
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- بنده خواستم راجع به فرمایش شاهزاده نصرتالدوله توضیح بدهم که من مخالف نبودم که بودجههای سنه حاضره بگذرد و عقیدهام این بود که بودجههای هذهالسنه برای بودجههای سنه آتیه زمنیه نخواهد بود. بودجههای سنه آتیه را باید دولت به زمینه قانون استخدام بنویسد و البته لازم است بودجههای هذه السنه هم هر چه زودتر از مجلس بگذرد. اما راجع به فرمایش آقای حاج میرزا عبدالوهاب خواستم عرض کنم بنده نمی دانم چه شده است که آقای حاج میرزا عبدالوهاب اصرار دارند که فقط اهالی بوشهر جزء ملت ایرانند مگر اهالی تهران جزء ملت نیستند چه سبب دارد که در کسری وکلای تهران صحبت نمیفرمایند مگر اهالی شیراز جزو ملت ایران نیستند؟ مگر اهالی یزد جزء ملت ایران نیستند که اعتبارنامه یک نفر از وکلای آن جا را معطل گذاردهاند البته باید عموم اعتبارنامهها به مجلس آمده و تکلیف آنها معلوم شود نه اینکه بگوئیم چرا فقط اعتبارنامه وکیل بوشهر را به مجلس نمیآورند که این حرف در خارج اعمال اغراض خصوصی تصور شود.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده خواستم تقاضا کنم که این پنج روزی که جلسات علنی است اگر صلاح بدانند روزهای چهارشنبه و یکشنبه را به بودجهها اختصاص بدهیم و همانطور که شاهزاده نصرت الدوله هم بیان کردند حرف هائی که بنا است در خارج گفته شود در مجلس علنی گفته شود و هیچ منافاتی هم نخواهد داشت چنانچه در لایحه امتیاز در یک ماده آن چند جلسه مذاکره شده بودجه هم به مجلس بیاید و چند جلسه در یک فصلش گفتگو شود و علیایحال بنده هم معتقدم که هر چه زودتر تکلیف بودجهها معین شود و این مسئله را تقاضا و پیشنهاد میکنم و ضمناً یک تقاضای دیگر هم دارم که آقایان قبول بفرمایند وقت مجلس کمتر تلف میشود و کارها هم زودتر خواهد گذشت و آن این است که دستجات مختلف قبلاً در خارج تصمیمی نسبت به پیشنهادها و لوایح بگیرند و یکی دو نفر را معین کنند که عقاید آقایان را اظهار کنند و اگر هم میخواهند پیشنهادی بکنند در جمعیتهای خودشان پیشنهاد کنند که دیگر وقتی آن لایحه به مجلس میآید پنجاه فقره پیشنهاد داده نشود و این مسئله مخالف قانون هم نیست و تولید اشکالی هم نخواهد کرد.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- بنده دیگر چیزی نگفته نمیبینم که مانده باشد غیر از دستور مجلس بعلاوه عرض میکنم همانطور که شاهزاده نصرتالدوله هم گفتند اعتبار بودجههای هذهالسنه سه ماه و کسری بیشتر باقی نیست و اگر بنا باشد ما در ظرف این مدت در آنها رأی ندهیم حقیقتاً چیز غریبی میشود. یکسال است بودجه به مجلس آمده و بالاخره در آن رأی داده نشده باشد!! البته بودجه باید در اول سال حاضر باشد که تکلیف مستخدمین معلوم باشد و عقیده بنده هم این است همان طور که آقای تدین فرمودند در ظرف هفته دو سه جلسه تخصیص به بودجهها داده شود و حتی المقدور سعی کنیم که آنها بگذرد و لااقل برای بودجههای سنه آتیه زمینه حاضر باشد.
پیشنهاد آقای نجات راجع به دیر آمدگان به شرح ذیل قرائت شد:
پیشنهاد میکنم آقایانی که دیرتر از موقع تشکیل مجلس مقدس که موقع آنرا مجلس معین میکند تشریف آورند اسامی آنها همه روزه در مجلس قرائت شود. (محمد نجات)
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده با این پیشنهاد موافقم خوب است یک ربع را استثناء کنند چنانچه در نظامنامه هم یک ربع را استثناء کرده است و اگر آن یک ربع استثناء نشود بایستی اگر کسی یک دقیقه هم دیر آمد مطابق این پیشنهاد در مجلس خوانده شود و عقیده بنده این است که نوشته شود پس از یک ربع.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده از آقای ارباب کیخسرو استدعا میکنم که هیچ فرجه قائل نشوند زیرا وقتی که بنا شد یک ربع فرجه معین شود...
یک نفر از نمایندگان- لازم است یک ربع استثناء شود.
آقا سید یعقوب- اجازه بفرمائید بنده خوب مسبوقم همه روزه اجازه نامه است که به کمیسیون میآید سه ساعت قبل از ظهر همه روزه وقت جلسه را معین میکنند و یک ساعت به ظهر جلسه تشکیل میشود ما باید طوری بکنیم که کار از پیش برود ممکن است وقت جلسه را یک ربع دیرتر معین کنند نه آنکه یک ربع فرجه بدهند از این طرف از اول مجلس یک ربع کم کنند و سر موقع هر کس نیامد اسمش در مجلس خوانده شود.
(گفتند مذاکرات کافی است)
نجات- بنده یک ربع را قبول میکنم.
پیشنهاد مزبور باضافه لفظ یک ربع به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم آقایانی که یک ربع دیرتر از موقع تشکیل مجلس مقدس که موقع آنرا مجلس معین میکند تشریف میآورند اسامی آنمها همه روزه در مجلس قرائت شود. (محمد نجات)
رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
پیشنهاد آقای تدین و جلیلالملک قرائت شد.
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
بنده پیشنهاد میکنم مجلس تصویب نماید روزهای یکشنبه و چهارشنبه اختصاص به بودجههای وزارتخانهها داده شود و بودجههای طبع شده به مجلس بیاید. (نصرالله شیبانی - سید محمد تدین)
رئیس- در این باب مخالفی هست؟
(گفتند خیر)
رئیس- کنترات حقوق معلمین مطرح است.
آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- بنده در دستور عرضی داشتم.
رئیس- بفرمائید
حائریزاده- چنانچه قبلاً عرض کردم حالا هم یادآوری میکنم در خصوص الغاء مالیات سرشماری تقاضا میکنم که در اول جلسه مطرح شود.
رئیس- حاضر است
حائریزاده- بلی حاضر است.
بعضی اظهار نمودند راپُرتش داده نشده.
رئیس- در کمیسیون مبتکرات است.
حائریزاده- اجازه می فرمائید؟
رئیس- بفرمائید.
حائریزاده- از سی و یکم سنبله این مسئله به کمیسیون رفته و هنوز به کمیسیون راپُرت آنرا نداده است بلکه کمیسیون بخواهد شش ماه معطل کند تکلیف ما پس چیست و راپُرت راجع به انگور که تقریباً پنجاه شصت نفر از نمایندگان امضاء کردهاند خوب است مطرح شود.
حاج میرزا مرتضی- مخبر کمیسیون مبتکرات راپُرتش را حاضر کردهاند ولی برای اشکالی که در پیش بود قدری معطل شد که تا رفع اشکال شده تقدیم مجلس کنند و این مسئله غیر از مالیات انگور است این مصوبه مجلس است.
رئیس- آقای فتحالدوله (اجازه)
فتحالدوله- بنده مخالفم با این که لایحه راجع به مالیات سرشماری جزو دستور باشد برای اینکه اولاً از کمیسیون نگذشته است ثانیاً از مالیاتهای خیلی قدیم است اگر ما بخواهیم در امورات مالیه تصمیمی اتخاذ کنیم بایستی چون دکتر میلیسپو رئیس مالیه آمده است قبلاً کسب نظر او را کرده بعد از این مسائل رأی بدهیم خوب نیست مبتکراً بدون اینکه از کمیسیون گذشته باشد ما بیائیم آنرا جزو دستور کنیم در عوض عقیده بنده این است قانون ممیزی جزو دستور شود.
رئیس- دستوری که برای امروز معین شده است باید مطرح شود.
(گفتند صحیح است)
لایحه ۱۳۸۵۱ راجع به استخدام چهار نفر معلم حقوق قرائت شد.
ماده ۱- دولت مجاز است که موسیو هس و موسیو فراش و موسیو ریو فرانسوی را برای معلمین حقوق به مدت سه سال از تاریخ انعقاد کنترات برای هر نفری سالیانه به مبلغ چهار هزار تومان کنترات نماید.
ماده ۲- مخارج مسافرت از فرانسه تا تهران و در موقع مراجعت از تهران تا پاریس برای شخص مستخدمین فوق پرداخته میشود.
ماده ۳- دولت مجاز است که موسیو هرال فرانسوی را برای معلمی حقوق به مدت سه سال از تاریخ انقضای کنترات مشارالیه سالیانه به مبلغ چهار هزار تومان کنترات نماید (امضاء فیروز)
رئیس- مذاکرات در کلیات است.
آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)
شیخالاسلام - شخص اصفهانی گفته بود که خدا عمر بدهد به آقا که تا چهارده سال دیگر این خار را از پیش پای مردم بردارند بنده هم میگویم خدا طول عمر بدهد به آقای زنجانی و آقای آقا سید یعقوب که اگر به این قسمتی که این دو آقایان فرمودند مجلس از زحمت نطق آسوده میشود آقای زنجانی فرمودند مباحثه در کلیات این است که میگوید این قانون را قبول دارم یا ندارم این دو کلمه است. آقای سید یعقوب یک روزی فرمودند که هر کس در مواد حرف دارد به کمیسیون پیشنهاد کند ولی چون این عقیده هنوز در مجلس راسخ نشده است این است که بنده چند کلمه عرض میکنم اولاً بنده نمی دانم به چه مناسبت این لایحه استخدام معلم مدرسه حقوق را وزارت امور خارجه داده. مدرسه حقوق متعلق به عدلیه است و این برخلاف ترتیب است و معلم راجع به وزارت علوم است کلیتاً مناسبت اینکه وزارت خارجه لایحه برای استخدام معلم میدهد معلوم نیست و من نفهمیدم مطلب دیگر که آنرا هم بنده نفهمیدم این است که آن آقای فورل که چند سال است این جا تشریف دارند در پیشنهاد دولت برای ایشان پنجهزار و ششصد تومان معین شده بود و کمیسیون آنرا چهار هزار تومان کرده ولی آن ۳ نفر دیگر را مطابق آنچه که دولت پیشنهاد کرده است کمیسیون قبول کرده است این جا را هم نفهمیدم معلوم میشود آن آقا را دیدهاند و قیمت ایشان یک قدری به میزان هزار و هشتصد تومان تنزل کرده و آن آقایان دیگر هم که تشریف میآوردند شاید بعد از چند سال دیگر از مقرری آنها هم قدری کسر کنند مطلب دیگر اینکه بعد از مذاکرات زیاد که در خارج مجلس شد شنیده شد که این قسم مقرر شد که مدرسه حقوق عدلیه و مدرسه سیاسی وزارت امور خارجه این دو مدرسه سیاسی وزارت امور خارجه این دو مدرسه یک مدرسه بشود آنهم با یک ترتیب صحیح خوب و منظم حالا باز دیده میشود که پیشنهاد معلم از برای مدرسه حقوق میشود معلوم نیست این کدام مدرسه حقوق است آیا آن مدرسه حقوقی است که نه هنوز بودجه اش به مجلس آمده و نه تکلیفش معلوم شده و نه معلوم است که ترتیبش چه شکل خواهد شد. این مطلب که به نظر بنده خیلی اشکال دارد و به این ترتیب هم عقیده ندارم بلکه عقیده دارم که مدرسه سیاسی و حقوق و طب این سه مدرسه یک مدرسه شود به این معنی که دارالفنون واقعی تشکیل بشود و شعباتی بشودو شعباتی از برای آن مقرر شود که یک شعبه آن هم راجع به شرعیات و فقه و حدیث و اصول و سایر مطالب مذهبی باشد این عقیده بنده است و این سالی پنجاه هزار تومانی که این سه مدرسه حقوق میگیرد اگر صرف یک مدرسه دارالفنون شود خیلی خدمت به این آب و خاک میشود برعکس حالا معلم سی تومان حقوق میگیرد و آنوقت به جای خودش ثابت معین میکند و بنده در هیچ جا نشنیده بودم که معلم به مدرسه نائب بفرستد مطلب دیگر آنکه یکی از یادگارهای دوره فترت بلکه از یادگارهای آن کابینه که میخواست ایران را به یک ثمن بخس بفروشد شش نفر معلم است که از اروپا استخدام و دعوت کرده اول دکتر مجاز که رئیس انستیتو پاستور است که در اوائل آوریل ۱۹۲۰ در زمان کابینه وثوقالدوله در سالی پنج هزار تومان استخدام شد که تاکنون دو سال و ده ماه میشود و تقریباً ۴۱۷۰ تومان تاکنون حقوق گرفته دوم دکتر ویلهلم که مدرس و معلم طبی است که در ژانویه ۱۹۲۰ در کابینه وثوقالدوله در سالی چهار هزار تومان استخدام شد که تاکنون دو سال و یازده ماه است و تاکنون ۱۱۶۵۰ تومان حقوق برده است سوم موسیو اویژیه است که معلم فیزیک و شیمی است که در ۱۷ سپتامبر ۱۹۱۹ در کابینه وثوقالدوله استخدام شده در سالی ۲۸۰۰ تومان که تاکنون سه سال و دو ماه است و تا حالا تقریباً ۸۸۶۶ تومان پول گرفته چهارم موسیو رومانی است معلم ریاضیات که در ۲۱ سپتامبر ۱۹۱۹ در کابینه وثوقالدوله در سالی دو هزار و هشتصد تومان استخدام شد که تاکنون سه سال و دو ماه میشود که چندی است رفته است که هر گاه بود و این حقوق را گرفته بود ۸۸۶۰ تومان شده بود پنجم یک خانم دکتر فرانسوی است که در ۱۰ مارس ۱۹۲۰ در کابینه وثوقالدوله در سال ۳۲۰۰ تومان استخدام شده که تاکنون دو سال و ۸ ماه میشود و تا حالا ۸۵۳۳ تومان گرفته ششم آقای مورل که مدرسه حقوق است ایشان هم در غره نوامبر ۱۹۱۹ در کابینه وثوقالدوله در سال ۴۵۹۶ تومان استخدام شدهاند که تاکنون تقریباً ۳ سال است و کلیتاً ۱۳۸۰۰ تومان پول گرفتهاند یک هفتمی هم این آقایان دارند که دکتر رولاند است و معلم مدرسه طبی است که در اکتبر ۱۹۲۱ در کابینه آقای قوامالسلطنه سالی ۴ هزار تومان استخدام شده و تاکنون یکسال و ۳ ماه و تقریباً ۵ هزار تومان پول گرفته و جمع این میشود ۷۰۸۸۵ تومان ولی در صورتی که مطابق قرار داد دکتر اساسون گرفته باشد و این صورت بنده از آن صورتی است که آقای زنجانی از دولت خواستند از این صورتها استخراج کردهام ولی حالا از این لایحه که وزیر علوم تقدیم کردهاند معلوم میشود اینها به پول هائی که اول برایشان معین شده است قناعت نکردهاند چنانچه در لایحه دکتر اویژیه که ۲۸۰۰ تومان کنترات شده است کم کم به اسامی مختلفه حقوق خود را به ۵ هزار تومان رسانیده است و هر سالی به یک ترتیبی اضافه گرفته که بر حسب قیاس به این لایحه وزارت علوم اینها ۱۴۰۰۰۰ تومان میشود خوب اینها با این مواجبهای زیاد و طول اقامت چه کردهاند؟ هیچ.
نصرتالدوله- عجب!
شیخالاسلام- از محصلین به تواتر شنیدم که گفتند اینها برای ما هیچ فایده ندارند در هفته ۳ ساعت اسم است که درس میدهند آن هم اگر بیایند و درس بگویند مطابق عنوان میکند که آن را خودمان می دانیم یک مطالبی است که تحصیل آنها را قبلاً کردهایم که هیچوقت یک مطالب جدید و عالی تر از آنکه خودمان تحصیل کردهایم به ما نمیگویند آن خانم مدتهای زیاد در تهران ول بود و هیچ کار نمیکرد و مواجب میگرفت ولی ابداً کار نداشت حالا یک مدت کمی است که مجلس دائر شده است میگویند هفتهای ۳ ساعت تشریف میآورند ایشان به یک خانم دیگر که ایرانی است به زبان فرانسه امراض روحی را درس میدهند آن وقت این خانم ایرانی میرود و برای قابلهها درس میگوید واقعاً یک مطلب مضحکی است یک کاسبی دیگر این خانم است (آن شخص که به من میگفت) گفت ۴ نفر زن و ۲ نفر بچه است که این خانم رسیدگی میکند یکی از جوانهای تحصیل کرده اصفهان که من قسم میخورم دروغ نمیگوید مدیت قبل به بنده گفت فلانی در چندی قبل در سر درس از دکتر رولاند پرسیدم حدود قلب چیست گفت (ژونه سپا) یعنی من نمی دانم. حق هم دارد برای اینکه این آقا در اصفهان مأموری سیاسی بود و این جا آمده است معلم شده است حق را باید گفت. فیمابین اینها فقط آن دکتر مبنا را میگویند یک قدری به ایران خدمت کرده است و ترتیباتی فراهم آورده است که برای ایران خوب است بقیه را آنچه به تواتر از اشخاص صحیح بی غرض شنیدهام بقدر صد دینار برای ایران فایده ندارند حالا ببینیم و فرض کنیم که معلم و دلسوز بودهاند و درس هم بقدر کفایت می دادهاند میخواهم ببینم آیا ما محتاج به وجود آن بودهایم که آنها را دعوت کردهاند؟ خیر. به تصدیق اهل خبره برای تمام این علوم که طب و ریاضیات و طبیعیات باشد در ایرانیها با علم تر از اینها هستند که هم مسلمان و هم ایرانی هستند و اخلاق ایرانیان را خوب می دانند مثلاً برای طب آقای امیراعلم – اعلم الملک- لقمان الملک- حکیم اعظم و علائی که هیچ طرف نسبت به دکتر رولاند و امثال آنها نیستند برای ریاضیات میرزا اسمعیل خان مرآت و مهندس الملک بیچاره که بنده او را میشناسم که میگویند در خانه با کمال بیچارگی نشسته باز به تصدیق اهل خبر دخلی به اویژیه ندارد و غلامحسین خان رهنما- میرزا عبدالرزاق خان سرتیپ میرزا- محمد خان تنکابنی باز به تصدیق اهل خبره در ریاضی و طبیعیات هیچ دخلی به رومانی ندارد برای علم حقوق آقای مصدق السلطنه – آقای نصرت الدوله- آقای ذکاءالملک و آقای داور و ۹ نفر دیگر که اسامی آنها هم همراه بنده نیست ابداً طرف نسبت به آقای مورل نیستند چه ضرر دارد که آن مدرسه هائی را تشکیل بدهند و این آقایان به ما کمال افتخار در آن مدرسه رفته و اولادهای خودشان را درس بدهند و ما را از بیگانگان و از این مذلت و احتیاج و از این پول دادن نجات بدهند هر کدام که دارند از مال خودشان خرج میکنند و اگر مواجب هم میگیرند بگیرند هر کدام هم که ندارند مواجب به آنها بدهند. مطلب دیگر اینکه بنده معنی این حقوق را نفهمیدم چیست آیا مقصود قوانین نکاح و مزاوجت است که ما کاملاً داریم و بعد زا ۱۳۰۰ و اندی آن هائی که ما میخواهیم معلم از آنها بیاوریم احکام مزاوجت را از ما اخذ کردهاند الآن که میبینید ۳۵ میلیون خانم جوان و رعنای قشنگ بی شوهر ماندهاند دارند احکام تعدد زوجات را قبول میکنند آیا این قوانین بیع و رهن و وثیقه موارث نیست که ما داریم و آنها هر قدر خواستند در مدت هزار سال قانون ارث را تنظیم کنند نتوانستند حالا چند سال است از قانون اسلام مخصوصاً شرایع را بردهاند و ترجمه کردهاند و طابق النعل بالنعل آنها را به موقع اجرا گذاردهاند و رفتار مینمایند آیا این قوانین زمان حجر افلاس کفالت است که ما داریم، اگر قانون عاریه و ودیعه صلح اقرار وکالت است که ما داریم، آیا قوانین قرض قرائض است، قانون غصب است، مضاربه است، مساقات است داریم. آیا قانون حباله نقطه، قانون متارکات اراضی است، مباه معادن است داریم، آیا قانون وصیت، وقف، قضا، شهادات و حدود دیانت است داریم، بالاخره یک خراش پشت دست را در حکم داریم تا یک نفر که هزار نفر را بکشد یا هزار نفر که یک نفر را بکشد تمام این احکام را ما داریم پس این حقوق چیست که ما باید معلمش را از ینگی دنیا بیاوریم؟ چرا بنده را نمیبرند که همه اینها را مجاناً درس بدهم و اگر مقصود از حقوق این تعدیاتی است که در قانون عدلیه ا ست و این کفریات قانون جزای عرفی است که اینها بکار ما نمیخورد و برعکس روز بروز دسته بندی و ضدیت را بین ما زیاد میکند تا کم کم به خونریزی و قتال میرسد اگر در یک جای دنیا مسلمانانی هستند و اهل آن مملکت تغییر از قانون اسلام رفتار میکنند و آن قوانین را با سرنیزه به حلقوم آنها فرو بردهاند ولی مملکت ما مملکت مستقل اسلامی است و کسی زیر بار قوانین غیر از اسلام نخواهد رفت و مخصوصاً فلسفه این قانون جزای عرفی غلط است (همهمه از طرف وکلا) صحبت از قانون جزای عرفی نیست.
شیخالاسلام- بنده برای کسانی که در شبهه هستند عرض میکنم فلسفه این قانون غلط است مثلاً این قانون میگوید هر انسانی هر طور جنایت و قتل و غارت کرد او را حبس کنید این فلسفه غلط است کسی جوان مردم را بکشد دست اندازی به ناموس مردم کند یا دزدی بکند آنوقت چنین کس را در باغ نگاهداشته و ناهار و شام به او میدهند که اسمش باشد که او را حبس کردهاند؟ حبس یا حبس شافه اینها را باید رفع کرد. پس چیست این قانونی که میخواهند برای او معلم بیاورند. خلاصه عنقریب کسانی که به این قانون معتقدند از مقتدرات خود خواهند برگشت و بزودی خواهند فهمید که این قانون حبس بشر را اداره نخواهد کرد چنانچه عقایدشان درباره مسکرات برگشته همینطور در باب طلاق و خوردن گوشت خوک که ۲۰ سال قبل خود بنده نهی میکردم و به بنده می خندیدند عقایدشان برگشته همینطور عنقریب از این قوانین هم بر خواهند گشت خلاصه این است که بنده با استخدام این آقایان مخالفم و علاوه بر اینکه وجود آنها را برای ایران نافع نمی دانم مضر هم می دانم و جوانهای ما از بین میروند و مملکت روز بروز با بودن آنها رو به خرابی خواهد رفت.
مخبر- آقای شیخ الاسلام بعد از اینکه برای طرح یک مقدمه که هیچ مربوط به موضوع نبود نیم ساعت وقت خودشان و مجلس را تضییع کردند بالاخره گفتند من مخالفم. من تعجب میکنم با این حال چرا فرمایشات آقای زنجانی را پذیرفتند شما اگر مخالفید رأی ندهید البته موافقین رأی خواهند داد و ضمناً باید عرض کنم اولاً که برای مخالفت و موافقت یک امری اظهار و ایراد میشود باید در حدود مطلب باشد نه اینکه به یک جماعتی توهین بکنیم یا یک رنجش هائی برای اتباع خارجه درست کنیم. ما مجبوریم یک حرفهایی بزنیم که مردم آنها را بخود بگیرند!! اگر میخواهید استخدام کنید نمیخواهید استخدام نکنید. آن اشخاصی که در مقابل تقاضای دولت یک خدمتی را قبول میکنند و برای کسب شرافت به این مملکت میآیند البته استفادههای مادی هم میخواهند بکنند و هیچ دولتی نه در گذشته و نه در آینده ملزم و مجبور نبوده و نخواهد بود مستخدم خارجی استخدام کند شما مخالفید و تصدیق ندارید، بنده برعکس موافقم و دلایل خودم را هم عرض میکنم و ضمناً ساعی خواهم بود رفقای خود را اقناع کنم. بنده چون نمیخواهم از موضوع مسئله خارج شوم عرض میکنم این لایحه مربوط به استخدام چهار نفر معلم حقوق است نه راجع به دکتر رولاند است نه مربوط به دکتر منار است نه راجع به دکتر درتیس یا دیگران است اگر راجع به دیگران بود بنده یکی یکی ثابت میکردم که اظهارات و فرمایشات آقای شیخالاسلام خارج از اطلاع و حقیقت بود ولی یک فقره را ناچارم تذکر بدهم و آن راجع به کنترات دکتر رولاند است که هنوز هم معلوم نیست کمیسیون کنترات او را تصویب نماید یا ننماید. ولی اینکه آقای شیخالاسلام فرمودند این شخص قونسول اصفهان بوده فن او قونسولی نیست و دکتری است اما در قوانین فرانسه اشخاصی که در امور سیاسی مشغول خدمت هستند ممنوع هستند از اینکه شغل دیگری داشته باشند ولی در عین حال حکیم هم میتواند در یک محلی قونسول افتخاری باشد و این مسئله با طبیب بودن منافی نیست و همچو چیزی معقول و دلپسندیده نیست که از یک کسی ولو اینکه مقدمات طب را هم دیده باشد بپرسند حدود قلب کجا است جواب بدهند (ژونه سپا) من نمی دانم. زیرا هر بچه مکتبی یا هر کسی که تحصیلات مقدماتی تشریح را دیده باشد می داند حدود قلب چیست این معلمین حقوقی که دولت میخواهد استخدام کند نه برای این است که این جا بیایند و قانون وضع کنند و نه برای این است که این جا آمده و قوانین مذهبی ما را تغییر بدهند خیر، برای هیچیک از اینها نیست. البته قوانین مذهبی ما قوانین اسلامی است که در هیچ عصری هیچ دولت و مجلس نمیتواند آنرا تغییر بدهد
(اغلب نمایندگان- صحیح است)
خوب ما معلم حقوق را برای چه میخواهیم؟ اولاً برای این میخواهیم که مطابق عقل و فلسفه در هر کجا که علم هست و مربوط به هر چه هست و راجع به هر عادات و اخلاقی هست به ما بیاموزد زیرا برای اشخاص که با جاهای دیگر اختلاط و مشارکت و معاشرت و تجارت دارند و دیوار چین به دور خودشان نکشیدهاند لازم است که ترتیب قانون و عادات سایر ملل را هم یاد بگیرند چنانچه آقای شیخ الاسلام اطلاع داشته باشند می دانند در مدارس عالیه اروپا قوانین مذهبی ما را هم که مربوط به مسائل عملی آنها نیست یاد میگیرند و میخوانند برای اینکه ملتفت باشند و بتوانند با قوانین خود مقایسه کنند احاطه و تکمیل هیچ عملی بدون توانائی با مقایسه علوم جدید نیست شما می فرمائید (خطاب به شیخالاسلام) ما همه چیز داریم بسیار خوب کسی هم نگفت ما نداریم ولی چه ضرر دارد ما هم قوانین و علوم دیگران را یاد بگیریم تا آنوقت حضرت عالی با سایرین آنها را با مال خودمان سنجیده تا به اطلاع کاملتر و دلائل صحیح تر و قوی تری بفرمائید که آنها بعد از تجارب زیاد قوانین خودشان را ول کرده و مال ما را چسبیدهاند و طوری نباشد که خدای ناخواسته که این حرفها و اظهارات را میشنود بگوید که در مجلس یک مملکتی یک حرف هائی بطور قطعی و تحقیق اظهار میشود در صورتیکه مطالب با واقع ندارد معلم حقوق را برای این میخواهیم. علاوه بر این یک شقوقی در حقوق هست که ما آنها را نداریم یا اگر داریم به صورت تدوین عملی و اجرا هنوز در نیامده است شما یک ادواتی تشکیل دادید و یک اصول اداری اتخاذ کردهاید که این اصول و ترتیبات ممالک خارجه است و اینها یک تحقیقات و یک علم خاصه لازم دارد که او را تحصیل اداری میگویند و خود این مسئله یکی از شعب خیلی مهمه علوم اروپائی است که نه مربوط به طلاق است نه مربوط به نکاح و قضا است و نه ربطی به قصاص و غیره دارد. علاوه بر این یکی از شعب خیلی مهم حقوق که شما میخواهید برایش معلم بیاورید حقوق مالیه است که مخصوصاً با این اصلاحاتی که امروز برای مالیه مملکت در نظر گرفته شده مجبورید علوم مختصه آنرا به زبان خارجه تحصیل کنید. تصور بفرمائید تحصیل در این رشته عمل مثل اعداد ریاضی است خیر متأسفانه اینطور نیست و آموختن آنم یک تحصیلات و زحمات مخصوص لازم دارد عقاید و اصول مختلفه قید دارد که در تمام آنها باید تعمق کرد قضاوت و اجتهاد کرد تا بتوان در آن فن متخصص شد دیگر از رشته علومی که میخواهیم برای آن معلم بیاوریم مسئله حقوق بینالملل است. زیرا ما میخواهیم با تمام دُوَل عهدنامه داشته باشیم وزیر مختار بفرستیم و وزیر مختار از آنها بطلبیم بالاخره روابط بینالمللی داشته باشیم و برای این کار خودمان کارکن و اعضاء ادارات ما مخصوصاً آن هائی که در وزارت خارجه هستند باید حقوق بینالمللی بدانند و اینها هر کدام خودش یک مبحث علیحده از شعب علم حقوق است و ابداً در شمار آن هائی که فرمودید نیست و مسئله راجع است به عهدنامهای که بین دُوَل بسته میشود و مربوط به تکمیل تاریخ روابط بینالمللی است و هر کدام از اینها یک فن مخصوص است که دانستن آن فوقالعاده مهم و مشکل است پس ما معلم حقوق را برای این چیزها میخواهیم. معلم حقوق را میخواهیم برای اینکه با خارجه روابط تجارتی داشته باشیم و از اصول اقتصاد آنها بطور اساسی مسبوق و مستحضر باشیم. به عبارت آخری علم قوانین اقتصادی آنها را بدست بیاوریم و به آن اصول آشنا شده قسمتهای عملی تجارت آنها را بیاموزیم و این شق هم خودش یک از شقوق مهمه علم حقوق است. حالا نمی دانم آقای شیخ الاسلام لفظ حقوق را چطور تعبیر کردند اگر مقصود در الفاظ است که یعنی اینکه حقوق در اصطلاح اروپائی و آن اصطلاحی که ما امروزه به آن حقوق می گوئیم شامل چه چیزهائی است اگر این است که بنده شقوقی را عرض کردم حقوق بینالملل، اقتصاد، مالیه، تجارت، شامل حقوق اداری و تشکیلاتی است و شامل حال تمام آنها است ما معلم را برای این میخواهیم که این شقوق مختلفه حقوق را یاد بدهد چرا؟ برای اینکه اقلاً اینها بتوانند مقایسه کنند وضعیت آنها را بفهمند ثانیاً برای آنکه در آن قسمت هائی که ما تقلید کردهایم در عمل راجع به تشکیلات و روابط بین خودمان با ممالک خارجه و مجبوراً از آنها تبعیت کردیم باید از قوانین آنها با اطلاع باشیم ما برای این معلم میخواهیم واِلا ما آنها را نه برای قانون نویسی میخواهیم و نه به آنها گفتهایم که قوانین مملکت ما خوب نیست و شما قوانین مملکت خودمان را بیاورید پس تصدیق بفرمائید که از نقطه نظر لزوم و خوب بودن برای یک مملکتی در قرن بیستم به قول بعضی از ناطقین که فرمودند برای مملکتی که از قافله تمدن دور است اطلاع پیدا کردن از این چیزها علاوه بر اینکه ضرر ندارد بلکه خوب است و هیچ خللی به مسائل عقیده مسلکی و مذهبی ما نمیتواند وارد نماید بلکه بالعکس خوب است در آنها احاطه و بصیرت پیدا کنیم و علیالخصوص اگر این احاطه و بصیرت را اشخاص پیدا کنند که در رشتههای علوم خودمان هم بصیرت و احاطه کامل دارند میتوانند از برای مملکت نافع باشند. اما این را که آقای شیخالاسلام فرمودند ما محتاج نیستیم که برویم یک معلمینی از اروپا بیاوریم و یک اشخاصی را داریم که آنها میتوانند از عهده این خدمت عمومی برآیند البته منتهای آرزو و آمال ما این است که یک روزی ما اینطور اشخاص را دارا باشیم ولی چون اسم بنده را جزو اسم آن اشخاص بردید اجازه بفرمائید یک حقایقی را ولو اینکه اشخاص دیگری که اسمشان با بنده برده شد راضی نباشند عرض کنم معلمی خصوصاً معلمی به طرز اروپائی اولاً دو نوع تخصص میخواهد یکی تخصص در فن مثلاً حقوق همانطور که عرض کردم جوانی که از تحصیلات مقدماتی فارغ شده میخواهد در خط حقوق تحصیل کند وارد مدرسه حقوق میشود سه سال متوالی در مقدمات حقوق تحصیل میکند (و این ترتیبی را که عرض میکنم راجع به فرانسه است) جاهای دیگر شاید یک مختصر تغییری داشته باشد ولی اصولاً یکی است. در این ۳ سال مقدماتی در شعب مختلفه که عرض کردم آنها را به او تدریس میکنند پس از آنکه امتحانات را داد دارای یک رتبه و درجه میشود که به او لیسانسیه میگویند اگر در این جا تحصیلات خود را ختم کردهاند از مدرسه خارج شود این دیپلم به او حق وکیل شدن در عدلیه میدهد پس از آنکه مدتی هم برود در محاکم و در زیر دست وکلای ورزیده عمل بکند و از آن جا ورزیده بشود پس از مدتی میتواند وکالت کند و اگر بخواهد تحصیلاتش از این درجه هم تجاوز کند دو سال دیگر هم تحصیل کرده و دکترا میشود ولی در این جا تحصیلات منشعب میشود از او میپرسند در کدام یکی از این قسمتها میخواهی متخصص شوی در قسمت حقوق عمومی یا خصوصی یکی از این دو تا را انتخاب میکند وقتی که انتخاب کرد اگر حقوق عمومی را خواست بخواند حقوق بینالملل و امثال آنها به او درس داده میشود و اگر بخواهد حقوق خصوصی را تحصیل کند تاریخ مدنی و تاریخ رم قدیم و تمام این قسمت هائی که نزدیک و مربوط به آن علم است تحصیل میکند و وقتی که دکتر شد باز معلم نیست و اگر بخواهد معلم شود باز بایستی یک تحصیلات دیگری کرده و متخصص تر شود و باید در حقوق عمومی یا خصوصی یکی دو سال کار کند همین طور بعضی مسائل دیگر را هم بایستی تحصیل کند و پس از آنکه ۴ سال تحصیل کرد (اگرژه) میشود که هنوز معلم نشده و بعد هم باید باز یک مقاماتی را طی کند که بتواند معلم شود پس معلم یک علم مخصوص دارد مخصوصاً معلم به طرز اروپائی یکی از رفقای بنده یک روزی در این جا اظهار داشتند که اگر صرف میر خوانده است صرف میر درس بدهد و اگر عوامل خوانده است عوامل درس بدهد در این مسائل اینطور نیست فایده ندارد نه گوینده و نه شنونده استفاده نمیکنند و معلم بایستی تحصیل داشته باشد یکی از مسائل دیگر این است که معلم باید تمام وقتش و تمام قوایش را مصروف به این کار بکند. یک کاری نیست که انسان بتواند آن را به قدر مسائل فرضی عمل بکند و اگر بخواهد بکند فایده و نتیجه ندارد فقط تفننی کرده ولی اگر بخواهد درس آزاد و یا کنفرانس بدهد خوب است ولی معلمی که شاگرد بخواهد بار بیاورد آنهم شاگرد متخصص معلوم عالیه باید تمام وقتش را مصروف کند و مطالعه کند و حواسش جمع کار باشد و این اشخاص را که اسم بردید هیچکدام از درجه دکترائی بالاتر نیستند و شاید در حدود لیسانسیه یا قدری بالا باشند تخصص کامل ندارند ضمناً در مملکت خودشان گرفتار هزار نوع بلیه دیگر میشوند خود متارکه را خود آقای شیخالاسلام خوب می دانند که تمام چیزها را از یاد آدم میبرد اینها میآیند در چرخ و جریان سیاست میافتند و آن هائی که احتیاج دارند عقب نوکری در ادارات میروند اینها دماغشان حاضر برای معلمی نیست بلکه اگر یک معلمی داشته باشید آنوقت یک قسمت از این اشخاص که اسم بردید و آنها را هم دولت شما از هر حیث تأمین کند چون هر کس را از یک راهی باید تأمین کرد یکی را از حیث احتیاجات مالی و زندگانی و یکی را از حیث اختلالات فکری و بعد هم یک معلمین اروپائی را با آنها شریک نمایند که تدریس کند آنوقت ممکن است یک روزی از خودمان بتوانیم شاگردانی داشته باشیم که آنها هم بتوانند بروند یک تحصیلات عالی تری در اروپا کرده و برگردند شاید بتوانند معلمی بکنند حالا عرض میکنم که اگر آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی در این موقع دنیا و با این وضع اختلاط تمام جامعهها و ارتباطی که با ملل اروپا داریم اگر تصویب داشتن این شقوق مختلفه که ذکر کردم برای اهالی مملکت خودمان و جوانهای آتیه شما که باید وکلای آتیه و وزرای آتیه و زمامداران آتیه این مملکت باشند اگر برای آنها این علوم را لازم می دانند قطعاً باید راضی باشید که یک معلمینی بیاورند نمیگویم اشخاص را بیاورند که لیاقت نداشته باشند بلکه اشخاصی را بیاورند که حقیقتاً لایق باشند و این را هم تصور نکنید که ماها در این مملکت هستیم با این احتیاجات و گرفتاریها که داریم بتوانیم من بهالکفایه بشویم به مرور باید در این خط کار کرد اینها یک چیزهائی است تدریجی به مرور باید درست شود.
رئیس- چند دقیقه تعطیل میشود.
در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید.
رئیس- چون ظهر است جلسه ختم میشود و جلسه آتیه روز شنبه دستور اولاً بقیه مذاکرات راجع به کنترات معلمین حقوق در ثانی لایحه نفت.
میرزا محمد نجات- ساعتش را هم معین نمائید.
(از طرف بعضی نمایندگان گفته شد سه ساعت و ربع تعیین شود)
رئیس- رأی میگیریم به سه ساعت و ربع.
آقایانی که سه ساعت و ربع را تصویب میکنند قیام نمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. آقای تدین (اجازه)
تدین- یک اعلانی در مشهد از طرف رئیس طرق شوسه خراسان و سیستان از طرف میرزا احمد خان حیدری طبع شده یک نسخه آنرا برای نماینده محترم سیستان فرستادهاند و خیلی جالب دقت و توجه است. و مبنی است بر اینکه بطور سخره و بیکاری یک عده از مردمانی که ساکن اطراف راه مشهد و تهران هستند معین شوند برای ساختن راه و مطابق موادی که در این جا نوشته شده است ممکن است یک زحمت فوق العاده برای رعایا شود. مقصودم این بود عبارتی که در این اعلان نوشته شده به عرض برسانم و اگر آقایان موافقت بفرمایند از طرف ریاست نوشته شود که این اعلان متروک شود و طرزی اتخاذ شود که موجب ضرر و صدمه برای رعایا و ساکنین نباشد. اولاً مینویسد: اعلان چون بر حسب امر مبارک بندگان حضرت اشرف اعظم آقای وزیر جنگ دامت شوکته اداره از ۲۵ برج عقرب شروع به تسطیح راه تهران مینماید و محض تسهیل عبور نواقل چرخ دار در نظر گرفته است که قبلاً قسمتهای کویر راه که بین عباس آباد و مزنیان و همچنین بین پنک کلیدر و نیشابور واقع است اصلاح نموده پس از آن ساختمان سایر قسمتها و پل بندیهای آن بپردازد که انشاءالله بزودی خط مشهد شاهرود کاملاً دائر بشود ولی نظر به اینکه انجام این مقصود که مخارج گزاف دارد با وضع مالیه امروزه مملکت بدون همراهی و مساعدت ملی ممتنع الحصول بود لذا برای حل این مشکل نظر به اهمیت مقصود اداره با تصویب اولیای امور چنین مقتضی دید که به عنوان کمک خرج ساختمان راه از ۱۵ برج جاری به توسط باجگیرخانهای سبزوار و نیشابور و رباط کلمه و طرق نسبت به کلیه وسایل نقلیه که بین سبزوار و مشهد مقدس حرکت میکند دو ثلث تعرفه باج و راههای مملکتی را به موقع اجرا بگذارد تا این که بتواند از این محل به انجام مقصود موفق گردد و قرار است بطوری که صاحبان آبادیهای اطراف جاده از بابت دادن عمله ایلجار در این مورد به این اداره وعده مساعدت دادهاند صاحبان وسائل نقلیه نیز از بذل مساعدت مضایقه نفرمایند. رئیس اداره کل شوسه خراسان و سیستان. امضاء احمد حیدری دستورالعمل مأمورین اداره طرق شوسه خراسان و سیستان راجع به استفاده از اهل محل به جهت تسطیح راه تهران
۱- به حکم ایالت خلیله خراسان و سیستان آبادیهای اطراف جاده تهران باید صدی چهل جمعیت ذکور خود را که از بیست الی ۳۵ سال دارند و سالم و قوی البته هستند با آلات عملگی شخصی برای خدمت راهسازی بدهند.
۲- رؤساء و مأمورین امنیه عرض راه مکلف هستند بر حسب اخطار رئیس تعمیرات یا مباشر و سردسته عملجات که از طرف اداره راه هستند به کدخدایان آبادیهای نقطه مقرره اطلاع بدهند که عمله چند نفر لازم است و در کدام محل باید حاضر شوند که خدا نیز آن عملجات را مطابق ترتیبی که معین شده است از میان اهل آبادی سوا کرده به سر کار میفرستد.
۳- رعایای قابل خدمت که برای راهسازی جلب میشوند باید از آبادیهایی باشند که در مسافت سه فرسخ اطراف جاده واقع شدهاند و هر یک از آنها در روز یک قران حق مزد خواهند داشت که در محل از صندوق اداره راه باید به آنها داده شود. بعلاوه به مقتضای فصل و محل مأمورین اداره باید وسایل آسایش آنها را از حیث منزل و آب فراهم نمایند تا بتوانند بدون تحمل صدمه و زحمت فوق العاده از عهده انجام خدمت ملی برآیند.
۴- ابتداء وانتهای موقع کار را به جهت عملجات رئیس تعمیرات و یا مباشر کار مطابق به عملجاتی که از طرف اداره راه دارد معین میکند ولی در هر صورت مدت خدمت اجباری آنها نباید از ۱۵ روز تجاوز نماید.
۵- عملجاتی که از آبادیهای دورتر از دو هزار ذرع حاضر میشوند و باید مدت معین کار بکنند هر چند روز یک دفعه توسط عملجات محل خود عوض میشوند این قسم عملجات تا اختتام کار حق مراجعت به محل خود نخواهند داشت و مدت کارکرد این قبیل عملجات را رئیس تعمیرات یا مباشر کار در محل خود معین مینماید.
۶- در موقع اختتام کار با تغییر محل ساختمان رئیس تعمیرات و یا مباشر کار بر حسب به عملجات حاضره عملجات آن محل را مرخص کرده در عوض از آبادیهای دیگر که در حدود آنها باید راه ساخته شود عمله را توسط مأمورین امنیه جلب مینماید.
رئیس اداره طرق شوسه خراسان و سیستان- امضاء احمد حیدری
بنده دیگر محتاج نمی دانم که بعد از قرائت این اعلان صحبت کنم اگر آقایان موافقند با این ترتیب بنده هم عرضی ندارم و در صورتی که یقین دارم که هیچیک از آقایان حاضر نیستند بشنوند یا ببینند این طور عملیات بشود یقیناً هزار گونه زحمت و بدبختی برای اهالی خواهد بود بنده پیشنهاد میکنم از طرف مجلس مقدس فوراً به دولت نوشته شود که این ترتیب را متروک دارند.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- عرض میکنم قریب سیزده چهارده تلگراف به همین مضامین از مشهد و نیشابور هم برای وزارت و هم برای نمایندگان خراسان به بنده رسیده با وزارت فواید عامه مذاکره کردم و تلگراف کرده از ایالت استعلام کنند و قراری برای ساختن راه بدهند. در قسمت اول که نسخ شده ولی در قسمت دوم دیگر اطلاعی ندارم.
رئیس- اگر مخالفی نیست همین طور نوشته شود.
آقای دانش (اجازه)
دانش- عرایض بنده گفته شد.
رئیس- آقای معتمدالسلطنه (اجازه)
معتمدالسلطنه- در قوس گذشته یک طرح قانونی راجع به تفتیش مالیاتهای غیر مستقیم بنده پیشنهاد نموده و سی و دو نفر هم از نمایندگان امضاء کردهاند و به کمیسیون قوانین مالیه ارجاع شده و هنوز از کمیسیون مالیه در این موضوع راپُرتی داده نشده میخواهم از حضور رئیس استدعا بکنم به دولت مراجعه شود که با موافقت رئیس کل مالیه در این موضوع اقدام شود.
رئیس- ممکن است به کمیسیون گفته شود که کمیسیون به دولت مراجعه کند.
معاون وزارت عدلیه- چند فقره از لوایح دولت است که بین الشورین است یکی شور دوم قانون هیئت منصفه و یکی هم تصویب عهدنامه ایرانی و افغانستان بنده تقاضا میکنم که جزو دستور یکی از جلسات شورای شنبه یا یکشنبه بشود.
رئیس- جزو دستور روز شنبه میشود چون یک شعبه راجع به بودجه است.
آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- قسمت دومی که آقای منصورالسلطنه تقاضا کردهاند یعنی ضمیمه شدن یک ماده به مواد عهدنامه افغانستان این مسئله در کمیسیون خارجه یک دفعه عنوان شد و دیگر از طرف وزارت امور خارجه نیامدند عنوان کنند امروز عصر هم کمیسیون خارجه منعقد است و اگر هیئت دولت میل داشته باشند جزو دستور شود امروز عصر باید تشریف بیاورند و با حضور ایشان در کمیسیون مطرح شده و راپُرتش تقدیم مجلس شود که بعد جزو دستور گذارده ولی حالا کمیسیون خارجه از این مطلب اطلاعی ندارد و چون تصمیمی در این باب اتخاذ نکرده و ناقص می داند نمیتوان جزو دستور گذاشت.
رئیس- پس راجع به قانون موقتی هیئت منصفه مخالفی نیست
(گفتند خیر)
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- چون یک تلگرافی از آذربایجان راجع به مسئله کبریت سازی به کمیسیون عرایض آمده بود و آن مسئله از کمیسیون فواید عامه گذشته وضع و توزیع شده است اگر مجلس صلاح می داند جزو دستور شود.
رئیس- روز شنبه اگر وقت باقی ماند مطرح میشود.
مجلس سه ربع ساعت از ظهر گذشته ختم شد.
رئیس مجلس :مؤتمنالملک