محتشم کاشانی (غزلیات)/ای صبا درد من خسته به درمان برسان
نسخهٔ تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۴۸ توسط otr>Sahimrobot (ربات: بهبود نامها و علایم)
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (ای صبا درد من خسته به درمان برسان) از محتشم کاشانی |
' |
ای صبا درد من خسته به درمان برسان یعنی از من بستان جان و به جانان برسان نامه ذره به خورشید جهانآرا بر تحفهی مور به درگاه سلیمان برسان عذر کم خدمتی بنده به مولا کن عرض آستان بوسی درویش به سلطان برسان شرح افتادگی من چو شنیدی برخیز در خرام آی و به آن سرو خرامان برسان سر به سر قصهی احوالم اگر گوش کند زود بر گرد و به من مژدهی احسان برسان ورنه بنشین و به قانون شفاعت پیشش نامه آغاز کن و قصه به پایان برسان نامه گر کار به جایی نرساند زنهار تو به فریاد رس او را و به افغان برسان از پی روشنی دیدهی احباب آنجا بوی پیراهنی از مصر به کنعان برسان محتشم باز به عنوان وفا مشهور است قصه کوتاه کن و نامه به عنوان برسان