سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام دادن سند مالکیت کشاورزان گرگان ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳
نسخهٔ تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۳۲ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
درگاه انقلاب شاه و مردم | درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | برنامه عمرانی سوم |
سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام دادن سند مالکیت کشاورزان گرگان ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳
- از دیدن شما اهالی شهر گرگان و سایر اهالی دشت زرخیز و زیبای گرگان مثل همیشه خوشوقت و مسرورم. در این چند سال اخیر چند نوبت به شهر شما آمدم. خاطرم هست که یکی از آنها در زمان جنگ بود. در این شهر زلزله وحشتناکی خانههای زیاد و ساختمانهای بزرگی را یا ویران کرده و یا از حیض انتفاع خارج ساخته بود. با قلبی افسرده از دو لحاظ، یکی از مشاهده خرابیها و دیگر اینکه وجود قوای خارجی در خاک ما به استقلال ما لطمه زده بود، در آن موقع در گل و لای کوچههای شما قدم بر میداشتم و میدیدم که در این منطقه پر استعداد به خاطر عقب افتادگیهایی که قرنها گریبانگیر این مملکت بود در کوچههای گرگان میبایستی تا زانو در گل راه رفت. در آن موقع آب آشامیدنی نداشتید و وسایل اولیه زندگی شما محدود بود. اما به خواست خداوند ایران استقلال و تمامیت خود را دوباره به دست آورد و ما توانستیم قدم به قدم اساس و ارکان این مملکت را مستحکم کنیم و به فکر آینده باشیم. ببینید اکنون در مملکت شما چه تحول عظیمی روی داده است. با انقلابی که در این کشور صورت گرفت یکمرتبه اساس اجتماع و زندگی سه هزار ساله بلکه بیشتر شما بدون اینکه لطمهای به اساس و تمامیت و استحکام جامعه وارد بیاید، بدون اینکه غیر از واقعه تأسف آور پانزدهم خرداد گذشته که من حتی از ذکر آن هم شرم دارم، خونی از دماغ کسی جاری بشود دگرگون شد و این مملکت با یک جهش بی سابقه، یکمرتبه در صفوف اولیه ممالک مترقی و پیشرفته و متمدن دنیا جای گرفت، یعنی روابط پوسیده و در خیلی مواقع ظالمانه ارباب و رعیتی از بین رفت. شما طبقه کشاورز که بیش از هفتاد درصد جمعیت مملکت را تشکیل میدادید در سرتاسر این مملکت زحمت میکشیدید، ولی چون زحمت را برای خودتان نمیکشیدید با حاصل بسیار کمی یک طوری زندگی میکردید که من اسم آن را زندگی نمیگذاشتم، زیرا عملاً یک نوع بردگی بود. نصف جمعیت ممکلت شما یعنی زنهای دلاور ایرانی مثل حیوان در بند بودند و خجالت میکشیدند که بگویند آنها هم جزو بشر متمدن امروزی هستند. ولی با گسیختن بند نصف جمعیت این مملکت و با آزاد شدن شما هفتاد و پنج درصد زحمتکشان این مملکت نیروی فعّاله و روح ملی ما چنان تکان خورد که دیری نخواهد گذشت نتایج آن مملکت ما را چندین مرحله در وضع اجتماعی و اقتصادی به پیش خواهد برد، بطوری که مقایسه آن با پیش غیر ممکن خواهد بود. این اجتماع آزاد احتیاج به چیزهای دیگری هم داشت که اهم آن از میان بردن جهل و بیسوادی بود. یک جامعه سالم میباید عقل و درایت سالم داشته باشد و این ممکن نیست مگر اینکه افراد مملکت همه از نعمت سواد برخوردار باشند. به این جهت اضافه بر برنامههای فرهنگی مملکت دست به تشکیل سپاه دانش زدیم.
- برای افراد آزاد و باسواد چیز دیگری هم لازم است و آن سلامتی است. بدین جهت اضافه بر بیمارستان و درمانگاهها و اصول بهداشتی که سعی میکنیم آنها را در مملکت روز بروز بیشتر تقویت بکنیم سپاهی به نام سپاه بهداشت تشکیل دادیم.
- جنگلهای مملکت یعنی آن نعمت خدادادی را که هیچ فردی نمیتواند ادعا بکند که در ایجاد آنها مؤثر بوده است بیتالمال مملکت و مال همگان قرار دادیم. کارگران زحمتکش و شریف ایرانی نیز از این انقلاب سهم شایستهای بردند و اکنون زحمات آنها برخلاف سابق مورد احترام قرار گرفته و قانونی به عنوان قانون سهیم شدن کارگران در سود کارخانهها برقرار شده است. پشتوانه اصلاحات ارضی کارخانجاتی است که یا به فروش خواهد رسید و یا به طریقی با اداره صحیح در تحکیم اقتصاد مملکت سهم بسزایی خواهد داشت. سرمایه بانک اعتبارات کشاورزی به ده هزار میلیون ریال یا هزار میلیون تومان افزایش داده خواهد شد. این بانک اعتبارات کشاورزی در سال گذشته به سیصد هزار نفر سیصد و چهل میلیون تومان وام داد. شرکتهای تعاونی به بیش از سیصد هزار نفر در سال گذشته وام دادند. اطلاع دارم که مأمورین بانک کشاورزی در خیلی از نقاط مملکت راه افتاده بودند و به خانه این دهقان و آن دهقان مراجعه میکردند و میپرسیدند به وام احتیاج دارید؟ و اگر داشت تسهیلات وام را برایش فراهم میکردند، و بدین طریق در زمستان سخت گذشته تعداد بیشماری از اهالی این مملکت را کمک و مساعدت کردند و در بعضی مواقع از سقوط حتمی نجات دادند. غرض از اصلاحات ارضی البته در مرحله اول از بین بردن روابط پوسیده قرون وسطایی ارباب و رعیتی بود، ولی اضافه بر آن منظور این است که شما کشاورزان آزاد آینده ایران گذشته از آزادی، شکم سیر و تن پوشیده و خانواده خوشبخت و سیر و امیدوار داشته باشید. وسایل کشاورزی جدید باید در این مملکت مرسوم و متداول بشود. حداکثر استفاده از زمین و آب باید به عمل آید. محصول شما در هر مقدار از زمینی که میکارید باید با وسایل جدید مطابق کشاورزی جدید امروز دنیا بشود و برای این کار اهم مطالب تشکیل شرکتهای تعاونی است. امروز در مملکت سه هزار و پانصد شرکت تعاونی تشکیل شده که این تعداد باید لااقل به پانزده هزار برسد. این شرکتها وسایل کار زارعین مملکت را باید فراهم کنند، جایی که آب لازم است آب تهیه کنند، در تهیه بذر کوشش نمایند، در فراهم کردن ماشین آلات کشاورزی بکوشند، در تجزیه خاک و تهیه کود شیمیایی مرغوب کوشش کنند، یعنی مثلاً در یک هکتار گندم کاری در هیچ نقطه مملکت محصول نباید از دو تن گندم کمتر باشد. از این بیشتر هر چه شد چه بهتر! همینطور برای سایر محصولات مملکت. جنگلهای ایران باید بهرهبرداری شود و خود این امر ایجاد صنایع وسیع در مملکت بنماید. برای اینکه مملکت مترقی بشود نسبت جمعیت کشاورزان فعلی مملکت مترقی بشود نسبت جمعیت کشاورزان فعلی مملکت ما تا یک نسل دیگر یعنی تا سی سال دیر باید معکوس جمعیت فعلی بشود، یعنی بیش از بیست و پنج درصد از جمعیت این مملکت مشغول کشاورزی نباشند و این عده بتوانند نه فقط غذای این ملت را فراهم کنند بلکه محصولات زیادی نیز برای صادرات فراهم آورند. مازاد جمعیت کشاورزان مملکت باید به صنایع یعنی یک رشته دیگر از وسایل تولید که عبارت از تولید صنعتی و مآلاً تولید ثروت ملی است بپیوندند. خوشبختانه مرحله اول اصلاحات ارضی با همت کارکنان اصلاحات ارضی و استقبال ملی با خوبی و سرعت کاملاً پیشرفت کرد، و اما مرحله دوم شاید اهمیتش بیشتر از مرحله اول باشد، زیرا آئین نامهای که قریباً در این باره از تصویب مجلسین خواهد گذشت، از آئین نامه اول هم جنبه مترقیتری خواهد داشت و تکلیف زارعین و خرده مالکین و کارگران کشاورزی و باقیمانده زارعین و کشاورزان و خرده مالکین این مملکت را بطور بسیار قاطع و با استحکامی روشن خواهد کرد. آنوقت است که همه با روحی قویتر برای تولید بیشتر خواهند کوشید و با نقشهها و برنامههای اصلاحی که در پیش داریم، با سدهای عظیم آبیاری که ساخته شده و یا ساخته خواهد شد، با نقشه زدن چاههای عمیق به تعداد زیاد در سرتاسر مملکت، با رسانیدن برق- این وسیله جدید تمدن- به شهرها و از شهرها به روستاها و دهات ایران و استفاده از برق برای زراعت جدید و چاههای آب و صنایع دستی، زندگی روستایی این مملکت دگرگون خواهد شد و نعمات آن را انشاءالله همه به چشم خواهیم دید.
- این دورنمای مختصری از انقلاب بزرگ ملی ایران و آیندهای است که در انتظار ما است. تا ششم بهمن سال ۱۳۴۱ ما یک طور زندگی میکردیم، ولی از آن روز به بعد با تصویب ملت ایران و اراده ملی ما زندگی دیگری را آغاز کردیم. تا آن موقعی که این تکلیف روشن نبود ممکن بود هر کسی طوری فکر کند، ولی به حکم حکومت مشروطه و حکومت ملی موقعی که اساس و قانونی به تصویب اکثریت ملت رسید اجرای این قانون برای هر کس واجب میشود. امروز هر فردی از افراد ملت حتی همان چهار هزار و صد و پنجاه نفری که در مقابل پنج میلیون و ششصد هزار نفر در ششم بهمن به این اصلاحات رأی مخالف دادند یا ملزم به اجرای قانون هستند یا اینکه خودشان فهمیدهاند که این قانون حتی به حال آنها هم مفید است. پس شش ماده ما که سپاه بهداشت نیز به آن اضافه شده است جزو قانون اساسی ملت ایران است و استحکام آن به اندازه هر ماده دیگر از قانون اساسی ایران میباشد. امروز در اجرای قانون اصلاحات ارضی اسناد دیگری در میان تعداد بیشماری از زحمتکشان و زارعین این دشت تقسیم شد. امیدوارم با روحیه قوی و رشد ملی که در شما اهالی غیور و وطن پرست ایرانی سراغ دارم روز بروز مملکت و ملت ایران به سمت افتخارات بیشتر و رفاهیت بیشتری پیشرفت کند و در مرتبه دیگری که به شهر شما خواهم آمد و از دیدن شما خوشوقت خواهم شد زندگی بهتر و روحیهای عالیتر- گو اینکه از این روحیه عالی تر ممکن نیست- و ترقیات بیشتر و بنیههای قوی تر و جسمهای سالم تری را به خواست خداوند مشاهده کنم.