محتشم کاشانی (غزلیات)/بس که مجنون الفتی با مردم دنیا نداشت
نسخهٔ تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۵۶ توسط otr>Sahimrobot (ربات: بهبود نامها و علایم)
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (بس که مجنون الفتی با مردم دنیا نداشت) از محتشم کاشانی |
' |
بس که مجنون الفتی با مردم دنیا نداشت از جدایی مر دو دست از دامن صحرا نداشت حسن لیلی جلوه گر در چشم مجنون بود و بس ظن مردم این که لیلی چهرهی زیبا نداشت دوش چون پنهان ز مردم میشدی مهمان دل دیده گریان شد که او هم خانه تنها نداشت ای معلم هر جفا کان تندخو کرد از تو بود پیش ازین گر داشت خوی بد ولی اینها نداشت شد به اظهار محبت قتل من لازم بر او ورنه تیغ او سر خونریز من قطعا نداشت بر دل ما صد خدنگ آمد ز دستش بیدریغ آن چه میآید ز دست او دریغ از ما نداشت محتشم دیروز در ره یار را تنها چو دید خواست حرفی گوید از یاری ولی یارا نداشت