چرا اتحادیه اروپا از مردم ایران پشتیبانی نمیکند؟
چرا حزب در ایران کارا نیست؟ | حکومت مشروطه شاهنشاهی چیست؟ | لیبرال دموکراسی |
آیا اتحادیه اروپا سپاه پاسداران را در لیست تروریستها قرار میدهد؟ |
گفتگوهای درباره برجام پس از تکه پاره کردن مردم ایران که در خیابانها برای به دست آوردن حق شان تظاهرات میکردند، بازایستاده است. جمهوری اسلامی به شمار سانتریفیوژهای خود میافزاید. پس از گزارش سازمان انرژی اتمی سازمان ملل در وین، جمهوری اسلامی انبوه مواد نیازین برای ساختن بمب اتم را تولید کرد. سانتریفیوژهای جمهوری اسلامی کماکان شتابان میچرخند و ریسک مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه را بالا میبرد. ببینیم غرب در برابر تهدید اتمی جمهوری اسلامی چه واکنشی نشان میدهد. ایالات متحده امریکا و اسراییل مانورهای نظامی آغاز کردهاند. هزاران سرباز و ۱۴۰ هواپیماهای نظامی ، بیش از یک دوجین کشتی نظامی در کنارههای اسراییل و غرب مدیترانه در این مانورها شرکت دارند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل اعلام داشت که هدف اصلی امریکا و اسراییل این است جمهوری اسلامی را از اینکه بمب اتم داشته باشد، بازدارند.
برنامه اتمی جمهوری اسلامی، یکی از جستار گفتگوهای میان جیک سالیوان مشاور امنیتی پرزیدنت بایدن و نتانیاهو در اورشلیم در هفته سوم ژانویه ۲۰۲۳ بود. در این میان اروپا چه میکند؟ اروپا تحریمهای نوینی علیه جمهوری اسلامی مینویسد. در این باره بسیار گفته شده بود که سپاه پاسداران در پهرست تروریستی اروپا قرار گیرد. برخی سیاستمداران اروپایی حتی درخواست کردند که ابراهیم رییسی رییس جمهور و علی خامنهای در لیست تروریستی قرار گیرند. پارلمان اروپا در یک رای گیری با اکثریت آرا تصویب کردند که پاسداران در پهرست سازمانهای تروریستی قرار گیرند همانگونه که امریکا سال هاست این کار را انجام داده است و سپاه پاسداران را یک سازمان تروریستی شناخته است. شوربختانه با قانون مسخره اروپا، و اروپا حکومت نیست بلکه یک اتحادیهای از ۲۷ حکومت است، در پایان برای سیاستهای خارجی، وزیران خارجه این ۲۷ کشور هموند اتحادیه اروپا تصمیم میگیرند. تصمیمهای وزیران خارجه در واقع آن تصمیمی است که پرزیدنت یا صدراعظم یا نخست وزیر هر کشور تصمیم گرفته باشد. این رهبران ۲۷ کشور و وزیران امور خارجه اشان تصمیم گرفتند که سپاه پاسداران در پهرست تروریستها قرار نگیرند. با این کار، آن را انجام دادند که جمهوری اسلامی خواستارش بود. برای اینکه مردم ایران با گول بزنند که کاری اینان انجام دادهاند، هجده بی سر و بی پا را در پستهای گوناگون تحریم کردند و ۱۹ شرکت و ماموریت!!.
شماره یک این پهرست وزیر ورزش است. روشن است که در اروپا خطرناکترین عنصر جمهوری اسلامی که بزرگترین تهدید برای مردم ایران است وزیر ورزش رژیم اسلامی است. شماره دو سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی رییس مقر فرماندهی امر به معروف و نهی از منکر ، گلپایگانی از اینکه در این پهرست آمده است باید خیلی سرافراز باشد که نامی شده است. حسن عسکری فرماندار سنندج، حسین مدرس خیابانی، فرماندار پیشین استان سیستان و بلوچستان، اسماعیل زارعی کوشا فرماندار استان کردستان. در واقع این سه فرماندار فرمانبرداران رهبر هستند و آنچه که رهبر تصمیم میگیرد، انجام میدهند.
در این پهرست سه نماینده مجلس اسلامی آورده شده است. مصطفی میرسلیم و یا محمدتقی نقدعلی، موسی غضنفرآبادی، اینان مفهومی ندارند، در واقع اینان دست چین رهبر هستند و قوانین با اراده رهبر به اجرا در میآید. عباس آذرپندار مدیر اجرایی شرکت رادیس وی فراهم سازنده پیشرفتهترین تجهیزات مراقبتی برای دولت اسلامی، مسخره است بیشتر دستگاههای کنترل مردم و اینترنت و تلفنها از اروپا وارد ایران میشوند و خریداران شرکتهایی هستند که در اروپا ثبت شده میباشند و این دستگاهها را به دوبی و سنگاپور و مالزی و فیلیپین میبرند و از آنجا به ایران ترابر میشود و بدین گونه تحریمها را دور میزنند.
بخش دوم نهادهاست که از شماره ۱ تا ۸ شرکتها و انجمنهای دولت هستند که به ویژه با اینترنت و فضای مجازی سر و کار دارند. هم چنین شرکتهای دولتی که برای سرکوب مردم تخصص یافتهاند. از شماره ۹ تا ۱۹ بخشهایی از سپاه تروریستی پاسداران است که در برخی از استانها وجود دارد. تحریمها چه تاثیری بر این بخشهای سپاه پاسداران خواهند داشت معلوم نیست و مسخره بازی است.
یکانهای سپاه پاسداران که با اقتصاد سر و کار دارند کاملا کنار گذاشته شدهاند و دست به آنها نزدهاند. این بخشهای اقتصادی، بودجه سپاه پاسداران را فراهم میسازند. اگر اروپا این بخشهای اقتصادی را تحریم کرده بود، آنگاه میتوانستیم بگوییم درست است تحریمی انجام شده است و همه کمپانیهایی که در اروپا از سوی سپاه تروریستی پاسداران ثبت شدهاند، مصادره میشدند و دارایی آنها را مصادره میکردند و شرکتها را میبستند. در این صورت، بازرگانی میان اروپا و جمهوری اسلامی به صفر میرسید و این چیزی است که اروپاییان نمیخواهند زیرا که برایشان بسیار به صرفه است که با جمهوری اسلامی معامله هایشان را انجام دهند. این بدان چم است که اروپای گدا آویزان جمهوری اسلامی است. چرا اروپا پشتیبان مردم ایران نیست و کماکان میخواهد با رژیم اسلامی بازرگانی خود را ادامه دهند؟
از سوی دیگر جمهوری اسلامی لیست تحریمهایی آماده ساخته است. در این لیست همه نمایندگان مجلس اروپا که علیه جمهوری اسلامی در پارلمان اروپا سخنرانی کردهاند را آورده است. دلایل رسمی جوزف بورل سخنگوی امور خارجه اتحادیه اروپا این است که اروپا سپاه پاسداران را در لیست تروریستها قرار نداده است زیرا که نمیخواهد گفتگوهای برجام را به خطر بیاندازد. در جایی که زمان درازی است که گفتگوهای برجام مرده است.
در کنار اشتیاق اروپاییان با رژیم اسلامی تجارت را ادامه دهند، علاقه ایدیولوژیکی نیز وجود دارد. بسیاری از دولتهای اروپایی از سوی دولتهای چپی رهبری میشوند. برای نمونه، کشور آلمان، صدراعظم آلمان اولاف شولتز هموند حزب سوسیال دمکراسی است. یعنی حزب چپ. شناخته شدهترین سیاستمدار این حزب یعنی اس پ د ، ویلی برانت بود. ویلی برانت سیاستی راه اندازی کرد، که به همکاری تنگا تنگ میان آلمان و روسیه انجامید. دومین سیاستمدار اس پ د، هلموت اشمیت بود، اشمیت که در کنفرانس گوادالوپ شرکت داشت و در تصمیم براندازی شاهنشاه ایران سهم بزرگی داشت. کوتاه زمانی پس از ۲۲ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی، گروهی از ایرانیان در تبعید ، برنامه سرنگونی خمینی را ریختند. دولت آلمان به این گروه و مردم ایران خیانت کرد و گروه را به خمینی لو داد. دستاورد این کار این بود که خمینی کماندوهای قتل و کشتارش را به برون مرز فرستاد تا ایرانیان میهن پرست را سلاخی کنند. در حزب اس پ د همان سوسیال دمکراتهای آلمان، گروه نیرومندی وجود دارد که بر آنند که ایالت متحده پایش به ایران نرسد و از نزدیک شدن ایران و آمریکا با همه قدرت جلوگیری میکنند. سوسیال دمکراتهای آلمان بنیادگزاران سوسیالیستی بین المللی هستند، چتر روی همه حزبهای سوسیال دمکرات، بنیاد شده در سال ۱۹۵۱ میلادی یا سال ۱۳۳۰ خورشیدی در شهر فرانکفورت . این گروه بین المللی، سیاست جهانی چپیها را سراسر جهان تعیین میکند و هدف این است که سوسیالیسم دمکراسی در گیتی پیاده کنند. با این سوسیالیسم، کاپیتالیسم باید رخت ببندد و برود. بزرگترین و قدرتمندترین کشور روی کره، که مدافع کاپیتالیسم است ایالت متحده آمریکا میباشد. بدین روی، حزبهای سوسیال دمکرات در سراسر جهان که میخواهند کاپیتالیسم را از روی زمین بردارند، آمریکا دشمن اصلی آنان است که باید نابود شود. این بدان چم است، که جمهوری اسلامی که دشمنی با آمریکا هسته اصلی سیاست خارجی آنهاست، متحد تنگاتنگ سوسیال دمکرات هاست. بدین روی، همه دولتهای چپی در اروپا، کوشش میکنند که رژیم اسلامی را پشتیبانی نمایند تا از برقراری یک سیستم کاپیتالیستی در ایران جلوگیری کنند. رژیم اسلامی یک رژیم مارکسیست اسلامی است. این بدان چم است که گروه چپ اسلامی که بر سر کار هستند و همانند همه سیستمهای سوسیالیستی پول مردم به مردم داده نمیشود بلکه به جیبهای این چپهای کثیف سرازیر میشود. بخش بزرگ بودجه کشور ایران، برای نیروهای سرکوب مردم و نگاهبان رژیم اسلامی ویژه میشود. بخش دیگر برای هدفهای تبلیغاتی و پروپاگاندا اسلامی هزینه میشود. تعزیه خوانان دانشگاه دارند، شبکه جاسوسی مسجدها گسترش مییابد و سگهای هار امر به معروف و نهی از منکر زندگی را به مردم ایران سخت و تلخ میکنند. با اینکه اینان میدانند که مردم ایران از این رژیم نفرت دارند، رژیم میاندیشد که با سرکوب و فشار بیشتر بر مردم ایران و با بیشتر کردن تبلیغات اسلامی، میتوانند به هدف خود یعنی بر پایی جامعه اسلامی در ایران دست یابند. هدف این است که ملت ایران، دیگر حس نکنند که ایرانی هستند بلکه امت اسلامی میباشند.
و اینکه مردم شریعت و قوانین اسلام را پیروی کنند و نه اینکه خواستار قوانین مدنی و سکولار باشند. استراتژی اسلامی کردن ایران هزار و چهارسد سال است که شکست خورده است. اما خامنهای میخواهد به عنوان کسی در تاریخ نام کثیفش بماند که ایران را اسلامی کرد.
مارکسیستهای اسلامی کار را میان خود در رژیم اسلامی بخش کردهاند. ملایان برای دگرگون ساختن ایدیولوژی اجتماعی و اسلامی کردن آن مامور شدهاند و کوشش میکنند که قدرت اسلام شیعه را در خاورمیانه پراکندهسازند. عراق سوریه یمن لبنان – مارکسیستها برای پیوندهای بین المللی اقتصادی مامور شدهاند و اینان با کشورهایی که سیستمهای سوسیالیستی دارند چون ونزویلا، کوبا، کره شمالی، چین و روسیه پیوندهای رژیم را برقرار میسازند. اینان هم چنین با کشورهای غیراسلامی آفریقایی که سوسیالیستی هستند نیز رابطه سیاسی و اقتصادی برقرار میسازند.
آنچه گفتیم چه معنایی برای ایرانیان درون و برون مرز دارد کسانی که علیه رژیم اسلامی میجنگند. ایرانیان درون مرز میباید مبارزه علیه رژیم را هم چنان ادامه دهند. تظاهرات انبوه نیازی نیست، اما گروههای کوچک تند و تیز که بتوانند سازمانها و ادارههای وابسته به رژیم و بنرهای تبلیغاتی را به آتش بکشند. برای ایرانیان در برون مرز، خویشکاری شان بیشتر شده است و باید بیشتر به مبارزه بپردازند. تظاهرات باید ادامه یابد و پیوندهایشان با نیروها و گروههای چپ از میان بردارند. اینان باید علیه جنبشهای سوسیال دمکراسی مبارزه کنند با این وسیله که در گرد هم آییها نه تنها پرچم شیر و خورشید نشان و تاجدار دار ایران را به اهتزاز در بیاورند بلکه باید سرود شاهنشاهی ایران را بنوازند.
چپیها کوشش کردهاند که ای ایران را به جای سرود ملی ایران سرود شاهنشاهی اینجا و آنجا بنوازند. سرود رسمی ما سرود شاهنشاهی ایران است و باید این سرود همه جا نواخته شود. در همه تظاهرات با پرچم شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران بیاید و سرود شاهنشاهی ایران را با سرافرازی بخوانید.
جاوید شاه
پاینده ایران
برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران
و در اهتزاز پرچم سه رنگ زیبای شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران