کودتای ساختگی مصدق برای تغییر رژیم، شبح مخوف قلدری و کمونیسم ایران را فراگرفت - روزنامه شاهد ۲۶ امرداد ماه ۱۳۳۲
حکومت چهار روزه محمد مصدق ۲۵ تا ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ | روزنامه شاهد | محاکمه محمد مصدق و سرتیپ ریاحی ۱۲ آبان تا ۱ دی ماه ۱۳۳۲ |
« کودتاتر » مصدق هنور ادامه خواهد داشت. کودتای ساختگی مصدق برای تغییر رژیم، شبح مخوف قلدری و کمونیسم ایران را فراگرفت.
برای تکمیل کودتای مصدق این کودتای قلابی را بوجود آوردند. حزب ما با هر گونه کودتا علیه رژیم مشروطیت پارلمانی مخالف است.
مردم! فریب نخورید. کودتا پرده دوم کمدی رفراندوم است!
صبح دیروز رادیو تهران خبر کودتای انجام نشده عدهای از افسران نظامی منتسب به گارد شاهنشاهی را در برنامه ساعت هفت خود منتشر ساخت. انعکاس این خبر بلافاصله اهالی تهران را در بهت و حیرت فرو برد ولی این حالت بهت چندی دوام نیافت و مردم تیزهوش که تاکنون حادثه آفرینی حکومت حاضر را به دفعات دیدهاند، به اصل امر و حقیقت قضیه مظنون شدند زیرا در هیچ نقطه جهان چنین کودتای مسخره و بی پایهای دیده نشده بود و این کودتای مورد ادعای دولت، در مسخرگی و بی پایگی از تمام کودتاهای متداول در کشورهای امریکای لاتین، پیش افتاده است.
حزب زحمتکشان ملت ایران که بارها علاقه خود را به مشروطیت و دموکراسی حکومت پارلمانی ابراز داشته است، اصولا با کودتا مخالف است و به همین جهت با هر روش که حکومت پارلمانی را فلج سازد و بنیان دموکراسی ما را ضعیف کند و آزادیهای مقدس افراد را مورد تجاوز قراردهد مبارزه مینماید. ما با هرگونه کودتا و قیام برعلیه حکومت مشروطه پارلمانی مخالفیم خواه این کودتا از طرف ارتش و افسران باشد، خواه از طرف ایلات و عشایر باشد، خواه به وسیله جناب آقای دکتر محمد مصدق رفراندومچی مشهور و رییسالوزرای یاغی ایران باشد.
اصولا پس از عقب نشینی مشعشع دولت آقای مصدق در برابر استیضاح و تثبت به توطئه رذیلانه تعطیل مجلس در این کشور مشروطیتی نمانده بود که مورد حمل کودتاچیان قرارگیرد. (دنباله در برگه ۶ )
خیمه شب بازی - چگونه توطئه کودتا فاش شد!! - مفتضحتر از رفراندوم - زهی وقاحت و بیشرمی
بگذارید نعرههای رادیو دولتی نیز برای منحرف کردن افکار عمومی ملت ما دست به دروغ و تحریف و تقلیب حقایق بزند. بگذارید دستگاه تبلیغاتی دولت با تمام قوا این خیمهشب بازی بچهگانه را نیز طوری دیگر جلوه دهد. امروز همه ملت ایران، همه آزاد مردان، همه آنهایی که به اصل نقشههای ابلیسی دولت پست و خیانتکار محمد مصدق واقفند به این صحنهسازی تهوعآور میخندند.
نه به آن همه امرههای رادیو ترتیب اثر میدهند و نه به این همه اعلامیه رنگارنگ عمال اجنبی. این برای نخستین بار نیست که حکومت مصدق السلطنه به دستور مستقیم امپریالیستهای خارجی دست به این توطئه ضدمیهنی زده است و این اولین بار نیست که ملت ما با آگاهی و هوشیاری قابل ستایشی در برابر این تحریکات در این توطئهها ایستادگی نموده است. (دنباله در برگه ۲ )
بالاخره آرزوی قشرهای مچاله شده و جناب سفیر جمهوریساز در پناه حکومت کرمول قرن بیستم به ثمر رسید. ولی آیا این آرزوهای طلایی قشرهای فشرده شده به حقیقت خواهد پیوست!؟ ملت ایران با قیام خونین خود به این سئوال پاسخ خواهد گفت. آن روز نزدیک است و دست انتقام ملت بالاخره عوام فریبان و نوکران رسوای بیگانه را به گورهای تنگ تاریخ رهسپار خواهد نمود.
هموطنان عزیز دولت دکتر مصدق دولتی که خود را وارث قیام ملت آزادیخواه علیه استعمار ایران وانمود میکرد امروز بنا به اراده امپریالیستهای روس و انگلیس غارتگران حقوق ملت ایران، دست به ایجاد صحنه افتضاحآمیزی زده است که تاریخ جهان تاکنون به یاد ندارد. از آن هنگام که ددمنشان و بیگانه پرستان در زیر ماسک ملی دکتر مصدق حاکم بر سرنوشت ایران شدند، از آن زمان که امپریالیسم روس و انگلیس ... به این نتیجه رسیده بودند که باید « همت مردانه » آری « همت مردانه » جناب مصدق السطنه فیروز، این امپراطوری ملت ایران را به زانو درآورده و گورستانی به وسعت خاک ایران بسازند که اثری از حیات و آزادی نداشته باشد تا با فراغ بال با اطمینان خاطر ثروت عظیم این کشور را تاراج کنند.
امپریالیستهای سیاه و سرخ برای ایجاد چنین زمینه شومی نه بهتر از دکتر مصدق کسی را در اختیار داشتند و نه مطمئنتر از او غلامزادهای را میتوانستند روی کار آورند. زیرا محمد مصدق در صف ملت جای داشت و بهتر از کس دیگر میتوانست ملت فاتح و پیروزمند ایران را از پشت خنجر زده و جبران شکستهای تاریخی اربابان را بنماید. امپریالیستها میدانستند تا زمانی که رهبران فداکار و از جان گذشته نهضت ملی ایران زندهاند، تا زمانی که راه مردان و قهرمانان وطن آزادند، انجام چنین آرزویی برای آنان میسر نیست. این بود که جناب آقای دکتر مصدقالسلطنه فیروز اولین وظیفه خود را با لجنمالی و پروندهسازی برای رهبران حقیقی نهضت شروع نمود. نقشه دکتر مصدق این بود که به سهولت سربازان رشید نهضت ملی را یکی پس از دیگری سر به نیست کند و برای انجام نقشه شومی که در سر میپروراند زمینه را مهیا سازد.
ایادی بیگانگان از جام زنندگان به سلامتی پیشهوری و غلام یحیی گرفته تا بانیان نهضت تجزیه طلبانه فارس همه متحد او متفق و سرگشته این شمع ضد ملی شده و برای انجام مقاصد اجنبی خواهانهاش پروانه وار به تکاپو افتادند. ولی در عمل مواجه به اساسی شدند که هرگز آن را به حساب نیاورده بودند و آن وجود مجلس پایگاه مشروطیت و آزادی ایران بود.
هنوز قانون اساسی حاکم بر سرنوشت ملت بود و رژیم مملکت به هر مزدور و بیگانهای چنین اعمال خائنانهای اجازه نمی داد. سگانی که گرفتار مرض هاری میشوند، با دندانهای خونآلود و دهان ملتهب خود به هر چیز که میرسند دندان میزنند و هر کسی را که در پیش خود ببینند با نیش زهرآگین خود مجروح میسازند و توجه ندارند که همین اعمال خطرناک مرگ حتمی آنها را تسریع کرده و همین پوزهای که به خون این و آن آلوده میشود عنقریب به خاک مالیده خواهد شد.
نقشه دولت در نابود ساختن رهبران اصولی و حقیقی به نهضت چنان که دلخواه رسانهها و دستوردهندگان بود، انجام نشد و مجلس با همه رعب و وحشتی که گریبان گیرش شده بود نتوانست هر چه استاد ازل گفته بود تکرارکند. ولی گردانندگان این حکومت به اصطلاح ملی که ملیتش را میتوان از روی ملیت همکارانش تشخیص داد نمیتوانستند از راهی که در پیش داشتند صرفنظر کرده و مخصوصا از وجود ذی وجود دولت پنجاه ساله استفاده ننمایند.
صحنه مفتضح تعطیل مجلس و انجام رفراندوم برای درهم ریختن اساس مشروطیت و آزادی ایران بوجود آمد. آنها میخواستند سدی را که مانع به حصول مقاصد شوم آنان شده بود متلاشی سازند. ... رفراندوم مصدق با همه صحنههای شرمآورش انجام گرفت و دشمنان ملت ایران را به هدف شومشان نزدیک ساخت. تنها مانعی که در پیش داشتند انجام یک امر تشریفانی و امضای شاه بود. کافی بود که شاه این عمل ضد ملی دولت را تصدیق کند و با تایید نقشههای شوم دولت کارها را یکسره سازد.
تاریخ تکرار میشود
اگر توطئه تغییر رژیم محمد مصدق انجام میگرفت و مردم بیدار تهران با کیاست و بیداری بی نظیر خود این نقشه خائنانه را در نطفه خفه نمیکردند و شاه به سرنوشت احمد شاه قاجار دچار میشد و به خارج ایران تبعید میگشت، انطباق این عنوان خیلی صحیحتر بود ولی با این همه نتایجی که حاصل شده و میشود یک سان به نظر میآید. همان طوری که احمد شاه از قبول پیشنهادات امپریالیسم انگلستان سر باز زد و خود را از دخالت در امور دولتی برکنار ساخت، شاه هم از پذیرش دستورات محمد مصدق شانه خالی کرده و به مازنداران رفت تا حداقل خود را شریک جنایات ضدملی محمد مصدق نسازد.
مردم! فریب نخورید. کودتا پرده دوم کمدی رفراندوم است!