مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۷۶

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۴ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ آذر (قوس) ۱۳۰۱ نشست ۱۷۶

جلسه ۱۷۶

صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه چهارم قوس ۱۳۰۱ مطابق هشتم ربیع‌الثانی ۱۳۴۱

مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید. صورت مجلس یوم شنبه سوم قوس را آقای امیرناصر قرائت نمودند.

نایب رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا- بنده در موضوع لباس وطنی مستخدمین شرح مبسوطی در موافقت خودم بیان کردم عجب در این است که در صورت مجلس نوشته شده مخالف بودم یقین به عرایض بنده گوش نداده‌اند.

نایب رئیس- آقای حاج میرزا اسدالله خان (اجازه)

حاج میرزا اسدالله خان- آقای سردار معظم کردستانی را غائب بی اجازه نوشته‌اند الآن چهار پنچ روز است که مریض بستری هستند.

نایب رئیس- یکدفعه دیگر بفرمائید.

حاج میرزا اسدالله خان- عرض کردم آقای سردار معظم چهار پنج روز است مریض بستری هستند و ایشان را بی‌اجازه نوشته‌اند.

نایب رئیس- اطلاع داده‌اند یا نه؟

آقا سید یعقوب (رئیس کمیسیون عرایض) - آقای سردار معظم کردستانی پریروز نوشتند که امروز بنده مریض هستم اجازه بدهید کمیسیون هم نوشت مادامی ناخوش هستند اجازه داده شود و اگر مریض هستند عذرشان مسموع است.

نایب رئیس- آقای سردار مفخم (اجازه)

سردار مفخم- در صورت جلسه عرضی ندارم بعد از صورت مجلس توضیحاتی را که دیروز تقاضا کردم خواهم داد.

نایب رئیس- کتباً مرقوم فرمائید.

سردار مفخم- دیروز عرض کرده‌ام.

نایب رئیس- در صورت مجلس ایرانی نیست؟ (گفته شد خیر)

نایب رئیس- صورت مجلس تصویب شد. آقای سردار مفخم (اجازه)

سردار مفخم- دیروز آقای حاج شیخ اسدالله در ضمن فرمایشات شان یک اعتراضاتی نسبت به کمیسیون فواید عامه فرمودند که گمان می‌کنم مورد نداشت ولی به موقع بود این را در موضوع اشیاء تزئینی و لوکس بنده دو مرتبه راپُرتش را در همین جا عرض کردم و آقای رئیس‌التجار هم راجع به همین موضوع در چند روز قبل از آقای رئیس‌الوزراء در همین جا رسماً سئوال کردند ولی حالا برای استحضار خاطر آقای حاج شیخ اسدالله و اطلاعشان مجدداً بطور اختصار عرض می‌کنم.

وقتی که این پیشنهاد به کمیسیون فواید عامه ارجاع شد چند جلسه کمیسیون فواید عامه تشکیل داد و مذاکراتی که لازم می‌دانست در این موضوع کاملاً بعمل آورد و این طور مقتضی دید که با یک اشخاص بصیری هم شور کرده باشد بنابراین تقاضا کردیم آقایان مشیرالدوله و نصرت‌الدوله و سردار معظم خراسانی و نمایندگان تجار و اصناف تشریف بیاورند به کمیسیون و چند جلسه هم تشریف آوردند وجود رئیس گمرک را هم لازم دانسته او هم در جلسه حاضر شدند و مذاکراتی که لازم بود در این خصوص بعمل آمد و بالاخره چون به اشکالاتی برخوردند این طور مقتضی دیدند که این پیشنهاد مراجعه شود به هیئت دولت و وزارت فواید عامه که در این خصوص تحقیقات و مذاکرات عمیقه نموده و بعد در ثانی وزارت فواید عامه پیشنهاد کرده و به کمیسیون نوشته تا کمیسیون راپُرت آنرا به مجلس تقدیم نماید. از آن زمان تا بحال مکرر کمیسیون فواید عامه چه به توسط هیئت رئیسه و چه خودش مستقیماً مطالبه این راپُرت را از وزارت فواید عامه کرده است ولی به دفع‌الوقت و مسامحه گذرانده‌اند و امروز فردا می‌کنند و جواب هائی را که وزیر فواید عامه می‌گوید شاید حالا مقتضی نباشد این جا عرض کنم ولی تعویق در تقدیم راپُرت بواسطه مذاکراتی است که در این خصوص در وزارت فواید عامه باقی و ناتمام است و هر ساعتی که این پیشنهاد از طرف وزارت فواید عامه برسد کمیسیون با کمال عجله و فوریت عقیده خودشان را ضمیمه کرده و راپُرتش به عرض مجلس خواهد رسید (صحیح است) ولی حالا علت این که وزارت فواید عامه چند وقتی صلاح نمی داند بفرستد ممکن است آقای حاج شیخ اسدالله از خود وزیر فواید عامه سئوال و تحقیق فرماید و به سئوالی که آقای رئیس‌التجار در این خصوص از رئیس دولت کردند و جوابی داده نشد و موکول به بعد کردند مطلب معلوم است شاید اشکالاتی در بین هست که می‌خواهند رفع نمایند.

نایب رئیس- البته تأکید می‌شود که وزارت فواید عامه جواب بدهد. دستور جلسه بقیه مذاکرات در ماده الحاقیه قانون استخدام و قانون اعتبار نفت. آقای آقا سید یعقوب در دستور فرمایشی دارید؟

آقا سید یعقوب- بنده سئوالی در مجلس دارم.

نایب رئیس- بگذارید برای بعد. آقای نجات هم فرمایشی دارند؟

آقا میرزا محمد نجات- چون بعضی لوایح به کمیسیون مبتکرات رسیده است کمیسیون هم بواسطه عدم حضور بعضی اعضاء نمی‌تواند تشکیل شود خواهشمندم مقرر بفرمائید در موقع تنفس از شعبه اول و دوم به جای آقای داور و عمیدالممالک دو عضو دیگر انتخاب بشوند تا کمیسیون بتواند به لوایح معطله رسیدگی نماید.

نایب رئیس- عجالتاً بقیه مذاکرات در ماده الحاقیه قانون استخدام مطرح است. آقای آقا سید فاضل که موافق بودند ولی هنوز مذاکره نکردند ولی باقی اجازه‌ها باستثناء دو سه نفر محفوظ نمانده است. هر کس اجازه خواسته باید مجدداً بخواهد. آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- راجع به ماده الحاقیه از مخالفین این ماده یک دلیل قاطع و یک برهانی که بنده به او اطمینان پیدا کنم و قانع شوم نشنیدم و تقریباً آنچه از بیانات آقایان مخالفین شنیده‌ام یادداشت کرده‌ام که ردش را به عرض مجلس برسانم. حالا اگر آقایان دیگر به این دلایل قانع شدند مسئله دیگری است که بنده هنوز قانع نشدم. یکی از محترمین آقایان در موقع مخالفت فصل مشبهی فرمودند که این ماده الحاقیه مربوط به هیچیک از فصول و مواد قانون استخدام نیست و به عدم اطناب فرمودند و یکی یکی فرمودند مربوط به فصل اول نیست، به فصل دوم نیست، هکذا تا آخر و بنده گمان می‌کنم همین قدر که این قانون استخدام متعرض مستخدمین کشوری شد، متکفل لباس مستخدمین هم هست و خودش یک ماده مستقل است و همین قدر کفایت می‌کند و لازم نیست که مربوط به فصل اول باشد یا به ماده دهم یا بیستم همین قدر که این قانون راجع به وظایف مستخدمین کشوری است این ماده الحاقیه هم مربوط به لباس آن‌ها است به این مناسبت ماده مستقلی است و کافی است و لازم است مربوط به یک کدام از این فصول باشد یا نباشد. یک عده دیگری از آقایان محترم می‌فرمایند این ماده عملی نیست و مجدداً یک فصل مشبهی در این خصوص که عملی نیست بیان فرمودند. و گاهی اظهار می‌فرمایند که اگر می‌خواهند این ماده بگذرد و تصویب شود خوب است از وزراء و امراء گرفته به مستخدمین بپردازند بالاخره خوب بود اگر از همین نقطه نظر هم بود یک پیشنهاد واسع و اوسعی می‌فرمودند و من تعجب می‌کنم و اگر همین ماده الحاقیه عملی نباشد چطور پیشنهاد آقای زنجانی عملی خواهد شد؟!!! که می‌فرمایند هر کس از بیت المال مسلمین استفاده می‌کند لباسش وطنی باشد و اینکه فرمودند اگر مطلب بهتری را می‌خواهید تصویب بفرمائید این پیشنهاد را تصویب کنید. بنده در این خصوص هر چه کردم این ملازم این نیست که ما این ماده الحاقیه را تصویب کنیم که یکی از این بهتر است و نمی‌شود گفت که از یک خوب دست بردارند و چون یک خوب بهتری هست و تصویب این ماده الحاقیه با آن پیشنهاد آقای زنجانی منافاتی ندارد هم این خوب است و هم پیشنهاد آقای زنجانی این را هم تصویب می‌کنیم و آن را هم تصویب می‌کنیم ابدا منافاتی با یکدیگر ندارد. آقایان دیگر هم که پیشنهاد کرده‌اند او را هم تصویب می‌کنیم خلاصه شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن بیانات شان یک اشکالاتی از چندین نقطه نظر فرمودند منجمله یکی اینکه مبتلا خواهیم شد به تفتیش و امروز در بدو مذاکرات بیرون تشریف برده بودند.

تبصره- بنده عرض کرده بودم که انشاءالله بعد از اینکه مذاکرات کافی شد و تبصره بنده را خواندند محتاج به این تفتیش که می‌فرمایند سوء اثر دارد نخواهند شد. منجمله می‌فرمایند از مستخدمین حسن خدمت و صحت عمل می‌خواهیم نه لباس.

سلیمان میرزا - صحیح است

آقا سید فاضل- بنده می‌گویم کمال موافقت را دارم که مستخدم دولت البته باید صحیح العمل باشد و خوب باشد اما لباس هم وطنی باشد هیچ منافاتی ندارد که دارای دو سه چیز باشد. صحیح العمل باشد، خوش اخلاق هم باشد، لباس او هم وطنی باشد. و به این شرافت ظاهری که ملبس بودن به لباس وطنی است علاوه بر شرافت علمی و عملی مفتحر باشد و هیچ ضرری به جائی نخواهد داشت.

یکی دیگر این که می‌فرمودند اگر این ماده تصویب شود یک بلیه خواهد شد و هر مستخدمی را به این وسیله از اداره بیرون می‌کنند آنروز هم بنده در این خصوص عرض کردم. فلسفه برای این مطلب نیافتم زیرا اگر بنای بهانه جوئی و وسیله تراشی و خدای نکرده اعمال غرض باشد این ماده الحاقیه گناه نکرده که او را دستآویز قرار دهند اینهمه مواد و فصول در این قانون استخدام هست او را سر جای خود باقی می‌گذارند و به همین ماده الحاقیه می‌چسبند؟! آنقدر دیوار این ماده الحاقیه کوتاه شده است که به این وسیله ماده الحاقیه یک عده را بیرون خواهیم کرد؟

اگر خدای نخواسته بخواهند دست آویز به دست آورند ماده‌های مهم تر را می‌چسبند حالا فرض می‌کنیم که این ماده را ما تصویب کردیم و دستآویز هم شد برای بیرون کردن مستخدم با زور همین قانون یک ماده دیگری برای محکمه تدوین شده است که حفظ می‌کند حقوق و حدود مستخدمین را و از این جهت که مستخدم مورد اعمال غرض واقع نشود بخوبی در این قانون پیش بینی شده و مصرح است که اگر ظلم و غرض رانی بی اساس بر مستخدم بشود آن‌ها تظلم می‌کنند و محاکمه اداری را می‌خواهند و اگر محقند که حق شان به آن‌ها می‌رسد و اگر محق نیستند مطابق ترتیبات اداری تنبیه می‌شوند.

یک قسمت دیگر از آقایان می‌فرمایند که تصویب این ماده بر علیه مستخدمین است در این هم خیلی بنده تأمل کردم و حقیقتاً نفهمیدم چرا بر (علیه) مستخدمین است به جهت اینکه من هر چه فکر کردم تصویب این ماده بر (له) مستخدمین است نه بر علیه آن‌ها...

لسان‌الملک- خیر آقا اینطور نیست.

آقا سید فاضل- آقای لسان‌الملک شما ملتفت نیستید بنده بیرون حالی شما می‌کنم که چطور بر له آن‌ها است. حقیقتاً بنده تعجب می‌کنم که چطور آقایان می‌فرمایند بر علیه این‌ها است. چه ضرر دارد که مستخدمین متحدالشکل بشوند و موضوع رقابت بکلی از بین برود. آقای حاج شیخ اسدالله در این موضوع کاملاً بیانات وافی فرمودند که مستخدمین ساده می‌شوند و لباس آن‌ها خیلی بهی التعادل می‌شود و یک چیزهائی که اسباب زحمت است و مستلزم این است که یک عملیاتی از روی رقابت بکنند نمی‌شود این است که چون بنده مخصوصاً بعضی دیگر خیلی علاقه مند هستم به این ماده، امروز موفق شدم که در خاتمه جلسه کمیسیون استخدام شرفیاب شدم خدمت آقایان اعضاء کمیسیون و یک کاغذهائی را قرائت کردند که اوائلش بنده نبودم نمی دانم چه بود و از خیلی مجامع تلگراف کرده بودند خلاصه یک کاغذی را آقای سلیمان میرزا می‌خواندند که گویا از مجمع احرار اسلامی بود و از این ماده الحاقیه خیلی تشکر کرده بودند و آن طوری که بنده مطلع هستم که وجد و سرور تلقی کرده بودند. خود حضرت والا تشریف داشتند و بنده شنیدم در دروازه قزوین یکی از مدارس نسوان مدیره آن‌ها که بی بی خانم است اعلان کرده که شاگردان مدرسه من ملبس باشند به لباس وطنی و اگر لباس خارجه بپوشند من قبول نخواهم کرد.

عرض کردم شنیده‌ام العهده علی‌الروای. از آن طرف بنده از روزی که بین الشورین بود و این ماده پیشنهاد شد و نظر به مخالطت و معاشرتی که بنده با تجار و کسبه دارم دیدم حقیقتاً خیلی مشعوف و با وجد و سرور اند و چه محسناتی که بر اثر اجرای این ماده می‌شود تلقی کرده‌اند علاوه بر اینکه بعضی از تجاری که مربوط به بلاد نسجی از قبیل کرمان و یزد و کاشان و خراسان اند و با بنده آمد و رفت دارند بنده را ملاقات کردند و علاوه بر اظهار مسرت تعهد می‌کردند که ما بعد از آنکه این قانون انشاءالله الرحمن تصویب شد بهترین و نیکوترین لباس‌ها یا عربی اش را عرض می‌کنم که انفس البسه و افخرالبسه برای مستخدمین با ارزان ترین قیمت تهیه خواهیم کرد. بنابراین بنده خواهش می‌کنم این قدم عملی را برداریم چون خیلی ترتیبات بنده در حدود خودش می‌بینم مثلاً ارباب صنایع مملکت صاحب تمول می‌شوند و آن پیره زن بیچاره که پشت دوک می‌نشیند و پشم می‌ریسد و یک لقمه نانی تحصیل می‌کند و کم کم صنایع مملکت رو به ترقی می‌رود و ارباب صنایع تشویق می‌شوند و یک قدم عملی است برای اقتصاد این مملکت بنابراین از آقایان خواهشم می‌کنم استرحام می‌کنم استدعا می‌کنم که یک مساعدت و همراهی بفرمایند و این قدم عملی را عجالتاً برای آقایان مستخدمین برداریم بعلاوه این ماده هم بعد از یک سال اجرا می‌شود و از اول حمل آتیه این قانون اجرا می‌شود و این ماده هم بعد از یکسال اجرا می‌شود و کم کم مستخدمین موفق می‌شوند که از خود وطن لباس‌های خوب خوب بخرند و این خیریه که بنده ملاحظه می‌کنم مرتب می‌شود و خواهش می‌کنم آقایان تصویب فرمایند و اشکالاتی هم که فرمودند نسبت به این تبصره پیش می‌آید اینطور نخواهد شد چرا؟ چون تبصره لباس را معین کرده این چه اشکال و دستآویزی دارد؟ عرض کردم هفتاد و دو ماده است به یکی از آن‌ها متمسک می‌شوید نه به این تبصره از همه آن‌ها گذشته طور محاکمه معین شده بیخود که نیست و انشاءالله از این تبصره به محضور نخواهیم رسید بلکه به مقصود می‌رسیم. (صحیح است)

نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو مخالفید؟

ارباب کیخسرو- بلی بلی

آقا سید فاضل- مخالفید آقای ارباب؟!!

ارباب کیخسرو- بلی. همانطور که شما خجالت نکشیدید و موافق شدید بنده هم خجالت نمی‌کشم و مخالف هستم. عرض می‌شود در حالی که اظهار مخالفت می‌کنم عقیده ا م را کراراً در این مجلس به عرض آقایان نمایندگان محترم راجع به عریضه تجار و جلوگیری از اشیاء تزئینی و لوکس به عرض رسانده‌ام. کهن جامه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن در حالی که عقیده دارم بهتر این بود که سلاطین و بزرگان ما مثل کریم خان لباس کهنه و مندرس می‌پوشیدند و با شمشیر مملکت را محفوظ می‌داشتند در این حال چرا مخالف هستم؟ برای ناقص بودن این قانون. برای تبعیض برای اینکه بنده معتقد نیستم که مجلس شورای ملی یک قانونی وضع کند و مظلوم کش کند یا قانون بلااجرا بماند بنده با این سه چیز مخالف هستم. (بعضی از نمایندگان- صحیح است)

قانون نباید بلااجرا بماند اگر چه کسانی که با عقیده ما مخالفت کردند به عقیده بنده مانند آقای آقا سید فاضل یک فرمایشاتی فرمودند که بنده متأسفانه نتوانستم فرمایشات را ضبط کنم و جوابی در مقابل عرض کنم ولی بطور کلی فرمایشات شان را به دو دلیل می‌دانستم در صورتی که هر یک از آقایان مخالفین ادله منطقی آوردند (صحیح است) که بنده حقیقتاً در مقابل ادله مخالفین نمی‌توانم هیچ چیز پیدا کنم با ادله آن‌ها برابری کند بنده نمی‌خواهم مجلس شورای ملی این باب را باز کند و حق به خودش بدهد که در زندگانی مردم دخالت کرده باشد آنهم به تبعیض. (جمعی از نمایندگان- صحیح است)

قانون باید عمومیت داشته با شد (صحیح است) علت ندارد عده‌ای که می‌آیند و استخدام دولت را قبول می‌کنند در تحت فشار باشند (صحیح است) ما تصور می‌کنیم کسانی که مستخدم می‌شوند حقوق بشریت خودشان را به ما می‌فروشند در صورتی که اینطور نیست یک نفر مستخدم با یک نفر تاجر هیچ فرق ندارد تاجر جنس می‌فروشد مستخدم وقت (صحیح است) غیر از این ما حقی بر آن‌ها نداریم ما در سر وقت آن‌ها باید از آن‌ها کار بخواهیم و حق دیگری بر آن‌ها نداریم (صحیح است) این است که بنده نمی‌خواهم مجلس شورای ملی تبعیض را قائل شود (صحیح است) و دخالت در زندگانی شخص مردم بکند (صحیح است) و یک دسته که فردا می‌آیند استخدام دولت را قبول کنند از حقوق بشری خود را محروم کنند (صحیح است) بنده در حالیکه مردم میل دارند و البته حق آقایان بود که این اظهار را بکنند عرض می‌کنم که ما باید عقب این آیه شریفه برویم: الناس علی دین ماوکهم

بعضی از نمایندگان- آیه نیست.

ارباب کیخسرو- خوب هر چیز هست که عبارت دیگر هم هست که می‌فرمایند الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم. ما در زندگانی آن‌ها نمی‌توانیم و نباید هم دخالت کنیم که فردا هم دخالت کنیم و بگوئیم شما حق ندارید در درشکه بنشینید یا در واگون بنشینید چون مال خارجه است یا لوازم‌التحریر نباید استعمال کنید چون مال خارجه است! قند هم مال خارجه است، چائی هم مال خارجه است. پس چرا این اختصاص را برای مستخدمین قائل می‌شویم. در صورتی که ما هر چه می‌کنیم باید متعلق به عموم باشد و به تبعیض باید قائل شویم بنابراین بنده معتقدم در عوض این پیشنهاد یک قدری مساعدت کنیم و در پیشنهادی که تجار تقدیم کرده‌اند و استدعا کرده‌اند از اشیاء تفننی که به مملکت می‌آید جلوگیری شود سعی کنیم و جدیت بخرج دهیم زیرا به عقیده بنده همانطور که آن‌ها پیشنهاد کرده‌اند چیزی که موجب خانه خرابی ما شده است همان اشیاء تفننی است که قیمتش زیاد است و لازم هم نیست و بایستی از آن‌ها جلوگیری بشود و در صورتی که بنا باشد این مسئله قبول شود بنده بیشتر با پیشنهاد آقای زنجانی موافق هستم تا این پیشنهاد. (جمعی گفتند کافی است و بعضی گفتند کافی نیست)

نایب رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)

نایب رئیس- معلوم می‌شود کافی نیست. آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی- بلی

نایب رئیس- بفرمائید

حاج میرزا مرتضی- البته آقایان مخالفین هم موافق هستند در اینکه این مسئله یک فواید بزرگی برای اقتصاد مملکت دارد و گمان نمی‌کنم که هیچی یک از آقایان با این قسمت مخالف باشند که اگر ما بتوانیم هر قدر از ملبوس خودمان را از پارچه‌های وطنی اختیار کنیم یک خدمت بزرگی به اقتصاد مملکت خودمان نموده‌ایم و تقریباً احتیاج خودمان را از خارجه محدود کرده‌ایم. در این جا آقایان مخالفین ادله‌ای بیان کردند که قسمت عمده آنرا شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند اولاً فرمودند این مسئله مربوط به قانون استخدام نیست. بنده عرض می‌کنم این مسئله کاملاً مربوط به قانون استخدام است به جهت اینکه دولت یک مستخدمی را استخدام می‌کند برای کار کردن همانطوری که با شرط می‌کند که بایستی دارای چقدر معلومات باشد مثلاً سه کلاس متوسطه را طی کرده باشند یا اینکه سنش چقدر باشد معتاد به افیون نباشد معروف به اعمال بد نباشد همانطور هم می‌تواند شرط کند مستخدم من باید ملبس به لباس وطنی باشد و از این جهت کاملاً مربوط به قانون استخدام است. مثلاً دولت شرط می‌کند مستخدمی که من می‌خواهم باید لباسش بلند باشد یا کوتاه باشد به هیچ جا هم ضرری وارد نمی‌آورد. ثانیاً فرمودند که پارچه وطنی کفایت در این یافت نمی‌شود این هم اشتباه بزرگی است زیرا تابحال چون نمی‌خریدند پارچه وطنی هم کم بود زیرا ما چیزی را که می‌خریم مثل عبا یا چیزهائی که تاکنون مرسوم بوده است در این مملکت خرید و فروش می‌شود یک اجناسی است که هر کدام دو سه تا داریم. باز هم زیاد است. ثالثاً فرمودند این کار مخالف با آزادی اشخاص است این را نفهمیدم مخالف با آزادی است یعنی چه؟ اگر مقصود این است که اجبار است پس هر شرطی که شما در قانون استخدام می‌نویسید مخالف با آزادی اشخاص است و آزادی را محدود می‌کند اینهم مثل سایر شرایط است و مخالف با آزادی نیست. رابعاً فرمودند که برای تفتیش آن یک اسباب زحمتی است و هر روز می‌گویند چون تو لباس وطنی نداری باید بیرون بروی پس در سایر کارهای اداری هم همینطور است مثلاً می‌گویند چون تو در فلان مدرسه تحصیل نکرده یا فلان کار که عهده دار بودی نکردی باید از اداره بیرون بروی وقتی شما یک محکمه قرار دادید برای اینکه به شکایات رسیدگی کنید دیگر اشکالی ندارد که بگویند چون تو لباس وطنی نداری بیرون برو این هم مثل سایر چیزهاست مثلاً می‌گویند تو وافوری هستی باید محاکمه شوی اگر لباست هم وطنی نباشد آنرا هم محاکمه می‌کنند و معلوم می‌شود پس این هم دلیل نشد. خوب است از یک کاری که برای مملکت منافع دارد دست بر ندارید. آقای ارباب فرمودند این مسئله یک مسئله‌ای است که تبعیض می‌شود و مظلوم کشی است بنده عرض می‌کنم تبعیض نیست. عجالتاً ما می گوئیم در این قانون برای مستخدم خودش شرط کند که ملبس به لباس وطنی باشد بعد هم شما اگر یک لایحه پیشنهاد کنید که اعضاء مستخدمین مجلس یا وکلای آن این لباس را بپوشند و به تدریج اینکار درست می‌شود لازم نیست یک مرتبه تمام مملکت بگویند که حتماً باید ملبس به این لباس باشید کما اینکه اهل نظام هم ملبس به این لباس است خوب است مستخدمین ادارات هم همینطور باشند و از حیث قیمت هم خیلی ارزان تر تمام می‌شود حالا که نمی‌پوشند بواسطه رقابت هائی است که در بین هست.

مثلاً یکی پالتوی ماهوت می‌پوشد دیگری می‌گوید من هرگز نمی‌روم برک ارزان بپوشم می‌روم ماهوت می‌پوشم یا اینکه خجالت می‌کشد ولی وقتی که عمومی شد همه شان می‌پوشند مسئله دیگری که آقای ارباب فرمودند این است که فرمودند الناس مسطون علی اموالهم وانفسم. این در جای خودش صحیح است و این جا دولت می‌گوید یک مستخدمی می‌خواهم که ملبس به لباس وطنی باشد و شما به میل خودتان قبول می‌کنید و هیچکس شما را مجبور نمی‌کند کما اینکه اگر کسی سنش بیست سال نیست مجبور نمی‌کنم او را که برود این کار را بکند وانگهی منافی با اجبار نیست الاجبار والاختیار لاینافی ممکن است کسی را ولو اینکه اول دولت بگوید من یک همچنین مستخدمین می‌خواهم که ملبس به این لباس باشد اگر چه این اجبار است ولی آنرا قبول می‌کند سایر آقایان دیگر از قبیل آقای رفعت‌الدوله می‌فرمودند نوحه خواندند و گریه کردند برای مستخدمین بیچاره که سی تومان حقوق دارند این بر له مستخدم است لباس وطنی خیلی ارزان است و مستخدمین که حقوق شان سی تومان پنجاه تومان دویست تومان پانصد تومان باشد هم داریم و این لباس هم خیلی ارزان تمام می‌شود به عقیده بنده این مسئله یکی از قدم‌های بسیار خوبی است که ما می‌خواهیم در این دوره برداریم خوب است که تمام آقایان از روی میل و جدیت این ماده را بگذرانند تا اینکه مسئله اقتصاد ما رو به ترقی برود.

آقای ارباب فرمودند که تجار یک پیشنهادی کرده‌اند بنده عرض می‌کنم کسی با پیشنهاد تجار مخالف نیست هر وقت آن پیشنهاد را آورند با کمال میل و شعف به آن رأی می‌دهیم حالا ما این کار اقتصادی را نکنیم و بگذرانیم تا آن پیشنهاد بیاید اینکه دلیل نشد. بنده عقیده دارم که آقایان قدری اظهار لطف بفرمایند و این ماده را با یک نظر التفاتی بگذرانند و یک قدم جدی است که مجلس بر می‌دارد و سال‌های سال نام نیک برای مجلس دوره چهارم باقی می‌ماند.

نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب موافقند؟

آقا سید یعقوب- بلی

نایب رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب- بنده موافقم

نایب رئیس- آقای کازرونی

آقا میرزا علی کازرونی- بنده موافقم

نایب رئیس- آقای ملک‌الشعراء چطور؟

ملک‌الشعراء- بنده موافقم.

نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو

ارباب کیخسرو- عرضی ندارم.

نایب رئیس- آقای فتح‌الدوله

فتح‌الدوله- بنده مخالفم

نایب رئیس- بفرمائید.

فتح‌الدوله- همانطوری که حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا عنوان فرمودند بنده این پیشنهاد را واقعاً به شوخی نزدیک تر می دانم. بنده تعجب می‌کنم چطور ماها این جا می‌نشینیم و مدتی وقت مجلس را مصرف می‌کنیم و آنوقت با یک ترتیبی می‌خواهیم یک قانونی بنویسیم در صورتی که این مسائل قانونی نیست. این‌ها یک مسائل احساسی است هیچ مربوط به قانون استخدام نیست البته مردم هر وقت احساسات شان زیادتر بشود و وسایل در مملکت بیشتر فراهم شود خود مردم بالطبع با رغبت و میل ملبوس وطنی برای خود اختیار می‌کنند ولی ما مقدمات یک کاری را فراهم نکرده احساسات را با قانون مخلوط می‌کنیم این است که بنده تصور می‌کنم اگر این قانون را هم مجلس تصویب کند عملی نمی‌شود یعنی قابل این نیست که عملی شود همانطور که آقای ارباب فرمودند این تبعیض خیلی غریب است که ما بیائیم بگوئیم چند مستخدم می‌پذیریم و این چند نفر مستخدم حتماً باید ملبوس وطنی بپوشند ولی سایر مردم آزاد باشند