تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۶»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱۴: خط ۱۴:
 
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۶
 
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۶
  
جلسه ۵۴
+
جلسه ۵۶
  
صورت مشروح مجلس یوم ۵ شنبه چهاردهم جدی ۱۳۰۰ مطابق شش جمادی الاولی ۱۳۴۰  
+
صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه نوزدهم برج جدی ۱۳۰۰ مطابق یازدهم جمادی الاولی ۱۳۴۰  
  
مجلس تقریباً یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید .  
+
مجلس یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید .  
  
صورت مجلس یوم شنبه نهم جدی را آقای تدین قرائت نمودند  
+
صورت مجلس یوم یک شنبه هفدهم جدی را آقای تدین قرائت نمودند  
  
رئیس ـ آقای فهیم الملک ( اجازه )  
+
رئیس ـ آقای محقق العلماء ( اجازه )  
  
فهیم الملک ـ آقای ارباب کیخرو در ضمن سوال سنه را که چند معینه به صندق وارد نشده قید کردند لازم است و به صورت مجلس نیز اشاره شود .
+
محقق العلماء ـ بنده می خواستم عرض کنم که آقای آشتیانی بواسطه یا درد شدیدی بستری هستند در صورت مجلس ایشان را غائب بدون اجازه نوشته اند .  
  
رئیس ـ مقصودتان چه چیز است
+
رئیس ـ با اجازه نوشته می شود . دیگر اعتراضی نیست ؟‌ ( گفته شد خیر )
  
فهیم الملک ـ عرض کردم آقای ارباب در ضمن سوالشان اظهار کردند از قرار معلوم مبلغی در سنه ئیلان نبی از خراسان به مرکز رسیده و به صندوق خزانه وارد نشده است و آقای وزیر مالیه در جواب فرمودند تحقیق می شود در صورت مجلس فقط نوشته شده به صندوق وارد نشده قید سنه را هم بنده لازم می دانم .
+
رئیس ـ صورت مجلس با این اصلاح تصویب شد سه فقره راپورت راجع به وکلای تبریز رسیده است قرائت می شود و رای میگیریم . آقای آقا سید یعقوب مخبر کمیسیون تشریف بیاورند قرائت نمایند
  
رئیس ـ این یکی هم اصلاح میشود و دیگر کسی اعتراضی ندارد ؟
+
( آقای آقا سید یعقوب راپورتهای سه گانه را به مضمون ذیل قرائت نمودند )
  
( گفته شد خیر )
+
کمیسیون تحقیق انتخابات آذربایجان درتکمیل عملیات خود راجع به صلاحیت نمایندگی آقای حاج سید المحققین مجلس مقدس راپورتاً چنین عرض می کند که کمیسیون تلگرافاً از آقای حاج سید المحققین استفسار نمود که قبول نمایندگی خودشان را و گرفتن اعتبار نامه اطلاع دهند مطابق تلگرافی که از ایشان رسیده نمایندگی را قبول فرمودند و ضمناً اطلاع دادند که اعتبارنامه به ایشان داده نشده کمیسیون پس از رسیدن تلگراف جلسه خودرا تشکیل داد چون نسبت
  
رئیس ـ صورت مجلس با این دو فقره اصلاح تصویب شد در جلسه گذشته چون کاری حاضر نبود دستور اعلام نشده بالفعل دو سه فقره کار حاضر شده است اگر آقایان مخالف نباشد جزء دستور گذارده شود یک فقره راپورت راجع به نمایندگی آقای آقا سید محمد تقی طباطبائی است از تبریز دیگری لایحه
+
Page 2 – 4 missing
  
استقراضیه یک ملیون دلار از کمپانی امریکائی و دیگر عهدنامه حکمیت بین ایران و اتازونی است در این بابد مخالفی نیست که جزء دستور شود .
+
بلی در مملکت ما یک کمیسیون تطبیق حوالجات بود که از بین رفت و وزراء به مصداق فعل ما یشاء و یحکم مایرید شدند . قسمت دویم
  
( گفته شد خیر )
+
راجع به محاسبات است یا مواد قانون اساسی فراموش شده و یا مقتضیات اجازه تشکیل دیوان محاسبات را نمی دهد بعد از اینکه وزیر بالفرض این پول را گرفت وکلای ملت هم رای دادند آیا ممکن نیست وزیر کمتر خرج کند ؟ از کجا من می فهمم این پولی را که تصویب کرده اید تمام به مصرف رسیده خوب است آقایان بفرمایند که بنده هم بدانم این یک چیزی است که قبل از مشروطیت هم ترتیبش معلوم بوده در زمان سابق هم یک وزیر بقایا بود یک حاکم یا یک مامور مالیه وقتی که پولی را خرج می کرد حسابش معلوم بود و ممکن نبود بگذارند پیش کسی باقی بماند مثلاً در زمان ناصرالدین شاه معتمدالدوله که عموی شاه هم بود دوازده هزار تومان باقی داشت شاه یک مربته آن مالیات را به او نبخشید منتهی سال به سال به عوان عیدی و غیره سالی هزار تومان به او بخشید در زمان قبل از مشروطیت با اینکه ترتیب و قانونی در بین نبود باینطور رفتار می کردند ولی در زمان مشروطیت که بحمدالله تعالی عدالت سر تاس سر مملکت را فرا گرفته . ما وکلائی که در پشت این تریبون قسم خورده ایم که مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است حافظ قانون اساسی باشیم باید ببینیم مطابق این قانون اساسی دیوان محاسبات بعد از هفده سال کجا است ؟ اصل صد و یکم و صد و دوم ترتنیب دیوان محاسبات را معین می کند . در اصل صدو یکم می نویسد . ( اعضای دیوان محاسبات را مجلس شورای می برای مدتی که به موجب قانون مقرر می شود تعیین خواهد نمود ) اصل صد و دوم می نویسد : ( دیوان محاسبات مامور به معاینه و تفکیک محاسبات اداره مالیه و تفریق حساب کلیه محاسبین خزانه است و مخصوصاً مواظب است که هیچ یک از مقررات مخارج معینه در بودجه از میزان مقرر تجاوز ننموده و تغییر و تبدیل نپذیرد هر وجهی در محل خود به مصرف برسد و همچنین معاینه و تفکیک محاسبه مختلفه کلیه ادارات دولتی را موده اوراق و اسناد محاسبات را جمع آوری خواهد کرد و صورت کلیه محاسبات مملکتی را باد بانضمام ملاحظات خود تسلیم مجلس شورای ملی نماید ) خوب به این ماده اگر عمل کنیم و بنده بدانم یک دیوان محاسباتی هست آنوقت در موقع رار دادن با جرئت ورقه سفیدم را می آورم در ظرف می اندازم زیرا آنوقت می دانم این رائی که من داده ام صحیح و از روی دقت بوده . ما اگر دیوان محاسبات داشتیم محتاج به تکمیل کمیسیون برای رسیدگی به حساب صندوق کجا و کجا .. . نبودیم به علاوه من نمی دانم این اصول قانون اساسی که در تمام دنیا معمول است به چه ترتیب من قانع شوم که این مواد یکی بعد از دیگری مسکوت عنه بماند ممکن است بعضی از آقایان موافقین یا مخبر محترم به بنده بفرمایند مگر در این مدت قانون اساسی را فراموش کرده بودید به این واسطه بنده قبلاً جواب آن را عرض می کنم نه این است که تقصیر را بنده تنها کرده باشم همه شریک هستیم و بالاخره بعد از هفده سال ما باید همه یک روز نظری به این قانون اساسی بکنیم بنده آن روز را امروز می دانم که این تقصیر را بعد از این متوجه بنده ندانند خود این ماده قانون اساسی یکی از اصول مشروطیت است یاللعجب در جاهای دیگر هم قانون اساسی هست چرا جزاً و کلاً تعطیل بردار نیست ؟ مالیه که اولین مسئله مهم مملکت است اوضاعش این است : بسیار خوب برگردیم به مسئله بودجه مصوبه در صورتیکه اول عرض کردم مطابق آنچه اینجا ذکر شده اسم این ورقه قانون بودجه است این فلسفه را بنده منتقل نمی شوم چه کنم بطئی الانتقال هستم . در اینجا می نویسد اگر ما بخواهیم منتظر شویم که بودجه های جزء ادارات برسد مبالغی ضرر مملکت خواهد بود ما کی به ادارات پول می دهیم شش هفت ماه است که به هیچ اداره پول نداده ایم اگر دو هفته هم صبر کنیم که مراعات قانون هم شده باشد کدام خسارت به مملکت وارد می آید ؟ آنوقت مردم هم می دانند چه باید بدهند و از این اجحافات هم که حالیه معمول است حتی الامکان جلوگیری می شود در هیچ جای دنیا بودجه را به این ترتیب تقسیم بندی نکرده اند فقط فلسفه که قائل شده اند این است که می فرمایند کسر بودجه داشتیم و خواستیم عایدات گذشته را ماخذ قرار دهیم و آن را به اداره تقسیم بکنیم بنده باز تکرار می کنم این عایداتی که در سال گذشته صورت داده اند بطوری که آقا شیخ الاسلام و آقای شیخ اسدالله شرح دادند عایدات اصلی مملکت نیست عایدی اصلی مملکت ما کجا رفته ؟ اگر عایدات مملکت یک برابر بیش از این نباشد حتماً نصف زیادتر است پس موقعی که جزو جمع بر ما مجهول باشد نمی توان تقسیم به نسبت هم قائل شد . بنابراین همین خرج را هم فرضاً اجازه بدهیم که وزراء از روی آن بودجه بنویسند صحیح نیست . زیرا اول باید قسمت جمع معلوم شود چنانکه در همه جای عالم معمول است در باب جزئیات بودجه هم عرض می کنم آیا در تمام دنیا بودجه را مطابق هر چه دارند ؟ البته در همه جا بودجه مطابق ضروریات مملکتی نوشته می شود وزیری که مسئولیت را قبول می کند درست می سنجند که برای ترقی و سعادت مملکت چه چیزها لازم است یکی یکی را دقت می کنند و پس از آن مطابق آن احتیاجات یک بودجه تهیه می کند بسیار خوب فرض می کنم ما مطابق آنچه داریم باید بودجه بنویسیم که محتاج به تعرض نشویم ولی اول باید بسنجیم و بفهمیم آنچه داریم چقدر است وکاری بکنیم که تفریط نشود نه اینکه از یک طرف بگویند عایدی فلان جا دویست و پنجاه هزار تومان است . از طرف دیگر گفته شود هفتصد و پنجاه هزار تومان است و همینطور جای دیگر را بگویند پنجاه هزار تومان عایدی دارد از طرف دیگر باز گفته شود خیر نود و شش هزار تومان عایدی آنجا است بنده خودم در موقعی که از کرمانشاه می گذشتم دیدم سی هزار تومان مالیات مرتع آنجا را می گیرند که به جمع نیاورده اند الان تلگراف کنید آن شخصی که اجازه کرده حاضر است و از او تحقیق بشود در این مملکت غالب مامورین دو برابر و سه برابر مالیات از مردم می گیرند ما چرا باید خودمان را به زحمت بیندازیم . شده که این را نمی پسندم از این گذشته اشخاصی که بودجه را می نوشتند لااقل خوب بود برای پیشرفت کارهای این مملکت در خصوص معارف و عدلیه یک نظریاتی می داشتند اگر به نظر غریب نیاید باید عرض کنم که هنوز پروگرام دولت به مجلس نیامده است زیرا قسمت اعظم پروگرام راجع به امور مالیه و تعدیل بودجه و جمع خرج است به علاوه وقتی که این قانون اساسی را از برای ما می نوشتند یک آروزهائی داشتند که ما لااقل باید آنها را در نظر بگیریم . اینکه آقای مخبر فرمودند هر کس در خاتمه نطقش یک نمک معارفی می پاشد بنده هم م خواهم یک نمک معارفی بپاشم در قانون اساسی راجع به تاسیس مدارس یک مداه نوشته شده که بنده شاید معنی آن را ملتفت نمی شوم هفده سال قبل که قانون اساسی را می نوشتند در اصل نوزدهم آن نوشته اند .
  
رئیس ـ چون مدت شعبات هم منقضی شده فعلاً شعبات تجدید می شوند بعد وارد دستور می شویم . .
+
تاسیس مدارس به مخارج دولتی و ملتی و تحصیل اجباری ) اشخاصی که در هفده سال قبل این قانون را نوشته اند تحصیل اجباری را برای حالا پیش بینی کرده بودند در این ماده می نویسد ( تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید در تحت ریاست عالیه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد ) حالا ببینیم راجع به تحصیل اجباری چه قدمی پیش رفته یا خواهیم رفت بنده مطابق حسابی که کرده ام برای خرج وزارت معارف به هر بدبخت ایرانی در سال که سیصد و شصت و پنج روز است هفتاد دینار می رسد این مخارجی است که کمیسیون بودجه برای معارف تصویب می کند بقول آقای وزیر علوم وقتی که در پروگرام صحبت بود می فرمودند امیدوار هستم با این مساعدتی که آقایان در پروگرام راجع به معالف می فرمایند در موقع تصویب بودجه هم بزرگواری بفرمایند در موقع تصویب بودجه هم بزرگواری بفرمایند و مثل دولی که کاملاً متمول هستند راجع به معارف رای بدهند . بنده هم حالا همانطور استدعا می کنم از مالیاتی که اعیان و متمولین و اشخاص بزرگ که نمی دهند و همان مالیاتهای لاوصول را بتوسط مامورین و اردوهای منظمی که یک قسمت آن را حالا داریم در آتیه نیز تکمیل خواهیم کرد وصول کنند و یک مقداری از آن را صرف معارف کنند به عقیده بنده هر کس به هر مقام که باشد و مالیات نمی دهد باید او را گرفت و حبس کرد و مالیاتهای لاوصول وصول نمایند سوء تفاهم نشود و نگویند فلان کس فشار می آورد که استقراض شود استدعا میکنم آقایان بزرگوار بفرمایند و ششصد هزار تومان برای معارف تصویب کنند باز هم عرض می کنم سوء تفاهم نشود بنده نمی خواهم یک اداره پر از میز و صندلی در وزارت معارف در مقابل حالا تاسیس شود خیر این طور نیست این ششصد هزار تومان که عرض کردم رای بدهند برای تهیه مدارس است و وقتی حساب کنیم با این ششصد هزار تومان هم در سال به هر نفر ایرانی برای معارف رای داده اند بقیه اش را هم تصدیق
  
آقای سهام السلطان شروع به استقراع نموده و اسامی نمایندگان حاضر را به ترتیب ذیل قرائت نمودند .
+
بفرمایند تا ما بتوانیم بگوئیم وزارت علوم با یک قدم به طرف ترقی و سعادت پیش می رود شهرهای عمده ما هنوز قدرت ندارد تا چه رسد به قصبات و دهات اوضاع مدارس طهران ما این است حال سایر چاها معلوم است باز هم در پایان عرایضم که اسباب تصحیح شده است شاید بعدها گفته شود که خیلی مصر و پر حرف است عرض میکنم باید یک کاری کرد و مجلس باید یک سیاستی را در نظر داشته باشد که اساسش بر تمام وزارت خانه ها محترم باشد و سه وزارتخانه هست که باید از تمام وزارتخانه ها بیشتر در نظر باشد البته اول امنیت و نظام وژاندارمری است بعد عدالت است عدالت باید در مملکت مجانی باشد عدلیه اداره عایدی نیست زیرا وقتی یک فقیر بیچاره نمی تواند از حق خود استفاده کند حالا اگر خرابیها را باید قانون درست کند اگر یک شخص فقیر بیچاره رعیت یا کاسب یا عمله یا یک کسی که پنج ملیون دارائی داشته باشد و دویست نفر نوکر داشته باشد و عدلیه هم خیلی حسابی باشد طرف بشود باید به عدلیه که می آید پول تمبر بدهد پول استیناف بدهد حق وکیل بدهد این بدبخت فلک زده از کجا پیدا کند چون پول ندارد و حقوقات رسمی دا نمی تواند بپردازد ولی آن شخص غنی البته پول دارد به وکیل می دهد به استیناف می دهد به غیره می دهد و حق آن شخص فقر را پایمال می کند تا آن شخص فقیر توبه کند و هر وقت به او گفتند یک شخص پولدار با تو طرف است بگوید نعوذبالله اگر سرداری را نبرده اند سهل است بیل و کلنگ خودم را هم تقدیم آقای ارباب می کنم که دست از من بردارد این است که عرض می کنم عدلیه اداره عادیدی نیست عدلیه باید مجانی باشد این جزء آرزوها و آمال بنده است و گمان می کنم که یک عده از آقایان هم با من موافق باشند عدلیه باید در مملکت مجانی باشد تا فقراء بیچارگان نتوانند احقاق حق خودشان را در مقابل اغنیاء و سرمایه داران بکنند باز هم بطور واضح عرض می کنم تا در عدلیه پول تمبر و ده یک و ده نیم و حق وکیل و سایر ترتیبات معمول باشد ابداً یک بدبخت فقیر نمی تواند به حق خودش برسد و همیشه فشار سرمایه داران و فشار صاحبان تمول آنقدر او را به این طرف و آن طرف و بدایت و استیناف می کشد تا اینکه حکم به اجرا برود وقتی هم که به اجرا رفت بنابر امر کتبی وزیر که این شخص با من قوم و خویش است و پول دارد کالسکه و اتومبیل دارد و من متوقعم قرداد در جای دیگر به من کمک کند حکم آن بدبخت فقیر موقوف الاجرای می ماند بیچاره و بدبخت رعیت اگر چه خارج از موضوع هم باشد عرض می کنم آن بیچاره که سالهاست از کامران میرزا شکایت دارد و متصل دوندگی می کرد بالاخره دست او به کجا بند شد ؟ برای چه باید اینطور باشد البته کامران میرزا در استیناف و تمیز و سایر جاها با وکیل زیر دست و پول زیاد با ترتیبات مختلفه همه جا طرفهای فقیر خود را محکوم می کند و آنقدر توی سرش می خورد تا بفهمد مشروطه چه چیز است تا یک دفعه رجوع به قانون اساسی بکند و بفهمد که باید حافظ قانون اساسی باشد و بالاخره خودش یعنی حق را بداند این از کجا پیدا می شود البته از معارف این است که ما متصل نمک معارف می باشیم و داد معارف می زنیم که مدارس ابتدائی مجانی باید تاسیس شود تحصیل اجباری باید باشد تا بدبخت رعیت وضعفاء دسترسی داشته باشد اطفال خود را به مدارس بفرستند ولی متاسفانه عرض می کنم بیچاره فقراء همیشه محکوم و توی سری خور خواهند بود و هیچ وقت به هیچ وجه نمی توانند در مقابل متمولین از حق خود استفاده کنند و هرچه دست و پا بزنند نقش بر آب است و مثل غریقی هستند که به هر خار و خاشاکی متوسل می شوند این است که بنده استدعا می کنم یک فکری از برای شهرها و دهات این مملکت در خصوص معارف بشود زیرا اگر معارف داشته باشیم مطمئن خواهیم بود که هیچ سلی اساس ملیت ما را از بین نخواهد برد ولی اگر معارف نداشته باشیم مدرسه نداشته باشیم اگر مردم به حقوق خودشان از راه مدارس مطلع نشوند مطمئن باشید که هیچ قسم وکیل با حرارت و با گفتن یا مرگ یا ساتقلال مملکت حفظ نخواهد شد این است که بنده عرض می کنم آقایان برای معارف سعی کنند . من طرفدار پشت میز و صندلی نشین ها نیستم آنها به قدر کفایت هستند بلکه اگر با سایر ادارات مثل مالیه و غیره مقایسه کنیم شاید در وزارت معارف صندلی نشین هم کمتر باشد ولی مقصود من مدارس مملکت است تا بودجه معارف ما از ملیونها بالا نرود مایوس باشید که به حق خود نخواهید رسید زیرا وقتی می توانید به حقوق خودتان واقف شوید که بتوانید تمیز حق را از باطل بدهید و الا خوب می دانید در هر جا در موقع انتخاب هم رعیت بیچاره از اربابش می پرسد چه کسی را برای وکالت انتخاب کنم .  
  
شعبه اول ـ آقای ارباب کیخسرو ـ آقای میراز محمد حسین صدرائی ـ آقای شریعتمداری کرمانی ـ آقای حاج امین التجار اصفهانی ـ آقا آقا سید محمد تدین ـ آقای معتمدالسلطنه ـ آقای مستوفی الممالک ـ آقای نظام الدوله ـ آقای نصیرالسلطنه ـ آقای حاج مقبل السلطنه ـ آقای حاج میرزا مرتضی .
+
یک روز یکی از آقایان فرمودند رعیت که سواد ندارد اگر به دیگری می گوید حسن خان را بنویس و او حسین خان را بنویسد چطور می تواند تفتیش کند و بفهمد بنده عرض می کنم همانطور که شما وکلاء در بودجه تفتیش می کنید .  
  
شعبه دوم ـ‌ آقای سردار جنگ ـ آقای صمصام السلطنه ـ آقای آقا سید حسن مدرس ـ آقا امین الشریعه ـ آقای مشرالدوله ـ آقای شیخ الاسلام اصفهانی ـ آقای بیان الملک ـ آقای سهام السلطان ـ آقای میرزا محمد نجات ـ آقای نصیر دیوان ـ آقای ناظم العلماء ـ آقای عدل السلطنه
+
بنابراین عرض می کنم این پولی را که از این رعایای بیچاره می گیریم مجبوریم بخیر این ملت صرف کنیم ما که نه کمیسیون تطبیق حوالجات داریم نه دیوان محاسبات داریم و تا این مسئله نباشد ممکن نیست عایدی مملکت به خرج خودش برسد .
  
شعبه سوم ـ آقای مستشارالسلطنه ـ آقای منتضرالملک ـ آقای بیان الدوله ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی ـ آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ آقای رکن الملک ـ آقای عمادالسلطنه نماینده خراسان ـ آقای امیر ناصر ـ آقای میرزا طاهر تنکابنی ـ آقای وقارالملک ـ آقای آقا سید فاضل کاشانی ـ آقای میرزا سید حسن کاشانی
+
باز هم از کمیسیون بودجه استدعا می کنم و چون شنیده ام قسمت معارف را کمیسیون بودجه مجدداً در تحت نظر گرفته است یاد آوری می کنم یک فکری بفرمائید که بودجه معارف دو یا سه مقابل این مبلغی که حالیه هست بشود محلش را هم نشان می دهم یا از بقایای لاوصول اشخاصی که می گویند ما روز داریم و مالیات نمیدهیم وصول کنند . ( شاید این حرف را هم نمی زنند و مالیات خود را هم نمی دهند ما هم کاریه به آنها نداریم ) .
  
شعبه چهارم ـ آقای عمادالسلطنه نماینده اصفهان ـ آقای سردارمفخم ـ آقای دکتر لقمان ـ آقای سردارمعظم نماینده کردستان ـ آقای حکیم الملک ـ آقای حائری زاده ـ آقای میرزا علی کازرونی ـ آقای احتشام الدوله ـ آقای میرزا محمد صادق طباطبائی ـ آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ شاهزاده سلیمان میزرا ـ شاهزاده اقبال السلطان .
+
واقعاً اگر بخواهیم این دو کرور کسر بودجه را محلش را پیدا کنیم به خوبی می توانیم از این بقایای لاوصول وصول بکنیم . و دیگر اینکه البته آقایان مسئله بزرگی را فراموش نفرموده اند مسئله دخانی است با سه چهار مالیات غیر مستقیم دیگر که در این مملکت عایدیش تقریباً قریب به صفر است عایدی مهمی است و بدبختانه تریاک کشها در مملکت اکثریت دارند .  
  
شعبه پنجم ـ آقای رئیس التجار ـ آقای شیخ العراقین زاده ـ آقای وکلیل الملک ـ آقای میرزا ابراهیم خان ملک آرائی آقای فخیم الملک ـ آقای میرزا هاشم اشتیانی ـ آقای جلیل الملک ـ آقای فتح الدوله ـ آقای موتمن الملک ـ آقای نصرت الدوله ـ‌ آقای حاج میرزا تقی خان ـ آقای آصف الممالک
+
محمد هاشم میرزا ـ خیر اقلیت دارند .
  
شعبه ششم ـ آقا معتمدالسلطنه ـ‌ آقای محقق العلماء ـ آقای عمیدالممالک ـ آقای مساوات ـ آقای آقا سید کاظم یزدی ـ آقای غضنفر خان ـ آقای آقا سید یعقوب ـ آقای شیخ الاسلام ملایری ـ‌ آقای حاج شیخ اسدالله ـ‌ آقای صدرالاسلام ـ آقای سردار معظم خراسانی ـ شاهزاده محمد هاشم میرزا .
+
سلیمان میرزا ـ بسیار خوب اگر اقلیت داشته باشند خیلی بهتر است بنده هم آرزویم همین است که در اول اقلیت باشد هر چه کمتر باشد مملکت زودتر رو به ترقی می رود ولی بدبختانه خیلی زیاد هستند و سیگار و توتون و تنباکو را که همه می کشیم و دیگر اقلیت و اکثریت در آن نیست همین مالیات دخانیات و بعضی مالیات های غیر مستقیم از قبیل تحدید و مستقلات لااقل به اندازه عایدی گمرک باید عایدی داشته باشد و البته اگر اینها مرتب و منظم باشند بیش از گمرک عایدی دارند .  
  
سهام السلطان ـ چهار نفر باقی است که بین شعبات تقسیم می شود
+
اما وقتی که برای هر یک از اینها یک اداره منظمی معین شود نه اینکه جزو مالیات مستقیم باشد و حساب آن را خوب نفهمیم و اگر درست اداره کنیم ده دوازده کرور عایدی خواهیم داشت وقتی که این عایدات را درست جمع کنیم و به مصرف برسانیم می توانیم بگوئیم رو به ترقی می رویم .
  
شعبه اول ـ آقای ملک الشعراء
+
اما بدبختانه مملکتی که در مرکزش هفت ماه حقوق معلمین را نتوانند بپردازند وا اسفا در صورتی که ده دوازده هزار تومان حقوق یک برجش نیست شده چگونه می تواند ترقی کند ؟ و در این مملکت اطفالی به کلی بی سواد و محکوم دیگری خواهند شد و بالاخره محکوم به اضمحلال ( که خدا نکند ) می شوند باز هم مکرراً عرض می کنم اگر آقایان اعضاء کمیسیون بودجه معارف را به ششصد هزار تومان برسانند بنده کمال امتنان را دارم .
  
شعبه دوم ـ آقای سلطان العلماء
+
وزیر مالیه ـ بنده اگر بخواهم در این لایحه صورت جمع و خرج بودجه خیلی توضیحات بدهد می ترسم امشب هم وقت بگذرد و آن شرافتی را که اکثریت مجلس می خواهند حاصل کنند دیرتر حاصل شود و یک ضرری به دولت برسد و واضح است که اقلیت نمی خواهد اکثریت یک کار خوبی بکند و هر وقت اکثریت یک کار خوبی می کند محسود اقلیت واقع می شود .
  
شعبه سوم ـ آقای سدیدالملک
+
این اولین دفعه ای است که بعد از چهار ده سال صورت جمع و خرج مملکتی به مجلس شورای ملی آمده است و این اولین دفعه ای است که می خواهند به آن مخارج گزافی که می شده خاتمه دهند و آنها را در تحت یک حدودی اداره کنند . مراد از این صورتی که از عایدات به مجلس شورای ملی داده شده این نبود که میزان حقیقی باشد تا مطابق اصل نود و ششم قانون اساسی میزان مالیات را مجلس شورای ملی تصویب کنند .
  
شعبه چهارم ـ آقای حاج میرزا اسدالله خان
+
البته همه می دانند خزانه مملکت تهی است علتش را هر چه می خواهند تصور می کنند . زمامداران امروزه مسؤل کارهای گذشته نیستند اینها یک روزی به کار رسیده اند که صندوق خزانه را به این حال می بینند معجزه و سحر هم نمی توانند بکنند که صندوق خالیه را فوراً پر از پول کنند . در مملکتی که جمع و خرجش
  
رئیس ـ بعد از ختم جلسه و شعبات باید منعقد شوند و هیئت رئیسه خود را تعین نماید کمیسیون عرایض و مرخصی و کمیسیون مبتکرات را هم باید انتخاب نمایند راپورتی از کمیسیون بودجه رسیده فرستاده شده بود به طبع ولی چون آقای رئیس الوزراء مایلند قرائت شود و بعد چاپ شود فرستادم بیاورند بعد از اینکه حاضر شد قرائت میشود و بعد طبع و توزیع خواهد شد راپورت کمیسیون تحقیق انتخابات آذربایجان راجع به نمایندگی آقای آقا سید محمد تقی قرائت میشود .
 
  
( آقا آقا سید یعقوب راپورت مزبور را به مضمون ذیل قرائت نمودند )
+
تعادل نمی کند یا باید از خرجش کم کرد یا باید بر عاداتش افزود راه کم کردن خرج امروز برای ما عملی تر بوه و ما هم امروزه آن راه را پیش گرفته ایم و خرج خودمان را تعیین می کنیم و اگر صورت جمع هم نوشته شده است مراد صورت جمع حقیقی مملکت نیست زیرا هیچ صورت جزئی داده نشد که فلان مالیاتش بده بگوید صورتی را که شما به مجلس برده اید چهارصد تومان نوشته شده و من که باید ششصد تومان بدهد چون شما به مجلس چهارصد تومان پیشنهاد کرده ایم اینجا هم همان چهارصد تومان را خواهم داد مقصود این بوده است یک صورتی که عملی باشد ماخذ قرارداد شود و نخواسته ایم به این صورت هائی که حقیقت نداشته باشد متمایل شویم و بگوئیم عایدی ما ۵۰ کرور است .
  
کمیسیون تحقیق انتخابات آذربایجان بر حسب تصویب مجلس شورای ملی راجع به تهیه راپورت منتخبین نه گانه تبریز و توابع جلسه خود را با حضور تمام اعضاء تشکیل و در تتمیم راپورت فعلی خود به عرض مجلس شورای می میرساند آقای سید محمد تقی طباطبائی باکثریت چهار هزار و نهصد و شصت و هشت رای از حوزه مرکزی تبریز و توابع منتخب شده اند و چون نسبت به صلاحیت ایشان اعتراض شود کمیسیون صحت نتخاب و نمایندگی ایشان را از طرف تبریز و توابع تصدیق می نماید .  
+
عایدی دو سال گذشته به دولت رسیده و به صندوق دولت وارد شده پس از وضع دستبرد و سرقت که تصور می فرمایند ما آنها را معین کردیم و گفتیم پارسال این عایدی ما بوده و سال بعد هم البته کمتر از این نخواهد بود برای اینکه این عایداتی که به ما رسیده تحقیقی است و تخمینی نیست که حقیقت نداشته باشد عایدات فصولی و پارسال را ماخذ قرار می دهیم و بعداً هم تصدیق نمی کنیم که عایدات مملکت همین است که آنجا نوشته شده البته باید مملکت ترتیبی پیدا کند و تشکیلات وزارت مالیه صورتی پیدا کند که مالیاتها وصول و مالیه از سرقت و دستبرد مصون بماند و آنچه از مؤدیان مالیات گرفته می شود کاملاً به صندوق دولت وارد شود ولی این ترتیبی که ما می گوئیم مربوط به امروز نیست و اگر ما بخواهیم این ترتیب را اصلاح کنمی یک سال که سهل است در ۵ سال هم موفق نمی شویم همینقدر ما امروز خواستیم ببینیم عایدات ما چه بوده که مخارج را مطابق آن صورت دهیم .  
  
رئیس ـ نسبت به این راپورت مخالفی نیست ؟
+
بنابراین ما عایدات سال قبل را مأخذ گرفتیم همه جا هم به این ترتیب یعنی از روی عایدات سال قبل بودجه را مینویسند و آن را ( یرگل دوپیتولیسم انه ) می گویند یعنی عایدات سال قبل را مأخذ بودجه سال بعد قرار می دهند و ما هم می خواهیم پایمان به قدر گلیم خودمان دراز کنم یعنی می خواهیم خرج مملکت را طوری تعیین کنیم که عایداتمان بیشتر نباشد البته اگر سعی و کوشش کردیم و عایدات لاوصولی خودمان را وصول کرده و به دست آوردیم چه بهتر با آن عایدات می توانیم کارهای خیلی مفید بکنیم و اگر فرضاً قوه مان نرسید نتوانستیم اینها را وصول کنیم اقلاً طوری باشد که مخارج ما از آن عایدات تحقیقی تجاوز نکند این بود که بر روی این زمینه کمیسیون بودجه بر حسب آن ماده که از مجلس گذشته بود با هیئت دولت و وزارت مالیه چندین جلسه مذاکره کردند اول نظریه کمیسیون این بود که بودجه های جزء مملکت را بیاورند مطالبه کنند و مطابق آن صورتی تشکیل دهند و به مجلس پیشنهاد کنند . این مسئله نه عملی بود و نه برای مملکت مفید بود چرا به جهت اینکه بودجه ای که امروز نوشته شود فرض می فرمائید من در وزارت مالیه بخواهم بودجه بنویسم و به سرعت زمان تهیه کنم این بودجه عملی نخواهد بود و باید فکر کنیم این بودجه می نویسم با تشکیلات جدید مطابقت کند و از آن طرف دیدیم در سال هفت کرور مطابق بودجه پیچی ئیل کسر داریم هفت کرور که در کمیسیون بودجه پنج روزش کم شده است اگر این پنج کرور را تقسیم کنیم روزی هفت هزار تومان خواهد شد و هر قدر بودجه زودتر بگذرد روزی هفت هزار تومان خواهد شد و هر قدر بودجه زودتر بگذرد روزی هفت هزار تومان از ضرر دولت کسر می شود و این است که نماینده محترم فرمودند حالا که حقوق به وزارتخانه ها داده نمی شود بنابراین خوب بود از روی صورت جزء بودجه ها را می نوشتیم این حرف کاملاً از روی بی اطلاعی است زیرا وقتی دولت به مستخدمین خودش گفت از این تاریخ به بعد به تو فلان قدر می دهیم اگر هفت سال هم می گذرذ خودش را آن شخص دائنی میداند و هر وقت دولت بخواهد او را خارج کند باید به همان اندازه حقوق که برای او معین کرده به او بدهد و هر قدر بودجه دیر تر بگذرد روزی هفت هزار تومان ضرر خواهیم داشت .
  
( گفته شد خیر )
+
بنده تصور می کنم این شرافتی را که امروز مجلس شورای ملی می خواهد تحصیل کند اگر این کار را کابینه های سابق کرده بودند ما امروز نمی شدیم با یک شرایط استقلال کشی دستمان را پیش اجانب دراز کنیم و البته یک مملکتی که پول ندارد مجبور است از اجانب استقراضی نماید مجبور می شود در مقابل قرض هر شرط سنگینی را بپذیرد کما اینکه تا به حال هر وقت کسی پولی به این مملکت قرض داده است یا خرجهائی تهیه شده که آن پول از بین رفته یا در مقابل آن یک چیزهائی از ایران گرفته اند .
  
رئیس ـ رای میگریم آقایانیکه نمایدگی آقای آقا سید محمد تقی طباطبائی را تصویب می کند قیام فرمائید
+
این مسئله مثل آن مالک و صاحبخانه می ماند که بودجه اش درست نباشد و بگوید من آدمی هستم مستقل و البته آدم فقیر نمی تواند بگوید من مستقل هستم زیرا وقتی که احتیاج پیدا کرد احتیاج استقلال او را از بین می برد به این جهت لازم است هر چه زودتر به این مسائل خاتمه داده شود و از خرج جلوگیری بشود همه می دانید از برای شخص بنده این کار خیلی مضر است ولی برای مملکت مفید است و چیزی را که برای مملکت مفید باشد من بر منافع شخصی ترجیح می دهم شخص بنده می بایست متجاوز از یک ملیون از بودجه وزارت مالیه کم کنم البته با این حال طرفیت دارد دشمنی دارد فحش دارد و بالاخره همه چیز دارد ولی این مسئله برای مملکت مثل آن دوائی می ماند که حکیم برای علاج به مریض می دهد .
  
( عموم نمایندگان قیام نمودند )
+
پس هر وزارتخانه هر چه کمتر بگیرد بهتر است تا استقلالش پایدار باشد و همیشه بتواند بگیرد بهتر است نه این است زیاد بگیرد و یک روز بگیرد ما از روی این فلسفه داخل این جزء جمع نشدیم و نخواستیم جمع را تصویب کنیم و فقط خواستیم تعیین کنیم که عایدات پارسال ما که به صندوق مالیه وارد شده چقدر بوده وزارت مالیه اگر می خواست عوام فریبی کند ممکن بود یک عایدات موهومی بسی میلبیون برای مملکت بنویسد و عوض بیست و دو ملیون خرج هم بیست و پنج ملیون می نوشت می گفت ۵ ملیون اضافه بر خرج می ماند آنوقت می گفتند عجب وزارت مالیه جدیدی داریم که در ظرف قلیل مدتی اینطور ترتیب مرتب شده ولی بعد از آنکه شش ماه می گذشت و حقیقت مطلب کشف می شد که بر خلاف واقع بوده است ما می خواستیم کاری بکنیم که خلاف حقیقت نباشد بنابراین عایدات سال قبل را ماخذ قرار دادیم و بعد از آن مخارج خود را معین کردیم دیدیم هفت کرور کسر داریم و ۵ کرور دولت با نظریات کمیسیون بودجه از مخارج کس کرده و در تحت این فلسفه که هر چه پول هست باید خرج کرد این کار را کردیم والا اگر ما می خواستیم امروز پنج کرور بر عایدات مملکت بیافزائیم ممکن بود یک عایدات سنگینی بر اهالی تحمیل کرد و گرفت ولی دیدیم امروز خرج خد را کم کنیم خیلی بهتر خواهد بود . بعدها هم باید سعی کرد و عایدی حقیقی مملکت را وصول نمود وخرج کرد . البته وقتی که مودیان مالیات دیدند مالیاتی می دهند به مصارف لازمه می رسد البته هر قسم مالیاتی را قبول خواهد کرد ولی موقعی که داستند پولی که می دهند ابداً به خزانه دولت عاید نمی شود البته از ادای مالیات خود داری می نمایند وضع مالیات یک کار سثل و ساده نیست که بتوان به این زودی بر مردم تحمیل نمود علاج فوری و مرهمی که به جراحات بودجه و مالیه مملکت می توانستیم وارد کنیم این بودجه از مخارج کسر کرده تا تعادلی در جمع و خرج حاصل شود .
  
رئیس ـ تصویب شد لایحه استقراضیه قرائت میشود
+
البته اگر مازادی هم پیدا کرد در مقابل یک مخارجی خواهد داشت . البه دولت که عایدتش زیاد باشد نقص او نیست ولی اگر مخارجش بر عایداتش فزونی نماید آنوقت موجب کسر دولت خواهد بود . از این جهت است که گفتیم جلو مخارج ر قدری بگیریم و بنابراین نبایستی مجلس شورای ملی در این زمینه به تأخیر قائل شود . تا امروز در هر وزارتخانه هر چه خرج می شد بدون اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی بوده ولی از امروز از یک میلیون تا هر قدر در مملکت خرج شود بایستی به تصویب مجلس باشد . بالاخره یک اعتباری به هر یک از وزارتخانه ها داده شود که مطابق آن اعتبار بودجه خودشان را ترتیب داده تا پانزدهم حوت یعنی چهل و پنج روز دیگر به وزارت مالیه ارسال دارند و وزارت مالیه هم مامور است کلیه بودجه ها را جمع آوری نموده و به مجلس تقدیم دارد .
  
( آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند )
+
موقعی که بوجه تفصیلی به مجلس رسید مجلس ملاحظه می کند هر وزارت خانه که در حدود اعتباری که به او داده شده بودجة خودش را ترتیب داده باشد تصویب می کند و اگر از آن اعتبار هم کسر تعیین کرده باشد زهی افتخار و اگر مخارج زائدی در بودجه منظور نموده باشد البته مجلس آن را مطالعه نموده و در صورت عدم لزوم حذف خواهد نمود . خلاصه به این ترتیب امیدوار هستم که تا اول سال یک بودجة مرتبی حاضر باشد که به موقع عمل آید . مقصود این است که هر قدر در تصویب این بودجه تعلل شود از روی حساب روزی هفت هزار تومان در مرکز و ولایات بیشتر خرج می شود و اگر اکثریت مجلس موافقت کنند و این بودجه را زودتر تصویب نمایند این افتخار و شرافت برای این مجلس و دوره چهارم تقنینیه باقی خواهد ماند .
  
مقام محترم مجلس شورای ملی دام بقائه
+
رئیس ـ آیا مجلس موافق است نیم ساعت جلسه تعطیل شود .
  
بطوریکه خاطر آقایان نمایدگان محترم مستحضر است یکی از مواد پروگرام دولت حاضر که به تصویب مجلس شوری ملی رسیده تقلیل مخارج و تعادل جمع و خرج دولت بود در نتیجه مساعی و اهتماماتی که به عمل آمده و مطالعاتی که با موافقت کمیسیون بودجه شده است به موازنه جمع و خرج موفقیت حاصل گردید و نتیجه آن به مجلس محترم پیشنهاد خواهد شد دولت امیدوار است بعد از اجرای بودجه جدید اشکالات و زحماتی که تا کنون بواسطه اضافه مخارج بر عایدات برای دولت حاصل بوده و همیشه دولت را مجبور به استقراض می کرده است مرتفع گردد . ولی چون اثر تعادل بودجه در آتیه ظاهر می گردد و فعلاً مبالغی از حقوق ادارات مخصوصاً اداره قشونی که عهده دار نظم و امنیت است عقب افتاده و برای پرداخت آن تهیه وجه نقدی لازم است که جز بوسیله استقراض صورت پذیر نیست بنابراین برای اجرای مقصود فوق از چندی قبل بتوسط وزیر مختار ایران در واشنگتن مذاکرات لازمه جریان داشته و اینک بالنتیجه معادل یک ملیون دلار برای تادیه قسمتی از حقوق معدقه بطور مساعده از امریکا استقراض میشود چون مطابق اصل ۲۵ قانون اساسی استقراض مزبور باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد لذا قطع نامه ذیل را به مجلس محترم پیشنهاد و نظر بلزوم سرعت پرداخت حقوق معوقه تصویب فوری ان را تقاضا می نماید .
+
( بعضی از نمایندگان اظهار موافقت نمودند )
  
ماده واحده ـ وزیر مختار ایران در واشنگتن و وکیل مالیه دولت علیه در امریکا مجاز هستند به نام دولت یک مساعده موقتی به مبلغ یک ملیون دلار دریافت داردند که مبلغ مزبور تماماً تا دسامبر ۱۹۲۲ از عایدات دولت علیه عایدات مزبور را به قرض دهنده انتقال دهند به نرخ فرع صدی هفت خواهد بود دولت ایران حق دارد اصل مبلغ مزبور را هر وقت قبل از رای موعد با فرع نسبی تا آن تاریخ بدون علاوه بپردازد .
+
( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید )
  
رئیس ـ به کمیسیون بودجه ارجاع می شود ولی قبلاً باید نسبت به فوریت ان رای گرفته شود نسبت به فوریت آن یعنی در اینکه یک شور بشود ایرادی هست یا خیر
+
سلمان میرزا ـ بنده توضیحی دارم اجازه می فرمائید .
  
( اظهاری نشد )
+
رئیس ـ بفرمائید .
 
 
رئیس ـ نسبت به فوریت آن رای میگیرم آقایانی که فوریت این لایحه را تصویب می کنند قیام فرمایند .
 
 
 
( اکثر نمایندگان قیام نمودند )
 
 
 
رئیس ـ تصویب شد کمیسیون بودجه در موقع تنفس بایستی منعقد شود این لایحه را مدافه کرده راپورت آن را به مجلس بدهد عهدنامه حکمیت بین ایران و اتازونی مطرح است راپورت کمیسیون خارجه طبع و توزیع شده مذاکرات در کلیات است در کلیات مخالفی نیست .
 
 
 
آقای آقا سید یعقوب راجع به کلیات فرمایشی دارید ؟
 
 
 
آقا سید یعقوب ـ بلی
 
 
 
رئیس ـ مخالفید ؟
 
 
 
آقا سید یعقوب ـ سوالی داشتم
 
 
 
رئیس ـ بفرمائید  
 
 
 
آقا سید یعقوب ـ این مسئله حکمیت بین دولت ایران و اتازونی مدتش پنج سال است یعنی از وقتیکه در تهران منتشر شده تا به حال چند سال است آیا این مدت برقرار بود یا خیر ؟ اگر بر قرار بود زمانش منقضی شده و محتاج به تجدید است و اگر برقرار نبود و دو مرتبه پیشنهاد کرده اند پس چرا به امضاء کابینه سابق و وزیر امور خارجه سابق است و چرا وزیر امور خارجه حالیه پیشنهاد نکرده است می خواستم آقای مخبر این را شرح دهند تا بنده ملتفت شوم
 
 
 
نصرت الدوله ـ مخبر کمیسیون خارجه ـ ماده پنج همین عهدنامه حکمیت تصریح می کند که پس از آن که به امضای اعلیحضرت همایونی و تصویب مجلس
 
 
 
شورای ملی از طرف ایران و به امضای رئیس جمهوری امریکا و تصویب مجلس سنا از طرف آمریکا رسید بلافاصله این عهدنامه به جریان می افتد معلوم است چون تا به حال این مسئله به عمل نایمده عهدامه هم به جریان نیفتاده و به موفع عمل نیامده است و بعد از اینکه تصویب شود و به بدولت اجازه مبادله داده شود این عهدنامه تا پنج سال اعتبار خواهد داشت و اما اینکه می فرمایند پیشنهاد را وزیر امور خارج حالیه امضاء نکرده است اگر ماده واحده را ملاحظه فرمائید خواهند دید رئیس الوزراء حاضر و وزیر امور خارجه پیشنهاد کرده اند .
 
 
 
رئیس ـ آقای سدید الملک ( اجازه نطق )
 
 
 
سدید الملک ـ در صورتی که محکمه داوری بین المللی تشکیل میشود و ایران هم در جزو مجمع اتفاق ملل هست و مناقشات واقعه بین الملل رجوع به آن محکمه میشود این عهدنامه دیگر چه صورتی دارد ؟
 
 
 
مخبر ـ در موقعی که مذاکره جامعه ملل بود مکرر گفته شد و یکی از اعتراضاتی که آقایان مخالفین داشتند همین بود که دولت امریکا جزو جامعه ملل نیست .
 
 
 
البته اگر دولت امریکا جزو جامعه ملل بود اصلاً این عهدنامه مورد نداشت زیرا خود آن تعهدنامه ترتیب حکمیت را در موقع اختلاف تعیین نموده و ترتیب حل اختلافات را به موجب مراجعه به محکمه داوری بین امللی پیش بینی می کند ولی چون هنوز دولت اتازونی جزو جامعه ملل نیست و یک همچه عهدنامه بین دولت اتازونی و دولت ایران در چند سال قل منعقد شده امروز مورد ندارد این عهدنامه را رد کنیم . علی الخصوص که هیچ نوع مخالفتی هم با تعهدنامه جامعه ملل ندارد زیرا در تعهدنامه جامعه ملل بطور صریح نوشته شده که هر گونه عهدنامه راجع به حکمیت با هر نوع قراردادی بسته شود مناقض و مخالف با این تعهدنامه نیست .
 
 
 
رئیس ـ اقای سدید الملک ( اجازه نطق )
 
 
 
سدید الملک ـ چون در آخر نوشته شده باید به تصویب مجلس ایران و سنای آمریکا برسد خواستم آقای مخبر توضیح بدهند که در سنای امریکا تصویب شده یا خیر ؟
 
 
 
مخبر ـ مجلس سنای امریکا در سنه ۱۹۱۴ یعنی در تاریخ بین ژویه و نوامبر ۱۹۱۴ تصویب کرده است .
 
 
 
رئیس ـ آقای آقا سید محمد تدین ( اجازه نطق )
 
 
 
تدین ـ بنده در عین اینکه کاملاً علاقمندم که روز به روز روابط ودادیه ما بین ملت و دولت ایران و دولت ملت اتازونی زیادتر شود و هیچ وقت یک اختلافات و کدورتهائی که ما بین دولت ایران و اتازونی تولید نشود و این عهندنامه حکمیت هم تقریباً برای اجرای همین مقصود حاصل شده است معهذا بنده در این عهدنامه بخصوص که نگاه می کنم فوایدی که بایستی بر این عهدنامه مترتب باشد نمی بینم و آن مقصود را حاصل نمیکند و در عین اینکه اصولاً بنده موافقم که یک عهدنامه حکمیت بین دولت ایران و اتازونی منعقد شود لیکن مواد این عهدنامه یک موضوعاتی دارد که این عهدنامه را از اثر خودش می اندازد از جمله مطالبی که در این عهدنامه هست این است که این محکمه دارای پنج عغضو خواهد بود یک عضو ایران و یک عضو را هم ایران و اتازونی از مملکت ثالثی معین نموده و عضو پنجم به موافقت مشترک انتخاب خواهد شد .  
 
  
معلوم نیست به موافقت مشترک از مملکت ثالثی انتخاب خواهند کرد یا اینکه از یکی از این دو دولت متعاهد ؟ و بعد می گوید چهار ماه پس از مبادله اسنادی که دلالت بر تصدیق این عهدنامه نمایند این کمیسیون و این محکمه تشکیل خواهد شد . البته این محکمه که تشکیل شود افرادش طبعاً یک حقوقی خواهند داشت و یک مخارجی از حیث حقوق اعضاء و اجزاء و سایر مخارج به طرفین تعلق خواهد گرفت چنانچه در اینجا هم پیش بینی شده و می گوید مخارج این کمیسیون را طرفین لای الا قتضاء بطور متساوی خواهند داد پس بنابراین یک مخارجی به دولت ایران تعلق می گیرد که باید عهده دار پرداخت و ادای آن بشود و بالنتیجه در ماده سوم می گوید هر گاه اختلافاتی بین دولت ایران و دولت اتازونی حاصل شود و به وسایل دیپلوماتیکی نتوان آن را حل نمود باید به این کمیسیون و محکمه مراجعه شود تا در آنجا حل و تسویه گردد بعد می گوید این کمیسیون نیز متباراً می تواند اقدام بکند یعنی بدن اینکه از طرف دولتین این امر ارجاع به کمیسیون شود همین قدر که کمیسیون فهمید یک اختلافاتی بین این دو دولت تولید نشده که به وسایل دیپلماتیکه رفع نشده خودش می تواند مقدم شود و اسنادی و جسونهائی از طرفین بخواهد و تهیه راپورت نماید و در نتیجه تشکیل محکمه دهد و محاکمه نماید از این عبارتی که در ماده سوم هست معلوم می شود کمیسیون خودش یک حق نظارتی فوق حکمیت بین دو دولت نخواهد داشت تصور نمی کنم این حق نظارت منتج نتیجه شود حالا فرضاً این حق را هم به کمیسیون دادیم آنوقت باید دید نتیجه که از این کمیسیون حاصل می شود به موقع اجرا گذارده خواهد شد یا خیر ؟ آیا حتمی الاجرا خواهد بود یا نه ؟ در آخر همین ماده سوم ی عبارتی دارد و آن عبارت این است که طرفین متعاهدتین به خویشتن حق میدهند که پس از تقدیم راپورت کمییون در مسئله مختلف و فیها موافق نظریات خود رفتار نمایند بعد از مدتی که کمیسیون تشکیل شد رسیدگی کرد . تهیه را پورت هم نمود در تیجه یک مخارجی به طرفین تحمیل شده و راپورتی داد آنوقت اگر یکی از دولتین به رائی که از این کمیسیون داده ترتیب اثر ندهد پس نتیجه این کمیسیون چیست ؟ بنده هر چه فکر می کنم پس ار مراجعه به این عبارت که می گوید طرفین به خویشتن حق می دهند ترتیب اثر به راپورت این کمیسیون ندهند حقیقتاً وجود چنین کمیسیونی را بی فایده و بی اثر تصور می کنم و در نتیجه گمان می کنم بر عکس مقصود حاصل می شود مقصود از تشکیل این کمیسیون رفع اختلافات و کدورتها و جلوگیری از قطع روابط است در صورتیکه طرفین ذیحق باشند ترتیب اثر به رای این کمیسیون و راپورت آن بدهند این کمیسیون به چه دید می خورد بنده هر چه فکر می کنم نمی توانم دلیلی پیدا کنم که این کمیسیون با این ترتیب و این شکل فایده داشته باشد فقط یک مخارجی به دولت ایران برای اعضاء این کمیسیون و سایر مخارج تعلق می گیرد و نتیجه ان صحیح است بنابراین در عین اینکه بنده معتقدم یک عهدنامه حکمیت بین دولت ایران و اتازونی بر قرارا شود به دلایلی که عرض و یک قسمت دیگری هم هست که شاید بعد عرض کنم با این ترتیبی که در این عهدنامه قید شده مخالفم .
+
سلمان میرزا ـ از قراری که در موقع تنفس شنیدم در موقع مذاکرات خود گویا لغتی گفته ام که از استعمال آن لغت سوء تفاهمی حاصل شده لذا توضیحاً عرض می کنم ایکه بنده عرض کردم ورق پاره ابداً قصدم توهین به راپورت یا اعضای کمیسیون بودجه نبوده چگونه ممکن است یک نفر نماینده به یک نفر نماینده دیگر توهینی وارد آورد زیرا شرافت هر یک نفر نماینده شرافت نماینده دیگر و توهین به هر کدام توهین به دیگران است بنابراین اگر سوء تفاهمی حاصل شده این توضیح را دادم که رفع آن سوء تفاهم شود .  
  
مخبر ـ قبلاً لازم است بنده اقرار کنم که تنقیدات آقای تدین ظاهراً در مواد این عهدنامه وارد است و علت وارد بون این تنقیدات را تا یک درجه عرض می کنم تا اینکه جوابهائی که بعد عرض می کنم سهل تر باش این اقدام دولت امریکادر سنه ۱۹۱۴ چنانچه ملاحظه می فرمایند و از مواد این عهدنامه خوب پیدا است منحصر به انعقاد این عهدنامه بین امریکا و ایران با اغلب دول دنیا منعقد کرد و در حقیقت یک قدمی بوده است که دول امریکا برای نزدیک کردن افکار دول به طرف صلح و احتراز از جنگ برداشته است بلکه اگر مورد ایراد نشود می توانم بگویم که قدم اولی و مقدماتی که قدمهای اولی راجع به هر چیزی در اول بطوری لرزان و ضعیف و سست است که می تواند در ظاهر همه نوع تنقیدات و همه نوع عیب جوئی ها را به خودش وارد کند البته با آن حال و ترتیب و سیاست جنگجو یا نه که در دول اروپا و دول بزرگ جاری بود خیلی مشکل بود در سنه ۱۹۱۴ یعنی قبل از جنگ بین المللی بیایند و یک محکمه قرار دهند و حاضر شوند حکم آن را بکلی قاطع و حاکم بر تمام سیاستهای دول قرار دهند و اختیارات کاملی به این محکمه بدهند این اشکال به درجه بزرگ بود که با اینکه بعد تجربیات و صدمات این جنگ این مخطور را تا یک درجه مرتفع کرده بود باز در موقعی که تعهدنامه جامعه ملل نوشته می شد یک مذاکراتی راجع به همین مطلب در بین بود و در روزنامه ها و شانسلریهای دول بزرگ از محدود کردن اختیارات و اقتدارات خودشان خیلر خائف بودند خلاصه آنکه یکی از قدمهای اولیه که در ین راه برداشته شد همین عهدنامه است که الان مطرح می باشد و بزرگتر از آن تشکیل شد که منجمله کنفرانس لاهه است و در حقیقت یک نتیجه قطعی و حقیقی و قابل استفاده قبل از تعهدنامه جامعه ملل گرفته نشده بود و شاید می توان گفت که مشکل هم بود
+
وزیر مالیه ـ در باب کمیسیون تطبیق حوالجات که نماینده محترم در ضمن فرمایشاتشان فرمودند و بنده در موقع خودش جواب عرض نکردم حالا به خاطرم افتاد لذا توضیحاً عرض می کنم کمیسیون تطبیق حوالجاتی که سابقاً در وزارت مالیه بود به هیچ وچه وزارت مالیه را تصدیق نمی کردم فقط حوالجات شهریه و بعضی چیزهای دیگر را که به کلی تصدیق یا عدم تصدیقش برای منافع دولت فرقی نمی کرد تصدیق می نمود و اغلب از حوالجات وزارت مالیه به کمیسیون می رفت و در خود وزارت مالیه صادر و پرداخت می شد ولی امروز کمیسیون نظارت خرج همان کارهای کمیسیون تطبیق حوالجات را با اختیار بیشتری انجام می دهد و تمام حوالجات را تصدیق می نماید .
  
زیرا در آن موقع وضعیاتدنیا اجازه نمی داده بعد از این مقدمه در جواب آقای تدین عرض می کنم اشکالی که نسبت به انتخاب اعضاء کردند و عضو پنجم را که عضو مشترک بود پرسیدند که آیا این عضو مشترک از اتباع دولت امریکا یا ایران یا دولت دیگر معین خواهد شد این اشکال به نظر بنده وارد نیست برای اینکه شرط انتخاب عضو پنجم موافقت است و باید دولت امریکا ایران در انتخاب او موافقت نمایند اگر موافقت کردند آن عضو پنجم از اتباع ایران خواهد بود وگرنه از دولت امریکا یا از دولت ثالثی انتخاب خواهند نمود . در این خصوص اینجا اشکالاتی وارد نیست بلکه برعکس نسبت به این محکمه همه نوع فیده و حسن انتخاب از برای ما است زیرا یک عضو این محکمه عضو ایرانی است و یک عضو دیگرش غیر ایرانی که با میل و انتخاب دولت ایران است و در این باب یک تساوی کاملی بین دولت ایران و دولت امریکا منظور شده دیگر از مسائلی که فرمودند راجع به مخارج بود . البته بنده تصدیق نمی کنم که با وضعیت اقتصادی و با اشکالاتی که هر روز می بینیم هست و هیئت دولت و وزراء برای مخارج ضروری فوری مملکت دچار زحمت هستند بنده به هر وزیر و به هر نماینده حق می دهم که نسبت به یک خرج جزئی اشکال ننمایند ولی حالا می خواهم ببینم آیا این خرج محکمه یک خرج فوق العاده مهمی خواهد بود یا خیر در اینجا این ماده یک قدری گنگ است و درست مطلب از او مفهوم و مستفاد نمی شود ولی آن اندازه را که بنده می توانم دهم و تصور می کنم هیمنطور هم باشد این است که گمان می کنم این محکمه نخواهد بود که در مدت این پنج سال دائماً مشغول باشد و هر پنج عضو آن کار دیگری غیر از این کار نداشته باشند و محتاج باشند این حقوق را بگیرند بنده گمان می کنم دولت امریکا با همه وسعت بودجه که دارد هیچ وقت حاضر نمی شود چنین حقوقی را بدهد انتخاب شدند در غیر از مواقع ضروری دیگر دلیلی ندارد همیشه دور هم جمع شوند وقتشان را صرف این کار کنند چنانکه در یکی از این مواد اگرملاحظه فرموده باشید اشاره هست می گوید مخارج کمیسیون را دولتین لدی الاقتضاء بطور متساوی خواهند داد این لدی الاقتضاء خود ثابت می کند که بطور دائم نیست مثلاً کسی را که از ایران انتخاب می کنیم یا یک کسی خواهد بود که در مرکز یک حقوق دیگری خواهد داشت و یا یکی از مامورین و نماینده های سیاسی ما خواهد بود که حقوق مخصوصی دارد و اگر چنین اتفاقی افتاد و به این کار خواهد پرداخت همین طور کسی را که از خارج می خواهیم انتخاب کنیم این هم در سایر نقاط معمول است که اغلب از برای این قبیل کارها از معلمین حقوق و آوکاهای بزرگ و کسانی که در حقوق یک سمت تخصص دارند انتخاب می کنند و در موقعی کا اشتغال دارد یک حقوق استمراری به آنها داده نمی شود به این جهت بنده صور نمی کنم مخارج این محکمه به قدری سنگین باشد که امروز بخواهیم از آن احتراز کنیم بلکه امیدوارم در تمام مدت این پنج سال یک موقعی پیش نیاید که اعضاء این محکمه درو هم جمع شوند زیرا امیدوارم هیج اختلافی بین دولت ایران و امریکا حاصل نخواهد شد و اما در خصوص ماده سوم و مبادرتی که برای اقدامات کمیسیون قائل شده اند و آقای تدین آن را یک نوع حق نظارتی عرض کردند اینطور نیست این مبادرت محکمه لازمه اش یک نوع نظارت قبلی و بعدی نیست وقتی یک محکمه تشکیل شد و اعضایش انتخاب شدند و در محل خود بودند اگر اختلافی حاصل شد و دولتین نخواستند به کمیسیون مراجعه کنند یا آن که مایوس نبودند به وسایل دیپلماسی قضیه حل شود این ماده خواسته است حقی به قضاوی محکمه داده باشد که آنها بتوانند به دولتین حکم کنند که شما مطابق این عهدنامه رفتار کنید این هیچ نوع مستلزم نظارت نیست سابقه هم در این کار هست برای این که محکمه های دیگری که از این قبیل تشکیل شده همیشه این حق مبادرت به آنها داده شده است و دیگر این که این قسمت اخیر را پس از آن مقدمه که عرض کردم زائد می دانم توضیح دهم نسبت به این که فرمودند در ماده سوم می نویسد پس ازرای دادن کمیسیون طرفین برای خود حقی قائل هستند که مطابق نظریات خود رفتار نمایند البته این ایراد به اینعهدنامه وارد است ولی همانطوری که عرض کردم در آن مورد بهتر از این پیش نمی رفت و بایستی در نظر بگیرند که این عهدنامه منحصر به امریکا و ایران نیست بین دولت بزرگ دنیا و امریکا هم این عهدنامه امضاء شده و مجرا گردیده است حالا بنده تصور می کنم خوب است آقای تدین با بنده و یا کمیسیون خارجه در تصویب این عهدنامه موافقت نمایند و در ضمن همه اظهار امیدواری نمایند که انشاءالله به زودی دولت امریکا هم داخل در جامعه ملل شود و البته بمحض دخول دولت امریکا در جامعه ملل دیگر این عهدنامه مورد نخواهد داشت و ملغی می شود به موجب مقررات محکمه داوری بین المللی رفتار خواهد شد .  
+
راجع به عدلیه هم فرمودند عدلیه نباید هیچ عایدی داشته باشد .  
  
رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله ( اجازه )
+
توضیحاً عرض می کنم که عدلیه در تمام ممالک دنیا عایدات دارد . عدلیه هیچ جا بی عایدی نیست . فقط در بعضی نقاط دولت یک ترتیباتی می دهد و مطابق تعرفه که دولت به اشخاص فقیر و بی بضاعت می دهد وکلاء رسمی مکلف هستند از حقوق آنها در مواقع خود مدافعه نمایند یا ترتیبات دیگر قراری می دهد که تمام دعاوی فقراء بدون اینکه به دولت دیناری بپردازند در محاکم خاتمه پذیرد . البته تصدیق می کنم مطابق ترتیبی که در تمام ممالک دنیا مرسوم است نمی شود به یک قاضی بدون اینکه از طرف دولت به او حقوق داده شود گفت برو در یک محلی بدون بودجه قضاوت کن و از برای خود تحصیل عایدات بنما ولی از طرفی هم نمی شود عدلیه هیچ عایدی نداشته باشد مطلبی دیگر لازم است توضیحی راجع به آن عرض کنم موضوع اقلیت و اکثریت است بنده نمی خواستم تمیزی بین اکثریت و اقلیت مجلس داده باشم البته در هر موضوعی یک اشخاصی هستند که به آن مسئله عقیده دارند و رائی می دهند آنها اکثریت را تشکیل می دهند و یک اشخاصی رای نمی دهند آنها اقلیت را حائز می شوند .
  
حاج شیخ اسدالله ـ بنده موافقم
+
بنده استدعایم این بود که عموماً راجع به این مسئله که یک مسئله حیاتی است رای بدند و این شرافتی را که تا امروز در ظرف این پانزده سال برای مجلس دست نداده تحصیل نمایند .
  
رئیس ـ دیگر مخالفی نیست ( اظهاری نشد )  
+
رئیس ـ آقای تدین ( اجازه )  
  
رای می گیریم که داختل در شور مواد بشویم آقایانیکه تصویب می کنند داخل در شور مواد بشویم قیام بفرمایند
+
تدین ـ اولاً راجع به بیانات آقای وزیر مالیه در خصوص اقلیت و اکثریت چون خودشان توضیح دادند بنده دیگر در آن موضوع وارد نمی شوم و بالاخره عرض می کنم تشکیل اقلیت و اکثریت در یک مجلس حتمی است برای آنکه این مسئله از نقطه نظر اختلاف عقیده حاصل می شود و این اقلیت که در این دوره حاصل می شود و این اقلیت که در این دوره حاصل شده است یک اقلیت عبور و لجوجی نبوده است و در کلیه مسائل حیاتی مملکت اقلیت با اکثریت بالاتفاق رای داده است و به هیچ وجه اقلیت نخواسته است در مقابل اکثریت تنقیداتی بنماید . در این موضوع بیش از این وارد نمی شوم و اما نظر مخالفین این راپورت که بنده هم یکی از آنها هستم از نقطه نظر حفظ مصالح مملکت است نه از نقطه نظر اینکه اکثریت پیش ببرد و این شرافت را حائز شود فقط بواسطه اختلاف عقیده است . اعتراضات بنده راجع به راپورتی که از کمیسیون بودجه به مجلس تقدیم شده است از چند جهت است . اولاً از نقطه نظر عایدات وصولی سنه گذشته است . مطابق آن ورقه که به قول بعضی از نمایندگان عظم الجثه و به قول بعضی گند و به قول بنده عریض و طویل که از طرف وزارت مالیه تقدیم شده و در یکی از اطاقها به دیوار نصب شده بود عایداتی که در سنه پیچی ئیل وصول شده صورت داده اند بنده مثل بعضی از آقایان نمایندگان عرض می کنم که آنچه در آن ورقه نوشته شده مطابق با واقع نیست و زیادتر وصول شده است و حالا آن زیادیها کجا رفته و چه شده و می شود موضوع دیگری است در عین اینکه وزارت مالیه و هیئت دولت و همه تصدیق داریم که زیادتر از این وصول شده است نمی دانم برای چه ما باید یک چنین صورتی را تصدیق نمائیم دو عیب آن را بنده من باب مثل برای توضیح عرض می کنم یکی آنکه علت اینکه این مازاد که وصول نشده است چرا در این صورت جزء عایدات نیامده مثلاً عایدات خراسان محقق است که در سال گذشته متجاوز از هفتصد هزار تومان بوده است و از مرکز هم پولی به آنجا فرستاده نشده در صورتیکه ماانه شصت و پنج هزار تومان مخارج محلی داشته و در این صورت عایدی وصولی خراسان را چهارصد و هفتاد هزار تومان می نویسد همین طور در تهران وصولی دخانیات را در سنه گذشته سیصد و شصت و شش هزار تومان و کسری می نویسد ولی در مقابل صورت جزء آن را ننوشته و معلوم نیست همین مبلغ وصول شده یا زیادتر مثلاً ننوشته است در خراسان از بابت مالیات مستقیم چقدر باید وصول شو تا ما بدانیم از آن مبلغ آنقدر وصول شده . س( فقط در اصل صورت می نویسند لاوصولی ) بنابر این صورتی که آمده است یک صورت ناقص و مبهم و گنگی است که ما نمی توانیم آن را مدرک قرار دهیم زیرا ما یقین داریم عایدی ما بیش از این بوده . حالا که نزد امین مالیه است یا نزد کسان دیگر . اینها چیزهائی است که با این موضوع مربوط نیست فقط من حق دارم سوال کنم که تا به حال چرا این اشخاص معلوم و معین نشده اند تا از آنها مطالبات دولت وصول شود تا دولت مجبور نباشد در این موقع مهم دست پیش امریکائی ها دراز کند و هزار میلیون دلار قرض کند ..
  
( اکثرنمایندگان قیام نمودند )
+
بعضی از نمایندگان ـ یک ملیون
  
رئیس ـ تصویب شد اگر آقایان موافق باشند راپورت کمیسیون بودجه قرائت شود بعد داخل در شور مواد می شویم .
+
تدین ـ ببخشید اشتباه کردم گفتم هزار ملیون هزار ملیون برای این است که بنده کاملاً علاقه به ازدیاد مالیه مملکت دارم باری چه مانعی دارد دولت از آن مالیاتهائی که وصول نشده وصول کند .  
  
( آقای سردار معظم به مضموند ذیل قرائت نمودند )
+
اگر دلیل آقاو وزیر مالیه بر لزوم تصویب این بودجه این است که دولت روزی هفت هزار تومان ضرر می نماید بنده به این دلیل متقاعد نمی شوم دولت می تواند بقایای مالیاتی خود را وصول نماید که هم این مسئله را جبران نماید و هم چند ماه حقوق دوائر دولتی عقب نیافتد و برای این کار قدرت هم دارد نمی شود گفت دولت قدرت وصول بقایای خد را ندرد بنابراین چگونه می توان گفت که یک چنین صورت ناقص را مأخذ قرار دهید . و اینکه آقای وزیر مالیه اظهار کردند که اگر یک وزیر مالیه دیگر بود عایدات را زیادتر از این صورت می داد و بعد معلوم می شود آن قدر نبوده بنده عکس این را می گویم و عرض می کنم از کجا که مقصود وزارت مالیه از تقدیم این صورت نباشد که بعد بگوید عایدات خراسان مثلاً چهارصد و هشتاد هزار تومان بود سیصد هزار تومان آن را من پیدا کردم یا عایدات فارس پانصد هزار تومان بوده و دویست هزار تومان را من تحصیل کرده ام . بلی این طرف مسئله را هم باید خواند بنده که نمی توانم به یک صورتی که معلوم نیست جزو جمعش چیست و چه مقدار وصول شده و چه مقدار لاوصولی است رای بدهم یکی دیگر از معایب این صورت این است که میگوید تسعیر جنس فلان نقطه دو هزار و نهصد تومان ولی هیچ معلوم نیست که مبلغ تسعیر آن چه چیز است یا آنکه مقدار جنس تسعیر شده چه مقدار بوده در صورتیکه مطابق اطلاعاتی که کلیه نمایندگان حاضره دارند مقدارش بیش از اینها بوده است . آیا این ترتیب از این افراط و تفریط ها جلوگیری خواهد کرد این صورت مجلس ناقص را آیا برای اصلاح یا تعدیل بودجه مملکت می شود ماخذ قرار داد ؟ خیر عقیده بنده این است که باید صورت عایدات جزء به جزء نوشته شود تا ملت بدانند مالیات مستقیم چقدر بدهند و مالیات غیر مستقیم و سایر عوارض را چه اندازه بپردازند مثل آنکه در گمرک معین است و یک نسبت معینی دارد که فلان قدر گمرک دارد با این صورت فعلی من نمی دانم عایدات خراسان کلیتاً چه بوده که از آن مقدار چهارصد و هشتاد هزار تومان وصول شده و همچنین عایدات فرضی دخانیات چه بوده که سیصد و شصت و شش هزار تومان و کسری وصول شده اینها را باید دانست تا انسان بتواند از روی
  
مطابق اجازه که بر طبق ماده واحده از طرف مجلس شورای ملی به کمیسیون بودجه داده شده بود که بودجه ها را با مشارکت دولت تهیه کرده به مجلس شورای ملی تقدیم دارد کمیسیون بودجه در جلسات با حضور هیئت دولت موضوع بودجه مملکتی را مطرج بحث خود قرار داده اساساً چنین صلاح دیده شده که اگر منتظر بودجه های جزو شده و پس از آن بودجه های قطعی را تقدیم مجلس نمائیم وقت زیادی برای مطالعه لازم خواهد شد و ضرر بی جهتی متوجه خزانه مملکت خواهد گردید در صورتی که اگر ابتدا به طور قلم های کلی اعتباراتی برای هر یک از و زارت خانه ها و مصارف عخده مملتی معین شود و وزراء ماموریت بیابند که در حدود اختیارات مصوبه بودجه وزارتخانه های خود را تنظیم کرده به مجلس شورای ملی تقدیم دارند عملی تر و بیشتر مقرون به ضرف خواهد بود مراعات این اصل از نقطه نظر تسهیل تعدیل بودجه نیز بهتر دانسته شده و کمیسیون بودجه اصل مزبور را در عملیات خود اتخاذ نمود پس ازآن صورتی از عایدات وصولی سنه باضیه پیچی ئیل ۱۲۹۹ از وزارت مالیه خواسته شد که آن صورت عیناً ضمیمه این راپورت میشود و مدرک عایدات تخمینی هذه السنه این صورت قرارداده شده و بنابراین عملاً باید تصور نمود که عایدات وصولی هذه السنه بیشتر از میزان ماخوذه در هیچی ئیل خواهد بود مطابق صورت مزبور اقل عوائد مملکتی با تسعیر مالیات های جنس نوزده ملیون و سیصد و سی و دو هزار و چهارصد و سیزده تومان نقد ۴۱۳ ـ ۲۳۲ ـ ۲۹ و هشت هزار و ششصد و پنجاه و یک خروار شلتوک تحمیلی شده است . سه فقره جنس که در فوق ذکر شده جنسی است که از بابت خانواری در سنه ناحیه وصول و حالیه هن ماخذ قرارداده شده است و الا مالیات جنسی مملکتی مطابق میزان تسعیر سنه ماهیه در ضمن عوائد نقدی منظور گردیده است در باب مخارج مملکتی اگر چه از طرف وزارتخانه ها بودجه های جدید پیششنهاد شده بود ولی چون عجله ما بودجه های تازه بیشتر از بودجه های معمول بود و با کمی عایدات و لزوم تعدیل بودجه تجویز اضافه مخارج فعلی مقتضی بود لهذا صورت مخارج جاریه مملکتی از روی بودجه پیچی ئیل که ضمیمه این راپورت است از وزارت مالیه خواسته شده و ماخذ بودجه های پیشنهادی دولت قرارداده شده و ضمناً باید توضیح شود که شصت و چهار هزار و نهصد و نود و چهار تومان اضافه بر مبلغ تادیه شده در پیچی ئیل از بابت چهل هزار تومان مخارج اداره ثبت اسناد است که وزارت عدلیه پیشنهاد نموده بود و از بابت تفاوت بودجه وزارت خارجه می باشد چنانکه نمایندگان محترم ملاحظه می فرمائید ۲۳۰۶۹۶۱ تومان نقد و مقداری جنس صرفه جوئی قطعی به عمل مده و صرفه جوئی هائی که از بابت شهریه ها و مستمریها به عمل خواهد آمد باید اضافه بر این مبلغ شود و مواد ذیل با موافقت هیئت دولت برای تصویب مجس شورای ملی تقدیم میشود .
 
  
۱- به تشکیلات مملکتی وزارتخانه ها مطابق ضمیمه و ذیل اعتبار داده می کشود که در حدود آن اعتبارات بودجه جزء خود را بهتر کرده برای تصویب مجلس شورای ملی توسط وزیرمالیه ارسال دارند .
+
یک دقت و بصیرتی رای بدهد ثانیاً این ترتیبی که کمیسیون بودجه معین کرده است برای هر وزارتخانه یک مقدار اعتبار تعین کرده است مثلاً از برای عدلیه چهار صد هزار تومان تا در حدود این اعتبار وزارت عدلیه تشکیلات خودش را ترتیب دهد به عقیده بنده مطابق این ترتیب نمی توان رای داد زیرا بطور مثال عرض می کنم اگر کسی بخواهد یک عمارتی را بنا کند اول باید فکر کند چقدر پول دارد و آنوقت در حدود آن پولی که می خواهد برای ساختن آن عمارت تخصیص دهد آن عمارت را بنا می نماید اگر تاجری بخواهد تجارتخانه تاسیس نماید بایستی نظر به سرمایه خود بکند و مطابق آن سرمایه تجارتخانه خود را تشکیل دهد ما هم اگر بخواهیم ادارات و وزارت خانه های خود را تازه تاسیس نمائیم البته اعمال نظریه کمیسیون بودجه خیلی به جا است و می توانیم در حدود همان اعتبارات ادارات خود را تشکیل دهیم ولی ما نمی خواهیم تازه اداره تاسیس نمائیم زیرا یک اداراتی از سابق تاسیس شده می خواهیم آنها را اصلاح کنیم راه اصلاح این نیست راه اصلاح این است که هر وزیری تشکیلات وزارتخانه خود را در نظر بگیرد که اول درجه لزوم کدام یک از این ادارات لازم است چه مقدار است پس از آن بودجه که برای آنها لازم است چه مقدار است پس از آن بودجه آن را به مجلس بیاورد و البته اگر از روی عقیده آن بودجه نوشته شده باشد از مواد عقیده آن بودجه نوشته شده باشد از مواد آنهم مدافعه خواهد نمود اگر از روی هوا نوشته شده باشد موضوع دیگری است تا آنکه مجلس از روی دقت بداند که تشکیلات این وزارتخانه چیست ؟ چند اداره دارد . چند دوائره و چند عضو دارد . آنوقت اگر در نظر مجلس بعضی دوائر زیاد آمد یا بعضی از حقوقها گزاف آمد البته کسر یا حذف خواهد نمود .  
  
۲- وزارت مالیه مامور است هذالسنه شما قوی ئیل ۱۳۰۰ شمسی
+
این نظریه مراعات نشده و در نتیجه یک شایعاتی در اطراف شنیده می شود و آن این است که کمیسیون بودجه رای داده است تومانی سه قران از بودجه ها کسر شود و این مطلب اینطور تفسیر می شود که این کسر شامل پیشخدمت و اجزاء هم می شود در صورتیکه بنده و تمام آقایان این قسمت را تکذیب می کنیم یا می گوئیم حقوق اجزاء جزء که پانزده یا هیچده تومان است بسیار جزئی و غیر کافی است چه رسد بر اینکه تومانی سه قران هم کسر شود اینها یک تهمت هائی است که از اطراف زده می شود بنابراین عقیده بنده اصولاً باید صورت جزء نسبت به خلاف یا نقصان یا اضافه رای بدهد .
  
مصارف مملکتی را در حدود اعتبارات منظور در ضمیمه این قانون تادیه نماید پس از انقضای مدت معینه هر یک از وزارتخانه ها که بودجه خود را پیشنهاد مجلس شورای ملی ننموده باشند تا پیشنهاد بودجه جزء خود حق دریافت هیچ نوع وجهی را نخواهد داشت .
+
دیگر از این چیزهائی که در این راپورت پیش بینی نشده این است که می نویسد این اعتبارات از اول دلو به موقع اجراء گذارده می شود و پس از تصویب مجلس تا پانزدهم برج حوت وزارتخانه ها باید در حدود این اعتبارات تشکیلات خود را داده و بعد صورت بودجه خودشان را به جزء تقدیم به مجلس نمایند آنوقت مجلس در آنصورت جزء دقت خواهد کرد .  
  
۳- کلیه وزاتخانه ها مکلف هستند که یک قسمت از مبلغی را که در مواد ضمیمه آن قانون تصویب می شود به عنوان اعبار خصوصی برای مخارج پیش بینی نشده در بودجه خود منظور دارند میزان اعتبار خصوصی حتی المکان همان خواهد بود که در بودجه های سال پیچی ئیل منظور شده و هر گاه در بودجه های جدید اعتبار خصوصی کمت از سال پیچی ئیل منظور شده آن کسر و نقصان در هر صورت باید متناسب با مبلغی باشد که از بودجه سال قبل در هذه السنه کسر شده است
+
در اینجا یک مطلبی بر من مجهول است فرض کنید مطابق این اعتباراتی که کمیسیون بودجه داده و وزارتخانه ها هم بودجه خود را ترتیب دادند آیا با اینکه کمیسیون بودجه هیچ استثنائی قائل نشده است مجلس حق خواهد داشت از آن بودجه ها کسر کند ؟
  
۴- کلیه اعتبارات خصوصی که در بودجه های وزارتخانه ها منظور می شود و همچنین مبلغی که برای مخارج پیش بینی نشده مملکتی در بودجه وزارت مالیه منظور شده است نباید به مصرف حقوق اداری و وظیفه و شهریه و اضافه حقوق و امثال آن برسد
+
بعضی از نمایندگان ـ بلی حق خواهد داشت .
  
۵- نهصد و پنجا هزار تومان محل برای مخارج پیش بینی نشده مملکتی منظور می شود وزارت مالیه در هر ماه تا میزان چهل هزار تومان از این مبلغ را مطابق تصویب نامه های هیئت وزراء تادیه نموده و صورت این مصارف را در آخر هر برج به مجلس شورای ملی تقدیم دارد هر گاه مخارجی از این محل علاوه بر مبلغ چهل هزار تومان لازم شود در هر مورد تحصیل اجازه مجلس شورای ملی لازم خواهد بود
+
تدین ـ بسیار خوب حق خواهد داشت ولی این حق در اینجا تضییع نشده است این یک نقصی است و باید قید شود که بعد از تقدیم بودجه ها مجلس حق خرج و تعدیل دارد.
  
۶- تعیین تکلیف شهریه ها و مستمری ها که مجموع آنها مطابق صورت ارسالی وزارت مالیه یک ملیون و دویست و دوازده هزار و سیصد و چهار تومان نقد و هشتصد و بیست و پنج خروار و بیست و شش من جو و یک صد و نود خروار و بیست و چهار من شلتوک است که انتظار رسیدن صورت جزء آن منوط به تصویب خاصی است که پیشنهاد آن پس از مداقه از طرف کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد
+
ثانیاُ ـ عیب بزرگتر این است که تمام مواد راجع به خرج تشکیل ادارات است معلوم نیست صورت جمع کی باید به مجلس بیاید . ابداُ در این مواد این قید نشده است .
  
ضمیمه این راپورت و مواد قانونی که از طرف کمیسیون با موافقت نیست دولت تقدیم مجلس می شود مواد بودجه چند است که به طور قلمهای درشت برای هر یک از وزارتخانه ها و سایر مخارج دولتی پیشنهاد شده یک ستون پیشنهادی دولت و یک ستون هم پیشنهادی کمیسیون است چون این راپورت بعد طبع و توزیع خواهد شد گمان می کنم خواندن کلیه این اقلام لزومی نداشته باشد همینقدر به طور احضار عرض می کنم که مجموع مخارج پیشنهادی دولت نقداً بیست و دو ملیون و هشتصد و شصت و پنج هزار و هشتصد و پنجاه و هفت تومان نقد و دو هزار و دویست و نود و شش خروار و بیست و سه من گندم و سه هزار و چهار صد و هشتاد و چهار خروار و یازده من جو و صد و نود خروار و بیست و چهار من شلتوک است و تصویب کمیسیون بودجه بعد نوزده ملیون و دویست و بیست و شش هزار و پانصد و نود و تومان و هزار و صد و شصت خروار و بیست و پنج من گندم و دو هزار و صد و هفت خروار و بیست و پنج من جو است و همانطور که عرض کردم صرفه جوئی که فعلاً حاصل شده است قطعی نیست و هنوز کمیسیون موفق نشده است که تصمیم قطعی اتخاذ کند زیرا منتظر وصول صورتهای جزئی است و پس از آنکه صورتهای جزء واصل شد آنوقت تصمیمات قطعی اتخاذ کند زیرا منتظر وصول صورتهای جزئی است و پس از آنکه صورتهای جزء واصل شد آن وقت تصمیمات قطعی اتحاذ خواهد نمود و هر نوع صرفه جوئی به عمل خواهد آمد و فعلاً باید این دو ملیون و خورده در موقع نوشتن صورتهای جزء کسر شود و تقریباً دو کرور و یک کسر بودجه داریم و البته هیئت دولت باید مطالعات لازمه بنماید و محلی برای این کسر بودجه معین نماید و در این باب هنوز کمیسیون بودجه داخل در مذاکراتی نشده است و منتظر است از طرف هیئت دولت اقداماتی بشود که بالاخره در موقعی که بودجه از مجلس می گذرد بودجه تعدیل شده بگذرد .  
+
این هم یکی از معایب کلی این راپورت است .  
  
رئیس ـ ضمیمه اش که حاوی صورت جمع و خرج است طبع و توزیع شد و خدمت آقایان هست ولی چون عین راپورت طبع نشده می ماند برای روز شنبه آقای مستشارالسلطنه راجع به چه مطلب است .  
+
مجلس باید هر دو طرف را ملاحظه کند تا ملت ایران بداند مقدار عایدات چقدر است در این صورت تصویب یک مقدار خرج مبهم که آن هم معلوم نیست حدودش چه خواهد بود نمی دانم چه معنی دارد .
  
مستشارالسلطنه ـ راجع به همین بودجه موقعی که مطرح است از آقای مخبر سوالی دارم .
+
بنده معتقد هستم به اینکه بایستی بودجه مملکت جمعاً و فرضاً جزئاً و کلاً تقدیم مجلس شود تا مجلس با یک دقت کامل و مطالعات عمیقانه رای بدهد و بداند تشکیلات مملکتی از روی چه اصولی است و عایداتش چقدر است . و اینکه آقای وزیر مالیه فرمودند از تعویق تصویب این راپورت روزی هفت هزار تومان به دولت ضرر می رسد بنده عرض می کنم اگر امروز ترتیب اثر به این راپورت بدهم یک مضار دیگری حاصل می شود که در آتیه دچار مشکلات خواهد نمود و شاید مضارش بیشتر از تفریط روزی هفت هزار تومان باشد اگر کمیسیون بودجه با اختیاراتی که از مجلس گرفته تا دهم حوت جدیت بکند . می نویسد با کمک دولت بودجه جامع تری ترتیب بدهد .  
  
رئیس ـ امروزمطرح نیست روز شنبه در این باب مذاکره می شود فعلاً راجع به عهدنامه حکمیت بین ایران و اتازونی مذاکرات اعاده داده می شود در ماده اول اعتراضی نشده در ماده دوم هم اعتراضی نشده است همینطور است ماده سوم و سایر مواد شور اول ختم شد .  
+
به هر حال این ورقه که آورده اند از قانون بودجه نیست . قانون بودجه دو طرف دارد . طرف جمع و طرف خرج .
  
شور دوم روز پنج شنبه آتیه خواهد بود آقایان اگر اعتراضی دارند بایستی روز شنبه و سه شنبه پیشنهاد کنند که رای به قابل توجه بودن آن گرفته شود اگر آقایان موافق باشند چند دقیقه تعطیل شود تا کمیسیون بودجه راجع به پیشنهاد استقراض راپورتش را تهیه نماید .  
+
این صورت هر چه هست راجع به خرج است و ابداً بوئی از دخانیات ندارد .
  
در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از یک ساعت مجدداً تشکیل گردید .  
+
بنابراین تصور می کنم تا پانزدهم حوت بشود بودجه های تمام وزارتخانه ها را جزء به جزء به مجلس آورده و بعد از تصویب مجلس به موقع اجراء گذارده و با این طرز گمان نمی کنم بودجه تعدیل شود .  
  
رئیس ـ راجع به استقراض یک میلیون دلار است قبل از تنفس بنده اعلام کردم که به کمیسیون بودجه مراجعه می شود ولی برای اینکه رعایت سابقه هم شد باشد به کمیسیون خارجه هم مراجعه شد و هر دو کمیسیون راپورت خود را نوشته اند قرائت می شود و بعد داخل در مذاکرات راپورت کمیسیون خارجه را آقای نصرت الدوله مخبر کمیسیون خارجه به مضمون ذیل قرائت نمودند .  
+
وزیر مالیه ـ راجع به صورتیکه نماینده محترم اشاره فرمودند فرق مسئله این است که تا کنون چنین صورتی به مجلس نیامده و این اولین صورتی است که به مجلس می آید و البته هر کاری در اول امر ناقص است و باید با توجهات مجلس شورای ملی وجدیت هیئت دولت کم کم تکمیل شود و یک صورت بهتری پیدا کند و اینکه فرمودند در آن صورت یک ارقامی نوشته شده و معلوم نیست چه مقدار جنس و به چه مبلغ تسعیر شده . باید دانست که در این صورت کلیه عایدات نقدی و جنس و روی هم نوشته شده و تفکیک نشده و اما اینکه فرمودند بایستی صورت جزئ عایدات را بدانند بنابراین معلوم می شود یک دفاتر خیلی بزرگی که در وزارت مالیه هست به مجلس آورده شود و گمان نمی کنم نمایندگان محترم چنین انتظاری داشته باشند منتهی چیزی که هست عایدات باید به توسط مفتشین بطور صحیح وصول شود والا عموم مردم نمی توانند در دفاتر وزارت مالیه تفتیش نمایند و در هیچ جای دنیا چنین چیزی مرسوم نبوده و نیست و اینکه فرمودید این بودجه فقط برای خرج نوشته شده صحیح نیست باید بین بودجه جمع و بودجه خرج تشخیص داد این صوری که به مجلس آمده است بودجه خرج مملکت است بودجه جمع نیست .  
  
کمیسیون خارجه لایحه دولت را راجع به استقراض یک ملیون دلار مساعده که فوریت آن را دولت تقاضا نموده است تحت مطالعه در آورده و این استقراض را از امریکا از نقطه نظر ملیت باکثریت آراء تصویب می نماید .  
+
در هیچ جای دنیا هم قبل از وقت جمع مملکت را بطور تحقیق نمی توانند معین کنند بلی مالیات مستقیم را می شود به یک ترتیباتی پیش بینی کرد ولی مالیات غیر مستقیم را نمیشود معین کرد یک سال زیادتر است یک سال کمتر بنابراین صورتی که به اسم جمع به مجلس آمده مجلس شورای ملی را محدود نمی کند که حتماً آن را تصویب کند .
  
راپورت کمیسیون بودجه را آقای سردار معظم مخبر کمیسیون بودجه به مضمون ذیل قرائت نمودند .  
+
ما می گوئیم حد اقل عایدات ما در آتیه ایطور خواهد بود بنابراین بایستی خرج خودمان را هم مطابق همین اصل ترتیب بدهیم تا اگر عایدات ما همینقدر شود دچار کسر بودجه نشویم البته با سعی و جدیت عایدات پیش از این خواهد شد بنابراین مجلس شورای ملی یا دولت نمی تواند بگوید حتماً جمع محدود به همین مقدار است فقط این صورت برای این داده شده که اگر جمع به همین مقدار شد مخارج خود را زیادر پیش بینی نکرده باشیم .  
  
کمیسیون بودجه لایحه دولت را راجع به استقراض یک ملیون دلار مساعده که فوریت آن را دولت تقاضا نموده است تحت مطالعه قرارداده و مواد ذیل را تقدیم مجلس شورای ملی می نماید .  
+
رئیس ـ آقای دولت آبادی مخالف هستید .
  
ماده ۱ – دولت مجاز است که به وزیر مختار ایران در واشنگتن و وکیل مالیه دولت علیه امریکا اجازه دهد که به نام دولت یک مساعده موقتی به مبلغ یک ملیون دلار دریافت دارند که مبلغ مزبور تماماً تا دسامبر ۱۹۲۲ از عایدات دولت علیه نزد کمپانی انگلیس و ایران که به تاریخ مذکور و عده آن می رسد ادا شود و همچنین مجاز هستند به نام دولت ایران عایدات مزبور را به عرض دهنده اشتغال دهند میزان فرع صدی هفت خواهد بود و دولت ایران حق دارد اصل مبلغ مزبور را هر وقت قبل از راس موعد با فرع نسبی تا آن تاریخ بدون علاوه بپردازد .
+
حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ بلی
 
 
ماده ۲- نهصد هزار تومان ازمساعده مزبوره برای مصارف معوقه نظامی و بقیه آن برای سایر مخارج ضروری معوقه مملکتی تشخیص داده میشود .
 
 
 
رئیس ـ مذاکرات در کلیات است آقا سید یعقوب در کلیات مخالفید ؟
 
 
 
آقا سید یعقوب ـ سوالی دارم
 
 
 
رئیس ـ از کی
 
 
 
آقا سید یعقوب ـ از مخبر کمیسیون خارجه
 
  
 
رئیس ـ بفرمائید .
 
رئیس ـ بفرمائید .
  
آقا سید یعقوب ـ اینکه مخبر کمیسیون خارجه در راپورت خودش نوشته است دولت مجاز است به وزیر مختار ایران در واشنگتن و وکیل مالیه دولت علیه امریکا اجازه دهد که به نام دولت یک میلیون دلار به عنوان مساعده موقتی استقراض نماید آن قرض همین اندازه است یا بیشتر از این است و حد اکثر آن تا چه اندازه است و ترتیب ادای آن از همین محلی است که معین کرده اند یا از محل دیگر است .  
+
دولت آبادی ـ بنده عرض می کنم بودجه هر مملکتی را تشکیلات مملکت و تشکیلات مملکت را احتیاجات مملکت ایجاب می نماید به عقیده بنده راپورت کمیسیون بودجه با وضعیات کنونی موافق نبوده و با ضروریات مملکت مخالفت دارد و حاصل مطلب این است که سابق بر این از طرف وزارت داخله یک نفر مامور به عنوان حکومت به ولایات فرستاده می شود و آن مامور کلیه اختیارات را از حیث حقوقی . مالیه . و غیره دارا بود و با یک اختیارات تامه و مالک الرقابی به طرف ماموریت خود می رفت و لازمه این کار این بود که یک قدرت و توانائی مخصوص داشته و با یک عده سوار و سرباز و قراسوران مسافرت نماید .  
  
نصرت الدوله مخبر کمیسیون خارجه ـ این سوال راجع به کمیسیون خارجه نیست و مخبر کمیسیون بودجه حواب خواهند داد
+
بعد از آنکه اصول مشروطیت در این مملکت جاری شد تمام این اختیارات سلب شد و کلیه آن اختیارات در ولایات و قصبات از بین رفت عدلیه در امور قضائی و وزارت مالیه در مالیه و سایر شعب هر یک در امورات مربوطه به خود وتمام ولایات مستقلاً دخالت می کردند مقتضی آن ترتیب که با اصول مشروطیت موافقت کند این بود که وظایف حکام نظارت در امور سایر ادارات و حفظ روابط این دوائر با یکدگر باشد متأسفانه حکامی که امروز می روند با همان اختیارات همان قوا بوده و ضمناً در عوض اینکه روابط ادارات را محفوظ داشته باشد در مواد عدیده اسباب اختلافات و شکایات فراهم می آورند .
  
سردار معظم مخبر کمیسیون بودجه ـ تصور می کنم جواب این سئوال برای میسیون بودجه هم مشکل باشد و جواب این سئوال به عهده دولت خواهد بد زیرا اولاً وظیفه دولت است و ثانیاً گمان نمی کنم یک چنین چیزی قطعاً در نظر باشد که محتاج به توضیح باشد به علاوه هر گاه بعد استقراض لازم شود باید به تصویب مجلس باشد .
 
  
رئیس ـ دیگر معترضی نیست ؟ آقای دولت آبادی ( اجازه )
+
حکام با همان حقوق و مواجب سابق اعزام می شوند در صورتیکه وظایف آنها منحصر به حفظ دوایر و در بعضی از مواقع حفظ امنیت می باشد لکن اگر به ولایات و ادارت آنجا ها نظری افکنیم ملاحظه می کنیم که مثلاً در یک بلوگی که حاکم می رود یک نائب الحکومه می فرستند یک نفر هم از جانب عدلیه و بالاخره یک نفر هم از طرف وزارت مالیه به آن بلوک اعزام می شود .
  
حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ اینجا تصریح نشده است از کمپانی گرفته می شود کدام کمپانی خواد بود فقط نوشته شده است از امریکا گرفته میشود باید معین شود از چه کمپانی گرفته میشود و اسم او نوشته شود .
+
در مرکز این مامورین حقوقق مخصوصی دارند در صورتیکه در بلوک و ولایات این حقوق به بعضی از آنها داده نمی شو مثلاُ امین صلح می فرستیم حقوق ندارد از طرف حکومت نائب الحکومه می رود حقوق ندارد در این صورت این چند نفر مامور برای اعاشه خود شروع به غارت و چپاول آن بلوک نموده و اسباب شکایت اهالی را فراهم می آورند .  
  
مخبر کمیسیون بودجه ـ تصور نمی کنم ذکر اسم طرف لازم باشد این یک استقراض مختصری است که از باز ارمالی امریکا می شود .
+
اگر نظری به اوضاع کنونی ولایات بیفکنیم ملاحظه خواهیم کرد که در اغلب جاها اداره حکومتی یک اداره ژاندارمری است نمی گویم ما امروز می توانیم بکلی اسم حکام را از بین ببریم ولی می توانیم حکام را به همان اندازه که وظیفه دارند به همان نظر آنها را ملاحظه کنیم و بتوانیم قدغن کنیم هر حکامی که تعیین می شوند به هیچ وجه من الوجوه حق اعزام نایب الحکومه های بی حقیق به اطراف ندارند به علاوه ممکن است یک وقتی بواسطنه دارا بودن انجمن های ایالت و ولایتی از اعزام حکام بی نیاز شویم ولی البته امروز آن روز نیست و نمی توان بطور کلی اداره حکومتی را از میان برد ولی می توانیم افلاً قدری از اختیارات و مخارج آنها کسر کنیم به این ترتیب که مامور وزارت داخله و وزارت مالیه را یکی کنیم یعنی از طرف این دو وزارتخانه یک مامور مالیه و مامور اخذ مالیات با این حال سه چهار کرور برای دولت از این راه صرفه حاصل می شود و در عوض آن اداراتی را که مستقلاً در ولایات داشته باشیم بواسطه قلت حقوق یا عدم حقوق اسباب زحمت و مشکلات اهالی را فراهم می آورند تاسیس می نمائیم . از مخارج وزارت داخله کاسته و در عوض وزارت عدلیه و وزارت فوائد عامه را در ولایات که هر کدام محل احتیاج عمومی است توسعه بدهیم مثلاً چون اغلب ادارات عدلیه و ولایات حقوق ندارند یک نفر مامور که برود کارهای مردم را تصفیه کند در ضمن باید مخارج خودش را تحصیل نماید مثلاً در قم . برای اداره عدلیه قم چهار صد تومان بودجه نوشته اند و ماموری که به آنجا روانه می شود باید هر نوع است این چهار صد تومان را از اهالی دریافت دارد با این حال معلوم است بوسیله تحصیل حقوق خود از هیچ قسم اذیت اهالی فروگذار نمی نمایند و در نتیجه اسباب زحمت اهالی را فراهم آورده که مردم شکایتهای پی در پی نوشتند بعد از آنکه یک مقداری بر حقوق عدلیه افزوده شد و مامورین لایقی فرستاده شد البته مردم هم راحت بوده ادارات عدلیه هم عایداتی خواهند داشت اما راجع به وزارت عدلیه هم عایداتی خواهند داشت اما راجع به وزارت معارف که آقایان کاملاً در این باب صحبت نمودند و بنده در یک قسمت آن که صحیحه باشد مختصر عرضی دارم و آن این است که اگر من جمله نظری به اطراف بیافکنید ملاحظه می فرمائید که چه مقدار از اهالی این مملکت بواسطه فقدان حفظ الصحه از بین می روند و اگر یک مقدار از بودجه مملکت تخصیص بصحیه داده شود بسیار به جا بود و در بلوکات که نه حکیم دارند نه دکتر دارند نه دوا دارند و هر کدام که مبتلا به مرض شدند و رهسپار عدم می شوند لااقل جلوگیری از تلفات آنها می شود اما راجع به وزارت فوائد عامه در این بودجه عایدات آنجا را پنجاه هزار تومان کمیسیون بودجه ۲۰ هزار تومان کسر نموده و کلیه مخارج آن را شصت هزار تومان پیش بینی کرده بنده عرض می کنم وزارت فوائد عامه از آن وزارتخانه هائی نیست که بدون عایدی باشد وزارت فوائد عامه باید از کلیه وزارت خانه ها عایداتش بیشتر باشد ولی البته در اول وحله بایستی یک مقدار پول به او داده شود تا وسایل استخراج معادن و تعمیر طرق و شوارع و امثال آن را فراهم آورد و به عقیده بنده یک قسمت از وجوهی که از مخارج وزارت داخله کسر می شود بایستی به بودجه وزارت فوائد عامه افزوده شود حال ملاحظه فرمائید ببینید آیا اگر این ترتیباتی که عرض می کنم اجرا شود اوضاع مملکت رو به بهبودی می رود یا خیر تا به حال حاکم یک نفر مامور صحیه یک نفر امین مالیه می فرستادیم و اگر عرایض بنده پذیرفته شود تمام اینها که اداره خواهد شد یکی اداره مالیه و داخله و دیگری اداره عدلیه در صورتیکه عدلیه بهتر است از بودن عدلیه بی حقوق مثل اوضاع فعلی صحیحه ها و عدلیه ها حالا باید طوری کنیم که احتیاجات مملکت بر آورده شود مثلاً به فلان شاهزاده ماهی هزار تومان برای یک حکومت ندهیم یا اگر نقطه مهمی است همان شاهزاده را امین مالیه بکنیم و بگوئیم هم وظایف حکومتی و هم وظایف این مالیه را انجام بدهد .  
  
رئیس ـ آقای دولت آبادی ( اجازه )
+
سردارمعظم مخبر کمیسیون بودجه ـ همکار محترم من شاهزاده سلیمان میرزا یک قسمت از وظیفه سنگینی را که بر عهده من واگذار شده بود رفع کردند یعنی دفاع از آن لغت ورق پاره بود که چون خود ایشان جبران فرمایشاتشان را فرمودند دیگر بنده داخل این موضوع نمی شوم ولی با وجود این اداری یک وظیفه دیگری که خیلی سنگین تر از اولی است بر عهده من باقی است و آن این است در مملکتی که سراسرش خراب است و احساسات بواسطه همین خرابی ها بدبین و معتقد است دفاع از یک عقیده ثابتی خیلی مشکل و وظیفه بسیار سنگینی است و درست تاثیر همین خرابیها مردم خیلی میل دارند منقد واقع شوند و عیب جوئی نمایند به مجرد اینکه یک کسی عهده دار دفاع از یک فکر مثبتی شد وظیفه اش سنگین خواهد شد و شاید در تحت تأثیر همین فکر بوده است که در اینجا همکاران محترم من شرح مفصلی با یک زبان فصیحی راجع به اصلاحات کلی و مرامی بیان نمودند ـ از قبیل تعمیم معارف عدلیه مجانی . فوائد عامه عریض و طویل صحیحه سرتاسر مملکت گرفته و تمام این بیانات هم در تحت عنوان و در تحت لوای مخالفت با راپورت کمیسیون بودجه شد . باید تصور کرد که اگر طرفداران این عقیده یعنی مخالفین با راپورت کمیسیون بودجه اکثریت را حائز شوند و این راپورت را رد کنند آیا تمام این مقاصد و آمال صورت قطعیت بخود خواهد گرفت آقا بنده عرض می کنم از رد راپورت کمیسیون بودجه نه عدلیه مجانی در این مملکت پیدا می شود نه تحصیل اجباری توسعه پیدا می نماید نه فوائد عامه سرتاسر این مملکت را از راههای آهن و شوسه نیز خواهد کرد و به هیچکدام از اینها واقع نخواهد شد .
  
دولت آبادی ـ بنده نفهمیدم مقصود آقای مخبر چیست آیا آن کمیسیون فروخته می شود یا اینکه از یک طرفی قرض می شود یا از دولت امریکا می فرمائید از امریکا گرفته می شود خوب است بفرمائید از کی و به چه عنوان گرفتته میشود یا از طرف معین استقراض می شود باید معلوم شود .
+
بلی فقط تفاوتی که در امور حاصل خواهد شد این است که اگر راپورت کمیسیون بودجه تصویب شود پنج کرور از مالیه این ملت بدبخت کمتر خرج خواهد شد و مفت خورهای مملکت به قدر پنج کرور کمتر از مالیه مملکت خواهند خورد و اگر این راپورت تصویب شود به قدر پنج کرور رفع احتیاج ما از اصل شده و چند رشته حیاتی این مملکت تامین خواهد شد .  
  
مخبر کمیسیون بودجه ـ اگر چه لازم بود ابن جواب را آقای وزیر مالیه بدهند ولی بنده عرض می کنم این قرض از دولت امریکا نیست بلکه از یک کمپانی امریکائی است .
+
آقایان ما اعضاء کمیسیون بودجه هیچکدام مخالف معارف نیستیم بلکه همه ماها طسرفدار معارف هستیم ما هم می توانیم ادعا کنیم که مدرسه دیده ایم یا لااقل از دور شنیده ایم که مدرسه خوب است .  
  
رئیس ـ دیگر اعتراضی نیست ؟
+
ما هیچکدام منکر عدلیه و فوائد عامه و معارف نیستیم لاینقطع گفته می شود معارف راجع به معارف بعد توضیحات خواهد داد لکن حالا عرض می کنم آیا ادارات وزارت معارف هم مدرسه است ؟ و آیا برای چند باب مدرسه بایستی قریب صدهزار تومان برای ادارات وزارت معارف هم مدرسه است ؟ و آیا برای چند باب مدرسه بایستی قریب صد هزار تومان برای ادارات وزارت معارف تخصیص داد خیر وزارت معارف باید حذف شود و مدرسه درست شود عقیده عملی این است می گوید کمیسیون بودجه بیست هزار تومان از بودجه فوائد عامه کسر کرد حقیقاً اگر یک شخص خارجی چنین چیزی را بشنود تصور می کند کمیسیون بودجه چه اعضای کهنه پرست و افکار مندرسه دارد که بیست هزار تومان از بودجه فوائد عامه کسر کرد آقایان در تمام این بودجه وزارت فوائد عامه نه یک شاهی برای تعمیر خرابه های تهران نوشته شده و نه یک دینار برای تعمیر راها و بستن سدها پیش بینی شده تا مردم که در زمستان عبور می کنند چرخ کالسکه های آنها در این دره های خیابانها شکسته می شود راحت باشند می دانید این هشتاد و هشت هزار تومان برای چیست ؟ حقوق همان مدیر کل ـ مدیر جزء ـ به همان دلیل که شما می گوئید اجزاء در وزارت فوائد عمه زیادند باید کسر شود تفاوتی ندارد و اداره را باید کوتاه کرد والا اگر ما بخواهیم در تحت تأثیر احساسات حرف بزنیم و در کلیات بحث کنیم من بالاتر می روم و میگویم مقدم بر معارف و عدلیه استقلال مملکت است اگر ما پول نداریم باید درب مدارسمان را ببندیم بلی به جرات می گویم در عوض این پولی که باید از خارجه قرض کنیم من توضیح می دهم که یک سال دو سال سه سال ایران مدرسه نداشته باشد اقلاً ایرانی بی سواد مستقل امیدواری دارد که در آتیه مدرسه پیدا خواهد کرد .
  
( اظهاری نشد )
+
اما ایرانی استقلال از دست رفته با مدرسه هم نمی تواند استقلال پیدا نماید و اگر هم پیدا کند خیلی دیر پیدا خواهد کرد پس در مرحله اول استقلال مملکت
  
رئیس ـ رای می گیریم داخل در مواد شویم آقایانی که شور در مواد را تصویب می نمایند قیام فرمایند .
 
  
( عده کثیری قیام نمودند )
+
است در مرحله دوم هم باز هنوز معارف نیست در مرحله دوم قشون است زور است سر نیزه است ملت ایران هر چه دارد باید به قشون بدهد زیرا یگانه چیزی که مملکت را از متلاشی شدن حفظ می کند مدرسه نیست مدرسه دوائی است که متدرجاً روح مملکت را ترقی میدهد ولی دوائی که امروزه برای مملکت لازم است مشق است که باید اسمعیل آقا و جنگلیها و کلنل محمد تقی خانها را قلع و قمع نماید پس باید قسمت اعظم از عایداتمان را به گلوی سربازهای خودمان بریزیم . من به قدر سهم یک نفر خودم استخوان یک سرباز را به بیست و پنج نفر معلم ترجیح می دهم . پس باید اول استقلال مملکت را منظور داشت استقلال مملکت هم بسته به قشون است قشون را باید به قدری تقویت کرد که توانائی این را داشته باشند دست اجانب را از ایران کوتاه کنند بعد در مرحله سوم بپردازیم به معارفف بعد از این مقدمه البته من هم با معارف خواهان و معارف پروران موافقم و البته این قسمت را هیچ کس منکر نخواهد بود که من هم مدرسه بوده ام .
  
رئیس ـ نسبت به ماده اول مخلفی هست یا خیر ؟  
+
سهم تحصیل کرده ام در نتیجه حق دارم ادعا کنم که من هم جزء معارف خواهان این مملکت هستم من هم منکر معارف نیستم من هم آرزو مندم که در عوض ششصد هزار تومان شصت ملیون برای معارف مملکت خرج شود . حالا می خواهم وارد مواد مخالفت آقایان بشوم قبل از آنکه وارد این موضوع شوم می خواهم یک توضیح به بیانات خیلی فصیح بلیغ آقای وزیر مالیه بدهم اگر چه آقای وزیر مالیه خودشان توضیح دادند ولی باز هم باید عرض کنم که در تهیه این راپورت تنها اکثریت مشارکت نکرده ما اشخاص دیگری هم داشته ایم اولاً یک شخصی داشته ایم که تمام نمایندگان محترم معتقد به فکر و اطلاعات تو تصرف او می باشند و آن شخص آقای مشیرالدوله هستند که به همکاری خودشان به تمام اعضاء کمیسیون بودجه منت می گذارند و همینطور رفقای اقلیت صوری هم شرکت داشته اند زیرا من هیچ منطقی در اختلافات مجلس نمی بینم از همان اقلیت صوری نیز آقای مساوات آقای زنجانی نیز در کمیسیون بودجه عضویت دارند و در تمام این مواد باتفاق رای داده اند بنابراین اجازه خواستم این قسمت را برای اطلاع آقای وزیر مالیه توضیح داده باشم که دیگر مسئله اکثریت و اقلیت تکرار نشود حالا برویم بر سر مسائلی که در این جا ذکر شد همکار محترم من شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند یکی از علل مخالفتشان نسبت به این راپورت این است که مخالفت با اصل نود و شش قانون اساسی می کنند همان طور که خودشان فرمودند به اصل نود و شش مراجعه کردم دیدم اصل نود و شش راجع به تأدیه مالیات است و مادام که به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده است بی مورد است راست است با این اصل همه ماها موافقیم ولی اینکه این اصل در این جا چطور مورد پیدا می کند من نفهمیدم و خیلی متشکر می شدم که بعد از من همکار محترم بطور خلاصه ( چون خیلی از شب گذشته است ) توضیح می دادند که بنده بفهمم اصل نود و شش با این راپورتی که به مجلس آمده است چه مناسبت دارد . مالیات تازه باید تاسیس شود ؟ و در این باب مذاکره می شود که ما متوسل به اصل نود و شش شده و بگوئیم الیات هائی که به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده است نباید گرفته شود .
  
آقای شیخ الاسلام اصفهانی ( اجازه )
+
مگر در این راپورت کمیسیون بودجه یک ماده راجع به عایدات هست که باید مجلس شورای ملی در آن رای بدهد که ما متوسل به اصل نود و شش می شویم .
  
مستشارالسلطنه ـ بنده به طور سوال از آقای مخبر کمیسیون خارجه سوال می کنم اول وکیل مالیه ایران را در امریکا معرفی فرمایند ثانیاً در قسمتی که می نویسند : «« اشتغال بدهد »» ممکن است عبارت «« انتقال بدهد »» را به لفظ «« بپردازد »» تبدیل بدهند و نوشته شود کمپانی نفت جنوب بپردازد این دو سوال را داشتم که اولاً توضیح بفرمایند وکیل مالیه ایران در اتازونی کیست ؟ و ثانیاً انتقال را پرداخت تبدیل نمایند .  
+
بلی اصل نود و ششم قانون اساسی مقدس و محترم است من هم به آواز بلند می گویم این حس و فکر در ملت ایران باید پیدا شود که بداند یگانه صاحب واقعی در بر قرار کردن مالیاتها مجلس شورای ملی است و هیچ دولتی حق ندارد مالیات بدون تصویب مجلس شورای ملی بگیرد و اگر هم بگیرد بر خلاف قانون رفتار کرده است .  
  
رئیس الوزراء ـ اولاً راجع به اینکه آقای شیخ الاسلام می گویند لفظ مساعده بی مناسبت است اینطور نیست زیرا مبلغی که دولت در نظر دارد پیش از این مبلغ است و این یک مساعده این است که دولت می خواهد دریافت نمید و اگر خواست مجدداً فرض کند به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد کرد اما اینکه آقای مستشار السلطنه می گویند وکیل مالیه معرفی شود ضرورتی ندارد اسمش توضیح شود وکیل مالیه دولت شخصی است که این ماموریت به او داده می شود و اینکه می گویند لفظ «« انتقال »» تبدیل به لفظ «« بپردازد »» شود این را هم مناسب نمی دانم همان لفظ انتقال باشد بهتر است .  
+
اینها یک اصول مسلمی است که هیچ جای حرف نیست و ایکاش روزی برسد که مامور مالیه وقتی برای مطالبه مالیات در خانه مودی مالیا می رود می گوید من این مالیاتی را نمی دهم برای اینکه مجلس تصویب نکرده است آنوقت دوره فترت پیدا نخواهد شد .  
  
رئیس ـ آقای دولت آبادی ( اجازه )
+
ولی این اصل مسلمی است که هیچ جای حرف نیست و ای کاش روزی برسد که مامور مالیه وقتی برای مطالبه مالیات در خانه مؤدی مالیات می رود می گوید من این مالیاتی را نمی دهم برای اینکه مجلس تصویب نکرده است آنوقت دوره فترت پیدا نخواهد شد ولی این اصل مربوط به مطلب ما نیست ای کاش همکار محترم با مشورت با سایر رفقای خودش به ما می گفت بیائید در تکمیل اصل نود و شش که خودش بالذات قابل اجراء نیست یک اقدامی بکنیم زیرا قانون اساسی یک پر نسیب ها و یک اصول معینی را در نظر داشته است طوری است که هر یک از این اصول منوط به قوانین فرعیه است .
  
دولت آبادی ـ أ عرضی ندارم
+
این کاش ایشان یک لایحه قانونی پیشنهاد می کردند بنده هم ملاحظه می کردم و با همدیگر همکاری می کردیم و یک موادی تهیه می کردیم که اگر یک دولتی مالیاتی بر خلاف قانون اساسی وضع کرد مجازاتش چیست و تکلیف مالیات بده چیست آن وقت تقدیم مجلس می کردیم و می رفت به کمیسیون بودجه و بعد به مجلس می آمد رای می دادیم و قضیه تمام می شد .
  
رئیس ـ آقای فهیم الملک ( اجازه )
+
اما در یک لایحه که اعتبار خرج را پیش بینی می کنند واقعاً و واقعا از درک من خارج است رابطه اصل نود و ششم را با آن بدانم .
  
فهیم الملک ـ بنده هم عرضی ندارم .
+
ایراد ثانی که داشته این بود که عزب دفترهای قدیم صورت جزء جمع را دارند و ممکن است صورت های خود را بیاورند و در ظرف دو هفته بودجه تهیه می شود .  
  
رئیس ـ دیگر در ماده اول اعتراضی نیست رای می گریم به ماده اول آقایانیکه ماده اول را تصویب می کنند قیام نمایند
+
بله عزب دفترها صورت داشتند اما راجع به چه راجع به مالیاتهای مستقیم و ارضی در آن زمانی که آن عزب دفترها و لوله کاغذ و قلمدان پرشالها بودند آن وقت مالیات تحدید و دخانیات و مستقلات نبود مالیات غیر مستقیم نبود فقط یک فردهائی بود که در آخر هر سال از روی آن برای سال نو یک دستور العملهائی به ولایات می فرستادند مثلاً برای حسن آباد صد تومان نقد بیست خروار جنس و پایش را هم مهر می کردند .
  
( اکثر قیام نمودند )
+
در اوراق دیگری محل خرج و شهریه بگیرها را معین می کردند و تمام می شد و می رفت اما از آن وقتی که آن عزب دفترها آن صورتها را داشتند تا امروز مملکت ما در یک حال باقی نمانده مملکت در یک حال منجمد نشده روز به روز در بسط و توسعه است در مملکت ما عناصر تازه ای پیدا شده . در مملکت ما مالیات های مستقیم و غیر مستقیم دیگری پیدا شده که اینها جزء جمع ندارد . صورت ندارد فرد ندارد با این حال متوسل شدن به فردهای قدیم نتیجه ندارد علی الخصوص که یک قسمت از کمی عایدات مستقیم ما فقط و فقط برای این نیست که صورت نداریم بواسطه این است که یک قسمتهائی از مملکت در تحت تأثیر حوادث مختلفه تا به حال قادر بر تادیه مالیات نبودند مثل آذربایجان و گیلان که تا دیروز در تحت فشار عناصر یاغی بوده و امروز بواسطه قشون غیور ما امیت پیدا کرده است و هنوز هم نمی توان مالیات آنجا را جزو عایدات مملکت حساب کنیم .
  
رئیس ـ تصویب شد ماده دوم قرائت می شود
+
پس این فردها به چه درد می خورد . اما اینکه فرمومدند در ظرف دو هفته ممکن است بودجه را تهیه کرد . بنده نهایت تأسف را دارم البته همیشه به همکاری شاهزاده سلیمان میرزا مسرور و مشعوف بوده ام ولی اگر چیزی اسباب این می شد و آن این بود که ایشان اگر خودشان عضو کمیسیون بودجه بودند به مطالب نزدیکتر می شدند .
  
آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند
+
در این مملکتی که یک وزارتخانه مرکزی بطور کلی از ولایات مختلفه ایران خبر ندارد در این مملکت هر کسی بگوید در ظرف دو هفته می شود بودجه معین کرد دور از عمل است و بنده باور نمی کنم و افسوس می خوردم که چرا با ایشان هم شعبه نیستم که از کمیسیون بودجه استعفاء بدهم و شعبه ایشان را به جای بنده انتخاب نمایند اگر ممکن بود اینطور می شد آنوقت این عرایض را بنده که آلان عرض می کنم ایشان می فرمودند در دو هفته نمی شود بودجه معین کرد دو ماه هم نمی شود بلکه در شش ماه هم نمی شود مگر آنکه مجلس شورای ملی خیلی فشار بیاورد و دولت هم خیلی خدمت کند و زحمت بکشد آنوقت با حمیت مجلس و دولت شاید در ظرف چهار پنج ماه بشود یک چیزی شبیه به بودجه تهیه کرد ولی اگر بگوئید در ظرف دو هفته بودجه را می شود معین کرد و کمیسیون بودجه که مرکب از هیجده نفر وکیل است که اغلب آنها مطلع و بصیر هستند انقرد عقلشان نرسیده من منکر این عقیده هستم این مطلب را کاملاً تکذیب می کنم و اینکه فرمومدند تصویب مواد این راپورت در حکم اختیاراتهائی است که به دولت داده می شود منکر این مطلب هم هستم و عرض می کنم بر عکس این راپورت از قدرت دولت می کاهد . تا به حال دولت مطلق العنان بود و عملیات دولت مبنی بر تصویب نامه های گذشته بوده است زیرا جریان زندگانی مملکت قابل توجه وقفه نیست . بلی مجلس شورای ملی ممکن است شش سال در یک مملکتی وجود نداشته باشد ولی هیچ کس نمی تواند بگوید شش سال زندگانی یک ملتی را توقیف می کنم . زنداگانی اجتماعی ترتیب طبیعی خود را طی خواهد کرد و اگر احتیاجات خود را بوسیله مشروع نتواند
  
رئیس ـ در این ماده اعتراضی نیست ؟ آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )
 
  
آقای سید یعقوب ـ بنده خواستم سوال کنم که غیر از این نهصد هزار تومان چیزی باقی می ماند یا خیر ؟
+
اداره کند بوسایل غیر مشروع یعنی وسایل غیر قانونی تأمین خواهد کرد در این مملکت عیناً همین قضیه پیش آمده اینکه زندگانی مملکت از زمان دوره سوم تا به حال خیلی تفاوت پیدا کرده دولتهای مختلفه آمده به قدر فهم و احتیاچات خودشان تصمیماتی اتخاذ کرده اند که الان هم در جریان است و اگر از نقطه نظر قانونی خود را طی نکرده و قانونیت ندارد پس بنابراین تصویب این مواد اختیار تامه دادن به قوه مجریه نیست بر عکس یک چهار دیواریهای بزرگی محدود کردند قوه مجریه است و مجلس شورای ملی در این چهار دیوار قوه مجریه را محدود می کند و اول قدمی که مجلس شورای ملی برای تعدیل بودجه برداشته و خیلی متاسفم که دیر برداشت مقتضی این بود خیلی زودتر این قدم را بردارد و اگر این کار را ما در سه ماه پیش می کردیم شاید امشب در عوض تصویب این اقلام درشت به تصویب اقلام کوچک موفق می شدیم حالا از امشب شروع می کنیم و امیدوار هستم بعد سه ماه دیگر موفق بشویم زیرا هر نوع اصلاحی تدریچی است و هیچ کس قادر نیست تمام اصلاحات را در قدم اول و یک روز یک جلسه تهیه کنند همکار محترم من شرحی راجع به نظارت در خرج و راجع به ادارات مختلفه که در ممالک مختلفه است فرمومدند بنده هم معتقدم و خیلی صحیح است ولی لازم نیست ما خود را حتماً مقید کنیم که طرز نظارت انگلستان را اتخاذ کنیم ممکن است دولت ایران از نقطه نظر احتیاجات و عادات داخلی یک طرز نظارت انگلستان را اتخاذ کنیم ممکن است دولت ایران از نقطه نظر احتیاجات و عادات داخلی یک طرز نظارت خاصی نسبت به مالیه مملکت خود اتخاذ کنند ولی این فرمایش متین زیادتر مورد می داشت اگر لایحه توزع بودجه در آنجا می آمد و در ضمن لایحه تفریغ بودجه این مطالب گفته می شد زیرا نمایندگان محترم اطلاع دارند که بودجه حقیقی بودجة کل مملکت است که شامل عایدی و مخارج دولت است ممکن است یک بودجه بودجة عایدات باشد و دیگری بودجه خرج . و بعد هم که بودجه تصنیب شد سلب نظارت از هیئت مقننه و مجلس شورای ملی نمی شود هر بودجه یک لایحه تفریغ بودجه دارد و قوه مجریه پس از انقضای دوره عمل اگر مطابق قانون بخواهد رفتار کند اقلام واقعی خرج را برای تصویب هیئت مقننه در ضمن یک لایحه تقدیم می کند و این مذاکرات بایستی در ضمن لایحه تفریغ بودجه بشود که چطور می توانیم حکمیت بکنیم این مبلغ خرج شده است یا نه والا کمیسیون تطبیق حوالجات نداریم چه نداریم و چه نداریم در ضمن اینکه اعتبار مخارج را مجلس تصویب می ککند مورد ندارد و فکر بنده حاضر است بفهمم رابطه بین بودن و نبودن کمیسیون تطبیق حوالجات با لزوم اینکه یک چهار دیواری برای خرج تهیه شود که وزارتخانه ها برای مخارج خودشان محدود باشند نمی فهمم .
  
مخبر کمیسیون بودجه ـ فرمایش آقای آقا سید یعقوب منوط به نرخ دلار است ولی با وجود اینکه دولار تنزل کرده است باز یک چیزی از آن باقی می ماند .
+
یکی دیگر از همکارهای محترم من آقای تدین چند فقره اعتراض کردند . اولاً در ضمن مقدمه فرمایشاتشان فرمودند که مخالفت من از نقطه نظر مصالح مملکت است استدعا می کنم بعدها این فرمایش را نفرمائید یا به عبارت روشن تری بیان فرمایند زیرا من هم که موافق هستم مدعغیم که موافقتم از نقطه نظر مصالح مملکت لااقل باید یک نفر باشد که بین ما حکمیت بکند ممکن است هر دو باشد یعنی هم این موافقت هم آن مخالفت از نقطه نظر مصالح مملکت باشد البته افکار ما با یکدیگر مصادمه پیدا کند تا به مثل معروف عثمانیها بارقه حقیقت پیدا شود و دیگر اینکه فرمودند مخالفت من از نقطه نظر عایدات سنه گذشته است و فرمودند عایدات سنه گذشته را من اطلاع دارم که وصولی بیشتر از این است که در این صورت ذکر شده و یک قسمت از عایدات تفریط شده است و بقایائی هم در محل هست چرا وصول نشده باین جهت بنده با این راپورت مخالفم .  
  
رئیس ـ دیگر نسبت به ماده دوم اعتراضی نیست . رای گرفته می شود
+
بنده با قسمت اول فرمایشاتشان موافقم واقعاً عوایدی که برای سنه گذشته و منظور شده عایدی حقیقی نیست تفریط هم شده بقایائی هم نزد مردم هست با شاهزاده سلیمان میرزا هم موافقم که باید با مشت به سرشان زد و گرفت در نزد هر کس که می خواهد باشد و هر دولتی که اینکار را نکند قصور کرده است و بالار عرض می کنم تقصیر کرده است حالا چه باید کرد آیا این مسئله مربوط است که من بگویم چون عایدات سنه گذشته کم وصول شده یا چه شده من مخالف این راپورت هستم راست است اگر در این لایحه یک ماده نوشته می شد که عایدات مملکتی نوزده ملیون است آنوقت من فرمایش آقای تدین را قبول می کردم و ممکن بود برای سنه آتیه این مسئله واقع شود و برای عایدات یک مدرک قطعی باشد ولی آقایان شما را به خدا از سر تا آخر این راپورت را بخوانید ببینی در یک جا یک کلمه از عایدات اسم برده شده بالاخره برای خرج می بایستی یک مأخذی ولو غلط و مسلم علط مدرک واقع شود ما گفتیم آقایان نمایندگان محترم مسبوق باشند بواسطه هرج ومرج اداری و وصول نشدن مالیات و گردن کلفتی مردمان مالیات بده با وجود این پولی که سنه گذشته به صندوق وارد شده نوزده ملیون است البته اگر مجلس شورای ملی جدیت داشته باشد و به دولت خودش فشار بیاورد و وزیر مالیه با جدیت کار کند هیچ تردید نیست که این نوزده ملیون ممکن است بیست و پنج میلیون بشود بنده عرض می کنم ممکن است آقای تدین از آقای وزیر مالیه استیضاح کنند که چرا بقایای مالیه را وصول نکردند مگر مجلس شورای ملی یگانه وسیله اش در مقابل دولت همین راپورت کمیسیون بودجه است مجلس شورای ملی هزار راه دیگر دارد می تواند از قوه مجریه استیضاح کند سوال می کند تأکید کند یادآوری و توصیه بکند که من فلان اصلاح را لازم می دانم ممکن است بنده بگویم آقای تدین بگویند شاهزاده سلیمان میرزا بگویند آقای وزیر مالیه چرا بقایای مالیات را وصول نمی کند ؟ ما به شما اختیار دادیم چه علت دارد مالیات در نزد عمرو وزید مانده ؟ آقای وزیر مالیه هم هیچ جواب ندارند بگویند مگر اینکه بگویند من فلان اقدام را برای وصول کردم ولی ممکن نشد و اگر هیچ یک از این جواب ها را ندهند مجبور اس معترف شود که تقصیر کرده فرض بفرمائید مجلس شورای ملی موفق به هیچ یک از این اصلاحات نشود و عایدات سنه گذشته عیناً به حال خود باقی بماند آنوقت در مقابل نوزده ملیون عایدات ۲۲ ملیون و خورده خرج داریم این کسری را از کجا باید پیدا کرد ؟ فقط حرقی که کمیسیون بودجه زده این است که از مخارج کسر شود و این یک راه عملی است و نسبت به عایدات هم هیچ ماده که محتاج به تصویب مجلس شورای باشد و پیشنهاد نکرده است تنها راهی که بود همین بود که کمیسیون بودجه در نظر گرفته که مخارج را تقلیل کند و مخارج زیادی از ادارات این مملکت را که تمام اهالی فریاد می کنند زاری می کنند و تنقید می کنند که این ادارات در این مملکت زیاد است و هیچ کار مملکت را هم انجام نمی دهند کسر کرده به عقیده بنده باید قبل از اینکه به افراد ترحم کرد به مملکت ترحم کرد باید به مملکت از نقطه نظر عمل نگاه کرد مملکت دار المعجزه نیست . مملکت دارالمساکین نیست که به مجرد اینکه بنده نان ندارم یک لقمه نان در پشت فلان میز به من بدهند و این یک چیزی است که همه مردم داد می زنند همه جراید می نویسند اشخاص عوام هم می گویند حواص هم می گیند ما هم گفتیم در این درد بی درمان عمومی که سالها است همه داد و فریاد می کنند بیائیم از این مخارتج زیادی پنج کرور کسر کنیم بد کاری کردیم ؟ بنده در این خصوص چیزی عرض عرض نمی کنم و جواب را به افکار عمه واگذار می کنم البته من هم بعد از این اظهارات منقد پیدا خواهم کرد ولی برای من فرق نمی کند و یگانه ستاره راهنمای من تنها منافع ملت و مملکت ایران است ولو اینکه هر چه مرا تنقید کنند پس کمیسیون بودجه آمده و این قدم اول را برداشته است البته‌ آقایان تصدیق می کنند در صورتیکه کمیسیون موفق نشود عایدات را اصلاح کند مخارج هم تقلیل نشود باز بر می گردد به همان حرج و مرج سابق نتیجه رد کردن راپورت کمیسیون بودجه تنها همین است و پس حالا اگر مجلس موافق با این نتیجه است بنده هم حرفی ندارم آنوقت تمام ما در خرابی مملکت موافق می شویم . بالاخره در خاتمه یک نکته را لازم است عرض کنم و آن این است که چه در مجلس چه در جراید محلی نسبت به دو مطلب مذاکراتی می شود که محتاج به توضیح است یکی راجع به بودجه است که بیش از آنچه لازم است بسط پیدا کرده و یکی راجع به معارف است که حتی بعضی اعضاء دولت هم به نام بودجه معارف می خواهند ما را هو کنند و ما از هو نمی ترسیم . کمیسیون بودجه امروز برای تجدید نظر در بودجه معارف منعقد شد و معلوم شد آقای وزیر معارف تا به حال موفق به کسب نظر دولت و مخصوصاً آقایان رئیس الوزراء وزیر مالیه نشده اند و نظریه را که اظهار می کنند نظریه شخصی خودشان است لهذا کمیسیون به ایشان تکلیف کرد که با سایر همکاران خودشان توافق نظر حاصل نمایند این تصمیمی که امروز کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر معارف گرفته است و متاسفانه یک ماده از مواد این راپورت قهراً بواسطه مسامحه که نموده اند می ماند کمیسیون بودجه چنانچه در راپورت
  
فهیم الملک ـ با ورقه باید رای گرفت
 
  
رئیس ـ اگر پنج نفر تقاضا کنند که با ورقه رای گرفته شود با ورقه رای گرفته میشود .  
+
ذکر شده برای عایدات تخمیلی تفریبی هیچ نوع اختیاری نداده برای اینکه باز هم در آتیه سوء تفاهم نشود تکرار می کنم که این مبلغی که نسبت به عایدات معین شده عایدات قطعی نیست این مبلغ فلط عایدات دولت نیست خیلی زیادتر از اینها است و هیچ دولتی نمی تواند ادعا کنند که چون این مبلغ وارد مجلس شورای ملی شده است عایدات مملکت همین است همینطور که کمیسیون بودجه خواست برای عایدات مدرکی داشته باشد برای مخارج هم می خواست مدرکی داشته باشد اعم از آنکه قانونی یا غیر قانونی باشد و همان مدرکی را که نسبت به وزارتخانه ها اتخاذ کرد و آن این بود که در سنة گذشته وزارت معارف اوقاف سیصدو هشتاد هفت هزار و چهار صد تومان خرج داشته که یک قسمت از این مبلغ صرف مدارس تهران و یک قسمت هم صرف چیزی که شبیه به صحیه است می شد که بر حسب معمول مملکت به هیچ کس نمی شود گفت من در یک شهر کوچک منکر دو اداره صحیحه بیعنی صحیه دولتی و صحیه بلدیه هستم یا اینکه بگویند شهر تهران که دارای شت مدرسه متوسطه است که هر کدام دارای هشت نه شاگرد است این غلط است و باید شهر تهران دارای دو سه مدرسه باشد که هر کدام پانصد ششصد نفر شاگر داشته باشد این هم شاید در نظر بعضی کفر باشد ولی من این ادعا دا نمی کنم به هر حال از این مبلغ صد و نود سه هزر تومان برای مدارس و مخارج معارف تخصیص داده شده ما هم خیال کردیم که این بودجه به آن حال در وزارت معارف معمول است چون آقای وزیر مالیه فرمودند این پولی است که به وزارت معارف داده شده ما هم از طرفی برای توسعه معارف و از یک طرف دیدیم اگر با این بی پولی توسعه معارف تو از یک طرف دیدیم اگر با این بی پولی مملکت چند کرور بودجه معارف را بنویسیم اما اگر پول باشد هر روز تعین تعطیل می کنند اجازه ندارد با ملاحظه این دو طرف قضیه معاف پری روزی کردیم و هفت هزار تومان که اضافه کردیم و دویست هزار تومان برای معارف تعین کردیم بعد همان وزیر معارف تشریف آوردند در کمیسیون اظهار کردند که خیر در سه چهار ماه قبل در کابینه سابق آقای قوام السلطنه یک بودجه مانده برای معارف نوشته شده که چهار صد و چهل و شش هزار تومان که از این مبلغ دویست و هشتاد و شش هزار تومان راجع به مدارس است و نود و شش هزار و ششصد و نود و شش تومان راجع به اداره .  
  
( بعضی گفتند لزومی ندارد )
+
ملاحظه فرمائید قریب صد هزار تومان به همان هولیر انیها که در سایر وزارت خانه ها است که به قدر صد دینار برای این مملکت جائزه ندارد داده می شود و صد هزار تومان از این پول به شکم وزارت معارف می رود پنج هزار و پانصد و شصت و پنج تومان که وزارت معارف حقوق تقاعدید دارد .
  
رئیس ـ قصود جنابعالی ۸۵ نظامنامه واضح است .  
+
مخارج متفرقه دارد که هیجده هزار تومان اعتبار دارد تمام اینها را که جمع کنید خواهید دید که این همه داد و فریاد که میزنید و می گویند کمیسیون بودجه درباره معارف بی انصافی کرده همه حرف است به کمیسیون بودجه گفته است این وزارتخانه عریض و طویل به کار نمی خورد و از این بابت ممکن است تفاوتی در بودجه حاصل شود و با وجود این گفته شد نسبت به مدارس باید اضافاتی منظور گردد و چون در مورد معارف شود و همه امیدوار هستیم معاف ترقی کند مجدداً امروز به طور فوق العاده کمیسیون بودجه تشکیل شد و پیشنهاد جدیدی رسید آقایو وزیر معارف عقیده شان این بود که باید در سال چهار کرور خرج معارف گردد و بنده دیدم داریم از دایره عمل خارج می شویم برای اینکه اگر ما بخواهیم چهار کرور خرج معارف کنیم اولاً قبل از اینکه مطلب به کمیسیون بودجه بیاید ابتداً باید در هیئت وزراء دارند باید این خرج را تصویب کنند وقتی که وزیر معارف می گوید من چهار کرور الزم دارم وزیر مالیه هم به او می گوید من هم حاضرم بدهم با اینکه همکار محترم خودشان را قانع کنند که این حرف را نزنند والا اگر از نقطه نظر معارف پروری می باشد بنده هم پیشنهاد می کنم چهار کرور نباشد هشت کرور باشد پیشنهادی است مقید به عملش که نیستم .  
  
فهیم الملک ـ بلی مقصود قسمت دوم ماده هشتاد و پنج است .  
+
اولاً ما دیدم چهار کرور پول نداریم بدهیم و بعد هم بنده چون وکیل ولایت هستم منکر این هستم که تمام مدارس در تهران تاسیس بشود آیا سایر نقاط و ایالات و ولایات محتاج به معارف نیستند حالا آقای وزیر معارف برای اینکه هم خوششان بیاید می خواهند مدارس ابتدائی متوسطه . عالیه . اجباری . شبانه روزی و اکابر همه را درته ران جمع کنند . چرا مشهد من وکرمانشاه شما و شیراز ایشان نداشته باشد . یعنی چه ؟ اگر مملکت پول دارد می تواند چهار کرور خرج معارف تبکند وزیر معارف باید این چهار کرور را به تناسب بین ولایات تقسیم کند . پس اینکه دلخوش داشته باشیم که چهار کرور برای معارف تصویب کرده ایم بدون اینکه فکرش را بکنیم که پولش را از کجا بیاوریم چه نتیجه دارد ؟ به علاوه آن هم این چهار کرور را از کجا بیاوریم ؟ با این پول تنها که نمی شود تاسیس معارف کرد من هم دلم می خواهد یک کرر قشون تهیه کنم اما یک کرور قشون غیر از پول هزار چیز دیگر لازم دارد .  
  
رئیس ـ من نمی دانم این مسئله شامل این ماده میشود یا خیر ؟
+
مقسم لازم دارد که ما نداریم و باید بعدها زحمت بکشیم و تهیه بکنیم خیلی جای تأسف است که یک دارالمعلمین صحیحی در این مملکت نداریم و خیلی هم غفلت کرده ایم که تأسیس نکردیم . الو قدم معارف خواهی حقیقی تربیت کردن معالم است تاوقتی که معلم در مملکت نباشد معارف درست نمی شود خلاصه تا وقتی مصادف شدیم با تقاضای چهار کرور اول خاهش کردمی که ما را در مضیقه نگذارند و بعد گفتیم ابتداء بروند با همکارهای خودتان کنار بیائید و بعد یک لایحه امضاء شده به امضای خودتان و آقای رئیس الوزراء را بیاورید به ما بدهید تا ما مذاکره کنیم . این مسئله مطبوعات ما در عقاید وطن پرستی مشارکت می کند ولی خوب است پس از اطلاع از حقایق اظهار عقیده بکند مطلب دیگر راجع به کسر حقوق است یکی از مطبوعات مهم تهران در ضمن تنقید از راپورت کمیسیون بودجه می نویسد این تصمیمی که کمیسیون بودجه گرفته غلط است مثلاً آن روز نامه محترم یه قسمتی راجع به عایدات بیان می کند و در ضمن مخارج می نویسد یک قاضی با پنجاه تومان حقوق آنوقت اگر نخواهند تومانی سه قران از او کسر کنند دیگر نمی شود از او صحت عمر خواست در این خصوص یک انتشاراتی پیدا شده و به طور کنایه و اشاره بطور مستقیم و غیر مستقیم گرفته می شود که کمیسیون بودجه از کلیه حقوق تومانی دو قران سه قران کسر نموده بنده به نام کمیسسیون هم تهمت را تکذیب می کنم و لذا در ضمن تصمیمی در کمیسیون گرفته نشده کمیسیون بطور کلی اعتبارات خرجی برای دولتی تصویب کرده و تکلیف نموده از حدود این اعتبارات بودجه خود را تهیه کند و مدت هم تعیین کرده که تا فلان مدت آن بودجه جزء به مجلس بیاید ولی هیچ نگفته شما بروید از حقوق اجزاء جزء کل خودتان تومانی سه قران کسر کنید هیچ همچو حرفی زده نشده و تصور می کنم یک نظر عملی در کمیسیون بودجه حکمفرماست و آن این است که باید عده مستخدمین را کم و آنقدری که باقی می ماند باید سیر نگاهداشت نه اینکه صد نفر در یک اداره باشند و همه گرسنه باشند باید عده را کم کرد و آن عده کمی را که نگاه می دارند باید قیمت کلیه ارزاق و مصارفشان را از نان و گوشت و کرایه خانه و نفت و غیره سنجید و به همین مقیاس به آنها حقوق داد پس کمیسیون بودجه هیچ خیال نداشته است ه از ارقام تومانی یک قران و دو قران یا کمتر یا زیادتر کاسته شود و هر کس این اشتباه را کرده است برای رفع اشتباه عرض می کنم چنین چیزی نبوده است مثلاً به طور مثل ممکن است وزارت خارجه را عرض کنم .
  
فهیم الملک ـ در تمام لوایح قانونی که دولت تقاضای اجازه مخارج می نماید باید با ورقه رای گرفته شود .
+
وقتی بودجه وزارت خارجه به کمیسیون آمد دیدیم مطابق احتیاجات مملکت نوشته نشده مثلاً سفارت خانه هائی که در خارجه داریم به بعضی از آنها از حیث کمی حقوق سخت می گذرد چنانکه سفارت آمریکای ما هر روز شکایت از کمی حقوق می کند و با آن پولی که سابقاً به سفارت خانه واشنگتن داده می شد نمی شود زندگی کرد کمیسیون موافقت کرد که از طرف وزارت خارجه یک مبلغی بر حقوق سفارتخانه واشنگتن افزوده شود از یک طرف هم دیدیم با این پول سفارتخانه در اسپانی و هلند داشتن زیاد است و فعلاً لازم نیست بفرستیم وقتی یک بودجه کاملی پیدا کردیم و یک قدری دست و بالمان باز شد انشاءالله هم به هلند هم به اسپانی هم به پرتقال نماینده خواهیم فرستاد ولی حالا که پول نداریم لازم نیست و همچنین چهل و پنج هزار تومان صاحبان مستمری و شهریه وزارتخارجه را گفتم خوب است هر وزارتخانه که شهریه بگیر دارد تمام جزء بودجه وزارت مالیه بشوند تا تکلیف کلیه شهریه ها که معلوم شد تکلیف آنها هم معین شود مثلاً گفتیم کار گذاری در عراق لازم نیست جاهای مهم که لازم است باید کار گذار داشته باشیم کمیسیون بودجه کسری که خواسته است بشود از این طریق است نه اینکه بگوید تومانی دو قران و سه قران از کلیه حقوق ها کسر بشود این البته منطقی نیست و بعد از این توضیح که بنده دادم با معذرت از اینکه اسباب تصدیع آقایان شدم می خواهم عرض کنم
  
رئیس لوزراء ـ این اجازه خرج نیست
 
  
تخصیص یک مبلغ معین است که اجازه گرفته می شود پرداخت حقوق معوقه
+
که آقایان این را در نظر داشته باشند که این لایحه بودجه نیست این راپورت چون یک موادی است که مربوط به بودجه است اسم آن موادی است که مربوط به بودجه است اسم آن مواد قانون بودجه گذارده شوده . این مواد راجه به این است که هر یک از وزارتخانه ها در چه حدود باید برای خودشان بودجه بنویسند و هیئت دولت بداند این نهصد و پنجاه هزار تومان اعتبار را چه طرز باید به مصرف برساند . این موادی که در راپورت ذکر شده و آقایان ملاحظه می فرمایند البته قانون بودجه است و پس از تصویب مجلس شورای ملی قانون راجع به بودجه خواهد شد و اگر هم نخواهیم به طور کلی اسم آن را بودجه خواهد شد و اگر هم نخواهیم بطور کلی اسم آن را بودجه بگذاریم میگوئیم بودجه خرج و یا اینکه ممکن است بگوئیم لایحه است که بر طبق آن تقاضای اعتبار از طرف دولت تصویب شده وقتی آقایان این نظریه را پیدا کردند به عقیده من یک قسمت از اشکالاتشان مرتفع خواهد شد و خواهش می کنم این راپورت را به عنوان یک لایحه قطعی بودجه تصور نکنند فقط کمیسیون بودجه لازم دیده است که زمینه برای بودجه های جزء را تهیه نموده و به عبارت آخری وزارت خانه ها را در چهار دیوارهائی محدود کنند تا آنها هم بروند در حدود این اعتبار بودجه هائی جزئی برای خود تهیه نمایند به علاوه وزارت مالیه یک تکلیف خاصی هم خواهد داشت و آن این است که قطع نظر از اینکه بودجه خرج وزارت خانه خودش را تهیه می کند بودجه عایدات را نیز این قدر ممکن است نزدیکتر بواقع باید پیش بینی کرده و به مجلس تقدیم کنند و انشاء الله تا اوایل یا اواسط حمل به تصویب مجلس شورای ملی برسد آنوقت اگر آقایان نمایندگان محترم نظری در بودجه عایدات دارند بفرمایند و موافقت و مخالفت خودشان را اظهار دارند والا مادام که این مقدمه تهیه نشه این فقط تقاضای اعتبار برای تهیه بودجه خرج و به طور قلمهای درشت است .
  
رئیس ـ ( خطاب به فهیم الملک ـ دیگر ایرادی ندارید
+
رئیس ـ مجلس مذاکرات را در کلیات کافی میداند یا نه .
  
فهیم الملک ـ تفاوتی در اینکه در قیام و قعود یا با ورقه رای گرفته شود نمی بینم در هر صورت مجلس موافق است و رای خواهد داد مقصود بنده رعایت نظامنامه داخلی بود .
+
( جمعی گفتند کافی است )
  
سردارمعظم ـ ماده هشتاد و پنج شامل این فقره نیست زیرا در آن ماده می نویسد لایحه که بر طبق آن تقاضای اجازه خرج شود اولاً این لایحه نیست لایح باید از طرف دولت پیشنهاد شود .
+
سلیمان میرزا بـ بنده کافی نمی دانم چون یک نسبت هائی داده اند باید جواب داده شود .  
  
ثانیاً تقاضای اجازه خرج نشده و دو ماده است که از برای استقراض پیشنهاد شده که ضمناً در یکی از مواد مبلغ آن به مخار معوقه تخصیص داده شده به این ملاحظه به عقیده بنده باید نسبت به این ماده با قیام و قعود رای گرفت و در کلیات آن با ورقه .
+
رئیس ـ چون هفت نفر در کلیات نطق کرده اند رای می گریم که مذاکره در کلیات کافی است یا کافی نیست ؟
  
رئیس ـ آقای محمده هاشم میرزا ( اجازه )
+
پیشنهادی رسیده قرائت می شود بعد رای می گیریم .
  
محمد هاشم میرزا ـ بنده عقیده ندارم با ورقه رای گرفته شود این را یک لایحه استقراضیه میدانم و هر دو ماده را هم شامل آن می دانم هر وقت موقع خرج شد و پیشنهاد کردند آن وقت لایحه خرج است هنوز لایحه خرج نیست .  
+
( آقای آقا میرزا ابراهیم خان ملک آرائی پیشنهاد مزبور را که به امضای پانزده نفر از نمایندگان بوده به مضمون ذیل قرائت نمودند . )
  
رئیس ـ پس در ماده دوم همه به قیام و قعود رای می گیریم آقایانیکه ماده دوم را تصویب می کنند قیام فرمایند .
+
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
  
( اکثر قیام نمودند )
+
نظر به اینکه تعیین بودجه مملکتی بر روی احتیاجات صحیح و ضروری است پیشنهاد کمیسیون بودجه بدون توجه کامل به این مسئله فقط شامل اختیاراتی است که به وزارتخانه ها داده شده و از این رو نتیجه قطعی و عاقبت آن را که اطمینان از صحت و لزوم تشکیلات باشد نمی توان فعلاً تشخیص داد علیهذا امضاء کنندگان ذیل از دادن رای مبهم و علی العمیا معذور بوده یا الضروره مواد ذیل را به مجلس شورای ملی پیشنهاد می نماید .
  
رئیس ـ تصویب شد در کلیات کسی اعتراض دارد ( اظهاری نشد )
+
کمیسیون بودجه و دولت مکلفند که هرچه زودتر بودجه جامعی که متناسب با احتیاجات و عایدات مملکتی باشد تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم دارند .
  
باید رای بگیریم به کلیات لایحه این رای هم باز با قیام و قعود خواهد بود در این باب اعتراضی هست .  
+
ماده دوم ـ قبل از تقدیم بودجه مذکور باید دولت صورتی که متضمن شرح کلیه عایدات باشد به ضمیمه بودجع معمول کنونی به مجلس تقدیم دارد یا به نظر نمایندگان رسیده آراء و تغییراتی که در بودجه قدیم و جدیده حاصل می شود مقایسه و بصیرت کامله حاصل نمایند .  
  
رئیستـ آقای سلیمان میرزا ( اجازه )
+
ماده سوم ـ در صورتیکه بودجه های جدید تا اول حوت به مجلس تقدیم شده باشد دولت حق هیچگونه مخارج بدون اطلاع و تصویب مجلس نخواهد داشت .
  
سلیمان میرزا ـ همانطوری که آقای فهیم الملک فرمودند مقصود از این صحبت راجع به نظامنامه داخلی است پس از آنکه آقای سردار معظم و شاهزاده محمد هاشم میرزا مذاکره فرمودند بالاخره معلوم نشد تفسیر این ماده چیست . آقای سردار معظم نظرشان این بود که در کلیه لایحه باید با ورقه رای گرفت آقای محمد هاشم میرزا نظریه شان این بود که در کلیات هم نباید رای گرفت آقای رئیس هم فرمودند که این ماده هنوز تفسیرش معلوم نیست پس از اینکه جمع نظرها بشود موافق ماده دیگر نظامنامه داخلی که می گوید هر گاه پنچ نفر تقاضا کنند با ورقه رای گرفته شود با ورقه رای گرفته شد ممکن است بنده و چهار نفر از آقایان پیشنهاد کنیم که این رای با ورقه گرفته شود .  
+
رئیس ـ این پیشنهاد منافاتی ندارد یا اینکه در کافی بودن مذاکرات رای بگیریم ممکن است آقایان مذاکرات را کافی بدانند و این پیشنهاد هم بماند برای جلسه دیگر رای می گیریم آقایانیکه مذاکرات را در کلیات کافی می دانند قیام فرمایند .  
  
رئیس ـ موافق ماده ۸۷ باید پیشنهاد کتبی باشد
+
( اکثر نمایندگان قیام نمودند )  
 
 
سلیمان میرزا ـ الان می نویسیم و تقدیم می کنیم .
 
 
 
رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا ( اجازه )
 
 
 
محمدهاشم میرزا ـ عرض بنده راجع به تعقیب عقیده خودم بود حالا که بنا شد با ورقه رای گرفته شود نظر به اینکه چند نفر با ورقه و چند نفر با قیام و قعود بالاخره رای خواهند داد دیگر محتاج به این تفیذات نیست .
 
 
 
رئیس ـ آقایان فهیم الملک و حائری زاده و طباطبائی و وقارالملک و آقا میرزا ابراهیم قمی تقاضا کرده اند با ورقه رای گرفته شود پس با ورقه رای گرفته می شود آقایانیکه این لایحه را تصویب می کنند ورقه سفید و اشخاصی که تصویب نمی کنند ورقه کبود خواهند داد .
 
 
 
و اخذ آراء به عمل آمده آقایان تدین و سهام السلطان شروع به استخراج آراء نمودند و ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد .
 
 
 
عده حضار ( ۶۸ نفر )
 
 
 
ورقه سفید علامت قبول ( ۴۶ ) ورقه کبود علامت رد ( ۲ ) امتناع ( ۱۲ ) ورقه با قید سفید بدون امضاء ( ۱ ) ورقه با امضاء بدون قیبد سفید یا کبود ( ۳ ) ورقه و بدون امضاء علامت امتناع ( ۴ )
 
 
 
سهام السلطان ـ در یکی از اوراق قید سفید
 
 
 
شده است ولی امضاء نشده و در بعضی امضاء نموده اند و قید یا کبود نشده است
 
 
 
سردارمعظم ـ امضاهائی که در روی اوراق سفیده شده است علامت قبول است زیرا رنگ سفید است .
 
 
 
رئیس ـ درست ملتفت نشدم چه فرمودید .
 
 
 
سردارمعظم ـ عرض کردم آقایان مشجر چنین می فرمایند چند ورقه سفید است و اسم هم نوشته شده است ولی نوشته اند سفید است یا بود بنده عرض می کنم اینها جزو اوراق سفید است زیرا رنگ خود ورقه حاکی است که علامت قبول بنابر این کلیه اوراق سفیدی که در آنها اسم نوشته شده است علامت قبول است فقط اوراقی علامت رد است که کبود باشد و اوراقی که سفید است و امضاء ندارد علامت امتناع است .
 
 
 
رئیس ـ در هر صورت این یک چیزی است که باید در هیئت رئیسه مطرح شود بالفعل لایحه استواخیه باکثریت ( ۴۶ ) رای تصویب شد و چون موافق نظامنامه باید در صورت مجلس اسامی موافقین و مخالفین نوشته شود به همین ترتیب نوشته خواهد شد تا بعد این مسئله در هیئت رئیسه مذاکره شود .
 
 
 
سردارمعظم ـ بنده تقاضا می کنم آرائی که به این ترتیب استخراج شده محفوط بماند تا اینکه تکلیف آنها معین شود و بعد ضمیمه آراء دیگر شود .
 
 
 
رئیس ـ البته مضبوط خواهد ماند لایحه استقراضیه تصویب خواهد شد .
 
 
 
اسامی قبول کنندگان
 
 
 
سلطان العلماء ـ آصف الممالک ـ حاج میرزا تقی خان نائینی ـ عمیدالممالک ـ سهام السلطان ـ عمادالسلطنه ـ طباطبائی ـ بیان الدوله ـ وقار الملک ـ آقا سید محمد تدین ـ میرزا ابراهیم خان ـ ملک آرائی ـ آقا میرزا محمد صادق طباطبائی ـ نصرت الدوله ـ میرزا محمد حسین صدرائی ـ احتشام الدوله ـ غضنفر خان ـ صدر الاسلام ـ مستشارالسلطنه ـ محقق العلماء ـ سردارمعظم ـ آقا سید یعقوب ـ محمد هاشم میرزا ـ ناظم العلماء ـ ارباب کیخسرو ـ رئیس التجار ـ نصیرالسلطنه ـ قوام الدوله ـ سردارمعظم خراسانی ـ نصیر دیوان ـ حاج میرزا اسدالله خان ـ مشیرالدوله امیرناصر ـ سردارجنگ ـ میرزا هاشم آشتیانی ـ وکیل الملک ـ فتح الدوله ـ حاج ششیخ اسدالله ـ میرزا محمد نجات ـ بیان الملک ـ رکن الملک ـ شیخ الاسلام ملایری ـ حاج مقبل السلطنه ـ میرزا علی کازرونی ـ امین الشریعه شیرازی ـ منتصر الملک ـ فهیم الملک .
 
 
 
اسامی رد کنندگان
 
 
 
حائری زاده ـ شیخ الاسلام اصفهانی
 
 
 
ورقه با امضاء بدون قید سفید یا آبی
 
 
 
(۳ )
 
 
 
حاج میرزا مرتضی ـ آقا سید فاضل ـ اقبال السلطان
 
 
 
رئیس ـ یک پیشنهادی از طرف وزیر مالیه رسیده است راجع به انتخاب یک کمیسیون سه نفری از طرف مجلس برای رسیدگی به محاسبات سنواتی صندوق وزارت مالیه طبع و توزیع شده است فرستاده می شود به کمیسیون بودجه یا کمیسیون قوانین مالیه
 
 
 
سردارمعظم ـ این لایحه کمیسیون بودجه آمده است و شور هم در آن شده است و رای قطعی محتاج به حضور آقای وزیر مالیه است روز یک شنبه دو ساعت قبل از ظهار قرار شده است تشریف بیاورند به کمیسیون و بعد راپورت به مجلس تقدیم بشود .
 
 
 
رئیس ـ بسیار خوب آقای سلیمان میرزا ( اجازه )
 
 
 
سلیمان میرزا ـ بنده یک مسئله خارج از موضوعی می خواهم عرض کنم ولی یک اخطاری است که موقعش می گذرد آقایان وزراء تشریف می برند و سوالاتی که آقایان باید بنمایند می ماند همین طور برای جلسه بعد به این جهت سوالات یک ماه طول می کشد و نمی دانم در این باب تکلیف چیست ؟
 
 
 
رئیس ـ آقای سردار معظم خراسانی ( اجازه )
 
 
 
سردارمعظم خراسانی ـ بنده هم عرضم همین بود
 
 
 
رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله ( اجازه )
 
 
 
حاج شیخ اسدالله ـ از طرف وزارت مالیه تقاضای یک کمیسیون از مجلس شده است من نمی دانم مراجعه به کمیسیون قوانین مالیه و بودجه چه معنی دارد وزارت مالیه یک کمیسیون سه نفری خواسته است که از طرف مجلس انتخاب شود .
 
 
 
برای مراجعه به محاسبات صندوق وزارت مالیه این جا نه مشاوره دارد نه وضع قانونی است نه تصویب خرجی اس نه محتاج به رفتن به کمیسیون بودجه است نه محتاج به کمیسیون قوانین مالیه باید اگر مجلس صلاح بداند انتخاب کند و اگر صلاح نمی داند رد کند .
 
 
 
رئیس ـ شاید مجلس صلاح نداند و لازم بداند که در این باب قبلاً مذاکراتی بشود این هم مثل سایر مطالب است چه فرق می کند حالا اگر اکثریت مجلس رای بدهد که به کمیسیون نرود البته نخواهد رفت چون مخالفتی نشده است به این جهت به کمیسیون مراجعه می شود .
 
 
 
رئیس ـ آقای مستشار السلطنه ( اجازه )
 
 
 
مستشارالسلطنه ـ بنده چندین سوال از آقایان وزیر امور خارجه و وزیر فوائد عامه و وزیر مالیه داشتم چون سایر آقایان وزراء تشریف بده اند و چندین جلسه قبل هم وقت داده اند منتظرم وقت برسد سوالات خود را عرض کنم .
 
 
 
رئیس ـ آقای سلیمان میرزا از آقای وزیر مالیه سوالی دارند .
 
 
 
سلیمان میرزا ـ بنده چون سوال کرده ام بفرمائید اول از کدام یک شروع کنم.
 
 
 
رییس- هر کدام را که می خواهید.
 
 
 
سلیمان میرزا- یکی از سوالاتی که بنده از آقای وزیر مالیه کرده ام این است البته آقایان فراموش نفرموده اند که چندی قبل راجع به بانک رهنی که اخیراً اسم آن را بانک ایران گذارده اند بنده سوالی کردم که مسئله بانک یکی از مطالب خیلی مهم ثروتی و اقتصادی است که همیشه گرفتار آن هستم ان منحصراً یک بانک داریم و اگر چندین بانک داشتیم شاید به صلاح صرفه مملکت نزدیک تر بود اگر خود دولت یک بانک داشت شاید بهتر می توانست استفاده کند .
 
 
 
چندی قبل بنده راجع به ترتیب بانک استقراضی از آقای وزیر مالیه سوالی کردم و سوالی کردم و سوال بنده چندین جمله بود یکی اینکه از قراری که شنیده می شود یک مقداری از اوراق و اسناد بانک مفقود شده است دیگر آنکه از برای وصول مطالبات بانک و پرداخت دیون آن چه در نظر گرفته اند یکی دیگر این بود که از برای اداره کردن بانک و به دست آوردن منافع تجارتی دولت چه نقشه در نظر دارد آیا بک هم یک اداره خواهد بود مثل سایر ادارات که همین قدر بگوئیم ما هم بانک داریم باید یک بودجه داشته باشد ؟
 
 
 
سوال دیگر این بود که طرز اداره کردن بانک در تحت نظر کی خواهد بود منتها در تحت نظر آقای وزیر مالیه خواهد بود یا در تحت نظر هیئت دولت آن چهار سوال را بنده دارم و تقریباً می توانم بگویم که آن شب با سوال بنده اکثریت قریب به اتفاق اظهار موافقت فرمودند .
 
 
 
در این قسمت که این بانک را زودتر از نقطه نظر بودجه موقتاً یک چندی تعطیل بکنند و اجزاء زیادی آن راحذف کنند و در ضمن جواب گویا آقای وزیر مالیه اشتباه فرموده و گفتند منحل می کنیم بعد خودشان اصلاح فرمودند حالاکه مرثیه همان سوالات را تکرار می کنم چون بعد از مسئله سوال بنده اجزاء بانک در بعضی از روزنامه جات یک چیزی چاپ کرده اند و گفته اند هیچ اسنادی مفقود نشده است طبیعتاً آن مسئله که بنده شنیده بودم بایستی از آقای وزیر سوال کنم که صحیح است یا سقیم ولی چون بنده یک کاغذ امضاء شده دارم و آن کسی که این کاغذ را برای بنده فرستاده صریحاً نوشته است که بعضی از اسناد بانک مفقود شده است این بود که بنده از آقای وزیر مالیه سوال کردم که چندی قبل بعضی از اوراق بانک را برده اند . اگر آقایان در نظر شان باشد اجزاء بانک نوشته اند که اسناد بانک در صندوقی است و دو نفر آنها را می گیرند و مهر می کنند آن شخص هم که از این موضوع اطلاع داشته برای بنده توضیح می دهد که بنده عین آن توضیح را بدون کم و زیاد عرض می کنم که اگرهر تحنیقی لازم باشد آزاد بخوابند محض اطلاع آقای وزیر مالیه حالا عرض می کنم که این کاغذ دارای دو قسمت است یک قسمت راجع به حوالجات و اسناد درجه اول است که همانطور که آقایان اعضاء بانک اعلام نموده اند این شخص هم تصدیق می کند که آن اسناد همانطور در صندوق هست و دو نفر هم مواظب دارد که اسناد آن را تحویل داده و مسترد می نمایند قسمت دیگر راجع به اسناد درجه دوم است و من عین عبارت آن را برای اطلاع آقایان
 
 
 
می خوانم . می نویسد دو سیه عزیزالله خان نصرت الممالک را محتوی سه جزوه از بانک برده اند و تا کنون هم مسترد نداشته اند باز اسنادی دیگر هست که شاید اگر تحقیق شود کشف خواهد شد این یک نمونه از آن سرقتها بود و آن اشخاصی که این مسئله را اطلاع داده اند حاضر هستند که اگر جداً یک کمیسیونی برای رسیدگی به این کار تشکیل شود اسناد خود را یکی بعد از دیگری ارائه دهند همچنین باز این شخص می نوسد بعد از واقعه ضبط بانک در زمان کابینه آقای سید ضیاءالدین دوسیه عزیزالله خان نصرت الممالک قجری سه جزو که تا کنون مسترد نداشته و همچنین شعبات بانک تبریز و مشهد را حکومت محل بدون اینکه بانک را مطابق ترتیب رسمی و صورت مجلس تحویل بگیرند حفظ کرده و همه قسم تصرفات و مداخلات در آنها نموده اند و البته با یک چنین ترتیب نمی توان مطمئن بود که دارائی بانک نمرد تضییع واقع نشده باشد و اما در موضوع اسناد بانک باز لازم می دانم که متذکر شوم اسناد بانک کلیه بر دو درجه تقسیم می شود .
 
 
 
درجه اول عبارت است از تمسکات و قبوض و بره ات و غیره و اسناد درجه دوم دوسیه هائی است که حاوی اوراق و مکاتبات و تلگرافاتی می باشد .
 
 
 
این را هم عرض بنده این نیست که اجزاء و اعضاء بانک را طرف حمله قرار دهم حالا بر میگردیم به همان سوال که دارای چهار ماده است اول آنکه آقای وزیر به چه نظریه می خواهند بانک را اداره کنند ؟ و آیا ترتیب اداره کردن بانک را تغییر رئیس تصور می فرمایند . یا خیر ؟
 
 
 
دوم اینکه از برای محاسبات و پرداخت قروض و وصول مطالبات بانک چه ترتیب را در نظر گرفته اند سوم آیا قناعت می کند به اینکه اسم این بانک بانک ایران باشد و یا ترتیبی فراهم آورده اند که خود این بانک دارای یک سرمایه باشد سوال چهارم این است که فرضاً یک کمیسیون یا رئیس بانک قورض یک نفری که چند کرور مقروض بانک است یک کرور بر آورد کرد آیا همان نظریه رئیس صائب است و یا نظریه هیئت دولت و یا چون از امور مالیه به مجلس رجوع می شود .
 
 
 
این بود سوالات بنده که آقای وزیر بایستی جواب بفرمایند .
 
 
 
وزیر مالیه ـ راجع به بانک ایران چند روز قبل که نماینده محترم سوال فرمودند بنده جواب عرض کردم که هیئت دولت در این باب تذکراتی کرده اند و اقداماتی هم خواهد شد که هر چه زودتر منافع دولت محفوظ بماند و همچنین در هیئت دولت متذکر شد که با یک شخصی که طرف اعتماد باشد معین شود تا در کارهای بانک نظارتی داشته و نظریات خود رد راجع به امور بانک به هیئت دولت پیشنهاد کند دولت تصویب نموده که آقای مختار الملک برای این امر معین شوند و دستوری هم به ایشان داده شد مواردی را پیشنهاد کرده بودند و دستوری به ایشان داده شد که اولاً صورت مجلس ها بایستی پس از وقت امضاء شده و مستخدمین زاید باید خارج شوند . زیرا برای تحویل گرفتن با یک صورت مجلس هائی ترتیب داده شده که باید آن صورت مجلس ها را طرفین نمایندگان ایران و روس امضاء نمایند و یک پرتکلی رد و بدل نمایند و بعد از آن اجزاء را بایستی منفصل نمود .
 
 
 
و اما در باب حقوق اجزاء قدیم بانک هم نوشته بودند بیست و شش هزار تومان طلبکارند و اظهار می دارند تا مطالبات به ما نرسد منفصل نخواهیم شد و خلاصه اینکه اینکه ادعای مطالبات خود را می نمایند و گمان می رود اگر به اطلاع وزارت جلیله مالیه اجناس عزیزالله خان نصرت الممالک که در توقیف بانک است بفروش برسد بشود قیمت آن را بین اجزاء قسمت بشود همینطور به ایشان دستورد داده شد که اجناس نصرت الممالک را به مصرف فروش برسانید و در مقابل مطالبات اجزاء بپردازید و اگر کافی به تمام مطالبات آنها نباشد کسر آن را قدغن فرمائید از سایر مطالبات بانک وصول و عاید گردد این نکته را نیز متذکر می شود که مستخدمینی که منفصل می شوند نبایستی به بهانه وصول حقوق در امور بانک دخالت نمایند و بایستی آنها را تا موقعی که حقوقشان پرداخت نشده از مدخله ممنوع داشت .
 
 
 
در خصوص وصول مطالبات و پرداخت قروض بانک هم باید جداً عملیاتی نمود و به هر نوع ممکن است اقداماتی بشود تا مطالبات وصول شود و دولت به امور بانک خصوصاً وصول مطالبات اهمیت می دهند وهر نوع ضرورت داشته باشد پیشنهاد فرمائید تا عمل شود و حتماً این مسئله را متذکر می شوم که حفظ نوشتجات و اسناد بانک باید به مراقبت کامل شده بطوری که مقتضی بدانید محافظت اسناد بانک به عمل آید خلاصه این مسائل در نظر گرفته شده و بایستی اقدام بشود و فعلاً با ترتیبات معروضه اسناد و نوشتجات بانک از سرقت و هر نوع اقدامی محفوظ می شود و البته نسبت به کارهائی هم که گذشته و چیزهائی می فرمودند که سرقت شده و رسیدگی خواهد شد و البته معلوم خواهد شد که چه سندی مفقود شده و فاعل سرقت که بوده ؟ راجع به سرمایه بانک هم البته آقایان می دانند که برای این کار پول نقد مهمی لازم است و فعلاً با عسرت مالیه بهتر این سرمایه مقدور نیست و البته هیئت دولت در اطراف این زمینه مطالعاتی خواهند نمود .
 
 
 
و هر طور به نظر دولت رسید به مجلس پیشنهاد خواهد کرد و با تصویب مجلس ترتیب برای این کار خواهد شد .
 
 
 
سلیمان میرزا ـ البته همه آقایان ( سوژسیون ) یا القاآت را خوب مسبوقند چه چیز است ما هم در موضوع مملکت خودمان ( سوژسیونه ) یا گرفتار القاء شده ایم و برای ما حتم است که خودمان را فاقد بعضی چیزها بدانیم و حال آنکه شاید در اساس اینطور نباشد ما از بس گفته ایم مملکت فقیر است پول ندارم این مسئله جزو اصول مسلمه شده بر عکس بنده عرض می کنم ما پول داریم و نمی خواهیم بگیریم . مکرر با صول بلند فریاد می زنم که ما پول داریم و نمی خواهیم بگیریم و لاینقطع می گوئیم فقیریم مفلسیم . استاعت نداریم . حالا این ادعائی که بنده می کنم لازم است توضیح بدهم ـ بلی مطالبات پس افتاده بدهی اشخاص که به دولت یا به عنوان مالیات یا به عنوان حساب طومانیانس و یا به عنوان حساب همین بانک و یا به عناوین دیگر مقروض می باشد به عقیده بعضیها شاید پانزده ملیون بشود شاید هم کمتر بشود بنده نمی دانم اول می گوئیم نداریم . ندارمی در صورتی که بعضی اشخاص هستند که هر یک پنج شش کرور مقروض می باشند اینها باید کی گرفته شود ؟ اینها را بگیرند و سرمایه برای بانک تشکیل بدهید گمان می کنم که اگر همین محل مطالبات را تعقیب نمائیم یک سرمایه برای همین محل مطالبات را تعقیب نمائیم یک سرمایه خواهیم داشت که بتواند ما را داوری یک بانکی نماید .
 
 
 
در هر حال یکی از مطالب سوال بنده راجع به این بود که هیئت دولت برای تصفیه حساب مردم و دریافت مطالبات بانک چه نظریه اتخاذ کرده و آقای وزیر در جواب سئوال بنده فقط فرمودند آقای ممتاز الملک را که شخص درستکاری است مامور کرده ایم که امورات بانک را اداره نماید . در اینکه آقای ممتازالملک شخص درستکاری است حرفی نیست ولی ترتیبات بانک راجع به طرفی است شخص متخصصی که از طرفی اطلاع داشته باشد باید آنجا را اداره نماید در حال است مبارک است انشاءالله امیدوارم در آتیه ثابت شود که خوب انتخابی شده است باز بر می گردم به همان سوالهای اولیه .
 
 
 
در همین کاغذی که هیئت وزراء به آقای ممتازالملک مرقوم فرموده اند یک مطلبی نوشته شده بود بنده درست ملتفت نشدم شاید از طرف وزارت مالیه نوشته شده که برای پرداخت مطالبات اجزای بانک باید اجناس نصرت الممالک که در بانک هست به فروش رسانیده و به مصرف حقوق اجزاء برسانید و اگر کافی نبود از سایر مطالبات بانک پرداخته شود ، یک قسمت از سوال بنده همین بود که فراموش فرمودند جواب بفرمایند . فرض بفرمائید بنده یکی از بده کارانی هستم باید دانست در موقعی که حساب من با بانک تصفیه می شود به چه نحود خواهد بود به منات مبادله می شود یا به تومان اگر اینطور باشد قیمت سابق منات با حالا بسیار تفاوت دارد . اینها یک چیزهائی است که هزار قسم گفتگو در اطراف آن می شود و آیا بر فرض اینکه یک نوع قطع و فصل شود . اگر شخصی قروض خود را پرداخت تنها امضای رئیس بانک برای ختم محاسبه او کافی است با اینکه مفاصا حساب او را رئیس الوزراء یا امضاء می نماید ، قسمت ثانوی سوال بنده راجع به مطلبی است که در آن کاغذ نوشته شده و راجع به دستوری است که داده اید که اگر چه باز خواهید گفت که فلان است که داده اید که اگر چه باز خواهید گفت که فلان کس چقدر یک مسئله را تعقیب می نماید ولی در هر حال بنده ناگزیرم تکرار نمایم . آیا برای پرداخت حقوق پس افتاده . اجزای بانک که ابداً کار نکرده اند بایستی اجناس موجوده در بانک را بفروشیم و از هر جاست پولی تهیه کنیم و حقوق آنها را تأدیه نمائیم . اما معلمین بیچاره که بایستی علی الاصول حقوقشان همه برج نقد به آنها پرداخت بشود فکری برای آنها نمی شود . اگر چه انشاءالله بعد از ترتیب امشب فکری هم برای آنها خواهد شد ولی چه علت دارد آنها که به این فلاکت و پریشانی هستند برای انه فکری نمی شود ولی
 
 
 
اجزای بانک که کاری بما نکرده اند باید اینطور نقد دریافت دارند .
 
 
 
وزیر مالیه ـ در باب وصول مطالبات بانک البته از روی دفاتر بانک مطالبه خواهد شد و به رئیس هم اجازه کم و کسری داده نشده و مطابق ارقامی که در دفتر هست باید مطالبه شود .
 
 
 
در دفتر هم آنچه بنده تصور می کنم نه تومان نوشته شده نه بمناتت و لیره و غیره و از روی تومان حساب خواهد شد و اما راجع به معلمین که نماینده محترم هر جلسه معارف را تعقیب می کنند خیلی از معارف خواهی ایشان متشکرم و می دانم که ایشان وجود معارف خواهد هستند ولی این مسئله را باید بدانید که این بیست و شش هزار تومان بابت حقوق مستخدمین روس یعنی همان مستخدمینی که نمی خواستند بانک را تحویل بدهند پرداخت می شود آنها می گویند تا حقوق ما به ما نرسد بانک را ترک نمی نمائیم و اجناس نصرت اللماک هم گمان نمی کنم بیست و شش هزار تومان بشود و امورات بانک هم با امورات وزارت مالیه متفاوت است و ما نمی توانیم حقوق معارف را از آنها تادیه نمائیم زیرا فرضاً یک عایداتی هم در بان باشند بیاید با حساب وزارت مالیه مخلوط نمود باید از خود بانک جمع کرد و تشکیل برنامه داد باز هم تکرار می کنم که این حقوق راجع به اجزای روس است و این محلی هم که تهیه شده برای این است که اگر مستخدمین بگویند تا حقوق نگیریم نمی رویم به آنها جواب داده شود .
 
 
 
اجناس نصرت الممالک بایستی به فرش برسد و داده شود چون آقای نماینده محترم خیلی به امور بانک علاقه دارند و بسیار مایلند مطالبات بانک و صول و ایصال شود اگر صلاح بدانند بنده پیشنهاد می کنم سه نفر از طرف مجلس معین شود و یک نفر از آنها خود نماینده محترم باشند که شاید یک نظریه مستقیمی داشته باشند و در باب بانک مذاکراتی نموده و به مجلس راپورت دهند و به این ترتیب خاطرشان از امور بانک راحت شود .
 
 
 
رئیس ـ شاهزاده محمدهاشم میرزا از آقای وزیر مالیه سوالی دارند .
 
 
 
محمد هاشم میرزا ـ در چه موضوع ؟
 
 
 
رئیس ـ در موضوع حساب آذری .
 
 
 
محمد هاشم میرزا ـ مدتها است یعنی از دو سال قبل به این طرف می شنیدم که آری مشغول تصفیه حساب گیلان خود می باشد تازه این روزها می شنویم که ایشان شکایت کنید که من چند مرتبه حساب داده ام و از طرف زارت مالیه به من مفاسد نمی دهند حالا می خواهم سوال کنم که آیا به حساب آوری رسیدگی شده یا نشده و اگر رسیدگی شده باقی دار است یا خیر ؟
 
 
 
رئیس ـ از زمانی که بنده در وزارت مالیه هستم از طرف آذری عنوانی برای دادن حساب نشده و البته حساب تمام صاحبان جمع را هم وزارت مالیه نمی تواند به این زودی رسیدگی نماید البته به تدریج حساب داده است گمان می کنم جزء مسموعاتی است که اصل نداشته باشد ولی در هر حال تحقیق نموده و در جلسات بعد عرض خواهم کرد .
 
 
 
محمدهاشم میرزا ـ مقصود بنده اعتراض به وزیر مالیه نبود همین قدر خواستم بفهمم و البته بعد از این که تحقیق فرمودید اطلاع خواهید داد و بعد از اطلاع سرکار بنده هم عرایض در این خصوص خواهم کرد.
 
 
 
وزیر مالیه ـ بنده مقصود حضرت والا را فهمیدم در جلسات بعد اطلاعات خودم را عرض خواهم کرد .
 
 
 
رئیس ـ آقای جلیل الملک از آقای وزیر امور خارجه راجع به امضای کار گذاری شیراز سوالی دارند .
 
 
 
جلیل الملک ـ البته آقایان وزراء در حدود مسولیتی که دارند در جرح و تعدیل اعضاء وزارت خانه خودشان دارای اختیاراتی هستند ولی بدیهی است این اختیارات در حدود وظایف اداری است به ملاحظه و مراعات سوابق اعضاء وزارت خانه با این ترتیب از آقای وزیر امور خارجع راجع به کار گذاری شیراز سوال می نمایم که از قراری که شنیده ام یکی از منتظرین خدمت وزارت خارجه از آقای وزیر تقاضای ماموریت شیراز را نموده اند و آقای وزیر خارجه در حاشیه تقاضامنامه به خط خودشان می نویسند که من چطور می توانم فلان شخص را که هم دو هزار تومان مقروض است و سابقه خوب هم دارد و از او چیزی شنیده نشده است معزول کنم بعد شنیده می شود که کار گذاری شیراز به شخصی داده شده است که در ادارات سابقه خوبی هم ندارد . اولاً بنده از آقای وزیر امور خارجه سوال می کنم در صورتی که خودشان به خط خودشان نوشته اند که کار گذاری سابق هم سابقه خوبی داشته و هم دو هزر تومان مقروض بوده چطور شده است که او را تغییر داده اند و در عوض او یک شخصی که در ادارات سابقه خوبی نداشته برقرار کرده اند .
 
 
 
رئیس ـ این استیضاح است نه سوال
 
 
 
جلیل الملک ـ سوال می کنم چه موجب شده است استیضاح نکردم .
 
 
 
رئیس ـ همین کلمه چه موجب شده استیضاح است .
 
 
 
جلیل الملک ـ به طور استیضاح عرض نمی کنم عجالتاً به طور سوال عرض می کنم .
 
 
 
وزیر امور خارجه ـ راجع به کار گذاری شیراز ابتداء بنده می خواستم او را در محل ماموریت خود باقی گذارم ولی بعد به توسط تلگراف رمز از خود او استعلام کردم که اگر میل کار گذاری اصفهان برای شما حاضر است خود ایشان قبول کردند به علاوه آن کسی را که می فرمائید معبود السلطان است و بنده هیچ اطلاعی ندارم که سابقه بد داشته باشد بعد هم یکی از اعضاء قدیم وزارت خارجه است .
 
 
 
جلیل الملک ـ راجع به مسعود السلطان بنده از روی تحقیق و صحت عرض می کنم راپورتهای بدی از او رسیده و در حاشیه یکی از راپورت های او آقای معین الوزراء که ریاست کابینه را داشتند قید کرده اند که این شخص کارهای زشت کرده است و این نوع اشخاص را نباید در وزارت خارجه راه داد و این عرض بنده از روی اسناد است .
 
 
 
رئیس ـ سوال دیگری آقای مستشارالسلطنه از آقای وزیر امور خارجه راجع به اموال اتباع ایران در روسیه دارند.
 
 
 
مستشارالسلطنه ـ بنده چندی قبل همین سوال را کردم وامیدوار بودم در سایه ماهی جمیله آقای وزیر امور خارجه و دولت حاضر و با اتباع ایران که در روسیه هستند از حیث مال و جان آسوده باشند و خاطر محترم عموم نمایندگان هم از طرف ایشان راحت باشد ولی موافق اخباری که می رسد چنین معلوم نبود آنطور که باید و شاید و جان و مال اتباع ایرانی در روسیه محفوظ نیست البته آقای وزیر امور خارجه هم تصدیق می فرمایند بعد از انعقاد عهدنامه بین دولتین ایران و روسیه بایستی این گرفتاریها که برای اتباع ایران در روسیه تولید شده رفع شود ولی خواستم سوال کنم اولاً آقای وزیر امور خارجه در خصوص جاری و ساری کردن روابط دولتین بین ایران و روسیه چه اقداماتی نموده اند ثانیاً در خصوص اموال و مستقلات اتباع ایران که از طرف عمال سابق و لا حق ضبط شده است اقدامی برای استرداد آن شده است یا خیر ؟ ثانیا در حدود و صدور مال التجاره به قسمتی که شنیده می شود با انتقاع تجار و منافع ایران موافق هست چه راجع بر مال التجار وارده و چه راجع به مال التجاره صادره در این خصوص هم نمی خواستم بدانم اقدامی شده است که تجارتهای ایران آزادانه می توانند نرخ معمول خرید و فروش بکنند و مال التجار خود را به حمل نمایند یا خیر ؟
 
 
 
وزیر امور خارجه اولاً راجع به یک قسمت از سوال آقای مستشار السلطنه عرض می کنم که بعد از تغییر رژیم قدیم روسیه و ترتیب جدید آن کلیه اموال منقول اتباع داخله و خارجه را ضبط کردند و همینطور یک قسمت از اموال غیل منقول همان وقت هم وزارت خارجه به توسط مامورین که در قفقازیه داشت به دولتهای وقت روسیه پرولت کرده و بالا خره یک دستور العلماتی به آقای مشاور الممالک داده بودند و به تازگی هم به ممتاز الدوله دستور العلماتی داده شده که اقداماتی بنماید مقصود این است که هم در مسکو و هم در تفلیس اقدامات جدیدی نموده اند و موافق اطلاعات تلگرافی و کتبی که اخیراً رسیده وعده مساعدت کامل در استرداد اموال اتباع ایران داده اند و همینطور بعضی از خانه های آنها را آنها رد کرده اند اما در مسائل روابط مشی این یک مسئله ای است که باید در این موضوع یک قراردادی با دولت مساوری روسیه منعقد شود و هنوز منقد نشده و راجع به مسئله تجارت هم این مسئله راجع به وزارت تجارت و فوائد عامه است و یک کمیسیونی در آنجا از تجار و اشخاص مطلع تشکیل شده که قرارداد تجارتی بسته شود و راجع به مبادلات و خرید و فروش امتعه که از روسیه می آید و از ایران به روسیه می رود ترتیبی داده بشود و البته پس از آنکه در کمیسیون قرارداد تهیه شده به مجلس تقدیم خواهد شد .
 
 
 
رئیس ـ آقای تدین از آقای وزیر پست و
 
 
 
تلگراف سوالی دارند .
 
 
 
تدین ـ با آنکه چندین مرتبه در این مجلس راجع به مولتیور بعضی از آقایان نمایندگان از آقای وزیر پست و تلگراف سوالی کردند و آقای وزیر هم یک جوابهائی داده اند و با آنکه مولیتور بدون کنترات فعلاً در اداره پست مشغول است و هیجده سال است در اداره پست مشغول کار بوده و در این مدت یک نفر یا دو نفر یا زیادتر از افرادا ایرانی را ترتبیت نکرده است که امروز می توانند قائم مقام او بشوند این را هم نمی توان معتقد شد که اعضاء و اجزای پست غیر لایق بوده اند و استعداد ترتبیت شدن نداشته اند .
 
 
 
این حرف هم مسموع نیست و این جریانها را مایوس می کند از اینکه پس از این مستخدم اروپائی استخدام کنیم زیرا مستخدمین اروپائی برای این هستند یک عده از افرادا ایرانی را تربیت کنند که بعد در ادارات قایم مقام انه نشوند هیجده سال دیگر هم باید مستشار آورد و بالاخره قائم مقام درست نشود . حال به آنها کار ندارم و مقصود از سوال بنده با همه این ترتیبات و با اینکه شکایات عدیده از یک عده اجزاء پست به توسط جراید و غیر جراید منتشر شده و حقاً به حرف هم متظلم و شاکی باید گوش داد و معلوم کرد که حرفش حق است یا نا حق و کسی به این شکایات ترتیب اثر نداده اینها هم بماند مقصودم مراسله ای است که سولتیمور دو هفتم سنبه امسال به یکی از وزراء محترم نوشته .
 
 
 
وزیر آنوقت آقای مستشارالسلطنه بوده اند در کابینه سابق آقای قوام السلطنه عین مراسله را هم بنده به امضای مالتیمور دیده ام و این سواد آن است و شاید بعضی دیگر از نمایندگان هم آن را دیده باشند بنابراین عین سواد آن را بدون کم و کسر می خواهم حضور مبارک آقای وزیر پست و تلگراف مفظله خاطر مبارک را به اعلان مندرجه در شماره ۳۴ مورخه دو شنبه روزنامه وطن که به امضای سه نفر اجزای پست است معطوف می دارم نه تنها وزارت موفق نگردید از اجزائی که بر ضد اداره پست و رئیس کل آنتریک و اغتشاش می نماید جلوگیری نماید بلکه یک التفات مخصوصی نسبت به آنها ابراز نموده در این صورت بی نتیجه می بینم بعد از این اظهاری به وزارت ننمائیم بنابراین برای اقداماتی که لازم است به سفارت مراجعه کردم که مستقیماً با حضرت اشرف آقای رئیس الوزراء مذاکرات لازمه را می نمایم امروز یک ساعت به ظهر مانده هم جناب وزیر مختار بلژیک به حضور مقدس اعلیحضرت شهریاری ارواحنا فداه تشرف حاصل می نماید اگر لازم بدانند عرایض خود را در این خصوص به سمع ملوکانه می رساند و در آتیه دیگر در باب دفاع از حقوق خود با وزارت کاتبه نخواهم کرد و اگر چنانچه صلاح دانستید به این مکتوب جوابی مرقوم فرمائید مقرر دارید جواب را توسط وزارت امور خارجه به سفارت بلژیک ارسال نمایند رئیس کل پست کامیل مولسبور . اولاً موافق اقرار خودش اینجا می نویسد وزیر وقت یک التفات مخصوصی نسبت به اجزاء پست ابراز داشته یعنی وزیر وقت از اجزای پست طرفداری کرده است بنده تصور می کنم آقای مشارالسلطنه با سابقه ای که ددر این مملکت دارند یک آدمی نباشند بدون اینکه بدانند حق با اجزای پس است با آنها همراهی کنند نه اینکه بدانند حق با اجزاء نیست و با آنها بواسطه مخالفت با مولیستور ابراز لطف کرده باشند البته تصدیق می فرمائید این عبارات باعث قطع رابطه و مراوده است زیرا به وزیر می نویسد دیگر بعد از این باشما کاری ندارم و اگر خواستید جواب بنویسید باید به توسط وزیر امور خارجه هب سفارت بنویسید قطع نظر از این که یک نفر مستخدم اروپائی حق دارد با وزیر مطبع خودش اینطور سلوک کند و اینطور مراسله بنویسد یا نه ؟ آیا با این حال کدام وزیر می تواد در جلو این حرفها و اقدامات یک چنین مستخدم جسوری مقاومت کند نمی خواهم استیضاح کنم و در نتیجه سوال می کنم آیا وزیر پت و تلگراف فعلی این مراسله را ملاحظه فرموده اند یا نه و در صورتی که ملاحظه فرموده اند در این موضوع نظریات ایشان چیست ؟
 
 
 
وزیر پست و تلگراف ـ با آنکه نماینده محترم فرمودند استیضاح نمی کنم بنده گمان می کنم که این استیضاح خیلی مفصلی بو در نظامنامه داخلی وضع سوال تصریح شده است که در یک موضوع به طور خلاصه باید سوال شود مثلاً می گویند فلان کاغذ را دیده اید یا خیر ؟ و این شرح مسبوطی که فرمودند تصور می کنم در تحت عنوان استیضاح باشد با این حال عرضی ندارم و جواب ایشان را در موضوع مراسله که ایشان اشاره فرمودند عرض می کنم در کابینه وزارتی چنین مراسله موجود نیست ولی گمان می کنم یک چنین مراسله نوشته شده باشد چنانچه مواد آن را در دست آقایان دیده ام . در این که یک خلاف نزاکتی از طرف رئیس پست نسبت به وزیر وقت شده است بنده هم تصدیق دارم ولی قضاوت همچو مسئله خود آقای نماینده محترم هم تصدیق دارند که امروز با بنده نیست قضاوت این مسئله با حکومت وقت بده و آنچه بنده شنیده ام از آن به بعد خود رئیس پست در صدد ترمیم بر آمده چه به توسط خودش و چه به توسط وزیر مختار بلژیک رفتید خاطر وزیر وقت را حاصل کرده است . در صورتی که سابق یک خلاف نزاکتی نسبت به وزیر وقت بنده تصور می کنم وزیر مالیه نمی تواند مداخله کند به علاوه موجبات ترفیه هم که به عمل آمده است و این که موجبات یک چنین مراسیه چه بوده است باید از نویسنده آن مراسله سوال شود شاید خود او و بعضی چیزها در نظرش باشد البته آقای نماینده محترم و سایر آقایان وکلا هم تصدیق می فرمایند در صورتی که برای وزیر آن روز یک موضوعی پیش آمده و توصیه هم به عمل آمده دیگر وزیر امروز تکلیفی ندارد .
 
 
 
تدین ـ اولاً بنده فرق بین سولا و استیضاح خوب می دانم . در این که می فرمایند طریقه سوال بید خیلی مختصر باشد در نظامنامه ها اینطور نیست در نظامنامه می نویسد بعد از سوالی که شد وزیر داد سوال کنند فقط می تواند به طور مختصر حرف بزند به علاوه بنده شما را طرف قرار داد ندادم که چرا فلان کار را کردید یا نکردید وقتی که چرا پیش نیاید استیضاح نیست و اما راجع به اصل این مراسله فرمودید در کابینه نیست گرچه ضمناً تصدیق هم فرمودید که ممکن است بنده اصلش را تهیه بکنم و به خود حضر ولال ارائه دهم .
 
 
 
وزیر پست و تلگراف ـ بنده هم رد نکردم عرض کردم در کابینه وزارتی هست ؟ ممکن است وزیر وقت یا بکسی داده باشد یا پیش خودشان باشد و اشخاص سواد آن را داشته باشند باز عرض اولم را تجدید می کنم بنده در آن کمیسیون که نظامنامه داخلی را می نویسند افتخار عضویت داشتم و این نظامنامه از ترتیباتی که در سایر پارلمانها معمول است ایجاد و ناشی شده است گذشته از این ترتیبات در پارلمانهای دیگر همبوده و دیده ام که سوال را خیلی مختصر می کنند با این حال حرفی ندارم مفصل تر هم باشد جواب عرض خواهم کرد .
 
 
 
تدین ـ اجازه می فرمائید ماده نظامنامه داخلی را قرائت کنم .
 
 
 
رئیس ـ خیر نمی شود آقایانی که سوال را قدری مفصل می گفتند برای این است که رعایت حال آقایان وزراء را کرده باشند و استیضاح نکنند .
 
 
 
وزیر پست و تلگراف ـ اظهار امتنان می کنم
 
 
 
رئیس ـ آقای سردارمعظم از وزیر امور خارجه سوالی داشتند حالا که تشریف ندارند .
 
 
 
سردارمعظم ـ سوال بنده از آقای وزیر پست و تلگراف بود .
 
 
 
رئیس ـ راجع به مسیو مولیستور
 
 
 
سردارممظم ـ بلی
 
 
 
رئیس ـ وزیر امور خارجه نوشته اید
 
 
 
سردارمعظم ـ بلی آنجا اشتباهاً وزیر امور خارجه نوشته شده باید وزیر پست و تلگراف نوشته شود .
 
  
رئیس ـ بفرمائید
+
رئیس ـ معلوم می شود کافی است امتداد جلسه را آقایان لازم می دانند .
  
سردارمعظم ـ نظر به اینکه در مجلس شورای ملی بنده مصدق این هستم که طرز سوال کردن از حدود خود قدری خارج شده است ترجیح میدادم اگر عوض این سوالها استیضاح می شد به جهت اینکه سوال انسان را محدود می کند حالا نظریاتی که همه اینطور سوال کرده باشم این کاش یک همچو مراسله این سر تا پا فحش به یک نفر وزیر در مجلس خوانده نمی شد زیرا تصدیق خواهید فرمود اگر یک مستخدم جسوری جسارتی نسبت به یک نفر وزی نمود که شاید خودش هم معتقد شده باشد معهذا باید حیثیت وزیر ایران منلحوظ بشود و در موقعی که یک چنین اغذ بی ادبانه به یک نفر وزیر نوشته می شود نباید در مجلس خوانده شود حالا که خوانده شده است و تیر از شصت رفته است بنده جواب آقای وزیر پست و تلگراف را کافی نمی دانم بنده جواب آقای وزیر پست و تلگراف را کافی نمی دانم بنده سوال می کنم از آقای وزیر که کنترات این مستخدم خارجی را کی به مجلس خواهند آورد تا مجلس شورای ملی با در نظر گرفتن این مراسله در کنترات او رای بدهد .
+
( بعضی گفتند خیر )
  
وزیر پست و تلگراف ـ سوال آقای سردار معظم در حقیقت راجع به کنترات بود البته بنده هم اظهار تاسف می کنم که یک چنین مراسله در مجلس شورای ملی خوانده شده ضرورت هم نداشت کمکی بود به خود من بدهند و بنابراین هم دیده بودند ولی راجع به کنترات مولتیر نظر به اینکه بعضی مسائلن معوقه داریم پس از انجام آنها کنترات او به همین زودی به مجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد آقایان نمایندگان رای خودشان را در باب کنترات بولیرا اظهار کنند .  
+
رئیس ـ جلسه آتیه روز شنبه دو ساعت به غروب دستور بقیه مذاکرات در راپورت کمیسیون بودجه است .  
  
سردارمعظم ـ متاسفانه بنده با وعده به همین زودیها قانع نمی شوم و در صورت امکان تقاضا می کنم یک خدمت سریح تری را معین فرمایند .
+
( جمعی اظهار نمودند جلسه پنجشنبه خواهد بود یا شنبه )
  
وزیر پست و تلگراف ـ امروز نمی توانم معین کنم بعد از اینکه در هیئت وزراء شور شد در جلسه آتیه عرض کنم
+
رئیس ـ گمان می کردم آقایان میدانستند پس فردا روز وفات حضرت صدیقه طاهره است سلام الله علیها جلسه روز شنبه خواهد بود .
  
رئیس ـ آقای سلیمان میرزا از آقای وزیر معارف سوال دارند .
+
( مجلس ۳ ساعت از شب گذشته ختم شد )
  
سلیمان میرزا ـ این بحث بر ما ها تنها نیست که قدری سوال را طولانی می کنم بلکه آقایان وزراء به هم همینطور هستند زیرا به قدری جواب سوال را طول می دهند تا انسان مجبور می شود تاریخ بگوید و الا در نظامنامه داخلی می گوید در پایان مجلس بایستی از وزیر سوال شود مثلاً فرض بفرمائید از یک وزیر اگر بپرسند حقوقتان را گرفته اید یا نه ؟ این یک چیزی نیست که فکر لازم داشته باشد و بگویند در جلسه بعد جواب خواهم گفت با این حال آنوقت می فرمائید ما در سوال افراط می کنیم ایشان هم در دیر جواب دادن افراط می نمایند مثلاً چنانکه آقای سردارمعظم فرمودند قریب یک ماه بد بنده از آقای وزیر راجع به اعتبار سوال کرده ام و موقع آن می گذرد و هر روز از آن محل مصرف می کنند و البته بعد از اینکه موقعش گذشت سایرین که این سوال را شنیده اند می گویند این وکیل خواستنی بوده دیگر خبر ندارند که بنده تاریخ سوال را یادداشت کرده ام و هنوز به جواب آن موفق نشده ام این ات که ما مجبور می شویم در پشت تریبون تاریخ می خوانیم البته وضع سوال ما با ماده نظامنامه داخلی و یا آنچه آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند با معمول دنای فرق دارد باید انصاف بدهند که اقدماات هست وزراء هم با وزراء سایر دول فرق دارد در سایر پارلمانهای ممالک دنیا وزراء فوراً بلند می شوند جواب می دهند و دیگر باعث گله نمی شود حالا از این مقدمه می گذریم بنده مدتی قبل از این راجع به معلمین سوالی کرده بودم برای آنکه آنوقت نظرم این بوده که شاید بواسطه این سوال یک ترتیبی برای پرداخت حقوق معلمین داده شود که یک مدتی عمر اطفال بیچاره به هدر نرود و شود در هر حال آقای وزیر علوم آنوقت فرمودند یک هفته بعد معلمین را راحت می کنم و حالا مدتی است از آن وعده گذشته و با اینکه ما در خصوص استقراض رای دادیم مقتضی است و باز بنده سوال می کنم که تا چند وقت دیگر می توانند اطمینان بدهند که حقوق عقب افتاده معلمین را بپردازند و اگر تمامش را هم نتوانند بپردازند یک مقدار از آن را به معلمین بدهند که راحت شوند و اطفال بیچاره سر درس بروند چون بنده مسئله مدارس را خیلی مهم میدانم و نباید گذاشت یک روز وقت اطفال مملکت تلف شود زیرا سعادت آتیه ما فقط بسته به معارف است در حالی که می بینم دو سه ماه است مدارس تعطیل شده و بچه ها عمرشان تلف شده حقیقت این مسئولیت را بنده به اندازه سهم خودم نمی توانم قبول کنم حالا با این رائی که امشب می توانند قول بدهند که مدارس باز خواهد شد و اقدمامی خواهند فرمود که معلمین بیچاره در این زمستان تا اندازه راحت باشند .
+
رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن الملک
  
وزیر معارف ـ روزش را نمی توانم عرض کنم ولی البته هر وقت پول رسید فوراً حقوق معلمین داده خواهد شد در هفته گذشته هم یک مقدار خیلی جزئی به آقایان معلمین پول داده شد و خود شاهزاده محترم هم بخوبی مسبوقند که بنده راجع به حقوق معلمین یا چه اندازه جدیت نموده اند ولی عسرت خزانه مانع بود که نتیجه گرفته می شود همین رائی هم که امشب دادید راجع به عسرت خزانه بود و خوب میدانند که چقدر هیئت دولت در نظر دارند که معلمین آسوده شوند خود وزارت معارف هم راضی نیست یک دقیقه مدارس تعطیل باشد بنده از آقایان معلمین خواهش کرده ام و امیدواری هست که از روز شنبه شروع به تدریس بکنند .
 
  
رئیس ـ چون پاسی از شب گذشته و بعضی از آقایان هم تشریف برده اند اگر مخالفی نباشد جلسه ختم می شود
 
  
جلسه آینده روز یک شنبه دو ساعت به غروب مانده خواهد بود برای اینکه راپورت کمیسیون بودجه ممکن است تا روز شنبه حاضر شود دستور شور در راپورت کمیسیون بودجه راجع به اعتبار برای تصویب بودجه ها خواهد بود .
 
  
مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد .
 
  
  

نسخهٔ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۳۵

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۶

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۶

جلسه ۵۶

صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه نوزدهم برج جدی ۱۳۰۰ مطابق یازدهم جمادی الاولی ۱۳۴۰

مجلس یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید .

صورت مجلس یوم یک شنبه هفدهم جدی را آقای تدین قرائت نمودند

رئیس ـ آقای محقق العلماء ( اجازه )

محقق العلماء ـ بنده می خواستم عرض کنم که آقای آشتیانی بواسطه یا درد شدیدی بستری هستند در صورت مجلس ایشان را غائب بدون اجازه نوشته اند .

رئیس ـ با اجازه نوشته می شود . دیگر اعتراضی نیست ؟‌ ( گفته شد خیر )

رئیس ـ صورت مجلس با این اصلاح تصویب شد سه فقره راپورت راجع به وکلای تبریز رسیده است قرائت می شود و رای میگیریم . آقای آقا سید یعقوب مخبر کمیسیون تشریف بیاورند قرائت نمایند

( آقای آقا سید یعقوب راپورتهای سه گانه را به مضمون ذیل قرائت نمودند )

کمیسیون تحقیق انتخابات آذربایجان درتکمیل عملیات خود راجع به صلاحیت نمایندگی آقای حاج سید المحققین مجلس مقدس راپورتاً چنین عرض می کند که کمیسیون تلگرافاً از آقای حاج سید المحققین استفسار نمود که قبول نمایندگی خودشان را و گرفتن اعتبار نامه اطلاع دهند مطابق تلگرافی که از ایشان رسیده نمایندگی را قبول فرمودند و ضمناً اطلاع دادند که اعتبارنامه به ایشان داده نشده کمیسیون پس از رسیدن تلگراف جلسه خودرا تشکیل داد چون نسبت

Page 2 – 4 missing

بلی در مملکت ما یک کمیسیون تطبیق حوالجات بود که از بین رفت و وزراء به مصداق فعل ما یشاء و یحکم مایرید شدند . قسمت دویم

راجع به محاسبات است یا مواد قانون اساسی فراموش شده و یا مقتضیات اجازه تشکیل دیوان محاسبات را نمی دهد بعد از اینکه وزیر بالفرض این پول را گرفت وکلای ملت هم رای دادند آیا ممکن نیست وزیر کمتر خرج کند ؟ از کجا من می فهمم این پولی را که تصویب کرده اید تمام به مصرف رسیده خوب است آقایان بفرمایند که بنده هم بدانم این یک چیزی است که قبل از مشروطیت هم ترتیبش معلوم بوده در زمان سابق هم یک وزیر بقایا بود یک حاکم یا یک مامور مالیه وقتی که پولی را خرج می کرد حسابش معلوم بود و ممکن نبود بگذارند پیش کسی باقی بماند مثلاً در زمان ناصرالدین شاه معتمدالدوله که عموی شاه هم بود دوازده هزار تومان باقی داشت شاه یک مربته آن مالیات را به او نبخشید منتهی سال به سال به عوان عیدی و غیره سالی هزار تومان به او بخشید در زمان قبل از مشروطیت با اینکه ترتیب و قانونی در بین نبود باینطور رفتار می کردند ولی در زمان مشروطیت که بحمدالله تعالی عدالت سر تاس سر مملکت را فرا گرفته . ما وکلائی که در پشت این تریبون قسم خورده ایم که مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است حافظ قانون اساسی باشیم باید ببینیم مطابق این قانون اساسی دیوان محاسبات بعد از هفده سال کجا است ؟ اصل صد و یکم و صد و دوم ترتنیب دیوان محاسبات را معین می کند . در اصل صدو یکم می نویسد . ( اعضای دیوان محاسبات را مجلس شورای می برای مدتی که به موجب قانون مقرر می شود تعیین خواهد نمود ) اصل صد و دوم می نویسد : ( دیوان محاسبات مامور به معاینه و تفکیک محاسبات اداره مالیه و تفریق حساب کلیه محاسبین خزانه است و مخصوصاً مواظب است که هیچ یک از مقررات مخارج معینه در بودجه از میزان مقرر تجاوز ننموده و تغییر و تبدیل نپذیرد هر وجهی در محل خود به مصرف برسد و همچنین معاینه و تفکیک محاسبه مختلفه کلیه ادارات دولتی را موده اوراق و اسناد محاسبات را جمع آوری خواهد کرد و صورت کلیه محاسبات مملکتی را باد بانضمام ملاحظات خود تسلیم مجلس شورای ملی نماید ) خوب به این ماده اگر عمل کنیم و بنده بدانم یک دیوان محاسباتی هست آنوقت در موقع رار دادن با جرئت ورقه سفیدم را می آورم در ظرف می اندازم زیرا آنوقت می دانم این رائی که من داده ام صحیح و از روی دقت بوده . ما اگر دیوان محاسبات داشتیم محتاج به تکمیل کمیسیون برای رسیدگی به حساب صندوق کجا و کجا .. . نبودیم به علاوه من نمی دانم این اصول قانون اساسی که در تمام دنیا معمول است به چه ترتیب من قانع شوم که این مواد یکی بعد از دیگری مسکوت عنه بماند ممکن است بعضی از آقایان موافقین یا مخبر محترم به بنده بفرمایند مگر در این مدت قانون اساسی را فراموش کرده بودید به این واسطه بنده قبلاً جواب آن را عرض می کنم نه این است که تقصیر را بنده تنها کرده باشم همه شریک هستیم و بالاخره بعد از هفده سال ما باید همه یک روز نظری به این قانون اساسی بکنیم بنده آن روز را امروز می دانم که این تقصیر را بعد از این متوجه بنده ندانند خود این ماده قانون اساسی یکی از اصول مشروطیت است یاللعجب در جاهای دیگر هم قانون اساسی هست چرا جزاً و کلاً تعطیل بردار نیست ؟ مالیه که اولین مسئله مهم مملکت است اوضاعش این است : بسیار خوب برگردیم به مسئله بودجه مصوبه در صورتیکه اول عرض کردم مطابق آنچه اینجا ذکر شده اسم این ورقه قانون بودجه است این فلسفه را بنده منتقل نمی شوم چه کنم بطئی الانتقال هستم . در اینجا می نویسد اگر ما بخواهیم منتظر شویم که بودجه های جزء ادارات برسد مبالغی ضرر مملکت خواهد بود ما کی به ادارات پول می دهیم شش هفت ماه است که به هیچ اداره پول نداده ایم اگر دو هفته هم صبر کنیم که مراعات قانون هم شده باشد کدام خسارت به مملکت وارد می آید ؟ آنوقت مردم هم می دانند چه باید بدهند و از این اجحافات هم که حالیه معمول است حتی الامکان جلوگیری می شود در هیچ جای دنیا بودجه را به این ترتیب تقسیم بندی نکرده اند فقط فلسفه که قائل شده اند این است که می فرمایند کسر بودجه داشتیم و خواستیم عایدات گذشته را ماخذ قرار دهیم و آن را به اداره تقسیم بکنیم بنده باز تکرار می کنم این عایداتی که در سال گذشته صورت داده اند بطوری که آقا شیخ الاسلام و آقای شیخ اسدالله شرح دادند عایدات اصلی مملکت نیست عایدی اصلی مملکت ما کجا رفته ؟ اگر عایدات مملکت یک برابر بیش از این نباشد حتماً نصف زیادتر است پس موقعی که جزو جمع بر ما مجهول باشد نمی توان تقسیم به نسبت هم قائل شد . بنابراین همین خرج را هم فرضاً اجازه بدهیم که وزراء از روی آن بودجه بنویسند صحیح نیست . زیرا اول باید قسمت جمع معلوم شود چنانکه در همه جای عالم معمول است در باب جزئیات بودجه هم عرض می کنم آیا در تمام دنیا بودجه را مطابق هر چه دارند ؟ البته در همه جا بودجه مطابق ضروریات مملکتی نوشته می شود وزیری که مسئولیت را قبول می کند درست می سنجند که برای ترقی و سعادت مملکت چه چیزها لازم است یکی یکی را دقت می کنند و پس از آن مطابق آن احتیاجات یک بودجه تهیه می کند بسیار خوب فرض می کنم ما مطابق آنچه داریم باید بودجه بنویسیم که محتاج به تعرض نشویم ولی اول باید بسنجیم و بفهمیم آنچه داریم چقدر است وکاری بکنیم که تفریط نشود نه اینکه از یک طرف بگویند عایدی فلان جا دویست و پنجاه هزار تومان است . از طرف دیگر گفته شود هفتصد و پنجاه هزار تومان است و همینطور جای دیگر را بگویند پنجاه هزار تومان عایدی دارد از طرف دیگر باز گفته شود خیر نود و شش هزار تومان عایدی آنجا است بنده خودم در موقعی که از کرمانشاه می گذشتم دیدم سی هزار تومان مالیات مرتع آنجا را می گیرند که به جمع نیاورده اند الان تلگراف کنید آن شخصی که اجازه کرده حاضر است و از او تحقیق بشود در این مملکت غالب مامورین دو برابر و سه برابر مالیات از مردم می گیرند ما چرا باید خودمان را به زحمت بیندازیم . شده که این را نمی پسندم از این گذشته اشخاصی که بودجه را می نوشتند لااقل خوب بود برای پیشرفت کارهای این مملکت در خصوص معارف و عدلیه یک نظریاتی می داشتند اگر به نظر غریب نیاید باید عرض کنم که هنوز پروگرام دولت به مجلس نیامده است زیرا قسمت اعظم پروگرام راجع به امور مالیه و تعدیل بودجه و جمع خرج است به علاوه وقتی که این قانون اساسی را از برای ما می نوشتند یک آروزهائی داشتند که ما لااقل باید آنها را در نظر بگیریم . اینکه آقای مخبر فرمودند هر کس در خاتمه نطقش یک نمک معارفی می پاشد بنده هم م خواهم یک نمک معارفی بپاشم در قانون اساسی راجع به تاسیس مدارس یک مداه نوشته شده که بنده شاید معنی آن را ملتفت نمی شوم هفده سال قبل که قانون اساسی را می نوشتند در اصل نوزدهم آن نوشته اند .

تاسیس مدارس به مخارج دولتی و ملتی و تحصیل اجباری ) اشخاصی که در هفده سال قبل این قانون را نوشته اند تحصیل اجباری را برای حالا پیش بینی کرده بودند در این ماده می نویسد ( تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید در تحت ریاست عالیه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد ) حالا ببینیم راجع به تحصیل اجباری چه قدمی پیش رفته یا خواهیم رفت بنده مطابق حسابی که کرده ام برای خرج وزارت معارف به هر بدبخت ایرانی در سال که سیصد و شصت و پنج روز است هفتاد دینار می رسد این مخارجی است که کمیسیون بودجه برای معارف تصویب می کند بقول آقای وزیر علوم وقتی که در پروگرام صحبت بود می فرمودند امیدوار هستم با این مساعدتی که آقایان در پروگرام راجع به معالف می فرمایند در موقع تصویب بودجه هم بزرگواری بفرمایند در موقع تصویب بودجه هم بزرگواری بفرمایند و مثل دولی که کاملاً متمول هستند راجع به معارف رای بدهند . بنده هم حالا همانطور استدعا می کنم از مالیاتی که اعیان و متمولین و اشخاص بزرگ که نمی دهند و همان مالیاتهای لاوصول را بتوسط مامورین و اردوهای منظمی که یک قسمت آن را حالا داریم در آتیه نیز تکمیل خواهیم کرد وصول کنند و یک مقداری از آن را صرف معارف کنند به عقیده بنده هر کس به هر مقام که باشد و مالیات نمی دهد باید او را گرفت و حبس کرد و مالیاتهای لاوصول وصول نمایند سوء تفاهم نشود و نگویند فلان کس فشار می آورد که استقراض شود استدعا میکنم آقایان بزرگوار بفرمایند و ششصد هزار تومان برای معارف تصویب کنند باز هم عرض می کنم سوء تفاهم نشود بنده نمی خواهم یک اداره پر از میز و صندلی در وزارت معارف در مقابل حالا تاسیس شود خیر این طور نیست این ششصد هزار تومان که عرض کردم رای بدهند برای تهیه مدارس است و وقتی حساب کنیم با این ششصد هزار تومان هم در سال به هر نفر ایرانی برای معارف رای داده اند بقیه اش را هم تصدیق

بفرمایند تا ما بتوانیم بگوئیم وزارت علوم با یک قدم به طرف ترقی و سعادت پیش می رود شهرهای عمده ما هنوز قدرت ندارد تا چه رسد به قصبات و دهات اوضاع مدارس طهران ما این است حال سایر چاها معلوم است باز هم در پایان عرایضم که اسباب تصحیح شده است شاید بعدها گفته شود که خیلی مصر و پر حرف است عرض میکنم باید یک کاری کرد و مجلس باید یک سیاستی را در نظر داشته باشد که اساسش بر تمام وزارت خانه ها محترم باشد و سه وزارتخانه هست که باید از تمام وزارتخانه ها بیشتر در نظر باشد البته اول امنیت و نظام وژاندارمری است بعد عدالت است عدالت باید در مملکت مجانی باشد عدلیه اداره عایدی نیست زیرا وقتی یک فقیر بیچاره نمی تواند از حق خود استفاده کند حالا اگر خرابیها را باید قانون درست کند اگر یک شخص فقیر بیچاره رعیت یا کاسب یا عمله یا یک کسی که پنج ملیون دارائی داشته باشد و دویست نفر نوکر داشته باشد و عدلیه هم خیلی حسابی باشد طرف بشود باید به عدلیه که می آید پول تمبر بدهد پول استیناف بدهد حق وکیل بدهد این بدبخت فلک زده از کجا پیدا کند چون پول ندارد و حقوقات رسمی دا نمی تواند بپردازد ولی آن شخص غنی البته پول دارد به وکیل می دهد به استیناف می دهد به غیره می دهد و حق آن شخص فقر را پایمال می کند تا آن شخص فقیر توبه کند و هر وقت به او گفتند یک شخص پولدار با تو طرف است بگوید نعوذبالله اگر سرداری را نبرده اند سهل است بیل و کلنگ خودم را هم تقدیم آقای ارباب می کنم که دست از من بردارد این است که عرض می کنم عدلیه اداره عادیدی نیست عدلیه باید مجانی باشد این جزء آرزوها و آمال بنده است و گمان می کنم که یک عده از آقایان هم با من موافق باشند عدلیه باید در مملکت مجانی باشد تا فقراء بیچارگان نتوانند احقاق حق خودشان را در مقابل اغنیاء و سرمایه داران بکنند باز هم بطور واضح عرض می کنم تا در عدلیه پول تمبر و ده یک و ده نیم و حق وکیل و سایر ترتیبات معمول باشد ابداً یک بدبخت فقیر نمی تواند به حق خودش برسد و همیشه فشار سرمایه داران و فشار صاحبان تمول آنقدر او را به این طرف و آن طرف و بدایت و استیناف می کشد تا اینکه حکم به اجرا برود وقتی هم که به اجرا رفت بنابر امر کتبی وزیر که این شخص با من قوم و خویش است و پول دارد کالسکه و اتومبیل دارد و من متوقعم قرداد در جای دیگر به من کمک کند حکم آن بدبخت فقیر موقوف الاجرای می ماند بیچاره و بدبخت رعیت اگر چه خارج از موضوع هم باشد عرض می کنم آن بیچاره که سالهاست از کامران میرزا شکایت دارد و متصل دوندگی می کرد بالاخره دست او به کجا بند شد ؟ برای چه باید اینطور باشد البته کامران میرزا در استیناف و تمیز و سایر جاها با وکیل زیر دست و پول زیاد با ترتیبات مختلفه همه جا طرفهای فقیر خود را محکوم می کند و آنقدر توی سرش می خورد تا بفهمد مشروطه چه چیز است تا یک دفعه رجوع به قانون اساسی بکند و بفهمد که باید حافظ قانون اساسی باشد و بالاخره خودش یعنی حق را بداند این از کجا پیدا می شود البته از معارف این است که ما متصل نمک معارف می باشیم و داد معارف می زنیم که مدارس ابتدائی مجانی باید تاسیس شود تحصیل اجباری باید باشد تا بدبخت رعیت وضعفاء دسترسی داشته باشد اطفال خود را به مدارس بفرستند ولی متاسفانه عرض می کنم بیچاره فقراء همیشه محکوم و توی سری خور خواهند بود و هیچ وقت به هیچ وجه نمی توانند در مقابل متمولین از حق خود استفاده کنند و هرچه دست و پا بزنند نقش بر آب است و مثل غریقی هستند که به هر خار و خاشاکی متوسل می شوند این است که بنده استدعا می کنم یک فکری از برای شهرها و دهات این مملکت در خصوص معارف بشود زیرا اگر معارف داشته باشیم مطمئن خواهیم بود که هیچ سلی اساس ملیت ما را از بین نخواهد برد ولی اگر معارف نداشته باشیم مدرسه نداشته باشیم اگر مردم به حقوق خودشان از راه مدارس مطلع نشوند مطمئن باشید که هیچ قسم وکیل با حرارت و با گفتن یا مرگ یا ساتقلال مملکت حفظ نخواهد شد این است که بنده عرض می کنم آقایان برای معارف سعی کنند . من طرفدار پشت میز و صندلی نشین ها نیستم آنها به قدر کفایت هستند بلکه اگر با سایر ادارات مثل مالیه و غیره مقایسه کنیم شاید در وزارت معارف صندلی نشین هم کمتر باشد ولی مقصود من مدارس مملکت است تا بودجه معارف ما از ملیونها بالا نرود مایوس باشید که به حق خود نخواهید رسید زیرا وقتی می توانید به حقوق خودتان واقف شوید که بتوانید تمیز حق را از باطل بدهید و الا خوب می دانید در هر جا در موقع انتخاب هم رعیت بیچاره از اربابش می پرسد چه کسی را برای وکالت انتخاب کنم .

یک روز یکی از آقایان فرمودند رعیت که سواد ندارد اگر به دیگری می گوید حسن خان را بنویس و او حسین خان را بنویسد چطور می تواند تفتیش کند و بفهمد بنده عرض می کنم همانطور که شما وکلاء در بودجه تفتیش می کنید .

بنابراین عرض می کنم این پولی را که از این رعایای بیچاره می گیریم مجبوریم بخیر این ملت صرف کنیم ما که نه کمیسیون تطبیق حوالجات داریم نه دیوان محاسبات داریم و تا این مسئله نباشد ممکن نیست عایدی مملکت به خرج خودش برسد .

باز هم از کمیسیون بودجه استدعا می کنم و چون شنیده ام قسمت معارف را کمیسیون بودجه مجدداً در تحت نظر گرفته است یاد آوری می کنم یک فکری بفرمائید که بودجه معارف دو یا سه مقابل این مبلغی که حالیه هست بشود محلش را هم نشان می دهم یا از بقایای لاوصول اشخاصی که می گویند ما روز داریم و مالیات نمیدهیم وصول کنند . ( شاید این حرف را هم نمی زنند و مالیات خود را هم نمی دهند ما هم کاریه به آنها نداریم ) .

واقعاً اگر بخواهیم این دو کرور کسر بودجه را محلش را پیدا کنیم به خوبی می توانیم از این بقایای لاوصول وصول بکنیم . و دیگر اینکه البته آقایان مسئله بزرگی را فراموش نفرموده اند مسئله دخانی است با سه چهار مالیات غیر مستقیم دیگر که در این مملکت عایدیش تقریباً قریب به صفر است عایدی مهمی است و بدبختانه تریاک کشها در مملکت اکثریت دارند .

محمد هاشم میرزا ـ خیر اقلیت دارند .

سلیمان میرزا ـ بسیار خوب اگر اقلیت داشته باشند خیلی بهتر است بنده هم آرزویم همین است که در اول اقلیت باشد هر چه کمتر باشد مملکت زودتر رو به ترقی می رود ولی بدبختانه خیلی زیاد هستند و سیگار و توتون و تنباکو را که همه می کشیم و دیگر اقلیت و اکثریت در آن نیست همین مالیات دخانیات و بعضی مالیات های غیر مستقیم از قبیل تحدید و مستقلات لااقل به اندازه عایدی گمرک باید عایدی داشته باشد و البته اگر اینها مرتب و منظم باشند بیش از گمرک عایدی دارند .

اما وقتی که برای هر یک از اینها یک اداره منظمی معین شود نه اینکه جزو مالیات مستقیم باشد و حساب آن را خوب نفهمیم و اگر درست اداره کنیم ده دوازده کرور عایدی خواهیم داشت وقتی که این عایدات را درست جمع کنیم و به مصرف برسانیم می توانیم بگوئیم رو به ترقی می رویم .

اما بدبختانه مملکتی که در مرکزش هفت ماه حقوق معلمین را نتوانند بپردازند وا اسفا در صورتی که ده دوازده هزار تومان حقوق یک برجش نیست شده چگونه می تواند ترقی کند ؟ و در این مملکت اطفالی به کلی بی سواد و محکوم دیگری خواهند شد و بالاخره محکوم به اضمحلال ( که خدا نکند ) می شوند باز هم مکرراً عرض می کنم اگر آقایان اعضاء کمیسیون بودجه معارف را به ششصد هزار تومان برسانند بنده کمال امتنان را دارم .

وزیر مالیه ـ بنده اگر بخواهم در این لایحه صورت جمع و خرج بودجه خیلی توضیحات بدهد می ترسم امشب هم وقت بگذرد و آن شرافتی را که اکثریت مجلس می خواهند حاصل کنند دیرتر حاصل شود و یک ضرری به دولت برسد و واضح است که اقلیت نمی خواهد اکثریت یک کار خوبی بکند و هر وقت اکثریت یک کار خوبی می کند محسود اقلیت واقع می شود .

این اولین دفعه ای است که بعد از چهار ده سال صورت جمع و خرج مملکتی به مجلس شورای ملی آمده است و این اولین دفعه ای است که می خواهند به آن مخارج گزافی که می شده خاتمه دهند و آنها را در تحت یک حدودی اداره کنند . مراد از این صورتی که از عایدات به مجلس شورای ملی داده شده این نبود که میزان حقیقی باشد تا مطابق اصل نود و ششم قانون اساسی میزان مالیات را مجلس شورای ملی تصویب کنند .

البته همه می دانند خزانه مملکت تهی است علتش را هر چه می خواهند تصور می کنند . زمامداران امروزه مسؤل کارهای گذشته نیستند اینها یک روزی به کار رسیده اند که صندوق خزانه را به این حال می بینند معجزه و سحر هم نمی توانند بکنند که صندوق خالیه را فوراً پر از پول کنند . در مملکتی که جمع و خرجش


تعادل نمی کند یا باید از خرجش کم کرد یا باید بر عاداتش افزود راه کم کردن خرج امروز برای ما عملی تر بوه و ما هم امروزه آن راه را پیش گرفته ایم و خرج خودمان را تعیین می کنیم و اگر صورت جمع هم نوشته شده است مراد صورت جمع حقیقی مملکت نیست زیرا هیچ صورت جزئی داده نشد که فلان مالیاتش بده بگوید صورتی را که شما به مجلس برده اید چهارصد تومان نوشته شده و من که باید ششصد تومان بدهد چون شما به مجلس چهارصد تومان پیشنهاد کرده ایم اینجا هم همان چهارصد تومان را خواهم داد مقصود این بوده است یک صورتی که عملی باشد ماخذ قرارداد شود و نخواسته ایم به این صورت هائی که حقیقت نداشته باشد متمایل شویم و بگوئیم عایدی ما ۵۰ کرور است .

عایدی دو سال گذشته به دولت رسیده و به صندوق دولت وارد شده پس از وضع دستبرد و سرقت که تصور می فرمایند ما آنها را معین کردیم و گفتیم پارسال این عایدی ما بوده و سال بعد هم البته کمتر از این نخواهد بود برای اینکه این عایداتی که به ما رسیده تحقیقی است و تخمینی نیست که حقیقت نداشته باشد عایدات فصولی و پارسال را ماخذ قرار می دهیم و بعداً هم تصدیق نمی کنیم که عایدات مملکت همین است که آنجا نوشته شده البته باید مملکت ترتیبی پیدا کند و تشکیلات وزارت مالیه صورتی پیدا کند که مالیاتها وصول و مالیه از سرقت و دستبرد مصون بماند و آنچه از مؤدیان مالیات گرفته می شود کاملاً به صندوق دولت وارد شود ولی این ترتیبی که ما می گوئیم مربوط به امروز نیست و اگر ما بخواهیم این ترتیب را اصلاح کنمی یک سال که سهل است در ۵ سال هم موفق نمی شویم همینقدر ما امروز خواستیم ببینیم عایدات ما چه بوده که مخارج را مطابق آن صورت دهیم .

بنابراین ما عایدات سال قبل را مأخذ گرفتیم همه جا هم به این ترتیب یعنی از روی عایدات سال قبل بودجه را مینویسند و آن را ( یرگل دوپیتولیسم انه ) می گویند یعنی عایدات سال قبل را مأخذ بودجه سال بعد قرار می دهند و ما هم می خواهیم پایمان به قدر گلیم خودمان دراز کنم یعنی می خواهیم خرج مملکت را طوری تعیین کنیم که عایداتمان بیشتر نباشد البته اگر سعی و کوشش کردیم و عایدات لاوصولی خودمان را وصول کرده و به دست آوردیم چه بهتر با آن عایدات می توانیم کارهای خیلی مفید بکنیم و اگر فرضاً قوه مان نرسید نتوانستیم اینها را وصول کنیم اقلاً طوری باشد که مخارج ما از آن عایدات تحقیقی تجاوز نکند این بود که بر روی این زمینه کمیسیون بودجه بر حسب آن ماده که از مجلس گذشته بود با هیئت دولت و وزارت مالیه چندین جلسه مذاکره کردند اول نظریه کمیسیون این بود که بودجه های جزء مملکت را بیاورند مطالبه کنند و مطابق آن صورتی تشکیل دهند و به مجلس پیشنهاد کنند . این مسئله نه عملی بود و نه برای مملکت مفید بود چرا به جهت اینکه بودجه ای که امروز نوشته شود فرض می فرمائید من در وزارت مالیه بخواهم بودجه بنویسم و به سرعت زمان تهیه کنم این بودجه عملی نخواهد بود و باید فکر کنیم این بودجه می نویسم با تشکیلات جدید مطابقت کند و از آن طرف دیدیم در سال هفت کرور مطابق بودجه پیچی ئیل کسر داریم هفت کرور که در کمیسیون بودجه پنج روزش کم شده است اگر این پنج کرور را تقسیم کنیم روزی هفت هزار تومان خواهد شد و هر قدر بودجه زودتر بگذرد روزی هفت هزار تومان خواهد شد و هر قدر بودجه زودتر بگذرد روزی هفت هزار تومان از ضرر دولت کسر می شود و این است که نماینده محترم فرمودند حالا که حقوق به وزارتخانه ها داده نمی شود بنابراین خوب بود از روی صورت جزء بودجه ها را می نوشتیم این حرف کاملاً از روی بی اطلاعی است زیرا وقتی دولت به مستخدمین خودش گفت از این تاریخ به بعد به تو فلان قدر می دهیم اگر هفت سال هم می گذرذ خودش را آن شخص دائنی میداند و هر وقت دولت بخواهد او را خارج کند باید به همان اندازه حقوق که برای او معین کرده به او بدهد و هر قدر بودجه دیر تر بگذرد روزی هفت هزار تومان ضرر خواهیم داشت .

بنده تصور می کنم این شرافتی را که امروز مجلس شورای ملی می خواهد تحصیل کند اگر این کار را کابینه های سابق کرده بودند ما امروز نمی شدیم با یک شرایط استقلال کشی دستمان را پیش اجانب دراز کنیم و البته یک مملکتی که پول ندارد مجبور است از اجانب استقراضی نماید مجبور می شود در مقابل قرض هر شرط سنگینی را بپذیرد کما اینکه تا به حال هر وقت کسی پولی به این مملکت قرض داده است یا خرجهائی تهیه شده که آن پول از بین رفته یا در مقابل آن یک چیزهائی از ایران گرفته اند .

این مسئله مثل آن مالک و صاحبخانه می ماند که بودجه اش درست نباشد و بگوید من آدمی هستم مستقل و البته آدم فقیر نمی تواند بگوید من مستقل هستم زیرا وقتی که احتیاج پیدا کرد احتیاج استقلال او را از بین می برد به این جهت لازم است هر چه زودتر به این مسائل خاتمه داده شود و از خرج جلوگیری بشود همه می دانید از برای شخص بنده این کار خیلی مضر است ولی برای مملکت مفید است و چیزی را که برای مملکت مفید باشد من بر منافع شخصی ترجیح می دهم شخص بنده می بایست متجاوز از یک ملیون از بودجه وزارت مالیه کم کنم البته با این حال طرفیت دارد دشمنی دارد فحش دارد و بالاخره همه چیز دارد ولی این مسئله برای مملکت مثل آن دوائی می ماند که حکیم برای علاج به مریض می دهد .

پس هر وزارتخانه هر چه کمتر بگیرد بهتر است تا استقلالش پایدار باشد و همیشه بتواند بگیرد بهتر است نه این است زیاد بگیرد و یک روز بگیرد ما از روی این فلسفه داخل این جزء جمع نشدیم و نخواستیم جمع را تصویب کنیم و فقط خواستیم تعیین کنیم که عایدات پارسال ما که به صندوق مالیه وارد شده چقدر بوده وزارت مالیه اگر می خواست عوام فریبی کند ممکن بود یک عایدات موهومی بسی میلبیون برای مملکت بنویسد و عوض بیست و دو ملیون خرج هم بیست و پنج ملیون می نوشت می گفت ۵ ملیون اضافه بر خرج می ماند آنوقت می گفتند عجب وزارت مالیه جدیدی داریم که در ظرف قلیل مدتی اینطور ترتیب مرتب شده ولی بعد از آنکه شش ماه می گذشت و حقیقت مطلب کشف می شد که بر خلاف واقع بوده است ما می خواستیم کاری بکنیم که خلاف حقیقت نباشد بنابراین عایدات سال قبل را ماخذ قرار دادیم و بعد از آن مخارج خود را معین کردیم دیدیم هفت کرور کسر داریم و ۵ کرور دولت با نظریات کمیسیون بودجه از مخارج کس کرده و در تحت این فلسفه که هر چه پول هست باید خرج کرد این کار را کردیم والا اگر ما می خواستیم امروز پنج کرور بر عایدات مملکت بیافزائیم ممکن بود یک عایدات سنگینی بر اهالی تحمیل کرد و گرفت ولی دیدیم امروز خرج خد را کم کنیم خیلی بهتر خواهد بود . بعدها هم باید سعی کرد و عایدی حقیقی مملکت را وصول نمود وخرج کرد . البته وقتی که مودیان مالیات دیدند مالیاتی می دهند به مصارف لازمه می رسد البته هر قسم مالیاتی را قبول خواهد کرد ولی موقعی که داستند پولی که می دهند ابداً به خزانه دولت عاید نمی شود البته از ادای مالیات خود داری می نمایند وضع مالیات یک کار سثل و ساده نیست که بتوان به این زودی بر مردم تحمیل نمود علاج فوری و مرهمی که به جراحات بودجه و مالیه مملکت می توانستیم وارد کنیم این بودجه از مخارج کسر کرده تا تعادلی در جمع و خرج حاصل شود .

البته اگر مازادی هم پیدا کرد در مقابل یک مخارجی خواهد داشت . البه دولت که عایدتش زیاد باشد نقص او نیست ولی اگر مخارجش بر عایداتش فزونی نماید آنوقت موجب کسر دولت خواهد بود . از این جهت است که گفتیم جلو مخارج ر قدری بگیریم و بنابراین نبایستی مجلس شورای ملی در این زمینه به تأخیر قائل شود . تا امروز در هر وزارتخانه هر چه خرج می شد بدون اطلاع و تصویب مجلس شورای ملی بوده ولی از امروز از یک میلیون تا هر قدر در مملکت خرج شود بایستی به تصویب مجلس باشد . بالاخره یک اعتباری به هر یک از وزارتخانه ها داده شود که مطابق آن اعتبار بودجه خودشان را ترتیب داده تا پانزدهم حوت یعنی چهل و پنج روز دیگر به وزارت مالیه ارسال دارند و وزارت مالیه هم مامور است کلیه بودجه ها را جمع آوری نموده و به مجلس تقدیم دارد .

موقعی که بوجه تفصیلی به مجلس رسید مجلس ملاحظه می کند هر وزارت خانه که در حدود اعتباری که به او داده شده بودجة خودش را ترتیب داده باشد تصویب می کند و اگر از آن اعتبار هم کسر تعیین کرده باشد زهی افتخار و اگر مخارج زائدی در بودجه منظور نموده باشد البته مجلس آن را مطالعه نموده و در صورت عدم لزوم حذف خواهد نمود . خلاصه به این ترتیب امیدوار هستم که تا اول سال یک بودجة مرتبی حاضر باشد که به موقع عمل آید . مقصود این است که هر قدر در تصویب این بودجه تعلل شود از روی حساب روزی هفت هزار تومان در مرکز و ولایات بیشتر خرج می شود و اگر اکثریت مجلس موافقت کنند و این بودجه را زودتر تصویب نمایند این افتخار و شرافت برای این مجلس و دوره چهارم تقنینیه باقی خواهد ماند .

رئیس ـ آیا مجلس موافق است نیم ساعت جلسه تعطیل شود .

( بعضی از نمایندگان اظهار موافقت نمودند )

( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید )

سلمان میرزا ـ بنده توضیحی دارم اجازه می فرمائید .

رئیس ـ بفرمائید .

سلمان میرزا ـ از قراری که در موقع تنفس شنیدم در موقع مذاکرات خود گویا لغتی گفته ام که از استعمال آن لغت سوء تفاهمی حاصل شده لذا توضیحاً عرض می کنم ایکه بنده عرض کردم ورق پاره ابداً قصدم توهین به راپورت یا اعضای کمیسیون بودجه نبوده چگونه ممکن است یک نفر نماینده به یک نفر نماینده دیگر توهینی وارد آورد زیرا شرافت هر یک نفر نماینده شرافت نماینده دیگر و توهین به هر کدام توهین به دیگران است بنابراین اگر سوء تفاهمی حاصل شده این توضیح را دادم که رفع آن سوء تفاهم شود .

وزیر مالیه ـ در باب کمیسیون تطبیق حوالجات که نماینده محترم در ضمن فرمایشاتشان فرمودند و بنده در موقع خودش جواب عرض نکردم حالا به خاطرم افتاد لذا توضیحاً عرض می کنم کمیسیون تطبیق حوالجاتی که سابقاً در وزارت مالیه بود به هیچ وچه وزارت مالیه را تصدیق نمی کردم فقط حوالجات شهریه و بعضی چیزهای دیگر را که به کلی تصدیق یا عدم تصدیقش برای منافع دولت فرقی نمی کرد تصدیق می نمود و اغلب از حوالجات وزارت مالیه به کمیسیون می رفت و در خود وزارت مالیه صادر و پرداخت می شد ولی امروز کمیسیون نظارت خرج همان کارهای کمیسیون تطبیق حوالجات را با اختیار بیشتری انجام می دهد و تمام حوالجات را تصدیق می نماید .

راجع به عدلیه هم فرمودند عدلیه نباید هیچ عایدی داشته باشد .

توضیحاً عرض می کنم که عدلیه در تمام ممالک دنیا عایدات دارد . عدلیه هیچ جا بی عایدی نیست . فقط در بعضی نقاط دولت یک ترتیباتی می دهد و مطابق تعرفه که دولت به اشخاص فقیر و بی بضاعت می دهد وکلاء رسمی مکلف هستند از حقوق آنها در مواقع خود مدافعه نمایند یا ترتیبات دیگر قراری می دهد که تمام دعاوی فقراء بدون اینکه به دولت دیناری بپردازند در محاکم خاتمه پذیرد . البته تصدیق می کنم مطابق ترتیبی که در تمام ممالک دنیا مرسوم است نمی شود به یک قاضی بدون اینکه از طرف دولت به او حقوق داده شود گفت برو در یک محلی بدون بودجه قضاوت کن و از برای خود تحصیل عایدات بنما ولی از طرفی هم نمی شود عدلیه هیچ عایدی نداشته باشد مطلبی دیگر لازم است توضیحی راجع به آن عرض کنم موضوع اقلیت و اکثریت است بنده نمی خواستم تمیزی بین اکثریت و اقلیت مجلس داده باشم البته در هر موضوعی یک اشخاصی هستند که به آن مسئله عقیده دارند و رائی می دهند آنها اکثریت را تشکیل می دهند و یک اشخاصی رای نمی دهند آنها اقلیت را حائز می شوند .

بنده استدعایم این بود که عموماً راجع به این مسئله که یک مسئله حیاتی است رای بدند و این شرافتی را که تا امروز در ظرف این پانزده سال برای مجلس دست نداده تحصیل نمایند .

رئیس ـ آقای تدین ( اجازه )

تدین ـ اولاً راجع به بیانات آقای وزیر مالیه در خصوص اقلیت و اکثریت چون خودشان توضیح دادند بنده دیگر در آن موضوع وارد نمی شوم و بالاخره عرض می کنم تشکیل اقلیت و اکثریت در یک مجلس حتمی است برای آنکه این مسئله از نقطه نظر اختلاف عقیده حاصل می شود و این اقلیت که در این دوره حاصل می شود و این اقلیت که در این دوره حاصل شده است یک اقلیت عبور و لجوجی نبوده است و در کلیه مسائل حیاتی مملکت اقلیت با اکثریت بالاتفاق رای داده است و به هیچ وجه اقلیت نخواسته است در مقابل اکثریت تنقیداتی بنماید . در این موضوع بیش از این وارد نمی شوم و اما نظر مخالفین این راپورت که بنده هم یکی از آنها هستم از نقطه نظر حفظ مصالح مملکت است نه از نقطه نظر اینکه اکثریت پیش ببرد و این شرافت را حائز شود فقط بواسطه اختلاف عقیده است . اعتراضات بنده راجع به راپورتی که از کمیسیون بودجه به مجلس تقدیم شده است از چند جهت است . اولاً از نقطه نظر عایدات وصولی سنه گذشته است . مطابق آن ورقه که به قول بعضی از نمایندگان عظم الجثه و به قول بعضی گند و به قول بنده عریض و طویل که از طرف وزارت مالیه تقدیم شده و در یکی از اطاقها به دیوار نصب شده بود عایداتی که در سنه پیچی ئیل وصول شده صورت داده اند بنده مثل بعضی از آقایان نمایندگان عرض می کنم که آنچه در آن ورقه نوشته شده مطابق با واقع نیست و زیادتر وصول شده است و حالا آن زیادیها کجا رفته و چه شده و می شود موضوع دیگری است در عین اینکه وزارت مالیه و هیئت دولت و همه تصدیق داریم که زیادتر از این وصول شده است نمی دانم برای چه ما باید یک چنین صورتی را تصدیق نمائیم دو عیب آن را بنده من باب مثل برای توضیح عرض می کنم یکی آنکه علت اینکه این مازاد که وصول نشده است چرا در این صورت جزء عایدات نیامده مثلاً عایدات خراسان محقق است که در سال گذشته متجاوز از هفتصد هزار تومان بوده است و از مرکز هم پولی به آنجا فرستاده نشده در صورتیکه ماانه شصت و پنج هزار تومان مخارج محلی داشته و در این صورت عایدی وصولی خراسان را چهارصد و هفتاد هزار تومان می نویسد همین طور در تهران وصولی دخانیات را در سنه گذشته سیصد و شصت و شش هزار تومان و کسری می نویسد ولی در مقابل صورت جزء آن را ننوشته و معلوم نیست همین مبلغ وصول شده یا زیادتر مثلاً ننوشته است در خراسان از بابت مالیات مستقیم چقدر باید وصول شو تا ما بدانیم از آن مبلغ آنقدر وصول شده . س( فقط در اصل صورت می نویسند لاوصولی ) بنابر این صورتی که آمده است یک صورت ناقص و مبهم و گنگی است که ما نمی توانیم آن را مدرک قرار دهیم زیرا ما یقین داریم عایدی ما بیش از این بوده . حالا که نزد امین مالیه است یا نزد کسان دیگر . اینها چیزهائی است که با این موضوع مربوط نیست فقط من حق دارم سوال کنم که تا به حال چرا این اشخاص معلوم و معین نشده اند تا از آنها مطالبات دولت وصول شود تا دولت مجبور نباشد در این موقع مهم دست پیش امریکائی ها دراز کند و هزار میلیون دلار قرض کند ..

بعضی از نمایندگان ـ یک ملیون

تدین ـ ببخشید اشتباه کردم گفتم هزار ملیون هزار ملیون برای این است که بنده کاملاً علاقه به ازدیاد مالیه مملکت دارم باری چه مانعی دارد دولت از آن مالیاتهائی که وصول نشده وصول کند .

اگر دلیل آقاو وزیر مالیه بر لزوم تصویب این بودجه این است که دولت روزی هفت هزار تومان ضرر می نماید بنده به این دلیل متقاعد نمی شوم دولت می تواند بقایای مالیاتی خود را وصول نماید که هم این مسئله را جبران نماید و هم چند ماه حقوق دوائر دولتی عقب نیافتد و برای این کار قدرت هم دارد نمی شود گفت دولت قدرت وصول بقایای خد را ندرد بنابراین چگونه می توان گفت که یک چنین صورت ناقص را مأخذ قرار دهید . و اینکه آقای وزیر مالیه اظهار کردند که اگر یک وزیر مالیه دیگر بود عایدات را زیادتر از این صورت می داد و بعد معلوم می شود آن قدر نبوده بنده عکس این را می گویم و عرض می کنم از کجا که مقصود وزارت مالیه از تقدیم این صورت نباشد که بعد بگوید عایدات خراسان مثلاً چهارصد و هشتاد هزار تومان بود سیصد هزار تومان آن را من پیدا کردم یا عایدات فارس پانصد هزار تومان بوده و دویست هزار تومان را من تحصیل کرده ام . بلی این طرف مسئله را هم باید خواند بنده که نمی توانم به یک صورتی که معلوم نیست جزو جمعش چیست و چه مقدار وصول شده و چه مقدار لاوصولی است رای بدهم یکی دیگر از معایب این صورت این است که میگوید تسعیر جنس فلان نقطه دو هزار و نهصد تومان ولی هیچ معلوم نیست که مبلغ تسعیر آن چه چیز است یا آنکه مقدار جنس تسعیر شده چه مقدار بوده در صورتیکه مطابق اطلاعاتی که کلیه نمایندگان حاضره دارند مقدارش بیش از اینها بوده است . آیا این ترتیب از این افراط و تفریط ها جلوگیری خواهد کرد این صورت مجلس ناقص را آیا برای اصلاح یا تعدیل بودجه مملکت می شود ماخذ قرار داد ؟ خیر عقیده بنده این است که باید صورت عایدات جزء به جزء نوشته شود تا ملت بدانند مالیات مستقیم چقدر بدهند و مالیات غیر مستقیم و سایر عوارض را چه اندازه بپردازند مثل آنکه در گمرک معین است و یک نسبت معینی دارد که فلان قدر گمرک دارد با این صورت فعلی من نمی دانم عایدات خراسان کلیتاً چه بوده که از آن مقدار چهارصد و هشتاد هزار تومان وصول شده و همچنین عایدات فرضی دخانیات چه بوده که سیصد و شصت و شش هزار تومان و کسری وصول شده اینها را باید دانست تا انسان بتواند از روی


یک دقت و بصیرتی رای بدهد ثانیاً این ترتیبی که کمیسیون بودجه معین کرده است برای هر وزارتخانه یک مقدار اعتبار تعین کرده است مثلاً از برای عدلیه چهار صد هزار تومان تا در حدود این اعتبار وزارت عدلیه تشکیلات خودش را ترتیب دهد به عقیده بنده مطابق این ترتیب نمی توان رای داد زیرا بطور مثال عرض می کنم اگر کسی بخواهد یک عمارتی را بنا کند اول باید فکر کند چقدر پول دارد و آنوقت در حدود آن پولی که می خواهد برای ساختن آن عمارت تخصیص دهد آن عمارت را بنا می نماید اگر تاجری بخواهد تجارتخانه تاسیس نماید بایستی نظر به سرمایه خود بکند و مطابق آن سرمایه تجارتخانه خود را تشکیل دهد ما هم اگر بخواهیم ادارات و وزارت خانه های خود را تازه تاسیس نمائیم البته اعمال نظریه کمیسیون بودجه خیلی به جا است و می توانیم در حدود همان اعتبارات ادارات خود را تشکیل دهیم ولی ما نمی خواهیم تازه اداره تاسیس نمائیم زیرا یک اداراتی از سابق تاسیس شده می خواهیم آنها را اصلاح کنیم راه اصلاح این نیست راه اصلاح این است که هر وزیری تشکیلات وزارتخانه خود را در نظر بگیرد که اول درجه لزوم کدام یک از این ادارات لازم است چه مقدار است پس از آن بودجه که برای آنها لازم است چه مقدار است پس از آن بودجه آن را به مجلس بیاورد و البته اگر از روی عقیده آن بودجه نوشته شده باشد از مواد عقیده آن بودجه نوشته شده باشد از مواد آنهم مدافعه خواهد نمود اگر از روی هوا نوشته شده باشد موضوع دیگری است تا آنکه مجلس از روی دقت بداند که تشکیلات این وزارتخانه چیست ؟ چند اداره دارد . چند دوائره و چند عضو دارد . آنوقت اگر در نظر مجلس بعضی دوائر زیاد آمد یا بعضی از حقوقها گزاف آمد البته کسر یا حذف خواهد نمود .

این نظریه مراعات نشده و در نتیجه یک شایعاتی در اطراف شنیده می شود و آن این است که کمیسیون بودجه رای داده است تومانی سه قران از بودجه ها کسر شود و این مطلب اینطور تفسیر می شود که این کسر شامل پیشخدمت و اجزاء هم می شود در صورتیکه بنده و تمام آقایان این قسمت را تکذیب می کنیم یا می گوئیم حقوق اجزاء جزء که پانزده یا هیچده تومان است بسیار جزئی و غیر کافی است چه رسد بر اینکه تومانی سه قران هم کسر شود اینها یک تهمت هائی است که از اطراف زده می شود بنابراین عقیده بنده اصولاً باید صورت جزء نسبت به خلاف یا نقصان یا اضافه رای بدهد .

دیگر از این چیزهائی که در این راپورت پیش بینی نشده این است که می نویسد این اعتبارات از اول دلو به موقع اجراء گذارده می شود و پس از تصویب مجلس تا پانزدهم برج حوت وزارتخانه ها باید در حدود این اعتبارات تشکیلات خود را داده و بعد صورت بودجه خودشان را به جزء تقدیم به مجلس نمایند آنوقت مجلس در آنصورت جزء دقت خواهد کرد .

در اینجا یک مطلبی بر من مجهول است فرض کنید مطابق این اعتباراتی که کمیسیون بودجه داده و وزارتخانه ها هم بودجه خود را ترتیب دادند آیا با اینکه کمیسیون بودجه هیچ استثنائی قائل نشده است مجلس حق خواهد داشت از آن بودجه ها کسر کند ؟

بعضی از نمایندگان ـ بلی حق خواهد داشت .

تدین ـ بسیار خوب حق خواهد داشت ولی این حق در اینجا تضییع نشده است این یک نقصی است و باید قید شود که بعد از تقدیم بودجه ها مجلس حق خرج و تعدیل دارد.

ثانیاُ ـ عیب بزرگتر این است که تمام مواد راجع به خرج تشکیل ادارات است معلوم نیست صورت جمع کی باید به مجلس بیاید . ابداُ در این مواد این قید نشده است .

این هم یکی از معایب کلی این راپورت است .

مجلس باید هر دو طرف را ملاحظه کند تا ملت ایران بداند مقدار عایدات چقدر است در این صورت تصویب یک مقدار خرج مبهم که آن هم معلوم نیست حدودش چه خواهد بود نمی دانم چه معنی دارد .

بنده معتقد هستم به اینکه بایستی بودجه مملکت جمعاً و فرضاً جزئاً و کلاً تقدیم مجلس شود تا مجلس با یک دقت کامل و مطالعات عمیقانه رای بدهد و بداند تشکیلات مملکتی از روی چه اصولی است و عایداتش چقدر است . و اینکه آقای وزیر مالیه فرمودند از تعویق تصویب این راپورت روزی هفت هزار تومان به دولت ضرر می رسد بنده عرض می کنم اگر امروز ترتیب اثر به این راپورت بدهم یک مضار دیگری حاصل می شود که در آتیه دچار مشکلات خواهد نمود و شاید مضارش بیشتر از تفریط روزی هفت هزار تومان باشد اگر کمیسیون بودجه با اختیاراتی که از مجلس گرفته تا دهم حوت جدیت بکند . می نویسد با کمک دولت بودجه جامع تری ترتیب بدهد .

به هر حال این ورقه که آورده اند از قانون بودجه نیست . قانون بودجه دو طرف دارد . طرف جمع و طرف خرج .

این صورت هر چه هست راجع به خرج است و ابداً بوئی از دخانیات ندارد .

بنابراین تصور می کنم تا پانزدهم حوت بشود بودجه های تمام وزارتخانه ها را جزء به جزء به مجلس آورده و بعد از تصویب مجلس به موقع اجراء گذارده و با این طرز گمان نمی کنم بودجه تعدیل شود .

وزیر مالیه ـ راجع به صورتیکه نماینده محترم اشاره فرمودند فرق مسئله این است که تا کنون چنین صورتی به مجلس نیامده و این اولین صورتی است که به مجلس می آید و البته هر کاری در اول امر ناقص است و باید با توجهات مجلس شورای ملی وجدیت هیئت دولت کم کم تکمیل شود و یک صورت بهتری پیدا کند و اینکه فرمودند در آن صورت یک ارقامی نوشته شده و معلوم نیست چه مقدار جنس و به چه مبلغ تسعیر شده . باید دانست که در این صورت کلیه عایدات نقدی و جنس و روی هم نوشته شده و تفکیک نشده و اما اینکه فرمودند بایستی صورت جزئ عایدات را بدانند بنابراین معلوم می شود یک دفاتر خیلی بزرگی که در وزارت مالیه هست به مجلس آورده شود و گمان نمی کنم نمایندگان محترم چنین انتظاری داشته باشند منتهی چیزی که هست عایدات باید به توسط مفتشین بطور صحیح وصول شود والا عموم مردم نمی توانند در دفاتر وزارت مالیه تفتیش نمایند و در هیچ جای دنیا چنین چیزی مرسوم نبوده و نیست و اینکه فرمودید این بودجه فقط برای خرج نوشته شده صحیح نیست باید بین بودجه جمع و بودجه خرج تشخیص داد این صوری که به مجلس آمده است بودجه خرج مملکت است بودجه جمع نیست .

در هیچ جای دنیا هم قبل از وقت جمع مملکت را بطور تحقیق نمی توانند معین کنند بلی مالیات مستقیم را می شود به یک ترتیباتی پیش بینی کرد ولی مالیات غیر مستقیم را نمیشود معین کرد یک سال زیادتر است یک سال کمتر بنابراین صورتی که به اسم جمع به مجلس آمده مجلس شورای ملی را محدود نمی کند که حتماً آن را تصویب کند .

ما می گوئیم حد اقل عایدات ما در آتیه ایطور خواهد بود بنابراین بایستی خرج خودمان را هم مطابق همین اصل ترتیب بدهیم تا اگر عایدات ما همینقدر شود دچار کسر بودجه نشویم البته با سعی و جدیت عایدات پیش از این خواهد شد بنابراین مجلس شورای ملی یا دولت نمی تواند بگوید حتماً جمع محدود به همین مقدار است فقط این صورت برای این داده شده که اگر جمع به همین مقدار شد مخارج خود را زیادر پیش بینی نکرده باشیم .

رئیس ـ آقای دولت آبادی مخالف هستید .

حاج میرزا علی محمد دولت آبادی ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید .

دولت آبادی ـ بنده عرض می کنم بودجه هر مملکتی را تشکیلات مملکت و تشکیلات مملکت را احتیاجات مملکت ایجاب می نماید به عقیده بنده راپورت کمیسیون بودجه با وضعیات کنونی موافق نبوده و با ضروریات مملکت مخالفت دارد و حاصل مطلب این است که سابق بر این از طرف وزارت داخله یک نفر مامور به عنوان حکومت به ولایات فرستاده می شود و آن مامور کلیه اختیارات را از حیث حقوقی . مالیه . و غیره دارا بود و با یک اختیارات تامه و مالک الرقابی به طرف ماموریت خود می رفت و لازمه این کار این بود که یک قدرت و توانائی مخصوص داشته و با یک عده سوار و سرباز و قراسوران مسافرت نماید .

بعد از آنکه اصول مشروطیت در این مملکت جاری شد تمام این اختیارات سلب شد و کلیه آن اختیارات در ولایات و قصبات از بین رفت عدلیه در امور قضائی و وزارت مالیه در مالیه و سایر شعب هر یک در امورات مربوطه به خود وتمام ولایات مستقلاً دخالت می کردند مقتضی آن ترتیب که با اصول مشروطیت موافقت کند این بود که وظایف حکام نظارت در امور سایر ادارات و حفظ روابط این دوائر با یکدگر باشد متأسفانه حکامی که امروز می روند با همان اختیارات همان قوا بوده و ضمناً در عوض اینکه روابط ادارات را محفوظ داشته باشد در مواد عدیده اسباب اختلافات و شکایات فراهم می آورند .


حکام با همان حقوق و مواجب سابق اعزام می شوند در صورتیکه وظایف آنها منحصر به حفظ دوایر و در بعضی از مواقع حفظ امنیت می باشد لکن اگر به ولایات و ادارت آنجا ها نظری افکنیم ملاحظه می کنیم که مثلاً در یک بلوگی که حاکم می رود یک نائب الحکومه می فرستند یک نفر هم از جانب عدلیه و بالاخره یک نفر هم از طرف وزارت مالیه به آن بلوک اعزام می شود .

در مرکز این مامورین حقوقق مخصوصی دارند در صورتیکه در بلوک و ولایات این حقوق به بعضی از آنها داده نمی شو مثلاُ امین صلح می فرستیم حقوق ندارد از طرف حکومت نائب الحکومه می رود حقوق ندارد در این صورت این چند نفر مامور برای اعاشه خود شروع به غارت و چپاول آن بلوک نموده و اسباب شکایت اهالی را فراهم می آورند .

اگر نظری به اوضاع کنونی ولایات بیفکنیم ملاحظه خواهیم کرد که در اغلب جاها اداره حکومتی یک اداره ژاندارمری است نمی گویم ما امروز می توانیم بکلی اسم حکام را از بین ببریم ولی می توانیم حکام را به همان اندازه که وظیفه دارند به همان نظر آنها را ملاحظه کنیم و بتوانیم قدغن کنیم هر حکامی که تعیین می شوند به هیچ وجه من الوجوه حق اعزام نایب الحکومه های بی حقیق به اطراف ندارند به علاوه ممکن است یک وقتی بواسطنه دارا بودن انجمن های ایالت و ولایتی از اعزام حکام بی نیاز شویم ولی البته امروز آن روز نیست و نمی توان بطور کلی اداره حکومتی را از میان برد ولی می توانیم افلاً قدری از اختیارات و مخارج آنها کسر کنیم به این ترتیب که مامور وزارت داخله و وزارت مالیه را یکی کنیم یعنی از طرف این دو وزارتخانه یک مامور مالیه و مامور اخذ مالیات با این حال سه چهار کرور برای دولت از این راه صرفه حاصل می شود و در عوض آن اداراتی را که مستقلاً در ولایات داشته باشیم بواسطه قلت حقوق یا عدم حقوق اسباب زحمت و مشکلات اهالی را فراهم می آورند تاسیس می نمائیم . از مخارج وزارت داخله کاسته و در عوض وزارت عدلیه و وزارت فوائد عامه را در ولایات که هر کدام محل احتیاج عمومی است توسعه بدهیم مثلاً چون اغلب ادارات عدلیه و ولایات حقوق ندارند یک نفر مامور که برود کارهای مردم را تصفیه کند در ضمن باید مخارج خودش را تحصیل نماید مثلاً در قم . برای اداره عدلیه قم چهار صد تومان بودجه نوشته اند و ماموری که به آنجا روانه می شود باید هر نوع است این چهار صد تومان را از اهالی دریافت دارد با این حال معلوم است بوسیله تحصیل حقوق خود از هیچ قسم اذیت اهالی فروگذار نمی نمایند و در نتیجه اسباب زحمت اهالی را فراهم آورده که مردم شکایتهای پی در پی نوشتند بعد از آنکه یک مقداری بر حقوق عدلیه افزوده شد و مامورین لایقی فرستاده شد البته مردم هم راحت بوده ادارات عدلیه هم عایداتی خواهند داشت اما راجع به وزارت عدلیه هم عایداتی خواهند داشت اما راجع به وزارت معارف که آقایان کاملاً در این باب صحبت نمودند و بنده در یک قسمت آن که صحیحه باشد مختصر عرضی دارم و آن این است که اگر من جمله نظری به اطراف بیافکنید ملاحظه می فرمائید که چه مقدار از اهالی این مملکت بواسطه فقدان حفظ الصحه از بین می روند و اگر یک مقدار از بودجه مملکت تخصیص بصحیه داده شود بسیار به جا بود و در بلوکات که نه حکیم دارند نه دکتر دارند نه دوا دارند و هر کدام که مبتلا به مرض شدند و رهسپار عدم می شوند لااقل جلوگیری از تلفات آنها می شود اما راجع به وزارت فوائد عامه در این بودجه عایدات آنجا را پنجاه هزار تومان کمیسیون بودجه ۲۰ هزار تومان کسر نموده و کلیه مخارج آن را شصت هزار تومان پیش بینی کرده بنده عرض می کنم وزارت فوائد عامه از آن وزارتخانه هائی نیست که بدون عایدی باشد وزارت فوائد عامه باید از کلیه وزارت خانه ها عایداتش بیشتر باشد ولی البته در اول وحله بایستی یک مقدار پول به او داده شود تا وسایل استخراج معادن و تعمیر طرق و شوارع و امثال آن را فراهم آورد و به عقیده بنده یک قسمت از وجوهی که از مخارج وزارت داخله کسر می شود بایستی به بودجه وزارت فوائد عامه افزوده شود حال ملاحظه فرمائید ببینید آیا اگر این ترتیباتی که عرض می کنم اجرا شود اوضاع مملکت رو به بهبودی می رود یا خیر تا به حال حاکم یک نفر مامور صحیه یک نفر امین مالیه می فرستادیم و اگر عرایض بنده پذیرفته شود تمام اینها که اداره خواهد شد یکی اداره مالیه و داخله و دیگری اداره عدلیه در صورتیکه عدلیه بهتر است از بودن عدلیه بی حقوق مثل اوضاع فعلی صحیحه ها و عدلیه ها حالا باید طوری کنیم که احتیاجات مملکت بر آورده شود مثلاً به فلان شاهزاده ماهی هزار تومان برای یک حکومت ندهیم یا اگر نقطه مهمی است همان شاهزاده را امین مالیه بکنیم و بگوئیم هم وظایف حکومتی و هم وظایف این مالیه را انجام بدهد .

سردارمعظم مخبر کمیسیون بودجه ـ همکار محترم من شاهزاده سلیمان میرزا یک قسمت از وظیفه سنگینی را که بر عهده من واگذار شده بود رفع کردند یعنی دفاع از آن لغت ورق پاره بود که چون خود ایشان جبران فرمایشاتشان را فرمودند دیگر بنده داخل این موضوع نمی شوم ولی با وجود این اداری یک وظیفه دیگری که خیلی سنگین تر از اولی است بر عهده من باقی است و آن این است در مملکتی که سراسرش خراب است و احساسات بواسطه همین خرابی ها بدبین و معتقد است دفاع از یک عقیده ثابتی خیلی مشکل و وظیفه بسیار سنگینی است و درست تاثیر همین خرابیها مردم خیلی میل دارند منقد واقع شوند و عیب جوئی نمایند به مجرد اینکه یک کسی عهده دار دفاع از یک فکر مثبتی شد وظیفه اش سنگین خواهد شد و شاید در تحت تأثیر همین فکر بوده است که در اینجا همکاران محترم من شرح مفصلی با یک زبان فصیحی راجع به اصلاحات کلی و مرامی بیان نمودند ـ از قبیل تعمیم معارف عدلیه مجانی . فوائد عامه عریض و طویل صحیحه سرتاسر مملکت گرفته و تمام این بیانات هم در تحت عنوان و در تحت لوای مخالفت با راپورت کمیسیون بودجه شد . باید تصور کرد که اگر طرفداران این عقیده یعنی مخالفین با راپورت کمیسیون بودجه اکثریت را حائز شوند و این راپورت را رد کنند آیا تمام این مقاصد و آمال صورت قطعیت بخود خواهد گرفت آقا بنده عرض می کنم از رد راپورت کمیسیون بودجه نه عدلیه مجانی در این مملکت پیدا می شود نه تحصیل اجباری توسعه پیدا می نماید نه فوائد عامه سرتاسر این مملکت را از راههای آهن و شوسه نیز خواهد کرد و به هیچکدام از اینها واقع نخواهد شد .

بلی فقط تفاوتی که در امور حاصل خواهد شد این است که اگر راپورت کمیسیون بودجه تصویب شود پنج کرور از مالیه این ملت بدبخت کمتر خرج خواهد شد و مفت خورهای مملکت به قدر پنج کرور کمتر از مالیه مملکت خواهند خورد و اگر این راپورت تصویب شود به قدر پنج کرور رفع احتیاج ما از اصل شده و چند رشته حیاتی این مملکت تامین خواهد شد .

آقایان ما اعضاء کمیسیون بودجه هیچکدام مخالف معارف نیستیم بلکه همه ماها طسرفدار معارف هستیم ما هم می توانیم ادعا کنیم که مدرسه دیده ایم یا لااقل از دور شنیده ایم که مدرسه خوب است .

ما هیچکدام منکر عدلیه و فوائد عامه و معارف نیستیم لاینقطع گفته می شود معارف راجع به معارف بعد توضیحات خواهد داد لکن حالا عرض می کنم آیا ادارات وزارت معارف هم مدرسه است ؟ و آیا برای چند باب مدرسه بایستی قریب صدهزار تومان برای ادارات وزارت معارف هم مدرسه است ؟ و آیا برای چند باب مدرسه بایستی قریب صد هزار تومان برای ادارات وزارت معارف تخصیص داد خیر وزارت معارف باید حذف شود و مدرسه درست شود عقیده عملی این است می گوید کمیسیون بودجه بیست هزار تومان از بودجه فوائد عامه کسر کرد حقیقاً اگر یک شخص خارجی چنین چیزی را بشنود تصور می کند کمیسیون بودجه چه اعضای کهنه پرست و افکار مندرسه دارد که بیست هزار تومان از بودجه فوائد عامه کسر کرد آقایان در تمام این بودجه وزارت فوائد عامه نه یک شاهی برای تعمیر خرابه های تهران نوشته شده و نه یک دینار برای تعمیر راها و بستن سدها پیش بینی شده تا مردم که در زمستان عبور می کنند چرخ کالسکه های آنها در این دره های خیابانها شکسته می شود راحت باشند می دانید این هشتاد و هشت هزار تومان برای چیست ؟ حقوق همان مدیر کل ـ مدیر جزء ـ به همان دلیل که شما می گوئید اجزاء در وزارت فوائد عمه زیادند باید کسر شود تفاوتی ندارد و اداره را باید کوتاه کرد والا اگر ما بخواهیم در تحت تأثیر احساسات حرف بزنیم و در کلیات بحث کنیم من بالاتر می روم و میگویم مقدم بر معارف و عدلیه استقلال مملکت است اگر ما پول نداریم باید درب مدارسمان را ببندیم بلی به جرات می گویم در عوض این پولی که باید از خارجه قرض کنیم من توضیح می دهم که یک سال دو سال سه سال ایران مدرسه نداشته باشد اقلاً ایرانی بی سواد مستقل امیدواری دارد که در آتیه مدرسه پیدا خواهد کرد .

اما ایرانی استقلال از دست رفته با مدرسه هم نمی تواند استقلال پیدا نماید و اگر هم پیدا کند خیلی دیر پیدا خواهد کرد پس در مرحله اول استقلال مملکت


است در مرحله دوم هم باز هنوز معارف نیست در مرحله دوم قشون است زور است سر نیزه است ملت ایران هر چه دارد باید به قشون بدهد زیرا یگانه چیزی که مملکت را از متلاشی شدن حفظ می کند مدرسه نیست مدرسه دوائی است که متدرجاً روح مملکت را ترقی میدهد ولی دوائی که امروزه برای مملکت لازم است مشق است که باید اسمعیل آقا و جنگلیها و کلنل محمد تقی خانها را قلع و قمع نماید پس باید قسمت اعظم از عایداتمان را به گلوی سربازهای خودمان بریزیم . من به قدر سهم یک نفر خودم استخوان یک سرباز را به بیست و پنج نفر معلم ترجیح می دهم . پس باید اول استقلال مملکت را منظور داشت استقلال مملکت هم بسته به قشون است قشون را باید به قدری تقویت کرد که توانائی این را داشته باشند دست اجانب را از ایران کوتاه کنند بعد در مرحله سوم بپردازیم به معارفف بعد از این مقدمه البته من هم با معارف خواهان و معارف پروران موافقم و البته این قسمت را هیچ کس منکر نخواهد بود که من هم مدرسه بوده ام .

سهم تحصیل کرده ام در نتیجه حق دارم ادعا کنم که من هم جزء معارف خواهان این مملکت هستم من هم منکر معارف نیستم من هم آرزو مندم که در عوض ششصد هزار تومان شصت ملیون برای معارف مملکت خرج شود . حالا می خواهم وارد مواد مخالفت آقایان بشوم قبل از آنکه وارد این موضوع شوم می خواهم یک توضیح به بیانات خیلی فصیح بلیغ آقای وزیر مالیه بدهم اگر چه آقای وزیر مالیه خودشان توضیح دادند ولی باز هم باید عرض کنم که در تهیه این راپورت تنها اکثریت مشارکت نکرده ما اشخاص دیگری هم داشته ایم اولاً یک شخصی داشته ایم که تمام نمایندگان محترم معتقد به فکر و اطلاعات تو تصرف او می باشند و آن شخص آقای مشیرالدوله هستند که به همکاری خودشان به تمام اعضاء کمیسیون بودجه منت می گذارند و همینطور رفقای اقلیت صوری هم شرکت داشته اند زیرا من هیچ منطقی در اختلافات مجلس نمی بینم از همان اقلیت صوری نیز آقای مساوات آقای زنجانی نیز در کمیسیون بودجه عضویت دارند و در تمام این مواد باتفاق رای داده اند بنابراین اجازه خواستم این قسمت را برای اطلاع آقای وزیر مالیه توضیح داده باشم که دیگر مسئله اکثریت و اقلیت تکرار نشود حالا برویم بر سر مسائلی که در این جا ذکر شد همکار محترم من شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند یکی از علل مخالفتشان نسبت به این راپورت این است که مخالفت با اصل نود و شش قانون اساسی می کنند همان طور که خودشان فرمودند به اصل نود و شش مراجعه کردم دیدم اصل نود و شش راجع به تأدیه مالیات است و مادام که به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده است بی مورد است راست است با این اصل همه ماها موافقیم ولی اینکه این اصل در این جا چطور مورد پیدا می کند من نفهمیدم و خیلی متشکر می شدم که بعد از من همکار محترم بطور خلاصه ( چون خیلی از شب گذشته است ) توضیح می دادند که بنده بفهمم اصل نود و شش با این راپورتی که به مجلس آمده است چه مناسبت دارد . مالیات تازه باید تاسیس شود ؟ و در این باب مذاکره می شود که ما متوسل به اصل نود و شش شده و بگوئیم الیات هائی که به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده است نباید گرفته شود .

مگر در این راپورت کمیسیون بودجه یک ماده راجع به عایدات هست که باید مجلس شورای ملی در آن رای بدهد که ما متوسل به اصل نود و شش می شویم .

بلی اصل نود و ششم قانون اساسی مقدس و محترم است من هم به آواز بلند می گویم این حس و فکر در ملت ایران باید پیدا شود که بداند یگانه صاحب واقعی در بر قرار کردن مالیاتها مجلس شورای ملی است و هیچ دولتی حق ندارد مالیات بدون تصویب مجلس شورای ملی بگیرد و اگر هم بگیرد بر خلاف قانون رفتار کرده است .

اینها یک اصول مسلمی است که هیچ جای حرف نیست و ایکاش روزی برسد که مامور مالیه وقتی برای مطالبه مالیات در خانه مودی مالیا می رود می گوید من این مالیاتی را نمی دهم برای اینکه مجلس تصویب نکرده است آنوقت دوره فترت پیدا نخواهد شد .

ولی این اصل مسلمی است که هیچ جای حرف نیست و ای کاش روزی برسد که مامور مالیه وقتی برای مطالبه مالیات در خانه مؤدی مالیات می رود می گوید من این مالیاتی را نمی دهم برای اینکه مجلس تصویب نکرده است آنوقت دوره فترت پیدا نخواهد شد ولی این اصل مربوط به مطلب ما نیست ای کاش همکار محترم با مشورت با سایر رفقای خودش به ما می گفت بیائید در تکمیل اصل نود و شش که خودش بالذات قابل اجراء نیست یک اقدامی بکنیم زیرا قانون اساسی یک پر نسیب ها و یک اصول معینی را در نظر داشته است طوری است که هر یک از این اصول منوط به قوانین فرعیه است .

این کاش ایشان یک لایحه قانونی پیشنهاد می کردند بنده هم ملاحظه می کردم و با همدیگر همکاری می کردیم و یک موادی تهیه می کردیم که اگر یک دولتی مالیاتی بر خلاف قانون اساسی وضع کرد مجازاتش چیست و تکلیف مالیات بده چیست آن وقت تقدیم مجلس می کردیم و می رفت به کمیسیون بودجه و بعد به مجلس می آمد رای می دادیم و قضیه تمام می شد .

اما در یک لایحه که اعتبار خرج را پیش بینی می کنند واقعاً و واقعا از درک من خارج است رابطه اصل نود و ششم را با آن بدانم .

ایراد ثانی که داشته این بود که عزب دفترهای قدیم صورت جزء جمع را دارند و ممکن است صورت های خود را بیاورند و در ظرف دو هفته بودجه تهیه می شود .

بله عزب دفترها صورت داشتند اما راجع به چه راجع به مالیاتهای مستقیم و ارضی در آن زمانی که آن عزب دفترها و لوله کاغذ و قلمدان پرشالها بودند آن وقت مالیات تحدید و دخانیات و مستقلات نبود مالیات غیر مستقیم نبود فقط یک فردهائی بود که در آخر هر سال از روی آن برای سال نو یک دستور العملهائی به ولایات می فرستادند مثلاً برای حسن آباد صد تومان نقد بیست خروار جنس و پایش را هم مهر می کردند .

در اوراق دیگری محل خرج و شهریه بگیرها را معین می کردند و تمام می شد و می رفت اما از آن وقتی که آن عزب دفترها آن صورتها را داشتند تا امروز مملکت ما در یک حال باقی نمانده مملکت در یک حال منجمد نشده روز به روز در بسط و توسعه است در مملکت ما عناصر تازه ای پیدا شده . در مملکت ما مالیات های مستقیم و غیر مستقیم دیگری پیدا شده که اینها جزء جمع ندارد . صورت ندارد فرد ندارد با این حال متوسل شدن به فردهای قدیم نتیجه ندارد علی الخصوص که یک قسمت از کمی عایدات مستقیم ما فقط و فقط برای این نیست که صورت نداریم بواسطه این است که یک قسمتهائی از مملکت در تحت تأثیر حوادث مختلفه تا به حال قادر بر تادیه مالیات نبودند مثل آذربایجان و گیلان که تا دیروز در تحت فشار عناصر یاغی بوده و امروز بواسطه قشون غیور ما امیت پیدا کرده است و هنوز هم نمی توان مالیات آنجا را جزو عایدات مملکت حساب کنیم .

پس این فردها به چه درد می خورد . اما اینکه فرمومدند در ظرف دو هفته ممکن است بودجه را تهیه کرد . بنده نهایت تأسف را دارم البته همیشه به همکاری شاهزاده سلیمان میرزا مسرور و مشعوف بوده ام ولی اگر چیزی اسباب این می شد و آن این بود که ایشان اگر خودشان عضو کمیسیون بودجه بودند به مطالب نزدیکتر می شدند .

در این مملکتی که یک وزارتخانه مرکزی بطور کلی از ولایات مختلفه ایران خبر ندارد در این مملکت هر کسی بگوید در ظرف دو هفته می شود بودجه معین کرد دور از عمل است و بنده باور نمی کنم و افسوس می خوردم که چرا با ایشان هم شعبه نیستم که از کمیسیون بودجه استعفاء بدهم و شعبه ایشان را به جای بنده انتخاب نمایند اگر ممکن بود اینطور می شد آنوقت این عرایض را بنده که آلان عرض می کنم ایشان می فرمودند در دو هفته نمی شود بودجه معین کرد دو ماه هم نمی شود بلکه در شش ماه هم نمی شود مگر آنکه مجلس شورای ملی خیلی فشار بیاورد و دولت هم خیلی خدمت کند و زحمت بکشد آنوقت با حمیت مجلس و دولت شاید در ظرف چهار پنج ماه بشود یک چیزی شبیه به بودجه تهیه کرد ولی اگر بگوئید در ظرف دو هفته بودجه را می شود معین کرد و کمیسیون بودجه که مرکب از هیجده نفر وکیل است که اغلب آنها مطلع و بصیر هستند انقرد عقلشان نرسیده من منکر این عقیده هستم این مطلب را کاملاً تکذیب می کنم و اینکه فرمومدند تصویب مواد این راپورت در حکم اختیاراتهائی است که به دولت داده می شود منکر این مطلب هم هستم و عرض می کنم بر عکس این راپورت از قدرت دولت می کاهد . تا به حال دولت مطلق العنان بود و عملیات دولت مبنی بر تصویب نامه های گذشته بوده است زیرا جریان زندگانی مملکت قابل توجه وقفه نیست . بلی مجلس شورای ملی ممکن است شش سال در یک مملکتی وجود نداشته باشد ولی هیچ کس نمی تواند بگوید شش سال زندگانی یک ملتی را توقیف می کنم . زنداگانی اجتماعی ترتیب طبیعی خود را طی خواهد کرد و اگر احتیاجات خود را بوسیله مشروع نتواند


اداره کند بوسایل غیر مشروع یعنی وسایل غیر قانونی تأمین خواهد کرد در این مملکت عیناً همین قضیه پیش آمده اینکه زندگانی مملکت از زمان دوره سوم تا به حال خیلی تفاوت پیدا کرده دولتهای مختلفه آمده به قدر فهم و احتیاچات خودشان تصمیماتی اتخاذ کرده اند که الان هم در جریان است و اگر از نقطه نظر قانونی خود را طی نکرده و قانونیت ندارد پس بنابراین تصویب این مواد اختیار تامه دادن به قوه مجریه نیست بر عکس یک چهار دیواریهای بزرگی محدود کردند قوه مجریه است و مجلس شورای ملی در این چهار دیوار قوه مجریه را محدود می کند و اول قدمی که مجلس شورای ملی برای تعدیل بودجه برداشته و خیلی متاسفم که دیر برداشت مقتضی این بود خیلی زودتر این قدم را بردارد و اگر این کار را ما در سه ماه پیش می کردیم شاید امشب در عوض تصویب این اقلام درشت به تصویب اقلام کوچک موفق می شدیم حالا از امشب شروع می کنیم و امیدوار هستم بعد سه ماه دیگر موفق بشویم زیرا هر نوع اصلاحی تدریچی است و هیچ کس قادر نیست تمام اصلاحات را در قدم اول و یک روز یک جلسه تهیه کنند همکار محترم من شرحی راجع به نظارت در خرج و راجع به ادارات مختلفه که در ممالک مختلفه است فرمومدند بنده هم معتقدم و خیلی صحیح است ولی لازم نیست ما خود را حتماً مقید کنیم که طرز نظارت انگلستان را اتخاذ کنیم ممکن است دولت ایران از نقطه نظر احتیاجات و عادات داخلی یک طرز نظارت انگلستان را اتخاذ کنیم ممکن است دولت ایران از نقطه نظر احتیاجات و عادات داخلی یک طرز نظارت خاصی نسبت به مالیه مملکت خود اتخاذ کنند ولی این فرمایش متین زیادتر مورد می داشت اگر لایحه توزع بودجه در آنجا می آمد و در ضمن لایحه تفریغ بودجه این مطالب گفته می شد زیرا نمایندگان محترم اطلاع دارند که بودجه حقیقی بودجة کل مملکت است که شامل عایدی و مخارج دولت است ممکن است یک بودجه بودجة عایدات باشد و دیگری بودجه خرج . و بعد هم که بودجه تصنیب شد سلب نظارت از هیئت مقننه و مجلس شورای ملی نمی شود هر بودجه یک لایحه تفریغ بودجه دارد و قوه مجریه پس از انقضای دوره عمل اگر مطابق قانون بخواهد رفتار کند اقلام واقعی خرج را برای تصویب هیئت مقننه در ضمن یک لایحه تقدیم می کند و این مذاکرات بایستی در ضمن لایحه تفریغ بودجه بشود که چطور می توانیم حکمیت بکنیم این مبلغ خرج شده است یا نه والا کمیسیون تطبیق حوالجات نداریم چه نداریم و چه نداریم در ضمن اینکه اعتبار مخارج را مجلس تصویب می ککند مورد ندارد و فکر بنده حاضر است بفهمم رابطه بین بودن و نبودن کمیسیون تطبیق حوالجات با لزوم اینکه یک چهار دیواری برای خرج تهیه شود که وزارتخانه ها برای مخارج خودشان محدود باشند نمی فهمم .

یکی دیگر از همکارهای محترم من آقای تدین چند فقره اعتراض کردند . اولاً در ضمن مقدمه فرمایشاتشان فرمودند که مخالفت من از نقطه نظر مصالح مملکت است استدعا می کنم بعدها این فرمایش را نفرمائید یا به عبارت روشن تری بیان فرمایند زیرا من هم که موافق هستم مدعغیم که موافقتم از نقطه نظر مصالح مملکت لااقل باید یک نفر باشد که بین ما حکمیت بکند ممکن است هر دو باشد یعنی هم این موافقت هم آن مخالفت از نقطه نظر مصالح مملکت باشد البته افکار ما با یکدیگر مصادمه پیدا کند تا به مثل معروف عثمانیها بارقه حقیقت پیدا شود و دیگر اینکه فرمودند مخالفت من از نقطه نظر عایدات سنه گذشته است و فرمودند عایدات سنه گذشته را من اطلاع دارم که وصولی بیشتر از این است که در این صورت ذکر شده و یک قسمت از عایدات تفریط شده است و بقایائی هم در محل هست چرا وصول نشده باین جهت بنده با این راپورت مخالفم .

بنده با قسمت اول فرمایشاتشان موافقم واقعاً عوایدی که برای سنه گذشته و منظور شده عایدی حقیقی نیست تفریط هم شده بقایائی هم نزد مردم هست با شاهزاده سلیمان میرزا هم موافقم که باید با مشت به سرشان زد و گرفت در نزد هر کس که می خواهد باشد و هر دولتی که اینکار را نکند قصور کرده است و بالار عرض می کنم تقصیر کرده است حالا چه باید کرد آیا این مسئله مربوط است که من بگویم چون عایدات سنه گذشته کم وصول شده یا چه شده من مخالف این راپورت هستم راست است اگر در این لایحه یک ماده نوشته می شد که عایدات مملکتی نوزده ملیون است آنوقت من فرمایش آقای تدین را قبول می کردم و ممکن بود برای سنه آتیه این مسئله واقع شود و برای عایدات یک مدرک قطعی باشد ولی آقایان شما را به خدا از سر تا آخر این راپورت را بخوانید ببینی در یک جا یک کلمه از عایدات اسم برده شده بالاخره برای خرج می بایستی یک مأخذی ولو غلط و مسلم علط مدرک واقع شود ما گفتیم آقایان نمایندگان محترم مسبوق باشند بواسطه هرج ومرج اداری و وصول نشدن مالیات و گردن کلفتی مردمان مالیات بده با وجود این پولی که سنه گذشته به صندوق وارد شده نوزده ملیون است البته اگر مجلس شورای ملی جدیت داشته باشد و به دولت خودش فشار بیاورد و وزیر مالیه با جدیت کار کند هیچ تردید نیست که این نوزده ملیون ممکن است بیست و پنج میلیون بشود بنده عرض می کنم ممکن است آقای تدین از آقای وزیر مالیه استیضاح کنند که چرا بقایای مالیه را وصول نکردند مگر مجلس شورای ملی یگانه وسیله اش در مقابل دولت همین راپورت کمیسیون بودجه است مجلس شورای ملی هزار راه دیگر دارد می تواند از قوه مجریه استیضاح کند سوال می کند تأکید کند یادآوری و توصیه بکند که من فلان اصلاح را لازم می دانم ممکن است بنده بگویم آقای تدین بگویند شاهزاده سلیمان میرزا بگویند آقای وزیر مالیه چرا بقایای مالیات را وصول نمی کند ؟ ما به شما اختیار دادیم چه علت دارد مالیات در نزد عمرو وزید مانده ؟ آقای وزیر مالیه هم هیچ جواب ندارند بگویند مگر اینکه بگویند من فلان اقدام را برای وصول کردم ولی ممکن نشد و اگر هیچ یک از این جواب ها را ندهند مجبور اس معترف شود که تقصیر کرده فرض بفرمائید مجلس شورای ملی موفق به هیچ یک از این اصلاحات نشود و عایدات سنه گذشته عیناً به حال خود باقی بماند آنوقت در مقابل نوزده ملیون عایدات ۲۲ ملیون و خورده خرج داریم این کسری را از کجا باید پیدا کرد ؟ فقط حرقی که کمیسیون بودجه زده این است که از مخارج کسر شود و این یک راه عملی است و نسبت به عایدات هم هیچ ماده که محتاج به تصویب مجلس شورای باشد و پیشنهاد نکرده است تنها راهی که بود همین بود که کمیسیون بودجه در نظر گرفته که مخارج را تقلیل کند و مخارج زیادی از ادارات این مملکت را که تمام اهالی فریاد می کنند زاری می کنند و تنقید می کنند که این ادارات در این مملکت زیاد است و هیچ کار مملکت را هم انجام نمی دهند کسر کرده به عقیده بنده باید قبل از اینکه به افراد ترحم کرد به مملکت ترحم کرد باید به مملکت از نقطه نظر عمل نگاه کرد مملکت دار المعجزه نیست . مملکت دارالمساکین نیست که به مجرد اینکه بنده نان ندارم یک لقمه نان در پشت فلان میز به من بدهند و این یک چیزی است که همه مردم داد می زنند همه جراید می نویسند اشخاص عوام هم می گویند حواص هم می گیند ما هم گفتیم در این درد بی درمان عمومی که سالها است همه داد و فریاد می کنند بیائیم از این مخارتج زیادی پنج کرور کسر کنیم بد کاری کردیم ؟ بنده در این خصوص چیزی عرض عرض نمی کنم و جواب را به افکار عمه واگذار می کنم البته من هم بعد از این اظهارات منقد پیدا خواهم کرد ولی برای من فرق نمی کند و یگانه ستاره راهنمای من تنها منافع ملت و مملکت ایران است ولو اینکه هر چه مرا تنقید کنند پس کمیسیون بودجه آمده و این قدم اول را برداشته است البته‌ آقایان تصدیق می کنند در صورتیکه کمیسیون موفق نشود عایدات را اصلاح کند مخارج هم تقلیل نشود باز بر می گردد به همان حرج و مرج سابق نتیجه رد کردن راپورت کمیسیون بودجه تنها همین است و پس حالا اگر مجلس موافق با این نتیجه است بنده هم حرفی ندارم آنوقت تمام ما در خرابی مملکت موافق می شویم . بالاخره در خاتمه یک نکته را لازم است عرض کنم و آن این است که چه در مجلس چه در جراید محلی نسبت به دو مطلب مذاکراتی می شود که محتاج به توضیح است یکی راجع به بودجه است که بیش از آنچه لازم است بسط پیدا کرده و یکی راجع به معارف است که حتی بعضی اعضاء دولت هم به نام بودجه معارف می خواهند ما را هو کنند و ما از هو نمی ترسیم . کمیسیون بودجه امروز برای تجدید نظر در بودجه معارف منعقد شد و معلوم شد آقای وزیر معارف تا به حال موفق به کسب نظر دولت و مخصوصاً آقایان رئیس الوزراء وزیر مالیه نشده اند و نظریه را که اظهار می کنند نظریه شخصی خودشان است لهذا کمیسیون به ایشان تکلیف کرد که با سایر همکاران خودشان توافق نظر حاصل نمایند این تصمیمی که امروز کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر معارف گرفته است و متاسفانه یک ماده از مواد این راپورت قهراً بواسطه مسامحه که نموده اند می ماند کمیسیون بودجه چنانچه در راپورت


ذکر شده برای عایدات تخمیلی تفریبی هیچ نوع اختیاری نداده برای اینکه باز هم در آتیه سوء تفاهم نشود تکرار می کنم که این مبلغی که نسبت به عایدات معین شده عایدات قطعی نیست این مبلغ فلط عایدات دولت نیست خیلی زیادتر از اینها است و هیچ دولتی نمی تواند ادعا کنند که چون این مبلغ وارد مجلس شورای ملی شده است عایدات مملکت همین است همینطور که کمیسیون بودجه خواست برای عایدات مدرکی داشته باشد برای مخارج هم می خواست مدرکی داشته باشد اعم از آنکه قانونی یا غیر قانونی باشد و همان مدرکی را که نسبت به وزارتخانه ها اتخاذ کرد و آن این بود که در سنة گذشته وزارت معارف اوقاف سیصدو هشتاد هفت هزار و چهار صد تومان خرج داشته که یک قسمت از این مبلغ صرف مدارس تهران و یک قسمت هم صرف چیزی که شبیه به صحیه است می شد که بر حسب معمول مملکت به هیچ کس نمی شود گفت من در یک شهر کوچک منکر دو اداره صحیحه بیعنی صحیه دولتی و صحیه بلدیه هستم یا اینکه بگویند شهر تهران که دارای شت مدرسه متوسطه است که هر کدام دارای هشت نه شاگرد است این غلط است و باید شهر تهران دارای دو سه مدرسه باشد که هر کدام پانصد ششصد نفر شاگر داشته باشد این هم شاید در نظر بعضی کفر باشد ولی من این ادعا دا نمی کنم به هر حال از این مبلغ صد و نود سه هزر تومان برای مدارس و مخارج معارف تخصیص داده شده ما هم خیال کردیم که این بودجه به آن حال در وزارت معارف معمول است چون آقای وزیر مالیه فرمودند این پولی است که به وزارت معارف داده شده ما هم از طرفی برای توسعه معارف و از یک طرف دیدیم اگر با این بی پولی توسعه معارف تو از یک طرف دیدیم اگر با این بی پولی مملکت چند کرور بودجه معارف را بنویسیم اما اگر پول باشد هر روز تعین تعطیل می کنند اجازه ندارد با ملاحظه این دو طرف قضیه معاف پری روزی کردیم و هفت هزار تومان که اضافه کردیم و دویست هزار تومان برای معارف تعین کردیم بعد همان وزیر معارف تشریف آوردند در کمیسیون اظهار کردند که خیر در سه چهار ماه قبل در کابینه سابق آقای قوام السلطنه یک بودجه مانده برای معارف نوشته شده که چهار صد و چهل و شش هزار تومان که از این مبلغ دویست و هشتاد و شش هزار تومان راجع به مدارس است و نود و شش هزار و ششصد و نود و شش تومان راجع به اداره .

ملاحظه فرمائید قریب صد هزار تومان به همان هولیر انیها که در سایر وزارت خانه ها است که به قدر صد دینار برای این مملکت جائزه ندارد داده می شود و صد هزار تومان از این پول به شکم وزارت معارف می رود پنج هزار و پانصد و شصت و پنج تومان که وزارت معارف حقوق تقاعدید دارد .

مخارج متفرقه دارد که هیجده هزار تومان اعتبار دارد تمام اینها را که جمع کنید خواهید دید که این همه داد و فریاد که میزنید و می گویند کمیسیون بودجه درباره معارف بی انصافی کرده همه حرف است به کمیسیون بودجه گفته است این وزارتخانه عریض و طویل به کار نمی خورد و از این بابت ممکن است تفاوتی در بودجه حاصل شود و با وجود این گفته شد نسبت به مدارس باید اضافاتی منظور گردد و چون در مورد معارف شود و همه امیدوار هستیم معاف ترقی کند مجدداً امروز به طور فوق العاده کمیسیون بودجه تشکیل شد و پیشنهاد جدیدی رسید آقایو وزیر معارف عقیده شان این بود که باید در سال چهار کرور خرج معارف گردد و بنده دیدم داریم از دایره عمل خارج می شویم برای اینکه اگر ما بخواهیم چهار کرور خرج معارف کنیم اولاً قبل از اینکه مطلب به کمیسیون بودجه بیاید ابتداً باید در هیئت وزراء دارند باید این خرج را تصویب کنند وقتی که وزیر معارف می گوید من چهار کرور الزم دارم وزیر مالیه هم به او می گوید من هم حاضرم بدهم با اینکه همکار محترم خودشان را قانع کنند که این حرف را نزنند والا اگر از نقطه نظر معارف پروری می باشد بنده هم پیشنهاد می کنم چهار کرور نباشد هشت کرور باشد پیشنهادی است مقید به عملش که نیستم .

اولاً ما دیدم چهار کرور پول نداریم بدهیم و بعد هم بنده چون وکیل ولایت هستم منکر این هستم که تمام مدارس در تهران تاسیس بشود آیا سایر نقاط و ایالات و ولایات محتاج به معارف نیستند حالا آقای وزیر معارف برای اینکه هم خوششان بیاید می خواهند مدارس ابتدائی متوسطه . عالیه . اجباری . شبانه روزی و اکابر همه را درته ران جمع کنند . چرا مشهد من وکرمانشاه شما و شیراز ایشان نداشته باشد . یعنی چه ؟ اگر مملکت پول دارد می تواند چهار کرور خرج معارف تبکند وزیر معارف باید این چهار کرور را به تناسب بین ولایات تقسیم کند . پس اینکه دلخوش داشته باشیم که چهار کرور برای معارف تصویب کرده ایم بدون اینکه فکرش را بکنیم که پولش را از کجا بیاوریم چه نتیجه دارد ؟ به علاوه آن هم این چهار کرور را از کجا بیاوریم ؟ با این پول تنها که نمی شود تاسیس معارف کرد من هم دلم می خواهد یک کرر قشون تهیه کنم اما یک کرور قشون غیر از پول هزار چیز دیگر لازم دارد .

مقسم لازم دارد که ما نداریم و باید بعدها زحمت بکشیم و تهیه بکنیم خیلی جای تأسف است که یک دارالمعلمین صحیحی در این مملکت نداریم و خیلی هم غفلت کرده ایم که تأسیس نکردیم . الو قدم معارف خواهی حقیقی تربیت کردن معالم است تاوقتی که معلم در مملکت نباشد معارف درست نمی شود خلاصه تا وقتی مصادف شدیم با تقاضای چهار کرور اول خاهش کردمی که ما را در مضیقه نگذارند و بعد گفتیم ابتداء بروند با همکارهای خودتان کنار بیائید و بعد یک لایحه امضاء شده به امضای خودتان و آقای رئیس الوزراء را بیاورید به ما بدهید تا ما مذاکره کنیم . این مسئله مطبوعات ما در عقاید وطن پرستی مشارکت می کند ولی خوب است پس از اطلاع از حقایق اظهار عقیده بکند مطلب دیگر راجع به کسر حقوق است یکی از مطبوعات مهم تهران در ضمن تنقید از راپورت کمیسیون بودجه می نویسد این تصمیمی که کمیسیون بودجه گرفته غلط است مثلاً آن روز نامه محترم یه قسمتی راجع به عایدات بیان می کند و در ضمن مخارج می نویسد یک قاضی با پنجاه تومان حقوق آنوقت اگر نخواهند تومانی سه قران از او کسر کنند دیگر نمی شود از او صحت عمر خواست در این خصوص یک انتشاراتی پیدا شده و به طور کنایه و اشاره بطور مستقیم و غیر مستقیم گرفته می شود که کمیسیون بودجه از کلیه حقوق تومانی دو قران سه قران کسر نموده بنده به نام کمیسسیون هم تهمت را تکذیب می کنم و لذا در ضمن تصمیمی در کمیسیون گرفته نشده کمیسیون بطور کلی اعتبارات خرجی برای دولتی تصویب کرده و تکلیف نموده از حدود این اعتبارات بودجه خود را تهیه کند و مدت هم تعیین کرده که تا فلان مدت آن بودجه جزء به مجلس بیاید ولی هیچ نگفته شما بروید از حقوق اجزاء جزء کل خودتان تومانی سه قران کسر کنید هیچ همچو حرفی زده نشده و تصور می کنم یک نظر عملی در کمیسیون بودجه حکمفرماست و آن این است که باید عده مستخدمین را کم و آنقدری که باقی می ماند باید سیر نگاهداشت نه اینکه صد نفر در یک اداره باشند و همه گرسنه باشند باید عده را کم کرد و آن عده کمی را که نگاه می دارند باید قیمت کلیه ارزاق و مصارفشان را از نان و گوشت و کرایه خانه و نفت و غیره سنجید و به همین مقیاس به آنها حقوق داد پس کمیسیون بودجه هیچ خیال نداشته است ه از ارقام تومانی یک قران و دو قران یا کمتر یا زیادتر کاسته شود و هر کس این اشتباه را کرده است برای رفع اشتباه عرض می کنم چنین چیزی نبوده است مثلاً به طور مثل ممکن است وزارت خارجه را عرض کنم .

وقتی بودجه وزارت خارجه به کمیسیون آمد دیدیم مطابق احتیاجات مملکت نوشته نشده مثلاً سفارت خانه هائی که در خارجه داریم به بعضی از آنها از حیث کمی حقوق سخت می گذرد چنانکه سفارت آمریکای ما هر روز شکایت از کمی حقوق می کند و با آن پولی که سابقاً به سفارت خانه واشنگتن داده می شد نمی شود زندگی کرد کمیسیون موافقت کرد که از طرف وزارت خارجه یک مبلغی بر حقوق سفارتخانه واشنگتن افزوده شود از یک طرف هم دیدیم با این پول سفارتخانه در اسپانی و هلند داشتن زیاد است و فعلاً لازم نیست بفرستیم وقتی یک بودجه کاملی پیدا کردیم و یک قدری دست و بالمان باز شد انشاءالله هم به هلند هم به اسپانی هم به پرتقال نماینده خواهیم فرستاد ولی حالا که پول نداریم لازم نیست و همچنین چهل و پنج هزار تومان صاحبان مستمری و شهریه وزارتخارجه را گفتم خوب است هر وزارتخانه که شهریه بگیر دارد تمام جزء بودجه وزارت مالیه بشوند تا تکلیف کلیه شهریه ها که معلوم شد تکلیف آنها هم معین شود مثلاً گفتیم کار گذاری در عراق لازم نیست جاهای مهم که لازم است باید کار گذار داشته باشیم کمیسیون بودجه کسری که خواسته است بشود از این طریق است نه اینکه بگوید تومانی دو قران و سه قران از کلیه حقوق ها کسر بشود این البته منطقی نیست و بعد از این توضیح که بنده دادم با معذرت از اینکه اسباب تصدیع آقایان شدم می خواهم عرض کنم


که آقایان این را در نظر داشته باشند که این لایحه بودجه نیست این راپورت چون یک موادی است که مربوط به بودجه است اسم آن موادی است که مربوط به بودجه است اسم آن مواد قانون بودجه گذارده شوده . این مواد راجه به این است که هر یک از وزارتخانه ها در چه حدود باید برای خودشان بودجه بنویسند و هیئت دولت بداند این نهصد و پنجاه هزار تومان اعتبار را چه طرز باید به مصرف برساند . این موادی که در راپورت ذکر شده و آقایان ملاحظه می فرمایند البته قانون بودجه است و پس از تصویب مجلس شورای ملی قانون راجع به بودجه خواهد شد و اگر هم نخواهیم به طور کلی اسم آن را بودجه خواهد شد و اگر هم نخواهیم بطور کلی اسم آن را بودجه بگذاریم میگوئیم بودجه خرج و یا اینکه ممکن است بگوئیم لایحه است که بر طبق آن تقاضای اعتبار از طرف دولت تصویب شده وقتی آقایان این نظریه را پیدا کردند به عقیده من یک قسمت از اشکالاتشان مرتفع خواهد شد و خواهش می کنم این راپورت را به عنوان یک لایحه قطعی بودجه تصور نکنند فقط کمیسیون بودجه لازم دیده است که زمینه برای بودجه های جزء را تهیه نموده و به عبارت آخری وزارت خانه ها را در چهار دیوارهائی محدود کنند تا آنها هم بروند در حدود این اعتبار بودجه هائی جزئی برای خود تهیه نمایند به علاوه وزارت مالیه یک تکلیف خاصی هم خواهد داشت و آن این است که قطع نظر از اینکه بودجه خرج وزارت خانه خودش را تهیه می کند بودجه عایدات را نیز این قدر ممکن است نزدیکتر بواقع باید پیش بینی کرده و به مجلس تقدیم کنند و انشاء الله تا اوایل یا اواسط حمل به تصویب مجلس شورای ملی برسد آنوقت اگر آقایان نمایندگان محترم نظری در بودجه عایدات دارند بفرمایند و موافقت و مخالفت خودشان را اظهار دارند والا مادام که این مقدمه تهیه نشه این فقط تقاضای اعتبار برای تهیه بودجه خرج و به طور قلمهای درشت است .

رئیس ـ مجلس مذاکرات را در کلیات کافی میداند یا نه .

( جمعی گفتند کافی است )

سلیمان میرزا بـ بنده کافی نمی دانم چون یک نسبت هائی داده اند باید جواب داده شود .

رئیس ـ چون هفت نفر در کلیات نطق کرده اند رای می گریم که مذاکره در کلیات کافی است یا کافی نیست ؟

پیشنهادی رسیده قرائت می شود بعد رای می گیریم .

( آقای آقا میرزا ابراهیم خان ملک آرائی پیشنهاد مزبور را که به امضای پانزده نفر از نمایندگان بوده به مضمون ذیل قرائت نمودند . )

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

نظر به اینکه تعیین بودجه مملکتی بر روی احتیاجات صحیح و ضروری است پیشنهاد کمیسیون بودجه بدون توجه کامل به این مسئله فقط شامل اختیاراتی است که به وزارتخانه ها داده شده و از این رو نتیجه قطعی و عاقبت آن را که اطمینان از صحت و لزوم تشکیلات باشد نمی توان فعلاً تشخیص داد علیهذا امضاء کنندگان ذیل از دادن رای مبهم و علی العمیا معذور بوده یا الضروره مواد ذیل را به مجلس شورای ملی پیشنهاد می نماید .

کمیسیون بودجه و دولت مکلفند که هرچه زودتر بودجه جامعی که متناسب با احتیاجات و عایدات مملکتی باشد تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم دارند .

ماده دوم ـ قبل از تقدیم بودجه مذکور باید دولت صورتی که متضمن شرح کلیه عایدات باشد به ضمیمه بودجع معمول کنونی به مجلس تقدیم دارد یا به نظر نمایندگان رسیده آراء و تغییراتی که در بودجه قدیم و جدیده حاصل می شود مقایسه و بصیرت کامله حاصل نمایند .

ماده سوم ـ در صورتیکه بودجه های جدید تا اول حوت به مجلس تقدیم شده باشد دولت حق هیچگونه مخارج بدون اطلاع و تصویب مجلس نخواهد داشت .

رئیس ـ این پیشنهاد منافاتی ندارد یا اینکه در کافی بودن مذاکرات رای بگیریم ممکن است آقایان مذاکرات را کافی بدانند و این پیشنهاد هم بماند برای جلسه دیگر رای می گیریم آقایانیکه مذاکرات را در کلیات کافی می دانند قیام فرمایند .

( اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رئیس ـ معلوم می شود کافی است امتداد جلسه را آقایان لازم می دانند .

( بعضی گفتند خیر )

رئیس ـ جلسه آتیه روز شنبه دو ساعت به غروب دستور بقیه مذاکرات در راپورت کمیسیون بودجه است .

( جمعی اظهار نمودند جلسه پنجشنبه خواهد بود یا شنبه )

رئیس ـ گمان می کردم آقایان میدانستند پس فردا روز وفات حضرت صدیقه طاهره است سلام الله علیها جلسه روز شنبه خواهد بود .

( مجلس ۳ ساعت از شب گذشته ختم شد )

رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن الملک