تفاوت میان نسخههای «سعدی (غزلیات)/یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی|تا از سر صوفی برود علت هستی}} | {{ب|یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی|تا از سر صوفی برود علت هستی}} | ||
{{ب|عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش|در مذهب عشق آی و از این جمله برستی}} | {{ب|عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش|در مذهب عشق آی و از این جمله برستی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۴۸
' | سعدی (غزلیات) (یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی) از سعدی |
' |
یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی | تا از سر صوفی برود علت هستی | |
عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش | در مذهب عشق آی و از این جمله برستی | |
ای فتنه نوخاسته از عالم قدرت | غایب مشو از دیده که در دل بنشستی | |
آرام دلم بستدی و دست شکیبم | برتافتی و پنجه صبرم بشکستی | |
احوال دو چشم من بر هم ننهاده | با تو نتوان گفت به خواب شب مستی | |
سودازدهای کز همه عالم به تو پیوست | دل نیک بدادت که دل از وی بگسستی | |
در روی تو گفتم سخنی چند بگویم | رو باز گشادی و در نطق ببستی | |
گر باده از این خم بود و مطرب از این کوی | ما توبه بخواهیم شکستن به درستی | |
سعدی غرض از حقه تن آیت حقست | صد تعبیه در توست و یکی بازنجستی | |
نقاش وجود این همه صورت که بپرداخت | تا نقش ببینی و مصور بپرستی |