تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد|هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد}}
 
{{ب|هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد|هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد}}
 
{{ب|روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می‌رود سر|کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد}}
 
{{ب|روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می‌رود سر|کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۹

' سعدی (غزلیات) (هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد)
از سعدی
'


هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد
روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می‌رود سر کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد
من نه آن صورت پرستم کز تمنای تو مستم هوش من دانی که بردست آن که صورت می‌نگارد
عمر گویندم که ضایع می‌کنی با خوبرویان وان که منظوری ندارد عمر ضایع می‌گذارد
هر که می‌ورزد درختی در سرابستان معنی بیخش اندر دل نشاند تخمش اندر جان بکارد
عشق و مستوری نباشد پای گو در دامن آور کز گریبان ملامت سر برآوردن نیارد
گر من از عهدت بگردم ناجوانمردم نه مردم عاشق صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
باغ می‌خواهم که روزی سرو بالایت ببیند تا گلت در پا بریزد و ارغوان بر سر ببارد
آن چه رفتارست و قامت وان چه گفتار و قیامت چند خواهی گفت سعدی طیبات آخر ندارد