تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۶»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۶''' | '''صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۶''' | ||
− | |||
'''مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۲۲''' | '''مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۲۲''' |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۳۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۶
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۲۲
جلسه: ۱۱۶
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامیغائبین جلسه قبل
۲- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور
۳- تعیین موقع جلسه آینده- ختم جلسه
مجلس در ساعت نه صبح بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید. |
- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
رئیس- اسامیغائبین جلسه قبل قرائت میشود.
غائبین با اجازه
- خانمها وآقایان اهری-دکتر خیراندیش- ریگی – دکتر ستوده –فخر طباطبائی-پاینده- دکتر پرتو اعظم – تیمسار حکیمیان –دکتر خزائلی- دکتر دادفر- دیهیم – دکتر صدر – مهندس قادر پناه – دکتر کیان – مهندس معتمدی- دکتر یگانگی – بانو تربیت – بانو جهانبانی – بانو سعیدی – بانو زاهدی.
غائب بیاجازه
- آقای دکتر ملکی.
غائبین مریض
- آقایان سعید وزیری – سلیمانی کاشانی – فیاض- دکتر قهرمان – بختیار – بختیاری پور- مهندس برومند – پرویزی – توسلی – جوانشیر – دکتر ضیائی- دکتر عدل طباطبائی – کمالوند- مرندی – همایونی.
- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور
۲- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور
رئیس- وارد دستور میشویم کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور مطرح است آقای فرهاد پور به عنوان مخالف صحبت میکنند تشریف بیاورید.
فرهادپور- با اجازه مقام ریاست نمایندگان محترم عرایض خودم را در مورد یکی از مهمترین مسائل مملکتی با حضور ۴۹ نماینده و یک معاون از هیأت دولت شروع میکنم برای شنیدن حرف حساب به نظر من بیش از هر چیز به منفعت دولت است که به بیانات نماینده اقلیت توجه و عنایت بفرماید امروز اولین جلسه پس از سالگرد روز نهم اسفند ۱۳۳۱ است بیمناسبت نمیدانم در عظمت و بزرگداشت این روز تاریخی به حضور سروران گرامی به عنوان فردی که سینهاش مالامال از اسرار و وقایع سیاسی ۲۷ سال اخیر است مطالبی به اختصار عرض کنم اگر قیام ملی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که با همه عظمت و تأثیرش در تاریخ ملت ایران و حفظ استقلال این مملکت مورد توجه همگان است باید بدانند که آن قیام حاصل و ثمره تخم و بذری بود که در روز نهم اسفند ۱۳۳۱ در دل شیفتگان آزادی و عاشقان وطن ما مردان فداکار راه شاه و ملت کاشته شد (صحیح است) من از قهرمانان آن روز نامینمیبرم چون معتقدم وظیفه بخاطر وظیفه است این تاریخ است که باید درباره اعمال و افعال اشخاص قضاوت کند و ما قضاوت آنها را بتاریخ و نویسندگان منصف آینده میسپاریم و اجازه میدهیم به مردان و زنان رشیدی که در آن روز قصر سلطنتی را چون نگین انگشتری به میان گرفتند و با فریاد زنده باد پادشاه و اعلام این نظر که شاهنشاه ما باید در میان ما بمانند (صحیح است) و ما جان خود را در راه او نثار میکنیم مانع از یک برنامهای شدند که هنوز واقعیت و عمق آن در نظر خیلی از افراد پوشیده است و معلوم نیست بهرحال بحث در بودجه است و آنچه به سهم من ناچیز عضو کوچک فراکسیون حزب مردم قرار گرفته بحث در مسائل اجتماعی است در اینجا برای اولین بار بحث از بودجه به توضیح و تفسیر ایدئولوژی طرز فکر و برنامه سه جناح کاملا متمایز حزبی در مجلس شورای ملی کشید و برخلاف نظر بعضی از همکاران بنده معتقدم که این بحث کمال ضرورت و نهایت ارتباط را با بودجه دارد و از مقام ریاست بی نهایت متشکرم که این مطلب را تایید فرمودند که بحث در بودجه بحث در مسائل مملکتی است متاسفانه مقررات آییننامهای مجلس جز در مورد بودجه اجازه بحث آزاد و ورود در چنین مطالبی را نمیدهد و به قول همکار ارجمند جناب مصطفوی نائینی بینهایت خوشحالیم که دولت امسال ما را در تنگنا قرار نداد و با تقدیم بودجه در فرصت مقتضی این امکان را داد که چه در کمیسیون بودجه و چه در مجلس در باره این مسئله مهم حیاتی به اندازه کافی بحث بشود و از این صحبت به نفع مملکت نتیجه گیری بکنیم بنده نمیدانم اگر ما قبل از این در مسائلی صحبت میکردیم و مثلا پی میبردیم که برنامه حزب ایران نوین به صورت یک فکر غیر قابل تغییر در جلوگیری از افزایش جمعیت و کنترل جمعیت است (دکتر دادفر – چنین چیزی نیست) همکار محترم جناب آقای میر علاء فرمودند (دکتر یزدان پناه – چنین چیزی نیست) و همکار محترم جناب آقای دکتر عامل ساعتها روی آن بحث نمیکردند و بنده حقیر ناچیز ساعتها در هزار صفحه در کتابچههائیکه دولت به دست ما داد به دنبال اعتبار تربیت ماما نمیگشتم چون وقتی حزبی یا دولتی معتقد به کنترل است بهترین راهش اینست که ماما تربیت نمیکند وقتی ۳۳۰ میلیارد ریال که صرف بودجه میشود در آمار کادرهای دانشگاه و دانشکدهها مطالعه کردیم فقط به تربیت ۱۵ ماما در دانشکده پزشکی مشهد برخورد نمودیم این مطلب مطلبی نیست که اگر ما بدانیم واقعا" برنامه دولت عدم توجه به این مسئله است دیگر اینقدر نرویم بگردیم سال گذشته آمدیم به ضرورت زمان از نظر عسرت کار خبطی را تجویز کردیم که با کلاس شش ابتدائی به ضرورت تعلیمیبه بینند و یک کاری بکنند که اگر فراموش نکرده باشید استدلال بنده در لایحه مامائی روستائی این بود که عرض کردم یک از صفر بیشتر است هیچوقت عرض نکردم که این کار یک کار فنی است من میخواهم ببینم با اینهمه اعتبارات به اتمام تذکراتی که در سال گذشته داده شده وزارت بهداری ما و برنامه دولت حزبی شما برای ازدیاد ماما در این برنامه چه پیش بینی کرده؟ خوب این مسئله است که حزب در راه عقیده اش عمل کرده مورد دیگری را عرض میکنم جناب دکتر رفیعی همکار محترم در بیان نظرات اقتصادی حزب ایران نوین به مطلبی اشاره فرمودند که مورد تائید بنده هم در یک قسمت هست و حزب مردم هم در یک مورد مسئله را تائید میکنند ایشان فرمودند که اعتبارات کوتاه مدت صرف امور تولیدی نمیشود و یک نوع رباخواری و سفته بازی است ما همه تصدیق داریم و ضرورت تمرکز پس اندازهای بانکهای خصوصی را در بانک مرکزی و دادن اعتبارات طویل المدت را متذکر شدند فکر منطقی و نظر اصولی است ولی مثل اینکه ایشان فکر کردند دولت حزب ایران نوین دیروز سرکار آمده آقای این عقیده حزب شما است پنجسال است سرکار هستید تذکر شما امروز نیست من بودجه پارسال را میخواندم با تذکر آقای دکتر دادفر در این باره چه کردید (رضوی –پس انداز مسئله روحی است نمیشود فورا" تصمیم گرفت) اجازه بفرمایند در تئوریهای اقتصادی حزب شما که از طرف نمایندگان شما پشت این تریبون اعلام شده است عرض میکنم از آقای دکتر رفیعی بپرسید (رضوی – مسئله روحی است و باید با مطالعه انجام شود) چقدر باید مطالعه کرد؟ من خیلی معذرت میخواهم و نمیخواهم تکرار کنم که رم را یک شبه نمیشود ساخت ولی این مسئله را پنجساله میشود انجام داد.
(رضوی – در این پنجسال مطالعه کافی انجام شده)
خیلی مبارک است امسال فرمودید به موسسات انتفاعی اگر با قانون خاصی اداره میشوند برای اینست که سرعت عمل و تحرک داشته باشند بنده هم قبول دارم که چون کاریر دولتی را گذراندهام در دستگاه دولت خدمت کردهام هیچوقت غیر منصفانه پیشنهادی و نظری را اعلام نمیکنم من معتقدم که یک موسسه انتفاعی مدیریک موسسه انتفاعی باید اختیارات داشته باشد قانون خاصی داشته باشد اما همه این اختیارات و قوانین خاص را از لحاظ یک نتیجه به بینید اگر نتیجه مثبت نداد به قول همکار عزیز بنده آقای مدرسی در آن موسسه را ببندید ضرر را از هر کجا بگیرید منفعت است یک نمونه کوچک خیلی کوچک عرض میکنم زمانی که این آقای دکتر آموزگار وزیر کشاورزی بودند یک موسسه جوجه کشی در نارمک دائر شد من از شما استدعا میکنم این موسسه را بدست کدام آدم فلج بدهید که سالی صد تومان درآمد نداشته باشد موسسه در بیلانش سود داشته است موسسه در سه سال پیش سالی هفت صد هزار تومان منفعت داده است و امسال بر اثر سوء مدیریت منفعت نداده است بنده ارقام دارم عدد دارم و بی مطالعه عرض نمیکنم در مورد توسعه دامپروری صحبت کردید و ضرورت تهیه علوفه برای مملکت که پنجاه درصد گوشت را از خارج میآورید، شب گذشته در روزنامه دیدم که آزادی صدور سبوس اعلام شده بند نمیفهمم سبوسی که قوت و غذای دام مملکت ما ست مگر چه مبلغ عایدی ارزی میدهد که ما این را از مملکت صادر میکنیم که دامدار نتواند در داخل مملکت از این استفاده کند کدام عقل و منطقی این کار را میکند آقای دکتر رفیعی فرمودند بطور کلی در دستگاههای دولت فساد رواج ندارد منهم آرزو میکنم که بر اثر رسیدگی بازرسی شاهنشاهی و اجرای انقلاب اداری به چنین روزی برسیم البته باید بگویم رح پاک ایرانی تاثیر دیانت و مذهب ما موجب این است که در مملکت ما فساد از همه جای دنیا کمتر است ولی اگر بگوئیم وجود ندارد دروغ گفتهایم ایشان در مورد حقوقهای گزاف کارمندان و مدیران موسسات انتفاعی استدلال فرمودند که به علت گرانی هزینه زندگی است ما که خوشبختانه میبینیم در اثر حسن سیاست و مدیریت رهبری مملکت ما یک و نیم درصد بیشتر افزایش قیمت نداشتهایم و ۱۲ درصد رشد اقتصادی داشتهایم این چه منطقی است که برای نوع تبعیض حقوقی بین دستگاههای انتفاعی و غیر انتفاعی قائل میشوید بنده به این جهات و دلایل است که عرض میکنم بحث مسائل حزبی بحث در برنامههای حزبی مستقیما" با کار بودجه ارتباط دارد و تا ما در این راه یعنی در راه حزبی بودن و حزبی شدن به رشد کامل نرسیم برنامههای دولتی ما و بودجههای ما همیشه قابل انتقاد و اعتراض است برای اینکه از یک چهار چوب به قول شما و یک برنامه اصولی وارد این بحث بشویم یک مقدمه و قرائت یک دستور العمل را لازم میدانم مقدمه آن اینستکه مجلس شورای ملی ایران از سه گروه پارلمانی مستقل کاملا" متمایز تشکیل شده از یکطرف ۱۸۰ نفر حزب اکثریت از یکطرف ۳۲ عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم و پنج تن گروه پارلمانی پان ایرانیست جز فصل مشترک عمومیفکری و معتقداتی که همه ملت ایران در آن باره یک پارچه و یک فکرند فقط یک فصل مشترکی هر دو دسته در مجلس داریم و آن اینکه در اقلیت هستیم مجموع دو تا هم سی و هفت نفر در مقابل ۱۸۰ نفر است و اگر سروران گرامیاکثریت بزرگواری نکنند و با غیبت بیش از نصف عده شان این تناسب را به حد معقول نرسانند صدای ما در مجلس کمتر انعکاس پیدا خواهد کرد ولی آنچه که درباره دستور قرائت میکنم آقای قاضی زاده چون این فرمایش بعد از پنج جلد کتابهای ملوکانه است در آن کتابها نمیتوانید پیدا کنید اوامری است که شاهنشاه بزرگ ما معلم بزرگ مرشد بزرگ و رهبر بزرگ ملت ایران در جلسهای خطاب به ما ولی روی سخن با ملت ایران با شما و دیگران چنین فرمودند این فرمایشاتی است که در پاسخ معروضه پرفسور یحیی عدل دبیر کل حزب مردم در روزی که کمیته مرکزی و نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا و منتخبین حزب مردم در انجمنهای شهر افتخار شرفیابی داشتند فرمودند (در اظهارات خود تذکر دادی که مردم ایران تا به حال بدخول در احزاب رغبتی نشان نمیدادند، علت این امر البته این است که از مواقعی که مشروطیت در ایران به وجود آمد و اسم حزب بر سر زبانها افتاد پیدایش احزاب با اراده و اشاره و حتی طرح ریزی و نقشه کشی بیگانگان صورت گرفت و آنها بودند که عروسکهای خود را وادار میکردند تشکیلاتی به نام حزب بدهند و سر نخ آنها را از دور یا نزدیک میکشیدند و طبعاً آن عروسکهای بی اراده هم به سازاربابان خود میرقصیدند این البته باعث تشویق ملت ایران به فعالیت حزبی نمیشد چون بزودی پردهها بالا رفت و مردم بر حقیقت امور واقف شدند در زمان جنگ اخیر به چشم خودمان دیدیم که بیگانگان احزاب مختلف را بچه شکل بر حسب منافع خودشان تشکیل دادند، پس از آنکه جنگ تمام شد و نفوذ مرئی و نامرئی بیگانه برطرف شد به خصوص پس از انقلاب ششم بهمن شاید عدهای فکر کردند که حالا که آرزوهای ما در امر انجام اصلاحات بوسیله دستگاه سلطنت انجام میشود و انقلاب اجتماعی به صورت اصیل تحقق یافته است و اطمینانی که از این بابت به خود م ن پیدا کردهاند میتوانند با خیال راحت به دنبال زندگی شخصی خود بروند و دیگر احتیاجی به حزب ندارند ولی من با این فکر موافق نیستم این فرمایش پادشاه مملکت ماست ودر دنباله بیانات و فرمایشات خود فرمودند (باید تشکیلات منظم سیاسی و مملکتی وجود داشته باشد که در آن اکثریت بزرگ مردم ایران وارد باشند و هر یک از این تشکیلات که بیشتر مطابق میل و سلیقه مردم عمل کرد و بیشتر امتحان خدمت داد تا مدتی تکه این اطمینان در نزد اکثریت مردم باقی باشد میتواند بر سر کار باشد و دسته دیگر با چشم باز ناظر امور باشند و هر جائیکه از خطوط اصلی انحرافی پیدا شود تذکر بدهد ولی نه با این نظر که چون طرف من حزب اکثریت است هر کار او را بدون استثناء مورد ایراد قرار دهند خوشبختانه در اصول انقلاب ما هیچکس تردید ندارد و هیچ تشکیلاتی در مملکت ما اگر خود را منطبق با این انقلاب که بوسیله اکثریت تام و قاطع ملت ایران به تصویب رسیده است نکند اصولا نمیتواند وجود داشته باشد، اکثریتی که امروز نسبت به آن زمان بیشتر شده زیرا اکنون زنهای مملکت ما نیز به اتمام نیرو و ایمان و اعتقاد خود بدان پیوستهاند ولی در چهار چوب همین انقلاب ما جا و فرصت کامل برای رقابت شرافتمندانه بین دستههای مختلف وجود دارد. چنین رقابتی برای پیشرفت کار ضروری است و به همین جهت مسلماً سیستم یک حزبی از نظر من مردود است) این نظر قاطع و صریح شاهنشاه ما است (برای اینکه چنین سیستمیمنجر به خود خواهی و خودپرستی و احیاناً ندیدن حقایق میشود و مالا نتیجه آن به حکومت استبدادی و دیکتاتوری میرسد) ملاحظه بکنید با چه بیان جامعی معلم و رهبر بزرگ ملت ایران راه و رسم تحقق و دموکراسی و استفاده از مزایای آنرا به ما میآموزند و میفرمایند (رموز موفقیت ایران اینست که بوسیله رژیم طبیعی این مملکت ما توانستهایم با پرهیز از دیکتاتوری و بدون توسل به متدهای خشن و نادرست و غیر دموکراتیک آرزوها و منافع اکثریت ملت ایران را بدون تزلزل و تردید و بدون اتلاف وقت و درست بالعکس با حداکثر سرعت تامین کنیم و در عین حال تمام شرایط و مقتضیات یک حکومت انسانی یعنی حکومتی را که به فرد احترام میگذارد و هر اقدامیکه میکند و مالا به منظور تامین منافع اکثریت انجام میگیرد رعایت نمائیم چنین سیستمیهمانطور که گفتم میدان مسابقه ایست بین دستههای سیاسی که نسبت به وطن وفادار و نسبت به اصول انقلاب مومن هستند) شاهنشاه آریامهر ضمن تقدیر از خدمات گذشته افراد در فرمایشات خود با ز هم به این نکته اشاره میفرمایند (خدمت خدمتگزاران را نمیتوان با این بهانه که دیگر دوره آنها گذشته فراموش کرد حالا هم همینطور است حزبی که بر سر کار نیست مسلماً از خیلی چیزها محروم است به خصوص از نظر ما که هنوز متوجه نیستیم اگر افرادی حقیقتاً متشکل بشوند و قصد مبارزه شرافتمندانه حزبی داشته باشند در این کشور چقدر امکان پیشرفت دارند البته این سیاست کلی روز به روز تقویت خواهد شد و امکان بیشتری فراهم خواهد گردید تا در این قبیل به امور تا حدودی که منطق با قوانین مملکت و مطابق با روح انقلابی ایران باشد آزادی وجود داشته باشد و روز به روز هم بیشتر بشود پس لازم است که چه حزب شما و چه احزاب قانونی دیگر مملکت با روح مبارز و وطن پرستانهای خودشان را هرچه بیشتر متشکل بکنند) ملاحظه میفرمائید تنها خطاب به ما نیست به همه احزاب قانونی مملکت این دستور را فرمودهاند که باید با روح مبارز وطن پرستانهای خودشان را هر چه بیشتر متشکل کنند (هر چه بیشتر به تبلیغ اصول و نظریات خویش بپردازند و هر چه بیشتر نقاط حساس کار را در نظر بگیرند و مردم را دعوت به تحزب و شرکت در مبارزات سیاسی و دخول در احزاب بکنند تا بتوانیم نسبت به آینده دموکراتیک مملکت خود بیش از پیش اطمینان حاصل کنیم) ملاحظه میفرمائید این دیگر تکلیف خاصی برای دسته خاصی نیست این یک تکلیف عمومیاست که شاهنشاه ما مثل همه پیشوایان آزادی و دموکراسی اصل تحزب و تربیت حزبی را لازمه حکومت دموکراسی میدانند و این وظیفه به عهده همه به خصوص اداره کنندگان احزاب قانونی موجود مخصوصاً حزب اکثریت است که به فرمان رهبر بزرگ خود جامه عمل بپوشاند عصاره این فرمایشات متین و نغز و این دستور العمل که باید نصب العین همه ملت ایران باشد سه اصل است اصل تحزب، اصل مردود و محکوم بودن سیستم یک حزبی، اصل مسابقه شرافتمندانه و تاثیر انتقاد صحیح و اصولی در پیشرفت کار اجتماعی آزاد، درباره تربیت حزبی به نظر من فقط تابلو داشتن، خانه بزرگ داشتن، در اعیاد و روزهای تاریخی سراسر مملکت را با شعار و پرچم پر کردن یا یک مقدار آنکت در آرشیو حزب بایگانی کردن نه برای ما، نه برای شما، نه برای حزب پان ایرانیست هیچکدام آن وظیفه اصلی تحزب نیست، تحزب یعنی ایجاد اعتقاد و ایمان کردن در افراد نسبت به برنامه و نظری که حزبی عنوان میکند (یکنفر از نمایندگان – حکومت عدد را فراموش نفرمائید) به آنجا هم میرسیم و بهمین دلیل عرض میکنم باید حکومت عددی واقعی داشته باشیم (یکنفر از نمایندگان – داریم) خدا کند که اینطور باشد من در کمال بی طرفی و در نهایت دلسوزی به عشق وطنم، به عشق استقرار آزادی با سیستم یک حزبی و لو آن حزب، حزب مردم باشد مخالفم (دکتر خزائلی – ماهم مخالفیم) آفرین بر شما آقای خزائلی، عرض کنم آنچه میگویم حقیقتی است اگر منطبق با وضع شماست اگر واقعاً در مردم رسوخ کردهاید، اگر ایجاد اعتماد کردهاید که چه بهتر ولی اگر خدای نکرده در عرض شش سال حکومت چنین توفیق پیدا نشده یا کمتر پیدا شده تذکرات من موجب این خواهد بود که یکی کمیجدی تر عمل کنید به نظر من باید در مکتب حزبی ایمان ایجاد کرد، اعتقاد ایجاد کرد، تربیت حزبی داد وقتی یک ملتی تربیت حزبی پیدا کرد آنوقت ما به دنبال این نمیرویم که وکیل تهران باید اسمش تهرانی باشد یا یک مضاف الیه تهرانی دنبال اسمش باشد تبریزی یا مشهدی، سبزواری هم میتواند وکیل تهران باشد چون عضو حزب است و مردم به حزب رای میدهند چون او در حزب نمو کرده تخصصش را در حزب نشان داده، مردم به حزب اعتماد کردهاند، حزب او را معرفی میکند آنوقت ما با یک بیان سنجیده یا نسنجیده در پشت این تریبون اسامیاشخاص را با حوزههای انتخابیه شان یک جوری طنز آمیز بیان نمیکنیم من برای جناب آقای مصطفوی نائینی احترام قائل هستم (احسنت) و او را وکیل حزب ایران نوین در نائین میدانم نه به مناسبت اینکه مصطفوی نائینی است (یکنفر از نمایندگان – این مناسبت وجود دارد) او وکیل حزب ایران نوین است چون صد هزار نائینی دیگر وجود دارند و وکیل نیستند بنابراین طنزآمیز صحبت کردن نمونه عدم تربیت حزبی در سطح بالای حزب است (صحیح است) انتظار دارم اگر اشتباه بوده است اصلاح بکنید، اگر توجه نبوده توجه کنید اسم و مضاف الیه و نسبت به محل در سیستم حزبی و در انتخابات حزبی و در مجلس حزبی مطرح نیست و دیگر چنین صحنهای تکرار نشود (یکنفر از نمایندگان – معذالک باید محلی باشد) بنده هم یقین دارم که ایشان آنقدر پخته هستند که میدانم ایشان بی نظر صحبت میکنند ولی تقاضای من اینست که چون مطلب بی نظر در صورت مذاکرات و صفحات جراید منعکس میشود و در خارج مردمیهستند که مطلب بی نظر را میتوانند با نظر تفسیر کنند (یکنفر از نمایندگان – اینها مربوط به بودجه نیست) اجازه بفرمائید به بودجه هم میرسیم، مطلب دوم مردود و محکوم بودن سیستم یک حزبی است این امر شاهنشاه ماست این کاری است که با الهام از افکار بلند شاهانه وظیفه مقدسی است که فراکسیون ۱۴ نفره حزب مردم در دوره ۲۱ به بهترین صورت انجام داد امروز هم شما با این فکر موافقید من شک ندارم اما در تفسیر این مسئله مختصر تفاوت عقیدهای بین ما هست شما معتقدید همان قدر که ۳۲ نفر نماینده حزب مردم و پنج نفر پان ایرانیست در این مجلس حضور دارند و در اکثر شهرستانها بغل تابلوی حزب ایران نوین تابلوی حزب مردم یا حزب پان ایرانیست خورده پس بنابراین سیستم چند حزبی تامین شده اما بنده در اینجا یک بحث درم از جنبه علمیو واقعی سیستم یک حزبی به نظر من سیستمیاست که تمام اختیارات و قدرت دولتی در اختیار یک حزب باشد در صورتیکه بعکس حزب اکثریت باید با تمام قدرت پشتیبان دولت باشد ولی دولت مجری قانون بطور تساوی در مورد آحاد و افراد ملت ایران است و هر نوع عملی هر نوع شائبهای که چنین تصوری ایجاد بکند به نظر من خلاف اصل اول یعنی تشویق مردم به تحزب است چون مردم از یک کارخانه در نیامدهاند که همه شان یک نوع فکر کنند و تابع طرز فکر و عمل و مکتب حزب ایران نوی باشند مزیت دموکراسی و مزیت دنیای آزاد به این است که افراد مطابق ذوق و فکر و سلیقه خودشان میتوانند هر حزبی را که بنظر و عقیده آنها نزدیک تر باشد انتخاب بکنند و به آن حزب بروند بدون هیچ نوع شائبه تهدید یا خدای نکرده ترس و وحشت در مملکت ما سه حزب قانونی هست بنابراین چیزی را که خود شما قبول کردید چیزی را که خود شما ۷۰ درصدش را قبول کردید چرا نخواستید بطور کامل عمل کنید شما میدانید آنروزی که رئیس الوزراء عزیز همه (احسنت) جناب هویدا از قبول منصب دبیر کلی حزب ایران نوین معذرت خواست برای این بود که فکرس و روحش با این اصل تطبیق کامل داشت برای این بود که میخواست مردم رئیس الوزراء را در مقام دبیر کلی نه بینند چون دو وظیفه متضاد است دبیر کل باید از تمام امکانات برای حزب خودش استفاده کند رئیس الوزراء بایستی قانون را برای همه یکسان اجرا بکند باز تا روزی که آقای خسروانی که واقعاً مرد شایستهای است (احسنت- آفرین) وزیر کار بودند ایرادات و اعتراضات کمتر بود ولی خوب در یک جناح و یک قسمت ایراد وجود داشت اما امروز که ایشان وزیر کشورند و باید در انجام هر نوع انتخاباتی آنطور که شایسته شان ایشان است بی نظر و بی غرض و صاف و پاک عمل کنند خوب چه دلیل دارد که یک چنین عملی را ما به سوء تفاهمات و شایعات در خارج آلوده کنیم یا خدای نکرده پا را از گلیم بی طرفی کنار بگذاریم آنجا هم هست که قابل اعتراض است چه دلیل دارد وزیر کشور به نفع یک حزب مداخله کند ما در حزب مردم این مسئله را اینطور حل کردیم که اگر انشاء الله همانطور که آقای هویدا و عده فرمودند بعد از ۲۰ سال از منصب صدارات خسته شدند و عنایات سنیه ملوکانه روزی بر این قرار گرفت که حزب مردم مسئولیتی بعهده بگیرد دبیر کل ما در قوه مجریه نباید باشد ما این تصمیم را گرفتهایم از حالا هم اعلام میکنیم شما هم میتوانید رویش فکر کنید ضرر نمیکنید که منفعت میبرید دبیر کل به صورت یک واسطه یک حکم بین حزب و دولت بهتر میتواند انجام وظیفه کند تا عضو قوه مجریه باشد آثارش را توی این بودجه دانه به دانه به شما نشان میدهم حتی آثار مادیش را مسئله سوم که در دستور العمل شاهنشاه ما به ملت ایران ابلاغ شده است و رهبران احزاب در درجه اول باید مجری آن باشند انتقاد غیر مغرضانه انتقاد اصولی و صحیح و ارشاد کننده است بنده برای این دو تا مثل ساده میزنم فرض کنید من مغرض بگویم این گلی که جناب هویدا بر سینه بی کینه اش میزند نازیبا است همه میخندند چون میگویند اصل گل زیبا است چه برسد که به سینه هویدا باشد (مهندس ارفع – ارکیده هم باشد) به قول شما ارکیده هم باشد اصولا گل ذاتاً زیبائی و لطافت روح را میرساند این انتقاد صحیح نیست اما وقتی من گفتم که ۱۶ ماه است یعنی از آبان ۱۳۴۶ از چهار آبان روز فرخنده تاجگذاری شاهنشاه ما پست فشار قوی قزوین سیمهای نقاله نیروی فشار قوی به دشت قزوین کشیده شده ۲۰ هزار ولت توی این سیمها کوران و جریان دارد هنوز خانه یک روستائی در دشت قزوین روشنائی ندارد (دکتر رشتی – روشنائی برق ندارد) بله روشنائی برق ندارد و اگر این مطلب را تکذیب بکنید تکذیب غیر منصفانهای است مدارک پیش من موجود است شواهد اینجا نشستهاند آقایان دکتر الموتی و دکتر درودی (دکتر درودی – این جزء برنامه هست) بعد از چند ماه مردم تاکستان به بازرسی شاهنشاهی از این جریان شکایت کردهاند و رونوشت آنرا به من فرستادهاند خدمت این مرد شریف سرتیبپور رئیس کمیسیون عرایض تقدیم کردم که از این راه هم تعقیب بشود شما یقین داشت باشید بازرسی شاهنشاهی این کار را تعقیب میکند مردم در انتظار نتیجهاند و به طور قطع و یقین رسیدگی به این امر خانه روستائی را از برق روشن خواهد کرد ولی من آرزو میکنم که خانههای اداره کنندگان برق تاریک نشود بنده درباره مسائل حزبی و دستور العملهای رئیس مملکت به ایجاز مطالبی عرض کردم برای خاتمه عرایضم در این رشته یک مطلب را اضافه میکنم که آقایان، عضو بی ایمان برای دولت و برای حزب و حزب دولت بیفایده و مزاحم است تمام احزابی که در دنیای دمکراسی چند حزبی بعد از چند سال اکثریتشان را از دست میدهند نتیجه نفوذ عناصر بی ایمان در دستگاه حزبی است که حکومت را در دست دارد حکومت و قدرت شیرین است آهن ربا است جاذب است ولی جاذب طالب منفعت است من نمیگویم همه شما و همه آنهائی که توی حزب شما آمدهاند اینطور هستند ولی این خطر همیشه برای حزب اکثریت هست و این حزب اکثریت است که افرادش را با نهایت دقت باید انتخاب بکند این شهرت نیست که اعلان کنید که فلان صنف و فلان جمعیت و فلان شرکت تعاونی به شما پیوستهاند برای چه به شما پیوستهاند برای اینکه چهار سال میگشتند که این آقای دکتر آموزگار مالیاتشان مقطوع بشود (دکتر آموزگار – نخواهد شد) اگر نشد از حزب ایران نوین میروند چون اینها آمدهاند پیش شما که مقطوع بشود من از حالا به شما میگویم، اینها را به خدا باید هر کلمه اش را پول بدهید بخرید برای حزبتان مفید است بهتان بر نخورد راهنمائی است که میکنم (دکتر دادفر – اصلا تحزب برای حفظ منافع است باید دردشان را بگویند) یعنی حزب مکتبی است فکری برای اعتلای جامعه و تامین حقوق عمومیملت (احسنت) هر گاه دستجاتی حق ضایع شدهای داشته باشند باید بیایند پیش ما چون کسی که حقشان را ضایع کرده دولت شما است، اگر حق ضایع نشدهای است بنابراین حقی از شما نمیخواهند اما اگر بعد از ۵ سال شما حقشانرا ضایع کردید باید بیایند پیش ما برای اینکه باید بدانند که قدرت تامین حقوق حقه آنها را ندارید این شما بودید که حقشانرا ضایع کردید ۵ سال است که حکومت دست ما نبوده و دست شما بوده (مهندس اسدی سمیع- باید به شما اعتقاد داشته باشند بیایند به حزب شما) اگر گفتید که مالیات را مقطوع نمیکنیم اعتماد به شما را آنوقت میبینیم مسئله دوم خطر نفوذ کارمندان دولت است به حزب اکثریت مقام و منصب و حکم و اضافه حقوق و فرمانداری و پیشکاری و ریاست دارائی تمام این مقامات در اختیار دولت است افراد هم عاشق پیشرفت و ترقی هستند ولی اینها توجهشان به حزب دولتی بیشتر برای رسیدن به چنین نتیجهای است خوشبختانه در این مسئله یادم میآید خود آقایان توجه دقیق کردید مقالات مفصلی در روزنامه حزب ایران نوین نوشته شده بود من این تذکر را دادم عمل بکنید کارمند دولت را به خاطر اینکه آنکت پر کرده راه ندهید به خاطر اینکه اعتقاد دارد راه بدهید این دو کلمه بحث خیلی ساده است (عباس میرزائی – برنامه حزب ایران نوین همین است) انشاء الله، بعد از همه این مقدمات به بحث در بودجه وارد میشویم جناب آقای نخست وزیر در موقع تقدیم بودجه سال ۱۳۴۸ به مجلس شورای ملی بیاناتی بسیار جامع و مستدل و امیدوار کننده فرمودند (صحیح است) از مخاطرات جهان از مخاطراتیکه در خاور میانه عربی هست عقب ماندگی سایر کشورهای در حال توسعه در دهه توسعه از ۵ درصد رشد پیش بینی شده و به ما مژده دادند چیزی را که به عیان میبینیم خیلی هم خوب بود که از دهن نخست وزیر خودمان شنیدیم که مملکت ما چو صخرهای ثابت است، در طوفان حوادث راه خودش را در جهت پیشرفت طی میکند این مسئلهای نیست که کسی منکر آن باشد هیچ فرد مغرضی هیچ فرد دشمنی حتی دشمنان خارجی ما نمیتوانند انکار بکنند که امروز ایران از یک ثبات بی نظیر از یک فعالیت اقتصادی از یک رشد اقتصادی و از یک آزادی کامل برخودار است (احسنت) اینهمه آوازهها از شه بود (صحیح است) ولی بنده یکی کمیمیخواستم سهم حزب ایران نوین و دولت حزبی ایران نوین را بشکافم و ببینم چه کردهاند به طور قطع و یقین اگر به خاطر داشته باشید در سال گذشته ضمن بودجه بنده عرض کردم جناب آقای هویدا دولت شما معدل خوبی آورده، معدل قبولی یعنی شاگردی که از ده نمره اش بالاتر باشد و اجازه میدهند برود به کلاس بالاتر و اگر معدل قبول نمیآورد رئیس مملکت اجازه ادامه کار به ایشان نمیدادند این یک چیزیست که همه قبول دارید جای انکار ندارد حالا معدل چقدر است شما میگوئید ۲۰ است من میگویم ده و خرده ایست (عباس میرزائی – در امتحان با معدل ۲۰ قبول شده) ممکن است (یکنفر از نمایندگان – ۱۹ است) رشد اقتصادی ایران در سالهای اخیر به ۱۲ درصد رسیده است چیزی نیست که کسی بتواند انکار بکند اما این رشد یعنی نسبت افزایش درآمد ناخالص ملی امسال نسبت به پارسال به قیمت ثابت پارسال بسیار خوب است اما ببینیم عوامل این رشد چیست بد نیست برگردیم به یک قسمت دیگر از فرمایش ایشان که من انتظار داشتم در این زمینه صحبت بکنند چون از دو سال پیش جسته گریخته شنیدهام که ایشان یک معاون فضائی دارند و در بودجه صحبت از مدار بسته و مدار باز و حرکت مداری پیش میآید جناب آقای عباس میرزائی به زبان ساده تر یعنی حرکت دورانی ثابت شیئی به دور یک مرکز که اگر پایش بسته به مرکز نباشد قوه گریز از مرکز آنرا میبرد جلو بنابراین مادامیکه یک جسم متحرکی به جائی بسته است حرکت دورانی میکند، در اعصار قدیم زندانیها را وقتی که میبردند به اعمال شاقه پایشانرا به زنجیر میبستند که در یک شعاعی بتوانند حرکت و کار کنند این را میگفتند پا به زنجیر و این زندانی یک حرکت در مدار بسته داشت ملیت ایران هم به مناسبت پای بندهائیکه به پایش بود به نسبتی که این پای بند قوی تر بود و این زنجیر زمخت تر بود و کوتاه هر بود در یک مداری حرکت میکرد قدرت پیشرفت نداشت خوشبختانه این زنجیرها آقای عباس میرزائی در نیم قرن اخیر یکی بعد از دیگری پاره شد تا در روز ششم بهمن ۱۳۴۱ این قوت و قدرت نژاد ایرانی از اسارت پای بند آزاد شد شما میخواهید کار یک آدم آزاد را با یک آدمیکه پایش در زنجیر است یک جور مقایسه کنید از شما میپرسم کار طبقه شریف کارگر در ۶ ساله اخیر هیچ نسبتی به قبل از انقلاب دارد؟ (عباس میرزائی – ابداً) آیا سال به سال اینها فعال تر و مولد تر نمیشوند آیا طبقه کشاورز هیچ نسبتی با قبل از انقلاب دارد آیا این کشاورزی که مجبور بود مثل برده و بنده برای اربابش کار بکند و هر روز از زیر کار در میرفت امروز صاحب زمین و آب شده و هرچه بکارد مال خودش هست و هر قدر زحمت بکشد نتیجه را خودش میبرد این موجب تولید بیشتر نیست؟ چه کسی میتواند این را انکار کند خانم تربیت مثل اینکه تشریف بردند بیرون خانم زاهدی تشریف دارند آیا قبل از سال ۴۱ درصد فعاله نیروی زنان مملکت با درصد فعاله نیروی زنان مملکت در امسال یکی بوده؟ آی شما بیاد دارید که یک خانم توی هیئت وزراء قبلا نشسته باشد؟ این همه خانمهائی که دکتر و مهندس و نقشه کش و پرستار و مدیر داروخانه هستند یا توی کارخانهها و توی مزارع کار میکنند آیا اینها موجب بالا بردن تولید ناخالص ملی نیست؟ جناب آقای وزیر دارائی ما این عوامل را وقتی داریم حزب مردم معتقد است که به نسبت امکانات ۱۲ درصد رشدی که به ما تحویل دادند کم است جناب آقای نخست وزیر در تفسیر بودجه ضمن کنفرانسهائی که دادند از هفت تعادل صحبت کردند بنده به خودم اجازه نمیدهم که هیچکدام از آنها را تکذیب بکنم شرطش این است که ایشان هم در مورد یک بی تعادلی که بنده عرض میکنم منصفانه قضاوت کنند ۲۷۳ میلیارد بودجه سال گذشته بود صحیح است آقا؟ این کتابچه هم نتیجه خرج ۲۷۳ میلیارد است در یک قسمتهائی این کار یک توازنی دارد، هر چه برای قوای دفاعی مملکتمان خرج کردیم نتیجه گرفتیم حتی نتیجه بیشتر یعنی خارج از وظیفه هم نتیجه گرفتیم آنها مامور دفاع از مملکت ما بودند مملکت را حفظ کردند مامور حفظ امنیت بودند امنیت را هم حفظ کردند سیل هم که آمد بداد ما رسیدند زلزله هم که آمد به داد ما رسیدند هر بلائی که بیاید کمک میکنند وزارت خارجه مابین و بین الله کارش نسبت به سنوات گذشته قابل مقایسه نیست آقایانی که عضو کمیسیون خارجه هستند بهتر میتوانند این مطلب را تصدیق کنند وزارت دارائی ما این امتیاز را پیدا کرده که در وصول مالیاتهای مستقیم توفیق فوق العاده پیدا کرده تقریباً فکر میکنم که تنها وظیفهای که برایش مانده (یکنفر از نمایندگان _با خوشنامیبیشتر) با خوشنامیبیشتر چون تنها اعداد بالا رفتن کافی نیست باید دید که چه نوعی بالا رفته است آن هنر است (صحیح است) آنوقت خواهید دید که من حرفهایم را منصفانه زدهام در جاهائی که ایراد میگیرم از تک تک خواهش میکنم اگر کلمهای غیر منصفانه از من شنیدید تذکر بدهید حرفم را تصحیح میکنم پس میگریم چون شما را قبول دارم (احسنت)(دکتر خزائی- از رشد اقتصادی ۱۲ درصد در ممالک پیشرفته دنیا با تمام این امکاناتی که فرمودید نتوانستهاند استفاده کنند) (فضائلی- آنها هرگز نخواهند توانست چون رشدهایشان را کردهاند) همکار محترم این رشد نسبی است و به نسبت است هر فنری که تحت فشار است اگر فشار را بردارید باید جهش داشته باشد کشورهائی که به حداکثر رشد رسیدهاند با تانی جلو میروند و حتی رشد شان یا افزایش درآمد ملی شان هماهنگ افزایش جمعیت آنها است ولی ما مردمیهستیم که بعد از دویست سال خواب استراحت رفع خستگی با منابع دست نخورده زمینهای خداداد، بازوان آزاد شده به کار شروع کردیم کار هر سالمان نسبت به سال قبل درآمد ناخالص هر سالمان نسبت به سال قبل باید بیشتر باشد چنانچه میبینید در تجزیه همین ۱۲ درصد چگونه در صنعت ۲۳ درصد رشد داشتهایم و در کشاورزی چهار درصد و در رشتههای دیگر چقدر، که معدل جمع اینها را گرفتهاند شده است ۱۲ درصد (مهندس عترت – با توجه به جا خالیهایی در بسیاری از قسمتهای کشاورزی که داشتیم) بلی، بلی ولی خوب معدل کشاورزیتان چهار درصد بود بد نیست همین را به آقای دکتر خزائلی بفرمائید که چهار درصد کشاورزی را نسبت به هیچ اگر بخواهید حساب کنید نباید بگوئیم ۴ درصد باید بگوئیم بینهایت چون هر چیزی نسبت به هیچ یعنی بینهایت بنابراین به عقیده من در پارهای از رشتهها بین امکانات و نتیجه یک عدم تعادل هست که بنده نام آن را میگذارم به عنوان یک بی تعادلی در مقابل هر تعادل، حالا قسمت به قسمت وارد بحث میشوم مطلب اول مسئله تنظیم بودجه است دو سال است که بنده در اینجا افتخار همکاری خدمت آقایان دارم و میشنوم که این نوع بودجه نویسی از ابتکارات به قول آقای جوانشیر که فرمودند معجزه معنی ندارد حالا بگوئیم از معجزات حزب ایران نوین است من میخواهم عرض کنم که یادتان بیاید، مطلب سر این است که آدم باید حافظه اش را به کار بیندازد یک خرده به عقب برگردد نگاه کند، در سال ۳۸ که یکی از شخصیتهای بسیار خوشنام مملکت، آقای دکتر منوچهر اقبال رئیس دولت بودند و یک سرباز وزیر دارائی وقت بود بودجهای را به مجلس داد من در فکر تنظیم چنین بودجهای یک عامل کوچک بودم با نوشتن چند مقاله و خودم هم خوشبختانه به مناسبت شغلم پشت همین ساختمان رئیس چاپخانه مجلس بودم و این بودجه را چاپ کردم در آن روز من از اینکه میدیدم تا آن سال فقط یک بودجه چهار دیواری خرج وزارتخانهها را به عنوان بودجه مینویسند و این رقم که معرف وضع اقتصادی مملکت است به طور غیر حقیقی ما را در دنیا تحقیر میکند مذاکراتی کردیم خدا به ایشان طول عمر بدهد آقای حاج عزالممالک اردلان در آن تاریخ نائب رئیس مجلس بودند با ایشان صحبت کردم با آقای وزیر دارائی صحبت شد و در آن سال دو چیز قرار شد خلاف بودجههای گذشته باشد که شما یکی از آنها را تقریباً دارید یعنی انعکاس تمام در آمدها در بودجه و یکی آوردن بودجههای تفصیلی تمام دستگاههای دولتی به ضمیمه لایحه بودجه (صحیح است) کتاب ۲۵۰ صفحهای در بایگانی مجلس هست بروید به بینید مثل حالا هم ۲۰ ماده نبود که بعضی ارقام خرج اعتباراتش توی هم باشد که من ندانم که چقدر اضافه حقوق است چقدر خرج سفر است چقدر فلان و چقدرش بهمان است ۵۲ تا ماده بود و آنها رقم به رقم از هم جدا بود ما میدانستیم اینقدر حق اولاد است اینقدر حق سفر است (مهندس ارفع – جناب آقای فرهاد پور سوالی دارم آن بودجه را که ملاحظه فرمودید برنامه و کار دستگاهها درش مشخص بود همه تشخیص داده میشد که در آنها پول برای چه هدفی خرج میشد؟) اجازه بفرمائید بنده چند تا قسمت است که یادداشت کردهام چند تا سر فصل را میخوانم شاید برای شما چنین نتیجهای مستفاد بشود البته بهیچوجه ما نمیخواهیم مسیر تکاملی را که پیدا شده انکار بکنیم حالت ابتکاری شما را منکرم میخواهم عنوان کنم که فصول آن بودجه در آمد بودجه درآمد بوده است، درآمدهای عمومی، درآمدهای اختصاصی، درآمد سازمان برنامه، درآمد شرکتهای تابعه که همین انتفاعی است ودر آمد شرکت ملی نفت یعنی تمام درآمدها در فصل درآمد بودجه آن سال منعکس بود هزینهها فصل هزینه عمومی، هزینه اختصاصی، هزینه سازمانی برنامه که حتماً یک برنامهای داشته، هزینه شرکتهای تابعه، هزینه شرکت ملی نفت جمع رقم در آمد ۸۲ میلیارد و ۲۷۴ میلیون و کسری و جمع رقم هزینه ۸۳ میلیارد و ۱۷۶ میلیون کسری و تفاوت یک رقمینزدیک صد و خوردهای میلیون به نام کسر بودجه که تا سال گذشت هم توجه کردید در بودجهها بوده است در این بودجه حالا که فرمودید جزئیاتش را بگویم بودجههای تفصیلی ضمیمه بود و کمیسیون بودجه به جزء جزء ارقام میرسید آقای مرتضوی شما بفرمائید ما با همه زحمتی که ۸ روز صبح تا شب کشیدیم بالاخره به ارقام جزء توانستیم برسیم من عرض نمیکنم که هیچ نرسیدیم البته به یک کیفیتی ۸ روز آمدیم وقت صرف کردیم در خدمت این مرد بزرگوار از صبح نشستیم تا نیم شب از دولت هم ممنونیم.
این آقای وزیر دارائی تشریف آوردند جزء به جزء توضیح دادند ولی پارهای از مخارج هست که توی بودجه سر هم است یک رقم بود ی نبود قربان ...(مرتضوی تصویب کمیسیون بودجه را توجه بفرمائید جنابعالی عضو کمیسیون بودید) بلی میرسیم به خدمات یکه امسال این کمیسیون کرد، اما با تذکری که فرمودید من توی یادداشتم یک رقم دیدم در آن سال اعتبار دولت بوده است ده میلیون توام بودجه امسال را وا کنید ببینی اعتبار دولت چقدر است اعتبار سری بوده است ۷ میلیون و ۸۰۰هزار تومان از ۸۲ میلیارد رقم بودجه به نسبت ۳۳۰ میلیارد یعنی یک چهارم ۱۰ میلیون تومان اعتبار دولت بوده است و ۸ میلیون تومان اعتبار سری بوده است اعتبار امسال را نگاه کنید (یکنفر از نمایندگان – راجع به کمک لیسانسیهها این دویست تومانی که قرار شده آنرا هم بفرمائید) چشم جیزهائیکه میدانم و به یادم میآید عرض خواهم کرد آن مطالب را مرقوم بفرمائید از قول شما بنده میخواهم مسئله دوم جناب آقای دکتر آموزگار خیلی معذرت میخواهم در کاری که گناهش به گردن شما نیست خطابم به شما است مجلس شورای ملی ایران وزیر دارائی مملکت را ذیحساب مملکت، خزانه دار دخل و خرج، تنظیم و تقدیم کننده بودجه میشناسد حالا هر کس دیگری اینکار را کرده من این بودجه را به صورت اینکه از ۳۳۰ میلیارد که مملکت ما در بخش دولتی در سال خرج میکند ۱۱۲ میلیارد و کسری را داخل یک کادر دور سیاه نمیدانم اعلان ختمش است دورش را سیاه کردهاند میگویند مخارج دفاعی ۳۳ درصد از کل بودجه است بنده این را غلط میدانم این صحه را شما بردارید جر بدهید بریزید دور این نباید به این صورت در بودجه منعکس باشد در بودجهای که به مجلس میدهند و باید مجلس تصویب بکند ۳۳میلیارد تومان دخل و ۳۳ میلیارد تومان خرج است در یک مملکتی که پادشاهش در میان سران دنیا قهرمان صلح است ملتش در میان ملل دنیا صلح جوترین مردم دنیا است (صحیح است) ملتی با میلیاردها تمول نزدیک ۱۲ درصد بودجه اش خرج دفاعی میکند و بعد در بودجه ما مینویسند ۳۳ درصد از بودجه خرج دفاعی میشود چه کسی چنین اجازهای را داده؟ (مهندس ارفع – اشتباه شده) یک مطلب دیگر روزگاری همانطور که عرض کردم به علت کسر بودجه قانونی گذشت که درآمد نفت مقدار خرج برنامه و مقداری خرج دولت بشود و چون فرم مجلس و حکومت طوری بود که برنامه نداشت یک دسته متشکل به این کیفیت که الان هست وجود نداشت از ترس اینکه درآمد را اول بریزند به خزانه و بعد بدهند به برنامه و سازمان برنامه از طرف مجلسهای گذشته و دولتهای گذشته تحت فشار و ممکن بود از این رقمیکه میخواهد خرج برنامه بشود خدای نکرده کسر بیاید اول پول را میدادند به سازمان برنامه و یک رئیس سازمان برنامهای هم با نهایت افاده مثل اینکه از جیب خودش میدهد گاهی اوقات یک چک میکشید و میداد به وزارت دارائی امروز دیگر چه ضرورتی دارد همه پولهای نفت را بریزید در خزانه بعد بدهید به سازمان برنامه و وقتی بودجه میآورید این ۹۷ میلیارد برنامه را جدا نگذارید و ۱۰۸ میلیارد موسسات انتفاعی صرفنظر از اینکه این موسسات خوب اداره نمیشوند نمونه اش را هم دیدید دیگر تکرار نمیکنم این رقم بایستی در بودجه مملکت منعکس بشود و وقتی منعکس بشود آن وقت من از مسئول دفتر بودجه سوال میکنم که آقا حداکثر حقوق در دستگاه دولتی چقدر است به من جواب میدهند که نمیدانم ولی وقتی در اینجا منعکس بود دیگر احتیاج نیست که من از ایشان سوال کنم من آنوقت میبینیم برای یک فروشگاه فردوسی که یک دکه ایست که نمونه اش را یک کسی با خرج خودش با سرقفلی با مخارج ساختمان باز کرده و با تمام کارها با قیمتی که شاید ارزان تر از فروشگاه فرودی هم باشد دیگر ۸ هزار تومان حقوق بدهند به رئیسش که چه میکند در صورتیکه هنوز پرداخت قیمت این ساختمان را به بانک ملی توی بودجه گذاشتهایم یک چنین موسسات انتفاعی حالا دخل و خرجش سرشان را بخورد بودجه شان را بیاورند ما به بینیم تصویب بکنیم من گاهی اوقات میبینیم که دولت با حسن نیست میخواهد کاری بکند محظوراتی دارد این را به مجلس بیاورد بیندازد گردن مجلس بیندازد گردن اقلیت ما که چوب میخوریم بگذارید گردن مجلس بیندازد گردن اقلیت ما که چوب میخوریم بگذارید این چوب را هم بخوریم بگوئید که نمیتوانیم ۱۸ هزار تومان حقوق بدهیم (یکنفر از نمایندگان – چقدر آقا؟) کمش را گفتم حقوق مدیران عامل آب و برقها را اگر آوردند برای شما میبینید چقدر است (امینی – بهر حال از حقوق و مزایای یک وزیر بیشتر است چون پیشنهاد مرا را نپذیرفتند) اما آنچه که در کمیسیون بودجه گذشت بد نیست همکاران محترم بدانند در کمیسیون بودجه با همکاری اکثریت نمایندگان اکثریت عضو کمیسیون که در جلسه منظماً حضور پیدا میکردند (مهندس بهبودی – مگر عدهای بودند که حضور پیدا نمیکردند) ما عده مان در کمیسیون از دوازده سیزده چهار ده نفر تجاوز نمیکرد ولی روحم همکاری در این کمیسیون به مقدار خیلی زیادی بود و در نتیجه حسن تدبیر و حسن اداره جناب آقای مرتضوی بود (مرتضوی – تشکر میکنم) و یک مقداری مربوط به حق جوئی و حق گوئی و شخصیت اعضای کمیسیون بودجه موجب این شد که خیلی از تبصرههای دولت را که بودجه نبود پس دادیم و آنها هم با کمال حسن نیت قبول کردند. در کمیسیون درباره تخصیص اعتبار و تعهد مذاکرات مفصل شد نمایندگان دولت حاضر در کمیسیون جواب قانع کنندهای نداشتند این موضوع باقیماند تا جلسهای که جناب آقای نخست وزیر به اتفاق وزیر دارائی تواماً تشریف آوردند و توضیح مطلب بر این اساس بود که خلاصه و عریانش من میخواهم طرز کار وزرایم را کنترل کنم ما هم اعضای کمیسیون روی اعتماد به شخص هویدا و آقای وزیر دارائی این نظر را پذیرفتیم ولی یک مطلب باقیماند و آن این است که سال دیگر اگر بیایم از طرز کار وزارت کشاورزی حرف بزنم منطقم قاطع نخواهد بود زبانم بریده است چون او میگوید این اعتباریاتیکه در بودجه به من دادید من نمیتوانستم خودم تعهد بکنم این اختیارش دست من نبود، دفتر بودجه یعنی تقریباً نوعی رجعت به بودجه دو دوازدهم و سه دوازدهم گذشته است و من تاسفم این است که این کار در حکومت حزبی میشود چون در حکومت غیر حزبی حق میدهم ولی حکومت حزبی کنترل لازم ندارد یک عضو حزبی میداند امروز باید بیشتر توجه بشود به کشاورزی یا به بهداری اشتباه نکنیدمثلا تخصیص اعتبار و تعهد با مسئله پرداختها دو تا است چون معمولا تعهد را میکنیم که یک کسی کاری را برود شروع بکند پرداختها بر اساس دریافتی از خزانه عمومیبه موقع درخواست کشیده میشود و پرداخت میشود و فکر میکنم اینطور باشد این مطلب را به احترام آقای نخست وزیر و نتیجهای که از اینکار میگرفتند در کمیسیون قبول کردیم یعنی نمایندگان پارلمانی فراکسیون حزب مردم در کمیسیون پیشنهاد پنج درصد صرفه جوئی در بودجههای عمومیغیر عمرانی و غیر دفاعی کردند جناب آقای نخست وزیر وعده فرمودند که از راه تخصیص اعتبار بیش از این صرفه جوئی خواهند کرد و از آن محل به سیل زدگان آسیب دیده خوزستان، فارس و آسیب دیدگان سایر مناطق کشور کمک خواهند فرمود هم نیت خیر بود و هم عمل در جهت کنترل بیشتر، چیزی که ما به آن عقیده داریم، بنابراین کمیسیون این موضوع را قبول کرد مطلب دیگری که در کمیسیون وعد داده شد پیشنهادی بود که نمایندگان حزب مردم بری نوعی تامین اعتبار مطالبات کارمندان دولت بابت اشتباه محاسبه کردند در این مورد هم جناب آقای نخست وزیر وعده صریح فرمودند که این مطلب به طور جدی در یک سو کمیسیونی مرکب از نمایندگان کمیسیون بودجه و دولت مطالعه بشود و من از آقای وزیر دارائی خواستم استدعا کنم که مقرر بفرمایند که ظرف دو سه ماه رقم قطعی معین بشود اشکال در این است که بزرگی است برای کارمندان دولت چون یقین دارم وعدهای که این آقایان فرمودند بالاخره این کار را به یک سامانی خواهد رساند ما هم تائید خواهیم کرد مطلب سومیکه اکثریت اعضای کمیسیون عضو حزب اکثریت با کمال حسن نیست پذیرفتند و بسیار حسن اثر داشت پیشنهاد بنده بود درمورد کسر اضافه اعتبارات سری خیلی از دستگاههای دولتی که ضرورت نداشت اکثریت با حسن نیت این مطلب را پذیرفت رقم زیاد چشمگیر نیست ولی مسئله اهمیت دارد چون این حالت عادت اضافه کردن به اعتبارات سری در هر سال بالاخره یک جائی بایستی ترمز میشد فکر میکنم انشاءالله در این بودجه ین ترمز شده است و انشاء الله ما در بودجههای سالهای آینده بارقام اضافه اعتبار سری برخورد نخواهیم کرد در تبصرههای لایحه به خصوص تبصره یک بند (ب) باز یک مقداری از درآمدهای اختصاصی استثناء شده است از تمرکز در خزانه که من به نفع خود آن دستگاهها میدانم که این درآمدها را متمرکز کنند چون از ارقام پراکنده کوچک هیچ کاری ساخته نیست ولی این درآمدها وقتی متمرکز شد و در اختیار وزارتخانه قرار گرفت ممکن است ۴-۵ درد بزرگ را بشود درمان کرد هر مدرسهای با ۴۰۰ تومان از درآمد اختصاصیش چه خرجی میتواند بکند ولی اگر اینها را بگذاریم روی هم ممکن است برای آن مدرسهای که لابراتورا ندارد امسال یک لابراتوار تهیه کرد این یک کاری است به هر حال مطلبی است که با ذوق و سلیقه ما حزب مردمیها تطبیق میکند و آرزوی ما این است که اگر سال آینده آقای هویدا باز بودجهای به مجلس شورای ملی دادند انشاء الله این بند در تبصرهها نباشد و تمام درآمدهای اختصاصی در خزانه متمرکز باشد (صحیح است) مسئله دیگری که در این تبصرهها به چشم من خورد و نزدیک بود که یادم برود اگر آقای معتمد وزیری اینجا تشریف نمیآوردند مسئله تبصره ۱۰ بود و اعلان جنگ دولت به مطبوعات ملی (صحیح است) بنده نمیدانم اگر هر امکانی در اختیار دولت قرار گرفت این را بایستی به ضرر یک طبقهای به کار ببرد هر شغلی هر وظیفهای هر کاسبی را دولت باید دست رویش بگذارد، روزنامه نویسی خدمت است فداکاری است مو سفید کردن است نتیجه اش هم بدبختی است روزنامه نویسهائی من میشناسم که برای کفن و دفنشان همکارانشان کمک کرده بودند (صحیح است) شما با یک آزادی عمل بدون رعایت مقررات آئین نامه معاملات دولتی آگهی در رادیو میدهید که چه؟ چرا؟ حالا بحثی که من در اصل این آگهیها دارم یک بحث دیگری است که وقتی به بودجه وزارت اطلاعات رسیدیم عرض میکنم این یک سوال را از جناب آقای دکتر مرشد بنده دارم که ممکن است این مژده را به بنده بدهند که آیا در ایران برای سرطان پیشرفته چیزی کشف شده که اعلام میکنند که طلای رادیو آکتیو میگذاریم (دکتر صدر – چنین چیزی از نظر علمینیست) اعلان چهار شنبه پریشب را بخوانید اگر وزارت بهداری وظیفهای در این رشته دارد انجام میدهد واقعاً اگر چنین چیزی کشف شده باشد یک مژده بزرگی است که بهمه رجال علام بکنید و بهمه دنیا (یکنفر از نمایندگان – از نوع کشفیات هراتی نباشد) اما در مورد تنظیم بودجه عرض کردم امیدوارم دولت این توجه را داشته باشد این محتوی ۳۳۰ میلیاردی را که در سرویس قشنگتری روی میز چیدهاند در سال آینده ترتیبی بدهند که تمام ارقام دخل و خرجش به تصویب نمایندگان مردم برسد که تمام اقلام درآمدش اول در خزانه مملکت متمرکز بشود خزانه دار که یاغی نیست بر اساس قانون تقسیم میکند مال هر دستگاهی را سهم هر برنامهای را میپردازد ولی باید در آمد در خزانه متمرکز بشود باید دنیا بداند که گردش مالی دستگاه دولت ما ۳۳۰ میلیارد دخل است و ۳۳۰ میلیارد خرج است تمام نسبتها را بر اساس ۳۳۰ میلیارد نسبت بگیرند تا آنوقت ببینند ملت ایران برای تامین سعادت نسلهای آینده اش چه مخارج سنگینی را امروز متحمل میشود که مملکت آباد بشود ملت سربلند بشود و نسل آینه سعادتمند تر از سعادتیکه ما امروز داریم زندگی کند. در ستون درآمدها بنده به جزئیات زیاد وارد نمیشوم در سال ۴۶ درآمدهای مالیاتی مالیات مستقیم ۱۰ میلیارد و ۶۷۴ میلیون ریال بوده است و در سال ۴۸ -۱۷ میلیارد و ۱۹۶ میلیون منظور شده نکته مهم ارقام متشکله این درآمد است مالیات بر حقوق ۴ میلیارد و ۱۵۰ میلیون ریال بود من اول یک تقاضا از آقای وزیر دارائی میکنم بعد در این زمنیه توضیح میدهم استدعایم از حضورشان این است که برای بیشتر حسن اثر بخشیدن این ارقام آمار نفری هم ضمیمه بشود یعنی این چند نفر گرفته شده و آنوقت شما میبینید که بر اثر رهبری صحیح در مملکت شما چند صد هزار یا بیش از میلیونها حقوق بگیرد هستند که حقوقشان از حد نصاب بخشودگی تجاوز کرده و مالیات میپردازند چون تا ۵۰۰ تومانش مثل اینکه بخشوده است و این چیزی است که وزیر دارائی باید صورت بدهد و دستگاه تبلیغاتی یعنی آقای معتمد وزیری که تشریف بردند بیرون این را منعکس کنند که آقا ما توی مملکتی زندگی میکنیم که اینقدر هزار نفر اینقدر میلیون نفر که رئیس خانواده هستند و با خانواده شان اینقدر میلیون نفر میشوند درماه حقوقی بیشتر از این مبلغ میگیرند که این مبلغ مالیات بر حقوق میپردازند، مالیات شرکتهای خصوصی ۳ میلیارد و ۲۵۰ میلیون این را هم از نظر عدالت اجتماعی بد نیست که تعداد مشخص باشد چون شما اگر از یک شرکت گرفته باشید بدل من نمیچسبید آن یک نوع بی عدالتی و فاصله طبقاتی را میرساند یک مسئله مهمتر مالیات بر بهره یعنی تنزیل خورها است که حالا مجبور شدهاند مالیات بدهند ۲۵۰ میلیون و نود درصد نسبت به سال پیش اضافه شده اما در ستون مالیاتهای غیر مستقیم ما مجموعاً ۴۳ میلیارد و ۹۷۸ میلیون ریال مالیات غیر مستقیم داریم از این ۷ میلیارد و کسری مالیات سوخت است که دو میلیارد و کسری مربوط به گازوئیل که مورد نظر یکی از همکاران بود که این در کار پیشرفت صنعت تاثیر میگذارد و مالیات مفیدی نیست بنده فکر میکنم قیمت گازوئیل در مملکت ما از همه جای دنیا ارزانتر باشد و از آن گذشته در دولتی که وزارت آب و برقش بدون اطلاع و مقدمه قبلی به قیمت آب خوراکی مردم ۵۰% و ۷۰ % یک مرتبه اضافه میکند در مورد مالیات بر گازوئیلی که گویا لیتری سی شاهی میفروشند و از همه جای دنیا ارزانتر است بحث زیادی نیست رقم نامطلوبی از نظر مالیاتی اینجا هست مالیات بر ترکیبات الکلی است آرزو میکردم که این مالیات سیر نزولی میکرد و اگر سیر صعودی کرده است با افزایش نرخش باشد ولی مطلبی را خدمت آقای وزیر دارائی باید عرض کنم یعنی یادآوری کنم چون یکدفعه عرض کردهام من معتقد هستم آن مالیاتی را که دولت میتواند کنتور شما وصول کند رفته مقطوع وصول میکند و آنرا که قدرت جلوگیری از تقلب و جعلش را ندارد رفته باندرل میگذارد رویش این یک کار بر عکسی است از حضورتان استدعا میکنم امر بفرمائید در این مسئله مطالعه بکنند اگر توافقهائی که قبلا شده مدتش سر رفته این دو سیستم را اگر جایشان را باهم عوض بفرمائید عایداتشان از این راه خیلی اضافه خواهد شد درمورد گمرک ۲۹ میلیارد و کسر عایدات گمرکی است لابد همکاران گرامیفوراً فریادشان بلند میشود که سرمایهای است و اضطراری است ولی نه من حضورتان عرض میکنم که قسمت اعظم این واردات است و انشاءالله روزی برسد که ما در این رقم کسر عایدی نشان بدهیم نه اینکه قاچاق بیاورند و گمرک ندهند صحبت از قاچاق کردیم باید آقای وزیر دارائی به شما از اقداماتیکه درمورد جلوگیری از ورود اشیاء لوکس شده تبریک بگویم که بسیار حسن اثر داشته لااقل خانوادهها را از این چشم و هم چشمیخلاص کرده اگر به شما و خزانه و دولت چیزی عاید نکرده دیگر مردم در این شب عید گرفتار این نیستند که زن و بچههایشان فلان جنس خارجی را تن فلانکس در فلان میهمانی ببینند و مجبور باشند بروند با قرض و قوله و سفته این جنس را تهیه کنند ولی جناب آقای خسروانی این عایدات گمرکی خبر از یک رقمیمیدهد که در اختیار شما است و آن ۶% است که برای شهرداریها در اختیار وزارت کشور است یک مطلب قابل تأسف حضورتان عرض میکنم که بعد از انجام انتخابات انجمنهای شهر در بیش از ۹۰ درصد شهرستانهای شما ثابت و مسلم شده است که شهرداریها ورشکسته و مقروضند (صحیح است) من از حضور شما یک خواهش دارم چون به قدرت کارتان و فعالیتتان اعتقادی دارم اگر نمیتوانید حساب سه سال گذشته قبل از انتخابات انجمن شهر را در سراسر شهرها برسید این وعده را بفرمائید که در استان تهران اینکار را بکنید اگر رو در بایستی هست این وعده را بفرمائید که در شهرستان قزوین این کار را بکنید اگر رودر بایستی هست این وعده را بفرمائید که در تاکستان این کار را بکنید تا آنوقت معلوم بشود که در سیستم شهرداری انتصابی چه غارتگری بوده چه بی حساب و کتاب یعنی به طور آزاد چاپیدهاند و مطلب دیگر روزیکه صورت کسر در آمد دروازهای شهرداریها را میدادند تحت تاثیر این دو عامل این صورت صورت اصلی نبوده است شهرداریهائیکه درآمد دروازهای بسیار کم داشتند رقم درشتی را صورت دادند و شهرداریهائیکه درآمد دروازهای زیاد داشتند و مبلغی از آنرا حیف و میل میکردند صورت را کم دادند به علت اینکه مبادا این پایه رسیدگی به حساب باشد در نتیجه امروز یک شهری که ماهی ۱۸ هزار تومان حقوق پرسنلی دارد از دولت سر شهردارهای انتصابی در تاکستان سه ماه یکمرتبه ۲۵۰۰ تومان از شما میگیرند.
مطلب دوم تجدید نظر یعنی دقت و رسیدگی به حق هر شهر است مطلب دوم تجدید نظر در سهم بندی است چون پولی را که ۶ سال پیش با عواید گمرکی کمتر از این قسمت میکردند حالا هم هنوز همان مبلغ را قسمت میکنند البته زیادیهایش نمیدانم به کدام حساب میرود ولی آن زیادیها سهم شهرداری است به هر نسبت که ۶% عوارض گمرکی میرود بالا سهم شهرداریها باید اضافه شود و انشاء الله جنابعالی این حساب را رسیدگی خواهید فرمود و آثارش را شهرداریها خواهند دید یک رقمیدر این درآمد به چشم من میخورد ۶۲۱ میلیون ریال عوارض گذرنامه خدا کند که این رقم مال زوار باشد و آماری به ما ندهند که راهیهای فرنگستانش بیشتر باشد بله این رقم رقم دلخوش کنی نیست به خصوص که میبینیم سهم عدهای را دولت از جیب خودش میپردازد آنوقت آقای دکتر دادفر میبینند که در سال چند هزار نفر بیرون میفرستند لابد کار دارند نمیدانم وقتی فصل گردش، شرق دور است عرض شود که در شرق دور سمینار و سمپوزیوم درست میشود وقتی فصل رفتن خریدار اروپا است در شهرهای اروپا کنفرانس برقرار میشود و در هر کنفرانس به جای یک دو نفر ۷-۸ نفر میروند اینها برای ملتی که به پا خاسته و هر دقیقهای امروز برایش قیمت دارد و هر صناری امروز برایش ارزش دارد و ریخت و پاش است خود جنابعالی که با من هم عقیده هستید که از ریخت و پاش باید جلوگیری کرد (یکنفر از نمایندگان – ورود اشخاص را قدغن کنند) عرض نکردم قدغن کنید عرض کردم قسمت مهمیش را خود دولت بابت مامورین دولت از جیب خودش میپردازد از مالیات من و مردم بدبخت نروند گردش نکنند حرف دیگری نداریم (یکنفر از نمایندگان – ماموریت دارند) ماموریت هم خوبست که به اندازه و به موقع و یا نتیجه بفرستند (صحیح است) این کارها دفاع ندارد فصل دیگر از درآمدها انحصارات است در فصل انحصارات و موسسات انتفاعی عایدی شیلات و ماهی که به نفع مردم است و بیشتر حالت سیمرغ و کیمیا پیدا کرده رقم درآمد آن هم سیر نزولی دارد و عایدات سیگار که به ضرر سلامت مردم است سیر صعودی دارد یک وقتی بود که میگفتند که کشورهای استعماری در کشورهای عقب افتاده مستعمره بعضی از اعتیادات را رواج میدهند که حکومت کنند ما حالا خودمانیم بنده در گزارشی دیدم که مصرف سیگار در امریکا تنزل کرده و یک ملتی که سیگارش را سیگار ۸ ریالی آنرا توی شهر ما رجالمان به قیمت شش تومان سر و دست میشکنند و میگیرند و میکشند خودش با اعلان اینکه این مضر است مصرف را کم میکند خود من هم این اشتباه را کردم و ۲۰ سال کشیدم و سلامتم را روی این کار گذاشتم و یکسال است که ترک کردم این را از پشت این تریبون میگویم که اگر میشنوند چهار نفر دیگر هم بدانید سیگار مضر است نخرند و نکشند و سلامت خودشان را روی کشیدن سیگار نگذارند و درآمد انحصارات آقای دکتر آموزگار را هم کم کنند (دکتر رهنوردی ترک کردن که آسان است ما هم تا به حال بیست دفعه ترک کردیم) به هر حال در مورد عایدیهائیکه از رادیو و تلویزیون گیر میآید بنده عوض کردم بی حد و حصر بودن و اضافه شدن به این درآمد به ضرر رشد مطبوعاتی مملکت ما است آقایان هیچ عاملی به اندازه روزنامه در تنویر افکار عمومیموثر نیست (صحیح است) هنوز هم که هنوز است روزنامه و مجله از رادیو و تلویزیون شما اثر بیشتر میگذارد، چون اثر آن ثابت است مال رادیو را میشنوند و رد میشوند الآن از شما میپرسم دیشب از رادیو آنچه شنیدید چیزی یادتان هست جناب آقای دکتر نیک پی، آن یک چیزی است میشنوید، تکرارش مفید است اما بی اثر هم نیست گاهی از اوقات اثرات فوق العاده دارد، اما بهیچ وجه من الوجوه نمیتواند جای تاثیر روزنامه را بگیرد انشاء الله آقای دکتر بیت منصور روزنامه نویس جدید با ما هم آهنگ باشند، عایدات آگهی رادیو و تلویزیون این ضرر را دارد که هیچ درباره نوع آگهیها آقایان در کمیسیون عرض کردم اینجا به طور اختصار عرض میکنم، سال قبل هم در این مورد صحبت کردم اینطور آزاد نگذارید تربیت کودکان شما در اثر تبلیغات غلط به خطر بیفتد این دیگر مطلب سیاسی نیست برای بچهها کارتون نمایش میدهند در اثر این تربیتهای غلط دهسال دیگر برای شما همان مشکلی به وجود میآید که الآن در خیلی از کشورهای دنیای پیشرفته گرفتار این مشکل نسل جوان هستند یک فیلم کارتن به بچه شما نمیآموزد که در عصر قانون حق را با قانون میشود گرفت به او میآموزد که تو هم برو و یک هفت تیر بگیرد و یارو را بکش و حقت را بگیرد نگاه کنید توی مغز بچه چه حک میشود (حی – فیلم تجارتی است) آقای حی این کار اجتماعی است این کار تربیتی است این در حد من است و اجازه بفرمائید نوبت شما که رسید تشریف بیاورید و درکار تجارت صحبت کنید (مهندس صائبی – فیلم وسترن است) ما غرضی نداریم ما بیخود سینه خودمان را نمیخواهیم پاره کنیم من دو تا پیراهن بیشتر از شما پاره کردهام، چهار تا کتاب بیشتر از شما خواندهام اجازه بدهید عرایضم را بکنم در مورد موسسات انتفاعی و طرز اداره و نوع معامله و نتیجه کار آنها همکاران من با اعداد و ارقام بطور تفصیل صحبت کردند و من از اطاله کلام درمورد شرکت معاملات خارجی و فروشگاه فردوسی و شکرت فرش و شرکت سهامیکارخانجات دولتی جوجه کشی نارمک و کارخانه شیر پاستوریزه خودداری میکنم ودر اینجا بحث زیادی نمیکنم کتابچهها را خواندید و در آمدهائی را که این موسسات میدهند دیدید، یک مطلب دیگر در ستون درآمدها هست شاید تذکرش بد نباشد، عدم رضایت عمومینسبت به طرز کار موسسات دولتی موجب آن شد که رهبر بزرگ ملت ایران فرمان انقلاب اداری و آموزشی را صادر فرمودند، خوب حزب شما حزب پاسدار انقلاب حزب حاکم در این راه چه کرد تا آنجا که من میدانم هفت روز ده روز شما کنفرانس تشکیل دادید و یک قطعنامه صادر کردید دولت هم به سهم خودش با یک تبلیغات مفصل از سراسر مملکت نمایندگانی را که اغلب همان معرفی شدگان حزب ایران نوین بودند در چند کمیسیون در طول یک هفته در باشگاه افسران بود مثل اینکه جمع کرد صحبتهائی کردند شاه بیت صحبتی که از آن تو در آمد و نقل مجالس بود و همه نقل میکردند این بود که آقای این رونوشت شناسنامه مزاحم و اسباب دردسر مردم است نخست وزیر گفت و همه قبول کردند ولی توی بودجه نه میلیون و پانصد هزار تومان عایدی از طریق اداره ثبت احوال است که قسمت مهمش یعنی ۸۰% و شاید ۹۰% آن مربوط به یک تومان تمبر رونوشت شناسنامه است (یکنفر از نمایندگان – ۵ ریال است) ۵ ریال است؟ دیگر بدتر تا حال خیال میکردم هشت میلیون صادر شده حالا معلوم میشود ۱۶ میلیون صادر شده خوب یک چیزی که خودتان گفتید چرا خودتان عمل نمیکنید (دکتر بیت منصور –مدت و زمان میخواهد) اگر بگوئیم که آقای دیگر رونوشت مصدق نمیخواهد، این زمان میخواهد این که رم نیست برادر، یک کلام میگویند، بعد از رونوشت را هر کس با خط خودش مینویسد و مامور نگاه میکند و میگوید قبول میکنم و مطلب تمام است آقای وزیر کشور هم وعده فرمودند درست میشود معلوم شد غلط بوده، حالا قبلش ما نبودیم خودتان میدانید اما در ستون هزینه بنده به اولین رقم چشم گیری که برخورد کردم افزایش هزینه وزارت کشور است، وزارت کشور نسبت به سال قبل در بودجه آن قسمت که ما و کلا حق داریم رویش حرف بزنیم و تصویب کنیم یعنی در بودجه عمومی قریب سه میلیون تومان اضافه بودجه دارد از درآمد اختصاصی ۳۱۰ میلیون ریال در آمد اختصاصی دارد از محل سازمان صد میلیون ریال کمک یا اعتبار برنامهای گفته من اولا یک گله دارم که باید صریحاً عرض کنم چون آنچه در مجلس مطرح میشود پرده پوشی در آن گناه است روزی که شما لایحه جانشین عوارض دروازهای را آوردید راجع به ۱۰% سهم وزارت کشور نمایندگان اقلیت و نمایندگان اکثریت هر چه سوال کردند رقم بدست ما ندادید، اگر خاطرتان باشد بابت ۵% و ۱۰% گفته شد اصل رقم معلوم نیست که ما بگوئیم ۵% و ۱۰% در صورتی با توجه به تاریخ تصویب آن لایحه و تنظیم این کتابچهها نشان میدهد که میدانستی وزارت کشور ۳۱۰ میلیون ریال یا ۳۱ میلیون تومان در آمد اختصاصی دارد از محل ۱۰% و به ما نیامدید در اینجا بگوئید و اینکار صحیح نیست نباید چیزی را پوشاند اما درمورد وظایفی که برای وزارت کشور در این کتاب پیشرفتهای یکساله نوشته شده که اگر جناب آقای هویدا تشریف داشتند روی ارادتی که به شخص ایشان دارم از حضورشان استدعا میکردم که دیگر اجازه نفرمایند که از این کتاب پیشرفتها نوشته بشود یا اگر نوشته میشود یک چیز مطالعه شده باشد، من یقین دارم کار دولت ایشان بیشتر از آن است که توی این کتابچه نوشته شده اما این کتابچه را میخوانم وظایف مهم در سال ۴۶ یعنی از آبان ۴۶ تا آبان ۴۷ وزارت کشور جزو بازده کار مهمش دو مطلب هست یکی تهیه لایحه قانونی خرید ۴۹% سهام شرکت مبارکه واحد اتوبوسرانی، ملاحظه میکنید چه کار مشکلی و چقدر بودجه ایشان یعنی اعتبارات این وزارتخانه کم بوده در آن سال برای این کار به این عظمت تهیه لایحه قانون فروش ۴۹% سهام شرکت واحد، این نه آبروست و نه حیثیت است، اگر چنین هم بود که تهیه این لایحه کاری ندارد یک مشاور حقوقی مینشیند و سه ساعت آنرا مینویسد، که هر وزارتخانهای دارد، یا اینکه بنده را که تحصیلات حقوق هم ندارم صدا کنید برایتان مجاناً مینویسم، یک مطلب خیلی مهمتر تنظیم قانون کدخدائی و لایحه امور عمرانی دهات است، اولاً این لایحه را آنطور که یادم میآید از مجلس پس گرفتند یا در دستور مجلس هست این را آقای دکتر الموتی خاطرتان هست که پس گرفتند (روحانی – بعد از اینکه عمران روستاها به وزارت آبادانی و مسکن محول شد ناگزیر میبایست در لایحه تجدید نظر بشود) خیلی متشکرم چون یک سابقه ذهنی داشتم و مطلع نبودم و تا چیزی را مطمئن نباشم به طور قاطع عرض نمیکنم بنده از نظر دقت حرفی ندارم یک مسئله را میخواهم حضورتان عرض کنم نمیدانم شما به اهمیت و قدرت و اختیارات کدخدا چقدر واقفید من اگر حضورتان عرض کنم یک کدخدا قدرتش در حوزه عملش از این وزیر کشور شما بیشتر است باور کنید، چون وقتی در یک دهکده کسی مرد نظر کدخداست که او را میبرند چالش میکنند و میگویند جنایتی واقع نشده یا میتواند بگوید ژاندارم بیاید و پزشک قانونی بیاید و کالبد شکافی کند، یا وقتی سیل میآید و مامور کشاورزی میخواهد برود میزان خسارات را تعیین کند آن کیست که باید تعیین خسارت کند آقای وزیر کشاورزی؟ (دکتر زاهدی – مامور کشاورزی) (مهندس ارفع – بفرمائید مامور کشاورزی) مامور کشاورزی میرود یک دهی که فرض کنید ۲۰۰ هکتار است از سرتاپایش قدم میزند و میبیند اگر شما این مقدار به مامورینتان اعتماد بفرمائید نتیجه کارتان غلط از آب در میآید کدخدا در ده قدرت مطلقه است و وقتی ما از دوران فئودالیسم و ظلم و تعدی مالکین صحبت میکنیم برای این بود که کدخدا آدمیبود نوکر مالک حقوق میگفرت از مالک، دو خط او منوشت به بخشدار آقای خسروانی او هم یک حکم بلند بالا صادر میکرد و میداد دستش و او هم آدمیمیشد حاکم بر جان و مال و ناموس افراد آن ده هنوز هم که هنوز است بعد از شش سال که از انقلاب میگذرد در دوران حکومت شما پاسداران انقلاب کدخداها همانها هستند و کد خداها بهمان صورت انتخاب میشوند (پدرامی– چنین چیزی نیست فئودال وجود ندارد) عرض نکردم فئودال وجود دارد عرض کردم آن کدخدائی که نوکر فئودال بود و عادت به زورگوئی داشت هنوز هم کدخداست (روحانی – کدخدا را اکثریت مالکین تعیین میکردند حال با اجرای قانون اصلاحات ارضی سکنه ده از زارعین که مالک شدهاند تشکیل شده و آنها هستند که کدخدا را تعیین میکنند) در سایه عنایت شاهنشاه همه افراد ایرانی حقوق مساوی دارند کدخدا د ده باید به صورت انتخابی و با رای آزاد و مستقیم و دور از نفوذها و قدرتها با رای ساکنین آن ده انتخاب بشود (صحیح است) دیگر به مالک و خرده مالک و غیر مالک و خوش نشین مربوط نیست، ساکنین هر روستا باید با رای آزاد کدخدای خودشان را انتخاب کنند نمیدانم آنهائی که توی ده رفتهاند لابد میدانند (مهندس اخوان – جنابعالی خودتان تشریف بردید؟) یکی از اظهارات بنده این است که من دهاتی هستم (مهندس اخوان – دهاتی ده دیده یا ندیده؟ از عرایضم که متوجه شدهاید خیلی ده دیدهام ولی ممکن است به نظر شما بعدی بیاید که یک دهاتی ممکن است برای شما از این جور حرفها بزند به هر حال بنده نظر جناب آقای وزیر کشور را به اهمیت حیاتی نوع انتخاب کد خدا در سرنوشت ۷۵% مردم روستائی مملکت جلب میکنم و از ایشان خواهش میکنم در این مورد اجازه ندهند کارکنان وزارت کشور به دفع الوقت بگذرانند و این قانون را هر چه زودتر به مجلس بیاورید و هر چه زودتر به مجلس بیاورد و هر چه زودتر مقرر بفرمایند اجرا بشود اما وظیفه ایکه در سال ۴۸ به عهده این وزارتخانه محول شده است کنفرانس استانداران است، انتشار جزوه است ، انتشار بروشور است، مطالعه طرح است و بالاخره نقشه استاندارد برای خیابانها و کوچهها با توجه به نوع خیابان و میزان ترافیک این کار به نظر من با وظیفه وزارت آبادانی و مسکن یک تداخل وظیفه و دوباره کاری است اگر قرار است که وزارت کشور این کار را انجام بدهد از وظایف وزارت آبادانی و مسکن حذف بفرمائید و اگر قرار است وزارت آبادانی و مسکن این کار را انجام بدهد از وظایف وزارت کشور حذف بفرمائید در این زمینه تداخل وظایف بنده عرایض مفصلی دارم که حضورتان عرض میکنم وزارت کشور تربیت کمک مهندس راه و ساختمان و آب و برق را به عهده دارد به وزارت کشور چه ارتباط دارد بیائید در دولت حزبی که برنامه دارد وظایف و تکلیف هر وزارتخانهای را روشن کنید یا این کارها را شما از وزارت آبادانی و مسکن نگیرید و اگر غیر از این است آنوقت بنده به طور یقین عرض میکنم که در سال ۴۸ /۵۰ میلیون تومان مخارج عمومیاین وزارتخانه را برای هیچ میپردازید دیگر کاری و وظیفهای برایش نمانده در مورد آمار و ثبت احوال مساله رونوشت شناسنامه را عرض کردم دو تا هنر بزرگ هم حضورتان عرض کنم این برای خانم تربیت هم ضرورت دارد توجه کنند دو سال پیش به مناسبت کهنگی شناسنامه بنده از اداره ثبت احوال تقاضای تجدید شناسنامه کردم پول تمبر را هم دادم عکس را هم دادم که یک شناسنامه دیگر بدهند تقاضای المثنی کردم آدمیهستم که از سال ۲۹ متاهلم دو بچه هم دارم یک شناسنامه بدست من دادند که در آن شناسنامه نه زن دارم نه بچه عرض کردم خانم تربیت توجه بفرمایند ببینید چه مشکلاتی در اجرای قانون حمایت خانواده همین اسناد رسمیدولت که به دست افراد میدهند ایجاد میکند (خانم تربیت – باید تفهیم میکردید که زن و بچه دارید) یک توضیح عرض کنم حضورتان متاسفانه کارتان شاید به المثنی گرفتن نکشیده برای المثنی گرفتن شناسنامه قبلی را میگیرید یک ورقه رسید میدهند میبرند با دفاتر خودشان تطبیق میکنند بعد از روی دفاتر یک المثنی مینویسند و در روز معین انشاءالله بدون انعام و پاداش میدهند به شما حالا علتش را عرض کنم و شما از اشتباهات آنهم اشتباهاتیکه همه اش مربوط به شما نیست زیاد دفاع نکنید ۱۷ سال است که در ثبت احوال احوال شخصیه و تغییراتیکه در محاضر انجام میشود ثبت نکردهاند یعنی یک کسی که ازدواج میکند از محضر به ثبت اعلامیه میفرستند آنجا در دفتر ثبت نکردهاند یک بچه که متولد میشود اعلامیه میفرستند در دفتر ثبت نکردهاند مربوط به شما هم نیست ۵ سالش با شماست ۱۲ سالش با کسان دیگر است در سال مورد عمل این کتابچه پیشرفتهای یکساله آبان ۴۶ تا آبان ۴۷ تا آنجا که به خاطرم میآید انتخابات انجمنهای شهر در شهرهای بیش از ۵۰۰۰ جمعیت در ۱۷۵ شهر یا ۱۶۹ شهر برای مردم شهر نشین انجام شد غیر از این که انتخاباتی نداشتیم جمعیت مملکت چقدر است؟ ۳۰ میلیون مثلا از این ۳۰ میلیون چند میلیون رای بده کبیر هست ۲۰ میلیون از این عده چه تعدادش شهرنشین هستند که در انتخابات انجمن شهر شرکت کنند ۵ میلیون اداره ثبت احوال ردیف ۶ توزیع ۵۰ میلیون اوراق انتخاباتی ثبت نام در حوزههای ثبت تمام کشور رفتهاند از کره مریخ آدم آوردند که برایش کارت انتخاباتی فرستادند (پدرامی– ممکن است مال انتخابات مجلس شورای ملی و سنا باشد) نه قربان آبان ۴۶ تا آبان ۴۷، تعصب به خرج ندهید دفاع بی مورد نفرمائید حقیقت را تصدیق بفرمائید آنچه را هم که من غیر حقیقت میگویم تذکر بدهید معذرت میخواهم در مورد وزارت اطلاعات بعد از بحثی که نسبت به آگهیها کردم یک توضیح عرض کنم افتخار بنده اینست که شروع خدمتم تا سال ۱۳۳۲ در اداره کل انتشارات و تبلیغات یعنی ما در وزارت اطلاعات فعلی بود و از آن تاریخ تا سال ۴۲ هم ۱۲ سال روزنامه مینوشتم و طبعاً از این وزارتخانه زیاد دور نبودم روزی که در ۲۱ سال قبل در این وزارتخانه کار میکردیم کل بودجه اش ۹۰۰ هزار تومان بود صدای رادیویش هم به خیلی جاها نمیرسید حالا رقم بودجه را شما بهتر میدانید چقدر است آنجاهائی هم که صدا نمیرسد باز اطلاع شما بیشتر است و خبرش به خود شما میرسد و شکایاتش به خود شما میرسد بنده میدانم هست جاهائیکه صدا نمیرسد صورت جامع را خود وزارت اطلاعات دارد این وزارتخانه نسبت به سال ۴۶ قریب ۳۷ میلیون تومان اضافه اعتبار دارد بنده شخصاً با توسعه دستگاههای انتشاراتی مملکت به شرط آنکه کیفیت کار مورد بحث باشد هیچ نوع مخالفتی ندارم بنده معتقدم چو ما حق میگوئیم صدای حق در همه جا باید منعکس بشود حتی در همه نقاط دنیا من خواهشم اینست شما به دوره گذشته این وزارتخانه نگاه کنید ببینید وقتی ایمان به کار و توجه به کیفیت کار باشد با دستگاههائی ضعیف تر از آنچه که شما الان دارید با بودجهای کمتر از بودجه امروز شما، این اداره با کمال افتخار ۴ سال در شدیدترین نبرد جنگ سرد با قویترین دستگاههای انتشاراتی دنیا مبارزه و مقابله کرد و حرف حق را به کرسی نشاند من اسم نمیبرم ول اداره کننده اش قابل تقدیر و تحسین است (مهندس ناصر بهبودی – چرا اسم نمیبرید آقای معینیان بودند) بله جناب آقای معینیان رئیس دفتر مخصوص اعلیحضرت همایون شاهنشاه مردی که سلامتش را روی این کار گذاشت و نشان داد که وقتی ایمان در کار باشد با وسیله تبلیغاتی کوچکتر با اعتبارات کمتر نتیجه خیلی عالیتری میشود گرفت آرزوی من اینست که دستگاه تبلیغاتی امروز مملکت که اداره کنندگانش را از مردم وطن پرست و خیلی آنها را از نزدیک میشناسم که اشخاص وظیفه شناس هستند و اشخاص مطلع هستند وظیفه شان را هم انشاء الله خوب انجام بدهند همه انتظار من از شخصیتی مثل معتمد وزیری از مرد فهمیده و دنیا دیدهای مثل نیکخواه از آدم با سوادی مثل همایونفر یا دکتر آزمون و نظایر اینها که در این وزارتخانه جمع هستند کیفیت تبلیغاتی خیل عالی تر برای ساختن روح ایرانی است برای اینکه نسل ایرانی را با افتخارات ایرانی و با غرور ایرانی و شخصیت ایرانی پرورش بدهند به خصوص در این دوران که ما مظهر استقلال و قدرت روحی در خاورمیانه هستیم و میتوانیم رسالت تاریخی خودمان را انجام بدهیم ما درمورد وزارت دادگستر به بنظر من امروز که جناب پرتو قاضی مطلع و پاکدامنی غیر حزبی وزیر این وزارتخانه است نمیدانم وزیر عدلیه را حزبی کردید یا نه اگر چنین کاری کرده باشید بسیار کار بدی است به هر حال اگر خدای نکرده ایشان عضو حزب شده باشند در سمت و رتبه قضائی اجازه بفرمائید از ارادت فوق العادهای که به ایشان داشتم یک مختصری کم بکنم و مسلما این کار یک روزی اثر خواهد داشت به هر حال وزارت دادگستری باید دور از تمام تعصبات حزبی به صورت دادگاهی مورد اعتماد کامل مردم اداره بشود که هر رای هر پروندهای که به دادگستری رفت و هر نظری که دادگستری داد همه قبول کنند من نمیخواهم یادتان بیاورم منظره جلسهای را که خجالت میکشم عرض کنم آقای اخلاقی آن روز شما روی گزارش وزیر عدلیه دیدید چه گفتند میدانید با کی طرف هستید صورت مذاکرات را بخوانید (مهندس ارفع خوشبختانه در مملکت ما قضات استقلال دارند و بدون تعصب حزبی کار میکنند اگر وزیر دادگستر هم حزبی باشد تاثیری در رای قضات ندارد) بنده سر تعظیم و تکریم فرودمیآورم و برای مقام قاضی احترام فوق العاده قائلم ولی معتقدم که بایستی قوه قضائیه دو ار هر نوع تصور و توهمیباشد شخصیت پرتو است که اجازه مداخله نمیدهد اما باید این رسم در مملکت باشد که قوه قضائیه دور از توهمات مردم مغرض باشد مگر عیبی دارد (دکتر الموتی – وزیر دادگستری عضو قوه مجریه است) (خانم جهانبانی – مردم مغرض یعنی چه؟) یعنی اگر کسی از روی غرض بخواهد ایرادی بگیرد (دکتر رهنوردی- آقای فرهاد پور توجه بفرمائید آن جلسه فقط یک اخطار نظامنامهای بود مربوطه به کار مجلس قبول هم کردند) بنده هم قبول دارم متاسفانه یک عمل قانونی و ک اخطار نظامنامهای یکی دو نفر از نمایندگان که از روی حسن نیت گفتند با صداهائی توام شد که متاسفانه برای آنها هم سوء قضاوت ایجاد کرد خیلی متاسفم برای آنکه میدانم جنابعالی با کمال حسن نیست اخطار نظامنامه داشتید ولی سر و صدای همکاران شما برای این مساله یک حاشیهای ایجاد کرد بهر حال آقای پرتو اینجا تشریف ندارند معاونشان هم تشریف ندارند بنده خواستم از حضور ایشان با تحولاتیکه در دادگستری فراهم کردند که روز به روز بهتر میشود یک استدعائی کنم و آن روشن کردن وضع پرونده قاتل بی انصافی است که یک بازرس صدیق آموزش و پرورش را به فجیع ترین وضع در دو سال پیش کشته و هنوز با انواع حیل از تعقیب و اجرای حکم قانونی مصون است (صحیح است) در مورد وزارت دارائی افزایش بودجه با نتیجه کار تناسبی دارد و من میخواهم رمز کار موفقیت آمیز آقای دکتر آموزگار را که در وصول مالیات بیشتر بر ملا کنم تا همه این افتخارات به اسم خودشان ثبت نشود و آن اینست که بعد از نیم قرن ایشان در وزارت دارائی بین اضافات کارمندانی که در شهرستانها جان میکندند و آنهائی که در تهران آب خنک و لوله کشی میخوردند تعادل برقرار کردند این نشان میدهد وقتی کارمندی را تشویق کردید نتیجه و ثمره کار او بیشتر میشود و من از این بابت از جنابعالی تشکر میکنم چون خودم چند سال با این آقایان در وزارت دارائی همکار بودم و میدیدم که چه رنجی میشکند آرزویم اینست که برای پاداش شب عید امسال این عبارت شهرستان فلان قدر و تهران فلان قدر نباشد اگر کم دارید بهمه کم بدهید اگر زیاد دارید بهمه زیاد بدهید و با این امتیازات موجب این نشوید که مردم همه دلشان بخواهد بیایند تهران کار بکنند اینجا درباره سازمان اداری و امور استخدامیهمکاران محترم صحبت کردند بنده معتقدم طرز کار این سازمان نه تنها رفع تبعیض نکرده بلکه تبعیضات تازهای هم در وضع استخدامیکارمندان فراهم کرده که دستگاه به دستگاه به دنبال گذراندن قانون و مستثنی شدن از شمول قانون استخدام کشوری هستند خود لوایحی که دولت و وزرای دولت به مجلس میدهند بهترین دلیل محکوم کننده طرز کار این سازمان است این سازمان هنوز توفیق پیدا نکرده که لااقل در موسساتی که مشمول میداند یک توازنی برقرار کند در همین وزارت آموزش و پرورش بنده آموزگاران لیسانسیهای را سراغ دارم که بعد از ۷ سال خدمت ۷۰۰ تومان میگیرند و این سازمان امور اداری نه تنها به این حق رسیدگی نمیکند حتی با گذراندن تصویب نامهها و تصمیم نامههای مختلف مانع احقاق حق این آقایان هست (مهندس ارفع – اینکه فرمودید آموزگار است یا دبیر؟) عرض کردم با لیسانس در شغل آموزگاری هفتصد تومان میگیرد آنچه جنابعالی میفرمائید جناب آقای مهندس ارفع لیدر محترم فارکسیون اکثریت نقض عرض بنده نیست موید عرض بنده هست امیدوارم که نفوذ شخصی جنابعالی و همکارانتان کاری را که مربوط به دولت شماست در اختیار شماست این که به اتکای رای شما ۱۸۰ نفر است طوری اصلاح بفرمائید که این نوع تبعیضات نه برای پزشک و نه برای آموزگار لیسانسیه دیگر باقی نماند یادداشتی برای بنده آقای دکتر خزائی مرقوم فرمودهاند که درمورد مرحوم نیکفر بازرس مرحوم وزارت آموز و پرورش آن وزارتخانه به سهم خودش به بازماندگان آن مرحوم کمک و مساعدت لازم کرده است بنده تشکر میکنم منکر نیستم من به دنبال اجرای عدالت در مورد قاتلم (یکنفر از نمایندگان – دو سال پیش نبوده یکسال پیش بود) یکسال پیش باشد بنده مطالب خیلی زیادی دارم ولی اینها را به رعایت ضرورت زمان و دادن امکان به همکاران محترم دیگر بحث در ین مورد را کوتاه میکنم سه مساله هست که نمیتوانم از آن بگذرم یک مساله آموزش و پرورش است بنده خواهش میکنم آقای بطحائی به این مساله توجه بفرمائید ما در متمم بودجهای که چند ماه، دو ماه پیش گذراندیم مثل اینکه ۲۷ میلیون تومان بابت سال ۴۶ به وزارت آموزش و پرورش اختصاص دادیم به من گزارش رسیده است که شما در سال ۴۶، سیصد میلیون ریال صرفه جوئی داشتهاید این صرفه جوئی را با کسر وظیفه بدست آوردید یا کار را ارزانتر تمام کردید؟ چون صرفه جوئی پول خرج نکردن نیست نتیجه مساوی به قیمت ارزانتر این را میشود گفت دلسوزی، صرفه جوئی در مملکتی که برنامه دارد در مملکتی که پرچمدار مبارزه با بیسوادی است از بودجه اش ۳۰ میلیون تومان صرفه جوئی میکنید چرا وزارت آموزش و پرورش ۱۹۶۰۰۰۰۰۰ /۱۶ اعتبار دارد آنچه که خودشان گزارش دادند دانش آموز به مرز چهار میلیون نفر رسیده است یعنی برای هر شاگردی از کلاس اول ابتدائی تا آنجائیکه آقایان معلم دارند چهارصد تومان اعتبار دارد من معتقدم یکبار هم عرض کردم این وزارتخانه از کادرش از امکاناتش از اعتباراتش بطور صحیح نتوانسته است بهره برداری کند اگر بطور صحیح بهره برداری کند بازده کارشان به مراتب بیشتر از این خواهد بود (صحیح است) یک روز اینجا از نسبت معلم و شاگرد صحبت کردم بر اساس آماری که خود این وزارتخانه داده به نسبت هر ۳۶ یا ۳۷نفر شاگرد یک معلم در اختیار دارند گفتند ساعت کار مطرح است اینجا آمار دادهاند ۱۵۲۵۴ کلاس در سراسر کشور برای دبیرستان هست ما فکر میکنیم هر کلاسی ۳۰ ساعت در هفته اگر درس داشته باشد و انشاءالله اگر بچههای مردم را به امان خدا و ورزش ول نکنند این را ضرب کنیم ما ۴۵۷۰۰۰ ساعت دبی میخواهیم توی همین کتابچه آمار دادهاند۲۳۴۸۰ تا دبیر دارند که اگر دبی را حد متوسط ۲۰ ساعت در هفته حساب کنند چون گفتند ۲۲ ساعت (یکنفر از نمایندگان – ۱۸ ساعت هم هست) چون گفتند ۲۲ ساعت ۱۸ ساعت هم هست ما ۲۰ ساعت حساب میکنیم ۴۶۸ هزار ساعت دبیر دارند پس در تمام سطح مملکت یک کلاس خالی نباید باشد یک مقدار هم دبیر اضافه است منتهی بد توزیع میکنند بلد نیستند چطور کار کنند یک جا یک دبیر میفرستند برای یک کلاس نه نفری و یکجا هم ۹۰ نفر برای کی معلم یک نامه ایست برای شما میخوانم متن این نامه را باضافه اعتبار آموزش و پرورش مقایسه کنید (احتراماً پاسخ نامه شماره فلان اهالی قریه گاو زمین خرقان شرق که بعنوان جناب آقای فرهاد پور نوشته بودند باستحاضر میرساند در سال جاری این بخش از نظر آموزگار فوق العاده در مضیقه بوده به طوری که مقدور نگردید دبستانهائیکه سال قبل آموزگار داشته و در حال حاضر بسته است آموزگار اعزام نماید) وزارتخانهای که نسبت به سال قبل کارش کمتر شده اضافه بودجه چه جوری بهش دادی آقای آموزگار این آمارشان است این ارقامشان است این نامه رسمیاست درمورد آموزش حرفهای در مملکتی که از افتخارات عصر بعد از انقلابش جهش صنعتی است میدانید که ما فقط ۳۷۱ /۱۵ دانش آموز در رشتههای حرفهای داریم نمیدانیم که اینها هم وسیله کار دارند یا ندارد؟ تنها یک چیز توی این مملکت از نظر آموزش حرفهای دیدم که حق را باید گفت و آن تربیت کارگر در حین کار و بالا بردن سطح معلوماتش در کلاسهای آموزشی وزارت کار شما، بنده جای دیگر ندیدم درمورد وزارت بهداری با کمال تاسف باید عرض کنم مخارج و اعتباراتیکه صرف درمان میکنیم آقای دکتر مرشد بر اساس برنامه متمرکزی نیست دوباره کاری میشود جاهائی هست که هیچ چیز ندارد این را بیائید عادلانه تقسیم کنید و به دنبال این اصل باشید که وظیفه را تقسیم کنید و مسئولیتش را مشخص، توضیحات بنده درمورد وزارت آبادانی و مسکن به اختصار به عرض رسید برای این وزارتخانه در سال ۴۸ فکر کار کنید چون ۵۰ میلیون تومان اعتبار دارد اگر وظایفش را سایر وزارتخانهها انجام بدهند ک نمیشود من جمله درباره وظایف وزارت بهداری خواندم که حفر چاه آب میکنید و لوله کش میکنید درصورتیکه این بعهده وزارت آبادانی و مسکن است (یکنفر از نمایندگان –به عهده وزارت آب و برق است) هنوز هم در کتابچه هست توی سال ۴۸ نوشتهاند از وزارت راه با نهایت احترامیکه به وزیرش قائلم با تصدیق به فعالیت وزیر راه باید عرض کنم که از دقیقه انتقال وظیفه ساختن راههای فرعی به این وزارتخانه چون کادر این وزارتخانه در طول ۶۰ سال عادت به ساختن راه فرعی ندارد و اهمیت آنرا نمیدانند. این برنامه آقای مهندس ارفع در حد پائین قرار گرفته و بایستی به برنامه راهسازی و راه فرعی توجه بشود بخصوص نگهداری عجیب است به من مینویسد در موقع زلزله دشت قزوین ارتش یک راهی ساخته است قریهای را که آباد کرده ارتش آباد است این راه خراب شده و یک نفر در فکر ترمیم این راه نبوده در مورد وزارت پست و تلگراف بنده به فعالیت و کوشش و مجاهدات و هر کاری که در این وزارتخانه انجام میشود و مینویسند و ادعا میکنند بحثی ندارم فقط یک انتظار دارم که گزارشی را که به رئیس دولت میدهند و او با کمال صفا و خوش قلبی گزارشهای اینها را قبول میکند، میدهد چاپ میکنند به عنوان یک کتاب حاکی از پیشرفت این وزارتخانه میدهد و توی این کتاب دروغ مینویسند وزارت پست و تلگراف در این کتابچه نوشته است در یکسال گذشته سیم کشی شده آیا تلفن بوئین زهرا راه افتاده؟ (یکی از نمایندگان – نشده) پس چرا اینجا نوشتهاند صد در صد انجام شده من برای اینکه به عرایض خودم خاتمه بدهم از فرصت استفاده میکنم به یک مطلب دیگری اشاره میکنم آقایان نتیجه انقلاب اجتماعی ششم بهمن در سطح جنبههای اجتماعیش بقدری سریع پیش رفته که اگر شما و دولت شما خودتان را هم آهنگ با این پیشرفت اجتماعی نکنید مضرات زیادی به بار خواهد آورد این نامه یک روستائی است که به من نوشته: ۱- بوئین زهرا مدتهای مدید است تقاضای تلفن کرده بود سال جاری تیرهای تلفن پس از طی نیم قرن نصب گردید ناچار برای سیم کشی آن نیم قرن دیگر زمان احتیاج است البته پس از نیم قرن وصل و مخابره انجام خواهد شد ۲- نزدیک یک سال است برق منطقه سفید رود از قزوین به طرف بوئین زهرا تیرگذاری میشود چه علت دارد با استخاره عملیات میکنند مثل اینکه آرزوهای دیرین اهالی این بخش که استفاده از نیروی روشنائی این نعمت بزرگ است به گور خواهد رفت این تکه ایست از نامه یک نفر روستائی یک روستائی که بعد از انقلاب برای خودش این حق را قائل است میداند که شاه مملکت این حق را به او داده که برق بخواهد لوله کشی آب بخواهد معلم بخواهد پزشک و دارو بخواهد تلفن بخواهد این کارهایی است که باید انجام بشود این گزارش رسمیبخشدار تاکستان به فرماندار قزوین در همین مورد است که در تاکستان برق به خانهها داده نشده لوله کشی آبی که رفتهاند مطالعه کردند نقشه کشیدند ناقص است و بیابان را آ میدهد ولی خانههای مردم را آب نمیدهد این گزارش رسمیاست من برای خودداری از اطاله کلام آنرا نمیخوانم به هر حال مردم منطقه را ببینید که تنها گناهشان این است که فردی غیر از حزب ایران نوین انتخاب کرده انددر حد اعلای محرومیت هستند منطقهای که به حق میبایستی مورد کمال توجه باشد آقای مهندس عترت تاکستان ۱۶ هزار نفر جمعیت دارد یک بخشدار داشت بعد با تز لیسانسیه کردن بخشدار، بخشدار لیسانسیه که نفرستادند که هیچ آن را هم خلع درجه کردند گفتند رئیس دفتر بخشداری ولی حالا وظایف بخشدار را انجام میدهد و او رئیس سیاسی منطقه ماست یک آدمیرا بعد از ۱۶ سال بخشدار بودن خلع درجه میکنند بهش میگویند عضو دفتر بخشداری هستی بخشدار لیسانسیه هم که نمیفرستند آنوقت از این آدم میخواهند که منطقه را اداره کندو حقوق اهالی این منطقه را تامین کند آنوقت شما میگوئید اینطور نیست بهداشت تاکستان با قراء مجاورش بیش از ۲۰ هزار جمعیت دارد این گزارش بخشدار به فرماندار است که با یک پزشک آنهم با گرفتاریهای نظام وظیفه و دادگاه بخش و غیره مواجه است با یک پزشک اداره میگردد که بهیچوجه جوابگوی بیماران نمیباشد به حق آقای روحانی برای شهر ده هزار نفری فردوس که بیمارستان خواستهاند باید برایشان ساخت برای ۱۶ هزار نفر تاکستانی چرا نباید بیمارستان ساخته شود آنوقت میگوئید حقشان داده شده علت اینکه عرض کردم محرومیم و گناهشان این است که من عضو حزب مردم را انتخاب کردند برای اینکه میبینم در مسائل اجتماعی مبتلا به مردم شما بابت احتیاجات منطقه تان ابراز بی نیازی میکنید یکی میگوید آموزش و پرورش کامل است یکی میگوید بهداری منطقه من کامل است سرور عزیز برای منطقه اش فقط دنبال کارخانه قند میرود یعنی سایر چیزها را بهش دادهاند وقتی میبینم که شما میگوئید در این مناطق نیاز دیگری ندارید و هیچ ایرادی نمیگیرید باید فکر کنیم که دولت و حزب اکثریت به شما همه چیز داده و شما بهیچ چیز احتیاج ندارید از این جهت است که بنده عرض میکنم بیائید تحت تعلیمات مرشد بزرگ، رهبر عالیقدر، معلم بزرگ ملت ایران که همه آحاد و افراد در نظر او یکسانند به دولتتان بگوئید که او خدمتگزار مردم است و باید قانون را اجرا کند، از دبیر کلتان بخواهید که حزب را اداره کند اگر وزارت کشور را اداره میکند دبیر کلیش را به کس دیگر بدهد تا من عضو اقلیت بروم از او بخواهم حق مردم منطقهای را که من مامور دفاع از حق آنها هستم بدهد (احسنت- احسنت).
رئیس – آقای دکتر مهذب به عنوان موافق صحبت میکنند بفرمائید.
دکتر مهذب – با اجازه مقام ریاست معظم و همکاران ارجمند گرامی، بنده خیال میکنم که هر کدام از ما که در این بودجه صحبت کردیم نظری واقعاً جز بهبود بودجه و بودجه نویسی تکمیل مبانی بودجه و کوشش در بهبود وضع مملکت در هیچیک از گروههای حزبی نداشتیم (صحیح است) ولی دو وظیفه هر کس در دفاع از بودجه با آن روبروست یکی وظیفه حزبی و یکی وظیفه انسانی و وجدانی، وظیفهای که از روی وجدان ناشی میشود من این اطمینان را به همکاران عزیز میدهم که صرفنظر از وظیفه حزبی که برای دفاع از بودجه به من محول شده عرض میکنم که از روز ایمان کامل و از لحاظ وجدان آرام و راحتی است که نسبت به روش بودجه نویسی و پیشرفت مملکت و خدمتگزاری دولت حزبی دارم (احسنت) و خدا گواه است که اگر تحت شرایطی عضو هیچیک از احزاب هم نبودم آنچه را که امروز در این محضر مقدس به عرض نمایندگان ملت میرسانم میرسانیدم و میگفتم تا در مذاکرات مجلس ثبت بشود و مسلم گردد که ممکن هم هست که یک کسی درموافقت صحبت کند و وظیفه حزبی هم نداشته باشد امیدوارم آنهائیکه در اینجا در مخالفت بودجه صحبت کردند صرفاً وظیفه حزبی ر انجام داده باشند برای اینکه واقعاً برای شخص من مسلم است با این پیشرفت، با این تحرکی که امروز در کشور میبینیم اعمال دولت و خدمتگزاری دولت را نباید نادیده گرفت (صحیح است – احسنت) و این مسلم بودن در تمام ممالک دنیا دیده میشود که اشکال در همه جا هست و در هر عملی قصور ممکن است حاصل شود بنابراین تذکراتی که دوستان ما در اقلیت میدهند و پیشنهاداتی که چه در کمیسیونها و چه در جلسه علنی فرمودند مسلماً تا آن اندازه که مقدور باشد و به نفع مملکت باشد مورد توجه دولت قرار میگیرد و اینست که وظیفه احزاب اقلیت خوب تجلی میکند یعنی بهبود کار از راه انتقاد صحیح و سازندگی و همانطور که همکار عزیز من آقای فرهادپور چند دقیقه قبل فرمودند بعضی از پیشنهادات احزاب اقلیت با کمال بی نظری، با کمال بی غرضی در کمیسیون بودجه مورد بحث قرار گرفت و تصویب شد این باعث سربلندی ماست که اگر ما چیزی را ندانیم و دوستان ما که در جبهههای دیگر و به نحو دیگر خدمت میکنند تذکر بدهند و ما آنرا با صمیم قلب، با آغوش باز بپذیریم (احسنت) و اینجا من لازم میدانم به نوبه خود تشکر کنم از کلیه دوستان مادر احزاب اقلیت که با پیشنهادهای خودشان سبب بهبود لوایح شدند و غیر از اینهم ما توقعی نداریم هم مسلکان ارجمند من قبل از من فرمودند که ما در حزب ایران نوین بهیچ عنوان تعصبی در هیچ مطلبی نداریم (صحیح است) و واقعاً عقیده داریم که افکار جدید خواه از طرف اعضاء حزب ما یا افراد دیگر و خواه منشاء آن از احزاب دیگر باشد همین اندازه که به نفع مردم باشد، همین اندازه که مملکت را یک قدرم بتواند به جلو ببرد، همین اندازه که بتواند رضایت مردم را به نحوی از انحاء بیشتر کند این سبب افتخاری است که دولت آنرا بپذیرد و انجام بدهد و ما یک سربلندی در حزب ایران نوین داریم و آن تبعیت از نظر صحیح افراد است بنابراین خواهش میکنم در این مرحله هم دوستان ما که با این حدت و شدت ایراد میگیرند ولی پیشنهادی نمیکنند بعضی اوقات بیشتر پیشنهاد بکنند و اکنون که دولت حزبی بر سر کار است پیشنهادهایشانرا بدهند در حزب بررسی میکنیم و یقیناً اگر مفید بود، اگر خوب بود مورد توجه قرار میگیرد همانطور که الآن عرض کردم راجع به حذف بودجههای سری که آقای فرهاد پور پیشنهاد کردند من در کمیسیون بودجه نبودم و این پیشنهادی که کرده ان صحیح بود و مورد قبول قرار گرفت منهم متشکرم (دکتر مدرسی – آقای دکتر اتخاذ سند میکنم) در هر حال هر دولتی که کوشش کند، هر دولتی که سعی بکند بهر نسبتی رضایت مردم را جلب کند، هر دولتی که موفق به جلب این رضایت مردم بشود رضایت رهبر بزرگ ملت ایران را جلب کرده (صحیح است) این را من و بطور کلی اکثر نمایندگان ملت، دولت را دولت خوبی میدانند، این دولت چرا دولت خوبی است؟ چون خوبی و بدی نسبی است و وقتی که من صحبت از خوب میکنم به نظر خودم یک معیارهائی را برای سنجش این خوب بودن در نظر میگیرم پس وقتی من صحبت از یک بودجه خوب میکنم آنرا میسنجم با بودجههای سابق و وقتی سابق عرض میکنم منظورم سه چهار سال گذشته نیست بلکه بر میگردم به بودجههائی که قبل از انقلاب تدوین میشد و به مجلس شورای ملی تقدیم میگردید عرض کردم امور نسبی است آنها هم در زمان خودشان شاید خوب بودند ولی با مقایسهای که با بودجه فعلی هست و تقدیم مجلس شده است خواهید فرمود که معنای لااقل خوب بودن با مقایسه اینکه در گذشته بود چه شده در مقابل من محتوی سه جلد بودجههای سالهای ۲۸-۳۵ و همین بودجه سال ۴۸ است که جناب فرهادپور بیان فرمودند تعداد صفحات بودجهها حداکثر چهل صفحه است این را از روی حدس و حدسیات صحبت نمیکنم این بودجه سال ۲۸ این بودجه ۳۵ این هم بودجه سال ۴۸ است در بودجه ۲۸ و ۳۵ و این بودجه ۴۸، بودجه ۲۸ و ۳۵ هر دو زمان تصویبش وسط سال بوده یعنی یکی اواخر فروردین و یکی اواخر تیر یعنی دولتها یک زمانی را گذرانیده بدون اینکه بودجه داشته باشند، بدون اینکه برنامه داشته باشند درهر دو بودجه کسر اعتبارات وجود دارد تا اینجا البته زیاد مهم نیست ولی هیچیک از دو بودجه هدف ندارد یعنی معلوم نیست این پولی را که مردم ایران در اختیار دولت میگذارد برای انجام چه هدف و چه مقصودی است نوشته فلان مقدار پول در اختیار وزارت راه گذاشته میشود که حقوق کارمندان را بدهد حالا این کارمندان در وزارت راه چه بکنند خدا میداند صحبت از برنامه بهیچوجه نیست هر دو بودجه شامل تعدادی تبصره است که با کمال تاسف باید عرض کنم چند تبصره مربوط به امور بودجه نیست و چند تبصره مربوط به بودجه است و جالب توجه اینست که بعضی از تبصرهها مربوط به افراد خاصی یا گروههای خاصی در این بودجهها دیده میشود بنده نمیخواهم وقت مجلس محترم را بگیرم و تبصرههای مربوط به اشخاص خاص را بخوانم ولی یک قضاوت سطحی و اولیه کافی است که وضع لااقل قبل از انقلاب را مقایسه کنید با وضع بودجه بعد از انقلاب و با ۱۸۰۰ صفحهای که امروز برای بحث و بررسی با آن روبرو هستیم. آنها ارقامیدارد، وجوهاتی در اختیار دولت گذاشته میشود ولی نحوه مصرف وجوهات و برنامهها نامعلوم است و بنابراین در آن زمان بر روی بودجههای مملکت یک سرپوشی گذارده میشد زیرا این سرپوش مقداری رقم و عدد بود ولی مشکلات بسیاری بود که آن مشکلات را آنزمان نمیشد دید و بررسی کرد، آن سرپوش بسیار سرپوش سنگینی بود ولی دولت حزب اکثریت با همکاری مجلس اکثریت توانست با هر وضعی بود سرپوش را بالا بزند و وقتی سرپوش را بالا زدند و مشکلات ظاهر شد نتیجه آن این بحث و بررسیها و اشاره به مشکلاتی است که از آنوقت به ما به ارث رسیده است و اما محسنات این بودجه را بگوئیم، البته اشکال ندارد که بعضی از موارد را ایراد گرفت و اشکال تراشی کرد اصولا بی عیب خداست، تکامل دوستان عزیز مرز ندارد ما همین قدر که به طرف تکامل برویم خود این شاهکاری است که انجام دادهایم در هر امری ممکن است شما ایراد بگیرد ولی این انصاف نیست که در یک امر خوبی اگر اشکالی کوچک وجود داشت این اشکال کوچک را بزرگ کرده به مردم ایران جلوه بدهید که بودجه این مملکت صحیح نیست، بودجه این مملکت به اتمام این اشکالاتیکه دارد یک شاهکار یک سند بزرگ مملکتی است (صحیح است) و من واقعاً خیال میکنم که نسلهای آینده هستند که بر اعمال این دولت حزبی و اعمال این مجلس حزبی قضاوت میکنن (صحیح است) در هر حال صحبت شد که حزب اکثریت خدمات عمده نکرده است من خیال میکنم ایجاد این وضع بودجهای و همین که این و بودجه تبصره غیر بودجه ی نداشته باشد که به اصطلاح آئین نامه مجلس، به کمک حزب اکثریت و نمایندگان اکثریت اصلاح شد خودش یک اقدام بسیار بزرگی در اصلاح وضع بودجه میباشد و آنرا همکاران حزب اکثریت با نمایندگان و افراد حزب اقلیت و کمک هم انجام دادند و این همکاری بین قوه مقننه و قوه مجریه است و باز هم نتیجه انقلاب بزرگ ششم بهمن است که ما از موهبت آن استفاده میکنیم در هر حال اعمال هر دولتی اعمال هر فردی در گذشته آئینهای از اعمال آینده او است و اگر فرض بر این بود که در آینده کسی چه میکند باید به اعمال او در گذشته بنگریم و اعمال آینده را بر گذشته وفق بدهیم وقتی من شخصاً میبینم درگذشته دولت موفق شده بسیاری از کارهای عمده در این مملکت انجام بدهد یا کوشیده است که منویات شاهنشاه را درک بکند و در درک این مطلب موفق شده آنرا یک دولت خدمتگزار حقیقی میدانم و از صمیم قلب به برنامه و بودجه دولت رای میدهم مسلماً امنیت ما، ثبات سیاسی ما، احترام بین المللی ما، حفظ ارزش پول ما هدایت کشور به طرف صنعتی شدن، آشنا ساختن مردم به اصول مبانی انقلاب، اجرای قوانین اصلاحات ارضی و سایر اعمالی که شده تمام اینها در تحت رهبری خردمندانه شاهنشاه است (صحیح است) برای هر دستگاهی که یک سازمانی یک افرادی لازم است هر دولتی باید درک کند پادشاه مملکت نظرشان چیست و به بهترین وجهی آنرا انجام بدهد و من فکر میکنم دولت هویدا در این راه صادقانه کوشیده و موفق شده است (صحیح است).
در هر حال بنده راجع به مشکلات صحبت نمیکنم مشکلات در هر اجتماعی وجود درد در مرفه ترین اجتماعات هم مشکل هست در آمریکا مشکل تبعیضات نژادی در فرانسه مشکل جوانان در اروپا مشکل جرائم اطفال هر جا که شما بروید میتوانید ساعتها برای مشکلات را دلیل عدم خدمتگزاری دولتها دانست (صحیح است) بلکه باید خدماتی را که دولتها انجام میدهند دلیل خدمتگزاری آنها دانست و بالنتیجه بر مدار خدمتگزاری قضاوت کرد که این دولت خوب کار میکند یابد. همان طوریکه عرض کردم وجداناً خیال میکنم که دولت هویدا کوشیده است نظرات شاهنشاه بزرگ مارا درک کند (صحیح است) و افتخار انجام آنرا نصیب دولت حزبی بکند (صحیح است) من خیال نمیکنم در این عرضی که کردم کسی مشکوک باشد من اینجا با اجازه همکاران محترم استناد میکنم به قسمتی از فرمایشات شاهنشاه که چطور دولت حزبی موفق شده است منویات شاهنشاه آریامهر را اجرا بکند صحبت از درآمد ملی شد ودر خصوص در آمد ملی این چند جمله را بنده با اجازه آقایان میخوانم این از فرمایشات شاهنشاه در اسفند ماه ۴۴ است در آن سال رشد اقتصادی ۱۰ درصد بود (نتیجهای که امسال گرفتهایم قابل تعمق و بحث است یعنی حداقل یک رشد اقتصادی ده درصد با ثابت نگاهداشتن قیمتها و حتی در خیلی از موارد با پائین آمدن قیمتها و اگر شد جمعیت ایران را ۵ /۲ درصد بگیریم مشاهده میکنیم که تفاوت آن را رشد اقتصادی ما چقدر مثبت است) در جای دیگر اعلیحضرت میفرمایند (خوشبختانه برنامه پنجسال آینده ما با اینکه برنامهای بسیار وسیع و شاید جاه طلبانه به نظر برسد با امکانات ملی و فنی ما هماهنگی دارد و تذکر این نکته مایه خوشبختی ما است که در مجموع سه سال اخیر رشد سالانه اقتصادی کشور ما به طور متوسط از یا ده درصد بیشتر بوده در حالیکه قیمتها و هزینه زندگی تقریباً ثابت مانده است و این امر فوق العاده است که شاید در جهان بی نظیر باشد البته چنین رشدی جنبه کاملا استثنائی داشته است این را توجه بفرمائید ولی باید بکوشید که این وضع را در آینده حفظ کنیم به طوری که سعی شود این رقم به ۹ درصد برسد و البته چنین امری مستلزم منتهای کوشش و فداکاری است) ملاحظه بفرمائید خواسته شاهنشاه بزرگ ما یک خواسته ایده آلی بوده یعنی واقعاً هدف ما این بوده که به این خواسته شاهنشاه لباس عمل بپوشیم قیمتها را در حد اقل نگاهداریم و رشد ملی را بالا ببریم و برسیم به بیش از ۹ درصد و دولت هویدا منویات شاهنشاه را درک کرد و کوشید تا از ۹ درصد بالاتر رفت پس توانست که رضایت شاهنشاه را بدست بیاورد و اگر بدست آورد من میگویم خدمتگزار، وقتی به این نحو خدمت میکند خواه ناخواه بید در خدمت مردم باقی بماند (صحیح است – احسنت) و اگر هر دولتی خواه دولت حزب اکثریتی دولت هر یک از دو حزب دیگر توانستند بهتر از دولت حزبی ما رضایت خاطر مردم را بدست بیاورند طبعاً ما با کمال افتخار جایمان را خالی میکنیم و صحنه را به آنها میدهیم و امیدوار هستیم که آنها بتوانند منویات شاهنشاه را اجرا کنند (نمایندگان – انشاء الله) آن چیزی را که ما و آنها میخواهیم رضایت شاهنشاه و مردم است و غیر از این هیچ توقعی نداریم (احسنت) جناب فرهادپور فرمودند به کارنامه این دولت نمره قبول میدهند و حداکثر این نمره قبولی ۱۰ یا ۱۲ است ولی من خیال میکنم با جملاتی که از فرمایشات شاهنشاه خواندم و رشد بیشتر از ۹ درصد را توجه فرمودید اگر نمره بیش از بیست باشد باید به دولت هویدا داد (صحیح است) همچنین به مسئولین مالی دولت هویدا و کسانی که توانستند این وضع را ایجاد بکنند و توانستند از شهنشاه الهام بگیرند و خوب خدمت بکنند من اگر نمرهای بیش از بیست باشد مسلماً به این دولت حزبی خواهم داد (احسنت) (دکتر عاملی- از شمول مقررات امتحان مستثنی کنید) من چه کنم یکی از همکاران حزب اقلیت مقررات امتحان را آورد و من مجبور بودم که در مجموع صد، نمره هویدا را صد بدهم در مجموع ۲۰ نمره دولت هویدا ۲۰ است در هر مجموعهای نمره او در حد اعلی است (احسنت).
عرض کنم من زیاد نمیخواهم وارد اشکالات بشوم و از وزارتخانههای مختلف صحبت کنم و از مشکلات ترافیک صحبت بکنم و از ناراحتیهای فردی در اجتماع صحبت کنم و با آب و تاب هر چه تمامتر نامه حسن یا حسین را بخوانم من خیال میکنم وقتی بودجه در مجلس شورای ملی مطرح است مردم ایران با چشم باز نگاه میکنند که مجلس شورای ملی – قوه مقننه مملکت بر این سند دولت بر این بودجه چگونه قضاوت میکنند و خود آنها به بسیاری از مشکلاتی که دامنگیر هر ملتی و خود ما هست واقف هستند و خیال نمیکنم احتیاج داشته باشد که صحبت از خرابی اسفالت، اتوبوس و امثال اینها بکنیم در لایحه بودجه و آنچه که در دستور مجلس است درست است که آئین نامه مجلس این اجازه را میدهد که من ساعتها صحبت کنم و مصدع شوم و این اجازه را میدهد که هر چه در دل دارم بگویم ولی من به خودم این اجازه را نمیدهم که در مواردی که مربوط به بودجه نیست فقط به صرف صحبت کردن و فقط به صرف اظهار مطلب مواردی را عنوان بکنم و حتی وارد مواد اصلی بودجه نشوم حق بر این است که واقعاً بودجه را یک خرده بشکافیم، مشکلات، مصایب، خوبیها و بدیهایش را ظاهر کنیم تا به دولت بدین وضع رای اعتماد میدهم، درموقع موکلین من قضاوت کنند که آنچه در این لایحه و بودجه هست اگر غیر از این است دوره دیگر به من رای ندهند ولی اگر قضاوت کردند که این بودجه طوری هست که واقعاً رضایت مردم را جلب میکند آنوقت طبعاً عرایض ما بیشتر صادق خواهد بود ولی قل از اینکه وارد مباحث بودجه بشوم مجبورم به چند نکتهای که همکار ارجمند من جناب فرهاد پور که همیشه از فرمایشاتشان استفاده میکنیم پاسخ عرض کنم اینجا صحبتی شد از یکی از نمایندگان محترم که اهل کدام شهر است به نظر من نمایندگی فرد مخصوص به یک شهر نیست ما همه طبق قانون اساسی نماینده ملت ایران هستیم و مردم ایران هستند که قضاوت میکنند که به چه کسی رای بدهند به هر حال هیچ اشکالی ندارد که بنده بگویم به جناب دکتر رشتی که جناب دکتر رشتی شما نماینده یزد هستید آقای دکتر طالع هم نماینده رودسر هستند هیچ فرقی ندارد و لی انصاف نیست یک صحبتی را گرفتن و با آب و تاب اینطور صحبت کردن که بر خلاف نظر گوینده بود به بنده هم ممکن است خطاب بکند که مهذب نماینده فسا این افتخاری برای بنده هست که نمایند فسا هستم گیرم اسمم فسائی نباشد خوب چه اشکالی دارد صحبت از احزاب شد دما هم همانطور که عرض کردم همان ایمان و اعتقاد را نسبت به پیشرفت امور مملکت ما نسبت به رهبری شاهنشاه داریم که حزب مردم یا حزب پان ایرانیست از این جهت هیچ فرعی با هم نداریم فرق ما احیاناً در روش است که هر کدام از ما میگوئیم که با این روش خواسته ملت را بهتر انجام میدهیم ولی در ماهیت امر هیچ ایرادی نسبت به هم نداریم ولی روش احزاب است که میزان محبوبیت آنها را معلوم میکند. اینجاست که محک سنجش افکار عمومیاست و من خیال میکنم که در پنج سال گذشته دولت اکثریت توانسته است رضایت اکثریت مردم را به دست بیاورد نمونه آن انتخابات دوره ۲۲ است، نمونه این کار انتخابات انجمن شهر است (صحیح است) ما که ترازو نداریم ما در مواقع مختلف سنجش افکار افراد را میکنیم ما میبینیم چند ماه قبل مردم که به پای صندوقها رفتند بیشتر به کاندیدههای حزب ایران نوین رای دادند یعنی بیشتر محبوبیت دارند (عبدالحسین طباطبائی – حیثیت خودتان را ملکوک نکنید شما مرد شریفی هستید) اتفاقاً از کازرون شما جناب آقای طباطبائی حزب مردم برنده شد معلوم میشود خوب کار کردهاید و خوب خدمت کردهاید عرض کنم با گفتن آب نبات دهن کسی شیرین نمیشود حالا همکار محترم من آقای طباطبائی از آن بالا میفرمایند آب نبات، نه دهن من شیرین میشود و نه دهن معظم له آب نبات را اگر درآورم بگذارم دردهنم آنوقت شیرینی آن معلوم میشود صحبت از آقای خسروانی شد که اگر ناطق محترم جای آقای خسروانی بودند پست وزارت کشور را قبول نمیکردند بنده خیال میکنم خدمت کردن و سرباز شاهنشاه بودن تعیین پست ندارد هر جا که مصلحت مملکت ایجاب کند و شاهنشاه امر بفرمایند آنجا ما خدمت میکنیم (صحیح است).
خواه وزارت کشور باشد خواه وزارت کار، خواه یک پست بسیار پائین باشد، خواه بالاترین پست باشد و یقیناً اگر انشاء الله دبیر کل عزیز شما که من هم برای ایشان احترام بسیار قائلم سمت عمده دولتی گرفتند و حزب مردم، اکثریت را بدست آورد آنهم چون ایمان به مملکت و شاه دارد آنجائی خدمت میکند که لازم باشد و این قسمت زیاد از لحاظ فردی مهم نیست چون مصلحت مملکت ایجاب میکند که من کجا خدمت کنم امروز در ین سنگر و فردا در فلان سنگر بنابراین برای خسروانی و بنده و هویدا و سایر افراد حزب ایران نوین فرق ندارد که در چه سنگری بجنگیم و در چه سنگری خدمت بکنیم (فرهاد پور – حرف این است که در دو سنگر نباشند) هیچ اشکالی ندارد ممکن است مصلحت مملکت ایجاب بکند که سرباز دو سنگر را حفظ کند سرباز که فرماندهی نمیکند آنکه فرماندهی میکند باید بداند که من کجا باید بروم (صحیح است) من که سربازی میکنم وظیفه سربازی خودم را انجام میدهم اگر فرمانده گفت آنجائیکه باید بروم باید بروم آنوقت وظیفهام را انجام دادهام و سرباز خوبی هستم پس خسروانی هم سرباز خوبی است صحبت از اصناف، کارمندان، کارکنان و امثالهم شد که اینها آمدهاند در حزب ایران نوین انتخاب حزب چیزی است بسته به سلیقه افراد این سلیقه شخصی است احزاب باید خوب خدمت بکنند تا این ایمان و اطمینان را در مردم فراهم بکنند که کدام حزب بهتر خدمت میکند و این امکان را به مردم بدهند که بیایند به احزاب ما گناهکار نیستیم اگر اکثریت ملت ایران تشخیص داده که حزب ایران نوین بهتر خدمت میکند و میآیند به این حزب ممکن است این گروه گروه اصناف باشد ممکن است گروه کارگران باشد و یا ممکن است کارکنان دولت باشد قسمتی از اینها هم ممکن است به حزب مردم و پان ایرانیست بروند خوب هستند عدهای از آنها که اینجور فکر میکنند عده بیشتری و اکثریت اینها فعلا در حزب ایران نوین هستند من امیدوارم که بتوانیم جلب رضایت بکنیم هر حزب دیگری که اکثریت را بدست آورد و بتواند بهتر از ما خدمت بکند ما حرفی نداریم عرض کردم بحث ما خدمت کردن است فقط و فقط (مهندس ارفع – ما طرفدار آزادی مطلق افراد هستیم) صحبتی از وزارت اطلاعات شد من نمیخواستم راجع به وزارتخانهها صحبت کنم چون صحبت از خدمت بعضی از کارکنان وزارت اطلاعات شد من خیال میکنم شخصاً معاون و مدیر کل موقعی خوب کار میکنند و موفق میشوند که وزیر خوب کار کند پس من باید ذکری هم از منصور وزیر اطلاعات بکنم که اگر توفیقی بدست آمده از لحاظ جنابعالی آقایانیکه نام بردید مسلماً در اثر ارشاد مسئول مربوطه مسئول قوه مقننه آقای منصور است (دکتر خزائلی – ایشان روزی ده ساعت ۱۲ ساعت کار میکنند) صحبت از وزیر اطلاعات به اینجا کشید که زمانی رادیو ایران خوب کار میکرد ما هم عقیده داریم که واقعاً رادیو ایران در آنوقت به بهترین وجهی وظیفه اش را انجام میداد من یادم است جناب آقای فرهاد پور که مینشستم پای رایو این موهای من بالا میآمد راست میایستاد ولی اثبات شیئی نفی مسا عدا نمیکند حالا هم رادیو ایران خدمت خودش را به ملت ایران، به شاهنشاه ایران انجام میدهد (صحیح است) در موقع تاجگذاری شاهنشاه آریامهر ببینید چه خدمات بزرگی کرد و چطور توانست عکس العمل ملت ایران را به خارج و عکس العمل خارج را به ما نشان بدهد (صحیح است) اینها شبانه روز کار کردند و واقعاً کمال تشکر را من شخصاً از تمام این مامورین دارم همین تلویزیون ملی را شما مقایسه کنید با تلویزیون غیر ملی همانطور که دوستان عزیز ما در حزب پان ایرانیست گفتند یکی مستهجن است و یکی به جلو میرود و این تلویزیون دولتی است (پزشکپور – مسئولش کیست ؟) بنده اگر آمدم استناد کردم به فرمایشاتتان این انصاف نیست که شما دست روی اشکال معین بگذارید ولی اشکال ندارد به آنجا هم میرسیم (فرهاد پور – حسن برنامههای تلویزیون دولتی در جنبههای انتقادیش از کارهای دولت شما است) به هر حال صرفنظر از کارها و فعالیتهائی که در موقع تاجگذاری از لحاظ شناساندن ایران به خارج به عمل آورد وزارت اطلاعات بسیار خوب کار میکند وزیر اطلاعات بسیار کار میکند و با برنامههائیکه برای سالهای آینده دارد از لحاظ ایجاد مراکز تلویزیونی و رادیوئی امیدواریم که صدای ایران بیشتر و بهتر به سایر ممالک دنیا هم برسد قدر مسلم ملت ایران یک علاقه خاصی به رادیو ایران دارد و حتی شما میبینید در روستاها موقعی که کسی با تراکتور حرکت میکند یک رادیو ترانزیستوری به دسته تراکتورش آویخته و به برنامههای رادیو ایران گوش میدهد به این وسیله است که رادیو ایران مفاهیم انقلاب و زندگی امروز ما را به ملت ایران تفهیم میکند و این سربلندی بزرگی است که واقعاً با آشنا کردن ملت ایران به تمام مبانی انقلاب و اینکه ما در چه دنیائی زندگی میکنیم برای ما حاصل شده و از این لحاظ موفقیت خاصی بدست آوردهایم در هر حال زیاد مصدع شدم از اینکه درباره مطلبی که در حاشیه فرمایشات همکار عزیزم جناب فرهاد پور عرض کردم و اما در مورد بودجه باید عرض کنم همانطور که گفتم به طور کلی انی یک بودجهای است که خوب تنظیم شده یعنی خصوصیات یک بودجه خوب را داراست به موجب یکی از تبصرههای همین بودجه وجوه عمومی و سازمانهای دولتی باید حکماً تمرکز پیدا کند در خزانه داری کل کشور و این خود یک وسیلهای است برای کنترل و جلوگیری از ریخت و پاش و بهتر میتوان در این مورد قضاوت کرد در اینجا یک توضیحی درباره انقلاب اداری که همکاران من با شدت و حدت بسیار توضیح دادند عرض کردم یکی از خصوصیات این بودجه ایجاد تمرکز در خزانه داری کل کشور از لحاظ وجوه عمومی و وابسته به دولت است یعنی جلوگیری میکند از ریخت و پاشها و بی انضباطیها و نامنظم بودنها پس یک قدم به نظر من در راه تحکیم انقلاب اداری است من خیال نمیکنم بدین نحوی که بحث شد انقلاب اداری این معنا را دارد که کارمندان دولت را بیرون کنیم و یک عده جدید را بیاوریم من خیال نمیکنم انقلاب اداری معنیش این باشد که به کارمندان اداری اضافه حقوق بدهند تا زندگی آنها بهتر بشود من خیال نمیکنم که انقلاب اداری معنیش این است که همه را خط بکشید در خیابان و دستور بدهید چکار بکنند بلکه مفهوم انقلاب اداری ایجاد نظم است این انقلاب اداری ادارات را منقلب نمیکند بلکه کوشش میکند ادارات را منظم بکند بنابراین انقلاب اداری دارای مفهوم ایجاد نظم و ایجاد معیارها و ضوابطی است باید مقررات بهتری تدوین شود همین قانون مالیات بر درآمد مثالی است قانون مالیات بر درآمدی که دولت حزب اکثریت به مجلس تقدیم کرد و مجلس اکثریت آن را تصویب کرد یکی از شاهکارهای زمان انقلاب است، قبل از این قانون نمیدانم چند قانون متشتت درباره مالیات بر درآمد وجود داشت نه دولت و نه مردم میدانستند که سروکارشان با کیست و کارشان چیست نه مامور دولت میدانست چه باید بکند نه میزان پرداختی و دریافت یه معلوم بود قانون مالیات بر درآمد آمد نظمیدر اصول مالیاتها ایجاد کرد بنابراین یک گام درباره انقلاب اداری که منظم کننده وضع انقلابی است، ایجاد کرد بهمین ترتیب قانون محاسبات عمومیکه آنهم متاسفانه تابع یک نظم و نسق خاصی نبود الان لایحه قانون محاسبات عمومیدر دستور مجلس است آنها را دولت حزبی وزیر دارائی وزیر لایقی که الان اینجا تشریف دارند انجام میدهد (پزشکپور – وزیر دارائی حزبی نیستند) باید خدمتتان عرض کنم که من یک دستگاه دولتی را جدا از دولت نمیدانم وزارتخانه وزارت دارائی شرکت نفت همه اینها یک جزئی از دولت ایران است به مفهوم واقعی کلمه اش و همه اینها رهبری میشوند تحت رهبری شاهنشاه پس اگر وزارت دارائی باید خوب کار کند دولت باید خوب کار بکند دولت مسئول است اینجا باعث خوشوقتی است در مثالی که بنده میزنم اسم وزارت دارائی یعنی یک قسمتی از دولت را بردم (یکنفر از نمایندگان – سایر وزارتخانهها را بفرمائید که حزبی است) (دکتر الموتی – آنجا که حسن است به حساب دولت نمیگذارند ولی عیب را به حساب دولت میگذارند) بلی درست فرمودید آنجائیکه حسن است میگویند دولتی نیست اینها مربوط به عوامل دیگری است ولی اگر عیبی به بینند میگویند دولتی است اینکه انصاف نیست (فرهادپور – اگر صحبت دولت باشد همه اش جمع میشود ولی اگر خوب بود جدا میشود) بنده عرض کردم خدمتتان که حزب اکثریت سبب شده که هماهنگی بین قوه مقننه و مجریه ایجاد بشود تا دری کی محیط سالمیدولت خدمتگزاری خودش را انجام بدهد (صحیح است) این خدمت حزب اکثریت است پس بنده و آقای عباس میرزائی و سایرین همه با هم کار میکنیم این مایه افتخار ما است همانطوری که عرض کردم بسیاری از مقررات دیگری هست که وزارتخانهها مشغول تنظیم آن هستند مثلا وزارت آموزش و پرورش در شورای عالی آموزش و پرورش بحثی را مطرح کرده که هزینهها را در اختیار آموزش و پرورش شهرستانها قرار بدهند که خود آموزش و پرورش شهرستانها اعتبارات خودشان را با توجه به اوضاع و احوال منطقه به مصرف برسانند حتی احیاناً ممکن است استخدام بکنند یا ترفیع بدهند یا سایر مسائل فرهنگی را حل و فصل بکنند این کارها را در تهران جمع نکنند و این تهران بزرگ را بزرگتر از حالا نکنند پس وقتی تسهیل بشود در انجام امور کارها بهتر میشود یعنی انقلاب اداری به طرف تکامل میرود بنده واقعاً خیال میکنم انقلاب اداری هم مثل سایر اصول انقلاب همانطور که آقای مهندس ارفع گفتند چیزی نیست که ۲۴ ساعته شهر رم را ساخت قانون اصلاحات ارضی از موقعی که در این مملکت لایحه اش تصویب شده شش سال از آن روزی که اعلام اصلاحات ارضی شد میگذرد تازه چند روز قبل آقای وزیر اصلاحات ارضی در دانشگاه پدافند ملی اعلام کردند که ما باید بانک اعتبرات تعاون روستائی تشکیل بدهیم یعنی شما باید مرتباً مراقب و محافظ این نهال انقلاب باشید تا ثمر بدهد (صحیح است) در این چند سال گامهائی برداشته شده بایستی گامهای دیگر برداشته بشود باید خون درل خورد باید زحمت کشید تا این نهال انقلاب آنطور که نظر شاهنشاه ایران است بهره ور بشود بنابراین نمیتوانیم بگوئیم انقلاب اداری چرا دیروز شروع شد و امروز تمام نشد در انقلاب اداری به خصوص شما سر و کارتان با روحیه افراد است با روشها است با عادات است بسیاری از کارمندان دولت عادت کردهاند گزارشی که به رئیس مربوطه تقدیم میکنند مینویسند هر طور امر عالی است خوب چرا این را مینویسند خودشان پیشنهاد نمیکنند چرا خودشان مشکل را حل نمیکنند برای اینکه بلد نیستند برای اینکه میترسند برای اینکه تفویض اختیار به آنها داده نشده اصولا بلد نیستند بیست سال سی سال است که اینکار را کردهاند حالا شما میفرمائید انقلاب اداری چه کند؟ اعدامش کند؟ نه، باید آموزش بدهید باید خون جدید بدهید و این کاری است که سازمان امور اداری و استخدامیمیخواهد این کار را بکند یک دانشکدهای برای تعلیم و راهنمائی کارکنان دولت با ۵ میلیون ریال بودجه تشکیل میدهد که به کارمند بگوید به زیر دستت اختیار بده و از او مسئولیت بخواه باید به مدیر کل گفت چرا هر چک ۵۰ تومانی را خودت میخواهی امضا کنی باید این اختیار را بزیر دستان بدهی ولی حالا بلد نیست میترسد، وحشت دارد پس باید مقرراتی وضع شود آموزش کافی بیابند و بالاخره خون جدید یواش یواش وارد شود و نحوه کار تغییر بکند و یک دستگاه اداری آنطور که مورد نظر ملت ایران و نمایندگان محترم است ادامه خدمت دهد والا انقلاب اداری که کردید کامل نبود و انقلاب ادای انجام نشد ما به شما رای موافق نمیدهیم این بی انصافی است. بنده به سرعت رد میشوم که حتی المقدور عرایضم را کوتاه کنم، عرض کنم خصوصیات بودجهای کامل است یکی این اصل تمرکز بود یکی جنبه انعطاف پذیر بودن بودجه است شما نمتوانید فکر کنید که سال آینده چه اوضاع و احوال خاصی در مملکت ممکن است ایجاد بشود مثلا برخلاف کلیه پیش بینیها زلزلهای در خراسان آمد، سیل عظیمیدر جنوب آمد که یک مقداری از برنامهای دولت را بهم ریخت، در فرانسه آن اغتشاش جوانان سبب شد که حتی برنامه عمرانی و تسلیحاتی دولت فرانسه بهم بخورد پس یک مقداری این بودجه باید انعطاف پذیر باشد تا در مواردی که لازم بود از آن قابل انعطاف بودن استفاده بشود اینجا تبصره ۲ میگوید تا ده درصد در اختیار نخست وزیر است و این ایراد نیست که گرفته شد به نظر من حسن اولیه این بودجه است در این بودجه همان طوریکه همکاران عزیز ملاحظه میفرمایند حتی المقدور سعی شده که واحدهای کار معلوم باشد یعنی معلوم شود وزارت راه چه اعمالی میخواهد انجام بدهد چند کیلومتر راه میخواهد بکشد وزارت آب و برق چند ایستگاه برق ایجاد میکند و هر یک از ایستگاههای برق هزینه اش چقدر است بنابراین این را ما میگوئیم بودجه صحیح بنابراین دولت و مجلس هر وقت میتوانند کنترل کنند که ۱۰۰ کیلومتر راه که در این برنامه هست اگر۵۰ کیلومتر کشیده شده است ۵۰ کیلومترش کشیده نشده مقصر کیست پس در هر حال معلوم است این پول را که ملت ایران در اختیار دولت میگذارد برای چه منظوری و چه هدفی خرج میشود ولی اینجا من خیال میکنم یک تذکر کوچکی به دفتر بودجه باید داده شود بسیاری از این فعالیتها روشن شده یعنی معلوم است که سال آینده تکلیف برنامههای وزارت راه یا اصلاحات ارضی یا وزارت کشاورزی در چه حال است ولی بعضی فعالیتها متاسفانه جناب دکتر هزاره شکافته نشده است و من نماینده ملت نمیدانم که تکلیف این پولی که شما اعتباری میدهید برای اینک کار چیست مثلا اعتبارات روستائی شما ۶۰ میلیون تومان نوشتهاید که خرج کنید ۶۰ میلیون تومان را کجا خرج کنند؟ چه میزان در هر جا خرج کنند؟ حمام بسازید، لوله کشی بکنید راه درست کنید در استان آذربایجان خرج کنید در استان فارس یا کهگیلویه یا کرمان آیا از این نمد کلاهی هم به سر آقای اسدی عزیز ما نماینده گرمیمیرود یا نمیرود بهمین ترتیب است عمران شهری که آنهم یک رقم دویست و کسری میلیون تومانی میگذارید ولی روی اصل برنامه و برنامه ریزی آن طوری که در سایر وزارتخانهها انجام دادید آب و برق، راه و امثالهم اینکار متاسفانه نشده و اگر موکلین من از من بپرسند که از این چند میلیون تومان چه میزان گیر شهر فسا میآید نمیدانم و اینجا است که واقعاً یک ابهامیپیش میآید و یک ایراد پیش میآید که این میلیونها تومان چه میشود که در یک هدف کلی خرج میکنید اگر حال این کار را نکردید پس بیائید به ملت ایران بگوئید که آقا ما میخواهیم این پول را بر اساس این ضوابط و شرایط و این مقدورات و این محدودیات خرج کنیم الان آقای مهندس زرآور به من نگاه میکنند که در سال ۴۸ در فیروز آباد چیزی خرج میشود یا نه؟ بنابراین این یک ابهام است که من خیال میکنم انشاءالله باید همانطور که بودجه به سرعت در راه تکامل رفته در این مورد هم به سوی تکامل بروند و معلوم شود که ۶۰ میلیون تومان عمران روستائی و اعتبار فعالیت شهری در چه نقاطی است (رامبد- اگر جنبه تظاهری داشته باشد میشود اگر جنبه مردم داشته باشد نمیشود) من که از فرمایشات جناب رامبد با اینکه خیلی دقت کردم چیزی نفهمیدم یک نکته دیگری که به نظر من در بودجه میآید و به عقیده بنده هم ناقص است بحث استانی بودن بودجهها است الان نسبت به چند وزارتخانه این بودجه استانی شده حتی برای اولین بار وزارت آموزش و پرورش یک گام عمدهای در راه تکمیل بودجه برداشته ولی هنوز هم معلوم نیست که فرض کنید در وزارت آموزش و پرورش در این استانی شدن بودجه متوسطه سهم هر شهرستانی چقدر است و فعالیتهای هر شهر از لحاظ آموزش بر چه مبنائی است و این هم خیال میکنم نکتهای است در این خصوص دولت باید توجه بکند بحث شد اینجا راجع به تخصیص اعتبار همکار عزیز آقای دکتر عاملی فرمودند من خیال میکنم این جمله تخصیص اعتبار نه تنها لازم است بلکه بدون بودن کلمه تخصیص اعتبار بودجه ناقص است شما اگر از بانک رهنی ۴۰ هزار تومان قرض کنید برای ساختن خانه، بانک رهنی اول میآید میگوید ۱۰ هزار تومان میدهیم که شما خانه را شروع کنید و بسازید این یعنی تخصیص اعتبار از ۴۰ هزار تومان و بقیه را هم به تدریج تا خاتمه ساختمان میدهد حتی بانکهای بین المللی بزرگ وقتی به کشورها وام میدهند یک مرتبه این پول را نمیدهند میآیند از ده میلیون اعتباری که تخصیص میدهند یک میلیون میدهند که اینقدر کیلومتر راه یا اینقدر نسبت به فعالیتها میدهیم بقیه پولها را بعد خواهیم داد این علتش کنترل دستگاه اجرائی است این علتش این است که شما اگر غیر از تخصیص اعتبار بکنید یعنی اعتبار یک سازمانی را در اول سال بدهید در آن دستگاه ممکن است هزار فساد ناشی بشود و در نتیجه این فساد برنامههای شما انجام نگیرد فلسفه عدم تخصیص اعتبار در بودجههای سابق ممکن بود مصداق پیدا بکند یعنی حالا بحث برنامه است یعنی هر اندازه زمان که جلو برود یک مقداری از فعالیتها باید انجام شده باشد بنابراین متناسب با انجام برنامه ممکن است صرفه جوئی بشود و از اعتبارات تخصیص بدهند برای سایر موارد خیال میکنم اگر ابهامیدر اینجا بود رفع شده باشد در این بودجه خوشبختانه سعی شده که کلیه احتیاجات مملکت در نظر گرفته شود و با تمام محدودیت اعتبار و با تمام محدودیتهای نیروی انسانی با تمام مشکلاتی که دولت ایران با آن روبرو بود یک بودجهای تنظیم میکند که دارای تعادلهای لازم باشد خیال میکنیم هیچکدام از ما نتوانیم این حرف را رد کنیم که نفت ایران تنها متعلق به نسل فعلی نیست این منابع زیر زمینی از میلونها سال قبل بودیعه در اختیار ملت ایران بوده و حالا در دست ما است و ما نمیتوانیم در امانت خیانت کنیم و عایدات نفت را برداریم صرفاً صرف مسائلی بکنیم که بازده اقتصادی به معنای حقیقی کلمه برای نسلهای آینده مملکت نداشته باشد بنابراین ما نمیتوانیم این پولها را مثلا صرف بالا بردن حقوق کارمندان بکنیم ولی باید اینها را سرمایه گذاری کنیم در مواردی که بازده اقتصادی برای نسلهای آینده دارد در اینجا بحث راجع به عمران روستائی پیش میآید جناب دکتر الموتی بحث در زیر بنای اقتصادی پیش میاید و تعادل بین این دو تا پیش میاید مسلما بنده و شما به عنوان دو تا دهاتی که آقای فرهادپور فرمودند و ما ۵ سال است که افتخار این را داریم که عملا دهاتی هستیم اصرار میکنیم تقاضا میکنیم که دولت حمام بسازد در منطقه انتخابی ما یا در تمام مملکت لوله کشی آب بکند غسالخانه روستائی و بهداشتی بسازد و امثال آن اینها بازده اقتصادی به معنای حقیقی کلمه ندارند درست است که ما در یک زمانی زندگی میکنیم که تمام احتیاجات خودمان را میخواهیم فراهم کنیم پس فشار میآوریم تقاضا میکنیم که این اعتبارات را بدهند برای عمران روستاها این عقیده توده ملت است حتی خود ما، از آن طرف عقیده مقتصدین را توجه کنین که میگویند شما حق ندارید این درآمد نفت غیر از هزینه زیر بنائی به مصرف برسانید یعنی ما ذوب آهن درست کنیم لوله نفت بکشیم خرج شاهراههای اصلی بکنیم لوله گاز بکشیم مراتع و جنگلها ایجاد بکنیم تا نسلهای آینده بتوانند از آنها استفاده کنند حالا که نفتها را بیرون آوردیم باید جای آن یک چیزی ایجاد بکنیم و آن را به نسلهای آینده بدهیم و آن همین ذوب آهن و شاهراهها و کارخانجات است (فرهادپور-رفاه نسل فعلی باید باشد تا نسل آیندهای باشد) بنده عرض میکنم که نسل فعلی باید سختی بکشد تا نسل آینده راحت باشد ممکن است عقیده شما این باشد که فعلا ناراحت زندگی کنیم این عقیده ما در حزب اکثریت است که ما رنج میبریم و با سختی زندگی میکنیم و از خدا میخواهیم که به ما توفیق بدهد سختی را تحمل کنیم که نسل و نسلهای آینده بهتر بشوند ما آرزو داریم در این تاریخ جدید ایران اسم ما را لااقل با خوشنامیببرند (انشاءالله) و بگویند اگر اینها وارث اوضاع سختی بودند اگر این زمان ما وارث بی سامانی گذشته بودیم لااقل سعی کردیم که از آنچه که در گذشته از لحاظ مشکلات به ما ارث رسیده کمتر از آنچه ما گرفتهایم به دیگران بدهیم و این سبب سربلندی ما است یقیناً تاریخ درباره حزب ایران نوین قضاوت خوب میکند ولی اینگونه فرمایشات که رفاه فعلی را حفظ کنیم (رامبد – چنین چیزی نگفتیم ما گفتیم رفاه مردم را علاوه بر رفاه اکثریت حزبتان در نظر بگیرید) اکثریت حزب ما اکثریت مردم است (رامبد- من خیال میکنم اگر در این مورد زیاد بحث نکنید بهتر است) (پزشکپور – اعتبار نفت را برای امور پرسنلی گذاشتهاند) عرض کنم پریروز بود مثل اینکه آقای دکتر حکیم شوشتری یا آقای مصطفوی که اینجا صحبت میفرمودند یک ایراد آئین نامهای گرفتند که وکیل از وکیل سوال نمیکند ولی بنده حاضرم هر جائیکه آقای پزشکپور از من راجع به بودجه توضیح خواستند حضورشان در خارج از جلسه جواب بدهم (پزشکپور- اینجا بفرمائید) اینجا جای جدل و بحث بین الاثنین نیست من نمیتوانم دستم را ببرم بالا یا شما دستتان را ببرید بالا و سوال و جواب کنیم وقت مجلس گرفته میشود اجازه بدهید که عرض نکنم که حقیقت تلخ است همانطور که عرض کردم متخصصین اقتصادی تمام علاقه شان برای سرمایه گذاری از لحاظ زیر بنائی است و بسیاری از ماها علاقمندی مان نسبت به پیشرفت اوضاع منطقه انتخابی و عمران روستائی است و بنابراین دولت بین دو سنگ آسیا قرار گرفته باید یک راهی برود که هم رفاه فعلی ملت ایران ... آقای پزشکپور قدری عجله کردید حالا رسیدم بهش در هر حال رفاه فعلی ملت ایران و هم رفاه نسلهای آینده تامین بشود (احسنت) بنابراین تمام پولهایش را با تمام این مشکلات صرف زیر بنائی نمیکند تمامش را سعی میکند که یک تعادلی در این بودجه ایجاد کند سعی کند با تخصیص مثلا ۶۰ میلیون تومان جناب دکتر الموتی بیش از پارسال و چند برابر حتی دو سال گذشته است، تخصیص میدهند به عمران روستائی ۶۰ میلیون تومان تخصیص اعتبار روستائی است در حدود ۲۰ میلیون تومان اعتبارات شهری است این را من متأسفم که تا به حال نمیدانستید.
رئیس- آقای دکتر مهذب از فرمایشات جنابعالی باقی مانده است؟
دکتر مهذب – اگر اجازه بفرمائید مطالبی که باید بگویم ادامه دارد.
- تعیین موقع جلسه آینده – ختم جلسه
۳- تعیین موقع جلسه آینده – ختم جلسه
رئیس- بقیهاش را بعد از ظهر بفرمائید، با اجازه خانمها و آقایان جلسه امروز صبح را ختم میکنیم جلسه آینده ساعت ۴ بعد از ظهر امروز خواهد بود.
رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی.