تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ شهریور ۲۵۳۷ شاهنشاهی نشست ۱۸۳»
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
(اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
جلسه ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشكیل شد. | جلسه ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشكیل شد. | ||
− | + | == - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل == | |
− | رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود. | + | ۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل. |
+ | |||
+ | '''رئیس''' - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود. | ||
(به شرح زیر خوانده شد) | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
− | غائبین با اجازه | + | '''غائبین با اجازه''' |
− | + | :آقایان: آزموده - آصف - دکتر ابوالهدی - اربابی - دکتر اعتمادی - جهانشاه افشار - الموتی - اهری - بهرهمند - بیات - توتونچیافشار - جاف - جعفر جوادی - حیدرزاده - خزیمه - خسروی - خطیبی - دادفر - رحیمیلاریجانی - دکتر رشید یاسمی - رهبر - دکتر ستوده - سعیدی - سلیمانی - شهبازی - صدر - مهدی شیخالاسلامی - دکتر ضیایی - دکتر صدیق اسفندیاری - دکتر عادلی - دکتر فروزین - قرایی - کاسمی - دکتر کیان - لیوانی - مجتهدی - دکتر محققی - مشیر - دکتر مهر - میرلاشاری - نواب صفا - نوری اسفندیاری - وشمگیر - وکیل گیلانی - یاسینی - بارکزهی. | |
− | + | :بانوان: اباصلتی - جهانبانی - داودی - عدیلی - کمالی آزاد - هاشمی. | |
− | + | == - ادامه بررسی برنامه دولت آقای جعفر شریفامامی == | |
− | + | ۲ - ادامه بررسی برنامه دولت آقای جعفر شریفامامی. | |
− | + | '''رئیس''' - وارد دستور میشویم. | |
− | + | برنامه دولت جناب آقای شریفامامی مطرح است، آقای یزدی بفرمایید. | |
− | یزدی - | + | '''یزدی''' - به نام خداوند بزرگ و توانا، در آغاز لازم میدانم به نام نماینده ملت ایران از پیشگاه دو عالم مقتدر تشییع جناب آیتالله شریعتمداری و آیتالله شیرازی که هفتمین روز عزای فاجعه جمعه را برای ملت ایران اعلام کردند و بار دیگر به مردم مسلمان این کشور تسلیت گفتهاند از آنان سپاسگزاری و تشکر و قدردانی کنم. در نشست دیشب مجلس شورای ملی اشاراتی داشتم به این که نابسامانیهایی در حال حاضر گریبان ملت ایران را گرفته است و سبب بروز چنین حوادثی شده است به جهت پیدایش یک هیئت مؤتلفه از انترناسیونالیستهای راست و چپ و کمونیستهای نادم شده که با دست به دست دادن با همدیگر بر سر سفره بیتالمال مملکت نشستند و به غارت و چپاول پرداختند و با اشاره کردیم به این مطلب که چگونه سیاستهای دولت را پیاده کردند، گفتم یکی از بزرگترین ضربههایی که این هیئت مؤتلفه بر پیکر ملت ایران وارد کرد از طریق اجرای سیاست شومش در کشاورزی مملکت بود و چون تکرار است از این مطلب میگذرم و وارد بحث نمیشوم که چه بر سر کشاورزی این مملکت آوردند، که رسیدند به این نتیجه که امروز روستایی ایرانی که خودش تولیدکننده و مصرفکننده و گاه صادرکننده بود، اینک همه محصولات کشاورزی در آغاز از دروازههای شهر وارد شد و امروز از دروازههای روستاها وارد میشود و من با چشمان خودم دیدم که روستایی یزدی سیبزمینی و پیاز هندی مصرف میکند و من این مصیبت را به ملت ایران تسلیت میگویم و به جناب روحانی مبارک باشد که وظیفه خود را انجام دادهاند (صحیح است). |
− | + | '''دکتر طبیب''' - بدبختانه صحیح است. | |
− | یزدی - | + | '''یزدی''' - جای بسی تأسف است که در طی این مدت آمدند و با ارائه آمارهای غلط کشاورزی تعمدی داشتند که این سیاست غلط را برای ملت ایران توصیه کنند، شاهد بودید که وزیر تعاون و کشاورزی و امور روستایی وقت به مدت یک ساعت تمام در جلسه مشترکی در یکی از این کمیسیونها نشستند و با آمار و ارقام ثابت کردند که گندم کیلویی ده ریال به نفع کشاورزی است. |
− | + | '''اسحقینژاد''' - آمار کذایی است. | |
− | + | '''یزدی''' - بله آمار کذایی و در کنار این برنامه و با علم به این امر و اینکه میخواهیم مملکت را صنعتی کنیم، بزرگترین ضربهها را به کشاورزی مملکت زدند و با کمال تأسف صنعتی که برای مملکت ما چشمگیر باشد و صنعتی که رفع نیاز کرده باشد، صنعتی که قابل رقابت با کالاهای خارجی باشد آن را هم نداشتیم، چرا ما در برنامه سیاستهای صنعتی و کشاورزی دولتهای کشاورزی گذشته فرازهای زیادی ما در برنامه دیدیم، در دولتهای گذشته حمایت از صنایع داخلی یکی از فرازهایشان بود، بستن درهای مملکت به روی صنایع خارجی به منظور تقویت صنایع داخلی، یکی از فرازهای دولت بود ولی با کمال تأسف چیزی که فراموش کردند و وظیفه داشتند که فراموش کنند نقش نظارت دولت بر صنایع بود و نتیجه این شد که کیفیت کالاهای صنعتی ما یکی پس از دیگری پایین آمد و هر ایرانی عاشق به این سرزمین و علاقهمند به این آب و خاک سعی میکرد و تلاش میکرد جنس ایرانی از ایرانی نخرد، این باعث تأسف بود کیفیت محصولات صنعتی ما یکی بعد از دیگری پایین آمد چون بر سر سفره بیتالمال مملکت به غارت نشسته بودند. من بارها این مطلب را از مقامات مسئول این مملکت سئوال کردم به موقع، چون این وضع آنچنان باز هم استمرار دارد، باز هم سئوال میکنم، چه سیاستی است که ما در محصول صنعتی داخلیمان از پیکان حمایت بکنیم ولی از محصول کشاورزیمان مثل گندم نسبت به آن، این چنین بیگانه باشیم این چه فلسفهای است؟ این فلسفه را برای من بشکافید، این چه سیاستی است که باید به سرمایهداران صنایع داخلی بزرگترین وامها داده بشود، و بهترین کارها بشود و بهترین حمایتها از آنها بشود، تا بدترین کالاها را تحویل ملت ایران بدهند و ما هم ناچار باشیم که این محصولات را بخریم و این محصولات را تحمیل شده بخریم، ولی سیاست حمایت کشاورزی مورد نظر نباشد، این چه سیاستی است؟ روی هریک از محصولات صنایع داخلی که انگشت میگذاریم مصیبت است، لامپ برای خانه میخریم، چهار روز بعد میسوزد و یا هفته بعد میسوزد، مداد برای بچه میخرید که خوب نیست، اتومبیل داخلی میخرید گرفتار میشوید ولی چون این مسائل تکرار شده است من از آنها میگذرم که اشاره کردن به آنها بیش از این شرمآور است، گفتیم هیئتهای مؤتلفه که در ایران پدید آمده بود دست هر ارگانی را در این مملکت میتوانست کنترلکننده باشد و ناظر باشد بر امور جاری مملکتی کوتاه کرد، این ارگانها، این قدرتها و این دستگاهها کدامین بودند که اینها را از اعمال نظارت و وظیفه خود بازداشتند، یکی از آنها مطبوعات بود (صحیح است). تاریخ دهه اخیر مملکت ما و مطبوعات ما اوراق سیاهی دارد که شدیدترین و بدترین و زشتترین سانسور را در مطبوعات کشور در سالهای اخیر دیدیم، نتیجه چه شد؟ این شد که قدرت خلاقیت، قدرت قلم، قدرت نویسندگی، ذوق ادبی و ذوق روزنامهنگاری جای خودش را به چاپ لوسی به تملق و درج آگهیها داد، چرا این کار را کردند زیرا مطبوعات آزاد میتوانست نقش کنترلکننده داشته باشد، میتوانست داور باشد، میتوانست بر جریانهای مملکت نظارت کند و ملتی را بیدار کند، بنابراین مهر سکوت بر لبان این دستگاه زده شد، شما ملاحظه بفرمایید جناب آقای شریفامامی اگر قصد این دارید که ناراضیتراشان این مملکت را مؤاخذه کنید با کمال تأسف یکی از عوامل پیدایش این بلواها در مملکت از طریق روزنامه بود ولی مقصر روزنامه نبود بلکه از طریق روزنامه به وجود آمد ولی نه، روزنامه مسئولش نبود، از طریق وزارت اطلاعات آمدند مقالهای به روزنامه اطلاعات تحمیل کردند، این مقاله تلقی شد که به روحانیت مملکت اهانت کردند، این برداشت مملکت بود به دنبالاش روحانیت اعتراض کرد، و مقاله جوابیهای نوشت، این پاسخ درج نشد، اعتراض به خیابانها کشیده شد، به جای پاسخ منطقی در قم مردم را به گلوله بستند، این آغاز درگیری و این آغاز گرفتاریهای اخیر بود و از قم به تبریز و از تبریز به اصفهان کشیده شد و این نقش سانسور بود در مملکت و ما با کمال تأسف شنیدیم که مرغ از قفس پریده است ولی دلهای بیدار ملت ایران گواهی خواهد داد که خائنین این آبادی چه کسانی بودند، و چه کسانی هستند. یکی دیگر از دستگاههایی که میتوانست ناظر و کنترلکننده باشد رادیو و تلویزیون بود، ببینیم بر سر این دستگاه چه آمد، دیشب اشارهای کردم و گذشتم. دستگاههای رادیو، تلویزیون مملکت ما به جای تقویت مبانی ملی و فرهنگی و به جای طرح مسائل موجود مملکت برای طرح گرفتاریهای مملکت میدان را برای گروهی رقاصه و تنبکدار باز کردند و با کمال تأسف چه خرجهایی که برای ارائه این برنامهها نکردند، چه رقم و هزینه هنگفتی که برای سازمان رادیو تلویزیون ایران پیشبینی نکردند، ببینید در سیزده جشن هنری که در شیراز ارائه دادند، جناب شریفامامی دستور بفرمایی بروند بازرسی کنند که چکها به نام چه کسانی و به چه رقمهایی صادر شده، برای یک ویولنزن بیش از صدهزار تومان چک صادر شده است و یا ارقام سرسامآوری که برای جشن هنر شیراز ترتیب دادند وحشتناک است ولی در کنارش با هشت هزار کارمند رادیو تلویزیون چه کردند؟ در حدود پنج سال تمام هشت درصد از حقوق کارمندان را کم کردند که میخواهیم برایتان خانه بسازیم، ۵ سال بلااستثنا از کارمندان این پول را کم کردند ولی تا به حال نه خانهای دارند و نه خانه سازمانی ساختند و نه هیچ طرحی برای آنها ریختند، بله ۲۰ دستگاه رادیو تلویزیون خانه خرید ولی نمیدانید به چه کسانی دادند. | |
− | + | '''اسحقینژاد''' - برای بیگانگان خانه ساختند. | |
− | + | '''یزدی''' - بله بگویید و بپرسید که این بیست دستگاه را به چه کسانی دادند، چطور انتظار داشته باشیم که این جامعه همچنان مهر سکوت بر لبان داشته باشد جناب عاملی دوست من در همین سازمان رادیو تلویزیون شما نمایندگانی در اروپا دارید، اینها دولتسراهایی برای خودشان به وجود آوردهاند در اروپا و امریکا بالاترین حقوقها را نیز میگیرند برای اینکه از نزدیکان گردانندگان رادیو تلویزیون ایران بودند، ماشینهای آخرین سیستم و حقوقهای کلان و در ازای آن به وسیله دستگاه برای ما چه فرستاده میشود که در قبالش هر پنج دقیقه بیست هزار تومان آقای دولو دریافت میکرد، چه بود؟ چیزهایی که ارائه میداد، مد لباسهایی که در پاریس بود و در ازای پنج دقیقه این ارقام را دریافت میکرد. | |
− | + | '''اجاق''' - آقای علامیر دولو حزبی هم تأسیس کرده است. | |
− | و دولتی که نتوانست بین گروه ناراضی و مارکسیستها و کمونیستها صف جدایی به وجود بیاورد، و نمیتوانست محرکهای آنان را دستگیر کند و آنها با کمال تأسف نفوذ کردند به صف وطنپرستان ناراضی به چه عنوان و به چه حقی به روی این مردم مسلسل باز کردید؟ و آنهارا به کشتن دادید و آنهایی که دفاع کردند و صحه گذاردند واقعه روز جمعه را بیایند و ببینند که بچهها و زنهایی که در خیابان ژاله کشته شدند، امروز در خانههای همسایههایشان بیتابی میکنند، این زن نه کمونیست بود نه مارکسیست بود بلکه یک زن ناراضی مسلمان بود ولی شما از خانواده این زن و از بازماندگان این زن بزرگترین دشمن را برای مقدسات این مملکت ساختید (صحیح است). از عجایب و شگفتیهای روزگار این است که گاهی دوستان به من برخورد میکنند و میگویند فلانی مردم یزد که مردم آرام و محتاطی بودند چگونه دست به این تظاهرات زدند و چگونه سبب این تظاهرات و سبب کشتار گروهی از مردم و مجروح شدن گروهی دیگر شدند، جناب نخستوزیر من نمیدانم شما تا چه اندازه با روحیه مردم یزد آشنا هستید به عنوان یک ایرانی عرض میکنم یزدیها مردمانی زحمتکش و منطقی هستند و تا به حال ثابت کردهاند که تا امکان داشته باشد به گرد بلوا و آشوب نمیگردند (دکتر اسفندیاری و جعفر حیدری - همه مردم کشور همینطور هستند). | + | '''یزدی''' - من از جناب آقای دکتر عاملی تقاضا میکنم که این خواسته به حق کارمندان سازمان رادیو تلویزیون را به خصوص در مورد خانههایشان مورد توجه قرار بدهند و اگر واقعاً سرمایهای برای این کار نیست، پولهایشان را برگردانند. یکی دیگر از دستگاههایی که میتوانست قدرت ناظری برای هیئت مؤتلفه باشد، پارلمان ایران و قوه مقننه ایران بود، پیرامون قوه مقننه دوستان در اینجا به تفصیل سخن راندهاند ولی من یک حرف میزنم، من معتقدم مجلس شورای ملی که میتوانست سرنوشتساز باشد و میتواند ناظر به حق بر اجرای قوانین باشد، آیا در طی این دوره به حق وظایفش را انجام داد؟ تا آنجایی که ما شاهد هستیم و شما اطلاع دارید پارلمان ایران همیشه دنبالهرو سیاست دولتهای وقت بود به جز گروهی که این سیاست را دنبال نکردند و دولتها تا آخرین روزی که بودند و هنوز سقوط نکرده بودند، از اکثریت مطلق مجلس شورای ملی و مجلس سنا برخوردار بودند، این را ما میگوییم سیاست دنبالهروی و حالا که فضا باز شده، حالا که به مجلس شورای ملی اجازه داده شده است که ایفای وظیفه بکند حق بر این است که بر مسند قانونی و واقعی خودمان نشسته باشیم و واقعاً بتوانیم اعمال قدرت بکنیم در این سنگر، این به نفع مملکت و به نفع رژیم و ملت است که مجلس شورای ملی امروز به وظیفه خود آگاهانه عمل کند. یکی دیگر از دستگاههایی که با کمال تأسف جلوی اعمال نظارتش را گرفتند قوه قضاییه مملکت است. بزرگترین شاهکارشان این بود که افرادی که مطلقاً آشنایی به تشکیلات امور قضایی مملکت نداشتند در رأس این قوه گذاشته شدند و این روشی بود که سیاستهای استعماری گاه دنبال میکردند که افراد ناآشنا و ناآگاه و افراد ضعیف را در رأس قدرتهای بزرگ میگماردند، بنابراین در طی این ده، پانزده سال اخیر تلاش این هیئت مؤتلفه بر این قرار گرفت که همه ارگانها را از موضع خودش خارج کند و هیچچیز در موضع خودش نباشد به خصوص ارگانهایی که نقش ناظر را داشتند و میتوانستند ناظر قانونی و به حقی بر این اعمال باشند و بعد از اینکه همهچیز را از موضع خودش خارج کردند، آنوقت به غارت بیتالمال پرداختند. با این ترتیب آیا دوستان ملت ایران حق نداشت که عصیان کند و آیا پاسخ این عصیان همین بود که ما رگبار مسلسل به روی آنها ببندیم، دستگاه و دولتی که نتوانست بین گروه ناراضی و مارکسیستها و کمونیستها صف جدایی به وجود بیاورد، و نمیتوانست محرکهای آنان را دستگیر کند و آنها با کمال تأسف نفوذ کردند به صف وطنپرستان ناراضی به چه عنوان و به چه حقی به روی این مردم مسلسل باز کردید؟ و آنهارا به کشتن دادید و آنهایی که دفاع کردند و صحه گذاردند واقعه روز جمعه را بیایند و ببینند که بچهها و زنهایی که در خیابان ژاله کشته شدند، امروز در خانههای همسایههایشان بیتابی میکنند، این زن نه کمونیست بود نه مارکسیست بود بلکه یک زن ناراضی مسلمان بود ولی شما از خانواده این زن و از بازماندگان این زن بزرگترین دشمن را برای مقدسات این مملکت ساختید (صحیح است). از عجایب و شگفتیهای روزگار این است که گاهی دوستان به من برخورد میکنند و میگویند فلانی مردم یزد که مردم آرام و محتاطی بودند چگونه دست به این تظاهرات زدند و چگونه سبب این تظاهرات و سبب کشتار گروهی از مردم و مجروح شدن گروهی دیگر شدند، جناب نخستوزیر من نمیدانم شما تا چه اندازه با روحیه مردم یزد آشنا هستید به عنوان یک ایرانی عرض میکنم یزدیها مردمانی زحمتکش و منطقی هستند و تا به حال ثابت کردهاند که تا امکان داشته باشد به گرد بلوا و آشوب نمیگردند (دکتر اسفندیاری و جعفر حیدری - همه مردم کشور همینطور هستند). |
− | یزدی - و این مردم مؤمن و معتقد و آرام را به خیابانها کشاندند و بعد با کمال تأسف رگبار مسلسل به روی آنها گشودند، در اردکان هم متأسفانه همین کار را کردند و مردم را به کشتن دادند و امروز ۷ روز تمام است که سراسر استان یزد که خودشان چشمان گریان و عزادار بودند و عزیزان خود را از دست داده بودند، هفت روز تمام است با تعطیل عمومی که کردند به عزای حاصله روز جمعه نشستند و من در این لحظه برای اینکه به این خونریزیها پایان داده شده باشد از مولایم علی علیهالسلام مدد میگیرم و با هم میرویم به دنبال سخنان علی و توجه هیئت دولت را جلب میکنم به گفتار حضرت علی، آنجا که خطاب به مالک اشتر میگوید: ای مالک از ریختن خونهای ناحق سخت برحذر باش، هیچ ستم به قدر خون ناسزا که بر خاک ریخته شود در نزد خداوند بزرگ خشمآور نیست، در قرآن مجید میفرماید: هرکس که انسانی را بیگناه بکشد آنچنان است که همه فرزندان آدم را کشته است. ای مالک مبادا که صبغه حکومت و عظمت مقام تو را بر آن وا دارد که خونی بدون جرم بر خاک بریزی و زندهای بیگناه از مرکب حیات برون اندازی، شما ای حکومتها چه گمان میکنید، آن شمشیری که بر کمرتان بستهاید ای حکومتها و آن کرسی که به افتخار شما گذاشتهایم برای آن نیست که خون مردم بریزید و یا دسترنج بیچارگان بخورید، ای مالک بهترین فرصتی که شیطان با تو خلوت میکند میدانی کدام فرصت است؟ آری آن موقع که جامه نخوت و تکبر پوشی و از نفس خویش خرسند و شاداب گردی، پس مبادا در مدت عمر به هر وضعیت که میگذرانی خود را موجودی برتر و بالاتر شماری و گویی این فریاد برای امروز ساخته شده است. برای امروز، دوستان مردم به شدت متألم هستند از این واقعه و مردم به شدت غمزدهاند از این خونریزی، جناب شریفامامی نمیدانم برای این کار چه میکنید، در آشتی را با کمال تأسف با این ملت بستید، با مردم به هیچطریقی از صلح و آشتی نمیشود صحبت کرد، ما در میان مردم هستیم. | + | '''یزدی''' - و این مردم مؤمن و معتقد و آرام را به خیابانها کشاندند و بعد با کمال تأسف رگبار مسلسل به روی آنها گشودند، در اردکان هم متأسفانه همین کار را کردند و مردم را به کشتن دادند و امروز ۷ روز تمام است که سراسر استان یزد که خودشان چشمان گریان و عزادار بودند و عزیزان خود را از دست داده بودند، هفت روز تمام است با تعطیل عمومی که کردند به عزای حاصله روز جمعه نشستند و من در این لحظه برای اینکه به این خونریزیها پایان داده شده باشد از مولایم علی علیهالسلام مدد میگیرم و با هم میرویم به دنبال سخنان علی و توجه هیئت دولت را جلب میکنم به گفتار حضرت علی، آنجا که خطاب به مالک اشتر میگوید: ای مالک از ریختن خونهای ناحق سخت برحذر باش، هیچ ستم به قدر خون ناسزا که بر خاک ریخته شود در نزد خداوند بزرگ خشمآور نیست، در قرآن مجید میفرماید: هرکس که انسانی را بیگناه بکشد آنچنان است که همه فرزندان آدم را کشته است. ای مالک مبادا که صبغه حکومت و عظمت مقام تو را بر آن وا دارد که خونی بدون جرم بر خاک بریزی و زندهای بیگناه از مرکب حیات برون اندازی، شما ای حکومتها چه گمان میکنید، آن شمشیری که بر کمرتان بستهاید ای حکومتها و آن کرسی که به افتخار شما گذاشتهایم برای آن نیست که خون مردم بریزید و یا دسترنج بیچارگان بخورید، ای مالک بهترین فرصتی که شیطان با تو خلوت میکند میدانی کدام فرصت است؟ آری آن موقع که جامه نخوت و تکبر پوشی و از نفس خویش خرسند و شاداب گردی، پس مبادا در مدت عمر به هر وضعیت که میگذرانی خود را موجودی برتر و بالاتر شماری و گویی این فریاد برای امروز ساخته شده است. برای امروز، دوستان مردم به شدت متألم هستند از این واقعه و مردم به شدت غمزدهاند از این خونریزی، جناب شریفامامی نمیدانم برای این کار چه میکنید، در آشتی را با کمال تأسف با این ملت بستید، با مردم به هیچطریقی از صلح و آشتی نمیشود صحبت کرد، ما در میان مردم هستیم. |
− | صنیع - آقا مردم را تحریک نکنید قهر یعنی چه. | + | '''صنیع''' - آقا مردم را تحریک نکنید قهر یعنی چه. |
− | یزدی - خانم صنیع که بر این کشتار صحه گذاشتید و تأیید میکنید کشتار روز جمعه را، مردم این سخنرانیها را لحظه به لحظه و کلمه به کلمه دنبال میکنند و سخت متألم هستند نکنید این کارها را، مردمی که به قضاوت و داوری نشستهاند (همهمه نمایندگان). | + | '''یزدی''' - خانم صنیع که بر این کشتار صحه گذاشتید و تأیید میکنید کشتار روز جمعه را، مردم این سخنرانیها را لحظه به لحظه و کلمه به کلمه دنبال میکنند و سخت متألم هستند نکنید این کارها را، مردمی که به قضاوت و داوری نشستهاند (همهمه نمایندگان). |
− | حاتمی - آینده مملکت چه میشود؟ سرنوشت ۳۵ میلیون چه میشود؟ | + | '''حاتمی''' - آینده مملکت چه میشود؟ سرنوشت ۳۵ میلیون چه میشود؟ |
− | یزدی - شما میخواهید که چهار نفر بمیرد تا دستآویزی برای سخنرانی پیدا بشود، زهی تأسف است که نامتان نماینده مجلس است، فاجعهای که در آن سخنران پیدا شود متأسفم و افسوس میخورم که در این کرسی نشستهاید. | + | '''یزدی''' - شما میخواهید که چهار نفر بمیرد تا دستآویزی برای سخنرانی پیدا بشود، زهی تأسف است که نامتان نماینده مجلس است، فاجعهای که در آن سخنران پیدا شود متأسفم و افسوس میخورم که در این کرسی نشستهاید. |
− | آستانهای - توهین نفرمایید ما چه گناهی کردهایم که نماینده شدهایم؟ | + | '''آستانهای''' - توهین نفرمایید ما چه گناهی کردهایم که نماینده شدهایم؟ |
− | یزدی - و اما امروز مبارزات ملت ایران برای این است که به این هیئت حاکمه و به این هیئت مؤتلفه که اشاره کردم انترناسیونالیستهای راست و چپ و کمونیستهای نادم شده به این هیئت مؤتلفه خاتمه بدهد و این حلقههای زنجیری که به هم پیوسته شده پاره بشود، و همین هیئتی که نه پیوند صادقانه با ملت ایران دارند و نه پیوند صادقانه با رژیم شاهنشاهی ایران وئ مملکت ایران دارند. | + | '''یزدی''' - و اما امروز مبارزات ملت ایران برای این است که به این هیئت حاکمه و به این هیئت مؤتلفه که اشاره کردم انترناسیونالیستهای راست و چپ و کمونیستهای نادم شده به این هیئت مؤتلفه خاتمه بدهد و این حلقههای زنجیری که به هم پیوسته شده پاره بشود، و همین هیئتی که نه پیوند صادقانه با ملت ایران دارند و نه پیوند صادقانه با رژیم شاهنشاهی ایران وئ مملکت ایران دارند. |
− | قوامی - چرا توهین میکنی؟ | + | '''قوامی''' - چرا توهین میکنی؟ |
− | یزدی - این مبارزات برای این است که یک حکومت ملی و یک دولت ملی با عقاید ملی و با اعتقاد به مبانی مذهبی | + | '''یزدی''' - این مبارزات برای این است که یک حکومت ملی و یک دولت ملی با عقاید ملی و با اعتقاد به مبانی مذهبی و فرهنگ ملی روی کار بیاید و این خواست ملت ایران است بنابراین هرچیز غیر از این باشد از طریق افکار عمومی محکوم است و به آنها تکیه نخواهند کرد و وسیلهای هم برای صلح و آشتی نخواهد بود. |
− | + | '''قوامی''' - ما اجازه نمیدهیم مردم را چهار نفر تحریک کنند. | |
− | + | '''یزدی''' - چه اجازه بدهید و چه اجازه ندهید با کمال تأسف آنچه شما میخواستید نشده و نخواهد هم شد، آهنگ مبارزه ملت ایران، آهنگ قوی است، آهنگی است شکستناپذیر و تا مرحله پیروزی هم ادامه خواهد داشت (دکتر طبیب - احسنت). | |
− | + | '''مهیندخت صنیع''' - شما مردم را تحریک میکنید، خجالت دارد. | |
− | + | '''رئیس''' - آقای قاضی بفرمایید. | |
− | + | '''قاضی''' - | |
− | + | :ای نام تو بهترین سرآغاز | |
− | بینام تو نامه کی کنم باز | + | ::بینام تو نامه کی کنم باز |
− | ای کارگشای هرچه هستند | + | :ای کارگشای هرچه هستند |
− | نام تو کلید هرچه بستند (احسنت) | + | ::نام تو کلید هرچه بستند (احسنت) |
اگر فراموش نکرده باشم در جنگ اول بینالملل بود وقتی که لویی جورج، نخستوزیر وقت انگلستان اعلام کرد که انگلستان در جنگ شرکت خواهد کرد گروهی به او ایراد گرفتند و حمله کردند که چرا میخواهی ملت انگلستان را در میدانهای جنگ به کشتن بدهی، لویی جورج گفت ما وزرای کابینه انگلستان نوکران مردمان کوچه و بازاریم و وقتی ملت انگلستان اراده میکند که به کاری مداخله کند، ما خدمتگزاران ملت قادر نیستیم که در جهت مخالفت اراده ملت قدمی برداریم، این طرز تفکر یک نخستوزیر است در سرزمینی که مهد دموکراسی دنیا نام گرفته است (احسنت). حقیقت امر این است که دوستان عزیز من قصد نداشتم صحبت کنم اگر امروز در اینجا مزاحم اوقات دوستان عزیز هستم به جهت این است که همشهریان من دیشب با تلفنهای مکرر از من خواستهاند که از ماجراهای سیاسی روز برکنار نمانم و وظیفهای را که به عنوان نماینده مردم گرگان به عهده دارم ایفا کنم و شاید به زبان بیزبانی و یا با زبان حال میگفتند حیف باشد که ذوالفقار علی در نیام و زبان قاضی در کام (احسنت). قبل از اینکه به سخت بپردازیم از دوست و همکار عزیز و فاضلم جناب آقای نظمی صمیمانه سپاسگزاری میکنم که با کمال بزرگواری و ایثار وقت گرامی خودشان را به بنده کرامت فرمودند. | اگر فراموش نکرده باشم در جنگ اول بینالملل بود وقتی که لویی جورج، نخستوزیر وقت انگلستان اعلام کرد که انگلستان در جنگ شرکت خواهد کرد گروهی به او ایراد گرفتند و حمله کردند که چرا میخواهی ملت انگلستان را در میدانهای جنگ به کشتن بدهی، لویی جورج گفت ما وزرای کابینه انگلستان نوکران مردمان کوچه و بازاریم و وقتی ملت انگلستان اراده میکند که به کاری مداخله کند، ما خدمتگزاران ملت قادر نیستیم که در جهت مخالفت اراده ملت قدمی برداریم، این طرز تفکر یک نخستوزیر است در سرزمینی که مهد دموکراسی دنیا نام گرفته است (احسنت). حقیقت امر این است که دوستان عزیز من قصد نداشتم صحبت کنم اگر امروز در اینجا مزاحم اوقات دوستان عزیز هستم به جهت این است که همشهریان من دیشب با تلفنهای مکرر از من خواستهاند که از ماجراهای سیاسی روز برکنار نمانم و وظیفهای را که به عنوان نماینده مردم گرگان به عهده دارم ایفا کنم و شاید به زبان بیزبانی و یا با زبان حال میگفتند حیف باشد که ذوالفقار علی در نیام و زبان قاضی در کام (احسنت). قبل از اینکه به سخت بپردازیم از دوست و همکار عزیز و فاضلم جناب آقای نظمی صمیمانه سپاسگزاری میکنم که با کمال بزرگواری و ایثار وقت گرامی خودشان را به بنده کرامت فرمودند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۲: | ||
دوستان ملت ایران دو عاصمه دارد، دورکن دارد، دو پایه دارد و دو اصل، که تکیه به این دو پایه دو دو رکن و دو اصل است که ملت ایران را از گذرگاههای مخوف تاریخ به ساحل نجات رسانده است. نخست عاصمه دین و دیگری عاصمه شاه است، ملت ایران بیدین و بیقرآن و بیروحانیت محکوم به زوال است، محکوم به انقراض است، استقلال و موجودیت خود را از دست خواهد داد، ملت ایران در استقلال و نظام شاهنشاهی به استمرار تاریخ چندهزار سالهاش ادامه ندهد و به پرچم شاهنشاهی ایران تکیه نداشته باشد هم ملیت و هم وطنش و دینش را از دست خواهد داد (آفرین). این سخن، سخن من نیست، این آفرینها به تاریخ ایران است، این استمرار تاریخ ایران است، این راز بقای ایران است، چندهزار سال پیش آنجایی که اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانیان به پسرش وصیت میکند، اندرز میکند، ودیعه حیات به موکلان قضا و ودیعه مملکت را به پسر میسپرد، بزرگ حماسهسرا و سخنور ملی ایران فردوسی چنین میفرماید: | دوستان ملت ایران دو عاصمه دارد، دورکن دارد، دو پایه دارد و دو اصل، که تکیه به این دو پایه دو دو رکن و دو اصل است که ملت ایران را از گذرگاههای مخوف تاریخ به ساحل نجات رسانده است. نخست عاصمه دین و دیگری عاصمه شاه است، ملت ایران بیدین و بیقرآن و بیروحانیت محکوم به زوال است، محکوم به انقراض است، استقلال و موجودیت خود را از دست خواهد داد، ملت ایران در استقلال و نظام شاهنشاهی به استمرار تاریخ چندهزار سالهاش ادامه ندهد و به پرچم شاهنشاهی ایران تکیه نداشته باشد هم ملیت و هم وطنش و دینش را از دست خواهد داد (آفرین). این سخن، سخن من نیست، این آفرینها به تاریخ ایران است، این استمرار تاریخ ایران است، این راز بقای ایران است، چندهزار سال پیش آنجایی که اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانیان به پسرش وصیت میکند، اندرز میکند، ودیعه حیات به موکلان قضا و ودیعه مملکت را به پسر میسپرد، بزرگ حماسهسرا و سخنور ملی ایران فردوسی چنین میفرماید: | ||
− | چو بردین کند شهریار آفرین | + | :چو بردین کند شهریار آفرین |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ::بر آرد ورا پادشاهی و دین | |
− | + | :چنان دین و شاهی به یکدیگرند | |
− | + | ::تو گویی که در زیر یک چادرند (احسنت) | |
− | + | :نه بیتخت شاهی بود دین بجا | |
− | نه | + | ::نه بیدین بود شهریاری بپا (احسنت) |
− | + | :دو دیباست در یکدگر بافته | |
− | + | ::به نزدیک مرد خرد یافته (احسنت) | |
− | + | :نه از پادشا بینیاز است دین | |
− | + | ::نه بیدین بود شاه را آفرین | |
− | + | و امروز در این برهه از تاریخ ایران و در این سراشیب خطرناک که جامعه ایران و ملت ایران بدان گرفتار است به حکم وطنپرستی و ایراندوستی وظیفه فردفرد ملت ایران است که بین این دو رکن اساسی پیوند بدهند، ملت ایران را کسانی که بین دین و شاه جدایی میافکنند هم به شاه خیانت میکنند و هم به دین و هم به ملت ایران (صحیح است). امروز روزگار همبستگی است، امروز روزگار وحدت ملی و روز یگانگی و اتحاد است، امروز ایثار است و گذشتگی، حرکتی در جامعه ما پیدا شده، یک حرکت از یک نقطه عطف ظاهری، نقطه باز کردن فضای سیاسی یا باز شدن فضای سیاسی اما حرکتی بود زماندار، دیرپا، همراه با گذرای زمان. در حرکت، اما در تأنی حرکت، حرکتی بود مقدس ملی در تحت رهبری مذهب و روحانیت، هدفی والا، هدفی مقدس و ملی را تعقیب میکرد. آزادی و استقرار حکومت قانون آزادی و حکومت قانون اساسی، حرکتی بود که تمام افراد ملت ایران صادقانه به دنبالش بودند، چرا؟ برای اینکه در این حرکت هر دو رکن اساسی ملیت ایران مؤید همدیگر بودند، دین و شاه و ملت به سوی هدف آزادی، هدف بسیار مقدس بود اما در کنار این هدف متأسفانه یک حرکت ویرانگر و یک حرکت نابسامانیآفرین و یک حرکتی که متعلق به ملت ایران نبود جان گرفت، اما حرکتی بود که هیئت حاکمه ایران به آن جان داده بود (آفرین). حرکتی بود که امکاناتش را فساد دیوانسالاری ایران فراهم کرده بود، حرکتی بود که اگر در مزرعه فساد و نارضایی مردم جوانه نمیزد هرگز سبز نمیشد و جان نمیگرفت. | |
− | + | '''دکتر طبیب''' - روی همین موضوع تأکید بفرمایید. | |
− | + | '''رفعتی''' - دارند میفرمایند شما شعار ندهید. | |
− | قاضی - | + | '''قاضی''' - دلیل نخست اینکه ملت ایران مسلمان است و در زیر سایه قرآن زندگی میکند، اسلام و قرآن به کمونیست در هیچجایی که اسلام حکومت میکند اجازه رشد نداده است، دیگر به علت اینکه ملت ایران شاهپرست و شاهنشاه را دوست دارد و به رژیم شاهنشاهی احترام میگذارد و وفادار است و این هم اصلی است که به کمونیزم اجازه رشد در جامعه ایرانی نمیدهد ولی متأسفانه محیط مساعدی که فساد دیوانسالاری ایران دور شدن دیوانسالاری ایران از ملت خود، برتر شمردن دیوانسالاری ایران از حاکمان واقعی این سرزمین که ملت اجازه رشد و نمو دارد (دکتر طبیب - صحیح است). این حرکت در کنار حرکت اصیل ایران به پیشروی پرداخت اما نه برای سازندگی، فقط برای ویرانگری، فقط برای اینکه اصالت حرکت ملت ایران را از ملت ایران بگیرد، فقط برای اینکه حرکت ملت ایران را منکوب کند، فقط برای اینکه نگذارد ملت ایران به آزادی و دموکراسی واقعی خودش برسد و برای اینکه ملت ایران را از شاه و دین خودش جدا کند. این حرکت مخرب بود و ویرانگر بود و دیدید که چه شعارهای زننده و دور از اعتقاد ملت ایران دادند و دیدید در شکاف همین حرکت چه ضایعاتی به وجود آوردند، شوخی نیست، دوستان من فرض نکنید که حسن مخالف سخن میگوید، حسین موافق، حقایق را گوش کنید، بنگرید که چه میگوید ننگرید که چه کسی میگوید (احسنت). بگذارید دشمن ایران حقایق را بگوید، اشتباهاتتان را بگوید، ملت ما آسیبپذیر شده است، وظیفه ماست که با ایثار جانمان ملتمان را حفظ کنیم، صحبت شوخی و ما و من و تویی نیست، صحبت وطن است و ملیت و صحبت قرآن و اسلام است (آفرین). عرض کردم حرکت ویرانگر بود حالا ملاحظه بفرمایید من متأسفم که به دوستان عزیز من جناب پزشکپور و دوستان گرامیشان که همهشان برای من عزیز و محترم هستند در این نشریه توهین شده ولی متأسفم و به شخصه از دوستانم معذرت میخواهم چون یک استناد سیاسی است ناچارم ارائه کنم، ملاحظه بفرمایید این دو برگ را «نوید» وابسته به حزب توده ایران فراموش کرده بنویسد که حزب منحله و غیرقانونی ایران و شعارش دوستان عزیز استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک (خنده نمایندگان) (یکی از نمایندگان - غلط کرده است) و در مقالهای تحت عنوان حماسه قیام خلق، قیام مذهبی ملت ایران، قیام قرآنی ملت ایران را، قیام قانونی ملت ایران را با کمال وقاحت و بیشرمی به خودش نسبت داده و تمام آن را در این حرکت ویرانگرانه خواسته از بین ببرد، این خطر است و به دنبال این خطر نوحهسرایی جناب ژرژ مارشه، دبیرکل حزب کمونیست فرانسه، مرد رسوایی که نتوانسته اکثریت ملت خودش را جلب کند، مرد رسوایی که به بیوطنی شهره آفاق است برای ملت مسلمان ایران نوحهسرایی میکند. |
− | + | '''شهابی''' - غلط کرده، پدرش هم غلط کرده! | |
− | + | '''قاضی''' - حزب مذبوح و درمانده کمونیست اسپانیا امروز برای ملتی که میگوید لاالهالاالله اشهد ان محمد رسولالله علیا ولیالله نوحهسرایی میکند، این خطر را چگونه تلقی میکنید؟ و اما از ناراضیها گفتند و گفتیم و میگوییم، دیشب یک دخترخانمی به من تلفن میزد گفت آقای قاضی شما هستید؟ گفتم بله، گفت شما میخواهید موافق دولت صحبت کنید (پیشوایی - از کجا میدانست) گفتم چه کسی به شما گفته است؟ گفت در روزنامه رستاخیز خواندم که البته خبرنگار رستاخیز تکذیب کرد. گفتم منظورتان چیست؟ گفت به خدا اگر موافق دولت شریفامامی صحبت کنی با این دستهایم خفهات میکنم، گفتم خیلی متأسفم، گفت ترسیدی؟ گفتم نه، گفت برای چه متأسف شدی؟ گفتم برای تو، گفتم: | |
− | + | :ترسمت رنجه شود پنجمه سیمین گه قتل | |
− | + | ::دل مقتول به حال دل قاتل سوزد | |
− | + | اما از نارضاییها بگویم ملاحظه بفرمایید دوستان دو اصل ویرانگر جامعه ایرانی را به سقوط میکشاند، تبعیض و به حساب نیاوردن ملت، گفتند و نکردند، گفتند و نکردند، قالوا ما فعلوا و اینهم من معشر فعلوا و ما قالوا گفتند آنچه را که به کار نبستند، سخنان حکیمانه گفتیم سخنان پرطمطراق بسیار گفتیم، وعدههای بسیار فریبنده بسیار دادند اما نصیب ملت ایران جز حرمان چیزی نشد، جز عکسش را جز نقیضش را هیچ ندید و دیگر تبعیض کشنده و ایران بر باد ده همکاران عزیز، اگر ایران از دست برود همه مسئول هستید و کلهم راع کلهم مسئول عنالرعیه بدون استثنا مسئولیم، خیال نکنید جناب شریفامامی مسئول بوده و من وکیل ملت مسئول نبودهام که دهانم را بستم و حرف نزدم. | |
− | قاضی | + | '''دهقاننژاد''' - جناب قاضی مگر شما درباره نیکپی (شهردار سابق تهران) صحبت نکردید که خانههای مردم را خراب کرد؟ ما هم گفتیم صورت مذاکرات مجلس هست و خادم و خائن مشخص است. |
− | + | '''قاضی''' - گفتیم قانون مقدس است، اما واقعاً قانون برای همه ملت ایران مقدس بود یا فقط برای طبقات محروم و درمانده و بیزر و زور مقدس بود؟ صاحبان زر و زور و نورچشمان و وابستگان، همکاران، امروز دیگر روز رودرواسی نیست، اگر وطنپرست هستید باز کنید همه مسائل را بر طبق قانون اساسی رهبر ایران یک فرد غیرمسئول است، والا، مقدس، و عزیز است ولی دور از مسئولیت است، ما مسئولیم، چرا پای یک مقام غیرمسئول را پیش میکشید؟ چرا شاه مقدس و والا را با ملت، با مردم روبرو میکنید؟ چرا وقتی اشتباه میکنیم پشت سر شاه پناه میگیریم، این خیانت است هرکه کرده خیانت کرده است (آفرین). | |
− | + | '''دکتر طبیب''' - آنهایی که سکوت کردند خیانت کردند. | |
− | + | '''قاضی''' - گفتم تضاد و دیگر عدم رضایت مردم، میدانید مردم چرا ناراضی هستند؟ مردم ایران خیلی شریف و نجیب و باگذشتند، در مقام دوستی و مودت جانشان را هم میدهند اما یک چیز را نمیتوانند قبول کنند، توهین و به حساب نگرفتن را، همه مردم ناراضیاند از گدا و ثروتمند، شهری و روستایی، دانشمند، استاد و دانشجو هیچکس را به حساب نگرفتند (صحیح است). فکر کردند در یک سرزمین بایر دور از مردم حکومت میکنند، اگر این سرزمین مردم ندارد پس شما نامردمان بر که میخواهید حکومت کنید بر خس و خاشاک و چوب، حاکم بر این سرزمین ملت ایران است (صحیح است). شما به این ملت بیاعتنایی کردید، هیچکس را به حساب نیاوردید، از وکیل، وزیر و استاد و دانشجو این جامعه طغیان نکند؟ این جامعه به حرکت نیاید؟ بنشیند و تماشاگر باشد؟ مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست؟ بالاتر از مرگ هم مصیبتی هست؟ شما ملت را به مرگ کشاندید، مخیرش کردید بر سر دوراهی که از دو سو مرگ بود. | |
− | + | '''پارسا مطلق''' - مسبب کی بود؟ | |
− | ندارد آنجا که منافع ملت ایران مطرح میشود نه اقلیت و نه اکثریت با هم اختلافی ندارند، یک هدف دارند و آن منافع ملی است. شما حکومت نظامی اعلام کرید و دو حرف گفتهاید، این اعلامیه خودتان است اول میفرمایید که مملکت ما در خطر انقراض است بنده نفی نمیکنم فرمایش شما را ولی باید پشت این تریبون ثابت کنید، دیگر فرمودید این توطئه عمیق که با پول و نقشه خارجی و تحریکات بیگانه انجام گرفت، قبول دارم ولی بیایید این را روشن کنید و این بیگانه را به ملت بشناسانید، میدانید چرا کار ما به اینجا کشید؟ برای اینکه خائن و دشمن واقعی مردم به جای اینکه رو در روی ملت ایران قرار گیرد، پشت سر شاه قایم شد، اگر اینها این اعمال را انجام نداده بودند اینطور نمیشد، اما بنده جناب شریفامامی یک مصیبت دارم مصیبت شخصی که هیچکدام از نمایندگان محترم ندارند، بنده این مصیبت را دارم و وکلای شریف ترکمنصحرا مصیبت ما سرلشکر مزین است از شما استدعا میکنم که به پیشگاه همایونی معروض دارید یک میلیون و اندی مردم گرگان و ترکمنصحرا از دست این فرد به ستوه آمدهاند، به جان عزیزتان به شرافت و انسانیت دیشب مردم گرگان میگفتند قاضی اگر اینقدر پفیوز باشی که این مرد در گرگان بماند خانهات را آش میزنیم، آقای نهاوندی دروغ نمیگویم، آقا یک میلیون جمعیت را که فدای یک نفر نمیکنند، بیایید ببینید این مرد چه کرده در عرض ۱۵ سال آخر، اینکه وضع نشد، اگر خلاف گفتم استاد حقوق بغلدستتان نشسته است، مرا وکیل مفتری و بهتانگر بگویید، مرا پای میز محاکمه بکشانید اما اگر حرف حق میزنم چرا به حرف من توجه نمیکنید، آخر من به جای مردم ایران حرف میزنم، برای مملکت حرف میزنم، من و همه رفقایم به علی مرتضی هیچکدام از این وکالت سرافراز نیستیم، باور کنید ما سرافکندهایم، ما افتخار نداریم به این وکالت، مردهشوی این وکالت را ببرد که رئیس اداره برای من نویسنده چهلساله که دستم از قلمزنی پینهبسته | + | '''قاضی''' - این ملت پایدار نمیماند، اما من به عنوان یک ایرانی صادق واقعاً به شما میگویم که یکی از علل بروز این نابسامانیها عدم توجه به فرمایشات شاه است، بروید فرمایشاتشان را بخوانید، چیزی نبود که شاه نگفته باشد، مخصوصاً مذاکرات جلسات شورای عالی اقتصاد را بخوانید، تمام حرفهایی را که امروز من میگویم دهسال پیش رهبر مملکت گفته است، شاه درست گفته است آنقدر دروغ گفتند تا کار را به اینجا کشاندند، حال ملت ایران واقعاً مصیبتبار است، یزدی دروغ نمیگوید، چرا اخم میکنید؟ وقتی کسی حرف حق میزند فکر کنید اسمش قاضی است، فکر کنید اسمش عباسمیرزایی است، آقا ملت عزادار است، عزادارش کردند، آنهایی که حرکت ملی ایران را منحرف کردند، آنهایی که لاستیک و خاکاره و مواد محترقه سر راه ما، سر راه حرکت ملت ایران گذاردند، آنها ملت ایران را از بین بردند، اما شما بهشان مایه دادید، فرصت دادید که این کارها را بکنند جناب شریفامامی، بنده الان که صحبت میکنم صادقانه عرض میکنم که من با دولت جنابعالی موافق نیستم، عصبانی نشوید، شما شیخالقوم و سیدالطایفه هستید، دلیلش هم این است اینهایی که در برنامه گذاشتهاید هم خوب اما دستتان را میبوسم با کدام قانونی میخواهید با فساد مبارزه کنید؟ با این فساد دیرپای چندین ساله با حکومت نظامی چند روز میشود مبارزه کرد؟ وقتی میخواهید با فساد مبارزه کنید باید قانون انقلابی بیاورید، باید دادگاه خلق و مردمی تشکیل بدهید، که مورد تأیید روحانیت باشد والا آن دادگاه هم صنار ارزش ندارد، باید همه را بکشید به این دادگاه، وزیر و وکیل را بکشید به این دادگاه، هرچه دستاندرکار است هرکه توانست در ساحت این دادگاه حقانیتش را ثابت کند قدمش روی چشم و هرکس نتوانست به قانون بسپاریدش، مگر میشود با این قوانین با فساد مبارزه کرد؟ اینکه عرض میکنم به این دلیل است اما با دولت شما مخالف هم نیستم چون مسلمانم و قصاص قبل از جنایت نمیکنم، اگر آنچه را گفتید کردید در اختیار شما هستم وگرنه اولین کسی که رأی کبود میدهد من خواهم بود، همه هستند امروز مجس ما و منی ندارد، اقلیت و اکثریت ندارد آنجا که منافع ملت ایران مطرح میشود نه اقلیت و نه اکثریت با هم اختلافی ندارند، یک هدف دارند و آن منافع ملی است. شما حکومت نظامی اعلام کرید و دو حرف گفتهاید، این اعلامیه خودتان است اول میفرمایید که مملکت ما در خطر انقراض است بنده نفی نمیکنم فرمایش شما را ولی باید پشت این تریبون ثابت کنید، دیگر فرمودید این توطئه عمیق که با پول و نقشه خارجی و تحریکات بیگانه انجام گرفت، قبول دارم ولی بیایید این را روشن کنید و این بیگانه را به ملت بشناسانید، میدانید چرا کار ما به اینجا کشید؟ برای اینکه خائن و دشمن واقعی مردم به جای اینکه رو در روی ملت ایران قرار گیرد، پشت سر شاه قایم شد، اگر اینها این اعمال را انجام نداده بودند اینطور نمیشد، اما بنده جناب شریفامامی یک مصیبت دارم مصیبت شخصی که هیچکدام از نمایندگان محترم ندارند، بنده این مصیبت را دارم و وکلای شریف ترکمنصحرا مصیبت ما سرلشکر مزین است از شما استدعا میکنم که به پیشگاه همایونی معروض دارید یک میلیون و اندی مردم گرگان و ترکمنصحرا از دست این فرد به ستوه آمدهاند، به جان عزیزتان به شرافت و انسانیت دیشب مردم گرگان میگفتند قاضی اگر اینقدر پفیوز باشی که این مرد در گرگان بماند خانهات را آش میزنیم، آقای نهاوندی دروغ نمیگویم، آقا یک میلیون جمعیت را که فدای یک نفر نمیکنند، بیایید ببینید این مرد چه کرده در عرض ۱۵ سال آخر، اینکه وضع نشد، اگر خلاف گفتم استاد حقوق بغلدستتان نشسته است، مرا وکیل مفتری و بهتانگر بگویید، مرا پای میز محاکمه بکشانید اما اگر حرف حق میزنم چرا به حرف من توجه نمیکنید، آخر من به جای مردم ایران حرف میزنم، برای مملکت حرف میزنم، من و همه رفقایم به علی مرتضی هیچکدام از این وکالت سرافراز نیستیم، باور کنید ما سرافکندهایم، ما افتخار نداریم به این وکالت، مردهشوی این وکالت را ببرد که رئیس اداره برای من نویسنده چهلساله که دستم از قلمزنی پینهبسته: |
− | بس خامه طرازی ای عجب گشته است | + | :بس خامه طرازی ای عجب گشته است |
− | انگشتان چون ستبر سوهانم (صحیح است) | + | ::انگشتان چون ستبر سوهانم (صحیح است) |
شما نمیدانید در شهرستانها چه خبر است، نمیدانید مدیران کل با مردم چه میکنند، با وکلای مردم چه میکنند (نمایندگان - صحیح است - صحیح است) آقا دیگر ایران، ایران نیست، فرعونکده شده است، این چه وضعی است، دو مسئله دارم مربوط به منطقه و به اختصار یادآوری میکنم، مردم گرگان و ترکمنصحرا که یک منطقه مرزی و عشایری است، منطقه بسیار مستعدی است از دیرباز میخواهند که آنجا استان بشود، جناب وزیر کشور شما که خودتان گرگانی هستید، قربان گرگان باید استان بشود، تیمسار قرهباغی مدتی فرماندهی لشکر آنجا را داشتند ایشان همشهری هستند حالا چه بهتر که ایشان هم وزیر کشور شدند، مشکلات زیادی داریم برای یک کار کوچک باید ۳۰۰ کیلومتر برویم ساری، مسئله دیگر آبهای گرگان است، آقای توکلی نامهای به بنده نوشتند که برو مردم را راضی کن، پول اضافی را بردند عرض کردم جناب وزیر من وکیل وزیر نیستم، من وکیل مردم هستم، مدتها است که بنده و جناب دکتر واحدی درباره آب بابل و گرگان نامه مینویسیم و این تذکرات را دادهایم که مورد توجه قرار نگرفت. ما از کابینه جناب شریفامامی قاطعیت توقع داریم، به هر حال صادقانه از پیشگاه خداوند متعال مسئلت دارم که همچنان که در طول تاریخ ایران و استمرار تاریخ ایران دین و شاهنشاهی به کمک هم و با هم این ملت و این سرزمین قرآن و لااللهالاالله را حفظ کرده، از این به بعد هم حافظ شرف ایران و ایرانی باشند، اینهمه گفتیم، اما در بسیج بیعنایات خدا هیچیم، هیچ (احسنت). | شما نمیدانید در شهرستانها چه خبر است، نمیدانید مدیران کل با مردم چه میکنند، با وکلای مردم چه میکنند (نمایندگان - صحیح است - صحیح است) آقا دیگر ایران، ایران نیست، فرعونکده شده است، این چه وضعی است، دو مسئله دارم مربوط به منطقه و به اختصار یادآوری میکنم، مردم گرگان و ترکمنصحرا که یک منطقه مرزی و عشایری است، منطقه بسیار مستعدی است از دیرباز میخواهند که آنجا استان بشود، جناب وزیر کشور شما که خودتان گرگانی هستید، قربان گرگان باید استان بشود، تیمسار قرهباغی مدتی فرماندهی لشکر آنجا را داشتند ایشان همشهری هستند حالا چه بهتر که ایشان هم وزیر کشور شدند، مشکلات زیادی داریم برای یک کار کوچک باید ۳۰۰ کیلومتر برویم ساری، مسئله دیگر آبهای گرگان است، آقای توکلی نامهای به بنده نوشتند که برو مردم را راضی کن، پول اضافی را بردند عرض کردم جناب وزیر من وکیل وزیر نیستم، من وکیل مردم هستم، مدتها است که بنده و جناب دکتر واحدی درباره آب بابل و گرگان نامه مینویسیم و این تذکرات را دادهایم که مورد توجه قرار نگرفت. ما از کابینه جناب شریفامامی قاطعیت توقع داریم، به هر حال صادقانه از پیشگاه خداوند متعال مسئلت دارم که همچنان که در طول تاریخ ایران و استمرار تاریخ ایران دین و شاهنشاهی به کمک هم و با هم این ملت و این سرزمین قرآن و لااللهالاالله را حفظ کرده، از این به بعد هم حافظ شرف ایران و ایرانی باشند، اینهمه گفتیم، اما در بسیج بیعنایات خدا هیچیم، هیچ (احسنت). | ||
− | رئیس - آقای قائمی بفرمایید. | + | '''رئیس''' - آقای قائمی بفرمایید. |
− | عنایتالله قائمی - (شاید که چشم چشمه بگرید به هایهای) با غمی جانکاه، دلی خونین و چشمی اشکبار در برابر خونهای برادران و خواهران مسلمان و ایرانی میهنپرست که به هر تقدیر بیگناه بر خاک ریخت سر تعظیم فرود میآورم و به روان پاک و ارواح طیبه آنها سلام و درود میفرستم و به بازماندگان با تمام وجود تسلیت میگویم و از خدای بزرگ صبر بسیار آرزو میکنم برای آنهایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست کوتهنظر ببین که سخن مختصر گرفت (احسنت). جناب شریفامامی، به شهادت کسی که اکنون با شما همکاری نزدیک دارد و با او گفتگویی داشتم پیش از یک هفته قبل از آنکه شما مأموریت تشکیل دولت را پیدا کنید، به جهت آن گفتار و بحث، گمانم این بود که امروز در اینجا در موضع موافق با دولت گفتگو کنم اما دریغ که سرنوشت شما را در جهتی کشاند و در موضعی قرار داد که موضع من عوض شد و امروز به نام مخالف در اینجا عرایضی را به سمع شما نمایندگان ملت و شما مأمور تشکیل کابینه و رئیس دولتی که الان در مجلس برنامه او مطرح است عرض میکنم، شما وارث وضع بسیار اسفبار و مرگباری هستید، | + | '''عنایتالله قائمی''' - (شاید که چشم چشمه بگرید به هایهای) با غمی جانکاه، دلی خونین و چشمی اشکبار در برابر خونهای برادران و خواهران مسلمان و ایرانی میهنپرست که به هر تقدیر بیگناه بر خاک ریخت سر تعظیم فرود میآورم و به روان پاک و ارواح طیبه آنها سلام و درود میفرستم و به بازماندگان با تمام وجود تسلیت میگویم و از خدای بزرگ صبر بسیار آرزو میکنم برای آنهایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست کوتهنظر ببین که سخن مختصر گرفت (احسنت). جناب شریفامامی، به شهادت کسی که اکنون با شما همکاری نزدیک دارد و با او گفتگویی داشتم پیش از یک هفته قبل از آنکه شما مأموریت تشکیل دولت را پیدا کنید، به جهت آن گفتار و بحث، گمانم این بود که امروز در اینجا در موضع موافق با دولت گفتگو کنم اما دریغ که سرنوشت شما را در جهتی کشاند و در موضعی قرار داد که موضع من عوض شد و امروز به نام مخالف در اینجا عرایضی را به سمع شما نمایندگان ملت و شما مأمور تشکیل کابینه و رئیس دولتی که الان در مجلس برنامه او مطرح است عرض میکنم، شما وارث وضع بسیار اسفبار و مرگباری هستید، بیانصاف نیستم هنوز که شما به عنوان دولت و رئیس دولت کاری را آغاز نکردهاید به جز مسأله حکومت نظامی و اما سرنوشت شما این بود که امروز وارث وضع اسفبار حاصل از حکومت ۱۳ ساله فریب، دروغ، خدعه، ریا و نیرنگ باشید، چه میشود کرد ۱۳ سال آنچنان که به راستی اینجا توجیه شد حکومت بیوطنها بود، همانطور که جناب پزشکپور هم توجیه فرمودند، بیوطنهای چپ و راست و غارتگران کاری کردند که ملت را مردم مسلمان، میهنپرست، آزاده، حقگذار، متین و نجیب ایران را به عصیان کشیدند، آنها چه کردند؟ حقوق اساسی ملت ایران را به سخره گرفتند، ملت را کوچک شمردند، قانون را به هیچ انگاشتند! چطور؟ قاضیم، بیدلیل سخن نخواهم گفت، جناب باهری اساسیترین حق ملت ایران کدام است؟ مگر حقی نیست که بتواند اراده خود را از طریق مجلس شورای ملی، از طریق قوه مقننه اعمال کند؟ آیا فرصت دادند به ملت که این حق اساسی را اعمال کنند؟ نه! همه به یاد داریم قبل از انتخابات این دوره، دوره ۲۴ و طرح رستاخیز و نظارت و کنترل بازرسان شاهنشاهی که موجب شد آرای مردم محفوظ بماند به چسان و چگونه انتخابات انجام میشد، جناب دکتر نهاوندی شما که مسائل را بررسی میکنید از دیدگاه علمی، چگونه انجام میشد، حزب حاکمه ۱۳ ساله برای هر حوزه به تعدادی که میبایست نماینده داشته باشد منحصراً کاندیدا معرفی میکردند حتی حساب این را نمیکردند که شاید یکی در مسیر انجام کار انتخابات با حادثهای مواجه شود، مثلاً در شهر شیراز مرکز استان فارس، شهری که من ناچیز پرورده آن شهر زیبا هستم در دوره ۲۳ مردم را خشمگین، افسردهدل، مرده میدیدم که با چشم میدیدند اساسیترین حقوقشان زیر پای عدهای ازخودراضی بیجهت هدر میرفت و سکوت میکردند، میدانید چه میکردند جناب دکتر باهری، حقوقدان بزرگ؟ صورتمجلس انجام انتخابات حکایت میکند که هر ۷ نماینده آنجا به تعداد مساوی رأی دارند مثلاً ۸۳۵۳۶ رأی، نفر اول، دوم، سوم الی هفتم، آیا این سند خود فریاد نمیکند که من مجعولم؟ آیا دلیلی از این بالاتر میخواهید؟ در کدام قوطی عطاری انتخابات چنین استانداردشدهای سراغ دارید؟ در دنیا سرمایهداری در جاهایی که حزب واحد است؟ در جاهایی که حزب واحد نیست کجا نظیر آن هست؟ چرا اینطور شد؟ حتی اعتقاد دارم عنوان این جرم از حد جعل هم بالاتر است چون بعضی از اعمال عناوین، متعدده در مسأله جرم پیدا میکند، عمل واحد ممکن است عناوین متعدد داشته باشد، این عمل قیام علیه حکومت ملی است، مگر حقوق ملت از این طریق اعمال نمیشود آنها که چنین کردند چه کردهاند؟ قیام بر علیه حکومت ملت ایران، چرا تعقیب نشوند؟ چرا آن دادگاهی که اینجا گفتند، تشکیل نشود؟ اینها موجود است، آنهایی که این صورتمجلس را تنظیم کردند و آنها که به نام نماینده بهره گرفتند، همه قیامکنندگان علیه حکومت ملیاند، شما وارث چنین عواقبی هستید و حالا انتظار سکوت دارید، انتظار آرامش، چرا؟ تا کی؟ تا کجا؟ مگر با مردگان روبرویید؟ مگر اینجا قبرستان است؟ مگر ارض خاموشان است؟ چنین نیست، به هر تقدیر این نمونهای بود و جزیی بود از کل، اصولاً اصالت را از حرکتهای اجتماعی حذف کردند، به ظاهرسازی به مبلمان به نمایش پرداختند، دیدیم و میشنویم انجمن شهر داریم، قانون دارد انجمنهای به ظاهر دموکراتیک که بشارت و مژده به مردم میدهد اما هیچ اختیاری در عمل ندارد، حاکم و والی هرچه خواست کرد، هرکه او خواست شهردار میشود حتی اگر سراپای وجودش از فساد و تباهی لبریز باشد، مردم چه قضاوت خواهند کرد؟ چه عکسالعملی در روحیه مردم پیدا میشود؟ متأسفم که شما وارث این چنین سرنوشتی هستید، بگذریم از اینکه به قولی که گفته شد به صورت جمعی تا کجا و تا چه حد در این زمینه به هر صورت شرکت داشتید، مجلس شورای ملی را به بازی نگرفتند، هر قانونی خواستند از تصویب این مجلس گذراندند و از تصویب مجلسهای قبل از آن، آنهایی که از این دوره بود و آنهایی که برای کسب قدرت و ایجاد نیرو از نظر نیروی لازم، نیروی نمایش ۱۳ ساله حکومت گذشته قانون نظام صنفی دولت این قانون که فرزند ناخلفش اتاق اصناف بود، چه کرده و فلسفه وجودش چه بود جز ایجاد قدرت نمایشی برای حزب فرمایشی، چرا با سرنوشت ملت چنین کردند؟ چطور اعتقاد داشته و باور داشته باشنند؟ باور به چه چیز؟ یک روز در همین مملکت آقای هویدا، رئیس دولت ۱۳ ساله ۴ وزیر را جابجا یا به اعتباری کابینه را ترمیم کرده بودند و از جمله آقای روحانی، وزیر آنچنانی کشاورزی را که هرچه گفتیم به گوش کسی فرو نرفت هنگام طرح فروش تأسیسات کشاورزی که چه کرد، جناب پزشکپور و سایر دوستان و کسی گوش نداد، ایشان را به سرپرستی وزارت تعاون هم مأموریت داده بودند و وزارت تعاون و روستاها لایحه ادعامش در وزارت کشاورزی در مجلس مطرح بود و هنوز به مرحله قطعیت و تصویب نرسیده بود، آقای رامبد از آن گوشه اخطار نظامنامهای کردند. |
− | + | '''دکتر مشیر''' - رامبد هم تغییر رویه داد. | |
− | + | '''قائمی''' - و در اینجا دولت را متهم کردند که چرا هنوز این دو وزارتخانه ادغام نشده قبل از تصویب قانون سرپرستی واحد انتخاب کردهاند. | |
− | دکتر | + | '''دکتر طبیب''' - متأسفانه باید آقای رامبد را هم شریک جرم دانست. |
− | قائمی - و در اینجا دولت را | + | '''قائمی''' - میدانید چه جواب دادند، جواب خیلی ساده بود، دوستان اینجا نخستوزیر پشت تریبون میگفت من خودم میتوانستم آن وزارتخانه را که بلاتکلیف است تا تعیین تکلیف قطعی اداره کنم یا هر یک از وزرای دیگر کجای عمل خلاف قانون اساسی است، ملت ایران میدانید چه گفت؟ گفت آقای رامبد شما زیاد مسافرت میکنید، یعنی در مملکت نیستید، مگر من وزیر تعیین میکنم ما در این مملکت یک فرمانده داریم، این بود جواب، این بود اخلاص، این احساس مسئولیت بود، معنی این کار چه بود؟ معنای این جمله یعنی چه؟ جناب شریفامامی خوب میدانید، ۱۵ سال رئیس قوه مقننه در مجلس سنا بودید دیگر لازم نیست بیش از این توضیح بدهم کار ما را به اینجا کشاندند که به قول آقای قاضی که قبل از من اینجا سخن میگفت، به جای افتخار و مباهات به جهت کسب عنوان افتخارآمیز نماینده ملت، احساس شرمساری و سرافکندگی در جامعه میکنیم چرا چنین است؟ این یک توطئهای است، جناب شریفامامی یک حرکت حسابشده علیه موجودیت و قومیت و بقای مملکت است مگر ملت ایران میبخشد، محال است از هیچیک از این مسائل بگذرد (صحیح است). جناب شریفامامی شما برنامه خود را با تأکید بر این مسائل شروع کردید با توکل به خدا و تعظیم به شعائر دینی و مذهبی و ایجاد تفاهم و آشتی و حفظ حرمت روحانیت، اجرای کامل قانونی اساسی، استقلال قوه قضاییه، استقرار حکومت قانون و تأکید بر اولویتها از قبیل اولویت در مسأله کشاورزی با مسأله دیگر قاعدتاً این برنامه با این تأکیدات مورد تأیید هر وطنپرستی باید باشد اما چرا من مخالف سخن میگویم، این درخواست من است من به عنوان کسی که در پشت این تریبون به کلامالله مجید سوگند یاد کرده است، همواره به سوگندم وفادارم، من به عنوان کسی که اجرای کامل و تمامعیار قانون اساسی را رافع به جمیع مشکلات موجود و هرنوع مشکلی که فرض وجود آن در آینده بشود، صحبت میکنم، پس مخالفت چرا؟ اما چه کنم؟ همانطور که دیدید و شنیدید که در لحظه معرفی کابینه شما به عنوان یکی از کسانی که به معرفی دولت معترض است جلسه را ترک کردم. امروز هم میگویم من با دوستان دیگر هیچگونه قرار قبلی نداشتم پس از آنکه آقای پزشکپور که به وطنپرستیاش معتقدم (صحیح است) و اعتقادم این است که یکی از نمایندگانی بود که در تمام گوشهها و زوایای اجتماعی ما در پارلمان مراقب بود تا هیچجا به اصول لطمه نخورد. نمیدانم یاد دارید یا نه، در اولین نشست یا اجلاسی که به عنوان جلسه مشترک در حزب داشتیم وقتی چنین عنوان کردند که از این به بعد ما همه یکی هستیم و لوایح پس از شور اول - یا مسألهای در این حدود - اگر مسألهای پیش آمد در حزب روی آن بحث و گفتگو میکنیم، پزشکپور تنها کسی بود که در آن اجلاس برخاست و به نام نماینده ملت اعتراض کرد که اگر رستاخیز اعلام شده است قانون اساسی یکی از اصول بنیادی آن است. چه کسی میتواند مجلس را از مسیر اصولی خود برای قانونگذاری منحرف کند و خارج کند، نکنید. چرا اینچنین کردید؟ که بر آن خشم گرفتند و گرفتند. ولی جناب پزشکپور شما را غمی نرسید و غمی نرسد! به هر تقدیر من معترض بودم و معترض هستم و جلسه را به عنوان اعتراض در آن روز ترک کردم و در اینجا هم به عنوان معترض سخن میگویم. آری، آری نظم، نظم. هیچ عاقل بالغ سالمی نیست که در جامعه نظم را نخواهد و انتظار آسایش داشته باشد اما نظمی که بر مبنای تدبیر و اصول باشد و بدون داشتن تالی فاسد آنهم به این شدیدی. حکومت نظامی را شما اعلام کردید که سناتور تهرانید و بیش از سایر نقاط موکلین شما در خاک و خون غلطیدند. جناب شریفامامی متأسفم موکلین شما عزادار شدند. میشد که چنین نشود، میشد که با چنین خشونتی عمل نکند، من بدبینم، من سوءظن دارم، مباد که باز هم دستی غیرمستقیم به شکلی در کار باشد که اینچنین جامعه را خونین کند. و جای آشتی باقی نگذارد (صحیح است - احسنت). شما که ادعای وطنپرستی دارید، من ظنینم، من در خانه ملت در پشت این تریبون میگویم، از کجا نباشد دستی که برادر سرباز را با مردم ایران به قول همکارم جنای مظهری، روبرو نگاه دارد، آنهم روبروی خونین و خصمانه. اگر خداینکرده خطری از جانب دشمن و بیگانه از فراسوی مرزها به مملکت رسید مگر تنها ارتش است که میتواند این خطر را دفع کند؟ نه، تجربه تاریخ نشان داده است و این یک واقعیت است. نقش پشت جبهه، نقش من و شما فرزندان ملت ایران سوای برادران سرباز، بسیار ارزنده است (صحیح است) چرا سرباز، چرا ارتش با ملت خونین شود؟ چرا با مردم خونین شود؟ کجا به مصلحت مملکت است؟ حالا کردید، حکومت نظامی نیاز داشتید، پلیستان قادر به برقرار نظم نبود با اینهمه تجهیزات و اعتباراتی که در این مملکت در این سالها، صرف تأمین احتیاجات آن شده بود بسیار خوب، از برادران سرباز کمک میگرفتید که گرفتید، اما مگر شما نمیدانستید حکومت نظامی قانون دارد؟ مگر نمیبایست جناب دکتر باهری حقوقدان در قالب قانون حکومت نظامی حکومت کند نه خارج از قانون؟ این قانون حکومت نظامی و این شما، کجای قانون اجازه داده سینه برادران و خواهران مرا در این مملکت گلولهباران کنید؟ کدام قانون؟ چرا کسانی که خلاف قانون اساسی شعار دادند که کارشان جرم بود، دستگیر نکردید؟ مگر نمیشد؟ میشد. از من باور نکنید، کارشناسان دنیا را دعوت کنید، کارشناسان پلیسی را از جهان امروز، از هر کجا که بخواهید دعوت کنید ببینید نمیشد؟ تجهیزات پلیس را میسنجند. امکاناتش را میبینند و قضاوت میکنند که میشد. عدهای برخلاف قانون اساسی شعار دادند که بر طبق قانون قدغن بود و در نتیجه قابل تعقیب و میشد آنها را دستگیر کرد، ولی چرا این کار را کردید؟ و حالا چگونه از مردم انتظار دارید؟ چگونه ملت، شما را در چنین شرایطی و حالتی، میخواهید که شما را دولت آشتی بشناسد؟ نمیشناسد. اما فراموش نکنیم که ضرورت تاریخی جامعه ما حکومت دولت آشتی است. حکومت دولتی است که بتواند تمام طبقات را در زیر پرچم ایران همدل و همزبان بکند و در صلح و سلامت به پایداری و استقامت دعوت نماید. ولی متأسفم که با چنین شرایطی و با آن صغرا و کبرایی که چیدم لااقل به عقیده خودم باید فکر دیگری کرد و به همین دلیل به شما رأی نمیدهم، آقایان همکاران مگر در اینجا سئوال نشد؟ مگر جناب پزشکپور و سایر دوستان و آقای بنیاحمد سئوال نکردند از دولت که چرا در قم در خانه مرجع تقلید جامعه شیعه، جهان شیعه، حضرت آیتالله سید کاظم شریعتمداری، مأمورین رفتهاند و در آنجا کسانی به قتل رسیدند چه کردند با خاطیان؟ آیا تأسف کافی بود به عقیده من نه، چطور میشود قبول کرد اعلامیه دولت را که مأمورین در شهر قم خانه مرجع تقلید جهان تشیع، را نمیشناختند تصور دارید این قول را مردم ایران، مسلمانان، شیعیان باور کنند؟ چگونه؟ محال است. بیایید از گذشته عبرت بگیریم صادقانه با مردم روبرو شویم، حقایق را بگوییم ولو اینکه خودتان متضرر شوید اینجا سالهای سال شعار دادند، یک روز پاسدار انقلاب بودند و یک روز سرباز رستاخیز بودند و یک روز جان بر کف بودند، چه شدند این سربازان؟ کو این جان در کفان؟ نبود چنین چیزی، صداقت نبود، ریا بود و خدعه، آنچنان کردند که بیماری اسفبار ناباوری و بیماری اختناق و تملق و چاپلوسی و مدیحهسرایی را در جامعه بشتر کردند. هرکس گمان کرد اگر آرزویی دارد، اگر تمایل دارد که در مسائل گوناگون تجلی داشته باشد، باید تملق، چاپلوسی و ریا داشته باشد، تظاهر داشته باشد این بیماری بسیار بد است و متأسفانه در جامعه ما وجود دارد من استدلالی دارم که جناب دکتر باهری در اینجا میگویم در باب بعضی از تملقات که خیال میکردند سپاسگرند، تجلیلکنندهاند اما نه، آنها کار را به جایی رساندند که به عقیده من از دیدگاه قضایی توهینکنندهاند و چون مورد خطاب موضع عام بود قابل تعقیب جزایی، در اینجا گفتند به تصور ستایش و مدیحهسرایی که تا جهان بوده است در زمینه مادی و معنوی ما، منباب مثال چنین رهبری نداشتهایم، چرا چنین کردند، این چنین انتظار و توقع بوده؟ خدا میداند من تردید ندارم که این موضع قدرت از این گونه تملقات خوشش نمیآید اما معتقدم که متأسفانه جنبهای پیدا کرد که میشود گفت خداینکرده حالت استهزا داشت که در آن صورت جرم است و قابل تعقیب جزایی، چرا چنین کردید با مبانی ملت ایران؟ متأسفم همه از درد، همه از رنج، همه از خطا، و همه از ریا گفتیم، متأسفم بضاعتم کم است ولی اهل سخن هستم، دلم میخواست در مسیری دیگر و در مایهای دیگر سخن بگویم اما چه کنم، نمیشود. استدلال قضایی، یعنی خمیرمایه دموکراسی، اگر قصد آن است که در جامعه برقرار شود اما چگونه، کدام استقلال، چه نوع استقلال، استقلالی که در این سالهایی که گذشت پروبال دستگاه قضایی را چیدند و قیچی کردند حتی حکومتی خاص با آن دستهبندی برای خود درست کردند و مسائل قضایی مملکت را آنجاها بردند، این است معنی استقلال دستگاه قضایی، چرا بازرسی کل کشور را منحل کردید؟ چرا این واحد بزرگی را که میتوانست در تمام سازمانها و تشکیلات اجرایی مملکت بازرسی و نظارت داشته باشد منحل ساختید؟ چرا و چرا؟ شما جناب آقای شریفامامی که میگویید استقلال قوه قضاییه را میخواهید، در برنامهتان پیشبینی نکردید؟ آری، سخن بسیار دارم ولی نمیدانم چقدر از وقتم باقیست. |
− | دکتر | + | '''دکتر رئیسی''' - بیست دقیقه دیگر وقت دارید. |
− | قائمی - | + | '''قائمی''' - متشکرم اینجا یکی دو مطلب که به عقیده خودم از مطالب دیگر بیشتر حائز اهمیت است در ادامه سخنم عنوان میکنم. همانطور که در طلیعه بیانیه برنامه دولت تعظیم در مقابل شعائر اسلامی و حفظ حرمت روحانیت عنوان شده است، من سخنی کوتاه در باب نقش جامعه شیعه مذهب، شیعه در بقای ملیت ایران و استقلال این سرزمین عرض کنم، پس از بعثت نبی اکرم و رواج اسلام با آن عظمت، با آن مایههای انسانی، با آن حریتها، و برابریها اسلام داشت گسترده میشد، خوشبختانه به میهن ما هم آمد و ایران آزاده با جان و دل اسلام را پذیرا شد، چنانکه در سرزمینهای دیگر هم رفت ولی هرکجا رفت قومیت را عوض کرد، از ما قدیمتر هم جوامعی هستند مگر مصر قدیم نیست، مگر ۶ هزار سال تاریخ ندارد، مگر اهرام آن هنور هم به آسمانها لبخند نمیزند، اما دیگر آن کشور مصر نیست کشوری عربی است، اما ایران با جان و دل پذیرای اسلام شد، چرا عرب نشد، چرا چون این خصلت برای مذهب مقدس تشیع است (آفرین) این شیعهگری است، این مذهب شیعه است که ایران را پاسداری و نگهداری نموده و قومیت ما را پاسداری کرده، حالا میدانید چقدر وظیفه سنگینی دارید در مقابل بزرگان، رهبران، مرشدان، هادیان مذهب شیعه، میدانید که با چه قیمتی با چه کیفیتی باید از آزردگی، باید از دلسوختگی و رنجش آنها، رفع رنجش و رفع نگرانی کنید؟ این رسالت ملی ماست، این رسالت ملی به شما حکم میکند باید چنین بکنید. |
− | + | '''حیدری''' - همه مسلمانان نه تنها شیعه. | |
− | + | '''قائمی''' - همه مسلمانند و برابر اما قانون اساسی ایران را مطالعه کنید، مذهب رسمی ایران مذهب حقه جعفری است، یعنی مذهب تشیع (صحیح است) ما نه تنها با برادران دیگر خود که مذهب اسلامی دیگر دارند متحد و برادریم بلکه با همه مسلمانان برادریم (احسنت)، بنابراین چه تفوهای است سخن جای دیگر است، هیچگاه چنین تصوری را نکنید در ذهن خودمان گناه است. این موضع مقدس آنچنان که میبایست در این سالهایی که گفتم و آثار غمانگیزش را شمردم، احترام لازم شناخته نشد و دهنکجیها کردند که نمیبایست میکردند. حالا تاوان را پس بدهید چاره جز این نیست باید به همه تاوان پس بدهیم. انتظار نداشته باشید که رنجش نباشد. مسأله غارتگران در این مملکت خود کتابی قطور است و در چند دقیقهای که من قصد گفتن داشته باشم قادر به ادای آن نیستم. زنجیرهای خفقان که گفتیم از بیوطنیها و غارتگران به وجود آمده بود آنچنان گفتیم غارت کردند، بردند و از هم پاشیدند، سرمایه ملت را که تعقیبشان به این سهلی و سادگی ممکن نیست، دایره وسیعی است، چند ماه پیش بود قبل از تعطیل تابستانی مجلس گفته شد همینجا که دادگاه خاصی لازم است، گفته شد در سطح ملی غارتگران را تعقیب کنید و حسابرسی ملی به وجود آورید ولی نشنیدند و نشنیدیم. متأسفانه باید بگویم چون از جانب خود ما هم همان روز عکسالعمل نشان داده میشد (صحیح است). متأسفم ولی یک روز در اینجا در باب مسأله و مشکل شدید و آزاردهنده ترافیک تهران سخن میگفتم، گفتم این را بررسی کنید بنیادش را بجویید، چرا پل میسازید این پلها مسکن هستند. اشاره کردم که در آن ایام اخباری منتشر شده بود در جراید که ایران ناسیونال ۱۲۰ هزار پیکان تولید سالانه دارد با کمپانی پژو هم قرارداد بسته است که ۲۰۰ هزار اتومبیل پژو مونتاژ کنند، ۸۰درصد مصرف این تولید در تهران است، در کدام معبر باید بگذرد. این توطئه بوده است، اینها نقشه میلیاردر شدن گروه معدودی بیوطن بوده است چرا؟ چون وسایل حملونقل عمومی ترانسپورت شهری فراموش شد. نخواستند وسایل حملونقل عمومی به حد کفایت باشد تا من و شما نیازمند اتومبیل پیکان باشیم (صحیح است). غارت کردند با هزار واسطه و وسیله به ۵-۶ برابر قیمت واقعی به مردم فروختند و ملت ایران را غارت کردند و بعد افتخار کردند که این منم طاووس علیین شده، این منم که ۱۶۰ میلیون تومان بلاعوض برای یک امر خیر میدهم و این باز مطلبی است که اگر غارت بوده است به قول مولوی و داستان پاکبازی که شبانه سرقت میکرد و چیزی به دست میآورد و در خرابهها به بینوایان میداد و میخوراند شاید بدین اعتبار این ۱۶۰ میلیون را بپذیریم اما سخنی دردناک گفتند و در روزنامهها هم نوشته شد که صد میلیون تومان برای کسب رضایت زوجه به منظور هوسبازی جدید پرداخته است، آیا اینها بودند وطنپرستان؟ اینها بودند سربازان راستین رستاخیز؟ اینها بودند پاسداران انقلاب؟ چرا به مملکت چنین کردند که امروز منی که میل نداشتن در موضعی قرار بگیرم که چنین قلب مردم را رنجه کنم چنین کنم، چرا کردید؟ | |
− | + | اینها غارتگرانند چنانکه داستان آن چوپان است داستانی شنیدنی حتی کار به جایی رسید که از زبان مرجع عالیقدر هم شنیدید که در یکی از مصاحبهها فرمودند که اگر آن چوپان شیعه هم بود از نظر ما مردود بود. | |
− | + | '''دکتر طبیب''' - آفرین به این درایت و روشنبینی. | |
− | + | '''قائمی''' - اگر چراها را به شما خطاب میکنم بر من ببخشید، بدین لحاظ است که به هر تقدیر من بینوا در گوشه و کنار ولی شما در رأس بودهاید چرا چاپلوس بودهاید، چرا ساکت ماندهاید ولی من ساکت نماندم. گفتم در بودجه سال ۵۵ گفتم که با ملت ایران چنین نکنید، شما سرمایه ملت ایران سرمایه جامعه متحول را چرا صرف مصرف غیرضروری میکنید؟ چرا باید پرتقال و موز و آناناس با سرمایه ملی ایران، با سرمایه زیربنایی ایران تهیه شود و مثال آوردم و گفتم آن روزگاری که شاه اسماعیل صفوی زنجیر توپهای عثمانی را در جنگ چالدران میدرید، موز و پرتقال و آناناس خورده بود؟ این جامعه که از روستاها به قول آن دوست عزیزم کمون یافتند و ملت ایران را پاسداری کردند و خواهند کرد، ملت ایران جاخالی نمیکند، از این حادثه نمیهراسد اما رشد ما را در زمینههای معنوی و مادی با سستی مواجه خواهد کرد، اما ملت حقگذار و ملت معتقد و مؤمن و باشرف میماند، هرکس بخواهد یا نخواهد ایران میماند و ایرانی هم میماند با همه شکوه و عظمت و جلالش (انشاءالله) من اگر بدین دولت رأی میدهم و رأی کبود خواهم داد از روی بعضی از دوستان که از نظر عاطفه شخصی عزیزشان میدارم شرمندهام، این شوخچشمی را بر من ببخشید اما به خاطر مصلحت به خاطر مصلحت ایران به خاطر مصالح عالیه ایرانزمین، به خاطر شکوه و اعتلای اسلام و مذهب حقه جعفری، به خاطر عظمت و به خاطر روحانیت که رنجیده است و نتوانستید دولت آشتی باشید و به عقیده من نمیتوانید باشید، متأسفم نمیتوانم به شما جز رأی کبود بدهم. سخن را کوتاه میکنم (احسنت) به طنز نگویید به جد بگویی (مجتبایی - متأسفم که آدم چقدر رنگ عوض میکند) به هر تقدیر - دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک منت خدای را که نیم شرمسار دوست، متشکرم (احسنت - احسنت). | |
− | + | '''رئیس''' - آقای نظمی تشریف بیاورید. | |
− | + | '''علی نظمی''' - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند، به نام خداوند بزرگ و با استعانت از شرف و وجدان به نام یک ایرانی وطنپرست و معتقد و به نام نماینده ملت در مجلس شورای ملی سخن خود را در مورد برنامه دولت جناب شریفامامی آغاز میکنم. قبل از شروع هر مطلب لازم به تذکر میدانم که برنامه دولتها در هر زمان و موقعی اگر به طور مجرد و خارج از عوامل اجرایی و مؤثر و دور از قیاس و استنتاج مورد بررسی قرار گیرد نه تنها چیزی را برای ما ثابت نخواهد کرد بلکه به صورت مقاله زیبایی درخواهد آمد که هر خواننده و شنونده، نویسنده آن را تحسین و جملات آن را تمجید خواهد کرد و لازم به یادآوری است که هیچدولت و حکومتی برنامه کار خود را تنبلی و سستی، دزدی و خیانت، سوءاستفاده و سوءرفتار قرار نداده و نخواهد داد و سعی خواهد کرد در قالب کلمات و جملات زیبا و موردپسند مردم آن چیزی که خواست مردم و نیاز جامعه است در کتابی به نام دولت بگنجاند و بیمناسبت نیست که به استحضار برسانم که فقط در سه دهه اخیر که سن و سال من اجازه میدهد و مطالعاتی نیز دارم تمام دولتها برنامه کار خود را مبارزه با فساد و پیشرفت کشاورزی و صنعت و توسعه اقتصادی و بازرگانی و رفاه حال عامه و عدالت اجتماعی و جملات شیرین و دلپسندی از این قبیل قرار دادهاند و هر دولتی دولت قبل از خود را با همان جملات شیرین محکوم و با تکرار همان جملات و عبارات برای خود برنامهای تنظیم کرده است. به هر حال این سیر تسلسل به آنجا کشیده است که امروز هر ایرانی باشرف و مؤمنی عقیده دارد ه ایران در خطر است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | علی نظمی - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند، به نام خداوند بزرگ و با استعانت از شرف و وجدان به نام یک ایرانی وطنپرست و معتقد و به نام نماینده ملت در مجلس شورای ملی سخن خود را در مورد برنامه دولت جناب شریفامامی آغاز میکنم. قبل از شروع هر مطلب لازم به تذکر میدانم که برنامه دولتها در هر زمان و موقعی اگر به طور مجرد و خارج از عوامل اجرایی و مؤثر و دور از قیاس و استنتاج مورد بررسی قرار گیرد نه تنها چیزی را برای ما ثابت نخواهد کرد بلکه به صورت مقاله زیبایی درخواهد آمد که هر خواننده و شنونده، نویسنده آن را تحسین و جملات آن را تمجید خواهد کرد و لازم به یادآوری است که هیچدولت و حکومتی برنامه کار خود را تنبلی و سستی، دزدی و خیانت، سوءاستفاده و سوءرفتار قرار نداده و نخواهد داد و سعی خواهد کرد در قالب کلمات و جملات زیبا و موردپسند مردم آن چیزی که خواست مردم و نیاز جامعه است در کتابی به نام دولت بگنجاند و بیمناسبت نیست که به استحضار برسانم که فقط در سه دهه اخیر که سن و سال من اجازه میدهد و مطالعاتی نیز دارم تمام دولتها برنامه کار خود را مبارزه با فساد و پیشرفت کشاورزی و صنعت و توسعه اقتصادی و بازرگانی و رفاه حال عامه و عدالت اجتماعی و جملات شیرین و دلپسندی از این قبیل قرار دادهاند و هر دولتی دولت قبل از خود را با همان جملات شیرین محکوم و با تکرار همان جملات و عبارات برای خود برنامهای تنظیم کرده است. به هر حال این سیر تسلسل به آنجا کشیده است که امروز هر ایرانی باشرف و مؤمنی عقیده دارد ه ایران در خطر است. | ||
نارضایی و ناراحتی مردم از سوءجریانات و سوءاستفادهها و نداشتن امکانات رفاهی کافی خاصه وضع بد و خطرناک دیو زشتسیرت دیوانسالاری و آنچه که این دولتها گفتند و عمل نکردند، مملکت را به جایی رسانده است که متأسفانه امروز من در این مجلس در حالی صحبت میکنم که حکومت نظامی برقرار و تانکها در جلو مجلس پاسداری میکنند و چند روز پیش بود که خون دهها نفر از خواهران و برادران ما به زمین ریخته و عده زیادی مجروح شدند و شما انتظار نداشته باشید که آنچه در بیرون میگذرد تأثیری در صحبتها و بحثهای نمایندگان نگذاشته باشد (صحیح است). من با قلبی آکنده از غم و اندوه این مصیبت بزرگ را به تمام ایرانیان شرافتمند تسلیت عرض و برای بازماندگان این عزیزان وطن صبر و شکیبایی آرزو میکنم و قلباً از درگاه احدیت مسئلت دارم که چنین حوادث ناگوار برای ملت ما پیش نیامده و اتحاد و اتفاق ملت ایران دائمی و ابدی باشد (احسنت). | نارضایی و ناراحتی مردم از سوءجریانات و سوءاستفادهها و نداشتن امکانات رفاهی کافی خاصه وضع بد و خطرناک دیو زشتسیرت دیوانسالاری و آنچه که این دولتها گفتند و عمل نکردند، مملکت را به جایی رسانده است که متأسفانه امروز من در این مجلس در حالی صحبت میکنم که حکومت نظامی برقرار و تانکها در جلو مجلس پاسداری میکنند و چند روز پیش بود که خون دهها نفر از خواهران و برادران ما به زمین ریخته و عده زیادی مجروح شدند و شما انتظار نداشته باشید که آنچه در بیرون میگذرد تأثیری در صحبتها و بحثهای نمایندگان نگذاشته باشد (صحیح است). من با قلبی آکنده از غم و اندوه این مصیبت بزرگ را به تمام ایرانیان شرافتمند تسلیت عرض و برای بازماندگان این عزیزان وطن صبر و شکیبایی آرزو میکنم و قلباً از درگاه احدیت مسئلت دارم که چنین حوادث ناگوار برای ملت ما پیش نیامده و اتحاد و اتفاق ملت ایران دائمی و ابدی باشد (احسنت). | ||
− | جناب شریفامامی اولین و مهمترین مطلبی که به عقیده من دولت شما را به وجود آورد و در زوایای برنامه دولت نیز به خوبی به چشم میخورد، مسأله نارضایی مردم و | + | جناب شریفامامی اولین و مهمترین مطلبی که به عقیده من دولت شما را به وجود آورد و در زوایای برنامه دولت نیز به خوبی به چشم میخورد، مسأله نارضایی مردم و پیدا کردن علل و از بین بردن ریشههای آن است و به قول معروف دولت شما برای آشتی و نگهداری حالت سازش و جلب اعتماد مردم روی کار آمده است و اگر مفهوم این مطالب را دقیقاً مورد بررسی و امعاننظر قرار بدهیم متوجه خواهیم شد که مسئولیت و رسالت بزرگی به عهده شما گذاشته شده است و چه مشکلات اساسی و بنیادی بیشماری در پیش دارید. |
− | |||
− | پیدا کردن علل و از بین بردن ریشههای آن است و به قول معروف دولت شما برای آشتی و نگهداری حالت سازش و جلب اعتماد مردم روی کار آمده است و اگر مفهوم این مطالب را دقیقاً مورد بررسی و امعاننظر قرار بدهیم متوجه خواهیم شد که مسئولیت و رسالت بزرگی به عهده شما گذاشته شده است و چه مشکلات اساسی و بنیادی بیشماری در پیش دارید. | ||
وضع جامعه امروز ما را به مریضی میتوان تشبیه کرد که چندین درد خطرناک و مهلک دارد و نیازمند معالجه و مداوا است ولی برای مداوای هر مریضی ابتدا باید نوع مرض را تشخیص و سپس به دست پزشکان حاذق معالجه گردد. برای شناخت درد جامعه بیمار باید به گذشته برگردیم و ببینیم این میکروب مسری و خطرناک چگونه در جان جامعه ما جا گرفت و روی همین استدلال است که برخلاف کسانی که عقیده دارند ذکر مصیبت نباید کرد، به عقیده من باید مصیبت آنقدر ذکر و بررسی گردد تا آنجا که علت وجودی آن روشن و با تدابیر لازم کاری شود که دیگر برای جامعه مصیبتی پیش نیاید. | وضع جامعه امروز ما را به مریضی میتوان تشبیه کرد که چندین درد خطرناک و مهلک دارد و نیازمند معالجه و مداوا است ولی برای مداوای هر مریضی ابتدا باید نوع مرض را تشخیص و سپس به دست پزشکان حاذق معالجه گردد. برای شناخت درد جامعه بیمار باید به گذشته برگردیم و ببینیم این میکروب مسری و خطرناک چگونه در جان جامعه ما جا گرفت و روی همین استدلال است که برخلاف کسانی که عقیده دارند ذکر مصیبت نباید کرد، به عقیده من باید مصیبت آنقدر ذکر و بررسی گردد تا آنجا که علت وجودی آن روشن و با تدابیر لازم کاری شود که دیگر برای جامعه مصیبتی پیش نیاید. | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۱۸: | ||
مردم ایران اعتقاد دارند آنهایی که دانسته و ندانسته به این آتش دامن زدهاند، آنهایی که مصدر کاری بودهاند و مردم را ناراضی کردهاند، آنهایی که با معتقدات و مبانی مذهنبی و اخلاقی مردم بازی کردند، آنهایی که با به کار گماردن اشخاصی غیرصالح موجبات ناراحتی مردم را فراهم کردند، آنهایی که اقتصاد تورمی به ایران ارزانی داشتند، آنهایی که کشاورزی مملکت را به صورتی درآوردند که در حکم عدم است، آنهایی که با تجاوز به حقوق عمومی جان و مال دیگران آسایش را از مردم سلب کردند و آنهایی که به نام برنامهریز بیبرنامهترین اجتماع را به وجود آوردند و آنهایی که فرهنگ و آموزش و پرورش ما را از حیث معنوی و کیفی به قهقهرا کشاندند و بالاخره آنهایی که به نحوی از انحا در به وجود آمدن این موج مخالف و ناراضی دست داشتهاند، مسئول این فجایع و کشتار و جنایات هستند. مردم ایران اعتقاد دارند که اینگونه افراد و دستاندرکاران گذشته باید حساب پس بدهند و دروازههای مملکت برای جلوگیری از خروجشان به رویشان بسته گردد و مورد محاکمه قانونی و صحیح قرار گیرند و ما نمیگوییم همه دزد بودند، ما نمیگوییم همه خائن بودند و ما نمیگوییم همه در این کارها دست داشتند، ولی میگوییم که همه باید محاکمه شوند تا حق از باطل تمیز و ناحق به شدیدترین مجازاتها محکوم گردد (صحیح است) چه ما جز به شاهنشاهی که میدانیم همیشه و همهوقت به فکر وطن و ملت نجیب ایران است به کسی اعتقاد و اعتماد بلاشرط نداریم و شاهنشاه ما در مصاحبهای فرمودهاند که در گذشته اشتباهاتی رخ داده است. مجریان و عوامل این اشتباهات باید شناخته و محاکم شوند. | مردم ایران اعتقاد دارند آنهایی که دانسته و ندانسته به این آتش دامن زدهاند، آنهایی که مصدر کاری بودهاند و مردم را ناراضی کردهاند، آنهایی که با معتقدات و مبانی مذهنبی و اخلاقی مردم بازی کردند، آنهایی که با به کار گماردن اشخاصی غیرصالح موجبات ناراحتی مردم را فراهم کردند، آنهایی که اقتصاد تورمی به ایران ارزانی داشتند، آنهایی که کشاورزی مملکت را به صورتی درآوردند که در حکم عدم است، آنهایی که با تجاوز به حقوق عمومی جان و مال دیگران آسایش را از مردم سلب کردند و آنهایی که به نام برنامهریز بیبرنامهترین اجتماع را به وجود آوردند و آنهایی که فرهنگ و آموزش و پرورش ما را از حیث معنوی و کیفی به قهقهرا کشاندند و بالاخره آنهایی که به نحوی از انحا در به وجود آمدن این موج مخالف و ناراضی دست داشتهاند، مسئول این فجایع و کشتار و جنایات هستند. مردم ایران اعتقاد دارند که اینگونه افراد و دستاندرکاران گذشته باید حساب پس بدهند و دروازههای مملکت برای جلوگیری از خروجشان به رویشان بسته گردد و مورد محاکمه قانونی و صحیح قرار گیرند و ما نمیگوییم همه دزد بودند، ما نمیگوییم همه خائن بودند و ما نمیگوییم همه در این کارها دست داشتند، ولی میگوییم که همه باید محاکمه شوند تا حق از باطل تمیز و ناحق به شدیدترین مجازاتها محکوم گردد (صحیح است) چه ما جز به شاهنشاهی که میدانیم همیشه و همهوقت به فکر وطن و ملت نجیب ایران است به کسی اعتقاد و اعتماد بلاشرط نداریم و شاهنشاه ما در مصاحبهای فرمودهاند که در گذشته اشتباهاتی رخ داده است. مجریان و عوامل این اشتباهات باید شناخته و محاکم شوند. | ||
− | جناب شریفامامی اگر شما این کار را انجام ندهید «که خوشبختانه شروع کردهاید» خدمتگزار واقعی ملت و شاهنشاه نیستید، چه مردم و شاهنشاه بالاتفاق میگویند که در گذشته اشتباهاتی رخ داده است و میدانید که اشتباه از جانب یک دولت که سرنوشت ملت از نظر | + | جناب شریفامامی اگر شما این کار را انجام ندهید «که خوشبختانه شروع کردهاید» خدمتگزار واقعی ملت و شاهنشاه نیستید، چه مردم و شاهنشاه بالاتفاق میگویند که در گذشته اشتباهاتی رخ داده است و میدانید که اشتباه از جانب یک دولت که سرنوشت ملت از نظر اجرایی در دست اوست غیرقابل بخشش است. بزرگترین اشتباه گذشته این بود که افرادی را که سابقه سیاسی روشنی نداشتند به حساسترین کارها گماردند و اغلب آنان و دستنشاندگانشان چنان نهال نارضایی و عدم اعتماد را آبیاری کردند که به صورت درخت تنومند امروزی درآمده است. |
− | |||
− | اجرایی در دست اوست غیرقابل بخشش است. بزرگترین اشتباه گذشته این بود که افرادی را که سابقه سیاسی روشنی نداشتند به حساسترین کارها گماردند و اغلب آنان و دستنشاندگانشان چنان نهال نارضایی و عدم اعتماد را آبیاری کردند که به صورت درخت تنومند امروزی درآمده است. | ||
جناب شریفامامی حال که از زبان یک نماینده مجلس علل نارضاییها و هیجانات مردم را شنیدید و در این موقعیت حساس به اعتقاد من با فدارکاری قبول مسئولیت کردهاید بر شماست که مانند یک طبیب باتجربه شروع به معالجه این بیمار بکنید و آنچه را که به عنوان توصیه عرض میکنم خواستهای مردم شرافتمند ایران است که امیدوارم به آنها توجه کافی مبذول دارید. | جناب شریفامامی حال که از زبان یک نماینده مجلس علل نارضاییها و هیجانات مردم را شنیدید و در این موقعیت حساس به اعتقاد من با فدارکاری قبول مسئولیت کردهاید بر شماست که مانند یک طبیب باتجربه شروع به معالجه این بیمار بکنید و آنچه را که به عنوان توصیه عرض میکنم خواستهای مردم شرافتمند ایران است که امیدوارم به آنها توجه کافی مبذول دارید. | ||
− | ۱- صمیمانه تصمیم بگیرید که در هیچیک از شئون و در هیچمورد و موضوعی به مردم دروغ و خلاف واقع نگویید و حقایق را همیشه آشکار و بیان نمایید و از گزارشات نادرست و دروغ پرهیز نمایید. چه مردم انتظار دارند که از رئیس دولت خود همیشه واقعیت را بشنوند و مطلب خلاف واقع بالاخره روزی برای مردم روشن میشود و وای روزی که مردم به سخنان یک نفر اعتماد نکنند. | + | '''۱-''' صمیمانه تصمیم بگیرید که در هیچیک از شئون و در هیچمورد و موضوعی به مردم دروغ و خلاف واقع نگویید و حقایق را همیشه آشکار و بیان نمایید و از گزارشات نادرست و دروغ پرهیز نمایید. چه مردم انتظار دارند که از رئیس دولت خود همیشه واقعیت را بشنوند و مطلب خلاف واقع بالاخره روزی برای مردم روشن میشود و وای روزی که مردم به سخنان یک نفر اعتماد نکنند. |
− | ۲- در کارها و اقدامات و انتصابات تظاهر نکنید چه مردم تظاهر را خوب و زود میفهمند و خط بطلان بر چنین اعمال میکشند. نکات مثبت و منفی خصوصیات جنابعالی را همه مردم ایران خوب میدانند و میشناسند لزومی نداشت در معرفی شما به اجداد محترمتان اشاره شود. این قبیل کارها در نظر مردم نتیجه معکوس دارد که امیدوارم دیگر تکرار نشود (صحیح است - احسنت) | + | '''۲-''' در کارها و اقدامات و انتصابات تظاهر نکنید چه مردم تظاهر را خوب و زود میفهمند و خط بطلان بر چنین اعمال میکشند. نکات مثبت و منفی خصوصیات جنابعالی را همه مردم ایران خوب میدانند و میشناسند لزومی نداشت در معرفی شما به اجداد محترمتان اشاره شود. این قبیل کارها در نظر مردم نتیجه معکوس دارد که امیدوارم دیگر تکرار نشود (صحیح است - احسنت) |
− | ۳- در انتصابات، اشخاص و افراد خوشنام و خوشسابقه و قابل اعتماد را مورد انتصاب قرار بدهید و بیآنکه به جد چندم فلان استاندار اشاره شود (صحیح است) فقط سعی در گزینش بهترینها به عمل بیاید و حتی معتقدم در حال حاضر نیز به اطراف خود دقیقاً توجه فرمایید و کسانی که در گذشته موجبات نارضایی مردم را به نحوی از انحا فراهم ساخته و یا مورد اعتماد نیستند از خود دور و مردم را خشنود نمایید. | + | '''۳-''' در انتصابات، اشخاص و افراد خوشنام و خوشسابقه و قابل اعتماد را مورد انتصاب قرار بدهید و بیآنکه به جد چندم فلان استاندار اشاره شود (صحیح است) فقط سعی در گزینش بهترینها به عمل بیاید و حتی معتقدم در حال حاضر نیز به اطراف خود دقیقاً توجه فرمایید و کسانی که در گذشته موجبات نارضایی مردم را به نحوی از انحا فراهم ساخته و یا مورد اعتماد نیستند از خود دور و مردم را خشنود نمایید. |
− | ۴- ضابطه را جایگزین رابطه بکنید و این امر را در تمام سطوح مملکتی تسری بدهید و اجازه نفرمایید که نور چشمان تازه از فرنگ برگشته جای اشخاص باتجربه و بافضیلت را بگیرند. | + | '''۴-''' ضابطه را جایگزین رابطه بکنید و این امر را در تمام سطوح مملکتی تسری بدهید و اجازه نفرمایید که نور چشمان تازه از فرنگ برگشته جای اشخاص باتجربه و بافضیلت را بگیرند. |
− | ۵- به هیچدسته و طبقهای ارفاق بیجا و بیمنطق (چه لفظی و چه عملی) نکنید. چه این ارفاقها در ذهن مردم به صورت رشوه تلقی میشود و با این وضع انتظارات بیمورد بالا میرود و آن عده به بیکارگی و رشوهگیری عادت میکنند. | + | '''۵-''' به هیچدسته و طبقهای ارفاق بیجا و بیمنطق (چه لفظی و چه عملی) نکنید. چه این ارفاقها در ذهن مردم به صورت رشوه تلقی میشود و با این وضع انتظارات بیمورد بالا میرود و آن عده به بیکارگی و رشوهگیری عادت میکنند. |
− | ۶- در تمام سطوح تبعیض را از بین ببرید و این کار را چه از حیث پست و شغل و چه از حیث مالی و مادی به شدت اجرا کنید. | + | '''۶-''' در تمام سطوح تبعیض را از بین ببرید و این کار را چه از حیث پست و شغل و چه از حیث مالی و مادی به شدت اجرا کنید. |
− | ۷- تأمین عدالت اجتماعی را در اولویت قرار دهید و فاصله طبقاتی و اختلاف درآمدها را به حداقل ممکن برسانید و با اعمال سیاستهای صحیح مالیاتی مردم را معتمد به عدالت اجتماعی بکنید. | + | '''۷-''' تأمین عدالت اجتماعی را در اولویت قرار دهید و فاصله طبقاتی و اختلاف درآمدها را به حداقل ممکن برسانید و با اعمال سیاستهای صحیح مالیاتی مردم را معتمد به عدالت اجتماعی بکنید. |
− | ۸- به رفاه طبقات کمدرآمد توجه خاص مبذول و نگذارید عقده نداری قلب و روح آنها را منفجر و به هر چیزی غیرمؤمن و بدبین بکند. | + | '''۸-''' به رفاه طبقات کمدرآمد توجه خاص مبذول و نگذارید عقده نداری قلب و روح آنها را منفجر و به هر چیزی غیرمؤمن و بدبین بکند. |
− | ۹- به مردم آزادی و حق بیان و قلم در حد قانون اساسی بدهید و به این کار تظاهر نکنید چه آزادی گفتن و اندیشیدن از حقوق طبیعی هر فرد است و اگر مضر به حال جامعه نباشد نباید از آن جلوگیری به عمل آید. | + | '''۹-''' به مردم آزادی و حق بیان و قلم در حد قانون اساسی بدهید و به این کار تظاهر نکنید چه آزادی گفتن و اندیشیدن از حقوق طبیعی هر فرد است و اگر مضر به حال جامعه نباشد نباید از آن جلوگیری به عمل آید. |
− | ۱۰- متجاوزین به حقوق عمومی و اهمالکاران و ناراضیتراشان را طوری تنبیه بکنید که موجب تنبه شود و در این راه هیچگونه تبعیض و گذشتی معمول ندارید. | + | '''۱۰-''' متجاوزین به حقوق عمومی و اهمالکاران و ناراضیتراشان را طوری تنبیه بکنید که موجب تنبه شود و در این راه هیچگونه تبعیض و گذشتی معمول ندارید. |
− | ۱۱- مسببین وقایع اخیر و محرکین آنها را در هر لباس و مقام و مکانی که باشند هرچه زودتر شناسایی و با دلایل و صریحاً به مردم معرفی نمایید. خصوصاً مردم بیصبرانه در انتظار روشن شدن قضیه آتشسوزی سینما رکس آبادان و استماع اظهارات شخص دستگیرشده هستند (صحیح است). | + | '''۱۱-''' مسببین وقایع اخیر و محرکین آنها را در هر لباس و مقام و مکانی که باشند هرچه زودتر شناسایی و با دلایل و صریحاً به مردم معرفی نمایید. خصوصاً مردم بیصبرانه در انتظار روشن شدن قضیه آتشسوزی سینما رکس آبادان و استماع اظهارات شخص دستگیرشده هستند (صحیح است). |
مطالبی که به عرض رسید ابتداییترین خواستهای مردم و ضروریترین مسائل در رفع نارضایتیها است که بدون توجه به یکایک آنها رفع بیعدالتی و نارضاییها غیرممکن است. | مطالبی که به عرض رسید ابتداییترین خواستهای مردم و ضروریترین مسائل در رفع نارضایتیها است که بدون توجه به یکایک آنها رفع بیعدالتی و نارضاییها غیرممکن است. | ||
− | جناب شریفامامی آنچه که در برنامه دولت به آن تأکید شده است مسأله آزادیهاست که بلاتردید مورد قبول و تأیید عامه میباشد. به طوری که قبلاً نیز عرض کردم این حق طبیعی مردم است که آزادیهای مقرر در قانون اساسی را داشته باشند و هرگونه تضییقات در این امر موجب تجری و عصیان مردم و عدم اعتمادشان خواهد بود و کارها و گفتهها و نوشتههای زیرزمینی و محرمانه ازدیاد پیدا خواهد کرد و باتوجه به اصل غیرقابل انکار (حریص بودن برای چیزی که منع شده است) اشتیاق و ذوق | + | جناب شریفامامی آنچه که در برنامه دولت به آن تأکید شده است مسأله آزادیهاست که بلاتردید مورد قبول و تأیید عامه میباشد. به طوری که قبلاً نیز عرض کردم این حق طبیعی مردم است که آزادیهای مقرر در قانون اساسی را داشته باشند و هرگونه تضییقات در این امر موجب تجری و عصیان مردم و عدم اعتمادشان خواهد بود و کارها و گفتهها و نوشتههای زیرزمینی و محرمانه ازدیاد پیدا خواهد کرد و باتوجه به اصل غیرقابل انکار (حریص بودن برای چیزی که منع شده است) اشتیاق و ذوق مردم برای گفتن و شنیدن و نوشتن ممنوعات بیشتر خواهد شد و مطالبی نوشته و گفته خواهد شد که شاید خلاف حقیقت هم باشد ولی چون ممنوع است مردم به جان خواهند پذیرفت. این است که از دولت جنابعالی که برنامه خود را بسط آزادیها قرار داده و چند روزی نیز به ثبوت رساندید تشکر مینمایم و امیدوارم بعد از رفع مشکلات فعلی باز شاهد تجلی این هدف باشیم و باشد مردمی که امروز به ناباوری گراییدهاند با لمس آن اعتقاد پیدا کنند. |
− | |||
− | مردم برای گفتن و شنیدن و نوشتن ممنوعات بیشتر خواهد شد و مطالبی نوشته و گفته خواهد شد که شاید خلاف حقیقت هم باشد ولی چون ممنوع است مردم به جان خواهند پذیرفت. این است که از دولت جنابعالی که برنامه خود را بسط آزادیها قرار داده و چند روزی نیز به ثبوت رساندید تشکر مینمایم و امیدوارم بعد از رفع مشکلات فعلی باز شاهد تجلی این هدف باشیم و باشد مردمی که امروز به ناباوری گراییدهاند با لمس آن اعتقاد پیدا کنند. | ||
ولی مطلبی که در مورد آزادیها با توجه به مشاهدات عینی خودم باید بگویم این است که ملت ایران به شما اجازه نمیدهد که این آزادیها را از حد قانون اساسی بگذرانید، هرکس در حدود قانون اساسی و با توجه به اصول مقدسه آن آزاد در قلم و بیان و اجتماع است ولی مقدسات ملی ما یعنی مذهب و دین ما و تمامیت ارضی ما و استقلال ما و رژیم شاهنشاهی ما نمیتواند بازیچه و مورد اهانت هیچفردی قرار گیرد و ملت ایران از شما میخواهد که اجازه ندهید این سه رکن و اصل مقدس ما مورد تجاوز و اهانت قرار گیرد. هرکس ادعا میکند که رعایت قانون اساسی را میخواهد باید به این اصول مقدس احترام گذاشته و مؤمن باشد وگرنه دشمن قانون اساسی است نه دوست آن. | ولی مطلبی که در مورد آزادیها با توجه به مشاهدات عینی خودم باید بگویم این است که ملت ایران به شما اجازه نمیدهد که این آزادیها را از حد قانون اساسی بگذرانید، هرکس در حدود قانون اساسی و با توجه به اصول مقدسه آن آزاد در قلم و بیان و اجتماع است ولی مقدسات ملی ما یعنی مذهب و دین ما و تمامیت ارضی ما و استقلال ما و رژیم شاهنشاهی ما نمیتواند بازیچه و مورد اهانت هیچفردی قرار گیرد و ملت ایران از شما میخواهد که اجازه ندهید این سه رکن و اصل مقدس ما مورد تجاوز و اهانت قرار گیرد. هرکس ادعا میکند که رعایت قانون اساسی را میخواهد باید به این اصول مقدس احترام گذاشته و مؤمن باشد وگرنه دشمن قانون اساسی است نه دوست آن. | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۵۴: | ||
این کارها و صدها نظیر آن را انجام دادند که متأسفانه امروز میبینیم عدهای ندانسته آوازی از حلقومشان بیرون میآید که برای وطن مرگبار است و برای استقلال ما سم مهلک، و از این موقعیت همیشه دشمنان تمامیت ارضی ما سوءاستفاده کردهاند و همین امروز نیز میکنند که بلاتردید مسبب این اوضاع خائنین خادمنما هستند که این ضربه مهلک را دانسته و ندانسته بر پیکر ایران و استقلال آن زده و میزنند. موقعی که صحبت از وطن عزیزمان ایران و از شاه و شاهنشاهی میشود مو بر تنم راست میگردد و قلبم از حرکت میایستد و یکپارچه ایثار و اخلاص و ارادت میگردم و برای من که با کلمه مقدس شاه و وطن بزرگ شده و با مهر و عشق میهن پرورش یافتهام تحمل چنین اوضاع و احوالی مقدور نیست و ملامتم نکنید اگر نفرین بر آن خائنین به ظاهر خادم میفرستم و عذاب اخروی برایشان میخواهم. | این کارها و صدها نظیر آن را انجام دادند که متأسفانه امروز میبینیم عدهای ندانسته آوازی از حلقومشان بیرون میآید که برای وطن مرگبار است و برای استقلال ما سم مهلک، و از این موقعیت همیشه دشمنان تمامیت ارضی ما سوءاستفاده کردهاند و همین امروز نیز میکنند که بلاتردید مسبب این اوضاع خائنین خادمنما هستند که این ضربه مهلک را دانسته و ندانسته بر پیکر ایران و استقلال آن زده و میزنند. موقعی که صحبت از وطن عزیزمان ایران و از شاه و شاهنشاهی میشود مو بر تنم راست میگردد و قلبم از حرکت میایستد و یکپارچه ایثار و اخلاص و ارادت میگردم و برای من که با کلمه مقدس شاه و وطن بزرگ شده و با مهر و عشق میهن پرورش یافتهام تحمل چنین اوضاع و احوالی مقدور نیست و ملامتم نکنید اگر نفرین بر آن خائنین به ظاهر خادم میفرستم و عذاب اخروی برایشان میخواهم. | ||
− | مهندس ظفری - عذاب دنیوی هم بخواهید | + | '''مهندس ظفری''' - عذاب دنیوی هم بخواهید. |
− | |||
− | |||
− | و | + | '''نظمی''' - و از شما جناب شریفامامی به عنوان یک ایرانی وطنپرست و شاهدوست میخواهم که دقت کافی در رعایت همهجانبه این مطلب فرموده و دستور لازم به اطرافیان و دستگاههای عالی اجرایی بدهید. |
− | و یا میخواهد و تعقیب میکنند و فریاد میزند به عنوان یک فرد نیست و این خواست از طرف یک منطقه و فریاد یک دسته عظیم اجتماع است که باید در حدود قانون به آن عمل نمود (صحیح است). عدم توجه به خواست نماینده مردم و عدم قبول نظرات و نظارت قانونی قوه مقننه در واقع عدم توجه به قانون اساسی است. اگر وزیری واقعاً میخواهد به مردم خدمت کند و از نظرات مردم آگاه باشد و رضایت مردم را جلب نماید در درجه اول باید با همکاری و جلب مشارکت و نظر نماینده که در واقع نظر مردم است اقدام نماید ولی متأسفانه در گذشته شاهد بودیم همچنان که به هیچچیز توجه صحیح نشد موضع قوه مقننه و نمایندگان ملت نیز نادیده گرفته شد جز بعضی روابط شخصی و خصوصی در اکثر موارد حتی پاسخ نامههای نمایندگان داده نشد و خواستهای مردمی و قانونی آنان زیر پا گذاشته شد که در نتیجه علاوه بر ندیده انگاشتن قانون اساسی اصولاً فاصله بین مردم و دستگاههای اجرایی بزرگتر و عمیقتر شد. وزرا از حرف حق و اظهارات و ایرادات منطقی و قانونی نمایندگان رنجیده و کینه به دل گرفتند و حتی در مواردی نمایندگان مورد تهدید وزرا واقع شدند. تعجب نکنید حرف بیمأخذ نمیزنم و برای ایجاد باور و قبول در شما دو مورد را نسبت به خودم اتفاق افتاده است توضیح میدهم. اول آنکه یکی از وزرای مشاور سابق چندبار با لفاظی و جملهپردازی و اما بسیار صریح و روشن اینجانب را به خاطر مطالبی که در مجلس عنوان کرده و یا به وزرا نوشته بودم مورد تهدید قرار داد و گفت اگر این مطالب تکرار شود دوره آینده نخواهند گذاشت من کاندیدا و نماینده بشوم که البته بنده جز خنده پاسخی نداشتم. دیگر اینکه یکی از وزرا که فعلاً نیز در ردیف وزرای نشسته است در جلسه رسمی کمیسیون بودجه در قبال ایرادات و انتقادات اینجانب موقعی که از ناراضیتراشیها و بازنشستهکردنها و انتصابات بیمورد صحبت کردم و گفتم که متأسفانه در بیست ساله اخیر (دکتر مشیر - بفرمایید در دو کابینه) برخلاف انتظار پیشرفتی از لحاظ معنوی و کیفی در وزارتخانهاش دیده نمیشود بنده را تهدید کرد که گفتههایم را به عرض خواهد رساند و مسلماً متوجه معنی این حرف هستید. در واقع تهدید و پروندهسازی برای نمایندهای که در یک جلسه رسمی مجلس عقیده خود را ابراز داشته است. در نتیجه یعنی زیر پا گذاشتن قانون اساسی و عدم توجه به تمام اصول قانونی و به هیچ شمردن وظایف و موضع قوه مقننه و اعمال نظارت آن. البته من آن روز با صلاحدید رئیس کمیسیون جوابی ندادم که حمل بر هیچ مطلبی نشود ولی جناب شریفامامی به نام مردم از شما میخواهم دستور فرمایید این قبیل افراد به این گونه افکار و هتکحرمتها و تخطی و بیاعتنایی به قانون اساسی خاتمه داده و از پروندهسازی دست بردارند (صحیح است). | + | و اما مطلبی که عمیقاً باید به آن ئوجه شود موضع قوه مقننه مملکت و احترام به این قوه و حفظ و تقویت آن و ایجاد رابطه صحیح براساس قانون اساسی با قوه مجریه است که قسمتی به عهده خود مجالس مقننه است و فعلاً خارج از بحث ماست و قسمتی مربوط به ایجاد باور و اعتقاد در دولت و وزرا نسبت به این قوه و قبول موضع واقعی آن و احترام به قانون اساسی است. یک وزیر باید بداند که یک نماینده مجلس طبق قانون نماینده تمام ملت ایران و عملاً نیز نماینده یکصدهزار نفر از مردم این مملکت میباشد و باید بداند که آنچه یک نماینده میگوید و یا میخواهد و تعقیب میکنند و فریاد میزند به عنوان یک فرد نیست و این خواست از طرف یک منطقه و فریاد یک دسته عظیم اجتماع است که باید در حدود قانون به آن عمل نمود (صحیح است). عدم توجه به خواست نماینده مردم و عدم قبول نظرات و نظارت قانونی قوه مقننه در واقع عدم توجه به قانون اساسی است. اگر وزیری واقعاً میخواهد به مردم خدمت کند و از نظرات مردم آگاه باشد و رضایت مردم را جلب نماید در درجه اول باید با همکاری و جلب مشارکت و نظر نماینده که در واقع نظر مردم است اقدام نماید ولی متأسفانه در گذشته شاهد بودیم همچنان که به هیچچیز توجه صحیح نشد موضع قوه مقننه و نمایندگان ملت نیز نادیده گرفته شد جز بعضی روابط شخصی و خصوصی در اکثر موارد حتی پاسخ نامههای نمایندگان داده نشد و خواستهای مردمی و قانونی آنان زیر پا گذاشته شد که در نتیجه علاوه بر ندیده انگاشتن قانون اساسی اصولاً فاصله بین مردم و دستگاههای اجرایی بزرگتر و عمیقتر شد. وزرا از حرف حق و اظهارات و ایرادات منطقی و قانونی نمایندگان رنجیده و کینه به دل گرفتند و حتی در مواردی نمایندگان مورد تهدید وزرا واقع شدند. تعجب نکنید حرف بیمأخذ نمیزنم و برای ایجاد باور و قبول در شما دو مورد را نسبت به خودم اتفاق افتاده است توضیح میدهم. اول آنکه یکی از وزرای مشاور سابق چندبار با لفاظی و جملهپردازی و اما بسیار صریح و روشن اینجانب را به خاطر مطالبی که در مجلس عنوان کرده و یا به وزرا نوشته بودم مورد تهدید قرار داد و گفت اگر این مطالب تکرار شود دوره آینده نخواهند گذاشت من کاندیدا و نماینده بشوم که البته بنده جز خنده پاسخی نداشتم. دیگر اینکه یکی از وزرا که فعلاً نیز در ردیف وزرای نشسته است در جلسه رسمی کمیسیون بودجه در قبال ایرادات و انتقادات اینجانب موقعی که از ناراضیتراشیها و بازنشستهکردنها و انتصابات بیمورد صحبت کردم و گفتم که متأسفانه در بیست ساله اخیر (دکتر مشیر - بفرمایید در دو کابینه) برخلاف انتظار پیشرفتی از لحاظ معنوی و کیفی در وزارتخانهاش دیده نمیشود بنده را تهدید کرد که گفتههایم را به عرض خواهد رساند و مسلماً متوجه معنی این حرف هستید. در واقع تهدید و پروندهسازی برای نمایندهای که در یک جلسه رسمی مجلس عقیده خود را ابراز داشته است. در نتیجه یعنی زیر پا گذاشتن قانون اساسی و عدم توجه به تمام اصول قانونی و به هیچ شمردن وظایف و موضع قوه مقننه و اعمال نظارت آن. البته من آن روز با صلاحدید رئیس کمیسیون جوابی ندادم که حمل بر هیچ مطلبی نشود ولی جناب شریفامامی به نام مردم از شما میخواهم دستور فرمایید این قبیل افراد به این گونه افکار و هتکحرمتها و تخطی و بیاعتنایی به قانون اساسی خاتمه داده و از پروندهسازی دست بردارند (صحیح است). |
− | دکتر مشیر - چرا نیامدید دولت را استیضاح بکنید؟ | + | '''دکتر مشیر''' - چرا نیامدید دولت را استیضاح بکنید؟ |
− | نظمی - و اما در مورد بخشهای مختلف برنامه دولت بسیار خوشحالم که اولین بخش اختصاص به کشاورزی دارد و همانطوری که فرمودید اولویت خاص به این بخش داده شده است. تردیدی نیست که توسعه کشاورزی و رسیدن به خودکفایی نسبی و بینیازی از واردات مواد اساسی کشاورزی بزرگترین برنامهای است که در حال حاضر هر دولتی باید در مد نظر داشته باشد و واقعاً مطالبی که به عنوان برنامه نوشته شده است در حد خود ک امل به نظر میرسد ولی همانطوری که اول گفتم برنامهها همیشه خوبند ولی امیدوارم دولت جنابعالی خصوصاً وزیر خوشنام کشاورزی بتواند مجری خوبی برای این برنامهها باشد. مطلبی که باید در مورد حمایت از قیمت محصولات کشاورزی به عرض برسانم این است که قیمت محصولات کشاورزی در حال حاضر با توجه به قیمت تمام شده و با مقایسه درآمدها و سود ویژه بخشهای غیرکشاورزی بسیار نازل و در واقع سود ناچیز و ناکافی دربردارد با اینکه در مورد گندم تصمیم بجایی اتخاذ شده است ولی لازم است در مورد سایر محصولات نیز تصمیماتی اتخاذ و تضمیناتی داده شود تا کشاورزان راغب به کشت و تولید بیشتر گردند. به طور خلاصه منظور این است که یک تعادلی بین درآمدهای کشاورزی ئ درآمدهای غیرکشاورزی ایجاد گردد تا روستاها تخلیه نشده و کشاورزی راکد و بیبهره نگردد. مطلب دیگری که قابل بحث است و من در برنامه دولت ندیدم مسأله ایجاد تعادل بین تقاضا و نیاز و کشت و تولید هر محصول است که مانند امروز یکسال مواجه با وفور و ارزانی و یکسال مواجه با کمیابی و گرانی نباشیم که در هر دو صورت ضرر و زیان کشاورزان را دربردارد و البته میتوان با اجرای سیاستهای صحیح جوائز نقدی و جنسی و قیمتهای خاص منطقهای کشت هر محصول را تحت کنترل و نظارت نسبتاً مطمئن درآورد. | + | '''نظمی''' - و اما در مورد بخشهای مختلف برنامه دولت بسیار خوشحالم که اولین بخش اختصاص به کشاورزی دارد و همانطوری که فرمودید اولویت خاص به این بخش داده شده است. تردیدی نیست که توسعه کشاورزی و رسیدن به خودکفایی نسبی و بینیازی از واردات مواد اساسی کشاورزی بزرگترین برنامهای است که در حال حاضر هر دولتی باید در مد نظر داشته باشد و واقعاً مطالبی که به عنوان برنامه نوشته شده است در حد خود ک امل به نظر میرسد ولی همانطوری که اول گفتم برنامهها همیشه خوبند ولی امیدوارم دولت جنابعالی خصوصاً وزیر خوشنام کشاورزی بتواند مجری خوبی برای این برنامهها باشد. مطلبی که باید در مورد حمایت از قیمت محصولات کشاورزی به عرض برسانم این است که قیمت محصولات کشاورزی در حال حاضر با توجه به قیمت تمام شده و با مقایسه درآمدها و سود ویژه بخشهای غیرکشاورزی بسیار نازل و در واقع سود ناچیز و ناکافی دربردارد با اینکه در مورد گندم تصمیم بجایی اتخاذ شده است ولی لازم است در مورد سایر محصولات نیز تصمیماتی اتخاذ و تضمیناتی داده شود تا کشاورزان راغب به کشت و تولید بیشتر گردند. به طور خلاصه منظور این است که یک تعادلی بین درآمدهای کشاورزی ئ درآمدهای غیرکشاورزی ایجاد گردد تا روستاها تخلیه نشده و کشاورزی راکد و بیبهره نگردد. مطلب دیگری که قابل بحث است و من در برنامه دولت ندیدم مسأله ایجاد تعادل بین تقاضا و نیاز و کشت و تولید هر محصول است که مانند امروز یکسال مواجه با وفور و ارزانی و یکسال مواجه با کمیابی و گرانی نباشیم که در هر دو صورت ضرر و زیان کشاورزان را دربردارد و البته میتوان با اجرای سیاستهای صحیح جوائز نقدی و جنسی و قیمتهای خاص منطقهای کشت هر محصول را تحت کنترل و نظارت نسبتاً مطمئن درآورد. |
− | متأسفانه خدماتی که وزارت کشاورزی ارائه میدهد بسیار ناقص و غیرقابل قبول است. کمکهای فنی تقریباً وجود ندارد و ماشینآلات گران و لوازم یدکی گرانتر و کمیاب است. وامهای کشاورزی به درستی و بجا داده نمیشود و مشکلات تشریفات و اداری آن زیاد است و بالاتر از همه | + | متأسفانه خدماتی که وزارت کشاورزی ارائه میدهد بسیار ناقص و غیرقابل قبول است. کمکهای فنی تقریباً وجود ندارد و ماشینآلات گران و لوازم یدکی گرانتر و کمیاب است. وامهای کشاورزی به درستی و بجا داده نمیشود و مشکلات تشریفات و اداری آن زیاد است و بالاتر از همه بهره وام کشاورزی با توجه به نسبت برگشت آن باید پایینتر از این باشد. |
− | |||
− | بهره وام کشاورزی با توجه به نسبت برگشت آن باید پایینتر از این باشد. | ||
بنده روزی از پشت همین تریبون گفتم که کشاورزی ورشکسته ایران متأسفانه کار را به جایی رسانده است که در دورافتادهترین مناطق کشاورزی این مملکت اگر سر سفره یک کشاورز ایرانی بنشینید، گندم آمریکایی، برنج پاکستانی، سیبزمینی هندی و نخود ترکیه و گوشت استرالیا و لوبیای رومانی و پنیر بلغاری و کره هلندی و مرغ آلمانی و تخممرغ اسرائیلی و میوه لبنانی خواهید دید و چیزی که شاید اصلاً نتوانید ببینید تولیدات ایرانی است و با کمال تأسف پس از دو سال تغییر چندانی در اوضاع نمیبینم. مطلب مهمی که مورد درخواست زارعین صاحب نسق دیروز و خردهمالکین و دهقانان امروز است اینست که اجازه داده شود آنان بتوانند زمینهای خود را منتقل و یا به صورت رهن و وثیقه مورد استفاده قرار دهند، چه اگر آنها را مالک زمین میشناسیم باید آثار مترقبه بر مالکیت در مورد آنها نیز مترتب باشد و مالکیت مشروط و محدود معنی ندارد. خصوصاً اینکه عملاً با اسناد عادی زمینها مورد معامله قرار میگیرد و این مطلب را همه میدانند چرا ما واقعیت را ببینیم ولی قبول و باور نکنیم این سیر طبیعی است در یک اقتصاد آزاد کشاورزی عرضه و تقاضا و تولید و مصرف حاکم میباشد و این نقلوانتقالات آنقدر انجام میگیرد تا میزان و مساحت سودآور هر محصول با وضع هر خانواده نسبت به زمینی که به دست میآورند تطبیق پیدا کند. امیدوارم این کار مورد مطالعه قرار گرفته و لایحه مربوط به مجلس تقدیم گردد. | بنده روزی از پشت همین تریبون گفتم که کشاورزی ورشکسته ایران متأسفانه کار را به جایی رسانده است که در دورافتادهترین مناطق کشاورزی این مملکت اگر سر سفره یک کشاورز ایرانی بنشینید، گندم آمریکایی، برنج پاکستانی، سیبزمینی هندی و نخود ترکیه و گوشت استرالیا و لوبیای رومانی و پنیر بلغاری و کره هلندی و مرغ آلمانی و تخممرغ اسرائیلی و میوه لبنانی خواهید دید و چیزی که شاید اصلاً نتوانید ببینید تولیدات ایرانی است و با کمال تأسف پس از دو سال تغییر چندانی در اوضاع نمیبینم. مطلب مهمی که مورد درخواست زارعین صاحب نسق دیروز و خردهمالکین و دهقانان امروز است اینست که اجازه داده شود آنان بتوانند زمینهای خود را منتقل و یا به صورت رهن و وثیقه مورد استفاده قرار دهند، چه اگر آنها را مالک زمین میشناسیم باید آثار مترقبه بر مالکیت در مورد آنها نیز مترتب باشد و مالکیت مشروط و محدود معنی ندارد. خصوصاً اینکه عملاً با اسناد عادی زمینها مورد معامله قرار میگیرد و این مطلب را همه میدانند چرا ما واقعیت را ببینیم ولی قبول و باور نکنیم این سیر طبیعی است در یک اقتصاد آزاد کشاورزی عرضه و تقاضا و تولید و مصرف حاکم میباشد و این نقلوانتقالات آنقدر انجام میگیرد تا میزان و مساحت سودآور هر محصول با وضع هر خانواده نسبت به زمینی که به دست میآورند تطبیق پیدا کند. امیدوارم این کار مورد مطالعه قرار گرفته و لایحه مربوط به مجلس تقدیم گردد. | ||
خط ۳۰۰: | خط ۲۷۸: | ||
در مورد برنامه وزارت دادگستری هرچند خیلی خلاصه نوشته شده است ولی حاوی مطالبی است که قابل توجه است و صاحبنظری را خوشحال میکند که بالاترین آنها استقلال واقعی قوه قضاییه است. امیدوارم این مطلب از حد وعده بگذرد و عملی گردد، چه در هر مملکتی دموکراسی واقعی و عدالت حقیقی آن جامعه را با میزان قدرت و استقلال قوه قضاییهاش میتوان سنجید و مملکتی که قوه قضاییه مستقل و قوی نداشته باشد، عملاً یعنی دموکراسی و عدالت در آن اجتماع ضعیف است. وزیر دادگستری که خود عضو قوه اجراییه مملکت است باید فقط هماهنگکننده و مدیر اداری باشد و در کارهای قضایی همانطور که قانون هم معین کرده است به هیچوجه دخالتی نداشته باشد. تحکیم مقام معنوی قضات شریف در اجتماع و تأمین نیازهای مادی آنان در حد شأنشان باید کاملاً مورد توجه قرار گیرد. چیزی که امروزه حقوقدانان به آن متوجه و در واقع معترضند مسأله صلاحیت دادگستری است که طبق قانون اساسی صلاحیت عام دارد و عملاً و به تدریج با قوانین مختلف این اختیارات و صلاحیت ذاتی و اساسی آن به مراجع دیگر واگذار شده است. در واقع دادگستری احتیاج به توسعه صلاحیت ندارد بلکه باید صلاحیتش طبق قانون اساسی اعاده گردد که امیدوارم این دولت بتواند با تقدیم لوایحی به مجلس این نقیصه را رفع نماید. توجه به وضع رفاهی کارمندان دادگستری و ثبت مورد درخواست عمیق است و امیدوارم این همکاران قضات و زحمتکشان ثبت نیز از رفاه کامل برخوردار شوند اما مهمتر از همه اجرای واقعی عدالت و تسریع در احقاق حق مردم و تیز کردن شمشیر فرشته عدالت برای تنبیه متجاوزین به حقوق عمومی است (صحیح است - احسنت). | در مورد برنامه وزارت دادگستری هرچند خیلی خلاصه نوشته شده است ولی حاوی مطالبی است که قابل توجه است و صاحبنظری را خوشحال میکند که بالاترین آنها استقلال واقعی قوه قضاییه است. امیدوارم این مطلب از حد وعده بگذرد و عملی گردد، چه در هر مملکتی دموکراسی واقعی و عدالت حقیقی آن جامعه را با میزان قدرت و استقلال قوه قضاییهاش میتوان سنجید و مملکتی که قوه قضاییه مستقل و قوی نداشته باشد، عملاً یعنی دموکراسی و عدالت در آن اجتماع ضعیف است. وزیر دادگستری که خود عضو قوه اجراییه مملکت است باید فقط هماهنگکننده و مدیر اداری باشد و در کارهای قضایی همانطور که قانون هم معین کرده است به هیچوجه دخالتی نداشته باشد. تحکیم مقام معنوی قضات شریف در اجتماع و تأمین نیازهای مادی آنان در حد شأنشان باید کاملاً مورد توجه قرار گیرد. چیزی که امروزه حقوقدانان به آن متوجه و در واقع معترضند مسأله صلاحیت دادگستری است که طبق قانون اساسی صلاحیت عام دارد و عملاً و به تدریج با قوانین مختلف این اختیارات و صلاحیت ذاتی و اساسی آن به مراجع دیگر واگذار شده است. در واقع دادگستری احتیاج به توسعه صلاحیت ندارد بلکه باید صلاحیتش طبق قانون اساسی اعاده گردد که امیدوارم این دولت بتواند با تقدیم لوایحی به مجلس این نقیصه را رفع نماید. توجه به وضع رفاهی کارمندان دادگستری و ثبت مورد درخواست عمیق است و امیدوارم این همکاران قضات و زحمتکشان ثبت نیز از رفاه کامل برخوردار شوند اما مهمتر از همه اجرای واقعی عدالت و تسریع در احقاق حق مردم و تیز کردن شمشیر فرشته عدالت برای تنبیه متجاوزین به حقوق عمومی است (صحیح است - احسنت). | ||
− | مطلبی که در مورد استقلال قضات لازم به تذکر میدانم این است که اجازه بدهید قاضی با استقلال فکری کامل و بدون توجه به مسائل سیاسی و مصالح دیگر کار قضایی خود را به خوبی و طبق قانون و با استنباط قضایی خود انجام | + | مطلبی که در مورد استقلال قضات لازم به تذکر میدانم این است که اجازه بدهید قاضی با استقلال فکری کامل و بدون توجه به مسائل سیاسی و مصالح دیگر کار قضایی خود را به خوبی و طبق قانون و با استنباط قضایی خود انجام دهد و تنبیه و انتقال قضات به علت رأیی که دور از اغراض داده است موقوف گردد. متأسفانه در دولت گذشته این مطلب رعایت نشد و برای مثال یکی از قضات شریف رضاییه به علت اینکه در یک حکم کمیسیون امنیت اجتماعی به حق در اقلیت دایر بر برائت مانده بود به وسیله وزیر وقت به تهران احضار و جبراً از او تمایل به انتقال اخذ شد. |
− | |||
− | دهد و تنبیه و انتقال قضات به علت رأیی که دور از اغراض داده است موقوف گردد. متأسفانه در دولت گذشته این مطلب رعایت نشد و برای مثال یکی از قضات شریف رضاییه به علت اینکه در یک حکم کمیسیون امنیت اجتماعی به حق در اقلیت دایر بر برائت مانده بود به وسیله وزیر وقت به تهران احضار و جبراً از او تمایل به انتقال اخذ شد. | ||
این قبیل کارهای خلاف قانون اساسی و اصول قضایی مانع استقلال کامل قضایی و موجب نگرانی قضات از سرنوشت و آیندشان بوده و مسلماً در آرای صادره نیز مؤثر و در نتیجه باعث بیعدالتی خواهد شد. به امید استقلال واقعی قوه قضاییه و به امید اجرای عدالت در انتظار لوایح دولت هستیم. | این قبیل کارهای خلاف قانون اساسی و اصول قضایی مانع استقلال کامل قضایی و موجب نگرانی قضات از سرنوشت و آیندشان بوده و مسلماً در آرای صادره نیز مؤثر و در نتیجه باعث بیعدالتی خواهد شد. به امید استقلال واقعی قوه قضاییه و به امید اجرای عدالت در انتظار لوایح دولت هستیم. | ||
خط ۳۱۴: | خط ۲۹۰: | ||
در مورد آموزش عالی امیدوارم وعدهها عملی گردد و شاهد سالهایی مثل سال گذشته در دانشگاهها نباشیم. | در مورد آموزش عالی امیدوارم وعدهها عملی گردد و شاهد سالهایی مثل سال گذشته در دانشگاهها نباشیم. | ||
− | برنامه مسکن و شهرسازی ظاهراً خوبست و اولویت دادن به مسکن و خانههای سازمانی طبقات کمدرآمد معقول است و امیدواریم بتوانید این مشکل را از پیش پای مردم بردارید. امروز به طور متوسط بیش از پنجاه درصد درآمد مردم صرف تهیه مسکن میشود و این اقتصاد خانوادهها را متزلزل مینماید. مطلبی که لازم به یادآوری میدانم وضع طرحهای جامع شهرهاست که بلای جان مردم و شهرداریها شده است. شهرداریها با وضع مالی بد که دارند قادر به اجرای آن نیستند و مردم نیز سالها در بلاتکلیفی و عدم رضایت به سر میبرند. تجدید نظر کلی در مقررات مربوطه و دادن اختیار کامل به | + | برنامه مسکن و شهرسازی ظاهراً خوبست و اولویت دادن به مسکن و خانههای سازمانی طبقات کمدرآمد معقول است و امیدواریم بتوانید این مشکل را از پیش پای مردم بردارید. امروز به طور متوسط بیش از پنجاه درصد درآمد مردم صرف تهیه مسکن میشود و این اقتصاد خانوادهها را متزلزل مینماید. مطلبی که لازم به یادآوری میدانم وضع طرحهای جامع شهرهاست که بلای جان مردم و شهرداریها شده است. شهرداریها با وضع مالی بد که دارند قادر به اجرای آن نیستند و مردم نیز سالها در بلاتکلیفی و عدم رضایت به سر میبرند. تجدید نظر کلی در مقررات مربوطه و دادن اختیار کامل به انجمنهای شهر برای تطبیق با نیازها و امکانات محلی کاملاً ضروری است. اولویت راههای فرعی و روستایی در برنامه راهوترابری و اتصال خط آهن به مراکز تمام استانها قابل تردید نبوده و مورد خواست مردم است. |
− | |||
در برنامه وزارت نیرو بالاترین اهمیت و اولویت با مهار کردن آبهای سطحی و زیرزمینی و جلوگیری از ضایعات آن است چه نه تنها مسأله آب در امور شهری و صنعتی مورد نیاز شدید میباشد اصولاً از آنجا که کشاورزی در برنامه دولت از اولویت خاص برخوردار است و کشاورزی مطمئن بدون آب امکان ندارد، لذا توجه هرچه بیشتر لازم است، از آنجا که در این مورد قبلاً سئوالی از دولت کردهام بقیه بحث را به هنگام طرح سئوال در مجلس میگذارم. تنها توصیه من این است که به وضع آببهای کشاورزان برسید و نگذارید این وجه برخلاف قانون وصول و برخلاف قانون هزینه شود. تقریباً کشاورزان همه نقاط از این مسأله نارضایی و شکایت دارند. | در برنامه وزارت نیرو بالاترین اهمیت و اولویت با مهار کردن آبهای سطحی و زیرزمینی و جلوگیری از ضایعات آن است چه نه تنها مسأله آب در امور شهری و صنعتی مورد نیاز شدید میباشد اصولاً از آنجا که کشاورزی در برنامه دولت از اولویت خاص برخوردار است و کشاورزی مطمئن بدون آب امکان ندارد، لذا توجه هرچه بیشتر لازم است، از آنجا که در این مورد قبلاً سئوالی از دولت کردهام بقیه بحث را به هنگام طرح سئوال در مجلس میگذارم. تنها توصیه من این است که به وضع آببهای کشاورزان برسید و نگذارید این وجه برخلاف قانون وصول و برخلاف قانون هزینه شود. تقریباً کشاورزان همه نقاط از این مسأله نارضایی و شکایت دارند. | ||
خط ۳۲۹: | خط ۳۰۴: | ||
امیدوارم با درک واقعیت و نه با جبههگیری و قصد دفاع این مشکلات که از اهم مشکلات مردم و از علل اصلی نارساییهاست سروسامان یافته و انشاءالله شاهد بهبود وضع باشیم. | امیدوارم با درک واقعیت و نه با جبههگیری و قصد دفاع این مشکلات که از اهم مشکلات مردم و از علل اصلی نارساییهاست سروسامان یافته و انشاءالله شاهد بهبود وضع باشیم. | ||
− | پزشکپور - آنوقت شما به عنوان موافق با برنامههای دولت صحبت میکنید. | + | '''پزشکپور''' - آنوقت شما به عنوان موافق با برنامههای دولت صحبت میکنید. |
− | نظمی - جناب پزشکپور علل موافقت خود را هم خواهم گفت، جناب آقای شریفامامی با عرض کلیه مطالب فوق و یا وقوف کامل به نارساییها و نارضاییها و علل اعتراضها و تشنجات مردم صحبت خود را در برنامه دولت جنابعالی به پایان میبرم و جهت استحضار شما میگویم مطالبی که امروز در مجلس گفته میشود و ایرادات و انتقاداتی که بیان میگردد بارها و بارها در همین مجلس گفته و تکرار شده است و ما پیش وجدان خود سرافکنده نیستیم ولی آنچه البته به جایی نرسید فریاد است و به علت همین بیتوجهیها و همان قانونشکنیها و عدم اعتنا به قوه مقننه و غرورها و خودخواهیها کار را به اینجا کشاندند که مردم میخواهند خود حرف خود را بزنند و میخواهند خود حق خود را بستانند. | + | '''نظمی''' - جناب پزشکپور علل موافقت خود را هم خواهم گفت، جناب آقای شریفامامی با عرض کلیه مطالب فوق و یا وقوف کامل به نارساییها و نارضاییها و علل اعتراضها و تشنجات مردم صحبت خود را در برنامه دولت جنابعالی به پایان میبرم و جهت استحضار شما میگویم مطالبی که امروز در مجلس گفته میشود و ایرادات و انتقاداتی که بیان میگردد بارها و بارها در همین مجلس گفته و تکرار شده است و ما پیش وجدان خود سرافکنده نیستیم ولی آنچه البته به جایی نرسید فریاد است و به علت همین بیتوجهیها و همان قانونشکنیها و عدم اعتنا به قوه مقننه و غرورها و خودخواهیها کار را به اینجا کشاندند که مردم میخواهند خود حرف خود را بزنند و میخواهند خود حق خود را بستانند. |
ولی جناب شریفامامی امروز موقعیت مملکت حساس و خطرناک است. امروز دیگر نفاق و دودستگی جایز نیست و امروز اتحاد و اتفاق برای از بین بردن مشکلات وظیفه هر ایرانی وطنپرست است لذا بدون آنکه بخواهم در مورد شکل دولت و یا خصوصیات جنابعالی و وزرا صحبت و احیاناً تأیید و یا تکذیب کنم به دولت جنابعالی به عنوان دولتی نگاه میکنم که در چند روزه دوره حکومت خود چندین کار خوب و مورد قبول مردم انجام داده است و از آنجا که برنامه نیز با تذکراتی که دادم خوب تهیه شده است و غرض رأی به برنامه دولت حاضر است نه اعمال گذشته و یا اعلام این مطلب که در این موقعیت حساس | ولی جناب شریفامامی امروز موقعیت مملکت حساس و خطرناک است. امروز دیگر نفاق و دودستگی جایز نیست و امروز اتحاد و اتفاق برای از بین بردن مشکلات وظیفه هر ایرانی وطنپرست است لذا بدون آنکه بخواهم در مورد شکل دولت و یا خصوصیات جنابعالی و وزرا صحبت و احیاناً تأیید و یا تکذیب کنم به دولت جنابعالی به عنوان دولتی نگاه میکنم که در چند روزه دوره حکومت خود چندین کار خوب و مورد قبول مردم انجام داده است و از آنجا که برنامه نیز با تذکراتی که دادم خوب تهیه شده است و غرض رأی به برنامه دولت حاضر است نه اعمال گذشته و یا اعلام این مطلب که در این موقعیت حساس | ||
خط ۳۳۷: | خط ۳۱۲: | ||
بالاخره یک سیاستمدار باتجربه باید زمان امور اجرایی مملکت را به عهده بگیرد بیآنکه بتوانیم نگرانی خود را مخفی نمایم، قصاص قبل از جنایت نمیکنم و به برنامه شما رأی میدهم و مانند هر ایرانی وطنپرست دیگر در این موقعیت حساس امیدوارم که بر مشکلات فائق و در رفع نارضاییها و تقلیل هیجانات موفق باشید، ولی از پشت همین تریبون و به عنوان نماینده ملت قویاً اعلام میکنم که اگر مثل گذشتگان بگویید و عمل نکنید و در آرامش و آسایش مردم نکوشید بنده اولین کسی خواهم بود که دولت جنابعالی را استیضاح خواهم کرد و مطمئن باشید که در چنان شرایطی اکثریت نمایندگان مجلس نیز با من همصدا خواهند بود (احسنت - احسنت). | بالاخره یک سیاستمدار باتجربه باید زمان امور اجرایی مملکت را به عهده بگیرد بیآنکه بتوانیم نگرانی خود را مخفی نمایم، قصاص قبل از جنایت نمیکنم و به برنامه شما رأی میدهم و مانند هر ایرانی وطنپرست دیگر در این موقعیت حساس امیدوارم که بر مشکلات فائق و در رفع نارضاییها و تقلیل هیجانات موفق باشید، ولی از پشت همین تریبون و به عنوان نماینده ملت قویاً اعلام میکنم که اگر مثل گذشتگان بگویید و عمل نکنید و در آرامش و آسایش مردم نکوشید بنده اولین کسی خواهم بود که دولت جنابعالی را استیضاح خواهم کرد و مطمئن باشید که در چنان شرایطی اکثریت نمایندگان مجلس نیز با من همصدا خواهند بود (احسنت - احسنت). | ||
− | رئیس - آقای دکتر طبیب تشریف بیاورید. | + | '''رئیس''' - آقای دکتر طبیب تشریف بیاورید. |
− | دکتر حسین طبیب - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند دولتی که به نام آشتی ملی! روز پنجم شهریور ماه بر سر کار آمد بعد از اعلام حکومت نظامی و ریخته شدن خون بیگناهان فراوان، پس از ۱۴ روز برنامه خود را به مجلس شورای ملی اعلام کرد. من عمیقاً در این سوگواری ملی با احساس تألم و دردمندی با حوادث اخیر به ویژه فجایعی را که در هفته گذشته روی داد به ملت ایران تسلیت میگویم. | + | '''دکتر حسین طبیب''' - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند دولتی که به نام آشتی ملی! روز پنجم شهریور ماه بر سر کار آمد بعد از اعلام حکومت نظامی و ریخته شدن خون بیگناهان فراوان، پس از ۱۴ روز برنامه خود را به مجلس شورای ملی اعلام کرد. من عمیقاً در این سوگواری ملی با احساس تألم و دردمندی با حوادث اخیر به ویژه فجایعی را که در هفته گذشته روی داد به ملت ایران تسلیت میگویم. |
اینک دولت با چنین کارنامهای میخواهد از مجلس رأی اعتماد بگیرد! در اعلامیهای که نخستین روز از سوی رئیس دولت انتشار یافت اشاره به موقع و موضع حساس جامعه ایرانی شده که به سامان درآمدن آن جز با همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران امکانپذیر نخواهد بود. | اینک دولت با چنین کارنامهای میخواهد از مجلس رأی اعتماد بگیرد! در اعلامیهای که نخستین روز از سوی رئیس دولت انتشار یافت اشاره به موقع و موضع حساس جامعه ایرانی شده که به سامان درآمدن آن جز با همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران امکانپذیر نخواهد بود. | ||
خط ۳۵۱: | خط ۳۲۶: | ||
آیا مفهوم آشتی ملی و همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران که اصلیترین و مهمترین تکیهگاه دولت جدید است همین حوادث و وقایع و اقداماتی است که در این ۳ هفته شاهد و ناظر بر آن بودهایم و این دولت با چنین پیشدرآمدی چگونه میتواند همکاری همه نیروهای ملی را به سوی خود جلب نماید؟! برنامه دولت در ۶۰ صفحه چاپ و توزیع شده است، از یک مقدمه تشکیل شده و پس از معرفی یکایک وزرای هر وزارتخانه، برنامه کار خودش را شرح داده است اما در شرایط خطیر فعلی به عقیده من مردم توقعات خیلی ساده، صریح و سریع از دولت انتظار دارند «دولت آشتی ملی به معنای واقعی نه اتکا به حکومت نظامی و گشودن آتش به روی مردم، دولت قابل قبول برای گروههای اجتماعی که زبان مردم را بفهمد و مردم هم حرفهای آن را درک کنند و مشکلگشای مسائل ساده مردم باشد.» | آیا مفهوم آشتی ملی و همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران که اصلیترین و مهمترین تکیهگاه دولت جدید است همین حوادث و وقایع و اقداماتی است که در این ۳ هفته شاهد و ناظر بر آن بودهایم و این دولت با چنین پیشدرآمدی چگونه میتواند همکاری همه نیروهای ملی را به سوی خود جلب نماید؟! برنامه دولت در ۶۰ صفحه چاپ و توزیع شده است، از یک مقدمه تشکیل شده و پس از معرفی یکایک وزرای هر وزارتخانه، برنامه کار خودش را شرح داده است اما در شرایط خطیر فعلی به عقیده من مردم توقعات خیلی ساده، صریح و سریع از دولت انتظار دارند «دولت آشتی ملی به معنای واقعی نه اتکا به حکومت نظامی و گشودن آتش به روی مردم، دولت قابل قبول برای گروههای اجتماعی که زبان مردم را بفهمد و مردم هم حرفهای آن را درک کنند و مشکلگشای مسائل ساده مردم باشد.» | ||
− | اگر دولت چنین ترکیب سیاسی و قابل اعتماد داشته باشد مسائل تکنیکی به خودی خود مشکلات لاینحلی نخواهد بود و دولت هم برای بقای خودش نه تنها کمترین نیازی به قدرتنمایی حکومت نظامی و مقابله خشونتآمیز با مردم نخواهد داشت بلکه مردم از دل و جان چنان حکومت را در برابر هر حادثه و جریانی | + | اگر دولت چنین ترکیب سیاسی و قابل اعتماد داشته باشد مسائل تکنیکی به خودی خود مشکلات لاینحلی نخواهد بود و دولت هم برای بقای خودش نه تنها کمترین نیازی به قدرتنمایی حکومت نظامی و مقابله خشونتآمیز با مردم نخواهد داشت بلکه مردم از دل و جان چنان حکومت را در برابر هر حادثه و جریانی جانبداری و حمایت خواهند کرد. |
− | |||
− | جانبداری و حمایت خواهند کرد. | ||
به راستی چرا چنین شد؟ که بهترین فرصتها و امکانات که در اختیار مملکت قرار گرفت به هدر داده شود و به جای آنکه عموم افراد ملت از آن بهره بگیرند زمینه را برای رشد قانونشکنی، بیعدالتیهای اجتماعی، ثروتاندوزیها و توزیع نابرابر درآمدهای ملی و پروراندن زالوهای کثیف و خونآشام با ثروتهای افسانهای و بادآورده فراهم نماید که با زیر فشار گذاردن حقوق اکثریت گروههای شرافتمند جامعه ایرانی و ندیده گرفتن منافع حقه و حیاتی اکثریت مردم و ایجاد تورم زمینه نارضایتی و عصیان در قشرهای گوناگون جامعه به اعلاترین حد خودش برسد و چنین وقایعی به وجود بیاید (در این هنگام آقای اسحقینژاد طوماری به طول چند متر به جناب نخستوزیر تقدیم کردند)، این شکایت از گرفتاری و ناراحتیهای مردم جنبآباد تهران (غرب) بود که جناب اسحقینژاد به نخستوزیر دادند. | به راستی چرا چنین شد؟ که بهترین فرصتها و امکانات که در اختیار مملکت قرار گرفت به هدر داده شود و به جای آنکه عموم افراد ملت از آن بهره بگیرند زمینه را برای رشد قانونشکنی، بیعدالتیهای اجتماعی، ثروتاندوزیها و توزیع نابرابر درآمدهای ملی و پروراندن زالوهای کثیف و خونآشام با ثروتهای افسانهای و بادآورده فراهم نماید که با زیر فشار گذاردن حقوق اکثریت گروههای شرافتمند جامعه ایرانی و ندیده گرفتن منافع حقه و حیاتی اکثریت مردم و ایجاد تورم زمینه نارضایتی و عصیان در قشرهای گوناگون جامعه به اعلاترین حد خودش برسد و چنین وقایعی به وجود بیاید (در این هنگام آقای اسحقینژاد طوماری به طول چند متر به جناب نخستوزیر تقدیم کردند)، این شکایت از گرفتاری و ناراحتیهای مردم جنبآباد تهران (غرب) بود که جناب اسحقینژاد به نخستوزیر دادند. | ||
− | سیفالله افشارواجاق - دوران طوماربازی سپری شده است. | + | '''سیفالله افشارواجاق''' - دوران طوماربازی سپری شده است. |
− | دکتر طبیب - در جهانی که استعمارگران خونآشام از چپ و راست برای قطعهقطعه کردن و پارهپاره ساختن موجودیت ملتها چشم به انتظار گشودهاند و با هم دست اتحاد و اتفاق میدهند تا این اندازه وحدت و موجودیت ملی ما را به مرزهای آسیبپذیری برساند؟... | + | '''دکتر طبیب''' - در جهانی که استعمارگران خونآشام از چپ و راست برای قطعهقطعه کردن و پارهپاره ساختن موجودیت ملتها چشم به انتظار گشودهاند و با هم دست اتحاد و اتفاق میدهند تا این اندازه وحدت و موجودیت ملی ما را به مرزهای آسیبپذیری برساند؟... |
در برنامه تقدیمی دولت سخن از تجدیدنظر در قوانین نارسا و احساس مسئولیت دولت حاضر در برابر ملت ایران شده، همچنین با لحن ملایم! به اشتباهاتی که در گذشته چه در وضع و چه در اجرای قوانین شده نموده است، این برداشت محافظهکارانه متناسب با روحیات زمان ما نیست مگر در همین مجلس در جلسه اول تیرماه به وسیله جناب پزشکپور، رهبر حزب پانایرانیست درباره استثمار مردم ایران و ایجاد تبعیض چه به گونه وضع قوانین غیرعادلانه و چه به گوه اجرای تبعیضآمیز قوانین صراحتاً اشاره نشد که برآشفته شدن مقام ریاست و ترک کرسی ریاست موجبات از اکثریت افتادن مجلس را فراهم ساخت! (همهمه نمایندگان) چه کسانی اکنون در بالا بردن دیوار سکوت و مکتوم ماندن حقایق و نتیجتاً گسترش نارضایتی تا سرحد عصیان در بین مردم احساس مسئولیت مینمایند. | در برنامه تقدیمی دولت سخن از تجدیدنظر در قوانین نارسا و احساس مسئولیت دولت حاضر در برابر ملت ایران شده، همچنین با لحن ملایم! به اشتباهاتی که در گذشته چه در وضع و چه در اجرای قوانین شده نموده است، این برداشت محافظهکارانه متناسب با روحیات زمان ما نیست مگر در همین مجلس در جلسه اول تیرماه به وسیله جناب پزشکپور، رهبر حزب پانایرانیست درباره استثمار مردم ایران و ایجاد تبعیض چه به گونه وضع قوانین غیرعادلانه و چه به گوه اجرای تبعیضآمیز قوانین صراحتاً اشاره نشد که برآشفته شدن مقام ریاست و ترک کرسی ریاست موجبات از اکثریت افتادن مجلس را فراهم ساخت! (همهمه نمایندگان) چه کسانی اکنون در بالا بردن دیوار سکوت و مکتوم ماندن حقایق و نتیجتاً گسترش نارضایتی تا سرحد عصیان در بین مردم احساس مسئولیت مینمایند. | ||
خط ۳۷۱: | خط ۳۴۴: | ||
برای چپاول و غارت هزاران میلیارد درآمد ملی مگسان دور شیرینی در لباس دایههای دلسوزتر از مادر و مصلحتاندیشان گرمتر از کاسه آش در مواضع حساس مملکتی زیرکانه و حساب شده رخنه کردند و با ایجاد خفقان و پروندهسازی برای مخالفان خود یکهتازی کردند، حتی در آن زمان که ضرورتهای اجتنابناپذیر جامعه ایرانی فضای باز و آزاد سیاسی را مطرح و عرضه نمود و میرفت که مجلس شورای ملی جلوهگاه انعکاس و بازتابدهنده مسائل حقه و منطقی جامعه ایرانی باشد و مجلس بتواند با تمایلات واقعی جامعه پیوند طبیعی داشته باشد، چگونه تعطیلات نابهنگام مجلس به پیش کشانده شد و من شخصاً شاهد عینی بودم که در حین تشکیل جلسه ۱۷۷ در حالی که گزارش کمیسیونها و دستور کار جلسه ۱۷۸ مجلس شورای ملی چاپ شده بود و در کازیه نمایندگان توزیع شده بود به دستور مقام ریاست دستور جلسه آتی را از کازیهها خارج ساختند تا به اصطلاح به علت نبودن کاری در دستور جلسه ۱۷۸ تعطیلات نابهنگام تابستانی هرچه زودتر اعلام گردد! (اعتراض نمایندگان) همچنین برخلاف مقررات آییننامه و سنتهای پارلمانی به جای آنکه به اینجانب که از دو روز قبل آن در مجلس بیتوته کرده بودم و حق صحبت با من بود اجازه صحبت داده شود، به دیگری که در مجلس بیتوته نکرده بود و به هیچوجه و با هیچمنطق و اعتبار حق تقدم نداشت، اجازه صحبت داده شد که کار به اخطار نظامنامهای در جلسه ۱۷۷ کشید! | برای چپاول و غارت هزاران میلیارد درآمد ملی مگسان دور شیرینی در لباس دایههای دلسوزتر از مادر و مصلحتاندیشان گرمتر از کاسه آش در مواضع حساس مملکتی زیرکانه و حساب شده رخنه کردند و با ایجاد خفقان و پروندهسازی برای مخالفان خود یکهتازی کردند، حتی در آن زمان که ضرورتهای اجتنابناپذیر جامعه ایرانی فضای باز و آزاد سیاسی را مطرح و عرضه نمود و میرفت که مجلس شورای ملی جلوهگاه انعکاس و بازتابدهنده مسائل حقه و منطقی جامعه ایرانی باشد و مجلس بتواند با تمایلات واقعی جامعه پیوند طبیعی داشته باشد، چگونه تعطیلات نابهنگام مجلس به پیش کشانده شد و من شخصاً شاهد عینی بودم که در حین تشکیل جلسه ۱۷۷ در حالی که گزارش کمیسیونها و دستور کار جلسه ۱۷۸ مجلس شورای ملی چاپ شده بود و در کازیه نمایندگان توزیع شده بود به دستور مقام ریاست دستور جلسه آتی را از کازیهها خارج ساختند تا به اصطلاح به علت نبودن کاری در دستور جلسه ۱۷۸ تعطیلات نابهنگام تابستانی هرچه زودتر اعلام گردد! (اعتراض نمایندگان) همچنین برخلاف مقررات آییننامه و سنتهای پارلمانی به جای آنکه به اینجانب که از دو روز قبل آن در مجلس بیتوته کرده بودم و حق صحبت با من بود اجازه صحبت داده شود، به دیگری که در مجلس بیتوته نکرده بود و به هیچوجه و با هیچمنطق و اعتبار حق تقدم نداشت، اجازه صحبت داده شد که کار به اخطار نظامنامهای در جلسه ۱۷۷ کشید! | ||
− | شرایط حساس و خطیری که امروز در مملکت وجود دارد و وحدت ملی و موجودیت ما را به مخاطره میکشاند در اثر همین چیزها به وجود آمده است. اکنون هنگام آن رسیده است که همه کسانی که در به وجود آمدن وضع | + | شرایط حساس و خطیری که امروز در مملکت وجود دارد و وحدت ملی و موجودیت ما را به مخاطره میکشاند در اثر همین چیزها به وجود آمده است. اکنون هنگام آن رسیده است که همه کسانی که در به وجود آمدن وضع حاضر و ایجاد نارضایتی وسیع و گسترده مردم سهم داشتهاند به پای مؤاخذه و کیفر ملی کشانده شوند (اسحقینژاد - صحیح است). |
− | |||
− | حاضر و ایجاد نارضایتی وسیع و گسترده مردم سهم داشتهاند به پای مؤاخذه و کیفر ملی کشانده شوند (اسحقینژاد - صحیح است). | ||
حتی اگر این فرصت را از همین مجلس دریغ نمیداشتند تا به سئوالات مهم و جدی که نمایندگان حقپرست از دستگاه مجریه نموده بودند به موقع پاسخ داده شود کار به آنجا نمیرسید که یکی از صاحبنظران اجتماعی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه بگوید: | حتی اگر این فرصت را از همین مجلس دریغ نمیداشتند تا به سئوالات مهم و جدی که نمایندگان حقپرست از دستگاه مجریه نموده بودند به موقع پاسخ داده شود کار به آنجا نمیرسید که یکی از صاحبنظران اجتماعی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه بگوید: | ||
− | «نگرانی وجود دارد که نارضایتی عمومی بر احزاب مخالف فائق آید و در نتیجه هر امیدی برای اینکه آنها بتوانند حوادث آینده را شکل بدهند از بین برود و جریانی ناگهانی و خودبخودی نیرومندی به وجود بیاید که جز دنبالهروی قابلیت کنترل نداشته باشد زیرا مانع از آن شدند که از طریق مطبوعات و یا میتینگهای سیاسی (و من اضافه میکنم حتی از پشت تریبون مجلس شورای ملی) نظرات سیاسی ابراز و بیان گردد.» | + | :«نگرانی وجود دارد که نارضایتی عمومی بر احزاب مخالف فائق آید و در نتیجه هر امیدی برای اینکه آنها بتوانند حوادث آینده را شکل بدهند از بین برود و جریانی ناگهانی و خودبخودی نیرومندی به وجود بیاید که جز دنبالهروی قابلیت کنترل نداشته باشد زیرا مانع از آن شدند که از طریق مطبوعات و یا میتینگهای سیاسی (و من اضافه میکنم حتی از پشت تریبون مجلس شورای ملی) نظرات سیاسی ابراز و بیان گردد.» |
− | سیفالله افشار - این سخنگوی ژرژ مارشه بود. | + | '''سیفالله افشار''' - این سخنگوی ژرژ مارشه بود. |
− | دکتر طبیب - دلتان را به همین حرفها خوش کنید مگر در همین جلسه هشتم تیرماه (آخرین جلسه قبل از آغاز تعطیلات نابهنگام تابستانی) به هنگامی که نمایندگان اقلیت اظهار عقیده نمودند که در شرایط جاری مملکت تعطیل مجلس به صلاح نیست و باید حرفها گفته شود و دستگاههای اجرایی برابر با اصل تفکیک قوا در برابر مجلس احساس مسئولیت بنمایند نبود که گروهی دیگر بپا خاستند و خیلی خودمانی بیان داشتند که در مملکت اتفاقی که قابل بحث باشد وجود ندارد! جز آنکه چند نماینده که جاهطلبی آنان ارضا نشده و از حزب واحد کنار گرفتهاند، چون در جای دیگر برای سخنرانی تریبون در اختیار ندارند میخواهند از تریبون مجلس شورای ملی استفاده نمایند! | + | '''دکتر طبیب''' - دلتان را به همین حرفها خوش کنید مگر در همین جلسه هشتم تیرماه (آخرین جلسه قبل از آغاز تعطیلات نابهنگام تابستانی) به هنگامی که نمایندگان اقلیت اظهار عقیده نمودند که در شرایط جاری مملکت تعطیل مجلس به صلاح نیست و باید حرفها گفته شود و دستگاههای اجرایی برابر با اصل تفکیک قوا در برابر مجلس احساس مسئولیت بنمایند نبود که گروهی دیگر بپا خاستند و خیلی خودمانی بیان داشتند که در مملکت اتفاقی که قابل بحث باشد وجود ندارد! جز آنکه چند نماینده که جاهطلبی آنان ارضا نشده و از حزب واحد کنار گرفتهاند، چون در جای دیگر برای سخنرانی تریبون در اختیار ندارند میخواهند از تریبون مجلس شورای ملی استفاده نمایند! |
− | محمد نوری - کاملاً درست گفته بودند! | + | '''محمد نوری''' - کاملاً درست گفته بودند! |
− | بهارلو - برو بوشهر، اگر مردم تو را راه دادند! | + | '''بهارلو''' - برو بوشهر، اگر مردم تو را راه دادند! |
− | دکتر طبیب - آن اتفاقات و حوادث که مملکت آبستن آن بود همین چیزهای اسفانگیزی است که متوالیاً وجود داشته و روزهای اخیر ناظر و شاهد بر آن بودهایم و اعلام حکومت نظامی را در تهران و شهرهای دیگر آنهم با مدتهای طولانی و حوادث مرگبار و تأسفانگیز باعث گردیده است. | + | '''دکتر طبیب''' - آن اتفاقات و حوادث که مملکت آبستن آن بود همین چیزهای اسفانگیزی است که متوالیاً وجود داشته و روزهای اخیر ناظر و شاهد بر آن بودهایم و اعلام حکومت نظامی را در تهران و شهرهای دیگر آنهم با مدتهای طولانی و حوادث مرگبار و تأسفانگیز باعث گردیده است. |
عکسالعمل دستگاه حاکمه در برابر تنی چند از نمایندگان که به وظیفه ملی خود عمل نموده و افشاگر ریشههای عمیق نارضایتیهای عمومی بودهاند تضییقات، پروندهسازی و توطئهچینی بود تا آنجا که وزیر کابینه قبلی که در این کابینه هم متأسفانه حضور دارد! برخلاف قانون اساسی در یک اجتماع رسمی با حضور مقامات رسمی اظهار نمود» باید انتخاب آن عده از نمایندگان مجلس شورای ملی که اعلام عدم همکاری با رستاخیز نمودهاند تجدید گردد؟! و متعاقب آن بلندپایگان استانها و مدیران کل و رؤسای اتاقهای اصناف و منتظرالوکالهها برای خودش خدمتی و چاپلوسی نسبت به تمایلات گردانندگان حاکم روز داد سخن بدهند و از هیچ فحش و ناسزاگویی و هتاکی و بیاحترامی و طومارسازی و جعل تلگرافهای ساختگی و توخالی و درج آن در روزنامهها و انتشار آن در رادیو و تلویزیون دولتی بر علیه عده معدود از نمایندگان مجلس که افشاگر بخشی از واقعیات امور مملکتی بودهاند فروگذاری ننمایند، این کارها برای چه بود؟ (احسنت) آیا اختناق و بالا بردن دیوار سکوت حقایق و واقعیتهای موجود مملکتی را دگرگون میساخت؟ آیا این پردهپوشیها میتوانست آبی بر روی آتش نارضاییهای سرکوبشده سالیان متمادی مردم که سالها در دل حبس شده بود بریزد؟ آیا جلوی تورم تحملناپذیر و بالا رفتن نجومی هزینه زندگی که اکثریت مردم شرافتمند تاب و توان خود را در برابر آن از دست داده بودند میتوانست بگیرد؟ آیا چنان کارها و پردهپوشیها از طریق خفقان و جعل گزارشهای خلاف واقع میتوانست جلوی فساد و اشخاصی فاسد را که دیگر در دزدیهای خود به کمتر از ارقام نجومی به چیز دیگری تن درنمیدادند بگیرد؟ | عکسالعمل دستگاه حاکمه در برابر تنی چند از نمایندگان که به وظیفه ملی خود عمل نموده و افشاگر ریشههای عمیق نارضایتیهای عمومی بودهاند تضییقات، پروندهسازی و توطئهچینی بود تا آنجا که وزیر کابینه قبلی که در این کابینه هم متأسفانه حضور دارد! برخلاف قانون اساسی در یک اجتماع رسمی با حضور مقامات رسمی اظهار نمود» باید انتخاب آن عده از نمایندگان مجلس شورای ملی که اعلام عدم همکاری با رستاخیز نمودهاند تجدید گردد؟! و متعاقب آن بلندپایگان استانها و مدیران کل و رؤسای اتاقهای اصناف و منتظرالوکالهها برای خودش خدمتی و چاپلوسی نسبت به تمایلات گردانندگان حاکم روز داد سخن بدهند و از هیچ فحش و ناسزاگویی و هتاکی و بیاحترامی و طومارسازی و جعل تلگرافهای ساختگی و توخالی و درج آن در روزنامهها و انتشار آن در رادیو و تلویزیون دولتی بر علیه عده معدود از نمایندگان مجلس که افشاگر بخشی از واقعیات امور مملکتی بودهاند فروگذاری ننمایند، این کارها برای چه بود؟ (احسنت) آیا اختناق و بالا بردن دیوار سکوت حقایق و واقعیتهای موجود مملکتی را دگرگون میساخت؟ آیا این پردهپوشیها میتوانست آبی بر روی آتش نارضاییهای سرکوبشده سالیان متمادی مردم که سالها در دل حبس شده بود بریزد؟ آیا جلوی تورم تحملناپذیر و بالا رفتن نجومی هزینه زندگی که اکثریت مردم شرافتمند تاب و توان خود را در برابر آن از دست داده بودند میتوانست بگیرد؟ آیا چنان کارها و پردهپوشیها از طریق خفقان و جعل گزارشهای خلاف واقع میتوانست جلوی فساد و اشخاصی فاسد را که دیگر در دزدیهای خود به کمتر از ارقام نجومی به چیز دیگری تن درنمیدادند بگیرد؟ | ||
خط ۴۱۷: | خط ۳۸۸: | ||
چه قدرتها و چه کسانی از این قبیل اشخاص پشتیبانی کردهاند و چرا؟ | چه قدرتها و چه کسانی از این قبیل اشخاص پشتیبانی کردهاند و چرا؟ | ||
− | کجاست آن فضای مسئولیت و نظارت ملی که قانون اساسی و متمم آن بر آن مدار و اساس پایهریزی شده تا این چیزها و موارد بتواند تا این اندازه رشد و نمو بکند و کسی هم چیزی نگوید و نداند از من اگر بپرسید با صراحت میگویم خرابکاران اصلی و دشمنان واقعی مملکت و عناصر خطرناک ضد استقلال و تمامیت و موجودیت ایران همینها هستند، به هیچ چیزی جز منافع و سودجوییهای سیریناپذیر خودشان دلبستگی | + | کجاست آن فضای مسئولیت و نظارت ملی که قانون اساسی و متمم آن بر آن مدار و اساس پایهریزی شده تا این چیزها و موارد بتواند تا این اندازه رشد و نمو بکند و کسی هم چیزی نگوید و نداند از من اگر بپرسید با صراحت میگویم خرابکاران اصلی و دشمنان واقعی مملکت و عناصر خطرناک ضد استقلال و تمامیت و موجودیت ایران همینها هستند، به هیچ چیزی جز منافع و سودجوییهای سیریناپذیر خودشان دلبستگی ندارند مثل آب خوردن دروغ میگویند و تظاهر میکنند اینها مقدمین واقعی علیه امنیت و تمامیت ارضی و قیامکنندگان ضد مشروطیت و حکومت ملی هستند اگر حقاً کسی باید به دادگاه نظامی و صحرایی تحویل داده شد همین گروه از همه چیز بیخبران هستند، اینها باید طعم انتقام و کیفر ملی را با قاطعیت و سرعت بچشند. |
− | |||
− | ندارند مثل آب خوردن دروغ میگویند و تظاهر میکنند اینها مقدمین واقعی علیه امنیت و تمامیت ارضی و قیامکنندگان ضد مشروطیت و حکومت ملی هستند اگر حقاً کسی باید به دادگاه نظامی و صحرایی تحویل داده شد همین گروه از همه چیز بیخبران هستند، اینها باید طعم انتقام و کیفر ملی را با قاطعیت و سرعت بچشند. | ||
حکومت آشتی ملی یعنی خشم بر اینها نه حکومت نظامی، مردم میخواهند این جامعه حساب و کتاب داشته باشد و کارهایی که مورد انتظار جامعه است با سرعت و قاطعیت عمل شود. مردم از حرف و ادعا و کارهای نمایشی خسته شدهاند کارهای نمایشی حکم بادکنک دارد خیلی زود و آسان و بدون مایه باد میشود شکل و قیافهای چشمگیر و ظاهرپسند میگیرد حتی خیلی هم ممکن است اوج بگیرد و بالا برود ولی همیشه پوک و توخالی است، به اندک چیزی بادش درمی رود و هیچچیزی هم از آن باقی نمیماند (احسنت). حکومت هم اگر به آرمانها و خواستهای جامعه احساس تعهد، تعلق و مسئولیت نداشته باشد و اگر فضای مسئولیت ملی را نخواهد و یا نتواند درک و احساس نماید، رابطهاش با مردم قطع میشود و بار گرانی است کشیدن به دوش که جامعه به آسانی پذیرای آن نخواهد بود. تنها در فضای خالی از نظارت ملی و اصل مسئولیت و بازخواست و حسابرسی ملی است که کارهای نمایشی و بادکنکی قادر به ادامه حیات خواهد بود و به همین مناسبت سیاستهای سلب آزادی قلم و بیان و اجتماعات اکثراً به وسیله قدرتهایی حمایت و جانبداری میشود که جز تظاهر و دروغ و ریاکاری پیوند دیگر با خواستها و آرمانهای جامعه ملی ندارند و در عوض برای بقای خودشان پیوند محکم با دزدها و چپاولگران داخلی و غارتگران خارجی و استعمارگران دارند. | حکومت آشتی ملی یعنی خشم بر اینها نه حکومت نظامی، مردم میخواهند این جامعه حساب و کتاب داشته باشد و کارهایی که مورد انتظار جامعه است با سرعت و قاطعیت عمل شود. مردم از حرف و ادعا و کارهای نمایشی خسته شدهاند کارهای نمایشی حکم بادکنک دارد خیلی زود و آسان و بدون مایه باد میشود شکل و قیافهای چشمگیر و ظاهرپسند میگیرد حتی خیلی هم ممکن است اوج بگیرد و بالا برود ولی همیشه پوک و توخالی است، به اندک چیزی بادش درمی رود و هیچچیزی هم از آن باقی نمیماند (احسنت). حکومت هم اگر به آرمانها و خواستهای جامعه احساس تعهد، تعلق و مسئولیت نداشته باشد و اگر فضای مسئولیت ملی را نخواهد و یا نتواند درک و احساس نماید، رابطهاش با مردم قطع میشود و بار گرانی است کشیدن به دوش که جامعه به آسانی پذیرای آن نخواهد بود. تنها در فضای خالی از نظارت ملی و اصل مسئولیت و بازخواست و حسابرسی ملی است که کارهای نمایشی و بادکنکی قادر به ادامه حیات خواهد بود و به همین مناسبت سیاستهای سلب آزادی قلم و بیان و اجتماعات اکثراً به وسیله قدرتهایی حمایت و جانبداری میشود که جز تظاهر و دروغ و ریاکاری پیوند دیگر با خواستها و آرمانهای جامعه ملی ندارند و در عوض برای بقای خودشان پیوند محکم با دزدها و چپاولگران داخلی و غارتگران خارجی و استعمارگران دارند. | ||
خط ۴۳۵: | خط ۴۰۴: | ||
نارضایتی مردم نتیجه قهری و طبیعی چنین اعمال است که صورت گرفته و میگیرد. | نارضایتی مردم نتیجه قهری و طبیعی چنین اعمال است که صورت گرفته و میگیرد. | ||
− | یک مقام مسئول به من میگفت برای یک روحانی که از طریق سردفتری اسناد رسمی امور خودش را میگذراند مبلغ کلانی مالیات تعیین نموده بودند که پرداخت آن | + | یک مقام مسئول به من میگفت برای یک روحانی که از طریق سردفتری اسناد رسمی امور خودش را میگذراند مبلغ کلانی مالیات تعیین نموده بودند که پرداخت آن از قدرت و توانایی او خارج بود و یکصدوشصت فقره تخلف مالیاتی و جریمه برای او در نظر گرفته بودند وقتی رسیدگی کردیم ۱۵۵ مورد اصلاً خلاف مالیاتی وجود نداشت و ۵ فقره هم مواردی بود که به علت در دست نبودن مدارک مثبت میتوانست قابل اغماض باشد! یک معلم به من مراجعه کرد و شکایت از آن داشت که پدرش سالهاست مرحوم شده و مقداری ارث باقی گذاشته و چون به بانک و بدهی دارد به همین مناسبت ماترک متوفی فیمابین ورثه قابل تقسیم نیست، اما اداره دارای مصراً مالیات بر ارث موهوم را مطالبه میکند و چون اموال در توقیف بانک میباشد دستور توقیف حقوق بانوی معلم را میدهد. |
− | |||
− | از قدرت و توانایی او خارج بود و یکصدوشصت فقره تخلف مالیاتی و جریمه برای او در نظر گرفته بودند وقتی رسیدگی کردیم ۱۵۵ مورد اصلاً خلاف مالیاتی وجود نداشت و ۵ فقره هم مواردی بود که به علت در دست نبودن مدارک مثبت میتوانست قابل اغماض باشد! یک معلم به من مراجعه کرد و شکایت از آن داشت که پدرش سالهاست مرحوم شده و مقداری ارث باقی گذاشته و چون به بانک و بدهی دارد به همین مناسبت ماترک متوفی فیمابین ورثه قابل تقسیم نیست، اما اداره دارای مصراً مالیات بر ارث موهوم را مطالبه میکند و چون اموال در توقیف بانک میباشد دستور توقیف حقوق بانوی معلم را میدهد. | ||
بانوی معلم به من اظهار میداشت اگر متکی به درآمد شوهرم نبودم آیا میتوانستند تصور نمایند امور من از کجا خواهد گذشت؟ | بانوی معلم به من اظهار میداشت اگر متکی به درآمد شوهرم نبودم آیا میتوانستند تصور نمایند امور من از کجا خواهد گذشت؟ | ||
خط ۴۵۳: | خط ۴۲۰: | ||
با همین درآمدها و فشار به مصرفکنندگان، شیلات مهمانسرای تجملی میسازد، اگر میخواهید مهمانسرا بسازید چرا به حساب کسانی که از آن استفاده خواهند کرد درست نمیکنید که باید پول آن را با تحمیل به مصرفکننده دریافت نمایید؟ | با همین درآمدها و فشار به مصرفکنندگان، شیلات مهمانسرای تجملی میسازد، اگر میخواهید مهمانسرا بسازید چرا به حساب کسانی که از آن استفاده خواهند کرد درست نمیکنید که باید پول آن را با تحمیل به مصرفکننده دریافت نمایید؟ | ||
− | شکایتهایی به من رسیده که شیلات کشتیهای فرسوده و دستدوم از کشوری که تولیدکننده کشتیهای صیادی | + | شکایتهایی به من رسیده که شیلات کشتیهای فرسوده و دستدوم از کشوری که تولیدکننده کشتیهای صیادی نیست خریداری مینماید و اگر کسی هم سئوال کند چه شده کشوری که خودش احتیاج به خریداری کشتی ماهیگیری دارد با چه انگیزهای حاضر شده به ایران کشتی صیادی بفروشد. |
− | |||
− | نیست خریداری مینماید و اگر کسی هم سئوال کند چه شده کشوری که خودش احتیاج به خریداری کشتی ماهیگیری دارد با چه انگیزهای حاضر شده به ایران کشتی صیادی بفروشد. | ||
اینها مطالبی است که مردم میبینند و بیان میدارند و مسائلی است که چون برای آنها با سیاستهای اعلام شده و رسمی مملکت که مردم به آن اعتقاد دارند قابل توجیه نیست ایجاد نارضایتی و ناباوری میکند، چه شکایتها از سراسر مملکت در مورد بازنشسته کردن نابهنگام کارمندان سالم و جوان و صدیق و زحمتکش به موجب تبصره ۷۴ قانون استخدام به همه نمایندگان رسیده که جواب قانعکنندهای برای آنها وجود ندارد، جز آنکه بگویند قانون چنین چیزی را خواسته است! و به صورت یک شمشیر بیرحم و عاطفه در دست مدیران برای تنبیه و ساکت کردن کارمندانی که کله آنها بوی قورمهسبزی میداد! به کار گرفته شد و یا همین تبصره ۸۵ بودجه سال گذشته و همترازی بازنشستگان که بالاخره با همه نارساییها که داشت به اسم اینکه قبل از عید باید مزایای آن به دست بازنشستگان برسد از تصویب کمیسیون مجلس گذشت و تا به حال هیچ اقدامی نشده، حتی من اطلاع دارم روی پرونده بسیاری از بازنشستگان چندین سال است هیچاقدامی صورت نگرفته و پروندهها توی گونی خاک میخورد. | اینها مطالبی است که مردم میبینند و بیان میدارند و مسائلی است که چون برای آنها با سیاستهای اعلام شده و رسمی مملکت که مردم به آن اعتقاد دارند قابل توجیه نیست ایجاد نارضایتی و ناباوری میکند، چه شکایتها از سراسر مملکت در مورد بازنشسته کردن نابهنگام کارمندان سالم و جوان و صدیق و زحمتکش به موجب تبصره ۷۴ قانون استخدام به همه نمایندگان رسیده که جواب قانعکنندهای برای آنها وجود ندارد، جز آنکه بگویند قانون چنین چیزی را خواسته است! و به صورت یک شمشیر بیرحم و عاطفه در دست مدیران برای تنبیه و ساکت کردن کارمندانی که کله آنها بوی قورمهسبزی میداد! به کار گرفته شد و یا همین تبصره ۸۵ بودجه سال گذشته و همترازی بازنشستگان که بالاخره با همه نارساییها که داشت به اسم اینکه قبل از عید باید مزایای آن به دست بازنشستگان برسد از تصویب کمیسیون مجلس گذشت و تا به حال هیچ اقدامی نشده، حتی من اطلاع دارم روی پرونده بسیاری از بازنشستگان چندین سال است هیچاقدامی صورت نگرفته و پروندهها توی گونی خاک میخورد. | ||
خط ۴۶۹: | خط ۴۳۴: | ||
با این ترتیب به خوبی پی میبریم هیچ حکومتی نمیتواند دوام و بقا داشته باشد مگر آنکه مجری عدالت اجتماعی و مأمور صیانت از حقوق عمومی باشد اما هرگاه حکومت از این موضع خارج بشود و بخواهد قدرت و قوانین خودش را به سود گروهی معدود به کار ببرد و منافع عمومی جامعه را از یاد ببرد، به ارکان وحدت و موجودیت ملی ضربه وارد ساخته است و این کاری است که سالهاست به دست مسئولان و مجریان انجام گرفته و حکومت مورد اعتراض جامعه قرار گرفت، چرا باید چنین باشد که انحصار مسافربری مسافرانی که از طریق فرودگاه داخل و یا خارج میشوند به یک شرکت داده شود که میزان کرایه آن هیچ رابطه معقول و منطقی با سایر وسایل مشابه نداشته باشد و چندین مرتبه گرانتر باشد و هرگاه یک تاکسی پا را از حریم این انحصارطلبی خارج نماید و از مهرآباد به طرف شهر مسافر سرگردان و بلاتکلیفی را حمل نماید، شمشیر قانون بر فرق او وارد شود تا بار دیگر از این کارها انجام ندهد! | با این ترتیب به خوبی پی میبریم هیچ حکومتی نمیتواند دوام و بقا داشته باشد مگر آنکه مجری عدالت اجتماعی و مأمور صیانت از حقوق عمومی باشد اما هرگاه حکومت از این موضع خارج بشود و بخواهد قدرت و قوانین خودش را به سود گروهی معدود به کار ببرد و منافع عمومی جامعه را از یاد ببرد، به ارکان وحدت و موجودیت ملی ضربه وارد ساخته است و این کاری است که سالهاست به دست مسئولان و مجریان انجام گرفته و حکومت مورد اعتراض جامعه قرار گرفت، چرا باید چنین باشد که انحصار مسافربری مسافرانی که از طریق فرودگاه داخل و یا خارج میشوند به یک شرکت داده شود که میزان کرایه آن هیچ رابطه معقول و منطقی با سایر وسایل مشابه نداشته باشد و چندین مرتبه گرانتر باشد و هرگاه یک تاکسی پا را از حریم این انحصارطلبی خارج نماید و از مهرآباد به طرف شهر مسافر سرگردان و بلاتکلیفی را حمل نماید، شمشیر قانون بر فرق او وارد شود تا بار دیگر از این کارها انجام ندهد! | ||
− | دکتر عدل - صحیح است. | + | '''دکتر عدل''' - صحیح است. |
− | دکتر طبیب - به نام قانون مردم را تحت فشارهای گوناگون و غیرقابل تحمل درآوردند، به نام واهی و مسخره جلوگیری از تراکم ترافیک در تهران و تصویب مالیات اتومبیل، بالا بردن نرخ بنزین به اسم بالا بردن عواید غیرنفتی و مبارزه با آلودگی هوا، افزایش نرخ آب تحت عنوان جلوگیری از مصرف بیرویه آب، افزایش نرخ پستوتلگرافوتلفن به وسله دستگاه دولتی آنهم با محاسبه اشتباهآمیز به ضرر مردم، شما را به خدا ببینید هنگامی که در تابستان امسال هنوز ساعتها به عقب کشیده نشده بود، وزارت پستوتلگراف برای محاسبه نرخ ارزان مکالمه تلفنی راه دور ساعت رسمی را قبول نداشت و در روزنامه اعلام کرد به جای ساعت ۹ بعدازظهر از ساعت ۱۱ بعدازظهر نرخ مکالمه ارزان مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. | + | '''دکتر طبیب''' - به نام قانون مردم را تحت فشارهای گوناگون و غیرقابل تحمل درآوردند، به نام واهی و مسخره جلوگیری از تراکم ترافیک در تهران و تصویب مالیات اتومبیل، بالا بردن نرخ بنزین به اسم بالا بردن عواید غیرنفتی و مبارزه با آلودگی هوا، افزایش نرخ آب تحت عنوان جلوگیری از مصرف بیرویه آب، افزایش نرخ پستوتلگرافوتلفن به وسله دستگاه دولتی آنهم با محاسبه اشتباهآمیز به ضرر مردم، شما را به خدا ببینید هنگامی که در تابستان امسال هنوز ساعتها به عقب کشیده نشده بود، وزارت پستوتلگراف برای محاسبه نرخ ارزان مکالمه تلفنی راه دور ساعت رسمی را قبول نداشت و در روزنامه اعلام کرد به جای ساعت ۹ بعدازظهر از ساعت ۱۱ بعدازظهر نرخ مکالمه ارزان مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. |
عوارض غیرقانونی خروج از کشور از تاریخ تقدیم لایحه نه تاریخ تصویب قانون و خیلی چیزهای دیگر... | عوارض غیرقانونی خروج از کشور از تاریخ تقدیم لایحه نه تاریخ تصویب قانون و خیلی چیزهای دیگر... | ||
− | سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در مسیر تجاوز به حقوق عمومی و سرکیسه کردن مردم و گرانفروشی و احتکار که هرگاه کمترین فرصتی به دست بیاید چگونه | + | سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در مسیر تجاوز به حقوق عمومی و سرکیسه کردن مردم و گرانفروشی و احتکار که هرگاه کمترین فرصتی به دست بیاید چگونه شیره جان مردم را بمکند! |
− | |||
− | شیره جان مردم را بمکند! | ||
سرمایهگذاری بخش عمومی که در یک اقتصاد سالم باید مرزهای سود عادلانه و منطقی بخش خصوصی را تعیین بنماید در مسیر فساد و دزدی و تجملپرستی... در شهر ما مردم به آب احتیاج دارند. | سرمایهگذاری بخش عمومی که در یک اقتصاد سالم باید مرزهای سود عادلانه و منطقی بخش خصوصی را تعیین بنماید در مسیر فساد و دزدی و تجملپرستی... در شهر ما مردم به آب احتیاج دارند. | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۶۰: | ||
اگر میخواهیم بدانیم چرا چنین شد باید به این چیزها که بیان گردید در متن استیضاح که در جلسه ۱۷۸ تقدیم مجلس شورای ملی گردید پاسخ داده شود. | اگر میخواهیم بدانیم چرا چنین شد باید به این چیزها که بیان گردید در متن استیضاح که در جلسه ۱۷۸ تقدیم مجلس شورای ملی گردید پاسخ داده شود. | ||
− | اما علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. اکنون به این موضوع میرسیم که بدانیم در حال حاضر ضرورتهای مملکتی چه چیزهایی است و چه باید کرد؟ ضرورتهای حال حاضر مسائل بسیار ساده و روشنی است. هر اندازه که به این ضرورتها دیرتر توجه بشود کار مشکلتر و خسارتها زیادتر خواهد شد. گرچه در همین مجلس خیلی بیشتر هشدارهای صریحی داده شد اما حتی دستکم اگر از واقعه اسفانگیز قم در دیماه گذشته به ضرورتهای اجتنابناپذیر و اعمال قاطع و صریحی که در مملکت میباید انجام بگیرد، مسئولان عبرت گرفته بودند و به جای گمراه ساختن افکار عمومی و فریب دادن خودشان تصویر واقعی از وقایع حوادث مملکتی را درک میکردند و تکلیف خودشان را معلوم میکردند، وقایع خونین تبریز به وجود نمیآمد و اگر عکسالعمل دولت در برابر واقعه تبریز | + | اما علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. اکنون به این موضوع میرسیم که بدانیم در حال حاضر ضرورتهای مملکتی چه چیزهایی است و چه باید کرد؟ ضرورتهای حال حاضر مسائل بسیار ساده و روشنی است. هر اندازه که به این ضرورتها دیرتر توجه بشود کار مشکلتر و خسارتها زیادتر خواهد شد. گرچه در همین مجلس خیلی بیشتر هشدارهای صریحی داده شد اما حتی دستکم اگر از واقعه اسفانگیز قم در دیماه گذشته به ضرورتهای اجتنابناپذیر و اعمال قاطع و صریحی که در مملکت میباید انجام بگیرد، مسئولان عبرت گرفته بودند و به جای گمراه ساختن افکار عمومی و فریب دادن خودشان تصویر واقعی از وقایع حوادث مملکتی را درک میکردند و تکلیف خودشان را معلوم میکردند، وقایع خونین تبریز به وجود نمیآمد و اگر عکسالعمل دولت در برابر واقعه تبریز تا آن اندازه گمراهکننده نبود اینهمه آشوبها و اغتشاشها و کشته شدن افراد بیگناه به وجود نمیآمد. |
− | |||
− | تا آن اندازه گمراهکننده نبود اینهمه آشوبها و اغتشاشها و کشته شدن افراد بیگناه به وجود نمیآمد. | ||
تا زمینه داخلی فراهم و مهیا نباشد، هیچنیروی خارجی و بیگانه از هر دسته و گروه که باشد نخواهد توانست جز از راه مقابله نظامی نیات و مقاصد خود را عملی بسازد که آنهم در وضع عمومی جهان حاضر بعید به نظر میرسد اما هنگامی که زمینه داخلی مستعد و آماده باشد همان مقاصد و نیات را که در زمان جنگ و به شکل عملیات نظامی استعمارگران و دشمنان مملکت از هر قطب و جهت که باشد دنبال میکنند در بستر آشوبها و اغتشاشات داخلی عمل مینمایند. | تا زمینه داخلی فراهم و مهیا نباشد، هیچنیروی خارجی و بیگانه از هر دسته و گروه که باشد نخواهد توانست جز از راه مقابله نظامی نیات و مقاصد خود را عملی بسازد که آنهم در وضع عمومی جهان حاضر بعید به نظر میرسد اما هنگامی که زمینه داخلی مستعد و آماده باشد همان مقاصد و نیات را که در زمان جنگ و به شکل عملیات نظامی استعمارگران و دشمنان مملکت از هر قطب و جهت که باشد دنبال میکنند در بستر آشوبها و اغتشاشات داخلی عمل مینمایند. | ||
خط ۵۱۵: | خط ۴۷۶: | ||
در هر جامعه هم همیشه بذر و نطفه و استعداد هر دو طبیعت وجود دارد، دیو چون بیرون رود فرشته درآید، یک نوع کار حکومت باغبانی است، تا کدام استعداد و طبیعت در جامعه امکان رشد و نمو بهتری داشته باشد. | در هر جامعه هم همیشه بذر و نطفه و استعداد هر دو طبیعت وجود دارد، دیو چون بیرون رود فرشته درآید، یک نوع کار حکومت باغبانی است، تا کدام استعداد و طبیعت در جامعه امکان رشد و نمو بهتری داشته باشد. | ||
− | رشد و نمو هر کدام از این دو طبیعتهای جداگانه ارزشیابی حقیقی مردم برای کارنامه و عملکرد حکومتهاست | + | رشد و نمو هر کدام از این دو طبیعتهای جداگانه ارزشیابی حقیقی مردم برای کارنامه و عملکرد حکومتهاست. |
− | |||
− | |||
− | افسانهای و ارقام نجومی برسد زیرا حسابرسی بیامان ملی و بازخواست و مؤاخذه صریح و قاطع و مبارزه آشتیناپذیر با فساد هرگز زمینه رشد و نمو چنان عواملی را فراهم نخواهد ساخت. در جامعه آزاد قانون به نحو عادلانه به سود همگان وضع میشود و به سود همگان به مورد اجرا گذاشته میشود. هیچکس در هیچمقام و موقعیت و منزلت اجتماعی که باشد قدرت قانونشکنی را به دست نخواهد آورد، سهم هرکس از درآمد ملی متناسب باکار و وظیفهای است که به سود جامعه به انجام میرساند. | + | مردم با حکومتی پیوند مستحکم خواهند داشت که زمینه رشد و نمو و میدان یکهتازی و خودکامگی برای طبیعتها متجاوز غارتگر و بیاعتنا به حقوق عمومی فراهم نیاورد. فساد، بیعدالتی، فانونشکنی، تبعیض، توزیع غیرعادلانه درآمد ملی، بیقیدی، بیاعتنایی به حقوق مردم و این قبیل چیزها در جامعه شرایط و زمینهای را فراهم میسازد و جامعه را به صورت لجنزاری بیرون میآورد که حشرات موذی و طبیعتهای سودپرست و زیانبخش با شامه تیز خود آن را احساس میکنند و از حالت کمون و بیاثری خارج میشوند و با همان شیوههای فریبنده و ظاهرفریب و چربزبانی مواضع حساس قدرت و امکانات اجتماعی و اداری را به چنگ میگیرند و با ایجاد خفقان و سلب آزادی قلم و بیان تسلط جابرانه خودشان را استمرار میبخشند، از این بابت یک عدم تعادل و ناپایداری در جامعه به وجود میآید که یک عکسالعمل عادی و طبیعی است و نسج جامعه، وحدت ملی، موجودیت ملی، تمامیت ملی به جای استحکام و آسیبناپذیری به اعلاترین حد از آسیبپذیری میرسد و کمترین موج و نسیم همهچیزها را در هم میکوبد و آشفته میسازد اما در جامعه آزاد بر مدار فضای مسئولیت ملی و نظارت همگانی ابتداییترین حرکت فساد شناخته میشود و با رسوایی به مجازات و کیفر ملی میرسد و در نطفه خفه و خاموش میشود و هرگز اجازه پیدا نخواهد کرد به مرزهای افسانهای و ارقام نجومی برسد زیرا حسابرسی بیامان ملی و بازخواست و مؤاخذه صریح و قاطع و مبارزه آشتیناپذیر با فساد هرگز زمینه رشد و نمو چنان عواملی را فراهم نخواهد ساخت. در جامعه آزاد قانون به نحو عادلانه به سود همگان وضع میشود و به سود همگان به مورد اجرا گذاشته میشود. هیچکس در هیچمقام و موقعیت و منزلت اجتماعی که باشد قدرت قانونشکنی را به دست نخواهد آورد، سهم هرکس از درآمد ملی متناسب باکار و وظیفهای است که به سود جامعه به انجام میرساند. |
در یک چنین نظم حکومتی که ناسیونالیزم مبشر آن است برای طبیعتهای زیانبخش جایی نخواهد بود و طبیعتهای مؤمن و معتقد یعنی کسانی که رفتارشان و عملشان هماهنگ با اعتقادهای آنهاست و در رفتار و گفتار و اندیشه خود جز خیر و صلاح و سازندگی مملکت و جامعه هدف دیگری ندارند، شرایط و فضایی به وجود خواهد آمد که بتوانند در همهجا حضور و مشارکت خودشان را در سازندگی ملی به ثبوت برسانند و روح و فلسفه قانون اساسی و مجاهدین صدر مشروطیت ایران به مورد اجرا گذاشته خواهد شد زیرا به موجب قانون اساسی ایران قدرت حکومت ناشی از اراده ملت است و قانونشکنها و خودکامگان و دزدها و غارتگران و عاملین تبعیض و فساد و دشمنان ضد موجودیت ملی و وحدت ملی تیرشان به سنگ خواهد خورد. | در یک چنین نظم حکومتی که ناسیونالیزم مبشر آن است برای طبیعتهای زیانبخش جایی نخواهد بود و طبیعتهای مؤمن و معتقد یعنی کسانی که رفتارشان و عملشان هماهنگ با اعتقادهای آنهاست و در رفتار و گفتار و اندیشه خود جز خیر و صلاح و سازندگی مملکت و جامعه هدف دیگری ندارند، شرایط و فضایی به وجود خواهد آمد که بتوانند در همهجا حضور و مشارکت خودشان را در سازندگی ملی به ثبوت برسانند و روح و فلسفه قانون اساسی و مجاهدین صدر مشروطیت ایران به مورد اجرا گذاشته خواهد شد زیرا به موجب قانون اساسی ایران قدرت حکومت ناشی از اراده ملت است و قانونشکنها و خودکامگان و دزدها و غارتگران و عاملین تبعیض و فساد و دشمنان ضد موجودیت ملی و وحدت ملی تیرشان به سنگ خواهد خورد. | ||
خط ۵۴۷: | خط ۵۰۶: | ||
و این دولت فاقد چنان ویژگیهایی است که جامعه ما به آن نیاز دارد. | و این دولت فاقد چنان ویژگیهایی است که جامعه ما به آن نیاز دارد. | ||
− | پاینده ایران (احسنت) | + | پاینده ایران (احسنت). |
− | رئیس - با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم میکنیم، جلسه آینده ساعت سه بعد از ظهر امروز و دستور ادامه رسیدگی به برنامه دولت جناب آقای جعفر شریفامامی است. | + | '''رئیس''' - با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم میکنیم، جلسه آینده ساعت سه بعد از ظهر امروز و دستور ادامه رسیدگی به برنامه دولت جناب آقای جعفر شریفامامی است. |
(جلسه ساعت سیزده و پنج دقیقه پایان یافت) | (جلسه ساعت سیزده و پنج دقیقه پایان یافت) | ||
− | رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی | + | رئیس مجلس شورای ملی - '''عبدالله ریاضی'''. |
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم - ۱۷ شهریور ۱۳۵۴ تا ۲۱ بهمن ۲۵۳۷ شاهنشاهی]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم - ۱۷ شهریور ۱۳۵۴ تا ۲۱ بهمن ۲۵۳۷ شاهنشاهی]] |
نسخهٔ ۱۲ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۲۳
مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ شهریور ۲۵۳۷ شاهنشاهی نشست ۱۸۳
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۲۴
جلسه: ۱۸۳
صورت مشروح مذاکرات جلسه فوقالعاده صبح روز پنجشنبه (۲۳) شهریور ماه ۱۳۵۷ شمسی (۲۵۳۷) شاهنشاهی
فهرست مطالب:
۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۲ - ادامه بررسی برنامه دولت آقای جعفر شریفامامی
۳ - اعلام دستور و تعیین موقع جلسه آینده - پایان جلسه
جلسه ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشكیل شد.
- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه
- آقایان: آزموده - آصف - دکتر ابوالهدی - اربابی - دکتر اعتمادی - جهانشاه افشار - الموتی - اهری - بهرهمند - بیات - توتونچیافشار - جاف - جعفر جوادی - حیدرزاده - خزیمه - خسروی - خطیبی - دادفر - رحیمیلاریجانی - دکتر رشید یاسمی - رهبر - دکتر ستوده - سعیدی - سلیمانی - شهبازی - صدر - مهدی شیخالاسلامی - دکتر ضیایی - دکتر صدیق اسفندیاری - دکتر عادلی - دکتر فروزین - قرایی - کاسمی - دکتر کیان - لیوانی - مجتهدی - دکتر محققی - مشیر - دکتر مهر - میرلاشاری - نواب صفا - نوری اسفندیاری - وشمگیر - وکیل گیلانی - یاسینی - بارکزهی.
- بانوان: اباصلتی - جهانبانی - داودی - عدیلی - کمالی آزاد - هاشمی.
- ادامه بررسی برنامه دولت آقای جعفر شریفامامی
۲ - ادامه بررسی برنامه دولت آقای جعفر شریفامامی.
رئیس - وارد دستور میشویم.
برنامه دولت جناب آقای شریفامامی مطرح است، آقای یزدی بفرمایید.
یزدی - به نام خداوند بزرگ و توانا، در آغاز لازم میدانم به نام نماینده ملت ایران از پیشگاه دو عالم مقتدر تشییع جناب آیتالله شریعتمداری و آیتالله شیرازی که هفتمین روز عزای فاجعه جمعه را برای ملت ایران اعلام کردند و بار دیگر به مردم مسلمان این کشور تسلیت گفتهاند از آنان سپاسگزاری و تشکر و قدردانی کنم. در نشست دیشب مجلس شورای ملی اشاراتی داشتم به این که نابسامانیهایی در حال حاضر گریبان ملت ایران را گرفته است و سبب بروز چنین حوادثی شده است به جهت پیدایش یک هیئت مؤتلفه از انترناسیونالیستهای راست و چپ و کمونیستهای نادم شده که با دست به دست دادن با همدیگر بر سر سفره بیتالمال مملکت نشستند و به غارت و چپاول پرداختند و با اشاره کردیم به این مطلب که چگونه سیاستهای دولت را پیاده کردند، گفتم یکی از بزرگترین ضربههایی که این هیئت مؤتلفه بر پیکر ملت ایران وارد کرد از طریق اجرای سیاست شومش در کشاورزی مملکت بود و چون تکرار است از این مطلب میگذرم و وارد بحث نمیشوم که چه بر سر کشاورزی این مملکت آوردند، که رسیدند به این نتیجه که امروز روستایی ایرانی که خودش تولیدکننده و مصرفکننده و گاه صادرکننده بود، اینک همه محصولات کشاورزی در آغاز از دروازههای شهر وارد شد و امروز از دروازههای روستاها وارد میشود و من با چشمان خودم دیدم که روستایی یزدی سیبزمینی و پیاز هندی مصرف میکند و من این مصیبت را به ملت ایران تسلیت میگویم و به جناب روحانی مبارک باشد که وظیفه خود را انجام دادهاند (صحیح است).
دکتر طبیب - بدبختانه صحیح است.
یزدی - جای بسی تأسف است که در طی این مدت آمدند و با ارائه آمارهای غلط کشاورزی تعمدی داشتند که این سیاست غلط را برای ملت ایران توصیه کنند، شاهد بودید که وزیر تعاون و کشاورزی و امور روستایی وقت به مدت یک ساعت تمام در جلسه مشترکی در یکی از این کمیسیونها نشستند و با آمار و ارقام ثابت کردند که گندم کیلویی ده ریال به نفع کشاورزی است.
اسحقینژاد - آمار کذایی است.
یزدی - بله آمار کذایی و در کنار این برنامه و با علم به این امر و اینکه میخواهیم مملکت را صنعتی کنیم، بزرگترین ضربهها را به کشاورزی مملکت زدند و با کمال تأسف صنعتی که برای مملکت ما چشمگیر باشد و صنعتی که رفع نیاز کرده باشد، صنعتی که قابل رقابت با کالاهای خارجی باشد آن را هم نداشتیم، چرا ما در برنامه سیاستهای صنعتی و کشاورزی دولتهای کشاورزی گذشته فرازهای زیادی ما در برنامه دیدیم، در دولتهای گذشته حمایت از صنایع داخلی یکی از فرازهایشان بود، بستن درهای مملکت به روی صنایع خارجی به منظور تقویت صنایع داخلی، یکی از فرازهای دولت بود ولی با کمال تأسف چیزی که فراموش کردند و وظیفه داشتند که فراموش کنند نقش نظارت دولت بر صنایع بود و نتیجه این شد که کیفیت کالاهای صنعتی ما یکی پس از دیگری پایین آمد و هر ایرانی عاشق به این سرزمین و علاقهمند به این آب و خاک سعی میکرد و تلاش میکرد جنس ایرانی از ایرانی نخرد، این باعث تأسف بود کیفیت محصولات صنعتی ما یکی بعد از دیگری پایین آمد چون بر سر سفره بیتالمال مملکت به غارت نشسته بودند. من بارها این مطلب را از مقامات مسئول این مملکت سئوال کردم به موقع، چون این وضع آنچنان باز هم استمرار دارد، باز هم سئوال میکنم، چه سیاستی است که ما در محصول صنعتی داخلیمان از پیکان حمایت بکنیم ولی از محصول کشاورزیمان مثل گندم نسبت به آن، این چنین بیگانه باشیم این چه فلسفهای است؟ این فلسفه را برای من بشکافید، این چه سیاستی است که باید به سرمایهداران صنایع داخلی بزرگترین وامها داده بشود، و بهترین کارها بشود و بهترین حمایتها از آنها بشود، تا بدترین کالاها را تحویل ملت ایران بدهند و ما هم ناچار باشیم که این محصولات را بخریم و این محصولات را تحمیل شده بخریم، ولی سیاست حمایت کشاورزی مورد نظر نباشد، این چه سیاستی است؟ روی هریک از محصولات صنایع داخلی که انگشت میگذاریم مصیبت است، لامپ برای خانه میخریم، چهار روز بعد میسوزد و یا هفته بعد میسوزد، مداد برای بچه میخرید که خوب نیست، اتومبیل داخلی میخرید گرفتار میشوید ولی چون این مسائل تکرار شده است من از آنها میگذرم که اشاره کردن به آنها بیش از این شرمآور است، گفتیم هیئتهای مؤتلفه که در ایران پدید آمده بود دست هر ارگانی را در این مملکت میتوانست کنترلکننده باشد و ناظر باشد بر امور جاری مملکتی کوتاه کرد، این ارگانها، این قدرتها و این دستگاهها کدامین بودند که اینها را از اعمال نظارت و وظیفه خود بازداشتند، یکی از آنها مطبوعات بود (صحیح است). تاریخ دهه اخیر مملکت ما و مطبوعات ما اوراق سیاهی دارد که شدیدترین و بدترین و زشتترین سانسور را در مطبوعات کشور در سالهای اخیر دیدیم، نتیجه چه شد؟ این شد که قدرت خلاقیت، قدرت قلم، قدرت نویسندگی، ذوق ادبی و ذوق روزنامهنگاری جای خودش را به چاپ لوسی به تملق و درج آگهیها داد، چرا این کار را کردند زیرا مطبوعات آزاد میتوانست نقش کنترلکننده داشته باشد، میتوانست داور باشد، میتوانست بر جریانهای مملکت نظارت کند و ملتی را بیدار کند، بنابراین مهر سکوت بر لبان این دستگاه زده شد، شما ملاحظه بفرمایید جناب آقای شریفامامی اگر قصد این دارید که ناراضیتراشان این مملکت را مؤاخذه کنید با کمال تأسف یکی از عوامل پیدایش این بلواها در مملکت از طریق روزنامه بود ولی مقصر روزنامه نبود بلکه از طریق روزنامه به وجود آمد ولی نه، روزنامه مسئولش نبود، از طریق وزارت اطلاعات آمدند مقالهای به روزنامه اطلاعات تحمیل کردند، این مقاله تلقی شد که به روحانیت مملکت اهانت کردند، این برداشت مملکت بود به دنبالاش روحانیت اعتراض کرد، و مقاله جوابیهای نوشت، این پاسخ درج نشد، اعتراض به خیابانها کشیده شد، به جای پاسخ منطقی در قم مردم را به گلوله بستند، این آغاز درگیری و این آغاز گرفتاریهای اخیر بود و از قم به تبریز و از تبریز به اصفهان کشیده شد و این نقش سانسور بود در مملکت و ما با کمال تأسف شنیدیم که مرغ از قفس پریده است ولی دلهای بیدار ملت ایران گواهی خواهد داد که خائنین این آبادی چه کسانی بودند، و چه کسانی هستند. یکی دیگر از دستگاههایی که میتوانست ناظر و کنترلکننده باشد رادیو و تلویزیون بود، ببینیم بر سر این دستگاه چه آمد، دیشب اشارهای کردم و گذشتم. دستگاههای رادیو، تلویزیون مملکت ما به جای تقویت مبانی ملی و فرهنگی و به جای طرح مسائل موجود مملکت برای طرح گرفتاریهای مملکت میدان را برای گروهی رقاصه و تنبکدار باز کردند و با کمال تأسف چه خرجهایی که برای ارائه این برنامهها نکردند، چه رقم و هزینه هنگفتی که برای سازمان رادیو تلویزیون ایران پیشبینی نکردند، ببینید در سیزده جشن هنری که در شیراز ارائه دادند، جناب شریفامامی دستور بفرمایی بروند بازرسی کنند که چکها به نام چه کسانی و به چه رقمهایی صادر شده، برای یک ویولنزن بیش از صدهزار تومان چک صادر شده است و یا ارقام سرسامآوری که برای جشن هنر شیراز ترتیب دادند وحشتناک است ولی در کنارش با هشت هزار کارمند رادیو تلویزیون چه کردند؟ در حدود پنج سال تمام هشت درصد از حقوق کارمندان را کم کردند که میخواهیم برایتان خانه بسازیم، ۵ سال بلااستثنا از کارمندان این پول را کم کردند ولی تا به حال نه خانهای دارند و نه خانه سازمانی ساختند و نه هیچ طرحی برای آنها ریختند، بله ۲۰ دستگاه رادیو تلویزیون خانه خرید ولی نمیدانید به چه کسانی دادند.
اسحقینژاد - برای بیگانگان خانه ساختند.
یزدی - بله بگویید و بپرسید که این بیست دستگاه را به چه کسانی دادند، چطور انتظار داشته باشیم که این جامعه همچنان مهر سکوت بر لبان داشته باشد جناب عاملی دوست من در همین سازمان رادیو تلویزیون شما نمایندگانی در اروپا دارید، اینها دولتسراهایی برای خودشان به وجود آوردهاند در اروپا و امریکا بالاترین حقوقها را نیز میگیرند برای اینکه از نزدیکان گردانندگان رادیو تلویزیون ایران بودند، ماشینهای آخرین سیستم و حقوقهای کلان و در ازای آن به وسیله دستگاه برای ما چه فرستاده میشود که در قبالش هر پنج دقیقه بیست هزار تومان آقای دولو دریافت میکرد، چه بود؟ چیزهایی که ارائه میداد، مد لباسهایی که در پاریس بود و در ازای پنج دقیقه این ارقام را دریافت میکرد.
اجاق - آقای علامیر دولو حزبی هم تأسیس کرده است.
یزدی - من از جناب آقای دکتر عاملی تقاضا میکنم که این خواسته به حق کارمندان سازمان رادیو تلویزیون را به خصوص در مورد خانههایشان مورد توجه قرار بدهند و اگر واقعاً سرمایهای برای این کار نیست، پولهایشان را برگردانند. یکی دیگر از دستگاههایی که میتوانست قدرت ناظری برای هیئت مؤتلفه باشد، پارلمان ایران و قوه مقننه ایران بود، پیرامون قوه مقننه دوستان در اینجا به تفصیل سخن راندهاند ولی من یک حرف میزنم، من معتقدم مجلس شورای ملی که میتوانست سرنوشتساز باشد و میتواند ناظر به حق بر اجرای قوانین باشد، آیا در طی این دوره به حق وظایفش را انجام داد؟ تا آنجایی که ما شاهد هستیم و شما اطلاع دارید پارلمان ایران همیشه دنبالهرو سیاست دولتهای وقت بود به جز گروهی که این سیاست را دنبال نکردند و دولتها تا آخرین روزی که بودند و هنوز سقوط نکرده بودند، از اکثریت مطلق مجلس شورای ملی و مجلس سنا برخوردار بودند، این را ما میگوییم سیاست دنبالهروی و حالا که فضا باز شده، حالا که به مجلس شورای ملی اجازه داده شده است که ایفای وظیفه بکند حق بر این است که بر مسند قانونی و واقعی خودمان نشسته باشیم و واقعاً بتوانیم اعمال قدرت بکنیم در این سنگر، این به نفع مملکت و به نفع رژیم و ملت است که مجلس شورای ملی امروز به وظیفه خود آگاهانه عمل کند. یکی دیگر از دستگاههایی که با کمال تأسف جلوی اعمال نظارتش را گرفتند قوه قضاییه مملکت است. بزرگترین شاهکارشان این بود که افرادی که مطلقاً آشنایی به تشکیلات امور قضایی مملکت نداشتند در رأس این قوه گذاشته شدند و این روشی بود که سیاستهای استعماری گاه دنبال میکردند که افراد ناآشنا و ناآگاه و افراد ضعیف را در رأس قدرتهای بزرگ میگماردند، بنابراین در طی این ده، پانزده سال اخیر تلاش این هیئت مؤتلفه بر این قرار گرفت که همه ارگانها را از موضع خودش خارج کند و هیچچیز در موضع خودش نباشد به خصوص ارگانهایی که نقش ناظر را داشتند و میتوانستند ناظر قانونی و به حقی بر این اعمال باشند و بعد از اینکه همهچیز را از موضع خودش خارج کردند، آنوقت به غارت بیتالمال پرداختند. با این ترتیب آیا دوستان ملت ایران حق نداشت که عصیان کند و آیا پاسخ این عصیان همین بود که ما رگبار مسلسل به روی آنها ببندیم، دستگاه و دولتی که نتوانست بین گروه ناراضی و مارکسیستها و کمونیستها صف جدایی به وجود بیاورد، و نمیتوانست محرکهای آنان را دستگیر کند و آنها با کمال تأسف نفوذ کردند به صف وطنپرستان ناراضی به چه عنوان و به چه حقی به روی این مردم مسلسل باز کردید؟ و آنهارا به کشتن دادید و آنهایی که دفاع کردند و صحه گذاردند واقعه روز جمعه را بیایند و ببینند که بچهها و زنهایی که در خیابان ژاله کشته شدند، امروز در خانههای همسایههایشان بیتابی میکنند، این زن نه کمونیست بود نه مارکسیست بود بلکه یک زن ناراضی مسلمان بود ولی شما از خانواده این زن و از بازماندگان این زن بزرگترین دشمن را برای مقدسات این مملکت ساختید (صحیح است). از عجایب و شگفتیهای روزگار این است که گاهی دوستان به من برخورد میکنند و میگویند فلانی مردم یزد که مردم آرام و محتاطی بودند چگونه دست به این تظاهرات زدند و چگونه سبب این تظاهرات و سبب کشتار گروهی از مردم و مجروح شدن گروهی دیگر شدند، جناب نخستوزیر من نمیدانم شما تا چه اندازه با روحیه مردم یزد آشنا هستید به عنوان یک ایرانی عرض میکنم یزدیها مردمانی زحمتکش و منطقی هستند و تا به حال ثابت کردهاند که تا امکان داشته باشد به گرد بلوا و آشوب نمیگردند (دکتر اسفندیاری و جعفر حیدری - همه مردم کشور همینطور هستند).
یزدی - و این مردم مؤمن و معتقد و آرام را به خیابانها کشاندند و بعد با کمال تأسف رگبار مسلسل به روی آنها گشودند، در اردکان هم متأسفانه همین کار را کردند و مردم را به کشتن دادند و امروز ۷ روز تمام است که سراسر استان یزد که خودشان چشمان گریان و عزادار بودند و عزیزان خود را از دست داده بودند، هفت روز تمام است با تعطیل عمومی که کردند به عزای حاصله روز جمعه نشستند و من در این لحظه برای اینکه به این خونریزیها پایان داده شده باشد از مولایم علی علیهالسلام مدد میگیرم و با هم میرویم به دنبال سخنان علی و توجه هیئت دولت را جلب میکنم به گفتار حضرت علی، آنجا که خطاب به مالک اشتر میگوید: ای مالک از ریختن خونهای ناحق سخت برحذر باش، هیچ ستم به قدر خون ناسزا که بر خاک ریخته شود در نزد خداوند بزرگ خشمآور نیست، در قرآن مجید میفرماید: هرکس که انسانی را بیگناه بکشد آنچنان است که همه فرزندان آدم را کشته است. ای مالک مبادا که صبغه حکومت و عظمت مقام تو را بر آن وا دارد که خونی بدون جرم بر خاک بریزی و زندهای بیگناه از مرکب حیات برون اندازی، شما ای حکومتها چه گمان میکنید، آن شمشیری که بر کمرتان بستهاید ای حکومتها و آن کرسی که به افتخار شما گذاشتهایم برای آن نیست که خون مردم بریزید و یا دسترنج بیچارگان بخورید، ای مالک بهترین فرصتی که شیطان با تو خلوت میکند میدانی کدام فرصت است؟ آری آن موقع که جامه نخوت و تکبر پوشی و از نفس خویش خرسند و شاداب گردی، پس مبادا در مدت عمر به هر وضعیت که میگذرانی خود را موجودی برتر و بالاتر شماری و گویی این فریاد برای امروز ساخته شده است. برای امروز، دوستان مردم به شدت متألم هستند از این واقعه و مردم به شدت غمزدهاند از این خونریزی، جناب شریفامامی نمیدانم برای این کار چه میکنید، در آشتی را با کمال تأسف با این ملت بستید، با مردم به هیچطریقی از صلح و آشتی نمیشود صحبت کرد، ما در میان مردم هستیم.
صنیع - آقا مردم را تحریک نکنید قهر یعنی چه.
یزدی - خانم صنیع که بر این کشتار صحه گذاشتید و تأیید میکنید کشتار روز جمعه را، مردم این سخنرانیها را لحظه به لحظه و کلمه به کلمه دنبال میکنند و سخت متألم هستند نکنید این کارها را، مردمی که به قضاوت و داوری نشستهاند (همهمه نمایندگان).
حاتمی - آینده مملکت چه میشود؟ سرنوشت ۳۵ میلیون چه میشود؟
یزدی - شما میخواهید که چهار نفر بمیرد تا دستآویزی برای سخنرانی پیدا بشود، زهی تأسف است که نامتان نماینده مجلس است، فاجعهای که در آن سخنران پیدا شود متأسفم و افسوس میخورم که در این کرسی نشستهاید.
آستانهای - توهین نفرمایید ما چه گناهی کردهایم که نماینده شدهایم؟
یزدی - و اما امروز مبارزات ملت ایران برای این است که به این هیئت حاکمه و به این هیئت مؤتلفه که اشاره کردم انترناسیونالیستهای راست و چپ و کمونیستهای نادم شده به این هیئت مؤتلفه خاتمه بدهد و این حلقههای زنجیری که به هم پیوسته شده پاره بشود، و همین هیئتی که نه پیوند صادقانه با ملت ایران دارند و نه پیوند صادقانه با رژیم شاهنشاهی ایران وئ مملکت ایران دارند.
قوامی - چرا توهین میکنی؟
یزدی - این مبارزات برای این است که یک حکومت ملی و یک دولت ملی با عقاید ملی و با اعتقاد به مبانی مذهبی و فرهنگ ملی روی کار بیاید و این خواست ملت ایران است بنابراین هرچیز غیر از این باشد از طریق افکار عمومی محکوم است و به آنها تکیه نخواهند کرد و وسیلهای هم برای صلح و آشتی نخواهد بود.
قوامی - ما اجازه نمیدهیم مردم را چهار نفر تحریک کنند.
یزدی - چه اجازه بدهید و چه اجازه ندهید با کمال تأسف آنچه شما میخواستید نشده و نخواهد هم شد، آهنگ مبارزه ملت ایران، آهنگ قوی است، آهنگی است شکستناپذیر و تا مرحله پیروزی هم ادامه خواهد داشت (دکتر طبیب - احسنت).
مهیندخت صنیع - شما مردم را تحریک میکنید، خجالت دارد.
رئیس - آقای قاضی بفرمایید.
قاضی -
- ای نام تو بهترین سرآغاز
- بینام تو نامه کی کنم باز
- ای کارگشای هرچه هستند
- نام تو کلید هرچه بستند (احسنت)
اگر فراموش نکرده باشم در جنگ اول بینالملل بود وقتی که لویی جورج، نخستوزیر وقت انگلستان اعلام کرد که انگلستان در جنگ شرکت خواهد کرد گروهی به او ایراد گرفتند و حمله کردند که چرا میخواهی ملت انگلستان را در میدانهای جنگ به کشتن بدهی، لویی جورج گفت ما وزرای کابینه انگلستان نوکران مردمان کوچه و بازاریم و وقتی ملت انگلستان اراده میکند که به کاری مداخله کند، ما خدمتگزاران ملت قادر نیستیم که در جهت مخالفت اراده ملت قدمی برداریم، این طرز تفکر یک نخستوزیر است در سرزمینی که مهد دموکراسی دنیا نام گرفته است (احسنت). حقیقت امر این است که دوستان عزیز من قصد نداشتم صحبت کنم اگر امروز در اینجا مزاحم اوقات دوستان عزیز هستم به جهت این است که همشهریان من دیشب با تلفنهای مکرر از من خواستهاند که از ماجراهای سیاسی روز برکنار نمانم و وظیفهای را که به عنوان نماینده مردم گرگان به عهده دارم ایفا کنم و شاید به زبان بیزبانی و یا با زبان حال میگفتند حیف باشد که ذوالفقار علی در نیام و زبان قاضی در کام (احسنت). قبل از اینکه به سخت بپردازیم از دوست و همکار عزیز و فاضلم جناب آقای نظمی صمیمانه سپاسگزاری میکنم که با کمال بزرگواری و ایثار وقت گرامی خودشان را به بنده کرامت فرمودند.
دوستان ملت ایران دو عاصمه دارد، دورکن دارد، دو پایه دارد و دو اصل، که تکیه به این دو پایه دو دو رکن و دو اصل است که ملت ایران را از گذرگاههای مخوف تاریخ به ساحل نجات رسانده است. نخست عاصمه دین و دیگری عاصمه شاه است، ملت ایران بیدین و بیقرآن و بیروحانیت محکوم به زوال است، محکوم به انقراض است، استقلال و موجودیت خود را از دست خواهد داد، ملت ایران در استقلال و نظام شاهنشاهی به استمرار تاریخ چندهزار سالهاش ادامه ندهد و به پرچم شاهنشاهی ایران تکیه نداشته باشد هم ملیت و هم وطنش و دینش را از دست خواهد داد (آفرین). این سخن، سخن من نیست، این آفرینها به تاریخ ایران است، این استمرار تاریخ ایران است، این راز بقای ایران است، چندهزار سال پیش آنجایی که اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانیان به پسرش وصیت میکند، اندرز میکند، ودیعه حیات به موکلان قضا و ودیعه مملکت را به پسر میسپرد، بزرگ حماسهسرا و سخنور ملی ایران فردوسی چنین میفرماید:
- چو بردین کند شهریار آفرین
- بر آرد ورا پادشاهی و دین
- چنان دین و شاهی به یکدیگرند
- تو گویی که در زیر یک چادرند (احسنت)
- نه بیتخت شاهی بود دین بجا
- نه بیدین بود شهریاری بپا (احسنت)
- دو دیباست در یکدگر بافته
- به نزدیک مرد خرد یافته (احسنت)
- نه از پادشا بینیاز است دین
- نه بیدین بود شاه را آفرین
و امروز در این برهه از تاریخ ایران و در این سراشیب خطرناک که جامعه ایران و ملت ایران بدان گرفتار است به حکم وطنپرستی و ایراندوستی وظیفه فردفرد ملت ایران است که بین این دو رکن اساسی پیوند بدهند، ملت ایران را کسانی که بین دین و شاه جدایی میافکنند هم به شاه خیانت میکنند و هم به دین و هم به ملت ایران (صحیح است). امروز روزگار همبستگی است، امروز روزگار وحدت ملی و روز یگانگی و اتحاد است، امروز ایثار است و گذشتگی، حرکتی در جامعه ما پیدا شده، یک حرکت از یک نقطه عطف ظاهری، نقطه باز کردن فضای سیاسی یا باز شدن فضای سیاسی اما حرکتی بود زماندار، دیرپا، همراه با گذرای زمان. در حرکت، اما در تأنی حرکت، حرکتی بود مقدس ملی در تحت رهبری مذهب و روحانیت، هدفی والا، هدفی مقدس و ملی را تعقیب میکرد. آزادی و استقرار حکومت قانون آزادی و حکومت قانون اساسی، حرکتی بود که تمام افراد ملت ایران صادقانه به دنبالش بودند، چرا؟ برای اینکه در این حرکت هر دو رکن اساسی ملیت ایران مؤید همدیگر بودند، دین و شاه و ملت به سوی هدف آزادی، هدف بسیار مقدس بود اما در کنار این هدف متأسفانه یک حرکت ویرانگر و یک حرکت نابسامانیآفرین و یک حرکتی که متعلق به ملت ایران نبود جان گرفت، اما حرکتی بود که هیئت حاکمه ایران به آن جان داده بود (آفرین). حرکتی بود که امکاناتش را فساد دیوانسالاری ایران فراهم کرده بود، حرکتی بود که اگر در مزرعه فساد و نارضایی مردم جوانه نمیزد هرگز سبز نمیشد و جان نمیگرفت.
دکتر طبیب - روی همین موضوع تأکید بفرمایید.
رفعتی - دارند میفرمایند شما شعار ندهید.
قاضی - دلیل نخست اینکه ملت ایران مسلمان است و در زیر سایه قرآن زندگی میکند، اسلام و قرآن به کمونیست در هیچجایی که اسلام حکومت میکند اجازه رشد نداده است، دیگر به علت اینکه ملت ایران شاهپرست و شاهنشاه را دوست دارد و به رژیم شاهنشاهی احترام میگذارد و وفادار است و این هم اصلی است که به کمونیزم اجازه رشد در جامعه ایرانی نمیدهد ولی متأسفانه محیط مساعدی که فساد دیوانسالاری ایران دور شدن دیوانسالاری ایران از ملت خود، برتر شمردن دیوانسالاری ایران از حاکمان واقعی این سرزمین که ملت اجازه رشد و نمو دارد (دکتر طبیب - صحیح است). این حرکت در کنار حرکت اصیل ایران به پیشروی پرداخت اما نه برای سازندگی، فقط برای ویرانگری، فقط برای اینکه اصالت حرکت ملت ایران را از ملت ایران بگیرد، فقط برای اینکه حرکت ملت ایران را منکوب کند، فقط برای اینکه نگذارد ملت ایران به آزادی و دموکراسی واقعی خودش برسد و برای اینکه ملت ایران را از شاه و دین خودش جدا کند. این حرکت مخرب بود و ویرانگر بود و دیدید که چه شعارهای زننده و دور از اعتقاد ملت ایران دادند و دیدید در شکاف همین حرکت چه ضایعاتی به وجود آوردند، شوخی نیست، دوستان من فرض نکنید که حسن مخالف سخن میگوید، حسین موافق، حقایق را گوش کنید، بنگرید که چه میگوید ننگرید که چه کسی میگوید (احسنت). بگذارید دشمن ایران حقایق را بگوید، اشتباهاتتان را بگوید، ملت ما آسیبپذیر شده است، وظیفه ماست که با ایثار جانمان ملتمان را حفظ کنیم، صحبت شوخی و ما و من و تویی نیست، صحبت وطن است و ملیت و صحبت قرآن و اسلام است (آفرین). عرض کردم حرکت ویرانگر بود حالا ملاحظه بفرمایید من متأسفم که به دوستان عزیز من جناب پزشکپور و دوستان گرامیشان که همهشان برای من عزیز و محترم هستند در این نشریه توهین شده ولی متأسفم و به شخصه از دوستانم معذرت میخواهم چون یک استناد سیاسی است ناچارم ارائه کنم، ملاحظه بفرمایید این دو برگ را «نوید» وابسته به حزب توده ایران فراموش کرده بنویسد که حزب منحله و غیرقانونی ایران و شعارش دوستان عزیز استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک (خنده نمایندگان) (یکی از نمایندگان - غلط کرده است) و در مقالهای تحت عنوان حماسه قیام خلق، قیام مذهبی ملت ایران، قیام قرآنی ملت ایران را، قیام قانونی ملت ایران را با کمال وقاحت و بیشرمی به خودش نسبت داده و تمام آن را در این حرکت ویرانگرانه خواسته از بین ببرد، این خطر است و به دنبال این خطر نوحهسرایی جناب ژرژ مارشه، دبیرکل حزب کمونیست فرانسه، مرد رسوایی که نتوانسته اکثریت ملت خودش را جلب کند، مرد رسوایی که به بیوطنی شهره آفاق است برای ملت مسلمان ایران نوحهسرایی میکند.
شهابی - غلط کرده، پدرش هم غلط کرده!
قاضی - حزب مذبوح و درمانده کمونیست اسپانیا امروز برای ملتی که میگوید لاالهالاالله اشهد ان محمد رسولالله علیا ولیالله نوحهسرایی میکند، این خطر را چگونه تلقی میکنید؟ و اما از ناراضیها گفتند و گفتیم و میگوییم، دیشب یک دخترخانمی به من تلفن میزد گفت آقای قاضی شما هستید؟ گفتم بله، گفت شما میخواهید موافق دولت صحبت کنید (پیشوایی - از کجا میدانست) گفتم چه کسی به شما گفته است؟ گفت در روزنامه رستاخیز خواندم که البته خبرنگار رستاخیز تکذیب کرد. گفتم منظورتان چیست؟ گفت به خدا اگر موافق دولت شریفامامی صحبت کنی با این دستهایم خفهات میکنم، گفتم خیلی متأسفم، گفت ترسیدی؟ گفتم نه، گفت برای چه متأسف شدی؟ گفتم برای تو، گفتم:
- ترسمت رنجه شود پنجمه سیمین گه قتل
- دل مقتول به حال دل قاتل سوزد
اما از نارضاییها بگویم ملاحظه بفرمایید دوستان دو اصل ویرانگر جامعه ایرانی را به سقوط میکشاند، تبعیض و به حساب نیاوردن ملت، گفتند و نکردند، گفتند و نکردند، قالوا ما فعلوا و اینهم من معشر فعلوا و ما قالوا گفتند آنچه را که به کار نبستند، سخنان حکیمانه گفتیم سخنان پرطمطراق بسیار گفتیم، وعدههای بسیار فریبنده بسیار دادند اما نصیب ملت ایران جز حرمان چیزی نشد، جز عکسش را جز نقیضش را هیچ ندید و دیگر تبعیض کشنده و ایران بر باد ده همکاران عزیز، اگر ایران از دست برود همه مسئول هستید و کلهم راع کلهم مسئول عنالرعیه بدون استثنا مسئولیم، خیال نکنید جناب شریفامامی مسئول بوده و من وکیل ملت مسئول نبودهام که دهانم را بستم و حرف نزدم.
دهقاننژاد - جناب قاضی مگر شما درباره نیکپی (شهردار سابق تهران) صحبت نکردید که خانههای مردم را خراب کرد؟ ما هم گفتیم صورت مذاکرات مجلس هست و خادم و خائن مشخص است.
قاضی - گفتیم قانون مقدس است، اما واقعاً قانون برای همه ملت ایران مقدس بود یا فقط برای طبقات محروم و درمانده و بیزر و زور مقدس بود؟ صاحبان زر و زور و نورچشمان و وابستگان، همکاران، امروز دیگر روز رودرواسی نیست، اگر وطنپرست هستید باز کنید همه مسائل را بر طبق قانون اساسی رهبر ایران یک فرد غیرمسئول است، والا، مقدس، و عزیز است ولی دور از مسئولیت است، ما مسئولیم، چرا پای یک مقام غیرمسئول را پیش میکشید؟ چرا شاه مقدس و والا را با ملت، با مردم روبرو میکنید؟ چرا وقتی اشتباه میکنیم پشت سر شاه پناه میگیریم، این خیانت است هرکه کرده خیانت کرده است (آفرین).
دکتر طبیب - آنهایی که سکوت کردند خیانت کردند.
قاضی - گفتم تضاد و دیگر عدم رضایت مردم، میدانید مردم چرا ناراضی هستند؟ مردم ایران خیلی شریف و نجیب و باگذشتند، در مقام دوستی و مودت جانشان را هم میدهند اما یک چیز را نمیتوانند قبول کنند، توهین و به حساب نگرفتن را، همه مردم ناراضیاند از گدا و ثروتمند، شهری و روستایی، دانشمند، استاد و دانشجو هیچکس را به حساب نگرفتند (صحیح است). فکر کردند در یک سرزمین بایر دور از مردم حکومت میکنند، اگر این سرزمین مردم ندارد پس شما نامردمان بر که میخواهید حکومت کنید بر خس و خاشاک و چوب، حاکم بر این سرزمین ملت ایران است (صحیح است). شما به این ملت بیاعتنایی کردید، هیچکس را به حساب نیاوردید، از وکیل، وزیر و استاد و دانشجو این جامعه طغیان نکند؟ این جامعه به حرکت نیاید؟ بنشیند و تماشاگر باشد؟ مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست؟ بالاتر از مرگ هم مصیبتی هست؟ شما ملت را به مرگ کشاندید، مخیرش کردید بر سر دوراهی که از دو سو مرگ بود.
پارسا مطلق - مسبب کی بود؟
قاضی - این ملت پایدار نمیماند، اما من به عنوان یک ایرانی صادق واقعاً به شما میگویم که یکی از علل بروز این نابسامانیها عدم توجه به فرمایشات شاه است، بروید فرمایشاتشان را بخوانید، چیزی نبود که شاه نگفته باشد، مخصوصاً مذاکرات جلسات شورای عالی اقتصاد را بخوانید، تمام حرفهایی را که امروز من میگویم دهسال پیش رهبر مملکت گفته است، شاه درست گفته است آنقدر دروغ گفتند تا کار را به اینجا کشاندند، حال ملت ایران واقعاً مصیبتبار است، یزدی دروغ نمیگوید، چرا اخم میکنید؟ وقتی کسی حرف حق میزند فکر کنید اسمش قاضی است، فکر کنید اسمش عباسمیرزایی است، آقا ملت عزادار است، عزادارش کردند، آنهایی که حرکت ملی ایران را منحرف کردند، آنهایی که لاستیک و خاکاره و مواد محترقه سر راه ما، سر راه حرکت ملت ایران گذاردند، آنها ملت ایران را از بین بردند، اما شما بهشان مایه دادید، فرصت دادید که این کارها را بکنند جناب شریفامامی، بنده الان که صحبت میکنم صادقانه عرض میکنم که من با دولت جنابعالی موافق نیستم، عصبانی نشوید، شما شیخالقوم و سیدالطایفه هستید، دلیلش هم این است اینهایی که در برنامه گذاشتهاید هم خوب اما دستتان را میبوسم با کدام قانونی میخواهید با فساد مبارزه کنید؟ با این فساد دیرپای چندین ساله با حکومت نظامی چند روز میشود مبارزه کرد؟ وقتی میخواهید با فساد مبارزه کنید باید قانون انقلابی بیاورید، باید دادگاه خلق و مردمی تشکیل بدهید، که مورد تأیید روحانیت باشد والا آن دادگاه هم صنار ارزش ندارد، باید همه را بکشید به این دادگاه، وزیر و وکیل را بکشید به این دادگاه، هرچه دستاندرکار است هرکه توانست در ساحت این دادگاه حقانیتش را ثابت کند قدمش روی چشم و هرکس نتوانست به قانون بسپاریدش، مگر میشود با این قوانین با فساد مبارزه کرد؟ اینکه عرض میکنم به این دلیل است اما با دولت شما مخالف هم نیستم چون مسلمانم و قصاص قبل از جنایت نمیکنم، اگر آنچه را گفتید کردید در اختیار شما هستم وگرنه اولین کسی که رأی کبود میدهد من خواهم بود، همه هستند امروز مجس ما و منی ندارد، اقلیت و اکثریت ندارد آنجا که منافع ملت ایران مطرح میشود نه اقلیت و نه اکثریت با هم اختلافی ندارند، یک هدف دارند و آن منافع ملی است. شما حکومت نظامی اعلام کرید و دو حرف گفتهاید، این اعلامیه خودتان است اول میفرمایید که مملکت ما در خطر انقراض است بنده نفی نمیکنم فرمایش شما را ولی باید پشت این تریبون ثابت کنید، دیگر فرمودید این توطئه عمیق که با پول و نقشه خارجی و تحریکات بیگانه انجام گرفت، قبول دارم ولی بیایید این را روشن کنید و این بیگانه را به ملت بشناسانید، میدانید چرا کار ما به اینجا کشید؟ برای اینکه خائن و دشمن واقعی مردم به جای اینکه رو در روی ملت ایران قرار گیرد، پشت سر شاه قایم شد، اگر اینها این اعمال را انجام نداده بودند اینطور نمیشد، اما بنده جناب شریفامامی یک مصیبت دارم مصیبت شخصی که هیچکدام از نمایندگان محترم ندارند، بنده این مصیبت را دارم و وکلای شریف ترکمنصحرا مصیبت ما سرلشکر مزین است از شما استدعا میکنم که به پیشگاه همایونی معروض دارید یک میلیون و اندی مردم گرگان و ترکمنصحرا از دست این فرد به ستوه آمدهاند، به جان عزیزتان به شرافت و انسانیت دیشب مردم گرگان میگفتند قاضی اگر اینقدر پفیوز باشی که این مرد در گرگان بماند خانهات را آش میزنیم، آقای نهاوندی دروغ نمیگویم، آقا یک میلیون جمعیت را که فدای یک نفر نمیکنند، بیایید ببینید این مرد چه کرده در عرض ۱۵ سال آخر، اینکه وضع نشد، اگر خلاف گفتم استاد حقوق بغلدستتان نشسته است، مرا وکیل مفتری و بهتانگر بگویید، مرا پای میز محاکمه بکشانید اما اگر حرف حق میزنم چرا به حرف من توجه نمیکنید، آخر من به جای مردم ایران حرف میزنم، برای مملکت حرف میزنم، من و همه رفقایم به علی مرتضی هیچکدام از این وکالت سرافراز نیستیم، باور کنید ما سرافکندهایم، ما افتخار نداریم به این وکالت، مردهشوی این وکالت را ببرد که رئیس اداره برای من نویسنده چهلساله که دستم از قلمزنی پینهبسته:
- بس خامه طرازی ای عجب گشته است
- انگشتان چون ستبر سوهانم (صحیح است)
شما نمیدانید در شهرستانها چه خبر است، نمیدانید مدیران کل با مردم چه میکنند، با وکلای مردم چه میکنند (نمایندگان - صحیح است - صحیح است) آقا دیگر ایران، ایران نیست، فرعونکده شده است، این چه وضعی است، دو مسئله دارم مربوط به منطقه و به اختصار یادآوری میکنم، مردم گرگان و ترکمنصحرا که یک منطقه مرزی و عشایری است، منطقه بسیار مستعدی است از دیرباز میخواهند که آنجا استان بشود، جناب وزیر کشور شما که خودتان گرگانی هستید، قربان گرگان باید استان بشود، تیمسار قرهباغی مدتی فرماندهی لشکر آنجا را داشتند ایشان همشهری هستند حالا چه بهتر که ایشان هم وزیر کشور شدند، مشکلات زیادی داریم برای یک کار کوچک باید ۳۰۰ کیلومتر برویم ساری، مسئله دیگر آبهای گرگان است، آقای توکلی نامهای به بنده نوشتند که برو مردم را راضی کن، پول اضافی را بردند عرض کردم جناب وزیر من وکیل وزیر نیستم، من وکیل مردم هستم، مدتها است که بنده و جناب دکتر واحدی درباره آب بابل و گرگان نامه مینویسیم و این تذکرات را دادهایم که مورد توجه قرار نگرفت. ما از کابینه جناب شریفامامی قاطعیت توقع داریم، به هر حال صادقانه از پیشگاه خداوند متعال مسئلت دارم که همچنان که در طول تاریخ ایران و استمرار تاریخ ایران دین و شاهنشاهی به کمک هم و با هم این ملت و این سرزمین قرآن و لااللهالاالله را حفظ کرده، از این به بعد هم حافظ شرف ایران و ایرانی باشند، اینهمه گفتیم، اما در بسیج بیعنایات خدا هیچیم، هیچ (احسنت).
رئیس - آقای قائمی بفرمایید.
عنایتالله قائمی - (شاید که چشم چشمه بگرید به هایهای) با غمی جانکاه، دلی خونین و چشمی اشکبار در برابر خونهای برادران و خواهران مسلمان و ایرانی میهنپرست که به هر تقدیر بیگناه بر خاک ریخت سر تعظیم فرود میآورم و به روان پاک و ارواح طیبه آنها سلام و درود میفرستم و به بازماندگان با تمام وجود تسلیت میگویم و از خدای بزرگ صبر بسیار آرزو میکنم برای آنهایی که عزیزانشان را از دست دادهاند، زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست کوتهنظر ببین که سخن مختصر گرفت (احسنت). جناب شریفامامی، به شهادت کسی که اکنون با شما همکاری نزدیک دارد و با او گفتگویی داشتم پیش از یک هفته قبل از آنکه شما مأموریت تشکیل دولت را پیدا کنید، به جهت آن گفتار و بحث، گمانم این بود که امروز در اینجا در موضع موافق با دولت گفتگو کنم اما دریغ که سرنوشت شما را در جهتی کشاند و در موضعی قرار داد که موضع من عوض شد و امروز به نام مخالف در اینجا عرایضی را به سمع شما نمایندگان ملت و شما مأمور تشکیل کابینه و رئیس دولتی که الان در مجلس برنامه او مطرح است عرض میکنم، شما وارث وضع بسیار اسفبار و مرگباری هستید، بیانصاف نیستم هنوز که شما به عنوان دولت و رئیس دولت کاری را آغاز نکردهاید به جز مسأله حکومت نظامی و اما سرنوشت شما این بود که امروز وارث وضع اسفبار حاصل از حکومت ۱۳ ساله فریب، دروغ، خدعه، ریا و نیرنگ باشید، چه میشود کرد ۱۳ سال آنچنان که به راستی اینجا توجیه شد حکومت بیوطنها بود، همانطور که جناب پزشکپور هم توجیه فرمودند، بیوطنهای چپ و راست و غارتگران کاری کردند که ملت را مردم مسلمان، میهنپرست، آزاده، حقگذار، متین و نجیب ایران را به عصیان کشیدند، آنها چه کردند؟ حقوق اساسی ملت ایران را به سخره گرفتند، ملت را کوچک شمردند، قانون را به هیچ انگاشتند! چطور؟ قاضیم، بیدلیل سخن نخواهم گفت، جناب باهری اساسیترین حق ملت ایران کدام است؟ مگر حقی نیست که بتواند اراده خود را از طریق مجلس شورای ملی، از طریق قوه مقننه اعمال کند؟ آیا فرصت دادند به ملت که این حق اساسی را اعمال کنند؟ نه! همه به یاد داریم قبل از انتخابات این دوره، دوره ۲۴ و طرح رستاخیز و نظارت و کنترل بازرسان شاهنشاهی که موجب شد آرای مردم محفوظ بماند به چسان و چگونه انتخابات انجام میشد، جناب دکتر نهاوندی شما که مسائل را بررسی میکنید از دیدگاه علمی، چگونه انجام میشد، حزب حاکمه ۱۳ ساله برای هر حوزه به تعدادی که میبایست نماینده داشته باشد منحصراً کاندیدا معرفی میکردند حتی حساب این را نمیکردند که شاید یکی در مسیر انجام کار انتخابات با حادثهای مواجه شود، مثلاً در شهر شیراز مرکز استان فارس، شهری که من ناچیز پرورده آن شهر زیبا هستم در دوره ۲۳ مردم را خشمگین، افسردهدل، مرده میدیدم که با چشم میدیدند اساسیترین حقوقشان زیر پای عدهای ازخودراضی بیجهت هدر میرفت و سکوت میکردند، میدانید چه میکردند جناب دکتر باهری، حقوقدان بزرگ؟ صورتمجلس انجام انتخابات حکایت میکند که هر ۷ نماینده آنجا به تعداد مساوی رأی دارند مثلاً ۸۳۵۳۶ رأی، نفر اول، دوم، سوم الی هفتم، آیا این سند خود فریاد نمیکند که من مجعولم؟ آیا دلیلی از این بالاتر میخواهید؟ در کدام قوطی عطاری انتخابات چنین استانداردشدهای سراغ دارید؟ در دنیا سرمایهداری در جاهایی که حزب واحد است؟ در جاهایی که حزب واحد نیست کجا نظیر آن هست؟ چرا اینطور شد؟ حتی اعتقاد دارم عنوان این جرم از حد جعل هم بالاتر است چون بعضی از اعمال عناوین، متعدده در مسأله جرم پیدا میکند، عمل واحد ممکن است عناوین متعدد داشته باشد، این عمل قیام علیه حکومت ملی است، مگر حقوق ملت از این طریق اعمال نمیشود آنها که چنین کردند چه کردهاند؟ قیام بر علیه حکومت ملت ایران، چرا تعقیب نشوند؟ چرا آن دادگاهی که اینجا گفتند، تشکیل نشود؟ اینها موجود است، آنهایی که این صورتمجلس را تنظیم کردند و آنها که به نام نماینده بهره گرفتند، همه قیامکنندگان علیه حکومت ملیاند، شما وارث چنین عواقبی هستید و حالا انتظار سکوت دارید، انتظار آرامش، چرا؟ تا کی؟ تا کجا؟ مگر با مردگان روبرویید؟ مگر اینجا قبرستان است؟ مگر ارض خاموشان است؟ چنین نیست، به هر تقدیر این نمونهای بود و جزیی بود از کل، اصولاً اصالت را از حرکتهای اجتماعی حذف کردند، به ظاهرسازی به مبلمان به نمایش پرداختند، دیدیم و میشنویم انجمن شهر داریم، قانون دارد انجمنهای به ظاهر دموکراتیک که بشارت و مژده به مردم میدهد اما هیچ اختیاری در عمل ندارد، حاکم و والی هرچه خواست کرد، هرکه او خواست شهردار میشود حتی اگر سراپای وجودش از فساد و تباهی لبریز باشد، مردم چه قضاوت خواهند کرد؟ چه عکسالعملی در روحیه مردم پیدا میشود؟ متأسفم که شما وارث این چنین سرنوشتی هستید، بگذریم از اینکه به قولی که گفته شد به صورت جمعی تا کجا و تا چه حد در این زمینه به هر صورت شرکت داشتید، مجلس شورای ملی را به بازی نگرفتند، هر قانونی خواستند از تصویب این مجلس گذراندند و از تصویب مجلسهای قبل از آن، آنهایی که از این دوره بود و آنهایی که برای کسب قدرت و ایجاد نیرو از نظر نیروی لازم، نیروی نمایش ۱۳ ساله حکومت گذشته قانون نظام صنفی دولت این قانون که فرزند ناخلفش اتاق اصناف بود، چه کرده و فلسفه وجودش چه بود جز ایجاد قدرت نمایشی برای حزب فرمایشی، چرا با سرنوشت ملت چنین کردند؟ چطور اعتقاد داشته و باور داشته باشنند؟ باور به چه چیز؟ یک روز در همین مملکت آقای هویدا، رئیس دولت ۱۳ ساله ۴ وزیر را جابجا یا به اعتباری کابینه را ترمیم کرده بودند و از جمله آقای روحانی، وزیر آنچنانی کشاورزی را که هرچه گفتیم به گوش کسی فرو نرفت هنگام طرح فروش تأسیسات کشاورزی که چه کرد، جناب پزشکپور و سایر دوستان و کسی گوش نداد، ایشان را به سرپرستی وزارت تعاون هم مأموریت داده بودند و وزارت تعاون و روستاها لایحه ادعامش در وزارت کشاورزی در مجلس مطرح بود و هنوز به مرحله قطعیت و تصویب نرسیده بود، آقای رامبد از آن گوشه اخطار نظامنامهای کردند.
دکتر مشیر - رامبد هم تغییر رویه داد.
قائمی - و در اینجا دولت را متهم کردند که چرا هنوز این دو وزارتخانه ادغام نشده قبل از تصویب قانون سرپرستی واحد انتخاب کردهاند.
دکتر طبیب - متأسفانه باید آقای رامبد را هم شریک جرم دانست.
قائمی - میدانید چه جواب دادند، جواب خیلی ساده بود، دوستان اینجا نخستوزیر پشت تریبون میگفت من خودم میتوانستم آن وزارتخانه را که بلاتکلیف است تا تعیین تکلیف قطعی اداره کنم یا هر یک از وزرای دیگر کجای عمل خلاف قانون اساسی است، ملت ایران میدانید چه گفت؟ گفت آقای رامبد شما زیاد مسافرت میکنید، یعنی در مملکت نیستید، مگر من وزیر تعیین میکنم ما در این مملکت یک فرمانده داریم، این بود جواب، این بود اخلاص، این احساس مسئولیت بود، معنی این کار چه بود؟ معنای این جمله یعنی چه؟ جناب شریفامامی خوب میدانید، ۱۵ سال رئیس قوه مقننه در مجلس سنا بودید دیگر لازم نیست بیش از این توضیح بدهم کار ما را به اینجا کشاندند که به قول آقای قاضی که قبل از من اینجا سخن میگفت، به جای افتخار و مباهات به جهت کسب عنوان افتخارآمیز نماینده ملت، احساس شرمساری و سرافکندگی در جامعه میکنیم چرا چنین است؟ این یک توطئهای است، جناب شریفامامی یک حرکت حسابشده علیه موجودیت و قومیت و بقای مملکت است مگر ملت ایران میبخشد، محال است از هیچیک از این مسائل بگذرد (صحیح است). جناب شریفامامی شما برنامه خود را با تأکید بر این مسائل شروع کردید با توکل به خدا و تعظیم به شعائر دینی و مذهبی و ایجاد تفاهم و آشتی و حفظ حرمت روحانیت، اجرای کامل قانونی اساسی، استقلال قوه قضاییه، استقرار حکومت قانون و تأکید بر اولویتها از قبیل اولویت در مسأله کشاورزی با مسأله دیگر قاعدتاً این برنامه با این تأکیدات مورد تأیید هر وطنپرستی باید باشد اما چرا من مخالف سخن میگویم، این درخواست من است من به عنوان کسی که در پشت این تریبون به کلامالله مجید سوگند یاد کرده است، همواره به سوگندم وفادارم، من به عنوان کسی که اجرای کامل و تمامعیار قانون اساسی را رافع به جمیع مشکلات موجود و هرنوع مشکلی که فرض وجود آن در آینده بشود، صحبت میکنم، پس مخالفت چرا؟ اما چه کنم؟ همانطور که دیدید و شنیدید که در لحظه معرفی کابینه شما به عنوان یکی از کسانی که به معرفی دولت معترض است جلسه را ترک کردم. امروز هم میگویم من با دوستان دیگر هیچگونه قرار قبلی نداشتم پس از آنکه آقای پزشکپور که به وطنپرستیاش معتقدم (صحیح است) و اعتقادم این است که یکی از نمایندگانی بود که در تمام گوشهها و زوایای اجتماعی ما در پارلمان مراقب بود تا هیچجا به اصول لطمه نخورد. نمیدانم یاد دارید یا نه، در اولین نشست یا اجلاسی که به عنوان جلسه مشترک در حزب داشتیم وقتی چنین عنوان کردند که از این به بعد ما همه یکی هستیم و لوایح پس از شور اول - یا مسألهای در این حدود - اگر مسألهای پیش آمد در حزب روی آن بحث و گفتگو میکنیم، پزشکپور تنها کسی بود که در آن اجلاس برخاست و به نام نماینده ملت اعتراض کرد که اگر رستاخیز اعلام شده است قانون اساسی یکی از اصول بنیادی آن است. چه کسی میتواند مجلس را از مسیر اصولی خود برای قانونگذاری منحرف کند و خارج کند، نکنید. چرا اینچنین کردید؟ که بر آن خشم گرفتند و گرفتند. ولی جناب پزشکپور شما را غمی نرسید و غمی نرسد! به هر تقدیر من معترض بودم و معترض هستم و جلسه را به عنوان اعتراض در آن روز ترک کردم و در اینجا هم به عنوان معترض سخن میگویم. آری، آری نظم، نظم. هیچ عاقل بالغ سالمی نیست که در جامعه نظم را نخواهد و انتظار آسایش داشته باشد اما نظمی که بر مبنای تدبیر و اصول باشد و بدون داشتن تالی فاسد آنهم به این شدیدی. حکومت نظامی را شما اعلام کردید که سناتور تهرانید و بیش از سایر نقاط موکلین شما در خاک و خون غلطیدند. جناب شریفامامی متأسفم موکلین شما عزادار شدند. میشد که چنین نشود، میشد که با چنین خشونتی عمل نکند، من بدبینم، من سوءظن دارم، مباد که باز هم دستی غیرمستقیم به شکلی در کار باشد که اینچنین جامعه را خونین کند. و جای آشتی باقی نگذارد (صحیح است - احسنت). شما که ادعای وطنپرستی دارید، من ظنینم، من در خانه ملت در پشت این تریبون میگویم، از کجا نباشد دستی که برادر سرباز را با مردم ایران به قول همکارم جنای مظهری، روبرو نگاه دارد، آنهم روبروی خونین و خصمانه. اگر خداینکرده خطری از جانب دشمن و بیگانه از فراسوی مرزها به مملکت رسید مگر تنها ارتش است که میتواند این خطر را دفع کند؟ نه، تجربه تاریخ نشان داده است و این یک واقعیت است. نقش پشت جبهه، نقش من و شما فرزندان ملت ایران سوای برادران سرباز، بسیار ارزنده است (صحیح است) چرا سرباز، چرا ارتش با ملت خونین شود؟ چرا با مردم خونین شود؟ کجا به مصلحت مملکت است؟ حالا کردید، حکومت نظامی نیاز داشتید، پلیستان قادر به برقرار نظم نبود با اینهمه تجهیزات و اعتباراتی که در این مملکت در این سالها، صرف تأمین احتیاجات آن شده بود بسیار خوب، از برادران سرباز کمک میگرفتید که گرفتید، اما مگر شما نمیدانستید حکومت نظامی قانون دارد؟ مگر نمیبایست جناب دکتر باهری حقوقدان در قالب قانون حکومت نظامی حکومت کند نه خارج از قانون؟ این قانون حکومت نظامی و این شما، کجای قانون اجازه داده سینه برادران و خواهران مرا در این مملکت گلولهباران کنید؟ کدام قانون؟ چرا کسانی که خلاف قانون اساسی شعار دادند که کارشان جرم بود، دستگیر نکردید؟ مگر نمیشد؟ میشد. از من باور نکنید، کارشناسان دنیا را دعوت کنید، کارشناسان پلیسی را از جهان امروز، از هر کجا که بخواهید دعوت کنید ببینید نمیشد؟ تجهیزات پلیس را میسنجند. امکاناتش را میبینند و قضاوت میکنند که میشد. عدهای برخلاف قانون اساسی شعار دادند که بر طبق قانون قدغن بود و در نتیجه قابل تعقیب و میشد آنها را دستگیر کرد، ولی چرا این کار را کردید؟ و حالا چگونه از مردم انتظار دارید؟ چگونه ملت، شما را در چنین شرایطی و حالتی، میخواهید که شما را دولت آشتی بشناسد؟ نمیشناسد. اما فراموش نکنیم که ضرورت تاریخی جامعه ما حکومت دولت آشتی است. حکومت دولتی است که بتواند تمام طبقات را در زیر پرچم ایران همدل و همزبان بکند و در صلح و سلامت به پایداری و استقامت دعوت نماید. ولی متأسفم که با چنین شرایطی و با آن صغرا و کبرایی که چیدم لااقل به عقیده خودم باید فکر دیگری کرد و به همین دلیل به شما رأی نمیدهم، آقایان همکاران مگر در اینجا سئوال نشد؟ مگر جناب پزشکپور و سایر دوستان و آقای بنیاحمد سئوال نکردند از دولت که چرا در قم در خانه مرجع تقلید جامعه شیعه، جهان شیعه، حضرت آیتالله سید کاظم شریعتمداری، مأمورین رفتهاند و در آنجا کسانی به قتل رسیدند چه کردند با خاطیان؟ آیا تأسف کافی بود به عقیده من نه، چطور میشود قبول کرد اعلامیه دولت را که مأمورین در شهر قم خانه مرجع تقلید جهان تشیع، را نمیشناختند تصور دارید این قول را مردم ایران، مسلمانان، شیعیان باور کنند؟ چگونه؟ محال است. بیایید از گذشته عبرت بگیریم صادقانه با مردم روبرو شویم، حقایق را بگوییم ولو اینکه خودتان متضرر شوید اینجا سالهای سال شعار دادند، یک روز پاسدار انقلاب بودند و یک روز سرباز رستاخیز بودند و یک روز جان بر کف بودند، چه شدند این سربازان؟ کو این جان در کفان؟ نبود چنین چیزی، صداقت نبود، ریا بود و خدعه، آنچنان کردند که بیماری اسفبار ناباوری و بیماری اختناق و تملق و چاپلوسی و مدیحهسرایی را در جامعه بشتر کردند. هرکس گمان کرد اگر آرزویی دارد، اگر تمایل دارد که در مسائل گوناگون تجلی داشته باشد، باید تملق، چاپلوسی و ریا داشته باشد، تظاهر داشته باشد این بیماری بسیار بد است و متأسفانه در جامعه ما وجود دارد من استدلالی دارم که جناب دکتر باهری در اینجا میگویم در باب بعضی از تملقات که خیال میکردند سپاسگرند، تجلیلکنندهاند اما نه، آنها کار را به جایی رساندند که به عقیده من از دیدگاه قضایی توهینکنندهاند و چون مورد خطاب موضع عام بود قابل تعقیب جزایی، در اینجا گفتند به تصور ستایش و مدیحهسرایی که تا جهان بوده است در زمینه مادی و معنوی ما، منباب مثال چنین رهبری نداشتهایم، چرا چنین کردند، این چنین انتظار و توقع بوده؟ خدا میداند من تردید ندارم که این موضع قدرت از این گونه تملقات خوشش نمیآید اما معتقدم که متأسفانه جنبهای پیدا کرد که میشود گفت خداینکرده حالت استهزا داشت که در آن صورت جرم است و قابل تعقیب جزایی، چرا چنین کردید با مبانی ملت ایران؟ متأسفم همه از درد، همه از رنج، همه از خطا، و همه از ریا گفتیم، متأسفم بضاعتم کم است ولی اهل سخن هستم، دلم میخواست در مسیری دیگر و در مایهای دیگر سخن بگویم اما چه کنم، نمیشود. استدلال قضایی، یعنی خمیرمایه دموکراسی، اگر قصد آن است که در جامعه برقرار شود اما چگونه، کدام استقلال، چه نوع استقلال، استقلالی که در این سالهایی که گذشت پروبال دستگاه قضایی را چیدند و قیچی کردند حتی حکومتی خاص با آن دستهبندی برای خود درست کردند و مسائل قضایی مملکت را آنجاها بردند، این است معنی استقلال دستگاه قضایی، چرا بازرسی کل کشور را منحل کردید؟ چرا این واحد بزرگی را که میتوانست در تمام سازمانها و تشکیلات اجرایی مملکت بازرسی و نظارت داشته باشد منحل ساختید؟ چرا و چرا؟ شما جناب آقای شریفامامی که میگویید استقلال قوه قضاییه را میخواهید، در برنامهتان پیشبینی نکردید؟ آری، سخن بسیار دارم ولی نمیدانم چقدر از وقتم باقیست.
دکتر رئیسی - بیست دقیقه دیگر وقت دارید.
قائمی - متشکرم اینجا یکی دو مطلب که به عقیده خودم از مطالب دیگر بیشتر حائز اهمیت است در ادامه سخنم عنوان میکنم. همانطور که در طلیعه بیانیه برنامه دولت تعظیم در مقابل شعائر اسلامی و حفظ حرمت روحانیت عنوان شده است، من سخنی کوتاه در باب نقش جامعه شیعه مذهب، شیعه در بقای ملیت ایران و استقلال این سرزمین عرض کنم، پس از بعثت نبی اکرم و رواج اسلام با آن عظمت، با آن مایههای انسانی، با آن حریتها، و برابریها اسلام داشت گسترده میشد، خوشبختانه به میهن ما هم آمد و ایران آزاده با جان و دل اسلام را پذیرا شد، چنانکه در سرزمینهای دیگر هم رفت ولی هرکجا رفت قومیت را عوض کرد، از ما قدیمتر هم جوامعی هستند مگر مصر قدیم نیست، مگر ۶ هزار سال تاریخ ندارد، مگر اهرام آن هنور هم به آسمانها لبخند نمیزند، اما دیگر آن کشور مصر نیست کشوری عربی است، اما ایران با جان و دل پذیرای اسلام شد، چرا عرب نشد، چرا چون این خصلت برای مذهب مقدس تشیع است (آفرین) این شیعهگری است، این مذهب شیعه است که ایران را پاسداری و نگهداری نموده و قومیت ما را پاسداری کرده، حالا میدانید چقدر وظیفه سنگینی دارید در مقابل بزرگان، رهبران، مرشدان، هادیان مذهب شیعه، میدانید که با چه قیمتی با چه کیفیتی باید از آزردگی، باید از دلسوختگی و رنجش آنها، رفع رنجش و رفع نگرانی کنید؟ این رسالت ملی ماست، این رسالت ملی به شما حکم میکند باید چنین بکنید.
حیدری - همه مسلمانان نه تنها شیعه.
قائمی - همه مسلمانند و برابر اما قانون اساسی ایران را مطالعه کنید، مذهب رسمی ایران مذهب حقه جعفری است، یعنی مذهب تشیع (صحیح است) ما نه تنها با برادران دیگر خود که مذهب اسلامی دیگر دارند متحد و برادریم بلکه با همه مسلمانان برادریم (احسنت)، بنابراین چه تفوهای است سخن جای دیگر است، هیچگاه چنین تصوری را نکنید در ذهن خودمان گناه است. این موضع مقدس آنچنان که میبایست در این سالهایی که گفتم و آثار غمانگیزش را شمردم، احترام لازم شناخته نشد و دهنکجیها کردند که نمیبایست میکردند. حالا تاوان را پس بدهید چاره جز این نیست باید به همه تاوان پس بدهیم. انتظار نداشته باشید که رنجش نباشد. مسأله غارتگران در این مملکت خود کتابی قطور است و در چند دقیقهای که من قصد گفتن داشته باشم قادر به ادای آن نیستم. زنجیرهای خفقان که گفتیم از بیوطنیها و غارتگران به وجود آمده بود آنچنان گفتیم غارت کردند، بردند و از هم پاشیدند، سرمایه ملت را که تعقیبشان به این سهلی و سادگی ممکن نیست، دایره وسیعی است، چند ماه پیش بود قبل از تعطیل تابستانی مجلس گفته شد همینجا که دادگاه خاصی لازم است، گفته شد در سطح ملی غارتگران را تعقیب کنید و حسابرسی ملی به وجود آورید ولی نشنیدند و نشنیدیم. متأسفانه باید بگویم چون از جانب خود ما هم همان روز عکسالعمل نشان داده میشد (صحیح است). متأسفم ولی یک روز در اینجا در باب مسأله و مشکل شدید و آزاردهنده ترافیک تهران سخن میگفتم، گفتم این را بررسی کنید بنیادش را بجویید، چرا پل میسازید این پلها مسکن هستند. اشاره کردم که در آن ایام اخباری منتشر شده بود در جراید که ایران ناسیونال ۱۲۰ هزار پیکان تولید سالانه دارد با کمپانی پژو هم قرارداد بسته است که ۲۰۰ هزار اتومبیل پژو مونتاژ کنند، ۸۰درصد مصرف این تولید در تهران است، در کدام معبر باید بگذرد. این توطئه بوده است، اینها نقشه میلیاردر شدن گروه معدودی بیوطن بوده است چرا؟ چون وسایل حملونقل عمومی ترانسپورت شهری فراموش شد. نخواستند وسایل حملونقل عمومی به حد کفایت باشد تا من و شما نیازمند اتومبیل پیکان باشیم (صحیح است). غارت کردند با هزار واسطه و وسیله به ۵-۶ برابر قیمت واقعی به مردم فروختند و ملت ایران را غارت کردند و بعد افتخار کردند که این منم طاووس علیین شده، این منم که ۱۶۰ میلیون تومان بلاعوض برای یک امر خیر میدهم و این باز مطلبی است که اگر غارت بوده است به قول مولوی و داستان پاکبازی که شبانه سرقت میکرد و چیزی به دست میآورد و در خرابهها به بینوایان میداد و میخوراند شاید بدین اعتبار این ۱۶۰ میلیون را بپذیریم اما سخنی دردناک گفتند و در روزنامهها هم نوشته شد که صد میلیون تومان برای کسب رضایت زوجه به منظور هوسبازی جدید پرداخته است، آیا اینها بودند وطنپرستان؟ اینها بودند سربازان راستین رستاخیز؟ اینها بودند پاسداران انقلاب؟ چرا به مملکت چنین کردند که امروز منی که میل نداشتن در موضعی قرار بگیرم که چنین قلب مردم را رنجه کنم چنین کنم، چرا کردید؟
اینها غارتگرانند چنانکه داستان آن چوپان است داستانی شنیدنی حتی کار به جایی رسید که از زبان مرجع عالیقدر هم شنیدید که در یکی از مصاحبهها فرمودند که اگر آن چوپان شیعه هم بود از نظر ما مردود بود.
دکتر طبیب - آفرین به این درایت و روشنبینی.
قائمی - اگر چراها را به شما خطاب میکنم بر من ببخشید، بدین لحاظ است که به هر تقدیر من بینوا در گوشه و کنار ولی شما در رأس بودهاید چرا چاپلوس بودهاید، چرا ساکت ماندهاید ولی من ساکت نماندم. گفتم در بودجه سال ۵۵ گفتم که با ملت ایران چنین نکنید، شما سرمایه ملت ایران سرمایه جامعه متحول را چرا صرف مصرف غیرضروری میکنید؟ چرا باید پرتقال و موز و آناناس با سرمایه ملی ایران، با سرمایه زیربنایی ایران تهیه شود و مثال آوردم و گفتم آن روزگاری که شاه اسماعیل صفوی زنجیر توپهای عثمانی را در جنگ چالدران میدرید، موز و پرتقال و آناناس خورده بود؟ این جامعه که از روستاها به قول آن دوست عزیزم کمون یافتند و ملت ایران را پاسداری کردند و خواهند کرد، ملت ایران جاخالی نمیکند، از این حادثه نمیهراسد اما رشد ما را در زمینههای معنوی و مادی با سستی مواجه خواهد کرد، اما ملت حقگذار و ملت معتقد و مؤمن و باشرف میماند، هرکس بخواهد یا نخواهد ایران میماند و ایرانی هم میماند با همه شکوه و عظمت و جلالش (انشاءالله) من اگر بدین دولت رأی میدهم و رأی کبود خواهم داد از روی بعضی از دوستان که از نظر عاطفه شخصی عزیزشان میدارم شرمندهام، این شوخچشمی را بر من ببخشید اما به خاطر مصلحت به خاطر مصلحت ایران به خاطر مصالح عالیه ایرانزمین، به خاطر شکوه و اعتلای اسلام و مذهب حقه جعفری، به خاطر عظمت و به خاطر روحانیت که رنجیده است و نتوانستید دولت آشتی باشید و به عقیده من نمیتوانید باشید، متأسفم نمیتوانم به شما جز رأی کبود بدهم. سخن را کوتاه میکنم (احسنت) به طنز نگویید به جد بگویی (مجتبایی - متأسفم که آدم چقدر رنگ عوض میکند) به هر تقدیر - دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک منت خدای را که نیم شرمسار دوست، متشکرم (احسنت - احسنت).
رئیس - آقای نظمی تشریف بیاورید.
علی نظمی - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند، به نام خداوند بزرگ و با استعانت از شرف و وجدان به نام یک ایرانی وطنپرست و معتقد و به نام نماینده ملت در مجلس شورای ملی سخن خود را در مورد برنامه دولت جناب شریفامامی آغاز میکنم. قبل از شروع هر مطلب لازم به تذکر میدانم که برنامه دولتها در هر زمان و موقعی اگر به طور مجرد و خارج از عوامل اجرایی و مؤثر و دور از قیاس و استنتاج مورد بررسی قرار گیرد نه تنها چیزی را برای ما ثابت نخواهد کرد بلکه به صورت مقاله زیبایی درخواهد آمد که هر خواننده و شنونده، نویسنده آن را تحسین و جملات آن را تمجید خواهد کرد و لازم به یادآوری است که هیچدولت و حکومتی برنامه کار خود را تنبلی و سستی، دزدی و خیانت، سوءاستفاده و سوءرفتار قرار نداده و نخواهد داد و سعی خواهد کرد در قالب کلمات و جملات زیبا و موردپسند مردم آن چیزی که خواست مردم و نیاز جامعه است در کتابی به نام دولت بگنجاند و بیمناسبت نیست که به استحضار برسانم که فقط در سه دهه اخیر که سن و سال من اجازه میدهد و مطالعاتی نیز دارم تمام دولتها برنامه کار خود را مبارزه با فساد و پیشرفت کشاورزی و صنعت و توسعه اقتصادی و بازرگانی و رفاه حال عامه و عدالت اجتماعی و جملات شیرین و دلپسندی از این قبیل قرار دادهاند و هر دولتی دولت قبل از خود را با همان جملات شیرین محکوم و با تکرار همان جملات و عبارات برای خود برنامهای تنظیم کرده است. به هر حال این سیر تسلسل به آنجا کشیده است که امروز هر ایرانی باشرف و مؤمنی عقیده دارد ه ایران در خطر است.
نارضایی و ناراحتی مردم از سوءجریانات و سوءاستفادهها و نداشتن امکانات رفاهی کافی خاصه وضع بد و خطرناک دیو زشتسیرت دیوانسالاری و آنچه که این دولتها گفتند و عمل نکردند، مملکت را به جایی رسانده است که متأسفانه امروز من در این مجلس در حالی صحبت میکنم که حکومت نظامی برقرار و تانکها در جلو مجلس پاسداری میکنند و چند روز پیش بود که خون دهها نفر از خواهران و برادران ما به زمین ریخته و عده زیادی مجروح شدند و شما انتظار نداشته باشید که آنچه در بیرون میگذرد تأثیری در صحبتها و بحثهای نمایندگان نگذاشته باشد (صحیح است). من با قلبی آکنده از غم و اندوه این مصیبت بزرگ را به تمام ایرانیان شرافتمند تسلیت عرض و برای بازماندگان این عزیزان وطن صبر و شکیبایی آرزو میکنم و قلباً از درگاه احدیت مسئلت دارم که چنین حوادث ناگوار برای ملت ما پیش نیامده و اتحاد و اتفاق ملت ایران دائمی و ابدی باشد (احسنت).
جناب شریفامامی اولین و مهمترین مطلبی که به عقیده من دولت شما را به وجود آورد و در زوایای برنامه دولت نیز به خوبی به چشم میخورد، مسأله نارضایی مردم و پیدا کردن علل و از بین بردن ریشههای آن است و به قول معروف دولت شما برای آشتی و نگهداری حالت سازش و جلب اعتماد مردم روی کار آمده است و اگر مفهوم این مطالب را دقیقاً مورد بررسی و امعاننظر قرار بدهیم متوجه خواهیم شد که مسئولیت و رسالت بزرگی به عهده شما گذاشته شده است و چه مشکلات اساسی و بنیادی بیشماری در پیش دارید.
وضع جامعه امروز ما را به مریضی میتوان تشبیه کرد که چندین درد خطرناک و مهلک دارد و نیازمند معالجه و مداوا است ولی برای مداوای هر مریضی ابتدا باید نوع مرض را تشخیص و سپس به دست پزشکان حاذق معالجه گردد. برای شناخت درد جامعه بیمار باید به گذشته برگردیم و ببینیم این میکروب مسری و خطرناک چگونه در جان جامعه ما جا گرفت و روی همین استدلال است که برخلاف کسانی که عقیده دارند ذکر مصیبت نباید کرد، به عقیده من باید مصیبت آنقدر ذکر و بررسی گردد تا آنجا که علت وجودی آن روشن و با تدابیر لازم کاری شود که دیگر برای جامعه مصیبتی پیش نیاید.
بزرگترین بلا و درد جامعه ما از دیرباز بلای دیوانسالاری است، دردی که نه تنها با وجود ادعاهای دولتهای گذشته از بین نرفت بلکه به جرئت میتوانم بگویم که هر کدام به نوعی به این دیوانسالاری وحشتناک دامن زدند با به حساب نیاوردن مردم عادی و حکومت مطلقه پشتمیزنشینی کار را به جایی رساندند که نه تنها امروز این درد به صورت یک درد بیدرمان و صعبالعلاج درآمده است، اصولاً خود نیز مسبب و موجب ناراحتیها و نارساییهای بیشمار دیگر گردیده است. عدم اعتنا به مردم و کار آنها و سوءرفتار و سوءاستفاده و تنبلی و کاهلی از عوارض اولیه این درد مهلک است که متأسفانه امروزه به صورت بارز در اجتماع به چشم میخورد. با چنین اوضاع و احوالی پس از انقلاب اجتماعی ایران که به تدریج قیافه جامعه تغییر و درآمدها نسبتاً افزایش مییافت و افکار جدیدی بر جامعه مستولی میشد و طبقات مختلف مردم احساس وجود و ابراز وجود میکردند و در مسیر یک تحول عمیق اجتماعی قرار گرفته بودیم، دیوانسالاری با زشتترین قیافه و شکل خود روبروی این سیر تحول ایستاد و با عوارضی که طبیعتاً دارا میباشد در شئونات مختلفه و ارکان عدیده این تغییر و تحول نفوذ و تأثیر بخشید تا آنجا که کشاورز آزاد شده از قیدوبندهای گذشته در مقابل چنان سازمانها و کارگران در برابر این نابسامانیها و مرتع و حشمداران با آن بیعدالتیها و زنان و کارمندان در مقابل این تبعیضها و جوانان و محصلین و دانشجویان در برابر آن بلاتکلیفیها قرار گرفتند که مجموع اینها ناشی از عدم توجه دولتها و دستگاههای اجرایی مملکت بود و این روند چنان بیاعتقادی و بیاعتمادی در مردم به وجود آورد که گویی چارهای جز تسلیم و رضا نیست و هرچه بر مردم گذشت آن را به صورت یک امر آمر قبول کردند و روز به روز اعتقادات سست و مبانی اخلاقی ضعیف و بیتفاوتی عمیق و عمیقتر شد. در این میان دو عامل دیگر نیز به جای مرهم زخمهای این بیمار ضعیف را عمیقتر و مهلکتر کرد. یکی از آنها بالا رفتن بسیار سریع درآمدهای کشور که به طور مستقیم با بالا رفتن قیمت نفت مربوط بود و در این حال بود حه بعضی از این دیوانیان سالاری دیده و مزه سئوال و توضیح نچشیده چنان خود را گم کردند که گویی ارث پدر تقسیم میکنند و مال بیگانه به تاراج میبرند. البته بعضی از این تاراجها و تقسیمها به صورت مستقیم و بعضی به صورت عدم اعتنا به منافع ملی و عدم احساس مسئولیت به صورت بیبندوباریها و ضایعات بود. عامل دوم که به نظر من یکی از اساسیترین عوامل است نبودن برنامه صحیح و سنجیده در مملکت بود و تنگناهای زیادی به وجود آورد. آن روز که درآمد نفت بالا رفت و دولت عملاً آمادگی هضم صحیح چنین درآمدی را نداشت به یقین شبیه بچه خردسالی بود که یک تن شکلات در مقابلش ریخته باشند و نداند چگونه بازی کند و چطور بخورد و چگونه بذل و بخشش نماید و اهمیت ندهد چگونه بچههای شیطان دیگر اعم از خودی و بیگانه با نشان دادن کلاغی که در آسمان میپرد نسبت به وسع و قدرت و پررویی خود از آن بردارند (احسنت).
مجموع کلیه این عوامل که سردسته آنها به هیچ شمردن مردم و به حساب نیاوردن مهرههای اصلی اجتماع بود چنان دولتها را محو و عاشق افکار خود کرد که براساس یک اصل روانشناسی بیاختیار از زبانشان جاری میشد که «ما عاشق افکار خود نیستیم...»
هرکس را که دوست داشتند و سببی و الفتی بود به سر کارها گذاشتند و روابط حاکم مطلق امور شد و دروازهها را به روی اجناس و هر بنجل خارجی گشودند و در مقابل سئوال نمایندگان مجلس که چرا جلو این بیبندوباریها را نمیگیرید و ورود هرچیز حتی قورباغه و حشرات و مواد غیرضروری و تجملی را آزاد گذاشتهاید در مجلس رسماً گفتند «میخواهید من به رعیت شاهنشاه بگویم نخور؟» این بود سیاستهایی که اعمال میشد. این بود برنامهای که داشتند (صحیح است).
در بیست سال گذشته که مملکت ما از یک رهبری بینظیر و باتدبیر بهره برده و با فرامین مختلف و اصول انقلاب عمیق اجتماعیاش بهترین موقعیتها را برای پیشرفت به وجود آورده و با اعمال سیاستهای صحیح از طرف معظمله درآمد مملکت بالا رفته بود، متأسفانه دولتها آنطور که باید نتوانستند مجریان خوب برای این فرامین و راهنماییها باشند و چنان توجه به پیشرفتهای مادی و ظاهری و آمار و ارقام خودساخته و گذایی به خود مشغولشان کرد که از مسائل معنوی و مذهبی و اخلاقی و رشد فکری و فرهنگ جامعه غافل ماندند تا آنجا که خلأ معنویات و نبودن برنامه سالم برای جوانان و رشد صحیح فکری آنان کاملاً احساس میشد و زودتر از همه اجانب و دشمنان ایران این خلأ را احساس و از عدم توجه مسئولین سوءاستفاده و به نفع خود بهرهبرداری کردند. دانشگاهها که باید مراکز تحصیل علم باشد، آلوده به جنجال و هیاهو شد و به خواستهای منطقی آنان با خشونت پاسخ داده شد، تا آنجا که در بعضی موارد راه برگشت را برایشان بستند و جوانان معصوم ما راهی را رفتند که نه خود و نه خانواده هایشان راضی به آن بودند (صحیح است - احسنت).
جناب شریفامامی ریشه نارضاییهای مردم با شرحی که گفتم و مسلماً خود نیز واقف هستید جز این نیست و اگر جنابعالی واقعاً مصمم هستید این ریشهها را بخشکانید سرچشمه را پیدا و سپس شروع به خشک کردن نمایید.
به اعتقاد من این مردمی که در خیابانها راه میافتند و گاهی نیز سوءاستفادهکنندگان شعارهای تند و خلاف قانون اساسی به آنان تلقین میکنند اشخاص بیوطن و بیایمانی نیستند و اکثریت قریب به اتفاق آنان افراد وطنپرست و مؤمن به مقدسات ملی و قانون اساسی هستند ولی فرط ناراحتی و نارضایی و عدم اعتماد به دستگاههای اجرایی که به حق برایشان پیش آمده است و هیجانهایی که بیاختیار پیش میآید موجب میشود که گاه و بیگاه شاهد مناظری باشیم که به نفع آینده مملکت نیست و متأسفانه میبینیم که این موج عظیم ملی گاهی مثل جریان سیلی که اختیار آن از دست خارج باشد بیاختیار میشود و آنوقت است که کار به خشونت میکشد و به دنبال آن آتشسوزیها و جنایات و کشت و کشتار راه میافتد. ولی شما را قسم میدهم به وجدانتان خوب فکر کنید، مسئول این خرابیها و کشت و کشتار کیست؟ آیا جز اینست که قبول کنیم آنهایی که در رئوس دستگاهها بودند و مردم را ناراضی کردند و به مردم و عقاید آنها وقعی ننهادند و نیرو و فکر جوانان مملکت را به خوبی ارشاد و استفاده نکردند، مسئول این فجایع هستند؟ اگر هم تصور بکنیم که دستهای آلوده خارجی در تحریک مردم و خرابیها تأثیر داشته است باز باید به این اصل توجه شود که اگر ناراضی وجود نداشته باشد هیچدستی ولو خطرناکترین آنها نیز نمیتواند کسی را تحریک و یا خداینخواسته اغفال نماید (صحیح است - احسنت).
مردم ایران اعتقاد دارند آنهایی که دانسته و ندانسته به این آتش دامن زدهاند، آنهایی که مصدر کاری بودهاند و مردم را ناراضی کردهاند، آنهایی که با معتقدات و مبانی مذهنبی و اخلاقی مردم بازی کردند، آنهایی که با به کار گماردن اشخاصی غیرصالح موجبات ناراحتی مردم را فراهم کردند، آنهایی که اقتصاد تورمی به ایران ارزانی داشتند، آنهایی که کشاورزی مملکت را به صورتی درآوردند که در حکم عدم است، آنهایی که با تجاوز به حقوق عمومی جان و مال دیگران آسایش را از مردم سلب کردند و آنهایی که به نام برنامهریز بیبرنامهترین اجتماع را به وجود آوردند و آنهایی که فرهنگ و آموزش و پرورش ما را از حیث معنوی و کیفی به قهقهرا کشاندند و بالاخره آنهایی که به نحوی از انحا در به وجود آمدن این موج مخالف و ناراضی دست داشتهاند، مسئول این فجایع و کشتار و جنایات هستند. مردم ایران اعتقاد دارند که اینگونه افراد و دستاندرکاران گذشته باید حساب پس بدهند و دروازههای مملکت برای جلوگیری از خروجشان به رویشان بسته گردد و مورد محاکمه قانونی و صحیح قرار گیرند و ما نمیگوییم همه دزد بودند، ما نمیگوییم همه خائن بودند و ما نمیگوییم همه در این کارها دست داشتند، ولی میگوییم که همه باید محاکمه شوند تا حق از باطل تمیز و ناحق به شدیدترین مجازاتها محکوم گردد (صحیح است) چه ما جز به شاهنشاهی که میدانیم همیشه و همهوقت به فکر وطن و ملت نجیب ایران است به کسی اعتقاد و اعتماد بلاشرط نداریم و شاهنشاه ما در مصاحبهای فرمودهاند که در گذشته اشتباهاتی رخ داده است. مجریان و عوامل این اشتباهات باید شناخته و محاکم شوند.
جناب شریفامامی اگر شما این کار را انجام ندهید «که خوشبختانه شروع کردهاید» خدمتگزار واقعی ملت و شاهنشاه نیستید، چه مردم و شاهنشاه بالاتفاق میگویند که در گذشته اشتباهاتی رخ داده است و میدانید که اشتباه از جانب یک دولت که سرنوشت ملت از نظر اجرایی در دست اوست غیرقابل بخشش است. بزرگترین اشتباه گذشته این بود که افرادی را که سابقه سیاسی روشنی نداشتند به حساسترین کارها گماردند و اغلب آنان و دستنشاندگانشان چنان نهال نارضایی و عدم اعتماد را آبیاری کردند که به صورت درخت تنومند امروزی درآمده است.
جناب شریفامامی حال که از زبان یک نماینده مجلس علل نارضاییها و هیجانات مردم را شنیدید و در این موقعیت حساس به اعتقاد من با فدارکاری قبول مسئولیت کردهاید بر شماست که مانند یک طبیب باتجربه شروع به معالجه این بیمار بکنید و آنچه را که به عنوان توصیه عرض میکنم خواستهای مردم شرافتمند ایران است که امیدوارم به آنها توجه کافی مبذول دارید.
۱- صمیمانه تصمیم بگیرید که در هیچیک از شئون و در هیچمورد و موضوعی به مردم دروغ و خلاف واقع نگویید و حقایق را همیشه آشکار و بیان نمایید و از گزارشات نادرست و دروغ پرهیز نمایید. چه مردم انتظار دارند که از رئیس دولت خود همیشه واقعیت را بشنوند و مطلب خلاف واقع بالاخره روزی برای مردم روشن میشود و وای روزی که مردم به سخنان یک نفر اعتماد نکنند.
۲- در کارها و اقدامات و انتصابات تظاهر نکنید چه مردم تظاهر را خوب و زود میفهمند و خط بطلان بر چنین اعمال میکشند. نکات مثبت و منفی خصوصیات جنابعالی را همه مردم ایران خوب میدانند و میشناسند لزومی نداشت در معرفی شما به اجداد محترمتان اشاره شود. این قبیل کارها در نظر مردم نتیجه معکوس دارد که امیدوارم دیگر تکرار نشود (صحیح است - احسنت)
۳- در انتصابات، اشخاص و افراد خوشنام و خوشسابقه و قابل اعتماد را مورد انتصاب قرار بدهید و بیآنکه به جد چندم فلان استاندار اشاره شود (صحیح است) فقط سعی در گزینش بهترینها به عمل بیاید و حتی معتقدم در حال حاضر نیز به اطراف خود دقیقاً توجه فرمایید و کسانی که در گذشته موجبات نارضایی مردم را به نحوی از انحا فراهم ساخته و یا مورد اعتماد نیستند از خود دور و مردم را خشنود نمایید.
۴- ضابطه را جایگزین رابطه بکنید و این امر را در تمام سطوح مملکتی تسری بدهید و اجازه نفرمایید که نور چشمان تازه از فرنگ برگشته جای اشخاص باتجربه و بافضیلت را بگیرند.
۵- به هیچدسته و طبقهای ارفاق بیجا و بیمنطق (چه لفظی و چه عملی) نکنید. چه این ارفاقها در ذهن مردم به صورت رشوه تلقی میشود و با این وضع انتظارات بیمورد بالا میرود و آن عده به بیکارگی و رشوهگیری عادت میکنند.
۶- در تمام سطوح تبعیض را از بین ببرید و این کار را چه از حیث پست و شغل و چه از حیث مالی و مادی به شدت اجرا کنید.
۷- تأمین عدالت اجتماعی را در اولویت قرار دهید و فاصله طبقاتی و اختلاف درآمدها را به حداقل ممکن برسانید و با اعمال سیاستهای صحیح مالیاتی مردم را معتمد به عدالت اجتماعی بکنید.
۸- به رفاه طبقات کمدرآمد توجه خاص مبذول و نگذارید عقده نداری قلب و روح آنها را منفجر و به هر چیزی غیرمؤمن و بدبین بکند.
۹- به مردم آزادی و حق بیان و قلم در حد قانون اساسی بدهید و به این کار تظاهر نکنید چه آزادی گفتن و اندیشیدن از حقوق طبیعی هر فرد است و اگر مضر به حال جامعه نباشد نباید از آن جلوگیری به عمل آید.
۱۰- متجاوزین به حقوق عمومی و اهمالکاران و ناراضیتراشان را طوری تنبیه بکنید که موجب تنبه شود و در این راه هیچگونه تبعیض و گذشتی معمول ندارید.
۱۱- مسببین وقایع اخیر و محرکین آنها را در هر لباس و مقام و مکانی که باشند هرچه زودتر شناسایی و با دلایل و صریحاً به مردم معرفی نمایید. خصوصاً مردم بیصبرانه در انتظار روشن شدن قضیه آتشسوزی سینما رکس آبادان و استماع اظهارات شخص دستگیرشده هستند (صحیح است).
مطالبی که به عرض رسید ابتداییترین خواستهای مردم و ضروریترین مسائل در رفع نارضایتیها است که بدون توجه به یکایک آنها رفع بیعدالتی و نارضاییها غیرممکن است.
جناب شریفامامی آنچه که در برنامه دولت به آن تأکید شده است مسأله آزادیهاست که بلاتردید مورد قبول و تأیید عامه میباشد. به طوری که قبلاً نیز عرض کردم این حق طبیعی مردم است که آزادیهای مقرر در قانون اساسی را داشته باشند و هرگونه تضییقات در این امر موجب تجری و عصیان مردم و عدم اعتمادشان خواهد بود و کارها و گفتهها و نوشتههای زیرزمینی و محرمانه ازدیاد پیدا خواهد کرد و باتوجه به اصل غیرقابل انکار (حریص بودن برای چیزی که منع شده است) اشتیاق و ذوق مردم برای گفتن و شنیدن و نوشتن ممنوعات بیشتر خواهد شد و مطالبی نوشته و گفته خواهد شد که شاید خلاف حقیقت هم باشد ولی چون ممنوع است مردم به جان خواهند پذیرفت. این است که از دولت جنابعالی که برنامه خود را بسط آزادیها قرار داده و چند روزی نیز به ثبوت رساندید تشکر مینمایم و امیدوارم بعد از رفع مشکلات فعلی باز شاهد تجلی این هدف باشیم و باشد مردمی که امروز به ناباوری گراییدهاند با لمس آن اعتقاد پیدا کنند.
ولی مطلبی که در مورد آزادیها با توجه به مشاهدات عینی خودم باید بگویم این است که ملت ایران به شما اجازه نمیدهد که این آزادیها را از حد قانون اساسی بگذرانید، هرکس در حدود قانون اساسی و با توجه به اصول مقدسه آن آزاد در قلم و بیان و اجتماع است ولی مقدسات ملی ما یعنی مذهب و دین ما و تمامیت ارضی ما و استقلال ما و رژیم شاهنشاهی ما نمیتواند بازیچه و مورد اهانت هیچفردی قرار گیرد و ملت ایران از شما میخواهد که اجازه ندهید این سه رکن و اصل مقدس ما مورد تجاوز و اهانت قرار گیرد. هرکس ادعا میکند که رعایت قانون اساسی را میخواهد باید به این اصول مقدس احترام گذاشته و مؤمن باشد وگرنه دشمن قانون اساسی است نه دوست آن.
حال که صحبت از قانون اساسی و رژیم شاهنشاهی ایران شد لازم به یادآوری است که ملت ایران رژیم شاهنشاهی را تنها حافظ استقلال و تمامیت ارضی ایران میداند و در تمام ادوار پرنشیب و فراز تاریخ این حقیقت به روشنی ثابت شده است و همیشه تجزیهطلبان و دشمنان استقلال ایران برای نیل به هدف نامیمون خود اولین حمله و هدفشان شاهنشاهی ایران بوده است و هرجا که صحبت از مخالف با این مقام معنوی و مقدس پیش میآید مطمئن بدانید که دست اجنبی و تجزیهطلب از آستین دیگری به در آمده است. و اما آنچه وظیفه ما را در مقابل این رژیم و مقام معنوی و منزه سنگینتر میکند این است که فقط زندهباد شاه گفتن و وطنپرستی و شاهدوستی نیست (صحیح است). این اعتقاد باید در سلولهای بدن ما جا گیری و مثل جان از آن محافظت و نگهداری کنیم. متأسفانه در سالهای اخیر دیدهایم که عدهای در لباس شاهدوستی و وطنپرستی بزرگترین خیانتها را به ایران عزیز و مقام شامخ سلطنت انجام دادند. آنهایی که هرجا نشستند و برای انجام هرکار کوچک و مقاصد خود از خود جمله معروف «به امر شاهنشاه» را اضافه کردند و در لوای این نام مقدس نامقدسترین کارها را انجام دادند، از هر خائن شناختهشدهای خائنترند (صحیح است). آنها که نام مقام عالی سلطنت را در هر کوچه و پسکوچهای نوشتند و به سر در هر دکانی که منافعشان ایجاب میکرد آویختند و از احترام نامحدود مردم به این مقام سوءاستفاده کردند، خائنان غیرقابل گذشتند. آنها که برای اجرای نیات خود آمدند پیش ما نشستند و با تظاهر به محرمانه بودن موضوع جمله معروف «به عرض رسیده است» را عنوان و ما را اغفال کردند باید به عنوان بزرگترین خائنین مقام شامخ سلطنت و عظمت ایران مورد محاکمه قرار گیرند (احسنت).
این کارها و صدها نظیر آن را انجام دادند که متأسفانه امروز میبینیم عدهای ندانسته آوازی از حلقومشان بیرون میآید که برای وطن مرگبار است و برای استقلال ما سم مهلک، و از این موقعیت همیشه دشمنان تمامیت ارضی ما سوءاستفاده کردهاند و همین امروز نیز میکنند که بلاتردید مسبب این اوضاع خائنین خادمنما هستند که این ضربه مهلک را دانسته و ندانسته بر پیکر ایران و استقلال آن زده و میزنند. موقعی که صحبت از وطن عزیزمان ایران و از شاه و شاهنشاهی میشود مو بر تنم راست میگردد و قلبم از حرکت میایستد و یکپارچه ایثار و اخلاص و ارادت میگردم و برای من که با کلمه مقدس شاه و وطن بزرگ شده و با مهر و عشق میهن پرورش یافتهام تحمل چنین اوضاع و احوالی مقدور نیست و ملامتم نکنید اگر نفرین بر آن خائنین به ظاهر خادم میفرستم و عذاب اخروی برایشان میخواهم.
مهندس ظفری - عذاب دنیوی هم بخواهید.
نظمی - و از شما جناب شریفامامی به عنوان یک ایرانی وطنپرست و شاهدوست میخواهم که دقت کافی در رعایت همهجانبه این مطلب فرموده و دستور لازم به اطرافیان و دستگاههای عالی اجرایی بدهید.
و اما مطلبی که عمیقاً باید به آن ئوجه شود موضع قوه مقننه مملکت و احترام به این قوه و حفظ و تقویت آن و ایجاد رابطه صحیح براساس قانون اساسی با قوه مجریه است که قسمتی به عهده خود مجالس مقننه است و فعلاً خارج از بحث ماست و قسمتی مربوط به ایجاد باور و اعتقاد در دولت و وزرا نسبت به این قوه و قبول موضع واقعی آن و احترام به قانون اساسی است. یک وزیر باید بداند که یک نماینده مجلس طبق قانون نماینده تمام ملت ایران و عملاً نیز نماینده یکصدهزار نفر از مردم این مملکت میباشد و باید بداند که آنچه یک نماینده میگوید و یا میخواهد و تعقیب میکنند و فریاد میزند به عنوان یک فرد نیست و این خواست از طرف یک منطقه و فریاد یک دسته عظیم اجتماع است که باید در حدود قانون به آن عمل نمود (صحیح است). عدم توجه به خواست نماینده مردم و عدم قبول نظرات و نظارت قانونی قوه مقننه در واقع عدم توجه به قانون اساسی است. اگر وزیری واقعاً میخواهد به مردم خدمت کند و از نظرات مردم آگاه باشد و رضایت مردم را جلب نماید در درجه اول باید با همکاری و جلب مشارکت و نظر نماینده که در واقع نظر مردم است اقدام نماید ولی متأسفانه در گذشته شاهد بودیم همچنان که به هیچچیز توجه صحیح نشد موضع قوه مقننه و نمایندگان ملت نیز نادیده گرفته شد جز بعضی روابط شخصی و خصوصی در اکثر موارد حتی پاسخ نامههای نمایندگان داده نشد و خواستهای مردمی و قانونی آنان زیر پا گذاشته شد که در نتیجه علاوه بر ندیده انگاشتن قانون اساسی اصولاً فاصله بین مردم و دستگاههای اجرایی بزرگتر و عمیقتر شد. وزرا از حرف حق و اظهارات و ایرادات منطقی و قانونی نمایندگان رنجیده و کینه به دل گرفتند و حتی در مواردی نمایندگان مورد تهدید وزرا واقع شدند. تعجب نکنید حرف بیمأخذ نمیزنم و برای ایجاد باور و قبول در شما دو مورد را نسبت به خودم اتفاق افتاده است توضیح میدهم. اول آنکه یکی از وزرای مشاور سابق چندبار با لفاظی و جملهپردازی و اما بسیار صریح و روشن اینجانب را به خاطر مطالبی که در مجلس عنوان کرده و یا به وزرا نوشته بودم مورد تهدید قرار داد و گفت اگر این مطالب تکرار شود دوره آینده نخواهند گذاشت من کاندیدا و نماینده بشوم که البته بنده جز خنده پاسخی نداشتم. دیگر اینکه یکی از وزرا که فعلاً نیز در ردیف وزرای نشسته است در جلسه رسمی کمیسیون بودجه در قبال ایرادات و انتقادات اینجانب موقعی که از ناراضیتراشیها و بازنشستهکردنها و انتصابات بیمورد صحبت کردم و گفتم که متأسفانه در بیست ساله اخیر (دکتر مشیر - بفرمایید در دو کابینه) برخلاف انتظار پیشرفتی از لحاظ معنوی و کیفی در وزارتخانهاش دیده نمیشود بنده را تهدید کرد که گفتههایم را به عرض خواهد رساند و مسلماً متوجه معنی این حرف هستید. در واقع تهدید و پروندهسازی برای نمایندهای که در یک جلسه رسمی مجلس عقیده خود را ابراز داشته است. در نتیجه یعنی زیر پا گذاشتن قانون اساسی و عدم توجه به تمام اصول قانونی و به هیچ شمردن وظایف و موضع قوه مقننه و اعمال نظارت آن. البته من آن روز با صلاحدید رئیس کمیسیون جوابی ندادم که حمل بر هیچ مطلبی نشود ولی جناب شریفامامی به نام مردم از شما میخواهم دستور فرمایید این قبیل افراد به این گونه افکار و هتکحرمتها و تخطی و بیاعتنایی به قانون اساسی خاتمه داده و از پروندهسازی دست بردارند (صحیح است).
دکتر مشیر - چرا نیامدید دولت را استیضاح بکنید؟
نظمی - و اما در مورد بخشهای مختلف برنامه دولت بسیار خوشحالم که اولین بخش اختصاص به کشاورزی دارد و همانطوری که فرمودید اولویت خاص به این بخش داده شده است. تردیدی نیست که توسعه کشاورزی و رسیدن به خودکفایی نسبی و بینیازی از واردات مواد اساسی کشاورزی بزرگترین برنامهای است که در حال حاضر هر دولتی باید در مد نظر داشته باشد و واقعاً مطالبی که به عنوان برنامه نوشته شده است در حد خود ک امل به نظر میرسد ولی همانطوری که اول گفتم برنامهها همیشه خوبند ولی امیدوارم دولت جنابعالی خصوصاً وزیر خوشنام کشاورزی بتواند مجری خوبی برای این برنامهها باشد. مطلبی که باید در مورد حمایت از قیمت محصولات کشاورزی به عرض برسانم این است که قیمت محصولات کشاورزی در حال حاضر با توجه به قیمت تمام شده و با مقایسه درآمدها و سود ویژه بخشهای غیرکشاورزی بسیار نازل و در واقع سود ناچیز و ناکافی دربردارد با اینکه در مورد گندم تصمیم بجایی اتخاذ شده است ولی لازم است در مورد سایر محصولات نیز تصمیماتی اتخاذ و تضمیناتی داده شود تا کشاورزان راغب به کشت و تولید بیشتر گردند. به طور خلاصه منظور این است که یک تعادلی بین درآمدهای کشاورزی ئ درآمدهای غیرکشاورزی ایجاد گردد تا روستاها تخلیه نشده و کشاورزی راکد و بیبهره نگردد. مطلب دیگری که قابل بحث است و من در برنامه دولت ندیدم مسأله ایجاد تعادل بین تقاضا و نیاز و کشت و تولید هر محصول است که مانند امروز یکسال مواجه با وفور و ارزانی و یکسال مواجه با کمیابی و گرانی نباشیم که در هر دو صورت ضرر و زیان کشاورزان را دربردارد و البته میتوان با اجرای سیاستهای صحیح جوائز نقدی و جنسی و قیمتهای خاص منطقهای کشت هر محصول را تحت کنترل و نظارت نسبتاً مطمئن درآورد.
متأسفانه خدماتی که وزارت کشاورزی ارائه میدهد بسیار ناقص و غیرقابل قبول است. کمکهای فنی تقریباً وجود ندارد و ماشینآلات گران و لوازم یدکی گرانتر و کمیاب است. وامهای کشاورزی به درستی و بجا داده نمیشود و مشکلات تشریفات و اداری آن زیاد است و بالاتر از همه بهره وام کشاورزی با توجه به نسبت برگشت آن باید پایینتر از این باشد.
بنده روزی از پشت همین تریبون گفتم که کشاورزی ورشکسته ایران متأسفانه کار را به جایی رسانده است که در دورافتادهترین مناطق کشاورزی این مملکت اگر سر سفره یک کشاورز ایرانی بنشینید، گندم آمریکایی، برنج پاکستانی، سیبزمینی هندی و نخود ترکیه و گوشت استرالیا و لوبیای رومانی و پنیر بلغاری و کره هلندی و مرغ آلمانی و تخممرغ اسرائیلی و میوه لبنانی خواهید دید و چیزی که شاید اصلاً نتوانید ببینید تولیدات ایرانی است و با کمال تأسف پس از دو سال تغییر چندانی در اوضاع نمیبینم. مطلب مهمی که مورد درخواست زارعین صاحب نسق دیروز و خردهمالکین و دهقانان امروز است اینست که اجازه داده شود آنان بتوانند زمینهای خود را منتقل و یا به صورت رهن و وثیقه مورد استفاده قرار دهند، چه اگر آنها را مالک زمین میشناسیم باید آثار مترقبه بر مالکیت در مورد آنها نیز مترتب باشد و مالکیت مشروط و محدود معنی ندارد. خصوصاً اینکه عملاً با اسناد عادی زمینها مورد معامله قرار میگیرد و این مطلب را همه میدانند چرا ما واقعیت را ببینیم ولی قبول و باور نکنیم این سیر طبیعی است در یک اقتصاد آزاد کشاورزی عرضه و تقاضا و تولید و مصرف حاکم میباشد و این نقلوانتقالات آنقدر انجام میگیرد تا میزان و مساحت سودآور هر محصول با وضع هر خانواده نسبت به زمینی که به دست میآورند تطبیق پیدا کند. امیدوارم این کار مورد مطالعه قرار گرفته و لایحه مربوط به مجلس تقدیم گردد.
از مسائل مهمی که مجبور به ذکر آن هستم مسأله مراتع است. متأسفانه عملاً دیدیم که مراتع حشمداران و روستاییان به عنوان مراتع ملی از دستشان خارج و در بعضی موارد تبدیل به ساختمانهای خصوصی و دولتی و در بعضی موارد دیگر مورد استفاده اشخاص ذینفوذ قرار گرفت و نارضایی شدیدی به وجود آورد و شکایات مردم نیز مثل همیشه به جایی نرسید. خصوصاً اینکه در بعضی موارد اصلاحات ارضی طبق قانون خود زمینی را به کشاورز داده بود و پس از سالها منابع طبیعی آن زمین کشاورزی به رسمیت شناخته شده را ملی اعلام و از دست زارع صاحب نسق گرفت. به این مسائل که ریشههای فساد در آن مشهود است باید عمیقاً توجه شود.
به طور خلاصه وزارت کشاورزی باید متحرک و متحول باشد و چند نکته زیر را نیز مورد توجه قرار دهد.
تنظیم رابطه صحیح بین چغندرکاران کارخانجات قند به طوری که مورد استثمار قرار نگیرند. حل مشکلات برنجکاران و چایکاران و باغداران و بازاریابی با قیمت عادله برای خشکبار و سبزه و خرما و پسته و نظایر آن با پرداخت جوایز صادراتی و توجه به مسائل دامی و خدمات آن و رفاه واقعی روستاییان و کم کردن فاصله آن با شهرها.
البته گفتنی در مورد کشاورزی زیاد است که من همه را به فرصتهای دیگر میگذارم.
در مورد برنامه وزارت دادگستری هرچند خیلی خلاصه نوشته شده است ولی حاوی مطالبی است که قابل توجه است و صاحبنظری را خوشحال میکند که بالاترین آنها استقلال واقعی قوه قضاییه است. امیدوارم این مطلب از حد وعده بگذرد و عملی گردد، چه در هر مملکتی دموکراسی واقعی و عدالت حقیقی آن جامعه را با میزان قدرت و استقلال قوه قضاییهاش میتوان سنجید و مملکتی که قوه قضاییه مستقل و قوی نداشته باشد، عملاً یعنی دموکراسی و عدالت در آن اجتماع ضعیف است. وزیر دادگستری که خود عضو قوه اجراییه مملکت است باید فقط هماهنگکننده و مدیر اداری باشد و در کارهای قضایی همانطور که قانون هم معین کرده است به هیچوجه دخالتی نداشته باشد. تحکیم مقام معنوی قضات شریف در اجتماع و تأمین نیازهای مادی آنان در حد شأنشان باید کاملاً مورد توجه قرار گیرد. چیزی که امروزه حقوقدانان به آن متوجه و در واقع معترضند مسأله صلاحیت دادگستری است که طبق قانون اساسی صلاحیت عام دارد و عملاً و به تدریج با قوانین مختلف این اختیارات و صلاحیت ذاتی و اساسی آن به مراجع دیگر واگذار شده است. در واقع دادگستری احتیاج به توسعه صلاحیت ندارد بلکه باید صلاحیتش طبق قانون اساسی اعاده گردد که امیدوارم این دولت بتواند با تقدیم لوایحی به مجلس این نقیصه را رفع نماید. توجه به وضع رفاهی کارمندان دادگستری و ثبت مورد درخواست عمیق است و امیدوارم این همکاران قضات و زحمتکشان ثبت نیز از رفاه کامل برخوردار شوند اما مهمتر از همه اجرای واقعی عدالت و تسریع در احقاق حق مردم و تیز کردن شمشیر فرشته عدالت برای تنبیه متجاوزین به حقوق عمومی است (صحیح است - احسنت).
مطلبی که در مورد استقلال قضات لازم به تذکر میدانم این است که اجازه بدهید قاضی با استقلال فکری کامل و بدون توجه به مسائل سیاسی و مصالح دیگر کار قضایی خود را به خوبی و طبق قانون و با استنباط قضایی خود انجام دهد و تنبیه و انتقال قضات به علت رأیی که دور از اغراض داده است موقوف گردد. متأسفانه در دولت گذشته این مطلب رعایت نشد و برای مثال یکی از قضات شریف رضاییه به علت اینکه در یک حکم کمیسیون امنیت اجتماعی به حق در اقلیت دایر بر برائت مانده بود به وسیله وزیر وقت به تهران احضار و جبراً از او تمایل به انتقال اخذ شد.
این قبیل کارهای خلاف قانون اساسی و اصول قضایی مانع استقلال کامل قضایی و موجب نگرانی قضات از سرنوشت و آیندشان بوده و مسلماً در آرای صادره نیز مؤثر و در نتیجه باعث بیعدالتی خواهد شد. به امید استقلال واقعی قوه قضاییه و به امید اجرای عدالت در انتظار لوایح دولت هستیم.
در مورد برنامه وزارت آموزش و پرورش و تربیت نسل آینده مملکت و بارآوردن مردان کارآمد فردا مسلماً گفتنی زیاد است. در حال حاضر بنده با وضعی که میبینم جز اینکه دعا بکنم چاره دیگری ندارم ولی نمیتوانم از اظهار این حقیقت چشمپوشی بکنم که تا امروز ما در تربیت و ارشاد نوباوگان و جوانان خود توفیق چندانی نداشتهایم، آموزش و پرورش در تارهای انبوهی که دورش تنیده و همچنان درگیرودار تهیه کتاب و سه وعده کردن مدارس و نظایر آن است که نباید هم انتظار داشت به بررسی و نیل به آنچه که جامعه ما امروز به آن نیاز دارد وقت و حوصله داشته باشد. هر وزیر با برنامه جدید و خودساخته و با اقداماتی از قبیل بازنشسته کردن و نقلوانتقالات شخصیتهای اصیل فرهنگ خودی نشان میدهد و با کارهای نمایشی و جمع کردن طومار و دادن آمار خود را ارضا مینماید. معنویات و مسائل مذهبی و ملی و میهنی چنان فراموش شده است که نتیجه آن را در سنین بالا و در جوانان به خوبی مشاهده و لمس میکنیم. پرورش عملاً هیچ است و آموزش و پرورش میکوشد با ارائه آمار نشان بدهد که تعداد محصل زیاد شده است. این یک امر طبیعی و اجتنابناپذیر است چه همه میخواهند درس بخوانند و از طرف دیگر با پول مملکت میتوان مدرسه ساخت و بدون توجه به مسائل اساسی و بنیادی معلم استخدام کرد در این میان تنها چیزی که احتیاج به دقت و برنامه و مجاهدت دارد ساختن روح و فکر جوانان است که فقط همان نیز فراموش شده است. در اینجاست که من میگویم چارهای جز دعا ندارم. در مورد تغذیه رایگان بیآنکه بخواهم عظمت و عمق این مطلب را کتمان کنم، متأسفانه باید بگویم که وزارت آموزش و پرورش مجری خوبی برای این فرمان نبوده است. عدم رضایت عامه باید به ما این شهامت را بدهد که به ضعف خود اقرار و اعتراف بکنیم و بیتظاهر و مبالغه واقعیت را به عرض همایونی برسانیم و فرضاً به مدت پنج سال اعتبار مربوطه را برای احداث مدارس جدید اختصاص بدهیم و در این مدت نیز خود را برای اجرای واقعی فرمان آماده سازیم. این مسأله را اینجانب بارها در مجلس و کمیسیونها گفتهام ولی هیچوقت گوش شنوایی نبوده است (صحیح است).
اما در مورد تعلیمات اجباری با کمال تأسف باید بگویم نه تنها توفیق چندانی نداشتهایم هنوز هم در هر گوشه این مملکت نوجوانان واجبالتعلیم بیسواد فراوانند و آنوقت با صرف هزینههای گزاف بزرگترها و پیرمردها را از کار و زندگی باز میداریم تا به آنها «آب بابا بار» یاد بدهیم. البته اگر اجرا شود ایدهآل است ولی جناب شریفامامی ما متأسفانه آنقدر ایدهآلی فکر کردیم که در بعضی موارد از کارهای اصلی بازماندیم و امروز دیگر باید به واقعیتها توجه بیشتر مبذول شود.
مردم انتظار و استدعا دارند از مصادره غیرعادلانه اموال آنها خودداری شود. منظورم خرید مدارس استیجاری است و عدالت و رعایت حقوق فردی اشخاص ایجاب میکند که در این مسأله تعدیل و کسانی که مایل به فروش نیستند آموزش و پرورش از خرید ملک آنان خودداری نماید. چه اینان جرمی غیر از اجاره دادن ملک خود به آموزش و پرورش و کمک به آن دستگاه مرتکب نشدهاند و به مصلحت مملکت نیست در تمام سطوح با این کارها ناراضیتراشی نموده و به حقوق حقه مردم تجاوز بکنیم (صحیح است).
در مورد آموزش عالی امیدوارم وعدهها عملی گردد و شاهد سالهایی مثل سال گذشته در دانشگاهها نباشیم.
برنامه مسکن و شهرسازی ظاهراً خوبست و اولویت دادن به مسکن و خانههای سازمانی طبقات کمدرآمد معقول است و امیدواریم بتوانید این مشکل را از پیش پای مردم بردارید. امروز به طور متوسط بیش از پنجاه درصد درآمد مردم صرف تهیه مسکن میشود و این اقتصاد خانوادهها را متزلزل مینماید. مطلبی که لازم به یادآوری میدانم وضع طرحهای جامع شهرهاست که بلای جان مردم و شهرداریها شده است. شهرداریها با وضع مالی بد که دارند قادر به اجرای آن نیستند و مردم نیز سالها در بلاتکلیفی و عدم رضایت به سر میبرند. تجدید نظر کلی در مقررات مربوطه و دادن اختیار کامل به انجمنهای شهر برای تطبیق با نیازها و امکانات محلی کاملاً ضروری است. اولویت راههای فرعی و روستایی در برنامه راهوترابری و اتصال خط آهن به مراکز تمام استانها قابل تردید نبوده و مورد خواست مردم است.
در برنامه وزارت نیرو بالاترین اهمیت و اولویت با مهار کردن آبهای سطحی و زیرزمینی و جلوگیری از ضایعات آن است چه نه تنها مسأله آب در امور شهری و صنعتی مورد نیاز شدید میباشد اصولاً از آنجا که کشاورزی در برنامه دولت از اولویت خاص برخوردار است و کشاورزی مطمئن بدون آب امکان ندارد، لذا توجه هرچه بیشتر لازم است، از آنجا که در این مورد قبلاً سئوالی از دولت کردهام بقیه بحث را به هنگام طرح سئوال در مجلس میگذارم. تنها توصیه من این است که به وضع آببهای کشاورزان برسید و نگذارید این وجه برخلاف قانون وصول و برخلاف قانون هزینه شود. تقریباً کشاورزان همه نقاط از این مسأله نارضایی و شکایت دارند.
در مورد برنامههای امور اقتصادی و دارایی تأمین عدالت اجتماعی با برقراری سیستم صحیح مالیاتی و توجه به اعتراضات منطقی مؤدیان مالیاتی و عدم وصول جرایم، اعتراض و رسیدگیهای مراحل بعد مورد درخواست اینجانب است چه اگر ما بخواهیم با فشار آوردن به مردم و جلوگیری از اعتراضات آنها به علت وجود جرایم سنگین اجازه ندهیم حرف خود را بزنند و با تشکیل کمیسیونهای نهچندان اصولی به اعتراضات قانونیشان توجه نکنیم مسلماً این تأمینکنندگان قسمتی از درآمد عمومی ناراضی و معترض شده و حتیالامکان از پرداخت چنین مالیاتی سر باز خواهند زد.
در مورد سازمان امور اداری و استخدامی کشور عدهای عقیده دارند که اساساً سازمان زایدی است و از وقتی که تشکیل شده نه تنها نتوانسته مشکلات سازمانهای دولتی را حل بکند بلکه مشکلی بر مشکلات دیگر نیز افزوده است و مردم میگویند که این سازمان عریض و طویل بر بودجه مملکت تحمیل است، در حالی که وزارتخانهها خود با وجود ادارات کارگزینی میتوانند راحتتر و آشناتر وظایف آن سازمان را انجام دهند. من امیدوارم در این مورد نیز مطالعاتی انجام و مجلس در جریان نتیجه آن قرار گیرد.
در مورد برنامه بهداری و بهزیستی آنچه که تا امروز از درمان گفته شده همه نارسایی و ناهماهنگی و نارضایی بوده است. وضع درمان تأمین خدمات درمانی مورد شکایت و اعتراض مردم است و حق ویزیت و درمان آزاد گران است و مراجع درمان دولتی و مجانی نیز نتوانستهاند رضایت مردم را جلب کنند. مریضها بین بیمارستانها سرگردانند و کسی نیست آنها را راهنمایی و هدایت کند. پزشکان دولتی از حقوق کم مینالند و پزشکان شمال شهر هرچه خواستند میکنند و همانطوری که بارها گفتهام در مملکت ما مسئول درمان مشخص نیست و از آنجا که وزیر بهداری و بهزیستی اختیاری در مؤسسات دیگر درمانی ندارد، لذا در واقع نمیتوان از او مسئولیت نیز خواست.
در مورد بیمه نارضایی صدچندان است و هیچکس نیست که از وضع بیمه راضی باشد. مردم میگویند تشخیصها نادرست و نظرها غرضآلود و جرایم زیاد و کمیسیونها یکطرفه و بالاخره میزان آن نیز بالا و غیرقابل تحمل است و سیدرصد حق بیمه غیرعادلانه و سودجویانه است (صحیح است).
امیدوارم با درک واقعیت و نه با جبههگیری و قصد دفاع این مشکلات که از اهم مشکلات مردم و از علل اصلی نارساییهاست سروسامان یافته و انشاءالله شاهد بهبود وضع باشیم.
پزشکپور - آنوقت شما به عنوان موافق با برنامههای دولت صحبت میکنید.
نظمی - جناب پزشکپور علل موافقت خود را هم خواهم گفت، جناب آقای شریفامامی با عرض کلیه مطالب فوق و یا وقوف کامل به نارساییها و نارضاییها و علل اعتراضها و تشنجات مردم صحبت خود را در برنامه دولت جنابعالی به پایان میبرم و جهت استحضار شما میگویم مطالبی که امروز در مجلس گفته میشود و ایرادات و انتقاداتی که بیان میگردد بارها و بارها در همین مجلس گفته و تکرار شده است و ما پیش وجدان خود سرافکنده نیستیم ولی آنچه البته به جایی نرسید فریاد است و به علت همین بیتوجهیها و همان قانونشکنیها و عدم اعتنا به قوه مقننه و غرورها و خودخواهیها کار را به اینجا کشاندند که مردم میخواهند خود حرف خود را بزنند و میخواهند خود حق خود را بستانند.
ولی جناب شریفامامی امروز موقعیت مملکت حساس و خطرناک است. امروز دیگر نفاق و دودستگی جایز نیست و امروز اتحاد و اتفاق برای از بین بردن مشکلات وظیفه هر ایرانی وطنپرست است لذا بدون آنکه بخواهم در مورد شکل دولت و یا خصوصیات جنابعالی و وزرا صحبت و احیاناً تأیید و یا تکذیب کنم به دولت جنابعالی به عنوان دولتی نگاه میکنم که در چند روزه دوره حکومت خود چندین کار خوب و مورد قبول مردم انجام داده است و از آنجا که برنامه نیز با تذکراتی که دادم خوب تهیه شده است و غرض رأی به برنامه دولت حاضر است نه اعمال گذشته و یا اعلام این مطلب که در این موقعیت حساس
بالاخره یک سیاستمدار باتجربه باید زمان امور اجرایی مملکت را به عهده بگیرد بیآنکه بتوانیم نگرانی خود را مخفی نمایم، قصاص قبل از جنایت نمیکنم و به برنامه شما رأی میدهم و مانند هر ایرانی وطنپرست دیگر در این موقعیت حساس امیدوارم که بر مشکلات فائق و در رفع نارضاییها و تقلیل هیجانات موفق باشید، ولی از پشت همین تریبون و به عنوان نماینده ملت قویاً اعلام میکنم که اگر مثل گذشتگان بگویید و عمل نکنید و در آرامش و آسایش مردم نکوشید بنده اولین کسی خواهم بود که دولت جنابعالی را استیضاح خواهم کرد و مطمئن باشید که در چنان شرایطی اکثریت نمایندگان مجلس نیز با من همصدا خواهند بود (احسنت - احسنت).
رئیس - آقای دکتر طبیب تشریف بیاورید.
دکتر حسین طبیب - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند دولتی که به نام آشتی ملی! روز پنجم شهریور ماه بر سر کار آمد بعد از اعلام حکومت نظامی و ریخته شدن خون بیگناهان فراوان، پس از ۱۴ روز برنامه خود را به مجلس شورای ملی اعلام کرد. من عمیقاً در این سوگواری ملی با احساس تألم و دردمندی با حوادث اخیر به ویژه فجایعی را که در هفته گذشته روی داد به ملت ایران تسلیت میگویم.
اینک دولت با چنین کارنامهای میخواهد از مجلس رأی اعتماد بگیرد! در اعلامیهای که نخستین روز از سوی رئیس دولت انتشار یافت اشاره به موقع و موضع حساس جامعه ایرانی شده که به سامان درآمدن آن جز با همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران امکانپذیر نخواهد بود.
در همین اعلامیه آمده است که دیوانسالاری با بوروکراسی نامتناسب چنان زمینه را برای فساد آماده ساخت که اینک میهن ما را به پرتگاه میکشاند!
من امروز به عنوان مخالف و با رأی کبودی که خواهم داد در برنامه دولت صحبت میکنم و استناد به فرازهای اشاره شده در بالا میکنم و میگویم همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران گرانبهاترین پشتوانه و عالیترین منشأ قدرت هر حکومتی است که بخواهد توفیق به دست بیاورد، چه رسد به شرایط سخت و بحرانی و خطیرترین گذرگاه تاریخ که امروز در اثر فساد تحملناپذیر و ممتد سالیان دراز و خیانت بسیاری از مسئولان و مجریان بر سرنوشت ملت ما اثر گذاشته است - اما همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و حفظ موجودیت و وحدت ملی امتیاز آسانی نیست که به سهولت از سوی جامعه به هر کسی داده شود، مردمی که سالیان دراز دروغهای بسیار شنیده و به ادعاهای فراوان گوش دادهاند حق دارند اگر باور و اعتقاد خود را نسبت به حرفهایی که زده میشود و ادعاهایی که صورت میگیرد از دست داده باشند.
مسئولیت کامل این چیزها متوجه دروغگوییهایی است که همه مقدسات و ارزشهای والای اجتماعی ما را ملعبه سودجوییها، خودکامگیها و قانونشکنیهای خودشان نمودند و سرانجام به ریش مردم پوزخندی زدند! شاهد ناباوری و عدم اعتقاد جامعه شرایط خطیری است که دولت آشتی ملی! هنوز به مجلس معرفی نشده و هنوز سرنوشت و تکلیف قانونی او نامشخص است ناگزیر به اعلام حکومت نظامی در تهران و یازده شهر دیگر به مدت ۶ ماه میشود آنهم با خونهای بیگناه فراوان که روی زمین ریخته شد و ملت ایران را عزادار و سوگوار ساخت.
آیا مفهوم آشتی ملی و همکاری همه نیروهای ملی و همه علاقهمندان به استقلال وطن و تمامیت ارضی ایران که اصلیترین و مهمترین تکیهگاه دولت جدید است همین حوادث و وقایع و اقداماتی است که در این ۳ هفته شاهد و ناظر بر آن بودهایم و این دولت با چنین پیشدرآمدی چگونه میتواند همکاری همه نیروهای ملی را به سوی خود جلب نماید؟! برنامه دولت در ۶۰ صفحه چاپ و توزیع شده است، از یک مقدمه تشکیل شده و پس از معرفی یکایک وزرای هر وزارتخانه، برنامه کار خودش را شرح داده است اما در شرایط خطیر فعلی به عقیده من مردم توقعات خیلی ساده، صریح و سریع از دولت انتظار دارند «دولت آشتی ملی به معنای واقعی نه اتکا به حکومت نظامی و گشودن آتش به روی مردم، دولت قابل قبول برای گروههای اجتماعی که زبان مردم را بفهمد و مردم هم حرفهای آن را درک کنند و مشکلگشای مسائل ساده مردم باشد.»
اگر دولت چنین ترکیب سیاسی و قابل اعتماد داشته باشد مسائل تکنیکی به خودی خود مشکلات لاینحلی نخواهد بود و دولت هم برای بقای خودش نه تنها کمترین نیازی به قدرتنمایی حکومت نظامی و مقابله خشونتآمیز با مردم نخواهد داشت بلکه مردم از دل و جان چنان حکومت را در برابر هر حادثه و جریانی جانبداری و حمایت خواهند کرد.
به راستی چرا چنین شد؟ که بهترین فرصتها و امکانات که در اختیار مملکت قرار گرفت به هدر داده شود و به جای آنکه عموم افراد ملت از آن بهره بگیرند زمینه را برای رشد قانونشکنی، بیعدالتیهای اجتماعی، ثروتاندوزیها و توزیع نابرابر درآمدهای ملی و پروراندن زالوهای کثیف و خونآشام با ثروتهای افسانهای و بادآورده فراهم نماید که با زیر فشار گذاردن حقوق اکثریت گروههای شرافتمند جامعه ایرانی و ندیده گرفتن منافع حقه و حیاتی اکثریت مردم و ایجاد تورم زمینه نارضایتی و عصیان در قشرهای گوناگون جامعه به اعلاترین حد خودش برسد و چنین وقایعی به وجود بیاید (در این هنگام آقای اسحقینژاد طوماری به طول چند متر به جناب نخستوزیر تقدیم کردند)، این شکایت از گرفتاری و ناراحتیهای مردم جنبآباد تهران (غرب) بود که جناب اسحقینژاد به نخستوزیر دادند.
سیفالله افشارواجاق - دوران طوماربازی سپری شده است.
دکتر طبیب - در جهانی که استعمارگران خونآشام از چپ و راست برای قطعهقطعه کردن و پارهپاره ساختن موجودیت ملتها چشم به انتظار گشودهاند و با هم دست اتحاد و اتفاق میدهند تا این اندازه وحدت و موجودیت ملی ما را به مرزهای آسیبپذیری برساند؟...
در برنامه تقدیمی دولت سخن از تجدیدنظر در قوانین نارسا و احساس مسئولیت دولت حاضر در برابر ملت ایران شده، همچنین با لحن ملایم! به اشتباهاتی که در گذشته چه در وضع و چه در اجرای قوانین شده نموده است، این برداشت محافظهکارانه متناسب با روحیات زمان ما نیست مگر در همین مجلس در جلسه اول تیرماه به وسیله جناب پزشکپور، رهبر حزب پانایرانیست درباره استثمار مردم ایران و ایجاد تبعیض چه به گونه وضع قوانین غیرعادلانه و چه به گوه اجرای تبعیضآمیز قوانین صراحتاً اشاره نشد که برآشفته شدن مقام ریاست و ترک کرسی ریاست موجبات از اکثریت افتادن مجلس را فراهم ساخت! (همهمه نمایندگان) چه کسانی اکنون در بالا بردن دیوار سکوت و مکتوم ماندن حقایق و نتیجتاً گسترش نارضایتی تا سرحد عصیان در بین مردم احساس مسئولیت مینمایند.
چرا به صراحت و قاطعیت قدم برنمیدارید و در برابر آنچه که مملکت را به چنین موقعیت رسانده احساس مسئولیت و گناه نمیکنید؟
تحمل یکچنان اشخاصی که رؤسای قوه مقننه سالهای اخیر ایران بیشترین سهم مسئولیت را در به وجود آمدن وضع حاضر و مکتوم نگاه داشتن واقعیتها را بر عهده دارند، برای جامعهای که در فرصتهای کوتاه تحولات سریع، قاطع و بنیادی را طلب مینماید امکانپذیر نیست، پس چه رأی اعتمادی از ملت میخواهید؟!
این دیوار سکوت و مکتوم نگاه داشتن حقایق و سلب آزادی اجتماعات و قلم و بیان بدترین شرایطی را به وجود آورد تا آنها که به بیش از چهار میلیارد درآمد ملی چشم طمع دوختهاند، غارتگران و چپاولگران داخلی با همکاری استعمارگران رنگارنگ خارجی به خودکامگیها و غارتگریها، حقشکنیها و ندیده گرفتن قانون و حقوق عمومی ادامه دهند (صحیح است).
برای چپاول و غارت هزاران میلیارد درآمد ملی مگسان دور شیرینی در لباس دایههای دلسوزتر از مادر و مصلحتاندیشان گرمتر از کاسه آش در مواضع حساس مملکتی زیرکانه و حساب شده رخنه کردند و با ایجاد خفقان و پروندهسازی برای مخالفان خود یکهتازی کردند، حتی در آن زمان که ضرورتهای اجتنابناپذیر جامعه ایرانی فضای باز و آزاد سیاسی را مطرح و عرضه نمود و میرفت که مجلس شورای ملی جلوهگاه انعکاس و بازتابدهنده مسائل حقه و منطقی جامعه ایرانی باشد و مجلس بتواند با تمایلات واقعی جامعه پیوند طبیعی داشته باشد، چگونه تعطیلات نابهنگام مجلس به پیش کشانده شد و من شخصاً شاهد عینی بودم که در حین تشکیل جلسه ۱۷۷ در حالی که گزارش کمیسیونها و دستور کار جلسه ۱۷۸ مجلس شورای ملی چاپ شده بود و در کازیه نمایندگان توزیع شده بود به دستور مقام ریاست دستور جلسه آتی را از کازیهها خارج ساختند تا به اصطلاح به علت نبودن کاری در دستور جلسه ۱۷۸ تعطیلات نابهنگام تابستانی هرچه زودتر اعلام گردد! (اعتراض نمایندگان) همچنین برخلاف مقررات آییننامه و سنتهای پارلمانی به جای آنکه به اینجانب که از دو روز قبل آن در مجلس بیتوته کرده بودم و حق صحبت با من بود اجازه صحبت داده شود، به دیگری که در مجلس بیتوته نکرده بود و به هیچوجه و با هیچمنطق و اعتبار حق تقدم نداشت، اجازه صحبت داده شد که کار به اخطار نظامنامهای در جلسه ۱۷۷ کشید!
شرایط حساس و خطیری که امروز در مملکت وجود دارد و وحدت ملی و موجودیت ما را به مخاطره میکشاند در اثر همین چیزها به وجود آمده است. اکنون هنگام آن رسیده است که همه کسانی که در به وجود آمدن وضع حاضر و ایجاد نارضایتی وسیع و گسترده مردم سهم داشتهاند به پای مؤاخذه و کیفر ملی کشانده شوند (اسحقینژاد - صحیح است).
حتی اگر این فرصت را از همین مجلس دریغ نمیداشتند تا به سئوالات مهم و جدی که نمایندگان حقپرست از دستگاه مجریه نموده بودند به موقع پاسخ داده شود کار به آنجا نمیرسید که یکی از صاحبنظران اجتماعی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه بگوید:
- «نگرانی وجود دارد که نارضایتی عمومی بر احزاب مخالف فائق آید و در نتیجه هر امیدی برای اینکه آنها بتوانند حوادث آینده را شکل بدهند از بین برود و جریانی ناگهانی و خودبخودی نیرومندی به وجود بیاید که جز دنبالهروی قابلیت کنترل نداشته باشد زیرا مانع از آن شدند که از طریق مطبوعات و یا میتینگهای سیاسی (و من اضافه میکنم حتی از پشت تریبون مجلس شورای ملی) نظرات سیاسی ابراز و بیان گردد.»
سیفالله افشار - این سخنگوی ژرژ مارشه بود.
دکتر طبیب - دلتان را به همین حرفها خوش کنید مگر در همین جلسه هشتم تیرماه (آخرین جلسه قبل از آغاز تعطیلات نابهنگام تابستانی) به هنگامی که نمایندگان اقلیت اظهار عقیده نمودند که در شرایط جاری مملکت تعطیل مجلس به صلاح نیست و باید حرفها گفته شود و دستگاههای اجرایی برابر با اصل تفکیک قوا در برابر مجلس احساس مسئولیت بنمایند نبود که گروهی دیگر بپا خاستند و خیلی خودمانی بیان داشتند که در مملکت اتفاقی که قابل بحث باشد وجود ندارد! جز آنکه چند نماینده که جاهطلبی آنان ارضا نشده و از حزب واحد کنار گرفتهاند، چون در جای دیگر برای سخنرانی تریبون در اختیار ندارند میخواهند از تریبون مجلس شورای ملی استفاده نمایند!
محمد نوری - کاملاً درست گفته بودند!
بهارلو - برو بوشهر، اگر مردم تو را راه دادند!
دکتر طبیب - آن اتفاقات و حوادث که مملکت آبستن آن بود همین چیزهای اسفانگیزی است که متوالیاً وجود داشته و روزهای اخیر ناظر و شاهد بر آن بودهایم و اعلام حکومت نظامی را در تهران و شهرهای دیگر آنهم با مدتهای طولانی و حوادث مرگبار و تأسفانگیز باعث گردیده است.
عکسالعمل دستگاه حاکمه در برابر تنی چند از نمایندگان که به وظیفه ملی خود عمل نموده و افشاگر ریشههای عمیق نارضایتیهای عمومی بودهاند تضییقات، پروندهسازی و توطئهچینی بود تا آنجا که وزیر کابینه قبلی که در این کابینه هم متأسفانه حضور دارد! برخلاف قانون اساسی در یک اجتماع رسمی با حضور مقامات رسمی اظهار نمود» باید انتخاب آن عده از نمایندگان مجلس شورای ملی که اعلام عدم همکاری با رستاخیز نمودهاند تجدید گردد؟! و متعاقب آن بلندپایگان استانها و مدیران کل و رؤسای اتاقهای اصناف و منتظرالوکالهها برای خودش خدمتی و چاپلوسی نسبت به تمایلات گردانندگان حاکم روز داد سخن بدهند و از هیچ فحش و ناسزاگویی و هتاکی و بیاحترامی و طومارسازی و جعل تلگرافهای ساختگی و توخالی و درج آن در روزنامهها و انتشار آن در رادیو و تلویزیون دولتی بر علیه عده معدود از نمایندگان مجلس که افشاگر بخشی از واقعیات امور مملکتی بودهاند فروگذاری ننمایند، این کارها برای چه بود؟ (احسنت) آیا اختناق و بالا بردن دیوار سکوت حقایق و واقعیتهای موجود مملکتی را دگرگون میساخت؟ آیا این پردهپوشیها میتوانست آبی بر روی آتش نارضاییهای سرکوبشده سالیان متمادی مردم که سالها در دل حبس شده بود بریزد؟ آیا جلوی تورم تحملناپذیر و بالا رفتن نجومی هزینه زندگی که اکثریت مردم شرافتمند تاب و توان خود را در برابر آن از دست داده بودند میتوانست بگیرد؟ آیا چنان کارها و پردهپوشیها از طریق خفقان و جعل گزارشهای خلاف واقع میتوانست جلوی فساد و اشخاصی فاسد را که دیگر در دزدیهای خود به کمتر از ارقام نجومی به چیز دیگری تن درنمیدادند بگیرد؟
من در اینجا با صراحت عقیده خودم را بگویم هیچ ایرانی شرافتمند و خیرخواه و آگاه و مبارز حقطلب و بینظر با آشوب و بلوا و اغتشاش و ناامنی و ایجاد خسارت جانی و مالی برای اشخاص بیگناه و تأسیسات عمومی و یا خصوصی مملکت موافق نیست.
هیچ مصلح خیراندیش جامعه را به مقابله خشونتآمیز و غیرمسالمتآمیز تشویق و ترغیب نمیکند، این کارها و عملیات مسیر مبارزه ملی را از راه حقیقی که مطلوب همگان است منحرف میسازد.
دزدها هم بازار آشفته میخواهند و همیشه از آب گلآلود ماهی میگیرند.
رهبران ملی از هر گروه و دسته که هستند همگان را به آرامش و ادامه مبارزه از طریق قانونی دعوت مینمایند اما......
شرکت ساختمانی واوان که این روزها اسمش بر سر زبانها بود یکی از این موارد است، از این موارد فراوان هست. چگونه ممکن است مردمی زنده و متحرک وجود داشته باشند و در برابر این چیزها بیتفاوت و بدون عکسالعمل بمانند؟
هماکنون نیز قبل از آنکه در آینده سروصدای مردم از دست نظایر مشابه بلند شود به فکر چارهجویی و حسابرسی به کار شرکتها و مؤسساتی که مردم پساندازهای خود را تحویل آنان دادهاند باشید، اجازه ندهید افرادی که امانتدار مردم بودند بدون حسابرسی از مملکت خارج شوند! اجازه ندهید اینطور ارز مملکت سیآسا خارج شود! اجازه ندهید که مردم بگویند چاپیدند و رفتند و کسی هم با آنها کاری نداشت!
مشکلات امروز محصول روزهای گذشته است، اجازه ندهید که فردا هم مشکلات این مرحله حساس امروزی، مسائل بسیار پیچیده و مشکل برای جامعه ما به وجود بیاورد، چرا باید خروج ارز از مملکت تا این اندازه آزاد و به سود کسانی که میلیاردها ثروت ملی را چپاول کردند جریان داشته باشد که اینهمه ثروتهای افسانهای که خارجیها را به تحیر واداشته از مملکت خارج بشود؟ اگر حکومت مسئول این چیزها و پاسخگوی این قبیل مسائل نباشد پس چه دستگاهی باید مسئولیت این چیزها را داشته باشد؟ مردم حکومتی را میخواهند که زبان آنها را بفهمد. مردم حکومتی را میخواهند که مسائل آنان را درکت نماید. مردم حکومتی را میخواهند که موجودیت و شکوفایی ملی را نگهبان باشد (صحیح است).
مردم حکومتی را میخواهند که امکانات بارور ساختن استعدادهای بالقوه و دادههای خدای بزرگ که در دل خاک و نیروی انسانی مردم این مملکت نهفته شده فراهم آورد.
مردم حکومت را با تکیهکلام «خاطر مبارک آسوده باشد» نمیخواهند که یک دفعه چشم خود را باز نمایند و گوش آنها بشنود که به جای تکیهکلام «امن و امان» بگویند: مملکت در خطر است و میهن به پرتگاه کشیده میشود، مگر میشود یکشبه مملکت در خطر بیفتد و یکشبه کشور به لبه پرتگاه برسد؟ (احسنت) این مسئولان چشم و گوشبسته و بدون اراده در طول اینهمه مدت طولانی که حوادث مرتب در حال پیشرفت بود چه کسانی هستند و چگونه مؤاخذه و مسئولیت ملی میتواند آنان را مورد بخشایش قرار دهد و اکنون کدام دولت از مجلس رأی اعتماد میخواهد؟
مردم حکومتی را میخواهند که شرف و ناموس و جان و مال افراد جامعه را صیانت بنماید.
حکومت ملی کار خودش را از آنجا آغاز میکند که خودکامگیهای شخصی و فردی و حکومت قلدری که در جنگل وجود دارد جای خودش را به قدرت مافوقتر یعنی حکومت ملی بدهد تا حکومت بتوانند به نمایندگی از سوی جامعه با استقرار نظام عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و عدالت اقتصادی و جلب رضایت همگانی پیوندهای وحدت و یکپارچگی ملی را به اعلاترین سطح آسیبناپذیری برساند و با قدرتی که سرچشمه از تمامی نیروی جامعه میگیرد در برابر هرنوع نیرنگ استعماری از هرشکل و رنگ که باشد تا واپسین دم ایستادگی و پایداری بنماید. پایه و اساس حکومت ملی فضای مسئولیت و نظارت ملی است، اگر چنین شرایط در پوششی دقیق و گسترده استمرار داشته باشد، یک دامدار گمنام و یا نظایر فراوان دیگر پیدا نخواهد شد که آزادانه و بلامعارض در فضای خالی از مسئولیت و نظارت ملی حمایت قدرتمندان را در سنگرهای حساس و مواضع قدرت به سوی خودش جلب بنماید و با فشار و تحمیل و ارعاب و تهدید گوسفندها را به قیمتهای ارزان از دامداران خردهپا خریداری کند و سازمان گوش مملکت هم چشم و گوشبسته تیول چنان کسانی باشند، از یک سو به زیان اکثریت مردم مصرفکننده و از سوی دیگر به زیان دامدارهای تولیدکننده، با شیوههای انحصارطلبانه خرید و فروش دام را به چنگ بیاورد و با قصر و ثروت بادآورده و افسانهای در جلو مردم ظاهر بشود.
اینها را چگونه و با چه ترتیب به دست آوردهاند؟ سیستم مالیاتی مملکت که برای مردم عادی و کمدرآمد خط و نشان میکشد و مته را به خشخاش میگذارد برای این گروهها چه کرده؟
چه قدرتها و چه کسانی از این قبیل اشخاص پشتیبانی کردهاند و چرا؟
کجاست آن فضای مسئولیت و نظارت ملی که قانون اساسی و متمم آن بر آن مدار و اساس پایهریزی شده تا این چیزها و موارد بتواند تا این اندازه رشد و نمو بکند و کسی هم چیزی نگوید و نداند از من اگر بپرسید با صراحت میگویم خرابکاران اصلی و دشمنان واقعی مملکت و عناصر خطرناک ضد استقلال و تمامیت و موجودیت ایران همینها هستند، به هیچ چیزی جز منافع و سودجوییهای سیریناپذیر خودشان دلبستگی ندارند مثل آب خوردن دروغ میگویند و تظاهر میکنند اینها مقدمین واقعی علیه امنیت و تمامیت ارضی و قیامکنندگان ضد مشروطیت و حکومت ملی هستند اگر حقاً کسی باید به دادگاه نظامی و صحرایی تحویل داده شد همین گروه از همه چیز بیخبران هستند، اینها باید طعم انتقام و کیفر ملی را با قاطعیت و سرعت بچشند.
حکومت آشتی ملی یعنی خشم بر اینها نه حکومت نظامی، مردم میخواهند این جامعه حساب و کتاب داشته باشد و کارهایی که مورد انتظار جامعه است با سرعت و قاطعیت عمل شود. مردم از حرف و ادعا و کارهای نمایشی خسته شدهاند کارهای نمایشی حکم بادکنک دارد خیلی زود و آسان و بدون مایه باد میشود شکل و قیافهای چشمگیر و ظاهرپسند میگیرد حتی خیلی هم ممکن است اوج بگیرد و بالا برود ولی همیشه پوک و توخالی است، به اندک چیزی بادش درمی رود و هیچچیزی هم از آن باقی نمیماند (احسنت). حکومت هم اگر به آرمانها و خواستهای جامعه احساس تعهد، تعلق و مسئولیت نداشته باشد و اگر فضای مسئولیت ملی را نخواهد و یا نتواند درک و احساس نماید، رابطهاش با مردم قطع میشود و بار گرانی است کشیدن به دوش که جامعه به آسانی پذیرای آن نخواهد بود. تنها در فضای خالی از نظارت ملی و اصل مسئولیت و بازخواست و حسابرسی ملی است که کارهای نمایشی و بادکنکی قادر به ادامه حیات خواهد بود و به همین مناسبت سیاستهای سلب آزادی قلم و بیان و اجتماعات اکثراً به وسیله قدرتهایی حمایت و جانبداری میشود که جز تظاهر و دروغ و ریاکاری پیوند دیگر با خواستها و آرمانهای جامعه ملی ندارند و در عوض برای بقای خودشان پیوند محکم با دزدها و چپاولگران داخلی و غارتگران خارجی و استعمارگران دارند.
اما حکومت ملی که مظهر خواستها و تمایلات و آرمانهای جامعه است همانطور که در قانون اساسی ایران به آن اشاره رفته، قدرتش ناشی از ملت است و در برابر هر حادثه و آسیبپذیری از سوی خارج از سرچشمه فیاض خواستها و اراده ملت تاب و توان میگیرد.
اگر چنین رابطهای بین حکومت و مردم وجود داشته باشد سببی برای تعرض وسیع و گسترده مردم وجود نخواهد داشت وقتی به انگیزه فساد، قانونشکنی، تبعیض، بیعدالتی و توزیع غیرعادلانه درآمدهای ملی، زمینه نارضایتی در جامعه وجود داشته باشد بهرهبرداری سیاستهای استعماری و ضد ملی امری طبیعی و ثانوی است زیرا قدرتهای استعماری و شکننده استقلال و حاکمیت ملتها مانند میکروبهای موذی و تباهکننده همیشه وجود داشتهاند و در آینده نیز خواهند بود و هرگز مقاصد خودشان را صریح و آشکار به مردم نمیگویند، در لباس فریبنده و الفاظ قشنگ و با نقاب همصدایی و هماهنگی با خواستهای مردم، دامهای استعماری رنگارنگ میگسترانند و هرجا که آگاهی و بینش ملی و شعور سیاسی جای خود را به هرجومرج و آشفتگی و ازهمگسیختگی داده باشد و در اثر خودکامگیها و فساد، زمینهها مهیا و آماده شده باشد و اعتبار قانون در اثر تجاوز و قانونشکنیهای مستبدانه مخدوش شده باشد، خیلی آسان و بدون خرج شکارها را به قربانگاه بیرحم و سلاخخانههای ننگین و کثیف استعماری میکشانند و فاتحه آزادی را هم میخوانند.
پس دشنام و ناسزاگویی به استعمار و استعمارگران و عوامل دستنشانده و سرسپرده آنها هیچدردی را دوا نمیکند، همانطور که دلخوش داشتن به الفاظ توخالی و عبارتهای قشنگ قالبی و مدیحهسراییها هم هیچکاری را از پیش نخواهد برد.
اگر زمینه مستعد نباشد دشمن تیرش به سنگ خواهد خورد و سرانجام قدرت جاودانه حق حیات ملتها در جهانی که از آن ملتهاست، برگهای تاریخ را رقم خواهد زد.
وقتی حکومت وظیفه خ ودش را که به خاطر آن به وجود آمده از یاد ببرد، زمینه مستعد فراهم میشود که مردم ابراز نارضایتی بنمایند. ملاحظه بفرمایید نمونهای است! خبر کوچک و بسیار پرمعنی در کیهان چهارشنبه اول شهریورماه، صدها کامیون و تریلر در جاده ساوه به تدریج نابود میشود، این کامیونها چند سال است در ۲۴ کیلومتری جاده ساوه پارک شده و در حال از بین رفتن است. خودشان برای ایجاد تنگنا صحنهسازی میکنند! راهحل رفع تنگنای خلق شده را به سود خودشان پیدا میکنند! و با پول این ملت صدها کامیون و تریلر خریداری میکنند! و دیگر همین بس! آن را در بیابان رها میسازند! چون به هدف اصلی که یک معامله کلان و سودآور است رسیدهاند!
نارضایتی مردم نتیجه قهری و طبیعی چنین اعمال است که صورت گرفته و میگیرد.
یک مقام مسئول به من میگفت برای یک روحانی که از طریق سردفتری اسناد رسمی امور خودش را میگذراند مبلغ کلانی مالیات تعیین نموده بودند که پرداخت آن از قدرت و توانایی او خارج بود و یکصدوشصت فقره تخلف مالیاتی و جریمه برای او در نظر گرفته بودند وقتی رسیدگی کردیم ۱۵۵ مورد اصلاً خلاف مالیاتی وجود نداشت و ۵ فقره هم مواردی بود که به علت در دست نبودن مدارک مثبت میتوانست قابل اغماض باشد! یک معلم به من مراجعه کرد و شکایت از آن داشت که پدرش سالهاست مرحوم شده و مقداری ارث باقی گذاشته و چون به بانک و بدهی دارد به همین مناسبت ماترک متوفی فیمابین ورثه قابل تقسیم نیست، اما اداره دارای مصراً مالیات بر ارث موهوم را مطالبه میکند و چون اموال در توقیف بانک میباشد دستور توقیف حقوق بانوی معلم را میدهد.
بانوی معلم به من اظهار میداشت اگر متکی به درآمد شوهرم نبودم آیا میتوانستند تصور نمایند امور من از کجا خواهد گذشت؟
شکایت دیگری به من رسیده شخص ملکی دارد که امروز اجاره متعارف آن از ماهی ۵ هزار تومان بیشتر میشود اما مستأجر به مانند گذشته ماهی هفتاد تومان مالالاجاره میپردازد و موجر از قبول مالالاجاره ناچیز سر باز میزند، مستأجر هم چندین سال است که هفتاد تومان مالالاجاره را در صندوق ثبت تودیع مینماید. اداره دارایی به جای آنکه مالیات به مأخذ رسید رسمی آنچه که در صندوق ثبت تودیع میشود و به گواهی اداره ثبت هم رسیده است دریافت کند براساس مبلغی که کارشناس دارایی تشخیص میدهد مالیات مطالبه مینماید و نه تنها به حرف حساب و منطقی گوش نمیدهد بلکه رأی قطعی هم صادر مینماید! با این ترتیب ملاحظه میشود که برای موارد کوچک و قابل اغماض تا چه اندازه فشار و سختگیری وجود دارد اما در عوض آن درآمدهای نجومی و افسانهای و ولخرجیهایی که با درآمدهای بادآورده انجام میگیرد چگونه مالیات خودشان را پرداخت مینمایند و چه دستگاهی نظارت بر کار آنان دارد؟ آنهایی که با ثروتهای بادآورده بار سفر خارج میبندند و وطن آنها پول و داراییهای منقول و غیرمنقول آنهاست و غارتگران دیگر که به خاطر جذب ثروتهای بادآورده و زحمتنکشیده در عشرتکدهها و کازینوها و قمارخانهها سرمایهگذاری کردند با چه چشمی به این مملکت نگاه میکنند؟ شرکت انگلیسی چطور بو میکشد و در ملک شهر اصفهان، کازینو و قمارخانه احداث میکند که پاتوق قماربازی برای ثروتهای بادآورده ثروتمندانی بشود که برای تجاوز به حقوق اکثریت جامعه از هیچ کاری رویگردان نیستند و به راستی نمیدانند با پولهای بادآورده خود چه کاری انجام بدهند، این پولهای بادآورده عمدهترین عامل تورمی در جامعه و موجب فشار و تحمیل بر اکثریت جامعه است (صحیح است).
در چه شرایطی و فضایی از نبودن عدالت اجتماعی در مملکتی که ابتداییترین نیازهای آن مطرح است، موجبات ساختن قمارخانهها و کازینوهای متعدد فراهم میشود که بعداً در شرایط حاد اضطراری حکم تعطیل آنها داده شود؟
مردم مهمتر از تعطیل کازینو و قمارخانه میخواهند فضا و شرایط بیعدالتیهای اجتماعی که چنین چیزها در آن رشد و نمو میکند وجود نداشته باشد، کی؟ و کدام مقام مسئول در مملکت از چنین کسان سئوال کرد از کجا آوردهاند و مالیات بر درآمد خودشان را به کجا پرداخت نمودهاند؟ تا پول مفت و بادآورده نباشد قمارخانه پا نخواهد گرفت. در شهر ما یک زمین اوقافی هست بین چندین مدرسه واقع شده به جای آنکه آن را در اختیار ورزش مدارس که فاقد فضای کافی هست بگذارند با شرایط نازل و ساده در اختیار سودجویان شناخته شده و فاقد صلاحیت گذاشتهاند که پرونده خلافکاریها و زدوبندهای آنان روشن و آشکار است.
مشابه این کار به وسیله شیلات در بوشهر انجام گرفته تب زمین مؤسسات دولتی را هم به خود مشغول نموده، شیلات زاید بر نیازمندیهای خودش اراضی دولتی کنار ساحل را تصاحب نموده و در حالی که اداره بندر برای رفع نیازمندیهای تخلیه و بارگیری به آن نیاز دارد آن را به یک شرکت خارجی که موضوع کارش خدمات نفتی ساختن سکوی حفاری است اجاره داده و آن شرکت هم در آن محل به کار عملیات تخلیه و بارگیری کالاهای بندری پرداخته است.
همین شیلات که باید در کنترل قیمت نقش داشته باشد تحقیق کنید ماهی را به چه نرخهای ارزان از صیادان تولیدکننده خریداری میکند و با چه نرخهایی آن را رسماً به فروش میرساند در صورتی که همان ماهی هم با نرخ واقعی به دست مردم نمیرسد و انواع خوب و مرغوب آن را هراندازه که بخواهید با نرخهای بالاتر در بازار سیاه میتوانید فراهم نمایید.
با همین درآمدها و فشار به مصرفکنندگان، شیلات مهمانسرای تجملی میسازد، اگر میخواهید مهمانسرا بسازید چرا به حساب کسانی که از آن استفاده خواهند کرد درست نمیکنید که باید پول آن را با تحمیل به مصرفکننده دریافت نمایید؟
شکایتهایی به من رسیده که شیلات کشتیهای فرسوده و دستدوم از کشوری که تولیدکننده کشتیهای صیادی نیست خریداری مینماید و اگر کسی هم سئوال کند چه شده کشوری که خودش احتیاج به خریداری کشتی ماهیگیری دارد با چه انگیزهای حاضر شده به ایران کشتی صیادی بفروشد.
اینها مطالبی است که مردم میبینند و بیان میدارند و مسائلی است که چون برای آنها با سیاستهای اعلام شده و رسمی مملکت که مردم به آن اعتقاد دارند قابل توجیه نیست ایجاد نارضایتی و ناباوری میکند، چه شکایتها از سراسر مملکت در مورد بازنشسته کردن نابهنگام کارمندان سالم و جوان و صدیق و زحمتکش به موجب تبصره ۷۴ قانون استخدام به همه نمایندگان رسیده که جواب قانعکنندهای برای آنها وجود ندارد، جز آنکه بگویند قانون چنین چیزی را خواسته است! و به صورت یک شمشیر بیرحم و عاطفه در دست مدیران برای تنبیه و ساکت کردن کارمندانی که کله آنها بوی قورمهسبزی میداد! به کار گرفته شد و یا همین تبصره ۸۵ بودجه سال گذشته و همترازی بازنشستگان که بالاخره با همه نارساییها که داشت به اسم اینکه قبل از عید باید مزایای آن به دست بازنشستگان برسد از تصویب کمیسیون مجلس گذشت و تا به حال هیچ اقدامی نشده، حتی من اطلاع دارم روی پرونده بسیاری از بازنشستگان چندین سال است هیچاقدامی صورت نگرفته و پروندهها توی گونی خاک میخورد.
ماده ۵۶ قانونی ملی کردن مراتع و رأی قطعی کمیسیون که چه اندازه کشاورزان صاحب نسق را به ناحق آواره و سرگردان ساخت و شکایتها به جایی نرسید. قانون اراضی مستحدث ساحلی و حریم ۶۰ متری از بالاترین نقطه مد دریا در سواحل خلیجفارس که زندگی مردم را به هم ریخت و اسناد مالکیت مستحدثات مجاور ساحل را تا عمق ۶۰ متری در سراسر کرانههای خلیجفارس متزلزل و فاقد اعتبار نمود.
یک پروژه مطالعاتی پرهزینه برای توسعه عملیات بندری بوشهر مطرح است مهندس مشاوری که مسئول این پروژه است در کارهای قبلی سابقه خوبی ندارد در کمیسیون شاهنشاهی مسئول عقبافتادگی بسیاری از برنامهها معرفی شده است.
پروژهای که به وسیله این مهندس مشاور مورد بررسی است پروژه بسیار ناقص و نارسایی است، دفتر برنامه و بودجه بوشهر پروژه دیگری را بررسی نموده که از هر حیث نسبت به پروژه این مهندس مشاور امتیازات بیشتری را دارد، دلایل و موارد آن به کرات توضیح داده شد، مثنوی هفتادمن کاغذ شود اما گوش کسی بدهکار نیست!
هر وقت راجع به این چیزها صحبت بشود برای مسئولان اجرایی و مدیران که در برج عاج جلوس فرمودهاند مرغ یک پا دارد و تنها حرف درست و منطقی حرف خود آنهاست!
با این ترتیب به خوبی پی میبریم هیچ حکومتی نمیتواند دوام و بقا داشته باشد مگر آنکه مجری عدالت اجتماعی و مأمور صیانت از حقوق عمومی باشد اما هرگاه حکومت از این موضع خارج بشود و بخواهد قدرت و قوانین خودش را به سود گروهی معدود به کار ببرد و منافع عمومی جامعه را از یاد ببرد، به ارکان وحدت و موجودیت ملی ضربه وارد ساخته است و این کاری است که سالهاست به دست مسئولان و مجریان انجام گرفته و حکومت مورد اعتراض جامعه قرار گرفت، چرا باید چنین باشد که انحصار مسافربری مسافرانی که از طریق فرودگاه داخل و یا خارج میشوند به یک شرکت داده شود که میزان کرایه آن هیچ رابطه معقول و منطقی با سایر وسایل مشابه نداشته باشد و چندین مرتبه گرانتر باشد و هرگاه یک تاکسی پا را از حریم این انحصارطلبی خارج نماید و از مهرآباد به طرف شهر مسافر سرگردان و بلاتکلیفی را حمل نماید، شمشیر قانون بر فرق او وارد شود تا بار دیگر از این کارها انجام ندهد!
دکتر عدل - صحیح است.
دکتر طبیب - به نام قانون مردم را تحت فشارهای گوناگون و غیرقابل تحمل درآوردند، به نام واهی و مسخره جلوگیری از تراکم ترافیک در تهران و تصویب مالیات اتومبیل، بالا بردن نرخ بنزین به اسم بالا بردن عواید غیرنفتی و مبارزه با آلودگی هوا، افزایش نرخ آب تحت عنوان جلوگیری از مصرف بیرویه آب، افزایش نرخ پستوتلگرافوتلفن به وسله دستگاه دولتی آنهم با محاسبه اشتباهآمیز به ضرر مردم، شما را به خدا ببینید هنگامی که در تابستان امسال هنوز ساعتها به عقب کشیده نشده بود، وزارت پستوتلگراف برای محاسبه نرخ ارزان مکالمه تلفنی راه دور ساعت رسمی را قبول نداشت و در روزنامه اعلام کرد به جای ساعت ۹ بعدازظهر از ساعت ۱۱ بعدازظهر نرخ مکالمه ارزان مورد محاسبه قرار خواهد گرفت.
عوارض غیرقانونی خروج از کشور از تاریخ تقدیم لایحه نه تاریخ تصویب قانون و خیلی چیزهای دیگر...
سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در مسیر تجاوز به حقوق عمومی و سرکیسه کردن مردم و گرانفروشی و احتکار که هرگاه کمترین فرصتی به دست بیاید چگونه شیره جان مردم را بمکند!
سرمایهگذاری بخش عمومی که در یک اقتصاد سالم باید مرزهای سود عادلانه و منطقی بخش خصوصی را تعیین بنماید در مسیر فساد و دزدی و تجملپرستی... در شهر ما مردم به آب احتیاج دارند.
انشعاب جدید آب به نوبت به کسی نمیدهند مردم مرتب شکایت میکنند که با رشوهگیری و توقعات نامشروع و پارتیبازی عمل میکنند. بارها شکایت مردم را منعکس کردم، نتیجه همه این کارها تعویض یک مأمور بود که دیگری جای آن آمد.
شکایت مردم به خاطر آن نبود که یکی بیاید و یکی برود، آیا رشوه میگرفتند یا نمیگرفتند؟ آیا خارج از نوبت به اشخاص انشعاب میدادند یا نمیدادند؟ اگر رشوه میگرفتند و با تبعیض و خارج از نوبت انشعاب آب میدادند که باید مسئول مربوط را شناخت و پای مؤاخذه دعوت نمود و اگر این چیزها وجود نداشته که تعویض مأمور دردی را دوا نمیکند!
در همین شرایط که لولههای آب فرسوده و احتیاج به تعویض دارد سازمان آب باشگاه ۲۰ میلیون تومانی اختصاصی برای خودش درست میکند!
چنین است بیاعتناییها به تقاضای مردم و نمونههایی از روحیه حاکم که وجود دارد و مردم را به نارضایتی میکشاند و نارضایتی وحدت و یکپارچگی ملی ما را آسیبپذیر میسازد و میدانی به وجود میآورد تا عوامل تجزیهطلب و بیگانه از آن بهره بگیرند اما حکومت ملی براساس مسئولیت و نظارت ملی آن طوری که قانون اساسی ما بر آن پایه استوار است هیچ امری از امور مملکت و جامعه را خارج از قلمرو نظارت و مسئولیت ملی نمیشناسد. وزرا و مسئولین و بلندپایگان در هر سطح که باشند مسئول و پاسخگوی مسائل مملکتی هستند، هم مسئولیت مستقیم دارند و هم مسئولیت مشترک.
هیچ امریه و دستوری به حکم صریح قانون اساسی از بار مسئولیت آنان نمیکاهد (صحیح است).
هرچیزی که انجام میگیرد در حد مسئولیت وزرا است که در برابر مجلسین مسئول هستند. اگر چنین باشد که قانون اساسی میخواهد مسئلهای وجود نخواهد داشت و عقدهها و انبوه نارضایتیها کار را به اینجاها نمیرساند (صحیح است).
اگر مسئولیت و مؤاخذه وجود داشته باشد و اولین متجاوزی که پیدا بشود تعقیب و مجازات بشود سایرین حساب کار خودشان را خواهند کرد، سئوالی از دولت نموده بودم راجع به رودخانه کرهبند که یک منطقه بسیار وسیع و فوقالعاده مستعد کشاورزی را در استان بوشهر مشروب میساخت، استعداد و حاصلخیزی اراضی کرهبند در حدی بوده است که به راستی شگفتانگیز است. ۱۲ سال پیش در اثر جریانات خیلی عادی و ساده و قابل پیشگیری مسیر رودخانه تغییر پیدا میکند و به جای آنکه آب رودخانه به طرف روستاهای متعدد که در حدود ۲۰ قریه با اراضی زیر کشت وسیع میباشد سرازیر شود به طرف دریا میرود و خانوادههای روستایی دست از کسبوکار میکشند و روستاها را ترک مینمایند و آواره و سرگردان در شهرها میشوند و هیچدستگاهی در برابر این حادثه احساس تکلیف و مسئولیت نمینماید. سال گذشته این سئوال در مجلس مطرح شد و چون پاسخ قانعکنندهای وجود نداشت، سئوال به کمیسیون ارجاع شد که هنوز هم در کمیسیون معوق مانده، یکی دو ماه پیش که به محل سرکشی کردم واقعاً تعجب کردم که چقدر کار ساده و کوچکی است که سالها همه را آواره و پریشان و ناراضی ساخته و همهچیز را از بین برده است. عملیات با تأنی و کندی فراوان پیشرفت داشت، اکنون کشاورزان به من شکایت کردهاند که کار ما متوقف است و پیشرفت ندارد، کاش آقای وزیر کشاورزی برای نمونه با من همسفر میشدند و میآمدند از نزدیک میدیدند که یک برنامه ساده و کوچک تا چه اندازه دردسر ایجاد کرده و کش پیدا نموده است.
اگر میخواهیم بدانیم چرا چنین شد باید به این چیزها که بیان گردید در متن استیضاح که در جلسه ۱۷۸ تقدیم مجلس شورای ملی گردید پاسخ داده شود.
اما علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. اکنون به این موضوع میرسیم که بدانیم در حال حاضر ضرورتهای مملکتی چه چیزهایی است و چه باید کرد؟ ضرورتهای حال حاضر مسائل بسیار ساده و روشنی است. هر اندازه که به این ضرورتها دیرتر توجه بشود کار مشکلتر و خسارتها زیادتر خواهد شد. گرچه در همین مجلس خیلی بیشتر هشدارهای صریحی داده شد اما حتی دستکم اگر از واقعه اسفانگیز قم در دیماه گذشته به ضرورتهای اجتنابناپذیر و اعمال قاطع و صریحی که در مملکت میباید انجام بگیرد، مسئولان عبرت گرفته بودند و به جای گمراه ساختن افکار عمومی و فریب دادن خودشان تصویر واقعی از وقایع حوادث مملکتی را درک میکردند و تکلیف خودشان را معلوم میکردند، وقایع خونین تبریز به وجود نمیآمد و اگر عکسالعمل دولت در برابر واقعه تبریز تا آن اندازه گمراهکننده نبود اینهمه آشوبها و اغتشاشها و کشته شدن افراد بیگناه به وجود نمیآمد.
تا زمینه داخلی فراهم و مهیا نباشد، هیچنیروی خارجی و بیگانه از هر دسته و گروه که باشد نخواهد توانست جز از راه مقابله نظامی نیات و مقاصد خود را عملی بسازد که آنهم در وضع عمومی جهان حاضر بعید به نظر میرسد اما هنگامی که زمینه داخلی مستعد و آماده باشد همان مقاصد و نیات را که در زمان جنگ و به شکل عملیات نظامی استعمارگران و دشمنان مملکت از هر قطب و جهت که باشد دنبال میکنند در بستر آشوبها و اغتشاشات داخلی عمل مینمایند.
مردم ایران میهن خود را دوست دارند و چون به سرنوشت و آینده وطن خودشان اعتقاد دارند نمیتوانند به آنچه که در این سرزمین میگذرد بیتفاوت باشند.
در این مملکت مثل هر جامعه دیگر طبیعتهایی وجود دارد مثل دیو که جز به منافع و سودجویی خودشان به چیز دیگری هرگز اعتقاد ندارند، با شامه تیز خودشان سعی میکنند نسبت به هرچیزی که مورد علاقه و احترام جامعه باشد خودشان را نزدیک و مقرب جلوه دهند.
وطن، دین، آزادی، قانون، عدالت، اخلاق، انسانیت و هرچیز دیگر برای آنها مثل مومی است که به هرشکلی بخواهند آن را به نفع خودشان قالب میزنند، مرام تغییرناپذیر آنها یک چیز است «زیان کسان از پی سود خویش» با ولع و اصرار دنبال شغل و مقام و منصب میروند برای اشخاص خوب و خدمتگزار پروندهسازی میکنند تا کنار بروند اما همه این کارها برای آن نیست که منشأ اثر و خدمتی برای مردم باشند بلکه به خاطر آن است که به خاطر دستمالی قیصریهای را به آتش بکشانند. رنگ و شکل ظاهری حکومت هرچه باشد برای آنها بیتفاوت است، هماناندازه مشروطهخواه هستند که سابق هم پای علم استبداد سینه میزدند! به راستی «هر دم بت عیار به شکلی به درآید».
در برابر این حشرات که اقتضای طبیعتشان نیش زدن و زیان رساندن است، طبیعتهای دیگری هم هستند مثل فرشته که به آنچه میگویند اعتقاد دارند نه برای آنکه منافع آنها ایجادب بکند یا نکند، ترس داشته باشند یا نداشته باشند، این طبیعتها خودشان را به یک جامعه با هویت و شناسنامه تاریخی و فرهنگی مشخص وابسته میدانند، اگر جامعه باشد آنها هم خواهند بود، اگر جامعهای نباشد آنها نیز نخواهند بود، پس برای آنکه باشند باید اول ملت و میهن باشد و در آن نیکی، خیر، برکت، عدالت، برابری، آزادی، اخلاق، قانون و نظم وجود داشته باشد، استعدادهای بالقوه امکان شکوفایی داشته باشد، هرکس کوشش کند با کار سازنده و خلاق و نیروی عشق و ایمان در سازندگی جامعه مشارکت داشته باشد، هرچه بیشتری با نیروی کار و کوشش چیزی را به جامعه بدهد تا بتواند چیزهای بسیاری را دریافت کند، تسلط چنین طبیعتی، شخصیتها و انسانهایی را متجلی میسازد که در خوبی و سازندگی با هم رقابت و مسابقه دارند.
وجود هر انسان نبردگاهی است بین خیر و شر، فرشته و دیو.
در هر جامعه هم همیشه بذر و نطفه و استعداد هر دو طبیعت وجود دارد، دیو چون بیرون رود فرشته درآید، یک نوع کار حکومت باغبانی است، تا کدام استعداد و طبیعت در جامعه امکان رشد و نمو بهتری داشته باشد.
رشد و نمو هر کدام از این دو طبیعتهای جداگانه ارزشیابی حقیقی مردم برای کارنامه و عملکرد حکومتهاست.
مردم با حکومتی پیوند مستحکم خواهند داشت که زمینه رشد و نمو و میدان یکهتازی و خودکامگی برای طبیعتها متجاوز غارتگر و بیاعتنا به حقوق عمومی فراهم نیاورد. فساد، بیعدالتی، فانونشکنی، تبعیض، توزیع غیرعادلانه درآمد ملی، بیقیدی، بیاعتنایی به حقوق مردم و این قبیل چیزها در جامعه شرایط و زمینهای را فراهم میسازد و جامعه را به صورت لجنزاری بیرون میآورد که حشرات موذی و طبیعتهای سودپرست و زیانبخش با شامه تیز خود آن را احساس میکنند و از حالت کمون و بیاثری خارج میشوند و با همان شیوههای فریبنده و ظاهرفریب و چربزبانی مواضع حساس قدرت و امکانات اجتماعی و اداری را به چنگ میگیرند و با ایجاد خفقان و سلب آزادی قلم و بیان تسلط جابرانه خودشان را استمرار میبخشند، از این بابت یک عدم تعادل و ناپایداری در جامعه به وجود میآید که یک عکسالعمل عادی و طبیعی است و نسج جامعه، وحدت ملی، موجودیت ملی، تمامیت ملی به جای استحکام و آسیبناپذیری به اعلاترین حد از آسیبپذیری میرسد و کمترین موج و نسیم همهچیزها را در هم میکوبد و آشفته میسازد اما در جامعه آزاد بر مدار فضای مسئولیت ملی و نظارت همگانی ابتداییترین حرکت فساد شناخته میشود و با رسوایی به مجازات و کیفر ملی میرسد و در نطفه خفه و خاموش میشود و هرگز اجازه پیدا نخواهد کرد به مرزهای افسانهای و ارقام نجومی برسد زیرا حسابرسی بیامان ملی و بازخواست و مؤاخذه صریح و قاطع و مبارزه آشتیناپذیر با فساد هرگز زمینه رشد و نمو چنان عواملی را فراهم نخواهد ساخت. در جامعه آزاد قانون به نحو عادلانه به سود همگان وضع میشود و به سود همگان به مورد اجرا گذاشته میشود. هیچکس در هیچمقام و موقعیت و منزلت اجتماعی که باشد قدرت قانونشکنی را به دست نخواهد آورد، سهم هرکس از درآمد ملی متناسب باکار و وظیفهای است که به سود جامعه به انجام میرساند.
در یک چنین نظم حکومتی که ناسیونالیزم مبشر آن است برای طبیعتهای زیانبخش جایی نخواهد بود و طبیعتهای مؤمن و معتقد یعنی کسانی که رفتارشان و عملشان هماهنگ با اعتقادهای آنهاست و در رفتار و گفتار و اندیشه خود جز خیر و صلاح و سازندگی مملکت و جامعه هدف دیگری ندارند، شرایط و فضایی به وجود خواهد آمد که بتوانند در همهجا حضور و مشارکت خودشان را در سازندگی ملی به ثبوت برسانند و روح و فلسفه قانون اساسی و مجاهدین صدر مشروطیت ایران به مورد اجرا گذاشته خواهد شد زیرا به موجب قانون اساسی ایران قدرت حکومت ناشی از اراده ملت است و قانونشکنها و خودکامگان و دزدها و غارتگران و عاملین تبعیض و فساد و دشمنان ضد موجودیت ملی و وحدت ملی تیرشان به سنگ خواهد خورد.
پس حکومت قانون، عدالت اجتماعی، آزادی، فضای نظارت و مسئولیت ملی، تحقق بخشیدن به خواستها و آرمانهای جامعه ملی، آسیبناپذیر ساختن اساس موجودیت و وحدت ملی و شکوفایی هرچه بیشتر همه استعدادهایی که در این مملکت وجود دارد به سود همه وطنخواهانی است که آرزوی بزرگی و بهروزی میهن و ملت خود را طلب مینمایند.
حکومت قانون و عدالت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و آزادیهایی که قانون اساسی ایران مقرر داشته تنها به زیان کسانی است که مثل دزدها، بازار و اجتماع را آشفته میخواهند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند.
اجرای کامل قانون اساسی که نگهبان موجودیت و هویت ملی و شعائر مذهبی ملت ایران است براساس مسئولیت و نظارت ملی و آزادیهای اجتماعات قلم و بیان تنها به دست کسانی تحقق خواهد یافت که مردم به آنها اعتقاد و باور داشته باشند و سوابق و کارنامه گذشته آنها در مواضع حساس و موقعیتهای مملکتی با آنچه که مردم از آنها انتظار داشته و دارند مغایرت نداشته باشد و در چنین حالتی حکومت خواهد توانست گرهگشای مشکلات پیچیده و نابسامانیهای بیشماری باشد که از سالیان دراز به دست و پای ملت پیچیده شد و با همه امکانات مساعد و فرصتهایی که وجود داشته است حرکت واقعی ما را به سوی پیشرفت کند نموده است.
اما در جهان ملتها هیچ موجودیتی نیست که دشمنی در کمین نداشته باشد، دزدها و عوامل فساد و قانونشکنها و خودکامهها در دست استعمارگران با قیافههای حقبهجانب همیشه میخواهند شرایط و فضایی وجود داشته باشد که بتوانند از آن بهره بگیرند.
مقاصد پشت پرده و حقبهجانب آنان بر ملت ایران پوشیده نیست زیرا کودکان ما در دبستان به خوبی میدانند که گربه خوشخط و خال دو قدم دورتر از مادر چه به روزگار جوجهها میآورد، و به شیوههای فریبکاری گربه که پنجپنج شکار میکند آگاه هستند.
دستور کار اینها مبارزه با کلیه نهادها و عواملی است که در جامعه وجود و یکپارچگی را تحقق میبخشد، دین، فرهنگ، اخلاق، معنویت، دشمن شماره یک آنها یعنی دزدان و غارتگران مؤتلف با سیاستهای استعماری است.
روستاها را پراکنده، کشاورزان را خانهبدوش، کارگاهها را آشفته و مختل و کارگران را بیکار و گرسنه، قانون را بیاعتبار، اقتصاد را نابسامان و مختل، کشاورزی را نابود، بیعدالتی را در بدترین شکل، فساد و تبعیض، رشوهخواری، لاقیدی - دشمنی با مردم و هرچه را که به نارضاییها دامن بزند و آب را گلآلودتر بسازد - در اعلاترین وجه و صورت ممکن طلب میکنند.
پس دزدها را بشناسیم که چگونه هم نارضایتی میآفرینند و هم چگونه سیاستهای کثیف استعماری از آنها بهره میگیرند و مملکت را به آستانه سقوط و پرتگاه میرساند، آنها که شرایط اختناق و سلب آزادی را فراهم مینمایند دشمنان شماره یک جامعهای هستند که اراده دارد آزاد زندگی کند.
کسانی که در مساعدترین فرصتها شکست برنامههای اقتصادی و اجتماعی و سازندگی ملت ما را باعث شدند و ثروتهای ملی و منابع تجدیدنشدنی نفت را به باد دادند دشمنان شناخته شده جامعه ما هستند باید به کیفر و عدالت ملی سپرده شوند.
وصول به آزادگی و بزرگیهای ملی راه حیاتی و اجتنابناپذیر و سرنوشت دلپسند جامعه ایرانی است.
حکومتهای سالیان گذشته شایستگی انجام چنین رسالت شکوهمندی را نداشتهاند، دولت کنونی هم از همان قماشهای دولتهای گذشته است، فرصتهای زیادی برای ما نمانده که حساسترین موقعیتهای تاریخی را به دفعالوقت بگذرانیم، دولتی متحول و نیرومند متکی به اراده و خواست عمومی - نه حکومت نظامی خونریزی - که در مسئولیت فسادها و شکست برنامههای مملکت مشارکت نداشته باشد، با خون و روحیه تازه چارهگر مسائل بیشمار و بزرگی خواهد بود که در پیش پای ما قرار دارد.
و این دولت فاقد چنان ویژگیهایی است که جامعه ما به آن نیاز دارد.
پاینده ایران (احسنت).
رئیس - با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم میکنیم، جلسه آینده ساعت سه بعد از ظهر امروز و دستور ادامه رسیدگی به برنامه دولت جناب آقای جعفر شریفامامی است.
(جلسه ساعت سیزده و پنج دقیقه پایان یافت)
رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی.