تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۸۶»
(صفحهای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[پرونده:Moz 4 286.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۸۶]] | [[پرونده:Moz 4 286.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۸۶]] | ||
+ | '''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۸۶''' | ||
+ | '''جلسه ۲۸۶''' | ||
+ | '''صورت مشروح مجلس یوم چهارشنبه ۲۳ جوزای ۱۳۰۲ مطابق ۲۷ شوال ۱۳۴۱''' | ||
+ | (مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید) | ||
+ | صورت مجلس یوم دوشنبه ۲۱ جوزا را آقای امیر ناصر قرائت نمودند | ||
+ | رئیس- صورت مجلس باید به تمامه خوانده شود. یک قسمت از نطق آقای مستوفیالممالک که خوانده نشد قرائت میشود (آقای امیر ناصر یک سطر از صورت مجلس را که بدواً قرائت نشده بود قرائت نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه) | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- بنده این صورت مجلس را در نوشتن متناسب ندیدم زیرا یک قسمت از این نطقها در صورت مجلس خلاصه نوشتهاند و یک قسمت را مفصل صحبت هائی که بنده و آقای مدرس کردیم خیلی مناسب با صورت مجلس نوشته شده ایکاش همه نطقها اینطور نوشته شده بود و آن قسمت هائی که در آخر مجلس آقای تدین در غیاب هیئت دولت فرمودند خیلی مفصل نوشته شده است اگر آهنگ، آهنگ اولی است که اینها را هم باید مختصرتر بنویسند و اگر آهنگ، آهنگ دومی است که اولیها را هم باید آن قسم نمایند و اگر خیر باید آن مسائل و مطالبی که در این آخر مجلس در حال عصبانیت گفته میشود مطرح شود آنوقت بنده هم راجع به قسمتهای اخیر صورت مجلس بعضی عرایض دارم که اگر اجازه داده شود عرض میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت مجلس باید اصلاح شود. بنده تصدیق دارم که قابل اصلاح است و نطقهایی که آقای مدرس و آقای سلیمان میرزا فرمودند باید مفصل تر نوشته شود. (جمعی از نمایندگان- صحیح است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- قبل از ورود در دستور بندها اجازه میخواهم مطلبی خدمت آقایان عرض کنم یک قسمتش در واقع راپُرتی است که به مجلس میدهم و قسمت دیگر هم توضیحاتی است در دو شب قبل در پایان استیضاح که از طرف شصت هفتاد نفر از تماشاچیان تا پنج و شش نفر چنانچه گفته شده است آن بی نظمیهایی که مشاهده فرمودید رخ داد و بنده فقط و فقط من باب حفظ انتظامات داخلی مجلس مجبور شدم یک پیشنهادی بکنم و تصویب هم فرمودند (اغلب نمایندگان- صحیح است) و گمان میکنم به اتفاق آراء هم تصویب شد (صحیح است) بعد از اینکه این رأی داده شد بنده به نظمیه تلفن کردم آمدند انی جا و تحقیقاتی هم که بنا بود بشود شد ولی جمعی از تماشاچیان خارج شده بودند نظمیه تحقیقاتی کرد و یک راپُرت و صورت ۱۳ نفر از اشخاص را به بنده داد و نظمیه میگفت این اشخاص منشاء این غوغا بودهاند بنده هیئت رئیسه را تشکیل دادم و در این باب مذاکراتی شد و هیئت رئیسه عقیده شان بر این بود که بیش از این نباید این اشخاص را تعقیب کرد و دخل این مر شد اگر قرار بر این است که دیگر این قبیل امور در مجلس روی ندهد و خلاف نظمی واقع نشود همین قدر که این اشخاص چند ساعتی توقیف شدهاند کافی است. این بود که بنده هم به نظمیه دستور دادم آن اشخاص را مستخلص کنند. این قسمت راپُرتی بود که در اثر رأی مجلس لازم بود داده شود یک قسمت هم توضیحاتی است که بنده باید بدهم و آن این است که در اطراف این قضایا مطالبی که بکلی کذب و خلاف واقع است منتشر شده است مثلاً گفته شده است بنده به آقای سردار سپه دستور دادم که تماشاچیها را ساکت کنند و گفته شده است که بنده به آقای سردار سپه دستور دادم که قوای انتظامی به این جا بفرستد. بنده این مطالب را تکذیب میکنم بنده بهیچوجه دستور به آقای سردار سپه ندادم بعد از آنکه آقایان وزراء از مجلس خارج شدند آقای سردار سپه آمدند نزدیک کرسی خطابه از من پرسیدند که من هم بروم یا بمانم بنده عرض کردم میل خودتان است میخواهید تشریف ببرید نمیخواهید تشریف نبرد. اینکه ایشان آمدند نزدیک کرسی نطق و صحبتی کردند صحبت شان همین بود که عرض کردم لاغیر. حالا اگر در خارج متعرض کسی شدند یا زود و خوردی واقع شده است مربوط به بنده نیست و بنده از آن رأیی که گرفتیم بهیچوجه تجاوز نکردم حتی آمدند و به بنده گفتند در پائین جمعی هستند که منشاء فتنه و فسادند امر بدهید آنها را بگیریم بنده گفتم خیر رأی که گرفته شده فقط راجع به این اطاق بوده است اگر این خلاف واقعها و مطالب ناصحیح در روزنامه منتشر نمیشد بنده اهمیت نمیدادم ولی چون بنده جرائد را چیز بسیار مهمی می دانم و مربی و هادی افکار عامه می دانم و میبینم این قبیل مطالب سراپا کذب در بعضی جرائد انعکاس نموده است برای اینکه مبادا سوء تفاهمی بین مردم و شاید بین بعضی از آقایان وکلاء تولید شود لازم دانستم این توضیحات را در این جا بدهم یا اگر در واقع سوء تفاهمی تولید شده است رفع شود (صحیح است) ماده چهارم لایحه نفت (به شرح آتی قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای مدرس راجع به ماده ۴ در کمیسیون مطرح ماده ۴ تصویب و پیشنهاد مدرس مینماید. | ||
+ | |||
+ | ماده ۴- اعطای امتیاز مقید خواهد بود به اینکه صاحب امتیاز لااقل ده میلیون دلار بعد از تصویب مجلس شورای ملی بوسیله بانکهای معروف ممالک متحده آمریکا به دولت ایران قرض بدهد به ترتیبی که از جهات معاملات برای دولت ایران مفید بوده و اعتبارات دولت ایران را در ممالک مزبوره تشیید نماید. | ||
+ | |||
+ | نصرتالدوله (مخبر)- یک اصلاحی باید بشود گویا فراموش شده در راپُرت نوشته شود بعضی آقایان اینطور عقیده داشتند که بعد از تصویب مجلس مبدل شود به (با تصویب مجلس) | ||
+ | |||
+ | کمیسیون هم موافقت کرد بنابراین باید لفظ (بعد از) تبدیل به (با تصویب مجلس شورای ملی) به دولت ایران قرض بدهد. از طرف عده از نمایندگان- (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- کسی با این ماده مخالف نیست؟ (گفته شد خیر) | ||
+ | |||
+ | رئیس- اگر لازم است دوباره قرائت شود (جمعی از نمایندگان- قرائت شود) | ||
+ | |||
+ | (ماده فوق مجدداً با تبدیل لفظ بعد از به (با) به شرح فوق قرائت شد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی میگیریم به این ماده. آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند. (جمع کثیری از نمایندگان قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد. ماده الحاقیه از طرف آقای اقبالالسلطان پیشنهاد شده قرائت میشود. (به مضمون ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده الحاقیه را پیشنهاد میکنم. | ||
+ | |||
+ | ماده الحاقیه- دولت مجاز است حقوق دولت را از مواد مستخرجه از معادن نفت شمال قبل از وضع خرج نماید این حقوق نباید کمتر از صدی ۱۲ باشد. اقبالالسلطان | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه) | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- چنانچه خاطر آقایان مسبوق است در موضوع حقوق دولت از نفت شمال مذاکرات زیادی شد و از طرف دولت پیشنهاداتی شد. کمپانی اول صدی ۱۰ قبل از وضع مخارج پیشنهاد کرد بعد نفهمیدم چطور شد که کمیسیون نفت با کمپانی ثانی که داخل مذاکره شد این مأخذ را از دست داد و حال آنکه اگر همان صدی ۱۰ را مأخذ میگرفت و با کمپانی ثانی یا ثالث داخل مذاکره میشد صحیحاً ما میفهمیدیم که این کمپانی ثانی از کمپانی اول چقدر بیشتر میدهد. | ||
+ | |||
+ | خلاصه یک مرتبه تغییر دادند و قبل از وضع خرج را تبدیل کردند به بعد از وضع خرج و دو رویه پیدا شد ما حالا نمیتوانیم معین کنیم که آن صد ۱۰ قبل از وضع خرج انفع به حال ما است یا این صد بیست پس از وضع خرج که در این قانون نوشته شده است و اگر ما این ماده را اینطور که بنده عرض میکنم بنویسیم شاید در ضمن عمل به نفع دولت باشد. ولی اگر بخواهیم دولت را مجبور کنیم که صدی بیست بعد از وضع مخارج بگیرد شاید دولت نتواند طور دیگر با کمپانیها داخل مذاکره شود. اصل ماده که در این قانون هست این است که به دولت اجازه میدهد که حقوقش را از قرار صدی بیست به ترتیباتی که در این قانون نوشته شده بطور تقاعد پس از وضع خرج دریافت نماید. | ||
+ | |||
+ | و بنده معتقد هستم بعد از آنکه این ماده الحاقیه که بنده پیشنهاد کردم ضمیمه بشود و به دولت اجازه داده شود که با کمپانیها مذاکره نماید و حقوقی که قرار میدهد کمتر از صد دوازده قبل از وضع خرج نباشد دست دولت باز میشود و مطابق اطلاعاتی که دول تحصیل خواهد کرد یک مذاکراتی با کمپانیها مینماید و از مقابل کردن دو رقیب با هم یک استفاده میبرد واِلا اگر این طریقی که شما در این قانون نوشتهاید و حقوق دولت را بعد از وضع مخارج قرار دادهاید دولت نمیتواند با یک کمپانی دیگری مذاکره کند وقتی از وضع خرج سهم دولت را معین نماید. پس اگر این ماده پیشنهادی بنده تصویب شود گمان میکنم دست دولت بازتر شود و بهتر بتواند از بستن این قرارداد استفاده نماید. دیگر بسته به نظر آقایان است که موافقت کنند یا نکنند. | ||
+ | |||
+ | مخبر- بنده تأسف میخورم از اینکه اظهارات همکار محترم را درست نفهمیدم. پیشنهاد ایشان این است (که دولت مجاز است حقوق خود را از مواد مستخرجه از معادن نفت شمال قبل از وضع خرج معین نماید. این حقوق نباید کمتر از صد ۱۲ باشد.) اگر مقصودشان این باشد عین نفت خرجی ندارد که میفرمایند قبل وضع خرج و اگر مقصودشان از وضع خرج آن مخارجی است که بعد از دادن تعلق میگیرد که این ماده آن مقصود را نمیرساند. بعلاوه این پیشنهاد را دیروز آقای مدرس تقدیم کرده بودند. | ||
+ | |||
+ | گویا شاهزاده اقبالالسلطان تشریف نداشتند. پیشنهاد کرده بودند که دولت میتواند به جای عایدات خالص حق خود را از نفت که بدواً از معدن استخراج میشود مشخص نماید مشروط بر اینکه کمتر از صد بیست عایدات خالص نباشد. | ||
+ | |||
+ | مقصودشان از حیث مقایسه بود یعنی عقیده داشتند که عین نفت را تا میزان صدی ۲۰ عایدات خالص بدهند حالا یا صدی ۱۰ میشود یا صد ۱۱ یا صد ۱۲ در هر صورت پیشنهاد آقای مدرس که عرض کردم دیروز به عنوان ماده الحاقیه پیشنهاد کرده بودند که ترتیب پرداخت حق دولت را از عایدات خالص به عایدات عین از مواد مستخرجه تبدیل نمایند در مجلس رد شد و بنده بین پیشنهاد آقای اقبالالسلطان با پیشنهاد آقای مدرس هیچ فرقی نمیبینم. فقط تفاوتی که دارد این است که ایشان علاوه کردند قبل از وضع خرج و چنانچه عرض کردم بنده یعنی قبل از وضع خرج را نفهمیدم و همانطور که عرض کردم پیشنهاد ایشان بعد از رد شدن پیشنهاد آقای مدرس مورد ندارد و البته اگر ایشان قانع نمیشوند و باز توضیح میدهند از طرف اعضاء کمیسیون و مدافعین دفاع میشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای میرزا علی عضو کمیسیون هستند. | ||
+ | |||
+ | آقا میرزا علی- ماده الحاقیه است آیا میتوانم عرایضی بکنم؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمائید | ||
+ | |||
+ | آقا میرزا علی- بنده یک پیشنهادی تقدیم کردم تقریباً شبیه بود به پیشنهاد آقای اقبالالسلطان با مختصر تفاوتی که حق دولت صد ۱۲ از عین نفت استخراج شده بدهد. | ||
+ | |||
+ | کازرونی- اگر غرض آقای اقبالالسلطان این است که صد بیستی که بعد از وضع مخارج به ما میدهند برگردد به صد ۱۲ از عین نفت که قابل قبول و تصور نیست و تصور نمیکند همچو چیزی عقلی باشد و بنده با اینطور نمیتوانم با ایشان موافقت کنم و البته بایستی مقصودشان این باشد که بعد از وضع مخارجی که تعلق میگیرد از قبیل کرایه کشتی و حقالعمل و دلالی و حمل و نقل و غیره صد ۱۲ به ما از عین نفت بدهد و مقصود بنده هم این است و به صرفه ایران هم نزدیکتر است و در این مسئله بنده با بعضی مقدمات مربوطه مذاکرات مفصلی کردم و اطلاعاتی هم دارم که هیچ قابل تردید نیست. همانطور که آقای اقبالالسلطان میفرمودند اول که این پیشنهاد به مجلس آمد حق ایران را صدی ده از عین نفت مستخرجه بدون مخارج یعنی مخارج به ما مربوط نباشد معین کرده بودند ایشان حالا پیشنهاد کردند کمتر از صدی دوازده نباشد. آنها قبل از وضع مخارج در صورتی که عین نفت مخارج ندارد و این صدی ده را که اول پیشنهاد شد بعد مدرک قرار دادند و اول به صدی شانزده به صدی ۲۰ از عایدات خالص پرداختند. بنده تصور نمیکنم اینها مطالعاتی بوده است که قطع دارم در ضمنش غفلتی هم شده است و اگر غفلت نشده بود اعضاء محترم کمیسیون راضی نمیشدند که این ترتیب را به مجلس پیشنهاد نمایند و اگر تصور میفرمایند که غفلتی نشده است خوب بود پس از یک سال مطالعه این جا مدلل میکردند و میفرمودند که دیدیم صرفه دولت ایران به صد بیست از عایدات خالص است نه به صدی ده یا صدی دوازده از عین مواد مستخرجه ولی بنده ادعا میکنم و ثابت هم میکنم که آن صدی ده ولی بیشتر از این صدی ده اولی بیشتر از این صدی بیست ثانی است و آقایانی که میگویند صدی بیست به من مدارک نشان بدهند. فرض میکنیم نه ایشان مدرکی دارند و نه من ایشان تصور کردند صدی بیست بهتر است من تصور کردم همانطور که آقای اقبالالسلطان پیشنهاد کردند ما اختیار به دولت میدهیم که دولت در حدود اختیاراتی که دارد از یک طرف داخل مذاکره با آن کمپانی شود که مشارالیه این قانون است و همچنین داخل مذاکرات با آن کمپانیهای دیگر که متقارب باشند با این کمپانی و آن کمپانیها مطالعاتی در اطراف صدی بیست و صدی دوازده و صدی ده بکنند ببیند صرفه دولت در کجا است و بالاخره دولت را محدود کنیم و دولت مجبور نباشد که اگر صدی بیست نشد ندهد یا اگر صرفه دولت را در صدی ده دید و توانست با صدی دوازده پیشرفت بدهد مختار باشد که داخل مذاکره شود این محدود است. بنده تصور میکنم بیمورد باشد و بهتر این است که این اختیار را به دولت بدهیم و محض اینکه خاطر آقایان تسلی پیدا کند آن شرط درا در آن بکنیم که میزان و مقیاس کمتر از صدی بیست نباشد (از طرف نمایندگان- مذاکرات کافی است) | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- بنده توضیحی دارم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمائید | ||
+ | |||
+ | رأی میگیریم به پیشنهاد آقای اقبالالسلطان. آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام اقبالالسلطان- آقای مخبر فرمودند که حتی قبل از وضع مخارج را نفهمیدند و اینکه این عبارت مصطلحی است بین مردم که میگویند قبل از وضع خرج در معاملات هم حقوق خودشان را پیش بینی میکنند یک مرتبه بعد از وضع خرج و این مطلب مصطلح است و همه می دانند پیشنهاد شده است که حقوق دولت صد بیست باشد بعد از وضع مخارج پس از آن برای کمپانی بیرون آوردن نفت سهل میشود و آن مخارج موضوع شود آنوقت صد بیست را به دولت بدهند. | ||
+ | |||
+ | نصرتالدوله- از عایدات خالص؟ | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- بلی از عایدات خالص. یعنی آنچه که باقی میماند پس از وضع مخارج صدی بیست به دولت بدهد بنده عرض میکنم به دولت اجازه داده شود داخل مذاکره گردد و کار به خارج نداشته باشد که کمپانی چه مقدار برای مخارج ابتدائی و چه مقدار برای انتهائی خرج میکند و هیچ کار نداشته باشد و از آنچه که از این معدن بیرون میآید صدی دوازده بگیرد آن وقت وقتی که دولت چنین حقی داشت در ضمن مذاکره صرفه و صلاح خود را ملاحظه میکند اگر صرفه خود را اینطور دید رفتار میکند و اگر آنطور که در قانون نوشته شده صلاح دید آنطور میکند و به مجلس پیشنهاد مینماید مجلس حکمیت میکند و پیشنهاد بنده با پیشنهاد آقای مدرس خیلی فرق دارد. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای مدرس این است که صد بیست از عایدات خالص را حساب کنند و نفت بدهند ولی پیشنهاد بنده این است که صدی دوازده بعد از وضع مخارج از عین نفت نفت بدهند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- خوب رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن پیشنهاد ماده الحاقیه آقای اقبالالسلطان. آقایانی که ماده الحاقیه ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (عده قلیلی برخاستند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- قابل توجه نشد. مذاکرات راجع به کلیات است. آقای اقبالالسلطان (اجازه) | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- با این ترتیب که بنده دیدم آقایان در رأی دادن آزاد نیستند. تصور میکنم آنچه هم در کلیات این قانون اظهار کنم به جائی نرسد از این جهت عرضی ندارم. (همهمه بین بعضی از نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | رئیس- (خطاب به اقبالالسلطان)- چه می فرمائید؟ | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- عرض میکنم آقای محمد ولی میرزا به آقای سعادت اصرار کردند بنشینند و رأی ندهند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- جنابعالی چرا مطالب خود را نمی فرمائید؟ | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- فایده ندارد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شما توضیح بدهید شاید آقای سعادت قانع شوند. چطور می فرمائید در رأی دادن آزاد نیستند؟ | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- آقای سعادت را به زور نشاندند | ||
+ | |||
+ | رئیس- اینکه شما می گوئید توهین به مجلس است | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- چرا ایشان را مینشانند؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- به شما چه ربطی دارد؟ چون بنده باید حضور اعلیحضرت شرفیاب شوم مرخص میشوم بعد جلسه را تشکیل میدهیم. (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای آقا سید فاضل پیشنهاد میکنند ماده الحاقیه را ضمیمه قانون نفت نمایند (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | دولت مجاز است که حقوق خود را یا به طریق ماده شانزدهم معین نماید یا صدی دوازده از عایدات قبل از تعیین هر خرجی یا صدی دوازده از عین نفت مستخرجه از معادن | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- فقره سومش مورد ندارد فقط فقره دومش است که آن صدی دوازده است. (جمعی از نمایندگان- شور در کلیات است موقع ندارد) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- فقره سوم موقع ندارد ولی فقره دومش موقع دارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر- آقا شور در کلیات است. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- هنوز شروع نشده است. (جمعی از نمایندگان- مذاکرات در کلیات است) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس (خطاب به آقا سید فاضل)- در قسمت دوم اگر توضیحی دارید بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- آقا برخلاف نظامنامه است. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقا هنوز رأی داده نشده است ... آقای تدین (اجازه) | ||
+ | |||
+ | تدین- شور در کلیات آخر محتاج به رأی نیست و بعلاوه عمل هم شد و شروع در دستور کلیات شد به دلیل اینکه آقای رئیس اجازه دادند به آقای اقبالالسلطان که در کلیات مذاکره کنند نهایت ایشان صحبت نکردند. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- اگر مذاکرات در مواد کافی است بسیار خوب. آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- آقا نوبت بنده است. | ||
+ | |||
+ | تدین- اجازهها محفوظ است | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- علت پیشنهادی که کردم این بود که در خارج مجلس دیدم یک عده زیادی با این پیشنهاد موافق شدند که این اختیار هم به دولت داده شود. بنده پیشنهاد کردم و از احساسات آقایان و نظریاتشان معلوم شد فقط اگر یک نفر با پیشنهاد بنده موافقت کرده بود تصویب میشد البته همان آقایانی که پیشنهاد بنده را موافقت کردند و صلاح دیدند وقتی که بخواهید رأی در کلیه قانون بگیرید قطعاً رأی نخواهند داد. (بعضی نمایندگان- صحیح است) (برخی دیگر- صحیح نیست) | ||
+ | |||
+ | اقبالالسلطان- همین طور است. آنوقت تصور میکنم قانون مهمی که برای نفت میگذرانید به عقیده بنده وقتی به اکثریت یک نفر یا دو نفر تصویب شد قدری خوب نباشد برای اینکه این قانون باید با اکثریت تام بلکه بالاتفاق بگذرد و در آن صورت گمان میکنم خیلی اثراتش بهتر و خوب تر باشد حالا که آن پیشنهاد بنده رد شد ولی در وضع این قانون به اینطور که دولت حق دارد یا کمپانی داخل مذاکره شود که صد بیست بعد از وضع مخارج یعنی صد بیست از عایدات خالص. این دست و پای دولت را میبندد و ما از دادن این امتیاز استفاده نخواهیم کرد. زیرا طرف ما یک کمپانی خواهد شد وقتی طرف یک کمپانی شد و رقیب نداشت قطعاً آنطور که باید استفاده شود در مواد و شرایط نخواهد شد و بعد بنده نمی دانم این قانون که امروز وضع میشود آیا آن دو قانون سابق را که اجازه دادیم با کمپانی استاندارد و سینگلر داخل مذاکره بشوند ملغی میکند یا آن دو قانون به حالت خود باقی است و باز دولت حق دارد که در حقوق این معادن از صد دوازده یا صدی ده (درست در نظرم نیست در آن نوشته بودند بیش از صدی ده باشد تعیین نداشت) دولت باز میتواند داخل مذاکره شود که حقوق دولت را از مواد مستخرجه قبل از وضع خرج بگیرد. | ||
+ | |||
+ | حالا بسته است به نظر آقای مخبر که ببینیم این قانون که گذشت آن دو قانون سابق به حال خودش باقی میماند یا این قانون ناقض آن دو قانون است؟ و این قانون یک قانون امتیازی خواهد بود برای کمپانی که به او امتیاز داده میشود؟ | ||
+ | |||
+ | در هر صورت بنده کاملاً مخالفم با گذراندن قانون زیرا استفاده نمیتوانیم بکنیم چون طرف را منحصر کردهاند به یک کمپانی و آنطور که باید و شاید منافع ما تأمین نمیشود حالا بسته است به نظر آقایان اکثریت رأی بدهند یا ندهند وانگهی این قانون به نظر بنده چندان در افکار عامه مؤثر نیست چون باز قابل مذاکره است و وقتی کنترات تمام شد به مجلس میآید و مجلس دو مرتبه رأی خواهد داد آنوقت حکمیت آن با وکلای دوره پنجم است و هر طور که صلاح و صرفه مملکت را بدانند میگذرانند و بنده هم چندان اصراری به موافقت ندارم. مقصودم این است که آقایان طرف را یک کمپانی قرار ندهند و دو کمپانی قرار بدهند برای اینکه دست دولت باز باشد که بتواند آنطور که برایش ممکن است به منافع ما تمام کند. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای کازرونی مخالفند؟ | ||
+ | |||
+ | کازرونی- بلی | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب- گر چه عقیده بنده این است که مذاکرات در این موضوع کافی شده باشد چون امتیاز نفت دو سال است در مجلس شورای ملی شده است در واقع به اصطلاح شاهزاده سلیمان میرزا به افکار عمومی مراجعه شده است و بنده فلسفه مخالفت آقای اقبالالسلطان را نفهمیدم برای چیست؟ زیرا ملت ایران طالب است که امتیاز نفت شمال را بدهند به کمپانی نمایندگان ملت هم در بعضی از مواد آن به اکثریت تام رأی دادند شور اول شد بعد از شور اول در روزنامهها منتشر شد و جلب نظر عمومی را در مورد این قانون کردند بعد شور دوم شد و در شور دوم آقایان در هر ماده که پیشنهاد کردند دو مرتبه رفت به کمیسیون مدتی فرجه داده شد و در آن قانون تعمق نظر شد و مجدداً به مجلس آمده بعد از مذاکرات بالاخره رأی داده شد. بقدری این مواد امتیاز نفت شمال دانسته و اذهان تکرار شد که گمان میکنم ما گرفتار در مشاغل سیاسی نبودیم تمام الفاظ و عبارات آن حفظ مان شده بود نهایت بواسطه گرفتاری فوقالعاده نتوانستیم حفظش کنیم. این راجع به این که عرض کردم مذاکرات کافی است. اما راجع به فرمایشاتی که آقای اقبالالسلطان فرمودند سایر عملیات خودشان را وادنک کردند که رئیس اجازه دادند فرمودند عرض ندارم. حالا آقایان ملاحظه فرمودند که اعتراضاتشان چه بود آیا این قانون با آن قانون چه ربطی دارد ناقص یا متضاد یا معارضی دارد؟ البته هیچ این مطالب با اصل موضوع رابطه ندارد وقتی دو کمپانی که پیشنهاد به توسط رئیسالوزراء به مجلس دادند بعد شاهزاده سلیمان میرزا مطابق نظامنامه اظهار کردند که دولت یکی از آنها را باید قبول و مطابق اصول پارلمانی به مجلس پیشنهاد کند بعد دولت به عنوان لایحه قانونی دولتی تقدیم کردند. حالا آقای اقبال السلطان نمیتوانند بفرمایند این عملیاتی که مجلس کرده غلط است نمیتوانند بفرمائید یک لایحه قانونی که دولت تقدیم مجلس کرد مطابق جریان پارلمانی رفت به کمیسیون و در آن جا دقت شد و دو شور شد الآن هم عنوان امتیاز نیست مجلس ۴ لایحه قانونی برای امتیاز نفت شمال گذراند که دولت مجاز است در تحت این مواد ۳۳ گانه امتیاز نفت شمال به کمپانی آمریکائی بدهند و در قانون اسم برده نشد که کمپانی نفت شمال استاندارد باشد یا کس دیگر باشد ما گفتیم در تحت این مواد سی و سه گانه دولت مختار است با کمپانی آمریکائی اتازونی که در قانون نوشته شده این مسئله را تمام کند بعد امتیازش در مجلس بیاورد این چه ربطی دارد به آن امتیاز اول در واقع اگر بفرمائید معارض با این نیست زیرا مطابق امتیاز اول دولت مجاز بود با کمپانی استاندارد اویل داخل مذاکره شود و امتیاز را به او بدهد بعد آن نقض شد به اعتبار اینکه عمومیت داشته باشد اعم از سینگلر یا استاندارد اویل یک کسی دیگر. اما راجع به حقوق دولت برای اینکه آقای اقبالالسلطان کاملاً مستحضر شده باشند عرض میکنم کمیسیون به اصرار و زحمت با پیشنهادهای زیاد ملاحظه نفع دولت را کرد و گفت از عایدات خالص صدی بیست به دولت داده شود و علت این است که ما در ایران تفتیش میکنیم و خرج ادارات خودمان را میدانیم آقایان مستحضر باشند خالصجات آذربایجان در زمان مظفرالدین شاه سالی سه هزار تومان به دولت میداد بعد از آنکه سلطنت مشروطه شد خالصجات محمد علی میرزا هم ضمیمه آن شده است الآن ببینید بیشتر به خزانه دولت عایدات وارد میشود یا در زمان مظفرالدین شاه. همین حاج ناصرالسلطنه سالی صد هزار تومان به دولت میداد حالا یک مبالغ کلی هم روی آن میگذراند و کسر خرج پیدا میکنند و در هر صورت با این بی ترتیبی ادارات و مأمورین مخصوصاً مأمورین مالیه چطور میتوانیم استفاده کنیم ما میخواهیم فقط دولتمان دارای یک استفادههایی باشد که چرخهای ادارات به حرکت بیاید واِلا رؤساء و امنای مالیه که مسئولیت ندارند هر جا ما از خالصه سئوال کنیم و بگوئیم بیائید مطابق جزء جمع حساب بدهید میگویند جزء جمع ندارد در هر صورت وقتی ملاحظه بفرمایند خواهند فهمید که اعضای کمیسیون با ملاحظه اهالی و ملاحظه ادارات و ترتیبات مملکتی این قانون را نوشته و دیدند به این ترتیب انفع به حال دولت و مملکت است که سالی صد بیست از منافع خالص به توسط یک بانکی به دولت داده شود بلکه انشاءالله کمکم ما به طرف سعادت برویم و انشاءالله بعد از این یک کمپانی صالح پیدا کردیم که موفق شویم عین این مواد مستخرجه را بگیریم که آن عین شاید به حال ما انفع باشد ولی انصافاً وقتی شما ملاحظه بفرمائید انفع به حال ما این است که منافع خالص وارد یک بانکی بشود و در آن بانک صادر و وارد بشود و این اشکال را بنده وارد نمی دانم. گمان میکنم بیش از این مذاکرات لازم نیست و به عقیده من کافی است. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای کازرونی مخالفید در کلیات؟ | ||
+ | |||
+ | کازرونی- بلی | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- بفرمائید | ||
+ | |||
+ | کازرونی- اولاً آقای آقا سید یعقوب اظهار نمودند که بنده و آقای اقبالالسلطان از جانب که حرف میزنیم گویا ایشان تصور میفرمایند ما وکیل بی موکل هستیم اگر این طور باشد و ما حق نداشته باشیم صحبت بداریم به عقیده ایشان وکیل بی موکل هستیم. این موضوعی است علیحده. بنده گمان میکنم وکیل ملت ایران و وکیل سی کرور نفوس از این جهت است که خودم را در مقابل ملت ایران مسئول نیک و بد ایران می دانم و خودم را مجبور می دانم که در مقابل عقاید خودم سعیها و کوششها و رنجها و زحمتها متحمل بشوم که عقاید خود را پیش ببرم. هیچ چیز هم نمیتواند کمی از عقاید من جلوگیری کرده باشد حالا کاری ندارم در اینکه آقای آقا سید یعقوب گاهی از اوقات شوخی میکنند حالا هم شاید شوخی کردهاند و بنده می دانم عرایض بنده در محیط فعلی نظر به مقتضیات امروزی اثری نخواهد بخشید (صحیح است) و چون انشاءالله تعالی دوره پنجم بزودی خواهد رسید من افکار خودم را احاله به آن دوره میکنم اگر در آن جا هم اثری نکرد به تاریخ میسپارم که اگر فردا ملت ایران خواست حکمیت نماید روح بنده از این حکمیت ممتاز باشد برای اینکه سوء تعبیری نشود چنانکه مکرر عرض کردهام باز هم عرض میکنم بنده مخالف دادن امتیاز نیستم بنده نمیگویم بایستی نفت همینطور در زیر زمین باقی بماند. بنده نمیگویم که یک کمپانی بیاید و سرمایه بیاورد و استخراج کند و تمام منافع را به ما بدهد بنده میگویم باید رعایت عدالت و انصاف و مروت بشود. بنده عرض میکنم همانطوری که در تمام دنیا مجری و معمول است با ما هم همانطور معامله بکنند و بنده هم عقیده دارم و حق تقدم میدهم به آمریکائیها لکن اگر بنا شد که کمپانی آمریکائی گفت چون تو ایرانی حالا حس کردی که باید این امتیاز را به من بدهی من بایستی حقوق تو را پامال بکنم آنوقت تکلیف چیست؟ بنده عرض میکنم بایستی کوشش کنیم که اگر معدن نفت منحصر به ایران نیست به عقیده بنده عمده نفت در ایران است بادکوبه اش از یک طرف و جنوب و شمالش از طرف دیگر آنوقت آیا با داشتن این معادن که اسباب حیات و ممات ملل هستند سزاوار است که این ملت ایران بدبخت و فقیر باشد البته جگرگداز است و جگرخراش است گفتگو در رفع احتیاج و رفع بدبختی و فلاکت است اما احساسات سطحی است میگویند اختیار بدهید مردم مشغول کار بشوند که رفع احتیاج آنها بشود اما این الفاظی است که میگویند و این امتیاز رفع بیکاری مردم را نمیکند برای اینکه در نفت جنوب هم دیدیم دو هزار دو هزار مشغول کرده بودند و به هر نفر روی یک قران و دو قران میدادند و این اسباب خوشوقتی و خوشبختی ایران نخواهد بود. یگانه خوشبختی ملت ایران فقط و فقط منحصر به راه آهن است و مقدمه راه آهن با بهترین وسیله برای مقدمه آن معدن نفت است نفت یک چیزی است که محتاج الیه کلیه اهل دنیا است هر روزه این جنگ هائی که میشود بیشتر بوسیله نفت است اما راه آهن ایجادش امروز در ایران ضرر دارد بعکس نفت که نفع دارد چنانچه تشخیص دادهاند که بعد از وضع استهلاک سرمایه بعد از وضع سرمایه و سود الی آخر صد هشتاد برای کمپانی و صد بیست برای ما و چنانچه راه آهن و نفت توأم باشد میتوانیم هم ما و هم او استفاده کنیم واِلا اگر توأم نباشد برای او ضرر خواهد داشت و بنده عقیدهام این است که امروز احتیاجات سرمایه داران ما نشان خواهند داد یعنی میگویند باید امتیاز نفت و راه آهن توأم باشد و به این وسیله امتیاز را از ما میگیرند و پس از آن ممکن است بگویند در معدن نفت پیدا نشد. اولاً ایران آن اندازه بزرگ نیست که مطمح انظار مردم دنیا باشد و ما خودمان را محدود کردیم که باید با یک کمپانی مذاکره کنیم ما چه وقت سرمایه داران دنیا را دعوت کردیم چه موقع برای پیشرفت این مقصد اقدامات کردهایم هیچ یک از اینها به عمل نیامده خود بود. ما منتظریم که سرمایه داران دست به دست هم بدهند و برای ما راه آهن ایجاد کنند و معدن نفت استخراج کنند بنده عقیده اولم این است که ما بایستی این معادن را ذخیره قرار بدهیم برای راه آهن اولاً از نقطه نظر منفعت است در مقابل ضرر راه آهن. دوم این است که این نفت بالاخره بایستی از ایران خارج شود یا بایستی لوله بکشند از راه جنوب می دانید محظور دارد یا از راه شمال از راه شمال چطور میرود و در خاک کی میرود؟ بنده عقیدهام این است که این نفت را از راه جنوب باید ببرند آنوقت کسر خرج راه آهن را ما استفاده کنیم و بهترین وسیله این است زیرا ممکن است این چهل و هشت میلیون به عقیده بنده یا چهل میلیون پوند به عقیده آقایان که عایدی نفت است کسر خرج راه آهن ما را جبران کند. حالا دلیل آقایان این است که میگویند کسی جلو نایستاده و به ما چشمک نمیزند که آقایان امتیاز نفت را به ما بدهید ما باید این را در نظر داشته و سعی و کوشش کنیم برای رسیدن به این مقصود و انجام این مطلب. و اگر نکردیم بنده هیچ امید استفاده ندارم. و قانونی هم که از مجلس بگذرد و اکثریت مجلس رأی بدهد البته آن قانون مطاع و متبع است و اگر بگویم مطاع نیست البته غلط گفتهام ولی البته سعی میکنم که به این ترتیب امتیاز داده شود و یکی از دلائل مخالفت بنده راجع به تعیین دولت است که در این جا چیزی برای دولت منظور نکردهاند که قابل استفاده باشد بنده تصور میکنم شهدالله ممکن است باز بنده خبط کرده و یا اشتباه کرده و یا نفهمیدهام ممکن است به غلط رفته باشیم اما عقیدهام این است که ممکن نیست بعضی از آقایانی که از نفت جنوب اطلاع دارند و یا اینکه صورت محاسبات سالیانه اش در دست است نفهمند و گمان میکنم تفهیم و تفهم چندان در این مسئله دشوار نباشد نه تنها ممکن است که بنده بفهمم خیر کمپانی که این امتیاز را میگیرد بهتر از بنده می داند که منافع این امتیاز چیست بلکه آن هائی هم که واسطه هستند بهتر از بنده میدانند فقط گاهی میگویند قبول نمیکند و این مسئله را مکرر گفتهاند که کمپانی میگوید صدی ده برای من صرفه ندارد و آقایان میگویند صدی ده قبل از وضع مخارج بیشتر از صد سی نمیشود در حالتی که بنده عقیده دارم صدی ده از کل بیش از صدی چهل هم میشود اگر اینطور نیست چرا کمپانی قبول نمیکند. پیشنهاد اولی را که ما پذیرفتیم صدی ده بود چرا باید کرده ما یاغ بشود این هم در نقاطی که ما هستیم ضربالمثل است که رعایا درخواست کردند از ریش سفیدان و گفتند حالا که به مرکز میروید تقاضای تخفیف مالیات برای ما بکنید ریش سفیدها که به مرکز آمدند شکایت کردند در نتیجه قرار دادند که عوض کرده روغن بدهند این است که این مثل مشهور شد که کره را یاغ کردهاند در این امتیاز اول صدی چهل عایدی ما را تقریباً نوشته بودند حالا برگشته و صدی بیست شده بنده ادعا میکنم و میگویم این صدی بیست در حکم صدی پنج است میگویند اینطور نیست این صورت نفت جنوب است که در دست ما هست که در سال چهل میلیون پوند فروش نفت است که بعد از وضع مخارج چهار میلیون عایدات خالص به ما نشان میدهد که ششصد و چهل هزار پوند است یا اگر ده یک بگیریم در صورتی که چهل میلیون پوند نفت باشد و فرض کنیم که به عقیده نم فرض محالی است بیست میلیون خرج مسافرت اعضاء و استخراج و غیره داشته باشد آنوقت باقی مانده بیست میلیون و حقوق ما دو میلیون میشود آنوقت چرا ما باید ۶۴۰ هزار پوند را در مقابل دو میلیون قبول کنیم در هر صورت بنده این را قطع دارم که به این ترتیب صلاح ما نیست که قبول کنیم و عقیدهام این است که اگر در جزئیات آن داخل شویم و حساب کنیم مثل این است که برای چهل و هشت میلیون پوند نفت جنوب چهل و چهار میلیون خرج قلمداد کردهاند هیچ دلیل ندارد ما وارد این حسابها بشویم و بگوئیم کجایش صحیح است کجایش صحیح نیست و اگر سهم خود را از عین جنس معین کنیم هیچ محتاج به دفاتر نیستیم و محتاج به حساب هم نیستیم و محتاج نیستیم که ببینیم در خارجه چه نوع معامله مینمایند ما باید بگوئیم هر چه مواد نفتی از سر حد خارج میشود یعنی کلیه مواد نفتی همینکه از ایران میخواهد خارج شود گمرک معین میکند ده یکش مال ما باشد میفرمایند بعد از آنکه ما نفت را دارا شدیم چکارش کنیم راستی میشود ضبطش کرد و یا شربتش کرد؟ آقا ما این نفت را یا به خود کمپانی میفروشیم یا به تجار میفروشیم و بنده قول میدهم که پول پیشکی بدهند همانطور که برای صمغ و کتیرا و قالی شما میدهند شما اگر دارای نفت شدید دارای همه چیز خواهید شد شما چه خیال میکنید اگر نفت داشته باشید ظرف ندارید که ضبطش کنید عجب خیالی است اینطور نیست. میفرمایند که این قانون بر میگردد به دوره پنجم بنده عرض میکنم راست است که باید ثانیاً امتیاز به مجلس بیاید ولی پس از آنکه مجلس مقدس شورای ملی تصویب کرد بر طبق همین قانون رفتار شود دولت یک امتیازی میدهد و یک ماده وارد مجلس میشود کی در آن شور و غور میتوانید بکنید چهل سالش را هم قول میدهم پنجاه سال بکنند دیگر کم و زیاد هم نمیشود از جمله چیزهائی که باعث مخالفت بنده شده این است که کمپانی میآید از یک طرف سرمایه خودش را استهلاک میکند آنوقت سود سرمایه را هم صدی هفت محسوب میدارد از بازار دنیا سئوال کنید در صورتی که طرف معتبر باشد سود صدی چند است سود معمولی صد سه الی صد ۵ است حالا ما اگر خودمان را معتبر نمی دانیم آنهم موضوعی است علیحده به هر حال صد ۷ سود بابت سرمایه محسوب میدارد و سرمایه را هم استهلاک میکند و آنچه باقی میماند حق ما است و باید یک حقالعملی بگیرد. | ||
+ | |||
+ | قانون و معامله طبیعی این است که صاحب پول وقتی به سود خود رسید به مقصود خود رسیده است بخصوص اگر سود صدی ۷ باشد و آنچه باقی بماند مال ما است نه صد بیست مال ما باشد صد هشتاد مال او این غیر عادلانه است و درست نیست به عقیده بنده در هیچ جای دنیا چنین معامله معمول نیست من میگویم ولو به خرج هم نرود میگویم و وظیفه من گفتن است بنده عرض میکنم مالی از ایران خارج میشود و شما ممکن است از حق خود که از معدن دارید چشم پوشی نمائید و خیال کنید معدن مال خودتان است یا اینکه از اول مجانی به یک کسی دادهاید اقلاً به کمپانی بگوئید حالا که تو را از کلیه عوارض معاف کردهایم فقط وقتی میخواهی نفت را از سر حد عبور بدهی یک ده یک در گمرک به ما بده چرا این را در نظر نمیگیرید و منظور نمیدارید بسیار خوب بدهید برود بنده چون می دانم نتیجه ندارد دیگر عرضی ندارم (جمعی گفتند مذاکرات کافی است) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- مذاکرات در کلیات کافی است؟ (بعضی گفتند بلی) | ||
+ | |||
+ | قوامالسلطنه- بایستی جواب داده شود. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- اگر مذاکرات کافی نیست ممکن است جواب داده شود. | ||
+ | |||
+ | مخبر- با اینکه وقت کم است و آقای کازرونی هم تمام قضایائی را که در ضمن قانون فرموده مکرر کردند و مکرر به ایشان جواب داده شده باز اگر جواب داده نشود گمان میکنم صحیح نباشد و ممکن است باعث سوء تفاهم بشود. بنده بطور اختصار و فهرست عرض میکنم آنچه راجع به نفت و راه آهن و اینها فرمودند هیچکدام صحیح نیست از برای آنکه اعلان از این بیشتر نمیشود. عموم مردم دنیا و آمریکائیها مطلع شدند توأم کردن نفت و راه آهن فلسفه نظری است ایشان عقیده خودشان را گفتند و شاید یک اشخاصی باشند که یک معایب و مضارّ دیگری هم برای این کار پیش بینی کنند علاوه بر این، این ه ا یک قضایائی است که باید موقع هم مقتضی باشد یعنی چیزهائی است که در آتیه اگر لزوم پیدا نماید و صرفه داشته باشد راههای دیگری هم برای این مقصود هست راجع به خروج نفت اظهاراتی کردند که هیچ ارتباطی به مذاکرات فعلی ندارد. خروج نفت به رضایت صاحب امتیاز است از هر راهی که میل او باشد برای او کم خرج تر باشد خارج خواهد کرد و به عقیده بنده شخصاً از هیچ راهی خواه راه آهن باشد خواه طیّاره صرفه ما به خروج نفت از جنوب نیست صرفه ما این است که از شمال خارج شود حالا این بسته است به صرفه خود کمپانی و هیچ مربوط به ما نیست. و یک اظهاری دیگری هم ایشان مکرر کردهاند در صورتی که من قبلاً به ایشان گفتم وقت مجلس را تلف ننمائید و آن مسئله صدی ده و صدی سی است که لاینقطع تکرار میشود و حال آنکه ابداً اساس ندارد و بنده این جا تکذیب میکنم که هیچ آدم با اطلاعی به آقای کازرونی نگفته باشد که صدی ده از مواد مستخرجه از صدی سی عایدات خالص بیشتر است و بعلاوه مکرر توضیح دادم که این صدی ده عایدات مطلق است و یک وقتی اشتباه شده بود بین صدی ده عایدات مطلق و صدی ده عین البته صدی ده مطلق از صد سی و صد و سی و پنج هم بیشتر است و بنده با آقای کازرونی موافقم و همانطور که بعضی آقایان گفتند اگر ما میتوانستیم صدی ۷ صدی ۸ از عایدات خالص را به هر قسم که باشد ببریم بهتر بود دیگر اینکه فرمودند طرف کمپانی مشارالیه است هیچ اینطور نیست. آقای قوامالسلطنه در موقعی که زمامدار بودند در این جا و پیشنهاد آوردند و ما بر طبق قوانین قبول نکردیم و به ایشان گفتیم که باید یکی از اینها را بیاورید یا یک راه دیگری پیدا نمائید ایشان بعد از مطالعات یک راهی پیدا کردند و یک شرایطی از روی آن پیشنهاد و اطلاعاتی که از آمریکا و متخصصین پیدا کردند در ضمن یک مواد کلی به مجلس پیشنهاد کردند برای اینکه دست دولت باز باشد و بر روی آن شرایط دولت بتواند کمپانیهای آمریکائی حرف بزند بنابراین دیگر کمپانی مشارالیه نیست و بنده تکذیب میکنم و آقایان باید بدانند که کمپانی آمریکائی منحصر به کمپانی استاندارد و سینگلر که اساس آنها در موضوع این مطلب در ایران برده شده نیست ای بسا کمپانیهای خیلی بزرگ دیگر هم باشند که وقتی دولت بخواهد بر طبق قانون با آنها مذاکره کند حاضر باشند. یک مسئله دیگر هم ایشان فرمودند و آن راجع به سود پول بود و اگر بنده بخواهم تمام جزئیات را جواب بدهم اتلاف وقت میشود فقط آقای کازرونی را متذکر میکنم که ایشان با داشتن اطلاع از قضایای تجارتی خوب است بیشتر دقت کنند صدی سه یک خیلی بود که قبل از جنگ معمول بود بعد از جنگ سود پول تغییر کرد حتی دولت فرانسه با آن عظمت مالی که دارد در خود آمریکا پول قرض کرده به صدی هفته بلکه به صدی هشت و نه. بعد از جنگ سود پول صورت سابق را ندارد و شاید مسائلی هم که ایشان از این قبیل گفتند تمام جوابهای منطقی دارد که میتوانیم بگوئیم ولی فایده ندارد و بهترین جوابی که داده خواهد شد تصویب است که گمان میکنم برخلاف عقیده آقای اقبالالسلطان بطور اتفاق باشد. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عدهای قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- معلوم میشود کافی است. پیشنهادی از طرف پنج نفر از نمایندگان رسیده (به مضمون ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | امضاء کنندگان ذیل تقاضا میکنند در قانون نفت شمال با ورقه رأی گرفته شود. (وکیلالملک- شیخالاسلام اصفهانی- میرزا محمد دانش- کازرونی- اقبال السلطان) | ||
+ | |||
+ | مخبر- نهایت شرافت را دارد. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- رأی میگیریم به قانون امتیاز نفت که سی و دو ماده است. آقایانی که موافقند ورقه سفید خواهند داد. (در ا ین موقع اخذ و استخراج آراء به عمل آمده نتیجه به طریق ذیل حاصل گردید) | ||
+ | |||
+ | عده حضار ۶۸، ورقه سفید علامت قبول ۵۰- اسامی رأی دهندگان: | ||
+ | |||
+ | مستشارالسلطنه- نصیر دیوان- حاج میرزا اسدالله خان- آقا میرزا طاهر تنکابنی- داور- ناظمالدوله- ناظمالعلماء- آقا میرزا سید حسن کاشانی- ارباب کیخسرو- بیانالدوله- غضنفر خان- پور رضا- حاج میرزا تقی خان نائینی- مصباح دیوان- تدین- سردار معتمد- سپهدار اعظم- صدرالاسلام- فتحالدوله- صدرائی- امینالشریعه- رکنالملک- حاج سیدالمحققین- مدرس- سلیمان میرزا- قوامالدوله- سهامالسلطان- نصرتالدوله- شریعتمدار- عدلالسلطنه- سدیدالملک- آقا میرزا هاشم آشتیانی- آقا میرزا ابراهیم قمی- سردار معظم- معتمدالسلطنه- حاج شیخ اسدالله- لسانالملک- سردار اقبال- محمد ولی میرزا- منتصرالملک- نجات- سردار فاخر- میرزایانس- عمیدالممالک- آقا سید یعقوب- آقا سید فاضل- رفعتالدوله- قوامالسلطنه- ملکالشعراء- حاج نصیرالسلطنه | ||
+ | |||
+ | اسامی رد کنندگان: | ||
+ | |||
+ | حاجی میرزا مرتضی- شیخالاسلام اصفهانی- آقا میرزا علی کازرونی- اقبالالسلطان- دستغیب | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- قانون امتیاز نفت که سی و دو ماده است به اکثریت پنجاه رأی از شصت و هشت نفر نمایندگان حاضر تصویب شد. آقایان تشریف نبرند دو لایحه دیگر هم جزو دستور است که باید رأی گرفته شود اولاً لایحه حقوق متقاعدین وزارت جنگ (آقای امیر ناصر به مضمون ذیل قرائت نمودند) | ||
+ | |||
+ | کمیسیون بودجه لایحه ۱۱۲۸۰ وزارت جنگ را تحت مطالعه در آورده و چون محل پرداخت آن را وزارت مالیه از بابت اعتبار مصوبه در قانون بودجه برای حقوقات و مستمریات معین کردهاند مواد سه گانه ذیل را پیشنهاد مجلس مقدس مینماید. | ||
+ | |||
+ | ماده (۱) مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتداء حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یک ساله هر برج مبلغ هشتصد و بیست و هشت تومان حقوقات تقاعدی صاحبمنصبان و اعضای قدمی وزارت جلیله جنگ را بواسطه قدمت خدمت موافق ریزی که دولت تصریح کرده است از محل اعتبار معینه برای حقوقات و مستمریات پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | ماده (۲) مجلس شورای ملی تصویب مینماید که به وزارت مالیه از ابتداء حمل تنگوزئیل یکساله هر برج مبلغ چهار صد و بیست تومان و چهارصد دینار مستمری شخصی صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را بواسطه سوابق خدمت به شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده است پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | (ماده ۳) مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتداء حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یکساله هر برج مبلغ یکصد و پنجاه و دو تومان و هشت قران و یکشاهی مستمری وارث متوفقیان صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را به شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده است پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- لایحه مشتمل بر سه ماده است در کال واحد به قیام و قعود و بعد در مجموع آن با ورقه رأی میگیریم. مذاکرات در کلیات است. آقای شیخالاسلام (اجازه) | ||
+ | |||
+ | شیخالاسلام- بنده کاملاً موافق هستم با اینکه ... (همهمه بین نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | شیخالاسلام- آقا بنده مطلب دارم این چه اوضاعی است به دیگران میگویند وقت تضییع میکند و حال آنکه خودتان بیشتر وقت تضییع میکنید چرا تهدید میکنید؟ | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- بفرمائید | ||
+ | |||
+ | شیخالاسلام- بنده این آقایان را سوای یک نفر که امروز خدمتشان رسیدم صورتاً نمیشناسم چون از بعضی اشخاص که کمال اطمینان و اعتماد به ایشان دارم شنیدم که این اشخاص مردمان صحیح العمل و مستخدمین صادق و نیکوکار هستند و به این جهت کاملاً با این لایحه موافقم فقط یک سئوالی از اعضاء کمیسیون دارم و آن این است که بابت سال گذشته در این لایحه نوشته شده جزو حقوقهای معوقه در بودجه کل هست یا نیست؟ و حقوقاتی که از بابت هذه السنه نوشته شده است جزو آن قلمی که راجع به مستمریات و شهریهها است هست یا نیست؟ اگر آن تعدیل بودجهها را بهم نزند و منافات نداشته باشد بنده کاملاً موافقم ولی اگر اینها علاوه بر آن بودجه کل است چون مصالح مملکت مقدم بر مصالح اشخاص است کاملاً مخالف هستم و آن تعدیل بودجه را یک مطلب اساسی و یک مطلب ذیقیمتی می دانم برای ایران. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای معتمدالسلطنه (اجازه) | ||
+ | |||
+ | معتمدالسلطنه- آقای شیخالاسلام گویا به خبر کمیسیون بودجه درست دقت نفرمودهاند در این خبر نظریه ایشان کاملاً تأمین شده اولاً این خبر که تقدیم شده و از طرف مجلس تصویب میشود راجع به پرداخت هذه السنه است و در خصوص ماضیه که دولت تقاضا کرده است کمیسیون اظهار عقیده نکرده و به آن قسمت تعدیل بودجه یک منقصتی دارد نیاورده و اگر در راپُرت دقت بفرمایند خواهند دید که قید شده است از بابت اعتبار مستمریات باید بپردازند و وزارت مالیه و رئیس کل مالیه هم با این نظریه کمیسیون موافقت کرده و به هیچوجه اضافه نسبت به اعتباراتی که سابقاً تصویب شده نخواهد بود دیگر اینکه این حقوق متقاعدین وزارت جنگ یک قسمتش مستمریاتی است که از سابق معمول بوده و تازه برقرار نشده چون این آقایان در وزارت جنگ بودهاند آن حقوقات را نمی گرفته و پس از اینکه متقاعد شدهاند همان حقوق را به اسم تقاعد درباره آنها برقرار کردهاند یک قسمت هم راجع به وراث مستخدمین است و گمان میکنم این لایحه یکی از لوایحی است که بهیچوجه نباید در مورد آن مذاکره کرد و یا تصور یک خلاق قانونی نمود. (بعضی گفتند مذاکرات کافی است) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- رأی میگیریم به دخول در شور در مواد. آقای مستشارالسلطنه چه فرمایشی دارید؟ | ||
+ | |||
+ | مستشارالسلطنه- بنده راجع به غلامرضا خان امیر پنجه (چون برای او نیز یک لایحه تقدیم کردهاند) میخواستم تقاضا کنم جزو این لایحه بشود. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای معتمدالسلطنه (اجازه) | ||
+ | |||
+ | معتمدالسلطنه- راجع به غلامرضا خان امیر پنجه کمیسیون راپُرت جداگانه تقدیم کرده است بعد از این لایحه مطرح میشود. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آن هم جزو دستور امروز است بعد از این لایحه مطرح میشود فعلاً رأی میگیریم به دخول در شور مواد. آقایانی که دخول در شور مواد را تصویب میکنند قیام بفرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- تصویب شد. ماده اول (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتدای حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یکساله هر برج مبلغ ۸۲۰ تومان حقوقات تقاعدی صاحبمنصبان و اعضای قدیمی وزارت جلیله جنگ را بواسطه خدمت، موافق ریزی که در لایحه دولت تصریح شده است از محل اعتبار معینه برای حقوقات و مستمریات پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اغلب قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- تصویب شد. ماده دوم (به تفصیل ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتدای تنگوزئیل یکساله هر برج مبلغ ۴۲۰ تومان و چهار صد دینار مستمری شخص صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را بواسطه خدمت، شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- در این ماده هم مخالفی نیست؟ (گفته شد خیر) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- رأی میگیریم به ماده دوم. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کثیری قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- تصویب شد. ماده سوم (به شرح آتی خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتدای حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یکساله هر برج مبلغ (۱۵۲ تومان و هشت قران و یکشاهی مستمری وراث متوفیان صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را به شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده است پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه) | ||
+ | |||
+ | مستشارالسلطنه- آقای معتمدالسلطنه چنین تصور کردند که بنده مسبوق نیستم آن لایحه تقدیم شده بنده برای سهولت امر پیشنهاد کردم حقوق تقاعد غلامرضا خان امیر پنجه هم جزو همین لایحه شود یک مرتبه رأی گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- لایحه اش هنوز موجود نیست حالا به این لایحه که جزء دستور شده باید ردی داده شود. در ماده سوم مخالفی نیست؟ (بعضی گفتند خیر) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- رأی میگیریم به کلیه لایحه با ورقه. آقایانی که موافقند ورقه سفید میدهند (اخذ آراء به ع مل آمده آقایان امیر ناصر و منتصرالملک استخراج نمودند و به شرح ذیل نتیجه حاصل شد) | ||
+ | |||
+ | ورقه سفید علامت قبول (۶۰) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- تصویب شد. آقایان معتمدالسلطنه و مستشارالسلطنه تقاضا کردهاند لایحه حقوق تقاعدی آقای غلامرضا خان امیر پنجه مطرح شود یک راپُرتی هم راجع به کمیسیون محاسبات است آن هم اهمیت دارد ... (بعضی گفتند بماند برای جلسه بعد) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه) | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو- بنده خیلی آقایان را با عجله میبینم که تشریف ببرند. آقایان وظایفی برای مجلس معین میکنند ولی نمیتوانند نیم ساعت از وقتشان را صرف کنند. بنده نمی دانم اداره مباشرت چگونه میتواند کارهایش را بکند اگر آقایان حاضر نباشند. یک پیشنهادی بود که اداره مباشرت تهیه کرده و کمیسیون محاسبات رأی داده تصویب کند حالا آقایان مختارند فقط بنده عرض میکنم هر ساعتی که به تأخیر بیفتد موجب ضرر است. عده شصت و سه نفر است و گویا برای مذاکره و رأی کافی نیست دیگر اختیار با خود آقایان است. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- بسیار خوب می فرمائید کافی نیست جلسه را ختم میکنیم. جلسه آتیه فردا سه ساعت قبل از ظهر خواهد بود. آقای ارباب کیخسرو (اجازه) | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو- بنده در دستور عرض دارم. دستور را قبلاً معین بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- دستور اولاً لایحه راجع به غلامرضا ثانیاً خبر کمیسیون محاسبات مجلس | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو- بنده تقاضا دارم قانون تفریغ بودجه سال گذشته را هم جزو دستور بفرمائید (جمعی گفتند- صحیح است) | ||
+ | |||
+ | نایب رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه) | ||
+ | |||
+ | مستشارالسلطنه- بنده هم راجع به همین لایحه که جزو دستور شد عرض داشتم. | ||
+ | |||
+ | (مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس- '''مؤتمنالملک''' | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]] |
نسخهٔ ۵ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۳۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۸۶
جلسه ۲۸۶
صورت مشروح مجلس یوم چهارشنبه ۲۳ جوزای ۱۳۰۲ مطابق ۲۷ شوال ۱۳۴۱
(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید)
صورت مجلس یوم دوشنبه ۲۱ جوزا را آقای امیر ناصر قرائت نمودند
رئیس- صورت مجلس باید به تمامه خوانده شود. یک قسمت از نطق آقای مستوفیالممالک که خوانده نشد قرائت میشود (آقای امیر ناصر یک سطر از صورت مجلس را که بدواً قرائت نشده بود قرائت نمودند)
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- بنده این صورت مجلس را در نوشتن متناسب ندیدم زیرا یک قسمت از این نطقها در صورت مجلس خلاصه نوشتهاند و یک قسمت را مفصل صحبت هائی که بنده و آقای مدرس کردیم خیلی مناسب با صورت مجلس نوشته شده ایکاش همه نطقها اینطور نوشته شده بود و آن قسمت هائی که در آخر مجلس آقای تدین در غیاب هیئت دولت فرمودند خیلی مفصل نوشته شده است اگر آهنگ، آهنگ اولی است که اینها را هم باید مختصرتر بنویسند و اگر آهنگ، آهنگ دومی است که اولیها را هم باید آن قسم نمایند و اگر خیر باید آن مسائل و مطالبی که در این آخر مجلس در حال عصبانیت گفته میشود مطرح شود آنوقت بنده هم راجع به قسمتهای اخیر صورت مجلس بعضی عرایض دارم که اگر اجازه داده شود عرض میکنم.
رئیس- صورت مجلس باید اصلاح شود. بنده تصدیق دارم که قابل اصلاح است و نطقهایی که آقای مدرس و آقای سلیمان میرزا فرمودند باید مفصل تر نوشته شود. (جمعی از نمایندگان- صحیح است)
رئیس- قبل از ورود در دستور بندها اجازه میخواهم مطلبی خدمت آقایان عرض کنم یک قسمتش در واقع راپُرتی است که به مجلس میدهم و قسمت دیگر هم توضیحاتی است در دو شب قبل در پایان استیضاح که از طرف شصت هفتاد نفر از تماشاچیان تا پنج و شش نفر چنانچه گفته شده است آن بی نظمیهایی که مشاهده فرمودید رخ داد و بنده فقط و فقط من باب حفظ انتظامات داخلی مجلس مجبور شدم یک پیشنهادی بکنم و تصویب هم فرمودند (اغلب نمایندگان- صحیح است) و گمان میکنم به اتفاق آراء هم تصویب شد (صحیح است) بعد از اینکه این رأی داده شد بنده به نظمیه تلفن کردم آمدند انی جا و تحقیقاتی هم که بنا بود بشود شد ولی جمعی از تماشاچیان خارج شده بودند نظمیه تحقیقاتی کرد و یک راپُرت و صورت ۱۳ نفر از اشخاص را به بنده داد و نظمیه میگفت این اشخاص منشاء این غوغا بودهاند بنده هیئت رئیسه را تشکیل دادم و در این باب مذاکراتی شد و هیئت رئیسه عقیده شان بر این بود که بیش از این نباید این اشخاص را تعقیب کرد و دخل این مر شد اگر قرار بر این است که دیگر این قبیل امور در مجلس روی ندهد و خلاف نظمی واقع نشود همین قدر که این اشخاص چند ساعتی توقیف شدهاند کافی است. این بود که بنده هم به نظمیه دستور دادم آن اشخاص را مستخلص کنند. این قسمت راپُرتی بود که در اثر رأی مجلس لازم بود داده شود یک قسمت هم توضیحاتی است که بنده باید بدهم و آن این است که در اطراف این قضایا مطالبی که بکلی کذب و خلاف واقع است منتشر شده است مثلاً گفته شده است بنده به آقای سردار سپه دستور دادم که تماشاچیها را ساکت کنند و گفته شده است که بنده به آقای سردار سپه دستور دادم که قوای انتظامی به این جا بفرستد. بنده این مطالب را تکذیب میکنم بنده بهیچوجه دستور به آقای سردار سپه ندادم بعد از آنکه آقایان وزراء از مجلس خارج شدند آقای سردار سپه آمدند نزدیک کرسی خطابه از من پرسیدند که من هم بروم یا بمانم بنده عرض کردم میل خودتان است میخواهید تشریف ببرید نمیخواهید تشریف نبرد. اینکه ایشان آمدند نزدیک کرسی نطق و صحبتی کردند صحبت شان همین بود که عرض کردم لاغیر. حالا اگر در خارج متعرض کسی شدند یا زود و خوردی واقع شده است مربوط به بنده نیست و بنده از آن رأیی که گرفتیم بهیچوجه تجاوز نکردم حتی آمدند و به بنده گفتند در پائین جمعی هستند که منشاء فتنه و فسادند امر بدهید آنها را بگیریم بنده گفتم خیر رأی که گرفته شده فقط راجع به این اطاق بوده است اگر این خلاف واقعها و مطالب ناصحیح در روزنامه منتشر نمیشد بنده اهمیت نمیدادم ولی چون بنده جرائد را چیز بسیار مهمی می دانم و مربی و هادی افکار عامه می دانم و میبینم این قبیل مطالب سراپا کذب در بعضی جرائد انعکاس نموده است برای اینکه مبادا سوء تفاهمی بین مردم و شاید بین بعضی از آقایان وکلاء تولید شود لازم دانستم این توضیحات را در این جا بدهم یا اگر در واقع سوء تفاهمی تولید شده است رفع شود (صحیح است) ماده چهارم لایحه نفت (به شرح آتی قرائت شد)
پیشنهاد آقای مدرس راجع به ماده ۴ در کمیسیون مطرح ماده ۴ تصویب و پیشنهاد مدرس مینماید.
ماده ۴- اعطای امتیاز مقید خواهد بود به اینکه صاحب امتیاز لااقل ده میلیون دلار بعد از تصویب مجلس شورای ملی بوسیله بانکهای معروف ممالک متحده آمریکا به دولت ایران قرض بدهد به ترتیبی که از جهات معاملات برای دولت ایران مفید بوده و اعتبارات دولت ایران را در ممالک مزبوره تشیید نماید.
نصرتالدوله (مخبر)- یک اصلاحی باید بشود گویا فراموش شده در راپُرت نوشته شود بعضی آقایان اینطور عقیده داشتند که بعد از تصویب مجلس مبدل شود به (با تصویب مجلس)
کمیسیون هم موافقت کرد بنابراین باید لفظ (بعد از) تبدیل به (با تصویب مجلس شورای ملی) به دولت ایران قرض بدهد. از طرف عده از نمایندگان- (صحیح است)
رئیس- کسی با این ماده مخالف نیست؟ (گفته شد خیر)
رئیس- اگر لازم است دوباره قرائت شود (جمعی از نمایندگان- قرائت شود)
(ماده فوق مجدداً با تبدیل لفظ بعد از به (با) به شرح فوق قرائت شد.
رئیس- رأی میگیریم به این ماده. آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند. (جمع کثیری از نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده الحاقیه از طرف آقای اقبالالسلطان پیشنهاد شده قرائت میشود. (به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده الحاقیه را پیشنهاد میکنم.
ماده الحاقیه- دولت مجاز است حقوق دولت را از مواد مستخرجه از معادن نفت شمال قبل از وضع خرج نماید این حقوق نباید کمتر از صدی ۱۲ باشد. اقبالالسلطان
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- چنانچه خاطر آقایان مسبوق است در موضوع حقوق دولت از نفت شمال مذاکرات زیادی شد و از طرف دولت پیشنهاداتی شد. کمپانی اول صدی ۱۰ قبل از وضع مخارج پیشنهاد کرد بعد نفهمیدم چطور شد که کمیسیون نفت با کمپانی ثانی که داخل مذاکره شد این مأخذ را از دست داد و حال آنکه اگر همان صدی ۱۰ را مأخذ میگرفت و با کمپانی ثانی یا ثالث داخل مذاکره میشد صحیحاً ما میفهمیدیم که این کمپانی ثانی از کمپانی اول چقدر بیشتر میدهد.
خلاصه یک مرتبه تغییر دادند و قبل از وضع خرج را تبدیل کردند به بعد از وضع خرج و دو رویه پیدا شد ما حالا نمیتوانیم معین کنیم که آن صد ۱۰ قبل از وضع خرج انفع به حال ما است یا این صد بیست پس از وضع خرج که در این قانون نوشته شده است و اگر ما این ماده را اینطور که بنده عرض میکنم بنویسیم شاید در ضمن عمل به نفع دولت باشد. ولی اگر بخواهیم دولت را مجبور کنیم که صدی بیست بعد از وضع مخارج بگیرد شاید دولت نتواند طور دیگر با کمپانیها داخل مذاکره شود. اصل ماده که در این قانون هست این است که به دولت اجازه میدهد که حقوقش را از قرار صدی بیست به ترتیباتی که در این قانون نوشته شده بطور تقاعد پس از وضع خرج دریافت نماید.
و بنده معتقد هستم بعد از آنکه این ماده الحاقیه که بنده پیشنهاد کردم ضمیمه بشود و به دولت اجازه داده شود که با کمپانیها مذاکره نماید و حقوقی که قرار میدهد کمتر از صد دوازده قبل از وضع خرج نباشد دست دولت باز میشود و مطابق اطلاعاتی که دول تحصیل خواهد کرد یک مذاکراتی با کمپانیها مینماید و از مقابل کردن دو رقیب با هم یک استفاده میبرد واِلا اگر این طریقی که شما در این قانون نوشتهاید و حقوق دولت را بعد از وضع مخارج قرار دادهاید دولت نمیتواند با یک کمپانی دیگری مذاکره کند وقتی از وضع خرج سهم دولت را معین نماید. پس اگر این ماده پیشنهادی بنده تصویب شود گمان میکنم دست دولت بازتر شود و بهتر بتواند از بستن این قرارداد استفاده نماید. دیگر بسته به نظر آقایان است که موافقت کنند یا نکنند.
مخبر- بنده تأسف میخورم از اینکه اظهارات همکار محترم را درست نفهمیدم. پیشنهاد ایشان این است (که دولت مجاز است حقوق خود را از مواد مستخرجه از معادن نفت شمال قبل از وضع خرج معین نماید. این حقوق نباید کمتر از صد ۱۲ باشد.) اگر مقصودشان این باشد عین نفت خرجی ندارد که میفرمایند قبل وضع خرج و اگر مقصودشان از وضع خرج آن مخارجی است که بعد از دادن تعلق میگیرد که این ماده آن مقصود را نمیرساند. بعلاوه این پیشنهاد را دیروز آقای مدرس تقدیم کرده بودند.
گویا شاهزاده اقبالالسلطان تشریف نداشتند. پیشنهاد کرده بودند که دولت میتواند به جای عایدات خالص حق خود را از نفت که بدواً از معدن استخراج میشود مشخص نماید مشروط بر اینکه کمتر از صد بیست عایدات خالص نباشد.
مقصودشان از حیث مقایسه بود یعنی عقیده داشتند که عین نفت را تا میزان صدی ۲۰ عایدات خالص بدهند حالا یا صدی ۱۰ میشود یا صد ۱۱ یا صد ۱۲ در هر صورت پیشنهاد آقای مدرس که عرض کردم دیروز به عنوان ماده الحاقیه پیشنهاد کرده بودند که ترتیب پرداخت حق دولت را از عایدات خالص به عایدات عین از مواد مستخرجه تبدیل نمایند در مجلس رد شد و بنده بین پیشنهاد آقای اقبالالسلطان با پیشنهاد آقای مدرس هیچ فرقی نمیبینم. فقط تفاوتی که دارد این است که ایشان علاوه کردند قبل از وضع خرج و چنانچه عرض کردم بنده یعنی قبل از وضع خرج را نفهمیدم و همانطور که عرض کردم پیشنهاد ایشان بعد از رد شدن پیشنهاد آقای مدرس مورد ندارد و البته اگر ایشان قانع نمیشوند و باز توضیح میدهند از طرف اعضاء کمیسیون و مدافعین دفاع میشود.
رئیس- آقای میرزا علی عضو کمیسیون هستند.
آقا میرزا علی- ماده الحاقیه است آیا میتوانم عرایضی بکنم؟
رئیس- بفرمائید
آقا میرزا علی- بنده یک پیشنهادی تقدیم کردم تقریباً شبیه بود به پیشنهاد آقای اقبالالسلطان با مختصر تفاوتی که حق دولت صد ۱۲ از عین نفت استخراج شده بدهد.
کازرونی- اگر غرض آقای اقبالالسلطان این است که صد بیستی که بعد از وضع مخارج به ما میدهند برگردد به صد ۱۲ از عین نفت که قابل قبول و تصور نیست و تصور نمیکند همچو چیزی عقلی باشد و بنده با اینطور نمیتوانم با ایشان موافقت کنم و البته بایستی مقصودشان این باشد که بعد از وضع مخارجی که تعلق میگیرد از قبیل کرایه کشتی و حقالعمل و دلالی و حمل و نقل و غیره صد ۱۲ به ما از عین نفت بدهد و مقصود بنده هم این است و به صرفه ایران هم نزدیکتر است و در این مسئله بنده با بعضی مقدمات مربوطه مذاکرات مفصلی کردم و اطلاعاتی هم دارم که هیچ قابل تردید نیست. همانطور که آقای اقبالالسلطان میفرمودند اول که این پیشنهاد به مجلس آمد حق ایران را صدی ده از عین نفت مستخرجه بدون مخارج یعنی مخارج به ما مربوط نباشد معین کرده بودند ایشان حالا پیشنهاد کردند کمتر از صدی دوازده نباشد. آنها قبل از وضع مخارج در صورتی که عین نفت مخارج ندارد و این صدی ده را که اول پیشنهاد شد بعد مدرک قرار دادند و اول به صدی شانزده به صدی ۲۰ از عایدات خالص پرداختند. بنده تصور نمیکنم اینها مطالعاتی بوده است که قطع دارم در ضمنش غفلتی هم شده است و اگر غفلت نشده بود اعضاء محترم کمیسیون راضی نمیشدند که این ترتیب را به مجلس پیشنهاد نمایند و اگر تصور میفرمایند که غفلتی نشده است خوب بود پس از یک سال مطالعه این جا مدلل میکردند و میفرمودند که دیدیم صرفه دولت ایران به صد بیست از عایدات خالص است نه به صدی ده یا صدی دوازده از عین مواد مستخرجه ولی بنده ادعا میکنم و ثابت هم میکنم که آن صدی ده ولی بیشتر از این صدی ده اولی بیشتر از این صدی بیست ثانی است و آقایانی که میگویند صدی بیست به من مدارک نشان بدهند. فرض میکنیم نه ایشان مدرکی دارند و نه من ایشان تصور کردند صدی بیست بهتر است من تصور کردم همانطور که آقای اقبالالسلطان پیشنهاد کردند ما اختیار به دولت میدهیم که دولت در حدود اختیاراتی که دارد از یک طرف داخل مذاکره با آن کمپانی شود که مشارالیه این قانون است و همچنین داخل مذاکرات با آن کمپانیهای دیگر که متقارب باشند با این کمپانی و آن کمپانیها مطالعاتی در اطراف صدی بیست و صدی دوازده و صدی ده بکنند ببیند صرفه دولت در کجا است و بالاخره دولت را محدود کنیم و دولت مجبور نباشد که اگر صدی بیست نشد ندهد یا اگر صرفه دولت را در صدی ده دید و توانست با صدی دوازده پیشرفت بدهد مختار باشد که داخل مذاکره شود این محدود است. بنده تصور میکنم بیمورد باشد و بهتر این است که این اختیار را به دولت بدهیم و محض اینکه خاطر آقایان تسلی پیدا کند آن شرط درا در آن بکنیم که میزان و مقیاس کمتر از صدی بیست نباشد (از طرف نمایندگان- مذاکرات کافی است)
اقبالالسلطان- بنده توضیحی دارم
رئیس- بفرمائید
رأی میگیریم به پیشنهاد آقای اقبالالسلطان. آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام اقبالالسلطان- آقای مخبر فرمودند که حتی قبل از وضع مخارج را نفهمیدند و اینکه این عبارت مصطلحی است بین مردم که میگویند قبل از وضع خرج در معاملات هم حقوق خودشان را پیش بینی میکنند یک مرتبه بعد از وضع خرج و این مطلب مصطلح است و همه می دانند پیشنهاد شده است که حقوق دولت صد بیست باشد بعد از وضع مخارج پس از آن برای کمپانی بیرون آوردن نفت سهل میشود و آن مخارج موضوع شود آنوقت صد بیست را به دولت بدهند.
نصرتالدوله- از عایدات خالص؟
اقبالالسلطان- بلی از عایدات خالص. یعنی آنچه که باقی میماند پس از وضع مخارج صدی بیست به دولت بدهد بنده عرض میکنم به دولت اجازه داده شود داخل مذاکره گردد و کار به خارج نداشته باشد که کمپانی چه مقدار برای مخارج ابتدائی و چه مقدار برای انتهائی خرج میکند و هیچ کار نداشته باشد و از آنچه که از این معدن بیرون میآید صدی دوازده بگیرد آن وقت وقتی که دولت چنین حقی داشت در ضمن مذاکره صرفه و صلاح خود را ملاحظه میکند اگر صرفه خود را اینطور دید رفتار میکند و اگر آنطور که در قانون نوشته شده صلاح دید آنطور میکند و به مجلس پیشنهاد مینماید مجلس حکمیت میکند و پیشنهاد بنده با پیشنهاد آقای مدرس خیلی فرق دارد.
پیشنهاد آقای مدرس این است که صد بیست از عایدات خالص را حساب کنند و نفت بدهند ولی پیشنهاد بنده این است که صدی دوازده بعد از وضع مخارج از عین نفت نفت بدهند.
رئیس- خوب رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن پیشنهاد ماده الحاقیه آقای اقبالالسلطان. آقایانی که ماده الحاقیه ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (عده قلیلی برخاستند)
رئیس- قابل توجه نشد. مذاکرات راجع به کلیات است. آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- با این ترتیب که بنده دیدم آقایان در رأی دادن آزاد نیستند. تصور میکنم آنچه هم در کلیات این قانون اظهار کنم به جائی نرسد از این جهت عرضی ندارم. (همهمه بین بعضی از نمایندگان)
رئیس- (خطاب به اقبالالسلطان)- چه می فرمائید؟
اقبالالسلطان- عرض میکنم آقای محمد ولی میرزا به آقای سعادت اصرار کردند بنشینند و رأی ندهند.
رئیس- جنابعالی چرا مطالب خود را نمی فرمائید؟
اقبالالسلطان- فایده ندارد.
رئیس- شما توضیح بدهید شاید آقای سعادت قانع شوند. چطور می فرمائید در رأی دادن آزاد نیستند؟
اقبالالسلطان- آقای سعادت را به زور نشاندند
رئیس- اینکه شما می گوئید توهین به مجلس است
اقبالالسلطان- چرا ایشان را مینشانند؟
رئیس- به شما چه ربطی دارد؟ چون بنده باید حضور اعلیحضرت شرفیاب شوم مرخص میشوم بعد جلسه را تشکیل میدهیم. (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید)
نایب رئیس- آقای آقا سید فاضل پیشنهاد میکنند ماده الحاقیه را ضمیمه قانون نفت نمایند (به شرح ذیل قرائت شد)
دولت مجاز است که حقوق خود را یا به طریق ماده شانزدهم معین نماید یا صدی دوازده از عایدات قبل از تعیین هر خرجی یا صدی دوازده از عین نفت مستخرجه از معادن
نایب رئیس- فقره سومش مورد ندارد فقط فقره دومش است که آن صدی دوازده است. (جمعی از نمایندگان- شور در کلیات است موقع ندارد)
نایب رئیس- فقره سوم موقع ندارد ولی فقره دومش موقع دارد.
مخبر- آقا شور در کلیات است.
نایب رئیس- هنوز شروع نشده است. (جمعی از نمایندگان- مذاکرات در کلیات است)
نایب رئیس (خطاب به آقا سید فاضل)- در قسمت دوم اگر توضیحی دارید بفرمائید.
سلیمان میرزا- آقا برخلاف نظامنامه است.
نایب رئیس- آقا هنوز رأی داده نشده است ... آقای تدین (اجازه)
تدین- شور در کلیات آخر محتاج به رأی نیست و بعلاوه عمل هم شد و شروع در دستور کلیات شد به دلیل اینکه آقای رئیس اجازه دادند به آقای اقبالالسلطان که در کلیات مذاکره کنند نهایت ایشان صحبت نکردند.
نایب رئیس- اگر مذاکرات در مواد کافی است بسیار خوب. آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه)
اقبالالسلطان- آقا نوبت بنده است.
تدین- اجازهها محفوظ است
اقبالالسلطان- علت پیشنهادی که کردم این بود که در خارج مجلس دیدم یک عده زیادی با این پیشنهاد موافق شدند که این اختیار هم به دولت داده شود. بنده پیشنهاد کردم و از احساسات آقایان و نظریاتشان معلوم شد فقط اگر یک نفر با پیشنهاد بنده موافقت کرده بود تصویب میشد البته همان آقایانی که پیشنهاد بنده را موافقت کردند و صلاح دیدند وقتی که بخواهید رأی در کلیه قانون بگیرید قطعاً رأی نخواهند داد. (بعضی نمایندگان- صحیح است) (برخی دیگر- صحیح نیست)
اقبالالسلطان- همین طور است. آنوقت تصور میکنم قانون مهمی که برای نفت میگذرانید به عقیده بنده وقتی به اکثریت یک نفر یا دو نفر تصویب شد قدری خوب نباشد برای اینکه این قانون باید با اکثریت تام بلکه بالاتفاق بگذرد و در آن صورت گمان میکنم خیلی اثراتش بهتر و خوب تر باشد حالا که آن پیشنهاد بنده رد شد ولی در وضع این قانون به اینطور که دولت حق دارد یا کمپانی داخل مذاکره شود که صد بیست بعد از وضع مخارج یعنی صد بیست از عایدات خالص. این دست و پای دولت را میبندد و ما از دادن این امتیاز استفاده نخواهیم کرد. زیرا طرف ما یک کمپانی خواهد شد وقتی طرف یک کمپانی شد و رقیب نداشت قطعاً آنطور که باید استفاده شود در مواد و شرایط نخواهد شد و بعد بنده نمی دانم این قانون که امروز وضع میشود آیا آن دو قانون سابق را که اجازه دادیم با کمپانی استاندارد و سینگلر داخل مذاکره بشوند ملغی میکند یا آن دو قانون به حالت خود باقی است و باز دولت حق دارد که در حقوق این معادن از صد دوازده یا صدی ده (درست در نظرم نیست در آن نوشته بودند بیش از صدی ده باشد تعیین نداشت) دولت باز میتواند داخل مذاکره شود که حقوق دولت را از مواد مستخرجه قبل از وضع خرج بگیرد.
حالا بسته است به نظر آقای مخبر که ببینیم این قانون که گذشت آن دو قانون سابق به حال خودش باقی میماند یا این قانون ناقض آن دو قانون است؟ و این قانون یک قانون امتیازی خواهد بود برای کمپانی که به او امتیاز داده میشود؟
در هر صورت بنده کاملاً مخالفم با گذراندن قانون زیرا استفاده نمیتوانیم بکنیم چون طرف را منحصر کردهاند به یک کمپانی و آنطور که باید و شاید منافع ما تأمین نمیشود حالا بسته است به نظر آقایان اکثریت رأی بدهند یا ندهند وانگهی این قانون به نظر بنده چندان در افکار عامه مؤثر نیست چون باز قابل مذاکره است و وقتی کنترات تمام شد به مجلس میآید و مجلس دو مرتبه رأی خواهد داد آنوقت حکمیت آن با وکلای دوره پنجم است و هر طور که صلاح و صرفه مملکت را بدانند میگذرانند و بنده هم چندان اصراری به موافقت ندارم. مقصودم این است که آقایان طرف را یک کمپانی قرار ندهند و دو کمپانی قرار بدهند برای اینکه دست دولت باز باشد که بتواند آنطور که برایش ممکن است به منافع ما تمام کند.
نایب رئیس- آقای کازرونی مخالفند؟
کازرونی- بلی
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- گر چه عقیده بنده این است که مذاکرات در این موضوع کافی شده باشد چون امتیاز نفت دو سال است در مجلس شورای ملی شده است در واقع به اصطلاح شاهزاده سلیمان میرزا به افکار عمومی مراجعه شده است و بنده فلسفه مخالفت آقای اقبالالسلطان را نفهمیدم برای چیست؟ زیرا ملت ایران طالب است که امتیاز نفت شمال را بدهند به کمپانی نمایندگان ملت هم در بعضی از مواد آن به اکثریت تام رأی دادند شور اول شد بعد از شور اول در روزنامهها منتشر شد و جلب نظر عمومی را در مورد این قانون کردند بعد شور دوم شد و در شور دوم آقایان در هر ماده که پیشنهاد کردند دو مرتبه رفت به کمیسیون مدتی فرجه داده شد و در آن قانون تعمق نظر شد و مجدداً به مجلس آمده بعد از مذاکرات بالاخره رأی داده شد. بقدری این مواد امتیاز نفت شمال دانسته و اذهان تکرار شد که گمان میکنم ما گرفتار در مشاغل سیاسی نبودیم تمام الفاظ و عبارات آن حفظ مان شده بود نهایت بواسطه گرفتاری فوقالعاده نتوانستیم حفظش کنیم. این راجع به این که عرض کردم مذاکرات کافی است. اما راجع به فرمایشاتی که آقای اقبالالسلطان فرمودند سایر عملیات خودشان را وادنک کردند که رئیس اجازه دادند فرمودند عرض ندارم. حالا آقایان ملاحظه فرمودند که اعتراضاتشان چه بود آیا این قانون با آن قانون چه ربطی دارد ناقص یا متضاد یا معارضی دارد؟ البته هیچ این مطالب با اصل موضوع رابطه ندارد وقتی دو کمپانی که پیشنهاد به توسط رئیسالوزراء به مجلس دادند بعد شاهزاده سلیمان میرزا مطابق نظامنامه اظهار کردند که دولت یکی از آنها را باید قبول و مطابق اصول پارلمانی به مجلس پیشنهاد کند بعد دولت به عنوان لایحه قانونی دولتی تقدیم کردند. حالا آقای اقبال السلطان نمیتوانند بفرمایند این عملیاتی که مجلس کرده غلط است نمیتوانند بفرمائید یک لایحه قانونی که دولت تقدیم مجلس کرد مطابق جریان پارلمانی رفت به کمیسیون و در آن جا دقت شد و دو شور شد الآن هم عنوان امتیاز نیست مجلس ۴ لایحه قانونی برای امتیاز نفت شمال گذراند که دولت مجاز است در تحت این مواد ۳۳ گانه امتیاز نفت شمال به کمپانی آمریکائی بدهند و در قانون اسم برده نشد که کمپانی نفت شمال استاندارد باشد یا کس دیگر باشد ما گفتیم در تحت این مواد سی و سه گانه دولت مختار است با کمپانی آمریکائی اتازونی که در قانون نوشته شده این مسئله را تمام کند بعد امتیازش در مجلس بیاورد این چه ربطی دارد به آن امتیاز اول در واقع اگر بفرمائید معارض با این نیست زیرا مطابق امتیاز اول دولت مجاز بود با کمپانی استاندارد اویل داخل مذاکره شود و امتیاز را به او بدهد بعد آن نقض شد به اعتبار اینکه عمومیت داشته باشد اعم از سینگلر یا استاندارد اویل یک کسی دیگر. اما راجع به حقوق دولت برای اینکه آقای اقبالالسلطان کاملاً مستحضر شده باشند عرض میکنم کمیسیون به اصرار و زحمت با پیشنهادهای زیاد ملاحظه نفع دولت را کرد و گفت از عایدات خالص صدی بیست به دولت داده شود و علت این است که ما در ایران تفتیش میکنیم و خرج ادارات خودمان را میدانیم آقایان مستحضر باشند خالصجات آذربایجان در زمان مظفرالدین شاه سالی سه هزار تومان به دولت میداد بعد از آنکه سلطنت مشروطه شد خالصجات محمد علی میرزا هم ضمیمه آن شده است الآن ببینید بیشتر به خزانه دولت عایدات وارد میشود یا در زمان مظفرالدین شاه. همین حاج ناصرالسلطنه سالی صد هزار تومان به دولت میداد حالا یک مبالغ کلی هم روی آن میگذراند و کسر خرج پیدا میکنند و در هر صورت با این بی ترتیبی ادارات و مأمورین مخصوصاً مأمورین مالیه چطور میتوانیم استفاده کنیم ما میخواهیم فقط دولتمان دارای یک استفادههایی باشد که چرخهای ادارات به حرکت بیاید واِلا رؤساء و امنای مالیه که مسئولیت ندارند هر جا ما از خالصه سئوال کنیم و بگوئیم بیائید مطابق جزء جمع حساب بدهید میگویند جزء جمع ندارد در هر صورت وقتی ملاحظه بفرمایند خواهند فهمید که اعضای کمیسیون با ملاحظه اهالی و ملاحظه ادارات و ترتیبات مملکتی این قانون را نوشته و دیدند به این ترتیب انفع به حال دولت و مملکت است که سالی صد بیست از منافع خالص به توسط یک بانکی به دولت داده شود بلکه انشاءالله کمکم ما به طرف سعادت برویم و انشاءالله بعد از این یک کمپانی صالح پیدا کردیم که موفق شویم عین این مواد مستخرجه را بگیریم که آن عین شاید به حال ما انفع باشد ولی انصافاً وقتی شما ملاحظه بفرمائید انفع به حال ما این است که منافع خالص وارد یک بانکی بشود و در آن بانک صادر و وارد بشود و این اشکال را بنده وارد نمی دانم. گمان میکنم بیش از این مذاکرات لازم نیست و به عقیده من کافی است.
نایب رئیس- آقای کازرونی مخالفید در کلیات؟
کازرونی- بلی
نایب رئیس- بفرمائید
کازرونی- اولاً آقای آقا سید یعقوب اظهار نمودند که بنده و آقای اقبالالسلطان از جانب که حرف میزنیم گویا ایشان تصور میفرمایند ما وکیل بی موکل هستیم اگر این طور باشد و ما حق نداشته باشیم صحبت بداریم به عقیده ایشان وکیل بی موکل هستیم. این موضوعی است علیحده. بنده گمان میکنم وکیل ملت ایران و وکیل سی کرور نفوس از این جهت است که خودم را در مقابل ملت ایران مسئول نیک و بد ایران می دانم و خودم را مجبور می دانم که در مقابل عقاید خودم سعیها و کوششها و رنجها و زحمتها متحمل بشوم که عقاید خود را پیش ببرم. هیچ چیز هم نمیتواند کمی از عقاید من جلوگیری کرده باشد حالا کاری ندارم در اینکه آقای آقا سید یعقوب گاهی از اوقات شوخی میکنند حالا هم شاید شوخی کردهاند و بنده می دانم عرایض بنده در محیط فعلی نظر به مقتضیات امروزی اثری نخواهد بخشید (صحیح است) و چون انشاءالله تعالی دوره پنجم بزودی خواهد رسید من افکار خودم را احاله به آن دوره میکنم اگر در آن جا هم اثری نکرد به تاریخ میسپارم که اگر فردا ملت ایران خواست حکمیت نماید روح بنده از این حکمیت ممتاز باشد برای اینکه سوء تعبیری نشود چنانکه مکرر عرض کردهام باز هم عرض میکنم بنده مخالف دادن امتیاز نیستم بنده نمیگویم بایستی نفت همینطور در زیر زمین باقی بماند. بنده نمیگویم که یک کمپانی بیاید و سرمایه بیاورد و استخراج کند و تمام منافع را به ما بدهد بنده میگویم باید رعایت عدالت و انصاف و مروت بشود. بنده عرض میکنم همانطوری که در تمام دنیا مجری و معمول است با ما هم همانطور معامله بکنند و بنده هم عقیده دارم و حق تقدم میدهم به آمریکائیها لکن اگر بنا شد که کمپانی آمریکائی گفت چون تو ایرانی حالا حس کردی که باید این امتیاز را به من بدهی من بایستی حقوق تو را پامال بکنم آنوقت تکلیف چیست؟ بنده عرض میکنم بایستی کوشش کنیم که اگر معدن نفت منحصر به ایران نیست به عقیده بنده عمده نفت در ایران است بادکوبه اش از یک طرف و جنوب و شمالش از طرف دیگر آنوقت آیا با داشتن این معادن که اسباب حیات و ممات ملل هستند سزاوار است که این ملت ایران بدبخت و فقیر باشد البته جگرگداز است و جگرخراش است گفتگو در رفع احتیاج و رفع بدبختی و فلاکت است اما احساسات سطحی است میگویند اختیار بدهید مردم مشغول کار بشوند که رفع احتیاج آنها بشود اما این الفاظی است که میگویند و این امتیاز رفع بیکاری مردم را نمیکند برای اینکه در نفت جنوب هم دیدیم دو هزار دو هزار مشغول کرده بودند و به هر نفر روی یک قران و دو قران میدادند و این اسباب خوشوقتی و خوشبختی ایران نخواهد بود. یگانه خوشبختی ملت ایران فقط و فقط منحصر به راه آهن است و مقدمه راه آهن با بهترین وسیله برای مقدمه آن معدن نفت است نفت یک چیزی است که محتاج الیه کلیه اهل دنیا است هر روزه این جنگ هائی که میشود بیشتر بوسیله نفت است اما راه آهن ایجادش امروز در ایران ضرر دارد بعکس نفت که نفع دارد چنانچه تشخیص دادهاند که بعد از وضع استهلاک سرمایه بعد از وضع سرمایه و سود الی آخر صد هشتاد برای کمپانی و صد بیست برای ما و چنانچه راه آهن و نفت توأم باشد میتوانیم هم ما و هم او استفاده کنیم واِلا اگر توأم نباشد برای او ضرر خواهد داشت و بنده عقیدهام این است که امروز احتیاجات سرمایه داران ما نشان خواهند داد یعنی میگویند باید امتیاز نفت و راه آهن توأم باشد و به این وسیله امتیاز را از ما میگیرند و پس از آن ممکن است بگویند در معدن نفت پیدا نشد. اولاً ایران آن اندازه بزرگ نیست که مطمح انظار مردم دنیا باشد و ما خودمان را محدود کردیم که باید با یک کمپانی مذاکره کنیم ما چه وقت سرمایه داران دنیا را دعوت کردیم چه موقع برای پیشرفت این مقصد اقدامات کردهایم هیچ یک از اینها به عمل نیامده خود بود. ما منتظریم که سرمایه داران دست به دست هم بدهند و برای ما راه آهن ایجاد کنند و معدن نفت استخراج کنند بنده عقیده اولم این است که ما بایستی این معادن را ذخیره قرار بدهیم برای راه آهن اولاً از نقطه نظر منفعت است در مقابل ضرر راه آهن. دوم این است که این نفت بالاخره بایستی از ایران خارج شود یا بایستی لوله بکشند از راه جنوب می دانید محظور دارد یا از راه شمال از راه شمال چطور میرود و در خاک کی میرود؟ بنده عقیدهام این است که این نفت را از راه جنوب باید ببرند آنوقت کسر خرج راه آهن را ما استفاده کنیم و بهترین وسیله این است زیرا ممکن است این چهل و هشت میلیون به عقیده بنده یا چهل میلیون پوند به عقیده آقایان که عایدی نفت است کسر خرج راه آهن ما را جبران کند. حالا دلیل آقایان این است که میگویند کسی جلو نایستاده و به ما چشمک نمیزند که آقایان امتیاز نفت را به ما بدهید ما باید این را در نظر داشته و سعی و کوشش کنیم برای رسیدن به این مقصود و انجام این مطلب. و اگر نکردیم بنده هیچ امید استفاده ندارم. و قانونی هم که از مجلس بگذرد و اکثریت مجلس رأی بدهد البته آن قانون مطاع و متبع است و اگر بگویم مطاع نیست البته غلط گفتهام ولی البته سعی میکنم که به این ترتیب امتیاز داده شود و یکی از دلائل مخالفت بنده راجع به تعیین دولت است که در این جا چیزی برای دولت منظور نکردهاند که قابل استفاده باشد بنده تصور میکنم شهدالله ممکن است باز بنده خبط کرده و یا اشتباه کرده و یا نفهمیدهام ممکن است به غلط رفته باشیم اما عقیدهام این است که ممکن نیست بعضی از آقایانی که از نفت جنوب اطلاع دارند و یا اینکه صورت محاسبات سالیانه اش در دست است نفهمند و گمان میکنم تفهیم و تفهم چندان در این مسئله دشوار نباشد نه تنها ممکن است که بنده بفهمم خیر کمپانی که این امتیاز را میگیرد بهتر از بنده می داند که منافع این امتیاز چیست بلکه آن هائی هم که واسطه هستند بهتر از بنده میدانند فقط گاهی میگویند قبول نمیکند و این مسئله را مکرر گفتهاند که کمپانی میگوید صدی ده برای من صرفه ندارد و آقایان میگویند صدی ده قبل از وضع مخارج بیشتر از صد سی نمیشود در حالتی که بنده عقیده دارم صدی ده از کل بیش از صدی چهل هم میشود اگر اینطور نیست چرا کمپانی قبول نمیکند. پیشنهاد اولی را که ما پذیرفتیم صدی ده بود چرا باید کرده ما یاغ بشود این هم در نقاطی که ما هستیم ضربالمثل است که رعایا درخواست کردند از ریش سفیدان و گفتند حالا که به مرکز میروید تقاضای تخفیف مالیات برای ما بکنید ریش سفیدها که به مرکز آمدند شکایت کردند در نتیجه قرار دادند که عوض کرده روغن بدهند این است که این مثل مشهور شد که کره را یاغ کردهاند در این امتیاز اول صدی چهل عایدی ما را تقریباً نوشته بودند حالا برگشته و صدی بیست شده بنده ادعا میکنم و میگویم این صدی بیست در حکم صدی پنج است میگویند اینطور نیست این صورت نفت جنوب است که در دست ما هست که در سال چهل میلیون پوند فروش نفت است که بعد از وضع مخارج چهار میلیون عایدات خالص به ما نشان میدهد که ششصد و چهل هزار پوند است یا اگر ده یک بگیریم در صورتی که چهل میلیون پوند نفت باشد و فرض کنیم که به عقیده نم فرض محالی است بیست میلیون خرج مسافرت اعضاء و استخراج و غیره داشته باشد آنوقت باقی مانده بیست میلیون و حقوق ما دو میلیون میشود آنوقت چرا ما باید ۶۴۰ هزار پوند را در مقابل دو میلیون قبول کنیم در هر صورت بنده این را قطع دارم که به این ترتیب صلاح ما نیست که قبول کنیم و عقیدهام این است که اگر در جزئیات آن داخل شویم و حساب کنیم مثل این است که برای چهل و هشت میلیون پوند نفت جنوب چهل و چهار میلیون خرج قلمداد کردهاند هیچ دلیل ندارد ما وارد این حسابها بشویم و بگوئیم کجایش صحیح است کجایش صحیح نیست و اگر سهم خود را از عین جنس معین کنیم هیچ محتاج به دفاتر نیستیم و محتاج به حساب هم نیستیم و محتاج نیستیم که ببینیم در خارجه چه نوع معامله مینمایند ما باید بگوئیم هر چه مواد نفتی از سر حد خارج میشود یعنی کلیه مواد نفتی همینکه از ایران میخواهد خارج شود گمرک معین میکند ده یکش مال ما باشد میفرمایند بعد از آنکه ما نفت را دارا شدیم چکارش کنیم راستی میشود ضبطش کرد و یا شربتش کرد؟ آقا ما این نفت را یا به خود کمپانی میفروشیم یا به تجار میفروشیم و بنده قول میدهم که پول پیشکی بدهند همانطور که برای صمغ و کتیرا و قالی شما میدهند شما اگر دارای نفت شدید دارای همه چیز خواهید شد شما چه خیال میکنید اگر نفت داشته باشید ظرف ندارید که ضبطش کنید عجب خیالی است اینطور نیست. میفرمایند که این قانون بر میگردد به دوره پنجم بنده عرض میکنم راست است که باید ثانیاً امتیاز به مجلس بیاید ولی پس از آنکه مجلس مقدس شورای ملی تصویب کرد بر طبق همین قانون رفتار شود دولت یک امتیازی میدهد و یک ماده وارد مجلس میشود کی در آن شور و غور میتوانید بکنید چهل سالش را هم قول میدهم پنجاه سال بکنند دیگر کم و زیاد هم نمیشود از جمله چیزهائی که باعث مخالفت بنده شده این است که کمپانی میآید از یک طرف سرمایه خودش را استهلاک میکند آنوقت سود سرمایه را هم صدی هفت محسوب میدارد از بازار دنیا سئوال کنید در صورتی که طرف معتبر باشد سود صدی چند است سود معمولی صد سه الی صد ۵ است حالا ما اگر خودمان را معتبر نمی دانیم آنهم موضوعی است علیحده به هر حال صد ۷ سود بابت سرمایه محسوب میدارد و سرمایه را هم استهلاک میکند و آنچه باقی میماند حق ما است و باید یک حقالعملی بگیرد.
قانون و معامله طبیعی این است که صاحب پول وقتی به سود خود رسید به مقصود خود رسیده است بخصوص اگر سود صدی ۷ باشد و آنچه باقی بماند مال ما است نه صد بیست مال ما باشد صد هشتاد مال او این غیر عادلانه است و درست نیست به عقیده بنده در هیچ جای دنیا چنین معامله معمول نیست من میگویم ولو به خرج هم نرود میگویم و وظیفه من گفتن است بنده عرض میکنم مالی از ایران خارج میشود و شما ممکن است از حق خود که از معدن دارید چشم پوشی نمائید و خیال کنید معدن مال خودتان است یا اینکه از اول مجانی به یک کسی دادهاید اقلاً به کمپانی بگوئید حالا که تو را از کلیه عوارض معاف کردهایم فقط وقتی میخواهی نفت را از سر حد عبور بدهی یک ده یک در گمرک به ما بده چرا این را در نظر نمیگیرید و منظور نمیدارید بسیار خوب بدهید برود بنده چون می دانم نتیجه ندارد دیگر عرضی ندارم (جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
نایب رئیس- مذاکرات در کلیات کافی است؟ (بعضی گفتند بلی)
قوامالسلطنه- بایستی جواب داده شود.
نایب رئیس- اگر مذاکرات کافی نیست ممکن است جواب داده شود.
مخبر- با اینکه وقت کم است و آقای کازرونی هم تمام قضایائی را که در ضمن قانون فرموده مکرر کردند و مکرر به ایشان جواب داده شده باز اگر جواب داده نشود گمان میکنم صحیح نباشد و ممکن است باعث سوء تفاهم بشود. بنده بطور اختصار و فهرست عرض میکنم آنچه راجع به نفت و راه آهن و اینها فرمودند هیچکدام صحیح نیست از برای آنکه اعلان از این بیشتر نمیشود. عموم مردم دنیا و آمریکائیها مطلع شدند توأم کردن نفت و راه آهن فلسفه نظری است ایشان عقیده خودشان را گفتند و شاید یک اشخاصی باشند که یک معایب و مضارّ دیگری هم برای این کار پیش بینی کنند علاوه بر این، این ه ا یک قضایائی است که باید موقع هم مقتضی باشد یعنی چیزهائی است که در آتیه اگر لزوم پیدا نماید و صرفه داشته باشد راههای دیگری هم برای این مقصود هست راجع به خروج نفت اظهاراتی کردند که هیچ ارتباطی به مذاکرات فعلی ندارد. خروج نفت به رضایت صاحب امتیاز است از هر راهی که میل او باشد برای او کم خرج تر باشد خارج خواهد کرد و به عقیده بنده شخصاً از هیچ راهی خواه راه آهن باشد خواه طیّاره صرفه ما به خروج نفت از جنوب نیست صرفه ما این است که از شمال خارج شود حالا این بسته است به صرفه خود کمپانی و هیچ مربوط به ما نیست. و یک اظهاری دیگری هم ایشان مکرر کردهاند در صورتی که من قبلاً به ایشان گفتم وقت مجلس را تلف ننمائید و آن مسئله صدی ده و صدی سی است که لاینقطع تکرار میشود و حال آنکه ابداً اساس ندارد و بنده این جا تکذیب میکنم که هیچ آدم با اطلاعی به آقای کازرونی نگفته باشد که صدی ده از مواد مستخرجه از صدی سی عایدات خالص بیشتر است و بعلاوه مکرر توضیح دادم که این صدی ده عایدات مطلق است و یک وقتی اشتباه شده بود بین صدی ده عایدات مطلق و صدی ده عین البته صدی ده مطلق از صد سی و صد و سی و پنج هم بیشتر است و بنده با آقای کازرونی موافقم و همانطور که بعضی آقایان گفتند اگر ما میتوانستیم صدی ۷ صدی ۸ از عایدات خالص را به هر قسم که باشد ببریم بهتر بود دیگر اینکه فرمودند طرف کمپانی مشارالیه است هیچ اینطور نیست. آقای قوامالسلطنه در موقعی که زمامدار بودند در این جا و پیشنهاد آوردند و ما بر طبق قوانین قبول نکردیم و به ایشان گفتیم که باید یکی از اینها را بیاورید یا یک راه دیگری پیدا نمائید ایشان بعد از مطالعات یک راهی پیدا کردند و یک شرایطی از روی آن پیشنهاد و اطلاعاتی که از آمریکا و متخصصین پیدا کردند در ضمن یک مواد کلی به مجلس پیشنهاد کردند برای اینکه دست دولت باز باشد و بر روی آن شرایط دولت بتواند کمپانیهای آمریکائی حرف بزند بنابراین دیگر کمپانی مشارالیه نیست و بنده تکذیب میکنم و آقایان باید بدانند که کمپانی آمریکائی منحصر به کمپانی استاندارد و سینگلر که اساس آنها در موضوع این مطلب در ایران برده شده نیست ای بسا کمپانیهای خیلی بزرگ دیگر هم باشند که وقتی دولت بخواهد بر طبق قانون با آنها مذاکره کند حاضر باشند. یک مسئله دیگر هم ایشان فرمودند و آن راجع به سود پول بود و اگر بنده بخواهم تمام جزئیات را جواب بدهم اتلاف وقت میشود فقط آقای کازرونی را متذکر میکنم که ایشان با داشتن اطلاع از قضایای تجارتی خوب است بیشتر دقت کنند صدی سه یک خیلی بود که قبل از جنگ معمول بود بعد از جنگ سود پول تغییر کرد حتی دولت فرانسه با آن عظمت مالی که دارد در خود آمریکا پول قرض کرده به صدی هفته بلکه به صدی هشت و نه. بعد از جنگ سود پول صورت سابق را ندارد و شاید مسائلی هم که ایشان از این قبیل گفتند تمام جوابهای منطقی دارد که میتوانیم بگوئیم ولی فایده ندارد و بهترین جوابی که داده خواهد شد تصویب است که گمان میکنم برخلاف عقیده آقای اقبالالسلطان بطور اتفاق باشد.
نایب رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عدهای قیام نمودند)
نایب رئیس- معلوم میشود کافی است. پیشنهادی از طرف پنج نفر از نمایندگان رسیده (به مضمون ذیل قرائت شد)
امضاء کنندگان ذیل تقاضا میکنند در قانون نفت شمال با ورقه رأی گرفته شود. (وکیلالملک- شیخالاسلام اصفهانی- میرزا محمد دانش- کازرونی- اقبال السلطان)
مخبر- نهایت شرافت را دارد.
نایب رئیس- رأی میگیریم به قانون امتیاز نفت که سی و دو ماده است. آقایانی که موافقند ورقه سفید خواهند داد. (در ا ین موقع اخذ و استخراج آراء به عمل آمده نتیجه به طریق ذیل حاصل گردید)
عده حضار ۶۸، ورقه سفید علامت قبول ۵۰- اسامی رأی دهندگان:
مستشارالسلطنه- نصیر دیوان- حاج میرزا اسدالله خان- آقا میرزا طاهر تنکابنی- داور- ناظمالدوله- ناظمالعلماء- آقا میرزا سید حسن کاشانی- ارباب کیخسرو- بیانالدوله- غضنفر خان- پور رضا- حاج میرزا تقی خان نائینی- مصباح دیوان- تدین- سردار معتمد- سپهدار اعظم- صدرالاسلام- فتحالدوله- صدرائی- امینالشریعه- رکنالملک- حاج سیدالمحققین- مدرس- سلیمان میرزا- قوامالدوله- سهامالسلطان- نصرتالدوله- شریعتمدار- عدلالسلطنه- سدیدالملک- آقا میرزا هاشم آشتیانی- آقا میرزا ابراهیم قمی- سردار معظم- معتمدالسلطنه- حاج شیخ اسدالله- لسانالملک- سردار اقبال- محمد ولی میرزا- منتصرالملک- نجات- سردار فاخر- میرزایانس- عمیدالممالک- آقا سید یعقوب- آقا سید فاضل- رفعتالدوله- قوامالسلطنه- ملکالشعراء- حاج نصیرالسلطنه
اسامی رد کنندگان:
حاجی میرزا مرتضی- شیخالاسلام اصفهانی- آقا میرزا علی کازرونی- اقبالالسلطان- دستغیب
نایب رئیس- قانون امتیاز نفت که سی و دو ماده است به اکثریت پنجاه رأی از شصت و هشت نفر نمایندگان حاضر تصویب شد. آقایان تشریف نبرند دو لایحه دیگر هم جزو دستور است که باید رأی گرفته شود اولاً لایحه حقوق متقاعدین وزارت جنگ (آقای امیر ناصر به مضمون ذیل قرائت نمودند)
کمیسیون بودجه لایحه ۱۱۲۸۰ وزارت جنگ را تحت مطالعه در آورده و چون محل پرداخت آن را وزارت مالیه از بابت اعتبار مصوبه در قانون بودجه برای حقوقات و مستمریات معین کردهاند مواد سه گانه ذیل را پیشنهاد مجلس مقدس مینماید.
ماده (۱) مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتداء حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یک ساله هر برج مبلغ هشتصد و بیست و هشت تومان حقوقات تقاعدی صاحبمنصبان و اعضای قدمی وزارت جلیله جنگ را بواسطه قدمت خدمت موافق ریزی که دولت تصریح کرده است از محل اعتبار معینه برای حقوقات و مستمریات پرداخت نماید.
ماده (۲) مجلس شورای ملی تصویب مینماید که به وزارت مالیه از ابتداء حمل تنگوزئیل یکساله هر برج مبلغ چهار صد و بیست تومان و چهارصد دینار مستمری شخصی صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را بواسطه سوابق خدمت به شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده است پرداخت نماید.
(ماده ۳) مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتداء حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یکساله هر برج مبلغ یکصد و پنجاه و دو تومان و هشت قران و یکشاهی مستمری وارث متوفقیان صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را به شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده است پرداخت نماید.
نایب رئیس- لایحه مشتمل بر سه ماده است در کال واحد به قیام و قعود و بعد در مجموع آن با ورقه رأی میگیریم. مذاکرات در کلیات است. آقای شیخالاسلام (اجازه)
شیخالاسلام- بنده کاملاً موافق هستم با اینکه ... (همهمه بین نمایندگان)
شیخالاسلام- آقا بنده مطلب دارم این چه اوضاعی است به دیگران میگویند وقت تضییع میکند و حال آنکه خودتان بیشتر وقت تضییع میکنید چرا تهدید میکنید؟
نایب رئیس- بفرمائید
شیخالاسلام- بنده این آقایان را سوای یک نفر که امروز خدمتشان رسیدم صورتاً نمیشناسم چون از بعضی اشخاص که کمال اطمینان و اعتماد به ایشان دارم شنیدم که این اشخاص مردمان صحیح العمل و مستخدمین صادق و نیکوکار هستند و به این جهت کاملاً با این لایحه موافقم فقط یک سئوالی از اعضاء کمیسیون دارم و آن این است که بابت سال گذشته در این لایحه نوشته شده جزو حقوقهای معوقه در بودجه کل هست یا نیست؟ و حقوقاتی که از بابت هذه السنه نوشته شده است جزو آن قلمی که راجع به مستمریات و شهریهها است هست یا نیست؟ اگر آن تعدیل بودجهها را بهم نزند و منافات نداشته باشد بنده کاملاً موافقم ولی اگر اینها علاوه بر آن بودجه کل است چون مصالح مملکت مقدم بر مصالح اشخاص است کاملاً مخالف هستم و آن تعدیل بودجه را یک مطلب اساسی و یک مطلب ذیقیمتی می دانم برای ایران.
نایب رئیس- آقای معتمدالسلطنه (اجازه)
معتمدالسلطنه- آقای شیخالاسلام گویا به خبر کمیسیون بودجه درست دقت نفرمودهاند در این خبر نظریه ایشان کاملاً تأمین شده اولاً این خبر که تقدیم شده و از طرف مجلس تصویب میشود راجع به پرداخت هذه السنه است و در خصوص ماضیه که دولت تقاضا کرده است کمیسیون اظهار عقیده نکرده و به آن قسمت تعدیل بودجه یک منقصتی دارد نیاورده و اگر در راپُرت دقت بفرمایند خواهند دید که قید شده است از بابت اعتبار مستمریات باید بپردازند و وزارت مالیه و رئیس کل مالیه هم با این نظریه کمیسیون موافقت کرده و به هیچوجه اضافه نسبت به اعتباراتی که سابقاً تصویب شده نخواهد بود دیگر اینکه این حقوق متقاعدین وزارت جنگ یک قسمتش مستمریاتی است که از سابق معمول بوده و تازه برقرار نشده چون این آقایان در وزارت جنگ بودهاند آن حقوقات را نمی گرفته و پس از اینکه متقاعد شدهاند همان حقوق را به اسم تقاعد درباره آنها برقرار کردهاند یک قسمت هم راجع به وراث مستخدمین است و گمان میکنم این لایحه یکی از لوایحی است که بهیچوجه نباید در مورد آن مذاکره کرد و یا تصور یک خلاق قانونی نمود. (بعضی گفتند مذاکرات کافی است)
نایب رئیس- رأی میگیریم به دخول در شور در مواد. آقای مستشارالسلطنه چه فرمایشی دارید؟
مستشارالسلطنه- بنده راجع به غلامرضا خان امیر پنجه (چون برای او نیز یک لایحه تقدیم کردهاند) میخواستم تقاضا کنم جزو این لایحه بشود.
نایب رئیس- آقای معتمدالسلطنه (اجازه)
معتمدالسلطنه- راجع به غلامرضا خان امیر پنجه کمیسیون راپُرت جداگانه تقدیم کرده است بعد از این لایحه مطرح میشود.
نایب رئیس- آن هم جزو دستور امروز است بعد از این لایحه مطرح میشود فعلاً رأی میگیریم به دخول در شور مواد. آقایانی که دخول در شور مواد را تصویب میکنند قیام بفرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. ماده اول (به شرح ذیل قرائت شد)
مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتدای حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یکساله هر برج مبلغ ۸۲۰ تومان حقوقات تقاعدی صاحبمنصبان و اعضای قدیمی وزارت جلیله جنگ را بواسطه خدمت، موافق ریزی که در لایحه دولت تصریح شده است از محل اعتبار معینه برای حقوقات و مستمریات پرداخت نماید.
نایب رئیس- آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اغلب قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. ماده دوم (به تفصیل ذیل قرائت شد)
مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتدای تنگوزئیل یکساله هر برج مبلغ ۴۲۰ تومان و چهار صد دینار مستمری شخص صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را بواسطه خدمت، شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده پرداخت نماید.
نایب رئیس- در این ماده هم مخالفی نیست؟ (گفته شد خیر)
نایب رئیس- رأی میگیریم به ماده دوم. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کثیری قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. ماده سوم (به شرح آتی خوانده شد)
مجلس شورای ملی تصویب مینماید که وزارت مالیه از ابتدای حمل تنگوزئیل ۱۳۰۲ یکساله هر برج مبلغ (۱۵۲ تومان و هشت قران و یکشاهی مستمری وراث متوفیان صاحبمنصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ را به شرحی که در لایحه وزارت جنگ تصریح شده است پرداخت نماید.
نایب رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- آقای معتمدالسلطنه چنین تصور کردند که بنده مسبوق نیستم آن لایحه تقدیم شده بنده برای سهولت امر پیشنهاد کردم حقوق تقاعد غلامرضا خان امیر پنجه هم جزو همین لایحه شود یک مرتبه رأی گرفته شود.
نایب رئیس- لایحه اش هنوز موجود نیست حالا به این لایحه که جزء دستور شده باید ردی داده شود. در ماده سوم مخالفی نیست؟ (بعضی گفتند خیر)
نایب رئیس- رأی میگیریم به کلیه لایحه با ورقه. آقایانی که موافقند ورقه سفید میدهند (اخذ آراء به ع مل آمده آقایان امیر ناصر و منتصرالملک استخراج نمودند و به شرح ذیل نتیجه حاصل شد)
ورقه سفید علامت قبول (۶۰)
نایب رئیس- تصویب شد. آقایان معتمدالسلطنه و مستشارالسلطنه تقاضا کردهاند لایحه حقوق تقاعدی آقای غلامرضا خان امیر پنجه مطرح شود یک راپُرتی هم راجع به کمیسیون محاسبات است آن هم اهمیت دارد ... (بعضی گفتند بماند برای جلسه بعد)
نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده خیلی آقایان را با عجله میبینم که تشریف ببرند. آقایان وظایفی برای مجلس معین میکنند ولی نمیتوانند نیم ساعت از وقتشان را صرف کنند. بنده نمی دانم اداره مباشرت چگونه میتواند کارهایش را بکند اگر آقایان حاضر نباشند. یک پیشنهادی بود که اداره مباشرت تهیه کرده و کمیسیون محاسبات رأی داده تصویب کند حالا آقایان مختارند فقط بنده عرض میکنم هر ساعتی که به تأخیر بیفتد موجب ضرر است. عده شصت و سه نفر است و گویا برای مذاکره و رأی کافی نیست دیگر اختیار با خود آقایان است.
نایب رئیس- بسیار خوب می فرمائید کافی نیست جلسه را ختم میکنیم. جلسه آتیه فردا سه ساعت قبل از ظهر خواهد بود. آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده در دستور عرض دارم. دستور را قبلاً معین بفرمائید.
نایب رئیس- دستور اولاً لایحه راجع به غلامرضا ثانیاً خبر کمیسیون محاسبات مجلس
ارباب کیخسرو- بنده تقاضا دارم قانون تفریغ بودجه سال گذشته را هم جزو دستور بفرمائید (جمعی گفتند- صحیح است)
نایب رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- بنده هم راجع به همین لایحه که جزو دستور شد عرض داشتم.
(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس- مؤتمنالملک