تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ تیر ۱۳۳۷ نشست ۲۱۱»
(صفحهای جدید حاوی '{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذ...' ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[پرونده:Moz 19 211.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ تیر ۱۳۳۷ نشست ۲۱۱]] | [[پرونده:Moz 19 211.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ تیر ۱۳۳۷ نشست ۲۱۱]] | ||
− | |||
'''روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران''' | '''روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران''' | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
'''دوره نوزدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره نوزدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
− | + | مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۹ | |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس | + | جلسه: ۲۱۱ |
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه پنجم تیر ماه ۱۳۳۷ | ||
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای حمید بختیار | ||
+ | |||
+ | ۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و ارسال به مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | ۴- قرائت طرح پیشنهادی راجع به اصلاح قانون بازنشستگی | ||
+ | |||
+ | ۵- شور اول گزارش کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک | ||
+ | |||
+ | ۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس ساعت دهوده دقیقه صبح به ریاست آقای عماد تربتی (نائب رئیس) تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه- آقایان: | ||
+ | |||
+ | صارمی- کدیور- اردلان- دکتر آهی- دکتر امین- کاظم شیبانی- پناهی- اورنگ- اخوان- دکتر فریدون افشار- غضنفری- سنندجی- عربشیبانی- امیدسالار- محمودی- خلعتبری- شادمان- دکتر اصلان افشار- دکتر سعید حکمت- اعظم زنگنه- کورس- سلطانمراد بختیار- دکتر حسن افشار- دکتر عمید. آقایان. | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: | ||
+ | |||
+ | دکتر طاهری- قرشی- قراگزلو- بوربور. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: | ||
+ | |||
+ | دکتر امیر حکمت- مهندس ظفر صفاری- مهندس جفرودی- رامبد- ابتهاج- فولادوند- بزرگنیا- جلیلوند- اسکندری- امامیخویی- جلیلی- خرازی. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دکتر وکیل. | ||
+ | |||
+ | دکتر وکیل- اصلاحاتی در مطالب هست که به تندنویسی میدهم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دکتر سیدامامی. | ||
+ | |||
+ | دکتر سیدامامی- چند کلمه اشتباه بود که تصحیح کردم و به تندنویسی دادم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای سعید مهدوی. | ||
+ | |||
+ | سعید مهدوی- در جلسه قبل که لایحه بازنشستگی مطرح بود دو تبصره از آن لایحه در مجلس سنا حذف شده بود در صورتمجلس در اینجا این عبارت هست که این دو قسمت را تمام آقایان علاقه دارند به مجلس سنا بفرستند و بنده هم نظرم همین بود و عرض کردم که این دو قسمت لازم است که به مجلس سنا فرستاده شود متأسفانه روزنامه اطلاعات و کیهان در روزنامهشان نوشتهاند سعید مهدوی پیشنهاد کرد که این دو قسمت را در لایحه بگذارید و به دولت ابلاغ شود میخواستم از آقایان نمایندگان جراید استدعا کنم که به نطق نمایندگان توجه بیشتری بکنند. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای مهران. | ||
+ | |||
+ | مهران- در عرض بنده یک جمله افتاده که به تندنویسی میدهم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دکتر بینا. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- در جلسه روز سهشنبه موقعی که همکار محترم جناب آقای خرازی راجع به وضع بد عربستان سعودی صحبت میکردند که با زوار ما بدرفتاری میکنند (صحیح است) بنده اینجا گفتم متأسفم متأسفانه از خارج تلفنهای زیاد و اعتراضات زیادی به من شد که شما مخالف این عمل هستید (خرازی- چنین چیزی نیست) بنده به آنها گفتم که من شیعه اثنیعشری هستم و برای این مذهب آن قدر اهمیت قائل هستم من نمیتوانم شعار مذهبی خودم را تخطئه بکنم تأسف من فقط برای عربها بود که با ما بدرفتاری میکنند ملت و مذهب فرق دارد ایتالیاییها که مقر پاپ در آنجا هست فرانسویان را نباید تخطئه بکنند که آنها کاتولیک هستند ما برای خاطر عربها با یک همسایه نزدیک که اسراییل بود و برای ما نتایج خوبی داشت به هم زدیم ولی اینها در هیچ کجا با ما همکاری نمیکنند بنده به هیچوجه نظرم این نبود و نظرم این بود که با ما بهتر از این رفتار کنند. (صحیح است- احسنت) | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- امروز سؤالات در دستور بود یک سؤالی مربوط به وزارت بهداری است که آقای وزیر بهداری و معاون پارلمانیشان در مسافرت هستند و سؤال دیگر مربوط به آقای خلعتبری است که مریض هستند و حاضر نیستند بنابراین میپردازیم به لوایح مربوطه چون عده کافی است تصویب صورتجلسه اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | ۲- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای حمید بختیار | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای حمید بختیار. | ||
+ | |||
+ | حمید بختیار- سؤالی از آقای وزیر کشور دارم که تقدیم میشود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای ساگینیان. | ||
+ | |||
+ | ساگینیان- یک شکایتی از اهالی رضاییه رسیده است تقدیم میکنم تقاضا دارم دستور بفرمایید که رسیدگی شود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- به کمیسیون عرایض ارجاع میشود. | ||
+ | |||
+ | ۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و ارسال به مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- ماده ۸ گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به آموزگاران پیمانی مطرح است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۸- مادام که عده فارغالتحصیلان دانشسرای عالی برای تأمین احتیاجات وزارت فرهنگ کفایت نمیکنند وزارت فرهنگ کلاسهای شبانه در دانشسرای عالی و در مراکزی که دانشگاه وجود دارد به منظور تربیت دبیر برای تدریس در دوره اول متوسطه دایر مینماید داوطلبان این کلاسها از فارغالتحصیلان دانشسراهای مقدماتی و دبیران پیمانی به شرط دارا بودن گواهینامه کامل متوسطه یا گواهینامه مدرسی یا اجتهاد یا افتا که مورد تأیید شورای عالی فرهنگ باشد انتخاب میشوند این داوطلبان باید هر یک دارای حداقل پنج سال سابقه تدریس یا ده سال سابقه خدمت آموزش و اداری باشند عده لازم همه ساله از طریق مسابقه در تهران و مراکز هر استان با رعایت تناسب احتیاجات هر حوزه انتخاب میشوند دوره و برنامه تحصیلات در این مراکز بنا به پیشنهاد دانشسرای عالی و تصویب شورای عالی فرهنگ خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | وزارت فرهنگ در انتقال محل خدمت و آموزگاران و دبیرانی که در مسابقه انتخاب میشوند برای طی دوره تحصیلات این کلاسها تسهیلات لازم فراهم میکند و فارغالتحصیلان آنها را در صورت تعهد پنج سال خدمت در نقاطی که وزارت فرهنگ احتیاج دارد به غیر از تهران و حومه تهران به خدمت دبیری در دوره اول متوسطه منصوب مینماید و در این صورت به دبیران پیمانی پایه یک دبیری و در مقابل هر سه سال خدمت دبیری پیمانی یک پایه بالاتر به شرط آن که از پایه سه تجاوز نکند اعطا مینماید و همچنین رتبه آموزگاری آن عده را که دارای رتبه میباشند به رتبه دبیری تبدیل مینماید. | ||
+ | |||
+ | تبصره- هرگاه یکی از فارغالتحصیلان فوق پنج سال تعهد خدمت خود را در نقاطی که وزارت فرهنگ تعیین نموده انجام ندهد به وضع خدمت اول برمیگردد و فقط در مورد دارندگان پایه رسمی آن مدت از تعهد را که انجام دادهاند برای ترفیعشان در پایه قبلی محسوب خواهد گردید. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- نسبت به ماده ۸ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم به ماده ۸ آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۹ قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۹- به دبیران پیمانی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ بوده و دارای ۴ سال سابقه تدریس باشند اگر دیپلم متوسطه داشته باشند رتبه ۲ آموزگاری و اگر دیپلم متوسطه نداشته باشند رتبه ۱ آموزگاری داده میشود و در مقابل هر دو سال خدمت اضافی یک پایه بالاتر داده میشود به شرط آن که در موقع اعطای رتبه برای دارندگان دیپلم متوسطه از رتبه ۴ آموزگاری و برای کسانی که دیپلم متوسطه ندارند از رتبه ۳ آموزگاری تجاوز ننماید ترفیعات بعدی آنها بر طبق ترفیعات آموزگاری خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | تبصره- دبیران پیمانی که در موقع تصویب این قانون سابقه تدریس مذکور در این تبصره را ندارند هرگاه در آینده مدت تدریس آنها به شرح فوق تکمیل گردید از مزایای این تبصره استفاده خواهند نمود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- نسبت به ماده ۹ و تبصره آن نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم نسبت به ماده ۹ و تبصره آن آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر بر خاستند) تصویب شد ماده ۱۰ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۰- سابقه خدمت پیمانی کسانی که به موجب این قانون دارای رتبه رسمی میشوند در صورت پرداخت کسور بازنشستگی تمام مدت خدمت پیمانی جزء خدمت رسمی آنان محسوب میشود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- نسبت به ماده ۱۰ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که نسبت به ماده ۱۰ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۱ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۱- سابقه خدمت در مدارس غیردولتی که تحت نظر وزارت فرهنگ اداره شده یا میشود و سابقه خدمت در هنرستانهای دولتی قبل از انتقال آنها به وزارت فرهنگ و همچنین سابقه خدمت در مدارس ملی در صورتی که برحسب مأموریت وزارت فرهنگ باشد در اجرای این قانون حکم خدمت در وزارت فرهنگ را خواهد داشت. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای خرازی. | ||
+ | |||
+ | خرازی- بنده در این ماده تذکری دارم و آن عبارت از این است که چند سال است که وزارت فرهنگ سعی میکند و تشویق میکند که مردم مدارس ملی تأسیس بکنند و این کار به عقیده بنده بسیار خوب است برای این که وزارت فرهنگ بایستی همیشه سعی کند که همان طور که در سایر ممالک شهرداریها پلیس و فرهنگ را مردم خودشان اداره میکنند مدارس را هم مردم خودشان اداره کنند و وزارت فرهنگ به ایجاد دانشکدهها مخصوصاً در شهرستانها بپردازد یک مدارس ملی هست که مردم آمدهاند با سرمایه خودشان تأسیس کردهاند و وزارت فرهنگ هم برای این که آنها بودجهشان کافی باشد به آنها یک اعانهای میدهد و اینها هم یک دبیرانی دارند که در اینجا مشغول تدریس هستند در سایر لوایحی که وزارت فرهنگ آورده نسبت به این دسته از دبیران که در مدارسی هستند که نسبت به آنها وزارت فرهنگ کمک میکند یعنی اعانه میدهند آنها را مشمول این مزایا کردهاند بنده میخواستم تمنی بکنم که نسبت به این موضوع هم یک توجهی بشود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای مهران. | ||
+ | |||
+ | مهران- (مخبر کمیسیون استخدام)- تذکری که آقای خرازی فرمودند بسیار تذکر صحیحی است ولی به یک شرط به شرطی که این خدمت در مدارس غیردولتی کلید ورود به خدمت دولت نشود برای اشخاص عرض کنم همان طور که فرمودید خوشبختانه در سنوات اخیر وزارت فرهنگ عدهای را تشویق کرده و آمدند مدارس ملی تأسیس کردند کارکنان این مدارس ملی دو نوعند عدهای هستند که عضو وزارت فرهنگند و به عنوان کمک در این مدارس ملی کار میکنند و حقوق آنها را وزارت فرهنگ میدهد این است که در این ماده ۱۱ نوشته شده است که سوابق خدمت در آن مدارس ملی که به موجب حکم وزارت فرهنگ انجام میشود جز سابقه خدمت حساب میشود ولی اگر کسی آمد و مستخدم دولت نبود و صلاحیت هم داشت مدرسه ملی دایر کرد دیگر این را نبایستی وارد خدمت دولت کرد به حکم همان مطلبی که خود جنابعالی فرمودید یعنی فرمودید که خدا کند روزی برسد که مدارس ملی را در مملکت اصولاً مردم اداره کنند پس بنابراین نمیشود قائل بود که هم مدارس زیادی را مردم به عنوان ملی اداره بکنند و هم قائل بشویم که کارکنان مدارس ملی جز مستخدمین دولت باشند و در حقیقت دولت آنها را اداره کند البته باید دولت کمک به آنها بکند و دبیری که لازم دارند به آنها بدهد نه این که کسانی که در مدارس ملی کار میکنند کوشش داشته باشند که وارد خدمت دولت بشوند بنابراین ماده ۱۱ روی رعایت تمام این مبانی و اصول تنظیم شده و استدعا میکنم که موافقت بفرمایید تصویب شود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- دیگر نسبت به ماده ۱۱ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ماده ۱۱ رأی میگیریم آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۲ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۲- هرگاه کمک آموزگار به دریافت گواهینامه دانشسرای مقدماتی یا دانشسرای کشاورزی قائل شود و یا آموزگار دانشنامه دانشسرای عالی دریافت نماید و یا دبیری با دارا شدن دانشنامه دکتری یا معادل آن به موجب قوانین مربوط به خدمت دانشیاری پذیرفته شده و یا بشود وزارت فرهنگ رتبه او را به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه طبقه بالاتر تبدیل مینماید مشروط بر این که تعهد قانونی خود را در خدمت آن طبقه که بوده است انجام داده باشد. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- به ماده ۱۲ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که نسبت به ماده ۱۲ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۳ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۳- از تاریخ تصویب این قانون به غیر از مواردی که در این قانون و قوانین مصوب دیگر پیشبینی شده اعطای پایه دبیری و آموزگاری و کمک آموزگاری و همچنین تبدیل پایه اداری به پایه آموزشی و تبدیل پایه آموزشی به پایه آموزشی دیگر بدون طی دوره تحصیلات مخصوص به هر یک از درجات فوق طبق قوانین مربوط مجاز نخواهد بود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- نسبت به ماده ۱۳ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که با ماده ۱۳ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۴ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۴- به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود در مناطقی که عده دبیر کافی نیست اشخاصی را که صلاحیت دارند برای تدریس دعوت نماید و به دبیران همچنین کسانی که خدمات فنی انجام میدهند ساعات اضافی تدریس رجوع نماید حقالتدریس این اشخاص طبق قانون مصوب دیماه ۱۳۳۶ از مجموع اعتبارات استخدامی وزارت فرهنگ قابل پرداخت خواهد بود خدمت تدریس مزبور جزء خدمت رسمی محسوب نخواهد شد. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای عمیدینوری. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- این یکی از مواد این لایحه است از نظر آن اصلی که نمایندگان محترم بهش توجه فرمودند و مخصوصاً در جلسه گذشته بحث میفرمودند که میبایستی معلمین ما اعم از آموزگار و دبیر دارای مراتب علمی باشند و منطبق با اصول باشد و این یک انحراف اصولی است نسبت به این اصل مهمی که در مجلس شورای ملی به آن توجه خواهد داشت و آن این است که با وجود این که الان در ماده قبلی تصویب فرمودید از این به بعد دبیران نمیتوانند بدون داشتن مدارک مسجل و منظم دبیر باشند در اینجا اجازه مطلق به وزارت فرهنگ داده شده که وزارت فرهنگ خودش هر کسی را صلاح دانست در هر نقطهای که خیال کرد دبیر کم دارد شخصی را انتخاب بکند برای کار دبیری و تدریس و حقوقش را بپردازد البته آن مدت جزو خدمت حساب نشود بنده عقیده دارم که اگر در شهرستانها و در نقاط دوردست که مدارسی داشتیم و دبیر کم داشتیم نواقص کار دبیری را خودمان رفع بکنیم این کاملاً صحیح است اما در این ماده اجازه مطلق و بسیط داده شده به وزارت فرهنگ و هیچ شرط و قراری نیست که این کسی را که وزارت فرهنگ دعوت میکند این واجد چه صفاتی باشد و چه صفت لااقل دارا باشد مثلاً ممکن است یک افرادی یک دیپلمها و یک لیسانسیهها و یک دکترها در شهرستانها در مراکز استان ما داشته باشیم که به کارهای دیگری مشغول | ||
+ | |||
+ | هستند بعد از ظهرها یا پیش از ظهرها یک وقتهای زیادی داشته باشد بشود از اینها برای دبیری استفاده کرد اما در این ماده شرطی نیست که وزارت فرهنگ بتواند از کسانی که حایز شرایط دبیری هستند و اینها شاغل خدمت فرهنگی نیستند از آنها استفاده کند و اینجا به طور مطلق اختیار به دست وزارت فرهنگ داده است تشخیص با خود وزارت فرهنگ است که هر کسی را که تشخیص بدهد برای کار دبیری به طور موقت دعوت کند این را بنده اینجا تذکر دادم و معتقد هستم که وزارت فرهنگ باید توجه به این موضوع کند و متأسفانه آقای وزیر فرهنگ در اینجا نیستند و در مسافرت هستند و معاونشان هم در اینجا نیست و بنده نمیدانم که فردا ترتیب اجرای این ماده چه طور خواهد شد آیا این ماده به نحوی که میفهمیم از کسانی که واجد شرط استخدام فرهنگ هستند و کار آزادی میکنند یا کارهای اداری دیگری میکنند از آنها چند ساعت برای کار تدریس استفاده میشود یا این که کسانی را که دلشان بخواهد عنوان دبیری بهشان میدهند و از آنها استفاده میکنند اگر شق اول است من موافقم و کار صحیحی است و اگر شق دوم است نقض غرض است و با این ترتیب ما میخواهیم یک اشخاصی که هیچ تحصیلات منظم ندارند از نظر کمبود و احتیاج کارمان به اینها عنوان دبیری بدهیم و از اینها استفاده بکنیم این بود که بنده این تذکر را در اینجا دادم و معتقد هستم که وزارت فرهنگ باید در موقع اجرای این ماده نظری که عرض کردم داشته باشد باید اینجا تعهد بکند و در صورتمجلس درج شود که در آینده در موقع اجرا ما دچار اشکال نشویم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای سعید مهدوی. | ||
+ | |||
+ | سعید مهدوی- بنده برعکس نظر همکار محترم آقای عمیدینوری عقیدهام این است که هر چه قدر دست وزارت فرهنگ را در این امور باز بگذاریم برای پیشرفت فرهنگ مؤثرتر است و باید بدانیم وزارت فرهنگ یک مؤسسه صلاحیتداری است در این موضوع و اگر با آن فرمولی که آقا پیشنهاد میکنید بخواهید عمل کنند منظور حاصل نمیشود برای این که اگر یک کسی واجد شرایط بهتری بود او یا دبیر است یا کار مستقل اداری دارد و حاضر نمیشود برود در شهرستان اما در خارج هم یک عدهای هستند که معلومات کافی دارند ولی تصدیق و دیپلم در دستشان نیست و اینها اشخاصی هستند که وزارت فرهنگ آنها را میشناسد (عمیدینوری- چه طور باید تشخیص داد) چرا نباید بگذاریم یک کسی را که معلومات لازم دارد ولی این شرایط درش جمع نیست برای دبیری دعوت نکنند در آخر میدهم که ملاحظه میفرمایید قید شده که خدمت این اشخاص که تدریس میکنند خدمت رسمی محسوب نمیشود در یک موردی برای دبیری احتیاج میشود و در آن محل یک کسی که واجد شرایط است و معلوماتی دارد او را دعوت خواهند کرد و آنجا هم بیدبیر نمیماند. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دکتر سیدامامی. | ||
+ | |||
+ | دکتر سیدامامی- این ماده همان طور که جناب آقای عمیدینوری گفتند معلوم نیست که اینها را به عنوان دبیر میخواهند استخدام کنند یا به عنوان این که یک نفر میرود و درس میدهد در بعضی شهرستانها ما داریم که در آنجا واقعاً دبیر پیدا نمیشود از این نقطهنظر اشکالی ندارد ولی اشکال این است که این آقایان که میروند آنجا درس میدهند و حقالتدریس خواهند گرفت اگر سابقه برایش پیدا شد فردا میخواهد منتقل بشود به یکی از شهرهای بزرگ این نشد به این شخص باید گفت که فقط برای همان محل استخدام میشود و اجازه انتقال به شهرهای دیگر ندارد و در اینجا یک کمی روشنتر باشد تا شما این شخص که میخواهید به عنوان دبیر استخدام کنید باید در این ماده قید کنید که فقط باید در همان محل تدریس کند. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای صدرزاده موافقید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- جناب آقای عمیدینوری در این موضوع در کمیسیون فرهنگ به تفصیل بحث شد یک نقاطی هست که در آنجا اشخاصی هستند که واجد صلاحیت هستند یعنی دارای معلوماتی هستند که ممکن است دانشنامه داشته باشند یا نداشته باشند ولی ما میخواهیم از وجود آنها برای تدریس استفاده بکنیم چیزی که به نظر جنابعالی رسید این شبهه بود که شاید اینها به عنوان دبیری استخدام بشوند یا سابقه خدمت دبیری پیدا بکنند ولی هیچکدام از اینها نیست حالا عرض میکنم در ماده بالای همین ماده یعنی ماده ۱۳ گفتیم اشخاصی که تدریس میکنند در صورتی که واجد شرایط این قانون نباشند به هیچ سمت رسمی آموزگاری یا کمک آموزگاری یا دبیری نایل نخواهند شد بنابراین از وجود اینها فقط برای تدریس استفاده خواهد شد و بس و برای این که شبههای حاصل نشود که اینها نتوانند بعدها نسبت به وزارت فرهنگ این مدت تدریس خودشان را سابقه خدمت منظور بدارند این تصریح هم شده است که خدمت تدریس مزبور جزو خدمت رسمی محسوب نخواهد شد مخصوصاً نظرم هست که جناب آقای وزیر فرهنگ در کمیسیون بیان میکردند که غالباً در مراکز استانها اتفاق میافتد که ما مدارس کشاورزی داریم و در آنجاها اداره کشاورزی هم داریم و مهندس کشاورزی هم در آنجاها هست که ما میتوانیم از وجود او و از تحصیلات کشاورزی او در مدرسه کشاورزی استفاده کنیم و او هم حاضر است که یک مقداری از وقت غیر ساعت اداری خودش را صرف امور فرهنگی کند ما یک مجوزی میخواهیم که او را دعوت بکنیم برای کار بنابراین این نکته بسیار ضرورت دارد و قید این در قانون مورد لزوم است خاصه در این موقع که ما عده دبیر کافی در شهرستانها نداریم و البته هر وقت دبیر رسمی پیدا شد و به قدر کافی استخدام شدند از آنها استفاده خواهد شد و وظایف تدریس را آنها انجام خواهند داد. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دیهیم. | ||
+ | |||
+ | دیهیم (مخبر کمیسیون فرهنگ)- در ماده ۲۴ این لایحه صراحتاً خودش روشن میکند مطلب را جناب آقای عمیدینوری در نقاطی که دبیر یا آموزگار به حد کافی موجود نباشد به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود که بتواند از اشخاصی که صلاحیت تدریس دبیری یا آموزگاری داشته باشند برای تدریس استفاده کند آن نظری که جنابعالی میفرمایید آن نظر را این ماده تأمین کرده است نوشته است کسانی که صلاحیت داشته باشند برای تدریس در دبستانها یا دبیرستان میتواند وزارت فرهنگ از آنها دعوت بکند و از آنها استفاده نماید و چنانکه در اینجا باز روشن کرده است که خدمات اینها جزو خدمات رسمی محسوب نخواهد شد جناب آقای دکتر سیدامامی فرمودند ممکن است که اینها بگویند که ما میخواهیم به جای دیگری انتقال پیدا کنیم اینجا قید کرده است که خدمات اینها رسمی نیست این وقتی آمد به وزارت فرهنگ از حیث دبیر و آموزگار احتیاج خودش را مرتفع کرد آن وقت این آقا که مدتی در آنجا تدریس کرده است به خودیخود از خدمت برکنار میشود این موضوع یکی از مهمترین موضوعهایی است که ما امروز متوجه هستیم که نقاطی هست فرض بفرمایید معلم انگلیسی نیست یا معلم ریاضی نیست یا معلم عربی نیست در آن منطقه اگر یک کسی پیدا بشود که زبان انگلیسی خوب بداند و صلاحیت تدریس داشته باشد این صلاحیت را آقای عمیدینوری باید خود وزارت فرهنگ تشخیص بدهد بنده این را نمیتوانم بگویم که کمیسیونی از شهرداری یا فرمانداری بیاید و صلاحیت این شخص را روشن بکند تصور میکنم صالحتر از تمام افراد و اشخاص خود وزارت فرهنگ است که صلاحیت یک آموزگار یا دبیر را تعیین میکند و از او دعوت مینماید البته بعد از این که استفادهاش را کرد و احتیاجش رفع شد آن وقت به خدمتش خاتمه میدهد تقاضا میکنم که به این موضوع توجه بفرمایید این ماده ۱۴ هم تصویب شود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای فضایلی فرمایشی دارید؟ | ||
+ | |||
+ | فضایلی- خیر عرضی ندارم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای مهران بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | احمد مهران- خیلی خوب شد که این بحث را آقای عمیدینوری عنوان فرمودند برای این که این تذکراتی که اینجا میشود بسیار سودمند است عرض میشود که ما هم آموزگار کم داریم و دبیر کم داریم و به تدریج احتیاجات فرهنگی مملکت رو به تزاید میرود ما کادر آموزشی که بتواند این مدارس را اداره کند نداریم اگر ماده ۳ این قانون را تصویب نفرموده بودید راجع به ماده ۱۴ آنچه که فرمودید ممکن بود بیشتر توجه باشد ماده ۳ و مادهای که مورد بحث است این دو تا ماده موازیند اینجا نوشته شده است از اشخاصی که صلاحیت دارند برای آموزگاری استفاده میشود چه اگر این کار نشود باید تحمل کنیم تا بچهها بزرگ شوند و مردی بشوند یا زن مسنی بشوند بعد بروند به کلاسهای مبارزه با بیسوادی و در این قسمت دبیری هم همین پیش میآید یعنی اگر این فکر را قبول نکنیم که از وجود اشخاص صالح در نقاط مختلف مملکت استفاده کنیم و دبیرستانهای لازم را تأسیس بکنیم عده زیادی از دانشآموزان ما از رفتن به دبیرستان محروم میشوند مقصود از این ماده در اینجا این است که کسانی هستند که سوابق و اطلاعات کاملاً کافی برای دبیری دارند ولی دیپلم در دست ندارند (صدرزاده- یا دارند) و از طرفی عدهای هستند که دبیرند و خدمت دبیری انجام میدهند و ساعات کارشان پر است ساعات آزادشان را میخواهند استفاده کنند اتفاقاً این ماده برای منظوری که خود آقای عمیدینوری دارند که در نقاط مختلف مملکت مدرسه تأسیس و تکمیل بشود و این کمبود دبیر را تا حدی جبران کند بسیار مفید است بنده در پایان لازم میدانم یک حقیقتی را که حالا فرصت به دست آمده است عرض کنم که علمای تربیت آقای عمیدی نوری ضمن این که کوشش میکنند اشخاصی را مشاغل معینی تربیت کنند یک عقیده را هم به عنوان یک اصل پذیرفتهاند و آن این است که دیپلم به کسی اصالت فکری نمیبخشد یعنی دیپلم شرط لازم هست اما کافی نیست چه بسا غیردیپلمههایی که نسبت به وظایفشان خیلی دقیقند و اطلاعات کافی در آن حدود دارند بنده چون خودم چند تا دیپلم دارم به خودم اجازه میدهم که این عرض را بکنم اگر غیر از این بود ممکن بود بگویند چون خودش دیپلمی دستش نیست این حرف را میزند دیپلم به اصطلاح کافی نیست لازم هست ملاحظه میفرمایید ما اگر میخواستیم این فکر را بپذیریم مدارسی که در گذشته دایر شد در این مملکت و مکاتیبی به وجود آمد که در آنها اشخاص غیردیپلمه درس میدادند ما اگر از آنجا شروع نمیکردیم امروز این فرهنگ و این تشکیلات فرهنگی | ||
+ | |||
+ | را نداشتیم بنابراین ما باید این فکر را هنوز هم بپذیریم اما امیدوارم که یک روزی برسد که آن قدر دیپلمه در مملکت پیدا شود و اشخاص واجد شرایط که این فکر اعمال و اجرایش ضرورت پیدا نکند بنده استدعا میکنم که نسبت به این ماده توجهی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای بهبهانی. | ||
+ | |||
+ | بهبهانی- فرمایش جناب آقای مهران به نظر بنده اصولاً صحیح است اشخاصی هستند در این مملکت که صلاحیت علمی دارند ولی مدرک علمی رسمی در دستشان نیست چه بسا اشخاصی هستند که خیلی خوب تحصیل کردهاند و صلاحیتشان نزد همه محرز است ولی چون مدرک علمی در دست ندارند جامعه نمیتواند از آنها استفاده کند و از این جهت این ماده به نظر بنده تبانی با اصل موضوع ندارد و خوب هم هست ولی باید گفت که فرمایش جناب آقای عمیدینوری هم تا اندازهای صحیح است برای این که این صلاحیت را باید تعیین کرد که صلاحیت چیست آقایان محترم به نظر بنده تردید نداشته باشید که یکی از چیزهای بسیار لازم در حال حاضر برای مملکت ما مخصوصاً برای آموزگار و دبیر و کسی که شاگردی را تربیت میکند یکی از این صلاحیت اخلاقی است و امروز صلاحیت اخلاقی داشتن برای تعلیم در مدارس و تربیت اولاد خیلی لازم است و باید خیلی دقت کرد (صحیح است) از این جهت بنده اگر آقای مخبر محترم موافقت بفرمایند اینجا بنده یک جمله اضافه میکنم به این ترتیب: | ||
+ | |||
+ | کسانی که صلاحیت علمی و اخلاقی او محرز باشد (بسیار صحیح است) | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- چون شور دوم است نمیشود پیشنهاد کرد. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- اجازه میفرمایید. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- چون بنده در این ماده پیشنهاد داده بودم در شور اول و در کمیسیون هم بودم و پیشنهاد بنده در کمیسیون رد شد این است که همین پیشنهادی که جناب آقای بهبهانی دادهاند قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- اگر پیشنهاد شما در شور اول داده شده باشد ممکن است مجدداً به عنوان پیشنهاددهنده توضیحات بدهید پیشنهادی که از طرف آقای عمیدینوری داده شده این است که صلاحیت علمی مربوط به دیپلمهها یا گواهینامههای مدارس عالی مربوط به اموری که باید تدریس شود احتراز میگردد. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- عرض کردم پیشنهاد را اصلاح میکنم فقط کلمه (اخلاقی) به پیشنهاد بنده اضافه شود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- این پیشنهاد جدیدی میشود در حالی که پیشنهادی که شده است بایستی مطرح شود و پیشنهاد مجدد نمیشود داد و در اطراف آن هم نمیشود صحبت کرد به علاوه آن پیشنهاد در ماده ۱۳ بود و حالا ماده ۱۴ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- پیشنهادی که قبلاً داده شده مطرح میشود و بنده این اصلاح را که شده قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای صدرزاده. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- این صلاحیتی که اینجا ذکر شده است به نحو اطلاق است و شامل میشود هم صلاحیت علمی و هم اخلاقی را و به علاوه قید این هم در صورتجلسه کافی خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- اجازه میفرمایید در اطراف پیشنهادم توضیح بدهم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- پیشنهاد آقای عمیدینوری را که در کمیسیون مطرح بوده است ممکن است مطرح بکنیم و در اطراف آن ممکن است توضیح بدهند. (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- بنده در دنبال آن توضیحاتی که عرض کردم فکر بنده در جلسه گذشته این بود که از این بیحد و حصر بودن این ماده جلوگیری بشود درست است که ما اعتماد به وزارت فرهنگ داریم ولی یک قدری به احوال عمومی خودمان باید توجه داشته باشیم که وقتی ما گفتیم که کسانی را که صلاحیت علمی دارند وزارت فرهنگ دعوت بکند خود ماها به عنوان وکیل مجلس این گرفتاری را پیدا میکنیم که یک اشخاصی میآیند و میگویند که توصیه کنید مرا به خدمت دبیری قبول کنند ولی من معتقدم که ما در کار فرهنگ که مربوط به پرورش نسل آینده ایران است باید بیش از این سعی کنیم که جنبه علمی و اخلاقی حفظ بشود و حتیالمقدور جلوگیری از این کار بکنیم نسبت به کسانی که ممکن است خدای نکرده واجد این صلاحیت علمی و اخلاقی نباشند اینها مجدداً رخنه نکنند در مدارس ما به عنوان دبیری و مشغول بشوند به این جهت بود که بنده وقتی این ماده مطرح بود این تبصره را پیشنهاد کرده بودم. | ||
+ | |||
+ | تبصره- صلاحیت تدریس دیپلمه ارایه دیپلمها یا گواهینامههای مدارس عالی مربوط به اموری که باید تدریس شود احراز میگردد. منظور بنده این بود که یک مبنایی برای این عملی که به وزارت فرهنگ به طور مطلق مجلس شورای ملی اجازه میدهد گذاشته بشود این عقیده بنده بود این طور هم فکر میکردم که یا دیپلمهها باشد یا گواهینامه صلاحیت تدریس چرا نظرم این بود؟ به دلیل این که بنده اطلاع دارم و آقایان هم اطلاع دارند که هستند اشخاصی در شهرستانها و استانها کسانی که در یک امری تخصص دارند ولی دبیر نیستند یعنی یک طبیبی در شهرستان رشت یا مشهد هست دیپلمه عالی مقامی است گواهینامه عالی دارد دکتر است و طبیب است در همان جا ما ممکن است احتیاج داشته باشیم به تدریس تاریخ طبیعی یا فیزیک یا علمالاشیا و این داخل در کار او وظیفه او است و از آن طرف این شخص دبیر هم نیست وزارت فرهنگ حق داشته باشد که به این شخص مراجعه کند و از او استفاده کند برای تدریس وقتی شما به طور مطلق گفتید (صلاحیت) این قید صلاحیت مطلق که هیچ بندوباری و حدی درش ندارد دست وزارت فرهنگ را طوری باز میکند و وزارت فرهنگ هم که همهاش دکتر مهران نیست مرکب از اشخاصی است و از یک افراد زیادی است در شهرستانها که حب و بغضی دارند و دارای نظرهای شخصی هستند با اشخاصی که دوستی دارند با آنها بدون داشتن کار دیپلم دبیری میدهند به این جهت بود که بنده این تبصره را پیشنهاد کردم که یک حدی برای وزارت فرهنگ باشد حالا جناب آقای بهبهانی میفرمایند که قید صلاحیت اخلاقی هم بشود آن را هم بنده قبول دارم بنده معتقدم که یک شرطی باشد که لااقل در آن صلاحیت نوشته شود و بنده قبول دارم که این تبصره به این کیفیت اصلاح بشود بعد از صلاحیت نوشته شود صلاحیت علمی و اخلاقی اگر این را قبول دارید بنده هم قبول دارم این تبصره هم همان است آن کافیتر و وافیتر است بنابراین در اطراف این موضوع که یک حدی در اطراف صلاحیت باشد استدعا میکنم که مجلس شورای ملی توجه کند و این حد روشن باشد و از مخبرین کمیسیونهای فرهنگ و استخدام هم تقاضا دارم قبول کنند چون به نفع مملکت است و به نفع آن فکری است که خودشان دارند. | ||
+ | |||
+ | معاون نخستوزیر (ناصر ذوالفقاری)- دولت با پیشنهادی که صلاحیت علمی و اخلاقی باشد موافقت دارد. (صحیح است- بسیار خوب) | ||
+ | |||
+ | احمد مهران- (مخبر کمیسیون استخدام)- بنده از نظر مخبر کمیسیون استخدام موافق هستم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای صدرزاده. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- پیشنهادی که جناب آقای عمیدینوری فرمودند قیدی دارد و این تمام منظور ما را تعیین نمیکند منظور ما این بود که در مراکز استانها اشخاص دانشمندی هستند ولی گواهینامه در دست ندارند مثلاً فرض بفرمایید میخواهند تدریس عربی بکنند یک نفر که مقام اجتهاد را احراز کرده است طبعاً عربی میداند ولی دانشنامه ندارد بنابراین قید این تبصره به این کیفیت ما را از استفاده از یک دسته دانشمندان و فضلا محروم میکند بنابراین برای این که نظر جنابعالی از نظر علمی و اخلاقی تأمین شود به همان طریق که جناب آقای بهبهانی فرمودند که واجد صلاحیت علمی و اخلاقی باشند موافقت بفرمایید بدیهی است که صلاحیت علمی را هم شورای عالی فرهنگ که مقام صالحی است برای این کار تعیین خواهد کرد و این نظر جنابعالی تأمین میشود. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- بنده پیشنهاد خودم را به همان ترتیب اصلاح میکنم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دیهیم. | ||
+ | |||
+ | دیهیم (مخبر کمیسیون فرهنگ)- جناب آقای بهبهانی و جناب آقای عمیدینوری نظر آقایان در این لایحه تأمین است وقتی که صلاحیت تدریس را بخواهیم تحت نظر بیاوریم موضوع روشن خواهد شد اولاً در استخدام معلم و یا ذیصلاحیت را خودش تعیین و روشن کرده است وزارت فرهنگ دبیری استخدام میکند که این گواهینامه داشته باشد مسلمان باشد ایرانی باشد و اخلاق داشته باشد با این شرط استخدام میکند به مجموع این شرایط میگویند که این آقا صلاحیت دارد اگر اینجا تنها مینوشتیم که صلاحیت علمی داشته باشد البته اعتراض آقایان بهجا بود چون آن وقت اخلاقی را ننوشته بودیم چون صلاحیت تدریس نوشته است تمام اینها درش مستتر است یعنی متدین هم باشد پاکدامن هم باشد یعنی ایرانی هم باشد اینها در کلمه صلاحیت مستتر است و دیگر احتیاجی ندارد که بگوییم که صلاحیت اخلاقی داشته باشد بنابراین با این توضیحی که دولت خودش قبول میکند و بنده که مخبر کمیسیون هستم قبول میکنم و در صورتمجلس نوشته میشود نظر آقایان تأمین خواهد شد و احتیاج ندارد که پیشنهادی بکنیم برای این که توضیح داده است دولت هم قبول کرده مخبر کمیسیون فرهنگ هم قبول میکند و باید هم این طور باشد که باید هر معلمی که تدریس میکند باید صلاحیت اخلاقی داشته باشد در صلاحیت تدریس مستتر است که صلاحیت اخلاقی داشته باشد حتی ایرانی باشد حتی پاکدامن باشد. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای سعید مهدوی. | ||
+ | |||
+ | سعید مهدوی- بنده خواستم عرض کنم که همین صلاحیت که در قانون قید شده از هر جهت معنایش علمی و اخلاقی است نه در مورد فرهنگ در سایر ادارات هم ما این قسمت را تأیید کردیم که باید این قسمت اخلاقی را توجه داشته باشند و شما برای استخدام هر فردی اولین چیزی را که میگویید عدم سوسابقه است که باید برود کلانتری محل و در اینجا هم اولین چیزی که باید در نظر بگیرند قسمت اخلاقی است فرق نمیکند به نظر بنده این چیزها اضافی است که در قانون میگذارید در صورتی که در قسمت فرهنگ اولین شرط حسن اخلاق است که باید در نظر بگیرند در اینجا اگر قید شود در جای دیگر هم باید قید بشود | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- پیشنهاد آقایان اعم از این که مورد توجه مجلس باشد یا نباشد مطابق ماده ۱۱۴ در شور ثانی که حالت کنونی باشد پیشنهاد تازه نمیشود داد ولی پیشنهادهایی | ||
+ | |||
+ | که در شور اول یا همین دو شور داده شده است و مورد توجه و تصویب کمیسیون واقع نشده ممکن است از طرف پیشنهاددهنده تجدید شود در هر حال چه دولت قبول بکند چه نکند پیشنهادی که در شور اول داده شود بایستی رأی گرفته شود فلسفهاش هم معلوم است برای این که دو شوری است اگر چنانچه در شور ثانی آن پیشنهاد مجدد رأی گرفته شد و قبول شد معلوم است که مجلس تأیید میکند از این جهت قانون اجازه نداده است که در شور دوم پیشنهاد جدیدی داده شود اگر همان پیشنهادی که جناب آقای عمیدینوری قبلاً داده است همان را بخواهید تعقیب کنید ممکن است به رأی بگذاریم و الّا در شور دوم نمیشود پیشنهاد تازهای مطابق ماده ۱۱۴ قبول کرد. آقای عمیدینوری. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- وقتی که همان پیشنهاد مطرح شد ممکن است همان پیشنهاد اصلاح بشود اینجا منبع قانونی نیست که اگر پیشنهادی مطرح شد آن پیشنهاد هر طوری هست به همان کیفیت مطرح شود و رد و یا تصویب بشود، خود پیشنهاد مطرح میشود اگر اصلاحی در آن پیشنهاد شد قابل اخذ رأی است و الّا اگر ما آن قدر قشری بشویم در قوانین و آییننامهها کار مشکل میشود باید روح و فلسفه آنها را دید پس آن پیشنهاد دو مرتبه مطرح میشود ممکن است اصلاح هم بشود رد میشود یا قبول حالا بسته به نظر جناب آقای رئیس است. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- منظور از صلاحیت علمی و اخلاقی است چون با مذاکراتی که شده در این مورد معلوم شد مقصود صلاحیت علمی و اخلاقی است (صحیح است) اختلاف دیگری نیست و دیگر احتیاج به رأی ندارد و قید زاید است اعلام رأی میکنیم نسبت به ماده ۱۴ آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۵ مطرح است. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۵- وزارتخانههای فرهنگ و دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- چون اظهارنظری در این ماده نشد لذا رأی میگیریم به ماده ۱۵ آقایانی که با ماده ۱۵ موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است آقای ارباب مخالفید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | ارباب- اینجا یک مدتی وقت مجلس صرف بحث صلاحیت اخلاقی شد بنده متوجه یک موضوعی شدم که جای تذکرش همین جا است و تفصیل کامل او را در موقع مقتضی بعداً به عرض آقایان میرسانم و آن این است که چندی پیش که برای معالجه به خارج رفتم با این که از وضع ناهنجار و بیترتیت و تأثرآور سرپرستهای خارجی قبلاً هم تذکراتی داده بودم در کمیسیون بودجه هم صورت بودجه آن را خواستم و وزارت فرهنگ هم طفره رفت و تعلل کرد و تا حالا هم نیاورده است و اگر زنده بمانم اصرار خواهم ورزید تا بیاورند تا یک ارقامی را ملاحظه بفرمایید که به مصرف چه عواملی میرسد و چه ارتباطی به اخلاق و فرهنگ و اصلاح رویه دانشآموزان خارج است اگر صورت آن را دادند عرض میکنم (صدرزاده- مال کجا بوده) حالا عرض میکنم موضوعی که سابقه دارد مربوط به فرانسه است پاریس است ولی این سفر در لندن یک روز یکی از محترمین ایرانی پیش من آمد که من تمنا دارم الان که ساعت یازده است و یک ساعت به ظهر است بروید اداره سرپرستی ببینید یک نفر وجود دارد یا نه؟ و دخترهای ایرانی بدبخت که از صد میلی برای گرفتن یک گواهینامه میآیند سه چهار مرتبه میروند و میگویند بروید فردا بیایید امروز کسی نیست که جواب آنها را بدهد یک ایرانی گریه میکرده است که رئیس مدرسه باور نمیکند که من میآیم و کسی آنجا نیست یا مرا دور سر میگردانند یا مرا مجبور میکنند که نمیتوانم آن اصل موضوع را اینجا عرض کنم بنده رفتم و دیدم که کسی نیست (صحیح است) آقایان کسانی که اولادشان را به اطمینان این اداره سرپرستی میفرستند خدا شاهد است خیانت است و اشخاصی که علاقه دارند به حفظ حیثیت خودشان سرپرست خارجی تهیه میکنند کما این که کردهاند و کسانی که نام نیک خانوادهشان میخواهند حفظ شود سرپرست انگلیسی و خارجی دارند البته یک دستگاه کوچک دیگری آقای دکتر احتشام تأسیس کرده در آنجا یک دفتر سرپرستی اختصاصی ایجاد کرده است بسیار خوب به محصلین میرسد توجه میکند علاوه بر محصلین ایرانی محصلین پاکستانی هم به او مراجعه میکنند خواستم به عرض آقایان برسانم وضع این سرپرستی که بنده دیدم این طور است که فاقد صلاحیت دینی صلاحیت اخلاقی که منظور آقایان هست میباشد و بنده دلایل کامل و متقن دارم که در موقع مقتضی به عرض آقایان میرسانم باید وزیر فرهنگ حضور داشته باشند من به وزیر فرهنگ ارادت دارم به وزارت فرهنگ کمال علاقه را دادم و نسبت به دستگاه سرپرستی از نظر یک نفر ایرانی بسیار معترض هستم و در موقع به عرض میرسانم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای بزرگابراهیمی موافق هستید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | بزرگابراهیمی- از طرف وزارت فرهنگ کسی که اینجا باشد و عرایض من را گوش کند نیست (ناصر ذوالفقاری- بنده هستم) بله شما معاون همه وزارتخانهها هستید در زمان رضاشاه کبیر که احتیاج به معلم پیدا کردند آن شخص بزرگ یک عده را فرستاد به اروپا و یک عده از اینها را تربیت کردند فقط به منظور این که معلم باشند و شاگرد تربیت کنند پس از سوم شهریور و یکی دو سال بعد از آن تمام این آقایان در کادر اداری قرار گرفتند و یک نفر از اینها در آن رشته تخصصی که مملکت جان کند و پول خرج کرد مشغول نیستند وقتی هم بپرسید میگویند کادر فرهنگ مثل ارتش است خیلی فرق دارد دستگاه اداری با معلومات دیگر پتیو خیلی فرق دارد یک دبیر ریاضی وقتی بخواهد برود هندسه فضایی یا جبر درس بدهد این مربوط به دستگاه اداری نیست ما با فقر دبیر با نداشتن علما برای تعلیم و تربیت یک عده متخصص را بردیم در کادرهای اداری گذاشتهایم حقوق دبیری هم بهشان میدهیم و یک شاهی هم برای این مملکت ارزش ندارد این چه مرضی است من نمیدانم اگر برای دوستی و خواهش و رفاقت است به این آقایان همین پول را بدهید ولی اقلاً هفتهای پنج شش ساعت تخصصشان را به این شاگردها یاد بدهند من خجالت میکشم بگویم در مهاباد دبیر شیمی نیست و به جای او دبیر ادبیات میرود و میگوید بنده شیمی بلد نیستم میآیم مینشینم و میروم (یک نفر از نمایندگان- همه جا این طور است) (ارباب- بندرعباس هم نیست) بندرعباس جهنم من از مهاباد حرف میزنم عرض کنم بنده میخواستم از جناب آقای محمود مهران وزیر فرهنگ که واقعاً مورد احترام همه هستند (صحیح است) خواهش کنم که این آقایان عزیز بیجهتی که رفتهاند پشت میز اداری نشستهاند و رئیس و مدیر کلشان کردهاند بگویید یک قسمت از ساعت اداری را بروند در مدارس درس بدهند خواستم این چند کلمه را به عنوان تذکر عرض کنم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای صدرزاده. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- موافقم. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دیهیم. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون فرهنگ (دیهیم)- ریاست محترم مجلس به کلیات قانون رأی گرفتند جناب آقای ارباب به عنوان مخالف این لایحه بیاناتی فرمودند بنده در ضمن بیاناتشان خاطرم آمد بعضی روضهخوانها مصیبت یک امام را برای یک امام دیگر میخوانند در حالی که این مصیبت مال امام دیگری است حالا اگر در جایی سرپرستی نبود و یا سرپرستی بد کار میکند و یا رسیدگی به کار نمیکند این مربوط به این لایحه نیست در این لایحه جناب آقای ارباب موضوعی که مطرح است که آموزگار پیمانی بتواند رتبه خودش را با شرایطی که در این لایحه است بگیرد یا از آموزگاری به دبیری تبدیل بکند یکی هم این است که وزارت فرهنگ بتواند در جاهایی که معلم ندارد از وجود اشخاص دیگری که صلاحیت تدریس یعنی صلاحیت علمی و اخلاقی دارند از آنها برای تدریس دعوت بکند یکی هم این است که دبیر بتواند در کلاسهای عالی برود و تحصیل بکند و معلومات خود را بالا ببرد دیگر در اینجا راجع به سرپرستی نیست البته بیان جنابعالی بسیار خوب است ولی جایش در این لایحه نیست بنده خواهش میکنم این موضوعی که فرمودید یا در نطق قبل از دستور یا در یک لایحهای که مربوط به آن باشد بفرمایید و کاملاً هم آقایان نمایندگان محترم موافق هستند که باید سرپرستیها در خارجه به وظایف خودشان عمل بکنند و این تذکر جنابعالی هم خیلی بهجا خواهد بود تمنا میکنم موافقت بفرمایید که به کلیات لایحه رأی گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- دیگر در کلیات نظری نیست رأی میگیریم به مجموع مواد آقایانی که با مجموع مواد این لایحه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون شور دوم بوده به مجلس سنا فرستاده میشود. | ||
+ | |||
+ | ۴- قرائت طرح پیشنهادی به اصلاح قانون بازنشستگی | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- ماده واحده طرح پیشنهادی آقایان که در جلسه گدشته به دو فوریت آن رأی گرفته شد طبق مواد ۱۳۰ و ۱۳۱ بایستی در این جلسه طرح بشود و قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی- امضاءکنندگان زیر ماده واحده را به قید دو فوریت تقدیم میداریم. | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- پزشکان و مستشاران دیوان عالی محاسبات از نظر بازنشستگی جزو مستثنیات تبصره ۶ قانون اصلاح قانون بازنشستگی مصوب تیرماه ۱۳۳۷ میباشند. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای مهدوی. | ||
+ | |||
+ | سعید مهدوی- مادهای است خیال میکنم ماده ۱۰۷ است که میگوید در موقع مطرح شدن طرحها باید نماینده مسئول دولت حضور داشته باشد البته وزیر یا معاون مربوطه. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای صدرزاده. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- در لایحهای که پریروز از تصویب مجلس شورای ملی گذشت یک تبصرهای بود و آن تبصره این بود که حد تقاعد را در ۶۵ سال سن تعیین کرده بودند و آن وقت یک استثنایی کرده بودند آن استثنا چه بود راجع به اساتید دانشگاه و راجع به قضات و راجع به هیئت شورا و نظار سازمان برنامه با قید این که قوانین خاصی دارند ولی مدرک و مبنای این قانون این بوده که اشخاصی که به ۶۵ سال سن میرسند تقاعد بشوند مگر آنهایی که قانون خاصی دارند آقایان استحضار دارند که قوانینی خاصی راجع به قضات و اساتید دانشگاه گذشته و در آنها تعیین شده است | ||
+ | |||
+ | که در یک سنهای بیشتری باید متقاعد شوند بنده نمیدانم که به چه مناسبت در اینجا پیشبینی شده است که میخواهند این نکته را قید بکنند که پزشکان و مستشاران دیوان محاسبات هم جزء مستثنیات باشد مستثنیات آنجا خودش قانون خاصی دارد یا میخواهند به موجب این قانون برای آنها یک استثنایی به وجود بیاورند اگر قانون خاصی هست اشاره بفرمایند که به موجب فلان قانون تاریخ تصویب شده است اینها میتوانند زائد از ۶۵ سال خدمت بکنند ولی اگر قانونی نیست چنانچه بنده میدانم قانون دیوان محاسبات را الان آوردهاند در مجلس شورای ملی و طبع و توزیع هم شده است و بنا شده است طرح شود و اگر آقایان نظر داشته باشند به مستشاران دیوان محاسبات که آنها زائد از ۶۵ سال در خدمت بمانند ممکن است در همان قانون پیشبینی بکنند والا هیچ موردی ندارد که ما یک چنین استثنایی در این قانون قائل بشویم در صورتی که قانون خاصی هم برای آنها راجع به این موضوع وجود ندارد این مطلب راجع به این قانون است که بنده عرض کردم اما راجع به یک مطلب دیگر عرض میکنم قوانینی که سابق بود ۶۰ سال سن بود و ۳۰ سال خدمت بعد از آن که کسی ۳۰ سال خدمت تمام داشت و یا ۶۰ سال سن میتوانست متقاعد بشود یا وزارتخانه او را متقاعد کند به نظر بنده این طور میآید که لازم نیست ما سنین خدمت را برای استفاده از خدمت این طور ادامه بدهیم این دو عیب پیدا میکند یکی برای خود مستخدم و یکی هم برای آن اشخاص و جوانهایی که تحصیل میکنند الان از یک سال به این طرف یک داستانی در روزنامهها و در مجلس هست راجع به این که عدهای از جوانها که در خارج تحصیل میکنند وقتی که به ایران میآیند چون کاری به آنها ارجاع نمیشود از این جهت رغبتی به مراجعت به ایران نشان نمیدهند گمان میکنم که این قبیل قوانین سد راه است برای آن منظوری که ما داریم که جوانان بعد از خاتمه تحصیل بیایند به مملکت خدمت کنند مستخدم دولت بعد از آن که ۶۰ سال خدمت کرد یعنی ۶۰ سال از عمرش گذشت و ۳۰ سال خدمت کرد معمولاً میتواند تمام حقوق خودش را به عنوان تقاعد دریافت کند حتی مبلغی را که در موقع اشتغال به عنوان تقاعد به صندوق میپردازد صرفهاش میشود یعنی میگیرد و اگر سر خدمت باشد یک مبلغی کمتر میگیرد چون یک مبلغی باید به صندوق تقاعد بدهد پس او ضرر زیادی نخواهد کرد امّا یک ضرر معنوی هست در ادامه خدمت یکی این که راه را برای جوانها سد میکنند که آنها نتوانند بیایند صندلیها را اشغال کنند و تأمین معیشت کنند و یکی هم ضرری برای دولت به وجود میآورد این نکته یک نکتهای است که جنبه آییننامهای هم دارد چون مقرر است که نمایندگان نمیتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم پیشنهادی بکنند که مستلزم خرج برای دولت باشد وقتی شما میآیید یک قانونی میگذرانید که یک عده از مستخدمین در یک مدت طولانیتری بتوانند از خدمت استفاده کنند لازمه این امر این است که از بودجه مملکت یک حقوقی به آنها داده شود در صورتی که اگر متقاعد بشوند از صندوق تقاعد میگیرند و دیگر ربطی به بودجه مملکت ندارد توجه فرمودید این همان نکتهای است که عرض کردم در حقیقت ما با تصویب این قانون به طور مستقیم پیشنهاد خرجی برای مملکت کردهایم بنده تصور نمیکنم یک نفر مستخدم دولت که با کمال درستکاری و صداقت عمل کار میکنند ربطی به سن تقاعد میرسد و تمام حقوق او را هم بهش میدهند دیگر برای او افهای داشته باشد که سر خدمت باشد چه منظوری دارد اگر خدای نخواسته یک مأمور ناصالحی باشد شاید فکر میکند که از ادامه خدمت مزاحم خلق خدا میشود اگر این طور است بهتر است که نباشد و مزاحم نشود و اگر مأمور درستکار است که بهتر ۳۰ سال خدمت کرده است به مملکت ۶۰ سال هم عمر دارد تمام حقوقش را دریافت میکند چیزی هم که از بابت تقاعدش میدهد دیگر نمیدهد چه مانعی دارد چه علتی دارد که ما قانون بگذرانیم و او را در سن پیری باز مشغول به کار و خدمت بکنیم و راه هم بر جوانان مسدود بکنیم به خصوص در مورد مستشاران دیوان عالی محاسبات ما میگوییم که این کارها یک کارهای فنی است و یک دماغهای جوان میخواهد و اشخاص پرحوصلهای که بتوانند این پروندههای زیاد را بخوانند نه این که اشخاصی که سن زیادی داشته باشند باز ما بگوییم به خدمت ادامه بدهند به اضافه میدانیم عده مستخدمین در وزارت دارایی فوقالعاده زیاد است در مورد قضات میگفتند که در دستگاه قضایی کادرهای تحصیلکرده کم است و اگر ما سنین خدمت آنها را نیفزاییم دستگاه قضایی ما خواهد خوابید یا دانشگاه آن هم میگفتند ما استاد به قدر کفایت نداریم اما در دارایی تا بخواهید ماشاءالله مأمور داریم مدیر کل و اعضاء داریم چه احتیاجی هست که ما بیاییم یک قانونی در اینجا وضع بکنیم که آن معایب را هم به وجود بیاوریم بنابراین بنده میخواستم از آقایان استدعا کنم که گذشته از این که به مصلحت نیست و گذشته از این که یک پیشنهادی است که به طور غیرمستقیم مستلزم خرج است در اینجا یک عیب دیگری هم دارد و آن این است که قانون مخصوص این کار تا حالا نیامده پس باید تأمل بشود که قانون مخصوص راجع به دیوان محاسبات بیاید رسیدگی بشود اگر در آنجا نظری بود در ادامه مدت خدمت مستشاران دیوان محاسبات در آنجا بحث میکنیم و از نقطهنظر کلی رأی اکثریت مجلس قاطع خواهد بود اما راجع به مسئله پزشکان در اینجا نوشتهاند بنده نمیدانم مقصود از پزشکان که در اینجا نوشتهاند پزشکان وزارت بهداری است پزشکان اساتید دانشگاه است یا تمام پزشکان مقصود پزشکانی هستند که در خدمت دولت هستند. آخر برای یک پزشک یا یک جراح هم البته مسئله سن مطرح است و تا یک سنی بهتر میتوانند انجام خدمت برای دولت بکنند اینها یک نکاتی است که باید از نظر فنی رعایت کرد شما الان عده زیادی محصل به خارج میفرستید که آقای ارباب هم راجع به آنها بیاناتی فرمودند و اگر فرصتی پیدا شد بنده هم در یک جلسهای صحبت میکنم خوب اینها برمیگردند شما در یک جایی میگویید که این آقایان تا سن ۷۰ باشند پس این عدهای که تازه میآیند کجا خواهند رفت (یکی از نمایندگان- احتیاجات زیاد است) احتیاجات زیاد است ولی باید مدتی هم گذاشت شما که در این قانون قید نکردید که تا چند سال کار خواهند کرد به طور مطلق نوشتهاید به نظر بنده باید در این قوانینی که ما میگذرانیم یک قدری جهات به اصطلاح هماهنگی را رعایت کنیم ما میآییم اینجا هی اعتراض میکنیم که فلان مستشار دیوان محاسبات که سالها خدمت کرده و کاری هم انجام نداده است چون کار عمده دیوان محاسبات تفریغ بودجه است ما که خودمان میدانیم که از اول مجلس تا حالا از اولی که مشروطیت به پا شده است یا یک مرتبه یا دو مرتبه لایحه تفریغ بودجه آمده است این دیوان که آن قدر پول به آن داده شده است و وظیفهاش هم رسیدگی به دخل و خرج مملکت بوده است در پنجاه سال مشروطیت این وظیفه را نتوانسته است انجام بدهد حالا ما خیلی دلسوزی میکنیم که فلان مستشارش به جای ۶۰ سال ۷۰ سال یا ۶۵ سال خدمت کند اما از آن طرف همین لایحه آموزگاران که گذشت این آموزگار ۲۳۰ تومان در این مملکت حقوق میگیرد یک فکری برای این دردها بکنید آقای ارباب میفرمایند که چرا اعزام میکنید به خارج ما باید دستگاه تعلیماتیمان را در این مملکت طوری بکنیم که احتیاج به خارج فرستادن نداشته باشیم اما با آموزگار ۲۳۰ تومانی هم که نمیشود. من نمیدانم که کمیسیون بودجه در این موضوع چه کرده است در هر حال بفرمایید اعتبار میخواهیم این را تصویب بفرمایید اعتبارش هم قانون مالیات بر درآمد که چند روز پیش گذراندهایم و داریم میدهیم ولی به هر حال باید تصویب شود در این وضع و شرایط کنونی برای یک آموزگار ۲۳۰ تومان واقعاً انسان شرمنده میشود به خصوص که دارای عایله هم باشد به هر حال به نظر بنده این طور میآید که ما یک قوانینی که جنبه تبعیض داشته باشد حتیالمقدور از تصویبش خودداری کنیم. یکی از علما و دانشمندان حقوق مینویسد که بدترین قانون این است جنبه فردی داشته باشد قانون باید جنبه عملی و عمومی داشته باشد این قانون که ما میگذرانیم برای چند نفر پزشک یا چند نفر اعضای دیوان محاسبات این خوب نیست و ازشان مجلس خارج است یک قانون کلی بگذرانید شما اگر معتقدید که بیش از ۶۰ سال میشود از وجود اشخاص استفاده کرد یک قانون کلی بگذرانید که به ۷۰ سال سن تقاعد تغییر بکند برای همه تصویب کنید منشی و ثبات و ضباط اگر واقعاً چنین عقیدهای دارید چنین قانونی بگذرانید برای تمام مستخدمین دولت ولی شما میآیید مستشار دیوان محاسبات و چند نفر پزشک را در نظر میگیرید آموزگار چه عیبی دارد آموزگار هم تا سن ۷۰ سالگی درس بدهد شما که به دبیر بیشتر احتیاج دارید اجازه بفرمایید من میخواهم عرض کنم که شما میگویید آیا خدمت آموزگار یا دبیر در مملکت ما کمارزش است؟ خیلی پرارزش است در صورتی که خدمت مستشار دیوان عالی محاسبات بنده نمیخواهم تنقید از اینها بکنم البته آنها اشخاص محترمی هستند ولی این کاری که بر عهدهشان است نتوانستهاند انجام بدهند اگر شما میخواهید بگویید که اشخاص و خدمتگذاران مملکت تا یک سنی یعنی یک سن بیشتری میتوانند کار کنند برای تمام مستخدمین بگویید این استثنا آورن برای مستشار دیوان محاسبات به نظر بنده مورد ندارد و صحیح نیست و بنده از آقایانی که این طرح را امضا فرمودهاند و از دوستان عزیز بنده هستند و برای آنها احترام خیلی زیادی هم قائل هستم تمنا میکنم که اصرار زیادی در این باب نکنند تا لایحه دیوان محاسبات که در دست مجلس است طرح شود آنجا یک قدری مفصلتر و مشروحتر مذاکره میکنیم اگر واقعاً اکثریت محترم مجلس شورای ملی این طور تصمیم گرفت که سن خدمت در این باب زیاد شود در اینجا منظور میشود در هر حال این تصمیمی که میگیرید که خدمت زیاد شود و آن تصمیمی که میگیرید مطابق مصوبات تبصره ۶ که میگوید این مستثنیات قانون خاصی دارد اینها شامل استادان دانشگاه است و قضات که آنها هم قانون خاصی دارند اما برای اینها قانون خاصی وجود ندارد اگر مجلس میخواهد برای اینها فکری بکند همان فکر را هم برای آموزگار و دبیر بکند شاید وجود آنها برای جامعه مفیدتر باشد ما الان با این فقری که در کادر فنی داریم آن قدری که احتیاج به آموزگار و کمک آموزگار و دبیر داریم | ||
+ | |||
+ | آن قدرها احتیاج به مستشار دیوان محاسبات نداریم دلیلش این است که ملاحظه میفرمایید وقتی که صورت میدهند به ما ۱۵ نفر صورت میدهند که ۵ نفر را انتخاب بکنیم پس معلوم میشود که در وزارت دارایی کارمندانی که بتوانند دیوان محاسبات و کار انجام بدهند وجود دارد و نقیصهای از این لحاظ نیست ولی از لحاظ آموزگار میگویند اشخاصی که گواهینامه ندارند همین قدر که صلاحیت علمی و اخلاقی داشته باشند برای کار دبیری و آموزگاری انتخاب میکنیم. | ||
+ | |||
+ | این بود عرایض بنده و امیدوارم که مورد توجه آقایان قرار گیرد. | ||
+ | |||
+ | ۵- شور اول گزارش کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- چون در موقع طرح آقای معاون وزارت دارایی که مسئول هستند در مجلس بوده ولی در جلسه علنی شرکت نکردند بنابراین مطابق ماده ۱۰۷ آییننامه این موضوع را در جلسه آینده قرار میدهیم فعلاً لایحه دیگر یعنی لایحه اصلاح قانون ثبت اسناد و املاک مطرح میشود. | ||
+ | |||
+ | (گزارش کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی کمیسیون دادگستری لایحه ارجاعی از مجلس سنا راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک را با حضور آقای معاون وزارت دادگستری مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به شرح زیر تقدیم میدارد: | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- اداره ثبت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون پس از قبول درخواست ثبت ملک بدواً به عملیات تهدیدی طبق مقررات اقدام نموده سپس به انتشار آگهیهای نوبتی به ترتیب مذکور در قانون با اشاره به صورتمجلس تهدیدی مبادرت نماید و در این مورد اعتراض بر حدود نیز تا آخر مدت مقرر در ماده ۱۶ پذیرفته خواهد شد نسبت به املاکی که قبل از تصویب این قانون تقاضای ثبت و آگهی نوبتی انتشار یافته طبق قانون سابق تعیین حدود خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | تبصره- برای شروع عملیات تهدیدی اداره ثبت روز تهدید حدود را قبلاً به وسایل مقتضی به اطلاع مجاورین میرساند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۲- تبصره ذیل به ماده ۱۵ قانون ثبت اضافه میشود: | ||
+ | |||
+ | تبصره- تهدید حدود املاکی که یک یا چند حد آن اراضی مواد یا شارع یا مرتع یا جنگل عمومی باشد در هر حال باید به وسیله انتشار آگهی و دعوت ادارات و بنگاههای مربوطه انجام شود. | ||
+ | |||
+ | عدم حضور نماینده ادارات و بنگاههای مربوطه مانع انجام تهدید حدود نخواهد بود. | ||
+ | |||
+ | ماده ۳- تبصره ذیل به عنوان تبصره ۲ به ماده ۱۷ قانون ثبت اضافه میشود: | ||
+ | |||
+ | تبصره ۲- اعتراضات یا تصدیقهایی که پس از قبول تقاضای ثبت و قبل از تاریخ انتشار آگهی نوبتی به اداره ثبت میرسد قبول و نسبت به آنها طبق مقررات رفتار خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۴- کلیه آگهیهای ثبتی و اجرایی که در سه نوبت منتشر میشود از تاریخ تصویب این قانون فقط در دو نوبت (به فاصله ۳۰ روز) منتشر خواهد شد و از آگهیهای ثبتی و اجرایی علاوه بر درج در روزنامه در محل وقوع ملک و سایر نقاط عمومی آن محل منتشر خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | مأمور انتشار آگهیها پس از انتشار و الصاق آگهی باید گواهی انتشار را از کدخدای محل یا ژاندارمری یا پاسبان اخذ و تسلیم اداره ثبت نماید در این موارد کدخدا و سایر مأمورین دولتی باید به مأمورین ثبت مساعدت نموده و گواهی لازم را به مأمور ثبت بدهند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۵- تبصره ذیل به ماده ۲۱ قانون ثبت اضافه میشود: | ||
+ | |||
+ | تبصره- چنانچه بعد از انقضای مدت اعتراض به ثبت و قبل از ثبت ملک در دفتر املاک حکم نهایی (اعم از حکم فرجامی یا حکمی که با انقضای مدت فرجامخواهی قطعی شده باشد) ابراز شود که به موجب آن متقاضی ثبت نسبت به ملک مورد تقاضا مفهوم شده و حکم مزبور بعد از تاریخ تقاضای ثبت صادرگردیده ولی محکومله در موعد قانونی از حق اعتراض استفاده نکرده و تصدیق جریان ادبی را هم مطابق ماده ۱۷ به اداره ثبت تسلیم ننموده در این مورد از صدور سند مالکیت به نام متقاضی خودداری و پس از اجرای حکم ملک به نام محکومله در دفتر املاک به ثبت رسیده و سند مالکیت صادر خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۶- تبصره ذیل به عنوان تبصره ۵ به ماده ۳۴ قانون ثبت اضافه میشود. | ||
+ | |||
+ | تبصره- با انجام عمل مزاید و تنظیم و امضای صورتمجلس مزایده عملیات اجرایی پایان یافته محسوب و پس از انقضای مدت دو ماه سند انتقال صادر میشود مگر این که بدهکار ظرف مدت مزبور کلیه بدهی خود را جور و خسارات را بپردازد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۷- عبارت زیر به ذیل تبصره ۲ ماده ۳۴ مکرر اضافه میشود: | ||
+ | |||
+ | «و در این مورد به هر حال بایستی موعد مقرر در سند معامله منقضی شده باشد و برای مزایده مال بر طبق مقررات ماده ۳۴ با رعایت سه ماه مذکور در ماده مزبور اقدام خواهد شد». | ||
+ | |||
+ | ماده ۸- وزارت دادگستری مجاز است به منظور کارآموزی و تربیت کارمندان فنی ثبت و حسابدار و نقشهبردار جهت تکمیل تشکیلات و پیشرفت امور ثبت آموزشگاه مخصوصی برای دو دوره یک ساله در مرکز تأسیس نماید. | ||
+ | |||
+ | داوطلبان این آموزشگاه از بین کارمندان و خدمتگذاران وزارتخانهها و ادارات و بنگاههای دولتی یا بنگاههایی که با سرمایه دولت اداره میشوند اعم از این که خدمت آنها یا دونپایه یا قراردادی باشد و همچنین دفتر یاران از طریق مسابقه انتخاب خواهند شد و پس از پذیرفته شدن در امتحان نهایی آموزشگاه چنانچه قبلاً پایه نداشته باشند با پایه دو و اگر قبلاً دارای پایه بوده با یک پایه بالاتر به خدمت قبول میشوند. | ||
+ | |||
+ | داوطلبان باید حداقل دارای مدرک رسمی تحصیلی سه ساله اول متوسطه و از لحاظ سن حداکثر سی سال باشند سایر شرایط قبول داوطلب و مواد مسابقه و برنامه دروس و ترتیب تعیین معلمین و ساعات دروس و طرز امتحانات طبق آییننامه وزارت دادگستری خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | تبصره- ترتیب ترفیع در پایهها برای این مستخدمین تابع مقررات قانون استخدام کشوری میباشد لیکن تثبیت پایه آنها اعم از پایه اعطایی یا پایه ترفیعی موکول بر این است که لااقل چهار سال خارج از مرکز به تعیین اداره کل ثبت انجام وظیفه نمایند در نقاط بد آبوهوا به منظور فوق دو سال توقف کافی است. | ||
+ | |||
+ | ماده ۹- کلیه مقررات قبلی که مغایر این مواد باشد نسخ میشود. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون دادگستری- عمیدینوری | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون امور استخدام در جلسه پنجم خردادماه ۱۳۳۷ با حضور آقایان معاونین وزارتخانههای دادگستری و دارایی لایحه ارجاعی از مجلس سنا راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک و تشکیل کلاسهای کارآموزی فنی ثبت ترتیب حسابدار و نقشهبردار مورد رسیدگی قرار داده و ماده هشتم آن را با اصلاحاتی تصویب نمود. | ||
+ | |||
+ | اینک گزارش آن را در تأیید خبر کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون امور استخدام- احمد مهران | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- کلیات مطرح است آقای دکتر مشیر فاطمی. | ||
+ | |||
+ | دکتر مشیر فاطمی- بنده قربان میخواستم استفاده کنم که در کلیات یک مذاکرات خیلی ضروری به جناب آقای دکتر آملی معاون محترم وزارت دادگستری عرض کنم بنده خیلی داخل ملک و این چیزها نیستم از نظر سند و غیرسند ولی چند چیزی است که مشکلات ثبت است یکی کمی کارمندان ثبت اسناد است بنده یک روز با یکی از رؤسای دوایر ثبت صحبت میکردم که چرا این قدر مردم را معطل میکنید و مردم همیشه ناراضی هستند یک عبارتی به بنده گفت که من را ساکت کرد گفت سابقاً این قریه عباسآباد تهران یک پلاک بود و یک دوسیه داشت حالا ۹ هزار تا پلاک است و ۹ هزار تا پرونده دارد و اگر عده کارمندان ما یک نفر بود حالا شده است دو یا سه نفر این دوسیهها را باید یک فکری برایش کرد بنده یک روزی در ثبت اسناد بودم دیدم که مردم دارند لول میخورند خوب آنجا اسناد مردم است اگر یک سند را زدند به جیب بردند تکلیف چیست؟ در هیچ کجا نه در تهران و نه در ولایات شما محل کافی برای ثبت اسناد ندارید (صحیح است) یک جایی ندارید که اسناد مردم این اسناد بالاخره دارایی مردم است این اسناد را حفظ کنید آن وقت دلتان خوش است به این که هفت هشت میلیون پول به عنوان هزینه مقدماتی جمع کردید بنده استدعا دارم که این هزینه مقدماتی را که مردم دادهاند یک ساختمانهایی برای ادارات ثبت ولایات بنا بکنید که لااقل مراکز استانهایتان یک محلی داشته باشند یک عمارتی داشته باشند که اسناد مردم را حفظ بکنند در این خانههای اجارهای با این وضع بسیار زننده خوب نیست دومین درخواست بنده این بود که این اداره کل ثبت اسناد که بنده به رئیس آن اداره یعنی جناب آقای فولادوند کمال ارادت را دارم (بعضی از نمایندگان- بسیار مرد شریفی است) آن هم تقصیری ندارد با این اعضا و دستگاهها باید کار کنند احکام دیوان کشور را اجرا نمیکنند به عنوان مقررات ثبت اسناد آخر در یک مملکتی مگر میشود حکم دیوان عالی کشور را به عنوان مقررات داخلی یک اداره اجرا نکرد آقا یک حکمی صادر شده است در ۱۳۱۲ که مرحوم میرزا مجیدخان آهی رئیس دیوان کشور بوده است این حکم تا امروز به عنوان مقررات ثبت اسناد اجرا نشده است اینها را یک فکری برایش بکنید خیلی مضحک است این آگهی ثبتی که منتشر بشود یا نشود این را آن اعضای کوچک ثبت هر جور دلشان بخواهد تفسیر میکنند هر بلایی بخواهند سرش درمیآورند بنده بیشتر استفادهای که کردم راجع به این موضوع بود مخصوصاً ساختمان | ||
+ | های ثبت بنده خیال میکنم که نگهداری اوراق و اسناد مردم خیلی مهمتر از این چند تا ماده و تبصره باشد که اینجا گذاشتهاند در درجه اول باید به آنها اهمیت داد این بود عرایض بنده. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای بهبهانی. | ||
+ | |||
+ | بهبهانی- حقیقت مطلب این است که بنده از ماهیت این لایحه اطلاعی ندارم که چه ایجاب کرده است که دولت این لایحه را به مجلس بیاورد و از تصویب مجلس بگذراند ولی بنده فعلاً در کلیات عرایضی میخواهم بکنم و آن این است، در آن موقعی که وزیر این دادگستری راجع به زمینها و آن اوضاعی که ملاحظه فرمودید لایحهای به مجلس آورد و طرح شد بنده در اینجا یک شمهای صحبت کردم و با این که خودم ملاک نیستم و ملک و علاقهای هم ندارم و از ملک و جریانات ملکی اطلاعات زیادی ندارم ولی معتقدم که یکی از خدمات بسیار ذیقیمت و گرانبهایی که اعلیحضرت سابق در این مملکت فرمودند تثبیت اوضاع ملکی بود (صحیح است) یعنی مالکیت را تثبیت کردند و این یکی از دلایل ثبات اوضاع بود، وقتی میگویند اوضاع ثابت است مظاهر مختلف دارد یکی امنیت میباشد یکی تثبیت املاک است و امثال اینها که حالا بنده نمیخواهم وارد آن بشوم و به نظر بنده یکی از چیزهایی که موجب تأسف است برای وطنخواهان و آنهایی که علاقه به تثبیت اوضاع دارند همین تزلزل اوضاع مالکیت بود که البته بنده تصدیق دارم برای این که عدهای بودند و من غیرحق یک زمینهایی را به ثبت رساندند و این تقصیر خود دولتهایی بود که اجازه دادند که اشخاص بیایند و این کارها را بکنند و تقصیر کسی نبود ولی با یک کار جزیی نباید یک کار کلی رسمی را در مملکت به هم زد از این جهت بنده میخواستم خدمت آقایان عرض کنم و توجه نماینده دولت یعنی معاون وزارت دادگستری را به این مطلب جلب کنم که متأسفانه اوضاع مالکیت و ثبات مالکیت در این مملکت کمکم و به تدریج از ثبات دارد میافتد همین طور که چیزهای دیگر از ثبات میافتد و هیچ کس به آینده خودش امیدوار نیست مالکیت هم همین طور و موارد زیادی دیدم حتی همین اواخر یک کارهایی کردند گو این که ممکن است به نفع آنی یک وقتی باشد ولی بالمآل به نظر بنده به ضرر ثبات اوضاع مالکیت است و همیشه بایستی دولت حافظ ثبات اوضاع باشد و بنده مکرر از خیلی از آقایان شنیدهام که از زمان گذشته که اشاره به آن کردم بعد از آن که ملک به نام کسی به نام شخصی که نامش را نمیخواهم بیاورم ثبت شد در دفتر و بعد فهمیده شد که این به غیر حق بوده است و این حق نداشته است که این ملک را به ثبت برساند ولی اولیای امور گفتند که برای ثبات مالک و ثبات اوضاع بایستی از این موضوع جزئی صرفنظر کرد برای این که امر کلی از بین نرود آقایان یکی از مظاهر ملیت ما مالکیت است بنده عرض کردم مالک نیستم ولی ما در یک موقعیت به خصوصی قرار گرفتهایم و اگر اوضاع مالکیت در این مملکت متزلزل شود به نظر بنده خیلی چیزها در این مملکت متزلزل میشود و بایستی این مالکیت را تقویت کرد در مملکت این بود عرایض بنده به طور کلی حالا میخواستم از آقای معاون وزارت دادگستری یا مخبر محترم خواهش کنم که علت تقدیم این لایحه را بفرمایند که برای چه بوده و آن موارد خاصی که در نظر گرفتهاند چه بود و چه نواقصی در قانون سابق موجود بوده است که مجبور شدهاند این لایحه را تقدیم کنند و آقایان هم به نظر بنده ذهنشان روشن نیست شاید در نتیجه این توضیحات روشن شود. (احسنت. احسنت) | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | (مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات در کلیات لایحه مطروحه را دارم. دکتر دادفر) | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای دکتر دادفر بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر دادفر- عرض کنم حضور محترمتان معمولاً منظور از بحث در قانون مخصوصاً در کلیات اشاره به معایب و نواقص است که ممکن است خود قانون داشته باشد و بنده که پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم چون در ماده اول هم میشود در کلیات بحث کرد منظورم این بود که مجلس وارد شور در مواد شود و بعداً در ماده اول هر پیشنهادی یا اصلاحی باشد تقدیم شود که هم وقت مجلس صرفهجویی شود و هم توضیحات لازم داده شود این بوده نظر بنده. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای احمد طباطبایی مخالفید با کفایت مذاکرات (طباطبایی- بلی) بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | طباطباییقمی- بنده با اصل لایحه موافقم لایحه خوبی است ولی این مانع از این نیست که در این مجلس وقتی یک لایحهای طرح میشود در اطراف آن لایحه همه آقایان آنچه به نظرشان میرسد بحث بکنند و صحبت بکنند آقایانی که اسم نوشتهاند اعم از این که مخالف باشند یا موافق بیایند صحبت کنند چه بسا یک موضوعی است که بنده در این لایحه متوجه نشدهام و آقا متوجه نشدهاید فرق نمیکند یکی از ما آن طرف دیگر را متوجه کند ولی مادام که وقتی یک موافق و یک مخالف صحبت کرد به کفایت مذاکرات رأی بگیرند این معنی تنقیح قوانین و بحث و شور در قوانین نیست باید روی قوانین بحث شود (یک نفر از نمایندگان- هنوز هم موافق صحبت نکرده است) بنابراین به عقیده بنده موردی برای پیشنهاد کفایت مذاکرات نیست اجازه بدهید آقایان در این قضیه بحث شود صحبت شود عرض کردم بنده خودم موافق این لایحه هستم این لایحه بسیار لایحه خوب و مفیدی است ولی باید رویش بحث شود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای رامبد با کفایت مذاکرات مخالفید؟ (رامبد- بله مخالفم) آقای صدرزاده (صدرزاده- بنده هم مخالفم) بنابراین موافقی نیست رأی میگیریم به پیشنهاد کفایت مذاکرات در کلیات آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد آقای طباطبایی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | طباطباییقمی- بنده با تمام فرمایشاتی که جناب آقای بهبهانی فرمودند در مخالفت با این قانون (بهبهانی- بنده در کلیات عرایضی کردم مخالفت نکردم) در کلیات بنده با تمام فرمایشاتشان موافقم به قدری اوضاع ثبت املاک در گذشته بد بوده است (بعضی از نمایندگان- حالا هم همین طور است) و حالا هم این طور که میفرمایید رویه سابق عمل میشود بد است و نمیشود گفت چه قدر بد است خیلی بد است البته این از لحاظ این بوده است که یک نواقصی در قانون ثبت ما موجود بوده است و آن تصفیهها ایجاب کرده است به این که مأمورین وضع تقاضای ثبت و اظهارنامه ثبت و تهدید حدود را یک طوری درست بکنند که امروز ما با این مشکلات برخوردیم و هر روز بخواهیم یک قانون جدیدی برای ثبت بیاوریم و تازه هنوز هم میبینیم که مالکیتی که ما دلمان میخواسته است که تثبیت باشد هنوز تثبیت نشده است و درست نیست همه چیز متزلزل است، طبق قوانین باید طوری باشد که سند مالکیت دست هر کسی که هست بیاید او را مالک بشناسند دولت باید او را مالک بشناسد متأسفانه امروز در همه جا شما وقتی سند مالکیت دستتان بیاید تازه میگویند بروید استعلام کنید ببینید این سند صحیح است یا صحیح نیست این را اسمش را نمیشود تثبیت مالکیت گذاشت این تثبیت مالکیت نیست همان طوری که شما در سابق یک سند عادی در دستتان بود و با آن سند عادی معاملهای میکردید و کشف فساد را به عهده میگرفتید امروز این اسناد مالکیت را خود دولت قبولش ندارد اگر یک کسی یک سند مالکیتی را برد به دادسرا گفت من میخواهم با این سند مالکیت ضمانت یا کفالت کسی را بکنم بازپرسی ازش میپرسد شما اجازه بدهید من از ثبت اسناد استعلام کنم این سند با این شماره و با این خصوصیات صحیح است یا صحیح نیست و حال آن که آنهایی که آمدند قانون ثبت اسناد را وضع کردند و اداره ثبت اسناد به وجود آوردند منظورشان این بود که اگر چنانچه یک ورقه سند مالکیتی دست من بود همه کس مرا مالک بشناسد (صحیح است) دیگر استعلام ندارد دیگر تحقیق ندارد ولی در عمل آن منظور تأمین نشد چرا تأمین نشد؟ برای این که قوانین ما ناقص بود حالا این امر علیحده است بحث ما روی سند مالکیت و قانون ثبت اسناد است این قانون سابق وضعش این بود که بنده میرفتم و یک اظهارنامهای میدادم و تقاضای ثبت یک خانهای را میکردم و یک اظهارنامهای میدادم بدون این که بدانند من مالکم یا مالک نیستم من متصرفم یا متصرف نیستم سه نفر که این استشهاد مرا امضایی کردند ثبت اسناد تقاضای مرا از من میپذیرفت کیست که نتواند سه نفر را پیدا کند که استشهاد او را امضا کنند بعد میرفتم و تقاضای ثبت میکردم و در موقع تهدید حدود هم بسته به انصافم که انصافم چه قدر است حد غربی را کجا ببرم حد شرقی را کجا ببرم میشود داودیه فعلی داودیه یک باغی بوده است به مساحت ۵۰۴ هزار متر امروز شما وقتی نقشه داودیه را میبینید اعمال معنوی را نگاه میکنید میبینید که یک حدش به ولنجک است یک حدش میدان شهناز است یک حدش دروازه حضرت عبدالعظیم است یک حدش کوههای شمیران است تمام اینها توی نقشه معنوی است که ثبت شده است (یکی از نمایندگان- معنوی یکی نیست همه معنوی بودهاند) همه معنوی بودهاند معنوی یکی نیست ده تا است صدتا است بیست تا است البته همه آمدهاند با مأمورین ثبت اسناد با مأمورین دولت با مأمورین شهرداری دست به هم کردند و این املاک را بردهاند اینها برای چه بوده است برای این بوده است که قوانین ثبت ما قوانین صحیح نبوده قوانین درستی نبوده به این جهت آمدهاند این اعمال را کردهاند آن بساط را انداختهاند حالا آمدهایم هی قانون روی قانون میگذاریم میبینیم نمیشود خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج پایه اول را وقتی خراب برداشتیم هر کارش بکنیم تا آخر خراب است بنده معتقدم که این قانون بهترین قانونی است که برای جلوگیری از هرجومرج وضع میشود بسیار قانون حسابی خوبی است ولی معذلک ما هنوز نمیتوانیم خرابیهای گذشته ثبت اسناد را هنوز نمیتوانیم این اموال و املاکی را که مردم از حقوقشان تضییع شده هنوز نمیتوانیم حفظ بکنیم با این قوانین یک مقداری از املاک و حقوق مردم از بین رفته است و تضییع شده است ولی این قانون چه میگوید این قانون آمده میگوید به جای این که شما نتوانید تعیین کنید که چه دادند تقاضای ثبت که دادید | ||
+ | |||
+ | مأمور ثبت اسناد بیاید تهدید حدود بکند و بگویید این حد من به این دیوار حد من به این رودخانه حد من به این طرف اینها را معین بکنید مأمورین ثبت بیایند و مأمورین شما بیایند و نگاه کنند ببینید اگر درست بود دیگر اعتراضی نداشت اگر صحیح بود صورتمجلس را ملاک عمل قرار میدهند آن وقت اعلان نوبتی منتشر میکنند نه این که اول اعلان نوبتی منتشر کنند بعد شما هی کشش بدهید امروز من خدمت جناب آقای معاون وزارت دادگستری عرض کردم که شاید دهها هزار پرونده تقاضای ثبت شده است و تقاضای سند مالکیت شده است و سند مالکیت هنوز دست هیچ کس نیست چرا برای این که ثبت اسناد نتوانسته است تهدید حدود بکند و نکرده تقاضاهای مردم همین طور بدون جهت مانده است تقاضای ثبت کردهاند روی تقاضای ثبت هم معاملات شده چون رفتهاند استعلام کردهاند و جواب داده شده و معاملات شده و نتیجه این شده است که حقوق مردم تضییع شده است و املاک مردم از بین رفته است اگر این قانون تصویب شود خیال میکنم که از خیلی از این گشادبازیها جلوگیری بکنند و این قانون بهترین قانون است که البته موادش هم خوانده میشود و موادش هم مطرح میشود روی موادش هم آقایان اگر صحبتی دارند میفرمایند و این قانون بهترین قانونی است که تقدیم شده است (حمید بختیار- بالاخره نفهمیدیم که چرا آن اشخاص تعقیب نشدند؟) آن به این قانون ارتباطی ندارد. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای معاون وزارت دادگستری. | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت دادگستری- در این مورد سه نفر از آقایان نمایندگان محترم صحبت فرمودند که اگر توجه کافی شده باشد خیلی از این بیانات را خود آقایان جواب دادهاند و زحمت بنده کم شده و توضیحات زیادی ندارم که موجب تصدیع آقایان بشوم اولین سؤالی که بنده جواب میدهم سؤال جناب آقای بهبهانی است که فرمودند این لایحه را به چه منظور تقدیم کردهاید منظوری که از تقدیم این لایحه است دو چیزی است یکی اصلاح آن قسمت از قوانین ثبت که کاملاً نمیتوانست حقوق مردم را حفظ بکند و با این اصلاحاتی که در موقع بحث مواد ملاحظه خواهند فرمود اداره ثبت موفق خواهد شد حقوق مردم را بهتر حفظ بکند (بهبهانی- مثلاً کجا را) این موارد را که ملاحظه فرمودید بنده یکییکی حضورتان عرض خواهم کرد چون فعلاً بحث در کلیات است این طور عرض میکنم یکی اصلاح موادی است که اداره ثبت به وسیله آنها بهتر میتواند حقوق مردم را حفظ بکند مطلب دوم اصلاح خود ثبت است اصلاح خود ثبت یک مطلب اساسی است اولین مرحلهای است که ما برخورد میکنیم با اصلاح وضع اداری ثبت نداشتن کارمند به قدر کافی است و البته کارمند برای ثبت فوراً نمیشود از خارج استخدام کرد مضافاً به این که اساساً استخدام هم ممنوع است برای اصلاح ثبت لازم است که ما کارمند زیاد داشته باشیم و کارمندان تحصیلکرده هم داشته باشیم یعنی آنچه به درد ثبت اسناد میخورد کارمندان از آن اطلاع داشته باشند و به این جهت ملاحظه میفرمایید که در یکی از مواد این لایحه نوشته شده است که یک کلاس و آموزشگاه برای ثبت اسناد در نظر بگیریم که در آنجا کارمندان اداری و فنی ثبت اسناد تربیت بشوند و پس از این که امتحان دادند و اطمینان حاصل شد که به درد ثبت میخورند در ثبت اسناد استخدام بشوند و چون استخدام ممنوع است در اینجا پیشبینی شده است که از کارمندان موجود دولت این استفاده بشود و بعد از این که این کار را کردند با یک رتبه اضافی به خدمت اداره ثبت قبول بشوند موضوع دوم که توجه جناب آقای بهبهانی به آن جلب شده است موضوع تزلزل مالکیت است در مملکت نه قانون ثبت نه مقررات ثبت هیچ کدام موجب تزلزل مالکیت نیست بلکه همه از طرف قوه مقننه به منظور اثبات مالکیت در مملکت وضع شده است و تردیدی هم نیست که اگر خوب اجرا شود موجب ثبات مالکیت خواهد بود و برای اطمینان خاطر آقایان عرض کنم که این لایحه فقط به منظور ثبات مالکیت تقدیم حضور آقایان نمایندگان محترم شده است و همان طور که عرض کردم در مواردی که اداره ثبت نمیتواند آن طور که لازم هست با مقررات فعلی اقدام به حفظ مالکیت و ثبات مالکیت بکند که افراد نتوانند به حقوق دیگران تجاوز بکنند این لایحهای که تقدیم شده است مواردی را پیشبینی کرده است که به صورت بهتری این موضوع را تأمین خواهد کرد و بنده در این باب ناچارم ماده اول را فعلاً حضور آقایان توضیح بدهم در ماده اول سابقاً معمول این بود که وقتی کسی تقاضای ثبت میکرد تقاضای او در سه نوبت آگهی میشد و بعد از این که مدت اعتراض منقضی میشد و یا این که بعد از اعتراض و محاکمات طولانی این کار انجام میشد تازه میرفتند تهدید حدود میکردند و کسی که خودش را مالک میدانست هنوز موفق نمیشد که سند مالکیت به دست بیاورد بایستی تهدید حدود انجام بشود و خود تهدید حدود تازه قابل اعتراض بود بایستی مدت زیادی هم منتظر شد تا تهدید حدود منتشر بشود و اگر آگهی تهدید حدود معترضی پیدا نکرد و اگر معترضی هم پیدا کرد محاکمه مفصلی راجع به آن اشکال و تهدید حدود انجام میشد خاتمه پیدا میکرد آن وقت مالک موفق به دریافت سند مالکیت میشد در این ماده اول پیشبینی شده است و اگر کسی تقاضای ثبت کرد و اداره ثبت به خلاف سابق که بایستی به مالک و متصرف مال رسیدگی میکرد حال به سه چیز رسیدگی خواهد کرد اول مالکیت دوم تصرف آن مالک سوم کیفیت تصرف یعنی تعیین میکند که این تصرف و این ملک در چه حدودی است شمال کجا جنوب کجا شرق و غرب کجا و بعد از این که همه این کارها انجام بشود آن وقت آگهی منتشر میشود و در آگهی مینویسند فلان کس تقاضای ثبت فلان ملک را که دارای این حدود است کرده است و در اینجا هر کس راجع به اصل مالکیت او اعتراض داشته باشد اعتراض میکند و هر کس هم به حدودش اعتراض داشته باشد اعتراض میکند ولی هر دو اعتراض یک جا مطرح میشود حالا ملاحظه بفرمایید که این تغییر و رفرم مهمی در کار ثبت هست یا نیست؟ قطعاً تصدیق خواهید فرمود که هست (عدهای از نمایندگان- هست) موضوعی که جوابش گفته شد و از طرف جناب آقای دکتر مشیرفاطمی بیان شد موضوع کمی کارمندان ثبت بود این لایحه به همین منظور تقدیم شده است که چون کارمندان ثبت و مهندسین ثبت کافی نیستند افراد فنی و اداری استخدام بشوند آقا آن افراد بتوانند در موقع معین وارد خدمت ثبت اسناد بشوند و این هیچ اشکالی که موجب شکایت اکثر آقایان هست مرتفع بشود موضوع دیگری که جناب آقای دکتر مشیر فاطمی اشاره فرمودند موضوع این است که اسناد مردم در اداره ثبت به خوبی حفظ نمیشود برای این منظور هزینه مقدماتی در اداره ثبت پیشبینی شده است که از طریق هزینه مقدماتی که آن را خود مالکین در موقع تقاضای ثبت و در جریان ثبت میپردازند اقداماتی که لازم است برای حفظ اسناد بشود مهمترین اقدام ساختن ادارات ثبت مجهز است این موضوع عملی میشود به طوری که بعضی از آقایان به مناسبت ارتباطشان با شهر خودشان اطلاع دارند این ادارات در بعضی از شهرستانها و در مراکز استانها ساخته شده است آقایان اطلاع دارند در فارس، در خراسان، در کرمانشاه، در نقاط دیگر غالباً اداره ثبت بسیار خوبی ساخته شده در آنجاها بایگانیهای بسیار مرتبی تهیه شده است که این کار خیلی خوب عملی میشود در مرکز خود مملکت هم در همین اداره کل ثبت یک عمارت جدیدی شروع به ساختن شده که لابد آقایان محترم اطلاع دارند که منظور در آنجا عملی خواهد شد و این کار چون هزینه دارد و هزینه مقدماتی آن قدر نیست که این کار یکجا عملی بشود بنده به آقایان اطمینان میدهم که این کار به تدریج عملی خواهد شد و هزینه مقدماتی جزئاً خرج این قبیل امور میشود از فرمایشاتی که جناب آقای احمد طباطبایی فرمودند و با اطلاعات کافی که ایشان دارند البته بایستی همین انتظار را هم از ایشان داشت ایشان فرمودند که اوضاع ثبت بد بوده است و به تدریج رو به اصلاح میرود و یکی از اصلاحاتی که برای ثبت لازم بوده است همین لایحه است که تقدیم شده است این مطلب را البته توجه میفرمایید که در این لایحه پیشبینیهای لازم برای اصلاح وضع خود ثبت و برای اصلاح قوانین که برای جریانات ثبتی لازم است شده است که یکی به عرض آقایان رسید و امیدوارم با توجه به این که این لایحه به منظور ثبات مالکیت تدوین میشده است آقایان لطفی بفرمایند زودتر تصویب شود و اداره ثبت موفق به اجرای وظایفی که بر عهده دارد بشود. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- چون دیگر در کلیات اظهارنظری نشده است اعلام رأی میشود منتظر حصول اکثریت هستیم (پس از چند لحظه اکثریت حاضر شد) رأی میگیریم به ورود در مواد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- اداره ثبت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون پس از قبول درخواست ثبت ملک بدواً به عملیات تهدیدی طبق مقررات اقدام نموده سپس به انتشار آگهیهای نوبتی به ترتیب مذکور در قانون با اشاره به صورتمجلس تهدیدی مبادرت نماید و در این مورد اعتراض بر حدود نیست تا آخر مدت مقرر در ماده ۱۶ پذیرفته خواهد شد نسبت به املاکی که قبل از تصویب این قانون تقاضای ثبت و آگهی نوبتی آن انتشار یافته طبق قانون سابق تعیین حدود خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | تبصره- برای شروع عملیات تهدیدی اداره ثبت روز تهدید حدود را قبلاً به وسایل مقتضی به اطلاع مجاورین میرساند. | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- آقای صدرزاده مخالف هستید (صدرزاده- خیر) آقای رامبد مخالف هستید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رامبد- آنچه بنده اطلاع دارم طبق قانونی که تا به حال عمل میشد پس از قبول تقاضای ثبت اصطلاحی در اداره ثبت بود که اعلان شش ماهه اول و شش ماهه دوم یعنی در ظرف شش ماه تقاضای ثبت که قبول شده بود اعلان میشد و اکثراً پیش آمده بود که ثبتی اعلان شده بود و مورد اعتراض قرار گرفته بود یا نگرفته بود در هر حال متجاوز از ده الی بیست سال گذشته بود و تهدید حدودش به عللی که خارج از بحث ما است و اکثراً هم خود اداره ثبت و تشکیلاتش نداشتن مهندس و نواقص دیگری را عنوان میکردند و تهدید حدود به عمل نمیآمد بنده از جناب آقای معاون وزارت دادگستری و جناب آقای مخبر | ||
+ | |||
+ | که تشریف دارند این سؤال را داشتم که آیا با این ماده فعلی تهدید حدود هم در ظرف همان شش ماه فاصله بین قبول تقاضای ثبت و اعلان انجام خواهد گردید و یا با این ماده خود اعلان ثبت هم ممکن است در ده بیست سال به تعویق بیفتد؟ بنابراین برای رفع این سوتفاهم بنده پیشنهادی دارم که خدمت مقام معظم ریاست تقدیم میکنم. | ||
+ | |||
+ | ۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس- ضمیمه پیشنهادات میشود چون وقت منقضی شده است لذا جلسه را ختم میکنم و دستور بقیه همین لایحه و سایر لوایح خواهد بود جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | (مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | نائب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی. | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۷
سال چهاردهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۹
جلسه: ۲۱۱
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه پنجم تیر ماه ۱۳۳۷
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای حمید بختیار
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و ارسال به مجلس سنا
۴- قرائت طرح پیشنهادی راجع به اصلاح قانون بازنشستگی
۵- شور اول گزارش کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت دهوده دقیقه صبح به ریاست آقای عماد تربتی (نائب رئیس) تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس
نائب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان:
صارمی- کدیور- اردلان- دکتر آهی- دکتر امین- کاظم شیبانی- پناهی- اورنگ- اخوان- دکتر فریدون افشار- غضنفری- سنندجی- عربشیبانی- امیدسالار- محمودی- خلعتبری- شادمان- دکتر اصلان افشار- دکتر سعید حکمت- اعظم زنگنه- کورس- سلطانمراد بختیار- دکتر حسن افشار- دکتر عمید. آقایان.
غائبین بیاجازه- آقایان:
دکتر طاهری- قرشی- قراگزلو- بوربور.
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان:
دکتر امیر حکمت- مهندس ظفر صفاری- مهندس جفرودی- رامبد- ابتهاج- فولادوند- بزرگنیا- جلیلوند- اسکندری- امامیخویی- جلیلی- خرازی.
نائب رئیس- آقای دکتر وکیل.
دکتر وکیل- اصلاحاتی در مطالب هست که به تندنویسی میدهم.
نائب رئیس- آقای دکتر سیدامامی.
دکتر سیدامامی- چند کلمه اشتباه بود که تصحیح کردم و به تندنویسی دادم.
نائب رئیس- آقای سعید مهدوی.
سعید مهدوی- در جلسه قبل که لایحه بازنشستگی مطرح بود دو تبصره از آن لایحه در مجلس سنا حذف شده بود در صورتمجلس در اینجا این عبارت هست که این دو قسمت را تمام آقایان علاقه دارند به مجلس سنا بفرستند و بنده هم نظرم همین بود و عرض کردم که این دو قسمت لازم است که به مجلس سنا فرستاده شود متأسفانه روزنامه اطلاعات و کیهان در روزنامهشان نوشتهاند سعید مهدوی پیشنهاد کرد که این دو قسمت را در لایحه بگذارید و به دولت ابلاغ شود میخواستم از آقایان نمایندگان جراید استدعا کنم که به نطق نمایندگان توجه بیشتری بکنند.
نائب رئیس- آقای مهران.
مهران- در عرض بنده یک جمله افتاده که به تندنویسی میدهم.
نائب رئیس- آقای دکتر بینا.
دکتر بینا- در جلسه روز سهشنبه موقعی که همکار محترم جناب آقای خرازی راجع به وضع بد عربستان سعودی صحبت میکردند که با زوار ما بدرفتاری میکنند (صحیح است) بنده اینجا گفتم متأسفم متأسفانه از خارج تلفنهای زیاد و اعتراضات زیادی به من شد که شما مخالف این عمل هستید (خرازی- چنین چیزی نیست) بنده به آنها گفتم که من شیعه اثنیعشری هستم و برای این مذهب آن قدر اهمیت قائل هستم من نمیتوانم شعار مذهبی خودم را تخطئه بکنم تأسف من فقط برای عربها بود که با ما بدرفتاری میکنند ملت و مذهب فرق دارد ایتالیاییها که مقر پاپ در آنجا هست فرانسویان را نباید تخطئه بکنند که آنها کاتولیک هستند ما برای خاطر عربها با یک همسایه نزدیک که اسراییل بود و برای ما نتایج خوبی داشت به هم زدیم ولی اینها در هیچ کجا با ما همکاری نمیکنند بنده به هیچوجه نظرم این نبود و نظرم این بود که با ما بهتر از این رفتار کنند. (صحیح است- احسنت)
نائب رئیس- امروز سؤالات در دستور بود یک سؤالی مربوط به وزارت بهداری است که آقای وزیر بهداری و معاون پارلمانیشان در مسافرت هستند و سؤال دیگر مربوط به آقای خلعتبری است که مریض هستند و حاضر نیستند بنابراین میپردازیم به لوایح مربوطه چون عده کافی است تصویب صورتجلسه اعلام میشود.
۲- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای حمید بختیار
نائب رئیس- آقای حمید بختیار.
حمید بختیار- سؤالی از آقای وزیر کشور دارم که تقدیم میشود.
نائب رئیس- آقای ساگینیان.
ساگینیان- یک شکایتی از اهالی رضاییه رسیده است تقدیم میکنم تقاضا دارم دستور بفرمایید که رسیدگی شود.
نائب رئیس- به کمیسیون عرایض ارجاع میشود.
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به استخدام آموزگاران پیمانی و ارسال به مجلس سنا
نائب رئیس- ماده ۸ گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به آموزگاران پیمانی مطرح است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۸- مادام که عده فارغالتحصیلان دانشسرای عالی برای تأمین احتیاجات وزارت فرهنگ کفایت نمیکنند وزارت فرهنگ کلاسهای شبانه در دانشسرای عالی و در مراکزی که دانشگاه وجود دارد به منظور تربیت دبیر برای تدریس در دوره اول متوسطه دایر مینماید داوطلبان این کلاسها از فارغالتحصیلان دانشسراهای مقدماتی و دبیران پیمانی به شرط دارا بودن گواهینامه کامل متوسطه یا گواهینامه مدرسی یا اجتهاد یا افتا که مورد تأیید شورای عالی فرهنگ باشد انتخاب میشوند این داوطلبان باید هر یک دارای حداقل پنج سال سابقه تدریس یا ده سال سابقه خدمت آموزش و اداری باشند عده لازم همه ساله از طریق مسابقه در تهران و مراکز هر استان با رعایت تناسب احتیاجات هر حوزه انتخاب میشوند دوره و برنامه تحصیلات در این مراکز بنا به پیشنهاد دانشسرای عالی و تصویب شورای عالی فرهنگ خواهد بود.
وزارت فرهنگ در انتقال محل خدمت و آموزگاران و دبیرانی که در مسابقه انتخاب میشوند برای طی دوره تحصیلات این کلاسها تسهیلات لازم فراهم میکند و فارغالتحصیلان آنها را در صورت تعهد پنج سال خدمت در نقاطی که وزارت فرهنگ احتیاج دارد به غیر از تهران و حومه تهران به خدمت دبیری در دوره اول متوسطه منصوب مینماید و در این صورت به دبیران پیمانی پایه یک دبیری و در مقابل هر سه سال خدمت دبیری پیمانی یک پایه بالاتر به شرط آن که از پایه سه تجاوز نکند اعطا مینماید و همچنین رتبه آموزگاری آن عده را که دارای رتبه میباشند به رتبه دبیری تبدیل مینماید.
تبصره- هرگاه یکی از فارغالتحصیلان فوق پنج سال تعهد خدمت خود را در نقاطی که وزارت فرهنگ تعیین نموده انجام ندهد به وضع خدمت اول برمیگردد و فقط در مورد دارندگان پایه رسمی آن مدت از تعهد را که انجام دادهاند برای ترفیعشان در پایه قبلی محسوب خواهد گردید.
نائب رئیس- نسبت به ماده ۸ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم به ماده ۸ آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۹ قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۹- به دبیران پیمانی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ بوده و دارای ۴ سال سابقه تدریس باشند اگر دیپلم متوسطه داشته باشند رتبه ۲ آموزگاری و اگر دیپلم متوسطه نداشته باشند رتبه ۱ آموزگاری داده میشود و در مقابل هر دو سال خدمت اضافی یک پایه بالاتر داده میشود به شرط آن که در موقع اعطای رتبه برای دارندگان دیپلم متوسطه از رتبه ۴ آموزگاری و برای کسانی که دیپلم متوسطه ندارند از رتبه ۳ آموزگاری تجاوز ننماید ترفیعات بعدی آنها بر طبق ترفیعات آموزگاری خواهد بود.
تبصره- دبیران پیمانی که در موقع تصویب این قانون سابقه تدریس مذکور در این تبصره را ندارند هرگاه در آینده مدت تدریس آنها به شرح فوق تکمیل گردید از مزایای این تبصره استفاده خواهند نمود.
نائب رئیس- نسبت به ماده ۹ و تبصره آن نظری نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم نسبت به ماده ۹ و تبصره آن آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر بر خاستند) تصویب شد ماده ۱۰ مطرح است.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۰- سابقه خدمت پیمانی کسانی که به موجب این قانون دارای رتبه رسمی میشوند در صورت پرداخت کسور بازنشستگی تمام مدت خدمت پیمانی جزء خدمت رسمی آنان محسوب میشود.
نائب رئیس- نسبت به ماده ۱۰ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که نسبت به ماده ۱۰ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۱ مطرح است.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۱- سابقه خدمت در مدارس غیردولتی که تحت نظر وزارت فرهنگ اداره شده یا میشود و سابقه خدمت در هنرستانهای دولتی قبل از انتقال آنها به وزارت فرهنگ و همچنین سابقه خدمت در مدارس ملی در صورتی که برحسب مأموریت وزارت فرهنگ باشد در اجرای این قانون حکم خدمت در وزارت فرهنگ را خواهد داشت.
نائب رئیس- آقای خرازی.
خرازی- بنده در این ماده تذکری دارم و آن عبارت از این است که چند سال است که وزارت فرهنگ سعی میکند و تشویق میکند که مردم مدارس ملی تأسیس بکنند و این کار به عقیده بنده بسیار خوب است برای این که وزارت فرهنگ بایستی همیشه سعی کند که همان طور که در سایر ممالک شهرداریها پلیس و فرهنگ را مردم خودشان اداره میکنند مدارس را هم مردم خودشان اداره کنند و وزارت فرهنگ به ایجاد دانشکدهها مخصوصاً در شهرستانها بپردازد یک مدارس ملی هست که مردم آمدهاند با سرمایه خودشان تأسیس کردهاند و وزارت فرهنگ هم برای این که آنها بودجهشان کافی باشد به آنها یک اعانهای میدهد و اینها هم یک دبیرانی دارند که در اینجا مشغول تدریس هستند در سایر لوایحی که وزارت فرهنگ آورده نسبت به این دسته از دبیران که در مدارسی هستند که نسبت به آنها وزارت فرهنگ کمک میکند یعنی اعانه میدهند آنها را مشمول این مزایا کردهاند بنده میخواستم تمنی بکنم که نسبت به این موضوع هم یک توجهی بشود.
نائب رئیس- آقای مهران.
مهران- (مخبر کمیسیون استخدام)- تذکری که آقای خرازی فرمودند بسیار تذکر صحیحی است ولی به یک شرط به شرطی که این خدمت در مدارس غیردولتی کلید ورود به خدمت دولت نشود برای اشخاص عرض کنم همان طور که فرمودید خوشبختانه در سنوات اخیر وزارت فرهنگ عدهای را تشویق کرده و آمدند مدارس ملی تأسیس کردند کارکنان این مدارس ملی دو نوعند عدهای هستند که عضو وزارت فرهنگند و به عنوان کمک در این مدارس ملی کار میکنند و حقوق آنها را وزارت فرهنگ میدهد این است که در این ماده ۱۱ نوشته شده است که سوابق خدمت در آن مدارس ملی که به موجب حکم وزارت فرهنگ انجام میشود جز سابقه خدمت حساب میشود ولی اگر کسی آمد و مستخدم دولت نبود و صلاحیت هم داشت مدرسه ملی دایر کرد دیگر این را نبایستی وارد خدمت دولت کرد به حکم همان مطلبی که خود جنابعالی فرمودید یعنی فرمودید که خدا کند روزی برسد که مدارس ملی را در مملکت اصولاً مردم اداره کنند پس بنابراین نمیشود قائل بود که هم مدارس زیادی را مردم به عنوان ملی اداره بکنند و هم قائل بشویم که کارکنان مدارس ملی جز مستخدمین دولت باشند و در حقیقت دولت آنها را اداره کند البته باید دولت کمک به آنها بکند و دبیری که لازم دارند به آنها بدهد نه این که کسانی که در مدارس ملی کار میکنند کوشش داشته باشند که وارد خدمت دولت بشوند بنابراین ماده ۱۱ روی رعایت تمام این مبانی و اصول تنظیم شده و استدعا میکنم که موافقت بفرمایید تصویب شود.
نائب رئیس- دیگر نسبت به ماده ۱۱ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به ماده ۱۱ رأی میگیریم آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۲ مطرح است.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۲- هرگاه کمک آموزگار به دریافت گواهینامه دانشسرای مقدماتی یا دانشسرای کشاورزی قائل شود و یا آموزگار دانشنامه دانشسرای عالی دریافت نماید و یا دبیری با دارا شدن دانشنامه دکتری یا معادل آن به موجب قوانین مربوط به خدمت دانشیاری پذیرفته شده و یا بشود وزارت فرهنگ رتبه او را به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه طبقه بالاتر تبدیل مینماید مشروط بر این که تعهد قانونی خود را در خدمت آن طبقه که بوده است انجام داده باشد.
نائب رئیس- به ماده ۱۲ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که نسبت به ماده ۱۲ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۳ مطرح است.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۳- از تاریخ تصویب این قانون به غیر از مواردی که در این قانون و قوانین مصوب دیگر پیشبینی شده اعطای پایه دبیری و آموزگاری و کمک آموزگاری و همچنین تبدیل پایه اداری به پایه آموزشی و تبدیل پایه آموزشی به پایه آموزشی دیگر بدون طی دوره تحصیلات مخصوص به هر یک از درجات فوق طبق قوانین مربوط مجاز نخواهد بود.
نائب رئیس- نسبت به ماده ۱۳ نظری نیست؟ (اظهاری نشد) آقایانی که با ماده ۱۳ موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۴ مطرح است.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۴- به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود در مناطقی که عده دبیر کافی نیست اشخاصی را که صلاحیت دارند برای تدریس دعوت نماید و به دبیران همچنین کسانی که خدمات فنی انجام میدهند ساعات اضافی تدریس رجوع نماید حقالتدریس این اشخاص طبق قانون مصوب دیماه ۱۳۳۶ از مجموع اعتبارات استخدامی وزارت فرهنگ قابل پرداخت خواهد بود خدمت تدریس مزبور جزء خدمت رسمی محسوب نخواهد شد.
نائب رئیس- آقای عمیدینوری.
عمیدینوری- این یکی از مواد این لایحه است از نظر آن اصلی که نمایندگان محترم بهش توجه فرمودند و مخصوصاً در جلسه گذشته بحث میفرمودند که میبایستی معلمین ما اعم از آموزگار و دبیر دارای مراتب علمی باشند و منطبق با اصول باشد و این یک انحراف اصولی است نسبت به این اصل مهمی که در مجلس شورای ملی به آن توجه خواهد داشت و آن این است که با وجود این که الان در ماده قبلی تصویب فرمودید از این به بعد دبیران نمیتوانند بدون داشتن مدارک مسجل و منظم دبیر باشند در اینجا اجازه مطلق به وزارت فرهنگ داده شده که وزارت فرهنگ خودش هر کسی را صلاح دانست در هر نقطهای که خیال کرد دبیر کم دارد شخصی را انتخاب بکند برای کار دبیری و تدریس و حقوقش را بپردازد البته آن مدت جزو خدمت حساب نشود بنده عقیده دارم که اگر در شهرستانها و در نقاط دوردست که مدارسی داشتیم و دبیر کم داشتیم نواقص کار دبیری را خودمان رفع بکنیم این کاملاً صحیح است اما در این ماده اجازه مطلق و بسیط داده شده به وزارت فرهنگ و هیچ شرط و قراری نیست که این کسی را که وزارت فرهنگ دعوت میکند این واجد چه صفاتی باشد و چه صفت لااقل دارا باشد مثلاً ممکن است یک افرادی یک دیپلمها و یک لیسانسیهها و یک دکترها در شهرستانها در مراکز استان ما داشته باشیم که به کارهای دیگری مشغول
هستند بعد از ظهرها یا پیش از ظهرها یک وقتهای زیادی داشته باشد بشود از اینها برای دبیری استفاده کرد اما در این ماده شرطی نیست که وزارت فرهنگ بتواند از کسانی که حایز شرایط دبیری هستند و اینها شاغل خدمت فرهنگی نیستند از آنها استفاده کند و اینجا به طور مطلق اختیار به دست وزارت فرهنگ داده است تشخیص با خود وزارت فرهنگ است که هر کسی را که تشخیص بدهد برای کار دبیری به طور موقت دعوت کند این را بنده اینجا تذکر دادم و معتقد هستم که وزارت فرهنگ باید توجه به این موضوع کند و متأسفانه آقای وزیر فرهنگ در اینجا نیستند و در مسافرت هستند و معاونشان هم در اینجا نیست و بنده نمیدانم که فردا ترتیب اجرای این ماده چه طور خواهد شد آیا این ماده به نحوی که میفهمیم از کسانی که واجد شرط استخدام فرهنگ هستند و کار آزادی میکنند یا کارهای اداری دیگری میکنند از آنها چند ساعت برای کار تدریس استفاده میشود یا این که کسانی را که دلشان بخواهد عنوان دبیری بهشان میدهند و از آنها استفاده میکنند اگر شق اول است من موافقم و کار صحیحی است و اگر شق دوم است نقض غرض است و با این ترتیب ما میخواهیم یک اشخاصی که هیچ تحصیلات منظم ندارند از نظر کمبود و احتیاج کارمان به اینها عنوان دبیری بدهیم و از اینها استفاده بکنیم این بود که بنده این تذکر را در اینجا دادم و معتقد هستم که وزارت فرهنگ باید در موقع اجرای این ماده نظری که عرض کردم داشته باشد باید اینجا تعهد بکند و در صورتمجلس درج شود که در آینده در موقع اجرا ما دچار اشکال نشویم.
نائب رئیس- آقای سعید مهدوی.
سعید مهدوی- بنده برعکس نظر همکار محترم آقای عمیدینوری عقیدهام این است که هر چه قدر دست وزارت فرهنگ را در این امور باز بگذاریم برای پیشرفت فرهنگ مؤثرتر است و باید بدانیم وزارت فرهنگ یک مؤسسه صلاحیتداری است در این موضوع و اگر با آن فرمولی که آقا پیشنهاد میکنید بخواهید عمل کنند منظور حاصل نمیشود برای این که اگر یک کسی واجد شرایط بهتری بود او یا دبیر است یا کار مستقل اداری دارد و حاضر نمیشود برود در شهرستان اما در خارج هم یک عدهای هستند که معلومات کافی دارند ولی تصدیق و دیپلم در دستشان نیست و اینها اشخاصی هستند که وزارت فرهنگ آنها را میشناسد (عمیدینوری- چه طور باید تشخیص داد) چرا نباید بگذاریم یک کسی را که معلومات لازم دارد ولی این شرایط درش جمع نیست برای دبیری دعوت نکنند در آخر میدهم که ملاحظه میفرمایید قید شده که خدمت این اشخاص که تدریس میکنند خدمت رسمی محسوب نمیشود در یک موردی برای دبیری احتیاج میشود و در آن محل یک کسی که واجد شرایط است و معلوماتی دارد او را دعوت خواهند کرد و آنجا هم بیدبیر نمیماند.
نائب رئیس- آقای دکتر سیدامامی.
دکتر سیدامامی- این ماده همان طور که جناب آقای عمیدینوری گفتند معلوم نیست که اینها را به عنوان دبیر میخواهند استخدام کنند یا به عنوان این که یک نفر میرود و درس میدهد در بعضی شهرستانها ما داریم که در آنجا واقعاً دبیر پیدا نمیشود از این نقطهنظر اشکالی ندارد ولی اشکال این است که این آقایان که میروند آنجا درس میدهند و حقالتدریس خواهند گرفت اگر سابقه برایش پیدا شد فردا میخواهد منتقل بشود به یکی از شهرهای بزرگ این نشد به این شخص باید گفت که فقط برای همان محل استخدام میشود و اجازه انتقال به شهرهای دیگر ندارد و در اینجا یک کمی روشنتر باشد تا شما این شخص که میخواهید به عنوان دبیر استخدام کنید باید در این ماده قید کنید که فقط باید در همان محل تدریس کند.
نائب رئیس- آقای صدرزاده موافقید بفرمایید.
صدرزاده- جناب آقای عمیدینوری در این موضوع در کمیسیون فرهنگ به تفصیل بحث شد یک نقاطی هست که در آنجا اشخاصی هستند که واجد صلاحیت هستند یعنی دارای معلوماتی هستند که ممکن است دانشنامه داشته باشند یا نداشته باشند ولی ما میخواهیم از وجود آنها برای تدریس استفاده بکنیم چیزی که به نظر جنابعالی رسید این شبهه بود که شاید اینها به عنوان دبیری استخدام بشوند یا سابقه خدمت دبیری پیدا بکنند ولی هیچکدام از اینها نیست حالا عرض میکنم در ماده بالای همین ماده یعنی ماده ۱۳ گفتیم اشخاصی که تدریس میکنند در صورتی که واجد شرایط این قانون نباشند به هیچ سمت رسمی آموزگاری یا کمک آموزگاری یا دبیری نایل نخواهند شد بنابراین از وجود اینها فقط برای تدریس استفاده خواهد شد و بس و برای این که شبههای حاصل نشود که اینها نتوانند بعدها نسبت به وزارت فرهنگ این مدت تدریس خودشان را سابقه خدمت منظور بدارند این تصریح هم شده است که خدمت تدریس مزبور جزو خدمت رسمی محسوب نخواهد شد مخصوصاً نظرم هست که جناب آقای وزیر فرهنگ در کمیسیون بیان میکردند که غالباً در مراکز استانها اتفاق میافتد که ما مدارس کشاورزی داریم و در آنجاها اداره کشاورزی هم داریم و مهندس کشاورزی هم در آنجاها هست که ما میتوانیم از وجود او و از تحصیلات کشاورزی او در مدرسه کشاورزی استفاده کنیم و او هم حاضر است که یک مقداری از وقت غیر ساعت اداری خودش را صرف امور فرهنگی کند ما یک مجوزی میخواهیم که او را دعوت بکنیم برای کار بنابراین این نکته بسیار ضرورت دارد و قید این در قانون مورد لزوم است خاصه در این موقع که ما عده دبیر کافی در شهرستانها نداریم و البته هر وقت دبیر رسمی پیدا شد و به قدر کافی استخدام شدند از آنها استفاده خواهد شد و وظایف تدریس را آنها انجام خواهند داد.
نائب رئیس- آقای دیهیم.
دیهیم (مخبر کمیسیون فرهنگ)- در ماده ۲۴ این لایحه صراحتاً خودش روشن میکند مطلب را جناب آقای عمیدینوری در نقاطی که دبیر یا آموزگار به حد کافی موجود نباشد به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود که بتواند از اشخاصی که صلاحیت تدریس دبیری یا آموزگاری داشته باشند برای تدریس استفاده کند آن نظری که جنابعالی میفرمایید آن نظر را این ماده تأمین کرده است نوشته است کسانی که صلاحیت داشته باشند برای تدریس در دبستانها یا دبیرستان میتواند وزارت فرهنگ از آنها دعوت بکند و از آنها استفاده نماید و چنانکه در اینجا باز روشن کرده است که خدمات اینها جزو خدمات رسمی محسوب نخواهد شد جناب آقای دکتر سیدامامی فرمودند ممکن است که اینها بگویند که ما میخواهیم به جای دیگری انتقال پیدا کنیم اینجا قید کرده است که خدمات اینها رسمی نیست این وقتی آمد به وزارت فرهنگ از حیث دبیر و آموزگار احتیاج خودش را مرتفع کرد آن وقت این آقا که مدتی در آنجا تدریس کرده است به خودیخود از خدمت برکنار میشود این موضوع یکی از مهمترین موضوعهایی است که ما امروز متوجه هستیم که نقاطی هست فرض بفرمایید معلم انگلیسی نیست یا معلم ریاضی نیست یا معلم عربی نیست در آن منطقه اگر یک کسی پیدا بشود که زبان انگلیسی خوب بداند و صلاحیت تدریس داشته باشد این صلاحیت را آقای عمیدینوری باید خود وزارت فرهنگ تشخیص بدهد بنده این را نمیتوانم بگویم که کمیسیونی از شهرداری یا فرمانداری بیاید و صلاحیت این شخص را روشن بکند تصور میکنم صالحتر از تمام افراد و اشخاص خود وزارت فرهنگ است که صلاحیت یک آموزگار یا دبیر را تعیین میکند و از او دعوت مینماید البته بعد از این که استفادهاش را کرد و احتیاجش رفع شد آن وقت به خدمتش خاتمه میدهد تقاضا میکنم که به این موضوع توجه بفرمایید این ماده ۱۴ هم تصویب شود.
نائب رئیس- آقای فضایلی فرمایشی دارید؟
فضایلی- خیر عرضی ندارم.
نائب رئیس- آقای مهران بفرمایید.
احمد مهران- خیلی خوب شد که این بحث را آقای عمیدینوری عنوان فرمودند برای این که این تذکراتی که اینجا میشود بسیار سودمند است عرض میشود که ما هم آموزگار کم داریم و دبیر کم داریم و به تدریج احتیاجات فرهنگی مملکت رو به تزاید میرود ما کادر آموزشی که بتواند این مدارس را اداره کند نداریم اگر ماده ۳ این قانون را تصویب نفرموده بودید راجع به ماده ۱۴ آنچه که فرمودید ممکن بود بیشتر توجه باشد ماده ۳ و مادهای که مورد بحث است این دو تا ماده موازیند اینجا نوشته شده است از اشخاصی که صلاحیت دارند برای آموزگاری استفاده میشود چه اگر این کار نشود باید تحمل کنیم تا بچهها بزرگ شوند و مردی بشوند یا زن مسنی بشوند بعد بروند به کلاسهای مبارزه با بیسوادی و در این قسمت دبیری هم همین پیش میآید یعنی اگر این فکر را قبول نکنیم که از وجود اشخاص صالح در نقاط مختلف مملکت استفاده کنیم و دبیرستانهای لازم را تأسیس بکنیم عده زیادی از دانشآموزان ما از رفتن به دبیرستان محروم میشوند مقصود از این ماده در اینجا این است که کسانی هستند که سوابق و اطلاعات کاملاً کافی برای دبیری دارند ولی دیپلم در دست ندارند (صدرزاده- یا دارند) و از طرفی عدهای هستند که دبیرند و خدمت دبیری انجام میدهند و ساعات کارشان پر است ساعات آزادشان را میخواهند استفاده کنند اتفاقاً این ماده برای منظوری که خود آقای عمیدینوری دارند که در نقاط مختلف مملکت مدرسه تأسیس و تکمیل بشود و این کمبود دبیر را تا حدی جبران کند بسیار مفید است بنده در پایان لازم میدانم یک حقیقتی را که حالا فرصت به دست آمده است عرض کنم که علمای تربیت آقای عمیدی نوری ضمن این که کوشش میکنند اشخاصی را مشاغل معینی تربیت کنند یک عقیده را هم به عنوان یک اصل پذیرفتهاند و آن این است که دیپلم به کسی اصالت فکری نمیبخشد یعنی دیپلم شرط لازم هست اما کافی نیست چه بسا غیردیپلمههایی که نسبت به وظایفشان خیلی دقیقند و اطلاعات کافی در آن حدود دارند بنده چون خودم چند تا دیپلم دارم به خودم اجازه میدهم که این عرض را بکنم اگر غیر از این بود ممکن بود بگویند چون خودش دیپلمی دستش نیست این حرف را میزند دیپلم به اصطلاح کافی نیست لازم هست ملاحظه میفرمایید ما اگر میخواستیم این فکر را بپذیریم مدارسی که در گذشته دایر شد در این مملکت و مکاتیبی به وجود آمد که در آنها اشخاص غیردیپلمه درس میدادند ما اگر از آنجا شروع نمیکردیم امروز این فرهنگ و این تشکیلات فرهنگی
را نداشتیم بنابراین ما باید این فکر را هنوز هم بپذیریم اما امیدوارم که یک روزی برسد که آن قدر دیپلمه در مملکت پیدا شود و اشخاص واجد شرایط که این فکر اعمال و اجرایش ضرورت پیدا نکند بنده استدعا میکنم که نسبت به این ماده توجهی بفرمایید.
نائب رئیس- آقای بهبهانی.
بهبهانی- فرمایش جناب آقای مهران به نظر بنده اصولاً صحیح است اشخاصی هستند در این مملکت که صلاحیت علمی دارند ولی مدرک علمی رسمی در دستشان نیست چه بسا اشخاصی هستند که خیلی خوب تحصیل کردهاند و صلاحیتشان نزد همه محرز است ولی چون مدرک علمی در دست ندارند جامعه نمیتواند از آنها استفاده کند و از این جهت این ماده به نظر بنده تبانی با اصل موضوع ندارد و خوب هم هست ولی باید گفت که فرمایش جناب آقای عمیدینوری هم تا اندازهای صحیح است برای این که این صلاحیت را باید تعیین کرد که صلاحیت چیست آقایان محترم به نظر بنده تردید نداشته باشید که یکی از چیزهای بسیار لازم در حال حاضر برای مملکت ما مخصوصاً برای آموزگار و دبیر و کسی که شاگردی را تربیت میکند یکی از این صلاحیت اخلاقی است و امروز صلاحیت اخلاقی داشتن برای تعلیم در مدارس و تربیت اولاد خیلی لازم است و باید خیلی دقت کرد (صحیح است) از این جهت بنده اگر آقای مخبر محترم موافقت بفرمایند اینجا بنده یک جمله اضافه میکنم به این ترتیب:
کسانی که صلاحیت علمی و اخلاقی او محرز باشد (بسیار صحیح است)
نائب رئیس- چون شور دوم است نمیشود پیشنهاد کرد.
عمیدینوری- اجازه میفرمایید.
نائب رئیس- بفرمایید.
عمیدینوری- چون بنده در این ماده پیشنهاد داده بودم در شور اول و در کمیسیون هم بودم و پیشنهاد بنده در کمیسیون رد شد این است که همین پیشنهادی که جناب آقای بهبهانی دادهاند قبول میکنم.
نائب رئیس- اگر پیشنهاد شما در شور اول داده شده باشد ممکن است مجدداً به عنوان پیشنهاددهنده توضیحات بدهید پیشنهادی که از طرف آقای عمیدینوری داده شده این است که صلاحیت علمی مربوط به دیپلمهها یا گواهینامههای مدارس عالی مربوط به اموری که باید تدریس شود احتراز میگردد.
عمیدینوری- عرض کردم پیشنهاد را اصلاح میکنم فقط کلمه (اخلاقی) به پیشنهاد بنده اضافه شود.
نائب رئیس- این پیشنهاد جدیدی میشود در حالی که پیشنهادی که شده است بایستی مطرح شود و پیشنهاد مجدد نمیشود داد و در اطراف آن هم نمیشود صحبت کرد به علاوه آن پیشنهاد در ماده ۱۳ بود و حالا ماده ۱۴ مطرح است.
عمیدینوری- پیشنهادی که قبلاً داده شده مطرح میشود و بنده این اصلاح را که شده قبول میکنم.
نائب رئیس- آقای صدرزاده.
صدرزاده- این صلاحیتی که اینجا ذکر شده است به نحو اطلاق است و شامل میشود هم صلاحیت علمی و هم اخلاقی را و به علاوه قید این هم در صورتجلسه کافی خواهد بود.
عمیدینوری- اجازه میفرمایید در اطراف پیشنهادم توضیح بدهم.
نائب رئیس- پیشنهاد آقای عمیدینوری را که در کمیسیون مطرح بوده است ممکن است مطرح بکنیم و در اطراف آن ممکن است توضیح بدهند. (صحیح است)
عمیدینوری- بنده در دنبال آن توضیحاتی که عرض کردم فکر بنده در جلسه گذشته این بود که از این بیحد و حصر بودن این ماده جلوگیری بشود درست است که ما اعتماد به وزارت فرهنگ داریم ولی یک قدری به احوال عمومی خودمان باید توجه داشته باشیم که وقتی ما گفتیم که کسانی را که صلاحیت علمی دارند وزارت فرهنگ دعوت بکند خود ماها به عنوان وکیل مجلس این گرفتاری را پیدا میکنیم که یک اشخاصی میآیند و میگویند که توصیه کنید مرا به خدمت دبیری قبول کنند ولی من معتقدم که ما در کار فرهنگ که مربوط به پرورش نسل آینده ایران است باید بیش از این سعی کنیم که جنبه علمی و اخلاقی حفظ بشود و حتیالمقدور جلوگیری از این کار بکنیم نسبت به کسانی که ممکن است خدای نکرده واجد این صلاحیت علمی و اخلاقی نباشند اینها مجدداً رخنه نکنند در مدارس ما به عنوان دبیری و مشغول بشوند به این جهت بود که بنده وقتی این ماده مطرح بود این تبصره را پیشنهاد کرده بودم.
تبصره- صلاحیت تدریس دیپلمه ارایه دیپلمها یا گواهینامههای مدارس عالی مربوط به اموری که باید تدریس شود احراز میگردد. منظور بنده این بود که یک مبنایی برای این عملی که به وزارت فرهنگ به طور مطلق مجلس شورای ملی اجازه میدهد گذاشته بشود این عقیده بنده بود این طور هم فکر میکردم که یا دیپلمهها باشد یا گواهینامه صلاحیت تدریس چرا نظرم این بود؟ به دلیل این که بنده اطلاع دارم و آقایان هم اطلاع دارند که هستند اشخاصی در شهرستانها و استانها کسانی که در یک امری تخصص دارند ولی دبیر نیستند یعنی یک طبیبی در شهرستان رشت یا مشهد هست دیپلمه عالی مقامی است گواهینامه عالی دارد دکتر است و طبیب است در همان جا ما ممکن است احتیاج داشته باشیم به تدریس تاریخ طبیعی یا فیزیک یا علمالاشیا و این داخل در کار او وظیفه او است و از آن طرف این شخص دبیر هم نیست وزارت فرهنگ حق داشته باشد که به این شخص مراجعه کند و از او استفاده کند برای تدریس وقتی شما به طور مطلق گفتید (صلاحیت) این قید صلاحیت مطلق که هیچ بندوباری و حدی درش ندارد دست وزارت فرهنگ را طوری باز میکند و وزارت فرهنگ هم که همهاش دکتر مهران نیست مرکب از اشخاصی است و از یک افراد زیادی است در شهرستانها که حب و بغضی دارند و دارای نظرهای شخصی هستند با اشخاصی که دوستی دارند با آنها بدون داشتن کار دیپلم دبیری میدهند به این جهت بود که بنده این تبصره را پیشنهاد کردم که یک حدی برای وزارت فرهنگ باشد حالا جناب آقای بهبهانی میفرمایند که قید صلاحیت اخلاقی هم بشود آن را هم بنده قبول دارم بنده معتقدم که یک شرطی باشد که لااقل در آن صلاحیت نوشته شود و بنده قبول دارم که این تبصره به این کیفیت اصلاح بشود بعد از صلاحیت نوشته شود صلاحیت علمی و اخلاقی اگر این را قبول دارید بنده هم قبول دارم این تبصره هم همان است آن کافیتر و وافیتر است بنابراین در اطراف این موضوع که یک حدی در اطراف صلاحیت باشد استدعا میکنم که مجلس شورای ملی توجه کند و این حد روشن باشد و از مخبرین کمیسیونهای فرهنگ و استخدام هم تقاضا دارم قبول کنند چون به نفع مملکت است و به نفع آن فکری است که خودشان دارند.
معاون نخستوزیر (ناصر ذوالفقاری)- دولت با پیشنهادی که صلاحیت علمی و اخلاقی باشد موافقت دارد. (صحیح است- بسیار خوب)
احمد مهران- (مخبر کمیسیون استخدام)- بنده از نظر مخبر کمیسیون استخدام موافق هستم.
نائب رئیس- آقای صدرزاده.
صدرزاده- پیشنهادی که جناب آقای عمیدینوری فرمودند قیدی دارد و این تمام منظور ما را تعیین نمیکند منظور ما این بود که در مراکز استانها اشخاص دانشمندی هستند ولی گواهینامه در دست ندارند مثلاً فرض بفرمایید میخواهند تدریس عربی بکنند یک نفر که مقام اجتهاد را احراز کرده است طبعاً عربی میداند ولی دانشنامه ندارد بنابراین قید این تبصره به این کیفیت ما را از استفاده از یک دسته دانشمندان و فضلا محروم میکند بنابراین برای این که نظر جنابعالی از نظر علمی و اخلاقی تأمین شود به همان طریق که جناب آقای بهبهانی فرمودند که واجد صلاحیت علمی و اخلاقی باشند موافقت بفرمایید بدیهی است که صلاحیت علمی را هم شورای عالی فرهنگ که مقام صالحی است برای این کار تعیین خواهد کرد و این نظر جنابعالی تأمین میشود.
عمیدینوری- بنده پیشنهاد خودم را به همان ترتیب اصلاح میکنم.
نائب رئیس- آقای دیهیم.
دیهیم (مخبر کمیسیون فرهنگ)- جناب آقای بهبهانی و جناب آقای عمیدینوری نظر آقایان در این لایحه تأمین است وقتی که صلاحیت تدریس را بخواهیم تحت نظر بیاوریم موضوع روشن خواهد شد اولاً در استخدام معلم و یا ذیصلاحیت را خودش تعیین و روشن کرده است وزارت فرهنگ دبیری استخدام میکند که این گواهینامه داشته باشد مسلمان باشد ایرانی باشد و اخلاق داشته باشد با این شرط استخدام میکند به مجموع این شرایط میگویند که این آقا صلاحیت دارد اگر اینجا تنها مینوشتیم که صلاحیت علمی داشته باشد البته اعتراض آقایان بهجا بود چون آن وقت اخلاقی را ننوشته بودیم چون صلاحیت تدریس نوشته است تمام اینها درش مستتر است یعنی متدین هم باشد پاکدامن هم باشد یعنی ایرانی هم باشد اینها در کلمه صلاحیت مستتر است و دیگر احتیاجی ندارد که بگوییم که صلاحیت اخلاقی داشته باشد بنابراین با این توضیحی که دولت خودش قبول میکند و بنده که مخبر کمیسیون هستم قبول میکنم و در صورتمجلس نوشته میشود نظر آقایان تأمین خواهد شد و احتیاج ندارد که پیشنهادی بکنیم برای این که توضیح داده است دولت هم قبول کرده مخبر کمیسیون فرهنگ هم قبول میکند و باید هم این طور باشد که باید هر معلمی که تدریس میکند باید صلاحیت اخلاقی داشته باشد در صلاحیت تدریس مستتر است که صلاحیت اخلاقی داشته باشد حتی ایرانی باشد حتی پاکدامن باشد.
نائب رئیس- آقای سعید مهدوی.
سعید مهدوی- بنده خواستم عرض کنم که همین صلاحیت که در قانون قید شده از هر جهت معنایش علمی و اخلاقی است نه در مورد فرهنگ در سایر ادارات هم ما این قسمت را تأیید کردیم که باید این قسمت اخلاقی را توجه داشته باشند و شما برای استخدام هر فردی اولین چیزی را که میگویید عدم سوسابقه است که باید برود کلانتری محل و در اینجا هم اولین چیزی که باید در نظر بگیرند قسمت اخلاقی است فرق نمیکند به نظر بنده این چیزها اضافی است که در قانون میگذارید در صورتی که در قسمت فرهنگ اولین شرط حسن اخلاق است که باید در نظر بگیرند در اینجا اگر قید شود در جای دیگر هم باید قید بشود
نائب رئیس- پیشنهاد آقایان اعم از این که مورد توجه مجلس باشد یا نباشد مطابق ماده ۱۱۴ در شور ثانی که حالت کنونی باشد پیشنهاد تازه نمیشود داد ولی پیشنهادهایی
که در شور اول یا همین دو شور داده شده است و مورد توجه و تصویب کمیسیون واقع نشده ممکن است از طرف پیشنهاددهنده تجدید شود در هر حال چه دولت قبول بکند چه نکند پیشنهادی که در شور اول داده شود بایستی رأی گرفته شود فلسفهاش هم معلوم است برای این که دو شوری است اگر چنانچه در شور ثانی آن پیشنهاد مجدد رأی گرفته شد و قبول شد معلوم است که مجلس تأیید میکند از این جهت قانون اجازه نداده است که در شور دوم پیشنهاد جدیدی داده شود اگر همان پیشنهادی که جناب آقای عمیدینوری قبلاً داده است همان را بخواهید تعقیب کنید ممکن است به رأی بگذاریم و الّا در شور دوم نمیشود پیشنهاد تازهای مطابق ماده ۱۱۴ قبول کرد. آقای عمیدینوری.
عمیدینوری- وقتی که همان پیشنهاد مطرح شد ممکن است همان پیشنهاد اصلاح بشود اینجا منبع قانونی نیست که اگر پیشنهادی مطرح شد آن پیشنهاد هر طوری هست به همان کیفیت مطرح شود و رد و یا تصویب بشود، خود پیشنهاد مطرح میشود اگر اصلاحی در آن پیشنهاد شد قابل اخذ رأی است و الّا اگر ما آن قدر قشری بشویم در قوانین و آییننامهها کار مشکل میشود باید روح و فلسفه آنها را دید پس آن پیشنهاد دو مرتبه مطرح میشود ممکن است اصلاح هم بشود رد میشود یا قبول حالا بسته به نظر جناب آقای رئیس است.
نائب رئیس- منظور از صلاحیت علمی و اخلاقی است چون با مذاکراتی که شده در این مورد معلوم شد مقصود صلاحیت علمی و اخلاقی است (صحیح است) اختلاف دیگری نیست و دیگر احتیاج به رأی ندارد و قید زاید است اعلام رأی میکنیم نسبت به ماده ۱۴ آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۱۵ مطرح است.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۵- وزارتخانههای فرهنگ و دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند.
نائب رئیس- چون اظهارنظری در این ماده نشد لذا رأی میگیریم به ماده ۱۵ آقایانی که با ماده ۱۵ موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است آقای ارباب مخالفید بفرمایید.
ارباب- اینجا یک مدتی وقت مجلس صرف بحث صلاحیت اخلاقی شد بنده متوجه یک موضوعی شدم که جای تذکرش همین جا است و تفصیل کامل او را در موقع مقتضی بعداً به عرض آقایان میرسانم و آن این است که چندی پیش که برای معالجه به خارج رفتم با این که از وضع ناهنجار و بیترتیت و تأثرآور سرپرستهای خارجی قبلاً هم تذکراتی داده بودم در کمیسیون بودجه هم صورت بودجه آن را خواستم و وزارت فرهنگ هم طفره رفت و تعلل کرد و تا حالا هم نیاورده است و اگر زنده بمانم اصرار خواهم ورزید تا بیاورند تا یک ارقامی را ملاحظه بفرمایید که به مصرف چه عواملی میرسد و چه ارتباطی به اخلاق و فرهنگ و اصلاح رویه دانشآموزان خارج است اگر صورت آن را دادند عرض میکنم (صدرزاده- مال کجا بوده) حالا عرض میکنم موضوعی که سابقه دارد مربوط به فرانسه است پاریس است ولی این سفر در لندن یک روز یکی از محترمین ایرانی پیش من آمد که من تمنا دارم الان که ساعت یازده است و یک ساعت به ظهر است بروید اداره سرپرستی ببینید یک نفر وجود دارد یا نه؟ و دخترهای ایرانی بدبخت که از صد میلی برای گرفتن یک گواهینامه میآیند سه چهار مرتبه میروند و میگویند بروید فردا بیایید امروز کسی نیست که جواب آنها را بدهد یک ایرانی گریه میکرده است که رئیس مدرسه باور نمیکند که من میآیم و کسی آنجا نیست یا مرا دور سر میگردانند یا مرا مجبور میکنند که نمیتوانم آن اصل موضوع را اینجا عرض کنم بنده رفتم و دیدم که کسی نیست (صحیح است) آقایان کسانی که اولادشان را به اطمینان این اداره سرپرستی میفرستند خدا شاهد است خیانت است و اشخاصی که علاقه دارند به حفظ حیثیت خودشان سرپرست خارجی تهیه میکنند کما این که کردهاند و کسانی که نام نیک خانوادهشان میخواهند حفظ شود سرپرست انگلیسی و خارجی دارند البته یک دستگاه کوچک دیگری آقای دکتر احتشام تأسیس کرده در آنجا یک دفتر سرپرستی اختصاصی ایجاد کرده است بسیار خوب به محصلین میرسد توجه میکند علاوه بر محصلین ایرانی محصلین پاکستانی هم به او مراجعه میکنند خواستم به عرض آقایان برسانم وضع این سرپرستی که بنده دیدم این طور است که فاقد صلاحیت دینی صلاحیت اخلاقی که منظور آقایان هست میباشد و بنده دلایل کامل و متقن دارم که در موقع مقتضی به عرض آقایان میرسانم باید وزیر فرهنگ حضور داشته باشند من به وزیر فرهنگ ارادت دارم به وزارت فرهنگ کمال علاقه را دادم و نسبت به دستگاه سرپرستی از نظر یک نفر ایرانی بسیار معترض هستم و در موقع به عرض میرسانم.
نائب رئیس- آقای بزرگابراهیمی موافق هستید بفرمایید.
بزرگابراهیمی- از طرف وزارت فرهنگ کسی که اینجا باشد و عرایض من را گوش کند نیست (ناصر ذوالفقاری- بنده هستم) بله شما معاون همه وزارتخانهها هستید در زمان رضاشاه کبیر که احتیاج به معلم پیدا کردند آن شخص بزرگ یک عده را فرستاد به اروپا و یک عده از اینها را تربیت کردند فقط به منظور این که معلم باشند و شاگرد تربیت کنند پس از سوم شهریور و یکی دو سال بعد از آن تمام این آقایان در کادر اداری قرار گرفتند و یک نفر از اینها در آن رشته تخصصی که مملکت جان کند و پول خرج کرد مشغول نیستند وقتی هم بپرسید میگویند کادر فرهنگ مثل ارتش است خیلی فرق دارد دستگاه اداری با معلومات دیگر پتیو خیلی فرق دارد یک دبیر ریاضی وقتی بخواهد برود هندسه فضایی یا جبر درس بدهد این مربوط به دستگاه اداری نیست ما با فقر دبیر با نداشتن علما برای تعلیم و تربیت یک عده متخصص را بردیم در کادرهای اداری گذاشتهایم حقوق دبیری هم بهشان میدهیم و یک شاهی هم برای این مملکت ارزش ندارد این چه مرضی است من نمیدانم اگر برای دوستی و خواهش و رفاقت است به این آقایان همین پول را بدهید ولی اقلاً هفتهای پنج شش ساعت تخصصشان را به این شاگردها یاد بدهند من خجالت میکشم بگویم در مهاباد دبیر شیمی نیست و به جای او دبیر ادبیات میرود و میگوید بنده شیمی بلد نیستم میآیم مینشینم و میروم (یک نفر از نمایندگان- همه جا این طور است) (ارباب- بندرعباس هم نیست) بندرعباس جهنم من از مهاباد حرف میزنم عرض کنم بنده میخواستم از جناب آقای محمود مهران وزیر فرهنگ که واقعاً مورد احترام همه هستند (صحیح است) خواهش کنم که این آقایان عزیز بیجهتی که رفتهاند پشت میز اداری نشستهاند و رئیس و مدیر کلشان کردهاند بگویید یک قسمت از ساعت اداری را بروند در مدارس درس بدهند خواستم این چند کلمه را به عنوان تذکر عرض کنم.
نائب رئیس- آقای صدرزاده.
صدرزاده- موافقم.
نائب رئیس- آقای دیهیم.
مخبر کمیسیون فرهنگ (دیهیم)- ریاست محترم مجلس به کلیات قانون رأی گرفتند جناب آقای ارباب به عنوان مخالف این لایحه بیاناتی فرمودند بنده در ضمن بیاناتشان خاطرم آمد بعضی روضهخوانها مصیبت یک امام را برای یک امام دیگر میخوانند در حالی که این مصیبت مال امام دیگری است حالا اگر در جایی سرپرستی نبود و یا سرپرستی بد کار میکند و یا رسیدگی به کار نمیکند این مربوط به این لایحه نیست در این لایحه جناب آقای ارباب موضوعی که مطرح است که آموزگار پیمانی بتواند رتبه خودش را با شرایطی که در این لایحه است بگیرد یا از آموزگاری به دبیری تبدیل بکند یکی هم این است که وزارت فرهنگ بتواند در جاهایی که معلم ندارد از وجود اشخاص دیگری که صلاحیت تدریس یعنی صلاحیت علمی و اخلاقی دارند از آنها برای تدریس دعوت بکند یکی هم این است که دبیر بتواند در کلاسهای عالی برود و تحصیل بکند و معلومات خود را بالا ببرد دیگر در اینجا راجع به سرپرستی نیست البته بیان جنابعالی بسیار خوب است ولی جایش در این لایحه نیست بنده خواهش میکنم این موضوعی که فرمودید یا در نطق قبل از دستور یا در یک لایحهای که مربوط به آن باشد بفرمایید و کاملاً هم آقایان نمایندگان محترم موافق هستند که باید سرپرستیها در خارجه به وظایف خودشان عمل بکنند و این تذکر جنابعالی هم خیلی بهجا خواهد بود تمنا میکنم موافقت بفرمایید که به کلیات لایحه رأی گرفته شود.
نائب رئیس- دیگر در کلیات نظری نیست رأی میگیریم به مجموع مواد آقایانی که با مجموع مواد این لایحه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون شور دوم بوده به مجلس سنا فرستاده میشود.
۴- قرائت طرح پیشنهادی به اصلاح قانون بازنشستگی
نائب رئیس- ماده واحده طرح پیشنهادی آقایان که در جلسه گدشته به دو فوریت آن رأی گرفته شد طبق مواد ۱۳۰ و ۱۳۱ بایستی در این جلسه طرح بشود و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی- امضاءکنندگان زیر ماده واحده را به قید دو فوریت تقدیم میداریم.
ماده واحده- پزشکان و مستشاران دیوان عالی محاسبات از نظر بازنشستگی جزو مستثنیات تبصره ۶ قانون اصلاح قانون بازنشستگی مصوب تیرماه ۱۳۳۷ میباشند.
نائب رئیس- آقای مهدوی.
سعید مهدوی- مادهای است خیال میکنم ماده ۱۰۷ است که میگوید در موقع مطرح شدن طرحها باید نماینده مسئول دولت حضور داشته باشد البته وزیر یا معاون مربوطه.
نائب رئیس- آقای صدرزاده.
صدرزاده- در لایحهای که پریروز از تصویب مجلس شورای ملی گذشت یک تبصرهای بود و آن تبصره این بود که حد تقاعد را در ۶۵ سال سن تعیین کرده بودند و آن وقت یک استثنایی کرده بودند آن استثنا چه بود راجع به اساتید دانشگاه و راجع به قضات و راجع به هیئت شورا و نظار سازمان برنامه با قید این که قوانین خاصی دارند ولی مدرک و مبنای این قانون این بوده که اشخاصی که به ۶۵ سال سن میرسند تقاعد بشوند مگر آنهایی که قانون خاصی دارند آقایان استحضار دارند که قوانینی خاصی راجع به قضات و اساتید دانشگاه گذشته و در آنها تعیین شده است
که در یک سنهای بیشتری باید متقاعد شوند بنده نمیدانم که به چه مناسبت در اینجا پیشبینی شده است که میخواهند این نکته را قید بکنند که پزشکان و مستشاران دیوان محاسبات هم جزء مستثنیات باشد مستثنیات آنجا خودش قانون خاصی دارد یا میخواهند به موجب این قانون برای آنها یک استثنایی به وجود بیاورند اگر قانون خاصی هست اشاره بفرمایند که به موجب فلان قانون تاریخ تصویب شده است اینها میتوانند زائد از ۶۵ سال خدمت بکنند ولی اگر قانونی نیست چنانچه بنده میدانم قانون دیوان محاسبات را الان آوردهاند در مجلس شورای ملی و طبع و توزیع هم شده است و بنا شده است طرح شود و اگر آقایان نظر داشته باشند به مستشاران دیوان محاسبات که آنها زائد از ۶۵ سال در خدمت بمانند ممکن است در همان قانون پیشبینی بکنند والا هیچ موردی ندارد که ما یک چنین استثنایی در این قانون قائل بشویم در صورتی که قانون خاصی هم برای آنها راجع به این موضوع وجود ندارد این مطلب راجع به این قانون است که بنده عرض کردم اما راجع به یک مطلب دیگر عرض میکنم قوانینی که سابق بود ۶۰ سال سن بود و ۳۰ سال خدمت بعد از آن که کسی ۳۰ سال خدمت تمام داشت و یا ۶۰ سال سن میتوانست متقاعد بشود یا وزارتخانه او را متقاعد کند به نظر بنده این طور میآید که لازم نیست ما سنین خدمت را برای استفاده از خدمت این طور ادامه بدهیم این دو عیب پیدا میکند یکی برای خود مستخدم و یکی هم برای آن اشخاص و جوانهایی که تحصیل میکنند الان از یک سال به این طرف یک داستانی در روزنامهها و در مجلس هست راجع به این که عدهای از جوانها که در خارج تحصیل میکنند وقتی که به ایران میآیند چون کاری به آنها ارجاع نمیشود از این جهت رغبتی به مراجعت به ایران نشان نمیدهند گمان میکنم که این قبیل قوانین سد راه است برای آن منظوری که ما داریم که جوانان بعد از خاتمه تحصیل بیایند به مملکت خدمت کنند مستخدم دولت بعد از آن که ۶۰ سال خدمت کرد یعنی ۶۰ سال از عمرش گذشت و ۳۰ سال خدمت کرد معمولاً میتواند تمام حقوق خودش را به عنوان تقاعد دریافت کند حتی مبلغی را که در موقع اشتغال به عنوان تقاعد به صندوق میپردازد صرفهاش میشود یعنی میگیرد و اگر سر خدمت باشد یک مبلغی کمتر میگیرد چون یک مبلغی باید به صندوق تقاعد بدهد پس او ضرر زیادی نخواهد کرد امّا یک ضرر معنوی هست در ادامه خدمت یکی این که راه را برای جوانها سد میکنند که آنها نتوانند بیایند صندلیها را اشغال کنند و تأمین معیشت کنند و یکی هم ضرری برای دولت به وجود میآورد این نکته یک نکتهای است که جنبه آییننامهای هم دارد چون مقرر است که نمایندگان نمیتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم پیشنهادی بکنند که مستلزم خرج برای دولت باشد وقتی شما میآیید یک قانونی میگذرانید که یک عده از مستخدمین در یک مدت طولانیتری بتوانند از خدمت استفاده کنند لازمه این امر این است که از بودجه مملکت یک حقوقی به آنها داده شود در صورتی که اگر متقاعد بشوند از صندوق تقاعد میگیرند و دیگر ربطی به بودجه مملکت ندارد توجه فرمودید این همان نکتهای است که عرض کردم در حقیقت ما با تصویب این قانون به طور مستقیم پیشنهاد خرجی برای مملکت کردهایم بنده تصور نمیکنم یک نفر مستخدم دولت که با کمال درستکاری و صداقت عمل کار میکنند ربطی به سن تقاعد میرسد و تمام حقوق او را هم بهش میدهند دیگر برای او افهای داشته باشد که سر خدمت باشد چه منظوری دارد اگر خدای نخواسته یک مأمور ناصالحی باشد شاید فکر میکند که از ادامه خدمت مزاحم خلق خدا میشود اگر این طور است بهتر است که نباشد و مزاحم نشود و اگر مأمور درستکار است که بهتر ۳۰ سال خدمت کرده است به مملکت ۶۰ سال هم عمر دارد تمام حقوقش را دریافت میکند چیزی هم که از بابت تقاعدش میدهد دیگر نمیدهد چه مانعی دارد چه علتی دارد که ما قانون بگذرانیم و او را در سن پیری باز مشغول به کار و خدمت بکنیم و راه هم بر جوانان مسدود بکنیم به خصوص در مورد مستشاران دیوان عالی محاسبات ما میگوییم که این کارها یک کارهای فنی است و یک دماغهای جوان میخواهد و اشخاص پرحوصلهای که بتوانند این پروندههای زیاد را بخوانند نه این که اشخاصی که سن زیادی داشته باشند باز ما بگوییم به خدمت ادامه بدهند به اضافه میدانیم عده مستخدمین در وزارت دارایی فوقالعاده زیاد است در مورد قضات میگفتند که در دستگاه قضایی کادرهای تحصیلکرده کم است و اگر ما سنین خدمت آنها را نیفزاییم دستگاه قضایی ما خواهد خوابید یا دانشگاه آن هم میگفتند ما استاد به قدر کفایت نداریم اما در دارایی تا بخواهید ماشاءالله مأمور داریم مدیر کل و اعضاء داریم چه احتیاجی هست که ما بیاییم یک قانونی در اینجا وضع بکنیم که آن معایب را هم به وجود بیاوریم بنابراین بنده میخواستم از آقایان استدعا کنم که گذشته از این که به مصلحت نیست و گذشته از این که یک پیشنهادی است که به طور غیرمستقیم مستلزم خرج است در اینجا یک عیب دیگری هم دارد و آن این است که قانون مخصوص این کار تا حالا نیامده پس باید تأمل بشود که قانون مخصوص راجع به دیوان محاسبات بیاید رسیدگی بشود اگر در آنجا نظری بود در ادامه مدت خدمت مستشاران دیوان محاسبات در آنجا بحث میکنیم و از نقطهنظر کلی رأی اکثریت مجلس قاطع خواهد بود اما راجع به مسئله پزشکان در اینجا نوشتهاند بنده نمیدانم مقصود از پزشکان که در اینجا نوشتهاند پزشکان وزارت بهداری است پزشکان اساتید دانشگاه است یا تمام پزشکان مقصود پزشکانی هستند که در خدمت دولت هستند. آخر برای یک پزشک یا یک جراح هم البته مسئله سن مطرح است و تا یک سنی بهتر میتوانند انجام خدمت برای دولت بکنند اینها یک نکاتی است که باید از نظر فنی رعایت کرد شما الان عده زیادی محصل به خارج میفرستید که آقای ارباب هم راجع به آنها بیاناتی فرمودند و اگر فرصتی پیدا شد بنده هم در یک جلسهای صحبت میکنم خوب اینها برمیگردند شما در یک جایی میگویید که این آقایان تا سن ۷۰ باشند پس این عدهای که تازه میآیند کجا خواهند رفت (یکی از نمایندگان- احتیاجات زیاد است) احتیاجات زیاد است ولی باید مدتی هم گذاشت شما که در این قانون قید نکردید که تا چند سال کار خواهند کرد به طور مطلق نوشتهاید به نظر بنده باید در این قوانینی که ما میگذرانیم یک قدری جهات به اصطلاح هماهنگی را رعایت کنیم ما میآییم اینجا هی اعتراض میکنیم که فلان مستشار دیوان محاسبات که سالها خدمت کرده و کاری هم انجام نداده است چون کار عمده دیوان محاسبات تفریغ بودجه است ما که خودمان میدانیم که از اول مجلس تا حالا از اولی که مشروطیت به پا شده است یا یک مرتبه یا دو مرتبه لایحه تفریغ بودجه آمده است این دیوان که آن قدر پول به آن داده شده است و وظیفهاش هم رسیدگی به دخل و خرج مملکت بوده است در پنجاه سال مشروطیت این وظیفه را نتوانسته است انجام بدهد حالا ما خیلی دلسوزی میکنیم که فلان مستشارش به جای ۶۰ سال ۷۰ سال یا ۶۵ سال خدمت کند اما از آن طرف همین لایحه آموزگاران که گذشت این آموزگار ۲۳۰ تومان در این مملکت حقوق میگیرد یک فکری برای این دردها بکنید آقای ارباب میفرمایند که چرا اعزام میکنید به خارج ما باید دستگاه تعلیماتیمان را در این مملکت طوری بکنیم که احتیاج به خارج فرستادن نداشته باشیم اما با آموزگار ۲۳۰ تومانی هم که نمیشود. من نمیدانم که کمیسیون بودجه در این موضوع چه کرده است در هر حال بفرمایید اعتبار میخواهیم این را تصویب بفرمایید اعتبارش هم قانون مالیات بر درآمد که چند روز پیش گذراندهایم و داریم میدهیم ولی به هر حال باید تصویب شود در این وضع و شرایط کنونی برای یک آموزگار ۲۳۰ تومان واقعاً انسان شرمنده میشود به خصوص که دارای عایله هم باشد به هر حال به نظر بنده این طور میآید که ما یک قوانینی که جنبه تبعیض داشته باشد حتیالمقدور از تصویبش خودداری کنیم. یکی از علما و دانشمندان حقوق مینویسد که بدترین قانون این است جنبه فردی داشته باشد قانون باید جنبه عملی و عمومی داشته باشد این قانون که ما میگذرانیم برای چند نفر پزشک یا چند نفر اعضای دیوان محاسبات این خوب نیست و ازشان مجلس خارج است یک قانون کلی بگذرانید شما اگر معتقدید که بیش از ۶۰ سال میشود از وجود اشخاص استفاده کرد یک قانون کلی بگذرانید که به ۷۰ سال سن تقاعد تغییر بکند برای همه تصویب کنید منشی و ثبات و ضباط اگر واقعاً چنین عقیدهای دارید چنین قانونی بگذرانید برای تمام مستخدمین دولت ولی شما میآیید مستشار دیوان محاسبات و چند نفر پزشک را در نظر میگیرید آموزگار چه عیبی دارد آموزگار هم تا سن ۷۰ سالگی درس بدهد شما که به دبیر بیشتر احتیاج دارید اجازه بفرمایید من میخواهم عرض کنم که شما میگویید آیا خدمت آموزگار یا دبیر در مملکت ما کمارزش است؟ خیلی پرارزش است در صورتی که خدمت مستشار دیوان عالی محاسبات بنده نمیخواهم تنقید از اینها بکنم البته آنها اشخاص محترمی هستند ولی این کاری که بر عهدهشان است نتوانستهاند انجام بدهند اگر شما میخواهید بگویید که اشخاص و خدمتگذاران مملکت تا یک سنی یعنی یک سن بیشتری میتوانند کار کنند برای تمام مستخدمین بگویید این استثنا آورن برای مستشار دیوان محاسبات به نظر بنده مورد ندارد و صحیح نیست و بنده از آقایانی که این طرح را امضا فرمودهاند و از دوستان عزیز بنده هستند و برای آنها احترام خیلی زیادی هم قائل هستم تمنا میکنم که اصرار زیادی در این باب نکنند تا لایحه دیوان محاسبات که در دست مجلس است طرح شود آنجا یک قدری مفصلتر و مشروحتر مذاکره میکنیم اگر واقعاً اکثریت محترم مجلس شورای ملی این طور تصمیم گرفت که سن خدمت در این باب زیاد شود در اینجا منظور میشود در هر حال این تصمیمی که میگیرید که خدمت زیاد شود و آن تصمیمی که میگیرید مطابق مصوبات تبصره ۶ که میگوید این مستثنیات قانون خاصی دارد اینها شامل استادان دانشگاه است و قضات که آنها هم قانون خاصی دارند اما برای اینها قانون خاصی وجود ندارد اگر مجلس میخواهد برای اینها فکری بکند همان فکر را هم برای آموزگار و دبیر بکند شاید وجود آنها برای جامعه مفیدتر باشد ما الان با این فقری که در کادر فنی داریم آن قدری که احتیاج به آموزگار و کمک آموزگار و دبیر داریم
آن قدرها احتیاج به مستشار دیوان محاسبات نداریم دلیلش این است که ملاحظه میفرمایید وقتی که صورت میدهند به ما ۱۵ نفر صورت میدهند که ۵ نفر را انتخاب بکنیم پس معلوم میشود که در وزارت دارایی کارمندانی که بتوانند دیوان محاسبات و کار انجام بدهند وجود دارد و نقیصهای از این لحاظ نیست ولی از لحاظ آموزگار میگویند اشخاصی که گواهینامه ندارند همین قدر که صلاحیت علمی و اخلاقی داشته باشند برای کار دبیری و آموزگاری انتخاب میکنیم.
این بود عرایض بنده و امیدوارم که مورد توجه آقایان قرار گیرد.
۵- شور اول گزارش کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک
نائب رئیس- چون در موقع طرح آقای معاون وزارت دارایی که مسئول هستند در مجلس بوده ولی در جلسه علنی شرکت نکردند بنابراین مطابق ماده ۱۰۷ آییننامه این موضوع را در جلسه آینده قرار میدهیم فعلاً لایحه دیگر یعنی لایحه اصلاح قانون ثبت اسناد و املاک مطرح میشود.
(گزارش کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی کمیسیون دادگستری لایحه ارجاعی از مجلس سنا راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک را با حضور آقای معاون وزارت دادگستری مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به شرح زیر تقدیم میدارد:
ماده ۱- اداره ثبت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون پس از قبول درخواست ثبت ملک بدواً به عملیات تهدیدی طبق مقررات اقدام نموده سپس به انتشار آگهیهای نوبتی به ترتیب مذکور در قانون با اشاره به صورتمجلس تهدیدی مبادرت نماید و در این مورد اعتراض بر حدود نیز تا آخر مدت مقرر در ماده ۱۶ پذیرفته خواهد شد نسبت به املاکی که قبل از تصویب این قانون تقاضای ثبت و آگهی نوبتی انتشار یافته طبق قانون سابق تعیین حدود خواهد شد.
تبصره- برای شروع عملیات تهدیدی اداره ثبت روز تهدید حدود را قبلاً به وسایل مقتضی به اطلاع مجاورین میرساند.
ماده ۲- تبصره ذیل به ماده ۱۵ قانون ثبت اضافه میشود:
تبصره- تهدید حدود املاکی که یک یا چند حد آن اراضی مواد یا شارع یا مرتع یا جنگل عمومی باشد در هر حال باید به وسیله انتشار آگهی و دعوت ادارات و بنگاههای مربوطه انجام شود.
عدم حضور نماینده ادارات و بنگاههای مربوطه مانع انجام تهدید حدود نخواهد بود.
ماده ۳- تبصره ذیل به عنوان تبصره ۲ به ماده ۱۷ قانون ثبت اضافه میشود:
تبصره ۲- اعتراضات یا تصدیقهایی که پس از قبول تقاضای ثبت و قبل از تاریخ انتشار آگهی نوبتی به اداره ثبت میرسد قبول و نسبت به آنها طبق مقررات رفتار خواهد شد.
ماده ۴- کلیه آگهیهای ثبتی و اجرایی که در سه نوبت منتشر میشود از تاریخ تصویب این قانون فقط در دو نوبت (به فاصله ۳۰ روز) منتشر خواهد شد و از آگهیهای ثبتی و اجرایی علاوه بر درج در روزنامه در محل وقوع ملک و سایر نقاط عمومی آن محل منتشر خواهد شد.
مأمور انتشار آگهیها پس از انتشار و الصاق آگهی باید گواهی انتشار را از کدخدای محل یا ژاندارمری یا پاسبان اخذ و تسلیم اداره ثبت نماید در این موارد کدخدا و سایر مأمورین دولتی باید به مأمورین ثبت مساعدت نموده و گواهی لازم را به مأمور ثبت بدهند.
ماده ۵- تبصره ذیل به ماده ۲۱ قانون ثبت اضافه میشود:
تبصره- چنانچه بعد از انقضای مدت اعتراض به ثبت و قبل از ثبت ملک در دفتر املاک حکم نهایی (اعم از حکم فرجامی یا حکمی که با انقضای مدت فرجامخواهی قطعی شده باشد) ابراز شود که به موجب آن متقاضی ثبت نسبت به ملک مورد تقاضا مفهوم شده و حکم مزبور بعد از تاریخ تقاضای ثبت صادرگردیده ولی محکومله در موعد قانونی از حق اعتراض استفاده نکرده و تصدیق جریان ادبی را هم مطابق ماده ۱۷ به اداره ثبت تسلیم ننموده در این مورد از صدور سند مالکیت به نام متقاضی خودداری و پس از اجرای حکم ملک به نام محکومله در دفتر املاک به ثبت رسیده و سند مالکیت صادر خواهد شد.
ماده ۶- تبصره ذیل به عنوان تبصره ۵ به ماده ۳۴ قانون ثبت اضافه میشود.
تبصره- با انجام عمل مزاید و تنظیم و امضای صورتمجلس مزایده عملیات اجرایی پایان یافته محسوب و پس از انقضای مدت دو ماه سند انتقال صادر میشود مگر این که بدهکار ظرف مدت مزبور کلیه بدهی خود را جور و خسارات را بپردازد.
ماده ۷- عبارت زیر به ذیل تبصره ۲ ماده ۳۴ مکرر اضافه میشود:
«و در این مورد به هر حال بایستی موعد مقرر در سند معامله منقضی شده باشد و برای مزایده مال بر طبق مقررات ماده ۳۴ با رعایت سه ماه مذکور در ماده مزبور اقدام خواهد شد».
ماده ۸- وزارت دادگستری مجاز است به منظور کارآموزی و تربیت کارمندان فنی ثبت و حسابدار و نقشهبردار جهت تکمیل تشکیلات و پیشرفت امور ثبت آموزشگاه مخصوصی برای دو دوره یک ساله در مرکز تأسیس نماید.
داوطلبان این آموزشگاه از بین کارمندان و خدمتگذاران وزارتخانهها و ادارات و بنگاههای دولتی یا بنگاههایی که با سرمایه دولت اداره میشوند اعم از این که خدمت آنها یا دونپایه یا قراردادی باشد و همچنین دفتر یاران از طریق مسابقه انتخاب خواهند شد و پس از پذیرفته شدن در امتحان نهایی آموزشگاه چنانچه قبلاً پایه نداشته باشند با پایه دو و اگر قبلاً دارای پایه بوده با یک پایه بالاتر به خدمت قبول میشوند.
داوطلبان باید حداقل دارای مدرک رسمی تحصیلی سه ساله اول متوسطه و از لحاظ سن حداکثر سی سال باشند سایر شرایط قبول داوطلب و مواد مسابقه و برنامه دروس و ترتیب تعیین معلمین و ساعات دروس و طرز امتحانات طبق آییننامه وزارت دادگستری خواهد بود.
تبصره- ترتیب ترفیع در پایهها برای این مستخدمین تابع مقررات قانون استخدام کشوری میباشد لیکن تثبیت پایه آنها اعم از پایه اعطایی یا پایه ترفیعی موکول بر این است که لااقل چهار سال خارج از مرکز به تعیین اداره کل ثبت انجام وظیفه نمایند در نقاط بد آبوهوا به منظور فوق دو سال توقف کافی است.
ماده ۹- کلیه مقررات قبلی که مغایر این مواد باشد نسخ میشود.
مخبر کمیسیون دادگستری- عمیدینوری
گزارش از کمیسیون امور استخدام در جلسه پنجم خردادماه ۱۳۳۷ با حضور آقایان معاونین وزارتخانههای دادگستری و دارایی لایحه ارجاعی از مجلس سنا راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت اسناد و املاک و تشکیل کلاسهای کارآموزی فنی ثبت ترتیب حسابدار و نقشهبردار مورد رسیدگی قرار داده و ماده هشتم آن را با اصلاحاتی تصویب نمود.
اینک گزارش آن را در تأیید خبر کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون امور استخدام- احمد مهران
نائب رئیس- کلیات مطرح است آقای دکتر مشیر فاطمی.
دکتر مشیر فاطمی- بنده قربان میخواستم استفاده کنم که در کلیات یک مذاکرات خیلی ضروری به جناب آقای دکتر آملی معاون محترم وزارت دادگستری عرض کنم بنده خیلی داخل ملک و این چیزها نیستم از نظر سند و غیرسند ولی چند چیزی است که مشکلات ثبت است یکی کمی کارمندان ثبت اسناد است بنده یک روز با یکی از رؤسای دوایر ثبت صحبت میکردم که چرا این قدر مردم را معطل میکنید و مردم همیشه ناراضی هستند یک عبارتی به بنده گفت که من را ساکت کرد گفت سابقاً این قریه عباسآباد تهران یک پلاک بود و یک دوسیه داشت حالا ۹ هزار تا پلاک است و ۹ هزار تا پرونده دارد و اگر عده کارمندان ما یک نفر بود حالا شده است دو یا سه نفر این دوسیهها را باید یک فکری برایش کرد بنده یک روزی در ثبت اسناد بودم دیدم که مردم دارند لول میخورند خوب آنجا اسناد مردم است اگر یک سند را زدند به جیب بردند تکلیف چیست؟ در هیچ کجا نه در تهران و نه در ولایات شما محل کافی برای ثبت اسناد ندارید (صحیح است) یک جایی ندارید که اسناد مردم این اسناد بالاخره دارایی مردم است این اسناد را حفظ کنید آن وقت دلتان خوش است به این که هفت هشت میلیون پول به عنوان هزینه مقدماتی جمع کردید بنده استدعا دارم که این هزینه مقدماتی را که مردم دادهاند یک ساختمانهایی برای ادارات ثبت ولایات بنا بکنید که لااقل مراکز استانهایتان یک محلی داشته باشند یک عمارتی داشته باشند که اسناد مردم را حفظ بکنند در این خانههای اجارهای با این وضع بسیار زننده خوب نیست دومین درخواست بنده این بود که این اداره کل ثبت اسناد که بنده به رئیس آن اداره یعنی جناب آقای فولادوند کمال ارادت را دارم (بعضی از نمایندگان- بسیار مرد شریفی است) آن هم تقصیری ندارد با این اعضا و دستگاهها باید کار کنند احکام دیوان کشور را اجرا نمیکنند به عنوان مقررات ثبت اسناد آخر در یک مملکتی مگر میشود حکم دیوان عالی کشور را به عنوان مقررات داخلی یک اداره اجرا نکرد آقا یک حکمی صادر شده است در ۱۳۱۲ که مرحوم میرزا مجیدخان آهی رئیس دیوان کشور بوده است این حکم تا امروز به عنوان مقررات ثبت اسناد اجرا نشده است اینها را یک فکری برایش بکنید خیلی مضحک است این آگهی ثبتی که منتشر بشود یا نشود این را آن اعضای کوچک ثبت هر جور دلشان بخواهد تفسیر میکنند هر بلایی بخواهند سرش درمیآورند بنده بیشتر استفادهای که کردم راجع به این موضوع بود مخصوصاً ساختمان های ثبت بنده خیال میکنم که نگهداری اوراق و اسناد مردم خیلی مهمتر از این چند تا ماده و تبصره باشد که اینجا گذاشتهاند در درجه اول باید به آنها اهمیت داد این بود عرایض بنده.
نائب رئیس- آقای بهبهانی.
بهبهانی- حقیقت مطلب این است که بنده از ماهیت این لایحه اطلاعی ندارم که چه ایجاب کرده است که دولت این لایحه را به مجلس بیاورد و از تصویب مجلس بگذراند ولی بنده فعلاً در کلیات عرایضی میخواهم بکنم و آن این است، در آن موقعی که وزیر این دادگستری راجع به زمینها و آن اوضاعی که ملاحظه فرمودید لایحهای به مجلس آورد و طرح شد بنده در اینجا یک شمهای صحبت کردم و با این که خودم ملاک نیستم و ملک و علاقهای هم ندارم و از ملک و جریانات ملکی اطلاعات زیادی ندارم ولی معتقدم که یکی از خدمات بسیار ذیقیمت و گرانبهایی که اعلیحضرت سابق در این مملکت فرمودند تثبیت اوضاع ملکی بود (صحیح است) یعنی مالکیت را تثبیت کردند و این یکی از دلایل ثبات اوضاع بود، وقتی میگویند اوضاع ثابت است مظاهر مختلف دارد یکی امنیت میباشد یکی تثبیت املاک است و امثال اینها که حالا بنده نمیخواهم وارد آن بشوم و به نظر بنده یکی از چیزهایی که موجب تأسف است برای وطنخواهان و آنهایی که علاقه به تثبیت اوضاع دارند همین تزلزل اوضاع مالکیت بود که البته بنده تصدیق دارم برای این که عدهای بودند و من غیرحق یک زمینهایی را به ثبت رساندند و این تقصیر خود دولتهایی بود که اجازه دادند که اشخاص بیایند و این کارها را بکنند و تقصیر کسی نبود ولی با یک کار جزیی نباید یک کار کلی رسمی را در مملکت به هم زد از این جهت بنده میخواستم خدمت آقایان عرض کنم و توجه نماینده دولت یعنی معاون وزارت دادگستری را به این مطلب جلب کنم که متأسفانه اوضاع مالکیت و ثبات مالکیت در این مملکت کمکم و به تدریج از ثبات دارد میافتد همین طور که چیزهای دیگر از ثبات میافتد و هیچ کس به آینده خودش امیدوار نیست مالکیت هم همین طور و موارد زیادی دیدم حتی همین اواخر یک کارهایی کردند گو این که ممکن است به نفع آنی یک وقتی باشد ولی بالمآل به نظر بنده به ضرر ثبات اوضاع مالکیت است و همیشه بایستی دولت حافظ ثبات اوضاع باشد و بنده مکرر از خیلی از آقایان شنیدهام که از زمان گذشته که اشاره به آن کردم بعد از آن که ملک به نام کسی به نام شخصی که نامش را نمیخواهم بیاورم ثبت شد در دفتر و بعد فهمیده شد که این به غیر حق بوده است و این حق نداشته است که این ملک را به ثبت برساند ولی اولیای امور گفتند که برای ثبات مالک و ثبات اوضاع بایستی از این موضوع جزئی صرفنظر کرد برای این که امر کلی از بین نرود آقایان یکی از مظاهر ملیت ما مالکیت است بنده عرض کردم مالک نیستم ولی ما در یک موقعیت به خصوصی قرار گرفتهایم و اگر اوضاع مالکیت در این مملکت متزلزل شود به نظر بنده خیلی چیزها در این مملکت متزلزل میشود و بایستی این مالکیت را تقویت کرد در مملکت این بود عرایض بنده به طور کلی حالا میخواستم از آقای معاون وزارت دادگستری یا مخبر محترم خواهش کنم که علت تقدیم این لایحه را بفرمایند که برای چه بوده و آن موارد خاصی که در نظر گرفتهاند چه بود و چه نواقصی در قانون سابق موجود بوده است که مجبور شدهاند این لایحه را تقدیم کنند و آقایان هم به نظر بنده ذهنشان روشن نیست شاید در نتیجه این توضیحات روشن شود. (احسنت. احسنت)
نائب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
(مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات در کلیات لایحه مطروحه را دارم. دکتر دادفر)
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر بفرمایید.
دکتر دادفر- عرض کنم حضور محترمتان معمولاً منظور از بحث در قانون مخصوصاً در کلیات اشاره به معایب و نواقص است که ممکن است خود قانون داشته باشد و بنده که پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم چون در ماده اول هم میشود در کلیات بحث کرد منظورم این بود که مجلس وارد شور در مواد شود و بعداً در ماده اول هر پیشنهادی یا اصلاحی باشد تقدیم شود که هم وقت مجلس صرفهجویی شود و هم توضیحات لازم داده شود این بوده نظر بنده.
نائب رئیس- آقای احمد طباطبایی مخالفید با کفایت مذاکرات (طباطبایی- بلی) بفرمایید.
طباطباییقمی- بنده با اصل لایحه موافقم لایحه خوبی است ولی این مانع از این نیست که در این مجلس وقتی یک لایحهای طرح میشود در اطراف آن لایحه همه آقایان آنچه به نظرشان میرسد بحث بکنند و صحبت بکنند آقایانی که اسم نوشتهاند اعم از این که مخالف باشند یا موافق بیایند صحبت کنند چه بسا یک موضوعی است که بنده در این لایحه متوجه نشدهام و آقا متوجه نشدهاید فرق نمیکند یکی از ما آن طرف دیگر را متوجه کند ولی مادام که وقتی یک موافق و یک مخالف صحبت کرد به کفایت مذاکرات رأی بگیرند این معنی تنقیح قوانین و بحث و شور در قوانین نیست باید روی قوانین بحث شود (یک نفر از نمایندگان- هنوز هم موافق صحبت نکرده است) بنابراین به عقیده بنده موردی برای پیشنهاد کفایت مذاکرات نیست اجازه بدهید آقایان در این قضیه بحث شود صحبت شود عرض کردم بنده خودم موافق این لایحه هستم این لایحه بسیار لایحه خوب و مفیدی است ولی باید رویش بحث شود.
نائب رئیس- آقای رامبد با کفایت مذاکرات مخالفید؟ (رامبد- بله مخالفم) آقای صدرزاده (صدرزاده- بنده هم مخالفم) بنابراین موافقی نیست رأی میگیریم به پیشنهاد کفایت مذاکرات در کلیات آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد آقای طباطبایی بفرمایید.
طباطباییقمی- بنده با تمام فرمایشاتی که جناب آقای بهبهانی فرمودند در مخالفت با این قانون (بهبهانی- بنده در کلیات عرایضی کردم مخالفت نکردم) در کلیات بنده با تمام فرمایشاتشان موافقم به قدری اوضاع ثبت املاک در گذشته بد بوده است (بعضی از نمایندگان- حالا هم همین طور است) و حالا هم این طور که میفرمایید رویه سابق عمل میشود بد است و نمیشود گفت چه قدر بد است خیلی بد است البته این از لحاظ این بوده است که یک نواقصی در قانون ثبت ما موجود بوده است و آن تصفیهها ایجاب کرده است به این که مأمورین وضع تقاضای ثبت و اظهارنامه ثبت و تهدید حدود را یک طوری درست بکنند که امروز ما با این مشکلات برخوردیم و هر روز بخواهیم یک قانون جدیدی برای ثبت بیاوریم و تازه هنوز هم میبینیم که مالکیتی که ما دلمان میخواسته است که تثبیت باشد هنوز تثبیت نشده است و درست نیست همه چیز متزلزل است، طبق قوانین باید طوری باشد که سند مالکیت دست هر کسی که هست بیاید او را مالک بشناسند دولت باید او را مالک بشناسد متأسفانه امروز در همه جا شما وقتی سند مالکیت دستتان بیاید تازه میگویند بروید استعلام کنید ببینید این سند صحیح است یا صحیح نیست این را اسمش را نمیشود تثبیت مالکیت گذاشت این تثبیت مالکیت نیست همان طوری که شما در سابق یک سند عادی در دستتان بود و با آن سند عادی معاملهای میکردید و کشف فساد را به عهده میگرفتید امروز این اسناد مالکیت را خود دولت قبولش ندارد اگر یک کسی یک سند مالکیتی را برد به دادسرا گفت من میخواهم با این سند مالکیت ضمانت یا کفالت کسی را بکنم بازپرسی ازش میپرسد شما اجازه بدهید من از ثبت اسناد استعلام کنم این سند با این شماره و با این خصوصیات صحیح است یا صحیح نیست و حال آن که آنهایی که آمدند قانون ثبت اسناد را وضع کردند و اداره ثبت اسناد به وجود آوردند منظورشان این بود که اگر چنانچه یک ورقه سند مالکیتی دست من بود همه کس مرا مالک بشناسد (صحیح است) دیگر استعلام ندارد دیگر تحقیق ندارد ولی در عمل آن منظور تأمین نشد چرا تأمین نشد؟ برای این که قوانین ما ناقص بود حالا این امر علیحده است بحث ما روی سند مالکیت و قانون ثبت اسناد است این قانون سابق وضعش این بود که بنده میرفتم و یک اظهارنامهای میدادم و تقاضای ثبت یک خانهای را میکردم و یک اظهارنامهای میدادم بدون این که بدانند من مالکم یا مالک نیستم من متصرفم یا متصرف نیستم سه نفر که این استشهاد مرا امضایی کردند ثبت اسناد تقاضای مرا از من میپذیرفت کیست که نتواند سه نفر را پیدا کند که استشهاد او را امضا کنند بعد میرفتم و تقاضای ثبت میکردم و در موقع تهدید حدود هم بسته به انصافم که انصافم چه قدر است حد غربی را کجا ببرم حد شرقی را کجا ببرم میشود داودیه فعلی داودیه یک باغی بوده است به مساحت ۵۰۴ هزار متر امروز شما وقتی نقشه داودیه را میبینید اعمال معنوی را نگاه میکنید میبینید که یک حدش به ولنجک است یک حدش میدان شهناز است یک حدش دروازه حضرت عبدالعظیم است یک حدش کوههای شمیران است تمام اینها توی نقشه معنوی است که ثبت شده است (یکی از نمایندگان- معنوی یکی نیست همه معنوی بودهاند) همه معنوی بودهاند معنوی یکی نیست ده تا است صدتا است بیست تا است البته همه آمدهاند با مأمورین ثبت اسناد با مأمورین دولت با مأمورین شهرداری دست به هم کردند و این املاک را بردهاند اینها برای چه بوده است برای این بوده است که قوانین ثبت ما قوانین صحیح نبوده قوانین درستی نبوده به این جهت آمدهاند این اعمال را کردهاند آن بساط را انداختهاند حالا آمدهایم هی قانون روی قانون میگذاریم میبینیم نمیشود خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج پایه اول را وقتی خراب برداشتیم هر کارش بکنیم تا آخر خراب است بنده معتقدم که این قانون بهترین قانونی است که برای جلوگیری از هرجومرج وضع میشود بسیار قانون حسابی خوبی است ولی معذلک ما هنوز نمیتوانیم خرابیهای گذشته ثبت اسناد را هنوز نمیتوانیم این اموال و املاکی را که مردم از حقوقشان تضییع شده هنوز نمیتوانیم حفظ بکنیم با این قوانین یک مقداری از املاک و حقوق مردم از بین رفته است و تضییع شده است ولی این قانون چه میگوید این قانون آمده میگوید به جای این که شما نتوانید تعیین کنید که چه دادند تقاضای ثبت که دادید
مأمور ثبت اسناد بیاید تهدید حدود بکند و بگویید این حد من به این دیوار حد من به این رودخانه حد من به این طرف اینها را معین بکنید مأمورین ثبت بیایند و مأمورین شما بیایند و نگاه کنند ببینید اگر درست بود دیگر اعتراضی نداشت اگر صحیح بود صورتمجلس را ملاک عمل قرار میدهند آن وقت اعلان نوبتی منتشر میکنند نه این که اول اعلان نوبتی منتشر کنند بعد شما هی کشش بدهید امروز من خدمت جناب آقای معاون وزارت دادگستری عرض کردم که شاید دهها هزار پرونده تقاضای ثبت شده است و تقاضای سند مالکیت شده است و سند مالکیت هنوز دست هیچ کس نیست چرا برای این که ثبت اسناد نتوانسته است تهدید حدود بکند و نکرده تقاضاهای مردم همین طور بدون جهت مانده است تقاضای ثبت کردهاند روی تقاضای ثبت هم معاملات شده چون رفتهاند استعلام کردهاند و جواب داده شده و معاملات شده و نتیجه این شده است که حقوق مردم تضییع شده است و املاک مردم از بین رفته است اگر این قانون تصویب شود خیال میکنم که از خیلی از این گشادبازیها جلوگیری بکنند و این قانون بهترین قانون است که البته موادش هم خوانده میشود و موادش هم مطرح میشود روی موادش هم آقایان اگر صحبتی دارند میفرمایند و این قانون بهترین قانونی است که تقدیم شده است (حمید بختیار- بالاخره نفهمیدیم که چرا آن اشخاص تعقیب نشدند؟) آن به این قانون ارتباطی ندارد.
نائب رئیس- آقای معاون وزارت دادگستری.
معاون وزارت دادگستری- در این مورد سه نفر از آقایان نمایندگان محترم صحبت فرمودند که اگر توجه کافی شده باشد خیلی از این بیانات را خود آقایان جواب دادهاند و زحمت بنده کم شده و توضیحات زیادی ندارم که موجب تصدیع آقایان بشوم اولین سؤالی که بنده جواب میدهم سؤال جناب آقای بهبهانی است که فرمودند این لایحه را به چه منظور تقدیم کردهاید منظوری که از تقدیم این لایحه است دو چیزی است یکی اصلاح آن قسمت از قوانین ثبت که کاملاً نمیتوانست حقوق مردم را حفظ بکند و با این اصلاحاتی که در موقع بحث مواد ملاحظه خواهند فرمود اداره ثبت موفق خواهد شد حقوق مردم را بهتر حفظ بکند (بهبهانی- مثلاً کجا را) این موارد را که ملاحظه فرمودید بنده یکییکی حضورتان عرض خواهم کرد چون فعلاً بحث در کلیات است این طور عرض میکنم یکی اصلاح موادی است که اداره ثبت به وسیله آنها بهتر میتواند حقوق مردم را حفظ بکند مطلب دوم اصلاح خود ثبت است اصلاح خود ثبت یک مطلب اساسی است اولین مرحلهای است که ما برخورد میکنیم با اصلاح وضع اداری ثبت نداشتن کارمند به قدر کافی است و البته کارمند برای ثبت فوراً نمیشود از خارج استخدام کرد مضافاً به این که اساساً استخدام هم ممنوع است برای اصلاح ثبت لازم است که ما کارمند زیاد داشته باشیم و کارمندان تحصیلکرده هم داشته باشیم یعنی آنچه به درد ثبت اسناد میخورد کارمندان از آن اطلاع داشته باشند و به این جهت ملاحظه میفرمایید که در یکی از مواد این لایحه نوشته شده است که یک کلاس و آموزشگاه برای ثبت اسناد در نظر بگیریم که در آنجا کارمندان اداری و فنی ثبت اسناد تربیت بشوند و پس از این که امتحان دادند و اطمینان حاصل شد که به درد ثبت میخورند در ثبت اسناد استخدام بشوند و چون استخدام ممنوع است در اینجا پیشبینی شده است که از کارمندان موجود دولت این استفاده بشود و بعد از این که این کار را کردند با یک رتبه اضافی به خدمت اداره ثبت قبول بشوند موضوع دوم که توجه جناب آقای بهبهانی به آن جلب شده است موضوع تزلزل مالکیت است در مملکت نه قانون ثبت نه مقررات ثبت هیچ کدام موجب تزلزل مالکیت نیست بلکه همه از طرف قوه مقننه به منظور اثبات مالکیت در مملکت وضع شده است و تردیدی هم نیست که اگر خوب اجرا شود موجب ثبات مالکیت خواهد بود و برای اطمینان خاطر آقایان عرض کنم که این لایحه فقط به منظور ثبات مالکیت تقدیم حضور آقایان نمایندگان محترم شده است و همان طور که عرض کردم در مواردی که اداره ثبت نمیتواند آن طور که لازم هست با مقررات فعلی اقدام به حفظ مالکیت و ثبات مالکیت بکند که افراد نتوانند به حقوق دیگران تجاوز بکنند این لایحهای که تقدیم شده است مواردی را پیشبینی کرده است که به صورت بهتری این موضوع را تأمین خواهد کرد و بنده در این باب ناچارم ماده اول را فعلاً حضور آقایان توضیح بدهم در ماده اول سابقاً معمول این بود که وقتی کسی تقاضای ثبت میکرد تقاضای او در سه نوبت آگهی میشد و بعد از این که مدت اعتراض منقضی میشد و یا این که بعد از اعتراض و محاکمات طولانی این کار انجام میشد تازه میرفتند تهدید حدود میکردند و کسی که خودش را مالک میدانست هنوز موفق نمیشد که سند مالکیت به دست بیاورد بایستی تهدید حدود انجام بشود و خود تهدید حدود تازه قابل اعتراض بود بایستی مدت زیادی هم منتظر شد تا تهدید حدود منتشر بشود و اگر آگهی تهدید حدود معترضی پیدا نکرد و اگر معترضی هم پیدا کرد محاکمه مفصلی راجع به آن اشکال و تهدید حدود انجام میشد خاتمه پیدا میکرد آن وقت مالک موفق به دریافت سند مالکیت میشد در این ماده اول پیشبینی شده است و اگر کسی تقاضای ثبت کرد و اداره ثبت به خلاف سابق که بایستی به مالک و متصرف مال رسیدگی میکرد حال به سه چیز رسیدگی خواهد کرد اول مالکیت دوم تصرف آن مالک سوم کیفیت تصرف یعنی تعیین میکند که این تصرف و این ملک در چه حدودی است شمال کجا جنوب کجا شرق و غرب کجا و بعد از این که همه این کارها انجام بشود آن وقت آگهی منتشر میشود و در آگهی مینویسند فلان کس تقاضای ثبت فلان ملک را که دارای این حدود است کرده است و در اینجا هر کس راجع به اصل مالکیت او اعتراض داشته باشد اعتراض میکند و هر کس هم به حدودش اعتراض داشته باشد اعتراض میکند ولی هر دو اعتراض یک جا مطرح میشود حالا ملاحظه بفرمایید که این تغییر و رفرم مهمی در کار ثبت هست یا نیست؟ قطعاً تصدیق خواهید فرمود که هست (عدهای از نمایندگان- هست) موضوعی که جوابش گفته شد و از طرف جناب آقای دکتر مشیرفاطمی بیان شد موضوع کمی کارمندان ثبت بود این لایحه به همین منظور تقدیم شده است که چون کارمندان ثبت و مهندسین ثبت کافی نیستند افراد فنی و اداری استخدام بشوند آقا آن افراد بتوانند در موقع معین وارد خدمت ثبت اسناد بشوند و این هیچ اشکالی که موجب شکایت اکثر آقایان هست مرتفع بشود موضوع دیگری که جناب آقای دکتر مشیر فاطمی اشاره فرمودند موضوع این است که اسناد مردم در اداره ثبت به خوبی حفظ نمیشود برای این منظور هزینه مقدماتی در اداره ثبت پیشبینی شده است که از طریق هزینه مقدماتی که آن را خود مالکین در موقع تقاضای ثبت و در جریان ثبت میپردازند اقداماتی که لازم است برای حفظ اسناد بشود مهمترین اقدام ساختن ادارات ثبت مجهز است این موضوع عملی میشود به طوری که بعضی از آقایان به مناسبت ارتباطشان با شهر خودشان اطلاع دارند این ادارات در بعضی از شهرستانها و در مراکز استانها ساخته شده است آقایان اطلاع دارند در فارس، در خراسان، در کرمانشاه، در نقاط دیگر غالباً اداره ثبت بسیار خوبی ساخته شده در آنجاها بایگانیهای بسیار مرتبی تهیه شده است که این کار خیلی خوب عملی میشود در مرکز خود مملکت هم در همین اداره کل ثبت یک عمارت جدیدی شروع به ساختن شده که لابد آقایان محترم اطلاع دارند که منظور در آنجا عملی خواهد شد و این کار چون هزینه دارد و هزینه مقدماتی آن قدر نیست که این کار یکجا عملی بشود بنده به آقایان اطمینان میدهم که این کار به تدریج عملی خواهد شد و هزینه مقدماتی جزئاً خرج این قبیل امور میشود از فرمایشاتی که جناب آقای احمد طباطبایی فرمودند و با اطلاعات کافی که ایشان دارند البته بایستی همین انتظار را هم از ایشان داشت ایشان فرمودند که اوضاع ثبت بد بوده است و به تدریج رو به اصلاح میرود و یکی از اصلاحاتی که برای ثبت لازم بوده است همین لایحه است که تقدیم شده است این مطلب را البته توجه میفرمایید که در این لایحه پیشبینیهای لازم برای اصلاح وضع خود ثبت و برای اصلاح قوانین که برای جریانات ثبتی لازم است شده است که یکی به عرض آقایان رسید و امیدوارم با توجه به این که این لایحه به منظور ثبات مالکیت تدوین میشده است آقایان لطفی بفرمایند زودتر تصویب شود و اداره ثبت موفق به اجرای وظایفی که بر عهده دارد بشود.
نائب رئیس- چون دیگر در کلیات اظهارنظری نشده است اعلام رأی میشود منتظر حصول اکثریت هستیم (پس از چند لحظه اکثریت حاضر شد) رأی میگیریم به ورود در مواد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱- اداره ثبت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون پس از قبول درخواست ثبت ملک بدواً به عملیات تهدیدی طبق مقررات اقدام نموده سپس به انتشار آگهیهای نوبتی به ترتیب مذکور در قانون با اشاره به صورتمجلس تهدیدی مبادرت نماید و در این مورد اعتراض بر حدود نیست تا آخر مدت مقرر در ماده ۱۶ پذیرفته خواهد شد نسبت به املاکی که قبل از تصویب این قانون تقاضای ثبت و آگهی نوبتی آن انتشار یافته طبق قانون سابق تعیین حدود خواهد شد.
تبصره- برای شروع عملیات تهدیدی اداره ثبت روز تهدید حدود را قبلاً به وسایل مقتضی به اطلاع مجاورین میرساند.
نائب رئیس- آقای صدرزاده مخالف هستید (صدرزاده- خیر) آقای رامبد مخالف هستید بفرمایید.
رامبد- آنچه بنده اطلاع دارم طبق قانونی که تا به حال عمل میشد پس از قبول تقاضای ثبت اصطلاحی در اداره ثبت بود که اعلان شش ماهه اول و شش ماهه دوم یعنی در ظرف شش ماه تقاضای ثبت که قبول شده بود اعلان میشد و اکثراً پیش آمده بود که ثبتی اعلان شده بود و مورد اعتراض قرار گرفته بود یا نگرفته بود در هر حال متجاوز از ده الی بیست سال گذشته بود و تهدید حدودش به عللی که خارج از بحث ما است و اکثراً هم خود اداره ثبت و تشکیلاتش نداشتن مهندس و نواقص دیگری را عنوان میکردند و تهدید حدود به عمل نمیآمد بنده از جناب آقای معاون وزارت دادگستری و جناب آقای مخبر
که تشریف دارند این سؤال را داشتم که آیا با این ماده فعلی تهدید حدود هم در ظرف همان شش ماه فاصله بین قبول تقاضای ثبت و اعلان انجام خواهد گردید و یا با این ماده خود اعلان ثبت هم ممکن است در ده بیست سال به تعویق بیفتد؟ بنابراین برای رفع این سوتفاهم بنده پیشنهادی دارم که خدمت مقام معظم ریاست تقدیم میکنم.
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نائب رئیس- ضمیمه پیشنهادات میشود چون وقت منقضی شده است لذا جلسه را ختم میکنم و دستور بقیه همین لایحه و سایر لوایح خواهد بود جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود.
(مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم شد)
نائب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی.