تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ فروردین (حمل) ۱۳۰۱ نشست ۸۲»
(صفحهای جدید حاوی '{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذ...' ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ فروردین (حمل) ۱۳۰۱ نشست ۸۲ | مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ فروردین (حمل) ۱۳۰۱ نشست ۸۲ | ||
+ | |||
+ | صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه ۲۸ شهر رجب ۱۳۴۰ مطابق هفتم حمل ۱۳۰۱ | ||
+ | |||
+ | مجلس دو ساعت و نیم قبل از غروب برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم شنبه ۲۷ حوت ۱۳۰۰ قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس- گویا نسبت به صورت مجلس اعتراض نباشد- آقای حائری زاده (اجازه). | ||
+ | |||
+ | حائری زاده- آقای فتح الدوله در جلسه قبل مریض بودند و در اینجا اسمشان جزو مرخصی نوشته نشده است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اطلاع نداده بودند. | ||
+ | |||
+ | فتح الدوله- بنده اطلاع داده بودم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- چنانچه اطلاع دادهاید اصلاح میشود دیگر ایرادی نیست. | ||
+ | |||
+ | (اظهاری نشد) | ||
+ | |||
+ | رئیس – صورت مجلس با این یک فقره اصلاح تصویب شده راپورت کمیسیون فوائد عامه راجع به الحاق آب کوهرنک به زاینده رود مطرح است ماده دوم مراجعه شده بود به کمیسیون و اصلاحاتی در آن کردهاند قرائت میشود و رای میگیریم. | ||
+ | |||
+ | (آقای سهام السلطان ماده دوم را به شرح ذیل قرائت نمودند) | ||
+ | |||
+ | ماده ۲- دویست هزار تومان از مبلغ مزبور را وزارت مالیه از اهالی آبخور زاینده رود استقراض نموده بعد از جریان و العاق آب کوهرنگ به زایندهرود در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از محل مالیات اصفهان بقرض دهندگان مسترد خواهد داشت و یکصد هزار تومان آن بلاعوض به عهده خود قرض دهندگان بوده و به دولت وجهی تعلق نخواهد گرفت. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای سلطان العلما | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | سلطان العلما- اگر آقای مخبر قبول بفرمایند بنده یک کلمه اصلاح را در اینجا تقاضا دارم و آن کلمه این است که در موضوع دویست هزار تومان اگر عنوان قرض باشد موضوع ندارد که در عهده دولت تعلق بگیرد پس بهتر این است که نوشته شود برحسب تقاضای اهالی یعنی اعالی خودشان قبول کردهاند که اگر آب کوه رنگ به زاینده رود ملحق نشد دولت ملزم به تادیه نباشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کروسی | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ محمد حسن گروسی | ||
+ | |||
+ | در جمله اخیر این ماده نوشته است در صورت عدم موفقیت تادیه کلیه سیصد هزار تومان به عهده اهالی است و به دولت وجهی تعلق نخواهد گرفت تصور میکنم اینجا رعایت صلاح اندیشی نسبت به ملاکین اطراف زاینده رود نشده است و آنچه به کرات اینجا گفته شد( که خود آنها داوطلب شدهاند) بنده این را نمیتوانم تصدیق کنم برای خاطر اینکه جمعی به عنوان نمایندگی پا از راه داوطلبی همچو تقاضایی کردهاند و شبهه نیست که محض صلاح اندیشی اهالی محل و صلاح اندیشی دولت بوده که در صورت العلق اسباب تزاید عایدی دولت و ملاکین خواهد شد در این هم حرفی نیست ولی مسلم است آن اشخاصی که این تقاضا را کردهاند خودشان تمام این پول را نخواهند داد و اشخاص دیگر را با خود شرکت خواهند داد چه بسا اشخاصی هستند که منفعت فعلی را هیچ مقایسه نکنند با منفعت مالی و لذا تصور میکنم این جا به همان نظری که نوشته شده است در صورت موفقیت یعنی پس از جریان آب و حصول نتیجه دولت دو ثلث از سیصد هزار تومان را در مدت پانزده سال به صاحبان پول بپردازد و به همان نظر هم باید در صورت عدم موفقیت با مالکین آبخور زاینده رود شرکت نماید. | ||
+ | |||
+ | مخبر- میفرمایند که کلمه قرض با این جمله اخیر که ذکر شده است در صورت عدم موفقیت به عهده اهالی است موافقت ندارد بنده عرض میکنم همانطور که گفته شد این تقاضا از طرف خود اهالی شده است و منتهی آمال و آرزوی اهالی این بوده است که دولت قبول کند که اگر آب ملحق شد دویست هزار تومان از این سیصد هزار تومان را در مدت پانزده سال رعایتا با آنها بپردازد باز هم عرایض خود را تکرار میکنم که اهالی حاضر هستند در صورتیکه دولت هم با آنها مساعدت و شرکت نکند دولت هم با آنها مساعدت و شرکت نکند کلیه سیصد هزار تومان را خودشان با کمال اشتیاق بدهند که آب کوه رنگ بزاینده رود ملحق شود با این حال این دقت نظرهایی که ما میخواهیم در اطراف این قضیه بکنیم (مثل آقای کروسی که میفرمایند شاید آنها بخواهند از کسان دیگر استقراض کنند) گمان میکنم لازم نباشد و البته مردم عاقلند و هیچ وقت نمیآیند نسنجیده و نفهمیده پول خودشان را هدر بدهند بلکه گمان نمیکنم یک چنین مردمی در تمام دنیا هم وجود داشته باشند خصوصا اهالی اصفهان که خیلی عاقلتر و داناتر هستند و البته اگر اطراف کار را ملاحظه نکرده بودند همچو تقاضایی نمیکردند فرمودند شاید جمعی داوطلبانه آمدهاند و این تقاضا را کردهاند. | ||
+ | |||
+ | عرض میکنم این تقاضا از طرف ملاکین اطراف زاینده رود شده است که قبلا مجامع و مذاکراتی داشتهاند منحصر به امروز نیست مدتها است این مطلب مطرح است نه اینکه خودسرانه آمده باشند از روی هوی و هوس یک همچو پیشنهادی به ضرر اهالی اصفهان کرده باشند. | ||
+ | |||
+ | و اگر تصور میفرمایید که دولت اهالی را مجبور کرده است برای دادن قرض بنده اطمینان میدهم که نه دولت و نه مجلس این نظریه را ندادند که به طور اجبارانه بگیرند یا اجبارا استقراض نمایند. | ||
+ | |||
+ | ما میگوییم اگر اهالی به این طور مایل هستند وزارت فواید عامه هم آن پولها را بگیرد و این خرج را بکند و اگر مایل نیستند آنها بخیر و ما سلامت دیگر دعوایی نداریم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حائری زاده گویا مخالف هستند. | ||
+ | |||
+ | حائری زاده- بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حائری زاده- آقای مخبر فرمودند اهالی اصفهان خودشان تقاضا کردهاند که این دویست هزار تومان را به عنوان قرض و صد هزار تومان هم به عنوان اعانه میدهم نمیدانم آقا درست اطلاع ندادند که تقریبا دو ثلث از اهالی اصفهان از آب زاینده رود استفاده میکنند و عدهای که این تقاضا را کردهاند شاید ده یا بیست یا صد یا پانصد نفر باشند. | ||
+ | |||
+ | حالا باید فهمید که آیا این اشخاص ولایت بر دیگران داشتند که این پول را قرض بدهند و یک ثلثش را اعانه بدهند و اگر آب جاری نشد و برای آنها عایداتی پیدا نشد و ضرر هم کردند تمام پول را خودشان بدهند. | ||
+ | |||
+ | من عقیده ندارم ما یک قانونی را تصویب کنیم که فردا مامورین مالیه در اصفهان به عنوان اعانه و استقراض به اهالی تحمیلاتی وارد آوردهاند. | ||
+ | |||
+ | من خیلی مسرورم که اهالی اصفهان حاضر شدهاند یک پولی به دولت قرض بدهند ولی این که ما بیاییم و صد هزار تومان آن را به عنوان اعانه از آنها بخواهیم و شرط بکنیم که اگر این خرج را کردند و نتیجه حاصل نشد تمام مخارج بر رعایا تحمیل شود و دیگر مردم جرات نکنند به دولت قرض بدهند. | ||
+ | |||
+ | بنده این مطلب را صحیح نمیدانم و عقیده دارم که تمام این پول را دولت به عنوان قرض از اهالی بگیرد و اگر نتیجه حاصل شد یا نشد در هر دو صورت پول حضرات را پس بدهند. | ||
+ | |||
+ | و اینکه مذاکره شد خود اهالی میل دارند اعانه بدهند ممکن است به این ماده شبیه شود که هر کس خواست مبلفی به دولت اعانه بدهد دولت با کمال امتنان میپذیرد نه اینکه محدود بکنیم که سیصد هزار تومان برای مخارج این کار لازم است دویست هزار تومان آن را دولت به عنوان قرض و صد هزار تومان آن را به عنوان اعانه میپذیرد و این یک تحمیلی است که ما بر اهالی میکنیم. | ||
+ | |||
+ | بلی اگر این تقاضا از طرف صد یا پانصد نفری بود که فقط آن اشخاص از این آب استفاده میکردند و خودان به ضرر خودشان راضی بودند این امری بود علیحده ولی تقریبا دویست هزار نفر از این آب استفاده میکنند و یک عده قلیلی از آنها این تقاضا را کردهاند ما نمیتوانیم این مبلغ را بر تمام اهالی تحمیل کنیم و آنها را محکوم کنیم به این که چون یک عده از شما این تقاضا را کردهاند لذا تمام شما باید این ضرر را عهده دار شوید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای محمد هاشم میرزا | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزا- بعضی قانونها سابقا به مجلس پیشنهاد میشد آن وقت از کثرت پیشنهادهای مختلفه عاقبت آن قانون نسخ میشد و گاه بود که شخص در اول موافق بود و در آخر مخالف میشد این مطلب خیلی صاف و بی اشکال بود. | ||
+ | |||
+ | اهالی اصفهان یک تقاضایی کردهاند(فرضا یک نفر از اهالی اصفهان تقاضا کرده است) که این طور بکنند ما حاضر هستیم که این سیصد هزار تومان را خرج کنیم اول خواهش اهالی اصفهان این بود که | ||
+ | |||
+ | دویست هزار تومان به دولت قرض بدهند و دولت در ظرف پانزده سال از مالیات آنها کم بگذارد کم کم به طوری مطالب معکوس شده است که تصور میفرمایند اهالی اصفهان میخواهند به دولت اعانه بدهند یا دولت میخواهد از اهالی اعانه اجباری بگیرد خیر ابدا چنین نیست اهالی اصفهان از دولت تقاضا کردهاند که دویست هزار تومان با آنها مساعدت کند و به آنها اعانه بدهند که این آب را معلق کند و اسباب آبادی فراهم آورند. | ||
+ | |||
+ | به علاوه هنوز پولی گرفته نشده و حکمی کرده نشده که میفرمایند ما محکومشان کنیم کجا محکومشان کردهایم و از اول این لایحه تا آخرش چاپ میشود و برای تمام اهالی علنی خوانده میشود هر کس میل دارد خواهد داد و شرکت خواهد کرد و هر کس میل ندارد شرکت نمیکند من نمیدانم در کجای این لایحه نوشته شده که باید به اجبار از آنها گرفت یا هر کس از آن میبرد حتما باید پول را بدهد بد اجباری در بین نیست. | ||
+ | |||
+ | هر کدام از رعایا وزارعین و ملاکین میل داشتند در این امر خیر شرکت میکنند و اگر هم این کارخانه پیدا نکرد و انتفاعی نبردند پولشان از جیبشان رفته این را میبینید عالما عامدا یا قبول میکنید یا رد میکنید. | ||
+ | |||
+ | ابدا موضوع اجباری در بین نیست و لازم نیست ما این قدر اشکال تراشی بکنیم این لایحه فقط اجازه نامهای است البته هر کس میل دارد به این شرایط پول خواهد دارد و اگر میل نداشت محکوم نیست شرکت بکند و از آنهم استفاده نخواهد کرد دیگر بنده نمیدانم این چیزهایی که میگویند از کجای این لایحه بیرون آمده است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کروسی | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ محمد حسن گروسی | ||
+ | |||
+ | زمینه مطلب معلوم است که جمعی محض صلاح اندیشی حال خود و سایر ملاکین به دولت پیشنهاد کردهاند که چنانچه آب کوهرنگ به زاینده رود ملحق شود اسباب تزاید عایدی اهالی محل و دولت خواهد شد زمینه مطلب این است و غیر از این چیزی نیست. | ||
+ | |||
+ | مسلما آنها یک ورقهها به مهری از سایر اهالی در دست ندارند که شما از طرف ما وکیل هستید و هر چه بگویید ما قبول داریم اگر یک همچو ورقه رسیده است چرا نشان نمیدهند و اگر جمعی محض صرفه و صلاح اندیشی خودشان آمدهاند و این تقاضا را میکنند که ما باید در این زمینه رعایت صلاح دولت و اهالی آن محل را هم بکنیم نه اینکه یک طرف را بگیریم و طرف دیگر را به خاک سیاه بنشانیم و این که میفرمایند دولت اعانه میدهد بچه لحاظ دولت به آنها اعانه میدهد البته برای این است که عایدی خود را اضافه بکنند. | ||
+ | |||
+ | بنده عرض میکنم به همین نظر لازم است در این جا ذکر شود که در صورت عدم موفقیت هم دولت در ضرر با اهالی شریک است چون یک کاری بوده که فایده به حال هر دو طرف داشته حالا که نتیجه حاصل نشده برای هر دو طرف ضرر داشته باشد نه اینکه در منفعت دو طرف شریک باشند و در ضرر یکطرف. | ||
+ | |||
+ | بنده تصور میکنم که ما باید مراعات طرفین را بکنیم و باید این جمله اخیر از این ماده حذف شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مذاکرات در ماده دو کافی است یا خیر؟ | ||
+ | |||
+ | (جمعی گفتند کافی است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که ماده دوم را تصویب میکنند قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اغلب آقایان نمایندگان قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد ماده اول و سوم هم تصویب شده بود حالا مذاکرات در کلیات است. آقای محمد هاشم میرزا | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزا- بنده یک ماده الحاقیه پیشنهاد کردهام هر وقت اجازه فرمایید توضیح آنرا بدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزا- از اول که این مطلب مذاکره و تقاضا شد یکی از ادله مهم آقایان این بود که این هفت بلوک که از آب زاینده رود مشروب میشوند سر بلوک آن که در انتهای رودخانه واقع است غالبا در سالهای خشکسالی آب به آنها نمیرسد و اسباب عدم وصول مالیات دولت میشود. | ||
+ | |||
+ | حتی میگفتند در سال بیست یا سی هزار تومان نقد و جنس مالیات دولت در این سه بلوک لاوصل میماند و آنطوری که آب زاینده رود در سابق تقسیم شده مطابق ترتیبی که مرحوم شیخ بهایی علیه الرحمه معین کرده است ترتیب الافدم لاقدم بوده است که اول بلوکات مقدم رودخانه بعد پایینتر همینطور به ترتیب آب میبرند و تقریبا در بلوکات ابتدای رودخانه به قدری آب مصرف میشود که بلوکات انتهای رودخانه صیفی و شتوی نمیتوانند بکارند و بلوکات ابتدای رودخانه هم صیفی و هم شتوی زراعت میکند. | ||
+ | |||
+ | حالا هم اگر آب کوه رنگ زاینده رود ملحق شود به همان ترتیب سابق تقسیم شود و باز در سالهای خشکسالی ممکن است در انتهای رودخانه همان اشکالات اول پیش بیاید و باز مالیات دولت هم لاوصول بماند یا به این واسطه بنده پیشنهاد کردهام که ( بعد از اینکه اجازه نامه از طرف مجلس داده شد) از طرف اهالی بلوک سبعه آبخور زاینده رود مجلسی تشکیل شود و یک ترتیبی در تقسیم آب وجوهی که مجتهد اینکار مصرف میشود بدهند تا بلوکات واقعه در انتهای رودخانه هم قدری بیشتر آب ببرند و در سال خشکسالی دچار بی آبی نشوند و آن دهاتی که از بی آبی خراب و رعایای آنها آوار شدهاند مرمت شده و جبران خسارت سابقه دولت هم بشود بنده این پیشنهاد را به کمیسیون دادم و سبب رد شدن آنرا نفهمیدم خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که به چه دلیل کمیسیون آنرا رد کرده است من که ضرری در این پیشنهاد نمیبینم بلکه آنرا چه برای دولت و چه برای مردم نافع میدانم. | ||
+ | |||
+ | مخبر- این پیشنهاد متاسفانه در کمیسیون مطرح نشد لیکن فرمایشات حضرت والا منافاتی با تصویب این سه ماده ندارد و بنده گمان میکنم اگر این ماده الحاقیه هم ضمیمه نشود باز منافاتی ندارد و لازم نیست که ما آنرا یکی از مواد مصوبه قرار دهیم. | ||
+ | |||
+ | البته یک عده که جمع میشوند برای جمع کردن وجوه مخارج از ملاکین در تقسیم آب هم مذاکره میکند و البته اشخاصی که میخواهند از این آب استفاده کنند بایستی بین خودشان یک ترتیباتی برای تقسیم آب داده باشند بنابراین محتاج نیستیم که بیاییم آنرا یکی از مواد مصوبه قرار دهیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- (خطاب به خیر) این اصلاح و ماده الحاقیه شاهزاده محمد هاشم میرزا به کمیسیون فرستاده شده بود. | ||
+ | |||
+ | مخبر- بنده که ندیدم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- ماده الحاقیه که شاهزاده محمد هاشم میرزا پیشنهاد کردهاند قرائت میشود و در قابل توجه بودنش رای میگیریم. | ||
+ | |||
+ | (آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم این ماده به راپورت کمیسیون فوائد عامه اضافه شود. | ||
+ | |||
+ | مامور دولت در اصفهان مجلسی از مطلعین و نمایندگان اهالی بلوکهای هفت گانه تشکیل داده و ترتیبی برای بلوکات اخیره که غالبا دچار خشکسالی میشوند داده که آنها بیشتر از آب کارون بهره ببرند که اسباب تفرقه و عسرت رعایا و هم لاوصول منال دیوانی نشود. | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزا | ||
+ | |||
+ | رئیس- (خطاب به محمد هاشم میرزا) | ||
+ | |||
+ | توضیحی دارید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزا- علی ای چون مخبر کمیسیون باید نظر کمیسیون دفاع کنند و فعلا میفرمایند که این پیشنهاد در کمیسیون مطرح مذاکره نشده است. | ||
+ | |||
+ | لذا بهتر است که اول به کمیسیون برود و در آنجا مطرح مذاکره شود. پس از آن بیاید و در مجلس و در آن مذاکرات بشود و اینکه فرمودند منافاتی با راپورت ندارند بنده عرض نکردم که منافات دارو این یک ماده الحاقیه است که برای تکمیل آن راپورت پیشنهاد کرد و در اصل راپورت هم بنده رای دادهام و قصد اشکال تراشی نیست. | ||
+ | |||
+ | آقا سید فاضل- اجازه میفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شما عضو کمیسیون هستید. | ||
+ | |||
+ | آقا سید فاضل- بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | آقا سید فاضل- بنده گمان میکنم آقای مخبر فراموش فرمودهاند ماده الحاقیه که حضرت والا پیشنهاد کردهاند جزو نوزده فقره پیشنهادی به کمیسیون آمد و در کمیسیون مطرح شد بالخصوص در پیشنهاد حضرت والا خیلی مذاکره شد. | ||
+ | |||
+ | چون وضعیت اراضی اصفهان طوری است که دهات بالا دست رودخانه چه در خشکسالی و چه در غیر خشکسالی نقصانی به آنها وارد نمیشود و این نقصان کم آبی فقط برای دهات انتهای رودخانه است. | ||
+ | |||
+ | ولی ترتیب تقسیم آب آنجا طوری است که اگر این آب جاری شود همه به نسبتی که باید آب ببرند میبرند دیگر محتاج نیست ما اینجا ذکر بکنیم. | ||
+ | |||
+ | زیرا اصلا ترتیب زاینده رود طوری است که در موقعی که آب جاری میشود همه به نسبتی که باید استفاده کنند استفاده میکنند و اهالی اصفهان این ترتیب را ترتیب مرحوم شیخ بهایی میگویند بنابراین دیگر محتاج به ذکر در لایحه نیست. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای محمد هاشم میرزا | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزا- قسمت اولی که آقا فرمودند گویا با بنده موافق بودند ولی اخیرا نفهمیدم چه شد که مطلب برعکس شد عرض بنده هم این است که بلوکاتی که در خشکسالی آب نمیبرند آنها هم استفاده بکنند و دچار مضیقه نشوند. | ||
+ | |||
+ | ترتیب زاینده رود به طوری است که آقا فرمودند که بالا دست رودخانه اصلا | ||
+ | |||
+ | |||
+ | زراعت خیز نیست و مالیات دولت لاوصول میماند. | ||
+ | |||
+ | حالا بنده عرض میکنم یک ترتیبی در این خصوص داده شود که این پولهایی که میدهند به یک تناسب تقسیمی پول بدهند و به همان تناسب آب ببرند که آنها هم از بی آبی راحت بشوند و مالیات دولت هم وصول بشود و بنده گمان میکنم این ماده لازم باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مخبر کمیسیون قبول میکنید یا خیر؟ | ||
+ | |||
+ | مخبر- بنده به رای خودم نمیتوانم قبول کنم. | ||
+ | |||
+ | احاله بفرمایید برای مجلس. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مجددا قرائت میشود و به قابل توجه بودنش رای میگیریم. | ||
+ | |||
+ | (مجددا به مضمون قبل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که این ماده العافیه را قابل توجه میدانند قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (چند نفری قیام فرمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- قابل توجه نشد. | ||
+ | |||
+ | مذاکرات در کلیات است | ||
+ | |||
+ | آقای حائری زاده | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | حائری زاده- بنده در شور اول راجع به مواد عرض کردم که بنده در اصل این مطلب موافقم و خیلی هم میل دارم که اهالی به دولت اطمینان بکنند و به دولت خودشان پول قرض بدهند و وسایل آبادی و زندگانی امروز را فراهم کنند ولی طرز این لایحه طرز خیلی ناقصی است اولا این لایحه، لایحه استقراضی است و لایحه استقراضی را وزارت مالیه باید پیشنهاد کند و وزارت فوائد عامه حق ندارد پیشنهاد کند ثانیا قرض دهندگان باید معلوم باشند و قرض دهندگان تقریبا دویست سیصد هزار نفر از اهالی اصفهان هستند که بعضی از آنها در اصفهان جمع شده و چند نفر نماینده به اینجا فرستادهاند و ما میخواهیم تصویب کنیم که از اهالی آبخور زاینده رود برود این پول را بگیرند که دو ثلث آن به عنوان قرض و یک ثلث آن اعانه باشد من هنوز نفهمیدهام اعانه محدودیتی یعنی چه؟ اگر اهالی میخواهند اعانه بدهند دیگر برای اعانه حد معین کردن ( که دو ثلث آن به عنوان قرض و یک ثلث آن به عنوان اعانه باشد)جهت ندارد هر کس میل دارد کمکی در این امر بکند میکند و محدود بودنش خلاف مقصود را میرساند. | ||
+ | |||
+ | دیگر آنکه در شور مواد مذاکره شد که اهالی اصفهان خودشان پیشنهاد کردهاند و حاضرند که این ضرر را متحمل بشوند ما فرع زائد بر اصل برای چه باشیم. | ||
+ | |||
+ | اطلاعات خارجی برای ما مدرک نیست مدرک ما عین این ورقه است خوب است این ورقه را مدرک و پشتیبانی خود قرار داده و در آن تصریح کنیم که چون خود اهالی تقاضا کرده بودند. | ||
+ | |||
+ | ولی اگر ما بخواهیم با اطلاعات خارجی که داریم رای بدهیم شاید این ورقه برای ما تولید یک مخطووراتی بکند. | ||
+ | |||
+ | مثلا آقای محمد هاشم میزا فرمودند که دولت دویست هزار تومان اعانه میدهد (در صورتیکه فرض حضرت والاهم صحیح باشد) دولت باید در صورتی اعانه بدهد که اهالی پول خودشان را خرج بکند و آب به آنها نرسد لی فعلا که اهالی سیصد هزار تومان برای این کار تهیه کردهاند محتاج به اعانه نیستند حالا ما داریم برخلاف این مقصود رای میدهیم و میگوییم اگر آب ملحق شد و نتیجه حاصل شد دولت دویست هزار تومان اعانه بدهد در صورتیکه وقتی آب ملحق شد دیگر آنها احتیاج به اعانه نخواهند داشت و زراعتشان جبران خسارتشان را خواهد کرد و محتاج به کمک دولت هم نیستند ولی اگر آب ملحق نشد و دعای فقیر بیچاره به امید اینکه در آتیه آب به آنها خواهد رسید خانه و کاشانه خود را فروخته و پول تهیه کنند. | ||
+ | |||
+ | آن وقت اگر نتیجه حاصل نشد دولت به آنها مساعدت نکند و تمام خسارات به عهده خود اهالی باشد: اینکه خلاف مقصود شاهزاده محمد هاشم میرزا را میرساند اما باید به عکس وقتی که یک مخارجی کرد و یک عایداتی پیدا نکردند و نتیجه بهدست نیاورند آن وقت باید به آنها کمک و مساعدت کنیم و به آنها اعانه بدهیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای زنجانی | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ ابراهیم زنجانی- مذاکره در کلیات در آخر هر قانونی برای این است که هر گاه در مواد و در مذاکرات بعضی نگرانیها بوده رفع شود و کسانیکه مخالف بودهاند به آسودگی موافق شوند و بالاخره معلوم شود به آن قانون که مطرح است باید رای بدهند یا باید رد کنند. | ||
+ | |||
+ | با اینکه اینکه این مسئله خیلی بزرگ نیست. | ||
+ | |||
+ | ولی بنده برای آینده در این امور خلی اهمیت میدهم. | ||
+ | |||
+ | ما باید با کمال جدیت رای بدهیم و کار بکنیم. | ||
+ | |||
+ | می بینیم سایر ممالک کارهای بزرگ میکند. | ||
+ | |||
+ | قطب شمال میروند رودخانهها را به یکدیگر وصل میکند سها میبندند. | ||
+ | |||
+ | پولها خرج میکند اما ما میترسیم که این کار بی نتیجه بماند و این پول ضرر ما بشوند. | ||
+ | |||
+ | با این فرضها نمیشود کار کرد بعضی گفتند که این کار انجام نمیشود بنده عرض میکنم خیر حتما میشود. | ||
+ | |||
+ | نهایت این است که این مبلغ یا کفایت میکند که آب ملحق شود یا خیر کفایت نمیکند به هر جهت وقتی که جدیت بکنند و کوهی که بین این دو رودخانه است بردارند از سه حال خارج نیست. | ||
+ | |||
+ | یا اینکه رود کوره رنگ پایینتر است یا بلندتر یا مساوی اگر پایین تر باشد جلو آنرا سد میبندند مساوی میشود و آب جاری میشود اگر بلندتر است راه را باز میکند و آب جاری میشود و از قرار معلوم رود کارون از زاینده رود پایینتر است و باید پس از برداشتن کوه جلو آنرا سه ببندند تا آب بالا بیاید و داخل زاینده رود شود و البته مسامین برای بستن سد میروند میبیند اگر سد قوی میخواهد سد بلند میبندند سد کوچک میخواهد سد کوچک میبندد این اهمیتی ندارد. | ||
+ | |||
+ | یک مسئله دیگر این است که شاید مخارج از سیصد هزار تومان زیادتر شود و این کار ناتمام بماند بسیار خوب بنده این را قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | ولی عرض میکنم وقتی شروع به کار بکنند فرضا این پول کم بیاید اقلا نصف کار شده است باید هر وقت دولت پول پیدا کرد شروع میکنید اهالی که پول پیدا کردند و دیدند کار نصفه شده است خودشان با شوق و ذوق کار را تمام میکنند. | ||
+ | |||
+ | اینجا چندین مرتبه آقایان گفتند که دولت چرا این خرج را میکند. | ||
+ | |||
+ | چه فایده میبرد بنده عرض میکند دولت از رعایا پول و مالیات میگیرد باید برای آبادی و امنیت و راحت اهل مملکت خرج کند. | ||
+ | |||
+ | سد جاجرود را بسازد سایر جاها را درست کند اگر اینطور نیست پس چرا از ولایات مالیاتها جمع شود و در اینجا دو کرور شهریه داده میشود و این را بگویید نکنند زاینده رود را بایستی درست بکنند تا مملکت آباد شود بعد هم زاینده رود را بعد هم جای دیگر را نه اینکه از همه جا بگیرند و یکجا خرج بیهوده کند این خرجهایی که میشود ضرر دولت است والا فایده بالاتر از آبادی چیست؟ | ||
+ | |||
+ | علاوه بر این دولت مالیات خواهد گرفت فایده خواهد برد آنوقت هر چه خرج شد در ظرف پانزده سال از مالیات آنها کسر خواهد گذاشت. | ||
+ | |||
+ | این را میگوییم برای آینده که در این قبیل چیزها این مذاکرات را نکنیم خودمان را برای این حرفها معطل نکنیم. | ||
+ | |||
+ | البته باید خرج بشود مصرف شود مگر جراید نمی خوانید که صدها کشی برای کشف قطب شمال میرود غرق مِیشود تا صد و یکی میرسد سابقا میگفتند پریدن به آسمان محال است صدها اشخاص پریدند. پولها خرج کردند مردند تا به آسمان پریدند ما چه میکنیم؟ آیا اینها خرج است که ما میکنیم؟ | ||
+ | |||
+ | به علاوه مردم حاضر شدهاند این خرج را بکنند و رود کارون را به زاینده رود ملحق کنند و البته این پول هم کفایت خواهد کرد فرضا هم نکرد. | ||
+ | |||
+ | بنابراین ما نباید آنقدر در این باب مذاکره کنیم بلکه باید تقاضا کنیم که تمام اهالی مملکت ازاین قبیل پیشنهادها بکنند پس چرا از ولایات و ایالات یک کرور میگیرند و در ارزاق طهران خرج میکنند باید مردم را تشویق کرد که برای آبادی امنیت. قشون. | ||
+ | |||
+ | از آنجا به اینجا از اینجا به آنها اعانه بدهند و دولت خرج کند برای حالا نمیگویم برای آتیه میگویم. | ||
+ | |||
+ | چون میدانم الان به این لایحه با کمال شوق رای داده خواند این را برای آینده عرض میکنم که از این قبیل کارها پیدا کنیم و برای آبادی مملکت سعی کنیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مذاکرات دو کلیات کافی است؟ | ||
+ | |||
+ | (گفتند کافی است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- رای میگیریم براپورت کمیسیون که مشتمل بر سه ماده است آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید و آقایانیکه رد میکنند ورقه کبود خواهند داد. | ||
+ | |||
+ | (اخذ رای به عمل آمد و آقای ملک آرایی استخراج نمود و نتیجه به ترتیب ذیل حاصل شد). | ||
+ | |||
+ | عده نمایندگان ۷۰ ورقه سفید علامت قبول ۸ ورقه کبود علامت رد ۲ امتناع ده. | ||
+ | |||
+ | رئیس- با اکثریت ۵۸ رای از هفتاد نفر رای دهندگان تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | (اسامی قبول شدگان) | ||
+ | |||
+ | ناظم العلما، حاج میرزا، عبدالوهاب رکن الملک، بیان الملک، سلیمان میرزا منتصر الملک، سید حسن کاشانی، اسف المالک، شیخ الاسلام ملایری، میرزا طاهر تنکابنی، حاج میرا مرتضی دکتر لقمان، شیخ الاسلام اصفهانی، امیر ناصر سهام السلطان، ساوات میرزا علی کازرانی، سردار مفخم- حاج مقبل السلطنه، حاج میرزا تقی خان- فهیم الملک، تدین دولت آبادی، آقا شیخ ابراهیم زنجانی مستشار السلطنه، امین الشریعه، مدرس، میرزا ابراهیم قمی، عمید الممالک، حاج امین التجار، معتمد السلطنه، حاج شیخ اسدالله عماد السلطنه طباطبایی، محمد هاشم میرزا ، سردا جنگ، غضنفر خان سدید الملک، میرزا محمد نجات، فتح الدوله، سردار معظم کردستانی، میرزا ابراهیم خان. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ملک آرایی – بیان الدوله وقار الملک، وحید الملک، سید کاظم یزدی، احتشام الدوله، ملک الشعرا، جلیل الملک، سلطان العلما، آقا سید فاضل شریعمتدار کرمانی، قوام الدوله، حاج نصیر السلطنه، رفعت الدوله، محقق العلما، آقا سید یعقوب، آقا سید محمد تقی طباطبایی، صدر الاسلام. | ||
+ | |||
+ | اسامی رد کنندگان: حاج شیخ محمد حسن کروسی : بها الملک | ||
+ | |||
+ | رئیس- لایحه قانونی راجع به مالیات طراحین مطرح است مذاکره در کلیات است. | ||
+ | |||
+ | آقای سلیمان میرزا | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- البته عمده آقایان بهر مسبوقند و یک از اصول عقیده مسلکی بنده این است و از دورههای قبل تا به حال همیشه عرض میکنم که با رزاق عمومی نباید مالیات بسته شود و حتی الامکان باید مالیات را قسمی وضع کرد که با وزاق عمومی و چیزهای ضروری تحمیلی نشود و اگر ما یک کاری بکنیم که قیمت نان بالا برود و این یک صدمه است که من غیر رسم به فقرا وارد آوردهایم زیرا مصرفکنندگان نان یعنی اکثریت مصرفکنندگان نان همان عمله فقیر و بیچاره است که بعد از زحمات بسیار و شداید از هر راه به او وارد میآید (اگر گیر کمیسیون عرایض نیفتاد یعنی احکام به او زیاده از حد صدمه نزدند که مجبور شود کاغذ بنویسد) و در نتیجه زحمت خود یک لقمه نان خالی تهیه نموده اگر ما یک مالیاتی وضع کنیم که نرخ ارزانتر را ترقی بدهیم این یک تعدی است که به آن بدبخت فقیر شده است و به عقیده بنده مالیات را همیشه باید قسمی وضع کرد که یا آنهایی که پول دارند و بی جهت یا با جهت پول مملکت را جمع کردهاند مالیات تحمیل شود. | ||
+ | |||
+ | اگر فرضا بخواهند به مرغ مالیات بگذارند شاید بنده از یک نقطه نظر موافق باشم زیرا خبر برای پلوی اعیان در جای دیگر سرش بریده نخواهد شد و به هیچ وجه بر فقیر و عمله تحمیل نمیشود و یا اینکه مالیات را بر عایدات بگذارند که هر کس در آخر سال یواش بیشتر بود مالیات بدهد آن وقت عمله بیچاره هیچ وقت این مالیات را نخواهد داد. | ||
+ | |||
+ | ما برای چه مالیات میگیریم. | ||
+ | |||
+ | برای اینکه میخواهیم صرف امنیت مملکت کنیم فرض کنید برای حفظ کار آتیه در طهران چند آژان لازم است آیا از کجا پول به آنها داده میشود لابد از مالیات این مملکت میگیرند از پول بد بخت حمل و عمله که برای حفظ هزارخانه آنها یک آژان لازم نیست میگیرند اگر چه اصلا جامه ندارد که دامن داشته باشد عمله بدبخت کی خانه دارد که بترسد دزد بیاید اموالش را ببرد پس کسیکه بیشتر از مالیات استفاده میکند او باید بیشتر مالیات بدهد آن کسی که می خواهد بارکش را آژان حفظ کند و میخواهد همه قسم وسایل زندگانی او فراهم بشود که مبادا اسمش در خیابان سکندری برودیا و در اتومبیل تکان بخورد و خیالات عالی او متزلزل بشود او باید بیشتر مالیات بدهد زیرا آنها بیشتر استفاده میکنند و این مخارج بیشتر از برای راحتی آنها مصرف میشود بیچاره عمله با آنگوله پاره دوشش از هر کوچه تنگی عبور میکند و هیچ مصارف خرج راه و خیابان مربوط به او نیست اما کسی که با اتومبیل عالی خود حرکت میکند باید بیشتر مالیات بدهد زیرا بیشتر استفاده میکند بنابراین بنده نه تنها با این مالیات طواحین بلکه با کلیه مالیاتهایی که منجر به ترقی نرخ بیان میشود مخالفم زیرا اگر امروز بر آسیاها مالیات ببندند آنوقت از برای آرزو کردن پنج من گندم که فلان بدبخت فقیر میآورد با مضاعف می گیرند زیرا تاجر که درگمرک مالیات میدهد او ضرر نمیکند روی جنس خودش میکشد و هر کسی که یک ذرع پارچه از او میخرد او مالیات میدهد حالا هم ما نباید بگوییم به آسیاها مالیات گذاشته شود و آسیا هم ملک متدولین است خیر. | ||
+ | |||
+ | آنها هم مالیات و اجارهاش را از همان گندم که میآورند آرد کنند میگیرند بنا بر این من غیر رسم دینار دینار به آن اشخاص که نان میخورند تحمیل میشود و هر کس بیشترنان میخورد او بیشتر میدهد اعیان که پلوی چند رنگ به اقسام مختلف کیک و مرغ و جوجه و غیره دارند در ظرف ۲۴ ساعت شاید یک لقمه نان آن هم از روی عدم میل یا نزاکت تناول میکند اما فقرا که بیشتر قوت آنها نان است باید آن مالیات را بدهند ولی از نقطه نظر اینکه آسیا ملک است خوب است مالیات را به عایدات بگذارند که هر کس هر قدر عایدات دارد خواه از آسیا خواه از تجارت خواه از درشکه کرایه خوهد از چیز دیگر در مدت سال از هر چیز فایده میبرد و در آخر سال یک مالیاتی به دولت بدهد چنانچه خمس و زکوه هم که در شرع معین شده است بعد از وضع مخارج و مصارف شخصی و بعد از آنکه حسابش را رسیدگی کرده باید بدهد. | ||
+ | |||
+ | شیخ الاسلام اصفهانی- خمس این طور نیست زکوه اینطور است. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- به هر حال به عقیده بنده بهترین مالیات آن است که بر روی عایدات بسته شود که وقتی درست وقت شود متمولین آن مالیات را میدهند نه فقراه و چون این مالیات طواحین تحمل میشود به اشخاصی که نان خالی میخورند به این جهت بنده در کلیات مخالفم و تصدیق نمیکنم و بهتر میدانم که عوض این قبیل مالیاتها بر عایدات مالیات بگذارند که هر کس در آخر سال اضافه از مخارج عایدی دارد مالیات بدهد بنده تصدیق میکنم و ورقه سفید خواهم داد زیرا هیچ وقت عمله فقر در آخر سال چیزی اضافه نخواهد داشت و آن مسئله هم که آقای شیخ الاسلام فرمودند البته همان طور است که بنده به طور مثال عرض کردم و در کتب فقیه معین است که زکوه خمس را چطور باید بدهند و این از وظایف آقایان است که صحبت بکنند. | ||
+ | |||
+ | فهیم الملک- (مخبر کمیسیون قوانین مالیه)- بالاخره در قسمت آخر نطقشان حضرت والا اظهار موافقت کردند. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- استغفرالله. | ||
+ | |||
+ | مخبر- زیرا فرمودند مالیات بر عایدات ببندند هم از اینکه عایدات از طواحین باشد یا از غیر طواحین. | ||
+ | |||
+ | در هر صورت اگر نظر این باشد که به قوت دایمی طبقه فقرا نباید مالیات بست و همچنین چیزهایی که متعلق به این قسمت است پس مالیاتهای مستقیم اراضی و املاک را هم نباید گرفت زیرا آنرا هم مالکین از جیب خودشان نمیدهند و به قیمت گندم افزوده میشود و از سایرین میگیرند همینطور خیلی از مالیاتهای دیگر که بالاخره بر فقرا و ضعفا تحمیل میشود بنا بر این قسمت را نمیتوان برای مساعدت با فقرا مدرک قرار داد بنده هم موافقم که مالیات را بر اغنیا مخصوصا بر عایدات آنها باید تحمیل کرد زیرا آنها بیشتر محتاج به مخارج دولتی هستند و مخارجی که دولت از برای تامین مملکت میکند بیشتر صرف آنها میشود اما راجع به خانهها که فرمودند البته در نظر دارند لایحه راجع به مالیات مستقلات در دوره سوم به مجلس پیشنهاد شد و قبل از اینکه به مجلس بیاید(بنده خودم جز تهیه کنندگان لایحه بودم) و کلیه خانهها اعم از اجاره وغیره در آنجا پیش بینی شده بود بعد از آنکه به مجلس آمد(خود حضرت والا هم تشریف داشتند) منحصر شد به خانههای اجاره در صورتی که همه کس میداند در ایران هر کس جزیی تمول داشته باشد خانه برای خودش تهیه خواهد کرد و خانههای کرایه غالبا مخصوص اشخاصی است که استطاعت خریدن خانه ندارند ولی متاسفانه در مرکز این مالیات را تحمیل کردند بر خانههای غیر اجاره با این وسعت و فضایی که دارند با همه احتیاجی که به دولت برای حفظ خانه خود دارند معاف شدند و امیدوارم دراین مجلس جبران شود. | ||
+ | |||
+ | در هر حال آسیا یکی از منابع ثروت است و همانطور که فرمودند اشخاص سرمایه دار ممکن است دارای چندین باشند و نسبت به آنها هم یا خودشان میکنند یا اجاره میدهند و اجازه خود بدون هیچ کسر و نقصانی میگیرند و گندمی را هم که آنجا میبرند بدون دیناری که زیاد مزد خود را میگیرند و نرخ آسیا بسته است به همان قاعده کلی از یک وقت ممکن است به واسطه داشتن همه زیاد نرخ را پایین بیاورند و یا به واسطه کمی آب و نداشتن رقبای دیرینه نرخ را بالا ببرند و در هر صورت آسیا فایده خود را میبرد اعم از اینکه مالیات از او بگیرند یا نگیرند. | ||
+ | |||
+ | اما در این لایحه به طوریکه ملا میفرمایید ما مالیات کلیه طواحین را که گذاشتیم و گفتم هر وقت کلیه اراضی مستغلات شهرها و قرا غیر ممیزی شد مالیاتی وضع شد چون بعضی اراضی که متعلق به خالص دولت است اشخاص میآیند و تقاضا میکنند ما میخواهیم از این آب و زمین یا یکی از آن استفاده کنیم. | ||
+ | |||
+ | به این معنی که میخواهیم در این زمین آسیا بسازیم از قناعت ملکی خودمان بگردانیم یا اینکه در زمین خودمان میخواهیم آسیا بسازیم و با آب خالص هم بگردانیم این لایحه حق الارض و حق الاسما را معین میکند برای اینکه زمین مال دولت است آیا مال دولت است. | ||
+ | |||
+ | یک شخص ثالث میآید اینجا یک بنایی میکند و استفاده میکند اجازه هم میدهد گندم هم میگیرد آنقوت از نتیجه عایدی چرا نباید استفاده کند؟ | ||
+ | |||
+ | در صورتیکه بنده میدانم اگر چیزی نگیریم برای فقرا فایده ندارد بر این در این لایحه دو عشر معین شده است یکی برای حق الارض و یکی برای حق السما که از آن اشخاص گرفته میشود برای این تصور نمی کنم نظریه حضرت والا موقع خودش بنده هم موافق هستم و در اینجا مورد داشته باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای آقا سید یعقوب مخالفند؟ | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب- بلی. | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب- نظر بنده هم با نظر حضرت والا یکی است که هیچ مالیات نگیریم ولی انشاالله زمان حضرت حجه که معاملات با صلوات میشود. | ||
+ | |||
+ | مخالف بنده از این راه است که سبب چیست برای مالیات طواحین عنوان علیحده قرار دادهاند و نباید مثل مالیات مستغلات صد پنج باشد چنانچه میبینیم. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | آمدهاند برای مالیات طواحین دو عشر قرار دادهاند یک عشر برای حق الارض و یک عشر دیگر بری حق السما و بنده نسبت به آب هر چه تصور میکنم میبینم آبی که آسیا را حرکت میدهند ضرری بر آن وارد نمیشود. | ||
+ | |||
+ | آبی جریان دارد و در مجرای آن آسیایی میسازند از آن آب که چیزی کسر نمیشود بنابراین بنده عشریه حق السما را زائد میدانم و یک تعدی و ظلمی است. | ||
+ | |||
+ | لکن حق الارض را قبول دارم به جهت اینکه زمینی متعلق به دولت است و ممکن است فایده داشته باشد ولی وقتی آسیایی ساختند دیگر آن زمین فایده ندارد و لیکن نسبت به آب عشر زیاد است چون ضرری به آب وارد نمیشود و نسبت به حق الارض هم از این جهت که قرار مالیات آنرا علیحده قرار دادهاند و مثل مالیات مستغلات صد پنج قرار ندادهاند مخالفم. | ||
+ | |||
+ | از طواحین هم مثل کاروانسراها و دکانها صد پنج باید گرفته شود دیگر عشر قرار دادن و از مستغلات خارج کردن را بنده نمیفهمم برای چیست خوب است دلیلش را آقای مخبر بیان کند. | ||
+ | |||
+ | مخبر- در این لایحه راجع به مالیات طواحین که فرمودید مثل مالیات سایر مستغلات صد پنج دریافت شود اشاره نشده و مربوط به مالیات طواحین نیست و این راجه به حق الارض و حق الاسما طواحینی است که در اراضی خالصه بنا میکند یا با آب خالصه گردش میکند و اگر برای آنها ترتیبی معین نشود فرقی مابین این طاحونهها و طاحونههایی که در املاک اربابی ساخته میشود و با آب ملکی خودشان گردش میکند نخواهد بود ولی البته اگر مالیاتی برای آنها وضع شود برای عموم خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | اینکه اینجا اشاره فرمودند باید مثل مالیات خانهها صد پنج باشد عرض کردم این دو عشر که معین شده است مالیات نیست البته موقعی که بخواهند مالیات وضع کنند شاید صد پنج قرار دهند یا شاید مثل مالیات اراضی عشر قرار دهند در هر صورت این ترتیبی است که باید در آن موقع مذاکره شود. | ||
+ | |||
+ | کفیل وزارت مالیه- توضیحا عرض میکنم در موضوع آسیاها به طوریکه آقای مخبر توضیح دادند راجع به آسیاهایی که در اراضی خالصه ساخته شده یا با آب خالصه میگردد بدیهی است دولت باید حقی بگیرد و البته آنها هم باید مالیات بدهند ولی آسیاهایی اربابی دونوع است پاره آسیاها هستند که قبلا در آنها رسیدگی شد و مالیات آنها جز آن ملکی است که در آن واقع هستند ومالیات علیحده گرفته نمیشود و بعضی آسیاهای جدید التاسیس است که محتاج به ممیزی است و بعد از آنکه قانون ممیزی از مجلس گذشت برای آنها هم ترتیبی باید اتخاذ شود و علی ای حال تصور میکنم تصویب این لایحه هیچ ضرری نداشته باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حاج میرزا علیمحمد دولت آبادی مخالفند؟ | ||
+ | |||
+ | حاج میرزا علی محمد- بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حاج میرزا علیمحمد دولت آبادی- اساسا راجع به مالیات طواحین که در ایران گرفته میشود باید درست دقت کرد که آسیا مثل حمام و غیره چندان فایده به آن مترقب نیست طواحین در تهران و سایر جاها به قدر احتیاج ساخته میشود و اگر درست دخل و خرج آنرا ملاحظه بکنند فایده برای مالک نخواهد داشت. | ||
+ | |||
+ | در اینجا صد سی مخارج معین کردهاند در صورتیکه اگردرست دقت شود صدی هفتاد مخارج و صدی عایدی آنها است این یک قسمت از مخالف بنده. | ||
+ | |||
+ | اما نقص دیگر این لایحه این است که برعکس فرمایش آقا سید یعقوب حق الارض را هم عشر قرار دادهاند زیرا آسیا بیشتر از هزار ذرع زمین را اشغال نمی کند و وقتی حساب کنیم یک عشر از عایدات برای اراضی معین کنیم ممکن است بعضی از اراضی باشند که قیمت نازل داشته باشند و خیلی کمتر از این مقداری که معین شده است فایده آن زمین باشد و بعضی اراضی هم باشد که فایدهاش بیش از این باشد در هر صورت نمیتوان به طور کلی یک میزانی معین کرد بگوییم کلیه اراضی ده یک باید بدهند. | ||
+ | |||
+ | اما راجع به دولت کلیه رودخانهها در تصرف دارد و مال خودش میداند در صورتیکه قسمت عمده این رودخانهها به دهات اربابی میرود و دولت از آن بدهی که این آب آنجا میرود یک مالیاتی میگیرد و اگر از این آسیا هم یک مالیاتی اخذ شود و بالنتیجه دو مالیات از این آب دریافت میشود به عقیده بنده از هر جهت که ملاحظه کنیم این مالیات برای طواحین خیلی سنگین است و اگر بخواهیم مالیاتی وضع کنیم به این سنگینی زیاد است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای محقق العلما موافقند. | ||
+ | |||
+ | محقق العلما- بلی عرض میکنم شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند که مالیات بر عایدات یا بالاخره بر اغنیا بسته نه بر فقرا بنده هم همین عقیده را دارم و گمان میکنم تمام نمایندگان هم حامی رنجبرها و فقرا هستند و باید رعایت حال آنها بشود و حتی الامکان هم میخواهند اسباب آسایش آنها را فراهم نمایند ولی راجع به کلیه طواحین مذاکره نبود. | ||
+ | |||
+ | مذاکره راجع به طواحینی بود که از آب خالصه یا در زمین خالصه تازه احداث کردهاند یا اینکه از سابق احداق کرده بودند و سخنان شاهزاده راجع به عموم طواحین بوده لیکن بنده عرض میکنم طواحین کلیا متعلق به اغنیا است. | ||
+ | |||
+ | ملاکین باغ را میگویند بی حاصل است و میگویند باغ داغ است و آسیا هم آسیا یک ملکی است پر منفعت و غالبا هم متعلق به اغنیا است و هیچ ربطی هم ندارد بیک گندمی که از یک جایی به آسیایی بیاورند و آرد بشود صاحب آسیا حقش را میگیرد و من هیچ ضرری نمیبینم از طواحینی که در اراضی خالصه هستند و با آب خالصه کار میکنند یک وجهی گرفته شود و اینکه آقای آقا سید یعقوب فرمودند اگر ازآب خالصه آن طواحین گردش کنند چرا باید یک عشر مالیات بدهند بنده عرض میکنم به آب هم ضرر وارد میآید و کسر میکند همین قدر میخواستم عرض کنم که این مالیات ربطی به فرمایشات شاهزاده که میفرمایند رعایت حال فقرا باید بشود ندارد و این یک چیزی است که بالاخره رعایت حال فقرا هم میشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وحید الملک | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | وحید الملک- در اول این لایحه پیشنهاد دولت ذکر میشود که امروز از طواحین یک مبلغی به طور غیر منظم به ترتیب رژیم سابق گرفته میشود آیا صدره است صد پنج است چقدر است که من نمیدانم چرا ذکر نشده است چه مبلغ گرفته میشود و به چه ترتیب است و اینکه اینجا نوشته از روی رژیم سابق مالیاتی به طور غیر منظم گرفته میشود بنده درست ملتفت نمیشوم مقصود چیست؟ چون ذکر نشده است این مالیات برای خالصجات طهران و اطراف طهران است یا از برای تمام ایران. | ||
+ | |||
+ | در هر صورت یک نظریه که بنده داشتم و مجبورا امروز بیان کنم این است که تا بودجه جمع و خرج مملکت تعدیل نشده است و مجلس نمیداند مخارج مملکت چقدر است و عایدی آن چقدر و چقدر کسر دارد ما نمیتوانیم یک مالیاتی وضع کنیم و وقتی که معلوم شد چه مبلغ کسر بودجه داریم با کمال میل باید قانون مالیات نوشته شود و در دورههای سابق مخصوصا در مجلس دوم ما با یک میل مفرطی عوارض و مالیاتها را( ولو مالیات نمک هم بود) از مجلس میگذراندیم حتی برای نمک مالیاتی معین کردیم و رای دادیم و گذشت مالیات تریاک را با آن میل مفرط گذراندیم و همچنین مالیاتهای دیگر را با کمال میل میگذراندیم و برای اینکه تعادلی در جمع و خرج بودجه مملکت حاصل شود ولی امروزه شخص من با نهایت بی میلی از برای یک پول اضافه بر عوارض رای خواهم داد برای اینکه تا به حال بودجه جمع و خرج مملکت تعدیل نشده است و از روز هفتم برج حمل آیت ایل است و چه روز با سعادتی میشود اگر از وزارت مالیه یک پیشنهادی میشد که ما بودجه سال تخا قوی ثیل را بستیم و میگفتند فلانقدر کسر محل از سال گذشته داریم و بودجه سال اثیت ثیل را هم منظم کردیم فلانقدر جمع و فلانقدر خرج و فلان قدر کسر بودجه داریم و از مجلس درخواست میشود که یک نظری در این بودجه بر طبق وظایفی که دارید بنمایید و هر چه کسر دارد به وسیله وضع مالیاتها و عوارض که تحمیل فقرا نشود و نظریه حضرت والا سلیمان میرزا هم رعایت شده باشد باید جبران شود آن وقت مجلس هم با نهایت میل و موافقت رای میداد که جمع و خرج بودجه مملکت تعدیل شود ولی با ترتیب امروز که لوایح مالیات گذاری به مجلس نباید بنده با نهایت توقیر به آقای وزیر مالیه آقای مخبر کمیسیون قوانین عرض میکنم که تحمیل یک پول مالیات را به مردم مافوق آنچه که گرفته میشود تصویب نخواهم کرد زیرا امروزه آنچه گرفته میشود و یک قسمت از آن در ایام فترت وضع شده است عوارض و مالیاتهای نیست که قاننی باشد و ما باید حد وجهد کنیم که هر چه زودتر بودجه کل را که دارای صفحه خرج و صفحه جمع باشد به مجلس بیاورند و وقتی آمد همینطور که عرض کردم با کمال میل هر گونه مالیاتی که باشد بر طواحین. بر مستغلات بر مایملک بر عایدی بر دخل رای داده میشود و آن وقت مطمئن هستیم که بودجه مملکت تعدیل شده است ولی تا موقعیکه بودجه مملکت تعدیل نشده است بنده شخصا این لایحه و لوایح دیگری که میرسد با کمال بی میلی و رای داده یا اینکه اصلا رای نمیدهم. | ||
+ | |||
+ | مخبر- بنده هر چه به فرمایشات آقای وحید الملک گوش دادم دیدم مربوط به این لایحه نبوده و اولا باید بدانند که مجلس چهارم یک قدم بزرگی برداشته است و جمع و خرج مملکت را در این سال جدید تصویب کرده است و این قدم را هیچ یک از مجالس گذشته و برنداشته و وزارتخانهها مجبور شدهاند که بودجه مشروح خودشان را مطابق تصویب مجلس برای سال ایت بیاورند. این خودش یک قدم بزرگی است برای اصلاح بودجه و امیدوارم که جزییات آن را هم موفق بشویم و بوجه مشروح را هم به جز تصویب کنیم. | ||
+ | |||
+ | این لایحه هم به مجلس آمده است هیچ عنوان مالیات جدیدی نیست و این ترتیب معمول بوده است و در غالب املاک خالصه طواحین ایجاد کردهاند واستفادههایی هم میکند و منافعی هم میبرند و حتی در بعضی از نقاط خیلی بیش از این هایی که در این لایحه منظور شده میگیرند. | ||
+ | |||
+ | در اطراف طهران غالبا چهار عشر یا سه عشر از بابت حق دولت از طوافین میگیرند و همین طور در ولایات دیگر و | ||
+ | |||
+ | |||
+ | به علاوه مقایسه کنید این موضوع را با معاملات اشخاص متفرقه که در اراضی خود از آسیاها اجاره میگیرند ملاحظه خواهند فرمود که آنها خیلی بیشتر میگیرند. | ||
+ | |||
+ | از آقایانی که اینجا هستند و آنهایی که ملک دارند تحقیق بفرمایید ببینید آیا دولت چقدر کمتر از یک مالک خصوصی استفاده میکند دولت را هم باید یک مالک خصوصی فرض کرد بنده هر چه فکر میکنم اساس فرمایشات آقای وحید الملک را که میفرمایند ما میخواهیم مالیات جدیدی وضع کنیم نمیفهمم اینجا مالیات جدیدی وضع نمیشود ما میخواهیم به این وسیله آنرا تخفیف بدهیم که اساس صحیحی داشته باشد و نسبت به مردم تعدی نشود و همه بدانند چه میدهند. | ||
+ | |||
+ | تفاوتی که بین مالیات تصویبی مجلس و غیر تصویبی مجلس است همین است که مردم در مالیات مصوبه مجلس میدانند چه باید بدهند و کسی حق مطالبه زیادتر از آنرا ندارد. | ||
+ | |||
+ | بدیهی است وقتیکه مالیاتی به تصویب مجلس رسیده باشد ممکن است مامورین موقع را مغتنم شمرده و همه گونه تعدیات بنمایند ولی وقتی اساسی پیدا کرد و به تصویب مجلس رسید دیگر اینگونه اجحافات به مردم نخواهد شد. | ||
+ | |||
+ | اما راجع به مخارج که آقای دولت آبادی فرمودند عرض میکنم کمیسیون فقط را اطاق این لایحه را ترتیب نداده است بلکه تحقیقات خارجی دیگری هم کرده و اشخاصی را به کمیسیون دعوت نموده و دقت کامل کرده است و میزان صدی سی که برای مخارج نوشته شده حد مافوقی است که در سال برای مخارج از قبیل پول- نک یا سنقری یا مخارج دیگر ممکن است تصور میشود و هر چه فرض کنید بیش از صد سی نمیشود لذا با تحقیقاتی که از خودشان شده است صدسی برای مخارج منظور شده است. | ||
+ | |||
+ | در لایحه اولی دولت چنانچه ملاحظه فرمودید عنوان پس از وضع مخارج شده است ولی این عنوان باز ممکن بود تولید اشکالاتی بین مامورین و صاحبان طواحین بکند این بود که کمیسیون لازم دانست تحقیقات کاملتری بنماید و از روی تحقیق مقدار مخارج را معین نماید. | ||
+ | |||
+ | یک نکته دیگری آقای وحید الملک فرمودند که قابل ملاحظه بود و فرمودند خب بود وزارت مالیه بودجه تخاقوی ئیل را در مجلس بیاورد و میگفت این بودجه تعدیل شده است. | ||
+ | |||
+ | اگر خاطرتان باشد از دوره دوم این طور قرار شد که دولت میتواند لایحه تفریح بودجه دوره عمل هر سال را تا پانزده ماه بعد تهیه نموده و به مجلس بیاورد یعنی تقریبا یک سال و چند ماه برای تهیه آن وقت معین شد بنابراین اگر هم ما موفق شویم بودجه جز و کل خودمان را مرتب کنیم باز هم نمیتوانیم متوقع باشیم لایحه تفریح بودجه سال گذشته تا هشتم حمل سال نو تهیه و تقدیم شود و به عقیده بنده در همان مدتی هم که قانون معین نموده اگر بیاورند ما خیلی ممنون خواهیم بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- مجلس مذاکرات در کلیات را کافی میداند. | ||
+ | |||
+ | (بعضی گفتند کافی نیست) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حائری زاده مخالفید؟ | ||
+ | |||
+ | حائری زاده- بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حائری زاده-اگر چه به نظر بنده با نظر آقای سلیمان میرزا و آقای وحید الملک موافقم تا وقتی جمع و خرج مملکت تعدیل و معین نشده نبایستی مجس لایحه وضع مالیات جدیدی را اصلا بپذیرد و بر فرض هم که لازم شود وضع مالیاتی بشود باید مالیات بر عایدات بسته شود. | ||
+ | |||
+ | لکن چون این لایحه لایحه وضع مالیات نیست بلکه تعدیل مالیات است و مالیاتی را تا به حال از مردم میگرفتهاند میزان تشخیص نداشته و اکنون در مقام تعدیل مالیات بر آمدهاند که من بعد مطابق جز جمع قدیم از آسیایی که قنات او خشک شده و از کار افتاده مطالبه مالیات نکنند ولی با وجود این مسایل بسیار متاسفم که کمیسیون نظریکه دولت داشته است و مطابق آرزوی بنده است تعقیب نکرده و یک میزان شخصی از برای کلیه طواحین اعم از این که در اراضی خالصه باشد و به آب خالصه دایر شود یا در اراضی اربابی و یا آب اربابی معلوم نکرده و دولت پیشنهاد کرده بود که از کلیه طواحین اعم از اینکه در زمین اربابی و با آب اربابی دائر باشد یا در زمین خالصه و با آب خالصه باشد یک متر بابت مالیات دریافت دارند و کمیسیون قوانین مالیه این ترتیب را رد کرده و مطابق اصول سابق آنرا تصویب نموده است این است که به عقیده بنده این ترتیب ناصحیح است و اگردر لایحه دولت اصلاحاتی شود خیلی آنرا بهتر از راپورت کمیسیون قوانین مالیه میدانم زیرا وضع قدیم خیلی بی ترتیب است بعضی از طواحین جدید الاحداث هنوز مالیات ندارد و بعضی مالکین از طواحین استفاده نموده و سهم دولت را نمیپردازند و بعضی دیگر که قنات طاحونههاشان خشک و یا کم آب شده است با وجود این از آنها مالیات مطالبه می شود و البته اینها یک قسم ظلمی است که باید تعدیل و ممیزی اصلاح کرد. | ||
+ | |||
+ | یک نفس دیگریهم که در راپورت کمیسیون دارد این است که معلوم نکرده است این حقوقی که گرفته میشود راجع به طواحین است که تمامش متعلق به دولت باشد یا قسمت جزیی یا کلی از آن زیرا ممکن است دولت مالک یک سهم از سهم از هزار فلان آب باشد. | ||
+ | |||
+ | در این صورت به موجب عین لایحه ممکن است مامورین مالی این حق را هم بر آنها تحمیل نمایند بنابراین اگر تصریح شود که این مالیات و حقوق در صورتی است که طاحونه در زمین خالصه تاسیس شده و با آب خالصه میگردد و تمام آب راجع به دولت باشد این عیب و نقص رفع خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | راجع به مخارج محموله هم در اینجا به طور کامل نوشته نشده است زیرا یک طاحونه هم مثل سایر املاک است به اجاره میرود و آن مستاجر هم بعضی خرجیها دارد واگر ما بخواهیم صدسی را از کل عایدات طاحونه موضوع کنیم که آن وقت حق السماعو حق الارض مطالبه کنیم ممکن است بر عیت تحمیل شود. | ||
+ | |||
+ | و اگر تصریح شود که صد سی از سهم عاید ارباب که طاحونه را اجاره داده موضوع میشود به عقیده بنده رفع این اشکال خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | وزیر مالیه- اینجا دو مطلب با هم مخلوط شده است. | ||
+ | |||
+ | مالیات طواحین عموما در موقع ممیزی تعدیل خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | و این مسئله و یک لایحه به خصوص راجع به طواحین است که در زمینهای دولت یا آب دولت دایر می شود و تصور میکنم این دو مسئله باید از یکدیگر تفکیک شوند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کروسی جناب عالی هم مخالف هستید؟ | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ محمد حسن کروسی. | ||
+ | |||
+ | بله | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ محمد حسن- مخالف بنده راجع به اخذ حق الارض و حق الاسما نیست و البته دولت حق دارد این وجوه را از مستاجرین خود دریافت دارد. | ||
+ | |||
+ | ولی کلام در اینجا است که البته دولت مالیاتی از خالصجات میگیرد. | ||
+ | |||
+ | و یقیا آن مالیاتها هم خیلی سنگینتر از مالیاتهای سایر مالکین خواهد بود و طواحین هم جز همان خالصجات است بنابراین بنده دیگر حق الارض حق السما را مناسب نمیدانم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | حاج میرزا مرتضی- بنده مخالفم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای تدین چطور. | ||
+ | |||
+ | تدین- بنده هم مخالفم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حاج شیخ اسد الله مخالفید. | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ اسدالله- بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ اسدالله- بنده در موقعی که اجازه خواستم نظرم این بود که یک سوالاتی از آقا مخبر محترم بنمایم لکن در ضمن مذاکرات مخالفتهای نسبت به این لایحه شد که بنده را مجبور نموده از اجازه خود استفاده نموده و به عنوان موافقت نظریات خود را معروض دارم. | ||
+ | |||
+ | بنده حقیقتا تعجب میکنم مذاکراتی که در اطراف این لایحه میشود هیچ مربوط به پیشنهاد دولت و این لایحه نیست بلی تمام فرمایشات آقایان به موقع خود صحیح است و تحمیل بر فقرا بیست و هیچ مربوط به آن قضیه نیست بلکه تعدیک یک وجوهی است که دریافت مینماید و اسباب آسایش حال آنها است. | ||
+ | |||
+ | امروز در املاک خالصه یک معاملات مختلفی با رعایا میشود و مامورین مالیه به عناوین مختلفه بر رعایا فشار وارد آورده و صد وبیست صد و سی و غیره از آنها به عنوان حق الارض و حق السما میگیرند. | ||
+ | |||
+ | حالا دولت آمده است و برای آسایش حال همان فقرا و رعایا( اگر چه به عقیده بنده آنها مالکند نه رعیت) و برای اینکه من بعد معلوم باشد چقدر باید حق الارض و حق السما بدهند یک اساس معینی اتخاذ نموده و پیشنهاد کرده است که یک عشر بابت حق السما و یک عشر هم بابت حق الارض بپردازند. | ||
+ | |||
+ | اما راجع به طواحینی که در اراضی اربابی واقع است و با آب اربابی دائر است آن یک مذاکراتی دارد که در جای خود خواهد شد ولی راجع به این طواحینی که فعلا مطرح مذاکره است بنده تحقیقات خارجی کردهام و معلوم شدکه سابقا زیادتر از این گرفته شده و در صورتیکه این لایحه تصویب شود تعدیلی در آن به عمل خواهد آمد. | ||
+ | |||
+ | دیگر از مذاکراتی که میشود این است که چون بودجه مملکتی به مجلس نیامده است ما هم این لایحه را تصویب نمیکنیم نتیجه این مذاکره این است که به همان ترتیب هرج و مرج سابق باشد یعنی از یکی صد بیست بگیرند و از دیگری صد ده و دیگری صد و سی برای چه؟ این تعدیل است مالیات جدید نیست ربطی به جمع و خرج مملکتی ندارد. | ||
+ | |||
+ | این است که بنده عرض میکنم مذاکراتی که تاکنون در اطراف این تعدیل شده است خارج از موضوع است و هیچ مربوط به این لایحه نبوده. | ||
+ | |||
+ | حالا اگر آقایان راجع به اساس خالصجات قائل شوند که دولت نباید اصلا مالک باشد و باید خالصجات قائل شوند که دولت نباید. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | اصلا مالک باشد و باید خالصجات را به زارعین بدهد البته آن موضوع علیحده است لکن تا وقتی که مجلس این تصمیم را نگرفته است و دولت دارای ملک و آب است همان معامله که سایر مالکین نسبت به ملک خود میکنند دولت هم باید همان معاملات را نسبت به ملک خود می کنند دولت هم باید همان معاملات را نسبت به خالصجات بکنید. | ||
+ | |||
+ | آیا در اراضی هر کدام از ماها اگر کسی بخواهد آشیایی بسازد راضی میشویم؟ | ||
+ | |||
+ | یقینا یا حقی نگیریم نخواهیم گذاشت کدام یک از مالکین بدون اینکه حقی بگیرند ملک خود را به دیگری میدهند؟ | ||
+ | |||
+ | بنابراین این مطلب نه مالیات است و نه تحمیل بر فقرا بلکه تعدیل است و میخواهند یک اصول غیر مرتببی را که سابقا در طواحین معمول بوده و تحت یک پرنسیب واحدی درآورند و این پیشنهاد را تقدیم مجلس نمودهاند. | ||
+ | |||
+ | تازه پس از دو ساعت که صحبت میشود هنوز موضوع به دست نیامده است که بنده عقیده دارم آقایان از خود موضوع صحبت بفرمایند و اگر میفرمایند دولت نباید از خالصه چیزی بگیرد و بفرمایند اولا اگر معتقدند که باید از خالصه چیزی بگیرد بفرمایند اولا اگر معتقدند که باید از خالصه استفاده بنابراین این اشکالات لازم نیست و باید برای دولت حق مالکیت قائل شد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- البته آقایان با چند دقیقه تنفس موافقند. | ||
+ | |||
+ | (در این موقع مجلس برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی. | ||
+ | |||
+ | (اجازه) | ||
+ | |||
+ | حاج میرزا مرتضی- بنده اساسا تا وقتی که این مالیاتهایی که گرفته میشود مصارفشان کاملا معلوم نباشد یا وضع هر نوع مالیات جدیدی مخالفم. | ||
+ | |||
+ | اما با این لایحه به خصوص هم که آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند تعدیل است و به عقیده بنده نه تعدیل است نه مالیات بلکه حق الارض یا حق السما میباشد مخالفم زیرا همانطور که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند این ضرر غالبا به اشخاصی که فقیر هستند وارد میشود و بر اعیان و اشخاصی که فقیر هستند وارد می شود و بر اعیان و اشخاصی که تفنا گاهی یک لقمه نان میل میفرمایند وارد نمیشود. | ||
+ | |||
+ | زیرا این مالیات یا این حق را دولت مستقیما از طواحین میگیرد و اشخاصی هم که طاحونه ساختهاند این مالیات را در روی اجرت آسیا میاندازند و بالاخره از فقرای بیچاره میگیرند بنده معتقدم این حق الارض و حق السمایی که دولت از طواحین میگیرد و مبلغ خیلی قلیلی میباشد ملغی شود و من بعد چیزی گرفته نشود زیرا از این راه چیز زیادی به دولت نرسیده و فایده آن به فقرا و بیچارگانی که محتاج خوردنمان میباشد خواهد رسید و دولت میتواند در عوض این مالیات مالیاتی بر چیزهایی نفتی و چیزهایی که تحمیل بر فقرا نشود وضع کند از این نقطه نظر بنده مخالف این لایحه هستم و تقاضا میکنم این مالیات ملغی گردد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای سلطان العلما مخالفند؟ | ||
+ | |||
+ | سلطان العلما- در یک قسمت بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای اقبال السلطان چطور؟ | ||
+ | |||
+ | اقبال السلطان- موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | اقبال السلطان- امشب در موضوع این لایحه مذاکراتی شد که به عقیده بنده این اندازه لزومی نداشت بنده بسیار متاسفم که آقایان مخالفین در راپورتی که کمیسیون طبع و توزیع نموده درست دقت نفرمودهاند و اگر هم دقتی کرده باشند در این ایام تعطیل فراموش فرمودهاند. | ||
+ | |||
+ | اگر در راپورت کمیسیون در پیشنهاد دولت ملاحظه فرمایید خواهید دید که در هیچ کدام گفتوگوی مالیات در بین نیست پیشنهاد دولت این است که یک عشر بابت حق السما و یک عشر هم بابت حق الارض و یک عشر هم بابت مالیات گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | در کمیسیون قوانین مالیه مذاکره شد که چون درلایحه ممیزی که تازه به کمیسیون رسیده فقط یک حقوقی برای طواحین معین شده لذا مذاکره در مالیات طواحین خالصه موقوف باشد تا یک تصمیم کلی برای تمام طواحین اتخاذ شود و عجالتا این راپورتی که مطرح است ربطی به مالیات طواحین ندارد بلکه فقط حق مالک را از آسیا معین مینماید. | ||
+ | |||
+ | در ایالات و در دهات آقایانی که ملک دارند میدانند که سایر مالکین از این قبیل آسیاها خیلی بیش از این مقدار فایده میبرند. | ||
+ | |||
+ | در بعضی نقاط یک ثلث مالک و دو ثلث سازنده آسیا میبرد و در اینجا کمیسیون تمام این نظریات را با هم جمع نموده و این راپورت را تقدیم داشته است و در واقع به صاحبان آسیا صد سیزده تخفیف داده است. | ||
+ | |||
+ | به علاوه مبلغی که حالا از بعضی جاها میگیرند شاید از صد و سی هم تجاوز میکنید ولی در این لایحه صد بیست معین شده فقط چیزی که در اینجا باعث این مذاکرات شده این است که این حقی را که دولت از اراضی و املاک خود دریافت میدارد اسم آنرا مالیات گذاردهاند در صورتی که مالیات نیست فقط عایدات دولت است که از اراضی یا آب خالصه گرفته میشود. | ||
+ | |||
+ | شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن فرمایشاتشان فرمودند من با وضع مالیات بر آسیاها مخالفم زیرا مالیات بر آسیا اسباب گرانی آرد و نان و بالنتیجه بر فقرا خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | اولا باید بدانند که در تهران اداره ارزاق موجود است و نان را اعم از اینکه از طواحین مالیات بگیرند یا نگیرند به قیمت معین میفروشند و بهر نحو باشد تغییری در قیمت نام داده نمیشود. | ||
+ | |||
+ | ثانیا در ولایات هم معمول این است که صاحبان آسیا نمیتوانند هر چه بخواهد از خبازها برای آرد نمودن گندم اجرت بگیرند. | ||
+ | |||
+ | بلی با سایرین این معامله را میکند و هر چه بخواهند خرواری دو یا سه یا چهار تومان میگیرند ولی راجع به خبازها این قسم نیست و نرخ معینی دارد که بیش از آن نمیتوانند دریافت دارند. | ||
+ | |||
+ | مثلا در کرمانشاهان اجرت آسیا کردن سه تومان است ولی خبازها از خرواری یک تومان بیشتر نمیدهد در سایر جاها هم همینطور است و اعم از اینکه بر طواحین مالیاتی وضع شود یا نشود آن حقی را که برای آنها معین کردهاند همان را خواهند گرفت و هیچ تحمیلی بر خباز نخواهد شد و نان هم گران نمیشود مگر اینکه قیمت غله ترقی کرده و بالنتیجه نان گران شود. | ||
+ | |||
+ | آقای آقا سید یعقوب از توضیحات آقای مخبر که فرمودند این لایحه مالیات نیست بلکه حق اربابی است باز هم اظهار فرمودند خوب است از طواحین صد پنج بابت مالیات دریافت شود. | ||
+ | |||
+ | به علاوه فرمودند حق الارض بگیرند به عقیده بنده اگر میفرمودند حق السما بگیرند و حق الارض نگیرند بهتر بود زیرا بر فرض هم صد ذرع درصد ذرع زمین آسیاب بسازند چندان ضرری وارد نمیشود ولی چون برای آب و جریان آن مخارجی از قبیل تعمیر قنات و پاک کردن مجرا و غیره لازم است لذا باید حق السما گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | بنابراین اگر درست دقت میفرمودید این ترتیب را بهتر میدانستید. | ||
+ | |||
+ | آقای دولت آبادی میفرمایند صد سی برای مخارج کم است البته اگر بنا باشد صد سی از مخارج آسیاهای اربابی کسر شود حق به جانب ایشان است. | ||
+ | |||
+ | ولی ملاحظه میفرمایید که از صد قسمت بیست قسمت دولت میبرد هشتاد قسمت دیگر در عوض همان مخارج و زحماتی است که شخص برای بنای آسیا متحمل میشود. | ||
+ | |||
+ | آقای وحید الملک فرمودند که قبل از تعدیل بودجه حاضر نیستم هیچ گونه مالیات جدیدی رای دهم جواب ایشان هم همانطور که آقای مخبر فرمودند این است که البته برای وضع مالیات جدید شاید تمام آقایان نمایندگان عقیدهشان این است که تا بودجه مملکت تعدیل نود و ندانیم چقدر کسر داریم نمیتوان مالیات جدیدی وضع کرد. | ||
+ | |||
+ | ولی باید دانست این لایحه مالیات نسبت بلکه حق اربابی است. | ||
+ | |||
+ | دیگر اینکه از آرزوهای آقای وحید الملک این است که آقای وزیر مالیه در هشتم سال جدید قانون تفریح بودجه سال قبل را تقدیم مجلس نمایند. | ||
+ | |||
+ | بنده تصور میکنم در اروپا هم که تمام ادارات مرتب است دولت میتواند یک ماه بعد از سال هم قانون تفریق بودجه را به مجلس بیاورند زیرا خودتان در وزارتخانه تشریف داشتهاید و کار کردهاید و میدانید که باید تمام دخل و خرج ایالات و ولایات و قرا و قصبت هر چه هست به مرکز برسد بعد از آن دولت آنها را جمع نموده و بودجه را تعدیل نموده آن وقت صورت آن را به مجلس تقدیم نماید و همانطور که آقای مخبر فرمودند خود انجام این مسئله سه چهار ماه وقت لازم دارد. | ||
+ | |||
+ | بالاخره گمان میکنم خوب است آقایان موافقت فرمایند که این لایحه زودتر از مجلس بگذرد چون یک فوایدی برای صاحبان آسیا در آن متربت است و ما هم در کمیسیون صورتی خواستیم که عجالتا و سابقا از این آسیاها چه میگرفتهاند. | ||
+ | |||
+ | معلوم شد از بعضی از آسیاها چهار عشر و از بعضی سه عشر و نیم از برخی سه عشر و بالاخره دو عشرونیم میگرفتهاند و از بعضیها هم هیچ نمیگرفتند حالا ما آمدیم کلیه طواحین دو عشر گرفته شود و اگر آقایان این لایحه را رد بکنند یک ضرر به کلی به صاحبان طواحین که بیش از این مبلغ میدهند وارد آوردهاند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در کلیات مذاکرات کافی نیست؟ | ||
+ | |||
+ | (گفتند کافی است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- رای میگیریم داخل در شور مواد بشوییم یا نه؟ | ||
+ | |||
+ | آقایانی که تصویب میکنند داخل در شور مواد بشوییم قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اکثر نمایندگان قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصویب شد ماده اول قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به مضمون دیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده اول- از عایدات خالصی طواحین که در اراضی اربابی واقع شده و یا آب خالصه کار میکند یک عشر بابت حق السما دریافت | ||
+ | |||
+ | |||
+ | می شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه) | ||
+ | |||
+ | سلیمان میزا- آیا می شود در ماده اول هم طور کلی در این لایحه مذاکره نمود یا خیر. | ||
+ | |||
+ | اگر می شود بنده عرایضی دارم عرض کنم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بلی می شود. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- چون آقایان مذاکرات را در کلیات کافی دانستند موقع نرسیده بنده عرایض خودم را به طور کلی عرض کنم | ||
+ | |||
+ | این بود که از آقای رئیس اسفسار نمودم که آیا ممکن است دراین لایحه هم مثل سایرلورایح قانونی در شور ماده اول داخل مذاکره در کلیات شده یا خیر؟ | ||
+ | |||
+ | چون تصدیق فرمودند که می توان داخل در کلیات شده لذا بنده هم جواب آقایان را یک یک عرض می کنم . | ||
+ | |||
+ | اولا در کمال نزاکت با آقای حاج شیخ اسدالله عرض می کنم که ایشان در ضمن نطقشان یک قسمتی از وظائف آقای رئیس را اعمال فرمودند یعنی به مخالفین فرمودند مذاکرات شما خارج از موضوع این لایحه است و اخطار خارج از موضوع مذاکره بودن فقط مطابق نظامنامه فعلی از وظایف شخصی رئیس است واحد به علاوه اشخاصی که در اطراف این لایحه صحبت کردند ؟؟؟ در موضوع لایحه بود. | ||
+ | |||
+ | از آقای حاج شیخ اسدالله معذرت می خواهم لکن چون ایشان تصمیمی فرمودند بنده هم این مسئله را یاد آوری نمودم. | ||
+ | |||
+ | آقای فهیم الملک فرموددند که بنده در آخر عرایضم تقریبا موافقت نمودم. | ||
+ | |||
+ | خیر سوء تفافهمی واقع شده بنده هیچ وقت با وضع مالیات بر ارزاق عمومی موافقت نخواهم کرد ایشان به طور اغراق گوئی فرمودند بنا به این بر گندم هم نباید مالیات وضع شود بلی نباید بر گندم مالیات وضع کرد. | ||
+ | |||
+ | اگر موقعی تعدیل بودجه واحد مالیاتها در دست بنده باشد می گویم ارزاق عمومی واحد مالیات نباید وضع کرد بجهت این که دلیل ندارد. از گندم که جزو ارزاق عمومی است مالیات گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | و هر چه از این قبیل مالیات ها گرفته باشد. بنده با آن مخالفم خواه مالیات ارضی باشد خواه مالیات گندم ولی هنوز آن موقع برای بنده رسیده و این اظهاراتی که حالا می کنم برای است که عقیده زیاد پیدا کنم هر وقت هم عقیده واحد هم مسلکان بنده زیاد بشوند یکی از پیشنهادات بنده این است که مالیات از ارزاق پیشنهادات بنده این است که مالیات از ارزاق عمومی واحد گندم نبا به دریافت شود و دولت باید مخارج خودش را از متولین بگیرد از فقراء و ضعفاء مالیات را باید از آنهائی که زیاده تر از این مملکت استفاده می کند. گرفت و باید حتی الامکان سعی کرد از بیچاره سربازو و پیشخدمت مأمورین جزء دولت و رعایا و فقرائی که دوازده الی چهارده تومان حقوق دارند و یا این که اصلا حقوق ندارند و از سرمایه خودشان معیشت می کنند کسر مالیات گرفت زیرا دولت بیشتر از این مخارجی را که می کند. برای حفظ جواهرات و اموال اعیان است. که دزد نبرد و الارعیت چیزی ندارد که درد نبرد و آژان برای حفظ آن لازم باشد در این صورت باید مخارج را هر کس باندازه که از ممکلت استفاده می کند بپردازد. | ||
+ | |||
+ | اگر مالیات مستقلات در مجلس مبدل دش به مالیات خانه های اجاره به بنده مربوط نیست و تقصیری به بنده نیست زیرا اگر به مذاکرات آن دوره رجوع شود ملاحظه خواهید فرمود که بنده فریاد می زدم کسی که قصر خودنق ساخته به و به وجود آن خانه را مفتخر نموده و معلوم نیست قبول آن را از چه راه های عجیب و غریبی تحصیل نموده باید مالیات بدهد. نه آن شخصی که پول ندارد خانه بسازد و مجبور است اجاره نشینی باشد. | ||
+ | |||
+ | بلی در آن موقع هم بنده مخالف بودم لگن چکنم که آن وقت هم در اقلیت بودم. | ||
+ | |||
+ | اگر مثلا امروز این لایحه بگذرد و دوره دیگر صحبت شود آیا باید گفت که تو در مجلس بودی و با این لایحه موافقت کردی؟ | ||
+ | |||
+ | خیر بنده موافق عقیده مسلکی خودم رفتار کرده ام و تقصیری به بنده وارد نیست. آقای آقا سید یعقوب فرمودند معامله با سوات بگذرد البته زهی سعادت، انسان دوره امام زمان را درک کند. موفق شود در خدمت امام زمان (ص) باشد و معامله هم با صلوات کند ولی تا موقعی که به زمان با سعادت نرسیده ایم لااقل باید کاری بکنیم که معاملات با نصاف بگذرد و مالیات از روی انصاف بر اهالی تحمیل شود و هر کس که مخارج بصرفه او می شود مالیات بدهد بعضی از آقایان در قبال عرایض نبده فرمودند که آسیا مال اعیان است و تصور فرموده اند. بنده در عین این که حمایت از فقرا می کنم می خواهم حقیقتا غلط اندازی کرد و حمایت از اعیان نمایم . | ||
+ | |||
+ | خیر استباه شده است همه املاک مال اعیان است و به عقیده بنده باید روزی برسد که کلیه املاک دولت بین خورده مالک تقسیم شود بانک فلاحتی در جزومرامنامه من است صاف و ساده عرض می کنم اگر بنده اگثریت پیدا کنم اول املاک خالصه دولت را به رعایا می فروشم و می گویم قیمت آن را با اقساط ارباب اصل قیمت ملک و قسمتی بابت مالیات بدهند تا رعایا مشمول شوند و البته زمین که تعلق به خورده مالک داشته باشد بهتر می توان از آن استفاده نمود و بیشتر آن ملک را آباد می کند. | ||
+ | |||
+ | با این جهت صورتی که اکثریت داشتم ای عقیده را اول درباره املاک و خالصجات دولتی اعمال می کردم یعنی لایحه از مجلس می گذارندم که خالصجات را به اقساط استهلاکی به رعیت فروخته و در هر سال یک مبلغی بابت قیمت ملک دریافت دارند تا بعد از بیحث الی سی سال رعیت عوض املاک خالصه دارای املاک شخصی خود باشد دولت هم که از این ترتیب استفاده می نماید و دیگر محتاج باداره عریض و طویل خالصجات تهران و ولایا نبوده و از این راه هم مبلغی صرف دولت خواهد شد و هم اصول زندگیانی رعیت یه صرفه نزدکتر شده است. | ||
+ | |||
+ | این است که عقیده بنده و هر وقت اکثریت پیدا نمایم البته این لایحه را از مجلس خواهم گذراند و امیدوارم دوره چهارم مجلس این افتخار را ربورده و این کار را بکند و ثابت نماید که دولت نباید مالک باشد و دولت نباید اصول مالکیت را اتخاذ نماید. | ||
+ | |||
+ | رعیت باید کار کند تا املاک آباد شود. و در عمل هم دیده ایم هر کجا ملک خرابه است یا خالصه است یا مال وقف زیرا موقعی که آباد است از آن استفاده می نمایند وقتی خراب شد آن را تعمیر ننموده و به حال خرابی باقی می گذارند. | ||
+ | |||
+ | پس چه موقعی بهتر از آن است که باید این اصلاح قائل شویم و املاک خالصه بین خورده مالک تقسیم نمائیم تا مملکت استفاده نموده و هم از بودجه یک قلم بزرگ مخارج حذف شده باشد. | ||
+ | |||
+ | اما راجع به این لایحه با وجود این که در بالایش نوشته شده لایحه قانونی راجع بمالیات طواجین معهذا یک فصولی در آن هست که می توان گفت این لایحه راجع به اجازه املاک دولت است. | ||
+ | |||
+ | این به عقیده تقصیر نیست کسی که این پیشنهاد را نمود و زیر مالیه است و البته توضیح خواهد داد اگر دولت می خواهد آبش را اجازه دهد چرا در بالای لایحه می نویسد لایحه قانونی راجع به مالیات طواحین | ||
+ | |||
+ | البته حالا که این طور نوشته شده بنده مخالفت می نمایم زیرا بنده با مالیاتی که بارزاق عمومی وضع شود مخالفم . | ||
+ | |||
+ | بهر حال این لایحه از نقطه نظر قانونی گذاری مخلوط است یکجا گفتگوی مالیت است یکجا گفتگوی اجاره است. و می گوید دولت باید آب و علکش را اجاره بدهد. | ||
+ | |||
+ | شاید بنده درست ملتفت نشدم ولی ظاهر عبارت چه از حیث ترتیب اجاره و چه از حیث ترتیب مالیات مخطوط است. | ||
+ | |||
+ | آقای مخبر محترم در ضمن بیانات خودشان فرمودندم یک قدم بزرگی پیش رفته ایم وجمع و خرج بودجه مملکتی در این دوره چهار اصلاح شده است. | ||
+ | |||
+ | البته کمیسیون یک قدم پیش رفته است و به خیال خودش کاری کرده است ولی بنده صدایم را بلند کرده فریاد می زنم که هنوز بودجه کل مملکت به مجلس نیامده است فقط یک تقریباتی به مجلس آمده است کلمه بودجه لغت فرانسه است و یک چیزی نیست که ما این جا اخنزاع کرده باشم و آن چیز را که ما اطلاق بر کلمه بودجه می کنیم بر خلاف اصول بودجه این است که در همه جا معمول و متداول است مثلا یک ورقع صورت خرج وزارت داخله یا عدلیه را می آوریم آن وقت می گوئیم این بودجه وزارت داخله یا وزارت عولیه است. | ||
+ | |||
+ | در صورتی که نفظ بودجه به جمع و خرج هر دو تعلق می گیرد نه این که بگوئیم فلان قدر خرج فلان وزارت خانه بودجه است. | ||
+ | |||
+ | ما وقتی می توانیم به یک صورت اطلاق بودجه کنیم که در یک صفحه صورت جمع نوشته شده باشد. و در یک صفحه صورت خرج و مطابق قانون اساس هنوز بودجه مملکت معین نشده | ||
+ | |||
+ | باید صورت جمع و خرج مملکت درپانزدهم حود حاضر باشد. | ||
+ | |||
+ | در قانون اساسی مخصوصا تصریح شده دولت باید باید بودجه هر سال را درنیمه دوم سال قبل تقدیم نمایدکه مجلس برای پانزدهم حوت حاضر کند حالا اگر آقایان وزراء این عمل را نفرموده اند آیا باز هم تقصیر بنده است؟ معمول می شود یا نه قانون اساسی مراجعه نفرموده اند یا به واسطه کثرت مشغله و فقدان وقت و فرصت بوده است. | ||
+ | |||
+ | در هر حال هنوز به آن ترتیبی که آمال و آرزوی ما است یعنی به تنظیم و ترتیب بودجه مملکت موفق نشده ایم. | ||
+ | |||
+ | قدم بزرگ آن وقتی است که به نیم صفحه جمع و در یک صفحه خرج به طوری که معمول و متداول همه دنیا است به مجلس شورای ملی پیشنهاد شده و نظریه دولت هم در آنجا نوشته شده باشد که چون فلان قدر کسر بودجه داریم برای این که موازنه بین جمع و خرج حاصل آید مقتضی است فلان مالیات وضع و بر ملت تحمیل شود. | ||
+ | |||
+ | تمام مذاکرات اساسا در تمام دنیا به سر جمع است که می گویند جمع را باید درست کرد چنان چه تمام مذاکرات و مناقشات اجزاب سیاسی همه جا به سر جمع است و در سر خرج بودجه چندان حرفی نیست. | ||
+ | |||
+ | اگر کسی کتابچه بودجه را باز کرد و ترتیب آن را ملاحظه کند به خوبی می بیند که این یکی از اصول مسلمه است و همان طور که در دو تا چهار تا می شود این هم واضع است که بودجه هر مملکت باید شامل جمع | ||
+ | |||
+ | |||
+ | و خرج آن مملکت باشد ولی ما یک اصل ثالثی را در مملکت خودمان اتخاذ کرده ایم یعنی بدون این که کنابچه جمع را به مجلس بیاورند همه روزه یک لایحه برای خرج پیشنهاد می کند که فلان شخص بود و فوت کرده فلان مقدار حقوق در شهریه درباره مورثه او برقرار کند. | ||
+ | |||
+ | خوب فرضا ورثه آن شخص مستحق باشند اما با این که می نمی دانم جمع مملکت چیست چه طور می توانم رأی بدهم که یک مستحق بیچاره ترین این شهریه را بپردازد. | ||
+ | |||
+ | آنهم با این همه دولت با آن بدبخت می شود. و مأموردولت میرود و گکردن بندرا از گردن فلان زن بیچاره دهقان و رعیت بدبخت بروز بیرون آورد آن وقت این پول را چطور می شود محل خرج تمیش و شهریه جمعی دیگر قرار داد. | ||
+ | |||
+ | بنده در این مدت بهیچ وجه ندیده ام یک حقوق پنج تومانی برای رعیت بدبخت یا عمله بیچاره پیشنهاد و برقرار شود. | ||
+ | |||
+ | مثلا بگویند فلان آهنگر جلو آتش پوست او کنده شده است و مرده است بنابر این خوب است یک شهریه هم درباره ورثه او برقرار شود | ||
+ | |||
+ | فقط اشخاصی که لقیوای عرض و طویل یا پارک های نزهت افزای قشنگ دارند استحقاق شهریه را دارند یا فلان متمول پارک دار که فوت کرده و حالا دیگر ورثه اش نمی توانند مثل سابق اتومبیل سوار شوند آنها مستحق اخذ شهریه هستند. | ||
+ | |||
+ | بنده باز تکرارا عرض می کنم مادام که صورت جمع هایدات را ندیده ایم بنده نسبت به تمام لوایحی که راجع به بودجه به مجلس می آید مخالفم و رأی نخواهم داد اما این که آقای وحید الملک فرمودند بودجه هر سالی باید در هضم یا هشتم سال جدید حاضر باشد و آقایان اشکال کردند که این امر غیر ممکن و مجاز است بنده تصور می کنم مقصود آقای وحید الملک از این اظهار این نبوده که حکما در هفتم یا هشتم سال جدید لایحه تفریغ بودجه حاضر باشد. بلکه عرض ایشان این بود و خواستند یاد آوری کنند سال که با آخر رسید دولت باید جمعا و خرجا دفترش را ببندد و رسما اعلان کند دفلاتر سال گذشته بسته شده و مالیات سال جدید صرف خرج سال گذشته نباید بشود. | ||
+ | |||
+ | مثل دفتر تجارتخانه که در آخر سال دو خط زیر دفترش می کند. و می گوید خرجم در این سال این بوده است کرده ام و دخل هم فلان مقدار بود که عابدم شد و همین طور باید در آخر سال دولت اعلان کند که فلان مقدار مالیات لا وصول دارم که از سال قبل باقی است. و باید گرفته شود و همین طور نسبت به معنی در جای خود معلوم و معین باشد. | ||
+ | |||
+ | گمان می کنم مقصود ایشان از آن عبارت بسته به شدن دفتر جمع خرج دولت بوده والا ایشان و همه ماها به خوبی می دانیم که در ظرف هفت یا هشت روز که آن هم مصادف با ایام تعطیل است و تمام اوقات به دید و بازدید وملاقات می گذرد دفتر یک بقالی را نمی شود مرتب و منظم کرد چه رسد به بودجه یک مملکت. | ||
+ | |||
+ | بهر حال اگر مقصود آقای وحید الملک هم این نبود مقصود بنده اعم از این که سوء تفاهم بشود یا نشود همین است که در آخر هر سال دولت دفترش را معین کند بقایان مالیاتی سال گذشته را بخرج سال آینده بیاورد و مراتب را اعلان کند. | ||
+ | |||
+ | به طوری که مکرر در این جا گفته شده اسا مشروطیت و مجلس بر سر بودجه است اگر بودجه درست و مرتب شود هیچوقت دوره فترت پیش نخواهد آمد. | ||
+ | |||
+ | اگر آقای وزیر در موقعی که می خواستند این لایه را پیشنهاد کنند از بنده سوال می کردند. برای این که این لایحه خوب واضع باشد و هیچ نوع سوء تفاهمی نشود عرض می کردم خوب است این لایحه طور دیگری نوشته شود و گویا آقای حاج شیخ اسدالله بودند و فرمودند این لایحه اگر تصویب شود به صرفه رعایا خواهد و اگر تصویب نشود بیشتر می گیرند و یک نفر دیگر از آقایان فرمودند در ساوجبلاغ مأمورین نسبت به برهایا تعدی و اجعاف می کنند. | ||
+ | |||
+ | خدا مارا از شر این مأمورین و از دست تعدی این ها خلاص و آسوده کند که والا خودمان که تا به حال نتوانسته ایم خودمان را خلاص کنیم | ||
+ | |||
+ | بهر حال خوب بود این لایحه طور دیگر نوشته شود مثلا همانطور که آقای اقبال السلطان مختصر توضیحاتی دادند آقای وزیر هم خوب بود توضیح می دادند و مرقوم می فرمودند در املاک خالصه اولا آب موجود است و مالیاتی که از آنها گرفته می شود. بالغ بر چه مبلغ است مثلا یک ثلث است دو عوائد رو به همرفته این مبلغ می شود. | ||
+ | |||
+ | و ما حالا می خواهیم یک عشر دو عش گرفته شود و در نتیجه این پیشنهاد تخفیفی بفقرائ داده می شود آن وقت شاید بنده درست تطبیق می کردم و وقتی که این فرقی را در تحت عدر میدیدم و تصور یم کردم تخفیفی به فقراء داده می شود. | ||
+ | |||
+ | شاید کمتر مخالفت می کردم ولی حالا مطابق نطقی که موافقین محترم فرمودند هم چو معلوم می شود که در بعضی جاها یک عشر می گیرند و در بعضی جاهای دیگر دو عشر گرفته می شود و در بعضی جاها هم هیچ نمی گیرند. | ||
+ | |||
+ | خوب با این حال بنده چرا رأی به دو عشر بدهم و تعدی به آن بدبخت ها بکنم | ||
+ | |||
+ | به علاوه خوب بود آقایی وزیر این جا معین می فرمودند از تصویب این لایحه بودجه عمومی چقدر فایده می رسد یا بالعکس چه مبلغ خسارت عاید می شود. | ||
+ | |||
+ | وجه مقدار از این کار بر بودجه افزوده شده و بدولت نفع می رسد. | ||
+ | |||
+ | آن وقت ما از نقطه نظر تمدیل بودجه هم که بود موافقت کرده و این لایحه را تصویب می کردیم و از این گذشته موافقین محترم این لایحه ار تصویب می کردیم و از این گذشته موافقین محترم این لایحه که باما مخالفند اسلحه قوی پیدا می کردند. (و همان طور که آقای وحیدالملک فرمودند در دوره دوم مالیات وضع می کردیم که از فرض خلاص شده و کمتر از اجابت استقراض کنیم ) در این صورت آقایان مخالفین هم می توانستند بما حمله کنند و بفرمایند از نقطه نظر تعدیل بودجه وخلاص شدن از شر قرض هم که شده باید این لایحه را تصویب کرد آن وقت ما هم تصویب می کردیم زیرا می دانستیم فلان مبلغ معین صرفه ما است و بر بودجه افزوده خواهد شد شاید این قرایض بنده در خارج تصور شود حمله به دولت یا استیضاح از دولت است. | ||
+ | |||
+ | خیر؟ مقصود بنده حمله به دولت نیست | ||
+ | |||
+ | وقتی که مجلس با کثریت رأی اعتماد به دولت داد باید با دولت در تمام کارها شرکت کرده و در اصلاح امور باید مسئولتی مشترک داشته باشند. و صادقانه با هم کار کنند. | ||
+ | |||
+ | ولی در عین حال به عقیده بنده دولت آن است که عیب آدم را در جلو رو بگوید نه این که تمامش اظهار کند به به مرحبا چه کار خوب کردی. زیرا از به به گفتن و تحسین کردن کار اصلاح نمی شود. | ||
+ | |||
+ | این جا گفتگوی عمومی است گفتگوی شخصی نیست . | ||
+ | |||
+ | در هر حال به عقیده بنده مادام که بودجه کل مملکتی جمعا و خرجا به مجلس نیامده ما نمی توانیم با این قبیل لوایح رأی بدهیم . | ||
+ | |||
+ | حالا اگر اکثریت مجلس رأی می دهد. آزاد و مختار است. بنده به اندازه سهم خودم عرض می کنم تا بودجه کل مملکت شامل جمع و خرج باشد. به مجلس نیامده نباید با این لوایح رأی داد. ما به منزله ناظر هستم و باید بدانم این وجوهات بچه مصرف می رسد. | ||
+ | |||
+ | شاید ما زیادی داشته باشیمولی حالا که نمی دانیم و هنوز صورت جمع ار به طوری که باید ندیده ایم چرا مالیات جدیدی وضع کنم . | ||
+ | |||
+ | اول ما باید عایدی خودمان را ببینمی اگر کم داشتیم آن وقت مالیات وضع کنیم یا کسی ادعا می کرد و می گفت (شاید هم صحیح می گفت) | ||
+ | |||
+ | دولت برای معارف مملکت یک شاهی نمیدهد بنده تعجب کردم و گفتم چطور ممکن است در صورتی که ما بیست و سه هزار تومان برای معارف تصویب کردیم گفت اشتباه می کنیددر بودجه جمع صد یک حقوق ار متطور نکرده اند بیست میلیون هزار تومان صد بکش می شود و آن وقت تومانی یک عباسی هم می گیرند خرواری یکقران هم می گیرند. | ||
+ | |||
+ | همه این ها را وقتی که جمع کنیم شاید چهارصد هزار تومان به عنوان مالیات تعارفی از این مملکت پول می گیرند با این حال آنوقت مواجب و حقوق معلم بیچاره فلک زده همیشه تأخیر می افتد و می گویند پول نیست در صورتی که این یک محلی است که اختصاص به معارف داده شده است. | ||
+ | |||
+ | حالا از تمدیات مأمورین هم بگذریم از پنج من گندم رعیت بیچاره هم همان یک قران را از یک خروار می گیرند دریافت می دارند. همه این ها به جای خود. | ||
+ | |||
+ | حالا آمدیم در سر اب خالصه اولا باید فهمید این آب خالصه قنات است یا دروخانه چونیکقدری فرق می کند ولی هیچ معلوم نیست کدام یک از این ها است بعضی از آقایان استدلال می کردند بر این که چون سایر مالکین آسیاها در املاک شخصی خودشان نسبت به مستاجرین ظلم می کنند ما هم باید آن تعدی را یاد گرفته و در املاک خالصه که اختیارش با ما است معمول داریم شاید بنده درست ملتفت نشده ام اگر آقایان خبر دارند که مالکین ظلم می کنند خوب است بر علیه آنها قیام نمایند و نگذارند تمدی کنند که نتوانند ظلم کنند واقعا هر کس مالک شد رعبت را نخریده که پوست آن بیچاره را بکند مالک ملک فقط به منزله یک پولدار سرمایه داری است که سرمایه اش همان زمین است و بدبختی دامنگیر آن بدبخت رعیت شده که در ملک یک صاحب زور اقامت کدره و متوطن شده است حالا آیا سزاوار است آن صاحبملک همه روزه به آن دعیت بدبخت ظلم و تمدی کند یا به عنوان این که من صاحب ملک هستم اجعاف نماید | ||
+ | |||
+ | چون بنده با مالکین محشور نیستم و از این موضوع هم اطلاع ندارم عرض می کنم اگر آقایان خبر دارند مالکین تعدی بر عایای خود می کنند خوب است جلوگیری کند نه اینکه ما هم تقلید این عمل زشت | ||
+ | |||
+ | |||
+ | را کرده و خودمان این رسم را معمول داریم. | ||
+ | |||
+ | بعلاوه در اینجا یک ماده نیست که پس از آنکه اکثریت این لایحه را قبول کرد بموجب آن ماده مالیاتهای معموله سابق نسخ و ملغی شود و در این لایحه اینقدر دقت نشده که وقتی یک مالیاتی وضع می کنند اقلا آن مالیات های سابق ملغی شود. | ||
+ | |||
+ | چون بدبختانه ما یک مأموریتی داریم که همیشه عمل باحتیاط می کنند یعنی هم مالیات سابق را بعنوان اینکه مجلس لغو نکرد می گیرند و هم مالیات جدید را از نقطه نظر اینکه مجلس وضع کرد دریافت می دارند. | ||
+ | |||
+ | پس بعقیده بنده ضرری ندارد ما هم عمل باحتیاط را حائز شمرده و این ماده را تفسیر کنیم و بگوییم فقط همین مالیات باید گرفته شود و آنها که سابقاً معمول بود کاملاً لغو و از درجه اعتبار ساقط است زیرا اگر ما اینکار را نکنیم باز بدبخت رعایا همه روزه دچار مظالم و تعدیات مأمورین شده و تا بخواهند بمرجع تظلم رفته احقاق حق خود را بخواهند بخدا رسیده اند. | ||
+ | |||
+ | در مملکتی که هنوز روابط کارگر و رعایا یا مالکین معلوم نیست در هر مملکتی که هنوز می شنویم مالک فقط برای اینکه مالک ملک است رعیت بدبخت را بفلک بسته او را چوب می زند و خیال می کند رعیت غلام و زرخرید او است و حال آنکه غلام فروشی در دنیا موقوف و منسوخ شده است در چنین مملکتی خوب است وقتی که مالیاتی وضع می شود مخصوصاً قید و تصریح شود که مالیات سابق لغو است والا مأمورین باز از مردم چند مقابل بعناوین مختلفه دریافت خواهند کرد. | ||
+ | |||
+ | فرضاً مردم هم شکایت بکنند چه اثری خواهد داشت. | ||
+ | |||
+ | زیرا پس از آنکه شکایتی بمجلس رسید مجلس ناچار است بوزارتخانه مربوط رجوع کند وقتی هم که وازرتخانه از آن مأمور سوال می کند و مراتب را استعلام می نماید جواب می دهد بخدا قسم دروغ و کذب است و قضیه بهمین شکل از بین می رود یکی از آقایان فرمودند از سایر جاها پول می گیریم و خرج اداره ارزاق می کنیم بنده بکلی مخالف این اداره ارزاق طهران هستم چرا اهالی طهران عزیز بی جهت شده اند. | ||
+ | |||
+ | بچه جهت باید چندین هزارتومان از سایر رعایای ستمدیده و بدبخت این مملکت بگیریم و در اداره بجناب مسیو فلان بدهیم که بمیل و اراده خودش فلان کار را بکنند بنده شنیده ام یک مأموری فرستاده اندبیست هزار خروار جنس بخرد و باو گفته اند از این بیست هزار خروار جنسی که برای اداره ارزاق می خری خرواری یکتومان حق العمل بتو خواهیم داد خوب چه کاری است از این بهتر. | ||
+ | |||
+ | با فرض اینکه اینمأموریت هیچ تقلب هم نکند و با نهایت صحت و درستی اعمال وظیفه هیچ حساب سازی هم نکند باز در یک مأموریت مختصر بیست هزار تومان از بابت خرواری یکتومان گیرش می آید. | ||
+ | |||
+ | این کار واقعاً از وزارت بهتر است که یکنفر مأمور دولت از اینجا بعراق برود بیست هزار خروار جنس بخرد آنوقت علاوه بر حقوق دیوانی و مخارج مسافرت یک قلم بیست هزار تومان در ظرف قلیل مدتی به عنوان حق الزحمه و حق العمل مأخوذ دارد. | ||
+ | |||
+ | اگر این راست باشد حقیقتاً چیز غریبی است با فقدان مالیه و کمی بودجه این قسم حق العمل ها مسئله عجیبی است. | ||
+ | |||
+ | ما نمایندگان تمام ایران هستیم و حقوق تمام رعایای ایران را خوده در سیستان خواه در آذربایجان و بالاخره شمالا و جنوبا شرفا و غربا باید محفوظ داشته و از هر قسم تفریط کاری جلوگیری کنیم. | ||
+ | |||
+ | چرا پول و دسترنج آنها باید صرف اهالی طهران یعنی این عزیزان بی جهت بشود شاید این برای این است که اشرف واغنیا در طهران زیادترند و برای آنها مشکل است در ناز و نعمت و در فراوانی و عزت نباشند باید رعیت جام خراسان یا مغان و یا کمال عسرت و پریشانی زندگانی کند و آنوقت از حاصل و دسترنج آنها اهالی طهران بهره مند و متنعم شوند. | ||
+ | |||
+ | بنا بر این بنده مخالف این ارزاق طهران هستم شاید بعضی ها تصور می کنند اگر این اداره ارزاق امروزه را برداریم در طهران قحطی می شود. | ||
+ | |||
+ | خوب در کرمانشاهان که اداره ارزاق نیست آیا قحطی است؟ اگر نبودن اداره ارزاق مستلزم با قحطی است پس چرا در همدان و اصفهان و بالاخره نقاطی که دارای اداره ارزاق نیستند قطحی نیست اگر چه وقتی که بنده شروع بعرض عرایض می کنم وقت مجلس را تضییع می کنم. | ||
+ | |||
+ | یکنفر از نمایندگان- صحیح است. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا- بلی صحیح است. | ||
+ | |||
+ | خودم هم می دانم صحیح است یعنی زیاد حرف می زنم. | ||
+ | |||
+ | اما گمان می کنم همه آقایان اینکار را می کنند. | ||
+ | |||
+ | در هر حال بنده تصور می کنم از حلقوم موکلین و از طرف کسانی که تحت فشار و مضیقه هستند فریاد می زنم و چون دست خود آنها نمی رسد که بگویند چرا باید وضع این مالیاتها بما تحمیل شود. | ||
+ | |||
+ | یا چرا بودجه مملکت خودمان را از جمع و خرج نمی دانیم لذا بنده از طرف آنها این عرایض را می کنم و فریاد می زنم بدبخت مردم بدبخت فقرا. | ||
+ | |||
+ | بیچاره ضعفاء و کسانی که در زوایای خیابان می میرند و برای تظلم و احقاق حق خود بمقامات عالیه دست رسی ندارند و چون پول ندارند در عدلیه همیشه محکوم شده و مقهور سرپنجه ظلم مأمورین هستند. | ||
+ | |||
+ | آن بیچاره مردم وقتی که مالیات می دهند باید بدانند بچه مصرف می رسد. | ||
+ | |||
+ | وقتی که مالیات از آنها گرفته شود نه اینکه بعضی دون بعضی اهالی اصفهان و طهران با هم فرقی ندارند مسئولیت و مصونیت همه آنها بعهده ماها است. | ||
+ | |||
+ | و باید سعی کنیم این بار سنگین را که بدوش گرفته و عهده دار آن هستیم بانجام رسانده و وسائل ترفیه و آسایش آنها را از هر جهت فراهم آوریم. | ||
+ | |||
+ | که تمام اهالی ایران نان خوب بخورند نه تنها اهالی طهران. | ||
+ | |||
+ | این است که بنده عرایض خود را خلاصه کرده و تکراراً عرض می کنم بنده با این لایحه مشتمل بر چهار ماده است مخالفم. | ||
+ | |||
+ | زیرا اولاً مقدماتش با آن اصول و ترتیبی که باید نوشته شود نوشته نشده است چون می خواهم از روی اطمینان رأی بدهم و بدانم در این رأی من چقدر فایده بدولت می رسد یا چقدر از زحمت رعایا کم می شود. | ||
+ | |||
+ | زیرا بنده بیشتر اهمیت باین مسئله دومی می دهم. | ||
+ | |||
+ | بنابراین چون این مراتب را نمی دانم با این لایحه مخالفم. | ||
+ | |||
+ | بعضی ها می گویند در ساوجبلاغ از آسیاهای خراب هم مالیات می گیرند. | ||
+ | |||
+ | نعوذبالله مگر این شعر شیخ علیه الرحمه را که می گوید: | ||
+ | |||
+ | چقدر خوب بود مرحوم شیخ حالا زنده می شد و می دید که از یک ده خراب از رعایای بیچاره با اینکه وکیل در مجلس دارند ده قسم مالیات می گیرند. | ||
+ | |||
+ | و بعلاوه خود این مواد مخلوط نوشته شده زیرا بعضی از راه اجازه است و بعضی از راه مالیات و دیگر اینکه در صورت تصویب این لایحه باید تصریح شود مالیاتهای سابق لغو است و هیچ در اینجا اشاره نشده است بالاتر از همه چون بودجه کل مملکتی بمجلس نیامده لذا بنده مخالفم. | ||
+ | |||
+ | ما باید لاینقطع ذکر بگوییم و بودجه کل را از دولت بخواهیم که هر چه زودتر بمجلس بیاورد تا جمع ما معلوم شود بدانیم چقدر پول می گیریم آنوقت اگر خرج بردخل زیادتی کرد ممکن است مالیات جدیدی وضع کنیم و اگر نه جمع ما مثل همان حساب ممارفی است که بعرض آقایان رساندم چرا تحمیل تازه بر ملت بکنیم فرصت هم که مالیاتی وضع کنیم باید برای اضافه مدارس تصویب کنیم و یک قدری معارف را وسعت و بسط دهیم والا مادام که بودجه کل به مجلس نیامده با وضع هر گونه مالیاتی بنده مخالم. | ||
+ | |||
+ | ولو مالیات بر اغنیاء هم باشد که آمال و آرزوی من است. | ||
+ | |||
+ | زیرا فلسفه حکومت شوروی و اصول مشروطیت برای این است که از تفریط کاری هایی که بنام وضع مالیات بررعایای بیچاره می شود حتی الامکان جلوگیری کرده آنها را از زیربار گران تعدی خلاص کرد. | ||
+ | |||
+ | برای چه بود که رعایا و مردم می خواستند از زیر بار استبداد و سلطه و اراده مطلقه سلاطین و پادشاهانی که بمیل خود وضع هر گونه مالیات و تحمیلی بر ملت می کردند و باراده سینه می بخشیدند و خرج می کردند در بردند و شبانه تهی کنند؟ | ||
+ | |||
+ | برای چه بود که اساس حکومت شوروی را می خواستند که برای این که بدانند جمع و خرجشان چیست؟ و بالاخره از کیفیت دخل و خرج مملکتشان اطلاع داشته باشند بنابراین وظیفه وکالتی بنده است این عرایض را اینجا از طرف موکلین خود عرض کنم. | ||
+ | |||
+ | ما باید سعی کنیم در این دوره چهار تفنینیه بودجه کل را بمجلس آورده در آن مطالعات عمیقه نماییم و بودجه را تعدیل کنیم و در واقع این افتخار را در این دوره بریاییم که ببینیم اگر کسر داریم فکری کنیم و مالیاتی وضع کنیم و اگر هم زیاد داریم چندی به رعایا ببخشیم چنانچه سلاطین سابق هم در ایام صلح و صفا و در اوقاتی که جنگ و منازعه با دولتی نداشتند مالیات را یکسال یا بیشتر به رعایای خودمی بخشیدند که در نتیجه آنها راحت و آسوده باشند حالا آن کاریکه آن ظالمین می کردند ما که نمایندگان هستیم چرا نکنیم. | ||
+ | |||
+ | بنابراین بنده با این لایحه باین دلائلی که عرض کردم مخالفم تا آقایان موافقین و مخیر محترم چه جواب فرمایید و عرایض بنده را چه قسم تعبیر نمایند. | ||
+ | |||
+ | وزیر مالیه – چون در اطراف این لایحه صحبتی از بودجه مملکتی شد لذا محض اطلاع آقایان عرض می کنم که گمان می کنم بودجه جمع و خرج مملکتی با صورت جزء آن تا آخر حمل به مجلس تقدیم گردد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | رئیس- چون مدتی از شب گذشته در صورتی که آقایان موافق باشند بقیه مذاکرات بماند جلسه آینده | ||
+ | |||
+ | جلسه آینده روز پنج شنبه ۳ ساعت قبل از غروب و دستور آن بقیه مذاکرات در لایحه که مطرح است. | ||
+ | |||
+ | شیخ الاسلام اصفهانی اجازه می فرمایید؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | شیخ الاسلام اصفهانی- بنده دو فقره سئوال از آقای وزیر عدلیه داشتم. | ||
+ | |||
+ | ولی ایشان تشریف نیاورده اند چون باید اصل دوم و بیست و هفتم قانون اساسی محفوظ باشد. | ||
+ | |||
+ | در قانون ثبت اسناد بعضی تصرفات شده است که با اصول قانون اساسی مخالفند. | ||
+ | |||
+ | لذا اجاره فرمایید در جلسه دیگر تشریف بیاورند و جواب بنده بدهند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اطلاع داده خواهد شد که روز پنج شنبه حاضر شوند. (مجلس تقریباً دو ساعت ازشب گذشته ختم شد). | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]] |
نسخهٔ ۳۱ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۳۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ فروردین (حمل) ۱۳۰۱ نشست ۸۲
صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه ۲۸ شهر رجب ۱۳۴۰ مطابق هفتم حمل ۱۳۰۱
مجلس دو ساعت و نیم قبل از غروب برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم شنبه ۲۷ حوت ۱۳۰۰ قرائت شد)
رئیس- گویا نسبت به صورت مجلس اعتراض نباشد- آقای حائری زاده (اجازه).
حائری زاده- آقای فتح الدوله در جلسه قبل مریض بودند و در اینجا اسمشان جزو مرخصی نوشته نشده است.
رئیس- اطلاع نداده بودند.
فتح الدوله- بنده اطلاع داده بودم.
رئیس- چنانچه اطلاع دادهاید اصلاح میشود دیگر ایرادی نیست.
(اظهاری نشد)
رئیس – صورت مجلس با این یک فقره اصلاح تصویب شده راپورت کمیسیون فوائد عامه راجع به الحاق آب کوهرنک به زاینده رود مطرح است ماده دوم مراجعه شده بود به کمیسیون و اصلاحاتی در آن کردهاند قرائت میشود و رای میگیریم.
(آقای سهام السلطان ماده دوم را به شرح ذیل قرائت نمودند)
ماده ۲- دویست هزار تومان از مبلغ مزبور را وزارت مالیه از اهالی آبخور زاینده رود استقراض نموده بعد از جریان و العاق آب کوهرنگ به زایندهرود در ظرف مدت پانزده سال به اقساط متساویه از محل مالیات اصفهان بقرض دهندگان مسترد خواهد داشت و یکصد هزار تومان آن بلاعوض به عهده خود قرض دهندگان بوده و به دولت وجهی تعلق نخواهد گرفت.
رئیس- آقای سلطان العلما
(اجازه)
سلطان العلما- اگر آقای مخبر قبول بفرمایند بنده یک کلمه اصلاح را در اینجا تقاضا دارم و آن کلمه این است که در موضوع دویست هزار تومان اگر عنوان قرض باشد موضوع ندارد که در عهده دولت تعلق بگیرد پس بهتر این است که نوشته شود برحسب تقاضای اهالی یعنی اعالی خودشان قبول کردهاند که اگر آب کوه رنگ به زاینده رود ملحق نشد دولت ملزم به تادیه نباشد.
رئیس- آقای کروسی
(اجازه)
آقا شیخ محمد حسن گروسی
در جمله اخیر این ماده نوشته است در صورت عدم موفقیت تادیه کلیه سیصد هزار تومان به عهده اهالی است و به دولت وجهی تعلق نخواهد گرفت تصور میکنم اینجا رعایت صلاح اندیشی نسبت به ملاکین اطراف زاینده رود نشده است و آنچه به کرات اینجا گفته شد( که خود آنها داوطلب شدهاند) بنده این را نمیتوانم تصدیق کنم برای خاطر اینکه جمعی به عنوان نمایندگی پا از راه داوطلبی همچو تقاضایی کردهاند و شبهه نیست که محض صلاح اندیشی اهالی محل و صلاح اندیشی دولت بوده که در صورت العلق اسباب تزاید عایدی دولت و ملاکین خواهد شد در این هم حرفی نیست ولی مسلم است آن اشخاصی که این تقاضا را کردهاند خودشان تمام این پول را نخواهند داد و اشخاص دیگر را با خود شرکت خواهند داد چه بسا اشخاصی هستند که منفعت فعلی را هیچ مقایسه نکنند با منفعت مالی و لذا تصور میکنم این جا به همان نظری که نوشته شده است در صورت موفقیت یعنی پس از جریان آب و حصول نتیجه دولت دو ثلث از سیصد هزار تومان را در مدت پانزده سال به صاحبان پول بپردازد و به همان نظر هم باید در صورت عدم موفقیت با مالکین آبخور زاینده رود شرکت نماید.
مخبر- میفرمایند که کلمه قرض با این جمله اخیر که ذکر شده است در صورت عدم موفقیت به عهده اهالی است موافقت ندارد بنده عرض میکنم همانطور که گفته شد این تقاضا از طرف خود اهالی شده است و منتهی آمال و آرزوی اهالی این بوده است که دولت قبول کند که اگر آب ملحق شد دویست هزار تومان از این سیصد هزار تومان را در مدت پانزده سال رعایتا با آنها بپردازد باز هم عرایض خود را تکرار میکنم که اهالی حاضر هستند در صورتیکه دولت هم با آنها مساعدت و شرکت نکند دولت هم با آنها مساعدت و شرکت نکند کلیه سیصد هزار تومان را خودشان با کمال اشتیاق بدهند که آب کوه رنگ بزاینده رود ملحق شود با این حال این دقت نظرهایی که ما میخواهیم در اطراف این قضیه بکنیم (مثل آقای کروسی که میفرمایند شاید آنها بخواهند از کسان دیگر استقراض کنند) گمان میکنم لازم نباشد و البته مردم عاقلند و هیچ وقت نمیآیند نسنجیده و نفهمیده پول خودشان را هدر بدهند بلکه گمان نمیکنم یک چنین مردمی در تمام دنیا هم وجود داشته باشند خصوصا اهالی اصفهان که خیلی عاقلتر و داناتر هستند و البته اگر اطراف کار را ملاحظه نکرده بودند همچو تقاضایی نمیکردند فرمودند شاید جمعی داوطلبانه آمدهاند و این تقاضا را کردهاند.
عرض میکنم این تقاضا از طرف ملاکین اطراف زاینده رود شده است که قبلا مجامع و مذاکراتی داشتهاند منحصر به امروز نیست مدتها است این مطلب مطرح است نه اینکه خودسرانه آمده باشند از روی هوی و هوس یک همچو پیشنهادی به ضرر اهالی اصفهان کرده باشند.
و اگر تصور میفرمایید که دولت اهالی را مجبور کرده است برای دادن قرض بنده اطمینان میدهم که نه دولت و نه مجلس این نظریه را ندادند که به طور اجبارانه بگیرند یا اجبارا استقراض نمایند.
ما میگوییم اگر اهالی به این طور مایل هستند وزارت فواید عامه هم آن پولها را بگیرد و این خرج را بکند و اگر مایل نیستند آنها بخیر و ما سلامت دیگر دعوایی نداریم.
رئیس- آقای حائری زاده گویا مخالف هستند.
حائری زاده- بلی.
رئیس- بفرمایید.
حائری زاده- آقای مخبر فرمودند اهالی اصفهان خودشان تقاضا کردهاند که این دویست هزار تومان را به عنوان قرض و صد هزار تومان هم به عنوان اعانه میدهم نمیدانم آقا درست اطلاع ندادند که تقریبا دو ثلث از اهالی اصفهان از آب زاینده رود استفاده میکنند و عدهای که این تقاضا را کردهاند شاید ده یا بیست یا صد یا پانصد نفر باشند.
حالا باید فهمید که آیا این اشخاص ولایت بر دیگران داشتند که این پول را قرض بدهند و یک ثلثش را اعانه بدهند و اگر آب جاری نشد و برای آنها عایداتی پیدا نشد و ضرر هم کردند تمام پول را خودشان بدهند.
من عقیده ندارم ما یک قانونی را تصویب کنیم که فردا مامورین مالیه در اصفهان به عنوان اعانه و استقراض به اهالی تحمیلاتی وارد آوردهاند.
من خیلی مسرورم که اهالی اصفهان حاضر شدهاند یک پولی به دولت قرض بدهند ولی این که ما بیاییم و صد هزار تومان آن را به عنوان اعانه از آنها بخواهیم و شرط بکنیم که اگر این خرج را کردند و نتیجه حاصل نشد تمام مخارج بر رعایا تحمیل شود و دیگر مردم جرات نکنند به دولت قرض بدهند.
بنده این مطلب را صحیح نمیدانم و عقیده دارم که تمام این پول را دولت به عنوان قرض از اهالی بگیرد و اگر نتیجه حاصل شد یا نشد در هر دو صورت پول حضرات را پس بدهند.
و اینکه مذاکره شد خود اهالی میل دارند اعانه بدهند ممکن است به این ماده شبیه شود که هر کس خواست مبلفی به دولت اعانه بدهد دولت با کمال امتنان میپذیرد نه اینکه محدود بکنیم که سیصد هزار تومان برای مخارج این کار لازم است دویست هزار تومان آن را دولت به عنوان قرض و صد هزار تومان آن را به عنوان اعانه میپذیرد و این یک تحمیلی است که ما بر اهالی میکنیم.
بلی اگر این تقاضا از طرف صد یا پانصد نفری بود که فقط آن اشخاص از این آب استفاده میکردند و خودان به ضرر خودشان راضی بودند این امری بود علیحده ولی تقریبا دویست هزار نفر از این آب استفاده میکنند و یک عده قلیلی از آنها این تقاضا را کردهاند ما نمیتوانیم این مبلغ را بر تمام اهالی تحمیل کنیم و آنها را محکوم کنیم به این که چون یک عده از شما این تقاضا را کردهاند لذا تمام شما باید این ضرر را عهده دار شوید.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا
(اجازه)
محمد هاشم میرزا- بعضی قانونها سابقا به مجلس پیشنهاد میشد آن وقت از کثرت پیشنهادهای مختلفه عاقبت آن قانون نسخ میشد و گاه بود که شخص در اول موافق بود و در آخر مخالف میشد این مطلب خیلی صاف و بی اشکال بود.
اهالی اصفهان یک تقاضایی کردهاند(فرضا یک نفر از اهالی اصفهان تقاضا کرده است) که این طور بکنند ما حاضر هستیم که این سیصد هزار تومان را خرج کنیم اول خواهش اهالی اصفهان این بود که
دویست هزار تومان به دولت قرض بدهند و دولت در ظرف پانزده سال از مالیات آنها کم بگذارد کم کم به طوری مطالب معکوس شده است که تصور میفرمایند اهالی اصفهان میخواهند به دولت اعانه بدهند یا دولت میخواهد از اهالی اعانه اجباری بگیرد خیر ابدا چنین نیست اهالی اصفهان از دولت تقاضا کردهاند که دویست هزار تومان با آنها مساعدت کند و به آنها اعانه بدهند که این آب را معلق کند و اسباب آبادی فراهم آورند.
به علاوه هنوز پولی گرفته نشده و حکمی کرده نشده که میفرمایند ما محکومشان کنیم کجا محکومشان کردهایم و از اول این لایحه تا آخرش چاپ میشود و برای تمام اهالی علنی خوانده میشود هر کس میل دارد خواهد داد و شرکت خواهد کرد و هر کس میل ندارد شرکت نمیکند من نمیدانم در کجای این لایحه نوشته شده که باید به اجبار از آنها گرفت یا هر کس از آن میبرد حتما باید پول را بدهد بد اجباری در بین نیست.
هر کدام از رعایا وزارعین و ملاکین میل داشتند در این امر خیر شرکت میکنند و اگر هم این کارخانه پیدا نکرد و انتفاعی نبردند پولشان از جیبشان رفته این را میبینید عالما عامدا یا قبول میکنید یا رد میکنید.
ابدا موضوع اجباری در بین نیست و لازم نیست ما این قدر اشکال تراشی بکنیم این لایحه فقط اجازه نامهای است البته هر کس میل دارد به این شرایط پول خواهد دارد و اگر میل نداشت محکوم نیست شرکت بکند و از آنهم استفاده نخواهد کرد دیگر بنده نمیدانم این چیزهایی که میگویند از کجای این لایحه بیرون آمده است.
رئیس- آقای کروسی
(اجازه)
آقا شیخ محمد حسن گروسی
زمینه مطلب معلوم است که جمعی محض صلاح اندیشی حال خود و سایر ملاکین به دولت پیشنهاد کردهاند که چنانچه آب کوهرنگ به زاینده رود ملحق شود اسباب تزاید عایدی اهالی محل و دولت خواهد شد زمینه مطلب این است و غیر از این چیزی نیست.
مسلما آنها یک ورقهها به مهری از سایر اهالی در دست ندارند که شما از طرف ما وکیل هستید و هر چه بگویید ما قبول داریم اگر یک همچو ورقه رسیده است چرا نشان نمیدهند و اگر جمعی محض صرفه و صلاح اندیشی خودشان آمدهاند و این تقاضا را میکنند که ما باید در این زمینه رعایت صلاح دولت و اهالی آن محل را هم بکنیم نه اینکه یک طرف را بگیریم و طرف دیگر را به خاک سیاه بنشانیم و این که میفرمایند دولت اعانه میدهد بچه لحاظ دولت به آنها اعانه میدهد البته برای این است که عایدی خود را اضافه بکنند.
بنده عرض میکنم به همین نظر لازم است در این جا ذکر شود که در صورت عدم موفقیت هم دولت در ضرر با اهالی شریک است چون یک کاری بوده که فایده به حال هر دو طرف داشته حالا که نتیجه حاصل نشده برای هر دو طرف ضرر داشته باشد نه اینکه در منفعت دو طرف شریک باشند و در ضرر یکطرف.
بنده تصور میکنم که ما باید مراعات طرفین را بکنیم و باید این جمله اخیر از این ماده حذف شود.
رئیس- مذاکرات در ماده دو کافی است یا خیر؟
(جمعی گفتند کافی است)
رئیس- آقایانی که ماده دوم را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب آقایان نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد ماده اول و سوم هم تصویب شده بود حالا مذاکرات در کلیات است. آقای محمد هاشم میرزا
(اجازه)
محمد هاشم میرزا- بنده یک ماده الحاقیه پیشنهاد کردهام هر وقت اجازه فرمایید توضیح آنرا بدهم.
رئیس- بفرمایید.
محمد هاشم میرزا- از اول که این مطلب مذاکره و تقاضا شد یکی از ادله مهم آقایان این بود که این هفت بلوک که از آب زاینده رود مشروب میشوند سر بلوک آن که در انتهای رودخانه واقع است غالبا در سالهای خشکسالی آب به آنها نمیرسد و اسباب عدم وصول مالیات دولت میشود.
حتی میگفتند در سال بیست یا سی هزار تومان نقد و جنس مالیات دولت در این سه بلوک لاوصل میماند و آنطوری که آب زاینده رود در سابق تقسیم شده مطابق ترتیبی که مرحوم شیخ بهایی علیه الرحمه معین کرده است ترتیب الافدم لاقدم بوده است که اول بلوکات مقدم رودخانه بعد پایینتر همینطور به ترتیب آب میبرند و تقریبا در بلوکات ابتدای رودخانه به قدری آب مصرف میشود که بلوکات انتهای رودخانه صیفی و شتوی نمیتوانند بکارند و بلوکات ابتدای رودخانه هم صیفی و هم شتوی زراعت میکند.
حالا هم اگر آب کوه رنگ زاینده رود ملحق شود به همان ترتیب سابق تقسیم شود و باز در سالهای خشکسالی ممکن است در انتهای رودخانه همان اشکالات اول پیش بیاید و باز مالیات دولت هم لاوصول بماند یا به این واسطه بنده پیشنهاد کردهام که ( بعد از اینکه اجازه نامه از طرف مجلس داده شد) از طرف اهالی بلوک سبعه آبخور زاینده رود مجلسی تشکیل شود و یک ترتیبی در تقسیم آب وجوهی که مجتهد اینکار مصرف میشود بدهند تا بلوکات واقعه در انتهای رودخانه هم قدری بیشتر آب ببرند و در سال خشکسالی دچار بی آبی نشوند و آن دهاتی که از بی آبی خراب و رعایای آنها آوار شدهاند مرمت شده و جبران خسارت سابقه دولت هم بشود بنده این پیشنهاد را به کمیسیون دادم و سبب رد شدن آنرا نفهمیدم خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که به چه دلیل کمیسیون آنرا رد کرده است من که ضرری در این پیشنهاد نمیبینم بلکه آنرا چه برای دولت و چه برای مردم نافع میدانم.
مخبر- این پیشنهاد متاسفانه در کمیسیون مطرح نشد لیکن فرمایشات حضرت والا منافاتی با تصویب این سه ماده ندارد و بنده گمان میکنم اگر این ماده الحاقیه هم ضمیمه نشود باز منافاتی ندارد و لازم نیست که ما آنرا یکی از مواد مصوبه قرار دهیم.
البته یک عده که جمع میشوند برای جمع کردن وجوه مخارج از ملاکین در تقسیم آب هم مذاکره میکند و البته اشخاصی که میخواهند از این آب استفاده کنند بایستی بین خودشان یک ترتیباتی برای تقسیم آب داده باشند بنابراین محتاج نیستیم که بیاییم آنرا یکی از مواد مصوبه قرار دهیم.
رئیس- (خطاب به خیر) این اصلاح و ماده الحاقیه شاهزاده محمد هاشم میرزا به کمیسیون فرستاده شده بود.
مخبر- بنده که ندیدم.
رئیس- ماده الحاقیه که شاهزاده محمد هاشم میرزا پیشنهاد کردهاند قرائت میشود و در قابل توجه بودنش رای میگیریم.
(آقای سهام السلطان به مضمون ذیل قرائت نمودند)
بنده پیشنهاد میکنم این ماده به راپورت کمیسیون فوائد عامه اضافه شود.
مامور دولت در اصفهان مجلسی از مطلعین و نمایندگان اهالی بلوکهای هفت گانه تشکیل داده و ترتیبی برای بلوکات اخیره که غالبا دچار خشکسالی میشوند داده که آنها بیشتر از آب کارون بهره ببرند که اسباب تفرقه و عسرت رعایا و هم لاوصول منال دیوانی نشود.
محمد هاشم میرزا
رئیس- (خطاب به محمد هاشم میرزا)
توضیحی دارید بفرمایید.
محمد هاشم میرزا- علی ای چون مخبر کمیسیون باید نظر کمیسیون دفاع کنند و فعلا میفرمایند که این پیشنهاد در کمیسیون مطرح مذاکره نشده است.
لذا بهتر است که اول به کمیسیون برود و در آنجا مطرح مذاکره شود. پس از آن بیاید و در مجلس و در آن مذاکرات بشود و اینکه فرمودند منافاتی با راپورت ندارند بنده عرض نکردم که منافات دارو این یک ماده الحاقیه است که برای تکمیل آن راپورت پیشنهاد کرد و در اصل راپورت هم بنده رای دادهام و قصد اشکال تراشی نیست.
آقا سید فاضل- اجازه میفرمایید.
رئیس- شما عضو کمیسیون هستید.
آقا سید فاضل- بلی.
رئیس- بفرمایید.
آقا سید فاضل- بنده گمان میکنم آقای مخبر فراموش فرمودهاند ماده الحاقیه که حضرت والا پیشنهاد کردهاند جزو نوزده فقره پیشنهادی به کمیسیون آمد و در کمیسیون مطرح شد بالخصوص در پیشنهاد حضرت والا خیلی مذاکره شد.
چون وضعیت اراضی اصفهان طوری است که دهات بالا دست رودخانه چه در خشکسالی و چه در غیر خشکسالی نقصانی به آنها وارد نمیشود و این نقصان کم آبی فقط برای دهات انتهای رودخانه است.
ولی ترتیب تقسیم آب آنجا طوری است که اگر این آب جاری شود همه به نسبتی که باید آب ببرند میبرند دیگر محتاج نیست ما اینجا ذکر بکنیم.
زیرا اصلا ترتیب زاینده رود طوری است که در موقعی که آب جاری میشود همه به نسبتی که باید استفاده کنند استفاده میکنند و اهالی اصفهان این ترتیب را ترتیب مرحوم شیخ بهایی میگویند بنابراین دیگر محتاج به ذکر در لایحه نیست.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا
(اجازه)
محمد هاشم میرزا- قسمت اولی که آقا فرمودند گویا با بنده موافق بودند ولی اخیرا نفهمیدم چه شد که مطلب برعکس شد عرض بنده هم این است که بلوکاتی که در خشکسالی آب نمیبرند آنها هم استفاده بکنند و دچار مضیقه نشوند.
ترتیب زاینده رود به طوری است که آقا فرمودند که بالا دست رودخانه اصلا
زراعت خیز نیست و مالیات دولت لاوصول میماند.
حالا بنده عرض میکنم یک ترتیبی در این خصوص داده شود که این پولهایی که میدهند به یک تناسب تقسیمی پول بدهند و به همان تناسب آب ببرند که آنها هم از بی آبی راحت بشوند و مالیات دولت هم وصول بشود و بنده گمان میکنم این ماده لازم باشد.
رئیس- مخبر کمیسیون قبول میکنید یا خیر؟
مخبر- بنده به رای خودم نمیتوانم قبول کنم.
احاله بفرمایید برای مجلس.
رئیس- مجددا قرائت میشود و به قابل توجه بودنش رای میگیریم.
(مجددا به مضمون قبل قرائت شد)
رئیس- آقایانی که این ماده العافیه را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(چند نفری قیام فرمودند)
رئیس- قابل توجه نشد.
مذاکرات در کلیات است
آقای حائری زاده
(اجازه)
حائری زاده- بنده در شور اول راجع به مواد عرض کردم که بنده در اصل این مطلب موافقم و خیلی هم میل دارم که اهالی به دولت اطمینان بکنند و به دولت خودشان پول قرض بدهند و وسایل آبادی و زندگانی امروز را فراهم کنند ولی طرز این لایحه طرز خیلی ناقصی است اولا این لایحه، لایحه استقراضی است و لایحه استقراضی را وزارت مالیه باید پیشنهاد کند و وزارت فوائد عامه حق ندارد پیشنهاد کند ثانیا قرض دهندگان باید معلوم باشند و قرض دهندگان تقریبا دویست سیصد هزار نفر از اهالی اصفهان هستند که بعضی از آنها در اصفهان جمع شده و چند نفر نماینده به اینجا فرستادهاند و ما میخواهیم تصویب کنیم که از اهالی آبخور زاینده رود برود این پول را بگیرند که دو ثلث آن به عنوان قرض و یک ثلث آن اعانه باشد من هنوز نفهمیدهام اعانه محدودیتی یعنی چه؟ اگر اهالی میخواهند اعانه بدهند دیگر برای اعانه حد معین کردن ( که دو ثلث آن به عنوان قرض و یک ثلث آن به عنوان اعانه باشد)جهت ندارد هر کس میل دارد کمکی در این امر بکند میکند و محدود بودنش خلاف مقصود را میرساند.
دیگر آنکه در شور مواد مذاکره شد که اهالی اصفهان خودشان پیشنهاد کردهاند و حاضرند که این ضرر را متحمل بشوند ما فرع زائد بر اصل برای چه باشیم.
اطلاعات خارجی برای ما مدرک نیست مدرک ما عین این ورقه است خوب است این ورقه را مدرک و پشتیبانی خود قرار داده و در آن تصریح کنیم که چون خود اهالی تقاضا کرده بودند.
ولی اگر ما بخواهیم با اطلاعات خارجی که داریم رای بدهیم شاید این ورقه برای ما تولید یک مخطووراتی بکند.
مثلا آقای محمد هاشم میزا فرمودند که دولت دویست هزار تومان اعانه میدهد (در صورتیکه فرض حضرت والاهم صحیح باشد) دولت باید در صورتی اعانه بدهد که اهالی پول خودشان را خرج بکند و آب به آنها نرسد لی فعلا که اهالی سیصد هزار تومان برای این کار تهیه کردهاند محتاج به اعانه نیستند حالا ما داریم برخلاف این مقصود رای میدهیم و میگوییم اگر آب ملحق شد و نتیجه حاصل شد دولت دویست هزار تومان اعانه بدهد در صورتیکه وقتی آب ملحق شد دیگر آنها احتیاج به اعانه نخواهند داشت و زراعتشان جبران خسارتشان را خواهد کرد و محتاج به کمک دولت هم نیستند ولی اگر آب ملحق نشد و دعای فقیر بیچاره به امید اینکه در آتیه آب به آنها خواهد رسید خانه و کاشانه خود را فروخته و پول تهیه کنند.
آن وقت اگر نتیجه حاصل نشد دولت به آنها مساعدت نکند و تمام خسارات به عهده خود اهالی باشد: اینکه خلاف مقصود شاهزاده محمد هاشم میرزا را میرساند اما باید به عکس وقتی که یک مخارجی کرد و یک عایداتی پیدا نکردند و نتیجه بهدست نیاورند آن وقت باید به آنها کمک و مساعدت کنیم و به آنها اعانه بدهیم.
رئیس- آقای زنجانی
(اجازه)
آقا شیخ ابراهیم زنجانی- مذاکره در کلیات در آخر هر قانونی برای این است که هر گاه در مواد و در مذاکرات بعضی نگرانیها بوده رفع شود و کسانیکه مخالف بودهاند به آسودگی موافق شوند و بالاخره معلوم شود به آن قانون که مطرح است باید رای بدهند یا باید رد کنند.
با اینکه اینکه این مسئله خیلی بزرگ نیست.
ولی بنده برای آینده در این امور خلی اهمیت میدهم.
ما باید با کمال جدیت رای بدهیم و کار بکنیم.
می بینیم سایر ممالک کارهای بزرگ میکند.
قطب شمال میروند رودخانهها را به یکدیگر وصل میکند سها میبندند.
پولها خرج میکند اما ما میترسیم که این کار بی نتیجه بماند و این پول ضرر ما بشوند.
با این فرضها نمیشود کار کرد بعضی گفتند که این کار انجام نمیشود بنده عرض میکنم خیر حتما میشود.
نهایت این است که این مبلغ یا کفایت میکند که آب ملحق شود یا خیر کفایت نمیکند به هر جهت وقتی که جدیت بکنند و کوهی که بین این دو رودخانه است بردارند از سه حال خارج نیست.
یا اینکه رود کوره رنگ پایینتر است یا بلندتر یا مساوی اگر پایین تر باشد جلو آنرا سد میبندند مساوی میشود و آب جاری میشود اگر بلندتر است راه را باز میکند و آب جاری میشود و از قرار معلوم رود کارون از زاینده رود پایینتر است و باید پس از برداشتن کوه جلو آنرا سه ببندند تا آب بالا بیاید و داخل زاینده رود شود و البته مسامین برای بستن سد میروند میبیند اگر سد قوی میخواهد سد بلند میبندند سد کوچک میخواهد سد کوچک میبندد این اهمیتی ندارد.
یک مسئله دیگر این است که شاید مخارج از سیصد هزار تومان زیادتر شود و این کار ناتمام بماند بسیار خوب بنده این را قبول میکنم.
ولی عرض میکنم وقتی شروع به کار بکنند فرضا این پول کم بیاید اقلا نصف کار شده است باید هر وقت دولت پول پیدا کرد شروع میکنید اهالی که پول پیدا کردند و دیدند کار نصفه شده است خودشان با شوق و ذوق کار را تمام میکنند.
اینجا چندین مرتبه آقایان گفتند که دولت چرا این خرج را میکند.
چه فایده میبرد بنده عرض میکند دولت از رعایا پول و مالیات میگیرد باید برای آبادی و امنیت و راحت اهل مملکت خرج کند.
سد جاجرود را بسازد سایر جاها را درست کند اگر اینطور نیست پس چرا از ولایات مالیاتها جمع شود و در اینجا دو کرور شهریه داده میشود و این را بگویید نکنند زاینده رود را بایستی درست بکنند تا مملکت آباد شود بعد هم زاینده رود را بعد هم جای دیگر را نه اینکه از همه جا بگیرند و یکجا خرج بیهوده کند این خرجهایی که میشود ضرر دولت است والا فایده بالاتر از آبادی چیست؟
علاوه بر این دولت مالیات خواهد گرفت فایده خواهد برد آنوقت هر چه خرج شد در ظرف پانزده سال از مالیات آنها کسر خواهد گذاشت.
این را میگوییم برای آینده که در این قبیل چیزها این مذاکرات را نکنیم خودمان را برای این حرفها معطل نکنیم.
البته باید خرج بشود مصرف شود مگر جراید نمی خوانید که صدها کشی برای کشف قطب شمال میرود غرق مِیشود تا صد و یکی میرسد سابقا میگفتند پریدن به آسمان محال است صدها اشخاص پریدند. پولها خرج کردند مردند تا به آسمان پریدند ما چه میکنیم؟ آیا اینها خرج است که ما میکنیم؟
به علاوه مردم حاضر شدهاند این خرج را بکنند و رود کارون را به زاینده رود ملحق کنند و البته این پول هم کفایت خواهد کرد فرضا هم نکرد.
بنابراین ما نباید آنقدر در این باب مذاکره کنیم بلکه باید تقاضا کنیم که تمام اهالی مملکت ازاین قبیل پیشنهادها بکنند پس چرا از ولایات و ایالات یک کرور میگیرند و در ارزاق طهران خرج میکنند باید مردم را تشویق کرد که برای آبادی امنیت. قشون.
از آنجا به اینجا از اینجا به آنها اعانه بدهند و دولت خرج کند برای حالا نمیگویم برای آتیه میگویم.
چون میدانم الان به این لایحه با کمال شوق رای داده خواند این را برای آینده عرض میکنم که از این قبیل کارها پیدا کنیم و برای آبادی مملکت سعی کنیم.
رئیس- مذاکرات دو کلیات کافی است؟
(گفتند کافی است)
رئیس- رای میگیریم براپورت کمیسیون که مشتمل بر سه ماده است آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید و آقایانیکه رد میکنند ورقه کبود خواهند داد.
(اخذ رای به عمل آمد و آقای ملک آرایی استخراج نمود و نتیجه به ترتیب ذیل حاصل شد).
عده نمایندگان ۷۰ ورقه سفید علامت قبول ۸ ورقه کبود علامت رد ۲ امتناع ده.
رئیس- با اکثریت ۵۸ رای از هفتاد نفر رای دهندگان تصویب شد.
(اسامی قبول شدگان)
ناظم العلما، حاج میرزا، عبدالوهاب رکن الملک، بیان الملک، سلیمان میرزا منتصر الملک، سید حسن کاشانی، اسف المالک، شیخ الاسلام ملایری، میرزا طاهر تنکابنی، حاج میرا مرتضی دکتر لقمان، شیخ الاسلام اصفهانی، امیر ناصر سهام السلطان، ساوات میرزا علی کازرانی، سردار مفخم- حاج مقبل السلطنه، حاج میرزا تقی خان- فهیم الملک، تدین دولت آبادی، آقا شیخ ابراهیم زنجانی مستشار السلطنه، امین الشریعه، مدرس، میرزا ابراهیم قمی، عمید الممالک، حاج امین التجار، معتمد السلطنه، حاج شیخ اسدالله عماد السلطنه طباطبایی، محمد هاشم میرزا ، سردا جنگ، غضنفر خان سدید الملک، میرزا محمد نجات، فتح الدوله، سردار معظم کردستانی، میرزا ابراهیم خان.
ملک آرایی – بیان الدوله وقار الملک، وحید الملک، سید کاظم یزدی، احتشام الدوله، ملک الشعرا، جلیل الملک، سلطان العلما، آقا سید فاضل شریعمتدار کرمانی، قوام الدوله، حاج نصیر السلطنه، رفعت الدوله، محقق العلما، آقا سید یعقوب، آقا سید محمد تقی طباطبایی، صدر الاسلام.
اسامی رد کنندگان: حاج شیخ محمد حسن کروسی : بها الملک
رئیس- لایحه قانونی راجع به مالیات طراحین مطرح است مذاکره در کلیات است.
آقای سلیمان میرزا
(اجازه)
سلیمان میرزا- البته عمده آقایان بهر مسبوقند و یک از اصول عقیده مسلکی بنده این است و از دورههای قبل تا به حال همیشه عرض میکنم که با رزاق عمومی نباید مالیات بسته شود و حتی الامکان باید مالیات را قسمی وضع کرد که با وزاق عمومی و چیزهای ضروری تحمیلی نشود و اگر ما یک کاری بکنیم که قیمت نان بالا برود و این یک صدمه است که من غیر رسم به فقرا وارد آوردهایم زیرا مصرفکنندگان نان یعنی اکثریت مصرفکنندگان نان همان عمله فقیر و بیچاره است که بعد از زحمات بسیار و شداید از هر راه به او وارد میآید (اگر گیر کمیسیون عرایض نیفتاد یعنی احکام به او زیاده از حد صدمه نزدند که مجبور شود کاغذ بنویسد) و در نتیجه زحمت خود یک لقمه نان خالی تهیه نموده اگر ما یک مالیاتی وضع کنیم که نرخ ارزانتر را ترقی بدهیم این یک تعدی است که به آن بدبخت فقیر شده است و به عقیده بنده مالیات را همیشه باید قسمی وضع کرد که یا آنهایی که پول دارند و بی جهت یا با جهت پول مملکت را جمع کردهاند مالیات تحمیل شود.
اگر فرضا بخواهند به مرغ مالیات بگذارند شاید بنده از یک نقطه نظر موافق باشم زیرا خبر برای پلوی اعیان در جای دیگر سرش بریده نخواهد شد و به هیچ وجه بر فقیر و عمله تحمیل نمیشود و یا اینکه مالیات را بر عایدات بگذارند که هر کس در آخر سال یواش بیشتر بود مالیات بدهد آن وقت عمله بیچاره هیچ وقت این مالیات را نخواهد داد.
ما برای چه مالیات میگیریم.
برای اینکه میخواهیم صرف امنیت مملکت کنیم فرض کنید برای حفظ کار آتیه در طهران چند آژان لازم است آیا از کجا پول به آنها داده میشود لابد از مالیات این مملکت میگیرند از پول بد بخت حمل و عمله که برای حفظ هزارخانه آنها یک آژان لازم نیست میگیرند اگر چه اصلا جامه ندارد که دامن داشته باشد عمله بدبخت کی خانه دارد که بترسد دزد بیاید اموالش را ببرد پس کسیکه بیشتر از مالیات استفاده میکند او باید بیشتر مالیات بدهد آن کسی که می خواهد بارکش را آژان حفظ کند و میخواهد همه قسم وسایل زندگانی او فراهم بشود که مبادا اسمش در خیابان سکندری برودیا و در اتومبیل تکان بخورد و خیالات عالی او متزلزل بشود او باید بیشتر مالیات بدهد زیرا آنها بیشتر استفاده میکنند و این مخارج بیشتر از برای راحتی آنها مصرف میشود بیچاره عمله با آنگوله پاره دوشش از هر کوچه تنگی عبور میکند و هیچ مصارف خرج راه و خیابان مربوط به او نیست اما کسی که با اتومبیل عالی خود حرکت میکند باید بیشتر مالیات بدهد زیرا بیشتر استفاده میکند بنابراین بنده نه تنها با این مالیات طواحین بلکه با کلیه مالیاتهایی که منجر به ترقی نرخ بیان میشود مخالفم زیرا اگر امروز بر آسیاها مالیات ببندند آنوقت از برای آرزو کردن پنج من گندم که فلان بدبخت فقیر میآورد با مضاعف می گیرند زیرا تاجر که درگمرک مالیات میدهد او ضرر نمیکند روی جنس خودش میکشد و هر کسی که یک ذرع پارچه از او میخرد او مالیات میدهد حالا هم ما نباید بگوییم به آسیاها مالیات گذاشته شود و آسیا هم ملک متدولین است خیر.
آنها هم مالیات و اجارهاش را از همان گندم که میآورند آرد کنند میگیرند بنا بر این من غیر رسم دینار دینار به آن اشخاص که نان میخورند تحمیل میشود و هر کس بیشترنان میخورد او بیشتر میدهد اعیان که پلوی چند رنگ به اقسام مختلف کیک و مرغ و جوجه و غیره دارند در ظرف ۲۴ ساعت شاید یک لقمه نان آن هم از روی عدم میل یا نزاکت تناول میکند اما فقرا که بیشتر قوت آنها نان است باید آن مالیات را بدهند ولی از نقطه نظر اینکه آسیا ملک است خوب است مالیات را به عایدات بگذارند که هر کس هر قدر عایدات دارد خواه از آسیا خواه از تجارت خواه از درشکه کرایه خوهد از چیز دیگر در مدت سال از هر چیز فایده میبرد و در آخر سال یک مالیاتی به دولت بدهد چنانچه خمس و زکوه هم که در شرع معین شده است بعد از وضع مخارج و مصارف شخصی و بعد از آنکه حسابش را رسیدگی کرده باید بدهد.
شیخ الاسلام اصفهانی- خمس این طور نیست زکوه اینطور است.
سلیمان میرزا- به هر حال به عقیده بنده بهترین مالیات آن است که بر روی عایدات بسته شود که وقتی درست وقت شود متمولین آن مالیات را میدهند نه فقراه و چون این مالیات طواحین تحمل میشود به اشخاصی که نان خالی میخورند به این جهت بنده در کلیات مخالفم و تصدیق نمیکنم و بهتر میدانم که عوض این قبیل مالیاتها بر عایدات مالیات بگذارند که هر کس در آخر سال اضافه از مخارج عایدی دارد مالیات بدهد بنده تصدیق میکنم و ورقه سفید خواهم داد زیرا هیچ وقت عمله فقر در آخر سال چیزی اضافه نخواهد داشت و آن مسئله هم که آقای شیخ الاسلام فرمودند البته همان طور است که بنده به طور مثال عرض کردم و در کتب فقیه معین است که زکوه خمس را چطور باید بدهند و این از وظایف آقایان است که صحبت بکنند.
فهیم الملک- (مخبر کمیسیون قوانین مالیه)- بالاخره در قسمت آخر نطقشان حضرت والا اظهار موافقت کردند.
سلیمان میرزا- استغفرالله.
مخبر- زیرا فرمودند مالیات بر عایدات ببندند هم از اینکه عایدات از طواحین باشد یا از غیر طواحین.
در هر صورت اگر نظر این باشد که به قوت دایمی طبقه فقرا نباید مالیات بست و همچنین چیزهایی که متعلق به این قسمت است پس مالیاتهای مستقیم اراضی و املاک را هم نباید گرفت زیرا آنرا هم مالکین از جیب خودشان نمیدهند و به قیمت گندم افزوده میشود و از سایرین میگیرند همینطور خیلی از مالیاتهای دیگر که بالاخره بر فقرا و ضعفا تحمیل میشود بنا بر این قسمت را نمیتوان برای مساعدت با فقرا مدرک قرار داد بنده هم موافقم که مالیات را بر اغنیا مخصوصا بر عایدات آنها باید تحمیل کرد زیرا آنها بیشتر محتاج به مخارج دولتی هستند و مخارجی که دولت از برای تامین مملکت میکند بیشتر صرف آنها میشود اما راجع به خانهها که فرمودند البته در نظر دارند لایحه راجع به مالیات مستقلات در دوره سوم به مجلس پیشنهاد شد و قبل از اینکه به مجلس بیاید(بنده خودم جز تهیه کنندگان لایحه بودم) و کلیه خانهها اعم از اجاره وغیره در آنجا پیش بینی شده بود بعد از آنکه به مجلس آمد(خود حضرت والا هم تشریف داشتند) منحصر شد به خانههای اجاره در صورتی که همه کس میداند در ایران هر کس جزیی تمول داشته باشد خانه برای خودش تهیه خواهد کرد و خانههای کرایه غالبا مخصوص اشخاصی است که استطاعت خریدن خانه ندارند ولی متاسفانه در مرکز این مالیات را تحمیل کردند بر خانههای غیر اجاره با این وسعت و فضایی که دارند با همه احتیاجی که به دولت برای حفظ خانه خود دارند معاف شدند و امیدوارم دراین مجلس جبران شود.
در هر حال آسیا یکی از منابع ثروت است و همانطور که فرمودند اشخاص سرمایه دار ممکن است دارای چندین باشند و نسبت به آنها هم یا خودشان میکنند یا اجاره میدهند و اجازه خود بدون هیچ کسر و نقصانی میگیرند و گندمی را هم که آنجا میبرند بدون دیناری که زیاد مزد خود را میگیرند و نرخ آسیا بسته است به همان قاعده کلی از یک وقت ممکن است به واسطه داشتن همه زیاد نرخ را پایین بیاورند و یا به واسطه کمی آب و نداشتن رقبای دیرینه نرخ را بالا ببرند و در هر صورت آسیا فایده خود را میبرد اعم از اینکه مالیات از او بگیرند یا نگیرند.
اما در این لایحه به طوریکه ملا میفرمایید ما مالیات کلیه طواحین را که گذاشتیم و گفتم هر وقت کلیه اراضی مستغلات شهرها و قرا غیر ممیزی شد مالیاتی وضع شد چون بعضی اراضی که متعلق به خالص دولت است اشخاص میآیند و تقاضا میکنند ما میخواهیم از این آب و زمین یا یکی از آن استفاده کنیم.
به این معنی که میخواهیم در این زمین آسیا بسازیم از قناعت ملکی خودمان بگردانیم یا اینکه در زمین خودمان میخواهیم آسیا بسازیم و با آب خالص هم بگردانیم این لایحه حق الارض و حق الاسما را معین میکند برای اینکه زمین مال دولت است آیا مال دولت است.
یک شخص ثالث میآید اینجا یک بنایی میکند و استفاده میکند اجازه هم میدهد گندم هم میگیرد آنقوت از نتیجه عایدی چرا نباید استفاده کند؟
در صورتیکه بنده میدانم اگر چیزی نگیریم برای فقرا فایده ندارد بر این در این لایحه دو عشر معین شده است یکی برای حق الارض و یکی برای حق السما که از آن اشخاص گرفته میشود برای این تصور نمی کنم نظریه حضرت والا موقع خودش بنده هم موافق هستم و در اینجا مورد داشته باشد.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب مخالفند؟
آقا سید یعقوب- بلی.
آقا سید یعقوب- نظر بنده هم با نظر حضرت والا یکی است که هیچ مالیات نگیریم ولی انشاالله زمان حضرت حجه که معاملات با صلوات میشود.
مخالف بنده از این راه است که سبب چیست برای مالیات طواحین عنوان علیحده قرار دادهاند و نباید مثل مالیات مستغلات صد پنج باشد چنانچه میبینیم.
آمدهاند برای مالیات طواحین دو عشر قرار دادهاند یک عشر برای حق الارض و یک عشر دیگر بری حق السما و بنده نسبت به آب هر چه تصور میکنم میبینم آبی که آسیا را حرکت میدهند ضرری بر آن وارد نمیشود.
آبی جریان دارد و در مجرای آن آسیایی میسازند از آن آب که چیزی کسر نمیشود بنابراین بنده عشریه حق السما را زائد میدانم و یک تعدی و ظلمی است.
لکن حق الارض را قبول دارم به جهت اینکه زمینی متعلق به دولت است و ممکن است فایده داشته باشد ولی وقتی آسیایی ساختند دیگر آن زمین فایده ندارد و لیکن نسبت به آب عشر زیاد است چون ضرری به آب وارد نمیشود و نسبت به حق الارض هم از این جهت که قرار مالیات آنرا علیحده قرار دادهاند و مثل مالیات مستغلات صد پنج قرار ندادهاند مخالفم.
از طواحین هم مثل کاروانسراها و دکانها صد پنج باید گرفته شود دیگر عشر قرار دادن و از مستغلات خارج کردن را بنده نمیفهمم برای چیست خوب است دلیلش را آقای مخبر بیان کند.
مخبر- در این لایحه راجع به مالیات طواحین که فرمودید مثل مالیات سایر مستغلات صد پنج دریافت شود اشاره نشده و مربوط به مالیات طواحین نیست و این راجه به حق الارض و حق الاسما طواحینی است که در اراضی خالصه بنا میکند یا با آب خالصه گردش میکند و اگر برای آنها ترتیبی معین نشود فرقی مابین این طاحونهها و طاحونههایی که در املاک اربابی ساخته میشود و با آب ملکی خودشان گردش میکند نخواهد بود ولی البته اگر مالیاتی برای آنها وضع شود برای عموم خواهد بود.
اینکه اینجا اشاره فرمودند باید مثل مالیات خانهها صد پنج باشد عرض کردم این دو عشر که معین شده است مالیات نیست البته موقعی که بخواهند مالیات وضع کنند شاید صد پنج قرار دهند یا شاید مثل مالیات اراضی عشر قرار دهند در هر صورت این ترتیبی است که باید در آن موقع مذاکره شود.
کفیل وزارت مالیه- توضیحا عرض میکنم در موضوع آسیاها به طوریکه آقای مخبر توضیح دادند راجع به آسیاهایی که در اراضی خالصه ساخته شده یا با آب خالصه میگردد بدیهی است دولت باید حقی بگیرد و البته آنها هم باید مالیات بدهند ولی آسیاهایی اربابی دونوع است پاره آسیاها هستند که قبلا در آنها رسیدگی شد و مالیات آنها جز آن ملکی است که در آن واقع هستند ومالیات علیحده گرفته نمیشود و بعضی آسیاهای جدید التاسیس است که محتاج به ممیزی است و بعد از آنکه قانون ممیزی از مجلس گذشت برای آنها هم ترتیبی باید اتخاذ شود و علی ای حال تصور میکنم تصویب این لایحه هیچ ضرری نداشته باشد.
رئیس- آقای حاج میرزا علیمحمد دولت آبادی مخالفند؟
حاج میرزا علی محمد- بلی.
رئیس- بفرمایید.
حاج میرزا علیمحمد دولت آبادی- اساسا راجع به مالیات طواحین که در ایران گرفته میشود باید درست دقت کرد که آسیا مثل حمام و غیره چندان فایده به آن مترقب نیست طواحین در تهران و سایر جاها به قدر احتیاج ساخته میشود و اگر درست دخل و خرج آنرا ملاحظه بکنند فایده برای مالک نخواهد داشت.
در اینجا صد سی مخارج معین کردهاند در صورتیکه اگردرست دقت شود صدی هفتاد مخارج و صدی عایدی آنها است این یک قسمت از مخالف بنده.
اما نقص دیگر این لایحه این است که برعکس فرمایش آقا سید یعقوب حق الارض را هم عشر قرار دادهاند زیرا آسیا بیشتر از هزار ذرع زمین را اشغال نمی کند و وقتی حساب کنیم یک عشر از عایدات برای اراضی معین کنیم ممکن است بعضی از اراضی باشند که قیمت نازل داشته باشند و خیلی کمتر از این مقداری که معین شده است فایده آن زمین باشد و بعضی اراضی هم باشد که فایدهاش بیش از این باشد در هر صورت نمیتوان به طور کلی یک میزانی معین کرد بگوییم کلیه اراضی ده یک باید بدهند.
اما راجع به دولت کلیه رودخانهها در تصرف دارد و مال خودش میداند در صورتیکه قسمت عمده این رودخانهها به دهات اربابی میرود و دولت از آن بدهی که این آب آنجا میرود یک مالیاتی میگیرد و اگر از این آسیا هم یک مالیاتی اخذ شود و بالنتیجه دو مالیات از این آب دریافت میشود به عقیده بنده از هر جهت که ملاحظه کنیم این مالیات برای طواحین خیلی سنگین است و اگر بخواهیم مالیاتی وضع کنیم به این سنگینی زیاد است.
رئیس- آقای محقق العلما موافقند.
محقق العلما- بلی عرض میکنم شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند که مالیات بر عایدات یا بالاخره بر اغنیا بسته نه بر فقرا بنده هم همین عقیده را دارم و گمان میکنم تمام نمایندگان هم حامی رنجبرها و فقرا هستند و باید رعایت حال آنها بشود و حتی الامکان هم میخواهند اسباب آسایش آنها را فراهم نمایند ولی راجع به کلیه طواحین مذاکره نبود.
مذاکره راجع به طواحینی بود که از آب خالصه یا در زمین خالصه تازه احداث کردهاند یا اینکه از سابق احداق کرده بودند و سخنان شاهزاده راجع به عموم طواحین بوده لیکن بنده عرض میکنم طواحین کلیا متعلق به اغنیا است.
ملاکین باغ را میگویند بی حاصل است و میگویند باغ داغ است و آسیا هم آسیا یک ملکی است پر منفعت و غالبا هم متعلق به اغنیا است و هیچ ربطی هم ندارد بیک گندمی که از یک جایی به آسیایی بیاورند و آرد بشود صاحب آسیا حقش را میگیرد و من هیچ ضرری نمیبینم از طواحینی که در اراضی خالصه هستند و با آب خالصه کار میکنند یک وجهی گرفته شود و اینکه آقای آقا سید یعقوب فرمودند اگر ازآب خالصه آن طواحین گردش کنند چرا باید یک عشر مالیات بدهند بنده عرض میکنم به آب هم ضرر وارد میآید و کسر میکند همین قدر میخواستم عرض کنم که این مالیات ربطی به فرمایشات شاهزاده که میفرمایند رعایت حال فقرا باید بشود ندارد و این یک چیزی است که بالاخره رعایت حال فقرا هم میشود.
رئیس- آقای وحید الملک
(اجازه)
وحید الملک- در اول این لایحه پیشنهاد دولت ذکر میشود که امروز از طواحین یک مبلغی به طور غیر منظم به ترتیب رژیم سابق گرفته میشود آیا صدره است صد پنج است چقدر است که من نمیدانم چرا ذکر نشده است چه مبلغ گرفته میشود و به چه ترتیب است و اینکه اینجا نوشته از روی رژیم سابق مالیاتی به طور غیر منظم گرفته میشود بنده درست ملتفت نمیشوم مقصود چیست؟ چون ذکر نشده است این مالیات برای خالصجات طهران و اطراف طهران است یا از برای تمام ایران.
در هر صورت یک نظریه که بنده داشتم و مجبورا امروز بیان کنم این است که تا بودجه جمع و خرج مملکت تعدیل نشده است و مجلس نمیداند مخارج مملکت چقدر است و عایدی آن چقدر و چقدر کسر دارد ما نمیتوانیم یک مالیاتی وضع کنیم و وقتی که معلوم شد چه مبلغ کسر بودجه داریم با کمال میل باید قانون مالیات نوشته شود و در دورههای سابق مخصوصا در مجلس دوم ما با یک میل مفرطی عوارض و مالیاتها را( ولو مالیات نمک هم بود) از مجلس میگذراندیم حتی برای نمک مالیاتی معین کردیم و رای دادیم و گذشت مالیات تریاک را با آن میل مفرط گذراندیم و همچنین مالیاتهای دیگر را با کمال میل میگذراندیم و برای اینکه تعادلی در جمع و خرج بودجه مملکت حاصل شود ولی امروزه شخص من با نهایت بی میلی از برای یک پول اضافه بر عوارض رای خواهم داد برای اینکه تا به حال بودجه جمع و خرج مملکت تعدیل نشده است و از روز هفتم برج حمل آیت ایل است و چه روز با سعادتی میشود اگر از وزارت مالیه یک پیشنهادی میشد که ما بودجه سال تخا قوی ثیل را بستیم و میگفتند فلانقدر کسر محل از سال گذشته داریم و بودجه سال اثیت ثیل را هم منظم کردیم فلانقدر جمع و فلانقدر خرج و فلان قدر کسر بودجه داریم و از مجلس درخواست میشود که یک نظری در این بودجه بر طبق وظایفی که دارید بنمایید و هر چه کسر دارد به وسیله وضع مالیاتها و عوارض که تحمیل فقرا نشود و نظریه حضرت والا سلیمان میرزا هم رعایت شده باشد باید جبران شود آن وقت مجلس هم با نهایت میل و موافقت رای میداد که جمع و خرج بودجه مملکت تعدیل شود ولی با ترتیب امروز که لوایح مالیات گذاری به مجلس نباید بنده با نهایت توقیر به آقای وزیر مالیه آقای مخبر کمیسیون قوانین عرض میکنم که تحمیل یک پول مالیات را به مردم مافوق آنچه که گرفته میشود تصویب نخواهم کرد زیرا امروزه آنچه گرفته میشود و یک قسمت از آن در ایام فترت وضع شده است عوارض و مالیاتهای نیست که قاننی باشد و ما باید حد وجهد کنیم که هر چه زودتر بودجه کل را که دارای صفحه خرج و صفحه جمع باشد به مجلس بیاورند و وقتی آمد همینطور که عرض کردم با کمال میل هر گونه مالیاتی که باشد بر طواحین. بر مستغلات بر مایملک بر عایدی بر دخل رای داده میشود و آن وقت مطمئن هستیم که بودجه مملکت تعدیل شده است ولی تا موقعیکه بودجه مملکت تعدیل نشده است بنده شخصا این لایحه و لوایح دیگری که میرسد با کمال بی میلی و رای داده یا اینکه اصلا رای نمیدهم.
مخبر- بنده هر چه به فرمایشات آقای وحید الملک گوش دادم دیدم مربوط به این لایحه نبوده و اولا باید بدانند که مجلس چهارم یک قدم بزرگی برداشته است و جمع و خرج مملکت را در این سال جدید تصویب کرده است و این قدم را هیچ یک از مجالس گذشته و برنداشته و وزارتخانهها مجبور شدهاند که بودجه مشروح خودشان را مطابق تصویب مجلس برای سال ایت بیاورند. این خودش یک قدم بزرگی است برای اصلاح بودجه و امیدوارم که جزییات آن را هم موفق بشویم و بوجه مشروح را هم به جز تصویب کنیم.
این لایحه هم به مجلس آمده است هیچ عنوان مالیات جدیدی نیست و این ترتیب معمول بوده است و در غالب املاک خالصه طواحین ایجاد کردهاند واستفادههایی هم میکند و منافعی هم میبرند و حتی در بعضی از نقاط خیلی بیش از این هایی که در این لایحه منظور شده میگیرند.
در اطراف طهران غالبا چهار عشر یا سه عشر از بابت حق دولت از طوافین میگیرند و همین طور در ولایات دیگر و
به علاوه مقایسه کنید این موضوع را با معاملات اشخاص متفرقه که در اراضی خود از آسیاها اجاره میگیرند ملاحظه خواهند فرمود که آنها خیلی بیشتر میگیرند.
از آقایانی که اینجا هستند و آنهایی که ملک دارند تحقیق بفرمایید ببینید آیا دولت چقدر کمتر از یک مالک خصوصی استفاده میکند دولت را هم باید یک مالک خصوصی فرض کرد بنده هر چه فکر میکنم اساس فرمایشات آقای وحید الملک را که میفرمایند ما میخواهیم مالیات جدیدی وضع کنیم نمیفهمم اینجا مالیات جدیدی وضع نمیشود ما میخواهیم به این وسیله آنرا تخفیف بدهیم که اساس صحیحی داشته باشد و نسبت به مردم تعدی نشود و همه بدانند چه میدهند.
تفاوتی که بین مالیات تصویبی مجلس و غیر تصویبی مجلس است همین است که مردم در مالیات مصوبه مجلس میدانند چه باید بدهند و کسی حق مطالبه زیادتر از آنرا ندارد.
بدیهی است وقتیکه مالیاتی به تصویب مجلس رسیده باشد ممکن است مامورین موقع را مغتنم شمرده و همه گونه تعدیات بنمایند ولی وقتی اساسی پیدا کرد و به تصویب مجلس رسید دیگر اینگونه اجحافات به مردم نخواهد شد.
اما راجع به مخارج که آقای دولت آبادی فرمودند عرض میکنم کمیسیون فقط را اطاق این لایحه را ترتیب نداده است بلکه تحقیقات خارجی دیگری هم کرده و اشخاصی را به کمیسیون دعوت نموده و دقت کامل کرده است و میزان صدی سی که برای مخارج نوشته شده حد مافوقی است که در سال برای مخارج از قبیل پول- نک یا سنقری یا مخارج دیگر ممکن است تصور میشود و هر چه فرض کنید بیش از صد سی نمیشود لذا با تحقیقاتی که از خودشان شده است صدسی برای مخارج منظور شده است.
در لایحه اولی دولت چنانچه ملاحظه فرمودید عنوان پس از وضع مخارج شده است ولی این عنوان باز ممکن بود تولید اشکالاتی بین مامورین و صاحبان طواحین بکند این بود که کمیسیون لازم دانست تحقیقات کاملتری بنماید و از روی تحقیق مقدار مخارج را معین نماید.
یک نکته دیگری آقای وحید الملک فرمودند که قابل ملاحظه بود و فرمودند خب بود وزارت مالیه بودجه تخاقوی ئیل را در مجلس بیاورد و میگفت این بودجه تعدیل شده است.
اگر خاطرتان باشد از دوره دوم این طور قرار شد که دولت میتواند لایحه تفریح بودجه دوره عمل هر سال را تا پانزده ماه بعد تهیه نموده و به مجلس بیاورد یعنی تقریبا یک سال و چند ماه برای تهیه آن وقت معین شد بنابراین اگر هم ما موفق شویم بودجه جز و کل خودمان را مرتب کنیم باز هم نمیتوانیم متوقع باشیم لایحه تفریح بودجه سال گذشته تا هشتم حمل سال نو تهیه و تقدیم شود و به عقیده بنده در همان مدتی هم که قانون معین نموده اگر بیاورند ما خیلی ممنون خواهیم بود.
رئیس- مجلس مذاکرات در کلیات را کافی میداند.
(بعضی گفتند کافی نیست)
رئیس- آقای حائری زاده مخالفید؟
حائری زاده- بلی.
رئیس- بفرمایید.
حائری زاده-اگر چه به نظر بنده با نظر آقای سلیمان میرزا و آقای وحید الملک موافقم تا وقتی جمع و خرج مملکت تعدیل و معین نشده نبایستی مجس لایحه وضع مالیات جدیدی را اصلا بپذیرد و بر فرض هم که لازم شود وضع مالیاتی بشود باید مالیات بر عایدات بسته شود.
لکن چون این لایحه لایحه وضع مالیات نیست بلکه تعدیل مالیات است و مالیاتی را تا به حال از مردم میگرفتهاند میزان تشخیص نداشته و اکنون در مقام تعدیل مالیات بر آمدهاند که من بعد مطابق جز جمع قدیم از آسیایی که قنات او خشک شده و از کار افتاده مطالبه مالیات نکنند ولی با وجود این مسایل بسیار متاسفم که کمیسیون نظریکه دولت داشته است و مطابق آرزوی بنده است تعقیب نکرده و یک میزان شخصی از برای کلیه طواحین اعم از این که در اراضی خالصه باشد و به آب خالصه دایر شود یا در اراضی اربابی و یا آب اربابی معلوم نکرده و دولت پیشنهاد کرده بود که از کلیه طواحین اعم از اینکه در زمین اربابی و با آب اربابی دائر باشد یا در زمین خالصه و با آب خالصه باشد یک متر بابت مالیات دریافت دارند و کمیسیون قوانین مالیه این ترتیب را رد کرده و مطابق اصول سابق آنرا تصویب نموده است این است که به عقیده بنده این ترتیب ناصحیح است و اگردر لایحه دولت اصلاحاتی شود خیلی آنرا بهتر از راپورت کمیسیون قوانین مالیه میدانم زیرا وضع قدیم خیلی بی ترتیب است بعضی از طواحین جدید الاحداث هنوز مالیات ندارد و بعضی مالکین از طواحین استفاده نموده و سهم دولت را نمیپردازند و بعضی دیگر که قنات طاحونههاشان خشک و یا کم آب شده است با وجود این از آنها مالیات مطالبه می شود و البته اینها یک قسم ظلمی است که باید تعدیل و ممیزی اصلاح کرد.
یک نفس دیگریهم که در راپورت کمیسیون دارد این است که معلوم نکرده است این حقوقی که گرفته میشود راجع به طواحین است که تمامش متعلق به دولت باشد یا قسمت جزیی یا کلی از آن زیرا ممکن است دولت مالک یک سهم از سهم از هزار فلان آب باشد.
در این صورت به موجب عین لایحه ممکن است مامورین مالی این حق را هم بر آنها تحمیل نمایند بنابراین اگر تصریح شود که این مالیات و حقوق در صورتی است که طاحونه در زمین خالصه تاسیس شده و با آب خالصه میگردد و تمام آب راجع به دولت باشد این عیب و نقص رفع خواهد شد.
راجع به مخارج محموله هم در اینجا به طور کامل نوشته نشده است زیرا یک طاحونه هم مثل سایر املاک است به اجاره میرود و آن مستاجر هم بعضی خرجیها دارد واگر ما بخواهیم صدسی را از کل عایدات طاحونه موضوع کنیم که آن وقت حق السماعو حق الارض مطالبه کنیم ممکن است بر عیت تحمیل شود.
و اگر تصریح شود که صد سی از سهم عاید ارباب که طاحونه را اجاره داده موضوع میشود به عقیده بنده رفع این اشکال خواهد شد.
وزیر مالیه- اینجا دو مطلب با هم مخلوط شده است.
مالیات طواحین عموما در موقع ممیزی تعدیل خواهد شد.
و این مسئله و یک لایحه به خصوص راجع به طواحین است که در زمینهای دولت یا آب دولت دایر می شود و تصور میکنم این دو مسئله باید از یکدیگر تفکیک شوند.
رئیس- آقای کروسی جناب عالی هم مخالف هستید؟
حاج شیخ محمد حسن کروسی.
بله
رئیس- بفرمایید.
حاج شیخ محمد حسن- مخالف بنده راجع به اخذ حق الارض و حق الاسما نیست و البته دولت حق دارد این وجوه را از مستاجرین خود دریافت دارد.
ولی کلام در اینجا است که البته دولت مالیاتی از خالصجات میگیرد.
و یقیا آن مالیاتها هم خیلی سنگینتر از مالیاتهای سایر مالکین خواهد بود و طواحین هم جز همان خالصجات است بنابراین بنده دیگر حق الارض حق السما را مناسب نمیدانم.
رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی
(اجازه)
حاج میرزا مرتضی- بنده مخالفم.
رئیس- آقای تدین چطور.
تدین- بنده هم مخالفم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسد الله مخالفید.
حاج شیخ اسدالله- بلی.
رئیس- بفرمایید.
حاج شیخ اسدالله- بنده در موقعی که اجازه خواستم نظرم این بود که یک سوالاتی از آقا مخبر محترم بنمایم لکن در ضمن مذاکرات مخالفتهای نسبت به این لایحه شد که بنده را مجبور نموده از اجازه خود استفاده نموده و به عنوان موافقت نظریات خود را معروض دارم.
بنده حقیقتا تعجب میکنم مذاکراتی که در اطراف این لایحه میشود هیچ مربوط به پیشنهاد دولت و این لایحه نیست بلی تمام فرمایشات آقایان به موقع خود صحیح است و تحمیل بر فقرا بیست و هیچ مربوط به آن قضیه نیست بلکه تعدیک یک وجوهی است که دریافت مینماید و اسباب آسایش حال آنها است.
امروز در املاک خالصه یک معاملات مختلفی با رعایا میشود و مامورین مالیه به عناوین مختلفه بر رعایا فشار وارد آورده و صد وبیست صد و سی و غیره از آنها به عنوان حق الارض و حق السما میگیرند.
حالا دولت آمده است و برای آسایش حال همان فقرا و رعایا( اگر چه به عقیده بنده آنها مالکند نه رعیت) و برای اینکه من بعد معلوم باشد چقدر باید حق الارض و حق السما بدهند یک اساس معینی اتخاذ نموده و پیشنهاد کرده است که یک عشر بابت حق السما و یک عشر هم بابت حق الارض بپردازند.
اما راجع به طواحینی که در اراضی اربابی واقع است و با آب اربابی دائر است آن یک مذاکراتی دارد که در جای خود خواهد شد ولی راجع به این طواحینی که فعلا مطرح مذاکره است بنده تحقیقات خارجی کردهام و معلوم شدکه سابقا زیادتر از این گرفته شده و در صورتیکه این لایحه تصویب شود تعدیلی در آن به عمل خواهد آمد.
دیگر از مذاکراتی که میشود این است که چون بودجه مملکتی به مجلس نیامده است ما هم این لایحه را تصویب نمیکنیم نتیجه این مذاکره این است که به همان ترتیب هرج و مرج سابق باشد یعنی از یکی صد بیست بگیرند و از دیگری صد ده و دیگری صد و سی برای چه؟ این تعدیل است مالیات جدید نیست ربطی به جمع و خرج مملکتی ندارد.
این است که بنده عرض میکنم مذاکراتی که تاکنون در اطراف این تعدیل شده است خارج از موضوع است و هیچ مربوط به این لایحه نبوده.
حالا اگر آقایان راجع به اساس خالصجات قائل شوند که دولت نباید اصلا مالک باشد و باید خالصجات قائل شوند که دولت نباید.
اصلا مالک باشد و باید خالصجات را به زارعین بدهد البته آن موضوع علیحده است لکن تا وقتی که مجلس این تصمیم را نگرفته است و دولت دارای ملک و آب است همان معامله که سایر مالکین نسبت به ملک خود میکنند دولت هم باید همان معاملات را نسبت به ملک خود می کنند دولت هم باید همان معاملات را نسبت به خالصجات بکنید.
آیا در اراضی هر کدام از ماها اگر کسی بخواهد آشیایی بسازد راضی میشویم؟
یقینا یا حقی نگیریم نخواهیم گذاشت کدام یک از مالکین بدون اینکه حقی بگیرند ملک خود را به دیگری میدهند؟
بنابراین این مطلب نه مالیات است و نه تحمیل بر فقرا بلکه تعدیل است و میخواهند یک اصول غیر مرتببی را که سابقا در طواحین معمول بوده و تحت یک پرنسیب واحدی درآورند و این پیشنهاد را تقدیم مجلس نمودهاند.
تازه پس از دو ساعت که صحبت میشود هنوز موضوع به دست نیامده است که بنده عقیده دارم آقایان از خود موضوع صحبت بفرمایند و اگر میفرمایند دولت نباید از خالصه چیزی بگیرد و بفرمایند اولا اگر معتقدند که باید از خالصه چیزی بگیرد بفرمایند اولا اگر معتقدند که باید از خالصه استفاده بنابراین این اشکالات لازم نیست و باید برای دولت حق مالکیت قائل شد.
رئیس- البته آقایان با چند دقیقه تنفس موافقند.
(در این موقع مجلس برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید).
رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی.
(اجازه)
حاج میرزا مرتضی- بنده اساسا تا وقتی که این مالیاتهایی که گرفته میشود مصارفشان کاملا معلوم نباشد یا وضع هر نوع مالیات جدیدی مخالفم.
اما با این لایحه به خصوص هم که آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند تعدیل است و به عقیده بنده نه تعدیل است نه مالیات بلکه حق الارض یا حق السما میباشد مخالفم زیرا همانطور که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند این ضرر غالبا به اشخاصی که فقیر هستند وارد میشود و بر اعیان و اشخاصی که فقیر هستند وارد می شود و بر اعیان و اشخاصی که تفنا گاهی یک لقمه نان میل میفرمایند وارد نمیشود.
زیرا این مالیات یا این حق را دولت مستقیما از طواحین میگیرد و اشخاصی هم که طاحونه ساختهاند این مالیات را در روی اجرت آسیا میاندازند و بالاخره از فقرای بیچاره میگیرند بنده معتقدم این حق الارض و حق السمایی که دولت از طواحین میگیرد و مبلغ خیلی قلیلی میباشد ملغی شود و من بعد چیزی گرفته نشود زیرا از این راه چیز زیادی به دولت نرسیده و فایده آن به فقرا و بیچارگانی که محتاج خوردنمان میباشد خواهد رسید و دولت میتواند در عوض این مالیات مالیاتی بر چیزهایی نفتی و چیزهایی که تحمیل بر فقرا نشود وضع کند از این نقطه نظر بنده مخالف این لایحه هستم و تقاضا میکنم این مالیات ملغی گردد.
رئیس- آقای سلطان العلما مخالفند؟
سلطان العلما- در یک قسمت بلی.
رئیس- آقای اقبال السلطان چطور؟
اقبال السلطان- موافقم.
رئیس- بفرمایید.
اقبال السلطان- امشب در موضوع این لایحه مذاکراتی شد که به عقیده بنده این اندازه لزومی نداشت بنده بسیار متاسفم که آقایان مخالفین در راپورتی که کمیسیون طبع و توزیع نموده درست دقت نفرمودهاند و اگر هم دقتی کرده باشند در این ایام تعطیل فراموش فرمودهاند.
اگر در راپورت کمیسیون در پیشنهاد دولت ملاحظه فرمایید خواهید دید که در هیچ کدام گفتوگوی مالیات در بین نیست پیشنهاد دولت این است که یک عشر بابت حق السما و یک عشر هم بابت حق الارض و یک عشر هم بابت مالیات گرفته شود.
در کمیسیون قوانین مالیه مذاکره شد که چون درلایحه ممیزی که تازه به کمیسیون رسیده فقط یک حقوقی برای طواحین معین شده لذا مذاکره در مالیات طواحین خالصه موقوف باشد تا یک تصمیم کلی برای تمام طواحین اتخاذ شود و عجالتا این راپورتی که مطرح است ربطی به مالیات طواحین ندارد بلکه فقط حق مالک را از آسیا معین مینماید.
در ایالات و در دهات آقایانی که ملک دارند میدانند که سایر مالکین از این قبیل آسیاها خیلی بیش از این مقدار فایده میبرند.
در بعضی نقاط یک ثلث مالک و دو ثلث سازنده آسیا میبرد و در اینجا کمیسیون تمام این نظریات را با هم جمع نموده و این راپورت را تقدیم داشته است و در واقع به صاحبان آسیا صد سیزده تخفیف داده است.
به علاوه مبلغی که حالا از بعضی جاها میگیرند شاید از صد و سی هم تجاوز میکنید ولی در این لایحه صد بیست معین شده فقط چیزی که در اینجا باعث این مذاکرات شده این است که این حقی را که دولت از اراضی و املاک خود دریافت میدارد اسم آنرا مالیات گذاردهاند در صورتی که مالیات نیست فقط عایدات دولت است که از اراضی یا آب خالصه گرفته میشود.
شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن فرمایشاتشان فرمودند من با وضع مالیات بر آسیاها مخالفم زیرا مالیات بر آسیا اسباب گرانی آرد و نان و بالنتیجه بر فقرا خواهد شد.
اولا باید بدانند که در تهران اداره ارزاق موجود است و نان را اعم از اینکه از طواحین مالیات بگیرند یا نگیرند به قیمت معین میفروشند و بهر نحو باشد تغییری در قیمت نام داده نمیشود.
ثانیا در ولایات هم معمول این است که صاحبان آسیا نمیتوانند هر چه بخواهد از خبازها برای آرد نمودن گندم اجرت بگیرند.
بلی با سایرین این معامله را میکند و هر چه بخواهند خرواری دو یا سه یا چهار تومان میگیرند ولی راجع به خبازها این قسم نیست و نرخ معینی دارد که بیش از آن نمیتوانند دریافت دارند.
مثلا در کرمانشاهان اجرت آسیا کردن سه تومان است ولی خبازها از خرواری یک تومان بیشتر نمیدهد در سایر جاها هم همینطور است و اعم از اینکه بر طواحین مالیاتی وضع شود یا نشود آن حقی را که برای آنها معین کردهاند همان را خواهند گرفت و هیچ تحمیلی بر خباز نخواهد شد و نان هم گران نمیشود مگر اینکه قیمت غله ترقی کرده و بالنتیجه نان گران شود.
آقای آقا سید یعقوب از توضیحات آقای مخبر که فرمودند این لایحه مالیات نیست بلکه حق اربابی است باز هم اظهار فرمودند خوب است از طواحین صد پنج بابت مالیات دریافت شود.
به علاوه فرمودند حق الارض بگیرند به عقیده بنده اگر میفرمودند حق السما بگیرند و حق الارض نگیرند بهتر بود زیرا بر فرض هم صد ذرع درصد ذرع زمین آسیاب بسازند چندان ضرری وارد نمیشود ولی چون برای آب و جریان آن مخارجی از قبیل تعمیر قنات و پاک کردن مجرا و غیره لازم است لذا باید حق السما گرفته شود.
بنابراین اگر درست دقت میفرمودید این ترتیب را بهتر میدانستید.
آقای دولت آبادی میفرمایند صد سی برای مخارج کم است البته اگر بنا باشد صد سی از مخارج آسیاهای اربابی کسر شود حق به جانب ایشان است.
ولی ملاحظه میفرمایید که از صد قسمت بیست قسمت دولت میبرد هشتاد قسمت دیگر در عوض همان مخارج و زحماتی است که شخص برای بنای آسیا متحمل میشود.
آقای وحید الملک فرمودند که قبل از تعدیل بودجه حاضر نیستم هیچ گونه مالیات جدیدی رای دهم جواب ایشان هم همانطور که آقای مخبر فرمودند این است که البته برای وضع مالیات جدید شاید تمام آقایان نمایندگان عقیدهشان این است که تا بودجه مملکت تعدیل نود و ندانیم چقدر کسر داریم نمیتوان مالیات جدیدی وضع کرد.
ولی باید دانست این لایحه مالیات نسبت بلکه حق اربابی است.
دیگر اینکه از آرزوهای آقای وحید الملک این است که آقای وزیر مالیه در هشتم سال جدید قانون تفریح بودجه سال قبل را تقدیم مجلس نمایند.
بنده تصور میکنم در اروپا هم که تمام ادارات مرتب است دولت میتواند یک ماه بعد از سال هم قانون تفریق بودجه را به مجلس بیاورند زیرا خودتان در وزارتخانه تشریف داشتهاید و کار کردهاید و میدانید که باید تمام دخل و خرج ایالات و ولایات و قرا و قصبت هر چه هست به مرکز برسد بعد از آن دولت آنها را جمع نموده و بودجه را تعدیل نموده آن وقت صورت آن را به مجلس تقدیم نماید و همانطور که آقای مخبر فرمودند خود انجام این مسئله سه چهار ماه وقت لازم دارد.
بالاخره گمان میکنم خوب است آقایان موافقت فرمایند که این لایحه زودتر از مجلس بگذرد چون یک فوایدی برای صاحبان آسیا در آن متربت است و ما هم در کمیسیون صورتی خواستیم که عجالتا و سابقا از این آسیاها چه میگرفتهاند.
معلوم شد از بعضی از آسیاها چهار عشر و از بعضی سه عشر و نیم از برخی سه عشر و بالاخره دو عشرونیم میگرفتهاند و از بعضیها هم هیچ نمیگرفتند حالا ما آمدیم کلیه طواحین دو عشر گرفته شود و اگر آقایان این لایحه را رد بکنند یک ضرر به کلی به صاحبان طواحین که بیش از این مبلغ میدهند وارد آوردهاند.
رئیس- در کلیات مذاکرات کافی نیست؟
(گفتند کافی است)
رئیس- رای میگیریم داخل در شور مواد بشوییم یا نه؟
آقایانی که تصویب میکنند داخل در شور مواد بشوییم قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد ماده اول قرائت میشود.
(به مضمون دیل قرائت شد)
ماده اول- از عایدات خالصی طواحین که در اراضی اربابی واقع شده و یا آب خالصه کار میکند یک عشر بابت حق السما دریافت
می شود.
رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میزا- آیا می شود در ماده اول هم طور کلی در این لایحه مذاکره نمود یا خیر.
اگر می شود بنده عرایضی دارم عرض کنم
رئیس- بلی می شود.
سلیمان میرزا- چون آقایان مذاکرات را در کلیات کافی دانستند موقع نرسیده بنده عرایض خودم را به طور کلی عرض کنم
این بود که از آقای رئیس اسفسار نمودم که آیا ممکن است دراین لایحه هم مثل سایرلورایح قانونی در شور ماده اول داخل مذاکره در کلیات شده یا خیر؟
چون تصدیق فرمودند که می توان داخل در کلیات شده لذا بنده هم جواب آقایان را یک یک عرض می کنم .
اولا در کمال نزاکت با آقای حاج شیخ اسدالله عرض می کنم که ایشان در ضمن نطقشان یک قسمتی از وظائف آقای رئیس را اعمال فرمودند یعنی به مخالفین فرمودند مذاکرات شما خارج از موضوع این لایحه است و اخطار خارج از موضوع مذاکره بودن فقط مطابق نظامنامه فعلی از وظایف شخصی رئیس است واحد به علاوه اشخاصی که در اطراف این لایحه صحبت کردند ؟؟؟ در موضوع لایحه بود.
از آقای حاج شیخ اسدالله معذرت می خواهم لکن چون ایشان تصمیمی فرمودند بنده هم این مسئله را یاد آوری نمودم.
آقای فهیم الملک فرموددند که بنده در آخر عرایضم تقریبا موافقت نمودم.
خیر سوء تفافهمی واقع شده بنده هیچ وقت با وضع مالیات بر ارزاق عمومی موافقت نخواهم کرد ایشان به طور اغراق گوئی فرمودند بنا به این بر گندم هم نباید مالیات وضع شود بلی نباید بر گندم مالیات وضع کرد.
اگر موقعی تعدیل بودجه واحد مالیاتها در دست بنده باشد می گویم ارزاق عمومی واحد مالیات نباید وضع کرد بجهت این که دلیل ندارد. از گندم که جزو ارزاق عمومی است مالیات گرفته شود.
و هر چه از این قبیل مالیات ها گرفته باشد. بنده با آن مخالفم خواه مالیات ارضی باشد خواه مالیات گندم ولی هنوز آن موقع برای بنده رسیده و این اظهاراتی که حالا می کنم برای است که عقیده زیاد پیدا کنم هر وقت هم عقیده واحد هم مسلکان بنده زیاد بشوند یکی از پیشنهادات بنده این است که مالیات از ارزاق پیشنهادات بنده این است که مالیات از ارزاق عمومی واحد گندم نبا به دریافت شود و دولت باید مخارج خودش را از متولین بگیرد از فقراء و ضعفاء مالیات را باید از آنهائی که زیاده تر از این مملکت استفاده می کند. گرفت و باید حتی الامکان سعی کرد از بیچاره سربازو و پیشخدمت مأمورین جزء دولت و رعایا و فقرائی که دوازده الی چهارده تومان حقوق دارند و یا این که اصلا حقوق ندارند و از سرمایه خودشان معیشت می کنند کسر مالیات گرفت زیرا دولت بیشتر از این مخارجی را که می کند. برای حفظ جواهرات و اموال اعیان است. که دزد نبرد و الارعیت چیزی ندارد که درد نبرد و آژان برای حفظ آن لازم باشد در این صورت باید مخارج را هر کس باندازه که از ممکلت استفاده می کند بپردازد.
اگر مالیات مستقلات در مجلس مبدل دش به مالیات خانه های اجاره به بنده مربوط نیست و تقصیری به بنده نیست زیرا اگر به مذاکرات آن دوره رجوع شود ملاحظه خواهید فرمود که بنده فریاد می زدم کسی که قصر خودنق ساخته به و به وجود آن خانه را مفتخر نموده و معلوم نیست قبول آن را از چه راه های عجیب و غریبی تحصیل نموده باید مالیات بدهد. نه آن شخصی که پول ندارد خانه بسازد و مجبور است اجاره نشینی باشد.
بلی در آن موقع هم بنده مخالف بودم لگن چکنم که آن وقت هم در اقلیت بودم.
اگر مثلا امروز این لایحه بگذرد و دوره دیگر صحبت شود آیا باید گفت که تو در مجلس بودی و با این لایحه موافقت کردی؟
خیر بنده موافق عقیده مسلکی خودم رفتار کرده ام و تقصیری به بنده وارد نیست. آقای آقا سید یعقوب فرمودند معامله با سوات بگذرد البته زهی سعادت، انسان دوره امام زمان را درک کند. موفق شود در خدمت امام زمان (ص) باشد و معامله هم با صلوات کند ولی تا موقعی که به زمان با سعادت نرسیده ایم لااقل باید کاری بکنیم که معاملات با نصاف بگذرد و مالیات از روی انصاف بر اهالی تحمیل شود و هر کس که مخارج بصرفه او می شود مالیات بدهد بعضی از آقایان در قبال عرایض نبده فرمودند که آسیا مال اعیان است و تصور فرموده اند. بنده در عین این که حمایت از فقرا می کنم می خواهم حقیقتا غلط اندازی کرد و حمایت از اعیان نمایم .
خیر استباه شده است همه املاک مال اعیان است و به عقیده بنده باید روزی برسد که کلیه املاک دولت بین خورده مالک تقسیم شود بانک فلاحتی در جزومرامنامه من است صاف و ساده عرض می کنم اگر بنده اگثریت پیدا کنم اول املاک خالصه دولت را به رعایا می فروشم و می گویم قیمت آن را با اقساط ارباب اصل قیمت ملک و قسمتی بابت مالیات بدهند تا رعایا مشمول شوند و البته زمین که تعلق به خورده مالک داشته باشد بهتر می توان از آن استفاده نمود و بیشتر آن ملک را آباد می کند.
با این جهت صورتی که اکثریت داشتم ای عقیده را اول درباره املاک و خالصجات دولتی اعمال می کردم یعنی لایحه از مجلس می گذارندم که خالصجات را به اقساط استهلاکی به رعیت فروخته و در هر سال یک مبلغی بابت قیمت ملک دریافت دارند تا بعد از بیحث الی سی سال رعیت عوض املاک خالصه دارای املاک شخصی خود باشد دولت هم که از این ترتیب استفاده می نماید و دیگر محتاج باداره عریض و طویل خالصجات تهران و ولایا نبوده و از این راه هم مبلغی صرف دولت خواهد شد و هم اصول زندگیانی رعیت یه صرفه نزدکتر شده است.
این است که عقیده بنده و هر وقت اکثریت پیدا نمایم البته این لایحه را از مجلس خواهم گذراند و امیدوارم دوره چهارم مجلس این افتخار را ربورده و این کار را بکند و ثابت نماید که دولت نباید مالک باشد و دولت نباید اصول مالکیت را اتخاذ نماید.
رعیت باید کار کند تا املاک آباد شود. و در عمل هم دیده ایم هر کجا ملک خرابه است یا خالصه است یا مال وقف زیرا موقعی که آباد است از آن استفاده می نمایند وقتی خراب شد آن را تعمیر ننموده و به حال خرابی باقی می گذارند.
پس چه موقعی بهتر از آن است که باید این اصلاح قائل شویم و املاک خالصه بین خورده مالک تقسیم نمائیم تا مملکت استفاده نموده و هم از بودجه یک قلم بزرگ مخارج حذف شده باشد.
اما راجع به این لایحه با وجود این که در بالایش نوشته شده لایحه قانونی راجع بمالیات طواجین معهذا یک فصولی در آن هست که می توان گفت این لایحه راجع به اجازه املاک دولت است.
این به عقیده تقصیر نیست کسی که این پیشنهاد را نمود و زیر مالیه است و البته توضیح خواهد داد اگر دولت می خواهد آبش را اجازه دهد چرا در بالای لایحه می نویسد لایحه قانونی راجع به مالیات طواحین
البته حالا که این طور نوشته شده بنده مخالفت می نمایم زیرا بنده با مالیاتی که بارزاق عمومی وضع شود مخالفم .
بهر حال این لایحه از نقطه نظر قانونی گذاری مخلوط است یکجا گفتگوی مالیت است یکجا گفتگوی اجاره است. و می گوید دولت باید آب و علکش را اجاره بدهد.
شاید بنده درست ملتفت نشدم ولی ظاهر عبارت چه از حیث ترتیب اجاره و چه از حیث ترتیب مالیات مخطوط است.
آقای مخبر محترم در ضمن بیانات خودشان فرمودندم یک قدم بزرگی پیش رفته ایم وجمع و خرج بودجه مملکتی در این دوره چهار اصلاح شده است.
البته کمیسیون یک قدم پیش رفته است و به خیال خودش کاری کرده است ولی بنده صدایم را بلند کرده فریاد می زنم که هنوز بودجه کل مملکت به مجلس نیامده است فقط یک تقریباتی به مجلس آمده است کلمه بودجه لغت فرانسه است و یک چیزی نیست که ما این جا اخنزاع کرده باشم و آن چیز را که ما اطلاق بر کلمه بودجه می کنیم بر خلاف اصول بودجه این است که در همه جا معمول و متداول است مثلا یک ورقع صورت خرج وزارت داخله یا عدلیه را می آوریم آن وقت می گوئیم این بودجه وزارت داخله یا وزارت عولیه است.
در صورتی که نفظ بودجه به جمع و خرج هر دو تعلق می گیرد نه این که بگوئیم فلان قدر خرج فلان وزارت خانه بودجه است.
ما وقتی می توانیم به یک صورت اطلاق بودجه کنیم که در یک صفحه صورت جمع نوشته شده باشد. و در یک صفحه صورت خرج و مطابق قانون اساس هنوز بودجه مملکت معین نشده
باید صورت جمع و خرج مملکت درپانزدهم حود حاضر باشد.
در قانون اساسی مخصوصا تصریح شده دولت باید باید بودجه هر سال را درنیمه دوم سال قبل تقدیم نمایدکه مجلس برای پانزدهم حوت حاضر کند حالا اگر آقایان وزراء این عمل را نفرموده اند آیا باز هم تقصیر بنده است؟ معمول می شود یا نه قانون اساسی مراجعه نفرموده اند یا به واسطه کثرت مشغله و فقدان وقت و فرصت بوده است.
در هر حال هنوز به آن ترتیبی که آمال و آرزوی ما است یعنی به تنظیم و ترتیب بودجه مملکت موفق نشده ایم.
قدم بزرگ آن وقتی است که به نیم صفحه جمع و در یک صفحه خرج به طوری که معمول و متداول همه دنیا است به مجلس شورای ملی پیشنهاد شده و نظریه دولت هم در آنجا نوشته شده باشد که چون فلان قدر کسر بودجه داریم برای این که موازنه بین جمع و خرج حاصل آید مقتضی است فلان مالیات وضع و بر ملت تحمیل شود.
تمام مذاکرات اساسا در تمام دنیا به سر جمع است که می گویند جمع را باید درست کرد چنان چه تمام مذاکرات و مناقشات اجزاب سیاسی همه جا به سر جمع است و در سر خرج بودجه چندان حرفی نیست.
اگر کسی کتابچه بودجه را باز کرد و ترتیب آن را ملاحظه کند به خوبی می بیند که این یکی از اصول مسلمه است و همان طور که در دو تا چهار تا می شود این هم واضع است که بودجه هر مملکت باید شامل جمع
و خرج آن مملکت باشد ولی ما یک اصل ثالثی را در مملکت خودمان اتخاذ کرده ایم یعنی بدون این که کنابچه جمع را به مجلس بیاورند همه روزه یک لایحه برای خرج پیشنهاد می کند که فلان شخص بود و فوت کرده فلان مقدار حقوق در شهریه درباره مورثه او برقرار کند.
خوب فرضا ورثه آن شخص مستحق باشند اما با این که می نمی دانم جمع مملکت چیست چه طور می توانم رأی بدهم که یک مستحق بیچاره ترین این شهریه را بپردازد.
آنهم با این همه دولت با آن بدبخت می شود. و مأموردولت میرود و گکردن بندرا از گردن فلان زن بیچاره دهقان و رعیت بدبخت بروز بیرون آورد آن وقت این پول را چطور می شود محل خرج تمیش و شهریه جمعی دیگر قرار داد.
بنده در این مدت بهیچ وجه ندیده ام یک حقوق پنج تومانی برای رعیت بدبخت یا عمله بیچاره پیشنهاد و برقرار شود.
مثلا بگویند فلان آهنگر جلو آتش پوست او کنده شده است و مرده است بنابر این خوب است یک شهریه هم درباره ورثه او برقرار شود
فقط اشخاصی که لقیوای عرض و طویل یا پارک های نزهت افزای قشنگ دارند استحقاق شهریه را دارند یا فلان متمول پارک دار که فوت کرده و حالا دیگر ورثه اش نمی توانند مثل سابق اتومبیل سوار شوند آنها مستحق اخذ شهریه هستند.
بنده باز تکرارا عرض می کنم مادام که صورت جمع هایدات را ندیده ایم بنده نسبت به تمام لوایحی که راجع به بودجه به مجلس می آید مخالفم و رأی نخواهم داد اما این که آقای وحید الملک فرمودند بودجه هر سالی باید در هضم یا هشتم سال جدید حاضر باشد و آقایان اشکال کردند که این امر غیر ممکن و مجاز است بنده تصور می کنم مقصود آقای وحید الملک از این اظهار این نبوده که حکما در هفتم یا هشتم سال جدید لایحه تفریغ بودجه حاضر باشد. بلکه عرض ایشان این بود و خواستند یاد آوری کنند سال که با آخر رسید دولت باید جمعا و خرجا دفترش را ببندد و رسما اعلان کند دفلاتر سال گذشته بسته شده و مالیات سال جدید صرف خرج سال گذشته نباید بشود.
مثل دفتر تجارتخانه که در آخر سال دو خط زیر دفترش می کند. و می گوید خرجم در این سال این بوده است کرده ام و دخل هم فلان مقدار بود که عابدم شد و همین طور باید در آخر سال دولت اعلان کند که فلان مقدار مالیات لا وصول دارم که از سال قبل باقی است. و باید گرفته شود و همین طور نسبت به معنی در جای خود معلوم و معین باشد.
گمان می کنم مقصود ایشان از آن عبارت بسته به شدن دفتر جمع خرج دولت بوده والا ایشان و همه ماها به خوبی می دانیم که در ظرف هفت یا هشت روز که آن هم مصادف با ایام تعطیل است و تمام اوقات به دید و بازدید وملاقات می گذرد دفتر یک بقالی را نمی شود مرتب و منظم کرد چه رسد به بودجه یک مملکت.
بهر حال اگر مقصود آقای وحید الملک هم این نبود مقصود بنده اعم از این که سوء تفاهم بشود یا نشود همین است که در آخر هر سال دولت دفترش را معین کند بقایان مالیاتی سال گذشته را بخرج سال آینده بیاورد و مراتب را اعلان کند.
به طوری که مکرر در این جا گفته شده اسا مشروطیت و مجلس بر سر بودجه است اگر بودجه درست و مرتب شود هیچوقت دوره فترت پیش نخواهد آمد.
اگر آقای وزیر در موقعی که می خواستند این لایه را پیشنهاد کنند از بنده سوال می کردند. برای این که این لایحه خوب واضع باشد و هیچ نوع سوء تفاهمی نشود عرض می کردم خوب است این لایحه طور دیگری نوشته شود و گویا آقای حاج شیخ اسدالله بودند و فرمودند این لایحه اگر تصویب شود به صرفه رعایا خواهد و اگر تصویب نشود بیشتر می گیرند و یک نفر دیگر از آقایان فرمودند در ساوجبلاغ مأمورین نسبت به برهایا تعدی و اجعاف می کنند.
خدا مارا از شر این مأمورین و از دست تعدی این ها خلاص و آسوده کند که والا خودمان که تا به حال نتوانسته ایم خودمان را خلاص کنیم
بهر حال خوب بود این لایحه طور دیگر نوشته شود مثلا همانطور که آقای اقبال السلطان مختصر توضیحاتی دادند آقای وزیر هم خوب بود توضیح می دادند و مرقوم می فرمودند در املاک خالصه اولا آب موجود است و مالیاتی که از آنها گرفته می شود. بالغ بر چه مبلغ است مثلا یک ثلث است دو عوائد رو به همرفته این مبلغ می شود.
و ما حالا می خواهیم یک عشر دو عش گرفته شود و در نتیجه این پیشنهاد تخفیفی بفقرائ داده می شود آن وقت شاید بنده درست تطبیق می کردم و وقتی که این فرقی را در تحت عدر میدیدم و تصور یم کردم تخفیفی به فقراء داده می شود.
شاید کمتر مخالفت می کردم ولی حالا مطابق نطقی که موافقین محترم فرمودند هم چو معلوم می شود که در بعضی جاها یک عشر می گیرند و در بعضی جاهای دیگر دو عشر گرفته می شود و در بعضی جاها هم هیچ نمی گیرند.
خوب با این حال بنده چرا رأی به دو عشر بدهم و تعدی به آن بدبخت ها بکنم
به علاوه خوب بود آقایی وزیر این جا معین می فرمودند از تصویب این لایحه بودجه عمومی چقدر فایده می رسد یا بالعکس چه مبلغ خسارت عاید می شود.
وجه مقدار از این کار بر بودجه افزوده شده و بدولت نفع می رسد.
آن وقت ما از نقطه نظر تمدیل بودجه هم که بود موافقت کرده و این لایحه را تصویب می کردیم و از این گذشته موافقین محترم این لایحه ار تصویب می کردیم و از این گذشته موافقین محترم این لایحه که باما مخالفند اسلحه قوی پیدا می کردند. (و همان طور که آقای وحیدالملک فرمودند در دوره دوم مالیات وضع می کردیم که از فرض خلاص شده و کمتر از اجابت استقراض کنیم ) در این صورت آقایان مخالفین هم می توانستند بما حمله کنند و بفرمایند از نقطه نظر تعدیل بودجه وخلاص شدن از شر قرض هم که شده باید این لایحه را تصویب کرد آن وقت ما هم تصویب می کردیم زیرا می دانستیم فلان مبلغ معین صرفه ما است و بر بودجه افزوده خواهد شد شاید این قرایض بنده در خارج تصور شود حمله به دولت یا استیضاح از دولت است.
خیر؟ مقصود بنده حمله به دولت نیست
وقتی که مجلس با کثریت رأی اعتماد به دولت داد باید با دولت در تمام کارها شرکت کرده و در اصلاح امور باید مسئولتی مشترک داشته باشند. و صادقانه با هم کار کنند.
ولی در عین حال به عقیده بنده دولت آن است که عیب آدم را در جلو رو بگوید نه این که تمامش اظهار کند به به مرحبا چه کار خوب کردی. زیرا از به به گفتن و تحسین کردن کار اصلاح نمی شود.
این جا گفتگوی عمومی است گفتگوی شخصی نیست .
در هر حال به عقیده بنده مادام که بودجه کل مملکتی جمعا و خرجا به مجلس نیامده ما نمی توانیم با این قبیل لوایح رأی بدهیم .
حالا اگر اکثریت مجلس رأی می دهد. آزاد و مختار است. بنده به اندازه سهم خودم عرض می کنم تا بودجه کل مملکت شامل جمع و خرج باشد. به مجلس نیامده نباید با این لوایح رأی داد. ما به منزله ناظر هستم و باید بدانم این وجوهات بچه مصرف می رسد.
شاید ما زیادی داشته باشیمولی حالا که نمی دانیم و هنوز صورت جمع ار به طوری که باید ندیده ایم چرا مالیات جدیدی وضع کنم .
اول ما باید عایدی خودمان را ببینمی اگر کم داشتیم آن وقت مالیات وضع کنیم یا کسی ادعا می کرد و می گفت (شاید هم صحیح می گفت)
دولت برای معارف مملکت یک شاهی نمیدهد بنده تعجب کردم و گفتم چطور ممکن است در صورتی که ما بیست و سه هزار تومان برای معارف تصویب کردیم گفت اشتباه می کنیددر بودجه جمع صد یک حقوق ار متطور نکرده اند بیست میلیون هزار تومان صد بکش می شود و آن وقت تومانی یک عباسی هم می گیرند خرواری یکقران هم می گیرند.
همه این ها را وقتی که جمع کنیم شاید چهارصد هزار تومان به عنوان مالیات تعارفی از این مملکت پول می گیرند با این حال آنوقت مواجب و حقوق معلم بیچاره فلک زده همیشه تأخیر می افتد و می گویند پول نیست در صورتی که این یک محلی است که اختصاص به معارف داده شده است.
حالا از تمدیات مأمورین هم بگذریم از پنج من گندم رعیت بیچاره هم همان یک قران را از یک خروار می گیرند دریافت می دارند. همه این ها به جای خود.
حالا آمدیم در سر اب خالصه اولا باید فهمید این آب خالصه قنات است یا دروخانه چونیکقدری فرق می کند ولی هیچ معلوم نیست کدام یک از این ها است بعضی از آقایان استدلال می کردند بر این که چون سایر مالکین آسیاها در املاک شخصی خودشان نسبت به مستاجرین ظلم می کنند ما هم باید آن تعدی را یاد گرفته و در املاک خالصه که اختیارش با ما است معمول داریم شاید بنده درست ملتفت نشده ام اگر آقایان خبر دارند که مالکین ظلم می کنند خوب است بر علیه آنها قیام نمایند و نگذارند تمدی کنند که نتوانند ظلم کنند واقعا هر کس مالک شد رعبت را نخریده که پوست آن بیچاره را بکند مالک ملک فقط به منزله یک پولدار سرمایه داری است که سرمایه اش همان زمین است و بدبختی دامنگیر آن بدبخت رعیت شده که در ملک یک صاحب زور اقامت کدره و متوطن شده است حالا آیا سزاوار است آن صاحبملک همه روزه به آن دعیت بدبخت ظلم و تمدی کند یا به عنوان این که من صاحب ملک هستم اجعاف نماید
چون بنده با مالکین محشور نیستم و از این موضوع هم اطلاع ندارم عرض می کنم اگر آقایان خبر دارند مالکین تعدی بر عایای خود می کنند خوب است جلوگیری کند نه اینکه ما هم تقلید این عمل زشت
را کرده و خودمان این رسم را معمول داریم.
بعلاوه در اینجا یک ماده نیست که پس از آنکه اکثریت این لایحه را قبول کرد بموجب آن ماده مالیاتهای معموله سابق نسخ و ملغی شود و در این لایحه اینقدر دقت نشده که وقتی یک مالیاتی وضع می کنند اقلا آن مالیات های سابق ملغی شود.
چون بدبختانه ما یک مأموریتی داریم که همیشه عمل باحتیاط می کنند یعنی هم مالیات سابق را بعنوان اینکه مجلس لغو نکرد می گیرند و هم مالیات جدید را از نقطه نظر اینکه مجلس وضع کرد دریافت می دارند.
پس بعقیده بنده ضرری ندارد ما هم عمل باحتیاط را حائز شمرده و این ماده را تفسیر کنیم و بگوییم فقط همین مالیات باید گرفته شود و آنها که سابقاً معمول بود کاملاً لغو و از درجه اعتبار ساقط است زیرا اگر ما اینکار را نکنیم باز بدبخت رعایا همه روزه دچار مظالم و تعدیات مأمورین شده و تا بخواهند بمرجع تظلم رفته احقاق حق خود را بخواهند بخدا رسیده اند.
در مملکتی که هنوز روابط کارگر و رعایا یا مالکین معلوم نیست در هر مملکتی که هنوز می شنویم مالک فقط برای اینکه مالک ملک است رعیت بدبخت را بفلک بسته او را چوب می زند و خیال می کند رعیت غلام و زرخرید او است و حال آنکه غلام فروشی در دنیا موقوف و منسوخ شده است در چنین مملکتی خوب است وقتی که مالیاتی وضع می شود مخصوصاً قید و تصریح شود که مالیات سابق لغو است والا مأمورین باز از مردم چند مقابل بعناوین مختلفه دریافت خواهند کرد.
فرضاً مردم هم شکایت بکنند چه اثری خواهد داشت.
زیرا پس از آنکه شکایتی بمجلس رسید مجلس ناچار است بوزارتخانه مربوط رجوع کند وقتی هم که وازرتخانه از آن مأمور سوال می کند و مراتب را استعلام می نماید جواب می دهد بخدا قسم دروغ و کذب است و قضیه بهمین شکل از بین می رود یکی از آقایان فرمودند از سایر جاها پول می گیریم و خرج اداره ارزاق می کنیم بنده بکلی مخالف این اداره ارزاق طهران هستم چرا اهالی طهران عزیز بی جهت شده اند.
بچه جهت باید چندین هزارتومان از سایر رعایای ستمدیده و بدبخت این مملکت بگیریم و در اداره بجناب مسیو فلان بدهیم که بمیل و اراده خودش فلان کار را بکنند بنده شنیده ام یک مأموری فرستاده اندبیست هزار خروار جنس بخرد و باو گفته اند از این بیست هزار خروار جنسی که برای اداره ارزاق می خری خرواری یکتومان حق العمل بتو خواهیم داد خوب چه کاری است از این بهتر.
با فرض اینکه اینمأموریت هیچ تقلب هم نکند و با نهایت صحت و درستی اعمال وظیفه هیچ حساب سازی هم نکند باز در یک مأموریت مختصر بیست هزار تومان از بابت خرواری یکتومان گیرش می آید.
این کار واقعاً از وزارت بهتر است که یکنفر مأمور دولت از اینجا بعراق برود بیست هزار خروار جنس بخرد آنوقت علاوه بر حقوق دیوانی و مخارج مسافرت یک قلم بیست هزار تومان در ظرف قلیل مدتی به عنوان حق الزحمه و حق العمل مأخوذ دارد.
اگر این راست باشد حقیقتاً چیز غریبی است با فقدان مالیه و کمی بودجه این قسم حق العمل ها مسئله عجیبی است.
ما نمایندگان تمام ایران هستیم و حقوق تمام رعایای ایران را خوده در سیستان خواه در آذربایجان و بالاخره شمالا و جنوبا شرفا و غربا باید محفوظ داشته و از هر قسم تفریط کاری جلوگیری کنیم.
چرا پول و دسترنج آنها باید صرف اهالی طهران یعنی این عزیزان بی جهت بشود شاید این برای این است که اشرف واغنیا در طهران زیادترند و برای آنها مشکل است در ناز و نعمت و در فراوانی و عزت نباشند باید رعیت جام خراسان یا مغان و یا کمال عسرت و پریشانی زندگانی کند و آنوقت از حاصل و دسترنج آنها اهالی طهران بهره مند و متنعم شوند.
بنا بر این بنده مخالف این ارزاق طهران هستم شاید بعضی ها تصور می کنند اگر این اداره ارزاق امروزه را برداریم در طهران قحطی می شود.
خوب در کرمانشاهان که اداره ارزاق نیست آیا قحطی است؟ اگر نبودن اداره ارزاق مستلزم با قحطی است پس چرا در همدان و اصفهان و بالاخره نقاطی که دارای اداره ارزاق نیستند قطحی نیست اگر چه وقتی که بنده شروع بعرض عرایض می کنم وقت مجلس را تضییع می کنم.
یکنفر از نمایندگان- صحیح است.
سلیمان میرزا- بلی صحیح است.
خودم هم می دانم صحیح است یعنی زیاد حرف می زنم.
اما گمان می کنم همه آقایان اینکار را می کنند.
در هر حال بنده تصور می کنم از حلقوم موکلین و از طرف کسانی که تحت فشار و مضیقه هستند فریاد می زنم و چون دست خود آنها نمی رسد که بگویند چرا باید وضع این مالیاتها بما تحمیل شود.
یا چرا بودجه مملکت خودمان را از جمع و خرج نمی دانیم لذا بنده از طرف آنها این عرایض را می کنم و فریاد می زنم بدبخت مردم بدبخت فقرا.
بیچاره ضعفاء و کسانی که در زوایای خیابان می میرند و برای تظلم و احقاق حق خود بمقامات عالیه دست رسی ندارند و چون پول ندارند در عدلیه همیشه محکوم شده و مقهور سرپنجه ظلم مأمورین هستند.
آن بیچاره مردم وقتی که مالیات می دهند باید بدانند بچه مصرف می رسد.
وقتی که مالیات از آنها گرفته شود نه اینکه بعضی دون بعضی اهالی اصفهان و طهران با هم فرقی ندارند مسئولیت و مصونیت همه آنها بعهده ماها است.
و باید سعی کنیم این بار سنگین را که بدوش گرفته و عهده دار آن هستیم بانجام رسانده و وسائل ترفیه و آسایش آنها را از هر جهت فراهم آوریم.
که تمام اهالی ایران نان خوب بخورند نه تنها اهالی طهران.
این است که بنده عرایض خود را خلاصه کرده و تکراراً عرض می کنم بنده با این لایحه مشتمل بر چهار ماده است مخالفم.
زیرا اولاً مقدماتش با آن اصول و ترتیبی که باید نوشته شود نوشته نشده است چون می خواهم از روی اطمینان رأی بدهم و بدانم در این رأی من چقدر فایده بدولت می رسد یا چقدر از زحمت رعایا کم می شود.
زیرا بنده بیشتر اهمیت باین مسئله دومی می دهم.
بنابراین چون این مراتب را نمی دانم با این لایحه مخالفم.
بعضی ها می گویند در ساوجبلاغ از آسیاهای خراب هم مالیات می گیرند.
نعوذبالله مگر این شعر شیخ علیه الرحمه را که می گوید:
چقدر خوب بود مرحوم شیخ حالا زنده می شد و می دید که از یک ده خراب از رعایای بیچاره با اینکه وکیل در مجلس دارند ده قسم مالیات می گیرند.
و بعلاوه خود این مواد مخلوط نوشته شده زیرا بعضی از راه اجازه است و بعضی از راه مالیات و دیگر اینکه در صورت تصویب این لایحه باید تصریح شود مالیاتهای سابق لغو است و هیچ در اینجا اشاره نشده است بالاتر از همه چون بودجه کل مملکتی بمجلس نیامده لذا بنده مخالفم.
ما باید لاینقطع ذکر بگوییم و بودجه کل را از دولت بخواهیم که هر چه زودتر بمجلس بیاورد تا جمع ما معلوم شود بدانیم چقدر پول می گیریم آنوقت اگر خرج بردخل زیادتی کرد ممکن است مالیات جدیدی وضع کنیم و اگر نه جمع ما مثل همان حساب ممارفی است که بعرض آقایان رساندم چرا تحمیل تازه بر ملت بکنیم فرصت هم که مالیاتی وضع کنیم باید برای اضافه مدارس تصویب کنیم و یک قدری معارف را وسعت و بسط دهیم والا مادام که بودجه کل به مجلس نیامده با وضع هر گونه مالیاتی بنده مخالم.
ولو مالیات بر اغنیاء هم باشد که آمال و آرزوی من است.
زیرا فلسفه حکومت شوروی و اصول مشروطیت برای این است که از تفریط کاری هایی که بنام وضع مالیات بررعایای بیچاره می شود حتی الامکان جلوگیری کرده آنها را از زیربار گران تعدی خلاص کرد.
برای چه بود که رعایا و مردم می خواستند از زیر بار استبداد و سلطه و اراده مطلقه سلاطین و پادشاهانی که بمیل خود وضع هر گونه مالیات و تحمیلی بر ملت می کردند و باراده سینه می بخشیدند و خرج می کردند در بردند و شبانه تهی کنند؟
برای چه بود که اساس حکومت شوروی را می خواستند که برای این که بدانند جمع و خرجشان چیست؟ و بالاخره از کیفیت دخل و خرج مملکتشان اطلاع داشته باشند بنابراین وظیفه وکالتی بنده است این عرایض را اینجا از طرف موکلین خود عرض کنم.
ما باید سعی کنیم در این دوره چهار تفنینیه بودجه کل را بمجلس آورده در آن مطالعات عمیقه نماییم و بودجه را تعدیل کنیم و در واقع این افتخار را در این دوره بریاییم که ببینیم اگر کسر داریم فکری کنیم و مالیاتی وضع کنیم و اگر هم زیاد داریم چندی به رعایا ببخشیم چنانچه سلاطین سابق هم در ایام صلح و صفا و در اوقاتی که جنگ و منازعه با دولتی نداشتند مالیات را یکسال یا بیشتر به رعایای خودمی بخشیدند که در نتیجه آنها راحت و آسوده باشند حالا آن کاریکه آن ظالمین می کردند ما که نمایندگان هستیم چرا نکنیم.
بنابراین بنده با این لایحه باین دلائلی که عرض کردم مخالفم تا آقایان موافقین و مخیر محترم چه جواب فرمایید و عرایض بنده را چه قسم تعبیر نمایند.
وزیر مالیه – چون در اطراف این لایحه صحبتی از بودجه مملکتی شد لذا محض اطلاع آقایان عرض می کنم که گمان می کنم بودجه جمع و خرج مملکتی با صورت جزء آن تا آخر حمل به مجلس تقدیم گردد.
رئیس- چون مدتی از شب گذشته در صورتی که آقایان موافق باشند بقیه مذاکرات بماند جلسه آینده
جلسه آینده روز پنج شنبه ۳ ساعت قبل از غروب و دستور آن بقیه مذاکرات در لایحه که مطرح است.
شیخ الاسلام اصفهانی اجازه می فرمایید؟
رئیس- بفرمایید.
شیخ الاسلام اصفهانی- بنده دو فقره سئوال از آقای وزیر عدلیه داشتم.
ولی ایشان تشریف نیاورده اند چون باید اصل دوم و بیست و هفتم قانون اساسی محفوظ باشد.
در قانون ثبت اسناد بعضی تصرفات شده است که با اصول قانون اساسی مخالفند.
لذا اجاره فرمایید در جلسه دیگر تشریف بیاورند و جواب بنده بدهند.
رئیس- اطلاع داده خواهد شد که روز پنج شنبه حاضر شوند. (مجلس تقریباً دو ساعت ازشب گذشته ختم شد).