تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۱۳۳۳ نشست ۹۹»
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۱۳۳۳ نشست ۹۹) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
− | + | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸ | |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | جلسه: ۹۹ |
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دوازدهم اسفند ماه ۱۳۳۳ | ||
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: دکتر امیرنیرومند- خلعتبری- دکتر جزایری- رضایی | ||
+ | |||
+ | ۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان شوشتری و درخشش | ||
+ | |||
+ | ۴- بقیه مذاکره در گزارش راجع به اجازه استخدام استادان دانشکدههای شهرستانها و تصویب آن | ||
+ | |||
+ | ۵- طرح و تصویت دو فوریت طرح پیشنهادی دایر به اجازه استفاده از اعتبار ۱۳۳۳ راهسازی تاآخر سال ۱۳۳۴ | ||
+ | |||
+ | ۶- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به آزادی تجارت خارجی | ||
+ | |||
+ | ۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | (مجلس دو ساعت و بیست و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید) | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویت صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه- آقایان: خزیمه علم. نصیری. سلطانی. اکبر. کدیور. امیرتیمور کلالی. سعیدی. پیراسته. دکتر وکیل. صادق بوشهری. مسعودی. محمودی. دولتشاهی. کی نژاد. میراشرافی. اورنک | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: اریه اعظم زنگنه. افشارصادقی | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه آقایان: بزرگنیا ۱۵ دقیقه. برومند سی دقیقه. بهادری سی دقیقه. حائریزاده سی دقیقه. مرتضی حکمت ۴۵ دقیقه. جفرودی ۴۵ دقیقه. عبدارحمن فرامرزی ۴۵ دقیقه. هدی ۴۵ دقیقه. دکتر سعید حکمت ۴۵ دقیقه. کاشانی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. بوربور یک ساعت و سی دقیقه. سلطانمراد بختیار یک ساعت و سی دقیقه. خاکباز یک ساعت و ۴۵ دقیقه. درخشش دوساعت. مکرم دوساعت. احمد صفایی دوساعت. دکتر عمید ۱۵ دقیقه. دکتر افشار سی دقیقه. صدقی سی دقیقه. تجدد سی دقیقه. دکتر حمزی ۴۵ دقیقه | ||
+ | |||
+ | غائبین در رأی- آقایان: تیمورتاش ۶ رأی- سرمد ۴ رأی- دکتر عدل ۳ رأی- کیکاوسی سه رأی. شاهرخشاهی دورأی. تجدد دورأی. نقابت ۲ رأی. مهندس اردبیلی دورأی. تربتی ۲ رأی. رضایی دو رأی. لاری ۲ رأی. تفصلی دورأی. موسوی یک رأی. کاشانیان یک رأی. نراقی یک رأی. دکتر سعید حکمت یک رأی. دکتر پیرنیا یک رأی. سالار بهزادی یک رأی. معینزاده یک رأی. حشمتی یک رأی- صرافزاده یک رأی | ||
+ | |||
+ | رئیس- نسبت به صورتمجلس نظری نیست؟ آقای مهندس اردبیلی | ||
+ | |||
+ | مهندس اردبیلی- بنده در تمام آراء حاضر بودم و اشتباه کردهاند بنده را غایب در رأی نوشتهاند | ||
+ | |||
+ | رئیس- گمان نمیکنم اشتباه بکنند برای اینکه اگر نظر آقایان باشد جلسه قبل یکربع به ظهر مانده جلسه به واسطه نبودن عدهای از آقایان از اکثریت افتاد بنابراین آقایانی که بیرون بودند در موقع رأی حاضر نبودهاند. آقای دکتر عدل | ||
+ | |||
+ | دکتر عدل- بنده هم قربان حاضر بودم در تمام رأیها | ||
+ | |||
+ | رئیس- در جلسه تشریف داشتید؟ | ||
+ | |||
+ | دکتر عدل- بلی | ||
+ | |||
+ | رئیس- حالا امروز تمام آقایانی را که در رأی غایب نوشتهاند اصلاح میکنم ولی استدعا میکنم یک طوری باشد که جلسه سه ساعت کار خودش را بکند آقای صدرزاده | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- چند اصلاح عبارتی است که تصحیح میکنم میدهم به تندنویسی | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیار خوب. چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- اعلام نفرمودید تصویب صورتجلسه را | ||
+ | |||
+ | رئیس- عده برای رأی کافی نبود حالا با ورود آقای شوشتری عده کافی شد. آقای افشار صادقی فرمایشی داشتید | ||
+ | |||
+ | افشار صادقی- بنده در جلسه گذشته از مقام ریاست کسب اجازه کرده بودم | ||
+ | |||
+ | رئیس- اصلاح میشود دیگر نظری نسبت به صورتمجلس نیست (اظهاری نشد) صورتمجلس جلسه قبل تصویب میشود. | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: دکتر امیرنیرومند- خلعتبری- دکتر جزایری- رضایی | ||
+ | |||
+ | رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای دکتر نیرومند | ||
+ | |||
+ | دکتر نیرومند- بعد از حمد و سپاس خداوند بزرگ یکتا و توانا. لازم دانستم که از پشت این تریبون عرض کنم مسافرت شاهنشاه محبوب ما بسیار پرارزش و قیمتی بود برای اینکه مملکت باستانی ایران را بدنیای متمدن به خوبی معرفی فرمودند و شناساندند (صحیح است) در این چند روزه که ملت از مراجعت اعیلحضرت همایون شاهنشاهی مطلع شده است با یک دنیا احساسات و با قلوب مملو از مهر و محبت و شادی ورود موکب همایونی را روز شماری میکنند که زودتر به زیارت شاهنشاه و ملکه محبوب و عزیزشان نائل گردند (صحیح است) سلاطین سابق هم به اروپا رفتند ولی غیر از سرشکستگی برای مملکت نتیجه دیگری نداشت. بنده اطمینان و یقین دارم که عموم آقایان نمایندگان محترم وطنپرست و شاه دوست هستند (صحیح است). در دو حلسه قبل دو نفر از آقایان نمایندگان محترم که از دوستان بنده هستند فرمایشاتی فرمودند که قدری بسامعه اکثریت ثقیل بود و شنیدن آن را نتوانستند تحمل نمایند. بنده با کمال صبر و حوصله تا آخر نشستم و بفرمایشات آقایان گوش دادم. چون عقیده دارم که باید اقلیت را محترم شمرد و به حرفهای آنها گوش داد. فرمودند قیام روز ۲۸ مرداد منحصر به ملت بود کاملاً تصدیق میکنم اما باید عرض کنم که اول به خواست خداوند تبارک و تعالی بود و بعداً تخت هدایت و در اثر راهنماییهای مدبرانه شاهنشاه دانا و توانای ایران بود که شخص تیمسار سپهبد زاهدی سرباز رشید ایران را به نخستوزیری انتخاب فرمودند که دریک چنین موقع خطرناکی بتواند منویات واراده اعلیحضرت همایونی را اجرا نمایند (صحیح است) البته ما رجال زیاد داشتیم مثل جناب آقای نصرالله انتظام و امثال هم که دانا و کار آزموده و با لیاقت هستند ولی موقع و زمان خیلی دخیل است و همیشه نظر مبارک اعلیحضرت همایونی در تمام امور صائب بوده است. این سرباز رشید از خطر مرگ نهراسید و با کمال رشادت با فداکاری قشون و همت ملت مملکت را از سقوط حتمی نجات داد. در یکی از جنگها نادرشاه دید که ۲ نفر سرباز با کمال رشادت جنگ میکنند و خوب میجنگنند، از آنها پرسید آن زمانی که افغانها به اصفهان حمله کردند شما کجا بودید، عرض کردند ما آنجا بودیم، پدران ما هم آن جا بودند، گویا بختیاری بودهاند، به طوری که در تاریخ ضبط است نادرشاه میگوید پس چطور آن وقت نتوانستید از شهر خود دفاع کنید عرض کردند: آن وقت سرداری مثل شما نداشتیم (حمید بختیار- بختیاریها حالا هم سردار دارند) موقعی که سپهبد زاهدی زمام امور را به دست گرفت، خزانه تهی و وضعیت اقتصادی خراب، نا امنی و بینظمی و هرج و مرج به حد اعلا دسیده بود. تیمسار سپهبد زاهدی شروع به کار کرد که در مختصر وقتی امنیت و آرامش که یکی از نعمتهای بزرگ است برقرار شد روابط سیاسی و دوستی متقابل با دولت انگلستان را تجدید کرد. مشکل بزرگ نفط، که همه میدانیم از این بابت چه خسارتهای زیاد بردیم و چه صدمات زیاد کشیدیم حل گردید، تصفیه حساب و تعیین حدود مرزی با دولت اتحاد جماهیر شوروی انجام شد. سیاستهای خارجی و داخلی سروصورتی به خود گرفت. حقوقات که اغلب عقب میافتاد از پرداخت آن دولت در زحمت بود مرتباً پرداخت گردید همه آقایان میدانید که تا پانزدهم و بیستم که از برج میگذشت دولت قادر به پرداخت حقوق کارمندان نبود دولت در مضیقه بود که حقوق کارمندان بدبخت را بدهد و حالا ترتیبی انجام دادند از طرف دارایی و دیگران که این حقوقها همیشه از بیست و پنجم تا سیام پرداخت میشود اینها آسان نیست ما در حرف میگوییم ولی فراهم کردنش مشکل است. راهسازی سدسازی و غیره تا حدودی پیشرفت کرد. از همه بهتر متلاشی کردن و به هم زدن تشکیلات مفصل وکامل حزب توده بود (صحیح است) که با همت مردم و هیئت محترم دولت و بر اثر زحمات تیمسار سرتیپ بختیار فرماندار حکومت نظامی (مهندس جفرودی- ارتش این کار را کرد) سرلشگر علوی و اعضای شهربانی کشف شد و اساس آنها در هم ریخت سرلشگر علوی رئیس نظمیه او هم البته شریک بود و همه مردم انصافا کمک کردند و این تشکیلات را به هم زدند و متلاشی کردند و اگر این تشکیلات باقی بود امروز بنده و شمایی در اینجا نبودیم (آفرین- صحیح است) پس برای برای این کارهاییکه انجام شده ملت بیدار و هوشیار ایران، برای این فداکاریها ارزش قائل است (کاشانی- خود ملت از همه بیشتر فداکاری کرد) البته تصدیق میکنم همانطوری که غرض کردم داهنمایی هم لازم بود که اول شخص اعلیحضرت همایونی بود که راهنمایی کرد البته همانطوری که کلاحظه میفرمایید این کاغذها که ده برابرش هم در منزل موجود است که از همه جا به اینجانب نوشته و قدردانی و پشتیبانی خود را از سپهبد زاهدی ابراز داشتهاند (کاشانی- چند برابرش هم برای ما آمده که شکایت کردهاند) در اثر تدابیر مدبرانه شاهنشاه عظیمالشأن محبوب ما و هدایت دائمی که فرمودهاند و مساعی دولت بود که حیثیت و شرافت و احترام ملت ایران برگشت و دول بزرگ جهان اطمینان و اعتماد پیدا کردند و حاضر شدند که با ما کمک و مساعدت نمایند قبلاً هیچ دولتی حاضر نبود که کوچکترین کمکی به ما بنمایند (کاشانی- مقتضیات ایجاب نمیکرد) در اثر این زحمات و اقدامات است که دنیای مترقی آماده کمک و مساعدت به ما شده و تازه اعتبارات نوین و آرامش کنونی ما به سرمایهداران خارجی امید داده که سرمایه خود را در اختیار ما بگذارند ملت بیدار و هوشیار ایران برای این فداکاریها ارزش قائل است سعدی علیهالرحمه میفرماید شکر نعمت نعمتت افزون کند البته از هر نعمتی باید شکر کرد پس باید بذات شاهانه دعا کنیم سلامتی و بقای وجود مبارکش را از خداوند بطلبیم (صحیح است) چون آن همه آوازها از شاه بود البته نواقص زیاد است ولی فرصت لازم است و باید کمک کرد که بتوان به تدریج پروژههای اصلاحی را انجام داد. که بعدها وارد یک مرجله و زندگی بهتری بشویم. ولی اتفاق و اتحاد لازم است چون روح همکاری دلیل رشد ملی است (صحیح است) پس بیاییم دولت و ملت یعنی آقایان نمایندگان محترم ملت دست اتحاد و همکاری به هم بدهیم و تحت هدایت دائمی و تعلیمات مدبرانه شاهنشاه محبوب مملکت را سوق بترقی و پیشرفت داده (انشاءالله) و آسایش و زندگی بهتری برای این مردم فراهم و تأمین نماییم که نزد خدا مسئول نباشیم ضمناً حرف و تنقید و افترا و توهین زیاد است باید کنار بگذاریم و اینها صحیح نیست به واسطه اینکه یک مثل کوچکی دارم من باب مثل عرض میکنم راجع به بنگاه دارویی کل کشور، البته از هر جا شنیدهاید یک حرفهایی زدهاند راجع به اوضاع بنگاه دارویی کشور که خراب است تقلب میکنند | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر نیرومند وقت شما تمام شد | ||
+ | |||
+ | دکتر نیرومند- فقط یک دقیقه غرض دارم بنده شخصاً رفتم آنجا چهار ساعت وقت صرف کردم دیدم یکی از مجهزترین دستگاههایی است که فعلاً ما داریم که در رأس آن آقای دکتر شرقی هستند (خرازی- دکتر شرقی آدم بسیار خوبی است) در این یکسال گذشته بسیار خدمت کردند نباید اینها را دکوراژه کرد باید تصدیق کرد که هم هیئت مدیره و هم بازرسان خوبی بودند که از هر حیث وضع تشکیلات آنها خوب بود و باید از آنها فدردانی کرد و این قدر توهین و افترا و تهمت شایسته نیست (احسنت- احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ارسلان خلعتبری | ||
+ | |||
+ | خلعتبری- بنده عرایضم امروز دو قسمت است یکی راجع به موضوع چای است دوم راجع به مجلس و دولت و اکثریت و اقلیت (احسنت) (صفایی- دومی را اول بفرمایید) (زنگ رئیس) عرض کنم مدرم مملکت همه پیش ما مساوی هستند هم تولیدکنندگان چای شمال و همینطور اشخاصی که وارد کسب و تجارت چای خارجی هستند ما باید منافع همه را در حدود منافع کشور و مقررات صحیحش در نظر بگیریم متأسفانه سیاست وزارت افتصاد ملی در سنوات گذشته در مورد چای قسمتی صحیح بوده است حمایت محصول چای است و نتیجه حمایت این شد که مخصوصاً چون جناب آقای دکتر امینی اینجا هستند از ایشان قدردانی میکنم که واقعاً رد موقع خودش اساس این حمایت را قرار دادند (صحیح است) در شمال ۸ کارخانه تولید چای داشتیم و در ظرف این ۴ سال الان ۷۵ کارخانه تولید چای داریم (مهندس جفرودی- مرهون زحمات ایشان است) سطح کشت و سطح زراعت چای نه هزار هکتار بود حالا مجله رسمی وزارت اقتصاد میگوید به ۱۲ هزار هکتار رسیده ولی سطح کشت بیشتر است و اگر به همین ترتیب پیش برویم بعد از ده سال سالی چهارصد پانصد میلیون تومان چای وارد نمیکنیم و این یک خدمت بزرگی است که به کشور میشود اما اشتباهی که شد این بود که در محدودیت ورود چای خارجی زیاد افراط کردند یعنی جلوش را بیموقع گرفتند و چای مورد احتیاج وارد نشد و قیمت چای بالا رفت در صورتی که باید اجازه میدادند که باندازه احتیاج چای وارد شود (صحیح است) و حالا هم منصفانه باید ترتیبی داد که مصرف مملکت به قدر کفایت از خارجه وارد بشود و الّا اگر نشد از طریق قاچاق وارد میشود (احمد فرامرزی- به چه صورت؟ به شرطی که به اشخاص معین ندهند) مقصود این است که ترتیب صحیحی بدهند که عادلانه باشد اما راجع به عمل اخیر وزارت اقتصاد ملی، وزارت اقتصاد با این پیشرفتی که چای محصول داخلی کرده بود دفعه تصویبنامهای صدر کرد و صدور چای داخلی را منع کرد در صورتی که چای ایران در بعضی از جاهای دنیا بازار پیدا کرده بود و جنس داخلی وقتی در جایی بازار پیدا کرد نباید جلوی صدور او را گرفت برای این که صدور آن موجب تشویق میشود و توسعه کشت سبب میشود که به تدریج مملکت از یک متاع خارجی بینیاز بشود و این جلوگیری از صدور چای به هیچوجه تأثیری در پایین آوردن قیمت چای نخواهد داشت برای این که مردم ایران و خیلی از جاها در مجالس عمومیدر دهات قهوهخانهها در منازل و اجتماعات در ایلات و عشایر چای خارجی مصرف میکنند (مهندس جفرودی- در روضه خوانیها) و در روضه خوانیها چون مصرف چای خارجی در داخل مملکت زیاد است به هیچوجه وجد یا عدم چای داخلی تأثیری در پایین آوردن و یا بالا بردن قیمت نخواهد داشت و اگر تا شش ماه دیگر این منع صادرات چای باقی بماند یک لطمه و ضرر مسلمیاست به محصول چای داخلی مملکت و هیچ تفاوتی هم از لحاظ پایین آوردن قیمت نخواهد کرد (صحیح است) این است که من از طرف دو میلیون نفر مردم گیلان و مازندران و به نمایندگی آقایان نمایندگان محترم این دو استان ایران از دولت خواهش میکنم و میخواهم که تصویبنامه منع صدور را لغو بکنند برای اینکه مردم مشوش شدهاند و قیمت چای پایین آمده و آن نتیجهای که منظور بوده بدست نخواهد آمد مخصوصاً اینکه بعد از تصویبنامه منع صدور به فاصله دو روز اجازه ورود چای خارجی به طور مطلق داده شد بنابراین بعد از آن دو روز میبایستی تصویبنامه منع صدور لغو شده باشد من این تقاضا را میکنم و جناب آقای دکتر امینی از جنابعالی هم که وزیر دارایی هستید خواهش میکنم در هیئت دولت که حاضر شدید از طرف نمایندگان گیلان و مازندران | ||
+ | |||
+ | از دولت بخواهید (یک نفر از نمایندگان- از طرف همه نمایندگان) از طرف همه نمایندگان بخواهید که این تصویبنامه را لغو کنند این محبتی است که آقیان در مورد این دو استان میکنند و بنده از همه آقایان نمایندگان متشکرم مسئله دوم، دولت در شرف تنظیم تصویبنامهای است برای حمایت چای داخلی بنابراین مردم گیلان و مازندران مشوش نباشند تا چند روز دیگر این تصویبنامه تصویب خواهد شد و وعده هم داده شده است که منع صدر در آن تصویبنامه جدید لغو بشود بنده این مطالب را اینجا گفتم که مردم مشوش نباشند حالا اشتباهی شده است خود وزارت اقتصاد اگر از اشتباه خودش برگردد بهتر است تا این که مردم ایراد کنند و باو بگویند و مجبور بشود رفع کند بنابراین این قسمت از عرایض بنده تمام شد (احسنت) اما قسمت دوم راجع به دولت و مجلس از وکلا سؤالاتی میشود که چه خبری است هیچ خبری نیست، برای اینکه در مجلس باید منتظر برخورد افکار و عقاید بود بنابراین در هیچ کجای مملکت هیچ کس بخودش وحشت و نگرانی نباید راه بدهد مجلس است، عدهای موافق و مخالف در مجلس صحبت میکنند لازمه و شأن پارلمان این است بنابراین در پارلمان انتقاد باید بشود منتهی انتقاد از حد اعتدال و از حد انصاف نباید خارج بشود (صحیح است) و در حدود نزاکت باید باشد پس بنابراین بنده میخواهم بگویم در اینجا اگر مذاکراتی میشود مردم در بیرون هیچ چیز فوقالعادهای تصور نکنند (صحیح است) وضع مملکت ما چندین سال است که از حال اعتدال خارج شده است و مصلحت این است که به حال اعتدال برگردد در چند سال اخیر رفتار مجلسها و دولتها وکلا، روزنامهها، تبلیغات و دستجات مختلف از حال اعتدال خارج بود و یک وضع غیر ثابتی در این مملکت بوجود آمد گرفتاریهای ما بیشتر از همین خروج از اعتدال سرچشمه میگیرد امروز ما از دو جهت بیک حالت اعتدال احتیاج داریم یکی از نظر روابط ما با ممالک خارجی است امروز ما احتیاجاتی بدنیا داریم و دنیا هم میخواهد به ما مساعدت بکند اما باید در داخله آماده باشیم و تصور نرود که ما وضعیتی شبیه سالهای قبل خواهیم داشت اصلاحات داخلی هم ممکن نخواهد بود مگر اینکه مجلس ملی و مجلس سنا و دولتها رویه گذشته را کنار بگذارند و رویه جدیدی اتخاذ بکنند زیرا ادامه این رویه که سالهاست بین دولتها و مجلسها وجود داشت مملکت را از حال اعتدال خارج کرد و باز هم خارج خواهد کرد و کارها را فلج خواهدکرد بین مجلس و مجلسیان و دولت هیچوقت نباید موافقت کامل باشد اگر مجلس مطیع دولت باشد دیگر مجلس نیست و در ایران هر دولتی که تصور کند ضعف مجلس باعث دوام او میشود کاملاً در اشتباه است زیرا مجلس مادام که قوی است میتواند دولتها را نگاهدارد و اگر مجلس ضعیف بشود چند نفر با بند و بست سیاسی میتوانند موجبات سفوط هردولتی را فراهم کنند پس باید همیشه مجلس قوی باشد تا اشخاص متنفذ و اشخاص مختلف نتوانند دولتها را تحتتأثیر خود قرار دهند از آن طرف مبارزه مجلسیان با دولت هم نباید از حال اعتدال خارج بشود قانون اساسی و آئیننامه مجلس راه مبارزه دولت را برای نماینده مجلس باز گذارده مبارزه باید به صورتی باشد که در ممالک دارای رژیم پارلمانی هست و من معتقدم در مجلس هر کسیکه با هر دولت مخالف باشد باید عمل خود را با یکی از رویههای معمول دنیا و وضع مملکت خود تطبیق دهد و مخالفت کند اما اعمالی نکند که شبیه اعمال چند سال قبل شود (صحیح است) به عبارت دیگر رویه خود را منطبق با اصول پارلمانی بسازد زیرا در این صورت است که مخالفت مؤثر واقع میشود ریشه میگیرد و به نتیجه میرسد و الّا اگر کشمکشی بین مجلس و دولت و یا دولتها و مجلسیان به صورت سابق وجود داشته باشد و به وجود بیاید همان طور که آقای دکتر مصدق فایده نبرد و مجلس ۱۶ و ۱۷ هم فایده نبردند یک دسته سومی و بلکه چهارم و پنجمی پیدا میشوند که از این وضع استفاده میکنند آقایان وکلای اکثریت هم باید با اقلیت از روی قاعده و انصاف و اصول پارلمانی عمل بکنند (صحیح است) ما امروز کارهای زیادی داریم مجلس و دولت باید وقت خود را صرف اینکارها بکند انکارها اگر شد مملکت فایده میبرد اما جنگ وکلا و دولت وقت مجلس و دولت هر دو را میگیرد وقتی روزنامههای طرفدار دولت به وکلای مخالف دولت دشنام میدهند آنها که در انتظار سقوط دولت مخالفین دولت و مجلس وشورای ملی هردو هستند از این وضع لذت میبرند توجه فرمودید آقایان برای وکلا و دولت مخالفینی در خارج هست و این عمل پارلمانی و عمل دولت در این برخورد به همدیگر اگر از صورت معمولی و صحیح خارج بشود و به صورت تشنج در بیاید آن وقت آنهایی که منتظر سقوط شماها و دولت هر دو هستند فایده میبرند و ما فایده نمیبریم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- وقت شما تمام شد | ||
+ | |||
+ | خلعتبری- اگر آقایان اجازه میدهند ده دقیقه دیگر بنده وقت میخواهم | ||
+ | |||
+ | رئیس- اجازه بفرمایید عده برای رأی کافی بشود. | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- جناب آقای خلعتبری اگر دستگاه دولت درست بشود این برخوردها از بین میرود و همه این کارها درست میشود. | ||
+ | |||
+ | خلعتبری- همانطور که عرض کردم باید انتقاد صحیح کرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان بین الاثنین صحبت نکنید (باورود چند نفر عده برای رأی کافی شد) رأی میگیریم به ده دقیقه ادامه صحبت ایشان آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید | ||
+ | |||
+ | خلعتبری- بنده همین جا یک چیزی یادم آمد که جدال اگر از حد اعتدال خارج بشد باعث میشود که حرفهایی زده شود سخنهایی از روی ستیزه زده بشود که با واقع تطبیق نکند یادم میآید که آقای علاء در دولت و در کابینه اخیرش راجع به نفت در مجلس دو گزارش خواند و به شدت با انگلیسها و شرکت نفت مخالفت کرد و یادم میآید در کتابی که مورخ معروف هارولد نیکلسن نوشته است خواندم همین آقای علاء از عوامل مؤثر الغاء قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلستان بود و این مرد در شورای امنیت در موضوع آذربایحان به این مملکت خدمت کرد (صحیح است) دو صورتی که در مقام ستیزه اشخاصی باین شخص محترم در آن موقع بد گفتند در حالی که میدانستند خلاف واقع است این است که بند ه اگر عرایضی خدمت آقایان میکنم برای این است که مبارزه پارلمانی و مبارزه دولت با وکلای مجلس از حدود متعارف نباید خارج بشود و اگر از حدود متعارف خارج شد به ضرر هردو است (احسنت) و ما باید طرفدار این اصل باشیم البته حقایق را هم بفرمایید (کریمی- دولت با مجلس مبارزه نمیتواند داشته باشد) به این جهت است که بنده باکثریت مجلس و اقلیت مجلس به هر دو احترام میگذارم و به آقایان عرض میکنم اول به فکر مملکت باشند و بعد به فکر مبارزه در مجلس بین خود یا با دولت و دفتار خود را طوری تعدیل کنند که با رویه و اصلی که در ممالک پارلمانی هست منطبق باشد و برخلاف رویه سالهای قبل باشد بنده درمیان آقایان محترم نمایندگان اکثریت عدهای که از سابق آشنایی داشتم و عدهای هم که اینجا شناختم حقیقت مردم شریفی هستند در میان اقلیت که بعضی از آنها از دوستان قدیمی و همیشگی بنده بودند و هستند بسیار مردم شریف و خوبی هستند هیچکس هم نمیتواند بگوید که این خوب یا آن بد است بنابراین آقایان باید خودشان شئون و احترامات همدیگر را منظور بدارند خدای نکرده خودخواه نباشند نمیشود گفت که این دسته بدخواه مملکت است و آن دسته خیرخواه مملکت است اختلاف در سلیقه است اختلاف در طرز فکر است و در طرز عمل است و من معتقدم که اگر ما به حال اعتدال برگردیم به مملکت خدمت خواهیم کرد (صحیح است) و بنده یک چیزی حضور آقایان میخواهم عرض کنم و به عرایض خودم خاتمه بدهم برای اینکه نمیخواهم بیش از این وقت مجلس و آقایان نمایندگان محترم را بگیرم و آن این است که مبارزه سیاسی باید در این مملکت به نظر بنده طرز و رویهاش عوض بشود این طرز و رویهای که از چند سال به این طرف در مملکت برای مبارزه سیاسی وجود داشت یک طرز صحیح و خوبی نبود یعنی افراط میکردند در راه مبارزه سیاسی و این افراط سبب میشد که هر یک از طرفین از جهتی خارج بشوند که من باب مثال میگویم دولت سابق در حینی که مبارزه میکرد با اقلیت مجلس صمیمیترین رفقا و همکاران خودش را که از مؤثرترین اشخاص در روی کار آوردن آن دولت بودند مورد حمله و هتاکی قرار میداد اسم نمیخواهم ببرم این برای این است که از رویه و اصول خارج شده بود و از حد اعتدال خارج شده بود مبارزات سیاسی به نظر بنده باید هدف داشته باشد و هدف هم باید خدمت به مملکت باشد هدف اگر خدمت به مملکت بود روی اشخاص دیگر نخواهد رفت منظور از مبارزات سیاسی هیچوقت نباید این باشد که چه شخصی نخستوزیر نباشد حالا این دولت امروز هست یک عده از آقایان وزرا هم با این دولت هستند (دکتر جزایری- به نظر جنابعالی کارشان خوبست یا نه؟) اگر خوبند کارشان خوب است همهشان خوبند اگر کارشان بد است همه بدند در مسئولیت همهشان شریکند در مقابل مجلس میخواهم عرض کنم اگر دولت برود شما که مثل آقای دکتر امینی و مثل چند نفر دیگر را میشناسید در دولت هستند از کجا پیدا میکنید پس آمدن یک نخستوزیر دیگر این به خودی خود دردی را دوا نمیکند البته باید سعی کرد اشخاص خوب بیایند اشخاصی صالح و باتقوی بیایند در این هیچ تردیدی نیست اما نباید اجاره بدهیم یک اشخاص در خارج مشغول بند و بست بشوند این رویه که با بودن شاه مملکت که حق دارد نخستوزیر تعیین کند و با بودن مجلس که میتواند رأی عدم اعتماد بدهد به در خانه این و آن رفتن برای مقام نخستوزیری و وزارت این راه باید بسته شود (صحیح است) مردم باید عادت کنند اشخاص سیاسی باید عدت کنند شاه را بشناسند و مجلس را بشناسند بیخود تشنج درست نکنند مجلس و اعلیحضرت همایونی باید در این مسائل هر کدام مطابق اصولی که قانون اساسی بهشان حق داده خودشان عمل کنند تا این بساط است بسا اشخاص خوش نام را اشخاص تحریک میکنند و از احساسات وطنپرستی و عواطف آنها استفاده میکنند اما وقتی سر کار آمدند اول لگد به آنها میزنند (صحیح است) اشخاصی که میآیند و پست میخواهند که نخستوزیر بشوند یا وزیر بشوند اینها به در خانه این و آن که رفتند باید هزار جور وثیقه قبلی بدهند مقروض و مدیون میشوند وقتی که آمدند سرکار باید قروضشان را به آن اشخاص بند و بستچی بپردازند و جبران کنند بنابراین نمیتوانند | ||
+ | |||
+ | مورد قبول مجلس باشند اما اگر یک نخستوزیری را شاه تعیین کرد شاه مبری از این حرفها است (صحیح است) بنابراین من میخواهم همکاران محترم را دعوت کنم به اینکه انتقاد بکنند خرابیها را نشان بدهند اما این را در نظر داشته باشند که در اینجا فقط در نفر دو مقام مؤثر است یکی شخص شاه که خیرمملکت را میخواهد یکی هم مجلس شورای ملی که حقوقی که مطابق قانون اساسی دارد میتواند اعمال کند و نباید اجازه داد این بازیها تکرار بشود و اگر تکرار شد همانطوری که به در خانه من و شما میآیند ممکن است به سفارتخانه هم بروند و باید خورد کرد این فکر را باید طرز سیاسی و رویه کار را عوض کرد و اگر عوض نکنیم به شما قول میدهم که نه ما موفق میشویم در این دوره و نه هیچ مجلسی موفق خواهد شد برای اینکه پنج، شش ماه باید صرف آوردن یک دولت بشود و پنج و شش ماه هم از روزی که آمد صرف مبارزه با آن دولت بشود (قناتآبادی- و این کار بنفع کمونیستها است) باید کارهای سیاسی و مبارزات پارلمانی را طوری کرد که اشخاصی که در کمین سقوط شاه، دولت و مجلس و مملکت و همه شما و همه وطیپرستها هستند نتوانند به مقصود برسند (صحیح است) (دکتر جزایری- و اما دولت هم بای دستگاههایش را درست کند) عرض کنم این مطالبی که من اینجا گفتم مقدمهای برای اخذ نتیجه است وضع مملکت با این حرفها درست نمیشود وقتی سر کار میآید یک وظایفی در مقابل مملکت دارد وضع امروز ایران با سه سال پیش فرق دارد ما از سال بعد سالی چندصد میلیون دلار از درآمد نفت خواهیم داشت قرضه داریم تحصیل میکنیم باید وضع اداری و وضع اقتصادی مملکت ما مورد توجه قرار بگیرد و اصلاح بشود آقایان من هیچوقت نه طرفدار یک دولتی بیخود هستم و نه مخالف هستم من اگر کار خوب از دولتی ببینم کار خوب را تأیید میکنم و کار بد را تنقید میکنم من از روزی که در مجلس آمدهام همه آقایان شاهد هستند در حضور همه به آقای نخستوزیر گفتم، آقای نخستوزیر شما آمدید سرکار در این مقام زحمت کشیدید خودتان را به خطر انداختید اینها تمام مقدمه بود برای اخذ یک نتیجه و آن نتیجه اصلاح وضع مملکت است گفتم چند نفر ناباب و بدنام شما را احاطه کردهاند همین جا گفتم به آنها اردنگ بزنید و از خودتان دور کنید (دکتر جزایری- اما نصایح شما را گوش نکردند) اجازه بدهید مطالب را باید گفت تا یک حدی هم میشود صبرکرد اما اگر وضع درست نشد ما عاشق جشم وابروی کسی نیستیم امروز وضع مملکت در یک قسمتهایی بدتراز سابق شده است و در یک قسمتهایی هم هیچ توفیق حاصل نشده است (صحیح است) این آقایان وضع اتوبوسرانی تهران را نمیخواهند عوض کنند طرز کارشان درست نیست در این هیئت دولت بسیار اشخاص خوبی هم هستند، اشخاص صحیحی هم هستند من تردید ندارم که سپهبد زاهدی، گرچه ممکن است دوستان من خوششان نیاید، نیت دادند که به مملکت خومت بکنند (صحیح است) اما متأسفانه تا کنون در انتخاب اسباب و ابزاز کار حسن تشخیص نشان ندادهاند، مأخوذ به حیا شده است بعضی از دوستان ناباب به او خیانت کردهاند سوءاستفاده کردهاند باید آنها را با کمال شجاعت از خودش دور بکند (عبدالصاحب صفایی- ممکن است بفرمایید آن فاسدها کی هستند؟) بنده میخواهم به آنها نهایت حسننیت عرض کنم آقایان تشنج به صلاح مملکت نیست حرف را با نخستوزیر مملکت باید زد باید با نهایت انصاف حرفها را زد، انتقادات را گفت. بسیاری از انتقادات وارد است اما من میگویم اگر از طریق مجلس و از طریق مراجعه و از طریق انتقاد صحیح ما عمل کنیم مجلس بهتر میتواند نظر خودش را به دولت تحمیل کند و باید نظریات و افکار صحیح و اصلاحطلبانه را به دولت تحمیل کرد در اینجا اکثریت واقعی وجود ندارد همه خواهان مملکت هستیم، همه طرفدار مبارزه بافساد هستیم تاکنون هم مبارزه با فساد نشده است خود دوستان سپهبد زاهدی معتقد هستند که این وضع باید اصلاح شود برای اینکه این وضع را اصلاح کنید باید اشخاص خوب را انتخاب کنید پریروز سه نفر به عنوان مشاور خودشان انتخاب کردند چه حسن اثری داشت دکتر مهران، دکتر نصر، مهندس طالقانی، باید دهها مث اینها بیاورید و برنامه کار باین قبیل اشخاص بدهید اشخاص خوشنامی در دستگاه دولت بیاورید که هیچکس جرأت نکند به حریم نخست وزیری نزدیک شود، اغفال کنند و منافع خودشان را تأمین بکنند من این مسائل را در نهایت حسننیت عرض میکنم امیدوارم آقایان مخالفین دولت هم رویه خودشان را بر اصول اعتدال و نزاکت قرار بدهندکه ما بتوانیم از اظهارات منطقی آنها استفاده بکنیم و اظهاراتی هم که میشود اگر چنانچه منطقی نباشد کسی قبول نخواهد کرد بنده این تذکرات دوستانه را نسبت به هر دو طرف آقایان و همه دوستان عرض میکنم (احسنت، احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضایی | ||
+ | |||
+ | رضایی- بنده پنج دقیقه از وقت خودم را میدهم به آقای دکتر جزایری بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- عرض کنم بنده چون به حسننیت جناب آقای خلعتبری کمال اطمینان را دارم و میدانم این مطالب را با کمال حسننیت از نظر راهنمایی فرمودند بنده به سهم خودم تشکر میکنم اما یک مطلبی را باید خدمت آقایان و به آقای خلعتبری و همه دوستان عزیزم عرض کنم آقایان خود شاهد هستید که در بدو تشکیل این مجلس اقلیتی وجود نداشت همه برای پیشرفت کارهای مملکت و پیشرفتکارهای دولت همکاری میکردند (صحیح است) خود جناب آقای خلعتبری همین تذکراتی که امروز فرمودند در روز اول مجلس فرمودند بعضی از دوستان ایشان هم آقایان اکثریت و اقلیت فعلی، هر کس به سهم خودش یک تذکرات دوستانه داد و واقعاً از روی خیرخواهی به مملکت گفتبنده کوچک هم به سهم خودم اگرخاطر مبارکتان باشد عرض میکردم ما این تذکرات را امروز با کمال ادب و انسانیت و ملایمت میدهیم بعد هم با ادب تذکر خواهیم داد ولی خیل جدیتر و شدیدتر خواهیم داد آقایان مطمئن باشند و بنده و همه اعضای اقلیت و دوستان به خدا نظر خاصی به کسی نداریم (صحیح است) ما دلمان میخواهد این مشکلات رفع بشود اول آرام گفتیم، ملایم گفتیم خودتان تصدیق میفرمایید که اثر نکرد متأسفانه با تمام مطالبی که جناب آقای خلعتبری فرمودند در دولت فعلی یک عیب هست و آن این است که هی بایدانتقاد کرد، داد زد و فریاد زد تا یک کار جزیی را درست کنند خوب خودشان درست کنند. تا این حرفها پید نشود بنابراین در این اصل اقلیت و اکثریت و تمام مجلس شریک هستند که در دستگاه دولت نواقصی هست پس همه کمک بفرمایید که همه کمک بفرمایید که نواقص رفع بشود اگر نواقص رفع شد و دیدید که بنده و امثال بنده عرضی اینجا کردیم هر چه میخواهید بفرمایید بنابراین فکر نکنید که روی شخص به خصوص، روی غرض به خصوص هست بنده به طور اطمینان میگویم که شخصیت و غرض در بین نیست اما همانطوری که آقای خلعتبری فرمودند اگر از یک طرف کشیده بشود خودبخود کشیده میشود اصلاح کنند تا تصادم و مبارزه و معارضه از بین برود (احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضایی بفرمایید | ||
+ | |||
+ | رضایی- یکی از عواملی که برای تشویق صادرات و ازدیاد فدرت تولید مملکت مورد استفاده قرار میگیرد طبقهبندی کارهاست در بسیاری از ممالک به این طریق صادرات کشور را تشویق میکنند و بالنتیجه سطح تولید مملکت را بالا میبرند در زمان اعلیحضرت فقید که برنامههای صحیح و دقیقی برای بالا بردن میزان صادرات کشور قدرت تولید مملکت طرح شده بود انصافاً نتیجه مطلوب حاصل شده بود و صادرات و واردات مملکت توازن پیدا کرده بود و مؤثرترین عملی که در آن موقع برای نیل به این هدف انجام شده بود طبقهبندی کالاها بود تعادل واردات و صادرات کشور مسلماً از تعارل بودجه مهمتر و عدم توازن آن برای مملکت خطرناکتر است این طریقه طبقهبندی کالاه فعلاً تاحدی در ایران اجرا میشود و از این نقشه به منظور تشویق بعضی از کالاهای صادراتی که احتیاج به تشویق بیشتری دارد استقاده میشود در حال حاضر کالاهای صادراتی و وارداتی کشور به دو طبقه تقسیم میشود آن قسمت از کالاهای وارداتی که مصرف عامه دارد و مورد احتیاج عموم است مانند قماش و دارو و کالاهایی که برای بال بردن سطح تولید مملکت الزامی است مانند لاستیک. ماشینآلات صنعتی و کشاورزی جزء کالاهای طبقه یک محسوب میشود و کالاهای غیرضروری و تجملی مانند اتومبیلهای سواری، اوازم آرایش جوراب نایلون و کروات سولکا جزو کالاهای طبقه دو محسوب میشود کالاهای صادراتی نیز مانند کالاهای وارداتی به دو طبقه تقسیم میشوند آن قسمت از کالاهای صادراتی کشور که احتیاج به حمایت کمتری دارند و قیمتهای آنها در بازارهای خارج نسبت خوب است و یا در داخله ارزانتر تهیه میشود بازار فروش در خارجه دارد و بازارهای خارجی به آن کالاها احتیاج دارند و کشورهای دیگر کمتر با آنها رقابت میکنند آنها را جزء کالاهای صادراتی طبقه یک منظور مینمایند و آن قسمت دیگر از کالاهای صادراتی که بازار فروش آنها در خارجه خوب نیست و ممالک دیگر با آنها رقابت مینمایند جزء کالاهای صادراتی طبقه دوم منظور گردیدهاند در قیمت خرید و فروش گواهینامه ارز برای هر یک از این دو طبقه تفاوتی قائل شدهاند و به این ترتیب نسبت به آن قسمت از کالاهای صادراتی که جزو طبقه دوم محسوب میشوند حمایتی میشود تا امروز دولت و بانک ملی در خرید و فروش گواهینامه ارزی کالاهای درجه دو مداخلهای نداشت بدین معنی که دولت نرخ خرید و فروش گواهینامه ارز را که معین میکرد فقط مربوط بود به نرخ خرید و فروش گواهینامه کالاهای درجه یک و نرخ خرید و فروش گواهینامه ارزی کالاهای ارزی درجه دو تابع عرضه و تقاضا بود و بدین ترتیب تشویق مختصری در حدود دلاری دو، سه ریال نسبت به آن قسمت از کالاهای صادراتی ما که فروش آن در بازارهای خارج مشکل بوده و دیگران با آن رقابت مینمایند به عمل میآمد متأسفانه شنیده میشود که دولت تصمیم دارد از ابتدای سال آینده این طبقهبندی را لغو کنند به نظر بنده این عمل صحیح نیست و این شایعه تولیدکنندگان کالاهای صادراتی را دچار هراس کرده است و اگر این خبر صحیح باشد و این تصمیم اجرا شود مسلماً قسمت زیادی از صادرات ما صدمه خواهد دید و به احتمال قوی بعضی از آنها به کلی از بین خواهد رفت و به قدرت تولید مملکت زیان خواهد رسید و بالنتیجه این تفاوتی که امروز | ||
+ | |||
+ | میان واردات و صادرات مملکت موجود است نه تنها از بین نمیرود و کمتر نمیشود بلکه با از بین بردن طبقهبندی کالاها این قاصله بیشتر میشود و مسلماً مملکت در صورت اجرای این تصمیم از نظر اقتصادی زیان قاحش خواهد دید. استدعای بنده این است که این تشویق مختصر را از کالاهای صادراتی که احتیاج زیادی بتشویق دارند دریغ نکنند و برای بالا بردن سطح تولید مملکت و ازدیاد قدرت تولید کشور مانعی ندارد که مصرفکنندگان کالای لوکس و تجملی آن کالاها را یکی دو درصد گرانتر بخرند (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | ۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان شوشتری و درخشش | ||
+ | |||
+ | رئیس- وارد دستور میشویم | ||
+ | |||
+ | شوشتری- اجازه میفرمایید؛ | ||
+ | |||
+ | رئیس- سؤالی دارید؟ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- بسماللهالرحمنالرحیم خیلی متشکرم جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای دکتر مفخم معاون محترم وزارت اقتصاد ملی تشریف دارند، میخواستم استدعا کنم این سؤالی که فعلاً تقدیم مقام ریاست میکنم راجع به معادن سبزوار و سوءاستفادههایی است که میشود زودتر تحقیق کرده جواب بفرمایند تا مجلس و ملت ایران از حقایقی آگاه گردند (احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای درخشش. | ||
+ | |||
+ | درخشش- سؤالی است از وزارت کشور راجع به جاده جدیدالتأسیس شمیران تقدیم میکنم | ||
+ | |||
+ | ۴- بقیه مذاکره راجع به اجازه استخدام استادان خارجی دانشکدههای شهرستانها و تصویب آن | ||
+ | |||
+ | رئیس- لایحه استخدام استادان خارجی شهرستانها مطرح است پیشنهاد رسیده راجع به معلمین خارجی قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم تبصره زیر اضافه شود: دانشگاه تهران نیز مجاز است از استادان عالیمقام و مشهور کشورهای اروپا و آمریکا برای تدریس در دانشگاه تهران استخدام نماید عمیدی نوری، دکتر عدل، صارمی دکتر بینا- بیسار خوب است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای عمیدی نوری | ||
+ | |||
+ | عمیدی نوری- عرض کنم این الیحه یکی از لوایح بسیار خوبی است که در مجلس شورای ملی مطرح است و آن اقدامی است برای بالا بردن سطح علم و دانش در این کشور بنده در خدمت جناب آقای دکتر امینی و جناب آقای صارمی استفاره کرده و پیشنهادی دادیم وآن از نظر این است که بتوانیم در دانشگاه خودمان که یکی از بهترین مؤسسات فرهنگی مملکت است و چشم و چراغ مملکت و نسل آینده را باید تربیت کنیم (مهندس اردبیلی- برای تمام شهرستانها) البته شهرستانها هم هست و نظر ما به طور کلی این بود که بتوانیم از عالمای مشهور و معروف اروپا وآمریکا استفاده کنیم برای دانشگاه که شامل مرکز و شهرستانها باشد بنده خاطرم میآید موقعی که ما در مدرسه حقوق در سی سال پیش تحصیل میکردیم معلمین حقوق ما اروپایی بودند ما جهار معلم فرنگی داشتیم که متخصص علم اقتصاد و حقوق اداری و جزایی بودند و ما تحصیل میکردیم حالا در دانشگاه ما با اینکه سطحش خیل بالا رفته، قسمت علوم و حقوق و طب زیاد شده معهذا ما هنوز از متخصصین و علماء مشهور استفاده برای دانشگاه نکردهایم و این موضوع از قراری که بنده تخقیق کردم خود دانشگاه توجه کرده و در نظر هم گرفته و با جناب آقای وزیر دارایی هم مذاکره شده و قبول فرمودهاند (وزیر دارایی- به شرط وجود اعتبار) البته بشرط وجود اعتبار قبول کردهاند دانشگاه هم بودجهاش در نظر گرفته فقط یک محوز قانونی از مجلس شورای ملی میخواهد به نظر من یک اقدام بسیار خوبی است و اگر موافقت بفرمایید ما میتوانیم سطح علم و فرهنگ خودمان را از این حیث بالا برده باشیم و چون آقایان علاقهشان این است که شهرستانها هم قید شود مانعی ندارد شهرستانها هم اضافه شود (بعضی از نمایندگان- علاوه بر شهرستانها) بله علاوه بر شهرستانها. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- بنده یک تذکر اصلاحی دارم راجع به این پیشنهاد | ||
+ | |||
+ | رئیس- اگر پیشنهاد اصلاحی دارید بنویسید بدهید | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- مال شهرستانها ۲۰ نفر بیشتر نیست | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- شهرستانها ۲۰ نفر هستند تازه قانونش گذشت | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد قرائت میشود توجه کنید که رأی بگیریم (مجدداً پیشنهاد با اصلاحی که به عمل آمد به شرح زیر خوانده شد) دانشگاه تهران نیز مجاز است اضافه از تعداد فوق برای شهرستانها از استادان عالیمقام و مشهود کشورهای اروپا و آمریکا برای تدریس در دانشگاه تهران استخدام نماید. | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان- بسیار خوب است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسار خوب است ولی مستلزم خرج است باید آقای وزیر دارایی موافقت کنند. | ||
+ | |||
+ | صارمی- در بودجه دانشگاه منظور شده و آقای وزیر دارایی هم موافقند | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- عرض کردم در حدود اعتبار اشکالی ندارد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری نیست به کلیه این لایحه رأی گرفته میشود آقایانی که موافقند با این لایحه و اصلاحاتی که شده قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به مجلس سنا ارجاع میشود | ||
+ | |||
+ | ۵- طرح و تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی دایر به اجازه استفاره از اعتبار ۱۳۳۳ راه سازه تا آخر سال ۱۳۳۴ | ||
+ | |||
+ | رئیس- طرحی رسیده از طرف آقایان نمایندگان قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ریاست معظم مجلس شورای ملی وضع عمومی راههای کشور و لزوم اصلاح آن از اهم مسائل میباشد و بر کسی پوشیده نیست و چون اعتبارات ساختمانی سالهای قبل از ۱۳۳۳ که یک قسمت آن مصرف و یک قسمت آن باقیمانده است و مصرف آن در سالهای بعد محتاج به اجازه مجلس شورای ملی میباشد این جانبان پیشنهادکنندگان ماده واحده زیر را با قید سه فوریت پیشنهاد و تصویب آن را استدعا داریم ماده واحده اعتبارات راهسازی و تعمیرات سال قبل و سال جاری وزارت راه که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و قسمتی از آنها مصرف و بقیه مصرف نشده است تا آخر سال ۱۳۳۴ قابل تعهد و مصرف خواهد بود. صدرزاده، استخر، قوامی، دهستانی، صارمی، باقر بوشهری، معینزاده، احمد فرامرزی، امید سالار، عبدالرحمن فرامرزی، افشار صارقی، اسکندری، هدی، مرتضی حکمت و چند امضا دیگر | ||
+ | |||
+ | رئیس- فوریت اول مطرح است آقای صدرزاده توضیحی دارید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- برای حفظ امنیت، توسعه تجارت و تمام مسائل عمران و آبادی احتیاج به راه است (صحیح است- احسنت) اعتباراتی در سال گذشته و سال جاری از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است برای راه ولی به مصرف نرسیده است (صحیح است) این بود که این پیشنهاد تقریم شد و گمان میکنم این مطلب مبتلا به تمام آقایان نمایندگان محترم است راجع به حوزه انتخابیهشان بنده از حضور آقانان استدعا میکنم که با این طرح موافقت بفرمایند رأی بدهند تا وزارت محترم راه بتواند از محل این اعتبار برای راههایی که محتاج به مرمت و تعمیر هست استفاره کند ضمناً این نکته را وظیفه دارم از طرف مردم فارس به عرض مجلس شورای ملی برسانم که در این مسافرتی که جناب آقای وزیر راه به فارس فرمودند مساعدتها و اقدامات مهمی برای تسطیح راههای جنوب فرمودند که قاطبه اهالی فارس از اقدامات مفید ایشان متشکرند (حسن مکرم- همه جا متشکرند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای قنات آبادی مخالفید؟ | ||
+ | |||
+ | قنات آبادی- موافقم | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پورسرتیپ | ||
+ | |||
+ | پورسرتیپ- موافقم | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دولت آبادی مخالفید؟ | ||
+ | |||
+ | دولت آبادی- موافقم؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کیکاوسی با فوریت مخالفید؟ | ||
+ | |||
+ | کیکاوسی- بله، مخالفم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید | ||
+ | |||
+ | کیکاوسی- بنده خیلی علاعه نداشتم در این طرف سال وارد مباحثه بشوم ولی بنده را وارد میکند چیزهایی که مشاده میکنم در این قسمت سال عرض کنم و با نهایت تأسف مخالفت کنم برای اینکه اگر هرآینه بنا باشد اعتباری تصویب بشود و از مجلس بگذرد و به موقع خودش به مصرف نرسد باید ایمان داشته باشیم که خسارتی که به مملکت وارد میشود بیش از آن چیزی است که فکر میکنیم اگر مجلس در یک اعتباراتی در یک موقع تصمیماتی بگیرد و بگویند انجام بدهید موظف هستند که بروند انجام بدهند و اگر انجام ندهند خسارت و ضررش متوجه دولت میشود بنده هم مخالف با فوریتش هستم و هم با اصل طرح مخالفم | ||
+ | |||
+ | مهدی ارباب- بنده موافقم | ||
+ | |||
+ | رئیس- یک نفر موافق صحبت کرد رأی گرفته میشود به فوریت اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد فوریت دوم مطرح است. آقای پورسرتیپ مخالفید؟ | ||
+ | |||
+ | پورسرتیپ- به مخالفم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید | ||
+ | |||
+ | پورسرتیپ- عرض کنم این طرحی که تقدیم مجلس شده است مورد قبول همه نمایندگان است و پیشنهاد تازه و طرح اضافی هم نیست و تحمیلی هم بر بودجه نیست زیرا همین اعتبارات بوده است اما میخواستم استدعا کنم که با یک فوریت باشد (صارمی- با دو فوریت باشد یک فوریتش را پس بگیرند) اگر یک فوریتش را پس بگیرند بنده مخالفتی ندارم تا مطالعه بشود بهتر است خواهش میکنم یک فوریتش را پس بگیرند (صدرزاده- مطالعه ندارد) (قناتآبادی- اعتبار مصوب است) چرا خرج نکردند؟ لابد موانع و مشکلاتی بوده است که خرج نکردند مطالعه کنیم که چرا خرج نکردند چه مانعی دارد که با یک فوریت باشد بنده منظورم این است که با یک فوریت باشد که بهتر مطالعه بشود ببینیم چرا خرج نکردهاند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- بنده میخواستم تقاضا کنم در این امورمالی یک قدری مطالعه و دقت بشود البته نظر آقایان نمایندگان صحیح است آنچه در این اعتبار تعهد خرج | ||
+ | |||
+ | شده است تا آخر خرداد قابل پرداخت است و بودجه هم الان تقدیم شده است بنده خیلا میکنم که با دو فوریت آقایان موافقت بفرمایند و فوریت سوم را پس بگیرند که یک مطالعهای شده باشد که اگر برخوردی با مقررات کرد رفع اشکال بشود. فیالمجلس بنده استحضار ندارم که موضوع از چه قرار است البته اعتبار هست ولی استفاره کردن تا آخر سال ۳۴ این برخلاف مقررات مالی است تا آخر خرداد مسلم استکه قابل استفاره است دو فوریتش را تصویب بفرمایید بعد مطالعه کنیم به بینیم چه میشود (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- اغلب نمایندگان امضاکننده هم همین نظر را دارند (صحیح است) فعلاً رأی گرفته میشود به فوریت دوم آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده کثیری قیام نمودند) تصویب شد برای چاپ و توزیع فرستاده میشود. | ||
+ | |||
+ | ۵- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به آزادی تجارت خارجی | ||
+ | |||
+ | رئیس- طرحی که از مجلس سنا راجع به آزادی تجارت خارجی آمده بود. گزارش کمیسیون اقتصاد در جلسه قبل قرائت شد. حالا کلیات مطرح است آقای درخشش بفرمایید | ||
+ | |||
+ | درخشش- بنده در یک نطق قبل از دستور عقایدم را راجع به الغاء قانون انحصار تجارت عرض کردم ولی چون وقتم تمام شده بود نتوانستم عرایضم را خاتمه بدهم بقیه عرایضم را الان عرض میکنم مخالفت من با لغو قانون انحصار تجارت خارجی به منظور پشتیبانی از اکثریت تجار شراقتمند و متدین و میهنپرستی است که همواره در کسب و کار هود عدالت و انصاف را رعایت مینمایند و مصالح مملکت را در نظر میگیرند، اسم قانون انحصار تجارت خارجی صحیح انتخاب نشده و عدم توجه به مفهوم واقعی این قانون باعث سوءتفاهمهایی میشود مخالفین اغو این قانون و از جمله این جانب طرفدار این نیستیم که تجارت خارجی واقعاً در انحصار دولت باشد بلکه طرفدار نظارت دولت در تجارت خارجی به نفع بازرگانان ایرانی و مصرفکنندگان میباشیم و معتقدیم که رشتههای معینی مانند قند و شکر و دخانیات و غیره فقط در دست دولت باشد و تاکنون نیز به همین نحو عمل شده است اینجانب با دقت کامل بیانات موافقین جدی و انشاکنندگان قانون لغو انحصار تجارت خارجی را که در مجلس سنا قرائت فرمودهاند خواندم، موافقین حدی لغو این قانون در بیانات خود حتی یک ایراد هم نتوانستند به خود این قانون بگیرند (صحیح است) و در همه جا از جواز فروشی و رشوهخواری صحبت کردهاند، انشاءکنندگان لغو قانون انحصار تجارت خارجی تمام افتضاحات مربوط به تجارت خارجی را بگردن این قانون بدبخت تحمیل کردهاند این آقایان تصریق میکنند که نظارت و حمایت از صنایع داخلی خوب و لازم است ولی میگویند دولت باید آن را با سیاست تعرفه گمرکی عملی کند من از آقایان سؤالی میکنم اگر دولت بخواهد از راه تعرفه گمرکی از صنایع داخلی حمایت کند با فسادی که به تصدیق آقایان در دستگاه وجود دارد آیا بازار قاچاق رواج نخواهد گرفت (احسنت) نتیجه این عمل آن خواهد بود که فساد را از تهران به تمام محیط کشور پهناور ایران منتقل نماییم در حقیقت فساد قاچاق را در همه جا رواج دهیم پس نتیجة بالغو این قانون علاوه بر پایمال شدن حقوقی که تاکنون دولت دریافت میداشته صنایع داخلی در نتیجه ورود مصنوعات خارجی به طور قاچاق از بین خواهد رفت. آقایان طرفدار لغو انحصار تجارت خارجی با مهارت اصل موضوع نظارت دولت را کنار گذاشتهاند و به مفاسد فرعی ناشی از این قانون نیست تکیه میکنند این استدلال آقایان مانند این است که ما بگوییم چون در دستگاههای وصولی مالیاتهای مختلف فساد و رشوهخواری وجود دارد برای جلوگیری از فساد بهتر است تمام قوانین مالیاتی را ملغی کنیم و از دریافت مالیات منصرف شویم اگر در برنامه هفت ساله تاکنون سوءاستفادههای کلانی شده و قسمت اعظم سرمایه مملکت در سازمان برنامه حیف و میل گردیده دلیل بر آن نیست که ما از یک برنامه صحیح چندین ساله عمرانی صرف نظر کنیم و برای جلوگیری از فساد جایی را که عملاً باید عمران و آبادی به وجود آرد تعطیل نماییم اگر در سازمان لولهکشی آب مثلاً سوءاستفادههایی به وجود آید نباید به خاطر جلوگیری از سوءاستفادهها از آب مشروع و تصفیه شده صرفنظر نماییم، (مهندس جفرودی- مورد استفاده نمیشود انصافاً مردم پاکی هستند) آقایان این همان قانونی است که در تنتیجه اجرای صحیح آن در زنان رضاشاه فقید نزدیک بود کشور ایران را از اکثر محصولات خارجی بینیاز کند در نتیجه اجرای صحیح این قانون و حمایت از صنایع داخلی و احتیاج به مهندس و کارشناس فنی از تمام طبقات جوانان ایرانی به خارجه اعزام شدند و پس از مراجعت به ایران ذوق و استعدادهای خود را به کار انداختند و مصنوعات داخلی ایران به سوی کمال بردند. متأسفانه محیط فعلی ایران با نداشتن وسایل تجربی لازم نمیتواند متحصصین فنی تحویل اجتماع دهد تازه مهندسینی که از دانشکده منحصر بهفرد فنی فارغالتحصیل میشوند به علت نبودن وسایل صنعتی و فنی کافی اجباراً در پشت میزهای اداری مینشینند و تحصیلات فنی خود را فراموش میکنند آنها که دم از وطنپرستی میزنند آیا صلاح میدانند که دروازههای ایران را بدون قید و شرط برروی مصنوعات خارجی باز کنند و در نتیجه ایران و ایرانی علاوه بر زیان اقتصاری هنگفت از قافله تمدن جهان فرسنگها عقب بماند (احسنت) جوانان فنی و با استعداد ما باید در پشت میزهای اداره چرت بزنند و استعدادهای خود را خفه کنند و ناظر سیل مصنوعات خارجی به ایران باشند (صحیح است- احسنت) امروز تمام کشورها تلاش میکنند برای مصنوعات خود بازارهای جدیدی تهیه نمایند ولی ما میخواهیم با لغو قانون انحصار تجارت بازار ایران را بیش از این برای ورود کالاهای بیگانگان آماده کنیم و خط بطلان بر روی مصنوعات داخلی خود بکشیم و برای همیشه از رشد و نمو استعدادهای جوانان و مهندسین ایرانی در نتیجه از بین رفتن صنایع داخلی جلوگیری کنیم دانشمندان دنیا همواره مشغول اختراعات و اکتشافات جدیدی هستند. ما حتی محیط مساعد برای درک اختراعات و اکتشافات دیگران نداریم و آنچه نیز داریم میخواهیم از بین ببریم. علاوه بر کشورهایی که ایران بازار فروش مصنوعات آنهاست میگویند بعضی از کشورها حاضرند در مقابل دریافت یک کیلو پنبه هفت متر چیت به ما تحویل دهند همچنین ژاپونیها که امسال حتی برنج ما را هم نخریدند مرتباً قماش نخی و سایر مصنوعاتی که ابداً فایده ندارد به کشور ما وارد میکنند (صحیح است) شما با این وضعی که دیگران برای خود فراهم آوردهاند و با این فسادی که در دستگاه ما وجود دارد چطور میتوانید به وسیله تعرفه گمرکی از مصنوعات ضعیف داخلی حمایت کنید. امروز ما در این کشور پهناور بیکار زیاد داریم کاری نکنید که بیش از این ولگردان و بیکارهها اضافه شوند. ما باید از دولتی صالح جداً بخواهیم که قانون انحصار تجارت را از وضع بد فعلی خلاص کند و با وضعی که در زمان رضاشاه فقید موجود بوده اجرا نماید اینکه فعلاً وجود دارد انحصار تجارت خارجی نیست (صحیح است) زیرا اگر قانون انحصار تجارت خارجی عملی میشد سیل تله موش و سایر وسایل دیگری مانند آن به کشور ما جاری نمیشد. (عبدالصاحب صفایی- در آن موقع وکلا خیلی مداخله در معاملات نمیکردند) اگر مردم شهرستانها در اثر تبعیض از سهمیه و غیره محروم میباشند این عیب قانون انحصار تجارت نیست زیرا در این قانون هیچ مادهای وجود ندارد که هم میهنانم را در شهرستانها از مزایاییکه برای تهرانیها پیشبینی شده محروم کند گناه این محرومیت نیز به گردن دستگاه فاسد است وقتی شما در نطقتان میگویید هیئت وزیران در تهران کار را خراب میکنند چگونه انتظار دارید که با ازدیاد تعرفه گمرکی جلو فساد را بگیرید و یا تصور میکنید که با بودن وزیران و دولتی که مایه خرابی است بالغو قانون انحصار تجارت کارها درست میشود. خیلی مد شده است که میگویند دخالت دولت یا تماس مأمورین دولت را با مردم حتیالامکان کم کنید البته این جمله مردم پسندی است و کاملاً صحیح است که باید کار مردم را به مردم واگذاشت اما اگر دولت نماینده و مورد اعتماد مردم باشد و در کارهایی که تماس مستقیم با زندگی مردم دارد دخالت نماید معنی و مفهوم این دخالت همان واگذاری کار مردم به مردم است. واگذاری کار مردم به مردم این نیست که عدهای نفعپرست را در کار خود آزاد بگذاریم و سرنوشت مردم را بدست آنها بدهیم. دولت منتخب مردم همواره نفع اجتماع را در نظر میگیرد اما افراد نفع خصوصی را رعایت میکنند اگر مطابق استدلال آقایان دخالت دولت را رد امور از بین ببریم به یک آنارشی یعنی نبودن حکومت یعنی هرج و مرج خواهیم رسید دنیای امروزی نوعی است که برای اصلاح هر کاری دخالت دولت لازم است و چون وضع ما طوری است که در هر کاری که دولت و مأمورینش دخالت میکنند کار خرابتر میشود عدهای وضع خراب دستگاه را به نفع خود تفسیر کرده و درصددند که دولته آنها را آزاد بگذارند تا هر بلایی که میخواهند بسر مردم بیاورند بنده از آقای وزیر دارایی این موضوع را تصدیق میخواهم نتیجه سپردن کار مردم به دست مردم طبق منظور آقایان این شد که سی هزار تن گندم را عدهای به نام نماینده خباز از سیلوی تهران خارج کردند، سند دارم و رد بازار آزاد به قیمت گزاف فروختند دو نتیجه سیلو تهران خالی شد و ایرانی که همیشه غله به خارج صادر میکرد مجبور شد از دولتهای خارجی برای مصرف داخلی گندم بخرد مردم نیز نان را که تنها مایه سد جوعشان میباشد گرانتر بخرند اگر مأمور در کار مردم دخالت نکند بعضی از کاسبهای خوب که پس از مدتی تاجرهای خوبی خواهند شد داروهای تقلبی و گوشت گراز و کله خر بخورد مردم میدهند و اگر همین مأمورین فعلی نیز دخالت کنند باز همین آش است و همین کاسه پس چاره منحصر بهفرد این است که ما برای مؤسسات دولتی سازمان ثابت و امین درست کنیم و ایمان و عقیده را جانشین بیایمانی و بیبند و باری نماییم نه اینکه قوانین مفید مملکتی را از بین ببریم. | ||
+ | |||
+ | ما باید با فساد مبارزه کنیم از پشت تریبون خود بنده و همکاران بنده عرض کرده و میکنیم که باید با فساد مبارزه کنیم | ||
+ | |||
+ | ولی این جنبه شوخی دارد به محض اینکه یک آدم فاسد را از دستگاه بر میدارند آن آدم فاسد با پولهایی که دزدیده به اروپا و آمریکا میرود و ما همه دلمان را خوش میکنیم به اینکه آدم فاسد از کار بر کنار شده است این طرز مبارزه با فساد نیست بنده اگر از پشت این تریبون گفتم با فساد میخواهیم مبارزه کنیم و نکردم و مردم دیدند که یک دزدی دزدی کرده و تعقیبش نکردند و فقط کاری که کردند او را از کار برکنار کردند این ایمانی که در مردم وجود دارد در اثر گفتن و عمل نکردن از میان خواهد رفت آقایان اگر میخواهید با فساد مبارزه کنید و واقعاً میخواهید خدمت بکنید ببینید این افرادی که به نام افراد فاسد از کار بر کنار شدهاند از دولت و مقامات مسئول بخواهید که تعقیب بشوند والا دل خوش کردن به اینکه میلیونها تومان دزدی کرده و امروز او را از پشت دستگاه برداشتهاند این مسخره است، این شوخی است. (داراب- آقای درخشش وزارت فرهنگ الان مشغول است کارگزینی وزارت فرهنگ الان مشغول است.) بله تصدیق میکنم، کاملاً صحیح میفرمایید یکی دیگر از ایرادات اصولی آقایان این است که دولت تاجر خوبی نیست آنهایی که طرفدار اصول ملی شدن صنایع و بازرگانی و غیره هستند درست به همین مناسبت که دولت تاجر خوبی نیست میخواهند دولت دخالت و یا تصدی مستقیم داشته باشد زیرا تاجر به اصطلاح برایش صرف کند محرک یک تاجر خوب بدون کوچکترین توجه به نفع مردم فقط نف شخصی و خصوصی است در صورتی که محرک دولت صالح نفع مردم میباشد شرکت سابق و گیسرسیوم لاحق بیشک تاجرهای خوبی بودند و هستند و یک صنعت ملی که باید تحت اداره و نظارت دولت باشد بری ارزان خریدن مواد اولیه تولیدکنندگان دچار بدبختی نمیکند و سعی نمینماید که بالطایف الحبل تجاری ارزان بخرد و گران بفروشد و حتی در مواردی که نفع مردم اقتضا میکند دولت مواد خام را عمداً گران میخرد و ارزان یا مفت در اختیار دیگران میگذارد مثلاً در آمریکا دولت گندم را از تولیدکنندگان کوچک به قیمت مناسب میخرد و اگر راه فروش نداشته باشد مجاناً در هندوستان و یوگسلاوی و غیره پخش میکند و به ممالکی مثل ما هم که دلسوز نداریم میفروشند (صحیح است) در موقع جنگ کارخانههای دولتی بهشهر که تاجر خبی نبودند قماش را در حدود متری چهار ریال فروختند ولی تاجرهای خوب در حدود متری چهل ریال فروختند در موقع جنگ اخیر دولت که تاجر بدی است قند و شکر را به همان کیلویی ۱۸ ریال فروخت ولی تاجرهای خوب به ۱۸ تومان یعنی ده برابر گرانتر میفروختند کارخانه داران و سفته بازانی که در موقع جنگ تاجرهای خوبی بودند و الحق تجارت خوبی کردند مالیاتی از آن سودهای سرشار ندادند و پس از جنگ با تهدید با بستن کارخانه و غیره دهها میلیون تومان از دولت مساعده و کمک گرفتند در دخانیات و سایر کارخانههای تاجر بدقانون کار کم و بیش اجرا میشود ولی در کارخانههای تاجرهای خوب زنان و دختران و کودکان معصوم و خردسال با وضعی کار میکنند که از لحاظ اصول بشری و انسانی شرمآور است. (احسنت) بانک ساختمانی زمینی را که لااقل متری چهل تومان است به کارمندان متری چهار تومان آن هم به طور اقساط میفروشد اگر این بانک دردست تاجرهای خوب بود همان زمین را به متری ۷۰ تومان میفروختند (صحیح است) (یکی از نمایندگان- متری ۸۰ تومان و ۱۰۰ تومان) اداره قند و شکر برای این که از گرانی بازار آزاد بکاهد و از افزایشی را که تاجرهای خوب همواره در نظر دارند به قیمت قند و شکر اضافه کنند جلوگیری نماید معادل پانصد میلیون تومان قند و شکر در انبارهای خود نگه میدارد تا تاجرهای خوب نتوانند بازار قند و شکر را در دست گیرند و نرخ آن را بالا ببرند بنابراین دولت نباید تاجر خوبی باشد بلکه باید مدیر خوبی باشد و در مواردی که دولت مدیر خوبی نیست باز هم برای مردم از سفتهبازان محتکر قابل تحملتر است همه کوشش ما باید این باشد که دولتی روی کار باشد که مدیر خوبی باشد اما باید دید چه اشخاصی از دولتی که مدیر بدی است استفاده میبرند همان سفته بازانی که با باب کردن رشوهخواری و ترویج فساد قوانین را به نفع خود به کار میاندازند و حتی مثلاً به قول جناب آقای نیک پور در تصویبنامههای هیئت وزیران تأثیر میکنند از بدی اوضاع و فسار دستگاه استفاده میبرند آنها با یک دست با دادن رشوه ادارات دولتی را خراب میکنند و بادست دیگر با استفاده از قانون کیسه گل و گشاد برای بازرگانی قند و شکر و غیره میدوزند و در عین حال از فساد و رشوهخواری دستگاه که مولود اقدامات خودشان است داد و فریاد راه میاندازند برای اینکه رشوه کمتر بدهند و و سود زیادتر ببرند توده مردم که از فساد دستگاه استفاده نمیبرد از فساد رنج میبرد از فساد همان هیئت مخصوص استفاده میبرد هر شخص منصفی میتواند قضاوت کند که اگر انحصار قند و شکر و دخانیات نبود تاجرهای خوب قیمت آنها را بکجا میرساندند افتضاحی که تاجرهای خوب در شرکت تلفن به وجود آوردند هنوز فراموش نشده است (ارباب- از این افتضاح حالا بدتر شده است) خلاصه میکنم که خوشتختانه دولتها تاجر خوبی نیستند ولی متأسفانه در نتیجه توطئه تاجرهای باصطلاح خوب دولتها اداره کننده خوبی نیز نیستند ولی اگر ما میل داریم ملت زنده و مستقلی باشیم باید جرأت و اراده داشته باشیم دولت و دستگاه متناسبی به وجود آوریم که ادارهکننده خوبی باشد آقایان که مخالفت با دولت مخالفت با وجود دولتها نیست هر دولتی یا خوب یا بد بودجه متعادلی باید داشته باشد اگر ما با یک دولتی مخالف هستیم این دلیل بر این نیست که ما بگوییم دولتی نباشد باید دولت باشد، بودجهای داشته باشد که مملکت را بگرداند البته باید تعدیل بودجه را جداً بخواهیم و عمل کنیم ولی در فکر این باشیم که کار دستگاه راه بیفتد تا بتواند بودجه را عدیل کند و این مسئولیت را به دولتی بدهیم که اراده و جرأت تعدیل داشته باشد ما میخواهیم که دولت از قرضه برای بودجه صرف نکند. میخواهیم از عواید نفت یک شاهی خرج بودجه نکنیم میخواهیم به حقوق ما و کارمندان و کارگران اضافه شود در عین حال میدانیم که بودجه چند صد میلیون تومان کسر دارد حال اگر بیاییم با انصراف از انحصار قند و شکر و تریاک و غیره میلیونها تومان از عایدات انحصاری دولت را حذف وضع بودجه دولتی چه میشود؟ آیا اینگونه اعمال در خرابی وضع اقتصاری ما مؤثر نخواهد بود و ما را از به وجود آوردن یک اقتصاد ملی منحرف نخواهد کرد و اینگونه انحرافات به نفع سرمایهداران خارجی تمام نخواهد شد. مخالفین به مناسباتی که روشن است میگویند در زمان رضاشاه فقید اوضاع و احوال و شرایطی بوده است که انحصار تجارت خارجی را ایجاب میکرده است من در یک نطق قبل از دستور در گذشته با صحت علوم دقیقه نشان دادم که آن اوضاع و احوال نه تنها از بین نرفته بلکه تشدید و تقویت هم شده است (صحیح است) میگویند در انگلستان تجارت آزاد است مسئله در سر حدود معنی آزادی است ما نگفتیم در ایران دولت متصری تمام صنایع باشد میگوییم باید برحسب قانون انحصار که در حقیقت انحصار نیست نظارت کند یکی از روزنامهنگارانی که پس از جنگ به انگلستان مسافرت کرده حکایت میکند که یکی از مدیران کارخانه اتومبیلسازی است به روزنامهنگاران ایرانی گفته بود (من بدون اجازه دولت نمیتوانم یکی از این اتومبیلهای کارخانهام را به خود اختصاص دهم باید صادرات انگلستان بالا رود) معنی آزادی این است. اما در کشور ایران که به اصطلاح طبق قانون تجارت خارجی هم آزاد نیست هزاران اتومبیل آخرین مدل به خاطر تفنن و تفریح اشخاص بیمت پایمال کردن حقوق و منافع میلیونها مردم زحمتکش این سرزمین به دست همانها که با قانون انحصار تجارت مخالفند و در عین حال خودشان نماینده انحصاری شرکتهای خارجی میباشند به کشور ایران وارد میشود در کشور انگلستان و سایر کشورهای آزاد جهان که آزادی به مفهوم واقعی وجود دارد در زمان بروز جنگ اخیر طبق قانون مخصوصی سرمایهداران و ثروت مندان به خاطر نجات مملکتشان همه چیز خود را به اختیار دولت گذاشتند و مانند بعضی از رجال و سرمایهداران بیشخصیت ما که همه نوع از این کشور متمتع میباشند در موقع بروز خطر جنگ با ماشینهای آخرین مدل خود فرار نکردند در کشورهای آزاد در زمان جنگ رزق و روزی مردم را احتکار نکردند و به چند برابر قیمت نفروختند. آن آزادی که منظور نظر بعضی از اشخاص سود پرست میباشد بزرگترین خطر را برای یک اجتماع و یک ملت به بار خواهد آورد. اما در جواب آن آقایانی که برای کشیدن حصر امنیت به دور منافع خود فوراً به حر به تهمت متوسل میشوند و اگر کسی بگوید مثلاً قند و شکر باید در انحصار دولت باشد فوراً او را طرفدار فکری خاص معرفی میکنند باید عرض کنم در دنیای آزادی که همین آقایان به هیچوجه به اصول آن پابند نیستند و فقط از کلمه «آزاد» به نفع خود استفاده میکنند پس از جنگ کلیه صنایع خود را ملی کردند مثلاً در انگلستان حزب کارگر در موقع زمامداری خود برنامه ملی کردن را که وعده داده بود عملی ساخت و حزب محافظهکار نیز پس از روی کار آمدن تغییر چندانی نداد و با طبیعت جامعه مقتضیات و ضروریات آن روی موافق نشان داد به همین مناسبت حکومت خود را ادامه میدهد آقای شوم پتر پروفسورا کونومیپلی تیک انیور سیتههاروارد کتابی به نام (کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی) نوشته است که مجله معروف (روو- پلی تیک- اپارلمانتر) آن کتاب را اساسیترین یا عمیقترین کتاب عصر معاصر نامیده آقای فین مدیر مدرسه ملی علوم سازمان اقتصاری و اجتماعی پاریس آن کتاب را به فرانسه ترجمه کرده است در صفحه ۴۵۵ آن کتاب چنین مینگارد «اقتصاد آزاد دنیای قدیم بطرف یک اقتصاد مطابق نقشه پیش میآید رجعت به اقتصاد آزاد پیش از ۱۹۱۴ غیر ممکن است» این پروفسور عالیمقام میگوید اساس و پایه اقتصاد آزاد واژگون گردیده و لزوم دخالت دولت در تنظیم و نظارت در امور اقتصاد ضرورتی غیر قابل اجتناب گردیده سراسر این کتاب علمی عمیق و دقیق قرن بیست از اینگونه افکار اشباع شده است که متکی به آمال و مطالعات | ||
+ | |||
+ | عینی است. سودپرستانی که در ایران اینگونه افکار را مضر میدانند بدانند که نسل جوان دنیای آزاد در دانشکدهها به وسیله اینگونه پروفسورهای عالیمقام که مورد احترام اکثریت نزدیک به تمام افکار عمومی آن کشورهاست هدایت و ارشاد میشوند در آنجا آن گونه دانشمندان را به کمونیسم منتسب نمیکنند و عملاً به تودهایها خدمت نمینمایند در صورتی که پس از جنگ اخیر اگر حزب توده توانست در ایران عدهای را بفریبد فقط به خاطر نفع صلبی و سودپرستی همین افراد بیاصلاع که جز نفع خود چیز دیگری را نمیبینند و از دنیا بیخبرند بوده است، اولیا خائن حزب توده برای فریب مردم ساده همواره ظلم و تعدی عدهای نفعپرست و متجاوز به حقوق مردم را به رخ میکشند و مردم را میفریبند (اردلان- کیها هستند؟) و الّا اگر این افراد از خدا به خبر وجود نداشتند محال بود حتی یک نفر ایرانی متدین و پاک سرشت در مقابل نغمههای شوم مزدوران خارجی از شدت استیصال سر تسلیم فرود آورد | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای درخشش وقت شما تمام شد. | ||
+ | |||
+ | درخشش- دو سه سطر دیگر باقی مانده است. اجازه بفرمایید الساعه تمام میشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید | ||
+ | |||
+ | درخشش- از دوران جنگ به این طرف همواره حزب توده به بهانه مبارزه با هیئت حاکمه زمینه به دست آورده و هیئت حاکمه فاسد به بهانه غلبه بر حزب توده سودجویی خود را به ملت ایران تحمیل میکند این دو هر کدام متناوباً علت وجودی دیگری را تشکیل میدهند. قابل توجه اینجا است آقایانی که مخالف انحصار دولت هستند خودشان نماینده منحصر به فرد انحصارهای بزرگ خارجند که کالاهای آنها را در ایران بدون رقیب میفروشند مثلاً اگر در گذشته برای ورود و فروش فلان اتومبیل که آقای عمرو و یا زید نماینده منحصر به فرد آن هستند به طور فورمالیته فقط چند صد عدد مجاز بود وارد کند حالا با لغو شدن آنچه آقایان (سهمیه بازی) مینامند میتوانند بدون حساب هر چه بخواهند به نفع انحصارهی خارجی به فروشند خلاصه مطلب این است که ایران بین رفابت سیاسی و اقتصادی دو بلوک شرق و غرب در موقعیت حساسی قرار دارد و معرض حمله و هجوم اقتصادی بزرگترین قدرتهای صنعتی است که دقیقترین نقشههای اقتصادی برای تسخیر اقتصادی و سیاسی جهان در دست دارند علاوه بر اینها قدرتهای صنعتی و اقتصاری بیمانندی مانند اقتصاد ژاپن و آلمان و فرانسه هر کدام در ایران ذینفعاند در مقابل این قدرتهای عظیم نقشه معلوم نیست بازرگانان و اقتصاد ضعیف و بدون نقشه ایران چه مقاومتی میتوانند بکنند ما باید یک نقشه وسیع و دقیق و به طور خلاصه یک برنامه اقتصاد ملی داشته باشیم و قانون انحصار تجارت خارجی نیز یکی از عواملی باشد که دولت این برنامه اقبصاد ملی را به کمک آن ممیزی کرده و صاحبان سرمایه و صنعت و بازرگانی ایران را حمایت و تشویق و توسعه دهد و از رقابتهای خطرناک خارجی جلوگیری کند. من عقیده بیک برنامه اقتصاد ملی دارم که منافع طبقات سوم به اضافه بازرگانان و کسبه و بازاریان شرافتمند را حفظ کند طبقات کارگر و دهقان و بازرگان و صاحبان صنایع که منصف هستند همه باید وحدتی در مقابل سرمایههای مهاجم خارجی تشکیل دهند دولت باید این طبقات و اصناف را حمایت کند. قانون انحصار خارجی یکی از اهرمهای نیرومندی است که باید صنایع و بازرگانی را حمایت کند ما در دنیای کنونی موقعیتی داریم ولی داشتن یک موقعیت و یک امکان یک مسئله است و اراده و جرأت استفاده از آن موقعیت مسئله دیگر این موقعیت ممکن است به ضرر ما و یا به نفع ماتمام شود اگر اراده و نتشه داشته باشیم استفاده میکنیم اگر بینقشه بودیم غیر تسلیم شدن و تسخیر شدن انتظار دیگری نباید داشته باشیم عقیده من این است که این طرح به کمیسیون برگردد و با استفاده از نظر صاحبنظران طرح لغو انحصار دنیای آزادی و مطلق و بینظمی و هرج و مرج. از این آزادی مطلق ایرانیان استفاده نمیکنند بلکه آنهایی که نیرومندند و وسایل بیشتر دارند استفاده میکنند | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد سکوتی از طرف آقای بزرگ ابراهیمی رسیده قرائت میشود (بهبهانی- احسنت) | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | بنده بزرگ ابراهیمی پیشنهاد سکوت لایحه آزادی تجارت خارجی را مینمایم بزرگ ابراهیمی | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | بزرگ ابراهیمی- بنده به این منظور تقاضای سکوت کردم که به عقیده ناقص خودم فکر میکنم (صحیح است- صحیح است) صحیح است باز هم بفرمایید صحیح است. من (یک نفر از نمایندگان- دولت موافق نبود) دولت ساکت بود اگر موافق نبود ساکت نبود. در نتیجه این طرح آخرین جزیی سرمایهای عقیدهام این است که اگر این آزادی را با این وضعی که دولت آورده است برای ما (یکی از نمایندگان- دولت نیاورده) این طرح سنا را دولت آورده که در این مملکت مانده است به عقیده بنده این آزادی تجارت از بین خواهد برد (صحیح است) (کاشانیان- اشتباه میفرمایید) من یک مثل کوچک برای آقایان میآورم یک نفر تاجر سوری به نام کتایه مدتی در این مملکت به نام نماینده کارخانه دوج مشغول تجارت بود (نراقی- ناجر نبود اول شوفر بود) استدعا میکنم توجه بفرمایید این آدم بعداً آمد در اواسط جنگ یک قراردادی با کمپانی دوج بست برای ده سال که سود حق انحصاری نمایندگی مال من باقیش مال کمپانی حالا هم که آن ده سال تمام شده آمده جور دیگر استفاده میکند (صحیح است) (یک نفر از نمایندگان- مالیات هم نمیدهد) آمده است اتومبیل دوج را با اینکه فاکتورش ۱۶۰۰ دلار است ۲۱۰۰ دلار باین مملکت فرستاده است. در دست یکی از همکاران خود ما دو تا فاکتور هست یک ۱۶۰۰ دلار یک ۲۱۰۰ دلار هر دو را هم نماینده اطاق بازرگانی دولت آمریکا رویش قسم خورده اکه این درست است فکر کنید کتانه در لبنان نشسته و با این وضع از این مملکت از هر اتومبیلی پانصد دلار میخواهد سود ببرد (احسنت) از این بگذریم، توجه به عرضم بفرمایید قسمت دوم من یک روزی عرایضی کردم اتفاقاً در ضمن عرض مطالب نام آقای حاجی علینقی کاشانی را بردم من به او ارادت دارم همه از او و عملیات او تمجید میکنند، شخصاً از او غذر میخواهم مخصوصاً روی سخنم به جناب آقای خرازی است و تقاضا میکنم به این عرض بنده توجه کنند، من دیدهام در آذربایجان نمایندگان یک تاجر مقیم تهران پشم را با معدل ۳۶ ریال از زارع خریدند آوردند اینجا تحویل این آقا دادند این آقا صادر کرد به آمریکا فروخت به ۵ دلار و سی سنت و به بانک ملی ایران هم ۱۵۰ سنت تعهد داد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقا در پیشنهاد سکوت ۵ دقیقه میتوانید صحبت کنید اینها مربوط به پیشنهاد شما نیست | ||
+ | |||
+ | بزرگ ابراهیمی- بنده تقاضای وقت اضافی میکنم ۵، ۶ دقیقه | ||
+ | |||
+ | رئیس- در پیشنهاد سکوت تقاضای وقت اضافی نمیشود کرد، حالا بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | بزرگ ابراهیمی- و از این پنج دلار و سی سنت سه دلارو هشتاد سنت بلوکه کرد ۱۵۰ سنت هم از مکزیک به موجب یک لیسانس پارچه آورد به سیف خرمشهر ۷ ریال و سه عباسی طبق فاکتور بعد متری ۴ تومان فروخت، آقایان قسم به خدا رضاشاه کبید دستگاه انحصار تجارت خارجی درست کرد با منافع او برای مملکت تولیدات درست کرد، راهآهن ساخت به تاجر مهلت نداد پولسرا ببرد در سفتهبازی مجبور شد کارخانه آورد ولی امروز شما میخواهید با این لایحه ثروت مملکت را از بین ببرید (صحیح است) پس بنده استدعا میکنم با پیشنهاد سکوت موافقت بفرمایید لایحه برگردد به کمیسیون (احسنت). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای صفایی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- متأسفانه آقای بزرگ ابراهیمی حتی یک دفعه به خودشان زحمت خواندن این لایحه را ندادهاند (بهبهانی- چرا، ؟) زیرا اگر این زحمت را کشیده بودند (بهبهانی- از کجا میفرمایید؟) دلیل را عرض مکنم اگر ملاحظه میفرمودند معلوم یشد که در این لایحه صحبت از آزادی تجارت نیست، صحبت از نظارت در تجارت است (داراب- پس چه عمل لغوی است؟) و بعد چون در اصل موضوع نباید وارد بشویم میخواهم استدعا کنم که آقایان توجه کنید ماده سوم را بخوانید که ملاحظه بفرمایید صحبت از آزادی تجارت نیست صحبت ازنظارت و محدودیت است در این جا در ماده سوم نوشته است دولت میتواند در هر موقع با رعایت این قانون ورود یا صدور هر کالایی که از لحاظ مصالح اقتصادی کشور لازم بداند برای مدت معینی با تصویب شورای عالی اقتصاد ممنوع و یا مجدداً آزاد سازد فهرست اجناس ممنوعالورود و ممنوعالصدور باید برای اطلاع عامه منتشر شود. داراب- چرا اول لغو میکنید بعد میآورید (درخشش- از همین ماده سوم سوءاستفاده میکنند همین خطرناک است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای درخشش شما نیم ساعت حرف زدید چرا نمیگذارید حرفشان را بزنند. | ||
+ | |||
+ | صفایی- پس بنابراین این بحث در آزادی تجارت نیست صحبت در نظارت دولت است چون با وضع قانون فعلی، جواز فروشی میشد و یک عده معین میتوان ستند از تجارت این مملکت با خرید و فروش جواز استفاده کند ولی با این طرح از عمل جواز فروشی جلوگیری شده است نه از آزادی تجارت. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای صفایی در اصل موضوع صحبت بکنید | ||
+ | |||
+ | صفایی- اما موضوع دوره اعلیحضرت فقید را که مثال زدندکاملاً صحیح است، در دوره اعلیحضرت فقید کاملاً این اصول رعایت میشد و دلیلش این بود که نمایندگان محترم مجلس مداخله در کار نمیکردند | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای بزرگ ابراهیمی آقایانی که با پیشنهاد یکوت موافقند قیام بفرمایند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد. آقای صدرزاده بفرمایید | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- جناب آقای درخشش در ضمن بیانشان فرمودند که اگر من راجع به انحصار تجارت صحبت کنم ممکن است به من تهمت برنند که من افکار انحرافی دارم در صورتی که چنین چیزی نیست و حتی اگر ایشان تظاهر به این انحرافات هم بکنند کسی باور نمیکند و اگر بنده هم الان راجع به آزادی تجارت صحبت میکنم هیچ کس قطعاً نسبت به من نخواهد داد که یک فرد سرمایهدارای حمایت میکنم (صفایی- شما سرمایه معنوی دارید) و این حرفه را میزنم این موضوع یک مسئله اقتصادی است که در مجلس طرح میشود و این هم ابتدا از طرف آقایان نمایندگان مجلس سنا طرح شده مربوط به دولت نیست (یک نفر از نمایندگان- دولت قبول دارد)، احساسات موافق و مخالف دولت در اینجا نباید راه پیدا کند یعنی به مصلحت نیست فقط از نظر اصول باید موافق و مخالف صحبت کند آقایان نمایندگان محترم هم در این باب فکر کنند مطالعه کنند هر کدام به هر طرف قضیه که به مصلحت مملکت هست اتخاذ رویه کنند البته جناب آقای وزیر دارایی و معاون مخترم وزارت اقتصاد که به افکار آنها اعتماد دارم نظریات خودشان را نسبت به این طرح ایراد خواهند فرمود و مجلس را روشنتر خواهند کرد بنده دراین باب یادداشت نکردم که از روی آن بخوانم و آنچه را که اینجا عرض میکنم از یک خاطراتی است که در ذهن دارم و یک مشاهداتی است از قانون انحصار تجارت در شهرستان خودمان ابتدا مضار و منافع این را بحث میکنم و میسنجم که آیا الغا قانون به این کیفیتی که کمیسیون اقتصاد مخصوصاً پیشنهاد کرده است به صلاح است یا خیر، اصولاً در مسئله اقتصاد دو فکر امروز در دنیا حکومت میکند یک فکر این است که تمام کسب و کار در دست دولت باشد و فکر دیگر اینکه مردم در انتخاب کار و شغل و مسکن و سایر چیزها باید آزاد باشند، ماشق دوم را پذیرفتهایم (چند نفر از نمایندگان- شق ثالثی هم وجود دارد) حکومت ما و آئین ما دین اسلام آزادی کسب و کار و رژیم شق دوم را اختیار کرده است بنابراین موافق اصولی که عرض کردم انحصار تجارت، انحصار کسب و کار برخلاف اصول آئین و رژیم حکومت ما است مگر اقتضایی پیش بیاید که به حکم الضرورات قبیح المحظورات در یک شرایط معین برخلاف آن اصل عمل کنیم، در زمان سلطنت شاهنشاه فقید این طور پیش آمد که مصادف شد با بعد از جنگ اول اوضاع جهان تغییرات فاحش پیدا کرد دولی که با ما طرف تجارت بودند رژیم آنها عوض شد سبک آنها تغییر کرد وضع مملکت ایجاب کرد که بسیاری از دولتها که با ما طرف تجارت بودند با ما ترک تجارت بکنند صادرات ما را نپذیرند و سعی کنند که واردات خودشان را بر ما تحمیل کنند البته در شرایط آن روز ما هم ناچار بودیم که قانون انحصار تجارت را به کار بندیم و از فرستادن متاع خودمان به خارج حمایت کنیم و صادرات را تشویق کنیم و از واردات به مملکت خودمان جلوگیری کنیم و خلاصه تجارت را به صورت انحصار بیاوریم حالا دو مطلب است اولاً اینکه آن شرایط به آن شدت امروز وجود دارد یاخیر؟ و در ثانی باید دید که این قانونی که در این جا به عنوان آزاد تجارت هست آن نکات حساس که منظور نظر آقا است و فواید اجتماعی و اقتصادی دارد تأمین کرده است یا خیر اگر تأمین کرده است میتوانیم به آن رأی بدهیم و اگر نکرده است نمیتوانیم به آن رأی بدهیم قانون انحصار تجارت مصوب تیر ۱۳۱۱ یک فوایدی را برای مردم در بر دارد اول آنکه تقسیم عادلانه مابهالاحتیاج مردم این مملکت است، قند و شکر سیگار، چای اینها از مواد مابهالاحتیاج عمومیاست دولت در آن موقع در نظر داشت که آن را به نحو عادلانه ما بین مردم تقسیم کند دوم حمایت از صنایع داخلی، سوم تثبیت ارزش ریال در مقابل اسعار خارجی، چهارم کاهش واردات و افزایش صادرات، آقایان من تصور میکنم اینیک موضوعی است که به حیات اقتصادی مملکت ما بستگی دارد نه از باب اینکه من علاقه دارم و آقایان علاقه ندارند نه حرف موافق و مخالف را گوش بدهید و از روی بصیرت رأی بدهید و هرگاه از صحبت من خسته شدهاید من حاضرم خاتمه بدهم، متأسفانه در آن موقع که ما به شدت احتیاج داشتیم به این که مابهالحتیاج عمومی به طور عادلانه ما بین مردم قست بشود دستگاه دولت نتوانسته است این عمل را انجام بدهد یعنی آن فایدهای که از آن قانون مورد نظر بود به موقع اجرا دربیاید، حکایت تقسیمبندی و جیرهبندی قند و شکر را آقایان فراموش نکردید قند و شکر به نام رعایا و دهات یک من شش تومان از دولت گرفته میشد و در بازار سیاه یک من ۵۰ تومان فرخته میشد (صحیح است) و همه از این قند و شکر استفاده میکردند جز گروه انبوه رعایا و مردمان فقیر و بیچاره دیگر اینکه راجع به تثبی ارزش ریال من در این باب بحث زیادی نمیکنم ولی آقایان تغییراتی که در ارزش ریال و اصلاحاتی که در قسمت اسعار در ظرف این مدت داده شده ملاحظه فرمودهاید پس این قانون انحصار تجارت و این مأمورین اجرا نتوانستند حتی این نتیجه را هم برای ما به دست بیاورند، اما حمایت ازصنایع داخلی، حمایت از صنایع داخلی اینطور است که دولت یک عدهای از کارخانهجات و عده معدودی کارفرماها را آزادی عمل داد و به آنها فرصت داد که متاع خودشان را به هر قیمتی که میل دارند بر طبقه مصرفکننده تحمیل کنند و در نتیجه این وضع مشاهده کردیم که یک عده معدودی در سراسر ایران متمول و میلیونر شدند و گروه انبوهی از مردم دچار فقر و فنا شدند (درخشش- حالا هم سرمایهدارها این قانون را تحمیل کردهاند) این کلمه حمایت از صنایع داخلی یکی از آن کلمات و جملاتی است که به دهان میگذرد و مفهوم خودش هم بسیار خوب است، اما حمایت از صنایع داخلی، راهش را نباید اشتباه کرد راهش این است که دولت از خزانه عمومیحمایت کند و به آنها کمک بدهد قرضهای طویلالمدت به آنها بدهد وسایل کار را در اختیار آنها بگذارد وسایل آسایش و بیمه اجتماعی کارگر را فراهم کند تا ارباب صنایع داخلی بتوانند متاع داخلی را به مقدار زیاد و به قیمت مناسب در اختیار مردم بگذارند این حمایت از صنایع داخلی نیست که یک عدهای کارفرما به جان یک گروه انبوهی از مردم بیفتند و اسم آن را هم بگذارند حمایت از صنایع داخلی این حمایت از صنایع داخلی نیست این حمایت از چایکاری نیست که چای را به قیمت ارزان مأمورین از کشاورزان بخرند و بگذارند در انبارها بپوسد و پوسیده آن را به قیمت گزاف بخورد مردم بدهند حمایت از چایکاری این است که به رعیت چایکار مساعده بدهند، کارخانه چایسازی در اختیار او بگذارند، متاع او را در خارج و داخل مملکت برایش بازار پیدا کنند و به مصرف برسانند این را میگویند حمایت از صنایع داخلی، پس معلوم شد که در آن رزها، شاید اوضاع ایجاب میکرده است، مقتضیاتی بوده که دولت تجارت را تا حدی در انحصار داشته باشد، اما دولتهای وقت نتوانستند از آن قانون به منفعت مردم استفاده کنند فقط یک نتیجه داد که یک مرتبه عده بسیار محدود ثروتمند شدند و عده بیشماری هم فقیر و بیچاره و تفاوت طبقاتی ایجاد شد (صحیح است) و خطر از اینکار برای مملکت پیدا شد، یک عده بیچاره یا بایستی راه سلولهای زندان را بپیمایند یا در آتش فقر و فاقه بسوزند این اختلاف طبقاتی از اینجا پیدا شد، بعد در مرحله دوم جواز بازی است این جوازها در مرکز یعنی تهران به دست یک اشخاصی فروخته میشد بیچاره مردم شهرستانها را از تمام این مزایا محروم میکردند شما میبینید که در ظرف ۱۰ سال چقدر بر مردم تهران افزوده شده است اینها همان مردم شهرستانها هستند که از کسب و کار بازماندند ناچار شدندکه جلای وطن کنند و به این شهر و آن شهر بروند، من دو خاطره دارم یکی از بوشهر یکی از شیراز، از موقعی که این قانون انحصار را به عقیده خودشان به سود تاجرا میکردند حالا من این دو خاطره را به عرض آقایان میرسانم آن وقت هرطور صلاح دانستید قضاوت کنید اما خاطره اول در سال ۱۳۰۵ اولین مسافرتی که بنده رفتم به بوشهر خدا شاهد است صدها تجارتخانه صدها مغازه تجارتی در آنجا بود شاید بیش از ۵۰ هزار نفر به کسب و کار اشتغال داشتند (احمد فرامرزی- یک گدا نبود) چند سال بعد از برقراری آن قانون به آن شهر مسافرت کردم باور بفرمایید غیر از ۵، ۶ هزار نفر جمعیت که پای رفتن نداشتند دیگر کسی آنجا نمانده بود و طبقه متمکنین به شیراز و تهران آمده بودند و فقرا از بیچارگی به خارج از ایران رفته بودند این اولین اثری بود که از قانون انحصار تجارت در یکی از نواحی فارس مشاهده کردم باوز بفرمایید که اگر یک عاملی برای تخریب بوشهر و انحطاط بوشهر و خاموشی فعالیت تجاری آن بندر به کار میرفت به قدر این قانون انحصار تجارت تأثیر نداشت (اردلان- در تمام بنادر اینطور است) جناب حاج عزالممالک اردلان در همان اوقات در فارس مأموریت داشتند صدق عرایض بنده را تأیید و تصدیق میفرمایند (اردلان- صحیح است) اماخاطره دیگر باز در یکی از نقاط فارس رفتم در یک نقطهای که نزدیک بود در همان موقعی که جیرهبندی بود با قاضی دادگاه استان شب به یک دهی وارد شدم، در آن ده جز نان جو هیچ چیزی وجود نداشت صبح که از ده بیرون آمدیم خدا شاهد است این عین حقیقت است تمام بچهها ساتر عورت نداشتند و این اطفال معصوم مثل کرم در خاک میلولیدند من پرسیدم مگر اینجا قند و شکر و چای نیست؟ گفتند که قند و شکر و چای ما را در شهر میفروشند و میخورند گفتم پارچه چی، گفتند به ما ندادند معلوم شد این قانون که باید مابهالاحتیاج عامه مردم بدبخت را تأمین کند فقط مورد استفاده چند نفر شده است و آن بیچارههای فلکزده روحشان از این قسمت خبر ندارد آنها بودند و نان جو، نه دوا، نه قند و شکر و نه قماش هیچ چیز نبود، خوب یک قانونی که ۳۰ سال از عمرش گذشته در یک شرایط خاصی وضع شده و ما جز نتایج و تجربیات تلخ نتیجهای از آن نداریم قانون دیگری که جایگزین آن میکنیم ممکنست جبران آن خرابی را بکند پس عقل و ذوق سلیم و وجدان حکم میکند که ما این قانون انحصار تجارت را لغو کنیم و این قانونی که مطرح است به جای آن بر قرار نماییم (مسعودی- صحیح است، احسنت) این قانون به نظر بنده نوعی از آزادی تجارت است قانون آزادی تجارت نیست، من گمان میکنم که برای جناب آقای درخشش یک اشتباه موضوعی ایجاد شده است، این قانون نوعی از آزادی تجارت است بعد در مواد هم بحث میکنیم چون من به نام موافق هم در اصل قضیه یعنی در کلیات اسم نویسی | ||
+ | |||
+ | کردم و هم به نام موافق در مواد که بعداً صحبت خواهم کرد و روشن میشود برای جنابعالی که این طرح نوعی از آزادی تجارت است نه تمام آزادی تجارت، امیدوارم فرصتی برسد که دستگاه دولتی ما بتواند نظارت صحیح در امر اقتصاد بکنند و بتوانیم آزادی را به تمام معنی اجرا کنیم مداخله دولت در تجارت، این مورد اتفاق تمام اقتصادیون است که دولت تاجر خوبی نیست، زارع و مالک خوبی هم نیست (صحیح است) حالا بنده جسارت نمیکنم در اینجا گاهی اتفاق میافتد که گفته میشود دولت هم بد تاجری است و هم بد زارعی است حداقل این است که تاجر خوبی نیست و زارع خوبی هم نیست دلیل آقایانی که طرفدار انحصار تجارت هستند دو مطلب است یکی این است که میگویند اگر این مالها به دست افراد افتاد گرانفروشی میکنند این مطلب را درست توجه بفرمایید من اطلاع دارم درسی سال قبل از این تاجرهای قند که وقتی قند میفروختند (آن وقت قند دو گونی داشت) نفع تاجر پول یکی از آن دو گونی بود قند را به قیمتی میفروخت که پول آن گونی نفعش بود اما حالا به بینیم در جواز و انحصار که بهش میدهند چه نفعی دارد هر چه بهش بدهند میگوید کم است چقدر بدهند تا بس باشد معلوم نیست آن فواید زیاد نتایج سوءانحصار تجارت است جناب آقای ممقانی و جناب آقای لسانی بیاناتی در این مورد در مجلس سنا فرمودهاند به طوری که آقای لسانی در اداره انحصار دخانیات وقتی برای بررسی رفتهاند در آنجا شنیدهاند (من در آن جزوهای که انتشار پیدا کرد در مذاکرات مجلس سنا دیدم) سیگار اشنو بسته لی ۵ شاهی برای دولت تمام میشود (وزیر دارایی- اشتباه است) ده شاهی یک قران بیشتر نیست دولت سه قران میفروشد در صورتی که میبینیم مابهالاحتیاج عامهگران فروخته میشود شاید دولت هیچ تقصیر ندارد که این کار را میکند از لحاظ مضیقه مالی است چون بودجه را از طیق مالیات مستقیم که نمیتواند تأمین کند سیگار را به چندین برابر قیمت میفروشد، پس بیان انتقاد نسبت به این قانون به عنوان اینکه ممکن است تاجر به قیمت کم بخرد و زیاد به فروشد چندان معلوم نیست نکته دیگر مربوط به حمایت از صنایع داخلی همانطور که عرض کردم این نیست که فرصت بدهید به یک عده کارفرا و ارباب صنایع که مال خودشان را به قمت گراف و منافع زیاد به مردم به فروشند (داراب- این ربطی به قانون انحصار تجارت خارجی ندارد) حمایت از صنایع داخلی این است که دولت وسایل تولید را به قدر مصرف مملکت فراهم کند کارخانه بگذارد در اختیار آنها وام به اشخاص بدهد ولی در فروش هم نظارت کند، کنترل نماید تا اینکه اجحاف نکنند هر کدام که متاع بیشتری تهیه کردند جایزه بدهد و تشویق کند تا به این وسیله سطح تولید و نوع تولید و کیفیت و کمیت تولید را بالا ببرد نه اینکه باز یک راهی باز کند که یک عدهای استفاده نامشروع ببرند این آن مطلبی است که مورد توجه است اما از لحاظ قانون کمیسیون محترم اقتصاد ملی که معلوم است از اشخاص بیسار بصیر مجلس در امر اقتصاد تشکیل یافته است تمام ملاحظات لازم را در این باب کرده است اولاً تریاک و قند و شکر و بسیاری از چیزها کماکان در انحصار دولت است پس آن نگرانی آقای درخشش بر طرف میشود و نکته دیگر این است که به دولت اجازه میدهد هر موقع که مقتضی میداند هر نوع مالالتجارهای را که مشابه آن در مملکت تولید میشود ورود آن را ممنوع کند امروز احساس کرده که در مملکت پارچه به قدر کافی تهیه میشود ورود پارچه را ممنوع کند رسمان همینطور سایر موارد همینطور، پس بنابراین حمایت از صنایع داخلی بر طبق یک اصول علمی در این قانون پیشبینی شده است و من تصور میکنم که با مقایسه وضع سابق و وضع حاضر و اجرای قانون انحصار و اجرای این قانون، این طرح متضمن رفاه و آسایش مردم خواهد بود. به علاوه ۲۰ سال ما قانون انحصار تجارت را عمل کردیم (خرازی- ۲۵ سال) و غیر از پشیمانی و ضرر و زیان نتیجهای نبردیم یک سال هم بگذارید که باین قانون بردید اجازه بدهید که ادامه داشته باشد. (ارباب- صحیح است) (خرازی- احسنت) (محمدعلی مسعودی- این را میگویند آدم بیغرض.) (عبدالصاحب صفایی- و با منطق) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- علت عرایضی که بنده میخواهم خدمت آقایان عرض کنم دو ارتباط است یکی ارتباط اقتصاد با وزارت مالیه است که اینکار هم با مالیه ارتباط پیدا میکند و دیگر این که تز بنده در دکترا مربوط به انحصار تجارت خارجی بود، بنابراین بد نیست حالا برای روشن شدن ذهن آقایان یک مختصری برای آقایان عرض کنم و مضار آن لایحه و اشتباهی که در آن وقع شده عرض کنم لااقل تز بنده این بوده و خیال میکنم اشتباهی شده (بهبهانی- مضار این لایحه را میخواهید بفرمایید؟) مضار آن انحصار تجارت خارجی و منافع این لایحه را عرض میکنم. عرض کنم که بنده در تز خودم اینطور استدلال کردم و خیال میکنم اشتباه هم نبود که انحصار تجارت در آن زمان مولود یک وضع خاصی بود یعنی همسایگی ما با کشور شوروی (درخشش- مگر حالا همسایه نیستیم؟) و وجود سیستم انحصار در آن کشور ما را ملزم کرد که در ایران این رویه را پیش بگیریم و اگر اشتباه نکنم خیال میکنم که از حیث تعرفه گمرکی و این قبیل چیزها آزادی عمل مثل امروز نبود که ما یک وسایلی پیدا کنیم که از آن راه بتوانیم جلوگیری کنیم که مفاسدی که ممکن است از آزادی حاصل نشود به این جهت در آن زمان قانون انحصار تجارت خارجی به وجود آمد، خواستم توجه آقای درخشش را جلب کنم که انحصار تجارت اگر به آن معنی که آقا در نظر دارند اجرا بشود باید تمام واردات و صادرات در اختیار دولت باشد تا اگر واقعاً استفادهای میشود برد از راه انحصار داخلی و خارجی عمل بشود و الّا انحصار تجارت که ما عمل کردیم، البته در زمان مرحوم رضاشاه یک صورت بهتری داشت، به تدریج از بین رفت، آن شرکتهایی که در آن زمان به وجود آمد که یک قسمت هم خود بنده به مناسبت ریاست گمرک و مدیریت اقتصاد وزارت دارایی در جریان بودم آن شرکتها هم خوب عمل نکرد، شرکت پشم و پوست و پنبه تمام اینها که بود روی هم رفته به طوری که شاید و باید عمل نشد دلیل آن هم این است که اگر بخواهیم انحصارات خوب عمل شود یک تشکیلات خوب و قوی میخواهد و الّا اگر تشکیلات صحیح و درستی نداشته باشید قطعاً نتیجه عکس گرفته میشود (داراب- پس تشکیلات را درست کنید.) جناب آقای داراب اگر بخواهیم تشکیلات را درست کنیم همینطور نمیشود همین را که داریم بتوانیم درست کنیم آن پیشکشمان که بنده یک تشکیلات سوسیالیستی به تمام معنی بدهم که بتواند این انحصار را کاملاً اجرا کند بنابراین به نظر بنده بین آزادی تجارت و نظارت در آن باید یک تفاوتی گذاشت، بنده هم صرفدار صددرصد آزادی تجارت نیستم یعنی آن آزادی که لطمه به محصولات داخلی و تولیدات کشوز بزند منتهی باید دید که از چه راهی آن منظور را میشود تأمین کرد بدون اینکه دچار مضار آن بشویم، چون انحصار تجارت خارجی به آن معانی که به وجود آمد در عمل انحراف پیدا کرد و یواش یواش یک محل درآمدی برای دولت شد که گفت این جنس در انحصار من منتهی این انحصار را واگذار کرد به فلان شرکت و فلان مقدار هم حق انحصار گرفت. این یواش یواش قلب ماهیت پیدا کرد و به این صورتی که الان هست درآمد بنابراین من خیال میکنم که نظریات جناب آقای درخشش را میشود با نظریات موافقین این طرح تلفیق کرد (عبدالصاحب صفایی- اگر آقای داراب بگذارند) آقای درخشش نظرشان این است که یک کشوری که از نظر اقتصاد عقب است مثل ایران این نمیتواند تمام درها را باز بگذارد که خارجیها هر جنسی را بخواهند وارد کنند در این مملکت و تولیدات داخلی از بین برود، بنده همانطور که جناب آقای خلعتبری تذکر فرمودند راجع به چای داخلی حداکثر مقاومت را کردم الان هم نظرم این است که اگر افراد داخلی چای را گرانتر بخورند بهتر از این است که جنس را از خارج بیاوریم (نمایندگان- احسنت) من معتقدم که یک مملکتی اگر تولیدش را به هر قیمتی زیاد نکند از نظر اقتصادی سلامت نیست و چون بنده دو مرتبه وزیر اقتصاد ملی بودهام میخواستم به آقایان عرض کنم سهمیههایی که اول هر سال منتشر میکنند الان هم ادعا میکنند که در آن خیلی دقت میشود، این سهمیه یک چیز مسخرهای بیش نیست یعنی اگر یک مملکتی بود که از حیث مصرف آمارش معین بود و از حیث تولید آمارش معین بود این سهمیه یک معنی و مصداقی پیدا میکرد، متأسفانه در این مملکت نه میزان مصرف معین است نه میزان تولید خود آقای دکتر مفخم اینجا تشریف داردند و آن وقت هم معاون وزارت اقتصاد ملی بودند چندین ماه در آن اداره سهمیه زحمت کشیدیم که به بینیم احتیاجات مملکت از حیث محصولات خارجی چیست، چه مقدار در داخله تهیه میشود کمبودش را تا مصرف، جزء سهمیه بگذاریم، هر وقت این سهمیه را گذاشتیم به تدریج مال آمد و گفتند بازار در مضیقه است و سهمیه را آن قدر اضاقه کردند که اگر از روز اول آزاد میگذاردند بهتر بود، بنابراین در سایه قانون انحصار تجارت و سهمیهبندی متأسفانه حمایتی که از محصولات و مصنوعات داخلی باید میشد نشده، برعکس الان هم که یک عدهای حمله میکنند به قانون انحصار تجارت خارجی آنها هم نباید زیاده روی کنند و تمام این مفاسد را گردن قانون انحصار تجارت بگذارند، بنده خواستم فرمایشات جناب آقای صدرزاده را اصلاح کنم که بندربوشهر و لنگه فقط از نقطهنظر به وجود آمدن قانون انحصار تجارت از بین نرفت وقتی که بندر خرمشهر و راهآهن باز شد و وسیله راهآهن در این مملکت راه افتاد طبعاً آن بنادر از رونق افتاد (صدرزاده- آن یکی از عوامل بود) بله یکی از عوامل است و بنده خیال میکنم تصور نفرمایید که اگر این لایحه را تصویب فرمودید بلافاصله آن بنادر بر میگردد به حال اولش (یک نفر از نمایندگان- این شد وزیر خوب آقا) بنابراین بنده خیال میکنم که باید عجالتاً هدف و انتظاری که ما از قانون انحصار تجارت داریم یعنی حفظ و حمایت مصنوعات داخلی این را معین کاووسی نیل به آن را در نظر بگیریم. | ||
+ | |||
+ | بنده شخصاً معتقدم که در همه جا در تمام دنیا فلسفه وجود تعرفه گمرکی و گمرک برای همین است، گمرک فقط برای تحصیل درآمد نیست، گمرک و تعرفه گمرکی در همه جای دنیا باید آن رل اقتصادی خودش را بازی کند، به این جهت میگویند تعرفه فلان جنس تعرفه حمایت کننده است و الّا اگر این معنی را نداشت نمیگفتند که تعرفه لیبرال است یاتعرفه حمایت کننده پروتکتور است بنابراین از راه حمایت گمرکی یعنی تعرفه گمرکی باید محصولات داخیلی را حمایت کرد. جناب آقای درخشش فرمودند که اگر بخواهیم آزادی تجارت بدهیم قاچاق سرتاسر مملکت را برمیدارد از راه سهمیه هم عین همین است چون الان قانون انحصار تجارت برقرار است خوب و بدش را کاری نداریم، یک قسمت از اجناس مصابق قانون انحصار تجارت ممنوع است یک قسمت هم مطابق تعرفه گمرکی ممنوع است فرض بفرمایید اسباب بازی و مشروبات الکلی ممنوع است و الان همین اجناس پر است توی بازار، بقیه ممنوعات سهمیهای است پس بنابراین ممنوعیت یا یک تعرفه گمرکی ممنوع کننده پرویکتو باشد از نظر قاچاق اثرش یکی است وقتی گفتند تا آن قدر تعرفه بالا باشد که مانع باشد از ورود جنسی یا اصلاً نباید از نظر قاچاق علیالسوی است، بایستی برای قسمت قاچاق یک تدابیر دیگری کرد که این چه از راه سهمیه چه از راه گمرک تفاوتی ندارد، بنابراین خواستم عرض کنم آقا نگرانی نداشته باشید که از راه تعرفه قاچاق زیاد نمیشود اگر واقعاً یک اشخاصی باشند که اولاً میزان حمایت را تعیین کنند که فلان جنس داخلی چه میزان حمایت لازم دارد (صدرزاده- و نوع حمایت) و نوع حمایت را تا آن میزان را در تعرفه قائل بشویم چند نفر از آقایان اینجا تشریف دارندکه راجع به کارخانهجات اصفهان هم آقایان علاقه مندند و هم دولت همیشه نهایت علاقه را داشت اما با کمال تأسف موفق نشد بنده دو مرتبه وزیر اقتصاد بودم چندین بار این آقایان را خواستم آوردم تهران که تعیین کنید جنس شما قیمت تمام شدهاش چقدر است و تفاوت قیمتش با جنس خارجی چیست که این میزان حمایت را ما برای شما تأمین کنیم ولی آقایان نتوانستند حساب بدهند بنابراین به نظر بنده تشویق و تولید محصولات داخلی یک راه اساسیتر و عملیترش این است که باید این کارخانهجات روی یک اساس عملی و فنی باشد بنده جسارت میکنم خدمت آقایان هنوز این کارخانهجات که حساب صنعتی ندارند و نمیتوانند معین کنند که یک متر پارچه قیمتش چقدر میشود و چقدر باید کمک کرد که به قول آقای صدرزاده به آنها کمک کنیم بنابراین همنطوری که فرمودید عجالت رل دولت در این قسمت نسبت به این لایحه طوری است که باید این دو نظر را تلفیق کند که درهای مملکت باز شود و بنده هم مطلقاً موافقت نمیکنم و دولت هم موافقت نمیکندکه هر کس هرچه دلش خواست بیاورد و بدون بند و بار باشد همانطوری که در مقدمه قانون تصریح شده است با رعایت قوانین ارزی علتش این است که جناب آقای درخشش آن قسمت انحصار یک نظر غائیش این بود که توازن بین واردات و صادرات کشور باشد یعنی مملکت از نقطهنظر توازن بدهکار نباشد این را ما گذاشتیم که با رعایت قوانین ارزی باشد یعنی آنهایی که میخواهند وارد کنند باید ارزش را بخرند و آنهایی که صادر میکنند تعهد ارزی بسپارند که توازن به هم نخورد اگر قانون ارز به هم میخورد و چون رعایت ارزی شده بنده به آقایان قول میدهم که این توازن به هم بخورد پس بنابراین به نظر بنده از حیث توازن اشکالی ندارد، حالا راجع به اصل قانون که فرمودند اگر به این صورت تصویب شود صددرصد آزادی خواهد شد که مملکت را به مخاطره میاندازد البته جناب آقای دکتر مفخم نظریاتی دارند که شاید در بعضی از آن مواد نظریات تأمین شود و آنچه که مربوط به انحصارهای دولتی است که قانون خاصی دارد و درآمدش راهم پیشبینی کردیم تا وقتی از راه گمرک تأمین نشده ما کماکان خواهیم کرد و این درآمد تأمین است بنابراین انجصار قند و شکر انحصار تریاک انحصار دخانیات کماکان به جای خودش محفوظ است (درخشش- در لایحه قید نشده) و اگر تصریح ندارد باید تصریح کرد این به جای خود محفوظ اما راجع با سایر قسمتها دولت این اختیار را برای خودش حفظ کرده که اگر روزی بنا به مقتضیاتی ناگزیر شد که ورود جنسی را ممنوع کند یا حدودش را کم کند این اختیار را خواهد داشت جناب آقای درخشش جنابعالی یک مقایسهای فرمودید بین زمان جنگ و صلح اگر زمان جنگ پیش بیاید مثل همه جای دنیا، حتی تمام دولتهایی که صددرصد طرفدار آزادی تجارت هستند قوانین و مقررات استثنایی وضع میکنند و تمام فعالیت مملکت را تحتنظر دولت میگذارند (درخشش- به غیر از ایران) خوب آن را باید درست کرد ولی علیایحال این قسمت مقررات ارتباطی با مقررات زمان جنگ ندارد، آن حق همیشه برای دولت محفوظ است که تمام این قسمتها در اختیار دولت باشد و هر وقت لازم شد قانون برای محلس میآرد که اینها در انحصار دولت باشد و به عقیده بنده همانطوری که آقایان تذکر فرمودند در عمل از این قانون انحصار متأسفانه استفادهای نبردیم جز یک مقداری بدنامی که بدبخت وزارت اقتصاد ملی همیشه در این کار متهم است (عبدالصاحب صفایی- صرف اتهام هم نیست) چون وقتی بناشد ما آمدیم که سهمیه بدهیم با اینکه سهمیه در عمل آزاد است همیشه دچار این زحمت شدهایم که سهمیه را به کی بدهیم و چه جور بدهیم. در مملکتی که اعمال نفوذ هست، فشار هست آقا اطمینان داشته باشید آن سهمیه را هم به اشخاصی میدهند که آنها هم استحقاق ندارند یا اشخاصی میآیند سهمیه را میگیرند بعد واگذار میکنند به آن تاجر واقعی که یا واردکننده است یا صادرکننده است برای اینکه خودشان نمیتوان ند این کار را بکنند، بنده معتقدم حالا نمیدانم تا چه اندازه صحیح است و در عمل چه صورتی پیدا کند این قانون، تمام اشخاصی که سرمایه کوچک دارند از بین میبرد (چند نفر از نمایندگان- صحیح است) حالا صحیح است بنده نمیدانم تا چه حد صحیح است و کار را میگذارند بدست اشخاصی که سرمایه بزرگ دارند اولاً اگر آقایانی که مخالف کارتل وتر است هستند به بنده حمله نکنند، بنده خیال میکنم در دنیای امروز بایستی سعی کرد که سرمایههای بزرگ را به کار انداخت و یا لااقل سرمایههای کوچک با هم جمع شوند که یک سرمایه قابل توجهی بشود (صدقی- به شرطی که سرمایههای بزرگ سرمایههای کوچک را نخورند) که با آن بشود تجارت کرد آقای صدقی اگر سرمایه بزرگ به دست اشخاص منصف بیفتد و در مملکت تشکیلات صحیح باشد اینطور نمیشود علیایحال بنده خیال میکنم آقایان تجار خودشان وارد هستند سرمایه کوچک نتیجهاش این میشود که این مالی که وارد میکنند باید گرانتر به فروشند برای اینکه خرجش زیادتر است و توسعه تجارتش کمتر است اگر در مملکت یک تشکیلاتی باید باشد که منافع مردم را در نظر بگیرد به نظر بنده آن سرمایههای بزرگ در کار دولت هم بهتر است (دکتر جزایری- در تمام دنیا سرمایههای بزرگ دولتها را میآورند و میبرند) خوب در ممالکی که از ما خیلی قویترند اشخاص سرمایه دار که نفوذ سیاسی دارند خواه نا خواه تأثیر در دولتها دارند اگر میخواهید سیاست را در دست فقرا بیندازید بنده هم موافقم ولی در هر حال در همه جای دنیا آن اشخاصی که یک مقدار سرمایه داراتر هستند عالمتر هستند و فاضلتر هستند (عبدالصاحب صفایی- آقای دکتر جزایری مشمول این قسمت هستند) همیشه یک عدهای را دنبال خودشان میکشانند آنها بالاخره اعمال نفوذ در کار دولتها میکنند بنابراین بنده خیال میکنم از نظر کلیات این مطلب به اندازه کافی روشن شد و جناب آقای صدرزاده داد سخن را دادند و یک مقدار از بار بنده را سبک کردند علیایحال اگر آقایانی هم هستند که نظریاتی دارند ممکن است این را در قسمت مواد بفرمایند و اصلاحاتی که لازم است بشود که ما یک عملی نکنیم که خدای نکرده این دستاویز و مستمسک برای یک اشخاصی بشود که بیایند کاری بکنند و ما بعداً دچار زحمت بشویم همین الان آقای دکتر مفخم یک تذکری ببنده میدادند که اگر کشورهایی خواستند دپلینک بکنند و از راه دپلینک محصولات ما را صدمه بزنند ما در مقابل آنها را بگیریم علیایحال بنده خواستم عرض کنم که این قانون قانون آزادی تحارت به آن معنی واقعی نیست قانون انحصار هم نیست بین آزادی مطلق و انحصار مطلق یک قانونی است که میشود گفت یک اقتصاد دیریژهای در این مملکت به وجود میآورد (درخشش- خوب دولت لایحهاش را بیاورد) به هر حال یک مطلبی هست که دولتها باید همیشه وظیفه خودشان را در ارشاد اقتصاد انجام بدهند حالا اگر تصور میکنند بحثی است جداگانه ولی باید قانون طوری باشد که هم تأمین نظر مردم را بکند و دولت هم طوری اجرا کند که نظر مقنن که رفاه و آسایش مردم است تأمین شود حالا اگر دولتها در وظیفه خودشان تصور میکنند و تخلف میکنند آن بحثی به قانون نیست | ||
+ | |||
+ | ۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه دستور همین طرحی که از مجلس سنا رسیده است ادامه خواهد داشت | ||
+ | |||
+ | (مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۹۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دوازدهم اسفند ماه ۱۳۳۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: دکتر امیرنیرومند- خلعتبری- دکتر جزایری- رضایی
۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان شوشتری و درخشش
۴- بقیه مذاکره در گزارش راجع به اجازه استخدام استادان دانشکدههای شهرستانها و تصویب آن
۵- طرح و تصویت دو فوریت طرح پیشنهادی دایر به اجازه استفاده از اعتبار ۱۳۳۳ راهسازی تاآخر سال ۱۳۳۴
۶- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به آزادی تجارت خارجی
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
(مجلس دو ساعت و بیست و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید)
۱- تصویت صورتمجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه- آقایان: خزیمه علم. نصیری. سلطانی. اکبر. کدیور. امیرتیمور کلالی. سعیدی. پیراسته. دکتر وکیل. صادق بوشهری. مسعودی. محمودی. دولتشاهی. کی نژاد. میراشرافی. اورنک
غائبین بیاجازه- آقایان: اریه اعظم زنگنه. افشارصادقی
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه آقایان: بزرگنیا ۱۵ دقیقه. برومند سی دقیقه. بهادری سی دقیقه. حائریزاده سی دقیقه. مرتضی حکمت ۴۵ دقیقه. جفرودی ۴۵ دقیقه. عبدارحمن فرامرزی ۴۵ دقیقه. هدی ۴۵ دقیقه. دکتر سعید حکمت ۴۵ دقیقه. کاشانی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. بوربور یک ساعت و سی دقیقه. سلطانمراد بختیار یک ساعت و سی دقیقه. خاکباز یک ساعت و ۴۵ دقیقه. درخشش دوساعت. مکرم دوساعت. احمد صفایی دوساعت. دکتر عمید ۱۵ دقیقه. دکتر افشار سی دقیقه. صدقی سی دقیقه. تجدد سی دقیقه. دکتر حمزی ۴۵ دقیقه
غائبین در رأی- آقایان: تیمورتاش ۶ رأی- سرمد ۴ رأی- دکتر عدل ۳ رأی- کیکاوسی سه رأی. شاهرخشاهی دورأی. تجدد دورأی. نقابت ۲ رأی. مهندس اردبیلی دورأی. تربتی ۲ رأی. رضایی دو رأی. لاری ۲ رأی. تفصلی دورأی. موسوی یک رأی. کاشانیان یک رأی. نراقی یک رأی. دکتر سعید حکمت یک رأی. دکتر پیرنیا یک رأی. سالار بهزادی یک رأی. معینزاده یک رأی. حشمتی یک رأی- صرافزاده یک رأی
رئیس- نسبت به صورتمجلس نظری نیست؟ آقای مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی- بنده در تمام آراء حاضر بودم و اشتباه کردهاند بنده را غایب در رأی نوشتهاند
رئیس- گمان نمیکنم اشتباه بکنند برای اینکه اگر نظر آقایان باشد جلسه قبل یکربع به ظهر مانده جلسه به واسطه نبودن عدهای از آقایان از اکثریت افتاد بنابراین آقایانی که بیرون بودند در موقع رأی حاضر نبودهاند. آقای دکتر عدل
دکتر عدل- بنده هم قربان حاضر بودم در تمام رأیها
رئیس- در جلسه تشریف داشتید؟
دکتر عدل- بلی
رئیس- حالا امروز تمام آقایانی را که در رأی غایب نوشتهاند اصلاح میکنم ولی استدعا میکنم یک طوری باشد که جلسه سه ساعت کار خودش را بکند آقای صدرزاده
صدرزاده- چند اصلاح عبارتی است که تصحیح میکنم میدهم به تندنویسی
رئیس- بسیار خوب. چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند
عبدالرحمن فرامرزی- اعلام نفرمودید تصویب صورتجلسه را
رئیس- عده برای رأی کافی نبود حالا با ورود آقای شوشتری عده کافی شد. آقای افشار صادقی فرمایشی داشتید
افشار صادقی- بنده در جلسه گذشته از مقام ریاست کسب اجازه کرده بودم
رئیس- اصلاح میشود دیگر نظری نسبت به صورتمجلس نیست (اظهاری نشد) صورتمجلس جلسه قبل تصویب میشود.
۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: دکتر امیرنیرومند- خلعتبری- دکتر جزایری- رضایی
رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای دکتر نیرومند
دکتر نیرومند- بعد از حمد و سپاس خداوند بزرگ یکتا و توانا. لازم دانستم که از پشت این تریبون عرض کنم مسافرت شاهنشاه محبوب ما بسیار پرارزش و قیمتی بود برای اینکه مملکت باستانی ایران را بدنیای متمدن به خوبی معرفی فرمودند و شناساندند (صحیح است) در این چند روزه که ملت از مراجعت اعیلحضرت همایون شاهنشاهی مطلع شده است با یک دنیا احساسات و با قلوب مملو از مهر و محبت و شادی ورود موکب همایونی را روز شماری میکنند که زودتر به زیارت شاهنشاه و ملکه محبوب و عزیزشان نائل گردند (صحیح است) سلاطین سابق هم به اروپا رفتند ولی غیر از سرشکستگی برای مملکت نتیجه دیگری نداشت. بنده اطمینان و یقین دارم که عموم آقایان نمایندگان محترم وطنپرست و شاه دوست هستند (صحیح است). در دو حلسه قبل دو نفر از آقایان نمایندگان محترم که از دوستان بنده هستند فرمایشاتی فرمودند که قدری بسامعه اکثریت ثقیل بود و شنیدن آن را نتوانستند تحمل نمایند. بنده با کمال صبر و حوصله تا آخر نشستم و بفرمایشات آقایان گوش دادم. چون عقیده دارم که باید اقلیت را محترم شمرد و به حرفهای آنها گوش داد. فرمودند قیام روز ۲۸ مرداد منحصر به ملت بود کاملاً تصدیق میکنم اما باید عرض کنم که اول به خواست خداوند تبارک و تعالی بود و بعداً تخت هدایت و در اثر راهنماییهای مدبرانه شاهنشاه دانا و توانای ایران بود که شخص تیمسار سپهبد زاهدی سرباز رشید ایران را به نخستوزیری انتخاب فرمودند که دریک چنین موقع خطرناکی بتواند منویات واراده اعلیحضرت همایونی را اجرا نمایند (صحیح است) البته ما رجال زیاد داشتیم مثل جناب آقای نصرالله انتظام و امثال هم که دانا و کار آزموده و با لیاقت هستند ولی موقع و زمان خیلی دخیل است و همیشه نظر مبارک اعلیحضرت همایونی در تمام امور صائب بوده است. این سرباز رشید از خطر مرگ نهراسید و با کمال رشادت با فداکاری قشون و همت ملت مملکت را از سقوط حتمی نجات داد. در یکی از جنگها نادرشاه دید که ۲ نفر سرباز با کمال رشادت جنگ میکنند و خوب میجنگنند، از آنها پرسید آن زمانی که افغانها به اصفهان حمله کردند شما کجا بودید، عرض کردند ما آنجا بودیم، پدران ما هم آن جا بودند، گویا بختیاری بودهاند، به طوری که در تاریخ ضبط است نادرشاه میگوید پس چطور آن وقت نتوانستید از شهر خود دفاع کنید عرض کردند: آن وقت سرداری مثل شما نداشتیم (حمید بختیار- بختیاریها حالا هم سردار دارند) موقعی که سپهبد زاهدی زمام امور را به دست گرفت، خزانه تهی و وضعیت اقتصادی خراب، نا امنی و بینظمی و هرج و مرج به حد اعلا دسیده بود. تیمسار سپهبد زاهدی شروع به کار کرد که در مختصر وقتی امنیت و آرامش که یکی از نعمتهای بزرگ است برقرار شد روابط سیاسی و دوستی متقابل با دولت انگلستان را تجدید کرد. مشکل بزرگ نفط، که همه میدانیم از این بابت چه خسارتهای زیاد بردیم و چه صدمات زیاد کشیدیم حل گردید، تصفیه حساب و تعیین حدود مرزی با دولت اتحاد جماهیر شوروی انجام شد. سیاستهای خارجی و داخلی سروصورتی به خود گرفت. حقوقات که اغلب عقب میافتاد از پرداخت آن دولت در زحمت بود مرتباً پرداخت گردید همه آقایان میدانید که تا پانزدهم و بیستم که از برج میگذشت دولت قادر به پرداخت حقوق کارمندان نبود دولت در مضیقه بود که حقوق کارمندان بدبخت را بدهد و حالا ترتیبی انجام دادند از طرف دارایی و دیگران که این حقوقها همیشه از بیست و پنجم تا سیام پرداخت میشود اینها آسان نیست ما در حرف میگوییم ولی فراهم کردنش مشکل است. راهسازی سدسازی و غیره تا حدودی پیشرفت کرد. از همه بهتر متلاشی کردن و به هم زدن تشکیلات مفصل وکامل حزب توده بود (صحیح است) که با همت مردم و هیئت محترم دولت و بر اثر زحمات تیمسار سرتیپ بختیار فرماندار حکومت نظامی (مهندس جفرودی- ارتش این کار را کرد) سرلشگر علوی و اعضای شهربانی کشف شد و اساس آنها در هم ریخت سرلشگر علوی رئیس نظمیه او هم البته شریک بود و همه مردم انصافا کمک کردند و این تشکیلات را به هم زدند و متلاشی کردند و اگر این تشکیلات باقی بود امروز بنده و شمایی در اینجا نبودیم (آفرین- صحیح است) پس برای برای این کارهاییکه انجام شده ملت بیدار و هوشیار ایران، برای این فداکاریها ارزش قائل است (کاشانی- خود ملت از همه بیشتر فداکاری کرد) البته تصدیق میکنم همانطوری که غرض کردم داهنمایی هم لازم بود که اول شخص اعلیحضرت همایونی بود که راهنمایی کرد البته همانطوری که کلاحظه میفرمایید این کاغذها که ده برابرش هم در منزل موجود است که از همه جا به اینجانب نوشته و قدردانی و پشتیبانی خود را از سپهبد زاهدی ابراز داشتهاند (کاشانی- چند برابرش هم برای ما آمده که شکایت کردهاند) در اثر تدابیر مدبرانه شاهنشاه عظیمالشأن محبوب ما و هدایت دائمی که فرمودهاند و مساعی دولت بود که حیثیت و شرافت و احترام ملت ایران برگشت و دول بزرگ جهان اطمینان و اعتماد پیدا کردند و حاضر شدند که با ما کمک و مساعدت نمایند قبلاً هیچ دولتی حاضر نبود که کوچکترین کمکی به ما بنمایند (کاشانی- مقتضیات ایجاب نمیکرد) در اثر این زحمات و اقدامات است که دنیای مترقی آماده کمک و مساعدت به ما شده و تازه اعتبارات نوین و آرامش کنونی ما به سرمایهداران خارجی امید داده که سرمایه خود را در اختیار ما بگذارند ملت بیدار و هوشیار ایران برای این فداکاریها ارزش قائل است سعدی علیهالرحمه میفرماید شکر نعمت نعمتت افزون کند البته از هر نعمتی باید شکر کرد پس باید بذات شاهانه دعا کنیم سلامتی و بقای وجود مبارکش را از خداوند بطلبیم (صحیح است) چون آن همه آوازها از شاه بود البته نواقص زیاد است ولی فرصت لازم است و باید کمک کرد که بتوان به تدریج پروژههای اصلاحی را انجام داد. که بعدها وارد یک مرجله و زندگی بهتری بشویم. ولی اتفاق و اتحاد لازم است چون روح همکاری دلیل رشد ملی است (صحیح است) پس بیاییم دولت و ملت یعنی آقایان نمایندگان محترم ملت دست اتحاد و همکاری به هم بدهیم و تحت هدایت دائمی و تعلیمات مدبرانه شاهنشاه محبوب مملکت را سوق بترقی و پیشرفت داده (انشاءالله) و آسایش و زندگی بهتری برای این مردم فراهم و تأمین نماییم که نزد خدا مسئول نباشیم ضمناً حرف و تنقید و افترا و توهین زیاد است باید کنار بگذاریم و اینها صحیح نیست به واسطه اینکه یک مثل کوچکی دارم من باب مثل عرض میکنم راجع به بنگاه دارویی کل کشور، البته از هر جا شنیدهاید یک حرفهایی زدهاند راجع به اوضاع بنگاه دارویی کشور که خراب است تقلب میکنند
رئیس- آقای دکتر نیرومند وقت شما تمام شد
دکتر نیرومند- فقط یک دقیقه غرض دارم بنده شخصاً رفتم آنجا چهار ساعت وقت صرف کردم دیدم یکی از مجهزترین دستگاههایی است که فعلاً ما داریم که در رأس آن آقای دکتر شرقی هستند (خرازی- دکتر شرقی آدم بسیار خوبی است) در این یکسال گذشته بسیار خدمت کردند نباید اینها را دکوراژه کرد باید تصدیق کرد که هم هیئت مدیره و هم بازرسان خوبی بودند که از هر حیث وضع تشکیلات آنها خوب بود و باید از آنها فدردانی کرد و این قدر توهین و افترا و تهمت شایسته نیست (احسنت- احسنت)
رئیس- آقای ارسلان خلعتبری
خلعتبری- بنده عرایضم امروز دو قسمت است یکی راجع به موضوع چای است دوم راجع به مجلس و دولت و اکثریت و اقلیت (احسنت) (صفایی- دومی را اول بفرمایید) (زنگ رئیس) عرض کنم مدرم مملکت همه پیش ما مساوی هستند هم تولیدکنندگان چای شمال و همینطور اشخاصی که وارد کسب و تجارت چای خارجی هستند ما باید منافع همه را در حدود منافع کشور و مقررات صحیحش در نظر بگیریم متأسفانه سیاست وزارت افتصاد ملی در سنوات گذشته در مورد چای قسمتی صحیح بوده است حمایت محصول چای است و نتیجه حمایت این شد که مخصوصاً چون جناب آقای دکتر امینی اینجا هستند از ایشان قدردانی میکنم که واقعاً رد موقع خودش اساس این حمایت را قرار دادند (صحیح است) در شمال ۸ کارخانه تولید چای داشتیم و در ظرف این ۴ سال الان ۷۵ کارخانه تولید چای داریم (مهندس جفرودی- مرهون زحمات ایشان است) سطح کشت و سطح زراعت چای نه هزار هکتار بود حالا مجله رسمی وزارت اقتصاد میگوید به ۱۲ هزار هکتار رسیده ولی سطح کشت بیشتر است و اگر به همین ترتیب پیش برویم بعد از ده سال سالی چهارصد پانصد میلیون تومان چای وارد نمیکنیم و این یک خدمت بزرگی است که به کشور میشود اما اشتباهی که شد این بود که در محدودیت ورود چای خارجی زیاد افراط کردند یعنی جلوش را بیموقع گرفتند و چای مورد احتیاج وارد نشد و قیمت چای بالا رفت در صورتی که باید اجازه میدادند که باندازه احتیاج چای وارد شود (صحیح است) و حالا هم منصفانه باید ترتیبی داد که مصرف مملکت به قدر کفایت از خارجه وارد بشود و الّا اگر نشد از طریق قاچاق وارد میشود (احمد فرامرزی- به چه صورت؟ به شرطی که به اشخاص معین ندهند) مقصود این است که ترتیب صحیحی بدهند که عادلانه باشد اما راجع به عمل اخیر وزارت اقتصاد ملی، وزارت اقتصاد با این پیشرفتی که چای محصول داخلی کرده بود دفعه تصویبنامهای صدر کرد و صدور چای داخلی را منع کرد در صورتی که چای ایران در بعضی از جاهای دنیا بازار پیدا کرده بود و جنس داخلی وقتی در جایی بازار پیدا کرد نباید جلوی صدور او را گرفت برای این که صدور آن موجب تشویق میشود و توسعه کشت سبب میشود که به تدریج مملکت از یک متاع خارجی بینیاز بشود و این جلوگیری از صدور چای به هیچوجه تأثیری در پایین آوردن قیمت چای نخواهد داشت برای این که مردم ایران و خیلی از جاها در مجالس عمومیدر دهات قهوهخانهها در منازل و اجتماعات در ایلات و عشایر چای خارجی مصرف میکنند (مهندس جفرودی- در روضه خوانیها) و در روضه خوانیها چون مصرف چای خارجی در داخل مملکت زیاد است به هیچوجه وجد یا عدم چای داخلی تأثیری در پایین آوردن و یا بالا بردن قیمت نخواهد داشت و اگر تا شش ماه دیگر این منع صادرات چای باقی بماند یک لطمه و ضرر مسلمیاست به محصول چای داخلی مملکت و هیچ تفاوتی هم از لحاظ پایین آوردن قیمت نخواهد کرد (صحیح است) این است که من از طرف دو میلیون نفر مردم گیلان و مازندران و به نمایندگی آقایان نمایندگان محترم این دو استان ایران از دولت خواهش میکنم و میخواهم که تصویبنامه منع صدور را لغو بکنند برای اینکه مردم مشوش شدهاند و قیمت چای پایین آمده و آن نتیجهای که منظور بوده بدست نخواهد آمد مخصوصاً اینکه بعد از تصویبنامه منع صدور به فاصله دو روز اجازه ورود چای خارجی به طور مطلق داده شد بنابراین بعد از آن دو روز میبایستی تصویبنامه منع صدور لغو شده باشد من این تقاضا را میکنم و جناب آقای دکتر امینی از جنابعالی هم که وزیر دارایی هستید خواهش میکنم در هیئت دولت که حاضر شدید از طرف نمایندگان گیلان و مازندران
از دولت بخواهید (یک نفر از نمایندگان- از طرف همه نمایندگان) از طرف همه نمایندگان بخواهید که این تصویبنامه را لغو کنند این محبتی است که آقیان در مورد این دو استان میکنند و بنده از همه آقایان نمایندگان متشکرم مسئله دوم، دولت در شرف تنظیم تصویبنامهای است برای حمایت چای داخلی بنابراین مردم گیلان و مازندران مشوش نباشند تا چند روز دیگر این تصویبنامه تصویب خواهد شد و وعده هم داده شده است که منع صدر در آن تصویبنامه جدید لغو بشود بنده این مطالب را اینجا گفتم که مردم مشوش نباشند حالا اشتباهی شده است خود وزارت اقتصاد اگر از اشتباه خودش برگردد بهتر است تا این که مردم ایراد کنند و باو بگویند و مجبور بشود رفع کند بنابراین این قسمت از عرایض بنده تمام شد (احسنت) اما قسمت دوم راجع به دولت و مجلس از وکلا سؤالاتی میشود که چه خبری است هیچ خبری نیست، برای اینکه در مجلس باید منتظر برخورد افکار و عقاید بود بنابراین در هیچ کجای مملکت هیچ کس بخودش وحشت و نگرانی نباید راه بدهد مجلس است، عدهای موافق و مخالف در مجلس صحبت میکنند لازمه و شأن پارلمان این است بنابراین در پارلمان انتقاد باید بشود منتهی انتقاد از حد اعتدال و از حد انصاف نباید خارج بشود (صحیح است) و در حدود نزاکت باید باشد پس بنابراین بنده میخواهم بگویم در اینجا اگر مذاکراتی میشود مردم در بیرون هیچ چیز فوقالعادهای تصور نکنند (صحیح است) وضع مملکت ما چندین سال است که از حال اعتدال خارج شده است و مصلحت این است که به حال اعتدال برگردد در چند سال اخیر رفتار مجلسها و دولتها وکلا، روزنامهها، تبلیغات و دستجات مختلف از حال اعتدال خارج بود و یک وضع غیر ثابتی در این مملکت بوجود آمد گرفتاریهای ما بیشتر از همین خروج از اعتدال سرچشمه میگیرد امروز ما از دو جهت بیک حالت اعتدال احتیاج داریم یکی از نظر روابط ما با ممالک خارجی است امروز ما احتیاجاتی بدنیا داریم و دنیا هم میخواهد به ما مساعدت بکند اما باید در داخله آماده باشیم و تصور نرود که ما وضعیتی شبیه سالهای قبل خواهیم داشت اصلاحات داخلی هم ممکن نخواهد بود مگر اینکه مجلس ملی و مجلس سنا و دولتها رویه گذشته را کنار بگذارند و رویه جدیدی اتخاذ بکنند زیرا ادامه این رویه که سالهاست بین دولتها و مجلسها وجود داشت مملکت را از حال اعتدال خارج کرد و باز هم خارج خواهد کرد و کارها را فلج خواهدکرد بین مجلس و مجلسیان و دولت هیچوقت نباید موافقت کامل باشد اگر مجلس مطیع دولت باشد دیگر مجلس نیست و در ایران هر دولتی که تصور کند ضعف مجلس باعث دوام او میشود کاملاً در اشتباه است زیرا مجلس مادام که قوی است میتواند دولتها را نگاهدارد و اگر مجلس ضعیف بشود چند نفر با بند و بست سیاسی میتوانند موجبات سفوط هردولتی را فراهم کنند پس باید همیشه مجلس قوی باشد تا اشخاص متنفذ و اشخاص مختلف نتوانند دولتها را تحتتأثیر خود قرار دهند از آن طرف مبارزه مجلسیان با دولت هم نباید از حال اعتدال خارج بشود قانون اساسی و آئیننامه مجلس راه مبارزه دولت را برای نماینده مجلس باز گذارده مبارزه باید به صورتی باشد که در ممالک دارای رژیم پارلمانی هست و من معتقدم در مجلس هر کسیکه با هر دولت مخالف باشد باید عمل خود را با یکی از رویههای معمول دنیا و وضع مملکت خود تطبیق دهد و مخالفت کند اما اعمالی نکند که شبیه اعمال چند سال قبل شود (صحیح است) به عبارت دیگر رویه خود را منطبق با اصول پارلمانی بسازد زیرا در این صورت است که مخالفت مؤثر واقع میشود ریشه میگیرد و به نتیجه میرسد و الّا اگر کشمکشی بین مجلس و دولت و یا دولتها و مجلسیان به صورت سابق وجود داشته باشد و به وجود بیاید همان طور که آقای دکتر مصدق فایده نبرد و مجلس ۱۶ و ۱۷ هم فایده نبردند یک دسته سومی و بلکه چهارم و پنجمی پیدا میشوند که از این وضع استفاده میکنند آقایان وکلای اکثریت هم باید با اقلیت از روی قاعده و انصاف و اصول پارلمانی عمل بکنند (صحیح است) ما امروز کارهای زیادی داریم مجلس و دولت باید وقت خود را صرف اینکارها بکند انکارها اگر شد مملکت فایده میبرد اما جنگ وکلا و دولت وقت مجلس و دولت هر دو را میگیرد وقتی روزنامههای طرفدار دولت به وکلای مخالف دولت دشنام میدهند آنها که در انتظار سقوط دولت مخالفین دولت و مجلس وشورای ملی هردو هستند از این وضع لذت میبرند توجه فرمودید آقایان برای وکلا و دولت مخالفینی در خارج هست و این عمل پارلمانی و عمل دولت در این برخورد به همدیگر اگر از صورت معمولی و صحیح خارج بشود و به صورت تشنج در بیاید آن وقت آنهایی که منتظر سقوط شماها و دولت هر دو هستند فایده میبرند و ما فایده نمیبریم.
رئیس- وقت شما تمام شد
خلعتبری- اگر آقایان اجازه میدهند ده دقیقه دیگر بنده وقت میخواهم
رئیس- اجازه بفرمایید عده برای رأی کافی بشود.
دکتر جزایری- جناب آقای خلعتبری اگر دستگاه دولت درست بشود این برخوردها از بین میرود و همه این کارها درست میشود.
خلعتبری- همانطور که عرض کردم باید انتقاد صحیح کرد.
رئیس- آقایان بین الاثنین صحبت نکنید (باورود چند نفر عده برای رأی کافی شد) رأی میگیریم به ده دقیقه ادامه صحبت ایشان آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید
خلعتبری- بنده همین جا یک چیزی یادم آمد که جدال اگر از حد اعتدال خارج بشد باعث میشود که حرفهایی زده شود سخنهایی از روی ستیزه زده بشود که با واقع تطبیق نکند یادم میآید که آقای علاء در دولت و در کابینه اخیرش راجع به نفت در مجلس دو گزارش خواند و به شدت با انگلیسها و شرکت نفت مخالفت کرد و یادم میآید در کتابی که مورخ معروف هارولد نیکلسن نوشته است خواندم همین آقای علاء از عوامل مؤثر الغاء قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلستان بود و این مرد در شورای امنیت در موضوع آذربایحان به این مملکت خدمت کرد (صحیح است) دو صورتی که در مقام ستیزه اشخاصی باین شخص محترم در آن موقع بد گفتند در حالی که میدانستند خلاف واقع است این است که بند ه اگر عرایضی خدمت آقایان میکنم برای این است که مبارزه پارلمانی و مبارزه دولت با وکلای مجلس از حدود متعارف نباید خارج بشود و اگر از حدود متعارف خارج شد به ضرر هردو است (احسنت) و ما باید طرفدار این اصل باشیم البته حقایق را هم بفرمایید (کریمی- دولت با مجلس مبارزه نمیتواند داشته باشد) به این جهت است که بنده باکثریت مجلس و اقلیت مجلس به هر دو احترام میگذارم و به آقایان عرض میکنم اول به فکر مملکت باشند و بعد به فکر مبارزه در مجلس بین خود یا با دولت و دفتار خود را طوری تعدیل کنند که با رویه و اصلی که در ممالک پارلمانی هست منطبق باشد و برخلاف رویه سالهای قبل باشد بنده درمیان آقایان محترم نمایندگان اکثریت عدهای که از سابق آشنایی داشتم و عدهای هم که اینجا شناختم حقیقت مردم شریفی هستند در میان اقلیت که بعضی از آنها از دوستان قدیمی و همیشگی بنده بودند و هستند بسیار مردم شریف و خوبی هستند هیچکس هم نمیتواند بگوید که این خوب یا آن بد است بنابراین آقایان باید خودشان شئون و احترامات همدیگر را منظور بدارند خدای نکرده خودخواه نباشند نمیشود گفت که این دسته بدخواه مملکت است و آن دسته خیرخواه مملکت است اختلاف در سلیقه است اختلاف در طرز فکر است و در طرز عمل است و من معتقدم که اگر ما به حال اعتدال برگردیم به مملکت خدمت خواهیم کرد (صحیح است) و بنده یک چیزی حضور آقایان میخواهم عرض کنم و به عرایض خودم خاتمه بدهم برای اینکه نمیخواهم بیش از این وقت مجلس و آقایان نمایندگان محترم را بگیرم و آن این است که مبارزه سیاسی باید در این مملکت به نظر بنده طرز و رویهاش عوض بشود این طرز و رویهای که از چند سال به این طرف در مملکت برای مبارزه سیاسی وجود داشت یک طرز صحیح و خوبی نبود یعنی افراط میکردند در راه مبارزه سیاسی و این افراط سبب میشد که هر یک از طرفین از جهتی خارج بشوند که من باب مثال میگویم دولت سابق در حینی که مبارزه میکرد با اقلیت مجلس صمیمیترین رفقا و همکاران خودش را که از مؤثرترین اشخاص در روی کار آوردن آن دولت بودند مورد حمله و هتاکی قرار میداد اسم نمیخواهم ببرم این برای این است که از رویه و اصول خارج شده بود و از حد اعتدال خارج شده بود مبارزات سیاسی به نظر بنده باید هدف داشته باشد و هدف هم باید خدمت به مملکت باشد هدف اگر خدمت به مملکت بود روی اشخاص دیگر نخواهد رفت منظور از مبارزات سیاسی هیچوقت نباید این باشد که چه شخصی نخستوزیر نباشد حالا این دولت امروز هست یک عده از آقایان وزرا هم با این دولت هستند (دکتر جزایری- به نظر جنابعالی کارشان خوبست یا نه؟) اگر خوبند کارشان خوب است همهشان خوبند اگر کارشان بد است همه بدند در مسئولیت همهشان شریکند در مقابل مجلس میخواهم عرض کنم اگر دولت برود شما که مثل آقای دکتر امینی و مثل چند نفر دیگر را میشناسید در دولت هستند از کجا پیدا میکنید پس آمدن یک نخستوزیر دیگر این به خودی خود دردی را دوا نمیکند البته باید سعی کرد اشخاص خوب بیایند اشخاصی صالح و باتقوی بیایند در این هیچ تردیدی نیست اما نباید اجاره بدهیم یک اشخاص در خارج مشغول بند و بست بشوند این رویه که با بودن شاه مملکت که حق دارد نخستوزیر تعیین کند و با بودن مجلس که میتواند رأی عدم اعتماد بدهد به در خانه این و آن رفتن برای مقام نخستوزیری و وزارت این راه باید بسته شود (صحیح است) مردم باید عادت کنند اشخاص سیاسی باید عدت کنند شاه را بشناسند و مجلس را بشناسند بیخود تشنج درست نکنند مجلس و اعلیحضرت همایونی باید در این مسائل هر کدام مطابق اصولی که قانون اساسی بهشان حق داده خودشان عمل کنند تا این بساط است بسا اشخاص خوش نام را اشخاص تحریک میکنند و از احساسات وطنپرستی و عواطف آنها استفاده میکنند اما وقتی سر کار آمدند اول لگد به آنها میزنند (صحیح است) اشخاصی که میآیند و پست میخواهند که نخستوزیر بشوند یا وزیر بشوند اینها به در خانه این و آن که رفتند باید هزار جور وثیقه قبلی بدهند مقروض و مدیون میشوند وقتی که آمدند سرکار باید قروضشان را به آن اشخاص بند و بستچی بپردازند و جبران کنند بنابراین نمیتوانند
مورد قبول مجلس باشند اما اگر یک نخستوزیری را شاه تعیین کرد شاه مبری از این حرفها است (صحیح است) بنابراین من میخواهم همکاران محترم را دعوت کنم به اینکه انتقاد بکنند خرابیها را نشان بدهند اما این را در نظر داشته باشند که در اینجا فقط در نفر دو مقام مؤثر است یکی شخص شاه که خیرمملکت را میخواهد یکی هم مجلس شورای ملی که حقوقی که مطابق قانون اساسی دارد میتواند اعمال کند و نباید اجازه داد این بازیها تکرار بشود و اگر تکرار شد همانطوری که به در خانه من و شما میآیند ممکن است به سفارتخانه هم بروند و باید خورد کرد این فکر را باید طرز سیاسی و رویه کار را عوض کرد و اگر عوض نکنیم به شما قول میدهم که نه ما موفق میشویم در این دوره و نه هیچ مجلسی موفق خواهد شد برای اینکه پنج، شش ماه باید صرف آوردن یک دولت بشود و پنج و شش ماه هم از روزی که آمد صرف مبارزه با آن دولت بشود (قناتآبادی- و این کار بنفع کمونیستها است) باید کارهای سیاسی و مبارزات پارلمانی را طوری کرد که اشخاصی که در کمین سقوط شاه، دولت و مجلس و مملکت و همه شما و همه وطیپرستها هستند نتوانند به مقصود برسند (صحیح است) (دکتر جزایری- و اما دولت هم بای دستگاههایش را درست کند) عرض کنم این مطالبی که من اینجا گفتم مقدمهای برای اخذ نتیجه است وضع مملکت با این حرفها درست نمیشود وقتی سر کار میآید یک وظایفی در مقابل مملکت دارد وضع امروز ایران با سه سال پیش فرق دارد ما از سال بعد سالی چندصد میلیون دلار از درآمد نفت خواهیم داشت قرضه داریم تحصیل میکنیم باید وضع اداری و وضع اقتصادی مملکت ما مورد توجه قرار بگیرد و اصلاح بشود آقایان من هیچوقت نه طرفدار یک دولتی بیخود هستم و نه مخالف هستم من اگر کار خوب از دولتی ببینم کار خوب را تأیید میکنم و کار بد را تنقید میکنم من از روزی که در مجلس آمدهام همه آقایان شاهد هستند در حضور همه به آقای نخستوزیر گفتم، آقای نخستوزیر شما آمدید سرکار در این مقام زحمت کشیدید خودتان را به خطر انداختید اینها تمام مقدمه بود برای اخذ یک نتیجه و آن نتیجه اصلاح وضع مملکت است گفتم چند نفر ناباب و بدنام شما را احاطه کردهاند همین جا گفتم به آنها اردنگ بزنید و از خودتان دور کنید (دکتر جزایری- اما نصایح شما را گوش نکردند) اجازه بدهید مطالب را باید گفت تا یک حدی هم میشود صبرکرد اما اگر وضع درست نشد ما عاشق جشم وابروی کسی نیستیم امروز وضع مملکت در یک قسمتهایی بدتراز سابق شده است و در یک قسمتهایی هم هیچ توفیق حاصل نشده است (صحیح است) این آقایان وضع اتوبوسرانی تهران را نمیخواهند عوض کنند طرز کارشان درست نیست در این هیئت دولت بسیار اشخاص خوبی هم هستند، اشخاص صحیحی هم هستند من تردید ندارم که سپهبد زاهدی، گرچه ممکن است دوستان من خوششان نیاید، نیت دادند که به مملکت خومت بکنند (صحیح است) اما متأسفانه تا کنون در انتخاب اسباب و ابزاز کار حسن تشخیص نشان ندادهاند، مأخوذ به حیا شده است بعضی از دوستان ناباب به او خیانت کردهاند سوءاستفاده کردهاند باید آنها را با کمال شجاعت از خودش دور بکند (عبدالصاحب صفایی- ممکن است بفرمایید آن فاسدها کی هستند؟) بنده میخواهم به آنها نهایت حسننیت عرض کنم آقایان تشنج به صلاح مملکت نیست حرف را با نخستوزیر مملکت باید زد باید با نهایت انصاف حرفها را زد، انتقادات را گفت. بسیاری از انتقادات وارد است اما من میگویم اگر از طریق مجلس و از طریق مراجعه و از طریق انتقاد صحیح ما عمل کنیم مجلس بهتر میتواند نظر خودش را به دولت تحمیل کند و باید نظریات و افکار صحیح و اصلاحطلبانه را به دولت تحمیل کرد در اینجا اکثریت واقعی وجود ندارد همه خواهان مملکت هستیم، همه طرفدار مبارزه بافساد هستیم تاکنون هم مبارزه با فساد نشده است خود دوستان سپهبد زاهدی معتقد هستند که این وضع باید اصلاح شود برای اینکه این وضع را اصلاح کنید باید اشخاص خوب را انتخاب کنید پریروز سه نفر به عنوان مشاور خودشان انتخاب کردند چه حسن اثری داشت دکتر مهران، دکتر نصر، مهندس طالقانی، باید دهها مث اینها بیاورید و برنامه کار باین قبیل اشخاص بدهید اشخاص خوشنامی در دستگاه دولت بیاورید که هیچکس جرأت نکند به حریم نخست وزیری نزدیک شود، اغفال کنند و منافع خودشان را تأمین بکنند من این مسائل را در نهایت حسننیت عرض میکنم امیدوارم آقایان مخالفین دولت هم رویه خودشان را بر اصول اعتدال و نزاکت قرار بدهندکه ما بتوانیم از اظهارات منطقی آنها استفاده بکنیم و اظهاراتی هم که میشود اگر چنانچه منطقی نباشد کسی قبول نخواهد کرد بنده این تذکرات دوستانه را نسبت به هر دو طرف آقایان و همه دوستان عرض میکنم (احسنت، احسنت)
رئیس- آقای رضایی
رضایی- بنده پنج دقیقه از وقت خودم را میدهم به آقای دکتر جزایری بفرمایید.
دکتر جزایری- عرض کنم بنده چون به حسننیت جناب آقای خلعتبری کمال اطمینان را دارم و میدانم این مطالب را با کمال حسننیت از نظر راهنمایی فرمودند بنده به سهم خودم تشکر میکنم اما یک مطلبی را باید خدمت آقایان و به آقای خلعتبری و همه دوستان عزیزم عرض کنم آقایان خود شاهد هستید که در بدو تشکیل این مجلس اقلیتی وجود نداشت همه برای پیشرفت کارهای مملکت و پیشرفتکارهای دولت همکاری میکردند (صحیح است) خود جناب آقای خلعتبری همین تذکراتی که امروز فرمودند در روز اول مجلس فرمودند بعضی از دوستان ایشان هم آقایان اکثریت و اقلیت فعلی، هر کس به سهم خودش یک تذکرات دوستانه داد و واقعاً از روی خیرخواهی به مملکت گفتبنده کوچک هم به سهم خودم اگرخاطر مبارکتان باشد عرض میکردم ما این تذکرات را امروز با کمال ادب و انسانیت و ملایمت میدهیم بعد هم با ادب تذکر خواهیم داد ولی خیل جدیتر و شدیدتر خواهیم داد آقایان مطمئن باشند و بنده و همه اعضای اقلیت و دوستان به خدا نظر خاصی به کسی نداریم (صحیح است) ما دلمان میخواهد این مشکلات رفع بشود اول آرام گفتیم، ملایم گفتیم خودتان تصدیق میفرمایید که اثر نکرد متأسفانه با تمام مطالبی که جناب آقای خلعتبری فرمودند در دولت فعلی یک عیب هست و آن این است که هی بایدانتقاد کرد، داد زد و فریاد زد تا یک کار جزیی را درست کنند خوب خودشان درست کنند. تا این حرفها پید نشود بنابراین در این اصل اقلیت و اکثریت و تمام مجلس شریک هستند که در دستگاه دولت نواقصی هست پس همه کمک بفرمایید که همه کمک بفرمایید که نواقص رفع بشود اگر نواقص رفع شد و دیدید که بنده و امثال بنده عرضی اینجا کردیم هر چه میخواهید بفرمایید بنابراین فکر نکنید که روی شخص به خصوص، روی غرض به خصوص هست بنده به طور اطمینان میگویم که شخصیت و غرض در بین نیست اما همانطوری که آقای خلعتبری فرمودند اگر از یک طرف کشیده بشود خودبخود کشیده میشود اصلاح کنند تا تصادم و مبارزه و معارضه از بین برود (احسنت)
رئیس- آقای رضایی بفرمایید
رضایی- یکی از عواملی که برای تشویق صادرات و ازدیاد فدرت تولید مملکت مورد استفاده قرار میگیرد طبقهبندی کارهاست در بسیاری از ممالک به این طریق صادرات کشور را تشویق میکنند و بالنتیجه سطح تولید مملکت را بالا میبرند در زمان اعلیحضرت فقید که برنامههای صحیح و دقیقی برای بالا بردن میزان صادرات کشور قدرت تولید مملکت طرح شده بود انصافاً نتیجه مطلوب حاصل شده بود و صادرات و واردات مملکت توازن پیدا کرده بود و مؤثرترین عملی که در آن موقع برای نیل به این هدف انجام شده بود طبقهبندی کالاها بود تعادل واردات و صادرات کشور مسلماً از تعارل بودجه مهمتر و عدم توازن آن برای مملکت خطرناکتر است این طریقه طبقهبندی کالاه فعلاً تاحدی در ایران اجرا میشود و از این نقشه به منظور تشویق بعضی از کالاهای صادراتی که احتیاج به تشویق بیشتری دارد استقاده میشود در حال حاضر کالاهای صادراتی و وارداتی کشور به دو طبقه تقسیم میشود آن قسمت از کالاهای وارداتی که مصرف عامه دارد و مورد احتیاج عموم است مانند قماش و دارو و کالاهایی که برای بال بردن سطح تولید مملکت الزامی است مانند لاستیک. ماشینآلات صنعتی و کشاورزی جزء کالاهای طبقه یک محسوب میشود و کالاهای غیرضروری و تجملی مانند اتومبیلهای سواری، اوازم آرایش جوراب نایلون و کروات سولکا جزو کالاهای طبقه دو محسوب میشود کالاهای صادراتی نیز مانند کالاهای وارداتی به دو طبقه تقسیم میشوند آن قسمت از کالاهای صادراتی کشور که احتیاج به حمایت کمتری دارند و قیمتهای آنها در بازارهای خارج نسبت خوب است و یا در داخله ارزانتر تهیه میشود بازار فروش در خارجه دارد و بازارهای خارجی به آن کالاها احتیاج دارند و کشورهای دیگر کمتر با آنها رقابت میکنند آنها را جزء کالاهای صادراتی طبقه یک منظور مینمایند و آن قسمت دیگر از کالاهای صادراتی که بازار فروش آنها در خارجه خوب نیست و ممالک دیگر با آنها رقابت مینمایند جزء کالاهای صادراتی طبقه دوم منظور گردیدهاند در قیمت خرید و فروش گواهینامه ارز برای هر یک از این دو طبقه تفاوتی قائل شدهاند و به این ترتیب نسبت به آن قسمت از کالاهای صادراتی که جزو طبقه دوم محسوب میشوند حمایتی میشود تا امروز دولت و بانک ملی در خرید و فروش گواهینامه ارزی کالاهای درجه دو مداخلهای نداشت بدین معنی که دولت نرخ خرید و فروش گواهینامه ارز را که معین میکرد فقط مربوط بود به نرخ خرید و فروش گواهینامه کالاهای درجه یک و نرخ خرید و فروش گواهینامه ارزی کالاهای ارزی درجه دو تابع عرضه و تقاضا بود و بدین ترتیب تشویق مختصری در حدود دلاری دو، سه ریال نسبت به آن قسمت از کالاهای صادراتی ما که فروش آن در بازارهای خارج مشکل بوده و دیگران با آن رقابت مینمایند به عمل میآمد متأسفانه شنیده میشود که دولت تصمیم دارد از ابتدای سال آینده این طبقهبندی را لغو کنند به نظر بنده این عمل صحیح نیست و این شایعه تولیدکنندگان کالاهای صادراتی را دچار هراس کرده است و اگر این خبر صحیح باشد و این تصمیم اجرا شود مسلماً قسمت زیادی از صادرات ما صدمه خواهد دید و به احتمال قوی بعضی از آنها به کلی از بین خواهد رفت و به قدرت تولید مملکت زیان خواهد رسید و بالنتیجه این تفاوتی که امروز
میان واردات و صادرات مملکت موجود است نه تنها از بین نمیرود و کمتر نمیشود بلکه با از بین بردن طبقهبندی کالاها این قاصله بیشتر میشود و مسلماً مملکت در صورت اجرای این تصمیم از نظر اقتصادی زیان قاحش خواهد دید. استدعای بنده این است که این تشویق مختصر را از کالاهای صادراتی که احتیاج زیادی بتشویق دارند دریغ نکنند و برای بالا بردن سطح تولید مملکت و ازدیاد قدرت تولید کشور مانعی ندارد که مصرفکنندگان کالای لوکس و تجملی آن کالاها را یکی دو درصد گرانتر بخرند (صحیح است)
۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان شوشتری و درخشش
رئیس- وارد دستور میشویم
شوشتری- اجازه میفرمایید؛
رئیس- سؤالی دارید؟ بفرمایید.
شوشتری- بسماللهالرحمنالرحیم خیلی متشکرم جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای دکتر مفخم معاون محترم وزارت اقتصاد ملی تشریف دارند، میخواستم استدعا کنم این سؤالی که فعلاً تقدیم مقام ریاست میکنم راجع به معادن سبزوار و سوءاستفادههایی است که میشود زودتر تحقیق کرده جواب بفرمایند تا مجلس و ملت ایران از حقایقی آگاه گردند (احسنت)
رئیس- آقای درخشش.
درخشش- سؤالی است از وزارت کشور راجع به جاده جدیدالتأسیس شمیران تقدیم میکنم
۴- بقیه مذاکره راجع به اجازه استخدام استادان خارجی دانشکدههای شهرستانها و تصویب آن
رئیس- لایحه استخدام استادان خارجی شهرستانها مطرح است پیشنهاد رسیده راجع به معلمین خارجی قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم تبصره زیر اضافه شود: دانشگاه تهران نیز مجاز است از استادان عالیمقام و مشهور کشورهای اروپا و آمریکا برای تدریس در دانشگاه تهران استخدام نماید عمیدی نوری، دکتر عدل، صارمی دکتر بینا- بیسار خوب است.
رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- عرض کنم این الیحه یکی از لوایح بسیار خوبی است که در مجلس شورای ملی مطرح است و آن اقدامی است برای بالا بردن سطح علم و دانش در این کشور بنده در خدمت جناب آقای دکتر امینی و جناب آقای صارمی استفاره کرده و پیشنهادی دادیم وآن از نظر این است که بتوانیم در دانشگاه خودمان که یکی از بهترین مؤسسات فرهنگی مملکت است و چشم و چراغ مملکت و نسل آینده را باید تربیت کنیم (مهندس اردبیلی- برای تمام شهرستانها) البته شهرستانها هم هست و نظر ما به طور کلی این بود که بتوانیم از عالمای مشهور و معروف اروپا وآمریکا استفاده کنیم برای دانشگاه که شامل مرکز و شهرستانها باشد بنده خاطرم میآید موقعی که ما در مدرسه حقوق در سی سال پیش تحصیل میکردیم معلمین حقوق ما اروپایی بودند ما جهار معلم فرنگی داشتیم که متخصص علم اقتصاد و حقوق اداری و جزایی بودند و ما تحصیل میکردیم حالا در دانشگاه ما با اینکه سطحش خیل بالا رفته، قسمت علوم و حقوق و طب زیاد شده معهذا ما هنوز از متخصصین و علماء مشهور استفاده برای دانشگاه نکردهایم و این موضوع از قراری که بنده تخقیق کردم خود دانشگاه توجه کرده و در نظر هم گرفته و با جناب آقای وزیر دارایی هم مذاکره شده و قبول فرمودهاند (وزیر دارایی- به شرط وجود اعتبار) البته بشرط وجود اعتبار قبول کردهاند دانشگاه هم بودجهاش در نظر گرفته فقط یک محوز قانونی از مجلس شورای ملی میخواهد به نظر من یک اقدام بسیار خوبی است و اگر موافقت بفرمایید ما میتوانیم سطح علم و فرهنگ خودمان را از این حیث بالا برده باشیم و چون آقایان علاقهشان این است که شهرستانها هم قید شود مانعی ندارد شهرستانها هم اضافه شود (بعضی از نمایندگان- علاوه بر شهرستانها) بله علاوه بر شهرستانها.
مهندس جفرودی- بنده یک تذکر اصلاحی دارم راجع به این پیشنهاد
رئیس- اگر پیشنهاد اصلاحی دارید بنویسید بدهید
صدرزاده- مال شهرستانها ۲۰ نفر بیشتر نیست
دکتر بینا- شهرستانها ۲۰ نفر هستند تازه قانونش گذشت
رئیس- پیشنهاد قرائت میشود توجه کنید که رأی بگیریم (مجدداً پیشنهاد با اصلاحی که به عمل آمد به شرح زیر خوانده شد) دانشگاه تهران نیز مجاز است اضافه از تعداد فوق برای شهرستانها از استادان عالیمقام و مشهود کشورهای اروپا و آمریکا برای تدریس در دانشگاه تهران استخدام نماید.
بعضی از نمایندگان- بسیار خوب است.
رئیس- بسار خوب است ولی مستلزم خرج است باید آقای وزیر دارایی موافقت کنند.
صارمی- در بودجه دانشگاه منظور شده و آقای وزیر دارایی هم موافقند
وزیر دارایی- عرض کردم در حدود اعتبار اشکالی ندارد.
رئیس- رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری نیست به کلیه این لایحه رأی گرفته میشود آقایانی که موافقند با این لایحه و اصلاحاتی که شده قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به مجلس سنا ارجاع میشود
۵- طرح و تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی دایر به اجازه استفاره از اعتبار ۱۳۳۳ راه سازه تا آخر سال ۱۳۳۴
رئیس- طرحی رسیده از طرف آقایان نمایندگان قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی وضع عمومی راههای کشور و لزوم اصلاح آن از اهم مسائل میباشد و بر کسی پوشیده نیست و چون اعتبارات ساختمانی سالهای قبل از ۱۳۳۳ که یک قسمت آن مصرف و یک قسمت آن باقیمانده است و مصرف آن در سالهای بعد محتاج به اجازه مجلس شورای ملی میباشد این جانبان پیشنهادکنندگان ماده واحده زیر را با قید سه فوریت پیشنهاد و تصویب آن را استدعا داریم ماده واحده اعتبارات راهسازی و تعمیرات سال قبل و سال جاری وزارت راه که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و قسمتی از آنها مصرف و بقیه مصرف نشده است تا آخر سال ۱۳۳۴ قابل تعهد و مصرف خواهد بود. صدرزاده، استخر، قوامی، دهستانی، صارمی، باقر بوشهری، معینزاده، احمد فرامرزی، امید سالار، عبدالرحمن فرامرزی، افشار صارقی، اسکندری، هدی، مرتضی حکمت و چند امضا دیگر
رئیس- فوریت اول مطرح است آقای صدرزاده توضیحی دارید بفرمایید.
صدرزاده- برای حفظ امنیت، توسعه تجارت و تمام مسائل عمران و آبادی احتیاج به راه است (صحیح است- احسنت) اعتباراتی در سال گذشته و سال جاری از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است برای راه ولی به مصرف نرسیده است (صحیح است) این بود که این پیشنهاد تقریم شد و گمان میکنم این مطلب مبتلا به تمام آقایان نمایندگان محترم است راجع به حوزه انتخابیهشان بنده از حضور آقانان استدعا میکنم که با این طرح موافقت بفرمایند رأی بدهند تا وزارت محترم راه بتواند از محل این اعتبار برای راههایی که محتاج به مرمت و تعمیر هست استفاره کند ضمناً این نکته را وظیفه دارم از طرف مردم فارس به عرض مجلس شورای ملی برسانم که در این مسافرتی که جناب آقای وزیر راه به فارس فرمودند مساعدتها و اقدامات مهمی برای تسطیح راههای جنوب فرمودند که قاطبه اهالی فارس از اقدامات مفید ایشان متشکرند (حسن مکرم- همه جا متشکرند)
رئیس- آقای قنات آبادی مخالفید؟
قنات آبادی- موافقم
رئیس- آقای پورسرتیپ
پورسرتیپ- موافقم
رئیس- آقای دولت آبادی مخالفید؟
دولت آبادی- موافقم؟
رئیس- آقای کیکاوسی با فوریت مخالفید؟
کیکاوسی- بله، مخالفم
رئیس- بفرمایید
کیکاوسی- بنده خیلی علاعه نداشتم در این طرف سال وارد مباحثه بشوم ولی بنده را وارد میکند چیزهایی که مشاده میکنم در این قسمت سال عرض کنم و با نهایت تأسف مخالفت کنم برای اینکه اگر هرآینه بنا باشد اعتباری تصویب بشود و از مجلس بگذرد و به موقع خودش به مصرف نرسد باید ایمان داشته باشیم که خسارتی که به مملکت وارد میشود بیش از آن چیزی است که فکر میکنیم اگر مجلس در یک اعتباراتی در یک موقع تصمیماتی بگیرد و بگویند انجام بدهید موظف هستند که بروند انجام بدهند و اگر انجام ندهند خسارت و ضررش متوجه دولت میشود بنده هم مخالف با فوریتش هستم و هم با اصل طرح مخالفم
مهدی ارباب- بنده موافقم
رئیس- یک نفر موافق صحبت کرد رأی گرفته میشود به فوریت اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد فوریت دوم مطرح است. آقای پورسرتیپ مخالفید؟
پورسرتیپ- به مخالفم
رئیس- بفرمایید
پورسرتیپ- عرض کنم این طرحی که تقدیم مجلس شده است مورد قبول همه نمایندگان است و پیشنهاد تازه و طرح اضافی هم نیست و تحمیلی هم بر بودجه نیست زیرا همین اعتبارات بوده است اما میخواستم استدعا کنم که با یک فوریت باشد (صارمی- با دو فوریت باشد یک فوریتش را پس بگیرند) اگر یک فوریتش را پس بگیرند بنده مخالفتی ندارم تا مطالعه بشود بهتر است خواهش میکنم یک فوریتش را پس بگیرند (صدرزاده- مطالعه ندارد) (قناتآبادی- اعتبار مصوب است) چرا خرج نکردند؟ لابد موانع و مشکلاتی بوده است که خرج نکردند مطالعه کنیم که چرا خرج نکردند چه مانعی دارد که با یک فوریت باشد بنده منظورم این است که با یک فوریت باشد که بهتر مطالعه بشود ببینیم چرا خرج نکردهاند.
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- بنده میخواستم تقاضا کنم در این امورمالی یک قدری مطالعه و دقت بشود البته نظر آقایان نمایندگان صحیح است آنچه در این اعتبار تعهد خرج
شده است تا آخر خرداد قابل پرداخت است و بودجه هم الان تقدیم شده است بنده خیلا میکنم که با دو فوریت آقایان موافقت بفرمایند و فوریت سوم را پس بگیرند که یک مطالعهای شده باشد که اگر برخوردی با مقررات کرد رفع اشکال بشود. فیالمجلس بنده استحضار ندارم که موضوع از چه قرار است البته اعتبار هست ولی استفاره کردن تا آخر سال ۳۴ این برخلاف مقررات مالی است تا آخر خرداد مسلم استکه قابل استفاره است دو فوریتش را تصویب بفرمایید بعد مطالعه کنیم به بینیم چه میشود (صحیح است)
رئیس- اغلب نمایندگان امضاکننده هم همین نظر را دارند (صحیح است) فعلاً رأی گرفته میشود به فوریت دوم آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده کثیری قیام نمودند) تصویب شد برای چاپ و توزیع فرستاده میشود.
۵- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به آزادی تجارت خارجی
رئیس- طرحی که از مجلس سنا راجع به آزادی تجارت خارجی آمده بود. گزارش کمیسیون اقتصاد در جلسه قبل قرائت شد. حالا کلیات مطرح است آقای درخشش بفرمایید
درخشش- بنده در یک نطق قبل از دستور عقایدم را راجع به الغاء قانون انحصار تجارت عرض کردم ولی چون وقتم تمام شده بود نتوانستم عرایضم را خاتمه بدهم بقیه عرایضم را الان عرض میکنم مخالفت من با لغو قانون انحصار تجارت خارجی به منظور پشتیبانی از اکثریت تجار شراقتمند و متدین و میهنپرستی است که همواره در کسب و کار هود عدالت و انصاف را رعایت مینمایند و مصالح مملکت را در نظر میگیرند، اسم قانون انحصار تجارت خارجی صحیح انتخاب نشده و عدم توجه به مفهوم واقعی این قانون باعث سوءتفاهمهایی میشود مخالفین اغو این قانون و از جمله این جانب طرفدار این نیستیم که تجارت خارجی واقعاً در انحصار دولت باشد بلکه طرفدار نظارت دولت در تجارت خارجی به نفع بازرگانان ایرانی و مصرفکنندگان میباشیم و معتقدیم که رشتههای معینی مانند قند و شکر و دخانیات و غیره فقط در دست دولت باشد و تاکنون نیز به همین نحو عمل شده است اینجانب با دقت کامل بیانات موافقین جدی و انشاکنندگان قانون لغو انحصار تجارت خارجی را که در مجلس سنا قرائت فرمودهاند خواندم، موافقین حدی لغو این قانون در بیانات خود حتی یک ایراد هم نتوانستند به خود این قانون بگیرند (صحیح است) و در همه جا از جواز فروشی و رشوهخواری صحبت کردهاند، انشاءکنندگان لغو قانون انحصار تجارت خارجی تمام افتضاحات مربوط به تجارت خارجی را بگردن این قانون بدبخت تحمیل کردهاند این آقایان تصریق میکنند که نظارت و حمایت از صنایع داخلی خوب و لازم است ولی میگویند دولت باید آن را با سیاست تعرفه گمرکی عملی کند من از آقایان سؤالی میکنم اگر دولت بخواهد از راه تعرفه گمرکی از صنایع داخلی حمایت کند با فسادی که به تصدیق آقایان در دستگاه وجود دارد آیا بازار قاچاق رواج نخواهد گرفت (احسنت) نتیجه این عمل آن خواهد بود که فساد را از تهران به تمام محیط کشور پهناور ایران منتقل نماییم در حقیقت فساد قاچاق را در همه جا رواج دهیم پس نتیجة بالغو این قانون علاوه بر پایمال شدن حقوقی که تاکنون دولت دریافت میداشته صنایع داخلی در نتیجه ورود مصنوعات خارجی به طور قاچاق از بین خواهد رفت. آقایان طرفدار لغو انحصار تجارت خارجی با مهارت اصل موضوع نظارت دولت را کنار گذاشتهاند و به مفاسد فرعی ناشی از این قانون نیست تکیه میکنند این استدلال آقایان مانند این است که ما بگوییم چون در دستگاههای وصولی مالیاتهای مختلف فساد و رشوهخواری وجود دارد برای جلوگیری از فساد بهتر است تمام قوانین مالیاتی را ملغی کنیم و از دریافت مالیات منصرف شویم اگر در برنامه هفت ساله تاکنون سوءاستفادههای کلانی شده و قسمت اعظم سرمایه مملکت در سازمان برنامه حیف و میل گردیده دلیل بر آن نیست که ما از یک برنامه صحیح چندین ساله عمرانی صرف نظر کنیم و برای جلوگیری از فساد جایی را که عملاً باید عمران و آبادی به وجود آرد تعطیل نماییم اگر در سازمان لولهکشی آب مثلاً سوءاستفادههایی به وجود آید نباید به خاطر جلوگیری از سوءاستفادهها از آب مشروع و تصفیه شده صرفنظر نماییم، (مهندس جفرودی- مورد استفاده نمیشود انصافاً مردم پاکی هستند) آقایان این همان قانونی است که در تنتیجه اجرای صحیح آن در زنان رضاشاه فقید نزدیک بود کشور ایران را از اکثر محصولات خارجی بینیاز کند در نتیجه اجرای صحیح این قانون و حمایت از صنایع داخلی و احتیاج به مهندس و کارشناس فنی از تمام طبقات جوانان ایرانی به خارجه اعزام شدند و پس از مراجعت به ایران ذوق و استعدادهای خود را به کار انداختند و مصنوعات داخلی ایران به سوی کمال بردند. متأسفانه محیط فعلی ایران با نداشتن وسایل تجربی لازم نمیتواند متحصصین فنی تحویل اجتماع دهد تازه مهندسینی که از دانشکده منحصر بهفرد فنی فارغالتحصیل میشوند به علت نبودن وسایل صنعتی و فنی کافی اجباراً در پشت میزهای اداری مینشینند و تحصیلات فنی خود را فراموش میکنند آنها که دم از وطنپرستی میزنند آیا صلاح میدانند که دروازههای ایران را بدون قید و شرط برروی مصنوعات خارجی باز کنند و در نتیجه ایران و ایرانی علاوه بر زیان اقتصاری هنگفت از قافله تمدن جهان فرسنگها عقب بماند (احسنت) جوانان فنی و با استعداد ما باید در پشت میزهای اداره چرت بزنند و استعدادهای خود را خفه کنند و ناظر سیل مصنوعات خارجی به ایران باشند (صحیح است- احسنت) امروز تمام کشورها تلاش میکنند برای مصنوعات خود بازارهای جدیدی تهیه نمایند ولی ما میخواهیم با لغو قانون انحصار تجارت بازار ایران را بیش از این برای ورود کالاهای بیگانگان آماده کنیم و خط بطلان بر روی مصنوعات داخلی خود بکشیم و برای همیشه از رشد و نمو استعدادهای جوانان و مهندسین ایرانی در نتیجه از بین رفتن صنایع داخلی جلوگیری کنیم دانشمندان دنیا همواره مشغول اختراعات و اکتشافات جدیدی هستند. ما حتی محیط مساعد برای درک اختراعات و اکتشافات دیگران نداریم و آنچه نیز داریم میخواهیم از بین ببریم. علاوه بر کشورهایی که ایران بازار فروش مصنوعات آنهاست میگویند بعضی از کشورها حاضرند در مقابل دریافت یک کیلو پنبه هفت متر چیت به ما تحویل دهند همچنین ژاپونیها که امسال حتی برنج ما را هم نخریدند مرتباً قماش نخی و سایر مصنوعاتی که ابداً فایده ندارد به کشور ما وارد میکنند (صحیح است) شما با این وضعی که دیگران برای خود فراهم آوردهاند و با این فسادی که در دستگاه ما وجود دارد چطور میتوانید به وسیله تعرفه گمرکی از مصنوعات ضعیف داخلی حمایت کنید. امروز ما در این کشور پهناور بیکار زیاد داریم کاری نکنید که بیش از این ولگردان و بیکارهها اضافه شوند. ما باید از دولتی صالح جداً بخواهیم که قانون انحصار تجارت را از وضع بد فعلی خلاص کند و با وضعی که در زمان رضاشاه فقید موجود بوده اجرا نماید اینکه فعلاً وجود دارد انحصار تجارت خارجی نیست (صحیح است) زیرا اگر قانون انحصار تجارت خارجی عملی میشد سیل تله موش و سایر وسایل دیگری مانند آن به کشور ما جاری نمیشد. (عبدالصاحب صفایی- در آن موقع وکلا خیلی مداخله در معاملات نمیکردند) اگر مردم شهرستانها در اثر تبعیض از سهمیه و غیره محروم میباشند این عیب قانون انحصار تجارت نیست زیرا در این قانون هیچ مادهای وجود ندارد که هم میهنانم را در شهرستانها از مزایاییکه برای تهرانیها پیشبینی شده محروم کند گناه این محرومیت نیز به گردن دستگاه فاسد است وقتی شما در نطقتان میگویید هیئت وزیران در تهران کار را خراب میکنند چگونه انتظار دارید که با ازدیاد تعرفه گمرکی جلو فساد را بگیرید و یا تصور میکنید که با بودن وزیران و دولتی که مایه خرابی است بالغو قانون انحصار تجارت کارها درست میشود. خیلی مد شده است که میگویند دخالت دولت یا تماس مأمورین دولت را با مردم حتیالامکان کم کنید البته این جمله مردم پسندی است و کاملاً صحیح است که باید کار مردم را به مردم واگذاشت اما اگر دولت نماینده و مورد اعتماد مردم باشد و در کارهایی که تماس مستقیم با زندگی مردم دارد دخالت نماید معنی و مفهوم این دخالت همان واگذاری کار مردم به مردم است. واگذاری کار مردم به مردم این نیست که عدهای نفعپرست را در کار خود آزاد بگذاریم و سرنوشت مردم را بدست آنها بدهیم. دولت منتخب مردم همواره نفع اجتماع را در نظر میگیرد اما افراد نفع خصوصی را رعایت میکنند اگر مطابق استدلال آقایان دخالت دولت را رد امور از بین ببریم به یک آنارشی یعنی نبودن حکومت یعنی هرج و مرج خواهیم رسید دنیای امروزی نوعی است که برای اصلاح هر کاری دخالت دولت لازم است و چون وضع ما طوری است که در هر کاری که دولت و مأمورینش دخالت میکنند کار خرابتر میشود عدهای وضع خراب دستگاه را به نفع خود تفسیر کرده و درصددند که دولته آنها را آزاد بگذارند تا هر بلایی که میخواهند بسر مردم بیاورند بنده از آقای وزیر دارایی این موضوع را تصدیق میخواهم نتیجه سپردن کار مردم به دست مردم طبق منظور آقایان این شد که سی هزار تن گندم را عدهای به نام نماینده خباز از سیلوی تهران خارج کردند، سند دارم و رد بازار آزاد به قیمت گزاف فروختند دو نتیجه سیلو تهران خالی شد و ایرانی که همیشه غله به خارج صادر میکرد مجبور شد از دولتهای خارجی برای مصرف داخلی گندم بخرد مردم نیز نان را که تنها مایه سد جوعشان میباشد گرانتر بخرند اگر مأمور در کار مردم دخالت نکند بعضی از کاسبهای خوب که پس از مدتی تاجرهای خوبی خواهند شد داروهای تقلبی و گوشت گراز و کله خر بخورد مردم میدهند و اگر همین مأمورین فعلی نیز دخالت کنند باز همین آش است و همین کاسه پس چاره منحصر بهفرد این است که ما برای مؤسسات دولتی سازمان ثابت و امین درست کنیم و ایمان و عقیده را جانشین بیایمانی و بیبند و باری نماییم نه اینکه قوانین مفید مملکتی را از بین ببریم.
ما باید با فساد مبارزه کنیم از پشت تریبون خود بنده و همکاران بنده عرض کرده و میکنیم که باید با فساد مبارزه کنیم
ولی این جنبه شوخی دارد به محض اینکه یک آدم فاسد را از دستگاه بر میدارند آن آدم فاسد با پولهایی که دزدیده به اروپا و آمریکا میرود و ما همه دلمان را خوش میکنیم به اینکه آدم فاسد از کار بر کنار شده است این طرز مبارزه با فساد نیست بنده اگر از پشت این تریبون گفتم با فساد میخواهیم مبارزه کنیم و نکردم و مردم دیدند که یک دزدی دزدی کرده و تعقیبش نکردند و فقط کاری که کردند او را از کار برکنار کردند این ایمانی که در مردم وجود دارد در اثر گفتن و عمل نکردن از میان خواهد رفت آقایان اگر میخواهید با فساد مبارزه کنید و واقعاً میخواهید خدمت بکنید ببینید این افرادی که به نام افراد فاسد از کار بر کنار شدهاند از دولت و مقامات مسئول بخواهید که تعقیب بشوند والا دل خوش کردن به اینکه میلیونها تومان دزدی کرده و امروز او را از پشت دستگاه برداشتهاند این مسخره است، این شوخی است. (داراب- آقای درخشش وزارت فرهنگ الان مشغول است کارگزینی وزارت فرهنگ الان مشغول است.) بله تصدیق میکنم، کاملاً صحیح میفرمایید یکی دیگر از ایرادات اصولی آقایان این است که دولت تاجر خوبی نیست آنهایی که طرفدار اصول ملی شدن صنایع و بازرگانی و غیره هستند درست به همین مناسبت که دولت تاجر خوبی نیست میخواهند دولت دخالت و یا تصدی مستقیم داشته باشد زیرا تاجر به اصطلاح برایش صرف کند محرک یک تاجر خوب بدون کوچکترین توجه به نفع مردم فقط نف شخصی و خصوصی است در صورتی که محرک دولت صالح نفع مردم میباشد شرکت سابق و گیسرسیوم لاحق بیشک تاجرهای خوبی بودند و هستند و یک صنعت ملی که باید تحت اداره و نظارت دولت باشد بری ارزان خریدن مواد اولیه تولیدکنندگان دچار بدبختی نمیکند و سعی نمینماید که بالطایف الحبل تجاری ارزان بخرد و گران بفروشد و حتی در مواردی که نفع مردم اقتضا میکند دولت مواد خام را عمداً گران میخرد و ارزان یا مفت در اختیار دیگران میگذارد مثلاً در آمریکا دولت گندم را از تولیدکنندگان کوچک به قیمت مناسب میخرد و اگر راه فروش نداشته باشد مجاناً در هندوستان و یوگسلاوی و غیره پخش میکند و به ممالکی مثل ما هم که دلسوز نداریم میفروشند (صحیح است) در موقع جنگ کارخانههای دولتی بهشهر که تاجر خبی نبودند قماش را در حدود متری چهار ریال فروختند ولی تاجرهای خوب در حدود متری چهل ریال فروختند در موقع جنگ اخیر دولت که تاجر بدی است قند و شکر را به همان کیلویی ۱۸ ریال فروخت ولی تاجرهای خوب به ۱۸ تومان یعنی ده برابر گرانتر میفروختند کارخانه داران و سفته بازانی که در موقع جنگ تاجرهای خوبی بودند و الحق تجارت خوبی کردند مالیاتی از آن سودهای سرشار ندادند و پس از جنگ با تهدید با بستن کارخانه و غیره دهها میلیون تومان از دولت مساعده و کمک گرفتند در دخانیات و سایر کارخانههای تاجر بدقانون کار کم و بیش اجرا میشود ولی در کارخانههای تاجرهای خوب زنان و دختران و کودکان معصوم و خردسال با وضعی کار میکنند که از لحاظ اصول بشری و انسانی شرمآور است. (احسنت) بانک ساختمانی زمینی را که لااقل متری چهل تومان است به کارمندان متری چهار تومان آن هم به طور اقساط میفروشد اگر این بانک دردست تاجرهای خوب بود همان زمین را به متری ۷۰ تومان میفروختند (صحیح است) (یکی از نمایندگان- متری ۸۰ تومان و ۱۰۰ تومان) اداره قند و شکر برای این که از گرانی بازار آزاد بکاهد و از افزایشی را که تاجرهای خوب همواره در نظر دارند به قیمت قند و شکر اضافه کنند جلوگیری نماید معادل پانصد میلیون تومان قند و شکر در انبارهای خود نگه میدارد تا تاجرهای خوب نتوانند بازار قند و شکر را در دست گیرند و نرخ آن را بالا ببرند بنابراین دولت نباید تاجر خوبی باشد بلکه باید مدیر خوبی باشد و در مواردی که دولت مدیر خوبی نیست باز هم برای مردم از سفتهبازان محتکر قابل تحملتر است همه کوشش ما باید این باشد که دولتی روی کار باشد که مدیر خوبی باشد اما باید دید چه اشخاصی از دولتی که مدیر بدی است استفاده میبرند همان سفته بازانی که با باب کردن رشوهخواری و ترویج فساد قوانین را به نفع خود به کار میاندازند و حتی مثلاً به قول جناب آقای نیک پور در تصویبنامههای هیئت وزیران تأثیر میکنند از بدی اوضاع و فسار دستگاه استفاده میبرند آنها با یک دست با دادن رشوه ادارات دولتی را خراب میکنند و بادست دیگر با استفاده از قانون کیسه گل و گشاد برای بازرگانی قند و شکر و غیره میدوزند و در عین حال از فساد و رشوهخواری دستگاه که مولود اقدامات خودشان است داد و فریاد راه میاندازند برای اینکه رشوه کمتر بدهند و و سود زیادتر ببرند توده مردم که از فساد دستگاه استفاده نمیبرد از فساد رنج میبرد از فساد همان هیئت مخصوص استفاده میبرد هر شخص منصفی میتواند قضاوت کند که اگر انحصار قند و شکر و دخانیات نبود تاجرهای خوب قیمت آنها را بکجا میرساندند افتضاحی که تاجرهای خوب در شرکت تلفن به وجود آوردند هنوز فراموش نشده است (ارباب- از این افتضاح حالا بدتر شده است) خلاصه میکنم که خوشتختانه دولتها تاجر خوبی نیستند ولی متأسفانه در نتیجه توطئه تاجرهای باصطلاح خوب دولتها اداره کننده خوبی نیز نیستند ولی اگر ما میل داریم ملت زنده و مستقلی باشیم باید جرأت و اراده داشته باشیم دولت و دستگاه متناسبی به وجود آوریم که ادارهکننده خوبی باشد آقایان که مخالفت با دولت مخالفت با وجود دولتها نیست هر دولتی یا خوب یا بد بودجه متعادلی باید داشته باشد اگر ما با یک دولتی مخالف هستیم این دلیل بر این نیست که ما بگوییم دولتی نباشد باید دولت باشد، بودجهای داشته باشد که مملکت را بگرداند البته باید تعدیل بودجه را جداً بخواهیم و عمل کنیم ولی در فکر این باشیم که کار دستگاه راه بیفتد تا بتواند بودجه را عدیل کند و این مسئولیت را به دولتی بدهیم که اراده و جرأت تعدیل داشته باشد ما میخواهیم که دولت از قرضه برای بودجه صرف نکند. میخواهیم از عواید نفت یک شاهی خرج بودجه نکنیم میخواهیم به حقوق ما و کارمندان و کارگران اضافه شود در عین حال میدانیم که بودجه چند صد میلیون تومان کسر دارد حال اگر بیاییم با انصراف از انحصار قند و شکر و تریاک و غیره میلیونها تومان از عایدات انحصاری دولت را حذف وضع بودجه دولتی چه میشود؟ آیا اینگونه اعمال در خرابی وضع اقتصاری ما مؤثر نخواهد بود و ما را از به وجود آوردن یک اقتصاد ملی منحرف نخواهد کرد و اینگونه انحرافات به نفع سرمایهداران خارجی تمام نخواهد شد. مخالفین به مناسباتی که روشن است میگویند در زمان رضاشاه فقید اوضاع و احوال و شرایطی بوده است که انحصار تجارت خارجی را ایجاب میکرده است من در یک نطق قبل از دستور در گذشته با صحت علوم دقیقه نشان دادم که آن اوضاع و احوال نه تنها از بین نرفته بلکه تشدید و تقویت هم شده است (صحیح است) میگویند در انگلستان تجارت آزاد است مسئله در سر حدود معنی آزادی است ما نگفتیم در ایران دولت متصری تمام صنایع باشد میگوییم باید برحسب قانون انحصار که در حقیقت انحصار نیست نظارت کند یکی از روزنامهنگارانی که پس از جنگ به انگلستان مسافرت کرده حکایت میکند که یکی از مدیران کارخانه اتومبیلسازی است به روزنامهنگاران ایرانی گفته بود (من بدون اجازه دولت نمیتوانم یکی از این اتومبیلهای کارخانهام را به خود اختصاص دهم باید صادرات انگلستان بالا رود) معنی آزادی این است. اما در کشور ایران که به اصطلاح طبق قانون تجارت خارجی هم آزاد نیست هزاران اتومبیل آخرین مدل به خاطر تفنن و تفریح اشخاص بیمت پایمال کردن حقوق و منافع میلیونها مردم زحمتکش این سرزمین به دست همانها که با قانون انحصار تجارت مخالفند و در عین حال خودشان نماینده انحصاری شرکتهای خارجی میباشند به کشور ایران وارد میشود در کشور انگلستان و سایر کشورهای آزاد جهان که آزادی به مفهوم واقعی وجود دارد در زمان بروز جنگ اخیر طبق قانون مخصوصی سرمایهداران و ثروت مندان به خاطر نجات مملکتشان همه چیز خود را به اختیار دولت گذاشتند و مانند بعضی از رجال و سرمایهداران بیشخصیت ما که همه نوع از این کشور متمتع میباشند در موقع بروز خطر جنگ با ماشینهای آخرین مدل خود فرار نکردند در کشورهای آزاد در زمان جنگ رزق و روزی مردم را احتکار نکردند و به چند برابر قیمت نفروختند. آن آزادی که منظور نظر بعضی از اشخاص سود پرست میباشد بزرگترین خطر را برای یک اجتماع و یک ملت به بار خواهد آورد. اما در جواب آن آقایانی که برای کشیدن حصر امنیت به دور منافع خود فوراً به حر به تهمت متوسل میشوند و اگر کسی بگوید مثلاً قند و شکر باید در انحصار دولت باشد فوراً او را طرفدار فکری خاص معرفی میکنند باید عرض کنم در دنیای آزادی که همین آقایان به هیچوجه به اصول آن پابند نیستند و فقط از کلمه «آزاد» به نفع خود استفاده میکنند پس از جنگ کلیه صنایع خود را ملی کردند مثلاً در انگلستان حزب کارگر در موقع زمامداری خود برنامه ملی کردن را که وعده داده بود عملی ساخت و حزب محافظهکار نیز پس از روی کار آمدن تغییر چندانی نداد و با طبیعت جامعه مقتضیات و ضروریات آن روی موافق نشان داد به همین مناسبت حکومت خود را ادامه میدهد آقای شوم پتر پروفسورا کونومیپلی تیک انیور سیتههاروارد کتابی به نام (کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی) نوشته است که مجله معروف (روو- پلی تیک- اپارلمانتر) آن کتاب را اساسیترین یا عمیقترین کتاب عصر معاصر نامیده آقای فین مدیر مدرسه ملی علوم سازمان اقتصاری و اجتماعی پاریس آن کتاب را به فرانسه ترجمه کرده است در صفحه ۴۵۵ آن کتاب چنین مینگارد «اقتصاد آزاد دنیای قدیم بطرف یک اقتصاد مطابق نقشه پیش میآید رجعت به اقتصاد آزاد پیش از ۱۹۱۴ غیر ممکن است» این پروفسور عالیمقام میگوید اساس و پایه اقتصاد آزاد واژگون گردیده و لزوم دخالت دولت در تنظیم و نظارت در امور اقتصاد ضرورتی غیر قابل اجتناب گردیده سراسر این کتاب علمی عمیق و دقیق قرن بیست از اینگونه افکار اشباع شده است که متکی به آمال و مطالعات
عینی است. سودپرستانی که در ایران اینگونه افکار را مضر میدانند بدانند که نسل جوان دنیای آزاد در دانشکدهها به وسیله اینگونه پروفسورهای عالیمقام که مورد احترام اکثریت نزدیک به تمام افکار عمومی آن کشورهاست هدایت و ارشاد میشوند در آنجا آن گونه دانشمندان را به کمونیسم منتسب نمیکنند و عملاً به تودهایها خدمت نمینمایند در صورتی که پس از جنگ اخیر اگر حزب توده توانست در ایران عدهای را بفریبد فقط به خاطر نفع صلبی و سودپرستی همین افراد بیاصلاع که جز نفع خود چیز دیگری را نمیبینند و از دنیا بیخبرند بوده است، اولیا خائن حزب توده برای فریب مردم ساده همواره ظلم و تعدی عدهای نفعپرست و متجاوز به حقوق مردم را به رخ میکشند و مردم را میفریبند (اردلان- کیها هستند؟) و الّا اگر این افراد از خدا به خبر وجود نداشتند محال بود حتی یک نفر ایرانی متدین و پاک سرشت در مقابل نغمههای شوم مزدوران خارجی از شدت استیصال سر تسلیم فرود آورد
رئیس- آقای درخشش وقت شما تمام شد.
درخشش- دو سه سطر دیگر باقی مانده است. اجازه بفرمایید الساعه تمام میشود.
رئیس- بفرمایید
درخشش- از دوران جنگ به این طرف همواره حزب توده به بهانه مبارزه با هیئت حاکمه زمینه به دست آورده و هیئت حاکمه فاسد به بهانه غلبه بر حزب توده سودجویی خود را به ملت ایران تحمیل میکند این دو هر کدام متناوباً علت وجودی دیگری را تشکیل میدهند. قابل توجه اینجا است آقایانی که مخالف انحصار دولت هستند خودشان نماینده منحصر به فرد انحصارهای بزرگ خارجند که کالاهای آنها را در ایران بدون رقیب میفروشند مثلاً اگر در گذشته برای ورود و فروش فلان اتومبیل که آقای عمرو و یا زید نماینده منحصر به فرد آن هستند به طور فورمالیته فقط چند صد عدد مجاز بود وارد کند حالا با لغو شدن آنچه آقایان (سهمیه بازی) مینامند میتوانند بدون حساب هر چه بخواهند به نفع انحصارهی خارجی به فروشند خلاصه مطلب این است که ایران بین رفابت سیاسی و اقتصادی دو بلوک شرق و غرب در موقعیت حساسی قرار دارد و معرض حمله و هجوم اقتصادی بزرگترین قدرتهای صنعتی است که دقیقترین نقشههای اقتصادی برای تسخیر اقتصادی و سیاسی جهان در دست دارند علاوه بر اینها قدرتهای صنعتی و اقتصاری بیمانندی مانند اقتصاد ژاپن و آلمان و فرانسه هر کدام در ایران ذینفعاند در مقابل این قدرتهای عظیم نقشه معلوم نیست بازرگانان و اقتصاد ضعیف و بدون نقشه ایران چه مقاومتی میتوانند بکنند ما باید یک نقشه وسیع و دقیق و به طور خلاصه یک برنامه اقتصاد ملی داشته باشیم و قانون انحصار تجارت خارجی نیز یکی از عواملی باشد که دولت این برنامه اقبصاد ملی را به کمک آن ممیزی کرده و صاحبان سرمایه و صنعت و بازرگانی ایران را حمایت و تشویق و توسعه دهد و از رقابتهای خطرناک خارجی جلوگیری کند. من عقیده بیک برنامه اقتصاد ملی دارم که منافع طبقات سوم به اضافه بازرگانان و کسبه و بازاریان شرافتمند را حفظ کند طبقات کارگر و دهقان و بازرگان و صاحبان صنایع که منصف هستند همه باید وحدتی در مقابل سرمایههای مهاجم خارجی تشکیل دهند دولت باید این طبقات و اصناف را حمایت کند. قانون انحصار خارجی یکی از اهرمهای نیرومندی است که باید صنایع و بازرگانی را حمایت کند ما در دنیای کنونی موقعیتی داریم ولی داشتن یک موقعیت و یک امکان یک مسئله است و اراده و جرأت استفاده از آن موقعیت مسئله دیگر این موقعیت ممکن است به ضرر ما و یا به نفع ماتمام شود اگر اراده و نتشه داشته باشیم استفاده میکنیم اگر بینقشه بودیم غیر تسلیم شدن و تسخیر شدن انتظار دیگری نباید داشته باشیم عقیده من این است که این طرح به کمیسیون برگردد و با استفاده از نظر صاحبنظران طرح لغو انحصار دنیای آزادی و مطلق و بینظمی و هرج و مرج. از این آزادی مطلق ایرانیان استفاده نمیکنند بلکه آنهایی که نیرومندند و وسایل بیشتر دارند استفاده میکنند
رئیس- پیشنهاد سکوتی از طرف آقای بزرگ ابراهیمی رسیده قرائت میشود (بهبهانی- احسنت)
(به شرح زیر قرائت شد)
بنده بزرگ ابراهیمی پیشنهاد سکوت لایحه آزادی تجارت خارجی را مینمایم بزرگ ابراهیمی
رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی بفرمایید.
بزرگ ابراهیمی- بنده به این منظور تقاضای سکوت کردم که به عقیده ناقص خودم فکر میکنم (صحیح است- صحیح است) صحیح است باز هم بفرمایید صحیح است. من (یک نفر از نمایندگان- دولت موافق نبود) دولت ساکت بود اگر موافق نبود ساکت نبود. در نتیجه این طرح آخرین جزیی سرمایهای عقیدهام این است که اگر این آزادی را با این وضعی که دولت آورده است برای ما (یکی از نمایندگان- دولت نیاورده) این طرح سنا را دولت آورده که در این مملکت مانده است به عقیده بنده این آزادی تجارت از بین خواهد برد (صحیح است) (کاشانیان- اشتباه میفرمایید) من یک مثل کوچک برای آقایان میآورم یک نفر تاجر سوری به نام کتایه مدتی در این مملکت به نام نماینده کارخانه دوج مشغول تجارت بود (نراقی- ناجر نبود اول شوفر بود) استدعا میکنم توجه بفرمایید این آدم بعداً آمد در اواسط جنگ یک قراردادی با کمپانی دوج بست برای ده سال که سود حق انحصاری نمایندگی مال من باقیش مال کمپانی حالا هم که آن ده سال تمام شده آمده جور دیگر استفاده میکند (صحیح است) (یک نفر از نمایندگان- مالیات هم نمیدهد) آمده است اتومبیل دوج را با اینکه فاکتورش ۱۶۰۰ دلار است ۲۱۰۰ دلار باین مملکت فرستاده است. در دست یکی از همکاران خود ما دو تا فاکتور هست یک ۱۶۰۰ دلار یک ۲۱۰۰ دلار هر دو را هم نماینده اطاق بازرگانی دولت آمریکا رویش قسم خورده اکه این درست است فکر کنید کتانه در لبنان نشسته و با این وضع از این مملکت از هر اتومبیلی پانصد دلار میخواهد سود ببرد (احسنت) از این بگذریم، توجه به عرضم بفرمایید قسمت دوم من یک روزی عرایضی کردم اتفاقاً در ضمن عرض مطالب نام آقای حاجی علینقی کاشانی را بردم من به او ارادت دارم همه از او و عملیات او تمجید میکنند، شخصاً از او غذر میخواهم مخصوصاً روی سخنم به جناب آقای خرازی است و تقاضا میکنم به این عرض بنده توجه کنند، من دیدهام در آذربایجان نمایندگان یک تاجر مقیم تهران پشم را با معدل ۳۶ ریال از زارع خریدند آوردند اینجا تحویل این آقا دادند این آقا صادر کرد به آمریکا فروخت به ۵ دلار و سی سنت و به بانک ملی ایران هم ۱۵۰ سنت تعهد داد.
رئیس- آقا در پیشنهاد سکوت ۵ دقیقه میتوانید صحبت کنید اینها مربوط به پیشنهاد شما نیست
بزرگ ابراهیمی- بنده تقاضای وقت اضافی میکنم ۵، ۶ دقیقه
رئیس- در پیشنهاد سکوت تقاضای وقت اضافی نمیشود کرد، حالا بفرمایید.
بزرگ ابراهیمی- و از این پنج دلار و سی سنت سه دلارو هشتاد سنت بلوکه کرد ۱۵۰ سنت هم از مکزیک به موجب یک لیسانس پارچه آورد به سیف خرمشهر ۷ ریال و سه عباسی طبق فاکتور بعد متری ۴ تومان فروخت، آقایان قسم به خدا رضاشاه کبید دستگاه انحصار تجارت خارجی درست کرد با منافع او برای مملکت تولیدات درست کرد، راهآهن ساخت به تاجر مهلت نداد پولسرا ببرد در سفتهبازی مجبور شد کارخانه آورد ولی امروز شما میخواهید با این لایحه ثروت مملکت را از بین ببرید (صحیح است) پس بنده استدعا میکنم با پیشنهاد سکوت موافقت بفرمایید لایحه برگردد به کمیسیون (احسنت).
رئیس- آقای صفایی بفرمایید.
عبدالصاحب صفایی- متأسفانه آقای بزرگ ابراهیمی حتی یک دفعه به خودشان زحمت خواندن این لایحه را ندادهاند (بهبهانی- چرا، ؟) زیرا اگر این زحمت را کشیده بودند (بهبهانی- از کجا میفرمایید؟) دلیل را عرض مکنم اگر ملاحظه میفرمودند معلوم یشد که در این لایحه صحبت از آزادی تجارت نیست، صحبت از نظارت در تجارت است (داراب- پس چه عمل لغوی است؟) و بعد چون در اصل موضوع نباید وارد بشویم میخواهم استدعا کنم که آقایان توجه کنید ماده سوم را بخوانید که ملاحظه بفرمایید صحبت از آزادی تجارت نیست صحبت ازنظارت و محدودیت است در این جا در ماده سوم نوشته است دولت میتواند در هر موقع با رعایت این قانون ورود یا صدور هر کالایی که از لحاظ مصالح اقتصادی کشور لازم بداند برای مدت معینی با تصویب شورای عالی اقتصاد ممنوع و یا مجدداً آزاد سازد فهرست اجناس ممنوعالورود و ممنوعالصدور باید برای اطلاع عامه منتشر شود. داراب- چرا اول لغو میکنید بعد میآورید (درخشش- از همین ماده سوم سوءاستفاده میکنند همین خطرناک است)
رئیس- آقای درخشش شما نیم ساعت حرف زدید چرا نمیگذارید حرفشان را بزنند.
صفایی- پس بنابراین این بحث در آزادی تجارت نیست صحبت در نظارت دولت است چون با وضع قانون فعلی، جواز فروشی میشد و یک عده معین میتوان ستند از تجارت این مملکت با خرید و فروش جواز استفاده کند ولی با این طرح از عمل جواز فروشی جلوگیری شده است نه از آزادی تجارت.
رئیس- آقای صفایی در اصل موضوع صحبت بکنید
صفایی- اما موضوع دوره اعلیحضرت فقید را که مثال زدندکاملاً صحیح است، در دوره اعلیحضرت فقید کاملاً این اصول رعایت میشد و دلیلش این بود که نمایندگان محترم مجلس مداخله در کار نمیکردند
رئیس- رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای بزرگ ابراهیمی آقایانی که با پیشنهاد یکوت موافقند قیام بفرمایند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد. آقای صدرزاده بفرمایید
صدرزاده- جناب آقای درخشش در ضمن بیانشان فرمودند که اگر من راجع به انحصار تجارت صحبت کنم ممکن است به من تهمت برنند که من افکار انحرافی دارم در صورتی که چنین چیزی نیست و حتی اگر ایشان تظاهر به این انحرافات هم بکنند کسی باور نمیکند و اگر بنده هم الان راجع به آزادی تجارت صحبت میکنم هیچ کس قطعاً نسبت به من نخواهد داد که یک فرد سرمایهدارای حمایت میکنم (صفایی- شما سرمایه معنوی دارید) و این حرفه را میزنم این موضوع یک مسئله اقتصادی است که در مجلس طرح میشود و این هم ابتدا از طرف آقایان نمایندگان مجلس سنا طرح شده مربوط به دولت نیست (یک نفر از نمایندگان- دولت قبول دارد)، احساسات موافق و مخالف دولت در اینجا نباید راه پیدا کند یعنی به مصلحت نیست فقط از نظر اصول باید موافق و مخالف صحبت کند آقایان نمایندگان محترم هم در این باب فکر کنند مطالعه کنند هر کدام به هر طرف قضیه که به مصلحت مملکت هست اتخاذ رویه کنند البته جناب آقای وزیر دارایی و معاون مخترم وزارت اقتصاد که به افکار آنها اعتماد دارم نظریات خودشان را نسبت به این طرح ایراد خواهند فرمود و مجلس را روشنتر خواهند کرد بنده دراین باب یادداشت نکردم که از روی آن بخوانم و آنچه را که اینجا عرض میکنم از یک خاطراتی است که در ذهن دارم و یک مشاهداتی است از قانون انحصار تجارت در شهرستان خودمان ابتدا مضار و منافع این را بحث میکنم و میسنجم که آیا الغا قانون به این کیفیتی که کمیسیون اقتصاد مخصوصاً پیشنهاد کرده است به صلاح است یا خیر، اصولاً در مسئله اقتصاد دو فکر امروز در دنیا حکومت میکند یک فکر این است که تمام کسب و کار در دست دولت باشد و فکر دیگر اینکه مردم در انتخاب کار و شغل و مسکن و سایر چیزها باید آزاد باشند، ماشق دوم را پذیرفتهایم (چند نفر از نمایندگان- شق ثالثی هم وجود دارد) حکومت ما و آئین ما دین اسلام آزادی کسب و کار و رژیم شق دوم را اختیار کرده است بنابراین موافق اصولی که عرض کردم انحصار تجارت، انحصار کسب و کار برخلاف اصول آئین و رژیم حکومت ما است مگر اقتضایی پیش بیاید که به حکم الضرورات قبیح المحظورات در یک شرایط معین برخلاف آن اصل عمل کنیم، در زمان سلطنت شاهنشاه فقید این طور پیش آمد که مصادف شد با بعد از جنگ اول اوضاع جهان تغییرات فاحش پیدا کرد دولی که با ما طرف تجارت بودند رژیم آنها عوض شد سبک آنها تغییر کرد وضع مملکت ایجاب کرد که بسیاری از دولتها که با ما طرف تجارت بودند با ما ترک تجارت بکنند صادرات ما را نپذیرند و سعی کنند که واردات خودشان را بر ما تحمیل کنند البته در شرایط آن روز ما هم ناچار بودیم که قانون انحصار تجارت را به کار بندیم و از فرستادن متاع خودمان به خارج حمایت کنیم و صادرات را تشویق کنیم و از واردات به مملکت خودمان جلوگیری کنیم و خلاصه تجارت را به صورت انحصار بیاوریم حالا دو مطلب است اولاً اینکه آن شرایط به آن شدت امروز وجود دارد یاخیر؟ و در ثانی باید دید که این قانونی که در این جا به عنوان آزاد تجارت هست آن نکات حساس که منظور نظر آقا است و فواید اجتماعی و اقتصادی دارد تأمین کرده است یا خیر اگر تأمین کرده است میتوانیم به آن رأی بدهیم و اگر نکرده است نمیتوانیم به آن رأی بدهیم قانون انحصار تجارت مصوب تیر ۱۳۱۱ یک فوایدی را برای مردم در بر دارد اول آنکه تقسیم عادلانه مابهالاحتیاج مردم این مملکت است، قند و شکر سیگار، چای اینها از مواد مابهالاحتیاج عمومیاست دولت در آن موقع در نظر داشت که آن را به نحو عادلانه ما بین مردم تقسیم کند دوم حمایت از صنایع داخلی، سوم تثبیت ارزش ریال در مقابل اسعار خارجی، چهارم کاهش واردات و افزایش صادرات، آقایان من تصور میکنم اینیک موضوعی است که به حیات اقتصادی مملکت ما بستگی دارد نه از باب اینکه من علاقه دارم و آقایان علاقه ندارند نه حرف موافق و مخالف را گوش بدهید و از روی بصیرت رأی بدهید و هرگاه از صحبت من خسته شدهاید من حاضرم خاتمه بدهم، متأسفانه در آن موقع که ما به شدت احتیاج داشتیم به این که مابهالحتیاج عمومی به طور عادلانه ما بین مردم قست بشود دستگاه دولت نتوانسته است این عمل را انجام بدهد یعنی آن فایدهای که از آن قانون مورد نظر بود به موقع اجرا دربیاید، حکایت تقسیمبندی و جیرهبندی قند و شکر را آقایان فراموش نکردید قند و شکر به نام رعایا و دهات یک من شش تومان از دولت گرفته میشد و در بازار سیاه یک من ۵۰ تومان فرخته میشد (صحیح است) و همه از این قند و شکر استفاده میکردند جز گروه انبوه رعایا و مردمان فقیر و بیچاره دیگر اینکه راجع به تثبی ارزش ریال من در این باب بحث زیادی نمیکنم ولی آقایان تغییراتی که در ارزش ریال و اصلاحاتی که در قسمت اسعار در ظرف این مدت داده شده ملاحظه فرمودهاید پس این قانون انحصار تجارت و این مأمورین اجرا نتوانستند حتی این نتیجه را هم برای ما به دست بیاورند، اما حمایت ازصنایع داخلی، حمایت از صنایع داخلی اینطور است که دولت یک عدهای از کارخانهجات و عده معدودی کارفرماها را آزادی عمل داد و به آنها فرصت داد که متاع خودشان را به هر قیمتی که میل دارند بر طبقه مصرفکننده تحمیل کنند و در نتیجه این وضع مشاهده کردیم که یک عده معدودی در سراسر ایران متمول و میلیونر شدند و گروه انبوهی از مردم دچار فقر و فنا شدند (درخشش- حالا هم سرمایهدارها این قانون را تحمیل کردهاند) این کلمه حمایت از صنایع داخلی یکی از آن کلمات و جملاتی است که به دهان میگذرد و مفهوم خودش هم بسیار خوب است، اما حمایت از صنایع داخلی، راهش را نباید اشتباه کرد راهش این است که دولت از خزانه عمومیحمایت کند و به آنها کمک بدهد قرضهای طویلالمدت به آنها بدهد وسایل کار را در اختیار آنها بگذارد وسایل آسایش و بیمه اجتماعی کارگر را فراهم کند تا ارباب صنایع داخلی بتوانند متاع داخلی را به مقدار زیاد و به قیمت مناسب در اختیار مردم بگذارند این حمایت از صنایع داخلی نیست که یک عدهای کارفرما به جان یک گروه انبوهی از مردم بیفتند و اسم آن را هم بگذارند حمایت از صنایع داخلی این حمایت از صنایع داخلی نیست این حمایت از چایکاری نیست که چای را به قیمت ارزان مأمورین از کشاورزان بخرند و بگذارند در انبارها بپوسد و پوسیده آن را به قیمت گزاف بخورد مردم بدهند حمایت از چایکاری این است که به رعیت چایکار مساعده بدهند، کارخانه چایسازی در اختیار او بگذارند، متاع او را در خارج و داخل مملکت برایش بازار پیدا کنند و به مصرف برسانند این را میگویند حمایت از صنایع داخلی، پس معلوم شد که در آن رزها، شاید اوضاع ایجاب میکرده است، مقتضیاتی بوده که دولت تجارت را تا حدی در انحصار داشته باشد، اما دولتهای وقت نتوانستند از آن قانون به منفعت مردم استفاده کنند فقط یک نتیجه داد که یک مرتبه عده بسیار محدود ثروتمند شدند و عده بیشماری هم فقیر و بیچاره و تفاوت طبقاتی ایجاد شد (صحیح است) و خطر از اینکار برای مملکت پیدا شد، یک عده بیچاره یا بایستی راه سلولهای زندان را بپیمایند یا در آتش فقر و فاقه بسوزند این اختلاف طبقاتی از اینجا پیدا شد، بعد در مرحله دوم جواز بازی است این جوازها در مرکز یعنی تهران به دست یک اشخاصی فروخته میشد بیچاره مردم شهرستانها را از تمام این مزایا محروم میکردند شما میبینید که در ظرف ۱۰ سال چقدر بر مردم تهران افزوده شده است اینها همان مردم شهرستانها هستند که از کسب و کار بازماندند ناچار شدندکه جلای وطن کنند و به این شهر و آن شهر بروند، من دو خاطره دارم یکی از بوشهر یکی از شیراز، از موقعی که این قانون انحصار را به عقیده خودشان به سود تاجرا میکردند حالا من این دو خاطره را به عرض آقایان میرسانم آن وقت هرطور صلاح دانستید قضاوت کنید اما خاطره اول در سال ۱۳۰۵ اولین مسافرتی که بنده رفتم به بوشهر خدا شاهد است صدها تجارتخانه صدها مغازه تجارتی در آنجا بود شاید بیش از ۵۰ هزار نفر به کسب و کار اشتغال داشتند (احمد فرامرزی- یک گدا نبود) چند سال بعد از برقراری آن قانون به آن شهر مسافرت کردم باور بفرمایید غیر از ۵، ۶ هزار نفر جمعیت که پای رفتن نداشتند دیگر کسی آنجا نمانده بود و طبقه متمکنین به شیراز و تهران آمده بودند و فقرا از بیچارگی به خارج از ایران رفته بودند این اولین اثری بود که از قانون انحصار تجارت در یکی از نواحی فارس مشاهده کردم باوز بفرمایید که اگر یک عاملی برای تخریب بوشهر و انحطاط بوشهر و خاموشی فعالیت تجاری آن بندر به کار میرفت به قدر این قانون انحصار تجارت تأثیر نداشت (اردلان- در تمام بنادر اینطور است) جناب حاج عزالممالک اردلان در همان اوقات در فارس مأموریت داشتند صدق عرایض بنده را تأیید و تصدیق میفرمایند (اردلان- صحیح است) اماخاطره دیگر باز در یکی از نقاط فارس رفتم در یک نقطهای که نزدیک بود در همان موقعی که جیرهبندی بود با قاضی دادگاه استان شب به یک دهی وارد شدم، در آن ده جز نان جو هیچ چیزی وجود نداشت صبح که از ده بیرون آمدیم خدا شاهد است این عین حقیقت است تمام بچهها ساتر عورت نداشتند و این اطفال معصوم مثل کرم در خاک میلولیدند من پرسیدم مگر اینجا قند و شکر و چای نیست؟ گفتند که قند و شکر و چای ما را در شهر میفروشند و میخورند گفتم پارچه چی، گفتند به ما ندادند معلوم شد این قانون که باید مابهالاحتیاج عامه مردم بدبخت را تأمین کند فقط مورد استفاده چند نفر شده است و آن بیچارههای فلکزده روحشان از این قسمت خبر ندارد آنها بودند و نان جو، نه دوا، نه قند و شکر و نه قماش هیچ چیز نبود، خوب یک قانونی که ۳۰ سال از عمرش گذشته در یک شرایط خاصی وضع شده و ما جز نتایج و تجربیات تلخ نتیجهای از آن نداریم قانون دیگری که جایگزین آن میکنیم ممکنست جبران آن خرابی را بکند پس عقل و ذوق سلیم و وجدان حکم میکند که ما این قانون انحصار تجارت را لغو کنیم و این قانونی که مطرح است به جای آن بر قرار نماییم (مسعودی- صحیح است، احسنت) این قانون به نظر بنده نوعی از آزادی تجارت است قانون آزادی تجارت نیست، من گمان میکنم که برای جناب آقای درخشش یک اشتباه موضوعی ایجاد شده است، این قانون نوعی از آزادی تجارت است بعد در مواد هم بحث میکنیم چون من به نام موافق هم در اصل قضیه یعنی در کلیات اسم نویسی
کردم و هم به نام موافق در مواد که بعداً صحبت خواهم کرد و روشن میشود برای جنابعالی که این طرح نوعی از آزادی تجارت است نه تمام آزادی تجارت، امیدوارم فرصتی برسد که دستگاه دولتی ما بتواند نظارت صحیح در امر اقتصاد بکنند و بتوانیم آزادی را به تمام معنی اجرا کنیم مداخله دولت در تجارت، این مورد اتفاق تمام اقتصادیون است که دولت تاجر خوبی نیست، زارع و مالک خوبی هم نیست (صحیح است) حالا بنده جسارت نمیکنم در اینجا گاهی اتفاق میافتد که گفته میشود دولت هم بد تاجری است و هم بد زارعی است حداقل این است که تاجر خوبی نیست و زارع خوبی هم نیست دلیل آقایانی که طرفدار انحصار تجارت هستند دو مطلب است یکی این است که میگویند اگر این مالها به دست افراد افتاد گرانفروشی میکنند این مطلب را درست توجه بفرمایید من اطلاع دارم درسی سال قبل از این تاجرهای قند که وقتی قند میفروختند (آن وقت قند دو گونی داشت) نفع تاجر پول یکی از آن دو گونی بود قند را به قیمتی میفروخت که پول آن گونی نفعش بود اما حالا به بینیم در جواز و انحصار که بهش میدهند چه نفعی دارد هر چه بهش بدهند میگوید کم است چقدر بدهند تا بس باشد معلوم نیست آن فواید زیاد نتایج سوءانحصار تجارت است جناب آقای ممقانی و جناب آقای لسانی بیاناتی در این مورد در مجلس سنا فرمودهاند به طوری که آقای لسانی در اداره انحصار دخانیات وقتی برای بررسی رفتهاند در آنجا شنیدهاند (من در آن جزوهای که انتشار پیدا کرد در مذاکرات مجلس سنا دیدم) سیگار اشنو بسته لی ۵ شاهی برای دولت تمام میشود (وزیر دارایی- اشتباه است) ده شاهی یک قران بیشتر نیست دولت سه قران میفروشد در صورتی که میبینیم مابهالاحتیاج عامهگران فروخته میشود شاید دولت هیچ تقصیر ندارد که این کار را میکند از لحاظ مضیقه مالی است چون بودجه را از طیق مالیات مستقیم که نمیتواند تأمین کند سیگار را به چندین برابر قیمت میفروشد، پس بیان انتقاد نسبت به این قانون به عنوان اینکه ممکن است تاجر به قیمت کم بخرد و زیاد به فروشد چندان معلوم نیست نکته دیگر مربوط به حمایت از صنایع داخلی همانطور که عرض کردم این نیست که فرصت بدهید به یک عده کارفرا و ارباب صنایع که مال خودشان را به قمت گراف و منافع زیاد به مردم به فروشند (داراب- این ربطی به قانون انحصار تجارت خارجی ندارد) حمایت از صنایع داخلی این است که دولت وسایل تولید را به قدر مصرف مملکت فراهم کند کارخانه بگذارد در اختیار آنها وام به اشخاص بدهد ولی در فروش هم نظارت کند، کنترل نماید تا اینکه اجحاف نکنند هر کدام که متاع بیشتری تهیه کردند جایزه بدهد و تشویق کند تا به این وسیله سطح تولید و نوع تولید و کیفیت و کمیت تولید را بالا ببرد نه اینکه باز یک راهی باز کند که یک عدهای استفاده نامشروع ببرند این آن مطلبی است که مورد توجه است اما از لحاظ قانون کمیسیون محترم اقتصاد ملی که معلوم است از اشخاص بیسار بصیر مجلس در امر اقتصاد تشکیل یافته است تمام ملاحظات لازم را در این باب کرده است اولاً تریاک و قند و شکر و بسیاری از چیزها کماکان در انحصار دولت است پس آن نگرانی آقای درخشش بر طرف میشود و نکته دیگر این است که به دولت اجازه میدهد هر موقع که مقتضی میداند هر نوع مالالتجارهای را که مشابه آن در مملکت تولید میشود ورود آن را ممنوع کند امروز احساس کرده که در مملکت پارچه به قدر کافی تهیه میشود ورود پارچه را ممنوع کند رسمان همینطور سایر موارد همینطور، پس بنابراین حمایت از صنایع داخلی بر طبق یک اصول علمی در این قانون پیشبینی شده است و من تصور میکنم که با مقایسه وضع سابق و وضع حاضر و اجرای قانون انحصار و اجرای این قانون، این طرح متضمن رفاه و آسایش مردم خواهد بود. به علاوه ۲۰ سال ما قانون انحصار تجارت را عمل کردیم (خرازی- ۲۵ سال) و غیر از پشیمانی و ضرر و زیان نتیجهای نبردیم یک سال هم بگذارید که باین قانون بردید اجازه بدهید که ادامه داشته باشد. (ارباب- صحیح است) (خرازی- احسنت) (محمدعلی مسعودی- این را میگویند آدم بیغرض.) (عبدالصاحب صفایی- و با منطق)
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- علت عرایضی که بنده میخواهم خدمت آقایان عرض کنم دو ارتباط است یکی ارتباط اقتصاد با وزارت مالیه است که اینکار هم با مالیه ارتباط پیدا میکند و دیگر این که تز بنده در دکترا مربوط به انحصار تجارت خارجی بود، بنابراین بد نیست حالا برای روشن شدن ذهن آقایان یک مختصری برای آقایان عرض کنم و مضار آن لایحه و اشتباهی که در آن وقع شده عرض کنم لااقل تز بنده این بوده و خیال میکنم اشتباهی شده (بهبهانی- مضار این لایحه را میخواهید بفرمایید؟) مضار آن انحصار تجارت خارجی و منافع این لایحه را عرض میکنم. عرض کنم که بنده در تز خودم اینطور استدلال کردم و خیال میکنم اشتباه هم نبود که انحصار تجارت در آن زمان مولود یک وضع خاصی بود یعنی همسایگی ما با کشور شوروی (درخشش- مگر حالا همسایه نیستیم؟) و وجود سیستم انحصار در آن کشور ما را ملزم کرد که در ایران این رویه را پیش بگیریم و اگر اشتباه نکنم خیال میکنم که از حیث تعرفه گمرکی و این قبیل چیزها آزادی عمل مثل امروز نبود که ما یک وسایلی پیدا کنیم که از آن راه بتوانیم جلوگیری کنیم که مفاسدی که ممکن است از آزادی حاصل نشود به این جهت در آن زمان قانون انحصار تجارت خارجی به وجود آمد، خواستم توجه آقای درخشش را جلب کنم که انحصار تجارت اگر به آن معنی که آقا در نظر دارند اجرا بشود باید تمام واردات و صادرات در اختیار دولت باشد تا اگر واقعاً استفادهای میشود برد از راه انحصار داخلی و خارجی عمل بشود و الّا انحصار تجارت که ما عمل کردیم، البته در زمان مرحوم رضاشاه یک صورت بهتری داشت، به تدریج از بین رفت، آن شرکتهایی که در آن زمان به وجود آمد که یک قسمت هم خود بنده به مناسبت ریاست گمرک و مدیریت اقتصاد وزارت دارایی در جریان بودم آن شرکتها هم خوب عمل نکرد، شرکت پشم و پوست و پنبه تمام اینها که بود روی هم رفته به طوری که شاید و باید عمل نشد دلیل آن هم این است که اگر بخواهیم انحصارات خوب عمل شود یک تشکیلات خوب و قوی میخواهد و الّا اگر تشکیلات صحیح و درستی نداشته باشید قطعاً نتیجه عکس گرفته میشود (داراب- پس تشکیلات را درست کنید.) جناب آقای داراب اگر بخواهیم تشکیلات را درست کنیم همینطور نمیشود همین را که داریم بتوانیم درست کنیم آن پیشکشمان که بنده یک تشکیلات سوسیالیستی به تمام معنی بدهم که بتواند این انحصار را کاملاً اجرا کند بنابراین به نظر بنده بین آزادی تجارت و نظارت در آن باید یک تفاوتی گذاشت، بنده هم صرفدار صددرصد آزادی تجارت نیستم یعنی آن آزادی که لطمه به محصولات داخلی و تولیدات کشوز بزند منتهی باید دید که از چه راهی آن منظور را میشود تأمین کرد بدون اینکه دچار مضار آن بشویم، چون انحصار تجارت خارجی به آن معانی که به وجود آمد در عمل انحراف پیدا کرد و یواش یواش یک محل درآمدی برای دولت شد که گفت این جنس در انحصار من منتهی این انحصار را واگذار کرد به فلان شرکت و فلان مقدار هم حق انحصار گرفت. این یواش یواش قلب ماهیت پیدا کرد و به این صورتی که الان هست درآمد بنابراین من خیال میکنم که نظریات جناب آقای درخشش را میشود با نظریات موافقین این طرح تلفیق کرد (عبدالصاحب صفایی- اگر آقای داراب بگذارند) آقای درخشش نظرشان این است که یک کشوری که از نظر اقتصاد عقب است مثل ایران این نمیتواند تمام درها را باز بگذارد که خارجیها هر جنسی را بخواهند وارد کنند در این مملکت و تولیدات داخلی از بین برود، بنده همانطور که جناب آقای خلعتبری تذکر فرمودند راجع به چای داخلی حداکثر مقاومت را کردم الان هم نظرم این است که اگر افراد داخلی چای را گرانتر بخورند بهتر از این است که جنس را از خارج بیاوریم (نمایندگان- احسنت) من معتقدم که یک مملکتی اگر تولیدش را به هر قیمتی زیاد نکند از نظر اقتصادی سلامت نیست و چون بنده دو مرتبه وزیر اقتصاد ملی بودهام میخواستم به آقایان عرض کنم سهمیههایی که اول هر سال منتشر میکنند الان هم ادعا میکنند که در آن خیلی دقت میشود، این سهمیه یک چیز مسخرهای بیش نیست یعنی اگر یک مملکتی بود که از حیث مصرف آمارش معین بود و از حیث تولید آمارش معین بود این سهمیه یک معنی و مصداقی پیدا میکرد، متأسفانه در این مملکت نه میزان مصرف معین است نه میزان تولید خود آقای دکتر مفخم اینجا تشریف داردند و آن وقت هم معاون وزارت اقتصاد ملی بودند چندین ماه در آن اداره سهمیه زحمت کشیدیم که به بینیم احتیاجات مملکت از حیث محصولات خارجی چیست، چه مقدار در داخله تهیه میشود کمبودش را تا مصرف، جزء سهمیه بگذاریم، هر وقت این سهمیه را گذاشتیم به تدریج مال آمد و گفتند بازار در مضیقه است و سهمیه را آن قدر اضاقه کردند که اگر از روز اول آزاد میگذاردند بهتر بود، بنابراین در سایه قانون انحصار تجارت و سهمیهبندی متأسفانه حمایتی که از محصولات و مصنوعات داخلی باید میشد نشده، برعکس الان هم که یک عدهای حمله میکنند به قانون انحصار تجارت خارجی آنها هم نباید زیاده روی کنند و تمام این مفاسد را گردن قانون انحصار تجارت بگذارند، بنده خواستم فرمایشات جناب آقای صدرزاده را اصلاح کنم که بندربوشهر و لنگه فقط از نقطهنظر به وجود آمدن قانون انحصار تجارت از بین نرفت وقتی که بندر خرمشهر و راهآهن باز شد و وسیله راهآهن در این مملکت راه افتاد طبعاً آن بنادر از رونق افتاد (صدرزاده- آن یکی از عوامل بود) بله یکی از عوامل است و بنده خیال میکنم تصور نفرمایید که اگر این لایحه را تصویب فرمودید بلافاصله آن بنادر بر میگردد به حال اولش (یک نفر از نمایندگان- این شد وزیر خوب آقا) بنابراین بنده خیال میکنم که باید عجالتاً هدف و انتظاری که ما از قانون انحصار تجارت داریم یعنی حفظ و حمایت مصنوعات داخلی این را معین کاووسی نیل به آن را در نظر بگیریم.
بنده شخصاً معتقدم که در همه جا در تمام دنیا فلسفه وجود تعرفه گمرکی و گمرک برای همین است، گمرک فقط برای تحصیل درآمد نیست، گمرک و تعرفه گمرکی در همه جای دنیا باید آن رل اقتصادی خودش را بازی کند، به این جهت میگویند تعرفه فلان جنس تعرفه حمایت کننده است و الّا اگر این معنی را نداشت نمیگفتند که تعرفه لیبرال است یاتعرفه حمایت کننده پروتکتور است بنابراین از راه حمایت گمرکی یعنی تعرفه گمرکی باید محصولات داخیلی را حمایت کرد. جناب آقای درخشش فرمودند که اگر بخواهیم آزادی تجارت بدهیم قاچاق سرتاسر مملکت را برمیدارد از راه سهمیه هم عین همین است چون الان قانون انحصار تجارت برقرار است خوب و بدش را کاری نداریم، یک قسمت از اجناس مصابق قانون انحصار تجارت ممنوع است یک قسمت هم مطابق تعرفه گمرکی ممنوع است فرض بفرمایید اسباب بازی و مشروبات الکلی ممنوع است و الان همین اجناس پر است توی بازار، بقیه ممنوعات سهمیهای است پس بنابراین ممنوعیت یا یک تعرفه گمرکی ممنوع کننده پرویکتو باشد از نظر قاچاق اثرش یکی است وقتی گفتند تا آن قدر تعرفه بالا باشد که مانع باشد از ورود جنسی یا اصلاً نباید از نظر قاچاق علیالسوی است، بایستی برای قسمت قاچاق یک تدابیر دیگری کرد که این چه از راه سهمیه چه از راه گمرک تفاوتی ندارد، بنابراین خواستم عرض کنم آقا نگرانی نداشته باشید که از راه تعرفه قاچاق زیاد نمیشود اگر واقعاً یک اشخاصی باشند که اولاً میزان حمایت را تعیین کنند که فلان جنس داخلی چه میزان حمایت لازم دارد (صدرزاده- و نوع حمایت) و نوع حمایت را تا آن میزان را در تعرفه قائل بشویم چند نفر از آقایان اینجا تشریف دارندکه راجع به کارخانهجات اصفهان هم آقایان علاقه مندند و هم دولت همیشه نهایت علاقه را داشت اما با کمال تأسف موفق نشد بنده دو مرتبه وزیر اقتصاد بودم چندین بار این آقایان را خواستم آوردم تهران که تعیین کنید جنس شما قیمت تمام شدهاش چقدر است و تفاوت قیمتش با جنس خارجی چیست که این میزان حمایت را ما برای شما تأمین کنیم ولی آقایان نتوانستند حساب بدهند بنابراین به نظر بنده تشویق و تولید محصولات داخلی یک راه اساسیتر و عملیترش این است که باید این کارخانهجات روی یک اساس عملی و فنی باشد بنده جسارت میکنم خدمت آقایان هنوز این کارخانهجات که حساب صنعتی ندارند و نمیتوانند معین کنند که یک متر پارچه قیمتش چقدر میشود و چقدر باید کمک کرد که به قول آقای صدرزاده به آنها کمک کنیم بنابراین همنطوری که فرمودید عجالت رل دولت در این قسمت نسبت به این لایحه طوری است که باید این دو نظر را تلفیق کند که درهای مملکت باز شود و بنده هم مطلقاً موافقت نمیکنم و دولت هم موافقت نمیکندکه هر کس هرچه دلش خواست بیاورد و بدون بند و بار باشد همانطوری که در مقدمه قانون تصریح شده است با رعایت قوانین ارزی علتش این است که جناب آقای درخشش آن قسمت انحصار یک نظر غائیش این بود که توازن بین واردات و صادرات کشور باشد یعنی مملکت از نقطهنظر توازن بدهکار نباشد این را ما گذاشتیم که با رعایت قوانین ارزی باشد یعنی آنهایی که میخواهند وارد کنند باید ارزش را بخرند و آنهایی که صادر میکنند تعهد ارزی بسپارند که توازن به هم نخورد اگر قانون ارز به هم میخورد و چون رعایت ارزی شده بنده به آقایان قول میدهم که این توازن به هم بخورد پس بنابراین به نظر بنده از حیث توازن اشکالی ندارد، حالا راجع به اصل قانون که فرمودند اگر به این صورت تصویب شود صددرصد آزادی خواهد شد که مملکت را به مخاطره میاندازد البته جناب آقای دکتر مفخم نظریاتی دارند که شاید در بعضی از آن مواد نظریات تأمین شود و آنچه که مربوط به انحصارهای دولتی است که قانون خاصی دارد و درآمدش راهم پیشبینی کردیم تا وقتی از راه گمرک تأمین نشده ما کماکان خواهیم کرد و این درآمد تأمین است بنابراین انجصار قند و شکر انحصار تریاک انحصار دخانیات کماکان به جای خودش محفوظ است (درخشش- در لایحه قید نشده) و اگر تصریح ندارد باید تصریح کرد این به جای خود محفوظ اما راجع با سایر قسمتها دولت این اختیار را برای خودش حفظ کرده که اگر روزی بنا به مقتضیاتی ناگزیر شد که ورود جنسی را ممنوع کند یا حدودش را کم کند این اختیار را خواهد داشت جناب آقای درخشش جنابعالی یک مقایسهای فرمودید بین زمان جنگ و صلح اگر زمان جنگ پیش بیاید مثل همه جای دنیا، حتی تمام دولتهایی که صددرصد طرفدار آزادی تجارت هستند قوانین و مقررات استثنایی وضع میکنند و تمام فعالیت مملکت را تحتنظر دولت میگذارند (درخشش- به غیر از ایران) خوب آن را باید درست کرد ولی علیایحال این قسمت مقررات ارتباطی با مقررات زمان جنگ ندارد، آن حق همیشه برای دولت محفوظ است که تمام این قسمتها در اختیار دولت باشد و هر وقت لازم شد قانون برای محلس میآرد که اینها در انحصار دولت باشد و به عقیده بنده همانطوری که آقایان تذکر فرمودند در عمل از این قانون انحصار متأسفانه استفادهای نبردیم جز یک مقداری بدنامی که بدبخت وزارت اقتصاد ملی همیشه در این کار متهم است (عبدالصاحب صفایی- صرف اتهام هم نیست) چون وقتی بناشد ما آمدیم که سهمیه بدهیم با اینکه سهمیه در عمل آزاد است همیشه دچار این زحمت شدهایم که سهمیه را به کی بدهیم و چه جور بدهیم. در مملکتی که اعمال نفوذ هست، فشار هست آقا اطمینان داشته باشید آن سهمیه را هم به اشخاصی میدهند که آنها هم استحقاق ندارند یا اشخاصی میآیند سهمیه را میگیرند بعد واگذار میکنند به آن تاجر واقعی که یا واردکننده است یا صادرکننده است برای اینکه خودشان نمیتوان ند این کار را بکنند، بنده معتقدم حالا نمیدانم تا چه اندازه صحیح است و در عمل چه صورتی پیدا کند این قانون، تمام اشخاصی که سرمایه کوچک دارند از بین میبرد (چند نفر از نمایندگان- صحیح است) حالا صحیح است بنده نمیدانم تا چه حد صحیح است و کار را میگذارند بدست اشخاصی که سرمایه بزرگ دارند اولاً اگر آقایانی که مخالف کارتل وتر است هستند به بنده حمله نکنند، بنده خیال میکنم در دنیای امروز بایستی سعی کرد که سرمایههای بزرگ را به کار انداخت و یا لااقل سرمایههای کوچک با هم جمع شوند که یک سرمایه قابل توجهی بشود (صدقی- به شرطی که سرمایههای بزرگ سرمایههای کوچک را نخورند) که با آن بشود تجارت کرد آقای صدقی اگر سرمایه بزرگ به دست اشخاص منصف بیفتد و در مملکت تشکیلات صحیح باشد اینطور نمیشود علیایحال بنده خیال میکنم آقایان تجار خودشان وارد هستند سرمایه کوچک نتیجهاش این میشود که این مالی که وارد میکنند باید گرانتر به فروشند برای اینکه خرجش زیادتر است و توسعه تجارتش کمتر است اگر در مملکت یک تشکیلاتی باید باشد که منافع مردم را در نظر بگیرد به نظر بنده آن سرمایههای بزرگ در کار دولت هم بهتر است (دکتر جزایری- در تمام دنیا سرمایههای بزرگ دولتها را میآورند و میبرند) خوب در ممالکی که از ما خیلی قویترند اشخاص سرمایه دار که نفوذ سیاسی دارند خواه نا خواه تأثیر در دولتها دارند اگر میخواهید سیاست را در دست فقرا بیندازید بنده هم موافقم ولی در هر حال در همه جای دنیا آن اشخاصی که یک مقدار سرمایه داراتر هستند عالمتر هستند و فاضلتر هستند (عبدالصاحب صفایی- آقای دکتر جزایری مشمول این قسمت هستند) همیشه یک عدهای را دنبال خودشان میکشانند آنها بالاخره اعمال نفوذ در کار دولتها میکنند بنابراین بنده خیال میکنم از نظر کلیات این مطلب به اندازه کافی روشن شد و جناب آقای صدرزاده داد سخن را دادند و یک مقدار از بار بنده را سبک کردند علیایحال اگر آقایانی هم هستند که نظریاتی دارند ممکن است این را در قسمت مواد بفرمایند و اصلاحاتی که لازم است بشود که ما یک عملی نکنیم که خدای نکرده این دستاویز و مستمسک برای یک اشخاصی بشود که بیایند کاری بکنند و ما بعداً دچار زحمت بشویم همین الان آقای دکتر مفخم یک تذکری ببنده میدادند که اگر کشورهایی خواستند دپلینک بکنند و از راه دپلینک محصولات ما را صدمه بزنند ما در مقابل آنها را بگیریم علیایحال بنده خواستم عرض کنم که این قانون قانون آزادی تحارت به آن معنی واقعی نیست قانون انحصار هم نیست بین آزادی مطلق و انحصار مطلق یک قانونی است که میشود گفت یک اقتصاد دیریژهای در این مملکت به وجود میآورد (درخشش- خوب دولت لایحهاش را بیاورد) به هر حال یک مطلبی هست که دولتها باید همیشه وظیفه خودشان را در ارشاد اقتصاد انجام بدهند حالا اگر تصور میکنند بحثی است جداگانه ولی باید قانون طوری باشد که هم تأمین نظر مردم را بکند و دولت هم طوری اجرا کند که نظر مقنن که رفاه و آسایش مردم است تأمین شود حالا اگر دولتها در وظیفه خودشان تصور میکنند و تخلف میکنند آن بحثی به قانون نیست
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه دستور همین طرحی که از مجلس سنا رسیده است ادامه خواهد داشت
(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت