تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۳۳۳ نشست ۸۹»
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۳۳۳ نشست ۸۹) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
− | + | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸ | |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | جلسه ۸۹ |
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه دهم بهمن ماه ۱۳۳۳ | ||
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری. مهندس جفرودی. پناهی | ||
+ | |||
+ | ۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقای شوشتری | ||
+ | |||
+ | ۴- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | ۵- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تحصیل اعتبار از دولتین انگلستان و آمریکا | ||
+ | |||
+ | ۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس دو ساعت و ده دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه- آقایان: امیدسالار، شادلو. سعیدی. سلطانی. شیبانی. کیکاوسی. مشایخی. دکتر سعید حکمت. صفاری. کریمی. سنندجی. حشمتی. بهبهانی. | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: اریه. صادق سرمد. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: جلیلوند ۳۰ دقیقه. دکتر عمید ۳۰ دقیقه. اردلان ۳۰ دقیقه. تجدد ۳۰ دقیقه. عبدالحمید بختیار ۳۰ دقیقه. فرید اراکی ۴۵ دقیقه. رضائی یک ساعت. ثقةالاسلامی یک ساعت. اکبر یک ساعت. صرافزاده یک ساعت و ۱۵ دقیقه. مهندس شاهرخشاهی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. میراشرافی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. دهقان یک ساعت و سی دقیقه. بزرگ ابراهیمی یک ساعت و سی دقیقه. تفضلی یک ساعت وسی دقیقه. فرود یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. سلطانمراد بختیار یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. دولت آبادی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. دکتر شاهکار دو ساعت. نقابت دو ساعت و پانزده دقیقه. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: قراگزلو ۳۰ دقیقه. کاشانی ۴۵ دقیقه. تیمورتاش ۴۵ دقیقه. کی نژاد یک ساعت و ۴۵ دقیقه. اخوان یک ساعت و ۱۵ دقیقه. برومند یک ساعت و ۳۰ دقیقه. دکتر حمزوی یک ساعت و ۳۰ دقیقه. | ||
+ | |||
+ | رئیس- نسبت به صورتمجلس نظری نیست؟ آقای مرآت اسفندیاری بفرمایید | ||
+ | |||
+ | مرآتاسفندیاری- شرحی دفتر یاران شهر کرمان حضور مقام ریاست مجلس شورای ملی عرض کردهاند و به بنده دادهاند که تقدیم کنم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیار خوب. آقای شوشتری نظری دارید بفرمایید | ||
+ | |||
+ | شوشتری- اولاً میخواستم استدعا کنم که آقایان توجه کنند، چون صورتمجلس بعضی اوراقش طوری چاپ شده که قابل قرائت نیست، دیگر این که در سؤالی که بنده پریروز کرده بودم جوابی که داده شد موضوعی که گفته شد به طور مبهم بود، باید توضیح بدهم که عرض من این بود که مجلس شورای ملی از تبصره پیشنهادی منظورش این بود اشخاصی که سه مرتبه سابقه دزدی دارند و پرونده برای آنها تشکیل شده باید به محکمه سارقین مسلح بروند و همان مجازات درباره آنها اجرا شود که از این راه جلوی دزدی و جیببری گرفته شود، این توضیح بنده بود | ||
+ | |||
+ | رئیس- در صورتمجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری مهندس جفرودی- پناهی | ||
+ | |||
+ | رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای دکتر جزایری بفرمایید | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- بنده با اطمینان به وطنپرستی عموم آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی و تمام ایرانیان و با اجازه آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میخواهم یک مطلب اساسی مملکتی را به عرض آقایان وملت ایران و جهانیان برسانم و چون یقین دارم در این مطلب همه آقایان با من شریک و سهیم هستند استدعا میکنم که توجه خاص و عنایت مخصوص بفرمایند که این مطالب به عرض همه آقایان برسد و چون یک مطلب قانونی است که بایستی از نظر حقوق بینالمللی مورد توجه قرار گیرد بنده مطالب را یادداشت کردهام و از برای اینکه از دیوارها و سرحدات حقوق خارج نشوم عین یادداشت را به عرض آقایان میرسانم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | همکاران محترم- نمایندگان مجلس شورای ملی امروز با اجازه آقایان میخواهم یکی از مهمترین مسائل سیاسی کشور عزیز خود را به عرض مجلس محترم شورای ملی و ملت و دولت ایران برسانم مسئلهای که تمام افراد این کشور از زن و مرد و کوچک و بزرگ از هر طبقه و دسته نسبت به آن علاقمند بوده و همه و همه در بیان این مطلب با اینجانب سهیم و شریکند و در حقیقت صدای قلبی ملت ایران است که به وسیله این جانب به گوش جهانیان میرسد و آن عبارت از این است که بحرین جزء لاینفک و عضو جدا نشدنی خاک عزیز کشورم ایران است (صحیح است- صحیح است) (ارباب- مسلم است) همکاران محترم در این موقع که دنیای آزاد سعی و کوشش میکند که اختلاف و سوءتفاهمات بین ملل را رفع کرده و همکاری وصمیمیت واقعی بین آنان ایجاد نماید و یقیناً این امر بدون تصفیه حسابهای حقه و تأمین حقوق واقعی ملل مقدور نیست لازم دانستم که به عرض جهانیان و ملل آزاد برسانم که قسمتی از خاک ایران بدون جهت و سبب مدتی است که به جبر و اعماق قدرت غیر مشروع رابطه ظاهریاش با سایر قسمتهای کشور ما قطع شده است در صورتی که همیشه و حتی در این مدت محدود رابطه واقعیاش با سایر قسمتهای کشور برقرار بوده است. ساکنین این جزیره که ایرانی پاک و خالص و برادران عزیز ما میباشند همیشه رابطه خود را با ایران حفظ کرده و خود را ایرانی دانسته و جزیره خویش را جزو لاینفک کشور ایران دانسته و میدانند (صحیح است) (صدقی- ایرانی هست) بنابراین با وضع کنونی که ملل آزاد جهان دست همکاری به طرف یکدیگر دراز میکنند و میخواهند که با جلب و تشویق همه ملل از کوچک و بزرگ دنیای آزادی بسازند که در آن عدل و انصاف و حقپرستی و عدالتخواهی و رعایت حقوق افراد و ملل از کوچک و بزرگ و مقاومت در مقابل ظلم و تجاوز حکومت کند و ملت ایران هم برای همکاری و ایجاد چنین دنیایی که در آن سعادت خلق و حفظ حقوق ملل تأمین شود و از هرگونه تجاوز جلوگیری به عمل آید بذل مساعی کرده و مینماید لازم است به اطلاع جهانیان و ملل آزاد و حکومتهای آنان برسانیم که ملت ایران میخواهد که موانع ارتباط کشور با یک قسمت از خاک خود یعنی جزیره بحرین مرتفع گردد (احسنت) و انتظار دارد که قدرتهایی که تاکنون خود مانع این امر بودهاند پیش قدم در رفع این مانع گردند و با این عمل ثابت کنند که راستی میخواهند که ملل صمیمانه با یکدیگر همکاری کنند و در این همکاری حقوق حقه همه ملل از کوچک به بزرگ محفوظ میماند و اگر در نتیجه سوء سیاستهای گذشته ظلمی به ملتی وارده آمده است در دنیای جدید و همکاری تازه آن ظلم مرتفع خواهد گردید و حق به حقدار خواهد رسید. (شمس قناتآبادی- احسنت) گرچه دولت انگلستان خود بهتر از هر کس میداند که بحرین جزء لاینفک ایران بوده و میباشد و اعمال نفوذ او چه در ابتدا به وسیله کمپانی هند شرقی و چه بد مستقیاً به وسیله قوای بحری و اعمال نفوذهای غیر مشروح نظامی و سیاسی جدایی ظاهری موقتی بین این جزیره و خاک اصلی ایجاد کرده است معذالک برای اینکه جهانیان و ملل آزاد حکومتهای آنها و مخصوصاً آنهایی که میخواهند همکاری بین ملل را تمشید و تقویت کنند از حق قانونی و مشروح ایران و تاریخچه این امر اطلاع حاصل نمایند و بدانند که تقاضای ایران کاملاً تطبیق با حقوق بینالمللی کرده و هر دادگاه بیطرف بینالمللی و هر قاضی بصیر و آشنا به حقوق و امور بینالمللی با اطلاع از ادله ما که به طور مختصر تشریح میگردد حق را به جانب ایران خواهند داد و تصدیق خواهند کرد که در این مدت با زور و اعمال قدرت نظامی و سیاسی مانع اعمال حق حاکمیت ایران در این قسمت از کشور خود شدهاند و برای تأمین عدالت بینالمللی باید رفع این ظلم بشود (صحیح است) و بحرین متصل به کشور ما در خود گردد (صحیح است احسنت) ضمناً از عموم نمایندگان محترم و هموطنان عزیز ممکن است از جزئیات این امر اطلاع نداشته باشند تقاضا میشود که به عرایض این جانب توجه فرموده و بدانند که حقوق ما مبتنی بر دلایل قطعی میباشد و باید یک صدا از دولت بخواهند که با کمال جدیت و متانت و تدبیر نسبت به احقاق حق ایران اقدام نماید (صحیح است) و اقداماتی کند که موانعی که در راه اعمال حق حاکمیت ایران بر بحرین است مرتفع گردد. اما تاریخچه و سوابق امر- دولت انگلستان که به قوه قهریه مانع اتصال و ارتباط بحرین به کشور اصلی خود ایران میباشد ادعا میکند. دولت انگلستان سه ادعا میکند میگوید در سال ۱۷۸۳ شیخ بحرین شورش کرده است چون از نظر قانونی بینالمللی یکی از عوامل و ادلهای که ممکن است خاکی را از خاکی جدا کند شورش است و ثانیاً در ۱۸۲۰ شیخ بحرین قراردادی با انگلستان بسته و از آن سال انگلستان بحرین را یک واحد مستقل شناخته است و رابطه سیاسی پیدا کرده (نورالدین امامی- بیجا کرده غلط کرده) (کاشانی- از این کارهای خطا انگلستان زیاد کرده است) و ثالثاً از ۱۸۲۰ به بعد دولت انگلستان حق حاکمیت ایران را بر بحرین نشناخته است (امامی- برای خودش کرده یک غلطی کرده بحرین مال ایران است ولش کن) جناب آقای امامی وقتی حرف حق و حساب داریم که با حقوق بینالمللی دنیای متمدن و آزاد تطبیق میکند چرا دعوا کنیم ما حرف حسابمان را میزنیم بنده ادعای آنها را با ادله که تطبیق با قوانین بینالمللی میکند رد میکنم و ۵ دلیل مثبت میآورم که بحرین مال ایران است. اما تاریخچه و سوابق امر: به نظر اینجانب با در نظر گرفتن تاریخ و سوابق این امر و اسنادی که در وزارت خارجه ایران و حتی آرشیو وزارت خارجه انگلستان وجود دارد بنده در اینجا باید عرض کنم که اسناد سیاسی در آرشیوهای هر وزارتخانهای یه قرنی نیم قرنی در اختیار همه گذاشته میشود و یکی از دوستان بنده این اسناد را تهیه کرده که بنده در پشت تریبون از ایشان تشکر میکنم که در تهیه این اسناد به من کمک کرده است و امیدوارم همیشه موفق باشد. با این اسناد و دلایلی که عرض میکنم به سهولت این ادعاهای واهی و باطل مردود قرار میگیرد- چه آشنایان بتاریخ استعماری انگلستان و شروع فعالیت کمپانی هند شرقی در خلیج فارس و اقیانوس هند به خوبی میدانند که کمپانی هند شرقی برای ایجاد پایگاه برای خود و دولت انگلستان و اعمال نفوذهای سیاسی و اقتصادی و تجاری در خلیجفارس و اقیانوس هند پس از ورود و نفوذ در این دریاها در هر کجا که توانست انقلابات و تحریکات و اختلافات ایجاد نمود تا به مفاد تقسیم کن حکومت نما برای خود جای پایی باز کند در بحرین هم در آن تاریخ تحریکاتی کرده است ولی هیچگونه شورشی که به موازین حقوق بینالملل بتواند موجد حکومت جدیدی در بحرین شود وجود نداشته است (صحیح است) چه اولاً در فاصله بین سال ۱۷۸۳ و ۱۸۲۰ از طرف شیخ بحرین نامههای عبودیت و انقیاد به حکومت و درباره ایران نوشته شده است و حامل یکی از این نامهها شیخ علی نامی بوده که از طرف شیخ بحرین نامه را به دربار فتحعلی شاه آورده و شیخ بحرین خود را تابع سلطنت ایران دانسته است در تمام این مدت سکه بحرین به نام فتحعلی شاه بوده و نمونهای از این سکه حتی در وزارت خارجه انگلستان وجود دارد در تمام این مدت تمام شیوخ خلیجفارس پادشاه ایران را مالک بحرین دانسته و سلطان ایران را سلطان بحرین خواندهاند. به علاوه در سال ۱۸۰۵ که اعراب وهابی به بحرین دستاندازی و حمله کردهاند از طرف فتحعلی شاه قشون به بحرین برای دفع آنها فرستاده شده است و بالاخره باید یادآور گردید که در این مدت خود انگلستان انجام هر قراردادی را با بحرین منوط به تصویب شاه ایران میدانسته است با ادله نامبرده به خوبی ثابت میشود که ادعای اولیه انگلستان که در بحرین شورش شده است صحیح نیست و مردود است چه در این مدت رابطه بین ایران و بحرین برقرار بوده و بحرین جزو حکومت ایران بوده است. ثانیاً برای رد ادعای ثانی انگلستان مبنی بر اینکه از سال ۱۸۲۰ بحرین با دولت انگلستان قرارداد داشته است میگوییم قراردادی که در سال ۱۸۲۰ با بحرین بسته شده است قرارداد دولت انگلستان با بحرین نیست بلکه قرارداد کمپانی هند شرقی با بحرین است و به طوری که میدانیم کمپانی هند شرقی در موقعی که در خلیجفارس و اقیانوس هند نفوذ کرده از نظر بسط نفوذ تجارتی و اقتصادی خود با هر شیخ و خان و راجع به هر قراردادی بسته است و این نوع قراردادها هیچگونه ارزش حقوقی بینالمللی ندارد (صحیح است) چنانچه در محاکمه بینالمللی مکرر نسبت به این نوع قراردادها اعلام بیاثری گردیده است و حتی در قراردادهایی که مشابه قرارداد با بحرین از طرف کمپانی هند شرقی بسته شده بوده است در محاکم داوری از نظر قرارداد بین دول بلااثر تشخیص گردیده است (صحیح است) به علاوه باید بگوییم که با اینکه در سال ۱۸۲۰ شیخ بحرین با کمپانی هند شرقی قرارداد بسته است بازخود را تابع ایران میدانسته است چنانچه در سال ۱۸۶۹ (توجه به این سند بفرمایید) شیخ وقت بحرین طی دو نامه مفصل یکی به عنوان ناصرالدین شاه و دیگری به عنوان حسامالسلطنه عبودیت و انقیاد خود را اعلام داشته و در نامه که به عرض ناصرالدین شاه رسانیده است مخصوصاً تذکر داده و نوشته است که اظهر من الشمس است که بحرین جزو لاینفک ایران بوده و میباشد و تعهد کرده است که مالیات بپردازد و این سند در وزارت خارجه ایران ضبط میباشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر جزایری وقت شما تمام شده | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- قربان ۲۰ دقیقه دیگر وقت میخواهم این صدای همه آقایان است که بنده عرض میکنم منتهی سعی کردهام که با موازین حقوقی منطبق باشد | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که با ۲۰ دقیقه وقت اضافی موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بفرمایید | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- متشکرم با این اقرار صریح شیخ بحرین که قریب پنجاه سال بعداز قرارداد ۱۸۲۰ کمپانی هند شرقی با بحرین به عمل آمده آیا باز میتوان تردیدی داشت که قرارداد ۱۸۲۰ وقت جنبه خصوصی بین شرکت و یک شیخ یاغی داشته و هیچگونه اثر حقوقی برای جدا شدن بحرین از ایران نداشته است؟ و آیا جدا کردن بحرین از ایران به بهانه و دستاویز این قرارداد خصوصی برخلاف تمام موازین قانونی و حقوقی بینالمللی نمیباشد؟ | ||
+ | |||
+ | در قراردادهای سوم انگلستان به اینکه بعد از سال ۱۸۲۰ آن دولت حقوق ایران را بر این جزیره نشناخته است میگوییم که اولاً در دستورالعملهای فرمان روای انگلیس در هندوستان به مأمور مقیم انگلیس در خلیجفارس متذکر گردیده و دستور صریح داده شده که هر قراردادی راجع به بحرین شرط حتمی و لازم آن است که موافقت دولت ایران جلب گردد. آیا چنین دستورات صریحی خود اقرار صریح و قطعی به شناسایی حقوق و حاکمیت ایران و در سال ۱۸۲۰ به بحرین نمیباشد و الّا چطور شرط حتمی و لازم امور مربوط به بحرین موافقت دولت ایران میباشد و بسیاری دیگر و این شرط را در امور مربوط به بحرین حتمی و لازم میدانستهاند؟ این را هم توجه بفرمایید ثانیاً ویلبام بروس انگلیسی سرکنسول انگلیس در بوشهر در تاریخ ۳۰ اوت ۱۸۲۲ یعنی دو سال بعد از قرارداد ۱۸۲۰ قراردادی به نام قرارداد شیراز به حسنعلیمیرزا والی فارس منعقد کرده و طی آن حق حاکمیت ایران را بر بحرین شناخت این هم دلیل دیگری بر این که انگلستان بعد از سال ۱۸۲۰ حق حاکمیت ایران را بر بحرین شناخته است. | ||
+ | |||
+ | ثالثاً در نامهای که کلارندن وزیر خارجه انگلستان در آوریل سال ۱۸۶۹ در جواب نامه اعترازآمیز دولت ایران راجع به مداخلات غیرقانونی انگلستان در امور بحرین مینویسد صریحاً نوشته است اینکه دولت انگلستان با شیخ بحرین قراردادی بسته است برای این بوده است که حکومت ایران در خلیجفارس بحریه کافی نداشته و | ||
+ | |||
+ | همین که دولت ایران اقدام به تهیه و خرید بحریه کافی به منظور تأمین حفظ صلح و امنیت خلیج بنماید دولت انگلستان از مخارجی که به گردن گرفته است صرفنظر خواهد کرد. آیا نداشتن بحریه کافی در خلیجفارس میتواند موجب قانونی برای مداخله انگلستان در امور بحرین بشود؟ و آیا وعده به اینکه اگر دولت ایران اقدام به تهیه خرید بحریه کافی کند انگلستان در مخارجی که به گردن گرفته است صرفنظر خواهد کرد خود اقرار به شناسایی حق حاکمیت ایران بر بحرین نیست؟ (صدقی- صحیح است) باز در همین نامه نوشته است که دولت انگلستان اعلام میدارد که اگر شیخ بحرین در بردهفروشی و عدم امنیت خلیج دخالتی داشته باشد که لازم بیاید علیه شیخ تدابیری اتخاذ شود دولت ایران را قبلاً مطلع خواهد نمود. این قسمت از نامه نیز شناسایی ضمنی از حق حاکمیت ایران بر بحرین میباشد چه اگر دولت انگلستان این حق را برای دولت ایران نمیشناخت لزومی نداشت که در مورد اقدامات برای جلوگیری از بردهفروشی در بحرین اطلاع به ایران را تعهد نماید. با ادله که به عرض محترم آقایان نمایندگان و ملت ایران و عموم جهانیان و ملل آزاد رسانید ثابت و محقق است که هیچیک از ادله ادعایی انگلستان در مورد بحرین صحیح نبوده و نمیتواند موجب قانونی و قابل قبول از نظر بینالمللی برای جدایی یک قسمت از کشور ما شود و ما میتوانیم پس از رد ادعاهای آنها به طور مثبت و روشن ثابت کنیم که این جزیره از گذشته تاحال جزو خاک ایران بوده و در صورت عدم مداخله و حمایت غیرقانونی انگلستان از شیخ یاغی بحرین سکنه و اهالی آن جزیره که از ایرانیان پاک میباشد فوراً حکومت ایران را که حکومت واقعی خود آنهاست پذیرفته و یقیناً خود این شیخ یاغی هم تسلیم ایران خواهد گردید. (صدقی- صحیح است) در کشور پهناور ایران که همیشه در قسمتهایی از آن عشایر غیور و وطنپرست سکونت داشته و دارند گاهی اتفاق افتاده است که در نتیجه تحریکات خارجی کسی به فکر طغیان افتد ولی همیشه حکومت مرکزی ایران این قبیل افراد را سرکوب و منکوب نموده است شیخ بحرین هم در سال ۱۷۸۳ در نتیجه تحریکات کمپانی هند شرقی ممکن است چنین فکری به دماغ او رسیده باشد و بدون حمایت بحریه انگلستان در اولین مداخله حکومت ایران تسلیم و یا تنبیه میشده است منتها بحریه انگلستان مانع مداخله قوای مرکزی ایران بوده و حتی از اقدام خود ایرانیان ساکن بحرین برای بیرون کردن شیخ یاغی جلوگیری کردهاند گذشته از آن که بموجب اسناد و مدارکی که قبلاً به عرض رسانید پس از سال ۱۷۸۳ خود مشایخ بحرین مکرر اظهار انقباد و اطاعت کردهاند بعد از ذکر مطالب مذکوره به عموم جهانیان و ملل آزاد اعلام میداریم که طبق حقوق بینالمللی تغیرحاکمیت در یک نقطه از جهان به صورت ذیل ممکن است انجام یابد. ملاحظه میفرمایید ممکن است یک حاکمیت از نقطهنظر حقوق بینالملل به پنج صورت عمل شود یکی به عنوان شورش دوم به عنوان انتقال سوم به عنوان تصرف قاهرانه چهارم اعراض پنجم مرور زمان و هیچیک از اینها قابل انطباق با وضع بحرین نبوده وحالا عرض میکنم | ||
+ | |||
+ | اولاً شورش- با مطالعه بتاریخ بحرین و وضع آن از سال ۱۷۸۳ به بعد مسلم و محقق میشود که هیچگونه شورشی از طرف اهالی آن جزیره بر علیه حکومت مرکزی خود یعنی حکومت ایران انجام نیافته و هر دستاویزی به این عنوان و بهانه مردود است | ||
+ | |||
+ | ثانیا انتقال- یقیناً خود دولت انگلستان و وزارت خارجه آن بهتر از هر کس میداند که هرگز از طرف دولت ایران بحرین نه به انگلستان و نه به هیچ دولت دیگری به هیچ اسم و رسم و به هیچ طریقی منتقل نگردیده است بلکه از گذشته تا حال جز عاریان بوده و هیچکس هم ادعای انتقال بحرین را از طرف دولت ایران به خود نکرده است | ||
+ | |||
+ | ثالثاً تصرف قاهرانه- تاریخ بهترین گواه است که از سال ۱۷۸۳ هرگز دولت انگلستان جنگی به خاطر بحرین ننموده و بحرین را به قوه قاهره از ایران نگرفته است (صحیح است) شیخ بحرین نیز هرگز چنین ادعایی ننموده و میداندکه قادر بچنین امری نبوده و نمیباشد چه علاوه بر این که مشایخ بحرین هرگز وسیله مادی برای این امر نداشته و ندارند سکنه آن جزیره هم یعنی هموطنان ما هرگز حاضر نبوده و نمیباشند که برای شیخ طاغی با برادران و هموطنان خود جنگ کنند. | ||
+ | |||
+ | رابعاً اعراض و رها کردن- عنوان شورش که مورد ادعای انگلستان است بهترین دلیل ایران است که هرگز از جزیره بحرین اعراض نکرده و این قسمت از خاک خود را رها نکرده است و الّا این حرفها و این اعتراضات را نمیکرد (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | خامساً مرور زمان- به نظر این جانب آرشیو وزارت خارجه انگلستان بهترین گواه صادق ایران بر این امر است چه در این مدت مرتباً دولت ایران به مداخله انگلستان در امر بحرین و جلوگیری از اعمال حق حاکمیت خود بر یک قسمت از خاک ایران اعتراض کرده نامهها و شکایات متعدد ایران بانگلستان و جوامع بینالمللی همهگونه توهم مرور زمان را از بین میبرد به علاوه شکایت ایران نیز در جامعه ملل و سازمان ملل ثبت گردیده است با بیان مطالب معروضه ادعای انگلستان مردود گردیده و ادله مثبته ما حقانیت ایران را در محضر هر دادگاه بینالمللی و نزد هر قاضی بیطرفی که به حقوق بینالمللی و مقررات آن آشنایی داشته باشد ثابت و روشن میدارد از این مطالب حقه و قانونی که بگذریم استدعا میکنم که رفقا توجه به این عرایض من بکنند (موسوی- چشم) میخواهم از نظر مصالح سیاسی و اجتماعی ملل آزاد به ملت و دولت انگلستان یادآور کردیم که سیاستهای دول از بزرگ و کوچک برحسب زمان و گذشت ایام و اوضاع و احوال جدیدی که در دنیا به علت پیشرفت علوم و صنایع و ترقیات افکار به وجود آمده است در تغییر بوده و میباشد چنان که دولت انگلستان که از قرن نوزدهم ابتدا به وسیله کمپانیهایی که ظاهراً جنبه تجاری داشتهاند و بعد با مداخلات مستقیم کوشش میکرد که در قارههای مختلف مداخلات سیاسی و اقتصادی کرده و کشورها و مللی را تحتالحمایه خود قرار دهد مداخله در امر بحرین نیز در جزء عمین مداخلات کمپانی هند شرقی در خلیج فارس و هندوستان و غیره بوده ولی گزشت ایام و تحولات علوم افکار و مخصوصاً مبارزات ملل باعث شد که خود دولت انگلستان از آن سیاست صرفنظر نماید به طوری که امروزه کشورهای بزرگ و مستقل هندوستان و پاکستان از وزنههای بزرگ سیاسی دنیای آزاد در آسیا میباشند و یقیناً هندوستان و پاکستان مستقل و قوی بهتر میتوانند جبهه ملل آزاد را تقویت کرده و همکاری مؤثرتری در دنیا آزاد بنمایند آیا موقع آن نرسیده است که دولت انگلستان به منظور احقاق حق ایران و ترضیه خاطر ایران و اثبات اینکه همکاری ملل آزاد منافع و حقوق همه ملل در نظر گرفته میشود با اقدام عدالتخواهانه و محبتآمیز حمایت خود را از شیخ بحرین بردارد تا خود به خود این جزیره به کشور ما در خود ایران ملحق شود و ایرانیان هموطنان عزیز خود را در بحرین در آغوش گیرند و برادران دور افتاده خود را بازیابند. آیا به عقیده دولتین انگلستان و آمریکا و عموم جهانیان ملت ایران راضی بهتر نمیتواند که در راه صلح و آرامش جهان همکاری کند تا شیخ کوچک بحرین که هیچگونه ارزش و اهمیت مادی و معنوی نداشته و تنها افتخارش این است که تحت حمایت دولت انگلستان شیخ بحرین است چیزی که به نظر میآید این است که ممکن است انگلستان و آمریکا از نظر نفت منافعی در آن جزیره برای خود قائل باشند و طبق قراردادی در حدود ۵۰ درصد منافع منابع زرخیز آن جزیره را به یک شیخ بیاطلاع از اداره حکومت و بیعلاقه به حفظ آسایش و منافع ساکنین آن جزیره یعنی هموطنان عزیز ما میدهند آیا بهتر نیست که برای اعتبار قرارداد نفت ایران در بحرین با خود دولت ایران این قرارداد بسته شود و عوایدش صرف اصلاح و بهبود وضع اقتصادی عموم افراد ملت ایران و من جمله ساکنین بحرین شود (صحیح است) وگرنه تقویت مالی به بعد و حساب یک شیخ که حتی برای خرج عواید خود نیز عاجز است چه اثر اجتماعی و سیاسسی و اخلاقی در دنیای آزاد دارد آیا دولت آمریکا که برای بهبود اوضاع مالی و اقتصادی ملل شرق ناگریز از کمکهای اقتصادی و مادی میباشد بهتر نیست از عواید حقه خود این ملتها آنها را بینیاز از کمک خارج نماید مثلاً عواید نفت ایران را را در بحرین به خود ایرانیان بدهد تا احتیاج به کمکهای بلاعوض و دادن وام به آنها نباشد و آیا اگر عواید نفت ایران در بحرین به ایرانیان داده شود با استفاده از آن منافع برای بهبود وضع اقتصادی و مالی ایران و تأمین آسایش ۲۰ میلیون جمعیت ایران دنیای آزاد عملاً از صرف این مقدار سرمایه بیشتر متمتع نگردیده و استفاده نمیکند نکته که باید در اینجا معروض گردد این است که ملت ایران از سایر ملل و دول اسلامی انتظار دارد که با حسن رابطهای که با کشور ایرن دارند و همه از نظر کیش و آیین اسلام شریک و تحت لوای واحد دین پیغمبر اسلام میباشم هیچگونه کمک مادی و معنوی به شیخ طاغی بحرین ننماید چه یقیناً دوستی با یک نفری است که اگر حمایت انگلستان از او برداشته شود خود میماند و خود و حتی ساکنین جزیره هم او را از بین خود بیرون خواهند انداخت در خاتمه باید با کمال صراحت و صداقت به اطلاع ملتین انگلستان و آمریکا برسانم که ملت ایران متأسفانه از گذشته عدم رضایتهایی از مداخلات بیجا و ناروای اعمال شرکت سابق نفت و بعضی از مأمورین سیاسی خارجی داشته که بدون هیچگونه حقی در امور ملت ایران مداخله میکردند و به طوری که نخستوزیر و وزیر دارایی ایران در موقعی که برای ایجاد صمیمیت و همکاری صادقانه همه در تلاش میباشند آیا بهترین این موقع نیست که دولت انگلستان با یک اقدام عدالتخواهانه و جوانمردانه حمایت خود را از شیخ بحرین برداشته و رضایت و محبت قلبی عموم ایرانیان را در مقابل برای خود و دنیای آزاد خریداری نماید. به انتظار چنین عملی. (صدقی- دولت ایران باید خودش هم اقدام بکند) (نمایندگان- احسنت- احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس جفرودی. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- نه ماه و نیم از عمر بسیار کوتاه مجلس و هفده ماه از حکومت تیمسار سیهبد زاهدی میگذرد ۰ در این نه ماه و نیم نمایندگان مجلس با متانت و بردباری به لوایح دولت رأی دادند و برخلاف معمول مجالس دنیا با سکوت خود آرامش ظاهری را در سراسر کشور حفظ نمودند و دست دولت را در اقدامات خود به کلی باز گذاشتند و حتی با به خاطر مصلحت مملکت و یا دوستی با رئیس دولت و با حقشناسی نسبت به ایشان نه تنها از انتقادات به جا خودداری کردند بلکه بعضی همکاران گرامی قدم فراتر نهادند و از پشت تریبون مجلس دولت را ستودند. دولت با هفتاد و پنج میلیون دولار کمک مالی بلاعوض که از آمریکا دریافت داشت و بیست و پنج میلیون دولار کمک اصل چهار و تسهیلاتی که برای تغییر پشتوانه و نشر اسکناس از مجلس به دست آورد، اوقات گرانبهایی را از دست داد و به جای آوردن کارخانهجات سیمان، قند، قماش، بخرید چند دستگاه اتوبوس و کامیون با آن جریان خاص اکتفا کرد. (بهبهانی- صدقی- صحیح است) من منکر بعضی اقدامات دولت سیهبد زاهدی نیستم ولی از تذکار این حقیقت نیز نمیتوانم خودداری کنم که مقداری از اعمال تیمسار محترم به منفعت کشور و موافق با مصلحت دولت ایشان نبوده است (صحیح است) (شوشتری- همچو چیزی نیست) (قناتآبادی- چرا سکوت کردید و نشستید؟ چرا از اول نگفتید؟) (عربشیبانی- حالا هم دیر نشده است). متانت آقایان نمایندگان و سکوت عدهای از آنها باید در نظر تیمسار به منزله بزرگترین فداکاری تلقی گردد و رئیس محترم دولت نمیبایست در برابر این فداکاری تذکرات بعضی از همکاران ارجمند مجلس را در مورد اشخاص فاسد و بدنام نشنیده بگیرند و در حمایت از آنها در مقابل مجلس مخصوصاً اصرار بورزند. (صحیح است صحیح است) ما از دولت نه جواز خواستیم و نه توقع نامشروع کردیم و نفوذ نمایندگی خود را نیز منحصراً در احقاق حقوق حقه مردم به کار بردیم و در برابر تزیید فساد اخلاق در بعضی دستگاهها و تأیید و حمایت از عمال رشوهخوار و کارهای خلاف دیگر وعده توجه به حال مردم محروم سکوت کردیم (صحیح است) دلیل و امید ما این بود که به این عمل خود، هم مصلحت مملکت را با توجه به مقتضیات سیاسی جهان رعایت کردیم و هم تیمسار که سربازی با اراده و با شهامت هستید همه قدرت و توانایی خود را در اصلاح مفاسد اداری، برکناری رشوهخواران، نظارت دقیق در مصرف صحیح عواید مملکت به کارخواهید برد. ما امیدوار بودیم که با سکوت خود به توانیم دردهای مردم را درمان کرده و با ایجاد کارهای عامالمنفعه و ترویج مظاهر تمدن صنعتی توانایی مردم وطنپرست و حقیقت بین ایران را برای یک مبارزه نهایی زیاد کنیم. برای حصول به این نتایج تا سرحد امکان به شما مراجعه کردیم و ابتلائات شدید مردم را به شما نوشتیم (صحیح است) شما هم با خوشرویی به تقاضاهای ما گوش فرا دادید و با مواعیدی ما را روانه کردید ولی شما همچنان در میان اطرافیانی ناباب و ناپاک سرگرم بودید و ما ماهها بدون حصول نتیجه به انتظار نشستیم و به تماشای صحنههای غمانگیز رشوهخواری، مفاسد اخلاقی، ترقی سرسامآور هزینه زندگی، فلاکت و ادبارطبقه مولد ثروت پرداختیم (صحیح است- صحیح است (شوشتری- اینطور نیست) شاهرخشاهی- شرکت ثلات را بفرمایید) محصول برنج اهالی فومن در سال جاری دستخوش سوخت شدیدی شد و در حدود هفتاد درصد آن از بین رفت (اکبر- صحیح است) مالک زیان فاحش دید ولی زارع از قوت لایموت خود محروم گردید. (صحیح است) ما از شما تقاضا کردیم مقدار دو هزار تن برنج به زارعین فومن به عنوان مایهگذاری کمک نمایید. تا این تاریخ به این تقاضای ما توجهی ننمودید (صحیح است) به علت تنزل فاحش بهای برنج در بازارهای بینالمللی، بیش از هفتاد هزار تن از مازاد محصول برنج گیلان و مازندران در دست مالک و زارع باقی ماند از چند ماه پیش به این طرف ما از شما تقاضا کردیم به موجب تصویبنامه و با ادای امتیازات مشروعی به صدور این محصول کمک نمایید و پانصد هزار تن مالک و زارع را از خطر ورشکستگی و نیستی نجات دهید. به دستور شما کمیسیونهایی برای حل این معضل تشکیل شد و اما نتیجهای عاید مردم نگردید تا آن که محصول برنج روی اضطرار به ثمن بخس از دست خورده مالک و زارع خارج گردید (اکبر- صحیح است) و اینک شنیده میشود که عنقریب نتیجه نهایی آن کمیسیونها عاید عده معدودی خواهد گردید (اکبر- صحیح است) به علت گرانی فوقالعاده نان در شهر رشت، ما از شما تقاضا کردیم برای مدتی موقت مقداری گندم به نرخ دولتی به مردم شهرها کمک نمایید (نمایندگان- کمک نکردند) و عده صریح فرمودند ولی تا این تاریخ اثری از آن مشهود نگردید (میراشرافی- تقصیر وزیر دارایی است) (پورسرتیپ- رشتیها که نان نمیخورند) مردم محصول برنج خود را به نصف بهای سال گذشته میفروشند و به همان ماخذ مالیات میدهند ولی در مقابل مایحتاج ضروری و اولیه زندگی خود را به دو برابر بهای آن سال خریداری میکنند (صحیح است) ما در برابر این دردهای مردم و این وضع اسفناک زندگی آنها سکوت کردیم و متانت خود را نسبت به شما و دولت شما از دست ندادیم. شما مجلس و ملت را فراموش کردید و پلهای عقبنشینی را یکی پس از دیگری پشت سر خود خراب کردید (صحیح است- صحیح است). و اما این روزها نغمههای ناسازگاری به گوش میرسد و اخبار مصاحبهها و حتی برخی اقدامات حکایت از جریانی دارد که ما سرنوشت کشور و نسل آینده ایران تماس دارد و همانها موجب شد که ما از خود بگذریم و از امنیت ظاهری فردی خود دست بشوییم و سکوت خود را در مجلس بشکنیم (صحیح است- احسنت) ما میدانیم که ممکن است از این راه متحمل زحمات، مشقات و اهانتها گردیم (عاملی- حالا که حکومت مصدق نیست) و اما بقای مملکت و منافع نسل آینده و نجات افراد دولت شما ایجاب میکند که ما شمهای از حقایق را بگوییم و با دو سال نمایندگی، ننگ ابدی را برای خود و اعقاب بیگانه خود باقی نگذاریم (صحیح است) (احسنت- احسنت) (قناتآبادی- شما به دولت رأی موافق دادید) و اما آنچه را که موجب نگرانی شدید مردم گردیده است (صحیح است) اخبار و شایعاتی است که درباره مصرف عواید نفت، حفظ نرخ ارز و مصرف قرضه خارجی به گوش میرسد و اقداماتی است که در زمینه آنها به عمل میآید یکی از موارد بسیار مهم اساسنامه شرکت ملی نفت است که اخیراً به تصویب کمیسیون مشترک مجلسین رسیده است من اطلاع دارم که نمایندگان محترم دو مجلس در تعدیل آن، به نفع مملکت، کمک بسیار کردهاند ولی با این حال آنچه که به تصویب رسیده است موجب نگرانی است (صحیح است) زیرا وظیفه اساسی شرکت ملی نفت طبق ماده ۱۷ قرارداد فروش نفت معین شده است و آن انجام عملیات غیرصنعتی است که در جزء (ب) ماده مزبور تشریح شده است. شرکت ملی نفت باید منحصراً کارهایی را در حوزه نفت جبوب انجام دهدکه برای اجرای صحیح عملیات استحصال و تصفیه لازم میباشد و به همین دلیل کلیه هزینههای کارهای بالا باید به حساب استخراج و تصفیه منظور گردد و از درآمد نفت که پنجاه درصد سود حاصله از فروش است و متعلق به ملت ایران و نسل آینده است نباید دیناری در راه کارهای غیرصنعتی برسد (صحیح است) اساسنامه شرکت ملی نفت طوری تضمین شده است که نه تنها این نظر را تأمین نمیکند بلکه خطر بزرگی را از لحاظ تفریط سهم عمده درآمد نفت در بردارد. (صحیح است) شرکت ملی نفت وظیفه دیگری نیز دارد و آن اجرای عملیات مربوط به بخش داخلی است. عملیات این بخش نباید برای شرکت زیانآور باشد ولی ماهها است که میگویند شرکت ملی نفت در نظر دارد لولههایی برای حمل نفت از اهواز به تهران با هزینه سنگین ۵۰ میلیون دلار احداث کند. من به عنوان یک فرد فنی منکر مزایای تأسیس این لوله نیستم ولی به عنوان یک نماینده وطنپرست مجلس اجرای این طرح را به هیچوجه ضروری و فوری نمیبینم زیرا مردم ایران از فقر و تنگدستی، از آفت و سوخت، از بیکاری و فقدان گندم و قند و گرانی هزینه زندگی گروه گروه بنادر جنوب را تخلیه میکنند و به بیگانگان پناه میبرند (صحیح است- صحیح است) تا کارخانههایی مانند سیمان، قند، قماش تأسیس نگردیده است تا سد و بندر ایران ساخته نشده است، تا تأسیسات بهداشت شهری عملی نگردیده است هیچ لزومی ندارد که چند تن بنشینند و از محل درآمد نفت لوله نفت بکشند و از این راه مقام و آینده خود را تثبیت و تأمین نمایند (صحیح است- احسنت) طبق ماده ۳۱ قرارداد فروش نفت شرکتهای وابسته به کنسرسیوم ریال مورد نیاز خود را با فروش ارز به نرخ بازرگانی، یعنی بالاترین نرخ، به دست میآورند، میگویند علت عدم تنزل نرخ ارز استفادهای است که از طریق این ماده عاید کنسرسیوم میگردد (صحیح است) و اجرای این ماده برای برخی تعهدآور شده است امیدوارم دولت بیاید و این مطلب را با دلیل و برهان تکذیب کند و نرخ ارز را که تأثیر زیادی در تغییر هزینه زندگی دارد پایین بیاورد (صحیح است) و از صادرات ایران از طریق پاداش حمایت بکند و مابهالتفاوت فروش ارز موجودی خود را از راههای متعدد دیگر جبران کند. | ||
+ | |||
+ | نگرانی شدید دیگر مردم وطنپرست ایران مسئله قرضه است (صحیح است). (بهبهانی- احسنت) | ||
+ | |||
+ | با این فساد و رشوهخواریهای شدید که متأسفانه در بعضی دستگاههای دولت رواج کامل دارد هیچ تضمینی برای نحوه صحیح و منطقی مصرف آن وجود ندارد و ما نگران هستیم که | ||
+ | |||
+ | این مبلغ با آن شرایط خوب قرض شود ولی قسمت مهم آن مصرف حفظ دوستان نا پاک و یا خرید اتوبوس و یا موتور ژنراتر آلستوم گردد (صحیح است) در جهان امروز هر نسلی تنها مسئول تعهداتی است که خود سپرده است (کاشانی- صحیح است) و تحولات اجتماعی به قدری شدید و ناگهانی است که هیچ نسلی نمیتواند آینده طویلی را تحت تسلط خود نگهدارد (صحیح است) به همین است که من امیدوارم نمایندگان وطنپرست هنگام طرح قرضه در مجلس اراده اظهارنظر را از دست نداده و به نام حفظ حقوق نسل آینده و رعایت حیثیت مجلس هیجدهم انتقاداتی را که بر آن وارد است در حدود انصاف تذکر بدهند و مجلس آن را با صورت ریز آن تصویب کند و مجازاتهای شدیدی برای متخلفین از مصوبات مجلس قائل گردد. دیگر نغمه ناموزون آزادی تجارت است. (ارباب- این فرمایش صحیح نیست). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ارباب ساکت باشید به شما تذکر میدهم. | ||
+ | |||
+ | ارباب- ضد و نقیضاست انحصار مضر است برای بنادر جنوب (همهمه نمایندگان) مهندس جفرودی- که به تنهایی برای از بین بردن محصولات داخلی مانند چای برنج، توتون پنبه کافی بوده و استقلال اقتصادی و سیاسی کشور را مورد تهدید قرار میدهد بعضی از همکاران محترم معتقدند که چون دولت سپهبد زاهدی امنیت را در سراسر کشور تأمین کرده است نباید از کارهای بدی که ممکن است در زمان ایشان بشود انتقاد کرد من منکر این معنی نیستم که در زمان حکومت ایشان میهن ما از چنگال خونین گروهی بیگانهپرست نجات یافت ولی آنچه که وجود دارد امنیت به مفهوم واقعی نمیباشد (صحیح است) (مسعودی- صحیح است- احسنت) (میراشرافی- اینطور نیست) زیرا چندی پیش مهندسین پاکدامن و مطمئنی مانند مهندس نجم و مهندس آقای محمدی نوشتند که از نظر فنی خرید موتور ژنراترهای آلستوم به نفع شهرداری تهران نمیباشد و به جرم این اظهار عقیده صریح فنی منتظر خدمت شدند (قناتآبادی- شهردار دزد این کار را کرده است ابتهاج رئیس دزدهاست) (پورسرتیپ- تمام تقصیر شهردار است) و زندگی آنها تباه گردیده و این انتظار خدمت به دست کسانی انجام شد که هنگام خطر مملکت را ترک میگویند و دوران امنیت برای چپاول بیتالمال به آن باز میگردند (مسعودی- احسنت) (نمایندگان- صحیح است- صحیح است) اگر امنیت به مفهوم واقعی وجود داشت بعضی از روزنامهها که به قلم افراد متین و میهنپرست نوشته میشود به علت انتقادات به جا در محاق توقیف نمیافتاد و روزی نامههای فحاش آزاد نمیماندند که انتقادکنندگان را به باد فحش و ناسزا بگیرند. اگر امنیت به مفهوم واقعی وجود داشت تیمسار سپهبد زاهدی به عنوان رئیس دولت نمیفرمودند که از دوستان خود همه نوع حمایت خواهند فرمود ولی مخالفین خود را به چوب خواهند بست (نمایندگان- صحیح است- صحیح است) (میراشرافی و پورسرتیپ- صحیح نیست) (مسعودی- آقای جفرودی احسنت- احسنت) (بهبهانی- احسنت آقا- احسنت گفته است مخالفین را شلاق میزنیم) تیمسار سپهبدزاهدی باید از سقوط دولت مقتدر گذشته درس عبرت بگیرند و جریان سیاسی جهان را همواره به یک صورت ننگرند و نیروی ملی داخلی را نباید به هیچ بشمارند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مهندس جفرودی وقت تمام شد. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- بنده ده دقیقه دیگر وقت میخواهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که با ده دقیقه وقت اضافی ایشان موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- در ملاقاتهایی که به طور دسته جمعی از تیمسار سپهبد زاهدی به عمل میآوریم مکرر فرمودند که بعضی از نمایندگان هنگام نطقهای قبل از دستور، رعایت حیثیت دولت را نزد اجانب نمینمایند. من به ایشان به شرط یک معامله متقابله، حق میدهم و آن این که ایشان رعایت حیثیت نمایندگان مجلس را نزد مردم وطنپرست ایران بنمایند زیرا همه ما معتقد نیستیم که در دوره دو ساله نمایندگی باید پلهای پشت سر خود را خراب نمود و از مردم برای همیشه روگردان گشت (نمایندگان- احسنت- صحیح است) (بهبهانی و مسعودی- احسنت آقا- آفرین) ضمناً تلگرافی از رشت از عدهای جنگلبانان رسیده است که تقدیم مقام ریاست میکنم (نمایندگان- احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پناهی بفرمایید | ||
+ | |||
+ | پناهی- بنده در اول دی ماه سؤالی راجع به عملیات بانک توسعه صادرات از دولت کرده بودم و در این اقدام مطلقاً نظری به مخالف یا موافقت دولت نداشتهام بنده برخلاف عدهای که متعقدند مفهوم این گونه سؤالات چوب لای چرخ دولت گذاردن و یا به عبارت سادهتر مخالفت با دولت است با آقای سناتور خواجه نوری یکی از موافقین جدی دولت هم عقیدهام که طرز کار این دولت هم مثل تمام دولتهای دنیا نواقص و معایبی وجود داردکه شاید با تذکر و تنقید منصفانه قسمتی از آنها را بشود اصلاح کرد و اطمینان دارم که این تذکرات در ارشاد دولت به راه صواب بسیار مؤثر است. اما چرا بنده برای صحبت پیرامون عملیات خلاف قانون بانک توسعه صادرات از نطق قبل از دستور استفاده میکنم. (کاشانی- شما که موافق دولت بودید) (میراشرافی- همه موافق دولت هستند) دلیلش این است که میبینم بیقاعدگیها و کارهای خلاف مقررات این بانک به حدی زیاد و به آن اندازه روشن و به چشم میزند که هیچکس نمیتواند با یک وجدان راحت بیاید جواب سؤال را بدهد و به اصطلاح بانک را تطهیر کند (صحیح است) از طرفی میبینم که چند ماه طول میکشد تا نوبت به سؤال بنده برسد و در این مدت نه تنها مسئولیت متصدیان امر لوث میشود بلکه استمرار در خلاف کاریها ممکن است به آنجا برسد که دیگر هیچ دست غیبی هم نتواند اعجازی کند و موفق به اصلاح این دستگاه بشود. (صدقی- مطمئن باشید هیچکس نمیتواند اصلاح (کند از طرفی دیگر جواب دهندگان اکثراً کسانی هستندکه بنده به آنها ارادت دارم انصافاً نمیخواهم با یک ضمیر ناراحت و یک وجدان مشوش بیایند و جوابهایی بدهند که خودشان به آن عقیده ندارند. این است که خواستم ضمن نطق قبل از دستور شمهای از یک دنیا خلافکاریهای بانک توسعه صادرات را به عرض نمایندگان محترم برسانم و از تعقیب سؤال خود صرفنظر کنم. حالا برای روشن شدن ذهن آقایان ماده ۱ و ۱۵ اساسنامه بانک را میخوانم. | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- شرکت سهامی بانک توسعه صادرات به منظور کمک به صادرات کشور برای مدت نامحدود تأسیس میشود. (مسعودی- بانک تشویق واردات آلمان است نه صادرات ایران) (صدقی- اسم بانک نیاورید) | ||
+ | |||
+ | ماده ۵- وظیفه اساسی بانک عبارت است از تشویق و توسعه صادرات و تطبیق اقسام مواد صادراتی با استانداردهای بینالمللی و راهنمای صادرکنندگان به بازارهای فروش در خارج و بهبود وضع کالاهای صادراتی کشور و به طور کلی توسعه تجارت خارجی ایران در درجه اول صادرات. ببینیم آیا بانک از بدو تأسیس تاکنون به مفاد این دو ماده عمل کرده و در راه تأمین هدف گامی برداشته است یا نه (سلطانمراد بختیار- این مال بانک است آنجا که بانک نیست دلالخانه است) تا آنجا که بنده اطلاع دارم عملی که مسئولین بانک انجام دادهاند و بدان افتخار میکنند یکی دخالت در اتوبوسهای مرسدس بنز است که اصلاً جزو وظایف بانک نبوده و دیگر آن که سرمایه بانک را باید گفت به طوردربست در اختیار دوستانی گذاردهاند که نه تنها صادرکننده نیستند بلکه در بازار حسن شهرتی هم ندارند مثلاً سی میلیون ریال برای وارد کردن اتومبیل به یک نفر دادهاند (موسوی- به کی داده؟) یکصد و بیست میلیون ریال به عنوان امور بازرگانی به دیگری پرداختهاند و همچنین بدون تضمین با ارزش رقمهای دیگر صد میلیون ریالی پرداخت کردهاند (صدقی- اسم ببرید) در یک مورد که صادرکنندهای با چکوسلواکی معامله تهاتری کرده و قرار بوده است در مقابل ورود شکر برنج صادر کند بانک به مجرد وصول اسناد حمل شکرها اسناد را در اختیار تاجر صادرکننده گذارده و تا این تاریخ اثری از صدور برنج نیست (صدرزاده- آقا اینها اسم ندارند؟ اسم آنها را ببرید) همهشان اسم دارند (مسعودی- آرسن لوپنها معروفند) خیلی عجیب است در قبال بیانات جناب آقای لسانی در مجلس سنا درباره معامله اتومبیلهای مرسدس بنز بانک جوابی به ایشان داده و در آن نامه مینویسد که بانک نه فقط کوچکترین قصوری نورزیده بلکه بعدش مهم است وظیفه اصلی خود را که حفظ اعتبارات دولت در انظار بیگانگان است انجام داده است و گفته است وظیفه اصلی بانک این است نه توسعه صادرات. بنده در معامله اتوبوس اثری از این که بانک طبق اساس نامه عملی کرده باشد نمیبینم. اصلاً منظور از تأسیس بانک حمایت از صادرات است یا تشویق واردات. ظریفی میگفت هدف تشویق واردات آلمان است. و اگر به دنبال اسم بانک توسعه کلمه آلمان را اضافه میکردیم بهتر مصداق پیدا میکرد. در اساسنامه هم مادهای که وظیفه اصلی بانک را حفظ اعتبارات دولت در انظار بیگانگان قرار داده باشد نمییابم. بانک در همان نامهای که به جناب آقای لسانی نوشته اشاره به شاهکارخود راجع به معامله برنج کرده است. | ||
+ | |||
+ | ماده ۹- در مواردی که بانک در مقابل وثیقه کالای صادراتی وام یا اعتباری دهد حداکثر وام یا اعتبار مزبور نباید از ۶۰ درصد کالاهای مورد وثیقه به نرخ روز تجاوز کند. | ||
+ | |||
+ | آقایان توجه میفرمایند که این ماده | ||
+ | |||
+ | مقرر میدارد که میزان اعتبار نباید از ۶۰ درصد ارزش کالای مورد وثیقه تجاوز کند آن هم به نرخ روز و حال آن که بانک در مورد برنجی که صادر شده معادل یکصد و چهل درصد قیمت روز جنس به صادرکننده اعتبار داده است ۱۴۰ درصد عوض ۶۰ درصد یعنی برنجی را که باید ۶ ریال اعتبار بدهد ۱۴ ریال داده از قرار معلوم جناب آقای لسانی راجع به ۳۶ میلیون تومان پول بانک توسعه صادرات را که از دست رفته در سنا بیاناتی فرمودهاند. مسئول بانک در نامهای که به ایشان نوشته از راه مغالطه اشعار داشته است که سرمایه پرداخت شده بانک بیست و دو میلیون تومان میباشد بنابراین نمیدانم مغرضین بقیه تا سی وشش میلیون تومان را از کجا آوردهاند. بد نیست آقایان محترم بدانند که فقط بدهی سه نفر به موجب مدرک در حساب جاری متجاوز از سرمایه پرداخت شده بانک است (بعضی از نمایندگان- چند نفر هستند) سه نفرند به موجب مدارکی که درادارات مسئول خود بانک داده است (میراشرافی- آن سه نفر را اسم ببرید) آقایان محترم میدانند متصدیان بانک که لابد واقف به امور بانکداری و بازرگانی هستند در این مورد تجاهل کرده نخواستهاند اعتراف کنند که یک تاجر یا یک بانک ممکن است بیست و دو میلیون تومان سرمایه داشته باشد ولی معادل پنجاه میلیون تومان ورشکست بشود آن وقت بانک به آقای لسانی مینویسد که سرمایه بانک فقط بیست و دو میلیون تومان است بقیه را مغرضین از کجا آوردهاند. چون اوقات نطق قبل از دستور بسیار محدود و مجالی برای توضیح مجالب نیست بنده موارد را فهرستوار طرح میکنم ور نه سخن بسیار است از سفتههایی که با یک امضاء گرفتهاند صحبت کنم از استخدامهای بیتناسبی که نتیجهاش تنها تحمیل بودجه بانک بوده بحث کنم وامهای متفرقه را به آنهایی که صادرکننده نیستند داده به میان بیاورم. به موجب فصل چهارم تعرفه باید از وام معاملات ارزی صدی ۹ درصد بهره بگیرد اما در مورد یک صادرکننده دستور صریح دادهاند که صدی ۶ گرفته شود که در نتیجه ضرر هنگفتی متوجه بانک شده است. پس از انتشار سؤال بنده برخلاف تصور به جای اینکه متصدیان مسئول بانک به فکر جبران مافات افتاده و در رفع آشفتگیها بکوشند مثل اینکه چیزی هم طلبکار شده و نقشه مصاحبهای کشیدند که در آنجا هم خود را رسوا کردهاند. در این مصاحبه به دو موضوع مهم اشاره شده است یکی اینکه صاحبان سهام بقیه سرمایه مورد تعهد خود را نپرداختهاند بانک شعب شهرستانها را تأسیس نکرده و کارمندانی که برای این منظور استخدام شدهاند بلاتکلیف مادهاند. از این آقایان باید پرسید چرا قبل از به دست آوردن سرمایه و تأمین اعتبار و افتتاح شعب مردم را به امید واهی استخدام و بلاتکلیف نگاه میدارید که هم ناراضی درست کنید و هم بودجه بانک را سنگین کنید. موضوع دوم که آن هم از شاهکارها است که مسئول بانک افتخار میکند مقدار متنابهی چای صادر کرده آن هم چای فاسد درست برخلاف ماده پنج و اساسنامه که وظیفه اساسی بانک را بهبود وضع کالاهای صادراتی قرار داده یک مشت چای فاسد صادر کرده که نتیجهاش جز به باد رفتن آبروی کشور از دست دادن بازار خارجه چیز دیگر نخواهد بود وحال آنکه اگر بنا بود چای فاسد صادر شود بهتر این بود که به دست یک بازرگان عادی انجام پذیرد تا اینکه به دست بانک که هدف تأسیس آن نظارت در بهبود وضع کالاهای صادراتی میباشد. (داراب- بانک صادر نکرده است، یک میلیون تومان ارز وارد کرده است) جنابعالی هم میتوانستید این کار را بکنید یک مشت چای فاسد صادر کردن که بازار چای ایران را خراب کند که خدمت نشد. ماده ۱۲ اساسنامه مقرر میدارد که موعد تشکیل مجمع عمومی هر سال بانک نباید از سی و یک شهریور سال بعد تجاوز کند بانک توسعه صادرات تا امروز که به نیمه بهمن نزدیک میشویم موفق به تشکیل مجمع عمومی سال ۱۳۳۲ نشده است (داراب- تقصیر صاحبان سهام است- تقصیر بانک ملی است) اما دلیل: آقایان مستحضرند که صاحبان سهام این بانک عبارتند از بانک ملی ایران که صاحب شصت درصد از سهام است سازمان برنامه که بیست درصد از سهام را دارد و شرکت بیمه که دارای بیست درصد بقیه است بنده قطع دارم صاحب منصبانی که در رأس این سه مؤسسه بزرگ کشور قرار دارند هرگز حاضر نمیشوند که بنشینند و عالماَ عملیات خلاف قانونی را که بنده فقط قسمتی از آن را شرح دادهام تصویب فرمایند در رأس بانک ملی ایران شخصی مثل ناصر است که در راه انجام وظیفه جز قانون و اساسنامه بانک به چیز دیگری نظر ندارد و همان کسی است که چون در حکومت آقای دکتر مصدق به اجرای مقاصد خلاف قانون دولت تن در نداد از کار برکنار رفت یک چنین مأموری چگونه ممکن است بیاید این همه اعمال خلاف قانون بانک توسعه صادرات را تصویب کند (داراب- مجمع عمومی تشکیل نمیدهند) بنده در پشت همین تریبون قول میدهم که هرگاه با کیفیتی که به عرض رسانیدهام صاحبان سهام بانک ببلان و عملیات آن مؤسسه را که عرض کردم مورد تأیید قرار دهند بیایم پشت همین تریبون رسماً معذرت بخواهم و ضمناً اگر بانک هم به صحت بیانات بنده اعتراضی کند ناچار از محضر مقدس مجلس شورای ملی تقاضا خواهم کرد دستور فرمایند پروندههای مربوطه و گزارشهای بازرسانی که تاکنون مأموریت بازرسی بانک را یافتهاند به مجلس خواسته شود و در اینجا مورد رسیدگی قرار گیرد در خاتمه مطالبم خواستم چند کلمه هم درباره نطق دو جلسه قبل همکار عزیزم جناب آقای خلعتبری به عرض برسانم بنده به ایشان بسیار احترام میگذارم و انصافاً هم فرمایشاتشان در مجلس برای بنده همیشه مورد استفاده قرار گرفته است اما در آن جلسه راجع به اپرای شهرداری کمی بیلطفی فرمودند امروز تهران در یکی از پایتختهای شایان توجه دنیا قرار میگیرد شهری است که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد از این پای سیاستمداران و صاحبان صنایع و بازرگانان و سیاحان خارجی به این جا باز شده است تصدیق بفرمایید که این شهر باید محل زیبنده داشته باشد که از آن محل بتواند برای اپرا یا سینما یا تئاتر یا کنسرت یا کنفرانس یا تجمعات دیگر استفاده نمود (صدرزاده- آقا تا آن زاغهها هست لزومی ندارد) (بهبهانی- گرسنگی مردم را باید چاره نمود) به طوری که بنده اطلاع یافتهام برای این ساختمان به بودجه شهرداری تحمیل تازه نمیشود برای زمین آن از مقدار مختصر زمینی از مهمانخانه شهردای که اکنون به حال مبتذلی افتاده و در نظر است مهمانخانه آبرومندی در آنجا ساخته شود استفاده خواهد شد مخارج هم از محل فروش اپرای سابق تأمین است یعنی در آنجا را دادهاند به بانک رهنی در مقابل یک پولی بگیرند که همان پول را صرف آن کار کنند و یک تومان از جیب شهرداری خرج نکنند (نمایندگان- زایشگاه بسازند) (دکتر عمید- ضرورت ندارد) و در نتیجه اپرای مخروبهای که در وسط شهر است از این حالت خارج میشود و یک جایی که سی هزار متر زمین دارد و ماهی هزار و دویست تومان کرایه میدهد در یک جای آن ساخته میشود ملاحظه میفرمایند این اقدام شهرداری نه تنها امری تجملی و زائد نیست بلکه برای پایتخت کشور شاهنشاهی از مسائل ضروری به شمار میرود. در خاتمه میخواهم از این پیشآمد استفاده کنم و پیشنهاد نمایم که اصولاً برای شهرداری تهران عنوانی قائل شویم که در موارد مختلف بتوان شهردار را برای ادای توضیحات به مجلس خواست یا خودش بتواند برای ادای توضیحاتی به مجلس علنی حاضر شود تا بدینترتیب نظر اصلاحی آقایان نمایندگان راجع به امور شهر زودتر به مرحله عمل و اجرا در آید. | ||
+ | |||
+ | ۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقای شوشتری | ||
+ | |||
+ | رئیس- وارد دستور میشویم، آقای شوشتری مطلبی داشتید؟ | ||
+ | |||
+ | شوشتری- بلی | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمایید | ||
+ | |||
+ | شوشتری- دوسؤال است از وزارت دادگستری کردهام که این دو سؤال را تقدیم میکنم استدعا میکنم ابلاغ شود که برای جواب حاضر شوند | ||
+ | |||
+ | ۴- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | رئیس- بودجه مجلس سنا مطرح است گزارش کمیسیون بودجه قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت گردید) گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس سنا که به مجلس شورای ملی احاله شده بود از طرف مجلس به کمیسیون بودجه ارجاع و کمیسیون بودجه مزبور را تحت شور قرار داده و اینک برای روشن شدن ذهن آقایان نمایندگان محترم مختصراً توضیحی میدهد طبق ماده واحد مصوب کمیسیون همکاری مجلسین مورخ ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ بودجه مجلس سنا نباید از صدی ۴۵ اعتبار بودجه مجلس شورای ملی (به استثنای بودجه چایخانه و روزنامه رسمی) تجاوز نماید. در سال ۱۳۳۲ مجلس سنا تعطیل و بودجهاش فقط بودجه مخارج اداری و پرسنلی بوده و در سال ۳۰ و ۳۱ بودجه مجلس سنا در حدود ۱۴۳۵۶۰۰۰ ریال و در حقیقت مبلغی کمتر از همان صدی ۴۵ میباشد اینک بودجهای که برای سال جاری مجلس سنا تهیه نمودهاند جمع آن با منظور نمودن کمک هزینه بالغ بر ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال است که با مقایسه بودجه سال ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی باز کمتر از صدی ۴۵ است و چون در سال جاری بودجه مجلس شورای ملی تا حال به تصویب نرسیده و بودجه پیشنهادی نمیتواند ملاک عمل واقع شود لذا بودجه مجلس سنا با بودجه سال ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی مقایسه شده است و در بودجه ۳۳ کل کشور که از طرف دولت به مجلس تقدیم شده نیز همین رقم منظور است | ||
+ | |||
+ | علیایحال کمسیون بودجه وارد جزئیات ارقام بودجه مجلس سنا نشده و فقط به چهار ماده پیشنهادی رأی داده است. ضمناً خاطر آقایان نمایندگان محترم را مسبوق میدارد که مجلس سنا مدتی است برای تهیه محلی اختصاصی جهت مجلس سنا در تلاش بوده و حتی زمینی هم در مجاورت مجلس شورای ملی خریداری کرده که پس از تهیه مقدمات | ||
+ | |||
+ | و موجود شدن اعتبار لازم شروع به ساختمان نماید. | ||
+ | |||
+ | ولی گویا اخیراً محل دیگری در نظر گرفتهاند که آماده میباشد و ساختمان آن با جزیی تعمیراتی شایسته شئون مجلس سنا خواهد بود و برای خریداری و تهیه وسایل لازمه در نظر گرفتهاند صرفهجوییهای بودجه سنوات قبل و قیمت فروش زمین فوقالذکر به مجلس شورای ملی و محلهای دیگر اختصاص به خریداری آنجا داده شود که البته این قسمت هم مورد موافقت کمیسیون بودجه واقع گردیده که اینک گزارش آن را ضمن چهار ماده تقدیم مجلس شورای ملی مینماید: | ||
+ | |||
+ | ماده اول- برای مقرری آقایان نمایندگان و حقوق کارمندان و خدمتگذاران (به انضمام کمک هزینه) و هزینههای سال ۱۳۳۳ مجلس سنا مبلغ ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال مطابق فصول مندرجه در صورت ضمیمه به کارپردازی مجلس سنا اعتبار داده میشود. | ||
+ | |||
+ | تبصره- در صورتی که یکی از ارقام مواد این بودجه تأمین احتیاجات را ننماید کارپردازی مجاز است در وهله اولی از اعتبار دو ماده ۴ فصل اول و ۱۷ فصل سوم (تأمین کسر اقلام) و در صورت عدم کفایت آن با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا از محل ماده ۱۸ فصل چهارم (اعتبار ذخیره) استفاده نماید | ||
+ | |||
+ | ماده دوم- اعتبارات ذیل برای تهیه محل جهت مجلس سنا و احتیاجات مربوط به این امر اختصاص داده میشود که با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا مصرف گردد. | ||
+ | |||
+ | الف- باقیمانده ده میلیون ریال اعتبار بودجه مجلس سنا مصوب در بودجه سال ۱۳۲۸ کل کشور | ||
+ | |||
+ | ب- صرفهجوییهای بودجه از سال ۱۳۲۸ لغایت سال ۱۳۳۳ مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | ج- درآمد حاصله از فروش زمین و اموال مجلس سنا و اجاره دکان و امثال آنها. | ||
+ | |||
+ | ماده سوم- پس از تنظیم بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی جنانجه رقم چهل و پنج درصد آن اضافه بر رقم ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال بودجه تنظیمی سال ۱۳۳۳ مجلس سنا باشد تفاوت آن به اعتبار ذخیره منظوره در فصل ۴ این بودجه اضافه میشود و به این ترتیب مطابق ماده واحده مصوب ۲۷ و ۱۲ و ۱۳۲۹ کمیسیون مشترک مجلسین بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا معادل ۴۵٪ بودجه مجلس شورای ملی خواهد شد | ||
+ | |||
+ | تبصره- منظور از احتساب چهل وپنج درصد بودجه مجلس شورای ملی جهت مجلس سنا هزینه پرسنلی و هزینههای مستمر و عادی ماهانه و سالانه است | ||
+ | |||
+ | ماده چهارم- احکام مزایایی که برای سال جاری جهت کارکنان اداری مجلس سنا بعد از تصویب بودجه صادر میشود در حدود مزایای کارکنان مشابه آنها در مجلس شورا بوده و جز به اصلاحدید هیئت رئیسه از آن تجاوز نخواهد کرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در کلیات کسی اجازه مذاکره نخواسته رأی گرفته میشود به ورود در موارد آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده اول مطرح است، قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ماده اول- برای مقرری آقایان نمایندگان و حقوق کارمندان و خدمتگذاران (به انضمام کمک هزینه) و هزینههای سال ۱۳۳۳ مجلس سنا مبلغ ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال مطابق فصول مندرجه در صورت ضمیمه به کارپردازی مجلس سنا اعتبار داده میشود. | ||
+ | |||
+ | تبصره- در صورتی که یکی از ارقام مواد بودجه تأمین احتیاجات را ننماید کارپردازی مجاز است در وهله اول از اعتبار دو ماده چهار فصل اول و هفده فصل سوم (تأمین کسر اقلام) و در صورت عدم کفایت آن با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا از محل ماده ۱۸ فصل چهارم (اعتبار ذخیره) استفاده نماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دولت آبادی شما موافقید؟ | ||
+ | |||
+ | دولت آبادی- بله | ||
+ | |||
+ | رئیس- در این ماده کسی اجازه صحبت نخواسته رأی گرفته میشود به ماده اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده دوم مطرح است، قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل است) | ||
+ | |||
+ | ماده دوم- اعتبارات ذیل برای تهیه محل جهت مجلس سنا و احتیاجات مربوط به این امر اختصاص داده میشود که با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا مصرف گردد: | ||
+ | |||
+ | ب- صرفهجوییهای بودجه از سال ۱۳۲۸ لغایت سال ۱۳۳۳ مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | ج- درآمد حاصله از فروش زمین و اموال مجلس سنا و اجاره دکان و امثال آنها، | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که با ماده دوم موافق هستند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد | ||
+ | |||
+ | ماده سوم- پس از تنظیم بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی چنانچه رقم چهل و پنج درصد آن اضافه به رقم ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال بودجه تنظیمی سال ۱۳۳۳ مجلس سنا باشد تفاوت آن به اعتبار ذخیره منظوره در فصل چهار این بودجه اضافه میشود و به این ترتیب مطابق ماده واحده مصوب ۲۷ و ۱۲ و ۱۳۲۹ کمیسیون مشترک مجلسین بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا معادل چهل و پنج درصد بودجه مجلس شورای ملی خواهد شد | ||
+ | |||
+ | تبصره- منظور از احتساب چهل و پنج درصد بودجه مجلس شورای ملی جهت مجلس سنا هزینه پرسنلی و هزینههای مستمر و عادی ماهانه و سالانه است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که با ماده سوم موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام کردند) تصویب شد ماده چهارم مطرح است | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ماده چهارم- احکام مزایایی که برای سال جاری جهت کارکنان اداری مجلس سنا بعد از تصویب بودجه صادر میشود در حدود مزایای کارکنان مشابه آنها در مجلس شورا بوده و جز به اصلاحدید هیئت رئیسه از آن تجاوز نخواهند کرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی گرفته میشود و به ماده چهارم، آقایانی که با ماده چهارم موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا با ورقه رأی گرفته میشود موافقین ورقه سفید میدهند. (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی (منشی) اعلام واخذ رأی در محل نطق به عمل آمد) | ||
+ | |||
+ | اسامی رأی دهندگان- آقایان: حمیدیه. دکتر بینا. دکتر عدل. مهندس اردبیلی. تربتی. شادمان. ارباب. موسوی. بوشهری. احمدفرامرزی. بهادری. امیدسالار. پناهی. حشمتی. مهندس ظفر. غضنفری. عباسی. ایلخانیزاده. افشار. بوداغیان قنات آبادی. افشارصادقی. دکتر مشیرفاطمی. شاهرخشاهی. کاشانی. صدرزاده. رضایی. بزرگنیا. کینژاد. عبدالصاحب صفایی. نراقی. عزیز اعظم زنگنه. پیراسته. صدقی. قرهگوزلو. دولتشاهی. جلیلوند. امیراحتشامی. دولت آبادی. اردلان. فرید. خاک باز. درخشش. حمید بختیار. بوشهری. دکتر حمزوی. داراب. توماج. دکتر نیرومند. برومند. شیبانی. مکرم. عاملی. قریشی. مهدوی. لاری. کاشانیان. دکتر وکیل. تفضلی. خرازی. دکتر افشار. دکتر شاهکار. گیو. فرود. دکتر عمید. کدیور. خلعتبری. دکتر جزایری. بزرگ ابراهیمی. بیات ماکو. حائری زاده. اسکندری. دکتر سید امامی. هدی. عمیدی نوری. تیمورتاش. سید احمد صفایی. نقابت. نصیری. دکتر آهی. عرب شیبانی سالاربهزادی. مصطفی ذوالفقاری. استخر. معینزاده. دهقان. قوامی. صرافزاده. مرآتاسفندیاری. بهبهانی. ابراهیمی. افخمی. محمود جلیلی. نقةالاسلامی. یار افشار. خزیمه علم. صارمی. (آراء مأخوذه شمارش شده و نتیجه به قرار ذیل بود) ورقه سفید موافق ۷۷ ورقه ورقه کبود مخالف ۴ ورقه ورقه سفید بیاسم و علامت امتناع ۹ ورقه | ||
+ | |||
+ | رئیس- بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا با ۷۷ رأی موافق تصویب شد. به دولت ابلاغ میشود و برای مجلس سنا هم فرستاده میشود. | ||
+ | |||
+ | اسامی موافقین- آقایان: استخر. مصطفی ذوالفقاری. دکتر بینا. موسوی. ایلخانیزاده. امیدسالار. پناهی. حشمتی. اعظم زنگنه. افشار صادقی. قناتآبادی. باقر بوشهری. مهندس شاهرخشاهی. بهادری. غضنفری. دکتر مشیر فاطمی. دکتر عدل. لاری. صدرزاده. پیراسته. بوداغیان. دولتشاهی. بزرگنیا. نراقی. کینژاد. احمد فرامرزی. دولتآبادی. رضا افشار. شفیعی. جلیلوند. قره گزلو. اردلان. کاشانیان. دکتر حمزوی. دکتر افشار. کدیور. گیو. دکتر وکیل. مهدوی. خرازی. مکرم. صارمی. امیراحتشامی. دکتر عمید. عاملی. دکتر امیر نیرومند. یارافشار. توماج. صادق بوشهری. قرشی. خلعتبری. فرید اراکی. عمیدی نوری. شیبانی. دکتر سید امامی. اسکندری. معینزاده. بیات ماکو. شادمان. بزرگ ابراهیمی. مرآتاسفندیاری. یدالله ابراهیمی. افخمی. قوامی. نصیری. سالاربهزادی. جلیلی. تیمورتاش. عباسی. دکتر آهی. صرافزاده. عماد تربتی. حائریزاده. ثقةالاسلامی. دهقان. نقابت. حمیدیه. | ||
+ | |||
+ | اسامی مخالفین- آقایان: رضایی. تفضلی. درخشش. صدقی ورقه سفید بی اسم علامت امتناع- ۹ ورقه | ||
+ | |||
+ | ۵- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان | ||
+ | |||
+ | رئیس- لایحه اعتبار مطرح است. و از کمیسیونهای اقتصادوبودجه و قوانین دارایی و امور خارجه گزارش رسیده است قرائت میشود: (به شرح آتی خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون اقتصاد ملی بمجلس شورای ملی کمیسیون اقتصاد ملی در چندین جلسه با حضور آقای وزیر دارایی لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان را مطرح و مورد شور قرار داده با مطالعه و توجه به مقدمه لایحه دولت و توضیحاتی که آقای وزیر دارایی در این خصوص بیان نمودند کمیسیون با اساس لایحه و تحصیل اعتبار طویلالمدت موافقت نموده ولی با اضافه ۳ تبصره که مورد موافقت دولت قرارگرفته و مسلماً مورد توجه آقایان نمایندگان محترم هم واقع خواهد شد با ماده پیشنهادی دولت با حذف تبصرهای که در لایحه پیشنهاد شده بود و به نظر زائد میآمد به اتفاق آراء هشت نفر حاضرین در جلسه موافقت و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید: | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- به دولت اجازه داده میشود برای تأمین هزینههای اجرای طرحهای عمرانی و تولیدی و قسمتی از احتیاجات ضروری کشور تا میزان یکصد و پنجاه میلیون دلار از کشورهای متحده آمریکای شمالی و تا میزان ۱۰ میلیون لیره از دولت انگلستان | ||
+ | |||
+ | تحصیل اعتبار نماید مبلغی که دولت میتواند از اعتبارهای فوق برای تأمین احتیاجات ضروری مصرف کند ۷۵ میلیون دلار خواهد بود. نرخ بهره ۱۰ میلیون دلار مربوط به احتیاجات ضروری از قرار ۳٪ در سال و ۷۵ میلیون دلار بقیه با بهرهای به نرخ روز استقراض مشروط بر اینکه میزان آن بالاتر از آنچه که بانک صادرات و واردات واشنگنتن در موارد مشابه با دیگران محسوب میکند نباشد. مدت پرداخت ۱۰ میلیون لیره در ظرف ۵ ساله که بعد از ۲ سال شروع میشود و مدت پرداخت ۷۵ میلیون دلار مربوط به احتیاجات ضروری ۲۵ سال و مدت پرداخت ۷۵ میلیون دلار دیگر بر حسب نوع کار متفاوت خواهد بود. شرایط فنی از قبیل طرز استهلاک و امثال آن در قردادهایی که بین دولت ایران و دولتهای آمریکا و انگلستان منعقد میشود تعیین خواهد گردید. | ||
+ | |||
+ | تبصره ۱- برای تأمین نظارت مجلس شورای ملی در نحوه مصرف اعتبارات تولیدی و عمرانی موضوع این لایحه دولت مکلف است فهرستی از طرحهای عمرانی و تولیدی با برآورد هزینه هر یک به مجلس تقدیم نماید. مجلس مطالعه طرحهای مزبور را از نظر کلی و غیرفنی به کمیسیونهای مربوطه ارجاع و کمیسیونهای مزبور در ظرف حداکثر ۱۵ روز نظر قطعی خود را اعلام خواهند نمود و الّا طرحهای تسلیمی به موقع اجرا گذارده خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | تبصره ۲- استفاده از ریال حاصل از ۷۵ میلیون دلار اعتبار برای تأمین احتیاجات ضروری منوط به تصویب بعدی کمیسیون بودجه خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | تبصره ۳- دولت مکلف است حداکثر تا آخر سال ۱۳۳۵ از راه تقلیل مخارج و تثبیت سازمان ادارات دولتی و ازدیاد درآمد بودجه کشور را متعادل نموده و برنامه اقداماتی که برای اجرای این هدف ضروری است در نظر گرفته گزارش آن را تا قبل از آخر سال ۱۳۳۳ تقدیم مجلس شورای ملی نماید. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون اقتصاد ملی محمدرضا خرازی گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون بودجه: لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان را با حضور آقای وزیر دارایی مطرح نموده پس از چندین جلسه بحث و مذاکره و مداقه در گزارش کمیسیون اقتصاد ملی و توضیحاتی که آقای وزیر دارایی بیان نمودند نظریاتی که در کمیسیون اظهار و مورد موافقت آقای وزیردارایی قرارگرفت بالاخره در جلسه ۷ دی ماه ۳۳ با گزارش شماره ۲ کمیسیون اقتصاد ملی شامل ماده واحده و سه تبصره موافقت و اینک کزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون بودجه- مشایخی گزارش از کمیسیون قوانین دارایی به مجلس شورای ملی لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به قرضه و تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان که در کمیسیونهای اقتصاد و بودجه ضمن ماده واحده با سه تبصره به تصویب رسیده بود با حضور آقای وزیر دارایی مورد دقت و مطالعه قرار گرفت پس از مذاکرات مفصلی که به عمل آمد با توضیحاتی که آقای وزیر دارایی بیان نمودند لایحه دولت با اصلاحات و اضافاتی که در کمیسیون اقتصاد و بودجه به عمل آمده بود مورد موافقت واقع و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد مخبر کمیسیون | ||
+ | |||
+ | قوانین دارایی- صارمی گزارش از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی کمیسیون امور خارجه لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به تحصیل اعتبار از بانک آمریکا و انگلستان با حضور آقایان وزیر امور خارجه و وزیر دارایی مورد شور قرار گرفته گزارش کمیسیون اقتصاد در این خصوص قرائت پس از توضیحات مفصل که از طرف آقایان وزرا داده شد کمیسیون از جنبه سیاسی این لایحه اظهار موافقت نموده و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون امور خارجه- مرآتاسفند یاری | ||
+ | |||
+ | رئیس- مذاکراه در ماده واحده است. آقای بهبهانی بفرمایید | ||
+ | |||
+ | بهبهانی- در موقعی که لایحه قرضه در کمیسیون بودجه مطرح بود بنده و چند نفر از نمایندگانی که مخالف این لایحه بودیم نظریات خودمان را به طور تفصیل در آنجا به مرض کمیسیون بودجه رساندیم و جناب آقای دکتر امینی هم در آنجا تشریف داشتند با این که نظریات ما خیلی مستدل و بعضی از نظریات را خود جناب آقای دکتر امینی هم تصدیق میفرمودند با این حال به هیچ وجه تغییری در آن داده نشد فقط در جملات آن چند تغییر داده شد که من جمله آن وجوهی را که برای بودجه میخواستند قرض بکنند به عنوان مخارج ضروری ذکر کردند چون این لایحه که امروز مطرح است یکی از لوایح بسیار مهم است و نسل آینده مملکت ما گرفتار این خواهد شد بنده میخواستم مخصوصاً از ارباب جراید تقاضا بکنم که این صحبتهایی که در اینجا میشود تعریفی در آن نکنند و هر چه گفته میشود همان طور مرقوم بفرمایند در مجلس شورای ملی قوانینی میگذرد که از لحاظ اهمیت موضوع درجات مختلفی دارد. بعضی از قوانین هست که به لحاظ اهمیتی که در بر دارد باید حتماً مورد توجه مخصوص نمایندگان قرار گیرد و هنگام طرح آن بر ما فرض است که با کمال دقت جوانب مختلف آن را بسنجیم و نظری ندهیم که خدای نخواسته در آینده پشیمان شده و گرفتار نفرین و لعن گردیم. بنده خیال میکنم لایحه قرضه یکی از موضوعاتی است که باید از لحاظ اهمیت و موقعیت جغرافیایی خاص مملکت ما و از نظر سابقه سویی که قرضههای خارجی در مملکت و قلوب ملت ایران به یادگار گذارده مفصلابحث و حلاجی شود. الان ملاحظه میشود که مردم با یک بدبینی و عدم اعتماد به تحصیل قرضه خارجی مینگرند و انتضار دارند که نمایندگان محترم وظایف خوبش را به نحو شایستهای انجام دهند زیرا مملکتی که عایدات نفت دارد مالیات دارد اعتبار از کمپانیهای خارجی در اختیار میگیرد سرمایهداران خارجی حاضرند سرمایه خود را در ایران به کار اندازند دیگر وام از دولتهای خارجی چه لزومی دارد؟ و چرا آنها که داعیه مملکتداری دارند میخواهند گردن نسل آینده را زیر بار قرض ببرند که به حکم سوابق تاریخی همیشه موجب تباهی سیاهی و زیان مادی و اضحلال اقتصادی برای مملکت بوده است. اینجانب از بدو امر با تحصیل قرضه خارجی مخالف بودم و در کمیسیون بودجه دلایل خود را گفتم و هم با آن مخالفت کردم و نمایندگان دولت هم نتوانستند به اینجانب و سایر مخالفین جواب قانعکنندهای بدهند و واقعاًجواب قانع کنندهای هم نداشتند توضیحات آقای وزیر دارایی در کمیسیون بودجه نشان داد که این خارجیها هستند که پیشقدم شده و پیشنهاد دادن وام به ما کردهاند و دولت هم بدون توجه به عاقبت کار با قبول آن موافقت کرده است. قرضه خارجی اگر از هیچ لحاظی مورد توجه قرار نگیرد اقلاً از این حیث که خارجیها مقدم در آن بودند باید شخص را به تأمل و تفکر وادار نماید (صحیح است) در روزهای اخیر که اینجانب به سوابق قرضههای خارجی در ایران مرور میکردم به جریاناتی برخورد کردم که تصور آن هم برای هر آدم وطنپرستی اضطرابآور است (کاشانی- صحیح است) یک مراجعه اجمالی به تاریخچه قرضههای خارجی در ایران نشان میدهد که در دوران استبداد قاجار دولتهای خارجی همیشه از راهدادن قرضه توأم با شرایط اسارتآمیز طبقه حاکمه ایران را مطیع و مجری نظریات خود ساختهاند (صدقی- حالا هم همینطور است) اقتصاد ما را در اختیار خود گرفته و از رشد آن جلوگیری کردند- داستان قروض ایران به بیگانگان از بدترین قسمتهای تاریخی دستاندازی و مظالم بیگانگان در ایران بوده است. (صحیح است) اولین استقراض از خارجی در عهد ناصرالدین شاه و به سال ۱۲۹۰ قمری صورت گرفت. در این سال انگلیسها ۲۰۰ هزار لیره بافرع صدی پنج به حکومت ایران وام دادند و این وام نیز به مصرف عیاشی طبقه حاکمه فاسد وقت رسید. در سال ۱۳۰۶ بارون ژولیوس دورویترکه امتیاز بانک شاهی را در ایران به دست آورد چهل هزار لیره به ناصرالدین شاه قرض داد و نظریات دولت انگلیس را در ایران پیش برد. به سال ۱۳۰۹ هجری قمری ناصرالدین شاه برای جبران خسارت کمپانی رژی که بر اثر مخالف افکار عمومی بر چیده شده بود به توصیه دولت انگلیس پانصد هزار لیره به مدت ۴۰ سال و با فرع صدی شش از بانک شاهی قرض گرفت و عواید گمرکات جنوب را در گرو این قرض گذاشت. در دوران سلطنت مظفرالدین شاه نیز امینالسلطان صدر اعظم وقت موفق به أخذ ۲۲ میلیون و نیم منات قرضه از روسها شد و شرایط ننگینی در تحصیل این قرضه تحمیل ایران گردید و به موجب قراردادی که به امضاء رسید تمام عایدات گمرکات شمال در گرو این استقراض کذاشته شد- ضمناً دولت ایران متعهد گردید مادام که این قرضه را تصفیه نکرده از قبول قرضه از یک دولت خارجی دیگر بدون موافقت قبلی دولت روسیه خودداری نماید. در سال ۱۳۱۹ هجری قمری ناصرالدین شاه بار دیگر با دول روسیه وارد مذاکره شد و با شرایط قروض سابق ده میلیون منات از بانک استقراضی وام گرفت و در ازای آن ایران تعرفه گمرکی خود را در مورد واردات کالاهای روسیه و عثمانی تنزل داد و امتیاز ساختن راه شوسه جلفا- قزوین را نیز در انحصار بانک استقراضی روس گذاشت. در سال ۱۳۲۱ هجری قمری دربار قاجار بار دیگر در مقام تحصیل وام خارجی بر آمد و این بار به سراغ انگلیسها رفتند و مبلغ دویست هزار لیره که وثیقه آن شیلات و عواید پست و تلگراف و گمرکات جنوب بود به توصیه دولت انگلیس از بانک شاهی قرض گرفتند. این قرضهها روزگار مردم و مملکت را سیاه کرد- استقلال اقتصادی و سیاسی ما را در هم شکست و منابع ملی ما را در بست در اختیار اجانب گذاشت. بنده برای احتراز از اطاله کلام در باره سوابق قرضهها بیش از این توضیح نمیدهم ولی تاریخچه استقراض از خارجی در ایران مشحون است از رقابتها و دسایس دول بزرگ برای بدبختی و غضب حقوق مسلم ملت ایران در گذشته اوضاع و احوال زمانه اقتضا میکرد که مقاصد بیگانگان در دادن وام به ایران از لابلای سطور قراردادها کم و بیش آشکار باشد ولی اقتضای این عصر و زمان این است که هدف نهایی را روی کاغذ نیاورند و با قول و قرارهای محرمانه و به اصطلاح با کارد پنبهای سر مردم کشوری را ببرند دولت قرضه خارجی را برای چه میخواهد و با بودن عواید نفت و عواید | ||
+ | |||
+ | دیگر مملکت چه احتیاجی به استقراض از خارج دارد؟ در حال حاضر دولت میتواند ۱۵۰ میلیون لیره از عایدی نفت پیدا کند و از محل فروش دوازده و نیم درصد سهم آزاد نفت نیز عواید قابل توجهی به دست آورد قانون جلب سرمایههای خارجی نیز که مورد علاقه عموم میباشد دیر یا زود از تصویب مجلس میگذرد و پولهای زیادی وارد مملکت خواهد شد که برای رفع مشکلات اقتصادی کشور مؤثر خواهد بود (صحیح است) و با این مراتب برای وصول قرضه چه محملی میتوان تراشید میگویند مقداری از این قرضه را میخواهند صرف جبران کسر بودجه کنند و قسمت دیگر را به امور عمرانی اختصاص دهند. اگر دولت خیال میکند که با پول تنها میتوان رفع تمام بدبختیها و آلام و مصائب یک ملتی را نمود کاملاً اشتباه میکند زیرا در موقعی که اعلیحضرت فقید رضا شاه زمام امور مملکت رادردست گرفت فقر عمومی سرتاسر مملکت را احاطه کرده بود و همه میدانند به جای حقوق آجر به کارمندان دولت تحویل میدادند هیچ یک از مؤسسات ما سرمایهای نداشت بانکی وجود خارجی نداشت- شاهنشاه فقید با پشتکار و فداکاری خاصی که از خود بروز داد نه تنها اوضاع را به حال خود برگردانید بلکه ما را در اندک مدتی به کاروان تمدن جهانی نزدیک ساخت. (صحیح است) تمام مؤسسات آبرومند و آثاری که امروز ملاحظه میشود از برکت پشتکار آن رادمرد بزرگ تاریخی ایران است (صحیح است) که بدون کمک و وام خارجی و فقط با بودجه متعالی که هیچوقت سابقه نداشته این همه آثار تمدن را به وجود آورد و گمان نمیکنم هیچ کس بتواند منکر این حقایق بشود (صحیح) امرسون میگوید نه طلا بلکه مردانند که میتوانند شالوده مملکتی و ملتی را در پایههای محکم استوار سازند و تا آسمان بالاببرند)) (دکتر عمید- احسنت به امرسون) به هر حال آنچه مسلم است این است که تنها با پول نمیتوان درد مملکتی را دوا کرد بلکه شرایط زیادی لازم است که یکی از آنها پول است درد مملکت از بیپولی نیست راه دور نرویم همین سیزده سال اخیر را در نظر بگیریم پولهایی را که به مملکت رسیده و ملت از آن طرفی نبسته است در نظر آوریم تا حقیقت روشن شود. در سالهای بعد از شهریور ۲۰ میلیون مگر کم پول وارد خزانه شد؟ مگر اعلیحضرت همایونی که هستی خود را وقف رفاه و آسایش مملکت کردهاند از جیب فتوت خود و از ثروت خویش کم پول برای تقویت مالی مملکت و بهبود وضع مردم مرحمت کردهاند (صحیح است) اعلیحضرت پول دادند. مردم به عنوان مالیات پول دادند. از خارج به عنوان کمک به مملکت پول رسید ولی همه در چاه ویل فرو رفت و این همه پول نتوانست آتش حرص و طمع مشتی پولپرست را فرونشاند (صحیح است) پس خرابی مملکت از بیپولی نیست بلکه خرابی مملکت ناشی از نداشتن مصادر امور متقی و پرهیزکار و مصالح است که آنچه به خیلهشان خطور نکرده و نمیکند منافع مردم و مملکت است اکنون که دولت میخواهد مبادرت به تحصیل قرضه خارجی نماید به طوری که سابقاً به عرض رسانیدم در حکومت فعلی مبالغ متنابهی پول و ارز خارجی به مملکت ما سرازیر شده و به نظر بنده با این وجود خیلی از دردهای مملکت دوا میشد و اگر حسن جریانی در دستگاه دولت موجود بود ما میتوانستیم حقیقاً بینیاز از کمک خارجی باشیم. لازم نبود که دولت با بودجه ضعیف و نامتعال خود این قدر مخارج هنگفت تشریفاتی داشته و هر شب سفره رنگین بیندازد و دستگاهای اقتصادی را روی نظریات خصوصی به رفقای متملق سپرده که یک جا آن را بلع نماید و خود شریک اعمال ناشایست آنها میشود (صحیح است) در مملکتی که مردمش برای تهیه قوت و غذای خود باید سر و پا بشکنند و یا برای به دست آوردن ده سیر ذغال ساعتها در خانه عمرو زید معطل باشند نمیتوان قبول کرد که یک رئیس دولتی با حسننیت میلیونها پول مردم را به خرج تشریفات بیهوده برساند و آن وقت برای کسر بودجه از خارجی استقراض کند (کاشانی- صحیح است) آن روز که در اینجا گفتم دولت بیش از صد میلیون دلار کمک خارجی را تلف کرده آقای نخستوزیر به جای اینکه صورت خرج را جلوی ملت بگذارند و موردی را نشان دهند که از محل این کمکها بهبودی در وضع مردم و گشایشی در کار مملکت پیدا شده گفتند اینها شایعه است راستی که دیوار حاشا خیلی بلند است اگر این حرف درست نیست بیایید و با دلیل و مدرک خلاف آن را ثابت کنید تا مردم صحیح را از سقیم و راست را از دروغ باز شناسند. کمکهای بی دریغ ملت و دولت آمریکا در این یکسال و نیم اخیر به مصرف واقعی خود نرسید و ملت ایران که در حقیقت کمک آمریکا به خاطر او میشد از آن طرفی نیست (کاشانی و رضایی- صحیح است) بلکه منبع درآمدی برای عدهای نفعپرست گردید من قطع دارم که ملت و دولت آمریکا برای حفظ توازن سیاسی دنیا و نجات ملتها از خطرخانمانسوز کمونیزم و حمایت ملتهای مظلوم وضعیف کمکهای زیاد نمودهاند که نمونه آن کمکهایی است که به خاطر مردم ایران بدون توجه به دولتها نمودهاند و افسوس که تا این ساعت هیچ یک از این کمکها به محل واقعی خود آن طور که باید نرسیده و به جاهایی صرف شده که مصلحت ملت ایران و منظور کمک کننده رعایت نشده (کاشانی و رضایی- صحیح است) و مبالغ زیادی از آن به جیب اشخاص خصوصی ریخته شده است و اکنون به استثنای عده معدودی ملت حقیقی ایران بار زندگی را بر دوش میکشند و نمیتوانند حداقل ضروریات اولیه زندگی خود را فراهم نمایند و این از برکت وجود دولت خدمتگذاری است که با ملت سر و کارنداشته و طبعاً از درد مردم بیخبر است. | ||
+ | |||
+ | (کاشانی- صحیح است) ما ۱۵۰ میلیون لیره درعرض سه سال عایدی نفت داریم و تمام این عایدی را میخواهند صرف کشیدن لوله نفت از اهواز به ازنا و از ازنا به تهران و شش هزارکیلومتر راهسازی وخرید چند هزار دستگاه خانه ساخته شده بنمایند و آن وقت برای جبران کسر بودجه قرض کنند میخواهند که عایدات مملکت و نفت ایران را که در این چند سال این همه قربانی داده و وضع مملکت را به هم ریخته و موجب بسیاری از نارضایتیهای داخلی شده به مصرف کارهای غیرعمرانی و بیهوده برسانند (صحیح است) و این با کدام مسلک جور درمیآید و با کدام انصاف و مروتی تطبیق میکند؟ البته اینجانب منکر اهمیت راه و راهسازی و ایجاد بندر و فرودگاههای وسیع نیستم ولی راهسازی وقتی میتواند ارزش اقتصادی داشته باشد که به موارات آن سدی بسته شود و زمین بایری دایر شود و چاه عمیقی در مناطق بیآب حفر گردد (عربشیبانی- صحیح است) باید به موازات این کارهایی که میخواهند بکنند حداقل معشیت تأمین گردد و مردم امیدوار به آینده خود بشنوند و مملکت در طریق کارهای مولد ثروت قدمهایی بردارد که بتوان با آن موجبات رفاه و آسایش و ترضیه خاطر ملت ایران را فراهم ساخت. این برنامههای کشاورزی مملکت را تباه خواهد ساخت و کشور را بالاخره دچاره قحط و غلاء خواهد نمود و دیگر هیچ رعیتی با گرفتن مزد نقد حاضر نیست کار نسیه انجام دهد و گندم بکارد و یک سال بعد نتیجه کار خود را دریافت کند (صحیح است) و این سبب میشود که سطح دولت ما پایین بیاید و بالمال مجبور میشویم که کم کم تمام مایحتاج خود را ازخارج وارد سازیم. از تمام اینها گذشته شرایطی که برای قرضه پیشنهاد کردهاند قابل توجه و دقت است. شرایط معمولی که باید بین داین و مدیون در قرض وجود داشته باشد در اینجا رعایت نشده است. مدیون یعنی ملت ایران ناگزیر است از محل این قرضه مصنوعات به خصوصی آن هم از کشور قرض دهنده است وارد کند و تعیین نوع و قیمت این مصنوعات نیز با قرض دهنده است (رضایی- صحیح است) و با این ترتیب چون ما مجبوریم اجناس آنها را وارد کنیم تمام پول ما دوباره به جیب خودشان برمیگردد و در عوض جنس بیمصرف و کهنه و فرسوده برای ملت باقی میماند. آقایان امروز دول کوچک هرگونه پیشنهاد قرضه را با احتیاط و مصلحتاندیشی تلقی میکند. (کاشانی- صحیح است) و سوابق تلخ گذشته را بیاد میآورد و به حکم همین سوابق بود که در دوران مشروطیت ما نیز با وجود بحرانهای مالی و احتیاج مبرمی که مملکت ما به پول داشت برای گرفتن وام به طرف خارجی دست دراز نکردند و مجلس پنجم با هر سختی و مرارتی بود قروض خارجی مملکت را تسویه کرد و هیچ دولتی هم دیگر حاضر نشد قرض خارجی را بپذیرد. در سالهای بحرانی پس از شهریور ۲۰ نیز با تمام مشکلات مالی مه مملکت با آن روبرو بود باز دنبال قرضه خارجی نرفتند. آقایان محترم: مجموع پولی که به عنوان قرضه خارجی میخواهند بگیرند از آنچه در یک سال و نیم اخیر آمریکا به عنوان بلاعوض به دولت ایران داده بیشتر نیست (صحیح است) من به حکم وظیفه این حقایق را در این محضر شریف گفتم و میدانم که نخستوزیر و وزیر دارایی میآیند و حسبالمعمول جوابی میدهند ولی جواب ایشان ملت ایران را قانع نخواهد کرد همکاران محترم منافع مردم و مملکت در دست ماست این ما و این منافع مملکت چشم تمام ملت ایران به ما دوخته شده است کاری کنیم که مملکت دچار بدبختی نشود. اگر این قرضه به مملکت نرسد هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد و زندگی مردم این مملکت فلج نخواهد گشت قضاوت امروز مجلس شورای ملی در موضوع حساسی مانند قرضه خارجی در سرنوشت آینده مملکت تأثیر غیرقابل انکاری خواهد داشت. حکومتها و مجلسها میآیند و میروند این مملکت و ملت است که باید باقی بماند. منافع ملی ما فوق منافع دسته است که چند روزی میآیند و کروفری میکنند و جز خرابی و تباهی چیزی به دنبال نخواهند داشت (احسنت، احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضایی بفرمایید | ||
+ | |||
+ | رضایی- امروز یکی از مهمترین لوایحی که در دوره هیجدهم مجلس شورای ملی تقدیم شده مورد بحث قرار گرفته است (قناتآبادی- از لایحه نفت مهمتر نیست آقا) (کاشانی- آن گذشته است) به موجب این لایحه به دولت اجازه داده میشود مبلغی در حدود یکصد و پنجاه میلیون دلار از دولت آمریکا و بانک صادرات و واردات آمریکا تحصیل اعتبار نماید و تا میزان ۷۵ میلیون دلار یعنی پنجاه درصد وجوهی را که به عنوان وام دریافت میکند به مصرف مخارج ضروری برساند و ۷۵ میلیون دلار دیگر را در راه امور تولیدی و عمرانی خرج کند. | ||
+ | |||
+ | من به اقتضای طرز تفکری که دارم با یک قسمت از لایحه یعنی دریافت وام برای امور تولیدی با یک برنامه معین و در تحت نظارت صحیح موافقم به نظر من دریافت وام برای امور تولیدی برای | ||
+ | |||
+ | ساختمان سد کرج- سد سفیدرود و یا نظایر آن مانعی ندارد. زیرا پس از ساختمان سدهای مزبور و بهرهبرداری از آنها ما قادر خواهیم بود وجوهی را که به عنوان وام دریافت کرده و در راه ساختمان سدهای مزبور به مصرف رساندهایم از بهرهای که از آنها به دست خواهیم آورد مسترد کنیم (صحیح است) ولی با قسمت دیگر لایحه یعنی دریافت وام برای تأمین هزینههای ضروری و یا به عبارت دیگر پرداخت کسر بودجه از محل قرضه مخالفم (صحیح است) دولت میخواهد کسب اجازه کند و ۷۵ میلیون دلار یعنی ۶۰۰ میلیون تومان از یک دولت خارجی به عنوان قرض دریافت کند و وجوه دریافتی را به عنوان اضافه کار مقطوع و فوقالعاده و هزینه سفر و خرید اتومبیل و مخارج مطالعه و سایر مخارج بیهوده به نور چشمیها بپردازد و ۲۵ سال بعد نسل آینده یعنی فرزندان من و شما جواب ولخرجی امروز را بدهد. اگر دولت حاضر قادر نیست توازن در بودجه مملکت برقرار کند مخارج زائد و بیهوده را حذف نماید، با وصول مالیاتها به وسیله مأمورین صالح بر درآمدش بیفزاید نسل آینده چه گناه کرده است که باید با رعدم لیاقت و کفایت دولت حاضر را بدوش بکشد (چند نفر از نمایندگان- صحیح است). (شاهرخشاهی- اینطور نیست) (بهبهانی- صحیح است) عقل سلیم اجازه نمیدهدکه امروز وجوهی به عنوان وام از یک دولت خارجی دریافت گردد و این وجوه در راهی به مصرف برسد که پس از یکسال اثری از آن دیده نشود مگر به صورت افزایش موجودی حسابهای بانکی بعضی از متصدیان امور و اطرافیان دزد آنها (صحیح است) هنگامی که لایحه در کمیسیون اقتصاد مطرح بود من به این قسمت از لایحه اعتراض کردم و در نتیجه اعتراض من وعدهای دیگر از نمایندگان محترم تبصرهای است که به ماده واحده اضافه گردیده است دولت به موجب این تبصره ملزم میشود که تا پایان سال ۱۳۳۵ تعادل در بودجه کل کشور ایجاد نماید. من به این تبصره معتقد نیستم و اطمینان دارم که اجرای نخواهد شد. کما این که یقین دارم جناب آقای دکتر امینی وزیر محترم دارایی هم هنگام انشاء این تبصره همین اطمینان را داشتند (صحیحی است) به قول یکی از جراید. برای اولیای دولت وعده دروغ دادن و پی درپی از اصلاحات و اقدامات درخشان و تعدیل بودجه دمزدن هیچ مانعی ندارد زیرا آقایان اطمینان دارند که نه تنها عدم انجام این وعدهها هیچگاه اسباب زحمتشان نخواهد شد بلکه مثل تریاک مردم را موقتاً به خواب میبرد و چند صباحی دیگر عدهای ساده لوح را به امید اصلاحات و تحولات ایشان چشم به راه میسازد باید دید دولتی که وعده میدهد تا در سال دیگر توازن در بودجه ایجاد نماید در طی مدت ۱۸ ماه زمامداری گذشتهاش چه قدمی در این راه برداشته است مسلماً هیچ (یارافشار- خرابی زیاد بوده است) دولت حاضر در مدت ۱۸ ماه زمامداری و حکومت آن چنانی نه تنها اقدامی در این راه به عمل نیاورده است بلکه با اقداماتی که انجام داده با ولخرجیها و گشادبازیهایی که کرده است فاصله بین سرجمع ستون دخل و خرج مملکت را زیادتر و شکاف بین درآمد و هزینه کشور را عمیقتر ساخته است (صحیح است) و اگر کمکهای بیدریغ دولت آمریکا به دادم نرسیده بود معلوم نبود تکلیف مملکت با این همه ولخرجی چه بود؟ و امروز که قطع کمکهای بلاعوض اعلام میشود لایحه وام برای این گشادبازیها به مجلس تقدیم میگردد. دولت وظیفهدار بوده است در مدت ۱۸ ماه زمامداریش چنین روزی را پیشبینی کند و در طی این مدت به اقداماتی دست بزند و به وسایلی متشبث شود که تعادل در دخل و خرج مملکت برقرار گردد. (شاهرخشاهی- با خزانه خالی آقای مصدق؟) از دولتی که به جای فعالیت برای ایجاد توازن در بودجه کل کشور همیشه در جهت عکس این نظر اقدام کرده است چگونه ممکن است انتظار داشت در طی ماهای آتی از روش گذشته خود دست بردارد؟ هنگامی که این نکته در کمیسیون بودجه بنماینده محترم دولت تذکر داده شد فرمودند برای اقدام به این عمل احتیاج به آرامش داریم و تا زمانی که آرامش در مملکت ایجاد نشود شروع به این کار مقدور نیست (کاشانی- صحیح است) (وزیر دارایی- عرایض بنده را تعریف فرمودید) چنین به نظر میرسد ک نماینده محترم دولت و دستگاه تبلیغات دولتی هر یک یک استنباط خاطی از لغت آرامش دارند. چه ایشان جناب آقای دکتر امینی وزیر محترم دارایی معتقدند به علت نبودن آرامش در ملکت اقدام به ایجاد توازن در بودجه میسور نبوده است (وزیر دارایی- خواهش میکنم بیانات بنده راتعریف نفرمایید) در حالی که ۱۸ ماه است رادیوی دولتی هر صبح و شام فریاد میکشد هم وطن شکرگزار باش که بر اثر فعالیتهای خستگیناپذیر دولت خدمتگذار آرامش در تمام مملکت حکم فرماست (یارافشار- همین طور هم بوده) در طی ۱۸ ماه گذشته نه تنها اقدامی برای تقلیل کارمندان زائد به عمل نیامده است بلکه در مؤسسات و بنگاههای وابسته به دولت عده کثیری با حقوقهای گزاف استخدام گردیدهاند (صحیح است) و برای عده زیادی از نورچشمیها و عزیزان بیجهت نیز احکام فوقالعاده و اضافهکار مقطوع صادر گردیده و بدین وسیله تحمیلات جدیدی بر بودجه ناتوان دولت به عمل آمده است بنگاهی که زیادی کارمندان دولت وخدمتگذاران جزء به تصدیق وزرا محترم دولت فعلی و به شهادت صورت جلسات کمیسیون بودجه یکی از گرفتاریهای مهم مملکت به شمار میرود و تنها نزدیک به چهل هزار نفر به عنوان پیشخدمت از بودجه دولت حقوق میگیرند به موجب تصویبنامهای به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود پانصد نفر به عنوان خدمتگذار استخدام نماید. مگر ممکن نبود از استخدام خدمتگذار جدید صرفنظر کنند و احتیاجات وزارت فرهنگ را از خدمتگذاران زائد سایر وزارتخانهها و ادارات دولتی تأمین نماید و اگر هم پول و اعتبار زیادی دارند آن اعتبار را به مصرف افزایش حقوق خدمتگذاران تنگدست برسانند (دکتر جزایری- در استخدام وزارت فرهنگ منافعی است) و هنگامی که هزارن نفر دیپلمه و لیسانسیه به نام وابسته به دستگاههای دولتی از بودجه دولتی حقوق میگیرند و از بیکاری مرتباً خیابانهای تهران را ذرع میکنند وزارت فرهنگ هزار نفر را در کلاسهای تربیت معلم خود میپذیرد و هزار طلبکار برای دستگاه دولت تهیه میبیند مگر ممکن نبود از وجود کارمندان تحصیل کرده دستگاه دولت که بیکارند برای توسعه فرهنگ استفاده نمایند. به منظور ترضیه خاطر اعوان و انصار و نزدیکان به دستگاه دولت مقدار اعضاء هیئت مدیره و بازرسان بنگاهها و شرکتهای وابسته به دولت و مدیران کل و معاونین وزارتخانهها در طی ماهای گذشته به طرز عجیبی بالا رفته و از این راه فشار زیادی بر بودجه فقیر مملکت وارد آمده است (صحیح است) ثروت هر کشور در بودجه اول نیروی انسانی آن کشور است (صحیح است) و متأسفانه سیستم اداری ما و روش دولت ما طوری است که به هیچوجه از این نیرو به سود کشور استفاده نمیشود جوانان ما به پیری میرسند نیرو و توان خویش را در پشت میز ادارات محوطه وزارتخانهها تدریجاً از دست میدهند بدون آنکه از وجودشان کوچکترین سودی برای اجتماع تحصیل گردد. کسانی را که تا دیروز در مزارع این کشور به کار اشتغال داشتهاند به عنوان خدمتگذار و پیشخدمت و سرایدار. آبدار به شهرها کشاندهاید و افراد فعال و مولد ثروت را به صورت طفیل و انگل اجتماع در آوردهاید و با این عمل از قدرت تولید مملکت کاسته و بر مخارج دولت افزودهاید (کاشانی- صحیح است) و بدین ترتیب جنایتی عظیم در حق اجتماع روا داشتهاید تعداد اتومبیلهای آخرین سیستمی که با قیمتهای گزاف در سال جاری در زمان حکومت فعلی از بودجه دولت خریداری شده است مسلماً در طی سالهای گذشته نظیر نداشته (دکتر جزایری- بعضیهایش هم از اعتبار اصل ۴ خریداری شده است) و ولخرجیهایی که به نام مخارج دستگاه نخستوزیری در حکومت فعلی به عمل آمده قطعاً در تاریخ مشروطیت بینظیر بوده است. (صحیح است) من به نام یک عضو کمیسیون بودجه عرض میکنم (داراب- غلط میکنی) (دکتر جزایری- خودت غلط میکنی، دزد، حمال جاسوس، خائن، خاک بر سرت وخاک بر سر آن کسی که ترا اینجا آورده) (زنگ رئیس دعوت به سکوت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- به هر دو آقایان تذکر میدهم (در این موقع بین آقایان دکتر جزایری و داراب مشاجرات دیگری واقع شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس- بیایید هر دو آقایانرا بیرون ببرید مجلس که جای این حرفها نیست. دکترجزایری- من افتخار میکنم که از این مجلسی که یک چنین کسی نشسته است بیرون بروم (زنگ رئیس، دعوت به سکوت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- گفتم بیایید این آقایان را ازمجلس خارج کنید. (طبق دستور مقام ریاست هر دو نفر آقایان از تالار جلسه خارج شدند) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضایی بفرمایید | ||
+ | |||
+ | رضایی- من به نام یک عضو کمیسیون بودجه عرض میکنم تنظیم یک بودجه متعادل و متوازن کاملاً عملی و میسر میباشد و در صورتی که در دولت هم همآهنگی و همکاری و شهامت و قدرت اتخاذ تصمیم و بینظری و بیغرضی وجود داشته باشد مسلماً کسر بودجه وجود نخواهد داشت با اضافه درآمدی که قطعاً در سال آینده از گمرکات و سایر منابع درآمد به دست میآید چنانچه از ایجاد مخارج جدید جلوگیری شود مسلماً کسر بودجه از بین خواهد رفت. با توجه به آنچه که گفته شد انتظار اقداماتی در زمینه تعدیل بودجه از طرف دولت در طی ماههای آتی صحیح به نظر نمیرسد و دولت فقط هنگامی ممکن است نسبت به تعدیل بودجه کشور اقدام کند که پولی برای تأمین گشادبازیها در اختیار نداشته باشد موافقت با دریافت قرضه به منظور تأمین کسر بودجه نشانه عدم تمایل نسبت به ایجاد تعادل در بودجه کل کشور است. تبصره دیگری هم که در لایحه وجود دارد و استفاده از این وجوه را موکول به تصویب کمیسون بودجه نموده است به نظر من نتیجه بخش نخواهد بود. | ||
+ | |||
+ | جناب آقای فرامرزی در روزنامه کیهان نوشته بودند | ||
+ | |||
+ | (بیانصافی است ک پولی بگیریم و به مصرف حاجت روزانه خودمان برسانیم و نسلهای بعد زیر بار آن دربمانند) | ||
+ | |||
+ | استفاده از وام دریافتی برای امور غیرانتقاعی یک عمل غیرمنطقی به نظر (صدقی- هیچکس موافق نیست) میرسد و معلوم نیست ۲۵ سال بعد نسل آینده از محل کدام درآمد باید وجوهی را که امروز به عنوان وام دریافت میشود پرداخت کند به عقیده من کلیه وام دریافتی باید منحصراً در راه امور تولیدی و عمرانی و در تحت یک نظارت و توسط یک دستگاه صالح به مصرف برسد (صحیح است) و مطلقاً از محل وام دریافتی برای تأمین کسر بودجه استفاده نگردد. و در راه تأمین این نظر پیشنهاداتی هنگام بحث در ماده واحده تقدیم خواهد شد که امیدوارم مورد توجه نمایندگان محترم واقع گردد (احسنت، احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حائریزاده بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | حائریزاده- من اول به اشتباه خودم اقرار میکنم. در انتخابات این دوره بدبختانه یا خوشبختانه من موفق به اینکه شرکت بکنم نشدم تردید داشتم که بیایم به مجلس و یا بروم کار دیگری برای خودم پیدا کنم. حوادث مرا فرستاد به مجلس بعضی مسائلی که موضوع حیاتی است حالا پنج شاهی از احمد بگیریم یا از محمود بگیریم این یک چیز موقت است، چیز مهمی نیست ولی بعضی مسائلی که جنبه حیاتی برای نسلهای آتیه دارد من با ناراحتی مزاج و روح مجبورم بیایم اینجا و یک مطالبی را عرض بکنم به نام یک نفر ایرانی نه به نام یک نفر نماینده به نام یک نفر ایرانی از پشت این تریبون استفاده بکنم و مطالب خودم را به عرض ملت ایران برسانم. | ||
+ | |||
+ | موضوع این اعتبار یا قرضه هر چه اسمش را بگذارد موقعی که در جلسه خصوصی مطرح شد من آنجا عرض کردم هم موافقم، هم مخالف زیرا اظهاراتی که من در مجلس میکنم نه این دوره، دورههای پیش هم موافقتم، همینطور بوده روی حب و بغض با دولتهای وقت و این حرفها نیست در مسائل مملکتی، دولتها اگر بدهند عوضشان بکنید اگر هم خوب هستند کارشان را ادامه بدهند در این یک اختلاف سلیقه پیدا میشود این مسائلی را که من تشخیص دادهام و به نظر خودم به نفع ملت ایران است ناچارم عرض کنم و این هیچ ارتباطی با این که دولت خوب کار میکند در داخله دولت هماهنگی هست یا نیست اینها یک موضوعاتی است که من وارد بحثش نمیخواهم بشوم در این لایحه من عرض کردم هم موافقم هم مخالفم زیرا این فشارهایی که به این مملکت در این مدت طولانی به واسطه جهل یا خودخواهی و یا سوءنیت بعضی از دولتهای ما وارد شده و مملکت به یک جای خیلی بدی و پرتگاه عجیبی افتاده است شما تهران و این حوزه را نگاه نکنید یک قدم بروید جلوتر مردم برای زندگانی اولیهشان ماشینشان لنگ است (صحیح است) من شنیدهام در سواحل جنوبی ما از مظالم مأمورین و سوء تشکیلات چون هوا و یک قدری هم طبیعت به آنها کمک کرده است تا ده بیست سالگی یک لباس ساتری ندارند بپوشند یک همچو بدبختی است در این مملکت پس یک چنین مملکتی محتاج است که یک ثروتهایی از خارج برای عمران و آبادی این مملکت بیاید که این مملکت هم در این قافله تمدن امروز دنیا بتواند یک قدمی رو به جلو بردارد و به طرف نیستی و بدبختی نرود از این جهت من هم موافقم که سرمایههای خارجی وارد مملکت بشود (صحیح است) ولی از طرفی هم دولتها عموماً منحصر به دولتهای ایران نیست در دنیا دولتها برای امور اقتصادی و تولیدی خوب نیستند اصلاً وضع دستگاه دولت برای برقراری امنیت و عدالت در مملکت است در درجه اول برای این کار دولتها تأسیس شده و همچنین برای بالا بردن سطح فرهنگ مردم، بهداشت مردم ارتباطاتشان، سیاست داخلی و خارجیشان این چیزها را دولت باید مطالعه بکند بایستی صرف وقت بشود و بودجههایی برای اینکارها باید تخصص داد ولی دولت تاجر خوبی نیست، زارع خوبی نیست معمار و ساختمانچی خوبی نیست این کارها کار دولتها در دنیا نیست مگر این که احتیاجات نظامی احتیاجات بینالمللی اجبار کند دولتها را که در کارهای اقتصادی دخالت بکنند و الّا دولتها برای اینکار اصلاً مناسب نیستند در ایران خودمان امتحان شده است سالها املاک خالصه را دولت داشت از زمان ناصرالدینشاه به بعد به فکر این که مردم بهتر بتوانند خودشان این مملکت را آباد کنند در مقام انتقال خالصهجات به مردم بر آمدند اول عدهای مبلغی پول دادند و این خالصهجات را به آنها دادند و بعدش هم به عنوان بازخرید خریدند او آخر هم یک قانونی گذاشت که به اقساطی دولت فروخت حالا مذاکرهای است که بین رعایا تقسیم بشود اینها تمام مولود این فکر است که دولت یک زارع و مالک خوبی نیست دولت یک کارهای اقتصادی و تولیدی را میتواند انجام بدهد یک شخصی ممکن است یک مزرعهای را با پنجاه هزار تومان آباد بکند ولی اگر این را به دست دولت بدهید با پانصد هزار تومان هم آباد نمیکند این یک خرجهایی در دستگاههای عریض و طویل دارد که برای این کار دولتها هیچ صلاحیت ندارند خالصهجات را نگاه کنید حالا ده پانزده سال بیشتر نیست که یک قانونی گذشت و خالصهجات را دادند به دست مردم این آقای وزیر دارایی حاضر است معلوم است که آن روزی که دولت این املاک را داشت چقدر تولید و چقدر محصول داشت امروز که به دست مردم داده است اگر دو سنگ آب داشته ده سنگ شده و اگر ده خروار محصول داشته پنجاه خروار شده است پس برای اینکه خانه و آشیانه خودشان را آباد کنند صلاحیتشان بیش از دستگاه دولت است که نتایج اجتماعی آن آبادی را به دست بیاورند (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | این اصل پیشبینی مسلم و محرز است نظایر و امثالش زیاد است من یکی دو هفته پیش تصمیم برای دیدن سد گرفتم که تهیه ساختمانش را دارند میبینند اتفاقاً خیلی خوب تهیه مقدماتی کرده بودند اقداماتی کرده بودند برای کارگرها و برای مهندسین برای عملیات مقدماتی اتفاقاً زحمت کشیده بودند و خیلی اسباب خرسندی من شد که در ایران یک دستگاهی برای کارهای تولیدی تشکیل شده است ولی آنجا که حساب کردم و با جناب مهندس طالقانی که رئیس قسمت بود صحبت میکردم حالا دلار را چه جور حساب میکنند بین دویست یا سیصد میلیون تومان خرج این دستگاه است که اینجا به ثمر برسد من حساب کردم که قنواتی که در ایران در دوره مغول و تیمور در نتیجه ظلم و تعدی خراب شده است آنها را بگذاریم کنار قنوات موجودی که امروز در ایران هست اگر این پول را به پنج هزار قنات کمک کنند نه اینکه مجانی بهشان بدهند این پول را میدادند به بانک کشاورزی وثیقه میگرفت و به فلان صاحب قنات قرض میداد که برای آبادی هر یک از این قنوات موجود از ده بیست هزار تومان تا پنجاه و شصت هزار تومان را خرج کنن اگر آبش ده برابر نشود دوبرابر میشود در این تردیدی نیست محتاج به ماشینهای سنگین هم که از آمریکا وارد کنیم نیست (صحیح است) و مبلغ زیادی ارز خرج اینکار هم نمیکنیم همان عملههای خودمان این عمل را میکردند و در حدود ده بیست هزار سنگ حداقل آب اضافه میشد یک شاهی پول هم به خارج نمیرفت و این آب در تمام مملکت هم پخش میشد که اگر بمب اتمی هم در این مملکت سقوط بکند فقط یکی دوقنات را خراب میکند مملکت به این پهناوری با این قنواتی که دستگاه تولیدی مملکت ما هست و زراعت ما را به وسیله آبیاری کمک میکند به راه میافتد هر صاحب قناتی امروزه سیلاب آمده قناتش را خراب کرده من گزارشاتی از یزد دارم که قنواتی هست صد هزار تومان پنجاه هزار تومان خرج برمیدارد که دو مرتبه به راه بیفتد بانک کشاورزی هم که پول ندارد بدهد خودشان هم پول ندارند که این قنوات را دوباره به کار بیندازند ما اگر به جای این سیصد چهار صد میلیونی را که در کرج خرج میکنم که آبهای بهاری را آنجا ذخیره بکنیم و بعد بیاوریم شهر اگر این پول را به طور منظم تقسیم بکنیم و این را به قنوات داده بودیم چندین مقابل آب اضافی در مملکت ایجاد میشد کار برای بیکاران تهیه میشد سطح تولید مملکت بالا میرفت زندگی خیلی بهتر بود من به جناب مهندس گفتم این عمل به یک هوسی شبیه است تا به یک کار تولیدی من نمیگویم که کاری بدی است ولی کارهای دیگر هست که از اینکار بهتر است مثلاً همان طور که عرض کردم اگر پول این را میدادند به صاحبان قنوات که قنواتشان را آباد بکنند عایداتش برای مملکت و برای دولت و برای آتیه ما به مراتب بهتر و بیشتر بود سدهایی که دولت ساخته است سد شاهرود که دولت در زمان شاه سابق ساخته است خدا رحمت کند مصطفیقلیخان بیات را رئیس فلاحت بود. | ||
+ | |||
+ | (چند نفر از نمایندگان- خدا رحمتش کند) و دستگاه فلاحت ایران و مدرسه فلاحت مارا و به راه انداخت مرد بسیار خوبی بود این کار را و به راه انداخته بود ولی دستگاه چون مال دولت بود از آن نتیجهای گرفته نشد شما بروید ببینید آبهایی که از آن سد جریان پیدا کرده باتلاق درست کرده و بهرهبرداری ازش نشده از زمان سلاطین صفویه برای این که آب کوهرنگ را بیاورند به زاینده رود و ببرند اراضی اطراف اصفهان را آباد بکنند این نقشه بوده است که این آب به زاینده رود بیاید و مردمان اصفهان که مردمان زحمتکش و زارعین با اطلاع و بصیرت هستند آب داشته باشند و سطح تولیدشان خیلی بالا میرود من نظرم نیست که در مجلس چهارم و شاید قانونش باشد که جمعیتی در اصفهان شرکتی درست کردند که دولت به آنها اجازه بدهد و کمکهای معنوی به آنها بکند که آنها بروند و کوه را سوراخ بکنند و این آب را بیاورند توی زاینده رود مرحوم امینالتجار اصفهانی بود در این کار شکراللهخان هم بود جمعیتی بودند که شرکتی درست کرده بودند مرحوم مدرس هم علاقهمند بود و قانونی هم گذشت ولی به قدری آنها را معطل کردند و سرگردان کردند که یکی از شرکا مرحوم شد و این شرکت به هم خورد و عملی نشد در ظرف این بیست سی سال دنبال این فکر بود و با پولهای داخلی یا خارجی یا پولهای ایران مغصوبه و یا غیرمغصوبه خرج اینکار شد حالا که این آب به جریان افتاد دولت از اینکه چه جور این آب را تقسیم کند و چه جور به زارع بدهد و چه جور خرج این را وصول بکند درمانده است که جلوی سد را بستهاند این عرایض برای این بود که ثابت شود دولت یک زارع خوبی نیست یک تاجر خوبی نیست یک تولید | ||
+ | |||
+ | کننده خوبی نیست در همه جای دنیا این طور است در مملکت ما هم تجربه شده است همین سد کرخه هم که بسته شد آن را هم من مطمئنم که ملحق میشود به سد شاهرود اراضی که ما در خوزستان داریم که آنجا گنجینه دنیا بود در هزار سال پیش از حیث محصول از حیث اشجار و از حیث نباتات مفیده امروز یک صحرای سوزانی شده است و اگر زارعی رفت که آن اراضی را آباد بکند آن دامی که نفت درست کرده است در آن دام میافتد و کار زراعت آنجا با یک ترتیبات به راه نمیافتد باید یک فکر دیگری برای آنجا بکنید که حالا وارد بحث آن نیستم و من در آن موضوع صحبت نمیکنم این است که من معتقدم سرمایه خارجی باید به ایران بیاید ولی دستگاههای دولت برای این که این سرمایه را در امور تولیدی صرف بکنند صالح نیست به طور خلاصه عرض کردم موافقم که سرمایه بیاید شما به بانکها بدهید بانکها به مردم بدهند وثیقه از مردم بگیرند مردم دلشان برای وثیقههایی که دادهاند برای مزرعه خودشان برای آبادی خودشان میسوزد علا قهمندی به خرج میدهند این پول نفله نمیشود حالا اگر از راههای دیگر در اروپا و آمریکا متصدیان امر تهیه میکنند در کارهای عمرانی خودشان صرف خواهد شد چند وقت قبل خدمت جناب نخستوزیر عرض میکردم ایشان هم با نظر من مخالف نبودند ولی من نمیدانم چطور است در داخل دستگاه دولت هماهنگی نیست جناب وزیر دارایی به مجلس که میآید فرمایشاتی میکند میبینم بعد عکسش درمیآید و اینجا مینویسد که به دولت اجازه داده میشود برای تأمین هزینههای اجرای طرحهای عمرانی و تولیدی و قسمتی از احتیاجات ضروری کشور یعنی هر روز خرج را زیاد کنند کارهای مملکت را بیشتر فلج کنند واین پول را بیشتر خرج آنها بکنند و نسل آتیه ما باید شانهاش زیر بار این خرج خرد بشود و نتواند بپردازد در زمان ریاست وزرایی آقای قوامالسلطئه که تا واقعه شهریور ۱۳۲۰ فاصلهای بود و در آن فاصله خیلیها به عنوان پیمانی حکمی و روزمزد و اسامی مختلف دیگر وارد دستگاه دولت شده بودند و دست از کارهای تولیدی و کاری که در خارج مشاغل آزاد اسمش بوده کشیده بودند و سربار بودجه مملکت شده بودند ایشان آمدند یک تصویبنامهای گذراندند و طبق آن تصویبنامه همه اینها دارای وضعیت استخدامی شدند مجلسهای بعد هم کم و بیش آنها را به رسمیت شناخت و عمل کرد از آن تاریخ به این طرف میبینیم باز جناب وزیر دارایی لایحهای آورده است که گمان میکنم ۲۵ هزار نفر کمتر یا بیشتر باز بر دستگاه خرج مملکت افزوده شده باید دولتها همان کار برای مملکت پیدا بکنند نه اینکه بیکارها را از خزانه عمومیحقوق بدهند بار مملکت را باید سبک کنیم کار برای مردم تهیه کنیم این همه مهندس و دکتر اشخاص تحصیلکرده و فاضل در این مملکت ویلان و سرگردان ماندهاند یک شوفر بیسواد حقوقش از یک نفر قاضی رتبه ۹ اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. | ||
+ | |||
+ | (مهندس اردبیلی- کاملاً صحیح است) برای اینکه عجالتاً شوفری توی این مملکت هست وقتی کار توی این مملکت تهیه شود که طبقه فاضله مملکت، بتواند برود مشغول بشود خودش داوطلب خدمت در دستگاه دولت نمیشود این فرجه و تنفسی که برای مملکت ایران پیش آمده دولتهای ما وزرای ما چرت میزنند و نمیروند دستگاه تولید را وسعت بدهند کار برای مردم تهیه بکنند هی پست مستخدم درست میکنند و کرسی و میز ایجاد میشود اضافه میشود و این به درد کار ما نمیخورد با این لایحه که برای کارهای تولیدی پولی از خارج با یک شرایط مناسبی گرفته بشود من کاملاً موافقم ولی نه به دست دولت نه این دولت هر وقتی که بیاید نه تنها دولت ایران تمام دولتهای دنیا مگر این که حوایج جنگی و فوقالعاده دولتها را مجبور کند که در کارهای اقتصادی وارد بشوند مثل این که در ایران اگر نظر آقایان باشد تجارت ما تجارت آزادی بود این قوانین انحصاری در زمان شاه سابق گذشت اولش برای کشیدن راهآهن انحصار تجارت قند و شکر وچای را به دولت دادند، عنوان، عنوان کشیدن راهآهن بود آن روز خروار خروار احساسات بود و غرور ملی خیلی زیاد بود که راهآهن را با خرج خودمان و از بودجه ضعیف خودمان بسازیم ولی در عمل دیدیم که راهآهن را برای دیگران میسازیم این راهآهن و زحمت و حمالی و خسارت آن را که هنوز مردم دارند مالیاتش را میدهند و این گرانی قند و شکر و عوارضی که دارند نتیجه همان قانون انحصار تجارت قند و شکر و چای است که دولت گرفت خرجش را از کیسه پیرزنان بیرون آوردند ولی در موقع جنگ راهآهن را نفله کردند و خارجیها از آن استفاده کردند. | ||
+ | |||
+ | (یکی از نمایندگان- از بین بردند) معالتأسف یک مقدار از آشغالهایی که در موقع جنگ به این مملکت آمده بود، آن چیزهایی که خوب بود لکوموتیوهای خوبی هم آورده بودند برای حوایج خودشان، اینها را از ایران بردند ولی پول سایر آشغالها راز ایران گرفتند آن وقت من در خراسان بودم دیدم که عکس آن وزیری را که آن قرار داد و چک را امضا کرده است که چند میلیون دلار بدهند. من گفتم که این را چاپ کردهاند که نسلهای آینده بدانند چه مردم خائن و بیشرفی داشتهایم کسی نمیتواند باور کند که خارجیها آمدهاند و مملکت ما را غارت کردهاند و گدا کردند یک مشت آهنپاره هم که آورده بودند پولش را از ما گرفتند و وزیر ما هم با سلام و صلوات چکش را امضاء کرده است در هیچ مملکتی این عمل نشده است ما بدبختانه دچار این رجال خدا لعنت کرده شدهایم که این بدبختی را برای ما ایجاد کردهاند در این لایحه قرضه اولاً طرحی بود که آقایان داده بودند که از قرضه و نفت و این چیزهایی که از این راهها به دست میآید فقط به بانکها داده شود و به آنها سرمایه داده شود اگر حالا هم به این لایحه یک تبصره اضافه شود که این قرضه به بانکهایی که برای تولید و عمران در این مملکت فعالیت میکنند به آنها سر مایه داده شود بنده موافقم و ورقه سفید عوض یکی پنج تا میدهم و الّا مخالفم و این را خیانت به این مملکت میدانم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضا افشار | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- جلسه امروز خیلی طول کشید (شمس قناتآبادی- ده دقیقه تنفس بدهید) | ||
+ | |||
+ | رئیس- جلسه کمتر از سه ساعت نباید باشد و تنفس هم چون جلسه بعد باید تشکیل شود معنی ندارد بعد از بیان ایشان جلسه را ختم میکنیم. آقای افشار بفرمایید، | ||
+ | |||
+ | رضا افشار- من متأسفانه به مدلول نظامنامه داخلی فعلی آشنا نیستم فقط امروز دیدم بعد از سه نفر مخالف یک نفر موافق باید صحبت کند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رضائی موافق مشروط بود. | ||
+ | |||
+ | رضا افشار- و موافق مشروط هم خیلی جدیتر از یک مخالف غیرمشروط بود بنده متأسفم که آقای دکتر مصدق یک فرمولی در این مملکت، یک سابقهای در این پارلمان ایجاد کرده ما روی تأسی به آن سابقه داریم پارلمان را یک مرکز کنفرانس میکنیم به این معنی که خطابه خوانی در اینجا شروع شد و اگر چنانچه آقایانی که مأموریت دارند در نظامنامه داخلی مجلس تجدیدنظر کنند به این موضوع یک توجهی داشته باشند در آتیه ما از سخن پراکنی در این مجلس یک قدری آسوده خواهیم شد. البته ما باید سعی کنیم به عقیده بنده که حتیالمقدور در آتیه خودمان زندگی کنیم نه در گذشته، بنده میبینم قسمت اعظم خطبای مجلس تمام توجهشان روی تذکر گذشته است و همیشه از دست گذشته نسبت به نسل آینده صحبت میکنند در صورتی که یک مرد فداکار کسی است که امروز نسل موجود را حفظ کند و در فکر آتیه هم باشد در دنیای امروزی وضعیات ارتباطات سریع دنیا را کوچکتر از آن کرده است که ما تصور کنیم و هیچ مملکتی در زیر قبه نیلگون آسمان وجود ندارد که به همدیگر نیاز و احتیاج سیاسی و اقتصادی نداشته باشد، بزرگترین مملکت متمول دنیا که آمریکا است، بیش از تمام ممالک دیگر قرض دارد و از قرض نمیترسد قرض موجب بیم و هراس نیست ولی اگر شما استقراض کنید و آن را به مصرفهای زائد و بیمطالعه برسانید البته تقصیرش متوجه مجلس خواهد بود نه دولت، دولت از طرف شما انتخاب شده است و مورد اعتماد شماست. لوایحش را به شما عرضه میدارد، شما لوایح او را میپذیرید، یعنی عمل او را تصدیق میکنید. اگر دولت یک عملی برخلاف مصلحت کشور کرد دست شما برای استیضاح، سؤال، تعقیب باز است دولت یک کسر بودجهای دارد بنده تصدیق میکنم هر دولتی به عقیده بنده میتواند کسر بودجه را جبران کند اما به چه راهی؟ از راه بیرون کردن یک عده زیادی از افراد این مملکت اما اوضاع سیاسی این کشور امروز اجازه نمیدهد که شما صد هزار نفر افرادی راکه وجودشان را زائد میدانید بیرون کنید و اینها را ملعبه دست سیاست خارجی قرار بدهید، این غیر ممکن است شما اگر بخواهید این عمل را بکنید سیاست حادیک اجنبی دیگر را تقویت کردهاید و مصلحت مملکت این است که این ضرر را متحمل شویم و این تعدیل بودجه را تدریجاً تأمین کنیم و اسباب و ادوات کار برای اعمال اجنبی و سیاست اجنبی ایجاد نکنیم در ادوار گذشته آقایان فرمودند زمان مرحوم ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه استقراض شده شما مبالغی که استقراض شده و در زمانی که استقراض شده با وضعیت فعلی کشور خودمان تطبیق و قیاس بکنید آن روز البته برای یک ۲۲ هزار روبل منات یا نمیدانیم ۴۰ هزار لیره از شما وثیقه میخواستند و بدون وثیقه دیناری به شما نمیدادند. وضعیات کنونی کشور شما از جهات عدیده طوری است که نه فقط به شما پولهای بلاعوض میدهند میخواهند به شما قرضههایی بدهند که به مصرف عمران و آبادی کشور خودتان برسانید. در زمان مرحوم رضا شاه البته یک راهآهنی با وضع عوارض قندوشکر در این مملکت دایر شد اما تمام لوازمی که در آن زمان تهیه شده بود با آن عواید آن روز از نقطهنظر کنونی دنیا امروز ارزش زیاد ندارد و دمده هستند شما روی مقتضیات امروز باید زندگانی کنید نه روی مقتضیات هفتاد هشتاد سال پیش غیرممکن است وقتی به شما قرض میدهند و میخواهند تکانی به روحیه جامعه خودتان بدهید نمیتوانید بگویید سد را صرفنظر کند این پول را قرض بدهند و قنوات را دایر کنید. دولت | ||
+ | |||
+ | دست قراض نکند آن قرض دهنده پول را بگذارد توی طیاره در آسمان تهران و یک مرتبه ول کنند نصیب شما شود امروز یک حرفهایی یک صحبتهایی راجع به دولتها و دولت فعلی میزنند بنده گمان میکنم اگر شما یک ایادی و یک عواملی میشناسید که آنها سوءاستفاده از مقام و موقعیت خودشان کردهاند بیایید علناً اسم آنها را بگویید که آنها را در مورد تعقیب قرار دهند (صحیح است) و این ننگ است در یک پارلمان که نمایندگان خارجی هم نظارت در صحبتهای شما میکنند که بیایید افراد مملکت خودتان را ملوث کنید این صحیح نیست (صحیح است) در هیچ جای دنیا سابقه ندارد شما اگر اشخاص پلید، اشخاص مختلس، اشخاص سوءاستفادهچی در دوایر دولتی خودتان میشناسید اسامیشان را بدهید، یک نفر از آقایان اسم نبردند همه از کلیات به قول مرحوم آقاسید یعقوب انوار دارای فک اسفل متحرک صاحب ادغاهای لایتناهی هستند، این معنی ندارد ما باید این رویه را ترک کنیم روی منطق روی اصول روی حقیقت حرف بزنیم به عقیده بنده دولت باید کسر بودجه خودش را تأمین کند و اگر نکند پارلمان موجبات یک نهضت یک انقلاب و یک هرج و مرج سیاسی را در این مملکت تقویت کرده بعضی از آقایان میگویند در این ۱۸ ماه دولت چه کرده است، من عقیدهام این است که ما یک نسیان شدهایم و حافظه ما در مواردی به ما خیانت میکند، در ظرف ۱۸ ماه اگر یک امنیتی و یک مبارزهای و یک مالاندیشی صحیحی از ناحیه دولت کنونی نشده بود بنده و تمام آقایان اینجا ننشسته بودیم و آزادی نداشتیم دولت کار کرده است (صحیح است) (رضایی- این طور نیست) اجازه بدهید وقتی شما صحبت میکردید من حرفی نزدم (حمیدیه- آقای رضایی صحبت نکنید) اگر دولت مورد اعتماد جامعه نبود و جامعه هم محل اعتماد دنیا نبود هیچ احمقی حاضر نبود به شما قرض بدهد فراموش نکنید در زمان مظفرالدین شاه و محمدعلیشاه یک شلینگری بود در خزانه، آنها کوشش میکردند که قرض کنند. میگفتند قرض میدهیم به شما به شرطی که فلان زید را برای فلان سمت بپذیرید امروز که دارند به شما قرض میدهند مملکت شما مورد اطمینان قرض دهنده است و یکی از آقایان صحبت کردند که با جلب سرمایه خارجی قرض لزومی ندارد و به عقیده بنده لازم است، اگر شما خودتان موجبات عمران و آبادی کشور را تدارک و تأمین نکنید شما خیال میکنید سرمایه خارجی خواهد آمد به این مملکت و این خیشهای عصر حضرت آدم را برای شما تعویض خواهد کرد و یا اینکه برای شما سدسازی خواهد کرد. البته این کار را نخواهد کرد به عقیده من باید غرض و تمنیات خصوصی و حب و بغض شخصی را کنار بگذاریم و در درجه اول مصلحت مملکت را در نظر بگیریم و اگر چنانچه یک حوایج مشخصی هم داشتیم آن حوایج شخصی را به هیچوجه مخلوط با مصلحت کشور نکنیم درست است که مملکت امنیت دارد ولی این امنیت وقتی است که ما امنیت را تقویت کنیم. اگر از حالا یک آوازههایی یک آوازههایی از اینجا شروع کنند هنوز آن آتش زیر خاکستر خاموش نشده است ما به انقراض و بلوا کمک کردهایم. (احسنت) | ||
+ | |||
+ | ۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود ساعت ۹ دستور بقیه همین لایحه. (مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۱۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه ۸۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه دهم بهمن ماه ۱۳۳۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری. مهندس جفرودی. پناهی
۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقای شوشتری
۴- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس سنا
۵- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تحصیل اعتبار از دولتین انگلستان و آمریکا
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت و ده دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان: امیدسالار، شادلو. سعیدی. سلطانی. شیبانی. کیکاوسی. مشایخی. دکتر سعید حکمت. صفاری. کریمی. سنندجی. حشمتی. بهبهانی.
غائبین بیاجازه- آقایان: اریه. صادق سرمد.
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: جلیلوند ۳۰ دقیقه. دکتر عمید ۳۰ دقیقه. اردلان ۳۰ دقیقه. تجدد ۳۰ دقیقه. عبدالحمید بختیار ۳۰ دقیقه. فرید اراکی ۴۵ دقیقه. رضائی یک ساعت. ثقةالاسلامی یک ساعت. اکبر یک ساعت. صرافزاده یک ساعت و ۱۵ دقیقه. مهندس شاهرخشاهی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. میراشرافی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. دهقان یک ساعت و سی دقیقه. بزرگ ابراهیمی یک ساعت و سی دقیقه. تفضلی یک ساعت وسی دقیقه. فرود یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. سلطانمراد بختیار یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. دولت آبادی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه. دکتر شاهکار دو ساعت. نقابت دو ساعت و پانزده دقیقه.
دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: قراگزلو ۳۰ دقیقه. کاشانی ۴۵ دقیقه. تیمورتاش ۴۵ دقیقه. کی نژاد یک ساعت و ۴۵ دقیقه. اخوان یک ساعت و ۱۵ دقیقه. برومند یک ساعت و ۳۰ دقیقه. دکتر حمزوی یک ساعت و ۳۰ دقیقه.
رئیس- نسبت به صورتمجلس نظری نیست؟ آقای مرآت اسفندیاری بفرمایید
مرآتاسفندیاری- شرحی دفتر یاران شهر کرمان حضور مقام ریاست مجلس شورای ملی عرض کردهاند و به بنده دادهاند که تقدیم کنم
رئیس- بسیار خوب. آقای شوشتری نظری دارید بفرمایید
شوشتری- اولاً میخواستم استدعا کنم که آقایان توجه کنند، چون صورتمجلس بعضی اوراقش طوری چاپ شده که قابل قرائت نیست، دیگر این که در سؤالی که بنده پریروز کرده بودم جوابی که داده شد موضوعی که گفته شد به طور مبهم بود، باید توضیح بدهم که عرض من این بود که مجلس شورای ملی از تبصره پیشنهادی منظورش این بود اشخاصی که سه مرتبه سابقه دزدی دارند و پرونده برای آنها تشکیل شده باید به محکمه سارقین مسلح بروند و همان مجازات درباره آنها اجرا شود که از این راه جلوی دزدی و جیببری گرفته شود، این توضیح بنده بود
رئیس- در صورتمجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد)
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جزایری مهندس جفرودی- پناهی
رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای دکتر جزایری بفرمایید
دکتر جزایری- بنده با اطمینان به وطنپرستی عموم آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی و تمام ایرانیان و با اجازه آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میخواهم یک مطلب اساسی مملکتی را به عرض آقایان وملت ایران و جهانیان برسانم و چون یقین دارم در این مطلب همه آقایان با من شریک و سهیم هستند استدعا میکنم که توجه خاص و عنایت مخصوص بفرمایند که این مطالب به عرض همه آقایان برسد و چون یک مطلب قانونی است که بایستی از نظر حقوق بینالمللی مورد توجه قرار گیرد بنده مطالب را یادداشت کردهام و از برای اینکه از دیوارها و سرحدات حقوق خارج نشوم عین یادداشت را به عرض آقایان میرسانم (احسنت)
همکاران محترم- نمایندگان مجلس شورای ملی امروز با اجازه آقایان میخواهم یکی از مهمترین مسائل سیاسی کشور عزیز خود را به عرض مجلس محترم شورای ملی و ملت و دولت ایران برسانم مسئلهای که تمام افراد این کشور از زن و مرد و کوچک و بزرگ از هر طبقه و دسته نسبت به آن علاقمند بوده و همه و همه در بیان این مطلب با اینجانب سهیم و شریکند و در حقیقت صدای قلبی ملت ایران است که به وسیله این جانب به گوش جهانیان میرسد و آن عبارت از این است که بحرین جزء لاینفک و عضو جدا نشدنی خاک عزیز کشورم ایران است (صحیح است- صحیح است) (ارباب- مسلم است) همکاران محترم در این موقع که دنیای آزاد سعی و کوشش میکند که اختلاف و سوءتفاهمات بین ملل را رفع کرده و همکاری وصمیمیت واقعی بین آنان ایجاد نماید و یقیناً این امر بدون تصفیه حسابهای حقه و تأمین حقوق واقعی ملل مقدور نیست لازم دانستم که به عرض جهانیان و ملل آزاد برسانم که قسمتی از خاک ایران بدون جهت و سبب مدتی است که به جبر و اعماق قدرت غیر مشروع رابطه ظاهریاش با سایر قسمتهای کشور ما قطع شده است در صورتی که همیشه و حتی در این مدت محدود رابطه واقعیاش با سایر قسمتهای کشور برقرار بوده است. ساکنین این جزیره که ایرانی پاک و خالص و برادران عزیز ما میباشند همیشه رابطه خود را با ایران حفظ کرده و خود را ایرانی دانسته و جزیره خویش را جزو لاینفک کشور ایران دانسته و میدانند (صحیح است) (صدقی- ایرانی هست) بنابراین با وضع کنونی که ملل آزاد جهان دست همکاری به طرف یکدیگر دراز میکنند و میخواهند که با جلب و تشویق همه ملل از کوچک و بزرگ دنیای آزادی بسازند که در آن عدل و انصاف و حقپرستی و عدالتخواهی و رعایت حقوق افراد و ملل از کوچک و بزرگ و مقاومت در مقابل ظلم و تجاوز حکومت کند و ملت ایران هم برای همکاری و ایجاد چنین دنیایی که در آن سعادت خلق و حفظ حقوق ملل تأمین شود و از هرگونه تجاوز جلوگیری به عمل آید بذل مساعی کرده و مینماید لازم است به اطلاع جهانیان و ملل آزاد و حکومتهای آنان برسانیم که ملت ایران میخواهد که موانع ارتباط کشور با یک قسمت از خاک خود یعنی جزیره بحرین مرتفع گردد (احسنت) و انتظار دارد که قدرتهایی که تاکنون خود مانع این امر بودهاند پیش قدم در رفع این مانع گردند و با این عمل ثابت کنند که راستی میخواهند که ملل صمیمانه با یکدیگر همکاری کنند و در این همکاری حقوق حقه همه ملل از کوچک به بزرگ محفوظ میماند و اگر در نتیجه سوء سیاستهای گذشته ظلمی به ملتی وارده آمده است در دنیای جدید و همکاری تازه آن ظلم مرتفع خواهد گردید و حق به حقدار خواهد رسید. (شمس قناتآبادی- احسنت) گرچه دولت انگلستان خود بهتر از هر کس میداند که بحرین جزء لاینفک ایران بوده و میباشد و اعمال نفوذ او چه در ابتدا به وسیله کمپانی هند شرقی و چه بد مستقیاً به وسیله قوای بحری و اعمال نفوذهای غیر مشروح نظامی و سیاسی جدایی ظاهری موقتی بین این جزیره و خاک اصلی ایجاد کرده است معذالک برای اینکه جهانیان و ملل آزاد حکومتهای آنها و مخصوصاً آنهایی که میخواهند همکاری بین ملل را تمشید و تقویت کنند از حق قانونی و مشروح ایران و تاریخچه این امر اطلاع حاصل نمایند و بدانند که تقاضای ایران کاملاً تطبیق با حقوق بینالمللی کرده و هر دادگاه بیطرف بینالمللی و هر قاضی بصیر و آشنا به حقوق و امور بینالمللی با اطلاع از ادله ما که به طور مختصر تشریح میگردد حق را به جانب ایران خواهند داد و تصدیق خواهند کرد که در این مدت با زور و اعمال قدرت نظامی و سیاسی مانع اعمال حق حاکمیت ایران در این قسمت از کشور خود شدهاند و برای تأمین عدالت بینالمللی باید رفع این ظلم بشود (صحیح است) و بحرین متصل به کشور ما در خود گردد (صحیح است احسنت) ضمناً از عموم نمایندگان محترم و هموطنان عزیز ممکن است از جزئیات این امر اطلاع نداشته باشند تقاضا میشود که به عرایض این جانب توجه فرموده و بدانند که حقوق ما مبتنی بر دلایل قطعی میباشد و باید یک صدا از دولت بخواهند که با کمال جدیت و متانت و تدبیر نسبت به احقاق حق ایران اقدام نماید (صحیح است) و اقداماتی کند که موانعی که در راه اعمال حق حاکمیت ایران بر بحرین است مرتفع گردد. اما تاریخچه و سوابق امر- دولت انگلستان که به قوه قهریه مانع اتصال و ارتباط بحرین به کشور اصلی خود ایران میباشد ادعا میکند. دولت انگلستان سه ادعا میکند میگوید در سال ۱۷۸۳ شیخ بحرین شورش کرده است چون از نظر قانونی بینالمللی یکی از عوامل و ادلهای که ممکن است خاکی را از خاکی جدا کند شورش است و ثانیاً در ۱۸۲۰ شیخ بحرین قراردادی با انگلستان بسته و از آن سال انگلستان بحرین را یک واحد مستقل شناخته است و رابطه سیاسی پیدا کرده (نورالدین امامی- بیجا کرده غلط کرده) (کاشانی- از این کارهای خطا انگلستان زیاد کرده است) و ثالثاً از ۱۸۲۰ به بعد دولت انگلستان حق حاکمیت ایران را بر بحرین نشناخته است (امامی- برای خودش کرده یک غلطی کرده بحرین مال ایران است ولش کن) جناب آقای امامی وقتی حرف حق و حساب داریم که با حقوق بینالمللی دنیای متمدن و آزاد تطبیق میکند چرا دعوا کنیم ما حرف حسابمان را میزنیم بنده ادعای آنها را با ادله که تطبیق با قوانین بینالمللی میکند رد میکنم و ۵ دلیل مثبت میآورم که بحرین مال ایران است. اما تاریخچه و سوابق امر: به نظر اینجانب با در نظر گرفتن تاریخ و سوابق این امر و اسنادی که در وزارت خارجه ایران و حتی آرشیو وزارت خارجه انگلستان وجود دارد بنده در اینجا باید عرض کنم که اسناد سیاسی در آرشیوهای هر وزارتخانهای یه قرنی نیم قرنی در اختیار همه گذاشته میشود و یکی از دوستان بنده این اسناد را تهیه کرده که بنده در پشت تریبون از ایشان تشکر میکنم که در تهیه این اسناد به من کمک کرده است و امیدوارم همیشه موفق باشد. با این اسناد و دلایلی که عرض میکنم به سهولت این ادعاهای واهی و باطل مردود قرار میگیرد- چه آشنایان بتاریخ استعماری انگلستان و شروع فعالیت کمپانی هند شرقی در خلیج فارس و اقیانوس هند به خوبی میدانند که کمپانی هند شرقی برای ایجاد پایگاه برای خود و دولت انگلستان و اعمال نفوذهای سیاسی و اقتصادی و تجاری در خلیجفارس و اقیانوس هند پس از ورود و نفوذ در این دریاها در هر کجا که توانست انقلابات و تحریکات و اختلافات ایجاد نمود تا به مفاد تقسیم کن حکومت نما برای خود جای پایی باز کند در بحرین هم در آن تاریخ تحریکاتی کرده است ولی هیچگونه شورشی که به موازین حقوق بینالملل بتواند موجد حکومت جدیدی در بحرین شود وجود نداشته است (صحیح است) چه اولاً در فاصله بین سال ۱۷۸۳ و ۱۸۲۰ از طرف شیخ بحرین نامههای عبودیت و انقیاد به حکومت و درباره ایران نوشته شده است و حامل یکی از این نامهها شیخ علی نامی بوده که از طرف شیخ بحرین نامه را به دربار فتحعلی شاه آورده و شیخ بحرین خود را تابع سلطنت ایران دانسته است در تمام این مدت سکه بحرین به نام فتحعلی شاه بوده و نمونهای از این سکه حتی در وزارت خارجه انگلستان وجود دارد در تمام این مدت تمام شیوخ خلیجفارس پادشاه ایران را مالک بحرین دانسته و سلطان ایران را سلطان بحرین خواندهاند. به علاوه در سال ۱۸۰۵ که اعراب وهابی به بحرین دستاندازی و حمله کردهاند از طرف فتحعلی شاه قشون به بحرین برای دفع آنها فرستاده شده است و بالاخره باید یادآور گردید که در این مدت خود انگلستان انجام هر قراردادی را با بحرین منوط به تصویب شاه ایران میدانسته است با ادله نامبرده به خوبی ثابت میشود که ادعای اولیه انگلستان که در بحرین شورش شده است صحیح نیست و مردود است چه در این مدت رابطه بین ایران و بحرین برقرار بوده و بحرین جزو حکومت ایران بوده است. ثانیاً برای رد ادعای ثانی انگلستان مبنی بر اینکه از سال ۱۸۲۰ بحرین با دولت انگلستان قرارداد داشته است میگوییم قراردادی که در سال ۱۸۲۰ با بحرین بسته شده است قرارداد دولت انگلستان با بحرین نیست بلکه قرارداد کمپانی هند شرقی با بحرین است و به طوری که میدانیم کمپانی هند شرقی در موقعی که در خلیجفارس و اقیانوس هند نفوذ کرده از نظر بسط نفوذ تجارتی و اقتصادی خود با هر شیخ و خان و راجع به هر قراردادی بسته است و این نوع قراردادها هیچگونه ارزش حقوقی بینالمللی ندارد (صحیح است) چنانچه در محاکمه بینالمللی مکرر نسبت به این نوع قراردادها اعلام بیاثری گردیده است و حتی در قراردادهایی که مشابه قرارداد با بحرین از طرف کمپانی هند شرقی بسته شده بوده است در محاکم داوری از نظر قرارداد بین دول بلااثر تشخیص گردیده است (صحیح است) به علاوه باید بگوییم که با اینکه در سال ۱۸۲۰ شیخ بحرین با کمپانی هند شرقی قرارداد بسته است بازخود را تابع ایران میدانسته است چنانچه در سال ۱۸۶۹ (توجه به این سند بفرمایید) شیخ وقت بحرین طی دو نامه مفصل یکی به عنوان ناصرالدین شاه و دیگری به عنوان حسامالسلطنه عبودیت و انقیاد خود را اعلام داشته و در نامه که به عرض ناصرالدین شاه رسانیده است مخصوصاً تذکر داده و نوشته است که اظهر من الشمس است که بحرین جزو لاینفک ایران بوده و میباشد و تعهد کرده است که مالیات بپردازد و این سند در وزارت خارجه ایران ضبط میباشد.
رئیس- آقای دکتر جزایری وقت شما تمام شده
دکتر جزایری- قربان ۲۰ دقیقه دیگر وقت میخواهم این صدای همه آقایان است که بنده عرض میکنم منتهی سعی کردهام که با موازین حقوقی منطبق باشد
رئیس- آقایانی که با ۲۰ دقیقه وقت اضافی موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بفرمایید
دکتر جزایری- متشکرم با این اقرار صریح شیخ بحرین که قریب پنجاه سال بعداز قرارداد ۱۸۲۰ کمپانی هند شرقی با بحرین به عمل آمده آیا باز میتوان تردیدی داشت که قرارداد ۱۸۲۰ وقت جنبه خصوصی بین شرکت و یک شیخ یاغی داشته و هیچگونه اثر حقوقی برای جدا شدن بحرین از ایران نداشته است؟ و آیا جدا کردن بحرین از ایران به بهانه و دستاویز این قرارداد خصوصی برخلاف تمام موازین قانونی و حقوقی بینالمللی نمیباشد؟
در قراردادهای سوم انگلستان به اینکه بعد از سال ۱۸۲۰ آن دولت حقوق ایران را بر این جزیره نشناخته است میگوییم که اولاً در دستورالعملهای فرمان روای انگلیس در هندوستان به مأمور مقیم انگلیس در خلیجفارس متذکر گردیده و دستور صریح داده شده که هر قراردادی راجع به بحرین شرط حتمی و لازم آن است که موافقت دولت ایران جلب گردد. آیا چنین دستورات صریحی خود اقرار صریح و قطعی به شناسایی حقوق و حاکمیت ایران و در سال ۱۸۲۰ به بحرین نمیباشد و الّا چطور شرط حتمی و لازم امور مربوط به بحرین موافقت دولت ایران میباشد و بسیاری دیگر و این شرط را در امور مربوط به بحرین حتمی و لازم میدانستهاند؟ این را هم توجه بفرمایید ثانیاً ویلبام بروس انگلیسی سرکنسول انگلیس در بوشهر در تاریخ ۳۰ اوت ۱۸۲۲ یعنی دو سال بعد از قرارداد ۱۸۲۰ قراردادی به نام قرارداد شیراز به حسنعلیمیرزا والی فارس منعقد کرده و طی آن حق حاکمیت ایران را بر بحرین شناخت این هم دلیل دیگری بر این که انگلستان بعد از سال ۱۸۲۰ حق حاکمیت ایران را بر بحرین شناخته است.
ثالثاً در نامهای که کلارندن وزیر خارجه انگلستان در آوریل سال ۱۸۶۹ در جواب نامه اعترازآمیز دولت ایران راجع به مداخلات غیرقانونی انگلستان در امور بحرین مینویسد صریحاً نوشته است اینکه دولت انگلستان با شیخ بحرین قراردادی بسته است برای این بوده است که حکومت ایران در خلیجفارس بحریه کافی نداشته و
همین که دولت ایران اقدام به تهیه و خرید بحریه کافی به منظور تأمین حفظ صلح و امنیت خلیج بنماید دولت انگلستان از مخارجی که به گردن گرفته است صرفنظر خواهد کرد. آیا نداشتن بحریه کافی در خلیجفارس میتواند موجب قانونی برای مداخله انگلستان در امور بحرین بشود؟ و آیا وعده به اینکه اگر دولت ایران اقدام به تهیه خرید بحریه کافی کند انگلستان در مخارجی که به گردن گرفته است صرفنظر خواهد کرد خود اقرار به شناسایی حق حاکمیت ایران بر بحرین نیست؟ (صدقی- صحیح است) باز در همین نامه نوشته است که دولت انگلستان اعلام میدارد که اگر شیخ بحرین در بردهفروشی و عدم امنیت خلیج دخالتی داشته باشد که لازم بیاید علیه شیخ تدابیری اتخاذ شود دولت ایران را قبلاً مطلع خواهد نمود. این قسمت از نامه نیز شناسایی ضمنی از حق حاکمیت ایران بر بحرین میباشد چه اگر دولت انگلستان این حق را برای دولت ایران نمیشناخت لزومی نداشت که در مورد اقدامات برای جلوگیری از بردهفروشی در بحرین اطلاع به ایران را تعهد نماید. با ادله که به عرض محترم آقایان نمایندگان و ملت ایران و عموم جهانیان و ملل آزاد رسانید ثابت و محقق است که هیچیک از ادله ادعایی انگلستان در مورد بحرین صحیح نبوده و نمیتواند موجب قانونی و قابل قبول از نظر بینالمللی برای جدایی یک قسمت از کشور ما شود و ما میتوانیم پس از رد ادعاهای آنها به طور مثبت و روشن ثابت کنیم که این جزیره از گذشته تاحال جزو خاک ایران بوده و در صورت عدم مداخله و حمایت غیرقانونی انگلستان از شیخ یاغی بحرین سکنه و اهالی آن جزیره که از ایرانیان پاک میباشد فوراً حکومت ایران را که حکومت واقعی خود آنهاست پذیرفته و یقیناً خود این شیخ یاغی هم تسلیم ایران خواهد گردید. (صدقی- صحیح است) در کشور پهناور ایران که همیشه در قسمتهایی از آن عشایر غیور و وطنپرست سکونت داشته و دارند گاهی اتفاق افتاده است که در نتیجه تحریکات خارجی کسی به فکر طغیان افتد ولی همیشه حکومت مرکزی ایران این قبیل افراد را سرکوب و منکوب نموده است شیخ بحرین هم در سال ۱۷۸۳ در نتیجه تحریکات کمپانی هند شرقی ممکن است چنین فکری به دماغ او رسیده باشد و بدون حمایت بحریه انگلستان در اولین مداخله حکومت ایران تسلیم و یا تنبیه میشده است منتها بحریه انگلستان مانع مداخله قوای مرکزی ایران بوده و حتی از اقدام خود ایرانیان ساکن بحرین برای بیرون کردن شیخ یاغی جلوگیری کردهاند گذشته از آن که بموجب اسناد و مدارکی که قبلاً به عرض رسانید پس از سال ۱۷۸۳ خود مشایخ بحرین مکرر اظهار انقباد و اطاعت کردهاند بعد از ذکر مطالب مذکوره به عموم جهانیان و ملل آزاد اعلام میداریم که طبق حقوق بینالمللی تغیرحاکمیت در یک نقطه از جهان به صورت ذیل ممکن است انجام یابد. ملاحظه میفرمایید ممکن است یک حاکمیت از نقطهنظر حقوق بینالملل به پنج صورت عمل شود یکی به عنوان شورش دوم به عنوان انتقال سوم به عنوان تصرف قاهرانه چهارم اعراض پنجم مرور زمان و هیچیک از اینها قابل انطباق با وضع بحرین نبوده وحالا عرض میکنم
اولاً شورش- با مطالعه بتاریخ بحرین و وضع آن از سال ۱۷۸۳ به بعد مسلم و محقق میشود که هیچگونه شورشی از طرف اهالی آن جزیره بر علیه حکومت مرکزی خود یعنی حکومت ایران انجام نیافته و هر دستاویزی به این عنوان و بهانه مردود است
ثانیا انتقال- یقیناً خود دولت انگلستان و وزارت خارجه آن بهتر از هر کس میداند که هرگز از طرف دولت ایران بحرین نه به انگلستان و نه به هیچ دولت دیگری به هیچ اسم و رسم و به هیچ طریقی منتقل نگردیده است بلکه از گذشته تا حال جز عاریان بوده و هیچکس هم ادعای انتقال بحرین را از طرف دولت ایران به خود نکرده است
ثالثاً تصرف قاهرانه- تاریخ بهترین گواه است که از سال ۱۷۸۳ هرگز دولت انگلستان جنگی به خاطر بحرین ننموده و بحرین را به قوه قاهره از ایران نگرفته است (صحیح است) شیخ بحرین نیز هرگز چنین ادعایی ننموده و میداندکه قادر بچنین امری نبوده و نمیباشد چه علاوه بر این که مشایخ بحرین هرگز وسیله مادی برای این امر نداشته و ندارند سکنه آن جزیره هم یعنی هموطنان ما هرگز حاضر نبوده و نمیباشند که برای شیخ طاغی با برادران و هموطنان خود جنگ کنند.
رابعاً اعراض و رها کردن- عنوان شورش که مورد ادعای انگلستان است بهترین دلیل ایران است که هرگز از جزیره بحرین اعراض نکرده و این قسمت از خاک خود را رها نکرده است و الّا این حرفها و این اعتراضات را نمیکرد (صحیح است)
خامساً مرور زمان- به نظر این جانب آرشیو وزارت خارجه انگلستان بهترین گواه صادق ایران بر این امر است چه در این مدت مرتباً دولت ایران به مداخله انگلستان در امر بحرین و جلوگیری از اعمال حق حاکمیت خود بر یک قسمت از خاک ایران اعتراض کرده نامهها و شکایات متعدد ایران بانگلستان و جوامع بینالمللی همهگونه توهم مرور زمان را از بین میبرد به علاوه شکایت ایران نیز در جامعه ملل و سازمان ملل ثبت گردیده است با بیان مطالب معروضه ادعای انگلستان مردود گردیده و ادله مثبته ما حقانیت ایران را در محضر هر دادگاه بینالمللی و نزد هر قاضی بیطرفی که به حقوق بینالمللی و مقررات آن آشنایی داشته باشد ثابت و روشن میدارد از این مطالب حقه و قانونی که بگذریم استدعا میکنم که رفقا توجه به این عرایض من بکنند (موسوی- چشم) میخواهم از نظر مصالح سیاسی و اجتماعی ملل آزاد به ملت و دولت انگلستان یادآور کردیم که سیاستهای دول از بزرگ و کوچک برحسب زمان و گذشت ایام و اوضاع و احوال جدیدی که در دنیا به علت پیشرفت علوم و صنایع و ترقیات افکار به وجود آمده است در تغییر بوده و میباشد چنان که دولت انگلستان که از قرن نوزدهم ابتدا به وسیله کمپانیهایی که ظاهراً جنبه تجاری داشتهاند و بعد با مداخلات مستقیم کوشش میکرد که در قارههای مختلف مداخلات سیاسی و اقتصادی کرده و کشورها و مللی را تحتالحمایه خود قرار دهد مداخله در امر بحرین نیز در جزء عمین مداخلات کمپانی هند شرقی در خلیج فارس و هندوستان و غیره بوده ولی گزشت ایام و تحولات علوم افکار و مخصوصاً مبارزات ملل باعث شد که خود دولت انگلستان از آن سیاست صرفنظر نماید به طوری که امروزه کشورهای بزرگ و مستقل هندوستان و پاکستان از وزنههای بزرگ سیاسی دنیای آزاد در آسیا میباشند و یقیناً هندوستان و پاکستان مستقل و قوی بهتر میتوانند جبهه ملل آزاد را تقویت کرده و همکاری مؤثرتری در دنیا آزاد بنمایند آیا موقع آن نرسیده است که دولت انگلستان به منظور احقاق حق ایران و ترضیه خاطر ایران و اثبات اینکه همکاری ملل آزاد منافع و حقوق همه ملل در نظر گرفته میشود با اقدام عدالتخواهانه و محبتآمیز حمایت خود را از شیخ بحرین بردارد تا خود به خود این جزیره به کشور ما در خود ایران ملحق شود و ایرانیان هموطنان عزیز خود را در بحرین در آغوش گیرند و برادران دور افتاده خود را بازیابند. آیا به عقیده دولتین انگلستان و آمریکا و عموم جهانیان ملت ایران راضی بهتر نمیتواند که در راه صلح و آرامش جهان همکاری کند تا شیخ کوچک بحرین که هیچگونه ارزش و اهمیت مادی و معنوی نداشته و تنها افتخارش این است که تحت حمایت دولت انگلستان شیخ بحرین است چیزی که به نظر میآید این است که ممکن است انگلستان و آمریکا از نظر نفت منافعی در آن جزیره برای خود قائل باشند و طبق قراردادی در حدود ۵۰ درصد منافع منابع زرخیز آن جزیره را به یک شیخ بیاطلاع از اداره حکومت و بیعلاقه به حفظ آسایش و منافع ساکنین آن جزیره یعنی هموطنان عزیز ما میدهند آیا بهتر نیست که برای اعتبار قرارداد نفت ایران در بحرین با خود دولت ایران این قرارداد بسته شود و عوایدش صرف اصلاح و بهبود وضع اقتصادی عموم افراد ملت ایران و من جمله ساکنین بحرین شود (صحیح است) وگرنه تقویت مالی به بعد و حساب یک شیخ که حتی برای خرج عواید خود نیز عاجز است چه اثر اجتماعی و سیاسسی و اخلاقی در دنیای آزاد دارد آیا دولت آمریکا که برای بهبود اوضاع مالی و اقتصادی ملل شرق ناگریز از کمکهای اقتصادی و مادی میباشد بهتر نیست از عواید حقه خود این ملتها آنها را بینیاز از کمک خارج نماید مثلاً عواید نفت ایران را را در بحرین به خود ایرانیان بدهد تا احتیاج به کمکهای بلاعوض و دادن وام به آنها نباشد و آیا اگر عواید نفت ایران در بحرین به ایرانیان داده شود با استفاده از آن منافع برای بهبود وضع اقتصادی و مالی ایران و تأمین آسایش ۲۰ میلیون جمعیت ایران دنیای آزاد عملاً از صرف این مقدار سرمایه بیشتر متمتع نگردیده و استفاده نمیکند نکته که باید در اینجا معروض گردد این است که ملت ایران از سایر ملل و دول اسلامی انتظار دارد که با حسن رابطهای که با کشور ایرن دارند و همه از نظر کیش و آیین اسلام شریک و تحت لوای واحد دین پیغمبر اسلام میباشم هیچگونه کمک مادی و معنوی به شیخ طاغی بحرین ننماید چه یقیناً دوستی با یک نفری است که اگر حمایت انگلستان از او برداشته شود خود میماند و خود و حتی ساکنین جزیره هم او را از بین خود بیرون خواهند انداخت در خاتمه باید با کمال صراحت و صداقت به اطلاع ملتین انگلستان و آمریکا برسانم که ملت ایران متأسفانه از گذشته عدم رضایتهایی از مداخلات بیجا و ناروای اعمال شرکت سابق نفت و بعضی از مأمورین سیاسی خارجی داشته که بدون هیچگونه حقی در امور ملت ایران مداخله میکردند و به طوری که نخستوزیر و وزیر دارایی ایران در موقعی که برای ایجاد صمیمیت و همکاری صادقانه همه در تلاش میباشند آیا بهترین این موقع نیست که دولت انگلستان با یک اقدام عدالتخواهانه و جوانمردانه حمایت خود را از شیخ بحرین برداشته و رضایت و محبت قلبی عموم ایرانیان را در مقابل برای خود و دنیای آزاد خریداری نماید. به انتظار چنین عملی. (صدقی- دولت ایران باید خودش هم اقدام بکند) (نمایندگان- احسنت- احسنت)
رئیس- آقای مهندس جفرودی.
مهندس جفرودی- نه ماه و نیم از عمر بسیار کوتاه مجلس و هفده ماه از حکومت تیمسار سیهبد زاهدی میگذرد ۰ در این نه ماه و نیم نمایندگان مجلس با متانت و بردباری به لوایح دولت رأی دادند و برخلاف معمول مجالس دنیا با سکوت خود آرامش ظاهری را در سراسر کشور حفظ نمودند و دست دولت را در اقدامات خود به کلی باز گذاشتند و حتی با به خاطر مصلحت مملکت و یا دوستی با رئیس دولت و با حقشناسی نسبت به ایشان نه تنها از انتقادات به جا خودداری کردند بلکه بعضی همکاران گرامی قدم فراتر نهادند و از پشت تریبون مجلس دولت را ستودند. دولت با هفتاد و پنج میلیون دولار کمک مالی بلاعوض که از آمریکا دریافت داشت و بیست و پنج میلیون دولار کمک اصل چهار و تسهیلاتی که برای تغییر پشتوانه و نشر اسکناس از مجلس به دست آورد، اوقات گرانبهایی را از دست داد و به جای آوردن کارخانهجات سیمان، قند، قماش، بخرید چند دستگاه اتوبوس و کامیون با آن جریان خاص اکتفا کرد. (بهبهانی- صدقی- صحیح است) من منکر بعضی اقدامات دولت سیهبد زاهدی نیستم ولی از تذکار این حقیقت نیز نمیتوانم خودداری کنم که مقداری از اعمال تیمسار محترم به منفعت کشور و موافق با مصلحت دولت ایشان نبوده است (صحیح است) (شوشتری- همچو چیزی نیست) (قناتآبادی- چرا سکوت کردید و نشستید؟ چرا از اول نگفتید؟) (عربشیبانی- حالا هم دیر نشده است). متانت آقایان نمایندگان و سکوت عدهای از آنها باید در نظر تیمسار به منزله بزرگترین فداکاری تلقی گردد و رئیس محترم دولت نمیبایست در برابر این فداکاری تذکرات بعضی از همکاران ارجمند مجلس را در مورد اشخاص فاسد و بدنام نشنیده بگیرند و در حمایت از آنها در مقابل مجلس مخصوصاً اصرار بورزند. (صحیح است صحیح است) ما از دولت نه جواز خواستیم و نه توقع نامشروع کردیم و نفوذ نمایندگی خود را نیز منحصراً در احقاق حقوق حقه مردم به کار بردیم و در برابر تزیید فساد اخلاق در بعضی دستگاهها و تأیید و حمایت از عمال رشوهخوار و کارهای خلاف دیگر وعده توجه به حال مردم محروم سکوت کردیم (صحیح است) دلیل و امید ما این بود که به این عمل خود، هم مصلحت مملکت را با توجه به مقتضیات سیاسی جهان رعایت کردیم و هم تیمسار که سربازی با اراده و با شهامت هستید همه قدرت و توانایی خود را در اصلاح مفاسد اداری، برکناری رشوهخواران، نظارت دقیق در مصرف صحیح عواید مملکت به کارخواهید برد. ما امیدوار بودیم که با سکوت خود به توانیم دردهای مردم را درمان کرده و با ایجاد کارهای عامالمنفعه و ترویج مظاهر تمدن صنعتی توانایی مردم وطنپرست و حقیقت بین ایران را برای یک مبارزه نهایی زیاد کنیم. برای حصول به این نتایج تا سرحد امکان به شما مراجعه کردیم و ابتلائات شدید مردم را به شما نوشتیم (صحیح است) شما هم با خوشرویی به تقاضاهای ما گوش فرا دادید و با مواعیدی ما را روانه کردید ولی شما همچنان در میان اطرافیانی ناباب و ناپاک سرگرم بودید و ما ماهها بدون حصول نتیجه به انتظار نشستیم و به تماشای صحنههای غمانگیز رشوهخواری، مفاسد اخلاقی، ترقی سرسامآور هزینه زندگی، فلاکت و ادبارطبقه مولد ثروت پرداختیم (صحیح است- صحیح است (شوشتری- اینطور نیست) شاهرخشاهی- شرکت ثلات را بفرمایید) محصول برنج اهالی فومن در سال جاری دستخوش سوخت شدیدی شد و در حدود هفتاد درصد آن از بین رفت (اکبر- صحیح است) مالک زیان فاحش دید ولی زارع از قوت لایموت خود محروم گردید. (صحیح است) ما از شما تقاضا کردیم مقدار دو هزار تن برنج به زارعین فومن به عنوان مایهگذاری کمک نمایید. تا این تاریخ به این تقاضای ما توجهی ننمودید (صحیح است) به علت تنزل فاحش بهای برنج در بازارهای بینالمللی، بیش از هفتاد هزار تن از مازاد محصول برنج گیلان و مازندران در دست مالک و زارع باقی ماند از چند ماه پیش به این طرف ما از شما تقاضا کردیم به موجب تصویبنامه و با ادای امتیازات مشروعی به صدور این محصول کمک نمایید و پانصد هزار تن مالک و زارع را از خطر ورشکستگی و نیستی نجات دهید. به دستور شما کمیسیونهایی برای حل این معضل تشکیل شد و اما نتیجهای عاید مردم نگردید تا آن که محصول برنج روی اضطرار به ثمن بخس از دست خورده مالک و زارع خارج گردید (اکبر- صحیح است) و اینک شنیده میشود که عنقریب نتیجه نهایی آن کمیسیونها عاید عده معدودی خواهد گردید (اکبر- صحیح است) به علت گرانی فوقالعاده نان در شهر رشت، ما از شما تقاضا کردیم برای مدتی موقت مقداری گندم به نرخ دولتی به مردم شهرها کمک نمایید (نمایندگان- کمک نکردند) و عده صریح فرمودند ولی تا این تاریخ اثری از آن مشهود نگردید (میراشرافی- تقصیر وزیر دارایی است) (پورسرتیپ- رشتیها که نان نمیخورند) مردم محصول برنج خود را به نصف بهای سال گذشته میفروشند و به همان ماخذ مالیات میدهند ولی در مقابل مایحتاج ضروری و اولیه زندگی خود را به دو برابر بهای آن سال خریداری میکنند (صحیح است) ما در برابر این دردهای مردم و این وضع اسفناک زندگی آنها سکوت کردیم و متانت خود را نسبت به شما و دولت شما از دست ندادیم. شما مجلس و ملت را فراموش کردید و پلهای عقبنشینی را یکی پس از دیگری پشت سر خود خراب کردید (صحیح است- صحیح است). و اما این روزها نغمههای ناسازگاری به گوش میرسد و اخبار مصاحبهها و حتی برخی اقدامات حکایت از جریانی دارد که ما سرنوشت کشور و نسل آینده ایران تماس دارد و همانها موجب شد که ما از خود بگذریم و از امنیت ظاهری فردی خود دست بشوییم و سکوت خود را در مجلس بشکنیم (صحیح است- احسنت) ما میدانیم که ممکن است از این راه متحمل زحمات، مشقات و اهانتها گردیم (عاملی- حالا که حکومت مصدق نیست) و اما بقای مملکت و منافع نسل آینده و نجات افراد دولت شما ایجاب میکند که ما شمهای از حقایق را بگوییم و با دو سال نمایندگی، ننگ ابدی را برای خود و اعقاب بیگانه خود باقی نگذاریم (صحیح است) (احسنت- احسنت) (قناتآبادی- شما به دولت رأی موافق دادید) و اما آنچه را که موجب نگرانی شدید مردم گردیده است (صحیح است) اخبار و شایعاتی است که درباره مصرف عواید نفت، حفظ نرخ ارز و مصرف قرضه خارجی به گوش میرسد و اقداماتی است که در زمینه آنها به عمل میآید یکی از موارد بسیار مهم اساسنامه شرکت ملی نفت است که اخیراً به تصویب کمیسیون مشترک مجلسین رسیده است من اطلاع دارم که نمایندگان محترم دو مجلس در تعدیل آن، به نفع مملکت، کمک بسیار کردهاند ولی با این حال آنچه که به تصویب رسیده است موجب نگرانی است (صحیح است) زیرا وظیفه اساسی شرکت ملی نفت طبق ماده ۱۷ قرارداد فروش نفت معین شده است و آن انجام عملیات غیرصنعتی است که در جزء (ب) ماده مزبور تشریح شده است. شرکت ملی نفت باید منحصراً کارهایی را در حوزه نفت جبوب انجام دهدکه برای اجرای صحیح عملیات استحصال و تصفیه لازم میباشد و به همین دلیل کلیه هزینههای کارهای بالا باید به حساب استخراج و تصفیه منظور گردد و از درآمد نفت که پنجاه درصد سود حاصله از فروش است و متعلق به ملت ایران و نسل آینده است نباید دیناری در راه کارهای غیرصنعتی برسد (صحیح است) اساسنامه شرکت ملی نفت طوری تضمین شده است که نه تنها این نظر را تأمین نمیکند بلکه خطر بزرگی را از لحاظ تفریط سهم عمده درآمد نفت در بردارد. (صحیح است) شرکت ملی نفت وظیفه دیگری نیز دارد و آن اجرای عملیات مربوط به بخش داخلی است. عملیات این بخش نباید برای شرکت زیانآور باشد ولی ماهها است که میگویند شرکت ملی نفت در نظر دارد لولههایی برای حمل نفت از اهواز به تهران با هزینه سنگین ۵۰ میلیون دلار احداث کند. من به عنوان یک فرد فنی منکر مزایای تأسیس این لوله نیستم ولی به عنوان یک نماینده وطنپرست مجلس اجرای این طرح را به هیچوجه ضروری و فوری نمیبینم زیرا مردم ایران از فقر و تنگدستی، از آفت و سوخت، از بیکاری و فقدان گندم و قند و گرانی هزینه زندگی گروه گروه بنادر جنوب را تخلیه میکنند و به بیگانگان پناه میبرند (صحیح است- صحیح است) تا کارخانههایی مانند سیمان، قند، قماش تأسیس نگردیده است تا سد و بندر ایران ساخته نشده است، تا تأسیسات بهداشت شهری عملی نگردیده است هیچ لزومی ندارد که چند تن بنشینند و از محل درآمد نفت لوله نفت بکشند و از این راه مقام و آینده خود را تثبیت و تأمین نمایند (صحیح است- احسنت) طبق ماده ۳۱ قرارداد فروش نفت شرکتهای وابسته به کنسرسیوم ریال مورد نیاز خود را با فروش ارز به نرخ بازرگانی، یعنی بالاترین نرخ، به دست میآورند، میگویند علت عدم تنزل نرخ ارز استفادهای است که از طریق این ماده عاید کنسرسیوم میگردد (صحیح است) و اجرای این ماده برای برخی تعهدآور شده است امیدوارم دولت بیاید و این مطلب را با دلیل و برهان تکذیب کند و نرخ ارز را که تأثیر زیادی در تغییر هزینه زندگی دارد پایین بیاورد (صحیح است) و از صادرات ایران از طریق پاداش حمایت بکند و مابهالتفاوت فروش ارز موجودی خود را از راههای متعدد دیگر جبران کند.
نگرانی شدید دیگر مردم وطنپرست ایران مسئله قرضه است (صحیح است). (بهبهانی- احسنت)
با این فساد و رشوهخواریهای شدید که متأسفانه در بعضی دستگاههای دولت رواج کامل دارد هیچ تضمینی برای نحوه صحیح و منطقی مصرف آن وجود ندارد و ما نگران هستیم که
این مبلغ با آن شرایط خوب قرض شود ولی قسمت مهم آن مصرف حفظ دوستان نا پاک و یا خرید اتوبوس و یا موتور ژنراتر آلستوم گردد (صحیح است) در جهان امروز هر نسلی تنها مسئول تعهداتی است که خود سپرده است (کاشانی- صحیح است) و تحولات اجتماعی به قدری شدید و ناگهانی است که هیچ نسلی نمیتواند آینده طویلی را تحت تسلط خود نگهدارد (صحیح است) به همین است که من امیدوارم نمایندگان وطنپرست هنگام طرح قرضه در مجلس اراده اظهارنظر را از دست نداده و به نام حفظ حقوق نسل آینده و رعایت حیثیت مجلس هیجدهم انتقاداتی را که بر آن وارد است در حدود انصاف تذکر بدهند و مجلس آن را با صورت ریز آن تصویب کند و مجازاتهای شدیدی برای متخلفین از مصوبات مجلس قائل گردد. دیگر نغمه ناموزون آزادی تجارت است. (ارباب- این فرمایش صحیح نیست).
رئیس- آقای ارباب ساکت باشید به شما تذکر میدهم.
ارباب- ضد و نقیضاست انحصار مضر است برای بنادر جنوب (همهمه نمایندگان) مهندس جفرودی- که به تنهایی برای از بین بردن محصولات داخلی مانند چای برنج، توتون پنبه کافی بوده و استقلال اقتصادی و سیاسی کشور را مورد تهدید قرار میدهد بعضی از همکاران محترم معتقدند که چون دولت سپهبد زاهدی امنیت را در سراسر کشور تأمین کرده است نباید از کارهای بدی که ممکن است در زمان ایشان بشود انتقاد کرد من منکر این معنی نیستم که در زمان حکومت ایشان میهن ما از چنگال خونین گروهی بیگانهپرست نجات یافت ولی آنچه که وجود دارد امنیت به مفهوم واقعی نمیباشد (صحیح است) (مسعودی- صحیح است- احسنت) (میراشرافی- اینطور نیست) زیرا چندی پیش مهندسین پاکدامن و مطمئنی مانند مهندس نجم و مهندس آقای محمدی نوشتند که از نظر فنی خرید موتور ژنراترهای آلستوم به نفع شهرداری تهران نمیباشد و به جرم این اظهار عقیده صریح فنی منتظر خدمت شدند (قناتآبادی- شهردار دزد این کار را کرده است ابتهاج رئیس دزدهاست) (پورسرتیپ- تمام تقصیر شهردار است) و زندگی آنها تباه گردیده و این انتظار خدمت به دست کسانی انجام شد که هنگام خطر مملکت را ترک میگویند و دوران امنیت برای چپاول بیتالمال به آن باز میگردند (مسعودی- احسنت) (نمایندگان- صحیح است- صحیح است) اگر امنیت به مفهوم واقعی وجود داشت بعضی از روزنامهها که به قلم افراد متین و میهنپرست نوشته میشود به علت انتقادات به جا در محاق توقیف نمیافتاد و روزی نامههای فحاش آزاد نمیماندند که انتقادکنندگان را به باد فحش و ناسزا بگیرند. اگر امنیت به مفهوم واقعی وجود داشت تیمسار سپهبد زاهدی به عنوان رئیس دولت نمیفرمودند که از دوستان خود همه نوع حمایت خواهند فرمود ولی مخالفین خود را به چوب خواهند بست (نمایندگان- صحیح است- صحیح است) (میراشرافی و پورسرتیپ- صحیح نیست) (مسعودی- آقای جفرودی احسنت- احسنت) (بهبهانی- احسنت آقا- احسنت گفته است مخالفین را شلاق میزنیم) تیمسار سپهبدزاهدی باید از سقوط دولت مقتدر گذشته درس عبرت بگیرند و جریان سیاسی جهان را همواره به یک صورت ننگرند و نیروی ملی داخلی را نباید به هیچ بشمارند.
رئیس- آقای مهندس جفرودی وقت تمام شد.
مهندس جفرودی- بنده ده دقیقه دیگر وقت میخواهم.
رئیس- آقایانی که با ده دقیقه وقت اضافی ایشان موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.
مهندس جفرودی- در ملاقاتهایی که به طور دسته جمعی از تیمسار سپهبد زاهدی به عمل میآوریم مکرر فرمودند که بعضی از نمایندگان هنگام نطقهای قبل از دستور، رعایت حیثیت دولت را نزد اجانب نمینمایند. من به ایشان به شرط یک معامله متقابله، حق میدهم و آن این که ایشان رعایت حیثیت نمایندگان مجلس را نزد مردم وطنپرست ایران بنمایند زیرا همه ما معتقد نیستیم که در دوره دو ساله نمایندگی باید پلهای پشت سر خود را خراب نمود و از مردم برای همیشه روگردان گشت (نمایندگان- احسنت- صحیح است) (بهبهانی و مسعودی- احسنت آقا- آفرین) ضمناً تلگرافی از رشت از عدهای جنگلبانان رسیده است که تقدیم مقام ریاست میکنم (نمایندگان- احسنت)
رئیس- آقای پناهی بفرمایید
پناهی- بنده در اول دی ماه سؤالی راجع به عملیات بانک توسعه صادرات از دولت کرده بودم و در این اقدام مطلقاً نظری به مخالف یا موافقت دولت نداشتهام بنده برخلاف عدهای که متعقدند مفهوم این گونه سؤالات چوب لای چرخ دولت گذاردن و یا به عبارت سادهتر مخالفت با دولت است با آقای سناتور خواجه نوری یکی از موافقین جدی دولت هم عقیدهام که طرز کار این دولت هم مثل تمام دولتهای دنیا نواقص و معایبی وجود داردکه شاید با تذکر و تنقید منصفانه قسمتی از آنها را بشود اصلاح کرد و اطمینان دارم که این تذکرات در ارشاد دولت به راه صواب بسیار مؤثر است. اما چرا بنده برای صحبت پیرامون عملیات خلاف قانون بانک توسعه صادرات از نطق قبل از دستور استفاده میکنم. (کاشانی- شما که موافق دولت بودید) (میراشرافی- همه موافق دولت هستند) دلیلش این است که میبینم بیقاعدگیها و کارهای خلاف مقررات این بانک به حدی زیاد و به آن اندازه روشن و به چشم میزند که هیچکس نمیتواند با یک وجدان راحت بیاید جواب سؤال را بدهد و به اصطلاح بانک را تطهیر کند (صحیح است) از طرفی میبینم که چند ماه طول میکشد تا نوبت به سؤال بنده برسد و در این مدت نه تنها مسئولیت متصدیان امر لوث میشود بلکه استمرار در خلاف کاریها ممکن است به آنجا برسد که دیگر هیچ دست غیبی هم نتواند اعجازی کند و موفق به اصلاح این دستگاه بشود. (صدقی- مطمئن باشید هیچکس نمیتواند اصلاح (کند از طرفی دیگر جواب دهندگان اکثراً کسانی هستندکه بنده به آنها ارادت دارم انصافاً نمیخواهم با یک ضمیر ناراحت و یک وجدان مشوش بیایند و جوابهایی بدهند که خودشان به آن عقیده ندارند. این است که خواستم ضمن نطق قبل از دستور شمهای از یک دنیا خلافکاریهای بانک توسعه صادرات را به عرض نمایندگان محترم برسانم و از تعقیب سؤال خود صرفنظر کنم. حالا برای روشن شدن ذهن آقایان ماده ۱ و ۱۵ اساسنامه بانک را میخوانم.
ماده ۱- شرکت سهامی بانک توسعه صادرات به منظور کمک به صادرات کشور برای مدت نامحدود تأسیس میشود. (مسعودی- بانک تشویق واردات آلمان است نه صادرات ایران) (صدقی- اسم بانک نیاورید)
ماده ۵- وظیفه اساسی بانک عبارت است از تشویق و توسعه صادرات و تطبیق اقسام مواد صادراتی با استانداردهای بینالمللی و راهنمای صادرکنندگان به بازارهای فروش در خارج و بهبود وضع کالاهای صادراتی کشور و به طور کلی توسعه تجارت خارجی ایران در درجه اول صادرات. ببینیم آیا بانک از بدو تأسیس تاکنون به مفاد این دو ماده عمل کرده و در راه تأمین هدف گامی برداشته است یا نه (سلطانمراد بختیار- این مال بانک است آنجا که بانک نیست دلالخانه است) تا آنجا که بنده اطلاع دارم عملی که مسئولین بانک انجام دادهاند و بدان افتخار میکنند یکی دخالت در اتوبوسهای مرسدس بنز است که اصلاً جزو وظایف بانک نبوده و دیگر آن که سرمایه بانک را باید گفت به طوردربست در اختیار دوستانی گذاردهاند که نه تنها صادرکننده نیستند بلکه در بازار حسن شهرتی هم ندارند مثلاً سی میلیون ریال برای وارد کردن اتومبیل به یک نفر دادهاند (موسوی- به کی داده؟) یکصد و بیست میلیون ریال به عنوان امور بازرگانی به دیگری پرداختهاند و همچنین بدون تضمین با ارزش رقمهای دیگر صد میلیون ریالی پرداخت کردهاند (صدقی- اسم ببرید) در یک مورد که صادرکنندهای با چکوسلواکی معامله تهاتری کرده و قرار بوده است در مقابل ورود شکر برنج صادر کند بانک به مجرد وصول اسناد حمل شکرها اسناد را در اختیار تاجر صادرکننده گذارده و تا این تاریخ اثری از صدور برنج نیست (صدرزاده- آقا اینها اسم ندارند؟ اسم آنها را ببرید) همهشان اسم دارند (مسعودی- آرسن لوپنها معروفند) خیلی عجیب است در قبال بیانات جناب آقای لسانی در مجلس سنا درباره معامله اتومبیلهای مرسدس بنز بانک جوابی به ایشان داده و در آن نامه مینویسد که بانک نه فقط کوچکترین قصوری نورزیده بلکه بعدش مهم است وظیفه اصلی خود را که حفظ اعتبارات دولت در انظار بیگانگان است انجام داده است و گفته است وظیفه اصلی بانک این است نه توسعه صادرات. بنده در معامله اتوبوس اثری از این که بانک طبق اساس نامه عملی کرده باشد نمیبینم. اصلاً منظور از تأسیس بانک حمایت از صادرات است یا تشویق واردات. ظریفی میگفت هدف تشویق واردات آلمان است. و اگر به دنبال اسم بانک توسعه کلمه آلمان را اضافه میکردیم بهتر مصداق پیدا میکرد. در اساسنامه هم مادهای که وظیفه اصلی بانک را حفظ اعتبارات دولت در انظار بیگانگان قرار داده باشد نمییابم. بانک در همان نامهای که به جناب آقای لسانی نوشته اشاره به شاهکارخود راجع به معامله برنج کرده است.
ماده ۹- در مواردی که بانک در مقابل وثیقه کالای صادراتی وام یا اعتباری دهد حداکثر وام یا اعتبار مزبور نباید از ۶۰ درصد کالاهای مورد وثیقه به نرخ روز تجاوز کند.
آقایان توجه میفرمایند که این ماده
مقرر میدارد که میزان اعتبار نباید از ۶۰ درصد ارزش کالای مورد وثیقه تجاوز کند آن هم به نرخ روز و حال آن که بانک در مورد برنجی که صادر شده معادل یکصد و چهل درصد قیمت روز جنس به صادرکننده اعتبار داده است ۱۴۰ درصد عوض ۶۰ درصد یعنی برنجی را که باید ۶ ریال اعتبار بدهد ۱۴ ریال داده از قرار معلوم جناب آقای لسانی راجع به ۳۶ میلیون تومان پول بانک توسعه صادرات را که از دست رفته در سنا بیاناتی فرمودهاند. مسئول بانک در نامهای که به ایشان نوشته از راه مغالطه اشعار داشته است که سرمایه پرداخت شده بانک بیست و دو میلیون تومان میباشد بنابراین نمیدانم مغرضین بقیه تا سی وشش میلیون تومان را از کجا آوردهاند. بد نیست آقایان محترم بدانند که فقط بدهی سه نفر به موجب مدرک در حساب جاری متجاوز از سرمایه پرداخت شده بانک است (بعضی از نمایندگان- چند نفر هستند) سه نفرند به موجب مدارکی که درادارات مسئول خود بانک داده است (میراشرافی- آن سه نفر را اسم ببرید) آقایان محترم میدانند متصدیان بانک که لابد واقف به امور بانکداری و بازرگانی هستند در این مورد تجاهل کرده نخواستهاند اعتراف کنند که یک تاجر یا یک بانک ممکن است بیست و دو میلیون تومان سرمایه داشته باشد ولی معادل پنجاه میلیون تومان ورشکست بشود آن وقت بانک به آقای لسانی مینویسد که سرمایه بانک فقط بیست و دو میلیون تومان است بقیه را مغرضین از کجا آوردهاند. چون اوقات نطق قبل از دستور بسیار محدود و مجالی برای توضیح مجالب نیست بنده موارد را فهرستوار طرح میکنم ور نه سخن بسیار است از سفتههایی که با یک امضاء گرفتهاند صحبت کنم از استخدامهای بیتناسبی که نتیجهاش تنها تحمیل بودجه بانک بوده بحث کنم وامهای متفرقه را به آنهایی که صادرکننده نیستند داده به میان بیاورم. به موجب فصل چهارم تعرفه باید از وام معاملات ارزی صدی ۹ درصد بهره بگیرد اما در مورد یک صادرکننده دستور صریح دادهاند که صدی ۶ گرفته شود که در نتیجه ضرر هنگفتی متوجه بانک شده است. پس از انتشار سؤال بنده برخلاف تصور به جای اینکه متصدیان مسئول بانک به فکر جبران مافات افتاده و در رفع آشفتگیها بکوشند مثل اینکه چیزی هم طلبکار شده و نقشه مصاحبهای کشیدند که در آنجا هم خود را رسوا کردهاند. در این مصاحبه به دو موضوع مهم اشاره شده است یکی اینکه صاحبان سهام بقیه سرمایه مورد تعهد خود را نپرداختهاند بانک شعب شهرستانها را تأسیس نکرده و کارمندانی که برای این منظور استخدام شدهاند بلاتکلیف مادهاند. از این آقایان باید پرسید چرا قبل از به دست آوردن سرمایه و تأمین اعتبار و افتتاح شعب مردم را به امید واهی استخدام و بلاتکلیف نگاه میدارید که هم ناراضی درست کنید و هم بودجه بانک را سنگین کنید. موضوع دوم که آن هم از شاهکارها است که مسئول بانک افتخار میکند مقدار متنابهی چای صادر کرده آن هم چای فاسد درست برخلاف ماده پنج و اساسنامه که وظیفه اساسی بانک را بهبود وضع کالاهای صادراتی قرار داده یک مشت چای فاسد صادر کرده که نتیجهاش جز به باد رفتن آبروی کشور از دست دادن بازار خارجه چیز دیگر نخواهد بود وحال آنکه اگر بنا بود چای فاسد صادر شود بهتر این بود که به دست یک بازرگان عادی انجام پذیرد تا اینکه به دست بانک که هدف تأسیس آن نظارت در بهبود وضع کالاهای صادراتی میباشد. (داراب- بانک صادر نکرده است، یک میلیون تومان ارز وارد کرده است) جنابعالی هم میتوانستید این کار را بکنید یک مشت چای فاسد صادر کردن که بازار چای ایران را خراب کند که خدمت نشد. ماده ۱۲ اساسنامه مقرر میدارد که موعد تشکیل مجمع عمومی هر سال بانک نباید از سی و یک شهریور سال بعد تجاوز کند بانک توسعه صادرات تا امروز که به نیمه بهمن نزدیک میشویم موفق به تشکیل مجمع عمومی سال ۱۳۳۲ نشده است (داراب- تقصیر صاحبان سهام است- تقصیر بانک ملی است) اما دلیل: آقایان مستحضرند که صاحبان سهام این بانک عبارتند از بانک ملی ایران که صاحب شصت درصد از سهام است سازمان برنامه که بیست درصد از سهام را دارد و شرکت بیمه که دارای بیست درصد بقیه است بنده قطع دارم صاحب منصبانی که در رأس این سه مؤسسه بزرگ کشور قرار دارند هرگز حاضر نمیشوند که بنشینند و عالماَ عملیات خلاف قانونی را که بنده فقط قسمتی از آن را شرح دادهام تصویب فرمایند در رأس بانک ملی ایران شخصی مثل ناصر است که در راه انجام وظیفه جز قانون و اساسنامه بانک به چیز دیگری نظر ندارد و همان کسی است که چون در حکومت آقای دکتر مصدق به اجرای مقاصد خلاف قانون دولت تن در نداد از کار برکنار رفت یک چنین مأموری چگونه ممکن است بیاید این همه اعمال خلاف قانون بانک توسعه صادرات را تصویب کند (داراب- مجمع عمومی تشکیل نمیدهند) بنده در پشت همین تریبون قول میدهم که هرگاه با کیفیتی که به عرض رسانیدهام صاحبان سهام بانک ببلان و عملیات آن مؤسسه را که عرض کردم مورد تأیید قرار دهند بیایم پشت همین تریبون رسماً معذرت بخواهم و ضمناً اگر بانک هم به صحت بیانات بنده اعتراضی کند ناچار از محضر مقدس مجلس شورای ملی تقاضا خواهم کرد دستور فرمایند پروندههای مربوطه و گزارشهای بازرسانی که تاکنون مأموریت بازرسی بانک را یافتهاند به مجلس خواسته شود و در اینجا مورد رسیدگی قرار گیرد در خاتمه مطالبم خواستم چند کلمه هم درباره نطق دو جلسه قبل همکار عزیزم جناب آقای خلعتبری به عرض برسانم بنده به ایشان بسیار احترام میگذارم و انصافاً هم فرمایشاتشان در مجلس برای بنده همیشه مورد استفاده قرار گرفته است اما در آن جلسه راجع به اپرای شهرداری کمی بیلطفی فرمودند امروز تهران در یکی از پایتختهای شایان توجه دنیا قرار میگیرد شهری است که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد از این پای سیاستمداران و صاحبان صنایع و بازرگانان و سیاحان خارجی به این جا باز شده است تصدیق بفرمایید که این شهر باید محل زیبنده داشته باشد که از آن محل بتواند برای اپرا یا سینما یا تئاتر یا کنسرت یا کنفرانس یا تجمعات دیگر استفاده نمود (صدرزاده- آقا تا آن زاغهها هست لزومی ندارد) (بهبهانی- گرسنگی مردم را باید چاره نمود) به طوری که بنده اطلاع یافتهام برای این ساختمان به بودجه شهرداری تحمیل تازه نمیشود برای زمین آن از مقدار مختصر زمینی از مهمانخانه شهردای که اکنون به حال مبتذلی افتاده و در نظر است مهمانخانه آبرومندی در آنجا ساخته شود استفاده خواهد شد مخارج هم از محل فروش اپرای سابق تأمین است یعنی در آنجا را دادهاند به بانک رهنی در مقابل یک پولی بگیرند که همان پول را صرف آن کار کنند و یک تومان از جیب شهرداری خرج نکنند (نمایندگان- زایشگاه بسازند) (دکتر عمید- ضرورت ندارد) و در نتیجه اپرای مخروبهای که در وسط شهر است از این حالت خارج میشود و یک جایی که سی هزار متر زمین دارد و ماهی هزار و دویست تومان کرایه میدهد در یک جای آن ساخته میشود ملاحظه میفرمایند این اقدام شهرداری نه تنها امری تجملی و زائد نیست بلکه برای پایتخت کشور شاهنشاهی از مسائل ضروری به شمار میرود. در خاتمه میخواهم از این پیشآمد استفاده کنم و پیشنهاد نمایم که اصولاً برای شهرداری تهران عنوانی قائل شویم که در موارد مختلف بتوان شهردار را برای ادای توضیحات به مجلس خواست یا خودش بتواند برای ادای توضیحاتی به مجلس علنی حاضر شود تا بدینترتیب نظر اصلاحی آقایان نمایندگان راجع به امور شهر زودتر به مرحله عمل و اجرا در آید.
۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقای شوشتری
رئیس- وارد دستور میشویم، آقای شوشتری مطلبی داشتید؟
شوشتری- بلی
رئیس- بفرمایید
شوشتری- دوسؤال است از وزارت دادگستری کردهام که این دو سؤال را تقدیم میکنم استدعا میکنم ابلاغ شود که برای جواب حاضر شوند
۴- طرح و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا
رئیس- بودجه مجلس سنا مطرح است گزارش کمیسیون بودجه قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت گردید) گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس سنا که به مجلس شورای ملی احاله شده بود از طرف مجلس به کمیسیون بودجه ارجاع و کمیسیون بودجه مزبور را تحت شور قرار داده و اینک برای روشن شدن ذهن آقایان نمایندگان محترم مختصراً توضیحی میدهد طبق ماده واحد مصوب کمیسیون همکاری مجلسین مورخ ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ بودجه مجلس سنا نباید از صدی ۴۵ اعتبار بودجه مجلس شورای ملی (به استثنای بودجه چایخانه و روزنامه رسمی) تجاوز نماید. در سال ۱۳۳۲ مجلس سنا تعطیل و بودجهاش فقط بودجه مخارج اداری و پرسنلی بوده و در سال ۳۰ و ۳۱ بودجه مجلس سنا در حدود ۱۴۳۵۶۰۰۰ ریال و در حقیقت مبلغی کمتر از همان صدی ۴۵ میباشد اینک بودجهای که برای سال جاری مجلس سنا تهیه نمودهاند جمع آن با منظور نمودن کمک هزینه بالغ بر ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال است که با مقایسه بودجه سال ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی باز کمتر از صدی ۴۵ است و چون در سال جاری بودجه مجلس شورای ملی تا حال به تصویب نرسیده و بودجه پیشنهادی نمیتواند ملاک عمل واقع شود لذا بودجه مجلس سنا با بودجه سال ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی مقایسه شده است و در بودجه ۳۳ کل کشور که از طرف دولت به مجلس تقدیم شده نیز همین رقم منظور است
علیایحال کمسیون بودجه وارد جزئیات ارقام بودجه مجلس سنا نشده و فقط به چهار ماده پیشنهادی رأی داده است. ضمناً خاطر آقایان نمایندگان محترم را مسبوق میدارد که مجلس سنا مدتی است برای تهیه محلی اختصاصی جهت مجلس سنا در تلاش بوده و حتی زمینی هم در مجاورت مجلس شورای ملی خریداری کرده که پس از تهیه مقدمات
و موجود شدن اعتبار لازم شروع به ساختمان نماید.
ولی گویا اخیراً محل دیگری در نظر گرفتهاند که آماده میباشد و ساختمان آن با جزیی تعمیراتی شایسته شئون مجلس سنا خواهد بود و برای خریداری و تهیه وسایل لازمه در نظر گرفتهاند صرفهجوییهای بودجه سنوات قبل و قیمت فروش زمین فوقالذکر به مجلس شورای ملی و محلهای دیگر اختصاص به خریداری آنجا داده شود که البته این قسمت هم مورد موافقت کمیسیون بودجه واقع گردیده که اینک گزارش آن را ضمن چهار ماده تقدیم مجلس شورای ملی مینماید:
ماده اول- برای مقرری آقایان نمایندگان و حقوق کارمندان و خدمتگذاران (به انضمام کمک هزینه) و هزینههای سال ۱۳۳۳ مجلس سنا مبلغ ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال مطابق فصول مندرجه در صورت ضمیمه به کارپردازی مجلس سنا اعتبار داده میشود.
تبصره- در صورتی که یکی از ارقام مواد این بودجه تأمین احتیاجات را ننماید کارپردازی مجاز است در وهله اولی از اعتبار دو ماده ۴ فصل اول و ۱۷ فصل سوم (تأمین کسر اقلام) و در صورت عدم کفایت آن با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا از محل ماده ۱۸ فصل چهارم (اعتبار ذخیره) استفاده نماید
ماده دوم- اعتبارات ذیل برای تهیه محل جهت مجلس سنا و احتیاجات مربوط به این امر اختصاص داده میشود که با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا مصرف گردد.
الف- باقیمانده ده میلیون ریال اعتبار بودجه مجلس سنا مصوب در بودجه سال ۱۳۲۸ کل کشور
ب- صرفهجوییهای بودجه از سال ۱۳۲۸ لغایت سال ۱۳۳۳ مجلس سنا
ج- درآمد حاصله از فروش زمین و اموال مجلس سنا و اجاره دکان و امثال آنها.
ماده سوم- پس از تنظیم بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی جنانجه رقم چهل و پنج درصد آن اضافه بر رقم ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال بودجه تنظیمی سال ۱۳۳۳ مجلس سنا باشد تفاوت آن به اعتبار ذخیره منظوره در فصل ۴ این بودجه اضافه میشود و به این ترتیب مطابق ماده واحده مصوب ۲۷ و ۱۲ و ۱۳۲۹ کمیسیون مشترک مجلسین بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا معادل ۴۵٪ بودجه مجلس شورای ملی خواهد شد
تبصره- منظور از احتساب چهل وپنج درصد بودجه مجلس شورای ملی جهت مجلس سنا هزینه پرسنلی و هزینههای مستمر و عادی ماهانه و سالانه است
ماده چهارم- احکام مزایایی که برای سال جاری جهت کارکنان اداری مجلس سنا بعد از تصویب بودجه صادر میشود در حدود مزایای کارکنان مشابه آنها در مجلس شورا بوده و جز به اصلاحدید هیئت رئیسه از آن تجاوز نخواهد کرد.
رئیس- در کلیات کسی اجازه مذاکره نخواسته رأی گرفته میشود به ورود در موارد آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده اول مطرح است، قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده اول- برای مقرری آقایان نمایندگان و حقوق کارمندان و خدمتگذاران (به انضمام کمک هزینه) و هزینههای سال ۱۳۳۳ مجلس سنا مبلغ ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال مطابق فصول مندرجه در صورت ضمیمه به کارپردازی مجلس سنا اعتبار داده میشود.
تبصره- در صورتی که یکی از ارقام مواد بودجه تأمین احتیاجات را ننماید کارپردازی مجاز است در وهله اول از اعتبار دو ماده چهار فصل اول و هفده فصل سوم (تأمین کسر اقلام) و در صورت عدم کفایت آن با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا از محل ماده ۱۸ فصل چهارم (اعتبار ذخیره) استفاده نماید.
رئیس- آقای دولت آبادی شما موافقید؟
دولت آبادی- بله
رئیس- در این ماده کسی اجازه صحبت نخواسته رأی گرفته میشود به ماده اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده دوم مطرح است، قرائت میشود
(به شرح ذیل است)
ماده دوم- اعتبارات ذیل برای تهیه محل جهت مجلس سنا و احتیاجات مربوط به این امر اختصاص داده میشود که با تصویب هیئت رئیسه مجلس سنا مصرف گردد:
ب- صرفهجوییهای بودجه از سال ۱۳۲۸ لغایت سال ۱۳۳۳ مجلس سنا
ج- درآمد حاصله از فروش زمین و اموال مجلس سنا و اجاره دکان و امثال آنها،
رئیس- آقایانی که با ماده دوم موافق هستند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد
ماده سوم- پس از تنظیم بودجه سال ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی چنانچه رقم چهل و پنج درصد آن اضافه به رقم ۱۶۴۴۰۷۰۰ ریال بودجه تنظیمی سال ۱۳۳۳ مجلس سنا باشد تفاوت آن به اعتبار ذخیره منظوره در فصل چهار این بودجه اضافه میشود و به این ترتیب مطابق ماده واحده مصوب ۲۷ و ۱۲ و ۱۳۲۹ کمیسیون مشترک مجلسین بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا معادل چهل و پنج درصد بودجه مجلس شورای ملی خواهد شد
تبصره- منظور از احتساب چهل و پنج درصد بودجه مجلس شورای ملی جهت مجلس سنا هزینه پرسنلی و هزینههای مستمر و عادی ماهانه و سالانه است.
رئیس- آقایانی که با ماده سوم موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام کردند) تصویب شد ماده چهارم مطرح است
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده چهارم- احکام مزایایی که برای سال جاری جهت کارکنان اداری مجلس سنا بعد از تصویب بودجه صادر میشود در حدود مزایای کارکنان مشابه آنها در مجلس شورا بوده و جز به اصلاحدید هیئت رئیسه از آن تجاوز نخواهند کرد.
رئیس- رأی گرفته میشود و به ماده چهارم، آقایانی که با ماده چهارم موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا با ورقه رأی گرفته میشود موافقین ورقه سفید میدهند. (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی (منشی) اعلام واخذ رأی در محل نطق به عمل آمد)
اسامی رأی دهندگان- آقایان: حمیدیه. دکتر بینا. دکتر عدل. مهندس اردبیلی. تربتی. شادمان. ارباب. موسوی. بوشهری. احمدفرامرزی. بهادری. امیدسالار. پناهی. حشمتی. مهندس ظفر. غضنفری. عباسی. ایلخانیزاده. افشار. بوداغیان قنات آبادی. افشارصادقی. دکتر مشیرفاطمی. شاهرخشاهی. کاشانی. صدرزاده. رضایی. بزرگنیا. کینژاد. عبدالصاحب صفایی. نراقی. عزیز اعظم زنگنه. پیراسته. صدقی. قرهگوزلو. دولتشاهی. جلیلوند. امیراحتشامی. دولت آبادی. اردلان. فرید. خاک باز. درخشش. حمید بختیار. بوشهری. دکتر حمزوی. داراب. توماج. دکتر نیرومند. برومند. شیبانی. مکرم. عاملی. قریشی. مهدوی. لاری. کاشانیان. دکتر وکیل. تفضلی. خرازی. دکتر افشار. دکتر شاهکار. گیو. فرود. دکتر عمید. کدیور. خلعتبری. دکتر جزایری. بزرگ ابراهیمی. بیات ماکو. حائری زاده. اسکندری. دکتر سید امامی. هدی. عمیدی نوری. تیمورتاش. سید احمد صفایی. نقابت. نصیری. دکتر آهی. عرب شیبانی سالاربهزادی. مصطفی ذوالفقاری. استخر. معینزاده. دهقان. قوامی. صرافزاده. مرآتاسفندیاری. بهبهانی. ابراهیمی. افخمی. محمود جلیلی. نقةالاسلامی. یار افشار. خزیمه علم. صارمی. (آراء مأخوذه شمارش شده و نتیجه به قرار ذیل بود) ورقه سفید موافق ۷۷ ورقه ورقه کبود مخالف ۴ ورقه ورقه سفید بیاسم و علامت امتناع ۹ ورقه
رئیس- بودجه ۱۳۳۳ مجلس سنا با ۷۷ رأی موافق تصویب شد. به دولت ابلاغ میشود و برای مجلس سنا هم فرستاده میشود.
اسامی موافقین- آقایان: استخر. مصطفی ذوالفقاری. دکتر بینا. موسوی. ایلخانیزاده. امیدسالار. پناهی. حشمتی. اعظم زنگنه. افشار صادقی. قناتآبادی. باقر بوشهری. مهندس شاهرخشاهی. بهادری. غضنفری. دکتر مشیر فاطمی. دکتر عدل. لاری. صدرزاده. پیراسته. بوداغیان. دولتشاهی. بزرگنیا. نراقی. کینژاد. احمد فرامرزی. دولتآبادی. رضا افشار. شفیعی. جلیلوند. قره گزلو. اردلان. کاشانیان. دکتر حمزوی. دکتر افشار. کدیور. گیو. دکتر وکیل. مهدوی. خرازی. مکرم. صارمی. امیراحتشامی. دکتر عمید. عاملی. دکتر امیر نیرومند. یارافشار. توماج. صادق بوشهری. قرشی. خلعتبری. فرید اراکی. عمیدی نوری. شیبانی. دکتر سید امامی. اسکندری. معینزاده. بیات ماکو. شادمان. بزرگ ابراهیمی. مرآتاسفندیاری. یدالله ابراهیمی. افخمی. قوامی. نصیری. سالاربهزادی. جلیلی. تیمورتاش. عباسی. دکتر آهی. صرافزاده. عماد تربتی. حائریزاده. ثقةالاسلامی. دهقان. نقابت. حمیدیه.
اسامی مخالفین- آقایان: رضایی. تفضلی. درخشش. صدقی ورقه سفید بی اسم علامت امتناع- ۹ ورقه
۵- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد راجع به تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان
رئیس- لایحه اعتبار مطرح است. و از کمیسیونهای اقتصادوبودجه و قوانین دارایی و امور خارجه گزارش رسیده است قرائت میشود: (به شرح آتی خوانده شد)
گزارش از کمیسیون اقتصاد ملی بمجلس شورای ملی کمیسیون اقتصاد ملی در چندین جلسه با حضور آقای وزیر دارایی لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان را مطرح و مورد شور قرار داده با مطالعه و توجه به مقدمه لایحه دولت و توضیحاتی که آقای وزیر دارایی در این خصوص بیان نمودند کمیسیون با اساس لایحه و تحصیل اعتبار طویلالمدت موافقت نموده ولی با اضافه ۳ تبصره که مورد موافقت دولت قرارگرفته و مسلماً مورد توجه آقایان نمایندگان محترم هم واقع خواهد شد با ماده پیشنهادی دولت با حذف تبصرهای که در لایحه پیشنهاد شده بود و به نظر زائد میآمد به اتفاق آراء هشت نفر حاضرین در جلسه موافقت و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید:
ماده واحده- به دولت اجازه داده میشود برای تأمین هزینههای اجرای طرحهای عمرانی و تولیدی و قسمتی از احتیاجات ضروری کشور تا میزان یکصد و پنجاه میلیون دلار از کشورهای متحده آمریکای شمالی و تا میزان ۱۰ میلیون لیره از دولت انگلستان
تحصیل اعتبار نماید مبلغی که دولت میتواند از اعتبارهای فوق برای تأمین احتیاجات ضروری مصرف کند ۷۵ میلیون دلار خواهد بود. نرخ بهره ۱۰ میلیون دلار مربوط به احتیاجات ضروری از قرار ۳٪ در سال و ۷۵ میلیون دلار بقیه با بهرهای به نرخ روز استقراض مشروط بر اینکه میزان آن بالاتر از آنچه که بانک صادرات و واردات واشنگنتن در موارد مشابه با دیگران محسوب میکند نباشد. مدت پرداخت ۱۰ میلیون لیره در ظرف ۵ ساله که بعد از ۲ سال شروع میشود و مدت پرداخت ۷۵ میلیون دلار مربوط به احتیاجات ضروری ۲۵ سال و مدت پرداخت ۷۵ میلیون دلار دیگر بر حسب نوع کار متفاوت خواهد بود. شرایط فنی از قبیل طرز استهلاک و امثال آن در قردادهایی که بین دولت ایران و دولتهای آمریکا و انگلستان منعقد میشود تعیین خواهد گردید.
تبصره ۱- برای تأمین نظارت مجلس شورای ملی در نحوه مصرف اعتبارات تولیدی و عمرانی موضوع این لایحه دولت مکلف است فهرستی از طرحهای عمرانی و تولیدی با برآورد هزینه هر یک به مجلس تقدیم نماید. مجلس مطالعه طرحهای مزبور را از نظر کلی و غیرفنی به کمیسیونهای مربوطه ارجاع و کمیسیونهای مزبور در ظرف حداکثر ۱۵ روز نظر قطعی خود را اعلام خواهند نمود و الّا طرحهای تسلیمی به موقع اجرا گذارده خواهد شد.
تبصره ۲- استفاده از ریال حاصل از ۷۵ میلیون دلار اعتبار برای تأمین احتیاجات ضروری منوط به تصویب بعدی کمیسیون بودجه خواهد بود.
تبصره ۳- دولت مکلف است حداکثر تا آخر سال ۱۳۳۵ از راه تقلیل مخارج و تثبیت سازمان ادارات دولتی و ازدیاد درآمد بودجه کشور را متعادل نموده و برنامه اقداماتی که برای اجرای این هدف ضروری است در نظر گرفته گزارش آن را تا قبل از آخر سال ۱۳۳۳ تقدیم مجلس شورای ملی نماید.
مخبر کمیسیون اقتصاد ملی محمدرضا خرازی گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی
کمیسیون بودجه: لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان را با حضور آقای وزیر دارایی مطرح نموده پس از چندین جلسه بحث و مذاکره و مداقه در گزارش کمیسیون اقتصاد ملی و توضیحاتی که آقای وزیر دارایی بیان نمودند نظریاتی که در کمیسیون اظهار و مورد موافقت آقای وزیردارایی قرارگرفت بالاخره در جلسه ۷ دی ماه ۳۳ با گزارش شماره ۲ کمیسیون اقتصاد ملی شامل ماده واحده و سه تبصره موافقت و اینک کزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
مخبر کمیسیون بودجه- مشایخی گزارش از کمیسیون قوانین دارایی به مجلس شورای ملی لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به قرضه و تحصیل اعتبار از دولتین آمریکا و انگلستان که در کمیسیونهای اقتصاد و بودجه ضمن ماده واحده با سه تبصره به تصویب رسیده بود با حضور آقای وزیر دارایی مورد دقت و مطالعه قرار گرفت پس از مذاکرات مفصلی که به عمل آمد با توضیحاتی که آقای وزیر دارایی بیان نمودند لایحه دولت با اصلاحات و اضافاتی که در کمیسیون اقتصاد و بودجه به عمل آمده بود مورد موافقت واقع و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد مخبر کمیسیون
قوانین دارایی- صارمی گزارش از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی کمیسیون امور خارجه لایحه شماره ۵۳۳۹۷ دولت راجع به تحصیل اعتبار از بانک آمریکا و انگلستان با حضور آقایان وزیر امور خارجه و وزیر دارایی مورد شور قرار گرفته گزارش کمیسیون اقتصاد در این خصوص قرائت پس از توضیحات مفصل که از طرف آقایان وزرا داده شد کمیسیون از جنبه سیاسی این لایحه اظهار موافقت نموده و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد
مخبر کمیسیون امور خارجه- مرآتاسفند یاری
رئیس- مذاکراه در ماده واحده است. آقای بهبهانی بفرمایید
بهبهانی- در موقعی که لایحه قرضه در کمیسیون بودجه مطرح بود بنده و چند نفر از نمایندگانی که مخالف این لایحه بودیم نظریات خودمان را به طور تفصیل در آنجا به مرض کمیسیون بودجه رساندیم و جناب آقای دکتر امینی هم در آنجا تشریف داشتند با این که نظریات ما خیلی مستدل و بعضی از نظریات را خود جناب آقای دکتر امینی هم تصدیق میفرمودند با این حال به هیچ وجه تغییری در آن داده نشد فقط در جملات آن چند تغییر داده شد که من جمله آن وجوهی را که برای بودجه میخواستند قرض بکنند به عنوان مخارج ضروری ذکر کردند چون این لایحه که امروز مطرح است یکی از لوایح بسیار مهم است و نسل آینده مملکت ما گرفتار این خواهد شد بنده میخواستم مخصوصاً از ارباب جراید تقاضا بکنم که این صحبتهایی که در اینجا میشود تعریفی در آن نکنند و هر چه گفته میشود همان طور مرقوم بفرمایند در مجلس شورای ملی قوانینی میگذرد که از لحاظ اهمیت موضوع درجات مختلفی دارد. بعضی از قوانین هست که به لحاظ اهمیتی که در بر دارد باید حتماً مورد توجه مخصوص نمایندگان قرار گیرد و هنگام طرح آن بر ما فرض است که با کمال دقت جوانب مختلف آن را بسنجیم و نظری ندهیم که خدای نخواسته در آینده پشیمان شده و گرفتار نفرین و لعن گردیم. بنده خیال میکنم لایحه قرضه یکی از موضوعاتی است که باید از لحاظ اهمیت و موقعیت جغرافیایی خاص مملکت ما و از نظر سابقه سویی که قرضههای خارجی در مملکت و قلوب ملت ایران به یادگار گذارده مفصلابحث و حلاجی شود. الان ملاحظه میشود که مردم با یک بدبینی و عدم اعتماد به تحصیل قرضه خارجی مینگرند و انتضار دارند که نمایندگان محترم وظایف خوبش را به نحو شایستهای انجام دهند زیرا مملکتی که عایدات نفت دارد مالیات دارد اعتبار از کمپانیهای خارجی در اختیار میگیرد سرمایهداران خارجی حاضرند سرمایه خود را در ایران به کار اندازند دیگر وام از دولتهای خارجی چه لزومی دارد؟ و چرا آنها که داعیه مملکتداری دارند میخواهند گردن نسل آینده را زیر بار قرض ببرند که به حکم سوابق تاریخی همیشه موجب تباهی سیاهی و زیان مادی و اضحلال اقتصادی برای مملکت بوده است. اینجانب از بدو امر با تحصیل قرضه خارجی مخالف بودم و در کمیسیون بودجه دلایل خود را گفتم و هم با آن مخالفت کردم و نمایندگان دولت هم نتوانستند به اینجانب و سایر مخالفین جواب قانعکنندهای بدهند و واقعاًجواب قانع کنندهای هم نداشتند توضیحات آقای وزیر دارایی در کمیسیون بودجه نشان داد که این خارجیها هستند که پیشقدم شده و پیشنهاد دادن وام به ما کردهاند و دولت هم بدون توجه به عاقبت کار با قبول آن موافقت کرده است. قرضه خارجی اگر از هیچ لحاظی مورد توجه قرار نگیرد اقلاً از این حیث که خارجیها مقدم در آن بودند باید شخص را به تأمل و تفکر وادار نماید (صحیح است) در روزهای اخیر که اینجانب به سوابق قرضههای خارجی در ایران مرور میکردم به جریاناتی برخورد کردم که تصور آن هم برای هر آدم وطنپرستی اضطرابآور است (کاشانی- صحیح است) یک مراجعه اجمالی به تاریخچه قرضههای خارجی در ایران نشان میدهد که در دوران استبداد قاجار دولتهای خارجی همیشه از راهدادن قرضه توأم با شرایط اسارتآمیز طبقه حاکمه ایران را مطیع و مجری نظریات خود ساختهاند (صدقی- حالا هم همینطور است) اقتصاد ما را در اختیار خود گرفته و از رشد آن جلوگیری کردند- داستان قروض ایران به بیگانگان از بدترین قسمتهای تاریخی دستاندازی و مظالم بیگانگان در ایران بوده است. (صحیح است) اولین استقراض از خارجی در عهد ناصرالدین شاه و به سال ۱۲۹۰ قمری صورت گرفت. در این سال انگلیسها ۲۰۰ هزار لیره بافرع صدی پنج به حکومت ایران وام دادند و این وام نیز به مصرف عیاشی طبقه حاکمه فاسد وقت رسید. در سال ۱۳۰۶ بارون ژولیوس دورویترکه امتیاز بانک شاهی را در ایران به دست آورد چهل هزار لیره به ناصرالدین شاه قرض داد و نظریات دولت انگلیس را در ایران پیش برد. به سال ۱۳۰۹ هجری قمری ناصرالدین شاه برای جبران خسارت کمپانی رژی که بر اثر مخالف افکار عمومی بر چیده شده بود به توصیه دولت انگلیس پانصد هزار لیره به مدت ۴۰ سال و با فرع صدی شش از بانک شاهی قرض گرفت و عواید گمرکات جنوب را در گرو این قرض گذاشت. در دوران سلطنت مظفرالدین شاه نیز امینالسلطان صدر اعظم وقت موفق به أخذ ۲۲ میلیون و نیم منات قرضه از روسها شد و شرایط ننگینی در تحصیل این قرضه تحمیل ایران گردید و به موجب قراردادی که به امضاء رسید تمام عایدات گمرکات شمال در گرو این استقراض کذاشته شد- ضمناً دولت ایران متعهد گردید مادام که این قرضه را تصفیه نکرده از قبول قرضه از یک دولت خارجی دیگر بدون موافقت قبلی دولت روسیه خودداری نماید. در سال ۱۳۱۹ هجری قمری ناصرالدین شاه بار دیگر با دول روسیه وارد مذاکره شد و با شرایط قروض سابق ده میلیون منات از بانک استقراضی وام گرفت و در ازای آن ایران تعرفه گمرکی خود را در مورد واردات کالاهای روسیه و عثمانی تنزل داد و امتیاز ساختن راه شوسه جلفا- قزوین را نیز در انحصار بانک استقراضی روس گذاشت. در سال ۱۳۲۱ هجری قمری دربار قاجار بار دیگر در مقام تحصیل وام خارجی بر آمد و این بار به سراغ انگلیسها رفتند و مبلغ دویست هزار لیره که وثیقه آن شیلات و عواید پست و تلگراف و گمرکات جنوب بود به توصیه دولت انگلیس از بانک شاهی قرض گرفتند. این قرضهها روزگار مردم و مملکت را سیاه کرد- استقلال اقتصادی و سیاسی ما را در هم شکست و منابع ملی ما را در بست در اختیار اجانب گذاشت. بنده برای احتراز از اطاله کلام در باره سوابق قرضهها بیش از این توضیح نمیدهم ولی تاریخچه استقراض از خارجی در ایران مشحون است از رقابتها و دسایس دول بزرگ برای بدبختی و غضب حقوق مسلم ملت ایران در گذشته اوضاع و احوال زمانه اقتضا میکرد که مقاصد بیگانگان در دادن وام به ایران از لابلای سطور قراردادها کم و بیش آشکار باشد ولی اقتضای این عصر و زمان این است که هدف نهایی را روی کاغذ نیاورند و با قول و قرارهای محرمانه و به اصطلاح با کارد پنبهای سر مردم کشوری را ببرند دولت قرضه خارجی را برای چه میخواهد و با بودن عواید نفت و عواید
دیگر مملکت چه احتیاجی به استقراض از خارج دارد؟ در حال حاضر دولت میتواند ۱۵۰ میلیون لیره از عایدی نفت پیدا کند و از محل فروش دوازده و نیم درصد سهم آزاد نفت نیز عواید قابل توجهی به دست آورد قانون جلب سرمایههای خارجی نیز که مورد علاقه عموم میباشد دیر یا زود از تصویب مجلس میگذرد و پولهای زیادی وارد مملکت خواهد شد که برای رفع مشکلات اقتصادی کشور مؤثر خواهد بود (صحیح است) و با این مراتب برای وصول قرضه چه محملی میتوان تراشید میگویند مقداری از این قرضه را میخواهند صرف جبران کسر بودجه کنند و قسمت دیگر را به امور عمرانی اختصاص دهند. اگر دولت خیال میکند که با پول تنها میتوان رفع تمام بدبختیها و آلام و مصائب یک ملتی را نمود کاملاً اشتباه میکند زیرا در موقعی که اعلیحضرت فقید رضا شاه زمام امور مملکت رادردست گرفت فقر عمومی سرتاسر مملکت را احاطه کرده بود و همه میدانند به جای حقوق آجر به کارمندان دولت تحویل میدادند هیچ یک از مؤسسات ما سرمایهای نداشت بانکی وجود خارجی نداشت- شاهنشاه فقید با پشتکار و فداکاری خاصی که از خود بروز داد نه تنها اوضاع را به حال خود برگردانید بلکه ما را در اندک مدتی به کاروان تمدن جهانی نزدیک ساخت. (صحیح است) تمام مؤسسات آبرومند و آثاری که امروز ملاحظه میشود از برکت پشتکار آن رادمرد بزرگ تاریخی ایران است (صحیح است) که بدون کمک و وام خارجی و فقط با بودجه متعالی که هیچوقت سابقه نداشته این همه آثار تمدن را به وجود آورد و گمان نمیکنم هیچ کس بتواند منکر این حقایق بشود (صحیح) امرسون میگوید نه طلا بلکه مردانند که میتوانند شالوده مملکتی و ملتی را در پایههای محکم استوار سازند و تا آسمان بالاببرند)) (دکتر عمید- احسنت به امرسون) به هر حال آنچه مسلم است این است که تنها با پول نمیتوان درد مملکتی را دوا کرد بلکه شرایط زیادی لازم است که یکی از آنها پول است درد مملکت از بیپولی نیست راه دور نرویم همین سیزده سال اخیر را در نظر بگیریم پولهایی را که به مملکت رسیده و ملت از آن طرفی نبسته است در نظر آوریم تا حقیقت روشن شود. در سالهای بعد از شهریور ۲۰ میلیون مگر کم پول وارد خزانه شد؟ مگر اعلیحضرت همایونی که هستی خود را وقف رفاه و آسایش مملکت کردهاند از جیب فتوت خود و از ثروت خویش کم پول برای تقویت مالی مملکت و بهبود وضع مردم مرحمت کردهاند (صحیح است) اعلیحضرت پول دادند. مردم به عنوان مالیات پول دادند. از خارج به عنوان کمک به مملکت پول رسید ولی همه در چاه ویل فرو رفت و این همه پول نتوانست آتش حرص و طمع مشتی پولپرست را فرونشاند (صحیح است) پس خرابی مملکت از بیپولی نیست بلکه خرابی مملکت ناشی از نداشتن مصادر امور متقی و پرهیزکار و مصالح است که آنچه به خیلهشان خطور نکرده و نمیکند منافع مردم و مملکت است اکنون که دولت میخواهد مبادرت به تحصیل قرضه خارجی نماید به طوری که سابقاً به عرض رسانیدم در حکومت فعلی مبالغ متنابهی پول و ارز خارجی به مملکت ما سرازیر شده و به نظر بنده با این وجود خیلی از دردهای مملکت دوا میشد و اگر حسن جریانی در دستگاه دولت موجود بود ما میتوانستیم حقیقاً بینیاز از کمک خارجی باشیم. لازم نبود که دولت با بودجه ضعیف و نامتعال خود این قدر مخارج هنگفت تشریفاتی داشته و هر شب سفره رنگین بیندازد و دستگاهای اقتصادی را روی نظریات خصوصی به رفقای متملق سپرده که یک جا آن را بلع نماید و خود شریک اعمال ناشایست آنها میشود (صحیح است) در مملکتی که مردمش برای تهیه قوت و غذای خود باید سر و پا بشکنند و یا برای به دست آوردن ده سیر ذغال ساعتها در خانه عمرو زید معطل باشند نمیتوان قبول کرد که یک رئیس دولتی با حسننیت میلیونها پول مردم را به خرج تشریفات بیهوده برساند و آن وقت برای کسر بودجه از خارجی استقراض کند (کاشانی- صحیح است) آن روز که در اینجا گفتم دولت بیش از صد میلیون دلار کمک خارجی را تلف کرده آقای نخستوزیر به جای اینکه صورت خرج را جلوی ملت بگذارند و موردی را نشان دهند که از محل این کمکها بهبودی در وضع مردم و گشایشی در کار مملکت پیدا شده گفتند اینها شایعه است راستی که دیوار حاشا خیلی بلند است اگر این حرف درست نیست بیایید و با دلیل و مدرک خلاف آن را ثابت کنید تا مردم صحیح را از سقیم و راست را از دروغ باز شناسند. کمکهای بی دریغ ملت و دولت آمریکا در این یکسال و نیم اخیر به مصرف واقعی خود نرسید و ملت ایران که در حقیقت کمک آمریکا به خاطر او میشد از آن طرفی نیست (کاشانی و رضایی- صحیح است) بلکه منبع درآمدی برای عدهای نفعپرست گردید من قطع دارم که ملت و دولت آمریکا برای حفظ توازن سیاسی دنیا و نجات ملتها از خطرخانمانسوز کمونیزم و حمایت ملتهای مظلوم وضعیف کمکهای زیاد نمودهاند که نمونه آن کمکهایی است که به خاطر مردم ایران بدون توجه به دولتها نمودهاند و افسوس که تا این ساعت هیچ یک از این کمکها به محل واقعی خود آن طور که باید نرسیده و به جاهایی صرف شده که مصلحت ملت ایران و منظور کمک کننده رعایت نشده (کاشانی و رضایی- صحیح است) و مبالغ زیادی از آن به جیب اشخاص خصوصی ریخته شده است و اکنون به استثنای عده معدودی ملت حقیقی ایران بار زندگی را بر دوش میکشند و نمیتوانند حداقل ضروریات اولیه زندگی خود را فراهم نمایند و این از برکت وجود دولت خدمتگذاری است که با ملت سر و کارنداشته و طبعاً از درد مردم بیخبر است.
(کاشانی- صحیح است) ما ۱۵۰ میلیون لیره درعرض سه سال عایدی نفت داریم و تمام این عایدی را میخواهند صرف کشیدن لوله نفت از اهواز به ازنا و از ازنا به تهران و شش هزارکیلومتر راهسازی وخرید چند هزار دستگاه خانه ساخته شده بنمایند و آن وقت برای جبران کسر بودجه قرض کنند میخواهند که عایدات مملکت و نفت ایران را که در این چند سال این همه قربانی داده و وضع مملکت را به هم ریخته و موجب بسیاری از نارضایتیهای داخلی شده به مصرف کارهای غیرعمرانی و بیهوده برسانند (صحیح است) و این با کدام مسلک جور درمیآید و با کدام انصاف و مروتی تطبیق میکند؟ البته اینجانب منکر اهمیت راه و راهسازی و ایجاد بندر و فرودگاههای وسیع نیستم ولی راهسازی وقتی میتواند ارزش اقتصادی داشته باشد که به موارات آن سدی بسته شود و زمین بایری دایر شود و چاه عمیقی در مناطق بیآب حفر گردد (عربشیبانی- صحیح است) باید به موازات این کارهایی که میخواهند بکنند حداقل معشیت تأمین گردد و مردم امیدوار به آینده خود بشنوند و مملکت در طریق کارهای مولد ثروت قدمهایی بردارد که بتوان با آن موجبات رفاه و آسایش و ترضیه خاطر ملت ایران را فراهم ساخت. این برنامههای کشاورزی مملکت را تباه خواهد ساخت و کشور را بالاخره دچاره قحط و غلاء خواهد نمود و دیگر هیچ رعیتی با گرفتن مزد نقد حاضر نیست کار نسیه انجام دهد و گندم بکارد و یک سال بعد نتیجه کار خود را دریافت کند (صحیح است) و این سبب میشود که سطح دولت ما پایین بیاید و بالمال مجبور میشویم که کم کم تمام مایحتاج خود را ازخارج وارد سازیم. از تمام اینها گذشته شرایطی که برای قرضه پیشنهاد کردهاند قابل توجه و دقت است. شرایط معمولی که باید بین داین و مدیون در قرض وجود داشته باشد در اینجا رعایت نشده است. مدیون یعنی ملت ایران ناگزیر است از محل این قرضه مصنوعات به خصوصی آن هم از کشور قرض دهنده است وارد کند و تعیین نوع و قیمت این مصنوعات نیز با قرض دهنده است (رضایی- صحیح است) و با این ترتیب چون ما مجبوریم اجناس آنها را وارد کنیم تمام پول ما دوباره به جیب خودشان برمیگردد و در عوض جنس بیمصرف و کهنه و فرسوده برای ملت باقی میماند. آقایان امروز دول کوچک هرگونه پیشنهاد قرضه را با احتیاط و مصلحتاندیشی تلقی میکند. (کاشانی- صحیح است) و سوابق تلخ گذشته را بیاد میآورد و به حکم همین سوابق بود که در دوران مشروطیت ما نیز با وجود بحرانهای مالی و احتیاج مبرمی که مملکت ما به پول داشت برای گرفتن وام به طرف خارجی دست دراز نکردند و مجلس پنجم با هر سختی و مرارتی بود قروض خارجی مملکت را تسویه کرد و هیچ دولتی هم دیگر حاضر نشد قرض خارجی را بپذیرد. در سالهای بحرانی پس از شهریور ۲۰ نیز با تمام مشکلات مالی مه مملکت با آن روبرو بود باز دنبال قرضه خارجی نرفتند. آقایان محترم: مجموع پولی که به عنوان قرضه خارجی میخواهند بگیرند از آنچه در یک سال و نیم اخیر آمریکا به عنوان بلاعوض به دولت ایران داده بیشتر نیست (صحیح است) من به حکم وظیفه این حقایق را در این محضر شریف گفتم و میدانم که نخستوزیر و وزیر دارایی میآیند و حسبالمعمول جوابی میدهند ولی جواب ایشان ملت ایران را قانع نخواهد کرد همکاران محترم منافع مردم و مملکت در دست ماست این ما و این منافع مملکت چشم تمام ملت ایران به ما دوخته شده است کاری کنیم که مملکت دچار بدبختی نشود. اگر این قرضه به مملکت نرسد هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد و زندگی مردم این مملکت فلج نخواهد گشت قضاوت امروز مجلس شورای ملی در موضوع حساسی مانند قرضه خارجی در سرنوشت آینده مملکت تأثیر غیرقابل انکاری خواهد داشت. حکومتها و مجلسها میآیند و میروند این مملکت و ملت است که باید باقی بماند. منافع ملی ما فوق منافع دسته است که چند روزی میآیند و کروفری میکنند و جز خرابی و تباهی چیزی به دنبال نخواهند داشت (احسنت، احسنت)
رئیس- آقای رضایی بفرمایید
رضایی- امروز یکی از مهمترین لوایحی که در دوره هیجدهم مجلس شورای ملی تقدیم شده مورد بحث قرار گرفته است (قناتآبادی- از لایحه نفت مهمتر نیست آقا) (کاشانی- آن گذشته است) به موجب این لایحه به دولت اجازه داده میشود مبلغی در حدود یکصد و پنجاه میلیون دلار از دولت آمریکا و بانک صادرات و واردات آمریکا تحصیل اعتبار نماید و تا میزان ۷۵ میلیون دلار یعنی پنجاه درصد وجوهی را که به عنوان وام دریافت میکند به مصرف مخارج ضروری برساند و ۷۵ میلیون دلار دیگر را در راه امور تولیدی و عمرانی خرج کند.
من به اقتضای طرز تفکری که دارم با یک قسمت از لایحه یعنی دریافت وام برای امور تولیدی با یک برنامه معین و در تحت نظارت صحیح موافقم به نظر من دریافت وام برای امور تولیدی برای
ساختمان سد کرج- سد سفیدرود و یا نظایر آن مانعی ندارد. زیرا پس از ساختمان سدهای مزبور و بهرهبرداری از آنها ما قادر خواهیم بود وجوهی را که به عنوان وام دریافت کرده و در راه ساختمان سدهای مزبور به مصرف رساندهایم از بهرهای که از آنها به دست خواهیم آورد مسترد کنیم (صحیح است) ولی با قسمت دیگر لایحه یعنی دریافت وام برای تأمین هزینههای ضروری و یا به عبارت دیگر پرداخت کسر بودجه از محل قرضه مخالفم (صحیح است) دولت میخواهد کسب اجازه کند و ۷۵ میلیون دلار یعنی ۶۰۰ میلیون تومان از یک دولت خارجی به عنوان قرض دریافت کند و وجوه دریافتی را به عنوان اضافه کار مقطوع و فوقالعاده و هزینه سفر و خرید اتومبیل و مخارج مطالعه و سایر مخارج بیهوده به نور چشمیها بپردازد و ۲۵ سال بعد نسل آینده یعنی فرزندان من و شما جواب ولخرجی امروز را بدهد. اگر دولت حاضر قادر نیست توازن در بودجه مملکت برقرار کند مخارج زائد و بیهوده را حذف نماید، با وصول مالیاتها به وسیله مأمورین صالح بر درآمدش بیفزاید نسل آینده چه گناه کرده است که باید با رعدم لیاقت و کفایت دولت حاضر را بدوش بکشد (چند نفر از نمایندگان- صحیح است). (شاهرخشاهی- اینطور نیست) (بهبهانی- صحیح است) عقل سلیم اجازه نمیدهدکه امروز وجوهی به عنوان وام از یک دولت خارجی دریافت گردد و این وجوه در راهی به مصرف برسد که پس از یکسال اثری از آن دیده نشود مگر به صورت افزایش موجودی حسابهای بانکی بعضی از متصدیان امور و اطرافیان دزد آنها (صحیح است) هنگامی که لایحه در کمیسیون اقتصاد مطرح بود من به این قسمت از لایحه اعتراض کردم و در نتیجه اعتراض من وعدهای دیگر از نمایندگان محترم تبصرهای است که به ماده واحده اضافه گردیده است دولت به موجب این تبصره ملزم میشود که تا پایان سال ۱۳۳۵ تعادل در بودجه کل کشور ایجاد نماید. من به این تبصره معتقد نیستم و اطمینان دارم که اجرای نخواهد شد. کما این که یقین دارم جناب آقای دکتر امینی وزیر محترم دارایی هم هنگام انشاء این تبصره همین اطمینان را داشتند (صحیحی است) به قول یکی از جراید. برای اولیای دولت وعده دروغ دادن و پی درپی از اصلاحات و اقدامات درخشان و تعدیل بودجه دمزدن هیچ مانعی ندارد زیرا آقایان اطمینان دارند که نه تنها عدم انجام این وعدهها هیچگاه اسباب زحمتشان نخواهد شد بلکه مثل تریاک مردم را موقتاً به خواب میبرد و چند صباحی دیگر عدهای ساده لوح را به امید اصلاحات و تحولات ایشان چشم به راه میسازد باید دید دولتی که وعده میدهد تا در سال دیگر توازن در بودجه ایجاد نماید در طی مدت ۱۸ ماه زمامداری گذشتهاش چه قدمی در این راه برداشته است مسلماً هیچ (یارافشار- خرابی زیاد بوده است) دولت حاضر در مدت ۱۸ ماه زمامداری و حکومت آن چنانی نه تنها اقدامی در این راه به عمل نیاورده است بلکه با اقداماتی که انجام داده با ولخرجیها و گشادبازیهایی که کرده است فاصله بین سرجمع ستون دخل و خرج مملکت را زیادتر و شکاف بین درآمد و هزینه کشور را عمیقتر ساخته است (صحیح است) و اگر کمکهای بیدریغ دولت آمریکا به دادم نرسیده بود معلوم نبود تکلیف مملکت با این همه ولخرجی چه بود؟ و امروز که قطع کمکهای بلاعوض اعلام میشود لایحه وام برای این گشادبازیها به مجلس تقدیم میگردد. دولت وظیفهدار بوده است در مدت ۱۸ ماه زمامداریش چنین روزی را پیشبینی کند و در طی این مدت به اقداماتی دست بزند و به وسایلی متشبث شود که تعادل در دخل و خرج مملکت برقرار گردد. (شاهرخشاهی- با خزانه خالی آقای مصدق؟) از دولتی که به جای فعالیت برای ایجاد توازن در بودجه کل کشور همیشه در جهت عکس این نظر اقدام کرده است چگونه ممکن است انتظار داشت در طی ماهای آتی از روش گذشته خود دست بردارد؟ هنگامی که این نکته در کمیسیون بودجه بنماینده محترم دولت تذکر داده شد فرمودند برای اقدام به این عمل احتیاج به آرامش داریم و تا زمانی که آرامش در مملکت ایجاد نشود شروع به این کار مقدور نیست (کاشانی- صحیح است) (وزیر دارایی- عرایض بنده را تعریف فرمودید) چنین به نظر میرسد ک نماینده محترم دولت و دستگاه تبلیغات دولتی هر یک یک استنباط خاطی از لغت آرامش دارند. چه ایشان جناب آقای دکتر امینی وزیر محترم دارایی معتقدند به علت نبودن آرامش در ملکت اقدام به ایجاد توازن در بودجه میسور نبوده است (وزیر دارایی- خواهش میکنم بیانات بنده راتعریف نفرمایید) در حالی که ۱۸ ماه است رادیوی دولتی هر صبح و شام فریاد میکشد هم وطن شکرگزار باش که بر اثر فعالیتهای خستگیناپذیر دولت خدمتگذار آرامش در تمام مملکت حکم فرماست (یارافشار- همین طور هم بوده) در طی ۱۸ ماه گذشته نه تنها اقدامی برای تقلیل کارمندان زائد به عمل نیامده است بلکه در مؤسسات و بنگاههای وابسته به دولت عده کثیری با حقوقهای گزاف استخدام گردیدهاند (صحیح است) و برای عده زیادی از نورچشمیها و عزیزان بیجهت نیز احکام فوقالعاده و اضافهکار مقطوع صادر گردیده و بدین وسیله تحمیلات جدیدی بر بودجه ناتوان دولت به عمل آمده است بنگاهی که زیادی کارمندان دولت وخدمتگذاران جزء به تصدیق وزرا محترم دولت فعلی و به شهادت صورت جلسات کمیسیون بودجه یکی از گرفتاریهای مهم مملکت به شمار میرود و تنها نزدیک به چهل هزار نفر به عنوان پیشخدمت از بودجه دولت حقوق میگیرند به موجب تصویبنامهای به وزارت فرهنگ اجازه داده میشود پانصد نفر به عنوان خدمتگذار استخدام نماید. مگر ممکن نبود از استخدام خدمتگذار جدید صرفنظر کنند و احتیاجات وزارت فرهنگ را از خدمتگذاران زائد سایر وزارتخانهها و ادارات دولتی تأمین نماید و اگر هم پول و اعتبار زیادی دارند آن اعتبار را به مصرف افزایش حقوق خدمتگذاران تنگدست برسانند (دکتر جزایری- در استخدام وزارت فرهنگ منافعی است) و هنگامی که هزارن نفر دیپلمه و لیسانسیه به نام وابسته به دستگاههای دولتی از بودجه دولتی حقوق میگیرند و از بیکاری مرتباً خیابانهای تهران را ذرع میکنند وزارت فرهنگ هزار نفر را در کلاسهای تربیت معلم خود میپذیرد و هزار طلبکار برای دستگاه دولت تهیه میبیند مگر ممکن نبود از وجود کارمندان تحصیل کرده دستگاه دولت که بیکارند برای توسعه فرهنگ استفاده نمایند. به منظور ترضیه خاطر اعوان و انصار و نزدیکان به دستگاه دولت مقدار اعضاء هیئت مدیره و بازرسان بنگاهها و شرکتهای وابسته به دولت و مدیران کل و معاونین وزارتخانهها در طی ماهای گذشته به طرز عجیبی بالا رفته و از این راه فشار زیادی بر بودجه فقیر مملکت وارد آمده است (صحیح است) ثروت هر کشور در بودجه اول نیروی انسانی آن کشور است (صحیح است) و متأسفانه سیستم اداری ما و روش دولت ما طوری است که به هیچوجه از این نیرو به سود کشور استفاده نمیشود جوانان ما به پیری میرسند نیرو و توان خویش را در پشت میز ادارات محوطه وزارتخانهها تدریجاً از دست میدهند بدون آنکه از وجودشان کوچکترین سودی برای اجتماع تحصیل گردد. کسانی را که تا دیروز در مزارع این کشور به کار اشتغال داشتهاند به عنوان خدمتگذار و پیشخدمت و سرایدار. آبدار به شهرها کشاندهاید و افراد فعال و مولد ثروت را به صورت طفیل و انگل اجتماع در آوردهاید و با این عمل از قدرت تولید مملکت کاسته و بر مخارج دولت افزودهاید (کاشانی- صحیح است) و بدین ترتیب جنایتی عظیم در حق اجتماع روا داشتهاید تعداد اتومبیلهای آخرین سیستمی که با قیمتهای گزاف در سال جاری در زمان حکومت فعلی از بودجه دولت خریداری شده است مسلماً در طی سالهای گذشته نظیر نداشته (دکتر جزایری- بعضیهایش هم از اعتبار اصل ۴ خریداری شده است) و ولخرجیهایی که به نام مخارج دستگاه نخستوزیری در حکومت فعلی به عمل آمده قطعاً در تاریخ مشروطیت بینظیر بوده است. (صحیح است) من به نام یک عضو کمیسیون بودجه عرض میکنم (داراب- غلط میکنی) (دکتر جزایری- خودت غلط میکنی، دزد، حمال جاسوس، خائن، خاک بر سرت وخاک بر سر آن کسی که ترا اینجا آورده) (زنگ رئیس دعوت به سکوت)
رئیس- به هر دو آقایان تذکر میدهم (در این موقع بین آقایان دکتر جزایری و داراب مشاجرات دیگری واقع شد)
رئیس- بیایید هر دو آقایانرا بیرون ببرید مجلس که جای این حرفها نیست. دکترجزایری- من افتخار میکنم که از این مجلسی که یک چنین کسی نشسته است بیرون بروم (زنگ رئیس، دعوت به سکوت)
رئیس- گفتم بیایید این آقایان را ازمجلس خارج کنید. (طبق دستور مقام ریاست هر دو نفر آقایان از تالار جلسه خارج شدند)
رئیس- آقای رضایی بفرمایید
رضایی- من به نام یک عضو کمیسیون بودجه عرض میکنم تنظیم یک بودجه متعادل و متوازن کاملاً عملی و میسر میباشد و در صورتی که در دولت هم همآهنگی و همکاری و شهامت و قدرت اتخاذ تصمیم و بینظری و بیغرضی وجود داشته باشد مسلماً کسر بودجه وجود نخواهد داشت با اضافه درآمدی که قطعاً در سال آینده از گمرکات و سایر منابع درآمد به دست میآید چنانچه از ایجاد مخارج جدید جلوگیری شود مسلماً کسر بودجه از بین خواهد رفت. با توجه به آنچه که گفته شد انتظار اقداماتی در زمینه تعدیل بودجه از طرف دولت در طی ماههای آتی صحیح به نظر نمیرسد و دولت فقط هنگامی ممکن است نسبت به تعدیل بودجه کشور اقدام کند که پولی برای تأمین گشادبازیها در اختیار نداشته باشد موافقت با دریافت قرضه به منظور تأمین کسر بودجه نشانه عدم تمایل نسبت به ایجاد تعادل در بودجه کل کشور است. تبصره دیگری هم که در لایحه وجود دارد و استفاده از این وجوه را موکول به تصویب کمیسون بودجه نموده است به نظر من نتیجه بخش نخواهد بود.
جناب آقای فرامرزی در روزنامه کیهان نوشته بودند
(بیانصافی است ک پولی بگیریم و به مصرف حاجت روزانه خودمان برسانیم و نسلهای بعد زیر بار آن دربمانند)
استفاده از وام دریافتی برای امور غیرانتقاعی یک عمل غیرمنطقی به نظر (صدقی- هیچکس موافق نیست) میرسد و معلوم نیست ۲۵ سال بعد نسل آینده از محل کدام درآمد باید وجوهی را که امروز به عنوان وام دریافت میشود پرداخت کند به عقیده من کلیه وام دریافتی باید منحصراً در راه امور تولیدی و عمرانی و در تحت یک نظارت و توسط یک دستگاه صالح به مصرف برسد (صحیح است) و مطلقاً از محل وام دریافتی برای تأمین کسر بودجه استفاده نگردد. و در راه تأمین این نظر پیشنهاداتی هنگام بحث در ماده واحده تقدیم خواهد شد که امیدوارم مورد توجه نمایندگان محترم واقع گردد (احسنت، احسنت)
رئیس- آقای حائریزاده بفرمایید.
حائریزاده- من اول به اشتباه خودم اقرار میکنم. در انتخابات این دوره بدبختانه یا خوشبختانه من موفق به اینکه شرکت بکنم نشدم تردید داشتم که بیایم به مجلس و یا بروم کار دیگری برای خودم پیدا کنم. حوادث مرا فرستاد به مجلس بعضی مسائلی که موضوع حیاتی است حالا پنج شاهی از احمد بگیریم یا از محمود بگیریم این یک چیز موقت است، چیز مهمی نیست ولی بعضی مسائلی که جنبه حیاتی برای نسلهای آتیه دارد من با ناراحتی مزاج و روح مجبورم بیایم اینجا و یک مطالبی را عرض بکنم به نام یک نفر ایرانی نه به نام یک نفر نماینده به نام یک نفر ایرانی از پشت این تریبون استفاده بکنم و مطالب خودم را به عرض ملت ایران برسانم.
موضوع این اعتبار یا قرضه هر چه اسمش را بگذارد موقعی که در جلسه خصوصی مطرح شد من آنجا عرض کردم هم موافقم، هم مخالف زیرا اظهاراتی که من در مجلس میکنم نه این دوره، دورههای پیش هم موافقتم، همینطور بوده روی حب و بغض با دولتهای وقت و این حرفها نیست در مسائل مملکتی، دولتها اگر بدهند عوضشان بکنید اگر هم خوب هستند کارشان را ادامه بدهند در این یک اختلاف سلیقه پیدا میشود این مسائلی را که من تشخیص دادهام و به نظر خودم به نفع ملت ایران است ناچارم عرض کنم و این هیچ ارتباطی با این که دولت خوب کار میکند در داخله دولت هماهنگی هست یا نیست اینها یک موضوعاتی است که من وارد بحثش نمیخواهم بشوم در این لایحه من عرض کردم هم موافقم هم مخالفم زیرا این فشارهایی که به این مملکت در این مدت طولانی به واسطه جهل یا خودخواهی و یا سوءنیت بعضی از دولتهای ما وارد شده و مملکت به یک جای خیلی بدی و پرتگاه عجیبی افتاده است شما تهران و این حوزه را نگاه نکنید یک قدم بروید جلوتر مردم برای زندگانی اولیهشان ماشینشان لنگ است (صحیح است) من شنیدهام در سواحل جنوبی ما از مظالم مأمورین و سوء تشکیلات چون هوا و یک قدری هم طبیعت به آنها کمک کرده است تا ده بیست سالگی یک لباس ساتری ندارند بپوشند یک همچو بدبختی است در این مملکت پس یک چنین مملکتی محتاج است که یک ثروتهایی از خارج برای عمران و آبادی این مملکت بیاید که این مملکت هم در این قافله تمدن امروز دنیا بتواند یک قدمی رو به جلو بردارد و به طرف نیستی و بدبختی نرود از این جهت من هم موافقم که سرمایههای خارجی وارد مملکت بشود (صحیح است) ولی از طرفی هم دولتها عموماً منحصر به دولتهای ایران نیست در دنیا دولتها برای امور اقتصادی و تولیدی خوب نیستند اصلاً وضع دستگاه دولت برای برقراری امنیت و عدالت در مملکت است در درجه اول برای این کار دولتها تأسیس شده و همچنین برای بالا بردن سطح فرهنگ مردم، بهداشت مردم ارتباطاتشان، سیاست داخلی و خارجیشان این چیزها را دولت باید مطالعه بکند بایستی صرف وقت بشود و بودجههایی برای اینکارها باید تخصص داد ولی دولت تاجر خوبی نیست، زارع خوبی نیست معمار و ساختمانچی خوبی نیست این کارها کار دولتها در دنیا نیست مگر این که احتیاجات نظامی احتیاجات بینالمللی اجبار کند دولتها را که در کارهای اقتصادی دخالت بکنند و الّا دولتها برای اینکار اصلاً مناسب نیستند در ایران خودمان امتحان شده است سالها املاک خالصه را دولت داشت از زمان ناصرالدینشاه به بعد به فکر این که مردم بهتر بتوانند خودشان این مملکت را آباد کنند در مقام انتقال خالصهجات به مردم بر آمدند اول عدهای مبلغی پول دادند و این خالصهجات را به آنها دادند و بعدش هم به عنوان بازخرید خریدند او آخر هم یک قانونی گذاشت که به اقساطی دولت فروخت حالا مذاکرهای است که بین رعایا تقسیم بشود اینها تمام مولود این فکر است که دولت یک زارع و مالک خوبی نیست دولت یک کارهای اقتصادی و تولیدی را میتواند انجام بدهد یک شخصی ممکن است یک مزرعهای را با پنجاه هزار تومان آباد بکند ولی اگر این را به دست دولت بدهید با پانصد هزار تومان هم آباد نمیکند این یک خرجهایی در دستگاههای عریض و طویل دارد که برای این کار دولتها هیچ صلاحیت ندارند خالصهجات را نگاه کنید حالا ده پانزده سال بیشتر نیست که یک قانونی گذشت و خالصهجات را دادند به دست مردم این آقای وزیر دارایی حاضر است معلوم است که آن روزی که دولت این املاک را داشت چقدر تولید و چقدر محصول داشت امروز که به دست مردم داده است اگر دو سنگ آب داشته ده سنگ شده و اگر ده خروار محصول داشته پنجاه خروار شده است پس برای اینکه خانه و آشیانه خودشان را آباد کنند صلاحیتشان بیش از دستگاه دولت است که نتایج اجتماعی آن آبادی را به دست بیاورند (صحیح است)
این اصل پیشبینی مسلم و محرز است نظایر و امثالش زیاد است من یکی دو هفته پیش تصمیم برای دیدن سد گرفتم که تهیه ساختمانش را دارند میبینند اتفاقاً خیلی خوب تهیه مقدماتی کرده بودند اقداماتی کرده بودند برای کارگرها و برای مهندسین برای عملیات مقدماتی اتفاقاً زحمت کشیده بودند و خیلی اسباب خرسندی من شد که در ایران یک دستگاهی برای کارهای تولیدی تشکیل شده است ولی آنجا که حساب کردم و با جناب مهندس طالقانی که رئیس قسمت بود صحبت میکردم حالا دلار را چه جور حساب میکنند بین دویست یا سیصد میلیون تومان خرج این دستگاه است که اینجا به ثمر برسد من حساب کردم که قنواتی که در ایران در دوره مغول و تیمور در نتیجه ظلم و تعدی خراب شده است آنها را بگذاریم کنار قنوات موجودی که امروز در ایران هست اگر این پول را به پنج هزار قنات کمک کنند نه اینکه مجانی بهشان بدهند این پول را میدادند به بانک کشاورزی وثیقه میگرفت و به فلان صاحب قنات قرض میداد که برای آبادی هر یک از این قنوات موجود از ده بیست هزار تومان تا پنجاه و شصت هزار تومان را خرج کنن اگر آبش ده برابر نشود دوبرابر میشود در این تردیدی نیست محتاج به ماشینهای سنگین هم که از آمریکا وارد کنیم نیست (صحیح است) و مبلغ زیادی ارز خرج اینکار هم نمیکنیم همان عملههای خودمان این عمل را میکردند و در حدود ده بیست هزار سنگ حداقل آب اضافه میشد یک شاهی پول هم به خارج نمیرفت و این آب در تمام مملکت هم پخش میشد که اگر بمب اتمی هم در این مملکت سقوط بکند فقط یکی دوقنات را خراب میکند مملکت به این پهناوری با این قنواتی که دستگاه تولیدی مملکت ما هست و زراعت ما را به وسیله آبیاری کمک میکند به راه میافتد هر صاحب قناتی امروزه سیلاب آمده قناتش را خراب کرده من گزارشاتی از یزد دارم که قنواتی هست صد هزار تومان پنجاه هزار تومان خرج برمیدارد که دو مرتبه به راه بیفتد بانک کشاورزی هم که پول ندارد بدهد خودشان هم پول ندارند که این قنوات را دوباره به کار بیندازند ما اگر به جای این سیصد چهار صد میلیونی را که در کرج خرج میکنم که آبهای بهاری را آنجا ذخیره بکنیم و بعد بیاوریم شهر اگر این پول را به طور منظم تقسیم بکنیم و این را به قنوات داده بودیم چندین مقابل آب اضافی در مملکت ایجاد میشد کار برای بیکاران تهیه میشد سطح تولید مملکت بالا میرفت زندگی خیلی بهتر بود من به جناب مهندس گفتم این عمل به یک هوسی شبیه است تا به یک کار تولیدی من نمیگویم که کاری بدی است ولی کارهای دیگر هست که از اینکار بهتر است مثلاً همان طور که عرض کردم اگر پول این را میدادند به صاحبان قنوات که قنواتشان را آباد بکنند عایداتش برای مملکت و برای دولت و برای آتیه ما به مراتب بهتر و بیشتر بود سدهایی که دولت ساخته است سد شاهرود که دولت در زمان شاه سابق ساخته است خدا رحمت کند مصطفیقلیخان بیات را رئیس فلاحت بود.
(چند نفر از نمایندگان- خدا رحمتش کند) و دستگاه فلاحت ایران و مدرسه فلاحت مارا و به راه انداخت مرد بسیار خوبی بود این کار را و به راه انداخته بود ولی دستگاه چون مال دولت بود از آن نتیجهای گرفته نشد شما بروید ببینید آبهایی که از آن سد جریان پیدا کرده باتلاق درست کرده و بهرهبرداری ازش نشده از زمان سلاطین صفویه برای این که آب کوهرنگ را بیاورند به زاینده رود و ببرند اراضی اطراف اصفهان را آباد بکنند این نقشه بوده است که این آب به زاینده رود بیاید و مردمان اصفهان که مردمان زحمتکش و زارعین با اطلاع و بصیرت هستند آب داشته باشند و سطح تولیدشان خیلی بالا میرود من نظرم نیست که در مجلس چهارم و شاید قانونش باشد که جمعیتی در اصفهان شرکتی درست کردند که دولت به آنها اجازه بدهد و کمکهای معنوی به آنها بکند که آنها بروند و کوه را سوراخ بکنند و این آب را بیاورند توی زاینده رود مرحوم امینالتجار اصفهانی بود در این کار شکراللهخان هم بود جمعیتی بودند که شرکتی درست کرده بودند مرحوم مدرس هم علاقهمند بود و قانونی هم گذشت ولی به قدری آنها را معطل کردند و سرگردان کردند که یکی از شرکا مرحوم شد و این شرکت به هم خورد و عملی نشد در ظرف این بیست سی سال دنبال این فکر بود و با پولهای داخلی یا خارجی یا پولهای ایران مغصوبه و یا غیرمغصوبه خرج اینکار شد حالا که این آب به جریان افتاد دولت از اینکه چه جور این آب را تقسیم کند و چه جور به زارع بدهد و چه جور خرج این را وصول بکند درمانده است که جلوی سد را بستهاند این عرایض برای این بود که ثابت شود دولت یک زارع خوبی نیست یک تاجر خوبی نیست یک تولید
کننده خوبی نیست در همه جای دنیا این طور است در مملکت ما هم تجربه شده است همین سد کرخه هم که بسته شد آن را هم من مطمئنم که ملحق میشود به سد شاهرود اراضی که ما در خوزستان داریم که آنجا گنجینه دنیا بود در هزار سال پیش از حیث محصول از حیث اشجار و از حیث نباتات مفیده امروز یک صحرای سوزانی شده است و اگر زارعی رفت که آن اراضی را آباد بکند آن دامی که نفت درست کرده است در آن دام میافتد و کار زراعت آنجا با یک ترتیبات به راه نمیافتد باید یک فکر دیگری برای آنجا بکنید که حالا وارد بحث آن نیستم و من در آن موضوع صحبت نمیکنم این است که من معتقدم سرمایه خارجی باید به ایران بیاید ولی دستگاههای دولت برای این که این سرمایه را در امور تولیدی صرف بکنند صالح نیست به طور خلاصه عرض کردم موافقم که سرمایه بیاید شما به بانکها بدهید بانکها به مردم بدهند وثیقه از مردم بگیرند مردم دلشان برای وثیقههایی که دادهاند برای مزرعه خودشان برای آبادی خودشان میسوزد علا قهمندی به خرج میدهند این پول نفله نمیشود حالا اگر از راههای دیگر در اروپا و آمریکا متصدیان امر تهیه میکنند در کارهای عمرانی خودشان صرف خواهد شد چند وقت قبل خدمت جناب نخستوزیر عرض میکردم ایشان هم با نظر من مخالف نبودند ولی من نمیدانم چطور است در داخل دستگاه دولت هماهنگی نیست جناب وزیر دارایی به مجلس که میآید فرمایشاتی میکند میبینم بعد عکسش درمیآید و اینجا مینویسد که به دولت اجازه داده میشود برای تأمین هزینههای اجرای طرحهای عمرانی و تولیدی و قسمتی از احتیاجات ضروری کشور یعنی هر روز خرج را زیاد کنند کارهای مملکت را بیشتر فلج کنند واین پول را بیشتر خرج آنها بکنند و نسل آتیه ما باید شانهاش زیر بار این خرج خرد بشود و نتواند بپردازد در زمان ریاست وزرایی آقای قوامالسلطئه که تا واقعه شهریور ۱۳۲۰ فاصلهای بود و در آن فاصله خیلیها به عنوان پیمانی حکمی و روزمزد و اسامی مختلف دیگر وارد دستگاه دولت شده بودند و دست از کارهای تولیدی و کاری که در خارج مشاغل آزاد اسمش بوده کشیده بودند و سربار بودجه مملکت شده بودند ایشان آمدند یک تصویبنامهای گذراندند و طبق آن تصویبنامه همه اینها دارای وضعیت استخدامی شدند مجلسهای بعد هم کم و بیش آنها را به رسمیت شناخت و عمل کرد از آن تاریخ به این طرف میبینیم باز جناب وزیر دارایی لایحهای آورده است که گمان میکنم ۲۵ هزار نفر کمتر یا بیشتر باز بر دستگاه خرج مملکت افزوده شده باید دولتها همان کار برای مملکت پیدا بکنند نه اینکه بیکارها را از خزانه عمومیحقوق بدهند بار مملکت را باید سبک کنیم کار برای مردم تهیه کنیم این همه مهندس و دکتر اشخاص تحصیلکرده و فاضل در این مملکت ویلان و سرگردان ماندهاند یک شوفر بیسواد حقوقش از یک نفر قاضی رتبه ۹ اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.
(مهندس اردبیلی- کاملاً صحیح است) برای اینکه عجالتاً شوفری توی این مملکت هست وقتی کار توی این مملکت تهیه شود که طبقه فاضله مملکت، بتواند برود مشغول بشود خودش داوطلب خدمت در دستگاه دولت نمیشود این فرجه و تنفسی که برای مملکت ایران پیش آمده دولتهای ما وزرای ما چرت میزنند و نمیروند دستگاه تولید را وسعت بدهند کار برای مردم تهیه بکنند هی پست مستخدم درست میکنند و کرسی و میز ایجاد میشود اضافه میشود و این به درد کار ما نمیخورد با این لایحه که برای کارهای تولیدی پولی از خارج با یک شرایط مناسبی گرفته بشود من کاملاً موافقم ولی نه به دست دولت نه این دولت هر وقتی که بیاید نه تنها دولت ایران تمام دولتهای دنیا مگر این که حوایج جنگی و فوقالعاده دولتها را مجبور کند که در کارهای اقتصادی وارد بشوند مثل این که در ایران اگر نظر آقایان باشد تجارت ما تجارت آزادی بود این قوانین انحصاری در زمان شاه سابق گذشت اولش برای کشیدن راهآهن انحصار تجارت قند و شکر وچای را به دولت دادند، عنوان، عنوان کشیدن راهآهن بود آن روز خروار خروار احساسات بود و غرور ملی خیلی زیاد بود که راهآهن را با خرج خودمان و از بودجه ضعیف خودمان بسازیم ولی در عمل دیدیم که راهآهن را برای دیگران میسازیم این راهآهن و زحمت و حمالی و خسارت آن را که هنوز مردم دارند مالیاتش را میدهند و این گرانی قند و شکر و عوارضی که دارند نتیجه همان قانون انحصار تجارت قند و شکر و چای است که دولت گرفت خرجش را از کیسه پیرزنان بیرون آوردند ولی در موقع جنگ راهآهن را نفله کردند و خارجیها از آن استفاده کردند.
(یکی از نمایندگان- از بین بردند) معالتأسف یک مقدار از آشغالهایی که در موقع جنگ به این مملکت آمده بود، آن چیزهایی که خوب بود لکوموتیوهای خوبی هم آورده بودند برای حوایج خودشان، اینها را از ایران بردند ولی پول سایر آشغالها راز ایران گرفتند آن وقت من در خراسان بودم دیدم که عکس آن وزیری را که آن قرار داد و چک را امضا کرده است که چند میلیون دلار بدهند. من گفتم که این را چاپ کردهاند که نسلهای آینده بدانند چه مردم خائن و بیشرفی داشتهایم کسی نمیتواند باور کند که خارجیها آمدهاند و مملکت ما را غارت کردهاند و گدا کردند یک مشت آهنپاره هم که آورده بودند پولش را از ما گرفتند و وزیر ما هم با سلام و صلوات چکش را امضاء کرده است در هیچ مملکتی این عمل نشده است ما بدبختانه دچار این رجال خدا لعنت کرده شدهایم که این بدبختی را برای ما ایجاد کردهاند در این لایحه قرضه اولاً طرحی بود که آقایان داده بودند که از قرضه و نفت و این چیزهایی که از این راهها به دست میآید فقط به بانکها داده شود و به آنها سرمایه داده شود اگر حالا هم به این لایحه یک تبصره اضافه شود که این قرضه به بانکهایی که برای تولید و عمران در این مملکت فعالیت میکنند به آنها سر مایه داده شود بنده موافقم و ورقه سفید عوض یکی پنج تا میدهم و الّا مخالفم و این را خیانت به این مملکت میدانم (احسنت)
رئیس- آقای رضا افشار
عبدالصاحب صفایی- جلسه امروز خیلی طول کشید (شمس قناتآبادی- ده دقیقه تنفس بدهید)
رئیس- جلسه کمتر از سه ساعت نباید باشد و تنفس هم چون جلسه بعد باید تشکیل شود معنی ندارد بعد از بیان ایشان جلسه را ختم میکنیم. آقای افشار بفرمایید،
رضا افشار- من متأسفانه به مدلول نظامنامه داخلی فعلی آشنا نیستم فقط امروز دیدم بعد از سه نفر مخالف یک نفر موافق باید صحبت کند.
رئیس- آقای رضائی موافق مشروط بود.
رضا افشار- و موافق مشروط هم خیلی جدیتر از یک مخالف غیرمشروط بود بنده متأسفم که آقای دکتر مصدق یک فرمولی در این مملکت، یک سابقهای در این پارلمان ایجاد کرده ما روی تأسی به آن سابقه داریم پارلمان را یک مرکز کنفرانس میکنیم به این معنی که خطابه خوانی در اینجا شروع شد و اگر چنانچه آقایانی که مأموریت دارند در نظامنامه داخلی مجلس تجدیدنظر کنند به این موضوع یک توجهی داشته باشند در آتیه ما از سخن پراکنی در این مجلس یک قدری آسوده خواهیم شد. البته ما باید سعی کنیم به عقیده بنده که حتیالمقدور در آتیه خودمان زندگی کنیم نه در گذشته، بنده میبینم قسمت اعظم خطبای مجلس تمام توجهشان روی تذکر گذشته است و همیشه از دست گذشته نسبت به نسل آینده صحبت میکنند در صورتی که یک مرد فداکار کسی است که امروز نسل موجود را حفظ کند و در فکر آتیه هم باشد در دنیای امروزی وضعیات ارتباطات سریع دنیا را کوچکتر از آن کرده است که ما تصور کنیم و هیچ مملکتی در زیر قبه نیلگون آسمان وجود ندارد که به همدیگر نیاز و احتیاج سیاسی و اقتصادی نداشته باشد، بزرگترین مملکت متمول دنیا که آمریکا است، بیش از تمام ممالک دیگر قرض دارد و از قرض نمیترسد قرض موجب بیم و هراس نیست ولی اگر شما استقراض کنید و آن را به مصرفهای زائد و بیمطالعه برسانید البته تقصیرش متوجه مجلس خواهد بود نه دولت، دولت از طرف شما انتخاب شده است و مورد اعتماد شماست. لوایحش را به شما عرضه میدارد، شما لوایح او را میپذیرید، یعنی عمل او را تصدیق میکنید. اگر دولت یک عملی برخلاف مصلحت کشور کرد دست شما برای استیضاح، سؤال، تعقیب باز است دولت یک کسر بودجهای دارد بنده تصدیق میکنم هر دولتی به عقیده بنده میتواند کسر بودجه را جبران کند اما به چه راهی؟ از راه بیرون کردن یک عده زیادی از افراد این مملکت اما اوضاع سیاسی این کشور امروز اجازه نمیدهد که شما صد هزار نفر افرادی راکه وجودشان را زائد میدانید بیرون کنید و اینها را ملعبه دست سیاست خارجی قرار بدهید، این غیر ممکن است شما اگر بخواهید این عمل را بکنید سیاست حادیک اجنبی دیگر را تقویت کردهاید و مصلحت مملکت این است که این ضرر را متحمل شویم و این تعدیل بودجه را تدریجاً تأمین کنیم و اسباب و ادوات کار برای اعمال اجنبی و سیاست اجنبی ایجاد نکنیم در ادوار گذشته آقایان فرمودند زمان مرحوم ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه استقراض شده شما مبالغی که استقراض شده و در زمانی که استقراض شده با وضعیت فعلی کشور خودمان تطبیق و قیاس بکنید آن روز البته برای یک ۲۲ هزار روبل منات یا نمیدانیم ۴۰ هزار لیره از شما وثیقه میخواستند و بدون وثیقه دیناری به شما نمیدادند. وضعیات کنونی کشور شما از جهات عدیده طوری است که نه فقط به شما پولهای بلاعوض میدهند میخواهند به شما قرضههایی بدهند که به مصرف عمران و آبادی کشور خودتان برسانید. در زمان مرحوم رضا شاه البته یک راهآهنی با وضع عوارض قندوشکر در این مملکت دایر شد اما تمام لوازمی که در آن زمان تهیه شده بود با آن عواید آن روز از نقطهنظر کنونی دنیا امروز ارزش زیاد ندارد و دمده هستند شما روی مقتضیات امروز باید زندگانی کنید نه روی مقتضیات هفتاد هشتاد سال پیش غیرممکن است وقتی به شما قرض میدهند و میخواهند تکانی به روحیه جامعه خودتان بدهید نمیتوانید بگویید سد را صرفنظر کند این پول را قرض بدهند و قنوات را دایر کنید. دولت
دست قراض نکند آن قرض دهنده پول را بگذارد توی طیاره در آسمان تهران و یک مرتبه ول کنند نصیب شما شود امروز یک حرفهایی یک صحبتهایی راجع به دولتها و دولت فعلی میزنند بنده گمان میکنم اگر شما یک ایادی و یک عواملی میشناسید که آنها سوءاستفاده از مقام و موقعیت خودشان کردهاند بیایید علناً اسم آنها را بگویید که آنها را در مورد تعقیب قرار دهند (صحیح است) و این ننگ است در یک پارلمان که نمایندگان خارجی هم نظارت در صحبتهای شما میکنند که بیایید افراد مملکت خودتان را ملوث کنید این صحیح نیست (صحیح است) در هیچ جای دنیا سابقه ندارد شما اگر اشخاص پلید، اشخاص مختلس، اشخاص سوءاستفادهچی در دوایر دولتی خودتان میشناسید اسامیشان را بدهید، یک نفر از آقایان اسم نبردند همه از کلیات به قول مرحوم آقاسید یعقوب انوار دارای فک اسفل متحرک صاحب ادغاهای لایتناهی هستند، این معنی ندارد ما باید این رویه را ترک کنیم روی منطق روی اصول روی حقیقت حرف بزنیم به عقیده بنده دولت باید کسر بودجه خودش را تأمین کند و اگر نکند پارلمان موجبات یک نهضت یک انقلاب و یک هرج و مرج سیاسی را در این مملکت تقویت کرده بعضی از آقایان میگویند در این ۱۸ ماه دولت چه کرده است، من عقیدهام این است که ما یک نسیان شدهایم و حافظه ما در مواردی به ما خیانت میکند، در ظرف ۱۸ ماه اگر یک امنیتی و یک مبارزهای و یک مالاندیشی صحیحی از ناحیه دولت کنونی نشده بود بنده و تمام آقایان اینجا ننشسته بودیم و آزادی نداشتیم دولت کار کرده است (صحیح است) (رضایی- این طور نیست) اجازه بدهید وقتی شما صحبت میکردید من حرفی نزدم (حمیدیه- آقای رضایی صحبت نکنید) اگر دولت مورد اعتماد جامعه نبود و جامعه هم محل اعتماد دنیا نبود هیچ احمقی حاضر نبود به شما قرض بدهد فراموش نکنید در زمان مظفرالدین شاه و محمدعلیشاه یک شلینگری بود در خزانه، آنها کوشش میکردند که قرض کنند. میگفتند قرض میدهیم به شما به شرطی که فلان زید را برای فلان سمت بپذیرید امروز که دارند به شما قرض میدهند مملکت شما مورد اطمینان قرض دهنده است و یکی از آقایان صحبت کردند که با جلب سرمایه خارجی قرض لزومی ندارد و به عقیده بنده لازم است، اگر شما خودتان موجبات عمران و آبادی کشور را تدارک و تأمین نکنید شما خیال میکنید سرمایه خارجی خواهد آمد به این مملکت و این خیشهای عصر حضرت آدم را برای شما تعویض خواهد کرد و یا اینکه برای شما سدسازی خواهد کرد. البته این کار را نخواهد کرد به عقیده من باید غرض و تمنیات خصوصی و حب و بغض شخصی را کنار بگذاریم و در درجه اول مصلحت مملکت را در نظر بگیریم و اگر چنانچه یک حوایج مشخصی هم داشتیم آن حوایج شخصی را به هیچوجه مخلوط با مصلحت کشور نکنیم درست است که مملکت امنیت دارد ولی این امنیت وقتی است که ما امنیت را تقویت کنیم. اگر از حالا یک آوازههایی یک آوازههایی از اینجا شروع کنند هنوز آن آتش زیر خاکستر خاموش نشده است ما به انقراض و بلوا کمک کردهایم. (احسنت)
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود ساعت ۹ دستور بقیه همین لایحه. (مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت