تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ دی ۱۳۳۳ نشست ۸۴»
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ دی ۱۳۳۳ نشست ۸۴) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
− | + | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸ | |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | جلسه: ۸۴ |
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۳۳ | ||
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۲- سؤال آقای ارباب راجع به عوارض چای و جواب آقای معاون بازرگانی وزارت اقتصاد ملی | ||
+ | |||
+ | ۳- سؤال آقای نقابت راجع به فروش آهنآلات اسقاط شرکت ملی نفت و جواب آقایان وزیر دارایی و معاون وزارت دادگستری | ||
+ | |||
+ | ۴- جواب آقای وزیر بهداری در مورد سؤالات آقای خلعتبری مربوط به نظارت در قیمت دارو و آسایشگاه مسلولین | ||
+ | |||
+ | ۵- اخذ رأی و تصویب گزارش راجع به اسکناسهای ۵۰ و ۱۰۰ ریالی | ||
+ | |||
+ | ۶- طرح گزارش کمیسیون راجع به چند نفر اعتبارات اضافی بودجه سال ۱۳۳۳ | ||
+ | |||
+ | ۷- تعیین موقع و دستور جلسهٔ بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس دو ساعت و ده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت غائبین جلسهٔ قبل قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه- آقایان: دکتر سیدامامی، حشمتی، امید سالار، شادلو، مهندس جفرودی، خاکباز، سلطانی، کینژاد، امیر احتشامی، سرمد، نقابت. | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: اریه، شفیعی، ثقهٔالاسلامی، سعیدی، فرود، مشایخی | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: جلیلی، غضنفری، داراب، دکتر مشیر فاطمی، صرافزاده، بهادری، یارافشار، دکتر جزایری، بزرگ نیا، توماج، سهرابیان، دولت آبادی. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: دکتر افشار، عبدالرحمن فرامرزی، پیراسته، تربتی، دکتر پیرنیا، سالاربهزادی، مهندس ظفر، مهدوی، دکتر شاهکار، کیکاوسی، دکتر حمزوی، تجدد، تیمورتاش، میراشرافی. | ||
+ | |||
+ | غائبین در رأی- آقایان: بوربور ۴ رأی- سالار بهزادی ۳ رأی- معینزاده ۳ رأی- نراقی ۳ رأی- شادمان ۳ رأی- صفاری ۱ رأی- کاشانی ۱ رأی- برومند ۱ رأی- ارباب ۱ رأی- تیمور تاش ۱ رأی- صدقی ۱ رأی- مصطفی ذوالفقاری، کیکاوسی، مهندس ظفر، تفصلی، اعظم زنگنه، تجدد، عبدالحمید بختیار هر یک یک رأی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر نیرومند | ||
+ | |||
+ | دکتر نیرومند- خواستم عرض کنم آقای مشایخی مریض است و در مریضخانه بستری است البته بعداً تصدیق طبیب خواهند آورد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیار خوب، آقای بهادری | ||
+ | |||
+ | بهادری- بنده در جلسه گذشته با کسب اجازه از مقام ریاست به وسیلهٔ آقای ایلخانیزاده سه ربع دیر آمدم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیار خوب اصلاح میشود آقای بور بور | ||
+ | |||
+ | بوربور- بنده در جلسه گذشته در کمیسیون بودم غایب نبودم کسب اجازه هم کردم | ||
+ | |||
+ | رئیس- اصلاح میشود، آقای شادمان | ||
+ | |||
+ | شادمان- بنده هم با کسب اجازه از حضرتعالی در کمیسیون اساسنامه نفت بودم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای افشار صادقی راجع به صورتمجلس نظری دارید؟ | ||
+ | |||
+ | افشارصادقی- بله این تذکر چندین بار از طرف همکاران محترم داده شد که اداره رادیو به کلی از گفتن نطق نمایندگان صرفنظر کند یا چیزی از آن حذف نکند (صحیح است) و مطالبی گسیخته و نارسا نگوید که باعث مشوب شدن اذهان مردم بشود بنده در جلسه گذشته در انعکاس شکایت اهالی رضائیه نهایت امساک را به خرج داده بودم که مختصر بشود و دیگر محل برای امساک گویندگان رادیو باقی نمانده بود بنده از مقام ریاست تقاضا میکنم نسبت به این موضوع توجه مخصوص مبذول فرمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای داراب | ||
+ | |||
+ | داراب- بنده عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ارباب | ||
+ | |||
+ | ارباب- بنده در رأی غایب نبودم تا آخر جلسه هم نشسته بودم بنده را غائب در رأی نوشتهاند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کریمی | ||
+ | |||
+ | کریمی- کارمندان ادارات دولتی از کرمانشاه چند تلگراف تقدیم کردهاند به حضور مبارک و تقاضای تصویب اضافات را کردهاند تقدیم میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شاید امروز مطرح شود آقای فرود | ||
+ | |||
+ | فرود- بنده کسب اجازه کرده بودم | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیار خوب، آقای بختیار | ||
+ | |||
+ | سلطانمراد بختیار- یک سؤالی از وزارت راه کردهام تقدیم میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پور سرتیپ | ||
+ | |||
+ | پورسرتیپ- کارمندان دولت به وسیله بنده عریضهای تقدیم کردهاند راجع به ترفیعشان تقدیم میکنم و تقاضا میکنم که راجع به آن زودتر اقدام بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- لایحه ترفیعات و اضافات کارمندان جزء دستور است بعد از سؤالات مطرح میشود آقای دکتر جزایری | ||
+ | |||
+ | دکتر جزایری- یک سؤالی از وزارت راه راجع به راه شوشتر و دزفول کردهام که تقدیم میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای سالار بهزادی | ||
+ | |||
+ | سالاربهزادی- نامهای است که اهالی چهارراه سیدعلی تقدیم کردهاند و از عملیات بازرسان نخست وزیری تقدیر کردهاند. پنج هزار ریال هم اگر باشد داده میشود، آقایانی که موافقند محدودیت برداشته شود قیام بفرمایند (عده کمیبرخاستند) تصویب نشد بنابراین به همان ترتیبی که اول مجلس شورای ملی رأی داده است با ورقه رأی گرفته میشود. (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی (منشی) اعلام و اخذ رأی در محل نطق به عمل آمد) آقایان: امیر تیمور. کریمی. دکتر بینا. دکتر عدل. صفاری. عماد تربتی. تجدد. مهندس اردبیلی. موسوی. اعظم زنگنه بوشهری. احمد فرامرزی. مرتضی حکمت. کاشانی. برومند. عبدالصاحب صفایی. محمودی. تفضلی. مهندس جفرودی. مهندس ظفر. صدفی. عباسی. ایلخانزاده. دکتر وکیل. سنندجی. عاملی. بوداغیان بهادری. بیات ماکو. شفیعی. افشارصادقی. دکتر حمزوی. صدرزاده. رضایی. محمود افشار. بزرگ نیا. شادمان. افخمی. پور سرتیپ. غضنفری. پناهی. دکتر آهی شوشتری. دکتر شاهکار. نراقی. قراگزلو بوربور. اردلان. دولتشاهی. خاکباز. سهرابیان. کیکاوسی. عبدالحمید بختیار. بزرگ ابراهیمی. دکتر مشیرفاطمی. داراب. توماج. دکتر نیرومند. مهندس شاهرخشاهی. شیبانی. کاشانیان. لاری. مهدوی. کدیور. فرید اراکی. درخشش. قرشی. خرازی. بهبهانی. دکتر جزایری. خلعتبری. دکتر افشار. دکتر عمید. تیمور تاش. اسکندری. مرآت اسفندیاری. سالار بهزادی. یدالله ابراهیمی. عمیدی نوری. نقابت. هدی. نصیری. دکتر پیر نیا. سلطانمراد بختیار. دکتر سعید حکمت. خزیمه علم. استخر. دهقان. قوامی. گیو. فرود. اخوان. عربشیبانی. اکبر. ذوالفقاری. صرافزاده. رضا افشار. جلیلی. جلیلوند. یارافشار. حمیدیه. صارمی. (آراء مأخوذه شماره شد و نتیجه به قرار زیر بود) ورقه سفید موافق ۸۰ رأی ورقه کبود مخالف ۵ رأی ورقه سفید علامت امتناع ۱۰ ورقه | ||
+ | |||
+ | رئیس- لایحه اسکناسهای صد ریالی و پنجاه ریالی با ۸۰ رأی موافق تصویب شد. اسامی موافقین آقایان: مرآت اسفندیاری. استخر. کاشانیان. یدالله ابراهیمی. دهقان. دکتر حمزوی. مرتضی حکمت. غضنفری. مهندس اردبیلی. پناهی. دولتشاهی. تیمور تاش. اکبر. دکتر شاهکار. عبدالصاحب صفایی. صارمی. یار افشار. ایلخانزاده. شادمان. محمودی. مهدوی. کدیور. جلیلوند. افخمی. دکتر وکیل. حمیدیه. سالاربهزادی. سنندجی. خاکباز. سهرابیان. بوربور. داراب. مهندس شاهرخشاهی. توماج. دکتر مشیر فاطمی. کاظم شیبانی. دکتر نیرومند. دکتر عمید. کیکاوسی. قراگزلو. قرشی. موسوی. تجدد. اردلان. لاری. اخوان. تربتی. خلعتبری. نصیری. بزرگ نیا. صدرزاده. پور سرتیپ. دکتر افشار. دکتر پیرنیا. قوامی. رضا افشار. اسکندری. نقابت. خزیمه علم. دکتر عدل. دکتر کریمی. خرازی. صفاری. گیو. دکتر بینا. برومند. باقر بوشهری. بیات ماکو. بوداغیان. احمد فرامرزی. امیر تیمور. شفیعی. محمود افشار. عاملی. عمیدی نوری. صادق نراقی. فرید اراکی. شوشتری. دکتر آهی. دکتر سعید حکمت. | ||
+ | |||
+ | اسامی مخالفین آقایان عربشیبانی. بهبهانی. رضایی. تفضلی. درخشش. ورقه سفید بیاسم علامت امتناع ۱۵ ورقه. | ||
+ | |||
+ | ۶- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به چند فقره اضافه اعتبار بودجه ۱۳۳۳ | ||
+ | |||
+ | رئیس- گزارش کمیسیون بودجه راجع به چند فقره اضافه اعتبار دولت مطرح است و قرائت میشود: (بشرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده میشود اضافه اعتبارات ذیل را که ضمن لایحه بودجه تقدیمی سال ۱۳۳۳ منظور است از محل درآمد عمومی سال جاری کشور به تدریجی که مورد مصرف پیدا میکند با رعایت کامل مقررات مربوطه و در حدود درآمد وصولی پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | ۱- اضافه اعتبار هزینه دستگاه سلطنتی ردیف (۱) صورت شماره (۲) ضمیمه لا یحه بودجه سال جاری کشور ۷۰۵۹۳۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۲- اضافه اعتبار ژاندارمری کل کشور مندرج در ردیف (۱۰) صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۱۰۲۰۲۱۰۰۰ | ||
+ | |||
+ | ۳- اضافه اعتبار اداره کل انحصار دخانیات برای مخارج بهرهبرداری و ساختمان انبارها و خرید مواد دخانیه در سال جاری مندرج در ردیف ۴۱ صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۷۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۴- اضافه اعتبار سهمیه دولت ایران از مخارج سازمان مللمتحد و اجرای برنامه کمکهای فنی و حق الشر که دولت در سازمانهای بینالمللی و تعهدات سالهای قبل (موضوع ردیف ۵۸ صورت شماره ۲ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری) که با ارز دولتی قابل پرداخت است ۳۱۷۸۵۸۸۳ ریال | ||
+ | |||
+ | ۵- اضافه اعتبار کمک به انجمن تربیت بدنی مندرج در ردیف ۶۶ صورت شماره ۲ و ردیف شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری که از این اعتبار ۶ میلیون ریال برای تهران و ۴ میلیون ریال برای شهرستانها و در درجه اول برای ساختمانهای ناتمام به مصرف خواهد رسید و در سال بعد این اضافه اعتبار داده نخواهد شد ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال ۶- اضافه اعتبار بیو ثات سلطنتی مندرج در ردیف ۱ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۴۵۹۲۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۷- اضافه اعتبار اداره انتشارات و تبلیغات ردیف ۲ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بود سال جاری ۸۵۰۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۸- قسمتی از اضافه اعتبار وزارت جنگ و مرزبانی از بابت ردیف ۳ شماره (۳) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۳۱۷۱۴۶۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۹- اضافه اعتبار شهربانی کل کشور ردیف ۷ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۲۰۲۰۶۸۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۱۰- اضافه اعتبار دانشکده پزشکی و بیمارستانها ردیف ۱۴ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۳۱۳۷۰۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۱۱- اضافه اعتبار وزارت بهداری ردیف ۲۰ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۶۹۰۰۰۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۱۲- اعتبار تفاوت ترفیع و اضافات تا آخر سال ۳۲ کارمندان که از از اول سال ۱۳۳۳ پرداخت میشود همچنین اعتبار اضافات سال ۱۳۳۳ خدمتگذاران جزء و کارمندان دونپایه ردیف ۲۶ و ۲۷ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۳۹۰۵۰۰۰۰۰۰ | ||
+ | |||
+ | ۱۳- اعتبار برای عمران بلوچستان و سیستان جهت مصارف ۴۱ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری با نظارت وزارت دارایی ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۱۴- اضافه اعتبار انتظار خدمت که به مبلغ اعتبار ردیف ۵۷ صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری علاوه میشود ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال | ||
+ | |||
+ | ۱۵- اعتبار کمک به مؤسسه ضد سرطان در وجه جمعیت شیروخورشید سرخ ایران که به بودجه سال جاری کشور علاوه میشود ۳۴۰۱۱۲۰ ریال جمع ۰۰۳ ر ۱۸۶ ر ۸۷۱ ر ۱ ریال | ||
+ | |||
+ | تبصره ۱- کسر مبلغ ۵۴ میلیون و دویست هزار ریال (۵۴۲۰۰۰۰۰) از بودجه اداره کل گمرک و افزون آن به بودجه اداره مرزبانی (تابع وزارت جنگ) که ضمن ردیف ۸ صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال ۱۳۳۳ کل کشور قلمداد شده تصویب میشود. | ||
+ | |||
+ | تبصره ۲- به شهربانی اجازه داده میشود در مرکز ۴ استان کشور آموزشگاهی برای تربیت پاسبان دایر نماید که پس از طی دوره آموزشگاه پاسبانان مزبور به خدمت گمارده شوند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- ماده واحده مطرح است آقای اردلان | ||
+ | |||
+ | اردلان- خیال میکنم در موقعی که دولت یک لایحه خرجی به مجلس شورای ملی پیشنهاد میکند متناسب باشد که محلی هم برای آن محلی معین بکند یعنی فکر بکند که از یک مخارج زائدی موفق شده است کسر بکند و این مخارج لازم را به جای او بگذارد یا یک درآمد تازهای در نظر بگیرد به مجلس شورای ملی پیشنهاد بکند که از آن درآمد اضافی خرج اضافی انجام بشود. بودجهای که وزارت دارایی به مجلس شورای ملی پیشنهاد کرد ۷ میلیارد کسر داشت و برای خودش فکری کرده بود که یک مخارج ضروری تقریباً معادل با درآمد عادی و یک مخارح احتمالی که بر فرض زیادی عایدات این مخارح اضافی را بتواند مصرف بکند حالا بدون اینکه ما بدانیم چه عایداتی اضافه شده و از چه محلی وزارت دارایی میخواهد این مخارج اضافی را بپردازد ما را در مقابل یک لایحه یک میلیارد و ۷۵ میلیون ریال خرج میگذارد با اقلام جزء که مراجعه میشود ابتدا طرفداران خاصی دارد که خیلی مشکل به نظر میآید که یک نماینده با این لایحه مخالفت کند مثلاً چیزی را که بنده خودم هم خیلی لازم میدانم اعتبار مربوط به کارمندان دولت است کارمندان دولت را کی میتواند قائل باشد که یک کارمند دولت اعم از اینکه درجه اول و بالاترین حقوق را بگیرد یا اینکه کمترین حقوق را دریافت میکند با حقوقی که دریافت میکند بتواند عائله خودش را اداره کند (صحیح است) بنده خیال میکنم که هیچ آدمیوجود ندارد محال است (صحیح است) و بنده خیال میکنم که باید یا یک پول موروثی داشته باشد یا یک درآمد دیگری داشته باشد تا بتواند زندگی خودش را اداره کند و الّا با این مواجب محال است و اما این دلیل نمیشود که وزیر دارایی ما را در مقابل یک محظوری بگذارد و بگوید که آقا باید رأی بدهید بنده نظر شخصی شاید در اظهاراتم هیچوقت نداشته باشم و نمیتوانم در مخالفت این اصل اساسی که بودجه ما کسر داشته باشد و هر روز ما را در مقابل یک خرج تازهای میگذارند ساکت باشم این کار مملکت را نمیدانم آخرش به کجا میرساند هر روز ظاهراً یا باطناً برای یک خرج واجبی پیشنهادی به مجلس شورای ملی میشود مجلس شورای ملی هم خوب آقایان مختارند بالاخره رأی میدهند بعد ما را با کسر بودجه مواجه میکنند آن وقت وزیر دارایی میآید لایحه قرض میدهد اگر بگوییم چرا؟ میگویند برای همین رأیهایی که دادید خوب از کجا پولش را بدهیم بایستی که قرض که کردیم پشت سرش یک چیزهای دیگر میآید خوب این قرض که مال ما نیست این یک ارزی است که از خارج وارد شده است خوب این دلار یا لیره باید تبدیل ریال بشود تا در ایران مصرف کنیم ریال هم که کم داریم چکار کنیم یک لایحه هم برای نشر اسکناس پیشنهاد میشود (صحیح است) بنابراین با روشی | ||
+ | |||
+ | که جناب آقای وزیر دارایی در پیش گرفته ما را دچار ورشکستگی میکند من صریح باید به آقا عرض کنم یا وزیر دارایی فکرش تدبیرش قدرتش هر چیزی که خیال میکنید این در حالی است که میتواند بودجه ما را به طور معادل به مجلس شورای ملی پیشنهاد کند حالا از راه ازدیاد عایدات است، از راه کسر مخارج، از راه تمرکز عایدات بنده هنوز هم قانع نیستم که سازمان برنامه هر روز هر کاری دلش میخواهد میکند بسیار خوب، وزیر دارایی هر کاری دلش میخواهد میکند بنگاه مستقل علیحده علیحده هر جور دلشان میخواهد اداره شوند هرکس را به هر عنوان میخواهند اگر قانون استخدام اجازه ندهد در آن بنگاهها استخدام میکنند این قانون استخدام هم باعث بیچارگی آن کسانی شده که کارمند هستند آنها باید به آن سه غاز و نیم قانع باشند و آن وقت وقتی دلشان بخواهد یکی رأی جایی میگذارند که ۵ مقابل آن رتبه ۹ حقوق میگیرد وزارت دارایی باید تمرکز بدهد به درآمدها و مخارج و ببیند که مملکت قادر به چقدر پرداخت و عوارض است در مقابل آن درآمد درست اقلامیرا برای وزارتخانهها قائل باشد که با او متناسب باشد هر فشار هر زور هر قدرتی که در مقابل این فکر بخواهد با وزیر مالیه مقاومت بکند باید او هم مقاومت بکند اگر نمیتواند باید این پست را کنار بگذارد برود کنار. خوب آقا ما یک مدتی گرفتار مصدقالسلطنه بودیم میگفت اگر من نباشم آسمان میآید به زمین زمین میرود به آسمان چطور میشود تمام دنیا به هم میخورد آقا دیدیم که مصدق را برش داشتند و کارها هم خیلی بهتر شد (وزیر دارایی- امیدواریم مار را هم بردارند کارها بهتر شود) بنده میگویم وزیر دارایی وظیفهاش این است که به مجلس شورای ملی بگوید من این فکر را دارم که از حیث درآمد و از حیث مخارج مملکت به این طرز باید اداره شود اگر نکردیم ایراد دارد ولی ایشان بدون اینکه چنین پیشنهادی بکنند هر روز یک لایحه میآورند که رأی بدهید بعد ما در مقابلش چکار کنیم بروید قرض کنید قرض هم که کردید اسکناس منتشر کنید زندگانی مردم چند مقابل میشود هی روی هم میرود هی روی هم میرود (کاشانی- قبول ندارد که زندگی مردم بالا رفته) چطور بالا نرفته مردم که از کجا زندگی بکنند (دکتر شاهکار- جناب آقای اردلان فشار زندگی روی طبقه سوم است) بنده نمیخواهم طیقات را از هم خیلی متمایز قرار بدهم ولی در فکر خودم جناب آقای وزیر دارایی مصرم هر موقع هم دستم برسد این فکر را به آقایان عرض میکنم یک دفعه دیگر هم عرص کردم ولی البته اول کار وظیفه وزیر دارایی است این پیشنهاد را بدهد ولی بعد هم وظیفه ماست که بگوییم این پول را داریم و برای ده تا وزارتخانه تقسیم بکنیم باور کنید که اختیار هم بهشان بدهیم به جزئیات هم رسیدگی نکنیم بگوییم بروید بودجهتان را در همین حدود برای خودتان تعیین تعیین کنید من یادم هست (چون باز صحبت مستخدمین است بنده باید حمایت آنها را بکنم) همیشه در بودجههای وزارتخانهها برای اضافات و ترفیعات یک مبالغی منظور میشد و در همان حدود هر سال هر حقی داشت هر کسی میگرفت حالا بنده نمیدانم چطور شده که حالا یک چیز قلمبهای یک دفعه میآورند و میگویند این را بدهید این خودش خطایی بوده است که در بودجهها منظور نمیکردند و حالا میآورند میگویند و میخواهند یک جا از ما بگیرند همینطور راجع به قشون راجع به پلیس راجع به ژاندارمری بنده عرض میکنم پول ندارید خرج نکنید مملکت را گدا نکنید برای بودجه کسر قائل نشوید تا در دنیا به ما اعتماد پیدا کنند در این مقدمه چیزهایی نوشته شده رجزخوانیهایی شد که این کار را که ما میخواهیم بکنیم موجب میشود که بعد از این دنیا به ما اعتماد پیدا میکند، اعتماد پیدا میشود، سرمایه خارجی چطور به ایران میآید ایران گلستان میشود، اینجا بهشت میشود همه کارها میشود آخرش هم میگویند این را رأی بدهید، آقا همهاش شاتو آن اسپانی است یعنی برو قصر بساز کله دماوند ولی پول برای مملکت نمیشود، وقتی سرمایه خارجی به ایران میآید و ایران طرف اعتماد دنیا میشود که اول بودجه متعادل شود (صحیح است) بنابر این بنده تا موقعی که وزیر دارایی در مقابل یک خرجی نگوید که از چه محلی این مخارج را من میخواهم تأمین کنم بنده در مخالفت خودم باقی هستم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- بنده خیلی خوشوقتم که جناب آقای اردلان مثل یک وزیر دارایی اینجا استدلال فرمودند وحق هم این بود که با سابقه ممتدی که در وزارت دارایی دارند و درد وزیر دارایی را خوب متوجه هستند اینطور استدلال بفرمایند ولی الان که جنابعالی وکیل مجلس هستید و نماینده مردم خواستم توجه آقا را جلب کنم که آنچه فرمودید دولت یا وزیردارایی ما را در مقابل محظور میگذارد بنده این را میخواهم بنده این را میخواهم عرض بکنم که چرا آقایان در مقابل محظور هستید؟ دولت یک لایحه را میآورد تقدیم مجلس شورای ملی میکند مجلس شورای ملی یک کمیسیونهایی دارد که خودش انتخاب کرده در این کمیسیونها مینشینند و رسیدگی میکنند نمایندگان دولت را میخواهند و بالاخره گزارش تقدیم مجلس شورای ملی میکنند و بالاخره رأی مجلس شورای ملی است که تکلیف بنده و دولت را معلوم میکند میفرمایند که بنده مطلقاً یک شاهی ندهم بنده از خدا میخواهم ولی خود آقایان توجه بفرمایند یک قدری هم حقیقت را در نظر بگیرند جناب آقای اردلان که البته با تمام عنایتی که به بنده دارند فرمودند که اگر وزیر دارایی به این ترتیب ادامه بدهد مملکت به ورشکستگی میرود (صحیح است) عرض کنم که در این مورد باید عرض کنم که اولاً وزیر دارایی نمیتواند پول بتراشد و شاید بنده اگر عرایضی میکنم اینجا خالی از نزاکت باشد که بنده باید با صد گروه بجنگم همه ترفیع میخواهند همه راهسازی میخواهند همه قوای انتظامی میخواهند بنده امیدوارم که در کردستان هیچکدام از اینها لازم و ضروری نباشد و مردم مرفه باشند ولی علیایحال مدت سه سال کارهای این مملکت راکد مانده بود اضافات و ترفیعات را دادند راهسازی نکردند عرض کنم وضع ادارات پریشان بوده است و حالا که نوبت به ما رسیده تمام این انتظارات و توقعات هست بنده از نظر وزارت دارایی خدمت آقا عرض میکنم که تصادفاً یک صورتی همراه بنده بود که عمل کرد ۱۸ ماهه این دولت را با ۱۸ ماه دولت سابق مقایسه کردهام البته منهای کمک آمریکا درآمد تا آذر: ۱۵۱۱۰۰۰، ۱۰۷، ۱۲ ریال بوده و با مقایسه با درآمد دولت سابقه که ۳۸۵۰۰۰۰، ۱۰۲۷ بوده است دو هزار میلیون ریال اضافه بوده است و استفادهای که خزانه دولت از کمک آمریکا کرده ۳ میلیارد و ۳۲۸ میلیون بوده است در صورتی که آقایان مطلع هستند که وقتی که این دولت سر کار آمد وضع ارتش چه بوده سرباز یک شلوار بیشتر نداشت (صحیح است) وضع بهداری ما به آن پریشانی بود که در مریضخانه پنبه و دوا مطلقاً وجود نداشت وضع کارمندان و غیره را کاری ندارم و مبالغ گزافی در شهرستانها دولت از بابت کرایه خانه و غیره مدیون بوده قرضه ملی هم بوده است بنده اینجا صورت خرج هم دارم که با این اضافه درآمد و کمک آمریکا جناب آقای اردلان توجه بفرمایید تا بنده عرض کنم این مخارج را ما پرداختیم و تا حالا هم چرخ مملکت راه رفته است (پیرنیا- مقایسه مخارج را بفرمایید) مخارج را هم عرض میکنم ۱۴ میلیارد مخارج ما بوده ۱۲ میلیارد مخارج دولت سابق اینها البته قند و غله و اینها تویش نیست قرضه ملی و اینها تویش نیست این مخارج عادی بوده است که ۱۴ میلیارد ما و ۱۲ میلیارد آنها خرج کردهاند البته بنده حساب وضع مالی دولت را وقت که قرضه اینجا مطرح شد عرض خواهم کرد که ما چرا میخواهیم قرض کنیم علیایحال بنده خوشوقتم که این مطالب مطرح شد (بهبهانی- مخارج را هم به حساب بیاورید و به عرض مجلس شورای ملی برسانید که چقدر این دولت مخارج کرده) اینکه آقایان میفرمایند که بنشینیم از خرج کم کنیم و چنین و چنان کنیم این مطلب یک روز در کمیسیون بودجه که خود جناب آقای بهبهانی هم عضویت دارند مطرح شده است به محض اینکه به حقوق و اضافه حقوق و ترفیع میرسد میگویند که نمیشود این را نداد میگویند کارمندان دولت فقیر هستند بدبخت هستند این را باید داد به قوای انتظامی هم که میرسد خوب البته مملکت ارتش لازم دارد (بهبهانی- برای اینکه شما زندگی را بالا بردید به این محظور برخودید) تمام این اقدامی را که ملاحظه میفرمایید برخلاف نظر جناب آقای اردلان نظر خاصی نبوده است ضرورت خاصی بوده است چون در سال ۱۳۲۹ و ۳۰ که درآمد کم بود آمدند چوبانداز کم کردند و توجه نکردند که اگر مخارج را بدون دقت رسیدگی در اطرافش کم بکنند قطعاً آخر سال دچار مضیقه میشوند همین وزارت کار در سال گذشته مخارج آب و یخ و این چیزها مطلقاً نداشت (دکتر جزایری- این را هم بفرمایید که چرا دولت خودش قیمت زندگی را برد بالا) جناب آقای جزایری دولت که خوشبختانه خود قیمت زندگی را بالا نمیبرد و خوشبختانه جناب عالی چون متخصص اقتصاد هستید این عرض بنده را توجه بفرمایید که تورم اثرش آنی نیست تدریجی است وقتی که دلار رسید به ۱۳ تومان و آن آنفولاسیون ۴۰۰ میلیونی پیدا شد قیمتها که یک مرتبه خودش را به آن سطح نمیرساند بنده آن منحنیاش را میآورم خدمت آقایان تقدیم میکنم که ملاحظه بفرمایید که نه در اینجا بلکه در تمام دنیا قیمتها یک مرتبه بالا میبرد تا برساند به سطح تورم آنفلاسیون بنده دیشب یک حسابی کردم که آقایانی که مدعی هستند که اگر ارز را پایین بیاوریم زندگی پایین میآید و این صدی صد مؤثر است بنده یک گرافیکی خدمت آقایان تقدیم میکنم حساب بفرمایید چای که یک آرتیکل مورد احتیاج مردم است با اینکه در خارج ترقی کرده هر کیلو ۹ روپیه است حالا این ترقی که وارد سر حد ما میشود از ورود به گمرک تا وقتی که به دست مصرفکننده برسد این را ملاحظه بفرمایید که چه عوارضی برش وارد میشود عوارض، انحصار، چهار تومان و نیم که اینجا صحبت شد سیلزدهگان برای تشویق چای داخلی عوارض بندری- شهرداری خرمشهر در مسیرش هم که میآید در هر شهر ازش میگیرند بعد هم دلالهایی که بین تولیدکننده هستند حساب بفرمایید تا وقتی که به دست جنابعالی میرسد میشود کیلویی پنجاه تومان (ارباب- صحیح است) بنده عرض میکنم که صحبت موافقت و مخالفت با دولت نیست در این مرکز مقدس باید یک مسائلی واقعاً تشریح بشود که همه | ||
+ | |||
+ | مردم باید بدانند اگر دولت هم قصور و تقصیری دارد سرجایش محفوظ ولی تمام بدبختیها را به گردن دولت حاضر نگذارید. مسائل اقتصادی پزشکی دارو عواملی که سه سال پیش به وجود آمده امروز اثرش ظاهر میشود البته آقایان حق دارند و کسی که امروز هست یقهاش را میگیرند جناب آقای عزالممالک یقه بنده را میگیرند که اگر این وزیر دارایی باشد مملکت ورشکست میشود بنده هم از خدا میخواهم که اگر قدم بنده نحس است بروم ولی بنده به جنابعالی اطمینان میدهم که به هیچوجه منالوجوه چنین چیزی نیست یه این که بنده بخواهم تعریف کنم ولی جنابعالی هم قادر نخواهید بود که این بودجه را تعدیل کنید مگر اینکه واقعاً یک هیئتی جمع شوند اولاً به مردم تلقین بکنند که اگر بودجه تعادل نداشته باشد زندگی روز به روز بالا میرود و در مرحله اول به آنهایی که از خزانه دولت ارتزاق میکنند و بین آنها یک عده متمول هم هست باید حالی کرد که بیایند از خود گذشتگی به خرج بدهند یک مدتی مهلت بدهند صرفنظر از این حقوق بکنند تا ما بتوانیم کاری بکنیم بنده برای این که آقا مستحضر باشید عرض میکنیم که یک عده زیادی از کارمندان دولت هستند که قسمت عمده بار کار هم روی دوش آنها است و سیصد تومان سیصد و پنجاه تومان بیشتر حقوق نمیگیرند (رضایی- سوگلیها را دو هزار تومان میدهند) بنده که خودم سوگلی ندارم بنده خودم سوگلی هستم سوگلی ندارم. به هر صورت اینها را بنده مکرر در کمیسیون بودجه خدمت آقایان عرض کردم گفتنش خیلی سهل است ولی عملش مشکل است بایستی ایجاد کار کرد ایجاد فعالیت کرد (بعضی از نمایندگان- کی بکنند؟) و جوانها را به این کار سوق داد و از این تورمی که در دستگاه دولت هست جلوگیری کرد لابد از این اوراق چاپی راجع به بیننده خدمت آقایان رسیده (دکتر جزایری- آنها را پاره کردیم ریختیم دور) که فلان کس راجع به مستخدمین چه میگوید بنده همین قدر که توجه میکنم که در فلان دستگاه میخواهم اقداماتی بکنم و این دستگاه را منقح بکنم یا مثلاً چند نفر را بیرون بکنم برمیدارند فلان مرکز را فوراً تشکیل میدهند و روزنامه یا از این اوراق هم منتشر میکنند و بنده هم یک رویه دارم که در ذهن یک عدهای هم این حرفها مؤثر واقع میشود علیایحال هیچ رفورمی و هیچ اصلاحی بدون درد سر نمیشود و بنده خیال میکنم که در این دردسر همه باید با هم شریک باشند و الّا فرض بفرمایید دولت یک لایحهای را میآورد (رضایی- دولت لایحهاش را میآورد مجلس چوبش را بخورد نمیشود) جناب آقای رضایی جناب عالی در کمیسیون بودجه تشریف داشتید اینجا هم میتوانید بفرمایید بدانید که آقا هم با بنده فرق زیادی ندارید آقا هم تحت فشارید بنده هم تحت فشارم آقایانی که میفرمایند این کارها را باید دولت بکند راهنماییهایش را هم بفرمایید ما حرفی نداریم بنده چیزهایی را که تعهد کردهام میآورم آقایان هم در رأی دادن مختارند ولی نفرمایید که ما را در محظور میاندازید خوب بنده باید این تعهدات را بیاورم و تقدیم آقایان کنم و آقایان کنم رأی بدهند ولی بنده اطمینان دارم که خود جناب آقای رضائی هم رأی نخواهد داد. عرض کردم راجع به قرضه چون فرمودند و در دستور مجلس هم هست بنده به طور اختصار عرض میکنم که شقالقمر و شعبدهبازی در امود اقتصادی نمیشود کرد باید از یکی کم کرد به یکی اضافه کرد تا توازن برقرار شود (صحیح است) اینجا هم چهل پنجاه نفر طرح امضا کردند که یک دینار از درآمد نفت خرج بودجه نشود آقای رضائی پیشنهاد کردند و حتی جناب آقای جفرودی پایشان را هم بالا گذاشتند که شرکت ملی نفت یعنی چه این ۱۲ درصدد باید بگیرند همه را بدهند به سازمان برنامه (مهندس جفرودی- همچو حرفی نزدم باید مخارج و درآمد زیر کنترل مجلس باشد) (اردلان- آقا شما همه را تمرکز بدهید) نتیجه این است که دولت عجاله نه ارزی دارد نه ریالی دارد و اگر ارز داشت با حساب خودش تبدیل به ریال میکرد و البته مرحله اول عمران و تولید مملکت است و باید این کار را هم کرد این را که دادیم به سازمان برنامه و کمک آمریکا هم که قطع نشود چون مملکت ما درآمد دارد و به عقیده بنده شرط اول بقای یک مملکت این است که دستگاه حاکمه یک مملکت این است که دستگاه حاکمه یک مملکت خودشان باید فکرش را بکنند نه دیگران بنده اینجا را با فرمایش جنال آقای اردلان موافقت دارم که اگر بنده لیاقت ندارم باید این پست را ترک کنم و بروم و این مقام را تحویل دیگری بدهم و اگر بنده نباشم نمیگویم چنین و چنان خواهد شد خیلی اشخاص بهتر هستند که شاید گمنامند و ما نمیدانیم ولی اگر آمدند وضع بهتر میشود ولی مسلماً اشخاصی که امتحان دادهاند قادر نیستند دوباره برگردند و این وضع را اصلاح کنند (احسنت) (اردلان- شما خودتان هم از امتحان دادهها هستید) به هر حال بنده میخواهم این مطلب را خدمت آقایان عرض کنم که باید مطالعه کرد دقت باید کرد و بنده خیال میکنم که تمام این بحثها در مجلس ضرورت دارد که درد دولت را آقایان بدانند و سعی کنند که راه علاج را پیدا کنند و بنده امیدوارم که تمام این فرمایشات در بودجه سال ۱۳۳۴ ملحوظ بشود و البته بنده پیشبینی میکنم که این جراحی دردناک است و باید آقایان توجه بفرمایند که این مریضی را که میخواهیم عمل جراحی بکنیم و این دستگاه هست به ناله و ندبهاش تا حدودی که صحیح است ترتیب اثر ندهیم والا اگر فشار بخواهید بیاورید به آن کسی که میخواهید بیاورید به آن کسی که میخواهد این عمل جراحی را بکند که به عقیده بنده توأم با فحش و بدنامیاست توأم با حملات شدید است کاری از پیش نمیرود ولی اگر آقایان کمک بفرمایند بنده قول میدهم که قابل اصلاح است این لایحه در اختیار آقایان است گزارش کمیسیون بودجه هست و این حماسهسرایی را بنده نکردم امضای آقا مشایخی زیر آن است و آقایان اعضای کمیسیون هم توجه فرمودهاند و دقت فرمودهاند حال هم هر قدر از این بزنید و کم و کسر بکنید بنده عرض میکنم که نه تنها دولت مخالفتی ندارد بلکه استقبال هم میکند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ارسلان خلعتبری- | ||
+ | |||
+ | ارسلان خلعتبری- این لایحه را آقایان توجه فرمودهاند که قسمتی که مربوط به اضافات و ترفیعات مستخدمین است فقط مال ۱۳۳۳ است و طبق لایحهای که جلوی آقایان است این تعهد شده قبلاً و این تعهدی است که دولت کرده است و حالا میخواهد آن تعهدی را که قبلاً دولت کرده است انجام بدهند و لایحه هم منحصر به اضافات و ترفیعات نیست یک مثل معرفی در زبان خودمان داریم و شیرینترین مثال است و میگویند شکم سیر از گرسنه خبر ندارد این لایحهای که اینجا خدمت آقایان تقدیم شده است قسمتی ممکن است شامل یک عدهای بشود که استحقاق نداشته باشند ولی قسمت عمده این لایحه در قسمت اضافات و ترفیعات شامل یک مشت مردم بیچارهای است که هیچ راه درآمد و معیشت دیگری غیر از حقوق ندارند (صحیح است) و شأن مجلس شورای ملی اقتضا میکند که تعهدی که دولت کرده است انجام بدهد (صحیح است) آقایان توجه بفرمایید بعضی از دول بزرگ در حینی که در جنگ بودند طرحهای اجتماعی تهیه کردند با اینکه اطمینانی به جنگ و به بعد از جنگ نداشتند که از آن جمله طرح معروف به بورنیج است که در انگلستان طرح شد (تجدد- در ۱۹۴۱ موقع جنگ) آقایان میدانند امروز مسئله حقوق کافی برای زندگی متناسب یا حداقل زندگی این یک فرمولی است که تمام دنیا اتخاذ کرده است شما یک مقدار مستخدمینی دارید که عده زیادی از این مستخدمین بلکه تمام این مستخدمین حقوقشان برای خرجشان مکفی نیست یک پیشخدمت و یک سرایدار بین ۹۰ و ۱۵۰ تومان حقوق میگیرد یک اتاق کرایه میکند به پنجاه تومان و یا ۵ نفر با صد تومان زندگی بکند این را نمیشود گفت نمیدهیم بنابراین به نظر بنده مناسب بودن حقوق با زندگی یکی از مسائلی است که نمیشود صرفنظر کرد (عبدالصاحب صفایی- ولی قربان همه مردم الان پیشخدمت شدهاند) اجازه بدهید آقایان نظری دارید بعداً اظهار کنید نظر موافق را استماع کنید بعد در رأی هم مختارید به این مسئله توجه بفرمایید تا قسمت دوم را عرض کنم قسمت اول این است که این یک امری است که تعهد شده است و بایستی نسبت به مستخدمین انجام شود دوم مطالبی هم که آقایان مخالفینی که میگویند این مطلب هم به جای خودش صحیح است اما نه اینکه موجب عدم تصویب این لایحه بشود به جای خودش چون صحیح است برای این است که مملکت و بودجه و اقتصاد مملکت را تابع وضع مستخدمین دولتی نمیشود کرد برای این باید یک فکر اساسی کرد عدهای از مستخدمین دولت زائد هستند کار نمیکنند و حقوق میگیرند (صحیح است) اما بیکار نمیشود کرد امروز در دنیا مردم حق کار دارند باید کار تهیه کرد آن وقت عذرشان را از دستگاه دولت خواست (صحیح است) اما نه این که در شرایط امروز اشخاصی که سالهای سال کار کردهاند و این مختصر کمکی است به زندگیشان بگوییم ما این لایحه را تصویب نمیکنیم ضمناً به آقای دارایی خواستم عرض کنم شما که وقت صرف کردید و قانون استخدام نوشتید قانون استخدام نوشتن چه ثمری دارد بروید یک فکری بکنید برای مستخدمین زائد این ده بیست هزار نفر مستخدم دولت که اضافی هستند یک فکری برای اینها بکنید شما کشت پنبه را اگر توسعه بدهید به دویست هزار تن برسانید میتوانید زندگی ۵۰ هزار نفر را تأمین کنید شما اگر بانک عمران و کشاورزی درست کنید بانک تولید و اعتبارات درست کنید کارخانههایی درست کنید که کنسرو و شیلات را خوب درست کنند از این کارها اگر بکنید میتوانید در ظرف یک سال دو سال مستخدمین فعلی دولت را از بودجه دولت بردارید بگذارید در مؤسساتی که تولیدی است و تجارتی است که هم از بودجه دولت حقوق نگیرند و هم بیکار نمانند اگر وضع ادارات را شما اصلاح کردید و کارهای تولیدی درست کردید آن وقت مستخدمین دیدند که استخدام صرف ندارد خودشان دست از این کار میکشند باید کاری بکنند که استخدام برای مستخدمین به دو بیکار و تنیل و بیکار صرف نکند یا این که در زمان شاه فقید مستخدمین دولت همه به شرکتهای دولتی هجوم آورند و یک بخشنامهای صادر شد که دیگر نپذیرد مستخدمین دولت را. عرض بنده این بود که به آقایان عرض کنم و از آقایان استدعا کنم که این دو مسئله را به همدیگر ربط بدهند | ||
+ | |||
+ | اولی را تصویب بفرمایید دومی را بخواهند از وزیر دارایی و از دولت اما بعد از این قضیه مخارج دیگری هست آن مخارج دیگر را هم بنده چند تایش را به طور اختصار یادداشت کردهام که در این موقع تذکرات خودم را بدهم یکی از آنها مسئله بعضی از مخارج ضروری است که دولت در اینجا آورده است ولی بعضی از اقلام ضروری را فراموش کردهاند آقایان ببینید این مخارجی که الان هست آقای وزیر دارایی در این موقع که هزارها جوان بیکار هستند شما چرا چهار دانشکده طب در چهار نقطه ایران تأسیس نمیکنید (صحیح است) که سالی سه هزار نفر جوان به جای این که بروند درس حقوق بخوانند بروند درس طب بخوانند و در آذربایجان و خراسان و فارس یک شعبهای هم در بندرعباس برای آقای ارباب در گیلان و مازندران دانشکده کشاورزی تأسیس کنید اینها راهم بیاورید جزء این اقلام با مردم عقب یک کارهای عملی و پراتیک بروند همهاش به دستگاه دولتی هجوم نیاوردند در اینجا آقای وزیر دارایی راجع به توتون و توتونکاران مبلغی قید کردهاند بعضی از ایالات ایران مثل آذربایجان و گیلان و کردستان همه اینها در امر توتون علاقمندند این مسئله توتون را شما اینجا آوردید ولی حساب صحیح بفرمایید الان موقع این حرفها است که ما اینجا بزنیم آقای دکتر امینی ما میخواهیم از شما وکلای مجلس از شما این کارها را میخواهند و بعد دیگر اگر از این اقلام آوردید تصویب نخواهند کرد شما جلوی کشت توتون را گرفتهاید چرا جلو سطح کشت توتون را میگیرید شما توتون را آقا اجازه بدهید شما توتون را در انحصار خودتان قرار دادهاید شما سالی ۱۶۰ میلیون تومان از این راه درآمد دارید آقا آن چیزی که به کشاورز میدهید ه اندازه یک بیستم دسترنجش نیست من در گیلان حساب کردم یک هکتار و نیم زمین توتونکاری ششصد تومان درآمد حداکثر به توتونکار میدهد و یک خانواده کشاورز با ششصد تومان نمیتواند زندگی کند در موقع مساعده دادن تأخیر میکنید و حتی پولش را وقتی باید بدهید میگویید نداریم کشاورز باید زحمت بکشد و دیگری استفاده بکند و چرا به یک ترتیبی نمیدهید که سطح زندگی کشاورز بالا برود که نیایند در ادارات دولتی مدتی سرگردان باشند اینها را یادداشت بفرمایید و انجام بدهید (افشارصادقی- برعکس پدر توتونکارها را در میآورند) مسئله دیگری که میخواهم بگویم آقای دکتر امینی حالا یک عدهای از آنها را از لحاظ اینکه ممکن است بفرمایید که این کارها این خرجها با درآمدهای ما مناسب نیست یعنی پول کم داریم توجه کنید با این مسئله مسائل را نمیشود آمد اینجا و گفت و یک جوری جواب داد و سنبل کرد آقا شما مسئولیت جمع درآمد مملکت و مخارج مملکت را دارید شما تأسیسات مرزبانی را برای جلوگیری از قاچاق هی زیاد میکنید چند میلیون تومان به آنها میدهید یک وقت این کار با گارد مسلح بود گارد مسلح را به هم زدید حالا میگویید با مرزبانی باشد مثل خیابانهای شهر تهران شده است که منزل بنده از موقعی که آمدهام در این منزل این خیابان چهار اسم عوض کرده است اولش خیابان پروینالدوله بود بعد شد خیابان ایرانشهر بعد شد خیابان دهخدا حالا هم شده خیابان اصفهان این چه خاصیتی دارد شما هی اسم عوض میکنید همه ما میدانیم که اگر مسئله قاچاق در مملکت حل شود خیلی چیزها اصلاح میشود و بزرگترین راهحلش آباد کردن قسمت جنوب ایران است قسمت سواحل و کرانه است باید توجه کنید که اصل موضوع قاچاق از بین برود و الّا چهل میلیون ریال بدهید به مرزبانی یا به گارد دردی دوا نمیکند آقای وزیر دارایی یکی از مراکز قاچاق در زیر سر خود جنابعالی است و این اداره گمرک است از سالها به این طرف مربوط به حالا نیست ده سال پیش هم اینطور بوده پنج سال پیش هم همینطور بوده دو سال پیش هم همینطور بوده شما اگر توجهتان را معطوف به اداره گمرک کنید و در آنجا یک اصلاح اساسی و اداری بکنید و نگذارید از خود گمرک قاچاق بشود به شما من قول میدهم شما سالی سیصد میلیون تومان درآمد اضافه داشته باشید تجار به من میگویند که هستند عدهای از خود ما یعنی از خود واردکنندگان جنس (خودشان یکدیگر را لو میدهند) میگویند که پارچه میآوریم از گمرک رد میکنیم و تویش ابریشم است و کیلویی ۱۴۰ ریال که باید حق گمرک بدهیم کیلویی سه تومان و نیم میدهیم این اجناس قاچاق که در ایران زیاد است این برای این است که گمرک شما خراب است حالا شما زینتش بدهید این چه ثمری دارد؟ این حرفهایی را که ما میزنیم باید بروید عمل بکنید اگر عمل بکنید ما هرگز محتاج به قرض نمیشویم بالاخره باید جلوی قرض را گرفت اداره گمرک یکی از شریانهای مالی مملکت است بیشتر ممالک دنیا از عواید گمرک خرج مملکت را تأمین میکنند شما یک دقتی بکنید در گمرک یک تجدید نظری بکنید اشخاصی که در آنجا سوابقی دارند میگویند ارزیابها در آنجا تقلب میکنند هیچ کنترلی در آنجا نیست که اجناس صحیح تقویم بشود تقویمهای غلطی میکنند بنده که در گمرک نیستم با نهایت اخلاص عرض میکنم عدهای از تجار میآیند این مطالب را میگویند در صورتی که شاید خود اینها هم از اشخاصی هستند که از مرتکبین اینگونه تقلبات هستند منتهی وقتی که به بنده گفته شد بنده در این قسمت امانتداری نمیکنم و میآیم اینجا به عرض شما میرسانم بعد از مسئله گمرک شما دو چیز دیگر اینجا ذکر کردهاید یکی اضافهخرج برای شهربانی است یکی برای ژاندارمری بنده تصدیق میکنم که برای شهربانی اضافه خرج لازم است حقوق پاسبان خیلی کم است (بعضی از نمایندگان- بسیار کم است) شهربانی وسایل شهربانی امروز باید مثل تمام شهربانیها ممالک دیگر باشد و الّا امنیت ما حفظ نخواهد شد ولی آقای وزیر دارایی به آقای وزیر کشور به آقای نخستوزیر و همکارانتان بگویید ما این را اضافه میکنیم اما شما هم آیا به وظایفتان عمل خواهید کرد یا نه؟ شما هم از خانههای مردم مراقبت خواهید کرد؟ شما هم مراقبت در امر اتوبوسرانی خواهید کرد؟ شما هم در مقابل متعهد بشوید بیایید اینجا بگویید که من عهدهدار میشوم که ترتیب کار شهربانی عوض بشود ترتیب کار این کلانتریها عوض بشود ما که با آنها بد نیستیم با این رؤسای ادارات رفیق هستیم من با رئیس شهربانی رفیقم او را خیلی دوستش دارم اما انجام وظیفه ازش میخواهم باید وضع شهربانی بهتر بشود مردم باید راضی بشوند شماها نوکر مردمید شما عنوانی بیش از نوکری مردم ندارید باید مردم از شما راضی باشند مردم را راضی کنید آقای وزیردارایی این مسائلی است که قطع دارم همه آقایان میخواهند (صحیح است) و مسئله دیگر مسئله ژاندارمری است ژاندارمری برای مملکت لازم است باید به او وسایل داد اما یک وسایلی ندهید که با همان وسایل بیشتر بلای جان مردم بشوند چون وسیله بیشتر دارند بیشتر بلای جان مردم بشوند حالا رئیس ژاندارمری بسیار مردم خوب بسیار مردم شایسته همه هم میگویند اما چه فایده دارد جنابعالی هم بسیار خوب بسیار شایسته آدم خوب تنها کافی نیست شما برلیان نیستید که شما را پشت جعبه آئینه بگذاریم تماشا بکنیم تشکیلات ژاندارمری و گمرک را بایستی درست بکنید باید با دنیا جلو بروید والله به خدا در گیلان و مازندران مردم از ترس دزد آرامش ندارند کشاورزها از ترس گاو دزدها اکثرا گاو را میآورند به پای خودشان میبندند و میبرند توی اتاق خودشان میخوابند (اکبر- باز هم گاو آنها را میبرند خودشان هم میبرند) آخر ژاندارمری برای جلوگیری از وقایع است وزارت بهداری برای جلوگیری از مرض است وقتی مرش آمد شما چطور جلوگیری میکنید؟ الان ده ماه است ما وکیل این دوره شدهایم در وضع ژاندارمری در ولایات هیچ تفاوتی پیدا نشده (صحیح است) من خدا شاهد است به بینهایت خجالت میکشم که در بعضی از جاهای حوزه انتخابیهام بروم برای اینکه سرقت و ناامنی و شرارت مردم را به ستوه آورده (پورسرتیپ- باید اجازه بدهند به مرکز) این دزدیها این مفاسد سرش به مرکز بند است رئیس اداره خوب و پاک باشد زیر دستش خراب است زیر دستش خوب باشد بعدیش خراب است اساس تشکیلات خراب است اساس کار را درست کنید این کارها را اصلاح کنید و الّا آن دولت سابق دو سال وقتش را صرف قانون نوشتن نمود حالا شما هم دارید همان عمل را تکرار میکنید شما قانون استخدام برای چه مینویسید؟ یک کاری بکنید که طرز عمل مستخدم تغییر بکند قانون استخدام سوییس را بیاورید چه ثمری دارد تازه یک قانون استخدام مینویسید و مینویسید که اداره کل استخدام یکی از دوایر تابعه نخستوزیری چه مربوط است؟ خودتان را چرا توی دردسر میاندازید باز میگویید که اداره عبارت است از مدیرکل رئیس اداره و معاون اداره و مدیر اداره و فلان، آقا این سیستم پوسیده صد سال پیش را بیندازید دور اداره امروز در دنیا عبارت است از یک رئیسی که یک نفری نشسته است توی یک اتاقی کسی که به او مراجعه میکند میگوید چه فرمایشی دارید؟ یک بایگان دارد، یک ماشیننویس دارد وقت میشود خودش ماشین میکند خودش امضا میکند میدهد به دست شما به این سیستم کار میکند مردم را از این سیستم کاغذبازی نجات بدهید قانون تقسیمات کشوری مینویسید اصولاً شما قانون تقسیمات کشوری برای کی مینویسید؟ حالا آمدیم شهسوار جزو گیلان بود یا جزو مازندران بندرعباس جزء کرمان بود یا جزء فارس چه تأثیری دارد مردم که گرفتار هستند بیچاره هستند مردمی که گرسنه هستند کشاورزانی که وسیله کار ندارند تمام درآمد خود را به سلف میفروشند حالا هی بنویسید که اینها جزو آن استان یا این استان هستند چرا وقت تلف میکنید؟ مگر رضا شاه با ده استان کار نتوانست بکند خوب حال شما بکنید ۱۲ استان ناصرالدین شاه ۴ استان داشت مملکت را مطابق سیستم خودش اداره میکرد مظفرالدین شاه جد بزرگوار شما بیچاره نمیتوانست اداره کند (خنده نمایندگان) بنابراین میخواهم بگویم شما قانون استخدام را به مجلس میآورید سه ماه وقت مجلس را میگیرید ولی نتیجهای به حال مردم ندارد یک ماده؛ دارید بیاورید برای بانک کشاورزی که به تمام کشاورزان وام بدهند (صحیح است) کار مستخدمین دولت را با مراقبت و با کنترل عوض بکنید آخر این که طرز کار نشد بروید روی این فکر کنید که چکار باید بکنید که طرز کار این ادارات عوض بشود شما یک وضع اتوبوسرانی را شش ماه است نتوانستهاید اصلاح کنید آن وقت میروند دولت را وادار میکنند زغال وارد کند آخر به دولت چه مربوط است به شما چه مربوط است که زغال وارد کنید؟ بنده از | ||
+ | |||
+ | شما میخواهم که این مطالب را در هیئت دولت مطرح کنید ولی میدانم که نخواهید کرد و یادتان میرود آقایان خیال میکنند که اینهایی که ما میگوییم شعر است ولی شعر نیست میخواهم، یک مرتبه دو مرتبه میخواهیم و بعد تکلیف دیگری داریم ما امروز آقا در مقابل مملکت خودمان مسئولیتی داریم یک فرصتی است که دنیا پیش آورده از این فرصت باید مجلس ایران دولت ایران و مردم ایران به نفع مملکت استفاده کنند اگر این فرصت از دست در رفت آنوقت شما به دست معاندین و اخلالگرها سند میدهید که باید این تشکیلات ساقط شود جمع بشوید همت کنید کار بکنید فکرتان را عوض کنید مغزتان را عوض بکنید (صحیح است) بله مغز خراب است (خنده نمایندگان) که اینجور شده حالا برگردیم باصل موضوع این تفاوت حقوق برای مستخدمین دولت همه این اول یا آخرش بیست میلیون تومان است (داراب- آقا شما مخالفید یا موافق) بنده موافق هستم عرض میکنم که شما اگر وظایفتان را صحیح انجام ندهید از اداره مالیات از اداره گمرک از چیزهای دیگر نتوانید نتیجه صحیح بگیرید برای چه این خرجها بشود؟ این آقای نراقی را دیدم یک چیزی یادم آمد در شهر همدان از شخص موثقی هم شنیدم یکی از دروازههایش روزی نود تومان درآمد داشت آقای رضای نراقی برادر این آقای نراقی به اعضا انجمن شهر گفتند که میرویم در دروازه امشب میخوابیم ببینیم این دروازه چقدر درآمد دارد رفتند آنجا خوابیدند و دو هزار تومان درآمد داشت تفاوتش ۹۰ تومان با دو هزار تومان بود آقای دکتر امینی اگر شما ماهی دو مرتبه بروید گمرک وکلا را تقاضا کنید که بیایند بروند رسیدگی بکنید نتیجه دارد کنترلتان باید صحیح باشد دراین مملکت اگر کمترل صحیح بود پاسبان و ژاندارم و بالاتر از اینها همه اینها انجام وظیفه میکنند شیستم اداریتان را باید ببرید روی کنترل به جای اینکه قانون بنویسید اینکه کارمند را عوض نمیکند او را باید از طریق دیگر عوض کرد مستخدمیکه نان ندارد ناچار است از لحاظ سد جا دزدی بکند مستخدمی که با ماهی صد تومان باید زندگی بکند هی صد تا ماده قانون به دستش بدهید اینکه عوض نمیشود او را باید به طریق دیگر عوض کرد (نراقی- باید مستخدم حقوقش مکفی باشد) ببینید در آلمان چه میکنند کاری را که یک مستخدم در آمریکا و آلمان میکند در ایران پنجاه نفر هم نمیکنند شما وقتتان بیشتر صرف تلفن جواب دادن میشود یا مراجعات دیگر که وقت تلف کردن است شما یک هفته دور هم بیشینید ببینید این حرفهایی که بنده میزنم و آقایان هم قبول میکنند صحیح است یا غلط است (صحیح است) اگر صحیح است برود عوض اینکه هی این قوانین را عوض بکنید فکر چارهای بکنید آقایان این فرصت از دست ما میرود و زمان دیگری برنمیگردد هر چقدر شما جلو بروید نمیتوانید جای آن را که گذشته است جبران کنید در دوره مصدق هر وزیری هر روز میآمد میگفت قانون تهیه کردهام هر جا که گیر میکرد یک ماده قانون درست میکردند شما هر جا گیر میکنید نباید یک ماده قانون درست بکنید کار با قانون فرق دارد کار را باید انجام داد قانون که فایده ندارد شما هزار قانون بنویسید وقتی درست عمل نشود چه فایده دارد؟ بنابراین من تقاضا میکنم که احتیاجات مردم را در نظر بگیرید با ایجاد امنیت درآمد را حفظ کنید بروید و برای توتونکاران برای کشاورزان قانون بیاورید همین مجلس ۲۴ ساعت اینجا مینشیند تصویب میکند قانون برای کشاورزان بیاورید برای بانک کشاورزی قانون بیاورید بنده این عرایضی که عرض کردم برای موافقت با این لایحه و شأن آقایان این است که این اضافات مستخدمین را تصویب بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی (دکتر امینی)- بنده فکر کردم اگر به فرمایشات جناب آقای ارسلان خلعتبری که بسیار موجه و مدلل بود جوابی عرض نکنم یک مقدار سوءتفاهماتی باقی میماند این است که بنده خواستم توضیحی عرض بکنم یکی راجع به قانون استخدام که آقا فرمودند که قانون استخدام میخواهیم چه کنیم اگر آن قانون استخدام اولیه جای خودش بود شاید یک قسمت از این بدبختیهای فعلی در دستگاه دولت به وجود نمیآمد بنا براین بنده خیال میکنم که اول باید دید علت فساد و بدبختی مستخدم چیست بنده خیال میکنم که اگر مستخدم وضعش ثابت باشد قانون درباره ترفیعش خیال میکنم که شاید پنجاه درصد این فساد را بشود جلوگیری کرد آقای خلعتبری بهتر از بنده متوجه هستند که یک قسمت عمده عدم رضایت مردم از ما روی تبعیض است اگر تبعیض نشود و اشخاص بدانند که حقشان داده میشود و تبعیض نمیشود بنده خیال میکنم که شاید ما بتوانیم پنجاه درصد از عدم رضایتها را رفع بکنیم (دکتر جزایری- تبعیض را کی میکند؟ مسئول این تبعیضها کیست؟) آقای خلعتبری فرمودند که اول باید ما فکرمان را عوض کنیم و بعد مغزمان را بنده حالا از فکر شروع میکنم تا به مغز برسم بنده عرض میکنم که اگر بنا باشد که مستخدم یک استاتوی ثابت داشته باشد بداند که در سر موقع اگر لیاقت داشت اگر شایستگی داشت و هر آن پشتش را تغییر نمیدهند اگر بداند که بالاخره این مقامی که احراز کرده در اثر حسن خدمت در اثر فعالیت و درستی این مقام را احراز کرده و این مقام ارزش دارد شما اطمینان داشته باشید که خیلی از این فسادها از بین میرود الان یک مقداری از این بسادها در اثر عدم رضایت این کارمندان است شما به تمام این ادارات سرکشی بفرمایید این عدم رضایت را میبینید بنده یک روز اینجا عرض کردم که یکی از آمریکاییها رفته بود مالیات بر درآمد را مطالعه کرده بود و گزارش داده بود در مقدمه این گزارش نوشته بود که آن طوری که من استنباط کردم تمام این آقایان در این اداره خوشنشین هستند هر کسی چند ماهی میآید مینشیند و میرود و اگر کسی بیش از یک سال در این دستگاه مانده باشد غیر از ثباط و ضباط کس دیگری نیست. بنابراین چون ما الان مواجه با یک خلایی هستیم از نقطهنظر استخدام تصمیم گرفتهایم که یک قانون استخدام جامعی بنویسیم که روی آن عمل بکنیم (دکتر جزایری- کی عمل بکند؟) اول باید باشد تا بعد عمل میکنیم اما راجع به اداره کارگزینی کل که فرمودند جناب آقای خلعتبری که این وابسته به دفتر نخستوزیری میباشد یک لایحه است که مدتی است کیف آقای انتظام وزیرخارجه هست مدتها است نشستهایم مطالعه کردهایم که یک تشکیلاتی که در فرانسه هست (چند نفر از نمایندگان- عجب تشکیلاتی؟ تقلید از فرانسه که فایده ندارد) بنده پس گرفتم (دکتر جزایری- اصل موضوع را هم پس بگیرید) وزارت فرهنگ میگوید ما معلم میخواهیم معلم برای کلاسهای ابتدایی نداریم یا فلان وزارتخانه محتاج به ماشیننویس است محتاج به مستخدم جزء است مکرر اتفاق میافتد که وزارت دارایی موافقت کرده روی پیشنهاد یک وزارتخانهای که ماشیننویس من لازم دارم و میخواهم استخدام بکنم چون فنی بود ما موافقت کردهایم و بعد معلوم شده است این ماشیننویس را که استخدام کردهاند اصلاً دست راستش چلاق بوده است (خنده نمایندگان) برای آن که ما بتوانیم این را متمرکز بکنیم بگوییم آقا اگر دستگاهی چند تا ماشیننویس میخواهد در یک مرکزی بیایند اینها را امتحان بکنند بگویند این چند نفری که درجه اول شدهاند اینها را ما معرفی میکنیم به وزارتخانههای مختلف و بگوییم که اینها امتحان شده هستند از اینها استخدام بکنید نه این که یکی که چلاق است ماشین نویس شود یا یکی که نمیتواند بنویسد به عنوان تندنویس استخدام کنند و کارگزینی کل کارمند به درجات مختلف و طبقات مختلف را معرفی کند حالا گفتهاند که اینها در اختیار وزارت کار باشند وزارت کار کاری به کارمند ندارد آنجا مرکز کارگر است شاید مستخدمین به خیلی از آقایان شکایت کرده باشند یک کارمند حسابی را میگوییم وابسته به وزارت کار این را کارمند برای خودش وهن میداند به هر صورت این را بنده میخواستم خدمت آقایان عرض کنم که اصولاً این بدون شرط نباید باشد باید تحت یک شرایط و یک قواعدی باشد با یک مسابقه و یک کنکور وارد بشوند تا از استخدام یک مستخدمی که صلاحیت ندارد از نظر علم و معلومات جلوگیری شده باشد از این جهت به نظر بنده تمرکز کارگزینی ضرری ندارد ولی آقا میفرمایند که هر چه قانون تصویب میشود چون بهش عمل نمیشود ضرورت ندارد و حالا اگر ما قانون را تصویب کردیم و عمل نکردیم آن وقت وسایل در دست مجلس هست که باز خواست کند. اما راجع به ایجاد دانشکده طب در نقاط مختلف کشور الان دو دانشکده طب هست یکی در اصفهان یکی در تبریز (مهندس اردبیلی- معلم ندارد) اینها معلم ندارند دانشکده ایجاد کردن در حالی که معلم و وسیله نداشته باشد صحیح نیست (بعضی از نمایندگان- استخدام بکنید آقا) حالا که بنده در سهم خودم کمک کردم تلگراف کردم که این آلمانیها را که استخدام کردهاید علیالحساب پولشان را بدهید تا اینکه لایحه از مجلس بگذرد ولی بنده برای دانشکده فنی و طب عقیده دارم که اول باید وسایل را فراهم کرد بعد آنها را تأسیس کرد و در این قسمت بنده هیچ اشکالی نمیبینم دو مطلب فرمودند یکی راجع به گمرک یکی راجع به دخانیات که چرا ما آمدیم و مرزبانی درست کردیم و بودجه را از گمرک گرفتیم دادیم به مرزبانی این کار آقای خلعتبری یک تاریخچه خیلی مفصلی دارد وقتی در زمان مرحوم رضا شاه بنده معاون گمرک بودم آمدند یک گارد مسلح گمرک درست کردند هر چه افسر وامانده بود هر چه افسر ناصالح بود دادند به گمرک و هر جا هر اتفاقی افتاد شتر را در خانه گمرک خوانیدند و گفتند که کار کار گمرک است بنده خودم وقتی معاون گمرک بودم گفتم که آقا چند تا افسر حسابی به ما بدهید که اقلاً اشخاص پاکی باشند بالاخره در این تحولات اخیر که به عرض آقایان رسیده تقریباً یک عدهای از مأمورین گمرک را با غل و زنجیر از خرمشهر آوردند به تهران و بعد هم گفتند آقا اگر یک چند نفر از اینها را بکشید و حبس کنید قاچاق ریشهکن میشود برای اینکه مرکز قاچاق مأمورین گمرکند در صورتی که معلوم شد علت آن نبوده اگر یک قدری دقت بفرمایید معلوم میشود چرا قاچاق میشود؟ باید آن جنس مورد قاچاق برای قاچاقچی صرف بکند (صحیح است) فقط تفاوت قیمت است که اشخاص را ترغیب و تحریض میکند که بروند قاچاق بکنند و الّا اگر یک جنسی در بازار به قیمت عادلانه باشد اشخاص مرض ندارند که بروند قاچاق بکنند باید دید که آن اجناس که قاچاق | ||
+ | |||
+ | میآورند چه اجناسی هستند اجناس ممنوعه حالا یا ورق بازی است یا فرض بفرمایید حریر است یا جنسی است که عوارض آن فوقالعاده سنگین است علیایحال بنده کار ندارم همان تاجر هم که به عرض آقا رسانده که در گمرک عملیاتی میشود وقتی که قاچاق صرف کرد یک در هزار کادر گمرک مرزبان و تاجر و غیره اینها عادت میکنند و برایشان قاچاق یک اعاشهای میشود در وهله اول به عقیده بنده که این کار را هم در زمان مرحوم داور کردیم و نتیجه مثبت گرفتیم باید کاری کرد که مال قاچاق صرف نکند به نظر بنده اگر در موقع خودش ما محصولات داخلی را روی حمایت قطعی ببریم یا روی حمایت گمرکی ببریم و از این ممنوع کردن اجناس در سهمیه خودداری بکنیم یک قسمت عمده از این کارها از بین میرود فرض بفرمایید فلان جنسی که در داخله مملکت به مقدار کافی تولید نمیشود و باید یک مقداری از خارج به مملکت بیاید این را گمرک زیاد ازش نگیریم و یا فلان مال ممنوعی که متأسفانه انسان حریصی علی ما منع این را بیاورند و گمرک زیادی ازش بگیرند و در دسترس باشد و آن کسی که میخواهد آن را مصرف کند به قیمت گران بخرد چنانچه الان راجع به سیگار خارجی بنده دارم مطالعه میکنم چون الان یک عده شاید از خود آقایان از اشخاص متشخص توی خیابان اسلامبول سیگار خارجی را از قاچاقچی میخرند مصرف میکنند و مادامی که این مصرفکننده هست آن قاچاقچی میآورد و با هیچ توپ و تفنگی هم نمیشود جلویش را گرفت بنابراین این کار را داریم میکنیم و مشغول مطالعه هم هستیم جناب آقای خرازی توجه بفرمایید آن کسی که سیگار کامل را سه تومان میخرد در صورتی که ۵ قران با قاچاق وارد کند بنده آن را بیاورم ۲۵ قران بفروشم آن آقا سه تومان نمیخرد و نمیکشد و دو تومان هم گیر ما میآید عرض کنم که بعد از اینکه این مأمورین گمرک را آوردند چندین دستگاه بازرسی در گمرک مشغول عمل شد بنده هم سکوت مطلق اختیار کردم که آقایان بدون رادع و مانع کار خودشان را بکنند مأمورین نخستوزیری بازرسی کل کشور و بازرسی وزارت دارایی شاید در حدود ۱۲ نفر اینها جمع شوند و این پروندهها را دیدند تقریباً در حدود ۱۵۰ نفر صورت دادند از تهران و شهرستانها که اینها را همه را عذرشان را بخواهید و الان هم هستند شاید هم یک عدهای هستند که از مأمورین خوب گمرک باشند بنده اینها را گفتم که در اختیار کار گزینی بگذارند (خرازی- الان که قاچاق جنوب زیادتر شده است) اجازه بفرمایید بعد هم گفتند مادام که مرزبانی زیر نظر گمرک است وضع همین طور است گفتیم که این کار قاچاق را هم به مرزبانی بدهید و یک نوار مرزی هم درست کنید و با ما کاری نداشته باشید مالی که آقای خلعتبری میآید در گمرک و با نظر مأمور گمرک خارج میشود مال قاچاق نیست ممکن است تقلب تویش باشد (خرازی- ابریشمی را جای نخی رد بکنند) تقلب چه قدر میشود هزار تن که نمیشود آن مالی که وارد میشود بایستی که به دست مأمورین مسلح وارد بشود بنده به کسی نمیخواهم جسارت بکنم نمیتواند فلان کشتی بیاید در فلان بندر پهلو بگیرد که ژاندارمری و مرزبانی هستند بگویند که ما اطلاع نداشتهایم فقط آن مأمور یا رئیس گمرک دخالت داشته این نمیتواند اولاً صدی صدش را بخورد و مجالست و اگر هم بخواهند بخورند باید با هم بخورند و به این بدبخت مأمور بنده یک سهم خیلی قلیلی میرسد (عبدالصاحب صفایی- از آن به تهران هم میرسیم) علیایحال بنده میخواهم عرض کنم که بدون این که بنده بخواهم دستگاه خودم را تبرئه بکنم اول باید عمل قاچاق را جلو گرفت و آن را ار بین برد در مرحله دوم باید مأمورین صالح را گذاشت شما ملاحظه بفرمایید در تمام این مدت اگر یک مأموری را گرفتند و بردند گفتند آقا ما آمدیم ترا مسئول تشخیص دادیم باید مسئولیت و تقصیر او را معلوم کنند ولی بعد از چهل یا پنجاه روز دیگر او را ول میکنند و معلوم نیست تقصیرش چه بوده بنده اگر میخواهم اسم ببرم نظر حمله به کسی ندارم ولی هنجنی و خواجهای رئیس و معاون غله را گرفتند بردن حبس کردند (چند نفر از نمایندگان- بسیار مأمورین خوبی بودند) این دو نفر مأمور عالیرتبه را حبس کردند بعد بهشان گفتند تشریف ببرید حالا بنده از آقایان سؤال میکنم که این مأمورین هر قدر مأمور درست و وظیفهشناسی باشند اینها آیا دیگر دل به کار خواهند داد (بعضی از نمایندگان- دزد میشوند) بنابراین که بنده عرض میکنم تا وقتی که استاتوی مأمورین ثابت نباشد تا وقتی که یک مرجع معینی به خبط و خطای مأمور رسیدگی نکند به هیچوجه منالوجوه اعتمادی به صحت عمل مأمورین دولت نمیشود کرد. اما راجع به دخانیات چون فرمایشات جنابعالی مربوط به گیلان و مازندران بود رفقای گیلانی بنده مطلع هستند که با تمام سختی که در خزانه دولت داشتیم سعی کردیم مطالبات را بپردازیم و اما چرا کشت محصول را بیست درصد کم کردیم برای اینکه محصولی که ما به دست میآوریم اگر انبار و وسیله نگهداشتن نداشته باشیم فاسد میشود از بین میرود هم ما متضرر میشویم و بالاخره مورد استفاده واقع نمیشود بایستی این محصول را به تدریج بالا برد که علاوه بر اینکه مصرف را تأمین میکند شاید یک مقدار هم ذخیره داشته باشیم الان یک برنامه وسیعی برای ساختن انبار داریم که یک قسمتی ار آن تهران است و یک قسمت در مراکز تولید در شهرستانهاست یکی مال خود رشت است (مهندس جفرودی- زمینش را هنوز نخریدهاید) آقای جفرودی بنده وقتی که آمدم اختلاف ما بین مقاطعهکار و دولت بود زمینش را خریدهایم پی آن را هم که ریختهاند توجه بفرمایید به هر حال بنده خودم شخصاً معتقدم آقای خلعتبری اگر بنا باشد که اقتصاد این مملکت که اساس و مبنایش کشاورزی است اصلاح نشود کار این مملکت درست نخواهد شد (احسنت) بنابراین بنده اگر راجع به بارز در گذشته پافشاری کردم و در آینده هم پافشاری میکنم برای این است که اگر صادرات مملکت تشویق نشود و تولید مملکت اضافه نشود این اقتصاد به جایی نمیرسد (صحیح است) حساب بفرمایید اگر بنا شد یک روزی به جهاتی نفط این مملکت خشک شد و از بین رفت کما اینکه دیدیم که سه سال دچار بحران شد تمام اقتصاد این مملکت فلج میشود اتفاقاً در یک جزوهای که از طرف حزب ایران فرستاده بودند بعد از تعارفات راجع به مقایسه صادرات در کابینه سابق و حالا بعد از تذکراتی که داده بود نوشته بود که در کابینه سابق صادرات فلان قدر بود بعد در اثر تنزل ارز صادرات آمد پایین این تئوری فی حد ذاته درست است تا وقتی که ما مشوقی پیدا نکردهایم برای صادرات که قائممقام نرخ ارز بشود باید راجع به نرخ فوقالعاده توجه کرد که باعث کم شدن صادرات نشود این را بنده عرض میکنم که ذهن آقایان متوجه باشد اگر حساب بفرمایند یک میلیون نفر حداکثر حقوقبگیر در این مملکت هست که تمام اضافه شدن هزینه زندگی تحمیل به این یک میلیون نفر میشود ولی در مقابل این یک میلیون نفر ۱۹ میلیون نفر دیگر هست در این مملکت که اینها یا تولید کننده هستند یا فاصل بین تولید کننده و مصرف کننده بخصوص تولید کننده را باید در نظر بگیرید علت توسعه کشت پنبه در شمال چه بوده است علتش این بوده است که وقتی در سابق پنبه را صادر میکردند یک دلارش ده تومان دست میگرفت آن کسی که پنبه را اینجا میفروشد توجه به ریالش دارد امروز تمام نرخ اجناس در دنیا تنزل کرده جنگ کره خاتمه یافته و یک افزایش بینالمللی هم پیدا شده و اجناس ایران متأسفانه از نقطهنظر نا مرغوب بودن در وضع عادی با دیگران نمیتواند رقابت بکند و حتماً تشویق لازم دارند و این (چون آقای خرازی دارند. به بنده نگاه میکنند) تشویق صادرات فقط عرض نیست یک قسمت هم تناسب هزینه تولید است با قیمت فروش یک عاملش هم موضوع حاصل فروش آن جنس است که ببینیم دست تولیدکننده چه میرسد راجع به زارع و هزینه زندگی استدلال میکنند که اگر هزینه زندگی بالا برود همان زارع هم متضرر میشود در هزینه زندگی همه اقلام که مؤثر نیست خود آقای خرازی بهتر میدانند که در همه جای دنیا بسته به نوع زندگی افراد یک اقلامی را در نظر میگیرند حالا اگر زندگی زندگی نسبة مرفهی باشد ۲۵ قلم در نظر میگیرند ولی در مملکت ما از پنج یا شش قلم تجاوز نمیکند یکی نان است یکی گوشت است یکی قند و شکر است یکی چای است قماش است و دارو این شش تا جنس هست (داراب- مسکن) زارع که در ده زندگی میکند و خرج مسکن ندارد این اجناسی است که در مصرف طبقات مهم این کشور تأثیر دارد آنچه که مربوط به نان است این تولید داخلی است یکی راجع به گوشت است آن هم عرض کردم که گرانی گوشت چند علت دارد (دکتر جزایری- مهمترین علت آن است دخالت شهرداری است) این فقط برای این بود که چون راجع به هزینه زندگی زیاد صحبت میشود بنده خواستم که نیک تابلوی خدمت آقایان تقدیم بکنم که یک توجهی بفرمایند یکی هم موضوع قند و شکر است که به تصدیق آقایان الان قند و شکر از سبزه ملایری و کشمش ارزانتر است (اکبر و محمودی برنج با بفرمایید) در تهران بیشتر برنج صدری میخورند برنج صادراتی نیست یکی از قماش است و چای این را جناب آقای دکتر جزایری توجه بفرمایید که یک قسمت عمده تجملات داخلی موجب افزایش هزینه زندگی است (دکتر جزایری- قبول داریم) و در تهران به خصوص این را بنده حاضرم خدمت آقایان ثابت کنم که یک قسمت عملیاتی که دستگاههای مختلف میکنند در زندگی مردم تأثیر دارد و آن را بالا میرود یک روز پا میشوید میبینید فلان عوارض را به فلان چیز بستهاند عوارض در و پنجره وضع کردند روز دیگر یک دستگاه دیگری یک عوارض دیگری معین کرده منظور بنده این بود که آقایان از این اشتباه بیرون بیایند که نرخ ارز عامل صدی صد یا ۵۰ درصد نیست یک پورسانتاژی البته تأثیر دارد ولی در زندگی ما یک پورسانتاژ فوقالعاده قلیل. به هر حال راجع به خرید توتون و درجهبندی جناب آقای خلعتبری یک قسمت اینکه سوءاستفاده میشود آن مورد توجه قرار گرفت و بنده یک نکتهای را که میخواهم توجه بفرمایید این است که هر کس مالی دارد سعی میکند که آنرا به قیمت خوب به فروشد بالاخره امری طبیعی است وقتی | ||
+ | |||
+ | بنا شد که جنسی درجات یک و دو و سه و مرغوب و نامرغوب داشته باشد خیلی از زارعین هستند که بالاخره امام جعفرصادق که نیستند اینها سعی میکنند که نامرغوب را بیاورند و به جای جنس مرغوب به فروشد (محمودی- هیچ همچو چیزی نیست) بنده عرض میکنم که بشر آقا حریص است بشر سعی میکند که حداکثر استفاده را بکند. بنابر این بنده خلاصه میکنم عرایضم راجع به توتون و طبقهبندی آن گفتهام که یک کمیسیونی تشکیل بشود که یکی دو نفر این کار را نکنند و هم گفتگو بین فروشنده و خریدار باقی نماند از آقایان تقاضا میکنم که همانطوری که جانب زارع را میگیرند یک قدری هم جانب خزانه دولت را بگیرند بنده امیدوارم که رفع شکایت آقایان بشود ما که به طبقیه خواهی ضعف نمیدهیم تحمیل کنیم آقایان تشریف بیاورند نظرشان را بفرمایند البته نظر آقایان را اجرای میکنیم به شرط اینکه این نظر نظر عادلانهای باشد | ||
+ | |||
+ | ۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | رئیس- یک پیشنهاد سکوت و دو پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده میماند برای جلسه آینده فعلاً جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه | ||
+ | |||
+ | (مجلس پنجاه دقیقه بعد از ظهر ختم میشد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] |
نسخهٔ ۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۴۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۸۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۳۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- سؤال آقای ارباب راجع به عوارض چای و جواب آقای معاون بازرگانی وزارت اقتصاد ملی
۳- سؤال آقای نقابت راجع به فروش آهنآلات اسقاط شرکت ملی نفت و جواب آقایان وزیر دارایی و معاون وزارت دادگستری
۴- جواب آقای وزیر بهداری در مورد سؤالات آقای خلعتبری مربوط به نظارت در قیمت دارو و آسایشگاه مسلولین
۵- اخذ رأی و تصویب گزارش راجع به اسکناسهای ۵۰ و ۱۰۰ ریالی
۶- طرح گزارش کمیسیون راجع به چند نفر اعتبارات اضافی بودجه سال ۱۳۳۳
۷- تعیین موقع و دستور جلسهٔ بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت و ده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس
رئیس- صورت غائبین جلسهٔ قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه- آقایان: دکتر سیدامامی، حشمتی، امید سالار، شادلو، مهندس جفرودی، خاکباز، سلطانی، کینژاد، امیر احتشامی، سرمد، نقابت.
غائبین بیاجازه- آقایان: اریه، شفیعی، ثقهٔالاسلامی، سعیدی، فرود، مشایخی
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: جلیلی، غضنفری، داراب، دکتر مشیر فاطمی، صرافزاده، بهادری، یارافشار، دکتر جزایری، بزرگ نیا، توماج، سهرابیان، دولت آبادی.
دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: دکتر افشار، عبدالرحمن فرامرزی، پیراسته، تربتی، دکتر پیرنیا، سالاربهزادی، مهندس ظفر، مهدوی، دکتر شاهکار، کیکاوسی، دکتر حمزوی، تجدد، تیمورتاش، میراشرافی.
غائبین در رأی- آقایان: بوربور ۴ رأی- سالار بهزادی ۳ رأی- معینزاده ۳ رأی- نراقی ۳ رأی- شادمان ۳ رأی- صفاری ۱ رأی- کاشانی ۱ رأی- برومند ۱ رأی- ارباب ۱ رأی- تیمور تاش ۱ رأی- صدقی ۱ رأی- مصطفی ذوالفقاری، کیکاوسی، مهندس ظفر، تفصلی، اعظم زنگنه، تجدد، عبدالحمید بختیار هر یک یک رأی.
رئیس- آقای دکتر نیرومند
دکتر نیرومند- خواستم عرض کنم آقای مشایخی مریض است و در مریضخانه بستری است البته بعداً تصدیق طبیب خواهند آورد.
رئیس- بسیار خوب، آقای بهادری
بهادری- بنده در جلسه گذشته با کسب اجازه از مقام ریاست به وسیلهٔ آقای ایلخانیزاده سه ربع دیر آمدم
رئیس- بسیار خوب اصلاح میشود آقای بور بور
بوربور- بنده در جلسه گذشته در کمیسیون بودم غایب نبودم کسب اجازه هم کردم
رئیس- اصلاح میشود، آقای شادمان
شادمان- بنده هم با کسب اجازه از حضرتعالی در کمیسیون اساسنامه نفت بودم.
رئیس- آقای افشار صادقی راجع به صورتمجلس نظری دارید؟
افشارصادقی- بله این تذکر چندین بار از طرف همکاران محترم داده شد که اداره رادیو به کلی از گفتن نطق نمایندگان صرفنظر کند یا چیزی از آن حذف نکند (صحیح است) و مطالبی گسیخته و نارسا نگوید که باعث مشوب شدن اذهان مردم بشود بنده در جلسه گذشته در انعکاس شکایت اهالی رضائیه نهایت امساک را به خرج داده بودم که مختصر بشود و دیگر محل برای امساک گویندگان رادیو باقی نمانده بود بنده از مقام ریاست تقاضا میکنم نسبت به این موضوع توجه مخصوص مبذول فرمایند.
رئیس- آقای داراب
داراب- بنده عرضی ندارم
رئیس- آقای ارباب
ارباب- بنده در رأی غایب نبودم تا آخر جلسه هم نشسته بودم بنده را غائب در رأی نوشتهاند.
رئیس- آقای کریمی
کریمی- کارمندان ادارات دولتی از کرمانشاه چند تلگراف تقدیم کردهاند به حضور مبارک و تقاضای تصویب اضافات را کردهاند تقدیم میکنم.
رئیس- شاید امروز مطرح شود آقای فرود
فرود- بنده کسب اجازه کرده بودم
رئیس- بسیار خوب، آقای بختیار
سلطانمراد بختیار- یک سؤالی از وزارت راه کردهام تقدیم میکنم.
رئیس- آقای پور سرتیپ
پورسرتیپ- کارمندان دولت به وسیله بنده عریضهای تقدیم کردهاند راجع به ترفیعشان تقدیم میکنم و تقاضا میکنم که راجع به آن زودتر اقدام بفرمایید.
رئیس- لایحه ترفیعات و اضافات کارمندان جزء دستور است بعد از سؤالات مطرح میشود آقای دکتر جزایری
دکتر جزایری- یک سؤالی از وزارت راه راجع به راه شوشتر و دزفول کردهام که تقدیم میکنم.
رئیس- آقای سالار بهزادی
سالاربهزادی- نامهای است که اهالی چهارراه سیدعلی تقدیم کردهاند و از عملیات بازرسان نخست وزیری تقدیر کردهاند. پنج هزار ریال هم اگر باشد داده میشود، آقایانی که موافقند محدودیت برداشته شود قیام بفرمایند (عده کمیبرخاستند) تصویب نشد بنابراین به همان ترتیبی که اول مجلس شورای ملی رأی داده است با ورقه رأی گرفته میشود. (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی (منشی) اعلام و اخذ رأی در محل نطق به عمل آمد) آقایان: امیر تیمور. کریمی. دکتر بینا. دکتر عدل. صفاری. عماد تربتی. تجدد. مهندس اردبیلی. موسوی. اعظم زنگنه بوشهری. احمد فرامرزی. مرتضی حکمت. کاشانی. برومند. عبدالصاحب صفایی. محمودی. تفضلی. مهندس جفرودی. مهندس ظفر. صدفی. عباسی. ایلخانزاده. دکتر وکیل. سنندجی. عاملی. بوداغیان بهادری. بیات ماکو. شفیعی. افشارصادقی. دکتر حمزوی. صدرزاده. رضایی. محمود افشار. بزرگ نیا. شادمان. افخمی. پور سرتیپ. غضنفری. پناهی. دکتر آهی شوشتری. دکتر شاهکار. نراقی. قراگزلو بوربور. اردلان. دولتشاهی. خاکباز. سهرابیان. کیکاوسی. عبدالحمید بختیار. بزرگ ابراهیمی. دکتر مشیرفاطمی. داراب. توماج. دکتر نیرومند. مهندس شاهرخشاهی. شیبانی. کاشانیان. لاری. مهدوی. کدیور. فرید اراکی. درخشش. قرشی. خرازی. بهبهانی. دکتر جزایری. خلعتبری. دکتر افشار. دکتر عمید. تیمور تاش. اسکندری. مرآت اسفندیاری. سالار بهزادی. یدالله ابراهیمی. عمیدی نوری. نقابت. هدی. نصیری. دکتر پیر نیا. سلطانمراد بختیار. دکتر سعید حکمت. خزیمه علم. استخر. دهقان. قوامی. گیو. فرود. اخوان. عربشیبانی. اکبر. ذوالفقاری. صرافزاده. رضا افشار. جلیلی. جلیلوند. یارافشار. حمیدیه. صارمی. (آراء مأخوذه شماره شد و نتیجه به قرار زیر بود) ورقه سفید موافق ۸۰ رأی ورقه کبود مخالف ۵ رأی ورقه سفید علامت امتناع ۱۰ ورقه
رئیس- لایحه اسکناسهای صد ریالی و پنجاه ریالی با ۸۰ رأی موافق تصویب شد. اسامی موافقین آقایان: مرآت اسفندیاری. استخر. کاشانیان. یدالله ابراهیمی. دهقان. دکتر حمزوی. مرتضی حکمت. غضنفری. مهندس اردبیلی. پناهی. دولتشاهی. تیمور تاش. اکبر. دکتر شاهکار. عبدالصاحب صفایی. صارمی. یار افشار. ایلخانزاده. شادمان. محمودی. مهدوی. کدیور. جلیلوند. افخمی. دکتر وکیل. حمیدیه. سالاربهزادی. سنندجی. خاکباز. سهرابیان. بوربور. داراب. مهندس شاهرخشاهی. توماج. دکتر مشیر فاطمی. کاظم شیبانی. دکتر نیرومند. دکتر عمید. کیکاوسی. قراگزلو. قرشی. موسوی. تجدد. اردلان. لاری. اخوان. تربتی. خلعتبری. نصیری. بزرگ نیا. صدرزاده. پور سرتیپ. دکتر افشار. دکتر پیرنیا. قوامی. رضا افشار. اسکندری. نقابت. خزیمه علم. دکتر عدل. دکتر کریمی. خرازی. صفاری. گیو. دکتر بینا. برومند. باقر بوشهری. بیات ماکو. بوداغیان. احمد فرامرزی. امیر تیمور. شفیعی. محمود افشار. عاملی. عمیدی نوری. صادق نراقی. فرید اراکی. شوشتری. دکتر آهی. دکتر سعید حکمت.
اسامی مخالفین آقایان عربشیبانی. بهبهانی. رضایی. تفضلی. درخشش. ورقه سفید بیاسم علامت امتناع ۱۵ ورقه.
۶- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به چند فقره اضافه اعتبار بودجه ۱۳۳۳
رئیس- گزارش کمیسیون بودجه راجع به چند فقره اضافه اعتبار دولت مطرح است و قرائت میشود: (بشرح زیر قرائت شد)
ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده میشود اضافه اعتبارات ذیل را که ضمن لایحه بودجه تقدیمی سال ۱۳۳۳ منظور است از محل درآمد عمومی سال جاری کشور به تدریجی که مورد مصرف پیدا میکند با رعایت کامل مقررات مربوطه و در حدود درآمد وصولی پرداخت نماید.
۱- اضافه اعتبار هزینه دستگاه سلطنتی ردیف (۱) صورت شماره (۲) ضمیمه لا یحه بودجه سال جاری کشور ۷۰۵۹۳۰۰ ریال
۲- اضافه اعتبار ژاندارمری کل کشور مندرج در ردیف (۱۰) صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۱۰۲۰۲۱۰۰۰
۳- اضافه اعتبار اداره کل انحصار دخانیات برای مخارج بهرهبرداری و ساختمان انبارها و خرید مواد دخانیه در سال جاری مندرج در ردیف ۴۱ صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۷۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال
۴- اضافه اعتبار سهمیه دولت ایران از مخارج سازمان مللمتحد و اجرای برنامه کمکهای فنی و حق الشر که دولت در سازمانهای بینالمللی و تعهدات سالهای قبل (موضوع ردیف ۵۸ صورت شماره ۲ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری) که با ارز دولتی قابل پرداخت است ۳۱۷۸۵۸۸۳ ریال
۵- اضافه اعتبار کمک به انجمن تربیت بدنی مندرج در ردیف ۶۶ صورت شماره ۲ و ردیف شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری که از این اعتبار ۶ میلیون ریال برای تهران و ۴ میلیون ریال برای شهرستانها و در درجه اول برای ساختمانهای ناتمام به مصرف خواهد رسید و در سال بعد این اضافه اعتبار داده نخواهد شد ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال ۶- اضافه اعتبار بیو ثات سلطنتی مندرج در ردیف ۱ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۴۵۹۲۰۰۰ ریال
۷- اضافه اعتبار اداره انتشارات و تبلیغات ردیف ۲ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بود سال جاری ۸۵۰۰۰۰ ریال
۸- قسمتی از اضافه اعتبار وزارت جنگ و مرزبانی از بابت ردیف ۳ شماره (۳) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۳۱۷۱۴۶۰۰۰ ریال
۹- اضافه اعتبار شهربانی کل کشور ردیف ۷ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۲۰۲۰۶۸۰۰۰ ریال
۱۰- اضافه اعتبار دانشکده پزشکی و بیمارستانها ردیف ۱۴ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۳۱۳۷۰۰۰۰ ریال
۱۱- اضافه اعتبار وزارت بهداری ردیف ۲۰ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۶۹۰۰۰۰۰۰ ریال
۱۲- اعتبار تفاوت ترفیع و اضافات تا آخر سال ۳۲ کارمندان که از از اول سال ۱۳۳۳ پرداخت میشود همچنین اعتبار اضافات سال ۱۳۳۳ خدمتگذاران جزء و کارمندان دونپایه ردیف ۲۶ و ۲۷ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری ۳۹۰۵۰۰۰۰۰۰
۱۳- اعتبار برای عمران بلوچستان و سیستان جهت مصارف ۴۱ صورت شماره ۳ ضمیمه لایحه بودجه سال جاری با نظارت وزارت دارایی ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال
۱۴- اضافه اعتبار انتظار خدمت که به مبلغ اعتبار ردیف ۵۷ صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال جاری علاوه میشود ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال
۱۵- اعتبار کمک به مؤسسه ضد سرطان در وجه جمعیت شیروخورشید سرخ ایران که به بودجه سال جاری کشور علاوه میشود ۳۴۰۱۱۲۰ ریال جمع ۰۰۳ ر ۱۸۶ ر ۸۷۱ ر ۱ ریال
تبصره ۱- کسر مبلغ ۵۴ میلیون و دویست هزار ریال (۵۴۲۰۰۰۰۰) از بودجه اداره کل گمرک و افزون آن به بودجه اداره مرزبانی (تابع وزارت جنگ) که ضمن ردیف ۸ صورت شماره (۲) ضمیمه لایحه بودجه سال ۱۳۳۳ کل کشور قلمداد شده تصویب میشود.
تبصره ۲- به شهربانی اجازه داده میشود در مرکز ۴ استان کشور آموزشگاهی برای تربیت پاسبان دایر نماید که پس از طی دوره آموزشگاه پاسبانان مزبور به خدمت گمارده شوند.
رئیس- ماده واحده مطرح است آقای اردلان
اردلان- خیال میکنم در موقعی که دولت یک لایحه خرجی به مجلس شورای ملی پیشنهاد میکند متناسب باشد که محلی هم برای آن محلی معین بکند یعنی فکر بکند که از یک مخارج زائدی موفق شده است کسر بکند و این مخارج لازم را به جای او بگذارد یا یک درآمد تازهای در نظر بگیرد به مجلس شورای ملی پیشنهاد بکند که از آن درآمد اضافی خرج اضافی انجام بشود. بودجهای که وزارت دارایی به مجلس شورای ملی پیشنهاد کرد ۷ میلیارد کسر داشت و برای خودش فکری کرده بود که یک مخارج ضروری تقریباً معادل با درآمد عادی و یک مخارح احتمالی که بر فرض زیادی عایدات این مخارح اضافی را بتواند مصرف بکند حالا بدون اینکه ما بدانیم چه عایداتی اضافه شده و از چه محلی وزارت دارایی میخواهد این مخارج اضافی را بپردازد ما را در مقابل یک لایحه یک میلیارد و ۷۵ میلیون ریال خرج میگذارد با اقلام جزء که مراجعه میشود ابتدا طرفداران خاصی دارد که خیلی مشکل به نظر میآید که یک نماینده با این لایحه مخالفت کند مثلاً چیزی را که بنده خودم هم خیلی لازم میدانم اعتبار مربوط به کارمندان دولت است کارمندان دولت را کی میتواند قائل باشد که یک کارمند دولت اعم از اینکه درجه اول و بالاترین حقوق را بگیرد یا اینکه کمترین حقوق را دریافت میکند با حقوقی که دریافت میکند بتواند عائله خودش را اداره کند (صحیح است) بنده خیال میکنم که هیچ آدمیوجود ندارد محال است (صحیح است) و بنده خیال میکنم که باید یا یک پول موروثی داشته باشد یا یک درآمد دیگری داشته باشد تا بتواند زندگی خودش را اداره کند و الّا با این مواجب محال است و اما این دلیل نمیشود که وزیر دارایی ما را در مقابل یک محظوری بگذارد و بگوید که آقا باید رأی بدهید بنده نظر شخصی شاید در اظهاراتم هیچوقت نداشته باشم و نمیتوانم در مخالفت این اصل اساسی که بودجه ما کسر داشته باشد و هر روز ما را در مقابل یک خرج تازهای میگذارند ساکت باشم این کار مملکت را نمیدانم آخرش به کجا میرساند هر روز ظاهراً یا باطناً برای یک خرج واجبی پیشنهادی به مجلس شورای ملی میشود مجلس شورای ملی هم خوب آقایان مختارند بالاخره رأی میدهند بعد ما را با کسر بودجه مواجه میکنند آن وقت وزیر دارایی میآید لایحه قرض میدهد اگر بگوییم چرا؟ میگویند برای همین رأیهایی که دادید خوب از کجا پولش را بدهیم بایستی که قرض که کردیم پشت سرش یک چیزهای دیگر میآید خوب این قرض که مال ما نیست این یک ارزی است که از خارج وارد شده است خوب این دلار یا لیره باید تبدیل ریال بشود تا در ایران مصرف کنیم ریال هم که کم داریم چکار کنیم یک لایحه هم برای نشر اسکناس پیشنهاد میشود (صحیح است) بنابراین با روشی
که جناب آقای وزیر دارایی در پیش گرفته ما را دچار ورشکستگی میکند من صریح باید به آقا عرض کنم یا وزیر دارایی فکرش تدبیرش قدرتش هر چیزی که خیال میکنید این در حالی است که میتواند بودجه ما را به طور معادل به مجلس شورای ملی پیشنهاد کند حالا از راه ازدیاد عایدات است، از راه کسر مخارج، از راه تمرکز عایدات بنده هنوز هم قانع نیستم که سازمان برنامه هر روز هر کاری دلش میخواهد میکند بسیار خوب، وزیر دارایی هر کاری دلش میخواهد میکند بنگاه مستقل علیحده علیحده هر جور دلشان میخواهد اداره شوند هرکس را به هر عنوان میخواهند اگر قانون استخدام اجازه ندهد در آن بنگاهها استخدام میکنند این قانون استخدام هم باعث بیچارگی آن کسانی شده که کارمند هستند آنها باید به آن سه غاز و نیم قانع باشند و آن وقت وقتی دلشان بخواهد یکی رأی جایی میگذارند که ۵ مقابل آن رتبه ۹ حقوق میگیرد وزارت دارایی باید تمرکز بدهد به درآمدها و مخارج و ببیند که مملکت قادر به چقدر پرداخت و عوارض است در مقابل آن درآمد درست اقلامیرا برای وزارتخانهها قائل باشد که با او متناسب باشد هر فشار هر زور هر قدرتی که در مقابل این فکر بخواهد با وزیر مالیه مقاومت بکند باید او هم مقاومت بکند اگر نمیتواند باید این پست را کنار بگذارد برود کنار. خوب آقا ما یک مدتی گرفتار مصدقالسلطنه بودیم میگفت اگر من نباشم آسمان میآید به زمین زمین میرود به آسمان چطور میشود تمام دنیا به هم میخورد آقا دیدیم که مصدق را برش داشتند و کارها هم خیلی بهتر شد (وزیر دارایی- امیدواریم مار را هم بردارند کارها بهتر شود) بنده میگویم وزیر دارایی وظیفهاش این است که به مجلس شورای ملی بگوید من این فکر را دارم که از حیث درآمد و از حیث مخارج مملکت به این طرز باید اداره شود اگر نکردیم ایراد دارد ولی ایشان بدون اینکه چنین پیشنهادی بکنند هر روز یک لایحه میآورند که رأی بدهید بعد ما در مقابلش چکار کنیم بروید قرض کنید قرض هم که کردید اسکناس منتشر کنید زندگانی مردم چند مقابل میشود هی روی هم میرود هی روی هم میرود (کاشانی- قبول ندارد که زندگی مردم بالا رفته) چطور بالا نرفته مردم که از کجا زندگی بکنند (دکتر شاهکار- جناب آقای اردلان فشار زندگی روی طبقه سوم است) بنده نمیخواهم طیقات را از هم خیلی متمایز قرار بدهم ولی در فکر خودم جناب آقای وزیر دارایی مصرم هر موقع هم دستم برسد این فکر را به آقایان عرض میکنم یک دفعه دیگر هم عرص کردم ولی البته اول کار وظیفه وزیر دارایی است این پیشنهاد را بدهد ولی بعد هم وظیفه ماست که بگوییم این پول را داریم و برای ده تا وزارتخانه تقسیم بکنیم باور کنید که اختیار هم بهشان بدهیم به جزئیات هم رسیدگی نکنیم بگوییم بروید بودجهتان را در همین حدود برای خودتان تعیین تعیین کنید من یادم هست (چون باز صحبت مستخدمین است بنده باید حمایت آنها را بکنم) همیشه در بودجههای وزارتخانهها برای اضافات و ترفیعات یک مبالغی منظور میشد و در همان حدود هر سال هر حقی داشت هر کسی میگرفت حالا بنده نمیدانم چطور شده که حالا یک چیز قلمبهای یک دفعه میآورند و میگویند این را بدهید این خودش خطایی بوده است که در بودجهها منظور نمیکردند و حالا میآورند میگویند و میخواهند یک جا از ما بگیرند همینطور راجع به قشون راجع به پلیس راجع به ژاندارمری بنده عرض میکنم پول ندارید خرج نکنید مملکت را گدا نکنید برای بودجه کسر قائل نشوید تا در دنیا به ما اعتماد پیدا کنند در این مقدمه چیزهایی نوشته شده رجزخوانیهایی شد که این کار را که ما میخواهیم بکنیم موجب میشود که بعد از این دنیا به ما اعتماد پیدا میکند، اعتماد پیدا میشود، سرمایه خارجی چطور به ایران میآید ایران گلستان میشود، اینجا بهشت میشود همه کارها میشود آخرش هم میگویند این را رأی بدهید، آقا همهاش شاتو آن اسپانی است یعنی برو قصر بساز کله دماوند ولی پول برای مملکت نمیشود، وقتی سرمایه خارجی به ایران میآید و ایران طرف اعتماد دنیا میشود که اول بودجه متعادل شود (صحیح است) بنابر این بنده تا موقعی که وزیر دارایی در مقابل یک خرجی نگوید که از چه محلی این مخارج را من میخواهم تأمین کنم بنده در مخالفت خودم باقی هستم.
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- بنده خیلی خوشوقتم که جناب آقای اردلان مثل یک وزیر دارایی اینجا استدلال فرمودند وحق هم این بود که با سابقه ممتدی که در وزارت دارایی دارند و درد وزیر دارایی را خوب متوجه هستند اینطور استدلال بفرمایند ولی الان که جنابعالی وکیل مجلس هستید و نماینده مردم خواستم توجه آقا را جلب کنم که آنچه فرمودید دولت یا وزیردارایی ما را در مقابل محظور میگذارد بنده این را میخواهم بنده این را میخواهم عرض بکنم که چرا آقایان در مقابل محظور هستید؟ دولت یک لایحه را میآورد تقدیم مجلس شورای ملی میکند مجلس شورای ملی یک کمیسیونهایی دارد که خودش انتخاب کرده در این کمیسیونها مینشینند و رسیدگی میکنند نمایندگان دولت را میخواهند و بالاخره گزارش تقدیم مجلس شورای ملی میکنند و بالاخره رأی مجلس شورای ملی است که تکلیف بنده و دولت را معلوم میکند میفرمایند که بنده مطلقاً یک شاهی ندهم بنده از خدا میخواهم ولی خود آقایان توجه بفرمایند یک قدری هم حقیقت را در نظر بگیرند جناب آقای اردلان که البته با تمام عنایتی که به بنده دارند فرمودند که اگر وزیر دارایی به این ترتیب ادامه بدهد مملکت به ورشکستگی میرود (صحیح است) عرض کنم که در این مورد باید عرض کنم که اولاً وزیر دارایی نمیتواند پول بتراشد و شاید بنده اگر عرایضی میکنم اینجا خالی از نزاکت باشد که بنده باید با صد گروه بجنگم همه ترفیع میخواهند همه راهسازی میخواهند همه قوای انتظامی میخواهند بنده امیدوارم که در کردستان هیچکدام از اینها لازم و ضروری نباشد و مردم مرفه باشند ولی علیایحال مدت سه سال کارهای این مملکت راکد مانده بود اضافات و ترفیعات را دادند راهسازی نکردند عرض کنم وضع ادارات پریشان بوده است و حالا که نوبت به ما رسیده تمام این انتظارات و توقعات هست بنده از نظر وزارت دارایی خدمت آقا عرض میکنم که تصادفاً یک صورتی همراه بنده بود که عمل کرد ۱۸ ماهه این دولت را با ۱۸ ماه دولت سابق مقایسه کردهام البته منهای کمک آمریکا درآمد تا آذر: ۱۵۱۱۰۰۰، ۱۰۷، ۱۲ ریال بوده و با مقایسه با درآمد دولت سابقه که ۳۸۵۰۰۰۰، ۱۰۲۷ بوده است دو هزار میلیون ریال اضافه بوده است و استفادهای که خزانه دولت از کمک آمریکا کرده ۳ میلیارد و ۳۲۸ میلیون بوده است در صورتی که آقایان مطلع هستند که وقتی که این دولت سر کار آمد وضع ارتش چه بوده سرباز یک شلوار بیشتر نداشت (صحیح است) وضع بهداری ما به آن پریشانی بود که در مریضخانه پنبه و دوا مطلقاً وجود نداشت وضع کارمندان و غیره را کاری ندارم و مبالغ گزافی در شهرستانها دولت از بابت کرایه خانه و غیره مدیون بوده قرضه ملی هم بوده است بنده اینجا صورت خرج هم دارم که با این اضافه درآمد و کمک آمریکا جناب آقای اردلان توجه بفرمایید تا بنده عرض کنم این مخارج را ما پرداختیم و تا حالا هم چرخ مملکت راه رفته است (پیرنیا- مقایسه مخارج را بفرمایید) مخارج را هم عرض میکنم ۱۴ میلیارد مخارج ما بوده ۱۲ میلیارد مخارج دولت سابق اینها البته قند و غله و اینها تویش نیست قرضه ملی و اینها تویش نیست این مخارج عادی بوده است که ۱۴ میلیارد ما و ۱۲ میلیارد آنها خرج کردهاند البته بنده حساب وضع مالی دولت را وقت که قرضه اینجا مطرح شد عرض خواهم کرد که ما چرا میخواهیم قرض کنیم علیایحال بنده خوشوقتم که این مطالب مطرح شد (بهبهانی- مخارج را هم به حساب بیاورید و به عرض مجلس شورای ملی برسانید که چقدر این دولت مخارج کرده) اینکه آقایان میفرمایند که بنشینیم از خرج کم کنیم و چنین و چنان کنیم این مطلب یک روز در کمیسیون بودجه که خود جناب آقای بهبهانی هم عضویت دارند مطرح شده است به محض اینکه به حقوق و اضافه حقوق و ترفیع میرسد میگویند که نمیشود این را نداد میگویند کارمندان دولت فقیر هستند بدبخت هستند این را باید داد به قوای انتظامی هم که میرسد خوب البته مملکت ارتش لازم دارد (بهبهانی- برای اینکه شما زندگی را بالا بردید به این محظور برخودید) تمام این اقدامی را که ملاحظه میفرمایید برخلاف نظر جناب آقای اردلان نظر خاصی نبوده است ضرورت خاصی بوده است چون در سال ۱۳۲۹ و ۳۰ که درآمد کم بود آمدند چوبانداز کم کردند و توجه نکردند که اگر مخارج را بدون دقت رسیدگی در اطرافش کم بکنند قطعاً آخر سال دچار مضیقه میشوند همین وزارت کار در سال گذشته مخارج آب و یخ و این چیزها مطلقاً نداشت (دکتر جزایری- این را هم بفرمایید که چرا دولت خودش قیمت زندگی را برد بالا) جناب آقای جزایری دولت که خوشبختانه خود قیمت زندگی را بالا نمیبرد و خوشبختانه جناب عالی چون متخصص اقتصاد هستید این عرض بنده را توجه بفرمایید که تورم اثرش آنی نیست تدریجی است وقتی که دلار رسید به ۱۳ تومان و آن آنفولاسیون ۴۰۰ میلیونی پیدا شد قیمتها که یک مرتبه خودش را به آن سطح نمیرساند بنده آن منحنیاش را میآورم خدمت آقایان تقدیم میکنم که ملاحظه بفرمایید که نه در اینجا بلکه در تمام دنیا قیمتها یک مرتبه بالا میبرد تا برساند به سطح تورم آنفلاسیون بنده دیشب یک حسابی کردم که آقایانی که مدعی هستند که اگر ارز را پایین بیاوریم زندگی پایین میآید و این صدی صد مؤثر است بنده یک گرافیکی خدمت آقایان تقدیم میکنم حساب بفرمایید چای که یک آرتیکل مورد احتیاج مردم است با اینکه در خارج ترقی کرده هر کیلو ۹ روپیه است حالا این ترقی که وارد سر حد ما میشود از ورود به گمرک تا وقتی که به دست مصرفکننده برسد این را ملاحظه بفرمایید که چه عوارضی برش وارد میشود عوارض، انحصار، چهار تومان و نیم که اینجا صحبت شد سیلزدهگان برای تشویق چای داخلی عوارض بندری- شهرداری خرمشهر در مسیرش هم که میآید در هر شهر ازش میگیرند بعد هم دلالهایی که بین تولیدکننده هستند حساب بفرمایید تا وقتی که به دست جنابعالی میرسد میشود کیلویی پنجاه تومان (ارباب- صحیح است) بنده عرض میکنم که صحبت موافقت و مخالفت با دولت نیست در این مرکز مقدس باید یک مسائلی واقعاً تشریح بشود که همه
مردم باید بدانند اگر دولت هم قصور و تقصیری دارد سرجایش محفوظ ولی تمام بدبختیها را به گردن دولت حاضر نگذارید. مسائل اقتصادی پزشکی دارو عواملی که سه سال پیش به وجود آمده امروز اثرش ظاهر میشود البته آقایان حق دارند و کسی که امروز هست یقهاش را میگیرند جناب آقای عزالممالک یقه بنده را میگیرند که اگر این وزیر دارایی باشد مملکت ورشکست میشود بنده هم از خدا میخواهم که اگر قدم بنده نحس است بروم ولی بنده به جنابعالی اطمینان میدهم که به هیچوجه منالوجوه چنین چیزی نیست یه این که بنده بخواهم تعریف کنم ولی جنابعالی هم قادر نخواهید بود که این بودجه را تعدیل کنید مگر اینکه واقعاً یک هیئتی جمع شوند اولاً به مردم تلقین بکنند که اگر بودجه تعادل نداشته باشد زندگی روز به روز بالا میرود و در مرحله اول به آنهایی که از خزانه دولت ارتزاق میکنند و بین آنها یک عده متمول هم هست باید حالی کرد که بیایند از خود گذشتگی به خرج بدهند یک مدتی مهلت بدهند صرفنظر از این حقوق بکنند تا ما بتوانیم کاری بکنیم بنده برای این که آقا مستحضر باشید عرض میکنیم که یک عده زیادی از کارمندان دولت هستند که قسمت عمده بار کار هم روی دوش آنها است و سیصد تومان سیصد و پنجاه تومان بیشتر حقوق نمیگیرند (رضایی- سوگلیها را دو هزار تومان میدهند) بنده که خودم سوگلی ندارم بنده خودم سوگلی هستم سوگلی ندارم. به هر صورت اینها را بنده مکرر در کمیسیون بودجه خدمت آقایان عرض کردم گفتنش خیلی سهل است ولی عملش مشکل است بایستی ایجاد کار کرد ایجاد فعالیت کرد (بعضی از نمایندگان- کی بکنند؟) و جوانها را به این کار سوق داد و از این تورمی که در دستگاه دولت هست جلوگیری کرد لابد از این اوراق چاپی راجع به بیننده خدمت آقایان رسیده (دکتر جزایری- آنها را پاره کردیم ریختیم دور) که فلان کس راجع به مستخدمین چه میگوید بنده همین قدر که توجه میکنم که در فلان دستگاه میخواهم اقداماتی بکنم و این دستگاه را منقح بکنم یا مثلاً چند نفر را بیرون بکنم برمیدارند فلان مرکز را فوراً تشکیل میدهند و روزنامه یا از این اوراق هم منتشر میکنند و بنده هم یک رویه دارم که در ذهن یک عدهای هم این حرفها مؤثر واقع میشود علیایحال هیچ رفورمی و هیچ اصلاحی بدون درد سر نمیشود و بنده خیال میکنم که در این دردسر همه باید با هم شریک باشند و الّا فرض بفرمایید دولت یک لایحهای را میآورد (رضایی- دولت لایحهاش را میآورد مجلس چوبش را بخورد نمیشود) جناب آقای رضایی جناب عالی در کمیسیون بودجه تشریف داشتید اینجا هم میتوانید بفرمایید بدانید که آقا هم با بنده فرق زیادی ندارید آقا هم تحت فشارید بنده هم تحت فشارم آقایانی که میفرمایند این کارها را باید دولت بکند راهنماییهایش را هم بفرمایید ما حرفی نداریم بنده چیزهایی را که تعهد کردهام میآورم آقایان هم در رأی دادن مختارند ولی نفرمایید که ما را در محظور میاندازید خوب بنده باید این تعهدات را بیاورم و تقدیم آقایان کنم و آقایان کنم رأی بدهند ولی بنده اطمینان دارم که خود جناب آقای رضائی هم رأی نخواهد داد. عرض کردم راجع به قرضه چون فرمودند و در دستور مجلس هم هست بنده به طور اختصار عرض میکنم که شقالقمر و شعبدهبازی در امود اقتصادی نمیشود کرد باید از یکی کم کرد به یکی اضافه کرد تا توازن برقرار شود (صحیح است) اینجا هم چهل پنجاه نفر طرح امضا کردند که یک دینار از درآمد نفت خرج بودجه نشود آقای رضائی پیشنهاد کردند و حتی جناب آقای جفرودی پایشان را هم بالا گذاشتند که شرکت ملی نفت یعنی چه این ۱۲ درصدد باید بگیرند همه را بدهند به سازمان برنامه (مهندس جفرودی- همچو حرفی نزدم باید مخارج و درآمد زیر کنترل مجلس باشد) (اردلان- آقا شما همه را تمرکز بدهید) نتیجه این است که دولت عجاله نه ارزی دارد نه ریالی دارد و اگر ارز داشت با حساب خودش تبدیل به ریال میکرد و البته مرحله اول عمران و تولید مملکت است و باید این کار را هم کرد این را که دادیم به سازمان برنامه و کمک آمریکا هم که قطع نشود چون مملکت ما درآمد دارد و به عقیده بنده شرط اول بقای یک مملکت این است که دستگاه حاکمه یک مملکت این است که دستگاه حاکمه یک مملکت خودشان باید فکرش را بکنند نه دیگران بنده اینجا را با فرمایش جنال آقای اردلان موافقت دارم که اگر بنده لیاقت ندارم باید این پست را ترک کنم و بروم و این مقام را تحویل دیگری بدهم و اگر بنده نباشم نمیگویم چنین و چنان خواهد شد خیلی اشخاص بهتر هستند که شاید گمنامند و ما نمیدانیم ولی اگر آمدند وضع بهتر میشود ولی مسلماً اشخاصی که امتحان دادهاند قادر نیستند دوباره برگردند و این وضع را اصلاح کنند (احسنت) (اردلان- شما خودتان هم از امتحان دادهها هستید) به هر حال بنده میخواهم این مطلب را خدمت آقایان عرض کنم که باید مطالعه کرد دقت باید کرد و بنده خیال میکنم که تمام این بحثها در مجلس ضرورت دارد که درد دولت را آقایان بدانند و سعی کنند که راه علاج را پیدا کنند و بنده امیدوارم که تمام این فرمایشات در بودجه سال ۱۳۳۴ ملحوظ بشود و البته بنده پیشبینی میکنم که این جراحی دردناک است و باید آقایان توجه بفرمایند که این مریضی را که میخواهیم عمل جراحی بکنیم و این دستگاه هست به ناله و ندبهاش تا حدودی که صحیح است ترتیب اثر ندهیم والا اگر فشار بخواهید بیاورید به آن کسی که میخواهید بیاورید به آن کسی که میخواهد این عمل جراحی را بکند که به عقیده بنده توأم با فحش و بدنامیاست توأم با حملات شدید است کاری از پیش نمیرود ولی اگر آقایان کمک بفرمایند بنده قول میدهم که قابل اصلاح است این لایحه در اختیار آقایان است گزارش کمیسیون بودجه هست و این حماسهسرایی را بنده نکردم امضای آقا مشایخی زیر آن است و آقایان اعضای کمیسیون هم توجه فرمودهاند و دقت فرمودهاند حال هم هر قدر از این بزنید و کم و کسر بکنید بنده عرض میکنم که نه تنها دولت مخالفتی ندارد بلکه استقبال هم میکند.
رئیس- آقای ارسلان خلعتبری-
ارسلان خلعتبری- این لایحه را آقایان توجه فرمودهاند که قسمتی که مربوط به اضافات و ترفیعات مستخدمین است فقط مال ۱۳۳۳ است و طبق لایحهای که جلوی آقایان است این تعهد شده قبلاً و این تعهدی است که دولت کرده است و حالا میخواهد آن تعهدی را که قبلاً دولت کرده است انجام بدهند و لایحه هم منحصر به اضافات و ترفیعات نیست یک مثل معرفی در زبان خودمان داریم و شیرینترین مثال است و میگویند شکم سیر از گرسنه خبر ندارد این لایحهای که اینجا خدمت آقایان تقدیم شده است قسمتی ممکن است شامل یک عدهای بشود که استحقاق نداشته باشند ولی قسمت عمده این لایحه در قسمت اضافات و ترفیعات شامل یک مشت مردم بیچارهای است که هیچ راه درآمد و معیشت دیگری غیر از حقوق ندارند (صحیح است) و شأن مجلس شورای ملی اقتضا میکند که تعهدی که دولت کرده است انجام بدهد (صحیح است) آقایان توجه بفرمایید بعضی از دول بزرگ در حینی که در جنگ بودند طرحهای اجتماعی تهیه کردند با اینکه اطمینانی به جنگ و به بعد از جنگ نداشتند که از آن جمله طرح معروف به بورنیج است که در انگلستان طرح شد (تجدد- در ۱۹۴۱ موقع جنگ) آقایان میدانند امروز مسئله حقوق کافی برای زندگی متناسب یا حداقل زندگی این یک فرمولی است که تمام دنیا اتخاذ کرده است شما یک مقدار مستخدمینی دارید که عده زیادی از این مستخدمین بلکه تمام این مستخدمین حقوقشان برای خرجشان مکفی نیست یک پیشخدمت و یک سرایدار بین ۹۰ و ۱۵۰ تومان حقوق میگیرد یک اتاق کرایه میکند به پنجاه تومان و یا ۵ نفر با صد تومان زندگی بکند این را نمیشود گفت نمیدهیم بنابراین به نظر بنده مناسب بودن حقوق با زندگی یکی از مسائلی است که نمیشود صرفنظر کرد (عبدالصاحب صفایی- ولی قربان همه مردم الان پیشخدمت شدهاند) اجازه بدهید آقایان نظری دارید بعداً اظهار کنید نظر موافق را استماع کنید بعد در رأی هم مختارید به این مسئله توجه بفرمایید تا قسمت دوم را عرض کنم قسمت اول این است که این یک امری است که تعهد شده است و بایستی نسبت به مستخدمین انجام شود دوم مطالبی هم که آقایان مخالفینی که میگویند این مطلب هم به جای خودش صحیح است اما نه اینکه موجب عدم تصویب این لایحه بشود به جای خودش چون صحیح است برای این است که مملکت و بودجه و اقتصاد مملکت را تابع وضع مستخدمین دولتی نمیشود کرد برای این باید یک فکر اساسی کرد عدهای از مستخدمین دولت زائد هستند کار نمیکنند و حقوق میگیرند (صحیح است) اما بیکار نمیشود کرد امروز در دنیا مردم حق کار دارند باید کار تهیه کرد آن وقت عذرشان را از دستگاه دولت خواست (صحیح است) اما نه این که در شرایط امروز اشخاصی که سالهای سال کار کردهاند و این مختصر کمکی است به زندگیشان بگوییم ما این لایحه را تصویب نمیکنیم ضمناً به آقای دارایی خواستم عرض کنم شما که وقت صرف کردید و قانون استخدام نوشتید قانون استخدام نوشتن چه ثمری دارد بروید یک فکری بکنید برای مستخدمین زائد این ده بیست هزار نفر مستخدم دولت که اضافی هستند یک فکری برای اینها بکنید شما کشت پنبه را اگر توسعه بدهید به دویست هزار تن برسانید میتوانید زندگی ۵۰ هزار نفر را تأمین کنید شما اگر بانک عمران و کشاورزی درست کنید بانک تولید و اعتبارات درست کنید کارخانههایی درست کنید که کنسرو و شیلات را خوب درست کنند از این کارها اگر بکنید میتوانید در ظرف یک سال دو سال مستخدمین فعلی دولت را از بودجه دولت بردارید بگذارید در مؤسساتی که تولیدی است و تجارتی است که هم از بودجه دولت حقوق نگیرند و هم بیکار نمانند اگر وضع ادارات را شما اصلاح کردید و کارهای تولیدی درست کردید آن وقت مستخدمین دیدند که استخدام صرف ندارد خودشان دست از این کار میکشند باید کاری بکنند که استخدام برای مستخدمین به دو بیکار و تنیل و بیکار صرف نکند یا این که در زمان شاه فقید مستخدمین دولت همه به شرکتهای دولتی هجوم آورند و یک بخشنامهای صادر شد که دیگر نپذیرد مستخدمین دولت را. عرض بنده این بود که به آقایان عرض کنم و از آقایان استدعا کنم که این دو مسئله را به همدیگر ربط بدهند
اولی را تصویب بفرمایید دومی را بخواهند از وزیر دارایی و از دولت اما بعد از این قضیه مخارج دیگری هست آن مخارج دیگر را هم بنده چند تایش را به طور اختصار یادداشت کردهام که در این موقع تذکرات خودم را بدهم یکی از آنها مسئله بعضی از مخارج ضروری است که دولت در اینجا آورده است ولی بعضی از اقلام ضروری را فراموش کردهاند آقایان ببینید این مخارجی که الان هست آقای وزیر دارایی در این موقع که هزارها جوان بیکار هستند شما چرا چهار دانشکده طب در چهار نقطه ایران تأسیس نمیکنید (صحیح است) که سالی سه هزار نفر جوان به جای این که بروند درس حقوق بخوانند بروند درس طب بخوانند و در آذربایجان و خراسان و فارس یک شعبهای هم در بندرعباس برای آقای ارباب در گیلان و مازندران دانشکده کشاورزی تأسیس کنید اینها راهم بیاورید جزء این اقلام با مردم عقب یک کارهای عملی و پراتیک بروند همهاش به دستگاه دولتی هجوم نیاوردند در اینجا آقای وزیر دارایی راجع به توتون و توتونکاران مبلغی قید کردهاند بعضی از ایالات ایران مثل آذربایجان و گیلان و کردستان همه اینها در امر توتون علاقمندند این مسئله توتون را شما اینجا آوردید ولی حساب صحیح بفرمایید الان موقع این حرفها است که ما اینجا بزنیم آقای دکتر امینی ما میخواهیم از شما وکلای مجلس از شما این کارها را میخواهند و بعد دیگر اگر از این اقلام آوردید تصویب نخواهند کرد شما جلوی کشت توتون را گرفتهاید چرا جلو سطح کشت توتون را میگیرید شما توتون را آقا اجازه بدهید شما توتون را در انحصار خودتان قرار دادهاید شما سالی ۱۶۰ میلیون تومان از این راه درآمد دارید آقا آن چیزی که به کشاورز میدهید ه اندازه یک بیستم دسترنجش نیست من در گیلان حساب کردم یک هکتار و نیم زمین توتونکاری ششصد تومان درآمد حداکثر به توتونکار میدهد و یک خانواده کشاورز با ششصد تومان نمیتواند زندگی کند در موقع مساعده دادن تأخیر میکنید و حتی پولش را وقتی باید بدهید میگویید نداریم کشاورز باید زحمت بکشد و دیگری استفاده بکند و چرا به یک ترتیبی نمیدهید که سطح زندگی کشاورز بالا برود که نیایند در ادارات دولتی مدتی سرگردان باشند اینها را یادداشت بفرمایید و انجام بدهید (افشارصادقی- برعکس پدر توتونکارها را در میآورند) مسئله دیگری که میخواهم بگویم آقای دکتر امینی حالا یک عدهای از آنها را از لحاظ اینکه ممکن است بفرمایید که این کارها این خرجها با درآمدهای ما مناسب نیست یعنی پول کم داریم توجه کنید با این مسئله مسائل را نمیشود آمد اینجا و گفت و یک جوری جواب داد و سنبل کرد آقا شما مسئولیت جمع درآمد مملکت و مخارج مملکت را دارید شما تأسیسات مرزبانی را برای جلوگیری از قاچاق هی زیاد میکنید چند میلیون تومان به آنها میدهید یک وقت این کار با گارد مسلح بود گارد مسلح را به هم زدید حالا میگویید با مرزبانی باشد مثل خیابانهای شهر تهران شده است که منزل بنده از موقعی که آمدهام در این منزل این خیابان چهار اسم عوض کرده است اولش خیابان پروینالدوله بود بعد شد خیابان ایرانشهر بعد شد خیابان دهخدا حالا هم شده خیابان اصفهان این چه خاصیتی دارد شما هی اسم عوض میکنید همه ما میدانیم که اگر مسئله قاچاق در مملکت حل شود خیلی چیزها اصلاح میشود و بزرگترین راهحلش آباد کردن قسمت جنوب ایران است قسمت سواحل و کرانه است باید توجه کنید که اصل موضوع قاچاق از بین برود و الّا چهل میلیون ریال بدهید به مرزبانی یا به گارد دردی دوا نمیکند آقای وزیر دارایی یکی از مراکز قاچاق در زیر سر خود جنابعالی است و این اداره گمرک است از سالها به این طرف مربوط به حالا نیست ده سال پیش هم اینطور بوده پنج سال پیش هم همینطور بوده دو سال پیش هم همینطور بوده شما اگر توجهتان را معطوف به اداره گمرک کنید و در آنجا یک اصلاح اساسی و اداری بکنید و نگذارید از خود گمرک قاچاق بشود به شما من قول میدهم شما سالی سیصد میلیون تومان درآمد اضافه داشته باشید تجار به من میگویند که هستند عدهای از خود ما یعنی از خود واردکنندگان جنس (خودشان یکدیگر را لو میدهند) میگویند که پارچه میآوریم از گمرک رد میکنیم و تویش ابریشم است و کیلویی ۱۴۰ ریال که باید حق گمرک بدهیم کیلویی سه تومان و نیم میدهیم این اجناس قاچاق که در ایران زیاد است این برای این است که گمرک شما خراب است حالا شما زینتش بدهید این چه ثمری دارد؟ این حرفهایی را که ما میزنیم باید بروید عمل بکنید اگر عمل بکنید ما هرگز محتاج به قرض نمیشویم بالاخره باید جلوی قرض را گرفت اداره گمرک یکی از شریانهای مالی مملکت است بیشتر ممالک دنیا از عواید گمرک خرج مملکت را تأمین میکنند شما یک دقتی بکنید در گمرک یک تجدید نظری بکنید اشخاصی که در آنجا سوابقی دارند میگویند ارزیابها در آنجا تقلب میکنند هیچ کنترلی در آنجا نیست که اجناس صحیح تقویم بشود تقویمهای غلطی میکنند بنده که در گمرک نیستم با نهایت اخلاص عرض میکنم عدهای از تجار میآیند این مطالب را میگویند در صورتی که شاید خود اینها هم از اشخاصی هستند که از مرتکبین اینگونه تقلبات هستند منتهی وقتی که به بنده گفته شد بنده در این قسمت امانتداری نمیکنم و میآیم اینجا به عرض شما میرسانم بعد از مسئله گمرک شما دو چیز دیگر اینجا ذکر کردهاید یکی اضافهخرج برای شهربانی است یکی برای ژاندارمری بنده تصدیق میکنم که برای شهربانی اضافه خرج لازم است حقوق پاسبان خیلی کم است (بعضی از نمایندگان- بسیار کم است) شهربانی وسایل شهربانی امروز باید مثل تمام شهربانیها ممالک دیگر باشد و الّا امنیت ما حفظ نخواهد شد ولی آقای وزیر دارایی به آقای وزیر کشور به آقای نخستوزیر و همکارانتان بگویید ما این را اضافه میکنیم اما شما هم آیا به وظایفتان عمل خواهید کرد یا نه؟ شما هم از خانههای مردم مراقبت خواهید کرد؟ شما هم مراقبت در امر اتوبوسرانی خواهید کرد؟ شما هم در مقابل متعهد بشوید بیایید اینجا بگویید که من عهدهدار میشوم که ترتیب کار شهربانی عوض بشود ترتیب کار این کلانتریها عوض بشود ما که با آنها بد نیستیم با این رؤسای ادارات رفیق هستیم من با رئیس شهربانی رفیقم او را خیلی دوستش دارم اما انجام وظیفه ازش میخواهم باید وضع شهربانی بهتر بشود مردم باید راضی بشوند شماها نوکر مردمید شما عنوانی بیش از نوکری مردم ندارید باید مردم از شما راضی باشند مردم را راضی کنید آقای وزیردارایی این مسائلی است که قطع دارم همه آقایان میخواهند (صحیح است) و مسئله دیگر مسئله ژاندارمری است ژاندارمری برای مملکت لازم است باید به او وسایل داد اما یک وسایلی ندهید که با همان وسایل بیشتر بلای جان مردم بشوند چون وسیله بیشتر دارند بیشتر بلای جان مردم بشوند حالا رئیس ژاندارمری بسیار مردم خوب بسیار مردم شایسته همه هم میگویند اما چه فایده دارد جنابعالی هم بسیار خوب بسیار شایسته آدم خوب تنها کافی نیست شما برلیان نیستید که شما را پشت جعبه آئینه بگذاریم تماشا بکنیم تشکیلات ژاندارمری و گمرک را بایستی درست بکنید باید با دنیا جلو بروید والله به خدا در گیلان و مازندران مردم از ترس دزد آرامش ندارند کشاورزها از ترس گاو دزدها اکثرا گاو را میآورند به پای خودشان میبندند و میبرند توی اتاق خودشان میخوابند (اکبر- باز هم گاو آنها را میبرند خودشان هم میبرند) آخر ژاندارمری برای جلوگیری از وقایع است وزارت بهداری برای جلوگیری از مرض است وقتی مرش آمد شما چطور جلوگیری میکنید؟ الان ده ماه است ما وکیل این دوره شدهایم در وضع ژاندارمری در ولایات هیچ تفاوتی پیدا نشده (صحیح است) من خدا شاهد است به بینهایت خجالت میکشم که در بعضی از جاهای حوزه انتخابیهام بروم برای اینکه سرقت و ناامنی و شرارت مردم را به ستوه آورده (پورسرتیپ- باید اجازه بدهند به مرکز) این دزدیها این مفاسد سرش به مرکز بند است رئیس اداره خوب و پاک باشد زیر دستش خراب است زیر دستش خوب باشد بعدیش خراب است اساس تشکیلات خراب است اساس کار را درست کنید این کارها را اصلاح کنید و الّا آن دولت سابق دو سال وقتش را صرف قانون نوشتن نمود حالا شما هم دارید همان عمل را تکرار میکنید شما قانون استخدام برای چه مینویسید؟ یک کاری بکنید که طرز عمل مستخدم تغییر بکند قانون استخدام سوییس را بیاورید چه ثمری دارد تازه یک قانون استخدام مینویسید و مینویسید که اداره کل استخدام یکی از دوایر تابعه نخستوزیری چه مربوط است؟ خودتان را چرا توی دردسر میاندازید باز میگویید که اداره عبارت است از مدیرکل رئیس اداره و معاون اداره و مدیر اداره و فلان، آقا این سیستم پوسیده صد سال پیش را بیندازید دور اداره امروز در دنیا عبارت است از یک رئیسی که یک نفری نشسته است توی یک اتاقی کسی که به او مراجعه میکند میگوید چه فرمایشی دارید؟ یک بایگان دارد، یک ماشیننویس دارد وقت میشود خودش ماشین میکند خودش امضا میکند میدهد به دست شما به این سیستم کار میکند مردم را از این سیستم کاغذبازی نجات بدهید قانون تقسیمات کشوری مینویسید اصولاً شما قانون تقسیمات کشوری برای کی مینویسید؟ حالا آمدیم شهسوار جزو گیلان بود یا جزو مازندران بندرعباس جزء کرمان بود یا جزء فارس چه تأثیری دارد مردم که گرفتار هستند بیچاره هستند مردمی که گرسنه هستند کشاورزانی که وسیله کار ندارند تمام درآمد خود را به سلف میفروشند حالا هی بنویسید که اینها جزو آن استان یا این استان هستند چرا وقت تلف میکنید؟ مگر رضا شاه با ده استان کار نتوانست بکند خوب حال شما بکنید ۱۲ استان ناصرالدین شاه ۴ استان داشت مملکت را مطابق سیستم خودش اداره میکرد مظفرالدین شاه جد بزرگوار شما بیچاره نمیتوانست اداره کند (خنده نمایندگان) بنابراین میخواهم بگویم شما قانون استخدام را به مجلس میآورید سه ماه وقت مجلس را میگیرید ولی نتیجهای به حال مردم ندارد یک ماده؛ دارید بیاورید برای بانک کشاورزی که به تمام کشاورزان وام بدهند (صحیح است) کار مستخدمین دولت را با مراقبت و با کنترل عوض بکنید آخر این که طرز کار نشد بروید روی این فکر کنید که چکار باید بکنید که طرز کار این ادارات عوض بشود شما یک وضع اتوبوسرانی را شش ماه است نتوانستهاید اصلاح کنید آن وقت میروند دولت را وادار میکنند زغال وارد کند آخر به دولت چه مربوط است به شما چه مربوط است که زغال وارد کنید؟ بنده از
شما میخواهم که این مطالب را در هیئت دولت مطرح کنید ولی میدانم که نخواهید کرد و یادتان میرود آقایان خیال میکنند که اینهایی که ما میگوییم شعر است ولی شعر نیست میخواهم، یک مرتبه دو مرتبه میخواهیم و بعد تکلیف دیگری داریم ما امروز آقا در مقابل مملکت خودمان مسئولیتی داریم یک فرصتی است که دنیا پیش آورده از این فرصت باید مجلس ایران دولت ایران و مردم ایران به نفع مملکت استفاده کنند اگر این فرصت از دست در رفت آنوقت شما به دست معاندین و اخلالگرها سند میدهید که باید این تشکیلات ساقط شود جمع بشوید همت کنید کار بکنید فکرتان را عوض کنید مغزتان را عوض بکنید (صحیح است) بله مغز خراب است (خنده نمایندگان) که اینجور شده حالا برگردیم باصل موضوع این تفاوت حقوق برای مستخدمین دولت همه این اول یا آخرش بیست میلیون تومان است (داراب- آقا شما مخالفید یا موافق) بنده موافق هستم عرض میکنم که شما اگر وظایفتان را صحیح انجام ندهید از اداره مالیات از اداره گمرک از چیزهای دیگر نتوانید نتیجه صحیح بگیرید برای چه این خرجها بشود؟ این آقای نراقی را دیدم یک چیزی یادم آمد در شهر همدان از شخص موثقی هم شنیدم یکی از دروازههایش روزی نود تومان درآمد داشت آقای رضای نراقی برادر این آقای نراقی به اعضا انجمن شهر گفتند که میرویم در دروازه امشب میخوابیم ببینیم این دروازه چقدر درآمد دارد رفتند آنجا خوابیدند و دو هزار تومان درآمد داشت تفاوتش ۹۰ تومان با دو هزار تومان بود آقای دکتر امینی اگر شما ماهی دو مرتبه بروید گمرک وکلا را تقاضا کنید که بیایند بروند رسیدگی بکنید نتیجه دارد کنترلتان باید صحیح باشد دراین مملکت اگر کمترل صحیح بود پاسبان و ژاندارم و بالاتر از اینها همه اینها انجام وظیفه میکنند شیستم اداریتان را باید ببرید روی کنترل به جای اینکه قانون بنویسید اینکه کارمند را عوض نمیکند او را باید از طریق دیگر عوض کرد مستخدمیکه نان ندارد ناچار است از لحاظ سد جا دزدی بکند مستخدمی که با ماهی صد تومان باید زندگی بکند هی صد تا ماده قانون به دستش بدهید اینکه عوض نمیشود او را باید به طریق دیگر عوض کرد (نراقی- باید مستخدم حقوقش مکفی باشد) ببینید در آلمان چه میکنند کاری را که یک مستخدم در آمریکا و آلمان میکند در ایران پنجاه نفر هم نمیکنند شما وقتتان بیشتر صرف تلفن جواب دادن میشود یا مراجعات دیگر که وقت تلف کردن است شما یک هفته دور هم بیشینید ببینید این حرفهایی که بنده میزنم و آقایان هم قبول میکنند صحیح است یا غلط است (صحیح است) اگر صحیح است برود عوض اینکه هی این قوانین را عوض بکنید فکر چارهای بکنید آقایان این فرصت از دست ما میرود و زمان دیگری برنمیگردد هر چقدر شما جلو بروید نمیتوانید جای آن را که گذشته است جبران کنید در دوره مصدق هر وزیری هر روز میآمد میگفت قانون تهیه کردهام هر جا که گیر میکرد یک ماده قانون درست میکردند شما هر جا گیر میکنید نباید یک ماده قانون درست بکنید کار با قانون فرق دارد کار را باید انجام داد قانون که فایده ندارد شما هزار قانون بنویسید وقتی درست عمل نشود چه فایده دارد؟ بنابراین من تقاضا میکنم که احتیاجات مردم را در نظر بگیرید با ایجاد امنیت درآمد را حفظ کنید بروید و برای توتونکاران برای کشاورزان قانون بیاورید همین مجلس ۲۴ ساعت اینجا مینشیند تصویب میکند قانون برای کشاورزان بیاورید برای بانک کشاورزی قانون بیاورید بنده این عرایضی که عرض کردم برای موافقت با این لایحه و شأن آقایان این است که این اضافات مستخدمین را تصویب بفرمایند.
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی (دکتر امینی)- بنده فکر کردم اگر به فرمایشات جناب آقای ارسلان خلعتبری که بسیار موجه و مدلل بود جوابی عرض نکنم یک مقدار سوءتفاهماتی باقی میماند این است که بنده خواستم توضیحی عرض بکنم یکی راجع به قانون استخدام که آقا فرمودند که قانون استخدام میخواهیم چه کنیم اگر آن قانون استخدام اولیه جای خودش بود شاید یک قسمت از این بدبختیهای فعلی در دستگاه دولت به وجود نمیآمد بنا براین بنده خیال میکنم که اول باید دید علت فساد و بدبختی مستخدم چیست بنده خیال میکنم که اگر مستخدم وضعش ثابت باشد قانون درباره ترفیعش خیال میکنم که شاید پنجاه درصد این فساد را بشود جلوگیری کرد آقای خلعتبری بهتر از بنده متوجه هستند که یک قسمت عمده عدم رضایت مردم از ما روی تبعیض است اگر تبعیض نشود و اشخاص بدانند که حقشان داده میشود و تبعیض نمیشود بنده خیال میکنم که شاید ما بتوانیم پنجاه درصد از عدم رضایتها را رفع بکنیم (دکتر جزایری- تبعیض را کی میکند؟ مسئول این تبعیضها کیست؟) آقای خلعتبری فرمودند که اول باید ما فکرمان را عوض کنیم و بعد مغزمان را بنده حالا از فکر شروع میکنم تا به مغز برسم بنده عرض میکنم که اگر بنا باشد که مستخدم یک استاتوی ثابت داشته باشد بداند که در سر موقع اگر لیاقت داشت اگر شایستگی داشت و هر آن پشتش را تغییر نمیدهند اگر بداند که بالاخره این مقامی که احراز کرده در اثر حسن خدمت در اثر فعالیت و درستی این مقام را احراز کرده و این مقام ارزش دارد شما اطمینان داشته باشید که خیلی از این فسادها از بین میرود الان یک مقداری از این بسادها در اثر عدم رضایت این کارمندان است شما به تمام این ادارات سرکشی بفرمایید این عدم رضایت را میبینید بنده یک روز اینجا عرض کردم که یکی از آمریکاییها رفته بود مالیات بر درآمد را مطالعه کرده بود و گزارش داده بود در مقدمه این گزارش نوشته بود که آن طوری که من استنباط کردم تمام این آقایان در این اداره خوشنشین هستند هر کسی چند ماهی میآید مینشیند و میرود و اگر کسی بیش از یک سال در این دستگاه مانده باشد غیر از ثباط و ضباط کس دیگری نیست. بنابراین چون ما الان مواجه با یک خلایی هستیم از نقطهنظر استخدام تصمیم گرفتهایم که یک قانون استخدام جامعی بنویسیم که روی آن عمل بکنیم (دکتر جزایری- کی عمل بکند؟) اول باید باشد تا بعد عمل میکنیم اما راجع به اداره کارگزینی کل که فرمودند جناب آقای خلعتبری که این وابسته به دفتر نخستوزیری میباشد یک لایحه است که مدتی است کیف آقای انتظام وزیرخارجه هست مدتها است نشستهایم مطالعه کردهایم که یک تشکیلاتی که در فرانسه هست (چند نفر از نمایندگان- عجب تشکیلاتی؟ تقلید از فرانسه که فایده ندارد) بنده پس گرفتم (دکتر جزایری- اصل موضوع را هم پس بگیرید) وزارت فرهنگ میگوید ما معلم میخواهیم معلم برای کلاسهای ابتدایی نداریم یا فلان وزارتخانه محتاج به ماشیننویس است محتاج به مستخدم جزء است مکرر اتفاق میافتد که وزارت دارایی موافقت کرده روی پیشنهاد یک وزارتخانهای که ماشیننویس من لازم دارم و میخواهم استخدام بکنم چون فنی بود ما موافقت کردهایم و بعد معلوم شده است این ماشیننویس را که استخدام کردهاند اصلاً دست راستش چلاق بوده است (خنده نمایندگان) برای آن که ما بتوانیم این را متمرکز بکنیم بگوییم آقا اگر دستگاهی چند تا ماشیننویس میخواهد در یک مرکزی بیایند اینها را امتحان بکنند بگویند این چند نفری که درجه اول شدهاند اینها را ما معرفی میکنیم به وزارتخانههای مختلف و بگوییم که اینها امتحان شده هستند از اینها استخدام بکنید نه این که یکی که چلاق است ماشین نویس شود یا یکی که نمیتواند بنویسد به عنوان تندنویس استخدام کنند و کارگزینی کل کارمند به درجات مختلف و طبقات مختلف را معرفی کند حالا گفتهاند که اینها در اختیار وزارت کار باشند وزارت کار کاری به کارمند ندارد آنجا مرکز کارگر است شاید مستخدمین به خیلی از آقایان شکایت کرده باشند یک کارمند حسابی را میگوییم وابسته به وزارت کار این را کارمند برای خودش وهن میداند به هر صورت این را بنده میخواستم خدمت آقایان عرض کنم که اصولاً این بدون شرط نباید باشد باید تحت یک شرایط و یک قواعدی باشد با یک مسابقه و یک کنکور وارد بشوند تا از استخدام یک مستخدمی که صلاحیت ندارد از نظر علم و معلومات جلوگیری شده باشد از این جهت به نظر بنده تمرکز کارگزینی ضرری ندارد ولی آقا میفرمایند که هر چه قانون تصویب میشود چون بهش عمل نمیشود ضرورت ندارد و حالا اگر ما قانون را تصویب کردیم و عمل نکردیم آن وقت وسایل در دست مجلس هست که باز خواست کند. اما راجع به ایجاد دانشکده طب در نقاط مختلف کشور الان دو دانشکده طب هست یکی در اصفهان یکی در تبریز (مهندس اردبیلی- معلم ندارد) اینها معلم ندارند دانشکده ایجاد کردن در حالی که معلم و وسیله نداشته باشد صحیح نیست (بعضی از نمایندگان- استخدام بکنید آقا) حالا که بنده در سهم خودم کمک کردم تلگراف کردم که این آلمانیها را که استخدام کردهاید علیالحساب پولشان را بدهید تا اینکه لایحه از مجلس بگذرد ولی بنده برای دانشکده فنی و طب عقیده دارم که اول باید وسایل را فراهم کرد بعد آنها را تأسیس کرد و در این قسمت بنده هیچ اشکالی نمیبینم دو مطلب فرمودند یکی راجع به گمرک یکی راجع به دخانیات که چرا ما آمدیم و مرزبانی درست کردیم و بودجه را از گمرک گرفتیم دادیم به مرزبانی این کار آقای خلعتبری یک تاریخچه خیلی مفصلی دارد وقتی در زمان مرحوم رضا شاه بنده معاون گمرک بودم آمدند یک گارد مسلح گمرک درست کردند هر چه افسر وامانده بود هر چه افسر ناصالح بود دادند به گمرک و هر جا هر اتفاقی افتاد شتر را در خانه گمرک خوانیدند و گفتند که کار کار گمرک است بنده خودم وقتی معاون گمرک بودم گفتم که آقا چند تا افسر حسابی به ما بدهید که اقلاً اشخاص پاکی باشند بالاخره در این تحولات اخیر که به عرض آقایان رسیده تقریباً یک عدهای از مأمورین گمرک را با غل و زنجیر از خرمشهر آوردند به تهران و بعد هم گفتند آقا اگر یک چند نفر از اینها را بکشید و حبس کنید قاچاق ریشهکن میشود برای اینکه مرکز قاچاق مأمورین گمرکند در صورتی که معلوم شد علت آن نبوده اگر یک قدری دقت بفرمایید معلوم میشود چرا قاچاق میشود؟ باید آن جنس مورد قاچاق برای قاچاقچی صرف بکند (صحیح است) فقط تفاوت قیمت است که اشخاص را ترغیب و تحریض میکند که بروند قاچاق بکنند و الّا اگر یک جنسی در بازار به قیمت عادلانه باشد اشخاص مرض ندارند که بروند قاچاق بکنند باید دید که آن اجناس که قاچاق
میآورند چه اجناسی هستند اجناس ممنوعه حالا یا ورق بازی است یا فرض بفرمایید حریر است یا جنسی است که عوارض آن فوقالعاده سنگین است علیایحال بنده کار ندارم همان تاجر هم که به عرض آقا رسانده که در گمرک عملیاتی میشود وقتی که قاچاق صرف کرد یک در هزار کادر گمرک مرزبان و تاجر و غیره اینها عادت میکنند و برایشان قاچاق یک اعاشهای میشود در وهله اول به عقیده بنده که این کار را هم در زمان مرحوم داور کردیم و نتیجه مثبت گرفتیم باید کاری کرد که مال قاچاق صرف نکند به نظر بنده اگر در موقع خودش ما محصولات داخلی را روی حمایت قطعی ببریم یا روی حمایت گمرکی ببریم و از این ممنوع کردن اجناس در سهمیه خودداری بکنیم یک قسمت عمده از این کارها از بین میرود فرض بفرمایید فلان جنسی که در داخله مملکت به مقدار کافی تولید نمیشود و باید یک مقداری از خارج به مملکت بیاید این را گمرک زیاد ازش نگیریم و یا فلان مال ممنوعی که متأسفانه انسان حریصی علی ما منع این را بیاورند و گمرک زیادی ازش بگیرند و در دسترس باشد و آن کسی که میخواهد آن را مصرف کند به قیمت گران بخرد چنانچه الان راجع به سیگار خارجی بنده دارم مطالعه میکنم چون الان یک عده شاید از خود آقایان از اشخاص متشخص توی خیابان اسلامبول سیگار خارجی را از قاچاقچی میخرند مصرف میکنند و مادامی که این مصرفکننده هست آن قاچاقچی میآورد و با هیچ توپ و تفنگی هم نمیشود جلویش را گرفت بنابراین این کار را داریم میکنیم و مشغول مطالعه هم هستیم جناب آقای خرازی توجه بفرمایید آن کسی که سیگار کامل را سه تومان میخرد در صورتی که ۵ قران با قاچاق وارد کند بنده آن را بیاورم ۲۵ قران بفروشم آن آقا سه تومان نمیخرد و نمیکشد و دو تومان هم گیر ما میآید عرض کنم که بعد از اینکه این مأمورین گمرک را آوردند چندین دستگاه بازرسی در گمرک مشغول عمل شد بنده هم سکوت مطلق اختیار کردم که آقایان بدون رادع و مانع کار خودشان را بکنند مأمورین نخستوزیری بازرسی کل کشور و بازرسی وزارت دارایی شاید در حدود ۱۲ نفر اینها جمع شوند و این پروندهها را دیدند تقریباً در حدود ۱۵۰ نفر صورت دادند از تهران و شهرستانها که اینها را همه را عذرشان را بخواهید و الان هم هستند شاید هم یک عدهای هستند که از مأمورین خوب گمرک باشند بنده اینها را گفتم که در اختیار کار گزینی بگذارند (خرازی- الان که قاچاق جنوب زیادتر شده است) اجازه بفرمایید بعد هم گفتند مادام که مرزبانی زیر نظر گمرک است وضع همین طور است گفتیم که این کار قاچاق را هم به مرزبانی بدهید و یک نوار مرزی هم درست کنید و با ما کاری نداشته باشید مالی که آقای خلعتبری میآید در گمرک و با نظر مأمور گمرک خارج میشود مال قاچاق نیست ممکن است تقلب تویش باشد (خرازی- ابریشمی را جای نخی رد بکنند) تقلب چه قدر میشود هزار تن که نمیشود آن مالی که وارد میشود بایستی که به دست مأمورین مسلح وارد بشود بنده به کسی نمیخواهم جسارت بکنم نمیتواند فلان کشتی بیاید در فلان بندر پهلو بگیرد که ژاندارمری و مرزبانی هستند بگویند که ما اطلاع نداشتهایم فقط آن مأمور یا رئیس گمرک دخالت داشته این نمیتواند اولاً صدی صدش را بخورد و مجالست و اگر هم بخواهند بخورند باید با هم بخورند و به این بدبخت مأمور بنده یک سهم خیلی قلیلی میرسد (عبدالصاحب صفایی- از آن به تهران هم میرسیم) علیایحال بنده میخواهم عرض کنم که بدون این که بنده بخواهم دستگاه خودم را تبرئه بکنم اول باید عمل قاچاق را جلو گرفت و آن را ار بین برد در مرحله دوم باید مأمورین صالح را گذاشت شما ملاحظه بفرمایید در تمام این مدت اگر یک مأموری را گرفتند و بردند گفتند آقا ما آمدیم ترا مسئول تشخیص دادیم باید مسئولیت و تقصیر او را معلوم کنند ولی بعد از چهل یا پنجاه روز دیگر او را ول میکنند و معلوم نیست تقصیرش چه بوده بنده اگر میخواهم اسم ببرم نظر حمله به کسی ندارم ولی هنجنی و خواجهای رئیس و معاون غله را گرفتند بردن حبس کردند (چند نفر از نمایندگان- بسیار مأمورین خوبی بودند) این دو نفر مأمور عالیرتبه را حبس کردند بعد بهشان گفتند تشریف ببرید حالا بنده از آقایان سؤال میکنم که این مأمورین هر قدر مأمور درست و وظیفهشناسی باشند اینها آیا دیگر دل به کار خواهند داد (بعضی از نمایندگان- دزد میشوند) بنابراین که بنده عرض میکنم تا وقتی که استاتوی مأمورین ثابت نباشد تا وقتی که یک مرجع معینی به خبط و خطای مأمور رسیدگی نکند به هیچوجه منالوجوه اعتمادی به صحت عمل مأمورین دولت نمیشود کرد. اما راجع به دخانیات چون فرمایشات جنابعالی مربوط به گیلان و مازندران بود رفقای گیلانی بنده مطلع هستند که با تمام سختی که در خزانه دولت داشتیم سعی کردیم مطالبات را بپردازیم و اما چرا کشت محصول را بیست درصد کم کردیم برای اینکه محصولی که ما به دست میآوریم اگر انبار و وسیله نگهداشتن نداشته باشیم فاسد میشود از بین میرود هم ما متضرر میشویم و بالاخره مورد استفاده واقع نمیشود بایستی این محصول را به تدریج بالا برد که علاوه بر اینکه مصرف را تأمین میکند شاید یک مقدار هم ذخیره داشته باشیم الان یک برنامه وسیعی برای ساختن انبار داریم که یک قسمتی ار آن تهران است و یک قسمت در مراکز تولید در شهرستانهاست یکی مال خود رشت است (مهندس جفرودی- زمینش را هنوز نخریدهاید) آقای جفرودی بنده وقتی که آمدم اختلاف ما بین مقاطعهکار و دولت بود زمینش را خریدهایم پی آن را هم که ریختهاند توجه بفرمایید به هر حال بنده خودم شخصاً معتقدم آقای خلعتبری اگر بنا باشد که اقتصاد این مملکت که اساس و مبنایش کشاورزی است اصلاح نشود کار این مملکت درست نخواهد شد (احسنت) بنابراین بنده اگر راجع به بارز در گذشته پافشاری کردم و در آینده هم پافشاری میکنم برای این است که اگر صادرات مملکت تشویق نشود و تولید مملکت اضافه نشود این اقتصاد به جایی نمیرسد (صحیح است) حساب بفرمایید اگر بنا شد یک روزی به جهاتی نفط این مملکت خشک شد و از بین رفت کما اینکه دیدیم که سه سال دچار بحران شد تمام اقتصاد این مملکت فلج میشود اتفاقاً در یک جزوهای که از طرف حزب ایران فرستاده بودند بعد از تعارفات راجع به مقایسه صادرات در کابینه سابق و حالا بعد از تذکراتی که داده بود نوشته بود که در کابینه سابق صادرات فلان قدر بود بعد در اثر تنزل ارز صادرات آمد پایین این تئوری فی حد ذاته درست است تا وقتی که ما مشوقی پیدا نکردهایم برای صادرات که قائممقام نرخ ارز بشود باید راجع به نرخ فوقالعاده توجه کرد که باعث کم شدن صادرات نشود این را بنده عرض میکنم که ذهن آقایان متوجه باشد اگر حساب بفرمایند یک میلیون نفر حداکثر حقوقبگیر در این مملکت هست که تمام اضافه شدن هزینه زندگی تحمیل به این یک میلیون نفر میشود ولی در مقابل این یک میلیون نفر ۱۹ میلیون نفر دیگر هست در این مملکت که اینها یا تولید کننده هستند یا فاصل بین تولید کننده و مصرف کننده بخصوص تولید کننده را باید در نظر بگیرید علت توسعه کشت پنبه در شمال چه بوده است علتش این بوده است که وقتی در سابق پنبه را صادر میکردند یک دلارش ده تومان دست میگرفت آن کسی که پنبه را اینجا میفروشد توجه به ریالش دارد امروز تمام نرخ اجناس در دنیا تنزل کرده جنگ کره خاتمه یافته و یک افزایش بینالمللی هم پیدا شده و اجناس ایران متأسفانه از نقطهنظر نا مرغوب بودن در وضع عادی با دیگران نمیتواند رقابت بکند و حتماً تشویق لازم دارند و این (چون آقای خرازی دارند. به بنده نگاه میکنند) تشویق صادرات فقط عرض نیست یک قسمت هم تناسب هزینه تولید است با قیمت فروش یک عاملش هم موضوع حاصل فروش آن جنس است که ببینیم دست تولیدکننده چه میرسد راجع به زارع و هزینه زندگی استدلال میکنند که اگر هزینه زندگی بالا برود همان زارع هم متضرر میشود در هزینه زندگی همه اقلام که مؤثر نیست خود آقای خرازی بهتر میدانند که در همه جای دنیا بسته به نوع زندگی افراد یک اقلامی را در نظر میگیرند حالا اگر زندگی زندگی نسبة مرفهی باشد ۲۵ قلم در نظر میگیرند ولی در مملکت ما از پنج یا شش قلم تجاوز نمیکند یکی نان است یکی گوشت است یکی قند و شکر است یکی چای است قماش است و دارو این شش تا جنس هست (داراب- مسکن) زارع که در ده زندگی میکند و خرج مسکن ندارد این اجناسی است که در مصرف طبقات مهم این کشور تأثیر دارد آنچه که مربوط به نان است این تولید داخلی است یکی راجع به گوشت است آن هم عرض کردم که گرانی گوشت چند علت دارد (دکتر جزایری- مهمترین علت آن است دخالت شهرداری است) این فقط برای این بود که چون راجع به هزینه زندگی زیاد صحبت میشود بنده خواستم که نیک تابلوی خدمت آقایان تقدیم بکنم که یک توجهی بفرمایند یکی هم موضوع قند و شکر است که به تصدیق آقایان الان قند و شکر از سبزه ملایری و کشمش ارزانتر است (اکبر و محمودی برنج با بفرمایید) در تهران بیشتر برنج صدری میخورند برنج صادراتی نیست یکی از قماش است و چای این را جناب آقای دکتر جزایری توجه بفرمایید که یک قسمت عمده تجملات داخلی موجب افزایش هزینه زندگی است (دکتر جزایری- قبول داریم) و در تهران به خصوص این را بنده حاضرم خدمت آقایان ثابت کنم که یک قسمت عملیاتی که دستگاههای مختلف میکنند در زندگی مردم تأثیر دارد و آن را بالا میرود یک روز پا میشوید میبینید فلان عوارض را به فلان چیز بستهاند عوارض در و پنجره وضع کردند روز دیگر یک دستگاه دیگری یک عوارض دیگری معین کرده منظور بنده این بود که آقایان از این اشتباه بیرون بیایند که نرخ ارز عامل صدی صد یا ۵۰ درصد نیست یک پورسانتاژی البته تأثیر دارد ولی در زندگی ما یک پورسانتاژ فوقالعاده قلیل. به هر حال راجع به خرید توتون و درجهبندی جناب آقای خلعتبری یک قسمت اینکه سوءاستفاده میشود آن مورد توجه قرار گرفت و بنده یک نکتهای را که میخواهم توجه بفرمایید این است که هر کس مالی دارد سعی میکند که آنرا به قیمت خوب به فروشد بالاخره امری طبیعی است وقتی
بنا شد که جنسی درجات یک و دو و سه و مرغوب و نامرغوب داشته باشد خیلی از زارعین هستند که بالاخره امام جعفرصادق که نیستند اینها سعی میکنند که نامرغوب را بیاورند و به جای جنس مرغوب به فروشد (محمودی- هیچ همچو چیزی نیست) بنده عرض میکنم که بشر آقا حریص است بشر سعی میکند که حداکثر استفاده را بکند. بنابر این بنده خلاصه میکنم عرایضم راجع به توتون و طبقهبندی آن گفتهام که یک کمیسیونی تشکیل بشود که یکی دو نفر این کار را نکنند و هم گفتگو بین فروشنده و خریدار باقی نماند از آقایان تقاضا میکنم که همانطوری که جانب زارع را میگیرند یک قدری هم جانب خزانه دولت را بگیرند بنده امیدوارم که رفع شکایت آقایان بشود ما که به طبقیه خواهی ضعف نمیدهیم تحمیل کنیم آقایان تشریف بیاورند نظرشان را بفرمایند البته نظر آقایان را اجرای میکنیم به شرط اینکه این نظر نظر عادلانهای باشد
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- یک پیشنهاد سکوت و دو پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده میماند برای جلسه آینده فعلاً جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه
(مجلس پنجاه دقیقه بعد از ظهر ختم میشد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت