تفاوت میان نسخههای «ربودن رییس اتحادیه کارفرمایان آلمان غربی از سوی تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ همدستان کنفدراسیون دانشجویان ۱۵ شهریور ۲۵۳۶ شاهنشاهی»
(←چگونگی همکاری میان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فراکسیون ارتش سرخ: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
(←چگونگی همکاری میان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فراکسیون ارتش سرخ: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
هم چنین یک زن هلندی به نام لودوینا یانسن <ref>Luduina Janssen</ref> که از سوی ماموران اسراییلی دستگیر شده بود، تعریف کرد چگونه همکاری میان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور با تروریسم بین المللی انجام میشد. یانسن گفت که دانشجویان کنفدراسیون به سفارتها و کنسولگریهای شاهنشاهی ایران حمله میبردند تا به پاسپورتهای سفید دست یابند. این پاسپورتهای ایرانی به یاری سازمان تروریستی آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات به یمن جنوبی برده میشد. در جنوب یمن کمپهای آموزش تروریستی وجود دارد که تروریستها پس از دیدن دورههای گوناگون ترور و آدمکشی با نامهای جدید و پاسپورتهای جدید وارد میدان میشدند. | هم چنین یک زن هلندی به نام لودوینا یانسن <ref>Luduina Janssen</ref> که از سوی ماموران اسراییلی دستگیر شده بود، تعریف کرد چگونه همکاری میان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور با تروریسم بین المللی انجام میشد. یانسن گفت که دانشجویان کنفدراسیون به سفارتها و کنسولگریهای شاهنشاهی ایران حمله میبردند تا به پاسپورتهای سفید دست یابند. این پاسپورتهای ایرانی به یاری سازمان تروریستی آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات به یمن جنوبی برده میشد. در جنوب یمن کمپهای آموزش تروریستی وجود دارد که تروریستها پس از دیدن دورههای گوناگون ترور و آدمکشی با نامهای جدید و پاسپورتهای جدید وارد میدان میشدند. | ||
+ | |||
+ | این شبکههای تروریستی که کنفدراسیون دانشجویان ایرانی علیه حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران بر پا داشتند، پس از انقلاب اسلامی، زیر کنترل خمینی و پاسداران و دیگر همدستانش درآمد و گسترده تر شد. اکنون میتواند دریافت چرا حوتیهای یمن از سوی رژیم اسلامی در ایران پشتیبانی میشوند زیرا که یمن جنوبی یکی از مرکزهای آموزش و گِرد آمدن تروریست هاست. | ||
+ | |||
+ | زن تروریست آلمانی هموند فراکسیون ارتش سرخ به نام بریگیته مون هاپت <ref>Brigitte Mohnhaupt</ref> در روز اول ماه مه ۱۹۷۸ با یک پاسپورت سوئدی از تهران به پراگ پرواز کرد. در روز ۲ ماه مه با یک پاسپورت لیختن اشتاین از پراگ به سوی لیما پایتخت پرو پرواز کرد. در روز ۳ ماه مه از پرو با پاسپورتی از کشور پرو به سوی اسپانیا پرواز کرد. این نشان میدهد که چه اندازه مدرک و سندهای قلابی در دست تروریست هاست و به همه جای دنیا سرک میکشند. |
نسخهٔ ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۵۷
ربودن رییس اتحادیه کارفرمایان آلمان غربی از سوی تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ همدستان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ۱۵ شهریور ۲۵۳۶ شاهنشاهی
در روز دوشنبه ۵ سپتامبر ۱۹۷۷ ساعت ۱۷ و ۱۰ دقیقه راننده هانس مارتین شلایر وی را از دفترش برداشت، تا وی را به منزلش برساند. پشت سر او خودروی دومی که در آن سه پلیس گارد محافظ جان مارتین شلایر نشسته بود نیز به راه افتاد. چهار تن از تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ خود را میان راه پنهان کرده بودند. در ساعت ۱۷ و ۲۸ دقیقه زمانی که خودروی شلایر در خیابان فینست [۱] در شهر کلن پیچید و به تروریستهای نزدیک تر شد، یکی از تروریستها با خودرویی راه را به بنز شلایر بست، راننده شلایر توانست ترمز کند، ولی خودرو پشتی که پلیس محافظ در آن نشسته بود، نتوانست به موقع ترمز کند و با خودروی شلایر تصادف کردند و آن را به خودروی تروریستها فشار دادند. تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ بی درنگ آتش به سوی راننده شلایر گشودند و در ۹۰ ثانیه بیش از ۱۲۰ تیر به راننده شلیک کردند و وی را آبکش نمودند. یکی از تروریستها روی موتور هابه خودروی پلیس پرید و از پنجره جلوی ماشین سه پلیس سرنشین را به گلوله بست. در این هنگام تروریستها هانس مارتین شلایر را از خودرو بیرون کشیدند و وی را درون یک مینی بوس فولکس واگن سفید رنگی کشاندند و متواری شدند. مینی بوس وارد پارکینگ زیرزمینی ساختمانی در خیابان وینر وگ شماره ۱ ب [۲] شد. در این پارکینگ زیرزمینی از مینی بوس پیاده شدند و سوار خودروی دیگری گردیدند. آنگاه با این خودرو به سوی منطقه ارف اشتات لیبلا [۳] راندند.
پلیس جنایی آلمان غربی[۴] آگاه شد که تروریستها در خانهای در لیبلار پنهان شدهاند. تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ در روز ۱۶ سپتامبر، مارتین شلایر را به شهر لاهه در هلند بردند. سه روز پس از آن تروریستها مارتین شلایر را در ویلایی در بروکسل پنهان کردند.
تروریستها پس از ربودن مارتین شلایر رهبر صاحبان صنایع آلمان به دولت آلمان غربی التیماتومی دادند و خواستار آزادی ۱۱ تروریست فراکسیون ارتش سرخ از زندان شدند. تروریستهای درجه یک آلمان در این پهرست بودند: ۱- آندریاس بادر (Andreas Baader) 2- گودرون انسلین (Gudrun Ensslin) 3- یان کارل رَسپه (Jahn- Karl Raspe) و هشت تروریست دیگر.
هلموت اشمیت صدراعظم آلمان در نشست فوق العاده کابینه ربوده شدن « هانس مارتین شلایر » را از سوی تروریستهای گروه « بادر ماینهوف » را بررسی کرد. در این نشست دولت آلمان بر آن شد که خواستهای تروریستها را نپذیرد. با اعلام تصمیم دولت، تروریستها با جبهه تروریستی آزادیبخش خلق فلسطین [۵] تماس گرفت. این جبهه از سوی وادی حداد و جرج حبش بنیاد نهاده شده بود. به دنبال آدم ربایی تروریستهای بادر ماینهوف و درخواست کمک از جبهه تروریستی آزادیبخش فلسطین، جبهه نیز چهار تروریست برای ربودن هواپیمای لوفت هانزا در تاریخ ۱۳ اکتبر ۱۹۷۷ فرستاد و هواپیما با ۸۶ تن مسافر و خدمه به چنگ تروریستها افتاد. هواپیمای لوفت هانزا از پالما دو مایورکا به سوی فرانکفورت پرواز میکرد که تروریست پس از ربودن هواپیما به لارناکا، هواپیما را به موگادیشو پایتخت سومالی بردند.
در اینجا دوباره تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ به دولت آلمان التیماتوم دیگری دادند که اگر ۱۱ تروریست زندانی آزاد نشوند، نه تنها مارتین شلایر را خواهند کشت بلکه مسافران هواپیمای لوفت هانزا را یکی پس از دیگری به گلوله خواهند بست. این بار دوباره کابینه هلموت اشمیت صدراعظم آلمان درخواست ربایندگان شلایر را رد کرد. به جای آن هلموت اشمیت گروه ضربت تشکیل داد و به موگادیشو گسیل داشت. گروه ضربت سه تن از تروریستهای رباینده هواپیما را کشتند و چهارمی به نام سهیلا آندراویس دستگیر شد.
پس از آنکه تروریستهای فراکسیون ارتش سرخ که در زندان بودند آگاهی یافتند که مسافران هواپیما در مگادیشو آزاد شدهاند، در شب ۱۸ اکتبر ۱۹۷۷ آندریاس بادر و گودرون انسلینگ و یان کارل رَسپه خودکشی کردند. از سوی دیگر ربایندگان مارتین شلایر وی را با شلیک گلوله به قتل رساندند و جسد شلایر را به شهر مرزی مولهاوزن در فرانسه [۶] بردند. سپس تروریستها نامهای به روزنامه چپی لیبراسیون نوشتند که آنان هانس مارتین شلایر را کشتهاند و جسد وی در خیابان شارل پگی [۷] در یک آ - او - دی میباشد. گناه کشتن شلایر به گردن هلموت اشمیت است.
چگونگی همکاری میان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فراکسیون ارتش سرخ
بنیاد جنبش تروریستی در آلمان غربی وابسته به قتل بنو اونه زورگ [۸] است که در روز ۲ ژوئن ۱۹۶۷ هنگام سفر شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در شهر برلین به دست پلیس برلین غربی کارل هاینس کوراتز یکی از ماموران اطلاعاتی آلمان شرقی کشته شد. کنفدراسیون دانشجویان ایرانی علیه شاهنشاه و شهبانوی ایران تظاهراتی در برلین به راه انداختند. بهمن نیرومند هموند کنفدراسیون، در برلین در دانشگاه آزاد برلین در برابر ۴۰۰۰ دانشجو سخنرانی ایراد کرد و گفت: که ایرانیان علف میخورند و در بدترین و فقیرین شرایط زندگی میکنند. در جایی که شاه و همسرش میلیونها دلار و جواهر و برلیان از کشور فقرزده ایران خارج میکنند و خوش میگذرانند. در روز ۲ ژوئن در برلین دانشجویان آلمانی و ایرانی تظاهراتی به راه انداختند. پس از کشته شدن بنو اونه زورگ دانشجویان ایرانی و آلمانی سوگند خوردند که از هم اکنون مبارزه مسلحانه باید آغاز شود.
نخستین جنبش تروریستی در آلمان « جنبش ۲ جون » یعنی روزی که بنو اونه زورگ کشته شد، نام گرفت. جنبش دوم جون عامل بمبگزاریها ، دزدی از بانکها، آدم ربایی و غیره بودند و بسیاری از آنها از سوی پلیس آلمان دستگیر و زندانی شدند. در اینجا بود که این تروریستها بر آن شدند که مهرههای سیاسی آلمان را بربایند و با زیر فشار گذاشتن دولت بتوانند همدستانشان را آزاد نمایند. نخستین آدم ربایی جنبش دوم جون، در روز ۲۷ فوریه ۱۹۷۵ با ربودن نماینده پارلمان پتر لورنز [۹] از حزب کریست دموکرات [۱۰] انجام یافت. هلموت اشمیت گفتگو با تروریستها را نپذیرفت ولی حزب نماینده سی دی یو - هلموت کول خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند و نماینده حزب سی اس یو ، فرانتس یوزف اشتراوس خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند و شهردار برلین کلاوس شوتز خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند از حزب اس-پی - دی ، شرایط تروریستها را پذیرفتند و پتر لورنز را آزاد ساختند. در روز ۴ مارس ۱۹۷۵ دولت آلمان تروریستهای جنبش دوم جون را با هواپیمای لوفت هانزا به یمن جنوبی برد و روز پسین پتر لورنز از چنگال تروریستها رهایی یافت.
این تروریستها دیگر نمیتوانستند با نام اصلی خود زندگی کنند، بنابراین به نامهای جدید و پاسپورتهای جدید و ملیت دیگری نیاز داشتند، در اینجا بود که کنفدراسیون دانشجویان ایرانی همکاری خود را با تروریستهای آلمان آغاز کرد.
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در ماه جون ۱۹۷۶ به کنسولگری شاهنشاهی ایران در ژنو یورش بردند و کنسولگری را اشغال کردند و بیش از ۳۰۰۰ سند و پاسپورت سفید با خود بردند. پاسپورت ایرانی با شماره ۱۴۰۴۸۱۷ نزد یک زن تروریست آلمانی پیدا شد، نام اصلی وی کریستینا برستر [۱۱] بود ولی پاسپورت ایرانی با نام « شهرزاد نوبری » با خود داشت و با آن سفر میکرد. کریستینا برستر هنگامی که از مرز کانادا میخواست وارد ایالات متحده امریکا شود دستگیر شد. با کنترل پاسپورت آشکار شد که این یکی از پاسپورتهایی است در ژنو از کنسولگری شاهنشاهی ایران دزدیده شده بود. پس از روشن شدن همکاری کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور با تروریستهای جنش دوم جون، این دانشجویان در ژنو دستگیر و دادگاهی شدند. وکیل این دانشجویان دنیز پایوت [۱۲] از دانشجویان تروریست ایرانی در برابر دادگاه دفاع کرد و گفت که اینان همه مبارزین آزادی علیه دیکتاتوری شاه و ساواک هستند. دنیز پایوت هنگامی که مارتین شلایر ربوده شد، سخنگوی تروریستهای آلمان غربی شد.
سند دیگری که همدستی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور را با تروریسم بین المللی نشان میداد، پاسپورتهای ایرانی بود که با آن چهار تروریست فلسطینی که هواپیمای لوفت هانزا را ربودند و به مگادیشو بردند وارد هواپیما شدند.
هم چنین یک زن هلندی به نام لودوینا یانسن [۱۳] که از سوی ماموران اسراییلی دستگیر شده بود، تعریف کرد چگونه همکاری میان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور با تروریسم بین المللی انجام میشد. یانسن گفت که دانشجویان کنفدراسیون به سفارتها و کنسولگریهای شاهنشاهی ایران حمله میبردند تا به پاسپورتهای سفید دست یابند. این پاسپورتهای ایرانی به یاری سازمان تروریستی آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات به یمن جنوبی برده میشد. در جنوب یمن کمپهای آموزش تروریستی وجود دارد که تروریستها پس از دیدن دورههای گوناگون ترور و آدمکشی با نامهای جدید و پاسپورتهای جدید وارد میدان میشدند.
این شبکههای تروریستی که کنفدراسیون دانشجویان ایرانی علیه حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران بر پا داشتند، پس از انقلاب اسلامی، زیر کنترل خمینی و پاسداران و دیگر همدستانش درآمد و گسترده تر شد. اکنون میتواند دریافت چرا حوتیهای یمن از سوی رژیم اسلامی در ایران پشتیبانی میشوند زیرا که یمن جنوبی یکی از مرکزهای آموزش و گِرد آمدن تروریست هاست.
زن تروریست آلمانی هموند فراکسیون ارتش سرخ به نام بریگیته مون هاپت [۱۴] در روز اول ماه مه ۱۹۷۸ با یک پاسپورت سوئدی از تهران به پراگ پرواز کرد. در روز ۲ ماه مه با یک پاسپورت لیختن اشتاین از پراگ به سوی لیما پایتخت پرو پرواز کرد. در روز ۳ ماه مه از پرو با پاسپورتی از کشور پرو به سوی اسپانیا پرواز کرد. این نشان میدهد که چه اندازه مدرک و سندهای قلابی در دست تروریست هاست و به همه جای دنیا سرک میکشند.
- ↑ Vincenz-statz Strasse
- ↑ Wiener Weg 1b
- ↑ Erftstadt- Lieblar
- ↑ Bundeskriminalamt
- ↑ Popular Front for the Liberation of Palestine (PFLP)
- ↑ Muelhausen - France
- ↑ Rue Charles Peguy
- ↑ Beno Ohnesorg
- ↑ Peter Lorenz
- ↑ Christian Democratic Union - CDU
- ↑ Kristina Berster
- ↑ Denis Payot
- ↑ Luduina Janssen
- ↑ Brigitte Mohnhaupt