تفاوت میان نسخههای «بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی فراکسیون پارلمانی و نمایندگان حزب مردم در انجمنهای شهر و شهرستان ۹ دی ۱۳۴۷»
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
گفتید که اغلب افراد حزب شما، دارای مدارج عالیه علمی هستند. بدیهی است این امر مایه نهایت خوشوقتی است و شرکت این افراد در حزب مغتنم است، به خصوص که میتوانند کادرهای تشکیلاتی خوبی برای حزب باشند، ولی به هر صورت نباید فراموش کنید که در انتخابات تعداد آراء شرط اصلی پیروزی است و اگر هم تمام پروفسورها و دانشمندان درجه یک مملکت در حزبی باشند، ولی آن حزب اکثریت عددی نداشتهباشد، برنده نخواهدبود. زیرا دموکراسی، حکومت عدد است. بنابراین باید همه نوع افراد در صفوف خودتان وارد سازید و از وجود آنها استفاده کنید و به همه این نکته را بفهمانید و نشان بدهید که هر فردی از افراد مملکت باید در حد خود نسبت به سرنوشت کشور و ملت احساس مسئولیت بکند و وظیفه و سهم خویش را در این راه به عهده بگیرد. | گفتید که اغلب افراد حزب شما، دارای مدارج عالیه علمی هستند. بدیهی است این امر مایه نهایت خوشوقتی است و شرکت این افراد در حزب مغتنم است، به خصوص که میتوانند کادرهای تشکیلاتی خوبی برای حزب باشند، ولی به هر صورت نباید فراموش کنید که در انتخابات تعداد آراء شرط اصلی پیروزی است و اگر هم تمام پروفسورها و دانشمندان درجه یک مملکت در حزبی باشند، ولی آن حزب اکثریت عددی نداشتهباشد، برنده نخواهدبود. زیرا دموکراسی، حکومت عدد است. بنابراین باید همه نوع افراد در صفوف خودتان وارد سازید و از وجود آنها استفاده کنید و به همه این نکته را بفهمانید و نشان بدهید که هر فردی از افراد مملکت باید در حد خود نسبت به سرنوشت کشور و ملت احساس مسئولیت بکند و وظیفه و سهم خویش را در این راه به عهده بگیرد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:سال ۱۳۴۷]] | ||
+ | [[رده:بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۸
برنامه عمرانی چهارم | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر | کنفرانس جهانی حقوق بشر - تهران ۲ تا ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷ |
بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی فراکسیون پارلمانی و نمایندگان حزب مردم در انجمنهای شهر و شهرستان ۹ دی ۱۳۴۷
اینکه حزب شما از بدو تأسیس و پیداش خود تا به حال با وجود آنکه مصدر امور نبودهاست، و این امر شاید در ممالکی که عادت به تحزب و تشکیلات نداشتهباشند مشوق بزرگی نیست، با این حال توانستهاست بر سر پا بایستد و تشکل خود را حفظ کند و در انتخابات مختلف منجمله انتخابات اخیر شرکت نماید، و تا این حد هم موفقیت به دست بیاورد، جای خوشوقتی است.
در اظهارات خود تذکر دادید که مردم ایران تا به حال به دخول احزاب رغبتی نشان نمیدادند. علت این امر البته این است که از موقعی که مشروطیت در ایران به وجودآمد و اسم حزب بر سر زبانها افتاد، پیدایش احزاب با اراده و ارشاد و حتی طرحریزی و نقشهکشی بیگانگان صورت میگرفت و آنها بودند که عروسکهای خود را وادارمیکردند تا تشکیلاتی به نام حزب بدهند و سر نخ آنها را از دور یا نزدیک میکشیدند و طبعاً آن عروسکهای بیاراده هم به ساز اربابان خود میرقصیدند. این البته باعث تشویق ملت ایران به فعالیت حزبی نمیشد، چون به زودی پردهها بالا رفت و مردم به ماهیت حقیقی امور واقف شدند.
در زمان جنگ اخیر به چشم خودمان دیدیم که بیگانگان احزاب مختلفی را به چه شکل به خاطر منافع خودشان تشکیل دادند. پس از آنکه جنگ تمام شد، و نفوذ مرئی و نامرئی بیگانه هم بر طرف گردید، به خصوص پس از انقلاب ششم بهمن، شاید عدهای فکرکردند که حالا که آرزوهای ما در امر انجام اصلاحات به وسیله دستگاه سلطنت انجام میشود و انقلاب اجتماعی به صورتی اصیل تحقق یافتهاست، و با اطمینانی که از این بابت به خود من پیداکردهاند، میتوانند با خیال راحت به دنبال زندگی شخصی خود بروند و دیگر احتیاجی به حزب ندارند. ولی من با این فکر موافق نیستم.
اولاً از این نظر که اگر چه ما اساس کارها را طرحریزی و برنامهها را تنظیم میکنیم، ولی نمیتوانیم در تمام جزئیات وارد شویم و مخصوصاً نمیتوانیم جزئیات زندگی معیشت مردم را اداره کنیم. ما نمیتوانیم از اینجا کنترل امور زندگی مثلاً مردم شهر خاش را داشتهباشیم. زیرا شهر خاش مانند هر شهر دیگر، جمعیتی دارد که آنها نیز طبعاً احتیاجاتی دارند و این احتیاجات باید به وسیله تشکیلات محلی رسیدگی و اداره شود. علت دوم این است که فرد به هر حال فانی است و اگر هم در حال حاضر به خود من این اطمینان وجود داشتهباشد، روزی که من نبودم تکلیف چه خواهدبود؟ بنابراین باید تشکیلات منظم سیاسی و مملکتی متعددی وجود داشتهباشد که در آنها اکثریت بزرگ مردم ایران وارد باشند و هر یک از این تشکیلات که بیشتر مطابق میل و سلیقه مردم عمل کرد و بیشتر امتحان خدمت داد، تا مدتی که این اطمینان در اکثریت مردم باقی باشد، میتواند بر سر کار باشد، و دسته دیگر با چشم باز ناظر امور گردد و هر جایی که از خطوط اصلی انحرافی پیداشود، تذکر بدهد. ولی البته نه با این نظر که چون طرف او حزب مخالف است، هر کار آن را بدون استثنا مورد ایراد قراردهد، ولو آنکه مسلماً این کار مبارزه با فساد باشد.
خوشبختانه در اصول انقلاب ما هیچ کس تردید ندارد و هیچ تشکیلاتی در مملکت اگر خود را منطبق با این انقلاب که به وسیله اکثریت تام و قاطع ملت ایران به تصویب رسیدهاست نکند، اصولاً نمیتواند وجود داشتهباشد، اکثریتی که امروز نسبت بدان زمان باز هم بیشتر شدهاست، زیرا اکنون زنهای مملکت نیز با تمام نیرو و ایمان و اعتقاد خود بدان پیوستهاند. ولی در چهارچوب همین انقلاب ما، جا و فرصت کامل برای رقابت شرافتمندانه بین دستههای مختلف وجوددارد، و چنین رقابتی برای پیشرفت کار ضروری است و به همین جهت مسلماً سیستم یک حزبی از نظر من مردود است، زیرا چنین سیستمی منجر به خودخواهی و خودپرستی و احیاناً ندیدن حقایق میشود و مآلا نتیجه آن به حکومت استبدادی و دیکتاتوری میرسد.
رمز موفقیت ایران این است که به وسیله رژیم طبیعی این مملکت، ما توانستهایم با پرهیز از دیکتاتوری و بدون توسل به متدهای خشن و نادرست و غیر دموکراتیک، آرزوها و منافع اکثریت ملت ایران را بدون تزلزل و تردید و بدون اتلاف وقت و با حداکثر سرعت تأمین کنیم. در عین حال تمام شرایط و مقتضیات یک حکومت انسانی، یعنی حکومتی را که به فرد احترام میگذارد و هر اقدامی که میکند مآلا به منظور تأمین منافع اکثریت انجام میگیرد رعایت نماییم. چنین سیستمی همانطور که گفتم میدان مسابقهای است بین دستههای سیاسی که نسبت به وطن وفادار و نسبت به اصول انقلاب مؤمن هستند. در عین حال ما از گفتن این حقیقت ابایی نداریم و آن را پنهان نمیکنیم که در مملکت خود، اجازه خیانت به هیچ کس نمیدهیم.
میبینیم که در سایر نقاط دنیا آنهایی که با عوارض بعد از جنگ و عوامل متعدد ناشی از حوادث زمان طی سالها و حتی قرنها با اوضاع به خصوصی دست به گریبانند، و چند روزی آینده مملکت و سرنوشت مملکت را به قضا و قدر و به دست افراد غیر مسئول سپردند، چه نتایج تلخی گرفتند.
ما از یک طرف انقلاب آموزشی میکنیم و بین استاد و دانشجو گفتگو برقرار میسازیم و به عناصر جدید روزبهروز بیشتر فرصت ابراز وجود و فعالیت میدهیم و جای عناصری را که تاکنون زحمت کشیده و خدمت کردهاند ولی خواهناخواه موقع استراحتشان رسیدهاست با نیروی تازهنفسی پر میکنیم و کارهای مربوط به دانشجویان را همانطور که در کنفرانس آموزشی تابستان گذشته در رامسر تصمیم گرفتهشد حتیالمقدور به خود دانشجویان میسپاریم، و از طرف دیگر حاضر نیستیم سرنوشت مملکت را به دست افراد غیر مسئول بدهیم و به افراد نابالغ اجازه اشغال کارهای حساس مملکتی را بدهیم و رشته کار را به قضا و قدر بسپاریم. آنها که به این راه رفتند دیدیم که چه صدمات غیر قابل جبرانی دیدند و مسلم است که ما به چنین راهی نخواهیم رفت. ما به خدمات افرادی که در گذشته کار کرده و زحمت کشیدهاند احترام میگذاریم و هر چند که شاید امروز کارشان مطابق سطح و سرعت پیشرفت مملکت نباشد، ولی نمیتوانیم بر خدمات صادقانه گذشته آنها قلم بطلان بکشیم و به هر صورت نسبت به آنان حس احترام داریم. نباید فراموش کنیم وقتی که این افراد خدمت میکردند و با مخاطرات فراوان مواجه میشدند و حتی جانبازی میکردند، بسیاری از افراد امروزی، یا کودکانی شیرخوار بودند و یا به هر حال در هیچ یک از این مساعی شرکت نداشتند. بنابراین خدمت خدمتگزاران را نمیتوان به این بهانه که دیگر دوره آنها گذشتهاست، نادیده گرفت و فراموش کرد.
حزبی که بر سر کار نیست مسلماً از خیلی چیزها محروم است، به خصوص از نظر ما که هنوز متوجه نیستیم اگر افرادی حقیقتاً متشکل بشوند و قصد مبارزه شرافتمندانه حزبی داشتهباشند، در این کشور چقدر امکان پیشرفت دارند. البته این سیاست کلی روزبهروز تقویت خواهدشد و امکان بیشتری فراهم خواهدگردید تا در این قبیل امور تا حدودی که منطبق با قوانین مملکت و مطابق با روح انقلاب ایران باشد آزادی وجود داشتهباشد و روزبهروز هم بیشتر شود.
پس لازم است که چه حزب شما و چه احزاب قانونی دیگر مملکت، با روح مبارز و وطنپرستانهای خودشان را هر چه بیشتر متشکل بکنند و هر چه بیشتر به تبلیغ اصول و نظریات خویش بپردازند و هر چه بیشتر نقاط حساس کار را درنظر بگیرند و مردم را دعوت به تحزب و شرکت در مبارزات سیاسی و دخول در احزاب بکنند تا بتوانیم نسبت به آینده دموکراتیک مملکت خود، بیش از پیش اطمینان حاصل کنیم.
گفتید که اغلب افراد حزب شما، دارای مدارج عالیه علمی هستند. بدیهی است این امر مایه نهایت خوشوقتی است و شرکت این افراد در حزب مغتنم است، به خصوص که میتوانند کادرهای تشکیلاتی خوبی برای حزب باشند، ولی به هر صورت نباید فراموش کنید که در انتخابات تعداد آراء شرط اصلی پیروزی است و اگر هم تمام پروفسورها و دانشمندان درجه یک مملکت در حزبی باشند، ولی آن حزب اکثریت عددی نداشتهباشد، برنده نخواهدبود. زیرا دموکراسی، حکومت عدد است. بنابراین باید همه نوع افراد در صفوف خودتان وارد سازید و از وجود آنها استفاده کنید و به همه این نکته را بفهمانید و نشان بدهید که هر فردی از افراد مملکت باید در حد خود نسبت به سرنوشت کشور و ملت احساس مسئولیت بکند و وظیفه و سهم خویش را در این راه به عهده بگیرد.