تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۵»
(اصلاح سجاوندی، اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۵''' | '''مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۵''' | ||
+ | '''جلسه ۵''' | ||
− | ''' | + | '''صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه ۲۵ ذیقعده ۱۳۳۹ مطابق ۹ اسد ۱۳۰۰''' |
− | + | مجلس تقریباً دو ساعت و نیم قبل از ظهر در تحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل و صورت مجلس پنج شنبه ۲۲ را آقای نصرت الدوله قرائت نمودند. | |
− | + | '''رئیس''' ـ نسبت به صورت مجلس اعتراضی هست یا نه | |
− | ''' | + | '''حائری زاده''' ـ اعتبار نامه آقای طباطبائی باتفاق آراء تصویب شد نه باکثریت |
− | ''' | + | '''رئیس''' ـ دیگر اعتراضی نیست ـ |
− | + | (اظهاری نشد) | |
− | + | صورت مجلس تصویب شد با پیشنهاد حائری زاده یک جزء دستور امروز راپورت شعبه ششم است راجع به انتخاب کرمانشاهان آقای طباطبائی مخالف بودند. | |
− | ''' | + | '''طباطبائی''' ـ بلی آقا. |
− | ''' | + | '''رئیس''' ـ بفرمائید. |
− | + | '''طباطبائی''' ـ راجع به انتخاب کرمانشاهان همان طوریکه در جلسه قبل هم عرض کردم مخالف هستم و مخالف بنده هم از نقطه نظر انتخابات است هم از نقطه نظر… | |
− | ''' | + | '''سردارمعظم''' ـ بلندتر بفرمائید. |
− | '''طباطبائی''' ـ بنده خارج از | + | '''طباطبائی''' ـ عرض کردم بنده راجع به انتخابات کرمانشاهان مخالف هستم و مخلفت بنده از نقطه نظر انتخابات است هم از نقطه نظر شخس منتخب است البته بنابر وظیفه بایستی من امروز مخالفت خودم را عرض کنم و پس از آنکه بنده عقاید خودم را عرض کردم بدیهی است حکمیت را آقایان نمایندگان خواهند فرمود بنده وقتی آمدم جمعی از آقایان می متواتراً به بنده اظهار کردند خوب است این مذاکرات در مجلس نشود یعنی مذاکراتیکه خارج از مسئله انتخابات است و فرمودند مهما امکن باید رعایت حفظ مراتب مجلس بشود و مذاکرات به کمیسیون تحقیق رجوع بشود اگر مسئله حل نشد بعد از آن به تصویب مجلس موکول شود بنده چون یک مقصود شخصی و یک لجاجتی ندارم و فقط مقصودم آن بود که یک حقایقی که در نظر من ثابت و قطعی است عرض بکنم چون آخرین محکمه انتخابات مجلس شورای ملی است آن وقت ببینیم تمایلات آقایان نمایندگان چه چیز است علیهذا قبول کردم و گفتم اگر دیگران پیشنهاد بکنند بنده مخالفت نخواهم کرد اگر آقایان میخواهند خودشان پیشنهاد بکنند و خیلی هم اصرار کردم البته تصدیق میکنید که وظیفه بنده مقتضی نبود که این تقاضا را بکنم زیرا برای بنده مخطوراتی داشت که برای آقایاننداشت این عرض من در اینجا فقط از این نقطه نظر بود که به بنده نتوانند بگویند ملاحظه حیثیات مجلس را نکردم و نصیحت آقایان را گوش ندادم بنده هم قبول کردم ولی آقایان هیچ کدام حاضر نشدند که خودشان این پیشنهاد را بکنند این است که حالا اینجا آمدهام که عرایض بغرضله خود را به عرض آقایان برسانم آمدیم به سر مسئله انتخابات اولاًراجع به جریان انتخابات میخواستم این را عرض کنم که اگر آقایان نمایندگان با یک نظر انصاف و بی طرفی به حال کرمانشاهان درحوقع انتخابات آنجا رجوع بکنند برای عدم تصویب این اعتبارنامه هیچ محتاج نیست بدوسیه مراجعه شود زیرا که انتخابات کرمانشاه در سال ۱۳۳۷ بود و در آن موقع یک کابینه در طهران وجود داشت که حقیقة کابینه اقتدار کابینه دیکتاتوره ـ کابینه آمریت بود و حاکمیت آن کابینه نسبت به تمام قوانین موضوعه مجلس به هیچ یک از آقایان وکلاء پوشیده نیست حتی آقایانیکه آن کابینه را منتهی درجه شدت تنقید میکردند در این مجلس هستند در آنموقع اخوی حضرت والا منتخب کرمانشاه در آن جا حکومت داشت معلوم است جریان اغلب انتخابات در این دوره بر هیچ کس مخفی نیست دخالت حکومت و غالب مأمورین نظامی حکومتی که بدان مقدمه حبس و نفی و اعدام میکردند معلوم است چقدر در انتخابات تأثیر دارد قانون انتخابات حاکم را صلاحیت گمان نمیکنم ما بین یک برادری مثل شاهزاده سالار لشکر با خود آقای نصرت الدوله بتوان فرق گذاشت زیرا اگر آقای نصرت الدوله خودشان در آنجا تشریف داشتند و میخواستند انتخاب شوند پیش از آقای سالار لشکر اعمال نفوذ نمیکردند حضرت والاشاهزاده نصرت الدوله کرمانشاهی نیستند که بگویم بواسطه تمایلات ولایتی انتخاب شده انداگر از نقطه انتخاب میشدند که حاکم آنجا اخوی ایشان و مأمورین جزء و کل آنجا از بستگان خودشان نبوده شاید بنده در این قضیه آنقدر اهتمام نمیکردم اما با این ملاحظه باز لازم است که بنده عرض کنم که انتخاب کرمانشاه از روی آزادی عقیده نبوده و مبنی بر اجبار بوده است آیا با این حال لازم است بنده یک اسنادی اینجا ارائه بدهم؟ در حالیکه هر آدم متعمقی در مرتبه اولی میتواند بفهمد که انتخاب یک چنین محلی مبنی بر آزادی نبوده در این موقع یا هما آقایان نمایندگان یا اکثر آقایان میدانند که در طهران یک کمیسیونی وجود داشت رسمی یا غیر رسمی که حالا بنده نمیخواهم بوضیحات بدهم ولی یک کمیسیونی بود که غالب وکلاء را کاندید و معین میکردند و خیلی اصرار میکردند در انتخابت آنها آقای نصرت الدوله در آن کمیسیون یک نفوذ فوق العاده داشتند بدیهی است از آن کمیسیون کاندیدا میشوند و شاهزاده اخویشان هر اقدامی کنند کسانشان همراهی میکنند با این حال شعبه ششم هیچ این حقایق را در نظر نمیگیرد و فقط به یک صورت ماست مالی اعتراضات معترضین را در هم و بر هم میکند و تعمق و تأملی که باید در آنها بنماید و بحثی که باید بکند هیچ نکرده فوراً میگوید که انجمن نظارت رد کرده بود و مدرکی در دست نبوده و اعتراضات آنها قابل توجه نبوده و چه اگر شعبه رأی انجمن نظارت را قاطع میداند پس باید تصدیق کرد که محاکه شعبه و محاکمه مجلس لغو است زیرا تصدیق انجمن نظارت و صورت مجلس انجمن نظارت کافی بود از اینکه مجلس او را یک وکیل ثابت الوکاله بداند پس ما هیچ نمیتوانیم اظهارات یک انجمن نظارتی را مستند قرار بدهیم مگر اینکه خودمان مستقیماً داخل مستندات و رأی انجمن نظارت بشویم و آن وقت خودمان بفهمیم که فلان انتخاب صحیح است یا باطل کاملاً از راپورت شعبه (اگر آقایان تعمق بکنند) مفهوم میشود که شعبه هیچ همچو تحقیقاتی نکرده لایحه اعتراض معترضین را اگر نگاه کنیم میبینیم در هر یک از مسائل یک اعتراضی هست راجع به استعفای انجمن نظار استعفا کردند و یک عده استنکاف نمودند و راپورت شعبه ششم هم تصدیق میکند که عده مستنکف شدهاند و حکومت عوض آنها را انتخاب کرده در صورتیکه عضو یک انجمن وقتیکه استعفا نکند و کناره بکند نمیشود به جای او عضو دیگر ی را انتخاب کرد یا باید استعفا کند یا اینکه باید باکثریت قناعت کنند معلوم است از نقطه نظر قانون عضویت دو نفر خارجی در انجمنی که عضویت ندارند لطمه به صحت جریان انتخابات وارد میشود در بعضی جا شعبه اظهار کرده است که چون فلان اعتراض کننده مدرکی در دست نداشت قابل توجه بنده میخواهم از شعبه سئوال کنم که مدر ک یک معترضی از چه قبیل است آیا باید یک حکمی از حاکم شرع بیاورد؟ |
+ | یا باید دست خطی از رئیس الوزراء بیاورد؟ یا یک فرمان دولتی بیاورد؟ آیا جز شهادت شهود و اظهارات افرادیکه دخیل در جریان انتخابات بودند برای مدرک شکایات خود چه سندی باید ارائه دهد چنانچه آقایان در کتابچه اعتراضیه ملاحظه فرمایند میبینند که معترضین هر کدام برای اثبات هر فقره از شکایات خودشان یک سندی در دست دارند از اعضاء انجمن نظار از مأمور حکومت و از سایرین معذالک هیچ یک از آنها را شعبه محل اعتنا فرار نداره و هر چه تلاش داشته است کرده است که استخاره خوب بیاید مطابق اعتراضاتیکه شده خیلی خوب واضح است حتی هیچ شکی باقی نمیماند که ترتیب چه بوده در موقع دادن تعرفه مسلحینی وارد انجمن نظارت میشوند و حتی شاهزاده حاکم هم آمدهاند و خودشان دیدهاند و باو عدهای که دادهاند و ملاقاتیکه با آنها کردهاند معذالک هیچ اعتنائی نکرده و چشمشان را روی هم گذارده و بیرون میروند دلیل بر این مطلب هم تعطیل انجمن نظارت بوده انجمن چند روز تعطیل میکند و وقتیکه میبیند اعتنا به او نمیکنند بعضی استنکاف میکنند و باقی دیگر کار را خاتمه میدهند وقتیکه در یک انجمن تظارتی جمعی مسلح وارد بشوند معلوم است در یک همچون جائی آزادی برای منتخبین چقدر است و تهدید تا چه درجه وجود داشته راجع به هر یک از انجمن جزء بلوکات شکایاتی کردهاند و اسنادی که در مقابل هر یک اظهار کردهاند معذالک شعبه به مسامحه گذرانیده و هیچ اعتنائی به اظهارات آنها نکرده فقط گفته است انجمن نظارت آن را رد کرده ما هم رد میکنیم محرومیت عشایر کرمانشاه یکی از مهمترین مسائل عدم صحت انتخابات است زیرا کسانیکه از کرمانشاه اطلاع دارند میدانند عده عشایر کرمانشاه شاید متجاوز از نصف کرمانشاه باشد چطور ممکن است نصف ذوی الحقوق را ما از انخاب محرووم کنیم؟ و آن انتخاب را صحیح بدانیم؟ بلی یک رشته از عشایر شکایت نکردهاند بلی در آن موقع و با آن حالت و آن روز شکایت برای آنها ممکن نبود با بودن قوای خارجی در آنجا البته جرئت شکایت برای آنها نبود آن هم در نقاط دور افتاده اگر ایل سنجابی را میدانیم که از هیچ چیز نمی ترسندو فداکاریهای بزرگ کرده اندو خودشان را برای مصالح این مملکت فنا کردهاند البته آنها فقط میتوانند جرئت بکنند و داخل شکایت از انتخابات بشوند دیگران جرئت نکرده و عدم اظهار آنها دلیل بر عدم جرئتشان بوده حالا اعم از اینکه شکایت بکنند یا نکنند وقتی که ما دیدیم یک عده از انتخاب محروم ماندهاند و از اوضاع آن حدود هم به خوبی اطلاع داریم فرقی نمیکند که شکایت بکنند یا نکنند شعبه که بنفرستان یک شعبه جزء انجمن نظار به یک دهی که در یک فرسخی مرکز حوزه انتخابات واقع است اینطور اهمیت میدهد و در شعبه اشاره به آن میکند چطور میتواند از محرومیت یک ایل بزرگی چشم بپوشد ایل سنجابی بقاضا کرده است که چند روزی بر مدت علاوه کنند که آنها بتوانند از گرمسیر مراجعت کنند و به آنها اجازه ندادهاند و موافقت نکردهاند و متوقع بودند که عشایر آن جا از بیست و سی فرسخی زندگی خود را رها کنند و بیایند به فلان ده و رأی بدهند و می گوئید چون نیامدهاند حقشان اسقاط شده واقعات حوزه سنقر وکلیائی و اوراق استشهادیه که تمام کردهاند در دوسیه موجود است و وضعیات حوزة هرسین کاملاً اعمال نفوذ غیر مشروع و اجبار منتخبین را واضح و مبرهن مینماید و اگر واقعاً آقایان نمایندگان با نظر قضاوت بدون توجه به مسائل خارجی رجوع به آن واقعات بکنند هیچ لازم نیست که دلیل دیگری برای فساد این انتخاب آمده و در مقابل یکی از اعتراضات معترضین میگوید این مسئله راجع به استرداد اموال غلام موسی بوده و خودش را غافل میکند که آیا مسئله غلام موسی و استرداد اموال او در وسط جریان انتخابات برای چه بوده؟ و برای چه اموال او رفته؟ عجیبتر از همه این است که در آخر راپورت مینویسد عده زیادی از طبقات اهالی اظهار رضایت کردهاند آیا یک قاضی میتواند به صرف اینکه جمعی اظهار رضایت کردهاند از یک امر قضائی غفلت کند؟ بنده عرض میکنم رضایت تمام دنیا شکایت یک نفر را که مبنی بر مستند و دلیل باشد رفع نمیکند فرض کنیم که یک اشخاصی هم اظهار رضایت کرده باشند رضایت مستند قضاوت نمی شودرضایت منشاء اثر نمیشود زیرا ممکن است دستهای از انتخاب یک اشخاص راضی باشند رضایت یک دسته حقوق اشخاص دیگر را ضایع نمیکند و بنده هم تصور نمیکنم در ضمن یک همچین مذاکرات و مباحثاتی که باید از روی اصول قانون باشد شعبه بتواند قناعت به این مسئله بکند که از طرف احزاب و که اظهار رضایت شده بله بنده اگر بخواهم خیلی مفصل داخل استدلال راپورت بشوم و هر ماده را یک یک طرح بکنم و از آقای مخبر جواب بخواهم و بعد جواب بدهم جلسههای طولانی لازم خواهد داشت چون می دانیم که آنقدرها توجه به راپورت شعبه و مسائل راجع به انتخابات نخواهد شد و طرفین تصمیم قطعی دارند به این جهت بیشتر از این در این موضوع گفتگو نمیکنم همین قدر خدمت آقایان عرض میکنم که واقعاً اگر یک ساعتی رجوع بکنید به راپورت شعبه و اسناد اعتراضات معترضین آن وقت محتاج به یک کشمکش و بحث طولانی نخواهد شد پس از اظهارات خودم راجع به جریان انتخابات از آقایان اجازه میخواهم که قدری هم نسبت به صلاحیت شخصی منتخب داخل مذاکره شوم و برای مطالعه و حل این مسئله مهم لازم است به تاریخ ربیع الاول ۱۳۳۷ رجوع کنیم یعنی به تاریخ ن انتخابات اگر فراموش نکرده باشیم و اوضاع ما را به فراموشی باز نداشته باشد و احساسات خودمان را گم نکرده باشیم و هر چه آن روز گفتهایم امروز تعقیب بکنیم آن وقت خود در نظر ما مجسم میشود که آن روز یک کابینه وجود داشت که حقیقت و واقعاً آن کابینه از سه عضو مهم و سه عنصر فعال تشکیل شده بود اوضاع تاریخ دوره آن کابینه به قدری مهم و عظیم است که به قوه نطق نمیآید و تصور میکنم از عهده هیچ ناطق بر نیاید لیکن چون آقایان همه آنچه من دیدهام دیدهاند و آن چه من می دانم می دانند لازم نمی دانم به خودم زحمت بدهم و با یک کلمات و الفاظی که احساسات آقایان را تحریک بکند و اوضاع آن روز را بتواند مجسم نماید عرض کنم فقط به طور خیلی مختصر یادآوری میکنی این کابیه را همه میدانستیم (حالا دیگر نمی دانم بدانیم یا نه؟) کابیه قدرت یا کابیه دیکتاتوری و بالاخره کابیة قرارداد بود این کابینه بواسطه عملیات فوق العاده اش به طوری در تمام دنیا مشهود است که احتیاج ندارد بنده در روی منبر نطق این کابینه را معرفی کنم همه می دانند که این کابینه عملیات خودش را که منفور ملت بود با یک برجستگی و با یک شدت وحدتی انجام داد که در تاریخ انجام داد که در تاریخ مشروطیت ایران هیچ نظیر نداشت در زمان این کابینه هم می دانم که در اغلب جاها یعنی در هرجا که انتخاب محلی نبود ویا یک خصوصیتی در کار انتخاب نبود مبنی بر آزادی رآی و آراء ملی نبود این کابینه آزادی منتخبین را سلب کرد اسناد و اوراق اینکار را همه آقایان دیدهاند یا شنیدهاند و بنده برای حفظ تمام مجلس لازم نمی دانم عرض کنم در دوره آن کابینه انتخابات در ردیف یکی از امور دولتی و مثل یکی از جریانهای اداری دولت جاری بوده در زمان این کابینه یک هیئت اعزامیه با یک حیالاتیکه من نمی دانم و البته شما می دانید در تحت ریاست آقای مشاورالممالک برای مدافعه حقوق ایران در انجمن صلح به اروپا اعزام شد دیدیم به محض اینکه وارد اروپا شد و بانجام وظایف خود اقدام کرد فوراً ملعون و مردود کابینه شد یعنی معزول شد این قضیه را آقایان اگر فراموش کرده ممکن است رجوع شود در نتیجه این کار وقتی صورت گرفت که دنیا انتظار داشت دولت و ملت ایران با یک رشادت و شجاعت بدبختیهای گذشته خود را خلاص نماید قرارداد مشهور دفعتاً ایران و همه دنیا را مبهوت و عصبانی کرد حکومت وقت با امضای حود تصدیق کرد در زمانیکه راه سعادت بر تمام ملل ضعیفه باز است ایران باید از تمام خوشبختیها محروم باشد و این کابینه همه را از دست داد و همه را صرف کشمکشهای خصوصی خود کرد همه ملت می دانند در نتیجه این اقدام حکومت وثوق الدوله که نتیجه و حاصل فکر سه نفر اعضاء آن کابینه بود (و در حقیقت سایر اعضاء کابینه نه در خود کابینه نه در خارج کابینه طرف اعتناء نبودند و فقط به وزارت دل خوش بودند) تمام ایرانیها با یک نوع عصبیتی که معمول آنها است بر ضد آن کابینه صدا بلند کردند حکومت وقت برای خاموش کردن صداهای ملی از هیچ گونه عملیات قهر وجبر کوتاهی نکرد و چون جمعی از معاریف این اقدامات را قبول نکردند حکومت وقت با ضربتهای شدید آنها و جماعت دیگر از کارکنان را دستگیر و تبعید و نفی نمودند و آقای محتشم السلطنه وزیر خارجه کنونی که امروز همه آقایان می دانند محترم ترین اعضاء رئیسه خودشان یعنی چشمشان را در این داه گذاشتند تصور نفرمائید اگر بنده عرض کردم سه نفر از آن کابینه عضو فعال و عضو مایشاء بودهاند دفاع از سایرین کردهام همه آقایان می دانند قطع و فصل و رفت آمد حکم والضاء همه با این سه نفر بوده و البته سایرین هم نمیتوانند بگویند ما مسؤلیت نداریم برای این که عضو کابیه بودند و مسئولیت را قبول کردهاند و یک نفر که مسئولیت را قبول کرد نمیتواند بگوید به من مربوط نیست و بگوید من مسئول نیستم البته در مقابل قانون مسئول است و محافظت قانون با اوست به هر حال حکومت قرار داد رسماً به تمام مردم وعده داد که قرار داد عملاً به موقع اجرا گذارده نخواهد شد ولی رسماً شروع به اجرا میشود آقایان که بعضی از آنها هم عضو مجلس هستند راضی شدند به اینکه حکومت امضاء قرارداد را معوق بگذارد و تسویه هم نکند تا مجلس باز شود و تکلیف قرارداد معلوم شود حتی دولت طرف مقابل هم با فشارهای اروپا با مخالفت مطبوعات اروپا با هیجانهای مردم که برای دفاع بقاء و استقلال ایران میشد مجبور شد که این رویه را قبول کند و اجرای مواد قرارداد را بگذارد تا موقعیکه مجلس باز شود معذالک حکومت زیر بار نرفت و شروع کرد به اجرای مواد قرارداذ یکی بعد از دیگری این حکومت بود که همه ماها می دانیم که اصلاً به اراده دیگران و با تسبیب و وسائلی که دیگران اتخاذ کرده بودند مشغول کار شده بود و دیدیم که از هیچ گونه اقدامات بر ضد قانون اساسی و بر ضد مشروطیت فرو گذار نکرد همه می دانیم این حکومت از هیچ گونه اقدامات بر ضد حکومت ملی مملکت ایران فرو گذار نکرد حتی برای پیشرفت مقاصد خود و انجام نقشه که بر ضد منافع ایران در نظر داشت از کشتن اشخاص هم بدون محاکمه کوتاهی نکرد اشخاصی را گرفتند کشتند به دار زدند تبعید کردند نفی کردند و هیچ محکمهای برای محاکمة آنها تشکیل نشد تمام مطبوعات در دورة آن کابینه بسته شد اگر آن روز آن کابینه مطبوعات را به میل و ارادة خودش یک دفعه معدوم نمیکرد اگر احزاب را یک مرتبه از میان بر نمیداشت امروز در موقع افتتاح مجلس شورای ملی برای تشریفات مجلس دفعة چهار روزنامه بر خلاف آزادی بدون محاکمه بسته نمیشد نمیخواهم عرض کنم که اگر یک روزنامه بر خلاف آزادی رفتار کرد معترض او نشوند و بگذارند هر چه میخواهد بکند ولی قانون اساسی آزادی مطبوعات را واجب نموده و از طرف دیگر قانونی برای محدود بودن مطبوعات قرار گذارده البته هیچ حکومتی نباید به ارادةخودش در طرف چند دقیقه حکم بستن مطبوعات را امضاء کند اساس مشروطیت اساس حکومت ملی آزادی رأی و آزادی مطبوعات است از دورة آن کابینه نه آزادی رأی نه آزادی مطبوعات در این مملکت بوده و نه آزادی هیچ گونه. | ||
− | '''رئیس''' ـ | + | '''رئیس''' ـ آقا شما دارید از موضوع خارج میشوید |
− | '''طباطبائی''' ـ | + | '''طباطبائی''' ـ بنده خارج از موضوع نمیشوم بنده میخواهم ثابت کنم که آن کابینه بر خلاف قانون اساسی و حکومت ملی رفتار کرده و حضرت والا هم بر خلاف حکومت ملی رفتار کردهاند و با همان دلیل که سلطان محمدخان در این مجلس رد میشود شاهزاده نصرت الدوله نمیتواند قبول شود. |
− | ''' | + | '''رئیس''' ـ ولی جناب عالی حالا در این موضوع مذاکره نمیکنید از روزنامجات دارید مذاکره میکنید. |
− | '''طباطبائی''' ـ بله | + | '''طباطبائی''' ـ بله میخواستم اقدامات آن کابینه را عرض کنم و حق داشتم چهار کلمه هم از توقیف مطبوعات عرض کنم به هر حال حالا که آقای رئیس میل ندارند این صحبت را میگذاریم و میرویم سر باقی دیگر این کابینه بر خلاف اصل ۲۳ قانون اساسی به شرکتها امتیاز داد و با جرایش هم شروع کرد بر خلاف اصل ۲۵ استقراض نمود بر خلاف اصل ۲۷ قانون اساسی قوانین مشروطیت را نقض نموده بر خلاف اصل ۹ متمم قانون اساسی مصونیت اخیر را مختل کرد بر خلاف اصل ۱۰ اشخاص را بدونتقصیر دستگیر و حبس کرد بر خلاف اصل ۱۳ امنیت را نفی و تبعید کرد بر خلاف اصل ۲۰ آزادی مطبوعات را سلب کرد بر خلاف اصل ۲۱ اجتماعات را منع کرد بر خلاف اصا ۲۳ در مخارات تلگرافی دخالت کرد و تلگرافات را سانسور کرد و هر تلگرافی را میخواستند مخابره کنند تفتیش میکردند و هر کدام را که نمیخواستند مخابره کنند رد میکردند بالاخره در موقعیکه اعتبارنامه سلطان محمدخان را که تقصیر او فقط موافقت با حکومت سید ضیاء یعنی یک حکومت غاصب یک حکومت منفور بود مجللس به عنوان قیام بر ضد حکومت ملی یعنی شرکت با کسی که قیام بر ضد حکومت ملی کرده رد میکند و همان طور که در مجلس اظهار شد که حکومت ملی عبارت از کابینه سپهدار نبوده بنده هم تصدیق میکنم که حکومت ملی عبارت از کابینه سپهدار نبوده حکومت ملی عبارت از اساس مشروطیت است یعنی قانون اساسی عرض میکنم آن کابینه مواد زیادی از قانون اساسی را لغو کرد بنا براین شاهزاده نصرت الدوله که یکی از اعضاء آن کابینه و شریک و مسئول این اعمال بودند و بر ضد حکومت ملی قیام کردهاند علیهذا نمیتوانند وکیل شوند امضاء قرار داد که همه چیز ما را بباد میدهد و هنوز هم بعضی ترتیباتش باقی است برای اینکه معلوم شود ایشان حق دارند نمایدة این ملت شوند یا نه کافی است آقایان خوب آن قرار داد راخواندهاند و همان هیجانها را که متوجه آن قرار داد شده است دیدهاند و حتی یک اشخاصیکه علمداران هیجانها بودند در مجلس هستند بنده هیچ لازم نیست او را عرض کنم زیرا چیزی مخفی نیست به علاوه شاهزاده در اروپا یک اصرار و اهتمامی داشتند در اجرای آن قرار داد و قبل از اجراء نطقهائیکه شاهزاده در اروپا کردهاند و انعکاساتی که در مطبوعات کرده است همه یا عدهای از آقایان دیده و ملاحظه کردهاند در این موقع مطبوعات تمام دنیا بر علیه قرار داد حرف این قرار داد را تنقید میکردند معذالک وزیر امور خارجه تا آنجا اثبات و اصرار میکردند که این قرار داد حیات بخشی است مؤسس حکومت سیاه و مسبب آن همان کابینه بوده همه قدر و منزلت او را می دانید چه بوده و چه مقامی داشت و چطور زندگانی میکرد فضیح تر این که آن کابینه او را داخل سیاست کرد آن کابینه او را داخل در حل و فصل امور دولتی کرد آن کابینه او را داخل حلقه دیپلماسی کرد و به قفقاز فرستاد پس از آن او توانست که این موفقیت را حاصل بکند و این صدمات را به این مملکت بزند پس میتوان گفت که تاسیس کابینه سیاه از نتایج سوء همان کابینه است بنده فقط وظیف ام این بود که هر چه می دانم در مقابل افکار عمومی و درمقابل تاریخی که برای بعد میماند افکار و آراء خود را عرض کنم حالا البته تمام آقایان وکلاء خدا شناس هستند و وجدان دارند اگر تمام عرایض من صحیح است توجه به او کنند و اگر صحیح ندانستند خودشان می دانند بامسئولیتی که پیش خدا دارند برای بنده تصویب این اعتبارنامه ورزش از نقطه نظر شخصی اهمیتی ندارد ولیکن برای قسمهائیکه سابق خورده بودم وقسمتی که بعد باید بخورم مجبور بودم و چاره نداشتم و حتی برای حفظ مقام نزاکت و حفظ نظامات مجلس از چیزهائیکه باید گفت صرف نظر کردم. |
− | ''' | + | '''نصرت الدوله''' ـ صرف نظر نکنید. |
− | ''' | + | '''طباطبائی''' ـ بله اگر یک ملاحظاتی نبود همان طور که گفتند صرف نظر نمیکردم ولی آن را میگذارم برای دفعه دیگر تا ببینم در جواب این عرایض بنده چه گفته خواهد شد آن وقت نک طوری تکلیف معلوم خواهد شد یک شرح دیگری هم آینجا یادداشت کرده بودم ولی چون می دانم بی فایده است و آقایان وکلاء از طرفین یک تصمیمات قطعی دارند و شاید طول کلام موجب تضییع وقت مجلس شورای ملی است قسمت دیگر را میگذارم برای وقت دیگر. |
− | ''' | + | '''حاج شیخ اسدالله''' ـ بنده داخل در صلاحیت و سیاست نمیشوم ولی چون بدبختانه یا خوشبختانه مخبر شعبه هستم مجبورم نظریات شعبه را به عغرض مجلس شورای ملی برسانم و دفاع از عقیده شعبه بکنم فعلاً در همین مرحله وارد میشوم و راجع به فرمایشات اخیر آقای طباطبائی هرگاه داخل میشدند در تمام مواد راپورت و آنچه به نظرشان میرسید میفرمودند تا بنده نظریات شعبه را عرض میکردم و آن وقت شاید تصدیق میفرمودند که شعبه در کمال دقت و بی طرفی از روی صحت رسیدگی به این اعتبارنامه و دوسیه کرده و نظریاتش را به عرض مجلس رسانیده اگر مراجعه بفرمایند به راپورهائیکه در این مدت از طرف تمام شعبات به مجلس داده شد در این دوره و دورههای قبل میبینند یک راپورت به این جامعی که تمام مواد شکایات با تمام اسنادی را که به شعبه دادهاند متعرض شده باشد نیست چرا شعبه این کار را کرد برای اینکه به مجلس و نمایندگان ملت مدلل دارد که نظریات شعبه کاملاً از روی صحت و دقت بوده این بود که آن ورقه اعتراضیه را که یکی از آقایان کرمانشاه به شعبه داد تمام موادش را خواندیم اسنادی که در مقابل ارائه داده بود در تحت نظر آوردیم پس از آن مطابق آن نظریات راپورت به مجلس تقدیم کردم بعضی از قسمتهائیکه آقای طباطبائی فرمودند مستحسنات بود که آیا ممکن است یک نفر در یک موقعی کاندید شود و برادرش که حاکم بوده با او مساعدت ننماید و با او همراهی نکند و این مطلب را شعبه نمیتواند به مجرد استحسان دلیل به طلان انتخابات قرار بدهد آیا ببینیم حکومت کرمانشاهان عملیاتی هم کرده است یا نکرده اگر عملیاتی کرده باید از کجا بفهمیم به غیر از آن که متشکیان شکایت میکنند و اسناد به شعبه میدهند و نیز انجمن نظار در صورت جلساتش نوشته به مجلس داده غیر از اینها ما میتوانیم علم غیبی تحصیل کنیم که از روی آن معلومات باطنی اظهار عقیده کنیم هیچ وقت همچو کاری را نمیتوانیم بکنیم شعبه باید مراجعه بدوسیه بکند شعبه باید مراجعه به اسناد بکند و ببیند اسنادی را که دادهاند چه اسنادی است اسنادی که دادهاند ملاحظه بفرمایند یکی راجع به وضع انتخابات سنقر است که از روی تهدید بوده دلیل آنکه انتخابات آنجا از روی تهدید شده چه بوده صورت عرضحالی است که یک غلام موسی نامی داده است که مال مرا در سنقر یا در حوالی غارت کردهاند و صلحیه یا محکمه بدایت تعقیب کرده است ابداً نه گفتگوئی ازسوء جریان انتخابات و تجاوزات مأمورین دولتی است و نه اسمی از انخابات است مراجعه اگر بدوسیه بفرمائید تصدیق خواهند فرمود که شعبه نمیتواند همچو سیدی را که ارائه میدهد که شخصی تظلم کرده است مال مرا بردهاند دلیل بطلان انتخابات قرار دهند تمام راپورت را اگر به طور دقت ملاحظه نمائید تصدیق می نمائید که شعبه هیچ چیز را از نظر دور نکرده مثلاً یکی از مطالبی که دلیل بر بطلان انتخابات قرار دادهاند این است که رئیس انجمن کنگاور شیخ عبداصمد نام که صورت مجلس انتخابات را نوشته و مفصل و مشروح تصدیق صحت انتخابات آنجا را تصدیق کرده اخیراً یک نوشته آورده به شعبه ارائه دادهاند که این مال آقا شیخ عبدالصمد است آنجا شیخ دو فقره مینویسد یکی آنکه منتخبین را اهالی نمیشناسند و دیگر از سوء جریان انتخابات مکرر در موقع انتخابات شکایت و فریاد کردهام کسی گوش به حرف من نداده و مهر این نوشته با مهر آنکه در صورت مجلس است متفاوت است میگویند این نوشته مال شیخ عبدالصمد است اگر این نوشته مال او باشد و صحیح باشد جناب آقا در موقع انتخابات که فرمودهاند انتخابات غلط استپس چرا تصدیق کردی که انتخابات اینجا صحیح است شما میتوانید به یک همچه مهریکه منتسب به او است و ابداً شباهت با مهری که در صورت مجلس است ندارد و با این اختلافی که نوشته دارد ترتیب اثری بدهید وظیفة شعبه این بود که رسیدگی خودش را بکند کرد و رأی خود را داد یک قسمت فرمایشات آقا راجع به عشایر آنجا است مخصوصاً ایل جلیل سنجابی قانون انتخابات برای عشایر دو قسم انتخابات قرار داده بعضیها را یک نماینده مستقل برای آنها قرار داده مثل ایل جلیل بختیاری و قشقائی بعضی از عشایر را جزء حوزه انتخابیه قرار داده ترتیب این انتخابات چه چیز است آیا مثل انتخابی است که وکیل و نماینده مخصوص دارد نه آن ایل باید آرائش با آراء شهر و انجمنهای جزء ضمیمه شود با یک نماینده معین کند حالا می فرمائید انجمن محروم کرده است عشایر آنجا را از اانتخابات از مراجعه به دوسیه معلوم میشود که هیچ همچه چیزی نیست زیرا که انجمنی قرار دادهاند در کرند عشایریکه مرکزشان کرند است از جمله کلهر و سنجابی و گوران اینها را مرکز انجمن جئشان را در کرند قرار دادهاند و اعلان انتخابات به تمام آنها داده شده است مدت دادن تعرفه و اخذ آراء معین شده در آنجا فقط از طرف ایل سنجانی نوشته شده است کو بواسطه ایکه ما فعلاً در گرمسیر هستیم نمیتوانیم برای رأی دادن حاضر باشیم و عذر خودشان را خواستهاند و تقاضای تجدید مدت دادن تعرفه را نکردهاند مراجعه بفرمائید سایر عشایر اظهار رضایت کردهاند که انتخابات صحیح است شکایت هم نداریم ایل کلهر هم اظهار رضایت کردهاند این فراز آخر را که فرمودند چگونه شعبه اظهار رضایت را نوشته جهت این است که جمعی شکایت میکنند که انتخابات آنجا از روی تهدید بوده است شعبه مجبور است وقتیکه این اعتراضات را نوشت به آن تلگرافات رضایت هم اشاره بکند که مطابق تلگرافات ایل کلهر میگوید انتخابات صحیح است و ما کمال رضایت را از انتخابات آنجا داریم پس سوء جریانی در انتخابات آنجا نشده اینکه می فرمائید بعضی انجمنهای جزء تشکیل نشره و شعبه آن را محل توجه قرار نداده مراجعه به قانون انتخابات این مطلب را جواب میدهد که قانون انتخابات حق به انجمن نظار داده که در نقاطی که صلاح می داند انجمن نظارت جزء تشکیل بدهد با مراعات حوزهها و تناست جمعیتها که بتوانند برای دادن تعرفه حاضر شوند و سابقه این مطلب هم در غالب دوسیه انتخابات در این دوره و دورههای پیش هست مخصوصاً در دوره سابق انتخابات کرمان شاهان نظرم هست که انجمن نظار مرکزی زیاده از سه انجمن جزء بشکیل نداده و در این دوره انجمن مرکزی غیر از شهر چهار انجمن نظار جزء و عملیات انجمنها را در این خصوص مجلس تصویب کرده و رأی به نمایندگی منتخبین داده مقصود این است که انتخابات مطابق شدح دوسیه هیچ اشکالی ندارد و اینکه میفرمایند شعبه سمت قضاوت و حاکمیت دارد و خودش به اسناد و نوشنه جات باید رسیدگی نموده و قضاوت بکند واظهارات انتجمن را کاملاً ترتیب اثر ندهد بله شعبه حاکمیت دارد باید شعبه قضاوت بکند آیا از روی چه قضاوت بکند غیر اسناد است غیر از روی مواد شکایات است بالاخره اگر بنا شود شعبه اظهارات انجمن را به کلی بی اثر بداند آن وقت شاید هیچ انتخاباتی را صحیح نداند پس انجمن نظار تا خیانتش محرز نشده رسمیت دارد و باید شعبه ترتیب اثر به اظهارات آن انتجمن بدهد اگر شکایت بشود از انجمن نظارت آن وقت شعبه باید شکایاتی که از انجمن نظارت رسیده ملاحظه کرده اگر معلوم شد که انجمن نظارت خلاف کرده آن وقت اثرات او را به کلی لغو دانسته و از عملیات انجمن قطع نظر نموده ترتیب اثر ندهد این فرازیرا که فرموند در را پورت نوشته که شکایات محل توجه نشدخیلی بی مرحمتی فرمودند آقای طباطبائی اگر ملاحظه به راپورت بکنند و نوشته شده است که به شکایات و اسناد محل توجه نشد بلکه تمام جزئیات را شعبه محل توجه و مطمح نظر قرار داده تمام نکات را متعرض شده برای خاطر اینکه مخبر شعبه پیش بینی میکرد که شاید در مجلس شورایملی یک همچو اعتراضی بشود آن وقت این راپورت شعبه در دست بگیرد و بگوید این راپورت شعبه است ببینید تمام اسناد و دلائلی را که به شعبه دادهاند ما محل توجه قرار دادیم و از روی دلیل رد کردیم زیاده از این داخل در مذاکره نمیشوم و زیاده بر این عرض نمیکنم آقایان مراجعه به راپورت شعبه کاملاً بفرمایند و اگر هر آینه خود را محتاج به مراجعه اسناد دانسته میفرمایند بنده اسنادی را که در شعبه هست میآورم وارائه میدهم مثلاً یکی از قسمتهائی که دردوسیه هست و از دلائلی که معترضین از برای بطلان انتخابات اظهار میکنند این است دو ورقه کاغذ بدون امضاء و بدون مهر که میگویند شب نامه است به دیوار چسبانیدهاند و یکی را هم برای حاج آخوند نامی از علمای کرمانشاه فرستاده و به او نوشتهاند و در آنجا به آقا زاده ایشان بعضی نسبتهای اخلاقی دادهاند که آقا زاده شما فلان لست خوب است نصیحتش کنید و معلوم نیست آنها در چه تاریخی نوشته شده و کی نوشته برای چه نوشته آن را چزء دوسیه و جزء شکایت خود قرار دادهاند که این نوشته دلیل بر تهدید است پس انتخاب کرمانشاه با طل است چرا؟ برای اینکه یک چنین کاغذی را نوشتهاند چرا؟ برای اینکه یک چنین شب نامه به دیوار چسباندهاند آیا اینها را شعبه میتواند دلیل بر عدم صحت انتخابات قرار برهد؟ بنده زیاده بر این عرض نمیکنم و به نظریات آقایان واگذار میکنم و همین قدر از شعبه دفاع میکنم که شعبه خیلی دقت کرده و رسیدگی نموده و آن اسنادی را هم که در شعبه دیده شده نتوانست ترتیب اثر بدهد و دلیل بر بطلان انتخابات قرار بدهد مطالب دیگر هم که فرمودید از نقطه نظر صلاحیت و سیا ست بنده فعلاً داخل در آن نظریات نمیشوم اگر آقایان داخل این مذاکره شدند بنده هم عرایض و نظریات خودم را به عرض مجلس شورای ملی می رسانم. |
− | '''رئیس''' ـ | + | '''رئیس''' ـ آقایان مدرس و ملک الشعراء وسهام السلطان موافق هستند. |
− | + | این طور نیست؟ | |
− | ''' | + | '''مدرس''' ـ با راپورت بلی. |
− | ''' | + | '''رئیس''' ـ آقای سردار معظم شما مخالفید؟ |
− | ''' | + | '''مردار معظم''' ـ بنده راجع به شعبه بعضی اظهارات داشتم. |
− | + | '''رئیس''' ـ مخالفی نسبت به راپورت نیست؟ | |
− | + | '''مدرس''' ـ نسبت به صلاحیت بنده مخالفم. | |
− | ''' | + | '''رئیس''' ـ یک مخالف حرف بزند آن وقت جناب عالی بفرمائید. |
− | |||
− | + | پس مسئله را تفکیک میکنم یک قسمب راجع به جریان انتخابات است و قمت دیگر راجع به صلاحیت. | |
− | |||
− | + | راجع به انتخابات و جریان آن مخالفی هست؟ | |
− | + | (اظهاری نشد) | |
− | + | اگر مخالفی نیست مذاکرات ختم خواهد شد | |
− | + | (باز مخالفی نبود) | |
− | + | معلوم میشود مخالفی نیست.. | |
− | + | راجع به صلاحیت آقایان مدرس و ملک الشعراء و سهام السلطان و سلیمان میرزا و سردار معظم اجازه خواستهاند حالا یک موافق باید اظهار عقیده کند. | |
− | ''' | + | '''مدرس''' ـ اولاً تشکر میکنم از آقای طباطبائی که در وقت مخالفت با قرار داد اگر چه بعضی کمکهای خودمانی فرمودند ولیکن کمکهای علنی را امروز فرمودند ۱۳ ذیقعده ۱۳۳۷ یک روز نحسی از از برای ایدان بود و یک قرار داد منحوسی بدون اطلاع احدی منتشر شد کابینه آقای وثوق الدوله همین طور که آقای طباطبائی فرمودند که جزء اعظمش سه نفر بودند آقای وثوق الدوله، صارم الدوله، نصرت الدوله مردم کمال غفلت را داشتندکه این قرار داد منحوس چیست الا نادری و فلیلی که از جمله (خود حضرات آقایان میدانند) بنده بودم که در همان ساعت که قرارداد منتشر شد با الو مخالف شدم تا امروز بالاخره خدا توفیق به ملت ایران داد باستثنای ۶۸۴ نفر که اصولاً و فروعاً عملاً قاصراً. مقصراً یا سیاستة یا کسباً در تمام مملکت ایران موافقت به قرار داد کردند باقی تمام ملت ایران یا قالان و یا حالا مخالف با قرار داد بودند ۶۸۴ نفر بودند در تمام ایران که در کتابچه بنده اسامی و عملیاتشان ثبت است که انشاالله اگر مجلس یک بنیانی پیدا کند و یا یک دولت وطن خواهی پیدا شود آن موافقین قرار داد اصولاً سیاسته و کسباً بانواع و اقسام آنها رسیدگی کند و تحقیق کند هر کدام مقصرند مجازات کند و خیلی متأسفم که آن روز هر چه داد زدم کسی به داد من نرسید موافقت نکرد لکن الحمدالله امروز همان اشخاص مواففت میکنند باز هم خوب است هر چه عرض کردم آشکارا در مقابل پول میخواهند آقای طباطبائی چیزی نفرمودند نزاکت فرمودند چه تهدیدها در این کار شد چه مردنها شد چون امیدوارم که آنچه عقیده دارم ذرة مخفی ندارم عرض میکنم که ۱۸ نفر از موافقین قرارداد در این مجلسند اصولاً تقلیدً قصوراً و امروز اگر در ایران محکمه عالی باشد اینجا است اگر مردم صحیحی دارد یک قسمت آنها ایجا است اگر مردمانی دارد که چیز میفهمند و وطن خواهند و اسلام خواهند یک قسمتش اینج ا است نبایر اغماض کرد البته مجلس شورای ملی نوعاً مشتمل بر همه قسم اشخاص بوده و هست قرار داد منحوس یک سیاست مضر به دیانت اسلام به ضرر ساست بیطرفی ما بوده (جمعی تصدیق کردند) ما بیطرفیم نباید تمایلی یسبت به سیاست ما بشود ما بیطرفیم |
− | + | (جمعاً گفتند صحیح است) | |
− | + | الان هم همان قسم که عرض میکنم ما بیطرفیم از موقع جلوس اعلیحضرت همایونی و جنگ عمومی که اعلیحضرت نطقی فرمودند و بیطرفی را اظهار فرمودند مجلس شورای ملی تصدیق کرد کابینه وثوق الدوله خواست ایران را رنک بدهد اظهار تمایل به دولت انگلیس کرد بر ضد او ملت ایران قیام نمود هم حال هر کس تمایل به سیاستی بنماید ما یعنی ملت ایران با او موافقت نخواهیم نمود چه رنک شمال چه رنک جنوب چه رنک آخر دنیا ما یک ملتی هستیم فقیر ضعیف و باید بیطرف باشیم و هیچ رنکی نداشته باشیم صریحاً عرض میکنم بنده که مخالف با آن کابینه بودم برای این بود که قرار داد را مضر میدانستم تمایل از برای ما مضر است بنده بر ضد او هستم در این عرض نه اختصاس بآقایان وکلا دارد بلکه عرض من متوجه به شرق و غرب وشمال و جنوب ایران است (گفتند صحیح است) آقایانیکه اینجا هستند ملتفت هستند بعضی انتخابات بد است ملتفت هستند بعضی اشخاص بر میباشند ولیکن باید حکومت به حق کرد نصرت الدوله پسر فرمانفرما مطرح مذاکره است نه سئله انتخابات والا انتخابات پنج ساله با سیاستهای مختلفه و دولتهای مختلفه بد است من میبینم و حس میکنم که آقای نصرت الدوله را بعضی برای اینکه آقایان بعد از دو سال حالا رفیق بنده شدهاند چون صدماتی کشیدم تعرض شخصی بخارجی کردهام یک کمک لایحه با من نکردهاند و امروز آمدهاند رفیق من شدهاند خدا توفیق به ایشان بدهد و احساسات را در ملت ایران زیاد کند که امثال آقای وثویق الدوله و نصرت الدوله را ملت ایران بد بداند ولیکن یک مسئله میخواهم در این مجلس عرض کنم و بانصاف و عدل و دیانت آقایان محول میکنم یک اشخاصی ریک پیدا کردند آمدند و گفتند عقیده ما تمایل به سیاست انگلیس است شاید یکی پیدا شود و بگوید عقیده سیاسی من روس است ما بر ضد همه هستیم ایرانی مسلمان باید مسلمان و ایرانی باشد (گفتند صحیح است) هر رنکی غیر از این داشته باشد دشمن دیانت ما دشمن استقلال ما است ولیکن نصرت الدوله آن روزی قابل مجلس نبود؟ یا نصرت الدوله امروزی؟ که فرضاً دروغی میگوید من تمایل به انگلیس را رها کردم من ایرانیم امروز محکمه عدل ایران این محکمه است اغلب شماها می دانید که من بحمدالله تعالی با احدی غرض ندارم و به احدی از افراد ناس محتاج نیستم حتی در رأی دادن به وکالتم و من از آقای رئیس بقاضا میکنم رأی مرا بیندازند بعد از رأی دادن تمام وکلاء که آقایان از هر جهت آزاد باشند من زیادتر از شما این عقیده را دارم که نصرت الدوله سابق رنک داربد است نه نصرت الدوله امروزی دیانت و مملکت خواهی به من حکم میکند که ولو این اظهار غیر واقع باشد من او را قبول کنم حالا که این حرف مرا میزند بگوئیم ما تو را قبول نمیکنیم ملت تو را قبول نخواهد نمود اگر مملکت خواهی شما اقتضا داردکه کسی که رنکش را رها کرد بعد برود رنک پیدا کند حرفی نیست اگر این برای مملکت صلاح است بگوئید احسنت اگر محکمه عدالتی در ایران ممکن است تشکیل بشود پارلمان است بنده عرض میکنم موافقین قرار داد که هیجده نفر از آنها اعضاء این مجلس هستند این محکمه باید رسیدگی کند هر کدام تقصیر کردهاند مجازات کند و اگر پول گرفتهاند از ایشان استرداد نماید تا عبرت دیگران شود تا کسی دیگر رنک به خودش نگیرد اما امروز مذهب با وطن خواهی ما اجازه میدهد که کسی که میگوید من حطا کردهام او را بدون جهت و قانونی از مجلس رد نمائیم اگر نصرت الدوله و امثالش عود کردند و رنک بخود دادند ما هم که یک ملت ضعیفیم عود میکنیم بنده تقدیس میکنم آنهائیرا که نظرشان بر این است که نصرت الدوله صالح برای این مجلس نیست اما باید نصرت الدوله موافق قرار داد را با نصرت الدوله امروزه فرق گذارد من عقیده خودم را اظهار میکنم این مجلس هم مجلس عدل است این اشخاص که در آن سیاست شراکت کردند و حالا اعتراف به خبط خود کرده میگویند ما خطا کردهایم و این رنک سیاست را رها کرده فیل را رها کرده و شتر را هم رها کردیم ایرانی هستیم و تابع سیاست بیطرفی ایران هستیم من که یک نفرم صدای خودم به شرق و غرب ایران و به جنوب و شمال ایران و به خارجههای همسایه و غیر همسایه میرسانم و میگویم مدتها نصرت الدوله تمایل اختیار کرد حالیه که بیطرفی اختیار نمود من او را قبول میکنم و یقین دارم ملت ایران با من هم عقیده خواهند بود میگویم نصرت الدوله سالها قبل به خودش چسبانید الان میگوید من خطا کردهام یا راست میگوید یا دروغ من میباید بگویم تو راست می گوئی و تو که الان تمایل کردی و خودت را میخواهی ایرانی و ایران خواه معرفی کنی ما قبول مکنیم اگر خدای نخواسته باز رنک پیدا کرده ما همانیم که بودیم مخالفت با کابینه وثوق الدوله کردیم ملت فقیر بیچاره هم با کمال ضعف وقوی و بی چیزی و نقاهت بالاخره او را دربدر کرد میخواهم بآقای طباطبائی یک عرضی بکنم و تصدیق کنم فرمایشاتشانرا که گفتند اساسی قرارداد بوده سیدضیاء را آورد چنانچه از اول تا حالا عرض میکنم باید مخالفت را دور انداخت و متفقاً کار کرد برداشت مجلس ما اتفاق بوده گفته شد (صحیح است) همان قرارداد و سیاست است که مجلس را منتهی میکند بدو دسته شاید یک دسته مستشار و پلیس جنوب شوند و یک دسته مخالف بایر همچنین که این چند روزه به موافقت مشی کرردیم امیدوارم که در این ناملایمات باز هم به موافقت رفتار کنیم در حوادثی که اطراف مملکت را فرا گرفته بلااستثناء آتش است یکی را نمیگویم آتش و یکی را یخ همه آتش است ایرانی باید خودش ایرانی باشد سیاستش هم ایرانی باشد بدی شخص نصرت الدوله بر احدی حتی بر خودش هم مخفی نیست لیکن نصرت الدوله امروزه را با نصرت الدوله موافق قرارداد باید در نظر گرفت شما که حکومت میکنید آیا باید نصرت الدوله را رها کرد یا قبول؟ بنده عرض میکنم امروز باید او را قبول کرد اگر باز به خود دیک گرفت ملت همان ملت است معلوم است کسی که سالها علف تلخی خورده باید سالها علف شیرین بخورد که گوشت و پوست و استخوانش فایده داشته باشد این عقیده سیاسی من است اگر باز آقایان فرمایشی دارند بفرمایند شاید باز توضیحاتی عرض کنم.. | |
− | + | '''شاهزاده سلیمان میرزا''' ـ البته آقایان اجازه میدهند که بنده دو سطر قبلاً تشکر و خوشوقتی بکنم از اینکه سعادتی که تصور نمیکردم مجدداً به آن موفق شوم یعنی باز در مجلس شورای ملی در خدمت عموم دوستان و رفقا و نمایندگان ملت حضور داشته باشیم و یا اینکه قدم به خاک وطن عزیز بگذارم زیرا همیشه از جمله چیزهائی که مکرر بما گفته میشد این بود که شما ابداً مرخص نخواهید شد بنا براین واجب است که امروز و همیشه متشکر باشم از اینکه مجدداً در روی خاک وطن عزیز خود قدم گذاردهام و حق آن را پیدا کردم که در مصالح این مملکت به قدر فکر خودم صحبت بکنم بعد از تشکرات خودم که خیلی مختصر است عرض میکنم که اینجا مطلبی که مذاکره شد یکی راجع به جریان انتخابات است که بنده در آن موضوع عرضی ندارم چون مسئله انتخابات معلوم است در اغلب جاها چه شکل جریان داشته اما راجع به عدم صلاحیت منتخب برای اثبات این مسئله کاغذهائی داشتم و البته آقایان مسبوق هستند که در عرض این سه سال در یک جائی بودم که هیچ کاغذ و روزنامه نمیدیدم الا بندرت ولی اخیراً از مندرجات مطبوعات بعضی خبرها یادداشت کردهام از حکومت کابینه وثوق الدوله که که افعل التفضیل کابینه سیاه بوده وهمین طور که آقای طباطبائی اظهار فرمودند تمام مخالف مواد قانون اساسی و حقوق ملی بود. گمان نمیکنم در مجلس یا در تمام مملکت ایران یک نفر کسی که ایران دوست باشد عقیده اش غیر از این باشد ولی فقط آقای مدرس یک عددی را که بنده درست حفظ نکردم فرمودند ششصد وکثری در این مملکت موافق قرار داد بودند که آن عدد را ضبط نکردم و اشخاصش را هم نمیشناسم بلی در صورتی که این مسئله محقق باشد دیگر گمان نمیکنم لازم به خواندن اوزاق بنده باشد بنده در این اوراق چیزهائی که میخواستم به عرض آقایان برسانم برای این بود که ثابت بکنم این مسئله قرارداد در روزنامجات در زمان این کابینه منحوس طبع شده و سه نفر که شخص سیدضیاءالدین عضو چهارم آن محل و مرکز فساد بوده و آن ۳ نفر در کابینه عضویت داشته و آن یک نفر عامل افکار آنها در خارج بوده و در جمعیت دست آنها بوده و خیالات آنها را منتشر میکرد و با عقیده آنها موافقت میکرد و عقاید آنها را تقویت مینمود و اگر در کابینه خودش هم اقدام کرد شعبه ایست از آن سرچشمه و فرعی است از آن اصل و آن اقدامات را در آن مکتب آموخته بنابراین اسم این فرع را این مجلس استحقاقاً کابینه سیاه. این قرارداد را (لرد کرزن) در نطق خودش در سر میز ضیافت خودش با شاهزاده نصر الدوله یا به اصطلاح روزنامههای خارجه پرنس فیروز یگانه وزیر خارجه وطن خواه و نماینده مستحق ایران که به افتخار ایشان این ضیافت داده شده بود و همه آقایان در روزنامه رعد خواندهاند که لرد کرزن میگوید (من با حضت والا در این مسئله موافقت دارم و آن مطلب با عقاید و نظریه ملت ایران …) طوری مطلب را می پروراند (شاید بنده قوه تفرسم خیلی کم شده باشد) | |
+ | ولی اگر هر آینه دست ما به دوسیههای خصوصی وزارت خارجه میرسید و اگر (یعنی اگر مثل خیلی چیزهای دیگر) اوراقشان از میان نرفته باشد و اگر همانطور که آقای مدرس فرمودند بخواهیم ملتی باشیم که قضاوت ما بین خدمت و خلاف را همیشه در نظر داشته باشیم و محاکمه کنیم و بدون ملاحظه آن اسناد را در مقابل خود بگذاریم از هر کس هر چه صادر شده بدون استثناء در یک محکمه بیطرفی خوانده و محاکمه کنیم (اگر چه خیانت و خدمت در مملکت زود یا دیر کهنه نمیشود) و بالاخره اگر ماها که معاصر این خدمات یا خیانات هستیم او را محاکمه نکنیم آیندههای ما اشخاصی که امروز در روی این زمین نیستند و بعد متولد میشوند محاکمه خواهند کرد به هر حال اگر آن دوسیههای وزارت خارجه در دست بود به طور حتم مدلل میداشتند که این مطلب از طرف کابینه و هیئت دولت انگلستان پیشنهاد نشده و یک پیشنهادی از دولت منحوس سیاه خائن آن زمان شده که آنها بعد از اصلاحات پیشنهاد کرده و اجازه دادهاند در روی آن زمینه آن کابینه این خدمت بزرگ تاریخی را انجام دهد نمیدانم باید گفت خدمت یا فرسوختن این مملکت بدراهم بخس بالاخره از اثر این کابینه و از وجود آقایان چهار نفر مؤسس واقعی اینکار که مسئول ظاهرش شاهزاده نصرت الدوله که وزیر خارجه و اهمیتش از همه بیشتر بود صورت گرفت چون باید انصاف داد عرض میکنم که بالاخره تصور کنیم در آن دوره مملکت در یک مضیقه و فشارهائی بود که مقتضیات آنوقت به هر کس که زمامدار امود بود اجازه میداد برای حفظ سیاست آنروز اینکار را بکند ولی بنده خدمتشان متذکر میشوم ایشان وقتی دیدند این طور شده کناره جوئی میکردند مثل اینکه بسایرین هم تکلیف کرده بودند مثلاً امروز یک کسی به بتنده بگوید که برادر و پدرت را بکش تا وزیر خارجه بشوم و بعد که از من بپرسند چرا کشتی بگویم همه را کشتم که وزیر بشوم این حرف گمان میکنم مطابق هیچ منطقی نباشد و در هیچ محکمه تصدیق نکنند که یک شخص میخواهد به اوحضرت اشرف بگویند و وزیر بشود وصاحب اختیار باشد آنقدر خلاف کاریها که در این کابینه شد مجری بدارد و مجبور شود که یک قرار داد میشومی به بندد که بحمدالله امروز در یک تودة خاکستر افتاده و رسماً لغو شده است اعلیحضرت محبوب ما در موقع نطق افتتاحیة خودشان در این مجلس آن را ملغی فرمودهاند و امروز مجری نیست و اگر بعضی مواد آن مثل مستشارها و غیره نزدیک بود به موقع خداوندی و کمک تمام وکلاء که بنده یقین دارم یک مخالف پیدا نمیشود همینکه وکلاء اعتبارنامههاشان تصویب شد و داخل در مطالب اساسی بشوند اولین اقدام اساسی تمام رفقای بنده و تمام آقایان وکلاء راجع به همین مسئله خواهد بود اگر چه بنده مدتی است از خدمت آقایان دورم یک مدتی بواسطة کسالت و یک مدتی بواسطه مسافرت و یک علت هم این بود که نمیخواستم داخل در جریان انتخابات اشخاصی بشوم و امروز چون صحبت بهیک صحبت اساسی راجع بود حاضر شدم این راهم عرض کنم یک روز شخصی از قول قونسول فرانسه در بمبئی با من از قرار داد صحبت میکرد به او گفتم با وجود اینکه در حبس هستم تا آخرین ساعت به قدری که میتوانم بر خلاف این فرار داد حرف خواهم رد و اقدام خواهم کرد تا شما تصور نکنید که در تحت فشار ظالمانة یک هیئت منحوسه سه چهار نفریکه ایران را خراب کردهاند مردم ساکت باشند و آنها بتوانند جلوگیری از احساسات مردم بکنند و ایرانیها حاضر هستند این قرارداد را با خون خودشان محو کنند ایشان به من فرمودند که در زوایای طهران.. چون آن وقت در روزنامههای اروپا این طور انتشار پیدا کرده بود که ملت ایران چراغان هم کردهاند و یکی از روزنامههای ایران هم تبریکاتی نوشته بود که درج کرده بودند و میگفتند ملت ایران مخالف نیست جز چند نفر معدودی که در زوایای طهران هستند که هیچوقت امنیت و آسایش را نمیخواهند اشخاصیکه میباشند همیشه بر علیه حکومتهای حاضرهستند آن چند نفر معدودیکه عادت به این قبیل چیزها کردهاند بر خلاف قرارداد حرفهائی زدهاند آنها را بحمدالله حکومت وطنخواه و قوی قادر آن روز گرفت و تبعیدکرد! | ||
− | + | (بسیار حوب) | |
− | + | بنده باوجود این گفتم خیر این چند نفر نیستند خواهید دید که زیاد خواهدشد بحمدالله رسیدهام به آن روز که میبینم شاید یک نفر در این ساعتیکه صحبت میکنم نیست که بگوید یا در قلبش خیال کند که موافق است. اهالی این مملکت هنوز ایرانیت خود را رها ننمودهاند ایرانیها هنوز زندهاند ایرانیها حقوق ملی خودشان را ملتفت میشوند ولو در تحت فشار قاهرانه و ظالمانة داخلی و خارجی باری بعد از این مطلب مطابق آنچه که در روزنامههای رعد درج شده مثل این است که آن پیشنهاد از طرف دولت شده و از آن گذشته تلگرافی از طرف وزیر خارجة آمریکا بسفارت ایران مخابره شده که در همان روزنامه یومیة رعد باز طبع کردهاند و آن تلگراف را شاید تمام آقایان خواندهاند اگر لازم بشود بنده هم مختصراً آن تلگراف را به عرض آقایان میرسانم که ملاحظه بفرمایندکه جدیت و فعالیت شخصی بزرگوار وزیر خارجه تا چقدر بوده و ایشان نسبت به نطق (لرد کرزن) در اروپا چه نطقهای آتشین دادهاند که ملت ایران طرفدار قرارداد است. اگر ایرانی شب و روز زندگانی را بر خودش حرام میکرد و یک چنین قراردادی را در تمام مقامات رسمی اروپا و در تمام نقاط تکذیب میکرد بر عکس هر صدائی که اروپا و امریکا بر علیه این قرارداد اظهار میشد که این قرارداد شما بر خلاف ماده ۱۱ قرارداد مجمع بین الملل است و هیچ دولتی یباید دستخوش مرام نفوذ دولت دیگر بشود آن وقت ایشان جد میکنند که آنها را قانع کنند که خیر ابداً قرارداد مزاحم دولت و ملت ایران نیست وملت ایران حاضر است آقای لرد کرزن میگوید که با شاهزاده در موضوع قرارداد موافقت حاصل نمودم که مبنی بر مصالح ایران است.. | |
− | + | '''نصرت الدوله''' ـ دروغ است. | |
− | + | '''سلیمان میرزا''' ـ آقای سید ضیاء رفیق خودتان نوشته است من که در این مدت اینجا نبودم | |
− | + | (در این موقع بعضی از تماشاچیها شروع به کف زدن نمودند). | |
− | + | '''رئیس''' ـ تماشاچیها باید خارج شوند | |
− | + | (پیشخدمت باشی بر حسب امر رئیس به قسمتی از تماشاچیها که مرتکب دست زدن شده بودند تکلیف خروج نموده وآنها خارج شدند) | |
− | |||
− | |||
− | '''سلیمان میرزا''' ـ این است آنچه | + | '''سلیمان میرزا''' ـ بنده همانطور که عرض کردم در موقع قرار داد در این مملکت نبودم و فرقی هم نداشت زیرا اگر در مملکت بودم باز مثل دیگران یک حرفی میزدم کابینه قوی و فعال و قادر قدرت خودش را نشان میداد و بنده را بکاشان یا سوراخ دیگریمی فرستاد ولو اینکه اینجا هم که نبودم همان سهم و طالع را داشتم منتهی در سوراخ دیگری هیچ اهمیتی ندارد نمیخواهم متصل تکرار کنم که در حبس بودم زحمت کشیده و صدمات دیدهام بلکه مکرر گفتهام آن زمان راحت تر بودهام گوشم چیزی نمیشنید و یا در بمبای کمتر میشنید بلکه سایر رفقای من و سایر آقایان نمایندگان خیلی بیشتر از بنده در زحمت و فشار بودهاند زیرا فشارهائیکه خانمان برانداز است بسیار سخت تر و هولناکتر از آنست که بیک شخص بگوئید در یک اطاق باش وبیرون ما انصاف میدهم نمیخواهم یک اهمیتی برهم که حبس شدهام خیر آقایانیکه آزاد بودهاند بیشتر از من در زحمت بودهاند آقای نصرت الدوله فرمودند بنده دروغ میگویم از برای اینکه عرض کنم بنده دروغگو نیستم محتاج به تذکرم زیرا که سابقه را زندگانی بنده از اول مشروطیت دوره باحضر والائیکه اینجا نشستهاند معلوم است من والی کرمان نبودهام که آدم بکشم من در زمان محمدعلیشاه اقدامات نکردهام من همیشه طرفدار مظلوم بودهام و همیشه از ظالمان که حضرت والا یکی از آنها بودهاند تو سری خوردهام بنا براین بنده دروغگو نستم زیرا که همیشه فریاد میزدم و میزنم ایران و ایرانی باید همیشه در فکر ترقی خودش باشد اگر چه نباید خارج از موضوع شوم ولی مختصری عرض میکنم مملکتی که معارف نداشته باشد انتخاباتش درست نمیشود اشخاص دروغگو بار میآورد ولی بنده دروغگو نیستم عملیا بنده سابقه زندگانی بنده همه معلوم است البته پسر عموی (بقول ابوی بزرگوارشان) وقتی خودشان نظر بفرمایند خوب می دانند ایشان قرار داد بستهاند بنده برای پاره کردن قرارداد ملعونفریاد میزنم ایشان سابقهها داشتند که آقای مدرس میفرمایند مسلمان شدهاند توبه کردهاند ایمان آوردهاند و بنده بحمدالله محتاج به توبه نبوده و نیستم اگر اوراق تاریخی زندگانی هر دومان را در یک ورقه بگذارند حق از باطل شناخته شود بحمدالله شناخته شد و تمیز هم داده شده محتاج به تذکر نیست با یک فرمایش ایشان که بنده دروغگو نمیشوم و به علاوه آنچه را هم که بنده عرض کردم از قول خودم عرض نکردم عرض کردم کابینه وثوق الدوله ۳ نفر عضو آمر و رسمی داشت که وزیر بودند یکی خود شاهزادگان این مملکت واز خانواده این بنده بودند که باید بیشتر از همه لااقل برای اینکه تاج و تخت در خانواده آنها است برای استقلال این مملکت کوشش کنند و متاسفانه از همه کس بیشتر طرفدار این قرار داد مشئوم ملعون بودند و این قرارداد خانمان برانداز ایران خراب کن را تصدیق کردند و ناشر افکار ایشان یگانه حامی ایشان قلم مدافع ایشان قلم آقا سید ضیاءالدین بوده حالا آقای سیدضیاءالدین رفیق ایشان بوده یا رفیق بنده؟ این رفیق عزیز و آن یار گرامی در موقع قدرت و اقتدار ایشان یعنی در موقعی که هنوز در سر ریاست وزرائی نزاعشان نشده بود که حبسشان کند و بالاخره در موقعیکه برله ایشان چیز مینوشت در روزنامه آن مطالب را راجع به نطق لردکرزن نوشته اگر راست نوشته او نوشته و اگر دروغ نوشته او نوشته به بنده چه مربوط است بنده نقل قول میکنم باید از این مسئله بگذریم مسئله این است بعد از آنکه با تعلق بدون هیچ تردیدی همه تصدیق مکنیم که این قرارداد بر خلاف مصالح دین و بزرگترین ضربات کشنده ومهلکی است که بر پیکر مملکت و وطن عزیزما وارد آمده است آن وقت تازه در مقابل این بعضی حرفها میشنوم که تا امروز نشنیدهام و آن این است با وجودیکه این مسئله را اقرار دادیم که بر خلاف قوانین مملکت ما بوده است و ضربه بر اساس حکومت ملی زده است و یکی از آن دستهای قوی که بر پیکر وطن شمشیر کشیده شاهزاده نصرت الدوله میگوید من از خطاهای گذشتهام صرف نظر کردهام امروز برخلاف گذشته اقدامات خواهم کرد در صورتی که این فلسفه را یک اصول منطقی نمیشود فرض کرد که آقای مدرس میفرمایند شاهزاده نصرت الدوله توبه کردهاند پس در دنیا هیچ مجازاتی لازم نیست آن وقت هر جائی و هر مقصری به پای محاکمه رسید فوراً اظهار میکند استغفرالله ربی واتوب الیه پس قانون مجازات برای چیست؟ من یکی را کشتم. اگر من یکی را کشتم (در صوتیکه مملکت کشتن محققاً مهمتر از شخص کشتن است) من اگر یکی را کشتم خدای نکرده در وقتیکه مرا بیاورند ته محکمه عدلیه و آقای مدرس هم حاکم قضیه باشند و بگویم آقایان تقصیر کردهام قول میدهم که من بعد آدم نکشتم آیا هیچ محکمه عدلی هیچ قاضی عدالتی میتواند به مردم و ورثه مقتول بگوید که شما از آن صرف نظر کنید این شخص گفته است که دیگر از این کارها نمیکنم. |
+ | راست یا دروغ توبه میکنم این فلسفه غریبی است و به علاوه در قانون انتخابات ذکر شده (اشخاصی که بر خلاف حکومت ملی قیام و اقدام نمودهاند) و خود آقای مدرس هم این مسئله را تصدیق میکند آمنا و صدقنا که آقای مدرس در مسائل ملی همیشه زحمت کشیدهاند وصدمات ایشان محقق است و هیچ جای شبهه و تردید نیست اما این فلسفه را بنده نمیتوانم بفهمم که به چه ترتیب یک کسی که یک تقصیر قطعی و حتمی را مرتکب شد در موقع مجازات همین قدر که اظهار کرد نادم هستم مجازات از او سلب خواهد شد این را بنده نمی دانم شاید یک ترتیب شرعی برایش باشد اگر این مسئله مدرکیت دارد آیا بر تمام اشخاصی که بر خلاف حکومت ملی قیام و اقدام کرده شامل است یا تنها به شخص نصرت الدوله مربوط است؟ این ششصدوهشتاد کسری که فرمودند موافق قرارداد بودهاند بنده هم میگویم و آرزو میکردم و میکنم که یک روزی برسد که وطی عزیز ما انشاءالله مقتدر شود که این اشخاص را یکی یکی بیاورد پای محاکمه و محاکمه نموده و مجازات بدهد اگر باینکه بگویند خلاف کرهایم و خیانت کردهایم و توبه کردیم معاف میشوند از حالا همه میگویند ما پشیمان شدهایم دیگر البته محاکمه نخواهند داشت و آن اشخاص از امروز خودشان را راحت میکنند که زحمت آن روز را نداشته باشند ولی به عقیده بنده این حرف جبران خلاف اولیه را نمیکند باز هم یادآوری میکنم هر چند در مجلس نبودم ولی از برای من راپورتها را فرستادهاند در راپورتهای بعضی شعبهها نسبت به بعضی وکلاء چنین نوشتهاند (که این شخص در موقعیکه انتخاب شده چنین کرده اگر قبل از انتخاب این قدامات را کرده بود محققاً از انتخاب محروم بود ولی چون بعد از انتخات این عمل را کرده است معلوم نیست این ماده قانون شامل او میشود یا خیر؟) بنده عرض میکنم بعد از انتخاب هم این عمل را کرده باشد ظاهرًا اعتبارنامه اش باطل است چنانچه رأیی که در جلسه قبل مجلس نسبت به یک نفر داده این مطلب را میشود از او استنباط کرد که به طور نیم رسمی مجلس شورای ملی این ماده را تفسیر کرده و یک سابقة پیدا شده خواه قبل از انتخابات خواه بعد از انتخابات یک شخص ایرانی که بر علیه حکومت ملی اقدام کرده از وکالت محروم میشود در صورتیکه ما اظهار میکنیم ایشان بر علیه حکومت اقدام کردهاند یعنی این قرارداد بر علیه حکومت اقدام کردهاند یعنی این قرارداد بر علیه حکومت ملی است و کابینه وثوق الدوله کارهایش همانطور که آقای طباطبائی فرمودند بر خلاف اصول قانون اساسی بوده است حالا آن نقشی راکه شعبهها خواستهاند و نوشتهاند که اگر بعد از انتخاب باشد باید تعیین کرد که تکلیف چیست در مورد ایشان موضوع ندارد به جهت اینکه همان ساعتی که انتخاب شدهاند فاقد جزء نهم ماده هفتم قانون هفتم قانون انتخابات بودهاند یعنی بر علیه حکومت ملی قیام اقدام نموده در آن تاریخ هم ایشان هنوز نائب نبودهاند و اگر توبه کردهاند بعد از توفیق جبری یعنی بعد از حبس رفیق خودشان آقا سید ضیاء الدین بوده و در مجلس توبه کردهاند یعنی در موقعی که ایشان را هم در جزءاشخاص کوچک و بزرگ حبس نمودند حتی شنیدم دو نفر بچههای بی گناه چهارده ساله و پانزده سالة مدرسه را هم حبس کردهاند در دوره دوم میگفتند طهران جزء مطهرات است اگر محبس آقای سیدضیاء هم جزء مطهرات است نمیدانم انشاالله آنهم جزء مطهرات است ما مخالف نیستیم ولی مقصود این است که آن توبه را در آن محبس کردهاند در آن ساعتیکه موکلین ورقههای تعرفههای خودشان را در کرمانشاهان بنام نامی شاهزاده نصرت الدوله در صندوق آراء میریختند آنوقت ایشان نائب نبودهاند و بر خلاف حکومت ملی معاهده را امضاء کرده بودند و دارای شرط انتخابت شدن نبودند این مسئله مثل کسی است که در آن تاریخ سن باو اجازه نداده باشد باو تعرفه داده باشند خالا که چهار پنجسال گذشته نمیتوانیم بگوئیم آن وقت دو سال سنش کم بود حالا سنش تقاضا میکند حالا تائب هستند ان الله یحب التوالین و یحب المتطهرین. آمنا و صدقنا اما توبه ایشان هم مثل بوبه همه ماها میماند که در بین نماز که میخوانیم میگوئیم استغفرالله ربی و اتوب الیه و یقول یکی از رفقا قصد انشاء نداریم و شایر در عین همان حال و همان ساعت همان تقصیر یا شبیه آن تقصیر را میکنیم ببخشید اگر زیاد عرض کردم نمیخواهم اظهار فضل کرده باشم البته آقای مدرس بهتر از بنده میدانند اگر رجوع کنیم به کتاب مقدس نهج البلاغه در قسمت ثانی از خطب شخص اول عالم اسلام حضرت امیرالمؤمنین (ع) ملاحظه خواهد شد که شخصی حضور مقدسشان عرض کرد استغفرالله ربی و اتوب الیه فرمودند فرمودند تکلتک امک آیا معنی استغفار را میدانی و میگوئی استغفرالله ربی و اتوب الیه؟ عرض کرد قربانت بروم معنی استغفار چیست فرمودند استغفار هفت شرط دارد یکی از شرائطش این است که آن گوشیکه در معثیت خداوند در بدن روئیده شده است باید آن قدر در راه عبادت و ریاضت خداوندی مصرف شود که چیزی از آن باقی نماند و پوست و گوشت و استخوان مجدد بروید و سایر شرائطش که ذکر شده آن وقت حق دارد بگوید استغفرالله ربی و اتوب والیه آن وقت خداوند آن توبه را پذیرفته و قبول میکند و میبخشد البته ما هرچه بگوئیم بخششمان زیاد است بدرجة گذشت و بخشش خداوند رحمن و رحیم نخواهید رسید. خداوند عمل میخواهد والا بنده هم با آقای مدرس مخالفتی ندارم نمیخواهم یعوذ بالله سبب شوم کسی که دست به طرف ایران دراز میکند و میگوید من الان با شما برادر هستم دست خودم را بکشم معاذالله منهم دست برادری به طرف ایشان دراز میکنم چرا؟ که یک نفر ایرانی هستند در صورتیکه این توبه خودشان را با عمل پس از چندی اثبات بکنند تصدیق میکنم که ایشان یک عضو فعال و تحصیل کرده با اطلاع و جدی هستند و تمام صفات کار کردن در ایشان هست بنده که طرفدار معرف هستم میل دارم که همه ایرانیان تحصیلاتشان به اندازه ایشان باشد اما هیچ وقت آرزو نمیکنم که عملیاتشان مثل ایشان باشد یعنی تا چند روز قبل عملیات ایشان انصافاً خوب نبود این چیزی نیست که بتوان آن را پرده پوشی کرد والا بنده هیچ حیالی ندارم و نمیخواهم یک اشکال تراشیهائی بکنم والا وقتی که شروع به مذاکره انتخابات میشد میتوانستم حرف بزنم و بی اطلاع هم نیستم کرمانشاهانیها هم اکثرشان با بنده رفیق هستند ایل سنجابی هم که انصافاً بزرگترین خدمتگذار مملکت است در موضوع شخص بنده کمال همراهی را داشته اما دیدم جریان این انتخاب هم مثل جریان سایر انتخابات ایران است آن وقت که آقای رئیس فرمودند راجع به جریان انتخابات حرفی دارید بنده اگر میخواستم اعمال یک نظریات خصوصی بکنم مثل حالا میتوانستم. ۲ ساعت آقایان را معطل بکنم ولی نمیخواستم در این موضوع صحبت بکنم البته هر انتخابی یک اشکالی دارد ولی چون در پای همین منبر نطق دو دفعه به قرآن قسم خوردهام که حافظ حقوق ملی ایران باشم و حقوق ملت ایران را مطابق قانون اساسی و قوانین دیگر حفظ کنم این است که میبینم یکی از قوانین و یکی از حقوق اصلی ملت را ایشان خراب کردهاند به این جهت بنده با ایشان مخالفت دارم و حق میدهم بخودم از طرف دیگر همان طوریکه آقای مدرس فرمودند توبة ایشان را بنده هم موافقم و قبول میکنم و دست به طرف ایشان دراز میکنم اما بعد از اینکه عملیات سابق خودشان را ترک بگویند به طوریکه خدمات ایشان را بعد از چندی کسی نتواند تردی بکند خدمت به ملت هم تنها وکالت مجلس شورای ملی نیست ممکن است این مسئله را رجوع به کمیسیون بکنند بنده نظریه شخصی ندارم و نظریة شخصی بنده جزء ماده هفتم قانون انتخابات است و چون ایشان بر خلاف حکومت ملی اقدام کردهاند بوکالت ایشان رأی نمیدهم حالا می آئیم سر تلگراف لا نسینک خیلی کوچک است یک مسئله دیگر هم که ضمیمه قرار داد است راجع به مالیه بد بخت این مملکت است که باز امضاء شده و در این جریده نیست و این است یکی از خدمات کابینه وثوق الدوله که بعد در موقع دیگری خواهم خواند و اگر مصلحت میدنند حالا بخوانم (بعضی اظهار نمودند بخوانید). | ||
− | ''' | + | '''نصرت الدوله''' ـ همه را بخوانید |
− | |||
− | |||
− | ''' | + | '''سلیمان میرزا''' ـ شماره ۱۲۹ روزنامه رعد یعنی آقا سید ضیاءالدین مقاله نوشتهاند که مختصراً عرض خواهم کرد ـ |
− | + | (حقیقت چیست ـ حقیقت گوئی است) | |
− | ''' | + | '''رئیس''' ـ آقایان مایل به تنفس نیستند؟ |
− | + | که چند دقیقه تنفس شده دوباره آقای سلیمان میرزا نطق کنند. | |
− | ( | + | (بعضی اظهار نمودند تلگراف را بخوانند) |
− | + | (به مضمون ذیل قرائب تمودند) | |
− | ''' | + | '''اینک ابلاغیه سفارت سپتامبراز طرف سفارت امریکا مورخه ۹ سپتامبر ۱۹۱۹''' |
− | + | :نظر به مطالب غیر واقعی که در مقاله مورخه نوزدهم اوت روزنامه رعد راجع به رویه (پرزیدنت ویلسن) و مأمورین صلح امریکا و مملکت اتازونی نسبت به ایران مندرج بود مقتضی است ابلاغیهای که از واشنگتن صادر شده است تقدیم دارد مطهران ـ سفارت امریکا ـ دولت اتازونی به شما تعلیم میدهد نزد زمامداران ایران و اشخاص علاقمند این مسئله را تکذیب نماید که دولت اتازونی از مساعدت نسبت به ایران امتناع ورزیده است. امریکا همواره علافه خود را برای سعادت ایران به طرق بسیار اظهار و ابراز داشته نمایندگانیکه از طرف دولت اتازونی در کمیسیون صلح مورد استماع قرار دهند نمایندگان امریکا متعجب بودند چرا مجاهدت آنها بیش از این به تقویت و مساعدت تلقی نمیشود لیکن اکنون معاهده جدید معلوم میدارد که به چه علت امریکائیها قادر نبودند سخنان نمایندگان ایران را با صفاء برسانند و نیز معلوم میگردد که دولت ایران در طهران با مساعی نمایندگان خود در پاریس مساعدت و تقویت کافی ننمود. دولت اتازونی معاهده جدید ایران و انگلستان را با تعجب تلقی مینماید. معاهده مزبوره معلوم میدارد با وصف آنکه نمایندگان ایران در پاریس علناً و مؤکداً طالب مساعدت و همراهی امریکا بودند ایران از این مایل به کمک یا تقویت امریکا نمیباشد. | |
− | + | '''سلیمان میرزا''' ـ باری این مراسله سفارت که روزنامة رعد در این شماره درج کرده و آقای طباطبائی هم محتصری اظهار کردند شاید اثبات می کندکه این هیئتی که اول از طرف کابینه وثوق الدوله به اروپا رفت و مشارالممالک رئیس آنها بود بعضی اقدامات کردند و شاید آن هیئت در آنجا به نمایندگان امریکا بعضی صحبتها شرده باشند و بعضی دیگر شکایاتی از آنها به دولت ایران کرده باشند. مطابق این تلگراف امریکا با آنها همه قسم در کنفرانس صلح بین المللی مساعدت کرده و لاینقطع دیدهاند که این کار از آنها پیش نمیرود و آنوقت هنوز معاهده بیرون آمده آمریکائیها استدراک میکنند که علت اینکه نمایندگان ایران با وجود تقویت دولت بزرگی مثل امریکا در بآنجا کارشان پیش نمیرفت از طهران به آنها کمک میشده و این کمک هم از طرف وزیر خارجه بوده او کمک میکرده و شاید میتوان گفت مسئله قدری عملی ثابت شده بعد از اینکه وزیر خارجه به اروپا رفتهاند هئت را تغییر دادهاند و معزول کردهاند باری اینها به صورت است اما راجع به ضمیمه قرار داد شاید آقایان شنیده باشند و بنده نشنیده باشم به هر حال بنده نسخة فرانسه را بدست آوردهام و خودم ترجمه کردهام اگر در ترجمة آن تغییر و قصوری شده است شاید بواسطه بی اطلاعی بنده از فرانسه بوده است (متن قرارداد مالیه ببینیم آقایان چه بلائی بر سر ما در آوردهاند در آن تاریخ هم که هنوز توبه نکرده بودند. قرار داد بین دولت انگلیس و دولت ایران. | |
− | + | ۱- دولت انگلیس قبول مینماید یک قرضه دو میلیون استرلینک باقساط در تاریخی که توسط دولت ایران تعیین میگردد پس از آنکه مستشارهای مالیه دولت انگلیس در تهران شروع بکار نمایند به دولت ایران مطابق قرار دادیکه در فوق پیش بینی گردید بدهد | |
+ | ۲- دولت ایران متعهد میگردد که برای کلیه وجوهاتیکه مطابق ماده ۱ تا تاریخ ۳۰ مارس ۱۹۲۱ داده میشود ۷ درصد تنزیل بدهد و پس از این تاریخ هر ماهه مبالغ لازمه را برای پرداخت اصل و منافع از قرار ۷ درصد تا مدت ۲۰ سال بپردازد | ||
+ | ۳- تمام عایدات گمرکی که به موجب کنترات ۸ مه ۱۹۱۱ برای تأدیه قرض ۱۲۵۰۰۰۰ لیره تخصیص داده شده بود برای پرداخت قرض حاضر تخصیص داده شده با ادامة تمام شرائطی که در کنترات مذکور به عمل آمده است با حق تقدم از تمام قروض باستثنای قرض ۱۹۱۱ و مساعده هائیکه بعدها توسط انگلیس داده میشود. چنانچه عایداتیکه در فوق ذکر گردید کفایت ننماید دولت ایران متعهد میشود مبالغ لازمه را بوسیلة عایدات دیگری تأدیه نماید و برای این مقصود دولت ایران به موجب مراتب حاضره برای این قرض و مساعدههای دیگر که در فوق تعیین گردید تمام عایدات گمرکی کلیه مناطق را تا حدیکه در تحت اختیار خود دارد تخصیص میدهد. | ||
+ | ۴- دولت ایران حق دارد هر موقعی که خواسته باشد قرض حاضره را بوسیله قرضه دیگری از دولت انگلیس بپردازد ۹ اوت در طهران بامضاء رسیده است. | ||
+ | '''نصرت الدوله''' ـ در همان موقع چاپ شده است | ||
+ | |||
+ | '''سلیمان میرزا''' ـ بنده عرض کردم و اول عذرش را خواستم که نمیدانم باز اینجا یک قدری دیگر هم هست اگر اجازه بفرمائید آنرا هم بخوانم کاغذ ثانی سرپرس کاکس به عنوان رئیس الوزراء مورخه ۹ اوت ۱۹۱۹ در خصوص مبحث دومی که در کاغذ سابق اینجا مورخه امروز ذکر گردید در بین دولت توافق نظر خاصل گردیده که از طرفی دولت انگلیس مطالبه مخارج نگاهداری قشونی را که بواسطه عدم استطاعت دولت ایران از حفظ بیطرفی خود مجبور بوده است به ایران اعزام دارد نمینماید. و از طرفی هم دولت ایران مطالبة حساراتی را که وجود قشون مزبور در خاک ایران موجب میگردد نخواهد نمود. واضح است که این قرار داد فیمابین تقاضاهای اشخاص یا مؤسسات را که جداگانه در تحت مطالعه گذارده میشود لغو نخواهد کرد. یک یادداشت از طرف حضرت اشرف بنام دولت ایران که حاکی از قبوا این قرارداد باشد برای عقد قرارداد دولتین کفایت خواهد کرد. | ||
+ | |||
+ | '''سلیمان میرزا''' ـ این است آنچه گذشته است بر سر مملکت بد بخت ما در کابینه وثوق الدوله اگر دوسیههای خصوصی وزارت خارجه در دست باشد خیلی از این تلگرافات قشنگ را شاید بخوانیم بارها گفته شده که این قرار داد منحوس لغو شده و بند تا حال اسمی از این قرارداد مالیه نشنیده بودم و حالا فرمودند چاپ شده بنده نمیدانستم حالا میشنوم البته آن سقرارداد که لغو شده ضمیمه اش بطربق اولی لغو است ولیکن چون این راجع به مالیه است و از وظایف حتمیه عموم وکلا است و حتی و بنده هم که اعتبار نامهام هنوز نگذشته چون مدعی اوکاله هستم عرض میکنم وظیفه عموم وکلاء است که در عمل مالیه مداخله بکنند بنده استدعا دارم از تمام آقایان رفقای خودم که یقین دارم با بنده هم عقیده هستند به صدای بلند فریاد کنند که این قرارداد و سایر قراردادها لغو و ملغی و به هیچ وجه رسمیت بآنها داده نمیشود وساقط است (جمع کثیری تصدیق کردند) و مجلس شورای ملی باتفاق کلمه این نوع قراردادها را منفور میداند و عملاً او را لغو و در اولی امکان بر بطلانش رأی خواهد داد. | ||
+ | |||
+ | '''مدرس''' ـ توضیح دارم. | ||
+ | |||
+ | '''رئیس''' ـ ده دقیقه تنفس میکنیم بعد از تنفس توضیح بدهید. | ||
+ | |||
+ | '''مدرس''' ـ خیلی مختصر است. | ||
+ | |||
+ | '''رئیس''' ـ بفرمائید | ||
+ | |||
+ | '''مدرس''' ـ هر چند شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن فرمایشاتشان مطلب مرا یک نحوبیان دیگر فرمودند، اولاً بنده عرض کردم که این ۶۸۴ نفر موافقین قرارداد باید در محکمه محاکمه بشوند! مقصر! قاصر! کاسب! عمله! معین بشود و به هر کس به قدر تقصیر مجازات داده شود بنده منکر مجازات نیستم شما می فرمائید مجازات. مجازات میگویم این ۶۸۴ نفر را با عملیاتشان ضبط کردهام که اگر یک مجلس شورای ملی بر پا شود و یک حکومت ملی پیدا بشود اینها را باید در تحت محاکمه بکشند اما مقصر مجازاتی دارد. سیاسی مجازاتی دارد. قاصر مجازاتی دارد ناطق مجازاتی دارد ساکت مجازاتی دارد پس آن را باز تکرار میکنم که مقصر باید مجازات شود توبه گرگ مرگ است میگویم یک دولتی یا از روی تقصیر یا از روی قصور خواست به عقیده خود یک قرار دادی بگذارد و ملت هم آمدند و فریاد زدند مضر است عاقبت پیشرفت با ملت ضعیف شد این دخلی به قانون انتخابات ندارد دخلی بصلاحیت ندارد دخلی به قیام و اقدام بر ضد حکومت ملی ندارد دوست داریم که حضرت والا امروز که به مجلس آمده و انشاءالله همانطور که سی ماه با هم در سفر بودیم بسادگی با هم داخل سیاست شویم انشاءالله مغالطه و مشتبه کاری نکنند شاید مردم خیال کنند که مجلس خیلی بد است ولی بعقیده بنده باین بدیها که مردم خیال میکنند نیست امید است باتفاق کارهای بزرگ سیاستهائی که شماها میدانید نسبت بخارجه و داخله از لاستیک در آمده مجدداً عرض میکنم مذهب من اجازه نمیدهد که مقصرراً نباید مجازات داد میگویم محکمه که رسیدگی بکند که آقای وثوق الدوله عن تقصیر یا ع قصور این قرارداد را بست نفهمید و پیش بینی نکرد که این قرارداد هم از برای مامضر است و هم برای همسایگان این شد که تمام ایرانیان از انگلیس مکدر و متنفر شدند و ما هم فهمیدیم که بدیانت و استقلال ما ضرر دارد لهذا جلوگیری کردیم اگر دولتی قراردادی ببندد بر خلاف صلاخ مملکت نمیتوان او را مصداق اقدام بر خلاف حکومت ملی قرار داد هیچ مناسبت ندارد. (جمعی گفتند صحیح است) خواهش دارم اگر حضرت والا بقدر من آقای نصرت الدوله را نمیخواهند اسم دیگری رویش بگذارند غیر از اینکه قیام و (اقدام برضد حکومت) ملی نمودنداظهار دیگر بفرمایند من و حضرت والا مهاجرت کردیم به نیت خوب نتیجه بد در آمد تقصیر ما چه بود در بیابانها در جنگلها در دریاها سفر کردیم ما در جنگلها بلوط هم میخوردیم بامیدواری اینکه نتیجه او خوب شود چه کنیم خدا نخواست تقصیر باکی است خدا شاهد است با یک عقیدة صاف و پاکی بدولت و ملت رفتیم که چیزی برای ملت بیاورنم ولی نشد. وثوق الدوله با رفقای خود پیش بینی نکردند که این قرارداد مضر بدیانت و استقلال این آب و خاک است من و امثال من در همان ساعت اول این ضرر را ادراک کرده و عموم ملت موافقت کردند آقای طباطبائی که فرمودند قرض کردن و امتیاز دادن و اقام بر ضد حکومت ملی است خوب است دولتی را معرفی نمایند که بر خلاف این مواد رفتار نکرده تا ما بگوئیم این اقدام بر ضد حکومت ملی است (گفته شد صحیح است) اشکالات راجع به انتخابات که فرمودند جواب آنها با آقای حاج شیخ اسد الله است اهتمام مت به مسئلة سیاست است که نصرت الدوله به جهت موافقت با قرار داد و صلاحت وکالت مجلس شورای ملی خارج میشود یا خیر حضرت والا فرمودند قسم خوردیم من قسم خورده و قسم نخورده غیر واقع را نمیگویم نه اقدام میکند و نه قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | '''رئیس''' ـ آقای مدرس باسم توضیح یک نطق مفصلی فرمودند: | ||
+ | |||
+ | ده دقیقه تنفس است. | ||
+ | |||
+ | (در این موقع آقایان نمایندگان از مجلس خارج شده و پس از یک ربع ساعت مجدداً مجلس تشکیل شد). | ||
+ | |||
+ | '''رئیس''' ـ قصد بنده این بود که بعد از تنفس مذاکرات اعاده شود به خیال آنکه امروز به ختم مسئله که مطرح مذاکره بود موفق بشویم ولی معلوم میشود که عدة آقایان ناطقین زیاد است اگر آقایان موافق باشند بقیة مذاکرات بماند رای روز سه شنبه | ||
+ | |||
+ | '''محمدهاشم میرزا''' ـ بنده پیشنهاد میکنم فردا باشد. | ||
+ | |||
+ | '''رئیس''' ـ عده برای گرفتن رأی کافی نیست موافق باشند بماند برای روز سه شنبه. یک مسئله دیگر را هم میخواستم به آقایان تذکر بدهم و آن این است که چنانچه ملاحظه فرمودید این دو جلسه گذشته هیچ شباهتی به سایر مجالس نداشت و بنده عمداً از اجرای حدود نظامات و اختیاراتیکه در نظامنامه قید شده صرفنظر کردم برای اینکه گفته نشود مانع آزادی نطق شدهام و میخواستم تمام مطالب گفته بشود ولی از آقایان عموماً خواهشمندم از بعضی عبارات که ممکن است سوء تفسیر بشود خودداری بفرمایند چون لفظ آدم کشی و بعضی عبارات دیگر گفته شد و بنده خیلی مایل هستم این طور تصور بکنم که از روی اشتباه بوده و حاکی از حسبات آقایان ناطقین نبوده امیدوارم در جلسات دیگر رعایت این نکته کاملاً بشود که بنده مجبور نشوم متوسل به مفاد مواد نظامنامه داخلی بشوم و همانطوریکه دلخواه خودم است میخواهم طوری باشد که کاملاً از روی آزادی مطالب هر چه هست گفته بشود. جلسه آتیه را هم عرض کردم روز سه شنبه ۲۷ چهار ساعت قبل از ظهر خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | (مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | '''رئیس مجلس - مؤتمن الملک''' | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم - ۱ تیر ۱۳۰۰ تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۴۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۵
جلسه ۵
صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه ۲۵ ذیقعده ۱۳۳۹ مطابق ۹ اسد ۱۳۰۰
مجلس تقریباً دو ساعت و نیم قبل از ظهر در تحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل و صورت مجلس پنج شنبه ۲۲ را آقای نصرت الدوله قرائت نمودند.
رئیس ـ نسبت به صورت مجلس اعتراضی هست یا نه
حائری زاده ـ اعتبار نامه آقای طباطبائی باتفاق آراء تصویب شد نه باکثریت
رئیس ـ دیگر اعتراضی نیست ـ
(اظهاری نشد)
صورت مجلس تصویب شد با پیشنهاد حائری زاده یک جزء دستور امروز راپورت شعبه ششم است راجع به انتخاب کرمانشاهان آقای طباطبائی مخالف بودند.
طباطبائی ـ بلی آقا.
رئیس ـ بفرمائید.
طباطبائی ـ راجع به انتخاب کرمانشاهان همان طوریکه در جلسه قبل هم عرض کردم مخالف هستم و مخالف بنده هم از نقطه نظر انتخابات است هم از نقطه نظر…
سردارمعظم ـ بلندتر بفرمائید.
طباطبائی ـ عرض کردم بنده راجع به انتخابات کرمانشاهان مخالف هستم و مخلفت بنده از نقطه نظر انتخابات است هم از نقطه نظر شخس منتخب است البته بنابر وظیفه بایستی من امروز مخالفت خودم را عرض کنم و پس از آنکه بنده عقاید خودم را عرض کردم بدیهی است حکمیت را آقایان نمایندگان خواهند فرمود بنده وقتی آمدم جمعی از آقایان می متواتراً به بنده اظهار کردند خوب است این مذاکرات در مجلس نشود یعنی مذاکراتیکه خارج از مسئله انتخابات است و فرمودند مهما امکن باید رعایت حفظ مراتب مجلس بشود و مذاکرات به کمیسیون تحقیق رجوع بشود اگر مسئله حل نشد بعد از آن به تصویب مجلس موکول شود بنده چون یک مقصود شخصی و یک لجاجتی ندارم و فقط مقصودم آن بود که یک حقایقی که در نظر من ثابت و قطعی است عرض بکنم چون آخرین محکمه انتخابات مجلس شورای ملی است آن وقت ببینیم تمایلات آقایان نمایندگان چه چیز است علیهذا قبول کردم و گفتم اگر دیگران پیشنهاد بکنند بنده مخالفت نخواهم کرد اگر آقایان میخواهند خودشان پیشنهاد بکنند و خیلی هم اصرار کردم البته تصدیق میکنید که وظیفه بنده مقتضی نبود که این تقاضا را بکنم زیرا برای بنده مخطوراتی داشت که برای آقایاننداشت این عرض من در اینجا فقط از این نقطه نظر بود که به بنده نتوانند بگویند ملاحظه حیثیات مجلس را نکردم و نصیحت آقایان را گوش ندادم بنده هم قبول کردم ولی آقایان هیچ کدام حاضر نشدند که خودشان این پیشنهاد را بکنند این است که حالا اینجا آمدهام که عرایض بغرضله خود را به عرض آقایان برسانم آمدیم به سر مسئله انتخابات اولاًراجع به جریان انتخابات میخواستم این را عرض کنم که اگر آقایان نمایندگان با یک نظر انصاف و بی طرفی به حال کرمانشاهان درحوقع انتخابات آنجا رجوع بکنند برای عدم تصویب این اعتبارنامه هیچ محتاج نیست بدوسیه مراجعه شود زیرا که انتخابات کرمانشاه در سال ۱۳۳۷ بود و در آن موقع یک کابینه در طهران وجود داشت که حقیقة کابینه اقتدار کابینه دیکتاتوره ـ کابینه آمریت بود و حاکمیت آن کابینه نسبت به تمام قوانین موضوعه مجلس به هیچ یک از آقایان وکلاء پوشیده نیست حتی آقایانیکه آن کابینه را منتهی درجه شدت تنقید میکردند در این مجلس هستند در آنموقع اخوی حضرت والا منتخب کرمانشاه در آن جا حکومت داشت معلوم است جریان اغلب انتخابات در این دوره بر هیچ کس مخفی نیست دخالت حکومت و غالب مأمورین نظامی حکومتی که بدان مقدمه حبس و نفی و اعدام میکردند معلوم است چقدر در انتخابات تأثیر دارد قانون انتخابات حاکم را صلاحیت گمان نمیکنم ما بین یک برادری مثل شاهزاده سالار لشکر با خود آقای نصرت الدوله بتوان فرق گذاشت زیرا اگر آقای نصرت الدوله خودشان در آنجا تشریف داشتند و میخواستند انتخاب شوند پیش از آقای سالار لشکر اعمال نفوذ نمیکردند حضرت والاشاهزاده نصرت الدوله کرمانشاهی نیستند که بگویم بواسطه تمایلات ولایتی انتخاب شده انداگر از نقطه انتخاب میشدند که حاکم آنجا اخوی ایشان و مأمورین جزء و کل آنجا از بستگان خودشان نبوده شاید بنده در این قضیه آنقدر اهتمام نمیکردم اما با این ملاحظه باز لازم است که بنده عرض کنم که انتخاب کرمانشاه از روی آزادی عقیده نبوده و مبنی بر اجبار بوده است آیا با این حال لازم است بنده یک اسنادی اینجا ارائه بدهم؟ در حالیکه هر آدم متعمقی در مرتبه اولی میتواند بفهمد که انتخاب یک چنین محلی مبنی بر آزادی نبوده در این موقع یا هما آقایان نمایندگان یا اکثر آقایان میدانند که در طهران یک کمیسیونی وجود داشت رسمی یا غیر رسمی که حالا بنده نمیخواهم بوضیحات بدهم ولی یک کمیسیونی بود که غالب وکلاء را کاندید و معین میکردند و خیلی اصرار میکردند در انتخابت آنها آقای نصرت الدوله در آن کمیسیون یک نفوذ فوق العاده داشتند بدیهی است از آن کمیسیون کاندیدا میشوند و شاهزاده اخویشان هر اقدامی کنند کسانشان همراهی میکنند با این حال شعبه ششم هیچ این حقایق را در نظر نمیگیرد و فقط به یک صورت ماست مالی اعتراضات معترضین را در هم و بر هم میکند و تعمق و تأملی که باید در آنها بنماید و بحثی که باید بکند هیچ نکرده فوراً میگوید که انجمن نظارت رد کرده بود و مدرکی در دست نبوده و اعتراضات آنها قابل توجه نبوده و چه اگر شعبه رأی انجمن نظارت را قاطع میداند پس باید تصدیق کرد که محاکه شعبه و محاکمه مجلس لغو است زیرا تصدیق انجمن نظارت و صورت مجلس انجمن نظارت کافی بود از اینکه مجلس او را یک وکیل ثابت الوکاله بداند پس ما هیچ نمیتوانیم اظهارات یک انجمن نظارتی را مستند قرار بدهیم مگر اینکه خودمان مستقیماً داخل مستندات و رأی انجمن نظارت بشویم و آن وقت خودمان بفهمیم که فلان انتخاب صحیح است یا باطل کاملاً از راپورت شعبه (اگر آقایان تعمق بکنند) مفهوم میشود که شعبه هیچ همچو تحقیقاتی نکرده لایحه اعتراض معترضین را اگر نگاه کنیم میبینیم در هر یک از مسائل یک اعتراضی هست راجع به استعفای انجمن نظار استعفا کردند و یک عده استنکاف نمودند و راپورت شعبه ششم هم تصدیق میکند که عده مستنکف شدهاند و حکومت عوض آنها را انتخاب کرده در صورتیکه عضو یک انجمن وقتیکه استعفا نکند و کناره بکند نمیشود به جای او عضو دیگر ی را انتخاب کرد یا باید استعفا کند یا اینکه باید باکثریت قناعت کنند معلوم است از نقطه نظر قانون عضویت دو نفر خارجی در انجمنی که عضویت ندارند لطمه به صحت جریان انتخابات وارد میشود در بعضی جا شعبه اظهار کرده است که چون فلان اعتراض کننده مدرکی در دست نداشت قابل توجه بنده میخواهم از شعبه سئوال کنم که مدر ک یک معترضی از چه قبیل است آیا باید یک حکمی از حاکم شرع بیاورد؟ یا باید دست خطی از رئیس الوزراء بیاورد؟ یا یک فرمان دولتی بیاورد؟ آیا جز شهادت شهود و اظهارات افرادیکه دخیل در جریان انتخابات بودند برای مدرک شکایات خود چه سندی باید ارائه دهد چنانچه آقایان در کتابچه اعتراضیه ملاحظه فرمایند میبینند که معترضین هر کدام برای اثبات هر فقره از شکایات خودشان یک سندی در دست دارند از اعضاء انجمن نظار از مأمور حکومت و از سایرین معذالک هیچ یک از آنها را شعبه محل اعتنا فرار نداره و هر چه تلاش داشته است کرده است که استخاره خوب بیاید مطابق اعتراضاتیکه شده خیلی خوب واضح است حتی هیچ شکی باقی نمیماند که ترتیب چه بوده در موقع دادن تعرفه مسلحینی وارد انجمن نظارت میشوند و حتی شاهزاده حاکم هم آمدهاند و خودشان دیدهاند و باو عدهای که دادهاند و ملاقاتیکه با آنها کردهاند معذالک هیچ اعتنائی نکرده و چشمشان را روی هم گذارده و بیرون میروند دلیل بر این مطلب هم تعطیل انجمن نظارت بوده انجمن چند روز تعطیل میکند و وقتیکه میبیند اعتنا به او نمیکنند بعضی استنکاف میکنند و باقی دیگر کار را خاتمه میدهند وقتیکه در یک انجمن تظارتی جمعی مسلح وارد بشوند معلوم است در یک همچون جائی آزادی برای منتخبین چقدر است و تهدید تا چه درجه وجود داشته راجع به هر یک از انجمن جزء بلوکات شکایاتی کردهاند و اسنادی که در مقابل هر یک اظهار کردهاند معذالک شعبه به مسامحه گذرانیده و هیچ اعتنائی به اظهارات آنها نکرده فقط گفته است انجمن نظارت آن را رد کرده ما هم رد میکنیم محرومیت عشایر کرمانشاه یکی از مهمترین مسائل عدم صحت انتخابات است زیرا کسانیکه از کرمانشاه اطلاع دارند میدانند عده عشایر کرمانشاه شاید متجاوز از نصف کرمانشاه باشد چطور ممکن است نصف ذوی الحقوق را ما از انخاب محرووم کنیم؟ و آن انتخاب را صحیح بدانیم؟ بلی یک رشته از عشایر شکایت نکردهاند بلی در آن موقع و با آن حالت و آن روز شکایت برای آنها ممکن نبود با بودن قوای خارجی در آنجا البته جرئت شکایت برای آنها نبود آن هم در نقاط دور افتاده اگر ایل سنجابی را میدانیم که از هیچ چیز نمی ترسندو فداکاریهای بزرگ کرده اندو خودشان را برای مصالح این مملکت فنا کردهاند البته آنها فقط میتوانند جرئت بکنند و داخل شکایت از انتخابات بشوند دیگران جرئت نکرده و عدم اظهار آنها دلیل بر عدم جرئتشان بوده حالا اعم از اینکه شکایت بکنند یا نکنند وقتی که ما دیدیم یک عده از انتخاب محروم ماندهاند و از اوضاع آن حدود هم به خوبی اطلاع داریم فرقی نمیکند که شکایت بکنند یا نکنند شعبه که بنفرستان یک شعبه جزء انجمن نظار به یک دهی که در یک فرسخی مرکز حوزه انتخابات واقع است اینطور اهمیت میدهد و در شعبه اشاره به آن میکند چطور میتواند از محرومیت یک ایل بزرگی چشم بپوشد ایل سنجابی بقاضا کرده است که چند روزی بر مدت علاوه کنند که آنها بتوانند از گرمسیر مراجعت کنند و به آنها اجازه ندادهاند و موافقت نکردهاند و متوقع بودند که عشایر آن جا از بیست و سی فرسخی زندگی خود را رها کنند و بیایند به فلان ده و رأی بدهند و می گوئید چون نیامدهاند حقشان اسقاط شده واقعات حوزه سنقر وکلیائی و اوراق استشهادیه که تمام کردهاند در دوسیه موجود است و وضعیات حوزة هرسین کاملاً اعمال نفوذ غیر مشروع و اجبار منتخبین را واضح و مبرهن مینماید و اگر واقعاً آقایان نمایندگان با نظر قضاوت بدون توجه به مسائل خارجی رجوع به آن واقعات بکنند هیچ لازم نیست که دلیل دیگری برای فساد این انتخاب آمده و در مقابل یکی از اعتراضات معترضین میگوید این مسئله راجع به استرداد اموال غلام موسی بوده و خودش را غافل میکند که آیا مسئله غلام موسی و استرداد اموال او در وسط جریان انتخابات برای چه بوده؟ و برای چه اموال او رفته؟ عجیبتر از همه این است که در آخر راپورت مینویسد عده زیادی از طبقات اهالی اظهار رضایت کردهاند آیا یک قاضی میتواند به صرف اینکه جمعی اظهار رضایت کردهاند از یک امر قضائی غفلت کند؟ بنده عرض میکنم رضایت تمام دنیا شکایت یک نفر را که مبنی بر مستند و دلیل باشد رفع نمیکند فرض کنیم که یک اشخاصی هم اظهار رضایت کرده باشند رضایت مستند قضاوت نمی شودرضایت منشاء اثر نمیشود زیرا ممکن است دستهای از انتخاب یک اشخاص راضی باشند رضایت یک دسته حقوق اشخاص دیگر را ضایع نمیکند و بنده هم تصور نمیکنم در ضمن یک همچین مذاکرات و مباحثاتی که باید از روی اصول قانون باشد شعبه بتواند قناعت به این مسئله بکند که از طرف احزاب و که اظهار رضایت شده بله بنده اگر بخواهم خیلی مفصل داخل استدلال راپورت بشوم و هر ماده را یک یک طرح بکنم و از آقای مخبر جواب بخواهم و بعد جواب بدهم جلسههای طولانی لازم خواهد داشت چون می دانیم که آنقدرها توجه به راپورت شعبه و مسائل راجع به انتخابات نخواهد شد و طرفین تصمیم قطعی دارند به این جهت بیشتر از این در این موضوع گفتگو نمیکنم همین قدر خدمت آقایان عرض میکنم که واقعاً اگر یک ساعتی رجوع بکنید به راپورت شعبه و اسناد اعتراضات معترضین آن وقت محتاج به یک کشمکش و بحث طولانی نخواهد شد پس از اظهارات خودم راجع به جریان انتخابات از آقایان اجازه میخواهم که قدری هم نسبت به صلاحیت شخصی منتخب داخل مذاکره شوم و برای مطالعه و حل این مسئله مهم لازم است به تاریخ ربیع الاول ۱۳۳۷ رجوع کنیم یعنی به تاریخ ن انتخابات اگر فراموش نکرده باشیم و اوضاع ما را به فراموشی باز نداشته باشد و احساسات خودمان را گم نکرده باشیم و هر چه آن روز گفتهایم امروز تعقیب بکنیم آن وقت خود در نظر ما مجسم میشود که آن روز یک کابینه وجود داشت که حقیقت و واقعاً آن کابینه از سه عضو مهم و سه عنصر فعال تشکیل شده بود اوضاع تاریخ دوره آن کابینه به قدری مهم و عظیم است که به قوه نطق نمیآید و تصور میکنم از عهده هیچ ناطق بر نیاید لیکن چون آقایان همه آنچه من دیدهام دیدهاند و آن چه من می دانم می دانند لازم نمی دانم به خودم زحمت بدهم و با یک کلمات و الفاظی که احساسات آقایان را تحریک بکند و اوضاع آن روز را بتواند مجسم نماید عرض کنم فقط به طور خیلی مختصر یادآوری میکنی این کابیه را همه میدانستیم (حالا دیگر نمی دانم بدانیم یا نه؟) کابیه قدرت یا کابیه دیکتاتوری و بالاخره کابیة قرارداد بود این کابینه بواسطه عملیات فوق العاده اش به طوری در تمام دنیا مشهود است که احتیاج ندارد بنده در روی منبر نطق این کابینه را معرفی کنم همه می دانند که این کابینه عملیات خودش را که منفور ملت بود با یک برجستگی و با یک شدت وحدتی انجام داد که در تاریخ انجام داد که در تاریخ مشروطیت ایران هیچ نظیر نداشت در زمان این کابینه هم می دانم که در اغلب جاها یعنی در هرجا که انتخاب محلی نبود ویا یک خصوصیتی در کار انتخاب نبود مبنی بر آزادی رآی و آراء ملی نبود این کابینه آزادی منتخبین را سلب کرد اسناد و اوراق اینکار را همه آقایان دیدهاند یا شنیدهاند و بنده برای حفظ تمام مجلس لازم نمی دانم عرض کنم در دوره آن کابینه انتخابات در ردیف یکی از امور دولتی و مثل یکی از جریانهای اداری دولت جاری بوده در زمان این کابینه یک هیئت اعزامیه با یک حیالاتیکه من نمی دانم و البته شما می دانید در تحت ریاست آقای مشاورالممالک برای مدافعه حقوق ایران در انجمن صلح به اروپا اعزام شد دیدیم به محض اینکه وارد اروپا شد و بانجام وظایف خود اقدام کرد فوراً ملعون و مردود کابینه شد یعنی معزول شد این قضیه را آقایان اگر فراموش کرده ممکن است رجوع شود در نتیجه این کار وقتی صورت گرفت که دنیا انتظار داشت دولت و ملت ایران با یک رشادت و شجاعت بدبختیهای گذشته خود را خلاص نماید قرارداد مشهور دفعتاً ایران و همه دنیا را مبهوت و عصبانی کرد حکومت وقت با امضای حود تصدیق کرد در زمانیکه راه سعادت بر تمام ملل ضعیفه باز است ایران باید از تمام خوشبختیها محروم باشد و این کابینه همه را از دست داد و همه را صرف کشمکشهای خصوصی خود کرد همه ملت می دانند در نتیجه این اقدام حکومت وثوق الدوله که نتیجه و حاصل فکر سه نفر اعضاء آن کابینه بود (و در حقیقت سایر اعضاء کابینه نه در خود کابینه نه در خارج کابینه طرف اعتناء نبودند و فقط به وزارت دل خوش بودند) تمام ایرانیها با یک نوع عصبیتی که معمول آنها است بر ضد آن کابینه صدا بلند کردند حکومت وقت برای خاموش کردن صداهای ملی از هیچ گونه عملیات قهر وجبر کوتاهی نکرد و چون جمعی از معاریف این اقدامات را قبول نکردند حکومت وقت با ضربتهای شدید آنها و جماعت دیگر از کارکنان را دستگیر و تبعید و نفی نمودند و آقای محتشم السلطنه وزیر خارجه کنونی که امروز همه آقایان می دانند محترم ترین اعضاء رئیسه خودشان یعنی چشمشان را در این داه گذاشتند تصور نفرمائید اگر بنده عرض کردم سه نفر از آن کابینه عضو فعال و عضو مایشاء بودهاند دفاع از سایرین کردهام همه آقایان می دانند قطع و فصل و رفت آمد حکم والضاء همه با این سه نفر بوده و البته سایرین هم نمیتوانند بگویند ما مسؤلیت نداریم برای این که عضو کابیه بودند و مسئولیت را قبول کردهاند و یک نفر که مسئولیت را قبول کرد نمیتواند بگوید به من مربوط نیست و بگوید من مسئول نیستم البته در مقابل قانون مسئول است و محافظت قانون با اوست به هر حال حکومت قرار داد رسماً به تمام مردم وعده داد که قرار داد عملاً به موقع اجرا گذارده نخواهد شد ولی رسماً شروع به اجرا میشود آقایان که بعضی از آنها هم عضو مجلس هستند راضی شدند به اینکه حکومت امضاء قرارداد را معوق بگذارد و تسویه هم نکند تا مجلس باز شود و تکلیف قرارداد معلوم شود حتی دولت طرف مقابل هم با فشارهای اروپا با مخالفت مطبوعات اروپا با هیجانهای مردم که برای دفاع بقاء و استقلال ایران میشد مجبور شد که این رویه را قبول کند و اجرای مواد قرارداد را بگذارد تا موقعیکه مجلس باز شود معذالک حکومت زیر بار نرفت و شروع کرد به اجرای مواد قرارداذ یکی بعد از دیگری این حکومت بود که همه ماها می دانیم که اصلاً به اراده دیگران و با تسبیب و وسائلی که دیگران اتخاذ کرده بودند مشغول کار شده بود و دیدیم که از هیچ گونه اقدامات بر ضد قانون اساسی و بر ضد مشروطیت فرو گذار نکرد همه می دانیم این حکومت از هیچ گونه اقدامات بر ضد حکومت ملی مملکت ایران فرو گذار نکرد حتی برای پیشرفت مقاصد خود و انجام نقشه که بر ضد منافع ایران در نظر داشت از کشتن اشخاص هم بدون محاکمه کوتاهی نکرد اشخاصی را گرفتند کشتند به دار زدند تبعید کردند نفی کردند و هیچ محکمهای برای محاکمة آنها تشکیل نشد تمام مطبوعات در دورة آن کابینه بسته شد اگر آن روز آن کابینه مطبوعات را به میل و ارادة خودش یک دفعه معدوم نمیکرد اگر احزاب را یک مرتبه از میان بر نمیداشت امروز در موقع افتتاح مجلس شورای ملی برای تشریفات مجلس دفعة چهار روزنامه بر خلاف آزادی بدون محاکمه بسته نمیشد نمیخواهم عرض کنم که اگر یک روزنامه بر خلاف آزادی رفتار کرد معترض او نشوند و بگذارند هر چه میخواهد بکند ولی قانون اساسی آزادی مطبوعات را واجب نموده و از طرف دیگر قانونی برای محدود بودن مطبوعات قرار گذارده البته هیچ حکومتی نباید به ارادةخودش در طرف چند دقیقه حکم بستن مطبوعات را امضاء کند اساس مشروطیت اساس حکومت ملی آزادی رأی و آزادی مطبوعات است از دورة آن کابینه نه آزادی رأی نه آزادی مطبوعات در این مملکت بوده و نه آزادی هیچ گونه.
رئیس ـ آقا شما دارید از موضوع خارج میشوید
طباطبائی ـ بنده خارج از موضوع نمیشوم بنده میخواهم ثابت کنم که آن کابینه بر خلاف قانون اساسی و حکومت ملی رفتار کرده و حضرت والا هم بر خلاف حکومت ملی رفتار کردهاند و با همان دلیل که سلطان محمدخان در این مجلس رد میشود شاهزاده نصرت الدوله نمیتواند قبول شود.
رئیس ـ ولی جناب عالی حالا در این موضوع مذاکره نمیکنید از روزنامجات دارید مذاکره میکنید.
طباطبائی ـ بله میخواستم اقدامات آن کابینه را عرض کنم و حق داشتم چهار کلمه هم از توقیف مطبوعات عرض کنم به هر حال حالا که آقای رئیس میل ندارند این صحبت را میگذاریم و میرویم سر باقی دیگر این کابینه بر خلاف اصل ۲۳ قانون اساسی به شرکتها امتیاز داد و با جرایش هم شروع کرد بر خلاف اصل ۲۵ استقراض نمود بر خلاف اصل ۲۷ قانون اساسی قوانین مشروطیت را نقض نموده بر خلاف اصل ۹ متمم قانون اساسی مصونیت اخیر را مختل کرد بر خلاف اصل ۱۰ اشخاص را بدونتقصیر دستگیر و حبس کرد بر خلاف اصل ۱۳ امنیت را نفی و تبعید کرد بر خلاف اصل ۲۰ آزادی مطبوعات را سلب کرد بر خلاف اصل ۲۱ اجتماعات را منع کرد بر خلاف اصا ۲۳ در مخارات تلگرافی دخالت کرد و تلگرافات را سانسور کرد و هر تلگرافی را میخواستند مخابره کنند تفتیش میکردند و هر کدام را که نمیخواستند مخابره کنند رد میکردند بالاخره در موقعیکه اعتبارنامه سلطان محمدخان را که تقصیر او فقط موافقت با حکومت سید ضیاء یعنی یک حکومت غاصب یک حکومت منفور بود مجللس به عنوان قیام بر ضد حکومت ملی یعنی شرکت با کسی که قیام بر ضد حکومت ملی کرده رد میکند و همان طور که در مجلس اظهار شد که حکومت ملی عبارت از کابینه سپهدار نبوده بنده هم تصدیق میکنم که حکومت ملی عبارت از کابینه سپهدار نبوده حکومت ملی عبارت از اساس مشروطیت است یعنی قانون اساسی عرض میکنم آن کابینه مواد زیادی از قانون اساسی را لغو کرد بنا براین شاهزاده نصرت الدوله که یکی از اعضاء آن کابینه و شریک و مسئول این اعمال بودند و بر ضد حکومت ملی قیام کردهاند علیهذا نمیتوانند وکیل شوند امضاء قرار داد که همه چیز ما را بباد میدهد و هنوز هم بعضی ترتیباتش باقی است برای اینکه معلوم شود ایشان حق دارند نمایدة این ملت شوند یا نه کافی است آقایان خوب آن قرار داد راخواندهاند و همان هیجانها را که متوجه آن قرار داد شده است دیدهاند و حتی یک اشخاصیکه علمداران هیجانها بودند در مجلس هستند بنده هیچ لازم نیست او را عرض کنم زیرا چیزی مخفی نیست به علاوه شاهزاده در اروپا یک اصرار و اهتمامی داشتند در اجرای آن قرار داد و قبل از اجراء نطقهائیکه شاهزاده در اروپا کردهاند و انعکاساتی که در مطبوعات کرده است همه یا عدهای از آقایان دیده و ملاحظه کردهاند در این موقع مطبوعات تمام دنیا بر علیه قرار داد حرف این قرار داد را تنقید میکردند معذالک وزیر امور خارجه تا آنجا اثبات و اصرار میکردند که این قرار داد حیات بخشی است مؤسس حکومت سیاه و مسبب آن همان کابینه بوده همه قدر و منزلت او را می دانید چه بوده و چه مقامی داشت و چطور زندگانی میکرد فضیح تر این که آن کابینه او را داخل سیاست کرد آن کابینه او را داخل در حل و فصل امور دولتی کرد آن کابینه او را داخل حلقه دیپلماسی کرد و به قفقاز فرستاد پس از آن او توانست که این موفقیت را حاصل بکند و این صدمات را به این مملکت بزند پس میتوان گفت که تاسیس کابینه سیاه از نتایج سوء همان کابینه است بنده فقط وظیف ام این بود که هر چه می دانم در مقابل افکار عمومی و درمقابل تاریخی که برای بعد میماند افکار و آراء خود را عرض کنم حالا البته تمام آقایان وکلاء خدا شناس هستند و وجدان دارند اگر تمام عرایض من صحیح است توجه به او کنند و اگر صحیح ندانستند خودشان می دانند بامسئولیتی که پیش خدا دارند برای بنده تصویب این اعتبارنامه ورزش از نقطه نظر شخصی اهمیتی ندارد ولیکن برای قسمهائیکه سابق خورده بودم وقسمتی که بعد باید بخورم مجبور بودم و چاره نداشتم و حتی برای حفظ مقام نزاکت و حفظ نظامات مجلس از چیزهائیکه باید گفت صرف نظر کردم.
نصرت الدوله ـ صرف نظر نکنید.
طباطبائی ـ بله اگر یک ملاحظاتی نبود همان طور که گفتند صرف نظر نمیکردم ولی آن را میگذارم برای دفعه دیگر تا ببینم در جواب این عرایض بنده چه گفته خواهد شد آن وقت نک طوری تکلیف معلوم خواهد شد یک شرح دیگری هم آینجا یادداشت کرده بودم ولی چون می دانم بی فایده است و آقایان وکلاء از طرفین یک تصمیمات قطعی دارند و شاید طول کلام موجب تضییع وقت مجلس شورای ملی است قسمت دیگر را میگذارم برای وقت دیگر.
حاج شیخ اسدالله ـ بنده داخل در صلاحیت و سیاست نمیشوم ولی چون بدبختانه یا خوشبختانه مخبر شعبه هستم مجبورم نظریات شعبه را به عغرض مجلس شورای ملی برسانم و دفاع از عقیده شعبه بکنم فعلاً در همین مرحله وارد میشوم و راجع به فرمایشات اخیر آقای طباطبائی هرگاه داخل میشدند در تمام مواد راپورت و آنچه به نظرشان میرسید میفرمودند تا بنده نظریات شعبه را عرض میکردم و آن وقت شاید تصدیق میفرمودند که شعبه در کمال دقت و بی طرفی از روی صحت رسیدگی به این اعتبارنامه و دوسیه کرده و نظریاتش را به عرض مجلس رسانیده اگر مراجعه بفرمایند به راپورهائیکه در این مدت از طرف تمام شعبات به مجلس داده شد در این دوره و دورههای قبل میبینند یک راپورت به این جامعی که تمام مواد شکایات با تمام اسنادی را که به شعبه دادهاند متعرض شده باشد نیست چرا شعبه این کار را کرد برای اینکه به مجلس و نمایندگان ملت مدلل دارد که نظریات شعبه کاملاً از روی صحت و دقت بوده این بود که آن ورقه اعتراضیه را که یکی از آقایان کرمانشاه به شعبه داد تمام موادش را خواندیم اسنادی که در مقابل ارائه داده بود در تحت نظر آوردیم پس از آن مطابق آن نظریات راپورت به مجلس تقدیم کردم بعضی از قسمتهائیکه آقای طباطبائی فرمودند مستحسنات بود که آیا ممکن است یک نفر در یک موقعی کاندید شود و برادرش که حاکم بوده با او مساعدت ننماید و با او همراهی نکند و این مطلب را شعبه نمیتواند به مجرد استحسان دلیل به طلان انتخابات قرار بدهد آیا ببینیم حکومت کرمانشاهان عملیاتی هم کرده است یا نکرده اگر عملیاتی کرده باید از کجا بفهمیم به غیر از آن که متشکیان شکایت میکنند و اسناد به شعبه میدهند و نیز انجمن نظار در صورت جلساتش نوشته به مجلس داده غیر از اینها ما میتوانیم علم غیبی تحصیل کنیم که از روی آن معلومات باطنی اظهار عقیده کنیم هیچ وقت همچو کاری را نمیتوانیم بکنیم شعبه باید مراجعه بدوسیه بکند شعبه باید مراجعه به اسناد بکند و ببیند اسنادی را که دادهاند چه اسنادی است اسنادی که دادهاند ملاحظه بفرمایند یکی راجع به وضع انتخابات سنقر است که از روی تهدید بوده دلیل آنکه انتخابات آنجا از روی تهدید شده چه بوده صورت عرضحالی است که یک غلام موسی نامی داده است که مال مرا در سنقر یا در حوالی غارت کردهاند و صلحیه یا محکمه بدایت تعقیب کرده است ابداً نه گفتگوئی ازسوء جریان انتخابات و تجاوزات مأمورین دولتی است و نه اسمی از انخابات است مراجعه اگر بدوسیه بفرمائید تصدیق خواهند فرمود که شعبه نمیتواند همچو سیدی را که ارائه میدهد که شخصی تظلم کرده است مال مرا بردهاند دلیل بطلان انتخابات قرار دهند تمام راپورت را اگر به طور دقت ملاحظه نمائید تصدیق می نمائید که شعبه هیچ چیز را از نظر دور نکرده مثلاً یکی از مطالبی که دلیل بر بطلان انتخابات قرار دادهاند این است که رئیس انجمن کنگاور شیخ عبداصمد نام که صورت مجلس انتخابات را نوشته و مفصل و مشروح تصدیق صحت انتخابات آنجا را تصدیق کرده اخیراً یک نوشته آورده به شعبه ارائه دادهاند که این مال آقا شیخ عبدالصمد است آنجا شیخ دو فقره مینویسد یکی آنکه منتخبین را اهالی نمیشناسند و دیگر از سوء جریان انتخابات مکرر در موقع انتخابات شکایت و فریاد کردهام کسی گوش به حرف من نداده و مهر این نوشته با مهر آنکه در صورت مجلس است متفاوت است میگویند این نوشته مال شیخ عبدالصمد است اگر این نوشته مال او باشد و صحیح باشد جناب آقا در موقع انتخابات که فرمودهاند انتخابات غلط استپس چرا تصدیق کردی که انتخابات اینجا صحیح است شما میتوانید به یک همچه مهریکه منتسب به او است و ابداً شباهت با مهری که در صورت مجلس است ندارد و با این اختلافی که نوشته دارد ترتیب اثری بدهید وظیفة شعبه این بود که رسیدگی خودش را بکند کرد و رأی خود را داد یک قسمت فرمایشات آقا راجع به عشایر آنجا است مخصوصاً ایل جلیل سنجابی قانون انتخابات برای عشایر دو قسم انتخابات قرار داده بعضیها را یک نماینده مستقل برای آنها قرار داده مثل ایل جلیل بختیاری و قشقائی بعضی از عشایر را جزء حوزه انتخابیه قرار داده ترتیب این انتخابات چه چیز است آیا مثل انتخابی است که وکیل و نماینده مخصوص دارد نه آن ایل باید آرائش با آراء شهر و انجمنهای جزء ضمیمه شود با یک نماینده معین کند حالا می فرمائید انجمن محروم کرده است عشایر آنجا را از اانتخابات از مراجعه به دوسیه معلوم میشود که هیچ همچه چیزی نیست زیرا که انجمنی قرار دادهاند در کرند عشایریکه مرکزشان کرند است از جمله کلهر و سنجابی و گوران اینها را مرکز انجمن جئشان را در کرند قرار دادهاند و اعلان انتخابات به تمام آنها داده شده است مدت دادن تعرفه و اخذ آراء معین شده در آنجا فقط از طرف ایل سنجانی نوشته شده است کو بواسطه ایکه ما فعلاً در گرمسیر هستیم نمیتوانیم برای رأی دادن حاضر باشیم و عذر خودشان را خواستهاند و تقاضای تجدید مدت دادن تعرفه را نکردهاند مراجعه بفرمائید سایر عشایر اظهار رضایت کردهاند که انتخابات صحیح است شکایت هم نداریم ایل کلهر هم اظهار رضایت کردهاند این فراز آخر را که فرمودند چگونه شعبه اظهار رضایت را نوشته جهت این است که جمعی شکایت میکنند که انتخابات آنجا از روی تهدید بوده است شعبه مجبور است وقتیکه این اعتراضات را نوشت به آن تلگرافات رضایت هم اشاره بکند که مطابق تلگرافات ایل کلهر میگوید انتخابات صحیح است و ما کمال رضایت را از انتخابات آنجا داریم پس سوء جریانی در انتخابات آنجا نشده اینکه می فرمائید بعضی انجمنهای جزء تشکیل نشره و شعبه آن را محل توجه قرار نداده مراجعه به قانون انتخابات این مطلب را جواب میدهد که قانون انتخابات حق به انجمن نظار داده که در نقاطی که صلاح می داند انجمن نظارت جزء تشکیل بدهد با مراعات حوزهها و تناست جمعیتها که بتوانند برای دادن تعرفه حاضر شوند و سابقه این مطلب هم در غالب دوسیه انتخابات در این دوره و دورههای پیش هست مخصوصاً در دوره سابق انتخابات کرمان شاهان نظرم هست که انجمن نظار مرکزی زیاده از سه انجمن جزء بشکیل نداده و در این دوره انجمن مرکزی غیر از شهر چهار انجمن نظار جزء و عملیات انجمنها را در این خصوص مجلس تصویب کرده و رأی به نمایندگی منتخبین داده مقصود این است که انتخابات مطابق شدح دوسیه هیچ اشکالی ندارد و اینکه میفرمایند شعبه سمت قضاوت و حاکمیت دارد و خودش به اسناد و نوشنه جات باید رسیدگی نموده و قضاوت بکند واظهارات انتجمن را کاملاً ترتیب اثر ندهد بله شعبه حاکمیت دارد باید شعبه قضاوت بکند آیا از روی چه قضاوت بکند غیر اسناد است غیر از روی مواد شکایات است بالاخره اگر بنا شود شعبه اظهارات انجمن را به کلی بی اثر بداند آن وقت شاید هیچ انتخاباتی را صحیح نداند پس انجمن نظار تا خیانتش محرز نشده رسمیت دارد و باید شعبه ترتیب اثر به اظهارات آن انتجمن بدهد اگر شکایت بشود از انجمن نظارت آن وقت شعبه باید شکایاتی که از انجمن نظارت رسیده ملاحظه کرده اگر معلوم شد که انجمن نظارت خلاف کرده آن وقت اثرات او را به کلی لغو دانسته و از عملیات انجمن قطع نظر نموده ترتیب اثر ندهد این فرازیرا که فرموند در را پورت نوشته که شکایات محل توجه نشدخیلی بی مرحمتی فرمودند آقای طباطبائی اگر ملاحظه به راپورت بکنند و نوشته شده است که به شکایات و اسناد محل توجه نشد بلکه تمام جزئیات را شعبه محل توجه و مطمح نظر قرار داده تمام نکات را متعرض شده برای خاطر اینکه مخبر شعبه پیش بینی میکرد که شاید در مجلس شورایملی یک همچو اعتراضی بشود آن وقت این راپورت شعبه در دست بگیرد و بگوید این راپورت شعبه است ببینید تمام اسناد و دلائلی را که به شعبه دادهاند ما محل توجه قرار دادیم و از روی دلیل رد کردیم زیاده از این داخل در مذاکره نمیشوم و زیاده بر این عرض نمیکنم آقایان مراجعه به راپورت شعبه کاملاً بفرمایند و اگر هر آینه خود را محتاج به مراجعه اسناد دانسته میفرمایند بنده اسنادی را که در شعبه هست میآورم وارائه میدهم مثلاً یکی از قسمتهائی که دردوسیه هست و از دلائلی که معترضین از برای بطلان انتخابات اظهار میکنند این است دو ورقه کاغذ بدون امضاء و بدون مهر که میگویند شب نامه است به دیوار چسبانیدهاند و یکی را هم برای حاج آخوند نامی از علمای کرمانشاه فرستاده و به او نوشتهاند و در آنجا به آقا زاده ایشان بعضی نسبتهای اخلاقی دادهاند که آقا زاده شما فلان لست خوب است نصیحتش کنید و معلوم نیست آنها در چه تاریخی نوشته شده و کی نوشته برای چه نوشته آن را چزء دوسیه و جزء شکایت خود قرار دادهاند که این نوشته دلیل بر تهدید است پس انتخاب کرمانشاه با طل است چرا؟ برای اینکه یک چنین کاغذی را نوشتهاند چرا؟ برای اینکه یک چنین شب نامه به دیوار چسباندهاند آیا اینها را شعبه میتواند دلیل بر عدم صحت انتخابات قرار برهد؟ بنده زیاده بر این عرض نمیکنم و به نظریات آقایان واگذار میکنم و همین قدر از شعبه دفاع میکنم که شعبه خیلی دقت کرده و رسیدگی نموده و آن اسنادی را هم که در شعبه دیده شده نتوانست ترتیب اثر بدهد و دلیل بر بطلان انتخابات قرار بدهد مطالب دیگر هم که فرمودید از نقطه نظر صلاحیت و سیا ست بنده فعلاً داخل در آن نظریات نمیشوم اگر آقایان داخل این مذاکره شدند بنده هم عرایض و نظریات خودم را به عرض مجلس شورای ملی می رسانم.
رئیس ـ آقایان مدرس و ملک الشعراء وسهام السلطان موافق هستند.
این طور نیست؟
مدرس ـ با راپورت بلی.
رئیس ـ آقای سردار معظم شما مخالفید؟
مردار معظم ـ بنده راجع به شعبه بعضی اظهارات داشتم.
رئیس ـ مخالفی نسبت به راپورت نیست؟
مدرس ـ نسبت به صلاحیت بنده مخالفم.
رئیس ـ یک مخالف حرف بزند آن وقت جناب عالی بفرمائید.
پس مسئله را تفکیک میکنم یک قسمب راجع به جریان انتخابات است و قمت دیگر راجع به صلاحیت.
راجع به انتخابات و جریان آن مخالفی هست؟
(اظهاری نشد)
اگر مخالفی نیست مذاکرات ختم خواهد شد
(باز مخالفی نبود)
معلوم میشود مخالفی نیست..
راجع به صلاحیت آقایان مدرس و ملک الشعراء و سهام السلطان و سلیمان میرزا و سردار معظم اجازه خواستهاند حالا یک موافق باید اظهار عقیده کند.
مدرس ـ اولاً تشکر میکنم از آقای طباطبائی که در وقت مخالفت با قرار داد اگر چه بعضی کمکهای خودمانی فرمودند ولیکن کمکهای علنی را امروز فرمودند ۱۳ ذیقعده ۱۳۳۷ یک روز نحسی از از برای ایدان بود و یک قرار داد منحوسی بدون اطلاع احدی منتشر شد کابینه آقای وثوق الدوله همین طور که آقای طباطبائی فرمودند که جزء اعظمش سه نفر بودند آقای وثوق الدوله، صارم الدوله، نصرت الدوله مردم کمال غفلت را داشتندکه این قرار داد منحوس چیست الا نادری و فلیلی که از جمله (خود حضرات آقایان میدانند) بنده بودم که در همان ساعت که قرارداد منتشر شد با الو مخالف شدم تا امروز بالاخره خدا توفیق به ملت ایران داد باستثنای ۶۸۴ نفر که اصولاً و فروعاً عملاً قاصراً. مقصراً یا سیاستة یا کسباً در تمام مملکت ایران موافقت به قرار داد کردند باقی تمام ملت ایران یا قالان و یا حالا مخالف با قرار داد بودند ۶۸۴ نفر بودند در تمام ایران که در کتابچه بنده اسامی و عملیاتشان ثبت است که انشاالله اگر مجلس یک بنیانی پیدا کند و یا یک دولت وطن خواهی پیدا شود آن موافقین قرار داد اصولاً سیاسته و کسباً بانواع و اقسام آنها رسیدگی کند و تحقیق کند هر کدام مقصرند مجازات کند و خیلی متأسفم که آن روز هر چه داد زدم کسی به داد من نرسید موافقت نکرد لکن الحمدالله امروز همان اشخاص مواففت میکنند باز هم خوب است هر چه عرض کردم آشکارا در مقابل پول میخواهند آقای طباطبائی چیزی نفرمودند نزاکت فرمودند چه تهدیدها در این کار شد چه مردنها شد چون امیدوارم که آنچه عقیده دارم ذرة مخفی ندارم عرض میکنم که ۱۸ نفر از موافقین قرارداد در این مجلسند اصولاً تقلیدً قصوراً و امروز اگر در ایران محکمه عالی باشد اینجا است اگر مردم صحیحی دارد یک قسمت آنها ایجا است اگر مردمانی دارد که چیز میفهمند و وطن خواهند و اسلام خواهند یک قسمتش اینج ا است نبایر اغماض کرد البته مجلس شورای ملی نوعاً مشتمل بر همه قسم اشخاص بوده و هست قرار داد منحوس یک سیاست مضر به دیانت اسلام به ضرر ساست بیطرفی ما بوده (جمعی تصدیق کردند) ما بیطرفیم نباید تمایلی یسبت به سیاست ما بشود ما بیطرفیم
(جمعاً گفتند صحیح است)
الان هم همان قسم که عرض میکنم ما بیطرفیم از موقع جلوس اعلیحضرت همایونی و جنگ عمومی که اعلیحضرت نطقی فرمودند و بیطرفی را اظهار فرمودند مجلس شورای ملی تصدیق کرد کابینه وثوق الدوله خواست ایران را رنک بدهد اظهار تمایل به دولت انگلیس کرد بر ضد او ملت ایران قیام نمود هم حال هر کس تمایل به سیاستی بنماید ما یعنی ملت ایران با او موافقت نخواهیم نمود چه رنک شمال چه رنک جنوب چه رنک آخر دنیا ما یک ملتی هستیم فقیر ضعیف و باید بیطرف باشیم و هیچ رنکی نداشته باشیم صریحاً عرض میکنم بنده که مخالف با آن کابینه بودم برای این بود که قرار داد را مضر میدانستم تمایل از برای ما مضر است بنده بر ضد او هستم در این عرض نه اختصاس بآقایان وکلا دارد بلکه عرض من متوجه به شرق و غرب وشمال و جنوب ایران است (گفتند صحیح است) آقایانیکه اینجا هستند ملتفت هستند بعضی انتخابات بد است ملتفت هستند بعضی اشخاص بر میباشند ولیکن باید حکومت به حق کرد نصرت الدوله پسر فرمانفرما مطرح مذاکره است نه سئله انتخابات والا انتخابات پنج ساله با سیاستهای مختلفه و دولتهای مختلفه بد است من میبینم و حس میکنم که آقای نصرت الدوله را بعضی برای اینکه آقایان بعد از دو سال حالا رفیق بنده شدهاند چون صدماتی کشیدم تعرض شخصی بخارجی کردهام یک کمک لایحه با من نکردهاند و امروز آمدهاند رفیق من شدهاند خدا توفیق به ایشان بدهد و احساسات را در ملت ایران زیاد کند که امثال آقای وثویق الدوله و نصرت الدوله را ملت ایران بد بداند ولیکن یک مسئله میخواهم در این مجلس عرض کنم و بانصاف و عدل و دیانت آقایان محول میکنم یک اشخاصی ریک پیدا کردند آمدند و گفتند عقیده ما تمایل به سیاست انگلیس است شاید یکی پیدا شود و بگوید عقیده سیاسی من روس است ما بر ضد همه هستیم ایرانی مسلمان باید مسلمان و ایرانی باشد (گفتند صحیح است) هر رنکی غیر از این داشته باشد دشمن دیانت ما دشمن استقلال ما است ولیکن نصرت الدوله آن روزی قابل مجلس نبود؟ یا نصرت الدوله امروزی؟ که فرضاً دروغی میگوید من تمایل به انگلیس را رها کردم من ایرانیم امروز محکمه عدل ایران این محکمه است اغلب شماها می دانید که من بحمدالله تعالی با احدی غرض ندارم و به احدی از افراد ناس محتاج نیستم حتی در رأی دادن به وکالتم و من از آقای رئیس بقاضا میکنم رأی مرا بیندازند بعد از رأی دادن تمام وکلاء که آقایان از هر جهت آزاد باشند من زیادتر از شما این عقیده را دارم که نصرت الدوله سابق رنک داربد است نه نصرت الدوله امروزی دیانت و مملکت خواهی به من حکم میکند که ولو این اظهار غیر واقع باشد من او را قبول کنم حالا که این حرف مرا میزند بگوئیم ما تو را قبول نمیکنیم ملت تو را قبول نخواهد نمود اگر مملکت خواهی شما اقتضا داردکه کسی که رنکش را رها کرد بعد برود رنک پیدا کند حرفی نیست اگر این برای مملکت صلاح است بگوئید احسنت اگر محکمه عدالتی در ایران ممکن است تشکیل بشود پارلمان است بنده عرض میکنم موافقین قرار داد که هیجده نفر از آنها اعضاء این مجلس هستند این محکمه باید رسیدگی کند هر کدام تقصیر کردهاند مجازات کند و اگر پول گرفتهاند از ایشان استرداد نماید تا عبرت دیگران شود تا کسی دیگر رنک به خودش نگیرد اما امروز مذهب با وطن خواهی ما اجازه میدهد که کسی که میگوید من حطا کردهام او را بدون جهت و قانونی از مجلس رد نمائیم اگر نصرت الدوله و امثالش عود کردند و رنک بخود دادند ما هم که یک ملت ضعیفیم عود میکنیم بنده تقدیس میکنم آنهائیرا که نظرشان بر این است که نصرت الدوله صالح برای این مجلس نیست اما باید نصرت الدوله موافق قرار داد را با نصرت الدوله امروزه فرق گذارد من عقیده خودم را اظهار میکنم این مجلس هم مجلس عدل است این اشخاص که در آن سیاست شراکت کردند و حالا اعتراف به خبط خود کرده میگویند ما خطا کردهایم و این رنک سیاست را رها کرده فیل را رها کرده و شتر را هم رها کردیم ایرانی هستیم و تابع سیاست بیطرفی ایران هستیم من که یک نفرم صدای خودم به شرق و غرب ایران و به جنوب و شمال ایران و به خارجههای همسایه و غیر همسایه میرسانم و میگویم مدتها نصرت الدوله تمایل اختیار کرد حالیه که بیطرفی اختیار نمود من او را قبول میکنم و یقین دارم ملت ایران با من هم عقیده خواهند بود میگویم نصرت الدوله سالها قبل به خودش چسبانید الان میگوید من خطا کردهام یا راست میگوید یا دروغ من میباید بگویم تو راست می گوئی و تو که الان تمایل کردی و خودت را میخواهی ایرانی و ایران خواه معرفی کنی ما قبول مکنیم اگر خدای نخواسته باز رنک پیدا کرده ما همانیم که بودیم مخالفت با کابینه وثوق الدوله کردیم ملت فقیر بیچاره هم با کمال ضعف وقوی و بی چیزی و نقاهت بالاخره او را دربدر کرد میخواهم بآقای طباطبائی یک عرضی بکنم و تصدیق کنم فرمایشاتشانرا که گفتند اساسی قرارداد بوده سیدضیاء را آورد چنانچه از اول تا حالا عرض میکنم باید مخالفت را دور انداخت و متفقاً کار کرد برداشت مجلس ما اتفاق بوده گفته شد (صحیح است) همان قرارداد و سیاست است که مجلس را منتهی میکند بدو دسته شاید یک دسته مستشار و پلیس جنوب شوند و یک دسته مخالف بایر همچنین که این چند روزه به موافقت مشی کرردیم امیدوارم که در این ناملایمات باز هم به موافقت رفتار کنیم در حوادثی که اطراف مملکت را فرا گرفته بلااستثناء آتش است یکی را نمیگویم آتش و یکی را یخ همه آتش است ایرانی باید خودش ایرانی باشد سیاستش هم ایرانی باشد بدی شخص نصرت الدوله بر احدی حتی بر خودش هم مخفی نیست لیکن نصرت الدوله امروزه را با نصرت الدوله موافق قرارداد باید در نظر گرفت شما که حکومت میکنید آیا باید نصرت الدوله را رها کرد یا قبول؟ بنده عرض میکنم امروز باید او را قبول کرد اگر باز به خود دیک گرفت ملت همان ملت است معلوم است کسی که سالها علف تلخی خورده باید سالها علف شیرین بخورد که گوشت و پوست و استخوانش فایده داشته باشد این عقیده سیاسی من است اگر باز آقایان فرمایشی دارند بفرمایند شاید باز توضیحاتی عرض کنم..
شاهزاده سلیمان میرزا ـ البته آقایان اجازه میدهند که بنده دو سطر قبلاً تشکر و خوشوقتی بکنم از اینکه سعادتی که تصور نمیکردم مجدداً به آن موفق شوم یعنی باز در مجلس شورای ملی در خدمت عموم دوستان و رفقا و نمایندگان ملت حضور داشته باشیم و یا اینکه قدم به خاک وطن عزیز بگذارم زیرا همیشه از جمله چیزهائی که مکرر بما گفته میشد این بود که شما ابداً مرخص نخواهید شد بنا براین واجب است که امروز و همیشه متشکر باشم از اینکه مجدداً در روی خاک وطن عزیز خود قدم گذاردهام و حق آن را پیدا کردم که در مصالح این مملکت به قدر فکر خودم صحبت بکنم بعد از تشکرات خودم که خیلی مختصر است عرض میکنم که اینجا مطلبی که مذاکره شد یکی راجع به جریان انتخابات است که بنده در آن موضوع عرضی ندارم چون مسئله انتخابات معلوم است در اغلب جاها چه شکل جریان داشته اما راجع به عدم صلاحیت منتخب برای اثبات این مسئله کاغذهائی داشتم و البته آقایان مسبوق هستند که در عرض این سه سال در یک جائی بودم که هیچ کاغذ و روزنامه نمیدیدم الا بندرت ولی اخیراً از مندرجات مطبوعات بعضی خبرها یادداشت کردهام از حکومت کابینه وثوق الدوله که که افعل التفضیل کابینه سیاه بوده وهمین طور که آقای طباطبائی اظهار فرمودند تمام مخالف مواد قانون اساسی و حقوق ملی بود. گمان نمیکنم در مجلس یا در تمام مملکت ایران یک نفر کسی که ایران دوست باشد عقیده اش غیر از این باشد ولی فقط آقای مدرس یک عددی را که بنده درست حفظ نکردم فرمودند ششصد وکثری در این مملکت موافق قرار داد بودند که آن عدد را ضبط نکردم و اشخاصش را هم نمیشناسم بلی در صورتی که این مسئله محقق باشد دیگر گمان نمیکنم لازم به خواندن اوزاق بنده باشد بنده در این اوراق چیزهائی که میخواستم به عرض آقایان برسانم برای این بود که ثابت بکنم این مسئله قرارداد در روزنامجات در زمان این کابینه منحوس طبع شده و سه نفر که شخص سیدضیاءالدین عضو چهارم آن محل و مرکز فساد بوده و آن ۳ نفر در کابینه عضویت داشته و آن یک نفر عامل افکار آنها در خارج بوده و در جمعیت دست آنها بوده و خیالات آنها را منتشر میکرد و با عقیده آنها موافقت میکرد و عقاید آنها را تقویت مینمود و اگر در کابینه خودش هم اقدام کرد شعبه ایست از آن سرچشمه و فرعی است از آن اصل و آن اقدامات را در آن مکتب آموخته بنابراین اسم این فرع را این مجلس استحقاقاً کابینه سیاه. این قرارداد را (لرد کرزن) در نطق خودش در سر میز ضیافت خودش با شاهزاده نصر الدوله یا به اصطلاح روزنامههای خارجه پرنس فیروز یگانه وزیر خارجه وطن خواه و نماینده مستحق ایران که به افتخار ایشان این ضیافت داده شده بود و همه آقایان در روزنامه رعد خواندهاند که لرد کرزن میگوید (من با حضت والا در این مسئله موافقت دارم و آن مطلب با عقاید و نظریه ملت ایران …) طوری مطلب را می پروراند (شاید بنده قوه تفرسم خیلی کم شده باشد) ولی اگر هر آینه دست ما به دوسیههای خصوصی وزارت خارجه میرسید و اگر (یعنی اگر مثل خیلی چیزهای دیگر) اوراقشان از میان نرفته باشد و اگر همانطور که آقای مدرس فرمودند بخواهیم ملتی باشیم که قضاوت ما بین خدمت و خلاف را همیشه در نظر داشته باشیم و محاکمه کنیم و بدون ملاحظه آن اسناد را در مقابل خود بگذاریم از هر کس هر چه صادر شده بدون استثناء در یک محکمه بیطرفی خوانده و محاکمه کنیم (اگر چه خیانت و خدمت در مملکت زود یا دیر کهنه نمیشود) و بالاخره اگر ماها که معاصر این خدمات یا خیانات هستیم او را محاکمه نکنیم آیندههای ما اشخاصی که امروز در روی این زمین نیستند و بعد متولد میشوند محاکمه خواهند کرد به هر حال اگر آن دوسیههای وزارت خارجه در دست بود به طور حتم مدلل میداشتند که این مطلب از طرف کابینه و هیئت دولت انگلستان پیشنهاد نشده و یک پیشنهادی از دولت منحوس سیاه خائن آن زمان شده که آنها بعد از اصلاحات پیشنهاد کرده و اجازه دادهاند در روی آن زمینه آن کابینه این خدمت بزرگ تاریخی را انجام دهد نمیدانم باید گفت خدمت یا فرسوختن این مملکت بدراهم بخس بالاخره از اثر این کابینه و از وجود آقایان چهار نفر مؤسس واقعی اینکار که مسئول ظاهرش شاهزاده نصرت الدوله که وزیر خارجه و اهمیتش از همه بیشتر بود صورت گرفت چون باید انصاف داد عرض میکنم که بالاخره تصور کنیم در آن دوره مملکت در یک مضیقه و فشارهائی بود که مقتضیات آنوقت به هر کس که زمامدار امود بود اجازه میداد برای حفظ سیاست آنروز اینکار را بکند ولی بنده خدمتشان متذکر میشوم ایشان وقتی دیدند این طور شده کناره جوئی میکردند مثل اینکه بسایرین هم تکلیف کرده بودند مثلاً امروز یک کسی به بتنده بگوید که برادر و پدرت را بکش تا وزیر خارجه بشوم و بعد که از من بپرسند چرا کشتی بگویم همه را کشتم که وزیر بشوم این حرف گمان میکنم مطابق هیچ منطقی نباشد و در هیچ محکمه تصدیق نکنند که یک شخص میخواهد به اوحضرت اشرف بگویند و وزیر بشود وصاحب اختیار باشد آنقدر خلاف کاریها که در این کابینه شد مجری بدارد و مجبور شود که یک قرار داد میشومی به بندد که بحمدالله امروز در یک تودة خاکستر افتاده و رسماً لغو شده است اعلیحضرت محبوب ما در موقع نطق افتتاحیة خودشان در این مجلس آن را ملغی فرمودهاند و امروز مجری نیست و اگر بعضی مواد آن مثل مستشارها و غیره نزدیک بود به موقع خداوندی و کمک تمام وکلاء که بنده یقین دارم یک مخالف پیدا نمیشود همینکه وکلاء اعتبارنامههاشان تصویب شد و داخل در مطالب اساسی بشوند اولین اقدام اساسی تمام رفقای بنده و تمام آقایان وکلاء راجع به همین مسئله خواهد بود اگر چه بنده مدتی است از خدمت آقایان دورم یک مدتی بواسطة کسالت و یک مدتی بواسطه مسافرت و یک علت هم این بود که نمیخواستم داخل در جریان انتخابات اشخاصی بشوم و امروز چون صحبت بهیک صحبت اساسی راجع بود حاضر شدم این راهم عرض کنم یک روز شخصی از قول قونسول فرانسه در بمبئی با من از قرار داد صحبت میکرد به او گفتم با وجود اینکه در حبس هستم تا آخرین ساعت به قدری که میتوانم بر خلاف این فرار داد حرف خواهم رد و اقدام خواهم کرد تا شما تصور نکنید که در تحت فشار ظالمانة یک هیئت منحوسه سه چهار نفریکه ایران را خراب کردهاند مردم ساکت باشند و آنها بتوانند جلوگیری از احساسات مردم بکنند و ایرانیها حاضر هستند این قرارداد را با خون خودشان محو کنند ایشان به من فرمودند که در زوایای طهران.. چون آن وقت در روزنامههای اروپا این طور انتشار پیدا کرده بود که ملت ایران چراغان هم کردهاند و یکی از روزنامههای ایران هم تبریکاتی نوشته بود که درج کرده بودند و میگفتند ملت ایران مخالف نیست جز چند نفر معدودی که در زوایای طهران هستند که هیچوقت امنیت و آسایش را نمیخواهند اشخاصیکه میباشند همیشه بر علیه حکومتهای حاضرهستند آن چند نفر معدودیکه عادت به این قبیل چیزها کردهاند بر خلاف قرارداد حرفهائی زدهاند آنها را بحمدالله حکومت وطنخواه و قوی قادر آن روز گرفت و تبعیدکرد!
(بسیار حوب)
بنده باوجود این گفتم خیر این چند نفر نیستند خواهید دید که زیاد خواهدشد بحمدالله رسیدهام به آن روز که میبینم شاید یک نفر در این ساعتیکه صحبت میکنم نیست که بگوید یا در قلبش خیال کند که موافق است. اهالی این مملکت هنوز ایرانیت خود را رها ننمودهاند ایرانیها هنوز زندهاند ایرانیها حقوق ملی خودشان را ملتفت میشوند ولو در تحت فشار قاهرانه و ظالمانة داخلی و خارجی باری بعد از این مطلب مطابق آنچه که در روزنامههای رعد درج شده مثل این است که آن پیشنهاد از طرف دولت شده و از آن گذشته تلگرافی از طرف وزیر خارجة آمریکا بسفارت ایران مخابره شده که در همان روزنامه یومیة رعد باز طبع کردهاند و آن تلگراف را شاید تمام آقایان خواندهاند اگر لازم بشود بنده هم مختصراً آن تلگراف را به عرض آقایان میرسانم که ملاحظه بفرمایندکه جدیت و فعالیت شخصی بزرگوار وزیر خارجه تا چقدر بوده و ایشان نسبت به نطق (لرد کرزن) در اروپا چه نطقهای آتشین دادهاند که ملت ایران طرفدار قرارداد است. اگر ایرانی شب و روز زندگانی را بر خودش حرام میکرد و یک چنین قراردادی را در تمام مقامات رسمی اروپا و در تمام نقاط تکذیب میکرد بر عکس هر صدائی که اروپا و امریکا بر علیه این قرارداد اظهار میشد که این قرارداد شما بر خلاف ماده ۱۱ قرارداد مجمع بین الملل است و هیچ دولتی یباید دستخوش مرام نفوذ دولت دیگر بشود آن وقت ایشان جد میکنند که آنها را قانع کنند که خیر ابداً قرارداد مزاحم دولت و ملت ایران نیست وملت ایران حاضر است آقای لرد کرزن میگوید که با شاهزاده در موضوع قرارداد موافقت حاصل نمودم که مبنی بر مصالح ایران است..
نصرت الدوله ـ دروغ است.
سلیمان میرزا ـ آقای سید ضیاء رفیق خودتان نوشته است من که در این مدت اینجا نبودم
(در این موقع بعضی از تماشاچیها شروع به کف زدن نمودند).
رئیس ـ تماشاچیها باید خارج شوند
(پیشخدمت باشی بر حسب امر رئیس به قسمتی از تماشاچیها که مرتکب دست زدن شده بودند تکلیف خروج نموده وآنها خارج شدند)
سلیمان میرزا ـ بنده همانطور که عرض کردم در موقع قرار داد در این مملکت نبودم و فرقی هم نداشت زیرا اگر در مملکت بودم باز مثل دیگران یک حرفی میزدم کابینه قوی و فعال و قادر قدرت خودش را نشان میداد و بنده را بکاشان یا سوراخ دیگریمی فرستاد ولو اینکه اینجا هم که نبودم همان سهم و طالع را داشتم منتهی در سوراخ دیگری هیچ اهمیتی ندارد نمیخواهم متصل تکرار کنم که در حبس بودم زحمت کشیده و صدمات دیدهام بلکه مکرر گفتهام آن زمان راحت تر بودهام گوشم چیزی نمیشنید و یا در بمبای کمتر میشنید بلکه سایر رفقای من و سایر آقایان نمایندگان خیلی بیشتر از بنده در زحمت و فشار بودهاند زیرا فشارهائیکه خانمان برانداز است بسیار سخت تر و هولناکتر از آنست که بیک شخص بگوئید در یک اطاق باش وبیرون ما انصاف میدهم نمیخواهم یک اهمیتی برهم که حبس شدهام خیر آقایانیکه آزاد بودهاند بیشتر از من در زحمت بودهاند آقای نصرت الدوله فرمودند بنده دروغ میگویم از برای اینکه عرض کنم بنده دروغگو نیستم محتاج به تذکرم زیرا که سابقه را زندگانی بنده از اول مشروطیت دوره باحضر والائیکه اینجا نشستهاند معلوم است من والی کرمان نبودهام که آدم بکشم من در زمان محمدعلیشاه اقدامات نکردهام من همیشه طرفدار مظلوم بودهام و همیشه از ظالمان که حضرت والا یکی از آنها بودهاند تو سری خوردهام بنا براین بنده دروغگو نستم زیرا که همیشه فریاد میزدم و میزنم ایران و ایرانی باید همیشه در فکر ترقی خودش باشد اگر چه نباید خارج از موضوع شوم ولی مختصری عرض میکنم مملکتی که معارف نداشته باشد انتخاباتش درست نمیشود اشخاص دروغگو بار میآورد ولی بنده دروغگو نیستم عملیا بنده سابقه زندگانی بنده همه معلوم است البته پسر عموی (بقول ابوی بزرگوارشان) وقتی خودشان نظر بفرمایند خوب می دانند ایشان قرار داد بستهاند بنده برای پاره کردن قرارداد ملعونفریاد میزنم ایشان سابقهها داشتند که آقای مدرس میفرمایند مسلمان شدهاند توبه کردهاند ایمان آوردهاند و بنده بحمدالله محتاج به توبه نبوده و نیستم اگر اوراق تاریخی زندگانی هر دومان را در یک ورقه بگذارند حق از باطل شناخته شود بحمدالله شناخته شد و تمیز هم داده شده محتاج به تذکر نیست با یک فرمایش ایشان که بنده دروغگو نمیشوم و به علاوه آنچه را هم که بنده عرض کردم از قول خودم عرض نکردم عرض کردم کابینه وثوق الدوله ۳ نفر عضو آمر و رسمی داشت که وزیر بودند یکی خود شاهزادگان این مملکت واز خانواده این بنده بودند که باید بیشتر از همه لااقل برای اینکه تاج و تخت در خانواده آنها است برای استقلال این مملکت کوشش کنند و متاسفانه از همه کس بیشتر طرفدار این قرار داد مشئوم ملعون بودند و این قرارداد خانمان برانداز ایران خراب کن را تصدیق کردند و ناشر افکار ایشان یگانه حامی ایشان قلم مدافع ایشان قلم آقا سید ضیاءالدین بوده حالا آقای سیدضیاءالدین رفیق ایشان بوده یا رفیق بنده؟ این رفیق عزیز و آن یار گرامی در موقع قدرت و اقتدار ایشان یعنی در موقعی که هنوز در سر ریاست وزرائی نزاعشان نشده بود که حبسشان کند و بالاخره در موقعیکه برله ایشان چیز مینوشت در روزنامه آن مطالب را راجع به نطق لردکرزن نوشته اگر راست نوشته او نوشته و اگر دروغ نوشته او نوشته به بنده چه مربوط است بنده نقل قول میکنم باید از این مسئله بگذریم مسئله این است بعد از آنکه با تعلق بدون هیچ تردیدی همه تصدیق مکنیم که این قرارداد بر خلاف مصالح دین و بزرگترین ضربات کشنده ومهلکی است که بر پیکر مملکت و وطن عزیزما وارد آمده است آن وقت تازه در مقابل این بعضی حرفها میشنوم که تا امروز نشنیدهام و آن این است با وجودیکه این مسئله را اقرار دادیم که بر خلاف قوانین مملکت ما بوده است و ضربه بر اساس حکومت ملی زده است و یکی از آن دستهای قوی که بر پیکر وطن شمشیر کشیده شاهزاده نصرت الدوله میگوید من از خطاهای گذشتهام صرف نظر کردهام امروز برخلاف گذشته اقدامات خواهم کرد در صورتی که این فلسفه را یک اصول منطقی نمیشود فرض کرد که آقای مدرس میفرمایند شاهزاده نصرت الدوله توبه کردهاند پس در دنیا هیچ مجازاتی لازم نیست آن وقت هر جائی و هر مقصری به پای محاکمه رسید فوراً اظهار میکند استغفرالله ربی واتوب الیه پس قانون مجازات برای چیست؟ من یکی را کشتم. اگر من یکی را کشتم (در صوتیکه مملکت کشتن محققاً مهمتر از شخص کشتن است) من اگر یکی را کشتم خدای نکرده در وقتیکه مرا بیاورند ته محکمه عدلیه و آقای مدرس هم حاکم قضیه باشند و بگویم آقایان تقصیر کردهام قول میدهم که من بعد آدم نکشتم آیا هیچ محکمه عدلی هیچ قاضی عدالتی میتواند به مردم و ورثه مقتول بگوید که شما از آن صرف نظر کنید این شخص گفته است که دیگر از این کارها نمیکنم. راست یا دروغ توبه میکنم این فلسفه غریبی است و به علاوه در قانون انتخابات ذکر شده (اشخاصی که بر خلاف حکومت ملی قیام و اقدام نمودهاند) و خود آقای مدرس هم این مسئله را تصدیق میکند آمنا و صدقنا که آقای مدرس در مسائل ملی همیشه زحمت کشیدهاند وصدمات ایشان محقق است و هیچ جای شبهه و تردید نیست اما این فلسفه را بنده نمیتوانم بفهمم که به چه ترتیب یک کسی که یک تقصیر قطعی و حتمی را مرتکب شد در موقع مجازات همین قدر که اظهار کرد نادم هستم مجازات از او سلب خواهد شد این را بنده نمی دانم شاید یک ترتیب شرعی برایش باشد اگر این مسئله مدرکیت دارد آیا بر تمام اشخاصی که بر خلاف حکومت ملی قیام و اقدام کرده شامل است یا تنها به شخص نصرت الدوله مربوط است؟ این ششصدوهشتاد کسری که فرمودند موافق قرارداد بودهاند بنده هم میگویم و آرزو میکردم و میکنم که یک روزی برسد که وطی عزیز ما انشاءالله مقتدر شود که این اشخاص را یکی یکی بیاورد پای محاکمه و محاکمه نموده و مجازات بدهد اگر باینکه بگویند خلاف کرهایم و خیانت کردهایم و توبه کردیم معاف میشوند از حالا همه میگویند ما پشیمان شدهایم دیگر البته محاکمه نخواهند داشت و آن اشخاص از امروز خودشان را راحت میکنند که زحمت آن روز را نداشته باشند ولی به عقیده بنده این حرف جبران خلاف اولیه را نمیکند باز هم یادآوری میکنم هر چند در مجلس نبودم ولی از برای من راپورتها را فرستادهاند در راپورتهای بعضی شعبهها نسبت به بعضی وکلاء چنین نوشتهاند (که این شخص در موقعیکه انتخاب شده چنین کرده اگر قبل از انتخاب این قدامات را کرده بود محققاً از انتخاب محروم بود ولی چون بعد از انتخات این عمل را کرده است معلوم نیست این ماده قانون شامل او میشود یا خیر؟) بنده عرض میکنم بعد از انتخاب هم این عمل را کرده باشد ظاهرًا اعتبارنامه اش باطل است چنانچه رأیی که در جلسه قبل مجلس نسبت به یک نفر داده این مطلب را میشود از او استنباط کرد که به طور نیم رسمی مجلس شورای ملی این ماده را تفسیر کرده و یک سابقة پیدا شده خواه قبل از انتخابات خواه بعد از انتخابات یک شخص ایرانی که بر علیه حکومت ملی اقدام کرده از وکالت محروم میشود در صورتیکه ما اظهار میکنیم ایشان بر علیه حکومت اقدام کردهاند یعنی این قرارداد بر علیه حکومت اقدام کردهاند یعنی این قرارداد بر علیه حکومت ملی است و کابینه وثوق الدوله کارهایش همانطور که آقای طباطبائی فرمودند بر خلاف اصول قانون اساسی بوده است حالا آن نقشی راکه شعبهها خواستهاند و نوشتهاند که اگر بعد از انتخاب باشد باید تعیین کرد که تکلیف چیست در مورد ایشان موضوع ندارد به جهت اینکه همان ساعتی که انتخاب شدهاند فاقد جزء نهم ماده هفتم قانون هفتم قانون انتخابات بودهاند یعنی بر علیه حکومت ملی قیام اقدام نموده در آن تاریخ هم ایشان هنوز نائب نبودهاند و اگر توبه کردهاند بعد از توفیق جبری یعنی بعد از حبس رفیق خودشان آقا سید ضیاء الدین بوده و در مجلس توبه کردهاند یعنی در موقعی که ایشان را هم در جزءاشخاص کوچک و بزرگ حبس نمودند حتی شنیدم دو نفر بچههای بی گناه چهارده ساله و پانزده سالة مدرسه را هم حبس کردهاند در دوره دوم میگفتند طهران جزء مطهرات است اگر محبس آقای سیدضیاء هم جزء مطهرات است نمیدانم انشاالله آنهم جزء مطهرات است ما مخالف نیستیم ولی مقصود این است که آن توبه را در آن محبس کردهاند در آن ساعتیکه موکلین ورقههای تعرفههای خودشان را در کرمانشاهان بنام نامی شاهزاده نصرت الدوله در صندوق آراء میریختند آنوقت ایشان نائب نبودهاند و بر خلاف حکومت ملی معاهده را امضاء کرده بودند و دارای شرط انتخابت شدن نبودند این مسئله مثل کسی است که در آن تاریخ سن باو اجازه نداده باشد باو تعرفه داده باشند خالا که چهار پنجسال گذشته نمیتوانیم بگوئیم آن وقت دو سال سنش کم بود حالا سنش تقاضا میکند حالا تائب هستند ان الله یحب التوالین و یحب المتطهرین. آمنا و صدقنا اما توبه ایشان هم مثل بوبه همه ماها میماند که در بین نماز که میخوانیم میگوئیم استغفرالله ربی و اتوب الیه و یقول یکی از رفقا قصد انشاء نداریم و شایر در عین همان حال و همان ساعت همان تقصیر یا شبیه آن تقصیر را میکنیم ببخشید اگر زیاد عرض کردم نمیخواهم اظهار فضل کرده باشم البته آقای مدرس بهتر از بنده میدانند اگر رجوع کنیم به کتاب مقدس نهج البلاغه در قسمت ثانی از خطب شخص اول عالم اسلام حضرت امیرالمؤمنین (ع) ملاحظه خواهد شد که شخصی حضور مقدسشان عرض کرد استغفرالله ربی و اتوب الیه فرمودند فرمودند تکلتک امک آیا معنی استغفار را میدانی و میگوئی استغفرالله ربی و اتوب الیه؟ عرض کرد قربانت بروم معنی استغفار چیست فرمودند استغفار هفت شرط دارد یکی از شرائطش این است که آن گوشیکه در معثیت خداوند در بدن روئیده شده است باید آن قدر در راه عبادت و ریاضت خداوندی مصرف شود که چیزی از آن باقی نماند و پوست و گوشت و استخوان مجدد بروید و سایر شرائطش که ذکر شده آن وقت حق دارد بگوید استغفرالله ربی و اتوب والیه آن وقت خداوند آن توبه را پذیرفته و قبول میکند و میبخشد البته ما هرچه بگوئیم بخششمان زیاد است بدرجة گذشت و بخشش خداوند رحمن و رحیم نخواهید رسید. خداوند عمل میخواهد والا بنده هم با آقای مدرس مخالفتی ندارم نمیخواهم یعوذ بالله سبب شوم کسی که دست به طرف ایران دراز میکند و میگوید من الان با شما برادر هستم دست خودم را بکشم معاذالله منهم دست برادری به طرف ایشان دراز میکنم چرا؟ که یک نفر ایرانی هستند در صورتیکه این توبه خودشان را با عمل پس از چندی اثبات بکنند تصدیق میکنم که ایشان یک عضو فعال و تحصیل کرده با اطلاع و جدی هستند و تمام صفات کار کردن در ایشان هست بنده که طرفدار معرف هستم میل دارم که همه ایرانیان تحصیلاتشان به اندازه ایشان باشد اما هیچ وقت آرزو نمیکنم که عملیاتشان مثل ایشان باشد یعنی تا چند روز قبل عملیات ایشان انصافاً خوب نبود این چیزی نیست که بتوان آن را پرده پوشی کرد والا بنده هیچ حیالی ندارم و نمیخواهم یک اشکال تراشیهائی بکنم والا وقتی که شروع به مذاکره انتخابات میشد میتوانستم حرف بزنم و بی اطلاع هم نیستم کرمانشاهانیها هم اکثرشان با بنده رفیق هستند ایل سنجابی هم که انصافاً بزرگترین خدمتگذار مملکت است در موضوع شخص بنده کمال همراهی را داشته اما دیدم جریان این انتخاب هم مثل جریان سایر انتخابات ایران است آن وقت که آقای رئیس فرمودند راجع به جریان انتخابات حرفی دارید بنده اگر میخواستم اعمال یک نظریات خصوصی بکنم مثل حالا میتوانستم. ۲ ساعت آقایان را معطل بکنم ولی نمیخواستم در این موضوع صحبت بکنم البته هر انتخابی یک اشکالی دارد ولی چون در پای همین منبر نطق دو دفعه به قرآن قسم خوردهام که حافظ حقوق ملی ایران باشم و حقوق ملت ایران را مطابق قانون اساسی و قوانین دیگر حفظ کنم این است که میبینم یکی از قوانین و یکی از حقوق اصلی ملت را ایشان خراب کردهاند به این جهت بنده با ایشان مخالفت دارم و حق میدهم بخودم از طرف دیگر همان طوریکه آقای مدرس فرمودند توبة ایشان را بنده هم موافقم و قبول میکنم و دست به طرف ایشان دراز میکنم اما بعد از اینکه عملیات سابق خودشان را ترک بگویند به طوریکه خدمات ایشان را بعد از چندی کسی نتواند تردی بکند خدمت به ملت هم تنها وکالت مجلس شورای ملی نیست ممکن است این مسئله را رجوع به کمیسیون بکنند بنده نظریه شخصی ندارم و نظریة شخصی بنده جزء ماده هفتم قانون انتخابات است و چون ایشان بر خلاف حکومت ملی اقدام کردهاند بوکالت ایشان رأی نمیدهم حالا می آئیم سر تلگراف لا نسینک خیلی کوچک است یک مسئله دیگر هم که ضمیمه قرار داد است راجع به مالیه بد بخت این مملکت است که باز امضاء شده و در این جریده نیست و این است یکی از خدمات کابینه وثوق الدوله که بعد در موقع دیگری خواهم خواند و اگر مصلحت میدنند حالا بخوانم (بعضی اظهار نمودند بخوانید).
نصرت الدوله ـ همه را بخوانید
سلیمان میرزا ـ شماره ۱۲۹ روزنامه رعد یعنی آقا سید ضیاءالدین مقاله نوشتهاند که مختصراً عرض خواهم کرد ـ
(حقیقت چیست ـ حقیقت گوئی است)
رئیس ـ آقایان مایل به تنفس نیستند؟
که چند دقیقه تنفس شده دوباره آقای سلیمان میرزا نطق کنند.
(بعضی اظهار نمودند تلگراف را بخوانند)
(به مضمون ذیل قرائب تمودند)
اینک ابلاغیه سفارت سپتامبراز طرف سفارت امریکا مورخه ۹ سپتامبر ۱۹۱۹
- نظر به مطالب غیر واقعی که در مقاله مورخه نوزدهم اوت روزنامه رعد راجع به رویه (پرزیدنت ویلسن) و مأمورین صلح امریکا و مملکت اتازونی نسبت به ایران مندرج بود مقتضی است ابلاغیهای که از واشنگتن صادر شده است تقدیم دارد مطهران ـ سفارت امریکا ـ دولت اتازونی به شما تعلیم میدهد نزد زمامداران ایران و اشخاص علاقمند این مسئله را تکذیب نماید که دولت اتازونی از مساعدت نسبت به ایران امتناع ورزیده است. امریکا همواره علافه خود را برای سعادت ایران به طرق بسیار اظهار و ابراز داشته نمایندگانیکه از طرف دولت اتازونی در کمیسیون صلح مورد استماع قرار دهند نمایندگان امریکا متعجب بودند چرا مجاهدت آنها بیش از این به تقویت و مساعدت تلقی نمیشود لیکن اکنون معاهده جدید معلوم میدارد که به چه علت امریکائیها قادر نبودند سخنان نمایندگان ایران را با صفاء برسانند و نیز معلوم میگردد که دولت ایران در طهران با مساعی نمایندگان خود در پاریس مساعدت و تقویت کافی ننمود. دولت اتازونی معاهده جدید ایران و انگلستان را با تعجب تلقی مینماید. معاهده مزبوره معلوم میدارد با وصف آنکه نمایندگان ایران در پاریس علناً و مؤکداً طالب مساعدت و همراهی امریکا بودند ایران از این مایل به کمک یا تقویت امریکا نمیباشد.
سلیمان میرزا ـ باری این مراسله سفارت که روزنامة رعد در این شماره درج کرده و آقای طباطبائی هم محتصری اظهار کردند شاید اثبات می کندکه این هیئتی که اول از طرف کابینه وثوق الدوله به اروپا رفت و مشارالممالک رئیس آنها بود بعضی اقدامات کردند و شاید آن هیئت در آنجا به نمایندگان امریکا بعضی صحبتها شرده باشند و بعضی دیگر شکایاتی از آنها به دولت ایران کرده باشند. مطابق این تلگراف امریکا با آنها همه قسم در کنفرانس صلح بین المللی مساعدت کرده و لاینقطع دیدهاند که این کار از آنها پیش نمیرود و آنوقت هنوز معاهده بیرون آمده آمریکائیها استدراک میکنند که علت اینکه نمایندگان ایران با وجود تقویت دولت بزرگی مثل امریکا در بآنجا کارشان پیش نمیرفت از طهران به آنها کمک میشده و این کمک هم از طرف وزیر خارجه بوده او کمک میکرده و شاید میتوان گفت مسئله قدری عملی ثابت شده بعد از اینکه وزیر خارجه به اروپا رفتهاند هئت را تغییر دادهاند و معزول کردهاند باری اینها به صورت است اما راجع به ضمیمه قرار داد شاید آقایان شنیده باشند و بنده نشنیده باشم به هر حال بنده نسخة فرانسه را بدست آوردهام و خودم ترجمه کردهام اگر در ترجمة آن تغییر و قصوری شده است شاید بواسطه بی اطلاعی بنده از فرانسه بوده است (متن قرارداد مالیه ببینیم آقایان چه بلائی بر سر ما در آوردهاند در آن تاریخ هم که هنوز توبه نکرده بودند. قرار داد بین دولت انگلیس و دولت ایران.
۱- دولت انگلیس قبول مینماید یک قرضه دو میلیون استرلینک باقساط در تاریخی که توسط دولت ایران تعیین میگردد پس از آنکه مستشارهای مالیه دولت انگلیس در تهران شروع بکار نمایند به دولت ایران مطابق قرار دادیکه در فوق پیش بینی گردید بدهد
۲- دولت ایران متعهد میگردد که برای کلیه وجوهاتیکه مطابق ماده ۱ تا تاریخ ۳۰ مارس ۱۹۲۱ داده میشود ۷ درصد تنزیل بدهد و پس از این تاریخ هر ماهه مبالغ لازمه را برای پرداخت اصل و منافع از قرار ۷ درصد تا مدت ۲۰ سال بپردازد
۳- تمام عایدات گمرکی که به موجب کنترات ۸ مه ۱۹۱۱ برای تأدیه قرض ۱۲۵۰۰۰۰ لیره تخصیص داده شده بود برای پرداخت قرض حاضر تخصیص داده شده با ادامة تمام شرائطی که در کنترات مذکور به عمل آمده است با حق تقدم از تمام قروض باستثنای قرض ۱۹۱۱ و مساعده هائیکه بعدها توسط انگلیس داده میشود. چنانچه عایداتیکه در فوق ذکر گردید کفایت ننماید دولت ایران متعهد میشود مبالغ لازمه را بوسیلة عایدات دیگری تأدیه نماید و برای این مقصود دولت ایران به موجب مراتب حاضره برای این قرض و مساعدههای دیگر که در فوق تعیین گردید تمام عایدات گمرکی کلیه مناطق را تا حدیکه در تحت اختیار خود دارد تخصیص میدهد.
۴- دولت ایران حق دارد هر موقعی که خواسته باشد قرض حاضره را بوسیله قرضه دیگری از دولت انگلیس بپردازد ۹ اوت در طهران بامضاء رسیده است.
نصرت الدوله ـ در همان موقع چاپ شده است
سلیمان میرزا ـ بنده عرض کردم و اول عذرش را خواستم که نمیدانم باز اینجا یک قدری دیگر هم هست اگر اجازه بفرمائید آنرا هم بخوانم کاغذ ثانی سرپرس کاکس به عنوان رئیس الوزراء مورخه ۹ اوت ۱۹۱۹ در خصوص مبحث دومی که در کاغذ سابق اینجا مورخه امروز ذکر گردید در بین دولت توافق نظر خاصل گردیده که از طرفی دولت انگلیس مطالبه مخارج نگاهداری قشونی را که بواسطه عدم استطاعت دولت ایران از حفظ بیطرفی خود مجبور بوده است به ایران اعزام دارد نمینماید. و از طرفی هم دولت ایران مطالبة حساراتی را که وجود قشون مزبور در خاک ایران موجب میگردد نخواهد نمود. واضح است که این قرار داد فیمابین تقاضاهای اشخاص یا مؤسسات را که جداگانه در تحت مطالعه گذارده میشود لغو نخواهد کرد. یک یادداشت از طرف حضرت اشرف بنام دولت ایران که حاکی از قبوا این قرارداد باشد برای عقد قرارداد دولتین کفایت خواهد کرد.
سلیمان میرزا ـ این است آنچه گذشته است بر سر مملکت بد بخت ما در کابینه وثوق الدوله اگر دوسیههای خصوصی وزارت خارجه در دست باشد خیلی از این تلگرافات قشنگ را شاید بخوانیم بارها گفته شده که این قرار داد منحوس لغو شده و بند تا حال اسمی از این قرارداد مالیه نشنیده بودم و حالا فرمودند چاپ شده بنده نمیدانستم حالا میشنوم البته آن سقرارداد که لغو شده ضمیمه اش بطربق اولی لغو است ولیکن چون این راجع به مالیه است و از وظایف حتمیه عموم وکلا است و حتی و بنده هم که اعتبار نامهام هنوز نگذشته چون مدعی اوکاله هستم عرض میکنم وظیفه عموم وکلاء است که در عمل مالیه مداخله بکنند بنده استدعا دارم از تمام آقایان رفقای خودم که یقین دارم با بنده هم عقیده هستند به صدای بلند فریاد کنند که این قرارداد و سایر قراردادها لغو و ملغی و به هیچ وجه رسمیت بآنها داده نمیشود وساقط است (جمع کثیری تصدیق کردند) و مجلس شورای ملی باتفاق کلمه این نوع قراردادها را منفور میداند و عملاً او را لغو و در اولی امکان بر بطلانش رأی خواهد داد.
مدرس ـ توضیح دارم.
رئیس ـ ده دقیقه تنفس میکنیم بعد از تنفس توضیح بدهید.
مدرس ـ خیلی مختصر است.
رئیس ـ بفرمائید
مدرس ـ هر چند شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن فرمایشاتشان مطلب مرا یک نحوبیان دیگر فرمودند، اولاً بنده عرض کردم که این ۶۸۴ نفر موافقین قرارداد باید در محکمه محاکمه بشوند! مقصر! قاصر! کاسب! عمله! معین بشود و به هر کس به قدر تقصیر مجازات داده شود بنده منکر مجازات نیستم شما می فرمائید مجازات. مجازات میگویم این ۶۸۴ نفر را با عملیاتشان ضبط کردهام که اگر یک مجلس شورای ملی بر پا شود و یک حکومت ملی پیدا بشود اینها را باید در تحت محاکمه بکشند اما مقصر مجازاتی دارد. سیاسی مجازاتی دارد. قاصر مجازاتی دارد ناطق مجازاتی دارد ساکت مجازاتی دارد پس آن را باز تکرار میکنم که مقصر باید مجازات شود توبه گرگ مرگ است میگویم یک دولتی یا از روی تقصیر یا از روی قصور خواست به عقیده خود یک قرار دادی بگذارد و ملت هم آمدند و فریاد زدند مضر است عاقبت پیشرفت با ملت ضعیف شد این دخلی به قانون انتخابات ندارد دخلی بصلاحیت ندارد دخلی به قیام و اقدام بر ضد حکومت ملی ندارد دوست داریم که حضرت والا امروز که به مجلس آمده و انشاءالله همانطور که سی ماه با هم در سفر بودیم بسادگی با هم داخل سیاست شویم انشاءالله مغالطه و مشتبه کاری نکنند شاید مردم خیال کنند که مجلس خیلی بد است ولی بعقیده بنده باین بدیها که مردم خیال میکنند نیست امید است باتفاق کارهای بزرگ سیاستهائی که شماها میدانید نسبت بخارجه و داخله از لاستیک در آمده مجدداً عرض میکنم مذهب من اجازه نمیدهد که مقصرراً نباید مجازات داد میگویم محکمه که رسیدگی بکند که آقای وثوق الدوله عن تقصیر یا ع قصور این قرارداد را بست نفهمید و پیش بینی نکرد که این قرارداد هم از برای مامضر است و هم برای همسایگان این شد که تمام ایرانیان از انگلیس مکدر و متنفر شدند و ما هم فهمیدیم که بدیانت و استقلال ما ضرر دارد لهذا جلوگیری کردیم اگر دولتی قراردادی ببندد بر خلاف صلاخ مملکت نمیتوان او را مصداق اقدام بر خلاف حکومت ملی قرار داد هیچ مناسبت ندارد. (جمعی گفتند صحیح است) خواهش دارم اگر حضرت والا بقدر من آقای نصرت الدوله را نمیخواهند اسم دیگری رویش بگذارند غیر از اینکه قیام و (اقدام برضد حکومت) ملی نمودنداظهار دیگر بفرمایند من و حضرت والا مهاجرت کردیم به نیت خوب نتیجه بد در آمد تقصیر ما چه بود در بیابانها در جنگلها در دریاها سفر کردیم ما در جنگلها بلوط هم میخوردیم بامیدواری اینکه نتیجه او خوب شود چه کنیم خدا نخواست تقصیر باکی است خدا شاهد است با یک عقیدة صاف و پاکی بدولت و ملت رفتیم که چیزی برای ملت بیاورنم ولی نشد. وثوق الدوله با رفقای خود پیش بینی نکردند که این قرارداد مضر بدیانت و استقلال این آب و خاک است من و امثال من در همان ساعت اول این ضرر را ادراک کرده و عموم ملت موافقت کردند آقای طباطبائی که فرمودند قرض کردن و امتیاز دادن و اقام بر ضد حکومت ملی است خوب است دولتی را معرفی نمایند که بر خلاف این مواد رفتار نکرده تا ما بگوئیم این اقدام بر ضد حکومت ملی است (گفته شد صحیح است) اشکالات راجع به انتخابات که فرمودند جواب آنها با آقای حاج شیخ اسد الله است اهتمام مت به مسئلة سیاست است که نصرت الدوله به جهت موافقت با قرار داد و صلاحت وکالت مجلس شورای ملی خارج میشود یا خیر حضرت والا فرمودند قسم خوردیم من قسم خورده و قسم نخورده غیر واقع را نمیگویم نه اقدام میکند و نه قبول میکنم.
رئیس ـ آقای مدرس باسم توضیح یک نطق مفصلی فرمودند:
ده دقیقه تنفس است.
(در این موقع آقایان نمایندگان از مجلس خارج شده و پس از یک ربع ساعت مجدداً مجلس تشکیل شد).
رئیس ـ قصد بنده این بود که بعد از تنفس مذاکرات اعاده شود به خیال آنکه امروز به ختم مسئله که مطرح مذاکره بود موفق بشویم ولی معلوم میشود که عدة آقایان ناطقین زیاد است اگر آقایان موافق باشند بقیة مذاکرات بماند رای روز سه شنبه
محمدهاشم میرزا ـ بنده پیشنهاد میکنم فردا باشد.
رئیس ـ عده برای گرفتن رأی کافی نیست موافق باشند بماند برای روز سه شنبه. یک مسئله دیگر را هم میخواستم به آقایان تذکر بدهم و آن این است که چنانچه ملاحظه فرمودید این دو جلسه گذشته هیچ شباهتی به سایر مجالس نداشت و بنده عمداً از اجرای حدود نظامات و اختیاراتیکه در نظامنامه قید شده صرفنظر کردم برای اینکه گفته نشود مانع آزادی نطق شدهام و میخواستم تمام مطالب گفته بشود ولی از آقایان عموماً خواهشمندم از بعضی عبارات که ممکن است سوء تفسیر بشود خودداری بفرمایند چون لفظ آدم کشی و بعضی عبارات دیگر گفته شد و بنده خیلی مایل هستم این طور تصور بکنم که از روی اشتباه بوده و حاکی از حسبات آقایان ناطقین نبوده امیدوارم در جلسات دیگر رعایت این نکته کاملاً بشود که بنده مجبور نشوم متوسل به مفاد مواد نظامنامه داخلی بشوم و همانطوریکه دلخواه خودم است میخواهم طوری باشد که کاملاً از روی آزادی مطالب هر چه هست گفته بشود. جلسه آتیه را هم عرض کردم روز سه شنبه ۲۷ چهار ساعت قبل از ظهر خواهد بود.
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس - مؤتمن الملک