تفاوت میان نسخههای «بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی دانشجویان ممتاز دانشگاهها ۳۰ امرداد ماه ۱۳۴۷»
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
مملکت ایران هم در رشته کشاورزی و هم در رشته صنعتی حتماً باید به پای ممالک مترقی دنیا برسد، به خصوص که میتواند برسد. اگر این فقط یک خواب و خیالی بود ممکن بود من کلمات فریبندهای به شما میگفتم که خوشحال باشید و شما هم ضمن اینکه خوشحال میشدید پیش خودتان میگفتید خواب و خیال است، ما کی میتوانیم به این مراحل برسیم؟ ولی در مورد ایران این امکان هست و میبینید که چرا هست. ایران سههزار سال تاریخ مدون در پشت سر خود دارد. در این سههزار سال رمز بقای او و از بین نرفتن او چه بوده؟ یک وطنپرستیِ مسلمِ باطنی، که در فردفرد ایرانی هست او را تا به حال حفظ کردهاست و امروز دلیلی ندارد که این حس از همیشه قویتر نباشد یا کمتر باشد. این حس وطنپرستی ایران توأم با تکنولوژی، توأم با علم، توأم با اطلاع، توأم با اراده پیشرفت، باعث این خواهدشد که این مملکت را شما و امثال شما، کسانی که از شما مسنتر هستند و یا کسانیکه از شما جوانتر هستند و بعد خواهندآمد، به آن مراحلی از ترقی برسانند که حتماً آرزوی همه ما ایرانیها است. | مملکت ایران هم در رشته کشاورزی و هم در رشته صنعتی حتماً باید به پای ممالک مترقی دنیا برسد، به خصوص که میتواند برسد. اگر این فقط یک خواب و خیالی بود ممکن بود من کلمات فریبندهای به شما میگفتم که خوشحال باشید و شما هم ضمن اینکه خوشحال میشدید پیش خودتان میگفتید خواب و خیال است، ما کی میتوانیم به این مراحل برسیم؟ ولی در مورد ایران این امکان هست و میبینید که چرا هست. ایران سههزار سال تاریخ مدون در پشت سر خود دارد. در این سههزار سال رمز بقای او و از بین نرفتن او چه بوده؟ یک وطنپرستیِ مسلمِ باطنی، که در فردفرد ایرانی هست او را تا به حال حفظ کردهاست و امروز دلیلی ندارد که این حس از همیشه قویتر نباشد یا کمتر باشد. این حس وطنپرستی ایران توأم با تکنولوژی، توأم با علم، توأم با اطلاع، توأم با اراده پیشرفت، باعث این خواهدشد که این مملکت را شما و امثال شما، کسانی که از شما مسنتر هستند و یا کسانیکه از شما جوانتر هستند و بعد خواهندآمد، به آن مراحلی از ترقی برسانند که حتماً آرزوی همه ما ایرانیها است. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | [[رده:سال ۱۳۴۷]] | ||
+ | [[رده:بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۳
برنامه عمرانی چهارم | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر | کنفرانس جهانی حقوق بشر - تهران ۲ تا ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷ |
بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی دانشجویان ممتاز دانشگاهها ۳۰ امرداد ماه ۱۳۴۷
از دیدن شما دانشجویان ممتاز داخلی و خارجی ایرانی مثل همیشه خوشوقتم و موفقیت کامل شما را در تحصیل و بعد در زندگی خواهانم.
شاید اغلب شما در سال ۱۳۲۰ یا به دنیا نیامده بودید ویا خیلی خردسال بودید و در دورههای سختی که باید بگویم دورههای خیانت به ایران بود مسلماً نه فقط شرکتی نداشتید بلکه شاید این دورهها به یادتان هم نباشد. گرسنگی، بیسروسامانی، ناامیدی و سایر بدبختیها را که حتی یاد آنها هم باعث تأسف میشود، ندیدید و مردهبادها و زندهبادهایی را که البته به دستور خارجی و به نفع خارجی گفتهمیشد، شاید اصلاً نشنیدید. موقعی پا به عرصه زندگی و فهم زندگی گذاشتهاید که خوشبختانه مملکت شما از لحاظ استقلال وضعش تأمین است و چون استقلال و آزادی عمل به دست آمده، توانستهایم اصلاحات مملکت ایران را همدوش سایر ممالک دنیا قراربدهیم. دختر خانمهایی که الان حضور دارند موقعی که از این مملکت رفتند به خاطرشان هست که آنها را و اصولاً همه زنان این مملکت را جزو دیوانگان و مجرمین بیتقصیر محسوب میکردند. در جامعه ایرانی جایی برای آنها بازنبود و آنها را به حساب نمیآورند، در صورتی که امروز میبینید که وضع زنان در جامعه ایران چیست و روزبهروز با لیاقتی که در این رشته نشان میدهند و خواهندداد بیشتر و بهتر پیش خواهندرفت.
البته بعضی از مظاهر انقلاب ایران را به چشم دیدید، ولی در این برنامه کوتاه طبعاً فرصت اینکه همه رشتههای فعالیت را ببینید، نبود. چیزی که برای ما مهم است این است که این نمونهای که شما دیدید، نماینده طرز فکر و طرز تلقی مطالب در جامعه ایران باشد.
وقتی که ما میگوییم سعی میکنیم همیشه چند قدم در پیشاپیش حوادث قدم برداریم و راضی نیستیم حتی با خود حوادث پیش برویم چه برسد به اینکه دنبالهرو آنها باشیم، این معنی را در تمام تصمیماتی که در این مملکت گرفتهمیشود میتوانید به خوبی ببینید. مثلاً وقتی که میبینید مملکت شما منابع آبهای روی زمینی و زیرزمینی خود را ملی میکند این از مترقیترین اقداماتی است که در هر نقطه دنیا ممکن است انجام بگیرد. خیلی از ممالک را من میشناسم و اطلاع دارم که میل دارند چنین تصمیمی را بگیرند ولی برای آنها امکان ندارد. نه قدرت تصمیم آن را دارند و نه شاید این تصمیم از لحاظ گرفتاریهایی که آنها دارند، عملی باشد.
این نمونه طرز فکر ما است که شاید ۳۰ سال یا ۴۰ سال یا ۵۰ سال قبل از این که حقیقتاً احتیاج را حس بکنیم یا به اصطلاح معمول کارد به استخوان برسد، تصمیم خودمان را میگیریم. در رشته انقلاب آموزشی هم اگر ملاحظه کردهباشید در قسمت آموزشی اساس کار ما این است که تازهترین سیستم را از محیط کودکستان گرفته تا بالاترین تحصیلات دانشگاهی اتخاذبکنیم. این کار از پایینترین قسمتها یعنی کودکستان تا بالترین سطحها که دانشگاه باشد باید برمبنای برخورد انسانیِ انسان با انسان باشد و اضافه بر این موضوع دادن امکان «دیالوگ» که البته از حدود دیسیپلین و حدود معقول خارج نشود ولی به صورت دادن جواب صحیح باشد به سؤال یک فردی که دارد کسب معلومات میکند. ولو سؤال معقول نباشد، جواب باید معقول باشد. تماس یعنی چیزی که به آن «دیالوگ» میگویند وقتی برقرار شد این هم یک نوع حس شرکت یا «پارتیسیپِیشِن» است.
البته تصدیق میکنید جز مدت زمانی کوتاه از کارهایی که در ایران شروع شده نمیگذرد. انقلاب ایران در بهمن ۱۳۴۱ شروع شد و الان حتی شش سال از عمر آن نمیگذرد، ولی آثار آن را از حالا ما میبینیم و پیشرفت ترقیات ایران یک پیشرفت حتماً ژئومتریک خواهدبود که در آتیه خواهیددید معنی این کلماتی که امروز من استعمال میکنم چیست.
چیزی که برای شما حتماً روشن است این است که میدانید تنها محرک تصمیماتی که در این مملکت گرفته میشود فقط و فقط سیاست مستقل ملی ایران است که برای ایرانی و به نفع ایران اجرا میشود و این را در این مدت کم توانستیم به خواست خداوند نشان بدهیم، و در آتیه قبل از اینکه ایران یک مملکت کاملاً صنعتی بشود، قبل از اینکه ایران به کلی بیسوادی را ریشهکن کرده باشد، قبل از اینکه تعداد محصلین دانشگاهی ایران به چند صد هزار نفر برسد و قبل از اینکه دوره بیکاری افراد فنی و سرگردانی اجتماعی این قبیل افراد برسد که مثلاً در بعضی از ممالک اروپای غربی میرسد و تازه حس میکنند باید نسبت به زندگی و اجتماع و طرز تحصیل یک اقداماتی بکنند، باز سی یا چهل یا پنجاه سال قبل از اینکه آن احساس اتخاذ تدبیر و تصمیم لازم باشد، ما تصمیم خودمان را میگیریم. سیستم آموزشی ایران باید مطابقت داشتهباشد با بهترین و آخرین سیستمهای آموزشی ولو اینکه پنجاه سال برای ایران زود باشد.
موضوع شرکت دادن عموم در کارهایی که مستقیماً مربوط به خودشان است و ضمناً در کارهای مملکتی، اساس فلسفه ایران است.
توجهی که ما به اکثریت مملکت و شرکت دادن آنها در سرنوشت خودشان میکنیم، مظهر ایران امروز است. زارع ایرانی دیگر نه فقط برده نیست، بلکه مالک خودش است. شرکتهای سهامی زراعی که ما در این مملکت درست کردهایم ابتکار ایرانی است که فکرمیکنیم خیلی از ممالک دنیا سعی بکنند از تجربیات ما و از نمونه کاری که ما کردهایم سرمشق بگیرند. مفهوم این کار شرکت زارع ایرانی است در تولیدات کشاورزی و در زندگی اجتماعی مملکت خودش. همینطور است موضوع شرکت کارگر ایرانی در منافع کارخانجات. هر روز بیشتر نشان خواهیمداد در صورتی که هر ایرانی اولاً وظیفه خودش را انجام بدهد و بعد وظیفهای را که انجام میدهد با تبحر و تخصص انجام بدهد، و هر کسی در هر کاری که میکند حقیقتاً تخصصی داشتهباشد، میتواند نتیجه کار ما را به پایه نتیجه کار ممالک پیشرفته و مجامع مترقی دنیا برساند.
به این جهت است که ما اضافه بر امور آموزش عالی و دانشگاهی، این قدر به تربیت فنی و تخصصی و تکنولوژیک اهمیت میدهیم.
مملکت ایران هم در رشته کشاورزی و هم در رشته صنعتی حتماً باید به پای ممالک مترقی دنیا برسد، به خصوص که میتواند برسد. اگر این فقط یک خواب و خیالی بود ممکن بود من کلمات فریبندهای به شما میگفتم که خوشحال باشید و شما هم ضمن اینکه خوشحال میشدید پیش خودتان میگفتید خواب و خیال است، ما کی میتوانیم به این مراحل برسیم؟ ولی در مورد ایران این امکان هست و میبینید که چرا هست. ایران سههزار سال تاریخ مدون در پشت سر خود دارد. در این سههزار سال رمز بقای او و از بین نرفتن او چه بوده؟ یک وطنپرستیِ مسلمِ باطنی، که در فردفرد ایرانی هست او را تا به حال حفظ کردهاست و امروز دلیلی ندارد که این حس از همیشه قویتر نباشد یا کمتر باشد. این حس وطنپرستی ایران توأم با تکنولوژی، توأم با علم، توأم با اطلاع، توأم با اراده پیشرفت، باعث این خواهدشد که این مملکت را شما و امثال شما، کسانی که از شما مسنتر هستند و یا کسانیکه از شما جوانتر هستند و بعد خواهندآمد، به آن مراحلی از ترقی برسانند که حتماً آرزوی همه ما ایرانیها است.