تفاوت میان نسخههای «بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران در باشگاه مطبوعات ماوراء بحار نیویورک ۲۷ فروردین ماه ۱۳۴۱»
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۱ خورشیدی تازی]] | [[سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۱ خورشیدی تازی]] | ||
| قسمت = | | قسمت = | ||
− | | قبلی = [[ | + | | قبلی = [[سفر محمدرضا شاه پهلوی به امریکا ۲۲ فروردین ۱۳۴۱ - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۱]] |
| بعدی = [[بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۱]] | | بعدی = [[بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۱]] | ||
| یادداشت = }} | | یادداشت = }} | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[رده:سال ۱۳۴۱]] | [[رده:سال ۱۳۴۱]] | ||
+ | [[رده:سفر رسمی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به آمریکا فروردین ۱۳۴۱]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۲
سفر محمدرضا شاه پهلوی به امریکا ۲۲ فروردین ۱۳۴۱ - ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۱ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۴۱ |
۲۷ فروردین ۱۳۴۱
از بیانات شاهنشاه در باشگاه مطبوعات ماوراءبحار
(نیویورک)
هنگامی که من به تخت سلطنت نشستم بیش از بیستویک سال نداشتم و این همزمان با روزهای پر آشوبی بود که پایتخت کشور مرا سربازان بیگانه اشغال کردهبودند. عدهای از این سربازان متعلق به ارتش سرخ بودند که حاضر نشدند قول و تعهد خود را حفظ کنند و خاک ایران را ترک گویند. در آن زمان وجدان و عرق ملیت من و سوگندی که برای دفاع از منافع ملتم یاد کردهبودم به من حکم میکرد تا آخرین لحظهای که جان در بدن دارم از شرافت و استقلال کشورم دفاع کنم. سرانجام پس از آنکه آنان با کراهت و نارضایی بسیار و زیر فشار افکار عمومی ناچار شدند خاک کشور مرا ترک گویند، این درخواست در برابر من قرار دادهشد که مقامات غیر ملی و افسران خیانتکار و فراری را که نسبت به وطن وفادار نبودهاند، در پستهای حساس دولتی و نظامی نگهدارم، ولی من گفتم: ترجیح میدهم دستم قطع شود و چنین درخواست ناشایستی را تأیید نکنم. به وزیران خود اظهار کردم تا زمانی که به تخت شاهی تکیه زدهام، به آنها اجازه نخواهمداد که قدمی علیه مصالح مملکت و مردم بردارند.
بسیاری از تصمیمات من در نبردی که به خاطر استقلال کشورم کردم سرفصلهای برجستهای در دورههای نوین تاریخ ایران بودهاست.
مسائل آینده، ما را ناگزیر میسازد که به زمانهای دور بیندیشیم و درباره دنیایی که طی بیست سال آینده وجود خواهد داشت و شرایط آن، به تفکر پردازیم. مردم ایران مردمی لایق و مستعد هستند و مایلند پیشرفت و ترقی کنند بدون آنکه پای خود را روی پای دیگران بگذارند، و اگر امکان یابد دوش به دوش دیگران برای پیشرفت بیشتر کوشش خواهندکرد.
یک سلسله رفرمهای اجتماعی، که قسمتی از آن جنبه کاملاً واقعی داشته، در ایران به مرحله اجرا گذاشته شده و از طرف مردم مورد قبول قرار گرفته زیرا به نفع اکثریت بودهاست. اکنون هفتادوپنج درصد از مردم ایران سرگرم امور کشاورزی و بیستوپنج درصد از مردم ایران سرگرم کارهای صنعتی هستند، و طی بیست سال آینده این نسبت باید معکوس گردد و بیش از بیستوپنج درصد از اهالی کشور به کارهای کشاورزی نپردازند.
طبق برنامه آبادانی پنج ساله آینده، درآمد سرانه افراد باید بالا رود سطح زندگی آنها هم پایه سطح زندگی کشورهای اروپایی شود. وظیفه ما آن است که در صدد توسعه و ترقی کشور برآییم، ثروتهای ملی را استخراج کنیم و از آن بر اساس عدالت اجتماعی استفاده شود. ما برای اجرای برنامه خویش به پول کافی نیاز داریم. برای رفع نیازمندیهای مربوط به افزایش نفوس، ما باید سالی پنجاههزار شغل تازه به وجود آوریم. تصمیم ما این است که از مترقیترین روشهایی که مورد تجربه قرار گرفتهاست پیروی کنیم تا از قافله تمدن عقب نمانیم و مسلماً در این تصمیم ما کمترین فتوری روی نخواهد داد.