تفاوت میان نسخه‌های «قرارداد خرید و فروش نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ خورشیدی و پایان قرارداد کنسرسیوم با ایران»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
 
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 +
{{سرصفحه پروژه
 +
| عنوان =  [[براندازی ایدیولوژیک Idealogical Subversion]]
 +
[[ایرانیان شاه می خواهند و چپی‌ها جمهوری]]
 +
| قسمت =
 +
| قبلی = [[اقدامات فعال یا Active Measures]]
 +
| بعدی = [[پایه‌های قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران]]
 +
| یادداشت =
 +
}}
  
 
+
[[پرونده:Farzaneh Kheradmand - Sale and Purchase Agreement 1973 - 16 June 2024-1.mp4|thumb|left|280px|قرارداد خرید و فروش نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ خورشیدی و پایان قرارداد کنسرسیوم با ایران که در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی]]
 
+
'''قرارداد خرید و فروش نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ خورشیدی و پایان قرارداد کنسرسیوم با ایران که در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی'''
قرارداد خرید و فروش نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ خورشیدی و پایان قرارداد کنسرسیوم با ایران که در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی  
 
  
 
در دهمین سالگشت انقلاب شاه و ملت در سال ۱۳۵۱ شاهنشاه آریامهر سخنرانی ایراد کردند. شاهنشاه فرمودند که قرارداد نفت با کنسرسیوم که ۱۳۳۳ خورشیدی برابر با ۱۹۵۴ میلادی برای ۲۵ سال دسیتنه شده بود با پروانه این که در پایان بیست و پنج سال تا سه دوره و هر بار برای پنج سال تمدید شود. شاهنشاه فرمودند ما اسنادی داریم که منافع ایران حفظ نشده است بدین روی این قرارداد نفت ۱۹۵۴ را با کنسرسیوم در سال  ۱۹۷۹ میلادی برابر با  ۱۳۵۷ خورشیدی یعنی شش سال دیگر به هیچ وجه تمدید نخواهیم کرد.  
 
در دهمین سالگشت انقلاب شاه و ملت در سال ۱۳۵۱ شاهنشاه آریامهر سخنرانی ایراد کردند. شاهنشاه فرمودند که قرارداد نفت با کنسرسیوم که ۱۳۳۳ خورشیدی برابر با ۱۹۵۴ میلادی برای ۲۵ سال دسیتنه شده بود با پروانه این که در پایان بیست و پنج سال تا سه دوره و هر بار برای پنج سال تمدید شود. شاهنشاه فرمودند ما اسنادی داریم که منافع ایران حفظ نشده است بدین روی این قرارداد نفت ۱۹۵۴ را با کنسرسیوم در سال  ۱۹۷۹ میلادی برابر با  ۱۳۵۷ خورشیدی یعنی شش سال دیگر به هیچ وجه تمدید نخواهیم کرد.  
خط ۸: خط ۱۵:
 
در قراردادی که با کنسرسیوم در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی بسته شده بود، کنسرسیوم حق این داشت که چاه نفت را حفاری کند، نفت را بیرون بکشند در پالایشگاه نفت آبادان، نفت خام ایران را پالایش بکنند و به بهای دلخواه در جهان بفروشند. دولت شاهنشاهی ایران سهمی از درآمد به دست آمده از فروش نفت پالایش شده ایران داشته باشد. این بدین چم است که کنترل بر میزان نفت استخراج شده و بهای فروش نفت در دست کنسرسیوم بود. شاهنشاه آریامهر فرمودند « موقعی که در سال ۱۹۵۴  میلادی ما قرارداد نفتی را امضا کردیم، که شاید در آن روز بیشتر از آن هم نمی‌توانستیم به دست بیاوریم، یکی از مواد قرارداد این بود که شرکت‌های عامل، منافع ایران را به بهترین وجهی حفظ خواهند کرد. ما دلایلی داریم که این کار نشده است.  
 
در قراردادی که با کنسرسیوم در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی بسته شده بود، کنسرسیوم حق این داشت که چاه نفت را حفاری کند، نفت را بیرون بکشند در پالایشگاه نفت آبادان، نفت خام ایران را پالایش بکنند و به بهای دلخواه در جهان بفروشند. دولت شاهنشاهی ایران سهمی از درآمد به دست آمده از فروش نفت پالایش شده ایران داشته باشد. این بدین چم است که کنترل بر میزان نفت استخراج شده و بهای فروش نفت در دست کنسرسیوم بود. شاهنشاه آریامهر فرمودند « موقعی که در سال ۱۹۵۴  میلادی ما قرارداد نفتی را امضا کردیم، که شاید در آن روز بیشتر از آن هم نمی‌توانستیم به دست بیاوریم، یکی از مواد قرارداد این بود که شرکت‌های عامل، منافع ایران را به بهترین وجهی حفظ خواهند کرد. ما دلایلی داریم که این کار نشده است.  
  
پس از این سخنرانی کنسرسیوم نفت در شوک فرورفت و هیاتی را به ایران گسیل داشت تا درباره قرارداد نوینی با دولت ایران به گفتگو نشیند. دستاورد این نشست‌ها قرارداد به نام « خرید و فروش ۱۹۷۳ میلادی یا پرچیس اند سیل اگریمنت »  گردید که برای ۲۰ سال بسته شد و تاریخ اجرای آن از ۱ فروردین ماه ۱۳۵۲ خورشیدی  تعیین گردید. این قرارداد نوین کاملا با همه قراردادهای پیشین متفاوت بود. با این قرارداد عملیات جستجو، حفاری، بیرون کشیدن نفت، پالایش و ترابری  نفت و فروش با شرکت نفت ملی ایران بود. در قراردادهای پیشین از زمان دارسی مونوپول یا انحصار داشتند که در بخشی از ایران برای نفت جستجو کنند و چاه بکنند، نفت استخراج کنند و پالایش کنند و بفروشند. این مونوپول با این قرارداد نوین فروش نفت و گاز در اختیار مطلق شرکت ملی نفت ایران قرارگرفت. شرکت‌های نفتی در سراسر جهان ، خریداران تولیدات شرکت ملی نفت ایران شدند. در جایی که به شرکت‌هایی که در کنسرسیوم نفت بودند، از سوی دولت شاهنشاهی ایران  برتری داده شد. با این قرارداد نوین، شاهنشاه با سرفرازی به حق فرمودند: اکنون نفت ایران ملی شده است. اکنون شرکت ملی نفت ایران است که تصمیم می‌گیرد چه اندازه نفت استخراج شود، و به چه بهایی به شرکت‌های نفتی فروخته شود.  
+
پس از این سخنرانی کنسرسیوم نفت در شوک فرورفت و هیاتی را به ایران گسیل داشت تا درباره قرارداد نوینی با دولت ایران به گفتگو نشیند. دستاورد این نشست‌ها قرارداد به نام « خرید و فروش ۱۹۷۳ میلادی یا پرچیس اند سیل اگریمنت »  گردید که برای ۲۰ سال بسته شد و تاریخ اجرای آن از ۱ فروردین ماه ۱۳۵۲ خورشیدی  تعیین گردید. این قرارداد نوین کاملا با همه قراردادهای پیشین متفاوت بود. با این قرارداد عملیات جستجو، حفاری، بیرون کشیدن نفت، پالایش و ترابری  نفت و فروش با شرکت نفت ملی ایران بود. در قراردادهای پیشین از زمان دارسی مونوپول یا انحصار داشتند که در بخشی از ایران برای نفت جستجو کنند و چاه بکنند، نفت استخراج کنند و پالایش کنند و بفروشند. این مونوپول با این قرارداد نوین فروش نفت و گاز در اختیار مطلق شرکت ملی نفت ایران قرارگرفت. شرکت‌های نفتی در سراسر جهان ، خریداران تولیدات شرکت ملی نفت ایران شدند. در جایی که به شرکت‌هایی که هموند کنسرسیوم نفت بودند، از سوی دولت شاهنشاهی ایران  برتری داده شد. با این قرارداد نوین، شاهنشاه با سرفرازی به حق فرمودند: اکنون نفت ایران ملی شده است. اکنون شرکت ملی نفت ایران است که تصمیم می‌گیرد چه اندازه نفت استخراج شود، و به چه بهایی به شرکت‌های نفتی فروخته شود.  
  
 
در این زمان حاکمیت بر نفت در دست کشورهای صادر کننده نفت بود. اوپک سازمان کشورهای صادر کننده نفت، یک سازمان قدرتمند گردید. مهمترین هموندان اوپک ، کشور ایران و عربستان سعودی بودند.  دولت ایران بر آن بود که بهای نفت با نرخ تورم پیوند یابد، اما عربستان سعودی آن را نپذیرفت. عربستان سعودی بر آن بود که میزان نفت استخراجی را شناور بگذارد و بهای  آن را با میزان تقاضا تعیین نماید.  
 
در این زمان حاکمیت بر نفت در دست کشورهای صادر کننده نفت بود. اوپک سازمان کشورهای صادر کننده نفت، یک سازمان قدرتمند گردید. مهمترین هموندان اوپک ، کشور ایران و عربستان سعودی بودند.  دولت ایران بر آن بود که بهای نفت با نرخ تورم پیوند یابد، اما عربستان سعودی آن را نپذیرفت. عربستان سعودی بر آن بود که میزان نفت استخراجی را شناور بگذارد و بهای  آن را با میزان تقاضا تعیین نماید.  
خط ۱۸: خط ۲۵:
 
عربستان سعودی در این زمان تنها دلقکی در دست امریکاییان بود که در پی نفت ارزان بودند. درباره ایده‌های شاهنشاه آریامهر امروز در سراسر جهان گفتگو می‌شود و عربستان سعودی نیز صدقه سر پرنس سلمان جا پای شاهنشاه آریامهر گذاشته است، در جایی که ملایان نوکر استعمار می‌خواهند دنیا را با نفت ارزان پر کنند. دولت ایالات متحده امریکا نیز در پی نفت ارزان است و اگر ترامپ پرزیدنت شود، استخراج نفت به ویژه در امریکا افزایش خواهد یافت.  
 
عربستان سعودی در این زمان تنها دلقکی در دست امریکاییان بود که در پی نفت ارزان بودند. درباره ایده‌های شاهنشاه آریامهر امروز در سراسر جهان گفتگو می‌شود و عربستان سعودی نیز صدقه سر پرنس سلمان جا پای شاهنشاه آریامهر گذاشته است، در جایی که ملایان نوکر استعمار می‌خواهند دنیا را با نفت ارزان پر کنند. دولت ایالات متحده امریکا نیز در پی نفت ارزان است و اگر ترامپ پرزیدنت شود، استخراج نفت به ویژه در امریکا افزایش خواهد یافت.  
  
اگر سیاست بین المللی، ویزیون و دیدگاه‌های شاهنشاه آریامهر برای بهره مندی از آلترناتیو انرژی را دنبال کرده بود، امروز مشکل تغییرات آب و هوا نداشتیم و کارخانه‌های صنعتی و خودروها در اقتصاد بی کربن می‌توانستند فعال و تولید کننده باشند. شاهنشاه آریامهر ایده‌های خود را که غیرمستقیم الترناتیو انرژی گسترش یابد را با پرزیدنت جرالد فورد و کسینجر در میان گذاشتند، هر دو پذیرفتند که باید به کشورهای صادرکننده نفت برای هر بشکه نفت بهای بیشتری پرداخت شود، اما،  فورد و کسینجر نپذیرفتند که در الترناتیو انرژی سرمایه گذاری شود. امروز مالیات بزرگی در کشورهای صنعتی بر تولید گاز کربنیک بسته شده است و با این مالیات این کشورهای صنعتی در الترناتیو انرژی سرمایه گذاری می‌کنند. امروز جهانیان آن کار را انجام می‌دهند که  شاهنشاه آریامهر پنجاه سال پیش در اندیشه آن بودند و نخستین شهرک انرژی خورشیدی را در ایران راه اندازی کردند. ایده شاهنشاه آریامهر یعنی تولید انرژی از  منابع غیرفسیلی را در ایران از سال ۱۹۷۵ میلادی برابر با ۱۳۵۴ خورشیدی پیاده کردند کردند و با تکنولوژی تولید انرژی خورشید Solar Energy که در صنایع نظامی ایران و  پشتیبانی شاهنشاه آریامهر، در جزیزه کیش ده خودروی خورشیدی به کار افتاد. در کازرون ابگرمکن‌های خورشیدی نصب شد و همه روستاها دارای حمام با انرژی خورشیدی شدند، پروژه مرکز انرژی خورشیدی در وزارت نیرو در آستانه راه اندازی شدن بود که خوراکپزی‌های خورشیدی و بخاری‌های خورشیدی ساختند بدون سوزاندن نفت و گاز.
+
اگر سیاست بین المللی، ویزیون و دیدگاه‌های شاهنشاه آریامهر برای بهره مندی از آلترناتیو انرژی را دنبال کرده بود، امروز مشکل تغییرات آب و هوا نداشتیم و کارخانه‌های صنعتی و خودروها در اقتصاد بی کربن می‌توانستند فعال و تولید کننده باشند. شاهنشاه آریامهر ایده‌های خود را که غیرمستقیم الترناتیو انرژی گسترش یابد را با پرزیدنت جرالد فورد و کسینجر در میان گذاشتند، هر دو پذیرفتند که باید به کشورهای صادرکننده نفت برای هر بشکه نفت بهای بیشتری پرداخت، اما،  فورد و کسینجر نپذیرفتند که در الترناتیو انرژی سرمایه گذاری شود. امروز مالیات بزرگی در کشورهای صنعتی بر تولید گاز کربنیک بسته شده است و با این مالیات این کشورهای صنعتی در الترناتیو انرژی سرمایه گذاری می‌کنند. امروز جهانیان آن کار را انجام می‌دهند که  شاهنشاه آریامهر پنجاه سال پیش در اندیشه آن بودند و نخستین شهرک انرژی خورشیدی را در ایران راه اندازی کردند.  
 
   
 
   
 
+
زمانی که جیمی کارتر بر سر کار آمد، شاهنشاه آریامهر امید آن داشتند که کارتر با تیوری الترناتیو انرژی شاهنشاه همراه گردد. اما جیمی کارتر با عربستان سعودی قرارداد بزرگ نفتی با بهای ارزان بست. ستایش آمیز است که شاهنشاه آریامهر ایده خود یعنی تولید انرژی از منابع غیرفسیلی را در ایران از سال ۱۳۵۴ خورشیدی پیاده کردند و با تکنولوژی تولید انرژی خورشید Solar Energy که در صنایع نظامی ایران و  پشتیبانی شاهنشاه آریامهر، در جزیره کیش ده خودروی خورشیدی به کار افتاد. در کازرون ابگرمکن‌های خورشیدی نصب شد و همه روستاها دارای حمام با انرژی خورشیدی شدند، پروژه مرکز انرژی خورشیدی در آستانه راه اندازی شدن بود که خوراکپزی‌های خورشیدی و بخاری‌های خورشیدی و آبگرمکن‌های ساختند بدون سوزاندن نفت و گاز.
زمانی که جیمی کارتر بر سر کار آمد، شاهنشاه آریامهر امید آن داشتند که کارتر با تیوری الترناتیو انرژی شاهنشاه همراه گردد.، اما جیمی کارتر با عربستان سعودی قرارداد بزرگ نفتی با بهای ارزان بست. ستایش آمیز است که شاهنشاه آریامهر ایده خود یعنی تولید انرژی از منابع غیرفسیلی را در ایران از سال ۱۳۵۴ خورشیدی پیاده کردند و با تکنولوژی تولید انرژی خورشید Solar Energy که در صنایع نظامی ایران و  پشتیبانی شاهنشاه آریامهر، در جزیزه کیش ده خودروی خورشیدی به کار افتاد. در کازرون ابگرمکن‌های خورشیدی نصب شد و همه روستاها دارای حمام با انرژی خورشیدی شدند، پروژه مرکز انرژی خورشیدی در آستانه راه اندازی شدن بود که خوراکپزی‌های خورشیدی و بخاری‌های خورشیدی و آبگرمکن‌های ساختند بدون سوزاندن نفت و گاز،  برای خانه‌ها نصب کردند 
 
  
 
زمانی که پرزیدنت فورد و کسینجر ایده انرژی خورشیدی شاهنشاه را نپذیرفتند، شرکت‌های نفتی از آن آگاه گردیدند و روشن بود که با عربستان سعودی، آمریکاییان پارتنری یافته بودند که نفت ارزان خریداری کنند.  
 
زمانی که پرزیدنت فورد و کسینجر ایده انرژی خورشیدی شاهنشاه را نپذیرفتند، شرکت‌های نفتی از آن آگاه گردیدند و روشن بود که با عربستان سعودی، آمریکاییان پارتنری یافته بودند که نفت ارزان خریداری کنند.  
  
در سال ۱۹۷۵ میلادی برابر با ۱۳۵۴ خورشیدی هموندان کنسرسیوم  درخواست گفتگو با شرکت ملی نفت ایران را کردند تا در قرار داد خرید و فروش  نفت   که در سال ۱۹۷۳ بسته شده بود بازبینی شود.  
+
در سال ۱۹۷۵ میلادی برابر با ۱۳۵۴ خورشیدی هموندان کنسرسیوم  درخواست گفتگو با شرکت ملی نفت ایران را کردند تا در قرار داد خرید و فروش  نفت که در سال ۱۹۷۳ بسته شده بود بازبینی شود. از سال ۱۳۵۴  تا زمان انقلاب شوم ۱۳۵۷ یا همان ۱۹۷۹  شش دور گفتگو با هموندان کنسرسیوم  انجام یافت. جستار این گفتگوها پیرامون میزان خرید کنسرسیوم از شرکت ملی نفت ایران دور می‌زد که باید حداقل و حداکثری داشته باشد. دشواری برای هموندان کنسرسیوم نفت در آن بود که به سبب کاهش تقاضای نفت، آن میزان حداقل را با بهایی که پیشتر توافق شده بود بخرند.  
 
 
از سال ۱۳۵۴  تا زمان انقلاب شوم ۱۳۵۷ یا همان ۱۹۷۹  شش دور مذاکرات با هموندان کنسرسیوم  انجام یافت. جستار این گفتگوها پیرامون میزان خرید کنسرسیوم از شرکت ملی نفت ایران دور می‌زد که باید حداقل و حداکثری داشته باشد. دشواری برای هموندان کنسرسیوم نفت در آن بود که به سبب کاهش تقاضای نفت، آن میزان حداقل را با بهایی که پیشتر توافق شده بود بخرند.  
 
 
 
در این زمان یعنی سال ۱۳۵۴ اقتصاد
 
 
   
 
   
باید یادآور شد که تجارت با نفت در جهان با دلار انجام می‌یافت و پرداخت‌های نفتی با دلار بود. بودجه دولت ایران و خزانه به ریال بود. این بدان چم است که درآمد نفت به ریال نه تنها به بهای هر بشکه نفت وابسته است بلکه به نرخ میان دلار و ریال نیز وابسته است. یعنی اگر دلار قوی باشد، برای هر دلار دولت ایران ریال بیشتری دریافت می‌دارد و اگر ارزش دلار کاهش یابد، درآمد دولت از فروش هر بشکه نفت نیز کاهش می‌یابد. بدین روی برای دولت ایران مهم بود که نه تنها چه اندازه نفت به فروش می‌رساند، بلکه دلار ارزشش را نیز از دست ندهد. دولت شاهنشاهی ایران در سال ۱۳۵۱ تجربه کرد که زمانی که ارزش دلار پایین آید، درآمد نفت ایران پایین می‌رود و پروژه‌هایی که برنامه ریزی شده بودند و انجام برنامه عمرانی با دشواری روبرو می‌شود.
+
باید یادآور شد که تجارت با نفت در جهان با دلار انجام می‌یافت و پرداخت‌های نفتی با دلار بود. بودجه دولت ایران و خزانه به ریال بود. این بدان چم است که درآمد نفت به ریال نه تنها به بهای هر بشکه نفت وابسته است بلکه به نرخ میان دلار و ریال نیز وابستگی دارد. یعنی اگر دلار قوی باشد، برای هر دلار دولت ایران ریال بیشتری دریافت می‌دارد و اگر ارزش دلار کاهش یابد، درآمد دولت از فروش هر بشکه نفت نیز کاهش می‌یابد. بدین روی برای دولت ایران مهم بود که نه تنها چه اندازه نفت به فروش می‌رساند، بلکه دلار ارزشش را نیز از دست ندهد. دولت شاهنشاهی ایران در سال ۱۳۵۱ تجربه کرد که زمانی که ارزش دلار پایین آید، درآمد نفت ایران پایین می‌رود و پروژه‌هایی که برنامه ریزی شده بودند و انجام برنامه‌های عمرانی با دشواری روبرو می‌شود.  
 
 
در سال ۱۳۵۱ برابر با ۱۹۷۲ اقتصاد کشورهای صنعتی در بحران فرورفت و تقاضا برای نفت کاهش یافت.  برای کشور ایران، فروش نفت کمتر با بهای کمتر یعنی کاهش درآمد دولت و در نتیجه انجام برخی از پروژه‌های برنامه‌های پنجم و به ویژه برنامه عمرانی ششم شدنی نمی‌بود. بحران بعدی جنگ میان مصر و اسراییل بود که در مهر ماه ۱۳۵۲ آغاز شد. کشورهای عربی صادر کننده نفت، اعلام داشتند که بر آنند که صادرات نفت خود را کاهش دهند تا از پشتیبانی غرب از اسراییل جلوگیری نمایند. بهای نفت سپس در مهر ماه ۱۳۵۲ برابر با اکتبر ۱۹۷۳ از ۳ دلار به پنج دلار افزایش یافت و در سال ۱۳۵۳ خورشیدی برابر با ۱۹۷۴ بهای نفت به ۱۱ دلار رسید. دلار تا پایان ۱۹۷۹ میلادی برابر با ۲۵۳۷ شاهنشاهی هم چنان پایین  ماند.
 
 
 
در این میان کشورهای غربی بر آن شدند که از دریای شمال نفت استخراج کنند. دریای شمال میان آلمان، بریتانیا و نروژ قرار دارد ، و نروژ و انگلستان از نفت شمال بهره برداری می‌کنند. کشورهای غربی هم چنین بر آن شدند که راکتورهای اتمی بیشتری بسازند و از وابستگی به نفت خاورمیانه و به ویژه نفت ایران بیرون بیایند.
 
 
 
برای دولت ایران افت درآمد نفتی یعنی کند پیشرفتن انجام پروژه‌های آلترناتیو انرژی همانند نیروگاه  اتمی در بوشهر و  مهمتر خطر فرافکنده شدن  پروژه‌هایی بود که جامعه ایران را به سوی تمدن بزرگ رهنمون می‌شد، مانند پروژه‌های رفاهی ملت ایران که از دم زاده شدن تا واپسین دم زیر پوشش بیمه‌ها گوناگون قرار گیرند و زندگی آرام و با رفاه و امنیت داشته باشند، بازنشستگی برای همه ایرانیان از سن ۶۰ سالگی، بیمه درمانی برای همه و اگر بیماری در ایران قابل درمان نباشد به هزینه دولت آن ایرانی به کشور خارجی  که امکان درمان در آنجا بود، فرستاده می‌شد. بیمه‌های بیکاری و تصادف و از کار افتادگی برای ملت ایران و دیگر بیمه‌ها.
 
 
 
 
 
در اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ کارشناسان ایرانی پژوهش و بررسی‌هایی را برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی آغاز کردند و به زودی نخستین مرکز آزمایشی انرژی خورشیدی از سوی وزارت نیرو به کار خواهد افتاد. همزمان با انجام این تلاش، « مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان » نیز بررسی‌های خود را درباره بکارگرفتن انرژی خورشید برای فراهم ساختن آب گرم در خانه‌ها دنبال نمود. پیش بینی می‌شود به زودی شماری از این دستگاه‌ها در ساختمان‌هایی که از سوی بخش دولتی ساخته می‌شود کارگذاشته شود و آب گرم مورد نیاز این ساختمان‌ها بدون سوزاندن نفت و گاز فراهم شود. کارشناسان می‌گویند که انرژی خورشیدی می‌تواند به جای ۷۵٪ انرژی نیازین بشر در پنجاه سال آینده بکار رود. کارشناسان ایرانی هم چنین در بررسی و پژوهش از انرژی خورشیدی؛ باد، آب و یا سوزاندن مواد شیمیایی هستند اما دسترسی به این گونه انرژی به همکاری‌های جهانی نیاز داشت .
 
  
 +
در سال ۱۳۵۱ برابر با ۱۹۷۲ پس از سخنرانی شاهنشاه، اقتصاد کشورهای صنعتی در بحران فرورفت و تقاضا برای نفت کاهش یافت.  برای کشور ایران، فروش نفت کمتر با بهای کمتر یعنی کاهش درآمد دولت و در نتیجه دشواری در انجام برخی از پروژه‌های برنامه‌های پنجم و به ویژه برنامه عمرانی ششم شدنی نمی‌بود. بحران بعدی جنگ میان مصر و اسراییل بود که در مهر ماه ۱۳۵۲ آغاز شد. کشورهای عربی صادر کننده نفت، اعلام داشتند که بر آنند صادرات نفت خود را کاهش دهند تا از پشتیبانی غرب از اسراییل جلوگیری نمایند. بهای نفت سپس در مهر ماه ۱۳۵۲ برابر با اکتبر ۱۹۷۳ از ۳ دلار به پنج دلار افزایش یافت و در سال ۱۳۵۳ خورشیدی برابر با ۱۹۷۴ بهای نفت به ۱۱ دلار رسید. دلار تا پایان ۱۹۷۹ میلادی برابر با ۲۵۳۷ شاهنشاهی هم چنان پایین ماند.
  
باید یادآوری که با صنعتی شدن بیشتر کشور و افزایش جمعیت ، مصرف داخلی نفت و گاز و بنزین افزایش یافت. بدین چم که نفت استخراج شده بیشتری برای مصرف داخلی ویژه شد و این نفتی بود که دیگر صادر نمی‌شد. برای دولت شاهنشاهی ایران یعنی که درآمد کمتری از نفت و گاز داشته باشد زیرا که بهای نفت و گاز داخلی بسیار ارزان بود.
+
در این میان کشورهای غربی بر آن شدند که از دریای شمال، نفت استخراج کنند. دریای شمال میان آلمان، بریتانیا و نروژ قرار دارد ، و نروژ و انگلستان از نفت شمال بهره برداری می‌کنند. کشورهای غربی هم چنین بر آن شدند که راکتورهای اتمی بیشتری بسازند و از وابستگی به نفت خاورمیانه و به ویژه نفت ایران بیرون بیایند.  
  
بدین روی، در ایران کوشش شد که در الترناتیو انرژی از خورشید و باد و آب و اتم سرمایه گذاری شود.
+
برای دولت ایران افت درآمد نفتی یعنی کند پیشرفتن انجام پروژه‌های آلترناتیو انرژی همانند نیروگاه اتمی در بوشهر و مهمتر خطر فرافکنده شدن پروژه‌هایی بود که جامعه ایران را به سوی تمدن بزرگ رهنمون می‌شد، مانند پروژه‌های رفاهی ملت ایران که از دم زاده شدن تا واپسین دم زیر پوشش بیمه‌ها گوناگون قرار گیرند و زندگی آرام و با رفاه و امنیت داشته باشند، بازنشستگی برای همه ایرانیان از سن ۶۰ سالگی، بیمه درمانی برای همه و اگر بیماری در ایران قابل درمان نباشد به هزینه دولت، آن ایرانی به کشور خارجی  که امکان درمان در آنجا بود، فرستاده می‌شد و بیمه‌های بیکاری و تصادف و از کار افتادگی برای ملت ایران و دیگر بیمه‌ها.  
  
بازمی‌گردیم به سال ۱۹۷۳ – ۱۹۷۴ میلادی که کنسرسیوم با دولت ایران به گفتگو نشست. موضوع‌های مورد گفتگو میان دولت ایران و کنسرسیوم کاملا روشن بود، هموندان کنسرسیوم می‌خواستند کماکان تصمیم بگیرند چه میزان نفت و به چه بهایی از چاه‌های ایران استخراج کنند،اما دولت ایران بر آن بود که نفت بیشتری با بهای بالاتری به فروش رساند. شرکت ملی نفت ایران مامور شد که افزون بر کمپانی‌های نفتی هموند کنسرسیوم، با دیگر کمپانی‌های نفتی جهان از در معامله درآید. هم چنین ، کمپانی‌های نفتی هموند کنسرسیوم نیز  نفت از دیگر کشورهای صادر کننده نفت خریداری نمایند.  
+
باید یادآوری که با صنعتی شدن بیشتر کشور و افزایش جمعیت ، مصرف داخلی نفت و گاز و بنزین افزایش یافت. بدین چم که نفت استخراج شده بیشتری برای مصرف داخلی ویژه شد و این نفتی بود که دیگر صادر نمی‌شد. برای دولت شاهنشاهی ایران یعنی که درآمد کمتری از نفت و گاز داشته باشد زیرا که بهای نفت و گاز داخلی بسیار ارزان بود. بدین روی، در ایران کوشش شد که در الترناتیو انرژی از خورشید و باد و آب و اتم سرمایه گذاری شود.  در اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ کارشناسان ایرانی پژوهش و بررسی‌هایی را برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی آغاز کردند و به زودی نخستین مرکز آزمایشی انرژی خورشیدی از سوی وزارت نیرو به کار خواهد افتاد. همزمان با انجام این تلاش، « مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان » نیز بررسی‌های خود را درباره بکارگرفتن انرژی خورشید برای فراهم ساختن آب گرم در خانه‌ها دنبال نمود. پیش بینی شده بود که شماری از این دستگاه‌ها در ساختمان‌هایی که از سوی بخش دولتی ساخته می‌شود کارگذاشته شود و آب گرم مورد نیاز این ساختمان‌ها بدون سوزاندن نفت و گاز فراهم شود. کارشناسان می‌گویند که انرژی خورشیدی می‌تواند به جای ۷۵٪ انرژی نیازین بشر در پنجاه سال آینده بکار رود. کارشناسان ایرانی هم چنین در بررسی و پژوهش از انرژی خورشیدی؛ باد، آب و یا سوزاندن مواد شیمیایی هستند، اما دسترسی به این گونه انرژی به همکاری‌های جهانی نیاز داشت.
  
کشورهای صنعتی در پاریس، در سال ۱۹۷۴ برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی، آژانس بین المللی انرژی را بنیاد نهادند. International Energy Agency - IEA
+
بازمی‌گردیم به سال ۱۹۷۳ – ۱۹۷۴ میلادی که کنسرسیوم با دولت ایران به گفتگو نشست. موضوع‌های مورد گفتگو میان دولت ایران و کنسرسیوم کاملا روشن بود، هموندان کنسرسیوم می‌خواستند کماکان تصمیم بگیرند چه میزان نفت و به چه بهایی از چاه‌های ایران استخراج کنند، اما دولت ایران بر آن بود که نفت بیشتری با بهای بالاتری به فروش رساند. شرکت ملی نفت ایران مامور شد که افزون بر کمپانی‌های نفتی هموند کنسرسیوم، با دیگر کمپانی‌های نفتی جهان از در معامله درآید. هم چنین، کمپانی‌های نفتی هموند کنسرسیوم نیز نفت از دیگر کشورهای صادر کننده نفت خریداری نمایند.  
  
یکی از خویشکاری‌های این سازمان ذخیره کردن نفت برای زمان‌های اضطراری بود یعنی ایجاد ذخیره نفتی استراتژیک Global Petroleum Reserve  
+
کشورهای صنعتی در پاریس، در سال ۱۹۷۴ برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی، آژانس بین المللی انرژی را بنیاد نهادند. International Energy Agency - IEA .  یکی از خویشکاری‌های این سازمان ذخیره کردن نفت برای زمان‌های اضطراری بود، یعنی ایجاد ذخیره نفتی استراتژیک Global Petroleum Reserve .  این آژانس هر ساله آمار کلیدی انرژی و چشم انداز انرژی جهان را به چاپ می‌رساند. دورنمای انرژی جهان هر سال برای میان مدت و دراز مدت، مصرف انرژی از نفت و گاز و ذغال سنگ و دیگر منابع را پیش بینی می‌کرد و به چاپ می‌رساند. سازمان بین المللی انرژی همواره در پی گردآوری و چاپ شماره‌ها و جدول‌ها و قیمت‌های منابع انرژی  برای کشورهای صنعتی بود،  تا بتوانند با ارقام ، با اوپک به گفتگو بنشینند.
  
این آژانس هر ساله آمار کلیدی انرژی و چشم انداز انرژی جهان را به چاپ می‌رساند. دورنمای انرژی جهان هر سال برای میان مدت و دراز مدت، مصرف انرژی از نفت و گاز و ذغال سنگ و دیگر منابع را پیش بینی می‌کرد و به چاپ می‌رساند. سازمان بین المللی انرژی همواره در پی گردآوری و چاپ شماره‌ها و جدول‌ها و قیمت‌های منابع انرژی  برای کشورهای صنعتی بود،  تا بتوانند با ارقام ، با اوپک به گفتگو بنشینند.
+
ایده شاهنشاه آریامهر که  بالا بردن بهای نفت و گاز، سبب می‌شود که به آلترناتیو انرژی یا انرژی قابل تجدید روی آورده شود مانند خورشید و آب و باد، برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ میلادی برابر با  ۱۳۸۷  خورشیدی از سوی سازمان بین المللی انرژی اعلام گردید که نفت و گاز و ذغال سنگ آینده ندارند زیرا که گاز کربنیک تولید شده از سوزاندن منابع فسیلی به فاجعه دگرگون شدن و آسیب به آب و هوای کره زمین می‌انجامد و گفتند که ما انقلاب انرژی نیاز داریم و دوری از منابع انرژی فسیلی.  درسال ۲۰۱۵ چشم انداز انرژی جهان به چاپ رسید که گزارش ویژه‌ای ، برای کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل در پاریس در آن به چاپ رسید. در این گزارش آمده بود که سوبونسیون بهای نفت و گاز و ذغال سنگ باید از میان برداشته شود و سرمایه گذاری‌های هنگفت در انرژی تجدیدپذیر Renewable Energy  
 
 
ایده شاهنشاه آریامهر که  بالا بردن بهای نفت و گاز، سبب می‌شود که به آلترناتیو انرژی یا انرژی قابل تجدید روی آورده شود مانند خورشید و آب و باد ، برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ میلادی برابر با  ۱۳۸۷  خورشیدی از سوی سازمان بین المللی انرژی اعلام گردید که نفت و گاز و ذغال سنگ آینده ندارند زیرا که گاز کربنیک تولید شده از سوزاندن منابع فسیلی به فاجعه دگرگون شدن و آسیب به آب و هوای کره زمین می‌انجامد و گفتند که ما انقلاب انرژی نیاز داریم و دوری از منابع انرژی فسیلی.   
 
 
 
درسال ۲۰۱۵ چشم انداز انرژی جهان به چاپ رسید که گزارش ویژه‌ای ، برای کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل در پاریس در آن به چاپ رسید. در این گزارش آمده بود که سوبونسیون بهای نفت و گاز و ذغال سنگ باید از میان برداشته شود و سرمایه گذاری‌های هنگفت در انرژی تجدیدپذیر     Renewable Energy  
 
 
انجام یابد.  
 
انجام یابد.  
  
در روز ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵ پیمان پاریس میان  ۱۹۵  کشورهای شرکت کننده در این کنفرانس دستینه شد و گفته شد که میانگین گرمای کره زمین از ۱ درجه و نیم نباید بالاتر رود. و این با گسترش انرژی تجدید پذیر یا آلترناتیو انرژی و بالا بردن بهای نفت و گاز و ذغال سنگ یعنی انرژی فسیلی با بستن مالیات گاز کربنیک شدنی است.  
+
در روز ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵ پیمان پاریس میان  ۱۹۵  کشورهای شرکت کننده در این کنفرانس دستینه شد و گفته شد که میانگین گرمای کره زمین از ۱ درجه و نیم نباید بالاتر رود و این با گسترش انرژی تجدیدپذیر یا آلترناتیو انرژی و بالا بردن بهای نفت و گاز و ذغال سنگ یعنی انرژی فسیلی با بستن مالیات گاز کربنیک شدنی است.  
  
 
بیش از پنجاه و پنج سال به درازا کشید تا جهانیان به آن خردی برسند که آن زمان شاهنشاه ایران درباره آن سخن می‌گفتند و از انرژی خورشیدی به جای استفاده از نفت و گاز برای جهانیان می‌گفتند. آن زمان همه کمپانی‌های نفتی جهان علیه شاهنشاه ایران برخاستند و دولت کشورهای صنعتی غربی که پرزیدنت هایشان در جزیره اهریمنی گوادالوپ گرد آمدند، علیه شاهنشاه آریامهر رای دادند که از نفت و گاز ارزانی که خمینی به آنها قول داده است، نمی‌توان گذشت.  
 
بیش از پنجاه و پنج سال به درازا کشید تا جهانیان به آن خردی برسند که آن زمان شاهنشاه ایران درباره آن سخن می‌گفتند و از انرژی خورشیدی به جای استفاده از نفت و گاز برای جهانیان می‌گفتند. آن زمان همه کمپانی‌های نفتی جهان علیه شاهنشاه ایران برخاستند و دولت کشورهای صنعتی غربی که پرزیدنت هایشان در جزیره اهریمنی گوادالوپ گرد آمدند، علیه شاهنشاه آریامهر رای دادند که از نفت و گاز ارزانی که خمینی به آنها قول داده است، نمی‌توان گذشت.  
  
اینکه جمهوری اسلامی هنوز بر سر پاست وام دار کمپانی‌های نفتی است. دولت‌های کشورهای غربی پذیرفتند که با وجود تحریم‌ها، رژیم اسلامی می‌تواند نفت و گاز بفروشد. قدرت کمپانی‌های نفتی را هنگامی می‌توان دید که پرزیدنت ترامپ را قانع کردند که از پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس بیرون بیاید و ترامپ در سال ۲۰۱۹ از این پیمان بیرون آمد و گفت که دگرگونی‌های اقلیمی، دروغی است که چین اختراع کرده است تا به اقتصاد آمریکا آسیب وارد نماید. پرزیدنت بایدن در سال ۲۰۲۱ دوباره به پیمان پاریس پیوست و اکنون تغییرات اقلیمی و انرژی فسیلی مورد جر و بحث ترامپ و بایدن می‌باشد. ترامپ به کمپانی‌های نفتی قول داده است که همه محدودیت‌ها و قانون‌های محدود کننده زیست بوم را از میان برخواهد داشت و کمپانی‌های نفتی، آزاد هستند که هر اندازه که می‌خواهند استخراج کنند و بفروشند و بسوزانند.  
+
اینکه جمهوری اسلامی هنوز بر سر پاست، وام دار کمپانی‌های نفتی است. دولت‌های کشورهای غربی پذیرفتند که با وجود تحریم‌ها، رژیم اسلامی می‌تواند نفت و گاز بفروشد. قدرت کمپانی‌های نفتی را هنگامی می‌توان دید که پرزیدنت ترامپ را قانع کردند که از پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس بیرون بیاید و ترامپ در سال ۲۰۱۹ از این پیمان بیرون آمد و گفت که دگرگونی‌های اقلیمی، دروغی است که چین اختراع کرده است تا به اقتصاد آمریکا آسیب وارد نماید. پرزیدنت بایدن در سال ۲۰۲۱ دوباره به پیمان پاریس پیوست و اکنون تغییرات اقلیمی و انرژی فسیلی مورد جر و بحث ترامپ و بایدن می‌باشد. ترامپ به کمپانی‌های نفتی قول داده است که همه محدودیت‌ها و قانون‌های محدود کننده زیست بوم را از میان برخواهد داشت و کمپانی‌های نفتی، آزاد هستند که هر اندازه می‌خواهند استخراج کنند و بفروشند و بسوزانند.  
  
اینکه اندیشه‌های خردمندانه شاهنشاه آریامهردرست بود را  ولیعهد عربستان سعودی محمد بن سلمان و نخست وزیر کنونی عربستان سعودی پیاده می‌کند. جامعه بدوی عرب با دگرگونی‌های ژرف روبرو می‌باشد، چادر و حجاب خوفناک اسلامی در عربستان از میان برداشته شد و به زنان آزادی انتخاب پوشاک خود را دادند، میلیاردها دلار در صنعتی ساختن عربستان و در  صنعت توریسم سرمایه گذاری شده است. جدا کردن زن و مرد در اجتماع دیگر وجود ندارد، فستیوال‌های بین المللی موزیک و رخدادهای بین المللی ورزشی  پی در پی در عربستان سازمان می‌یابند.  
+
اینکه اندیشه‌های خردمندانه شاهنشاه آریامهر درست بود را  ولیعهد عربستان سعودی محمد بن سلمان و نخست وزیر کنونی عربستان سعودی پیاده می‌کند. جامعه بدوی عرب با دگرگونی‌های ژرف روبرو می‌باشد، چادر و حجاب خوفناک اسلامی در عربستان از میان برداشته شد و به زنان آزادی انتخاب پوشاک خود را دادند، میلیاردها دلار در صنعتی ساختن عربستان و در  صنعت توریسم سرمایه گذاری شده است. جدا کردن زن و مرد در اجتماع دیگر وجود ندارد، فستیوال‌های بین المللی موزیک و رخدادهای بین المللی ورزشی  پی در پی در عربستان سازمان می‌یابند و بن سلمان برنامه تمدن بزرگ شاهنشاه آریامهر را گام به گام اجرا می‌کند. در جمهوری اسلامی چادر اجباری با اسلحه به زنان پوشانده می‌شود، جداسازی زن و مرد از یکدیگر در اجتماع با کتک و زور و دشنام و قتل انجام می‌یابد، فستیوال موزیک ممنوع است. صنایع ایران در دست پاسداران است که با آن هزینه تروریسم بین المللی را می‌پردازند. همه امور کشوری و لشکری در دست مشتی چاقوکش و لات بی سر و پا می‌باشد.
  
و بن سلمان برنامه تمدن بزرگ شاهنشاه آریامهر را گام به گام اجرا می‌کند. در جمهوری اسلامی چادر اجباری با اسلحه به زنان پوشانده می‌شود، جداسازی زن و مرد از یکدیگر در اجتماع با کتک و زور و دشنام و قتل انجام می‌یابد، فستیوال موزیک ممنوع است. صنایع ایران در دست پاسداران است که با آن هزینه تروریسم بین المللی را می‌پردازند. همه امور کشوری و لشکری در دست مشتی چاقوکش و لات بی سر و پا می‌باشد.
+
سرنوشت جهان می‌توانست راستایی چنان مثبت و پربار داشته باشد که اگر آن زمان شاهنشاه آریامهر از سوی مردم ایران پشتیبانی می‌شد، ایران و ملت ایران به این روز سیاه نمی‌نشستند. به جای آن در روزهایی که گفتگوهای کنسرسیوم در تهران انجام می‌یافت،  علیرضا نوری زاده سری مقاله‌هایی در باره حسین و آزادگی حسین در روزنامه  به چاپ می‌رساند. روزنامه‌های کیهان و اطلاعات و آیندگان  تنها یک چند خطی درباره این گفتگوهای سرنوشت در برگه‌های میانی نوشتند. به جای اینکه درباره اهمیت این گفتگوهای کنسرسیوم و دولت ایران،  مردم ایران را آگاه سازند و ایده‌های شاهنشاه آریامهر را برای ملت ایران توضیح دهند، به جای آن روزنامه‌ها زن بی آزرم قماربازی که از کارتیه در پاریس دزدی کرده بود را برای بار سوم در برگه نخست روزنامه بزرگ آوردند و در کنار فرتور این زنک یک مینی خبر از کنسرسیوم آوردند. هیچ کس، هیچ کدام از همین روزنامه نگاران خاین به کشور و ملت ایران که شبانه روز دل پیچه گرفته بودند که آزادی بیشتر می‌خواهند، از قرارداد سرنوشت ساز ایران نگفتند. هیچ کس نگفت که این قرارداد و گفتگوهای کنسرسیوم در این روزهایی که ما داریم کشور را می‌شورانیم یعنی چه، هیچ کس نگفت که جان شاهنشاه ایران در خطر است، ملت و کشور ایران در خطر است. همه این روزنامه نگاران که در تب و تاب آزادی بیشتر، برای قلم فرسایی برای خمینی بودند، از قرارداد سرنوشت ساز ایران نگفتند.   دستورها به این مزدوران رسیده بود،
  
سرنوشت جهان می‌توانست راستایی چنان مثبت و پربار داشته باشد اگر آن زمان شاهنشاه آریامهر از سوی مردم ایران پشتیبانی می‌شد، ایران و ملت ایران به این روز سیاه نمی‌نشستند. به جای آن در روزهایی که گفتگوهای کنسرسیوم در تهران انجام می‌یافت،  علیرضا نوری زاده سری مقاله‌هایی در باره حسین و آزادگی حسین در روزنامه  به چاپ رساند. روزنامه‌های کیهان و اطلاعات و آیندگان  تنها یک چند خطی درباره این گفتگوهای سرنوشت در برگه‌های میانی نوشتند. به جای اینکه درباره اهمیت این گفتگوهای کنسرسیوم و دولت ایران،  مردم ایران را آگاه سازند و ایده‌های شاهنشاه آریامهر را برای ملت ایران توضیح دهند، به جای آن روزنامه‌ها زن بی آزرم قماربازی که از کارتیه در پاریس دزدی کرده بود را برای بار سوم در برگه نخست روزنامه بزرگ آوردند و در کنار فرتور این زنک یک مینی خبر از کنسرسیوم آوردند. هیچ کس، هیچ کدام از همین روزنامه نگاران که شبانه روز دل پیچه گرفته بودند که آزادی بیشتر می‌خواهند، از قرارداد سرنوشت ساز ایران نگفتند. دستورها به این مزدوران رسیده بود، مردم نفهمیدند و نمی‌دانستند که چه در ایران می‌گذرد و از سوی روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها هیچ گونه اطلاعاتی به ملت ایران داده نشد. به جای آن روزنامه کیهان و اطلاعات و آیندگان ماشین پروپاگاند برای اسلامیسم و خمینی گردیدند.  
+
مردم ایران نفهمیدند و نمی‌دانستند که چه در ایران می‌گذرد و از سوی روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها هیچ گونه اطلاعاتی به ملت ایران داده نشد. به جای آن روزنامه کیهان و اطلاعات و آیندگان ماشین پروپاگاند برای اسلامیسم و خمینی گردیدند. آزادی‌هایی که روزنامه‌ها داشتند که بنویسند، تنها برای پروپاگاند برای کسانی به کار بردند که آزادی‌های ملت ایران را از آنان گرفتند.  
 
 
آزادی‌هایی که روزنامه‌ها داشتند که بنویسند، تنها برای پروپاگاند برای کسانی به کار بردند که آزادی‌های ملت ایران را از آنان گرفتند.  
 
  
 
جاوید شاه پاینده ایران  
 
جاوید شاه پاینده ایران  
خط ۷۹: خط ۶۷:
  
 
در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران
 
در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران
 +
 +
[[رده:مشروطه شاهنشاهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۸

اقدامات فعال یا Active Measures براندازی ایدیولوژیک Idealogical Subversion

ایرانیان شاه می خواهند و چپی‌ها جمهوری

پایه‌های قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران
قرارداد خرید و فروش نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ خورشیدی و پایان قرارداد کنسرسیوم با ایران که در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی

قرارداد خرید و فروش نفت در سال ۱۹۷۳ میلادی برابر با ۱۳۵۲ خورشیدی و پایان قرارداد کنسرسیوم با ایران که در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی

در دهمین سالگشت انقلاب شاه و ملت در سال ۱۳۵۱ شاهنشاه آریامهر سخنرانی ایراد کردند. شاهنشاه فرمودند که قرارداد نفت با کنسرسیوم که ۱۳۳۳ خورشیدی برابر با ۱۹۵۴ میلادی برای ۲۵ سال دسیتنه شده بود با پروانه این که در پایان بیست و پنج سال تا سه دوره و هر بار برای پنج سال تمدید شود. شاهنشاه فرمودند ما اسنادی داریم که منافع ایران حفظ نشده است بدین روی این قرارداد نفت ۱۹۵۴ را با کنسرسیوم در سال ۱۹۷۹ میلادی برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی یعنی شش سال دیگر به هیچ وجه تمدید نخواهیم کرد.

در قراردادی که با کنسرسیوم در سال ۱۹۵۴ میلادی برابر با ۱۳۳۳ خورشیدی بسته شده بود، کنسرسیوم حق این داشت که چاه نفت را حفاری کند، نفت را بیرون بکشند در پالایشگاه نفت آبادان، نفت خام ایران را پالایش بکنند و به بهای دلخواه در جهان بفروشند. دولت شاهنشاهی ایران سهمی از درآمد به دست آمده از فروش نفت پالایش شده ایران داشته باشد. این بدین چم است که کنترل بر میزان نفت استخراج شده و بهای فروش نفت در دست کنسرسیوم بود. شاهنشاه آریامهر فرمودند « موقعی که در سال ۱۹۵۴ میلادی ما قرارداد نفتی را امضا کردیم، که شاید در آن روز بیشتر از آن هم نمی‌توانستیم به دست بیاوریم، یکی از مواد قرارداد این بود که شرکت‌های عامل، منافع ایران را به بهترین وجهی حفظ خواهند کرد. ما دلایلی داریم که این کار نشده است.

پس از این سخنرانی کنسرسیوم نفت در شوک فرورفت و هیاتی را به ایران گسیل داشت تا درباره قرارداد نوینی با دولت ایران به گفتگو نشیند. دستاورد این نشست‌ها قرارداد به نام « خرید و فروش ۱۹۷۳ میلادی یا پرچیس اند سیل اگریمنت » گردید که برای ۲۰ سال بسته شد و تاریخ اجرای آن از ۱ فروردین ماه ۱۳۵۲ خورشیدی تعیین گردید. این قرارداد نوین کاملا با همه قراردادهای پیشین متفاوت بود. با این قرارداد عملیات جستجو، حفاری، بیرون کشیدن نفت، پالایش و ترابری نفت و فروش با شرکت نفت ملی ایران بود. در قراردادهای پیشین از زمان دارسی مونوپول یا انحصار داشتند که در بخشی از ایران برای نفت جستجو کنند و چاه بکنند، نفت استخراج کنند و پالایش کنند و بفروشند. این مونوپول با این قرارداد نوین فروش نفت و گاز در اختیار مطلق شرکت ملی نفت ایران قرارگرفت. شرکت‌های نفتی در سراسر جهان ، خریداران تولیدات شرکت ملی نفت ایران شدند. در جایی که به شرکت‌هایی که هموند کنسرسیوم نفت بودند، از سوی دولت شاهنشاهی ایران برتری داده شد. با این قرارداد نوین، شاهنشاه با سرفرازی به حق فرمودند: اکنون نفت ایران ملی شده است. اکنون شرکت ملی نفت ایران است که تصمیم می‌گیرد چه اندازه نفت استخراج شود، و به چه بهایی به شرکت‌های نفتی فروخته شود.

در این زمان حاکمیت بر نفت در دست کشورهای صادر کننده نفت بود. اوپک سازمان کشورهای صادر کننده نفت، یک سازمان قدرتمند گردید. مهمترین هموندان اوپک ، کشور ایران و عربستان سعودی بودند. دولت ایران بر آن بود که بهای نفت با نرخ تورم پیوند یابد، اما عربستان سعودی آن را نپذیرفت. عربستان سعودی بر آن بود که میزان نفت استخراجی را شناور بگذارد و بهای آن را با میزان تقاضا تعیین نماید.

میان دیدگاه‌های شاهنشاه آریامهر درباره معنای نفت برای یک کشور و شیخ زکی یمانی وزیر نفت عربستان تفاوت بسیار بود. سعودی‌ها با جمعیت کوچک خود، منابع نفتی را بی انتها می‌دانستند و بر آن بودند که کشورهای صادرکننده نفت مونوپول یا انحصار فراهم ساختن انرژی در جهان را در دست داشته باشند.

اما شاهنشاه آریامهر منابع نفتی را پایان پذیر می‌دانستند و بدین باور بودند که باید بهای نفت را آن اندازه بالا برد که تکنولوژی‌های دیگر، انرژی نیازین جهان را تامین سازند. برای نمونه، انرژی اتمی، انرژی خورشیدی، انرژی باد و غیره و نفت این ماده بی همانند را می‌توان برای تولید دیگر کالاها به کار گرفت مانند فرآورده‌های پتروشیمی. آریامهر همواره سپارش می‌کردند که در مصرف نفت باید بسیار صرفه جویی کرد زیرا که این ماده بسیار ارزشمندتر از آن است که تنها برای سوخت به کار گرفته شود.

عربستان سعودی در این زمان تنها دلقکی در دست امریکاییان بود که در پی نفت ارزان بودند. درباره ایده‌های شاهنشاه آریامهر امروز در سراسر جهان گفتگو می‌شود و عربستان سعودی نیز صدقه سر پرنس سلمان جا پای شاهنشاه آریامهر گذاشته است، در جایی که ملایان نوکر استعمار می‌خواهند دنیا را با نفت ارزان پر کنند. دولت ایالات متحده امریکا نیز در پی نفت ارزان است و اگر ترامپ پرزیدنت شود، استخراج نفت به ویژه در امریکا افزایش خواهد یافت.

اگر سیاست بین المللی، ویزیون و دیدگاه‌های شاهنشاه آریامهر برای بهره مندی از آلترناتیو انرژی را دنبال کرده بود، امروز مشکل تغییرات آب و هوا نداشتیم و کارخانه‌های صنعتی و خودروها در اقتصاد بی کربن می‌توانستند فعال و تولید کننده باشند. شاهنشاه آریامهر ایده‌های خود را که غیرمستقیم الترناتیو انرژی گسترش یابد را با پرزیدنت جرالد فورد و کسینجر در میان گذاشتند، هر دو پذیرفتند که باید به کشورهای صادرکننده نفت برای هر بشکه نفت بهای بیشتری پرداخت، اما، فورد و کسینجر نپذیرفتند که در الترناتیو انرژی سرمایه گذاری شود. امروز مالیات بزرگی در کشورهای صنعتی بر تولید گاز کربنیک بسته شده است و با این مالیات این کشورهای صنعتی در الترناتیو انرژی سرمایه گذاری می‌کنند. امروز جهانیان آن کار را انجام می‌دهند که شاهنشاه آریامهر پنجاه سال پیش در اندیشه آن بودند و نخستین شهرک انرژی خورشیدی را در ایران راه اندازی کردند.

زمانی که جیمی کارتر بر سر کار آمد، شاهنشاه آریامهر امید آن داشتند که کارتر با تیوری الترناتیو انرژی شاهنشاه همراه گردد. اما جیمی کارتر با عربستان سعودی قرارداد بزرگ نفتی با بهای ارزان بست. ستایش آمیز است که شاهنشاه آریامهر ایده خود یعنی تولید انرژی از منابع غیرفسیلی را در ایران از سال ۱۳۵۴ خورشیدی پیاده کردند و با تکنولوژی تولید انرژی خورشید Solar Energy که در صنایع نظامی ایران و پشتیبانی شاهنشاه آریامهر، در جزیره کیش ده خودروی خورشیدی به کار افتاد. در کازرون ابگرمکن‌های خورشیدی نصب شد و همه روستاها دارای حمام با انرژی خورشیدی شدند، پروژه مرکز انرژی خورشیدی در آستانه راه اندازی شدن بود که خوراکپزی‌های خورشیدی و بخاری‌های خورشیدی و آبگرمکن‌های ساختند بدون سوزاندن نفت و گاز.

زمانی که پرزیدنت فورد و کسینجر ایده انرژی خورشیدی شاهنشاه را نپذیرفتند، شرکت‌های نفتی از آن آگاه گردیدند و روشن بود که با عربستان سعودی، آمریکاییان پارتنری یافته بودند که نفت ارزان خریداری کنند.

در سال ۱۹۷۵ میلادی برابر با ۱۳۵۴ خورشیدی هموندان کنسرسیوم درخواست گفتگو با شرکت ملی نفت ایران را کردند تا در قرار داد خرید و فروش نفت که در سال ۱۹۷۳ بسته شده بود بازبینی شود. از سال ۱۳۵۴ تا زمان انقلاب شوم ۱۳۵۷ یا همان ۱۹۷۹ شش دور گفتگو با هموندان کنسرسیوم انجام یافت. جستار این گفتگوها پیرامون میزان خرید کنسرسیوم از شرکت ملی نفت ایران دور می‌زد که باید حداقل و حداکثری داشته باشد. دشواری برای هموندان کنسرسیوم نفت در آن بود که به سبب کاهش تقاضای نفت، آن میزان حداقل را با بهایی که پیشتر توافق شده بود بخرند.

باید یادآور شد که تجارت با نفت در جهان با دلار انجام می‌یافت و پرداخت‌های نفتی با دلار بود. بودجه دولت ایران و خزانه به ریال بود. این بدان چم است که درآمد نفت به ریال نه تنها به بهای هر بشکه نفت وابسته است بلکه به نرخ میان دلار و ریال نیز وابستگی دارد. یعنی اگر دلار قوی باشد، برای هر دلار دولت ایران ریال بیشتری دریافت می‌دارد و اگر ارزش دلار کاهش یابد، درآمد دولت از فروش هر بشکه نفت نیز کاهش می‌یابد. بدین روی برای دولت ایران مهم بود که نه تنها چه اندازه نفت به فروش می‌رساند، بلکه دلار ارزشش را نیز از دست ندهد. دولت شاهنشاهی ایران در سال ۱۳۵۱ تجربه کرد که زمانی که ارزش دلار پایین آید، درآمد نفت ایران پایین می‌رود و پروژه‌هایی که برنامه ریزی شده بودند و انجام برنامه‌های عمرانی با دشواری روبرو می‌شود.

در سال ۱۳۵۱ برابر با ۱۹۷۲ پس از سخنرانی شاهنشاه، اقتصاد کشورهای صنعتی در بحران فرورفت و تقاضا برای نفت کاهش یافت. برای کشور ایران، فروش نفت کمتر با بهای کمتر یعنی کاهش درآمد دولت و در نتیجه دشواری در انجام برخی از پروژه‌های برنامه‌های پنجم و به ویژه برنامه عمرانی ششم شدنی نمی‌بود. بحران بعدی جنگ میان مصر و اسراییل بود که در مهر ماه ۱۳۵۲ آغاز شد. کشورهای عربی صادر کننده نفت، اعلام داشتند که بر آنند صادرات نفت خود را کاهش دهند تا از پشتیبانی غرب از اسراییل جلوگیری نمایند. بهای نفت سپس در مهر ماه ۱۳۵۲ برابر با اکتبر ۱۹۷۳ از ۳ دلار به پنج دلار افزایش یافت و در سال ۱۳۵۳ خورشیدی برابر با ۱۹۷۴ بهای نفت به ۱۱ دلار رسید. دلار تا پایان ۱۹۷۹ میلادی برابر با ۲۵۳۷ شاهنشاهی هم چنان پایین ماند.

در این میان کشورهای غربی بر آن شدند که از دریای شمال، نفت استخراج کنند. دریای شمال میان آلمان، بریتانیا و نروژ قرار دارد ، و نروژ و انگلستان از نفت شمال بهره برداری می‌کنند. کشورهای غربی هم چنین بر آن شدند که راکتورهای اتمی بیشتری بسازند و از وابستگی به نفت خاورمیانه و به ویژه نفت ایران بیرون بیایند.

برای دولت ایران افت درآمد نفتی یعنی کند پیشرفتن انجام پروژه‌های آلترناتیو انرژی همانند نیروگاه اتمی در بوشهر و مهمتر خطر فرافکنده شدن پروژه‌هایی بود که جامعه ایران را به سوی تمدن بزرگ رهنمون می‌شد، مانند پروژه‌های رفاهی ملت ایران که از دم زاده شدن تا واپسین دم زیر پوشش بیمه‌ها گوناگون قرار گیرند و زندگی آرام و با رفاه و امنیت داشته باشند، بازنشستگی برای همه ایرانیان از سن ۶۰ سالگی، بیمه درمانی برای همه و اگر بیماری در ایران قابل درمان نباشد به هزینه دولت، آن ایرانی به کشور خارجی که امکان درمان در آنجا بود، فرستاده می‌شد و بیمه‌های بیکاری و تصادف و از کار افتادگی برای ملت ایران و دیگر بیمه‌ها.

باید یادآوری که با صنعتی شدن بیشتر کشور و افزایش جمعیت ، مصرف داخلی نفت و گاز و بنزین افزایش یافت. بدین چم که نفت استخراج شده بیشتری برای مصرف داخلی ویژه شد و این نفتی بود که دیگر صادر نمی‌شد. برای دولت شاهنشاهی ایران یعنی که درآمد کمتری از نفت و گاز داشته باشد زیرا که بهای نفت و گاز داخلی بسیار ارزان بود. بدین روی، در ایران کوشش شد که در الترناتیو انرژی از خورشید و باد و آب و اتم سرمایه گذاری شود. در اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ کارشناسان ایرانی پژوهش و بررسی‌هایی را برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی آغاز کردند و به زودی نخستین مرکز آزمایشی انرژی خورشیدی از سوی وزارت نیرو به کار خواهد افتاد. همزمان با انجام این تلاش، « مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان » نیز بررسی‌های خود را درباره بکارگرفتن انرژی خورشید برای فراهم ساختن آب گرم در خانه‌ها دنبال نمود. پیش بینی شده بود که شماری از این دستگاه‌ها در ساختمان‌هایی که از سوی بخش دولتی ساخته می‌شود کارگذاشته شود و آب گرم مورد نیاز این ساختمان‌ها بدون سوزاندن نفت و گاز فراهم شود. کارشناسان می‌گویند که انرژی خورشیدی می‌تواند به جای ۷۵٪ انرژی نیازین بشر در پنجاه سال آینده بکار رود. کارشناسان ایرانی هم چنین در بررسی و پژوهش از انرژی خورشیدی؛ باد، آب و یا سوزاندن مواد شیمیایی هستند، اما دسترسی به این گونه انرژی به همکاری‌های جهانی نیاز داشت.

بازمی‌گردیم به سال ۱۹۷۳ – ۱۹۷۴ میلادی که کنسرسیوم با دولت ایران به گفتگو نشست. موضوع‌های مورد گفتگو میان دولت ایران و کنسرسیوم کاملا روشن بود، هموندان کنسرسیوم می‌خواستند کماکان تصمیم بگیرند چه میزان نفت و به چه بهایی از چاه‌های ایران استخراج کنند، اما دولت ایران بر آن بود که نفت بیشتری با بهای بالاتری به فروش رساند. شرکت ملی نفت ایران مامور شد که افزون بر کمپانی‌های نفتی هموند کنسرسیوم، با دیگر کمپانی‌های نفتی جهان از در معامله درآید. هم چنین، کمپانی‌های نفتی هموند کنسرسیوم نیز نفت از دیگر کشورهای صادر کننده نفت خریداری نمایند.

کشورهای صنعتی در پاریس، در سال ۱۹۷۴ برابر با ۱۳۵۳ خورشیدی، آژانس بین المللی انرژی را بنیاد نهادند. International Energy Agency - IEA . یکی از خویشکاری‌های این سازمان ذخیره کردن نفت برای زمان‌های اضطراری بود، یعنی ایجاد ذخیره نفتی استراتژیک Global Petroleum Reserve . این آژانس هر ساله آمار کلیدی انرژی و چشم انداز انرژی جهان را به چاپ می‌رساند. دورنمای انرژی جهان هر سال برای میان مدت و دراز مدت، مصرف انرژی از نفت و گاز و ذغال سنگ و دیگر منابع را پیش بینی می‌کرد و به چاپ می‌رساند. سازمان بین المللی انرژی همواره در پی گردآوری و چاپ شماره‌ها و جدول‌ها و قیمت‌های منابع انرژی برای کشورهای صنعتی بود، تا بتوانند با ارقام ، با اوپک به گفتگو بنشینند.

ایده شاهنشاه آریامهر که بالا بردن بهای نفت و گاز، سبب می‌شود که به آلترناتیو انرژی یا انرژی قابل تجدید روی آورده شود مانند خورشید و آب و باد، برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ میلادی برابر با ۱۳۸۷ خورشیدی از سوی سازمان بین المللی انرژی اعلام گردید که نفت و گاز و ذغال سنگ آینده ندارند زیرا که گاز کربنیک تولید شده از سوزاندن منابع فسیلی به فاجعه دگرگون شدن و آسیب به آب و هوای کره زمین می‌انجامد و گفتند که ما انقلاب انرژی نیاز داریم و دوری از منابع انرژی فسیلی. درسال ۲۰۱۵ چشم انداز انرژی جهان به چاپ رسید که گزارش ویژه‌ای ، برای کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل در پاریس در آن به چاپ رسید. در این گزارش آمده بود که سوبونسیون بهای نفت و گاز و ذغال سنگ باید از میان برداشته شود و سرمایه گذاری‌های هنگفت در انرژی تجدیدپذیر Renewable Energy انجام یابد.

در روز ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵ پیمان پاریس میان ۱۹۵ کشورهای شرکت کننده در این کنفرانس دستینه شد و گفته شد که میانگین گرمای کره زمین از ۱ درجه و نیم نباید بالاتر رود و این با گسترش انرژی تجدیدپذیر یا آلترناتیو انرژی و بالا بردن بهای نفت و گاز و ذغال سنگ یعنی انرژی فسیلی با بستن مالیات گاز کربنیک شدنی است.

بیش از پنجاه و پنج سال به درازا کشید تا جهانیان به آن خردی برسند که آن زمان شاهنشاه ایران درباره آن سخن می‌گفتند و از انرژی خورشیدی به جای استفاده از نفت و گاز برای جهانیان می‌گفتند. آن زمان همه کمپانی‌های نفتی جهان علیه شاهنشاه ایران برخاستند و دولت کشورهای صنعتی غربی که پرزیدنت هایشان در جزیره اهریمنی گوادالوپ گرد آمدند، علیه شاهنشاه آریامهر رای دادند که از نفت و گاز ارزانی که خمینی به آنها قول داده است، نمی‌توان گذشت.

اینکه جمهوری اسلامی هنوز بر سر پاست، وام دار کمپانی‌های نفتی است. دولت‌های کشورهای غربی پذیرفتند که با وجود تحریم‌ها، رژیم اسلامی می‌تواند نفت و گاز بفروشد. قدرت کمپانی‌های نفتی را هنگامی می‌توان دید که پرزیدنت ترامپ را قانع کردند که از پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس بیرون بیاید و ترامپ در سال ۲۰۱۹ از این پیمان بیرون آمد و گفت که دگرگونی‌های اقلیمی، دروغی است که چین اختراع کرده است تا به اقتصاد آمریکا آسیب وارد نماید. پرزیدنت بایدن در سال ۲۰۲۱ دوباره به پیمان پاریس پیوست و اکنون تغییرات اقلیمی و انرژی فسیلی مورد جر و بحث ترامپ و بایدن می‌باشد. ترامپ به کمپانی‌های نفتی قول داده است که همه محدودیت‌ها و قانون‌های محدود کننده زیست بوم را از میان برخواهد داشت و کمپانی‌های نفتی، آزاد هستند که هر اندازه می‌خواهند استخراج کنند و بفروشند و بسوزانند.

اینکه اندیشه‌های خردمندانه شاهنشاه آریامهر درست بود را ولیعهد عربستان سعودی محمد بن سلمان و نخست وزیر کنونی عربستان سعودی پیاده می‌کند. جامعه بدوی عرب با دگرگونی‌های ژرف روبرو می‌باشد، چادر و حجاب خوفناک اسلامی در عربستان از میان برداشته شد و به زنان آزادی انتخاب پوشاک خود را دادند، میلیاردها دلار در صنعتی ساختن عربستان و در صنعت توریسم سرمایه گذاری شده است. جدا کردن زن و مرد در اجتماع دیگر وجود ندارد، فستیوال‌های بین المللی موزیک و رخدادهای بین المللی ورزشی پی در پی در عربستان سازمان می‌یابند و بن سلمان برنامه تمدن بزرگ شاهنشاه آریامهر را گام به گام اجرا می‌کند. در جمهوری اسلامی چادر اجباری با اسلحه به زنان پوشانده می‌شود، جداسازی زن و مرد از یکدیگر در اجتماع با کتک و زور و دشنام و قتل انجام می‌یابد، فستیوال موزیک ممنوع است. صنایع ایران در دست پاسداران است که با آن هزینه تروریسم بین المللی را می‌پردازند. همه امور کشوری و لشکری در دست مشتی چاقوکش و لات بی سر و پا می‌باشد.

سرنوشت جهان می‌توانست راستایی چنان مثبت و پربار داشته باشد که اگر آن زمان شاهنشاه آریامهر از سوی مردم ایران پشتیبانی می‌شد، ایران و ملت ایران به این روز سیاه نمی‌نشستند. به جای آن در روزهایی که گفتگوهای کنسرسیوم در تهران انجام می‌یافت، علیرضا نوری زاده سری مقاله‌هایی در باره حسین و آزادگی حسین در روزنامه به چاپ می‌رساند. روزنامه‌های کیهان و اطلاعات و آیندگان تنها یک چند خطی درباره این گفتگوهای سرنوشت در برگه‌های میانی نوشتند. به جای اینکه درباره اهمیت این گفتگوهای کنسرسیوم و دولت ایران، مردم ایران را آگاه سازند و ایده‌های شاهنشاه آریامهر را برای ملت ایران توضیح دهند، به جای آن روزنامه‌ها زن بی آزرم قماربازی که از کارتیه در پاریس دزدی کرده بود را برای بار سوم در برگه نخست روزنامه بزرگ آوردند و در کنار فرتور این زنک یک مینی خبر از کنسرسیوم آوردند. هیچ کس، هیچ کدام از همین روزنامه نگاران خاین به کشور و ملت ایران که شبانه روز دل پیچه گرفته بودند که آزادی بیشتر می‌خواهند، از قرارداد سرنوشت ساز ایران نگفتند. هیچ کس نگفت که این قرارداد و گفتگوهای کنسرسیوم در این روزهایی که ما داریم کشور را می‌شورانیم یعنی چه، هیچ کس نگفت که جان شاهنشاه ایران در خطر است، ملت و کشور ایران در خطر است. همه این روزنامه نگاران که در تب و تاب آزادی بیشتر، برای قلم فرسایی برای خمینی بودند، از قرارداد سرنوشت ساز ایران نگفتند. دستورها به این مزدوران رسیده بود،

مردم ایران نفهمیدند و نمی‌دانستند که چه در ایران می‌گذرد و از سوی روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها هیچ گونه اطلاعاتی به ملت ایران داده نشد. به جای آن روزنامه کیهان و اطلاعات و آیندگان ماشین پروپاگاند برای اسلامیسم و خمینی گردیدند. آزادی‌هایی که روزنامه‌ها داشتند که بنویسند، تنها برای پروپاگاند برای کسانی به کار بردند که آزادی‌های ملت ایران را از آنان گرفتند.

جاوید شاه پاینده ایران

برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران و

در اهتزاز پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان و تاجدار ایران