مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ اردیبهشت ۱۳۳۸ نشست ۲۹۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ اردیبهشت ۱۳۳۸ نشست ۲۹۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۲۹۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه نهم اردیبهشت‌ماه‏ ۱۳۳۸

فهرست مطالب:

۱- طرح صورت مجلس‏

۲- اعلام وصول لایحه موافقت‏نامه فرهنگی بین ایران و ایتالیا از مجلس سنا

۳- شور اول گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به سازمان و استقلال دانشسرای عالی‏

۴- اعلام تصویب صورت مجلس‏

۵- بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون فرهنگ راجع به سازمان و استقلال دانشسرای عالی

۶- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس یک ساعت و ۵۰ دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نایب رئیس) تشکیل گردید

۱- طرح صورت مجلس‏

نایب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(به ‏شرح ذیل خوانده شد)

غائبین بااجازه آقایان: عرب شیبانی. دکتر حسن افشار. سراج حجازی. باقر بوشهری. اسکندری. امید سالار موسوی. دشتی. عامری. مجید ابراهیمی. مشار دهقان. استخر. سالار بهزادی. صارمی. مهندس اردبیلی. رامبد. مهندس سلطانی. محمودی. مرتضی حکمت. دکتر امین. قوام. صدرزاده. دکتر بینا. صادق بوشهری. عبدالحمید بختیاری. دکتر عدل. یارافشار. ابتهاج. سنندجی. اورنگ. دکتر وکیل. اسفندیاری. دکتر سعید حکیمت. کورس. سلطان‌مراد بختیار. بوربور. اخوان. قراگزلو. مهندس فیروز عباسی. امامی خویی. دکتر سید امامی‏

غائبین بی‌اجازه آقایان: دکتر طاهری. اریه. فرشی. دکتر فریدون افشار. حکیمی. بزرگ ابراهیمی.

نایب رئیس- نسبت به صورت مجلس اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) پس از حصول اکثریت تصویب صورت مجلس اعلام می‌شود.

۲- اعلام وصول لایحه موافقت‏نامه فرهنگی بین ایران و ایتالیا از مجلس سنا

نایب رئیس- لایحه‏ای است مربوط به موضوع موافقت‏نامه فرهنگی بین ایران و ایتالیا از مجلس سنا رسیده به کمیسیون مربوطه ارجاع می‌شود.

۳- شور اول گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به سازمان و استقلال دانشسرای عالی‏

نایب رئیس- امروز روز سؤالات بود چون سؤالی در دستور نیست لذا گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به سازمان و استقلال دانشسرای عالی مطرح است قرائت می‌شود.

(گزارش از کمیسیون فرهنگ به ‏شرح زیر خوانده شد)

به مجلس شورای ملی کمیسیون فرهنگ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به سازمان و استقلال دانشسرای عالی را با حضور آقای وزیر فرهنگ مورد شور و رسیدگی قرارداده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‏دارد

سازمان و استقلال دانشسرای عالی‏

فصل اول- سازمان‏

ماده ۱- دانشسرای عالی برای تربیت دبیران مورد احتیاج کشور تأسیس یافته و دارای شخصیت حقوقی می‏باشد و به صورت یک واحد مستقل تحت‏نظر مستقیم وزیر فرهنگ اداره می‌شود و بودجه آن جداگانه تنظیم و به وسیله وزیر فرهنگ پیشنهاد و در بودجه کل کشور منظور می‏گردد قانون استقلال مالی دانشگاه در مورد دانشسرای عالی تحت‏نظر هیئتی مرکب از رئیس و سه اعضای شورای دانشسرای عالی به انتخاب شورای مذکور و معاون اداری وزارت فرهنگ و یک نفر از کارمندان عالی مقام به نمایندگی وزارت دارایی و ذی‌حساب دانشسرای عالی به عمل خواهد آمد و آیین‏نامه‏های اجرایی آن به وسیله شورای دانشسرای عالی تهیه و بعد از تصویب وزیر فرهنگ به مورد اجرا گذارده می‌شود.

ماده ۲- وزیر فرهنگ از بین استادان عالی رتبه دانشسرای عالی و یا استادان عالی رتبه دانشگاه سه نفر را برای ریاست دانشسرای عالی به هیئت وزیران پیشنهاد و هیئت وزیران یک نفر از آنان را انتخاب می‏نماید که با فرمان همایونی به اسمیت برای چهار سال منصوب می‏گردد

رئیس دانشسرای عالی عضو دائمی و رسمی شورایعالی فرهنگ خواهد بود

ماده ۳- شورای دانشسرای عالی از رئیس و معاون و استادان و دانشیاران متصدی کرسی دانشسرای عالی و معاون یا مدیر کل تعلیماتی وزارت فرهنگ تشکیل می‌شود وری است آن با رئیس دانشسرای عالی و وظایف آن به قرار ذیل است:

تعیین شرایط ورود محل به دانشسرای عالی- تدوین برنامه تحصیلات- تعیین مدت دوره‏ها و رشته‏های تحصیلی و تعیین شرایط گرفتن درجه شهادت نامه ها تصویب آیین‏نامه‏ها و مقررات لازم جهت امتحانات و مسابقات و اظهار نظر در انتخاب دانشیار و استاد و کمک فکری به رئیس دانشسرای عاللی در امور فنی.

ماده ۴- رئیس دانشسرای عالی مکلف است در ظرف سه سال دستگاه تعلیماتی دانشسرای عالیرا تکمیل نماید و در این مدت در صورت لزوم می‏تواند با موافقت شورای دانشسرای عالی و دانشگاه تهران از استادان و دانشیاران و دبیران و معلمان دانشگاه و همچنین با موافقت وزارت فرهنگ از دبیران وزارت فرهنگ که صلاحیت آنان را برای تدریس شورای دانشسرای عالی تأیید کرده باشد با پرداخت حق تدریس استفاده نماید شرایط و میزان تأمین و در بودجه دانشسرای عالی منظور خواهد شد

ماده ۵- دانشسرای عالی می‏تواند بر حسب احتیاج طبق قانون تربیت معلم دبیر و با رعایت قوانین و مقررات دانشگاه تهران دستیار و دانشیار استخدام نماید

تشخیص صلاحیت دبیران و دستیاران و دانشیاران و همچنین ترفیع دانشگاه تهران با شورای دانشسرای عالی و انتصاب آنان با تصویب و امضای وزیر فرهنگ خواهد بود وزیر فرهنگ قبل از انتصاب دستیاران و دانشیاران و استادان نظر مشورتی شورای دانشگاه تهران را می‏خواهد و چنانچه شورای دانشگاه در ظرف یک ماه نظر خود را به وزیر‏ فرهنگ نداد وزیر فرهنگ می‏تواند برای انتصاب آنان تصمیم شایسته اتخاذ نماید.

تبصره- استخدام سایر کارمندان و خدمتگزاران در حدود بودجه مصوب طبق قوانین مربوط به عهده رئیس دانشسرای عالی می‏باشد

ماده ۶- استادان و دانشیاران و دبیران و دستیاران دانشسرای عالی از حیث رتبه و ترفیع و حقوق مشمول قوانین و مقررات دانشگاه تهران خواهند بود استادان و دانشیاران دارای مان مزایایی خواهند بود که برای استادان و دانشیاران دانشگاه تهران پیش‏بینی گردیده است‏

ماده ۷- به وزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود که تا ۱۵ نفر معلم و متخصص خارجی از کشورهای اطریش- آلمان- فرانسه- سویس- بلژیک و ممالک متحده امریکا و انگلیس برای احتیاجات دانشسرای عالی از لحاظ تدریس مواد و راهنمایی فنی و تعلیماتی و اداره امور شبانه‏روزی استخدام این عده را بارعایت قانون مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ شمسی هیئت وزیران تعیین می‏نماید.

تبصره- ایرانیانی که واجد شرایط لازم باشند حق تقدم خواهند داشت.

ماده ۸- اعتبارات مربوطه به دانشسرای عالی که ضمن بودجه‏های وزارت فرهنگ و دانشگاه تهران پیش‏بینی شده‏ است در بودجه کل کشور به عنوان‏ بودجه دانشسرای عالی منظور و سازمان تعلیماتی و دارای دانشسرای عالی طبق این قانون به صورت سازمان مستقل دانشسرای عالی اداره خواهد شد.

ماده ۹- دانشسرای عالی به منظور هدایت فعالیت‏های تربیت معلم و تحقیق و تنبیع در مسائل تربیتی با موافقیت وزیر فرهنگ سازمانی به نام مؤسسه تعلیم و تربیت تأسیس می‏نماید آیین‏نامه و مقررات این مؤسسه به وسیله شورای دانشسرای عالی تهیه و با تصویب وزیر فرهنگ به موقع اجرا گذارده می‏شود

فصل دوم‏

مقررات تحصیلی و استخدامی‏

ماده ۱۰- دانشسرای عالی علاوه بر تربیت دبیر مکلف است که رشته‏های تعلیماتی مخصوص برای تربیت مدیران و بازرسان مدارس و سایر کارمندان تعلیماتی وزارت فرهنگ دایر نماید. داوطلبه آن این رشته‏ها طبق آیین نامه مخصوصی که به تصویب شورای عالی فرهنگ می‏رسد از بین آموزگاران و دبیران و کارمندانی که شایستگی کامل داشته باشند انتخاب می‏شوند.

ماده ۱۱- داوطلبه آن تحصیل به دانشسرای عالی از بین فارغ‏التحصیلان دوره کامل متوسطه و لیسانسیه‏های رشته‏های متناسب دانشکده‏ها و هنرسرای عالی از طریق مسابقه طبق آیین‏نامه مخصوص انتخاب می‏شوند برای ترتیب مسابقه احتیاجات نواحی مختلف کشور در این آیین‏نامه رعایت خواهد شد.

دوره تحصیلات برای فارغ‏التحصیلان متوسطه لااقل سه سال و برای لیسانسیه‏های دانشکده‏ها لااقل یک سال خواهد بود.

ماده ۱۲- فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی در صورتی که موفق به اخذ لیسانس آموزشی از دانشسرای عالی بشوند با رتبه یک دبیری در وزارت فرهنگ استخدام خواهند شد به لیسانسیه‏های دانشکده‏ها و هنرسرای عالی پس از پایان تحصیل در دانشسرای عالی دانشنامه معلمی اعطا می‌شود و با رتبه دو دبیری شروع به خدمت معلمی نموده و از مزایای استخدامی دبیران استفاده خواهند کرد.

ماده ۱۳- دارندگان دانش‏نامه لیسانس که فعلاً در خدمت دبیری وزارت فرهنگ هستند و یا کسانی که طبق این قانون از دانشسرای عالی لیسانسیه خواهند شد پس از طی دوره ۵ سال خدمت باید در ضمن خدمت در کلاس‏های تابستانی یا کلاس‏های شبانه که دانشسرای عالی یا مؤسسه تعلیم و تربیت در تهران یا مراکز استان‏ها تشکیل می‏دهد طبق مقرراتی که به تصویب شورای دانشسرای عالی خواهد رسید تحصیلات خود را تکمیل نمایند وروش جدید تعلیم و تربیت را بیاموزند ترفیع دبیران از پایه شش به بالا موکل به شرکت در این کلاس‏ها و توفیق در تحصیلات خواهد بود کسانی که بدون دارا بودن دانشنامه لیسانس در دبیرستان ها و دانشسرا‌ها تدریس می‏کنند باید کلاس‌های فوق استفاده نموده و گواهی لازم را دریافت نمایند در غیر این صورت از خدمت در دبیرستان ها معاف خواهند بود

ماده ۱۴- وزارت فرهنگ همه ساله عده ای از آموزگاران شاغل خدمت را که دارای گواهینامه کامل متوسطه بوده و لااقل ۵ سال سابقه آموزشی داشته باشند از اشخاص محلی نقاط مختلف کشور در محل از طریق مسابقه انتخاب و به دانشسرای عالی معرفی می‏نماید این داوطلبه آن پس از فراغ از تحصیل به همان حوزه‌ای که از آنجا انتخاب شده‏اند اعزام خواهند شد و موظف اند که لااقل ۵ سال در آن حوزه خدمت نمایند و رتبه آنها به مأخذ آخرین حقوق دریافتی به رتبه دبیری تبدیل می‌شود این قبیل دانشجویان در مدتی که تحصیل می‏کنند در صورتی که شبانه‏روزی نباشند از حقوق و رتبه خود استفاده خواهند نمود

ماده ۱۵- فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی موظف هستند که ۵ سال اول خدمت خود را در شهرستان هایی که وزارت فرهنگ تعیین می‏کند انجام دهند

تبصره ۱- دانشسرای عالی برای تکمیل دستگاه تبلیغاتی خود می‏تواند هر سال با موافقت وزیر فرهنگ شاگرد اول هر یک از رشته‏های دانشسرای عالی را تا مدتی که به دبیر و دستیار نیازمند است استخدام نماید این قبیل فارغ‏التحصیلان در صورت استخدام در دانشسرای عالی از ۵ سال اول خدمت در شهرستان‏ها معاف خواهند بود

تبصره ۲- دبیرانی که قبل از ۵ سال اول خدمت در شهرستان‏ها بخواهند با موافقت وزارت فرهنگ از کمک هزینه تحصیلی در خارجه استفاده کنند بقیه ۵ سال خدمت خود را در شهرستان‏ها پس از استفاده از کمک هزینه تحصیلی در خارجه انجام خواهند داد.

ماده شانزدهم- تا زمانی که دانشسرای عالی شبانه‏روزی نشده‏ است دانشسرای عالی می‏تواند به دانشجویان کمک هزینه تحصیلی پرداخت نماید و آیین‏نامه کمک هزینه مزبور به پیشنهاد شورای دانشسرای عالی و تصویب وزیر فرهنگ خواهد بود

ماده هفدهم- هر گاه دانشجویی پس از خاتمه تحصیل در دانشسرای عالی تمام و یا قسمتی از تعهد خود را انجام ندهد موظف است بر طبق تعهد رسمی که در به دو ورودبه دانشسرای عالی می‏سپارد کمک هزینه دریافتی را به اضافه کلیه مخارجی که برای تحصیلات او از طرف دولت شده به صندوق دولت نقداً تأدیه نماید این مخارج هر سه سال یک مرتبه از طرف وزارت فرهنگ بر اساس کلیه مخارج دانشسرای عالی اعم از استخدام و غیره آن با رعایت تناسب عده دانشجویان تعیین می‏گردد.

کسانی که فقط قسمتی از تعهد خود را انجام داده و یا پیش از خاتمه دوره تحصیلات ترک تحصیل کرده باشند باید کمک هزینه و مخارج را به تناسب مدتی که تعهد خود را انجام نداده‏اند و یا مدتی که در دانشسرای عالی به تحصیل مشغول بوده‏اند پرداخت نمایند

خلعتبری- امروز لایحه‏ای مطرح است که فرصت خوبی است هم راجع به لایحه صحبت کردن و مسائل که حقا هم مربوط به همین بحث ست و در فرهنگ کشور بسیار مؤثر است به عرض مجلس رساندن. این لایحه برای دادن استقلال به دانشسرای عالی است دانشسرای عالی یک مؤسسه بسیار مهم و با اهمیتی است از لحاظ کشور برای این که ترتیب و تهیه معلم برای تعلیم و تربیت محصلین مملکت بر عهده این مؤسسه است بنده به این لایحه نگاه کرم دیدم مثل این که تاکنون این مؤسسه جز دانشگاه تهران بوده و حالا در نظر است که از حوزه اداره کردن و اقتصاد دانشگاه تهران خارج شود و حالا هم که

لایحه آورده شده‏ است باز مستقل نیست و به صورت واحد مستقل است ولی تحت ‏نظر وزارت فرهنگ است که در آینده معلوم نیست که از یک طرف استقلال و از طرف دیگر تحت ‏نظر شخص وزیر فرهنگ بودن آن چه نتایجی به بار می‏آورد و بنده خودم عقیده‏ای دارم که از لحاظ آینده مملکت مخالف این عقیده است ولی اگر بنا باشد ما دستگاه مستقل برای دانش در کشور داشته باشیم اگر یک جا باشد و همان دانشگاه باشد با آن اختیاراتی که دارد بهتر است که از دانشگاه مجزا بشود و به دلایلی که عرض می‏کنم اگر خواست از دانشگاه مجزا شود معتقدم دیگر به صورت یک واحد مستقل نباشد و معتقدم که باید مستقیماً جز و تابع وزارت فرهنگ باشد نه به صورت یک واحد غیر مستقل دلایل این را عرض می‏کنم اولاً نسبت به مدیران این مؤسسه نهایت احترام را دارم مخصوصاً رئیسش یک جوان تحصیلکرده و لایق و کاری و میهن‌دوست است این مانع این نیست که بنده نظر خودم را از تأثیر این عمل در آینده این مملکت به عرض نرسانم مسئله ای را که می‏خواهم عرض کنم از لحاظ آینده کشور به‏ نظر خودم در رأس تمام مسائل قرار دارد که بنده تا امروز درباره آن صحبت کردم، فرهنگ باید در درجه اول دارای یک هدف معنوی باشد، هدف معنوی فرهنگ را آن دستگاهی که به ‏نظر بنده باید اقدام بکند قسمت مهمش همین دانشسرای عالی است چون وسایل و آلات و ابراز تأمین هدف تعلیم و تربیت به دست معلم است آقایان را برمی گردانم به ۶- ۷ سال پیش تا آخر سال ۱۳۳۲ یا اواسطش توجه بفرمایید که وقتی در مملکت افکار مخالف رژیم ما خواست فعالیت بکند وقتی که از کارگر و کشاورز و دهاتی مأیوس شدند وقتی که از شهرنشین و جگرکی و آب نبات فروش و اشخاصی که سطح معلومات‌شان کم است و بی سواد هستند و درآمدشان خیلی کم است مأیوس شدند و همه آنها دست رد به سینه آنها زدند، آن دستگاه تبلیغاتی عظیم دنیا یعنی دستگاه تبلیغاتی کمونیسم متوجه فرهنگ شد و با دردست گرفتن عده‏ای دبیر و معلم با کمال تأسف در ظرف دو سال توانست صدها هزار محصل را از تحصیل بازدارد گمراه بکند و به قیام علیه دستگاه بشوراند، آنها را به خیابان ها بکشاند و هرج و مرج را در خیابان‏ها و خانواده‌ها و شهرها رواج دهد و خانواده‌ها مردم را از این جهت متزلزل کند، این کار را کی کرد؟ این کار را یک عده‏ای معلم که از لحاظ روابطه‏ای که با شاگرد داشتند، از لحاظ اینکه دستگاه دولتی نبود که مراقبت کند در حال شاگرد و معلم آن وضع را توانستند به‏ وجود بیاورند و دیدید که تا چه اندازه موفق شدند که ۲۰ هزار و ۵۰ هزار شاگرد را طوری تحت تأثیر قراردادند که شاگردها زیر تانک هم می‏رفتند، این را دلم می‏خواهد آقایان به یاد بیاورند، حالا من می‏خواهم ببینم که تغییر تشکیلات چه فایده‏ای دارد، از این دسته گرفتن به دست یک دسته دیگر دادن چه ثمری دارد، مخصوصاً با همان دسته استاد و همان هایی که تا به حال نظارت داشتند حالا هم نظارت می‏کنند، همان معلم ها همان اساتید آقا بنده می‏گویم به جای این تبدیلات و این تغییرات فکر بلندتر بکنید، هدف را عالی بگیرید یعنی هدف تعلیم و تربیت باشد و ببینید با کدام وسیله تعلیم و تربیت بهتر می‌شود با کدام وسیله جوان‏ها بهتر از آلوده شدن به افکار مسموم حفظ می‏شوند و برای بهتر تحصیل کردن آماده می‏شوند بنده اولین کار را در فرهنگ این می‏دانم که باید این مؤسسه حالا این مؤسسه فرهنگ است وزارت فرهنگ باشد دانشگاه است، دانشگاه باشد در درجه اول باید ایمان و اخلاق و ملیت و خداپرستی و شمایر ملی این ارکان را برای جامعه تأمین کند (صحیح است) و اگر این ارکان صحیح نباشد و بر روی مبنای صحیح استوار نباشد به‏ نظر بنده آن جامعه متزلزل است، امروز در دنیا بزرگ‏تر از جنگ اقتصادی و مالی جنگ عقیده است، جنگ ایدئولوژیک است آنهایی که آن مکاتبی که افکار ضد افکار من شما و رژیم اسلام و رژیم اقتصاد آزاد دارند آنها در سرلوحه برنامه‌شان تقویت و ترویج مرامی است که به آن عقیده دارند و اگر می‏بینید هر جا طرف های خودشان را شکست می‏دهند برای این است که به این مرام معتقد هستند و بزرگ‏ترین مخارج را برای مرام خودشان می‏کنند آقایان در این مملکت باید در طبقه معلم در درجه اول و به وسیله معلم در محصلین‌مان ایجاد ایمان و تقوی کنیم باید محصلین خودمان را هوشیار کنیم بنده هم به آقای وزیر فرهنگ ارادت دارم هم به آقای یزدانفر معاون ایشان ولی واقعاً می‏خواستم بدانم که در آن ۴ سال و ۵ سال گذشته مسلماً چند صد نفر افکارشان آلوده شده بود بنده می‏خواستم ببینم در این چند سال که وسیله بود، وقت بود بحث و صحبت بود در مقابل آن چند صد نفر معلم آن روز که اخلاقاً برای مملکت مضر بودند چند صد نفر معلم تربیت کردید که دارای این صفاتی که من عرض کردم باشند، چون در هر دستگاهی ممکن است که مطابق میل آن دستگاه نباشند ولی در مقابل آنها همیشه یک جلوه عملیات آنها را بگیرد بنده هیچ اهمیت نمی‏دهم اگر ما دستگاه فرهنگیان ۲۰۰ یا ۳۰۰ تا معلمی داشته باشیم که اخلاقاً با ما نباشند و امروز یا ساکت هستند یا سر خورده هستند و ممکن است عده‏ای باز بخواهند فعالیت کنند این برای من اهمیت ندارد چون یک امر طبیعی است ممکن است در هر دستگاهی باشند اما شما که فرصت دارید وسیله دارید آیا در این ۴- ۵ سال ۱۰۰۰ نفر ۲۰۰۰ نفر با ایمان به خدا و ملیت و شعایر و سنن ملی و با تقوی‏ تربیت گردیده مرکز اتکای ما باشند و اگر هم بگویید بله باید مردم قبول کنند و دیده باشند که در فرهنگ ما یک تحول و انقلابی از نظر این تحولی که من عرض کردم به‏وجود آمده است یا این که این دستگاه اگر از دانشگاه جداشد باز این مؤسسه همان رویه سابق را دنبال می‏کند؟ و بنده چون می‏بینم که مسئولین امور ما بیشتر به امور اداری و فروع مسائل توجه دارند تا به اصول مملکت دارای اصولی که در ممالک دیگر اشخاص بسیار بصیر و مجرب فکرشان فقط مطالعه در آن امور است و راهنمایی به دولت در اینجا وجود ندارد

اگر شما چنین فرمایشی بکنید من از لحاظ خودم عرضی ندارم انشاءالله که چنین باشد اما بنده عرض می‏کنم که برای این نکاتی که بنده عرض کردم برای این برنامه‏ای که طبق آن برنامه باید محصل و معلم تربیت شود و روز به روز این عده در مملکت اضافه بشود که آن عده قلیل در مقابل آن عده کثیر مستهلک بشود، کدام است آن برنامه شما این یک برنامه‏ای می‏خواهد یک دستگاهی می‏خواهد وارد در درجه اول این امر یک امر سیاسی است شما دانشگاه داشتید ۵ سال بیشتر از دانشگاه به چها می‏آمدند بیرون تظاهرات غیر ملی می‏کردند اگر یادتان نرفته باشد در همین دانشسرا معلمین شما را ۲۴ ساعت حبس کردند من آن موقع استاندار گیلان بود همین عمل را در آنجا کردند استادها را ۱۲ ساعت حبس کردند این آقای پورسرتیب معاون من بود او فرستاد گرفتند و توقیف کردند در مدرسه را بست اولیا شاگردان را خواست ضمانت گرفت که اگر این دفعه بچه‏ها از این کارها بکنند مادام العمر از تحصیل محروم باشند آن روز ما آن قضیه را در رشت و بندر پهلوی خواباندیم و در نتیجه مردم راضی بودند و دعاگو بودند اینجا چون سی است نبود یا دولت نمی‏توانست یا نمی‏خواست حالا جهاتش را نمی‏خواهم عرض کنم نتوانست بکند به آن صورت درآمد این کارها در درجه اول در دنیای امروز محتاج سی است یعنی باید یک سی است عالی باشد که صحیح فکر کند، سی است که ایده‌ئولوژی صحیحی را تعقیب بکند.

بنده به کارهای کوچک هیچ عقیده‏ای ندارم شما عکس وزیر فرهنگ را چاپ بکنید تو روزنامه‏ها بدهید دست بچه‏ها را برای بازی ببرید به این چیزها دل خوش نکنید (صحیح است)

کار اصولی بکنید و کار اصولی این است که بنده عرض می‏کنم یک چنین برنامه‏ای باید داشته باشید که اگر بخواهید در مقابل برنامه ایده‌لوژیک کمونیسم مبارزه کنید حساب ۵ سال دیگر را هم بکنید آن وقت یک چنین برنامه‏ای که از لحاظ سی است بسیار مهم است درست کنید و چون مرکز این برنامه ایده‌ئولوژیک باید دانشسرای عالی باشد به این جهت این کار را نمی‌شود از اختیار دولت خارج کرد حالا که می خواهید از دانشگاه خارج کنید باید مستقیماً زیر نظر وزیر فرهنگ باشد وزیر فرهنگ باید از اشخاص بصیر استفاده کند از حوزه علمیه قم استفاده کند، از فضلاً استفاده کند، از اساتید استفاده کند، از اشخاص کشور به تقوی استفاده کند، از همه اینها کسب نظر کند و یک برنامه ایده‌ئولوژیکی که مملکت را حفظ کند و متکی بر خداپرستی و شعایر اسلامی و ملت و این نوع سنن باشد به‏ وجود آورد من نمی‏بینم تا به حال یک چنین کاری کرده باشید، اگر کرده باشید شیر مادر بهتان حلال و اگر نکرده باشید خیلی کار بدی کردید و این برنامه را باید وزارت فرهنگ یعنی دولت بیاید یک چنین برنامه‏ای داشته باشد و این برنامه را باید وزارت فرهنگ با این وسایل که عرض کردم اجرا کند، شما می‏فرستید مستشار امرکایی می‏آید‏، مستشار انگلیسی می‏آید اینها را بیندازید دور و ببینید مملکت چه می‏خواهد شما روزنامه‏های خارج را مطالعه بفرمایید الان مثلاً فرهنگ بخش‌نامه داده به مدارس که در مورد شاگردها رعایت شخصیت را بکنید شخصیت شاگردها را در نظر بگیرید این فرمول را در امریکا اجرا کردند

البته بنده نمی‏گویم شاگردها را شلاق بزنید، چماق بزنید خیر باید انضباط شدید باشد ترسی نباشد امروز مردم این قدر گرفتاری مادی دارند که نمی‏توانند به فرزندان‌شان برسند سابق پدرها به اولادشان درس می‏دادند از بچه‏های‌شان مواظبت می‏کردند اما حالا این قدر زندگی مشکل شده که پدر دیگر فرصت ندارد به بچه برسد و مسائل مادی در اختیار مردم نیست مردم بضاعت‌شان کم است بنابراین شما باید مواظب باشید مردم چشم امیدشان به شما است شما هستید که صد میلیون بودجه در اختیار دارید برای فرهنگ بنابراین فکر نکنید در خارج چطور است ما یک وقت یک برنامه‏ای داشتیم مال فرانسه ملاحظه فرمودید که شاگردهای ما را فقط برای میز اداره بار می‏آورد و یک مشت انگل در این جامعه درست کرد یک چیزهایی از به چه می پرسند که شاید بنده ندانم از به چه می پرسند تبعیض صفقه چیست و یک سؤالاتی از ریاضی و فیزیک می‏کنند که بنده واقعاً می‏بینم زود است برای به چه و قسمت عمده وقت این به چه مصرف این چیزها می شد و حالا شما متد امریکا را می‏گیرید سیستم شخصیت رعایت کردن، سیستمی که آمریکایی‏ها به تنگ آمده‏اند الان مسئله اطفال از سن ۱۰ تا ۲۰ سال در امریکا یک پر بلم و یک مسئله ای شده‏ است که تمام عقلای امریکا در آن مانده اند هی گفته‏اند شخصیت بچه‏ها را رعایت کنید آنها را آزاد کنید که حالا در مانده‌اند و بچه‏ها از انضباط خارج شده‏اند، ارتکاب جرایم

اعتیاد بافیون یا تریاک رذایل اخلاقی، الکل، هرویین، مقاومت با پلیس این قدر در بچه‏ها زیاد شده که خودشان توی سر خودشان می‏زنند که چه کار کنند این را بنده صلاح نمی‏دانم آقای یزدان‌فر که سی سال سابقه خدمت در فرهنگ دارند و یا آقایان فضلان ما مثل آقای دکتر عمید در دانشکده حقوق آقای دکتر بیانی در دانشسرای عالی آقای دکتر بیانی در دانشسرای عالی آقای دکتر بینا استاد دانشگاه ما باید خودمان یا از این قبیل آقایان بنشینند ببینیم اینجا مصلحت چیست، اینجا چه چیزی احتیاج دارد و این برنامه‏ها و رویه‌های خارجه را آنها که با اصول و وضع ما تطبیق می‏کند عمل کنیم و آنچه که نیست دور بیندازیم برای انجام این هدف‌ها نمی‌شود تعلیم و تربیت مملکت را به دست چند نفر داد که آنها هم تابع وزیر فرهنگ نباشند آمدیم فردا آقای دکتر مهران وزیر فرهنگ نبود بنده بودم که هیچ اطلاعی از فرهنگ نداشتم بنده چه کمکی می‏توانم بکنم یا کسی که مثل بنده می‏آید وزیر فرهنگ می‌شود به این جهت معتقد هستم از دانشگاه جدا می‏شود باید جز فرهنگ بشود به همین جهت بنده معتقد هستم دانشسرا اگر دانشسرای عالی و مقدماتی اگر از دانشگاه خارج می‏شود باید جز وزارت فرهنگ بشود و وزارت فرهنگ آن برنامه را از لحاظ مملکت اجرا بکند. این عرض اول بنده است، عرض دوم بنده این است که بنده می‏خواهم بدانم هدف این دانشسرای عالی چیست؟ هدف تربیت معلم است؟

فرض کنیم این دانشسرا سالی پانصد تا معلم تربیت کرد این پانصد تا معلم چه کار خواهند کرد؟ این است که عرض می‏کنم فرهنگ باید یک هدف و یک غایتی هم داشته باشد و آن مورد توجه باشد اینها سالی ده هزار فارغ‏التحصیل می‏دهند بیرون، بعد چه می‏شود؟ این ده هزار نفر وارد اجتماع می‏شوند و می‏خواهند تحصیلات‌شان را ادامه بدهند، عده قلیلی وسیله دارد می‏روند خارجه هشت هزار نفر نه هزار نفر نه هزارو پانصد نفر اینجا می‏مانند، چه کار می‏کنند اگر یکی از ادارات دولتی یک اعلانی برای کاری بدهد، برای ماشین‌نویسی و یا برای یک کار عادی اداری برای هر اداره‏ای سه هزار نفر داوطلب پیدا می‏شود و چرا برای این که هیچ کار دیگری بلد نیستند (صحیح است) هیچ کار دیگری از آنها ساخته نیست، این بیچاره ها این جوان‌ها این طور وارد اجتماع می‏شوند چون فرهنگ ما هدف ندارد، همان روز اول تو سری می‌خورند و این در دل آنها نقش می‏بندد هشت هزار نفر می‏آیند بروند دانشکده پزشکی امتحان بدهند: از این هشت هزار نفر چهارصد نفر قبول می‏شوند هفت هزار و ششصد نفر دیگر یا باید ژیگولو بشوند و یا باید انگل پدران و مادران بشوند و از آنها بگیرند بخورند، یا باید عریضه گدایی بنویسند به دستگاه دولت که مهی چهارصد پانصد تومان بگیرند، این هدف فرهنگ است (صحیح است)

در امریکا تحصیل در دانشکاه هست ولی دانشجو هنوز سال آخرش را هنوز تمام نکرده کمپانی‏های بزرگ می‏روند قبلاً خرج تحصیل شاگردها را می‏دهند ماهی ۱۵۰ دلار دویست دولار در سال آخر به او می‏دهند که وقتی آمد بیرون در آنجا آن مهندس با حداقل چهارصد و پنجاه دلار شروع به خدمت می‏کند نه اینجا که مهندس ماهی پانصد ششصد تومان می‏گیرد و هزاران نفر هم داوطلب هستند، تازه دولت کار ندارد بنابراین اگر آقایان تقلید از امریکا است. تقلید از انگلیس است باید همه چیز را تقلید کرد نه این که یک گوشه‌اش را تقلید بکنید و بقیه را ول کنید، بنده یک چیزی در این مملکت می‏بینم گاهی از طرف بعضی اعلام خطر می‏شود آقایان هیچ ‏وقت فکر نکردند که خطر توی کشاورز و دهاتی است ابداً در دهات ایران در صحراها و جاهای دور دست عموماً مردم مسلمان هستند مذهبی هستند به شاه مملکت علاقمند هستند: بدون تردید آنجا هیچ‏ گونه خطری نیست خطر از این طرف است، خطر از طبقه جوان است نه در اینجا در ایتالیا. سوئیس، آبنان، سوریه، در فرانسه، در همه جا این طبقه جوان است که مورد توجه کمونیست‏هاست و تبلیغات‌شان هم هدفش آنها است و یا آن مشکلات را باید رفع کنند وسایل ندارند و یا آن مشکلات را نمی‏توانند حل کنند حالا شما در ایران حساب بفرمایید ما سالی ده هزار محصل می ریزیم بیرون اینها دیپلمه می‏شوند زبان خارجی یاد می‏گیرند مجلات را می‏خوانند رادیو را گوش می‏کنند، حالا هم تلویزیون را نگاه می‏کنند می‏خواهند بروند دانشکده طب جا ندارد، مهندسی جا ندارد دانشکده فلان وجود ندارد. ادارت درش بسته و حقوق ندارد ما قانون می‏نویسیم که دولت حق استخدام ندارد پس اینها چه باید بکنند یک نفس کشی هم باید داشته باشد

(خرازی- توی خیابان باید پرسه بزنند) در کشوری که ما دو سه هزار کیلومتر با یک مملکت کمونیست مرز مشترک داریم و دائم هم مبارزه ایده‌لوژیک می‏کنند ما همین‏طور بنشینیم تماشا کنیم سالی ده هزار نفر کار نداشته باشند وسیله نداشته باشند این بالطبع ناراضی می‌شود (صحیح است)

این وقتی ناراضی شد دیگر این نمی‏شود با این حرف‏ها برگرداند دروغ نباید گفت اینها منشا خطرند نه آقای قبادیان، من واقعاً متحیر هستم خارجی‏ها، امریکایی‏ها دوستان ما، اینها عوض این که فکر کنند منشا خطر کج است و کجا ناراضی است و چرا ناراضی است دارند جا پای روس‏ها می پرند، چهل سال پیش می‏گفتند که آبید فلان کار را کرد تا این که جلوه کمونیزم گرفته شود حالا آقایان یک راه دیگری باید رفت در مملکتی مثل ایران باید متوجه طبقه جوان کشور بود، بنده می‏خواهم از طبقه جوان کشور بود، بنده می‏خواهم از طبقه جوان مملکت حمایت کنم، باید آنها را حمایت کرد وظیفه دولت است که این حرف‏ها را بزند، در زمان اعلیحضرت فقید روحش شاد در پنج سال سالی صد نفر محصل به اروپا فرستادند که ثمره آن آقایانی هستند که واقعاً موجب افتخار ما هستند و بعد از ۵ سال هم دیگر نفرستادند، ۵ سال فقط پانصد نفر، تبلیغات ناروا ذهن اشخاص را آلئده می‏کند و این دستگاه رادیو مقصر است که اظهارات اشخاص وطن پرست را که به نفع مملکت است منتشر نمی‏کند که مردم بفهمند از مجلس و از اشخاصی آزادی طلب فکار و عقاید بسیار صحیحی تراوش می‏کند آن مبلغ کمونیست که آن تبلیغات مضر را می‏کند آن دلش کجا به حال طبقه جوان ما می سوزد، آن قصدش تبلیغات و گمراه کردن است ما وقتی مطالب اساسی را خودمان گفتیم و الله بالله در مردم اثر می‏کند و از گمراهی بیرون می‏آیند، حالا بنده یک مثلی را می‏خواهم بگویم در زمان گذشته مکان فقط پانصد نفر محصل فرستادیم در زمان اعلیحضرت فقد که روحش شاد و یک خدمت مهمی بود به فرهنگ مملکت، خوب آقا الان که بعضی‏ها به همه قسمت ها ایراد دارند و همه چیز را تکذیب می‏کنند. خدمت واقع شده را تکذیب می‏کنند به آنها باید گفت که الان چند هزار نفر محصل در خارج است‏

معاون وزارت فرهنگ- ۱۲ هزار نفر

خلعتبری- الان دوازده هزار نفر در خارج است این دولت، این دولت را نمی‏گویم، از این دولت‏ها که یک عده‏ای ایراد می‏گیرند ایراد را در جایش باید گفت، اما این دستگاه اعلیحضرت، دستگاه مجلس، دستگاه دولت دولت ما سالی شصت میلیون تومان پول می‏فرستیم برای خارج، کمک می‏دهیم به محصل‌مان، این پول بنده و شما و پول دولت است برای محصلین، اگر عقل و تدبیر در دستگاه دولت نیست، مساما سوعنیت نیست خدا شاهد است در مواردی حسن‌نیت هم هست: خوب کدام آدمی است که می‏خواهد مملکت را گمراه کند و بخواهد مردم خودش را گمراه کند، بر علیه مملکت خودش اقدام بکند ولی ده هزار نفر محصل در امریکا و انگلیس و آلمان داشته باشد و سالی دو هزار نفر اضافه شود و بعد از پنج سال یک عده‏ای بیست هزار نفری از طبقه روشنفکر برای مملکت تهیه کردن این کم کاری است این کم خدمتی است؟ این دلیل بر این است که حسن‌نیت هست، بنابراین بنده می‏خواستم این را عرض کنم انتقاداتی هم که اشخاص می‏کنند اشخاصی هم که آن انتقادات را صحیح نمی‏دانند بیایند جواب بدهند خیلی هم صحیح جواب بدهند.

این مسائل باید بحث شود در مملکت و در مجلس بحث شود، باید ذهن مردم را روشن کرد، راه این کار چیست شما هی دبیرستان درست کنید سالی ده هزار نفر بدهید بیرون بیکار و مأیوسمی‏گردد توی خیابان، یا دزدی می‏کند و نقاب سیاه می‏زند و یا ژیگولو می‌شود این که نتیجه ندارد از این طرف هم سالی شصت میلیون تومان پول می‏دهید به محصلین، این دلیل حسن‌نیت شما است، بیایید آقا فرهنگ‌مان را کاری کنید که دارای هدف باشد، یعنی این دانشسرای مقدماتی اگر سالی پانصد نفر، هزار نفر معلم بیرون داد و هزار نفر معلم سالی بیست هزار نفر دیپلمه در ایران وسایل تحصیل باید فراهم باشد اگر نکنید و الله خیانت است، این موجب سوءتفاهم و ایجاد عدم رضایت می‏کند، در صورتی که منظورتان جدمت است حساب بفرمایید در سال چقدر خرج‌مان می‌شود، اخیراً در یکی از جاهای مازندران قرار بود که یک دبیرستان کشاورزی درست شود، دبیرستان کشاورزی کشاورز تهیه کند، اینها که می‏آیند در شهر و تهران را می‏بینند اینها دیگر پیش پدر و مادرشان بر‏نمی‏گردند نمی‏توانند در ده زندگی کنند وقتی آمدند چشم‌شان باز شد و وسایل را دیدند بعد باید وسایل تکمیل تحصیل آنها فراهم کرد و به این وسایل زندگی مادری را بر ایشان فراهم کرد بنده گمان می‏کنم که اجازه داشته باشم نیم ساعت در لایحه صحبت کنم‏

نایب رئیس- بااجازه مجلس ممکن است ولی نیم ساعت وقت آقای منقضی است، ولی بااجازه مجلس ممکن است، ضمناً در ماده اول هم می‏توانید صحبت بفرمایید. یک ربع وقت اضافی کافی است؟

خلعتبری- این بحث را اجازه بفرمایید تمام کنم. یک ربع کافی است‏

نایب رئیس- پس باید رأی بگیریم رأی می‏گیریم به تمدید مدت نطق آقای خلعتبری به مدت یک ربع ساعت، آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. ادامه بفرمایید.

خلعتبری- عرض کنم ۳ سال پیش به وزارت فرهنگ نوشتم و تقاضا کردم که یک دبیرستان کشاورزی درست کنند و وزارت فرهنگ نوشته و موافقت کرد، زمین نداشتند، ۵ هکتار زمین می‏خواست، از حضور مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقاضا کردیم امر فرمودند ۵ هکتار زمین دارند، زمین که گرفته شد وقتی آماده شد وزارت فرهنگ گفت که از ساختن دبیرستان حرفه‏ای منصرف شده‏ایم و اینجا را می‏خواهیم دبیرستان کنیم، آقا من دبیرستان نمی‏خواهم، دبیرستانی که بیاید ریاضی درس بدهد و فرمول های بی خود نمی‏شود درس بدهد و قطعاً شاگرد را برای

استفاده از تلویزیون و رادیوهای خارجی آماده بکند و وسیله کار و زندگی نباشد این بسیار خطرناک است برای مملکت (صحیح است) بنده پیشنهادم این است که شما در مملکت همه جور خرج می‏کنید اگر می‏گویید نه، الان می‏گویم در این سه چهار سال اخیر حساب کنید که چقدر پول تلف شده چقدر پول به مهندسین خارجی داده‏ایم که استحقاق نداشته‏اند این کارخانه سیمان تمام شده شصت میلیون تومان عین‌مان را ایرانی تمام کرده ۴۰ میلیون تومان (یکی از نمایندگان- ۱۸ میلیون)

بنده از کمیسیون برنامه حضور آقایان عرض کردم چقدر قراردادها داریم چقدر پول‏ها که باید در آینده بدهیم چه برنامه‏هایی داریم که همه خواب و خیال است و به این حرف‏ها انجام نخواهد شد و این به مصلحت اقتصادی نیست سالی شصت میلیون تومان فقط برای محصلین به خارج بفرستیم آقایان اول یک هدف عالی برای تعلیم و تربیت در نظر بگیرد و تأمین وسایل تحصیلی در داخله کشور را فراهم کنید که این محصلین بروند آنجا درس بخوانند و یک محصل بیکار نباشد مانه وسیله ملکی داریم نه پول داریم نه زمین داریم بدهیم نه بودجه داریم به هم هیچ یک از اینها را نداریم بدهیم اما اگر مهندس تربیت کردیم طبیب تربیت کردیم معمار تربیت کردیم خودش درآمد برای خودش تهیه می‏کند، این کمکی است که باید به طبقه جوان مملکت بکنیم اینجا برای بنده نوشته‏اند کارخانه سیمان ۸۴ میلیون تمام شده و ۵ میلیون هم به مهندس مشاور دادنداما خود ایرانی‏ها تقریباً به کم‏تر از نصف این این مبلغ تمام کرده‏اند، بنده ارقام صرفه‏جویی را به شما نشان می‏دهم حاضر هم هستم به اتفاق چند نفر از آقایان که بنشینیم و ارقام صرفه‏جویی را نشان بدهم (قنات‌آبادی- اینها ثمرات وجود ابتهاج بود) عرض کنم این ده هزار نفر وقتی وسیله تحصیل داشت در ایران می‏ماند و تحصیل می‏کند و دارای درآمد می‌شود و به مملکتش علاقمند می‌شود و زندگی ها بهتر می‏شود الان هزارها جوان هستند می‏خواهند تأهل که شدند اولاد تربیت می‏کنند و آن کسانی هم که وسیله دارند می‏روند خارجه برای تحصیل شما بیایید تصمیم بگیرید سه چهار تا دانشکده مجهز به تمام وسایل تأسیس کنید به خدا اشکالی ندارد فقط تصمیم می‏خواهد وارده مدارس حرفه‏ای را زیاد کنید در امریکا هشتاد درصد محصلین به دانشگاه نمی‏روند می‏روند سر کارهای حرفه‏ای، شما از خارجه برای شرکت نفت برای مهندسین مشاور، برای لوله‌کش جوشکار آهن کار نجار می‏آورید ماهی پنج هزار تومان به آنها می‏دهید این امکان هست سالی هزار نفر را تربیت کنید که بعد از پنج سال دیگر محتاج این قبیل افراد فنی نباشید ممکن است بگویید برنامه داریم ولی این برنامه‏ها نبایدتأخیر داشته باشند این برنامه‏ها با سرعت باید اجرا شود در ممالک دیگر من می‏دانم با سرعت انجام شده هندوستان چهار کارخانه ذوب‌آهن را شروع کرد از چهار سال پیش، دو سال پیش یکیش را تمام کرد یک میلیون تن ظرفیت دارد و با صد تن ظرفیت قرار بود دایر بشود هنوز در مطالعه است،

ببینید چه جور از دست ما خارج می‌شود و این برنامه‏ها اجرا نمی‏شود این است که من می‏خواهم به دولت عرض کنم هیئت محترم دولت، آقایان بنشینند از لحاظ این که فرهنگ ما دارای یک هدفی باشد که هم هدف ما و هم هدف معنوی داشته باشند فکری کنند، تا زندگی طبقه جوان را تأمین کنند بیایید بنشینند از همین فردا شروع کنید اگر می‏گویید پول ندارید از هر خرجی واجب‌تر است چند دانشگاه مجهز با عده‏ای استاد تخصصی تأسیس کنید متخصص از هر جا بخواهید به شما می‏دهند آنها استخدام کنید با ماهی پنج هزار تومان اینها حاصل کارشان خیلی بیشتر از این آلمانی ها، فرانسوی‌ها، امریکایی‏ها و انگلیسی هایی است که الان با این حقوق‏های گزاف آورده‏اید بنابراین دیگر بنده وقتم در شرف انقضا است در خاتمه می‏خواهم عرض کنم اگر این برنامه‏ها را شما شروع کنید که سالی هزاران نفر را در ایران صاحب فن کنید و آماده خدمت به این مملکت کنید شما بزرگ‏ترین خدمت را به صنعتی کردن مملکت کرده‏اید شما چه جور می‏خواهید ایران را صنعتی بکنید بدون این که مهندس داشته باشید،، پنج سال دیگر گیر می‏کنید آقای مهندس جفرودی می‏دانند بنده چه عرض می‏کنم شما یک سدی که می‏خواهید بسازید کادر فنی ندارید وای به وقتی که بخواهید ۱۰ تا سد بسازید با این چیزها شوخی نکنید، آقای مهندس هدایت کارخانه ذوب‌آهن چقدر کادر فنی می‏خواهد؟ این کادر فنی را از حالا باید تربیت کرد، شما کار را شروع بکنید اگر پول کم داشتید، من به شما پول می‏دهم، از گیلان و مازندران آنجایی که ما دوستان و آشنایانی داریم من قول می‏دهم در همه ایران زن های ایران گوشواره‌های گوش‌شان را در بیاورند و به شما پول بدهند آنهایی که با خون جگر پول می‏دهند و بچه‏های‌شان را دو هزار فرسنگ دور می فرستد چطور حاضر نمی‏شوند که شما در فارس، تبریز خراسان، گیلان مازندران دانشگاه مجهز تهیه کنید که بچه‏های‌شان را بفرستند به آن دانشگاه و نزدیک آنها باشد این است که من توجه شما را جلب می‏کنم به این که با این لایحه آن نظری که بنده دارم، فکری که همه ما داریم و آقایان تأیید می‏فرمایند آن افکار مهم عملی نمی‌شود این تشکیلات، همین قرطاس بازی است همین بازی است که هست و اگر این رویه فرهنگ، به این صورت ادامه پیدا کند و توجه نفرمایید بنده از ناحیه طبقه جوان به شما اعلام خطر می‏کنم روی چهالت شما مملکت را به خطر می‌اندازید، امیدوارم از عرایضم دلتنگ نشوید چون بنده به آقای وزیر فرهنگ و معاون وزارت فرهنگ و آقایان اساتید دانشگاه، به همه آقایان اعتماد دارم ایمان دارم و عرض می‏کنم همه جمع شوید و فرهنگی درست کنید که در معنی فرهنگ باشد و آن اصولی که عرض کردم مورد توجه باشد تغییری پیدا شود جنبه مادی آن را در نظر نگیرید امیدوارم که همه با همدیگر همکاری و با برنامه‏های صحیح مملکت را به جایی برسانیم که همه محصلین آرزو بکنند برگردند، به این مملکت و حقوق‏های گزافی بگیرند والا اگر خدای نکرده به همین وضع باشد مهندسین ایرانی ۶۵۰ تومان حقوق بگیرند در دستگاه دولت ولی یک خارجی که معلوماتش از او هم کم‏تر است به او ریاست کند و ده برابر و حقوق بگیرد دیگر نه مهندس و نه طبیب و معمار خوب به مملکت ما بر نمی‏گردند (صحیح است) و در خارجه می‏مانند علت این که بر نمی‏گردند عدم رضایت روحی دارند استدعا می‏کنم توجه بفرمایید به عرایض من (احسنت)

نایب رئیس- آقای عمیدی نوری بفرمایید

عمیدی نوری- فرمایشاتی که جناب آقای خلعتبری فرمودند مربوط به مسائل عموممی تربیتی و فرهنگی و نواقصی بود که ناشی از این گونه امور اصولاً در کارمان هست و الا کشوری که ۴۰- ۵۰ سال است وارد در مراحل دمکراسی شده و می‏خواهد خودش را بسازد نواقسی که مربوط به فرهنگ و تعلیم تربیت است مطلبی بود که از ابتدای تأسیس فرهنگ نوین احساس شده بنده طفلی بودم ولی یادم می‏آید در ۴۰ سال پیش مرحوم نصیرالدوله به درد مابینه مرحوم و ثوق‌الدله برای اولین مرتبه در شهر تهران خواستند چهل دبستان ۴ کلاسه به ‏وجود بیاورند اولین گرفتاری‌شان نداشتن معلم بود برای دبستان چهار کلاسه (حشمتی- پس ابوعلی سینا در کجا درس خواند؟)

(بلی آن یک بحث دیگری است جناب آقای حشمتی حالا خدمت‌تان عرض می‏کنم همان وقت که خواستند این دبستان ها را تاسیس کنند جناب آقای حکمت که امروز وزیر خارجه هستند یادم می‏آید‏ که رئیس تنفتیش وزارت فرهنگ بودند کلاس هایی تشکیل دادند دعوتی کردند برای استخدام معلم برای ۴۰ دبستان همان طلاب قدیم که در مساجد و مدارس تحصیل می‏کردند اینها آمدند نام‏‎نویسی کردند چند تایی هم رفتند جغرافیا و علم الاشیا خواندند یعنی مان شاگردهای ابوعلی سینا که طبق همان رسوم قدیم با آن تربیت عمیقی و تحقیقی درس می خواندند برای این که بیایند در چهار کلاس ابتدایی علم الاشیا و تاریخ و جغرافیا درس بدهند چون قبلاً نخوانده بودند ناچار شدند به آن کلاس‏ها بروند نتیجه این شد که اینها آمدند و این کلاس‏ها را طی نمودند و بعد معلم شدند و در تهران توانستیم ۴۰ دبستان ۴ کلاسه پیدا کنیم که معلمین اولیه کشور ما از آن قبیل بودند و بعضی از آنها هم هنوز هستند چون بنده خودم یک مدتی افتخار معلمی داشتم در وزارت فرهنگ و با آنها آشنا بودم همان موقع احساس شد که فرهنگ ما و تعلیم و تربیت ما وقتی تقویت خواهد شد که دانشسرای معلمی به‏ وجود بیاید باز همان موقع به آدم می‏آید دو سه مدرسه متوسطه بود یکی دارالفنون که من خودم در آنجا درس خواندم در خدمت آقای خرازی در خدمت آقای نقابت دکتر عبده رفقای همکلاسی مدرسه دارالفنون بودیم جناب آقای دکتر اقبال در رأسش بودند و دیگری مدرسه سیاسی بود برای تربیت معلم رفتند دانشسرای معلم درست کردند (خرازی- دارلمعلمین) بلی خوب فرمودید حالا ما می‏گوییم دانشسرا ولی آن روز می‏گفتیم دارالمعلمین جناب آقای ابولحسن فروغی که حالا هم تشریف دارند ایشان هم رئیس مدرسه دارالمعلمین شدند و آنجایی بودکه بایستی معلم تربیت کند و این فرهنگی را که امروز ما می‏بینیم به تدریج به این وضع رسیده است که جای کمال خوشبختی است ۳۵ سال پیش عرض کردم تهران دو دبیرستان داشت و امروز بنده خوشوقتم که در دهات چند هزار نفری هم دبیرستانی های متدد دخترانه و پسرانه داریم که از نظر حجم و از نظر افزایش تردیدی نباید داشته باشیم که در فرهنگ و تعداد مدارس توسعه زیادی به عمل آمده ولی نقص از نظر معلم است از نظر تربیت معلم است بنده نکاتی که جناب آقای خلعتبری فرمودند چه از نظر انحرافات فکری که در مدارس ما پیش آمد و دیدیم و چه از نظر این که محصلین کا در دبیرستان ها به منظور کارهای حرف‏های و برای صنعت خوب‏ تربیت نمی‏شوند قبول دارم برای این که معلم نداریم برای این که آن کسی که باید به چه بنده و جنابعالی بیاموزد که چگونه کار حرفه‏ای را انجام بدهد نداریم این را باید اقرار کنیم، اعتراف کنیم ولی بااین نقصان را رفع کنیم تردیدی نیست و رفع این نقص در این است که به دانشسرای عالی تربیت معلم اهمیت بدهیم، توجه کنیم این اساس کار است بنده معتقدم که تمام این مذاکراتی که فرمودند که ناشی از نواقص کار تربیتی و فرهنگی ما است پایه اصلاحش تصویب مجلس لایحه استقلال دانشسرای معلم است که در مملکت‌مان معلم تربیت کنیم ما آمده‏ایم به بنگاه رازی استقلال داده‏ایم که بتواند خوب سرم بسازد کسی در کار آن دخالت نکند یک مؤسسه کوچولو است، راه‏آهن استقلال دادیم در

صورتی که آنجا هم سی است است و ممکن است یک کسی بمب زیر پل بگذارد ولی با این حال استقلال داریم و تحت ‏نظر وزارت راه است و خیلی از این گونه مؤسسات که در اینجا آقایان بحث کردید و تصویب کردید و قوانین آنها از اینجا گذشته، در مسائل مالی خیلی بحث کردیم موافق و مخالف صحبت کردیم تصویب هم فرمودید در یک همچو مملکتی بنده معتقدم که برای تربیت معلم باید استقلال داد به دانشسرا یعنی نباید آنجا را در سی است وارد کرد اگر در گذشته دیدیم که انحرافاتی برای معلم بود از این جهت بود که آن معلم در سیاست وارد بود فراموش نکنید وقتی که یک توده‏ای در کابینه مرحوم السلطنه روی سی است وقت و روی ملاحظاتی که بسیار هم خوب عمل شد و نتیجه خوب گرفتیم وزیر فرهنگ شد وقتی که وزیر فرهنگ توده‏ای بود طبیعی بود که تمام معلمین هم متوجه فکر او می‏شدند چرا؟ برای این که داخل در سی است بود کسی که می‏خواست معلم بشود ناچار بود که تمایل وزیرش را جلب کند تا حکم معلمی برایش صادر بکنند برود درس بدهد (مهران- مع‌الوصف نشدند)

مثلاً عرض می‏کنم وقتی که قرار شد آقای دکتر کشاورز ابلاغ صادر کند که کی برود معلم بشود طبعاً این تمایل برای یک افراد غیرمستقل ما پیش می‏آید این را نباید انکار کنید اگر ما آمدیم و گفتیم که انتخاب معلم و تربیتش ارتباط به سی است ندارد وزیر فرهنگ کابینه از هر حزبی که می‏خواهد باشد از هر فکری که می‏خواهد باشد ما معلم را از نظر طرز تفکرش که چه جور تربیت شده او را انتخاب بکنیم در این صورت ما می توانیم امیدوار باشیم که از فرهنگ خودمان نتیجه مثبت و مفید به منظور رفع‌مان نواقصی که جناب آقای خلعتبری گفتند خواهیم گرفت و موفق خواهیم شد به این جهت است که بنده به این لایحه موافق هستم و معتقدم که این لایحه یکی از لوایح بسیار خوب است و بایستی ما به دانشسرای عالی خودمان اهمیت بدهیم مخصوصاً بنده در این لایحه دیدم که پیش‏بینی‏ها زیادی شده‏ است مثلاً یکی از پیش‏بینی‏ها این ست که یک مؤسسه تعلیم و تربیت به‏ وجود می‏آید‏ که به تمام معنی یک مؤسسه حقیقی به معنای اخض تعلیم و تربیت است که دنیا دارد و ما خوشبختانه در این مرحله داریم قرار می‏گیریم یکی از مواد خوب این لایحه که بنده مطالعه کردم همین است همین‏طور یک وظیفه خوب دیگری هم به عهده دانشسرا در این لایحه گذاشته شده که معلمین فعلی مملکت را هم تا یک حدی در یک کلاس‏هایی تربیت می‏کند سطح فکرشان را می‏برد بالا که وافی بشود به این منظوری که ماداریم همین‏ طور از نظر جلب متخصصین تعلیم و تربیت خارجی، ما باید از کارشناسان فنی استفاده کنیم به معنای خودش مخصوصاً در تعلیم و تربیت ما خودمان وقتی در مدرسه حقوق درس می خواندیم در بین سال ۳۰۴ و ۳۰۷ بود که بنده در آنجا درس می‏خواندم معلمین ما همه اروپایی بودند و می‏آمدند به ما درس حقوق می‏دادند ما آن روز احتیاج داشتیم حالا به حمدالله امروز اساتیدی داریم که خودشان در آنجا درس می‏دهند و اینجای خوشبختی است ولی پداگوک نداریم‏

آن طور که باید شاید احتیاج در این لایحه پیش‏بینی شده‏ است که دست این مؤسسه باز باشد که بتواند این گونه افراد را استخدام کند و تعلیم و تربیت ما را به سوی آن هدفی که نرود انتظار ما است پیش ببرد این است که بنده زاید می‏دانم بیش از این مزاحم بشوم خواستم تذکر بدهم که تمام آن نکاتی را که همه ما می‏دانیم و جناب آقای خلعتبری فرمودند این نواقص در فرهنگ و تربیت ما برای این است که معلم به معنایی که باید داشته باشیم و مورد احتیاج است نداریم و به این قسمت باید اهمیت بدهیم باید آن مؤسسه را از سی است خارج کنیم صرفاً جنبه فنی بهش بدهیم و کارش را انجام بدهیم اما این که این دانشسرا جزو دانشگاه باشد یا خارج باشد بنده شنیدم با قانونی که در ۱۳۳۴ گذراندند الان چند سال است که امتحان شده و مورد استفاده قرار گرفته تقریباً جنبه خارج را پیدا کرده چون تجربه پیدا شده که این عمل صحیح و خوب بوده و این لایحه در تکمیل آن لایحه است بنابراین دانشسرا یک مؤسسه تربیتی عالی است برای فرهنگ ما و تازه مسئولیت وزیر فرهنگ هم سر جایش هست همین ‏طور که دانشگاه هم تحت ‏نظر وزیر فرهنگ است وزیر فرهنگ در قسمت دانشگاه هم مسئول در مقابل مجلس شورای ملی است در اینجا هم همان ‏طور است ما از نظر فنیش می‏خواهیم خارج از سی است باشد و الا از لحاظ مسئولیت جزو مسئولیت دولت است در مقابل مجلس این است که بنده به طور کلی در کلیات موافقم با این لایحه و آن را یکی از لوایح بسیار خوب می‏دانم و البته یک نکاتی در مواد هست که در موقع خودش به عرض آقایان خواهد رسید و امیدوارم با پیشنهادهای آقایان اصلاح بشود

نایب رئیس- آقای مهندس فروهر مخالف هستید؟

مهندس فوهر- مخالف مشروط هستم.

نایب رئیس- بفرمایید

مهندس فروهر- بنده متأسفم که آقایان همکاران محترم خیلی کم در این جلسه تشریف دارند لایحه مهمی است بنده هر چه این لایحه را می‏خوانم نمی‏فهمم چند مرتبه هم خوانده‏ام مواد مختلفش را ولی نمی‏دانم چیست صحبت از شخصیت حقوقی است، استقلال است زمینه گرفتن معافیت است از خدمت در شهرستان اگر به عنوان‏ دستیار یا کمک معلم استخدام بشوند و غیره و غیره ولی نتیجه‏ای که دولت می‏خواهد از این لایحه بگیرد بنده نمی‏دانم استدعا می‏کنم که نماینده محترم دولت که تشریف دارند یا مخبر کمیسیون که استاد محترم دانشگاه هستند بیایند اینجا توضیح بدهند و ما را روشن کنند مگر نه این است که دانشگاه از این مملکت بوده، دانشگاه هم که مستقل بوده و در سی است هم دخالت نمی‏کند و این دانشسرا هم جزو آن بوده. چه سبب شده که این دانشسرا تحت نظر دانشگاه اداره نشود کگر دانشگاه غاصب است، ظالم است، چه کار کرده که این دانشسرا نمی‏تواند با او کار کند اگر عیبی در اداره دانشسرا بوده که تحت نظر دانشگاه نمی‏توانسته است وظیفه خودش را انجام بدهد و حالا اگر جدا بشود چه بهبودی حاصل خواهد کرد، بنده می‏ترسم مثل دانشگده پلیس بشود که ما یک روز از خواب بلند شدیم آقایان می‏دانند که در همه جای دنیا آموزشگاه هایی هست که در رشته‏های مختلف پلیس تربیت می‏کند حالا ما در قسمت راهنمایی و غیره می‏دانیم که پلیس های خارجه خیلی از ما پیش هستند برای این که پول بیشتر دارند وسیله بیشتر دارند اوضاع‌شان از ما بهتر بوده پلیس هم بهتر انجام وظیفه می‏کند و اینجا یک وقت می‏شنویم که رئیس دولت می‏آید‏ پشت تریبون ما می‏شنویم‏

در مجلس سنا می‏گوید که این افسر پلیس افسر نیست ما تعجب می‏کنیم که این آقا افسر است چند تا ستاره روی دوشش است بعد معلوم شده که رتبه اداری دارند معلوم می‏شود که معده‏شان باید کوچک‏تر باشد زن و بچه شان کم‏تر بخورند خرج کم‏تر دارند والله بالله من افسر جوان پلیسی را دیدم که رفته زیر ماشین فدای انجام وظیفه شده زحمت می‏کشند انجام وظیفه می‏کنند شب نمی خوابند بعد ما می‏بینیم که افسران انتظامی جور دیگری حقوق دارند علت تفاوت حقوق بین آنها و افسران ژاندارمری توی بیابان ها هستند، اگر افسراهای ژاندارمری توی بیابان هستند افسران پلیس رادر تمام و لایات و شهرستان‏ها و همه جا دیده‏ایم و همه زحمت می‏کشند و فداکاری می‏کنند ولی حقوق کم دارند به هر صورت یک تناقض هایی پیدا می‌شود در دانشگاه و نتیجه‏اش این است همان ‏طور که آقایان برای دادن سر دوشی دعوت می‏شوند دو دسته پرچم می‏آوردند دو دسته موزیک می‏زنند آنها هم که فارغ‏التحصیل می‏خواهند بیرون بدهند باید در دو جا دعوت بشوند بنده فکر می‏کنم این دانشسرا هم که مستقل شد یک روز برای فارغ التحصیل‏های خودشان از حضور بندگان اعلیحضرت همایونی دعوت خواهد شد تشریفات و پروتکل را سعی می‏کند بهتر از مال دانشگاه باشد که از آن جدا شده‏اند، یک همچو اثراتی مشهود خواهد شد این را بدانید که تمام این رقابت ها و این تشریفات و تشکیلات و این شخصیت و این استقلال حقوقی را که اینجا می‏خوانید برای این است که این چیزها نشان داده بشود ولی در اصل مطلب که معلمین چه جور باید تربیت بشوند بنده تردید دارم و آن هدفی که با کمال حسن‌نیت ودقت جناب آقای عمیدی نوری در اینجا اشاره فرمودند که با معلم خوب می خواهیم نواقص رفع بشود با این استقلال درست نمی‌شود معلم خوب باید تحت یک سی است کلی صحیح انجام وظیفه کند ما مدارس حرفه‏ای می‏خواهیم، کارگر می‏خواهیم، کسانی که تحصیل متوسته کرده‏اند به دانشکده فنی می‏روند چند سال درس بخوانند و دانشنامه مهندسی عالی به آنها می‏دهند ولی ما باید معلم نجار تربیت کنیم معلم آهنگری و غیره باید تربیت کنیم، آقای خلعتبری تشریف ندارند الان اینجا می‏فرمودند یک شاگردانی تربیت می‏شوند که جز پشت میز نشستن متأسفانه تربیت دیگری ندارند این کار هر چه جلوتر برویم نتیجه و ضررش بیشتر متوجه اجتماع می‌شود یعنی یک اشخاصی تربیت می‏شوند که کار و شغلی برای آنها در مملکت تهیه نکرده‏اند و از وجودشان استفاده نمی‌شود آقای یزدان‌فر فرمودند دوازده هزار نفر محصل در خارجه داریم‏

بنده بارها عرض کرده‏ام در پشت این تریبون که خوبی‌های‌شان به این مملکت برنمی‏گردند به دلیل این که قوانین استخدامی ما و سرگردانی اینها خارج از مرکز و من‌جمله برای پزشکان دو سال خدمت مقدس سربازی قبل از این که وارد خدمت بشوند خدمت سربازی با قرعه داریم، بدون قرعه داریم کم داریم، زیاد داریم استثنا داریم و همین ‏طور اگر معلمین دستیار در دانشکده بشوند به خارج از مرکز نمی‏روند ولی آن محصلی که وسیله ندارد زورش را ندارد اینجا بماند او باید برود به شهرستان‏ها و خدمت کند پس خوب‌ها نمی‏آیند و بدها می‏آیند و همان نارضایی که هست بیشتر خواهد شد حالا بنده استدعا دارم آقای معاون وزارت فرهنگ بیایند اینجا توضیح بدهند که اگر این استقلالی که می‏خواهید تصویب بشود اگر ما نتیجه‏ای در مملکت ببینیم کمال موافقت را داریم و همان‏ طور که مجلس بارها نشان داده وسیله راه در دست دولت می‏گذارد ولی آیا دولت از این کار نتیجه خواهد گرفت آیا ما می‏رسیم برویم که ببینیم وزارت فرهنگ‌مان یک سی است خوبی داشته باشد و اگر شورای دانشسرای عالی در مقابل شورای دانشگاه ایجاد بشود نتیجه‏ای خواهد داشت، لازم است که ما این کار را بکنیم آن وقت بنده با این لایحه موافقم والا با این طرز و این نقایص که در این لایحه هست و ما می‏بینیم با این لایحه مخالفم.

نایب رئیس- آقای مهندس جفرودی بفرمایید

مهندس جفرودی- بنده بسیار خوشوقت هستم که می‏بینم که مجلس شورای ملی این به حق متوجه نحوه تعلیم در این

مملکت است جناب آقای خلعتبری بیانات بسیار سودمندی در پشت این تریبون راجع به نوع تعلیمات در دنیا و در ایران فرمودند و همه آنها به ‏نظر بنده مورد تأیید است و اگر ما بخواهیم یک انقلابی در مملکت از نظر تعلیم ایجاد کنیم چاره‏ای نیست جز این که قانونی بیاوریم و بگوییم وزارت فرهنگ دیگر مجاز نیست دبیرستان نظری تأسیس بکند، باید این کار را بکنیم (صفاری- بسیار کار خوبی شست) بنده در حدود یک ماه پیش یک روز به اتفاق آقای مهندس اصفیاس سد کرج رفتیم که آنجا داشتند لوله‏های بزرگ را که از میان آب باید رد بشود و به صورت صفحات فلزی نسبت کلفت بود به هم جوش می‏دادند، تمام جوشکارهای تهران را آوردند، تمام جوشکارهای متخصص شرکت نفت را آوردند قادر نبودند این لوله‏ها را به هم جوش بدهند ناچار از اطریش آوردند و حال آن که آقایان ملاحظه بفرمایید در مملکت قریب ۲۰ سال است که کارخانه‏های فلزی هست و عده‏ای از مهندسین مملکت ما همت کرده‏اند و این صنعت را در مملکت رواج داده‏اند، با این حال هنوز موفق نشده‏ایم جوشکار، آن چنان جوشکاری تربیت کنیم که بتواند یک لوله از یک کار بسیار مفید و بزرگ مملکتی را جوش بدهد، حالا این نحوه جوش نحوه خاصی است، ملاحظه می‏فرمایید که باید تربیت کنیم. (مهندس فروهر- بفرمایید که حقوق جوشکار از حقوق مدیر کل بیشتر است) تردید نداشته باشید، مجلس در چند مرحله در این چند سال با تصویب قوانین و تبصره‏ها وزارت فرهنگ را مکلف کرده است که توجه خاصی به مدارس حرف‏های داشته باشد، سیادت ملل امروزه در سایه افراد فنی است که به تعداد فوق‏العاده زیاد در شئون مختلف تربیت می‏کنند (صفاری- جنابعالی هم مجاهدت زیاد فرموده‏اید در این قسمت) تشکر می‏کنم، اما امروز لایحه‏ای مطرح است که اگر من غیرمستقیم با این مطلبی که در مجلس بیان شد ارتباط دارد مستقیماً ارتباط ندارد.

چند مطلب راجع به این لایحه اینجا مورد بحث قرار گرفت، بنده از نقطه ‏نظر وظیفه مخبری باید به آنها جواب بدهم، یکی این که این مؤسسه یا در کادر دانشگاه بماند و یا اگر از دانشگاه منفک می‌شود استقلال نداشته باشد و در شمار یکی از ادارات معمولی تابعه وزارت فرهنگ باشد با اذعان به این مطلب که برای بنده که افتخار خدمتگزاری در دانشگاه دارم بسیار سخت است که ببینم یک مؤسسه‏ای از دانشگاه جدا می‏شود، اما باید تکنیک کار را در اینجا از نظر دانشسرای عالی تشریح کرد، دانشگاه یک مؤسسه‏ای است که در آنجا علوم عالیه را تعلیم می‏دهند، تحقیقات می‏کنند، تتبیع می‏کنند، مهندس تربیت می‏کنند، دانشمند تربیت می‏کنند، پزشک تربیت می‏کنند، هیچ یک از آنها و هیچ یک از فارغ‏التحصیل‏های مؤسسات دانشگاه واجد شرایط معلمی در رشته خودشان نیستند، این فرق مطلب است، کسانی که فارغ‏التحصیل از دانشگاه‏های دنیا می‏شوند واجد شرایط معلمی نیستند و اگر سال‏ها در ایران این رویه معمول بوده است به این علت بوده است که معلم نداشته‏ایم (صحیح است) و هنوز هم نداریم (یکی از نمایندگان- به معنای خودش) هنوز هم نداریم باید این مطلب را اینجا گفت یک کسی که شش متوسطه را تمام می‏کند حتی قادر نیست کلاس اول ابتدایی را درس بدهد کسی که درجه دکتی در علمی‏ دارد مطلقاً صالح برای تعلیم نیست (صحیح است)

تدریس توأم است با داشتن سواد در نحوره درس گفتن (صحیح است) (دکتر رضایی- مخصوصاً در تعلیمات متوسطه و ابتدایی) مخصوصاً این لایحه جناب آقای مهندس فروهر منظور را تأمین می‏کند (مهندس فروهر- در کجایش) الان عرض می‏کنم ماده ۱۲ را ملاحظه بفرمایید:» فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی در صورتی که موفق به اخذ لیسانس آموزش از دانشسرای عالی بشوند «این عبارت این معنی را می‏رساند که یک لیسانس داریم که لیسانس علمی است لیسانس دانشگاهی است یک لیسانس داریم که لیسانس آموزشی است (صحیح است) اینجا مواد دیگر هم هست که فرق می‏گذارد فرق بزرگ بین کسانی که لیسانسیه می‏شوند از دانشکده علوم دانشگاه و کسانی که لیسانسیه می‏شوند از این مؤسسه (مهندس فروهر- ولی نفهمیدم اگر مستقل بشود چه می‌شود؟)

اجازه بفرمایید تا به تدریج مطالب گفته بشود بنابراین ملاحظه فرمودید که از مدرسه عالی از این دانشسرا لیسانسیه به معنای اعم فارغ‏التحصیل نمی‌شود باید افراد و اشخاص از این دانشسرا خارج شوند که با دیدن یک برنامه تفصیلی تحصیلی خاصی دارای آن چنان صلاحیتی بشوند که در کلاس های مدارج مختلف تدریس بکنند آنچه را که مورد علاقه و توجه آقای مهندس فروهر است برنامه این مؤسسه است نه این قانون استخدامی که الان می‏خوانم در قانون استخدام که نحوه تشکیلات یک مؤسسه را برایش پیش‏بینی می‏کنند نحوه کار را در آنجا پیش‏بینی نمی‏کنند در آن قانون نمی‏آیند برنامه تفصیلی علمی را بیاورند تا جنابعالی که حق دارید این تذکرات را در پشت این تریبون بدهید و حق دارید به این که از این نوع مؤسسات نگران و ناراحت بشوید منظور نهایی از این لایحه را درک بفرمایید آن در برنامه تفصیلی است در اینجا از نظر استخدام اشاره‌هایی شده‏ است این که استقلال این مؤسسه جنابعالی را ناراحت و نگران می‏کند به این که بعداً رئیسی داشته باشد، تشریفاتی برایش قائل بشوند اولاً این تشریفات با مثالی که بیان فرمودید موجبات تشویق و تقویت مؤسسات است که اگر فی المثل عده‏ای در این مؤسسه شاگرد اول بشوند این شاگرد اول ها باید حضور پادشاه مملکت شرفیاب‏ بشوند برای این که پادشاه‌شان را بشناسند به روحیه عالی پادشاه پی ببرند و از دست پادشاه مملکت جایزه بگیرند این تشریفات بی نهایت ضروری است و بسیار مفید است و اما استناد به بیانات جناب آقای خلعتبری که فرمودند در پنج سال پیش عده‏ای، بنده نخواهم گفت عده زیادی، عده‏ای از کادر تعلیماتی وزارت فرهنگ تحت تأثیر تلقینات سوء یکی از مدم‌های اقتصادی قرار گرفتند، در میان این عده معدود تعداد زیادتری فریب خوردند و عده زیادی از جوان های ما را گمراه کردند، اینها، این عده معدود معلمین وزارت فرهنگ بودند، در دانشگاه و مؤسسات مستقل ما کم‏تر این جریانات در آن زمان پیدا شد به علاوه باید گفت عده‏ای از دبیران مملکت در آن زمان بالاخص یک مرام خاصی را به ظاهر قبول کردند نحوه حکومت در آن ایام در مملکت طوری بوده است که عده خیلی بیشتر از خارج کادر تعلیمات مملکت فریب خورده بودند متأسفانه باید گفت در ارتش ما هم بود (صحیح است) اما در تمام این شئون خوشبختانه در سال‏های اخیر جهاد شد، در وزارت فرهنگ تصفیه شد، در ارتش عده زیادی اخراج شدند.

بنابراین نباید گفت که به اختصاص فرهنگ مملکت بوده است عده آنها بسیار معدود بوده است دستگاه‏های دیگر هم بوده است، حکومت‌ها موجبات این کار را در مملکت یا از صفت یا از نقشه‏های نهایی، یا از سی است روز فراهم می‏کردند، اختصاص به فرهنگ ندارد متأسفانه در مملکت ما معلم به مفهوم واقعی فوق‌العاده کم است. وزارت فرهنگ می‏گوید دانشگاه مملکت صحیح است که از نظر قانون و قانون اساسی تحت ‏نظر من است و من در مقابل مجلس و نمایندگان مردم مسئول ملیه اعمال دانشگاه هستم اما من مستقیماً مأمور اداره کردن دبیرستان ها و دبستان های مملکت هستم، برای آنها معلم می‏خواهم با این کیفیت خاص که در آنجا علم آموزشی فرا بگیرند و معلم تربیت بشوند اینها باید تحت ‏نظر مستقیم من باشند که به توانم اعمال نظر مستقیم داشته باشم، این مطلب صحیح است، این حرف صحیح است نمی‌شود این را منکر شد وزیر فرهنگ نمی‏تواند به دانشگاه بگوید شما فلان درس را فلان نحو بدهید این از صلاحیت وزیر فرهنگ و وزارت فرهنگ خارج است این در صلاحیت استاد است، ولی وزارت فرهنگ می‏تواند به یک مؤسسه‏ای بگوید که من امسال در این رشته‏ها این تعداد دیپلمه با این علم می‏خواهم. این وظیفه وزارت فرهنگ است و در صلاحیتش است (صحیح است)

وزارت فرهنگ نمی‏تواند به یک مؤسسه علمی بگوید که شما فلان علم را امسال توسعه بدهید، آمار باید جمع کنید و بگذارید در اختیار آن مؤسسه وظیفه‏اش را در حدود علم انجام بدهد، اما این یک مؤسسه در عین حال که زیر نظر مستقیم وزیر فرهنگ کار می‏کند بتواند به همان دلایل و جهاتی که در غالب قوانین و لوایحی که به مجلس می‏آید‏ و به نحوی از انحا امور مالی آنها را از مقررات جاری معاف می‏کنند یا از مشکلات دیگری که بعضی قوانین برای مؤسسات فراهم می‏کنند این مؤسسه معاف باشد و به سرعت وظیفه‏اش را انجام بدهند. مفهوم شخصیت حقوق یکیش این است که در همان ماده اول به صراحت پیش‏بینی شده‏ است، نحوه اداره این مؤسسه را جنابعالی ایرادی ندارید (مهندس فروهر- به هیچ چیز ایرادی ندارم) در آنجا گفته است در مقررات تحصیلی و استخدامی که دارندگان چه پایه معلوماتی وارد این مؤسسه می‏شوند از نظر شما باید اینها مورد توجه قرار بگیرد برای این که اگر بگوید در دانشسرای عالی با گواهینامه شش ابتدایی بیایند مسلماً جنابعالی که از دانشمندان این مملکت هستید موافق نخواهید بود بنابراین باید در اینجا گفته بشود که دارندگان چه پایه علمی وارد این مؤسسه می‏شوند و اگر خواسته باشند در آینده از فارغ‏التحصیل‏های دانشکده پزشکی یا حقوق یا علوم معلم بشوند مقرراتی برای آنها در اینجا پیش‏بینی شده‏ است که آنها باید بیایند لااقل یک سال این مؤسسه را ببینند که دارای آن لیسانس آموزشی بشوند، دیگر در آینده با این قانون جز در مواردی که وزارت فرهنگ در مضیقه است نمی‏تواند هر کس را رتبه معلمی بدهد یا به عنوان‏ معلم استخدام کند، اینها باید بیایند و این مؤسسه را ببینند، بنده تمنی دارم با نحوه کاری که در مجلس شورای ملی هست استقلال این مؤسسات که در موارد مختلف جناب آقای عمیدی نوری هم بعضی از آنها را تذکر کردند همیشه مورد توجه بوده است برای این که در مملکت ما عده‏ای از کارمندان ما روی عادت کارها را به نحو خاصی انجام می‏دهند آنها هم گناه ندارند باید یک تحولی در نحوه کار آنها به ‏وجود

آورد که در آن تحویل زندگی آنها در رأس کارشان واقع بشود به همین جهت است که لوایحی که دولت‏ها پیشنهاد می‏کنند همیشه سعی می‏کنند تسهیلاتی با توجه به قوانین برای مؤسسات قائل بشوند این استقلال به این منظور است، مثلاً یکی از آن مقررات ماده ۱۸ اشت: هیچ یک از وزارتخانه‏ها و مؤسسات دولتی و غیره دولتی حق ندارند به فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی قبل از انجام تعهد خدمت آنان خدمتی رجوع نمایند، یعنی الان به موجب این قانون اشخاصی که از این مدرسه فارغ‌التحصیل می‏شوند مختص دستگاه تعلیماتی مملکت باید باشند و این مقرراتی که شما چند لحظه دیگر انشاءالله تصویب خواهید فرمود برای همین است جناب آقای دکتر شاهکار که همیشه متوجه جریانات پارلمانی هستند یاد داشتی، موقعی که آنجا نشسته بودم به بنده دادند، عبارت دوستانه ای هم دارد اجازه بفرمایید که بنده همه‏اش را قرائت نکنم (پرفسور اعلم- حالا قرائت بکنید ببینیم چیست؟) ایشان به بنده عنایت زیاد دارند، تکلیف به بنده فرموده‏اند که وظیفه‏ام را از نظر توضیح در اسراف این لایحه آن چنان که باید انجام بدهم (یک نفر از نمایندگان- بسیار خوب انجام دادید) بنده تصور می‏کنم لایحه را تشریح کردم فرقش را، فرق این مؤسسه را به دانشگاه بیان کردم (دکتر- شاهکار- راجع به برنامه بفرمایید فرمودید برنامه‏اش مورد توجه خواهد بود) بنده نگرانی آقایان محترم را تأیید می‏کنم و اما این برنامه تفصیلی که مورد توجه است باید در کمیسیون فرهنگ مطرح بشود و آقایان با علاقه خاصی که به فرهنگ مملکت دارند تشریف بیاورند اینجا و برنامه‏های تفصیلی آنها را ملاحظه بفرمایند و مخصوصاً با برنامه‏های علمی مؤسسات مقایسه بکنند آن وقت در این صورت آن نتیجه این که می‏خواهید مطلوب و حاصل خواهد شد (احسنت)

نایب رئیس- دیگر درخواست بحث و شوری در کلیات نشده‏ است لذا رأی می‏گیریم به ورود در موارد آقا به این که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

۴- اعلام تصویب صورت مجلس‏

نایب رئیس- چون عده کافی است تصویب صورت مجلس اعلام می‌شود

۵- بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون فرهنگ راجع به سازمان و استقلال دانشسرای عالی‏

نایب رئیس- ماده اول مطرح است قرائت می‌شود (به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱- دانشسرای عالی برای تربیت دبیران مورد احتیاج کشور تأسیس یافته و دارای شخصیت حقوقی می‏باشد و به صورت یک واحد مستقل تحت‏نظر مستقیم وزیر فرهنگ اداره می‌شود و بودجه آن جداگانه تنظیم و به وسیله وزیر فرهنگ پیشنهاد و در بودجه کل کشور منظور می‏گردد قانون استقلال مالی دانشگاه در مورددانشسرای عالی نیز اجرا می‌شود و اداره امور مالی دانشسرای عالی تحت ‏نظر هیئتی مرکب از رئیس و سه نفر اعضای شورایعالی دانشسرای عالی به انتخاب شورای مذکور و معاون اداری و وزارت فرهنگ و یک نفر از کارمندان عالی مقام به نمایندگی وزارت دارایی و ذی حساب دانشسرای عالیبه عمل خواهد آمد و آیین‏نامه‏های اجرایی آن به وسیله شورای دانشسرای عالی تهیه و بعد از تصویب وزیر فرهنگ به مورد اجرا گذارده می‌شود

نایب رئیس- آقای آقایان با ماده اول مخالف هستند بفرمایید

آقایان- مخالف بنده بیشتر در طرز تدوین این ماده است اینجا نوشته است که قانون استقلال مالی دانشگاه در مورد دانشسرای عالی نیز اجرا می‌شود ما قانون استقلال مالی دانشگاه نداریم، یک لایحه‏ای داریم که تقدیم مجلس شده‏ است (چند نفر از نمایندگان- نه قربان- داریم) ما فعلاً هنوز قانون استقلال مالی دانشگاه نداریم لایحه‏ای داریم (یک عده از نمایندگان- داریم) بنده با این استقلال مالی بلاشرط مخالفم اتفاقاً در آن لایحه اصلاحی که می‏فرمایید مال دانشگاه هم جناب آقای مهندس هدایت که از هر حیث در امور فرهنگی و اداری سابقه دارند یک پیشنهادی داده بودند که این استقلال مالی را محدود بکنند به این نحو که خرید و فروش تا ۵۰ هزار تومان بدون مراعات قانون محاسبات عمومی و بدون انجام مزایده و مناقصه انجام بگیرد و هر چه بالاتر از ۵۰ هزار تومان است تابع قانون محاسبات عمومی باشد البته این پیشنهاد بسیار خوبی بود بنده امیدوارم که مجلس آن را تأیید بکند برای این که یک بام و دو هوا نمی‌شود شما به یک وزیری که مستقیماً مسئولیت در مقابل مجلس دارد اجازه نمی‏دهید یک خریدی ولو این که پنج، شش هزار تومان بشود بدون مراعات قانون محاسبات عمومی انجام بدهد ولی به دستگاه‏های مختلف دولت استقلال مالی می‏دهید که بروند هر مقدار بخواهند خرج کنند بدون این که مقررات مزایده و مناقصه را مراعات بکنند (صحیح است) بنابراین بنده معتقدم اگر قانون محاسبات عمومی ما بد است آن را اصلاح کنید بگویید وزیر یا هر دستگاه دیگر دولت دانشگاه یا دستگاه‏های مختلف تا صد هزار تومان تا پنجاه هزار تومان اختیار تام دارند که در مواقع ضروری و در مواقع غیر عادی خرید و فروش بکنند و پول دولت را خرج بکنند اما نامحدود استقلال دادن به‏ نظر بنده غلط است مخصوصاً که تمام این دستگاه‏ها بدون تردید وقتی استقلال گرفتند مسلماً معامله می‏کنند تعهداتی برای مملکت ایجاد می‏کنند که امروز وزیر دارایی مملکت اگر بخواهند بنشینند حسابی بکنند که ما چقدر بدهی داریم و تعهداتش چیست نمی‏تواند چون تمام دستگاه‏ها مستقلاً برای خودشان عمل می‏کنند در خاتمه عرایضم فقط خواستم فرمایشات جناب آقای خلعتبری را در مورد مدارس حرفه‏ای تأیید و تکرار بکنم به این معنی که چندین سال است که از پشت این تریبون و در خارج لزوم ایجاد مدارس حرف‏های و تسریع در این کار تذکر داده شده‏ است و روی این موضوع بحث شده‏ است همه هم بااین عمل موافقند ولی عمل نشده‏ است (صحیح است) کارها اصلاً بی‌تناسب است ما اگر به هر مملکت دیگری برویم و مطالعه بکنیم می‏بینیم اگر دانشگاه در سال پنج هزار نفر فارغ‏التحصیل بیرون می‏دهد مدارس حرفه‏ای آنها اقلاً سی هزار پنجاه هزار نفر فارغ‏التحصیل بیرون می‏دهد ولی فارغ‏التحصیل دانشگاه ما اینجا پنج هزار نفر است و فارغ‏التحصیل و مدارس حرفه‏ای اصلاً نداریم، آقا این کار ضروری است: به اور بفرمایید که باید یک توجهی بشود تنها گفتن و تکرار کردن فایده ندارد بایستی وزارت فرهنگ و دولت تصمیم بگیرد یک دفعه تصمیم بگیرد و عمل بکند.

نایب رئیس- آقای معاون وزارت فرهنگ.

معاون وزارت فرهنگ- بنده خیلی از جناب آقای خلعتبری و از سایر آقایان تشکر می‏کنم که یک مسئله مهم تربیتی را اینجا مطرح فرمودند به طوری که آقایان مستحضر هستند چهار عامل مهم برای تربیت طفل لازم است معلم، برنامه، ساختمان و وسیله کار از این چهارعامل از همه مهم‏تر معلم است یعنی معلم خوب با نداشتن وسیله و جا و برنامه صحیح وظایف خودش را به خوبی انجام می‏دهد و حال آن که اگر ما معلم خوب نداشته باشیم عمارت خوب داشته باشیم و وسایل خوب داشته باشیم به هدف تربیتی خودمان نخواهیم رسید فلسفه ایجاد دانشسراها و دانشسرای عالی برای تربیت همین معلم است دانشسرای عالی اهمیتش برای وزارت فرهنگ بیش از آن است که اینجا مورد توجه واقع شده‏ است زیرا در قانون نوشته است که دانشسرای عالی دبیر و معلم برای دبیرستان تربیت می‏کند و ما این معلمین را به دانشسراهای مقدماتی هم می فرستیم و آنها هم معلم برای دبیرستان ها تربیت می‏کنند یعنی دانشسرای عالی مرکز تربیت معلم برای تمام مملکت است یعنی یک میلیون و پانصد هزار نفر برای دستگاه عظیم علمی ما باید تربیت بکنند جناب آقای مهندس جفرودی شرح اختلاف بین دانشگاه ودانشسرای عالی راه دادند دانشگاه یک مرکز علمی مملکتی است که محل تحقیق و تتبع و بالا بردن سطح علمی مملکت است دانشسرای عالی برای تربیت معلم است اگر افراد این مملکت را تربیت می‏کنید البته آن مسائلی که باید در قبول شاگرد در دانشگاه توجه بشود غیر از آن مسائلی است که در دانشسرای عالی و در دانشسرای مقدماتی توجه می‏کنیم ما به جنبه های اخلاقی به تربیت فامیلی به عقاید سیاسی به عقاید مذهبی به تمام این مطالب توجه داریم و حال آن که در دانشگاه به این مطالب نمی‏توانند توجه بکنند دانشگاه برای تعلیم و تربیت است بنابراین وظیفهُ مسئولین دانشسراها خیلی بیش از دانشگاه است دانشگاه به مناسبت توجه خاصی که در این مدت به قسمت کارهای مربوط به خودش کرده بود آن توجهی که لازمه دانشسرای عالی بود نشده بود و منویات و وزارت فرهنگ و احتیاجات وزارت فرهنگ برآورده نشد جناب آقای خلعتبری فرمودند باید به معلم توجه می‏شد روی همان توجه بود که وزارت فرهنگ این لایحه را تهیه کرد و به مجلس تقدیم کرد زیرا ما می‏خواهیم افرادی که در آیه می‏خواهند معلم بشوند و تربیت افراد را به عهده بگیرند از تمام جهات مورد دقت و توجه قرار بگیرند و آنها را برای معلمی انتخاب بکنیم و به همین جهت بود که وزارت فرهنگ این لایحه را تهیه کرد و این مؤسسه بزرگ را از دانشگاه جدا کرد و این که فرمودند که مستقل معنی ندارد. مستقل از لحاظ امور فنی است و الا تمام کارهایش با وزارت فرهنگ است و به این جهت تمام دقت‌های لازم می‌شود.

اما این که فرمودند وزارت فرهنگ برنامه و هدفی ندارد بنده می‏خواهم عرض کنم در این چهار سال اخیر یک برنامه خیلی مشخص وزارت فرهنگ دارد و بر روی آن کار می‏کند برنامه ما که الان جناب آقای وزیر فرهنگ تمام اوقات‌شان را صرف این کار می‏کنند شامل چند قسمت مهم است یکی مبارزه با بی سوادی و توسعه تعلیمات اجباری در مملکت است یکی تعلیمات حرفه‏ای و کشاورزی است یکی تهیه کادر برای مملکت از لحاظ توسعه دانشگاه‌ها است بنده می‏خواهم عرض کنم که بودجه وزارت فرهنگ که در حدود ۴۴۰ میلیون تومان است سیصد میلیون از آن برای مبارزه با بی سوادی صرفه می‏شود و در این دو ساله اخیر چهل میلیون تومان صرف تأسیسات حرفه‏ای شده‏ است ما الان هفت انیستیتوی فنی داریم و ۱۱ مدرسه حرفه‏ای داریم و علاوه بر آن در تمام مدارس ما این کارها می‏شود تعلیمات متوسطه ما که بیش از ۵۰ سال ادامه دارد در حدود ۸۰ میلیون تومان بودجه‏اش است

و حال آنکه درد و سال وزارت فرهنگ چهل میلیون تومان از بودجه خودش را صرف تعلیمات حرفه‏ای کرده یعنی توجهی که جناب آقای خلعتبری و سایر آقایان فرمودند جزو برنامه‏های اساسی وزارت فرهنگ است یعنی ما در دو سال از بودجه‏های دیگر همان حذف می‏کردیم و تعلیمات حرفه‏ای اضافه کردیم و از توسعه تعلیمات متوسطه که همان ‏طور که فرمودند برای افراد کار تهیه نمی‌شود جلوگیری کردیم مدارس متوسطه کم‏تر باز می‌شود و مدارس حرفه‏ای زیاد باز می‌شود منتهی خود مردم کم‏تر توجه به این قسمت کردند الان در این مدارس که ما باز کردیم پنج هزار نفر محصل بیشتر نیست و حال آن که ما گنجایش قبول ده هزار نفر محصل را داریم باید خود مردم هم توجه به این امر داشته باشند و استقبال بکنند اگر چه استقبال کردند ولی به طوری که شایسته است متوجه نیستند وزارت فرهنگ در این باره اقدامات جدی می‏کند و البته در آتیه هم این برنامه خودش را با کمال جدیت و دقت تعقیب خواهد کرد قسمتی هم که نماینده محترم فرمودند راجع به استقلال مالی دانشگاه البته چیز تازه‏ای نیست در کوقعی که قانون استقلال مالی دانشگاه در کمیسیون فرهنگ مطرح است البته هر جوری و هر تربیتی که مقرر بفرمایند این دانشسرای عالی هم مشمول مقررات همان قانون خواهد شد

نایب رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته است پیشنهادات مربوط به ماده اول قرائت می‌شود

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد می‏نمایم ‏یک اصلاحات ذیل به عمل آید

۱- در سطر دوم جمله» و به صورت یک واحد مستقل «حذف شود.

۲- در سطر چهار» قانون استقلال مالی دانشگاه در مورد دانشسرای عالی نیز اجرا شود «حذف شود

مهندس فروهر

پیشنهاد می‏کنم که در ماده اول در سطر آخر پس از عبارت وزیر فرهنگ. وزیر دارایی نیز علاوه شود.

دکتر دادفر

نایب رییس- چون دیگر پیشنهادی مربوط به ماده اول نرسیده لذا پیشنهادها به کمیسون احاله می‏شود و ماده دوم مطرح است قرائت می‏شود

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۲- وزیر فرهنگ از بین استادان عالی رتبه دانشسرای عالی و با استادان عالی رتبه دانشگاه سه نفر را برای ریاست دانشگاه سه نفر را در رأی ریاستدانشسرای عالی به هیئت وزیران پیشنهاد و هیئت وزیران یک نفر از آنان را انتخاب می‌نمایند که با فرمان همایونی به این سمت برای چهار سال منصوب می‏گردد رئیس دانشسرای عالی عضو دائمی و رسمی شورایعالی فرهنگ خواهد بود.

نایب رئیس- چون پیشنهاد نرسیده ماده سوم قرائت می‌شود

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۳- شورایدانشسرای عالی از رئیس و معاون و استادان و دانشیاران متصدی کرسی دانشسرای عالی و معاون یا مدیر کل تعلیماتی وزارت فرهنگ تشکیل می‌شود و ریاست آن با رئیس دانشسرای عالی و وظایف آن به قرار ذیل است- تعیین شرایط ورود محصل

بدانشسرای عالی- تدوین برنامه تحصیلات- تعیین مدت دوره‏ها و رشته‏های تحصیلی و تعیین شرایط گرفتن درجه شهادت نامه ها- تصویب آیین‏نامه‏ها و مقررات لازم جهت امتحانات و مسابقات و اظهار نظر در انتخاب دانشیار و استاد و کمک فکری به رئیس دانشسرای عالی در امور فنی‏

نایب رئیس- چون پیشنهادی نرسیده ماده چهارم قرائت می‌شود

(به ‏شرح زیر خونده شد)

ماده ۴- رئیس دانشسرای عالی مکلف است در ظرف مدت سه سال دستگاه تعلیماتی دانشسرای عالی را تکمیل نماید و در این مدت در صورت لزوم می‏تواند با موافقت شورای دانشسرای عالی و دانشگاه تهران از استادان و دانشیاران و دبیران و معلمان دانشگاه و همچنین با موافقت وزارت فرهنگ از دبیران وزارت فرهنگ که صلاحیت آن را برای تدریس شورای دانشسرای عالی تأیید کرده باشد با پرداخت حق تدریس با تصویب هیئت وزیران تأمین در بودجه دانشسرای عالی منظور خواهد شد.

نایب رئیس- چون اظهار نظر به ماده ۴ نشده و پیشنهادی نرسیده ماده پنجم قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۵- دانشسرای عالی می‏تواند بر حسب احتیاج طبق قانون تربیت معلم دبیر و با رعایت قوانین و مقررات دانشگاه تهران دستیار و دانشیار استخدام نماید.

تشخیص صلاحیت دبیران و دستیاران و دانشیاران و همچنین ترفیع دانشیاران به استادی بر طبع قوانین دانشگاه تهران با شورای دانشسرای عالی و انتصابآنان با تصویب و امضای وزیر فرهنگ خواهد بود وزیر فرهنگ قبل از انتصاب دستیاران و دانشیاران نظر مشورتی شورای دانشگاه تهران را می‏خواهد و چنانچه شورای دانشگاه در ظرف یک ماه نظر خود را به وزیر‏ فرهنگ نداد وزیر فرهنگ می‏تواند برای انتصاب آنان تصمیم شایسته اتخاذ نماید

تبصره- استخدام سایر کارمندان و خدمتگزاران در حدود بودجه مصوب طبق قوانین مربوطه به عهده رئیس دانشسرای عالی می‏باشد

نایب رئیس- آقای مهدوی با ماده ۵ مخالفید؟ بفرمایید

مهدوی- به ‏نظر بنده وقتی قانون تنظیم می‏شود بایستی در نظر داشت که اگر اجرا شد خوب قانونی اجرا شده‏ است و اگر نشده ضامن اجرایی داشته باشد در بعضی موارد بنده می‏بینم تعارفاتی شده که در عمل هیچ‏ گونه تأثیری ندارد و اگر آن موضوع باشد یا نباشد در قانون مؤثر نیست یک تعارفی است و به‏ نظر بنده قانون تعارف بردار نیست اینجا نوشته است که:» تشخیص صلاحیت دبیران و دستیاران و همچنین ترفیع دانشیاران به استادی بر طبق قوانین دانشگاه تهران با شورای دانشسرای عالی وانتصاب آنان با تصویب و امضای وزیر فرهنگ خواهد بود وزیر فرهنگ قبل از انتصاب دستیاران و استادان نظر مشورتی شورای دانشگاه تهران را می‏خواهد و چنانچه شورای دانشگاه در ظرف یک ماه نظر خود را به وزیر‏ فرهنگ نداد وزیر فرهنگ می‏تواند برای انتصابآنان تصمیم شایسته اتخاذ نماید « به‏ نظر بنده وزیر فرهنگ خودش می‏تواند با یک اشخاص ذی‌صلاحیتی در مورد آنها مشورت بکند چون ممکن است در مشورت نظر آنها را قبول بکند و یا قبول نکند اما اگر نظر مشورتی شورای دانشگاه را ما در قانون نوشتیم که بخواهد این باید ضامن اجرا داشته باشد که تربیت اثر هم بدهند و اگر فرض کنید در ظرف یک ماه نظر نداد آن کار خودش را انجام بدهد و اما دیدیم در ظرف یک ماه نظر را قبول نمی‏کند خوب این چه تعارفی است که در یک ماده‏ای در قانون بگذاریم در ظرف یک ماه یک تعارفی با رئیس دانشگاه و شورای دانشگاه بشود نظر آنها را بخواهد و آقای وزیر فرهنگ مجاز باشد که آن را قبول بکند یا نکند و اگر هم بعد از یک ماه نتیجه‏ای ندارند و خبری نرسید نظر خودش را اجرا بکند این را بنده خو استم توضیح بدهند ببینم چه احتیاجی هست که در قانون ما این تعارف را بکنیم‏

نایب رئیس- آقای معاون وزارت فرهنگ‏

معاون وزارت فرهنگ- در قانونی که تقدیم مجلس سنا شد و در آنجا هم تصویب شد چنین چیزی نبود یعنی اختیار با وزیر فرهنگ بود ولی برای این که در کمیسیون که آقای رئیس دانشگاه هم آمدند برای این که نظر موافقت ایشان هم جلب بشود تربیت نظر در نظر گرفته شد که وزارت فرهنگ به دانشگاه هم بگوید تا اگر دانشگاه نظر مخالف و موفق داشته باشد بگوید منتهی برای این که تأخیری در کارها نشود گفتند که باید یک ماهه اطلاع بدهد نظرش چیست البته نظری که دانشگاه بدهد وزیر فرهنگ قبول می‏کند چیزی نیست که قبول نکند و رفتار نکند این برای این است که همه کار انجام شده باشد و هم نظر شورای دانشگاه از لحاظ دانشیار رعایت شده باشد (صحیح است)

نایب رئیس- پیشنهادات این ماده قرائت می‌شود

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‏نمایم ماده ۵ به ‏شرح ذیل اصلاح شود:

ماده ۵- دانشسرای عالی می‏تواند بر حسب احتیاج طبق قانون تربیت معلم دبیر استخدام نماید تشخیص صلاحیت دبیران با شورای دانشسرای عالی و انصاب دبیران با شورای دانشسرای عالی وانتصاب آنان به ‏تصویب و امضای وزیر فرهنگ خواهد بود.

تبصره- استخدام سایر کارمندان و خدمتگزاران در حدود بودجه مصوب طبق قوانین مربوطه به عهده رئیس دانشسرای عالی می‏باشد.

مهندس فروهر

نایب رئیس- ماده ششم مطرح است قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۶- استادان و دستیاران و دبیران و دستیاران دانشسرای عالی از حیث رتبه و ترفیع و حقوق مشمول قوانین و مقررات دانشگاه تهران خواهد بود استادان و دانشیاران دانشگاه تهران پیش‏بینی گردیده است‏

نایب رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می نمایم ماده ۶ به ‏شرح ذیل اصلاح شود:

ماده ۶- دانشگاه تهران مکلف است از استادان و دانشیاران و دانشیاران و دستیاران دانشگاه برای تدریس در رشته‏های مختلفه مورد نیاز دانشسرای عالی به تعداد و ساعات کافی به عنوان‏ همکاری از طریق حق‌التدریس در اختیار دانشسرای عالی بگذارد.

تصمیمات لازمه در شورای دانشسرای عالی اتخاذ و پس از موافقت شورای دانشگاه تهران و تصویب وزیر فرهنگ اجرا خواهد شد.

مهندس فروهر

نایب رئیس- ماده ۷ مطرح است قرائت می‌شود

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۷- به وزارت فرهنگ اجازه داده می‏شود که تا ۱۵ نفر معلم و متخصص خارجی از کشورهای اطریش- آلمان- فرانسه

سویس- بلژیک و ممالک متحده امریکا و انگلیس برای احتیاجات دانشسرای عالی از لحاظ تدریس مواد راهنمایی و تعلیماتی و اداره امور شبانه‏روزی استخدام این عده را با رعایت قانون مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ شمسی هیئت وزیران تعیین می‏نماید.

تبصره- ایرانیانی که واجد شرایط لازم باشند حق تقدم خواهند داشت.

نایب رئیس- چون اظهار نظری در ماده ۷ نشده‏ است لذا پیشنهادات مربوطه قرائت می‌شود. (به ‏شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‏نمایم که در سطر سوم ماده ۷ لایحه استقلال دانشسرای عالی بعد از کلمه (انگلیس) کلمه (ایتالیا) نیز اضافه شود.

مهندس بهبودی‏

نایب رئیس- ماده هشت قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۸- اعتبارات مربوطه به دانشسرای عالی که ضمن بودجه‏های وزارت فرهنگ و دانشگاه تهران پیش‏بینی شده‏ است در بودجه کل کشور به عنوان‏ دانشسرای عالی منظور و سازمان تعلیماتی و اداری دانشسرای عالی طبق این قانون به صورت سازمان مستقل دانشسرای عالی اداره خواهد شد.

نایب رئیس- ماده ۹ قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۹- دانشسرای عالی به منظور هدایت فعالیت‏های تربیت معلم و تتبیع در مسائل تربیتی با موافقیت وزیر تأسیس می‏نماید آیین‏نامه‏ها و مقررات این مؤسسه به وسیله شورای عالی تهیه و با تصویب وزیر فرهنگ به موقع اجرا گذارده می‌شود.

نایب رئیس- ماده ۱۰ مطرح است قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۰- دانشسرای عالی علاوه بر تربیت دبیر مکلف است که رشته‏های تعلیماتی مخصوص برای تربیت مدیران و بازرسان مدارس و سایر کارمندان تعلیماتی وزارت فرهنگ دایر نماید. داوطلبه آن این رشته‏ها طبق آیین‏نامه مخصوصی که به تصویب شورای عالی فرهنگ می‏رسد از بین آموزگاران و دبیران و کارمندانی که شایستگی کامل داشته باشند انتخاب می‏شوند.

نایب رئیس- ماده ۱۱ قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۱- داوطلبه آن تحصیل در دانشسرای عالی از بین فارغ‏التحصیلان دوره کامل متوسطه و لیسانسیه‏های رشته‏های متناسب دانشکده‏ها و هنرسرای عالی از طریق مسابقه طبق آیین‏نامه مخصوصی انتخاب می‏شوند برای تربیت مسابقه احتیاجات نواحی مختلف شور در این آیین‏نامه رعایت خواهد شد.

دوره تحصیلات برای فارغ‏التحصیلان متوسطه لااقل ۳ سال و برای لیسانسیه‏های دانشکده‏ها لااقل یک سال خواهد بود.

نایب رئیس- ماده ۱۲ قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۲- فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی در صورتی که موفق به اخذ لیسانس آموزشی از دانشسرای عالی بشوند با رتبه یک دبیری در وزارت فرهنگ استخدام خواهند شد به لیسانسیه‏های دانشکده‏ها و هنرسرای عالی پس از پایان تحصیل در دانشسرای عالی دانش‏نامه معلمی اعطا می‌شود و با رتبه دو دبیری شروع به خدمت معلمی نموده و از مزایای استخدامی دبیران استفاده خواهند کرد.

نایب رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‏نماید که تبصره زیر به ماده ۱۲ لایحه استقلال دانشسرای عالی اضافه گردد:

تبصره- دارندگان گواهی‏نامه فوق‏لیسانس که موفق به اخذ دانشنامه معلمی می‏گردند با رتبه ۳ دبیری به خدمت مشغول خواهند شد.

مهندس بهبودی‏

نایب رئیس- چون پیشنهاد دیگری نرسیده ماده ۱۳ قرائت می‌شود (به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۳- دارندگان دانشنامه لیسانس که فعلاً در خدمت دبیری وزارت فرهنگ هستند و یا کسانی که طبق این قانون از دانشسرای عالی لیسانسیه خواهند شد پس از طی دوره ۵ سال خدمت باید در ضمن خدمت در کلاس های تابستانی یا کلاس‏های شبانه که دانشسرای عالی یا مؤسسه تعلیم و تربیت در تهران یا مرکز استان ها تشکیل می‏دهد طبق مقرراتی که به تصویب شورای دانشسرای عالی خواهد رسید تحصیلات خود را تکمیل نمایند و روش جدید تعلیم و تربیت را بیاموزند ترفیع دبیران از پایه شش به بالا موکول به شرکت در این کلاس‏ها و توقیف در تحصیلات خواهد بود کسانی که بدون دارا بودن دانشنامه لیسانس درد بیرستان ها و دانشسراها تدریس می‏کنند باید از کلاس‏های فوق استفاده نموده و گواهی لازم دریافت نمایند در غیر این صورت از خدمت در دبیرستان ها معاف خواهند بود.

نایب رئیس- پیشنهادی رسیده است که قرائت می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‏نماید که در سطر هفتم ماده ۱۳ لایحه استقلال دانشسرای عالی بعد از کلمه کلاس جمله (در صورت تأسیس) اضافه گردد.

مهندس بهبودی‏

نایب رئیس- ماده ۱۴ قرائت شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۴- وزارت فرهنگ همه ساله عده‏ای از آموزگاران شاغل خدمت را که دارای گواهینامه کامل متوسطه بوده و لااقل ۵ سال سابقه آموزشی داشته باشند از اشخاص محلی نقاط مختلف کشور در محل از طریق مسابقه انتخاب و بهدانشسرای عالی معرفی می‏نماید این داوطلبه آن پس از فراغ از تحصیل به همان حوزه‌ای که از آنجا انتخاب شده‏اند اعزام خواهند شد و موظفند که لااقل ۵ سال در آن حوزه خدمت نمایند و رتبه آنها به مأخذ آخرین حقوق دریافتی و به رتبه دبیری تبدیل می‌شود این قبیل دانشجویان در مدتی که می‏کنند در صورتی که شبانه‏روزی نباشند از حقوق و رتبه خود استفاده خواهند قرائت نمود.

نایب رئیس- پیشنهادی رسید که می‌شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‏نماید در آخر ماده ۱۴ لایحه استقلال دانشسرای عالی جمله زیر اضافه شود:

مدت تحصیل جز سابقه خدمت آنها محسوب خواهد شد.

مهندس بهبودی‏

نایب رئیس- ماده ۱۵ قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۵- فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی موظف هستند که ۵ سال اول خدمت خود را در شهرستان‏هایی که وزارت فرهنگ تعیین می‏کند انجام دهند.

تبصره ۱- دانشسرای عالی برای تکمیل دستگاه تعلیماتی خود می‏تواند هر سال با موافقت وزیر فرهنگ شاگرد اول هر یک از رشته‏های دانشسرای عالی را تا مدتی که به دبیر و دستیار نیازمند است استخدام نماید در دانشسرای عالی از ۵ سال اول خدمت در شهرستان‏ها معاف خواهند بود

تبصره ۲- دبیرانی که قبل از ۵ سال اول خدمت در شهرستان‏ها بخواهند با موافقت وزارت فرهنگ از کمک هزینه تحصیلی در خارجه استفاده کنند بقیه ۵ سال خدمت خود را در شهرستان‏ها پس از استفاده از کمک هزینه تحصیلی در خارجه انجام خواهند داد.

نایب رئیس- پیشنهادی رسید که قرائت می‏شود

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‏نماید تبصره زیر به ماده ۱۵ لایحه استقلال دانشسرای عالی اضافه گردد.

تبصره در مورد به انواع فارغ‏التحصیل ازدانشسرای عالی وزارت فرهنگ مکلف است محل آنان را در شهرستان‏هایی تعیین کند که اولیا یا شوهران‌شان در آنجا مقیم باشند.

مهندس بهبودی‏

نایب رئیس- ماده شانزدهم قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده شانزدهم- تا زمانی که دانشسرای عالی شبانه‏روزی نشده‏ است دانشسرای عالی می‏تواند به دانشجویان کمک هزینه تحصیلی پرداخت نماید و آیین‏نامه کمک هزینه مزبور به پیشنهاد شورای دانشسرای عالی و تصویب وزیر فرهنگ خواهد بود.

نایب رئیس- ماده هفدهم قرائت می‌شود

(به ‏شرح زیر خونده شد)

ماده هفدهم- هر گاه دانشجویی پس از خاتمه تحصیل در دانشسرای عالی تمام و یا قسمتی از تعهد خود را انجام ندهد موظف است بر طبق تعهد رسمی که در بدر ورود به دانشسرای عالی می‏سپارد کمک هزینه دریافتی را اضافه کلیه مخارجی که برای تحصیلات او از طرف دولت شده به صندوق دولت نقداً تأدیه نماید این مخارج هر سه سال یک مرتبه از طرف وزارت فرهنگ بر اساس کلیه مخارج دانشسرای عالی اعم ز استخدام و غیر آن با رعایت تناسب عده دانشجویان تعیین می‏گردد.

کسانی که فقط قسمتی از تعهد خود را انجام داده و یا پیش از خاتمه دوره تحصیلات ترک تحصیل کرده باشند باید کمک هزینه و مخارج را به تناسب مدتی که دردانشسرای عالی به تحصیل مشغول بوده‏اند پرداخت نمایند.

تبصره- مقررات ماده فوق در مورد هنرسرای عالی و مراکز دیگری که برای تربیت معلمین مدارس حرفه‏ای و فنی و کشاورزی تأسیس شده یا خواهد شد مجری می‏گردد

نایب رئیس- ماده ۱۸ قرائت می‏شود.

(به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۸- هیچ یک از وزارتخانه‏ها و مؤسسات دولتی و غیردولتی حق ندارند به فارغ‏التحصیلان دانشسرای عالی قبل

از انجام تعهد خدمت آنان خدمتی رجوع نمایند

نایب رئیس- پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود (به ‏شرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد می‏نمایم ماده ۱۸ حذف شود. مهندس فروهر

نایب رئیس- ماده ۱۹ قرائت می‌شود. (به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۱۹- موادی از قوانین مربوط به دانشسرای عالی و تربیت معلم که با این قانون مغایرت دارد از تاریخ تصویب این قانون ملغی است‏

نایب رئیس- ماده ۲۰ قرائت می‏شود. (به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۲۰- وزارت فرهنگ مکلف است به تدریج در مراکزی از کشور که دارای دانشگاه است و یا در آتیه واجد دانشگاه می‏شود دانشسرای عالی براساس مقرات این قانون تأسیس نماید

نایب رئیس- پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود (به ‏شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‏کنم ماده ۲۰ به ‏شرح ذیل اصلاح شود.

وزارت فرهنگ مکلف است در مرکز هر شهرستانی که موجبات تأسیس دانشسرای عالی فراهم است بر اساس مقررات این قانون تأسیس نماید. مهدی ارباب‏

نایب رئیس- ماده ۲۱ قرائت می‏شود. (به ‏شرح زیر خوانده شد)

ماده ۲۱- وزارت فرهنگ مأمور اجرای این قانون می‏باشد.

نایب رئیس- چون دیگر پیشنهادی نرسیده عین گزارش کمیسیون و پیشنهادهای واصله برای شور دوم به کمیسیون ارجاع می‌شود.

۶- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

نایب رئیس- نظر به این که روز یکشنبه آینده مصارف با ایام سوگواری مربوط به رحلت حضرت امام جعفر صادق پیشوای مذهب مقدس جعفری است لذا برای شرکت آقایان که در آن روز دعوت‌هایی از ایشان شده‏ است جلسه علنی مجلس نخواهیم داشت و جلسه علنی روز سه‏شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه ساعت ۹ صبح خواهد بود دستور لوایح جاری است‏

(مجلس ربع ساعت بعد از ظهر ختم گردید)

نایب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی‏