مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ شهریور ۱۲۸۶ نشست ۱۴۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ شهریور ۱۲۸۶ نشست ۱۴۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ شهریور ۱۲۸۶ نشست ۱۴۵ مذاکرات روز پنجشنبه ۱۹ رجب ۱۳۲۵ داراالشورای ملی

آقا سید محمد تقی- لایحه از طرف انجمن اصناف رسیده که خلاصه مطالب مجلس بالا هم از این معلوم می‌شود (لایحه را قرائت کردند)

۱۸ رجب ۱۳۲۵ از طرف عموم انجمن‌های دارالخلافه:

حضور افاضات ظهور وکلای محترم مجلس مقدس شورای ملی شیدالله ارکانها عرض تظلم و اخطار می‌نماییم:
سالیان دراز بر ما ملت بدبخت گذشت که ذلت و پریشانی فقر مسکنت جهالت و بی علمی عدم آسایش امنیت خرابی و ویرانی مملکت و سایر نواقص امور راجعه بدولت و ملت هر روز برای آتیه ما تدارک می‌شد و بدبختانه جهت و علت آن را نمی‌دانستم و همه در خواب غفلت می‌زیستیم تا یک سال قبل که یک ندای غیبی بگوش هوش ما خواند ای ملت بیچاره عفلت تا کی بیهوشی تا چند چشمی باز نمایید و گوش فرا دارید که نفس آخرین در رسیده و نزدیک است تار و پود ملت و مملکت از هم گسیخته شود و آبروی یک دولت شش هزار ساله در نزد اجانب ریخته گردد
ما نیز بحمدالله از برکت آن ندا بخود آمده برای روز سیاه و روزگار تباه خود تفکری کردیم که بفهمیم این بدبختی را چه باعث و این بیچارگی را کد امین موجب است هر چه تصور کردیم علت و سببی نیافتیم جز اینکه دیدی مملکت ما قانون اساسی ندارد دستگاه دیوان ما منظم نیست حدود و حقوق دولت و ملت لامعلوم و نامحدود است احاد نفوسمان نسبت بیکدیگر ظالم و مظلومیم و نیز بخوبی فهمیدیم که اگر اسیر سر پنجه ظلم و استبدادیم و اگر دچار جهالت و بی‌علمی هستیم اگر در نظر اجانب وحشی می‌نماییم اگر فساد اخلاق داریم اگر از حیث ترقی و تمدن از تمام ملل عالم عقب افتاده‌ایم اگر حماله‌الحطب اجانب گشته‌ایم و بالاخره اگر از تمام نعمتهایی که دیگران واجد شده‌اند ما محرومیم نیست مگر به واسطه نداشتن قانون معلوم نبودن حدود و حقوق عدم انتظام دستگاه دیوان لذا با کمال عجز و تضرع مستمسک به ذیل عنایت حجج اسلام ادام الله ظلالهم گردیده و چون درخواست همه این نواقص در کلمه مشروطیت مندرج بود از دولت استدعای مشروطیت نمودیم و بحمدالله بر منتهای مطلب خود کامران شدیم اعلان مشروطیت دولت علیه ایران به تمام دول متمدنه شد و در عداد دول کنستی‌توسیونی بشمار آمد ملت ایران بای نعمت متنعم و به این موهبت مباهی گردیدند ولی نمی دانیم چه علت دارد چندی می‌گذرد نظامنامه اساسی ما نوشته شده و محض تطابق و توافق با قانون مقدس اسلام هم از نظر فیض اثر حجج اسلامیه ما نیز گذشته فقط برای جزیی اختلافی که در یکی دو فصل آن به ظهور رسیده مجلس مقدس از اصل نظامنامه که اس اساس مشروطیت منوط به نشر و اجرای آن است صرف نظر فرموده این همه اضطراب و هیجان عامه و هرج و مرج مملکت را طرف اهمیت قرار نمی‌دهند و قانون اساسی که اهم مقاصد مجلس است مسکوت عنه گذارده‌اند اینک عموم ملت از هیئت وکلای محترم مجدانه استدعا دارند که زیاده از این بدبختی این ملت و مملکت را راضی نشوند تصحیح و رفع این جزئی اختلاف را موکول برای و فتوای حجج اسلامیه ادام الله ظلالهم گذارده تتمه نظامنامه را که در مطابقه با قوانین شرح مطاع مسلم گردیده محل اختلافی نیست از تاریخ امروز لغایت سلخ این ماه تمام کرده بملت منت گذارده مرحمت نمایند و اگر باز بمسامحه گذشت اقدامات لازمه ملت را حمل بر سوءقصدی ننمایند که براستی از جان و مال خواهند گذشت و از این مقصد باز نخواهند گشت
اطلاعا جسارت کرده زیاده تصدیع نمی‌دهد.
۱۸ رجب ۱۳۲۵

آقاسید محمد تقی- تمام ضرر و خسارتها با آنها است چه طهران و چه خارج باید رفع خسارت آنها بطوری بشود.

احسن الدوله - کار بمذاکرات گذشته نداریم صحبت از امروز است در مجلس بالا هم صحبت خیلی شد ولی از اول حمل تا کنون هر چه مذاکره شده بی نتیجه مانده و عادت کرده‌ایم که تمام مطلب را بی نتیجه بگذاریم تمام خساراتی که بملت وارد می‌شود از سستی و مسامحه مجلس است نتیجه که نمی‌گیرید ماباید در هر امری ایستادگی کنیم رای و نتیجه بگگریم و اخطار کنیم اگر قبول نشد آنوقت معلوم می‌شود که همراه هستند یا نیستند؟

حاجی علی آقا-آیا مجلس تا حالا رای هائیکه داده چه شد؟

احسن الدوله- مجلس هر چه رای داده مجری شد ه است برگشت تیول تسعیر جنس غزل نایب السلطنه و ظل السلطان و غیره منتهی شما کوتاهی می‌کنید آنها هم اقدام نمی‌کنند.

آقا سید محمد جعفر- یکی مسئله اسرای قوچان و سالار مفخم است که تاکنون چقدر مذاکره شده است و هیچ نتیجه گرفته نشد.

آقا میرزا فضلعلی آقا- بنده عرضی دارم بعضی به وکلا می‌گوید باید چنین بکنند و چنین بگویند آیا می‌خواهم بپرسم ما وکیل و اسیر این صد نفر هستیم که هر وقت هر حرفی بزنند باید جواب بگوئیم اصناف هم موکل ما هستند پس ایلات و سی کرور خلق ایران هم همه حق دارند هر وقت حرفی زدند باید رای آنها راهم به بینیم که همه متحد هستند یا اینکه باید بحرف این چند نفر گوش داد.

آقا سید محمد جعفر- تصحیح امر ما با این است که هر مطلبی را شروع می‌کنیم باید نتیجه گرفته رجوع بوزیر مسئول آن نمائیم اگر اصلاح در مدتی از زمان شد خیلی خوب و اگر موانع اظهار کرند باید رفع نمود والا اگر اصلاح نشد باید بملت اطلاع داد.

آقا مشهدی باقر- وظیفه وکیل این است که برگشته شدن و مردن خوف نداشته باشد تا اینطور نباشد نمی‌شود به آزادی در اینجا نطق کند مردم این مملکت چهار قسم شده‌اند یک فرقه میگویند شاه همراه نیست یک فرقه میگویند وکلا کار نمی‌کنند یک فرقه میگویند بواسطه این علمائیکه در حضرت عبدالعظیم متحصن هستند کار پیشرفت نمی‌کند اما رای خودم را عرض می‌کنم قسم بخدا می‌خورم شاه همراه است اما در خصوص آقایان حضرت عبدالعظیم آنها آقایان ماهستند از آنها هم کمال اطاعت را داریم ولی هشت نفر هستند که محل کمال اطاعت را داریم ولی هشت نفر هستند که محل کارند امیر بها در نایب السلطنه سعد الدوله و اقبال الدوله و چهار نفر دیگر ولی وزیر مخصوص همراه است این چند نفر نمی‌گذارند کار پیشرفت کند و حال را منقلب می‌سازند باید به ملت گقت و اینجا نشست و خواست تا آنها تبعید شوند.

حاج سید عبد الحسین شهشهانی- ملت ما مردم را به جهت وکالت فرستادند که تقویم کار آنها را بکنیم اگر ما ملاحظه اشخاص را بکنیم خیانت است و آنچه نشدنی است عقلا نباید بگویند اینکه میگویند اعلیحضرت شاه همراه نیست لغو است و اینکه بگویید دیگران که وسائط هستند نمی‌گذارند معلوم است استبداد در بنیان تمام ماها جا گرفته است اگر بگوییم درست شدیم غلط است پس قرار شد که برای مصلحت در اینجا حرف بزنیم باید بگوییم نمی‌شناسیم این اشخاص را و هم می‌شناسیم ما باید بموجب مشروطه با وزرا طرف باشیم آنها خوب هستند یا بد نمیدانم تمام این مفاسد به واسطه عدم اجرای مجازات است عمده مفاسد از مترتب نشدن قوانین و خرابی اداره عسکریه است اینها را باید خواست جواب اینها را باید بگویند اگر بگویند قدرت نداریم سبب عدم قدرت را باید اظهار کنند اگر ما بگوئیم علت فلان شخص است و باید بیرون کرد این مطلب تکلیف ما نیست تمام قوای مجریه در دست آنها است ما باید هر چه بخواهیم از آنها بخواهیم از آنها بخواهیم اگر می‌توانند بکنند والا استعفا بدهند.

آقا میرزا فضلعلی آقا- کسی که وکالت سی کرور خلق را در عهده گرفت باید هر چه مصلحت است بگوید تمام کارها را نباید بگردن وزرا انداخت در صورتی که نمی‌توانند آنها اظهار نمایند و محظور دارند پس ما باید آنچه صلاح است بگوییم.

حاجی سید مرتضی- بنده عرض می‌کنم باین حرفها خود را معطل نکنید و بی خود متعرض کسی نشوید یکی چهار نوکر اگر داشته باشد و به آنها مواجب بدهد از حرف آنها بیرون نمی‌رود شما مشروطه ندارید مشروطه را گرفته بدست وزیر مسئول بدهید آن وقت هر امری را باید از وزیر مسئول بخواهید.

آقا شیخ حسین- عقیده بنده این است که مشروطه را گرفته و داریم مادامی که یک ایرانی باقی است مشروطه هم باقی است بعضی آقایان میگویند ما باید مثل خارجه رفتار نماییم تمام طرف ما باید هشت نفر وزیر باشد آنقدر هئیت عوض شوند تا درست شود ولی من می‌گویم اشخاصی که اطراف شاه هستند نمی‌گذارند مثل اینکه طبیب بر سر مریضی آمده می‌گوید فلان دوا را باید بخوری بعضی فضولها نمی‌گذارند باید این اشخاص را تبعید کرد.

دکتر ولی الله خان- باید بفهمیم که معنی مشروطیت چیست بعضی طوری عنوان کردند و بعضی طوری دیگر بنده عرض می‌کنم یک وقت این است که شخص قهرمانیت و حاکمیت پیدا می‌کند بطوری که هم حکم می‌کند و هم مجری می‌سازد ولی ملتفت نیست که این حکم را همه نمی‌توانند متحمل شوند این را سلطنت استقلالی و مستبد می گویند مثلا ما فعله آورده‌ایم و زیاده از قوه او کار خواسته‌ایم این کار نخواهد شد این جبر صرف است. یک صورت هم هست که عموم ملت جمع شده قانونی وضع می‌کند و خودش هم مجری می‌سازد این تفویض صرف است. یک صورت دیگری هست که نه جبر است و نه تفویض و او این ترتیب مشروطیت است ملت می‌گوید که ما حاضریم که جان خود را فدا کنیم ولی شما معدودی هستید که باید برای ما کار بکنید پس اصل ملت است و آنها فروع وقتی این طور شد ملت عده وکلایی منتخب می‌سازد و می‌فرستد و می‌گوید که آنها مسبوق بحال ما هستند موافق حال ملت قانون وضع می‌کنند شاه هم آنوقت قبول می‌کند و هشت نفر وکلا معین می‌نماید که وکلا بآنها سرو کار داشته باشند و از آنها کار بخواهند حال دارالشوری از وزرائ باید کار بخواهد اگر بخواهد از تکالیف خود تجاوز کرده است چند شب قبل عرض کردم که هر چه خواستم یک همچو مجلس باین ترتیب و وضع در یکجا ملاحظه کنم پیدا نکردم ما قضاوت می‌کنیم اجرا می‌خواهیم بکنیم همه کاری می‌کنیم جز آنچه تلکیف ماست.

آقا سید عبدالله مجتهد- گمان کردید که امروز مجلس ما کامل العیار و جامع الشرایط شده است مثل مجلسی که دیگران در عرض پانصد شش صد سال تحصیل کردند بحضرت حجه قسم است من کرامت حضرت حجه را در این مجلس دیدم ما این مجلس دیدم ما این مجلس را که امروز داریم باید در پنجسال دیگر داشته باشیم مجلس ما بحمدالله در کمال تنقیح و خوبی است تمام مردم شایسته دانا و عاقل اینها که می‌آیند اینجا تمام عاشق این مجلس هستند والا همه کاسب همه تاجر و دارای کار هستند شما وقتی که وکیل شدید باید از هیچ چیز واهمه تداشته باشید البته در چنین امر بزرگی دچار همه قسم اشکالات خواهید شد ولی باید در کمال اطمینان باین مجلس شایق باشید این مجلس کارهای بزرگ کرده و می‌کند این مردم این حرفهایی را که می‌زنند در سابق کی می‌توانستند باید بدانند اشخاصی که این مجلس را بر پا کردند هنوز نمرده‌اند از فوتشان هم کاسته نشده منتهی بعضی از اشخاص که به لباس اهل علم بودند مخالفت کردند و ابدا در این است چون آنها هم از اهل علم هستند حتی الامکان نمی‌خواهیم به آنها توهین شود چیزی که هست بعضی به لباس مشروطه طلبان در این انجمن‌ها بعضی تحریکات کردند و می‌کنند که آنها را می‌شناسیم و اسم آن اشخاص محرک را نمی‌برم تا موقعش ولی نباید از آنها هم واهمه داشت مشغول کار خود باشید بلی تقصیر این جا شد که وقتی چون آن شخص بواسطه ما فنا شده بود وقتیکه عضد الملک خواست ما را از قم بیاورد از او سند گرفتیم که آن شخص رادو ماهه بیاورد تا اینکه او را آوردیم خواست در این مجلس ریاست پیدا کند نشد که از مجلس محروم گشت می‌رود حضور شاه بعضی حرف‌ها می‌زند که اگر می‌خواهی بهم بخورد حالا اسمش را نمی‌برم شاید بیاید توبه کند والا انوقت اسمش را می‌برم که مسلمانان بریزند درب خانه او را تکه تکه کنند شما خاطر جمع باشید والله الغالب المدارک المهلک که این مجلس بر هم خوردنی نیست شما هم مثل سد سکندر محکم باشید کسی که این مجلس را بر پا کرده حفاظت او را هم خواهد کرد بگویند به آن شخص این اسباب زنانه که فراهم کرده اگر دست بر داشتنی خودم مجازات می‌کنم شما خیلی با قوت قلب و سنگینی در این مجلس مشغول کارتان باشید این مجلس را امام عصر بر پا کرده است باین چیزها بهم نمی‌خورد.

حاجی معین التجار- این فقره که فرمودند که واهمه ننمایند از باب تاکید بوده والا وقتی که ما داخل مجلس شدیم واهمه را کنار گذاشتیم الا اینکه بعضی اشخاصی که به لباس مشروطیت هستند می‌ترسم ملت را از ما بر نجانند.

آقا سید عبدالله مجتهد- این مرد مدتی زحمت کشیده اینجا ریاست کند نشد رفت بشاه عرض کرد اینکه پول داده می‌شود بجاهای دیگر که مجلس را خراب کنید نمی‌شود باید بتوسط من که اباس مشروطه دارم خراب شود مبلغی پول گرفته و بانجمنها آدم فرستاده که فساد نمایند از امشب خواهش می‌کنم از این برادران اگر ما هم حقی داریم دیگر از این باب حرفی نزنند.

حاج محمد تقی- کار پیش نمی‌رود رای مجلس مجری نمی‌شود حالا دو ماه است که خالصجات را گفتند با قابل الدوله نباشد دو نفر که قریب یک کرور اضافه می‌دهند سلطنت می‌گوید مال شخص خود من است بهر کس می‌خواهم می‌دهم.

آقا سید عبدالله مجتهد- شما صورت آن را بدهید من اجری می‌کنم. آقا میرزا محمود اصفهانی- دو رای داده شده است یکی اینکه از اقبال الدوله گرفته شود یکی اینکه بدو نفر دیگر داده شود.

آقا سید تقی زاده- این مطلب راجع بهمان مطلب سابق است کاری که در مملکت می‌شود و برخلاف قانون است لابد یک فاعلی دارد مااز قلوب نمی‌توانیم شکایت کنیم بلکه از دستی که آن کار از ما صادر می‌شود شکایت می‌کنیم وقتی که مملکت مشروطه شد یک عهد نامه نوشته می‌شود شاه بملت می‌دهد چند نفر را هم معین می‌فرماید و طرف مجلس قرار می‌دهد این خلاف قانونی که می‌شود از دو شق خارج نیست یا خود وزیر مسئول کرده است بحکم قانون مسئول است اگر غیر از وزرا مسئول از مقربان سلطنت صادر شود باید از وزیر مسئول بخواهیم که مجازات بدهد فقط یک جا وزیر مسئول بخواهیم که مجازات ندهد فقط یک جا ما حق شکایت دایم که اگر شخصی اعلیحضرت یک قانونی را بهم بزند و لابد این دستخط بعهده وزیر مسئول ملتفت شود که این حکم خلاف قانون است یارد کند یا اخطار نماید فرضا آمد روزی که بوزیر مسئول رجوع نکرد آنوقت روزی است که ملت باید شکایت کند.

آقا میرزا سید محمد مجتهد - این مجلس اگر بهم بخورد علتش خود این مجلس است والا کس دیگر نمی‌تواند بهم بزند.

آقا سید عبدالله مجتهد - روزنامه نویس‌ها درست خبر ببرند و کلمات ما را درست حفظ کنند اگر مطلب بروفق نظام نشد در مجلس دیگر کلام را بسط خواهیم داد

مجلس ختم شد.