مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۳۳۵ نشست ۲۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۳۳۵ نشست ۲۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۵

سال دوازدهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۴ مهر ۱۳۳۵ نشست ۲۲

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی دوره‏۱۹

جلسه: ۲۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۲۴ مهر ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت‌مجلس

۲ - تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان: خلعتبری

۳ - بیانات قبل از دستور - آقایان قنات‌آبادی و خلعتبری‏

۴ - بیانات آقای مهران طبق ماده ۸۲ آیین‌نامه ‏

۵ - اخذ رأی و تصویب لایحه پنج میلیون ریال اضافه اعتبار وزارت کشور

۶ - اخذ رأی و تصویب پیشنهاد طرح گزارش دولت در باب امور جاری کشور

۷ - طرح و تصویب یک فوریت طرح پیشنهادی راجع به ساختن خانه جهت معلمین‏

۸ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

مجلس ساعت ۹ و چهل دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود بشرح زیر قرائت شد

غائبین با اجازه ـ آقایان: هدی خرازی. مهندس فروهر. دولت آبادی. امید سالار. قبادیان. سعیدی. کدیور. سالار بهزاری. مرتضی حکمت. عرب شیبانی. مهندس جفرودی. امامی خوئی. عباسی. صادق بوشهری. دیهیم. صراف زاده. پناهی

غائبین بین اجازه ـ آقایان: دکتر بینا. طاهری. مهندس هدایت. دکتر امیر اصلان افشار. دکتر سعید حکمت. دکتر طاهری. تجدد سنندجی. تیمور تاش. قرشی. معین زاده. دکتر دادفر. مسعودی. دهقان. اریه. دکتر سید امامی. برومند.

دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه ـ آقایان: بزرگ نیا. اورنگ. دکتر ضیاعی. دکتر وکیل. حمید بختیار. دکترفریدون . . افشار. دکترعمید. اقبال. مهندس ظفر. بزرگ ابراهیمی. مهندس شیبانی. دکتر هدایتی.

رئیس ـ نسبت بصورت مجلس نظری نیست؟ آقای ارباب.

ارباب ـ مختصر اشتباه چاپی است که تقدیم می‌کنم

رئیس ـ بسیار خوب دیگر نظری نیست ؟(اظهار نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد

۲- تقدیم دو فقره سؤال بوسیله آقایان:

خلعتبری رئیس ـ آقای اردلان

اردلان ـ سؤالی از وزارت کشور راجع بانجمن شهر تهران کرده‌ام تقدیم می‌کنم که فرستاده شود

قنات آبادی ـ انجمن شهر تهران را شهردار در فورمز تشکیل می‌دهد

رئیس ـ آقای خلعتبری ـ خلعتبری ـ سؤالی است که تقدیم می‌کنم

۳- بیانات قبل از دستور ـ آقایان قنات آبادی و خلعتبری

رئیس ـ چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای قنات آبادی بفرمائید

قنات آبادی ـ قبل از اینکه باصل عرایضم بپردازم ناگزیرم یک مطلبی را تذکر بدهم و آن اینست که هیچ ایرانی با شرف و هیچ علاقمند بمملکت وطن ممکن نیست آرزو نداشته باشد که در این مملکت در تمام شئون زندگی عملیات مثبتی انجام بگیرد چه رسد بآن کسانی که وظیفه دار این مطلب هستند یعنی مأمورند که نظارت بنمایند در ثروت مملکت در دخل و خرج مملکت در عایدات مملکت در پول مردم که صرف کارهای مثبت و عملیات عمرانی بشود بنابراین مملکت نیست کسی قبول کند و معقول نیست کسی بگوید یک نماینده ملت طرفدار کار مثبت نیست و علاقمند به عملیات عمرانی نمی‌باشد یعنی بسیار جاهلانه است و بلکه بسیار مغرضانه است اگر گفته شو نماینده‌ای منفی باف است و نمی‌خواهد کار مثبت انجام بگیرد اما متأسفانه در این مملکت بخصوص در این یکی دو ساله تیر اتهام از طرف دولت و ارگانهای دولت بجناب نمایندگان که می‌خواستند انتقاد بکنند فراوان دیده شده است و من بیان خواهم کرد که چرا دولت بهر نماینده‌ای که انتقاد می‌کند باو خواهد گفت و می‌گوید منفی باف علتش هم بسیار روشن است چون دولت خوشش نمیآد حالا که نتوانسته کار مثبتی بنماید و عمل مثبتی انجام بدهد اوقاتش تلخ می‌شود که نماینده‌ای بگوید آقای دولت ما با شما برادریم هموطنیم عنادی نداریم بغضی نداریم اما ما می‌گویم که شما کار مثبت انجام ندادید یاد دارم در برنامه اول دولت جناب آقای علاء در دوره ۱۸ وقتی برنامه مطرح بود بو بنده بعنوان مخالف با برنامه ایشان صحبت کردم جناب آقای انتظامی بعد از ختم عرایضم و خواندن آن شعر که در جبین این کشتی نور رستگاری هست بر طبق مندرجات صورت جلسه بعد گفتند که اگر تا ۶ ماه یکسال این را نمیدانم در ۶ ماه یکسال را تردید داریم اگر تا ۶ ماه یا یک سال کاری انجام ندادیم برای همیشه از کادر سیاسی خارج می‌شویم متأسفانه ۶ ماه گذشت یک سال گذشت دوسال هم گذشت و کاری انجام ندادند و الحمدالله و المنه هنوز هم باصطلاح عوام سر و مرو کنده ماشاءالله مثل دسته گل در کادر سیاسی هستند بنده که از مخالفین دولت جناب آقای علاء از ابتدای تشکیل دولت ایشان در دوره ۱۸ و در دوره ۱۹ بوده‌ام به هیچیک از برنامه‌های ایشان رأی ندادم این مطلب را هم لازم است عرض بکنم که هر موقع از دست دولت جناب آقای علاء در رفت و یک لایحه خوب و مفید بحال مملکت

+بمجلس تقدیم کردند شخص بنده و بعضی از دوستان بنده با کمال جدیت و فعالیت برای تصویب آن لایحه کوشش کردیم و رأی موافق هم دادیم چرا؟ برای اینکه عرض کردم من هم دلم می‌خواهد در مملکت من کار خوب بشود من هم دلم می‌خواهد کار مثبت انجام بگیرد من هم دلم می‌خواهد گرفتاری مملکت رفع بشود بنابراین مخالف اصولی یک نماینده بیک دولت ارتباط ندارد باین که بکارهای خوب صحه نگذارد گواینکه من می‌خواهم بگویم این لوایح خوب را که مجلس با کمال حسن نیت و سرعت تصویب کرد آنطور که خودشان ادعا داشتند نه آنطوری که ما و مردم توقع داشتیم آنطور هم انجام ندادند مثلا همین لایحه منع کشت خشخاش که با این همه حسن نیت و این همه سرعت در مجلس تصویب شد بنده عرض می‌کنم آنطوری که باید و شاید دولت در کشت خشخاش نتوانست کنترل بکند و یا نخواست بکند و یا مسلط نبودید بدلیل خشخاشهائی نوئی که امسال در فصل خشخاش در بازار بود و در دکانهای نانوائی بود آقایانی که با زراعت سرو کار دارند میدانند که تخم خشخاش نمی‌تواند از امسال به سال دیگر بماند سیاه می‌شود این نانهائی که امسال نوش جان کردند دلیل زنده و بارزی بود برای اینکه امسال هم در این مملکت خشخاش را متأسفانه کشت کرده بودند یکی از لوایحی که دولت جناب آقای علاء و ارگانهای ایشان خیلی رویش بحث کردند خیلی رویش رجز خواندند خیلی رویش اظهار منیت و مباهات کردند لایحه مربوط به زمینهای بود اراضی غصب شده من متأسفانه فراموش کردم امروز آن لایحه را بیاورم پشت تریبون بخواهم تا آقایان نمایندگان و ملت ایران بدانند که آن لایحه‌ای که دولت بکمیسیون مشترک دادگستری آورد و آن لایحه‌ای که از کمیسیون مشترک دادگستری بیرون رفت چقدر با هم اختلاف داشت (صحیح است) یک لایحه‌ای آورده بودند که تثبیت غصب همه غاصبین را می‌شد و این کمیسیون مشترک داد گستری مجلسین بود که با کمال حسن نیت نشست و یک قانون مفید جامع الاطرافی تنظیم کرد و در اختیار دولت گذاشت (صحیح است) حالا این آقای دولت مدعی مبارزه با فساد چقدر ممکن است در انجام این عمل و انجام این قانون موفق بشود این را خودش میداند و خدای خودش و آن کسانی که چشم بسته از او حمایت می‌کنند (مرات اسفندیاری ـ چشم بسته حمایت نمی‌کنند) جنابعالی را عرض نمی‌کنم جنابعالی چشمتان درشت و شهلا است (علامه ـ آقای رئیس ماده ۸۲) اولا ۸۲ نیست ۷۸ است (علامه ـ آقای رئیس استدعا می‌کنم) یک مطلب دیگر هم باید عرض کنم بعنوان مقدمه و آن اینست (حشمتی ـ دو نفر از علماء بهم می‌خواهند جواب بدهند) (علامه چشم بسته نیست من عرایضی دارم)

رئیس ـ آقای قنات آبادی صحبت بفرمائید ..

قنات آبادی ـ من بر خلاف عده‌ای یا برخلاف تبلیغاتی که می‌کنند و می‌گویند از اشخاص و افرادی نیستم که نسبت بآینده و بهبود وضع مملکت ناامید باشم بنده معتقدم و امیدوارم و قطع دارم که در آینده وضع مملکت ما بخواست خداوند تبارک و تعالی و تحت راهنمائی‌های عالیه رئیس مملکت روبخوبی و روبصلاح مردم و روبه امنیت و آسایش می‌رود (انشاءالله) بهیچوجه ناامید نیستم و همین مبارزه و همین گفتنها و همین انتقاد کردنها از طرف من دلیل اعتقاد و امید کامل من بآینده است برای اینکه اگر ناامید بدوم داعی نداشت که حرف بزنم داعی نداشتم که انتقاد بکنم داعی نداشتم که یک مطالبی بگویم که باصطلاح به تریج لباس رسمی و غیر مسمی دیگران بر بخورد منهم نشستم ساکت بودم و مبارزه نمی‌کردم اما چون امیدوارم و معتقدم که در آینده در این کشور من و فرزندان من و عزیزان من و هموطنان من باید از همه مواهب سعادت و زندگی خوب و آسایش برخوردار شوند معتقدم باید مبارزه کرد باید انتقاد کرد باید حقیقت را گفت البته این راهم بگویم که خدا مرا هدایت کند هیچگاه از جاده حقیقت منحرف نشوم و سخنانم بغرض آلوده نگردد در این دو ماهی که مجلس شورای ملی تعطیلات خود را طی می‌کرد البته اعضای محترم کمیسیون دادگستری مجلس یک ماهش را استفاده نکردند یعنی مرتب یکروز درمیان جلسه مشترک کمیسیون دادگستری بود مشغول کار بودند علی ای حال در این دو ماهه تعطیلات هنوز سه چهار روز اولش نگذشته بود که من خودم (نقل قول نمی‌کنم) خودم شنیدم که در رادیو تهران یک گفتاری می‌خواند من یک چیزی در پرانتز عرض کنم برای خاطر این که این جناب آقای ذوالفقاری که اینجا تشریف دارند من ایشان را خیلی دوست دارم (عده‌ای از نمایندگان ـ همه دوستش دارند)(دکتر شاهکار ـ اسم بنده را هم بنویسید)

رئیس ـ اینجا جای مزاح نیست اسم چی را بنویسند

قنات آبادی ـ من اهل مداهنه نیستم اتفاقاً بمسئول تبلیغات هم همین علاقه را دارم برای اینکه جوان فعال و خوش ذوقی است اینکه الساعه مسئول تبلیغات است انتقاد من روی خاطر ذوالفقاری معاون نخست وزیر و مسئول تبلیغات نیست اصلا آقا طرز تبلیغات غلط شده ارتباطی باین دولت ندارد هر دولتی که مصدر کار شده است خیال می‌کند که ملت جان کنده و پول داده است مالیات داده است عرق ریخته است و این دستگاه تبلیغات را خریده است و در اختیار دولت گذاشته برای اینکه فحش بدهد به آنکسانی که انتقاد می‌کنند این ارتباط باین دولت و دولت گذشته ندارد برای همه اینطور است این دولت هم از این انتقاد مستثنی نیست بگوش خودم شنیدم که تبلیغات حالا یادم نیست که این اصلاح گفتار بود که اگر گفتار بود وامصیبتا یا مصاحبه بود یا مقاله یکی از طرفداران دولت بود شروع کرد بانتقاد کردن از وکیل که از دولت انتقاد می‌کند و رساند بشکر که به پپس کولا داده شده خدای من شاهد است نه از نظر خودم می‌گویم از نظر ابتذال دستگاه از نظر پائین آمدن سطح ارزش یک مقام و موقعیتی که از نظر مملکت چقدر موثر است و چقدر ارزش دارد که کار دستگاه بجائی بکشد که یا مقاله‌ای از خودش باشد یا مال روزنامه باشد یا مصاحبه باشد بخواند و بیک وکیلی اعتراضی بکند که تو چرا گفتی شکر با بکارخانه پپسی کولا داده است البته بعضیها بمن گفتند که زیاد عصبانی نشو برای اینکه یک مصالح عالیه‌ای اقتضا می‌کند خوب و البته در این مملکت بخیلی‌ها شکر می‌دهند بخیلی‌ها نمی‌دهند صد تن می‌دهند هزار تن می‌دهند بالا می‌دهند پائین می‌دهند اما بهیچ جای دنیا بر نمی‌خورد یک نکته‌ای بگویم که ممکن است جناب آقای ذوالفقاری بفرمائید که همچون چیزی نبوده است مردم همه شان دستگاه ضبط صوت ندارند خود من چند دفعه دیده‌ام که اینجا اعتراضی شده و دولت در جواب اعتراض نماینده‌ها گفته است که همچو چیزی نبوده است چون گفتار را هم روی یک کاغذ می‌نویسند بعد هم پاره می‌کنند میریزیند بیرون آنوقت می‌گویند آقا بجان خودت اینطور نبوده ولی خودم با گوش مبارک خودم مطلبی که باز لازم می دانم عرض کنم اینست که بنده بسهم خودم روشی که با راهنمائی شخص رئیس مملکت دولت آقای علاء در سیاست خارجی اتخاذ کرده تأیید می‌کنم و مخصوصاً اگر نظر آقایان باشد موقعی که لایحه الحاق بپیمان بغداد بمجلس آمد ما یک اقلیت متشکلی بودیم سر همین موضوع بخصوص که من معتقدم که ایران باید یک سیاست خارجی روشن برون غل وغش و ثابت و بادوام داشته باشد ما سر همین موضوع فراکسیون و حدت را که اقلیت بود انحلالش را اعلام کردیم ما می‌خواهیم راجع بمملکت راجع به بنای مملکت راجع بزندگی مردم راجع بحوائج عمومی مردم راجع به آب و نان و درس و تحصیل مردم صحبت بکنیم و این حقی است مشروع و وقتی قبول داشتید روی این بحث می‌کنیم دولت جناب علاء در ابتدائی که مفتخر فرمودند مملکت را اعلام کردند که بنده برنامه‌ام اینست که مبارزه بافساد می‌کنم البته قصد دولت ایشان و همکاران محترمشان که در همه دولتهای گذشته وزیر بودند و هر کاری هم که در گذشته شده بود آقایان وزرای دولت ایشان شریک بودند قصد ایشان مبارزه با فساد بادمجان که نبود مبارزه با فساد‌های اجتماعی با سوء استفاده‌ها با دزدیها غارت بیت المال با بی عفتی با خلاف قانونی‌ها با خیانت‌ها بوده چون اگر یک دولتی بیاید بگوید من می‌خواهم مبارزه کنم بافساد و یک پارلمانی راجع به این عمل حرف بزند مقصودش مبارزه با فساد بادمجان نیست مبارزه با یک فساد کلی است البته روی این مطلب هم همان روزها بحث شد آیا شایسته است یک دولتی بیاید و یک همچو حرفی بزند یا نیست جای خودش بماند بحث هم شد که اقلا برنامه دولت یعنی چه و دولت چه برنامه‌ای باید داشته باشد باینها کاری ندارم آقایان محترم میدانند هر دستگاه فسادش متناسب با خودش است یعنی اگر یک کارگاه نجاری فاسد بود نمی‌گویند که این کارگاه نجاری چه کثیف است خاک اره ریخته اشغال چون ریخته است فاسد است

رئیس ـ آقای قنات آبادی وقت خودت تمام شده از حالا از وقت آقای ثقه الاسلامی استفاده می‌کنید.

قنات آبادی ـ خیلی تشکر می‌کنم بلکه میگوند فاسد است برای اینکه اره خوب نبرید استادکار تعمیر کار بلد نبود شاگردها آمدند ابزار‌ها را دزدیدند یا صاحب کار گاه مزد شاگردها را نداد میگوند این کارگاه نجاری کارگاه فاسدی است هر وزارت خانه هم فسادش متناسب با خودش است یعنی من باب مثال عرض می‌کنم وزارت بهداری موظف است که در امر بهداشت مردم صحبت‌های شهرستانها و تهران و سایر نقاط دیگر و پخش دارو بشهرستانها و امورات مربوط ببهداشت همگانی مملکت عمل بکند نظارت داشته باشد فعالیت بکند اگر وزارت بهداشت وزیر سوار ماشین شکسته بشود اگر طاق وزارت بهداری منقش نبود اگر درو دیوار وزارت بهداری رنگ آمیزی نبود نمی‌گویند وزارت بهداری فاسد است اما اگر اطباء و وزیر و مدیر کل‌ها بعملیات و وظائف که دارند رسیدگی نکنند سر پست‌ها نباشند می‌گویند وزارت بهداری فاسد است بنده معتقدم که منشاء هم فسادها جهل است شاید هم بزرگان ما اینطور فرموده باشند و منهم از بزرگان شنیده باشم یا در کتاب‌ها خوانده باشم لذا مصلحین بزرگ صاحبان شرایع و پیغمبرها عقلای اقوام همیشه سعی کرده‌اند برای ترقی دادن ملتها اجتماعی را بطرف علم و دانش سوق بدهند ما بالحس و العیان می‌بینیم که هر ملتی که دارای فرهنگ عالی تر صحیحی تر منظم تر غنی تر هست آن ملت ترقی مادی و معنویش بیشتر است (صحیح است) ما الان در دنیا هیچ ملتی را سراغ نداریم که بتواند بدون علم

+و دانش و فرهنگ راه کمال و ترقی را طی کرده باشند تمام این عظمتها تمام این ترقیات مرهون علم و دانش است بنا براین ملت سعادتمند ملت مترقی آن ملتی است که دارای فرهنگ صحیح و دانش صحیح و ساده و اطلاع کامل باشد خوب این صحیح است فرهنگ صحیح چه جوری درست می‌شود فرهنگ صحیح با باغچه صحیحی و گل کاری که درست نمی‌شود باغچه گل کاری هم فرع بر فرهنگ صحیح است با عمارت صحیحی درست نمی‌شود با اتومبیل آخرین سیستم درست نمی‌شود فرهنگ خوب و منظم عبارت از آن سازمانی است که در مرحله اول کارگردانان آن فرهنگ و اولیای امور آن دارای فکر صحیح مغز صحیحی اعتقاد صحیح طهارت صحیح برنامه صحیح باشند چون همه آقایان میدانند و اعتقاد دارند که اگر یک کاری خراب بشود از سرش خراب می‌شود (صحیح است) والا اگر یک فراش فرهنگ بد عمل و خدای نکرده فاسد باشد و اعتنائی به نظم و برنامه فرهنگ نداشته باشد هیچ جای دنیا بهم نمی‌خورد.

اما آن مسئول تنظیم برنامه دبستان و دبیرستان است که اگر دقت نکرده باشد اگر مراقب نباشد اگر مواظب نباشد نتیجه یکسال عمر یک نسلی هدر می‌رود بنده می‌خواهم باطلاع مجلس شورای ملی برسانم که تا امروز که بنده حضور آقایان ایستاده‌ام و دارم سخن می‌گویم تا امروز هنوز برای مدارس، در این سال برنامه تنظیم نشده است و حال اینکه از ابتدای شروع درس سال نو یک ماه و بلکه بیشتر می‌گذرد (محمود ـ دبیر ندارد) بآن مطلب هم می‌رسم بنده می‌خواهم بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که اسم نویسی در مملکت ما که افتخار می‌کنم ششهزار سال فرهنگ داریم؟ در مملکت ما که شعار ما توانا بود هر که دانا بود است در مملکت ما که قانون اجباری داریم، در مملکت ما که شخص رئیس مملکت این همه اصرار دارد در مبارزه با بیسوادی، در مملکت ما که یک چنینی دستگاه عریض و طویل بنام فرهنگ داریم، اسم نویسی اطفال ما در مدارس به مبتذل ترین وجهی در آمده است (صحیح است) (صارمی ـ مشکل ترین کار) (اکبر ـ اخلاق آقا) به اخلاق هم می‌رسیم الان عرض می‌کنم آقایان نمایندگان محترم اکثراً بممالک خارج تشریف برده‌اند اروپا رفته‌اند امریکا رفته‌اند اکثراً اهل علم و دانش هستند و اطلاعات کافی دارند میدانند که در تمام کشور‌های متمدن مدارس متوسطه رایگان در اختیار همگان است (پرفسور اعلم ـ ابتدائی مجانی است ولی متوسطه خیر) آن ممالکی که آقای پرفسور تشریف برده‌اند پولی بوده است و جاهای دیگر مجانی است ایشان به پولیهایش برخورده‌اند و ما هم به بی پولیش بر خوردیم یعنی وزارت فرهنگ آمده شق القمر کرده اعلام کرده که یک عده از مدارس ملی می‌شود اصلا ما یواش، یواش جناب آقای دکتر راجی در معنی و مفهوم این کلمه ملی داریم گیج و گنگ می‌شویم اصلا نمی فهیمیم که این کلمه ملی یعنی آن مؤسسه‌ای که در اختیار دولت باشد حالا تغییر معنی داده و باینجا رسیده که ملی این جا از اختیار دولت خارج بشود یعنی چه یعنی مردمی که پول دادند زحمت کشیدند مالیات دادند، این مدارس را تأسیس کردند اینها از سر نو بیایند پول بدهند یعنی آقای زاده جنابعالی را عرض نمی‌کنم یعنی طبقات مردم که مدرسه می‌روند باید ۴۰۰ تومان پول بدهند اگر ندهند آقای مدیر اوقاتشان تلخ می‌شود اوقات تلخی آقای مدیر سرایت می‌کند به آقای معاون وزارت فرهنگ آقای یزدان فر ایشان هم اوقاتشان تلخ می‌شود طبعاً اوقات تلخی جناب آقای معاون وزارت فرهنگ سرایت می‌کند بآقای دکتر مهران که الان در سفر تشریف دارند آن وقت ایشان هم اوقاتشان تلخ می‌شود بالنتیجه می‌گویند این شأن دولتی نیست که باو بگویند این کار بد است مخصوصاً دولتی که می‌خواهد بگوید من مبارزه بافساد، مبارزه با بی سوادی می‌کنم، آنوقت نتیجه اش این می‌شود که بنده می‌شوم منفی باف اما اولیاء امور وزارت فرهنگ که این کار را کرده‌اند و در ابتدای تحصیل جلوی پای بچه‌های مردم سنگ انداخته‌اند که بچه‌های مردم نتوانند درس بخوانند اینها مردان مثبتی هستند، البته آدمی که نگذارد اجتماعی درس بخواند این کار مثبتی است اصلا منفی در دنیا وجود ندارد از این کار مثبت تر دیگر چیست که آدم اینقدر قدرت داشته باشد که جلوی بچه‌های مردم را بگیرد که درس نخوانند تا دندانشان نرم شود چهار صد تومان بدهند اینها کار مثبتی نیست؟ و معلوم نیست این پولها بحساب کی منظور می‌شود این را نمیدانم این را باید به اطلاع آقایان برسانم که پولها بحساب چی می‌رسد (عمیدی نوری ـ لابراتوار) یکی از گرفتاریهائی که بنده عرض می‌کنم مال امسال نیست مال سال گذشته هم نیست آقایان نمایندگان محترم برای شاگردان مدارس و اولیاء اطفال این گرفتاری که عرض می‌کنم هر سال هست منتها بعضی از سنوات شدت و ضعفش زیاد تر است یکسالی مثل سالهای قبل یک خورده کمتر بوده یکی از این گرفتاریها موضوع کتاب است کتاب ،(صحیح است، صحیح است) همه آقایان محترم مجله تهران مصور را می‌خواهند یا دست دیگران می‌بینند و از قیمتش اطلاع دارند این مجله تهران مصور است (در این موقع آقای قنات آبادی مجله تهران مصور را بنمایندگان نشان دادند) این مجله در حدود ۴۸ صفحه دارد با این قطعی که شما ملاحظه میفرمائید و اگر این را تا کنند می‌شود ۹۶ صفحه و اگر بخواهیم بقدر کتابش کنیم می‌شود ۱۸۰ صفحه من اطلاع دارم از اینکه عرض می‌کنم که بعضی از نویسندگان تهران مصور در ماه چهار هزار تومان حقوق می‌گیرند و بعضی دوهزار تومان و بعضی دیگر هزار تومان مخبر دارد عکاس دارد همه این حرفها هست و این همه کلیشه که مملو از کلیشه است و آقایانی که با مطبوعات سرو کار دارند میدانند که کلیشه سازی چقدر خرج بر می‌دارد معذلک آقایان محترم این مجله را هر هفته می‌فروشند یک تومان (صادق بوشهری ـ آگهی دارد) مقایسه می‌کنیم این کتاب مثلثات مال سال پنجم دبیرستان است در حدود ۹۸ صفحه جروفش هم بسیار درشت است و بر خلاف حروف روزنامه است بیشترش هم اعداد است که سهل است چایش این را بمردم می‌فروشند ۴۵ ریال البته کتاب از این گرانتر هم دارند از این بیشتر هم دارم هیچ جای دنیا اگر وزارت فرهنگ نگوئیم در این عدم توجه نظر سوئی دارد حسن نیت داشته باشیم و بگوئیم وزارت فرهنگ در این عدم توجه نظر سؤئ ندارد علی ایحال اهمال بسیار، بسیار شدید در هر سال می‌کند و نتیجه اش این می‌شود که هر سال از جیب بچه‌های مردم طبقات متوسط کارگر زارع بقال، نانوا، قصاب، هر سال ابتدای سال یک عده معدودی مقدار بسیار زیادی کلاه بر می‌دارند و بصورت کاخهای هفت طبقه هشت طبقه، ده طبقه در می‌آورند (صحیح است) آقایان نمایندگان محترم شما خیال می‌کنید که وضع این مطلبی که خیلی قابل تأسف و تأثر است این است شما خیال می‌کنید که با این استدلالی که من کردم تمام کتابفروشهای مملکت میلیونر هستند نخیر، اینجا هم بی عدالتی دستگاه بحد اکثر حکومت کرده و نفوذ کرده….

رئیس ـ جناب آقای قنات آبادی باز هم مطلبی دارید.

قنات آبادی ـ بله

رئیس ـ پس از وقت آقای صارمی استفاده کنید و باید از ایشان خواهش بفرمائید

صارمی ـ بنده موافقم

قنات آبادی ـ خیلی متشکرم بیعدالتی دستگاه حد اکثر نفوذ را کرده است یعنی اکثریت ضعیف کتابفروشیها طهران و شهرستان‌ها رو بورشکستگی و زوال می‌روند، اما چند کتابفروشی که من صریحاً اعلام می‌کنم با اولیاء امور وزارت فرهنگ بندو بست دارند کتابخانه علمی و شرکاء هر سال اینها کتاب چاپ می‌کنند و هر سال هم بچه‌های شما و بچه‌های هم وطنان شما مجبورند که از اینها کباب بخرند و اگر کتابی مال مطبعة علمی نباشد نمی‌تواند درس بخوانند و اجازه ندارند با آن کتاب وارد کلاس بشوند این کتابها هر کدام مال یک سال است و از طرف علمی و شرکاء چاپ شده نوشته شده علمی و شرکاء، علمی و شرکاء الی آخر شما هر چه کتاب الان در هر دبستان و دبیرستانی پیدا می‌کنید تمام مال این‌ها است و من قطع دارم و قسم می‌خورم که اگر اولیای وزارت فرهنگ لطف و عنایت بخصوص نداشته باشند چطور شده که قرعه چاپ و انتشار همه کتابها بنام کنسرسیون علمی و شرکاء می‌افتد (صفاری ـ شرکاء کیها هستند) دو سه کتابفروشی دیگر یک کاری امسال وزارت فرهنگ کرده و من چون عرایضم خیلی زیاد است مجبورم دیگر زیاد رویش نایستم و رد شوم اما این را هم عریض می‌کنم که اول وزارت فرهنگ اعلام کرد که می‌خواهم کتاب را بدهم ببانک ملی چاپ کند بعد آزادش کردند و گفتند خیر نمی‌دهیم ببانک ملی، آزادیش هم میدانید برای خاطر کی بود برای خاطر همین دستگاه نشر کتابی که عرض کردم که این کتابها را باین قیمت بفروشد و از طرفی این کتابها در هر سال تحصیلی عوض می‌شود و یک مطلب دیگر عرض می‌کنم آقایان محترم نظرشان هست که سال گذشته طبق تصمیم دولت یا کمیسیون بودجه البته منشاء تصمیم را نمیدانم چون در این مملکت گاهی وقتها از این تصمیم‌های ظاهر الصلاح گرفته می‌شود بعد ما می‌بینیم منظور از این تصمیم جز یک عمل سوئی نبوده. در این جا تصمیم گرفته شد که ماشینها را یکباره جمع کنند و بانظر کمیسیون بودجه بخرند یکروز یکی از آقایان گفت یادم نیست کی بود که بیائی راجع به بحرین نهضت کنیم یا یک همچو حرفی گفتم آقا نهضت نمی‌خواهد یواش، یواش کار می‌کنیم چون چشم ما از بعضی لغات ترسیده است وقتی که اعلام کردند که ما اتومبیل‌ها را می‌خواهیم جمع کنیم من واقعاً ناراحت شدم گفتم چطور شده که همچو کاری می‌خواهند بکنند برای اینکه اصلا ممکن نیست یک وزیری مزاجش سازگار باشد که اتومبیل نداشته باشد یا یک معاونی مزاجش با جمع کردن ماشینها سازگار باشد من تعجب کردم گفتم لابد اینها از خر شیطان پائین آمده‌اند و می‌خواهند یک کار خوبی بکنند و اتومبیلها را جمع کنند دستگاه مبارزه با فساد نشستند عقلهایشان را رویهم گذاشتند که اتومبیلها را بفروشیم تا ما بمردم ثابت کرده باشیم که ما اهل این هستیم که از اتومبیل دولتی استفاده نکنیم و بیندازیم دور یکی از دستگاهها وزارت فرهنگ است علت اینکه من روی وزارت فرهنگ فشار می‌آورم برای این است که

+وزارت فرهنگ اتومبیل‌ها خود را فروخت (دکتر مشیر فاطمی ـ اتومبیل وزیر مشمول نبود) بنده هم میدانم آقا وزیر مشمول نبود یک اتومبیل آقای مهران داشتند و سه و چهار تای دیگر هم بود ماشین آقای وزیر را فروختند به ۱۱ هزار تومان بآقای مینوی. آقای مینوی یکی از کارگردانهای خود وزارت فرهنگ بود که الان در مسافرت است (پرفسور اعلم ـ در استانبول است) در استانبول است ۳ اتومبیل دیگر را فروختند یکی ۳ هزار تومان مجموعاُ۹ هزار تومان البته باعضای اعلی رتبه نه باعضای معمولی پس ۱۱ هزار تومان و ۹ هزار تومان شد ۲۰ هزار تومان بعد دیدند که امر بدوت اتومبیل نمی‌گذرد بقول جناب آقای دکتر مشیر فاطمی که وزیر مشمول نبود آمدند یک اتومبیل بیوک آخرین سیستم خریدند برای جناب آقای دکتر مهران به بیش از ۳۰ هزار تومان (مشار ـ ۴۳ هزار تومان) من اطلاع ندارم به چهل و سه هزار تومان آقای یزدان فر اوقاتشان تلخ شد که بچه مناسبت وزیر اتومبیل داشته باشد و ایشان نداشته باشند گفتند خیل خوب سرخم می سلامت شگندا اگر سبوئی، چه مانعی دارد آدم که نباید نظر تنگ باشد یک اتومبیل هم برای ایشان خریدند به ۳۲ هزار تومان چهل و سی شده هفتاد هزار تومان، ۵۰ هزار تومان تا این جا ملت باقی دار شد آخر سازمان که عوض شد مدیر کل که عادت ندارد پیاده راه بروید مخصوصاً مدیر کل عزیز دردانه باشد یک اتومبیل هم خریدند برای آقای فاطمی به ۲۷ هزار تومان بعد آقای مزینی دید که بی اتومبیل است و سرش بیکلاه است یک اتومبیل هم خریده‌اند برای آقای مزینی به ۲۷ هزار تومان و شنیدم که یکی هم همین روزها در جریان است که بخرند خوب حساب چه شد ،(مهندس اردبیلی ـ غارت می‌کنند) آقایان نمایندگان محترم والله، بلالله بنده با جناب آقای علاء و دولت ایشان و اعضای دولت ایشان و هیچیک از افراد مملکت نه عنادی دارم و نه دشمنی دارم و نه خصومتی دارم دلیل اولش این است که بهیچ کدام اینها کاری ندارم و محتاج نیستم نه مالیات بده هستم که ندهم.

نه ارز اراضی موات دارم که بیرون کنند و هر کسی که فکر می‌کند که من برای غرض شخصی این حرفها را می‌زنم تصور می‌کند صحیح نیست و این حرفها ار نمی‌شود قبول کرد که بچه‌های وطن ما مدرسه ندارند معلم ندارند استدعا می‌کنم هر کدام از آقایان نمایندگانی که این عرایض بنده را راجع بموضوع فرهنگ قبول ندارند همین حالا که از مجلس بیرون می‌رویم ماشین سوار شده بجنوب شهر می‌رویم و من مدارس جنوب شهر را بشما نشان می‌دهم من وضع مدارس و نشستن بچه‌ها را سر کلاس بشما نشان می‌دهم این اطفال معصوم و هموطنان شما و بچه‌های هموطنان شما که چشم امیدشان شما هستید بچه وضعی مدرسه می‌روند و از دست این کلاهبرداریها کتابفروشها که نجات پیدا نمی‌کند دبیرستان هم که می‌آیند اول سال بسم الله الرحمن الرحیم می‌گویند باید چهار صد تومان بدهی ملاحظه بفرمائید یکرتبه ۹ اداری ششصد تومان حقوق می‌گیرد بر خلاف دولت با فساد ببخشید آمدم بگویم دولت مدعی مبارزه با فساد گفتم دولت با فساد بنده معتقد نیستم که همه ابنای مملکت ما فاسدند بنده همچو اعتقادی ندارم که تمام وزارتخانه‌ها و دستگاهها ما از صدر تا ذیل فاسدند من معتقدم در هر دستگاه فاسد یک عده معدودی است متأسفانه این فاسدین همیشه مورد حمایت مسئولین امر بوده‌اند و هستند (صحیح است) (مهندس اردبیلی ـ اشخاصی شریف خیلی زیاد است) یک مرتبه ۹ ماهی ششصد تومان حقوق می‌گیرد خانه زندگی، آب، برق بالارفتن هزینه زندگی و هزار گرفتاری دیگر دارد سالی چهار صد تومان هم باید بدهد که بچه اش می‌خواهد برود کلاس اول متوسطه درس بخواند این اسمش را می‌گذارند مبارزه با بیسوادی اسم این را می‌گذارند انجام قانون تربیت همگانی با تعلیمات اجباری. مدرسه نباشد ولی آقای وزیر اتومبیل آخرین سیستم سوار شود مدرسه نباشد آقای یزدان فر اتومبیل آخرین سیستم سوار شود مدرسه نباشد آقای مدیر کل‌ها اتومبیل آخرین سیستم سوار شوند اینا علاقمند بمملکت اند گر چه من معتقدم که این آقایان علاقمند بمملکت هستند برای اینکه هیچ جای دیگر اینها را وزیر نمی‌کنند (خنده نمایندگان) هیچ جای دیگر معاون و مدیر کل نمی‌کنند (بیات ماکو ـ یزدان فر آدم شریفی است) نظر مبارک آقایان هست که قانون تصویب فرمودید شخص رئیس مملکت اعلیحضرت همایونی هم تأکید فرمودند که باید بطبقه معلم کمک شود این قانون را هم آقای جعفری آورد شاید یک عده‌ای هم خوششان نیاید من معتقدم نسبت بمقدا ی که جعفری می‌توانست برای فرهنگ خدمت کرد نمی‌خواهم بگویم که جعفری از تمام خطب‌ها مبرا است امورات در مملکت نسبی است توی کشور کورها یک چشمی‌ها رئیس جمهور است (حمید بختیار ولی آقای دکتر مهران هم بسیار مرد شریفی است) بنه نگفتم نا شریف است جناب آقای بختیار بنده آنچه واقع شده عرض می‌کنم یکی، یکی هست و وجود دارد اتفاقاً بنده منزل روضه خانی مصیبت آل عبا بود جناب آقای مهران تشریف آوردند سرافراز فرمودند بنده نبودم جناب آقای یزدان ر هم تشریف آوردند تشکرکردم از ایشان پذیرائی کردم ولی رفت و آمد و تعارفات و مبادلات دوستانه ربطی باداره مملکت ندارد والا جناب آقای علاء که خداوند انشاءالله عمر جکومتشان را از هفت ساله سازمان برنامه به هفتاد سال ادامه دهد برای بنده پنج کراوات دادند پاپیون دادند عنایت کردند لطف کردند من هم از ایشان تشکر می‌کنم اما جای ک نعبدایشان برای کراوات دادن بسیار مرد خوبی هستند اما برای نخست وزیری خدا شاهد است در جبین این کشتی نور رستگاری نیست (عمیدی نوری ـ شما هم که عبا دادید) بنده با اجازه و دستور جنابعالی اینکار را کردم یک مطلب دیگر آقایان قانونی تصویب گردید برای کمک معلم در ضمن این را عرض بکنم در این قانون هم مجبورکردند معلمین را که در ظرف هفته ۲۸ ساعت کار بکنند این را هم معلمین کشور باید بدانند چون این سوءتفاهم شده مجلس شورا ملی اعتقادش این بود که هر کس بنام معلمی کمک می‌گیرد حقوقش اضافه می‌شود باید درس بدهد (مهندس اردبیلی ـ غیر از نور چشمی‌ها) ما میگوئیم این پول را می‌دهیم بمعلم و مجلس شورا ملی این اعتقاد را دارد اما معلم چقدر توانائی دارد که در هفته درس بدهد این دیگر ربطی بمجلس شورا ملی نداشت (صحیح است) این وزارت فرهنگ بود که آمد بود بما گفت شما باید تصویب کنید معلم در هر هفته ۲۸ ساعت کار کند (دکتر شاهکار ـ بمجلس نیامده) معذرت می‌خواهم کمیسیونی که حق داشت این را تصویب کند بنابراین مطلب بما ارتباط نداشت و معلمین در سر تا سر کشور باید بدانند و باین مطلب توجه داشته باشند علی ای حال مقصود من بیان این موضوع بود در مجلس طبق این قانون اجازه داده شده آقایانی که اشتغال به آموزش و پرورش دارند درس می‌دهند معلمند سر کلاس می‌روند با بچه‌ها سرو کله می‌زنند و بقول خود اینها خونشان را کثیف می‌کنند اینها اگر رتبه اداری دارند برتبه دبیری تبدیل بکنند موقعی که قانون گذشت مخصوصاُ در قانون تصریح شد که آن کسانی حق دارند رتبة اداری را تبدیل برتبه دبیری بکنند نظرم هست که آقای عمیدی نوری پیشنهاد دادند (عمید نوری ـ صحیح است) که در حین تصویب این قانون اشتغال باشند بشغل شریف معلمی غیر از این است آقایان نمایندگان محترم؟ من نمیدانم برای شما از شهرستانها در پیرامون این مطلب شکایت و نامه می‌رسد (نمایندگان ـ خیلی) برای من می‌رسد صدها معلم هستند که سالها سال است که پنجسال گذشته ده سال ۱۲ سال ۱۵ سال است شغلشان معلمی است حالا هم معلمند وقتی هم قانون تصویب شد معلم بوده‌اند معذالک رتبه اینها را تبدیل بدبیری نکردند همان رتبه اداری و همان حقوق است و آقای یزدان فر که در حین تصویب این قانون در ایران تشریف نداشتند بلافاصله رتبه شان تبدیل بدبیری شد آقای مزینی رتبه مبارکشان تبدیل بدبیری شد و یکی دو نفر دیگر که اسامیشان الان یادم رفته که اصلا در عمرشان رنگ معلمی ندیده‌اند بلافاصله رتبه شان تبدیل بدبیری شده آیا اسم این را می‌گذارند عدالت یا اسم این را می‌گذارند ظلم؟

رئیس ـ آقای قنات آبادی باز هم فرمایشی دارید؟

قنات آبادی ـ بلی عرایضی دارم

رئیس ـ پس از وقت آقای خلعتبری اگر موافقت می‌کنند باید استفاده کنید

خلعتبری ـ چهار ده دقیقه اش را بشما می‌دهم یک دقیقه اش مال خودم باشد ..

قنات آبادی ـ یادم می‌آید یک روزی پشت تریبون اعتراض شده بود بمسافرت آقایان وزراء اولا بنده بر خلاف آقایان که اعتراض می‌کنند که چرا وزراء مسافرت می‌کنند بمسافرت آقایان اعتراضی ندارم من معتقدم که هر روزبری سه وزیر مشاور می‌خواهد خود جناب آقای نخست وزیر هم پنج تا وزیر مشاور می‌خواهد دلیل عقلی آن هم واضح است مسافرت باید هم بکنند وقتی مسافر هستند دستگاه از لطف و مرحمت آقایان راحت است غرض اینجا اعتراض شد که آقایان وزیر فرهنگ بمسافرت رفته‌اند معاون ایشان گفتند که ایشان بخرج دولت ایطالیا بمسافرت رفته‌اند من اعلام می‌کنم که در همان سفر ایشان ۱۵ هزار تومان فوق العاده گرفته‌اند مطلب دیگر که می‌خواهم عرض کنم ای است که اکثر مدارس پایتخت معلم ندارد (مهندس اردبیلی ـ شهرستانها هم ندارند) در اکثر مدارس پایتخت وشهرستانها دبیر ندارد با این حال وزارت فرهنگ اجازه داده که در ماه ششصد ساعت بدبیرستان انوشیروان دادگر معلم بدهند (حمید بختیار ـ دبیر‌ها همه می‌خواهند در طهران بمانند بشهرستانها نمی‌روند) اجازه بفرمائید وزارت فرهنگ اجازه داده است بانوشیروان دادگر ششصد ساعت معلم بدهند (چند نفر از نمایندگان چرا) این را بعد که آمدم پائین عرض می‌کنم چون نمی‌توانم بگویم چرا؟ علت دارد علتش این است که پول معلم‌ها را وزارت فرهنگ می‌دهد و در عوض مدرسه پول سرپرست آن را می‌پردازد خوب دقت کنید که چه عرضی می‌کنم وزارت فرهنگ می‌گوید پول معلمها را من می‌دهم و شما پول سرپرست را بدهید.

مهران ـ من تا حالا ساکت بودم اما دیگر سکوت نمی‌کنم (زنگ رئیس) تکذیب می‌کنم این حرفها را

رئیس ـ بنشنید شما هم پسفردا بیائید اسم بنویسید از نطق قبل از دستور استفاده کنید حرف بزنید از آنجا حالا نمی‌توانید

+صحبت کنید.

قنات آبادی ـ ایشان هنوز یاد نگرفته‌اند (مهران از شما هم که یاد گرفته‌اید ما چیزی نفهمیدیم) فهم اشخاص متفاوت است بنده با وجود اینکه مطالب زیادتری راجع بفرهنگ یادداشت کرده بودم چون وقت کم دارم صرف نظر می‌کنم ولی اجازه بفرمائید این مطلب را هم عریض کنم امسال در همین دبیرستان انوشیروان دادگر ۷۵۰ هزار تومان پول از مردم برای اسم نویسی گرفته‌اند (ارباب گیو ـ این جور نیست من تکذیب می‌کنم حسابش پیش من است) شما آنجا حسابدارید قربان نمی‌دانستم که شما حسابدارید و اما راجع بسایر سازمانها دولتی نمیدانم آقایان گوش برادیو تهران می‌دهند وقتی که اخبار را پخش می‌کند می‌گوید حالا اخبار ادارات و سازمانها دولتی من هم حالا بسبک رادیو تهران عرض می‌کنم و اما راجع بسایر سازمانها دولتی آقایان نظر مبارکشان هست در چندی قبل تصویب نامه صادر کردند که قیمت سیگار و شکر و نمیدانم یک چیز دیگر را بردند بالا (دکتر مشیر فاطمی حقوق گمرکی)(اکبر ـ مشروب) البته من روی این بالا بردن قیمت بحث نمی‌کنم هیچ کاری ندارم اما آقایان که وارد عمل تجارت هستند یا آنهائی که اطلاعاتشان بیشتر از من است میدانند که وقتی یک کالائی را بخواهند قیمتش را بالا ببرند اگر در اختیار کسی باشد در انحصار کسی باشد این کالا را توزیع نمی‌کند عقل حکم می‌کند این کالا را نگهدارد وقتی قیمتش بالا رفت آنوقت آن کالا را بآن قیمت بالا رفته بفروشد بنده آقایان اعلام می‌کنم و از آقایان استدعا می‌کنم که هر کس این مطلبرا که بنده عرض می‌کنم قبول ندارد این اداره دخانیات است برود و ببیند و آن مطلب این است که در روز قبل از اینکه اعلام بکنند که قیمت سیگار بالا رفته است آقایان نمایندگان محترم دخانیات که سیگار منحصر باو است فروشنده اوست و قیمت که بالا رود آن مؤسسه است که بهره برداری می‌کند و پول بیشتری می‌گیرد این مؤسسه دو روز قبل از اینکه این تصویب نامه اعلام شود مقدار زیادی سیگار حواله داده باین و آن و رئیس مسئول آن روزی دخانیات در این مابه التفاوت با آن کسانی که این منفعت شریک بوده است و این دزدی رسمی از بیت المال ملت است (مشار ـ سیگار تنها نیست چیزهای دیگر هم هست) نمیدانم آقایان نمایندگان محترم در منزلشان قلیان کش هست یا نیست در منزل ما هست ما هر در می‌زنیم تنباکو پیدا نمی‌شود و می‌گویند که آقای مدیر کل دخانیات باید حواله بدهند تا یک بسته تنباکو بگیرند (یکی از نمایندگان ـ چپق چطور) چپقی نداریم باید ببینیم وضع چیست اما اطلاع از توتون چپق هم دارم و می‌توانم عریض کنم چند سال بود پخش توتون چپق را در سراسر کشور بشخص بنام حاج علی اکبر وقا می‌دادند (صحیح است) و در اثر شکایت‌ها متعدد و در اثر بازرسی‌ها ی متعدد برای دستگاه وزارت دارارئی و بنگاه دخانیات مسلم شد که این آقا با توزیع نکردن توتون چپق بازار سیاه بوجود آورده و این جنس هائی که از دخانیات می‌گیرد چند برابر قیمت می‌فروشد لذا قرار داد را با او لغو کردند گزارشش را وثوق مدیر کل وقت روی این مطلب بمقام وزارت داده است و در این مملکت هم کسی نیست که این مطلب را نداند که در این سوءاستفاده‌ای که حاج علی اکبر وفا و شرکاء او از این بازار سیاهی که برای توتون چپق بوجود میاورد بذل و بخششهائی می‌کنند معذالک کله چندی پیش بسلامتی همه آقایان با کمال رشادت و شهامت یکی از افراد وابسته به دولت مدعی مبارزه بافساد دو مرتبه انحصار پخش و توزین توتون چپق را بهمان شخصی که بنام دزد قرار دادش را لغو کردند دو مرتبه به او دادند (عمیدی ـ حق العمل هم اضافه شد) برای تشویق بود چندی قبل اینها همه اش مال دولت مدعی مبارزه با فساد است چندی قبل بنابود ساختمانی برای سر جنگل داری بکنند حالا چیست من زیاد تحقیق ندارم ساختمان این را به مزایده یا مناقصه گذاشتند چه بلائی بسرش در آوردند نمیدانم دادند بشرکت دارس بعد این شرکت هم مثل همه شرکت‌های دیگر دبه در آورد و نوشت این مبلغی که موافقت شده است در حدود هفتصد هزار تومان یا کمتر یا بیشتر در این حدود است این مبلغ کافی برای انجام این ساختمان نیست و نوشتند بوزارت دارائی جناب آقای انواری معاون محترم وزارت دارائی با آقای مهندس انواری که پسر ایشان است اینها با هم مطالعه کردند و دیدند که این شرکت راست می‌گوید با هفتصد هزار تومان این بنای سرجنگداری ساخته نمی‌شود گفتند ببینیم چکار کنیم آمدند ۴۰۰ یا پانصد هزار تومان موافقت کردند که باین شرکت بدهند رقمش بین ۴۰۰و۵۰۰ است چون دیدند با ۷۰۰ هزار تومان ساختمان تمام نیمشود پرداخت شد شکایت شد اداره بازرسی وزارت دارائی رفتند این پرونده دارد اگر آقایان انکاری دارند بیاورند پرونده را پشت همین تریبون رفتند رسیدگی کردند بازرسی کردند دیدند در حدود ۳۵۰ هزار تومان در این سر جنگل داری با تمام حساب سازی هائی که شده بیشتر خرج نشده حالا چرا موافقت کردند چرا اینکار را کردند چرا آقای انواری موافقت کرد چرا آقای مهندس انواری که هم توی وزارت دارائی است و هم توی آن شرکت شریک است اینکار را کرده چرا از آن چیزاهائی است از آن معماهائی است که در این مملکت حلال زاده‌ها هنوز نتوانسته‌اند حلش کنند یک مطلب دیگر هم عرض کنم چون راجع باین موضوع سؤال کردم البته خیلی بطور اختصال می‌گویم آقایان نمایندگان محترم وقتی که در مملکت ما اداره برق تأسیس شد و خواستند بما انشعاب بدهند شما وقتی خواستید برق بگیرید ادارة برق بشما کنتور فروخت؟ (دکتر مشیر فاطمی ـ هیچ جای دنیا مثل اینجا نیست) من هم این را می‌خواهم بگویم هیچ جای دنیا اینجور نیست و هیچ کس مثل اینها که مدعی مبارزه با فساد هستند در فساد غرق نیستند من هم همین را می‌گویم ما می‌رفتیم همه مشترکین هم مرفتند کنتور می‌خریدند میبردند بادارة برق متخصصین ادارة برق کنتور را معاینه می‌کردند میدیدند کنتور صحیح است پمپ می‌کردند و نصب می‌کردند حالا بعدت از ۱۱ سال ۱۲ سال نمیدانم چه مدت خواسته‌اند که در طهران یک معجزه بکنند و لوله کشی بکنند طهران را و مردم را از این کثافت‌ها نجات بدهند اولا جنوب شهر که جزء حوزه لوله کشی نیست گفتند جنوب شهر چون جنوب شهر است جزو حوزه لوله کشی نیست خیابان تخت جمشید هم جزء حوزه لوله کشی نبود بعد نمیدانم چطور شد که خیابان تخت جمشید‌ها متوجه شدند و فشار آوردند اداره لوله کشی گفتند غلط کردم خیابان تخت جمشید جزء حوزه لوله کشی هست اما جنوب شهر نیست اینهائی که عرض کردم پرونده دارد حالا اینها که نتوانستند لوله کشی بکنند یعنی اصلش را تو یش مانده‌اند یعنی هر روز لوله شان سوراخ می‌شود اینها نخواستند نه اینکه خیال کنید که من می‌گویم طهران لوله کشی نمی‌شود میشود حتماً می‌شود اینها مردمان کم عرضه‌ای هستند نتوانسته‌اند لوله کشی بکنند اینها توی سوراخ نمیرفته‌اند رفته‌اند یک بارد یگرهم گذاشتند روی دوششان و آن این است که آمدند می‌خواهند برای مردم کنتور بخرند چرا اداره لوله کشی بفکر خرید کنتور برای کنترل آب منزل‌ها افتاد؟ یک سوء استفاده بزرگی در آن هست که در موقعش که بزودی سؤالم مطرح می‌شود بعرض آقایان نمایندگان ملت میرسانم یک کلمه دیگر هم می‌خواهم عرض کنم که بعد هم رفع زحمت کنم بنده صورت مذاکرات مجلس را آورده‌ام آقای علم وزیر کشور یک فرمایشاتی داشتند در جلسات گذشته این را نمی‌خوانم و یک گله حاشیه بفرمایش ایشان می‌زنم ‹‹یک نکته را بعرض آقایان مرسانم (گمان می‌کنم که فرمایش آقای علم باشد) که مورد تصدیق همه باشد و آن این است که اصلا توفیق پیدا نکرده‌ایم که در مسئله اتوبوسرانی طهران بهبودی حاصل کنیم ›› این عین فرمایشات وزیر کشور است من نمی‌خواهم بگویم آقای این وضع اتوبوسرانی است و من تصدیق می‌کنم آقای علمی که اینجا نیست که آمده با کمال صراحت گفته که ما نمی‌توانیم این قابل احترام است هزاران هستند که آنقدر پر مدعا هستند و آنقدر خرابکاری می‌کنند و آنقدر خود خواهند که ارث پدرشان را هم طلبکارند اولا عرض کنم که من طرفدار شرکت واحدم تا در طهران شرکت واحد صحیحی تشکیل نشود اینطور جان مردم و حیثیت مردم از تعرض هجوم نجات پیدا نمی‌کند آقا تنها دولت یک چیزی را نمی‌خواهد توجه کند اگر توجه کند حل مسئله اتوبوسرانی یک چیزی بسیار ساده است یعنی باید عرضه بر تقاضا بچربد یعنی باید بمقدار احتیاج مردم پایتخت اتوبوس داشته باشیم این که معمای ۸۰ مجهوله نیست هی خط را کج و کوله کنند از این طرف بآن طرف ببرند رنگ اتوبوس را عوض بکنند اتوبوسرانی تهران اصلاح نمی‌شود

رئیس ـ آقای قنات آبادی وقت شما تمام شد

قنات آبادی ـ اطاعت می‌کنم یک کلمه دیگر عرض بنده نمی‌خواهم عرض کنم که دولت آقای علاء هر کاری که کرده است و هر چیز برای دولت بد بوده است مطبوعات برایش بد نبود است خوب هم از او حمایت کرده است حالا البته عرض نمی‌کنم که چرا آن لایحه کذا کذا را آوردند و بعد پس گرفتند (عمید نوری ـ پس نگرفته‌اند) پس می‌گیرند انشاءالله اگر هم پس نگیرند ما پسشان می‌دهیم امروز شما نمی‌توانید ادعا کنید که روزنامه‌ای وجود داشته باشد که مبلغ افکار پلید بیگانه پرستان باشد همه اینها هم که هست خلص و خالص علاقمند بوطن و در راه مبارزه با بیگانه پرستان جداً مبارزه کرده‌اند سالها خون خورده‌اند یکی از اینها روزنامه آتش است بچه مناسبت روزنامه آتش را توقیف کردند من کاری بشخص مدیر روزنامه آتش ندارم من از وقتی که روزنامه خوان شده‌ام روزنامه آتش برای حفظ مملکت و همچنین علیه زور و قلدری و بیگناه پرستی مبارزه کرده است دولت چه جواب می‌دهد در مورد توقیف این روزنامه همین را می‌خواهم عرض کنم و الا غیر باقی عرایضم انشاءالله بجلسات بعد موکول می‌شود چون خیلی مفصل است (احسنت)

رئیس ـ آقای خلعتبری.

خلعتبری ـ بنده امروز نمی‌خواستم صحبت کنم بنا بتقاضا و خواهش جناب آقای قنات آبادی اسم نوشتم که وقتم را بایشان تقدیم کنم و این یک دقیقه را که دبه در آوردم فقط برای تذکر بود که تماس با منافع مردم دارد و آن اظهاراتی

+است که ایشان راجع بخشخاش فرمودند بنده اخیراً در یک کتاب انگلیسی که این عملی که اخیراً دولت و ملت ایران و مجلسین کرده ـ اند راجع بمنع کشت خشخاش و تصدیق کرده‌اند که این بزرگترین خدمت ببهداشت جهانی بوده است و این را خدمت ملت ایران ببهداشت جهانی آورده‌اند بنابراین بنده از اینجا می‌خواهم عرض کنم که ملت فقیر ایران که از منافع هزاران تن خشخاش و تریاک صرفنظر کرده‌اند برای این بود که معتقدی باین مبارزه بود بنده امسال اطمینان دارم که با حساب دقیق در کرمان و خراسان و همدان و کرمانشاهان و مناطق تریاک خیز (صدر زاده و فارس) و فارس حداقل پانصد میلیون تومان بکشاورزان خسارت وارد آمده است (صحیح است) و جای خوشوقتی است که خدمت ملت ایران و زحمات دولت ایران مورد تقدیر قرار گرفته است و در اینمورد بخصوص من معتقدیم که دولت خدمت کرد و مردم هم صمیمانه هم کاری کردند و خسارتی را که مردم با طیب خاطر برده‌اند و مجامع بین المللی این خدمت ملت فقیر ایران که یک همچو گذشتی کرده است ثبت شده و تصویب شده بنابراین بنده از این جهت خواستم صحبت کنم که اگر عده‌ای محرمانه چند خروار خشخاش دارند (حشمتی ـ اینطور نیست)(صارمی ـ مال پارسال بوده است) این ربطی بمسئله خدمت ملت ایران ندارد و یک تذکر هم می‌خواهم بدولت بدهم آقایان وزراء شما الان یادداشت بفرمائید اگر از بابت خسارت مردم ایران مؤسسات بین المللی و دنیا خواستند کمک بکنند مبادا کمک قلیل را قبول بکنید چون فقط امسال پانصد میلیون تومان بکشاورزان خسارت خورده است ملاکین را نمی‌گویم خوب اگر دنیا می‌خواهد کمکی بما بکن باید کمک مؤثری باشد و متناسب با خدمت و فداکاری یک ملت فقیر باشد الان در دهات ایران مردم مصمم بترک تریاک هستند ولی متأسفانه هنوز وسائل معالجه فراهم نشده می‌خواهم از دولت و نمایندگان محترم از دولت می‌خواهند که باسرع وقت وسیله معالجه کافی و متناسب با جمعیت مردم بوسیله تجهیزات سیار بتمام مردم ایران برساند (فضائلی ـ این‌ها می‌میرند و در واقع شهید می‌شوند)

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم

۴- بیانات آقای مهران طبق ماده ۸۲ آئین نامه

احمد مهران ـ اجازه بفرمائید بنده از ماده ۸۲ استفاده کنم چون سرپرست دبیرستان انوشیروان دادگر هستم

رئیس ـ آقای احمد مهران نوشته‌اند چون سرپرست دبیرستان انوشیروان دادگر هستم از ماده ۸۲ می‌خواهم استفاده کنم مانعی ندارد و چون وارد دستور شده‌ایم بفرمائید

احمد مهران ـ عرض کنم نسبت ببیاناتی که آقای شمس قنات آبادی فرمودند نسبت فرهنگ که تا چه حد این مطالب غلط و تا چه حد صحیح بوده ووزارت فرهنگ با چه مشکلاتی مواجه هست یا نیست مطالبی است که بهیچوجه فعلا ببنده مربوط نیست و فکر می‌کنم وزیر فرهنگ اینقدر شایستگی و لیاقت دارد که بیاید اینجا و جوابهائی به ایشان بدهد اما مطلبی فرمودند که لازم است توضیح عرض کنم و هیچ فکر نمی‌کردم که پشت این تریبون برای اولین بار باصطلاح بصورتی بیایم که یک همچو توضیحاتی لازم باشد و ایشان اصلا مثل اینکه اصراری دارند که بمن حمله کنند فراموش نمی‌کنم وقتی مدیر کل فنی وزارت فرهنگ بودم

رئیس ـ در موضوع صحبت بفرمائید.

احمد مهران ـ چشم بدون اینکه سوابق فرهنگی بنده را در نظر بگیرند اینجا یک بیاناتی فرمودند که در محافل فرهنگی بسردی و بی اطلاعی ایشان تلقی شد حالا هم فرمودند که دبیر ستان انوشیروان دادگر (شمس قنات آبادی ـ کدامش بشما ربط دارد ؟) بنده سرپرست دبیرستان انوشیروان دادگر هستم.

قنات آبادی ـ عجب شما هستید؟ بنده معذرت می‌خواهم. بفرمائید هر چه دلتات می‌خواهد بگوئید،

احمد مهران ـ افتخار هم می‌کنم عرض کنم بنده تا حال رئیس دو دبیرستان شده‌ام یکی دبیرستان هراتی اصفهان است و یکی هم دبیرستان انوشیروان دادگر سال گذشته بنده نه وکیل بوده‌ام و نه فرهنگ ربطی بکارهای دیگر دارد سال گذشته دبیرستان انوشیروان دادگر متشنج شد خاطر آقایان هست بطوریکه توجه تمام محافل فرهنگی کشور را جلب کرد بنده مدیر کل فنی وزارت فرهنگ بودم از من خواهش کردند که سرپرستی آنجا را قبول کنم و این کار را کردم امسال هم مجدداً از من خواهش را تجدید کردند و کردم و علاوه می‌کنم که تا این تاریخ دیناری حقوق دریافت نکرده‌ام و این عمل افتخاری بوده است و همچنین سرپرستی دبیرستان هراتی اصفهان هم افتخاری بوده است و اما مطلبی که فرمودند با عرض معذرت راجع می‌شود به کمبود اطلاعات ایشان در قمست فرهنگی یا احیاناً مطالبی خلاف است

رئیس ـ راجع بفرهنگ شما نمی‌توانید صحبت کنید

احمد مهران ـ و آن اینست که کمک بمدارس ملی (زنگ رئیس)

رئیس ـ شما مطابق ماده ۸۲ اجازه گرفته‌اید و می‌توانید صحبت کنید.

احمد مهران ـ امسال کمک به دبیرستان انوشیروان دادگر بیش از آنچه که در سنوات گذشته بوده نشده است امیدوارم این توضیحات بنده را که عرض کردم عیم حقیقت است قبول بفرمائید و نسبت به آقای شمس قنات آبادی هم کمال ارادت دارم.

رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ از عناصر مفید و رجال شریف هستند ولی وقتی نواقصی در دستگاه هست باید تذکر بدهند و ایشانهم البته توجه می‌کنند و رفع می‌شود.

قنات آبادی ـ بنده یک کلمه عرض دارم بنده نمی‌دانستم که ایشان سرپرست دبیرستان انوشیروان هستند ولی حاضرم بودجه اش را بیاوریم و نشان بدهم که سرپرست دبیرستان انوشیروان هرکس که هست ماهی یکهزار و پانصد تومان پول می‌گیرد هر کس که هست.

احمد مهران ـ تکذیب می‌کنم

قنات آبادی ـ شما تکذیب بکنید.

رئیس ـ از دو جا نمی‌توان حقوق بگیرند.

احمد مهران ـ بنده هنوز حقوق دریافت نکرده‌ام قنات آبادی ـ به بعضیها مساعده می‌دهند چون برادر وزیر فرهنگ هستند

۵- اخذ رأی و تصویب لایحه پنج میلیون ریال اضافه اعتبار وزارت کشور

رئیس ـ لایحه‌ای بود راجع به اعتبار وزارت کشور حالا از مجلس سنا رسیده و قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) عطف بمراسله شماره ۶۶۹-۵ /۴/۱۳۳۵ راجع بلایحه قانونی مربوط با اجازه استفاده از پنج میلیون ریال اعتبار سال ۱۳۳۴ وزارت کشور اشعار می‌دارد لایحه مذکور فوق که برای اظهار ملاحظات ارسال شده بود در جلسه روز چهار شنبه هجدهم مهر ماه یکهزار و سیصد و سی و پنج مطرح و عیناً بتصوبت مجلس سنا رسید.

رئیس مجلس سنا سید حسن تقی زاده

رئیس ـ این محتاج رأی است رأی نهائی باید با ورقه گرفته شود (یکنفر از نمایندگان ـ راجع به چیست ؟) مربوط به پانصد هزار تومان اعتبار وزارت کشور است رأی می‌گیریم با ورقه (اسامی آقایان نمایندگان بوسیله آقای جلیلی (منشی) بترتیب ذیل اعلام و در محل نطق اخذ رأی بعمل آمد. آقایان: پرفسور اعلم. قوام. مهندس شیبانی. دکتر سعید حکمت. دکتر عدل. مهندس اردبیلی. باقر بوشهری. . شادمان. حشمتی. بور بور. مشار. صفاری محمودی. اکبر. عباسی. غضنفری. فولادوند. دکتر وکیل. پردلی. قنات آبادی. مهندس جفرودی. ساگینیان. بهبهانی. دکتر شفیع امین. دکتر فریدون. افشار. صارمی. حمید بختیار. ساطانی. صدرزاده. دکتر هدایتی. عماد تربتی. بزرگ نیا. بیات ماکو. دیبا ابتهاج. فضائلی .. مهندس فیروز. دکتر حسن افشار. سراج حجازی. دکتر مشیر فاطمی. اردلان. قباد. ظفر. دکتر راجی. مهندس فروغی. ارباب. فخر طباطبائی. کیکاوسی. مهندس دهستانی. مهندس بهبودی. علامه وحیدی. دکتر سعید حکمت. توماج. دکتر نیرومند. دکتر نیرومند. مشایخی. رستم امیر بختیار. دکتر پیرنیا. سعید مهدوی. شادلو. دادگر. دکتر اسدی. دکتر ضیائی .. اقبال. دکتر جهانشاهی. دشتی. فرود. سید احمد طباطبائی. گیو. خلعتبری. دکتر شاهکار. عمیدی نوری. بزرگ ابراهیمی. نصیری. دکتر آهی. دکتر نفیسی. فیلیکس. آقایان. استخر. مرآت اسفتندیار. محمود. ذوالفقاری. صراف زاده. کشکولی. جلیلوند. اخوان. افخمی اعظم زنگنه. جلیلی. رامبد. سنندجی. صادق بوشهری. کورس.

(آراء مأخوذه شماره شده و ۸۷ ورقه موافق و ۱ ورقه مخالف و ۳ ورقه سفید بی اسم بود)

رئیس ـ لایحه پنج میلیون ریال اعتبار وزارت کشور با ۸۷ رأی موافق تصویب شد

اسامی موافقین: آقایان دکتر عدل. دکتر هدایتی. اخوان. جلیلوند. مهندس بهبودی. عبدالمجید بختیار. اکبر. دکتر مشیر فاطمی. دکتر شاهکار. فرود ارباب. دکتر راجی. مهندس سلطانی. دکتر حسن افشار. پردلی. شادمان. جلیلی. آقایان. مشایخی. دشتی. خلعتبری. دکتر فریدون افشار. فضائلی. عماد تربتی. قائم مقام مشار. نصیری. ذوالفقاری. سنندجی. اعظم زنگنه. کشکولی. گیو. دکتر نفیسی. افخمی حکیمی. اسکندری. بزرگ ابراهیمی. دکتر اسدی. عمیدی نوری. بور بور. قوام. کاظم شیبانی. مرآت اسفندیاری. مجید ابراهیمی. محمودی. باقر بوشهری. دکتر آهی. سراج حجازی. مهندس فیروز. ساگینیان. مهندس شیبانی. حشمتی. صفاری. پرفسور اعلم. مهدوی. غضنفری. صرف زاده. رامبد. فخر طباطبائی. استخر. دکتر امین. دادگر. بزرگ نیا. دکتر دیبا. توماج. مهندس ظفر مهندس دهستانی. علامه وحیدی. ابتهاج. اردلان. دکتر جهانشاهی. شادلو. عباسی. صادق بوشهری. دکتر امیر نیرومند. مهندس اردبیلی. کیکاوسی. مهندس فروغی. رستم امیر بختیار. دکتر امیر حکمت. صارمی. دکتر وکیل. دکتر ضیائی. فولادوند. کورس صدر زاده. بیات ماکو

+مهندس جفرودی مخالف ـ آقای بهبهانی

ورقه سفید بی اسم علامت امتناع سه برگ

۶- اخذ رأی و تصویب پیشنهاد طرح گزارش دولت در باب امور جاری کشور

رئیس ـ جلسه قبل که گزارش آقا نخست وزیر قرائت شد شانزده نفر از آقایان نمایندگان تقاضا کردند که این گزارش مورد بحث مجلس قرار بگیرد پیشنهاد آقایان قرائت می‌شد

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می نمائیم بحث در اطراف گزارش دولت در دستور گذاشته شود. دکتر شاهکار. قنات آبادی. دکتر جهانشاهی. بهبهانی. صارمی. علامه. عمیدی نوری. خلعتبری. رامبد سلطانمراد بختیار. مهندس بهبودی. دکتر آهی. مهندس سلطانی. دکتر هدایتی.

دکتر پیرنیا. صدر زاده ـ بنده اخطار نظامی ای دارم.

رئیس ـ طبق چه ماده‌ای؟ ماده اش را بفرمائید.

صدرزاده ـ اطاعت می‌کنم طبق ماده ۷۱

رئیس ـ بفرمائید

صدرزاده ـ بنده بهمان اندازه که دولت را تمجید می‌کنم در تقدیم این گزارش از آقایان نمایندگانی که تقاضا کرده‌اند این گزارش مورد بحث قرار بگیرد تشکر می‌کنم و تقاضای می‌کنم خود بنده را هم یکی از امضاء کنندگان محسوب بفرمایند اما یک نکته است که در ماده ۷۱ می‌نویسد اینجور مسائل بایستی بتقاضای ۳۰ نفر از نمایندگان مورد بحث قرار بگیرد ملاحظه بفرمائید با این ماده مطابقت دارد یا ندارد؟ و اگر با این ماده مطابقت است بقیه آقایان هم امضاء بفرمایند و نام خود بنده را هم جزء یکی از اشخاصی که می‌خواهند دز این لایحه بحث بکنند بگذارید.

رئیس ـ نه آقای این را جزء آن ماده تلقی نکرده‌ایم حالا ماده را برای جناب عالی می‌خوانم

صدرزاده ـ بنده خوانده‌ام خود حضرت عالی ملاحظه بفرمائید البته نظر مقام ریاست قاطع است.

رئیس ـ ماده ۷۱ قرائت می‌شود توجه بفرمائید

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۷۱ در ابتدای هر جلسه قبل از ورود در دستور رئیس مجلس شخصاً مطالب مهمی را که آگاهی مجلس از آنها ضروری باشد به اطلاع نمایندگان میرساند ولی این مطالب مورد بحث واقع نخواهد شد مگر با اجازه و رأی مجلس

رئیس ـ این در صورتی است که من بخواهم یک مطلبی را عنوان کنم ولی حالا مطابق ماده ۷۲ عمل می‌شد ماده ۷۲ قرائت می‌شود توجه بفرمائید

(بشرح زیر قرائت شد)

ماه ۷۲- دستور مجلس باید بطور مرتب و با تعیین تقدیم و تأخر قبلا برای هر دو هفته کار طرف هیئتی مرکب از رئیس و رؤسای کمیسیون هائی که گزارش لوایح ارجاع شده را بمجلس داده باشند با حضور یکی از وزیران بتعیین نخست وزیر تهیه و بیست و چهار ساعت قبل از انعقاد اولین جلسه طبع و بین نمایندگان توزیع و بر لوحه دستور نیز نصب شود. این دستور بهیچوجه قابل تغییر نیست مگر در مورد که بحکم فوریت و ضرورت از طرف دولت یا پانزده نفر از نمایندگان کتباً تقاضا شود و در این صورت بشرط تصویب مجلس دستور تغییر خواهد یافت.

رئیس ـ این گزارش را می‌خواهیم برای جلسه آینده در دستور خود قرار بدهیم چون شانزده نفر تقاضا کرده‌اند که مطابق ماده ۷۲ در دستور بگذاریم دولت هم خودش تقاضا کرده است (یکی از نمایندگان ـ باید تابلو بگذارید) البته تابلو گذاشته می‌شود رأی ندارد فقط مورد بحث واقع می‌شود پیشنهادی که رسیده قرائت مینشود

(بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد مینمائیم گزارش دولت برای بحث در اطراف آن در دستور گذاشته شود دکتر شاهکار. شمس قنات آبادی. دکتر جهانشاهی. بهبهانی. صارمی. علامه. عمیدی نوری. خلعتبری. رامبد سلطانمراد بختیار. مهندس بهبودی دکتر آهی. سلطانی. دکتر هدایتی. دکتر پیرنیا.

رئیس ـ چون محتاج به رأی نیز هست آقایان که با در دستور قرار گرفتن این گزارش موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بنابراین روز پنج شنبه در دستور قرار خواهد گرفت

۷- طرح و تصویب یک فرویت طرح پیشنهادی راجع بساختن خانه برای معلمین ـ

رئیس ـ طرحی آقایان نمایندگان با قید یک فوریت داده‌اند و آقای دکتر پیر نیا توضیح می‌دهند و بعد راجع بفوریت آن رأی می‌گیریم طرح قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی امضاء‌کنندگان زیر تقاضا دارم ماده واحده زیر را با قید یک فوریت مطرح فرمایند ماده واحده ـ دولت مکلف است از محل اعتبار ساختمانها ارزان قیمت مندرج در برنامه هفت ساله برای سکونت آموزگاران و دبیران در شهرستانها خانه بسازد. خانه‌های مزبور ملک وزارت فرهنگ بوده و در مقابل مال الاجاره مختصر بمنظور تعمیر و نگاهداری برای سکونت به آموزگاران و دبیران واگذار خواهد شد.

تبصره ـ خانه‌های مزبور در شهر هائی ساخته خواهد شده که شهرداری یا اهالی در محل مناسب زمین و آب مکفی بفرهنگ واگذار نمایند. دکتر پیر نیا. مرآت اسفندریاری. اکبر ذوالفقاری. نصیری. دکتر دیبا. بیات ماکو. سراج حجازی. عبدالحمید بختیار. قراگزلو. رامبد. فضائلی. دکتر عمید. سلطانی رستم. امید بختیار. دکتر نفیسی . .

رئیس ـ آقای دکتر پیرنیا البته چون فوریت این پیشنهاد مطرح است بنده راجع به اساس پیشنهاد توضیحات مفصلی عرض نمی‌کنم و تصور می‌کنم که تقریباُ اکثریت قریب به اتفاق آقایان نمایندگان نسبت به مفید بودن یک همچو طرحی و اجرای یک همچو طرحی موافق باشند موضوع اساسی این است که مدتهاست در مملکت صحبت از این می‌شود ک وضع کارمندان دولت خوب نیست و بایستی کمکهای مؤثری بکارمندان دولت بشود و حتی گفته می‌شود این کمکها اگر بصورت نقد و افزودن اشل و بالا بردن اشل باشد تأثیر زیادی نخواهد داشت و باعث بالا رفتن قیمتها می‌شود و بایستی بکارمندان دولت یک کمک‌های جنسی بشود یعنی باصطلاح کمکهای به اینصورت شود که وسائل زندگی را برای کارمندان دولت فراهم کند و در بین کارمندان دولت کسانی که خدماتشان در نقاط دور افتاده مملکت خیلی مورد توجه مردم است و مورد احتیاج عموم است بخصوصی در شهرستانها، آموزگاران و دبیران هستند باین جهت فکری پیش آمد که برای آموزگاران و دبیران مسکنی در شهرستانها تهیه بشود که اینها ر شهرستانها بمانند و کار بکنند و مزاحم وزارت فرهنگ برای انتقال به تهران نشوند امسال نمیدانم به استحضار آقایان رسیده یا نه در حدود چهار هزار نفر از دبیران و آموزگاران شهرستانها تقاضای کرده بودند که بتهران منتقل بشوند و در صورتیکه غالباُ مدارس شهرستانها و بخصوص شهر هائی کوچک بدون دبیر و آموزگار است (مهندس اردبیلی ـ در تهران مزایای زیادتری می‌دهند) بهمین جهت در این طرح تصریح شده که در شهرستانها درست بشود البته یک تذکری راجع باین طرح خواستم عرض کنم که بعضی از آقایان تصور کردند که پیشنهاد خرج است بهیچوجه چنین چیزی نیست پیشنهاد خرج نیست برای اینکه در برنامه هفت ساله هشتاد میلیون تومان برای ساختمان خانه‌های ارزان در نظر گرفته شده است و در اینجا گفته شده است که از این محل مصرف شود البته این هشتاد میلیون تومان خانه ساخته بشود سبب عمران شهرستانها می‌شود سبب رفاه آموزگاران و دبیران خواهد شد بعلاوه سبب پیدا شدن کار در شهرستانها می‌شود و سبب می‌شود که مردم هم تشویق بشوند و آب و زمین به فرهنگ مجاناُ اهدا کنند و از لحاظ فوریت هم اگر تصدیق بفرمائید این طرح مفید است البته در شوری باشد مدتی طول می‌کشد و اگر یک شوری باشد بسرعت بیشتر از مجلس خواهد گذشت بهمین جهت بنده استدعا می‌کنم با فوریتش موافقت بفرمائید و چون یک شوری است و کمیسیون هم خواهد رفت و بحث بیشتری خواهد شد

رئیس ـ آقای قنات آبادی فوریت مطرح است مخالفید ؟(قنات آبادی ـ بله) بفرمائید.

قنات آبادی ـ بنده مخواهم عرض بکنم که کسی نیست که دلش نخواهد که معلمی صاحبت مسکن بشوند اما معتقدم که با توجه به قانون سازمان برنامه و اینکه یک مقدرا از کار را آنها بایستی بکنند و یک مقدار را دولت بایستی بکند من عقیده‌ام این است که اگر واقعاً میل بانجام واقعی این طرح هست یعنی واقعاً شما می‌خواهید یک وقتی هست که ما میگوئیم ه خوب معلمها خانه داشته باشند و اما یک وقت هست که مخواهیم واقعاً معلمین خانه داشته باشند این است که باید برویم روی حساب و روی ساختمان من معتقدم که این طرح فوریت لازم ندارد و باید بروی کمیسیون وزیر مسئول بیاید از سازمان برنامه هم بیاید بنشیند با توجه بهمه این مطالب (دکتر پیر نیا ـ با یک فوریت یکمیسیون می‌رود) کم است با توجه بهمه اطراف و جوانب یک طرح عملی صحیح تهیه شود و وقتی که عملی و صحیح آمده بمجلس با یک نشست و برخاست آنرا تصویب خواهد کرد.

رئیس ـ آقای صارمی (صارمی عرضی ندارم) آقای صدر زاده موافقید ؟(صدر زاده بله) بفرمائید.

صدر زاده ـ یک مشکل مهمی که برای کارمندان دولت و آموزگاران هست مسئله منزل است بطور کلی رقم خرج عمده یک آموزگار و دبیر را همین مسئله منزل تشکیل می‌دهد (یکی از نمایندگان ـ برای همه هست)(دکتر عدل اصولا تبعیض جایز نیست) البته در سازمان برنامه برای خانه‌های ارزان قیمت

+یک رقمی ذکر شده این طرح هم باید درش یک مطالعاتی بشود و یک تغییراتی در آن داده شود منتهی چیزی که هست فوریت آنست چون مطلب هم لزوم و هم اهمیت دارد مقتضی است که آقایان با یک فوریت موافقت بفرمایند و چون لوایح یکفوری حتماُ بکیسیون خواهد رفت و این نکاتی را که جناب آقای قنات آبادی اظهار فرمودند در همان مرتبه اول با حضور وزیر فرهنگ و نمایندگان سازمان برنامه بحث خواهد شد آنوقت اصلاحاتی که لازم باشد بعمل می‌آید و بمجلس خواهد آمد و این یک فوریت فقط این نتیجه را خواهد داشت که با سرعت بیشتری صورت عمل بخود بگیرد و با توجهی که همه آقایان بآموزگاران دارند امیدوارم که نسبت باین طرح رأی مساعد بفوریت آن بدهند.

رئیس ـ آقایانی که با یکفوریت این طرح موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بکمیسیون فرستاده می‌شود.

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ دیگر چیزی در دستور نداریم خواهش می‌کنم آقایان که رؤسای کمیسیونها هستند برای لوایحی که تا حالا رسیده است زودتر کمیسیون را تشکیل داده گزارشهای آنرا بمجلس بفرستند جلسه آینده روز پنجشنبه خواهدبود

(مجلس چهل دقیقه پیش از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت