مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ دی ۱۳۳۸ نشست ۳۷۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۳۷۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۳ دی ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱ـ طرح صورتمجلس
۲ـ اعلام وصول دو فقره لایحه اصلاحی از مجلس سنا و ارجاع به کمیسیون
۳ـ طرح و تصویب لایحه اصلاحی مجلس سنا راجع به نحوه استخدام مهندسین و کمکمهندسین
۴ـ طرح و تصویب لایحه اصلاحی مجلس سنا راجع به ساختمان سد درودزن و زرینهرود
۵ ـ طرح و تصویب لایحه اصلاحی مجلس سنا راجع به اجازه استخدام سه نفر متخصص خارجی جهت برج مراقبت فرودگاه مهرآباد
۶ ـ اعلام تصویب صورتمجلس
۷ ـ مذاکره در گزارش کمیسیون مخصوص نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت از ماده ۸ تا ۱۰
۸ ـ تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای مهندس سلطانی
۹ ـ مذاکره در مواد ۱۱ و ۱۲ گزارش کمیسیون نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت ایران
۱۰ ـ بیانات آقای نخستوزیر راجع به اعتصاب دانشآموزان و مطالب دیگر
۱۱ ـ بیانات آقای نایبرئیس در مورد اعتصاب دانشآموزان
۱۲ ـ تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
مجلس یک ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نایبرئیس) تشکیل گردید.
۱ـ طرح صورتمجلس
نایبرئیس ـ صورت اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غایبین بااجازه ـ آقایان: کدیور ـ محمودی ـ امیدسالار ـ قبادیان ـ ثقةالاسلامی ـ دیهیم ـ سعیدی ـ بیات ماکو ـ دکتر سید امامی ـ بهادری ـ مهندس فیروز ـ خلعتبری ـ ذوالفقاری - خلعتبری - دکتر سعید حکمت ـ دکتر رضایی ـ بزرگنیا ـ اورنگ ـ نصیری ـ اریه ـ ساگینیان ـ صرافزاده ـ فرود ـ حشمتی ـ سنندجی ـ دهقان ـ دکتر شاهکار ـ دولتشاهی ـ قناتآبادی ـ مهندس هدایت ـ خزیمه علم.
غایبین بیاجازه ـ آقایان: دکتر طاهری ـ قرشی ـ کوروس.
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه آقایان: صدرزاده ـ رامبد ـ دکتر حسن افشار.
نایبرئیس ـ اعتراضی به صورتجلسه نیست؟ (اظهاری نشد) چون اعتراضی بر صورتجلسه نشده است پس از حصول اکثریت تصویب آن اعلام خواهد شد.
۲ـ اعلام وصول دو فقره لایحه اصلاحی از مجلس سنا و ارجاع به کمیسیون
نایبرئیس ـ لوایحی از مجلس سنا رسیده است. دو لایحه است که اصلاحات زیادتری شده است و بایستی که مجدداً به کمیسیون ارجاع بشود. یکی لایحه اصلاح بعضی از مواد اصول تشکیلات دادگستری است که مجدداً به کمیسیون دادگستری ارجاع میشود، دیگری لایحه مربوط به سد لار و لتیان که در این لایحه هم اصلاحات عمدهای شده است که بایستی در کمیسیون مورد دقت قرار گیرد و بعد از اتخاذ نظر کمیسیون مجدداً به مجلس شورای ملی بیاید. سه لایحه دیگری هم هست که از مجلس سنا رسیده در این سه لایحه اصلاحات مختصر یا اصلاحات عبارتی شده است، گرچه اساسنامه شرکت ملی نفت مطرح است ولی چون مشتمل بر ۶۴ ماده است و این گونه لوایحی که زیاد است و چندین جلسه را اشغال میکند مانع از آن نیست که اگر لوایح مختصر و فوری رسید به آن لوایح مختصر رأی گرفته بشود. در این سه لایحه چون عبارات مختصری اصلاح شده است معطل بودنش تا ختم لایحه مطروحه صحیح نخواهد بود لذا این سه لایحه با اصلاحات عبارتی که شده است مطرح میشود و پس از اتخاذ تصمیم آقایان همان لایحه اساسنامه شرکت نفت را به جریان خواهیم گذارد.
۳ـ طرح و تصویب لایحه اصلاحی مجلس سنا راجع به نحوه استخدام مهندسین و کمکمهندسین
نایبرئیس ـ اول لایحه مربوط به نحوه استخدام مهندسین قرائت میشود.
(نامه مجلس سنا به شرح ذیل قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
لایحه شماره ۱۳۷۱۶ مورخه ۱ /۷ / ۱۳۳۸ دولت راجع به نحوه استخدام مهندسین و کمک مهندسین و تکنیسینها ارسالی طی مرقومه شماره ۳۱۲۲۳ مورخ ۴/ ۱۰/ ۳۸ در جلسه روز شنبه هجدهم دی ماه هزار و سیصد و سی و هشت مجلس سنا مطرح و با اصلاحات زیر:
۱ـ در سطر اول ماده ۳ «چهار هزار و پانصد ریال» تبدیل به «چهار هزار» ریال شد.
۲ـ در ماده ۶ «شش ماه» تبدیل به «سه ماه شد» به تصویب رسید. اینک یک نسخه از لایحه مصوبه فوق برای استحضار عالی و طرح در مجلس شورای ملی به ضمیمه تقدیم میشود. رئیس مجلس سنا
نایبرئیس ـ همان طور که آقایان توجه فرمودند دو اصلاح مختصر شده است یکی چهار هزار و پانصد ریال که برای کمکمهندسین بود. از نظر این که تفاوت زیاد با لیسانسیهها نداشته باشد ۵۰۰ ریال کسر شده و چهار هزار ریال شده است و دیگر دولت موظف بود به موجب قانونی که از مجلس شورای ملی گذشت که در ظرف شش ماه لایحه جامعی برای استخدام بیاورد، با موافقت دولت این شش ماه به سه ماه تبدیل شده است و اگر تسریعی در کار بشود بسیار خوب است و چون اصلاحات مهم اساسی نشده است لذا به کمیسیون ارجاع نشد و در جلسه این اصلاح مختصر مطرح شد. حالا اعلام رأی میشود رأی میگیریم با این دو اصلاحی که در مجلس سنا به عمل آمده است آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای اجرا به دولت ابلاغ میشود.
۴ـ طرح و تصویب لایحه اصلاحی مجلس سنا راجع به ساختمان سد درودزن و زرینهرود
نایبرئیس ـ لایحه دیگری است که با اصلاحات مختصری از مجلس سنا رسیده است مربوط به سدهای درودزن و زرینهرود. نامه مجلس سنا قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
لایحه شماره ۲۱۷۷ مورخ ۳۱/ ۳/ ۱۳۳۷ دولت راجع به اجازه ساختمان سدهای درودزن و زرینهرود ارسالی طبق مرقومه شماره ۱۹۷۲۵ مورخ ۱۵/ ۸/ ۱۳۳۸ مجلس شورای ملی در جلسه روز چهارشنبه پانزدهم دی ماه هزار و سیصد و سی و هشت مجلس سنا مطرح و با اصلاحاتی به تصویب رسید. اینک یک نسخه از لایحه مصوبه فوق برای استحضار عالی و طرح در مجلس شورای ملی به ضمیمه ایفا میشود. رئیس مجلس سنا
نایبرئیس ـ در مفاد این لایحه تغییراتی نشده یکی دو اصلاح مختصر عبارتی شده که قابل ارجاع به کمیسیون نبود لذا رأی میگیریم به این لایحه با این اصلاحات عبارتی که در مجلس سنا شده است. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای اجرا به دولت ابلاغ میشود.
۵ ـ طرح و تصویب لایحه اصلاحی مجلس سنا راجع به اجازه استخدام سه نفر متخصص خارجی جهت برج مراقبت فرودگاه مهرآباد
نایبرئیس ـ لایحه دیگری است مربوط به استخدام سه نفر کارشناس خارجی برای برج مراقبت فرودگاه مهرآباد. نامه مجلس سنا قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
لایحه شماره ۳۰۱۵ مورخ ۴/ ۳/ ۱۳۳۷ دولت راجع به اجازه استخدام سه نفر کارشناس خارجی برای برج مراقبت فرودگاه مهرآباد ارسالی طی مرقومه شماره ۱۸۷۱۷ مورخ ۱۸/ ۹/ ۱۳۳۸ در جلسه روز چهارشنبه پانزدهم دی ماه هزار و سیصد و سی و هشت مجلس سنا مطرح و با اصلاحاتی به تصویب رسید.
اینک یک نسخه از لایحه مصوبه فوق برای استحضار عالی و طرح مجدد در مجلس شورای ملی به ضمیمه ایفا میشود. نایبرئیس مجلس سنا
نایبرئیس ـ در این لایحه هم اصلاحات عبارتی بسیار جزئی شده که قابل اهمیت نبود که در کمیسیون مطرح بشود، لذا با اصلاحات عبارتی که در مجلس سنا شده است رأی میگیریم به این لایحه. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای اجرا به دولت ابلاغ میشود. این لوایح فوری بود که مطرح شد.
۶ ـ اعلام تصویب صورتمجلس
نایبرئیس ـ چون اکثریت هست تصویب صورتمجلس اعلام میشود.
۷ ـ مذاکره در گزارش کمیسیون مخصوص نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت از ماده ۸ تا ۱۰
نایبرئیس ـ آقایان به خاطر دارند ماده هفتم اساسنامه شرکت ملی نفت در جلسه پیش مطرح شد. آقای وزیر دارایی این طور اظهار داشته بودند که باید ماده هفت در هیئت دولت مطرح بشود و پس از کسب نظر هیئت دولت نظریات دولت را به عرض مجلس برسانند، لذا درخواست کردند که فعلاً این ماده تا تصمیم نهایی و اتخاذ نظر قطعی مسکوت بماند لذا ماده هفت و پیشنهادات مربوطه به آن مسکوت است و فعلاً سایر مواد را تا ابراز نظر قطعی آقای وزیر دارایی نسب به ماده ۷ مطرح میکنیم فعلاً ماده هشت مطرح است قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده ۸ ـ مالیات بر درآمد شرکت طبق مقررات ماده ۳۵ قانون مالیات بر درآمد ۱۳۳۸ که طبق ماده ۶ مالیات بر درآمد ۱۳۳۵ تأیید گردیده از سود ویژه شرکت وصول خواهد شد.
هیچ گونه مالیات و یا عوارض و حقوق دیگر زائد بر میزان مقرر از شرکت قابل وصول نخواهد بود.
تبصره ۱ ـ حقوق و عوارضی که بر طبق قوانین از طرف مقامات دولتی یا محلی در ازای خدمات درخواست شده و یا خدماتی که معمولاً برای عامه انجام میشود مطالبه میگردد، از شرکت نیز قابل وصول است.
تبصره ۲ ـ کلیه عواید و بهره حاصله از وجوه صندوق بازنشستگی و پسانداز کارکنان ایرانی صنعت نفت از هرگونه مالیات معاف است.
نایبرئیس ـ چون اظهارنظری نسبت به ماده ۸ نشده و پیشنهادی هم نرسیده است، لذا رأی میگیریم به ماده ۸. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده نهم قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده ۹ ـ شرکت میتواند هزینه و تعهدات ارزی خود را از قبیل بهای کالاهای خریداری از خارجه و حقوق کارمندان خارجی و هزینه محصلین و کارآموزان اعزامی به خارج کشور و مخارج کارمندانی که برطبق مقررات شرکت به خارج از کشور مسافرت مینمایند از محل درآمد ارزی خود بپردازد. شرکت در اول هر سال موافقت مقامات قانونی نظارت ارز را برای استفاده از اعتبارات ارزی سالیانه خود یک جا تحصیل و صورت هزینههای ارزی را هر سه ماه یک مرتبه به مقامات مذکور و خزانهداری کل تسلیم خواهد نمود.
نایبرئیس ـ چون اظهارنظری در ماده ۹ نشده است لذا پیشنهادات رسیده قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
اینجانب پیشنهاد مینمایم در سطر سوم بعد از کلمه به خارج از کشور (برای امور مهمه شرکت که ضرورت ایجاب نماید) اضافه شود. حمید بختیار
موسوی ـ چون آقای بختیار نیستند بنده پیشنهاد را قبول میکنم و توضیحاتی دارم.
نایبرئیس ـ توضیحی دارید بفرمایید.
موسوی ـ عرض کنم پیشنهاد آقای حمید بختیار این است که بعد از جمله (به خارج از کشور) اضافه بشود (برای امور مهمه شرکت) مطلب به نظر بنده بسیار روشن است و غیر از این نباید باشد، منتهی چون در بعضی از مسافرتها شاید این تصور پیش آمده که به واسطه طول مدت به کارهای غیر مهم مربوط به امور شرکت صرف وقت شود این است که از لحاظ تأکید در منظور ضرری ندارد که این جمله اضافه شود. این است که استدعا میکنم جناب آقای مخبر قبول بفرمایند.
نایبرئیس ـ آقای مشایخی مخبر بفرمایید.
مهدی مشایخی (مخبر کمیسیون نفت) ـ بنده برای نظریات جناب آقای موسوی همیشه احترام قائل هستم ولی استدعا میکنم توجه مخصوص مبذول بفرمایید تصور میکنم منظور جنابعالی تأمین است. ماده ۹ میگوید «شرکت میتواند هزینه و تعهدات ارزی خود را از قبیل بهای کالاهای خریداری از خارجه و حقوق کارمندان خارجی و هزینه محصلین و کارآموزان اعزامی به خارج از کشور» بنابراین هزینههای ارزی که خواهیم داشت به موجب این ماده سه قسمت خواهد بود. قسمت اول عبارت است از خرید کالاهای ضروری برای شرکت و آن چیزی جز کالاهای ضروری اساسی که در داخله کشور تولید نمیشود و نباید از خارج وارد بکند نخواهد بود جزو کالاهای ضروری است و جزو امور مهمه خواهد بود و باید از خارج خریداری شود. قسمت دوم حقوق کارمندان خارجی شرکت نفت است که از نقطهنظر کار فنی یک عده متخصص خارجی استخدام میکند که بعضی از آنها ایجاب میکند بروند به خارج. قسمت سوم موضوع حقوق محصلین و کارآموزان اعزامی به خارجه است که با توجه به این که تمام آنها از امور مهمه است و امور مهمه اموری است که در داخل کشور نمیشود انجام داد و امر مهم هر یک امر نظری است و نمیشود تعریف کرد و مشخص نمود که کدام است و منظور جنابعالی این است که هزینه ارزی غیر از مواردی که ذکر شده در خارجه نداشته باشیم و واقعاً همین است که هزینه ارزی در خارج نشود و خیال میکنم با همین ماده نظر جنابعالی تأمین است.
موسوی ـ منظور پیشنهاد بیشتر مربوط به کارمندان اداری است که به خارج میروند و مدتی بیش از حد لازم میمانند.
مخبر ـ نه ماده این است که شرکت میتواند هزینه و تعهدات ارزی خود را از قبل بهای کالاهای خریداری از خارجه و حقوق کارمندان خارجی
موسوی ـ کارمندانی که برطبق مقررات شرکت به خارج میروند.
مخبر ـ اجازه بفرمایید در این قسمت ماده که مخارج کارمندانی که برطبق مقررات شرکت به خار ج از کشور مسافرت مینماید اگر کلمه مهم بعد از این کلمه کارمندانی باشد که به خارج میروند اضافه شود نظر جنابعالی تأمین است و خیال میکنم با آییننامههایی که شرکت ملی نفت تنظیم میکند و در این اساسنامه پیشبینی شده است که برای کارهای مهم شرکت آییننامههایی تنظیم بشود که به تصویب شورای عالی برسد و در این آییننامهها این منظور تأمین گردد که اعزام مأمور به خارج برای کارهای مهمی باید باشد، در آنجا این منظور تأمین خواهد شد و فعلاً هم بنده مخالف نیستم. اگر مقصودتان فقط در مورد اعزام مأمورین شرکت به خارج
است و در این قسمت به خصوص بنده موافقم.
نایبرئیس ـ حالا مجدداً پیشنهاد آقای حمید بختیار قرائت میشود و رأی میگیریم. (به شرح بالا خوانده شد) (بوربور ـ اگر اضافه شود ضرورت ایجاب میکند بهتر است) (مخبر ـ نوشته شود ضرورت ایجاب میکند) پس پیشنهاد این طور اصلاح میشود (برای امور مهمه شرکت که ضرورت ایجاب نماید) با این اصلاح رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. چون پیشنهاد دیگری نرسیده رأی میگیریم به ماده ۹. آقایانی که با ماده ۹ و اصلاحاتی که به عمل آمده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۱۰ قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده ۱۰ ـ هرگاه زمینی برای انجام عملیات مقرر در این اساسنامه مورد احتیاج شرکت واقع شود به ترتیب زیر عمل خواهد شد.
الف ـ در مورد اراضی موات حیازت و تملک آن از طرف شرکت مجاز و تابع احکام کلی است.
ب ـ در صورتی که زمین مورد احتیاج بایر و متعلق به دولت باشد، برحسب پیشنهاد شرکت و تصویب هیئتوزیران مجاناً به شرکت واگذار میشود و در صورتی که احتیاج شرکت به زمینی که به این طرز تحصیل نموده باشد رفع شود، شرکت حق انتقال آن را به غیر نخواهد داشت بلکه باید آن را بلاعوض به دولت مسترد دارد.
ج ـ در مورد زمینهای دایر متعلق به دولت، بهای عادله آن باید از طرف شرکت به دولت پرداخت شود. در صورت اختلاف نسبت به بهای عادله نظر هیئتوزیران قطعی و الزامآور خواهد بود.
چنانچه احتیاج شرکت از زمینی که از دولت خریداری نموده رفع شود، شرکت باید زمین مزبور را در مقابل بهای خرید به دولت واگذار نماید.
چنانچه ظرف مدت شش ماه از تاریخ پیشنهاد فروش دولت زمین را ابتیاع ننماید شرکت در فروش آن به غیر آزاد خواهد بود.
د ـ در مورد زمینهایی که از لحاظ عملیات مقرر در این اساسنامه مورد احتیاج شرکت بوده و متعلق به اشخاص باشد، شرک آن زمینها را مسقیماً از مالکین خریداری خواهد نمود و مالکین باید آن زمینها را در ازای دریافت بهای عادله به شرکت واگذار بنمایند.
چنانچه مالک از فروش ملک خودداری نماید و یا طرفین در تعیین بهای عادله توافق نکنند، دادگاه شهرستان محل به درخواست شرکت در ظرف دو هفته از تاریخ درخواست مزبور سه نفر کارشناس مرضیالطرفین و یا در صورت عدم تراضی طرفین، به قید قرعه تعیین خواهد نمود. کارشناسان مزبور حداکثر تا دو هفته پس از تاریخ انتخاب بهای عادله زمین مورد تقاضا را به اکثریت آرا بر اساس بهای اراضی مشابه و مجاور بدون در نظر گرفتن منابع نفتی و نوع استفادهای که منظور شرکت میباشد به بهای روز درخواست شرکت تعیین و به دادگاه اعلام خواهند نمود.
پس از تودیع بهای معینه از طرف شرکت در صندوق دادگستری دادگاه مکلف است حکم به تصرف و تملک شرکت نسبت به اراضی مورد بحث صادر نماید. حکم مزبور نسبت به تصرف و تملک شرکت قطعی و غیر قابل پژوهش و فرجام خواهد بود. لکن چنانچه یکی از طرفین نسبت به بهای تعیین شده از طرف کارشناسان معترض باشد میتواند نسبت به بهای تعیین شده در ظرف مهلت قانونی درخواست رسیدگی پژوهشی بنماید. درخواستی که شرکت به موجب مقررات این ماده به دادگاه میدهد از لحاظ الصاق تمبر طبق ماده ۶۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی غیر مالی تلقی خواهد شد.
تبصره ۱ ـ چنانچه در زمینهای موضوع این بند اعیانی وجود داشته باشد، تقویم اعیان جداگانه از بهای عرصه را بر اساس پنج درصد علاوه بر قیمت عادله به عمل خواهد آمد. هرگاه اعیانی محل سکونت مالک و یا ممر اعاشه منحصر به فرد او باشد پانزده درصد قیمت عادله نیز از این بابت به او پرداخت خواهد گردید.
تبصره ۲ ـ در مورد املاک مزروعی در صورتی که مساحت اراضی مورد احتیاج شرکت به قدری باشد که زارعین مجبور به کوچ کردن بشوند، شرکت علاوه بر قیمت ملک که به مالک پرداخت مینماید، بیست و پنج درصد آن را نیز به وسیله شورای ملحی یا در صورتی که شورای مزبور وجود نداشته باشد، با حضور فرماندار یا بخشدار محل بین زارعین محل که از آنجا کوچ مینمایند تقسیم خواهد کرد.
تبصره ۳ ـ در صورتی که مالک یا مالکین ظرف ده روز پس از قطعیت حکم دادگاه (در مورد عدم اعتراض به بهای معینه در حکم بدوی) یا از تاریخ ابلاغ حکم پژوهشی در صورتی که به بهای معینه در حکم دادگاه بدوی اعتراض شده باشد برای امضای سند انتقال حاضر نشوند، رئیس اداره ثبت محل موظف است طبق تقاضای شرکت سند انتقال تنظیم و به شرکت تسلیم نماید. سند مزبور مطابق مقررات در دفتر اسناد رسمی و دفتر املاک ثبت میشود و اداره ثبت بر اساس آن تقاضای ثبت از شرت پذیرفته و سند مالکیت به نام شرکت صادر خواهد نمود.
تبصره ۴ ـ چنانچه احتیاج شرکت نسبت به اراضی مذکور در این بند رفع شود شرکت در فروش آن به غیر آزاد خواهد بود، منتهی فروشنده سابق در شرایط مساوی در ظرف مدت شش ماه از تاریخ ابلاغ حق تقدم خواهد داشت.
ه ـ در مورد زمینهایی که دسترسی به مالک آن غیر مقدور باشد و همچنین در مورد زمینهایی که مالکیت آن مورد اختلاف و یا تشریفات ثبتی آن انجام نیافته باشد، با نظر دادستان محل یا متصرفین وقت بهای آن از طرف دادگاه به نحوی که به اختلاف موارد در بند (د) این ماده قید گردیده تعیین میشود و پس از تودیع بهای ملک مزبور دادگاه حکم به تصرف شرکت صادر میکند. در صورتی که مالک تعیین گردید و یا اختلاف ثبت رفع شد و یا تشریفات ثبتی خاتمه یافت، چنانچه مالک یا مالکین به بهای تودیع شده تسلیم نشوند طبق مقررات بند (د) حق پژوهش خواهند داشت.
تبصره ۱ ـ نسبت به تنظیم اسناد انتقال املاکی که طبق مقررات این بند تحصیل میشود پس از امکان دسترسی به مالک یا رفع اختلاف و انجام تشریفات ثبتی طبق مقررات تبصره ۳ بند (د) عمل خواهد شد.
تبصره ۲ ـ چنانچه در زمینهای موضوع این بند اعیانی وجود داشته باشد، طبق تبصره ۱ بند (د) عمل خواهد شد.
و ـ در مورد تحصیل حقوق ارتفاقی نسبت به اراضی و استفاده از آب و رعایت خسارات مالک نسبت به مجموع آب و زمین در صورت عدم توافق از طریق دادگاه اقدام خواهد شد. رسیدگی دادگاه به درخواست شرکت و تعیین میزان خسارت و صدور حکم تصرف به نحوی خواهد بود که طی بند (د) این ماده مذکور است.
ز ـ تصرف اراضی و ابنیه و تأسیسات قبل از پرداخت و یا تودیع تمام قیمت مجاز نیست مگر با رضایت مالکین.
ح ـ نسبت به املاک موقوفهای که فروش آنها مجاز نیست به طریق اجاره طویلالمدت استفاده خواهد شد.
ط ـ ملاک احتیاج شرکت به اراضی تشخیص شرکت میباشد برای احراز عدم انجام تشریفات ثبتی یا اختلاف در مالکیت اراضی گواهینامه اداره ثبت محل و نسبت به عدم دسترسی به مالک اظهار شرکت که متکی به نشر آگهی در مجله رسمی و یک روزنامه کثیرالانتشار محل باشد کفایت خواهد کرد.
نایبرئیس ـ آقای طباطبایی قمی مخالف هستید با ماده ۱۰ بفرمایید.
احمد طباطبایی قمی ـ بنده همیشه معتقدم که باید دولت خودش را یک آدم حسابی معرفی کند تا به مردم هم بگوید حسابی باشید. ما نباید در معاملاتی که میکنیم برای دولت یک فرقی قائل بشویم که بگوییم این وضع برای مردم نیست. در این ماده ۱۰ اولاً بنده از جناب آقای مخبر و جناب آقای نماینده وزارت دارایی که تشریف دارند تقاضا میکنم که این مورد احتیاج شرکت نفت وقتی زمین میخواهد باید معلوم شود چه نحو احتیاجی است؟ آیا احتیاج از لحاظ محل، فنی است یعنی میخواهد دستگاه تصفیه بگذارد، میخواهد لولهکشی کند، این احتیاجات فرق میکند با این که یک وقت مدیریت شرکتی یا مدیر مؤسسهای در حوزه نفتی که هست یک مقدار اراضی را میگیرد که خانه و گاراژ بسازد. اینها با هم فرق دارد باید تفکیک بشود که به صرف احتیاج شرکت نفت زمین بنده و آقا را نگیرند. بنده خیال میکنم این نحو اطلاقش درست نیست و آن وقت یک قسمت دیگر از این زمینهایی که میگیرند نحوه تملکش این طور است که پس از تودیع بهای معینه از طرف شکرت در صندوق دادگستری دادگاه مکلف است حکم به تصرف و تملک شرکت نسبت به اراضی مورد بحث صادر نماید. حکم مزور نسبت به تصرف و تملک شرکت قطع و غیر قابل پژوهش و فرجام خواهد بود لکن چنانچه یکی از طرفین نسبت به بهای تعیین شده در ظرف مهلت قانونی درخواست رسیدگی پژوهشی بنماید درخواستی که شرکت به موجب مقررات این ماده به دادگاه میدهد از لحاظ الصاق تمبر طبق ماده ۶۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی غیرمالی تلقی خواهد شد. اگر بنا باشد که ما بگوییم دادخواستی که شرکت میدهد غیرمالی باشد، باید بگوییم که طرف این دادخواست و دادخواست صاحب زمین هم باید غیرمالی تلقی بشود. هیچ معنی ندارد که ما بگوییم یک شرکتی که اسمش را شرکت بازرگانی و تجارتی گذاشتیم و مثل یک شرکت بازرگانی سود دارد، زیان دارد، هزینه دارد، باید پول تمبر ندهد ولی مردم باید پول تمبر بدهند. اگر بنا باشد شرکت پول تمبر نداد غیرمالی تلقی شد باید بگوییم مردم هم اگر اعتراضی دارند غیرمالی تلقی بشود. اگر غیر از این باشد به نظر بنده در مضیقه میگذارد اشخاص را که اگر بنده خواستم عرض حال بدهم شرکت میآید میگوید این زمین سی میلیون قیمتش باید تمبر آن را الصاق کنی این به نظر بنده جناب آقای مشایخی صحیح نیست، تبعیض قائل نشوید بگذارید دولت و مردم در یک عرض با هم بروند.
نایبرئیس ـ آقای بزرگابراهیمی موافق هستید بفرمایید.
بزرگابراهیمی ـ آقای طباطبایی، یک جایی خیلی با هم هم فکر بودیم. اما اینجا با هم مخالف هستیم اغلب این منطقههایی که نفتخیز است در جاهایی است که صحرا است و همین قدر که حفر یک چاه شروع شد
ماشاالله، ماشاالله، ملت حساب میکند که باید از اطراف این چاه چند میلیارد پیدا کند. حساب ثروت پیدا کردن در عدهای پیدا میشود که حد و حساب ندارد. اگر بخواهیم این جور حساب بکنیم که شرکت ملی نفت ما باید در ردیف یک آدم عادی حساب بشود (طباطبایی قمی ـ شرکت تجاری است) عیبها را عرض میکنم، اولاً اگر شرکت نفت یک زمینی را خواست معترضی که میگوید من صاحب زمین هستم او باید قیمت را معین کند نه شرکت (طباطبایی قمی ـ طرز قیمت تعیین شده) اگر او راست میگوید اصل قیمت را بگوید، اعتراض بکند. قیمت صد متر، صد دینار را نگوید متری ۵۰۰ ریال برود همان طور هم پول تمبر بدهد دعوای ما راجع به گمرک بوده به اینها مربوط نیست ما میگفتیم این بازی باعث ورود اجناس زیادی بدون دادن گمرک میشود و بنده معتقدم که باید به کنسرسیوم بگوییم با توجه به مواد قراردادی که داریم خیلی هم به آن تعظیم میکنم برای این که امضا کردیم دولت و پادشاه این قانون را هم تصویب کرده اما تو احتیاجاتت چیست، این را به من بگو در حدود آن احتیاجات آزادی نه این که یک کارگر بیکار هلندی بلند شود بیاید اینجا و بخواهد ماهیانه ۵۰ تا ویسکی بیاورد ۵ تا خودش بخورد ۴۵ تا را بفروشد (طباطبایی ـ اینجا صحبت ویسکی نیست) اصل اختلاف این است که عرض کردم.
نایبرئیس ـ جناب آقای ابراهیمی بیانات خود را در اطراف این ماده بفرمایید بیانات بینالاثنین نفرمایید.
بزرگابراهیمی ـ معذرت میخواهم. آمدیم این شرکت نفت پنجاه میلیون، صد میلیون تومان تمبر باطل کرد و چسباند به دادخواست خودش در جیب همان دولتی میرود که درآمد نفت هم به جیب آن رفته برای شرکت هم این قدر تأثیری ندارد هزار تومان چند هزار تومان پول تمبر بدهد. اما این که فرمودید احتیاجات شرکت ملی نفت تنها سنداژ برای نفت نمیکند، یک چاه نفت متفرعاتی دارد ۱۰ کیلومتر ۱۵ کیلومتر محوطه را باید اشغال بکند برای تأمین یک چاه من میخواهم ذهن شما را روشن بکنم بعد به عرضتان میرسانم. یک دانه چاه نفت در سراجه در همین نزدیکی قم زده شد شش چاه زدند قطر هر چاهی حداکثر ۱۰ سانتیمتر، ۲۰ سانتیمتر است. برای اداره این شش چاه یا ۵ چاه، اقلاً ۱۵ کیلومتر منطقه لازم است برای ادارهاش برای پالایشگاه برای دستگاه سرویساش این را هم باید آقایان مالکین بدانند وقتیکه یک چنین منطقهای در دست شرکت ملی نفت واقع شد، مازاد آن کویرهای بی قیمت به قیمتهای خیلی زیاد ترقی خواهد کرد. اما آمدیم مته را روی خشخاش بگذاریم بگوییم که شرکت حتماً پول تمبر بدهد در اینجا از جیب دولت چیزی رفته در جیب دیگر یک پول بیشتری داده تمبر وزارت دارایی را خرج کرده و از آن طرف به وزارت دارایی کمتر خواهد داد (طباطبایی ـ عرض کردم مال مردم هم غیرمالی باشد) غیرمالی بودن را اصلاً قانون اجازه نخواهد داد مگر این که محکمه بیاید تصدیق کند و رأی بدهد به این که صاحب این ادعا مستاصل است و معسر است. این هم یک راه قانونی دارد بیش از این برای ما میسر نیست که برخلاف قانون مدنی که خودمان یا ما قبل ما رأی دادند رأی بدهیم. اما اگر بیاییم بگوییم که خیر، شرکت حتماً مال خودش را تمبر بزند از این جیب به آن جیب شده حسابها هم که یکی است. فرض کنید صد میلیون تومان از این بابت میدهد صد میلیون کمتر هم درآمد خواهد داد مزایده و مناقصه هم نمیخواهد، فوراً پولش را میدهد دفتر دادگستری تمبر میچسباند این هیچ تأثیری ندارد. به عقیده بنده این فقط یک مزاحمتی تولید میکند و از این جیب دولت به آن جیب دولت میرود. فقط ضررش آن پولی است که در بادی امر برای تهیه و چاپ تمبر دادهاند و آن هم چیز مهمی نیست. بنابراین به عقیده بنده حضرت مستطابعالی هم مخالفتتان را پس بگیرید. اینجا آن نقطه حساس نیست، نقطه حساس همان است که اول فرمودید و بنده هم حالا میگویم این را گذشته از خود شرکت باید به کنسرسیوم هم گفت که احتیاجاتت را معین کن.
نایبرئیس ـ آقای مشایخی
مشایخی (مخبر کمیسیون نفت) ـ جناب آقای طباطبایی، فرمودید دولت باید در معاملاتش به همان ترتیب عمل کند که افراد عمل میکنند، یعنی دولت باید مانند افراد عادی باشد. خلاصهاش این است که اگر دقت فرموده باشید این ماده ۱۰ تا بند (ط) شقوق مختلفهای که ممکن است پیش آمد بکند و شرکت ملی نفت احتیاج به خرید ملکی داشته باشد در اینجا پیشبینی شده و همه جا هم گفته شده است که اگر شرکت ملی نفت از افراد خواست ملکی خریداری کند باید پولش را بدهد حتی گفته شده است که اگر خواست اعیان را بخرد نه تنها بهای اعیانی را بدهد بلکه برای صاحب اعیان یک اضافه قیمتی در نظر گرفته شده است و همه جا سعی شده است که حقوق مردم محترم شمرده شود و حداکثر قیمت یعنی بهای عادله به دست مالک برسد. سؤال جنابعالی این بود که توضیح داده شود چه جور اراضی ممکن است مورد نیاز شرکت ملی نفت واقع شود، این را در ابتدای ماده ده گفتیم هرگاه زمینی برای انجام عملیات مقرر در این اساسنامه با ذکر انجام عملیات مقرره در این اساسنامه این است که شرکت ملی نفت برای هوا و هوس نمیتواند زمین بخرد. عملیات مقرر در اساسنامه عبارت است از عملیات مربوط به اکتشاف استخراج ژئوفیزیک، همین طور اگر شرکت نیازمند بشود برای خرید زمین برای ساختن خانه برای کارمندان و کارگران به طور قطع در عملیات مندرج در این اساسنامه خواهد بود. بنابراین شرکت ملی نفت نمیتواند برای امور بازرگانی زمین بخرد برای این که فردا از اضافه قیمت فروش آن استفاده کند باید برای عملیات مربوط به این اساسنامه باشد و مورد احتیاج شرکت باشد باید اراضی را بخرد به بهای عادله و نحوه پرداخت بهای آن هم تعیین شده است و حتی در این اساسنامه پیشبینی شده است که تصرف اراضی و ابنیه قبل از پرداخت تمام قیمت مجاز نیست، مگر با رعایت تراضی طرفین. بنابراین در تمام مواد آن رعایت تمام اطراف و جوانب کار و تمام احتیاجات شده که پول زمین به بهای واقعی به ید مالک و صاحب زمین برسد اما این که فرمودید که چرا شرکت ملی نفت در مورد دادن دادخواست حق تمبر نپردازد و چرا مالک بپردازد، این به پیروی از اصل کلی است که به دادخواستهای دولت به طور کلی در محاکم حق تمبر تعلق نمیگیرد (صارمی ـ این لایحه چند روز قبل رد شد) دادخواستهای دولت و عرض حالهای دولت به طور کلی حق تمبر به آن تعلق نمیگیرد و از این نقطهنظر چون شرکت ملی نفت با سرمایه دولت اداره میشود و متعلق به دولت و ملت ایران است و در حکم مؤسسات دولت محسوب میشود و از این نقطهنظر حق تمبر ندارد. اما اگر بفرمایید که افراد حق تمبر ندهند تالی فاسدش را در نظر بگیرید (طباطبایی ـ گفتم آن هم غیرمالی تلقی شود) اما اگر گفتید افراد هم حق تمبر ندهند تالی فاسدش چیست؟ فرض کنیم حکم محکمه بدوی صادر شد بر خرید یک زمین برای تصفیه خانه نفت به متری یک تومان، وقتی صاحب زمین دید که با دادن عرض حال و رفتن به محکمه حق تمبر بهش تعلق نمیگیرد و قدر مسلم این است که قمیت یک تومان هم تثبیت شده میگوید که متری صد تومان (طباطبایی ـ عکسش را هم حساب کنید) و تقاضای پژوهش و تجدیدنظر میرود به محکمه. نیازمندی شرکت نفت آنی و فوری است، موضوع استخراج و اکتشاف است باید فوراً بتواند وسایل را فراهم کند. اصلاً یکی از علل این که در محاکم حق تمبر قائل شدهاند برای عرض حالها، از نقطهنظر این است که واقعاً وقتی دادخواست داده شود که کسی واقعاً خودش را محق بداند و الّا اگر بنا شود حق تمبر به عرض حالی میدهد و دعوایی مطرح میکند و این اصل کلی است که افراد در مورد دعاوی خودشان باید حق تمبر بپردازند اما این که گفته شد که دولت حق تمبر پرداخت نمیکند علتش همین است که آقای بزرگابراهیمی گفتند که از این جیب به آن جیب است و چون شرکت ملی نفت یک شرکتی است که با سرمایه دولت اداره میشود و سرمایهاش متعلق به دولت است، بنابراین در مورد دادن عرض حال نباید حق تمبر بدهد ولی افراد عرفاً و عملاً و حقاً باید حق تمبر پرداخت کنند.
نایبرئیس ـ آقای عمیدی نوری مخالف هستید؟ (عمیدی نوری ـ بله) بفرمایید.
عمیدی نوری ـ البته این ماده یکی از مواد مهم این لایحه است که تماس با حقوق افراد دارد و از آن طرف هم حتیالمقدور دقت بیشتری شده است که تکلیف مردمی که اراضی آنها و املاکشان مورد احتیاج شرکت ملی نفت قرار میگیرد معلوم باشد و قیمت هم روی یک مبانی رفته است که نسبت به سایر تقویمها بهتر بوده است و ما امیدواریم این رعایتها در قوانین بعدی هم بشود و اینها ملاک باشد که هر وقت نسبت به حقوق عامه نظری هست بیشتر رعایت این اصول بشود. اما آن نکتهای که اینجا مورد نظر بود بند (ط) تبصره ۲ است که در اول ماده میگوید (ملاک احتیاج شرکت به اراضی تشخیص شرکت میباشد) این اساس کار است. این جمله به نظر بنده قابل بحث است. این فکر که این تشخیص یک طرفی و بدون بحث به این وسعت این آیا چه صورتی دارد خصوصاً در یک تبصره دیگری هست که تبصره ۴ قبل از (هـ) است که میگوید (چنانچه احتیاج شرکت نسبت به اراضی مذکور در این بند رفع شود شرکت در فروش آن آزاد خواهد بود) این هم یک راهی است که شرکت میتواند یک زمینی را بگیرد و بعد بفروشد از آن طرف هم ملاک و تشخیص احتیاج با خودش است (مشایخی ـ در موقع فروش مالک اولی مقدم است) مالک اولی کجا میداند چه شده مقدم در صورت تساوی قیمت است. بنده معذرت میخواهم، شنیدم نمیدانم صحیح است یا نه، آقای معاون وزارت دارایی اینجا تشریف دارند میتوانند تحقیق کنند بنده حتی شنیدم که دامنه این احتیاج شرکت نفت به جایی رسیده که حتی زمین این عمارت ۱۷ طبقهای را که میسازد این را به عنوان احتیاج شرکت گرفته است این را یکی از وکلای دادگستری میگفت (موسوی ـ این جا جزو باشگاهشان بود) مورد بحث و اختلاف بود (موسوی ـ مال خودشان بود) گویا یک قسمت آن، اراضی دیگران بود (بزرگنیا ـ مورد اختلاف یک گوشه باشگاه بود) و الان دعوا در دادگستری مطرح است. گویا یک قسمت اراضی بوده ملکی بوده همجوار باشگاه و کسی میگفت که شرکت گفته مورد احتیاج من است. این سابقه در این کار است تشخیص احتیاج هم
به صورت یک طرفی با خود شرکت است و موقعی هم که رفع احتیاج شد حق دارد که بفروشد. البته عرض کردم ملاک تقدیم خوب است نسبت به سایر قوانین و مقرراتی که داریم آیا با این توضیحی که بنده دادم و روشن کردم آیا خوب است که ما همین طوری یک طرفی ملاکی قائل شویم و اشخاص حتی حق بحث هم نداشته باشند؟ مثلاً اگر در یک فرجه خیلی مختصری به شخص حق داده شود که اگر اعتراضی به این تشخیص دارد در ظرف پنج روز، شش روز و یا ده روز فقط دریک مرحله مثلاً در دادگاه شهرستان محل در ظرف ده روز شکایت کند و آن دادگاه هم خارج از نوبت نسبت به این تشخیص یک اظهارنظری بکند که یک قدری در یک مواقع افراطی و تشخیص غیر واقعی از نظر مساحت و موضوع یک قدری تعدیل شود. الان که این بند (ط) را میخواندم نظرم رفت روی آن و بندی که میشود از آن این استفاده را کرد و آن را هم که بنده شنیدم یک چنین احتیاجی را به این صورت برای خودش تشخیص داد که شرکت نفت حتی در شهر تهران یک تملک زمین برای ساختن اداره یک چنین تشخیص داده است. البته در راه شمیران و خارج از تهران برای پخش مواد نفتی خیلی از اراضی را گرفته درست هم بوده که مرکز پخش است و جای پمپهایی است که لازم بوده است اما اگر محل اداره خودش را این جور تشخیص داده باشد نمیدانم صحیح است یا خیر. بنده خیال میکنم این اختیار مطلق تشخیص در بند (ط) که تشخیص فقط با تشخیص او است همان ملاک است این توهم را پیش میآورد خصوصاً که بنده شنیدم حتی به عنوان راهآهن و به عنوان راه این کار معمول است که بعضی از اراضی را چون آن قیمتش سهل است اراضی را میگیرند و بعد به سایر مؤسسات واگذار میکنند و متأسفانه یک قانون برنامه ده سالهای وزارت راه دارد و شور اول آن هم تصویب شد رفته در کمیسیون مانده، گویا وزارت گفته من این را نمیتوانم گفتهاند چرا، گفته است چون این یک حقی قائل شده است که اگر ساختمان راه در اراضی مردم رفت و در یک حدود متعارفی در آن لایحه پیشبینی شده که حق مردم داده شود گفته که چون یک همچون مقرراتی گذشته ما نمیخواهیم این لایحه بگذرد این لایه الان مانده که حتی بنده شنیدم در بعضی جاها معمول است بعضی از اراضی به عنوان این که وزارت راه و یا راهآهن احتیاج دارد اراضی بیشتری را تملک میکند و به ادارات دیگری مثل گمرک از این اراضی داده میشود. این معمول و روش فعلاً در حال حاضر به صورت اطلاعاتی که میرسد هست و اینها به نظر بنده تا یک حدی سوءتشخیص و سوءتعبیر قوانین است که با کمال حسننیت در موقع طرح در پارلمان میگذرد و نظر اصلی این است که احتیاجات آنی و فوری مربوط به امور عمومی در حدود مور نیاز و احتیاج رفع شود ولی به مرحله عمل که رسید گاهی این نکاتی که به عرضتان رساندم و کم و بیش به اطلاع میرسد هست. به این جهت به نظر بنده رسید که اگر مجلس شورای ملی موافق باشد این بند (ط) که نوشته ملاک احتیاج شرکت به اراضی تشخیص شرکت میباشد، یعنی نظیر یک طرح غیر قابل احتراز و غیر قابل بحث از طرف کسی که اراضی و ملک او مورد ادعا و نیاز شرکت نفت قرار گرفته، با این سوابقی که در گوشه و کنار شنیده میشود بنده میگویم که اگر صلاح باشد یک حق اعتراضی برای مالک در یک مدت خیلی کوتاه با یک فرجه خیلی کم برای یک رسیدگی یک مرحلهای لااقل قائل شویم که تا حدی آنها هم بدانند یعنی شرکت نفت هم بداند که این تشخیصشان قابل کنترل است. اصل در دنیا این است اصلاً فلسفه حکومت مشروطه و فلسفه مشورتی همین است که هیچ یک از تأسیسات و هیچ یک از ادارات و هیج یک از مؤسساتی که در حکومت مشروطه هست، تشخیص یک طرفی و بدون کنترل نداشته باشد. تفاوت حکومت فردی مطلقه با حکومت مشورتی و مشروطه همین است و تفکیک قوا و همه این مبانی روی این اصل میآید. این است که ما هر قدر به تشکیلات و تأسیسات مملکتی خودمان کمال علاقه را داریم به آن اصل مشورتی و کنترل اختیارات و وظایف مؤسسات و ادارات باید توجه داشته باشیم که اختیار یک طرفی و مطلق را برایش قائل نشویم. به این جهت بود که بنده خواستم این نکات را تشریح کرده باشم و نظر مجلس شورای ملی را به این اصول جلب کرده باشم.
نایبرئیس ـ آقای مشایخی مخبر کمیسیون.
مخبر کمیسیون ـ خوشبختانه این موضوع هم یکی از موضوعاتی بود که در کمیسیون نفت زیاد در اطرافش بحث شده و جناب آقای عمیدی نوری هم نسبت به تمام تبصرهها و موضوع این ماده نظریاتی داشتند و نظریاتشان مورد مذاکره و بحث و شور واقع شد و بالاخره به این کیفیت به تصویب رسید. عرض شود که اولاً در صدر این ماده گفتیم برای اجرای عملیات مندرج در این اساسنامه زمین خریداری کند زمین دولت یا زمین افراد را چه جور بخرد؟ بنده میخواهم سؤال کنم از جناب آقای عمیدی نوری که وقتی شرکت نفت احتیاجی به یک زمینی دارد و مطلب فنی است صنعت نفت یکی از صنعتهای فوقالعاده بغرنج و پیچیدهای است که هر رشتهاش یک متخصصی میخواهد اگر بخواهیم بگوییم تشخیص با کی باشد اگر این حق را بدهیم به مالک که بتواند اعتراض بکند و فرض کنید که در یک مدت معینی و کوتاهی بر اساس نظر جنابعالی دادگاه بدوی هم رسیدگی بکند. دادگاه بدوی به کی رجوع میکند برای احراز این که آیا این زمین جزو کارهای مربوط به این اساسنامه هست یا نیست و آیا مورد احتیاج هست یا نیست به کدام مرجع صلاحیتدار توی این مملکت و به کدام کارشناس میتواند رجوع کند که تشخیص بدهد؟ به هیچ کس. به قدری صنعت نفت صنعت مهمی است که ما نمیتوانیم یک سازمان دیگری ایجاد بکنیم که بیاید کارهای شرکت نفت نظارت و کنترل کند مثلاً تشخیص احتیاج یا عدم احتیاج را به ایجاد پالایشگاه در فلان نقطه بدهد یا ندهد. بنابراین در یک کاری به این عظمت حق این است که بگوییم تشخیص زمینی که مورد احتیاج هست یا نیست با شرکت ملی نفت است مضافاً به این که در همه جا گفته شده است که بهای عادله به صاحب آن باید داده شود و در آن تبصره که جنابعالی گفتید برای رعایت همین موضوع به هیچ وجه منالوجوه زائد بر میزان احتیاج شرکت ملی نفت تملک و خریداری نکند گفته شده است که اگر شرکت ملی نفت نیازمندیاش رفع شد، حق فروش دارد، وقتی هم خواست بفروشد حق تقدم با مالک است. بنابراین به تمام معنی رعایت اطراف و جوانب کار شده است اینجا یک شرحی فرمودید راجع به همین محل کار شرکت در حالی که در حدود دفاع مخبر نیست ولی خوب بنده سؤالی کردهام و پاسخی که دادهاند عیناً عرض میکنم. نوشتهاند چندین سال قبل شرکت این زمین را خرید و وجه آن را پرداخت بعداً که بهای زمین بالاتر رفت صاحب زمین به فکر گرفتن پول بیشتری افتاد و اعتراض کرد (عمیدی نوری ـ روی همین قاعده خرید) خرید بر اساس بهای عادله و پول زمین را داد ولی قیمت زمین خیابان تخت جمشید که ترقی کرد، صاحب زمین برای پول بیشتری آمد و اعتراض کرد. شما ملاحظه فرمودید برای قاعده عمومی معامله شد خرید بر اساس قیمت عادله بود سند انتقال هم داد بعد که قیمت اراضی خیابان تخت جمشید ترقی کرد بعد از تصرف بعد از دریافت بها آمد اعتراض کرد. عرض کردم بنده این را از طرف کمیسیون عرض نمیکنم از طرف شرکت نفت یادداشتی نوشتهاند و میگویند که بعد از انجام معامله وقتی زمین قیمت بیشتری پیدا کرد آمد و اعتراض کرد البته این مربوط به این موضوع نخواهد بود بنده برای استحضار آقایان عرض کردم. قدر مسلم این است که ما میگوییم به موجب ماده ۱۰ برای موارد مذکور در این اساسنامه و کارهای مربوط به نیازمندیهای شرکت ملی نفت ایران میتواند زمین خریداری کند. زمین متعلق به دولت با تشریفات معین زمین متعلق به اشخاص با پرداخت بها و اگر یک زمینی را از شخصی خرید و رفع نیازمندیاش شد و خواست بفروشد حق تقدم خرید به مالک اولی داده شده است که اگر خواست به او واگذار بشود راجع به این که بگویی تشخیص نیازمندی شرکت نفت با شرکت نفت نباشد. این اساسا با تمام مندرجات این لایحه و مصوبات خرید زمین مغایرت پیدا میکند و غیر از شرکت ملی نفت کسی دیگری نیست که بتواند تشخیص بدهد زمین مورد احتیاج شرکت نفت هست یا نیست به این جهت است که بنده خیال میکنم ماده جامعی تهیه شده است.
نایبرئیس ـ آقای موسوی موافقید؟ بفرمایید.
موسوی ـ بنده از این که جناب آقای عمیدی نوری همیشه با توجه به مبانی و اصول چه در جلسه علنی و چه در کمیسیونها لوایح را با دقت مورد رسیدگی قرار میدهند واقعاً خوشحالم. اما شخصاً هم بنده معتقد به مقایسهای هستم جناب آقای عمیدی نوری بنده اطلاع دارم که برطبق قوانین سابق چه قوانینی که در ۱۳۱۲ گذشت و چه قوانینی که قبل و بعد از آن گذشت برای احتیاجات شرکت نفت مقادیر زیادی شاید از صدها هکتار بیشتر به عنوان همین احتیاجات از مردم گرفته شد و شاید برای هر هکتارش پنج ریال پول داده نشد (صحیح است) فکر میکنم که این ماده ۱۰ بسیار خوب تنظیم شده و رعایت کلیه حقوق صاحیان اراضی شده با این که ممکن است یک روزی اراضی بنده یا کسان بنده از نظر این قانون مورد احتیاج شرکت قرار بگیرد، معهذا این قانون بسیار عادلانه است و حتی به نظر بنده نسبت به اساسنامه فعلی شرکت ملی نفت این ماده عادلانهتر و صحیحتر تنظیم شده است. چنان که در تبصره ملاحظه میفرمایید حتی یک امتیازاتی برای صاحبان اعیانی پیشبینی شده مینویسد و «چنانچه در زمینهای موضوع این بند اعیانی وجود داشته باشد تقدیم اعیان جداگانه از بهای عرصه براساس پنج درصد علاوه بر قیمت عادله به عمل خواهد آمد. هرگاه اعیانی محل سکونت مالک و ممر اعاشه منحصر به فرد او باشد ۱۵ درصد قیمت عادله نیز از این بابت به او پرداخت خواهد گردید.» به نظر بنده رعایت تمام قسمتهای حقوق و اجرای عدالت در این ماده جناب آقای عمیدی نوری شده. اما نظر حضرتعالی راجع به ملاک احتیاج شرکت و تشخیص آن قابل توجه هم هست خود حضرتعالی هم قبول بفرمایید در یک چنین امر فنی و صنعتی نمیشود ملاک تشخیص یا مرجع تشخیص را ما روی تشخیص فروشنده زمین قرار بدهیم. بنده در موقعی که شما صحبت میکردید فکر میکردم که شاید بد نیست وزیر دارایی تشخیص بدهد ولی بعد فکر کردم که این هم مثل این که
عملی نیست چون وزیر دارایی معمولاً باید برود روی فکر صرفهجویی و خرید نکردن (صحیح است) و با احتیاج فنی شرکت تطبیق نمیکند. این است که استدعا میکنم حضرتعالی اگر چنانچه نظر اصلاحی دارید بفرمایید و الّا اصل موضوع به نظر من با توجه به قوانین مشابهی که گذشته است عادلانه است.
نایبرئیس ـ پیشنهادی که در این خصوص رسیده است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که هر یک از بندهای ه، و، ز، ح، ط، ماده ۱۰ به صورت ماده مستقلی درآید. دکتر دادفر
نایبرئیس ـ آقای دکتر دادفر
دکتر دادفر ـ بنده تصور میکنم در کمیسیون خاص نفت آقایان نمایندگان محترم به مفاد لایحه و به موضوعات لایحه بیشتر توجه فرمودهاند و صورت ظاهر قانوننویسی را تا اندازهای غمضعین فرمودهاند. مثلاً ملاحظه بفرمایید ماده ۱۰ دارای چند بند است و هر بنده هم دارای چند تبصره است که کافی است یک وکیل عدلیهای طبق بند این ماده یک لایحه بنویسد و منشی او اشتباهاً این (ه) هوز را (ح) خطی بنویسد و دادگاه او را محکوم بکند که (ح) خطی مربوط به موضوع نیست و (هـ) هوز مربوط است. خوب آقا موضوعات مستقل در قانوننویسی معمولاً صورت ماده مستقل در میآید و اصولاً شأن ماده این است که حاکی از بیان یک موضوع مستقلی باشد. تمام این بندها (هـ) هوز و (ح) خطی و واو، ز، ط، اینها هر کدام یک موضوع مستقلی است. شما که تا ۶۴ ماده نوشتهاید اگر همه لایحه یک ماده بود یا دو ماده بود میگفتید که نمیخواهیم ماده زیاد بشود، ولی حالا چه اشکال دارد که تا ۷۰ ماده بشود و موضوع و روشن بشود و برای هر کدام از بندها هم چند تبصره نوشته شده خوب این بندها را ممکن است به صورت ماده مستقلی در آورد و در نتیجه خود قانون سهل و ساده میشود. خلاصه نظر بنده راجع به فرم و تشریفات و ظاهری قانون است و هیچ در اساس مطالب عرض ندارم و تصور میکنم که خود این مسئله هم کار لایحه را آسان هم میکند. کار کسانی را که به قانون مراجعه میکنند و هم عنوان و فرم و تشریفات ظاهری قانونگذاری رعایت شده ملاحظه بفرمایید بند (واو) که مربوط به حقوق ارتفاقی است خودش میتواند موضوع ماده مستقلی باشد بند (ز) مربوط به تصرف اراضی و ابنیه است، موضوع ماده مستقلی است و همین طور بند (ح) مربوط به املاک موقوفه است نمیتواند در لیست کلی ماده ۱۰ که میگوید هرگاه زمینی برای انجام عملیات مقرر در این اساسنامه مورد لزوم باشد قرار بگیرد به این ترتیب خریداری شود. بنده تصور میکنم اگر جناب آقای مخبر و جناب آقا معاون محترم وزارت دارایی موافقت بفرمایند به این ترتیب که بنده پیشنهاد کردم اینها هر کدام یک ماده بشود کار لایحه را خیلی تسهیل خواهد کرد و از این اشکالاتی که در آتیه ممکن است پیش بیاید جلوگیری خواهد کرد و خیلی مطالب را برای مردم آسان خواهد کرد.
نایبرئیس ـ آقای مشایخی
مشایخی (مخبر) ـ تمام ماده ۱۰ مربوط به خرید زمین است و در ماده ۱۰ شقوق مختلف زمین را توصیف کردهایم. مثلاً گفتهایم اگر شرکت ملی نفت احتیاج به زمین بایر و موات دارد و چه جور عمل بکند، اگر احتیاج به اراضی دولت دارد چه جور بشود، اگر احتیاج به زمین اشخاص دارد چه جور بخرد، اگر احتیاجی به اعیان داشت نحوه خرید حقوق صاحبان اعیانی چیست. بنابراین تمام ماده ۱۰ ناظر است بر خرید اراضی مورد نیاز شرکت نفت و این بندهای (الف) الی (ط) شقوق مختلفه است تصور نمیکنم که بد تنظیم شده باشد چون مربوط به خرید زمین است جناب آقای دکتر دادفر حق این بود که به صورت یک ماده دربیاید. بنده تصور میکنم اگر بخواهیم حالا تغییری فرضاً بدهیم در همین جا آقایان منشیها در قرائت این مواد و در نمرهبندی آنها دچار یک مشکلاتی خواهند شد. با توجه به این که در اساس موضوع موافق هستید و با توجه به این که این ماده اصولاً مربوط به شقوق مختلف خرید زمین است استدعا میکنم که موافقت بفرمایید به همین ترتیب اعلام رأی بشود.
دکتر دادفر ـ بنده پینشهاد را مسترد میدارم.
نایبرئیس ـ آقای دکتر دادفر پیشنهاد خودشان را مسترد داشتند و چون در اطراف ماده ۱۰ دیگر اظهارنظری نشده است لذا رأی میگیریم به ماده ۱۰. آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۱۱ قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ماده ۱۱ ـ شرکت میتواند در حوزه عملیات و برای مصارف خود در اراضی بایر متعلق به دولت یا بلامالک از آب و همچنین از هر نوع خاک و شن و آهک و سنگ و گچ و مصالح ساختمانی دیگر بدون پرداخت حقوق دولتی و طبق مقررات مربوطه استفاده نماید. اگر عمل شرکت برای استفاده از مواد مذکوره موجب ضرر شخصی گردد شرکت باید جبران خسارت را بنماید ولی در هر صورت شخص ثالث نمیتواند مانع عملیات شرکت بشود.۰
۸ ـ تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای مهندس سلطانی
نایبرئیس ـ آقای مهندس سلطانی در خصوص این ماده فرمایشی داشتید؟
مهندس سلطانی ـ خیر سؤالی است از وزیر بهداری که تقدیم میکنم.
۹ ـ مذاکره در مواد ۱۱ و ۱۲ گزارش کمیسیون نفت راجع به اساسنامه شرکت ملی نفت ایران
نایبرئیس ـ ماده ۱۱ مطرح است آقای بزرگابراهیمی مخالفید؟ بفرمایید.
بزرگ ابراهیمی ـ دولت یک سهمی از معادن دارد خودش مجاز است ببخشد یا حق خود را بگیرد، ولی مالکین هر منطقه نسبت به معادن آنجا مطابق قانون یک سهمی دارند که هر کس از معادن آن منطقه استخراج کرد یک مقداری مال مالک محل است. این را قانون مطرح کرده است. ولی موضوع حق مالک در این قانون تصریح نشده البته این ضرر ندارد که از یک کوهی شرکت بیاید آهک استخراج بکند ولی حق مالک طبق قانون باید محفوظ باشد. جناب آقای مخبر و یا نماینده دولت اینجا باید توضیح مرحمت بفرمایند که حق مالک در این موضوع تأمین است و قانوناً هم بایستی از معادن چهار درصد و دو درصد به مالک حق بدهد، گرچه در آنجا تصریح شده که اگر موجب ضرر شخصی شد ضرر کاری به حق مالک ندارد اگر از معدن بنده رفتند گچ و آهک و شن بردند باید حق مالک را مطابق قانون بدهند.
مهندس بهبودی ـ این مال اراضی دولت است.
نایبرئیس ـ آقای مشایخی
مخبر کمیسیون نفت ـ جناب آقای بزرگابراهیمی، در این ماده صحبت از اراضی بلامالک و صحبت از اراضی متعلق به دولت است به هیچ وجه در اینجا بحثی از اراضی متعلق به اشخاص نیست. گفته شده است که اگر از اراضی بلامالک و متعلق به دولت شرکت ملی نفت نیازمندی داشت و اقداماتی کرد حق دارد استفاده بکند. اراضی بلامالک یعنی زمینی که مالک خاصی ندارد و صحبت از زمینهایی که مالک خاص دارد نیست. در ماده قبل از اراضی متعلق به اشخاصی که به نحوی از انحا دارای مالک خاص بود، توضیح داده شد که هر وقت شرکت احتیاج پیدا کرد پولش را بدهد ولی در اینجا صحبت از اراضی متعلق به دولت و بلامالک است و مالکیتهای خصوصی در بین نیست.
نایبرئیس ـ آقای عمیدی نوری موافقید؟ بفرمایید.
عمیدی نوری ـ جناب آقای بزرگابراهیمی، توجه بفرمایید راجع به این ماده نظر جنابعالی را آن عبارت بعدی تأمین کرده است که نوشته است و اگر عمل شرکت برای استفاده از مواد مذکوره موجب ضرر شخصی گردد، شرکت باید جبران خسارت را بنماید یعنی چه. اولاً این بهرهبرداری شن و سنگ و مصالح از اراضی بلامالک است. ثانیاً با فرض این که در این اراضی بلامالک فرض بکنیم که یک شخصی آمده باشد که آنجا را حیازت بکند یا یک عملیاتی کرده باشد که یک حقی برای خودش ایجاد کرده باشد باز هم گفته است که شرکت باید ضرر شخص ثالث را جبران بکند بنابراین قضیه خیلی ساده و روشن است خیلی خوب دقت شده و احتیاط کامل شده و نگرانی برای مردم نیست.
نایبرئیس ـ چون درخواست بحث دیگری در این ماده نشده لذا رأی میگیریم به ماده ۱۱. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۱۲ قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده ۱۲ ـ هرگاه دولت در مناطق عملیات شرکت قراردادی برای به کار انداختن معادن دیگر منعقد نماید، باید مانع عملیات شرکت نباشد و هرگاه خسارتی وارد شود جبران گردد.
نایبرئیس ـ در این ماده درخواست صحبت نشده و پیشنهادی هم نرسیده است بنابراین رأی میگیریم به ماده ۱۲. آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
۱۰ ـ بیانات آقای نخستوزیر راجع به اعتصاب دانشآموزان و مطالب دیگر
نایبرئیس ـ چون لایحه سرفصل است، جناب آقای نخستوزیر فرمایشی داشتید بفرمایید.
نخستوزیر ـ بنده میخواستم راجع به جریانات روز دوشنبه گذشته مطالبی به عرض نمایندگان محترم برسانم (نمایندگان ـ بسیار خوب است) به شهادت و گواهی آقایان و تمام مردم ایران این دولت از بدو تشکیل خود بنا به امر اعلیحضرت همایونی سعی کرده است تماس خود را با مردم زیاد بکند (صحیح است) علاوه بر این که خود بنده هر روز صبح از ساعت شش و شش و نیم و حالا که زمستان است و مراجعین هم یک قدری دیرتر میآیند ساعت هفت در دفترم هستم (صحیح است) و شاید به طور متوسط در روز در حدود پنجاه نفر از طبقات مختلف میآیند و با وجود تمام گرفتاریهایی که دارم آنها را میپذیرم و همچنین به سایر وزرا مراجعه میکند اینها برای این است که از درد و دل مردم اطلاع حاصل کنیم و در حدود ممکنات و مقدورات بار آنها را سبک بکنیم و آنچه وظیفه دولت هست برای تأمین رفاه و آسایش مردم انجام بدهیم. علاوه بر این که در مرکز همه روزه خودمان را در اختیار طبقات مختلف مردم گذاشتهایم طبق برنامههایی که هست در اولین فرصت سعی کردیم به اقصا نقاط ایران برویم و بایستی که در این جا عرض کنم که در این مسافرتها گاهی به ما خیلی بد میگذرد (صحیح است)
چه از نقطهنظر وسایل رفت و آمدمان و چه از نقطهنظر مشکلات جوی و چه از نقطه نظر آن چند ساعت و چند روزی که باید در این مناطق بگذرانیم به ما خیلی بد میگذرد. ولی معهذا منتی بر هیچ کس نداریم وظیفه ما است ((احسنت)) خدمتگزاری را قبول کردیم ما وظیفه داریم یا باید این خدمتگزاری را قبول نکنیم و به آسایش و خوشی بگذرانیم یا وقتی این مسئولیت را قبول کردیم و سرباز شدیم برای ما جای خوب و بد اثری ندارد ما باید برویم وظیفهمان را انجام بدهیم ولو این که به قیمت جان ما تمام بشود (احسنت) از این جهت این را عرض کردم که ما برای تفریح به این نقاط نمیرویم میرویم به درد مردم رسیدگی کنیم و از احتیاجاتشان اطلاع حاصل کنیم و در حدودی که ممکن است بیاییم رفع بکنیم. باز میتوانم ادعا بکنم که این مسافرتهای ما به نقاط مختلف مؤثر واقع شده است و در حدودی که توانستهایم و سعی کردهایم یک مقداری به مردم کمک شده است و احتیاجاتشان برآورده شده است (صحیح است) وقتیکه یک همچون دولتی در رأس کار است و این برنامه او است بنده همیشه تقاضا کردم از تمام طبقات هر مطلبی که آقایان دارند به خود من ممکن است مراجعه بکنند و مطمئن باشند به آن رسیدگی خواهد شد. اگر مطالبشان معقول و منطقی باشد قبول میکنم ولو این که دستوری خلاف آن صادر شده باشد. ولی اگر معقول و منطقی نباشد بنده نه تسلیم هو میشوم نه جار و جنجال و به اصطلاح معروف از آنهایی نیستیم که از این حرفها از میدان در برویم. وقتیکه بنا شد ما بیاییم تمام وقت خودمان را زندگی خودمان را صرف بکنیم برای این که بتوانیم خدمتی انجام بدهیم دلیل ندارد با جار و جنجال از میدان در برویم. همیشه بنده این تقاضا را کردهام و گفتهام که ما همیشه در اختیار مردم هستیم.
روز دوشنبه البته از چند روز قبل ما اطلاعاتی داشتیم که در مدارس به شاگردها گفتهاند برای این که نمرات امتحاناتتان تغییر حاصل بکند بهتر این است که در فلان روز جمع بشود و اعتصاب بکنید. بنده کراراً پشت این تریبون گفتهام و بعداً هم مورد حملات شدید بعضی از رادیوهای خارجی واقع شدم و حالا هم تکرار میکنم و به محصلها میگویم و اهمیت نمیدهم. من گفتم که از این لغت اعتصاب اصلاً بدم میآید برای این که این اعتصاب اگر قانونی باشد البته چون آن قانون است برای ما محترم است، اعتصاب را در قانون کار برایش تعبیر و تفسیری کردهاند مجلسین تصویب کردهاند این لغت خوب است اما اگر بخواهیم درس نخوانیم مقررات را انجام ندهیم برویم گردش کنیم و این امر چون برخلاف مقررات جاری مملکت است بگوییم اعتصاب میکنیم. بنده از این لغت اعتصاب بدم میآید برای این که یک سوابق بسیار بدی ما از این جهت در این مملکت داریم و باعث جار و جنجالهای بسیار برای مملکت و افراد این مملکت و خانوادههای این مملکت شده و بدبختیهایی این لغت تولید کرده است. آقایان میدانند این جار و جنجالهایی که در خیابانها راه انداختند بعد از شهریور ۲۰ به این طرف تا پنج، شش سال پیش، چه افراد بیگناهی که در توی خیابان رد میشدند از بین رفتند بدون این که نه هدف داشته باشند و نه دخالتی داشته باشند (صحیح است) و چه خانوادههایی بیسرپرست شدند و چه بدبختیهایی برای آنها تولید کردند. این است که بنده شخصاً اعتصابی را که بر وفق قانون باشد برطبق یک مقرراتی باشد یک حقی به اعتصابکننده داده شده باشد محترم میشناسم، چون قانون است ولی از این لغت اعتصاب که تا تکان بخورید اعتصاب میکنیم بنده بدم میآید (پرفسور اعلم ـ جاهای دیگر اعتصابکنندهها را تیرباران میکنند) حالا که ما حاضر شدیم با تمام طبقات مردم سر و کار داشته باشیم، به دردهایشان برسیم، ملاقاتشان بکنیم چه بهتر از این که سر و کار ما با یک عده افرادی باشد که آتیه مملکت در دست آنها است و آنها جوانان محصلین ما هستند. اینها آینده مملکت هستند آتیه مملکت در دست اینها است و اگر امروز اینها درس خوب بخوانند خوب تحصیل بکنند آتیه مملکت مخصوصاً این که وقتی ماها به سن تقاعد رسیدیم و پیرمرد شدیم البته حالا هم سن ما کم نیست یک همچون افرادی که در مملکت سرکار باشند ما آن چند روزه از عمرمان که باقی است راحت خواهیم بود و اگر برای خودمان هم باشد لازم خواهد بود که افراد تحصیلکردهای سرکار باشند. ما همیشه آماده بوده و هستیم که اینها را بپذیریم ولی این محصلین به هیچ وجه منالوجوه در این مدت نه به من رجوع کردند نه به وزیر فرهنگ و نه به رئیس مدرسه و نه به پدرهایشان، ممکن بود به اولیای خودشان بگویند که یک نمرات و مقرراتی در مدارس برای ما قائل شدهاند که باعث زحمت ما شده است. اقلاً آن پدر میرفت به رئیس مدرسه میگفت و به همین ترتیب به رئیس دولت میرسید. به خصوص که این آییننامه یک آییننامهای است که بر طبق گزارشی که به بنده دادند این مقررات در چهاردهم تیر ماه ۱۳۳۸ از تصویب شورای عالی فرهنگ گذشته است و به مدارس ابلاغ شده است و حالا ما در دی ماه هستیم و در این مدت هیچ کس سر وقت ما نیامد که شکایت بکند برای این که همه درها باز است کسی نمیتواند ادعا بکند که نتوانسته نخستوزیر مملکت را ببیند (صحیح است) این را هر کسی بگوید خلاف است. شاید بعضیها پهلوی بنده میآیند و میگویند که ما دسترسیمان به شما که نخستوزیر مملکت هستید و مسئول هستید و همه جا را باید مواظب باشید تمام کارهای وزارتخانهها را باید ببینید ما زودتر به شما دسترسی داریم تا به یک رئیس اداره (صحیح است) از این جهت وقتی این طور است این آقایان در مورد این آییننامهای که در چهاردهم تیر ماه ۱۳۳۸ به تصویب شورای عالی فرهنگ رسیده تا پریروز به بنده مراجعه نکرده بودند. اتفاقاً دیروز یک دانشآموزی که مال دبیرستان فیروز بهرام است صبح آمد آنجا بدون این که قبلاً وقتی گرفته باشد اظهار کرد راجع به نمراتمان اشکالاتی داریم، گفتم چرا قبلاً نیامدی؟ چرا روز شنبه و یکشنبه نیامدی؟ چرا یک ماه پیش نیامدی و امروز آمدی؟ مگر این کاری که امروز کردید نمیتوانستید یک هفته پیش بکنید اینجا مانع و رادعی برای شما بود؟ گفت نخیر. نمیدانستیم. گفتم مگر این نخستوزیر تازه سر کار آمده است سی و سه ماه و هشت روز است که ما بنا به اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاه در رأس کار هستیم، گفت بله توی روزنامهها میخوانیم که به بندر چابهار هم برای رسیدگی به کار مردم میروید. گفتم آن وقت در تهران نمیتوانستید مرا ببینید که یک چنین اتفاقی رخ ندهد البته اظهار کرد که ما در و پنجره نشکستیم و یک عده اوباش این کار را کردند ما را مقصر ندانید (صحیح است) بنده اینجا تأیید میکنم شاید به طور قطع همین طور هست برای این که اگر این طور نبود باعث خیلی نگرانی و شاید باعث تعجب هم میشد، خوشبختانه عده زیادی از این محصلین درس میخوانند و جدی هستند هیچ تردیدی نداریم ولی خوب یک عدهای هم هستند در همه کلاسها که درس نمیخوانند ما هم که در مدرسه بودیم همه آقایان هم بودند یک کسی شاگرد اول بود یک کسی متوسط بود و یک کسی هم تنبل بود ممکن است که محرک اینها هم در بدو امر همین تنبلها باشند در تمام کلاسها هم هستند. در هر حال این دانشآموز خیلی منفعل شد گفتم هر وقتیکه مطلبی دارید این جا در باز است بیایید مراجعه بکنید ولو این که معلوم شود دستوری که داده شده خوب نبوده است. خود بنده دستور میدهم که آن دستور را لغو بکنند ولی با جار و جنجال و این که ما میخواهیم درس نخوانیم نمیشود (صحیح است) برای این که ما نمیخواهیم تنبلی و بیکاری و بیسوادی را در این مملکت تشویق بکنیم (صحیح است) به هیچ وجه منالوجوه. مملکت ما احتیاج به کار دارد و از همین جهت هم وقتی دولت را معرفی کردم حضور اعلیحضرت و حضور مجلسین یکی از آقایان گفت برنامهتان چیست، گفتم برنامه ما کار و خیال میکنم تا آن حدی که مقدورمان بوده و از نظر جسمانی توانستهایم کوتاهی نکردیم (صحیح است) البته کار خیلی زیاد است تقاضاها خیلی زیاد است ولی در ظرف یک ماه و دو ماه نمیشود ممالکی که وسایلشان از ما خیلی بیشتر است همه برنامههای ده ساله و پنج ساله دارند معنایش این است که در ظرف یک روز و دو روز نمیشود این اطاق را ساخت این نقشه میخواهد برنامه میخواهد پول و مدت میخواهد و زمان را هیچ وقت نباید فراموش کرد. در ظرف یک روز و دو روز نمیشود کاری انجام داد البته تقاضاها خیلی زیاد و حرفها حسابی است ولی زمان میخواهد. عرض کنم که روز دوشنبه همین طور که استحضار دارید صبح مدارس تشکیل شد با وجود این که اقدامات خیلی زیادی کرده بودند و روزهای قبل اوراقی در مدارس پخش کرده بودند که روز دوشنبه سر درس نروید و اعتصاب بکنید راه بیفتید حق خودمان را بگیریم و از این قبیل حرفها، با وجود اینها بچهها همهشان سر درس بودند و کلاسها تا ساعت ده رو به راه بوده است بعد از ساعت ده یک عده توی خیابانها راه افتادند البته اول محصلین رفتند به دو مدرسهای که درس میخواندند مدرسه فیروز بهرام و مدرسه البرز و سعی کردند شاگردهایی که داشتند درس میخواندند و شاگردانی که میدانند شاگرد مدرسه مادامی که درس میخواند فقط و فقط باید درس بخواند و بس و حق دخالت در هیچ کاری ندارد. درس باید بخواند انشاءالله وقتی بزرگ شد هم به مقام میرسد و هم در سیاست میتواند وارد شود ولی وقتی بچه است و درس میخواند حق دخالت در هیچ امری را ندارد (صحیح است) ولی اینها شروع کردند به شرارت و البته مأمورین انتظامی هم چون دیدند اینها شاگرد مدرسهاند خیلی با ادب و نزاکت رفتار کردهاند با این که به چند نفر از اینها سنگ زدند معهذا خیلی با نزاکت و ادب رفتار نمودیم ولی بعد دیدیم که حقیقت چیز دیگری است این شاگرد مدرسهها به اصطلاح مأمورین یک پوششی بودند اینها را جلو انداخته بودند.
ولی در پس پرده یک حساب دیگری بوده است یک عده از پرتقال فروشها و اینهایی که الان چند نفرشان در توقیف هستند و شاگرد مدرسه نیستند (دکتر بینا ـ چهل ساله و پنجاه ساله هستند) اینها شروع کردهاند به هرزگی البته آقایان میدانید دولت تصمیماتش را گرفته بود و بلافاصله آنها را توقیف کردند و همین طور که ملاحظه میفرمایید نظم برقرار شد. ولی بنده از این فرصت میخواستم استفاده کنم و یک مطلب مهمتری را اینجا به عرض آقایان برسانم البته دولت هم اهمیتی به این تحریکات نمیدهد و آنهایی که تحریکات را به قول خودشان ترتیب میدهند و تصور میکنند که با این تحریکات خواهند توانست در امور مملکت در سیاست مملکت تغییری
ایجاد نمایند باید بدانند که مطلقاً اثری ندارد و اگر آشوب صد برابر بیشتر هم باشد در سیاستی که دولت اتخاذ کرده است در روشی که دارد که عبارت از تأمین سعادت ملت و رفاه مردم و همه کار بکنیم تغییری حاصل نخواهد شد (احسنت) نمیشود که فقط چند نفری کار بکنند و بقیه انگل اجتماع باشند (صحیح است) باید در مملکت تمام افراد کار بکنند و دوران هوچیبازی و دوران این نوع اغتشاشات شش سال است که سپری شده است، مال امروز نیست. شش سال است که چه اقدامات و چه کارهایی در این مملکت شده است که اقلاً به طور عادی اگر میخواستید انجام بدهید شاید بیش از سی سال لازم بود که موجباتش فراهم شود همه خواستیم و در تحت راهناییها و ارشادات شاهنشاه بزرگ و مفخممان توفیق حاصل کردیم. این برنامهای است قطعی و صدای چند مگس و زنبور در آن اثری نخواهد داشت. دولت تصمیم قاطع دارد دولت قانونی است و از همه این نوع اغتشاشات و بینظمیها جلوگیری خواهد کرد (احسنت) ولو این که هزاران نفر تلف بشود. باید پشت این تریبون بگویم باعث تأسف من خواهد شد مخصوصاً بنده که طبیب هستم و هیچ وقت پیرامون این حرفها نیستم وقتیکه کسی مجروح شد ما وظیفهمان این است که ملاقاتش بکنیم و وسایل معالجهاش را فراهم کنیم ولو این که دشمن ما باشد ولی معهذا در سیاست این حرفها وجود ندارد. همین طوری که ما مجبوریم وقتیکه مملکت ما مورد تهاجم یک دشمن واقع شد برویم و هزاران نفر چه در شهرها و چه در جبهه برای حفظ این آب و خاک کشته شوند، اگر اغتشاشاتی در مملکت راه بیفتد به اشد مجازات خواهیم رساند، ولو این که هزاران نفر هم کشته بشوند. این را لازم میدانم بگویم که خیال همه آقایان راحت بشود البته ما هیچ وقت نمیخواهیم و آرزو میکنیم که خیلی دقیق کارهای خودمان را انجام بدهیم ولی اگر برای حفظ مملکت لازم باشد ما هیچ ابایی نداریم و آن مقامهایی که اینها را تحریک میکنند باید بدانند که این دفعه هم کور خواندهاند. مدتی از رادیوهای خارجی به ما حمله میکردند و این چند روزه مقدماتش بود همان طوری که آن دفعه ملت ایران نشان داد که ملتی است زنده، ملتی است که تحت فشار و زور نمیرود و به این تهدیدها و این حرفها اهمیت نمیدهد و یک جبهه مشترک در تمام نقاط مختلف ایران تشکیل دادند. این امر نشان داد که این دفعه هم مفتضح شدند و مفتضح خواهند شد. بعد دیدیم که همان دستگاهها گفتهاند که تلفاتی داشت حتی جای خیلی تأسف است که همین دانشآموزان اوراقی چاپ کردهاند که بنده خجالت میکشم متن آن را اینجا بخوانم برای این که وقتی بخوانید میبینید مال دانشآموز نیست دانشآموز از فرهنگ استعماری صحبت نمیکند، دانشآموز صحبت از این حرفها نمیکند. بنده خجالت میکشم بخوانم برای این که صلاح نیست برای این که بنده میدانم داشنآموزان نکردهاند و به نام دانشآموزان کردهاند، امضا کرده است از طرف دانشآموزان دبیرستانهای تهران ولی بنده میدانم و مبنایش را میدانم کجاست پیدا هم کردهایم. ولی بنده به آنهایی که مفتضح شدهاند و مفتضح هستند میخواهم بگویم دولت و ملت ایران صددرصد هشیار است و از این حرکات مذبوحانه به هیچ وجه منالوجوه نگران نیست و اهمیت هم به این حرفها نمیدهد. در دنیا این کارها مبتذل شده است. بعد آمدند و گفتند یک عده زیادی تلفات داده شده است حتی باز ضمن یک بیانیهای که داده که یک قسمتش را اجازه میدهید که بخوانم چون زیاد تفصیل ندارد و امضا کردهاند کمیته زیرزمینی دانشآموزان یک قسمت از این بیانیه را میخوانم برای این که اقلاً موجب تفریح آقایان میشود. نوشته است که دانشآموزان تهران دیروز هنگامیکه با آرامش تمام به خیابانها آمدیم تا تقاضای حق خود را به وزیر فرهنگ ارائه دهیم، توی خبان که لازم نیست آدم بیاید، وزیر فرهنگ در دفترش نشسته جای او معین است. وزیر فرهنگ نباشد سه معاون و مدیر کلها هستند، رئیس فرهنگ تهران آنجا نشسته است، حرف حسابی که توی خیابان راه افتادن لازم ندارد. مخصوصاً بنده باز تأکید میکنم، تکرار میکنم دستگاهها در تمام ۲۴ ساعت در اختیار آقایان است برای تظاهر نمیخواهم بگویم آقایان اطلاع دارید خودتان بعضی وقتها گرفتار تلفن میشوید پریز تلفن را میکشید، ولی بنده پنج شماره تلفن در منزل دارم و هر ساعت وقتی زنگ زده میشود بنده گوشی را برمیدارم برای این که ما برای خدمت به مردم آمدهایم نه برای تفریح و هر ساعت شب که شما مرا صدا کنید در اختیار شما هستم (صحیح است) ما همهمان ۲۴ ساعته در اختیار هستیم. بنده یک رشته سیم در نخستوزیری هست، همان را در منزلم گذاشتهام دو رشته تلفن در دفترم دارم برای این که هر ساعت در منزلم هم باشم با وزرا بتوانم صحبت کنم. در دفترم میتوانم مستقیماً صحبت کنم برای این که دستورهایی که هست بدهم آن وقت میگویند در خیابانها آمدیم تا نظریات خودمان را به وزیر فرهنگ بدهیم. شما شش ماه است که به وزیر فرهنگ مراجعه نکردید، خیلی خوب حرکتشان دادید بعد بنویسید دولت توسط سگهای درنده خودش یعنی پاسبانها این بیچاره پاسبانها، که از صبح تا غروب جان میکنند از صبح تا غروب توی سرما و گرما با این حقوق هم که انشاءالله امیدوار هستم بتوام باز هم کمکی بهشان بکنم. این داشنآموزی که باید مظهر ادب باشد به پاسبان من میگوید سگ، (جمعی از نمایندگان ـ مال دانشآموزان نیست) من آقایان میدانم که دانشآموزان این را ننوشتهاند به نام آنها است بله بنده میدانم بعد مینویسید پاسبانان و مأمورین سازمان امنیت سعی و کوشش فراوانی به کار بردند تا با اعمال زور ما را به زانو درآورند. به هر حال دیروز خون چندین نفر بیگناه ریخته شد. اینها کجا است؟ آقایان اگر اطلاع دارید بنده از پشت این تریبون به تمام فامیلهای شهر تهران اعلام میکنم استدعا میکنم تقاضا میکنم اگر یک نفر از بچههای اینها تلف شده، کشته شده، به بنده مراجع کنند.
علاوه بر این که از پشت این تریبون بنده خواهم گفت دروغ گفتهام علاوه بر آن که زندگانی آنها را تأمین خواهم کرد. هرچه خواهید بفرمایید چرا افکار مردم را بیخود خراب میکنید؟ چرا کشته شدند؟ خوب کشته شدند میخواستند نیایند در مقابل قوای دولت و قوای رسمی و قوای این مملکت مقاومت کنند تا کشته شوند. قبلاً هم عرض کردم عرض کنم در این اعلامیه نوشته است دیروز خون چند نفر بیگناه در میدان بهارستان ریخته شد آقایان اینجا تشریف داشتید (مهندس اردبیلی ـ دروغ است ما بودیم) و در نقاط دیگر ۸ نفر از دانشآموزان کشته شدهاند ضربات شدید باطومها پیکر بسیاری از ما را نواخت و قریب ۲۰۰ نفر از دانشآموزان دستگیر شدند ۲۰۰ نفر نیستند سیصد نفر هستند. بنده که ابا ندارم هیچ پروا هم ندارم، این جا نوشته است ۲۰۰ تا بنده میگویم ۳۰۰ تا و از این ۳۰۰ تا که توقیف کردند ۱۵۰ نفر از آنها از همانها بودند که دیدهایم از همان سبیل کلفتها بودند. عرض کنم سابق یک داد میکرد میگفت مرده باد ساعت، ساعد را میگفت ساعت نمیدانست بیچاره بنده خدا آلت بود. اینها ایرانی نیستند برای این که ایرانی ولو این که از بنده هم ناراضی باشد الان دوران کار است، دوران زحمت است، دوران خوشگذرانی نیست. عزیز من ببینید در ممالک دیگر چه جور فشار میآورند برای این که مردمشان کار کنند. اینجا که ما به کسی فشار نمیآوریم همان طور که اعلیحضرت شاهنشاه فرمودند آزادی هست همه نوع آزادی هست و فقط یک نوع آزادی نیست آزادی خیانت به مملکت و آن وقت هم با تمام قوا تا این دولت سرکارش هست میکوبیمش آقا (پرفسور اعلم ـ الان همین هفتاد نفر را بکوبید) ... دولت اقبال و بختیار جلاد مسئول و جوابگوی این خونهای ریخته شده میباشند. خوشبختانه چون خونی ریخته نشده ما الحمدالله مسئولیتی نداریم. الحمدالله این رفع شده مرده باد دولتی که خود را به دلارهای امریکایی فروخته است. بنده اولاً از پشت این تریبون بارها گفتهام هیچ دولتی حق دخالت در امور ایران ندارد (صحیح است) و ما اجازه نمیدهیم اجازه به هیچ دولتی نمیدهیم تا همه بدانند...
اعتصاب خود را تا پیروزی ادامه میدهیم خون بیگناه گیرا است و چون خونی هم ریخته نشده الحمدالله گیرا هم نیست و اما گزارش پلیس که این جریان را کجا درست کرده بودند اعلامیهها که درست شده به وسیله اتومبیل ۹۴۶ تبریز در شهر انتشار و پخش کرده است (دکتر بینا ـ بیچاره تبریز) نمرهاش مال آنجا است (پرفسور اعلم ـ پولش را کی داده) عرض کنم بنده خیلی متأسفم که یک عده خائن به کشور از سادهلوحی دانشآموزان ما خواستند سوءاستفاده کنند. این دفعه هم مثل دفعههای قبل تیرشان به سنگ خورده برای این که خدای بزرگ ایران همیشه ایران را حفظ کرده و حفظ خواهد کرد. اما برگردیم به نمرات چون از این بیانیهها زیاد است و من نمیخواهم وقت آقایان را بگیرم نخواستم وقت آقایان تلف بشود. اما راجع به این امتحانات چه هست عرض کنم مدتی بود که هم در خارج و هم در دانشگاه صحبت میشد که سطح معلومات دانشآموزان که میآیند به دانشگاه پایین است اغلب اساتید دانشگاه این شکایت را داشتند و مخصوصاً در امتحان و مردودی عده زیادی از اینها رد میشدند لذا خود فرهنگ با استفاده از دبیران و آموزگاران چندین کنگره تشکیل دادند و در نقاط مختلفه کشور در آنجا به این موضوع رسیدگی کردند و با در نظرگرفتن تمام اطلاعاتی که از تمام دنیا داشتند چون امور تعلیم و تربیت یک امور بینالمللی است مربوط به یک مملکت نیست همه از تجربیات دیگران استفاده میکنند و بالاخره تصمیم گرفتند به این ترتیب که بعد از سال سوم متوسطه که معلومات عمومی را کسب کردند برای این که در آن رشته تخصصی تحصیل بکنند از همان جا تقسیمشان بکنند روی ذوق و شوقی که دارند همان رشته را تحصیل کنند، یعنی در سه سال اول متوسطه اگر ذوق ریاضی داشته باشند یا تاریخ و شیمی و فیزیک شاگرد اگر ذوق داشته باشد حتماً نمرهاش بیشتر است بعد هم که میآیند به دانشگاه فکر کردند در هر رشتهای که نمرهاش در سه سال اول بیشتر است باید برود به همان رشته مثلاً ریاضیاش بهتر است باید برود به همان رشته، نه این که به زور او را به یک رشته دیگری داخل کنند روی این اصل گفتند آن کسی که میخواهد به یک رشته دیگری برود آن نمرات فقط آن قسمت مثلاً نمره ریاضیاش بیشتر باشد و آن کسیکه میتواند این کار را بکند حتماً این نمره را خواهد آورد. عرض کنم حالا زمان هم فرق کرده موقعی که ما محصل بودیم صحبت از قبول
شدن نبود، دعوا میکردیم که چرا شاگرد اول نشدیم بنده خاطرم میآید که این آقای ناصر وزیر سابق دارایی و استاد بنده چون شاگردش بودم یک نمره ریاضی را به بنده ۱۹ و ۳ چهارم داده بود و به یک نفر ۲۰ داده بود عین همان بود مثل این که از روی هم کپی کرده بودیم یا او کپی کرده بود من که کپی نمیکردم به او داده بود ۲۰ و به بنده داده بود ۱۹ و ۳ چهارم. داد و بیداد کردم که این چه فرقی دارد خطش بهتراست یک چیزی هست ما دعوا سر شاگرد اول شدن داشتیم. حالا سر این است که من نمیتوانم ۱۲ بیاورم و نمیخواهم درس بخوانم و میخواهم بروم توی خیابانها بگردم و نمیخواهم درس بخوانم وقتی آدم بخواهد درس بخواند نمره آوردن خیلی آسان است. خلاصه بعد رفت به شورای عالی فرهنگ و آن شورا این را تصویب کرد که اشخاصی که میخواهند آن رشته به خصوص را بخوانند در آن قسمت باید این معدل را داشته باشند و بعد هم اگر شوای عالی فرهنگ نخواست مقرراتی که در اروپا، سوئیس در فرانسه و امریکا در تمام ممالک برقرار است اجرا بکند چون آنجاها نمرات خیلی سختتر است برای این که در آنجا اگر شما بخواهید ریاضی بخوانید در اینجا گفته در همان ریاضی دوازده بگیرید نه در سایر مواد، در صورتی که در ممالک دیگر صحبت روی تمام مواد است. یعنی شاگرد باید روی ۱۰۰ نمره ۷۰ نمرهاش را حتماً بیاورد تا برود به کلاس بالاتر در صورتی که این گفته است اگر تو میخواهی ریاضیات بخوانی باید حداقل نمرهات در این ریاضی دوازده باشد، دیگر صحبت از دروس دیگر نیست. پس ملاحظه میفرمایید که حرف این آقایان هیچ منطقی نداشت ولی حالا اگر منطقی هم داشت باید میآمدند به نخستوزیر به وزیر فرهنگ به مقاماتی که صلاحیت دارند مراجعه کنند و ما صد در صد در اختیارشان هستیم. ریاکاری هم نمیکنیم منتی هم به کسی نداریم. یک مأموریتی را قبول کردیم باید چشممان هم چهار تا شود اگر لازم باشد که ۲۴ ساعت بیدار باشیم ۲۴ ساعت بیدار میمانیم منتی هم نداریم که از صبح ساعت ۹ سرکارمان حاضریم. امروز روز کار است، دوران کار است، دوران تفریح و انگل بودن در اجتماع نیست. باید کار کنیم اگر ما مسئولیت قبول کردیم تا موقعی که جسممان اجازه میدهد کار میکنیم آن ساعتی هم که نتوانستیم کار کنیم میرویم خانهمان و مینشینیم یک نفر دیگر میآید که بهتر کار میکند. من وقتی یک تلگرافی از یک پیرزنی از یک ده کورهای میآید بلافاصله به او جواب میدهیم نفیاً یا اثباتاً آن وقت در تهران در مرکز نشستهایم یک دانشآموز نمیآید بگوید که وزارت فرهنگ یک مقراتی وضع کرده رسیدگی کنید آن وقت همین طور راه میافتند توی خیابانها آنها که خیال میکنند با این حرفها میشود کار مملکت را به هم زد من از پشت این تریبون میگویم که اوضاع ایران سفت و محکم است خیلی هم سفت و محکم است و این صحبتها کوچکترین تأثیری در اوضاع ایران نخواهد کرد. ایران سفت و محکم طبق یک برنامه محکم پشت شاهنشاه خود ایستاده است و دارد کار میکند این را باید تمام مردم دنیا بدانند و هرکس هم که خیال خامی دارد باید بگویم که آن خیال خام را به گور خواهد برد حالا هم ما به آنها تذکر دادهایم که دستور دادم رسیدگی بکنند و اگر ببینم یک قدری به نظرشان میآید که سخت است و حق با دانشآموزان است شورای عالی فرهنگ تجدیدنظر میکند ولی خواستم بگویم که این تجدیدنظر و این حرفها روی این نیست که راه افتادهاند و هو و جنجال کردهاند. ما به هیچ وجه تسلیم هو و جنجال نمیشویم ولو این که به قیمت جان یک عدهای تمام شود (احسنت) یک مطلب دیگر هم داشتم این روزها چون این لایحه مالکین مورد بحث است یک عده که با این مالکین مخالفاند گفتهاند که اینها هم تحریکات این مالکین است و حتی گفتند که مالکین یک پولهایی جمع کردهاند در حدود یک میلیون و خوردهای که در بین طبقات مختلف خرج کنند برای این که این اصلاحات ارضی انجام نشود. بنده البته آقایان میدانند که یک وجب بر روی این زمین ملکی ندارم حالا نمیدانم بعد از این که مردم یک متر در دو متر را کی به ما خواهد داد ولی توی این دنیا بنده مالک نیستم و هر جایی و هر کسیکه سراغ دارد بنده از پشت این تریبون مجاناً در اختیارش میگذارم که برود بگیرد ولی ما طرفدار این هستیم که مملکت ما مملکت کشاورزی است و بایستی کار کشاورزی ما مطابق یک اصولی انجام شود. حالا هم که اصول کشاورزی بایستی بشود بنده اطمینان کامل دارم که مالکین ما خیلی عاقلتر از اینها هستند و تشخیص میدهند که اوضاع و احوال امروز ایجاب میکند که هرکسی در حدود توانایی خودش به کشت و زرع بپردازد و استفاده بکند. دیگر آن دوران گذشته است که یک کسی ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا پارچه ده داشته باشد که هم خودش نتواند برسد و هم دیگران استفاده نکنند اگر هم بخواهد نمیشود خیال میکنم عقل مالکین ما خیلی زیادتر از اینها است یا این که اگر خدای نکرده طوری شد بنده اطمینان دارم که همان ۳۰۰ هکتاری را که دولت قانون آورده است ممکن نیست به آنها بدهند همان را هم نمیدهند. خواستم عرض کنم که همان دستگاهی که این حرفها را میزند این را انتشار داده بودند که این آقایان یک تشکیلاتی دارند و پولهایی خرج میکنند که این مطلب انجام نشود. در صورتی که بنده اطمینان دارم که مورد توجه تمام آقایان هست و مخصوصاً هم که این لایحه بایستی از مقامات قانونگذاری بگذرد و در مجلس شورای ملی و کمیسیونها مطرح است و بنده اطمینان کامل هم دارم که این کار انجام میشود و برخلاف هوچیگریهایی که به جایی نمیرسد به صلاح مملکت است و حتی خود آقایان بیشتر از بنده به این مطلب موافقند این بود مجموعهای از عرایضی که میخواستم به سمع آقایان محترم برسانم (احسنت ـ احسنت)
۱۱ ـ بیانات آقای نایبرئیس در مورد اعتصاب دانشآموزان
نایبرئیس ـ جمعی از آقایان نمایندگان محترم در خصوص اعتصاب دانشآموزان و پیرامون بیانات جناب آقای نخستوزیر درخواست فرمودهاند بیاناتی ایراد فرمایند و نصایحی به دانشآموزان بفرمایند. با اجازه آقایان نیات مقدسه آقایان نمایندگان محترم را اجمالاً بنده ادا مینمایم و به عرض میرسانم (جمعی از نمایندگان ـ بفرمایید) مسلم است که دانشآموزان فرزندان عزیز این کشور هستند و همین جوانان دانشآموز امروز هستند که رجال فردا را تشکیل خواهند داد و زمام کلیه شئون کشور را به دست خواهند گرفت (صحیح است)
اعلیحضرت همایون شاهنشاه که راهنمای تمام کشور هستند نسبت به طبقه جوان که در فاصله و زمان بیشتری کشور از وجود آنها استفاده خواهد نمود علاقه خاصی پیوسته ابراز میفرمایند (صحیح است) نمایندگان مجلس شورای ملی از نظر علاقه عمومی و از نظر این که اغلب دارای فرزندان دانشآموز هستند نیز کمال علاقه را دارند (صحیح است) دولت و وزارت فرهنگ از نظر علاقه به ترقی سطح معلومات و از نظر جلوگیری از اتلاف اوقات گرانبهای دانشآموزان عزیز مقررات و آییننامههایی با نظر شورای عالی خود وضع نموده است دانشآموزان هم که این تکلیف برای آنها سنگین بوده است نظرات خود را به عرض اولیای امور رساندهاند. امیدوارم در محیط عاقلانهای بدون جار و جنجال تصمیم عادلانهای که از عهده امکان دانشآموزان و دانشجویان برآید و از طرفی سطح معلومات هم پایین نیاید از طرف دولت اتخاذ گردد و با این که تمام مقامات متوجه شدهاند که شکایت و اظهارات دانشآموزان چیست بدیهی است شایسته نخواهد بود دیگر محیط را غیر آرام داشته باشند و باید فقط به وظیفه تحصیل خود ادامه دهند و موجبات عدم رضایت پدر تاجدار و اولیای خانوادگی و فرهنگی خود را فراهم نکنند (صحیح است) و برای کشور فرزندانی خلف باشند و امیدواریم دانشآموزان پاکدل و بیآلایش آلت اغراض فاسد دشمنان آرامش و آسایش و سعادت کشور جلوه نکنند و با هوش و درایت خود موقع حساس کشور را تشخیص دهند (صحیح است) بسیار جای خوشوقتی است که جناب آقای نخستوزیر دستورات اکید در این خصوص صادر فرمودهاند (احسنت)
۱۲ ـ تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
نایبرئیس ـ جلسه را ختم میکنیم. جلسه آینده روز یکشنبه ۲۶ دستور هم بقیه مذاکره در اساسنامه شرکت ملی نفت خواهد بود. (مجلس مقارن ظهر ختم شد)
نایبرئیس مجلس شورای ملی ـ عماد تربتی