مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ خرداد ۱۳۳۷ نشست ۲۰۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ خرداد ۱۳۳۷ نشست ۲۰۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۲۰۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه هیجدهم خرداد ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

۲- بیانات قبل از دستور

۳- مذاکره در گزارش کمسیون دارایی راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد از ماده ۲۱

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

رئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: صارمی- قوام- مرتضی حکمت- سعیدی- دهقان- سالار بهزادی- ذوالفقاری- عامری- دکتر عدل- اکبر- دکتر بینا- محمودی- صفاری- مهدوی- رامبد- اورنگ- جلیلی- دکتر فریدون افشار- بزرگ‌نیا- دکتر عمید- مهندس ضیایی- دولت‌آبادی پناهی- اخوان.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: دکتر طاهری- قرشی- قراقزلو.

رئیس- نسبت به صورت‌مجلس اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر مشیر فاطمی دکتر بینا- یارافشار

رئیس- نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود.

آقای دکتر مشیر فاطمی‏

دکتر مشیر فاطمی- عرض کنم بنده امروز می‌خواهم یک تذکری به دولت بدهم از طرف خودم و سایر نمایندگان اصفهان و آن این است که کارخانه ریس‌بافی هست در اصفهان که در حدود یک سال و نیم الی دو سال است در حال تصفیه است و اخیراً اجاره داده بودند مستاجرش اخطار کرده است که در ۲۰ تیرماه اداره کارخانه را می‌خواهد رها بکند این کارخانه ۱۸۰۰ نفر کارگر دارد و اگر اینجا را رها بکنند اداره تصفیه که خودش قادر نیست کارخانه را اداره بکند (مرآت اسفندیاری- مال کی است؟) شرکت سهامی است ۱۰۰۰ نفر را میلیونر کرده است ولی حالا در حال ورشکستگی است مستأجرش اخطار کرده است که از ۲۰ تیرماه می‌رود و ما با ۱۸۰۰ نفر کارگر بی‌کار و ده هزار نفر عائله آنها نمی‌دانیم چه بکنیم این است که بنده از دولت تقاضا دارم که به سازمان برنامه دستور بدهد که آنجا را اداره بکند تا تکلیف فروش کارخانه معین شود چون خریداری ندارد و اگر هم دارد به اقساط است و مطابق قانون اداره تصفیه نمی‌تواند به قسط بفروشد و مجبورند نقد بفروشند و هیچ‌کس هم حاضر نیست آنجا را متأسفانه نقد بخرد این است که ما مانده‌ایم با ۱۸۰۰ نفر کارگر تلگرافی هم به مجلس عرض کردند که بنده حضور مقام ریاست تقدیم می‌کنم که تکلیف کارشان معلوم شود یک تذکر دیگری بنده داشتم در یک سال قبل ضمن یکی از این لوایحه مقرر شد که دولت آیین‌نامه‌ای راجع به رانندگی و راهنمایی را در ظرف شش ماه برای تصویب به کمیسیون کشور بیاورد الان یک سال و خورده‌ای می‌گذرد نیاورده‌اند و رانندگان روز به روز جری‌تر می‌شوند حقیقت این است که باید مردم هم در این راه کمک بکنند با شهربانی بنده دیروز دیدم که اتومبیل ژاندارمری چراغ قرمز بود و عبور کرد کامیون ارتش هست عبور می‌کند مال شخصی‌ها بدتر باید یک فکری بکنیم که همه مردم کمک بکنند تنها شهربانی و راهنمایی با ۱۵۰ پاسبان راهنمایی ممکن نیست که این کار را بکند با این ترتیب اتومبیل‌ها هر روز یک عده را می‌کشند تمام ملت باید کمک بکند و الّا این وضع نمی‌شود. (احسنت)

رئیس- آقای دکتر بینا

دکتر بینا- عده‌ای از نمایندگان آموزگاران و فرهنگیان به بنده مراجعه کرده بودند و از توجه مقام ریاست و جناب آقای نخست‌وزیر و اعضای کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی که به استدعای آنها توجه فرموده بودند تشکر بکنند و در این زمینه تلگرافات زیادی از تمام نقاط آمده است که تقدیم مقام ریاست می‌کنم که به کمیسیون بودجه ارجاع بفرمایند تا آنها هم در نظر بگیرند عرایض آموزگاران را.

رئیس- آقای یارافشار

یارافشار- به طوری که آقایان محترم در روزنامه ملاحظه فرموده‌اند اخیراً یک تگرگ بسیار شدید و درشتی در قزوین آمده که قسمت باغات غربی قزوین و همچنین چند دهکده را به کلی از بین برده است که یکی از آن دهکده‌ها اسمش گورانه است که به وسیله بنده هم عریضه‌ای حضور ریاست محترم عرض کرده‌اند و تقاضای کمک و مساعدت کرده‌اند البته ما از طرف شیروخورشید سرخ برایشان اقدام کرده‌ایم اما کمک کافی و جالبی نخواهد بود در خدمت جناب آقای حکیم‌الملک هم هیئتی رفته‌اند چون این دهکده حقیقتاً از بین رفته است اگر آقایان همکاران محترم مساعدتی بفرمایند که کمکی شود به این دهکده و به خصوص به طور کلی به اهالی قزوین بسیار صحیح و به‌جا خواهد بود. (احسنت)

۳- مذاکره در گزارش کمسیون دارایی راجع به اصلاح قانون مالیات بر درآمد از ماده ۲۱

رئیس- دنباله لایحه مالیات بر درآمد مطرح است ماده ۲۱ قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۲۱- از اول سال ۱۳۳۷ مالیاتی به نام مالیات بر اراضی در سال معادل یک درصد ارزش زمین براساس قیمت منطقه دریافت می‌شود. مادام که قیمت منطقه‌ای اعلام نشده آخرین قیمت معامله مذکور در سند مالکیت مأخذ دریافت مالیات خواهد بود.

تبصره ۱- در دو ماه اول هر سال شهرهایی که مشمول این مالیات باشند بنا به پیشنهاد وزارت دارایی از طرف هیئت وزیران تعیین و اعلام خواهد شد و در سال ۱۳۳۷ تا دو ماه پس از تصویب این قانون.

تبصره ۲- اراضی مشمول این مالیات عبارت است از:

الف- اراضی بایر اعم از محصور و غیرمحصور واقع در داخل شهرها.

ب- اراضی واقع در دور هریک از شهرهای مشمول مالیات که حدود آن هر سه سال یک بار بنا به پیشنهاد وزارت دارایی و تصویب هیئت وزیران تعیین خواهد شد.

ج- آن قسمت از زمین بایر هر کارخانه و مؤسسه که زائد بر احتیاج تشخیص داده شود.

تبصره ۳- اراضی زیر مشمول مالیات نمی‌باشد.

الف- اراضی متعلق به دولت و مؤسسات دولتی و شهرداری‌ها و مؤسسات خیریه و عام‌المنفعه و بهداشتی و فرهنگی و بیمارستان‌ها و همچنین موقوفات عامه و اراضی کارخانه‌جات و مؤسسات ورزشی که به ثبت رسیده و دارای تأسیسات لازم باشد.

ب- نمایندگی‌های سیاسی خارجی به شرط معامله متقابل.

ج- اراضی مزروعی در دور شهرها طبق آیین‌نامه.

د- اراضی مزروعی و مشجر و باغات از داخل و خارج شهر- اراضی واگذاری از طرف دولت و مؤسسات تابعه به کارمندان مادام که آن را به اشخاص دیگر انتقال نداده باشند.

و- اشخاصی که با ارائه مدارک کافی ثابت نمایند که منحصراً مالک تا ۳۰۰ متر زمین می‌باشند تا آخر اسفند ۱۳۳۹ از این مالیات معافند.

تبصره- مؤدیان مالیات مشمول این قانون عبارتند از:

الف- مالکین اراضی و یا نماینده قانونی آنها و همچنین متصرفین زمین‌های متنازع فیه که به عنوان مالکیت زمین را در تصرف دارند. (معترض مالیاتی مربوط به اراضی متنازع فیه که به هیچ وجه در جریان دعاوی مؤثر نخواهد بود)

ب- در مورد موقوفات خاص متولی یا متصدی یا قائم‌مقام آنان.

ج- در مورد زمین‌های متعلق به مؤسسات حقوقی نماینده قانونی مؤسسه.

تبصره ۵- مشمولین این قانون مکلفند که اظهارنامه مخصوصی که اداره دارایی در دسترس آنها می‌گذارد تنظیم و تا آخر تیرماه هر سال به دارایی محل تسلیم و مالیات متعلقه را نیز پرداخت نماید و نسبت به سال ۱۳۳۷ تا سه ماه پس از تصویب این قانون. ‏

تبصره ۶- مالیات به نسبت مدت مالکیت تعلق می‌گیرد و در موقع نقل و انتقال زمین مالک جدید موظف است تصفیه حساب مالیاتی از مالک قبلی مطالبه نماید والا مسئول کلیه بقایای مالیاتی می‌باشد و نیز دفاتر اسناد رسمی مکلفند پس از ملاحظه گواهی مالیاتی اقدام به تنظیم سند نمایند.

تبصره ۷- برای هر قطعه زمین باید اظهارنامه جداگانه تسلیم شود و مفاد اظهانامه‌های تسلیمی فقط در مورد مقررات این قانون قابل استفاده می‌باشد.

تبصره ۸- هریک از مکلفین که در موعد مقرر مالیات متعلقه را پرداخت ننمایند ماهیانه ملزم به پرداخت دو درصد زیان دیرکرد خواهند بود.

تبصره ۹- سایر مقررات مربوط به اجرای این قانون و همچنین جرایم متخلفین در آیین‌نامه‌ای که به تصویب کمیسیون دارایی می‌رسد تعیین خواهد شد

رئیس- در این ماده کسی اجازه صحبت نخواسته ولی پیشنهادی رسیده است که قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم به آخر تبصره ۶ ماده ۲۱ این جمله اضافه شود ادارات دارایی مکلفند ظرف سه روز میزان مالیات متعلقه را تعیین و در مقابل دریافت وجه بلافاصله تصفیه حساب مالیاتی تسلیم نمایند.

خلعتبری‏

رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- خواهش می‌کنم آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند تبصره این است که (مالیات به نسبت مدت مالکیت تعلق می‌گیرد و در موقع نقل و انتقال زمین مالک جدید موظف است تصفیه حساب مالیاتی از مالک قبلی مطالبه نماید والا مسئول کلیه بقایای مالیاتی می‌باشد و نیز دفاتر اسناد رسمی مکلفند پس از ملاحظه گواهی مالیاتی اقدام به تنظیم سند نمایند) به موجب این تبصره مکلف شده‌اند اشخاصی که می‌روند در دفتر معامله بکنند تصفیه حساب مالیاتی از فروشنده مطالبه کنند در صورتی که گرفتن مفاصا حساب مالیاتی چندین ماه طول می‌کشد تا شهرداری‌ها تا ادارات دارایی تصدیق بدهند که معامله انجام بگیرد معامله که تأخیر افتاد علاوه بر این که ممکن است طرفین منصرف شوند اصلاً معامله انجام نشود بنابراین مالیاتی وصول نمی‌شود بنابراین ممکن است که اعضای ادارات کسی را که می‌خواهد برود و گواهی بخواهد امروز و فردا بکنند حتی ممکن است در بعضی موارد از اشخاص یک چیزی هم توقع داشته باشند بنابراین هم صلاح وزارت دارایی و هم صلاح مردم هست که اگر کسی مالیاتش را در موعد مقرر در ماده ۲۱ پرداخت مأمور وزارت دارایی در ظرف سه روز گواهی بهش بدهد اگر تصدیق نداد تکلیف چه می‌شود (بزرگ ابراهیمی- جناب آقای خلعتبری سه روز کم است) ممکن است بیشتر شود والا با ترتیب فعلی ممکن است سه ماه مردم معطل بشوند و هم وسیله سوء‌استفاده بشود گمان می‌کنم جناب آقای ناصر هم برای سرعت وصول مالیات قبول بکنند حالا اگر نظری دارند بفرمایند (مهندس هدایت- یک هفته باشد) مانعی ندارد.

رئیس- آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی- (ناصر)- اصولاً با ترتیبی که داده شده جناب آقای خلعتبری مفاصا حساب مالیاتی را در هر سه سال هرکسی که حسابش را تصفیه کرده است و داده است یک روزه ممکن است بگیرد و ممکن است در بعضی مواقع پیش‌آمد بکند خود صاحب ملک در محل نباشد وکیلش باشد یا گرفتاری‌هایی باشد که سه روز و یک هفته نشود مفاصا حساب داد بنده اطمینان می‌دهم در صورت‌مجلس هم قید خواهد شد که به محض این که مالیات‌شان را تصفیه کردند مفاصا حساب داده خواهد شد چون همان طوری که اشاره فرمودید اگر مفاصا حساب ندهد معامله به کلی انجام نمی‌شود و این به ضرر دولت است پس استدعا می‌کنم به همین نحوی که تبصره هست تأیید بفرمایید.

رئیس- آقای ارباب مخالفید بفرمایید.

ارباب- بنده با یک قسمتش مخالفم‏

رئیس- بفرمایید

ارباب- پیشنهاد جناب آقای خلعتبری هم قبلاً در عمل مشاهده شده بسیار به‌موقع و به‌جاست منتها اداره دارایی اگر در ظرف سه روز تصفیه حساب نداد ضمانت اجرایی هم ندارد اگر نداد چه می‌کنند او نمی‌دهد شما اینجا تصویب می‌کنید در ظرف سه روز باید بکند و نمی‌کند کی ضامن اجرای آن است خواهش می‌کنم این را هم اصلاح بفرمایید برای ضمانت اجرای او که اگر بعد از سه روز انجام نداد تصفیه حساب نداد کی مسئول است و چه باید بکند این را هم اصلاح بفرمایید

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی موافقید بفرمایید

بزرگ‌ابراهیمی- این یک پیشنهاد اساسی است که جناب آقای خلعتبری کرده‌اند و به‌جاست و حالا باید دید سه روز کافی است یا خیر؟ (خلعتبری- نه) جریان ادارات برای همه کس روشن است رکود جریان اداری مملکت بر همه معلوم است و محتاج به توضیح نیست اگر موافقت بفرمایید در ظرف ۱۰ روز این کار انجام شود بهتر است بنده خیال می‌کنم جناب آقای وزیر دارایی موافقت می‌فرمایند که تا ده روز این کار انجام بشود و مالیات‌دهنده و پرداخت‌کننده در ظرف ده روز کارش انجام بشود و مفاصا بگیرد

رئیس- پیشنهاد آقای خلعتبری برای یک بار دیگر قرائت می‌شود

خلعتبری- بنده مدت را ده روز اصلاح می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم به آخر تبصره ۶ ماده ۲۱ این جمله افزوده شود:

ادارات دارایی مکلفند ظرف ۱۰ میزان مالیات متعلقه را تعیین و در مقابل دریافت وجه بلافاصله تصفیه حساب مالیاتی تسلیم نمایند خلعتبری

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی گرفته می‌شود به ماده ۲۱ با این اصلاح آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۲۲ مطرح است و قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) ماده ۲۲- از کلیه مستقلات مذکور در ماده ۹ قانون مالیات بر درآمد که اجاری نباشد در هر مورد سالیانه به شرح زیر مالیات دریافت می‌گردد تا دویست متر زیربنا معاف‏

از ۲۰۱ متر تا ۳۰۰ متر ۱۰۰۰ ریال.

از ۳۰۱ متر تا ۴۰۰ متر ۲۰۰۰ ریال.

از ۴۰۱ متر تا ۵۰۰ متر ۳۰۰۰ ریال.

از ۵۰۱ متر تا ۶۰۰ متر ۴۰۰۰ ریال.

از ۶۰۱ متر تا ۷۰۰ متر ۵۰۰۰ ریال.

از ۷۰۱ متر تا ۸۰۰ متر ۶۰۰۰ ریال.

از ۸۰۱ متر تا ۹۰۰ متر ۸۰۰۰ ریال.

از ۹۰۱ متر به بالا ۱۰۰۰۰ ریال.

تبصره ۱- مستقلات واقع در مراکز استان‌ها به تشخیص و پیشنهاد وزارت دارایی و با صدور تصویب‌نامه دولت مشمول مالیات فوق خواهند بود این نوع مستقلات در شهرستان‌ها از پرداخت این مالیات معافند.

تبصره ۲- نرخ فوق‌الذکر مربوط به تهران است و میزان این مالیات در مراکز استان‌ها نصف نرخ‌های مذکور می‌باشد.

تبصره ۳- در مورد ساختمان‌هایی که

بیش از یک طبقه باشد مجموع مساحت طبقات مالک مالیات است.

تبصره ۴- تاریخ پرداخت مالیات و سایر مقررات مربوط به اجرای این ماده در آیین‌نامه‌ای که به تصویب کمیسیون دارایی مجلس شورای ملی خواهد رسید تعیین خواهد شد.

رئیس- آقای خلعتبری بفرمایید.

خلعتبری- بنده راجع به کیفیت رأی دادن نسبت به مواد این لایحه می‌خواستم مطلبی را عرض کنم و آن این است که در بیرون بعضی‌ها می‌گویند و در روزنامه‌ها نوشته شده است که چرا پیشنهاداتی که در مجلس مطرح می‌شود حزب ملیون رأی می‌دهند و جوابی از جانب آقای اردلان شنیدم که واقعاً به ارادتم به ایشان اضافه شد جواب صحیحی ایشان داده‌اند فرمودند که این لایحه هنوز به حزب میلیون نیامده بود و ما از لحاظ حزبی این لایحه را مطالعه نکرده بودیم که در مجلس از آن دفاع بکنیم (اردلان- صحیح است) و یک آدم پارلمانی و سابقه‌دار در امر پارلمان نباید غیر از این بگوید و این جواب بسیار صحیح است پیشنهاداتی که اینجا می‌شود به هیچ وجه منافات با رویه حزبی ندارد و جواب همین است که ایشان داده‌اند همین طور بنده تشکر می‌کنم از حزب دیگر یعنی حزب مردم که چون لایحه فوریت داشته و در مجلس مطرح می‌شود آنچه را مطابق مصلحت تشخیص می‌دهد رأی می‌دهد بنابراین با این مقدمه خواستم عرض کنم توجه آقایان را به این ماده‌ای که الان مطرح است جلب کنم که چرا بنده با این ماده مخالفم. عرض کنم این ماده در کمیسیون زیاد مورد بحث واقع شد پیشنهاد معافیت تا ۲۰۰ متر را ما در کمیسیون دادیم و جناب آقای وزیر دارایی قبول کردند و معافیت شهرهای شهرستان‌ها و بخش‌ها را هم دادیم در کمیسیون آقای وزیر دارایی قبول کردند می‌خواستم عرض کنم در کمیسیون آنچه ممکن بود ما برای این که این مالیات مسکن را از بین ببریم و تخفیف بدهیم کوشش کردیم و حالا موضوع آمده است به جلسه علنی مجلس شورای ملی بنده می‌خواهم این موضوع را از لحاظ این که آیا این ماده عملی هست یا نه و آیا چیزی عاید دولت می‌کند و آیا از لحاظ اجتماعی درست است خدمت آقایان عرض کنم اولاً در این چند سال اخیر نه فقط در مملکت ما بلکه در خیلی جاها مالیات‌ها زیاد شده و هزینه زندگی هم زیاد شده بنابراین در مملکتی که مالیات زیاد شده و هزینه زندگی هم زیادتر شده نباید هزینه زندگی را برای قسمتی از مردم زیاد کرد برای این که در هر شهری چندین هزار نفر در تهران اشخاص زیادی هستند که مشمول این مالیات می‌شوند از دبیر و استاد و آموزگار و افسر و مستخدم بقال و عطار و طبقاتی از این قبیل اینها الان کسر خرج دارند بنابراین کسی که کسر خرج دارد یک دبیری که کسر خرج دارد اگر سیصد تومان در سال ازش مطالبه مالیات کردند این برای او تحمیل است نباید این تحمیل را در شرایط فعلی کرد اما عایداتی که نصیب می‌شود حساب بفرمایید تا ۲۰۰ متر ما معاف کرده‌ایم بعد از ۲۰۰ متر مشمول این نرخ است اولاً شهر تهران را استدعا می‌کنم در نظر بگیرید خیابان برق و خیابان سپه به پایین از خیابان سپه به پایین خانه‌هایی که در قدیم ساخته شده از شصت یا هشتاد سال پیش سوراخ و سمبه هرکدام از این خانه‌ها در حدود ۱۵۰ یا ۲۰۰ متر است حالا در شرایط مملکت ما در این سختی زندگی ما ده هزار نفر مأمور می‌فرستیم که بروید که از اهالی قسمت خیابان سپه به پایین شرق و غرب شهر از مردم مالیات مسکن بخواهید تا تشخیص بدهند کی مشمول مالیات هست کی نیست چه الم‌شنگه‌ای به پا خواهد شد و آن وقت باید بروید ببینید که در فلان جای شهر یک خانه‌ای هست ۲۱۰ متر ساختمان دارد یک جا هست ۲۱۵ متر در محله خراسان و کوچه عرب‌ها و گود چاله‌میدان و مفت‌آباد و فلان‌آباد در این قسمت‌های مختلف شهر که مردم نان شب ندارند بخورند آن وقت بنده در بالای شهر بدهم ۲۰۰ تومان برای یک عمارت لوکس مجلل که از ۳۰۰ متر بیشتر است و آن وقت آن بدبخت که در پایین شهر ساکن است نه برق دارد نه آب تصفیه شده دارد نه حقوق کافی دارد او هم ۲۰۰ تومان بدهد پس این عملی نیست (صحیح است) از لحاظ تهران این مالیات نه فقط عملی نیست بلکه ایجاد یک عدم رضایتی خواهد کرد که آن سرش ناپیداست اما در ولایات در شهرهای ولایات فقط خشتی باقی مانده و گلی هیچ چیز دیگر در ولایات نیست من الان یک یک ولایات را مثال می‌زنم اولاً در ولایات در مراکز استان‌ها توجه فرمودید خانه‌ها اکثراً خشتی و گلی است مگر این که در این دو سه سال اخیر چند تا خانه آجری ساخته شده باشد خانه‌های مراکز استان هم اینها بزرگ است توالت و مستراح آنها هشت در سه متر است و اتاق کلفت و نوکرش شش در پنج است و شما اگر این ۲۰۰ متر را در هریک از مراکز استان پایه مالیات قرار بدهید اتاق کلفت و نوکر و هشتی آن ۲۰۰ متر بیشتر است و آن وقت این خانه‌هایی که در ۷۰ سال ۸۰ سال یا ۱۰۰ سال پیش بلکه ۳۰۰ سال پیش در اصفهان یا در تبریز با خشت و گل ساخته شده مالیات بر مسکن باید بدهد یا باید مالیات بر درآمد باشد یا مالیات بر ثروت یا مالیات بر سرمایه باشد خانه خشت و گلی ۲۰۰ سال و ۳۰۰ سال پیش آقایان مگر سرمایه می‌شود؟ ثروت محسوب می‌شود؟ درآمد محسوب می‌شود؟ بنده این دفعه که رفته بودم تبریز در وضع مرکز این استان که تحقیق کردم اشخاصی که تا اندازه‌ای استطاعت داشته‌اند آمده‌اند تهران و جای آنها را مردم متوسط و پایین گرفته‌اند خانه‌های بزرگ ۸۰۰ متر ۹۰۰ متری در تبریز دست مردمان متوسط است کی می‌تواند ۱۰۰۰ تومان مالیات خانه بدهد آن هم برای خشت و گل در کرمانشاه هم همین طور در شهرستان‌های دیگر همین طور پس این مالیات عملی نیست حالا یک مرد خیری آقای نمازی پیدا شد در شیراز ۲۰۰ میلیون خرج کرد آب آورد برق کشید وضع یک شهری را کمی مرفه کرده زندگی مردم را سر و صورتی داد نباید بگوییم هرکس از فلان قدر مساحت بیشتر خانه دارد باید مالیات بدهد. به نظر بنده این مالیات گرفتن عادلانه نیست آقا تکلیفش چه می‌شود تا دویست متر که معاف کردیم زائد بر دویست متر را یک حسابی بکنید ببینید چقدر مالیاتش می‌شود از آن‌طرف هم حساب بفرمایید ده هزار مأمور باید برود در صد هزار خانه مساحی کند آن وقت یک عده کلاه‌بردار و شیاد خودشان را مأمور دولت معرفی می‌کنند و مرحله اول خانه‌های مردم را غارت می‌کنند که بعد ناچار بشوید اعلام کنید هرکس کارت داشت هرکس علامت داشت مأمور دولت است و هرکس نداشت مأمور نیست این سیستمی که دو سال پیش در تهران ما دیدیم که کاروان‌سراها و در سایر قسمت‌های شهرچه افتضاحی این موضوع ممیزی و تماس مأمورین دولت با مردم پیدا کرد خدا شاهد است اگر ما عالماً عامداً دومرتبه وسیله‌ای فراهم کنیم که به این طریق مأمورین بیفتند به جان مردم این صلاح نیست بنابراین عرض کردم عمارت‌هایی که در استان‌ها هست یک قسمت خشت و گل است گفتند که نصف تهران بدهند آقا مردم ولایات استطاعت ندارند که بدهند خانه‌های تهران وقتی دویست مترها را معاف کردید درآمد بقیه آن چقدر است اگر یک حساب صحیح بکنید به خدا از دو میلیون تا سه میلیون ممکن نیست تجاوز کند حالا فرض بفرمایید ۴ میلیون ۵ میلیون باید رعایت مصلحت و رفاه مردم را هم کرد در این شرایط با تصویب این ماده ما سبب می‌شویم یک عده زیادی از مردم در زحمت بیفتند و تازه خرج وصول این برابر می‌شود با میزان درآمدی که وزارت دارایی تصویب می‌کند والا این مصلحت نیست حالا که می‌خواهید یک به یک خانه‌های مردم را مساحی کنید بفرمایید مساحت زیربنا دویست متر یا سیصد متر از مالیات معاف باشد یعنی مساحت زیربنا را معین کنید مالیات را مردم باید بدهند اما باید راضی باشند مردم از یک مالیاتی اگر ناراضی باشند عکس‌العمل نشان می‌دهند. این مالیات را مردم راضی نیستند مردم یک خانه‌ای دارند در ایران خانه همیشه مأمن و پناه مردم بوده است. خانه‌های مردم حتی از دین مستثناست خانه‌های مردم را در معرض هجوم مأمورین قرار می‌دهیم به نظر بنده این خلاف مصلحت است. دیروز آقای فرود یک مطلب اساسی تذکر دادند آقایان ما ۲۵۰۰ میلیون تومان درآمد نفت داریم والله این رقم دو سه میلیون را از هر کجا بزنید می‌توانید این یک رقم را می‌توانید از تمام بودجه از تمام این درآمدها تأمین کنید ما ۲۵ میلیون دلار باید دو ماه دیگر پذیره بگیریم بابت سرقفلی نفت آخر این را یک‌جا حساب کنید که دیگر مزاحم مردم نشوید بنده خدا شاهد است مصلحت در این می‌بینم که اولاً خود آقای وزیر دارایی‏ بلند شوند این ماده را پس بگیرند و خدا شاهد است والله بالله تالله به سه صیغه قسم این مالیات وصولش صحیح نیست آقایان به این ماده رأی ندهید بنده دستم را ببرند به این ماده رأی نمی‌دهم. این عین خدمت است این عقیده بنده است حالا آقایان خودشان می‌دانند (صحیح است احسنت)

رئیس- آقای خرازی مخالفید یا موافق؟ (خرازی- مخالفم) آقای صدرزاده (صدرزاده- مخالفم) چون موافقی نیست آقای خرازی بفرمایید.

خرازی- همکار محترم بنده جناب آقای خلعتبری به طور مشروع راجع به این ماده با عدله متقن دلایل خودشان را به طور وضوح بیان فرمودند و بنده دیگر وقت آقایان را نمی‌گیرم فقط چند نکته را به طور تذکر یادآور می‌شوم. اولاً اگر نظر آقایان باشد آن روزی که بنده در کلیات ماده صحبت می‌کردم متذکر شدم که یک‌خورده مثل این که وزارت دارایی اشتباهی کرده و این مالیات بر خانه‌های شخصی را حقاً باید شهرداری بگیرد (صحیح است) برای این که شهرداری‌ها هستند که همه جور عمران شهر را و نظافت شهر را و زحمات شهر را متحمل می‌شوند و این هیچ ارتباطی با مالیات بر درآمد ندارد اصلاً درآمدی نیست اگر یک کسی خانه شخصی تهیه کرد در واقع آمده است سرمایه‌اش را راکد نگه داشته و اگر از نظر اقتصادی و بهره پول حساب کنید آن کسی که فرض بفرمایید یک خانه صد هزار تومانی دارد باید حساب کنید که صد هزار تومان طبق بهره رسمی نه بهره‌ای که در بازار هست و از حد اعتدال و متعارف خارج است نرخ رسمی بانک‌ها این برایش چقدر عایدی دارد سالی اقلاً دوازده هزار تومان حالا آمده است این پول را خانه ساخته و کمک کرده عملاً به عمران و آبادی و یک عده‌ای در مملکت از قبیل بنا و عمله و لوله‌کش و سایر اشخاصی که در ساختمان‌ها دخالت دارند آمده‌اند و استفاده کرده‌اند حالا اگر بنا بشود از خانه‌های شخصی هم مالیات بگیرند

خوب آن انتظاری که می‌رود در تهران و مخصوصاً در شهرستان‌ها دیگر به هیچ‌وجه انتظار این را نباید داشت که بعدها مردم به فکر این بیفتند که سرمایه‌های‌شان را به صورت خانه‌های شخصی در بیاورند و کمک کنند به عمران و آبادی که منظور همه اشخاص است که به این مملکت علاقه‌مندند. دیگر از موضوعاتی که بنده خواستم خدمت آقایان عرض کرده باشم این است که جناب آقای خلعتبری تذکر دادند همیشه ما زرع نکرده پاره می‌کنیم بدون این که حساب کنند یعنی وزارت دارایی حساب کند ببیند این ماده را که به این لایحه اضافه کرده‌اند. که مخارج وصول این مالیات چقدر می‌شود این همه ممیز و مساح و مهندس و اینها را سرهم بکنید که بروند خانه‌های مردم را متر بکنند و مساحت بکنند و بگویند شما این‌قدر مالیات بهتان تعلق می‌گیرد. این را خواستم ببینم که وزارت دارایی با ده درصد بالا و پایین حساب کرده است که مخارج وصولی این مالیات چقدر می‌شود؟ بنده می‌خواستم از آقای وزیر دارایی خواهش کنم که همان طور که همکار محترم تذکر دادند نسبت به شرق و غرب و جنوب تهران توجه کند در آنجاها مردم خانه‌های صد متری و ۱۵۰ متری بنا ساخته‌اند و در هر اتاقی هم ۵ الی شش نفر با کمال سختی زندگی می‌کنند بنده صبح جمعه می‌رفتم کرج در راه رادیو را گرفتم ملاحظه فرمودید که در رادیوی رسمی دولت که تحت نظر جناب آقای ذوالفقاری معاون نخست‌وزیر است انتقاد بسیار بسیار مفید و خوبی به صورت یک نمایشنامه از قضیه موجر و مستأجر می‌گفتند اینها را در جنوب و شرق تهران در نظر بگیرید و مالیات را طوری بکنید که عادلانه باشد و به طبقات محروم این مملکت فشار وارد نیاید وگرنه طبقات بالا مالیات بدهند یا مالیات ندهند برایشان بی‌تفاوت است ولی طبقات محروم خیلی در زحمت و فشار و ناراحتی قرار می‌گیرند.

رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی موافقید؟ بفرمایید.

بزرگ‌ابراهیمی- بنده با یک مقدار از فرمایشات جناب آقای خلعتبری و جناب آقای خرازی موافقم. این مالیات مثل این که گز نکرده پاره شده است. اما باید دید که صاحبان خانه‌ها کی‌ها هستند طبقه محروم و بیچاره مثل بنده که خانه ندارد (احسنت) (یک نفر از نمایندگان- شما جزء طبقه محروم هستید؟) نه من همه چیز دارم الحمدلله من گدا نیستم طبقه محروم را عرض می‌کنم من استثنائاً خانه ندارم اما محروم آن است که نه در تهران بلکه در هیچ جای دنیا هیچ چیز ندارد یک وجب زمین ندارد حتی اگر خدای نخواسته بمیرد و ببرندش مسگرآباد برای آن ۱۵ تومان هم معطل است طبقه محروم را با اشخاص دیگر نباید اشتباه بکنیم وزارت دارایی این فکر را نکرده است که اگر بخواهند یک چنین مالیاتی که واقعاً مایه دردسر است فعلاً از جایی بگیرند که قابل وصول باشد بنده هم موافقم ولی بیانات جناب آقای فرود هم توی گوش من است که بایستی صرفه‌جویی از جاهایی کرد که تبذیر زیاد است خود بنده هم در موقع طرح بودجه عرض کردم که شما متن بودجه چهار دیوار بودجه زحمت می‌کشید برای صرفه‌جویی ولی باید در حاشیه بودجه‌تان صرفه‌جویی کنید من با تبذیر مخالفم می‌خواهد در سازمان برنامه باشد می‌خواهد نفت باشد بنده هم منتقد این عمل هستم اما بیایید ببینیم کسانی که در این تهران خانه می‌سازند کی‌ها هستند بناهای عمده تهران مال کی است؟ (عمیدی نوری- عمده یعنی چه؟) حالا عرض می‌کنم. عرض کردم خود بنده هم مصرم که مالیات را از پایین نباید گرفت اما ببینیم شرکت ایران موتور جناب آقای نمازی خیلی خیر است ولی در خیابان سعدی خیابان بهار ۴۰ میلیون تومان بنا ساخته (عمیدی نوری- پنجاه درصد هم مالیات می‌دهد) اجازه بفرمایید به عرض من گوش بدهید اگر من نگفتم آن وقت بفرمایید

رئیس- تأمل کنید من بفهمم چه می‌گویند.

بزرگ‌ابراهیمی- اینها را از کجا آورده است همه‌اش را از منافع اتومبیل درآورده است محض رضای خدا ببینید چقدر مالیات می‌دهد در وزارت دارایی به این قبیل عایدات رسیدگی کنید.

رئیس- شما به اشخاص چه کار دارید به یک سناتور چه کار دارید؟ شما حرفتان را بزنید این مرد چند میلیون صرف دبیرستان نموده است.

بزرگ‌ابراهیمی- از این جور ساختمان‌ها در تهران زیاد است اگر هم بزرگ است یک کالباس‌فروش از فروختن کالباس عمارت هفت طبقه ساخته است و همه‌اش چهارصد متر زیر بنا دارد در حالی که دو میلیون تومان خرج کرده است. بنده چشم‌تنگ نیستم خدا به همه‌شان بدهد که از این عمارت‌ها بسازند و آباد کنند و همه هم متمول باشد اما راهی پیدا کنید که دولت هم بودجه‌اش تأمین باشد همه‌مان می‌گوییم نگیر نگیر بنده هم عرض می‌کنم که نگیر پس راهی پیدا کنید و پیشنهاد کنید که بودجه دولت هم تأمین شود (استخر- از درآمد نفت بگیرد نه از خانه مردم) درآمد نفت را خودتان تصویب فرمودید که برای عمران باشد.

رئیس- این طور که شما می‌گوید سبب می‌شود که مردم سرمایه خود را از مملکت فرار دهند و آبادی و عمران نکنند البته هرکس باید مالیاتش را هم بدهد. (صحیح است)

بزرگ‌ابراهیمی- بنده خودم عرض کردم قبلاً عرض کردم که این مالیات را دولت زرع‌نکرده پاره کرده است این کار عملی نیست. اما بنده پیشنهاد می‌کنم رفقایی که مخالفت می‌کنند یک راهی هم پیدا کنند که این بودجه‌ای که تصویب کرده از یک طریقی محل خارج آن تأمین شود. (بعضی از نمایندگان- از عایدات نفت تأمین کنند) عایدات نفت را که عرض کردم سازمان به مصرف عمران و آبادی می‌رساند یعنی خودتان تصویب فرمودید که آن قدر صرف فلان آن قدر صرف عمران. بعد هم یک بودجه چهار دیواری به دست دولت داده‌اید که این را اجرا کن او هم آمده است برای اجرای آن این لایحه را آورده است اگر ما فکر طبقه محرومین هستیم مجتمعاً جمع شویم مالیات قند و شکر را به کلی ملغا کنیم چون طبقه محروم بیشتر از قند و شکر استفاده می‌کند اما این که بیاییم بگوییم سرمایه‌دار هیچ ندهد اگر هم بدهد کم بدهد طبقه محروم هم مالیات سیگار و قند و شکر و گمرک را تحمل کند این به عقیده بنده صحیح نیست.

رئیس- آقای مشایخی مخبر کمیسیون بفرمایید.

مشایخی (مخبر کمیسیون دارایی)- عرض شود که موضوع مالیات بر مسکن که در کمیسیون دارایی مطرح شد در لایحه دولت غیر از این خبری است که در مورد تصویب کمیسیون واقع شده و گزارشش از طرف کمیسیون به مجلس آمده است.

جناب آقای خلعتبری خودشان در کمیسیون تشریف داشتند لایحه دولت براساس مساحت بود و مشکلاتی برای مردم ایجاد می‌کرد به این معنی که اگر مساحت را مأخذ تعبین مالیات قرار می‌دادند یک دستگاه عظیم برای مساحتی بایستی تشکیل می‌شد و براساس مساحی که به عمل می‌آید مالیات دریافت می‌شد البته کمیسیون هم معتقد بود که این مالیات یک مالیاتی است که در درجه اول اهمیت است اگر چنانچه توجه کنید (افخمی- حالا هم مساحی ساختمان باید بشود) حالا به عرضتان می‌رسانم که مساحی ندارد. به هر صورت بعد از مذاکرات مفصلی که در کمیسیون و حتی در دو جلسه به تفصیل صحبت شد به این نتیجه رسیدیم که باید راه حلی اتخاذ کرد که مأمور دولت هر ساعت به منزل مردم نرود و تعیین مساحت کند اختلافی بین مؤدی و دولت و مأمور وصول از نظر تشخیص مالیات ایجاد شود. یک مالیات خیلی خیلی ناچیز برای خانه‌های مسکونی کمیسیون تصویب کرد. حالا راجع به اساس موضوع که چرا: گیریم چرا نگیریم بحث در اینجا هست. اما این که چرا باید بگیریم یکی این که ما کسر بودجه داریم و بایستی این کسر بودجه را به طرز عادلانه و عاقلانه به طریقی که قابل تحمل برای مردم باشد به نحوی از انحای مختلف تأمین کنیم. دوم این سیستم مالیات در تمام ممالک هست که همان طوری که صاحب مستقل که ملکش را اجاره می‌دهد مالیات می‌دهد آن کسی هم که در خانه شخصی نشسته است آن هم دارایی غیرمنقولی است و بایستی یک مالیاتی پرداخت کند بنابراین با توجه به این اصل با توجه به این که خود نمایندگان کمیسیون دارایی هم معتقد بودند که زحمت وصول این مالیات و هزینه مشکلات این کار شاید با اصل مبلغ وصولی متناسب نباشد به این جهت تصمیم گرفته شد که یک مبلغ ناچیزی در نظر بگیریم حالا در توضیح مطلب توجه فرمایید مخصوصاً استدعا می‌کنیم که آقای افخمی جنابعالی توجه فرمایید که چرا می‌گوییم مساحی نمی‌شود به این جهت کمیسیون نظرش این بود که اظهارنامه تسلیمی مؤدی مأخذ پرداخت مالیات باشد به این معنی که عرض می‌کنم. جناب آقای وزیر دارایی هم این نظر را قبول دارند و تأیید خواهند کرد بنده هم این نظریه را اگر آقا پیشنهاد فرمایند قبول می‌کنیم و مضافاً به این که با صراحت عرض می‌کنیم که نظر این است که تنها اظهارنامه تسلیمی مؤدی اساس این اشل‌ها و اساس مساحت زیربنا خواهد بود (بهبهانی- اگر کسی کم داد چه می‌شود؟) مقصود بنده درش مستتر بود اگر چنانچه یک کسی اظهارنامه داد و اگر مساحت زیربنایی را قید کرد سیصد متر است نمی‌روند دنبالش که ببینند سیصد متر است یا نیست یا ۳۰۶ متر است فقط اظهارنامه تسلیمی مؤدی مأخذ پرداخت مالیات است اما البته اگر مؤدی اظهارنامه نداد نمی‌گویند کسی که اظهارنامه نداده مالیات ندهد اگر کسی اظهارنامه نداد البته می‌روند و مساحت را تعیین می‌کنند (مهندس هدایت- اگر هزار متر سیصد متر داد چه می‌شود؟) عرض کردم که به اظهارنامه مؤدی تسلیم هستند دو مطلب هست در تمام مقرراتی که در این قانون هست گفته شده است که اگر دولت با اظهارنامه مؤدی تسلیم نبود از روی قراین و امارات مالیات صحیح را تشخیص می‌دهد ولی در این ماده منظور این است که اصولاً مردم این مملکت باید عادت به پرداخت این مالیات بکنند و چون در موقع اجرای هر قانون باید نرخ‌های مالیاتی طرز وصول طرز اقدام طوری باشد که دچار بی‌دقتی مأمورین نشوند خود آقای وزیر دارایی و کمیسیون دارایی به این نتیجه رسیدند که در مورد مستقلات مسکونی یعنی خانه‌های مسکونی اظهارنامه‌های تنظیمی مؤدی معتبر است بدیهی است اگر اظهارنامه نداد در موقعش بازدید به عمل خواهد آمد و پس از تعیین مساحت مالیاتش گرفته می‌شود یعنی در درجه اول دو عامل مورد توجه واقع شد یکی این که

مبلغ ناچیز است بزرگترین خانه‌های متصوره در تهران که اگر مساحتش از ۹۰۰ متر به بالا باشد هزار متر یا ۵ هزار متر هزار تومان مالیات می‌دهد من خیال می‌کنم که شما عقیده دارید که اگر کسی یک خانه‌ای داشت که هزار متر زیر بنا دارد آن جزء طبقه متمکن است که بیشتر می‌تواند مالیات بدهد اما ضمناً در مورد طبقات پایین‌تر هم نمی‌خواست کمیسیون دارایی روشی اتخاذ بکند در بدو اجرای این قانون که مالیات ما لن یطلق باشد در اینجا تا دویست متر از پرداخت مالیات معاف است از دویست و یک متر تا سیصد متر ۱۰۰ تومان است که می‌شود گفت شصت درصد خانه‌های ایران مساحتش این قدر است مساحت خانه‌های ۵۰۰ یا ششصد متری خیلی شاق و نادر است اکثر خانه‌ها حتی در خانه‌های شمالی تهران هم به طور متوسط یک خانه هزار متری کمتر داریم و اگر درست بخواهیم نگاه بکنیم می‌بینیم که اکثریت خانه‌های تهران مساحتش در زیربنا بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر است و مالیاتش ۱۰۰ تومان و ۲۰۰ تومان است اگر هم خیلی بالا رفت آخر مالیات هزار تومان است اگر بنده مهدی مشایخی اظهارنامه دادم و گفتم مساحت زیربنای خانه من چهارصد متر است و اگر خدایی نکرده من و امثال من یک اظهارنامه‌ای داده باشیم و اشتباه کرده باشیم در این مورد طوری نیست که وزارت دارایی اعتراض بکند این را بنده با صراحت عرض می‌کنم و جناب آقای وزیر دارایی هم تأیید فرمودند اما بدیهی است که اگر من اظهارنامه ندادم آن وقت حق دارند که بیایند و نگاه کنند و مساحی کنند که مساحت خانه فلان‌کس چقدر است و بعد از مساحت مالیاتش معلوم می‌شود آقا آمدیم راجع به شهرستان‌ها در مورد شهرستان‌ها دو شرط در اینجا قرار داده شده است که تمام استان‌ها مشمول مالیات واقع نمی‌شوند می‌گوییم در تبصره یک مستقلات واقع در مراکز استان‌ها به تشخیص وزارت دارایی و با صدور تصویب‌نامه دولت مالیات خواهند داد مقصود چیست ما در کمیسیون گفتیم که کرمان یکی از نقاطی است که هیچ‌گونه عملیات عمرانی درش نشده است و بنابراین رفتن سازمان وصولی برای تعیین مساحت خانه‌های کرمان نقض غرض است آنجا اصلاً خانه ۵۰۰ متری ندارد و نمی‌توانند مالیات بدهند یا در بنادر جنوب اصلاً مالیات گرفتن صحیح نیست چه رسد به این که بگوییم مالیات مسکونی بدهند این بود که قید شده است در مراکز استان‌ها نه همه استان‌ها آنهایی که دولت تشخیص بدهد که سطح زندگی مردم آنها بالاست می‌گیرد فرض کنید که شهر مشهد آقایان مشهدی‌ها اعتراضی نفرمایند ما اگر بخواهیم مقایسه بکنیم و تناسب را در نظر بگیریم بدیهی است که شهر مشهد آبادتر از کرمان است یا شهر اصفهان و تبریز بنابراین تمام مراکز استان‌ها مشمول این مالیات نیست آن مراکز استانی که دولت تشخیص بدهد که در آنجا ساختمان‌های خوب هستند و بنیه مردم اجازه بدهد در آن مراکز استان به پیشنهاد وزارت دارایی و تصویب هیئت دولت این مالیات دریافت خواهد شد آن هم نصف مالیاتی که در تهران گرفته می‌شود پس اگر فرض بکنیم که در اصفهان از یک خانه‌ای که سیصد متری است بخواهند مالیات بگیرند در تهران صد تومان و در آنجا ۵۰ تومان می‌گیرند و این مبلغ مبلغی نیست که برای مؤدی غیر قابل تحمل باشد یک مطلب دیگر این که ما یک بودجه‌ای داریم که خودمان تصویب کرده‌ایم و توجه دولت این بوده است که راه حلی پیدا کند که از طرق منصفانه و عادلانه بشود تا حدی این کسر بودجه را رفع کرد با تمام حساب‌هایی که کرده‌ایم از این رقم با فرض این که ۹۰ درصد مردم اظهارنامه بدهند بیش از چند میلیون عاید دولت نخواهد شد تصور می‌کنم اهمیت موضوع به آن قدر نبوده است که آقایان در اطراف آن می‌فرمایند که کمرشکن است (استخر- ماده را قرائت کنید) از کلیه مستقلات مذکور در ماده ۹ قانون مالیات بر درآمد که اجاره نباشد آن که اجاره‌ای است مطابق قانون خاص یعنی مطابق اشل تصاعدی هشتاد درصد درآمدش مشمول مالیات است و حق هم همین است وقتی یک کسی خانه می‌سازد و اجاره می‌دهد بایستی مالیات مستقلات بدهد اگر یک خانه لوکس مجللی هم بنده ساختم و نشستم چرا مالیات ندهم؟ با توجه به این که این مالیات خیلی ناچیز است که از صد تومان شروع می‌شود و در مورد بزرگ‌ترین ساختمان‌ها از هزار تومان تجاوز نمی‌کند و امثال بنده و جنابعالی که در این خانه‌ها نشسته‌ایم مالیات ماها که در یک خانه نسبتاً آبرومند و متوسطی زندگی کرده‌ایم وشاید جزء طبقه متوسط هستیم در سال از دویست تا سیصد تومان خواهد بود حالا انصاف بفرمایید این شایسته است که ما این کمک را نکنیم با قبول این که این مبلغ چیز قابلی نیست مضافاً به این که عرض کردم دولت به اظهارنامه تسلیمی مؤدی تسلیم است و در مقابل اظهارنامه تسلیمی اعتراضی ندارد و در خاتمه عرایضم عرض می‌کنم جناب آقای ابراهیمی هیچ نظری نسبت به آقای نمازی نداشتند و نمازی هم یکی از شخصیت‌های محترم است‏.

رئیس- آن جمله معترضه‌ای بود شما دیگر تعقیب نکنید آقای صدرزاده‏.

صدرزاده - در موقع وضع قوانین به طور کلی و به خصوص قوانین مالیاتی ما باید روحیه و عادات یک ملتی را در نظر بگیریم (صحیح است) اگر ما قانون را متناسب با روحیه و عادت وضع کردیم خود به خود قابل اجراست (دکتر عمید- صحیح است) و نتایج خوبی هم به دست می‌آید ولی وقتی که مطابق عادات و روحیه مردم نباشد هم مردم در زحمت خواهند افتاد هم در قانونی که وضع می‌شود آن نتایج منظور به دست نمی‌آید قانون‌گذار باید همیشه این دو اصل را مد نظر خودش در موقع وضع قانون قرار دهد (صحیح است) البته اشخاصی که خانه دارند خودش دلیل بر تمکن آنهاست این حرفی نیست اما ملاحظه بفرمایید در ایران تا امروز عادت بر این نبوده است که کسی که در یک خانه‌ای زندگی می‌کند از بابت آن خانه مالیاتی بدهد خوب این عادت نبوده است و حتی ما مواقع بسیار سختی را گذراندیم اما این نوع مالیات را وضع ننمودیم مثلاً آقایان به خاطر دارند در سال ۲۲ و ۲۳ که جنگ جهانگیر بود و ما صدمات زیادی خوردیم مالیات درآمد را تا صدی هشتاد بالا بردند ولی مالیات بر خانه‌های مسکونی وضع نکردند علت این بود که مالیات بر درآمد را تا صدی هشتاد رسانیدند اما دیدند که مالیات بر خانه چون با رویه مردم وفق نمی‌دهد از آن صرف‌نظر کردند بنده معتقد هستم جناب آقای وزیر دارایی حسن نیت ایشان مورد تصدیق همه است یک طریق دیگری را فکر بفرمایید برای جبران کسر بودجه که ضمناً نوع مالیات تحمیل بر متمکنین و داراها باشد این مالیات به این شکل و کیفیتی که وضع شده است بر طبقه غیرمتمکن تحمیل شده است به علاوه دولت در این باب به نظر بنده باید سیاست خودش را روشن بکند چون عرض کردم در جلسات قبل منظور از مالیات تنها پول گرفتن و بودجه پر کردن نیست امروز یک نکات دیگری هم در وضع مالیات مورد توجه است، مثلاً دولت می‌بیند که در مملکت قاچاق زیاد می‌شود و به تجارت مردم صدمه می‌زند یک مجازات‌های شدید و جرایم سنگینی معین می‌کند برای این که جلوگیری از قاچاق بکند منظور این قانون عایدات نیست بلکه جلوگیری از قاچاق است ما هم در اینجا باید ببینیم که سیاست دولت چیست آیا می‌خواهد ساختمان در این مملکت زیاد بشود؟ البته می‌خواهد، چون ما هنوز فقر ساختمان داریم دولت باید در تمام قوانین که وضع می‌کند تمام شرایط ممکنه را به کار ببرد تا تشویق مردم به ساختمان بشود و بعد از این که ساختمان اشباع شد یعنی تمام افراد این مملکت به یاری خداوند تبارک و تعالی دارای مسکن شدند آن وقت بیاییم فکر بکنیم بحث بکنیم که آیا مالیات بر مسکن وضع بکنیم یا نه بنده تا آنجا که می‌دانم تهران دارای دو ملیون جمعیت است آیا تمام این دو میلیون دارای مسکن شخصی هستند؟ قطعاً جناب آقای ابتهاج که شهردار بوده‌اند و خود جناب آقای مشایخی سابقه دارند اینجا مسکن بسیار کم است و ما تا چندین سال احتیاج داریم که وسایل تشویق مردم را برای ساختمان فراهم کنیم سرمایه بانک رهنی را زیاد بکنیم بهره را کم بکنیم اقساط وام بانک را طویل‌المدت بکنیم برای بعضی‌ها کمک دستی بدهیم تا دارای مسکن بشوند این وضع مالیات در روحیه مردم این اثر را خواهد داشت که رغبت اشخاص به ساختمان کم بشود و این مخالف با آن نظری است که مجلس شورای ملی و اشخاص خیرخواه نسبت به وضع این مملکت دارند بنابراین اگر وضع مالیات بر مسکن یک روزی لازم بشود آن امروز نیست و آن روزی است که تمام افراد این مملکت دارای مسکن شده باشند (صحیح است) این مطلب اساسی است که عرض می‌کنم (صحیح است) اما آمدیم بر سر خود این ماده حالا اگر یک وقتی اکثریت رأیش قرار گرفت که این ماده را تصویب بکند این ماده هم مبنایش بر عدالت نیست و البته این را تصدیق می‌کنم که کمیسون محترم دارایی اصل سهولت را در این قانون را قائل شده است چون در پیشنهاد دولت اصل سهولت نبود و گفته بود برای خانه میزان اجاره معلوم می‌کنند هر خانه‌ای که کمتر از چهارصد تومان اجاره‌اش باشد معاف اگر بیشتر از چهارصد تومان مطابق خانه‌های مشابه اجاره‌اش باشد بایستی تعیین مال‌الجاره کرد برای‏ او و تا میزان ۵ درصد مالیات گرفت من یک تحقیقی کردم در تهران ۱۰۲ هزار خانه موجود است طبعاً ۱۰۲ هزار پرونده در وزارت دارایی تشکیل می‌شود صاحب‌خانه می‌گوید که من خانه‌ام از چهارصد تومان کمتر است و مأمور وصول می‌گوید خیر بیشتر است خواه ناخواه یک پرونده درست می‌شود و من نمی‌دانم کی وزارت دارایی از این صد و دو هزار پرونده نجات پیدا می‌کند پس این از آن کارهایی است که ضررش بیشتر از منفعتش است این یکی اما از لحاظ عدالت مالیاتی هم به نظر بنده صحیح نیست برای این که می‌گوید از ۲۰۱ متر تا متر ۱۰۰ تومان ذهن‌تان نرود به خانه‌های بالای شهر که مال یک اشخاصی متمکن است ذهن‌تان برود به خانه‌های پایین شهر من هم آنجاها را درست بلد

نیستم مثلاً خیابان اسماعیل بزاز یک خانه گلی را به نظر بیاورید که این خانه۵ ر۲۰۰ متر است یعنی برای ۵۰ متر اضافه این صاحب‌خانه بیچاره صد تومان بدهد این همان مبلغ مالیات خواهد داد که یک فردی که خانه سیصد متری در شمال شهر دارد پس عدالت مالیاتی در اینجا رعایت نشده یعنی یک فردی که خانه او ۲۰۱ متر است با یک فردی که خانه او سیصد متر تمام مساحت بشود هر دو یک اندازه مالیات می‌دهند این عدالت مالیاتی نیست و اصل عدالت اجرا نشده است نکته دیگر از این مهم‌تر است که مثلاً فرض بفرمایید که در بلوار پهلوی در مرکز مملکت یک خیابان طویل و عریضی ساخته شده است مردی در خانه نشسته است و صبح که بیدار شده است به واسطه این که زمینی که در مجاورت این خیابان داشته است و خرج آن را خزانه مملکت داده است زمین او از متری صد و پنجاه تومان رسیده است به متری هزار تومان آن مردی هم که در دروازه غار مثلاً زندگی می‌کند و خانه گلی مال آبا و اجدادش را دارد آن هم بدون این که هیچ تغییری در زندگی او داده شود بدون این که درمانگاهی نزدیک او ساخته شده باشد آب و برقی وجود داشته باشد شاید هنوز آب تصفیه هم آنجا نرفته است با تمام این محرومیت‌ها باید این بیچاره هم همان پولی را بدهد که آن شخص مجاور خیابان بلوار پهلوی پرداخت می‌کند و می‌دهد با این تفاوت که کسی که در آن خانه نزدیک بلوار پهلوی زندگی می‌کند این نشانه و دلیل تمکن سرشاری است که دارد چه اگر تمکن سرشاری نداشته باشد در یک خانه مثلاً پانصد هزار تومانی که زندگی نمی‌کند و این خانه گلی مرد فقیری که در جنوب یا شرق شهر است بهترین دلیل بر عدم تمکن اوست به علاوه یک عده‌ای از کارمندان دولت صاحب‌خانه هستند و خانه‌های مختصر کوچکی دارند شما وقتی مالیاتی از او می‌گیرید این که عایدی دیگری ندارد، عایدی او عبارت است از حقوقی که به او می‌دهید از یک دست که از آن می‌گیرید باید با دست دیگری به همین بدهید و اگر ندادید از لحاظ زندگی کمیتش لنگ خواهد شد و نمی‌تواند انجام وظیفه کند به نظر بنده می‌آید که اگر جناب آقای وزیر دارایی یک فکری بکنند و سیاست ساختمانی را بخواهند دنبال بکنند و تشویق بکنند باید از این مالیات صرف‌نظر بکنند تا مردم تشویق بشوند و سعی بکنند که یک مسکنی بسازند و اگر این کار را نکنید و بایستی حتماً این مالیات را بگیرید این جهات عدالت را درش ملحوظ بدارید، هیچ‌کدام از آقایان نمایندگان گمان نمی‌کنم تصدیق بفرمایند که یک شخصی که در مجاورت خیابان‌ها در خانه‌های بسیار مجللی سکنا دارد همان نوع مالیاتی را بدهند که یک مرد متوسط از طبقه ۴ و ۵ که در جنوب شهر یک خانه خرابه موروثی دارد این بود که خواستم عرایضی خدمت آقایان عرض کنم که اولاً این مالیات متناسب بودجه مردم، تناسب با سیاستی که ما در مورد تکثیر ساختمان دارم نمی‌باشد، مثلاً ملاحظه می‌فرمایند در موضوع ساختمان یک گزارش از فرهنگ فارس دیده‌ام آنجا نوشته بودند که صدی هفتاد از خانه‌هایی که مدرسه است اجاره‌ای است این نشانه کمی ساختمان در این مملکت است و الّا چه معنی دارد که فرهنگ نتواند ساختمان داشته باشد و من قطع دارم در همه شهرهای مملکت همین طور است آن وقت افراد را که در نظر بگیریم می‌بینیم که واقعاً اینجا جناب آقای بزرگ‌ابراهیمی فرمودند که در منزل اجاره‌ای می‌نشینند و واقعاً همین طور است و هنوز موفق به تهیه مسکن نشده‌اند با این که حقوق مکفی می‌گیرند آن وقت ملاحظه بفرمایید افرادی که عایدات آنها در ماه سیصد تومان چهارصد تومان یا دویست تومان است در یک خانه‌ای که دو اتاق یا سه اتاق دارد نشسته‌اند بیایند در سال صد یا دویست تومان مالیات بدهند این خیلی ناراحت‌کننده است ممکن است در نظر ماها چون ارقامی خیلی بزرگ در بودجه تصویب می‌کنیم بگوییم که چیزی نیست. ولی آقا در خانه مور شبنمی طوفان است برای مرد متوسطی که عایداتش ۱۵۰ تومان است یا برای یک آموزگاری که ۲۳۵ تومان حقوق می‌گیرد صد تومان و دویست تومان رقم کوچکی نیست، اشتباه نفرمایید به هرحال امیدوارم که جناب آقای ناصر با حسن نیتی که همه آقایان در مورد ایشان قائل هستند راجع به این مالیات تأمل بیشتری بکنند من خیال نمی‌کنم که رقم خیلی زیادی به دست بیاید و در بودجه تفاوت زیادی کند یعنی اگر تعیین بفرمایید این پولی که جمع آوری می‌کنید رقم بزرگی نخواهد بود و اگر واقعاً یک وقتی نظر اکثریت مجلس بر تصویب این قرار گرفت البته نظر اکثریت مجلس قاطع است ما حرفی نخواهیم داشت بر این که این مالیات گرفته شود اگر مجلس رأی داد آن وقت من دو نکته در این باب دارم یکی این که آن اصل عدالت که رعایت نشده است ما بیاییم به یک وجهی در مجلس شورای ملی رعایت بکنیم چطور ما بگوییم که در جنوب شهر و جنوب غربی و شرق شهر خانه‌های کوچکی که هست این خانه‌ها چون آن وقت مثل امروز مالیات مسکن نمی‌گرفتند این خانه‌های قدیمی مثل خانه‌های فعلی نیست و ارزش زیادی ندارد در حالی که یک اتاق کوچکی که الان ساخته می‌شود خرجش ده برابر اتاقی است که در سابق می‌ساختند در صورتی که مساحت او بیش از این است یک کمیسیون تقویم برای این کار پیش‌بینی کردیم این کمیسیون تقویم در مناطقی که تشخیص می‌دهد در جنوب شهر و مشرق شهر آن خانه‌هایی که بیش از ۲۰۰ متر است یک مبلغ کمتری تعیین کند اقلاً ۵۰ تومان بگیرند چهل تومان بگیرند برای این که یک تمایزی فی مابین خانه‌های فقیرنشین و بی‌بضاعت و اشخاصی که استطاعت و تمکن زیاد ندارند با آن اشخاص متمکن باشد جواب مردم را آخر چه می‌دهید؟ می‌گویید خانه دویست متری در حاشیه بلوار پهلوی باید همان مقدار مالیاتی را بدهد که آن شخص فقیر که در دروازه غار نشسته می‌دهد آن آقا دارای تجارت است دارای ملک است سالی صد هزار تومان عایدات دارد با آن بیچاره که دکان آهنگری دارد همان مالیات را بدهد خوب حالا دولت یک چنین پیشنهادی داده است ما که نمایندگان مردم هستیم به مردم چه بگوییم چه دلیلی برای آنها بیاوریم؟ شما فکر کرده‌اید جناب آقای مهندس جفرودی که اگر موکلین جنابعالی از سرکار سؤال بکنند که آیا این عدالت مالیاتی رعایت شده است آدمی که در بالای شهر زندگی می‌کند با خانه دو میلیونی و یک میلیونی دارد با آن آدمی که در جنوب شهر زندگی می‌کند هر دو یک جور مالیات بدهند (مهندس جفرودی- نخیر) شما جوابی دارید بدهید (مهندس جفرودی- ندارم) اگر ندارید پس یک کاری بفرمایید که بتوانید جوابی بدهید دوم این است که این مالیات‌ها تلخ است خود مالیات نوعاً تلخ است چون آدم باید پول بدهد وقتی که پول می‌گیرد از مأمور مالیه حقوق می‌گیرد خوب است ولی وقتی می‌خواهد مالیات بدهد خیلی تلخ است باید مؤدیان را طوری تربیت کرد که این را تلخ فکر نکنند و قوانین را طوری خوب وضع کرد که تلخ به نظر نیاید و مردم هم با رغبت مالیات بدهند اگر یک روزی بخواهند این رقم مالیات‌ها را بگیرند این تلخی را چطور از بین می‌بریم گنه‌گنه را همه آقایان می‌دانند که تلخ است ولی آقایان اطبا یک کاری می‌کنند یک لعابی از شیرینی روی آن می‌کشند که آن تلخی محسوس نباشد یک کاری بکنید یک پرده‌ای روی آن بکشید که بتوانید بگیرید و اگر هم یک روزی بخواهید بگیرید اختصاص بدهید به ساختمان‌های فرهنگ که اگر یک کسی یک روزی بخواهد این مالیات را بدهد واقعاً میل داشته باشد اولاً تصور بکند که این پول می‌رود به حساب مخصوص و با آن دبستانی ساخته می‌شود (مهران- در آمریکا هم همین کار را می‌کنند) این یک تشویق قلبی است وقتی می‌خواهید مالیات وضع بفرمایید دستگاهی که برای آقایان قوانین تهیه می‌کند این فکرها را هم بکند مالیات را می‌گیرد برای کسر بودجه و چه این درباره آن بیچاره غیرمتمکن که مالیات را بایستی از خرج روزانه‌اش کسر بکند و بدهد مشکل است و اگر هم بگیرید باید این مالیات شهری را برای ساختمان دبستان و دبیرستان بگذارید اما نه با این شرط که از یک محله فقیرنشین مالیات بگیرید دبیرستان را در بالای شهر بسازید و این رقم عوارض را که می‌خواهید بگیرید درش مطالعه و دقت بکنید شما هستید ما هم در اینجا هستیم بروید مطالعه بکنید یک قانونی بیاورید که اولاً با روحیه مردم متناسب باشد اصل عدالت مالیاتی در او رعایت شده باشد من به طور نمونه گفتم شما ۲۰۱ تا ۳۰۰ متر را یک نوع مالیات می‌گیرید ثانیاً مصرف این مالیات‌ها را هم اگر می‌خواهید بگیرید یک مصرفی تعیین کنید که با روحیه مردم تطبیق کند والا شما بیایید این قانون را بگذرانید در عرض سال دچار اشکالات فراوان می‌شوید و آن سیاست عمومی و کلی که در مورد تکثیر مسکن دارید آن هم به‌هم می‌خورد و نتیجه مطلوبی هم نمی‌گیرید این به نظر بنده کار درستی نیست این بود نکاتی که به عرض آقایان رساندم و خیلی هم معذرت می‌خواهم از این که اطاله کردم

پروفسور اعلم- تلگرافی از اهالی قزوین راجع به تگرگ رسیده که تقدیم می‌کنم.

رئیس - آقای عمیدی نوری‏

عمیدی نوری - بنده همیشه موقع قانون‌نویسی بیشتر فکرم متوجه عمل و اجرای قانون است و مقید هستم همیشه ما نمایندگانی که امروز مسئولیت وضع قانون را داریم در تنظیم قوانین یک فکری هم خارج از این محیط و خارج از وضع قانون به هنگام اجرا بی‌فکنیم و ببینیم این قیام و قعودها آثار وضعیتش در خارج چیست آن را وقتی در نظر بگیریم بنده خیال می‌کنم که بیشتر می‌بایستی دقت بکنیم و سعی کنیم حتی‌المقدور مردمی که آثار اجرایی قوانین موضوعه مملکتی تحت تأثیر قرار می‌دهد آن مردم لااقل کمتر ناراحت شوند این آن مطلبی است که مورد بحث است به همین جهت بنده همیشه عقیده‌ام این است که قوانین مخصوصاً قوانین مالیاتی هرقدر تماسش با مردم کمتر باشد آن قانون بهتر است هم به عدالت نزدیک‌تر است و هم سهل‌الوصول است و هم مزاحم نیست و هرقدر قوانین با فرد فرد مردم تماس داشته باشد این ایجاد عدم رضایت نه من‌باب این که مالیات را نخواهند بدهند نه از نظر همان تماس از نظر آن ربطی که بین مؤدی و مأمور پیدا می‌شود آن اهمیت دارد بنده از آقای دولت‌آبادی که اینجا تشریف دارند پرسیدم آن وقتی که جنابعالی شهردار تهران بودید احصاییه

خانه‌ها و مستقلات غیر اجاری چقدر بود فرمودند طبق احصاییه‌ای که داشتند جمعاً ۱۳۰ هزار ده سال پیش آقایان توجه کنید ۱۳۰ هزار امروز قطع دارم سه برابر شده سه برابرش را حساب کنید ۴۵۰ هزار خانه است ۴۵۰ هزار مؤدی به موجب این ماده ۲۲ جدیداً به وجود می‌آید این که تردید ندارد برای این که طبق ماده ۲۲ ما مالیات جدیدی را برای مردم وضع می‌کنیم و تنها در شهر تهران ۴۵۰ هزار مؤدی جدید به وجود می‌آید خوب ۴۵۰ هزار مؤدی جدید که به وجود آمد آیا پرسنل کار ما مأمورین ما با این دستگاه مالیات بر درآمد حجمش با این کار منطبق هست مسلماً نیست ناچارید چه کنید؟ دستگاه جدیدی به وجود بیاورید که بتواند به امور مربوط به این ۴۵۰ هزار مؤدی جدید رسیدگی کنند خوب خرج این چقدر است بنده خیال می‌کنم حساب خرج جدید آن از نظر وصول مالیات باید از پیشکاری تهران به وجود باید از آن‌طرف هم از جناب آقای مشایخی تشکر می‌کنم که فرمودند از اجرای این قانون چند میلیون تومان بیشتر وصول نمی‌شود در صورت‌مجلس هست البته حسابش هم دقیق است و بر روی آماری است که وزارت دارایی داده است بسیار خوب ما چه کار می‌کنیم ۴۵۰ هزار مؤدی جدید به وجود می‌آوریم برای این که چی بگیریم؟ چند میلیون تومان بسیار خوب مأمورین جدیدی باید استخدام بکنیم که این چند میلیون تومان را وصول کنند حالا از این چند میلیون تومان که لااقل نصفش خرج مأمورین جدید باید بشود (اردلان- صحیح است) خیلی متشکرم جناب آقای اردلان بنده می‌خواهم بگویم واقعاً یک همچو ماده‌ای و وضع یک همچو مالیاتی با این تشریحی که برایتان عرض کردم صرفاً از نظر مالی و از نظر بودجه و دقتی که جناب آقای ناصر دارند و می‌خواهند مالیات را اضافه کنند حالا بنده وارد حساب مزاحمت بعداً می‌شوم صرفاً از نظر مالی یک میلیون یا دو میلیون به فرض این که دخل و خرج بکند و فاضل بکند این دردی از بودجه دو هزار میلیاردی ما دوا می‌کند؟ خوب بنشینید یکی از این تشکیلاتی که حسابش را رسیدگی نمی‌کنید یک دانه از آنها را پس و پیش کنید خرج زائد را بزنید یک میلیون دو میلیون کم کنید و همین طور از یک تشکیلات دیگر یک میلیون تومان کم کنید جمعش می‌شود چند میلیون تومان این چند میلیون تومانی که در دو سه رقم از مخارج موجودتان کم بکنید جبران این منظور آقایان را که از ۴۵۰ هزار نفر می‌خواهید چند میلیون تومان بگیرید خواهد کرد چرا آنجا شما با دو سه نفر کار دارید و این کار را نمی‌کنید ولی اینجا با ۴۵۰ هزار نفر حسن اداره در این مملکت مگر چیست؟ علت این که می‌گویند یک مملکت مردمش راحت هستند و یک مملکت منظم است همین چیزهاست یعنی آن مغزهای متفکری که هیئت مدیره کشور هستند همه باید بنشینند بالانس کنند موازنه کنند و بگویند ما یک چنین گرفتاری داریم چه کار کنیم از ۴۵۰ هزار نفر بگیریم یا از سه رقم زائدمان چند میلیون تومان کم کنیم این کار را خواهند کرد و همه را راضی نگه می‌دارند و قانون هم صحیح می‌گذرد این از نظر دخل و خرج اما از نظر مزاحمت جناب آقای مشایخی فرمودند من اینجا قول می‌دهم آن اظهارنامه که مؤدی داد و نوشت که دویست و یک متر بیشتر نداریم آن صحیح است و ما کاری نداریم آیا آقایان باور می‌کنند؟ قانون ما داریم اگر شما اینجا در قانون بنویسید هر مؤدی هر اظهارنامه داد متبعه است و دولت به او اعتراضی ندارد این تعهد صحیح است شما همچو کاری نمی‌توانید بکنید مردم اظهارنامه می‌دهند مأمور اعتراض می‌کند این اصل است محال است که غیر از این باشد مگر این که قید کنید (مشایخی- من صریحاً عرض کردم) صراحت جنابعالی و بنده که مخبر کمیسیون هستیم قانون نمی‌شود قانون این است که هرکس اظهارنامه می‌دهد هر مأمور دولت هم حق دارد اعتراض بدهد همه ما این گرفتاری را داریم کداممان هست که این پیش‌آگهی‌ها برای‌مان نیامده باشد ما واردیم دستگاه قانون را می‌دانیم بنابراین سر تشخیص این موضوع اختلاف می‌شود بنده دارنده یک خانه آب انبارم را حساب نمی‌کنم مأمور دولت می‌گوید آب انبار را حساب نکردی از ۲۰۰ متر به بالاست دعوامان می‌شود و اختلاف نظر به وجود می‌آید نتیجه این اختلاف نظر به وجود آمدن یک پرونده است پرونده باید برود به کمیسیون مربوطه تشخیص بدوی و تجدید نظر سال دیگر دو سال دیگر سه سال دیگر اگر این را تصویب فرمودید می‌بینیم پیش‌بینی می‌کنم که یک لایحه‌ای می‌آورید اینجا برای توافق برای بخشودگی چرا برای این که شما حجم کارتان را زیاد می‌کنید تماس مأمور را با مؤدی زیاد می‌کنید نتیجه‌اش این می‌شود که از کار اساسی باز بمانید وقتی که یک مأمور مالیاتی رفت روی پایه صد تومان و دویست تومان این دیگر وقت ندارد دیگر دنبال بازرگان یک میلیون تومانی برود وقتش صرف این می‌شود و از نظر تشکیلات هم ضرر می‌کنید وقت اداریتان را می‌گیرید کار بزرگتری را هم که باید بکنید نمی‌کنید این است که این مالیات دخل و خرج برای دولت نمی‌کند و ایجاد مزاحمت مسلماً می‌کند تازه چه شده است؟ وزارت دارایی حق دیگری را به موجب این قانون غصب کرده است در تمام دنیا خانه مال شهر است شهر احتیاجات دارد بایستی احتیاجات برزن‌ها به وسیله عوارض و عوایدی که از خانه‌ها گرفته می‌شود رفع بشود خوب چطور شما اجازه می‌دهید که این پولی را که به صورت عوارض از طرف برزن‌ها باید به وجود بیاید و بگیرند خرج تنظیف برزن‌ها و محله‌ها بکنند این را مجموعش را بدهند به وزارت دارایی در حالی که الان مردمی که در شهرها زندگی می‌کنند گرفتار یک پول دیگری هم هستند و آن عوارض شهرداری است ملاحظه کنید که یک مردی که در پاقاپوق یک خانه دارد اگر یک معامله استقراضی بکند ملاحظه کنید محضر معامله‌اش را انجام نمی‌دهد می‌گوید اول از شهرداری تصدیق بیاور که عوارض بر و بالکن و آسفالت داده‌ای بعد معامله کن این یک مشکل بزرگی است که همه آقایان محترم مسبوقند که شهرداری و آن دستگاه متصدی وصول عوارض چه دستگاهی است یک روزی خود شهردار وقت آقای منتصر در یک مساحبه مطبوعاتی گفته که‏ من خودم از این دستگاه ذله‌ام مثل این که خودشان گرفتاری پیدا کرده بودند یک همچو ترتیبی در شهرداری هست که برای عوارش همین خانه‌های مسکونی مردم را به زحمت می‌اندازند از آن طرف اگر این مالیات را هم وزارت دارایی و مأمور بفرستد و به جان مردم بیندازد نتیجه‌اش چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این می‌شود که آن کسی که خانه دارد منصرف می‌شود از خانه‌سازی و ایجاد مسکن منصرف می‌شود و حال آن که برنامه اقتصادی و عمرانی مملکت چیست؟ تهیه مسکن است برای این که ما مسکن کم داریم و بنده برعکس همکار محترم جناب آقای بزرگ ابراهیمی بسیار خوشوقتم از آن مردمی که می‌آیند در این مملکت آبادی می‌کنند خانه می‌سازند مملکت آباد می‌کنند نه آنهایی که ثروت‌شان را تبدیل می‌کنند به ارز و خارج می‌کنند اینها که همیشه مخارج مملکت ما را می‌دهند و ایجاد آبادی می‌کنند مالیات هم می‌دهند چون برای مستقلات شما مالیات صدی ۵۰ وضع کرده‌اید بنابراین شما باید بگردید دور کسانی که می‌آیند در این مملکت سرمایه‌شان را صرف می‌کنند و مستقل ده طبقه درست می‌کنند حالا با این مالیات صدی ۵۰ دیگر نخواهند کرد پس لااقل برای تهیه مسکن مردم یعنی کسی که می‌خواهد یک خانه فسقلی بسازد این را تشویق کنید شما با مالیات صدی ۵۰ از مستقلات این را گرفتید شرکت‌های ساختمانی را گرفتید بنده پیشنهاد کردم که شرکت‌های ساختمانی را مشمول ۵۰ درصد تخفیف بکنید ولی تصویب نفرمودید اقلاً برای مسکن یک فکری بکنید مزاحمت‌های خانه‌های اشخاص را از بین ببرید در دستگاه‌های شهرداری مردم گرفتارند به نام مالیات بالکن و بر و پول آب و آسفالت و این چیزها و نمی‌توانند معامله بکنند مأمورین برزن‌ها مزاحم مردم هستند یک جا هم مأمور مالیه را می‌فرستید و می‌اندازید به جان مردم و ایجاد اختلاف می‌کنید سر حساب یکی دو متر سر این که آب‌انبار جزء مسکونی هست یا نیست تمام اینها هست علاوه بر این قانون یک کار دیگری می‌کند جناب آقای وزیر دارایی در کمیسیون عرض کردم اینجا مسکن تنها نیست توجه کنید از کلیه مستقلات مذکور در ماده ۹ یعنی همان‌هایی که باید صدی ۵۰ بدهند آنچه را که اجباری نباشد سر این اجباری نباشد خیلی حرف است یک خانه‌ای است بنده دارم اجاره داده‌ام اجاره‌نامه رسمی نمی‌نویسم با مستأجر و می‌گویم غیر اجاری است و باید مالیات بدهی سر اجاری و غیر اجاری دعوامان می‌شود یا یک خانه اجاری شما دارید امسال سال دیگر اجاره‌تان سر می‌آید خودتان می‌نشینید یا یک کسی که به او اعتماد دارید می‌نشیند اجاره‌نامه هم ندارد همان خانه اجاری که بایستی صدی ۵۰ مالیات بدهد می‌شود غیر اجاری و روی مساحت مالیات می‌دهد و عایدی شما را کم می‌کند شما آمده‌اید دو سه میلیون پول وصول کنید در مملکتی که یک دانه از مالیات‌بده‌ها یعنی شرکت نفت خوشبختانه ۲۵ میلیون دلار سرقفلی می‌گیرد در یک همچو روزگاری این فشار را به مردم می‌آورید آن وقت راه فرار هم به دست آنهایی که باید می‌افتد و مالیات صدی ۵۰ شما را می‌آورند به عنوان غیر اجاری صد تومان دویست تومان می‌دهند اینها را بنده عرض می‌کنم واردم، وکیل عدلیه‌ام، روزنامه‌نویسم، واردم، می‌دانم، مطالعه دارم، من می‌دانم که این قوانین در مرحله اجرا چه جور اجرا می‌شود خیلی معذرت می‌خواهم اگر خود مؤدی نداند مأمور می‌رود یادش می‌دهد خیلی از مأمورین وصول هستند که تماس با مؤدی می‌گیرند راه جلویشان می‌گذارند می‌گویند آقا شما از این راه بروید این جور موفق می‌شوید البته توقع و خواهش هم دارند این است که بنده معتقد نیستم که این قوانین ما طوری باشد که کسی نباشد و مبهم نباشد که از افراد زیادی به ارقام کم بخواهند گرفته بشود که ایجاد عدم رضایت بکند آن وقت به جای این که ما برویم در مواد بودجه یک رقم صرفه‌جویی کنیم و این چند میلیون را در بیاوریم آن کار را نمی‌کنیم می‌آییم چند میلیون را بر ۴۵۰ هزار نفر به این شکلی که عرض می‌کنم و ۴۵۰ هزار پرونده در سال به وجود می‌آید این صحیح نیست هم از لحاظ سیاست مالی هم از نظر اجتماعی و هم از لحاظ سیاست عمرانی که مملکت احتیاج به افزایش مسکن و خانه دارد این بود عرایض بنده

رئیس- آقای مهران

مهران- عرض کنم راجع به این ماده کسی منکر نیست که اصولاً در امر مالیات دولت حق دارد یک ابتکاراتی به خرج بدهد و یک افکاری که منطبق باشد با شئون اجتماعی آن جامعه‌ای که بایستی مالیات بدهد پیدا بکند و بیاید مالیات‌هایی فی‌المثل وصول بکند ولی با کمال تأسف عرض می‌کنم که این ابتکار که در ماده ۲۲ مندرج است به‏ هیچ وجه ابتکار خوبی نیست علت اولی‌اش این است که جناب آقای وزیر دارایی به حکم فلسفه مالیات تصاعدی آقایانی که اینجا در امور مالیه تخصص دارند بهتر از بنده می‌دانند که هیچ وقت از احتیاجات اولیه مالیات نمی‌گیرند فلسفه مالیات تصاعدی این است که هرکس هر درآمدی دارد اگر واحد را صد تومان فرض کنیم صد تومان اول درآمد به مصرف نان خالی و آب خالی می‌رسد با صد تومان دوم درآمد می‌تواند ماست و پنیری هم پهلوی نان خالی بگذارد با صد تومان سوم درآمد می‌تواند یک آش و آبگوشتی هم پهلوی تغذیه‌اش بگذارد با صد تومان چهارم درآمد احیاناً می‌تواند یک لباس بخرد با صد تومان پنجم می‌تواند یک کمی اضافات درجه پنجم و ششم و هفتم و هشتم زندگیش را تأمین بکند اما جناب آقای وزیر دارایی برای صد تومان صدم و صدوبیستم هیچ مصرفی نیست که برای ضروریات زندگی لازم باشد شما حق دارید که قانون بیاورید و ما هم تصویب می‌کنیم که صد تومان صدم و صدویکم و صدوپنجاهم را از طرف به عنوان مالیات بر درآمد بگیرید این فلسفه مالیات تصاعدی است اما ببینیم آیا می‌شود تجویز کرد که از اولین خانه مسکونی یک نفر مالیات بگیرند؟ اگر کسی خانه دوم داشت بنده فکر می‌کنم از او مالیات بگیرید و آورده‌اید این را و مالیات مستقلات می‌گیرید از خانه سومش بیشتر مالیات بگیرید یعنی مسیر تصاعدی را ببرید به بالا از خانه چهارم و پنجم نرخ مالیاتش را ترقی بدهید ولی آقایان از خانه اول کسی که احتیاج اولیه زندگی اوست به نظر بنده نباید مالیات گرفت یک دلیل بارزی دارم برای صحت این مطلب و آن این است که مستخدمین دولت همیشه پشت این تریبون گفته شده است که مستخدمین دولت وضع زندگی‌شان خوب نیست خود دولت به فکر چاره‌جویی برخاست صد میلیون تومان در بودجه سال ۱۳۳۷ پیش‌بینی کرد که ترمیم بکند حالا همکاران محترم توجه کنید مستخدم دولتی پس از بیست سی سال خدمت آمده است موفق شده است یک خانه مسکونی که سر خودش و عیال و فرزندش را آن تو بکند پیدا کرده است موقعی هم که نقشه‌اش را به مهندس ساختمان داده است اتفاقاً ۲۰۲ متر زیربنا رفته است ده سال هم طول کشیده است که این بنا را کرده بنده صبح در سوکمیسیون بودجه بودم و افتخار داشتم که آنجا عرایضی بکنم عرض کردم آقایان نشسته‌اید دارید می‌اندیشید که چه باید کرد که وضع مستخدمین دولت را به وضع بهتری درآورد ولی از طرفی ما داریم برای یک عده از مستخدمین دولت که یک خانه مسکونی با چندین سال مرارت و زحمت به دست آورده‌اند مالیات وضع می‌کنیم خوب ملاحظه بفرمایید اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در جلسات متعدد به ما فرمودند که ۵ اصل مورد نظر من است که بایستی برای تمام افراد ایرانی تأمین باشد آن ۵ اصل خوراک، پوشاک، مسکن، فرهنگ و بهداشت بوده آیا این لایحه و این ماده ۲۲ که ما می‌خواهیم به این صورت تصویب بکنیم یعنی از اولین خانه یک نفر مالیات بگیریم با این سیاست شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی موافق است و این ابتکار دولت ابتکار خوبی است؟ به نظر من به هیچ‌وجه ابتکار خوبی نیست همان طوری که جناب آقای صدرزاده فرمودند در بعضی از کشورهای خیلی مترقی این مالیات هست در امریکا از مسکن مالیات می‌گیرند ولی تمامش را یک‌کاسه می‌دهند به فرهنگ حساب مخصوصی برایش درست می‌کنند و فقط و فقط همه‌اش را به فرهنگ می‌دهند و از این اعتبار تجهیزات مدارس را زیاد می‌کنند از این اعتبار ساختمان برای مدارس می‌کنند اضافه حقوق می‌دهند به معلمین معیل چون حقوق معلم متأسفانه در تمام دنیا کم است ولی معلمینی که عده عایله‌شان زیاد است از این ممر فوق‌العاده‌ای دریافت می‌کنند یک حق اولادی می‌گیرند که بتوانند وظایف خطیری را که به عهده دارند انجام بدهند بنده تصور می‌کنم که این ماده ۲۲ به کلی برخلاف اصل تصاعدی مالیات است به طوری که عرض کردم و پیشنهادی هم دادم همین است که عرض می‌کنم پیشنهاد این است که به جای این که از اولین خانه کسی مالیات بگیرید نرخ دومین خانه اجاری یک کسی را نرخ سومین خانه اجاری او و نرخ پنجمین و ششمین خانه‌اش را از حیث مالیات مستقلات بالا ببرید و این مقدار درآمد کم را از آن ممر با درآمد خیلی بیشتری جبران بکنید که عدالت اجتماعی برقرار شده باشد با مطالبی که آقای عمیدی نوری گفتند ۴۵۰ هزار مؤدی اگر در سال ۳۰۰ روز کار بکنید روزی ۱۵۰۰ پرونده را باید برسید و با کمال تأسف عرض کنم اگر بخواهید این کار را بکنید با یک تشکیلات عریض و طویل موفق می‌شوید که مسلماً میزان مخارج آن تشکیلات از میزان درآمدی که دریافت می‌کنید بیشتر است استدعا می‌کنم توجه بفرمایید به دلایلی که عرض کردم بنده پیشنهاد کردم که مستخدمین دولت از این مالیات معاف باشند و این پیشنهاد را خدمت مقام محترم ریاست تقدیم می‌کنم

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته ولی پیشنهادات زیادی رسیده است گویا ۱۴ پیشنهاد رسیده است بنابراین جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه‌شنبه و دستور هم انتخاب هیئت رئیسه است و بعد دنباله همین لایحه مطرح خواهد شد.

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت.